0

گام ۱۰: چاقی، اعتیاد آسان است

اعتیاد
اندازه متن

است که فرد در ابتدا با ذوق و اشتیاق آن را انجام می دهد اما رفته رفته از تکرار آن خسته و ناراحت می شود اما قادر به تکرار نکردن آن نیست.

اعتیاد چیست؟

اعتیاد (همچنین: خوگری) حالتی، که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود می‌شود هرچند ضعف اراده فی نفسه بیماری نیست ولی به علت عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی شخص ایجاد شده به عنوان بیماری فرض می‌شود.

این بیماری یا ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار – پاداش، باعث تکرار آن رفتار می‌گردد.

گسترش اعتیاد

اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و كشنده است.

این عارضه، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک مادۀ روان گردان یا تأثیرگزار بر ذهن و یا رفتاری که ما را در برابر ميل بیش از حد، ناتوان می کند می باشد.

اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود تعریف شده است. زمانی که که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است.

با مطالعه تعریف اعتیاد، اولین موضوعی که برای من جلب توجه کرد شباهت رفتار یک معتاد با رفتار خودم در زمانی که چاق بودم است.

فرد معتاد به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد و من به مصرف مواد غذایی اعتیاد داشتم.

شاید برای شما خوشایند نباشد که علاوه بر برچسب های متفاوتی که به خاطر چاقی به شما خورده است اینبار برچسب اعتیاد به مصرف مواد غذایی به شما زده شود، اما پاک کردن صورت مساله منجر به نادیده گرفتن مساله نمی شود.

چاقی اعتیاد آسان و خطرناک

چاقی عوارض مختلفی دارد که چه بسا شاید خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری است.

فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد خیلی بیشتر از فردی که به مواد غذایی اعتیاد دارد تحت فشار برای ترک کردن است،  و این آزادی رفتار فردی که اضافه وزن دارد اعتیاد او را خطرناکتر از هرنوع اعتیاد دیگری می کند.

افراد معتاد برای دور هم جمع شدن باید دنبال مکان مخفی و در از چشم عموم باشند درحالی که افراد چاق در بهترین مکان ها به صورت آشکار یکدیگر را ملاقات و در معرض اعتیاد بیشتر به چاقی قرار می گیرند.

افراد معتاد همواره از سمت خانواده و جامعه ترغیب به ترک کردن و حتی تهدید به محاکمه میشوند درحالی که افراد چاق همواره در معرض تشویق و ترغیب برای چاق تر شدن هستند.

فرد معتاد برای تهیه مواد مورد نیاز باید به مکان خاص و فرد خاصی مراجعه کنید اما فرد چاق همیشه در چند قدمی موادی است که آنها را عامل چاقی خود می داند.

هر روزه فرصت ابتلا به اعتیاد چاقی بیشتر و امکان ابتلا به آن افزایش می یابد.

امروزه فقط با چند کلیک در موبایل می توانید به هر نوع مواد غذایی به هر اندازه دسترسی داشته باشید.

حتی دیگر نیاز نیست برای تهیه غذا از خانه خارج شوید. غذا را نه تنها در خانه بلکه در هر مکانی در شهر یا اطراف شهر باشید به کمترین زمان ممکن به دست شما می رسانند.

اعتیاد چاقی

تنوع مواد اعتیادآور چاقی

اگر چاقی را نوعی اعتیاد آسان در نظر بگیریم تنوع مواد غذایی که منجر به چاقی یا همان اعتیاد به مصرف بی رویه می شود بسیار بیشتر از تنوع مواد مخدر است.

نکته نگران کننده اینکه ترکیب تنوع بی نهایت مواد غذایی با آسان شدن دسترسی به آنها سبب افزایش سرعت چاقی در جهان شده است.

شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شود که چرا در این نوشته از غذا بعنوان مواد چاق کننده نامبرده شده است. چرا که در بسیاری از محتوای سایت تناسب فکری تاکید شده است که غذا، عامل چاقی نیست یا قدرت چاق کنندگی ندارد.

به این نتجه توجه کنید: تا زمانی که در ذهن فرد چاق، خوردن غذا عامل چاقی باشد و از طرفی فرد چاق عقیده داشته باشد قادر به کنترل اشتهای خود نیست بنابراین افزایش تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی متواند زمینه ساز گسترش چاقی باشد.

چون از قبل در ذهن فرد چاق،‌ نگرش چاق کننده بودن غذاها وجود دارد. درحالی که با توجه به همه گستردگی تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی همچنان انسان های زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی می کنند.

پس موضوع مهم در ابتدا نگرشی است که درباره چاقی و عوامل ایجاد کننده آن در ذهن افراد ایجاد شده است و سپس تنوع و سهولت دسترسی به مواد غذایی از اهمیت برخوردار می شود.

آزاد بودن اعتیاد چاقی

همانطور که می دانیم نظام طبیعت وکائنات براساس نظم و قانون خاصی آفریده شده است.

از طرفی جهان مادی هم توسط سردمداران آن بر اساس یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری یا قاچاق مواد مخدر و … مدیریت می شود.

نهایتا این که هر کشوری برای خودش قوانین داخلی وضع نموده که بعضی هدایت کننده (محدوده فعالیتها را مشخص میکند) و نوع دیگر آن باز دارنده (حد و مرز وممنوعیت ها را مشخص میکند تا افراد دچار انحراف نشوند).

مانند جرم بودن فروش مواد روان گردان، شیشه و ماری جوانا و هروئین و …

دلیل وضع این قوانین و کلا هر قانونی:

اولا : منفعت فردی آن ( اعتیاد و عوارض دنبال آن)

دوما: منافع جامعه و زندگی اجتماعی (فرضا فرد معتاد به شیشه ممکن است ناخواسته مرتکب قتل انسانی دیگر و به این ترتیب تهدیدی برای مردم و مضر به حال جامعه محسوب می شود)

عدول از قوانین متضمن دخالت دولتها و نهایتا مجازات (نقدی حبس و جانی و…) را بدنبال دارد.

درحال حاظر در جامعه بسیاری از رفتارهای غلط غذایی افراطی از نوع اعتیاد حاد وجود دارد که بسیار خطرناکتر از اعتیاد مذموم پذیرفته شده در اجتماع است و تهدیدی از ناحیه دولت و حکومت برای انجامش وجود ندارد.

آری پرخوری اعتیاد و اپیدمی همه گیر و خانمان برانداز اکثریت قریب به اتفاق افراد جوامع امروزی است.

گسترش چاقی

چگونه چاقی به اعتیاد تبدیل شد

انسان ها از پیش فرض های خودشون برای غذا خوردن (براساس نیاز و به مقدار موردنیاز) تحت تاثیر آموزشها و رفتارها و باورهای غلطشون فاصله گرفتند.

تنوع مواد غذایی و نوع بسته بندی و تعیین میزان و مقدار بسته بندی فردی و تبلیغات توسط کارخانجات تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن و تحریک ذائقه انسان شدت پیدا کرد.

فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی برایمان که بقول بزرگی «ما همان غار نشینان وحشی و حریصی هستیم که هر آنچه ببینیم شکار میکنیم» و فرضا وقتی وارد هایپر می شویم هرآنچه ببینیم می خریم و می خوریم و می خوریم و می خوریم باعث رشد و گسترش سریع چاقی در جهان شده است.

خوردن زائد بر نیاز و پرخوری عمل قبیحی نیست و در مهمانی ها، پذیرایی با تنوع مواد غذایی و در رستوران ها تنوع منو غذایی مهر تاییدی به این عمل زده شده است درحالی که باید پرخوری در اذهان عموم کاری بسیار ناپسند جلوه داده شود.

عادت دادن بچه ها توسط والدین به این اعتیاد با اصرار کردن و جایزه دادن به خوردن بیشتر و تشویق برای سلامتی و قویتر شدن کودکانمان و خلاصه سر گرم کردنشان هنگام بهانه گیری و … باعث نفوذ چاقی به سنین پایین تر شده است.

سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن، با وجود سیری و عدم حس نیاز جسمی با رفتن به رستوران، گردش، سفر، رفتن به سینما، تجمعات خانوادگی و … همه باعث ایجاد فرمول ذهنی خوردن برابر با شادی و سرگرمی است شده است.

پناه آوردن به مواد غذایی (همانند اعتیاد به مصرف ماده ای خاص) جهت فراموشی عصبانیت، خشم، شکست و آرام گرفتن یکی از عوامل رشد و گسترش اعتیاد چاقی در بین انسانها شده است.

تحریک پذیری بر اساس حواس پنج گانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن) بی توجه به علت خوردن، رفتن پی آن و خوردن و خوردن به روند گسترش چاقی سرعت بخشیده است.

و در نهایت نبود هیچ مجازات و ضمانت اجرایی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف خانواده ، جامعه و دولت ها سبب شده است که نه تنها کسی با چاقی برخورد نکند بلکه به شکل گسترده ای مورد حمایت و تشویق برای اعتیاد به چاقی قرار بگیریم.

قانون اساسی چاقی
لاغری با ذهن
اعتیاد آسان چاقی

وضع قوانین رهایی از اعتیاد چاقی

حال که دانستم برای پرخوری هیچ خط قرمزی و قانونی و ممنوعیتی وجود ندارد و پرخور اعتیاد و مجرمی آزاد و خطرناک برای امانتش یعنی جسمش که آن را پارکینک انواع بیماری های خطرناک (دیابت فشار خون و قلبی و عروقی و…) قرار داده و به خواست پروردگاردش مبنی بر هدف از خلقتش (شادی و احساس عالی) توجهی ننموده و الهامات فرشته درونش را (تحت الامر شیطان ومنفی درونش وپیوندش با آن) نادیده گرفته است.

بایستی خود سریعا قانون ومحدودیتی برایش وضع کنم به این ترتیب که:

۱- درصورت گرسنگی واقعی و به اندازه نیاز جسمی ام بخورم و به محض سیر شدن تحت الامر ذهنی ام و فرمان سیری مغزم دست از غذا بکشم و ضمنا لقمه هایم را شمرده شمرده و با آرامش بخورم و از غذا خوردنم نهایت لذت راببرم..👌🏻👌🏻🌺

۲- اصراری به زیاده خوردن خودم و دیگران مبنی بر امتحان کردن تمام گزینه های سر میز نداشته باشم و از دیگران هم توقع تعارف کردن و اصرار خوردن بیشتر برای خودم نداشته باشم👌🏻🌺

۳-توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم، یعنی تمام گزینه های سر میز را دور خودم نچینم و سعی کنم با یک نوع آن در حد نیاز جسمی سیر شوم.👌🏻🌺

۴- برای لذت و سرگرمی و جهت فرار از فشار و استرس چیزی نخورم و با چیز های زیبا و قشنگ دیگر مثل پیاده روی در هوای پاک و یا رقصیدن و ورزش و یا تماشای یک فیلم و یا حتی با هم صحبتی با یک دوست پشت تلفن و… خودم را شاد کنم و احساسم را خوب کنم👏💃🌺👌🏻

۵- به علت خوردن خارج از احساس گرسنگی ام (دیدن نون خامه ایی یا بوی کیک و شیرینی) فکر کنم و از خودم بپرسم، قبل از خوردن آن چیز که «چرا من میخوام اینو بخورم» بعد اگر گرسنه نبودم نخورم و و از نخوردنم لذت ببرم

۶- یادم باشه که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم.

هنگام خوردن اگر خواستم زیاده روی کنم به یاد هیکل زیبایم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری که چشمانم (هر روز با مرورش) غرق اشک شوق لاغری میشود بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدانم که من در زمره افراد متناسب هستم و خداوند انتهای کوچه اغوشش را جهت رساندنم به آرزویم باز کرده تا بشوم (احسن الخالقین) آن چه هدفش از خلقتم است.

(نوشته مریم عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام تمرین این جلسه آموزشی بعد از خواندن نوشته این جلسه و تماشای ویدیو آموزشی به سوالات مطرح شده به صورت انشایی در قسمت نظرات پاسخ دهید.

  • نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟
  • مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید.
  • به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد؟
  • مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید.

بعنوان مثال بخاطر پرداخت پول غذا هرطور شده کل غذا رو خوردید یا بخاطر اینکه سهم خودت بوده سعی کردی همه اون ماده غذایی رو بخوری.

