0

تاثیر غذا بر چاقی یا لاغری

تاثیر غذا بر چاقی
اندازه متن

بیشترین نگرانی افراد چاق درباره وضعیت خودشان مربوط به مقدار اضافه وزن یا چگونه لاغر شدن نیست بلکه دغدغه اصلی آنها تاثیر غذا بر چاقی یا لاغری است.

دریافت آگاهی های متعدد از منابع مختلف درباره تاثیر غذا بر چاقی نه تنها موجب بهبود وضعیت تناسب اندام افراد نمی شود بلکه به شدت باعث برهم خوردن آرامش و اعتماد افراد به طریقه زندگی روزمره خود خواهد شد.

تاثیر غذا بر چاقی

برای آگاهی از نگرش عمومی درباره تاثیر غذا بر چاقی مطالب ارائه شده در برخی سایت های معتبر علمی درباره رابطه بین غذا و چاقی را بررسی می کنیم.

  • چاقی، معضلی جهانی که سلامت بشر را تهدید می‌کند، ریشه در عوامل متعددی دارد. در این میان، نقش تغذیه به عنوان عامل اصلی، غیرقابل انکار است.
  • چاقی زمانی رخ می‌دهد که کالری دریافتی از طریق غذا بیشتر از کالری سوزانده شده توسط بدن باشد. این عدم تعادل انرژی، به ذخیره‌سازی چربی در بدن منجر می‌شود.
  • نوع و مقدار غذاهایی که می خورید، میزان کالری دریافتی شما را تعیین می کند. غذاهای پرکالری مانند فست فودها، نوشابه های صنعتی، شیرینی جات و غذاهای فرآوری شده، به سرعت کالری زیادی را به بدن شما وارد می کنند.
  • میزان فعالیت بدنی و متابولیسم بدن شما، کالری سوزانده شده را تعیین می کند. کم تحرکی و عدم فعالیت بدنی، به کاهش کالری سوزانده شده و افزایش ذخیره چربی در بدن منجر می شود.

آنچه مسلم است از نظر علم پزشکی تاثیر غذا بر چاقی مهمترین موضوعی است که برای لاغر شدن باید مدنظر قرار داده شود.

در هر کشوری باشید اگر درباره چرایی چاقی خود به پزشک مراجعه کنید حتما به شما خواهد گفت که باید در مصرف مواد غذایی روزانه خود تغییر ایجاد کنید تا کالری کمتری وارد بدن خود کنید.

دلیل عمده تمرکز بر تاثیر غذا بر چاقی این فرمول ساده است که می گوید: زمانی که کالری مصرفی از طریق خوردن مواد غذایی بیشتر از کالری سوزانده شده از طریق فعالیت های روزمره باشد میزان انرژی مازاد به شکل چربی در بدن ذخیره و منجر به چاقی می شود.

این تعریف درباره علت چاقی به ظاهر درست و منطقی می باشد اما شک و تردیدها زمانی شکل می گیرد که ما افرادی را مشاهده می کنیم که میزان مصرف غذای آنها بیشتر از افراد چاق است و متناسب با مصرف غذای بیشتر فعالیت جسمی بالاتری ندارند اما همیشه متناسب هستند.

به این معنی که اگر فرد متناسبی را می شناسید که دو یا سه برابر شما از انواع مواد غذایی مصرف می کند بنا بر تعریف عمومی چاقی، این فرد باید دو یا سه برابر شما فعالیت بدنی داشته باشد تا بتواند تاثیر غذا بر چاقی را در بدن خود خنثی کند درصورتی که عملا اینگونه نیست.

ما افراد زیادی را در اطراف خود مشاهده می کنیم که فعالیت جسمی زیاد به شکل ورزش کردن یا جنب و جوش فراوان روزانه ندارند و مقدار مصرف مواد غذایی توسط آنها به مراتب بیشتر از ما می باشد اما همیشه متناسب هستند.

بنابراین با بررسی وضعیت جسمی افراد مختلف به سادگی می توان به نتایج بررسی های علمی درباره تاثیر غذا بر چاقی شک کرد.

نکته جالب توجه اینکه همیشه در تحقیقات و مستندهای علمی درباره تاثیر غذا بر چاقی در افرادی که اضافه وزن دارند صحبت و تحقیق و بررسی انجام می شود و هرگز من ندیده ام که درباره اینکه چرا خیلی از انسانها از هر ماده غذایی به هر اندازه ای که تمایل دارند می خورند اما همیشه متناسب هستند مستند یا برنامه عملی ساخته شده باشد.

اطلاعات مغزی و ذهنی

هر ماده غذایی دارای ویژگی های منحصر به فرد است. رنگ، شکل و بوی مواد غذایی با یکدیگر تفاوت دارد و اطلاعات مربوط به مواد غذایی در مغز ما بر اساس بو، رنگ و مزه آنها ذخیره می شود.

به همین دلیل است که شما با استشمام بوی غذا می توانید اسم آن غذا را به یاد بیاورید یا مطمئن هستید که این بوی فلان غذاست.

اما درباره افراد چاق علاوه بر اطلاعاتی که در مغز افراد درباره مواد غذایی ذخیره می شود اطلاعات دیگری نیز در ذهن آنها ذخیره شده است که درباره تاثیر غذا بر چاقی است.

بدین معنی که شما با استشمام بوی کباب از طریق اطلاعات مغزی متوجه می شوید که این بوی کباب است اما بلافاصله اطلاعات مربوط به تاثیر کباب بر چاقی یا لاغری را در ذهن خود جستجو می کنید.

نکته جالب توجه درباره افراد متناسب و افراد چاق این است که اطلاعات مغزی هر دو گروه درباره مواد غذایی یکسان است. بدین معنی که همان اطلاعاتی که در مغز فردی که اضافه وزن دارد منجر به تشخیص بوی کباب از فاصله چند ده متری می شود در مغز افراد متناسب نیز وجود داد و به همین شکل عمل می کند.

اما تفاوت بین افراد چاق و متناسب در اطلاعات موجود در ذهن آنها درباره تاثیر غذا بر چاقی است.

فرد متناسب و فرد چاق هر دو از طریق حس بویایی یا دیداری به شکل یکسان مواد غذایی را تشخیص می دهند اما در ذهن فرد چاق بلافاصله بعد از تشخیص مواد غذایی، تاثیر آن غذا بر چاقی از طریق اطلاعات ذخیره شده در مغز مورد بررسی و نتیجه گیری قرار می گیرد.

جالب توجه اینکه اطلاعات ذخیره شده در ذهن درباره تاثیر غذا بر چاقی به دلایل مختلف می تواند تغییر کند اما اطلاعات ذخیره شده در مغز درباره مواد غذایی هرگز تغییر نمی کند.

بدین معنی که اطلاعات موجود در مغز شما در امروز درباره کباب که شامل بو،‌ طعم، رنگ و … است با اطلاعاتی که سالها پیش درباره کباب داشتید تفاوتی پیدا نکرده است. اما اطلاعاتی که درباره کباب در ذهن خود درباره تاثیر آن بر چاقی یا لاغری ذخیره کرده اید می تواند بارها به دلایل مختلف تغییر کند.

ممکن است در گذشته شنیده باشید که خوردن کباب تاثیر زیادی بر چاق شدن دارد اما بعد ها به طریق مختلف اطلاعات متفاوت درباره تاثیر کباب بر چاقی دریافت کرده باید و اکنون عقیده شما این باشد که کباب چاق کننده نیست.

اگر به روند تغییر اطلاعات ذهن خود درباره تاثیر غذا بر چاقی توجه کنید متوجه می شوید که برخی مواد غذایی در سال های قبل جز مواد چاق کننده محسوب می شدند اما اکنون بعنوان ماده غذایی لاغر کننده معرفی می شوند.

این تغییر آگاهی درباره سایر مواد غذایی نیز وجود دارد.

به خاطر دارم که چند سال قبل تبلیغات رسانه ای و توضیحات علمی درباره ناسالم بودن روغن های حیوانی ترویج پیدا کرده بود و افراد را به مصرف روغن های صنعتی که در کارخانجات تحت نظارت اصول بهداشتی تولید می شوند ترغیب می کردند.

به مرور افراد از مصرف روغن های حیوانی که به شکل سنتی تهیه می شد به مصرف روغن های کارخانه ای روی آوردند اما چند سال بعد صحبت درباره مضررات روغن های کارخانه ای شروع شد و دوباره توصیه ها درباره مصرف روغن های حیوانی یا روغن های گیاهی مانند کنجد و زیتون و … افزایش پیدا کرد.

به تازگی توصیه های متفاوت با گذشته درباره مصرف روغن کنجد که تا چند وقت قبل جزء روغن های سالم معرفی می شد ترویج پیدا کرده است و این ها نشان دهنده متغیر بودن اطلاعات ذهنی درباره مواد غذایی و تاثیر غذا بر چاقی در ذهن است.

تاثیر غذا بر چاقی

تاثیر غذا بر چاقی یا لاغری

فکر کردن به تاثیر غذا بر چاقی از جمله افکاری است که فقط در ذهن افراد چاق جریان دارد و هیچ فرد متناسبی درباره تاثیر غذا بر چاقی فکر نمی کند.

بارها مشاهده کرده ام که افراد متناسب درباره مفید یا مضر بودن مواد غذایی صحبت می کنند اما هرگز درباره چاق کننده بودن یا لاغر کننده بودن آنها صحبت نمی کنند.

در ذهن افراد چاق مفید یا مضر بودن مواد غذایی به تاثیر غذا بر چاقی یا لاغری تغییر پیدا کرده است.

جالب توجه اینکه شاید برخی از افراد متناسب را مشاهده کنید که نسبت به تاثیر غذا بر سلامتی شان حساسیت دارند اما تقریبا همه افراد چاق را می بینید که درباره تاثیر غذا بر چاقی خود حساسیت دارند.

نکته حائز اهمیت درباره نگرش افراد درباره تاثیر مواد غذایی این است که همانطور که فکر کردن افراد چاق به تاثیر غذا بر چاقی منجر به تمرکز آنها بر چاقی و در نتیجه افزایش انتظار چاقی در ذهن آنها می شود، توجه افراد متناسب بر مفید یا مضر بودن مواد غذایی نیز به مرور موجب تمرکز آنها بر بیماری یا مشکلات مصرف مواد غذایی متمرکز خواهد شد.

بنابراین تفاوتی ندارد شما چاق باشید یا متناسب هستید، اگر به شکل بی رویه به دنبال دریافت اطلاعات درباره تاثیر مواد غذایی بر جسم خود باشید در نهایت باعث افزایش نگرانی شما نسبت به وضعیت سلامتی خواهد شد و به جای اینکه تمرکز شما بر سلامتی را افزایش دهد تمرکز شما بر بیماری را افزایش خواهد داد.

دلیل این اتفاق هم ساده و منطقی است:

زمانی که شما درباره مزایای مصرف فلان ماده غذایی اطلاعات دریافت می کنید احساس شادی یا خوشحالی از اینکه یک ماده غذایی مفید را مصرف کرده اید ندارید. اما به محض اینکه اطلاعات درباره مضررات مصرف فلان ماده غذایی دریافت می کنید احساس ترس و نگرانی درباره مصرف آن ماده غذایی خواهید داشت.

در این صورت دو تصمیم پیش روی شما قرار دارد:

۱- تصمیم بگیرید برای همیشه از مواد غذایی که مضر شناخته شده اند خودداری کنید.

۲- درعین حال که می دانید فلان ماده غذایی مضر هست همچنان به مصرف مواد غذایی ادامه می دهید.

اگر تصمیم اول را اجرا کنید نسبت به تاثیر آن ماده غذایی بر سلامتی خود مصون خواهید بود اما از آنجا که به مرور باید مواد غذایی دیگری را نیز از لیست غذاهای روزانه خود حذف کنید به مرور ادامه این روند برای فرد سخت خواهد شد.

اگر تصمیم دوم را اجرا کنید که معمولا افراد به این شکل عمل میکنند همچنان از همان مواد غذایی به شکل گذشته استفاده می کنند اما همزمان با مصرف کردن به تاثیر منفی و مخرب آن بر جسم خود فکر می کنند و در ذهن آنها تصویرهایی درباره بیماری یا مشکلات جسمی به واسطه مصرف مواد غذایی شکل می گیرد.

به این مثال توجه کنید:

بیشتر افراد اطلاعات مخرب درباره مصرف پیتزا یا نوشابه در ذهن خود ذخیره کرده اند اما طبق دستورالعمل دوم اقدام به مصرف آنها می کنند. در این صورت آنها پیتزا یا نوشابه می خورند اما در ذهن شان تصور می کنید که در حال داغون شدن هستند.

در مورد افراد چاق دقیقا این اتفاق رخ می دهد که آنها درباره بسیاری از مواد غذایی اطلاعاتی پیرامون تاثیر غذا بر چاقی ذخیره کرده اند. به این شکل هر زمان غذا می خورند تصویر ذهنی چاق شدن در ذهن آنها شکل می گیرد.

این تصویر به شکل نمایش تلویزیونی یا تصاویر واضح شکل گرفته در مغز نیست بلکه به شکل ترس یا اضطراب و نگرانی در فرد شکل می گیرد.

از آنجا که ذهن انسان تصویری است هر حالتی که به شکل احساس در خود تجربه می کنید در اثر شکل گیری تصویری ذهنی در شما ایجاد شده است. طبیعی است که شما آن تصویر را به شکل واضح در ذهن خود مشاهده نکرده اید اما از حالت احساسی شکل گرفته در خود می توانید به تصاویر ذهنی تان پی ببرید.

اطلاعاتی که شما درباره مواد غذایی دریافت می کنید در واقع مواد اولیه تشکیل دهنده تصاویر ذهنی هستند.

اطلاعات دریافت شده را مانند رنگ ها در نظر بگیرید. همانطور که از ترکیب رنگ ها می توانید هر نقاشی را ترسیم کنید با استفاده از اطلاعات دریافت شده می توانید هرگونه تصویر ذهنی را در خودتان ایجاد و از مشاهده درونی آن به احساس خوب یا بد برسید.

رابطه اطلاعات و تصاویر ذهنی

در بیشتر مواقع اطلاعات دریافتی خود را در خواب هایی که می بینید می توانید مشاهده کنید.

تصور کنید اطلاعات متعدد درباره اتفاقاتی که برای کودکان رخ داده است از طریق شبکه های مجازی دریافت کرده باشید.

در این صورت احتمال اینکه در خواب ببینید برای فرزند شما اتفاقی رخ داده است یا در معرض یک اتفاق وحشتناک قرار گرفته است بسیار زیاد می شود و شما با استرس و طپش قلب از خواب می پرید.

اگر تمرکز شما بر چاقی یا ترس از چاق تر شدن زیاد باشد احتمال اینکه در خواب با حالتی چاق تر از وضعیت فعلی خود مواجه شوید یا در شرایطی قرار بگیرید که افراد درباره چاق تر شدن شما صحبت می کنند زیادی می شود.

آنچه در خواب می بینید ارتباط مستقیم با اطلاعاتی دارد که به شکل آگاهانه یا ناآگاهانه در زندگی روزمره دریافت می کنید.

بنابراین اطلاعاتی که درباره تاثیر غذا بر چاقی در ذهن خود ذخیره کرده اید چه در خواب و چه در بیداری بارها در ذهن شما مرور می شوند و تصاویر ذهنی چاقی را ایجاد می کنند.

تمام دفعاتی که شما در معرض خوردن مواد غذایی قرار می گیرید به محض اینکه به چاقی کننده بودن آن ماده غذایی فکر کنید تصاویر ذهنی چاق در ذهن شما ایجاد می شود و این فرایند به قدری سریع اتفاق می افتد که به شکل آگاهانه نمی توانید از تشکل شدن تصاویر ذهنی جلوگیری کنید.

استفاده از ذهن برای لاغری

آموزش های لاغری با ذهن

استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به این دلیل که اطلاعات و آگاهی جدید و همسو با لاغر شدن را وارد ذهن شما می کند در واقع در لابلای اطلاعات چاقی که از قبل در ذهن شما ایجاد شده اند فرمول های جدید و همسو با لاغری ایجاد می شود.

به این شکل از پیوستگی و تراکم فرمول های چاقی در ذهن شما کاسته می شود و به مرور تصاویر چاقی شکل گرفته در ذهن شما کمتر می شود.

این روند به شکل خودبخودی انجام می شود.

در دیدگاهی سایت تناسب فکری بارها افراد به این مطلب اشاره کرده اند که بعد از چند روز که از محتوای‌ سایت تناسب فکری استفاده کرده اند احساس آرامش و اطمینان از لاغر شدن در آنها شکل گرفته است و بدون اینکه اقدامات قبلی برای لاغری را انجام دهند از سایز و وزن آنها کاسته شده است.

این نتیجه فقط به دلیل قطع شدن تداووم شکل گیری تصاویر چاقی در ذهن می باشد.

تا قبل از استفاده از محتوای‌ سایت تناسب فکری آنچه درباره چاقی و تاثیر غذا بر چاقی در ذهن افراد ذخیره شده بود در جهت چاق تر شدن و منجر به تشکیل تصاویر ذهنی چاق در ذهن شان می شده است. اما به محض دریافت آگاهی های متفاوت درباره لاغری و حتی دریافت آگاهی هایی که نگرش های قبلی آنها درباره تاثیر غذا بر چاقی را اصلاح می کند در تداووم شکل گیری تصاویر چاقی ذهن اختلال ایجاد می شود.

برای درک بهتر تاثیر غذا بر چاقی تصور کنید فرد قبل از ورود به سایت تناسب فکری هر روز ۱۰۰ تصویر ذهنی چاقی در ذهنش ایجاد می شده است اما بعد از ورود به سایت و استفاده از آموزش ها هر روز ۸۰ تصویر چاقی در ذهنش ایجاد می شود.

به این معنی که روزانه ۲۰ تصویر چاقی کمتر از قبل در ذهن فرد ایجاد می شود. به همین دلیل روند تغییر کردن آنها از وضعیت فعلی به وضعیت متناسب شدن شروع می شود.

با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن و تداووم در این مسیر باید به قدری اطلاعات و آگاهی جدید وارد ذهن خود کنید که به مرور شکل گیری تصاویر چاقی در ذهن شما به صفر برسد.

در این صورت شما به راحتی در تناسب اندام ایده آل خود خواهید بود.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.28 از 40 رای

https://tanasobefekri.net/?p=44121
28 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار عطا
      1403/03/22 09:15
      مدت عضویت: 631 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 967 کلمه

      سلام .این مطلب پر از آرامش بود .چقدر خوبه که علت چاقی رو به این روشنی و وضوح بیان کردید . من این محتوا رو کاملا درک کردم  . واقعا باور دارم  که تاثیر  تمام مواد غذایی  فقط و فقط به واسطه ی فیلتر ذهنی ما تبدیل به چاقی یا تناسب یا سلامتی یا بیماری میشن . 

      ازتون ممنونم من  خودم به شخصه چنین مطالبی رو واقعا دوست دارم و وقتی میبینم در سایت چنین مطالبی اینقدر عالی بیان میشه بیشتر دلم میخواد الگوهای ذهنیم در مورد چاق کننده بودن مواد غذایی رو پاکسازی کنم .

      این ذهن هست که رفتار رو خلق می کنه و رفتار فقط شکل بیرونیه محتویات ذهنه . وقتی ذهن درست بشه خود به خود رفتار درسته  و اصلا نیازی به تمرکز روی رفتار نیست . 

      البته این نظر منه و وقتی امروز  با این محتوا آشنا شدم چقدر تاثیر عالی روی ذهن من داشت  . 

      یه مباحثی در سایت فرموده بودید در مورد لاغر کننده بودن مواد غذایی مثل سیب زمینی برنج ماکارونی و … اونها رو هم خیلی پسندیدم اما خب چون باز  در بعضی قسمتها اشاره می کنید که برخورد مناسب با مواد غذایی داشته باشید خب باز دوباره میدیدم تاثیر لاغری  اون محتوا بر ذهنم  کم میشد . 

      من به عنوان یکی از کوچکترین  شاگردان شما که اتفاقا برای شما هم ارزش  زیادی قائل هستم ازتون درخواست دارم  چنین محتواهایی که قدرت لاغری رو به خودمون و ذهنمون میده و تاثیر چاقی رو از روی غذاها برمیداره و به برخورد ما با غذا  کاری نداره  رو بیشتر بزارید . 

      چون مسلما ذهن درست بشه رفتار اصلاح میشه . چون رفتار همیشه متناسب با ذهن ماست . 

      از ذهن متناسب هر چه که خارج بشه تناسبه . 

       من یه مدت در نوشتن خیلی فعال بودم دوست دارم دوباره فعال بشم . 

      چنین محتواهایی منو دوباره فعال می کنه  و من با اشتیاق دوباره شروع می کنم به نوشتن . 

       چنین محتواهایی خالص و ناب  هستند و تاثیر بی نظیر روی من داره . بی نظیر . 

      من نظرم و تاثیر مطالب رو روی خودم  صادقانه بیان کردم . 

      چون در این دنیای پر هیاهو واقعا شنیدن چنین کلماتی خوراک ذهن منه و به شدت به من آرامش میده . 

      ممنون از شما که با استمرار در این مسیر  متعالی به ما راه و رسم درست اندیشیدن رو یاد میدین . 

      منم مثل  اکثر افرادی که در متنتون نوشتید که راه دوم رو انتخاب می کنند  منم راه دوم رو انتخاب می کنم اما  در کنارش روی ذهنم کار می کنم .

      استاد  اتفاقا در مورد لاغر کننده بودن غذاها یه سری مطالب دارم جمع آوری می کنم  تا تاثیر چاقی غذا رو روی ذهنم کمتر و کمتر کنم .

      اینکه  اتفاقا غذاهای سنگین مثل پیتزا ماکارونی روغن بیشتر باعث لاغری میشن . 

      شاید بپرسید چرا ؟ 

      چون این غذاهای سنگین  و به اصطلاح پر کالری برای اینکه انرژیشون آزاد بشه بدن باید بیشتر روش انرژی بزاره تا آزادشون کنه . مثلا چیزی مثل پنیر پیتزا بدن خیلی باید روش انرژی بزاره تا بتونه اون رو هضم کنه در حالیکه مثلا میوه ها بدن اصلا برای هضمش انرژی خاصی نمیزاره و زود از معده و روده ها عبور می کنه . 

      بنا به قانون شیمی  وقتی  ماده ای بخواد شکسته بشه و میخواد انرژیش آزاد بشه نیاز به صرف گرما و انرژی داره  و این انرژی و گرما باید بیشتر از قدرت پیوند اون ملکولها باشن که انرژی داخلشونه .

      یعنی مثلا اگه یه غذا ۱۰۰ کالری انرژی داشته باشه بیشتر از ۱۰۰ کالری باید انرژی روش گذاشته بشه تا اون غذا انرژیش استخراج بشه . 

      پس غذاها بیشتر از اینکه کالری وارد بدن بکنند کالری از بدن میگیرن تا انرژیشون آزاد بشه  و ما با غذاها فقط تبادل انرژی می کنیم . 

      تنها دلیل چاقی ذهن و احساس ماست . چون وقتی احساس چاقی از غذاها و خوردن غذاها و زیاد خوردن غذاها در ما ایجاد میشه یعنی فیلتر چاقی در ذهن ما در این سه مورد وجود داره . 

      در حالیکه از نظر علمی حتی زیاد خوردن غذاها که شدیدا توسط شما نهی میشه اتفاقا لاغر کننده ترین حالت ممکن رو داره .

      من نمیخوام اینجا در مورد درست یا غلط بودن این رفتار صحبت کنم یا به نوعی فکر کنید ذهنم داره گولم میزنه که پرخوری کنم من  فقط میخوام ترس خودم ازش بریزه . 

      چون حقیقت امر اینه که خوردن عملی لاغر کننده است . مثل سایر فعالیتهای بدن .

      ما باور داریم تمام کارهای بدن فعالیته و هر چه فعالیت بیشتر باشه سوخت و ساز بیشتره .

      خوردن یکی از کارهای دائمی بدن ماست . پس چرا این کار رو اگه زیاد انجام بدیم رو فکر می کنیم چاق کننده است . 

      در حالیکه واقعا طبق قوانین شیمی و زیست شناسی با اینکه من رشته ام زیست نداره و خودم دارم میرم کتابهای زیستی رو مطالعه می کنم خوردن غذا عملی مستمر و لاغر کننده است که اگه زیاد تکرار بشه اتفاقا بیشتر لاغر می کنه .

      اما چون زیاد خوردن در ذهن ما به خاطر محتویات چاق کننده که سالها به خورد ذهنمون دادیم تصویر چاقی ایجاد می کنه و وقتی بیشتر این فعل رو تکرار کنیم تصویر چاقی بیشتر فعال میشه و باعث چاقی میشه ما تصور می کنیم چون زیاد خوردیم چاق میشیم در حالیکه ما چون زیاد تصویر چاقی رو در ذهن  فعال کردیم چاق شدیم  .

      اطلاعات علمی جدید کاملا برعکس این رو میگه و میگه خوردن یکی از کالری سوزترین کارهای ممکن هست . چون شکسته شدن غذاها نیاز به انرژی بیشتر از خودشون داره . 

        حتما و حتما باید این محتواها تکرار بشن تا ذهن باورهای قبلیش  پاک بشه . 

      بازم ازتون ممنونم که با چنین محتواهایی دهن من رو در جهت لاغری هدایت می کنید . من بهای مطالب رو پرداخت کردم و واقعا ازتون میخوام بازم از این مطالب بزارید . خیلی امید بخشه چون از زبان شما شنیدن تاثیرش در من هزار برابر میشه درسته خودم دارم تحقیق می کنم اما وقتی شما میگید تاثیر ده هزار درصدی روی من داره . 

      بازم ممنونم از چنین مطالبتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1403/03/22 20:49
      مدت عضویت: 631 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,302 کلمه

      سلام مجدد 

      میخواهم کمی از خاطرات چاقی ام بنویسم . من ذهن خودم را اینگونه برای چاقی برنامه ریزی کردم  البته با توجه به آگاهیهایی که به من داده بودند . 

      بعد از غذا به شدت  فرمولهای زیر را تکرار میکردم . 

       غذا چاق می کنه 

      خوردم چاق میشم 

      زیاد خوردم چاق میشم 

      زیاد خوردم خیلی چاق میشم .

      نخور چاق میشی 

      ببخشید مثل گاو میخوری 

      بسه مثل خرس شدی 

      چرا خوردم 

      چرا نمیتونم جلوی خودمو بگیرم 

      چرا من اراده ندارم که نخورم 

      چرا اشتهام انقدر زیاده 

      چرا من انقدر بدبختم 

      و …. کلی فحش و ناسزا 

      جملات یا فرمولها یا گفتگوهایی از این قبیل که بعد از هربار خوردن در ذهن تکرار میکردم   در من 

      حس تحقیر حس  عذاب وجدان حس بدبختی حس چاقی حس نفرت از خودم از بدنم از اطرافیانم نفرت از غذاها و حس نیاز شدید به مصرف بیشتر و حس اعتیاد ذهنی و وابستگی شدید به مصرف مواد غذایی ایجاد می کرد و تا ساعتها این احساسات به واسطه این فرمولها در من بود و مرتب چرخه تکرار میشد و جسم من چاق و چاقتر میشد . 

      چون ما برای چاقی نیت میکردیم . از همان اول بسم الله تا اخر الحمدلله نیت ما چاقی بود .

      نیت همان احساس ماست .

      مثلا وقتی در نماز نیت می کنیم قربه الی الله باید واقعا حس نزدیکی به خدا رو پیدا کنیم . اما خیلی وقتها ذهن ما درگیر مسائل مختلف است و بعد از نماز هم نزدیکی به خدا رو اصلا حس نمی کنیم بلکه نیت ما همان احساسی بود که ما در فکر ان بودیم . 

      نیت خوردن من آن زمان چاقی بود . قبل از غذا هنگام غذا و بعد از غذا  . 

      روز من مثل شب تاریک سیاه بود . 

      اما بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری  من تغییر کردم . خیلی تغییرات زیاد . 

      اول از  نیتهای خودم آغاز کردم . 

      من نیت چاقی را کنترل کردم  . نیت  خوردن خود را دقیقا مطابق علت خوردن خودم کردم . 

      یعنی میخورم به این علت که آرام شوم حس ارامش را در وجودم برقرار می کردم با خودم صحبت میکردم . یعنی انرژی غذا را به آرامش تبدیل میکردم نه چاقی 

      یا میخوردم به این علت  که لذت ببرم  با خودم صحبت می کردم که  حس لذت را تا ساعتها با خود داشته باشم و من از انرژی آن غذا  لذت  را تا ساعتها با خود همراه داشتم ‌ 

      هربار نیتها متفاوت بود . پس تا ساعتها من از احساسی که از آن غذا در خودم ایجاد میکردم متفاوت بود . 

      میدیدم زمانهایی که من نیت و حس چاقی بعد از خوردن داشتم این احساس انرژی درون مرا تخلیه میکرد به شدت انرژی خوار بود و مرا همواره نیازمند نگه میداشت .

      اما وقتی نیت خودم را تغییر دادم احساسات مثبت در من جریان پیدا کرد . 

       فرمولها و گفتگوهای ذهنم را بعد از غذا تغییر دادم  و بعد از غذا بازهم نیتهای خودم را تکرار میکردم . 

      مدتی تا عادت کنم لازم بود آگاهانه اجرا کنم و تکرار کنم و حتی گاهی مینوشتم که ملکه ذهنم شود . 

      منظورم جملات تاکیدی نیست . منظورم تغییر محتوای ذهنی تکرار شونده ذهنم بود که برایشان جایگزین لاغری قرار میدادم .

      من شروع کردم . 

      کم کم بدون عجله 

      قبل از غذا و گاهی بعد از غذا علت خوردنم را جستجو میکردم .

      در کل خوردنهای من سه علت داشت . 

      یا نیاز جسم من بود یا درخواست ذهن من  و یا عادت خوردن 

      من کتاب رهایی از پرخوری عصبی را بارها مطالعه کردم اسم نویسنده رو نمیگم که حالت تبلیغ پیدا نکند . 

      این کتاب کم کم علت های خوردن های ذهنی را به من معرفی کرد . 

      من یاد گرفتم که به جای فرار از مشکلات و رو آوردن به غذا  با مسائل خود روبرو شوم . آنها را حل کنم و نیاز اصلی خود را که نیازی غیر از غذا بود شناسایی کردم .  خب خیلی از خوردنهای من به این گونه کنار گذاشته میشد و من حس نیازم تبدیل به بی نیازی شد . 

      اما در این بین همزمان هربار که میخوردم روی ذهنم کار می کردم که علت خوردن چه بود ؟ 

      وقتی تنها علت گرسنگی جسمی را میدیدم بعد از خوردن که سیر میشدم مرتب بعد از خوردن  نجواهای ذهنم را کنترل میکردم 

      که این غذا برای رفع نیاز جسم من بود . تکرار و تکرار تا حسی از آن دریافت میکردم .  حس سپاسگزاری از  خداوند برای برطرف کردن نیاز جسمم .

      حسهای عالی مرا تا مدتها سیر نگه میداشت و من کم کم بی نیاز میشدم . روز به روز نیاز من به مصرف مواد غذایی کمتر میشد .

      اما گاهی خب خوردنهای من به دلیل عادت دهن من به خوردن بود .

      من به اعتیاد به خوردن داشتم .    به دلیل اعتیاد ذهنی که  به غذا داشتم دلم میخواست  آن را بخورم . 

      سعی کردم علت اعتیاد را پیدا کنم تا دلیلی برای خوردن پیدا کنم و آن خوردن را بر حسب تکراری بی احساس به تکراری حس دار تبدیل کنم . 

      در آن  زمان قبل از خوردن به خودم میگفتم دلیل خوردن چیست ذهنم میگفت دلیل خاصی ندارم عادت . دوست دارم  خوردن را تکرار کنم  

      تکرار خوردن را دوست داشتم . حس نیاز به تکرار خوردن در من اعتیاد خوردن ایجاد کرده بود . 

      بعد به خودم میگفتم میخوری که چاق بشی ؟ تکرار می کنی که چاق بشی ؟ میگفتم تکرار می کنم که موضوعی را فراموش کنم فکرم را از درگیری نجات بدم عصبی بودنم کم بشه و دلایل دیگه .

      یعنی دلیل تکرارهای خوردن را بررسی میکردم که همگی برمیگشت به نیازهای ذهنی من  به غذا . 

      پس به خودم میگفتم به هر دلیلی غذا میخوری و تکرار میکنی نیت چاقی را تبدیل به نیتهای دیگر کن . 

       . 

      کم کم احساس چاقی بعد از خوردن در من کمرنگ تر شد و جای آن را  احساس آرامش احساس شادی لذت احساس سرگرم شدن احساس رضایت احساس سپاسگزاری و سایر احساسات مثبت بعد از غذا در من پدید آمد .

      من احساس چاقی را به ترتیبی که گفتم تبدیل به انرژیهای عالی کردم .

      کم کم ذهنم تغییر کرد و من آرام آرام به کاهش وزن رسیدم . 

      اما کار بعدی روی اندامم بود . خیلی کنترل می کردم نگاه چاقی به اندام خودم نکنم . با چشم تنفر به اندامم نگاه نکنم . خودم را به خاطر اندامم سرزنش نکنم . سعی کنم ویژگیهای مثبت خودم را ببینم و به چاقی بدنم توجه نکنم .  اوایل دوسه بار به اصرار دوستانم  وزن کردم ولی بعد دیگر اصلا الان نمیدونم چند کیلو هستم اما متناسبم . ویزگی های جسمی یک انسان متناسب را دارم .

      اما روی ذهنم هنوز کار می کنم . چون عادت نگاه چاقی عادت تفکرات چاقی عادت احساس چاقی گاهی باز هم خودش را به من نشان میدهد اما چه زمانهایی زمانهایی که ورودیهای خودم را کنترل نکنم و از طرفی به ذهنم هم تمرکز نکنم . 

      اما زود به خودم میام و چاقی را از همان اول که حس می کنم بررسی می کنم و اجازه نمیدهم  زمان زیادی با من بماند . 

      کم کم  احساسهای عالی بعد از خوردن و همینطور احساسهای عالی به خودم  مرا تا مدتها سیر نگه میداشت . انرژی ذهنم تخلیه نمیشد . روانم به هم نمیریخت . دیگر حمله به مواد غذایی در من کمرنگ شد . کم کم حس نیازم به مصرف و اعتیادم به اینکه حتما باید بخورم در من کمرنگ شد . نخوردن دیگر در من زور و اجبار نبود . از نخوردن رنج نمیکشیدم نیازم نبود که نمیخوردم . 

      من به آرامش شادی امید عشق و سایر احساسات مثبت رسیدم . 

      من مدتهاست که متناسب شدم و مهمتر از آن مدتیست که راحت در تناسب اندام باقی ماندم .

      با تایید خودم . با تغییر فرمولهای ذهنی . دیگر جلوی آیینه از خودم متنفر نبودم چون من انرژی غذاها را تبدیل به سلامتی تبدیل به عشق تبدیل به تناسب  تبدیل به شادی و سایر موارد مثبت کردم .

      روح من آرام شد و چاقی در من متوقف شد .

      خدا رو شکر می کنم که با سایت تناسب فکری آشنا شدم . من همه این نعمتها رو مدیون شما هستم استاد . امیدوارم خودتون و خانوادتون هر جا هستید سالم و تندرست باشید و در مسیر تناسب همواره بدرخشید . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم