اگر آرزوی لاغر شدن دارید باید به دنبال پیدا کردن مسیر لاغر شدن باشید چرا که لاغری آسان و همیشگی فقط در صورتی به دست می آید که یاد بگیرید هر روز در مسیر لاغر شدن حرکت کنید.
در مسیر لاغر شدن هستید یا چاق شدن
چاق شدن یا لاغر شدن روندی است که شامل مجموعه ای از افکار، رفتار و واکنش ها می باشد و باید مدت ها ادامه پیدا کند تا به نتیجه مطلوب برسد.
من عقیده دارم که ما چاق شدن را آموخته ایم.
در واقع چاقی مسیری است که ما حرکت کردن در آن را به خوبی می دانیم و هر روز بدون نگرانی از گم کردن مسیر، به حرکت خود برای چاق تر شدن ادامه می دهیم.
چاق می شوید یا لاغر می شوید؟
بیشتر اوقات زندگی خوشحال هستید یا در حالت غمگین زندگی می کنید.
در تصمیمات خود در زندگی پیروز می شوید یا شکست می خورید؟
در هر جنبه از زندگی ما همواره دو جهت یا مسیر وجود دارد.
1- مسیر موفقیت و پیشرفت که شما را به سوی تجربه خواسته ها و آرزوهایتان هدایت می کند.
2- مسیر ناکامی و شکست که شما را به سوی تجربه ناخواسته ها و مشکلات هدایت می کند.
این شما هستید که هر روز و هر لحظه انتخاب می کنید به کدام سمت حرکت کنید.
در مورد وضعیت جسمی نیز همواره دو مسیر پیش روی ما قرار دارد و ما هر روز باید انتخاب کنیم که می خواهیم در مسیر لاغر شدن حرکت کنیم یا در مسیر چاق تر شدن به زندگی خود ادامه دهیم.
ما هر روز می توانیم مسیر حرکت خود را انتخاب کنیم.
اگر برای حرکت در مسیر لاغر شدن سعی کنید شما در مسیر موفقیت خواهید بود و اگر سعی نکنید شما در مسیر شکست (چاقی) خواهید بود.
انتخاب دیگری وجود ندارد.
نکته جالب توجه این است که شما برای بودن در مسیر موفقیت باید کاری انجام دهید اما برای بودن در مسیر شکست فقط کافی است کاری انجام ندهید.
به عبارت دیگر برای شکست خوردن راهی وجود ندارد و فعالیتی نیست که بتوان انجام داد و شکست خورد، تنها کافی است که کاری که باید برای موفق شدن (مسیر لاغر شدن) انجام دهید را انجام ندهید.
در این صورت شما خودبخود شکست خواهید خورد. (چاق تر می شوید)
در مورد وضعیت جسمانی شما نیز این اصل اساسی صدق می کند.
چرا چاق هستم؟!
اگر چاق هستید به این معنی است که مدت هاست در مسیر چاقی در حال حرکت و زندگی کردن چاقی هستید.
به این معنی که هر روز افکار، رفتار و واکنش هایی که برای چاق شدن نیاز است را با دقت انجام داده اید و پس از مدت تقریبا طولانی به چاقی مبتلا شده اید.
هیچ فردی با یک روز و چند روز و حتی چند هفته و ماه تکرار کردن افکار، رفتار و واکنش های چاق کننده به چاقی مبتلا نشده است بلکه بین ۲ تا ۴ سال زمان می برد تا تغییر افکار به نگرش چاق تبدیل شده و سپس واکنش های رفتاری چاق کننده ایجاد کنند و باعث بروز چاقی شوند.
برای همه افراد چاق روند چاق تر شدن آنها سریع تر از چاقی اولیه است. به این معنی که هرچه از زمان چاق شدن آنها می گذرد سرعت چاق تر شدن آنها سریعتر می شود تا جایی که فرد به این نتیجه می رسد که من حتی آب هم میخورم چاق می شم.
پروسه چاق شدن چگونه است
- مرحله اول: از طریق شنیدن و دیدن اطلاعات به شکل آگاهی وارد ذهن فرد می شود.
- مرحله دوم: قرار گرفتن در معرض تکرار آگاهی درباره چاق شدن باعث شکل گیری نگرش درباره چاقی می شود.
- مرحله سوم: شکل گیری نگرش چاقی باعث شکل گیری گفتگوی ذهنی می شود به این شکل که فرد دیگر برای فکر کردن به چاقی نیازی به شنیدن و دیدن ندارد بلکه خودش به تنهایی در ذهنش درباره چاقی فکر می کنید.
- مرحله چهارم: پس از مدت ها فکر کردن به چاقی و چاق شدن، ترس و نگرانی از چاق شدن در فرد ایجاد میشود. به عبارتی دیگر احساس چاقی در فرد شکل می گیرد. از این مرحله افکار باعث شکل گیری احساس می شود.
- مرحله پنجم: شکل گیری ترس از هر موضوعی در ذهن باعث بروز واکنش می شود. ترس از سرقت، ترس از جدایی، ترس از دست دادن، ترس از چاقی و … در این شرایط فرد برای جلوگیری از ابتلا به آنچه باعث ترس و ناراحتی اش شده اقدام می کند.
- مرحله ششم: اقدام کردن برای مبتلا نشدن به چاقی باعث بروز رفتارهای بر مبنای ترس از خوردن، ترس از رفتارها مانند خوابیدن، ترس از کم تحرکی و … می شود و به این شکل فرد مبتلا به افکار چاقی شروع به ترسیدن از چاق شدن به هر دلیل در زندگی روزمره می کند.
- مرحله هفتم: ترس از چاقی احساس چاقی را تقویت می کند. در واقع هرچه بیشتر بترسی بیشتر تلاش میکنی که چاق نشی ولی تمرکز بر چاقی به تنهایی برای چاق شدن کافی است. به مرور همزمان با تلاش فرد برای چاق نشدن رفتارهایی که تصور می کند چاق کننده هستند رشد کرده و تکرار می شوند و به مرور تعداد رفتارهای چاق شونده بیشتر از رفتارهای مقابله با چاقی می شود و فرد به راحتی چاق میشود.
چگونه لاغر شویم
اگر می خواهید لاغر شوید باید به فکر محیا کردن خود برای قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن باشید.
برای قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن باید کاری متفاوت از آنچه اکنون و هر روز انجام می دهید را انجام دهید.
اگر هیچ کاری نکنید، شما در مسیر چاقی که مدت هاست در حال حرکت کردن در آن هستید به مسیر خود ادامه خواهید داد.
تفاوت چاق شدن و لاغر شدن
اگر می خواهید لاغر شوید باید در مسیر لاغر شدن حرکت کنید و اگر می خواهید چاق تر شوید نیاز به هیچ کاری ندارید، فقط کافی است به روش خود ادامه دهید، حتما چاق تر می شوید.
همه افرادی که اضافه وزن دارند در مسیر چاق تر شدن هستند، مسیر چاق تر شدن ارتباطی با مسیر لاغر شدن ندارد و به لاغر شدن منتهی نمی شود، اگر می خواهید لاغر شوید باید مسیر خود را به سمت مسیر لاغر شدن تغییر دهید.
تمام افرادی که سال هاست دوست دارند لاغر شوند اما همچنان در مسیر چاق تر شدن حرکت می کنند فقط آرزوی لاغر شدن دارند اما مسیری که در پیش گرفته اند با رویای آنها همسو نیست.
فقط آرزوی لاغر شدن را داشتن شما را لاغر نمی کند، بلکه قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن است که شما را به سمت لاغری هدایت می کند و سبب تحقق رویای لاغری شما می شود.
پس لازم است برای رسیدن به آرزوی خود مسیر لاغر شدن را در ذهن خود خلق کنید تا شما را به آنچه می خواهید برساند، مسیر لاغر شدن مسیری کاملا ذهنی است که نیازی به تلاش و اقدام فیزیکی ندارد.
بر خلاف آنچه تا اکنون تصور می کردید که برای لاغر شدن باید رژیم بگیرید یا ورزش کنید. اینها روش های فیزیکی هستند که تاثیری بر محتوای ذهن چاق نمی گذارند.
من از طریق لاغری با ذهن که چگونگی استفاده از آن را در دوره ورود به سرزمین لاغرها به شکل کامل و عملی توضیح داده ام این مسیر را ایجاد کردم و خودم آن را طی کرده و به تناسب اندامی که دوست داشتم رسیدم.
به لطف خدای مهربان دوستان زیادی از این مسیر حرکت به سمت لاغری را شروع کرده اند و به رویای خود رسیده اند و اکنون شگفتی ساز لاغری با ذهن هستند.
لاغری با ذهن به شما کمک می کند تا ابتدا مسیر چاقی ذهن خود را به خوبی شناسایی کنید و سپس تصمیم بگیرید برای رسیدن به رویای لاغری خود باید مسیر جدیدی برای زندگی کردن ایجاد کنید.
ایجاد مسیر جدید از طریق انجام تمرینات ذهنی و استمرار در انجام آنها میسر خواهد شد.
با انجام مراحل گام به گام دوره ورود به سرزمین لاغرها شما یاد می گیرید ابتدا چگونه مسیر لاغر شدن را در ذهن خود ترسیم کنید و سپس چگونه در این مسیر جدید حرکت کنید و هر روز آنچه را آموخته اید به عمل برای لاغر شدن تبدیل کنید.
صحیح بودن مسیر لاغری ذهنی با نتایجی که شرکت کننده ها کسب کرده اند اثبات شده است، فقط این شما هستید که باید تصمیم بگیرید این مسیر را برای لاغری خود انتخاب کنید یا خیر.
اگر به مسیری که هم اکنون در حال سپری کردن هستید توجه کنید به خوبی برای شما واضح می شود که شما هر روز مقداری گفتگوی ذهنی با خود درباره چاقی و چاق تر شدن دارید.
این همان نقشه مسیر چاقی است که در ذهن شما در حال ترسیم شدن است و به اندازه ای که از رفتار غذایی و واکنش های خود نسبت به مصرف مواد غذایی دچار پشیمانی و عذاب وجدان می شوید شما در حال عمل کردن به آنچه هستید که برای چاق تر شدن ضروری است.
افرادی که از آموزش های دوره لاغری با ذهن استفاده می کنند یاد می گیرند که هر روز انتخاب کنند می خواهند به سمت لاغری حرکت کنند یا در مسیر چاقی به حرکت خود ادامه دهند.
صعود آنها به سمت مسیر لاغر شدن خواهد بود و سقوط آنها دور شدن از لاغری و نزدیک شدن به چاقی خواهد بود.
امکان ندارد کسی در مسیر لاغر شدن باشد و بتواند لاغر نشود، همان طور که افرادی که در مسیر چاقی هستند نمی توانند چاق تر نشوند.
به مسیر حرکت خود دقت لازم را داشته باشید و سعی کنید مسیر صحیحی که شما را به سمت لاغری هدایت می کند انتخاب کنید
✍️ تمرین آموزشی 📖
ابتدا فایل صوتی را گوش دهید و سپس به سوالات زیر پاسخ دهید.
- به روند گذشته خود توجه کنید و مشخص کنید بیشتر در مسیر چاق تر شدن بوده اید یا لاغر شدن؟
- تلاش های خود برای لاغر شدن را بررسی کنید و توضیح دهید که در زمان تلاش برای لاغر شدن در مسیر لاغری بوده اید یا در مسیر چاق تر شدن حرکت می کردید.
- با توجه به توضیحات نوشتاری و فایل صوتی برای تغییر مسیر خود از چاق شدن به لاغری باید چه مراحلی را انجام دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضاعطارروشن
📻 رادیو لاغری
امتیاز 4.11 از 124 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
گام دوازدهم
سلام وقت بخیر
تقریبا ۳سال ونیمه که در مسیر آموزش دیدن کنترل ذهن هستم از چندین سال قبلش هم در دوره های زیادی از علوم ذهنی شرکت کردم ،کتاب زیاد خوندم و علاقه زیادی به این جنس آگاهی ها دارم ولی تمام اون همه کار رو که انجام دادم تازه احساس میکنم تا حالا هیچی نمیدونم و تازه اول راهم ،بیشتر اون یادگیری ها تازه داره به عمل تبدیل میشه،یعنی گوش دادن ،شنیدن،درک کردن در انتها اگر استمرار داشته باشیم به عمل و فهم بیشتر ختم میشه ،گاهی با خودم فکر میکنم چقدر فهم من با ۲سال پیشم یا حتی ۶ ماه قبلم فرق داره ،حتی عمل کردن به آگاهی ها هم تکامل داره ،سالهاست دارم میشنوم که انرژی خداوند در همه جا هست و من میتونم با کمک اون انرژی زندگی مورد دلخواه خودمو خلق کنم ،ولی تازه چند روزه یه دریچه بیداری در من باز شده که متوجه شدم جریان چیه و همچنان این پروسه ادامه داره ،،در بخش لاغری با ذهن هم همینطور، با شنیدن هر فایل ،قسمتی از ذهن جدید من ساخته میشه ،مثلا زیاد شنیدم که چاقی ما طبیعی نیست ،فقر وبیماری طبیعی نیست ،طبیعیش اینه که ما ثروتمند شاد سلامت ومتناسب باشیم ولی با شنیدن مجدد فایلی که چند روز پیش استاد در اون فایل تاکید میکنن این طبیعی نیست که ما چاق باشیم ،با درک جدیدی در خودم آشنا شدم و از این فرمول برای تمام قسمت های زندگیم استفاده میکنم ،مثلا من بعضی مواقع سر درد میشم و برای عملی کردن این متد ،به خودم مرتب میگم اصلا طبیعی نیست که من سر درد داشته باشم و متوجه شدم دوز درد من کمتر شده یا وقتی به خودم میگم این طبیعی نیست که من چاق باشم یا این طبیعی نیست که من اینهمه خودمو سرزنش کنم و از این مدل تمرینات با خودم دارم ، متوجه شدم وقتی این تمریناتو انجام میدم حالم بهتر میشه و وقتی حالم بهتر میشه یعنی در مسیر صحیح هستم ،باید از این آموزشها در زندگی روزمره استفاده کنیم ،وقتی من یاد گرفتم که نوع نگاهمو به دیگران تغییر بدم،دیگرانو با تمام خصوصیات خودشون بپذیرم ،وقتی در کنارشون قرار میگیرم و رفتاری ازشون میبینم که به نظر من درست نیست ،با خودم جنگ درونی نخواهم داشت که چرا اینها این رفتارهارو دارن،میپذیرم که اینها هم اومدن که تجربیات خودشونو داشته باشن و دنیا پر از تنوع شخصیته ،با تمرین و تکرار میتونم در عملی کردن اموزه ها قوی وقویتر بشم،
الان هم که در حال یادگیری لاغری با ذهن هستم ،مراقب اعمال خودم هستم و میدونم بعدا به ناخوداگاه من منتقل میشه که خدارو شکر خیلی از رفتارهام ناخوداگاه شده،اوایل فکر میکردم که آیا این خوراکیو بخورم یا نخورم؟ الان میتونم بخورم؟ شب بخورم؟ شام بخورم یا نخورم؟ میوه بخورم یا کمتر بخورم؟ الان میدونم چه رفتاری درسته،،اگر گرسنه باشم هر چیزی میلم بکشه میخورم ،اگر سیر باشم چیزی نمیخورم ،یا اگرم بخورم هی با خودم دعوا نمیکنم ،در کل حس خوبیه ،مثلا من رستوران میرم،کمی سوپ و ۲ تیکه نون سیر که میخورم به عنوان پیش غذا و زمانیکه غذای اصلیم که مثلا پیتزاست میارن اگر حتی با نصف تیکه هم احساس سیری کنم دیگه نمیخورم ،این یعنی عمل کردن به دانسته ها،اگر بدن ،شخصیت و زندگی جدیدیو میخواییم تجربه کنیم نمیتونیم همون راه قدیمو بریم و انتظار معجزه داشته باشیم ،،
منم تمام دوره هام تموم شده ولی تو این ۱۳ ماه نشده که یه روز فایلمو گوش نکرده باشم،جزء کارهای هر روز منه ،میثاق نامه بدون استثناء،فایل گوش کردن،کامنت نوشتن و خوندن نظرات دوستان و در مورد این قوانین با دوستم که ایشون هم در دوره مقدماتی هستند مرتب صحبت میکنیم ،اگر یک روز به سایت سر نزنم حالم بد میشه
در مورد ترس از خوردن و مواد غذایی که یکی از ریشه ای ترین باورهای من بوده وهست ،اینه که ،این مواد غذایی که من میخورم ،خواهر منم میخوره ولی چرا اون متناسبه و من چاق ،مواد غذایی که یکیه ،پس نگرش من به اون غذا باعث چاق شدن من میشه ،یه بار یکی از دوستان تو کامنتشون نوشته بودن که ،باور داشته که من نباید غذا بخورم ،بعد به خودش گفته بودم ،چرا من حق ندارم غذا بخورم؟ مگه من آدم نیستم؟ چرا دیگران بخورن تازه گاهی هم زیاده روی هم میکنن ولی من حتی به اندازه نیاز بدنمم میخورم ،خود سرزنشی دارم ،،،و با خوندن اون کامنت ،منم مدام به خودم میگم که منم برای انرژی بدنم نیاز به خوردن دارم و خوراکی ها برای انرژی دادن به جسم ما تولید شدن ،
من سالها رفتارهای غذایی اشتباهی داشتم همراه با فرمول های مخرب ،باید زمان بدم به خودم و ذهنم که خودشو بازسازی اساسی کنه ،بلخره اینهمه چربی یه شبه نیومده که یه شبه هم بره
خوشحالم که در مسیر هستم ،به خودم افتخار میکنم که چندین ساله جزء ۱ درصدی های جامعه هستم ،مسیر خاصیو در زندگیم دنبال میکنم،مراقب ورودی و خروجی ذهنم هستم
روز ۲۸ تکرار
سلام وقت بخیر
بسمت چاقی حرکت میکنید یا لاغری ؟
الان که مطمئنم بسمت لاغری حرکت میکنم ،بدلیل اینکه در دوره هستم و دارم طبق تمریناتم عمل میکنم ،فکر میکنم ،البته تا حدود زیادی تونستم عمل کنم بقیشم در ادامه مسیرم درست خواهد شد
همونجوری که قبلا فقط در راه چاقی بودیم و چاق هم میشدیم الان هم باید در راه لاغری باشیم تا لاغر بشیم
این ما هستیم که مسیرهای زندگیمونو انتخاب میکنیم ،اینکه غمگین باشیم یا خوشحال ،چاق باشیم یا متناسب
باید از خودم بپرسم چی برام از لاغر شدن مهم تره ؟ حتما چیزهایی هستن که از لاغر شدن برای من مهم تره که انقدر درونم اصرار داره که دل نکنه از چاقی
بلخره یه جاهایی از درونم هنوز آزاد نشده ،انگار هنوز برام از لاغر شدن مهم ترن که اجازه ندادن بتونم کامل متناسب بشم و نتیجه عالی بگیرم و باید اون قفل هارو باز کنم باید ببینم چی مهم تر از لاغر شدنمه
سلامتیم ؟ مثلا وقتیکه بهم گفتن فریده رو ببینید چاقه و همیشه سالمه ، یا وقتی بهم میگفتن تپلی بامزه مهربون و من بیشتر اون احساسات گذشتمو دوست دارم تا لاغر شدن
بلخره یه کششی هست که من هنوز هم از دنیای چاقی کامل حجرت نکردم به دنیای تناسب و باید جواب این سئوالمو پیدا کنم
باید به دید دیگه ای به چاقیم نگاه کنم ،باید به خودم جور دیگه نگاه کنم باید کل دیدگاهامو در مورد لاغری و چاقی تغییر بدم ،میدونم در مسیرش هستم ،لاغر هم شدم ولی باید این گیرهارو پیدا کنم
چند روز پیش که در حال انجام تمرینات انعطاف تو سالن بودم ،صدای مربی م با یکی از خانم هارو شنیدم که اون خانم داشت به مربی م میگفت لاغر شدنم استاپ شده و انقدر ناراحت بود و یدفعه یاد خودم افتادم که سالها این جملاتو بکار میبردم و نگران بودم
حالا بصورت آگاهانه میخوام برم در مسیر تناسب اندام و تمام رگ و ریشه های چاقیو در وجودم از بین ببرم
سالها ارزوی لاغر شدن داشتم ولی بصورت ریشه ای و راحت لاغر نمیشدم و بعد از سالها تلاش فهمیدم که راهم اشتباه بوده و بعد از فهم اون موضوع تغییر ریل دادم و خدارو شکر دارم از سکوی قدیمیه خودم فاصله میگیرم
اینکه ما مدام خودمونو چک میکنیم ،تاریخ ورودمون به سایتو دوره هارو رصد میکنیم واقعا ملاک پیشرفت و عمل کردن خرید و اومدن به دوره ها نیست ،اینکه چقدر در زندگیمون ازشون استفاده میکنیم مهمه
عمل به آموزشا یعنی هر آنچه رو که یاد میگیرم رو در زندگی اجرا کنیم ،مثلا وقتی میخواییم غذاییو بخوریم نباید مثل قبل بترسیم ،باید آگاهانه از هر آنچه یاد گرفتیم استفاده کنیم ،اینکه غذاها ترسناک نیستن، نوع نگاه من به غذاها اونهارو مضر و چاق کننده میکنه
چرا که همین غذارو من میخوردم چاق میشدم خواهرم میخورد لاغر میشد ،پس غذاها مشکل ندارن مغز من مشکل داره
یا وقتی در مهمانی و تولد هستیم به سبک گذشته خود عمل نکنیم ،مثلا وقتی گرسنه هستیم هر چی دوست داریم بخوریم و لذتشو ببریم و وقتیکه سیر شدیم دیگه به زور ادامه ندیم فقط بدلیل اینکه تو مهمونی هستیم یا تولد
مثل چند روز پیش که من رفتم تولد خواهرم و چونکه سیر بودم فقط ۱ دونه چای خوردم حتی کیک هم نخوردم ،اصلا نمیتونستم چیزی بخورم و رفتار جدیدم طبق آموزش های جدیدم انجام شد ،اگر قبلا بود بلخره یه چیزایی به زور میخوردم اونم بخاطر اینکه همه دارن میخورن پس منم بخورم
پس در وحله اول باید رفتارهای قدیمی منسوخ شده خودمونو انجام ندیم و طبق آموزه های جدید عمل کنیم ، میتونیم رفتارهای صحیح افراد متناسب رو نگاه کنیم و الگو برداری کنیم
خدارو شکر با بودنم در این دوره ها ترسم از فست فودها ،سیب زمینی،شام خوردن ،برنج و نون و شیرینی ها کمتر شده ،براحتی رستوران میرم بخاطر اینکه فرقی نمیکنه چه رستوران باشم چه خونه ،به اندازه نیازم غذا میخورم ،مثلا ۳ روز پیش که رستوران بودم و سالاد و پیتزا سفارش دادم ،وقتی سالادو خوردم سیر شدم و نتونستم حتی یک برش از پیتزامو بخورم ،دوستم گفت پیتزاش خوشمزه است یه تیکشو تا داغه بخور ولی دیدم اصلا جا ندارم و گاهی هم پیش اومده که چند لقمه یا یه لیوان نوشیدنی اضافه بر نیازم خوردم که اونم میپذیرم گاهی پیش میاد
تولد آگاهانه من از ۴ سال پیش اتفاق افتاد و هر دفعه این بیداری در من تقویت میشه ،در مورد تناسب اندام هم تولد آگاهانه من تقریبا از ۲ سال پیش شروع شد که با مطالب این سایت آشنا شدم و درونم دگرگون شد
در واقع ۴ ساله بصورت جدی تر در حال کوبیدن و خراب کردن فرمول های قبلیم هستم و ساختن فرمول های جدید که هر چقدر ادامه میدم ساختار جدید وجودم قویتر میشه
جالبه هر چی از بودنم در این دوره ها و دوره های دیگه ذهنیم میگذره تازه متوجه میشم که من هیچی بلد نیستم و انگار تازه اول راه هستم
اینکه مدام میگیم مقاومت ذهنی داریم بخاطر اینه که ما باید یه رفتاریو عوض کنیم و بظاهر هم میخواییم که عوض کنیم ولی عوض نمیکنیم به دلایل مختلفی ، شاید ترک اون عادت برامون سخته مثل خوردن کیک یا بیسکویت که من با چای گاهی میخورم و این عادتو ترکش نکردم و فکر میکنم نیازی هم نیست که بصورت کامل ترکش کنم ،حالا یه روزایی که دلم میخواد میخورم و باهاش اوکی م
یا مثلا شخصی که میخواد سیگارشو ترک کنه و مدام میگه نمیتونم ترک کنم و سالها همه راه هارو میره ،چونکه دلش نمیخواد ترک کنه ،ما بارها ثابت کردیم که وقتی میخواییم کاریو انجام بدیم به هر نحوی شده انجامش میدیم و نشد و نمیتونم نداریم ،تنها زمانی اون شخص سیگارو ترک میکنه که دکتر بهش بگه اگر یه نخ دیگه بکشی میمیری ،از ترس نمیکشه
پس موضوع مقاومته نیست موضوع نخواستنه ست ،اینکه ما عادت کردیم و ترک عادت ها برامون سخته ،چونکه سالها پیش نورون های عصبیشو ساختیم و اگر بخواییم عادت جدیدی بسازیم مغز باید انرژی صرف کنه و اینکارو مغز دوست نداره ،برای همین دلمون نمیخواد تغییر کنیم
اینکه خیلی ها میپرسن دوره هارو تا کی باید ادامه بدیم بخاطر اینه که نمیدونن دوره هارو باید زندگیش کنن ،اگر زندگیشون کنیم میشه جزء عادت های ما و از ما جدا نشدنیه فقط باید شارژ بشه تا قویتر عمل کنه
و اینکه فکر نکنیم فقط به صرف اینکه دوره هارو خریدیم و گوش میکنیم پس جهان باید تغییر کنه تا من لاغر بشم ،من باید تغییر کنم تا وارد جهان جدیدی بشم که اونجا همه چیز هست ،چیزهاییکه به افکار جدید من میخوره
یه روزی چاقی و تمام عوارض چاقیو لعنت خدا دیدیم ،لجبازی خدا با خودمون دیدیم و همون چیزهایی که باور کردیم باهاشون برخورد کردیم و در اون مسیر چاقی با لعنت و بدبختی هم مواجه شدیم ،از این به بعد تمام اون خاطرات بد و ناراحت کننده ،تلخی ها، رنج ها و هر آنچه رو که تجربه کردیم رو به چشم رحمت و برکت ببینیم
که هر اسمی که ما روی خاطرات زندگیمون بذاریم خدا با همون اسم صدا میزنه ، اگر اون اسم رو عوض کنیم صدای خدا هم عوض میشه ، قبلا لعنت بود الان برکت و هر چقدر اینو تمرین کنیم برکت هاست که برامون میباره ،چجوریشو نمیدونم خدا میدونه
سپاسگذار خداوند هستم برای برکت های الهیش که وارد زندگیم کرده و خواهد کرد که تمام اون برکت ها سکوی پرتابی بودن برای من که من بتونم با نیروهای قدرتمند درونیم آشنا بشم و ازشون استفاده کنم
بودنم در این دوره ها رحمته الهیه که منو وارد درونم کرد و منو با خودم آشتی داد ،خدایا ممنونم
سلام دوست همراهم
ممنونم از انرژی مثبتتون و همراهی شما دوستان عزیز
من بیشتر کامنتام از تجربیات خودمه و چونکه قبلا تجربه بودن در چاقیو داشتم میدونم همه افراد چاق تجربیات شبیه بهم دارن که نوشتن ماها باعث میشه نقطه هایی در ذهنمون روشن بشه و باور پذیریمون قویتر
منم ممنونم از شما دوستان همراهم برای کامنتای عالیتون
براتون تن سالم متناسب آرزومندم
ممنونم سلیمه عزیز
منم با خوندن نوشته های شما و دوستانم کلی لذت میبرم باور سازی میکنم و باعث میشه با اشتیاق بیشتری به مسیرم ادامه بدم
خدارو شکر که همه ما در راه مورد علاقمون در حرکت هستیم و به زودی به هدف های زندگیمون میرسیم به یاری خداوند تلاش خودمون و بودن استاد قدرتمندمون
با سلام به استاد عطار روشن و دوستانم وتبریک سال نو۱۳۹۹
خوشحالم که گوش دادن این فایل وتولد جدید آگاهی های ناب ،در اولین روز از سال جدید شروع میکنم ،امیدوارم همه گی ما زندگی عالی و پرفرکانسیو برای خودمون خلق کنیم،این روزها داریم یاد میگیریم که ما خودمون زندگی مونو میسازیم،با افکار واحساس وعملمون،چه خوبه که هر چی یاد میگیریم به عمل برسونیم،،مثلا امروز نهار که خواهرای من خونمون بودن ونهار ماهی سبزی پلو پخته بودن و وقتی به منم گفتن بیا ماهی بخور ،من گرسنه نبودم و نخوردم ،وقتی احساس سیری وگرسنگی تشخیص دادم دیگه باید باید ازش استفاده کنم
مثلا دیشب داشتم گالری گوشیمو پاک میکردم وبا چند تا عکس غذا روبرو شدم مثل کله پاچه وشیشلیک ،،یدفعه مثل قبل میخواستم عکسارو واسه دوستم که خیلی کله پاچه دوست داره وچاق هم هست و داره از آموزه های من یاد میگیره وبعضی از عادت های غذایشو تغییر داده وسایز هم کم کرده،،بفرستم، یدفعه یه صدایی تو گوشم گفت دینگ دینگ !داری چکار میکنی؟ مگه قرار نیست کمتر به مواد غذایی توجه کنی ؟ پس چرا بر خلاف آموزشا عمل میکنی ،،،،و پشیمون شدم ودر جا عکسارو پاک کردم
مثلا دیشب میخواستم شیرینی بگیرم واسه عید،،،دیگه مثل قبل عمل نکردم،قبلا میرفتم طبق عادت چند مدل شیرینی میگرفتم که شاید خورده نمیشد ومورد علاقه کسی نبود،،،رفتم شیرینی فروشی به انداره نیم کیلو شیرینی تر واسه دخترم گرفتم که البته ۲تا دونه شو خودم خوردم،،ونیم کیلو هم شیرینی نارگیلی واسه خودم خریدم که البته ۲تا شو خوردم
امروز قبل از سال تحویل خواهرام اومدن خونمون ،نون بربری گرفته بودن وهی گفتن بیا صبحانه بخور ،من گرسنه نبودم ،با اینکه عاشق نون بربری و غذا خوردن در جمع هستم ولی ترجیح دادم هر زمان گرسنه بشم صبحانه بخورم،قبلا میگفتم حتما باید بچه هامم با من وبا هم غذا بخوریم ولی الان اجباری ندارم ،هر زمان گرسنه میشم وحتی بی موقع هم باشه اعلام میکنم من میخوام غذا بخورم هر کی گرسنه است بیاد
دیشب داشتم تصویری با دوستم صحبت میکردم در مورد کلاسای دوره مون،بدلیل اینکه این ۳دوره رو دوستم واسه کادوی تولد واسم خریده بود وخودشم ۱۵۰کیلو و اصلا زیر بار نمیره که بخواد تمریناتو شروع کنه ،با اینکه خودش کلاسارو خریده،همشو دانلود کرده،فلش واسم خریده و تمام دوره هارو واسم ریخته رو فلش ،ولی خودش استفاده نمیکنه ،منم نگرانشم ومرتب میگم بیا تو هم شروع کن،البته با توضیحاتی که من بهشون میدم سایز کم کرده، میگه وقت ندارم ،فایل گوش بدم،از نوشتن وتمرین کردن بدم میاد ،فعلا دادم کلاس زبان واستاد عباسمشو میگذرونم وخیلی بهانه میاره ،ولی با اینکه فایلی گوش نداده ولی از گفته های من یه چیزایی فهمیده و داره تو زندگیش اجرا میکنه وجواب گرفته، وقتی اونو میبینم ترغیب میشم که بیشتر تمریناتو اجرا کنم
باور کردن این دوره ها وقبول واعتماد به آموزشا واستاد میتونه خیلی کمک کننده باشه ،مهم اینه که ممکنه یه گوشه ای از ذهن ما باور وقبولش کم باشه وبا تمرین وتکرار وگرفتن نتیجه های کوچک وهی حرف زدن در مورد موفقیت های کوچکمون باعث میشه در راستای همون اطلاعات بیشتر وارد زندگیمون بشه
اسم سال ۹۸ ما سال سفر بود
اسم سال ۹۹ما سال سلامتی ثروت سفر ه
و میخواییم در راستای هدفمون قدم های محکم ومستمری برداریم وبسازیم هر آنچه میخواییم