  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

منتظر خوندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.06 از 142 رای

https://tanasobefekri.net/?p=10289
294 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 234 کلمه

      سلام استاد خسته نباشید من دو‌ روز پیش این گام را انجام دادم اما هرچی فکر کردم هیچ مطلبی به ذهنم نیومد که تمرینم رو انجام بدم تا برای خودم اثبات بشه که به درک از اعتیاد چاقی رسیدم امروز دوباره برگشتم و مروری کردم و چیزی که فهمیدم و برام روشن شد جواب این سوال که چرا اینقدر افراد چاق در جامعه داریم؟

      چون هیچ قانونی برای منع قانونی پرخوری و اضافه وزن وجود نداره و مواد غذایی زیاد در دسترس هست چاقی برای جامعه و برای همه افراد آن طبیعی جلوه شده از کودکی عادی جلوه شده و هیچکس متوجه این نیست که ما اعتیاد به چاقی رو از سن کودکی مبتلا شدیم و هیچ منعی برای اون نداشتیم چون خوردن و بهتر بگم زیاد خوردن اولویت همه زندگی افراد جامعه شده در مسافرت مهمونی و میزبانی کردن گردش ختم عروسی ورزش کردن کتاب خوندن فیلم دیدن و و و آخر همه اینها به خوردن ختم میشه و هیچوقت شخصی به جرم پرخوری و چاق شدن دستگیر و بازخواست نشده است و من از امروز به خودم این اطمینان رو میدم که برای رهایی از اعتیاد چاقی و برای بهبود این بیماری قانون گذاری کنم قانون به اندازه خوردن و لذت بردن از اطرافم بدون توجه به خوردن زیاد و حرکت در مسیر لاغری با ذهن و رهایی از پرخوری و به امید روزی که همه با روش لاغری با ذهن آشنا بشن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,547 کلمه

      بنام خدای خوبم.

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز.

      من قبل از اینکه حتی به این گام روبرو بشم قبلا به مامانم میگفتم من انگار آدم معتادی که وقتی مواد بهش نمیرسه عصبی میشه و حوصله حرف زدن نداره منم وقتی ۵ دقیقه از وقت غذا خوردنم میگذره اونقدر عصبی میشم که حتی صدای بقیه آزارم میده و وقتی با غذا مواجه میشم اونقدر میخورم که می‌خوام بترکم و بهونه خوبی هم برای خوردنم دارم چون از وقت خوردنم گذشته خیلی اساسی خوردم و داداشم می‌خنده میگه الکی نگو خودتو قانع کنی من وقتی از غذا خوردنم میگذره بدتر بی اشتها میشم و زده میشم و یکی از شباهت چاقی با اعتیاد همین بهانه آوردن و فرار کردن از واقعیت هست آدم معتاد هم وقتی بهش میگی چرا این کارو می‌کنی حالا هر نوع موادی ۹۰ درصدشون میگن که می‌خوایم غم و غصه هامون یادمون بره بعضی ها میگن ما برای فلان درد تفریحی میکشیم یا خیلیا که حسابی درگیر شدن میگن که فلان رفیقم خرابم کرد فلان و بیسار و وقتی بهشون میگی ترک کن خودتو رها کن از این عذاب میگن که من دیگه گرفتار شدم ترک کردنش سخته اگه ترک کنم میمیرم جونی برامون نمیمونه یا اینکه ما که این همه سال مواد کشیدیم اینم چند سال دیگم روش این حرفا و رفتارها در مورد چاقی هم صدق میکنه کسی که چاق شده اولا که دلایل خودشو داره که همش بهانه های ببخشید مزخرف هست مثل ارثی بودن ژن مادری یا پدری داریم سوخت و ساز پایینی داریم متابولسیم بدنمون پایینه و هرچیزی میخوریم به جای انرژی به چربی تبدیل میشه نمی‌دونم دیگه خیلی تحرک نداریم همش کارمون پشت میز هست تیرویید یا استرس رو بهانه خوردنشون میکنم من خودم بهانه خیلی الکی که نیاوردم این بود که بابا من قدم کوتاه وگرنه خیلی نمی‌خورم که چون نما میده چاقیم به همین دلیل هست زمانی که چاق ها منظورم اونایی که چیزی از لاغری با ذهن نمیدونن یا اصلا قصد لاغر شدن ندارن و میخوان این عذاب اندام نامتناسب رو تحمل کنند ازشون میپرسی که چرا لاغر نمیکنی خیلی وزنت رفته بالا میگه یک ماه رژیم گرفتم دیدم جواب نمیده بیخیال شدم بابا ما که این همه سال خوردیم این چند سال دیگه هم بذار چاق بمونیم حداقل با حسرت نخوردن اون چیز تایید که لذت می‌بریم نمیریم خاله خودم همیشه میگه من که چه بخورم چه نخورم چاق هستم لاغرم نمیشم پس میخورم تا به دلم نمونه و زورم بیاد یا بابای خودم با اینکه متناسب هست ولی وقتی بهش میگم نمک نخور زیادی خوب نیست فشار خون میگیری میگه بابا بیخیال پدر بزرگت همیشه خدا‌ روحش شاد می‌گفت که بخورم و بمیرم بهتر از بشینم و ببینم و این ضرب المثل همیشه توی ذهن بابای من مونده چون پدرم زیاد اسم خدابیامرز پدربزرگم رو میارورد و خوردن خودشو قانع میکرد یا یکی از آشناهام همیشه هر زمان ازش بپرسی چرا یکمی وزنت رو پایین نمیاری میگه چاقیم رو دوست دارم باهاش مشکلی هم ندارم در صورتی که نشستن و بیدار شدن براش خیلی سخت هست و وقتی با این صحنه مواجه میشیم و میبینه میگه بخاطر قرص های قند و چربی که میخورم نابود شدم ضعیف شدم و عمرا به چاقی خودش ربطش نمیده و کلا یکی از شباهت های بارز چاقی و اعتیاد همین فرار کردن از واقعیت و زندگی کردن با عذاب هست چاق ها میدونن چاقی بهشون فشار میاره ولی بازم پرخوری میکنند معتادها عاصی شدن از دست این مواد و نابود شدن خودشون رو توی آینه بارها شاهد هستن اما بازم مصرف می‌کنند و از حس و حال اون لحظه لذت میبرن.

      من یادم میاد رژیم بودم از اون رژیم های من درآوردی و حسابی هم وزن کم کرده بودم و رفتیم به یه جشن تولد و وقتی همه کیک میخوردن اونم بعد از خوردن شام منم میگفتم نمی‌خوام بخورم و فردا صبحونه میخورمش میگفتن بابا با یه تکه کیک که دو کیلو اضافه نمیکنی بعدم تو که رژیم بودی شامی نخوردی بخور بابا اون شب رو به خودت زهر نکن یا پارسال به افتتاحیه یک فست فود دعوت شده بودیم با همسرم و غذای که دادن هزینه ای بابتش از ما نگرفتن و یک جور جشن بود که من و همسرم بعد از گرفتن غذا به یک مکان سر سبز رفتیم تا نوش جان کنیم همسرم که شروع به خوردن کرد چون واقعا گرسنه بود و من مقداری از غذا رو خوردم و احساس کردم که سیر شدم اما همسرم بهم گفت نریزی دور همین غذا رو اگه می‌خواستیم پول بدیم نفری فلان قیمت برامون آب میخورد از غذای مفت هم می‌گذری و من با اینکه به شده سیر بودم انگار یکی توی ذهنم می‌گفت هنوز جا داری یکم دیگه بخور و با بی میلی یکمی دیگه هم خوردم و بقیش رو به همسرم دادم و بعد از خوردن متاسفانه تا سه روز حالا تهوع و معده درد شدید داشتم و مدام به شوهرم میگفتم تقصیر تو بود گفتی بخور حیفه و اونم می‌گفت اسلحه که نذاشتم رو سرت فقط گفتم حیفه میتونستی بیاریش خونه و بعدا بخوری یا یادمه رفته بودیم عروسی و یکی از فامیل ها غذای فرزندش اضاف اومد و وقتی دید نمیتونه اونو به خونه ببره یعنی ظرفی نداشت که بریزه داخلش گفت که مجبورم خودم بخورمش حیفه می‌خوایم شاباش بدیم زورم میاد دست نزده ولش کنم من بهش گفتم جا داری میخوری من شام خودمم تا آخر نخوردم آخه خیلی برنجش داخل ظرف زیاد بود داشت با لذت میخورد ولی گفت که آره پولش رو دادم تو هم اضافیش رو بخور مگه چقدر دیگه تو بشقابت مونده تو رستوران هم بری اینقدر پول غذات نمیشه که شاباش دادی یا توی خانواده همسرم شام خورده بودیم و تعارف شیرینی کردن نمی‌دونم دقیقا چه مناسبتی بود فکر میکنم روز مرد بود و من اونقدر برنج و خورشت خورده بودم که علاوه بر بقول شما حس سیری رو متوجه شده بودم به حالت فشار شکم رسیده بودم و جایی برای خوردن شیرینی حتی یک تکه نداشتم و اصرار خانواده همسرم که بابا یه تکه شیرینی هم تو دهن آب میشه بخور پشتش هم آب کن تا بره پایین اینو با حالت خنده هم می‌گفت و من در نهایت با اینکه جا نداشتم خوردم ولی هرچقدر به همسرم اصرار کردن نخورد یعنی شیرینی رو برداشت اما توی بشقاب رهاش کرد و خیلی قاطع به همه گفت من شام خوردم و سیرم و من اون موقع نمی‌دونستم این یعنی ذهن لاغر و خوردن من یعنی ذهن چاق الان که یادآور شدم و مرور کردم متوجه شدم که چقدر با حرفای دیگران ترغیب به خوردن بیشتر و بیشتر شدم.

      تبلیغ هایی که چه توی فضای مجازی الان میشه بلاگرها تبلیغ می‌کنند یا فود بلاگر ها با خوردن های مسخرشون تبلیغ رستوران کسی رو میکنند و چه تبلیغ هایی که توی تلویزیون از انواع تنقلات و خوراکی ها میشه و مثلا بین تماشای فیلمی پیام های بازرگانی های کشور ایران نسبت به کشورهای اروپایی که بیشتر تبلیغ از اندام کمربند و کفش های لاغری هست بیشتر در تبلیغ های داخلی از هایپر مارکت های رنگارنگ گفته میشه و ترغیب برای خریدن با قیمتی مناسب تر از فلان فروشگاه که من زیاد دیدم و چیزی که من برداشت کردم با دیدن این فایل و توجه به اطراف غذا خوردن که هیچ پرخوری هم کار بسیار پسندیده و خوبی هست از دید جامعه و بیشترین ضربه رو به افراد چاقی که اطلاعی از این موضوع اعتیاد پرخوری خود ندارند میزنه اگر پرخوری پسندیده نبود این همه تبلیغ های متعدد چه در فضای مجازی چه در تلویزیون و حتی جدیدا بنرهایی که در بیلبورد های جاده های اصلی و بزرگ راه ها زده میشه و با زدن شدن اسم رستورانی مطرح و شکلی از سرآسپز با ساندویچ یا ظرف غذا در دستش که اتفاقا اون آقا در طرح بنر هم چاق هست توجه خیلی ها رو جلب می‌کنه و خیلی ها ترغیب به رفتن و تست از غذاهای اون رستوران یا فست فود می‌کنه و از نظر من جامعه ای متناسب خیلی زیبا تر از جامعه ای هست که افراد اون به دلیل اعتیاد چاقی و مصرف زیاد جان خود را با مشکلات قلبی چربی و قند خون از دست بدن یا اگه هم از دست ندن زمین گیر میشن که هیچ فرقی با مردن نداره و این تبلیغ هایی که به شدت برای یک فرد چاق بهتر بگم فردی با ذهن چاق وسوسه کننده است تاثیرش روی نسل های دیگر گذاشته میشه به گفته حرف زیبای شما در فایل های گذشته وقتی شخصی خودش متناسب باشه ذهنی متناسب داشته باشه باعث میشه نسل ما بعد خودش رو که شاید صدها نفر باشه از چاقی و اعتیاد چاقی نجات بده مگه ماها که چاق شدیم با حرفای اطرافیان و خانواده ای که ذهن چاق و جسمی چاق تر داشتن به این وضع نرسیدیم این خودش اثبات میکنه که اگر جامعه ای تلاش برای اعتیاد چاقی مانند بقیه مسائل بکنه کشوری شاداب تر و سالم تر خواهد داشت مریضی ها ۹۰ درصدشون از چاقی هست باشگاه های که هزاران چاق میرن فقط به این دلیل که لاغر بشن نه برای سلامتی کشور کره زیباترین اندام ها رو در بین زنان و مردانش میشه مشاهده کنی خصوصا در جوان ها که علاوه بر اینکه اندامی بسیار تراشیده و لاغر دارند خیلی هم در زمینه ورزش فعال هستن و عمر زیادتری طبق آماری که اطلاع دارم دارند شاید در اون کشور هم چیزی به اسم اعتیاد چاقی وجود نداشته باشد اما روش درست زندگی کردن رو بلد هستند.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم