0

گام ۱۲: لاغر خواهید شد یا چاق تر

مسیر لاغر شدن
اندازه متن

اگر آرزوی لاغر شدن دارید باید به دنبال پیدا کردن مسیر لاغر شدن باشید چرا که لاغری آسان و همیشگی فقط در صورتی به دست می آید که یاد بگیرید هر روز در مسیر لاغر شدن حرکت کنید.

در مسیر لاغر شدن هستید یا چاق شدن

چاق شدن یا لاغر شدن روندی است که شامل مجموعه ای از افکار، رفتار و واکنش ها می باشد و باید مدت ها ادامه پیدا کند تا به نتیجه مطلوب برسد.

من عقیده دارم که ما چاق شدن را آموخته ایم.

در واقع چاقی مسیری است که ما حرکت کردن در آن را به خوبی می دانیم و هر روز بدون نگرانی از گم کردن مسیر، به حرکت خود برای چاق تر شدن ادامه می دهیم.

چاق می شوید یا لاغر می شوید؟

بیشتر اوقات زندگی خوشحال هستید یا در حالت غمگین زندگی می کنید.

در تصمیمات خود در زندگی پیروز می شوید یا شکست می خورید؟

در هر جنبه از زندگی ما همواره دو جهت یا مسیر وجود دارد.

1- مسیر موفقیت و پیشرفت که شما را به سوی تجربه خواسته ها و آرزوهایتان هدایت می کند.

2- مسیر ناکامی و شکست که شما را به سوی تجربه ناخواسته ها و مشکلات هدایت می کند.

این شما هستید که هر روز و هر لحظه انتخاب می کنید به کدام سمت حرکت کنید.

در مورد وضعیت جسمی نیز همواره دو مسیر پیش روی ما قرار دارد و ما هر روز باید انتخاب کنیم که می خواهیم در مسیر لاغر شدن حرکت کنیم یا در مسیر چاق تر شدن به زندگی خود ادامه دهیم.

ما هر روز می توانیم مسیر حرکت خود را انتخاب کنیم.

اگر برای حرکت در مسیر لاغر شدن سعی کنید شما در مسیر موفقیت خواهید بود و اگر سعی نکنید شما در مسیر شکست (چاقی) خواهید بود.

انتخاب دیگری وجود ندارد.

نکته جالب توجه این است که شما برای بودن در مسیر موفقیت باید کاری انجام دهید اما برای بودن در مسیر شکست فقط کافی است کاری انجام ندهید.

به عبارت دیگر برای شکست خوردن راهی وجود ندارد و فعالیتی نیست که بتوان انجام داد و شکست خورد، تنها کافی است که کاری که باید برای موفق شدن (مسیر لاغر شدن) انجام دهید را انجام ندهید.

در این صورت شما خودبخود شکست خواهید خورد. (چاق تر می شوید)

در مورد وضعیت جسمانی شما نیز این اصل اساسی صدق می کند.

مسیر لاغر شدن
چرا چاق هستم

چرا چاق هستم؟!

اگر چاق هستید به این معنی است که مدت هاست در مسیر چاقی در حال حرکت و زندگی کردن چاقی هستید.

به این معنی که هر روز افکار، رفتار و واکنش هایی که برای چاق شدن نیاز است را با دقت انجام داده اید و پس از مدت تقریبا طولانی به چاقی مبتلا شده اید.

هیچ فردی با یک روز و چند روز و حتی چند هفته و ماه تکرار کردن افکار، رفتار و واکنش های چاق کننده به چاقی مبتلا نشده است بلکه بین ۲ تا ۴ سال زمان می برد تا تغییر افکار به نگرش چاق تبدیل شده و سپس واکنش های رفتاری چاق کننده ایجاد کنند و باعث بروز چاقی شوند.

برای همه افراد چاق روند چاق تر شدن آنها سریع تر از چاقی اولیه است. به این معنی که هرچه از زمان چاق شدن آنها می گذرد سرعت چاق تر شدن آنها سریعتر می شود تا جایی که فرد به این نتیجه می رسد که من حتی آب هم میخورم چاق می شم.

پروسه چاق شدن چگونه است

  • مرحله اول: از طریق شنیدن و دیدن اطلاعات به شکل آگاهی وارد ذهن فرد می شود.
  • مرحله دوم: قرار گرفتن در معرض تکرار آگاهی درباره چاق شدن باعث شکل گیری نگرش درباره چاقی می شود.
  • مرحله سوم: شکل گیری نگرش چاقی باعث شکل گیری گفتگوی ذهنی می شود به این شکل که فرد دیگر برای فکر کردن به چاقی نیازی به شنیدن و دیدن ندارد بلکه خودش به تنهایی در ذهنش درباره چاقی فکر می کنید.
  • مرحله چهارم: پس از مدت ها فکر کردن به چاقی و چاق شدن، ترس و نگرانی از چاق شدن در فرد ایجاد میشود. به عبارتی دیگر احساس چاقی در فرد شکل می گیرد. از این مرحله افکار باعث شکل گیری احساس می شود.
  • مرحله پنجم: شکل گیری ترس از هر موضوعی در ذهن باعث بروز واکنش می شود. ترس از سرقت، ترس از جدایی، ترس از دست دادن، ترس از چاقی و … در این شرایط فرد برای جلوگیری از ابتلا به آنچه باعث ترس و ناراحتی اش شده اقدام می کند.
  • مرحله ششم: اقدام کردن برای مبتلا نشدن به چاقی باعث بروز رفتارهای بر مبنای ترس از خوردن،‌ ترس از رفتارها مانند خوابیدن، ترس از کم تحرکی و … می شود و به این شکل فرد مبتلا به افکار چاقی شروع به ترسیدن از چاق شدن به هر دلیل در زندگی روزمره می کند.
  • مرحله هفتم: ترس از چاقی احساس چاقی را تقویت می کند. در واقع هرچه بیشتر بترسی بیشتر تلاش میکنی که چاق نشی ولی تمرکز بر چاقی به تنهایی برای چاق شدن کافی است. به مرور همزمان با تلاش فرد برای چاق نشدن رفتارهایی که تصور می کند چاق کننده هستند رشد کرده و تکرار می شوند و به مرور تعداد رفتارهای چاق شونده بیشتر از رفتارهای مقابله با چاقی می شود و فرد به راحتی چاق میشود.
چگونه لاغر شدن

چگونه لاغر شویم

اگر می خواهید لاغر شوید باید به فکر محیا کردن خود برای قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن باشید.

برای قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن باید کاری متفاوت از آنچه اکنون و هر روز انجام می دهید را انجام دهید.

اگر هیچ کاری نکنید، شما در مسیر چاقی که مدت هاست در حال حرکت کردن در آن هستید به مسیر خود ادامه خواهید داد.

تفاوت چاق شدن و لاغر شدن

اگر می خواهید لاغر شوید باید در مسیر لاغر شدن حرکت کنید و اگر می خواهید چاق تر شوید نیاز به هیچ کاری ندارید، فقط کافی است به روش خود ادامه دهید، حتما چاق تر می شوید.

همه افرادی که اضافه وزن دارند در مسیر چاق تر شدن هستند، مسیر چاق تر شدن ارتباطی با مسیر لاغر شدن ندارد و به لاغر شدن منتهی نمی شود، اگر می خواهید لاغر شوید باید مسیر خود را به سمت مسیر لاغر شدن تغییر دهید.

تمام افرادی که سال هاست دوست دارند لاغر شوند اما همچنان در مسیر چاق تر شدن حرکت می کنند فقط آرزوی لاغر شدن دارند اما مسیری که در پیش گرفته اند با رویای آنها همسو نیست.

فقط آرزوی لاغر شدن را داشتن شما را لاغر نمی کند، بلکه قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن است که شما را به سمت لاغری هدایت می کند و سبب تحقق رویای لاغری شما می شود.

پس لازم است برای رسیدن به آرزوی خود مسیر لاغر شدن را در ذهن خود خلق کنید تا شما را به آنچه می خواهید برساند، مسیر لاغر شدن مسیری کاملا ذهنی است که نیازی به تلاش و اقدام فیزیکی ندارد.

بر خلاف آنچه تا اکنون تصور می کردید که برای لاغر شدن باید رژیم بگیرید یا ورزش کنید. اینها روش های فیزیکی هستند که تاثیری بر محتوای ذهن چاق نمی گذارند.

من از طریق لاغری با ذهن که چگونگی استفاده از آن را در دوره ورود به سرزمین لاغرها به شکل کامل و عملی توضیح داده ام این مسیر را ایجاد کردم و خودم آن را طی کرده و به تناسب اندامی که دوست داشتم رسیدم.

به لطف خدای مهربان دوستان زیادی از این مسیر حرکت به سمت لاغری را شروع کرده اند و به رویای خود رسیده اند و اکنون شگفتی ساز لاغری با ذهن هستند.

لاغری با ذهن به شما کمک می کند تا ابتدا مسیر چاقی ذهن خود را به خوبی شناسایی کنید و سپس تصمیم بگیرید برای رسیدن به رویای لاغری خود باید مسیر جدیدی برای زندگی کردن ایجاد کنید.

ایجاد مسیر جدید از طریق انجام تمرینات ذهنی و استمرار در انجام آنها میسر خواهد شد.

با انجام مراحل گام به گام دوره ورود به سرزمین لاغرها شما یاد می گیرید ابتدا چگونه مسیر لاغر شدن را در ذهن خود ترسیم کنید و سپس چگونه در این مسیر جدید حرکت کنید و هر روز آنچه را آموخته اید به عمل برای لاغر شدن تبدیل کنید.

صحیح بودن مسیر لاغری ذهنی با نتایجی که شرکت کننده ها کسب کرده اند اثبات شده است، فقط این شما هستید که باید تصمیم بگیرید این مسیر را برای لاغری خود انتخاب کنید یا خیر.

اگر به مسیری که هم اکنون در حال سپری کردن هستید توجه کنید به خوبی برای شما واضح می شود که شما هر روز مقداری گفتگوی ذهنی با خود درباره چاقی و چاق تر شدن دارید.

این همان نقشه مسیر چاقی است که در ذهن شما در حال ترسیم شدن است و به اندازه ای که از رفتار غذایی و واکنش های خود نسبت به مصرف مواد غذایی دچار پشیمانی و عذاب وجدان می شوید شما در حال عمل کردن به آنچه هستید که برای چاق تر شدن ضروری است.

افرادی که از آموزش های دوره لاغری با ذهن استفاده می کنند یاد می گیرند که هر روز انتخاب کنند می خواهند به سمت لاغری حرکت کنند یا در مسیر چاقی به حرکت خود ادامه دهند.

صعود آنها به سمت مسیر لاغر شدن خواهد بود و سقوط آنها دور شدن از لاغری و نزدیک شدن به چاقی خواهد بود.

امکان ندارد کسی در مسیر لاغر شدن باشد و بتواند لاغر نشود، همان طور که افرادی که در مسیر چاقی هستند نمی توانند چاق تر نشوند.

به مسیر حرکت خود دقت لازم را داشته باشید و سعی کنید مسیر صحیحی که شما را به سمت لاغری هدایت می کند انتخاب کنید

✍️ تمرین آموزشی 📖

ابتدا فایل صوتی را گوش دهید و سپس به سوالات زیر پاسخ دهید.

  • به روند گذشته خود توجه کنید و مشخص کنید بیشتر در مسیر چاق تر شدن بوده اید یا لاغر شدن؟
  • تلاش های خود برای لاغر شدن را بررسی کنید و توضیح دهید که در زمان تلاش برای لاغر شدن در مسیر لاغری بوده اید یا در مسیر چاق تر شدن حرکت می کردید.
  • با توجه به توضیحات نوشتاری و فایل صوتی برای تغییر مسیر خود از چاق شدن به لاغری باید چه مراحلی را انجام دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضاعطارروشن

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.11 از 123 رای

https://tanasobefekri.net/?p=10851
246 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار نرگس کشاورز
      1403/08/05 17:50
      مدت عضویت: 36 روز
      امتیاز کاربر: 1320 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 519 کلمه
      • به روند گذشته خود توجه کنید و مشخص کنید بیشتر در مسیر چاق تر شدن بوده اید یا لاغر شدن؟

      من در تمام ۱۵ سال گذشته در تک تک روزهای زندگیم به چاقی فکر کردم ازش ترسیدم بابتش شرمنده شدم ازش خجالت کشیدم روزی نبود که بهش فکر نکنم و در مسیر چاقی حرکت نکنم حتی زمانی که فکر میکردم میخواهم در مسیر لاغری حرکت کنم و از شر چاقی خلاص بشم ، باز هم ترس من از چاقی بزرگتر و بزرگتر شد و اسیب های بیشتری به خودم زدم خسته و سرگردان به دنبال دلیل میگشتم و حیران بودم . اما همیشه ته دلم میدانستم که مشکلات و باور های درونی باعث همچین چیزی در جسمم شدن اما هرگز ایده ای درباره اش نداشتم . 

      • تلاش های خود برای لاغر شدن را بررسی کنید و توضیح دهید که در زمان تلاش برای لاغر شدن در مسیر لاغری بوده اید یا در مسیر چاق تر شدن حرکت می کردید.

      در تک تک روش هایی که استفاده کردم من اسیب بیشتری به خودم روح و روانم زدم . 

      در رژیم و ورزش که من فکر میکردم چاره ی کار من هستن من فقط دست و پا میزدم و به جسمم فشار وارد میکردم مثل این می ماند که بخواهیم درختی تنومند را از جا در بیاوریم و فقط شاخه های ان را هرس کنیم از هر جا هرس میکنیم بیشتر رشد میکند چون ریشه ها سرجایشان هستن و زدن شاخه ها هیچ تاثیری نداره 

      در تمام رژیم هایی که گرفتم فقط ترسها ی بیشتری رو برای خودم بوجود اوردم ترس از گرسنگی و قحطی ترس از همه ی مواد غذایی ترس از خوردن ترس از چاق شدن دوباره و کلی ترس دیگه و این ترس های من کلی گفت گوی ذهنی سرزنش کننده برام بوجود اورد کلی اضطراب برام بوجود آورد . چقدر احساس بی عرضگی و بی اراده بودن کردم چقدر احساس ناتوانی کردم احساس درماندگی و این احساسات باعث شد خودمو اشتباه بشناسم باور ها و نگرش های غلطی در مورد خودم و غذا ها و بدنم داشته باشم . و این نگرش ها رفتار هایی رو در من ایجاد کرد که فقط باعث چاق تر شدنم شد . 

      • با توجه به توضیحات نوشتاری و فایل صوتی برای تغییر مسیر خود از چاق شدن به لاغری باید چه مراحلی را انجام دهید.
      1. اول از همه باید باور های غلط رو که استارت چاقی منو زدن رو با دلایل منطقی از اعتبار خارج کنیم . 
      2. دوم اینکه باور به اینکه اصل و ریشه ی من تناسب اندام هست و چاقی طبیعی نیست
      3.  سوم اینکه روش های قبلی و اشتباهاتم رو بشناسم 
      4. چهارم اینکه احساس لیاقت درونی خودمو با دلایل منطقی بالا ببرم و بعد هم با انجام تمرینات فایل ها لیاقت بیرونی رو افزایش بدم 
      5. منتظر دیدن نتیجه ی کارم باشم مشتاقانه و امیدوارانه 
      6. هر روز نسبت به نقطه ی شروع بهبود بدم خودمو تمرکزم روی پیشرفت هایی که کردم باشه 
      7. با ترس هام روبرو بشم و با دلایل منطقی اونها رو حل کنم 
      8. هر شب تصویر سازی ذهنی بکنم 
      9. هر روز در مسیر ارزوم حرکت کنم و لایف استایل رو در مسیر لاغری قرار بدم 
      10. ناامید نشم و هر روز ادامه بدم فقط ادامه بدم تا نتایج حاصل بشن 

      با تشکر فراوان از استاد گرامی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Zahra
      1403/07/30 10:34
      مدت عضویت: 455 روز
      امتیاز کاربر: 8745 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 610 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان

      سلام به همه دوستان عزیز

      من در گذشته خودم مدام در حال صعود به چاقی بودم چون دوست داشتم از غذاها به هر مقداری که می‌خوام مصرف کنم حتی اگه به حالت انفجار و ترکیدن می‌رسیدم و بعد خوردن از خودم و بدنم گله داشتم که این چه بدنیه همش من چاق میشم یعنی از بدنم انتظار داشتم که هر چی من از طریق دهان جویده و نجویده حتی سنگ رو وارد بدنم کردم، سریع هضم کنه و هیچ چیزی به چربی تبدیل نشه حتی زمانی که برای لاغری رژیم یا ورزش میکردم یکی از وعده های که برای انگیزه بیشتر به مودم میدادم بزار لاغر بشم هر چی دلم خواست میخورم در نتیجه حتی زمانی که برای لاغری هم اقدام میکردم در مسیر چاقی بیشتر بودم چون بعد رسیدن به وزن ایده آلم دیگه کنترل خوردن خودم رو دوست نداشتم داشته باشم و هر چی سر راهم بود مثل جارو برقی می‌کشیدم داخل

       بعد یه هفته باز سرزنش های ذهنیم شروع میشد که آخه تو چه آدم بی اراده ای هستی و از دست خودم عصبانی میشدم حالا به بهانه اینکه عصبانی هست خودم رو متقاعد میکردم که پرخوری عصبی پیدا کردم و دوباره بیشتر از قبل میخوردم

      اما با ورود به مسیر لاغری هر چند مدام در این مسیر نبودم اما با نگاه کردن به رفتارهای آدمهای متناسب و چاق متوجه شدم که آدمهای لاغر ممکنه گاهی اوقات از یه غذایی به نظرما واقعا زیاد بخورند اما اون غذا باید شرایط خاصی داشته باشه مثلا شوهرم برنج شفته باشه نمیخوره حتی از گرسنگی بمیره یا اگه قبل غذا یه نصف شیرینی خورده باشه برای غذا میل نداره یا پسرم غذاهای خاصی میخوره مثلا قورمه سبزی باشه زیاد میخوره و غذاهای دیگه مثل لوبیا پلو رو با گرسنگی زیاد نگاه هم نمیکنه 

      خواهرم اهل چای نیست اما برای خوردن چای باید مثلا کشمش باشه و اگر کشمش نباشه با بقیه چیزها مثل خرما یا قند لب نمیزنه و از خیر چای خوردن میگذره اما من با چای هر چیزی باشه میخورم 

      رفتار دیگران با ادمهای متناسب و چاق هم فرق می‌کنه مثلا اگه خونه مادرم مهمون باشیم مثلا غذا قیمه باشه موقع کشیدن غذا مامانم میگه فلانی دوست نداره قیمه اش سیب زمینی زیادی داشته باشه گوشت بیشتری دوست داره اما چون من که همه چی میخورم موقع غذا کشیدن برای من نگاه نمیکنه چی داره چی نداره؟

      قبلاً برام مهم نبود چون خودم رو یه دختر خوب میدونستم اما الان خیلی بهم برمیخوره و خودم رو یه سطل اشغال فرض میکنم و گاهی خودم برای خودم غذا میکشم تا حداقل خودم برای خودم ارزش قائل بشم

      قبلاً بهم نگفته وظیفه ی خودم میدونستم که غذای باقی مونده پسرم رو حتما باید بخورم اما خدا رو شکر اولین عادتی که ترک کردم همین بوده و اوایل ترک تقریبا هرکس سر سفره بود بهم تاکید می‌کرد که غذای پسرت مونده بخور ولی من با بهانه های مختلف از خوردن صرف نظر میکردم هر چند به نظر خیلی از اطرافیان مسخره میومد که مثلا می‌خوام کلاس بزارم اما بعد گذشت حدود یک سال دیگه کسی بهم این حرف رو نمیزنه که غذای پسرت مونده بخور 

      من همه قوانین خوردن رو زیر پا گذاشتم با خوردن بیش از حد نیاز بدنم تا حدی که نمی‌تونستم دیگه بعد خوردن بشینم و باید دراز می‌کشیدم و میگفتم که هیچ جای بدنم سالم نیست و درست کار نمیکنه این معده درد هم امونم رو بریده در حالی که خودم مثل قحطی زده ها رفتار میکردم و بیشتر از حدنیازم میخوردم و معده بدبخت جا نداشته برای نگه داشتن و هضم غذا و از دستتم ناله می‌کرده که مگه چه هیزم تری بهت فروختم که با من این رفتار رو میکنی بابا من از خودتم کم اذیت کن منو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه گلی
      1403/07/17 12:35
      مدت عضویت: 59 روز
      امتیاز کاربر: 725 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 815 کلمه

      به نام خدا 

      نقل قول از متن درس امروز:

      «اگر می خواهید لاغر شوید باید در مسیر لاغر شدن حرکت کنید و اگر می خواهید چاق تر شوید نیاز به هیچ کاری ندارید، فقط کافی است به روش خود ادامه دهید، حتما چاق تر می شوید.»

      همانطور که در گذشته مدام در حال دریافت اطلاعات چاقی بودیم حالا باید دستی بجنبانیم و خود را آگاهانه در معرض اطلاعات لاغری قرار دهیم!

      در گذشته و شاید بعضی از اوقات حالا! شایدم اصلا خدای نکرده همین حالا!:

      وقتی فقط به چاقی توجه کردیم چاق تر شدیم!

      مدام فکر کردیم ای بابا چقدر چاقم! خیلی ناراحتم که چاقم! هیچ راهی ندارد که لاغر بشم! حالا چیکار کنم که چاق نباشم؟ من به خاطر چاقیم از خودم بدم میاد!

      از دست چاقی خسته شدم! 

      و صدایی در ذهنمان طنین انداز و خیلی دراماتیک می گفت:«چاقی! چاقی! چاقی!»

      وقتی با هر حرف خانواده و دوست و آشنا که ای وای مراقب باش داری چاق می شوی، نگران شدیم و ترسیدیم یا ناراحت شدیم امکان چاقی را برای خود تسهیل کردیم!

      کلا به نظرم در زندگی هر چه تحت تاثیر حرف دیگران باشیم عامل سقوط و سست عنصری مان بیشتر می شود! ببخشید که اینقدر رک گفتم! اما حقیقتا همیشه تحت تاثیر دیگران بودن، یعنی باری به هر جهت بودن! 

      به نظرم بیایم نه خیلی تعریف دیگران تاثیری بر ما داشته باشد نه تخریب دیگران! ما ابتدا ارزش های خود را خودمان مشخص می کنیم و طبق همان رفتار می کنیم 

      حرف دیگران هم محترم، همه را می شنویم و هرکدام که درست بود قبول می کنیم بدون ناراحتی و البته نا گفته نماند که هر حرف درستی هم در زمان نا مناسب اشتباه است، مثلا من که خودم می دانم چاقم! دیگر گفتنِ تو دختر خاله ی دلبندم چه تاثیری می تواند روی من داشته باشد؟! پس با هر حرف دیگران هی احساساتی نشویم بهتر است! بهتر است روی اهداف خودمان و بهبود و پیشرفت خودمان تمرکز کنیم و بکوشیم که خودمان، دیگرانِ خوبی برای عزیزان و دوستانمان باشیم!

      پس شنیدن و توجه به مطالب چاقی، ممنوع!

      وقتی گفتیم یک روز غذا بیشتر خوردن که هزار روز نمی شود، شد!

      خودمانیم ها! چرا خودمان را گول بزنیم؟ اصلا یکطورِ منطقی طور هم که به ماجرا نگاه کنیم، می فهمیم که هر بار تکرار یک اشتباه ، ما را در چرخه‌ ای معیوب گیر می انداز و انسان است و عادت هایش! پس جانم(اول با خودم هستم) یک‌ بار هزار بار نمی شود بلکه ده هزار بار و شاید بیشتر می شود! پس از همان اول، کاری که می‌دانیم اشتباه هست را انجام ندهیم! مثلا ناراحتی و غم و غصه را، سریع با غذا خوردن جبران نکنیم شاید پیاده‌روی و مدیتیشن راه حل بهتری باشد!

      پ.ن: البته منظورم این هم نیست که خودمان را سرزنش کنیم فقط می گویم هر بار که خواستیم به دام تله ی ذهنی بیفتیم کافیست فقط کار اشتباه را انجام ندهیم، با جایگزینی یک کار درست تر مثل پیاده روی ، شکستن چرخه ی معیوب برایمان آسان تر می شود.

      وقتی رژیم گرفتیم و همش به مواد غذایی در یخچال فکر کردیم، چاق تر شدیم!

      همه مان می دانیم که توجه هر جا باشد انرژی‌ هم همانجاست و انرژی هر جا باشد یعنی خلق! حالا خودمان می دانیم که در حال خلق شگفتی هستیم یا مصیبت!

      وقتی فقط به غذا فکر می کنیم خوب معلوم است هر موقع که از خودمان بپرسیم الان چکار کنم، جواب می دهد برو غذا بپز! برو غذا بخر! برو دنبال غذای اضافه ای که از تولد دیشب در یخچال مانده! غذا غذا غذا غذا!

      وقتی حالمان از خودمان بهم می خورد چاق تر شدیم!

      حالمان اگر از خودمان بهم بخورد پس چطور می خواهیم از خودمان مراقبت کنیم؟

      وقتی مدام خودمان را در آینه برانداز کردیم که این چیه؟ تو چرا اینقدر چاقی؟ بدنمان درست مثل کودکی که با ما لج کرده باشد بدتر چاق شد!

      پس از این به بعد خودمان را همینطور که هستیم دوست داشته باشیم! خود و دوستانِ عزیزم! ما همینطوری هم ارزشمندیم! ما همینطوری هم خوبیم! ما همینطوری هم زیبا، دوست داشتنی هستیم! 

      شاید بپرسید اگر همینجوری خوبیم و خودمان را دوست داریم پس چه دلیلی دارد که لاغر شویم؟

      خوب جواب این است که چون ما دوست داریم پیشرفت کنیم و بهتر بشویم یعنی الان که خوبیم حتی اگر هیچ پیشرفتی نکنیم هم به عنوان یک انسان ارزشمندیم و وقتی بهتر بشویم هم همان‌قدر ارزشمندیم ولی حالا حتی احوال بهتری داریم و چه بسا لاغری و تناسب اندام خودش پلی باشد برای بهتر شدن احساس و ارتعاش مثبتمان و جذب شگفتی های عالی در زندگی

      وقتی آینده نگر نبودیم چاق تر شدیم!

      چرا؟ چون به پیامد آنچه در پس این لقمه های اضافه اتفاق می افتد فکر نکردیم و گفتیم هر چه بادا باد!

      به نظرم هر بار که خواستیم یک لقمه‌ ی الکی برداریم، به تصویر چاقمان در آینده نگاهی بیاندازیم و مقایسه کنیم با تصویر لاغری که در ذهن داریم، تکلیفمان مشخص می شود؛ فقط کافی است که لذت لاغری را بر رنج چاقی ترجیح بدهیم! آن وقت است که لاغری آسان و زیبا و رهایی بخش است‌.

      ممنون و متشکرم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مژگان نوحی
      1403/07/09 14:33
      مدت عضویت: 63 روز
      امتیاز کاربر: 3700 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 700 کلمه

      سلام به همه و به خدایی که یادش آرامش بخش دلهاست 

      و حرکت بسمت خدا لذت و آرامش وصف ناپذیری نصیبم کرده  که الهی نصیب همه بشه

      والا تو این گروه آیا بجز من کسی هست که پدرو مادرش هر دو بخاطر. اضافه وزن صد و پنجاه کیلویی مرده باشند 

      آره من تو چنین خانواده ای بزرگ شدم تولدم به اجبار اونجا بود نه من مقصر بودم نه اونا رو مقصر می‌دونم اونا بیسواد و قدیمی بودند گناهی نداشتند 

      مهم اینه حالا که من آگاه شدم چطور عمل میکنم 

      من الان ۲۶ روزه با ذهن خودم آگاهانه دوباره متولد شدم 

      خیلی عجیبه نه هفت کیلو لاغر کردم من تازه وارد 

      چون ملا بنویس فقط نبودم هر چی استاد روشن بهم یاد داد همون لحظه به عملکرد روزانه ی من اضافه شد 

      هر روز به چیز جدیدی که یاد گرفتم فقط تمرکز و عمل کردم و استمرار ‌و تکرار و تکرار 

      یکسری حرفا داره به اعماق و لایه های ژرف تر ذهن من نفوذ می‌کنه شاید اولش اینطور نبود ولی هر چی می‌ره جلوتر من بیشتر آگاه میشم عملکردم ناخودآگاه درست صورت میگیره بدون اینکه بهش فکر کنم 

      به آدمای متناسب نگاه میکنم از دستشون لذت میبرم نگاهم اصلا بهشون عوض شده شاید قبلا رقص یه دختر کمر باریک  تو اینستا منو خوشحال نمی‌کرد و ازش سریع رد میشدم و تو دلمم چند تا فحش آبدار نصیب شانسش میکردم که اون لاغره کوفتش بشه الهی ،چرا من چاقم 

      الان با لذت بهش نگاه میکنم از دیدن هیکلش کیف میکنم تحسینش میکنم 

      رفتار افراد متناسب اطرافم رو زیر ذره بین گرفتم مثلا فهمیدم دختر دایی متناسبم چایی شو خالی میخوره یا قند هاشون رو فوق العاده ریز کرده بود تو قندون ،اگرم بخوره یا یه قند ریز میخوره 

      یا دیدم موزش رو با همسرش تو مهمونی نصف کرد 

      یا دیدم به شیرینی گفت میلی ندارم میخوام ناهار بخورم 

      من الان اصلا دفتر ندارم همینجا مینویسم نظر میدم نظرات بچه ها رو میخونم ولی من فرد عمل گرایی هستم 

      واسه همینم چنین نتیجه خوبی از روز اول تا الان که ۲۶, روزه اینجام گرفتم 

      چهل کیلو اضافه وزن دارم ولی همین هفت کیلویی که کم کردم چقدر من عالی شدم چقدر احساس سبکی دارم روحم میخواد پرواز کنه اندازه دو حلب روغن گذاشتم زمین 

      دیروز مثل چی پله های خونه رو اومدم بالا ،راستی یه شلوار طبیعتگردی داشتم تنم نمیشد یهو امتحان کردم دیدم براحتی تنم شد شب اونو پوشیدم با همسرم رفتیم دور دور شبانه ،بعد هر چی گفت میخوای بریم بستنی بخوریم ویتامینه بخوریم گفتم من میلی ندارم میخوای برای خودت بگیر 

      من عمل میکنم به چیزهای جدید تکرار میکنم تا ملکه ی ذهنم بشه 

      دقت میکنم به انتخاب کلمات گفتاریم حتی 

      میگم من خوش شانسم خوش انرژی ام من متناسبم من میرسم به اون عکسی که انتخاب کردم 

      یاد گرفتم تا حتی اگه متناسبم شدم که بزودی میشم ادامه بدم تمرینهامو تا آخر عمر تو سایت بمونم برای همیشه 

      وقتی اینجا بودن اینقدر حال خوب بمن میده چرا نباشم 

      من می‌خوام نسل جدیدی متناسب تربیت کنم راه پدرو مادر خدا بیامرزم از روی جهل رو نرم 

      اصلا شاید خواهرام برادرم هم با دیدن من تشویق بشن درست بشن طفلکیا ،اونا هم تو همون خونه با افکار چاقی بزرگ شدند اوناهم باورتون اینه که تا میتونی بخور میخوای نهایتش ده سال کمتر عمر کنی دیگه مگه چیه مگه زندگی بجز خوردن لذت دیگه ای هم برای ما گذاشتن تو ایران 

      من با این تفکرات بزرگ شدم رفته بود تو گوشت و خونم 

      ولی چی شد الان اینجام اصلاح شدم نتیجه گرفتم مثل چی دارم لاغر میشم 

      اصلا عکس بدم کسی باورش نمیشه این همون منه۲۶ روز پیشه 

      امروز تو آینه دیدم یه خط قشنگی از لاغری روی گونه هام نمایان شده تازه گونه م معلوم شده طفلی زیر اینهمه چاقی که قبلا بود 

      بابا کیف میکنم خودمو میبینم صبح اونقدر خدا رو شکر کردم تا چشامو باز کردم 

      داشته هامو شکر میکنم خونه ماشین ویلا همسر خوب پسر خوب ،یه تخت گرم و نرم که شب سرمو راحت روش میزارم 

      سلامتیم روحیه شادم 

      اینکه چند وقتیه منو مسیر مولانا و شمس دارم حرکت میکنم زندگی میکنم 

      بابا اینهمه تغییر هم جسمی هم روحی هم فکری 

      خدایا شکرت

      دیگه چی ازین بهتر 

      اینکه استادت نوشته هاتو به صورت فایل صوتی با هوش مصنوعی می‌زاره تو اینستاگرام 

      یعنی پس داری درست حرکت می‌کنی دختر 

      ایولا به خودم 

      نوش وجودم باشه این هفت کیلو لاغری 

      با ذوق و شوق ادامه میدم تا انتها تا آخر عمرم 

      استمرار استمرار عمل عمل 

      مژگان مادر باهوش مهربون خوش انرژی مثبت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/06/29 00:39
      مدت عضویت: 100 روز
      امتیاز کاربر: 2795 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 55 کلمه

      سلام شایددرگذشته فکرمیکردیم هرموادغذایی باعث چاقی میشه وبرالاغری رژیم ودمنوش بگیریم وخیلی زودخسته میشدیم ووزن دوباره برمیگشت ولی درروش لاغری باذهن روافکاروباورکارکرده وهیچ ترسی ازهیچ موادغذایی نداشته ورژیم برو جسم تاثیرداره ولی لاغری باذهن روافکاروباورکارمیکنه ومانقطه سیری وگرسنگی رو تشخیص میدیم ومغزودهن وناخوداگاه بعنوان عامل مهم برالاغری باذهن هست ودراین مسیربایداستمرارداشت ویادگرفت براهمیشه متناسب بود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18258 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,242 کلمه

      soheila:گام ۱۲از ۱۰۰گام چاقتر خواهید شد یا لاغرتربارها آرزوی لاغر شدن را داشتیم برای رسیدن به این آرزوی بزرگ کلی تلاش کردیم زحمت کشیدیم رژیم و ورزش کلی روشهای دیگه را اجرا کردیم لاغر می‌شدیم اما فقط برای مدتی کوتاه بعدش خسته از آن روش کذایی و کنار گذاشتنش آرام آرام به سمت چاقی برمی گشتیم و دوباره دنبال یک روش جدید و کار آمدتر بودیم این پروسه برای بیشتر افراد چاق اتفاق افتاده زیرا یک فرد چاق همیشه به دنبال لاغری بوده است برای لاغر شدن باید به دنبال مسیری پایدار و درست بود تا آرزوی لاغری تحقق پیدا کند چاق شدن و لاغر شدن  چیست ؟ چاق شدن یا لاغر شدن  هردو  به مجموعه آیی از افکار رفتار و واکنش ها گفته میشود که میتواند ما را چاق و یا لاغر کند این افکار چاقی و یا لاغری چگونه بوجود میآید ؟کلا هر نوع فکر را ما از آگاهی های پیرامون خود کسب میکنیم حالا چه به صورت شنیدنی یا دیدنی و با آموزشی.  این اطلاعات وارد ضمیر آگاه ما می‌شوند و بصورت فکر. در ذهن آگاه ما گسترش پیدا میکنند آیا ما چاقی را آموخته ایم ؟بله صد در صد.  چون  اگر چاقی  را نیاموخته بودیم الان باید متناسب می‌بودیم. اما با باور افکار چاق کننده ما چاق شدیم مثلا در یک خانواده اگر دو فرد متناسب باشند و یک فرد چاق این نشان میدهد که چاقی ارثی نیست بلکه آموختنی است. آیا برای لاغر شدن احتیاج به آموزش داریم ؟ اگر فرد متناسبی باشید خیر چون بر اساس پیش فرض ذهن آنان رفتار میکنید و احتیاجی به لاغرتر شدن ندارید اما اگر چاق هستین و اضافه وزن دارید حتما باید تحت آموزش صحیح  لاغری با ذهن قرار بگیرید تا لاغری ماندگار بدست بیاورید برای مسیر هابی که میخواهیم در آن موفق شویم حتما باید کارهای لازم را برای آن مسیر انجام دهیم و تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا موفق شویم اگر هم شکست را میخواهیم قبول کنیم خب دیگر لازم نیست کاری انجام بدهیم کافیه بی خیال شویم خودبخود شکست میخوریم چرا من چاق هستم ؟اگر چاق هستیم به دلیل این است که مدتهاست بدون کم و کاست در مسیر چاقی تلاش کردیم. وچاقتر شدیم افکاری که مربوط به چاقی در ذهن داشتیم را گسترش دادیم. آنقدر تکرارش کردیم تا تبدیل به رفتار ما شد بعدش هم که متعاد به مواد غذایی شدیم و ترس از چاقتر شدن هم مزید بر علت چاقی ما شد آنگاه سرعت چاقتر شدن ما هم بیشتر شد تا به خود بیاییم دیدیم چقدر چاقتر شدیم تا جاییکه باور کردیم حتی آب هم بخورم چاق میشوم پروسه چاق شدن چگونه است ؟اول ورود آگاهی به ذهن دوم تکرار آگاهی از دیدن یا شنیدن سوم باور کردن و نجوای ذهنی چهارم ترس و نگرانی از بیشتر چاق شدن پنجم ترس های دیگر مانند سرقت. دزدی و غیره که  باز هم حس بد را تشدید می‌کندششم اقدام کردن برای اینکه چاقتر نشویم مانند ترس از خوردن ترس از خوابیدن ترس از کم تحرکی و غیره هفتم  ترس بیشتر مساوی چاقی بیشتر است که در مرحله هفتم اتفاق میافتد بشدت می‌ترسیم و تمام تمرکزمان روی چاقی است و همین واکنش باعث چاقی بیشتر میگردد برای لاغر شدن چه کاری باید انجام بدهیم ؟باید در مسیر صحیح لاغری با ذهن قرار بگیریم زیرا روش ها مسیرهای گذشته هیچ کدام کارساز نبود این بار متفاوت عمل میکنیم و از طریق ذهن و جایگزین کردن باورهای درست که در پیش فرض ذهن امان قرار دارد به جای باورهای اشتباه به سمت لاغر شدن پیش میرویم دوره لاغری با ذهن دوره آیی است منطبق با زندگی روزمره  و مسیری که میتواند با استمرار کار روی باورها و رفتارها ی خود میتوانیم به قله برسیم  و اما باید   همیشه در مسیر باشیم  فقط نوشتن و دیدن تمرین کردن نیست بلکه باید بتوانیم آن را در زندگی روزمره خود هم تمرین کنیم مانند توجه کردن به رفتارهای آدمهای چاق یا متناسب  که ببینم رفتارشان چگونه است. حتی اشتباهات خودمان را پیدا کنیم و روی آن کار کنیم تا بقول استاد به ریشه آن برسیم  باید یاد بگیریم چطوری فکر کنیم چطوری رفتار کنیم  تا متناسب باقی بمانیم. وقتی موفق میشویم که آموزش ها را به عمل تبدیل کنیم  مانند زمانی که خودمان هم آموزش دیدیم و عمل کردیم و چاق شدیم حالا برای متناسب شدن حتما باید زمان برای یادگیری بگذاریم و این آموزشها را به عمل برسانیم تا بتوانیم مانند یک فرد متناسب  با غذا رفتار کنیم مثل افراد متناسب غذا بخوریم ترس از خوردن نداشته باشیم به حد نیاز بخوریم مانند افراد متناسب. پس از سیر شدن لقمه اضافه نخوریم ته پشقاب مانده را نخوریم. و مانند افراد متناسب شیک غذا بخوریم و اهمیتی به خوردن زیاد ندهیم اما غذایی را دوست داریم بخوریم مجبور نباشیم بخاطر دیگران هر غذایی را دوست نداریم بخوریم و و و وافراد چاق بخاطر چاقی ضربه و سختی زیاد داشتند و عوامل زیادی را مقصر چاقی خود میدانند اما ما که الان تو لاغری با ذهن هستیم دیگر به این عوامل بار گناه نمی‌دهیم بلکه میدانیم مسول خود ما هستیم که خودمان باعث چاقی خودمان  شدیم. باید از خودمان آزمایش بگیریم  ترس های نهان خود را در مورد خوردن کشف کنیم. و به غذا فقط بار  تامین انرژی برای بدن را بدهیم اما فقط در حد نیاز  نه این که بگیم غذا ترس نداره من هرچی بخورم انرژی بدن ام میشه پس هرچی می‌خوام بخورم  این غلطهچرا چون قانون میگه غذا ترس نداره غذا انرژیه  اما چون باور غلط و نگرش چاقی داری. با قانون همسو نمیشود و باز هم چاق میشوید  قانون میگه غذا باعث چاقی نمیشه  غذا انرژیه اما باور غلط میگه بیشتر از حد نیاز بخور  همین باعث میشود چاق شوید و غذا  اینجا باعث چاقی می‌شود  چرا,؟ چون ما به اشتباه از غذا استفاده کردیم وچاق شدیم  و حالا باید یاد بگیریم درست رفتار کنیم تا لاغر شویم  و وقتی در این راه استمرار داشته باشیم  و بخوبی لاغر شویم مانند این است که دوباره متولد شدیم. ولی این یک تولد آگاهانه است  که موهبت الهی است با این تولد آگاهانه یاد میگیریم در تمام جنبه های زندگی  چطور فکر میکنیم چطوری رفتار میکنیم و از این آگاهی های جدید و تولد دوباره چه نتایجی بدست می‌آوریم  من خودم الان ۵ساله متولد شدم  ۵ساله که تولد آگاهانه داشتم و هر روز که بزرگتر شدم آگاهی های جدیدتری بدست آوردم چه در زمینه لاغری. روابط صبوری  کم شدن نگرانی ها. بدست آوردن ثروت بیشتر  و خیلی چیزهای دیگر. که همه با تولد آگاهانه من بدست آمده و کاملا از شرایط گذشته از هر نظر بهتر شدم  و این برای من هدیه آیی است که خداوند  با دستان استاد عزیزم به من  وتمامی کسانی که در دوره ها و سایت هستند داده شده است تمام این تغییرات وقتی بدست میآید که آموزشها را تبدیل به عمل کنیم. این یعنی به خود احترام گذاشتن  یعنی من دوست دارم از تولد آگاهانه خود کمال استفاده را ببرم و به نتیاج خوب برسم.  وقتی که متولد آگاهانه میشویم یعنی به آگاهی رسیدیم  یعنی قدرت تشخیص رفتار های اشتباه خود را داریم یعنی ما الان دیگر میتوانیم این رفتار اشتباه را ترک کنیم و ادامه ندهیم تا مانند یک شخصیت متناسب رفتار کنیم  ما هر کدام باید مانند استاد پشتکار تمرین و تکرار را داشته باشیم تا متناسب  بشویم. من که حتما تصمیم این است که تا آخر عمر هر روز مانند این ۵سال در مسیر ادامه بدهم. چون حس خوبی که در این مسیر دارم حتی اگر کاملا متناسب هم بشوم به توصیه استاد باز هم ادامه میدهم. حاضر نیستم هیچگاه سایت تناسب فکری را رها کنم. امیدوارم که خدا توفیق دهد هم به استاد عزیزم هم به من و دوستان متناسبم با تشکر سهیلا عظیمی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم حیدری
      1403/06/21 15:38
      مدت عضویت: 1369 روز
      امتیاز کاربر: 14573 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 222 کلمه

      بنام خدا 

      سلام دوستان و استاد عزیز 

      من از وقتی که وارد این سایت شدم تا الان حدود ۴ سالم هست من متوجه که همه چی با تکرار و تمرین تغییر پیدا می‌کند و اگر الان من یک نتیجه ی خوب گرفتم از این سایت یعنی دیگه من یه فرد چاق نیستم هم از نظر خودم و هم اطرافیان چرا چون دیگه لباس سایز ۴۸ نمیپوشم 

      سایز ۴۲ میپوشم رنگ تیره نمیپوشم پوستم افتاده و شل نیست صورتم کشیده و لاغر نیست احساسم خوبه اعتماد به نفس بالایی دارم باشگاه راحت میرم اینها همه موقعی تغییر کرد که من هر روز تو سایت مطلبی را میخونم فایلی گوش می‌کنم و سعی کردم به گفته ها عمل کنم برا همین هم الان من ۴ ساله هستم و یه زندگی جدید با یک سن جدید را آغاز کردم من هر روز تو هر شرایطی بودم سعی کردم که از سایت غافل نباشم و یه کاری برای خودم کرده باشم اگر من دست رو دست میزاشتم و هیچ کاری برای لاغری نمیکردم یک فرد شکست خورده بودم که هیچ حرکتی برای خودش انجام نداده ولی الان من یک فرد موفق هستم که تونستم از نظر وزنی و سایر مسائل زندگی تغییراتی در خودم ایجاد کنم و بذر موفقیت خودم را بکارم و به آن آب میدم تا به یک درخت تنومند تبدیل بشه انشاالله 

      به امید موفقیت همه دوستان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/14 10:06
      مدت عضویت: 72 روز
      امتیاز کاربر: 2735 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 47 کلمه

      سلام بر همه ی دوستان 

      من مریم هستم متولد هفتم اسفند  

      درست شش ماه پیش از تولد سی و سه سالگیم در هفتم شهریور من با این سایت آشنا شدم و از نو متولد شدم 

      استاد فرمودند که ما یک تولد آگاهانه داریم . من هم تولد آگاهانه دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1403/06/13 15:00
      مدت عضویت: 652 روز
      امتیاز کاربر: 9095 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 156 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکی ست.

      شما هر وقت سعی کنید نتیجه برای شما محفوظ می ماند.تمرین کردن یعنی توجه کردن ب اتفاقات اطراف.هرچقدر بیشتر روی خودمون کار کنیم لایه های عمیق درون ذهن رو میتونیم بشناسیم.تغییر افکار تاریخ ندارد،مهم اینه ک چیزایی ک یاد بگیریم رو عملی کنیم.وقتی ما آموزش چاقی رو دیدیم و یاد گرفتیم ک اون رفتار رو بارها تکرار کردیم و روتین زندگیمون شده.پس برای لاغر شدن هم باید آموزش‌ها رو انجام بدیم تا ملکه ی ذهن بشه.

      باید برای رسیدن به هدف باید دو تا کار رو انجام بدیم اولیش اینه ک باید هر روز یک کاری انجام بدیم مثلا لاغر شدن،باید هر روز فایل گوش کنیم.موضوع دوم باید تلاش کنیم آموزشهامون رو انجام بدیم.ترس از خوردن و باوری هست که شاید سالها طول بکشه تا توی ذهن عوض بشه.رفتار اشتباه ما با موادغذایی باعث چاقی شده باور اشتباه میتونه نتیجه ی قانون رو عوض کنه.همه افراد متناسب باورهاشون متناسب با قانونه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/06/10 17:25
      مدت عضویت: 80 روز
      امتیاز کاربر: 4445 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 137 کلمه

      ⚡️⚡️چگونه ترس از مواد غذایی را از بین ببرم؟!⚡️⚡️بارها به خودت بگو: این بدن من برای زنده بودن نیاز به انرژی دارد و این انرژی از مواد غذایی به دست می آید.پس لازم است به مقدار مورد نیاز غذا بخورم.باید به کلمه مورد نیاز توجه کنیم. این که غذاها ترسناک نیستند و دشمن ما نیستند به این معنی نیست که اگر زیاده روی هم کنم باعث چاقی من نمی‌شوند.غذاها باعث چاقی من نمیشوند، ولی رفتار نادرست من در قبال غذاها باعث چاقی من میشوند. پس غذاها به خودی خود ترسناک نیستند.باور قبلی ما این بود که غذاها به ما ضرر میزنند، در حالیکه غذاها چاق کننده نیستند، تو داری از غذا برای چاق کردن خودت استفاده میکنی.پس باورهات را با قانون همسو کن.غذاها باعث چاقی نمی‌شوند ولی ما باید به اندازه مورد نیاز از آنها استفاده کنیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/06/10 03:28
      مدت عضویت: 621 روز
      امتیاز کاربر: 9155 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 652 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم

      سلامي گرم به استاد عزيز

      گام ۱۲: لاغر خواهید شد یا چاق تر

      تکامل به معنای گذشت زمان نیست… تکامل به معنای انجام سریع تجربیات عملی بعد از باورهای درست، برای رسیدن به نتایج عالی هست،

      نكته بسيار بسيار مهم اين فايل اين بودش كه در هر حال توجه داشته باشيم به خواستمون

      در اين مسير ما توجهمون رو لاغري و تناسب اندام هست 

      صلاه در قران دقيقا به معني توجه هست…يعني 17 بار در روز توجه كن به آفريدگارت توجه كن به چيزي كه ميخواهي …بگو به خدا كه هدايتت كنه به صراط مستقيم …

      آيا خدا نميدونه بايد ما هي بهش بگيم؟

      جواب اينه كه اين صلاه اصلا براي خدا نيست براي اينه كه تو خودتو مجاب كني كه كي هستي ؟

      از كجا آمدي 

      چي ميخواهي؟

      حالا بودن در اين مسير هم به همين نوع توجه نياز داره تا””” خود””” جديدمون رو قانع كنيم كه اينو ميخواهيم 

      و به “”من”” گذشته بگيم اون قبلي رو نميخواهيم …چون با راحت غذا خوردن بهش نشون ميدي من ديگه از غذاها نمي ترسم. و هزاران درس ديگه كه استاد داره توي سايت ميگه

      قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ

      فرمودیم همگی بر زمین وارد بشید و هبوط کنید. و قطعآ هدایتی از جانب من به شما میرسد که هر کسی از آن پیروی کند، اندوهگین و غمناک و ترسناک نخواهد شد. (آیه 38 سوره بقره)

      حالا كه هدايت شديم به اين مسير، ديگه گمراه نشيم..

      نكته طلايي

      هر چه بيشتر روي خودت كار كني به لايه هاي عميق تر خودت دست پيدا ميكني

      انقدر بايد آموزش ها رو تكرار كنيم كه تبديل ره رفتار بشه

      استاد اشاره كردن تغيير افكار تاريخ نداره

      مهم نيست چند ماهه شركت كردي مهم اينه چقدر تونستي عمل كني…ما آموزش هاي مربوط به اضافه وزن رو ديديم و اونها رو انقدر تكرار كرديم تا شديم ايني كه الان هستيم

      دو موضوع مهم

      هر روز يه سري كار براي هدفت انجام بده

      نزديك كردن موضوعات تئوري كه ياد گرفتيم به عمل

      صرفا انجام تمرين مهم نيست بلكه بايد الگوي رفتاري پيدا كنيم و مثل اون اقدام كنيم 

      تفاوت دو شاگرد را در يك كلاس درسي تنها عمل كردن اونها مجزاشون ميكنه …هر دو آمدن كلاس و درس رو گوش كردن اما اون كه رفته خونه و درس رو چندين بار تكرار كرده ميشه اون شاگردي كه نمره قبولي رو ميگيره 

      نكته:

      تاثير رفتار و باورهاي قبلي در كسب نتيجه مناسب از تناسب فكري هست

      تمام ما ضربه هاي زياد يخورديم در مسير اضافه وزنمون و هر چه در اطرافمون هست رو مقصر دونستيم…اما ما كه تصميم گرفتيم تغيير كنيم بايد اين درخت تنومند مقصر دونستم رو كم كم هرسش كنيم تا بتونيم از ته قطع كنيم 

      شايد نشه از ريشه درش آورد ولي ميشه از اونجايي كه روي زمين در اومده قطعش كرد

      يكي از باورها كه ما اون رو مقصر ميدونستيم ترس از غذاها بود

      ما بايد با اين باور جايگزينش كنيم كه غذاها به ما انرژي ميدن و ما به اندازه نياز بايد از اون بخوريم

      دو تا باور :غذاها مضر هستن نبايد بخوريم

      باور صحيح : غذاها انرژي ما رو تامين ميكنن و بايد به اندازه خورد

      باور اشتباه باعث نميشه قانون عوض بشه 

      باور اشتباه مثل اينه كه ما سوار ماشين ميشيم ميگيم ميخواهيم بريم شرق كشور …و شروع ميكنيم ميريم به سمت غرب كشور

      مهم نيس با چه سرعتي ميري مهم نيست هر لحظه تكرار كني داري ميري شرق

      مهم اون نقطه شروع هست

      نكته بسيار مهم ديگر

      هيچ غذايي چاق نمي كنه…ما اتيكت اشتباه روي غذاها زديم …ما گفتيم روغن چاق كننده ست …ما گفتيم شيرينجات چاق كننده هستند …ما مواد غذايي رو به چاق كننده ها و لاغر كننده ها تقسيم كرديم…هر كاري كرديم خودمون كرديم ….غذاها ميتونن خنثي باشن 

      ميتونن فقط ما رو سير كنن 

      مثل اينكه ما اعتقاد به سرد مزاجي و گرم مزاجي خوراكيها  داريم …حالا شما فك كن به يك ژاپني بگي انقدر ماهي ميخوري سرد هست…اصلا نميفهمه ما چي ميگيم ….و هميشه هم ماهي ميخوره و هيچي هم نميشه 

      اين ما هستيم كه اسم ميزاريم روي موا غذايي

      هيچ مواد مخدري تا استفاده نشه باعث اعتياد نميشه

      اما به محض استفاده اعتياد ايجاد ميكنه

      سپاس استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مینا
      1403/05/25 08:55
      مدت عضویت: 195 روز
      امتیاز کاربر: 3490 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 42 کلمه

      سلام استاد روزتون بخیر 

      این فایل مختص من بود واقعا خوب گوش می‌کردم و می‌نوشتم ولی توجه به افراد متناسب و عادت های آنها نمی‌کردم.من تلاش می‌کردم ولی در مسیر لاغری نبودم و تلاشم کافی نیست از امروز با انرژی بیشتری ادامه می‌دهم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Paris.R
      1403/05/15 15:16
      مدت عضویت: 114 روز
      امتیاز کاربر: 2625 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 70 کلمه

      سلام استاد من هروز عادت کردم فایل های صوتی وتصویری شما را ببینم وبشنوم مخصوصا در سکوت وعمیق لدت می برم امروز متوجه شدم که باید آنها را عملی کنم توی زندگیم واز افراد متناسب الگوی برداری  واجرا کنم چقدر حالم توی این مسیر خوبه واز خدای بزر گ سپاس گزارم به خاطر این نعمت بزرگ که در زندگی من قرار داد وهمچنین از شما بابت این فایلهای عالیتون متشکرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 💖نرگس💖
      1403/05/14 11:15
      مدت عضویت: 207 روز
      امتیاز کاربر: 4460 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 703 کلمه

                 به نام پروردگار زمین و آسمان

      سلام استاد

      امروز که داشتم این فایل صوتی رو گوش می‌دادم فهمیدم که واقعاً خیلی اشتباهات دارم شاید تا الان که توی این سایت هستم ۴ ۵ تا دفتر رو پر کردم از نکاتی که شاید اصلاً تکرارشونم نکردم یا خیلی کم تکرارشون کردم

      فهمیدم که اشتباه من این بود که فقط می‌نوشتم و هیچ وقت به اون‌ها به درستی عمل نکردم

      مشکل من اینه که فایل نوشتاری رو می‌خونم بعد فایل صوتی رو گوش می‌دم و بعد نکات رو که نوشتم از سایت میام بیرون و دفترو می‌بندم و میرم سر وقت کارام

      در صورتی که این کار اشتباه ه و من الان فهمیدم که شاید خیلی از اون افرادی که در این سایت نتیجه گرفتن حتی یک دفتر رو هم پر نکرده باشند یا فوق فوقش یک دفتر پر کرده باشند از نکات ولی بیشتر توی سایت بودن و خوندن و گوش دادن و نوشتن و نوشته‌های دیگران رو خوندن

      اما من اشتباه داشتم پیش می‌رفتم الان متوجه این اشتباهم شدم و خیلی خوشحالم از این بابت

      بعدشم استاد تقریباً همون جوری که گفتید من جزو آدمایی هستم که  خیلی خوب گام برمی‌دارم اما چون عجولم نتیجه‌ای نگرفتم

      چون در حال مقایسه بودم می‌گفتم چرا نمی‌شه

      چرا فلانی کمتر از چند ماه نتیجه گرفت اما من داره به نزدیک یک سال می‌رسه هنوز نتیجه‌ای نگرفتم

      خیلی ممنونم بابت این فایل صوتی عالی

      امروز تصمیم گرفتم که برای چندمین بار به خودم اعلام کنم این مسیر درسته و شک و تردیدو می‌ذارم کنار و پیش میرم

      بریم سراغ تمرینات عالی این بخش یا علی مدد

      • به روند گذشته خود توجه کنید و مشخص کنید بیشتر در مسیر چاق تر شدن بوده اید یا لاغر شدن؟

      الان که فکر می‌کنم بیشتر در مسیر چاق شدن بودم

      چون من از سن ۱۱ ۱۲ سالگی چاق شدم و تا الان این روند ادامه پیدا کرد

      • تلاش های خود برای لاغر شدن را بررسی کنید و توضیح دهید که در زمان تلاش برای لاغر شدن در مسیر لاغری بوده اید یا در مسیر چاق تر شدن حرکت می کردید.

      حتی موقعی که داشتم برای لاغر شدن تلاش می‌کردم در مسیر چاق‌تر شدن بودم

      چون بیشتر به باورهای چاق اطمینان می‌کردم

      هر بار که ورزشی رو انجام می‌دادم یا رژیمی رو می‌گرفتم اون فرمول‌های چاقی در ذهن من پررنگ‌تر می‌شد و اون باور که نمی‌شه با زندگی عادی لاغر موند و باید زجر کشید در من پررنگ‌تر می‌شد

      • با توجه به توضیحات نوشتاری و فایل صوتی برای تغییر مسیر خود از چاق شدن به لاغری باید چه مراحلی را انجام دهید.

      نیاز به استمرار است

      نیاز است که هر روز به خودمون بگیم که می‌خوایم در کدوم مسیر حرکت کنیم

      برای اینکه در مسیر لاغری باشیم باید کاری انجام بدیم و اگر می‌خوایم در مسیر چاق شدن باشیم

      کافیه که کاری انجام ندیم

      باید آموزش ببینیم باید تشخیص بدیم که توی مسیر چاقیمون چه چیزهایی باید تغییر کنه که به مسیر لاغری تبدیل بشه باید طرز فکرمون و نگرشمون و رفتار و عملکردمون تغییر کنه و در آخر جسم ما هم خودش تغییر خواهد کرد

      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

      کل این گام می‌خواست اینو بگه که می‌خوای لاغر بشی بالاخره یا هنوز چاق بمونی

      اگه می‌خوای لاغر بشی باید ادامه بدی و دو تا کار مهم رو انجام بدی

      ۲-هر روز یه کاری بکنی برای اینکه باقی بمونی در مسیر متناسب شدن

      هر چند دقیقه‌ای که می‌خوای رو تعیین کن و برای اینکه به خودت یادآوری کنی که مسیر لاغری چیه حتی اگه به لاغری رسیده باشی این کارو انجام بده

      ۲- تلاش کنی که موضوعات تئوری را به عمل در زندگی برسونی مثل توجه کردن به رفتار متناسب‌ها و عمل کردن مثل اون‌ها

      تو اگه با چشم بصیرت به این دو موضوع نگاه کنی انگار کل مسیرو رفتی

      پس ازت خواهش می‌کنم بهم قول بده که عالی به این دو موضوع عمل کنی و گام‌ها رو با انرژی و اشتیاق برداری و تکرار و تکرار و تکرار کنی

      و این تکرار رو به عمل در زندگی خودت تبدیل کن

      خود عزیزم ازت قول می‌خوام که به این موضوع‌ها عالی عمل کنید و فقط اینطور نباشه که توی دفتر بنویسی و بعدشم بذاری تو کمد و بری سر وقت کارهات

      اگه اینطور عمل کنی بهت قول میدم توی ظرف ۶ ماه آینده به من افتخار خواهی کرد

      ممنون استاد بابت این گام قشنگ

      الحمدلله رب العالمین

      حق نگهدار همتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نادیا همتی
      1403/04/19 18:55
      مدت عضویت: 177 روز
      امتیاز کاربر: 3485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 35 کلمه

      با سلام به نام الله یکتا 

      من می خواهم در مسیر لاغری باشم پس با ترس از غذاخوردن و نگرش های چاقی خداحافظی کرده و نگرش های تناسب اندام را دو ذهن خود مرور میکنم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار servehchopani_1
      1403/04/16 23:39
      مدت عضویت: 1611 روز
      امتیاز کاربر: 10318 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 328 کلمه
      1. به نام خدا سلام استاد گرامی ودوستان سایت تناسب فکری گام 12:لاغرخواهید شد یا چاق تر‌؛ اگرارزوی لاغر شدن دارید باید در مسیر لاغر شدن باشید چرا که لاغر آسان همیشگی در صورت به دست می آید یاد بگیرید که هر روز در مسیر لاغر شدن باشید درمسیر لاغر شدن هستید یا چاق شدن؛ چاق شدن یا لاغر شدن روندی است که شامل مجموعه از افکار ورفتار واکنش های میباشد. باید مدت ها ادامه پیدا کنید تا به نتیجه برسیم. چاقی مسیری است که ما حرکت کردن درآن را به خوبی می‌دانیم. هر روز بدون هیچ نگرانی مسیر برای حرکت کردن برای چاق تر شدن ادامه می دهیم. چاق می شوید یا لاغر می شوید؟ 1_بیشتر اوقات خوشحال هستی یاناراحت 2_در تصمیمات خوددر زندگی پیروز می شوید ویا شکست می خورید. 3در هر جنبه از زندگی ما همواره دو جهت یا مسیروجود دارد1_از مسیر که موفقیت و پیشرفت که شما را به سوی خواسته ها آرزوهایتان هدایت می کند. 2_مسیر ناکامی وشکست که شما رابه سوی تجربه ناخواسته ومشکلات هدایت میکنید. هر روز باید انتخاب کنیم که در مسیر لاغری حرکت کنیم. یادر مسیر چاقی به زندگی خود ادامه دهیم. ما هر روز می‌توانیم مسیر زندگی خود راانتخاب کنیم.اگر حرکت در مسیر لاغر شدن سعی کنیم. شما در مسیر موفقیت خواهید بود. واگر سعی نکنیم در مسیر شکست چاقی خواهیم بود. اگرمدتها در مسیر چاقی درحال حرکت کردن هستیدبه همین دلیل چاق هستیدهر روز افکار واکنش هایی که تکرار کرده ایم پس مدت طولانی به چاقی مبتلا شده ایم. هیچ فردی یک روزه یک هفته ویا چند ماه چاق نشده است که بخواهد با چند ماه ویا یکسال لاغرشو دوبا تغییر افکار ورفتار میتواند به سمت لاغری حرکت کند. با یاد گیری وعمل کرد درمسیر لاغر با ذهن باشیم تا به تناسب اندام برسیم واستمرار داشتن و عجله نکردن ومثل متناسب ها رفتار کنیم تا به نتیجه برسیم واز خداوند سپاسگزارم که دراین مسیر زیبا قرار دارم وایمان دارم که خدا دراین  مسیر به موفقیتم میرساند سپاس فراوان. 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/04/09 14:24
      مدت عضویت: 158 روز
      امتیاز کاربر: 5485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 257 کلمه

      به نام خداوند جان و دل 

      سلام خدمت شما بزرگوار و همه عزیزان 

      من در گذشته خب در مسیر چاقی بودم و تمام فکرو ذکرم این بود که وای اینو خوردم حتما چاق میشم اونو خوردم حتما چاق میشم و رفتارهای دیگه مثلا شما گفتید که چایی با قند الان با خودم فکر کردم دیدم واقعا اصلا چرا ما چایی را با قند میخوریم چون همینو از بچگی یاد گرفتیم در حالیکه اصلا لزومی ندارد چایی را با قند یا هر شیرین کننده طبیعی و مصنوعی دیگر مصرف کنیم و خالی بخوریم بهتر و لذت بخش تر هست.خب من قبلنا که تلاش برای لاغری میکردم باز هم در مسیر چاقی بودم و داشتم تمرکز میکردم که چیز زیاد نخورم چیز اضافی نخورم که چاق تر بشم نکنه اینو خوردم وای یه کرم اضافی خوردم وای امروز ورزش نکردم و این حرفها باعث میشد که من در مسیر چاقی بمونم نه در مسیر لاغری حالا تصمیم میگیرم برای موندن در مسیر لاغری هر روز دوساعت کامل وقت بزارم برای تغییر باور و نگرش و فایل گوش دادن و سناریو نویسی و همچنین در طول روز حواسم به رفتارهای غذایی باشه و رفتارهای غذایی نامناسب را اصلاح کنم و همچنین از خوردن مواد غذایی هیچ ترسی نداشته باشم من برای زنده موندن نیاز به انرژی دارم و این انرژی از طریق غذا پر بدن من تامین میشود و من در طول شبانه روز به اندازه نیاز بدنم مواد غذایی را مصرف میکنم نه بیشتر و آن مواد غذایی را با لذت و بدون ترس میخورم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yas
      1403/04/07 22:55
      مدت عضویت: 264 روز
      امتیاز کاربر: 210 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,302 کلمه

      به نام خداوند آسمان آبی

      من اگر یک روز یا چند روز فایل گوش ندم سعی میکنم مطالبی که نوشتم را یادآوری کنم و بخوانم یا چیز هایی که یادم است را به دیگران یاد بدم مثل امروز صبح درحال خرید کردن بودم به همراه مادرم و دیروز دوتا امتحان خراب کردم سعی داشتم بعد خرید برای تعویض روحیه ام خوراکی خوشمزه ای امتحان کنم که یاد یکی از مطالبی افتادم که از اینجا یاد گرفتم “نباید برای تعویض روحیه خودم برای خوشحال شدن خودم به خوراکی پناه ببرم و سعی کنم با غذا خوردن خوشحال بشم چیز های دیگری هستند به غیر از غذا که میتوانند مرا خوشحال کنند و این جمله را به مادرمم گفتم و بجای خرید خوراکی های آماده روی مغازه ها و مردم رهگذر کنارم تمرکز کردم و حتی ضعفی هم که داشتم فراموش کردم . از علائمی که وقتی متوجه آنها میشم به خودم افتخار میکنم این است اگر تبلیغ لاغری در دوماه را ببینم میخندم و مسخره میکنم یا تبلیغ دمنوش لاغری ببینم یا افراد چاق را در فضای مجازی ببینم ناخودآگاه رد میکنم یا اگر افراد متناسب ببینم مثل قبل نمیگم ای کاش منم میتونستم بلکه با حالت خوشحالی میگم مطمئنم میرسم. مدت هاست از دیدن سرو غذا ها یا پخت و پز غذا ها و رستوران و هر چیز مرتبط به غذا در گوشی دوری میکنم. در خوردن افراط نمیکنم و بگم همه چی میتونم بخورم و چاق نمیشم چون میدونم باید به اندازه ای بخورم که سیر بشم نه در حد انفجار!  یکی دیگر از کارهایی که درحال عمل هستم هنگام چای نوشیدن وقتی دست میبرم به قند ، خرما ، کیک و … از خودم میپرسم آیا در حال حاضر احساس ضعف دارم؟ آیا بدن من نیازمند این است؟ وقتی متوجه میشم نیاز ندارم از آنها دوری میکنم از فنجان چای تلخ لذت میبرم .

      من از وقتی مطالب میشنوم بیشتر روی غذا خوردن خودم و دیگران تمرکز میکنم پدرم کمی اضافه وزن دارد به همراه غذا که پلو است نان هم می خورد ، مادرم متناسب است از ابتدا برای خودش به اندازه ای که میل دارد غذا می ریزد خواهرم متناسب است اما دو بشقاب پر غذا می خورد و حتی می گوید هنوز میخواهم اما روی غذا خوردن خودم تمرکز کردم من قبلا به غذا حمله میکردم با عجله غذا میخوردم اما اکنون با این جمله غذا میخورم که من با نیمه بشقاب هم سیر میشوم و ممکن نیست بتوانم یک تکه ته دیگ بزرگ بخورم یا با غذایم نان بخورم یا یک بشقاب دیگر هم بخورم و بعد از گذشت غذا خوردن با نصف بشقاب کاملا احساس سیری میکنم . 

      من با فست فود مشکلی ندارم چون میدانم همانند غذا های دیگر است اگر من به اندازه ظرفیتم بخورم سیر میشوم لازم نیست به مرز خفگی برسم .

      کمی عجیب است برای خودم اما در این مدت به هیچ وجه به مدت زمان فکر نمیکنم تمام تلاشم را میکنم نکات را یاد بگیرم و در زندگی خودم عمل کنم مگه مهمه من کی به 60 میرسم؟ درسته نباید مدت بسیار زیادی مثل 10 سال طول بکشد تا برسم اما لازم هم نیست در دوماه با فشار به خودم برسم آهسته و پیوسته ، من با علاقه و اشتیاق کامل فایل ها را گوش میدم و یاد میگیرم و سعی میکنم برای خودم یادآوری کنم و عمل کنم . من انگیزه کافی دارم برای اینکه تا آخرین روز عمرم فایل ها را بشنوم و تکرار کنم و بنویسم من با این کار حالم خوب میشه مگه مهمه تا کی قراره طول بکشه این کار؟

      هستی دوستم ، بهترین هیکل را در اکیپ ما دارد اما غذای ناهار او به جرات میتوانم بگم 4برابر من غذا میخورد من با یک ساندویچ سیر میشوم اما او دوتا ساندویچ هنوز سیرش نمیکند و بعد از ناهار یک لیوان بزرگ کاپوچینو مینوشد و ورزش نمیکند و رژیم هم نمیگیرد اما هنوز متناسب است ، یکبار به شوخی گفتم فکر نمیکنی یه روز با این وضع خوردن برسی 100 کیلوگرم ؟ بلند بلند به حرفم خندید گفت : (( دیوونه شدی؟ معلومه که نه ! من و چاقی چه حرفا.))

      من دو تولد دارم یک روز چشم گشودن به این جهان هستی برای اولین بار اما تاریخ تولد دوم روزی که تصمیم گرفتم تغییر کنم روز چشم گشودن آگاهانه من به این جهان هستی برای دیدی درست برای لذت از زندگی در این جهان هستی ، من آگاهانه تغییر میکنم چون میدانم نیازمند تغییر هستم و تشخیص دادم رفتار های درحال حاضرم اشتباه هستند.

      در گذشته من فقط با افکار و رفتار و عادات اشتباه چاق و چاق تر میشدم ، وقتی من از مواد غذایی به این خوشمزگی میترسیدم که نکند مرا چاق کند مرا چاق تر می کرد یا سعی میکردم از تنقلات و فست فود دوری کنم تا اضافه وزن پیدا نکنم همگی بهانه هایی بودن برای چاق تر شدن من اما متاسفانه از این موضوع غافل بودم .

      اصلا به ظرفیت خودم توجه نمیکردم مهم نبود سیر شدم یا خیر فقط تلاش میکردم بیشتر غذا بخورم و طعم های جدیدی را بچشم یا بعد از غذا با احساس فشار در شکم هرطور بود باید شیرینی یا کیک میخوردم و با عذاب وجدان و احساس گناه بعدش فقط چاق تر میشدم

      رژیم می گرفتم و سعی میکردم لاغر بشم از همه غذا ها دوری میکردم اما اگر چیزی بیشتر از برنامه غذایی میخوردم عذاب وجدان میگرفتم و مگفتم نکنه چاق بشم همان لحظه افکار چاقی در ذهن من تکرار و مرور میشد و چاقی تثبیت میشد پس قطعا در مسیر چاقی بودم ، وقتی میرم باشگاه اکثرا میگن اگر برای پاها از وزنه سنگین کار کنی حجم میگیرد و چاق تر میشی اما من مجبور میشدم سبک کار کنم و با خودم میگفتم نکنه همین تمرینات هم باعث چاقی پاهای من شود آنجا هم بار دیگری قدمی محکم در مسیر چاقی برمیداشتم یا میگن با ایروبیک خیلی زود میتونی لاغر بشی اما آدم هایی را میشناسم چندین سال متوالی است این ورزش را انجام میدهند بدون اندکی تغییر ، یا میکن برای اینکه پاهات لاغر بشه پیاده روی کن و دوچرخه سواری برو وقتی این حرف ها را میشنوم چاقی بیشتر مرور می شود .

      تولد آگاهانه یعنی بگی من از این ورژن خودم راضی نیستم من این یاس رو دوست ندارم این یاس از غذا خوردن نفرت داره اما وقتی شروع به غذا خوردن کنه نمیتونه جلوی خودش رو بگیرد این یاس بعد از هر غذا ناراحت میشه و احساس عذاب وجدان و گناه میکنه این یاس که بخاطر رژیم فقط کابوس میبینه من یاس آزاد رو میخوام ، یاسی که کنار دوستاش با خیال راحت غذا و نوشیدنی بخوره ، عاشق غذا خوردن باشه اما به اندازه ظرفیتش ، برای خودش احترام قائل باشه و همه خوراکی پشت سر هم نخوره ، من یاسی رو میخوام که با خیال راحت بخوابه و هرشب خواب های خوب میبینه ، یاسی که بجای تمرکز روی چربی پاها و شکمش هنگام نشستن روی درس هاش تمرکز میکنه و از درس خوندن لذت میبره ، با خانواده به پیک نیک بره و هر غذایی آنها خوردند با خیال راحت بخورد . بعد از تولد آگاهانه باید مسیر درست برای لاغری را پیدا کنم و با صبر و حوصله پیش برم انتظارات غیرواقعی نداشته باشم یا نقطه پایان را شروع خودم ندانم هروز اگر نتوانستم به فایل ها گوش بدم خودم را سرزنش نکنم بلکه سعی کنم مطالبی که یاد گرفتم را به یاد بیاورم . هروز که مطلبی از اینجا یاد گرفتم سعی کنم در زندگی خودم عملی کنم باید مشتاقانه و با انگیزه پیش برم و ا زالان بدونم این راه پایانی نداره که بخوام برای مقصد تلاش کنم تا از مقصد لذت ببرم ، کل لذت در مسیر است.

      خداوند را شاکرم مرا به اینجا هدایت کرد و مثل همیشه در بدترین و سخت ترین لحظات دست ما را میگیرد و هدایتمان میکند به بهترین راه ها ، خدایا متشکرم این مسیر به من نشان دادی مطمئنم این بار لاغر میشوم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1403/03/13 19:12
      مدت عضویت: 623 روز
      امتیاز کاربر: 1695 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 375 کلمه

      بزرگی هست در عالم خدا نام که دل با یاد او می گیرد ارام 

      سلام میکنم خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیر .

      الان که فکر میکنم منم بیشتر در مسیر چاق تر شدن بودام

      منم همیشه ترس از خوردن داشتم وقتی گرسنه میشم 

      می ترسیدم غذا بخورم میگفتم یا خدا ،ببینم این دفعه 

      می خوام چی کار کنم ،ترس از چاق تر شدن ،ترس از مواد

      غذایی داشتن تفکیک مواد غذایی و برچسب چاق کنندس

      لاغر کنندس،ترس از مقدار غذام که وای چقدر خوردام 

      من عاشق رشته پله ام مامانم وقتی درست می کرد 

      ترسی داشتم که نگو همیشه بهم میگفتن و این هم در 

      نجواهام همراهم بود که اره چقدر چربه ،چقدر خوردای 

      حتما چاق میشی،و اوه هزاران باور و نجواهایی دیگه

      که همه ثابت می کنه ما در مسیر چاق تر شدن بودایم

      در روشهایی قبلی ،همه ی گزینه هایی که در بالا گفتم 

      وجود داره ،یه مطلبی می خوندم یه جایی در مورد رژیم 

      گرفتن نوشته بود که شما وقتی می خواید برید یه 

      مهمونی خیلی خفن که توی یه شب دعوت اید،برای اینکه 

      بیشتر بتونید از اون غذاها بخورید چی کار ،می کنید ،

      این سوالی که از یه بچه ام بپرسید می تونید جواب بده 

      که از صبح یا از ظهر چیزی نمی خوریم که بتونیم توی 

      شب ،هر چی دلمون بخواد بخوریم ،من خیلی این مطلب

      ودوست داشتم و به دلم نشست وقتی بهش فکر کردم 

      دیدم اره همین طوره همه این کار رو میکنن و رژیم فقط 

      فقط ،ولع ما رو به غذا ها بیشتر می کنه ،و اون وزنی که

      کم کردیم موقت بود ،با ولعی که نسبت به مواد خوراکی پیدا

      میکنیم ،دوبرابرش همیشه دیدیم که برگشته ،ما چه زمانی 

      که اضافه وزن داشتیم و در این مسیر نبودایم ،چه زمانی

      که رژیم می گرفتیم ،همیشه در مسیر چاق تر شدن بودایم 

      چقدر این حرفتون و دوست داشتم و به دلم نشست که

      مواد غذایی مارو چاق نمی کنه ،این رفتار ما با مواد غذایی

      هست که ما رو چاق کرده ،ما باید چیز هایی رو که در 

      مسیر تناسب یاد می گیریم ،رو در زندگی و در عمل ازشون

      استفاده کنیم ،مثلا برخورد با مواد غذایی ،ارام غذا میل کردن

      توجه به رفتار افراد متناسب ،هر روز وقت گذاشتن برای

      هدفمون ،و هزاران کار دیگه ،رو باعث بشه عادت هایی

      جدیدی در ما شکل بگیره ،و عادت هایی جدید ما رو به 

      تناسب می رسونن انشالله و با ارزویی موفقیت همه 

      دوستان وباتشکر از استاد عزیز بابت توضیح هایی عالیتون.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1403/01/26 23:58
      مدت عضویت: 612 روز
      امتیاز کاربر: 22946 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 575 کلمه

      خدایا شکرت برای امروزم و برای هدایتم به مرور مجدد به این دوره شگفت انگیز

      برای درک مطلب این توضیح که خودمون را محدود به کار خاصی نکنیم که اگر امروز نتونستم به صورت نوشتاری و یا خوندن مطالب سایت و حتی نتونستم فایل گوش بدهم یعنی هیچ کاری نکردم و در مسیر نبودیم بلکه هزاران کار دیگر هست که در طول روز داریم انجام میدیم که توجه به هدف هست 

      من دارم در جهت مدیریت افکارم به سمت مثبت اندیشی و توجه به نکات مثبت تلاش میکنم 

      روزهای اول که اصلا نمیتونستم الان به این مرحله رسیده که متوجه میشم چطور دارم فکر میکنم و حتی به سمتی که میخوام هدایت میکنم خودسرزنشی ام خیلی کمتر شده حتی وقتی شروع میکنم گفتگو با خودم ذهنم اموزش داده ام که سریع دستاوردهام را رونمایی میکنه خوب من کلی موفقیت کسب کردم حالا اگر بخواهم با یکروز کاری را که باید انجام میدادم به اون سبک انجام ندهم و به روش دیگری باشه آسمون به زمین نمیاد و هیچ اتفاقی نمیوفته بلکه من یک روش دیگه یاد میگیریم که میتونم ذهنم را در شرایط متفاوت مدیریت کنم پس بازم من به موفقیت هام افزودم

      در مورد باورها و طرز فکر و برخوردمون با مسائل گوناگون خیلی مهم و ارزشمند بیان کردیدکه غذا باعث چاقی نیست بلکه این من هستم که از غذا برای چاق کردن خودم استفاده کردم 

      در مورد این مثال اینطور میتونم بیان کنم در مورد باورها من یک باور اشتباه را درون خودم کشف کردم که بهم گفته شده بود که من ادم ساده ای هستم و سرم کلاه میگذارند و باید همیشه یک نفر بزرگتر همیشه همراهم باشه تا بتونم درست زندگی کنم خوب این باور به مرور زمان در من مدام تکرار شد 

      هیچ نتیجه و نمود بیرونی نداشت 

      و اولین باری هم که این حرف ها را شنیدم بسیار ناراحت شدم ولی مدام تکرار شد تا یک سری اتفاقات افتاد که من باور کردم که من یک چنین شخصیتی دارم و مدام پر رنگ تر میشد و به جایی رسید که این باور شاخه ها و برگهایی هم داد 

      من مدت هاست دارم روی این باور کار میکنم و خیلی خوب تونستم روش کار کنم و البته خوب در یک سری مسائل هم هنوز جای کار داره ولی داره بهتر میشه و نیاز مبرم داره که به صورت بنیادین روش کار کنم تا امشب که در بازی تنیس با یکی از دوستان این حس که داره سرکارم میزاره دوباره ایجاد شد که از نوع بازی و شرایطش پرسید و من براش توضیح دادم ولی نسبت به نوع بازیش یک دوگانگی ای برام ایجاد شد و درجا این باور اومد که دوباره دارند مسخره ات میکنتد و سرکارت گذاشتند و خوشبختانه سریع مچش را گرفتم و شکر خدا کردم که همیشه باید روی خودم کار کنم و داشتم خودم را تخریب میکردم ولی متوجه شدم که هنوز کامل رفع نشده ولی میتونم خیلی بهتر از اینها باشم و این روایت دلیل محکمی بر تثبیت باورهامون هست و اون شخص هیچ قصد و نیتی نداشت که بخواهد این برخورد را با من داشته باشد بلکه هدفش یادگیری و بازی با من بود ولی من داشتم دنیا را از نگاه خودم بر اساس تعریف هایی که باورشون کرده بودم میدیم در صورتی که قبلا این اتفاق میوفتاد ولی مدتها هست که بخاطر اینکه من روی خودم دارم کار میکنم خیلی اتفاقات خوب داره برام میوفته بس این نتایجش هست و در این برخورد من میتونستم ادامه دهم و خودم را به مرز انزجار برسونم ولی گزینه درست را انتخاب کردم و تونستم کار درست را انجام دهم

      خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1403/01/20 16:12
      مدت عضویت: 1872 روز
      امتیاز کاربر: 13461 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 239 کلمه

      این نکته خیلی مهمه به مقدار نیاز بله هیچ نوع غذایی و به اندازه نیاز نمیتونه ما رو چاق کنه خوب ما قبلا کلا از خوردن میترسیدیم مثلا من از سیر شدن میترسیدم فکر میکردم هنیشه باید گرسنه باشم تا لاغر شم خوب من میدیدم دوستم یک بشقاب اش میخوره و لاغره 

      من هم یک بشقاب میخوردم ولی گرسنه بودم اون با یک بشقاب سیر میشد 

      و من چون هر مقداری بیشتر از یک بشقاب رو زیاد میدیدم بیخیال لاغری میشدم و نمیتونستم زجر گرسنه بودن رو تحمل کنم و بی خیال لاغری میشدم میپزیرفتم سرنوشت من چاقی من با دو بشقاب اش سیر میشدم ولی باور نداشتم که اون من رو لاغر میکنه و میزدم به سیم اخر و چهار تا پنج تا بشقاب اش میخوردم واقعا حالت وحشتناکی بود در حال انفجار در دوره بارها و بارها تنها با یک بشقاب اش به راحتی از سر سفره کنار رفتم

      با انجام فرمولهای لاغری به راحتی لاغر میشم ولی گاها از جاده لاغری سر میخورم و میگم غذا اصلا چاق نمیکنه باور داشته باش فلان هنرجوی لاغری که خیلی هم خوب لاغر شده گفت به هیچ وجه غذا چاق نمیکنه

      و من هم شروع به خوردن کردم البته نه مثل قبل مثل قبل دیگه نمیشه برگشتن بع وزن قبلی هم امکان نداره اما رسیدن به تناسب هم متوقف میشد و کم کم لباسها تو بدنم بد فرم میشد پس خیلی مهم غذا چاق نمیکنه به شرطی که به اندازه نیاز خورده بشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار abirozeh
      1402/12/24 22:34
      مدت عضویت: 1690 روز
      امتیاز کاربر: 3354 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 207 کلمه

      باسلام خدمت استاد عزیز وهمراهان‌گرامی 

      من وقتی فکر میکنم بیشتر واز سال ۱۳۸۹ وقبلش که دوتا بچه هام به دنیا بیان..من تمرکزم ومسیرم روی چاقی ودر مسیر چاقی بودم واصلا از این موضوع آگاهی نداشتم ..که من به جای ابن ک  به لاغر شدنم کمک کنم داشتم مسیر برعکس میرفتم ….من داشتم از ۵ کیلو اضافه وزنم به شدت میترسیدم ..وخودم رو با دیگران مقايسه میکردم..واز خودم ناامید میشدم ..متاسفانه ۵ کیلو رو ۱۰ کیلو میدیدم از خودم راضی نبودم…ورفتم باشگاه که ۵ کیلو رو کم کنم …..

      متاسفانه نه تنها ۵ کیلو کم نشد بلکه هر سال اضافه شدم ..رفتم یه رژیم گرفتم …پودر اسلیم لست گرفتم 

      ..شدم ۷۳ کیلو ..دباره ترسیدم رفتم دکتر تغذیه..

      دباره اضافه کردم …رفتم دمنوش گرفتم …تغیری نکردم 

      دباره تمرکز بر چاقی وترس وترس از مواد غذایی 

      از چربی از فست فود از شیرینی …

      وتاکید به اطرافیان برای نخوردن این غذاها…

      والان خوشبختانه متوجه شدم که اشتباه کردم 

      مناصلا پرخور نیستم ..ولی همین مسیر اشتباه مرا 

      به این مرحله رسانده 

      والان در این مسیر میمونم واطلاعات رو تغییر میدم

      وکم کم..رفتارهای اشتباهم رو میشناسم وتکرار نمیکنم 

      واموزشها رو به رفتار تبدیل میکنم .والان حالم خوبه وخیال راحته که مسیر خوبی رو پیدا کردم 

      وکم کم مثل افراد متناسب فکر میکنم ورفتار میکنم

      خدا رو شکر که به مسیر درست هدایت شدم 

      سپاس ..سپاس…سپاس از استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1402/12/12 20:31
      مدت عضویت: 485 روز
      امتیاز کاربر: 9320 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 970 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      باسلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همراهم ✋❤🌹

                 گام ۱۲ : لاغر خواهید شد یا چاق تر 

      من اگر بخوام لاغر بشم باید مسیر لاغری انتخاب کنم و ادامه بدم دراین مسیر باید توجهام به احساسم باشه که تمام احساسات خوب شاملش باشه مثل آرامش ،امید،انتظار لاغری ،لیاقت لاغر بودن وموندن ،نه احساس ترس ونامیدی وغم انتظار چاقی خوب برای لاغری چندتاگام باید بردارم

      گام اولم در احساس خوب بودن در هر شرایط وچالش زندگی حالا چه مربوط به لاغری باشه یا ابعاددیگه زندگی باید احساسم رو خوب نگه دارم 

       گام دوم تغییر باورم از چاقی به لاغری اونهم با بودن در سایت تناسب اندام و فایل هارو گوش بدم و بنویسم بخونم و گام سوم اینکه رفتارم رو درست کنم وعادتهای درست رو همسو کنم با باور های درست اون وقت که نتیجه میگیرم و بعدش باید همیشه استمرار داشته باشم تا در ذهنم این باورهای جدیدقوی تر شده و جز شخصیتم بشه و.هرگز به عادتهای فرمولهای چاقی برنگردم 

      این یک قانون که موادغذایی برای دادن فقط انرژی هستن و بایدازآنها به اندازه نیاز استفاده کنیم در جهان قانون تعادل وجود داره مثلا در موردآب که مایه حیات اگه زیاد بخوریم یابا فشار زیاد آب به دهان ما وارد بشه همین مایه حیات باعث خفگی مامیشه پس قانون با تغییر باور عوض نمیشه باید باور درستی همسو با قانون باشه تا ما نتیجه بگیریم 

      غذاها ترس ندارن بلکه باعث انرژی بدن ما میشن اگه باهاشون درست رفتار کنیم وباور درستی داشته باشیم وبه مزایای اونها بیشتر توجه کنیم وعادتهای درستی در بر خورد با آنها داشته باشیم اون وقت که باور مون با قانون آفرینش همسو شده ودر رفتارمون در جهت عادتهای درست تغییر می کنه آن وقته که جسم درمسیر ذهن سالم ام لاغری رو برام می سازه   

      من زیاد عادتهای نادرست ندارم ولی وقتی فکر می کنم دلیل اضافه شکمم بیشتر به خاطر باورهای چاقی و طبیعی شدن چاقی شکل گرفته وولی در ذهنم تفکر ترس از کمبودواسراف شدن و حیف بودن غذادر من عادت به بیشتر از مورد نیازم خوردن رو می داد  باید غذای داخل بشقابم رو تا آخر بخورم یک نگرش اشتباه از گذشته در من ایجاد شده که غذا کشیده میشه فورا بخوریم تا از دهن میوفته وسردمیشه واین باور اشتباه در من باعث  تند تند خوردن غذاشد تا گرم زود بخوریم  باید این رفتارها رو ترک کنم تا بهتر و زودتر در جسمم شاهد لاغری باشم به نسبت گذشته خیلی بهتر شدم ولی باز جای بهبود دارم هست تا به شکمم زیبا وتخت بشه مثل گذشته ام 

      برای لاغر شدن وبه تناسب اندام برسم باید استمرار داشته و ادامه بدم 

      باید مراقب عجله کردن باشم باید  لاغری من به خاطر دیگران نباشه فقط برای خودم باشه این طرز فکر مانع لاغری من میشه پس باید در مسیر استمرار داشته باشم و مقاومت ذهنی رو باور نکنم اصلا وجود نداره باید در هر شرایط در مسیر باشم تا به آرزو برسم  

      تمرین 

      به روند گذشته خود توجه کرده ومشخص کنید بیشتر در مسیر چاق تر شدن بودید یا لاغری ؟

      من تا قبل از دریافت وآگاههی ها از طریق استاد عزیزم در مسیر چاقی بودم و چند سال اخیر چاقی من داشت کمی با سرعت حرکت می کرد طوری شده بود انتظارم چاقتر شدن  بود وعادتهای جدیددر من ایجادمیشدودر حال تکرار بود  واکنون از مسیر چاقی بر گشتم وبه مسیر لاغری به همراه استاد و دوستان در حرکت هستم واین مسیر با شادی و انتظار سلامتی ورسیدن به تمام خواسته ام رو برای من در بر داره 

      خدارو سپاس گذارم 

      تلاش های خود را برای لاغری توضیح دهید آیا در مسیر لاغری بودید یا در مسیر چاقی؟من در تمام زمانهای که فکر می کردم دارم خودمو لاغر می کنم و نمی خورم وورزش می کنم تمام اون روزها درواقع در مسیر چاقی بودم چون توجه من کلا رو چاقی خودم بود چون فقط چاقی رو می دیدم و لاغر شدن برام محال وسخت و حتی غیر ممکن شده بود ولی اکنون راهم رو پیدا کردم ودر مسیر درست لاغری با امید واحساس خوب دارم سپری می کنم 

      باتوجه به فال صوتی و نوشتاری باید مراحلی رو برای رسیدن به لاغری رو در مسیر رعایت کنم 

      بایدفایلهارو گوش بدم و ببینم وبشنوم مطالب نوشتاری رو  بخونم ودیدگاههای دوستانم رو بخونم و دیدگاه خودم رو بنویسم وهروز استمرار داشته باشم وادامه بدم توجهام رو از نقطه پایان ورسیده به نتیجه برداشته واز مسیر لذت ببرم وتوجهام  روی کنترل افکار ورفتارم باشه از کجا بفهمم که افکار م در راستای لاغری هست یا نه ،زمانی هست که من احساسم در نوسان هست و ناراحت ونامید میشم این موضوع نشون می ده که افکارم در مسیر درست خودش نبوده و خارج از مسیر لاغری داره حرکت می کنه  باید زودافکار امید بخش بدم وبه خودم انگیزه بدم تو خیلی خوب داری پیش میری نازه داره ذهنت لاغر میشه و بزودی در جسمت این معجزه رو می بینی .تو باید ایمانت رو حفظ کنی وبه نجواهای توجه نکن و آنها خسته میشن ومیرن چون امید همیشه بر ناامیدی پیروز میشه 

      من توی این چند ماه سعی کردم درمسیر باشم واز خودم راضی هستم ولی باید در عمل خیلی احتیاط کنم عمل در افکار مثبت و عمل در رفتار مثبت باید مثل متناسب ها در هنگام غذا خوردن نه به زمان خوردن فکر کنم ونه از غذاها بترسم بدونه هیچ فکری به مقداری که گرسنگیم رفع بشه بخورم 

      و بعدش سعی کنم رفتار م در برخورد با غذاها انسانی باشه با آرامش وآروم آروم بخورم ناگه گاهی رفتار ناجالب ازم سر زد هرگز خودمو سرزنش نکنم با خودم و اون عادت نا جالب در صلح باشم تا کم کم اون عادت رو رها کرده وبه هدفم نزدیک تر بشم باید در مسیر احساس لذت کنم تا ذهنم راحت تر عادتهاشو ترک کنه وخود واقعی من رو به نمایش بذاره  

      به امید شگفتی ساز شدن در حرکت هستم ودرمسیرکه با استادو دوستانم همراه هستم لذت میبرم 

      خدایا به امید تو🙏🙏🙏😇

      استاد با سپاس فراوان برای همراهی ما در مسیر خوشبختی🙏🙏🙏🌹🌹🌹❤❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 185 کلمه

      بنام خدا مهربانم

      سلام استاد عزیز 

      از،وقتی وارد سایت شدم خیلی از باور هامو اصلاح کردم 

      همین که خوردن موجب چاق شدن نمیشه 

      خیلی خیلی چیزهای دیگه. 

      و اینجا جواب ذهنمرو که مدام برای منحرف کردن من از مسیر رو داره .

      که من واقعا دیگه ترسی از،غذا و مواد غذایی ندارم و کاملا همه غذا هارو به مقداری که سیر بشم میخورم و بعضی اوقات پر خوری هم دارم که تا میاد به سر زنش کردن خودم برسه سری یاد حرفهای شما که هيچ کس با خوردن زیا. چاق نشده و باور جدیدی که فرمول جدیدی که تو ذهنم ساختم میرسه به دادم .

      اما تو این گام و گام قبلی حرف از،کنترل خوردن داریم چرا یعنی باید اشتها رو کنترل کنیم .این فرمول رو نتوستم بفهمم . 

      من هیچ کاری برای کم کردن اشتها نکردم و با این روند که پیش رفتم راضیم وزن نکردم ولی احساس سبکی از،نظر روحی و جسمی دارم .

       من دیگه توجهی به تناسب اندام ندارم بیشتر از،این که به فکر لاغری باشم از،این خوشحالم که یه کاری یه قدمی برای خودم بر داشتم ..

      شکر خدای که هدایتگر دل های،مهربانیست که بودنش کافیست .

      تشکر از،استاد عزیز 🌹❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/11/13 09:23
      مدت عضویت: 431 روز
      امتیاز کاربر: 7790 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 541 کلمه

      باسلام 

      من سال گذشته با نصب اپلیکیشن کالری شماری سعی میکردم تمام ورودی های معده و رو ثبت کنم تا مبادا از حدی که برام بعنوان قاعده گذاشته بود بیشتر نرم،حتی از همین طریق رژیم هم گرفتم به این صورت که کالری مصرفیم رو کمتر از حدی که برام گذاشته بود میکرد و من وقتی عدد کالری شماریم به حد نصاب می‌رسید دیگه حق خوردن چیزی رو نداشتم یا اگر می‌خوردم باید کار ی اضافی رو از طریق مختلف می سوزوندم،اوایل برام خیلی جذاب بود و حتی سه کیلو در یک ماه کم کردم که دوباره بعد تموم شدن رژیم برگشت.

       اما بعد یک سال اگر یک کالری اضافه می‌خوردم باعث عذاب وجدانم میشد و گاهی وقتا خودم رو از خوردن بعضی چیزا محروم میکردم مثل نون سنگک یا حلیم چون کار ی بالایی داشت و زود سقف مورد نظر من رو پر میکرد ،پس من اینا رو حذف کردم که از مواد با کالری کمتر بیشتر بتونم بخورم و متاسفانه گاهی که از حد مورد نظر بیشتر می‌خوردم از دست خودم عصبانی میشدم این روال یکسال ادامه داشت بدون هیچ کاهش وزنی!درسته که وزنی هم اضافه نکردم اما با این همه زحمت هنوز هم توی مسیر چاقی بودم.

      بعد اینکه با سایت تناسب فکری آشنا شدم طبق گفته های شما برنامه رو کامل از گوشیم حذف کردم، و بعد از اون از خوردن حلیم و جگر و سنگک لذت بردم.

       در زمان بیست سالگیم که بعد ازدواج پنج کیلو اضافه کردم ،الان که اون روزها رو بیادمم میاد هیچ تلاشی برای برگرداندن وزنم نکردم اما بخاطر سابقه طولانی لاغریم ناخودآگاه میدونستم که چاقیم پایدار نمی مونه،الان که فک میکنم اون زمان بطور کامل در مسیر لاغری بودم بدون اینکه خودم خبر داشته باشم که اصلا چاقی و لاغری هرکدوم یه مسیر جداگانه برا خودش داشته باشه،

      این روزا که زیاد میام تو سایت تناسب فکری خیلی سعی می کنم ادای زمان لاغریم رو در بیارم همش فک میکنم لایف استایل و چی بوده اون زمان تا بتونم دوباره مسیر لاغری رو پیدا کنم ..

      چیزی که از زندگی اون زمان یادم میاد

      ۱_همین بی تفاوتی نسبت به چاقی بود که باعث میشد چاقی که نیومد سراغم کوتاه مدت بود درست مثه. زمانی که با رژیم لاغر می‌کنی و لاغری کوتاه مدت نصیبت میشه!

      ۲_خودم رو زیاد توی آینه نگاه میکردم و از زیبایی بدنم لذت می‌بردم و اگر چاقی موضعی کوچکی در بدنم می‌دیدم به حذف شدنش فک میکردم و زیباتر شدن بدنم نه به زشت بودن و اضافی بودنش.

      ۳_نسبت به لاغری بی تفاوت بودم و فکر چاقی و ترسی ازش نداشتم.

      ۵_معتقد بودم من با خواهر و مادرم متفاوت هستم که چاقی برای اتفاق نیفتاده.و همیشه احساس خوش تیپ بودن می کردم.

      ۶_رفتارم عین لاغرها بود،ینی از یه حدی بیشتر پمیتونستم چیزی بخورم حتی یادمه توی مهمونیا میوه با همسرم نصف میکردم چون معتقد بودم یه پرتقال گنده یا سیب بزرگ برای من زیاده و توی معده م جا نمیشه.

      ۷_برعکس خواهرم که پرخوری عصبی داشت ،من وقتی عصبی میشدم یا ناراحت بودم هیچی از گلوم پایین نمی‌رفت.

      و الان خیلی به اون روزها فکر میکنم تا بیشتر بتونم با کمک خود قبلیم دوباره به مسیر لاغریم برگردم.و مطمینم که میتونم و سعی میکنم بادیدن قسمت شگفتی ها به خودم بقبولانم که لاغری دوباره به سراغم میاد ،مثل همه عزیزانی که با تغییر فکر و ذهن در مسیر لاغری قرار گرفتن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 177 کلمه

      بنام خدای زیبایی 

      باز خدا رو شاکرم منو در این مسیر قرار داد .

      من آموختم که برای رسین به وزن مورد علاقم باید تابث قدم باشم باید خسته نشم باید انقدر بمونم در این مسیر تا رفتار های غلط که باعت چاقیم بودن تعییر بدم من خیلی رفتارهای استباه داشتم از جمله پور خوری .تند خوری . اضافه خوری و …..و خیلی رفتارهای اشتباه دیگه داشتم من باید ثابت قدم بمونم تا یکی یکی از این رفتار های غلط رو تبدیل کنم به رفتار درست .من باید زیاد روی خودم کار کنم من باید یاد بگیرم که فقط گوش کردن فایل کافی نیست و فقط نوشت کافی نیست من باید بغیر از این کار ها باید عملی هم انجام بدم یعنی کارهای اشتباه خودمو که روزانه تکرار میکنم اونا روتشخیص بدمو به انها رو  درست انجام بدم انقدر باید تکرار کنم و عمل کنم تا کلا رفتار های غلط از ذهنم پاک بشه حالا هر چند سال میخواد طول بکشه مهم نیست .باز هم از شما استاد عزیز تکر میکنم که همراه ما هستید در این مسیر .😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/10/03 11:03
      مدت عضویت: 569 روز
      امتیاز کاربر: 14252 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,132 کلمه

      سلام استاد 

      خداراشاکرم که درتاریخ 1402/10/03 توانستم این فایل را گوش دهم 

      ما باید برای موفقیت درهرکاری ، باید تلاش کنیم تا به آن موفقیت برسیم اما برای شکست درمسیر کافی است کاری را انجام ندهید به راحتی شکست میخورید.

      افکار چاقی بین 2 تا 4 سال طول میکشد که فرد متناسب را چاق کند از طریق ذیل 

      پروسه چاق شدن بدین صورت است 

       مرحله اول: از طریق شنیدن و دیدن اطلاعات به شکل آگاهی وارد ذهن فرد می شود.

      • مرحله دوم: قرار گرفتن در معرض تکرار آگاهی درباره چاق شدن باعث شکل گیری نگرش درباره چاقی می شود.
      • مرحله سوم: شکل گیری نگرش چاقی باعث شکل گیری گفتگوی ذهنی می شودو فرد خودش به تنهایی چاق میشود 
      • مرحله چهارم: پس از مدت ها فکر کردن به چاقی و چاق شدن، ترس و نگرانی از چاق شدن در فرد ایجاد میشودو فرد هرروز چاق تر میشود
      • مرحله پنجم: شکل گیری ترس از هر موضوعی در ذهن باعث بروز واکنش می شود
      • مرحله ششم: اقدام کردن برای مبتلا نشدن به چاقی باعث بروز رفتارهای بر مبنای ترس از خوردن میشود و به این شکل فرد چاق در خوردن هر وعده غذایی  از چاق شدن میترسد و باین به صورت یک عادت درزندگی روزمره آن خواهد شد و هرروز چاق تر میشود 
      • مرحله هفتم: ترس از چاقی احساس چاقی را تقویت می کند.

      پرسه لاغری 

      اگر می خواهید لاغر شوید باید در مسیر لاغر شدن حرکت کنید و اگر می خواهید چاق تر شوید نیاز به هیچ کاری ندارید، فقط کافی است به روش خود ادامه دهید، حتما چاق تر می شوید.

      و برای لاغر مدت زمان خاصی وجود ندارد مثلا 2 یا 5 سال چون ما مدت زمان زیادی را با باورهای چاقی زندگی کردیم و به رااحتی نمیتوانیم باورها را تغییر دهیم مثل باور ترس از خوردن از لایه های زیرین ذهن ما است که نزدیک به ریشه درخت است باید اینقدر روی این باور کار کنیم تا از ریشه درذهن ما ترس از چاقی ازبین برود . ملاک برای لاغری در تناسب اندام باید آموزشها را به خوبی یاد بگیریم و بعد آن را به عمل تبدیل کنیم نه مدت زمانی که درسایت هستیم ملاک باشد 

      توجه کردن به رفتار و عملکرد افکار مناسب درروز و تغییر دادن و یاد گرفتن آن رفتار در خودت باعث میشود که درمسیر لاغری با ذهن باشی 

      کسانی که نتیجه عالی میگیرند به دوشکل عمل میکنند 

      1- هرروز کاری را برای متناسب شدن خودتان انجام دهید با تکرار و تمرین و گوش دادن حداقل یک فایل درروز تا آگاهیهای شما در ذهن یادآوری شود 

      2- تلاش کنید موضوعات تئوری در زندگی را تبدیل به عمل کنید یعنی عادتهایی که درافراد متناسب دیدیم را درخود به عمل تبدیل کنیم و شناسایی رفتار و عملکرد افراد متناسب را درذهن خودمان شبیه سازی و تصویر سازی کنیم تا آن رفتار کم کم برای ما افراد چاق مثل افراد متناسب به صورت یک عادت روزمره دربیاید و با ذوق و شوق هرروز آن را تکرار کنیم چون بیشتر تمرینات برای افراد چاق عمومیت دارد و میتوانند انجام دهند 

      موضوع بسیار مهم آن است : تاثیر رفتار و باورهای قبل ما درکسب نتیجه مناسب در تناسب ذهن بسیار تاثیر گذار و مهم خواهد بود چون قدرت باورها حتی از خوردن غذا بیشتر است .

      باور تر س از خوردن مواد غذایی را از خود دور کنیم که رفتار اشتباه ما با مواد غذایی باعث چاقی دربدن ما شده است مثل ترس از خوردن برنج با نان – خوردن کره و مربا – خوردن هرچیز شیرین و نشاسته دار چون این باور تضاد با چاقی دارد و باور اشتباه باعث میشود ما هرروز چاق تر شویم 

      باور اشتباه : شما نمیتوانید با قانون و باور چاق شدن درذهن مبارزه کنی و سریع آن را تغییر بدهی . باید بارها به خود بگویی بدن من برای زنده ماندن نیاز به انرژِی دارد و این انرژی فقط از طریق خوردن به اندازه غذا بدست میآید پس با این باور که خوردن باعث چاقی نمیشود این مسیر اشتباه را طی نکنیم چون ما هرروزچاق تر میشویم چون نگرش درذهن باید با قانون همسو باشد و ما باید از افراد متناسب یاد بگیریم که چگونه رفتار و عملکرد خود را همسو با قانون جهان پیش بردند و متناسب هستند و به اندازه مصرف کردند و چون رفتار افراد چاق به اندازه مصرف کردن نبوده است پس چاق شدند 

      ما یک تاریخ تولد شناسنامه ای داریم و یک تاریخ تولد اگاهانه که درسایت نوشته شده است که باید از امروز رفتار آگاهانه داشته باشیم که وقتی با مواد غذایی مواجه شدیم چه رفتار صحیحی را از خود نشان دهیم تا درمسیر لاغری باشیم .ما باید برعکس افراد چاق رفتار کنیم این شاید برای مدتی سخت باشد چون دیگران تورا درک نمیکنند ولی به مرور زمان درست خواهد شد وقتی نتیجه عالی را درشما ببینند 

      اگر تشخیص دادی که این رفتار برای خلق یک انسان متناسب لازم و ضروری است درزندگی خودت شاهکار کردی و به دنیای شگفت انگیزان وارد خواهی شد 

      هرروز باید درهنگام خوردن روی خودت کار کنی و با یاد اوردن آموزشها بهترین رفتار را انجام دهی . و تا زمانی که زنده هستی باید اموزش لاغری با ذهن را یاد بگیری و فراموش نکنی مدت زمان محدود برای لاغری وجود ندارد .

      اصلا کلمه مقاومت ذهنی وجود ندارد این چیزی است که بهانه بیاورید برای انجام ندادن اموزشها و تمرینات 

      • به روند گذشته خود توجه کنید و مشخص کنید بیشتر در مسیر چاق تر شدن بوده اید یا لاغر شدن؟ خداراشکر درمسیر لاغر شدن اگر مثل قبل بودم حتما چاق تر شده بودم از زمانی که دراین سایت هستم و سایز بدن خیلی بیشتر شده بود و خداراشکر سایز من به خوبی کمتر شده است 
      • تلاش های خود برای لاغر شدن را بررسی کنید و توضیح دهید که در زمان تلاش برای لاغر شدن در مسیر لاغری بوده اید یا در مسیر چاق تر شدن حرکت می کردید. خدارا شاکرم که هرروز دراین مسیر هستم و درزمان تلاش میکنم که آموزشهای لاغری را یاد بگیرم 
      • با توجه به توضیحات نوشتاری و فایل صوتی برای تغییر مسیر خود از چاق شدن به لاغری باید چه مراحلی را انجام دهید. هرروز فایلها را گوش میدهم – نظرات دوستان را میخوانم – نظرات و نگرش خودم را در سایت مینویسم – خیلی از باورهای اشتباه را درذهنم شناسایی و بیرون کردم – ترس از خوردن در من خیلی کمتر شده ولی به طور کامل ریشه کن نشده چون خودم متوجه میشوم که باید هربار به خودم یاداوری کنم که این غذا من را چاق نمیکند اگر به اندازه مصرف کنم و فقط به من انرژی میدهد – به اطمینان رسیدم که فقط با بودن دراین مسیر و با عجله نکردن متناسب خواهم شد 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید. با بودن دراین مسیر چاقی درما متوقف خواهد شد و با تکرار و تمرین و تغییر نگرشها از چاقی به لاغری ما هرروز لاغرتر و متناسب تر خواهیم شد فقط استمرار داشته و عجله نکنیم چون 
      • لاغر شدن با ذهن آسانترین کار دنیاست 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Tayebeh Forootan
      1402/09/20 14:49
      مدت عضویت: 373 روز
      امتیاز کاربر: 1260 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 393 کلمه

      سلام به همه دوستان 

      ما برای اینکه به چیزی که میخواییم برسیم باید هر روز تلاش کنیم.حتی خدا هم گفته که انسان رو درسختی آفریده تا انسانها با تلاش به موفقیتهاشون برسن .اصلا همین که تلاش میکنیم و به خواستمون میرسیم شیرینه.اگه یه جابشسنیم و موفقیت رو بیارن به ما بدن،چون راحت به دست اومده راحت هم از دستش میدیم.همین حدکت در مسیر لاغریه که قشنگه.من فکر میکنم خدا منو دوست داشته که کاری کردا بعد از ۲۳ سال تناسب اندام چاق بشم و بعد با این سایت عالی آشنا بشم.چون درست از زمانی که من قدردانی از نعمتهای خدا رو کم کم از یاد بردم شروع به چاق شدن کردم.از وقتی در مسیر لاغری ذهنی قرار گرفتم دارن با تمام وجودم حضور خدا روحس میکنم و هر چی بیشتر جلو میرم و استمرار دارم شادترم ولی اگر یک روز یه هر دلیلی نتونم فایل گوش بدم یا تمرین کنم متوجه میشم اون روز برام جذابیت نداشته و حتی ناامیدی گذشته رو حس میکنم. پس میدونم که باید هر روز تو این مسیر حرکت کنم و استمرار داشته  باشم تا بتونم به خواستم برسم.هیچ موفقیتی نیست که انسان بدون تلاش به دست بیاره و پایدار باشه.با توکل به خدا و قدرت اراده و تلاشم هر روز در این مسیر گام برمیدارم و هر روز تمرین میکنم تا آموزشها ملکه ذهنم بشن.

      دوستی دارم که اندام متناسبی داره و وقتی چیزی میخوره اولا که با میدار کمی سیر میشه و بعداز اون هر چه قدر بهش اصرار به خوردن بشه اصلا نمیخوره ولی در عوض آشنایی دارم که چاقه و هر دقیقه داره میخوره.موقع غذا میخوره،اضافه غذای بچها رو میخوره،موقع جمع کردن سفره اضافه خورشت های ته ظرف رو میخوره ودر کل همش داره میخوره با اینکه سیر شده برای اینکه غذا اصراف نشه و دور نریزه میخوره.وبعد میگه من حرص میخورم باد میکنم……

      و حتی حرفهای من راجع به کم خوردن و لاغری ذهنی رو هم باور نداره.

      حالا که رفتار این دو نفر رو باهم مقایسه میکنم میبینم دوست متناسبم چقدر شادتر رو راحتتر داره زندگی میکنه.من من هم باید تلاشم رو بکنم که به اون مرحله از زیبایی در زندگیم برسم با توکل به خدا.چون با تلاش نکردن و بی حرکت بودن زندگی مثل یه مرداب راکد و زشت میشه.زندگی رو به جلو جریان داره و من هم میخوام رو به جلو در مسیر پیشرفت باشم.هم در موضوع لاغری و هم در همه مسائل زندگی.انشالله

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/09/09 22:03
      مدت عضویت: 1316 روز
      امتیاز کاربر: 6930 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,388 کلمه

      بنام خالق یکتا و بی همتا 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      مسیر لاغری من:گام ۱۲:لاغر خواهید شد یا چاق تر 

      اگر آرزویمان لاغر شدن باشه باید همیشه بدنبال پیدا کردن مسیر لاغر شدن باشیم چون که لاغرشدن آسان و راحت هستش و برای همیشگی تنها به صورتی بدست می آوریمش که اون رو یادش بگیریم و هر روز در مسیر لاغرشدن حرکت کنیم 

      چاق شدن و لاغر شدن بخاطر مجموعه فکرها و واکنشها و رفتارهایمان می باشد و باید مدتی ادامه دهیم تا به نتیجه مطلوب برسیم. 

      تمام کسانی که چاق هستند چاقی را آموزش دیده اند. ما در مسیر چاقی اینقدر خوب به حرکت خودمان ادامه دادیم و بدون اینکه فکری داشته باشیم و یا مسیر را گم کنیم به حرکت خودمان برای چاقتر شدنمان ادامه دادیم. 

      ما در هر جنبه از زندگیمان همواره دو جهت یا مسیر پیش رویمان قرار می گیرد 

      ۱: مسیر موفق شدن و پیشرفت کردنمان به طرف تجربه خواسته وارزویمان هدایت می کند 

      ۲: ومسیر ناکام شدن و شکست خوردن که‌ ما را به طرف تجربه ناخواسته هایمان و مشکلات هدایت می کند.

      و این ما هستیم که انتخاب می کنیم که هر روز هر لحظه به کدام طرف در حال حرکت کردن باشیم 

      و همچنین وضعیت جسممان هم همینطور است و دو مسیر در پیش رویمان قرار گرفته است که ما باید همیشه بخواهیم در مسیر لاغری حرکت کنیم یا در مسیر چاقی به زندگیمان ادامه دهیم. ما اگر بخواهیم حرکتمان در مسیر لاغری باشه باید تلاش وکوشش کنیم که در راه رسیدن به لاغری باشه اگر اینطوری باشه ما در راه موفق شدن قدم گذاشتیم ولی اگه تلاش وکوشش نکنیم قدم به مسیری که شکست (چاقی)هستش گذاشتیم و جز این دیگر هیچ انتخابی نداریم 

      همه باید برای موفقیتشان کاری را انجام دهند اما برای شکست خوردنمان اصلآ احتیاج به هيچ کاری نداریم. چون در این جهان هستی ما یا در حال سعود هستیم یا در حال سقوط و هیچگاه حالت ایستایی برایمان وجود ندارد. ما اگر بخواهیم چند روز روی خودمان کاری انجام ندهيم سقوط خواهیم کرد. 

      من از زمانی که وارد این سایت شدم همیشه تلاش کردم که در این مسیر زیبا و شگفت‌انگیز و پرازعشق و شور و شوق بمانم و نشده که لیز بخورم و ازش خارج شوم چون من عاشق این مسیر هستم و هرروز فایلهای آموزشی را گوش می کنم و مطالب آموزنده رامطالعه میکنم و هر روز یک قدم جلو رفتم و در هر شرایطی بوده به خواسته ام توجه کردم. من هم مانند هزاران نفری که در این جهان هستی وجود دارد. خوشحال شدم. غمگین شدم. ناراحتی کشیدم. غصه خوردم و….اما اگر نتوانستم بخوانم و بنویسم ولی همیشه به فایلها گوش کردم و در زمانی که غمگین یا ناراحت بودم با گوش کردن به فایلها و صدای دلنشین استادگرامیمان به آرامش رسیدم یعنی می خواهم بگویم حتی یک روزهم نشده که من فایلها را گوش نکرده باشم 

      و من تلاش خواهم کرد تا زمانی که جان در بدن دارم و زنده هستم و نفس می کشم در این مسیر بمانم و آگاهیها و اطلاعاتی که بدست می آورم اون ها را مرور کنم تا بطور کامل فکر و رفتارهایم تغییر کند چون در خیلی مواقع به مشکل بر می خورم و افکار منفی ورفتارهای نادرست که دوستشان ندارم بهم هجوم می ارند ومن سعی دارم که اون ها را کاملا عوض کنم و همیشه در مسیر درست در حال حرکت کردن باشم.

      ما نباید به این فکر کنیم که چه مدتی است در این مسیر هستیم اصلآ مدت بودنمان در این مسیر مهم نیست. مهم عمل کردن به آموزش‌هایی که می بینم هستش مهم تکرارکردن. ادامه دادن. و بدست آوردن آگاهی و اطلاعات هستش اون موقع است که موفق و پیروز خواهیم شد. 

      ما باید هر روز در حال گوش کردن به فایلها باشیم هرروز مطالب آموزنده و دیدگاه دوستان را بخونیم و خودمان را در مسیر بدست آوردن آگاهی قرار دهیم و تلاش کنیم مانند کسی باشیم که متناسب است و ببینیم که چه برخوردی با غذایش دارد و ما هم مانند آنها با غذایمان برخورد کنیم این می شود سعود کردن در مسیر لاغرشدن 

      ما برای تعهدی که دادیم باید هر روز یک فایل آموزشی گوش کنیم ديدگاه دوستان را بخونیم و تمریناتمان را انجام دهیم و استمرار داشته باشیم و ادامه دهیم و مهم تر از اون به آموزش‌هایی که می بینیم عمل کنیم تا به هدفمان برسیم. 

      من در این مدت که در این مسیرزیباقرارگرفتم نتوانستم به سرزمین لاغرها راه پیدا کنم و دوره را تهیه کنم ولی با همین دوره های رایگان تونستم خیلی تغییرات خوبی داشته باشم و فکر و رفتارهایم بدون اینکه متوجه شوم تغییر کردن چون من به تمام آموزش‌هایی که استاد گفتن عمل کردم و خیلی راحت واسون تغییر کردم درست است که هنوز به اون اندام دلخواهم نرسیده ام اما خیلی سايز و وزنم کاهش پیدا کرده بدون اینکه خودم کاری کرده باشم فقط تلاش کردم که در این مسیر باشم فایل گوش کنم. بخونم. بنویسم و به گفته های استاد گرامی عمل کنم همین. حالا اگه می توانستم دوره ورود به سرزمین لاغرها را تهیه کنم چه غوغایی می کردم. 

      ما همیشه باید رفتارهایمان و افکارمان را همسو با هدفمان کنیم تابه اون هدفی که دوست داریم برسیم ونباید اشتباه کنیم حالا که در این مسیر هستم و نگرشم تغییر کرده بگم که غذاها چاق کننده نیستند و من هر چه بخواهم می توانم بخوریم و چاق نمی شویم نخیر اصلآ هم اینطور نیست چون هر چیزی قانونی دارد وما نمی توانیم قانون را زیر پا بگذاریم وقانون را دور بزنیم مثل این می ماند که بخواهیم خودمان را از بالای ساختمان خودمان را پرت کنیم و بگویم که هیچ اتفاقی نمی افتد مطمئنن آسیب خواهیم دید 

      ما باید هر دو تا هم رفتارهایمان وهم نگرش‌مان را با هم تغییر دهیم ولی قانون رو نمی توانیم عوض کنیم قانون، قانون است ما باید باورهایمان رااصلاح و تغییر دهیم 

      ما باید قوانین را ياد بگيريم و باورهایمان را هماهنگ با قانون بکنیم تا نتیجه عالی کسب کنیم 

      ما با آموزش دیدن ياد گرفتیم که هیچ موادغذایی قدرت چاق کنندگی ندارند قدرت باورهای اشتباهی است که ما داریم ما باید در مورد موادغذایی درست عمل کنیم و ياد بگيريم که غذاها فقط برای انرژی رساندن برای بدنمان هستند 

      ما در زمان گذشته با یادگیری اشتباه در رفتارها و افکارهای چاق کننده استمرار کردیم و مسیر چاقی را انتخاب کردیم و کسانی که متناسب هستند رفتارها و افکارهای لاغر کننده را انتخاب کردند و در مسیر لاغری استمرار داشتن و ما هم با انتخاب کردن این مسیر زیبا در لاغری استمرار خواهیم کرد تا به لاغری که در وجودمان نهفته است برسیم 

      ما باید آگاهانه در این مسیر استمرار داشته باشیم و به راهمان ادامه دهیم چون راهی را که ما انتخاب کردیم از بقیه افراد جدا هستش چون هرکسی می تواند خودش راهش را انتخاب کرده و ادامه دهد 

      چون خیلی ها هستد که بخاطر لاغرشدنشان رژيم می گیرند. ورزش می کنند و با روش‌های سخت خودشان را لاغر می کنند حتی زیر تيغ جراحی می روند 

      دختر عموم عمل معده انجام دادن و من هر چقدر اسرار کردم فایده‌ای نداشت وامروز ياد گرفتم که با هیچ کس کاری نداشته باشم. 

      اما ماها که مسیر لاغری باذهن را انتخاب کردیم و با قدرت ذهن‌مان داریم لاغر می شویم. و این از شگفتی های این مسیر زیبا هستش و ما براحتی داریم قدم به قدم پیش می رویم 

      من خودم عاشق این مسیر و راهم هستم و با هیچ کس هیچ کاری ندارم اون ها هر کاری دوست دارند انجام دهند اصلآ به من هیچ ربطی نداره. من کار خودم را انجام می دهم و مسیر خودم را طی می کنم و به نتایج عالی دست پیدا می کنم 

      من دیگه نه ترسی از غذاخوردن دارم و نه غذاهایم را تفکیک میکنم و هر روز لاغرتر و جمع وجورتر می شوم من هر وقت گرسنه باشم میخورم وهر موقع حس سیری داشتم دیگه نمیخورم و دست از خوردن برمی‌دارم 

      من برای اینکه به خواسته وآرزویم

      برسم در این مسیر زیبا باقی خواهم ماندتابه اندام دلخواهم برسم من اینقدر ادامه می دهم و استمرار خواهم داشت وتکرار و تمرین می کنم تا اینقدر لاغر شوم که آرزویش را داشتم و هر لباس اندامی که دوست داشته باشم بپوشم 

      من با تولد دوباره ای که بدست آوردم هر روز شادتر. زیباتر. پرشور و شوق تر وبا اشتیاق فراوانی به مسیرم ادامه می دهم و در این مسیر زیبا می مانم و خواهم ماندتابه اندام ایده آلم برسم و حتی در هر جنبه از زندگی‌ام تغییرات عظیمی خواهم داشت به امید خالق عالم هستی و بی همتا خدایا شکرت 

      در پنهاه خداوند مهربان خداقوت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسر
      1402/09/07 14:52
      مدت عضویت: 451 روز
      امتیاز کاربر: 2985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 106 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیز.                            من قبلا به سوی لاغری حرکت کرده بودم ولی به چاقی خودم هم توجه میکردم ولی حالا از خوردن غذاها   ترس ندارم و هیچ وقت موقعه خوردن غذا  حهی به خودم تلقین نمی کنم که حالا این را زیاد خوردی و باعث چاق شدن خودم میشه انشاالله بتونم همیشه به ذهن خود فرمان لاغر شدن را بدهم و من باید از مسیر چاقی به روش لاغری حرکت کنم با تکرار و تمرین در این مسیر و گوش دادن به فایل ها به اشتباهات خود پی ببرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/19 01:40
      مدت عضویت: 519 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 327 کلمه

      به نام خداوند روزی دهنده ام 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات مسیر لاغر شدن 

      • به روند گذشته خود توجه کنید و مشخص کنید بیشتر در مسیر چاق تر شدن بوده اید یا لاغر شدن؟
      • در گذشته من مدام در حال طی کردن مسیر چاقی بیشتر بودم و فرسنگها از لاغری فاصله گرفته بودم و اصلا لاغری برای من تبدیل شده بود به یک آرزوی دور و دراز و غیر ممکن که من هر چقدر تلاش هم بکنم به آن نمیرسم
      • تلاش های خود برای لاغر شدن را بررسی کنید و توضیح دهید که در زمان تلاش برای لاغر شدن در مسیر لاغری بوده اید یا در مسیر چاق تر شدن حرکت می کردید.
      • زمانهایی که در تلاش برای لاغر کردن خودم از روش‌های مختلف لاغری بودم باز هم علی رقم ظاهر امر که حرکت در مسیر لاغری را نشان می‌داد در باطن و اصل من در حال حرکت در مسیر چاقتر شدن بودم
      • با توجه به توضیحات نوشتاری و فایل صوتی برای تغییر مسیر خود از چاق شدن به لاغری باید چه مراحلی را انجام دهید.
      • برای طی کردن مسیر چاقی به سمت لاغری بهترین راه و بهترین مسیر بازگشتن از همان مسیری است که بواسطه آن چاق شده ایم منتها در لاین برعکس آن .
      • با شناسایی فرمول‌های اشتباه ذهنی و جابجایی آنها با فرمول‌های صحیح و رفع موانع ذهنی و قرار گرفتن در مسیر یادگیری اصول ذهنی به مرور باورهای صحیح در ذهن ما شکل میگیرد و با تکرار این باورها ،رفتارهای درست و لاغر کننده خواهیم داشت نه رفتارهای پر اشتباه و چاق کننده و به مرور زمان جسم ما هم بصورت اتوماتیک لاغر می‌شود و چون در این روش ابتدا ذهن اصلاح و درمان می‌شود این لاغری ماندگار و همیشگی خواهد بود .
      • خدای بی همتایم سپاسگزارم که به من توفیق یادگیری دادی 
      • خدای خوبم سپاسگزارم که سلامتی و آرامش روزی خودم و عزیزانم کردی 
      • استاد سپاسگزارم که در سفر هم ما را فراموش نمیکنید و کامنتها و تمرینات ما را بررسی میکنید در پناه خدای مهربانم باشید 
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب
      1402/08/09 10:21
      مدت عضویت: 521 روز
      امتیاز کاربر: 6985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 395 کلمه

      به نام خدای مهربون سلام به همگی به گدشته ی خودم نگاه که میکنم میبینم همیشه فک میکردم در مسیر لاغری هستم آنقدر نگران چاق نشدن بودم که همیشه ترس وجودم رو برمی‌داشت حتی اوایل که با این مسیر آشنا شدم همش نگران بودم نکنه کم نکنم به خودم قول داده بودم که روی ترازو نرم ولی هر یک ماه یک بار میرفتم رو ترازو و اکر وزنم کم شده بود اشتیاقم بیشتر می‌شد و اگر وزن کم نکرده بودم یا حتی بدتر اضافه شده بودم دیگه کلا امیدم رو از دست می‌دادم اونموقع درک نمیکردم که توجه کردن به لاغری یعنی چی ولی این مسیر رو ادامه دادم انقدر رو قوانین کار کردم تا ایمانم قوی تر بشه و دوباره برگشتم به مسیر لاغری اگر یک روز فایل گوش نمیکردم سرزنش ها شروع می‌شد اما یاد گرفتم که توجه من مهم،خیلی وقت ها وقتی تو جمع قرار میگیرم ناخودآگاه به رفتار افراد متناسب توجه میکنم و همش توی ذهنم ربطش میدم به باورهاشو دارم میبینم همه افرادی که متناسب هستن مثلا وقتی شام میخورن بعدش که چیزی میارن تحت هیچ شرایطی نمیخورن ولی افراد چاق با اینکه مشخص جا ندارن اما به زور هم که شده میخورن و با این دلیل که حیف طرف مقابل  زحمت کشیده دقت کردم افرادی که متناسب هستن  با آرامش و لدت غذاشون رو میخورن و بارها دقت کردم سیر که میشن اضافه غذا رو تحت هیچ شرایطی نمی‌خورن ولی افراد چاق رو دیدم دارن میخورن و مدام میگن بازم زیاده روی کردم خدا منو لعنت کنه جلو شکمم رو نمیتونم بگیرم با اینکه اینجوری خودشون رو سرزنش میکنن ولی اگر تا انتهای بشقاب نخورن این کار رو بد میدونن یا اضافه غذا بچشون رو هم میخورن شاید تو این یه ماه وزنی کم نکرده باشم شاید کرده باشم دیگه تا جایی که میتونم تمرکزم رو این موضوع نیست مهم اینه من بعد این مدتی که رو خودم کار کردم نگران چاق تر شدن نیستم چون میدونم مسیری که دارم میرم مسیر درستی و حتما نتیجه میاد .وقتی غذا میخورم دیگه نگران نیستم و خودمو سرزنش نمیکنم شاید الان هنوزم یه وقتایی بیش از اندازه نیاز بدنم بخورم ولی میدونم آرام آرام این رفتار تغییر میکنه اگر من در مسیر لاغری بمونم و هر روز قدمی برای این هدفم بردارم وقتی هر روز کامنت میخونم و فایل گوش می‌کنم هر روز با خودم باورهای قدرتمند کننده رو مرور میکنم و سعی میکنم چیزایی که یاد گرفتم رو در عمل اجرا کنم میدونم که نتیجه میاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/07/28 16:00
      مدت عضویت: 569 روز
      امتیاز کاربر: 14252 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 608 کلمه

      سلام استاد 

      خدارا شاکرم که در تاریخ ۱۴۰۲/۷/۲۸ توانستم این گام را بخوانم 

      چقدر به موقع بود این فایل و دقیقا متوجه شدم خداوند من را هدایت کرد که این فایل را بخوانم چون که دیروز بعد از ۴ ماه رفتم روی ترازو چون باید پرونده پزشکی را تکمیل میکردم ومن ۱ کیلو اضافه شده بودم در حالی که من به شدت لباسهام گشاد شده بودند و در ذهنم تصور می‌کردم من ۸۲ یا ۸۳ باشم ووقتی گفتند ۹۰ کیلو یک لحظه جا خوردم وگفتم امکان نداره من هرروز در مسیر و خودم خوب متوجه شدم لاغر شدم و فکر منفی باف نمی گذاشت من از فکر کم نشدن وزنم بیرون بیام و به استاد هم پیام دادم تا من را راهنمایی کنید که چرا ؟ 

      و دقیقا این فایل برای من آمد که اگر به چاقی فکر کنم به سمت چاقی خواهم رفت و اگر به لاغری به سمت لاغری خواهم رفت و من می دانم که نباید گول فکر منفی بافم را بخورم و باید با نشاط و شادی این مسیر عالی ربطی کنم من باید نگاه به مدت زمانی که در سایت بوده ام نکنم بلکه به مسیر ادامه دهم و عجله نکنم و چقدر خوشحالم که دیشب من توانستم شماره سایز ۳ لباس بخورم قبلا ۶ و ۸ بود پس من با تمام اعتمادی که اولا به خودم واستاد عزیز دارم و با توکل به خداوند این مسیر را ادامه خواهم داد تا به وزن ایده آل برسم انشاالله 

      • به روند گذشته خود توجه کنید و مشخص کنید بیشتر در مسیر چاق تر شدن بوده اید یا لاغر شدن؟ من اگر به گذشته فکر کنم می بینم هرروز من چاق تر می شدم یعنی من الان اگر قبلا بود بعد از ۵ ماه حتما ۱۰ کیلو اضافه شده بودم و خداراشکر در این ۵ ماه فقط ۱ کیلو اضافه وزن داشتم 
      • تلاش های خود برای لاغر شدن را بررسی کنید و توضیح دهید که در زمان تلاش برای لاغر شدن در مسیر لاغری بوده اید یا در مسیر چاق تر شدن حرکت می کردید. من تلاش‌های خودم را بررسی کردم و دیدم همیشه در مسیر لاغر شدن بودم و هرروز فایل گوش دادم و تمرینات را نوشتم و نظرات دوستان را خواندم  و خدا را شکر خیلی خوب سایز کم کردم و چون توجه زیاد به وزن داشتم وزن من کم نشده و این موضوع برای مغز من تصویر برداری شده است پس ادامه می دهم تا تصویر درستی نباشد و وزن من خودبه خود کم شود 
      • با توجه به توضیحات نوشتاری و فایل صوتی برای تغییر مسیر خود از چاق شدن به لاغری باید چه مراحلی را انجام دهید.؟
      • مرحله اول: از طریق شنیدن و دیدن اطلاعات 
      • مرحله دوم: قرار گرفتن در معرض تکرار آگاهی درباره چاق شدن .
      • مرحله سوم: شکل گیری نگرش چاقی باعث شکل گیری گفتگوی ذهنی می شود و فرد خودبه خود چاق می شود
      • مرحله چهارم: پس از مدت ها فکر کردن به چاقی و چاق شدن، ترس و نگرانی احساس چاقی در فرد شکل می گیرد..
      • مرحله پنجم: شکل گیری ترس از هر موضوعی در ذهن باعث بروز واکنش می شود. ترس از سرقت، ترس از جدایی، ترس از دست دادن، ترس از چاقی و … .
      • مرحله ششم: اقدام کردن برای مبتلا نشدن به چاقی باعث بروز رفتارهای بر مبنای ترس از خوردن،‌و چاقی می‌شود در زندگی روز مره و فرد روز به روز چاق تر میشود
      • مرحله هفتم: ترس از چاقی احساس چاقی را تقویت می کند. 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
      • من نباید اصلا به چاقی الان خودم توجه کنم بلکه باید دقیقا دراین مسیر باشم و فقط به لاغری فکر کنم تا روز به روز لاغرتر شوم و چاقی در من تقویت نشود 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/22 07:54
      مدت عضویت: 1839 روز
      امتیاز کاربر: 33876 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,571 کلمه

      به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست .

      سلام و درود 

      من هر روز سعی میکنم بهتر از قبل  خودم باشم و  یک گام کوچکی  برای خودم بردارم .

      من باید سعی کنم هر روز حواسم به هدفم باشه و اگاه باشم که  من  در رسیدن به هدفم  نقش اساسی رو ایفا میکنم و باید من  به هدفم متعهد باشیم  و به سمت اون  حرکت کنم .

      ما هر روز در این جهان یا در حالت صعود هستیم  یا سقوط و هرگزحالت ایستایی وجود ندارد .من اگر یه هفته روی خودم کار نکنم قطعا  سقوط میکنم و اینطور نیست که در جای گذشته ی خودم  باشم .

      من هم مثل  خیلی از اطرافیانم خانم خانه داری هستم با مسولیت بچه ها و همسر و کارهای منزل و اشپزی و کارهای دیگه اما سعی میکنم هر روز برای خودم کاری کرده باشم مثلا  یا فایل گوش بدم یا بنویسم و یا بخونم و سعی کردم  در هر شرایطی باشم  اما بازم به خواستم توجه کنم  حالا فایل گوش دادم یا خوندم و یا نوشتم مگر در سفری باشم که ولقعا شرایط جور نباشه وگرنه در هر زمان و مکانی به دنبال یاد گیری لاغری با ذهن هستم و اتفاقا باید بگم طوری شدم که در هر شرایطی به دنبال تفکیک  افکار و رفتارهای چاق ها و لاغرها هستم و به خودم  میگم همین رفتارها دلیل چاقی و یا لاغری افراد هست نه هیچ چیز دیگری   اتفاقا  امروز  برای ناهار مهمان  بودم و در این جمع کلی فرد چاق و لاغر  در کنار هم بود که من حواسم بود فراد لاغر چقدر دلیل برای نخوردن داشتن و برعکس افراد چاق کلی دلیل برای خوردن داشتن و مرتب در حال خوردن بودن .

      من سعی میکنم تا وقتی که زنده هستم در این مسیر باشم و اگاهی ها رو مرور کنم تا کامل افکار و رفتار من تغییر کنن چون هنوز من بعضی جاها مشکل افکاری و رفتاری دارم که دوست دارم برطرف بشه  نا گفته نماند اینقدر اموزشها رو دارم تکرار میکنم تا برام عادی بشه چطور فکر کنم و رفتار کنم .

      من میخوام  به این اموزشها عمل کنم و مهم عمل کردن به آموزشها هست و مهم نیست  تاریخ شرکت من در این آموزشها  و یا  اینکه من چند دوره رو خرید کردم و … مهم تکرار اگاهی ها هست که باعث موفقیت من میشه .

      من خودم به شخصه چندین بار هست که این اگاهی ها رو گوش میدم و دارم تکرار میکنم و سعی میکنم مثل یه فرد متناسب با غذا ها برخورد کنم .

      من باید  به دو چیز متعهد باشم هر روز یه فایل گوش بدم و یا کامنت بخونم و  بنویسم و دوم اینکه باید تلاش کنم هر اموزشی رو عملی در زندگی داشته باشم تا به هدفم برسم .

      من سعی میکنم با شناسایی رفتارهای متناسبها  رفتارهایی شبیه اونها داشته باشم در حالی که من دوره ی ورود به سرزمین لاغرها رو ندارم ما بسیار بسیار تغیبر کردم من با عمل کردن به اموزشها خیلی از رفتارهام خود به خود بدون تلاش  تغییر کرده  

      و جسم من گواه این حرفم هست .که شبیه متناسب ها رفتار میکنم 

      من امروز ظهر خیلی راحت با لذت به اندازه نیازم غذا خوردم اما بعد از اون هر چی بود شبرینی و پفیلا و و کلی دسر  روی سفره و …. دیگه نخوردم چون میل نداشتم و فقط،یه لیوان چای تلخ میخوردم و برام کافی بود و اصلا به هیچ چیز نیاز نداشتم  چقدر رفتارم عالی بود و چقدر نگرشم عالی بود که اصلا ترس از خوردن نداشتم و با دل راحت غدای ظهر رو که کله پاچه بود خوردم .پس این تغییر رفتار و نگرش به من کمک میکنه که من راحت لاغر بشم .

      من یادم میاد در گذشته خیلی از چاقی ضربه میخوردم و همیشه چاقی خودم رو ربط میدادم به مواد غدایی و  توانایی جسممم و ژنتیک و … اما دیگه الان اینطور فکر نمیکنم و فقط،خودم رو مسول چافی خودم میدونم برای همین در این مسیرم تا افکارم و رفتارم کامل تغییر کنه که خدا رو شکر تا حالا هم خیلی موفق بودم و از خودم راضی هستم و به خودم تبرییک میگم چقدر امروز با دل راحت هر چقدر نیاز داشتم نه بیشتر  کله پاچه خوردم  چقدر افکارم عالی بودن و رفتارم عالی بودن پس لاغری حق من هست و من به اون میرسم .

      من تا  چند سال پیش داشتم با قدرت ذهنم خودم رو چاق میکردم هر چی میخوردم می ترسیدم و با ترس از چاقتر شدن همه چیز میخوردم اما امروز با وجود اینکه میخواستم کله پاچه بخورم صبح راحت صبحانه خوردم ظهر راحت کله پاچه خوردم و لصلا نترسیدم و گفتم این غداها تبدیل به انرژی مورد نیاز  جسم من میشن چون جسم من نیاز به انرژی داره و من باید به اندازه نیازم غدا بخورم  اما با این حرفها و باورها نمیشه رفتار نادزست داشت و للغر هم شد  بلکه باید رفتار هامون هم همسو با هدفمون باشه هم رفتار و هم افکارمون باید هر دوتا همسو با هدف  باشه تا به هدف برسیم پس اشتباه نکنیم بگیم خب حالا که اینطور هست با تغییر نگرش که عذا چاق نمیکنه من هر چه میخوام بخورم نخیر نمیشه قاونون رو دور زد مثل این هست که بگیم من از بلندی میپرم اما چیزی بهم نمیشه خب قطعا اسیب میبینم پس به فکر اصلاح رفتار و نگرش با هم  باشین و اشتباه تصور نکنید و بدونید که  قانون رو  نمیشه تغییر داد .ما باید باورها رو تغییر بدیم .

      من باید باورهام رو همسو با قانون کنم تا نتیجه ای همسو با قانون بگیریم .  پس من به دنبال یادگیری قوانین هستم .

      غذا من رو چاق نمیکنه من دارم از غدا برای چاق کردن خودم استفاده میکنم  باید بدونیم  هیچ غذایی قدرت چاقی  نداره این ما هستیم که به غداها قدرت میدیم ما باید از غذاها درست استفاده کنیم .

      افراد متناسب سالها هست که  متناسب هستن  یعنی اونها   در رفتارهای لاغر کننده استمرار دارن و ما در گذشته  با یادگیری رفتارهای چاق کننده در اجرای  اونها استمرار داشتیم و چاق شدیم و حالا هم باید برای لاغری استمرار داشته باشبم .

      من در این چند سال که تصمیم به تغییر گرفتم به لطف خدا  خیلی از شرایطم تغییر کرده و این تاریخ اشنایی من با این مسیر تولد اگاهانه ی من هست. من همیشه یه دنبال این هستم که ببینم با تکرار اموزشها چقدر نتایج ارزشمند گرفتم .

      من هر روز به دنبال این هستم که بازم بهتر و بهتر از قبل بشم حتی در زمینه ی  مذهب و ایمان و اقتصاد و … هم به دنبال تغییر هستم در حالی که ادم ها اصلا اینطور مثل من فکر نمیکنن و من راهم از بقیه جدا هست و این واقعا سخته اما من کاری به کسی ندارم و راه جدید خودم رو ادامه میدم چون تا حالا همه چیز به من تحمیل شده بود  اما حالا میخوام اگاهانه راهم رو پیدا کنم و حتی در همین زمینه ی لاغری در حالی که همه اطرافیانم دارن با رژیم و سختی  لاغرر میشن  یکم سخته من با قدرت ذهنم لاغر بشم اما من راه خودم رو دوست دارم و کاری به هیچ کس ندارم هر چقدر  بقیه میخوان تفکیک عدایی کنن  زجر بکشن و در محدودیت باشن و یا … مهم نیست من راه خودم رو میرم و قطعا نتایج بسیار عالی تری به من داده خواهد شد .

      من به دنبال تعییر شرایط جسمی خودم هستم چون میخوام ادم بهتری از خودم بسازم چقدر درگدشته میگفتم همه چیز به خاطر اشتهاو جسم و قرص و داروی من هست اما از وقتی در مسیرم خیلی راحت به وزن ایده الم رسیدم و  دیگه تمام اون  حرفهای گذشته ی خودم رو نقض میکنم و هرگز دیگه اون حرفها رو به زبان نمیازم  و من واقعا از وقتی در مسیرم با انگیزه و علاقه هر روز به دنبال یادگیری اموزشهاو عملی کردن  به اونها هستم  مثلا من یاد گرفتم ار مواد غدایی نترسم و خدایی در این زمینه خیلی بهتر شدم و از وقتی که تمرزکم رو از روی چاقی و تفکیک مواد عذایی  برداشتم خیلی لاغر تر شدم و این میشه تغییر دادن افکلر و من مطمعنم دارم به اموزشها عمل میکنم مثلا  من یاد گرفتم در حد رفع گرسنگی غدا بخورم در حللی که در گذشته اینقدر میخوردم که شکمم درد میکرد و این تعییرات بسیار برای من ارزشمند هست من در گذشته هررمواد غذایی رو وارد  جسمم میکردم حالا فقط به دنبال مواد غدایی سالم هستم و تمام این تغییرات برای من ارزشمند هست و به لطف خدا چندین سال هست که من متناسب هستم و هر حا میرم همه از اندام من تعریف میکنن و اگر جایی هنوزم ترس از مواد عذایی دارم با تکرار این اگاهی ها میخوام اون ها  رو برطزف کنم و من تمام تلاشم این هست که روز به روز به رویام نزدیکتر بشم پس تا زنده هستم برای متناسب شدن و متناسب ماندن انگیزه دارم و تلاش میکنم .

      من در مسیر رسیدن به خواسته  ام استمرار دارم و  اینقدر می مانم تا اندام زیباتر  رو  در خودم ببینم و من میخوام لاغر تر بشم برای خودم که هر انچه خواستم بخرم و  بپوشم و خوش پوش تر بشم و بازم جسمم سبک تر بشه و جسمم سالم تر بشه و در لباسها رهاتر و ازادتر باشم  و … من لاغری رو برای خود خودم میخوام نه هیچ کس دیگه چون هیچ سودی برای اطرافیانم نداره .

      مقاومت دهنی که بعضیا میگن اصلا درست نبست  این باوری نادرست در وجود ما هست که باعث میشه جلوی رشد و پیشرفت ما رو بگیره و  ما نباید همچین تفکری داشته باشیم و هرگز این جمله رو بر زبان بیارییم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم هادیان
      1402/06/05 07:01
      مدت عضویت: 457 روز
      امتیاز کاربر: 5145 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 5 کلمه

      متشکرم استاد گرامی سلامت باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/26 21:59
      مدت عضویت: 1218 روز
      امتیاز کاربر: 3747 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,875 کلمه

      به نام خدای مهربان🦋

      سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی سایت تناسب فکری🙋🏻‍♀️🌹گام ۱۲ :  لاغر خواهید شد یا چاق‌تر؟؟

      اگه آرزوی لاغر شدن دارم، باید به دنبال پیدا کردن مسیر لاغر شدن باشم،چون لاغری آسون و همیشگی فقط در صورتی به دست میاد که یاد بگیرم هر روز در مسیر لاغر شدن حرکت کنم.

      چاق شدن یا لاغر شدن یه روندیه که شامل مجموعه‌ای از افکار، رفتار و واکنش‌هاست،و باید مدت‌ها ادامه پیدا کنه تا به نتیجه مطلوب برسه.

      من چاق شدن رو یاد گرفتم،چاقی  یه مسیری بود که من حرکت کردن در اون رو به خوبی میدونم و هر روز بدون نگرانی از گم کردن مسیر، به حرکت خودم برای چاق‌تر شدن ادامه دادم.

      باید بدونم که در هر جنبه از زندگیم همواره دو جهت یا مسیر وجود داره،مسیر موفقیت و پیشرفت که منو به سمت تجربه خواسته‌ها و آرزوهام هدایت می‌کنه،مسیر ناکامی و شکست که منو به سمت تجربه ناخواسته‌ها و مشکلات هدایت می‌کنه ،و این منم که هر روز و هر لحظه انتخاب می‌کنم به کدوم سمت حرکت کنم،در مورد وضعیت جسمی هم همیشه دو مسیر پیش روی من قرار داره،و من هر روز باید انتخاب کنم که می‌خوام در مسیر لاغر شدن حرکت کنم، یا در مسیر چاق‌تر شدن ادامه بدم،من هر روز می‌تونم مسیر حرکتم رو انتخاب کنم،اگه برای حرکت در مسیر لاغر شدن سعی کنم، من در مسیر موفقیت خواهم بود،ولی اگه سعی نکنم من در مسیر شکست و چاقی خواهم بود،انتخاب دیگه‌ای هم وجود نداره،

      باید بدونم که برای بودن در مسیر موفقیت باید کاری انجام بدم،اما برای بودن در مسیر شکست، فقط کافیه کاری انجام ندم،برای شکست خوردن راهی وجود نداره و فعالیتی نیست که بتونم انجامش بدم و شکست بخورم،تنها کافیه که کاری که میخوام برای موفق شدن انجام بدم رو انجامش ندم،در این صورت خود به خود شکست میخورم.در مورد وضعیت جسمیم هم این اصل  صدق می‌کنه،اگه چاقم به این معنیه که مدت‌هاست توی مسیر چاقی در حال حرکت و زندگی کردن چاقی‌ام،به این معنیه که هر روز افکار، رفتار و واکنش‌هایی که برای چاق شدن نیازه رو با دقت انجام دادم و پس از یه مدت طولانی به چاقی مبتلا شدم،هیچ فردی با یه روز و چند روز و حتی چند هفته و ماه تکرار کردن افکار، رفتار و واکنش‌های چاق کننده به چاقی مبتلا نشده،بلکه بین ۲ تا ۴ سال زمان می‌بره تا تغییر افکار به نگرش چاق تبدیل بشه و اون وقت واکنش‌های رفتاری چاق کننده ایجاد میشه و باعث بروز چاقی میشه،برای همه افراد چاق روند چاق‌تر شدنشون سریع‌تر از چاقی اولیه است،به این معنی که هر چقدر از زمان چاق شدن اونا می‌گذره سرعت چاق‌تر شدنشون سریع‌تر میشه،تا جایی که اون فرد به این نتیجه میرسه که من حتی آب هم می‌خورم چاق میشم.

      پروسه چاق شدن چگونه است؟؟مرحله اول : اطلاعات به شکل آگاهی از طریق شنیدن و دیدن وارد ذهنم میشه،

      مرحله دوم قرار گرفتن در معرض تکرار آگاهی درباره چاق شدن، که باعث شکل‌گیری نگرشم درباره چاقی میشه،

      مرحله سوم شکل‌گیری نگرش چاقی، باعث شکل‌گیری گفتگوهای ذهنیم میشه،طوری که دیگه برای فکر کردن به چاقی نیازی به شنیدن و دیدن ندارم، بلکه خودم به تنهایی توی ذهنم درباره چاقی فکر میکنم،

      مرحله چهارم پس از مدت‌ها فکر کردن به چاقی و چاق شدن، ترس و نگرانی از چاق شدن در من ایجاد میشه،به عبارت دیگه احساس چاقی در من شکل می‌گیره،از این مرحله افکار باعث شکل‌گیری احساس میشه،

      مرحله پنجم شکل‌گیری ترس از هر موضوعی در ذهن، باعث بروز واکنش میشه،ترس از سرقت، ترس از جدایی، ترس از دست دادن، ترس از چاقی، که این شرایط باعث میشه برای جلوگیری از ابتلا به آنچه باعث ترس و ناراحتیم شده اقدام کنم،

      مرحله ششم اقدام کردن برای مبتلا نشدن به چاقی باعث بروز رفتارهایی بر مبنای ترس از خوردن، ترس از رفتارها، مانند خوابیدن، ترس از کم تحرکی میشه ،و به این شکل فرد مبتلا به افکار چاقی شروع به ترسیدن از چاق شدن به هر دلیل در زندگی روزمره میکنه،

      مرحله هفتم ترس از چاقی احساس چاقی رو تقویت میکنه،در واقع هرچه بیشتر بترسم، بیشتر تلاش می‌کنم که چاق نشم،ولی تمرکز بر چاقی به تنهایی برای چاق شدن کافیه،

      به مرور همزمان با تلاشم برای چاق نشدن، رفتارهایی که فکر میکنم چاق کننده هستن رشد میکنه و تکرار میشه و به مرور تعداد رفتارهای چاق شونده بیشتر از رفتارهای مقابله با چاقی میشه و به راحتی چاق میشم،

      چطور لاغر بشم؟؟ اگه می‌خوام لاغر بشم باید به فکر مهیا کردن خودم برای قرار دادن در مسیر لاغر شدن باشم،برای قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن باید کاری متفاوت از اون چه الان و هر روز انجام میدم رو انجامش بدم،اگه هیچ کاری نکنم توی همون مسیر چاقی که مدت‌هاست در حال حرکت کردن  در اون هستم به مسیر خودم ادامه خواهم داد،

      تفاوت چاق شدن و لاغر شدن،

      اگه می‌خوام لاغر بشم، باید در مسیر لاغر شدن حرکت کنم و اگه میخوام چاق‌تر بشم نیازی به هیچ کاری ندارم، فقط کافیه به روش خودم ادامه بدم حتماً چاق‌تر میشم.

      همه افرادی که اضافه وزن دارن در مسیر چاق‌تر شدن هستن،مسیر چاق‌تر شدن ارتباطی با مسیر لاغر شدن نداره و به لاغر شدن منتهی نمیشه. 

      اگه میخوام لاغر بشم باید مسیر خودمو به سمت مسیر لاغر شدن تغییر بدم.

      تمام افرادی که سال‌هاست دوست دارن لاغر بشن اما همچنان در مسیر چاق‌تر شدن حرکت می‌کنن،فقط آرزوی لاغر شدن دارن،اما مسیری که در پیش گرفتن با رویای اونا همسو نیست،فقط آرزوی لاغر شدن منو لاغر نمیکنه، بلکه قرار گرفتن در مسیر لاغر شدنه که منو به سمت لاغری هدایت می‌کنه و باعث تحقق رویای لاغریم میشه.

      پس لازمه که برای رسیدن به آرزو مسیر لاغر شدن رو در ذهنم خلق کنم تا منو به اونچه که می‌خوام برسونه،مسیر لاغر شدن مسیری کاملاً ذهنیه که نیازی به تلاش و اقدام فیزیکی نداره، برخلاف اونچه که تا الان تصور می‌کردم که برای لاغر شدن باید رژیم بگیرم، یا ورزش کنم،اینا روش‌های فیزیکیه که تاثیری بر محتوای ذهن چاق نمیذاره.

      لاغری با ذهن بهم کمک می‌کنه تا اول مسیر چاقی ذهن خودم رو به خوبی شناسایی کنم و بعد تصمیم بگیرم برای رسیدن به رویای لاغریم باید مسیر جدیدی برای زندگی کردن ایجاد کنم و این مسیر جدید از طریق انجام تمرینات ذهنی و استمرار در انجام اونا میسره.

      اگر به مسیری که الان در حال سپری کردن اون هستم توجه کنم به خوبی برام واضح میشه که من هر روز مقداری گفتگوی ذهنی با خودم درباره چاقی و چاق‌تر شدن دارم،این همون نقشه مسیر چاقیه که در ذهنم در حال ترسیم شدنه،و به اندازه‌ای که از رفتار غذایی و واکنش‌های خودم نسبت به مصرف مواد غذایی دچار پشیمونی و عذاب وجدان میشم، من در حال عمل کردن به اونچه هستم که برای چاق‌تر شدن ضروریه،

      امکان نداره توی مسیر لاغر شدن باشمولی  لاغر نشم،همونطور که افرادی که در مسیر چاقی هستن نمی‌تونن چاق‌تر نشن.

      وقتی که توی مسیر لاغری با ذهن هستم باید متعهد بشم برای تغییر شرایطی که دوست دارم داشته باشم، هر روز باید به سمت اون حرکت کنم، در زندگی در تمام جنبه‌های اون هر روز یا در حال صعود هستیم یا در حال سقوط،حالت ایستا و ساکنی در جهان وجود نداره،اگه من هدفم اینه که متناسب بشم هر روز که روی خودم و باورهام و رفتارم کار می‌کنم در حال صعود هستم و رسیدن به خواستم،ولی اگه روزی این کارو انجام ندم در واقع در حال سقوط کردن هستم.

      سعی کنم در هر شرایطی هم که دارم زندگی می‌کنم به خواستم توجه کنم،و این کارو می‌تونم حتی موقع انجام دادن کارهای روزانم هم انجامش بدم، مثلاً میتونم دقت کنم ببینم اونی که چاقه موقع چای خوردن  چند تا قند می‌خوره با چای،اونی که متناسبه چند تا می‌خوره، 

      همین‌ها میشه  توجه کردن به تفاوتِ رفتار افراد چاق و متناسب، که اینم مثل تمرین کردنه،فکر نکنم که تمرین کردن حتماً باید این باشه که خودکار دستم باشه و همش بخوام بنویسم،نکته مهمش اینه که این تمرین‌ها رو بتونم در زندگی روزمره‌ام هی تکرار کنم،  توجهم بهشون باشه،و اینجوری نباشه که فقط روی کاغذ بنویسم،وقتی که دارم اینجوری توجه می‌کنم به اطرافم، به اتفاقات دور و برم، باعث میشه که توی مسیر خواستم بمونم و بتونم حتی از همین اتفاقاتی هم که اطرافم رخ میدن درس بگیرم برای بهتر رفتار کردن و در مسیر صحیح باقی موندن.

      اگر این سوال برام پیش بیاد که تا کی من باید این تمرین‌ها رو انجام بدم؟؟جوابش بستگی به باورهام داره،بستگی به جایگزینی افکار و رفتار جدیدم با افکار و رفتار قبلی من داره،هر چقدر که بیشتر روی خودم کار کنم به لایه‌های پایین‌تر باورهام دسترسی پیدا می‌کنم و متوجه میشم که باید اون‌ها رو هم تغییر بدم،باید اینقدر این آموزش‌ها رو تکرار کنم که به واقعیت زندگیم تبدیل بشه و برام عادت بشه که چه جوری فکر کنم، چه جوری رفتار کنم که همیشه متناسب بمونم.

      تغییر افکار به این شکل نیست که براش تاریخ تعیین کنم،چیزی که مهمه اینه که  بدونم که چقدر دارم سعی می‌کنم چیزی رو که یاد می‌گیرم رو به عمل در زندگیم تبدیل کنم، ملاک تاثیر گذار بودن دوره تناسب ذهنی عمل کردن به آموزش‌هاست،و کسایی از این آموزش‌ها نتیجه می‌گیرن که اون آموزش‌ها رو به عمل تبدیل کنن.

      باید بدونم الان که توی این وضعیت چاقی هستم، از همون بچگی یه سری آموزش‌ها رو دیدم و خیلی از رفتارهای غذایی اشتباه و چاق کننده رو دیدم و یاد گرفتم و خودم بارها و بارها اون رفتارها رو تکرار کردم که الان اوضاعم این شده،پس حالا باید خودم فکر کنم ببینم چه رفتار غذایی اشتباهی دارم و ببینم چند ساله که دارم اونارو تکرار می‌کنم، همین کارها رو انجام دادم که چاق شدم،پس باید برای متناسب شدن هم زمان صرف کنم.

      پس اگه فقط آموزش‌ها رو گوش میکنم، ولی سعی نمیکنم اون‌ها رو به رفتارم در زندگی تبدیل کنم خب نتیجه شگفت انگیزی هم نمی‌گیرم.

      پس وقتی که افراد متناسب رو الگوی خودم قرار دادم و به رفتارهاشون توجه کردم و مثلاً دیدم که یه فرد متناسب با میز غذا چطور برخورد میکنه، وقتی رفتارش رو بررسی کردم و دیدم که یه فرد متناسب  فلان اخلاق رو داره، فلان رفتار غذایی رو با فلان ماده غذایی داره،فلان برخورد رو با شیرینی و نوشیدنی‌ها داره انجام میده،و وقتی که دیدم اون فرد از لحاظ تیپ ظاهری مورد پسندم هست،خب باید رفتارم هم مثل اون بشه که جسمم هم مثل اون بشه،نمیشه که بیام طبق رفتار غذایی خودم عمل کنم،اونوقت دوست داشته باشم که هیکلم مثل فلانی بشه.

      موقعی از این دوره نتیجه عالی می‌گیرم که به دو موضوع بسیار مهم متعهد باشم،

      موضوع اول هر روز یه کاری برای باقی موندن در مسیر متناسب شدنم انجام بدم،و موضوع دوم تلاش کنم که موضوعات تئوری رو به عمل در زندگیم تبدیل کنم که مثالش همون توجه به رفتار افراد متناسبه،پس اگه با انجام این تمرین و شناسایی عادت‌های افراد متناسب، سعی کنم رفتاری شبیه اون‌ها در خودم ایجاد کنم، از نتایج عالی این تمرین برخوردار میشم، 

      پس اصلاً مدتی که توی دوره شرکت کردم مهم نیست،این مهمه که چقدر رفتارم و طرز فکرم تغییر کرده باشه.

      تک تک تمرینات دوره متناسب شدن در نتیجه گرفتنم تاثیر داره و باید بدونم که بیشتر تمرینات این دوره برای افرادی که اضافه وزن دارن عمومیت داره و باید با دقت و اشتیاق انجام بدم، تکرار و تکرارشون کنم،موضوع بسیار مهمی که باید بدونم  تاثیر رفتار و باورهای قبلی من در کسب نتیجه مناسب از دوره تناسب ذهنیِ.

      شاید سال‌ها که اضافه وزن داشتم سختی‌های زیادی رو هم متحمل شدم، ضربه های زیادی رو خوردم، رابطم،  اعتماد به نفسم، کسب و کارم، و خیلی زمینه‌ها از چاقی ضربه خورده باشم، و همیشه هم در طی این سال‌ها عوامل مختلفی رو مقصر دونستم،غذاها، مواد افزودنی، ژنتیک، شانس، اشتها، خیلی موضوعات مختلفی رو بهونه چاق بودن خودم دونستم.

      پس طبیعیه که این افکار خیلی قدرتمند باشن و هر کاری که الان دارم برای تغییر خودم انجام میدم رو تحت الشعاع قرار بدن،پس الان که تصمیم گرفتم تغییر کنم، باید بدونم  که این افکار ریشه‌دار هستن و من باید بیشتر روی خودم کار کنم برای نتیجه گرفتن،

      ترس از خوردن یه باوریه که به شدت ریشه داره و شاید طول بکشه که اونو بخوام تغییرش بدم که مواد غذایی ترسی ندارن،اونا بهم ضربه نمی‌زنن،و این منم که با استفاده اشتباه از اونا، دارم به خودم ضربه میزنم.

      تا حالا فکرم این بوده که مواد غذایی مشکل دارن،یعنی هرچی بخورم چاق میشم،ولی الان که با این آگاهی‌ها فهمیدم که این رفتار اشتباهِ من با مواد غذایی بوده که باعث شده چاق بشم، نه مواد غذایی، حالا باید اینو عوضش کنم.

      پس اگه ادعا کردم که من الان مدت زیادیه که توی دوره شرکت کردم و دارم بارها تکرار می‌کنم ولی تغییری نکردم،بیام تست کنم ببینم آیا واقعاً نگاهم به ماده غذایی عوض شده یا نه،چه جاهایی هنوز میترسم.

      مثلاً اگه توی فکرم اینه که از فلان غذا هنوز ترس دارم، از فست فود میترسم که نکنه بخورم چاق بشم، نکنه ساعت ۱۲ شب بخوام دوتا شیرینی بخورم دیگه چاق بشم،باید ببینم ترسم از چیه،اینجوری باید خودم رو محک بزنم ببینم چقدر باورهام اصلاح شده، چقدر رفتارم تغییر کرده،

      چطور می‌تونم این باور رو اصلاح کنم؟؟باید بارها و بارها به خودم بگم که بدن من برای زنده موندن نیاز به انرژی داره و این انرژی رو از مواد غذایی که می‌خورم به دست میاره،پس لازمه که من به مقدار مورد نیازم غذا بخورم و باید اینقدر روی این موضوع کار کنم تا دیگه برام عادی بشه که من باید به مقدار مورد نیاز غذا بخورم و همیشه به کلمه مورد نیاز توجه کنم،فکر نکنم باید این باور رو در وجودم ایجاد کنم که غذاها باعث چاقی من نمیشن، پس من هرچی بخوام می‌خورم  و این باور هم باعث میشه که چاق نشم،نمیشه که با یک باور قانون رو عوض کنم،نمیشه که باورم این باشه که من از بلندی ساختمون خودم رو پرت می‌کنم و هیچیم نمیشه،اینجوری نیست،بعضیا به اشتباه تصور می‌کنن میگن من باورم رو اصلاح کردم دیگه هرجوری میخوام غذا می‌خورم،قانون رو که نمیشه با باور تغییر داد،من فقط باید باور صحیح رو با قانون همسو کنم،قانون چیه؟؟

      قانون اینه که میگه مواد غذایی به من ضربه نمیزنه،این قانونه.

      حالا باور من چی بوده؟؟مواد غذایی به من ضربه میزنه،من هرچی بخورم چاق می‌شم،

      خب این میشه یک باور اشتباه در تضاد با قانون،اون وقت باور اشتباه باعث میشه که نتیجه من از قانون متفاوت باشه،

      چرا؟؟چون خیلی از افراد متناسب دارن از همین غذا استفاده می‌کنن و چاقنمیشن.اما من چون باور اشتباه دارم، نتیجم از قانون متفاوته و هرچی بخورم چاقمیشم.

      باور اشتباه میتونه نتیجه قانون رو برام تغییر بده،یعنی نتیجه صحیح رو نمی‌تونم بگیرم،اما به این معنا نیست که اگه من باورم رو تغییر بدم بتونم قانون رو عوض کنم،نه،من می‌تونم نتیجه متفاوت از قانون بگیرم،ولی نمی‌تونم با باورم قانون رو عوض کنم.

      مثلاً باورم این باشه به هیچ وجه چاق نمیشم،حالا هرچی می‌خوام بخورم،به هر مقدار میخوام بخورم،نه این نمیشه،پس وقتی که گفته میشه باور رو باید عوض کنم یعنی اینکه باور خودم رو،اون فکری رو که دارم، اون نگرشی رو که دارم با قانون همسو کنم،یعنی منم مثل قانون فکر کنم و نتیجه مثل قانون بگیرم،همه افراد متناسب باورهاشون متناسب و همسو با قانونه،پس خیلی مهمه که قوانین رو درک کنم و رفتارم رو بر اساس قوانین تنظیم کنم.

      خب قانون چیه؟؟میگه غذا باعث چاقی نمیشه،

      حالا رفتار من چیه؟؟تا حالا این بوده که مصرف بی‌رویه داشتم،مصرفی داشتم که مورد نیازم نبوده،ولی چاق شدم،خوب من رفتارم برخلاف قانونه،

      قانون چی میگه؟؟میگه به اندازه مورد نیاز بدنت غذا مصرف کن،

      من چطور رفتار کردم؟؟بیشتر مصرف کردم،

      خب قانون برای من دیگه جواب نمیده، من فراتر از قانون رفتم و بدنم هم چاق میشه،یعنی من دارم از غذا برای چاق کردن خودم استفاده می‌کنم،

      این خیلی نکته مهمیه که باید بهش توجه کنم،غذا منو چاق نمیکنه،من دارم از غذا برای چاق کردن خودم استفاده می‌کنم،

      عین مواد مخدر که باعث معتاد شدن افراد نمیشه،اما کسایی هستن که تصمیم می‌گیرن از این مواد برای معتاد کردن خودشون استفاده کنن و موفق هم میشن.

      باید این دیدگاه رو در تمام جنبه‌های زندگیم داشته باشم.

      اگه آدم عصبی هستم، خیلی ناسزا به دیگران میگم،فکر نکنم عصبی بودن توی خون منه و ژنتیک من اینه و بگم ما خانوادگی عصبی هستیم،اصلاً اینجوری نیست،این منم که دارم از یک سری کلمات استفاده می‌کنم برای اینکه عصبی باشم، مثلاً فرض کنم که بشه از فرهنگ لغتی که در ذهنم دارم کلمات ناسزا رو حذف کنم،اون وقت من چطوری می‌خوام عصبی بشم؟؟خب نمی‌تونم دیگه، چون ابزارش رو ندارم،پس الان سال‌هاست که از مواد غذایی هم استفاده اشتباه کردم و باعث چاق شدن خودم شدم و حالا دارم یاد می‌گیرم که درست از مواد غذایی استفاده کنم و اینو هم مطمئن باشم که نتیجه عالی می‌گیرم و اگر به موضوعاتی که توی این دوره مطرح میشه خوب دقت کنم در سایر جنبه‌های زندگیم هم میشه از اونا استفاده کنم،نکته خیلی مهم دیگه‌ای هم که باید بدونم اینه که باید استمرار داشته باشم، یک فرد متناسب سال‌هاست که متناسبه،یک روز و دو روز نیست که متناسبشده،اون از بچگی رفتار چاق کننده مثل من رو یاد نگرفته،حالا من به هر دلیلی در معرض آموزش رفتار و عادت‌های چاق کننده بودم،اینو نمی‌تونم تغییرش بدم و یقه کسی رو بگیرم که چرا به من اینطوری یاد دادی، ؟؟

      چون اونا خودشون هم از افراد دیگه یاد گرفتن،اما می‌تونم همت کنم و این شیوه رو عوض کنم.

      به خودم بگم که من یه روزی متولد شدم و پدر و مادرم تمام سعیشون رو کردن که منو بزرگ کنن، تلاش کردن که چیزهایی که بلد هستن و فکر می‌کنن که درسته رو به من آموزش بدن،حالا خیلی از جنبه‌ها خوب بود، خیلی از مسائل هم ممکنه آموزش‌ها اشتباه باشه و صحیح نباشه،پس اونا رو مقصر ندونم و به خودم بگم که من الان فکر میکنم که دوباره متولد شدم و سعی کنم آگاهانه رفتارهای خوبی رو در خودم ایجاد کنم،یک تولد آگاهانه داشته باشم در تموم جنبه‌ها،می‌خوام آگاهانه انتخاب کنم که چه چیزی رو باید یاد بگیرم و چطور رفتار کنم و چه نتایجی رو دوست دارم برای خودم رقم بزنم،که این میشه یک تولد آگاهانه.

      و اون سال‌های قبل رو اصلاً کاری باهاش نداشته باشم،اون یک تولدی بود که انجام شد و طبق روال عادی یه سری چیزها رو یاد گرفتم، تکرارشون کردم، نتیجه هم شد  اون چیزی که قبلاً بودم،و الان میخوام برای خودم آگاهانه زندگی جدیدم رو خلق کنم،و اگر هم در بسیاری از موارد رفتار و افکارم اشتباه باشه دیگه ناراحت نشم، کسی رو مقصر ندونم و سعی کنم آگاهانه این روند رو ادامه بدم،سعی کنم یه سری چیزها رو تغییر بدم،  اشتباهاتم رو پیدا کنم و ببینم کجاست، چه فکری توی ذهنم دارم که اشتباهه  توی تموم جنبه‌ها،یعنی افکاری که درباره مذهب، اقتصاد، روابط، کشور، تناسب اندام دارم، ببینم چه فکرهایی  اشتباه هست، اونا رو عوض کنم و با خودم بگم که من فهمیدم این فکر اشتباهه و از الان به بعد می‌خوام دیگه اینجوری فکر کنم،درسته که کار راحتی نیست،چون افکار قبلی ریشه‌دار هستن،مشکل تولد آگاهانه داشتن اینه که همه آدم‌ها جور دیگه ای دارن رفتار می‌کنن، آدم‌ها طبیعتشون این رو اقتضا میکنه که مثل هم باشن، سریع سعی می‌کنن مثل هم رفتار کنن،حالا اگه من می‌خوام تولد آگاهانه رو تجربه کنم در همه جنبه‌ها، باید متفاوت عمل کنم از دیگران،درسته که سخته،ولی خیلی لذت بخشه،چون نتایجم با دیگران اون وقت فرق میکنه.

      مثلاً اگه در زمینه ثروت بخوام تولد آگاهانه داشته باشم، افکاری که ثروت آفرینه، تمریناتی که باعث ایجاد ثروت توی زندگیم میشه رو انجام بدم و روی ثروت متمرکز بشم،بعد از چند سال می‌بینم که چقدر فاصله گرفتم از شرایط قبلم و از اطرافیانم،خوبی تولد آگاهانه اینه که از اول می‌دونم که می‌خوام به کجا برسم و تلاشم رو شروع می‌کنم و رسیدن به هدفم هم برام لذت بخش میشه،و این روند در تولد اصلی من نیست،من متولد شدم، همه چی بهم تحمیل شد، افکارشون، رفتارشون، دینشون، آدابشون، همه چی بهم تحمیل شد و من شدم اینی که الان هستم،پس اگه می‌خوام اینو عوض کنم، باید خودم همت کنم،دیگه کسی نیست که بخواد بیاد بهم آموزش بده،چون همه فکر می‌کنن خودشون عقل کلن و نیاز به یادگیری ندارن،هر جوری فکر می‌کنن صحیحه،برای همین یادگیری سخته،مگر اینکه خودم تصمیم بگیرم و شروع کنم.

      تلاشی که انجام میدم برای اینکه شرایط جسمم رو تغییر بدم نشون میده که من چقدر دارم آگاهانه تصمیم می‌گیرم که انسان جدیدی از خودم بسازم،استمرار من در تکرار و یادگیری و عمل کردن به آموزش‌ها نشون میده که چقدر برای خودم احترام قائلم و می‌خوام از تولد آگاهانه خودم استفاده کنم.

      ما از کودکی یه سری آموزش‌ها رو دیدیم مثلاً اینو دیدیم که خیلی‌ها عادت دارن با چایی شون شکلات بخورن،هر کسی یه عادتی داره،که مثلاً با چایی اش یه چیزی میخوره،باید بدونم که اینم یه رفتاریه که از قبل یادش گرفتم،توی خانواده‌ ها این عرف بوده،و این یه آموزش ساده و عادی و عادتیه که خیلی از افراد چاق اونو دارن و سال‌ها بر اساس این آموزشی که خودشون انتخابش نکردن عمل کردن،ما این آموزش رو انتخاب نکردیم، یادش گرفتیم،ولی سال‌هاست داریم اونو انجام میدیم،پس  اگر تشخیص دادیم که این رفتارمون برای خلق یک انسان جدید متناسب دیگه مناسب نیست، پس باید تغییرش بدیم، باید به رفتار جدید اونو تغییر بدیم،این میشه شاهکار زندگی ما،که یعنی تشخیص دادم این رفتارم اشتباهه و الان تغییرش دادم،این تغییرات، این شاهکارهایی که یکی یکی رفتار اشتباهم رو تشخیص بدم و تغییرش بدم در نهایت اون شگفتی نتیجه منو رقم میزنه،این طریق تغییر دادن رفتارها و افکار قبلی میشه استفاده کردن از فرصت تولد آگاهانه برای جایگزین کردن آموزش‌ها،

      این تفاوت‌هایی که در خودم ایجاد میکنم نشون میده که چقدر از این دوره نتیجه گرفتم، نه مدت زمانی که در این دوره هستم، نه دفعاتی که تکرار می‌کنم، نه اون زمان‌هایی که درباره‌اش می‌نویسم، و نت برداری می‌کنم، عمل مهمه.

      برای اینکه متناسب بشم و متناسب بمونم باید در مسیر رسیدن به خواسته استمرار داشته باشم،حتی اگه متناسب شدم، مثلاً اگه یه وزنی رو برای خودم مشخص کردم و به اون وزن ایده آل رسیدم،یعنی به اون شرایط رسیدم، احساس عالی دارم، سبک شدم، همه اضافه‌ها رفتن، لباس‌ها همه اندامی شدن و هرجوری که دوست داشتم شدم،فکر نکنم که دیگه کار تموم شد،دیگه ولش کن، دیگه نمی‌خواد،نه،باید حواسم باشه، باید تکرار کنم، فایل‌ها رو گوش بدم،تا دوباره برام یادآوری بشه و خوشحال بشم که من این مسیر رو طی کردم، این آموزش‌ها رو استفاده کردم که متناسب شدم و الان دارم دوباره تکرارش می‌کنم. این میشه در مسیر باقی موندن.

      هیچ وقت نخوام که با عجله کردن این فایل‌ها رو گوش کنم و تکرارشون کنم، چون اون حس عجله داشتن، اون عجول بودن باعث میشه که این تلاشم خنثی بشه،و هیچ وقت هم نخوام که برای دیگران خودم رو لاغر کنم،چون خیلیا هستن که واقعاً برای دیگران می‌خوان لاغر بشن و میگن  دوست دارم لاغر بشم تا دیگه از خجالت دیگران در بیام که این چند سال منتظر منه که یه تغییری بکنم و استرس داره که هرچه زودتر لاغر بشه،که اینم خیلی چیز بدیه و نمی‌ذاره که  متناسب بشم،ذهنم نمیپذیره که بخوام کاری انجام بدم که دیگران خوشحال بشن،اصلاً براش غیر منطقیه،نمی‌فهمه این موضوع یعنی چی،چون ذهن خودمه و فقط برای خودم میتونه تصمیم بگیره،چطور ممکنه با ذهنم بخوام کاری انجام بدم که مثلاً اون دوستم خوشش بیاد، ذهنم اصلاً زیر بار این نمیره،پس بنابراین باید در مسیر استمرار داشته باشم،

      و به هیچ هم وجه هم نگم که مقاومت ذهنی دارم،این مقاومت ذهنی از کجا اومده؟؟من خودم کاری رو انجام ندم بعد بگم مقاومت ذهنی دارم،آخه مقاومت ذهنی در برابر چی دارم؟؟در برابر کاری که خودم انجامش نمیدم، باید بدونم این یه فکریه که معلوم نیست از کجا در اومده،بالاخره از یه جایی شروع شده،این مقاومت ذهنی رو یه جایی برای ما به وجود آوردن،که اینم از اون آموزش‌های غلطه که یادش گرفتم،خودم کاری انجام ندم بعد بگم مقاومت ذهنی دارم،نمیذاره من برم مثلاً نرمش کنم، نمیذاره من برم پیاده‌روی کنم،نمیذاره من دوره ام رو درست انجام بدم، آخه این کیه؟؟این مقاومت ذهنی کجاست؟؟غیر از اینه که خودم خلقش می‌کنم،غیر از اینه که خودم بهش نیرو میدم، بهش قدرت میدم،چرا فکر می‌کنم از بیرون یه نیرویی هست که نمیذاره من حرکت کنم،این چه فکریه آخه؟؟

      سپاسگزارم از شما استاد عزیز بایت این فایل عاااالی🙏🙏🌺🌺💖💖🦋🦋🙋🏻‍♀️🙋🏻‍♀️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/05/22 15:23
      مدت عضویت: 1628 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 565 کلمه

      سلام بر استاد عزیزم و دوستان همراه

      من هم که الان فکر میکنم ترسم از مواد غذایی ازبین رفت وآخریش سس مایونز بود که به شدت ازش میترسیدم و وقتی الویه درست میکردم برای خودم در ظرف دیگه میریختم و سس نمیریختم و میخوردم ولی برای مابقی اعضای خانواده سس اضافه میکردم.

      که خدا رو شکر منم الان مثل باقی اعضای خانواده الویه ام رو سس اضافه میکنم .

      مورد بعدی خوردن آش بود که همش چندین کاسه میخوردم وآخرش دلم درد میگرفت و دم میکردم . اما این سری فقط درحد یه بشقاب خوردم و دیگه تمایلی به خوردن نداشتم .

      الانا سطح انرژی بدنم رفته بالا وصبح ساعت چهارونیم بلند میشم و با فایل پیاده روی داخل حیاط خونمون پیاده روی میکنم وخیلی احساس آرامش میکنم در حالیکه قبلا اصلا حوصله نداشتم .

      تو خونمون برادرم متناسب هست . اون سری رفت بازار و دوتا جعبه سیب خرید اونم ریز. کسی چیزی نگفت چون همه اخلاقش رو می دونیم چون اگر سیب بزرگ باشه نصف میکنه میزاره داخل یخچال . میگه باهمون نصفه سیر شدم .

      یا دامادمون متناسب مایل به لاغرهست البته به نظرمن متناسبه اما خانواده ام اون رو لاغر میدونن و بهش اصرار میکنن خوب برنج بیشتری بریز چراتعارف میکنی واون میگه من نمیتونم بیشتر از این بخورم .

      و قبل ناهار که باهم میوه می خوریم اون فقط یک دونه نهایت دوتا بیشتر نمی خوره اونم با اصرار خانواده . میگه اگه میوه زیاد بخورم ناهار نمیتونم بخورم .

      ما عادت داریم وقتی برای تفریح می رویم جنگل ویا دریا وکلی غذاهای رنگارنگ اعم از چای ومخلفات برای عصرانه . ناهار جدا بعددوساعت کباب جداو میوه و کاهو جدا .

      ولی وقتی ایشون همراه ما باشه خواهرم اجازه این کار رو به ما نمیده میگه ما رومسخره میکنن واونها تو خانوادشون همه متناسب هستند و بعد ناهار چیزی نمی خورن تا غروب و غروب فقط یک استکان چای نهایتا یک دونه شیرینی .

      اما اگه خودمان باشیم خانوادم کلی غذاهای رنگارنگ  میبرن تازه بعدش میان خونه میگن گرسنمونه .

      من این سری که همراهشون رفتم بیرون هندزفری به گوش پیاده روی کردم و یه کم ناهار خوردم وتمام . واقعا میلی نداشتم نه اینکه نخام بخورم .

      من با کانون توجه ام درمسیر چاقی قرار گرفتم و باهمین تغییر کانون توجه ام برمیگردم به مسیر درست متناسب بودن .

      من سالهای سال درمسیر چاقی استمرار داشتم پس بایستی درمسیر متناسب شدن هم استمرار داشته باشم .

      چون زندگی من بالاپایین زیاد داشت یه موقع هایی شاد وآرام یه موقع های دپرس و غمگین و من داخل هر موقعیتی که قرار میگرفتم عوامل متعددی رو به چاقی لاغریم ارتباط میدادم . من حتی ویژگی شخصیتی رو در چاقی ربط میدادم .کلا کلکسیون از باورهای چاقی بودم که منو درمسیر چاقی پیش میبرد .

      چقدر هم این جهان شبیه فضای مجازی اینستاگرام عمل میکنه مثلا بگی کم تحرکی باعث چاقیه از فرداش کلی آدم میبینی که کم تحرک وچاقند وباور تو رو تایید میکنند .

      مثل اینستا پیج یه بازیگر رو ببینی از فرداش هر روز پیج های بازیگران دیگر رو برات میاره .

      کار ذهن هم شبیه برنامه اینستاگرام هست و کارش گسترش هر چی که دنبال کنی . و خودت هم حق انتخاب داری که پیج هارو دنبال کنی یا نه . ومنم حق انتخاب دارم که آگاهانه همه چی رو نپذیرم .

      پس بیام پیج های ذهنی چاقیم رو عوض کنم و پیج های ذهنی لاغری رو دنبال کنم واز این خاصیت ذهن که کارش گسترش یه موضوع هست درجهت رسیدن به خواسته ام استفاده بکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مصی
      1402/04/08 21:47
      مدت عضویت: 519 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 556 کلمه

      به نام خدای زیبایی آفرینم

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همگام 

      بیشتر مردم از وضع زندگیشون خوشحال نیستن!!!!!

       بیشتر مردم از همه چیز می‌نالند ولی برای عوض کردنش هم هیچ کاری نمی‌کنند!!!!

      بیشتر مردم افسرده اند ولی برای همه چیز وقت میزارن الا خودشون!!!!!!

       بیشتر مردم یه ملیون چیز دارن که بهش افتخار کنن ولی فوکوس کردن روی چهارتا چیز که دوست ندارند!!!!!! 

      بیشتر مردم هیچی از پتانسیل خودشون نمیدونن!!!!! 

      بیشتر مردم صبر میکنن تا وقتی دیگه خیلی دیر شه وقتی که می‌فهمن میتونستن هر چی که آرزوش و داشتن  داشته باشن که می‌فهمن باید میرفتن دنبال هر چی دوست دارن تو زندگیشون !!!!!!

      دوست همگامم تو رو نمیدونم ؟؟؟؟؟

      ولی!!!!!! 

      ولی!!!!!

      من نمیخوام مثه بیشتر مردم باشم؛

       من نمیخوام معمولی باشم؛

       میخوام متفاوت فکر کنم ؛

      به خواسته تناسب اندامم توجه میکنم ؛

      متفاوت از ذهن چاقم  رفتار می کنم که متفاوت به دست بیارم ؛من سعی میکنم برای متناسب شدن ؛

      میدونم اگه واسش بجنگم اگه راسخ باشم اگه خودمو وقفش کنم به دستش میارم ؛

      بله اگه خودمو وقفش کنم به دستش میارم ؛

      اگه کم نیارم یه روز به دستش میارم ؛

      آموزش‌هام و عملی میکنم در زندگیم ؛

      میخوام یه برنده باشم بین برنده ها ؛

      شگفت انگیز شگفت انگیزها بشم ؛

      معمولی بودن بسه دیگه؛

       میخوام یه نسل بسازم از همینجا از همین الان یه نسلی که شروع بشه با یه قلب بزرگتر،  اخلاق بهتر، اندام استانداردتر ؛

      من یه بلند پروازم  که به تک تک بلند پروازیهام میرسم  ؛؛؛؛

      آره من یه آدم غیر معمولی ام ؛

      بیشتر مردم کم میارن!!!! اما من کم نمیارم؛؛؛؛؛

       بیشتر مردم جاده راحت و انتخاب میکنن!!!!! من جاده پیشرفتو؛؛؛؛؛؛

       جاده تناسب فکری من پر از تپه و ماجراجوییه این دقیقا همون چیزیه که من میخوام چالش من عاشق چالشم  

      بیشتر مردم می‌نالند و دنبال مقصرند!!! من تو خودم میرم اشکالاتم و بررسی میکنم و نگاه میکنم  که بهترین راه چیه؛؛؛؛

       بیشتر مردم جا می‌مونن!!!! اما من جا نمیمونم ؛؛؛؛

      بیشتر مردم جا میزنن !!!!! اما من جا نمیزنم؛؛؛؛؛

        بیشتر مردم کم میارن!!!!! اما من کم نمیارم ؛؛؛؛؛

      من تمام ضربه هایی که از چاقی خوردم و جبران میکنم ؛

      من افکار قدرتمند چاقی رو ریشه اش و میخشکونم و به جاش افکار پر قدرت تر لاغری و تناسب فکری و رشد میدم درون خودم ؛

      من باورهام و اصلاح میکنم از مواد غذایی نمی‌ترسم؛

      من با ترسهام رو به رو میشم و اونها رو شکست میدم ؛

      من به مقدار مورد نیاز بدنم غذا میخورم ؛

      من از غذا برای چاق کردن خودم استفاده نمیکنم ؛

      من از مواد غذایی درست استفاده میکنم ؛

      میخوام از تولد آگاهانه فکریم لذت ببرم و تغییراتم و توی این مسیر بررسی کنم و مطمئنم نتایج بی نظیری خواهم گرفت در زندگیم که یکی از اون نتایج تناسب فکری و جسمی منه ؛

      من انسان جدیدی از خودم می‌سازم مقصر تمام آنچه شده خودم هستم تک تک آنها را جبران میکنم با تمام وجودم سعی میکنم یاد بگیرم و به آموزه هایی که یاد میگیرم عمل کنم اگه تا الان اشتباه کردم برای این بوده که از راه‌های اشتباه زندگی کردم پس حالا که مسیر درست و تشخیص دادم حالا رفتارهای اشتباهم و شناسایی میکنم و تغییرشون میدم هر روز روی خودم کار میکنم مثل استاد عزیزم تا روزی که زنده هستم برای متناسب شدن و متناسب موندن انگیزه داشته باشم تا الگویی بشم برای دیگران تا اونها هم به مسیر درست هدایت بشن من برای خودم میخوام متناسب بشم من عاشق خودمم من هر چی که بخوام و به بهترین شکل به هدف میرسونم پس پیش به سوی تولد جدیدم  الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/03/27 08:10
      مدت عضویت: 569 روز
      امتیاز کاربر: 14252 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 433 کلمه

      سلام استاد 

      خدا را شکر من توانستم امروز فایل 12 گام از 100گام سرزمین لاغرها را گوش بدهم در این فایل خیلی نکات کلیدی را گفتید ممنون از شما 

      من امروزمتوجه شدم هنوز فکر ذهن چاق در من فعال است که خوردن برخی از خوراکیها من را چاق میکند در حالی که قبل از خوردن به خودم یادآوری میکنم که تمام غذاها برای انرژی بدن من لازم است و میخورم ولی درگوشه ای از ذهنم هنوز به یقین نرسیدم و میگویم که خوردن فلان شیرینی و چربی برای من ضرر داشت و خودم را سرزنش میکنم که چرا خوردم و به خودم نگفتم سیرم و آن را خوردم 

      در این فایل که گفتید بسیار بسیار مهم است (تاثیر رفتار و باورهای قبلی ما درکسب نتیجه مناسب از دوره تناسب ذهنی مهم است

      و همچنین گفتید که در تمام دوره ها برای تمرینات باید سه چیز را درنظر بگیریم 

      1- هدف از انجام تمرینات چیست (متناسب شدن )2- آگاهی که دررابطه با این کار یاد گرفتیم ( راههایی برای یاد گیری متناسب شدن و تغییر فرمول ذهنی از چاقی به لاغری )3- در این آگاهی چه تمرینهایی است که باید انجام دهیم (فرمولهای ذهنی را از چاقی به لاغری تغییر بدهیم با نگاه کردن به افراد متناسب و نوع خوراکشان )

      و در مورد ضربه هایی که از چاقی خوردیم بیشتر فکر کنیم ( نداشتن اعتماد به نفس – مشکلات تنفسی و بیماری – داشتن آرزوی لاغری – نداشتن انتخاب برای لباس و خوردن خوراکیها و……و در مورد تناسب اندام خیلی بیشتر فکر کنیم و افراد لاغر و نوع خوراکیهایی که میخورند و چه مقدار میخورند را نیز مد نظر قرار دهیم یعنی آگاهیهایی را که یاد گرفتیم را به کار ببریم به عنوان مثال ترس از چاقی قبل و بعد از غذا خوردن یک فرمول ذهن چاق است که باید روی این باور خیلی کار شود که بدن من به سوی متناسب شدن جلو میرود و بدانیم و یقین کنیم و بارها به خودمان بگوییم بدن من برای زنده ماندن به انرژی نیاز دارد پس من به اندازه نیازم غذا میخورم و با تکرار و تمرین این فرمول متناسب شدن را در بدنم فعال کنم 

      من در این فایل متوجه شدم که اگر هرروز یک فایل را چندین بار گوش بدهم و نکات کلیدی ان را یادداشت و عمل کنم و اصلا عجله نکنم برای اینکه در یک روز چند فایل را انجام بدم خیلی بهتر فرمولهای ذهنی برای متناسب شدن جلو میروند و خواندن نظریه های دوستان برای لاغر شدن و ثبات فرمولهای ذهنی مفید است 

      بازم از استاد عزیز ممنون که به صورت خیلی ماهرانه ایرادات ذهن چاق را میگویید تا ما برای رفع آن اقدام کنیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 192 کلمه

      سلام خدمت استاد بزرگوار و همراهان لاغری عزیز

      من این گام رو چندین بار برای خودم مرور کردم چندین بار فایل رو برای خودم گوش دام چون با اینکه خوب جلو میرم ولی هنوز از خودم راضی نبودم با گوش دادن به این فایل و دقت در اعمال و رفتارم متوجه شدم هنوز در مسیر چاقی هستم برخی اوقات هنوز مواد غذایی در ذهنم قدرت دارن هنوز باورم کامل تغییر نکرده که مواد غذایی چاق کننده نیستن با اینکه موقع گرسنگی میخورم ریزه خواری دیگه خدارشکر ندارم به محض سیری دست از غذا میکشم ولی ولی هنوز مواد غذایی برام غول هستن هنوز ته ذهنم میگم پیتزا چاق کننده است یا ….من امروز خیلی به این موضوع آگاهتر شدم و روی این باورم بیشتر  تمرکز خواهم کرد اینکه مواد غذایی عامل انرژی من هست و من با لذت از آنها برای دریافت انرژی استفاده میکنم

      یه موضوع دیگه هنوز عجول بودن در مسیر اینه کی لاغر میشم در وجودم هست ولی خدارو شاکرم که در مسیر لاغری روز به روز آگاهتر میشم و مطمنم  که تناسب اندام حق طبیعی من هست و باورهای که عامل چاقی من شدن روز به روز محو تر میشوند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 314 کلمه

      سلام به همه دوستان عزیز 

      اتفاقا تکرار فایل ها باعث میشه فرمول های ذهنی برای ما تکرار بشه 

      من واقعا دیگه هیچ عذاب وجدانی در خوردن ندارم 

      چونکه من مشکل رو از مواد غذایی نمیدونم بلکه مشکل رو از رفتار خودم میدونم ک به دستگاه گوارش نازنیم فشار میارم با زیاد خوردن و احساس ترکیدن 

      من همیشه گوش ب زنگ بدنمم تا هر موقع انرژی خواست و احساس گشنگی کرد سریع بهش غذا بدم 

      من معدمو اذیت نمیکنم حتی روزه ام نمیگیرم ک اذیت بشه 

      چون معده من حساس نباید خالی بمونه وگرنه کل سیستمم بهم میریزه 

      بله استاد عزیزم شما درست میگین فقط با نوشتن ولی عمل نکردن چیزی درست نمیشه 

      مهم اینه که بتونیم با خیال راحت غذا بخوریم و در یک کلام از زندگی لذت ببریم 

      دیگه نجوای ذهنی نیاد بگه ها زینب نگا کن لاغرا همه چیزای خوشمزه سرخ شده یا فسفودی برا اوناست 

      تو نخور چ میشی ها 

      نه من ۹۰ درصد مسیرمو رفتم یعنی تا ۹۰ درصد نمیترسم از غذاهای پرچرب خوردن 

      اون ده درصدم تا پایان دوره از بین خواهد رف همون درصدی ک دیده نمیشه و تاریکه 

      شاید باشه شایدم نباشه هیچ همون درصدم

      مهم اینه ک تو مسیر لاغری بمونیم 

      و هرگز ترکش نکنیم 

      و اگرم فایل هارو گوش نکنیم تو عمللل نشون بدیم ما دقیقا مانند لاغرها غذا میخوریم 

      تو عید خیلی جاها گفتم میل ندارم 

      این یعنی من خیلی حواسم جمع😊

      من ادم خیلی دقیقی هستم 

      انقد ک لاغری برای من با ارزشه 

      همون قدرم نباید نکات کلیدی رو فراموش کنم 

      نباید اصل هارو فراموش کنم 

      اصل اینه ک فرمول های ذهنی باید دقیقا مثل لاغر ها باشه 

      اصل اینه دیگه موقع غذا خوردن به شمردن کالری فکر نکنیم 

      اصل اینه ک وقتی احساس گرسنگی داریم چیزی بخوریم و به محض سیری دست بکشیم 

      اصل اینه ک بدن خودمون رو دوست داشته باشیم 

      اصل اینه یادمون نره ک در جاده لاغری با ذهن قرار داریم 

      اصل اینه  در  این مسیر عجله نکنیم 

      اصل اینه لاغری در درون ما همیشه وجود داشته و داره 

      ما روز ب روز به این لاغری نزدیک تر میشیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1402/01/03 21:42
      مدت عضویت: 621 روز
      امتیاز کاربر: 9155 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,893 کلمه

      سلام خدمت استاد عطار روشن عزيز

      اين فايل بي نظير بود

      ميتونم بگم يكي از بي نظير ترين فايل هايي بود كه تا الان در اين صد گام شنيدم

      با لايه هاي زيرين باورهاي ما كار داره

      ما رو با خودمون رو به رو ميكنه

      مطمئنم خيليا يا نتونستن اين فايل رو تا آخر گوش بدن يا اگر گوش دادن منيت اونها انقدر توي گوششون فرياد زده كه كه اصلا منظور شما رو اشتباه متوجه شدن و منحرف شدن…يه عده هم خدا رو شكر تونستن گوش بدن 

      خود من جز كسايي بودم كه از ديشب دو بار اومدم اين فايل رو گوش بدم ولي ديشب كه چند دقيقه ازش گوش دادم و رفتم سراغ كار ديگه اي

      امروز صب كه داشتم صبحانه ام رو آماده ميكردم اومدم توي سايت و پلي كردم فايل رو …باز ذهنم داشت ميگفت اينا رو كه ميدوني چند وقته داره ميگه و تو هم ميخوني توي سايت

      ولي از وسطاش يه جاهايي انگار خودمو و رفتارمو جلوي آينه قدي ميديدم

      گاهي ميخواستم فرار كنم ازش ولي باز به خودم گفتم نه فهيمه تو تعهد دادي ..تو لياقت متناسب شدن رو داري

      و از دقيقه بيست به بعد كه گفتم وااااي خداي من اين فايل اصلا رايگان نيست و جهان هستي ميدونه كه اين فايل بهاش رايگان نيست به همين دليل هست كه هر كي مرد عملش باشه اين فايل رو گوش ميده

      بهش عمل ميكنه و نتيجه ميگيره و ممكنه در ادامه نتيجه گرفتن ذهنش متقاعدش كنه كه دوره ها رو تهيه كنه و نتايج بزرگتر بگيره

      به اين ترتيب بهاي اين فايل هم جبران خواهد شد. و چقدر اين قانون جهان رو دوست دارم كه ذره اي كار نيك در اين جهان بي پاسخ نمي ماند و برعكسش (به اميد اينكه به زودي راهي براي پرداخت از طريق پي پل براي ما كه ايران نيستيم فراهم بشه)

      استا عطار روشن عزيز

      وقتي گفتيد ما سن تولد آگاهانه داريم و حالا بايد خودمون انتخاب كنيم در اين تولد آگاهانه چه رفتاري داشته باشيد

      ذهنم يكدفعه ساكت شد و سراپا گوش شدم

      نشون ميده كه روحم چقدر منتظر اين لحظه بوده كه من خودم تصميم بگيرم كي باشم نه اينكه خانواده و جامعه براي من تصميم بگيرن كي باشم با چه خصوصياتي

      بايد بهم بر بخوره كه ديگران يكسري رفتار رو براي من تعيين كردن و من طبق اون رفتار دارم از يكبار فرصتي كه در اين دنيا دارم استفاده ميكنم

      به جاي اينكه از حرفها و كارهاي ديگران ناراحت بشم و بهم بربخوره كه نتيجه اي جز ناراحتي بيشتر برام نداره ….حالا بيام در اين تولد آگاهانه تصميم بگيرم رفتارهاي چاقي يا هر رفتار بد ديگه اي كه از ديگران ياد گرفتم و داره بهم ضربه ميزنه رو ازش ناراحت بشم و قبولش نكنم و خودم رفتاري كه شايسته شخصيتي هست كه دوسش دارم رو بسازم و طبق اون عمل كنم

      در يك كلام بزنم زير ميز ، بازي رو بهم بزنم و اونطوري كه خودم دوست دارم بازي رو دوباره بچينم و پيش برم

      اين فايل انقدر حرف توش داره كه در اين كامنت نمي گنجه

      ميرم سراغ نكته بعديش

      اينكه گفتيد از افراد متناسب الگو برداري كنيم و ببينميم چطور با مواد غذايي رفتار ميكنن و ما هم سعي كنيم رفتار هاي اونا رو تكرار كنيم هم بسيار نتيجه ميده

      من قبلا هم گفتم كه يك دوست به شدت متناسب دارم كه اتفاقا با فردي هم ازدواج كرد كه اونم مثل خودش متناسب هست و عادت هاي غذايي و طرز برخوردشون با غذا مثل خود دوستم هست

      من هر وقت اين دوستم رو ميبينم تا يكي دو روز ذهنم نمي پذيره مثل قبل غذا بخورم 

      هي به همسرم هم ميگم كه مثلا اگر اين خوراكي خونه فلاني بود تا شش ماه بعد كه ميرفتيم خونه شون هنوز بود 

      مثل ما نيستن كه دو روزه تمومش كنن

      شما باورت نميشه خوراكي ها انقدر توي خونه شون ميمونه كه بوي “نا” بوي مونده گي ميگيرن .و خودشون متوجه نميشن كه اين بو ، بوي مانده گي هست …چرا ؟چون ذهنشون  اون بو رو ميشناسه…و براش غير عادي نيست

      نميخوام بگم ما هم كه ميخوايم متناسب بشيم بايد مثل اونا عادت كنيم بوي ماندگي رو نفهميم در مواد غذايي…

      اين عادت اوناست …

      ميخواهم بگم عمق باورها درباره تناسب اندام چقدره كه اصلا جايي براي اين باور كه بوي مواد غذايي تازه با مونده رو بفهمن نمونده

      الان متوجه شدم كه جهان هستي چرا اين دوستم رو گذاشته توي زندگيم چون ذات من متناسب بودن رو دوست داره ، خداي من ميدونه كه من چقدر با متناسب بودن خوشحال ميشم ، به همين دليل خيلي نرم اين دوست رو توي زندگي من آورده كه ازش تاثير بگيرم

      قربون خدا برم كه اصلا زور نميگه بهم حتي در جاهايي كه من اون چيز رو دوست داشته باشم و برام شادي به همراه داشته باشه

      همين دوستم به اضافه شوهرش و به اضافه يك دوست ديگه اونم با خانواده شون تقريبا رول مدل من هستن

      هر وقت ميرم خونشون يا مياد خونمون انقدر تحت تاثير رفتار غذاييشون قرار ميگيرم كه تا يكي دو روز انگار سرم خورده به ديوار و گيج ميزنم

      الان كه دارم مينويسم هي دوستامون دارن ميان توي ذهنم و ميبينم تعداد دوستايي كه خدا دور من جمع كرده تا من رو به متناسب بودن نزديك كنه زيادن و حتي ميتونم بگم 90% شون

      و هي داره در همين حين تايپ كردن رفتار هاي غذاييشون مياد توي ذهنم

      يكيش اين كه يكيشون وقتي مثلا ما شام ميريم خونشون ، خودش فقط سالاد ميخوره…و ميگه من معمولا شام رو زود ميخورم و چون توي مهموني ها شام ديرتر سرو ميشه ، من شام رو سنگين نميخورم چون خوب نميتونم بخوابم 

      يكيشون توي يك مراسم بزرگ كه توي تالار گرفته بودن و خودش صاحب مجلس بود موقع سرو غذا كه ناهار بود گفت : كه صبحانه هم نخوردم امروز …

      و فكر ميكنيد غذا چي خورد …از بين اينهمه مدل غذا كه روي ميز بود ايشون يه تيكه ماهي با يكم برنج و سالاد خورد در حد يك پيش دستي كوچيك

      من، همون لحظه كه داشت ميگفت از صب چيزي نخوردم داشتم فكر ميكردم من اگر جاي اين بودم و صب ميدونستم تا ظهر چقدر بدو بدو دارم و چقدر قراره كار انجام بدم انقدر مفصل صبحانه ميخوردم كه نگو 

      و الان كه وقت ناهار هست حتما به خودم ميگفتم انقدر امروز بدو بدو داشتي و كالري سوزوندي كه اگر دو بشقاب پر غذا بخوري هم باز كالري امروز جبران نميشه

      يعتي تمام اين فكرا در همون چند ثانيه اي كه دوستمون فقط داشت ميگفت از صب صبحانه هم نخوردم توي ذهن من داشت ميچرخيد

      الان كه دارم خودمو مرور ميكنم ، فهميدم من از اونجايي كه خيلي وقت هست كه از خدا خواستم در مسير تناسب اندام قرارم بده و چون به شدت آدمي هستم كه با خودم توي ذهنم حرف ميزنم  و صداهاي توي سرم خيلي بلنده، اين چيزايي كه براتون گفتم مدتي هست براي من رقم ميخوره توي ذهنم و باهاش روبه رو ميشم 

      شايد بيش از يكساله كه اين اتفاق داره توي ذهنم ميوفته با ديدن غذا خوردن افراد متناسب

      الان ديگه ميدونم هر كي مهموني مياد خونمون همه شون كم غذا ميخورن

      به همسرم ميگم بايد حواسم باشه خيلي غذا درست نكنم ، چون هر كي مياد خونمون نه ميوه زياد ميخوره نه تنقلات نه غذا 

      همه اش بعدا ميمونه خودمون بايد بخوريم

      اينايي كه دارم تعريف ميكنم عين واقعيت اين يكسال و نيم شايدم دو سال گذشته ست كه برام تغيير كرده همه چي

      و الان ميفهمم كه آمدنم به اين سايت اصلا تصادفي نبوده و من هدايت شدم به اين سايت

      ريشه هاي تغييرات باوري در من در حال شكل گيري بوده

      بخوام بگم خيلي زياده

      يكي از تغييرات ديگه اي كه توي اين چند ماه اخير انجام دادم اين بود كه يكي از اين افراد لاغر كه رول مدل من هستن 

      يه روزي رفتيم خونشون ، در كابينت هاشو كه باز كرد ديدم هيچي توي كابينت هاش نيس اصلا مثل من انواع شيشه هاي پر از مواد غذايي خشك مثل حبوبات و سبزيجات نيست

      تعجب كردم 

      گفتم خدايا من دارم دنبال خونه بزرگتر ميگردم كه اينا رو جا بدم توش 

      اينهمه مواد غذايي كه ميخريم 

      دنبال يخچال خيلي بزرگتر ميگردم كه بيشتر توش جا بدم 

      ميگردم دنبال خونه اي كه بتونم يه يخچال صندوقي توي گاراژي انباري جايي بزارم….چطوري اينا حتي كابينت هاشونم خاليه 

      و يه يخچال كوچولو دارن كه يك فريزر كوچولو بالا داره يخچال هم پايينشه

      خلاصه اين فكرا انقدر توي سرم چرخيد تا تصميم گرفتم منم كابينت هامو خالي كنم

      اولش نوشتم و امضا كردم كه تا يكماه هيچي نميخرم توي خونه تا كابينت ها خالي بشه

      آقا يكماه گذشت ، انگار هيچي دست نخورده بوده بود توي كابينت ها

      ماه بعد رو هم بهش اضافه كردم و فقط سبزيجات تازه براي سالاد و خوردن هفتگي ميخريدم

      فريزري اصلا

      خلاصه غذاهايي درست ميكردم كه تا حالا اون تركيب رو نخورده بوديم 

      چون فقط ميخواستم اون مواد غذايي كه داريم تموم بشه

      گذشت و گذشت 

      تقريبا چهار ماه طول كشيد تا من %98 مواد غذايي كابينت ها رو و سبزيجات فريزر رو تموم كردم

      ديگه هم براي كابينت چيزي نخريدم و موفق شدم سر تعهدم بمونم

      ريزه كاري هايي داره كه توضيحش خيلي طولاني ميشه

      من متوجه باور فقر شدم در اين بين …باوري كه به من ميگفته كمبود هست …همه چيو زياد بخر كه يكوقت كم نياد…خيلي كار برزگي بود براي من اين خالي كردن كابينت ها مثل يك دانشگاه من ياد گرفتم ازش

      ولي من موفق شدم يك گام بزرگ در زندگيم بردارم كه عادتهايي بودن كه خودم انتخاب نكرده بودمشون

      چيزيه كه ما توي ايران ياد گرفتيم انواع حبوبات بايد توي كابينت هامون باشه 

      انواع سبزي خشك بايد باشه 

      نميدونم ديگه انواع چيز ميزاي سرخ شده توي فريزر باشه

      انقدررررر ما ايراني ها عادت هاي بد غذايي داريم كه اگر سعي كنيم همونا رو يكي يكي بزاريم كنار نا خود آگاه متناسب ميشيم

      من عادت هاي خريد خيلي بد داشتم

      خيلي بد 

      انقدر همه چيو زياد ميخريدم 

      انقدر از همه چي همه رقمش بايد توي خونمون ميبود

      رب گوجه چندين مدل 

      كنسرو گوجه جدا 

      كنسرو گوجه ايتاليايي با سبزيجات مخصوص مخصوص پاستا جدا

      واي واي

      همه اينا رو هميشه ميخريدم و بايد توي خونه ميبود كه اگر يه روزي خواستم مثلا پاستا ايتاليايي درست كنم سس مخصوصش باشه توي خونه

      يادمه يكبار يكي از اين دوستان متناسب اومدن خونمون و انقدر مواد خوراكي سر ميز بود كه اين دوستمون گفت وااااي خداي من ، من اصلا نميتونم انقدر مواد خوراكي بخرم توي خونمون

      گفت اصلا يادم نمياد جايي هم ديده باشم انقدر زياد مواد غذايي توي يه خونه اي

      شما چطوري انقدر ميخريد

      يكي يكي يادم مياد

      انواع سس توي يخچال بود

      انواع پنير هميشه توي يخچال بود

      انواع خشكبار مثل آلو زرد آلو سياه ، انجير خشك ،كوفت خشك ….از دست خودم حرصم ميگيره كه من چه رفتاراي بدي داشتم

      من مطئنم بيشتر ايراني ها، همين رفتار منو دارن و بيشتر ثروت و منابع مالي در خونه شون صرف مواد غذايي ميشه 

      همه اش هم به خاطر عادت هايي هست كه به ما داده شده و مال خودمون نيست

      بخشيش هم به خاطر حرف مردمه

      همه اين پرحرفي ها از اونجا اومد كه قلبم گفت شايد يكي بخونه كه دوست داره اين تغيير بزرگ رو در زندگيش ايجاد كنه و من رو الگو قرار بده

      و شيريني اين تغيير بي نهايت هست

      بگم كه عادت هاي بد هم از بين نميرن اونا هم سرجاشون هستن 

      ما كه داريم با تكنولوژي فكر كار ميكنيم ياد ميگيريم عادت هاي خوبمون رو بيشتر كنيم تا عادت هاي بد مجال خود نمايي نداشته باشن

      گاهي يه صداهايي ته ذهنم ميگه خوب كه چي !!! اينهمه نعمت هست كه ميتوني همه رو توي خونه ات داشته باشي…چرا خودتو محروم ميكني …من ميگم نه من خودمو محروم نميكنم …من دارم جاي نعمت ها رو توي زندگيم تغيير ميدم…چندين سال اون نعمت هاي خوراكي توي خونم بودن …الان ميخوام كمدم پر از لباس هاي متناسب و خوشگل باشه …لباس هايي كه ميخرم و ميپوشمشون…چون من لباس كه سايز خودم نبوده هم زياد ميخريدم به اميد روزي كه لاغر ميشم ميپوشمشون

      دوستي كه متن من رو خوندي ممنونم از چشمات به اميد موفقيت همه مون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
        1402/05/25 23:30
        مدت عضویت: 1218 روز
        امتیاز کاربر: 3747 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 54 کلمه

        سلام دوست عزیزم 

        فهیمه خانم 

        کامنتتون خییلی عالی و آموزنده بود برام.

        خیلی از متنتون لذت بردم

        این اولین کامنتی هست که در پاسخ دیدگاه مینویسم

        از بس که از دیدگاهتون خوشم اومد 

        واقعا تک تک این کارهایی که گفتین رو توی زندگی چقدر انجام دادیم 

        فقط به فکر پر کردن یخچال و فریزر و شکممون

        واقعا ممنون بابت دیدگاه عالی تون.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سولیکا
      1401/10/29 19:25
      مدت عضویت: 1350 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 593 کلمه

      سلام و درودی دیگر به همه دوستان و استاد مهربانم.

      گام۱۲:در مسیر چاقی هستید یا لاغری؟ لاغری آسان و ماندگار در صورتی امکان پذیر هست که یاد بگیرید هر روز در مسیر لاغر شدن حرکت کنید که خدارو شکر من هر روز دارم در این مسیر زیبا و لذت بخش حرکت میکنم.در هر جنبه از زندگی همواره دو جهت یا مسیر وجود داره:مسیر موفقیت که شمارو به طرف خواسته ها و آرزوهاتون هدایت می‌کنه و مسیر ناکامی و شکست که شمارو به سوی تجربه ناخواسته ها و مشکلات هدایت می‌کنه. در هر لحظه ما انتخاب میکنیم که در کدام مسیر حرکت کنیم.در مورد جسم هم همین موضوع صدق می‌کنه و هر زمان ما انتخاب میکنیم که در مسیر لاغرشدن حرکت کنیم یا در مسیر چاق تر شدن.من برای بودن در مسیر لاغرشدن باید کاری انجام بدم اما در مسیر شکست تنها کاری که باید انجام بدم اینکه هیچ کاری نکنم .برای لاغرشدن فقط آرزوی لاغرشدن را داشتن کافی نیست باید کاری متفاوت از آنچه تا الان انجام می‌دادیم انجام بدین و اون موندن در مسیر لاغرشدن هست.این مسیر لاغری با ذهن مسیریه که کاملا ذهنی هست و نیازی به کار فیزیکی و سختی و تلاش نیست.این مسیر به ما یاد میده اول مسیر چاقی رو خوب بشناسیم و بعد تصمیم بگیریم برای لاغرشدن مسیر جدیدی رو برای زندگی کردن در پیش بگیریم.و این از طریق تمرینات ذهنی و استمرار در انجام آنها امکان پذیرهست.صعود در این مسیر یعنی داریم به لاغری میرسیم و سقوط یعنی داریم از مسیر لاغری دور میشیم و به مسیر چاقی نزدیک میشیم.نقش اصلی رو ما ایفا میکنیم که چطور از این مسیر استفاده کنیم و فقط گوش دادن و نوشتن نیست بلکه باید اون چیزی که یاد گرفتیم رو به عمل تبدیل کنیم و من دارم این کار رو انجام میدم وقتی می‌خوام غذا بخورم مدام مطالبی رو که یاد گرفتم مرور میکنم در ذهنم و این باعث میشه نقشه ذهنی داشته باشم برای خوردن یا به افراد متناسب اطرافم نگاه میکنم که اون چه رفتاری داره اگه همون رفتاری هست که من دارم به خودم آفرین میگم که دارم گفته هارو به عمل تبدیل میکنم و اگر رفتار جدیدی بود سعی میکنم من هم انجامش بدم و هرچه بیشتر انجام بدم به لایه‌های زیرین ذهنم دسترسی پیدا میکنم و این باعث میشه فرمول‌های چاقی گذشته برام کم رنگ و کم رنگتر بشه.و آنقدر تکرار میکنم تا به واقیعت زندگیم تبدیل بشه.نباید برای تغییر افکارت تاریخ تعیین کنی نباید به تاریخ توجه کنی.ملاک موفقیت در لاغری با ذهن عمل کردن به آموزشهاست نه تاریخ شروع.کسی از این دوره ها نتیجه میگیره که به ۲موضوع بسیار مهم متعهد باشه.اولی هر روز کاری برای موندن در مسیر انجام بده مثل گوش دادن به فایلها یا تمرین و تکرار.دومی تلاش کنه موضوعات تئوری رو به عمل تبدیل کنه که همون توجه کردن به افراد متناسب و یادگیری رفتارهای درست اونها باشه.و باید خودت رو محک بزنی که چقدر افکارت تغییر کردن.مثلا چقدر ترس از خوردن برات کم رنگ شده آیا بازم از خوردن بعضی مواد غذایی ترس داری که نکنه باعث چاقیم بشه.قانون اینکه مواد غذایی به شما ضربه ای نمیزنه و باور اشتباه اینکه خوب اگه مواد غذایی هیچ ضرری ندارد پس من هرچقدر بتونم میخورم که این کاملا اشتباه نمیشه با باور قانون رو عوض کرد ولی میشه باورمون رو با قانون همسو کنیم ما برای زنده موندن به انرژی نیاز داریم و این انرژی با خوردن غذا تامین میشه پس خوردن به حد نیاز بدن نمیتونه مارو چاق کنه اون ما هستیم که با زیاده روی داریم خودمون رو چاق میکنیم.پس قانون درسته ما هستیم که باور اشتباه داریم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/29 13:40
      مدت عضویت: 670 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,082 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم 

      سلام من در این فایل یاد گرفتم اگه میخوام تغییر روش بدم و زندگی خودمو از یه شخص چاق تبدیل کنم به یه شخص لاغر لازمه تغییراتی در روند زندگیم اعمال کنم . 

      خب یکی از اونها اول یادگیریه . من اول باید یاد بگیرم زندگی بر روش لاغری چجوریه ؟ 

      خب تا اینجا یاد گرفتم که زندگی بر اساس سبک لاغری یه جریانه . یه مسیره نه صرفا یه برنامه غذایی که طبق اون عمل کنم . بلکه یه مسیره که ابتدا از فکر آغاز میشه بعد به رفتار و عادات میرسه و نهایتا به جسم . 

      خب برای این تغییر مسیر ما لازمه یه سری کارها رو انجام بدیم که اگر اونها رو انجام ندیم خب در مسیر قبلی داریم حرکت می کنیم  و تغییری در ما رخ نمیده . 

      این نکته ی مهم هم در امتداد آموزشهای دیروز خیلی عالی بود که لازمه  برای لاغریمون هر روز کاری انجام بدیم نکته ی مهمی که دیروز یاد گرفتم این بود که بپذیرم چاقی و لاغری برای ذهن در یه سطح هستن . یعنی اصلا برای ذهن فرقی نداره ما میخوایم کدوم راه رو انتخاب کنیم . انتخاب دست خودمونه ما هر راهی رو بخوایم انجام بدیم خب همون فرمولها در وجود ما جاری میشن و امروز تاکید کردید که لازمه برای لاغری این کارها رو انجام بدیم . اگه کارهای مربوط به لاغری رو انجام ندیم خب همون روش چاقی رو انجام میدیم و دوباره داریم چاقی رو تکرار می کنیم . 

      اگه ما بخوایم در مسیر چاقی بمونیم کاری نمیخواد انجام بدیم ولی ما میخوایم تمرین کنیم که دیگه چاقی رو انجام ندیم و در مسیر  لاغریمون حرکت کنیم (آموزش ذهن و عمل بر اساس آموزشها ) 

       پس  اگه بخوایم در مسیر لاغری حرکت کنیم خب مسلما از فرمولهای لاغری و عمل لاغر کننده باید استفاده کنیم و چون ما زمان زیادی از فرمولهای چاقی استفاده کردیم و یه جورایی به استفاده از اونها  عادت کردیم پس حتما لازمه  برای لاغریمون یه کاری انجام بدیم و اولین کار اینه که روند چاقی رو دیگه تکرار نکنیم . 

      چون آدمای لاغرم دقیقا همینن . اونا روند چاقی رو تکرار نمی کنند و سالهاست عادت کردند که روند و جریان لاغری رو تکرار کنند . شاید الان کار اونا از ما راحتتر باشه ولی به مرور که ما هم عادت کنیم به زندگی بر روش لاغری خب ما هم مثل اونا به راحتی در مسیر لاغری حرکت می کنیم . 

      چون ما مثل معتادانی هستیم که در حال ترکیم و نسبت به یه انسان سالمی که در روند اعتیاد قرار نگرفته مسلما باید احتیاط بیشتری کنیم . 

      در این فایل دو تا فرمول ذهنی رو یاد گرفتم . اول باور و قانون . دوم همسو کردن باور با قانون .

      قانون اول اینه که هیچ ماده ی غذایی مارو چاق نمی کنه . 

      قانون دوم :  اگر بر اساس نیاز جسم غذا بخوریم (گرسنگی_سیری) ما خیلی طبیعی لاغر میشیم . 

      چون برخورد اشتباه من با مواد غذایی منو چاق کرد و اونم زیاده روی و بر اساس نیاز غذا نخوردن بود . پس اگه به موقع گرسنگی بخورم و موقع سیری دست از غذا بکشم و در هر موقعیتی که در معرض غذا قرار گرفتم براساس فرمولهای ذهن چاق اون مواد رو مصرف نکنم و در کل میانه رو باشم نه افراط نه تفریط . نه با کم خوری به خودم زجر بدم و نه با پرخوری در اون صورت من به راحتی لاغر میشم . البته این فقط مربوط به عملکرد  سطح رفتار میشه . برای عملکرد سطح ذهن هم و به نوعی بزرگ کردن شیر وجودم حتما و حتما لازمه که من هر روز فایلها رو دوره کنم و تمریناتم رو انجام بدم تا مسیر ذهن منم علاوه بر رفتار در جهت لاغری باشه . 

      خب قانون اول جزء موارد اصلاح فرمول ذهنی بود و قانون دوم در سطح رفتار بود و بازم هر دوی اینها در کنار هم منو به هدف میرسونه و نکته ی آخر هم استمرار یعنی همون فرمولی که دیروز گفتید که برای لاغر شدن لازمه تغییرات پایدار ایجاد کنیم . 

      نکته بعدی هم در مورد تولد آگاهانه بود . من اگاهانه تصمیم گرفتم زندگی خودمو تغییر بدم و این زندگی جدید به انتخاب و اختیار خودم هست . در مورد مقاومت ذهنی هم به نظرم اونم یه چیزی شبیه اشتهاس و ما میخوایم به وسیله ی این کلمه چاق شدن رو گردن چیزی بیرون از خودمون قرار بدیم . 

      این کلمه رو هم لازمه با آگاهانه انتخاب کردن  جایگزین کنیم .  یعنی آگاهانه انتخاب کنم  که کدوم مسیر رو برای زندگی انتخاب  کنم و من هر راهی رو انتخاب کنم فرمولهای ذهنی و رفتاری من بر اساس همون روش جاری میشه . منتها چون من راه لاغری رو سالهاست که فراموش کردم لازمه آگاهانه  هر روز تمرین انجام بدم تا دوباره یاد بگیرم که بر اساس فکر و رفتار جدید حرکت کنم و این خودمم که انتخاب می کنم از کدوم مسیر برم . پس اینجا هم باید بپذیریم نه از رفتار چاقی ناراحت بشیم و نه از رفتار لاغری ذوق زده و هیجانی . اینا هردو انتخاب خودم هستن و اگر بنا به عادت من انتخاب چاق کننده ای داشتم بپذیرم که خودم انتخابش کردم یا اگر  حواسم نبوده بازم خودم بودم که آگاهانه رفتار نکردم و بپذیرم که ناراحت نشم و  فقط کافیه آگاهانه تر رفتار کنم  و این فرمول جدید رو جایگزین مقاومت ذهنی کنم . من آگاهانه عمل می کنم و خیلی راحت انتخاب می کنم که کدوم مسیر رو انتخاب کنم .  دیگه لازم نیست گرد چیزی بیرون از خودم بندازم . فقط بگم آگاهانه تر رفتار کن . اونم وقتی من هر روز تمریناتم رو انجام بدم تا آخر شب  ذهنم در محیط لاغری هست و آگاهانه رفتار می کنم و به مرور هم که عادت کنم اگه یه وقت آگاهانه هم رفتار نکردم بر اساس عادت لاغری رفتار خواهم کرد یعنی  مثلا در یه موقعیتی قرار گرفتم که حواسم به چیز دیگه است طبق عادت لاغری قطعا من در مواجهه با مواد غذایی انتخاب عادت لاغری رو انجام خواهم داد . البته این حالت به زمان بیشتری نیاز داره و فعلا کار من اینه که با استمرار در مسیر لاغری و آگاهانه رفتار کردن ،  عادات جدید رو در خودم بپرورونم تا سالها بعد دیگه عادت می کنم که همیشه بر اساس لاغری حرکت کنم و واکنش نشون بدم . قطعا شخصیت لاغر من و شیر وجودم روز به روز بزرگتر و قدرتمندتر میشه و و وقتی تمرین کنم که آگاهانه رفتار کنم کم کم اون صدا ناخوداگاه در من جاری میشه و وقتایی هم که حواسم نیست صدای شیر لاغری  منو در جهت لاغری کمک می کنه  ‌. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/10/22 22:30
      مدت عضویت: 1008 روز
      امتیاز کاربر: 6076 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 227 کلمه

      سپاسگزار و شکرگزار خداوندم که من رو به یه آگاهی کم نظیر دیگه هدایت فرمود

      استاد عزیزم سلام،خدا قوت و سپاسگزارم ازتون

      سلام و درود خدمت دوستان همراه و هم مسیرم

      تولد آگاهانه من دقیقا به لطف الله مهربان مصادف شد با تولدم، چون من روز تولدم دوره اصلاح پرخوری و اشتهارو خریدم و اونجا بود که آگاهی های فوق العادش باعث شد که من فایل های صد گامو بفهمم و تازه دارم متوجه میشم که مسیر درست چقدر میتونه زیبا باشه… وقتی مسیر زیبا باشه سعی می‌کنیم هر روز حال خوب رو حفظ کنم رفتن به سایت از روی اجبار نمیشه، چون برام مثل غذا خوردن میشه، بخشی از کارهای روزانه خواهد بود، چیزی که با لذت همراه باشه حتما تعهد آور هم خواهد بود… من دارم به تازگی متوجه تغییرات آهسته ام میشم و خدا میدونه چقدر لذت بخش… چون ذره ای بودن تغییراتُ حس میکنی دیگه عجول نمیشی، متوجه عملکرد جهان هستی میشی که تغییرات هیچوقت یهویی صورت نمیگیره ، مثلا هیچوقت یهویی صبح نمیشه، یهو از زمستون به تابستون نمیریم… من مطمئنم به هدفم میرسم، فقط نیاز به تمرین و تکرار دارم و زمانیکه آگاهی های درست یا ورودی های خوب به ذهنم بدم، وقتی ایستگاهش داره یواش یواش پر میشه منم یواش یواش تغییراتم شروع میشه و زمانیکه عملِ من که همون عمل به آگاهی هاست مستمر بشه، شگفتی ساز میشیم.

      به امید شگفتی ساز شدنمون

      عادله.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,013 کلمه

      به نام خالق حکیم سلام .

      بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید . در تمام این سالها معنی حقیقی این آیه قرآن متوجه نشده بودم نمی دونستم ربم داره یکی از قوانین سلامتی رو میگه با شه کلید اسراف که به معنای زیاده روی کردن است درسته از سالها قبل خدا جونم گفته یه سری چیز ها رو نخوریم چون برای بدن ضرر داره و اگه از سر برطرف شدن نیاز باشه همون چیز ها اشکالی نداره و بعد هم این آیه زیبا که میگه بنده من هر چی میخوای بخوری بخور اما به اندازه نیازت نه بیشتر از نیاز بدنت چرا که زیاده روی در هر کاری باعث میشه آسیب ببینی و خدا اسراف کاران دوست نداره همانکسانی که در هر کاری زیاده روی می‌کنند وقتی فکر میکنم میبینم من که از خدا هستم وقتی چاق میشم این بخش از خودم یا بهتر بگم رفتارهایی که منجر به چاقی میشه دوست ندارم . مدتی بود تغییر سایز نداشتم و نگران چاق تر شدن بودم با گوش کردن به این فایل متوجه شدم چرا چون من هر وقت گشنه میشدم میخوردم یا وقتی از خواب ظهر بیدار میشدم به جای شیرینی و غذا یا دلم نوشیدنی گرم میخواست یا سرد فهمیده بودم از گشنگی نیست یا بعد غذا ناخونک نمیزدم چون خوش مزه همون که میخوردم بسم بود و چشمم دنبال غذا نبود این باور که غذا هر وقت بخواهم هست رو داشتم و این باور که کار بدن من چربی سوزی هست اما بعد یه مدت مسیر گم کردم و غذا میخوردم تا دل درد بشم گاهی یا میخوردم تا تموم بشه و اسراف نشه واز  شیرینی میترسیدم . با فکر به چاقی ورزش میکردم و هی در آیینه خودم نگاه میکردم و دور کمرم اندازه میگرفتم و پیاده روی با فکر به چاق تر نشدنم میکردم شکر خدا این ها برای قبل این بود که دوره شروع کنم و تقریبا میشه گفت از یه ماه مقداری بیشتر اما الان که هدایت شدم و متعهد شدم به ادامه این مسیر خیلی راضی و خوش حالم . امروز سر ناهار دیدم برادرم که خیلی هیکلش متناسب و عالی هست ناخنک بعد غذا نزد من یه سیب کوچولو قبل از این که این رفتارش ببینم برداشتم و خوردم بعد این که غذا مو خوردم بعد دیدم یکی دیگه از اعضای خانوادم که چاق هست یه ناخنک جانان  بعد این که غذا شو خورده بود و گفت سیر شده زد به غذا زد منم وقتی داشتم میز جمع میکردم بر خلاف همیشه دیگه ناخنک نزدم به غذا . برادرم وقتی میخوایم غذا بکشیم چنر دقیقه قبلش چیزی نمیخوره حتی اگه کلی از اون خوراکی تعریف بشه میگه نه میخواهم غذا بخورم منم جدیدا وقتی گرسنه میشم فکر میکنم چی بخورم بهتر اول یه نوشیدنی میخورم اگه ببینم خیلی گرسنه ام  غذا اگر نه یه میوه یا خوراکی کوچیک . چند شب پیش شیرینی خامه ای داشتیم دو تا کیک خانه ای قبل خواب خوردم بر خلاف همیشه یه کیک خانه ای نصف کردم کامل نخوردم گفتم تنها میخوام طعمش بدونم چی هست . دیشب هم دقت کردم دیدم تند تند املت خوردم دلم  دیدم داره درد میگیره  با این که به اندازه ریخته بودم و زیاد نبود یه نعلبکی بود یه قاشق مونده بود به برادرم دادم خورد  بعد با خودم فکر کردم چرا انقدر سریع خوردم دیدم به این فکر میکردم که سریع بخورم تموم بشه و نکنه املت بمونه و نتوانم بخورم بعد یه ۲۰ دقیقه که میز جمع کردم احساس گرسنگی میکردم به خاطر همین رفتم یه چند تا لقمه نون و عسل خوردم و سیر شدم دست کشیدم و به خودم قول دادم با ارامش غذا بخورم و بیش تر از قبل از غذا خوردن لذت ببرم و به طعم غذا در لحظه دقت کنم نه به اندازه ای که میخورم و امروز موفق بودم شکر خدا . صبح هم نمی دونستم میخواهم کره با عسل بخورم یا پنیر پس یه لقمه کوچیک خوردم دیدم نه صبح دلم اصلا بر نمیداره به خاطر همین نان و پنیر کره خوردم و خیلی هم بهم چسبید . خلاصه دارم به یاد میارم وقتی شیرینی و خوراکی های مختلف میبینم اما اونقدر گرسنه نیستم که بخوام بخورم یه کوچولو امتحان کنم که هوسم برطرف شه وقتم هم گرسنه هستم یه غذای خوب به جای شیرینی وچیز های دیگه بخورم آخه واقعا اون انرژی که باید بده وقتی دقت میکنم میبینم نمیده . این مدت غذا رو با لذت میخوردم و هر روز ناخودآگاه رفتارهای اطرافیانم با هم مقایسه میکنم و نتیجه هارو نگاه میکنم و اون رفتار مناسب سعی میکنم انجام بدم و دست از سرزنش خودم برداشتم اگه یه موقع بیش تر از نیازم بخورم و حواسم نبوده باشه وقتی متوجه میشم همون لحظه استپ میکنم و دست از غذا میکشم و به خودم آفرین میگم که بازم متوجه شدم و بخ یادمیارم افراد متناسب هیچ وقت خودشون بابت آنچه که خوردن سرزنش نمی‌کنند هیچ وقت نمی‌نمیگند آخ زیاد خوردیم چرا انقدر خوردم و خیلی خوش حالم که این جمله آخ زیاد خوردم دارم میترکم مدت هاست رها کردم و این مدت که دوره رو شروع کردم حتی در ذهنم هم نگفتم و بعد غذا به غذا فکر نکردم و خودم مشغول کار دیگه کردم . خدا جونم متشکرم . واقعا این فایل خیلی دوست داشتم خیلی آموزنده بود تلنگر عالی بود که نقطه استپ نداریم یا در حال صعودیم یا سقوط . شکر خدا این روز ها شرایط زندگیم داره جوری پیش میره که خودم بهتر بشناسم رفتارهای غذایی م بهتر ببینم و اصلاحشون کنم و در این مسیر راحت تر حرکت کنم . خوش حالم که دست از ورزش و پیاده روی برای لاغری برداشتم و به این مسیر اعتماد کردم خوش حالم برای است که لذت میبرم . واقعا درست میگید نمیشه هیچ بهانه ای برای انجام ندادن تمرین ها آورد دیروز با خودم میگفتم وقت نمیکنم کامنت بخوانم بعد دیدن اا خوب به جای این که  تو مترو بازی کنی میتوانی کامنت ها رو بخوانی و اون موقع به خودم افتخار کردن که متعهد هستم و تصمیم درستی گرفتم . هر جا هستید شاد و سربلند تر از الان باشید                                             یا حق .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 509 کلمه

                          “به نام خداوند بزرگ و مهربان”

      سلام به استاد گرامی و دوستان هم مسیر؛

      گام دوازدهم:در مسیر چاقی هستید یا لاغری؟!

      بالاخره بعد از چند روز ناخوش احوالی و مریضی، امروز دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱ به لطف خداوند مهربان توانستم گام دوازدهم را بر دارم و دوباره به مسیر لاغری خودم برگردم.امروز بعد از چند روز کم اشتهایی ناشی از بیماری، سه عدد شیرینی و مقداری تخمه خوردم و بعد از خوردن به خودم می گفتم که من با خوردن اینها چاق می شوم و متوجه شدم هنوز همچنان در ذهن من ترس از خوردن بعضی خوراکی ها وجود دارد و باعث می شود که من در مسیر چاقی حرکت کنم نه در مسیر لاغری.متوجه شدم که باید بیشتر و بیشتر بر روی باورها و نگرش های ذهنی خودم کار کنم تا بتوانم در مسیر لاغری باشم و حرکت کنم.باید گام هایی را که تا الان برداشته ام را بارها و بارها در ذهنم تکرار کنم تا بتوانم آنها را در ذهنم ثابت و پایدار کنم و براساس آنها رفتار و عملکردم را تغییر دهم تا لاغر و متناسب شوم.یکی از قانون هایی که در مورد مواد غذایی وجود دارد این است که هیچ نوع ماده ی غذایی و خوراکی آسیبی به بدن و جسم ما وارد نمی کند و باعث چاقی ما نمی شود اگر به اندازه ی مورد نیاز بدن استفاده شود.پس من با تکرار همیشگی این قانون می توانم بر ترس خود از خوردن هر نوع ماده ی خوراکی و غذایی در خود غلبه کنم و آن را عامل چاقی ندانم و با لذت به اندازه ی نیاز بدنم نه بیشتر، از هر چیزی که می خواهم بخورم.برای موفقیت در رسیدن به لاغری و تناسب اندام باید همیشه در مسیر باشم و استمرار داشته باشم و باورهای صحیح خود را با قانون هم سو کنم و آنها را به مرحله ی اجرا در آورم در این صورت است که من صعود می کنم و به موفقیت میرسم.باید بیشتر به عادت های غذایی خودم توجه کنم تا بتوانم عادت های اشتباه و غلط را پیدا کنم و عادت درست و صحیح را جایگزین آن کنم.مثلا گاهی اوقات متوجه می شوم که با عجله و تند تند غذا می خورم انگار کسی مرا دنبال کرده باشد و در این حالت اصلا متوجه مزه و طعم غذا نمی شوم و حجم زیادی را بدون لذت از غذا وارد جسم خود می کنم پس باید با آرامش بیشتر و لذت کامل غذا را بخورم تا هم از آن لذت ببرم و هم متوجه شوم که چه موقع سیر شده ام تا دست از خوردن اضافه بر دارم.موفقیت من در این مسیر بستگی به نوع عملکرد و رفتار خودم در رابطه با اجرای درست و صحیح باورها و نگرش های است که یاد می گیرم و آموزش می بینم نه مدت و زمانی که من دوره را شروع کرده ام و این یعنی تولد آگاهانه ی من و من بسیار خوشحالم از این تولد دوباره و آگاهانه که همه چیز به خودم بر می گردد.درست عمل کنم موفقم و در غیر این صورت نا موفق.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 382 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز وقت بخیر.

      هر چی بیشتر گام ها رو قدم به قدم جلو میرم یادگیری من بیشتر میشه هر دفه یه حرف جدید یه مطلب جدیدی آموزش میدین که وقتی بهش فکر میکنم میگم آره اینجا هم اشتباه بوده کارت بهش عمل کن و چقدر تاثیر گذار هست که اشتیاق من هر روز بیشتر و بیشتر تر میشه چقدر لذت‌بخش هست برام و از مطلب این گام یاد گرفتم که لاغر شدن با ذهن به حرف نیست به نوشتن دیدگاه و فایل گوش دادن هم نیست به عمل کردن به همه این آموزش هایی که یاد گرفتی هست چطوری؟ با توجه کردن به رفتار افراد متناسب و فکر کردن و انجام ندادن رفتار اشتباه تکراری این همه سال ذهن چاقیت و مفهوم باور رو امروز واضح تر فهمیدم در همه زمینه ها و خصوصا در بحث لاغری فقط با باور اینکه لاغری با ذهن لاغرت می‌کنه متناسب نمیشی باید به قانون های لاغرها باور داشته باشی و مثل اونا رفتار کنی این همه سال شبیه چاق ها فکر کردی و رفتار کردی و چاق و چاق تر شدی و روح و جسم خودتو داغون کردی و همشو انداختی تقصیر اطرافیان و ژن و خدا و . . . حالا از این به بعد تا زمانی که زنده هستم به خودم قول میدم که در مسیر لاغری با ذهن پیش برم و هر زمان احساس لغرش به من دست داد دوباره برگردم و تکرار کنم همه اون آموزش های با ارزشی که براشون وقت گذاشتم و یاداوری کنم به خودم که اندام متناسب و لذت بردن از قانون لاغرها خیلی با ارزش تر از سقوط و برگشتن به مسیر قبلی هست و من درسته دذ دوره رایگان هستم اما به قول خود شما استاد اصلا هم رایگان نیست چون همین رایگان ها رو خیلی ها اول اینکه باور ندارن دوم باور میکنن کوتاه مدت و جا میزنن و به روش های بیهوده خودشون ادامه میدن اونایی که تا آخر مسیر هستن با وقت گذاشتن و عمل کردن دارن بها میدن و من مطمئنم یک روز اینقدر پیشرفت میکنم در لاغری با ذهن و به رویای لاغری خودم میرسم که میتونم در دوره های پیشرفته شما شرکت کنم و با پرداخت هزینه خیلی راحت با شما همراه و هم دل بشم خیلی لذت بردم مطلب عالی بود استاد خدا قوت سالم باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/27 15:28
      مدت عضویت: 1839 روز
      امتیاز کاربر: 33876 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,056 کلمه

      سلام به همگی 

      من از خداوند بینهایت سپاسگزارم که در این مسیر درست هستم .چقدر این فایل عالی و تاثیر گذار بود واقعا استاد  به  فایلهای گذشته ی شما علاقمند هستم و با عشق گوش میدم .

      من خودم کسی هستم که باید زندگی خودم رو تغییر بدم و به سمت بهترینا در تمام جنبه های زندگیم حرکت کنم چون زندگی یا در حال سقوط هست یا در حال  صعود و حالت ساکنی وجود نداره .

      من عاشق این سبک تناسب هستم و همیشه به دنبال یادگیری اون هستم و من هر روز  در هر شرایطی باشم  سعی میکنم فایل گوش بدم و بنویسم و اونها  رو عملی کنم .

      من  از وقتی در مسیرم سعی میکنم  از اطرافیانم و اتفاقهای اطرافم   درس یاد  بگیرم  که چطور رفتار کنم و در مسیر درست باشم .و من تا زندم  باید در این مسیر باشم و روی  خودم کار کنم تا مشکلات افکاری و رفتاری من تغییر  کنه خیلی از  مشکلات در عمق ذهن من لونه دارن و من باید اونها. رو شناسایی کنم و اونها رو رفع  کنم و همین کارها هست که من رو موفق می‌کنه و در کنار این کار  عمل کردن به آموزشها  خیلی مهم هست و  من می‌دونم همین عمل کردن به آموزشها من رو موفق می‌کنه .

      من کسی هستم که چاقی و در گذشته یاد  کرفتم پس از وقتی در این راهم  در خودم کلی رفتار اشتباه پیدا کردم که باید با آموزشها این رفتارها رو تغییر بدم و تا الان هم من کلی  موفق بودم و رفتارهای اشتباه گذشته رو تغییر دادم ولی هنوز.هم  وقتی نگاه به رفتارها و باورهای افراد متناسب میکنم.  بازم به خودم میگم من  هنوز جا دارم تا مثل اونها بشم ولی خب  نزدیک هستم و خیلی از  اونها  دور نیستم خصوصا از لحاظ رفتاری بسیار عالی و شبیه به افراد متناسب  هستم و اما فکر کنم در زمینه ی باورهام و افکارم هنوزم کمی باید روی خودم کار کنم تا مثل اونها فکر کنم و باور کنم .

      من دارم هر لحظه دختر و پسر  زیبای متناسبم  رو‌نگاه  میکنم که چقدر رفتارهاشون و طرز فکرشون درست هست که اینقدر عالی متناسب هستن .

      اتفاقا دیشب جایی بودم که یک فرد چاق و یک فرد لاغر با هم اونجا بودن فرد چاق دو پاکت چیبس با طعم های مختلف کنارش داشت که اول اونها رو باز کرد و کامل  خورد و بعد موقع شام کلی از غذایی که یعنی دوست نداشت خورد و اما اون فرد لاغر که خیلی گرسنه بود رفت شام بخوره که چون اون غذا براش  کم نمک بود لب نزد و نخورد و گفت دوست ندارم و بعد از غذای دیگه که کنار اون   غذای کم نمک بود چند لقمه در حد رفع گرسنگی خورد و راحت گفت سیر شدم بدون ترس و نگرانی از شامی که از نظر خیلی‌ها  شاید چاق کننده و خطر ناک باشه خورد و  اما ایشون اصلا از این افکار نداشت و راحت نیاز بدنش  رو تامین کرد و دیگه زیاده روی نکرد 

      پس من به دنبال تغییر کردن و تغییر عادتها در خودم هست و من می‌خوام آموزشها رو با اشتیاق دنبال کنم و تکرار کنم تا به آنچه می‌خوام برسم .

      من سالها برای لاغری سختی کشیدم و کلی ضربه هم خوردم در اعتماد به نفسم و روابطم و همیشه هم کلی چیزها رو مقصر میدونستم و بهانه ی چاقی خودم میدونستم مثلا میگفتم چون ازدواج کردم طبیعی چاق بشم چون باردار شدم طبیعی که چاق. بشم چون اشتهام زیاده طبیعی که چاق بشم چون دارو مصرف میکنم طبیعی که چاق بشم  چون‌ مواد خوراکی پر کالری استفاده میکنم طبیعی که چاق بشم  اما منی که تصمیم گرفتم تغییر کنم می‌دونم این افکار اشتباه هست و من باید روی  نقض این باورها کار کنم و به خودم  بگم این همه افراد ازدواج کرده و باردار  شده و با همین شرایط من  که از همین مواد غذایی من مصرف میکنن هست که بسیار لاغر هستن  پس چاقی من طبیعی نیست بلکه به خاطر افکار و رفتارم بدیهی هست .

      من خودم کسی بودم که در گذشته  فکرمیکردم مواد غذایی باعث چاقی من میشن اما حالا آگاهم همین مواد غذایی باعث چاقی من نمیشن  بلکه رفتار من هست که باعث چاقی من شده همین دیشب همون فرد متناسب شام سالاد اولیه با نون خورد اما بسیار به اندازه نیازش خورد و  زیاده روی نکرد که من سالها نمیتونستم قبول کنم شام سالاد الویه بخورم چون فکر میکردم چاقم می‌کنه پس چطوره که ایشون رو چاق نمیکنه  اما من رو چاق می‌کنه نه رفتار من باعث چاقی من میشه و رفتار اون فرد هم باعث لاغری اپن فرد میشه یا دختر خودم عاشق غذاهای فست فودی و بستنی و … هست و همیشه هر وقت بپرسم چی میخوای از  این سبک غذاها مثل پاستا و پیتزا و اسنک و لازانیا و ‌…سفارش میده و با خیال راحت روز شب میخوره و اصلا حتی یه گرم چاقتر نمیشه چرا چون به اندازه نیازش در هر وعده غذاییش میخوره همین دیروز گفت برام ناگت مرغ  درست کن و درست کردم با کلی پنیر پیتزا هم گذاشتم وسط اونها  به سفارش پسرم و دخترم و اینها با لذت دو روز دارن  ظهر و شب میخورن و نه ترسی دارن و نه افکار بدی در مورد غذ آها دارن خیلی راحت غذا  میخورن و لذت میبرن من میبینم که هم رفتارها و هم افکارشون درست هست و منم تمام سعی ام و میکنم و روی خودم کار میکنم و به ذهنم این افراد رونشونم میدم  که اگر بقیه اینقدر راحت میخورن ولاغر هستن  پس منم در زمان گرسنگی بدنم  اگر  ازهر غذایی به اندازه نیازم بخورم و درست رفتار کنم چاق نمیشم مگر زیاده روی کنم مگر بعد از گرفتن پیغام سیری بازم درخوردن زیاده روی کنم و همین رفتارهای من هست که باعث چاقی درجسم من میشه و اصلا تقصیر ازمواد غذایی نیست و این تغییر باورها ساده نیست باید روی خودم کار کنم و  اموزشها رو  دنبال کنم و بارها مثال  نشون ذهنم  بدم تا  ذهنم بپذیره و اگر کمی نحوای منفی داشتم  باید به ذهنم بگم بدن من به این مواد غذایی برای زنده بودن و ادامه ی حیات نیاز داره و من باید بخورم و استفاده کنم تا انرژی لازم به جسمم رو برسونم و اینقدر باید تکرار کنم تا دیگه از خوردن ترسی نداشته باشم اما من نباید قانونها رو  زیر پام بزارم که هر چقدر بخوام بخورم و چاق نمیشم چون خوردن ترس نداره نه اشتباه من می‌خوام باورهای همسو با قانون داشته باشم و قانون این هست که خوردن به اندازه از هرمواذ غذایی  باعث چاقی نمیشه اما باور من این هست که بعضی از مواد غذایی چاق می‌کنه و این دو در تضاد با هم هستن و من باید با آموزشها اول باورهام رو درست کنم و  من باید بدونم با باور اشتباه میشه نتیجه ی قانون  رو تغییر بدیم اما  با تغییر باور هامون نمیشه قانون رو عوض کنم فقط نتیجه ی قانون رو میشه تغییر داد  یعنی  این باور که من هر چقدر بخوام میخورم و چاق هم نمیشم  غلطه من باید باورهای همسو با قانون داشته باشم .

      قانون 

      من به اندازه مورد نیاز باید غذا مصرف کنم  

      و اما من چون بیشتر ازنیازم میخورم چاق میشم چون من دارم از غذا به غلط و بیشتر استفاده میکنم اون باعث چاقی من میشه نه  اینکه غذا باعث چاقی من می شه 

      من باید در این مسیر استمرار داشته باشم و رفتارهای جدید و عادتهای جدید رو در خودم با تکرار نهادینه کنم تا نتیجه بگیرم مثل زمانی که چاق بودم و بارها رفتارهای اشتباه رو تکرار کردم تا به  چاقی  رسیدم .

      من می‌خوام رفتارهای لاغری رو یاد بگیرم تا به جسم لاغر گذشته ی خودم قبل از ازدواج برسم پس آگاهانه به دنبال تغییر کردن و در مسیر درست بودن هستم تا جسم جدیدم رو رقم بزنم و من عاشق این تولد آگاهانه ی خودم هستم و من هر سال این تاریخ وارد شدن به سایت   رو تاریخ تولد دوباره ی خودم گذاشتم و من عاشق خودم و جسمم و زندگیم  اطرافیاتم و جهان اطرافم  و خدام و ….بعد از این تولد هستم .

      و من کسی هستم که متفاوت از بقیه اطرافیانم عمل میکنم و یکم سخته ولی نتایج جدیدم رو دوست دارم و با عشق دنبال میکنم  چون خودم تصمیم به تغییر کردن گرفتم پس هر روز براش گام برمیدارم .

      من گله و شکایت از هیچ اتفاقی در زندگیم ندارم و من میگم هر چی در زندگیم دارم نتیجه ی افکار و باورها و فرکانس های خودم هستم پس اگر اتفاقی نادرست و نا به جا در زندگیم دارم هنوز از درون خودم نادرست هستم و باید آگاهانه خودم رو تغییر بدم تا نتایج من تغییر کنه .

      و در خصوص لاغری باید بگم من در گذشته سالها کلی رفتار نادرست داشتم مثلا 

      هرشب که میرفتم بیرون باید یه چیزی می‌خوردم 

      هر شب از سوپری باید کلی چیبس وپفک می‌خوردم 

      هر شب به خونه ی مادرم میرفتم و کلی از غذاهای روی گاز  می‌خوردم .

      هر روز صبح بعد ازصبحانه یا ناهار  کلی شیرینی می‌خوردم 

      عصرها بعد ازخواب نیمروزی اول داخل آشپزخانه میشدم و کلی غذا سر پایی می‌خوردم .

      عصرها با چایی کلی شیرینی می‌خوردم 

      در مهمانیها تا جاییکه میتونستم غذا وارد جسمم میکردم تا حالم بد میشد 

      در تولدها و عروسی‌ها هر آنچه بود به خاطر هدیه ایکه داده بودم باید می‌خوردم که جبران بشه .

      در مسافرت‌ها اینقدر بیشتر می‌خوردم تا بهم بیشتر خوش بگذره 

      در تفریحها و دور همی ها کلی اذوقه و مواد خوراکی می‌بردم تا بیشتر تفریح کرده باشم و سرگرمی داشته باشم .

      اگر رستوران و فست فودی جدیدی در شهر میدیدم باید میرفتم بخورم که خیلی به خودم اهمیت داده باشم و خوش بگذرونم .

      اگر خوراکی جدیدی رو وارد بازار میکردن و تعریفی ازکسی درباره ی  اپن خوراکی می‌شنیدم باید میرفتم و تهبیه. اش میکردم .

      هر وقت حوصلم سر می‌رفت باید سریع خودم رو با یه خوراکی و یا مواد غذایی خوردن سرگرم میکردم 

      اگر کمی مشکلات جسمی و روحی داشتم سریع به خوردن پناه می‌بردم که خوب بشم و …….

      اما مدتها هاهست آگاهم این رفتارهام برای خلق یک انسان جدید و متناسب. ، مناسب نیست  پس دیگه تغییرشون  دادم و یکی یکی انحامشون ندادم  

      من هر وقت به تفریحی  میرم بیشتر از اطرافیانم و هوا و فضا لذت میبرم اگر در مهمانی و تولد و دور همی باشم بیشتر سعی میکنم خوشحالی کنم و خوشخالی بقیه. رو ببینم من اگر به سفر برم بیشتر دوست دارم جاهای جدید رو دیدن کنم و خرید کنم و اگرحوصلم سر بره به دنبال بیرون رفتن از منزل یا گوش دادن به فایلها و یا تماس با شخص مورد علاقم  هستم و یا کلی تغییرات دیگه داشتم و دارم که باعث شده جسمم بسیار لاغر تر و سایزم بسیار کمتر بشه و من شگفتی رو  درخودم با این روش دیدم و همون موقع گفتم تاریخ ورودم  به سایت تاریخ تولد آگاهانه ی من هست .

      و من همیشه به خودم  در مسیر میگم اگر  فقط گوش بدم و بنویسم  که فایده ندارد کار به عمل برآید و من باید به این آموزشها عمل کنم و من همیشه مراقب خودم هستم که ببینم چقدر به این آموزشها عمل کردم و اگر عمل نکردم خودم رو تنبیه میکنم که چرا هر روز در سایت می‌نویسی اما عمل نمیکنی و به خودم میگم  من  این رفتارها  رو در شأن خودم نمی‌دونم و می‌خوام در شأن یه انسان که اشرف مخلوقات هست رفتار و فکر کنم تا همیشه مثل بدو خلقتم در تناسب و شادی و نشاط و  سلامتی  باشم .

       من بسیار خوشحالم که لباسهام سایزشون تغییر کرده و خوش اندام تر شدم اما با این وجود هر وقت فرصت کنم میام داخل سایت و گو ,ش میدم و می‌نویسم تا در مسیر بمونم .

      من  بازم میگم لاغری رو برای خودم برای حال بهتر خودم و لذت بردن بیشتر از خودم و زندگیم و برای سبکی خودم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اعتمابه نفس  بیشترم و خود باوری بیشترم و …. می‌خوام نه برای دیگران آخه هیچ تاثیری در زندگی هیچ‌کس نداره  و من اگر لاغر تر بشم تمام نتایج برای خودم هست پس من لاغری رو برای خودم می‌خوام .

      من هیچوقت نمیگم مقاومت ذهنی دارم چون واقعا خنده دار هست این ذهن من مثل سایر اندام های من مثل دست و پا و ..در اختیار من هست و به  من  کمک می‌کنه و اصلا نمیشه بگم اون با من همراهی نمیکنه تنها فرقش با دست و پام  این هست که این اندام من یعنی ذهن من متافیزیکی هست و دیده نمیشه ولی دلیل نمیشه که همراهم نباشه مثل این هست که بگم می‌خوام آب بخورم اما دستم به سمت لیون نمیره خب خنده داره پس هرگز این کلمه رو نمیگم و با عشق روی خودم کار میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1401/05/21 10:46
      مدت عضویت: 1898 روز
      امتیاز کاربر: 15253 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 812 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام به استاد عزیزم

      استاد چقدر این فایل عالیه چقدر این فایل همه چیش درسته چقدر این فایل راه صحیح لاغری با ذهن رو قشنگ میگه من که ازین فایل لذت بردم وسه بار گوش دادم دوست دارم هفته ای یه بارگوش بدم برام یادآوری بشه

      من قبلا هم این فایل رو گوش دادم ودوسش داشتم ولی اینبار یه جور دیگه درک کردم قبلا به این سطح از درک و آگاهی نرسیده بودم زیاد متوجه نشده بودم که باید عمل کنم می شنیدم ولی در اصل نمیشنیدم .

      جواب سوال چند روز پیشم از شما به صورت دقیق و کامل درین فایل بهم گفته شد چقدر خوشحال شدم از رسیدن به این فایل در بهترین زمان خداروشکر

      در مورد تغییر عادات والگوبرداری از افراد متناسب واقعا نکته خوبی گفتین خیلی از ماها خیلی خوب گوش میدیم ومینویسیم ولی وقتی به عمل می رسه همه چی یادمون میره من بارها شده فایلمو گوش دادم نوشتم موقع ناهار کلا یادم رفته چیزایی که یاد گرفتم وبه روش سالهای قبل عمل کردم درسته اندازه وحجم غذا کم شده ولی اصل رفتار مثل قبل دوره بوده همون حرص وولع همون پیام سیری رد کردن سر جاش بوده  

      خیلی ها فکر میکنند فقط گوش بدن بنویسن نتیجه میگیرن ولی نمیدونن تا جایی که امکان داره باید تو رفتار هم این آگاهی هارو عملی کنیم .

      منم همینطور بودم خیلی در بحر عمل کردن نبودم فقط خوب گوش میدادم می نوشتم ولی بعدها متوجه شدم باید عملم هم درس کنم درسته به قول استاد عمل کردن هم تکاملی هست یه دفعه ای رفتارات رو کامل نمی تونی درس کنی اروم آروم باید روی رفتار هم کار کرد.مثلا تحریک به خوردن شدی نتونستی جلوی خود تو بگیری حداقل مقدارش رو کمتر کن یا وقتی میری جایی یه بار تعارف کردن نتونستی رد کنی حجم کوچک بخور اگر سیری. همه اینها جمع میشه ویواش یواش رفتارت خیلی صحیح تر میشه

      من قبلا تخمه رو تا آخر میخوردم ولی حالا نه

      من قبلا پفک رو تا آخر میخوردم اکر گرسنه نبودم هم میخوردم ولی حالا نه

      قبلا من ته مانده غذای دیگران رو میخوردم ولی حالا چندشم میشه حتی غذای دخترم

      من قبلا بعد ناهار اینقدر سنگین میشدم میخوابیدم ولی حالا خسته باشم کم خوابی داشته باشم میخوابم در حد نیم ساعت من قبلا همش وقتی نصف شب بیدار میشدم ساعت چک میکردم ولی حالا نه وبد خواب میشدم

      من قبلا صبحها زود نمیتونستم از خواب بیدار بشم ولی حالا ساعت 7 هشت راحت بیدار میشم

      تازگی ها ظهرا هم نمیخوابم شب خوب بخوابم قبلا هم ظهر خوب میخوابیدم شبم خوب میخوابیدم الآن ظهر بخوابم  شب خوابم نمیبره بد خواب میشم .

      من قبلا به دخترم می‌گفتم از مامان بزرگ زیاد غذا بخواه بخور یا گوشت زیاد بگو بده بخور ولی حالا نه

      من قبلا سر سهم غذا دعوا میکردم حالا نه

      من قبلا غذا رو بیشتر تفریحی واز بیکاری میخوردم حالا نه من قبلا زیاد نون میخوردم ولی حالا کم تر شده خوبخود

      من قبلا نمیدونستم چرا چاقم چرا چاق میشم ولی حالا نه

      من قبلا گرسنگی سیری رو نمی فهمیدم ولی حالا نه

      واقعا خیلی تغییر کردم ناخودآگاه خودش خوب شده ولی باید سعی کنم جاهایی که هنوز مشکل دارم شناسایی کنم و اصلاحش کنم مثلآ تازگی ها قند زیاد میزارم چایی رو داغ میخورم زود اب میشه

      یا صبحانه ها اکثرا غذای گرم می خورم دوست دارم نون پنیر بخورم ولی عادت کردم به غذای گرم اینو دوس دارم تغییر بدم اول صبح زیاد به معده ام فشار نیارم

      یا مثلا غذای مورد علاقه ام باشه کمی زیاد می خورم یا از دخترم سوال میکنم مامان بزرگ چی پخته بگو به تو هم بده بیار بخوریم یا همش می پرسم ناهار چی دارن البته کم شده ولی دوس دارم نباشه

      استاد چند بار خندیدم درین فایل جایی که گفتین الان بچه ها میگن استاد لاغر شده راحت دیگه هیچ کار نمیکنه لحنتون بامزه بود

      آره برای لاغری باید بها پرداخت کنی چیزی به اسم نقطه پایان نیس همیشه برای بهتر شدن باید تلاش کرد باید هر روز برای خودت کاری کنی چون قدمت چاقی بیشتر هست و لاغری نوپاست مراقبت میخواد

      و اونجا که گفتین بچه ها میگن مقاومت ذهنی داریم  مقاومت ذهنی چیه دیگه  درمورد کاری که خودت نمیخوای انجام بدی میگی ذهنم داره مقاومت میکنه

      مقاومت ذهنی رو خود آدم درس کرده باعث و بانی اون به نظرم خودمونیم ما تمرکزمون رو از دوره بر می داریم میریم جاهای دیگه میریم فضای مجازی توجه از دوره برداشته میشه بعد یه مدت سخت میشه دوره رو با انگیزه گوش دادن شل میشیم ولی وقتی تمرکز داریم ذهنه قشنک راه میاد و ما رو علاقه مند به گوش دادن میکنه

      ودر آخر یا ما صعود میکنیم یا سقوط

      اگر هرروز کاری برای خودت برای تغییر زندگی برای تغییر اندامت کاری میکنی در حال صعود هستی وقتی حالت خوبه در حال صعود هستی  ولی اگه حالت بده با بیمیلی با نامیدی داری گوش میدی یا سرت گرم چیزهای دیگه اس کارهای بی فایده داری میکنی  در حال سقوط هستی 

      ممنون استاد فایل عالی بود و سراسر انرژی 

      چقدر شما خوبین تو این فایلها 

      خدا نگهدارتان باشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 33 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/04/16 20:57
      مدت عضویت: 1628 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 248 کلمه

      به نام خدا

      همین امروز صبح بود که همراه مادرم به چشم پزشکی رفتم بعد مدتی که دکترش اومد وقتی دیدمش کاملا متناسب . به طوریکه با اولین نگاه درسهای لاغری با ذهن برام مرور شد .

      کارش کاملا پشت میز نشینی و ویزیت بیماران وعمل می باشد . با ماشین مدل بالا . با وضع مالی خوب وعالی. و …

      اینجا بود که چندین باور مخربم زیرسوال رفت .

      چرا کارش تحرک نداره اما متناسبه.

      ماشین داره واحتیاج به پیاده رفتن نداره اما متناسبه

      چون درآمدش بالاست امکانات رفاهی خوبی هم باید داشته باشع پس چرا متناسبه ؟

      چون فرمولهای متناسب شدن ذهنش دستکاری نشده . واقعا ازته دلم بهش تبریک میگم که این هدیه الهی رو خرابش نکرد و دست نخورده تا حالا حفظ کرده است .

      وکلی انسانهای متناسب چه آشنا وغیر آشنا درمسیر ترددم میبینم وناتودآگاه بهشون تبریک میگم .

      یکیشون مدیر مدرسه ابتدایی ام بود که هنوزکه هنوزه بعد بازنشستگی وسن بالا متناسب هستش .وکلی سوپری که ازشون خرید میکنم .

      وبالاعکس یک خانمه رومیشناسم صبح زود بیدارمیشع وهمراه همسرش میرفت به محل کارهمسرش واونجا هم کارمیکرد وکارخونه هم میکرد ولی علیرغم تحرک زیادش چاق بود  .

      یا مدیر اداره دارایی شهرمان که من واسع کارهای اداری پیشش رفتم کاملا متناسب بود . مگه میشه مگه داریم .

      اینهمه آدم متناسب دوربرمون که افکارشون رو همچنان متناسب شونده دارن. واتفاقا همون ویژگی های رو دارند که من اون ویژگیها روعلت چاقی میدونستم .

      پس منم باتغییر نگرشم وتغییر باورهام مسیر متناسب شدن رو انتخاب میکنم وبااستمرار دراین دوره متناسب شدن رو به خودم هدیه میدهم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1401/04/06 20:16
      مدت عضویت: 1431 روز
      امتیاز کاربر: 11422 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,243 کلمه

      سلام خدمت عزیزان متناسب 

      سعود یا سقوط 

      همه چیز در جهان جاریست وسکونی وجود ندارد،زندگی جاریست ابها،فصل ها و روزو شب و ……

      هدفم تناسب و لاغریست ایا امروز در حال سعودم یا سقوط،ایا براش کاری انجام دادم ؟؟؟

      وقتی کاری برای هدفم ک‌متناسب شدن هست انجام ندادم چطوری انتطار داشته باشم ک ب هدفم نزدیک بشم یا همون جای قبلی بمونم ،تاکی میتونم بمونم؟؟؟همین تناسب من سالها اموزش های لاغری رو از اطرافیان خواسته ونخواسته یاد گرفتم و اونها رو در عمل انجام دادم و شاگرد عالی و خوبی هم بودم ،الان دارم اموزش متناسب بودن میببنم باید تکرار کنم .در زندگی روزمره عمل کنم تا بتونم در این مسیر هم شاگرد ممتاز باشم،با ی بار خواندن یا نوشتن ساده کسی توی کاری مهارت پیدا نمیکنه ،مهارت با تکرار عمل ب دست میاد،من اگه امروز کاری برای هدف تناسبم نکنم سقوط میکنم ب سمت چاقی چرااا؟؟چون من چاقیو خیلی بهتر بلدم،اصلا نمیخواد کاری برای چاق شدن انجام بدم همین ک کاری برای متناسب شدن انجام ندم کافیست تا من ب سمت چاقی ک سالهااموزش دیدم برم،چون من چاقی رو خوب بلدم و همه ی اون باورها و فرمول ها دوباره رو میان و من ب سمت سقوط (چاقی)میرم ، من هر روز باید برای هدفم برای تغییر ب سمت خواسته ام انجام بدم تا فرمول های جدید برام پر رنگ بشن وبا ادامه دادن برام پر رنگ بمونن و ماهر بشم، این برای لاغرهام همینطورب هست ،من زنداداشمم رو بارها دیدم ک تلاش کرده برا چند کیلو چاق شدن،مدتی تلاش میکنه و کارهایی رو انجام میده ک کمی اضافه کنه بعد ک ادامه نمیده بدون اینکه کار خاصی انجام بده فعالیتش تغییر کنه خیییلی راحت و اسون ب سکت لاغری میاد چرااا؟؟؟چون تمام عمرش فرمول و باورهای لاغری رو داشته و اونها براش پر رنگ ترن بس اگه بخواد مخالف این مسیر باشه باید هر روز برای هدفش گامی برداره،

      من اگه میخوام ب تناسب و یا موقعیتی ک میخوام برسم باید در هر شرایطی گامی بردارم، خوب گوش بدم ،بخونم و اطلاعات بدست بیارم ،برای فرمول های جدید دقت کنم و بعدوشاید مهمترین مرحله عمل کردن تا ماهر شدن ،وقتی بخونم و بنویسم ولی در عمل بیام بشینم سر سفره ومدام پیغام سیری رودریافت کنم ولی دستم همچنان مشغول بردن غذا ب دهنم باشه ،اینجا من چطوری میخوام نتیجه اون نوشته ها رو ببینم، مثل رانندگی مث نقاشی کشیدن ،تایپ کردن،اشپزی کردن ،شیرینی پزی و……….همه ی کارهایی ک هست رو دقت کنیم میبینیم اونی ک عملی توی کار بوده خیلی حرفه ای وماهره، کتاب اشپزیو هی بگیرم دستم وبخونم ایا میتونم ی اشپز وشیرینی پز خوبی باشم، ایا برم کلاس اموزش رانندگی وپشت فرمون نشینم میتونم راننده خوبی باشم ، برم صدتا کتاب بخونم و کلی اموزش طراحی ببینم وقلم دستم نگیرم ایامیتونم ی اثر خوب خلق کنم ، شاید بتونم ی شیرینی معمولی درست کنم یا ی نقاشی معمولی بکشم یا ماشینو روشن کنم وب حرکت در ارم ولی قطعا نمیتونم حرفه ای باشم مگر با عملی انجام دادن و تکرار واستمرار.تناسب هم همینطوریه من باید گامی بردارم گوش بدم بیام مطالب دوستامو بخونم ودر اطرافم ب افراد متناسب دقت کنم ب احساسات خودم ک مهمترین هستن دقت کنم ،چیزای ک گوش دادم رو ببینم در عمل هم انجام میدم و اگه این روش رو داشته باشم واستمرار داشته باشم قطعا ب نتیجه میرسم چون ب سمت سعود حرکت داشتم ، 

      من با هیچ روشی جز اموزش لاغری نمیتونم ب تناسب برسم من نمیتونم با رژیم ب لاغری برسم چون بدن من نیاز ب انرژی داره من نمیتونم زورش کنم ک در فلان ساعت بخور حتی نیاز نداشتی در فلان ساعت گشنگی بکش،مواد غذایی قدرت چاق کنندگی ندارن اگه اگاهانه خورده بشن ،هنگام نیاز و ب اندازه نیاز مصرف بشن ، این یک قانون هست ،همه ی افراد برای تولید انرژی نیاز ب غذا دارن وهیچ غذایی قدرت چاق کنندگی نداره ،چون افراد متناسب هم دارن از همون غذاها مصرف میکنن اونا ک نمیرن از ی سیاره دیگه برا خودش مواد غذایی بیارن ،من اگه قبلا با غذا چاق شدم برای این بوده ک فراتر از قانون بودم ،سیر شدم ولی ادامه دادم چراا چون خوشمزه بوده چون حیف بوده چون ممکن بوده بعدا از اون غذا نباشه و برای خوش گذرانی چ تفریح و سرگرمی ،برای فروکش کردن عصبانیت ،برای شادی وخیلی بهونه های دیگه ک باعث شده من فراتر از قانون عمل کنم و نتیجه هم شده چاقی ،و جریمه من بار سنگینی ک با خود حمل میکردم، بس اگه الان بخوام متناسب بشم باید ببینم قانون چی میگه،قانون  اینه ب فرمان های  بدن خودت گوش بده هر وق احساس گرسنگی کردی و پیغام گرسنگی رو از جهات مختلف دریافت کردی میتونی از مواد غذایی استفاده کنی اصلا اونموقع مواد غذایی برای سوخت گیری تو لازمه تا بتونی ب مسیرت ادامه بدی ،تا کی میتونی مصرف کنی ؟؟؟تا وقتی ک اولین پیغام سری رو دریافت کردی ،لازم نیست حتی ب اندازه مقدار غذا توجه بشه،احساسات بهترین و دقیق ترین ابزار دست ماست اگه بهشون ب موقع توجه کنیم ،بس وقتی حس سیری بهم دست داد نگا نمیکنم چقد از غذام مونده حتی اگه قاشقم پر باشه،من سیرم و هر چی بعد از اون بخورم میشه رد شدن از قانون و استفاده غذا برای چاقی.

      بس تنها راه تناسب اموزش دیدن هست وقتی بزرگتر میشیم اموزش سخت تر میشه ب نظرم این ب این دلیله ک من قبلا ی چیزهای دیگه رو یادگرفتم و ذهنم اونها رو ثبت کرده و مدتها داره استقاده میکنه و‌ذهن هم ک نمیخواد زیاد انرژی صرف کنه برای یادگیری چیزهای جدید،برای همین روی آموخته های قبلی مقاومت میکنه و میخواد بگه چیزهایی ک قبلا یاد گرفتی درسته وبسه و دیگه نمیخواد دوباره انرژی صرف کنی برای اموزش جدید،مثلا چای عصرونه و بعد خواب ک همراه ی خوراکیه سالها دارم انجامش میدم و ذهن میگه همینو برو جلو ولی من باید تغییرش بدم چرا چون تشخیصم اینه ک این رفتار من اشتباهه و منی ک الان میخوام متناسب بشم وتولدی جدید رو تجربه کنم بس این رفتار غلطمم باید تغییر کنه ،باید متفاوت از قبل رفتار کنم ک نتیجه متفاوت بگیرم ،باید همسو با قانون باشم تا نتیجه همونی بشه ک قانون میگه،.قانون میگه مواد غذایی قدرت چاق کنندگی ندارن ،این در صورتیه ک ب اندازه مصرف بشه ،اگه من بیش از اندازه نیاز مصرف کنم ب قانون هم برای من کار نمیکنه غذا نیاز بدن منه ،ولی وقتی من با دستای خودم وقتی ک‌هیچ‌نیازی ندارم شروع میکنم ب بردن غذا بر دهان خب این یعنی انجام دادن عملی (بردن )فعله و انجام کاری است و انجام کاری هم نتیجه ای داره، و نتیجه چاقی منه ،نمیدونم اینجا تونستم مفهومو برسونن یا نه،من میگم غذا یعنی حاجت و نیاز ،وقتی دارم غذا میخورم نیاز بدنمو رفع میکنم ولی وقتی دارم فقط میخورم این میشه انجام دادن کاری ،کاری ک نیاز و حاجت نیس چ فعلا عمل هست مثل برداشتن غذا و فرو بردن در دهان و بلع این یک عمل هست وعر عملی نتیجه ای داره ونیجه این کار چاقیه،بایپ آگاهانه غذا بخورم ،ایا غذارو برای نیاز و حاجب بدن دارم مصرف میکنم و یا فقط انجام و عمل کاری،خب اگه فقط برای اینه ک الان تو این لحظه کاری انجام بدم خب چرا همسو با هدفم انجام ندم مثلا برم مشغول انجام کاری بشم ک منو ب سمت سعود ب قله تناسب میبره ،مثلا ی سرگرمی ی رقص ی بازی و یا کلی فعالیت دیگه ،

      خدارو شاکرم ک به من فرصت تولدی دیگر همراه با آگاهی داده در تمام جنبه های زندگیم وچقد لذت بخش وزیباست این تولد،چون هر قسمتش رو ک میخوام میتونم باذهن خودم آگاهانه فرمول هامو تغییر بدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/12/18 20:26
      مدت عضویت: 1628 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 710 کلمه

      سلام

      آموزش همراه عمل لازمه رسیدن به تناسب اندام

      من تمرینات عملی که انجام میدادم اینطوری بود:

      ابتدا در خونمون نگاه کردم چند نفر به معنای واقعی متناسبن و رفتارشون رو درنظر داشتم دیدم فقط برادرم هست و وقتی روی رفتارش ریز شدم متوجه شدم اون همه نوع غذا رو میخوره و اصلا ترسی از خوردن نداره ‌ وقتی میخاد میوه بخوره همش به مادرم میگه چرا اینقدر میوه درشت میگیری همشو که نمیتونیم بخوریم و نصفشو میخورد ومابقیشو میزاشت تو یخچال . و توخونه اونو مسخره میکردن حتی خودم قبل اینکه با لاغری با ذهن آشنا بشم . که تو پسر به این بزرگی این چه طرز غذا خوردنه . 

      ویا بستنی رو میریخت داخل نعلبکی وچند تاقاشق میخورد تازه متوجه شده بودم چقدر رفتارم با اون فرق داره و اون همش وهر روز درتابستان بستنی میخورد . هر روز میخورد اما به اندازه میخورد.

      یا فصل ذرت بهتون بگم ذرت این دیگه چیه اون رو نصف کرد و نصفشو خواست به من بده من بهش گفتم من امروز یه کاملشو خوردم . 

      یا وقتی باهم صبونه میخوردیم اون زودتر ازهمه شروع میکرد وآخر ازهمه تموم میکرد وبه آرامی غذا میخورد .

      یا یادم میاد یه بار باخواهر کوچکم رفتیم بازار و یهو بهم گفت برم شیرینی بگیرم گفتم این نزدیکی ها شیرینی فروشی کجا بود.

      یهو دیدم یه پتجاه مترجلوتر تو اون شلوغی بهم نشون داد .

      بهش گفتم تو چطوری دیدیش . من ندیدم تو اکن شلوغی بازار .واقعا برام عجیب بود و وقتی میریم بازار یه کم که باشیم آنقدر میگه گرسنم شد مجبوریم بریم یه چیزی بخوریم .

      یا وقتی تخمه میخوره یه پیشدست پر میخوره بهش میگم چه خبرته ‌. میگه آرامش میگیرم .

      و اکثرا برای عصرونه میگه میدونی دلم چی میخاد . بهش میگم چی . میگه شیرینی خامه ای . من کم کم متوجه شدم اون فرمولهای ذهنیشه که اون رو وادار به خوردن میکنه .

      متوجه شدم این مواد غذایی نیست که ما رو چاق میکنه وگرنه برادرم همه نوع غذا رو میخوره . اما آنقدر به میزان میخوره که من از غذا خوردنش لذت میبرم .

      اگرچه ا‌ون اکثرا تنها شام یا ناهار میخوره .چون یه موقع ۱۱ شب .یه موقع ۴ صب . یه موقع اصلا شام نمیخوره . وخونه از دستش شاکی هستن که چرا با ما غذا نمیخوره . 

      وقتی میرم به مغازه ناخودآگاه حواسم میره به جسمشان واکثرا بااینکه کارفیزیکی نمیکنن و مشتری جواب میدن کاملا متناسبن .مثل پسرخاله پدرم همش اون رو میبینم داخل مغازه نشسته وکاملا متناسبه . الانا دیگه برام عجیب نیست چون میدونم متناسب بودن به تحرک ربطی نداره .

      یا کلی راننده تاکسی میبینم که ازصبح تاغروب پشت رول میشینن ولی یالاغرن یا متناسبن .

      یا کارمندای بانک رووقتی بانک میرم میبینم و مببینم علیرغم شرایط کاری تعدادیشون کاملا متناسبن .

      یا یه همکارداشتم خیلی چاق بود و خودش میگفت ما چون کردیم طبیعی هست چاق باشیم وقتی رفتارغذاییشو میدیم دوتا ساندویچ خودش رو میخورد و منم چون یه نصفه نمیتونستم بیشتر بخورم نصفه من رو هم میخورد .

       یا وقتی عصبانی میشد میگفت دستم نیست باید چیزی بخورم آروم بشم . بعد این چاقیشو میزاشت به حساب تبار ونژادشون .

      چرا دورتر بریم خودمن قبل این دوره یک استکان چای رو با پنج .شش تا قند میخوردم .اما الان همون استکان چای با یه نصفه قند .

      بعد غذا خوردن آنچنان سنگین میشدم که خوابم میگرفت .

      درحالیکه الانا خیلی کم میخابم ودیگه حس سنگینی ندارم .

      ویا به هربهانه ایی دل درد . سردرد. نبات داغ میخوردم .

      ولی الانا آب جوش خالی میخورم وحالم خوب میشه .

      قبلنا شام میخوردم دوباره نصفه شب بیدار میشدم و یه چیزی میخوردم چون گرسنم میشد الانا دیگه بعضی اوقات شام هم میلم نمیکشه بخورم .

      و رفتارهایی از این قبیل  .

      زمانی که بخواهیم  زندگی دلخواهمون رو خلق کنیم بها میخاد بهاش استفاده بهینه از وقت و زمان هست که آن رو مدیریت کنیم درجهت خلق خواسته هامون با آموزشها همراه عمل.

      مثل گواهینامه رانندگی . فقط با توضیحات خشک وخالی مربی هیچ اتفاقی نمی افتدو ما راننده نمیشیم  . مگر آنکه خودمان عملا پشت رول بشینیم وعمل کنیم .وآنقدر تکرار وتمرین کنیم تا مهارت کافی رو به دست بیاریم.

      برای متناسب شدن هم  آموزش های دوره رو باید باعمل به ذهنمون منطقی کنیم که راه ورفتاری که ما تا الان رفتیم اشتباه بوده و با ایجاد باورهای مثبت لاغری بذر لاغری رو بکاریم و با عمل کردن به آموزشها رویای متناسب شدن رو تبدیل به واقعیت میکنیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار adelehreyhani93@gmail.com
        1401/03/10 14:35
        مدت عضویت: 961 روز
        امتیاز کاربر: 157 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 7 کلمه

        بسیار عالی بود

        نکات خیلی خوبی یاد گرفتم

        سپاسگزارم🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار عاطفه ♥ عادله
        1401/10/23 22:30
        مدت عضویت: 1008 روز
        امتیاز کاربر: 6076 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 44 کلمه

        سلام وقت بخیر دوست عزیز

        چه نکات عالی رو متذکر شدین

        خوندن دیدگاهتون حس خیلی خوبی به من داد

        سپاسگزارم ازتون

        استاد چقد خوب میشه اگه یه پیجی باشه که هرکسی رفتار خوبی از متناسبارو دید بیاد اونجا و بنویسه دادن الگوهای خوب خیلی تاثیر گذاره. با سپاس

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mahboobehqanei.1400@gmail.com
      1400/12/18 09:33
      مدت عضویت: 983 روز
      امتیاز کاربر: 363 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 82 کلمه

      سلام

      خدایا شکر که تونستم این گام رو هم گوش کنم

      من یاد گرفتم برای اینکه در این مسیر بمونم باید به چیزهایی که یاد میگیرم عمل کنم نه اینکه صرفا گوش کنم ویادداشت کنم 

      باور هام با قوانین همسو باشه و همراه هم باشند و یاد گرفتم که غذاها ترس ندارند و باید به اندازه مورد نیاز بدنم بخورم تا متناسب باشم

      واینکه باید در این مسیر استمرارواستمرارداشته باشم تابتونم پیشرفت کنم

      خدارو هزار مرتبه شکر که تا این لحظه بسیار موفق بودم 

      باسپاس از استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار rashin.hassas@gmail.com
      1400/12/15 18:49
      مدت عضویت: 1047 روز
      امتیاز کاربر: 236 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 245 کلمه

                           بانام و یاد خدا

      سلام خدمت استاد و همراهان       بسمت چاقی حرکت میکنید یا لاغری؟

      تا امروز تقریبا از خودم راضی هستم و حس و حالم خوبه قوانین رو بخوبی رعایت میکنم و این نشون میده که دارم میرم بسمت خواستم

      ما آموزش میبینیم وباید یاد بگیریم به آنها عمل کنیم تا نتایج درخشان حاصل بشه

      هرچه بیشتر کارکنیم باید لایه های زیرین را اصلاح کنیم و باید بدانیم که تغییر افکار تاریخ نداره

      مهم اینه که چیزی که یاد گرفتی رو در زندگی تبدیل به عمل کنیم

      کسی به نتیجه عالی میرسه که به دو موضوع متعهد باشه:

      ۱-هر روز کاری برای ماندن در مسیر متناسب شدن انجام بدیم

      ۲-تلاش کنیم موضوعات تیوری را به عملی تبدیل کنیم

      توجه به رفتار افراد متناسب

       الگوبرداری از رفتارهای افراد متناسب بهترین روش برای یادگیری است 

      باید در مسیر رسیدن به خواسته هامون استمرار داشته باشیم

      نکته مهم دیگه اینه که باید باورهای محدودکننده را تغییر بدیم  یکی از این باورها ترس از خوردن است

      ما با استفاده اشتباه از مواد غذایی به بدنمون ضربه میزنیم 

      من برای زنده ماندن نیاز به انرژی دارم که از مواد غذایی تامین میشه پس لازم هست “به اندازه نیازم” غدا مصرف کنم

      باید در تمام جنبه ها انتخاب کنیم که چه چیزی یاد بگیریم چطور رفتار کنیم و چه نتایجی را رقم بزنیم

      باید متفاوت از دیگران رفتار کنیم

      باید تولد آگاهانه داشته باشیم

      تا روزی که زنده هستم برای متناسب بودن و متناسب ماندن تلاش میکنم

      به امید تولد آگاهانه برای خودم همه همراهان عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghaderianashmill@gmail.com
      1400/12/12 14:51
      مدت عضویت: 1008 روز
      امتیاز کاربر: 53850 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 235 کلمه

      سلام استاد
      امیدوارم حالتون عالی باشه
      راستش اون تمرین یه هفته ای که گفتید منتظر باشید تا احساس گشنگی بکنید وبعد که خوردید سعی کنید اگه احساس برطرف شد دست بکشید بنظرم خیلی خیلی کمک کننده ست.
      من یاد گرفتم که به این احساس توجه کنم و
      از خودم بپرسم آیا گشنمه یا نه،
      دیگه خودم رو مجبور نمیکنم که با هسرم و دخترم همون لحظه مثلا نهار بخورم
      یا بهشون میگم من الان گشنه نیستم اگه میتونید مثلا یه ساعت دیگه غذا بخوریم.
      من هر روز سعی میکنم وقت بدزدم واسه انجام تمریناتم و موندنم در مسیر لاغری ،
      واقعا احساس کردم که تو مسیری متناسب شدنم .
      سعی میکنم به عادتهای افراد لاغر توجه کنم و اون عادتها رو جایگزین عادتهای اشتباه خودم بکنم.
      من ترسم از خوردن واقعا کم شده و دارم رو این کار میکنم که نگاهم به مواد غذایی عوض بشه و به این آگاهی برسم که بدن من برای زنده بودن نیاز به غذا و انرژی داره پس باید به مقدار مورد نیاز(به مقدار مورد نیاز) بخورم.

      و باید به خودم یاآوری کنم من یه تاریخ تولد در شناسناممه دارم و یه تاریخ تولد آگاهانه،
      که با شروع یادگیری این مسیر متولد شدم .

      وقتی تشخیص دادم که این رفتار و عادت اشتباه دیگه برای خلق یک شخص متناسب و سالم جدید مناسب نیست باید تغییرش بدم و این شاهکار زندگی منه و این تشخیصها و تغییر عادتها من رو شگفتی ساز میکنه.
      ♡کار به عمل برآید نه به حرف ♡

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/12/04 17:38
      مدت عضویت: 1228 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 164 کلمه

      سلام
      بارها این فایل ودیدم اما هیچ وقت نفهمیدم ک معنی اصلی میخوای در مسیر لاغری باشی یا در مسیر چاقی یعنی چی.
      ولی دیروز و خوندمش اومدم اجراش کردم
      چجوری
      هر موقع میلی نداشتم خواستم بخورم گفتم میخوای تو کدوم مسیر باشی روز سختی بود برام و امروز هم دارم اجرایش میکنم
      سخته ولی اسون میشه با تکرار و عادت
      دیروز اونقدر سبک بودم ک نگو
      اخه من خیلی زیاد نیس غذام واین همیشه منو گول میزد ک تو ک چیزی نمیخوری ولی خب خیلی عادتها هستن ک تو میدونی اشتباهن و باید تغییر شون بدی
      سخته ولی ب نتیجش ب ارزشی ک داره میارزه
      من یاد گرفتم بخورم بدون نیاز بدن
      ولی با این روش میخوام ب خودم یاد بدم بخورم از روی نیاز
      دیروز بدون شکم درد بدون علائم پرخوری گذراندم
      من ب خودم افتخار میکنم
      من باید یاد بگیرم ک لذتهای دائمی را جایگزین لذتهای لحظه ای کنم
      من میتونم
      من توانمند و با ارزشم
      من خودمو دوس دارم و این کارو عملیش میکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا
      1400/11/23 15:13
      مدت عضویت: 1145 روز
      امتیاز کاربر: 4843 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 220 کلمه

      صعود یا سقوط؟؟من متعهد هستم برای تغییر شرایطمحالت ثابت نداریم یا من دارم صعود می کنم یا سقوطتمرین فقط دست به خودکار شدن نیست که باید در عمل هم توجه کنی مثلاً در تعمیرگاه افراد متناسب چندتا قند با چایی می خورن و افراد نامتناسب چند تا؟؟من باید در عمل این آموزه ها رو به کار ببرم.من رفتارم باید مثل متناسب ها بشه که اندامم هم مثل  اون ها بشه دیگه اصلا مهم نیست که چند دوره است که دارم فایل ها رو تکرار می کنم مهم اینکه چقدر در عمل انجام میدم و رفتارم رو تغییر دادهافکار و باورهای چاقی من ریشه دار هستن و برای جایگزین کردن باورهای درست ممکنه چند سال طول بکشه باید روی پاشنه آشیلم کار کنمقانون : مواد غذایی به بدن من ضرر نمیزنه و باعث چاقی نمیشه  باور اشتباه نتیجه رو عوض می کنهمن باید باورم رو همسو کنم با قوانین درستغذا چاق نمی کنه ولی اضافه خوردن چاق می کنهباید استمرار داشته باشم.باید تولد آگاهانه داشته باشم در موضوعات مختلفتاریخ تولد شناسنامه ای و تاریخ  تولد آگاهانهاستمرار در آموزش و یادگیری و به کار بردن در عمل نتیجه رو متفاوت می کنهاین رفتار برای خلق فرد متناسب جدید مناسب نیست باید تغییرش بدم.چقدر شبیه حرف هایی که میزنم هستم؟؟حتی اگر به سایز ۴۰ رسیدم باید تکرار کنم تا در مسیر بمونم و متناسب بمونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Marjannoori1363@gmail.com
      1400/11/21 23:32
      مدت عضویت: 1013 روز
      امتیاز کاربر: 350 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 393 کلمه

      سلام استاد عزیز 

      امروز من گام دوازدهم حرکت در مسیر چاقی یا لاغری را برداشتم

      استاد جان من در این ۱۲روز از خودم راضی نیستم چون من با فایل گوش دادن وبرای هر قدم نوشتن لاغر نمیشم چرا؟چون مهم این است به آنچه آموزش میبینم عمل کنم ومن در این مدت فقط آگاه شدم وخیلی کم وارد مرحله عمل شدم 

      پس از این گام باید بیشتر تمرکزم را روی عمل کردن به آموزها بزارم تا در مسیر لاغری وصعود قرار بگیرم 

      من هرشب قبل خواب فایل هر گام را گوش میدهم وآنچه که درک کرده ام را در قسمت دیدگاه مینویسم واین برای من فقط یک رفع تکلیف است وفکر نمیکنم اینگونه صعود کنم

      تصمیم دارم یک تایمی را صبح به این کار اختصاص بدهم تا از صبح ذهنم متمرکز در مسیر لاغری باشد البته که نوشتن هم من را متمرکز تر می‌کند پس بهتر است قوی تر ومصمم تر از قبل ادامه بدهم تا به مرور با اصلاح فرمول‌های ذهنی وتمرینهایی که خودم باید هرروز انجام دهم مثل توجه به پیغام گرسنگی وسیری

      تمرین کنم فقط در صورت گرسنگی خوراکی بخورم برای تفریح -سرگرمی -رفع خستگی-حوصله سر رفتن -همراهی با دیگران -اسراف نشدن غذا-تعارف دیگران خوراکی نخورم .

      من باید هر روز به اطرافم توجه کنم خصوصا به رفتار افراد متناسب امروز متوجه شدم به ندرت پیش می‌آید شوهرم وقتی بیرون هستیم بخواهد برای تفریح چیزی بخورد اما من به محض نشستن در ماشین فکر این هستم که حالا اومدیم بیرون چی بخوریم خوشمزه باشه هیچ وقت یاد ندارم به خاطر حیف بودن غذا شوهرم بیشتر غذا خورده باشه همیشه به اندازه سیری خورده وبعضی اوقات نصف ساندویجش را انداخته ومن با تعجب گفته ام خوب چرا انداختی حیف بودگفته همون مقدار که تونستم خوردم باید به زور میخوردم بله من برعکس ایشون همیشه فقط به خاطر حیف بودن خوردم حتی درحد خفگی وقتی دقت میکنم تکرار همین رفتارهای درست در شوهرم باعث متناسب بودنش است اون هیچ وقت سیر باشه بهترین خوراکی هم بیاریم جلوش نمیخوره میگه الان نمیتونم بخورم خیلی راحت از خوردنش میگذره اما من میگم نه اینم میخورم ببینم چه طعمی داره

      ومن بایدبه عنوان تمرین هرروز یه رفتار درست از شوهرم یاد بگیرم ودر خودم نهادینه اش کنم مطمئن هستم یاد میگیرم همون جور که رفتارها وعادتهای چاقی را یاد گرفتم حالا رفتارها وعادتهای لاغری را یاد میگیرم ودر مسیر لاغری قرار میگیرم تا جسمم متناسب شود 

      سپاس استاد عزیز بابت این آموزش‌ها 

      خدایا متشکرم دوستت دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 17810 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 622 کلمه

      به نام خدا

       وقت بخیر عزیزان

      امروز یکشنبه بود و آخر هفته ما صبح که بلند شدیم همسرم گفت بریم دریا  اونجا صبحونه بخوریم و گردش کنیم تا دریا یه ساعتی راه داریم تقریبا هوا هم خیلی عالی بود و ما رفتیم رستوران و من فقط قهوه سفارش دادم و کراسانت و همسرم املت و اینا که املت بود و نان تست بود میوه کمی و کره و مربا همه داخل ظرف بود بعد ولی من اصلا دلم نمی خواست همسرم هی می گفت بخور می گفتم نه من اوکیم و کمی از قهوه و کراسانت خودم هم نخوردم ولی یه خورده کره و مربا هم خوردم و یه خانمی میز روبروی من نشسته بود و خیلی متناسب بود و من دیدم غذاش مثل همسرم دقت کردم ببینم چقدر می خوره اما تا آخر نتونستم ببینم چون ما باید می رفتیم  املتش و داشت خالی می خورد بعد کره مالید رو نون بدون مربا داشت می خورد دیگه نتونستم ببینم تا آخر خورد یا نه 

      البته به همسرم هم توجه کردم تا آخر صبحونه خورد ماشالله و بعد یکمی اونجاها راه رفتیم و کنار دریا دیگه عصری اومدیم خونه ساعت ۳:۳۰ اینطوری بود همسرم یه قهوه خورد .من هم یه چایی و یه تکه کوچولو شکلات و چند تا بادام زمینی تا شب که شام درست کردم  چیزی نخوردم دیگه اصلا گرسنم نشده بود تقریبا ساعت ۷ بود که شام خوردیم و من پیغام سیری و گرفتم ولی راستش خیلی گرسنه نبودم ولی خوردم شامم و از عملکرد خودم راضی بودم 

      عصری که اومدیم من شروع کردم به گوش دادن فایلها و تمریناتم .

      خدایا سپاسگزارم برای طلوعی دیگر برای شور و نشاطی که در این صبح زیبا در من ایجاد کردی . خدایا تو بهترین حامی من هستی و به آرزوی من آگاهی ممنونم که مرا در این مسیر هدایت و حمایت می کنی .

      صعود یا سقوط

      در تمام جنبه های زندگی یا در حال صعود هستیم یا سقوط . هدف متناسب شدنه وقتی کار می کنیم هر روز در حال صعود هستیم و اگر کاری نکنیم براش در حال سقوط هستیم .هر وقت سعی کنی نتیجه شما محفوظه و به شما داده می شود .وقتی افراد متناسب رو می بینی باید رفتارت مثل اونها باشه تا هیکلتم مثل اونها بشه .

      کسی نتیجه می گیره که هر روز یه کاری برای باقی موندن در مسیر انجام بده و تلاش کنه موضوعات تیوری رو به عملی تبدیل کنه . مهم این نیست چند وقته شرکت کردی این مهمه که چقدر رفتارت و طرز فکرت تغییر کرده باشه .با عملکردن به تمرینات . ترس از خوردن سالهاست که در ما ریشه داره . فست فود چاق می کنه یا اگه دیر وقت چیز بخورم چاق می شم .باید بتونیم خودمون و محک بزنیم .

      بدن من برای زنده بودن نیاز به انرژی داره و از مواد غذایی این انرژی و می گیرت به اندازه نیازم باید بخورم . باید باور صحیح رو با قانون همسو کنیم .

      قانون : مواد غذایی به ما ضربه نمی زنه 

      باور اشتباه : مواد غذایی به ما ضربه می زنه و هر چی می خورم چاق می شم  

      نتیجه = افراد متناسب غذا می خورن چاق نمی شن. ولی برای شما متفاوته که باورت اینه شما می خوری همونو و چاق می شی .

      باور اشتباه می تونه نتیجه قانون و برای شما تغییر بده . قانون عوض نمی شه . با تغییر باور نتیجه عوض می شه .

      غذا شما رو چاق نمی کنه شما داری از غذا برای چاق شدنت استفاده می کنی .

      فرد متناسب سالهاست که متناسبه و فرمولهاش عوض نشده چاقی و یاد نگرفته .رفتارهای اشتباه و باید تشخیص بدیم و تغییرش بدیم .

      به وزن ایده ال هم که برسی باید هنوز ادامه بدی کار تمام نشده و حالا من مونده تا ایده الم نمی دونم کی می رسم ولی ادامه می دم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/11/10 20:39
      مدت عضویت: 1342 روز
      امتیاز کاربر: 14619 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 434 کلمه

      سلام برهمگی 

      سالها درحال سقوط بودم فکررمیکردم به اهدافم رسیدم منتظر تموم شدن عمرم بودم از سی سالگی میگفتم دیگه پیرشدم ولی خداروشکر از نیمه راه سقوط برگشتم چون هدایت شدم به سمت شادی به سمت پیروزی به سمت تناسب …

      شبها که میخوام بخوابم فکر میکنم وااای سال دیگه چقدر اتفاقهای خوب قراره برام بیفته الان درحال پرورش افکار مناسب اش هستم و دراین روال زندگی هرروز دست یاری گر خداوند رو میبینم .

      امروز همکارام از بیماری کرونا که اینقدر زیاد شده واای بازنگیریم یا گروهی از یکسال پیش که کرونا گرفته بودند صحبت میکردند که چقدر بیماری دارندچقدراذیت میشن یا وقتی بازنشسته بشی زود فرسوده میشی وبا بیماری میمیری یا اینقدر بیماری گرفتی که باید مرتب توی مطب دکتر باشی یا ورزش نمیکنیم چقدر چاق شدیم هرکس یک قسمت از بدنشو میگفت ارثییه یکی شکم یکی پا یکی باسن ….خداروشکر میکنم در این فضای مسموم یا شرکت نمیکنم یا اگر شرکت میکنم تا یادم میاد دیگه رها میکنم ودر اون موردصحبت نمیکنم.وقتی به افکاری خطرناک درجمع های ما ردوبدل میشه دقت میکنم میبینم ما همه درچنگال دیوافکار اشتباه اسیریم کاش کسی همه ما رو نجات بده .

      برای صبحانه سوپ آوردند بااینکه همه صبحانه خورده بودند ولی جزء من ویکی دیگه که حسابی متناسب بود همگی خوردند .من گفتم میل ندارم گفتند ناقلا صبحی جگر خوردی که اینطور سیری .

      جالبه همکاری که بالای ۱۵۰ کیلو بود و از همه مشکلاتش بیشتر بود بایک ولعی غذا میخورد که انگار یک روز کامل چیزی نخورده ولی همکار متناسب ام یک ملاقه کوچک و با آرامش گذاشت یکم سرد بشه بعد خورد .

      قانون غذا باعث چاقی نمیشه ولی من بیشتر از غذا استفاده کردم و مرتب دهانم جنبید و عصبی شدم خوردم بیمار شدم خوردم ضعف کردم خوردم .دوره ماهانه خانمها گفتن باید تقویت بشیم .شیردهی خوردیم بارداری خوردیم سردرد دلدرد خوردیم .

      ولی افراد متناسب بی قانونی نکرده و همانطور که خدا آنها رو آفرید رفتار کردند .بقدر نیاز خوردند ما هم باید یک تولد آگاهانه داشته باشیم وقتی بدنمون نیاز داشت بخوریم .

      دراین تولد آگاهانه باید خودمون رو بسازیم و برای شادی وشادمانی وسلامتی خودمان تلاش کنیم تا آنگونه که خدا قرار داده باشیم .

      زندگی آگاهانه خیلی سخته چون افراد دلشون ناله وگله میخواد نمی دونم چرا میخواهیم از حال بدی خودمون بگیم و تازه طرفی که گوش میده میخواد ثابت کنه حال و زندگی اون بدتره .

      باید یادبگیریم مانند افراد عادی نباشیم باید سعی کنیم انسان جدیدی بسازیم که مسئولیت چاقی ولاغری خودش رو می پذیرد .

      خوبی این تولد آگاهانه اینه که روزه سکوت آگاهانه میگیری و سعی میکنی خیلی از باورهای اشتباه رو تغییر بدهی.این تغییرات است که از تو آدم دیگه ایی میسازه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sareh.taherii123@gmail.com
      1400/11/07 22:41
      مدت عضویت: 1027 روز
      امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 387 کلمه

                          به نام خداوند مهربانم

      سلام استاد عزیز !

      به لطف بیکران خداوندم و لطف و مهربانی شما تونستم گام دوازدهمم را بردارم. فکر میکنم این سومین بار که اومدم به فایلتون گوش بدم و بلاخره موفق به گوش دادن شدم، با اینکه کرونا گرفته ام و واقعا رمقی ندارم اما با این حال شوق گوش دادن به یه فایل دیگه حالمو میدونستم بهتر میکنه، بااینکه الان مریضم و کلا اشتهایی ندارم ولی با همین اوضاعاز ذهنم که در حال آموزشه هی سوال میکنم! 

      عرض شمادرسته استاد این ما هستیم که باید تغییر کنیم!به نظر من اونی که میگه مغز کن مقاومت میکنه!خودشه که ذاتا نمیخواد بپذیره که میتونهتو مسیر لاغری بره! وانمودمیگنه که از چاقیش ناراحته امااز درون ازخوردن بی رویش لذت میبره نمیخواد ترکش کنه!!

      ولی من واقعا فهمیدم ذهن اینقدرانعطاف پذیر و به فرمان ماست که راحت میپذیره!!این ماهستیم که فقط بایدبخوایم!! نمیشه بنشینی هی هی بخوری بعدفکر کنی تو مسیر لاغری هم قرار میگیری!! اینطور نیست ! ما باید از رفتار درست غذا خوردن رو به خودمون البته اگه یه آرزو و هدف برامون! تغییر بدیم!! ما هستیم که با عادت ها رفتارهامون میایم به ذهن آموزش میدیم! ذهن به تنهایی کاری نمیتونه انجام بده!! 

      طی این چند روزی که مریض بودم میا به هیچی نداشتم ، واسه درد گلوم دلم فرنی خواست ، از صبح چیزی نخورده بودم یه کاسه درست کردم فکر کردم میتونم همشو با اشتهابخورم! به شش هفت تا قاشق خوردم ! یهو صبر کردم! از خودم نپرسیدم دلت بازم می‌خواد؟! آیا سیر شدی؟! از خودم پرسیدم هنوز گشنه ای فقطیک لحظه فکر کردم دیدم همه اون شش هفت قاشق همه اون انرژی که میخواستم به بدنم رسونده! و واقعا نه دلم میخواست نه چشم! بشقاب رو رها کردم! چیزی که در گذشته امکان نداشت برای من اتفاق بیفته!! اصلا. نه به غذا وجود نداشت! برام یه تغییر جدید. طی این روزها که داره به تغییرات رفتاریم اضافه میشه هیجان انگیزه! هرروز یک چیز جدید یاد میگیرم که در گذشته هیچوقت نمیدونستم چی هست!!! 

      خیلی خوشحالم که تونستم امروزم به فایل گوش کنم ! امیدوارم فردا هم حالم طوری باشه که بتونم گوش کنم اگه هم نتونستم اینقدر این رفتار کردن رو از شما خوب و دقیق یاد گرفتم که چند روز وقفه نمیتونه عادت رفتاری من رو دوباره تغییر بده!

      با تشکر از شما استاد عزیز!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fsalahy@59.com
      1400/10/23 10:09
      مدت عضویت: 1040 روز
      امتیاز کاربر: 221 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 249 کلمه

      سلام و روزبخیر 

      #باورهای اشتباه من 

      ۱.اینکه تلاش کن غذاتو رو تموم کنی،یه وقت اسراف نشه ،گناهه ،واصلا  به پیامهای سیری که ازبدنت صادر می شه توجه نکن 

      ۲.اگه دستت در حین غذا درست کردن ،آمیخته به غذا شد با دهانت پاک کن ( ،همین مساله باعث ترشح انسولین و اشتهای کاذب می شه ،وقتی مهمون دارم و غذا های مختلف درست می کنم انقدر غذا رو چشبدم که موقع غذا خوردن سیر م )

      ۳.حوصلت سر رفته ؟ خوب غذا بخور 

      ۴.ناراحتی ؟ کاری نمی توتی برا خودت بکنی ؟ آخی بیچاره ،خوب غذا بخور 

      ۵.استرس داری؟ نمی دونی چکار باید بکنی ؟ یچیز بخور روشن شی ،فکرت کارکنه 

      ۶.درس خوندی ؟ خیییلی انرژی ازت رفته ،بخورانرژی ازدست رفته  جبران شه 

      ۷.دورهمی با دوستان و فامیله،با جمع هماهنگ باش ،خودتو لوس نکن ،اینو نمی خورم  اونو نمی خورم 

      ۸.اصا خانواده که بدون تو اصلا غذا بهشون نمی چسبه  تا تو نخوری ،اونا از گلوشون پایین نمی ره ،اشکال نداره سیری یه ذره بخور 

      ۹.غذارو بچش ببین چطوره؟ حس کنجکاویتو سرکوب نکن  

      ۱۰.وااای این غذا جدیده من تا حالا ندیده بودم ،بخور ببین چطوره ،اگه خوب بود درستش کنی 

      ۱۱.الان ورزش کردی ،امروز تحرک و بدو بدو زیاد داشتی بخور 

      ۱۲.دارن بهت غذا تعارف می کنن ،اگه نخوری زشته ،بی ادبیه 

      ۱۳.بخور حیفه پول دادی ،اومدی رستوران 

      ۱۴.به به عجب طبیعتیه ،الان اشتهای آدم بازه ،بخور بهت می چسبه 

      ۱۵.مریض شدی ،این چند روز اصلا خوب نخوردی ،بخور جبران مافات بشه 

      ۱۶.نمی دونم چرا انقدر احساس تنهایی می کنم ،یه خورده بخور من از تنهایی دربیام 

      ۱۷.همین جوری بی علت  هوس شیرینی کردم ،بخور آروم شم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1400/10/19 21:22
      مدت عضویت: 1544 روز
      امتیاز کاربر: 7836 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 292 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم 

      صعود یا سقوط 

      با خودمون 

      از یه جایی به بعد متوجه شدم که صعود من به هیچی بستگی نداره جز حال خوب من 

      جایی استاد فرموده بودند 

      که هر کاری از دستتون برمیاد انجام بدین انجام بدین حالتون خوش بشه 

      بیخیال کاهش وزن خودش کم میشه 

      جدیدا متوجه شدم حالم خوش نیست که هی گیر میدم به خودم 

      چپ وراست شده کارم چک خودم که چقدر میخورم چقدر کم میکنم 

      چقدر هیکلم وغیره 

      دیدم آرامش وتمرکز کافی ندارم 

      گفتم خدایا چی کار کنم خوابمم مشکل داره 

      توی همین گیرو دار بودم دیدم یه فکری به ذهنم رسید 

      یکی از دوستانم دکتر اعصابه 

      باهاش مشورت کردم 

      بهم گفت ببین همه چی عارضه داره 

      اما اگه اصلا خواب نداری یه دوز خیلی پایین از این دارو خواب بخور 

      از همشون کم عارضه تره اونقدری بخور تا کسری خوابت درمان شه 

      درکنارشم شب زود بخواب وصبحم زودتر از ظهر بیدار شو تا نظم بدنت برگرده 

      بعدش قطعش کن 

      از دیروز که خوردم اونقدر خوب خوابیدم که حد نداشت 

      حس خیلی خوبیم دارم که خواب خوبی داشتم 

      حالا توصیه نمیکنم قرص خواب بخوریدا 

      ولی میدونید چیه من فوبیا دارو دارم 

      به خودم گفتم برای درمان آدم باید به خودش کمک کنه 

      شاید همین تمرکز تو رو بهم ریخته 

      کمک خودت کن وسرپاشو 

      درمورد چاقیم همین 

      به خودم گفتم حالتو خوب کن 

      تا سرپاشی 

      شاید بیماری داری که نیاز به رسیدگی داره 

      شاید افکارت تورو از مسیر پرت کرده دوباره جمع وجورشون کن

      وبرگرد 

      حس خوبیه که وقتی میفهمی با یک کمک کوچیک به خودت میتونی کلی پیش بری

      برنامه دارم حالا 

      میخوام حالمو خوش کنم 

      افکارمو مثبت کنم 

      صعود بعد از خوشیه 

      باور کنید 

      وقتی خوشید به هیچی احتیاج ندارید 

      بینیاز میشید 

      میخوام تایممو به گوش دادن آهنگ وفایل تجسم این دوره و فایل های افکار مثبت وخداهرگز دیر نمیکند بگذرونم اصلا میخوام برم تو دنیای خوشیا 

      غرق شم اینجوری به زنم برطبل بیعاری 

      والا اینهمه حرص وجوش خوردم چی شد

      یکمم با خودم خوش باشم 

      لذت لحظاتمو ببرم 

      فوقش لذتشو بردم 

      موفق باشید همگی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/09/12 15:20
      مدت عضویت: 1893 روز
      امتیاز کاربر: 6363 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 447 کلمه

      سلام

      خیلی فایل ارزشمندی بود قبلا هم شنیدمش ولی تا زمان زیادی از فایل که گذشت فکر میکردم دفعه اوله میشنوم ولی آخراش برام آشنا اومد

      نکات مهمی که استاد در این فایل توضیح دادند:

      1_عمل کردن به تمرینات از شما یه آدم دیگه میسازه نه فقط گوش دادن به فایل ها

      وقتی بهتون تمرین دادم به ادم های متناسب با رفتار متناسب اطرافتون توجه کنید و ببینید در مقابل غذاها و شیرینی ها و اصلا تایم خوردن چه رفتاری نشون میدن منظورم این نیست فقط یه گزارش تر و تمیز برام بنویسین منظورم اینه رفتارشونو تقلید کنین تا اندامی شبیه اونارو بتونین داشته باشین

      2_همسو با قانون رفتار کنین قانون چی میگه؟ میگه اگه به اندازه و زمانی که واقعا گرسنه هستی غذا مصرف کنی برای همیشه متناسب میمونی و این غذا رو اگه طبق قانون مصرف کنی نه تنها چاقت نمیکنه بلکه فقط انرژی مورد نیازتو تامین میکنه و تو تناسب هم خواهی داشت

      خب شما میخواین رفتار قبلی و داشته باشین و تا دلتون میخواد غذا بخورین ولی لاغرم بشین بگین نه دیگه من دارم باورمو نسبت به غذا عوض میکنم مثل اینه که بگی من خودمو از بالای ساختمون پرت میکنم باور دارم جاذبه رو من اثر نمیذاره، نه شما باید ببینی قانون چی میگه رفتارتو اعمالتو افکارتو باهاش هماهنگ کنی 

      3_باید در مورد 1 و 2 استمرار داشته باشی تا بتونی نتیجه دلخواهتو ببینی

      بعضی ها فکر میکنن وقتی به سایز و وزن مورد نظرشون رسیدن دیگه همه چی تمومه، نه، ذهن از فرصت استفاده میکنه و آروم آروم افکار قبلی و میاره بالا و بدون اینکه متوجه باشی دوباره رفتار قبلیتو انجام میدی و به خودت میای میبینی ای وای دوباره چاق شدی، این یک مسیر همیشگیه باید همیشه با فایلی، متنی، خوندن کامنتی، به خودت یاداوری کنی کجا بودی و از چه مسیری گذشتی تا الان اینجایی، باید برات یاداوری بشه تا خوراک مناسب به ذهنت بدی و فرصت برای بردنت به شخصیت قبلی نداشته باشه

      4_از تاریخی که تصمیم واقعی گرفتین تغییر کنین تو هر جنبه ای که میدونین نیاز به تغییر دارین اونو یه تاریخ تولد آگاهانه بدونین و هر سال خودتونو با اون تاریخ مقایسه کنین که کجا بودین و الان چه تغییرلتی داشتین چقدر متناسب تر شدین چقدر ثروتمند تر شدین چقدر روابطتون بهبود پیدا کرده عشق در زندگیتون چه جایگاهی پیدا کرده و چقدر رابطتون با خودتو و خدا عاشقانه تر شده، و وقتی میبینین هر سال نتایج داره عالی تر میشه خودتونو تحسین کنین و نیاین خودتونو با آدمی که ازتون بالاتره مقایسه نکنین، خودتونو با خودتون مقایسه کنین

      اینها درس های ارزشمندی بود که از این فایل یاد گرفتم و حالم خیلی عالی شد با گوش دادنش همچنین با اون آهنگ ملایمی که بک گراند فایل بود

      شاد باشید و سرشار از آرامش الهی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ماهر
      1400/09/10 23:27
      مدت عضویت: 1090 روز
      امتیاز کاربر: 4876 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 197 کلمه

      امروز حالم چطوره؟

       بعد از اینکه این متن رو خوندم و فیلم رو دیدم اولین سوالی که به ذهنم رسید این بود که حالم چطوره ؟خیلی فکر کردم که ببینم حالم چطوره فهمیدم که حالم‌خوبه.خوشحالم از اینکه تو مسیر هستم از این که دارم تلاش می کنم از اینکه تمرین رو کنار نگذاشتم البته من الان اولاش هستم ولی توی همین روزهای اول هم هر روز کارم رو سعی کردم که درست انجام بدم .این که تعهد داشتم حالم رو خوب میکنه.اینکه سعی می کنم عادت های کوچیک یاد بگیرم و این عادت های کوچک را به خودم اضافه کنم حالم رو خوب میکنه اینکه عجله ندارم اینکه لاغر شدن رو گذاشتم کنار حالم رو خوب می کنه. الان که فکر می کنم می بینم من هدف اصلی شده ایجاد رفتار جدید. من واقعا میخوام رفتار جدید ایجاد کنم .خودمو تصور می‌کنم که لاغر شدم خودم رو زیباتر می‌بینم خودم خوش اندام تر می بینم، ولی الان هدف اصلی من ایجاد یک رفتار جدیده. احساس می‌کنم اگر بتونم یک رفتار جدید در خودم ایجاد کنم پس موفق شدم و این بزرگترین موفقیت برای من میشه همه این فکرها رو کردم ،پس به نظر من دارم صعود می کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار m6h2k6@gmail.com
      1400/09/08 06:30
      مدت عضویت: 1322 روز
      امتیاز کاربر: 124 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 134 کلمه

      سلام وقت همگی بخیر

      برداشت من از این گام:

      1- ما نمیتوانیم قوانین رو تغییر بدیم بلکه میتوانیم با همسو کردن باور های خود با قوانین از قوانین به نفع خود بهره ببریم 

      برای مثال : 

      قانون : مواد غذایی به طور عادی باعث چاقی نمیشوند

      باور اشتباه: هر نوع ماده غذایی باعث چاقی میشه ولو به مقدار کم(ترس از خوردن)

      باور صحیح: مواد غذایی اگر به اندازه مناسب مصرف شوند نه تنها باعث چاقی نمی شوند بلکه به ما در روند متناسب شدن کمک می کنند

      2- می بایست هر روز کاری برای هدف خود انجام داد و هر روز قدمی مثبت به سوی جلو برداشت ولو کم 

      و این فایل و نوشته های یکی از دوستان من را شدید به یاد این دو بیت جالب انداخت

      ما زنده به آنیم که آرام نگیریم      موجیم که آسودگی ما عدم ماست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/09/07 09:37
      مدت عضویت: 1496 روز
      امتیاز کاربر: 6949 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 536 کلمه

      بنام خدا 🌹 باسلام خدمت دوستان عزیز سایت واستاد.

      مسیری که هرروز  در اون قدم میگذارم منتهی میشه به  صعود یا سقوط.؟؟؟

      اوایل دوره که من میخواستم شروع کنم درحال سقوط بودم و مدام لیز مبخوردم  وقتی شروع کردم به برگشتن به سمت فایل های لاغری  واز اول شروع کردم و همزمان با فایلهای جدیدی که می‌شنوم  شروع کردم به برگشتن به سمت فایل های قبلی وتکرار اونها  وسعی به عمل کردن به اونهادر این بین من به باورهایی درباره‌ی خودم و درباره‌ی افکارم بدست آوردم و تونستم خودمو بیشتر بشناسم . وجسممو هم بیشتر در موردش اطلاع پیدا کنم و کم کم شروع شدن درها یکی یکی بازشدن  به این درک هم رسیدم اگر میخوام  لاغربشم باید برای تمام عمرم لاغربشم ولاغر زندگی کنم مثل چاقی که چاق زندگی کردم و چندسال چاق بودم .عمل کردن به فایل ها به من زندگی جدیدی داد رفتار جدیدی  داد که هربار که انجام میدم دوست دارم بهتر انجام بدم  و متعهد به خودم باشم واین میشه صعود کردن  اما بازم گاهی رفتارهای گذشتمو هم  تکرار کردم ولی به این نتیجه رسیدم که باید مسولیت خودمو به عهده بگیرم و درسته من در زندگی ازغذابرای چاق  کردن خودم استفاده کردم مثل چاقو که باعث صدمه زدن به کسی نمیشه اما یه عده ازچاقوبر ای  صدمه زدن به خودشون و دیگران استفاده میکنند مثل اعتیاد به چاقی که خانواده‌ها درفرزندان خودشون باعث میشن بااصرارزیاد قانون میگه به اندازه‌ی مورد نیاز غذا مصرف کن اما من  بیشتر از نیاز غذا مصرف کردم و نتیجه شد چیزی که سالها ازش راضی نبودم درطی این مسیربارها به این نتیجه میرسیدم که رها کنم اما بازهم نمی‌خواستم رها کنم برای اولین بار به خودم  تعهد داده بودم که انجامش بدم و تمامش کنم برای همیشه اما هروقت نتایج و ارامش فکری در رابطه با عمل کردن وتکرار کردن این فایل هارومی بینم  دوست دارم در اون غرق بشم ولذت ببرم و تصمیم گرفتم که ادامه بدم برای زندگی دوباره ومن ازلاغری باذهن چیزهای زیادی یاد گرفتم :اینکه من گول روشهای لاغری رو خوردم و لاغری خودبخود  وجود داره و اینکه نبایدازغذا بترسم  چون غذا آسیب نمیزنه و اونیکه درطی این همه مدت به من آسیب زده خودمم بااستفاده ی اشتباه از  غذا به خودم آسیب زدم  درتمام  باور قانون روتغییر نمیده اما باور اشتباه  نتیجه ی قانون رو متفاوت می‌کنه وقتی باور وقانو ن در تضادباشن نتیجه  متفا وته  درطی زندگی بار ها ورزش کردم رژیم گرفتم وخودمو تحت فشار میزاشتم وبا فشار جسمی لاغر میشدم  اماباز برمیگشتم چون طبق  طبیعت و قانون عمل نمی‌کردم لاغری مثل همه ی کارهای ضروری و اوتوماتیک بدنه غذاخوردن مثل سایر اندام های بدن که نیازهایی اوتوماتیک هستن او نهم او توماتیکه درطی مسیر درک کردم به مرور که هرچقدر تمرین کنم بازهم کمه وبایدبیشتر تمرین چون  هرجایی در اون باید ببینم مشکلم کجاست و ر فعش کنم و حتی اگر هم لاغر شدم بازم باید ادامه بدم تا بتونم شخصیت خودمو درست کنم لاغری چیزیه که همیشه میخواستم باشم وزندگی کنم زمانی که چاق بودم آرزوی لاغرشدن داشتم اما حالا که فکرشو میکنم میبینم دوران بچگی  میخواستم لاغری روزندگی کنم  و بالاخره  درمسیری قرارگرفتم که سراسر درباره ی لاغری و عشق لاغریه وادمه میدم.به مسیری که همش مسیره و اون هم زندگیم. هست باتشکر از شما دوستان وازاستاد.،🌹🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/18 23:09
      مدت عضویت: 1418 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,461 کلمه

      سلام و درود بر استادپرارژیمون و هم مسیریهای طالب  زیبایی و معرفت و آگاهی 👋😍

      برای اینکه رویای لاغریمون واقعی بشه باید مسیر درست لاغری را پیدا کنیم و  تنها مسیر صحیح لاغری آموزش ذهنی و یادگیری لاغری است .🌟

      همه افراد چاق دوست دارند لاغر شوند اما فقط عده ای رویای لاغری خود را واقعی می کنند و آنها افرادی هستند که هر روز در مسیر لاغری حرکت می کنند و به خواستشون توجه دارند و برای رسیدن  به آن تلاش می کنند و درواقع برای رسیدن به تمام خواسته هامون ما باید کاری انجام دهیم و اگر هیچ کاری انحام نمی دهیم یعنی در مسیر چاقی هستیم .

      فرد چاقی که در مسیر لاغری حرکت نمی کند هرروز حتما گفت و گوی ذهنی چاق با خودش دارد و هربار و در هر وعده غذایی دچار ترس می شود و بعد از مصرف پشیمانی و عذاب وجدان و احساس بد را تجربه می کند که همه این عملکرد و رفتارو احساسها چاقی را بیشتر تشدید می کند و این نشان می دهد که فرد در مسیر چاقی خیلی خوب حرکت می کند و از آنجاییکه سالهای بسیاری چاقی را آموزش دیده است این مسیر را به راحتی طی می کند و هر بار با اضافه  وزن بیشتری مواجه می شود .

      هرروز در زندگی دو انتخاب داریم در تمام لحظات شادی یا غم ؟صعود یا سقوط؟ثروت یا فقر؟

      این ما هستیم که انتخاب می کنیم در چه مسیری باشیم اگر تلاشی می کنیم و یا کاری انجام می دهیم برای خواسته هامون به سمت موفقیت حرکت  می کنیم و اگر نه !زندگی تکرار تکراری و روزمرگی انتخاب کردیم نباید انتظار موفقیت داشته باشیم.🤔

      افرادی هستند که فکر می کنند با ثبت نام در دوره ها و گوش دادن و نوشتن به نتیجه می رسند و در واقع مسیر را مقصد می دانند به لطف و عنایت خداوند از زمان تولد آگاهانه ام که دوسالی است میگذرد همیشه 

      این آیه قرآن کریم که مربوط به سوره جمعه است را سرلوحه زندگی ام قرار داده ام 🙏🏻

      🪶مثال کسانی که فقط دانش بسیاری دارند مانند الاغی است که بار کتاب به پشت خود بسته است🤔

      ما آموزش میبینیم تا یادبگیریم و سبک زندگیمون را تغییر بدهیم بنابراین افرادی که نتیجه می گیرند و به رویای لاغری خود می رسند دو دسته هستند .

      ۱)افرادی که هرروز در مسیر لاغری با شوق حرکت می کنند یعنی آگاهی دریافت می کنند و با فکر کردن و تجزیه تحلیل در مغز آن ها را به صورت تمرین  نوشته در مغز خود ثبت می کنند  

      ۲)افرادی که آگاهی های دریافتی خود را جامه عمل می پوشانند یعنی رفتار و عملکرد آگاهانه دارند .

      ما فکر می کنیم اگر باورمون را تغییر بدهیم کافیست و می توانیم به سبک قبل زندگی کنیم ولی نتیجه بگیریم این موضوع خیلی مهمه و تفکر می خواهد اگر قرار بود ما با رفتارهای قبلی نتیجه بگیریم سالها دردو رنج لاغری را متحمل نمی شدیم پس باید روشی دیگری از سبک زندگی را انتخاب کنیم تا نتیجه عالی بگیریم .

      قانون میگه بدن شما برای زنده بودن به انرژی نیاز داره که از مواد غذایی دریافت می کنه .پس خوراکیها ترس ندارند(و افراد متناسب بسیاری هستند که بدون محدویت غذا مصرف می کنند)و مواد غذایی قدرتی هم ندارند که بخواهند بر خلاف طبیعت عمل کنند اما طریقه مصرف ما هست که جسم ما را از حالت طبیعی خود خارج می کنه و همینجا باز قانون میگه به اندازه نیاز بدنت مواد غذایی مصرف کن .

      فردی که رفتار و عملکرد همسو با قانون دارد تناسب اندام داره ولی وقتی افکارو باورهای ما با قانون تضاد دارند و همسو نیستند نتیجه خوشایند نیست .

      افرادی که به تولدی آگاهانه رسیدند (تولدی که متوجه شدند خودشون خالق زندگی خودشون هستند روزی خواستند تغییر کنند و زندگیشون را بسازند )دیگر کسی را مقصر نمی دانند والدین و اطرافیان ما به اندازه مسیر زندگی خودشان و راه و روش تربیتی و زندگی خودشان به ما آموزش داده اند که از نظر خودشون هم عالیترین بوده ولی اگر نتیجه برای ما خوشایند نیست و یک روزی اینو متوجه  شدیم ،باید اول افکار و باورهای غیر صحیح را شناساسایی کنیم و بعد فرمولهای ذهنی صحیح را جایگزین کنیم .

      اینکار مستلزم تلاش هست آگاهی هایی که روزانه با تکرار و تمرین کسب می کنیم تلنگر و یادآوری هستند که از مسیر خود خارج نشویم و توقف نکنیم واصل موضوع بر می گرده به عملکرد در رفتار ما .

      در طول روز باید حواسمون به عملکردمون باشه تغییرات را در خودمون جستجو کنیم و خودمون را تشویق کنیم و توجه داشته باشیم چه باورهای عمیق و ریشه دار ی در ذهنمون داریم یعنی در مقابل کدام یک از غذاها هنوز ضعف داریم و بیشتر روی خودمون کار کنیم و اصلاحش کنیم و هربار نتیجه بهتر میشه .سالها با این باورها زندگی کردیم و هر بار با ریشه های عمیقتری در ذهن دسترسی پیدا می کنیم که باید هوشمندانه تر عمل کنیم و اتفاقا اصلاح که می شوند انگار یک باری از دوش ما برداشته  میشه و یهو یه تحول عظیمی در زندگی ما رخ می دهد.

      (پارسال این این فایل را گوش کردم ذهنم قسمتهایی از حرف استاد را نمی پذیرفت اینکه تا آخر عمر باید با این مسیر باشیم )منفی باف می گفت استاد برای خودشون می گویند که اینجا بمونی و مجبور بشی بری دوره بخری یا بالاخره تو سایت باشی و این تعداد بخواهند تا آخر عمر بمونند چه حجمی میشه حتما برای ایشون سود داره 🤭😅و بعد اینکه خب این هم که رژیمه ول کنی بر می گردی بیخیال شو و ناامیدم می کرد🤐

      (خلاصه با توجه به اینکه پارسال با شروع دوره در کمتر از دوماه حدود۱۰کیلو از اضافه وزنم کم شد سناریو چید و برای چندماه این مسیر را رها کردم  و البته چاق هم نشدم ولی اواخر دو هفته ای رفتارهای پرخوری شدیدی گرفتم و باز هدایت شدم به این مسیر…و الآن با قلبم دریافت کردم و کمی درک کردم و دلم خواست بگم منم میمونم تا آخر عمر کنارتون استاد پر مهرم🙏🏻🌹

      چرا باید این مسیر ادامه پیدا کنه؟چون فضایی است که منطبق با آموزه های ما هست و چون ما چاقی را استاد هستیم همین که مسیر را رها می کنیم با جامعه چاقی روبرو میشویم که یک عمر ما را آموزشدادند و باز سوئیچ چاقی روشن میشه پس باید با هم فرکانسی های خودمون باشیم و البته که اصلاح فرمولهای ذهنی در تمام ابعاد زندگی ما مؤثر هستند و فوق العاده است.

      من هم مثل خیلی ها دائم می گفتم مقاومت ذهن دارم و انقدر کارها و تغییراتم سخت انجام می شد تا اینکه یک روز یقه به یقه شدیم و 💪🏻💪🏻گفتم قدرت منم فقط منی که جزئی از تنها قادر مطلق هستم و می خواهم می توانم و می شود🚿🌱🌳🥰

      دوست عزیز مقاومتی نیست حتی به نظرم به زبان آوردنش هم حرامه !…قدرت از خودمونه چرا قدرتمون را می دهیم  به افکار و اون باورها را قوی می کنیم بر علیه مسیر زندگی خودمون؟!🤔 البته باید زمان گذاشت و حلش کرد و الآنم نمیشه گفت کامل برای من حل شده ولی حداقل چیزهای سطحی و تکرار ی قبل دیگه نیستند و همیشه این عبارت تأکیدی مرا در مسیر تغییرم حمایت کرده است 

      🌟تنها قدرتی که تکان می دهد ولی هرگز تکان نمی خورد قدرت خداست ❤️❤️❤️

      بنابراین به این نتیجه رسیدیم که متناسب هم که شدم باید در مسیر صحیح خودم باشم و به خودم خواسته ام را یادآوری کنم خیلی هم خوبه یعنی خواسته بسیار ارزشمندی هستی و من همیشه شاکرتم 🙏🏻💖

      🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

      دیروز حجم غذایی که مصرف کرده بودم نسبت به روز قبلش بیشتر شده بود و منفی باف داشت می رفت رو مخم اما تغییر فوق العاده خود به خودی این بود که گفتم من احساسم خوبه وقتی گرسنه بودم خوردم و با احساس خوب هم دست از غذا کشیدم پس عملکردم صحیحه گفتم به بدن هوشمندم اعتماد می کنم اصلا نمی خوام مقایسه کنم😍💪🏻👏

      امروز ظهر داخل یخچال یک گلابی🍐 مونده بود خیلی دوست دارم 😋 گفتم بخورم تا کسی نخورده و گذاشتم بیرون اما بعد گفتم آخه من گرسنه نیستم الآن !؟🤔بعد گفتم فکر کن یک نفر بخوره ؟!چی میشه؟! خوراکیه دیگه یه چیز دیگه می خورم بعد گذاشتم داخل یخچال و بیخیالش شدم و بعد شب که گرسنه شدم مانده ؤود برای منم جایزه رفتار آگاهانه ام 😍 خوردمش💪🏻👏😋

      راستی شیره انگور همسرم خریده بود از دیشب اما بی تفاوت بودم نسبت بهش اما امروز خواستم تست کنم روی ناهار?!🤔…رفتم سر شیشه با خودم گفتم این اعتیاده ها …همیشه تنوع هست ؟ولی دوقاشق خوردم بر خلاف قانون بود ولی اگر قبلا بود ولش نمی کردم از سرم افتاد پس به خودم افتخار می کنم 

      و به عملکردم و تغییراتم🥰👏 

      نمی دونم اینبار که در تکرار این دوره هستم یه جور دیگه هستم خیلی راحت و انگار دارم فقط لذت میبرم از تمرین نوشتنم هم بسیار لذت میبرم یعنی به لطف خدا و عنایتش لاغری را رها کردم انگار یک دورهمی هستیم و داره خوش میگذره 

      خدایا شکرت 

      خدایا عااشقتم ❤️

      دوستان متناسب و متعهدم سپاس از دیدگاه های عالیتون قلمتون حکیمانه و عاشقانه 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار asmagazban
        1400/09/02 14:50
        مدت عضویت: 1496 روز
        امتیاز کاربر: 6949 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 23 کلمه

        باسلام خدمت دوست عزیز وهم مسیرم ممنونم از نوشته ی عالیتون  ازنوشته های شما چیزهای جدیدی یادگرفتم ولذت بردم از شما سپاسگزارم .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار ملکه عشق
          1400/10/01 14:48
          مدت عضویت: 1418 روز
          امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 29 کلمه

          درود بر شما الهی صدهزار مرتبه شکر که به لطف یکدانه ام وجودم مایه خیروبرکت است .

          لذت هر آن سهم هر صاحبدل است 

          لحظه هاتون سرمست به عشق الهی ✨🦋

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار asmagazban
            1400/10/02 08:36
            مدت عضویت: 1496 روز
            امتیاز کاربر: 6949 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 11 کلمه

            بنده هم از شما سپاسگزارم که تجربیاتتون رو برای ما مینویسیم.🌹🙏🙏🙏🙏

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
      1400/08/17 18:44
      مدت عضویت: 1291 روز
      امتیاز کاربر: 268 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 404 کلمه

      سلام و درود بر همه عزیزان و ارادات و احترام محضر استاد عزیز

      استفاده زیادی از این فایل کردم . اتمام حجتی برای همیشه برای از امروز تا همه فرداها

      آیا صعود می خواهم یا سقوط !!!!

      شعر زیبایی از حمید مصدق به یاد دارم که عنوان میکرد :کوشش بیهوده به از خفتگی

      حال از خودم میپرسم من که در این مسیر هیجان انگیز وارد شده ام من که کوشش باهدف انجام داده ام مگر بعد از کسب این همه آگاهی می توان سقوط کرد . بله می توان سقوط کرد . درست مانند بعضی از راننده های ماهر که بدترین تصادف ها رو میکنند . چند روز پیش که با همسرم مسیری را میرفتیم می دیدم که همچنان با دقت رانندگی میکنه در دلم تحسینش کردم و ناخودآگاه یاد مسیر لاغری بودم که ما هم هر چقدر که ماهر باشیم هرقدر باورهای جدید و درست را جایگزین باورهای کهنه و پوسیده کرده باشیم باز هم نیاز داریم به تازه کردن اندیشه ها.

      واین یعنی تولد آگاهانه و زندگی آگاهانه 

      همیشه سوالم این بود که چرا با اینکه همگی در دوران کودکی ،زندگی شاد ، ثروتمند و با تناسب اندام عالی را برای خودمان آرزو میکنیم ،کمتر آدمها به این آرزو می رسند چرا؟واقعا چرا؟

      و پاسخ در تولد آگاهانه است که مسیری است با تکیه بر آگاهی بدون باورهای قبلی . مسیری که در گام اول باید بر اساس هدف که زندگی شاد و داشتن هدفهایی دیگر مثل اندام متناسب، شغل خوب و..، است،نگاهی به باورها بیاندازم. وقتی می دانیم باورهای اساسی تا سن 7 سالگی ناخودآگاه ما را شکل داده و احتمال میدهیم بسیاری از آنها به دلیل نا آگاهی خانواده نادرست است، پس باید بازنگری در باورها را به عنوان اصلی ترین اقدام خودمون بدونیم و هر چه قدر ماهرتر شدیم باید استمرار را بیشتر کنیم مانند همان راننده های حرفه ای. 

      وقتی عنوان شد دوستان انتظار دارند که این مسیر مدت داشته باشه تعجب کردم مگر برای تنفس میشه مدت تعیین کرد . تا زندگی هست تنفس هم هست تا زندگی هست آگاهی هست فکر نمیکنم استاد عطار روشن  ادعایی این را داشته باشند که این آگاهی ها ته تمام دانسته هاست و دیگر از این بهتر امکان دریافت وجود ندارد. خود استاد دایما این مسیر را کنکاش میکنند برای یافته های بهتر برای مسیرهایی کوتاهتر و جالبتر و این یعنی زندگی و این یعنی صعود. فقط مرگ است که مساوی با عدم تلاش است .پس خوشحالم که تلاش میکنم با انگیزه با با امید و نشاط

      استاد ممنونم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/07/28 23:32
      مدت عضویت: 1805 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,214 کلمه

      روز ۲۸ تکرار 

      سلام وقت بخیر 

      بسمت چاقی حرکت میکنید یا لاغری ؟

      الان که مطمئنم بسمت لاغری حرکت میکنم ،بدلیل اینکه در دوره هستم و دارم طبق تمریناتم عمل میکنم ،فکر میکنم ،البته تا حدود زیادی تونستم عمل کنم بقیشم در ادامه مسیرم درست خواهد شد 

      همونجوری که قبلا فقط در راه چاقی بودیم و چاق هم میشدیم الان هم باید در راه لاغری باشیم تا لاغر بشیم 

      این ما هستیم که مسیرهای زندگیمونو انتخاب میکنیم ،اینکه غمگین باشیم یا خوشحال ،چاق باشیم‌ یا متناسب 

      باید از خودم بپرسم چی برام از لاغر شدن مهم تره ؟ حتما چیزهایی هستن که از لاغر شدن برای من مهم تره که انقدر درونم اصرار داره که دل نکنه از چاقی 

      بلخره یه جاهایی از درونم هنوز آزاد نشده ،انگار هنوز برام از لاغر شدن مهم ترن که اجازه ندادن بتونم کامل متناسب بشم و نتیجه عالی بگیرم و باید اون قفل هارو باز کنم باید ببینم چی مهم تر از لاغر شدنمه 

      سلامتیم ؟ مثلا وقتیکه بهم گفتن فریده رو ببینید چاقه و همیشه سالمه ، یا وقتی بهم میگفتن تپلی بامزه مهربون و من بیشتر اون احساسات گذشتمو دوست دارم تا لاغر شدن 

      بلخره یه کششی هست که من هنوز هم از دنیای چاقی کامل حجرت نکردم به دنیای تناسب و باید جواب این سئوالمو پیدا کنم 

      باید به دید دیگه ای به چاقیم نگاه کنم ،باید به خودم جور دیگه نگاه کنم باید کل دیدگاهامو در مورد لاغری و چاقی تغییر بدم ،میدونم در مسیرش هستم ،لاغر هم شدم ولی باید این گیرهارو پیدا کنم 

      چند روز پیش که در حال انجام تمرینات انعطاف تو سالن بودم ،صدای مربی م با یکی از خانم هارو شنیدم که اون خانم داشت به مربی م میگفت لاغر شدنم استاپ شده و انقدر ناراحت بود  و یدفعه یاد خودم افتادم که سالها این جملاتو بکار میبردم و نگران بودم 

      حالا  بصورت آگاهانه میخوام برم در مسیر تناسب اندام و تمام رگ و ریشه های چاقیو در وجودم از بین ببرم 

      سالها ارزوی لاغر شدن داشتم ولی بصورت ریشه ای و راحت  لاغر نمیشدم و بعد از سالها تلاش فهمیدم که راهم اشتباه بوده و بعد از فهم اون موضوع تغییر ریل دادم و خدارو شکر دارم از سکوی قدیمیه خودم فاصله میگیرم

      اینکه ما مدام خودمونو چک میکنیم ،تاریخ ورودمون به سایتو دوره هارو رصد میکنیم واقعا ملاک پیشرفت و عمل کردن خرید و اومدن به دوره ها نیست ،اینکه چقدر در زندگیمون ازشون استفاده میکنیم مهمه 

      عمل به آموزشا یعنی هر آنچه رو که یاد میگیرم رو در زندگی اجرا کنیم ،مثلا وقتی میخواییم غذاییو بخوریم نباید مثل قبل بترسیم ،باید آگاهانه از هر آنچه یاد گرفتیم استفاده کنیم ،اینکه غذاها ترسناک نیستن، نوع نگاه من به غذاها اونهارو مضر و چاق کننده میکنه 

      چرا که همین غذارو من میخوردم چاق میشدم خواهرم میخورد لاغر میشد ،پس غذاها مشکل ندارن مغز من مشکل داره 

      یا وقتی در مهمانی و تولد هستیم به سبک گذشته خود عمل نکنیم ،مثلا وقتی گرسنه هستیم هر چی دوست داریم بخوریم و لذتشو ببریم و وقتیکه سیر شدیم دیگه به زور ادامه ندیم فقط بدلیل اینکه تو مهمونی هستیم یا تولد

      مثل چند روز پیش که من رفتم تولد خواهرم و چونکه سیر بودم فقط ۱ دونه چای خوردم حتی کیک هم نخوردم ،اصلا نمیتونستم چیزی بخورم و رفتار جدیدم طبق آموزش های جدیدم انجام شد ،اگر قبلا بود بلخره یه چیزایی به زور میخوردم اونم بخاطر اینکه همه دارن میخورن پس منم بخورم

      پس در وحله اول باید رفتارهای قدیمی منسوخ شده خودمونو انجام ندیم و طبق آموزه های جدید عمل کنیم ، میتونیم رفتارهای صحیح افراد متناسب رو نگاه کنیم و الگو برداری کنیم 

      خدارو شکر با بودنم در این دوره ها ترسم از فست فودها ،سیب زمینی،شام خوردن ،برنج و نون  و شیرینی ها کمتر شده ،براحتی رستوران میرم بخاطر اینکه فرقی نمیکنه چه رستوران باشم چه خونه ،به اندازه نیازم غذا میخورم ،مثلا ۳ روز پیش که رستوران بودم و سالاد و پیتزا سفارش دادم ،وقتی سالادو خوردم سیر شدم و نتونستم حتی یک برش از پیتزامو بخورم ،دوستم گفت پیتزاش خوشمزه است یه تیکشو تا داغه بخور ولی دیدم اصلا جا ندارم و گاهی هم پیش اومده که چند لقمه یا یه لیوان نوشیدنی اضافه بر نیازم خوردم که اونم میپذیرم گاهی پیش میاد

      تولد آگاهانه من از ۴ سال پیش اتفاق افتاد و هر دفعه این بیداری در من تقویت میشه  ،در مورد تناسب اندام هم تولد آگاهانه من تقریبا از ۲ سال پیش شروع شد که با مطالب این سایت آشنا شدم و درونم دگرگون شد 

      در واقع ۴ ساله بصورت جدی تر در حال کوبیدن و خراب کردن فرمول های قبلیم هستم و ساختن فرمول های جدید که هر چقدر ادامه میدم ساختار جدید وجودم قویتر میشه 

      جالبه هر چی از بودنم در این دوره ها و دوره های دیگه ذهنیم میگذره تازه متوجه میشم‌ که من هیچی بلد نیستم و انگار تازه اول راه هستم 

      اینکه مدام میگیم مقاومت ذهنی داریم بخاطر اینه که ما باید  یه  رفتاریو عوض کنیم و بظاهر هم میخواییم‌ که عوض کنیم ولی عوض نمیکنیم به دلایل مختلفی ، شاید ترک اون عادت برامون سخته مثل خوردن کیک یا بیسکویت که من با چای گاهی میخورم و این عادتو ترکش نکردم و فکر میکنم نیازی هم‌ نیست که بصورت کامل ترکش کنم ،حالا یه روزایی که دلم میخواد میخورم و باهاش اوکی م

      یا مثلا شخصی که میخواد سیگارشو ترک کنه و مدام میگه نمیتونم ترک کنم و سالها همه راه هارو میره ،چونکه دلش نمیخواد ترک کنه ،ما بارها ثابت کردیم که وقتی میخواییم کاریو انجام بدیم به هر نحوی شده انجامش میدیم و نشد و نمیتونم نداریم ،تنها زمانی اون شخص سیگارو ترک میکنه که دکتر بهش بگه اگر یه نخ دیگه بکشی میمیری ،از ترس نمیکشه

      پس موضوع مقاومته نیست موضوع نخواستنه ست ،اینکه ما عادت کردیم و ترک عادت ها برامون سخته ،چونکه سالها پیش نورون های عصبیشو ساختیم و اگر بخواییم عادت جدیدی بسازیم مغز باید انرژی صرف کنه و اینکارو مغز دوست نداره ،برای همین دلمون نمیخواد تغییر کنیم 

      اینکه خیلی ها میپرسن دوره هارو تا کی باید ادامه بدیم  بخاطر اینه که نمیدونن دوره هارو باید زندگیش کنن ،اگر زندگیشون کنیم میشه جزء عادت های ما و از ما جدا نشدنیه فقط باید شارژ بشه تا قویتر عمل کنه

      و اینکه فکر نکنیم فقط به صرف اینکه دوره هارو خریدیم و گوش میکنیم پس جهان باید تغییر کنه تا من لاغر بشم ،من باید تغییر کنم تا وارد جهان جدیدی بشم که اونجا همه چیز هست ،چیزهاییکه به افکار جدید من میخوره 

      یه روزی چاقی و تمام عوارض چاقیو لعنت خدا دیدیم ،لجبازی خدا با خودمون دیدیم و همون چیزهایی که باور کردیم باهاشون برخورد کردیم و در اون مسیر چاقی با  لعنت و بدبختی هم مواجه شدیم ،از این به بعد تمام اون خاطرات بد و ناراحت کننده ،تلخی ها، رنج ها و هر آنچه رو که تجربه کردیم رو به چشم رحمت و برکت ببینیم 

      که هر اسمی که ما روی خاطرات زندگیمون بذاریم خدا با همون اسم صدا میزنه ،‌ اگر اون اسم رو عوض کنیم صدای خدا هم عوض میشه ، قبلا لعنت بود الان برکت و هر چقدر اینو تمرین کنیم برکت هاست که برامون میباره  ،چجوریشو نمیدونم خدا میدونه 

      سپاسگذار خداوند هستم برای برکت های الهیش که وارد زندگیم کرده و خواهد کرد که تمام اون برکت ها سکوی پرتابی بودن برای من که من بتونم با نیروهای قدرتمند درونیم آشنا بشم و ازشون استفاده کنم 

      بودنم در این دوره ها رحمته الهیه که منو وارد درونم کرد و منو با خودم آشتی داد ،خدایا ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار asmagazban
        1400/09/07 18:23
        مدت عضویت: 1496 روز
        امتیاز کاربر: 6949 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 211 کلمه

        باسلام خدمت دوست عزیز وهم مسیرم خانم حسنی عزیز  از خواندن دیدگاه قشنگتون نهایت لذت رو بردم وقتیکه نوشته بودین که موضوع مقاومت نیست نخواستنه کاملا با شما موافقم من هم گاهی از اینکارامیکنم وقبلاخیلی بیشتراینکار رو میکردم اما ازوقتی تصمیم گرفتم برای خودم تغییرکنم  نخواستن روسعی کردم  بزارم کنار حقیقت اینه که من هم اگر قبلا بهم میگفتن می‌میری به خاطر چاقی  بایدلاغرکنی اینکار ونمیکردم  چیز یکه حقیقته   من حتی اگر هم می‌خواستم لاغربشم برای دیگران بود .وبعد برمیگشتم  سر خونه ی اولم و علت هم لذت عادتهای چاق کننده بود وبرای اینکه ثابت کنم گناهی ندارم ژنتیک و چیزهای دیگه رومقصر نشون میدادم اما درحقیقت اون لذتی که عادتهای تکرار شونده ب چاقی داشت و مدام در ذهنم مرور میکردم باعث می شدکه من مسیرم رو رهاکنم وزن خاطر همین رژیم و ورزش و فشار جسمی و…باعث نمیشدن من لاغربشم چون لذتی نداشتن . اما زمانیکه به خودم اومدم و خواستم خودمو تغییربدم لذتهای جدیدی وارد زندگیم شدو جایگزینی شدن برای رفتارهای قبلی هنوز هم راه هست برای ادامه دادن و لذت بردن واین اززیباتر ین  دلایل برای ادامه دادن و تغییرکردنه .ازشمادوست عزیزم بابت آگاهی های سرشار از درک ومفهومتون سپاسگزارم و از همه ی کسایی که دیدگاه می‌نویسد خیلی چیزهارو یا دمیگیرم ازشما ممنونم و سپاسگزارم.🙏🌹🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار scarlet
      1400/07/25 07:04
      مدت عضویت: 1289 روز
      امتیاز کاربر: 151 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 179 کلمه

      سلام خدمت دوستان و استاد عزیز.گام دوازدهم در مسیر لاغری.متاسفانه چهار روز نتونستم به فایلها گوش بدم که البته تنبلی کردم و انگیزمو از دست داده بودم.به لطف خدا امروز دوباره همت کردم تا تلاش کنم که بعدها نتیجه ی تلاشم رو ببینم.تغییر دادن باورهای غلط گذشته برای همسو شدن با قانون کار سختیه اما شدنیه.اینکه رفتارهای غلطی رو که سالهاست گریبانگیره رو تغییر بدیم باعث تغییر میشه.پس امروز فهمیدم که مدت زمان مهم نیست که چند ماهه توی دوره هستیم.عمل کردن به حرفا مهمه.این عمل کردن باعث میشه نتیجه ی تناسب اندام رو ببینم.از خداوند بزرگ سپاسگذارم که منو توی این راه قرار داد تا به خودم بیام و بتونم رفتارای غلطی رو که باعث شد سالها از تناسب اندام دور بمونم رو تغییر بدم.استمرار توی این مسیر از مهترین عوامله .برای لاغر شدن باید راهی پیدا کنیم تا لاغر بشیم.وبرای چاق بودن نیازی به راهی نیست و موندن توی همون شرایط فعلی ست.پیدا کردن راه جدید برای لاغری و تغییر دادنه باورهای غلط حتمن میتونه نتیجه ی شگفتی برای ما به دنبال داشته باشه.به امید موفقیت دوستان.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
        1400/08/17 14:21
        مدت عضویت: 1291 روز
        امتیاز کاربر: 268 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 6 کلمه

        موفق باشی دوستم امیدوار باش عالیه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 17810 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 374 کلمه

      به نام خدا

      وقت بخیر عزیزان

      ما همیشه یا در حال صعود هستیم یا سقوط و حالت ایستایی وجود نداره هر روز که داریم روی خودمون کار می کنیم در حال صعود هستیم . البته البته من دو سال تمام واقعا هیچ چیزی نتونست جلوم و بگیره ولی این تابستون به دلایلی خیلی آمادگی نداشتم برای همین به طور مرتب نتونستم فایل گوش بدم و تمرین ولی شاید توجهم به لاغری بود و حواسم بود یه جورایی خدا رو شکر خدا رو شکر منم توی این مدت همه تعجب می کنن که موندم همه می گن خوبه چاق نشدی حالا دیشب داشتم عکسام و نگاه می کردم می دیدم با اینکه خودم بعضی وقتا فکر می کنم تغییر نکردم چند وقته ولی دیدم صورتم و مقایسه کردم قشنگ معلوم بود و همینطور یه شلواری داشتم ورزشی از این leggin ها که خیلی می چسبید بهم ولی الان می بینم یه خورده آزاد تر شده حتی کمرش هم یه ذره میاد پایین .ما باید بدونیم که این روش زندگی ماست دیگه کی تموم می شه و اینا نیست همیشه باید تکرار کنیم تا همیشه یادمون باشه چه جوری رفتار کنیم تموم شدنی نیست هی مطالب اضافه می شه هی آگاهی ها بیشتر می شن .

      منم الان دو سال و نیم هست که از تولد اگاهانم می گذره و خیلی خوشحالم که آگاهی های جدید یاد می گیرم واقعا فکر می کنم دوباره دارم می رم دانشگاه با این تفاوت که الان درسا رو بهتر یاد می گیرم.

      ترس از خوردن ندارم رفتارام عوض شده مثلا دیشب ساعت ۹:۳۰ شام خوردم بدون ترس پلو با سوسیس و تخم مرغ . قبل از دوره یه مدت ساعت ۷ به بعد چیزی نمی خوردم .خدا رو شکر اینا از سرم افتاده و وقتی تو مسافرت بودیم تو راه ساعت ۱۲ شب فست فود خوردم . وای قبل از دوره وای ساعت ۱۲ شب فست فود …..

      قانون همیشه یکسان غذا باید به مقدار مورد نیاز بدن مصرف بشه نمی شه بگه آدم هر چی دلش می خواد بخوره باید باور صحیح و با قانون همسو کنیم .

      نباید کسی و مقصر بدونیم پدر و مادرمون همون قدر بلد بودن و فکر می کردن درسته . حالا باید فکر کنیم دوباره متولد شدیم. یکی یکی رفتارهای اشتباهمون و تشخیص بدیم و تغییر بدیم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Jazab
      1400/07/09 23:50
      مدت عضویت: 1180 روز
      امتیاز کاربر: 337 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,108 کلمه

      گام۱۲‌در مسیر لاغری من 

      ما هر روز در زندگی در هر جنبه ای در حال صعود کردن یا سقوط کردن هستیم و هیچ چیز خنثی وجود ندارد 

      ما همیشه در حال انتخاب هستیم و به دو سمت بیشتر هدایت نمیشویم یا صعود به قله پیروزی یا پرتاب به دره سقوط نابودی همین 

      حالا این چاقی ما سقوط است و این ذهن چون اموزش دیده بدون هیچ دردسری بطور خودکار کارش انجام میده ما رو به طرف سقوط پرتاب میکنه و شکست میخوریم حالا برای رسیدن به موفقعیت لاغر شدن یا همان صعود به قله باید کاری انجام بدیم در مسیر صحیح حرکت کنیم و اگاهانه هر روز کارهایی انجام بدیم نه اینکه گوش کنیم بنویسیم بگیم دیگه تموم من لاغر میشم نه اینجور نیست 

      این نوشتن گوش دادن فایل فقط،مارو راهنمایی میکنه چطور عمل کنیم تا به موفقعیت برسیم و این عمل ما هست که نتیجه رقم میزنه یعنی هر چقدر به اموزش ها عمل کنی در زندگی داری به سمت موفقعیت صعود لاغر شدن حرکت میکنی و اگه هر زمان به هر علت ادامه ندیم باز ذهن برمیگرده به اموزش ها قبلا خودش و ما باز همان رفتارها قبلا انجام میدیم و چاق میشیم باز 

      پس باید هر روز،اگاهانه در مسیر لاغری حرکت کنیم گفته ها اموزش ها به عمل تبدیل کنی تا نتیجه بگیریم و متناسب بشیم نمیشه ما دوست داشته باشیم لاغر بشیم فایلم گوش کنیم ولی طبق گذشته خودمان رفتار کنیم لاغر که نمیشیم هیچ چاق ترم میشیم پس باید هر روز اگاهانه در این مسیر حرکت کنیم توجه کنیم به رفتار افراد متناسب و مث اونها رفتار کنیم تا متناسب بشیم 

      باید همیشه دوتا کار انجام بدیم اگه میخواهیم نتیجه عالی بگیریم از این مسیر  

      گام اول اینکه هر روز در مسیر حرکت کنیم فایل گوش بدیم تمرینات انجام بدیم 

      گام دوم اموزش ها  بصورت عمل در زندگی تبدیل کنیم تا حک بشه این اموزش ها در زندگی ما و موفق بشیم توجه به رفتار افراد متناسب است این عمل به اموزش ها است 

      اگر توجه کنیم تمرین انجام بدیم ولی عمل نکنیم سقوط میکنیم شکست میخوریم 

      پس اگه میخواهیم نتیجه بگیریم باید این اموزش زندگی کنیم نه فقط بنویسیم بگیم اره دیگه من امروز نوشتم خلاص و رفتار قبلا خودمان انجام بدیم اینجوری هیچ تاثیری نداره و تازه چاق تر هم خواهیم شد پس باید عمل کنیم توجه کنیم به رفتار افراد متناسب و مث اونها رفتار کنیم تا صعود کنیم پیروز موفق متناسب بشیم 

      اصلا مهم نیست که چقدر در این مسیر هستیم یکسال دوسال شیش،ماه هر روز تمرین انجام میدیم اینها مهم نیست تغییر رفتار ما مهم است اینکه چقدر تغییر کردیم و تا اموزش ها به عمل تبدیل نکنیم تغییر هم نمیکنیم پس خیلی مهمه عمل کردن به اموزش ها و توجه به رفتار افراد متناسب ومث اون افراد عمل کردن تا متناسب بشیم 

       ترس از خوردن همیشه بدترین ضربه هارو به ما زده و هربار خوردیم با ترس خوردیم نکنه چاق بشم این غذا چاق کننده است بدبخت میشم وای خوردم امشب حتما دوسه کیلو اضافه میکنم حالا چکار کنم این ترس از خوردن یک باور مخرب و ویران گر در افراد چاق است حالا میخواهیم باورمان تغییر بدیم باید چکار کنیم 

      باید بگیم بدن ما برای زنده موندن تامین انرژی نیاز،به غذا دارد پس خوردن مواد غذایی به میزان لازم نیاز ضروری بدن من است واسه تامین انرژی زنده موندن باید به اندازه مورد نیاز غذا بخوریم اینجوری این باور ترس از،خوردن کمرنگ تر میشه و هر چقدر این باور جدید تکرار کنیم بهش عمل کنیم دیگه ترس از،خوردن نداریم با لذت به اندازه مورد نیاز مصرف میکنیم 

      اینجوری این باور مخرب از بین میبریم 

      نمیشه بگی حالا که غذا چاق نمیکنه هرچقدر میخوام میخورم دیگه چاق نمیشم چون ترس ندارم باورم عوض شده نه اینجوری نیست این یک قانون است نمیشه قانون عوض کرد به اندازه مورد نیاز باید مصرف بشه بیش از حد مصرف بشه باعث چاقی میشه این یک قانون است 

      باور صحیح باید با قانون هماهنگ کنیم قانون میگه خوردن غذا به ماضربه نمیزنه حالا باور ما چی بوده نهه مواد غذایی باعث چاقی من میشه بهم ضربه میزنه این تضاد اشتباه با قانون باعث میشه نتیجه متفاوتی بگیری چون افراد متناسب از همین غذا میخورن چاق نمیشن ولی چون ما باور اشتباه داریم هرچه میخوریم چاق میشیم 

      باور اشتباه میتونه نتیجه قانون تغییر بده 

      با باور نمیشه قانون عوض کرد 

      باورت عوض کن یعنی اون فکر نگرشی که داری با قانون همسو کنی یعنی مث قانون عمل کنیم و نتیجه ای مث قانون بگیریم 

      مواد غذایی مارو چاق نمیکنه ما داریم از غذا برای چاق کردن خودمان استفاده میکنیم

      ما سالها از مواد غذایی اشتباه استفاده کردیم و تعریف درستی از خوردن چقدر خوردن نداشتیم و باعث چاقی خودمان شدیم حالا یاد میگیریم صحیح رفتار کردن با موادغذایی به میزان مورد نیاز،بدن خوردن یاد میگیریم عمل میکنیم و رفتار  ما تغییر،میکنه ودر نهایت جسم ما تغییر میکنه و نتیجه عالی میگیریم 

      باید با تعهد کامل پیش بریم استمرار داشته باشیم  در مسیر 

      سعی کنیم اگاهانه عمل کنیم اموزش،ببینیم رفتار،کنیم اصلا یک تولد اگاهانه داشته باشیم تا یک زندگی جدیدی واسه خودمان رقم بزنیم با اگاهانه انتخاب کردن عمل کردن 

      رفتارها اشتباه خودمان شناسایی کنیم و رفتار صحیح انجام بدیم در تمام جنبه ها این میشه تولد اگاهانه

      اگهدمیخواهیم تولد اگاهانه تجربه کنیم باید رفتارها متفاوتی با بقیه داشته باشیم مث همه افراد دوست دارند اخبار گوش دادن غیبت کردن رو به مشکلات خود توجه کردن رو به چاقی خود توجه کردن رو حالا ما باید بر خلاف اینها عمل کنیم تا تولد اگاهانه تجربه کنیم و زندگی جدید با شرایط دلخواه واسه خودمان بسازیم 

      تلاش اگاهانه ما نشان میده که ما چقدر تلاش میکنیم شرایط جدیدی واسه خودمان بسازیم 

      استمرار در مسیر،صحیح یادگیری و عمل به اموخته ها نشان میدهد چقدر،واسه خودمان و اهدافمان ارزش،قائل هستیم 

      ما این شرایطی که داریم اموزش دیدیم و لی خودمان انتخاب نکردیم ولی بهش سالها داریم عمل میکنیم بهش

       ولی اگه تشخیص دادیم این رفتار من واسه یک فرد متناسب دیگه مناسب نیست باید تغییرش بدیم به رفتار جدید و صحیح این یعنی شاهکار زندگی ما که نتیجه شرایط زندگی ما رو رقم میزنه 

      عمل مهم است کار به عمل بر اید نه به حرف مهم نیست چند وقت در این مسیر هستی عمل مهم است کهدچقدر،عمل میکنی چقدر،رفتارهامان تغییرکرده این مهم است عمل مهم است نه خواندن نوشتن 

      من تعهد میدهم تا متناسب شدن ذهنم و متناسب موندن جسمم در این مسیر قدم بردارم استمرار داشته باشم عمل کنم به اموزش ها و الگو بشم برای دیگران و دیگران راهنمایی کنم به مسیر صحیح تا زنده هستم در این مسیر حرکت میکنم ادامه میدم 

      ذهن نمیپذیره که تو بخوای برای دیگران لاغر بشی اصلا ذهن نمیپذیره و کاری واسه خوشحال کردن دیگران انجام نمیده و این باعث شکست فرد میشه پس باید برای خودمان بخواهیم تغییر کنیم نه دیگران و استمرار داشته باشیم در مسیر و اگاهانه عمل کنیم به اموزش ها تا موفق پیروز بشیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/31 23:29
      مدت عضویت: 1163 روز
      امتیاز کاربر: 431 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,588 کلمه

      گام 12 (تکرار 1)

      بنام خدا

      اگر ارزوی چیزی رو داریم باید به دنبال پیداکردن مسیرش باشیم و یافتن و پایدار بودن اون موفقیت ،در صورتی است که هرروز در مسیر آن حرکت کنیم.

      ما در زندگی هر روز  در دو حالت هستیم ، یا در حال صعود کردن و رسیدن به موفقیت هستیم ، یا در حال سقوط کردن و شکست خوردن. 

      حالت ساکن و ایستا یی در جهان وجود نداره.

      مسیر موفقیت وپیشرفت مارو به سوی تجربه خواسته ها و آرزوهایمان هدایت میکند .

      مسیر ناکامی و شکست هم مارا به سوی تجربه ناخواسته و مشکلات هدایت میکند. 

       و این ما هستیم که هر روز و هر لحظه انتخاب میکنیم که به کدام سمت حرکت کنیم. 

      نکته مهم و البته جالب اینه که ، برای بودن در مسیر موفقیت ، باید کاری انجام بدیم اما برای بودن در مسیر شکست ، فقط کافیه کاری انجام ندهیم .پس برای لاغرشدن باید کاری انجام بدیم و اگر هم میخوایم که چاق بشیم ، نیاز به انجام هیچ کاری نداریم ، فقط کافی است که به روش خودمون ادامه بدیم و چاق تر بشیم.

      به عبارت دیگه برای شکست خوردن راهی وجود ندارد و فعالیتی نیست که بتوان انجام داد و شکست خورد ، فقط کافیه کاری که باید برای موفق شدن انجام بدیم و انجام ندهیم!

       این شکلی ما خودبخود شکست میخوریم .

       وضعیت جسمی الان ما هم این و صدق میکنه.

      اگه ما الان چاقیم چون مدت ها بود که در مسیرچاقی قرار گرفته بودیم و اگه میخوایم که لاغر بشیم باید کاری متفاوت از انچه که اکنون و هر روز انجام میدیم و انجام بدیم .و اگه هیچ کاری نکنیم در مسیر چاقی در حال حرکت هستیم .

      همه کسانی که چاق هستند و اضافه وزن دارند ، در مسیر چاق تر شدن هستند. ،  مسیر چاق شدن ، ارتباطی با مسیر لاغرشدن نداره و به لاغری نمیرسه ، پس اگر که میخوایم لاغر بشیم ، باید مسیر خودمون و تغییر بدیم .

      تمام افرادی که چاق هستند و دوست دارند لاغربشن ،در مسیر چاق شدن هستن و فقط آرزوی لاغر شدن دارن .در صورتی که مسیر انها با رویای انها همسو نیست .

      فقط ارزوی لاغرشدن داشتن مارو لاغر نمیکنه ، بلکه قرارگرفتن در مسیر لاغرشدن مارو به سوی لاغری هدایت میکنه و سبب تحقق رویای لاغری ما میشه .

       مسیر لاغر شدن ، مسیر کاملا ذهنی است و احتیاجی به اقدام و تلاش فیزیکی نداره.

      اگر در مسیری که ما هستیم هر روز گفتگوی ذهنی ما با خودمون درباره چاقی و چاق تر شدن باشه و به هر اندازه که از رفتار غذایی و واکنش خود نسبت به مواد غذایی و خوردن ، عذاب وجدان و پشیمانی باشه ، ما در حال عمل کردن به چیزی هستیم که برای چاق شدن ضروریه و این همون  نقشه مسیر چاقی است .

      امکان نداره کسی که در مسیر لاغرشدن باشه ، لاغر نشه !چون همانطور که در مسیر چاقی، نتونستیم چاق تر نشیم .

      فقط استمرار و تکرار و بودن در مسیر لاغری ، مارو به سمت لاغری هدایت میکند.

      برای موفقیت و تغییر شرایطی که دوست داریم داشته باشیم ، باید هر روز حواسمون به هدفمون باشه و هر روز درمسیر اون حرکت کنیم .

      ما هر روزی که داریم روی خودمون ، باورهامون ، هدفهامون کار میکنیم ، در حال صعود به سمت موفقیت و رسیدن به خواستمون هستیم.ولی اگه روزی این کارارو انجام ندیم ، در حال سقوط کردن هستیم .

      من خودم ، اگه یک روز نتونم در این مسیر ی گام جدید بردارم و یا گام های قبلی رو برای یاداوری تکرار کنم ، چون بعضی اوقات اونقدر کار دارم که نمیتونم به خودم برسم ! ولی هر روز باید تو مسیر باشم و اگه یروز نتونستم ، ارامش ندارم و خیالم راحت نیست و احساس هم میکنم که خیلی عقب افتادم ، مثلا این گام 3 ماهه رو من الان تا گام 36 رو تو 4 ماه برداشتم و هنوز هم 64 گام دیگه دارم ! بعضی وقتا به این فکر میکنم که این 100 گام و باید  تو 3 ماه تموم میکردم ، ولی تو  تکرار این گام 12  متوجه شدم که نباید زیاد به زمانش اهمیت بدم و نتیجه به اندازه تلاشم دریافت میکنم و مزد من محفوظه و به من داده میشه .و خدارو شاهد میگیرم که درسته یزره طولانی شد ولیی تو تمام این مدت 4 ماه ، هر روز تمام فکر و ذکر و توجهم رو لاغری بود و در مسیر لاغری بودم و به خودم افتخار میکنم .

      یعنی نبوده اگه یک روز و سپری کرده باشم و برای خودم کاری نکرده باشم  . 

      به خودم افتخار میکنم که اگه یجاهایی خسته شده بودم بجای اینکه پس بزنم ، استراحت کردم و دوباره با قدرت بیشتری شروع کردم .

      به خودم افتخار میکنم  که به هدفم پایبندم  و برام واقعا اهمینت داره .

      به خودم افتخار میکنم که  وقتی در وضعیت جسمی چاق تری نسبت به الان بودم و با وجود رفتار های نادرست غذایی  و پرخوری هام جا نزدم و حسمو بد نکردم و میگفتم ، ان نیز بگزرد و با مقداری صبوری کردن ، امروز که دارم مینویسم ، حتی یک ذره هم پرخوری نکردم و رفتارهام خیلی تغییر کرده و مطمعنم که وزنم هم مقداری پایین اومده ، ولی فعلاا دوست ندارم که برم رو ترازو خودمو ببینم . 

      در واقع پاداش صبوری و ارامش و استمرارم و الان دارم میبینم و واقعا خوشحالم و مطمعنم که خیلییی بهتر هم میشم .

      الان یچیز جالب با گفتن ترازو یادم افتاد! من خب به مدت دوسال یا شاید هم کمتر فقط به ترازو و عددی که نشون میداد وصل بودم و یادمه که رو وزن 66 کیلو قفل کرده بودم وخیلیی بدم میومد و اعصابم خورد شده بود که هر دفعه میرفتم بالای ترازو باز هم وزنم رو 66 کیلو میدیدم ، جالب تر اینکه من بازهم رژیم و ورزش و ادامه میدادم و شاید هم سخت ترشون میکردم و با وجود اینکه خیلی سایزم کم میشد و سبک تر میشدم و اصلاا مطمعن بودم که خیلیی لاغر تر شده بودم  بازم بالای ترازو همون وزن و میدیدم و تا همین مدت  پیش هم که گفته بودم سایزم کم شده بود و کاملا مطمعن بودم که مقداری کاهش وزن داشتم دقیفا رو ترازو همون وزن و دیدم!

       و بهش گفتم تو دروغگویی چون واقعا هم بود! 

      چون دقیقا من یادمه که برای عمل بینیم که قراربود معاینه بشم ، قبل از اینکه برم بیمارستان برای  تشکیل پرونده قبل از عمل ، خودم رو که خونه وزن کردم 65 کیلو بودم و ولی وقتی رفتم بالای ترازو بیمارستان ، 59 کیلو نشون داد! و اصرار هم داشتم بهشون که مطمعنین ترازوتون درسته ؟ اونا هم منو قانع کردن ، با توجه به جسم خودمم هم مطمعن بودم کع وزنم پایین تر از 65 کیلوعه ولی بعد متوجه شدم که ترازو خونمون میدونه نقطه ضعف من چیه ، منو اذیت میکنه و واقعا همینطوره ، دقیقاا متوجه شدم .

      تمرین کردن به نوشتن نیست که !برای یادگیری بهتر توصیه شده که بعد از طی هرگام بنویسیم .اما نکته ی مهم تکرار کردن این تمرین ها در زندگی روزمره است !

      توجه کردن به اطراف و انفاقات دور و برمون ، باعث موندن در مسیر خواسته مون و تغییر رفتارمون میشه .

      درسته که گاهی اوقات وقت نمیکردم بنویسم و فقط میتونستم فایل هارو ببینم و دیدگاه دوستان و بخونم و نوشتن دیدگاه خودم برای اون گام ممکن بود با توجه به شرایط روزانم ، زمان ببره و تا 2 /3 روز زمان ببره ، ولی مینوشتم ، حتی 1 خط نوشتن من هم نشونه وجود در مسیر لاغری بود.

      و وقتی به رفتار مادرم دقت میکردم که میگفت ، سیره ولی همش ذهنش دوست داره بخوره و یا میدیم که وقتی ناهارمون تموم میشد و مادرم که داشت غذاهارو مرتب میکرد که بزاره یخچال برای روز بعد یا وعده بعد ، همینطوری اضافه  خورشا  رو میخوردد و حتی ته قابلمه ها هم با انگشتش میاورد بیرون تا بخوره ولی انگار خودش حواسش نبود و نمیتونست جلوی خودش و بگیره و….

      در تمام این مدت من همه ی حواسم به دیدن رفتارهای افراد متناسب  و تفاوتشون با افراد چاق بود ، این که اونا راجع به چه چیزهایی فکر میکردن و حتی راجع به چیزهایی صحبت میکردن ، خیلییی جالب بود برام !

      و من خیلی دوست داشتم که وقتی که این اموزش هارو یا دگرفتیم و اونقدر تکرارشون  کردیم تا به واقعیت زتدگی ما تبدیل شد . و برامون عادت شد که چجوری فکر کنیم ، چجوری رفتار کنیم که همیشه متناسب بمونیم.   و وقتی دیگه مطمعن شدیم که کاملا تغییر کردیم دیگه احتیاج به یاداوری و تکرار کردن نداشته باشه و ما تا اخر عمرمون دیگه هی فایل گوش ندیم. چرا؟

      چون ما وقتی چاق شدن رو یاد گرفتیم با دیدن و شنیدن و … و جسممون تغییر کرد و کاملا مطمعن شدیم دیگه دوباره اون اموزش هارو تکرار نکردیم و یا یاداوری نکردبیم ، در واقع واقعیت زندگی ما تبدیل به چاقی شد ، در اون سولو شده بودیم  و میدونستیم که دیگه همینطوریه و دیگه هیچ احتیای به دقت  کردن در اون نداشتیم ، پس خیلی خوب میشد که لاغری هم اینشکلی بود و حداقل ما در مسیر لاغری ، انقدر در اون سولو بشیم مثل چاقی که دیگه احتیاجی به دقت کردن به اون نداشته باشیم .

      مثل افراد متناسبی که از ابتدای عمرمشون متناسبن و دیگه به رفتار ها وعملکرد های خودشون دقت نمیکنن و چون میدونن لاغرن دیگه احتیاجی به تمرین و تکرار کردن اون ندارن !

      ولی بازهم میگم باید انقدر این تکرار تمرین ها انجام بشه که ذهن خودش ناخوداگاه وقتی لاغر شد و استاد لاغری شد دیگه احتیاجی به تکرار و تمرین کردن نبیبنه !

      بستگی به باورهامون داره، بستگی به جایگزینی رفتار و افکار قبلی ما داره .

      هرچه بیشتر ما روی خودمون کار کنیم ، به لایه های پایین تر باورهامون دسترسی پیدا میکنیم و اینبار باید اونهارو تغییر بدیم.و هرچی بیشتر به ریشه نزدیک تر بشیم ، محکم تر و سخت تر میشه و نیاز به کار بیشتری داره 

      برای تغییر افکار نمیشه تاریخ تعیین کرد!

      ملاک تاثیر گذاشتن روش ذهنی ، عمل کردن به آموزش هاست ، نه تاریخ و پرداخت هزینه اموزشی!

      مهم اینه که چقدر رفتار و طرز فکرمون تغییر کرده ! و این  تغییرات با عمل کردن به تمرینات در ما بوجود میاد.

      من هم خودم از اون افرادی بو دم که اواعل نمیدونستم باید چیکار کنم و به خاطر همین ی مقدار نتیجم دیر تر شروع شد 

      کسی نتیجه میگیره که :

      1. هرروز کاری برای خودش انجام بده 
      2. تلاش کنه  موضوعات تعوری و به عمل در زندگی روزمره  خودش تبدیل کنه .(توجه به رفتار افراد متناسب)

      همه ما سالهاست اضافه وزن داریم و سختی های زیادی هم متحمل شدیم ، ضربه های زیادی در اعتماد بنفسمون در روابطمون و… خوردیم و همیشه هم عوامل مختلفی رو مقصر و بهانه ی چاقی خودمون میدونستیم ، اشتها ، پرخوری ، و…

      و الان هم طبیعیه که این افکار قدرتمند باشند و هر کاری و که انجام میدیم ، تحت الشعاع قرار بدن ، پس ما باید بیشتر روی خودمون کار کنیم تا این افکار قدرتمند ریشه شون از بین بره .

      مثلا ترس از خوردن!

      ریشه ی این باور خیلیی عمیقه و ممکنه مدت ها طول بکشه تا تغییر پیدا کنه ، مواد غذایی ترسی ندارن !ضربه ای به ما نمیزنن این ما هستیم که با استفاده ی اشتباه از اونها به خودمون ضربه میزنیم !

      این رفتار ما با مواد غذایی باعث شده که ما چاق بشیم ، نه مواد غذایی !

      بدن ما برای زنده بودن نیاز به انرژی داره و این انرژی از مواد غذایی که میخوریم ، به دست میاد ، پس حق طبیهیه منه که به مقدار مورد نیازم غذا بخورم .

      این باید برای ما عادی باشه و باید به مقدار مورد نیاز بخوریمنه اینکه بگیم حالا که غذاها باعث چاقی من نمیشن ، پس هرچقدر میخوام میخورم! قانون رو نمیشه با باور  تغییر داد!  همونطور که نمیشه وقتی خودمون رو از بالای ساختمون پرت کنیم پایین ، چیزیمون نشه ، واقعیت نداره  !

      تغییر باور یعنی همسو کردن افکار و باورها با با قانون .

      ما میخوایم باور صحیح رو با قانون همسو کنیم !

      باور اشتباه باعث میشه که نتیجه از قانون متفاوت باشه

      مثلا خیلی افراد متناسبی هستند که از غذاها استفاده میکنن ولی چاق نمیشن ولی ما چون باوراشتباه داریم ، نتیجه از قانون ما متفاوته و هرچی میخوریم ، چاق میشیم. 

      موردی که من توش لیز خورده بودم ! اوایل که با قدرت ذهن اشنا شده بودم و قبل از اینکه با این روش اشنا بشم ، اینکارو کرده بودم.

      باور اشتباه میتونه  قانون  رو تغییر بده و نتیجه صحیح رو نگیریم ولی تغییر باور هم به این معنا نیست که با تغییر باورهامون ما بتونیم قانون رو تغییر بدیم.

      میشه نتیجه متفاوت بگیریم ولی نمیتونیم با باورمون قانون رو عوض کنیم.

      قانون میگه که غذا باعث چاقی نمیشه ولی  رفتار ما ، مصرف بی رویه بوده نه در حد نیاز بدن و ما چاق شدیم 

      قانون میگه ، به اندازه مورد نیاز بدنت غذا مصرف کن ،ولی ما بیشتر مصرف کردیم و قانون دیگه برای ما جواب نمیده ، ما فراتر از قانون بودیم و بدن ما هم چاق میشه .

      در واقع ما داریم از غذا برای چاق کردن خودمون استفاه میکنیم ! چون غذا مارو چاق نمیکنه این ماییم که غذارو برای چاق کردن خودمونیم استفاده میکنیم .

      مثل مواد مخدر که باعث اعتیاد افراد نمیشه ، اما یسری از افراد تصمیم میگیرن که از مواد برای معتاد کردن خودشون استفاده کنن ، و موفق هم میشن .

      من فکر میکنم که انساتها از هرچیزی استفاده ابزاری میکنند و به این شکل فرمول هاش و در ذهن خودشون مینویسن و بعد ها دچار مشکل میشن.

      استمرار داشته باشید .

      یک فرد متناسب کل زندگیش رو متناسب بوده، یک روز و دوروز نبوده، اون  تحت آموزش چاقی قرار نگرفته .

      ولی ما ها چاقی رو یادگرفتیم ، از خانواده ، اجتماع و…، اما میشه تغییرش داد. 

      درواقع خانواده میخواسته چیزی که بلده و به قول خودشون به صلاحه ماعه و به ما اموزش بدم در بعضی از جنبه ها خوب بوده ولی در بعضی دیگر آموزش ها صحیح نبوده و اشتباه بوده ، پس انها مقصر نیستند.چون خودشان هم اینطوری آموزش دیده شده بودن .

      ما باید آگاه باشیم و دیدآگاهانه داشته باشیم که چه چییزی و یادبگیریم و چه چیزهایی رو در زندگیمون داشته باشیم و….

      طبیعت انسانها اینه که دوست دارن مثل هم باشن و سریع یک رفتاری و تکرار میکنند ولی باید متفاوت از دیگران رفتار کرد ، سخت هست اما نتایج نیز ، از نتایج دیگران متفاوت است.

      خوبی تولد آگاهانه اینه که ، میدونیم میخوایم به کجا برسیم ، تلاشمونو و شروع میکنیم و رسیدن به هدف لذت بخشه .ولی در روند تولد عادی ما اینطوری نیس، ما متولد شدیم و همه چی به ما تحمیل شد، افکار ، رفتار دین ، اداب و…و برای تغییر دادن اینها خودمون باید تلاش کنیم ، کس دیگه ای نیست که بیاد بهمون آموزش بده ، چون ما هر چی بزرگ تر میشیم ، آموزش پذیریمون از طریق دیگران  سخت تر میشه 

      چون فکر میکنیم همه چیو میدونیم و عقل کلیمو و…. 

      تلاشی که ما برای تغییر جسم خودمون انجام میدیم ، نشان دهنده ی مقدار تصمیم آگاهانه ماست که میخوایم انسان جدیدی از خودمون بسازیم  .

      پس بیایم خودمون و با ورژن جدیدی که از خودمون دوست داریم ، آپدیت کنیم J

      استمرار ما در تکرار و یادگیری و عمل کردن نشون میده که چقدر برای خودمون ارزش قایلیم !

      تشخیص رفتار های اشتباهی که مناسب یک فرد متناسب نیست و تغییر انها ، شگفتی که ما میخوایم رو برامون رقم میزنه .

      و همیشه *کار به عمل براید نه به حرف !*

      پس تکرار و استمرار داشتن باعث بودن ما در مسیر میشه .

      عجله کردن مانع لاغری ماست .

      برای دیگران لاغر شدن ، مانع لاغری ماست .

      ذهن برای خوشحالی دیگران کاری انجام نمیده و این موضوع براش غیر منطقیه !

      چون ذهن خودماست و برای خودما میتونه تصمیم بگیره ، نمیشه ذهن ما بیاد کاری رو که کس دیگه ای خوشش میاد ، انجام بده.

      و همیشه هم خودمون کاری و انجام نمیدیم و مقاومت ذهنی و بهونه میکنیم .

      شاد و پیروز و متناسب باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/06/29 07:51
      مدت عضویت: 1511 روز
      امتیاز کاربر: 12916 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 883 کلمه

      سلااام

      این ازون فایلایی بود که رفت توی لیست فایلای انگیزه دهندم .

      چقدر فوق العاده بود این فایل . 

      موضوعی درش گفته شد که همیشه روش تاکید داشتید ولی من خودم به شخصه خیلی بهش توجه نمیکردم . یعنی نا خودآگاه انجامش میدادم ولی از اهمیتش خبر نداشتم و اون عمل کردن به آموزش هاست. من همیشه چیزی رو که میگفتید انجام میدادم چه تمرین نوشتنی بود و چه تمرین عملی و خداروشکر نتایج خیلی عالی هم کسب کردم ولی الان خیلی آگاه تر شدم ،فهمیدم اینکه فقط آرزو کنیم یه چیز خیلی قشنگیه و خدا توانایی آرزو کردن رو برای ما قرار داده چون ما انسانیم و میتونیم با قدرته رویا و آرزو ، خواستمون رو در ذهنمون واقعی کنیم و بعد اون رو در زندگیمون تجربه کنیم اما امروز من فهمیدم تنها آرزو کردن و امید داشتن کافی نیست بلکه باید کوله بار سفرم رو جمع و به راه بیوفتم . به این میگن هماهنگی . تمام جهان هستی بر اساس یه نظم و هماهنگی ای برپاست و همه چیز مکمله خودش رو داره حتی رنگا ، آدما و… و به نظر من کامل کننده ی موفقیت اینه که ما از جامون بلند شیم و برای هدفمون قدم برداریم . نباید انتظار داشته باشیم دعا و آرزو و تجسم وانرژی مثبت فرستادن ما رو به ایده آلمون برسونه چون اینا همشون زیر ساخت های رسیدن به موفقیتن که اگه اونا درست نباشن ما امکان نداره به موفقیت برسیم مثلا باید فرمول ها و باور های درست نسبت به جنبه ای که میخوایم توش موفق بشیم داشته باشیم و ایمانمون به خدا کامل باشه که همه ی این زیر ساخت ها عالی و ضرورین اما چیزی که باعث تمایز افراد موفق نسبت به افراد ناموفق میشه اینه که اونا تمام این زیرساخت ها رو دارن یا در طول مسیرشون به دستشون میارن و مهم تر از همه چیز ، دست به عمل میزنن. خدا ، هیچ چیزی بیرون از ما نیست! اگه ما برای هدفمون تلاش نکنیم خدا هم کاری برای ما انجام نمیده چون در واقع فرکانسی از ما دریافت نمیکنه.

      پس مهم ترین بخش این فایل برای من این بود که باید به چیزایی که یاد میگیریم عمل کنیم. استاد هر راهی رو اول خودشون امتحان میکنن و بعد به ما آموزشش میدن پس من همیشه به خودم میگم این راه یه دور تست شده و از طرف خدا مهر تاییدی به پاش زده شده. خب منم باید دنباله روی این مسیر باشم وقتی توی این مسیری که استاد میگن قدم بر ندارم پس قطعا دارم توی یه مسیر دیگه ای قدم بر میدارم که اون از طرف خدا و استاد تایید نشده پس اون مسیر ، مسیره سقوطه. ما به هر حال داریم توی یه باندی حرکت میکنیم مثل توپ بولینگ که ما سرش میدیم به سمت بولینگا ولی بعضی وقتا توپ میره توی اون مسیری که کنار مسیر اصلی هست و جدا کننده ی باند هاست اسمش رو نمیدونم ولی میدونم که اون مسیر درستی نیست چون در نهایت توپ به بولینگ ها برخورد نمیکنه و ما امتیازی نمی گیریم .

      ولی ما نمتونیم بگیم وقتی توپ توی مسیر اصلی نیست پس توپ کلا وجود نداره و معلوم نیست کجاست. نه! کاملا مشخصه که اگه توپ توی مسیر صحیح نباشه پس توی مسیر انحرافیه.

      این به من یاد میده توی زندگی دو تا مسیر بیشتر وجود نداره . یه مسیر صعود و دیگری مسیر سقوط. این زندگی مثل یه بازیه . رقابتی توش وجود نداره اما طعم برد بهترین و راضی کننده ترین طعمیه که توی این بازی میشه چشیدش. پس چرا برای به دست اوردن این طعم تلاش نکنم؟ دقت نکنم؟ به حرف های درست توجه نکنم؟ 

      من بردنو دوست دارم و مطمعنم بازی زندگی رو با احساس عالی میبرم همونطور که هر کس تلاش کنه و استمرار داشته باشه این اتفاق براش میوفته.

      همچنین توی فایل درباره ی طرز نگاه ما به غذا ها و قانون هایی که وجود داره اشاره کردید.

      من قبلا ها خیلی پرخوری میکردم و امکان نداشت چیزی بخورم و بعدش دلم باد نکرده باشه از شدت حجم زیاد غذاهایی که توش میرختم. 

      به نظرم این خیلی بی احترامیه. مثله اینه که من برم مهمونی و خونه ی میزبانم رو تبدیل به آشغال دونی کنم. اما الان خیلی چیزا تغییر کرده من خیلی کمتر پرخوری میکنم و ترسم نسبت به مواد غذایی ریخته. میدونم اگرم پرخوری کنم دفع میشه چون دلیلی نداره بدنم اون مقدار اضافه رو توی خودش و سلولاش نگه داره. الان هم از پرخوری بدم میاد ولی نه به این خاطر که منو چاق میکنه. نه! چون پرخوری باعث چاقی نمیشه بلکه به این خاطر ازش بدم میاد چون از فشار شکمی که بعدش برام اتفاق میوفته ، احساس بدی بهم دست میده. در واقع اومدم فرمول های ذهنیم رو عوض کردم. من از اینکه چکش رو محکم بکوبم روی دستم میترسم و خوشم نمیاد نه به این خاطر که منو چاق میکنه چون خیلی مسخرست که یه نفر از ضربه ی چکش بترسه به خاطر اینکه فکر میکنه هر وقت چکش خورد روی دستش چاق میشه. نه در واقع به این خاطر از ضربش بدم میاد چون اون احساس درد رو دوست ندارم و نمیخوام به بدنم آسیب برسه. پرخوری هم همینطوره . برای بدنمون ضرر داره و باعث میشه احساس بدی پیدا کنیم پس نباید پرخوری کنیم چون بدن ما لایق همچین احترامی از طرف ما هست.

      خدایا شکرت به خاطر این آگاهی ها

      ممنونم استاد عطار روشن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/06/26 12:31
      مدت عضویت: 1208 روز
      امتیاز کاربر: 6512 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 427 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! به سمت چاقی حرکت می کنید یا لاغری؟ اینکه در حال حاضر بدون توجه به وضعیت جسمی تان چه احساسی دارید مشخص می کند در مسیر لاغری هستید یا چاقی! اگر برای موفق شدن(لاغری) سعی کنید، شما در مسیر موفقیت خواهید بود و اگر سعی نکنید شما در مسیر شکست(چاقی) هستید. برای بودن در مسیر موفقیت باید کاری انجام دهید ولی اگر هیچ کاری نکنید برای بودن در مسیر شکست کافی است! فقط آرزوی لاغر شدن داشتن، شما را لاغر نمی کند. بلکه قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن است که شما را به سمت لاغری هدایت می کند. برای رفتن به مسیر لاغری با ذهن ابتدا مسیر چاقی ذهنتان را پیدا کنید و بعد آن را با فرمول‌های لاغری جایگزین کنید. رفتار غذایی افراد متناسب را بررسی کرده و مثل آنها رفتار کنید. باید آموزه‌هاي تئوری را به عملی تبدیل کنید. ترس از خوردن یک باور ریشه دار در چاقی است و اصلاح کردن آن مدت زمان زیادی طول می کشد. الان می‌دانیم رفتار غذایی ما باعث چاقی ما شده نه نوع غذایی که میخوریم! این جمله را تکرار کنید که بدن برای سوخت و ساز و انجام فعالیت هایش به غذا احتیاج دارد، بنابراین باید به اندازه مورد نیاز بدنم بدون ترس غذا بخورم. نکته اینجاست که با باور نمی توان قانون را عوض کرد مثلا باور کنیم که هر چه بخوریم چاق نمی‌شویم ولی قانون این است که اضافه تر غذا خوردن باعث چاق شدن می‌شود. اگر می‌خواهید نتیجه بگیرید باید باورتان را با قانون همسو کنید یعنی به اندازه مورد نیاز بدنتان غذا مصرف کنید. باید در مسیر لاغری استمرار داشت تا به صورت عادت در بیاید و جایگزین عادت های چاقی بشوند. باید مجددا آگاهانه متولد شوید و به چیزهایی که تاکنون از زمان تولد آموزش دیده اید توجه نکنید و خودتان به ذهنتان آگاهی های صحیح را بدهید. باید متفاوت از سایر انسانها رفتار کنید. در این حالت از اول میدانید قرار است که به کجا برسید و روی هدفتان تمرکز می کنید. اگر چیزی که الان هستی را دوست نداری، پس همت کن و یک ورژن جدید از خودت را به نمایش بگذار. استمرار شما در یادگیری و عمل کردن به آموزش ها نشان می دهد که چقدر به خودتان اهمیت می دهید و چقدر موفق خواهید شد. میزان تفاوتی که در شما ایجاد می شود نشانگر موفقیت شما در دوره است. توجه داشته باشید که ماهیت ذهن و تمایل آن لاغر بودن است بنابراین چیزی به اسم مقاومت ذهنی وجود ندارد، با این عناوین خودتان را فریب ندهید و تنبلی خودتان را توجیه نکنید. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/06/19 15:28
      مدت عضویت: 1898 روز
      امتیاز کاربر: 28352 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 209 کلمه

      سلام و درود به شما استاد عزیز و دوستان گرامی

      این فایل چیزی را که مسلم و واضح هست را تاکید مجدد کرد

      عمل کردن به آموزشهاست که نتیجه میدهد نه گوش دادن و نوشتن و کاغذ سیاه کردن 

      انجام تمرینات در زندگی روزمره توجه به آموخته هایمان میباشد

      زیر نظر گرفتن رفتار اشخاص متناسب با اشخاص چاق در شرایط مشابه

      وقتی به رستوران هایی که سلف سرویس بود میرفتم و از کنار میزهای مختلف رد میشدم بخوبی مقدار غذایی که افراد چاق در بشقابشان داشتند نسبت به افراد متناسب چشمگیر بود

      جالب اینجاست که آنها میتوانستند هرچند بار که میخواهند سر میز غذا بروند و غذا بردارند اما در همان بار اول بقدری بشقابشان را پر میکردند که سرریز میکرد

      در صورتیکه اشخاص متناسب بشقابشان پر هم نبود

      من در چنین مواردی افراد متناسب را الگوی خود قرار میدادم و وقتیکه اطرافیانم می گفتند چرا اینقدر کم غذا برداشتی می گفتم اگر سیر نشدم دوباره میرم بر میدارم 

      از این رفتار خودم احساس رضایت میکردم و آموزش به اندازه نیاز بدنم غذا مصرف کنم را به عمل تبدیل میکردم 

      بیشتر مواقع نیازی به دوباره سر میز غذا رفتن پیدا نمی کردم 

      موضوع تولد دوباره خیلی عالی بود

      تولد آگاهانه و اینکه ما تصمیم میگیریم که چه چیزهایی یاد بگیریم و به آن عمل کنیم 

      استمرار داشتن واقعا کلید موفق شدن است 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradiisomaih@gmail.com
      1400/06/14 11:33
      مدت عضویت: 1348 روز
      امتیاز کاربر: 160 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 123 کلمه

      سلام ، تا قبل دوره درحال سقوط بودیم چون فکر میکردیم سرنوشتمون چاقیه، اما حالا در حال صعود هستیم چون فهمیدیم سونوشت ما اندامی متناسب وزیباس، اما فردی همچنان در این صعود باقی می مونه که به قانون وآموزشا عملو کنه در زندگیش. باگوش دادن به فایلا انجام تمارینش وتکرار وتکرار.    قانون درمورد غذا میگه غذاچاق نمیکنه . به اندازه نیازت بخور.بدن برای زنده بودن به انرژی نیاز داره واین انرژیو از غذاها تامین میکنه، ولازمه که به مقدار نیازمون از این انرژی استفاده کنیم.    اگه بیشتر از نیازمون مصرف کنیم این یعنی فراتر از قانون. نکته مهمی که درک کردم ، پر خوری یکی از رفتارای ذهن چاق هست در حالی که ذهن متناسب به اندازه نیازش غذا میخوره . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مسیر خدا
      1400/06/13 12:26
      مدت عضویت: 1893 روز
      امتیاز کاربر: 6363 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 305 کلمه

      سلام

      حسم عالیه و تصمیم گرفتم همین الان بنویسم

      چقدر حرفای استاد مال من بود، با من داشتن حرف میزدن، به من میگفت چرا نتیجت اونجوری نیست که دلت میخواست باشه، گفت چرا دوستای دیگت از این روش نتایج بهتری و سریعتری گرفتن، بهم گفت اگه میخوای عوض بشی حد اقل باید 2 سال هر روز در مقابل هر وعده غذایی درست رفتار کنی و به خودت این زمان و بده که البته نتایج خیلی زودتر ازین زمان حاصل میشه این برای تغییر شخصیته از چاق به متناسب، بهم گفتین مهم نیست دو ساله عضو سایتی ببین چف مدته عمل میکنی، نتایج رو فقط عمل حاصل میکنه نه نوشتن و گوش دادن و از بر شدنش، بهم گفتیم اگه اون اندام دلخواه و میخوای راهی جز عمل و استمرار نداری بیخود خودتو خسته نکن، بهم گفتین مسیرتو عوض کن برو تو جاده لاغری و اونجا مسیرتو ادامه بده نتایج خودش فریاد میزنه مسیر درسته، ادامه زندگیتو تو جاده تناسب حرکت کن که لاغری و آرامش و اهتماد به نفس و شادی و لذت و حس میکنی یه جاده سرسبز با درختای زیبا و باد خنکی که به صورتت میخوره و بوی خوش گل ها و لذت رسیدن به آرزوهات، جادتو عوض کن، خیلی راحته، زندگی باید سراسر لذت باشه، آسانی باشه، شادی باشه، اگه اینو میخوای باید عمل کنی به دانسته هات که اگه عمل نکنی حذف میشی از بازی، آب پاکی رو با این فایل ریختین رو دستم استاد، اتمام حجت کردین هم با من همه همه اونهایی که خوب گوش میدن خوب مینویسن ولی خوب عمل نمیکردن و منتظر نتایج عالی بودن، خداروشکر که تقریبا 10 روزه من سرم به سنگ خورده و هر روز استاد در فایلها بهم گوشزد میکنن که باید عمل کنی و ادامه بدی، خدایا فقط میتونم فریاد بکشم شکرت قبل اینکه از این بازی حذف بشم برم گردونی به اینجا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار skjoker5858@gmail.com
      1400/06/07 15:57
      مدت عضویت: 1232 روز
      امتیاز کاربر: 12736 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,277 کلمه

      به نام خدا 

      سلام خدمت استاد گرامی و همراهان عزیز 

      با تمام پستی و بلندی هایی که تا بحال پشت سر گذاشتم الان اینجام گام دوازدهم .

      طبق معمول جزوه رو شروع کردم به خوندن 

      به سمت چاقی حرکت می کنید یا لاغری ؟

      اگه الان بخوام جواب بدم ،به سمت چاقی 

      چرا ؟

      چون توی مسیر لاغری نیستم 

      چرا ؟

      دلیلش با متن جزوه کاملا هماهنگ است ما در زندگی دو راه داریم 

      1. مسیر موفقیت 
      2. مسیر شکست 

      نکته ی مهم اینه که اگه در مسیر موفقیت و هدف باشیم باید هر روز براش کاری انجام بدیم 

      هر وقت کاری برای به موفقیت رسیدن انجام ندیم در مسیر شکست هستیم .

      توی این چند وقت من کاری انجام ندادم پس در مسیر شکست حرکت کردم .

      باید برای در مسیر قرار گرفتن کاری کرد 

      فقط آرزو داشتن ما رو به هدفمون نمی رسونه 

      چه روزهای زیبایی از عمرم رو با داشتن آرزوهای قشنگ از دست دادم ،چون من فقط و فقط آرزو داشتم و هیچ کاری برای رسیدن به آرزوهایم انجام ندادم .

      ولی دیگه بسه اگه از شرایط زندگی امروزم راضی نیستم پس باید کاری بکنم .

      الان باید راه درستی رو که انتخاب کردم بشناسم پس اول مسیر چاقی و اشتاباهاتم رو شناسایی می کنم بعد مسیر تازه ای برای رسیدن به تناسب رسم می کنم .

      مسیری که نه تنها مقصدش زیبا و قشنگ است بلکه راهی رو براش می کشم پر از زیبایی ،پر از نشاط و شادابی ،پر از آرامش درونی .

      شناختن مسیر چاقی 

      این قدر رفتارهای غذایی اشتباهی دارم که نگو و نپرس 

      فرمول های اشتباهی که اینهمه سال با خودم حمل کردم 

      فرمول هایی که می دونم اشتباهه ، رفتارهایی که نادرست است 

      توجهی که هنوز به چاقی دارم 

      ترس از خوردن 

      ترس از نخوردن 

      اگه خودمو از اینهمه توجه به چاقی رها نکنم ،نمی تونم مسیر تناسب رو شروع کنم 

      توی این متن زیبا یاد گرفتم که اگه بخوام به آرزوی خودم برسم باید براش کاری انجام بدم و اون شناسایی عوامل چاقی و ترسیم مسیر زیبای لاغریه 

      نوبت به فایل صوتی می رسه 

      چه موزیک زیبا و آرامش بخشی ،بارها و بارها این فایل رو گوش کردم خیلی لذت بردم و البته خیلی چیزها یاد گرفتم .

      بسیار زیبا بود توجه هر روز به هدف 

      آیا ما هر روز در حال صعودیم یا سقوط 

      درسته روزی که گام بر می داریم برای رسیدن به هدفمون، همون صعود است چطوری ؟

      باید هر روز روی خودم و رفتارم و باور برای رسیدن به تناسب کار کنم 

      هر روز رو باید مراقب خودم باشم. 

      باید بدونیم که اگه خواسته ای داریم باید و باید هر روز برای رسیدن به اون گامی برداریم حالا این تلاش حتما نباید نوشتن و خوندن باشه ،گاهی توجه کردن به اطراف و آموزش عملی خیلی تاثیر بیشتری داره .

      درست مثل کلاس تئوری با عملی می مونه خیلی از درس ها رو لازمه برای آموزشش دست بکار شد مثل مکانیکی تا حالا دیدید که مکانیک دست به آچار نشه 

      خوب اگه بگه دستم روغنی میشه و دست نزنه با ایستادن کنار استاد که چیزی یاد نمی گیره 

      باید هممون بیایم داخل گود و آموزش های تئوری رو به عملی تبدیل کنیم .

      این قدر روش کار کنیم تا بتونیم درست انجامش بدیم .

      می دونید مشکل همه ی ما آدم ها اینه که تلاشی  رو که افراد موفق در زندگی برای رسیدن به خو استه خودشون انجام دادن رو نمی بینیم فقط نتیجه رو می بینیم 

      و فکر می کنیم فرد موفق همین طوری و به سادگی به موفقیت رسیده در حالی که اون تلاش زیادی کرده و شکست هایی زیادی رو پلی کرده برای رسیده به موفقیت 

      پس ما باید در مسیر رسیدن به موفقیت همیشه در تلاش باشیم و از اون تلاش لذت ببریم .

      توی فایل صوتی صحبت از زمان رسیدن میشه 

      برام خیلی مهم نیست که کی برسم فقط دوست دارم یاد بگیرم مثل افراد متناسب زندگی کنم .

      می دونم راهم طولانیه چون ۴۲ ساله دارم درختی رو آبیاری می کنم که به جای سیب خوش عطر و خوش مزه داره سیب کرم خورده میده .

      پس حالا قرار نیست ۴۲ سال اونو تقویت کنم برای دادن سیب سالم بلکه چند سالی اگه خوب و با آرامش اشکالات کارش رو برطرف کنم حتما میوه ی سالمی به من میده .

      میوه ی تناسب در صورتی به بار میشینه که :

      بعد از آموزش دیدن و کسب مهارت و رفع باورهای اشتباه حالا بتونیم اونا رو به صورت عملی در زندگی خودمون پیاده کنیم .

      توی این دوره ی زیبا یاد گرفتم که هیچ دلیلی برای چاق شدن ندارم و هیچ کس دیگه مقصر چاقی من نیست 

      الان که گاهی زیاد می خورم به خودم میگه ببین خودت خواستی ،هیچ کس منو مجبور به خوردن نمی کنه 

      هیچ کس به من نمی گه نرو فایل ببین ،افراد متناسب رو بررسی نکن ،هیچ کس از من نمی پرسه ،هیچ کس منو مجبور نمی کنه .

      پس اگه اشکالی وجود داره و کم کاری و تنبلی وجود داره این منم که مقصر هستم .

      اینجا یاد گرفتم هیچ غذایی اگه به اندازه ی نیازم بخورم منو چاق نمی کنه .

      باور اشتباه ترس از مواد غذاییه و باور درست اینه که اگه مواد غذایی تو رو چاق کرده چون بیشتر از نیازت خوردی .

      یک قانونی وجود داره ،اونم اینه که یاد بگیری به اندازه ی مورد نیاز بخوری .

      قانون میگه، اگه به اندازه ی نیاز بدنت بخوری چاق نمی شی و نباید از غذاها بترسی .

      ولی یادت باشه اگه این قانون رو رعایت نکردی و فقط از غذا نترسیدی و زیادی خوردی منتظر رسیدن به تناسب نباش .

      چون تکرار این مسئله که من از غذا نمی ترسم هر چی دوست دارم می خورم و باور این موضوع ،باعث نمی شه قانون به اندازه خوردن و به تناسب رسیدن تغییر کنه .

      حالا نوبت اون رسیده که من باورم با قانون جهان یکی بشه 

      به اندازه ی نیاز بدنت بخور تا به تناسب اندام برسی .

      استمرار ،استمرار ،استمرار 

      مهم ترین و کلیدی ترین واژه ی موفقیت است .

      الان ما همه یک خواسته داریم و رسیدن به تناسبه 

      کلی باور اشتباه و فرمول های اشتباه داریم 

      کلی رفتارهای غذایی اشتباه داریم 

      پس ما باید کم کم و با آرامش و شادی به کلید موفقیت دست پیدا کنیم .

      باید آگاهانه گام برداریم و استمرار داشته باشیم .

      می دونی استمرار به من چی میگه :

      میگه اگه اشتباه کردی ،اگه پر خوری کردی ،اگه از غذا ترسیدی ،اگه رفتار اشتباهی انجام دادی 

      اصلا مهم نیست تو فقط و فقط ادامه بده حتما به تناسب می رسی 

      توجه کن به تناسب به رفتار درست و کمرنگ کردن باور غلط .

      زمان دوست بسیار صمیمیه برای من اون به من کمک می کنه که آهسته و با لذت به تناسب برسم .

      استمرار می گه اگه منو فراموش نکنی و به اموزشهات عمل کنی حتما موفق میشی .

      تاریخ تولد آگاهانه 

      چقدر این قسمت فایل رو دوست داشتم 

      چه نکته ی زیبا و دلنشینی داشت .

      الان موقع شروع دوباره است .

      الان من می دونم چی می خوام و می خوام چکار کنم .

      پس من تازه متولد شدم .

      هر چی بوده گذشته و گذشته ها فقط باید درس عبرتی باشن و اونهمه اشتباه الان برای من درس های زیادی داره ،همون یاد گرفتن ها درسته اشتباه بوده ولی منو اینجا رسونده .

      الان می خوام بقیه روزهای طلایی زندگیم رو خودم با دست خودم و با لطف پروردگارم بنویسم. 

      الان می خوام برای رسیدن به خواسته های خودم تلاش کنم و از زندگیم لذت ببرم 

      تمام شد روزهایی که بقیه مهم بودن ،تمام شدن عجله رسیدن ،تمام شدن منتظر تعریف دیگران بودن .

      فقط من حق دارم درباره ی خودم نظر بدم و مسیر راهم رو مشخص کنم ،فقط من باید از خودم راضی باشم ،من باید از معدل عملکرد خودم راضی باشم نه نتیجه ،اگه منتظر نتیجه بمونم شاید زمان طولانی منو خسته کنه پس یادم میمونه که از معدل زندگیم راضی باشم ،از مسیرم ،از راهم .

      کلاس فوق العاده زیبایی بود با یک دنیا آموزش جدید .

      بسیار سپاسگزارم از استاد گرامی که به جز تناسب راه و رسم زندگی بهتر رو هم به ما نشان میدن 🙏🙏🌹🌹

      برای همه ی دوستان عزیز آرزوی بهترین ها رو دارم .

      در پناه حق باشید ❤💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kouroshzamany95@gmail.com
      1400/06/04 22:40
      مدت عضویت: 1182 روز
      امتیاز کاربر: 1950 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 214 کلمه

      با سلام ودرود خدمت استاد عزیز و همراهان پرتلاش 

      واقعا فایل تاثیر گذاری بود برای من 

      و فوق العاده لذت بخش بود شنیدنش مخصوصا با اون آهنگ پس زمینه چون کلا آهنگهای ملایم به من حس فوق العاده ای القا میکنه 

      فردا تولد من هست 

      زادروزی که خدا مرا به این دنیا آورد و تا الان سی و دوسال از عمر من میگذره عمری که نا آگاهانه گذشت ولی بابت تک تک روزهاش از خداممنونم چون خدا به واسطه اونروزها و درک اون مشکلات به من آگاهی داد و خیلی چیزا برام روشن شد .

      ولی از فردا که تولدم هست میخوام تولد آگاهانه زیستن من باشه میخوام آگاهانه به این دنیا و زندگی بیام میخوام همه چیز و خودم تعیین کنم میخوام بهترین خودم رو برای خودم رقم بزنم بهترین داستان خودم رو بنویسم 

      من همیشه از روزهای تولدم بدم میومد به خاطر اتفاقای بدی که هر سال توش میفتاد و دوست داشتم تاریخ تولدم رو از تمام تقویمها پاک کنم چه جالبه که این حرف و چندروز پیش داشتم گریان میگفتم 

      والان با بهترین حال دارم میگم فردا تولد زندگی آگاهانه من خواهد بود و دلم میخواد این و فریاد بزنم تا به گوش کل جهان برسه و من از فردا صعود را انتخاب خواهم کرد در همه موارد و البته لاغری 

      فردا بهترین روز تولد من خواهد بود 

      واقعا سپاسگذارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1400/06/04 19:34
      مدت عضویت: 1713 روز
      امتیاز کاربر: 12734 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 739 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان 

      باسلام خدمت دوستان عزيز و استاد مهربان و گرامي 

      گام دوازدهم :صعودددددددد ميكنيد يا سقوطططططططط 

      همه جي در جهان دو وجهيه 

      ما در زندگي يا در حال سقوط هستيم يا صعود زندكي حالت ايستاده نداره 

      خب من قبلا (منظورم قبل از دوره هس  )در حال سقوط بودم و روز به روز حال خراب و داغوني رو سپري ميكردم و به اخر خط رسيده بودم وته باتلاق بودم كه نجات پيدا كردم 

      خيلي صداش زدم كه خداي مهربون دارم نابود ميشم يه كاري برام بكن نجاتم بده خداوند صدايم رو شنيد و مرا نجات داد و دست مرا گرفت و مرا به بالا كشيد و الان به مرور زمان ،در حال پيشرفت هستم و روزي يه گام به سوي متناسب شدن برميدارم 

      من دوست دارم روزي يه اگاهي رو در زندكي به عمل در بيارم تا بتونم اين باورهاي صحيح و درست رو قوي و پر رنگ كنم 

      قبلا كه در اين دوره ها نبودم بيشتر اوقاتم ناراحت بودم و از خودم بدم مي اومد متنفر بودم اعتماد به نفس نداشتم از ادم و عالم گله مند بودم خدا رو مقصر ميدونستم كه جرا مرا اينجوري افريده و همجينين پدر و مادرم و اطرافيان رسانه و مواد غذايي و …..عامل جاقي خودم ميدونستم و خلاصه در حال سقوط بودم 

      كه به وسيله ي يه بنده از طرف خداوند هدايت شدم به سمت صعود 🙏🏻

      و الان كه به سمت بالا در حركت هستم بيشتر اوقات حالم خوبه 

      خوشحالم اعتماد به نفس دارم كسي رو مقصر جاقي خودم نميدونم خودم رو دوست دارم از پوشيدن لباس هاي رنگ شاد لذت ميبرم 

      هر روز فايل گوش ميدم حس خوبي دارم شكر گزارم 

      شايد هر روز تمرين ننويسم ولي نشده تا الان روزي بياد و من فايل گوش ندم اطمينان دارم و مطمينم كه به ايده الم ميرسم 

      خيلي رفتارم نسبت به قبل زيبا شده عاشق اين رفتارهام هستم خيلي تغيير كردم و خودم رو با شروع دوره مقايسه ميكنم خيلي پيشرفت كردم 

      پس اين نشون ميده كه روز به روز پيشرفت ميكنم ودر حال صعود هستم قبلا كه ما ارزوي لاغر شدن داشتيم ارزومون با رويامون با هم همسو نبودن بخاطر همين به ارزومون كه متناسب شدنه نميرسيديم بايد در مسير لاغر شدن حركت كنيم و ارزوهامون رو با روياهامون همسو كنيم تا به متناسب شدن برسيم 

      خيلي خوشحالم از اينكه در مسير درست هستم 

      درسته جند ساله در اين دوره ها هستم ولي هنوز به ايده الم نرسيديم 

      جون اين تولد اگاهانه من بيش از ٣/٤سال نيس كه قدمت داره 

      من تازه متولد شدم و در اين چند سال در حال يادگيري هستم و روي خودم كار ميكنم 

      براي رسيدن به موفقيت اسانسور وجود نداره بايد پله ها رو يكي پس از ديگري طي كنيم تا به ارزومون دست پيدا كنيم 

      براي من مهم نيس جقدر اهسته دارم پيش ميرم مهم اينه كه از خيليا كه اصلا هيج كاري نكردن خيلي خيلي جلوترم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻

      برداشت من از فايل صوتي:(باور)🍀🍀🍀🍀🍀

      من جه باوري نسبت به مواد غذايي دارم 

      باور من اينه كه غذا براي بدن نيازه و من بايد به اندازه ي نياززززززززز بدنم بخورم 

      بدن من براي زنده موندن به انرژي نيازززززز داره و اين انرژي از طريق مواد غذايي تامين ميشه 

      خب حالا باور يعني چه؟

      يعني فكر و باور صحيح >يعني باور صحيح كه من دارم با قانون همسو باشه 

      قانون جي ميكه؟قانون هم ميكه مواد غذايي به بدن ما ضرر نميرسونه كه هيج، بلكه براي بدن مفيد هم هس و نيازه البته به مقدار  نياز 

       خب فكر صحيح جيه :اينه كه من هر غذايي كه ميخام به اندازه ي نيازززززز بدنم ميخورم و به بدنم ضربه نميزنم اين يك باور صحيح هستش و با قانون همسوهه 

      من نميتونم با باور اشتباه قانون رو عوض كنم و بكم غذا براي بدن مفيده و تا جايي كه مي تونم غذا بخورم اين باور با قانون همسو نيس و ما رو به نتيجه نميرسونه 

      همه ي افراد متناسب باورهاشون متناسبه و همسو با قانونه 

      پس خيلي مهمه قانون رو درك كنيم و رفتارمون رو براساس قانون تنظيم كنيم تا به نتيجه برسيم 

      باور صحيح =مطابق قانون >نتيجه عالي 

      خدايا شكرت بابت اين اگاهي ها 

      استاد عزيزم من در اين دوره ها استمرار دارم و تا زنده هستم در اين دوره ها باقي مي مونم جون در اين دوره ها حالم خوبه و احساس خوبي دارم و جرا نخوام به اين حال خوب ادامه بدم من اكه اين دوره رو ادامه ندم باز اون منفي باف و اون حال بد و حس بد به سراغم مياد  

      نه نه نه من نميخام اون حس و حال قبل از دوره رو ☹️

      من حس خوب و حال خوب اين مسير زيبا رو دنبال ميكنم  

      خدايا از صميم قلب سپاسگزارم بابت اين اگاهي ها 😍😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها