است که فرد در ابتدا با ذوق و اشتیاق آن را انجام می دهد اما رفته رفته از تکرار آن خسته و ناراحت می شود اما قادر به تکرار نکردن آن نیست.
اعتیاد چیست؟
اعتیاد (همچنین: خوگری) حالتی، که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود میشود هرچند ضعف اراده فی نفسه بیماری نیست ولی به علت عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی شخص ایجاد شده به عنوان بیماری فرض میشود.
این بیماری یا ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار – پاداش، باعث تکرار آن رفتار میگردد.
گسترش اعتیاد
اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و كشنده است.
این عارضه، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک مادۀ روان گردان یا تأثیرگزار بر ذهن و یا رفتاری که ما را در برابر ميل بیش از حد، ناتوان می کند می باشد.
اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود تعریف شده است. زمانی که که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است.
با مطالعه تعریف اعتیاد، اولین موضوعی که برای من جلب توجه کرد شباهت رفتار یک معتاد با رفتار خودم در زمانی که چاق بودم است.
فرد معتاد به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد و من به مصرف مواد غذایی اعتیاد داشتم.
شاید برای شما خوشایند نباشد که علاوه بر برچسب های متفاوتی که به خاطر چاقی به شما خورده است اینبار برچسب اعتیاد به مصرف مواد غذایی به شما زده شود، اما پاک کردن صورت مساله منجر به نادیده گرفتن مساله نمی شود.
چاقی اعتیاد آسان و خطرناک
چاقی عوارض مختلفی دارد که چه بسا شاید خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری است.
فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد خیلی بیشتر از فردی که به مواد غذایی اعتیاد دارد تحت فشار برای ترک کردن است، و این آزادی رفتار فردی که اضافه وزن دارد اعتیاد او را خطرناکتر از هرنوع اعتیاد دیگری می کند.
افراد معتاد برای دور هم جمع شدن باید دنبال مکان مخفی و در از چشم عموم باشند درحالی که افراد چاق در بهترین مکان ها به صورت آشکار یکدیگر را ملاقات و در معرض اعتیاد بیشتر به چاقی قرار می گیرند.
افراد معتاد همواره از سمت خانواده و جامعه ترغیب به ترک کردن و حتی تهدید به محاکمه میشوند درحالی که افراد چاق همواره در معرض تشویق و ترغیب برای چاق تر شدن هستند.
فرد معتاد برای تهیه مواد مورد نیاز باید به مکان خاص و فرد خاصی مراجعه کنید اما فرد چاق همیشه در چند قدمی موادی است که آنها را عامل چاقی خود می داند.
هر روزه فرصت ابتلا به اعتیاد چاقی بیشتر و امکان ابتلا به آن افزایش می یابد.
امروزه فقط با چند کلیک در موبایل می توانید به هر نوع مواد غذایی به هر اندازه دسترسی داشته باشید.
حتی دیگر نیاز نیست برای تهیه غذا از خانه خارج شوید. غذا را نه تنها در خانه بلکه در هر مکانی در شهر یا اطراف شهر باشید به کمترین زمان ممکن به دست شما می رسانند.
تنوع مواد اعتیادآور چاقی
اگر چاقی را نوعی اعتیاد آسان در نظر بگیریم تنوع مواد غذایی که منجر به چاقی یا همان اعتیاد به مصرف بی رویه می شود بسیار بیشتر از تنوع مواد مخدر است.
نکته نگران کننده اینکه ترکیب تنوع بی نهایت مواد غذایی با آسان شدن دسترسی به آنها سبب افزایش سرعت چاقی در جهان شده است.
شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شود که چرا در این نوشته از غذا بعنوان مواد چاق کننده نامبرده شده است. چرا که در بسیاری از محتوای سایت تناسب فکری تاکید شده است که غذا، عامل چاقی نیست یا قدرت چاق کنندگی ندارد.
به این نتجه توجه کنید: تا زمانی که در ذهن فرد چاق، خوردن غذا عامل چاقی باشد و از طرفی فرد چاق عقیده داشته باشد قادر به کنترل اشتهای خود نیست بنابراین افزایش تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی متواند زمینه ساز گسترش چاقی باشد.
چون از قبل در ذهن فرد چاق، نگرش چاق کننده بودن غذاها وجود دارد. درحالی که با توجه به همه گستردگی تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی همچنان انسان های زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی می کنند.
پس موضوع مهم در ابتدا نگرشی است که درباره چاقی و عوامل ایجاد کننده آن در ذهن افراد ایجاد شده است و سپس تنوع و سهولت دسترسی به مواد غذایی از اهمیت برخوردار می شود.
آزاد بودن اعتیاد چاقی
همانطور که می دانیم نظام طبیعت وکائنات براساس نظم و قانون خاصی آفریده شده است.
از طرفی جهان مادی هم توسط سردمداران آن بر اساس یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری یا قاچاق مواد مخدر و … مدیریت می شود.
نهایتا این که هر کشوری برای خودش قوانین داخلی وضع نموده که بعضی هدایت کننده (محدوده فعالیتها را مشخص میکند) و نوع دیگر آن باز دارنده (حد و مرز وممنوعیت ها را مشخص میکند تا افراد دچار انحراف نشوند).
مانند جرم بودن فروش مواد روان گردان، شیشه و ماری جوانا و هروئین و …
دلیل وضع این قوانین و کلا هر قانونی:
اولا : منفعت فردی آن ( اعتیاد و عوارض دنبال آن)
دوما: منافع جامعه و زندگی اجتماعی (فرضا فرد معتاد به شیشه ممکن است ناخواسته مرتکب قتل انسانی دیگر و به این ترتیب تهدیدی برای مردم و مضر به حال جامعه محسوب می شود)
عدول از قوانین متضمن دخالت دولتها و نهایتا مجازات (نقدی حبس و جانی و…) را بدنبال دارد.
درحال حاظر در جامعه بسیاری از رفتارهای غلط غذایی افراطی از نوع اعتیاد حاد وجود دارد که بسیار خطرناکتر از اعتیاد مذموم پذیرفته شده در اجتماع است و تهدیدی از ناحیه دولت و حکومت برای انجامش وجود ندارد.
آری پرخوری اعتیاد و اپیدمی همه گیر و خانمان برانداز اکثریت قریب به اتفاق افراد جوامع امروزی است.
چگونه چاقی به اعتیاد تبدیل شد
انسان ها از پیش فرض های خودشون برای غذا خوردن (براساس نیاز و به مقدار موردنیاز) تحت تاثیر آموزشها و رفتارها و باورهای غلطشون فاصله گرفتند.
تنوع مواد غذایی و نوع بسته بندی و تعیین میزان و مقدار بسته بندی فردی و تبلیغات توسط کارخانجات تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن و تحریک ذائقه انسان شدت پیدا کرد.
فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی برایمان که بقول بزرگی «ما همان غار نشینان وحشی و حریصی هستیم که هر آنچه ببینیم شکار میکنیم» و فرضا وقتی وارد هایپر می شویم هرآنچه ببینیم می خریم و می خوریم و می خوریم و می خوریم باعث رشد و گسترش سریع چاقی در جهان شده است.
خوردن زائد بر نیاز و پرخوری عمل قبیحی نیست و در مهمانی ها، پذیرایی با تنوع مواد غذایی و در رستوران ها تنوع منو غذایی مهر تاییدی به این عمل زده شده است درحالی که باید پرخوری در اذهان عموم کاری بسیار ناپسند جلوه داده شود.
عادت دادن بچه ها توسط والدین به این اعتیاد با اصرار کردن و جایزه دادن به خوردن بیشتر و تشویق برای سلامتی و قویتر شدن کودکانمان و خلاصه سر گرم کردنشان هنگام بهانه گیری و … باعث نفوذ چاقی به سنین پایین تر شده است.
سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن، با وجود سیری و عدم حس نیاز جسمی با رفتن به رستوران، گردش، سفر، رفتن به سینما، تجمعات خانوادگی و … همه باعث ایجاد فرمول ذهنی خوردن برابر با شادی و سرگرمی است شده است.
پناه آوردن به مواد غذایی (همانند اعتیاد به مصرف ماده ای خاص) جهت فراموشی عصبانیت، خشم، شکست و آرام گرفتن یکی از عوامل رشد و گسترش اعتیاد چاقی در بین انسانها شده است.
تحریک پذیری بر اساس حواس پنج گانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن) بی توجه به علت خوردن، رفتن پی آن و خوردن و خوردن به روند گسترش چاقی سرعت بخشیده است.
و در نهایت نبود هیچ مجازات و ضمانت اجرایی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف خانواده ، جامعه و دولت ها سبب شده است که نه تنها کسی با چاقی برخورد نکند بلکه به شکل گسترده ای مورد حمایت و تشویق برای اعتیاد به چاقی قرار بگیریم.
وضع قوانین رهایی از اعتیاد چاقی
حال که دانستم برای پرخوری هیچ خط قرمزی و قانونی و ممنوعیتی وجود ندارد و پرخور اعتیاد و مجرمی آزاد و خطرناک برای امانتش یعنی جسمش که آن را پارکینک انواع بیماری های خطرناک (دیابت فشار خون و قلبی و عروقی و…) قرار داده و به خواست پروردگاردش مبنی بر هدف از خلقتش (شادی و احساس عالی) توجهی ننموده و الهامات فرشته درونش را (تحت الامر شیطان ومنفی درونش وپیوندش با آن) نادیده گرفته است.
بایستی خود سریعا قانون ومحدودیتی برایش وضع کنم به این ترتیب که:
۱- درصورت گرسنگی واقعی و به اندازه نیاز جسمی ام بخورم و به محض سیر شدن تحت الامر ذهنی ام و فرمان سیری مغزم دست از غذا بکشم و ضمنا لقمه هایم را شمرده شمرده و با آرامش بخورم و از غذا خوردنم نهایت لذت راببرم..👌🏻👌🏻🌺
۲- اصراری به زیاده خوردن خودم و دیگران مبنی بر امتحان کردن تمام گزینه های سر میز نداشته باشم و از دیگران هم توقع تعارف کردن و اصرار خوردن بیشتر برای خودم نداشته باشم👌🏻🌺
۳-توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم، یعنی تمام گزینه های سر میز را دور خودم نچینم و سعی کنم با یک نوع آن در حد نیاز جسمی سیر شوم.👌🏻🌺
۴- برای لذت و سرگرمی و جهت فرار از فشار و استرس چیزی نخورم و با چیز های زیبا و قشنگ دیگر مثل پیاده روی در هوای پاک و یا رقصیدن و ورزش و یا تماشای یک فیلم و یا حتی با هم صحبتی با یک دوست پشت تلفن و… خودم را شاد کنم و احساسم را خوب کنم👏💃🌺👌🏻
۵- به علت خوردن خارج از احساس گرسنگی ام (دیدن نون خامه ایی یا بوی کیک و شیرینی) فکر کنم و از خودم بپرسم، قبل از خوردن آن چیز که «چرا من میخوام اینو بخورم» بعد اگر گرسنه نبودم نخورم و و از نخوردنم لذت ببرم
۶- یادم باشه که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم.
هنگام خوردن اگر خواستم زیاده روی کنم به یاد هیکل زیبایم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری که چشمانم (هر روز با مرورش) غرق اشک شوق لاغری میشود بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدانم که من در زمره افراد متناسب هستم و خداوند انتهای کوچه اغوشش را جهت رساندنم به آرزویم باز کرده تا بشوم (احسن الخالقین) آن چه هدفش از خلقتم است.
(نوشته مریم عزیز در بخش نظرات)
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام تمرین این جلسه آموزشی بعد از خواندن نوشته این جلسه و تماشای ویدیو آموزشی به سوالات مطرح شده به صورت انشایی در قسمت نظرات پاسخ دهید.
- نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟
- مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید.
- به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد؟
- مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید.
بعنوان مثال بخاطر پرداخت پول غذا هرطور شده کل غذا رو خوردید یا بخاطر اینکه سهم خودت بوده سعی کردی همه اون ماده غذایی رو بخوری.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خوندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.06 از 142 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
بنام خداوند مهربان وبخشنده
سلام استادگرامی وهمراهان سایت تناسب فکری
گام دهم
چاقی اعتیادآسان است مراقب باشید
امروز میخواهم درمورداعتیادبنویسم
یاهمون خوگری حالتی است که شخص بخاطر مصرف موادی که طبیعی ویاشیمیای هستندمصرف میکنندوهیچ کنترل واراده درخود وکنترل دراعمالشان ندارند
اعتیاد چیست؟؟؟
اعتیادیک بیماری کشنده وبی ارادگی فردمیباشد
این بیماری مانندیک ماده روان گردان است که بر ذهن ویارفتارفرد برای اینکه تسکین درد باشدبیش ازحد استفاده میکندودربرابرش ناتوان وعاجزاست
اعتیادمانندحالتی است که بدن ما بخاطر انجام بعضی اازکارهای عادی به ماده ای خاص یارفتارخاص وابسته میشود .گفته میشه
وقتی که اون ماده خاص دراختیاربدن قرارنگرفته باشه امکان رفتاری که معتادباید انجام بده نتونه وبه اون وابسته باشه نتیجه این علائم خماری خواهدبود
وحالا به گفته های استادمیفهمم که من هم مانندیک معتادبودم
یک معتاد.به مواد مخدر معتاداست.
ومن هم به موادغذایی معتادهستم
وشباهت رفتاری من بایک معتادهیچ فرقی ندارد
من خیلی از معتادین بدم میاد وقتی میبینم حالم بد میشه. منبرای خود فرد ناراحت میشم که جوانی وزندگی خودش را تباه کرده است
اماحالابه این رسیدم که من هم یک معتادبودم اون هم به موادغذایی
وحالا میفهمم که اعتمادبه هرصورت که باشه مضروخطرناک است درهرمورد.
همه مافکر میکردیم که فقط موادمخدراعتیاداست
اماحالافهمیدیم که درهرکاری شخص بیش از اندازه به اون کار توجه کنه واراده ازخودش نتونه نشون بده به اون کار معتاد میشه واعتیادپیدامیکنه
وحالامیخواهیم ببینیم چگونه میتوانیم با عوامل چاقی خودمان برخورد کنیم
وحالامیپردازیم به قوانین وقانون گذاری
یکی ازکارهای دولتمندان قانون گذاری است
قانون مشخص میکنه چه محدودیتهای درکارهای خودمان داشته باشیم
هرکشور براساس قوانین است که توسط رهبرو سیاستمندان آن کشورتنظیم میشه
قوانین خیلی کسترده هستندودرهرموضوعی قانون و قوانینی داریم برای ادارات .اقتصاد.راهنمائی و رانندگی. دانشگاه مدارس قوانین کیفری وحقوقی و…….
وتمام کشورهاتابع قانون وقوانینی میباشندهرگشوری درهرموضوعی قانون مشخصی دارد
قوانین دودسته هستند
قوانین هدایت کننده وقوانین منع کننده
هدایت کننده ها قوانینی هستندکه مشخص میکنندکه بایدکارها به چه صورتی انجام بشوندمانندصادرات وواردات که مشخص کننده این است که مابایدبه چه صورت کالای را واردیا
صادرکنیم
قانون وقوانین منع کننده حدومرزهای هستندکه مشخص میکنندکه جلوگیری از انحراف شدن افرادمیشودیه جورای میشه گفت که افرادراازکاری باز میداره
مثل قانونهای قاچاق کالاوموادمخدر
امروزمیخواهیم درباره منع کننده هابنویسیم
دولتهاباتشکیل قوانین سعی میکنندمانع از انحراف فردیاافرادبشن
برای اینکه موادمخدر حمل نکنندبرایشان مجازات سختی را معین میکنندبرای دزدی کردن ویاهرچیزی که موجب بشه برای فردی آسیب برسه.
دولتهابرای بعضی چیزهاخط قرمز دارندواون کاربرای خیلی ها خطرناک بوده مثل حمل موادمخدر.قاجاق کالا ویا اسلحه.
امایه موضوعاتی هستش که خیلی خطرناک بوده و خطرآفرین هستش
اما هیچکس برای اون قانونی وضع نکرده ومنعش نکردن مثل فروش دخانیات چون فکرمکنند . ضررزیادی ندارد
برای فروش واستفاده ازاون قوانین رو وضع نکردن
اماچند سالی میشه که استفاده سیگار
دربعضی جاهامانند اماکن عمومی وجاهای سربسته ممنوع شده وهمه به این قانون احترام گذاشتن وانجام نمیدهند
امابااین وجود مصرف سیگاربیشترازمصرف دیگرموادمخدرمانندشیشه. تریاک.هروئین و……است
دلیلش هم این است که قوانینی برای موادمخدر وضع شده چون خطرآفرین هستش واین قانون موجب شده که درهیچیک ازفروشگاههاوسوپرهااین موادبه فروش برسه
وچون مردم میبینند که به راحتی نمیتوانندبدست بیارندبه همین خاطر زیاد گسترش هم پیدانمکند
اماهمین سیگارچون راحت بدست میآید وهمیشه دردسترس است ودرهمه جا وبا قیمتهای متفاوت بدست میاورند واستفاده میکنند
این خطرناک بودن را چه کسانی تعیین میکنند
دولتها تعیین مکنند یا سیاستمداران واقعاچه کسی تعیین میکنه چه چیزی وچه موضوعی میتونه اینقدرخطرناک وخطرافرین باشه که در جامعه ممنوعیت برایش باشه.
حالااگه دولت برای کشیدن سیگاراینطورسفت ومحکم قانون تعیین نکرده باید این همه سیگاری درجامعه باشه.
اگردولت نخواهدافرادراازموادمخدرمنع کندافراد نباید سلامت خودشان باشند
اگه هرچیزی آزاد باشه وبه وفوروراحت بدست بیایدومنع نباشه
باید این همه افرادبه اون مبتلا باشند وفردنبایدبه فکر سلامتی خودش باشه
وسلامتی روبخطربیندازد
وباتمام این موضوعات میرسیم به موضوع چاقی که اینقدرافرادچاق درجامعه وجوددارد
اگه برای چاق شدن قانون منع نداشته باشیم این همه افراد با اضافه وزن مختلف بایددرجامعه داشته باشیم.
باوجودبه فروش رفتن راحت سیگارافرادزیادسیگاری بیشترازدیگرموادمخدراست
وبه خاطر همین چون موادغذایی زیاد فراوان وجوددارد
تعداد چاق بیشترازتعدادمتناسب وجوددارد
چرا مابایدفکرکنیم که قانونی باشه تامارا منع کنندویاکنترل کنندومابتونیم درست رفتارکنیم
چاقی خودش اعتیاد به مصرف موادغذایی زیادوفراوان است
این اعتیاد هیچ خط قرمزی نداردحتی مجازاتی هم نداردوهرکس هرچه دلش بخواهد متونه مصرف کنه
من خودم موقعی که چاق بودم اعتیاد به موادغذایی زیادوفراوان وخواب داشتم اون موقع که باکسی حرفم میشد بخصوص باهمسرم بدون اینکه متوجه باشم سفره نان رومیانداختم و ظرف نان رو کنارم میگذاشتم هم میخوردم وهم اون شخص روجلوم میدیدم وهی میگفتم وجالبش این است که جواب هم میشنیدم وو قتی به خودم می اومدم که میدیدم نان تمام شده ومن سیرنشدم که هیچ عصبانیتم هم فروگش نمیکرد
واگه چیزی گیرم نمیامد میخوابیدم
ولی درهرصورت وزنم هرروزبالاترمیرفت
وامروزمیبینم که من چه اعتیادی داشتم درحالی که ازمعتادی بدم میآمد اماازحال وروزخودم خبرنداشتن وجه برسر خودم آورده بودم
وهربارمیخواستم ازش رها بشم امادوباره چندین مرتبه مبتلاشده بودم
چون اعتیادداشتن آسان هستش ولی رهاشدن خیلی سخت ودشواراست
چاقی هیچ خط قرمزی نداردوهیچ مجازاتی برایش تعیین نشده وخیلی ارزان بدست میآید
حالااگه توهیچ کشوری قانونی برای چاقی نیست نباید ماخودمان مواضب سلامتی خودمان باشیم ماهمه خودمان باعث این اعتیاد شودیم ودیگران راهم تشویق به این اعتیادچاقی کردیم
اما من چون خودم چاق بودم وخیلی زجرکشیدم وهیچ کنترلی روی خودم نداشتم اما هیچوقت سعی نکردم بچه هایم روتشویق بخوردن کنم وهردوخیلی اندام زیباومتناسبی داشتن وموقع شام ونهارکه میشداگه میگفتن گرسنه نیستم ونمیخورم اصلااسرارنمیکردم
ومن ازوقتی دراین سایت هستم واقعاخودم راازهرموادچاق کننده ای منع کردم وخیلی هم دراین موردموفق بودم وخیلی خوشحالم
کارخطرناک من موقع چاقی این بودکه وقتی استرس داشتم یا عصبانی میشدم باخوردن خودم وآرام میکردم
درصورتی که اگه خوشحال بودم هیچ غذایی استفاده نمیکردم
ومن با این سایت جلو میرم چون برام خوشحالی میاره ومن تونستم به راحتی این اعتیادمرگ بارروکناربگذارم وخودم رو ازش رهاکنم
وحالافکرمیکنم که چه اشتباه میکردم وفکرمیکردم که چاقی من ژنتیکی وارثی هستش ویا…….
اماامروزبااگاهی کامل میگم که فقط مقصر اصلی خودم بودم ومافقط باپرگاری دهانمان است که چاقی شدیم
پس باید این پرکاری دهانمان رابه کم کاری تبدیل کنیم همین.
فقط تنها راه خلاص شدن ازچاقی لاغری باذهن است
چون هیچ راهی برای لاغرشدن نیست و نمیتوانیم بافشارآوردن به جسممان لاغربشیم
وبادادن فرمولهای صحیح لاغری به ذهن امکان پذیر است ونتیچه عالی خواهیم گرفت ان شاء الله
اول به کمک خداوند متعال ودوم به کمک استاد عزیزمان خداقوت
بنام خداوندمهربان
سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن
گام ۱۰:چاقی اعتیاد آسان است.
اعتیاد یک حالتی است که فرد به علت روانی یا استفاده کردن مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده خودش در کنترل تکرار اعمال خودش می شود.
حالا این ضعف اراده، بیماری نیستش اما بخاطر عوارضی که به سیستم عصب مرکزی فرد بوجود می آورد مانند یک بیماری بشمار می آید.
این بیماری با بوجود آمدن اختلال در کنترل بر سیستم رفتار-پاداش باعث ادامه دار اون رفتار می شود.
اعتیاد بیماری اصلی هستش که بخاطر ادامه دادن وتکرار کردن
پیش رفته و کشنده می شود.
وقتی بخواهیم اعتیاد را تعریف کنیم شباهت اون با رفتار خودمان که دچار چاقی هستیم می شود.
چون بدن فردی که بخاطر انجام دادن فعالیتهای عادی خودش با یک ماده یا یک رفتار مخصوص وابسته بشه تعریف می شود. وقتی اون ماده که نیاز بدن است در اختیار قرار نگیره یا با انجام دادن رفتاری که فرد معتاد به اون وابسته است امکان نداشته باشه نتیجه اش ایجاد علائم خماری یا محرومیت هستش. اون فرد به استفاده کردن مواد مخدر اعتیاد پیدا می کند و افراد چاق به موادغذایی اعتیاد پیدا می کنند.
واین اعتیادی که ما برای موادغذایی پیدا کردیم خطرناکتر از هر نوع اعتیاد هستش چون اولش ما با لذت وشادی انجامش می دهیم و روز به روز دچار چاقی میشویم واین اعتیاد در تمام جنبه های زندگیمان اثر گذار می شود.
ما هر موقع که تصمیم گرفتیم که شروع کنیم به ترک این اعتیاد ولی نشده.
من خودم اولش نمی دانستم که من هم معتاد هستم اون هم اعتیاد به مواد غذایی. ولی حالا در این گام فهمیدم که من بدون اینکه بفهمم معتاد شده بودم در حالی که از معتاد ها بشدت بدم می آمد نگو که خودم هم به موادغذایی اعتیاد پیدا کرده بودم.
حالا فرق من، چاق با فرد معتاد در این است که چاقی من تخریبش خیلی زیاد تراز اعتیادی که اون فرد به موادمخدر دارد.
چون این اعتیاد تمام زندگیمان را تحت الشعاع قرار داده و این خودش یک نوع اعتیادی بود که ما به راحتی پذیرفته بودیم.
این اعتیاد داشتن به موادغذایی را اصلآ برایش اهمیت قائل نیستند که بخواهند برایش راه کاری را قائل شوند مانند موادمخدر.
افرادی که به موادمخدر اعتیاد دارند بخاطر اعتیادشان باید دور از چشم مردم باشند و در سوراخی بچپند تا به توانند اون مواد را استفاده کنند.
ولی افرادی که چاق هستند و به موادغذایی اعتیاد دارند خیلی خوشحال در یک مکان زیبا و شکوه مند وبا افتخار مشغول به مصرف موادغذایی می کنند و خیلی هم شاد و خوشحال از کار خودشان لذت می برند و این اعتیاد به موادغذایی روز به روز داره گسترش پیدا می کند. و سن چاقی داره هر روز کمتر و کمتر می شود و به فرزندان کوچک هم سرایت می کند.
حالا برای سیگار کشیدن محدودیت قرار دادهاند مانند بیمارستانها. رستورانها. و خیلی از اماکن عمومی دیگر، اما برای چاقی اصلآ محدودیتی وجود ندارد حتی تشویق هم می کنند.
افراد چاق وقتی می خواهند جایی بروند اولین کارشان گشتن به دنبال غذاخوری. رستوران. سوپرمارکت هستند که مبادا گشنه بمانند.
وخیلی ها بخاطر این اعتیاد همیشه تعارفاتی به همدیگر می کنند که چرا نمی خوری حالا یه چیزی بخور تعارف نکن. حالا یه بار اومدی اون هم می خواهی نخوری. و این را احترام به مهمان می دانیم و حالا که در این مسیرزیباقرارگرفتم می فهمم که اعتیاد خیلی سنگینی داشتم و حالا دارم ترک می کنم.
چند هفته قبل دخترم اسباب کشی داشت من که اون جا بودم و کمک می کردم خانواده شوهرش هم بودند دو روز ما اون جا بودیم وکمک می کردیم من شبها اصلآ میل به خوردن شام نداشتم و نمی خوردم و برادر شوهرش گفتند که تو چرا نمی خوری تو همیشه چیزی نمی خوری این همه کار کردی گرسنه نشدی و من گفتم که اصلآ اشتها ندارم میلم نمیکشه که چیزی بخورم ووقتی خودم رو اینطوری می بینم که خیلی راحت بخوردن غذا نه می گویم بدون اینکه چشمم دنبالش باشه یا بخوام فیلم بازی کنم می گویم میل ندارم خیلی خوشحال میشم و به خودم افتخار می کنم و خیلی عالی دارم دراین مسیر زیبا پیش میروم و از این تغییرات فوق العاده خودم خوشحال هستم و در یک مسیر زیبا و پر از شگفتی قدم گذاشتم و جلو می روم و شکرگزار خداوندمتعال هستم که من رو به این سایت هدایتم کرد خدایا شکرت.
واین طبیعت رفتار یک انسان طبیعی است ودرست ترین راه برای تمام انسانها هستش اگه بخواهد به چاقی اهمیت بدهد ولی با تأسف باید گفت که هیچ کس به چاقی اهمیت نمی دهد درست است که خیلیها از چاقی متنفر هستند اما وقتی اعتیاد پیدا کردند دیگه نمی توانند جلوگیری کنند چون هیچ کس نمی داند که قدرت تخریب چاقی چند برابر موادمخدر است.
وما ها که از کودکی چاق هستیم این چاقی روبه ما آموزش دادند و ما یاد گرفتیم و حالا نباید تقصیر را به گردنشان بیاندازیم چون آنها هم اطلاعات و آگاهیهایی کافی و درستی نداشتند چون همه چاقی را قبول کردند و طبیعت بدنشان می دانستند.
وخیلی ها هستندکه فرزندانشان را تشویق بخوردن می کنند و سرشان را با خوردن گرم می کنند
دختر خودم هميشه وقتی می خواست به پسرش غذا بدهد تلویزیون را باز می کرد تا بتواند سرش را گرم کند تا راحتتر بهش غذابدهد و حالا که دوازده سالش شده عادت کرده و هر موقع که بخواهد غذا بخورد باید تلویزیون رو باز کنه و غذایش را بخورد با این که دخترم تلاش می کرد که غذای زیادی بهش بده. شربتهای اشتها آور بهش می داد تا اشتهاش زیاد بشه و کمی تپل بشه ولی اصلآ موفق نشد چون حالا هم قدش بلند شده وهم اندام متناسبی داره و می دانم که این نوه من هم ذهنش و هم فکرش درست کار می کنه چون هرموقع که گرسنه باشه می خوره و وقتی سیر بشه اصلآ دیگه لب به غذا نمی زند
و حالا می فهمم که فکر وذهن درست کار کند اصلآ اعتیادی صورت نمی گیرد ما باید هر موقع که گرسنه باشیم بخوریم و وقتی سیر شدیم دست از خوردن برمیداریم و اون هم باید به اندازه نیاز بدنمان غذا بخوریم
چون هیچ فرد متناسبی حرص و ولع به خوردن ندارد و همیشه به اندازه نیاز بدنشان غذا مصرف می کنند ولی ما که معتاد به موادغذایی داشتیم نمی توانستیم جلوی خودمان را بگیریم.
وحالا بودن دراین سایت به ما یاد داد و میدهد که آگاهانه رفتار کنیم و افکار درستی داشته باشیم چون راهی که ما در پیش گرفته ایم بهترین و درست ترین راه است.
حالا وقتی دیدگاه دوستان را میخونم می بینم خیلی ها می نویسند که خیلی به فرزندانشان اصرار می کردند که غذاهایشان را کامل بخورند اما اصلآ یادم نمیاد که به بچه هام اصرار کنم که حتما باید غذاهایشان را بخورند فقط یک بار می گفتم که بیاید غذا بخورید اگه می اومدن میخوردن اگه نمی آمدند سفره را جمع می کردم واصلا اصرار نمی کردم
وحالا فهمیدم که کار درستی انجام می دادم چون حالا هر دو فرزندم متناسب هستند واز این بابت خوشحال هستم و اون هم بخاطر این بود که خودم چاق بودم و نمی خواستم اون ها هم چاق باشند.
وحالا اینجا هستم تا آگاهی و اطلاعات درستی را دریافت کنم و از این اعتیاد خانمانسوز دور شده و فاصله بگیرم
استاد واقعا ممنون ومتشکرم که اول خودتان به آگاهی رسیدیدو بعد ماهارا آگاه کردی قدردان زحماتتان هستیم
وبخاطر هدایت شدنم به این مسیر شکرگزار خداوندمتعال هستم خدایاشکرت یا حق