گام ۱۳: بهترین روش لاغری چیست؟

تمرین۱:لاغری با ذهن توجه ما را از روی چاقی برداشته و به سمت لاغری میبرد،باعث میشود ابتدا ما در سطح افکار و نگرش سپس رفتارهای غذایی تغییر کنیم و در نهایت جسم متناسب داشته باشیم.

۲,تفاوت انها اینکه در روشهای قبلی محدودیتهای بسیاری داشتیم ارامش نداشتیم زمان مشخص داشت نگران یک شکلات اضافه خوردن بودیم درد رنج و ناراحتی و….

۳,خب افراد چاق همیشه نگران چاقی هستند پس تجسم چاقی را دارند،افراد چاق وقتی یک قاشق اضافه میخورن نگران چاقی هستند،پس دارن تجسم چاقی میکنند شب روز درحال تصویر سازی چاقی هستند.

۴,خب یک لیوان بیشتر اب خوردم وای چاق میشم،امشب شیرینی خوردم وای چاق میشم از طریق گفتگوهای بیش از حد ذهنی درحال تجسم سازی چاقی بودم خخخخ

۵,خب تمرکز روی روش لاغری با ذهن باعث میشه درک و عمل صحیح داشته باشیم در نتیجه عالی هم جواب بگیریم ولی اگه پراکنده باشه جواب نمی‌گیریم مثلا سه تا خرگوشو میخوای بگیری اگه دنبال یکی بدویی بالاخره میگیری ولی اگه یکم دنبال این یکم دنبال اون باشی همشون فرار میکنن و دست از پا درازتر برمیگردی.

۶,سعی کنم عادتهای افراد لاغر را برای خودم دنبال کنم. دیگه به چاقی فکر نکنم.

به نام خدا

سلام

جانم برایتان بگوید که از خدا که پنهان  نیست از شما چه پنهان که چند روزی که در سایت تناسب فکری غایب بودم، از مسیر لاغری غیبت نکردم! حداقل سعی کردم که رعایت کنم که تلاش های ذهنی ام را هدر نداده باشم!

این چند روز مدام سعی داشتم بفهمم واقعا لاغر ها چطور غذا می‌خورند و از آنجایی که یا فرد لاغری در اطرافیانم نبود یا من هم سفره شان نبودم، تصمیم گرفتم که با جستجوی عبارت های what I eat in a day 

یا what I eat as a model in a day 

ترجمه: (چیزی که در طول یک روز غذا می‌خورم)

یا

(چیزی که به عنوان یک مدل در طول یک روز غذامی‌خورم)

عادت های غذایی افراد را بررسی کنم!

(امیدوارم الان در دلتان بهم فحش نداده باشید که این کلاس گذاشتن ها دیگر چیست! مثلا می خواهی بگویی انگلیسی بلدی و این حرف ها! که البته اشکالی ندارد اگر اینطور فکر کردید (شوخی) 

ولی راستش  واقعا یا هیچ فرد لاغری نبود یا به طور کلی می خواستم بدانم مگر یک مدل متناسب در طول یک روز چه غذایی می خورد که ما ۴۰-۵۰ کیلو از اون چاق تریم!و مجبور بودم پناه ببرم به یوتیوب عزیز! )

خلاصه که جانم برایتان بگوید به ترتیب پیشنهادی و ویدیو های کوتاهِ عادات غذایی که دیدم، واقعا متوجه شدم که چاقی بیشتر یک مرض ذهنی است و به باور افراد ربط دارد تا به غذایی که می خورند! 

افراد لاغر و خوش اندام زیادی بودند که سهم متناسبی از چربی و کربوهیدرات و میوه ها و گوشت و همه جور غذای دلخواه صرف می کردند اما لاغر بودند! 

ناگهان به ذهنم آمد که عبارت به عنوان یک چاق در طول روز چه غذایی می خورم

 (what I eat as a fat person in a day)

را هم جستجو کنم و تفاوت رفتاری فرد چاق و لاغر را بررسی کنم!باورتان نمی شود که دقیقا افراد چاق و لاغر یک نوع غذا را صرف می کردند ولی یک گروه چاق و گروه دیگر لاغر بودند!

اصلا این نکته را انکار نمی کنم که سبک غذایی و ورزش تاثیر دارد اما واقعا واقعا واقعا  اصلش به باور است!

به طور کلی این نکات را متوجه شدم که امیدوارم به اشتراک گذاشتنشان با شما ، برایتان مفید واقع شود:

۱.افراد چاق، مدام در کل روز دغدغه شان غذا بود و همیشه فکر این بودند که حالا بعد از این غذا برای وعده بعد چه غذایی بخورم! در حالیکه لاغر ها فقط همان موقعِ گرسنگی یا وقتی که برای غذا خوردن تعیین کرده بودند برای خودشان غذا می پختند و میل می کردند و در این بین در حرص و ولع غذا نبودند، انگار که ذهن چاق ها یک ریز زنجیر شده بود به غول چاقی اما لاغر ها آزادِ آزاد بودند.

۲. چاق ها زیاد عذاب وجدان داشتند و هی به این فکر می کردند که چه بخوریم که چاق نشویم و اتفاقا و اتفاقا از قضا، غذای چاق کننده تر می خورند مثلا می خواستند یک کیک فنجانی کوچک بخورند اما انقدر به چاق کننده بودنِ یک کیک کوچک فکر می کردند که می رفتند برای خودشان یک لیوان بزرگ شیر و بادام و عسل و گردو و… و… درست می کردند و می گفتند چون سالمتر است پس چاق کننده نیست و بعد باز هم راضی نبودند! در حالیکه لاغر ها همان یک عدد کیک فنجانی کوچک را می خورند و والسلام و تا ساعت ها به فکر غذا نبوند تا وعده بعد که بازهم غذای مورد علاقه شان را به اندازه خودشان میل می کردند.

پس اینجا فهمیدم که واقعا غذا ها چاق کننده یا لاغر کننده نیستند این ذهن افراد است که چاق کننده یا لاغر کننده است! در ضمن چاقی فقط به سالم بودن یا نبودن غذا ربطی ندارد! چون درست است که شیر و بادام در مقایسه با کیک فنجانی ارزش غذایی سلامت بیشتری دارد اما واقعا یک لیوان ۷۰۰ میلی لیتری! شیر و بادام و عسل و گردو کجا و یک عدد کیک فنجانی کوچک کجا! پس لطفاً خودمان را گول نزنیم که چون غذا سالم است می توانم تا حد مرگ و حتی بیش از آن!غذا بخورم! نه خیر! غذا فقط باید به اندازه باشد حالا انتخاب سالم و ناسالمی از نظر ارزش غذایی با خودتان.

 ولی در گوشی بگویم که لاغر ها وسواس غذایی ندارند! 

۳. واقعا عجیب بود ولی چاق ها به گونه ای رفتار می کردند که انگار از جنگ برگشته اند و مدام احساس کمبود و قحطی غذایی داشتند و در ترس این بودند که نکند غذایمان تمام شود! و انگار که در خطر مگر بر اثر کمبود غذایی باشند کیلو کیلو غذا می خوردند! نمی دانم دقیقا ترس کمبود از غذا برای هر فرد چاق چطور شکل گرفته اما الان دیگر مطمئن‌ شدم که در هر فرد چاق یک صدای ذهنی وجود دارد که می گوید:« غذا بخور، الان کم غذا خوردی! غذا کم نیاد؟! نکنه ضعیف بشی! اگه همینجوری لاغر بشی خطرناک باشه چی؟!»

در حالیکه که لاغر ها عین خیالشان هم نیست و انگار که حتی می توانند با استفاده از هوایی که تنفس می کنند هم انرژی بگیرند و اصلا نگران کمبود غذایی نیستند و همین عدم وابستگی به غذا باعث می شود که لاغر ها در وعده وعده فقط به اندازه مورد نیاز از غذای مورد علاقه شان صرف کنند و همیشه متناسب باشد.

خلاصه که امان از ذهن چاق!

 مخصوصا اگر یک ذهنِ منطقی چاق داشته باشید که احساسات سرش نمی شود!

(البته چه بهتر که الان مجبور شدم که به احساساتم هم توجه کنم چون فهمیدم  غذا را نمی آورند سر سفره که فقط تمام شود یا سالم باشیم بلکه غذا باید متاسب صرف شود که احساس خوبی داشته باشیم و همچنین فکر کنم کم کم دارم می فهمم که لاغری ممکن است و خطرناک نیست!)

پی نوشت: این چند روزه که دست از رژیم غذایی بر داشتم و سبک غذایی ام را اصلاح کردم و یک سری قوانین کلی برای خودم وضع کردم(راستش را بخواهید وضع قوانین را دوست دارم چون ذهنم با نظم خوشحال می شود! اما پیشنهادم این است که کارهایی که دوست دارید برای سلامتی تان انجام دهید و کارهایی که احساس خوبی دارید را انجام دهید حتی روزی ۱۰۰ گام برداشتن و کمی مدیتیشن)؛ در این مدت یک سایز و ۱ و نیم کیلو از اضافه وزنم را از دست دادم و احساس می کنم سبک ترم! 

این برای من که یکسال رژیم گرفتم و از وزن ۹۰ تکان نخورده بودم واقعا معجزه است!

حالا که فکر می کنم لاغری و تناسب اندام یک مسیر مادام العمر است و می توانم غذایی بخورم که خوشزه و سالم است و می توانم متناسب بشوم و متناسب بمانم خیلی احساس بهتری دارم و می دانم که می شود به وزنم متناسبم برسم حتی اگر یکسال یا بیشتر یا کمتر طول بکشد. مدام به خودم می گویم که من الان در وزن متناسبم هستم و آزادم که از غذا ها انتخاب کنم حالا انتخابم چیست؟

نا گفته نماند که هر بار که پرخوری کنم به جای سرزنش سعی می کنم دیگر تکرار نشود! دارم سعی می کنم کم کم عادات غذایی و نکات غذایی و ورزش و سلامتی افراد سالم و متناسب را جایگزین آن منِ چاقِ گذشته ام کنم.

ممنونم از استاد گرامی، دوستان عزیز و سایت تناسب فکری که انگیزه ام برای ادامه ی مسیر هستند.

                 به نام الله هدایتگر

الحمدالله

آخه چی بگم از بزرگی خداوند

همین دیشب بود که حالم بد بود همش میگفتم خدایا الان کی داره درست میگه؟!

دچار شک شده بودم دوباره😞

بعد گفتم به خودت سپردم

و حالا این فایل تصویری دقیقا پاسخ دعای دیشب من بود😍

استاد گفتن که نباید پراکنده باشیم

برای هزارمین بار بهم ثابت شد این مسیر درسته 

چون هر وقت مشکلی داشتم خدای متعال همون روز منو به فایل عالی شما در رابطه با همون موضوع فرستاده

خیلی خوشحالم که به خدا توکل کردم و او منو اینجا هدایت کرد🥰

• برداشت شما از روش لاغری با ذهن چیست؟ این روش چگونه می تواند باعث لاغری شما شود؟

دقیقا همون طور که گفتین استاد

به دلیل راحت تر شدن ارتباط ها

باور های اشتباه خیلی سریع پخش میشوند

و این باعث شده که سن چاقی هی بیاد پایین

این روش همون روش درستیه که تمام لاغر های جهان این راه را پیش میروند

خدا منو جای اشتباه نمیبره

این روش ما رو اینقدر غرق زیبایی ها میکنه که اصلا نمی‌فهمیم که کی خط پایان را رد کردیم

و به راحتی و زیبایی باور و نگرش هارو تغییر میده و ما و به رویای دیرینه خود میرساند😍

• روش های قبلی که برای لاغری استفاده کرده اید چه شباهت یا تفاوتی با لاغری با ذهن دارد؟

روش های قبلی هیچ شباهتی به این مسیر زیبا نداشت 

اونا همه زور و فشار بود، رنج و درد بود ، اما این مسیر سراسر لذت و حال خوبه

• درک و برداشت شما از تجسم چاقی در ذهن افراد چاق را شرح دهید.

افراد چاق در تجسم چاقی به مرحله استادی رسیده اند

با دیدن هر چیزی به یاد چاقی می افتند

هرچیزی را به چاقی ربط میدهند 

غذا میبینه یاد چاقی میفته ، میخوره چاقی ، نمیخوره چاقی،و… و دائم به چاقی توجه و فکر میکنه

و همه این کار ها باعث میشود انتظار فرد چاقی باشد و یک تصویر چاق از خود در ذهن داشته باشد

• به نظرتان شما در گذشته به چه شکل در حال تجسم چاقی بوده اید؟

من با دیدن غذا ترس داشتم و همون اول به چاقی فکر میکردم 

نوشابه نمیخوردم و با خودم فکر میکردم که اگه میخوردم چاق میشدم و…

خلاصه اینکه منم با انجام هر کاری و دیدن هر چیزی به چاقی فکر و توجه میکردم و انتظارم چاقی بود 

و در جمع احساس میکردم همه به چاقی من نگاه میکنند

 اهمیت تمرکز و تصمیم خود برای تمرکز بر روش لاغری با ذهن و رها کردن روش های قبلی را به صورت انشایی شرح دهید.

اگر پراکنده باشیم نتیجه نمیگیریم

این یک نکته کلیدی بود

و یک تلنگر به من که حواسم باشه ورزش رو به چه نیتی میکنم

و پاسخ دعای من  

باید با تمام امروز روز یک موضوع زوم کرد 

که مطمئن بشیم درسته یا نه؟!

برای همین باید ورزش رو کنار بذارم 

البته من یوگارو برای این میرم چون خیییلی دوسش دارم و دوست دارم آمادگی جسمانی داشته باشم 

برای همین ورزش اضافی کنار یوگا نمیرم که بهونه لاغری من نباشه

شایدم همون رو هم فعلا کنار بذارم که به خودم بگم تنها راه لاغری همینه

به هر حال زمانی نتیجه میگیریم که تمام تمرکز ما روی یک موضوع باشه

• از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

بهترین تمرین که میتونه عملی باشه همینه که

تمام تمرکزمون رو روی این مسیر بذاریم 

شک رو کنار بگذاریم و ادامه بدم

بعه خودمون ۶ماه فرصت بدیم و عالی عمل کنیم

یاعلی مدد

ممنونم استاد اجرتون با خود الله

الحمدالله

حق نگهدارتون

با سلام این افکار ماست که سبب چاقی میشود افکاری که یادگرفته ایم افکاری که سبب تصور ما و تمرکز ما بر چلقی میشود و در نهایت ذهن ما چاق میشود 

به نام خداوند آسمان آبی ، گل های سرخ و دشت سبز ، به اندازه پرتوهای خورشید هروز بابت هدایت به اینجا شاکرم چقدر خوشحالم پناهگاه‌ایی برای نوشتن دارم.اوایل فکر میکردم لاغری با ذهن یعنی در کنار رژیم و ورزش عملی است اما استاد چندین بار تاکید کردند فقط یک راه را انتخاب کنید یا رژیم یا لاغری با ذهن! زمانی که میلیون میلیون پول بابت مکمل غذایی و برنامه غذایی و ویزیت دکتر و ورزش میدم همه راه را کنار گذاشتم ، فقط بهم احساس خوبی اینجا بودن به من القا میکند . فکر میکردم قرار است کاری عجیب انجام بدهیم مثل فایل های سابلیمینال باشه باید یکسری موسیقی هایی با فرکانس های مسخره گوش بدم تا به هدفم برسم اما وقتی چندین فایل شنیدم و فکر کردم متوجه شدم کاملا اشتباه فکر میکردم ، لاغری با ذهن قرار نیست ما را مجبور به محدودیت غذایی یا نامحدودیت تحرک دعوت کند بلکه به ما می آموزد زبان لاغری چیست کاملا شبیه زبان های زنده دنیا ، باید آموخت تکرار کرد مرور کرد تمرین و تمرین و تمرین .من تا قبل از آشنایی با اینجا فکر هم نمیکردم با ذهن می شود اینقدر حماسه آفرین شد ، اما از وقتی در معرض این فایل ها بودم کاملا طرز تفکرم و حتی زاویه دیدم به زندگی تغییر کرده هروز بیشتر مطمئن تر میشوم میتوانم با لاغری با ذهن لاغر شوم ، چون ذهن انسان فرمانده کل قواست ، فرمانده ای که تک تک دستور ها را با جزئیات به سرباز هایش میدهد. لاغری با ذهن به من می آموزد هر چه میخواهی بخور در هر ساعتی که خواستی اما به اندازه! اگر من تازه ناهار خوردم و جعبه شیرینی وارد خانه شد دوان دوان نرم شیرینی بخورم شاید کار ساده ای باشد اما برای عمل به آن سخت است اینقدر ذهن باید آماده باشد و آموخته باشد که چکونه برخورد کند ، مثلا عادات های اشتباهی از جمله کیک و چای در عصرانه یا دیگر عادات اشتباه باعث میشن فرمول های چاقی تکرار شوند ،لاغری با ذهن ترس ها و موانع ذهنی را برای لاغر شدن از بین میبرد ، می اموزم که لازم نیست بترسم که نکنه چاق شم باعث میشه از این افکار رها و آزاد باشم ، اگر صدایی در ذهنم میگه اگر فلان کار نکردی و فلان چیز خوردی چاق میشی باید همان لحظه با خود بگم این از افکار های چاق کننده است اینطوری راحت تر میتونم کنار بیام.قطعا هیچ شباهتی ندارد! چرا؟ چون با رژیم محدودیت غذایی است ضعیف شدن بدن است افزایش استرس و پرخاشگری و ریزش مو و هزاران افکار آزاردهنده ذهن است و هرشب کابوس و بعد هربار غذا خوردن احساس گناه و بی لیاقتی است ، بعد از هربار شکست در رژیم احساس بی اراده بودن و نا امیدی و بی لیاقتی و سرزنش خود و ….. که هرچقدر بگم کم است . ورزش را دوست دارم اما برای لاغری و کاهش وزن متنفرم برای هدف لاغری ورزش کردن یک کار نفرت انگجیز است که ممکن است هیچ وقت نرسم و اینطوری بیشتر احساس ضعف میکنم اما وقتی با هدف لذت ورزش میکنم با احساس سرخوشی وزنه میزنم . تفاوتی که دارد این است که لاغری با ذهن ، فقط تغییر فرمول های چاقی نیست بلکه رشد احساسات بهتر در وجود است ، باعث ایجاد عادات خوبی میشود ، دید جدیدی به زندگی خواهیم داشت اما با رژیم و ورزش و …. ممکن است هیچ وقت همچنین احساساتی یدست نیاوریم حداقل که این تجربه برای من اینگونه بوده .درک و برداشت تجسم چاقی افراد چاق به این صورت است که باید در مواقع مهمانی از همه غذا ها و دسر ها و میوه ها بخورم ، باید تا حدی بخورم تا همه چیز تمام شود نباید چیزی تست نکرده بماند ، تصور می‌کند اگر غذاهایی بخورند قطعا چاق می‌شود ، بعد از هرخوردن احساس گناه و عذاب وجدان دارند . فکر می کنند اگر ورزش نکند و بخورند قطعا چاق میشوند ، یا اگر ورزش می‌کنند و رژیم دارند هنوز لاغر نمی‌شوند تصمیم به صرف دمنوش و قرص لاغری می‌گیرند. اگر لاغر شوند فکر می‌کنند باید تا ابد رژیم و ورزش داشته باشند تا بتوانند لاغر بمانند یا باید عضلات زیادی بدست بیاورند تا این هیکل را نگه دارند . اگر کار پشت میزی داشته باشند قطعا چاق می‌شوند،  اگر تحرک کمی داشته باشند تصور می‌کنند چاق می‌شوند.وقتی من شکم خودم به داخل فشار میدهم و به اصرار میخواهم رژیم بگیرم و ورزش سنگین انجام میدم یا وقتی بقیه بستنی و بقیه تنقلات می‌خورند من دور می‌ماندم و اصرار به نخوردن داشتم .وقتی یک یا چند قاشق بیشتر از برنامه غذایی‌ام میخوردم و احساس گناه و اعصاب خوردی کل وجودم می‌گرفت یا پرخاشگر میشدم یا فکر میکردم با حذف قند زودتر لاغر میشم و دنیام تغییر میکنه اما اصلا اینطور نبود و فقط باعث ضعیف شدن بدنم و تحلیل رفتن سلول های مغزی‌ام میشد .وقتی که من بعد پرخوری یا ریزه خواری یا پاک کردن احساس گناهم قرص لاغری یا دمنوش لاغری میخوردم .وقتی در رسانه ها با لذت به غذا خوردن بقیه نگاه می‌کردم و ترغیب به خوردن و امتحان کردن آنها میشدم . وقتی سلف سرویس بود سعی میکردم بشقاب یا نان پر پیمان تری داشته باشم .یا با صدا یا بو های غذا و تنقلات تحریک به خوردن میشدم .یا حتی آن نا امیدی از جسم خودم و نفرت از جسم خودم فقط فرمول های چاقی را تمدید و تکرار میکرد.وقتی میگفتم نکنه چاق بشم میترسیدم از اینکه چاق تر بشم .

وقتی توی خریدام فکر میکردم با برداشتن خوراکی هایی که برچسب کم کالری دارن ، خیلی کار خوبیه .من تصمیم قاطع میگیرم از این به بعد بسیار قاطعانه تر از حال حاضر و گذشته خودم بدون استفاده از راه هایی به غیر از مسیر لاغری با ذهن ادامه دهم . و هیچ وقت عجله برای لاغری نداشته باشم و بدانم هرچیز در این جهان هستی با صبوری بدست می آید . و همچنین بدانم ذهن من مرکز قدرت زندگی من است و هرآنچه وارد آن شود باعث هرتغییری هرچند کوچک در زندگی می‌شود پس باید بدانم چه انتظاری یا فرمولی یا چه عاداتی یا حتی چه افکاری در ذهن من هستند . باید بدانم هیچکس نمی‌تواند باعث تغییر من شود من خودم باید دست به کار شوم .و بدانم باید خود را بپذیرم و سعی در تغییر خودم داشته باشم و بدانم من مستحق بهتر شدن هیکلم را دارم بدانم لیاقت لاغری و کاهش وزن و متناسب بودن را دارم .همیشه از قدیم گفتن از این شاخه به اون شاخه نپر یا نوک به همه چی نزن دقیقا برای این مسئله هم صدق می‌کند تا وقتی کل تمرکز من بر رژیم و کم‌خوری است نمی‌توانم بر مسیر لاغری بر ذهن تمرکز کنم ، باید یا رژیم را ادامه بدهم یا مسیر لاغری با ذهن! من مسیر لاغری با ذهن انتخاب کردم چون حسی مثبت به من الهام شده انگار یکی بهم میگه مطمئن باش اینجا باعث میشه تو برسی ، من همیشه تلاش کردم و چقدر به خودم افتخار میکنم هربار شکست خوردم بازم بلند شدم و خواستم تغییر کنم اما راه اشتباه بوده حالا که راه درست پیدا کردم باید بتازم باید پیش برم آنقدر پیش برم تا جایی فرای تصورات ناچیز کنونی خودم. گاهی با خودم شک می‌کنم نکنه اشتباه کنم اما آن لحظه حسی محکم درونم فریاد می‌زند درست است فقط اعتماد داشته و مطمئن باش همه چیز خوب پیش می رود.

به نام خداوند جان و دل 

سلام خدمت شما بزرگوار و همه عزیزان 

برداشت من از لاغری با ذهن تا به اینجای کار این هست که با قدرت ذهن بدون استفاده از رژیم و ورزش میتوانیم به راحتی به وزن و اندام دلخواه خودمون برسیم بدون هیچ حرص و طمعی بدون هیچ سختی به راحتی با کنترل ذهن و یاد دادن شیوه صحیح غذا خوردن و ترک عادت های غذایی نامناسب میتوانیم لاغری با ذهن را به راحتی تجربه کنیم و هر روز سلامت تر جذاب تر و خوش اندام تر بشویم

در روش های قبلی لاغری ما باید فعالیت فیزیکی داشتیم و کمتر غذا می‌خوردیم شباهتش این هست که در هر دو باید ذهن را کنترل کنیم و قانع کنیم ولی در روش لاغری با ذهن با اطلاعات و منطق درست ذهن را قانع میکنیم و ورودی های مناسب میدهیم ولی در روش لاغری های دیگه فقط ذهن را به یک دلیل میشود قانع کرد که اگه اینو نخوری لاغر میشی خب یکی نیست بگه اگه تمام افراد با نخوردن این لاغر میشن پس چرا افراد متناسب میخورنن و چاق نمیشن و بعد اصلا چرا تولید میشه و این حرفها خلاصه که روش لاغری با ذهن روشی که صد در صد جواب میده ولی رژیم و ورزش اینطور نیست.

اهمیت تمرکز و توجه بر روی لاغری با ذهن:اول توضیح بدم که ذهن انسان وقتی صد در صد تمرکزش روی یک چیز باشد عملا جواب بهتر و سریعتری خواهد گرفت و دوماد دیگر نمی‌تواند مشغول چیز دیگری باشد پس وقتی ذهن ما درگیر لاغری با ذهن باشد و این روش را دنبال کند عملا روشهای دیگر بی معنی میشود و اینکه اگر تمرکز صد در صد روی این دوره ها بگذاریم خب نتیجه بهتر میشه سریع تر جواب میگیریم سریع تر به وزن و اندام دلخواه میرسیم و سریعتر عادت های غذایی نادرست را شناسایی میکنیم و از پیش بر می‌آییم و مهم اینکه رژیم نداریم ورزش نداریم درگیری عصبی نداریم از هر چیز بدون هیچ درگیری به هر مقدار که بخواییم میخوریم و اینکه هر موقع هم میل نداشته باشیم نه رنگ غذا نه بو نه تصویر نه صدا هیچ چیز نمی‌تواند ما را ترغیب به خوردن کند و خیلی راحت میگوییم که میل نداریم خدا را هزاران هزار مرتبه شکر بابت هدایتم به این سایت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت