بیشترین نگرانی افراد چاق درباره وضعیت خودشان مربوط به مقدار اضافه وزن یا چگونه لاغر شدن نیست بلکه دغدغه اصلی آنها تاثیر غذا بر چاقی یا لاغری است.
دریافت آگاهی های متعدد از منابع مختلف درباره تاثیر غذا بر چاقی نه تنها موجب بهبود وضعیت تناسب اندام افراد نمی شود بلکه به شدت باعث برهم خوردن آرامش و اعتماد افراد به طریقه زندگی روزمره خود خواهد شد.
تاثیر غذا بر چاقی
برای آگاهی از نگرش عمومی درباره تاثیر غذا بر چاقی مطالب ارائه شده در برخی سایت های معتبر علمی درباره رابطه بین غذا و چاقی را بررسی می کنیم.
- چاقی، معضلی جهانی که سلامت بشر را تهدید میکند، ریشه در عوامل متعددی دارد. در این میان، نقش تغذیه به عنوان عامل اصلی، غیرقابل انکار است.
- چاقی زمانی رخ میدهد که کالری دریافتی از طریق غذا بیشتر از کالری سوزانده شده توسط بدن باشد. این عدم تعادل انرژی، به ذخیرهسازی چربی در بدن منجر میشود.
- نوع و مقدار غذاهایی که می خورید، میزان کالری دریافتی شما را تعیین می کند. غذاهای پرکالری مانند فست فودها، نوشابه های صنعتی، شیرینی جات و غذاهای فرآوری شده، به سرعت کالری زیادی را به بدن شما وارد می کنند.
- میزان فعالیت بدنی و متابولیسم بدن شما، کالری سوزانده شده را تعیین می کند. کم تحرکی و عدم فعالیت بدنی، به کاهش کالری سوزانده شده و افزایش ذخیره چربی در بدن منجر می شود.
آنچه مسلم است از نظر علم پزشکی تاثیر غذا بر چاقی مهمترین موضوعی است که برای لاغر شدن باید مدنظر قرار داده شود.
در هر کشوری باشید اگر درباره چرایی چاقی خود به پزشک مراجعه کنید حتما به شما خواهد گفت که باید در مصرف مواد غذایی روزانه خود تغییر ایجاد کنید تا کالری کمتری وارد بدن خود کنید.
دلیل عمده تمرکز بر تاثیر غذا بر چاقی این فرمول ساده است که می گوید: زمانی که کالری مصرفی از طریق خوردن مواد غذایی بیشتر از کالری سوزانده شده از طریق فعالیت های روزمره باشد میزان انرژی مازاد به شکل چربی در بدن ذخیره و منجر به چاقی می شود.
این تعریف درباره علت چاقی به ظاهر درست و منطقی می باشد اما شک و تردیدها زمانی شکل می گیرد که ما افرادی را مشاهده می کنیم که میزان مصرف غذای آنها بیشتر از افراد چاق است و متناسب با مصرف غذای بیشتر فعالیت جسمی بالاتری ندارند اما همیشه متناسب هستند.
به این معنی که اگر فرد متناسبی را می شناسید که دو یا سه برابر شما از انواع مواد غذایی مصرف می کند بنا بر تعریف عمومی چاقی، این فرد باید دو یا سه برابر شما فعالیت بدنی داشته باشد تا بتواند تاثیر غذا بر چاقی را در بدن خود خنثی کند درصورتی که عملا اینگونه نیست.
ما افراد زیادی را در اطراف خود مشاهده می کنیم که فعالیت جسمی زیاد به شکل ورزش کردن یا جنب و جوش فراوان روزانه ندارند و مقدار مصرف مواد غذایی توسط آنها به مراتب بیشتر از ما می باشد اما همیشه متناسب هستند.
بنابراین با بررسی وضعیت جسمی افراد مختلف به سادگی می توان به نتایج بررسی های علمی درباره تاثیر غذا بر چاقی شک کرد.
نکته جالب توجه اینکه همیشه در تحقیقات و مستندهای علمی درباره تاثیر غذا بر چاقی در افرادی که اضافه وزن دارند صحبت و تحقیق و بررسی انجام می شود و هرگز من ندیده ام که درباره اینکه چرا خیلی از انسانها از هر ماده غذایی به هر اندازه ای که تمایل دارند می خورند اما همیشه متناسب هستند مستند یا برنامه عملی ساخته شده باشد.
اطلاعات مغزی و ذهنی
هر ماده غذایی دارای ویژگی های منحصر به فرد است. رنگ، شکل و بوی مواد غذایی با یکدیگر تفاوت دارد و اطلاعات مربوط به مواد غذایی در مغز ما بر اساس بو، رنگ و مزه آنها ذخیره می شود.
به همین دلیل است که شما با استشمام بوی غذا می توانید اسم آن غذا را به یاد بیاورید یا مطمئن هستید که این بوی فلان غذاست.
اما درباره افراد چاق علاوه بر اطلاعاتی که در مغز افراد درباره مواد غذایی ذخیره می شود اطلاعات دیگری نیز در ذهن آنها ذخیره شده است که درباره تاثیر غذا بر چاقی است.
بدین معنی که شما با استشمام بوی کباب از طریق اطلاعات مغزی متوجه می شوید که این بوی کباب است اما بلافاصله اطلاعات مربوط به تاثیر کباب بر چاقی یا لاغری را در ذهن خود جستجو می کنید.
نکته جالب توجه درباره افراد متناسب و افراد چاق این است که اطلاعات مغزی هر دو گروه درباره مواد غذایی یکسان است. بدین معنی که همان اطلاعاتی که در مغز فردی که اضافه وزن دارد منجر به تشخیص بوی کباب از فاصله چند ده متری می شود در مغز افراد متناسب نیز وجود داد و به همین شکل عمل می کند.
اما تفاوت بین افراد چاق و متناسب در اطلاعات موجود در ذهن آنها درباره تاثیر غذا بر چاقی است.
فرد متناسب و فرد چاق هر دو از طریق حس بویایی یا دیداری به شکل یکسان مواد غذایی را تشخیص می دهند اما در ذهن فرد چاق بلافاصله بعد از تشخیص مواد غذایی، تاثیر آن غذا بر چاقی از طریق اطلاعات ذخیره شده در مغز مورد بررسی و نتیجه گیری قرار می گیرد.
جالب توجه اینکه اطلاعات ذخیره شده در ذهن درباره تاثیر غذا بر چاقی به دلایل مختلف می تواند تغییر کند اما اطلاعات ذخیره شده در مغز درباره مواد غذایی هرگز تغییر نمی کند.
بدین معنی که اطلاعات موجود در مغز شما در امروز درباره کباب که شامل بو، طعم، رنگ و … است با اطلاعاتی که سالها پیش درباره کباب داشتید تفاوتی پیدا نکرده است. اما اطلاعاتی که درباره کباب در ذهن خود درباره تاثیر آن بر چاقی یا لاغری ذخیره کرده اید می تواند بارها به دلایل مختلف تغییر کند.
ممکن است در گذشته شنیده باشید که خوردن کباب تاثیر زیادی بر چاق شدن دارد اما بعد ها به طریق مختلف اطلاعات متفاوت درباره تاثیر کباب بر چاقی دریافت کرده باید و اکنون عقیده شما این باشد که کباب چاق کننده نیست.
اگر به روند تغییر اطلاعات ذهن خود درباره تاثیر غذا بر چاقی توجه کنید متوجه می شوید که برخی مواد غذایی در سال های قبل جز مواد چاق کننده محسوب می شدند اما اکنون بعنوان ماده غذایی لاغر کننده معرفی می شوند.
این تغییر آگاهی درباره سایر مواد غذایی نیز وجود دارد.
به خاطر دارم که چند سال قبل تبلیغات رسانه ای و توضیحات علمی درباره ناسالم بودن روغن های حیوانی ترویج پیدا کرده بود و افراد را به مصرف روغن های صنعتی که در کارخانجات تحت نظارت اصول بهداشتی تولید می شوند ترغیب می کردند.
به مرور افراد از مصرف روغن های حیوانی که به شکل سنتی تهیه می شد به مصرف روغن های کارخانه ای روی آوردند اما چند سال بعد صحبت درباره مضررات روغن های کارخانه ای شروع شد و دوباره توصیه ها درباره مصرف روغن های حیوانی یا روغن های گیاهی مانند کنجد و زیتون و … افزایش پیدا کرد.
به تازگی توصیه های متفاوت با گذشته درباره مصرف روغن کنجد که تا چند وقت قبل جزء روغن های سالم معرفی می شد ترویج پیدا کرده است و این ها نشان دهنده متغیر بودن اطلاعات ذهنی درباره مواد غذایی و تاثیر غذا بر چاقی در ذهن است.
تاثیر غذا بر چاقی یا لاغری
فکر کردن به تاثیر غذا بر چاقی از جمله افکاری است که فقط در ذهن افراد چاق جریان دارد و هیچ فرد متناسبی درباره تاثیر غذا بر چاقی فکر نمی کند.
بارها مشاهده کرده ام که افراد متناسب درباره مفید یا مضر بودن مواد غذایی صحبت می کنند اما هرگز درباره چاق کننده بودن یا لاغر کننده بودن آنها صحبت نمی کنند.
در ذهن افراد چاق مفید یا مضر بودن مواد غذایی به تاثیر غذا بر چاقی یا لاغری تغییر پیدا کرده است.
جالب توجه اینکه شاید برخی از افراد متناسب را مشاهده کنید که نسبت به تاثیر غذا بر سلامتی شان حساسیت دارند اما تقریبا همه افراد چاق را می بینید که درباره تاثیر غذا بر چاقی خود حساسیت دارند.
نکته حائز اهمیت درباره نگرش افراد درباره تاثیر مواد غذایی این است که همانطور که فکر کردن افراد چاق به تاثیر غذا بر چاقی منجر به تمرکز آنها بر چاقی و در نتیجه افزایش انتظار چاقی در ذهن آنها می شود، توجه افراد متناسب بر مفید یا مضر بودن مواد غذایی نیز به مرور موجب تمرکز آنها بر بیماری یا مشکلات مصرف مواد غذایی متمرکز خواهد شد.
بنابراین تفاوتی ندارد شما چاق باشید یا متناسب هستید، اگر به شکل بی رویه به دنبال دریافت اطلاعات درباره تاثیر مواد غذایی بر جسم خود باشید در نهایت باعث افزایش نگرانی شما نسبت به وضعیت سلامتی خواهد شد و به جای اینکه تمرکز شما بر سلامتی را افزایش دهد تمرکز شما بر بیماری را افزایش خواهد داد.
دلیل این اتفاق هم ساده و منطقی است:
زمانی که شما درباره مزایای مصرف فلان ماده غذایی اطلاعات دریافت می کنید احساس شادی یا خوشحالی از اینکه یک ماده غذایی مفید را مصرف کرده اید ندارید. اما به محض اینکه اطلاعات درباره مضررات مصرف فلان ماده غذایی دریافت می کنید احساس ترس و نگرانی درباره مصرف آن ماده غذایی خواهید داشت.
در این صورت دو تصمیم پیش روی شما قرار دارد:
۱- تصمیم بگیرید برای همیشه از مواد غذایی که مضر شناخته شده اند خودداری کنید.
۲- درعین حال که می دانید فلان ماده غذایی مضر هست همچنان به مصرف مواد غذایی ادامه می دهید.
اگر تصمیم اول را اجرا کنید نسبت به تاثیر آن ماده غذایی بر سلامتی خود مصون خواهید بود اما از آنجا که به مرور باید مواد غذایی دیگری را نیز از لیست غذاهای روزانه خود حذف کنید به مرور ادامه این روند برای فرد سخت خواهد شد.
اگر تصمیم دوم را اجرا کنید که معمولا افراد به این شکل عمل میکنند همچنان از همان مواد غذایی به شکل گذشته استفاده می کنند اما همزمان با مصرف کردن به تاثیر منفی و مخرب آن بر جسم خود فکر می کنند و در ذهن آنها تصویرهایی درباره بیماری یا مشکلات جسمی به واسطه مصرف مواد غذایی شکل می گیرد.
به این مثال توجه کنید:
بیشتر افراد اطلاعات مخرب درباره مصرف پیتزا یا نوشابه در ذهن خود ذخیره کرده اند اما طبق دستورالعمل دوم اقدام به مصرف آنها می کنند. در این صورت آنها پیتزا یا نوشابه می خورند اما در ذهن شان تصور می کنید که در حال داغون شدن هستند.
در مورد افراد چاق دقیقا این اتفاق رخ می دهد که آنها درباره بسیاری از مواد غذایی اطلاعاتی پیرامون تاثیر غذا بر چاقی ذخیره کرده اند. به این شکل هر زمان غذا می خورند تصویر ذهنی چاق شدن در ذهن آنها شکل می گیرد.
این تصویر به شکل نمایش تلویزیونی یا تصاویر واضح شکل گرفته در مغز نیست بلکه به شکل ترس یا اضطراب و نگرانی در فرد شکل می گیرد.
از آنجا که ذهن انسان تصویری است هر حالتی که به شکل احساس در خود تجربه می کنید در اثر شکل گیری تصویری ذهنی در شما ایجاد شده است. طبیعی است که شما آن تصویر را به شکل واضح در ذهن خود مشاهده نکرده اید اما از حالت احساسی شکل گرفته در خود می توانید به تصاویر ذهنی تان پی ببرید.
اطلاعاتی که شما درباره مواد غذایی دریافت می کنید در واقع مواد اولیه تشکیل دهنده تصاویر ذهنی هستند.
اطلاعات دریافت شده را مانند رنگ ها در نظر بگیرید. همانطور که از ترکیب رنگ ها می توانید هر نقاشی را ترسیم کنید با استفاده از اطلاعات دریافت شده می توانید هرگونه تصویر ذهنی را در خودتان ایجاد و از مشاهده درونی آن به احساس خوب یا بد برسید.
رابطه اطلاعات و تصاویر ذهنی
در بیشتر مواقع اطلاعات دریافتی خود را در خواب هایی که می بینید می توانید مشاهده کنید.
تصور کنید اطلاعات متعدد درباره اتفاقاتی که برای کودکان رخ داده است از طریق شبکه های مجازی دریافت کرده باشید.
در این صورت احتمال اینکه در خواب ببینید برای فرزند شما اتفاقی رخ داده است یا در معرض یک اتفاق وحشتناک قرار گرفته است بسیار زیاد می شود و شما با استرس و طپش قلب از خواب می پرید.
اگر تمرکز شما بر چاقی یا ترس از چاق تر شدن زیاد باشد احتمال اینکه در خواب با حالتی چاق تر از وضعیت فعلی خود مواجه شوید یا در شرایطی قرار بگیرید که افراد درباره چاق تر شدن شما صحبت می کنند زیادی می شود.
آنچه در خواب می بینید ارتباط مستقیم با اطلاعاتی دارد که به شکل آگاهانه یا ناآگاهانه در زندگی روزمره دریافت می کنید.
بنابراین اطلاعاتی که درباره تاثیر غذا بر چاقی در ذهن خود ذخیره کرده اید چه در خواب و چه در بیداری بارها در ذهن شما مرور می شوند و تصاویر ذهنی چاقی را ایجاد می کنند.
تمام دفعاتی که شما در معرض خوردن مواد غذایی قرار می گیرید به محض اینکه به چاقی کننده بودن آن ماده غذایی فکر کنید تصاویر ذهنی چاق در ذهن شما ایجاد می شود و این فرایند به قدری سریع اتفاق می افتد که به شکل آگاهانه نمی توانید از تشکل شدن تصاویر ذهنی جلوگیری کنید.
آموزش های لاغری با ذهن
استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به این دلیل که اطلاعات و آگاهی جدید و همسو با لاغر شدن را وارد ذهن شما می کند در واقع در لابلای اطلاعات چاقی که از قبل در ذهن شما ایجاد شده اند فرمول های جدید و همسو با لاغری ایجاد می شود.
به این شکل از پیوستگی و تراکم فرمول های چاقی در ذهن شما کاسته می شود و به مرور تصاویر چاقی شکل گرفته در ذهن شما کمتر می شود.
این روند به شکل خودبخودی انجام می شود.
در دیدگاهی سایت تناسب فکری بارها افراد به این مطلب اشاره کرده اند که بعد از چند روز که از محتوای سایت تناسب فکری استفاده کرده اند احساس آرامش و اطمینان از لاغر شدن در آنها شکل گرفته است و بدون اینکه اقدامات قبلی برای لاغری را انجام دهند از سایز و وزن آنها کاسته شده است.
این نتیجه فقط به دلیل قطع شدن تداووم شکل گیری تصاویر چاقی در ذهن می باشد.
تا قبل از استفاده از محتوای سایت تناسب فکری آنچه درباره چاقی و تاثیر غذا بر چاقی در ذهن افراد ذخیره شده بود در جهت چاق تر شدن و منجر به تشکیل تصاویر ذهنی چاق در ذهن شان می شده است. اما به محض دریافت آگاهی های متفاوت درباره لاغری و حتی دریافت آگاهی هایی که نگرش های قبلی آنها درباره تاثیر غذا بر چاقی را اصلاح می کند در تداووم شکل گیری تصاویر چاقی ذهن اختلال ایجاد می شود.
برای درک بهتر تاثیر غذا بر چاقی تصور کنید فرد قبل از ورود به سایت تناسب فکری هر روز ۱۰۰ تصویر ذهنی چاقی در ذهنش ایجاد می شده است اما بعد از ورود به سایت و استفاده از آموزش ها هر روز ۸۰ تصویر چاقی در ذهنش ایجاد می شود.
به این معنی که روزانه ۲۰ تصویر چاقی کمتر از قبل در ذهن فرد ایجاد می شود. به همین دلیل روند تغییر کردن آنها از وضعیت فعلی به وضعیت متناسب شدن شروع می شود.
با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن و تداووم در این مسیر باید به قدری اطلاعات و آگاهی جدید وارد ذهن خود کنید که به مرور شکل گیری تصاویر چاقی در ذهن شما به صفر برسد.
در این صورت شما به راحتی در تناسب اندام ایده آل خود خواهید بود.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.28 از 40 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام بر استاد عزیز
روزهای اولی که وارد سایت شدم همین فکر داشتم که خب پس همه چی میتونم بخورم یعنی اشتباه فهمیده بودم شروع کردم به خوردن و هیچ ممنوعیتی برای خودم نگذاشتم ولی با کما ل تعجب دیدم که اگر بخام هم نمیتونم به قدری که قبلاً میخوزدم از مواد غذایی استفاده کنم اولین دلیلش این بود که اون احساس قحطی و ولع داشتن درون من از بین رفته بود و دومین دلیل هم ذهن من تغییر کرده بود نسبت به مواد غذایی به چشم چیز کمیاب دست نیافتنی نگاه نمیکردم
فرد چاق وقتی محدودیت قرار میگیره بیشتر ولع داره وترس داشتن از خوردن هم عامل اصلی چاقی هست بعد از مدتی که با افکار و باورهای جدید آشنا شدم هرگز خوردن برایم لذت قبل رو نداشت و رفتار فرد متناسب رو انجام میدادم به وقت گرسنگی غذا میخوزدم از هر نوع غذایی هم که بود میخوردم بدون ترس بدن من خودش فرمان سیری رو تنظیم میکرد برام وقتی متوجه شدم که ساعت و قانون خاصی برای غذا خوردن وجود ندارع وجسم من خودش تعیین میکنه چقدر حس و حال خوبی برایم بوجود اومد خدارو شاکرم که با شما آشنا شدم
به نام خالق هستی
به نام خالقی 😍 که مارو زیبا و متناسب آفرید .
سلام و درود به همراهان سایت و استاد عزیزم
تاثیر غذا بر چاقی و لاغری:
من چند روزه که دارم غذام رو میخورم اصلا به چاقی فکر نمی کنم
چه جوری فکر نمیکنم
همین جوری که دارم مثلا غذا رو میخورم
به سالم بودن به پرانرژی بودنش به مقوی بودنش فکر میکنم و میگم این مواد خوراکی منو پر انرژی تر میکنه برای سلامتی مفیده
منو سالم تر نگه میداره
یعنی برعکس عمل میکنم روزهای قبل به اونور قضیه توجه میکردم که این غذا چاق میکنه برای بدن مضررو خلاصه صدتا چی دیگه
به همین دلیل از خوردن اون مواد خوراکی لذت میبرم و آرومتر از روزهای قبل هستم که همش با ترس و استرس غذا میخوردم
و مدام تو فکر چاقی بودم
چند روزه که این کار رو انجام میدم
سبک تر شدم انگار جمع و جور شدم
خیلی حس خوبیه
خوردن که برای نیاز بدن هستش برای سلامتی بدنه
پس من این باور رو نقذ میکنم که خوردن باعث چاقی میشه
خوردن هیج ماده خوراکی باعث چاقی نمیشه تازه برای سلامت جسم و اندام و پوست و مو خیلی ارزش داره
و تا غذا نخوریم نمیتونیم ویتامین های بدن رو تامین کنیم
بدن برای ادامه حیاطش به مواد غذایی احتیاج داره
ولی به شیوه ی درست
ورودی هامون در مورد چاقی و هر چیزی که حس و حال رو بد میکنه کنترل کنیم
فقط از یه طریق ورودی داشته باشیم اونم طریق لاغری از طریق ذهن
بقیه ورودی ها حال آدم و بد میکنن احساس آدم و خراب میکنن (ورودی در مورد تناسب اندام)
برنامه ریزی اشتباه میدن به مردم که برای لاغر شدن تو باید این کارها رو انجام بدی
و تو هم باور میکنی و اون کار هم نمیتونی که انجام بدی پس تو چاق میشی
خیلی زود یه فکر تبدیل به باور میشه
و بر جسم تاثیر میزاره
اینقدر به غذاها قدرت ندیم
قدرت من بیشتر هستش و باید هر روز مرور کنیم که غذاها برای سلامتی و پر انرزی بودنمون آفریده شدن
و ما رو متناسب و ایده آل میکنن
ممنون و سپاس از استاد عزیزم بابت آگاهی ها
برای هر یک درجه تغییر کردنم از خداوند سپاس گزارم خیلی خوشحالم که چند درجه تغییر کردم .و معلومه که ذهنم در مسیر درست هستش و در مسیر درست هم باقی می مونه 🙏🤲🤲🌹🌹
و خدایی ک در این نزدیکیست
خدایا شکرت برای آگاهی های ناب ک امروز هدیه گرفتم.
بله استاد عزیز روزای اول ک وارد سایت شده بودم وقتی شنیدم شما گفتید ک از مواد غذایی نترسید من ی فکر دیگه کردم،فکر کردم ک باید هرجا هرچی میبینم رو بخورم ولی با شنیدن این فایل متوجه شدم ک من هرجا هرچی دیدم اگر گرسنه بودم باید ب اندازه نیازم بردارم.امروز متوجه شدم ک من ترسم از مواد غذایی نریخته بلکه فقط ب ظاهر خودمو گول میزدم و با درک این موضوع میخوام ک دیدگاهم عوض کنم میخوام ب این فک نکنم چیو بخورم چقدر بخورم من تصمیم دارم بهوتاثیر مواد غذایی فکر نکنم بر چاقی یا لاغری،من میخوام فقط به این توجه کنم ک بخورم تا سیر شم و دلمو نزنه و حالمو بد نکنه،ب اندازه ای بخورم ک فرصت فکر کردن ب چاق کننده بودن یا نبودنش رو نداشته باشم.چ مثال خوبی از دوستمون گفتید لستاد ک با خوردن ی تکه شکلات ۸ کیلو چاق شدن،منم مدام ب این فکر میکردم ک چی چاق میکنه چی لاغر،یادمه زمانهایی ک رژیم میگرفتم تمام فکر و ذکرم ب این بود ک چی کالری کمتری داره،چی لاغر کننده است،چی چربیسوزی البته باید اینم بگم ک خیلی به چربی سوز بودنشون فکر نمیکردم بیشتر ترس چاق کننده بودن رو داشتم.ولی خداروشکر امروز خیلی آگاهی بزرگی کسب کردم ک نباید به چاق کننده بودن موادغذایی فکر کرد باید لذت برد از موادغذایی چون اونا هستن تا گرسنگی رو رفع کنن،هیچ چیز بدی توی دنیا وجود نداره بلکه این نگرش ما نسبت ب خوراکیهاست.ی عمر از رادیو و تلویزیون و دکترا شنیدیم پفک و چیپس و نوشابه و نون و برنج و سیب زمینی و چربی گوسفندی و … مضرن نباید خورده شن،پس چی بخوریم؟؟باید ب اندازه خورد،ب قول معروف،اندازه نگهدار ک اندازه نکوست.والسلام
با سلام به نام اللله یکتا
با تغییر تصاویر چاقی که از طریق دیده ها و شنیده ها در ذهن ما ایجاد می شود میتوانیم تصاویر جدید همسو با لاغری در ذهن ایجاد کرده وکمکم تصاویر ذهن چاق را پاک کرده و به تناسب اندام برسیم
به نام خداوند آسمان آبی که امشب هم مثل همیشه مرا به این قسمت هدایت کرد
امروز یکی از عاداتم را تکرار کردم بسیار فکرم درگیر بود که این فایل را بسیار اتفاقی پیدا کردم
بله درست رژیم و کالری سوزی و لاغری با دمنوش و حتی لاغری با ذهن از راه نادرست توهمی برای لاغر شدن است!
راه های قبلی که همگی انها را امتحان کردیم که رد شدند اما لاغری با ذهن چرا؟ از راه نادرست معلوم است ممکن نیست!
من اوایل فکر میکردم میتونم همه چی به هرمقداری بخورم و وزن اضافه هم کردم اما جدیدا متوجه شدم میتوانم همه چیز بخورم اما در چه مقدار؟ در حد ظرفیتم نه در حد انفجار مثل سابق! هرچقدر کمتر تو اینه به هیکلم توجه میکنم و کمتر راجب هیکلم فکر میکنم ارامش بیشتری دارم و احساس سبکی دارم اما امان از روزی که فکرم درگیر بشه اون روز احساس سنگین ترین سنگ در جهان دارم حس میکنم از جسم چربی اویزان شده و من زندانی شدم اما وقتی فکر نمیکنم و تو اینه به خودم لبخند میزنم با خیال راحت به اندازه میخورم و لذت میبرم .
امروز احساس بدی دارم راجب خودم که غذا خوردم اما میخوام بررسی کنم چی خوردم مگه؟ صبحانه : نان و پنیر (با یک چهارم لواش سیر شدم) و میان وعده : میوه خوردم به تعداد متوسط (حدودا 9 تا زردالو متوسط) ناهار: برنج به مقدار کم و گوشت مرغ کبابی عصرانه : آیس کافی ، زردالو ، چای و کیک و شام: برنج به مقدار کم و قیمه که جدا هم سیب زمینی سرخ شده خوردم و بعد شام در حاضر هم بستنی سنتی خوردم ، اینها را ننوشتم که بگم ای وای از رژیمم بیشتر شد خیر! نوشتم تا بدانم این احساس سنگینی و پرخوری و عذاب وجدان و ناراحتی فقط از مربی چاقی من است! پس نادیده میگیرم و از کارایی که برای انجام دارم لذت میبرم ، خواهرم بسیار لاغر است و وقتی غذا خوردن او را امروز زیر نظر گرفتم مطمئن شدم ذهن منه که مشکل داره وگرنه هیکل طبیعی من تناسب و لاغری است.
مثلا آن دوست عزیز در 2ماه فقط 600 گرم شکلات خوردن اما چطور اون مقدار اضافه وزن اوردن؟ بنظرم همچین چیزی با ذهن موثر است
غذا هیچ دشمنی با بدن ما ندارد این ذهن ماست که با غذا دشمنی دارد ، بیاید به خودمون احترام بزاریم و به اندازه مشخصی غذا بخوریم به خودمون احترام بزاریم و همه چیو درهم برهم نخوریم.
سلام و درود به استاد عزیز و گرامی و همگی دوستان . من با گوش دادن به این فایل خیلی برایم واضح شد که افکار و نگرش من نسبت به غذاها به اونها قوت و قدرت میده که در بدن ما تاثیر گذار باشند . من اگه نگرشم به خوردن بستنی این باشه که منو چاق می کنه حتما مرا خیلی بیشتر از هر غذای دیگری چاق خواهد کرد. این غذاها نیستند که ما را چاق یا لاغر می کنند من خیلی خوب این موضوع برایم جا افتاد و درک کردم مه افکار و نگرش من نسبت به یک ماده غذایی متناسب با احساسی که در هنگام خوردن آن غذا دارم در جسم من عمل می کند اگر من در هنگام خوردن هر غذایی هر برچسبی در نگرش و افکارم و احساسم به آن غذا بزنم آن غذا همون تاثیر را در بدن من خواهد داشت . احساس لاغری و نگرش اینکه بستنی هیچ تاثیری در چاقی و لاغری من ندارد و فقط یک خوردنی و تنقلات است باعث میشه بدون هیچ فکری به صورت اتوماتیک با لذت و آرامش به اندازه مورد نیاز بدنم بخورم و از خوردنش لذت ببرم و با احساس خوب به مقدار لازم بخورم و لاغر و متمایزتر هم بشم . و این من هستم که با نکردم و احساسم نسبت به غذاها در هنگام خوردن باعث چگونگی تاثیر آنها در بدنم میشم و به مغزم می گویم الان با خوردن این غذا چاق میشم و تصویر و احساس بد من را چاق می کند و احساس خوب و آرامش و تصویر لاغری از یک غذا هنگام خوردن باعث لاغر تر و متناسب تر شدن من میشه و من آن ماده غذایی را با لذت و آرامش و با احیاس خوب و نگرش لاغری و بدون هیچ فکری تا دریافت پیام سیری می خورم و ماناسبتر و لاغرتر هم میشم . پس این من هستم که با نگرش و احساسم نسبت به خوراکیها به مغزم دستور میدم که آنها باعث چاقی و لاغری در بدنم باشمد . الهی که همیشه با نگرش مثبت و آرامش و احساس خوب هر روز سلامتی و لاغری و تناسب اندام با ذهن در روح و دل و زندگی ما پا برجا باشد تا ابد .
سلام خداقوت استاد. سپاسگزارم برای این فایل و صفحه فوق العاده.خلاصه ای از این صفحه برای خودم✓اسم و برچسب نمیزاریم روی غذاهایی که میبینیم. این غذا ناسالم. چاق کنندست.✓بدن من بدن همون فرد متناسبی ک به راحتی غذا میخوره.سازوکارش و رفتارش با غذا یکیه✓درمورد ماده خوراکی که میخوری فکر نکن.برچسب بد نزن بهش✓خیلی چاق کنندس نداریماصلا دیگه چاق کننده و لاغر کننده نداریم✓مغزت نمیدونه چی داری میخوری : احساس و تعریفی که از غذا میکنی رو مغز دریافت میکنه مطابق این پاسخ میده✓تاثییر مرور افکار بسیار بیشتره تا غذا. ممکنه تا۴۸ساعت درگیر چیزی باشی که خوردی(غذاهایی که تو این یک ماه خوردی هنوز رو ذهنت سنگینی میکنه)✓فکر نمیکنیم به تاثییر غذا بر بدنچون همه این فکر و استدلال ها تصویر چاقی رو در ذهنت میسازه بدون اینکه متوجه بشی. تصویر+احساس=غیر ممکنه واقعی نشه و تجربش نکنی✓قطع تداوم شکل گیری تصویر و احساس چاقی. یکم بین این همه فک و احساس منفی فاصله ایجاد کن✓یک درصد هم که تصویر+احساس+فکر چاقی کمتر بشه در روز یک درصد بدن متناسب تری خواهی داشت✓بعد خوردن درمورد نوع و میزانی که خوردیم فکر نمیکنیم✓از اغاز روز که چشمم باز میشه نیتم برای چاقی.از اغاز خوردن. قبل خوردن و بعد خوردن. من خودمو اماده میکنم براش.پس نتیجه عجیب نیست✓جلوی اینه از خودت متنفر نباش.
رفتار بدتو ببین با خودت ،متوقفش کن✓افراد لاغری هستن که تلاش میکنن با پرخوری وزن بگیرن اما هیچ تغییری در بدنشون اتفاق نمیفته بعد تو با یک روز و یک هفته غذا زیاد خوردن توقع چند کیلو چاقی و تغییر سایز داری. اصلا این همه چربی اینقد سریع چطور میخاد ساخته بشه تو بدنت ✓نظری نداشته باش راجب غذا و خورد و خوراک و بدنت .درکل اگر دخالت نکنی بدنت مسیر تناسب خودشو پیش میره
✓فکر نکن الان قراره معجزه بشه.قراره یاد بگیری تماشا کنی افکارتو و رفتارتو با خودت، و کم کم بهبود پیداکنی
سلام جناب 👋🏻
امید وارم حالتون همیشه عالی باشه
بسیار زیبا نکته برداری کردید
میخواستم اگر مشکلی نباشه متن شما رو کپی کنم تا داشته باشم
آخه خیلی قشنگ نکات رو ریز به ریز نوشتید
اجازه دارم؟!
سلام روزتون بخیر. خیلی ممنونم امیدوارم حال شماهم خوب باشه.
لازم به اجازه نیست، بله حتما.
مرسی از تعریفتون.خوشحال میشم اگر کمک کنه.
سلام استاد گرامی ..استاد من وقتی که مجرد بودم .بدنی فوق العاده متناسبی داشتم ..غذاهای چرب وچیلی میخوردم غذاهای نونی .هرچی فکرشو بکنید که چاق کننده بود میخوردم ولی متناسب بودم .که الان با شرکت در دوره های شما فهمیدم دلیلش این بود که اصلا به حجم ومقدا رو مضرات و منافع غذا فکر نمکردم واز زمانی که ذهنم به طرف چاق شدن با مواد غذایی رفت همه چی تغییر کرد ولی خداروشکر الان دارم سعی میکنم که ذهنمو از این چیزا منحرف کنم .با وجود اینکه من دو دوره از سرزمین لاغرها را خریداری کردم ولی اطرافیان میگن چقدر چاق شدی ولی من مثل قبل واکنشی نشون نمیدم .وپیش خودم میگم من صبوری میکنم ونتیجشم میبینم .وپذیرفتم که زمانی که ذهنم به چاقی فکر میکنه جذب اطرافیانی که در موردچاقی حرف میزنن بیشتره .و تصمیم گرفتم به امید خدا تمرکزم رو روی لاغری بزارم .به امید خدا
سلام به استاد عزیز ممنون که اینقدر زیبا و ساده لاغری با ذهن رو بیان میکنید مطلب رو که خوندم دقیقا با پوست وگوشتم احساس کردم چون سالهاست که در کنار همسری متناسب زندگی ی میکنم که هیچ وقت به چاقی فکر نمیکنه وهمه چیز میخوره و همیشه متناسب ولی من با وجود اینکه سالهاست روی خوردنم کار میکنم ولی متاسفانه هر روز چاق تر شدم امیدوارم بتونم با بکارگیری راهنمایی های استاد عزیز اول به ذهنی لاغر برسم و بعد هم به دنبال ذهن لاغر به اندامی لاغر برسم ممنون از استاد گرامی
سلام بر استاد گرانبها و هم مسیران عزیز وفرهیخته
راستتش پس از ۳ سال در مسیر تناسب ذهنی هنوز که هنوزه ذهنم با دو مسئله خیلی سخت کنار میاد وبعداز این همه تمرین وممارست مقاومت میکنه یابهتربگم اذیت میکنه یکی ژنتیک ودیگری موضوع جلسه امروز اینکه غذاها ربطی به چاق شدن ندارند
اگرچه کاملا منطقی و بافایلهای بیشمار استادوکاملا مصداقی باپیدا کردن افراد متعدد واقعااین دو موضوع را پذیرفته ودرک کرده ام اما قبول کنید که بسیار این باورها کاردارد وبه این راحتی ها در وجودمان نمی نشیند علی الخصوص در مورد عدم تاثیر غذاها بر جسم چون خودبخود ترس از مواد غذایی واینکه با آرامش و به اندازه نیاز بدن غذا خوردن درگیر نشدن با خود که اندازه خوردم نخوردم همه و همه در این بحث وجوددارد ترس از انواع مواد که این چاق کنندست اون لاغر کننده خلاصه همه اش در این موضوع نهفته است
و میبایست با پیداکردن مثال که الی ماشااله در اطراف همه امان بوفور پیدا میشود این موضوع را کاملا برای خود منطقی کرد وبقول استادبا یکی دوتا فایل و ویدیو و کلمات تاکیدی این حکایت رفع رجوع نخواهد شد ولی بواقع اگر فقط کمی کمرنگ شود فقط کمی و رها شود وغذاها تحلیل نشوند وذهن درگیر نشود بنظرم شاه کلید تناسب با ذهن است من خودم در ۱۰ ماه اول براحتی ۱۰ کیلو کم کردم با آرامش و خودم هم میدانم که بعد از آن این باصطلاح استپ وزنی طولانیم فقط وفقط بخاطر تحلیل مواد غذایی ترس از غذاها ترس از چاق شدن دوباره و درگیری ذهنی با خودم که درست وبه اندازه نیاز خوردم یا نخوردم این چاق کننده بودیانبود وغیره بوده است
اگرچه بلطف خدا هرگز دیگر چاق نشدم وهرگز عادتهای وحشتناک پرخوری های عجیب وغریب را ندارم و کم کم دراین چند وقت ترس از غذاها و دوباره چاق شدنم خیلی خیلی کم شده پاک نشده ولی کمرنگ شده واین باعث آرامشی وصف نشدنی است
چون در مسیر بااستمرار ماندم ومی مانم تا درقید حیاتم کجا بهتر ازاینجا
جالب اینکه اگرچه بندرت با افرادی دراین موارد گفتگو وبحث میکنم
ولی چندباری که ناخواسته اینکار صورت گرفت واقعا افرادی که در این مسیر نیستند ادم رو رسما مسخره میکنند ونگاه عاقل اندر سفیه به من می انداختند اینکه لطفا چرت نگو یعنی چاقی ژنتیک نیست غذاها چاق نمی کنند پس چی چاق میکنه ومن اون لحظه بلافاصله گفتگو وبحث رو قطع میکردم وتازه میفهمیدم که چقدردرک این دو موضوع حیاتی است چون تا چند سال پیش منهم یکی از آنها بودم و اعتقاد راسخ داشتم که من بدبخت ژنتیکی چاقم آبم بخورم چاق میشم ما خونوادگی پرخوریم اصلا لذت بخش ترین کار دنیا پرخوریه
صدها بار میگفتم من اگر تند تند غذا نخورم ودرحد خفگی سیر نشم اصلا حال نمیده
خدایا شکرت بیست سال دائم وپیوسته در حال پرخوری بودم وشکم درد اعصاب خوردیهای بعدش
لطف خدا و ظهور استادی چنین از جانب خدا ومسیری به این شگفت انگیزی واستمرار و باوروپذیرفتن وتسلیم شدن خودم همه را رفع رجوع کرد خدایا شکرت که من راهدایت کردی من عزیز کرده تو بودم
همچون رضا عطار روشن
که به این مسیر الهی هدایت شدم
سپاس
سلام
مطلب خيلي جالب و مفيدي بود، افراد چاق مهمترين دليلي كه غذا خوردن براشون مضر هست اينه كه هر بار مثلا شكلات با شيريني يا غذاي خوشمزه اي ميخوريم فكر ميكتيم كه من اين رو خوردم ولي الان مثلا يك كيلو چاق ميشم و چون تصوير چاقتري تو ذهنمون ميسازيم در نتيجه بدنمون تصوير ذهني ما رو به حقيقت تبديل ميكنه و ما چاقتر ميشيم و اين به خاطر ذهن چاقمون هست نه به خاطر كالري اون غذا
مثلا يه فرد لاغر اگر يه بسته شكلات بخوره ازش لذت ميبره و هيچ اضافه وزني هم پيدا نميكنه ولي من هر بار شكلات مبخورم همش به اين فكر ميكنم كه اين الان من رو چاق ميكنه و در نهايت همين اتفاق هم ميوفته و من چاقتر ميشم😅
بنابراين چاقي من حاصل ذهن چاقم هست
سلام مجدد
میخواهم کمی از خاطرات چاقی ام بنویسم . من ذهن خودم را اینگونه برای چاقی برنامه ریزی کردم البته با توجه به آگاهیهایی که به من داده بودند .
بعد از غذا به شدت فرمولهای زیر را تکرار میکردم .
غذا چاق می کنه
خوردم چاق میشم
زیاد خوردم چاق میشم
زیاد خوردم خیلی چاق میشم .
نخور چاق میشی
ببخشید مثل گاو میخوری
بسه مثل خرس شدی
چرا خوردم
چرا نمیتونم جلوی خودمو بگیرم
چرا من اراده ندارم که نخورم
چرا اشتهام انقدر زیاده
چرا من انقدر بدبختم
و …. کلی فحش و ناسزا
جملات یا فرمولها یا گفتگوهایی از این قبیل که بعد از هربار خوردن در ذهن تکرار میکردم در من
حس تحقیر حس عذاب وجدان حس بدبختی حس چاقی حس نفرت از خودم از بدنم از اطرافیانم نفرت از غذاها و حس نیاز شدید به مصرف بیشتر و حس اعتیاد ذهنی و وابستگی شدید به مصرف مواد غذایی ایجاد می کرد و تا ساعتها این احساسات به واسطه این فرمولها در من بود و مرتب چرخه تکرار میشد و جسم من چاق و چاقتر میشد .
چون ما برای چاقی نیت میکردیم . از همان اول بسم الله تا اخر الحمدلله نیت ما چاقی بود .
نیت همان احساس ماست .
مثلا وقتی در نماز نیت می کنیم قربه الی الله باید واقعا حس نزدیکی به خدا رو پیدا کنیم . اما خیلی وقتها ذهن ما درگیر مسائل مختلف است و بعد از نماز هم نزدیکی به خدا رو اصلا حس نمی کنیم بلکه نیت ما همان احساسی بود که ما در فکر ان بودیم .
نیت خوردن من آن زمان چاقی بود . قبل از غذا هنگام غذا و بعد از غذا .
روز من مثل شب تاریک سیاه بود .
اما بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری من تغییر کردم . خیلی تغییرات زیاد .
اول از نیتهای خودم آغاز کردم .
من نیت چاقی را کنترل کردم . نیت خوردن خود را دقیقا مطابق علت خوردن خودم کردم .
یعنی میخورم به این علت که آرام شوم حس ارامش را در وجودم برقرار می کردم با خودم صحبت میکردم . یعنی انرژی غذا را به آرامش تبدیل میکردم نه چاقی
یا میخوردم به این علت که لذت ببرم با خودم صحبت می کردم که حس لذت را تا ساعتها با خود داشته باشم و من از انرژی آن غذا لذت را تا ساعتها با خود همراه داشتم
هربار نیتها متفاوت بود . پس تا ساعتها من از احساسی که از آن غذا در خودم ایجاد میکردم متفاوت بود .
میدیدم زمانهایی که من نیت و حس چاقی بعد از خوردن داشتم این احساس انرژی درون مرا تخلیه میکرد به شدت انرژی خوار بود و مرا همواره نیازمند نگه میداشت .
اما وقتی نیت خودم را تغییر دادم احساسات مثبت در من جریان پیدا کرد .
فرمولها و گفتگوهای ذهنم را بعد از غذا تغییر دادم و بعد از غذا بازهم نیتهای خودم را تکرار میکردم .
مدتی تا عادت کنم لازم بود آگاهانه اجرا کنم و تکرار کنم و حتی گاهی مینوشتم که ملکه ذهنم شود .
منظورم جملات تاکیدی نیست . منظورم تغییر محتوای ذهنی تکرار شونده ذهنم بود که برایشان جایگزین لاغری قرار میدادم .
من شروع کردم .
کم کم بدون عجله
قبل از غذا و گاهی بعد از غذا علت خوردنم را جستجو میکردم .
در کل خوردنهای من سه علت داشت .
یا نیاز جسم من بود یا درخواست ذهن من و یا عادت خوردن
من کتاب رهایی از پرخوری عصبی را بارها مطالعه کردم اسم نویسنده رو نمیگم که حالت تبلیغ پیدا نکند .
این کتاب کم کم علت های خوردن های ذهنی را به من معرفی کرد .
من یاد گرفتم که به جای فرار از مشکلات و رو آوردن به غذا با مسائل خود روبرو شوم . آنها را حل کنم و نیاز اصلی خود را که نیازی غیر از غذا بود شناسایی کردم . خب خیلی از خوردنهای من به این گونه کنار گذاشته میشد و من حس نیازم تبدیل به بی نیازی شد .
اما در این بین همزمان هربار که میخوردم روی ذهنم کار می کردم که علت خوردن چه بود ؟
وقتی تنها علت گرسنگی جسمی را میدیدم بعد از خوردن که سیر میشدم مرتب بعد از خوردن نجواهای ذهنم را کنترل میکردم
که این غذا برای رفع نیاز جسم من بود . تکرار و تکرار تا حسی از آن دریافت میکردم . حس سپاسگزاری از خداوند برای برطرف کردن نیاز جسمم .
حسهای عالی مرا تا مدتها سیر نگه میداشت و من کم کم بی نیاز میشدم . روز به روز نیاز من به مصرف مواد غذایی کمتر میشد .
اما گاهی خب خوردنهای من به دلیل عادت دهن من به خوردن بود .
من به اعتیاد به خوردن داشتم . به دلیل اعتیاد ذهنی که به غذا داشتم دلم میخواست آن را بخورم .
سعی کردم علت اعتیاد را پیدا کنم تا دلیلی برای خوردن پیدا کنم و آن خوردن را بر حسب تکراری بی احساس به تکراری حس دار تبدیل کنم .
در آن زمان قبل از خوردن به خودم میگفتم دلیل خوردن چیست ذهنم میگفت دلیل خاصی ندارم عادت . دوست دارم خوردن را تکرار کنم
تکرار خوردن را دوست داشتم . حس نیاز به تکرار خوردن در من اعتیاد خوردن ایجاد کرده بود .
بعد به خودم میگفتم میخوری که چاق بشی ؟ تکرار می کنی که چاق بشی ؟ میگفتم تکرار می کنم که موضوعی را فراموش کنم فکرم را از درگیری نجات بدم عصبی بودنم کم بشه و دلایل دیگه .
یعنی دلیل تکرارهای خوردن را بررسی میکردم که همگی برمیگشت به نیازهای ذهنی من به غذا .
پس به خودم میگفتم به هر دلیلی غذا میخوری و تکرار میکنی نیت چاقی را تبدیل به نیتهای دیگر کن .
.
کم کم احساس چاقی بعد از خوردن در من کمرنگ تر شد و جای آن را احساس آرامش احساس شادی لذت احساس سرگرم شدن احساس رضایت احساس سپاسگزاری و سایر احساسات مثبت بعد از غذا در من پدید آمد .
من احساس چاقی را به ترتیبی که گفتم تبدیل به انرژیهای عالی کردم .
کم کم ذهنم تغییر کرد و من آرام آرام به کاهش وزن رسیدم .
اما کار بعدی روی اندامم بود . خیلی کنترل می کردم نگاه چاقی به اندام خودم نکنم . با چشم تنفر به اندامم نگاه نکنم . خودم را به خاطر اندامم سرزنش نکنم . سعی کنم ویژگیهای مثبت خودم را ببینم و به چاقی بدنم توجه نکنم . اوایل دوسه بار به اصرار دوستانم وزن کردم ولی بعد دیگر اصلا الان نمیدونم چند کیلو هستم اما متناسبم . ویزگی های جسمی یک انسان متناسب را دارم .
اما روی ذهنم هنوز کار می کنم . چون عادت نگاه چاقی عادت تفکرات چاقی عادت احساس چاقی گاهی باز هم خودش را به من نشان میدهد اما چه زمانهایی زمانهایی که ورودیهای خودم را کنترل نکنم و از طرفی به ذهنم هم تمرکز نکنم .
اما زود به خودم میام و چاقی را از همان اول که حس می کنم بررسی می کنم و اجازه نمیدهم زمان زیادی با من بماند .
کم کم احساسهای عالی بعد از خوردن و همینطور احساسهای عالی به خودم مرا تا مدتها سیر نگه میداشت . انرژی ذهنم تخلیه نمیشد . روانم به هم نمیریخت . دیگر حمله به مواد غذایی در من کمرنگ شد . کم کم حس نیازم به مصرف و اعتیادم به اینکه حتما باید بخورم در من کمرنگ شد . نخوردن دیگر در من زور و اجبار نبود . از نخوردن رنج نمیکشیدم نیازم نبود که نمیخوردم .
من به آرامش شادی امید عشق و سایر احساسات مثبت رسیدم .
من مدتهاست که متناسب شدم و مهمتر از آن مدتیست که راحت در تناسب اندام باقی ماندم .
با تایید خودم . با تغییر فرمولهای ذهنی . دیگر جلوی آیینه از خودم متنفر نبودم چون من انرژی غذاها را تبدیل به سلامتی تبدیل به عشق تبدیل به تناسب تبدیل به شادی و سایر موارد مثبت کردم .
روح من آرام شد و چاقی در من متوقف شد .
خدا رو شکر می کنم که با سایت تناسب فکری آشنا شدم . من همه این نعمتها رو مدیون شما هستم استاد . امیدوارم خودتون و خانوادتون هر جا هستید سالم و تندرست باشید و در مسیر تناسب همواره بدرخشید .
از دیدگاهتون الهامگرفتمدوست عزیز.بهتون تبریکمیگم با این سنکم اینقدددر باهوش و با استعداد هستید که تونستید اینقدددر جالب نکرش و احساستون رو تغییر بدید با راهکارهای منحصربفرد خودنون .مطمینم در همه زمینه های زندگی همینقدر موفق خواهید بود
سلام دوست عزیز. دیدگاهتون خیلی جالب بود ومن ازش الهامگرفتم.بهتون تبریکمیگم با این سنکمتنستید اینقددددر عالی نکرش و احساستون رو تغییر بدید با خلاقیت و راهکارهای منحصربفرد خودتون . مطمینم در سایر جنبه های زندگی هم میتونید همینقدر خلاق وموفق باشید.
به نام خالق مهربانم❤️
سلام و درود فراوان به استاد بزرگوارم و عاشقان لاغری🌹
نکتهٔ کلیدی که استاد عزیزم اشاره کردند این بود که ما وقتی غذایی را میخوریم تا 24 ساعت به آن فکر میکنیم و نگران خوردن آن هستیم در حالی که شاید چندساعت بعد اون غذا در بدن ما نباشد و واقعاً همینطوره چون در ذهن ما اصلی ترین عامل چاقی و حتی لاغری موادغذایی هستند
افراد چاق موقع غذا خوردن کُلی افکار چاق کننده توی ذهنشون مرور میشه و نکتهٔ مهم اش این است که این افکار به همراه خودشون واکنشهای احساسی زیادی بوجود می آورند و وقتی احساس ما درگیر افکار ما شود انرژیه غذاها را در جسم ما حبس میکند و ما دچار اضافه وزن میشویم بنابراین مهم نیست چه غذایی میخوریم مهم این است که چه تصویری از آن غذا در در ذهنم ذخیره کردم و موقع خوردن چه حسی به غذایم میدهم نکتهٔ قابل توجه این است اطلاعات چاقی حتی بعد از متناسب شدن هم در ذهن ما باقی میمانند چون ذهن ما ورودی دارد اما خروجی نداردهیچ اطلاعاتی از ذهن ما پاک نمیشودو ما فقط میتوانیم آنها را کمرنگ و بی اثر کنیم اما با کوچکترین اشاره ای دوباره خودنمایی میکنند ولی دیگر آنقدر قوی نیستند که مثل قبل تاثیر چشمگیری داشته باشند و موقعی که در ذهن مان مرور میشوند وقتی هیچ حسی به آن ندهیم و توجه ایی نکنیم محکوم به خارج شدن از مرکز توجه ما هستند و تفاوت افراد چاق و متناسب در همین محتویات فکری شونه وگرنه اکثر آدمهای متناسب خیلی بیشتر از کسانی که اضافه وزن دارندغذا مصرف میکنند اما قدرت ذهن آنها اضافهٔ غذاها را از طریق تنفس و عرق و سایر راههای خروجی به بیرون از جسم شان هدایت میکند پس خود غذا چاق کننده نیست بلکه فکری که به آن غذا میدهیم و احساسی که درگیر آن فکر میشود ما را دچاراضافه وزن میکند والا به قول استاد عزیزم مغز ما که تشخیص نمیدهد این غذایی که ما میخوریم چیه و همهٔ اطلاعات را در مورد غذاها خودمون از طریق ذهن به مغزمون میدهیم و یکی از موانع ذهنی ما این است که همیشه با منطق فکر چاق خودمان رفتار دیگران را تجزیه و تحلیل میکنیم و همین بررسی کردن رفتار غذایی دیگران بر اساس چاقی لاغری سبب تثبیت فرمولهای چاقی در ما میشود چون ما داریم بدنبال دلیل و مدرک میگردیم که به خودمان ثابت کنیم که علت لاغری افراد متناسبی که زیاد غذا میخورند طبیعی نیست و اعتقادمان این است که افراد متناسب یا استعداد چاقی ندارند یا مریضی خاصی دارند و تا وقتی این نگرش را داشته باشیم هیچوقت بطور طبیعی لاغر نمیشویم و من تجربه ام از آموزشهای ذهنی استادم این است که لاغری از طریق ذهن بیشتر از آنکه نیاز به تایید ما داشته باشد نیاز به تکرار واستمرار وصبوری دارد چون ذهن ما فیزیکی وقابل رویت نیست که بشود از طریق ابزار و روشهای فیزیکی برنامه ریزی اش را تغییر داد و از نظر من دورهٔ پُرخوری اشتها در مغز برای پاکسازی فرمولهای چاقی و بی اثر کردن تاثیر غذاها بر روی چاقی واقعاً بینظیراست وقتی ماآگاه میشویم که مغز چطور دارد توسط غذاها جسم ما را چاق میکند و روش برطرف کردن این خطاهای مغزی را یاد میگیریم، مغز خودش شروع میکند به همکاری و ایده دادن در جهت متناسب شدن ما و هر چقدر بیشتر روی این اطلاعات صحیح و آگاهی های دریافتی کارکنیم راحتتر تغییر میکنیم بنابراین با چند تافایل دیدن و یه مقدار تمرین کردن ما متناسب نمیشویم چون موضوع تغییر فکر و شخصیت منه درسته که استادبزرگوارم روش آموزشی شون خیلی راحت و روانه که این هم بخاطر توانایی بالا و تبحر زیاد ایشان در تدریس لاغری با ذهن است اما باید وقت صرف کنیم و روی تمرینات آموزشی کار کنیم و نباید انتظارمان این باشد که یکدفعه تغییر کنیم چون یک عمر با دریافت اطلاعات اشتباه به خودمون تلقین کردیم که چاقی ما از خوردن غذاهاست پس برای تغییر کردن باید صبور باشیم و ادامه دهیم
من قبل از یادگیری این آموزشها وقتی برای چاقیم میرفتم دکتر توصیهٔ اول و آخرش این بود که باید کمتر غذا بخوری تا لاغر شوی چون اضافهٔ کالری غذا به شکل چربی در بدن ذخیره میشود اما الان با توجه به تغییراتی که داشتم و تجربه هایی که از طریق آموزشهای ذهنی استادم بدست آوردم دیگر هیچ اعتقادی به کالری و تاثیر غذا در چاق شدنم ندارم و به این درک رسیدم که بدن ما ذخیره سازنیست چون ما از انرژی خداوند بوجود آمدیم و این انرژی نمیتواند حالت سکون و راکد داشته باشد و همیشه روان و در حال حرکت و تغییر شکل دادن است بنابراین نمیشوداضافه غذاها را در بدن ذخیره کرد چون این برخلاف قانون طبیعت وجودی ماست پس این قدرت افکار ماست که ذخیره ساز است و با قدرتی که دارد غذاها را در بدن ما حبس و ذخیره میکند و من الان دارم تمرین میکنم که به جای اینکه غذایم را با فکر چاق بخورم با احساس قدردانی و شکرگزاری بخورم و سعی میکنم طوری شکرگزاری کنم که برای ذهنم لذتبخش باشد چون ذهن راحت طلب من عاشق سادگی و راحتی است و من بیشتر تمرکزم راگذاشتم روی این خصوصیت ذهنم و نتیجه اش فوق العاده است
اطلاعات دریافتی و ذخیره شده در ذهن ما مانند اثر انگشت ما با یکدیگر فرق دارد بنابراین هر کدام از ما باید این تمرینات را براساس نگرشی که به چاقی داریم انجام دهیم🌟💗🌟
خدایا سپاسگزارم بابت این آگاهی های قدرتمند و نابی که از استادمهربان و بینظیرم دریافت میکنم🌹❤️🌹
سلام برخدای مهربان
سلام خدمت استاد محترم و دوستان محترم
من ازکودکی دچارجاقی بودم وهیج زمان به یاد ندارم که فردی متناسب باشم اگه بوده اون تو زمانکوتاه بوده که ازیاد رفته بود و به تازگی دارم متوجه میشن یی زمان لاغر بودن یا بیمار شده بودم عمل لوزه داشتنم وجیزی نمی تواستم بخورم لاغر شدم یا کلی رژیم و سخت بود تو زمانی لاغر بودن و به غیر از این زمان یا داشتم پی روش میکشتم یا تازه اون فبلی رو رها کرده بودن و نتیحه به دست اده مثل اب بخار میشد واین اخرها اصلا دیگه انقدر از این برنامه تکرار به ستو امد گه جندسالی واقعا رها کردم
همه افکارم پر بود از خوردن چه میزان چه قدر چه اندازه کالری اجازه مصرف دارم و چقدر چه زمان چی بخورم چی نخورم کی بخورم اخر شب اصلا نخوردم اگه خورده بود تا چند روز تو افکاراون مرور بود که وای بازم اخر شب خوردم بی شک جاقی رو خواهم داست بود هر لقمه رفع نیاز رفع اسیب بود جون وفتی میل میشد تو افکار اصلا اسایش در کار نبود
مگه دیگه خوددم از مصرفش به بی خالی میزرم کلی اون افکار ومرور میکررم من بهش اون توجه ودقت دیگه نداشتم وبه اونشکلی که دنبال برنامه کم سدن وزن بودم صدا نداشتن راضی شده بود
ولی زمانی که میخواستم چای برم اون استرس از نگاه و دیگران و اون افکار که با دیدن من جی خواهن گفت بازم شروع میشد این برانامه هرچند وفت یی بارم من تو این همه سال بود یی زمان اصلا خوردن کاملا تعطیل کردم ورژیم روسی که فقط قند اب و چای بود مجبور شد یی زماتی هم به مجبور بود انجام دادم و از خودرن دیگه کلا منضرف شدن ولی نشد من نیاز به مصرف غذا داشتم که زنده باش ولی انقدر این مرو تو ذهنم زیاد بود که این روش هم راضی شدم که شاید بشه وزنم کم بشه
هفته پیش دخترم منزل ما بود داشت با خواهرش در مور د کالری مواد غذایی صحبت میکرد من وبعض زمان به حرفه هاشون گوش میدم که بینم من جقدر تو این بخش تغییر تو ذهنم دارم
ایا مثل اونها فکر میکنم برای من مفید هست که چقدر تغییر تو این بخش دارم خلاصه صحبشون گرم کرفته بود از کالرهای غذا صحبت داشتم رسید به پیتزا خوردن دختر گفت که بایداین غذا خیلی کماستفاده بشه نصف یی پیتزا کاقی هست بیشترخورده بشه جاق کننده هست با این کلمه که رسید منکل هواسم دادمکه بینم چی میشه دخترمگفت خوردن این غذا انقدر چاق کننده هست که دکتر تغذیه به من گفت زمانی که حالم خوب نیست مشکل یا درد دارم اگه برم بیرون پیتزا میگریم هی به خودم میگم نصفش بس هست ولی نمیتوانم همش که میخورم بد کلی گریه میکنم که چرا خوردم حتما جاق میشم وفتی این صحبت ازدخترم درباره دکتر تغدیه شنیدم به خودمگفت اینمسیر چاقی نه سن داره نه تحصیلات داره کلی باوره و داره ومرور اون تو ذهن دکتر تغذیه باشی اینافکار داشته وباشی تازه بخواهی کلی بیمار چاقی رو لاغرکنی جی از کار درمیاد من از دختر سوال کردم که این فرد مگه متناسب نیست دختر کلی تعجب کر د میخواستم بودنم اون اگه متناسب واقعی هست که نیاید این افکارداشته باشه دختر گفت مامان جه رابطی داره به لاغر بودن دکتر من جون به خودم قول دادم از این مسبر جیزی نگم دیگه ادامه ندادم
پس کلا تو ایران کل وچهان همه چاقی روبه غذا ربط میون هیج وافکار از باوره وچطور ر کار کردش اصلا هیچواطلاع درستی ندارن ندارن وفبولهم ندارنکه خوب با خودرن ونخوردن اصلا چاقی ایجاد نمیشه اگه میشد ایا فراد لاغر میشد تو محیط کاره دخترمکوچکترم اقا پسری کاره میکنه که به شدت لاغرهست دختر میگه ماما هر روز یی ظر ف بزرک غذا ا میخوره فبل ازاون دوتا تخم مرغ اب پز میخوره
انقد حچم غذاش تو نگاه دخترم زیاد هست که چاق بشه دریغ از کمی وزن بهش میگن اخه این همه غذا کجا میره خودش اظهارمیکنه نمیدونم تنها راه چاق شدن این بهش معزفی شده اون مربی باشکاه برای جاق شدن بهش پشناهد داد شاید ۶ ماه بیشتر هست که داره به این شکل رفتار میکنه ولی یی کرم وزنش زیاد نشده همون شکلی هست که بوده و پس نبتجه میگیرم
چون واون باوره داره که نمتوانه چاق بشه از لاغری خودش تنفر داره حس بد به لاغری دارم پس انتظارش میشه همون لاغری درست مثل ما تومسیر جاقی تو هر دو مسیر غذا اصلا هیج نفشی نداره اون باوره وتو ذهن نقش پر زنکی دارن جه تو بخش چاق و چه تو بخش لاغری
خدا پشت وپنا هتون یا حق. حق. نگه دارتون
چه جالب که در مورد این روش حتی به دخترهاتون هم چیزی نگفتید واقعا احسنت داره
چاقی در ذهن هست و ربطی به غذا نداره
امکان نداره خداوند در غذاها که منبع تغذیه بشر هست ضرر و زیان و خاصیت چاق کنندگی قرار داده باشه.
دارم بی ضرر بودن غذا رو واسه خودم منطقی می کنم. سال هاست که از رسانه و اجتماع شنیدم که غذاها پر از ضرر و زیان هست. در مورد هر غذایی در نت سرچ کنید بخشی از اون مطلب راجع به مضرات اون غذا هست که این کاملا منحرف کنندست و اطلاع غلط به ذهن وارد میشه
مگه ممکنه بنزین برای خودرو مضر باشه؟!!!!! اون فقط و فقط یک نوع سوخت و تامین کننده انرژی خودرو و عامل حرکت اون هست و هیچ خاصیت دیگه ای نداره.
چقدددر خوب میشه راجع به غذاها همین تفکر رو داشته باشیم.
من متاسفانه خیلی راجع به خاصیت مواد غذایی در نت سرچ میکردم و یجواریی متخصص تغذیه شده بودم و طبیعتا الان در ذهنم پر از فرمول های چاقی و بیماریزایی غذاهاست.
چقدددر جامعه بدن انسان رو ضعیف و تاثیرپذیر معرفی کرده در مواجهه با غذا و عوامل بیماریزا در حالیکه بدن انسان قویترین ماشین زنده جهان هست که با سیستم ایمنی قویی که داره خودش میتونه خودش رو به بهترین شکل ترمیم کنه بدترین بیماریها رو خودش درمان کنه فقط باید بهش فرصت داد باهاش هماهنگ بود. بهش اعتماد و ایمان داشت.
با فرمول های اشتباه ذهنی مسیر درست این ماشین قوی منحرف میشه و هرجا ذهن بخواد به همون سمت بدن هدایت میشه . وقتی ذهن پر از فرمول های اشتباه باشه بدن رو از مسیر درستش که خداوند واسش طراحی کرده منحرف و خارج می کنه و به سمت مسیر غلط چاقی و بیماری میبره.
باید به بدنم که ساخت و طراحی خالق بینظیر جهان هست اعتماد کنم.
ذهنم رو خودم برنامه ریزی کردم پس طبعا قابل اعتماد نیست.باید فرمول های اشتباه رو بازسازی کنم با تمرکز روی فرمول های صحیح.
فرمول های اشتباه ذهن من:
بعضی از غذاها چاق کننده هستن
بعضی کالری پایینی دارند
بعضی شاخض گلایسمی بالایی دارن و باعث چاقی و بیماری دیابت
غذا عامل بیماری های دیابت و چربی خونو فشار خون و همه بیماری ها میشه
عامل تمام بیماریهای جسمی نوع تغذیه است
برخی بیماریهای روانی مرتبط با غذا هستن مثل پنیر و لبنیات و عدس و غذاهای سرد باعث افسردگی و بلغم میشن
بارها به دیگران گفتم بیماریهاشون مرتبط با غذایی هست که میخورن پس شدیدا به بیماریزایی غذاها اعتقاد دارم.
نوشابه رو چندین سال نمیخورم چون ترس دارم از میزان قندش
خوابیدن بعد از غذا باعث دیدن کابوس میشه
شب نباید غذای سرد خورد
شب باید غذای سبک خورد که کالریش موقع خواب که فعالیت نیست ذخیره نشه
از ساعت 4 عصر به بعد نباید کربوهیدرات خورد
ساعت 8 شب به بعد نباید چیزی خورده بشه.
پروتئین باعث احساس سیری و لاغری میشه
قند و چربی باعث چاقی و احساس گرسنگی میشه.
همه اینها توهمات ذهن هست . غذاها فقط سوخت هستن به همین سادگی و کاملا سالم هستن چون خداوند برای تغذیه بشر اونها رو قرار داده
ولی چقدددر کار داره این همه فرمول رو که سالیان سال تو ذهن جا خوش کردن بیرون بکشی و اصلاحشون کنی.
یک کلام : غذا فقط سوخت هست برای راه اندازی ماشین بدن و بدن قوی ترین ماشین تبدیل سوخت به انرژی
بدن انسان برای لاغری و سوخت و ساز طراحی شده و فقط با فرمول های اشتباه ذهن میشه سوخت و ساز رو دچار اختلال کرد مثل مثالی که استاد زدن با یه فرمول اشتباه ذهن به بدن دستور داد بازای 8 عدد شکلات 8 کیلو وزن اضافه بشه در صورتی مجموع شکلاتها یک کیلو نمیشد.
این همه ادم لاغر دیدیم که زیاد میخورن ولی چون نظری راجع به غذاها ندارن چاق نیمشن. چون بدنشون داره طبق فرمول های خودش کار می کنه و بدن سالم میتونه چند برابر حجم غذایی که میخوریم رو بسوزونه.
بدن ما ماشین سوخت و سازه نه فقط قند و چربی بلکه اهن رو هم میتونه آب کنه.
من زیاد قند و چربی مصرف نمی کنم ولی چرا چاق هستم؟ پدر من هر روز عصر کیک و بیسکوئیت و چای میخوره شب ها میوه میخوره وعده های غذاییش سرجاش هستن ولی فوق العاده لاغر هست.
یادمه بردارم هر شب بستنی میخورد به هوای چاق شدن ولی تا الان لاغره کافیه من یه هفته هر شب بستنی بخورم 4 تا 5 کیلو اضافه میکنم.پس چرا چربی و قند بستنی در بدن برادرم در شب ذخیره نشد؟ کجا رفت اون چربی؟ سوخت و ساز شد چون به اراده کردن نیست به فرمول های ذهنه.
درود بر شما بانو . چقدر دقیق و درست نوشتید و کاملا باهاتون موافقم . سال های ساله که ذهن ما در معرض بمباران اطلاعات نادرست قرار داره . در همه زمینه ها و به خصوص موضوع مد نظر ما اضافه وزن . سال های سال که خود ما به این اطلاعات نادرست در و بال دادیم و با توجه بی موردمون بزرگش کردیم . از نظر من در دنیای امروز بیماری و اضافه وزن تبدیل شده به یک صنعت پول ساز . افراد معدودی هستند که مثل استاد دقیقاً میرن سر اصل مطلب و ریشه ی تمام این مسائل رو معرفی می کنند . عموما سایت های لاغری برای باور پذیر کردن آموزش هاشون ، موارد علمی رو هم قاطی می کنن و باز میرن به سمت روش های رژیمی و تغذیه ای اما به روشی نوین که هیچ وقت برای خود من پذیرفته نیست چون تقریبا برای هر چیزی که آموزش میدن یک مثال نقض کننده پیدا می کنم . از نظر من تمام افرادی که با آموزش های این سایت آشنا شدن و ادامه دادن و سعی و تلاش دارند در درک موضوعات مطرح شده افراد برگزیده و خوشبختی هستند چون دقیقا رفتن سر اصل مطلب و اینکه هیچ چیز ناقص و مضری توسط خدای مهربان خلق نشده و آنچه برای ما پیش آمده ناشی از اطلاعات نادرست ذهنی خود ماست . به زبان ساده از ماست که بر ماست . من یقین و ایمان دارم که قطعا و حتما نتایج و اتفاقات مثبت فوق العاده ای در انتظار همه ماست . پاینده و مانا باشید . 💖💖
سپاسگزارم از توجه و محبتتون که وقت گذاشتید و پاسخ دادید. خیلی خوشحال شدم از دیدن دیدگاهتون و خوشحالم که نظر من رو تایید کردید و موافق هستید.
سلام .این مطلب پر از آرامش بود .چقدر خوبه که علت چاقی رو به این روشنی و وضوح بیان کردید . من این محتوا رو کاملا درک کردم . واقعا باور دارم که تاثیر تمام مواد غذایی فقط و فقط به واسطه ی فیلتر ذهنی ما تبدیل به چاقی یا تناسب یا سلامتی یا بیماری میشن .
ازتون ممنونم من خودم به شخصه چنین مطالبی رو واقعا دوست دارم و وقتی میبینم در سایت چنین مطالبی اینقدر عالی بیان میشه بیشتر دلم میخواد الگوهای ذهنیم در مورد چاق کننده بودن مواد غذایی رو پاکسازی کنم .
این ذهن هست که رفتار رو خلق می کنه و رفتار فقط شکل بیرونیه محتویات ذهنه . وقتی ذهن درست بشه خود به خود رفتار درسته و اصلا نیازی به تمرکز روی رفتار نیست .
البته این نظر منه و وقتی امروز با این محتوا آشنا شدم چقدر تاثیر عالی روی ذهن من داشت .
یه مباحثی در سایت فرموده بودید در مورد لاغر کننده بودن مواد غذایی مثل سیب زمینی برنج ماکارونی و … اونها رو هم خیلی پسندیدم اما خب چون باز در بعضی قسمتها اشاره می کنید که برخورد مناسب با مواد غذایی داشته باشید خب باز دوباره میدیدم تاثیر لاغری اون محتوا بر ذهنم کم میشد .
من به عنوان یکی از کوچکترین شاگردان شما که اتفاقا برای شما هم ارزش زیادی قائل هستم ازتون درخواست دارم چنین محتواهایی که قدرت لاغری رو به خودمون و ذهنمون میده و تاثیر چاقی رو از روی غذاها برمیداره و به برخورد ما با غذا کاری نداره رو بیشتر بزارید .
چون مسلما ذهن درست بشه رفتار اصلاح میشه . چون رفتار همیشه متناسب با ذهن ماست .
از ذهن متناسب هر چه که خارج بشه تناسبه .
من یه مدت در نوشتن خیلی فعال بودم دوست دارم دوباره فعال بشم .
چنین محتواهایی منو دوباره فعال می کنه و من با اشتیاق دوباره شروع می کنم به نوشتن .
چنین محتواهایی خالص و ناب هستند و تاثیر بی نظیر روی من داره . بی نظیر .
من نظرم و تاثیر مطالب رو روی خودم صادقانه بیان کردم .
چون در این دنیای پر هیاهو واقعا شنیدن چنین کلماتی خوراک ذهن منه و به شدت به من آرامش میده .
ممنون از شما که با استمرار در این مسیر متعالی به ما راه و رسم درست اندیشیدن رو یاد میدین .
منم مثل اکثر افرادی که در متنتون نوشتید که راه دوم رو انتخاب می کنند منم راه دوم رو انتخاب می کنم اما در کنارش روی ذهنم کار می کنم .
استاد اتفاقا در مورد لاغر کننده بودن غذاها یه سری مطالب دارم جمع آوری می کنم تا تاثیر چاقی غذا رو روی ذهنم کمتر و کمتر کنم .
اینکه اتفاقا غذاهای سنگین مثل پیتزا ماکارونی روغن بیشتر باعث لاغری میشن .
شاید بپرسید چرا ؟
چون این غذاهای سنگین و به اصطلاح پر کالری برای اینکه انرژیشون آزاد بشه بدن باید بیشتر روش انرژی بزاره تا آزادشون کنه . مثلا چیزی مثل پنیر پیتزا بدن خیلی باید روش انرژی بزاره تا بتونه اون رو هضم کنه در حالیکه مثلا میوه ها بدن اصلا برای هضمش انرژی خاصی نمیزاره و زود از معده و روده ها عبور می کنه .
بنا به قانون شیمی وقتی ماده ای بخواد شکسته بشه و میخواد انرژیش آزاد بشه نیاز به صرف گرما و انرژی داره و این انرژی و گرما باید بیشتر از قدرت پیوند اون ملکولها باشن که انرژی داخلشونه .
یعنی مثلا اگه یه غذا ۱۰۰ کالری انرژی داشته باشه بیشتر از ۱۰۰ کالری باید انرژی روش گذاشته بشه تا اون غذا انرژیش استخراج بشه .
پس غذاها بیشتر از اینکه کالری وارد بدن بکنند کالری از بدن میگیرن تا انرژیشون آزاد بشه و ما با غذاها فقط تبادل انرژی می کنیم .
تنها دلیل چاقی ذهن و احساس ماست . چون وقتی احساس چاقی از غذاها و خوردن غذاها و زیاد خوردن غذاها در ما ایجاد میشه یعنی فیلتر چاقی در ذهن ما در این سه مورد وجود داره .
در حالیکه از نظر علمی حتی زیاد خوردن غذاها که شدیدا توسط شما نهی میشه اتفاقا لاغر کننده ترین حالت ممکن رو داره .
من نمیخوام اینجا در مورد درست یا غلط بودن این رفتار صحبت کنم یا به نوعی فکر کنید ذهنم داره گولم میزنه که پرخوری کنم من فقط میخوام ترس خودم ازش بریزه .
چون حقیقت امر اینه که خوردن عملی لاغر کننده است . مثل سایر فعالیتهای بدن .
ما باور داریم تمام کارهای بدن فعالیته و هر چه فعالیت بیشتر باشه سوخت و ساز بیشتره .
خوردن یکی از کارهای دائمی بدن ماست . پس چرا این کار رو اگه زیاد انجام بدیم رو فکر می کنیم چاق کننده است .
در حالیکه واقعا طبق قوانین شیمی و زیست شناسی با اینکه من رشته ام زیست نداره و خودم دارم میرم کتابهای زیستی رو مطالعه می کنم خوردن غذا عملی مستمر و لاغر کننده است که اگه زیاد تکرار بشه اتفاقا بیشتر لاغر می کنه .
اما چون زیاد خوردن در ذهن ما به خاطر محتویات چاق کننده که سالها به خورد ذهنمون دادیم تصویر چاقی ایجاد می کنه و وقتی بیشتر این فعل رو تکرار کنیم تصویر چاقی بیشتر فعال میشه و باعث چاقی میشه ما تصور می کنیم چون زیاد خوردیم چاق میشیم در حالیکه ما چون زیاد تصویر چاقی رو در ذهن فعال کردیم چاق شدیم .
اطلاعات علمی جدید کاملا برعکس این رو میگه و میگه خوردن یکی از کالری سوزترین کارهای ممکن هست . چون شکسته شدن غذاها نیاز به انرژی بیشتر از خودشون داره .
حتما و حتما باید این محتواها تکرار بشن تا ذهن باورهای قبلیش پاک بشه .
بازم ازتون ممنونم که با چنین محتواهایی دهن من رو در جهت لاغری هدایت می کنید . من بهای مطالب رو پرداخت کردم و واقعا ازتون میخوام بازم از این مطالب بزارید . خیلی امید بخشه چون از زبان شما شنیدن تاثیرش در من هزار برابر میشه درسته خودم دارم تحقیق می کنم اما وقتی شما میگید تاثیر ده هزار درصدی روی من داره .
بازم ممنونم از چنین مطالبتون
سلام و درود
از خوندن نوشته شما لذت بردم
خوشحالم احساس بهتری داری😊 و با اشتیاق و انگیزه در مسیر تغییر کردن حرکت می کنید
پیشنهاد شما در مورد بی اثر کردن مواد غذایی اتفاقا موضوع مورد علاقه خودم هست و انشاالله بیشتر از قبل درباره این موضوع مطالب متنوع ارائه خواهد شد.
با تشکر
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
درود بر استاد عزیز و هنرجویان مسیر تناسب اندام
مطالب سایت برای من دقیقاً در زمان مناسب در اختیار من قرار می گیرد. خدایا شکرت به خاطر این اتفاق عالی . مطالب نوشته شده اونقدر منطبق با واقعیت هست که وقتی می خونم بارها و بار ها سرم به نشانه تایید بالا و پایین میشه . اینکه مطالب وارد شده به ذهن ما در مورد مواد غذایی بارها و بارها در حال تغییر است اما اثری که این مطالب بر ذهن فرد می گذارد قطعاً خیلی تأثیرگذارتر و ماندگارتر هست . یادمه زمانی تبلیغات تلویزیونی افراد رو تشویق به خوردن نوشابه با شیرین کننده های مصنوعی که به اصطلاح به زیرو معروف شده بود می کردند که به زبان ساده چاق کننده نیستند. بعد از مدتی همان رسانه ها اعلام کردند که نوشابه ها با این نوع قند بیماری زا هستند و چاق کننده . یک مدتی می گفتند گوشت کوسه حرام است چون پولک ندارد بعد از چند سال اعلام کردند که گوشت کوسه خاصیت درمانی دارد ! این واضح ترین مثالی بود که در جهت یادآوری به خودم و دوستان همراه به ذهنم رسید و بیان کردم .
اما در خصوص خوردن مثلاً نوشابه ، نکته جالب اینه که در بین همکاران من افرادی هستند که هر روز همراه غذایشان نوشابه می خوردند و دریغ از یک گرم اضافه وزن . حتی همکاری دارم که روزی دو و نیم لیتر نوشابه می خورد . ایشون دارای چاقی شکمی است اما اگر یک فرد چاق با افکار چاق کننده هر روز این مقدار نوشابه می خورد قطعاً وزنی بالای صد و پنجاه کیلوگرم را تجربه می کرد. واقعیت این است که مفید بودن یا نبودن غذا ، چاق کننده یا لاغر کننده بودن غذا فقط در ذهن ماست . چند وقت پیش در اینستاگرام داستانی واقعی را خواندم . خانمی مسنی که اعتیاد به خوردن نوشابه داشت . وقتی که به دکتر مراجعه کرد دکتر به ایشان گفت که اگر خوردن نوشابه را متوقف نکند حداکثر تا شش ماه زنده می ماند. خانم مسن به خانه بازگشت و ذره ای از خوردن نوشابه کم نکرد . پنج یا شش سال بعد در کمال صحت و سلامت به مطب پزشک مراجعه کرد تا با حضور خود خلاف تشخیص دکتر ، را به او ثابت کند اما پزشک از دنیا رفته بود….! واقعیت این است که افکار ما در هر زمینه ای اگر سمت و سوی منفی پیدا کند ، به جرات می توان ادعا کرد که کشنده و نابود کننده خواهند بود . تمام .
به نام الله مهربان
سلام به استاد بزرگوار
اطلاعاتی که شما درباره مواد غذایی دریافت می کنید در واقع مواد اولیه تشکیل دهنده تصاویر ذهنی هستند.
من امروز با تمام وجودم درک کردم که این حرف دقیقاً واقعیه و افراد چاق هستند که به غیر از تجسم کردن اون غذا در ذهنشون که چی هسته به این فکر میکنند که اون غذا چاق کننده هست یا لاغر کننده
اما دقیقاً در افراد لاغر به این شکل نیست و اونها اگر بو و شکل غذا رو ببینند مانند ما میفهمند که غذا چی هستش اما اصلاً در ذهنشون مرور نمیشه که اون غذا چاق کننده هست یا لاغر کننده
و امروز واقعا مطالب مهمی رو درک کردم فهمیدم که داشتم راه رو اشتباه میرفتم و خودم رو گول میزدم
راستش قبلاً که یک بار ۱۲ گام و صد گام رو رفتم فهمیدم که افکارمون قویتر از تاثیر غذا به بدن هستش میخواستم خودم رو گل بزنم و بگم غذا چاق نمیکنه و واقعا به شدت غذا میخوردم و این باعث شده بود که وزن اضافه کنم و خب این باعث شده بود که یک خورده شک و تردید داشته باشم به این آموزش اما امروز فهمیدم که نه خودم داشتم راه رو اشتباه میرفتم با گوش دادن چند تا فایل و به خودم تلقین کردم که غذا چاق نمیکنه نمیتونم با قطعیت جلوی ذهنم وایسم که تصویر چاق کننده نشون نده از خودش بارها باید با خودم تکرار کنم و بگم که غذا چاق نمیکنه
نمونش همین دختر خالم و واقعاً دیدم که من دارای ذهن چاق کننده هستم چون اون دو لیوان کاکائو خورد و توی ذهن من هی مرور میشد که این چقدر میخوره اما اینقدر هم لاغره
الان کامل درک کردم که این غذا نیست که چاق میکنه این ماییم که با ذهنمون به خودمون تلقین میکنیم که این غذا چاق کننده هستش
باید در ذهنم این نگرش رو ایجاد کنم و این دستور رو به بدن خودم بدم که
دختر حالا که غذات چاق نمیکنه پس تلاشت بی فایده است پس چرا تا حد مرگ بخوری در صورتی که دنیا و نعمتهای فراوان خداوند همه جا حضور داره هر وقت گشنه شدی بخور و اگر هم یک بار بیش از حد خوردی اصلاً به دلت بد راه نده غذا که چاق نمیکنه همش به سوخت و ساز بدن تبدیل میشه و اضافه اون از بدن خارج میشه
واقعا که زندگی چقدر لذت بخش میشه اگر با این نگرشهای قشنگ زندگی کرد
بازم بیکران ممنونم استاد مهربونم که انقدر مطالب قشنگ و آرامش بخش در اختیار ما گذاشتید اجرتون با خدا
یا حق مدد
سلام استاد
علاقه به غذا دربعضی از مواقع از کودکی درانسان وجود دارد من هم مثل شما خیلی علاقه به خوردن نان و پنیر و هندوانه و خربزه دارم
و جالبه چون همیشه با خودم فکر میکردم که چون هندوانه چربی وکالری نداره با پنیر و کمی نان مشکلی نداره و چاق نمیشوم و الان متوجه شدم این یک فرمول اشتباه در ذهنم بوده است چون غذا تاثیری بر چاقی و لاغری من ندارد و این فرمول ذهنی است که باعث میشود یک غذایی باعث چاقی و یا لاغری درما شود .
استاد من همکارانی دارم که به شدت لاغرند و همیشه دنبال چاق بودن هستند یکبار مدتی با یکی از آنها هم اتاق بودم جالبه از ساعت 7 صبح که به سرکار میامد دائم درحال خوردن مواد غذایی بود . ولی خدایش کم کم میخورد آب میوه – صبحانه با نان و غذایی های نشاسته دار – شربت – و هی با خود تکرار میکرد من هرچی بخورم چاق نمیشوم و دیگر خسته شدم مدتی با عرقیجات و مواد طب سنتی کمی درحد 2سه کیلو چاق میشوم ولی سریع لاغر میشوم و من همیشه بهش میگفتم من ساعت 6 صبح مقداری کمی صبحانه میخورم و تا پایان وقت اداری فقط چای و آب میخورم و روزبه روز چاقتر میشوم و اگر مثل تو من این مقدار غذا بخورم فکر کنم دیگر نتوتنم از چاقی حرکت کنم و الان متوجه میشوم تفاوت من و او درفکار چاقی و لاغری نسبت به خوردن مواد غذایی است .
ذهن چاق همواره درحال تحلیل چاقی و لاغری است و اصلا نوع غذا و مقدار آن برای چاقی و لاغری مطرح نیست فقط تفاوت افراد لاغر و چاق در نوع تفکر ذهن انها نسبت به غذایی که میخورند است . و افراد لاغر اصلا به میزان چاقی مقدار غذایی که خوردند فکر نمیکنند چون مطمئن هستند که چاق نمیشوند و واقعا چاق نمیشوند حالا ما باید با اطمینان به اینکه مواد غذایی مارا چاق نمیکند و فقط برای مصرف انرژی دربدن ما است دراین مسیر باشیم و با اطمینان ازاین فرمول که من چاق نمیشوم کم کم لاغر شویم ولی باید توجه هم به سرعت تخریب و سرعت ترمیم دربدن خود داشته باشیم چون مرور افکار درذهن خیلی بیشتر تاثیر برجسم میگذارد تا خوردن مواد غذایی برجسم .
لاغری با ذهن به ما کمک میکند که فرمولهای ذهنی چاق خود را تغییر بدهیم و نگرش ما درمورد غذاها تغییر کند نه اینکه با یک فکر اشتباه که استاد گفتند بستنی چاق نمیکنه شروع به خوردن مصرف بیرویه بستنی با فکر چاقی قبلی درذهن داشته باشیم وروزبه روز چاقتر میشویم چون افکار چاقی در ذهن هرگز پاک نمی شوند با آموزش زبان لاغری کمرنگ می شوند .
زبان لاغری نیاز به یادگیری و تمرین و تمرکز دارد و باید مدتها تحت آموزش این زبان باشیم تا این بعد درنگرش و سبک زندگی ما تاثیر بسیار خوبی بگذارد و ما یاد بگیریم که با رژیم و فشارهای زیاد برای تحرک بیشتر برای سوزاندن چربی بیشتر دربدن یک توهم است چون با این کار فشار زیادی به جسم وارد میکنیم درحالی که هنوز فرمولهای ذهنی ما تغییر نکرده و ما درمدت زمان کوتاهی دوباره چاق میشویم . پس ابتدا با یادگیری زبان لاغری و تغییر فرمولهای ذهنی کم کم سبک و نگرش ما نسبت به مواد غذایی تغییر خواهد کرد و ما باید با چاقی زندگی کنیم تا کم کم لاغری را بدست بیاوریم چون مغز ما نمیداند من چه چیز میخورم او فقط از روی احساس من متوجه میشود که من الان با خوردن این مواد احساس بدی دارم یا خیر و چون ذهن اصل و بدل را ازهم تشخیص نمیده وقتی من احساسم از خوردن مواد غذایی بد شد و با فکر چاقی این را ادغام کردم صددرصد چون ذهن مارا به سمت بیشتر شدن سوق میدهد فکر میکند ما از چاقی خوشمان میاید و ما به تصویر سازی چاقی بیشتر درذهن ، او را به این سمت هدایت میکنیم و روزبه روز چاق تر میشویم و افراد لاغر هم وقتی احساسشون برای خوردن مواد غذایی بدمیشود که چاق نمیشوند و روزبه روز لاغرتر میشوند و از لاغری بیشتر درذهن تصویر سازی میکنند روزبه روز به سمت لاغری بیش تر سوق داده میشوند
دقیقا ما باید با یادگیری زبان لاغری به سمت متناسب شدن حرکت کنیم نه اینکه مثل قبل غذا بخوریم و الگی به خود بگوییم من با خوردن مواد غذایی چاق نمیشوم چون استاد گفتند نه چون ما هنوز طبق فرمولهای چاقی درذهن غذامیخوریم و صددرصد چاق میشویم پس باید ابتدا زبان لاغری را یاد بگیریم و با تمرین یاد بگیریم که غذا به عنوان یک ماده برای چاقی و لاغری مطرح نیست و فرمولهای ذهنی هر فرد اورا چاق و یا لاغر نگه میدارد و با آگاهی و آموزش درست غذا بخوریم تا انشاالله به وزن ایده ال و همیشگی خود برسیم
سلام به دوستان عزيزم
فايل بسيار عالي وكليدي بود
به نظر من اگه اين دستور العمل به درستي ياد بگيريم نود درصد راه را رفتي متاسفانه اين ذهن پردازشگر يا مرور گر افراد چاق مرتب اطلاعات غلط در حافظه خودش نگه داشته بلافاصله با ديدن هر غذايي اطلاعات شو طراوش ميكنه
امر ونهي زياده ميكنه بازم متاسفانه با ترس واسترس از اون مواد غذايي مصرف ميكني
چندين برابر از مصرف غذايي اضافه ذهني پيدا ميكني
واقعا با اموزش ميتوني گامس گامس برنامه هاي غلط را اصلاح كنيد
يادم مياد اوايل كه با اين سايت اشنا شدم
واز اموزش هاي رايگان استفاده ميكردم
جوگير شده بودم به خودم ميگفتم بخور بعد به خودت بگو وبه اون مواد غذايي بگو تو چاق كننده نيستي 😂
فكر ميكردم به اين سادگي هاست
خلاصه بعد مدتي ديدم چاق تر شدم
مرتب به خودم ميگفتم من كه بدون ترس خوردم استرس ندارم
ولي چرا چاق تر شدم
غافل از اينكه ذهن چاقم با دوبار با صد بار گفتم تغيير نميكنه
بعداً اموزش ديدم وتازه متوجه اشتباهاتم شدم
كه بايد اين ذهن چاق را تربيت كنم ياده هاي اشتباه اصلاح كنم
واين كارزمان بر هست وبايد صبور باشي عجله نكني وپيوسته بري جلو
والان بعد گذر زمان مشاهده كردم چقدر سايز كم كردم واحساس به مواد غذايي ديگه ترسناك نيست
از همه مهمتر هر موقعه گرسنه بشوم غذا ميخورم
ديگه با ديدن وشنيدن وبو كردن تحريك به خوردن نميشوم
وهمه اينا ياد گرفتني به نظر من زبان لاغري يكي از بهترين زبان هاي است ياد گرفتم
والان با يدن غذاي سرخ كرده وحتي حجم زياد غذا
برنامه در ذهنم مرور نميشم
واز اين حالت خودم خيلي راضي هستم وخيلي خوشحالم
كه خوردن غذا در كنترل خودمه
نه مثل قبل غذا منو كنترل ميكرد
ومن اين اموزش مديون شما استاد مهربان هستم
پاينده باشيد
زنده بماني خيلي زياد تا بتوني انسانهاي زيادي رو از بند افكار مسموم چاقي نجات بدهي🙏🏼🙏🏼🌺