اگر آرزوی لاغر شدن دارید باید به دنبال پیدا کردن مسیر لاغر شدن باشید چرا که لاغری آسان و همیشگی فقط در صورتی به دست می آید که یاد بگیرید هر روز در مسیر لاغر شدن حرکت کنید.
در مسیر لاغر شدن هستید یا چاق شدن
چاق شدن یا لاغر شدن روندی است که شامل مجموعه ای از افکار، رفتار و واکنش ها می باشد و باید مدت ها ادامه پیدا کند تا به نتیجه مطلوب برسد.
من عقیده دارم که ما چاق شدن را آموخته ایم.
در واقع چاقی مسیری است که ما حرکت کردن در آن را به خوبی می دانیم و هر روز بدون نگرانی از گم کردن مسیر، به حرکت خود برای چاق تر شدن ادامه می دهیم.
چاق می شوید یا لاغر می شوید؟
بیشتر اوقات زندگی خوشحال هستید یا در حالت غمگین زندگی می کنید.
در تصمیمات خود در زندگی پیروز می شوید یا شکست می خورید؟
در هر جنبه از زندگی ما همواره دو جهت یا مسیر وجود دارد.
1- مسیر موفقیت و پیشرفت که شما را به سوی تجربه خواسته ها و آرزوهایتان هدایت می کند.
2- مسیر ناکامی و شکست که شما را به سوی تجربه ناخواسته ها و مشکلات هدایت می کند.
این شما هستید که هر روز و هر لحظه انتخاب می کنید به کدام سمت حرکت کنید.
در مورد وضعیت جسمی نیز همواره دو مسیر پیش روی ما قرار دارد و ما هر روز باید انتخاب کنیم که می خواهیم در مسیر لاغر شدن حرکت کنیم یا در مسیر چاق تر شدن به زندگی خود ادامه دهیم.
ما هر روز می توانیم مسیر حرکت خود را انتخاب کنیم.
اگر برای حرکت در مسیر لاغر شدن سعی کنید شما در مسیر موفقیت خواهید بود و اگر سعی نکنید شما در مسیر شکست (چاقی) خواهید بود.
انتخاب دیگری وجود ندارد.
نکته جالب توجه این است که شما برای بودن در مسیر موفقیت باید کاری انجام دهید اما برای بودن در مسیر شکست فقط کافی است کاری انجام ندهید.
به عبارت دیگر برای شکست خوردن راهی وجود ندارد و فعالیتی نیست که بتوان انجام داد و شکست خورد، تنها کافی است که کاری که باید برای موفق شدن (مسیر لاغر شدن) انجام دهید را انجام ندهید.
در این صورت شما خودبخود شکست خواهید خورد. (چاق تر می شوید)
در مورد وضعیت جسمانی شما نیز این اصل اساسی صدق می کند.
چرا چاق هستم؟!
اگر چاق هستید به این معنی است که مدت هاست در مسیر چاقی در حال حرکت و زندگی کردن چاقی هستید.
به این معنی که هر روز افکار، رفتار و واکنش هایی که برای چاق شدن نیاز است را با دقت انجام داده اید و پس از مدت تقریبا طولانی به چاقی مبتلا شده اید.
هیچ فردی با یک روز و چند روز و حتی چند هفته و ماه تکرار کردن افکار، رفتار و واکنش های چاق کننده به چاقی مبتلا نشده است بلکه بین ۲ تا ۴ سال زمان می برد تا تغییر افکار به نگرش چاق تبدیل شده و سپس واکنش های رفتاری چاق کننده ایجاد کنند و باعث بروز چاقی شوند.
برای همه افراد چاق روند چاق تر شدن آنها سریع تر از چاقی اولیه است. به این معنی که هرچه از زمان چاق شدن آنها می گذرد سرعت چاق تر شدن آنها سریعتر می شود تا جایی که فرد به این نتیجه می رسد که من حتی آب هم میخورم چاق می شم.
پروسه چاق شدن چگونه است
- مرحله اول: از طریق شنیدن و دیدن اطلاعات به شکل آگاهی وارد ذهن فرد می شود.
- مرحله دوم: قرار گرفتن در معرض تکرار آگاهی درباره چاق شدن باعث شکل گیری نگرش درباره چاقی می شود.
- مرحله سوم: شکل گیری نگرش چاقی باعث شکل گیری گفتگوی ذهنی می شود به این شکل که فرد دیگر برای فکر کردن به چاقی نیازی به شنیدن و دیدن ندارد بلکه خودش به تنهایی در ذهنش درباره چاقی فکر می کنید.
- مرحله چهارم: پس از مدت ها فکر کردن به چاقی و چاق شدن، ترس و نگرانی از چاق شدن در فرد ایجاد میشود. به عبارتی دیگر احساس چاقی در فرد شکل می گیرد. از این مرحله افکار باعث شکل گیری احساس می شود.
- مرحله پنجم: شکل گیری ترس از هر موضوعی در ذهن باعث بروز واکنش می شود. ترس از سرقت، ترس از جدایی، ترس از دست دادن، ترس از چاقی و … در این شرایط فرد برای جلوگیری از ابتلا به آنچه باعث ترس و ناراحتی اش شده اقدام می کند.
- مرحله ششم: اقدام کردن برای مبتلا نشدن به چاقی باعث بروز رفتارهای بر مبنای ترس از خوردن، ترس از رفتارها مانند خوابیدن، ترس از کم تحرکی و … می شود و به این شکل فرد مبتلا به افکار چاقی شروع به ترسیدن از چاق شدن به هر دلیل در زندگی روزمره می کند.
- مرحله هفتم: ترس از چاقی احساس چاقی را تقویت می کند. در واقع هرچه بیشتر بترسی بیشتر تلاش میکنی که چاق نشی ولی تمرکز بر چاقی به تنهایی برای چاق شدن کافی است. به مرور همزمان با تلاش فرد برای چاق نشدن رفتارهایی که تصور می کند چاق کننده هستند رشد کرده و تکرار می شوند و به مرور تعداد رفتارهای چاق شونده بیشتر از رفتارهای مقابله با چاقی می شود و فرد به راحتی چاق میشود.
چگونه لاغر شویم
اگر می خواهید لاغر شوید باید به فکر محیا کردن خود برای قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن باشید.
برای قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن باید کاری متفاوت از آنچه اکنون و هر روز انجام می دهید را انجام دهید.
اگر هیچ کاری نکنید، شما در مسیر چاقی که مدت هاست در حال حرکت کردن در آن هستید به مسیر خود ادامه خواهید داد.
تفاوت چاق شدن و لاغر شدن
اگر می خواهید لاغر شوید باید در مسیر لاغر شدن حرکت کنید و اگر می خواهید چاق تر شوید نیاز به هیچ کاری ندارید، فقط کافی است به روش خود ادامه دهید، حتما چاق تر می شوید.
همه افرادی که اضافه وزن دارند در مسیر چاق تر شدن هستند، مسیر چاق تر شدن ارتباطی با مسیر لاغر شدن ندارد و به لاغر شدن منتهی نمی شود، اگر می خواهید لاغر شوید باید مسیر خود را به سمت مسیر لاغر شدن تغییر دهید.
تمام افرادی که سال هاست دوست دارند لاغر شوند اما همچنان در مسیر چاق تر شدن حرکت می کنند فقط آرزوی لاغر شدن دارند اما مسیری که در پیش گرفته اند با رویای آنها همسو نیست.
فقط آرزوی لاغر شدن را داشتن شما را لاغر نمی کند، بلکه قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن است که شما را به سمت لاغری هدایت می کند و سبب تحقق رویای لاغری شما می شود.
پس لازم است برای رسیدن به آرزوی خود مسیر لاغر شدن را در ذهن خود خلق کنید تا شما را به آنچه می خواهید برساند، مسیر لاغر شدن مسیری کاملا ذهنی است که نیازی به تلاش و اقدام فیزیکی ندارد.
بر خلاف آنچه تا اکنون تصور می کردید که برای لاغر شدن باید رژیم بگیرید یا ورزش کنید. اینها روش های فیزیکی هستند که تاثیری بر محتوای ذهن چاق نمی گذارند.
من از طریق لاغری با ذهن که چگونگی استفاده از آن را در دوره ورود به سرزمین لاغرها به شکل کامل و عملی توضیح داده ام این مسیر را ایجاد کردم و خودم آن را طی کرده و به تناسب اندامی که دوست داشتم رسیدم.
به لطف خدای مهربان دوستان زیادی از این مسیر حرکت به سمت لاغری را شروع کرده اند و به رویای خود رسیده اند و اکنون شگفتی ساز لاغری با ذهن هستند.
لاغری با ذهن به شما کمک می کند تا ابتدا مسیر چاقی ذهن خود را به خوبی شناسایی کنید و سپس تصمیم بگیرید برای رسیدن به رویای لاغری خود باید مسیر جدیدی برای زندگی کردن ایجاد کنید.
ایجاد مسیر جدید از طریق انجام تمرینات ذهنی و استمرار در انجام آنها میسر خواهد شد.
با انجام مراحل گام به گام دوره ورود به سرزمین لاغرها شما یاد می گیرید ابتدا چگونه مسیر لاغر شدن را در ذهن خود ترسیم کنید و سپس چگونه در این مسیر جدید حرکت کنید و هر روز آنچه را آموخته اید به عمل برای لاغر شدن تبدیل کنید.
صحیح بودن مسیر لاغری ذهنی با نتایجی که شرکت کننده ها کسب کرده اند اثبات شده است، فقط این شما هستید که باید تصمیم بگیرید این مسیر را برای لاغری خود انتخاب کنید یا خیر.
اگر به مسیری که هم اکنون در حال سپری کردن هستید توجه کنید به خوبی برای شما واضح می شود که شما هر روز مقداری گفتگوی ذهنی با خود درباره چاقی و چاق تر شدن دارید.
این همان نقشه مسیر چاقی است که در ذهن شما در حال ترسیم شدن است و به اندازه ای که از رفتار غذایی و واکنش های خود نسبت به مصرف مواد غذایی دچار پشیمانی و عذاب وجدان می شوید شما در حال عمل کردن به آنچه هستید که برای چاق تر شدن ضروری است.
افرادی که از آموزش های دوره لاغری با ذهن استفاده می کنند یاد می گیرند که هر روز انتخاب کنند می خواهند به سمت لاغری حرکت کنند یا در مسیر چاقی به حرکت خود ادامه دهند.
صعود آنها به سمت مسیر لاغر شدن خواهد بود و سقوط آنها دور شدن از لاغری و نزدیک شدن به چاقی خواهد بود.
امکان ندارد کسی در مسیر لاغر شدن باشد و بتواند لاغر نشود، همان طور که افرادی که در مسیر چاقی هستند نمی توانند چاق تر نشوند.
به مسیر حرکت خود دقت لازم را داشته باشید و سعی کنید مسیر صحیحی که شما را به سمت لاغری هدایت می کند انتخاب کنید
✍️ تمرین آموزشی 📖
ابتدا فایل صوتی را گوش دهید و سپس به سوالات زیر پاسخ دهید.
- به روند گذشته خود توجه کنید و مشخص کنید بیشتر در مسیر چاق تر شدن بوده اید یا لاغر شدن؟
- تلاش های خود برای لاغر شدن را بررسی کنید و توضیح دهید که در زمان تلاش برای لاغر شدن در مسیر لاغری بوده اید یا در مسیر چاق تر شدن حرکت می کردید.
- با توجه به توضیحات نوشتاری و فایل صوتی برای تغییر مسیر خود از چاق شدن به لاغری باید چه مراحلی را انجام دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضاعطارروشن
📻 رادیو لاغری
امتیاز 4.11 از 124 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدایی که مرا دوست دارد بی انکه نیازی به من داشته باشد.
سلام استاد عزیز و همه دوستان. فایل صوتی و نوشتاری این جلسه عالی لود و من بعد از سه روز پشت سرهم گوش کردن اومدم تمرین را انجام بدم.
تمرین:۱,خب من وقتی نگاه میکنم به گذشته خودم همیشه در روند چاقی بودم چون توجه من همیشه به چاقی بوده نه لاغری،ترس از خوردن،اضافه وزن داشتن، به اندازه غذا نخوردن و…. همیشه در مسیر چاقی بودم و واکنشهای نامناسب درباره مواد غذایی داشتم.حالا همیشه از خودم میپرسم که آیا واقعا میل دارم اینو بخورم یا از روی سرگرمی دارم میخورم؟
۲,من از جمله ورزشها و رژیمهای مختلف را میگرفتم اما در تمام این مدت فقط جسم خودم را تحت فشار میدادم اما تلاش ذهنی نبود،بخاطر همین همواره در مسیر چاق تر شدن بودم نه لاغر شدن.
۳,ابتدا اموزه ها را بارها گوش بدم یاد بگیرم و عمل کنم به انچه یاد گرفته ام. حواسم به تفاوتهای رفتار غذایی خودم با انسانهای متناسب باشه. وقتی میل ندارم زیاده خوری نکنم. از خودم سوالات خوب بپرسم تا پاسخ های خوب دریافت کنم. یادم باشه واکنش من در برابر مواد غذایی مرا چاق یا لاغر میکنه نه خود مواد غذایی.باید روی باورهای خودم کلی کار کنم و باورهای درست همجهت با قانون را جایگزین کنم.
۴,از خودم بپرسم ایا واقعا الان میل به خوردن دارم یا نه؟ دوم به رفتار افراد متناسب توجه کنم. سوم باورهای مناسب و هم جهت با قانون را در خودم ایجاد کنم. بارها تکرار کنم که بدن من برای ادامه زندگی نیاز به انرژی دارد و این انرژی را از مواد غذایی تامین میکند،پس من به اندازه نیاز،تکرار میکنم به اندازه نیاز بدنم غذا میخورم، نه بیشتر نه کمتر. پایان.
همیشه سعی کنیم علت خوردن را در خودمون کشف کنیم. مثلا من یک روز از خودم پرسیدم چرا همیشه با چایی قند میخورم؟به این نتیجه رسیدم که چون چایی داغ هست و داغی چایی دهنمو میسوزونه بخاطر همین قند میخورم خنثی کنه،در نهایت گفتم خب چه کاره ای بزار چاییت یکم ملایمتر بشه هم دهنت نمیسوزه هم مجبور نیستی قند بخوری والسلام. همه رفتارهای خودمون را اینطوری ریشه یابی کنیم تا به نتایج درست برسیم به امید خدا.
سلام من گذشته بیشتربه سمت چاقی بودم اگرم لاغرمیشدم خیلی مقطعی بودزودبرمیگشتم به وزن قبلی همش درگیروزن وعددترازو وهیچ کدوم ازاین روش ها نمیتونست کمک کنه به روندلاغری فقط ذهن رودرگیرمیکرد ماباید رو افکاروباوراشتباه مغزی کارکنیم همیشه این افکارنزاشته موفق بشیم وروزبه روزچاقتر شدیم اگردرمسیرلاغری باذهن قدم برداشتیم اولا ورودبه این سایت همش لطف وهدایت خداست وگرنه هیچ وقت بااین سایت اشنانمیشدیم تنها باگوش دادن به فایل وحل تمرین جوابگوی لاغری نیست بلکه عمل به ان مهترین شرط لازم هست مابایدروش هارواجراکنیم ویادبگیریم لاغرشدن باذهن رو وقتی یادگرفتیم وفرمول هارواجراکردیم واون فرمول غلط روپاک کردیم ازذهن ها وباوراشتباه که فلان غذاچاق کنندهست یا بگیم لاغری اینجور تامیتونیم بخوریم درحدانفجاربگیم باقدرت ذهن لاغرمیشیم نه اصلا بزرگترین اشتباهست فقط یادبگیریم لاغری درست اونوقت جسم شروع میکنه به لاغری
من در تمام ۱۵ سال گذشته در تک تک روزهای زندگیم به چاقی فکر کردم ازش ترسیدم بابتش شرمنده شدم ازش خجالت کشیدم روزی نبود که بهش فکر نکنم و در مسیر چاقی حرکت نکنم حتی زمانی که فکر میکردم میخواهم در مسیر لاغری حرکت کنم و از شر چاقی خلاص بشم ، باز هم ترس من از چاقی بزرگتر و بزرگتر شد و اسیب های بیشتری به خودم زدم خسته و سرگردان به دنبال دلیل میگشتم و حیران بودم . اما همیشه ته دلم میدانستم که مشکلات و باور های درونی باعث همچین چیزی در جسمم شدن اما هرگز ایده ای درباره اش نداشتم .
در تک تک روش هایی که استفاده کردم من اسیب بیشتری به خودم روح و روانم زدم .
در رژیم و ورزش که من فکر میکردم چاره ی کار من هستن من فقط دست و پا میزدم و به جسمم فشار وارد میکردم مثل این می ماند که بخواهیم درختی تنومند را از جا در بیاوریم و فقط شاخه های ان را هرس کنیم از هر جا هرس میکنیم بیشتر رشد میکند چون ریشه ها سرجایشان هستن و زدن شاخه ها هیچ تاثیری نداره
در تمام رژیم هایی که گرفتم فقط ترسها ی بیشتری رو برای خودم بوجود اوردم ترس از گرسنگی و قحطی ترس از همه ی مواد غذایی ترس از خوردن ترس از چاق شدن دوباره و کلی ترس دیگه و این ترس های من کلی گفت گوی ذهنی سرزنش کننده برام بوجود اورد کلی اضطراب برام بوجود آورد . چقدر احساس بی عرضگی و بی اراده بودن کردم چقدر احساس ناتوانی کردم احساس درماندگی و این احساسات باعث شد خودمو اشتباه بشناسم باور ها و نگرش های غلطی در مورد خودم و غذا ها و بدنم داشته باشم . و این نگرش ها رفتار هایی رو در من ایجاد کرد که فقط باعث چاق تر شدنم شد .
با تشکر فراوان از استاد گرامی
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به همه دوستان عزیز
من در گذشته خودم مدام در حال صعود به چاقی بودم چون دوست داشتم از غذاها به هر مقداری که میخوام مصرف کنم حتی اگه به حالت انفجار و ترکیدن میرسیدم و بعد خوردن از خودم و بدنم گله داشتم که این چه بدنیه همش من چاق میشم یعنی از بدنم انتظار داشتم که هر چی من از طریق دهان جویده و نجویده حتی سنگ رو وارد بدنم کردم، سریع هضم کنه و هیچ چیزی به چربی تبدیل نشه حتی زمانی که برای لاغری رژیم یا ورزش میکردم یکی از وعده های که برای انگیزه بیشتر به مودم میدادم بزار لاغر بشم هر چی دلم خواست میخورم در نتیجه حتی زمانی که برای لاغری هم اقدام میکردم در مسیر چاقی بیشتر بودم چون بعد رسیدن به وزن ایده آلم دیگه کنترل خوردن خودم رو دوست نداشتم داشته باشم و هر چی سر راهم بود مثل جارو برقی میکشیدم داخل
بعد یه هفته باز سرزنش های ذهنیم شروع میشد که آخه تو چه آدم بی اراده ای هستی و از دست خودم عصبانی میشدم حالا به بهانه اینکه عصبانی هست خودم رو متقاعد میکردم که پرخوری عصبی پیدا کردم و دوباره بیشتر از قبل میخوردم
اما با ورود به مسیر لاغری هر چند مدام در این مسیر نبودم اما با نگاه کردن به رفتارهای آدمهای متناسب و چاق متوجه شدم که آدمهای لاغر ممکنه گاهی اوقات از یه غذایی به نظرما واقعا زیاد بخورند اما اون غذا باید شرایط خاصی داشته باشه مثلا شوهرم برنج شفته باشه نمیخوره حتی از گرسنگی بمیره یا اگه قبل غذا یه نصف شیرینی خورده باشه برای غذا میل نداره یا پسرم غذاهای خاصی میخوره مثلا قورمه سبزی باشه زیاد میخوره و غذاهای دیگه مثل لوبیا پلو رو با گرسنگی زیاد نگاه هم نمیکنه
خواهرم اهل چای نیست اما برای خوردن چای باید مثلا کشمش باشه و اگر کشمش نباشه با بقیه چیزها مثل خرما یا قند لب نمیزنه و از خیر چای خوردن میگذره اما من با چای هر چیزی باشه میخورم
رفتار دیگران با ادمهای متناسب و چاق هم فرق میکنه مثلا اگه خونه مادرم مهمون باشیم مثلا غذا قیمه باشه موقع کشیدن غذا مامانم میگه فلانی دوست نداره قیمه اش سیب زمینی زیادی داشته باشه گوشت بیشتری دوست داره اما چون من که همه چی میخورم موقع غذا کشیدن برای من نگاه نمیکنه چی داره چی نداره؟
قبلاً برام مهم نبود چون خودم رو یه دختر خوب میدونستم اما الان خیلی بهم برمیخوره و خودم رو یه سطل اشغال فرض میکنم و گاهی خودم برای خودم غذا میکشم تا حداقل خودم برای خودم ارزش قائل بشم
قبلاً بهم نگفته وظیفه ی خودم میدونستم که غذای باقی مونده پسرم رو حتما باید بخورم اما خدا رو شکر اولین عادتی که ترک کردم همین بوده و اوایل ترک تقریبا هرکس سر سفره بود بهم تاکید میکرد که غذای پسرت مونده بخور ولی من با بهانه های مختلف از خوردن صرف نظر میکردم هر چند به نظر خیلی از اطرافیان مسخره میومد که مثلا میخوام کلاس بزارم اما بعد گذشت حدود یک سال دیگه کسی بهم این حرف رو نمیزنه که غذای پسرت مونده بخور
من همه قوانین خوردن رو زیر پا گذاشتم با خوردن بیش از حد نیاز بدنم تا حدی که نمیتونستم دیگه بعد خوردن بشینم و باید دراز میکشیدم و میگفتم که هیچ جای بدنم سالم نیست و درست کار نمیکنه این معده درد هم امونم رو بریده در حالی که خودم مثل قحطی زده ها رفتار میکردم و بیشتر از حدنیازم میخوردم و معده بدبخت جا نداشته برای نگه داشتن و هضم غذا و از دستتم ناله میکرده که مگه چه هیزم تری بهت فروختم که با من این رفتار رو میکنی بابا من از خودتم کم اذیت کن منو
به نام خدا
نقل قول از متن درس امروز:
«اگر می خواهید لاغر شوید باید در مسیر لاغر شدن حرکت کنید و اگر می خواهید چاق تر شوید نیاز به هیچ کاری ندارید، فقط کافی است به روش خود ادامه دهید، حتما چاق تر می شوید.»
همانطور که در گذشته مدام در حال دریافت اطلاعات چاقی بودیم حالا باید دستی بجنبانیم و خود را آگاهانه در معرض اطلاعات لاغری قرار دهیم!
در گذشته و شاید بعضی از اوقات حالا! شایدم اصلا خدای نکرده همین حالا!:
وقتی فقط به چاقی توجه کردیم چاق تر شدیم!
مدام فکر کردیم ای بابا چقدر چاقم! خیلی ناراحتم که چاقم! هیچ راهی ندارد که لاغر بشم! حالا چیکار کنم که چاق نباشم؟ من به خاطر چاقیم از خودم بدم میاد!
از دست چاقی خسته شدم!
و صدایی در ذهنمان طنین انداز و خیلی دراماتیک می گفت:«چاقی! چاقی! چاقی!»
وقتی با هر حرف خانواده و دوست و آشنا که ای وای مراقب باش داری چاق می شوی، نگران شدیم و ترسیدیم یا ناراحت شدیم امکان چاقی را برای خود تسهیل کردیم!
کلا به نظرم در زندگی هر چه تحت تاثیر حرف دیگران باشیم عامل سقوط و سست عنصری مان بیشتر می شود! ببخشید که اینقدر رک گفتم! اما حقیقتا همیشه تحت تاثیر دیگران بودن، یعنی باری به هر جهت بودن!
به نظرم بیایم نه خیلی تعریف دیگران تاثیری بر ما داشته باشد نه تخریب دیگران! ما ابتدا ارزش های خود را خودمان مشخص می کنیم و طبق همان رفتار می کنیم
حرف دیگران هم محترم، همه را می شنویم و هرکدام که درست بود قبول می کنیم بدون ناراحتی و البته نا گفته نماند که هر حرف درستی هم در زمان نا مناسب اشتباه است، مثلا من که خودم می دانم چاقم! دیگر گفتنِ تو دختر خاله ی دلبندم چه تاثیری می تواند روی من داشته باشد؟! پس با هر حرف دیگران هی احساساتی نشویم بهتر است! بهتر است روی اهداف خودمان و بهبود و پیشرفت خودمان تمرکز کنیم و بکوشیم که خودمان، دیگرانِ خوبی برای عزیزان و دوستانمان باشیم!
پس شنیدن و توجه به مطالب چاقی، ممنوع!
وقتی گفتیم یک روز غذا بیشتر خوردن که هزار روز نمی شود، شد!
خودمانیم ها! چرا خودمان را گول بزنیم؟ اصلا یکطورِ منطقی طور هم که به ماجرا نگاه کنیم، می فهمیم که هر بار تکرار یک اشتباه ، ما را در چرخه ای معیوب گیر می انداز و انسان است و عادت هایش! پس جانم(اول با خودم هستم) یک بار هزار بار نمی شود بلکه ده هزار بار و شاید بیشتر می شود! پس از همان اول، کاری که میدانیم اشتباه هست را انجام ندهیم! مثلا ناراحتی و غم و غصه را، سریع با غذا خوردن جبران نکنیم شاید پیادهروی و مدیتیشن راه حل بهتری باشد!
پ.ن: البته منظورم این هم نیست که خودمان را سرزنش کنیم فقط می گویم هر بار که خواستیم به دام تله ی ذهنی بیفتیم کافیست فقط کار اشتباه را انجام ندهیم، با جایگزینی یک کار درست تر مثل پیاده روی ، شکستن چرخه ی معیوب برایمان آسان تر می شود.
وقتی رژیم گرفتیم و همش به مواد غذایی در یخچال فکر کردیم، چاق تر شدیم!
همه مان می دانیم که توجه هر جا باشد انرژی هم همانجاست و انرژی هر جا باشد یعنی خلق! حالا خودمان می دانیم که در حال خلق شگفتی هستیم یا مصیبت!
وقتی فقط به غذا فکر می کنیم خوب معلوم است هر موقع که از خودمان بپرسیم الان چکار کنم، جواب می دهد برو غذا بپز! برو غذا بخر! برو دنبال غذای اضافه ای که از تولد دیشب در یخچال مانده! غذا غذا غذا غذا!
وقتی حالمان از خودمان بهم می خورد چاق تر شدیم!
حالمان اگر از خودمان بهم بخورد پس چطور می خواهیم از خودمان مراقبت کنیم؟
وقتی مدام خودمان را در آینه برانداز کردیم که این چیه؟ تو چرا اینقدر چاقی؟ بدنمان درست مثل کودکی که با ما لج کرده باشد بدتر چاق شد!
پس از این به بعد خودمان را همینطور که هستیم دوست داشته باشیم! خود و دوستانِ عزیزم! ما همینطوری هم ارزشمندیم! ما همینطوری هم خوبیم! ما همینطوری هم زیبا، دوست داشتنی هستیم!
شاید بپرسید اگر همینجوری خوبیم و خودمان را دوست داریم پس چه دلیلی دارد که لاغر شویم؟
خوب جواب این است که چون ما دوست داریم پیشرفت کنیم و بهتر بشویم یعنی الان که خوبیم حتی اگر هیچ پیشرفتی نکنیم هم به عنوان یک انسان ارزشمندیم و وقتی بهتر بشویم هم همانقدر ارزشمندیم ولی حالا حتی احوال بهتری داریم و چه بسا لاغری و تناسب اندام خودش پلی باشد برای بهتر شدن احساس و ارتعاش مثبتمان و جذب شگفتی های عالی در زندگی
وقتی آینده نگر نبودیم چاق تر شدیم!
چرا؟ چون به پیامد آنچه در پس این لقمه های اضافه اتفاق می افتد فکر نکردیم و گفتیم هر چه بادا باد!
به نظرم هر بار که خواستیم یک لقمه ی الکی برداریم، به تصویر چاقمان در آینده نگاهی بیاندازیم و مقایسه کنیم با تصویر لاغری که در ذهن داریم، تکلیفمان مشخص می شود؛ فقط کافی است که لذت لاغری را بر رنج چاقی ترجیح بدهیم! آن وقت است که لاغری آسان و زیبا و رهایی بخش است.
ممنون و متشکرم.
سلام به همه و به خدایی که یادش آرامش بخش دلهاست
و حرکت بسمت خدا لذت و آرامش وصف ناپذیری نصیبم کرده که الهی نصیب همه بشه
والا تو این گروه آیا بجز من کسی هست که پدرو مادرش هر دو بخاطر. اضافه وزن صد و پنجاه کیلویی مرده باشند
آره من تو چنین خانواده ای بزرگ شدم تولدم به اجبار اونجا بود نه من مقصر بودم نه اونا رو مقصر میدونم اونا بیسواد و قدیمی بودند گناهی نداشتند
مهم اینه حالا که من آگاه شدم چطور عمل میکنم
من الان ۲۶ روزه با ذهن خودم آگاهانه دوباره متولد شدم
خیلی عجیبه نه هفت کیلو لاغر کردم من تازه وارد
چون ملا بنویس فقط نبودم هر چی استاد روشن بهم یاد داد همون لحظه به عملکرد روزانه ی من اضافه شد
هر روز به چیز جدیدی که یاد گرفتم فقط تمرکز و عمل کردم و استمرار و تکرار و تکرار
یکسری حرفا داره به اعماق و لایه های ژرف تر ذهن من نفوذ میکنه شاید اولش اینطور نبود ولی هر چی میره جلوتر من بیشتر آگاه میشم عملکردم ناخودآگاه درست صورت میگیره بدون اینکه بهش فکر کنم
به آدمای متناسب نگاه میکنم از دستشون لذت میبرم نگاهم اصلا بهشون عوض شده شاید قبلا رقص یه دختر کمر باریک تو اینستا منو خوشحال نمیکرد و ازش سریع رد میشدم و تو دلمم چند تا فحش آبدار نصیب شانسش میکردم که اون لاغره کوفتش بشه الهی ،چرا من چاقم
الان با لذت بهش نگاه میکنم از دیدن هیکلش کیف میکنم تحسینش میکنم
رفتار افراد متناسب اطرافم رو زیر ذره بین گرفتم مثلا فهمیدم دختر دایی متناسبم چایی شو خالی میخوره یا قند هاشون رو فوق العاده ریز کرده بود تو قندون ،اگرم بخوره یا یه قند ریز میخوره
یا دیدم موزش رو با همسرش تو مهمونی نصف کرد
یا دیدم به شیرینی گفت میلی ندارم میخوام ناهار بخورم
من الان اصلا دفتر ندارم همینجا مینویسم نظر میدم نظرات بچه ها رو میخونم ولی من فرد عمل گرایی هستم
واسه همینم چنین نتیجه خوبی از روز اول تا الان که ۲۶, روزه اینجام گرفتم
چهل کیلو اضافه وزن دارم ولی همین هفت کیلویی که کم کردم چقدر من عالی شدم چقدر احساس سبکی دارم روحم میخواد پرواز کنه اندازه دو حلب روغن گذاشتم زمین
دیروز مثل چی پله های خونه رو اومدم بالا ،راستی یه شلوار طبیعتگردی داشتم تنم نمیشد یهو امتحان کردم دیدم براحتی تنم شد شب اونو پوشیدم با همسرم رفتیم دور دور شبانه ،بعد هر چی گفت میخوای بریم بستنی بخوریم ویتامینه بخوریم گفتم من میلی ندارم میخوای برای خودت بگیر
من عمل میکنم به چیزهای جدید تکرار میکنم تا ملکه ی ذهنم بشه
دقت میکنم به انتخاب کلمات گفتاریم حتی
میگم من خوش شانسم خوش انرژی ام من متناسبم من میرسم به اون عکسی که انتخاب کردم
یاد گرفتم تا حتی اگه متناسبم شدم که بزودی میشم ادامه بدم تمرینهامو تا آخر عمر تو سایت بمونم برای همیشه
وقتی اینجا بودن اینقدر حال خوب بمن میده چرا نباشم
من میخوام نسل جدیدی متناسب تربیت کنم راه پدرو مادر خدا بیامرزم از روی جهل رو نرم
اصلا شاید خواهرام برادرم هم با دیدن من تشویق بشن درست بشن طفلکیا ،اونا هم تو همون خونه با افکار چاقی بزرگ شدند اوناهم باورتون اینه که تا میتونی بخور میخوای نهایتش ده سال کمتر عمر کنی دیگه مگه چیه مگه زندگی بجز خوردن لذت دیگه ای هم برای ما گذاشتن تو ایران
من با این تفکرات بزرگ شدم رفته بود تو گوشت و خونم
ولی چی شد الان اینجام اصلاح شدم نتیجه گرفتم مثل چی دارم لاغر میشم
اصلا عکس بدم کسی باورش نمیشه این همون منه۲۶ روز پیشه
امروز تو آینه دیدم یه خط قشنگی از لاغری روی گونه هام نمایان شده تازه گونه م معلوم شده طفلی زیر اینهمه چاقی که قبلا بود
بابا کیف میکنم خودمو میبینم صبح اونقدر خدا رو شکر کردم تا چشامو باز کردم
داشته هامو شکر میکنم خونه ماشین ویلا همسر خوب پسر خوب ،یه تخت گرم و نرم که شب سرمو راحت روش میزارم
سلامتیم روحیه شادم
اینکه چند وقتیه منو مسیر مولانا و شمس دارم حرکت میکنم زندگی میکنم
بابا اینهمه تغییر هم جسمی هم روحی هم فکری
خدایا شکرت
دیگه چی ازین بهتر
اینکه استادت نوشته هاتو به صورت فایل صوتی با هوش مصنوعی میزاره تو اینستاگرام
یعنی پس داری درست حرکت میکنی دختر
ایولا به خودم
نوش وجودم باشه این هفت کیلو لاغری
با ذوق و شوق ادامه میدم تا انتها تا آخر عمرم
استمرار استمرار عمل عمل
مژگان مادر باهوش مهربون خوش انرژی مثبت
سلام شایددرگذشته فکرمیکردیم هرموادغذایی باعث چاقی میشه وبرالاغری رژیم ودمنوش بگیریم وخیلی زودخسته میشدیم ووزن دوباره برمیگشت ولی درروش لاغری باذهن روافکاروباورکارکرده وهیچ ترسی ازهیچ موادغذایی نداشته ورژیم برو جسم تاثیرداره ولی لاغری باذهن روافکاروباورکارمیکنه ومانقطه سیری وگرسنگی رو تشخیص میدیم ومغزودهن وناخوداگاه بعنوان عامل مهم برالاغری باذهن هست ودراین مسیربایداستمرارداشت ویادگرفت براهمیشه متناسب بود
soheila:گام ۱۲از ۱۰۰گام چاقتر خواهید شد یا لاغرتربارها آرزوی لاغر شدن را داشتیم برای رسیدن به این آرزوی بزرگ کلی تلاش کردیم زحمت کشیدیم رژیم و ورزش کلی روشهای دیگه را اجرا کردیم لاغر میشدیم اما فقط برای مدتی کوتاه بعدش خسته از آن روش کذایی و کنار گذاشتنش آرام آرام به سمت چاقی برمی گشتیم و دوباره دنبال یک روش جدید و کار آمدتر بودیم این پروسه برای بیشتر افراد چاق اتفاق افتاده زیرا یک فرد چاق همیشه به دنبال لاغری بوده است برای لاغر شدن باید به دنبال مسیری پایدار و درست بود تا آرزوی لاغری تحقق پیدا کند چاق شدن و لاغر شدن چیست ؟ چاق شدن یا لاغر شدن هردو به مجموعه آیی از افکار رفتار و واکنش ها گفته میشود که میتواند ما را چاق و یا لاغر کند این افکار چاقی و یا لاغری چگونه بوجود میآید ؟کلا هر نوع فکر را ما از آگاهی های پیرامون خود کسب میکنیم حالا چه به صورت شنیدنی یا دیدنی و با آموزشی. این اطلاعات وارد ضمیر آگاه ما میشوند و بصورت فکر. در ذهن آگاه ما گسترش پیدا میکنند آیا ما چاقی را آموخته ایم ؟بله صد در صد. چون اگر چاقی را نیاموخته بودیم الان باید متناسب میبودیم. اما با باور افکار چاق کننده ما چاق شدیم مثلا در یک خانواده اگر دو فرد متناسب باشند و یک فرد چاق این نشان میدهد که چاقی ارثی نیست بلکه آموختنی است. آیا برای لاغر شدن احتیاج به آموزش داریم ؟ اگر فرد متناسبی باشید خیر چون بر اساس پیش فرض ذهن آنان رفتار میکنید و احتیاجی به لاغرتر شدن ندارید اما اگر چاق هستین و اضافه وزن دارید حتما باید تحت آموزش صحیح لاغری با ذهن قرار بگیرید تا لاغری ماندگار بدست بیاورید برای مسیر هابی که میخواهیم در آن موفق شویم حتما باید کارهای لازم را برای آن مسیر انجام دهیم و تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا موفق شویم اگر هم شکست را میخواهیم قبول کنیم خب دیگر لازم نیست کاری انجام بدهیم کافیه بی خیال شویم خودبخود شکست میخوریم چرا من چاق هستم ؟اگر چاق هستیم به دلیل این است که مدتهاست بدون کم و کاست در مسیر چاقی تلاش کردیم. وچاقتر شدیم افکاری که مربوط به چاقی در ذهن داشتیم را گسترش دادیم. آنقدر تکرارش کردیم تا تبدیل به رفتار ما شد بعدش هم که متعاد به مواد غذایی شدیم و ترس از چاقتر شدن هم مزید بر علت چاقی ما شد آنگاه سرعت چاقتر شدن ما هم بیشتر شد تا به خود بیاییم دیدیم چقدر چاقتر شدیم تا جاییکه باور کردیم حتی آب هم بخورم چاق میشوم پروسه چاق شدن چگونه است ؟اول ورود آگاهی به ذهن دوم تکرار آگاهی از دیدن یا شنیدن سوم باور کردن و نجوای ذهنی چهارم ترس و نگرانی از بیشتر چاق شدن پنجم ترس های دیگر مانند سرقت. دزدی و غیره که باز هم حس بد را تشدید میکندششم اقدام کردن برای اینکه چاقتر نشویم مانند ترس از خوردن ترس از خوابیدن ترس از کم تحرکی و غیره هفتم ترس بیشتر مساوی چاقی بیشتر است که در مرحله هفتم اتفاق میافتد بشدت میترسیم و تمام تمرکزمان روی چاقی است و همین واکنش باعث چاقی بیشتر میگردد برای لاغر شدن چه کاری باید انجام بدهیم ؟باید در مسیر صحیح لاغری با ذهن قرار بگیریم زیرا روش ها مسیرهای گذشته هیچ کدام کارساز نبود این بار متفاوت عمل میکنیم و از طریق ذهن و جایگزین کردن باورهای درست که در پیش فرض ذهن امان قرار دارد به جای باورهای اشتباه به سمت لاغر شدن پیش میرویم دوره لاغری با ذهن دوره آیی است منطبق با زندگی روزمره و مسیری که میتواند با استمرار کار روی باورها و رفتارها ی خود میتوانیم به قله برسیم و اما باید همیشه در مسیر باشیم فقط نوشتن و دیدن تمرین کردن نیست بلکه باید بتوانیم آن را در زندگی روزمره خود هم تمرین کنیم مانند توجه کردن به رفتارهای آدمهای چاق یا متناسب که ببینم رفتارشان چگونه است. حتی اشتباهات خودمان را پیدا کنیم و روی آن کار کنیم تا بقول استاد به ریشه آن برسیم باید یاد بگیریم چطوری فکر کنیم چطوری رفتار کنیم تا متناسب باقی بمانیم. وقتی موفق میشویم که آموزش ها را به عمل تبدیل کنیم مانند زمانی که خودمان هم آموزش دیدیم و عمل کردیم و چاق شدیم حالا برای متناسب شدن حتما باید زمان برای یادگیری بگذاریم و این آموزشها را به عمل برسانیم تا بتوانیم مانند یک فرد متناسب با غذا رفتار کنیم مثل افراد متناسب غذا بخوریم ترس از خوردن نداشته باشیم به حد نیاز بخوریم مانند افراد متناسب. پس از سیر شدن لقمه اضافه نخوریم ته پشقاب مانده را نخوریم. و مانند افراد متناسب شیک غذا بخوریم و اهمیتی به خوردن زیاد ندهیم اما غذایی را دوست داریم بخوریم مجبور نباشیم بخاطر دیگران هر غذایی را دوست نداریم بخوریم و و و وافراد چاق بخاطر چاقی ضربه و سختی زیاد داشتند و عوامل زیادی را مقصر چاقی خود میدانند اما ما که الان تو لاغری با ذهن هستیم دیگر به این عوامل بار گناه نمیدهیم بلکه میدانیم مسول خود ما هستیم که خودمان باعث چاقی خودمان شدیم. باید از خودمان آزمایش بگیریم ترس های نهان خود را در مورد خوردن کشف کنیم. و به غذا فقط بار تامین انرژی برای بدن را بدهیم اما فقط در حد نیاز نه این که بگیم غذا ترس نداره من هرچی بخورم انرژی بدن ام میشه پس هرچی میخوام بخورم این غلطهچرا چون قانون میگه غذا ترس نداره غذا انرژیه اما چون باور غلط و نگرش چاقی داری. با قانون همسو نمیشود و باز هم چاق میشوید قانون میگه غذا باعث چاقی نمیشه غذا انرژیه اما باور غلط میگه بیشتر از حد نیاز بخور همین باعث میشود چاق شوید و غذا اینجا باعث چاقی میشود چرا,؟ چون ما به اشتباه از غذا استفاده کردیم وچاق شدیم و حالا باید یاد بگیریم درست رفتار کنیم تا لاغر شویم و وقتی در این راه استمرار داشته باشیم و بخوبی لاغر شویم مانند این است که دوباره متولد شدیم. ولی این یک تولد آگاهانه است که موهبت الهی است با این تولد آگاهانه یاد میگیریم در تمام جنبه های زندگی چطور فکر میکنیم چطوری رفتار میکنیم و از این آگاهی های جدید و تولد دوباره چه نتایجی بدست میآوریم من خودم الان ۵ساله متولد شدم ۵ساله که تولد آگاهانه داشتم و هر روز که بزرگتر شدم آگاهی های جدیدتری بدست آوردم چه در زمینه لاغری. روابط صبوری کم شدن نگرانی ها. بدست آوردن ثروت بیشتر و خیلی چیزهای دیگر. که همه با تولد آگاهانه من بدست آمده و کاملا از شرایط گذشته از هر نظر بهتر شدم و این برای من هدیه آیی است که خداوند با دستان استاد عزیزم به من وتمامی کسانی که در دوره ها و سایت هستند داده شده است تمام این تغییرات وقتی بدست میآید که آموزشها را تبدیل به عمل کنیم. این یعنی به خود احترام گذاشتن یعنی من دوست دارم از تولد آگاهانه خود کمال استفاده را ببرم و به نتیاج خوب برسم. وقتی که متولد آگاهانه میشویم یعنی به آگاهی رسیدیم یعنی قدرت تشخیص رفتار های اشتباه خود را داریم یعنی ما الان دیگر میتوانیم این رفتار اشتباه را ترک کنیم و ادامه ندهیم تا مانند یک شخصیت متناسب رفتار کنیم ما هر کدام باید مانند استاد پشتکار تمرین و تکرار را داشته باشیم تا متناسب بشویم. من که حتما تصمیم این است که تا آخر عمر هر روز مانند این ۵سال در مسیر ادامه بدهم. چون حس خوبی که در این مسیر دارم حتی اگر کاملا متناسب هم بشوم به توصیه استاد باز هم ادامه میدهم. حاضر نیستم هیچگاه سایت تناسب فکری را رها کنم. امیدوارم که خدا توفیق دهد هم به استاد عزیزم هم به من و دوستان متناسبم با تشکر سهیلا عظیمی
بنام خدا
سلام دوستان و استاد عزیز
من از وقتی که وارد این سایت شدم تا الان حدود ۴ سالم هست من متوجه که همه چی با تکرار و تمرین تغییر پیدا میکند و اگر الان من یک نتیجه ی خوب گرفتم از این سایت یعنی دیگه من یه فرد چاق نیستم هم از نظر خودم و هم اطرافیان چرا چون دیگه لباس سایز ۴۸ نمیپوشم
سایز ۴۲ میپوشم رنگ تیره نمیپوشم پوستم افتاده و شل نیست صورتم کشیده و لاغر نیست احساسم خوبه اعتماد به نفس بالایی دارم باشگاه راحت میرم اینها همه موقعی تغییر کرد که من هر روز تو سایت مطلبی را میخونم فایلی گوش میکنم و سعی کردم به گفته ها عمل کنم برا همین هم الان من ۴ ساله هستم و یه زندگی جدید با یک سن جدید را آغاز کردم من هر روز تو هر شرایطی بودم سعی کردم که از سایت غافل نباشم و یه کاری برای خودم کرده باشم اگر من دست رو دست میزاشتم و هیچ کاری برای لاغری نمیکردم یک فرد شکست خورده بودم که هیچ حرکتی برای خودش انجام نداده ولی الان من یک فرد موفق هستم که تونستم از نظر وزنی و سایر مسائل زندگی تغییراتی در خودم ایجاد کنم و بذر موفقیت خودم را بکارم و به آن آب میدم تا به یک درخت تنومند تبدیل بشه انشاالله
به امید موفقیت همه دوستان
سلام بر همه ی دوستان
من مریم هستم متولد هفتم اسفند
درست شش ماه پیش از تولد سی و سه سالگیم در هفتم شهریور من با این سایت آشنا شدم و از نو متولد شدم
استاد فرمودند که ما یک تولد آگاهانه داریم . من هم تولد آگاهانه دارم.
و خدایی که در این نزدیکی ست.
شما هر وقت سعی کنید نتیجه برای شما محفوظ می ماند.تمرین کردن یعنی توجه کردن ب اتفاقات اطراف.هرچقدر بیشتر روی خودمون کار کنیم لایه های عمیق درون ذهن رو میتونیم بشناسیم.تغییر افکار تاریخ ندارد،مهم اینه ک چیزایی ک یاد بگیریم رو عملی کنیم.وقتی ما آموزش چاقی رو دیدیم و یاد گرفتیم ک اون رفتار رو بارها تکرار کردیم و روتین زندگیمون شده.پس برای لاغر شدن هم باید آموزشها رو انجام بدیم تا ملکه ی ذهن بشه.
باید برای رسیدن به هدف باید دو تا کار رو انجام بدیم اولیش اینه ک باید هر روز یک کاری انجام بدیم مثلا لاغر شدن،باید هر روز فایل گوش کنیم.موضوع دوم باید تلاش کنیم آموزشهامون رو انجام بدیم.ترس از خوردن و باوری هست که شاید سالها طول بکشه تا توی ذهن عوض بشه.رفتار اشتباه ما با موادغذایی باعث چاقی شده باور اشتباه میتونه نتیجه ی قانون رو عوض کنه.همه افراد متناسب باورهاشون متناسب با قانونه
⚡️⚡️چگونه ترس از مواد غذایی را از بین ببرم؟!⚡️⚡️بارها به خودت بگو: این بدن من برای زنده بودن نیاز به انرژی دارد و این انرژی از مواد غذایی به دست می آید.پس لازم است به مقدار مورد نیاز غذا بخورم.باید به کلمه مورد نیاز توجه کنیم. این که غذاها ترسناک نیستند و دشمن ما نیستند به این معنی نیست که اگر زیاده روی هم کنم باعث چاقی من نمیشوند.غذاها باعث چاقی من نمیشوند، ولی رفتار نادرست من در قبال غذاها باعث چاقی من میشوند. پس غذاها به خودی خود ترسناک نیستند.باور قبلی ما این بود که غذاها به ما ضرر میزنند، در حالیکه غذاها چاق کننده نیستند، تو داری از غذا برای چاق کردن خودت استفاده میکنی.پس باورهات را با قانون همسو کن.غذاها باعث چاقی نمیشوند ولی ما باید به اندازه مورد نیاز از آنها استفاده کنیم.
به نام خداي هدايتگرم
سلامي گرم به استاد عزيز
گام ۱۲: لاغر خواهید شد یا چاق تر
تکامل به معنای گذشت زمان نیست… تکامل به معنای انجام سریع تجربیات عملی بعد از باورهای درست، برای رسیدن به نتایج عالی هست،
نكته بسيار بسيار مهم اين فايل اين بودش كه در هر حال توجه داشته باشيم به خواستمون
در اين مسير ما توجهمون رو لاغري و تناسب اندام هست
صلاه در قران دقيقا به معني توجه هست…يعني 17 بار در روز توجه كن به آفريدگارت توجه كن به چيزي كه ميخواهي …بگو به خدا كه هدايتت كنه به صراط مستقيم …
آيا خدا نميدونه بايد ما هي بهش بگيم؟
جواب اينه كه اين صلاه اصلا براي خدا نيست براي اينه كه تو خودتو مجاب كني كه كي هستي ؟
از كجا آمدي
چي ميخواهي؟
حالا بودن در اين مسير هم به همين نوع توجه نياز داره تا””” خود””” جديدمون رو قانع كنيم كه اينو ميخواهيم
و به “”من”” گذشته بگيم اون قبلي رو نميخواهيم …چون با راحت غذا خوردن بهش نشون ميدي من ديگه از غذاها نمي ترسم. و هزاران درس ديگه كه استاد داره توي سايت ميگه
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
فرمودیم همگی بر زمین وارد بشید و هبوط کنید. و قطعآ هدایتی از جانب من به شما میرسد که هر کسی از آن پیروی کند، اندوهگین و غمناک و ترسناک نخواهد شد. (آیه 38 سوره بقره)
حالا كه هدايت شديم به اين مسير، ديگه گمراه نشيم..
نكته طلايي
هر چه بيشتر روي خودت كار كني به لايه هاي عميق تر خودت دست پيدا ميكني
انقدر بايد آموزش ها رو تكرار كنيم كه تبديل ره رفتار بشه
استاد اشاره كردن تغيير افكار تاريخ نداره
مهم نيست چند ماهه شركت كردي مهم اينه چقدر تونستي عمل كني…ما آموزش هاي مربوط به اضافه وزن رو ديديم و اونها رو انقدر تكرار كرديم تا شديم ايني كه الان هستيم
دو موضوع مهم
هر روز يه سري كار براي هدفت انجام بده
نزديك كردن موضوعات تئوري كه ياد گرفتيم به عمل
صرفا انجام تمرين مهم نيست بلكه بايد الگوي رفتاري پيدا كنيم و مثل اون اقدام كنيم
تفاوت دو شاگرد را در يك كلاس درسي تنها عمل كردن اونها مجزاشون ميكنه …هر دو آمدن كلاس و درس رو گوش كردن اما اون كه رفته خونه و درس رو چندين بار تكرار كرده ميشه اون شاگردي كه نمره قبولي رو ميگيره
نكته:
تاثير رفتار و باورهاي قبلي در كسب نتيجه مناسب از تناسب فكري هست
تمام ما ضربه هاي زياد يخورديم در مسير اضافه وزنمون و هر چه در اطرافمون هست رو مقصر دونستيم…اما ما كه تصميم گرفتيم تغيير كنيم بايد اين درخت تنومند مقصر دونستم رو كم كم هرسش كنيم تا بتونيم از ته قطع كنيم
شايد نشه از ريشه درش آورد ولي ميشه از اونجايي كه روي زمين در اومده قطعش كرد
يكي از باورها كه ما اون رو مقصر ميدونستيم ترس از غذاها بود
ما بايد با اين باور جايگزينش كنيم كه غذاها به ما انرژي ميدن و ما به اندازه نياز بايد از اون بخوريم
دو تا باور :غذاها مضر هستن نبايد بخوريم
باور صحيح : غذاها انرژي ما رو تامين ميكنن و بايد به اندازه خورد
باور اشتباه باعث نميشه قانون عوض بشه
باور اشتباه مثل اينه كه ما سوار ماشين ميشيم ميگيم ميخواهيم بريم شرق كشور …و شروع ميكنيم ميريم به سمت غرب كشور
مهم نيس با چه سرعتي ميري مهم نيست هر لحظه تكرار كني داري ميري شرق
مهم اون نقطه شروع هست
نكته بسيار مهم ديگر
هيچ غذايي چاق نمي كنه…ما اتيكت اشتباه روي غذاها زديم …ما گفتيم روغن چاق كننده ست …ما گفتيم شيرينجات چاق كننده هستند …ما مواد غذايي رو به چاق كننده ها و لاغر كننده ها تقسيم كرديم…هر كاري كرديم خودمون كرديم ….غذاها ميتونن خنثي باشن
ميتونن فقط ما رو سير كنن
مثل اينكه ما اعتقاد به سرد مزاجي و گرم مزاجي خوراكيها داريم …حالا شما فك كن به يك ژاپني بگي انقدر ماهي ميخوري سرد هست…اصلا نميفهمه ما چي ميگيم ….و هميشه هم ماهي ميخوره و هيچي هم نميشه
اين ما هستيم كه اسم ميزاريم روي موا غذايي
هيچ مواد مخدري تا استفاده نشه باعث اعتياد نميشه
اما به محض استفاده اعتياد ايجاد ميكنه
سپاس استاد
سلام استاد روزتون بخیر
این فایل مختص من بود واقعا خوب گوش میکردم و مینوشتم ولی توجه به افراد متناسب و عادت های آنها نمیکردم.من تلاش میکردم ولی در مسیر لاغری نبودم و تلاشم کافی نیست از امروز با انرژی بیشتری ادامه میدهم.
سلام استاد من هروز عادت کردم فایل های صوتی وتصویری شما را ببینم وبشنوم مخصوصا در سکوت وعمیق لدت می برم امروز متوجه شدم که باید آنها را عملی کنم توی زندگیم واز افراد متناسب الگوی برداری واجرا کنم چقدر حالم توی این مسیر خوبه واز خدای بزر گ سپاس گزارم به خاطر این نعمت بزرگ که در زندگی من قرار داد وهمچنین از شما بابت این فایلهای عالیتون متشکرم
به نام پروردگار زمین و آسمان
سلام استاد
امروز که داشتم این فایل صوتی رو گوش میدادم فهمیدم که واقعاً خیلی اشتباهات دارم شاید تا الان که توی این سایت هستم ۴ ۵ تا دفتر رو پر کردم از نکاتی که شاید اصلاً تکرارشونم نکردم یا خیلی کم تکرارشون کردم
فهمیدم که اشتباه من این بود که فقط مینوشتم و هیچ وقت به اونها به درستی عمل نکردم
مشکل من اینه که فایل نوشتاری رو میخونم بعد فایل صوتی رو گوش میدم و بعد نکات رو که نوشتم از سایت میام بیرون و دفترو میبندم و میرم سر وقت کارام
در صورتی که این کار اشتباه ه و من الان فهمیدم که شاید خیلی از اون افرادی که در این سایت نتیجه گرفتن حتی یک دفتر رو هم پر نکرده باشند یا فوق فوقش یک دفتر پر کرده باشند از نکات ولی بیشتر توی سایت بودن و خوندن و گوش دادن و نوشتن و نوشتههای دیگران رو خوندن
اما من اشتباه داشتم پیش میرفتم الان متوجه این اشتباهم شدم و خیلی خوشحالم از این بابت
بعدشم استاد تقریباً همون جوری که گفتید من جزو آدمایی هستم که خیلی خوب گام برمیدارم اما چون عجولم نتیجهای نگرفتم
چون در حال مقایسه بودم میگفتم چرا نمیشه
چرا فلانی کمتر از چند ماه نتیجه گرفت اما من داره به نزدیک یک سال میرسه هنوز نتیجهای نگرفتم
خیلی ممنونم بابت این فایل صوتی عالی
امروز تصمیم گرفتم که برای چندمین بار به خودم اعلام کنم این مسیر درسته و شک و تردیدو میذارم کنار و پیش میرم
بریم سراغ تمرینات عالی این بخش یا علی مدد
الان که فکر میکنم بیشتر در مسیر چاق شدن بودم
چون من از سن ۱۱ ۱۲ سالگی چاق شدم و تا الان این روند ادامه پیدا کرد
حتی موقعی که داشتم برای لاغر شدن تلاش میکردم در مسیر چاقتر شدن بودم
چون بیشتر به باورهای چاق اطمینان میکردم
هر بار که ورزشی رو انجام میدادم یا رژیمی رو میگرفتم اون فرمولهای چاقی در ذهن من پررنگتر میشد و اون باور که نمیشه با زندگی عادی لاغر موند و باید زجر کشید در من پررنگتر میشد
نیاز به استمرار است
نیاز است که هر روز به خودمون بگیم که میخوایم در کدوم مسیر حرکت کنیم
برای اینکه در مسیر لاغری باشیم باید کاری انجام بدیم و اگر میخوایم در مسیر چاق شدن باشیم
کافیه که کاری انجام ندیم
باید آموزش ببینیم باید تشخیص بدیم که توی مسیر چاقیمون چه چیزهایی باید تغییر کنه که به مسیر لاغری تبدیل بشه باید طرز فکرمون و نگرشمون و رفتار و عملکردمون تغییر کنه و در آخر جسم ما هم خودش تغییر خواهد کرد
کل این گام میخواست اینو بگه که میخوای لاغر بشی بالاخره یا هنوز چاق بمونی
اگه میخوای لاغر بشی باید ادامه بدی و دو تا کار مهم رو انجام بدی
۲-هر روز یه کاری بکنی برای اینکه باقی بمونی در مسیر متناسب شدن
هر چند دقیقهای که میخوای رو تعیین کن و برای اینکه به خودت یادآوری کنی که مسیر لاغری چیه حتی اگه به لاغری رسیده باشی این کارو انجام بده
۲- تلاش کنی که موضوعات تئوری را به عمل در زندگی برسونی مثل توجه کردن به رفتار متناسبها و عمل کردن مثل اونها
تو اگه با چشم بصیرت به این دو موضوع نگاه کنی انگار کل مسیرو رفتی
پس ازت خواهش میکنم بهم قول بده که عالی به این دو موضوع عمل کنی و گامها رو با انرژی و اشتیاق برداری و تکرار و تکرار و تکرار کنی
و این تکرار رو به عمل در زندگی خودت تبدیل کن
خود عزیزم ازت قول میخوام که به این موضوعها عالی عمل کنید و فقط اینطور نباشه که توی دفتر بنویسی و بعدشم بذاری تو کمد و بری سر وقت کارهات
اگه اینطور عمل کنی بهت قول میدم توی ظرف ۶ ماه آینده به من افتخار خواهی کرد
ممنون استاد بابت این گام قشنگ
الحمدلله رب العالمین
حق نگهدار همتون
با سلام به نام الله یکتا
من می خواهم در مسیر لاغری باشم پس با ترس از غذاخوردن و نگرش های چاقی خداحافظی کرده و نگرش های تناسب اندام را دو ذهن خود مرور میکنم
به نام خداوند جان و دل
سلام خدمت شما بزرگوار و همه عزیزان
من در گذشته خب در مسیر چاقی بودم و تمام فکرو ذکرم این بود که وای اینو خوردم حتما چاق میشم اونو خوردم حتما چاق میشم و رفتارهای دیگه مثلا شما گفتید که چایی با قند الان با خودم فکر کردم دیدم واقعا اصلا چرا ما چایی را با قند میخوریم چون همینو از بچگی یاد گرفتیم در حالیکه اصلا لزومی ندارد چایی را با قند یا هر شیرین کننده طبیعی و مصنوعی دیگر مصرف کنیم و خالی بخوریم بهتر و لذت بخش تر هست.خب من قبلنا که تلاش برای لاغری میکردم باز هم در مسیر چاقی بودم و داشتم تمرکز میکردم که چیز زیاد نخورم چیز اضافی نخورم که چاق تر بشم نکنه اینو خوردم وای یه کرم اضافی خوردم وای امروز ورزش نکردم و این حرفها باعث میشد که من در مسیر چاقی بمونم نه در مسیر لاغری حالا تصمیم میگیرم برای موندن در مسیر لاغری هر روز دوساعت کامل وقت بزارم برای تغییر باور و نگرش و فایل گوش دادن و سناریو نویسی و همچنین در طول روز حواسم به رفتارهای غذایی باشه و رفتارهای غذایی نامناسب را اصلاح کنم و همچنین از خوردن مواد غذایی هیچ ترسی نداشته باشم من برای زنده موندن نیاز به انرژی دارم و این انرژی از طریق غذا پر بدن من تامین میشود و من در طول شبانه روز به اندازه نیاز بدنم مواد غذایی را مصرف میکنم نه بیشتر و آن مواد غذایی را با لذت و بدون ترس میخورم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
به نام خداوند آسمان آبی
من اگر یک روز یا چند روز فایل گوش ندم سعی میکنم مطالبی که نوشتم را یادآوری کنم و بخوانم یا چیز هایی که یادم است را به دیگران یاد بدم مثل امروز صبح درحال خرید کردن بودم به همراه مادرم و دیروز دوتا امتحان خراب کردم سعی داشتم بعد خرید برای تعویض روحیه ام خوراکی خوشمزه ای امتحان کنم که یاد یکی از مطالبی افتادم که از اینجا یاد گرفتم “نباید برای تعویض روحیه خودم برای خوشحال شدن خودم به خوراکی پناه ببرم و سعی کنم با غذا خوردن خوشحال بشم چیز های دیگری هستند به غیر از غذا که میتوانند مرا خوشحال کنند” و این جمله را به مادرمم گفتم و بجای خرید خوراکی های آماده روی مغازه ها و مردم رهگذر کنارم تمرکز کردم و حتی ضعفی هم که داشتم فراموش کردم . از علائمی که وقتی متوجه آنها میشم به خودم افتخار میکنم این است اگر تبلیغ لاغری در دوماه را ببینم میخندم و مسخره میکنم یا تبلیغ دمنوش لاغری ببینم یا افراد چاق را در فضای مجازی ببینم ناخودآگاه رد میکنم یا اگر افراد متناسب ببینم مثل قبل نمیگم ای کاش منم میتونستم بلکه با حالت خوشحالی میگم مطمئنم میرسم. مدت هاست از دیدن سرو غذا ها یا پخت و پز غذا ها و رستوران و هر چیز مرتبط به غذا در گوشی دوری میکنم. در خوردن افراط نمیکنم و بگم همه چی میتونم بخورم و چاق نمیشم چون میدونم باید به اندازه ای بخورم که سیر بشم نه در حد انفجار! یکی دیگر از کارهایی که درحال عمل هستم هنگام چای نوشیدن وقتی دست میبرم به قند ، خرما ، کیک و … از خودم میپرسم آیا در حال حاضر احساس ضعف دارم؟ آیا بدن من نیازمند این است؟ وقتی متوجه میشم نیاز ندارم از آنها دوری میکنم از فنجان چای تلخ لذت میبرم .
من از وقتی مطالب میشنوم بیشتر روی غذا خوردن خودم و دیگران تمرکز میکنم پدرم کمی اضافه وزن دارد به همراه غذا که پلو است نان هم می خورد ، مادرم متناسب است از ابتدا برای خودش به اندازه ای که میل دارد غذا می ریزد خواهرم متناسب است اما دو بشقاب پر غذا می خورد و حتی می گوید هنوز میخواهم اما روی غذا خوردن خودم تمرکز کردم من قبلا به غذا حمله میکردم با عجله غذا میخوردم اما اکنون با این جمله غذا میخورم که من با نیمه بشقاب هم سیر میشوم و ممکن نیست بتوانم یک تکه ته دیگ بزرگ بخورم یا با غذایم نان بخورم یا یک بشقاب دیگر هم بخورم و بعد از گذشت غذا خوردن با نصف بشقاب کاملا احساس سیری میکنم .
من با فست فود مشکلی ندارم چون میدانم همانند غذا های دیگر است اگر من به اندازه ظرفیتم بخورم سیر میشوم لازم نیست به مرز خفگی برسم .
کمی عجیب است برای خودم اما در این مدت به هیچ وجه به مدت زمان فکر نمیکنم تمام تلاشم را میکنم نکات را یاد بگیرم و در زندگی خودم عمل کنم مگه مهمه من کی به 60 میرسم؟ درسته نباید مدت بسیار زیادی مثل 10 سال طول بکشد تا برسم اما لازم هم نیست در دوماه با فشار به خودم برسم آهسته و پیوسته ، من با علاقه و اشتیاق کامل فایل ها را گوش میدم و یاد میگیرم و سعی میکنم برای خودم یادآوری کنم و عمل کنم . من انگیزه کافی دارم برای اینکه تا آخرین روز عمرم فایل ها را بشنوم و تکرار کنم و بنویسم من با این کار حالم خوب میشه مگه مهمه تا کی قراره طول بکشه این کار؟
هستی دوستم ، بهترین هیکل را در اکیپ ما دارد اما غذای ناهار او به جرات میتوانم بگم 4برابر من غذا میخورد من با یک ساندویچ سیر میشوم اما او دوتا ساندویچ هنوز سیرش نمیکند و بعد از ناهار یک لیوان بزرگ کاپوچینو مینوشد و ورزش نمیکند و رژیم هم نمیگیرد اما هنوز متناسب است ، یکبار به شوخی گفتم فکر نمیکنی یه روز با این وضع خوردن برسی 100 کیلوگرم ؟ بلند بلند به حرفم خندید گفت : (( دیوونه شدی؟ معلومه که نه ! من و چاقی چه حرفا.))
من دو تولد دارم یک روز چشم گشودن به این جهان هستی برای اولین بار اما تاریخ تولد دوم روزی که تصمیم گرفتم تغییر کنم روز چشم گشودن آگاهانه من به این جهان هستی برای دیدی درست برای لذت از زندگی در این جهان هستی ، من آگاهانه تغییر میکنم چون میدانم نیازمند تغییر هستم و تشخیص دادم رفتار های درحال حاضرم اشتباه هستند.
در گذشته من فقط با افکار و رفتار و عادات اشتباه چاق و چاق تر میشدم ، وقتی من از مواد غذایی به این خوشمزگی میترسیدم که نکند مرا چاق کند مرا چاق تر می کرد یا سعی میکردم از تنقلات و فست فود دوری کنم تا اضافه وزن پیدا نکنم همگی بهانه هایی بودن برای چاق تر شدن من اما متاسفانه از این موضوع غافل بودم .
اصلا به ظرفیت خودم توجه نمیکردم مهم نبود سیر شدم یا خیر فقط تلاش میکردم بیشتر غذا بخورم و طعم های جدیدی را بچشم یا بعد از غذا با احساس فشار در شکم هرطور بود باید شیرینی یا کیک میخوردم و با عذاب وجدان و احساس گناه بعدش فقط چاق تر میشدم
رژیم می گرفتم و سعی میکردم لاغر بشم از همه غذا ها دوری میکردم اما اگر چیزی بیشتر از برنامه غذایی میخوردم عذاب وجدان میگرفتم و مگفتم نکنه چاق بشم همان لحظه افکار چاقی در ذهن من تکرار و مرور میشد و چاقی تثبیت میشد پس قطعا در مسیر چاقی بودم ، وقتی میرم باشگاه اکثرا میگن اگر برای پاها از وزنه سنگین کار کنی حجم میگیرد و چاق تر میشی اما من مجبور میشدم سبک کار کنم و با خودم میگفتم نکنه همین تمرینات هم باعث چاقی پاهای من شود آنجا هم بار دیگری قدمی محکم در مسیر چاقی برمیداشتم یا میگن با ایروبیک خیلی زود میتونی لاغر بشی اما آدم هایی را میشناسم چندین سال متوالی است این ورزش را انجام میدهند بدون اندکی تغییر ، یا میکن برای اینکه پاهات لاغر بشه پیاده روی کن و دوچرخه سواری برو وقتی این حرف ها را میشنوم چاقی بیشتر مرور می شود .
تولد آگاهانه یعنی بگی من از این ورژن خودم راضی نیستم من این یاس رو دوست ندارم این یاس از غذا خوردن نفرت داره اما وقتی شروع به غذا خوردن کنه نمیتونه جلوی خودش رو بگیرد این یاس بعد از هر غذا ناراحت میشه و احساس عذاب وجدان و گناه میکنه این یاس که بخاطر رژیم فقط کابوس میبینه من یاس آزاد رو میخوام ، یاسی که کنار دوستاش با خیال راحت غذا و نوشیدنی بخوره ، عاشق غذا خوردن باشه اما به اندازه ظرفیتش ، برای خودش احترام قائل باشه و همه خوراکی پشت سر هم نخوره ، من یاسی رو میخوام که با خیال راحت بخوابه و هرشب خواب های خوب میبینه ، یاسی که بجای تمرکز روی چربی پاها و شکمش هنگام نشستن روی درس هاش تمرکز میکنه و از درس خوندن لذت میبره ، با خانواده به پیک نیک بره و هر غذایی آنها خوردند با خیال راحت بخورد . بعد از تولد آگاهانه باید مسیر درست برای لاغری را پیدا کنم و با صبر و حوصله پیش برم انتظارات غیرواقعی نداشته باشم یا نقطه پایان را شروع خودم ندانم هروز اگر نتوانستم به فایل ها گوش بدم خودم را سرزنش نکنم بلکه سعی کنم مطالبی که یاد گرفتم را به یاد بیاورم . هروز که مطلبی از اینجا یاد گرفتم سعی کنم در زندگی خودم عملی کنم باید مشتاقانه و با انگیزه پیش برم و ا زالان بدونم این راه پایانی نداره که بخوام برای مقصد تلاش کنم تا از مقصد لذت ببرم ، کل لذت در مسیر است.
خداوند را شاکرم مرا به اینجا هدایت کرد و مثل همیشه در بدترین و سخت ترین لحظات دست ما را میگیرد و هدایتمان میکند به بهترین راه ها ، خدایا متشکرم این مسیر به من نشان دادی مطمئنم این بار لاغر میشوم.
بزرگی هست در عالم خدا نام که دل با یاد او می گیرد ارام
سلام میکنم خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیر .
الان که فکر میکنم منم بیشتر در مسیر چاق تر شدن بودام
منم همیشه ترس از خوردن داشتم وقتی گرسنه میشم
می ترسیدم غذا بخورم میگفتم یا خدا ،ببینم این دفعه
می خوام چی کار کنم ،ترس از چاق تر شدن ،ترس از مواد
غذایی داشتن تفکیک مواد غذایی و برچسب چاق کنندس
لاغر کنندس،ترس از مقدار غذام که وای چقدر خوردام
من عاشق رشته پله ام مامانم وقتی درست می کرد
ترسی داشتم که نگو همیشه بهم میگفتن و این هم در
نجواهام همراهم بود که اره چقدر چربه ،چقدر خوردای
حتما چاق میشی،و اوه هزاران باور و نجواهایی دیگه
که همه ثابت می کنه ما در مسیر چاق تر شدن بودایم
در روشهایی قبلی ،همه ی گزینه هایی که در بالا گفتم
وجود داره ،یه مطلبی می خوندم یه جایی در مورد رژیم
گرفتن نوشته بود که شما وقتی می خواید برید یه
مهمونی خیلی خفن که توی یه شب دعوت اید،برای اینکه
بیشتر بتونید از اون غذاها بخورید چی کار ،می کنید ،
این سوالی که از یه بچه ام بپرسید می تونید جواب بده
که از صبح یا از ظهر چیزی نمی خوریم که بتونیم توی
شب ،هر چی دلمون بخواد بخوریم ،من خیلی این مطلب
ودوست داشتم و به دلم نشست وقتی بهش فکر کردم
دیدم اره همین طوره همه این کار رو میکنن و رژیم فقط
فقط ،ولع ما رو به غذا ها بیشتر می کنه ،و اون وزنی که
کم کردیم موقت بود ،با ولعی که نسبت به مواد خوراکی پیدا
میکنیم ،دوبرابرش همیشه دیدیم که برگشته ،ما چه زمانی
که اضافه وزن داشتیم و در این مسیر نبودایم ،چه زمانی
که رژیم می گرفتیم ،همیشه در مسیر چاق تر شدن بودایم
چقدر این حرفتون و دوست داشتم و به دلم نشست که
مواد غذایی مارو چاق نمی کنه ،این رفتار ما با مواد غذایی
هست که ما رو چاق کرده ،ما باید چیز هایی رو که در
مسیر تناسب یاد می گیریم ،رو در زندگی و در عمل ازشون
استفاده کنیم ،مثلا برخورد با مواد غذایی ،ارام غذا میل کردن
توجه به رفتار افراد متناسب ،هر روز وقت گذاشتن برای
هدفمون ،و هزاران کار دیگه ،رو باعث بشه عادت هایی
جدیدی در ما شکل بگیره ،و عادت هایی جدید ما رو به
تناسب می رسونن انشالله و با ارزویی موفقیت همه
دوستان وباتشکر از استاد عزیز بابت توضیح هایی عالیتون.
خدایا شکرت برای امروزم و برای هدایتم به مرور مجدد به این دوره شگفت انگیز
برای درک مطلب این توضیح که خودمون را محدود به کار خاصی نکنیم که اگر امروز نتونستم به صورت نوشتاری و یا خوندن مطالب سایت و حتی نتونستم فایل گوش بدهم یعنی هیچ کاری نکردم و در مسیر نبودیم بلکه هزاران کار دیگر هست که در طول روز داریم انجام میدیم که توجه به هدف هست
من دارم در جهت مدیریت افکارم به سمت مثبت اندیشی و توجه به نکات مثبت تلاش میکنم
روزهای اول که اصلا نمیتونستم الان به این مرحله رسیده که متوجه میشم چطور دارم فکر میکنم و حتی به سمتی که میخوام هدایت میکنم خودسرزنشی ام خیلی کمتر شده حتی وقتی شروع میکنم گفتگو با خودم ذهنم اموزش داده ام که سریع دستاوردهام را رونمایی میکنه خوب من کلی موفقیت کسب کردم حالا اگر بخواهم با یکروز کاری را که باید انجام میدادم به اون سبک انجام ندهم و به روش دیگری باشه آسمون به زمین نمیاد و هیچ اتفاقی نمیوفته بلکه من یک روش دیگه یاد میگیریم که میتونم ذهنم را در شرایط متفاوت مدیریت کنم پس بازم من به موفقیت هام افزودم
در مورد باورها و طرز فکر و برخوردمون با مسائل گوناگون خیلی مهم و ارزشمند بیان کردیدکه غذا باعث چاقی نیست بلکه این من هستم که از غذا برای چاق کردن خودم استفاده کردم
در مورد این مثال اینطور میتونم بیان کنم در مورد باورها من یک باور اشتباه را درون خودم کشف کردم که بهم گفته شده بود که من ادم ساده ای هستم و سرم کلاه میگذارند و باید همیشه یک نفر بزرگتر همیشه همراهم باشه تا بتونم درست زندگی کنم خوب این باور به مرور زمان در من مدام تکرار شد
هیچ نتیجه و نمود بیرونی نداشت
و اولین باری هم که این حرف ها را شنیدم بسیار ناراحت شدم ولی مدام تکرار شد تا یک سری اتفاقات افتاد که من باور کردم که من یک چنین شخصیتی دارم و مدام پر رنگ تر میشد و به جایی رسید که این باور شاخه ها و برگهایی هم داد
من مدت هاست دارم روی این باور کار میکنم و خیلی خوب تونستم روش کار کنم و البته خوب در یک سری مسائل هم هنوز جای کار داره ولی داره بهتر میشه و نیاز مبرم داره که به صورت بنیادین روش کار کنم تا امشب که در بازی تنیس با یکی از دوستان این حس که داره سرکارم میزاره دوباره ایجاد شد که از نوع بازی و شرایطش پرسید و من براش توضیح دادم ولی نسبت به نوع بازیش یک دوگانگی ای برام ایجاد شد و درجا این باور اومد که دوباره دارند مسخره ات میکنتد و سرکارت گذاشتند و خوشبختانه سریع مچش را گرفتم و شکر خدا کردم که همیشه باید روی خودم کار کنم و داشتم خودم را تخریب میکردم ولی متوجه شدم که هنوز کامل رفع نشده ولی میتونم خیلی بهتر از اینها باشم و این روایت دلیل محکمی بر تثبیت باورهامون هست و اون شخص هیچ قصد و نیتی نداشت که بخواهد این برخورد را با من داشته باشد بلکه هدفش یادگیری و بازی با من بود ولی من داشتم دنیا را از نگاه خودم بر اساس تعریف هایی که باورشون کرده بودم میدیم در صورتی که قبلا این اتفاق میوفتاد ولی مدتها هست که بخاطر اینکه من روی خودم دارم کار میکنم خیلی اتفاقات خوب داره برام میوفته بس این نتایجش هست و در این برخورد من میتونستم ادامه دهم و خودم را به مرز انزجار برسونم ولی گزینه درست را انتخاب کردم و تونستم کار درست را انجام دهم
خدایا شکرت
این نکته خیلی مهمه به مقدار نیاز بله هیچ نوع غذایی و به اندازه نیاز نمیتونه ما رو چاق کنه خوب ما قبلا کلا از خوردن میترسیدیم مثلا من از سیر شدن میترسیدم فکر میکردم هنیشه باید گرسنه باشم تا لاغر شم خوب من میدیدم دوستم یک بشقاب اش میخوره و لاغره
من هم یک بشقاب میخوردم ولی گرسنه بودم اون با یک بشقاب سیر میشد
و من چون هر مقداری بیشتر از یک بشقاب رو زیاد میدیدم بیخیال لاغری میشدم و نمیتونستم زجر گرسنه بودن رو تحمل کنم و بی خیال لاغری میشدم میپزیرفتم سرنوشت من چاقی من با دو بشقاب اش سیر میشدم ولی باور نداشتم که اون من رو لاغر میکنه و میزدم به سیم اخر و چهار تا پنج تا بشقاب اش میخوردم واقعا حالت وحشتناکی بود در حال انفجار در دوره بارها و بارها تنها با یک بشقاب اش به راحتی از سر سفره کنار رفتم
با انجام فرمولهای لاغری به راحتی لاغر میشم ولی گاها از جاده لاغری سر میخورم و میگم غذا اصلا چاق نمیکنه باور داشته باش فلان هنرجوی لاغری که خیلی هم خوب لاغر شده گفت به هیچ وجه غذا چاق نمیکنه
و من هم شروع به خوردن کردم البته نه مثل قبل مثل قبل دیگه نمیشه برگشتن بع وزن قبلی هم امکان نداره اما رسیدن به تناسب هم متوقف میشد و کم کم لباسها تو بدنم بد فرم میشد پس خیلی مهم غذا چاق نمیکنه به شرطی که به اندازه نیاز خورده بشه
باسلام خدمت استاد عزیز وهمراهانگرامی
من وقتی فکر میکنم بیشتر واز سال ۱۳۸۹ وقبلش که دوتا بچه هام به دنیا بیان..من تمرکزم ومسیرم روی چاقی ودر مسیر چاقی بودم واصلا از این موضوع آگاهی نداشتم ..که من به جای ابن ک به لاغر شدنم کمک کنم داشتم مسیر برعکس میرفتم ….من داشتم از ۵ کیلو اضافه وزنم به شدت میترسیدم ..وخودم رو با دیگران مقايسه میکردم..واز خودم ناامید میشدم ..متاسفانه ۵ کیلو رو ۱۰ کیلو میدیدم از خودم راضی نبودم…ورفتم باشگاه که ۵ کیلو رو کم کنم …..
متاسفانه نه تنها ۵ کیلو کم نشد بلکه هر سال اضافه شدم ..رفتم یه رژیم گرفتم …پودر اسلیم لست گرفتم
..شدم ۷۳ کیلو ..دباره ترسیدم رفتم دکتر تغذیه..
دباره اضافه کردم …رفتم دمنوش گرفتم …تغیری نکردم
دباره تمرکز بر چاقی وترس وترس از مواد غذایی
از چربی از فست فود از شیرینی …
وتاکید به اطرافیان برای نخوردن این غذاها…
والان خوشبختانه متوجه شدم که اشتباه کردم
مناصلا پرخور نیستم ..ولی همین مسیر اشتباه مرا
به این مرحله رسانده
والان در این مسیر میمونم واطلاعات رو تغییر میدم
وکم کم..رفتارهای اشتباهم رو میشناسم وتکرار نمیکنم
واموزشها رو به رفتار تبدیل میکنم .والان حالم خوبه وخیال راحته که مسیر خوبی رو پیدا کردم
وکم کم مثل افراد متناسب فکر میکنم ورفتار میکنم
خدا رو شکر که به مسیر درست هدایت شدم
سپاس ..سپاس…سپاس از استاد عزیز
به نام خدای مهربان
باسلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همراهم ✋❤🌹
گام ۱۲ : لاغر خواهید شد یا چاق تر
من اگر بخوام لاغر بشم باید مسیر لاغری انتخاب کنم و ادامه بدم دراین مسیر باید توجهام به احساسم باشه که تمام احساسات خوب شاملش باشه مثل آرامش ،امید،انتظار لاغری ،لیاقت لاغر بودن وموندن ،نه احساس ترس ونامیدی وغم انتظار چاقی خوب برای لاغری چندتاگام باید بردارم
گام اولم در احساس خوب بودن در هر شرایط وچالش زندگی حالا چه مربوط به لاغری باشه یا ابعاددیگه زندگی باید احساسم رو خوب نگه دارم
گام دوم تغییر باورم از چاقی به لاغری اونهم با بودن در سایت تناسب اندام و فایل هارو گوش بدم و بنویسم بخونم و گام سوم اینکه رفتارم رو درست کنم وعادتهای درست رو همسو کنم با باور های درست اون وقت که نتیجه میگیرم و بعدش باید همیشه استمرار داشته باشم تا در ذهنم این باورهای جدیدقوی تر شده و جز شخصیتم بشه و.هرگز به عادتهای فرمولهای چاقی برنگردم
این یک قانون که موادغذایی برای دادن فقط انرژی هستن و بایدازآنها به اندازه نیاز استفاده کنیم در جهان قانون تعادل وجود داره مثلا در موردآب که مایه حیات اگه زیاد بخوریم یابا فشار زیاد آب به دهان ما وارد بشه همین مایه حیات باعث خفگی مامیشه پس قانون با تغییر باور عوض نمیشه باید باور درستی همسو با قانون باشه تا ما نتیجه بگیریم
غذاها ترس ندارن بلکه باعث انرژی بدن ما میشن اگه باهاشون درست رفتار کنیم وباور درستی داشته باشیم وبه مزایای اونها بیشتر توجه کنیم وعادتهای درستی در بر خورد با آنها داشته باشیم اون وقت که باور مون با قانون آفرینش همسو شده ودر رفتارمون در جهت عادتهای درست تغییر می کنه آن وقته که جسم درمسیر ذهن سالم ام لاغری رو برام می سازه
من زیاد عادتهای نادرست ندارم ولی وقتی فکر می کنم دلیل اضافه شکمم بیشتر به خاطر باورهای چاقی و طبیعی شدن چاقی شکل گرفته وولی در ذهنم تفکر ترس از کمبودواسراف شدن و حیف بودن غذادر من عادت به بیشتر از مورد نیازم خوردن رو می داد باید غذای داخل بشقابم رو تا آخر بخورم یک نگرش اشتباه از گذشته در من ایجاد شده که غذا کشیده میشه فورا بخوریم تا از دهن میوفته وسردمیشه واین باور اشتباه در من باعث تند تند خوردن غذاشد تا گرم زود بخوریم باید این رفتارها رو ترک کنم تا بهتر و زودتر در جسمم شاهد لاغری باشم به نسبت گذشته خیلی بهتر شدم ولی باز جای بهبود دارم هست تا به شکمم زیبا وتخت بشه مثل گذشته ام
برای لاغر شدن وبه تناسب اندام برسم باید استمرار داشته و ادامه بدم
باید مراقب عجله کردن باشم باید لاغری من به خاطر دیگران نباشه فقط برای خودم باشه این طرز فکر مانع لاغری من میشه پس باید در مسیر استمرار داشته باشم و مقاومت ذهنی رو باور نکنم اصلا وجود نداره باید در هر شرایط در مسیر باشم تا به آرزو برسم
تمرین
به روند گذشته خود توجه کرده ومشخص کنید بیشتر در مسیر چاق تر شدن بودید یا لاغری ؟
من تا قبل از دریافت وآگاههی ها از طریق استاد عزیزم در مسیر چاقی بودم و چند سال اخیر چاقی من داشت کمی با سرعت حرکت می کرد طوری شده بود انتظارم چاقتر شدن بود وعادتهای جدیددر من ایجادمیشدودر حال تکرار بود واکنون از مسیر چاقی بر گشتم وبه مسیر لاغری به همراه استاد و دوستان در حرکت هستم واین مسیر با شادی و انتظار سلامتی ورسیدن به تمام خواسته ام رو برای من در بر داره
خدارو سپاس گذارم
تلاش های خود را برای لاغری توضیح دهید آیا در مسیر لاغری بودید یا در مسیر چاقی؟من در تمام زمانهای که فکر می کردم دارم خودمو لاغر می کنم و نمی خورم وورزش می کنم تمام اون روزها درواقع در مسیر چاقی بودم چون توجه من کلا رو چاقی خودم بود چون فقط چاقی رو می دیدم و لاغر شدن برام محال وسخت و حتی غیر ممکن شده بود ولی اکنون راهم رو پیدا کردم ودر مسیر درست لاغری با امید واحساس خوب دارم سپری می کنم
باتوجه به فال صوتی و نوشتاری باید مراحلی رو برای رسیدن به لاغری رو در مسیر رعایت کنم
بایدفایلهارو گوش بدم و ببینم وبشنوم مطالب نوشتاری رو بخونم ودیدگاههای دوستانم رو بخونم و دیدگاه خودم رو بنویسم وهروز استمرار داشته باشم وادامه بدم توجهام رو از نقطه پایان ورسیده به نتیجه برداشته واز مسیر لذت ببرم وتوجهام روی کنترل افکار ورفتارم باشه از کجا بفهمم که افکار م در راستای لاغری هست یا نه ،زمانی هست که من احساسم در نوسان هست و ناراحت ونامید میشم این موضوع نشون می ده که افکارم در مسیر درست خودش نبوده و خارج از مسیر لاغری داره حرکت می کنه باید زودافکار امید بخش بدم وبه خودم انگیزه بدم تو خیلی خوب داری پیش میری نازه داره ذهنت لاغر میشه و بزودی در جسمت این معجزه رو می بینی .تو باید ایمانت رو حفظ کنی وبه نجواهای توجه نکن و آنها خسته میشن ومیرن چون امید همیشه بر ناامیدی پیروز میشه
من توی این چند ماه سعی کردم درمسیر باشم واز خودم راضی هستم ولی باید در عمل خیلی احتیاط کنم عمل در افکار مثبت و عمل در رفتار مثبت باید مثل متناسب ها در هنگام غذا خوردن نه به زمان خوردن فکر کنم ونه از غذاها بترسم بدونه هیچ فکری به مقداری که گرسنگیم رفع بشه بخورم
و بعدش سعی کنم رفتار م در برخورد با غذاها انسانی باشه با آرامش وآروم آروم بخورم ناگه گاهی رفتار ناجالب ازم سر زد هرگز خودمو سرزنش نکنم با خودم و اون عادت نا جالب در صلح باشم تا کم کم اون عادت رو رها کرده وبه هدفم نزدیک تر بشم باید در مسیر احساس لذت کنم تا ذهنم راحت تر عادتهاشو ترک کنه وخود واقعی من رو به نمایش بذاره
به امید شگفتی ساز شدن در حرکت هستم ودرمسیرکه با استادو دوستانم همراه هستم لذت میبرم
خدایا به امید تو🙏🙏🙏😇
استاد با سپاس فراوان برای همراهی ما در مسیر خوشبختی🙏🙏🙏🌹🌹🌹❤❤❤
بنام خدا مهربانم
سلام استاد عزیز
از،وقتی وارد سایت شدم خیلی از باور هامو اصلاح کردم
همین که خوردن موجب چاق شدن نمیشه
خیلی خیلی چیزهای دیگه.
و اینجا جواب ذهنمرو که مدام برای منحرف کردن من از مسیر رو داره .
که من واقعا دیگه ترسی از،غذا و مواد غذایی ندارم و کاملا همه غذا هارو به مقداری که سیر بشم میخورم و بعضی اوقات پر خوری هم دارم که تا میاد به سر زنش کردن خودم برسه سری یاد حرفهای شما که هيچ کس با خوردن زیا. چاق نشده و باور جدیدی که فرمول جدیدی که تو ذهنم ساختم میرسه به دادم .
اما تو این گام و گام قبلی حرف از،کنترل خوردن داریم چرا یعنی باید اشتها رو کنترل کنیم .این فرمول رو نتوستم بفهمم .
من هیچ کاری برای کم کردن اشتها نکردم و با این روند که پیش رفتم راضیم وزن نکردم ولی احساس سبکی از،نظر روحی و جسمی دارم .
من دیگه توجهی به تناسب اندام ندارم بیشتر از،این که به فکر لاغری باشم از،این خوشحالم که یه کاری یه قدمی برای خودم بر داشتم ..
شکر خدای که هدایتگر دل های،مهربانیست که بودنش کافیست .
تشکر از،استاد عزیز 🌹❤️
باسلام
من سال گذشته با نصب اپلیکیشن کالری شماری سعی میکردم تمام ورودی های معده و رو ثبت کنم تا مبادا از حدی که برام بعنوان قاعده گذاشته بود بیشتر نرم،حتی از همین طریق رژیم هم گرفتم به این صورت که کالری مصرفیم رو کمتر از حدی که برام گذاشته بود میکرد و من وقتی عدد کالری شماریم به حد نصاب میرسید دیگه حق خوردن چیزی رو نداشتم یا اگر میخوردم باید کار ی اضافی رو از طریق مختلف می سوزوندم،اوایل برام خیلی جذاب بود و حتی سه کیلو در یک ماه کم کردم که دوباره بعد تموم شدن رژیم برگشت.
اما بعد یک سال اگر یک کالری اضافه میخوردم باعث عذاب وجدانم میشد و گاهی وقتا خودم رو از خوردن بعضی چیزا محروم میکردم مثل نون سنگک یا حلیم چون کار ی بالایی داشت و زود سقف مورد نظر من رو پر میکرد ،پس من اینا رو حذف کردم که از مواد با کالری کمتر بیشتر بتونم بخورم و متاسفانه گاهی که از حد مورد نظر بیشتر میخوردم از دست خودم عصبانی میشدم این روال یکسال ادامه داشت بدون هیچ کاهش وزنی!درسته که وزنی هم اضافه نکردم اما با این همه زحمت هنوز هم توی مسیر چاقی بودم.
بعد اینکه با سایت تناسب فکری آشنا شدم طبق گفته های شما برنامه رو کامل از گوشیم حذف کردم، و بعد از اون از خوردن حلیم و جگر و سنگک لذت بردم.
در زمان بیست سالگیم که بعد ازدواج پنج کیلو اضافه کردم ،الان که اون روزها رو بیادمم میاد هیچ تلاشی برای برگرداندن وزنم نکردم اما بخاطر سابقه طولانی لاغریم ناخودآگاه میدونستم که چاقیم پایدار نمی مونه،الان که فک میکنم اون زمان بطور کامل در مسیر لاغری بودم بدون اینکه خودم خبر داشته باشم که اصلا چاقی و لاغری هرکدوم یه مسیر جداگانه برا خودش داشته باشه،
این روزا که زیاد میام تو سایت تناسب فکری خیلی سعی می کنم ادای زمان لاغریم رو در بیارم همش فک میکنم لایف استایل و چی بوده اون زمان تا بتونم دوباره مسیر لاغری رو پیدا کنم ..
چیزی که از زندگی اون زمان یادم میاد
۱_همین بی تفاوتی نسبت به چاقی بود که باعث میشد چاقی که نیومد سراغم کوتاه مدت بود درست مثه. زمانی که با رژیم لاغر میکنی و لاغری کوتاه مدت نصیبت میشه!
۲_خودم رو زیاد توی آینه نگاه میکردم و از زیبایی بدنم لذت میبردم و اگر چاقی موضعی کوچکی در بدنم میدیدم به حذف شدنش فک میکردم و زیباتر شدن بدنم نه به زشت بودن و اضافی بودنش.
۳_نسبت به لاغری بی تفاوت بودم و فکر چاقی و ترسی ازش نداشتم.
۵_معتقد بودم من با خواهر و مادرم متفاوت هستم که چاقی برای اتفاق نیفتاده.و همیشه احساس خوش تیپ بودن می کردم.
۶_رفتارم عین لاغرها بود،ینی از یه حدی بیشتر پمیتونستم چیزی بخورم حتی یادمه توی مهمونیا میوه با همسرم نصف میکردم چون معتقد بودم یه پرتقال گنده یا سیب بزرگ برای من زیاده و توی معده م جا نمیشه.
۷_برعکس خواهرم که پرخوری عصبی داشت ،من وقتی عصبی میشدم یا ناراحت بودم هیچی از گلوم پایین نمیرفت.
و الان خیلی به اون روزها فکر میکنم تا بیشتر بتونم با کمک خود قبلیم دوباره به مسیر لاغریم برگردم.و مطمینم که میتونم و سعی میکنم بادیدن قسمت شگفتی ها به خودم بقبولانم که لاغری دوباره به سراغم میاد ،مثل همه عزیزانی که با تغییر فکر و ذهن در مسیر لاغری قرار گرفتن.
بنام خدای زیبایی
باز خدا رو شاکرم منو در این مسیر قرار داد .
من آموختم که برای رسین به وزن مورد علاقم باید تابث قدم باشم باید خسته نشم باید انقدر بمونم در این مسیر تا رفتار های غلط که باعت چاقیم بودن تعییر بدم من خیلی رفتارهای استباه داشتم از جمله پور خوری .تند خوری . اضافه خوری و …..و خیلی رفتارهای اشتباه دیگه داشتم من باید ثابت قدم بمونم تا یکی یکی از این رفتار های غلط رو تبدیل کنم به رفتار درست .من باید زیاد روی خودم کار کنم من باید یاد بگیرم که فقط گوش کردن فایل کافی نیست و فقط نوشت کافی نیست من باید بغیر از این کار ها باید عملی هم انجام بدم یعنی کارهای اشتباه خودمو که روزانه تکرار میکنم اونا روتشخیص بدمو به انها رو درست انجام بدم انقدر باید تکرار کنم و عمل کنم تا کلا رفتار های غلط از ذهنم پاک بشه حالا هر چند سال میخواد طول بکشه مهم نیست .باز هم از شما استاد عزیز تکر میکنم که همراه ما هستید در این مسیر .😍
سلام استاد
خداراشاکرم که درتاریخ 1402/10/03 توانستم این فایل را گوش دهم
ما باید برای موفقیت درهرکاری ، باید تلاش کنیم تا به آن موفقیت برسیم اما برای شکست درمسیر کافی است کاری را انجام ندهید به راحتی شکست میخورید.
افکار چاقی بین 2 تا 4 سال طول میکشد که فرد متناسب را چاق کند از طریق ذیل
پروسه چاق شدن بدین صورت است
مرحله اول: از طریق شنیدن و دیدن اطلاعات به شکل آگاهی وارد ذهن فرد می شود.
پرسه لاغری
اگر می خواهید لاغر شوید باید در مسیر لاغر شدن حرکت کنید و اگر می خواهید چاق تر شوید نیاز به هیچ کاری ندارید، فقط کافی است به روش خود ادامه دهید، حتما چاق تر می شوید.
و برای لاغر مدت زمان خاصی وجود ندارد مثلا 2 یا 5 سال چون ما مدت زمان زیادی را با باورهای چاقی زندگی کردیم و به رااحتی نمیتوانیم باورها را تغییر دهیم مثل باور ترس از خوردن از لایه های زیرین ذهن ما است که نزدیک به ریشه درخت است باید اینقدر روی این باور کار کنیم تا از ریشه درذهن ما ترس از چاقی ازبین برود . ملاک برای لاغری در تناسب اندام باید آموزشها را به خوبی یاد بگیریم و بعد آن را به عمل تبدیل کنیم نه مدت زمانی که درسایت هستیم ملاک باشد
توجه کردن به رفتار و عملکرد افکار مناسب درروز و تغییر دادن و یاد گرفتن آن رفتار در خودت باعث میشود که درمسیر لاغری با ذهن باشی
کسانی که نتیجه عالی میگیرند به دوشکل عمل میکنند
1- هرروز کاری را برای متناسب شدن خودتان انجام دهید با تکرار و تمرین و گوش دادن حداقل یک فایل درروز تا آگاهیهای شما در ذهن یادآوری شود
2- تلاش کنید موضوعات تئوری در زندگی را تبدیل به عمل کنید یعنی عادتهایی که درافراد متناسب دیدیم را درخود به عمل تبدیل کنیم و شناسایی رفتار و عملکرد افراد متناسب را درذهن خودمان شبیه سازی و تصویر سازی کنیم تا آن رفتار کم کم برای ما افراد چاق مثل افراد متناسب به صورت یک عادت روزمره دربیاید و با ذوق و شوق هرروز آن را تکرار کنیم چون بیشتر تمرینات برای افراد چاق عمومیت دارد و میتوانند انجام دهند
موضوع بسیار مهم آن است : تاثیر رفتار و باورهای قبل ما درکسب نتیجه مناسب در تناسب ذهن بسیار تاثیر گذار و مهم خواهد بود چون قدرت باورها حتی از خوردن غذا بیشتر است .
باور تر س از خوردن مواد غذایی را از خود دور کنیم که رفتار اشتباه ما با مواد غذایی باعث چاقی دربدن ما شده است مثل ترس از خوردن برنج با نان – خوردن کره و مربا – خوردن هرچیز شیرین و نشاسته دار چون این باور تضاد با چاقی دارد و باور اشتباه باعث میشود ما هرروز چاق تر شویم
باور اشتباه : شما نمیتوانید با قانون و باور چاق شدن درذهن مبارزه کنی و سریع آن را تغییر بدهی . باید بارها به خود بگویی بدن من برای زنده ماندن نیاز به انرژِی دارد و این انرژی فقط از طریق خوردن به اندازه غذا بدست میآید پس با این باور که خوردن باعث چاقی نمیشود این مسیر اشتباه را طی نکنیم چون ما هرروزچاق تر میشویم چون نگرش درذهن باید با قانون همسو باشد و ما باید از افراد متناسب یاد بگیریم که چگونه رفتار و عملکرد خود را همسو با قانون جهان پیش بردند و متناسب هستند و به اندازه مصرف کردند و چون رفتار افراد چاق به اندازه مصرف کردن نبوده است پس چاق شدند
ما یک تاریخ تولد شناسنامه ای داریم و یک تاریخ تولد اگاهانه که درسایت نوشته شده است که باید از امروز رفتار آگاهانه داشته باشیم که وقتی با مواد غذایی مواجه شدیم چه رفتار صحیحی را از خود نشان دهیم تا درمسیر لاغری باشیم .ما باید برعکس افراد چاق رفتار کنیم این شاید برای مدتی سخت باشد چون دیگران تورا درک نمیکنند ولی به مرور زمان درست خواهد شد وقتی نتیجه عالی را درشما ببینند
اگر تشخیص دادی که این رفتار برای خلق یک انسان متناسب لازم و ضروری است درزندگی خودت شاهکار کردی و به دنیای شگفت انگیزان وارد خواهی شد
هرروز باید درهنگام خوردن روی خودت کار کنی و با یاد اوردن آموزشها بهترین رفتار را انجام دهی . و تا زمانی که زنده هستی باید اموزش لاغری با ذهن را یاد بگیری و فراموش نکنی مدت زمان محدود برای لاغری وجود ندارد .
اصلا کلمه مقاومت ذهنی وجود ندارد این چیزی است که بهانه بیاورید برای انجام ندادن اموزشها و تمرینات
سلام به همه دوستان
ما برای اینکه به چیزی که میخواییم برسیم باید هر روز تلاش کنیم.حتی خدا هم گفته که انسان رو درسختی آفریده تا انسانها با تلاش به موفقیتهاشون برسن .اصلا همین که تلاش میکنیم و به خواستمون میرسیم شیرینه.اگه یه جابشسنیم و موفقیت رو بیارن به ما بدن،چون راحت به دست اومده راحت هم از دستش میدیم.همین حدکت در مسیر لاغریه که قشنگه.من فکر میکنم خدا منو دوست داشته که کاری کردا بعد از ۲۳ سال تناسب اندام چاق بشم و بعد با این سایت عالی آشنا بشم.چون درست از زمانی که من قدردانی از نعمتهای خدا رو کم کم از یاد بردم شروع به چاق شدن کردم.از وقتی در مسیر لاغری ذهنی قرار گرفتم دارن با تمام وجودم حضور خدا روحس میکنم و هر چی بیشتر جلو میرم و استمرار دارم شادترم ولی اگر یک روز یه هر دلیلی نتونم فایل گوش بدم یا تمرین کنم متوجه میشم اون روز برام جذابیت نداشته و حتی ناامیدی گذشته رو حس میکنم. پس میدونم که باید هر روز تو این مسیر حرکت کنم و استمرار داشته باشم تا بتونم به خواستم برسم.هیچ موفقیتی نیست که انسان بدون تلاش به دست بیاره و پایدار باشه.با توکل به خدا و قدرت اراده و تلاشم هر روز در این مسیر گام برمیدارم و هر روز تمرین میکنم تا آموزشها ملکه ذهنم بشن.
دوستی دارم که اندام متناسبی داره و وقتی چیزی میخوره اولا که با میدار کمی سیر میشه و بعداز اون هر چه قدر بهش اصرار به خوردن بشه اصلا نمیخوره ولی در عوض آشنایی دارم که چاقه و هر دقیقه داره میخوره.موقع غذا میخوره،اضافه غذای بچها رو میخوره،موقع جمع کردن سفره اضافه خورشت های ته ظرف رو میخوره ودر کل همش داره میخوره با اینکه سیر شده برای اینکه غذا اصراف نشه و دور نریزه میخوره.وبعد میگه من حرص میخورم باد میکنم……
و حتی حرفهای من راجع به کم خوردن و لاغری ذهنی رو هم باور نداره.
حالا که رفتار این دو نفر رو باهم مقایسه میکنم میبینم دوست متناسبم چقدر شادتر رو راحتتر داره زندگی میکنه.من من هم باید تلاشم رو بکنم که به اون مرحله از زیبایی در زندگیم برسم با توکل به خدا.چون با تلاش نکردن و بی حرکت بودن زندگی مثل یه مرداب راکد و زشت میشه.زندگی رو به جلو جریان داره و من هم میخوام رو به جلو در مسیر پیشرفت باشم.هم در موضوع لاغری و هم در همه مسائل زندگی.انشالله
بنام خالق یکتا و بی همتا
سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن
مسیر لاغری من:گام ۱۲:لاغر خواهید شد یا چاق تر
اگر آرزویمان لاغر شدن باشه باید همیشه بدنبال پیدا کردن مسیر لاغر شدن باشیم چون که لاغرشدن آسان و راحت هستش و برای همیشگی تنها به صورتی بدست می آوریمش که اون رو یادش بگیریم و هر روز در مسیر لاغرشدن حرکت کنیم
چاق شدن و لاغر شدن بخاطر مجموعه فکرها و واکنشها و رفتارهایمان می باشد و باید مدتی ادامه دهیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.
تمام کسانی که چاق هستند چاقی را آموزش دیده اند. ما در مسیر چاقی اینقدر خوب به حرکت خودمان ادامه دادیم و بدون اینکه فکری داشته باشیم و یا مسیر را گم کنیم به حرکت خودمان برای چاقتر شدنمان ادامه دادیم.
ما در هر جنبه از زندگیمان همواره دو جهت یا مسیر پیش رویمان قرار می گیرد
۱: مسیر موفق شدن و پیشرفت کردنمان به طرف تجربه خواسته وارزویمان هدایت می کند
۲: ومسیر ناکام شدن و شکست خوردن که ما را به طرف تجربه ناخواسته هایمان و مشکلات هدایت می کند.
و این ما هستیم که انتخاب می کنیم که هر روز هر لحظه به کدام طرف در حال حرکت کردن باشیم
و همچنین وضعیت جسممان هم همینطور است و دو مسیر در پیش رویمان قرار گرفته است که ما باید همیشه بخواهیم در مسیر لاغری حرکت کنیم یا در مسیر چاقی به زندگیمان ادامه دهیم. ما اگر بخواهیم حرکتمان در مسیر لاغری باشه باید تلاش وکوشش کنیم که در راه رسیدن به لاغری باشه اگر اینطوری باشه ما در راه موفق شدن قدم گذاشتیم ولی اگه تلاش وکوشش نکنیم قدم به مسیری که شکست (چاقی)هستش گذاشتیم و جز این دیگر هیچ انتخابی نداریم
همه باید برای موفقیتشان کاری را انجام دهند اما برای شکست خوردنمان اصلآ احتیاج به هيچ کاری نداریم. چون در این جهان هستی ما یا در حال سعود هستیم یا در حال سقوط و هیچگاه حالت ایستایی برایمان وجود ندارد. ما اگر بخواهیم چند روز روی خودمان کاری انجام ندهيم سقوط خواهیم کرد.
من از زمانی که وارد این سایت شدم همیشه تلاش کردم که در این مسیر زیبا و شگفتانگیز و پرازعشق و شور و شوق بمانم و نشده که لیز بخورم و ازش خارج شوم چون من عاشق این مسیر هستم و هرروز فایلهای آموزشی را گوش می کنم و مطالب آموزنده رامطالعه میکنم و هر روز یک قدم جلو رفتم و در هر شرایطی بوده به خواسته ام توجه کردم. من هم مانند هزاران نفری که در این جهان هستی وجود دارد. خوشحال شدم. غمگین شدم. ناراحتی کشیدم. غصه خوردم و….اما اگر نتوانستم بخوانم و بنویسم ولی همیشه به فایلها گوش کردم و در زمانی که غمگین یا ناراحت بودم با گوش کردن به فایلها و صدای دلنشین استادگرامیمان به آرامش رسیدم یعنی می خواهم بگویم حتی یک روزهم نشده که من فایلها را گوش نکرده باشم
و من تلاش خواهم کرد تا زمانی که جان در بدن دارم و زنده هستم و نفس می کشم در این مسیر بمانم و آگاهیها و اطلاعاتی که بدست می آورم اون ها را مرور کنم تا بطور کامل فکر و رفتارهایم تغییر کند چون در خیلی مواقع به مشکل بر می خورم و افکار منفی ورفتارهای نادرست که دوستشان ندارم بهم هجوم می ارند ومن سعی دارم که اون ها را کاملا عوض کنم و همیشه در مسیر درست در حال حرکت کردن باشم.
ما نباید به این فکر کنیم که چه مدتی است در این مسیر هستیم اصلآ مدت بودنمان در این مسیر مهم نیست. مهم عمل کردن به آموزشهایی که می بینم هستش مهم تکرارکردن. ادامه دادن. و بدست آوردن آگاهی و اطلاعات هستش اون موقع است که موفق و پیروز خواهیم شد.
ما باید هر روز در حال گوش کردن به فایلها باشیم هرروز مطالب آموزنده و دیدگاه دوستان را بخونیم و خودمان را در مسیر بدست آوردن آگاهی قرار دهیم و تلاش کنیم مانند کسی باشیم که متناسب است و ببینیم که چه برخوردی با غذایش دارد و ما هم مانند آنها با غذایمان برخورد کنیم این می شود سعود کردن در مسیر لاغرشدن
ما برای تعهدی که دادیم باید هر روز یک فایل آموزشی گوش کنیم ديدگاه دوستان را بخونیم و تمریناتمان را انجام دهیم و استمرار داشته باشیم و ادامه دهیم و مهم تر از اون به آموزشهایی که می بینیم عمل کنیم تا به هدفمان برسیم.
من در این مدت که در این مسیرزیباقرارگرفتم نتوانستم به سرزمین لاغرها راه پیدا کنم و دوره را تهیه کنم ولی با همین دوره های رایگان تونستم خیلی تغییرات خوبی داشته باشم و فکر و رفتارهایم بدون اینکه متوجه شوم تغییر کردن چون من به تمام آموزشهایی که استاد گفتن عمل کردم و خیلی راحت واسون تغییر کردم درست است که هنوز به اون اندام دلخواهم نرسیده ام اما خیلی سايز و وزنم کاهش پیدا کرده بدون اینکه خودم کاری کرده باشم فقط تلاش کردم که در این مسیر باشم فایل گوش کنم. بخونم. بنویسم و به گفته های استاد گرامی عمل کنم همین. حالا اگه می توانستم دوره ورود به سرزمین لاغرها را تهیه کنم چه غوغایی می کردم.
ما همیشه باید رفتارهایمان و افکارمان را همسو با هدفمان کنیم تابه اون هدفی که دوست داریم برسیم ونباید اشتباه کنیم حالا که در این مسیر هستم و نگرشم تغییر کرده بگم که غذاها چاق کننده نیستند و من هر چه بخواهم می توانم بخوریم و چاق نمی شویم نخیر اصلآ هم اینطور نیست چون هر چیزی قانونی دارد وما نمی توانیم قانون را زیر پا بگذاریم وقانون را دور بزنیم مثل این می ماند که بخواهیم خودمان را از بالای ساختمان خودمان را پرت کنیم و بگویم که هیچ اتفاقی نمی افتد مطمئنن آسیب خواهیم دید
ما باید هر دو تا هم رفتارهایمان وهم نگرشمان را با هم تغییر دهیم ولی قانون رو نمی توانیم عوض کنیم قانون، قانون است ما باید باورهایمان رااصلاح و تغییر دهیم
ما باید قوانین را ياد بگيريم و باورهایمان را هماهنگ با قانون بکنیم تا نتیجه عالی کسب کنیم
ما با آموزش دیدن ياد گرفتیم که هیچ موادغذایی قدرت چاق کنندگی ندارند قدرت باورهای اشتباهی است که ما داریم ما باید در مورد موادغذایی درست عمل کنیم و ياد بگيريم که غذاها فقط برای انرژی رساندن برای بدنمان هستند
ما در زمان گذشته با یادگیری اشتباه در رفتارها و افکارهای چاق کننده استمرار کردیم و مسیر چاقی را انتخاب کردیم و کسانی که متناسب هستند رفتارها و افکارهای لاغر کننده را انتخاب کردند و در مسیر لاغری استمرار داشتن و ما هم با انتخاب کردن این مسیر زیبا در لاغری استمرار خواهیم کرد تا به لاغری که در وجودمان نهفته است برسیم
ما باید آگاهانه در این مسیر استمرار داشته باشیم و به راهمان ادامه دهیم چون راهی را که ما انتخاب کردیم از بقیه افراد جدا هستش چون هرکسی می تواند خودش راهش را انتخاب کرده و ادامه دهد
چون خیلی ها هستد که بخاطر لاغرشدنشان رژيم می گیرند. ورزش می کنند و با روشهای سخت خودشان را لاغر می کنند حتی زیر تيغ جراحی می روند
دختر عموم عمل معده انجام دادن و من هر چقدر اسرار کردم فایدهای نداشت وامروز ياد گرفتم که با هیچ کس کاری نداشته باشم.
اما ماها که مسیر لاغری باذهن را انتخاب کردیم و با قدرت ذهنمان داریم لاغر می شویم. و این از شگفتی های این مسیر زیبا هستش و ما براحتی داریم قدم به قدم پیش می رویم
من خودم عاشق این مسیر و راهم هستم و با هیچ کس هیچ کاری ندارم اون ها هر کاری دوست دارند انجام دهند اصلآ به من هیچ ربطی نداره. من کار خودم را انجام می دهم و مسیر خودم را طی می کنم و به نتایج عالی دست پیدا می کنم
من دیگه نه ترسی از غذاخوردن دارم و نه غذاهایم را تفکیک میکنم و هر روز لاغرتر و جمع وجورتر می شوم من هر وقت گرسنه باشم میخورم وهر موقع حس سیری داشتم دیگه نمیخورم و دست از خوردن برمیدارم
من برای اینکه به خواسته وآرزویم
برسم در این مسیر زیبا باقی خواهم ماندتابه اندام دلخواهم برسم من اینقدر ادامه می دهم و استمرار خواهم داشت وتکرار و تمرین می کنم تا اینقدر لاغر شوم که آرزویش را داشتم و هر لباس اندامی که دوست داشته باشم بپوشم
من با تولد دوباره ای که بدست آوردم هر روز شادتر. زیباتر. پرشور و شوق تر وبا اشتیاق فراوانی به مسیرم ادامه می دهم و در این مسیر زیبا می مانم و خواهم ماندتابه اندام ایده آلم برسم و حتی در هر جنبه از زندگیام تغییرات عظیمی خواهم داشت به امید خالق عالم هستی و بی همتا خدایا شکرت
در پنهاه خداوند مهربان خداقوت
با عرض سلام خدمت استاد عزیز. من قبلا به سوی لاغری حرکت کرده بودم ولی به چاقی خودم هم توجه میکردم ولی حالا از خوردن غذاها ترس ندارم و هیچ وقت موقعه خوردن غذا حهی به خودم تلقین نمی کنم که حالا این را زیاد خوردی و باعث چاق شدن خودم میشه انشاالله بتونم همیشه به ذهن خود فرمان لاغر شدن را بدهم و من باید از مسیر چاقی به روش لاغری حرکت کنم با تکرار و تمرین در این مسیر و گوش دادن به فایل ها به اشتباهات خود پی ببرم
به نام خداوند روزی دهنده ام
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات مسیر لاغر شدن
به نام خدای مهربون سلام به همگی به گدشته ی خودم نگاه که میکنم میبینم همیشه فک میکردم در مسیر لاغری هستم آنقدر نگران چاق نشدن بودم که همیشه ترس وجودم رو برمیداشت حتی اوایل که با این مسیر آشنا شدم همش نگران بودم نکنه کم نکنم به خودم قول داده بودم که روی ترازو نرم ولی هر یک ماه یک بار میرفتم رو ترازو و اکر وزنم کم شده بود اشتیاقم بیشتر میشد و اگر وزن کم نکرده بودم یا حتی بدتر اضافه شده بودم دیگه کلا امیدم رو از دست میدادم اونموقع درک نمیکردم که توجه کردن به لاغری یعنی چی ولی این مسیر رو ادامه دادم انقدر رو قوانین کار کردم تا ایمانم قوی تر بشه و دوباره برگشتم به مسیر لاغری اگر یک روز فایل گوش نمیکردم سرزنش ها شروع میشد اما یاد گرفتم که توجه من مهم،خیلی وقت ها وقتی تو جمع قرار میگیرم ناخودآگاه به رفتار افراد متناسب توجه میکنم و همش توی ذهنم ربطش میدم به باورهاشو دارم میبینم همه افرادی که متناسب هستن مثلا وقتی شام میخورن بعدش که چیزی میارن تحت هیچ شرایطی نمیخورن ولی افراد چاق با اینکه مشخص جا ندارن اما به زور هم که شده میخورن و با این دلیل که حیف طرف مقابل زحمت کشیده دقت کردم افرادی که متناسب هستن با آرامش و لدت غذاشون رو میخورن و بارها دقت کردم سیر که میشن اضافه غذا رو تحت هیچ شرایطی نمیخورن ولی افراد چاق رو دیدم دارن میخورن و مدام میگن بازم زیاده روی کردم خدا منو لعنت کنه جلو شکمم رو نمیتونم بگیرم با اینکه اینجوری خودشون رو سرزنش میکنن ولی اگر تا انتهای بشقاب نخورن این کار رو بد میدونن یا اضافه غذا بچشون رو هم میخورن شاید تو این یه ماه وزنی کم نکرده باشم شاید کرده باشم دیگه تا جایی که میتونم تمرکزم رو این موضوع نیست مهم اینه من بعد این مدتی که رو خودم کار کردم نگران چاق تر شدن نیستم چون میدونم مسیری که دارم میرم مسیر درستی و حتما نتیجه میاد .وقتی غذا میخورم دیگه نگران نیستم و خودمو سرزنش نمیکنم شاید الان هنوزم یه وقتایی بیش از اندازه نیاز بدنم بخورم ولی میدونم آرام آرام این رفتار تغییر میکنه اگر من در مسیر لاغری بمونم و هر روز قدمی برای این هدفم بردارم وقتی هر روز کامنت میخونم و فایل گوش میکنم هر روز با خودم باورهای قدرتمند کننده رو مرور میکنم و سعی میکنم چیزایی که یاد گرفتم رو در عمل اجرا کنم میدونم که نتیجه میاد
سلام استاد
خدارا شاکرم که در تاریخ ۱۴۰۲/۷/۲۸ توانستم این گام را بخوانم
چقدر به موقع بود این فایل و دقیقا متوجه شدم خداوند من را هدایت کرد که این فایل را بخوانم چون که دیروز بعد از ۴ ماه رفتم روی ترازو چون باید پرونده پزشکی را تکمیل میکردم ومن ۱ کیلو اضافه شده بودم در حالی که من به شدت لباسهام گشاد شده بودند و در ذهنم تصور میکردم من ۸۲ یا ۸۳ باشم ووقتی گفتند ۹۰ کیلو یک لحظه جا خوردم وگفتم امکان نداره من هرروز در مسیر و خودم خوب متوجه شدم لاغر شدم و فکر منفی باف نمی گذاشت من از فکر کم نشدن وزنم بیرون بیام و به استاد هم پیام دادم تا من را راهنمایی کنید که چرا ؟
و دقیقا این فایل برای من آمد که اگر به چاقی فکر کنم به سمت چاقی خواهم رفت و اگر به لاغری به سمت لاغری خواهم رفت و من می دانم که نباید گول فکر منفی بافم را بخورم و باید با نشاط و شادی این مسیر عالی ربطی کنم من باید نگاه به مدت زمانی که در سایت بوده ام نکنم بلکه به مسیر ادامه دهم و عجله نکنم و چقدر خوشحالم که دیشب من توانستم شماره سایز ۳ لباس بخورم قبلا ۶ و ۸ بود پس من با تمام اعتمادی که اولا به خودم واستاد عزیز دارم و با توکل به خداوند این مسیر را ادامه خواهم داد تا به وزن ایده آل برسم انشاالله
به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست .
سلام و درود
من هر روز سعی میکنم بهتر از قبل خودم باشم و یک گام کوچکی برای خودم بردارم .
من باید سعی کنم هر روز حواسم به هدفم باشه و اگاه باشم که من در رسیدن به هدفم نقش اساسی رو ایفا میکنم و باید من به هدفم متعهد باشیم و به سمت اون حرکت کنم .
ما هر روز در این جهان یا در حالت صعود هستیم یا سقوط و هرگزحالت ایستایی وجود ندارد .من اگر یه هفته روی خودم کار نکنم قطعا سقوط میکنم و اینطور نیست که در جای گذشته ی خودم باشم .
من هم مثل خیلی از اطرافیانم خانم خانه داری هستم با مسولیت بچه ها و همسر و کارهای منزل و اشپزی و کارهای دیگه اما سعی میکنم هر روز برای خودم کاری کرده باشم مثلا یا فایل گوش بدم یا بنویسم و یا بخونم و سعی کردم در هر شرایطی باشم اما بازم به خواستم توجه کنم حالا فایل گوش دادم یا خوندم و یا نوشتم مگر در سفری باشم که ولقعا شرایط جور نباشه وگرنه در هر زمان و مکانی به دنبال یاد گیری لاغری با ذهن هستم و اتفاقا باید بگم طوری شدم که در هر شرایطی به دنبال تفکیک افکار و رفتارهای چاق ها و لاغرها هستم و به خودم میگم همین رفتارها دلیل چاقی و یا لاغری افراد هست نه هیچ چیز دیگری اتفاقا امروز برای ناهار مهمان بودم و در این جمع کلی فرد چاق و لاغر در کنار هم بود که من حواسم بود فراد لاغر چقدر دلیل برای نخوردن داشتن و برعکس افراد چاق کلی دلیل برای خوردن داشتن و مرتب در حال خوردن بودن .
من سعی میکنم تا وقتی که زنده هستم در این مسیر باشم و اگاهی ها رو مرور کنم تا کامل افکار و رفتار من تغییر کنن چون هنوز من بعضی جاها مشکل افکاری و رفتاری دارم که دوست دارم برطرف بشه نا گفته نماند اینقدر اموزشها رو دارم تکرار میکنم تا برام عادی بشه چطور فکر کنم و رفتار کنم .
من میخوام به این اموزشها عمل کنم و مهم عمل کردن به آموزشها هست و مهم نیست تاریخ شرکت من در این آموزشها و یا اینکه من چند دوره رو خرید کردم و … مهم تکرار اگاهی ها هست که باعث موفقیت من میشه .
من خودم به شخصه چندین بار هست که این اگاهی ها رو گوش میدم و دارم تکرار میکنم و سعی میکنم مثل یه فرد متناسب با غذا ها برخورد کنم .
من باید به دو چیز متعهد باشم هر روز یه فایل گوش بدم و یا کامنت بخونم و بنویسم و دوم اینکه باید تلاش کنم هر اموزشی رو عملی در زندگی داشته باشم تا به هدفم برسم .
من سعی میکنم با شناسایی رفتارهای متناسبها رفتارهایی شبیه اونها داشته باشم در حالی که من دوره ی ورود به سرزمین لاغرها رو ندارم ما بسیار بسیار تغیبر کردم من با عمل کردن به اموزشها خیلی از رفتارهام خود به خود بدون تلاش تغییر کرده
و جسم من گواه این حرفم هست .که شبیه متناسب ها رفتار میکنم
من امروز ظهر خیلی راحت با لذت به اندازه نیازم غذا خوردم اما بعد از اون هر چی بود شبرینی و پفیلا و و کلی دسر روی سفره و …. دیگه نخوردم چون میل نداشتم و فقط،یه لیوان چای تلخ میخوردم و برام کافی بود و اصلا به هیچ چیز نیاز نداشتم چقدر رفتارم عالی بود و چقدر نگرشم عالی بود که اصلا ترس از خوردن نداشتم و با دل راحت غدای ظهر رو که کله پاچه بود خوردم .پس این تغییر رفتار و نگرش به من کمک میکنه که من راحت لاغر بشم .
من یادم میاد در گذشته خیلی از چاقی ضربه میخوردم و همیشه چاقی خودم رو ربط میدادم به مواد غدایی و توانایی جسممم و ژنتیک و … اما دیگه الان اینطور فکر نمیکنم و فقط،خودم رو مسول چافی خودم میدونم برای همین در این مسیرم تا افکارم و رفتارم کامل تغییر کنه که خدا رو شکر تا حالا هم خیلی موفق بودم و از خودم راضی هستم و به خودم تبرییک میگم چقدر امروز با دل راحت هر چقدر نیاز داشتم نه بیشتر کله پاچه خوردم چقدر افکارم عالی بودن و رفتارم عالی بودن پس لاغری حق من هست و من به اون میرسم .
من تا چند سال پیش داشتم با قدرت ذهنم خودم رو چاق میکردم هر چی میخوردم می ترسیدم و با ترس از چاقتر شدن همه چیز میخوردم اما امروز با وجود اینکه میخواستم کله پاچه بخورم صبح راحت صبحانه خوردم ظهر راحت کله پاچه خوردم و لصلا نترسیدم و گفتم این غداها تبدیل به انرژی مورد نیاز جسم من میشن چون جسم من نیاز به انرژی داره و من باید به اندازه نیازم غدا بخورم اما با این حرفها و باورها نمیشه رفتار نادزست داشت و للغر هم شد بلکه باید رفتار هامون هم همسو با هدفمون باشه هم رفتار و هم افکارمون باید هر دوتا همسو با هدف باشه تا به هدف برسیم پس اشتباه نکنیم بگیم خب حالا که اینطور هست با تغییر نگرش که عذا چاق نمیکنه من هر چه میخوام بخورم نخیر نمیشه قاونون رو دور زد مثل این هست که بگیم من از بلندی میپرم اما چیزی بهم نمیشه خب قطعا اسیب میبینم پس به فکر اصلاح رفتار و نگرش با هم باشین و اشتباه تصور نکنید و بدونید که قانون رو نمیشه تغییر داد .ما باید باورها رو تغییر بدیم .
من باید باورهام رو همسو با قانون کنم تا نتیجه ای همسو با قانون بگیریم . پس من به دنبال یادگیری قوانین هستم .
غذا من رو چاق نمیکنه من دارم از غدا برای چاق کردن خودم استفاده میکنم باید بدونیم هیچ غذایی قدرت چاقی نداره این ما هستیم که به غداها قدرت میدیم ما باید از غذاها درست استفاده کنیم .
افراد متناسب سالها هست که متناسب هستن یعنی اونها در رفتارهای لاغر کننده استمرار دارن و ما در گذشته با یادگیری رفتارهای چاق کننده در اجرای اونها استمرار داشتیم و چاق شدیم و حالا هم باید برای لاغری استمرار داشته باشبم .
من در این چند سال که تصمیم به تغییر گرفتم به لطف خدا خیلی از شرایطم تغییر کرده و این تاریخ اشنایی من با این مسیر تولد اگاهانه ی من هست. من همیشه یه دنبال این هستم که ببینم با تکرار اموزشها چقدر نتایج ارزشمند گرفتم .
من هر روز به دنبال این هستم که بازم بهتر و بهتر از قبل بشم حتی در زمینه ی مذهب و ایمان و اقتصاد و … هم به دنبال تغییر هستم در حالی که ادم ها اصلا اینطور مثل من فکر نمیکنن و من راهم از بقیه جدا هست و این واقعا سخته اما من کاری به کسی ندارم و راه جدید خودم رو ادامه میدم چون تا حالا همه چیز به من تحمیل شده بود اما حالا میخوام اگاهانه راهم رو پیدا کنم و حتی در همین زمینه ی لاغری در حالی که همه اطرافیانم دارن با رژیم و سختی لاغرر میشن یکم سخته من با قدرت ذهنم لاغر بشم اما من راه خودم رو دوست دارم و کاری به هیچ کس ندارم هر چقدر بقیه میخوان تفکیک عدایی کنن زجر بکشن و در محدودیت باشن و یا … مهم نیست من راه خودم رو میرم و قطعا نتایج بسیار عالی تری به من داده خواهد شد .
من به دنبال تعییر شرایط جسمی خودم هستم چون میخوام ادم بهتری از خودم بسازم چقدر درگدشته میگفتم همه چیز به خاطر اشتهاو جسم و قرص و داروی من هست اما از وقتی در مسیرم خیلی راحت به وزن ایده الم رسیدم و دیگه تمام اون حرفهای گذشته ی خودم رو نقض میکنم و هرگز دیگه اون حرفها رو به زبان نمیازم و من واقعا از وقتی در مسیرم با انگیزه و علاقه هر روز به دنبال یادگیری اموزشهاو عملی کردن به اونها هستم مثلا من یاد گرفتم ار مواد غدایی نترسم و خدایی در این زمینه خیلی بهتر شدم و از وقتی که تمرزکم رو از روی چاقی و تفکیک مواد عذایی برداشتم خیلی لاغر تر شدم و این میشه تغییر دادن افکلر و من مطمعنم دارم به اموزشها عمل میکنم مثلا من یاد گرفتم در حد رفع گرسنگی غدا بخورم در حللی که در گذشته اینقدر میخوردم که شکمم درد میکرد و این تعییرات بسیار برای من ارزشمند هست من در گذشته هررمواد غذایی رو وارد جسمم میکردم حالا فقط به دنبال مواد غدایی سالم هستم و تمام این تغییرات برای من ارزشمند هست و به لطف خدا چندین سال هست که من متناسب هستم و هر حا میرم همه از اندام من تعریف میکنن و اگر جایی هنوزم ترس از مواد عذایی دارم با تکرار این اگاهی ها میخوام اون ها رو برطزف کنم و من تمام تلاشم این هست که روز به روز به رویام نزدیکتر بشم پس تا زنده هستم برای متناسب شدن و متناسب ماندن انگیزه دارم و تلاش میکنم .
من در مسیر رسیدن به خواسته ام استمرار دارم و اینقدر می مانم تا اندام زیباتر رو در خودم ببینم و من میخوام لاغر تر بشم برای خودم که هر انچه خواستم بخرم و بپوشم و خوش پوش تر بشم و بازم جسمم سبک تر بشه و جسمم سالم تر بشه و در لباسها رهاتر و ازادتر باشم و … من لاغری رو برای خود خودم میخوام نه هیچ کس دیگه چون هیچ سودی برای اطرافیانم نداره .
مقاومت دهنی که بعضیا میگن اصلا درست نبست این باوری نادرست در وجود ما هست که باعث میشه جلوی رشد و پیشرفت ما رو بگیره و ما نباید همچین تفکری داشته باشیم و هرگز این جمله رو بر زبان بیارییم
متشکرم استاد گرامی سلامت باشید
به نام خدای مهربان🦋
سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی سایت تناسب فکری🙋🏻♀️🌹گام ۱۲ : لاغر خواهید شد یا چاقتر؟؟
اگه آرزوی لاغر شدن دارم، باید به دنبال پیدا کردن مسیر لاغر شدن باشم،چون لاغری آسون و همیشگی فقط در صورتی به دست میاد که یاد بگیرم هر روز در مسیر لاغر شدن حرکت کنم.
چاق شدن یا لاغر شدن یه روندیه که شامل مجموعهای از افکار، رفتار و واکنشهاست،و باید مدتها ادامه پیدا کنه تا به نتیجه مطلوب برسه.
من چاق شدن رو یاد گرفتم،چاقی یه مسیری بود که من حرکت کردن در اون رو به خوبی میدونم و هر روز بدون نگرانی از گم کردن مسیر، به حرکت خودم برای چاقتر شدن ادامه دادم.
باید بدونم که در هر جنبه از زندگیم همواره دو جهت یا مسیر وجود داره،مسیر موفقیت و پیشرفت که منو به سمت تجربه خواستهها و آرزوهام هدایت میکنه،مسیر ناکامی و شکست که منو به سمت تجربه ناخواستهها و مشکلات هدایت میکنه ،و این منم که هر روز و هر لحظه انتخاب میکنم به کدوم سمت حرکت کنم،در مورد وضعیت جسمی هم همیشه دو مسیر پیش روی من قرار داره،و من هر روز باید انتخاب کنم که میخوام در مسیر لاغر شدن حرکت کنم، یا در مسیر چاقتر شدن ادامه بدم،من هر روز میتونم مسیر حرکتم رو انتخاب کنم،اگه برای حرکت در مسیر لاغر شدن سعی کنم، من در مسیر موفقیت خواهم بود،ولی اگه سعی نکنم من در مسیر شکست و چاقی خواهم بود،انتخاب دیگهای هم وجود نداره،
باید بدونم که برای بودن در مسیر موفقیت باید کاری انجام بدم،اما برای بودن در مسیر شکست، فقط کافیه کاری انجام ندم،برای شکست خوردن راهی وجود نداره و فعالیتی نیست که بتونم انجامش بدم و شکست بخورم،تنها کافیه که کاری که میخوام برای موفق شدن انجام بدم رو انجامش ندم،در این صورت خود به خود شکست میخورم.در مورد وضعیت جسمیم هم این اصل صدق میکنه،اگه چاقم به این معنیه که مدتهاست توی مسیر چاقی در حال حرکت و زندگی کردن چاقیام،به این معنیه که هر روز افکار، رفتار و واکنشهایی که برای چاق شدن نیازه رو با دقت انجام دادم و پس از یه مدت طولانی به چاقی مبتلا شدم،هیچ فردی با یه روز و چند روز و حتی چند هفته و ماه تکرار کردن افکار، رفتار و واکنشهای چاق کننده به چاقی مبتلا نشده،بلکه بین ۲ تا ۴ سال زمان میبره تا تغییر افکار به نگرش چاق تبدیل بشه و اون وقت واکنشهای رفتاری چاق کننده ایجاد میشه و باعث بروز چاقی میشه،برای همه افراد چاق روند چاقتر شدنشون سریعتر از چاقی اولیه است،به این معنی که هر چقدر از زمان چاق شدن اونا میگذره سرعت چاقتر شدنشون سریعتر میشه،تا جایی که اون فرد به این نتیجه میرسه که من حتی آب هم میخورم چاق میشم.
پروسه چاق شدن چگونه است؟؟مرحله اول : اطلاعات به شکل آگاهی از طریق شنیدن و دیدن وارد ذهنم میشه،
مرحله دوم قرار گرفتن در معرض تکرار آگاهی درباره چاق شدن، که باعث شکلگیری نگرشم درباره چاقی میشه،
مرحله سوم شکلگیری نگرش چاقی، باعث شکلگیری گفتگوهای ذهنیم میشه،طوری که دیگه برای فکر کردن به چاقی نیازی به شنیدن و دیدن ندارم، بلکه خودم به تنهایی توی ذهنم درباره چاقی فکر میکنم،
مرحله چهارم پس از مدتها فکر کردن به چاقی و چاق شدن، ترس و نگرانی از چاق شدن در من ایجاد میشه،به عبارت دیگه احساس چاقی در من شکل میگیره،از این مرحله افکار باعث شکلگیری احساس میشه،
مرحله پنجم شکلگیری ترس از هر موضوعی در ذهن، باعث بروز واکنش میشه،ترس از سرقت، ترس از جدایی، ترس از دست دادن، ترس از چاقی، که این شرایط باعث میشه برای جلوگیری از ابتلا به آنچه باعث ترس و ناراحتیم شده اقدام کنم،
مرحله ششم اقدام کردن برای مبتلا نشدن به چاقی باعث بروز رفتارهایی بر مبنای ترس از خوردن، ترس از رفتارها، مانند خوابیدن، ترس از کم تحرکی میشه ،و به این شکل فرد مبتلا به افکار چاقی شروع به ترسیدن از چاق شدن به هر دلیل در زندگی روزمره میکنه،
مرحله هفتم ترس از چاقی احساس چاقی رو تقویت میکنه،در واقع هرچه بیشتر بترسم، بیشتر تلاش میکنم که چاق نشم،ولی تمرکز بر چاقی به تنهایی برای چاق شدن کافیه،
به مرور همزمان با تلاشم برای چاق نشدن، رفتارهایی که فکر میکنم چاق کننده هستن رشد میکنه و تکرار میشه و به مرور تعداد رفتارهای چاق شونده بیشتر از رفتارهای مقابله با چاقی میشه و به راحتی چاق میشم،
چطور لاغر بشم؟؟ اگه میخوام لاغر بشم باید به فکر مهیا کردن خودم برای قرار دادن در مسیر لاغر شدن باشم،برای قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن باید کاری متفاوت از اون چه الان و هر روز انجام میدم رو انجامش بدم،اگه هیچ کاری نکنم توی همون مسیر چاقی که مدتهاست در حال حرکت کردن در اون هستم به مسیر خودم ادامه خواهم داد،
تفاوت چاق شدن و لاغر شدن،
اگه میخوام لاغر بشم، باید در مسیر لاغر شدن حرکت کنم و اگه میخوام چاقتر بشم نیازی به هیچ کاری ندارم، فقط کافیه به روش خودم ادامه بدم حتماً چاقتر میشم.
همه افرادی که اضافه وزن دارن در مسیر چاقتر شدن هستن،مسیر چاقتر شدن ارتباطی با مسیر لاغر شدن نداره و به لاغر شدن منتهی نمیشه.
اگه میخوام لاغر بشم باید مسیر خودمو به سمت مسیر لاغر شدن تغییر بدم.
تمام افرادی که سالهاست دوست دارن لاغر بشن اما همچنان در مسیر چاقتر شدن حرکت میکنن،فقط آرزوی لاغر شدن دارن،اما مسیری که در پیش گرفتن با رویای اونا همسو نیست،فقط آرزوی لاغر شدن منو لاغر نمیکنه، بلکه قرار گرفتن در مسیر لاغر شدنه که منو به سمت لاغری هدایت میکنه و باعث تحقق رویای لاغریم میشه.
پس لازمه که برای رسیدن به آرزو مسیر لاغر شدن رو در ذهنم خلق کنم تا منو به اونچه که میخوام برسونه،مسیر لاغر شدن مسیری کاملاً ذهنیه که نیازی به تلاش و اقدام فیزیکی نداره، برخلاف اونچه که تا الان تصور میکردم که برای لاغر شدن باید رژیم بگیرم، یا ورزش کنم،اینا روشهای فیزیکیه که تاثیری بر محتوای ذهن چاق نمیذاره.
لاغری با ذهن بهم کمک میکنه تا اول مسیر چاقی ذهن خودم رو به خوبی شناسایی کنم و بعد تصمیم بگیرم برای رسیدن به رویای لاغریم باید مسیر جدیدی برای زندگی کردن ایجاد کنم و این مسیر جدید از طریق انجام تمرینات ذهنی و استمرار در انجام اونا میسره.
اگر به مسیری که الان در حال سپری کردن اون هستم توجه کنم به خوبی برام واضح میشه که من هر روز مقداری گفتگوی ذهنی با خودم درباره چاقی و چاقتر شدن دارم،این همون نقشه مسیر چاقیه که در ذهنم در حال ترسیم شدنه،و به اندازهای که از رفتار غذایی و واکنشهای خودم نسبت به مصرف مواد غذایی دچار پشیمونی و عذاب وجدان میشم، من در حال عمل کردن به اونچه هستم که برای چاقتر شدن ضروریه،
امکان نداره توی مسیر لاغر شدن باشمولی لاغر نشم،همونطور که افرادی که در مسیر چاقی هستن نمیتونن چاقتر نشن.
وقتی که توی مسیر لاغری با ذهن هستم باید متعهد بشم برای تغییر شرایطی که دوست دارم داشته باشم، هر روز باید به سمت اون حرکت کنم، در زندگی در تمام جنبههای اون هر روز یا در حال صعود هستیم یا در حال سقوط،حالت ایستا و ساکنی در جهان وجود نداره،اگه من هدفم اینه که متناسب بشم هر روز که روی خودم و باورهام و رفتارم کار میکنم در حال صعود هستم و رسیدن به خواستم،ولی اگه روزی این کارو انجام ندم در واقع در حال سقوط کردن هستم.
سعی کنم در هر شرایطی هم که دارم زندگی میکنم به خواستم توجه کنم،و این کارو میتونم حتی موقع انجام دادن کارهای روزانم هم انجامش بدم، مثلاً میتونم دقت کنم ببینم اونی که چاقه موقع چای خوردن چند تا قند میخوره با چای،اونی که متناسبه چند تا میخوره،
همینها میشه توجه کردن به تفاوتِ رفتار افراد چاق و متناسب، که اینم مثل تمرین کردنه،فکر نکنم که تمرین کردن حتماً باید این باشه که خودکار دستم باشه و همش بخوام بنویسم،نکته مهمش اینه که این تمرینها رو بتونم در زندگی روزمرهام هی تکرار کنم، توجهم بهشون باشه،و اینجوری نباشه که فقط روی کاغذ بنویسم،وقتی که دارم اینجوری توجه میکنم به اطرافم، به اتفاقات دور و برم، باعث میشه که توی مسیر خواستم بمونم و بتونم حتی از همین اتفاقاتی هم که اطرافم رخ میدن درس بگیرم برای بهتر رفتار کردن و در مسیر صحیح باقی موندن.
اگر این سوال برام پیش بیاد که تا کی من باید این تمرینها رو انجام بدم؟؟جوابش بستگی به باورهام داره،بستگی به جایگزینی افکار و رفتار جدیدم با افکار و رفتار قبلی من داره،هر چقدر که بیشتر روی خودم کار کنم به لایههای پایینتر باورهام دسترسی پیدا میکنم و متوجه میشم که باید اونها رو هم تغییر بدم،باید اینقدر این آموزشها رو تکرار کنم که به واقعیت زندگیم تبدیل بشه و برام عادت بشه که چه جوری فکر کنم، چه جوری رفتار کنم که همیشه متناسب بمونم.
تغییر افکار به این شکل نیست که براش تاریخ تعیین کنم،چیزی که مهمه اینه که بدونم که چقدر دارم سعی میکنم چیزی رو که یاد میگیرم رو به عمل در زندگیم تبدیل کنم، ملاک تاثیر گذار بودن دوره تناسب ذهنی عمل کردن به آموزشهاست،و کسایی از این آموزشها نتیجه میگیرن که اون آموزشها رو به عمل تبدیل کنن.
باید بدونم الان که توی این وضعیت چاقی هستم، از همون بچگی یه سری آموزشها رو دیدم و خیلی از رفتارهای غذایی اشتباه و چاق کننده رو دیدم و یاد گرفتم و خودم بارها و بارها اون رفتارها رو تکرار کردم که الان اوضاعم این شده،پس حالا باید خودم فکر کنم ببینم چه رفتار غذایی اشتباهی دارم و ببینم چند ساله که دارم اونارو تکرار میکنم، همین کارها رو انجام دادم که چاق شدم،پس باید برای متناسب شدن هم زمان صرف کنم.
پس اگه فقط آموزشها رو گوش میکنم، ولی سعی نمیکنم اونها رو به رفتارم در زندگی تبدیل کنم خب نتیجه شگفت انگیزی هم نمیگیرم.
پس وقتی که افراد متناسب رو الگوی خودم قرار دادم و به رفتارهاشون توجه کردم و مثلاً دیدم که یه فرد متناسب با میز غذا چطور برخورد میکنه، وقتی رفتارش رو بررسی کردم و دیدم که یه فرد متناسب فلان اخلاق رو داره، فلان رفتار غذایی رو با فلان ماده غذایی داره،فلان برخورد رو با شیرینی و نوشیدنیها داره انجام میده،و وقتی که دیدم اون فرد از لحاظ تیپ ظاهری مورد پسندم هست،خب باید رفتارم هم مثل اون بشه که جسمم هم مثل اون بشه،نمیشه که بیام طبق رفتار غذایی خودم عمل کنم،اونوقت دوست داشته باشم که هیکلم مثل فلانی بشه.
موقعی از این دوره نتیجه عالی میگیرم که به دو موضوع بسیار مهم متعهد باشم،
موضوع اول هر روز یه کاری برای باقی موندن در مسیر متناسب شدنم انجام بدم،و موضوع دوم تلاش کنم که موضوعات تئوری رو به عمل در زندگیم تبدیل کنم که مثالش همون توجه به رفتار افراد متناسبه،پس اگه با انجام این تمرین و شناسایی عادتهای افراد متناسب، سعی کنم رفتاری شبیه اونها در خودم ایجاد کنم، از نتایج عالی این تمرین برخوردار میشم،
پس اصلاً مدتی که توی دوره شرکت کردم مهم نیست،این مهمه که چقدر رفتارم و طرز فکرم تغییر کرده باشه.
تک تک تمرینات دوره متناسب شدن در نتیجه گرفتنم تاثیر داره و باید بدونم که بیشتر تمرینات این دوره برای افرادی که اضافه وزن دارن عمومیت داره و باید با دقت و اشتیاق انجام بدم، تکرار و تکرارشون کنم،موضوع بسیار مهمی که باید بدونم تاثیر رفتار و باورهای قبلی من در کسب نتیجه مناسب از دوره تناسب ذهنیِ.
شاید سالها که اضافه وزن داشتم سختیهای زیادی رو هم متحمل شدم، ضربه های زیادی رو خوردم، رابطم، اعتماد به نفسم، کسب و کارم، و خیلی زمینهها از چاقی ضربه خورده باشم، و همیشه هم در طی این سالها عوامل مختلفی رو مقصر دونستم،غذاها، مواد افزودنی، ژنتیک، شانس، اشتها، خیلی موضوعات مختلفی رو بهونه چاق بودن خودم دونستم.
پس طبیعیه که این افکار خیلی قدرتمند باشن و هر کاری که الان دارم برای تغییر خودم انجام میدم رو تحت الشعاع قرار بدن،پس الان که تصمیم گرفتم تغییر کنم، باید بدونم که این افکار ریشهدار هستن و من باید بیشتر روی خودم کار کنم برای نتیجه گرفتن،
ترس از خوردن یه باوریه که به شدت ریشه داره و شاید طول بکشه که اونو بخوام تغییرش بدم که مواد غذایی ترسی ندارن،اونا بهم ضربه نمیزنن،و این منم که با استفاده اشتباه از اونا، دارم به خودم ضربه میزنم.
تا حالا فکرم این بوده که مواد غذایی مشکل دارن،یعنی هرچی بخورم چاق میشم،ولی الان که با این آگاهیها فهمیدم که این رفتار اشتباهِ من با مواد غذایی بوده که باعث شده چاق بشم، نه مواد غذایی، حالا باید اینو عوضش کنم.
پس اگه ادعا کردم که من الان مدت زیادیه که توی دوره شرکت کردم و دارم بارها تکرار میکنم ولی تغییری نکردم،بیام تست کنم ببینم آیا واقعاً نگاهم به ماده غذایی عوض شده یا نه،چه جاهایی هنوز میترسم.
مثلاً اگه توی فکرم اینه که از فلان غذا هنوز ترس دارم، از فست فود میترسم که نکنه بخورم چاق بشم، نکنه ساعت ۱۲ شب بخوام دوتا شیرینی بخورم دیگه چاق بشم،باید ببینم ترسم از چیه،اینجوری باید خودم رو محک بزنم ببینم چقدر باورهام اصلاح شده، چقدر رفتارم تغییر کرده،
چطور میتونم این باور رو اصلاح کنم؟؟باید بارها و بارها به خودم بگم که بدن من برای زنده موندن نیاز به انرژی داره و این انرژی رو از مواد غذایی که میخورم به دست میاره،پس لازمه که من به مقدار مورد نیازم غذا بخورم و باید اینقدر روی این موضوع کار کنم تا دیگه برام عادی بشه که من باید به مقدار مورد نیاز غذا بخورم و همیشه به کلمه مورد نیاز توجه کنم،فکر نکنم باید این باور رو در وجودم ایجاد کنم که غذاها باعث چاقی من نمیشن، پس من هرچی بخوام میخورم و این باور هم باعث میشه که چاق نشم،نمیشه که با یک باور قانون رو عوض کنم،نمیشه که باورم این باشه که من از بلندی ساختمون خودم رو پرت میکنم و هیچیم نمیشه،اینجوری نیست،بعضیا به اشتباه تصور میکنن میگن من باورم رو اصلاح کردم دیگه هرجوری میخوام غذا میخورم،قانون رو که نمیشه با باور تغییر داد،من فقط باید باور صحیح رو با قانون همسو کنم،قانون چیه؟؟
قانون اینه که میگه مواد غذایی به من ضربه نمیزنه،این قانونه.
حالا باور من چی بوده؟؟مواد غذایی به من ضربه میزنه،من هرچی بخورم چاق میشم،
خب این میشه یک باور اشتباه در تضاد با قانون،اون وقت باور اشتباه باعث میشه که نتیجه من از قانون متفاوت باشه،
چرا؟؟چون خیلی از افراد متناسب دارن از همین غذا استفاده میکنن و چاقنمیشن.اما من چون باور اشتباه دارم، نتیجم از قانون متفاوته و هرچی بخورم چاقمیشم.
باور اشتباه میتونه نتیجه قانون رو برام تغییر بده،یعنی نتیجه صحیح رو نمیتونم بگیرم،اما به این معنا نیست که اگه من باورم رو تغییر بدم بتونم قانون رو عوض کنم،نه،من میتونم نتیجه متفاوت از قانون بگیرم،ولی نمیتونم با باورم قانون رو عوض کنم.
مثلاً باورم این باشه به هیچ وجه چاق نمیشم،حالا هرچی میخوام بخورم،به هر مقدار میخوام بخورم،نه این نمیشه،پس وقتی که گفته میشه باور رو باید عوض کنم یعنی اینکه باور خودم رو،اون فکری رو که دارم، اون نگرشی رو که دارم با قانون همسو کنم،یعنی منم مثل قانون فکر کنم و نتیجه مثل قانون بگیرم،همه افراد متناسب باورهاشون متناسب و همسو با قانونه،پس خیلی مهمه که قوانین رو درک کنم و رفتارم رو بر اساس قوانین تنظیم کنم.
خب قانون چیه؟؟میگه غذا باعث چاقی نمیشه،
حالا رفتار من چیه؟؟تا حالا این بوده که مصرف بیرویه داشتم،مصرفی داشتم که مورد نیازم نبوده،ولی چاق شدم،خوب من رفتارم برخلاف قانونه،
قانون چی میگه؟؟میگه به اندازه مورد نیاز بدنت غذا مصرف کن،
من چطور رفتار کردم؟؟بیشتر مصرف کردم،
خب قانون برای من دیگه جواب نمیده، من فراتر از قانون رفتم و بدنم هم چاق میشه،یعنی من دارم از غذا برای چاق کردن خودم استفاده میکنم،
این خیلی نکته مهمیه که باید بهش توجه کنم،غذا منو چاق نمیکنه،من دارم از غذا برای چاق کردن خودم استفاده میکنم،
عین مواد مخدر که باعث معتاد شدن افراد نمیشه،اما کسایی هستن که تصمیم میگیرن از این مواد برای معتاد کردن خودشون استفاده کنن و موفق هم میشن.
باید این دیدگاه رو در تمام جنبههای زندگیم داشته باشم.
اگه آدم عصبی هستم، خیلی ناسزا به دیگران میگم،فکر نکنم عصبی بودن توی خون منه و ژنتیک من اینه و بگم ما خانوادگی عصبی هستیم،اصلاً اینجوری نیست،این منم که دارم از یک سری کلمات استفاده میکنم برای اینکه عصبی باشم، مثلاً فرض کنم که بشه از فرهنگ لغتی که در ذهنم دارم کلمات ناسزا رو حذف کنم،اون وقت من چطوری میخوام عصبی بشم؟؟خب نمیتونم دیگه، چون ابزارش رو ندارم،پس الان سالهاست که از مواد غذایی هم استفاده اشتباه کردم و باعث چاق شدن خودم شدم و حالا دارم یاد میگیرم که درست از مواد غذایی استفاده کنم و اینو هم مطمئن باشم که نتیجه عالی میگیرم و اگر به موضوعاتی که توی این دوره مطرح میشه خوب دقت کنم در سایر جنبههای زندگیم هم میشه از اونا استفاده کنم،نکته خیلی مهم دیگهای هم که باید بدونم اینه که باید استمرار داشته باشم، یک فرد متناسب سالهاست که متناسبه،یک روز و دو روز نیست که متناسبشده،اون از بچگی رفتار چاق کننده مثل من رو یاد نگرفته،حالا من به هر دلیلی در معرض آموزش رفتار و عادتهای چاق کننده بودم،اینو نمیتونم تغییرش بدم و یقه کسی رو بگیرم که چرا به من اینطوری یاد دادی، ؟؟
چون اونا خودشون هم از افراد دیگه یاد گرفتن،اما میتونم همت کنم و این شیوه رو عوض کنم.
به خودم بگم که من یه روزی متولد شدم و پدر و مادرم تمام سعیشون رو کردن که منو بزرگ کنن، تلاش کردن که چیزهایی که بلد هستن و فکر میکنن که درسته رو به من آموزش بدن،حالا خیلی از جنبهها خوب بود، خیلی از مسائل هم ممکنه آموزشها اشتباه باشه و صحیح نباشه،پس اونا رو مقصر ندونم و به خودم بگم که من الان فکر میکنم که دوباره متولد شدم و سعی کنم آگاهانه رفتارهای خوبی رو در خودم ایجاد کنم،یک تولد آگاهانه داشته باشم در تموم جنبهها،میخوام آگاهانه انتخاب کنم که چه چیزی رو باید یاد بگیرم و چطور رفتار کنم و چه نتایجی رو دوست دارم برای خودم رقم بزنم،که این میشه یک تولد آگاهانه.
و اون سالهای قبل رو اصلاً کاری باهاش نداشته باشم،اون یک تولدی بود که انجام شد و طبق روال عادی یه سری چیزها رو یاد گرفتم، تکرارشون کردم، نتیجه هم شد اون چیزی که قبلاً بودم،و الان میخوام برای خودم آگاهانه زندگی جدیدم رو خلق کنم،و اگر هم در بسیاری از موارد رفتار و افکارم اشتباه باشه دیگه ناراحت نشم، کسی رو مقصر ندونم و سعی کنم آگاهانه این روند رو ادامه بدم،سعی کنم یه سری چیزها رو تغییر بدم، اشتباهاتم رو پیدا کنم و ببینم کجاست، چه فکری توی ذهنم دارم که اشتباهه توی تموم جنبهها،یعنی افکاری که درباره مذهب، اقتصاد، روابط، کشور، تناسب اندام دارم، ببینم چه فکرهایی اشتباه هست، اونا رو عوض کنم و با خودم بگم که من فهمیدم این فکر اشتباهه و از الان به بعد میخوام دیگه اینجوری فکر کنم،درسته که کار راحتی نیست،چون افکار قبلی ریشهدار هستن،مشکل تولد آگاهانه داشتن اینه که همه آدمها جور دیگه ای دارن رفتار میکنن، آدمها طبیعتشون این رو اقتضا میکنه که مثل هم باشن، سریع سعی میکنن مثل هم رفتار کنن،حالا اگه من میخوام تولد آگاهانه رو تجربه کنم در همه جنبهها، باید متفاوت عمل کنم از دیگران،درسته که سخته،ولی خیلی لذت بخشه،چون نتایجم با دیگران اون وقت فرق میکنه.
مثلاً اگه در زمینه ثروت بخوام تولد آگاهانه داشته باشم، افکاری که ثروت آفرینه، تمریناتی که باعث ایجاد ثروت توی زندگیم میشه رو انجام بدم و روی ثروت متمرکز بشم،بعد از چند سال میبینم که چقدر فاصله گرفتم از شرایط قبلم و از اطرافیانم،خوبی تولد آگاهانه اینه که از اول میدونم که میخوام به کجا برسم و تلاشم رو شروع میکنم و رسیدن به هدفم هم برام لذت بخش میشه،و این روند در تولد اصلی من نیست،من متولد شدم، همه چی بهم تحمیل شد، افکارشون، رفتارشون، دینشون، آدابشون، همه چی بهم تحمیل شد و من شدم اینی که الان هستم،پس اگه میخوام اینو عوض کنم، باید خودم همت کنم،دیگه کسی نیست که بخواد بیاد بهم آموزش بده،چون همه فکر میکنن خودشون عقل کلن و نیاز به یادگیری ندارن،هر جوری فکر میکنن صحیحه،برای همین یادگیری سخته،مگر اینکه خودم تصمیم بگیرم و شروع کنم.
تلاشی که انجام میدم برای اینکه شرایط جسمم رو تغییر بدم نشون میده که من چقدر دارم آگاهانه تصمیم میگیرم که انسان جدیدی از خودم بسازم،استمرار من در تکرار و یادگیری و عمل کردن به آموزشها نشون میده که چقدر برای خودم احترام قائلم و میخوام از تولد آگاهانه خودم استفاده کنم.
ما از کودکی یه سری آموزشها رو دیدیم مثلاً اینو دیدیم که خیلیها عادت دارن با چایی شون شکلات بخورن،هر کسی یه عادتی داره،که مثلاً با چایی اش یه چیزی میخوره،باید بدونم که اینم یه رفتاریه که از قبل یادش گرفتم،توی خانواده ها این عرف بوده،و این یه آموزش ساده و عادی و عادتیه که خیلی از افراد چاق اونو دارن و سالها بر اساس این آموزشی که خودشون انتخابش نکردن عمل کردن،ما این آموزش رو انتخاب نکردیم، یادش گرفتیم،ولی سالهاست داریم اونو انجام میدیم،پس اگر تشخیص دادیم که این رفتارمون برای خلق یک انسان جدید متناسب دیگه مناسب نیست، پس باید تغییرش بدیم، باید به رفتار جدید اونو تغییر بدیم،این میشه شاهکار زندگی ما،که یعنی تشخیص دادم این رفتارم اشتباهه و الان تغییرش دادم،این تغییرات، این شاهکارهایی که یکی یکی رفتار اشتباهم رو تشخیص بدم و تغییرش بدم در نهایت اون شگفتی نتیجه منو رقم میزنه،این طریق تغییر دادن رفتارها و افکار قبلی میشه استفاده کردن از فرصت تولد آگاهانه برای جایگزین کردن آموزشها،
این تفاوتهایی که در خودم ایجاد میکنم نشون میده که چقدر از این دوره نتیجه گرفتم، نه مدت زمانی که در این دوره هستم، نه دفعاتی که تکرار میکنم، نه اون زمانهایی که دربارهاش مینویسم، و نت برداری میکنم، عمل مهمه.
برای اینکه متناسب بشم و متناسب بمونم باید در مسیر رسیدن به خواسته استمرار داشته باشم،حتی اگه متناسب شدم، مثلاً اگه یه وزنی رو برای خودم مشخص کردم و به اون وزن ایده آل رسیدم،یعنی به اون شرایط رسیدم، احساس عالی دارم، سبک شدم، همه اضافهها رفتن، لباسها همه اندامی شدن و هرجوری که دوست داشتم شدم،فکر نکنم که دیگه کار تموم شد،دیگه ولش کن، دیگه نمیخواد،نه،باید حواسم باشه، باید تکرار کنم، فایلها رو گوش بدم،تا دوباره برام یادآوری بشه و خوشحال بشم که من این مسیر رو طی کردم، این آموزشها رو استفاده کردم که متناسب شدم و الان دارم دوباره تکرارش میکنم. این میشه در مسیر باقی موندن.
هیچ وقت نخوام که با عجله کردن این فایلها رو گوش کنم و تکرارشون کنم، چون اون حس عجله داشتن، اون عجول بودن باعث میشه که این تلاشم خنثی بشه،و هیچ وقت هم نخوام که برای دیگران خودم رو لاغر کنم،چون خیلیا هستن که واقعاً برای دیگران میخوان لاغر بشن و میگن دوست دارم لاغر بشم تا دیگه از خجالت دیگران در بیام که این چند سال منتظر منه که یه تغییری بکنم و استرس داره که هرچه زودتر لاغر بشه،که اینم خیلی چیز بدیه و نمیذاره که متناسب بشم،ذهنم نمیپذیره که بخوام کاری انجام بدم که دیگران خوشحال بشن،اصلاً براش غیر منطقیه،نمیفهمه این موضوع یعنی چی،چون ذهن خودمه و فقط برای خودم میتونه تصمیم بگیره،چطور ممکنه با ذهنم بخوام کاری انجام بدم که مثلاً اون دوستم خوشش بیاد، ذهنم اصلاً زیر بار این نمیره،پس بنابراین باید در مسیر استمرار داشته باشم،
و به هیچ هم وجه هم نگم که مقاومت ذهنی دارم،این مقاومت ذهنی از کجا اومده؟؟من خودم کاری رو انجام ندم بعد بگم مقاومت ذهنی دارم،آخه مقاومت ذهنی در برابر چی دارم؟؟در برابر کاری که خودم انجامش نمیدم، باید بدونم این یه فکریه که معلوم نیست از کجا در اومده،بالاخره از یه جایی شروع شده،این مقاومت ذهنی رو یه جایی برای ما به وجود آوردن،که اینم از اون آموزشهای غلطه که یادش گرفتم،خودم کاری انجام ندم بعد بگم مقاومت ذهنی دارم،نمیذاره من برم مثلاً نرمش کنم، نمیذاره من برم پیادهروی کنم،نمیذاره من دوره ام رو درست انجام بدم، آخه این کیه؟؟این مقاومت ذهنی کجاست؟؟غیر از اینه که خودم خلقش میکنم،غیر از اینه که خودم بهش نیرو میدم، بهش قدرت میدم،چرا فکر میکنم از بیرون یه نیرویی هست که نمیذاره من حرکت کنم،این چه فکریه آخه؟؟
سپاسگزارم از شما استاد عزیز بایت این فایل عاااالی🙏🙏🌺🌺💖💖🦋🦋🙋🏻♀️🙋🏻♀️
سلام بر استاد عزیزم و دوستان همراه
من هم که الان فکر میکنم ترسم از مواد غذایی ازبین رفت وآخریش سس مایونز بود که به شدت ازش میترسیدم و وقتی الویه درست میکردم برای خودم در ظرف دیگه میریختم و سس نمیریختم و میخوردم ولی برای مابقی اعضای خانواده سس اضافه میکردم.
که خدا رو شکر منم الان مثل باقی اعضای خانواده الویه ام رو سس اضافه میکنم .
مورد بعدی خوردن آش بود که همش چندین کاسه میخوردم وآخرش دلم درد میگرفت و دم میکردم . اما این سری فقط درحد یه بشقاب خوردم و دیگه تمایلی به خوردن نداشتم .
الانا سطح انرژی بدنم رفته بالا وصبح ساعت چهارونیم بلند میشم و با فایل پیاده روی داخل حیاط خونمون پیاده روی میکنم وخیلی احساس آرامش میکنم در حالیکه قبلا اصلا حوصله نداشتم .
تو خونمون برادرم متناسب هست . اون سری رفت بازار و دوتا جعبه سیب خرید اونم ریز. کسی چیزی نگفت چون همه اخلاقش رو می دونیم چون اگر سیب بزرگ باشه نصف میکنه میزاره داخل یخچال . میگه باهمون نصفه سیر شدم .
یا دامادمون متناسب مایل به لاغرهست البته به نظرمن متناسبه اما خانواده ام اون رو لاغر میدونن و بهش اصرار میکنن خوب برنج بیشتری بریز چراتعارف میکنی واون میگه من نمیتونم بیشتر از این بخورم .
و قبل ناهار که باهم میوه می خوریم اون فقط یک دونه نهایت دوتا بیشتر نمی خوره اونم با اصرار خانواده . میگه اگه میوه زیاد بخورم ناهار نمیتونم بخورم .
ما عادت داریم وقتی برای تفریح می رویم جنگل ویا دریا وکلی غذاهای رنگارنگ اعم از چای ومخلفات برای عصرانه . ناهار جدا بعددوساعت کباب جداو میوه و کاهو جدا .
ولی وقتی ایشون همراه ما باشه خواهرم اجازه این کار رو به ما نمیده میگه ما رومسخره میکنن واونها تو خانوادشون همه متناسب هستند و بعد ناهار چیزی نمی خورن تا غروب و غروب فقط یک استکان چای نهایتا یک دونه شیرینی .
اما اگه خودمان باشیم خانوادم کلی غذاهای رنگارنگ میبرن تازه بعدش میان خونه میگن گرسنمونه .
من این سری که همراهشون رفتم بیرون هندزفری به گوش پیاده روی کردم و یه کم ناهار خوردم وتمام . واقعا میلی نداشتم نه اینکه نخام بخورم .
من با کانون توجه ام درمسیر چاقی قرار گرفتم و باهمین تغییر کانون توجه ام برمیگردم به مسیر درست متناسب بودن .
من سالهای سال درمسیر چاقی استمرار داشتم پس بایستی درمسیر متناسب شدن هم استمرار داشته باشم .
چون زندگی من بالاپایین زیاد داشت یه موقع هایی شاد وآرام یه موقع های دپرس و غمگین و من داخل هر موقعیتی که قرار میگرفتم عوامل متعددی رو به چاقی لاغریم ارتباط میدادم . من حتی ویژگی شخصیتی رو در چاقی ربط میدادم .کلا کلکسیون از باورهای چاقی بودم که منو درمسیر چاقی پیش میبرد .
چقدر هم این جهان شبیه فضای مجازی اینستاگرام عمل میکنه مثلا بگی کم تحرکی باعث چاقیه از فرداش کلی آدم میبینی که کم تحرک وچاقند وباور تو رو تایید میکنند .
مثل اینستا پیج یه بازیگر رو ببینی از فرداش هر روز پیج های بازیگران دیگر رو برات میاره .
کار ذهن هم شبیه برنامه اینستاگرام هست و کارش گسترش هر چی که دنبال کنی . و خودت هم حق انتخاب داری که پیج هارو دنبال کنی یا نه . ومنم حق انتخاب دارم که آگاهانه همه چی رو نپذیرم .
پس بیام پیج های ذهنی چاقیم رو عوض کنم و پیج های ذهنی لاغری رو دنبال کنم واز این خاصیت ذهن که کارش گسترش یه موضوع هست درجهت رسیدن به خواسته ام استفاده بکنم
به نام خدای زیبایی آفرینم
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همگام
بیشتر مردم از وضع زندگیشون خوشحال نیستن!!!!!
بیشتر مردم از همه چیز مینالند ولی برای عوض کردنش هم هیچ کاری نمیکنند!!!!
بیشتر مردم افسرده اند ولی برای همه چیز وقت میزارن الا خودشون!!!!!!
بیشتر مردم یه ملیون چیز دارن که بهش افتخار کنن ولی فوکوس کردن روی چهارتا چیز که دوست ندارند!!!!!!
بیشتر مردم هیچی از پتانسیل خودشون نمیدونن!!!!!
بیشتر مردم صبر میکنن تا وقتی دیگه خیلی دیر شه وقتی که میفهمن میتونستن هر چی که آرزوش و داشتن داشته باشن که میفهمن باید میرفتن دنبال هر چی دوست دارن تو زندگیشون !!!!!!
دوست همگامم تو رو نمیدونم ؟؟؟؟؟
ولی!!!!!!
ولی!!!!!
من نمیخوام مثه بیشتر مردم باشم؛
من نمیخوام معمولی باشم؛
میخوام متفاوت فکر کنم ؛
به خواسته تناسب اندامم توجه میکنم ؛
متفاوت از ذهن چاقم رفتار می کنم که متفاوت به دست بیارم ؛من سعی میکنم برای متناسب شدن ؛
میدونم اگه واسش بجنگم اگه راسخ باشم اگه خودمو وقفش کنم به دستش میارم ؛
بله اگه خودمو وقفش کنم به دستش میارم ؛
اگه کم نیارم یه روز به دستش میارم ؛
آموزشهام و عملی میکنم در زندگیم ؛
میخوام یه برنده باشم بین برنده ها ؛
شگفت انگیز شگفت انگیزها بشم ؛
معمولی بودن بسه دیگه؛
میخوام یه نسل بسازم از همینجا از همین الان یه نسلی که شروع بشه با یه قلب بزرگتر، اخلاق بهتر، اندام استانداردتر ؛
من یه بلند پروازم که به تک تک بلند پروازیهام میرسم ؛؛؛؛
آره من یه آدم غیر معمولی ام ؛
بیشتر مردم کم میارن!!!! اما من کم نمیارم؛؛؛؛؛
بیشتر مردم جاده راحت و انتخاب میکنن!!!!! من جاده پیشرفتو؛؛؛؛؛؛
جاده تناسب فکری من پر از تپه و ماجراجوییه این دقیقا همون چیزیه که من میخوام چالش من عاشق چالشم
بیشتر مردم مینالند و دنبال مقصرند!!! من تو خودم میرم اشکالاتم و بررسی میکنم و نگاه میکنم که بهترین راه چیه؛؛؛؛
بیشتر مردم جا میمونن!!!! اما من جا نمیمونم ؛؛؛؛
بیشتر مردم جا میزنن !!!!! اما من جا نمیزنم؛؛؛؛؛
بیشتر مردم کم میارن!!!!! اما من کم نمیارم ؛؛؛؛؛
من تمام ضربه هایی که از چاقی خوردم و جبران میکنم ؛
من افکار قدرتمند چاقی رو ریشه اش و میخشکونم و به جاش افکار پر قدرت تر لاغری و تناسب فکری و رشد میدم درون خودم ؛
من باورهام و اصلاح میکنم از مواد غذایی نمیترسم؛
من با ترسهام رو به رو میشم و اونها رو شکست میدم ؛
من به مقدار مورد نیاز بدنم غذا میخورم ؛
من از غذا برای چاق کردن خودم استفاده نمیکنم ؛
من از مواد غذایی درست استفاده میکنم ؛
میخوام از تولد آگاهانه فکریم لذت ببرم و تغییراتم و توی این مسیر بررسی کنم و مطمئنم نتایج بی نظیری خواهم گرفت در زندگیم که یکی از اون نتایج تناسب فکری و جسمی منه ؛
من انسان جدیدی از خودم میسازم مقصر تمام آنچه شده خودم هستم تک تک آنها را جبران میکنم با تمام وجودم سعی میکنم یاد بگیرم و به آموزه هایی که یاد میگیرم عمل کنم اگه تا الان اشتباه کردم برای این بوده که از راههای اشتباه زندگی کردم پس حالا که مسیر درست و تشخیص دادم حالا رفتارهای اشتباهم و شناسایی میکنم و تغییرشون میدم هر روز روی خودم کار میکنم مثل استاد عزیزم تا روزی که زنده هستم برای متناسب شدن و متناسب موندن انگیزه داشته باشم تا الگویی بشم برای دیگران تا اونها هم به مسیر درست هدایت بشن من برای خودم میخوام متناسب بشم من عاشق خودمم من هر چی که بخوام و به بهترین شکل به هدف میرسونم پس پیش به سوی تولد جدیدم الهی به امید تو
سلام استاد
خدا را شکر من توانستم امروز فایل 12 گام از 100گام سرزمین لاغرها را گوش بدهم در این فایل خیلی نکات کلیدی را گفتید ممنون از شما
من امروزمتوجه شدم هنوز فکر ذهن چاق در من فعال است که خوردن برخی از خوراکیها من را چاق میکند در حالی که قبل از خوردن به خودم یادآوری میکنم که تمام غذاها برای انرژی بدن من لازم است و میخورم ولی درگوشه ای از ذهنم هنوز به یقین نرسیدم و میگویم که خوردن فلان شیرینی و چربی برای من ضرر داشت و خودم را سرزنش میکنم که چرا خوردم و به خودم نگفتم سیرم و آن را خوردم
در این فایل که گفتید بسیار بسیار مهم است (تاثیر رفتار و باورهای قبلی ما درکسب نتیجه مناسب از دوره تناسب ذهنی مهم است )
و همچنین گفتید که در تمام دوره ها برای تمرینات باید سه چیز را درنظر بگیریم
1- هدف از انجام تمرینات چیست (متناسب شدن )2- آگاهی که دررابطه با این کار یاد گرفتیم ( راههایی برای یاد گیری متناسب شدن و تغییر فرمول ذهنی از چاقی به لاغری )3- در این آگاهی چه تمرینهایی است که باید انجام دهیم (فرمولهای ذهنی را از چاقی به لاغری تغییر بدهیم با نگاه کردن به افراد متناسب و نوع خوراکشان )
و در مورد ضربه هایی که از چاقی خوردیم بیشتر فکر کنیم ( نداشتن اعتماد به نفس – مشکلات تنفسی و بیماری – داشتن آرزوی لاغری – نداشتن انتخاب برای لباس و خوردن خوراکیها و……و در مورد تناسب اندام خیلی بیشتر فکر کنیم و افراد لاغر و نوع خوراکیهایی که میخورند و چه مقدار میخورند را نیز مد نظر قرار دهیم یعنی آگاهیهایی را که یاد گرفتیم را به کار ببریم به عنوان مثال ترس از چاقی قبل و بعد از غذا خوردن یک فرمول ذهن چاق است که باید روی این باور خیلی کار شود که بدن من به سوی متناسب شدن جلو میرود و بدانیم و یقین کنیم و بارها به خودمان بگوییم بدن من برای زنده ماندن به انرژی نیاز دارد پس من به اندازه نیازم غذا میخورم و با تکرار و تمرین این فرمول متناسب شدن را در بدنم فعال کنم
من در این فایل متوجه شدم که اگر هرروز یک فایل را چندین بار گوش بدهم و نکات کلیدی ان را یادداشت و عمل کنم و اصلا عجله نکنم برای اینکه در یک روز چند فایل را انجام بدم خیلی بهتر فرمولهای ذهنی برای متناسب شدن جلو میروند و خواندن نظریه های دوستان برای لاغر شدن و ثبات فرمولهای ذهنی مفید است
بازم از استاد عزیز ممنون که به صورت خیلی ماهرانه ایرادات ذهن چاق را میگویید تا ما برای رفع آن اقدام کنیم .
سلام خدمت استاد بزرگوار و همراهان لاغری عزیز
من این گام رو چندین بار برای خودم مرور کردم چندین بار فایل رو برای خودم گوش دام چون با اینکه خوب جلو میرم ولی هنوز از خودم راضی نبودم با گوش دادن به این فایل و دقت در اعمال و رفتارم متوجه شدم هنوز در مسیر چاقی هستم برخی اوقات هنوز مواد غذایی در ذهنم قدرت دارن هنوز باورم کامل تغییر نکرده که مواد غذایی چاق کننده نیستن با اینکه موقع گرسنگی میخورم ریزه خواری دیگه خدارشکر ندارم به محض سیری دست از غذا میکشم ولی ولی هنوز مواد غذایی برام غول هستن هنوز ته ذهنم میگم پیتزا چاق کننده است یا ….من امروز خیلی به این موضوع آگاهتر شدم و روی این باورم بیشتر تمرکز خواهم کرد اینکه مواد غذایی عامل انرژی من هست و من با لذت از آنها برای دریافت انرژی استفاده میکنم
یه موضوع دیگه هنوز عجول بودن در مسیر اینه کی لاغر میشم در وجودم هست ولی خدارو شاکرم که در مسیر لاغری روز به روز آگاهتر میشم و مطمنم که تناسب اندام حق طبیعی من هست و باورهای که عامل چاقی من شدن روز به روز محو تر میشوند
سلام به همه دوستان عزیز
اتفاقا تکرار فایل ها باعث میشه فرمول های ذهنی برای ما تکرار بشه
من واقعا دیگه هیچ عذاب وجدانی در خوردن ندارم
چونکه من مشکل رو از مواد غذایی نمیدونم بلکه مشکل رو از رفتار خودم میدونم ک به دستگاه گوارش نازنیم فشار میارم با زیاد خوردن و احساس ترکیدن
من همیشه گوش ب زنگ بدنمم تا هر موقع انرژی خواست و احساس گشنگی کرد سریع بهش غذا بدم
من معدمو اذیت نمیکنم حتی روزه ام نمیگیرم ک اذیت بشه
چون معده من حساس نباید خالی بمونه وگرنه کل سیستمم بهم میریزه
بله استاد عزیزم شما درست میگین فقط با نوشتن ولی عمل نکردن چیزی درست نمیشه
مهم اینه که بتونیم با خیال راحت غذا بخوریم و در یک کلام از زندگی لذت ببریم
دیگه نجوای ذهنی نیاد بگه ها زینب نگا کن لاغرا همه چیزای خوشمزه سرخ شده یا فسفودی برا اوناست
تو نخور چ میشی ها
نه من ۹۰ درصد مسیرمو رفتم یعنی تا ۹۰ درصد نمیترسم از غذاهای پرچرب خوردن
اون ده درصدم تا پایان دوره از بین خواهد رف همون درصدی ک دیده نمیشه و تاریکه
شاید باشه شایدم نباشه هیچ همون درصدم
مهم اینه ک تو مسیر لاغری بمونیم
و هرگز ترکش نکنیم
و اگرم فایل هارو گوش نکنیم تو عمللل نشون بدیم ما دقیقا مانند لاغرها غذا میخوریم
تو عید خیلی جاها گفتم میل ندارم
این یعنی من خیلی حواسم جمع😊
من ادم خیلی دقیقی هستم
انقد ک لاغری برای من با ارزشه
همون قدرم نباید نکات کلیدی رو فراموش کنم
نباید اصل هارو فراموش کنم
اصل اینه ک فرمول های ذهنی باید دقیقا مثل لاغر ها باشه
اصل اینه دیگه موقع غذا خوردن به شمردن کالری فکر نکنیم
اصل اینه ک وقتی احساس گرسنگی داریم چیزی بخوریم و به محض سیری دست بکشیم
اصل اینه ک بدن خودمون رو دوست داشته باشیم
اصل اینه یادمون نره ک در جاده لاغری با ذهن قرار داریم
اصل اینه در این مسیر عجله نکنیم
اصل اینه لاغری در درون ما همیشه وجود داشته و داره
ما روز ب روز به این لاغری نزدیک تر میشیم
سلام خدمت استاد عطار روشن عزيز
اين فايل بي نظير بود
ميتونم بگم يكي از بي نظير ترين فايل هايي بود كه تا الان در اين صد گام شنيدم
با لايه هاي زيرين باورهاي ما كار داره
ما رو با خودمون رو به رو ميكنه
مطمئنم خيليا يا نتونستن اين فايل رو تا آخر گوش بدن يا اگر گوش دادن منيت اونها انقدر توي گوششون فرياد زده كه كه اصلا منظور شما رو اشتباه متوجه شدن و منحرف شدن…يه عده هم خدا رو شكر تونستن گوش بدن
خود من جز كسايي بودم كه از ديشب دو بار اومدم اين فايل رو گوش بدم ولي ديشب كه چند دقيقه ازش گوش دادم و رفتم سراغ كار ديگه اي
امروز صب كه داشتم صبحانه ام رو آماده ميكردم اومدم توي سايت و پلي كردم فايل رو …باز ذهنم داشت ميگفت اينا رو كه ميدوني چند وقته داره ميگه و تو هم ميخوني توي سايت
ولي از وسطاش يه جاهايي انگار خودمو و رفتارمو جلوي آينه قدي ميديدم
گاهي ميخواستم فرار كنم ازش ولي باز به خودم گفتم نه فهيمه تو تعهد دادي ..تو لياقت متناسب شدن رو داري
و از دقيقه بيست به بعد كه گفتم وااااي خداي من اين فايل اصلا رايگان نيست و جهان هستي ميدونه كه اين فايل بهاش رايگان نيست به همين دليل هست كه هر كي مرد عملش باشه اين فايل رو گوش ميده
بهش عمل ميكنه و نتيجه ميگيره و ممكنه در ادامه نتيجه گرفتن ذهنش متقاعدش كنه كه دوره ها رو تهيه كنه و نتايج بزرگتر بگيره
به اين ترتيب بهاي اين فايل هم جبران خواهد شد. و چقدر اين قانون جهان رو دوست دارم كه ذره اي كار نيك در اين جهان بي پاسخ نمي ماند و برعكسش (به اميد اينكه به زودي راهي براي پرداخت از طريق پي پل براي ما كه ايران نيستيم فراهم بشه)
استا عطار روشن عزيز
وقتي گفتيد ما سن تولد آگاهانه داريم و حالا بايد خودمون انتخاب كنيم در اين تولد آگاهانه چه رفتاري داشته باشيد
ذهنم يكدفعه ساكت شد و سراپا گوش شدم
نشون ميده كه روحم چقدر منتظر اين لحظه بوده كه من خودم تصميم بگيرم كي باشم نه اينكه خانواده و جامعه براي من تصميم بگيرن كي باشم با چه خصوصياتي
بايد بهم بر بخوره كه ديگران يكسري رفتار رو براي من تعيين كردن و من طبق اون رفتار دارم از يكبار فرصتي كه در اين دنيا دارم استفاده ميكنم
به جاي اينكه از حرفها و كارهاي ديگران ناراحت بشم و بهم بربخوره كه نتيجه اي جز ناراحتي بيشتر برام نداره ….حالا بيام در اين تولد آگاهانه تصميم بگيرم رفتارهاي چاقي يا هر رفتار بد ديگه اي كه از ديگران ياد گرفتم و داره بهم ضربه ميزنه رو ازش ناراحت بشم و قبولش نكنم و خودم رفتاري كه شايسته شخصيتي هست كه دوسش دارم رو بسازم و طبق اون عمل كنم
در يك كلام بزنم زير ميز ، بازي رو بهم بزنم و اونطوري كه خودم دوست دارم بازي رو دوباره بچينم و پيش برم
اين فايل انقدر حرف توش داره كه در اين كامنت نمي گنجه
ميرم سراغ نكته بعديش
اينكه گفتيد از افراد متناسب الگو برداري كنيم و ببينميم چطور با مواد غذايي رفتار ميكنن و ما هم سعي كنيم رفتار هاي اونا رو تكرار كنيم هم بسيار نتيجه ميده
من قبلا هم گفتم كه يك دوست به شدت متناسب دارم كه اتفاقا با فردي هم ازدواج كرد كه اونم مثل خودش متناسب هست و عادت هاي غذايي و طرز برخوردشون با غذا مثل خود دوستم هست
من هر وقت اين دوستم رو ميبينم تا يكي دو روز ذهنم نمي پذيره مثل قبل غذا بخورم
هي به همسرم هم ميگم كه مثلا اگر اين خوراكي خونه فلاني بود تا شش ماه بعد كه ميرفتيم خونه شون هنوز بود
مثل ما نيستن كه دو روزه تمومش كنن
شما باورت نميشه خوراكي ها انقدر توي خونه شون ميمونه كه بوي “نا” بوي مونده گي ميگيرن .و خودشون متوجه نميشن كه اين بو ، بوي مانده گي هست …چرا ؟چون ذهنشون اون بو رو ميشناسه…و براش غير عادي نيست
نميخوام بگم ما هم كه ميخوايم متناسب بشيم بايد مثل اونا عادت كنيم بوي ماندگي رو نفهميم در مواد غذايي…
اين عادت اوناست …
ميخواهم بگم عمق باورها درباره تناسب اندام چقدره كه اصلا جايي براي اين باور كه بوي مواد غذايي تازه با مونده رو بفهمن نمونده
الان متوجه شدم كه جهان هستي چرا اين دوستم رو گذاشته توي زندگيم چون ذات من متناسب بودن رو دوست داره ، خداي من ميدونه كه من چقدر با متناسب بودن خوشحال ميشم ، به همين دليل خيلي نرم اين دوست رو توي زندگي من آورده كه ازش تاثير بگيرم
قربون خدا برم كه اصلا زور نميگه بهم حتي در جاهايي كه من اون چيز رو دوست داشته باشم و برام شادي به همراه داشته باشه
همين دوستم به اضافه شوهرش و به اضافه يك دوست ديگه اونم با خانواده شون تقريبا رول مدل من هستن
هر وقت ميرم خونشون يا مياد خونمون انقدر تحت تاثير رفتار غذاييشون قرار ميگيرم كه تا يكي دو روز انگار سرم خورده به ديوار و گيج ميزنم
الان كه دارم مينويسم هي دوستامون دارن ميان توي ذهنم و ميبينم تعداد دوستايي كه خدا دور من جمع كرده تا من رو به متناسب بودن نزديك كنه زيادن و حتي ميتونم بگم 90% شون
و هي داره در همين حين تايپ كردن رفتار هاي غذاييشون مياد توي ذهنم
يكيش اين كه يكيشون وقتي مثلا ما شام ميريم خونشون ، خودش فقط سالاد ميخوره…و ميگه من معمولا شام رو زود ميخورم و چون توي مهموني ها شام ديرتر سرو ميشه ، من شام رو سنگين نميخورم چون خوب نميتونم بخوابم
يكيشون توي يك مراسم بزرگ كه توي تالار گرفته بودن و خودش صاحب مجلس بود موقع سرو غذا كه ناهار بود گفت : كه صبحانه هم نخوردم امروز …
و فكر ميكنيد غذا چي خورد …از بين اينهمه مدل غذا كه روي ميز بود ايشون يه تيكه ماهي با يكم برنج و سالاد خورد در حد يك پيش دستي كوچيك
من، همون لحظه كه داشت ميگفت از صب چيزي نخوردم داشتم فكر ميكردم من اگر جاي اين بودم و صب ميدونستم تا ظهر چقدر بدو بدو دارم و چقدر قراره كار انجام بدم انقدر مفصل صبحانه ميخوردم كه نگو
و الان كه وقت ناهار هست حتما به خودم ميگفتم انقدر امروز بدو بدو داشتي و كالري سوزوندي كه اگر دو بشقاب پر غذا بخوري هم باز كالري امروز جبران نميشه
يعتي تمام اين فكرا در همون چند ثانيه اي كه دوستمون فقط داشت ميگفت از صب صبحانه هم نخوردم توي ذهن من داشت ميچرخيد
الان كه دارم خودمو مرور ميكنم ، فهميدم من از اونجايي كه خيلي وقت هست كه از خدا خواستم در مسير تناسب اندام قرارم بده و چون به شدت آدمي هستم كه با خودم توي ذهنم حرف ميزنم و صداهاي توي سرم خيلي بلنده، اين چيزايي كه براتون گفتم مدتي هست براي من رقم ميخوره توي ذهنم و باهاش روبه رو ميشم
شايد بيش از يكساله كه اين اتفاق داره توي ذهنم ميوفته با ديدن غذا خوردن افراد متناسب
الان ديگه ميدونم هر كي مهموني مياد خونمون همه شون كم غذا ميخورن
به همسرم ميگم بايد حواسم باشه خيلي غذا درست نكنم ، چون هر كي مياد خونمون نه ميوه زياد ميخوره نه تنقلات نه غذا
همه اش بعدا ميمونه خودمون بايد بخوريم
اينايي كه دارم تعريف ميكنم عين واقعيت اين يكسال و نيم شايدم دو سال گذشته ست كه برام تغيير كرده همه چي
و الان ميفهمم كه آمدنم به اين سايت اصلا تصادفي نبوده و من هدايت شدم به اين سايت
ريشه هاي تغييرات باوري در من در حال شكل گيري بوده
بخوام بگم خيلي زياده
يكي از تغييرات ديگه اي كه توي اين چند ماه اخير انجام دادم اين بود كه يكي از اين افراد لاغر كه رول مدل من هستن
يه روزي رفتيم خونشون ، در كابينت هاشو كه باز كرد ديدم هيچي توي كابينت هاش نيس اصلا مثل من انواع شيشه هاي پر از مواد غذايي خشك مثل حبوبات و سبزيجات نيست
تعجب كردم
گفتم خدايا من دارم دنبال خونه بزرگتر ميگردم كه اينا رو جا بدم توش
اينهمه مواد غذايي كه ميخريم
دنبال يخچال خيلي بزرگتر ميگردم كه بيشتر توش جا بدم
ميگردم دنبال خونه اي كه بتونم يه يخچال صندوقي توي گاراژي انباري جايي بزارم….چطوري اينا حتي كابينت هاشونم خاليه
و يه يخچال كوچولو دارن كه يك فريزر كوچولو بالا داره يخچال هم پايينشه
خلاصه اين فكرا انقدر توي سرم چرخيد تا تصميم گرفتم منم كابينت هامو خالي كنم
اولش نوشتم و امضا كردم كه تا يكماه هيچي نميخرم توي خونه تا كابينت ها خالي بشه
آقا يكماه گذشت ، انگار هيچي دست نخورده بوده بود توي كابينت ها
ماه بعد رو هم بهش اضافه كردم و فقط سبزيجات تازه براي سالاد و خوردن هفتگي ميخريدم
فريزري اصلا
خلاصه غذاهايي درست ميكردم كه تا حالا اون تركيب رو نخورده بوديم
چون فقط ميخواستم اون مواد غذايي كه داريم تموم بشه
گذشت و گذشت
تقريبا چهار ماه طول كشيد تا من %98 مواد غذايي كابينت ها رو و سبزيجات فريزر رو تموم كردم
ديگه هم براي كابينت چيزي نخريدم و موفق شدم سر تعهدم بمونم
ريزه كاري هايي داره كه توضيحش خيلي طولاني ميشه
من متوجه باور فقر شدم در اين بين …باوري كه به من ميگفته كمبود هست …همه چيو زياد بخر كه يكوقت كم نياد…خيلي كار برزگي بود براي من اين خالي كردن كابينت ها مثل يك دانشگاه من ياد گرفتم ازش
ولي من موفق شدم يك گام بزرگ در زندگيم بردارم كه عادتهايي بودن كه خودم انتخاب نكرده بودمشون
چيزيه كه ما توي ايران ياد گرفتيم انواع حبوبات بايد توي كابينت هامون باشه
انواع سبزي خشك بايد باشه
نميدونم ديگه انواع چيز ميزاي سرخ شده توي فريزر باشه
انقدررررر ما ايراني ها عادت هاي بد غذايي داريم كه اگر سعي كنيم همونا رو يكي يكي بزاريم كنار نا خود آگاه متناسب ميشيم
من عادت هاي خريد خيلي بد داشتم
خيلي بد
انقدر همه چيو زياد ميخريدم
انقدر از همه چي همه رقمش بايد توي خونمون ميبود
رب گوجه چندين مدل
كنسرو گوجه جدا
كنسرو گوجه ايتاليايي با سبزيجات مخصوص مخصوص پاستا جدا
واي واي
همه اينا رو هميشه ميخريدم و بايد توي خونه ميبود كه اگر يه روزي خواستم مثلا پاستا ايتاليايي درست كنم سس مخصوصش باشه توي خونه
يادمه يكبار يكي از اين دوستان متناسب اومدن خونمون و انقدر مواد خوراكي سر ميز بود كه اين دوستمون گفت وااااي خداي من ، من اصلا نميتونم انقدر مواد خوراكي بخرم توي خونمون
گفت اصلا يادم نمياد جايي هم ديده باشم انقدر زياد مواد غذايي توي يه خونه اي
شما چطوري انقدر ميخريد
يكي يكي يادم مياد
انواع سس توي يخچال بود
انواع پنير هميشه توي يخچال بود
انواع خشكبار مثل آلو زرد آلو سياه ، انجير خشك ،كوفت خشك ….از دست خودم حرصم ميگيره كه من چه رفتاراي بدي داشتم
من مطئنم بيشتر ايراني ها، همين رفتار منو دارن و بيشتر ثروت و منابع مالي در خونه شون صرف مواد غذايي ميشه
همه اش هم به خاطر عادت هايي هست كه به ما داده شده و مال خودمون نيست
بخشيش هم به خاطر حرف مردمه
همه اين پرحرفي ها از اونجا اومد كه قلبم گفت شايد يكي بخونه كه دوست داره اين تغيير بزرگ رو در زندگيش ايجاد كنه و من رو الگو قرار بده
و شيريني اين تغيير بي نهايت هست
بگم كه عادت هاي بد هم از بين نميرن اونا هم سرجاشون هستن
ما كه داريم با تكنولوژي فكر كار ميكنيم ياد ميگيريم عادت هاي خوبمون رو بيشتر كنيم تا عادت هاي بد مجال خود نمايي نداشته باشن
گاهي يه صداهايي ته ذهنم ميگه خوب كه چي !!! اينهمه نعمت هست كه ميتوني همه رو توي خونه ات داشته باشي…چرا خودتو محروم ميكني …من ميگم نه من خودمو محروم نميكنم …من دارم جاي نعمت ها رو توي زندگيم تغيير ميدم…چندين سال اون نعمت هاي خوراكي توي خونم بودن …الان ميخوام كمدم پر از لباس هاي متناسب و خوشگل باشه …لباس هايي كه ميخرم و ميپوشمشون…چون من لباس كه سايز خودم نبوده هم زياد ميخريدم به اميد روزي كه لاغر ميشم ميپوشمشون
دوستي كه متن من رو خوندي ممنونم از چشمات به اميد موفقيت همه مون
سلام دوست عزیزم
فهیمه خانم
کامنتتون خییلی عالی و آموزنده بود برام.
خیلی از متنتون لذت بردم
این اولین کامنتی هست که در پاسخ دیدگاه مینویسم
از بس که از دیدگاهتون خوشم اومد
واقعا تک تک این کارهایی که گفتین رو توی زندگی چقدر انجام دادیم
فقط به فکر پر کردن یخچال و فریزر و شکممون
واقعا ممنون بابت دیدگاه عالی تون.
سلام و درودی دیگر به همه دوستان و استاد مهربانم.
گام۱۲:در مسیر چاقی هستید یا لاغری؟ لاغری آسان و ماندگار در صورتی امکان پذیر هست که یاد بگیرید هر روز در مسیر لاغر شدن حرکت کنید که خدارو شکر من هر روز دارم در این مسیر زیبا و لذت بخش حرکت میکنم.در هر جنبه از زندگی همواره دو جهت یا مسیر وجود داره:مسیر موفقیت که شمارو به طرف خواسته ها و آرزوهاتون هدایت میکنه و مسیر ناکامی و شکست که شمارو به سوی تجربه ناخواسته ها و مشکلات هدایت میکنه. در هر لحظه ما انتخاب میکنیم که در کدام مسیر حرکت کنیم.در مورد جسم هم همین موضوع صدق میکنه و هر زمان ما انتخاب میکنیم که در مسیر لاغرشدن حرکت کنیم یا در مسیر چاق تر شدن.من برای بودن در مسیر لاغرشدن باید کاری انجام بدم اما در مسیر شکست تنها کاری که باید انجام بدم اینکه هیچ کاری نکنم .برای لاغرشدن فقط آرزوی لاغرشدن را داشتن کافی نیست باید کاری متفاوت از آنچه تا الان انجام میدادیم انجام بدین و اون موندن در مسیر لاغرشدن هست.این مسیر لاغری با ذهن مسیریه که کاملا ذهنی هست و نیازی به کار فیزیکی و سختی و تلاش نیست.این مسیر به ما یاد میده اول مسیر چاقی رو خوب بشناسیم و بعد تصمیم بگیریم برای لاغرشدن مسیر جدیدی رو برای زندگی کردن در پیش بگیریم.و این از طریق تمرینات ذهنی و استمرار در انجام آنها امکان پذیرهست.صعود در این مسیر یعنی داریم به لاغری میرسیم و سقوط یعنی داریم از مسیر لاغری دور میشیم و به مسیر چاقی نزدیک میشیم.نقش اصلی رو ما ایفا میکنیم که چطور از این مسیر استفاده کنیم و فقط گوش دادن و نوشتن نیست بلکه باید اون چیزی که یاد گرفتیم رو به عمل تبدیل کنیم و من دارم این کار رو انجام میدم وقتی میخوام غذا بخورم مدام مطالبی رو که یاد گرفتم مرور میکنم در ذهنم و این باعث میشه نقشه ذهنی داشته باشم برای خوردن یا به افراد متناسب اطرافم نگاه میکنم که اون چه رفتاری داره اگه همون رفتاری هست که من دارم به خودم آفرین میگم که دارم گفته هارو به عمل تبدیل میکنم و اگر رفتار جدیدی بود سعی میکنم من هم انجامش بدم و هرچه بیشتر انجام بدم به لایههای زیرین ذهنم دسترسی پیدا میکنم و این باعث میشه فرمولهای چاقی گذشته برام کم رنگ و کم رنگتر بشه.و آنقدر تکرار میکنم تا به واقیعت زندگیم تبدیل بشه.نباید برای تغییر افکارت تاریخ تعیین کنی نباید به تاریخ توجه کنی.ملاک موفقیت در لاغری با ذهن عمل کردن به آموزشهاست نه تاریخ شروع.کسی از این دوره ها نتیجه میگیره که به ۲موضوع بسیار مهم متعهد باشه.اولی هر روز کاری برای موندن در مسیر انجام بده مثل گوش دادن به فایلها یا تمرین و تکرار.دومی تلاش کنه موضوعات تئوری رو به عمل تبدیل کنه که همون توجه کردن به افراد متناسب و یادگیری رفتارهای درست اونها باشه.و باید خودت رو محک بزنی که چقدر افکارت تغییر کردن.مثلا چقدر ترس از خوردن برات کم رنگ شده آیا بازم از خوردن بعضی مواد غذایی ترس داری که نکنه باعث چاقیم بشه.قانون اینکه مواد غذایی به شما ضربه ای نمیزنه و باور اشتباه اینکه خوب اگه مواد غذایی هیچ ضرری ندارد پس من هرچقدر بتونم میخورم که این کاملا اشتباه نمیشه با باور قانون رو عوض کرد ولی میشه باورمون رو با قانون همسو کنیم ما برای زنده موندن به انرژی نیاز داریم و این انرژی با خوردن غذا تامین میشه پس خوردن به حد نیاز بدن نمیتونه مارو چاق کنه اون ما هستیم که با زیاده روی داریم خودمون رو چاق میکنیم.پس قانون درسته ما هستیم که باور اشتباه داریم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام من در این فایل یاد گرفتم اگه میخوام تغییر روش بدم و زندگی خودمو از یه شخص چاق تبدیل کنم به یه شخص لاغر لازمه تغییراتی در روند زندگیم اعمال کنم .
خب یکی از اونها اول یادگیریه . من اول باید یاد بگیرم زندگی بر روش لاغری چجوریه ؟
خب تا اینجا یاد گرفتم که زندگی بر اساس سبک لاغری یه جریانه . یه مسیره نه صرفا یه برنامه غذایی که طبق اون عمل کنم . بلکه یه مسیره که ابتدا از فکر آغاز میشه بعد به رفتار و عادات میرسه و نهایتا به جسم .
خب برای این تغییر مسیر ما لازمه یه سری کارها رو انجام بدیم که اگر اونها رو انجام ندیم خب در مسیر قبلی داریم حرکت می کنیم و تغییری در ما رخ نمیده .
این نکته ی مهم هم در امتداد آموزشهای دیروز خیلی عالی بود که لازمه برای لاغریمون هر روز کاری انجام بدیم نکته ی مهمی که دیروز یاد گرفتم این بود که بپذیرم چاقی و لاغری برای ذهن در یه سطح هستن . یعنی اصلا برای ذهن فرقی نداره ما میخوایم کدوم راه رو انتخاب کنیم . انتخاب دست خودمونه ما هر راهی رو بخوایم انجام بدیم خب همون فرمولها در وجود ما جاری میشن و امروز تاکید کردید که لازمه برای لاغری این کارها رو انجام بدیم . اگه کارهای مربوط به لاغری رو انجام ندیم خب همون روش چاقی رو انجام میدیم و دوباره داریم چاقی رو تکرار می کنیم .
اگه ما بخوایم در مسیر چاقی بمونیم کاری نمیخواد انجام بدیم ولی ما میخوایم تمرین کنیم که دیگه چاقی رو انجام ندیم و در مسیر لاغریمون حرکت کنیم (آموزش ذهن و عمل بر اساس آموزشها )
پس اگه بخوایم در مسیر لاغری حرکت کنیم خب مسلما از فرمولهای لاغری و عمل لاغر کننده باید استفاده کنیم و چون ما زمان زیادی از فرمولهای چاقی استفاده کردیم و یه جورایی به استفاده از اونها عادت کردیم پس حتما لازمه برای لاغریمون یه کاری انجام بدیم و اولین کار اینه که روند چاقی رو دیگه تکرار نکنیم .
چون آدمای لاغرم دقیقا همینن . اونا روند چاقی رو تکرار نمی کنند و سالهاست عادت کردند که روند و جریان لاغری رو تکرار کنند . شاید الان کار اونا از ما راحتتر باشه ولی به مرور که ما هم عادت کنیم به زندگی بر روش لاغری خب ما هم مثل اونا به راحتی در مسیر لاغری حرکت می کنیم .
چون ما مثل معتادانی هستیم که در حال ترکیم و نسبت به یه انسان سالمی که در روند اعتیاد قرار نگرفته مسلما باید احتیاط بیشتری کنیم .
در این فایل دو تا فرمول ذهنی رو یاد گرفتم . اول باور و قانون . دوم همسو کردن باور با قانون .
قانون اول اینه که هیچ ماده ی غذایی مارو چاق نمی کنه .
قانون دوم : اگر بر اساس نیاز جسم غذا بخوریم (گرسنگی_سیری) ما خیلی طبیعی لاغر میشیم .
چون برخورد اشتباه من با مواد غذایی منو چاق کرد و اونم زیاده روی و بر اساس نیاز غذا نخوردن بود . پس اگه به موقع گرسنگی بخورم و موقع سیری دست از غذا بکشم و در هر موقعیتی که در معرض غذا قرار گرفتم براساس فرمولهای ذهن چاق اون مواد رو مصرف نکنم و در کل میانه رو باشم نه افراط نه تفریط . نه با کم خوری به خودم زجر بدم و نه با پرخوری در اون صورت من به راحتی لاغر میشم . البته این فقط مربوط به عملکرد سطح رفتار میشه . برای عملکرد سطح ذهن هم و به نوعی بزرگ کردن شیر وجودم حتما و حتما لازمه که من هر روز فایلها رو دوره کنم و تمریناتم رو انجام بدم تا مسیر ذهن منم علاوه بر رفتار در جهت لاغری باشه .
خب قانون اول جزء موارد اصلاح فرمول ذهنی بود و قانون دوم در سطح رفتار بود و بازم هر دوی اینها در کنار هم منو به هدف میرسونه و نکته ی آخر هم استمرار یعنی همون فرمولی که دیروز گفتید که برای لاغر شدن لازمه تغییرات پایدار ایجاد کنیم .
نکته بعدی هم در مورد تولد آگاهانه بود . من اگاهانه تصمیم گرفتم زندگی خودمو تغییر بدم و این زندگی جدید به انتخاب و اختیار خودم هست . در مورد مقاومت ذهنی هم به نظرم اونم یه چیزی شبیه اشتهاس و ما میخوایم به وسیله ی این کلمه چاق شدن رو گردن چیزی بیرون از خودمون قرار بدیم .
این کلمه رو هم لازمه با آگاهانه انتخاب کردن جایگزین کنیم . یعنی آگاهانه انتخاب کنم که کدوم مسیر رو برای زندگی انتخاب کنم و من هر راهی رو انتخاب کنم فرمولهای ذهنی و رفتاری من بر اساس همون روش جاری میشه . منتها چون من راه لاغری رو سالهاست که فراموش کردم لازمه آگاهانه هر روز تمرین انجام بدم تا دوباره یاد بگیرم که بر اساس فکر و رفتار جدید حرکت کنم و این خودمم که انتخاب می کنم از کدوم مسیر برم . پس اینجا هم باید بپذیریم نه از رفتار چاقی ناراحت بشیم و نه از رفتار لاغری ذوق زده و هیجانی . اینا هردو انتخاب خودم هستن و اگر بنا به عادت من انتخاب چاق کننده ای داشتم بپذیرم که خودم انتخابش کردم یا اگر حواسم نبوده بازم خودم بودم که آگاهانه رفتار نکردم و بپذیرم که ناراحت نشم و فقط کافیه آگاهانه تر رفتار کنم و این فرمول جدید رو جایگزین مقاومت ذهنی کنم . من آگاهانه عمل می کنم و خیلی راحت انتخاب می کنم که کدوم مسیر رو انتخاب کنم . دیگه لازم نیست گرد چیزی بیرون از خودم بندازم . فقط بگم آگاهانه تر رفتار کن . اونم وقتی من هر روز تمریناتم رو انجام بدم تا آخر شب ذهنم در محیط لاغری هست و آگاهانه رفتار می کنم و به مرور هم که عادت کنم اگه یه وقت آگاهانه هم رفتار نکردم بر اساس عادت لاغری رفتار خواهم کرد یعنی مثلا در یه موقعیتی قرار گرفتم که حواسم به چیز دیگه است طبق عادت لاغری قطعا من در مواجهه با مواد غذایی انتخاب عادت لاغری رو انجام خواهم داد . البته این حالت به زمان بیشتری نیاز داره و فعلا کار من اینه که با استمرار در مسیر لاغری و آگاهانه رفتار کردن ، عادات جدید رو در خودم بپرورونم تا سالها بعد دیگه عادت می کنم که همیشه بر اساس لاغری حرکت کنم و واکنش نشون بدم . قطعا شخصیت لاغر من و شیر وجودم روز به روز بزرگتر و قدرتمندتر میشه و و وقتی تمرین کنم که آگاهانه رفتار کنم کم کم اون صدا ناخوداگاه در من جاری میشه و وقتایی هم که حواسم نیست صدای شیر لاغری منو در جهت لاغری کمک می کنه .
سپاسگزار و شکرگزار خداوندم که من رو به یه آگاهی کم نظیر دیگه هدایت فرمود
استاد عزیزم سلام،خدا قوت و سپاسگزارم ازتون
سلام و درود خدمت دوستان همراه و هم مسیرم
تولد آگاهانه من دقیقا به لطف الله مهربان مصادف شد با تولدم، چون من روز تولدم دوره اصلاح پرخوری و اشتهارو خریدم و اونجا بود که آگاهی های فوق العادش باعث شد که من فایل های صد گامو بفهمم و تازه دارم متوجه میشم که مسیر درست چقدر میتونه زیبا باشه… وقتی مسیر زیبا باشه سعی میکنیم هر روز حال خوب رو حفظ کنم رفتن به سایت از روی اجبار نمیشه، چون برام مثل غذا خوردن میشه، بخشی از کارهای روزانه خواهد بود، چیزی که با لذت همراه باشه حتما تعهد آور هم خواهد بود… من دارم به تازگی متوجه تغییرات آهسته ام میشم و خدا میدونه چقدر لذت بخش… چون ذره ای بودن تغییراتُ حس میکنی دیگه عجول نمیشی، متوجه عملکرد جهان هستی میشی که تغییرات هیچوقت یهویی صورت نمیگیره ، مثلا هیچوقت یهویی صبح نمیشه، یهو از زمستون به تابستون نمیریم… من مطمئنم به هدفم میرسم، فقط نیاز به تمرین و تکرار دارم و زمانیکه آگاهی های درست یا ورودی های خوب به ذهنم بدم، وقتی ایستگاهش داره یواش یواش پر میشه منم یواش یواش تغییراتم شروع میشه و زمانیکه عملِ من که همون عمل به آگاهی هاست مستمر بشه، شگفتی ساز میشیم.
به امید شگفتی ساز شدنمون
عادله.
به نام خالق حکیم سلام .
بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید . در تمام این سالها معنی حقیقی این آیه قرآن متوجه نشده بودم نمی دونستم ربم داره یکی از قوانین سلامتی رو میگه با شه کلید اسراف که به معنای زیاده روی کردن است درسته از سالها قبل خدا جونم گفته یه سری چیز ها رو نخوریم چون برای بدن ضرر داره و اگه از سر برطرف شدن نیاز باشه همون چیز ها اشکالی نداره و بعد هم این آیه زیبا که میگه بنده من هر چی میخوای بخوری بخور اما به اندازه نیازت نه بیشتر از نیاز بدنت چرا که زیاده روی در هر کاری باعث میشه آسیب ببینی و خدا اسراف کاران دوست نداره همانکسانی که در هر کاری زیاده روی میکنند وقتی فکر میکنم میبینم من که از خدا هستم وقتی چاق میشم این بخش از خودم یا بهتر بگم رفتارهایی که منجر به چاقی میشه دوست ندارم . مدتی بود تغییر سایز نداشتم و نگران چاق تر شدن بودم با گوش کردن به این فایل متوجه شدم چرا چون من هر وقت گشنه میشدم میخوردم یا وقتی از خواب ظهر بیدار میشدم به جای شیرینی و غذا یا دلم نوشیدنی گرم میخواست یا سرد فهمیده بودم از گشنگی نیست یا بعد غذا ناخونک نمیزدم چون خوش مزه همون که میخوردم بسم بود و چشمم دنبال غذا نبود این باور که غذا هر وقت بخواهم هست رو داشتم و این باور که کار بدن من چربی سوزی هست اما بعد یه مدت مسیر گم کردم و غذا میخوردم تا دل درد بشم گاهی یا میخوردم تا تموم بشه و اسراف نشه واز شیرینی میترسیدم . با فکر به چاقی ورزش میکردم و هی در آیینه خودم نگاه میکردم و دور کمرم اندازه میگرفتم و پیاده روی با فکر به چاق تر نشدنم میکردم شکر خدا این ها برای قبل این بود که دوره شروع کنم و تقریبا میشه گفت از یه ماه مقداری بیشتر اما الان که هدایت شدم و متعهد شدم به ادامه این مسیر خیلی راضی و خوش حالم . امروز سر ناهار دیدم برادرم که خیلی هیکلش متناسب و عالی هست ناخنک بعد غذا نزد من یه سیب کوچولو قبل از این که این رفتارش ببینم برداشتم و خوردم بعد این که غذا مو خوردم بعد دیدم یکی دیگه از اعضای خانوادم که چاق هست یه ناخنک جانان بعد این که غذا شو خورده بود و گفت سیر شده زد به غذا زد منم وقتی داشتم میز جمع میکردم بر خلاف همیشه دیگه ناخنک نزدم به غذا . برادرم وقتی میخوایم غذا بکشیم چنر دقیقه قبلش چیزی نمیخوره حتی اگه کلی از اون خوراکی تعریف بشه میگه نه میخواهم غذا بخورم منم جدیدا وقتی گرسنه میشم فکر میکنم چی بخورم بهتر اول یه نوشیدنی میخورم اگه ببینم خیلی گرسنه ام غذا اگر نه یه میوه یا خوراکی کوچیک . چند شب پیش شیرینی خامه ای داشتیم دو تا کیک خانه ای قبل خواب خوردم بر خلاف همیشه یه کیک خانه ای نصف کردم کامل نخوردم گفتم تنها میخوام طعمش بدونم چی هست . دیشب هم دقت کردم دیدم تند تند املت خوردم دلم دیدم داره درد میگیره با این که به اندازه ریخته بودم و زیاد نبود یه نعلبکی بود یه قاشق مونده بود به برادرم دادم خورد بعد با خودم فکر کردم چرا انقدر سریع خوردم دیدم به این فکر میکردم که سریع بخورم تموم بشه و نکنه املت بمونه و نتوانم بخورم بعد یه ۲۰ دقیقه که میز جمع کردم احساس گرسنگی میکردم به خاطر همین رفتم یه چند تا لقمه نون و عسل خوردم و سیر شدم دست کشیدم و به خودم قول دادم با ارامش غذا بخورم و بیش تر از قبل از غذا خوردن لذت ببرم و به طعم غذا در لحظه دقت کنم نه به اندازه ای که میخورم و امروز موفق بودم شکر خدا . صبح هم نمی دونستم میخواهم کره با عسل بخورم یا پنیر پس یه لقمه کوچیک خوردم دیدم نه صبح دلم اصلا بر نمیداره به خاطر همین نان و پنیر کره خوردم و خیلی هم بهم چسبید . خلاصه دارم به یاد میارم وقتی شیرینی و خوراکی های مختلف میبینم اما اونقدر گرسنه نیستم که بخوام بخورم یه کوچولو امتحان کنم که هوسم برطرف شه وقتم هم گرسنه هستم یه غذای خوب به جای شیرینی وچیز های دیگه بخورم آخه واقعا اون انرژی که باید بده وقتی دقت میکنم میبینم نمیده . این مدت غذا رو با لذت میخوردم و هر روز ناخودآگاه رفتارهای اطرافیانم با هم مقایسه میکنم و نتیجه هارو نگاه میکنم و اون رفتار مناسب سعی میکنم انجام بدم و دست از سرزنش خودم برداشتم اگه یه موقع بیش تر از نیازم بخورم و حواسم نبوده باشه وقتی متوجه میشم همون لحظه استپ میکنم و دست از غذا میکشم و به خودم آفرین میگم که بازم متوجه شدم و بخ یادمیارم افراد متناسب هیچ وقت خودشون بابت آنچه که خوردن سرزنش نمیکنند هیچ وقت نمینمیگند آخ زیاد خوردیم چرا انقدر خوردم و خیلی خوش حالم که این جمله آخ زیاد خوردم دارم میترکم مدت هاست رها کردم و این مدت که دوره رو شروع کردم حتی در ذهنم هم نگفتم و بعد غذا به غذا فکر نکردم و خودم مشغول کار دیگه کردم . خدا جونم متشکرم . واقعا این فایل خیلی دوست داشتم خیلی آموزنده بود تلنگر عالی بود که نقطه استپ نداریم یا در حال صعودیم یا سقوط . شکر خدا این روز ها شرایط زندگیم داره جوری پیش میره که خودم بهتر بشناسم رفتارهای غذایی م بهتر ببینم و اصلاحشون کنم و در این مسیر راحت تر حرکت کنم . خوش حالم که دست از ورزش و پیاده روی برای لاغری برداشتم و به این مسیر اعتماد کردم خوش حالم برای است که لذت میبرم . واقعا درست میگید نمیشه هیچ بهانه ای برای انجام ندادن تمرین ها آورد دیروز با خودم میگفتم وقت نمیکنم کامنت بخوانم بعد دیدن اا خوب به جای این که تو مترو بازی کنی میتوانی کامنت ها رو بخوانی و اون موقع به خودم افتخار کردن که متعهد هستم و تصمیم درستی گرفتم . هر جا هستید شاد و سربلند تر از الان باشید یا حق .
“به نام خداوند بزرگ و مهربان”
سلام به استاد گرامی و دوستان هم مسیر؛
گام دوازدهم:در مسیر چاقی هستید یا لاغری؟!
بالاخره بعد از چند روز ناخوش احوالی و مریضی، امروز دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱ به لطف خداوند مهربان توانستم گام دوازدهم را بر دارم و دوباره به مسیر لاغری خودم برگردم.امروز بعد از چند روز کم اشتهایی ناشی از بیماری، سه عدد شیرینی و مقداری تخمه خوردم و بعد از خوردن به خودم می گفتم که من با خوردن اینها چاق می شوم و متوجه شدم هنوز همچنان در ذهن من ترس از خوردن بعضی خوراکی ها وجود دارد و باعث می شود که من در مسیر چاقی حرکت کنم نه در مسیر لاغری.متوجه شدم که باید بیشتر و بیشتر بر روی باورها و نگرش های ذهنی خودم کار کنم تا بتوانم در مسیر لاغری باشم و حرکت کنم.باید گام هایی را که تا الان برداشته ام را بارها و بارها در ذهنم تکرار کنم تا بتوانم آنها را در ذهنم ثابت و پایدار کنم و براساس آنها رفتار و عملکردم را تغییر دهم تا لاغر و متناسب شوم.یکی از قانون هایی که در مورد مواد غذایی وجود دارد این است که هیچ نوع ماده ی غذایی و خوراکی آسیبی به بدن و جسم ما وارد نمی کند و باعث چاقی ما نمی شود اگر به اندازه ی مورد نیاز بدن استفاده شود.پس من با تکرار همیشگی این قانون می توانم بر ترس خود از خوردن هر نوع ماده ی خوراکی و غذایی در خود غلبه کنم و آن را عامل چاقی ندانم و با لذت به اندازه ی نیاز بدنم نه بیشتر، از هر چیزی که می خواهم بخورم.برای موفقیت در رسیدن به لاغری و تناسب اندام باید همیشه در مسیر باشم و استمرار داشته باشم و باورهای صحیح خود را با قانون هم سو کنم و آنها را به مرحله ی اجرا در آورم در این صورت است که من صعود می کنم و به موفقیت میرسم.باید بیشتر به عادت های غذایی خودم توجه کنم تا بتوانم عادت های اشتباه و غلط را پیدا کنم و عادت درست و صحیح را جایگزین آن کنم.مثلا گاهی اوقات متوجه می شوم که با عجله و تند تند غذا می خورم انگار کسی مرا دنبال کرده باشد و در این حالت اصلا متوجه مزه و طعم غذا نمی شوم و حجم زیادی را بدون لذت از غذا وارد جسم خود می کنم پس باید با آرامش بیشتر و لذت کامل غذا را بخورم تا هم از آن لذت ببرم و هم متوجه شوم که چه موقع سیر شده ام تا دست از خوردن اضافه بر دارم.موفقیت من در این مسیر بستگی به نوع عملکرد و رفتار خودم در رابطه با اجرای درست و صحیح باورها و نگرش های است که یاد می گیرم و آموزش می بینم نه مدت و زمانی که من دوره را شروع کرده ام و این یعنی تولد آگاهانه ی من و من بسیار خوشحالم از این تولد دوباره و آگاهانه که همه چیز به خودم بر می گردد.درست عمل کنم موفقم و در غیر این صورت نا موفق.
سلام خدمت استاد عزیز وقت بخیر.
هر چی بیشتر گام ها رو قدم به قدم جلو میرم یادگیری من بیشتر میشه هر دفه یه حرف جدید یه مطلب جدیدی آموزش میدین که وقتی بهش فکر میکنم میگم آره اینجا هم اشتباه بوده کارت بهش عمل کن و چقدر تاثیر گذار هست که اشتیاق من هر روز بیشتر و بیشتر تر میشه چقدر لذتبخش هست برام و از مطلب این گام یاد گرفتم که لاغر شدن با ذهن به حرف نیست به نوشتن دیدگاه و فایل گوش دادن هم نیست به عمل کردن به همه این آموزش هایی که یاد گرفتی هست چطوری؟ با توجه کردن به رفتار افراد متناسب و فکر کردن و انجام ندادن رفتار اشتباه تکراری این همه سال ذهن چاقیت و مفهوم باور رو امروز واضح تر فهمیدم در همه زمینه ها و خصوصا در بحث لاغری فقط با باور اینکه لاغری با ذهن لاغرت میکنه متناسب نمیشی باید به قانون های لاغرها باور داشته باشی و مثل اونا رفتار کنی این همه سال شبیه چاق ها فکر کردی و رفتار کردی و چاق و چاق تر شدی و روح و جسم خودتو داغون کردی و همشو انداختی تقصیر اطرافیان و ژن و خدا و . . . حالا از این به بعد تا زمانی که زنده هستم به خودم قول میدم که در مسیر لاغری با ذهن پیش برم و هر زمان احساس لغرش به من دست داد دوباره برگردم و تکرار کنم همه اون آموزش های با ارزشی که براشون وقت گذاشتم و یاداوری کنم به خودم که اندام متناسب و لذت بردن از قانون لاغرها خیلی با ارزش تر از سقوط و برگشتن به مسیر قبلی هست و من درسته دذ دوره رایگان هستم اما به قول خود شما استاد اصلا هم رایگان نیست چون همین رایگان ها رو خیلی ها اول اینکه باور ندارن دوم باور میکنن کوتاه مدت و جا میزنن و به روش های بیهوده خودشون ادامه میدن اونایی که تا آخر مسیر هستن با وقت گذاشتن و عمل کردن دارن بها میدن و من مطمئنم یک روز اینقدر پیشرفت میکنم در لاغری با ذهن و به رویای لاغری خودم میرسم که میتونم در دوره های پیشرفته شما شرکت کنم و با پرداخت هزینه خیلی راحت با شما همراه و هم دل بشم خیلی لذت بردم مطلب عالی بود استاد خدا قوت سالم باشید.
سلام به همگی
من از خداوند بینهایت سپاسگزارم که در این مسیر درست هستم .چقدر این فایل عالی و تاثیر گذار بود واقعا استاد به فایلهای گذشته ی شما علاقمند هستم و با عشق گوش میدم .
من خودم کسی هستم که باید زندگی خودم رو تغییر بدم و به سمت بهترینا در تمام جنبه های زندگیم حرکت کنم چون زندگی یا در حال سقوط هست یا در حال صعود و حالت ساکنی وجود نداره .
من عاشق این سبک تناسب هستم و همیشه به دنبال یادگیری اون هستم و من هر روز در هر شرایطی باشم سعی میکنم فایل گوش بدم و بنویسم و اونها رو عملی کنم .
من از وقتی در مسیرم سعی میکنم از اطرافیانم و اتفاقهای اطرافم درس یاد بگیرم که چطور رفتار کنم و در مسیر درست باشم .و من تا زندم باید در این مسیر باشم و روی خودم کار کنم تا مشکلات افکاری و رفتاری من تغییر کنه خیلی از مشکلات در عمق ذهن من لونه دارن و من باید اونها. رو شناسایی کنم و اونها رو رفع کنم و همین کارها هست که من رو موفق میکنه و در کنار این کار عمل کردن به آموزشها خیلی مهم هست و من میدونم همین عمل کردن به آموزشها من رو موفق میکنه .
من کسی هستم که چاقی و در گذشته یاد کرفتم پس از وقتی در این راهم در خودم کلی رفتار اشتباه پیدا کردم که باید با آموزشها این رفتارها رو تغییر بدم و تا الان هم من کلی موفق بودم و رفتارهای اشتباه گذشته رو تغییر دادم ولی هنوز.هم وقتی نگاه به رفتارها و باورهای افراد متناسب میکنم. بازم به خودم میگم من هنوز جا دارم تا مثل اونها بشم ولی خب نزدیک هستم و خیلی از اونها دور نیستم خصوصا از لحاظ رفتاری بسیار عالی و شبیه به افراد متناسب هستم و اما فکر کنم در زمینه ی باورهام و افکارم هنوزم کمی باید روی خودم کار کنم تا مثل اونها فکر کنم و باور کنم .
من دارم هر لحظه دختر و پسر زیبای متناسبم رونگاه میکنم که چقدر رفتارهاشون و طرز فکرشون درست هست که اینقدر عالی متناسب هستن .
اتفاقا دیشب جایی بودم که یک فرد چاق و یک فرد لاغر با هم اونجا بودن فرد چاق دو پاکت چیبس با طعم های مختلف کنارش داشت که اول اونها رو باز کرد و کامل خورد و بعد موقع شام کلی از غذایی که یعنی دوست نداشت خورد و اما اون فرد لاغر که خیلی گرسنه بود رفت شام بخوره که چون اون غذا براش کم نمک بود لب نزد و نخورد و گفت دوست ندارم و بعد از غذای دیگه که کنار اون غذای کم نمک بود چند لقمه در حد رفع گرسنگی خورد و راحت گفت سیر شدم بدون ترس و نگرانی از شامی که از نظر خیلیها شاید چاق کننده و خطر ناک باشه خورد و اما ایشون اصلا از این افکار نداشت و راحت نیاز بدنش رو تامین کرد و دیگه زیاده روی نکرد
پس من به دنبال تغییر کردن و تغییر عادتها در خودم هست و من میخوام آموزشها رو با اشتیاق دنبال کنم و تکرار کنم تا به آنچه میخوام برسم .
من سالها برای لاغری سختی کشیدم و کلی ضربه هم خوردم در اعتماد به نفسم و روابطم و همیشه هم کلی چیزها رو مقصر میدونستم و بهانه ی چاقی خودم میدونستم مثلا میگفتم چون ازدواج کردم طبیعی چاق بشم چون باردار شدم طبیعی که چاق. بشم چون اشتهام زیاده طبیعی که چاق بشم چون دارو مصرف میکنم طبیعی که چاق بشم چون مواد خوراکی پر کالری استفاده میکنم طبیعی که چاق بشم اما منی که تصمیم گرفتم تغییر کنم میدونم این افکار اشتباه هست و من باید روی نقض این باورها کار کنم و به خودم بگم این همه افراد ازدواج کرده و باردار شده و با همین شرایط من که از همین مواد غذایی من مصرف میکنن هست که بسیار لاغر هستن پس چاقی من طبیعی نیست بلکه به خاطر افکار و رفتارم بدیهی هست .
من خودم کسی بودم که در گذشته فکرمیکردم مواد غذایی باعث چاقی من میشن اما حالا آگاهم همین مواد غذایی باعث چاقی من نمیشن بلکه رفتار من هست که باعث چاقی من شده همین دیشب همون فرد متناسب شام سالاد اولیه با نون خورد اما بسیار به اندازه نیازش خورد و زیاده روی نکرد که من سالها نمیتونستم قبول کنم شام سالاد الویه بخورم چون فکر میکردم چاقم میکنه پس چطوره که ایشون رو چاق نمیکنه اما من رو چاق میکنه نه رفتار من باعث چاقی من میشه و رفتار اون فرد هم باعث لاغری اپن فرد میشه یا دختر خودم عاشق غذاهای فست فودی و بستنی و … هست و همیشه هر وقت بپرسم چی میخوای از این سبک غذاها مثل پاستا و پیتزا و اسنک و لازانیا و …سفارش میده و با خیال راحت روز شب میخوره و اصلا حتی یه گرم چاقتر نمیشه چرا چون به اندازه نیازش در هر وعده غذاییش میخوره همین دیروز گفت برام ناگت مرغ درست کن و درست کردم با کلی پنیر پیتزا هم گذاشتم وسط اونها به سفارش پسرم و دخترم و اینها با لذت دو روز دارن ظهر و شب میخورن و نه ترسی دارن و نه افکار بدی در مورد غذ آها دارن خیلی راحت غذا میخورن و لذت میبرن من میبینم که هم رفتارها و هم افکارشون درست هست و منم تمام سعی ام و میکنم و روی خودم کار میکنم و به ذهنم این افراد رونشونم میدم که اگر بقیه اینقدر راحت میخورن ولاغر هستن پس منم در زمان گرسنگی بدنم اگر ازهر غذایی به اندازه نیازم بخورم و درست رفتار کنم چاق نمیشم مگر زیاده روی کنم مگر بعد از گرفتن پیغام سیری بازم درخوردن زیاده روی کنم و همین رفتارهای من هست که باعث چاقی درجسم من میشه و اصلا تقصیر ازمواد غذایی نیست و این تغییر باورها ساده نیست باید روی خودم کار کنم و اموزشها رو دنبال کنم و بارها مثال نشون ذهنم بدم تا ذهنم بپذیره و اگر کمی نحوای منفی داشتم باید به ذهنم بگم بدن من به این مواد غذایی برای زنده بودن و ادامه ی حیات نیاز داره و من باید بخورم و استفاده کنم تا انرژی لازم به جسمم رو برسونم و اینقدر باید تکرار کنم تا دیگه از خوردن ترسی نداشته باشم اما من نباید قانونها رو زیر پام بزارم که هر چقدر بخوام بخورم و چاق نمیشم چون خوردن ترس نداره نه اشتباه من میخوام باورهای همسو با قانون داشته باشم و قانون این هست که خوردن به اندازه از هرمواذ غذایی باعث چاقی نمیشه اما باور من این هست که بعضی از مواد غذایی چاق میکنه و این دو در تضاد با هم هستن و من باید با آموزشها اول باورهام رو درست کنم و من باید بدونم با باور اشتباه میشه نتیجه ی قانون رو تغییر بدیم اما با تغییر باور هامون نمیشه قانون رو عوض کنم فقط نتیجه ی قانون رو میشه تغییر داد یعنی این باور که من هر چقدر بخوام میخورم و چاق هم نمیشم غلطه من باید باورهای همسو با قانون داشته باشم .
قانون
من به اندازه مورد نیاز باید غذا مصرف کنم
و اما من چون بیشتر ازنیازم میخورم چاق میشم چون من دارم از غذا به غلط و بیشتر استفاده میکنم اون باعث چاقی من میشه نه اینکه غذا باعث چاقی من می شه
من باید در این مسیر استمرار داشته باشم و رفتارهای جدید و عادتهای جدید رو در خودم با تکرار نهادینه کنم تا نتیجه بگیرم مثل زمانی که چاق بودم و بارها رفتارهای اشتباه رو تکرار کردم تا به چاقی رسیدم .
من میخوام رفتارهای لاغری رو یاد بگیرم تا به جسم لاغر گذشته ی خودم قبل از ازدواج برسم پس آگاهانه به دنبال تغییر کردن و در مسیر درست بودن هستم تا جسم جدیدم رو رقم بزنم و من عاشق این تولد آگاهانه ی خودم هستم و من هر سال این تاریخ وارد شدن به سایت رو تاریخ تولد دوباره ی خودم گذاشتم و من عاشق خودم و جسمم و زندگیم اطرافیاتم و جهان اطرافم و خدام و ….بعد از این تولد هستم .
و من کسی هستم که متفاوت از بقیه اطرافیانم عمل میکنم و یکم سخته ولی نتایج جدیدم رو دوست دارم و با عشق دنبال میکنم چون خودم تصمیم به تغییر کردن گرفتم پس هر روز براش گام برمیدارم .
من گله و شکایت از هیچ اتفاقی در زندگیم ندارم و من میگم هر چی در زندگیم دارم نتیجه ی افکار و باورها و فرکانس های خودم هستم پس اگر اتفاقی نادرست و نا به جا در زندگیم دارم هنوز از درون خودم نادرست هستم و باید آگاهانه خودم رو تغییر بدم تا نتایج من تغییر کنه .
و در خصوص لاغری باید بگم من در گذشته سالها کلی رفتار نادرست داشتم مثلا
هرشب که میرفتم بیرون باید یه چیزی میخوردم
هر شب از سوپری باید کلی چیبس وپفک میخوردم
هر شب به خونه ی مادرم میرفتم و کلی از غذاهای روی گاز میخوردم .
هر روز صبح بعد ازصبحانه یا ناهار کلی شیرینی میخوردم
عصرها بعد ازخواب نیمروزی اول داخل آشپزخانه میشدم و کلی غذا سر پایی میخوردم .
عصرها با چایی کلی شیرینی میخوردم
در مهمانیها تا جاییکه میتونستم غذا وارد جسمم میکردم تا حالم بد میشد
در تولدها و عروسیها هر آنچه بود به خاطر هدیه ایکه داده بودم باید میخوردم که جبران بشه .
در مسافرتها اینقدر بیشتر میخوردم تا بهم بیشتر خوش بگذره
در تفریحها و دور همی ها کلی اذوقه و مواد خوراکی میبردم تا بیشتر تفریح کرده باشم و سرگرمی داشته باشم .
اگر رستوران و فست فودی جدیدی در شهر میدیدم باید میرفتم بخورم که خیلی به خودم اهمیت داده باشم و خوش بگذرونم .
اگر خوراکی جدیدی رو وارد بازار میکردن و تعریفی ازکسی درباره ی اپن خوراکی میشنیدم باید میرفتم و تهبیه. اش میکردم .
هر وقت حوصلم سر میرفت باید سریع خودم رو با یه خوراکی و یا مواد غذایی خوردن سرگرم میکردم
اگر کمی مشکلات جسمی و روحی داشتم سریع به خوردن پناه میبردم که خوب بشم و …….
اما مدتها هاهست آگاهم این رفتارهام برای خلق یک انسان جدید و متناسب. ، مناسب نیست پس دیگه تغییرشون دادم و یکی یکی انحامشون ندادم
من هر وقت به تفریحی میرم بیشتر از اطرافیانم و هوا و فضا لذت میبرم اگر در مهمانی و تولد و دور همی باشم بیشتر سعی میکنم خوشحالی کنم و خوشخالی بقیه. رو ببینم من اگر به سفر برم بیشتر دوست دارم جاهای جدید رو دیدن کنم و خرید کنم و اگرحوصلم سر بره به دنبال بیرون رفتن از منزل یا گوش دادن به فایلها و یا تماس با شخص مورد علاقم هستم و یا کلی تغییرات دیگه داشتم و دارم که باعث شده جسمم بسیار لاغر تر و سایزم بسیار کمتر بشه و من شگفتی رو درخودم با این روش دیدم و همون موقع گفتم تاریخ ورودم به سایت تاریخ تولد آگاهانه ی من هست .
و من همیشه به خودم در مسیر میگم اگر فقط گوش بدم و بنویسم که فایده ندارد کار به عمل برآید و من باید به این آموزشها عمل کنم و من همیشه مراقب خودم هستم که ببینم چقدر به این آموزشها عمل کردم و اگر عمل نکردم خودم رو تنبیه میکنم که چرا هر روز در سایت مینویسی اما عمل نمیکنی و به خودم میگم من این رفتارها رو در شأن خودم نمیدونم و میخوام در شأن یه انسان که اشرف مخلوقات هست رفتار و فکر کنم تا همیشه مثل بدو خلقتم در تناسب و شادی و نشاط و سلامتی باشم .
من بسیار خوشحالم که لباسهام سایزشون تغییر کرده و خوش اندام تر شدم اما با این وجود هر وقت فرصت کنم میام داخل سایت و گو ,ش میدم و مینویسم تا در مسیر بمونم .
من بازم میگم لاغری رو برای خودم برای حال بهتر خودم و لذت بردن بیشتر از خودم و زندگیم و برای سبکی خودم اعتمابه نفس بیشترم و خود باوری بیشترم و …. میخوام نه برای دیگران آخه هیچ تاثیری در زندگی هیچکس نداره و من اگر لاغر تر بشم تمام نتایج برای خودم هست پس من لاغری رو برای خودم میخوام .
من هیچوقت نمیگم مقاومت ذهنی دارم چون واقعا خنده دار هست این ذهن من مثل سایر اندام های من مثل دست و پا و ..در اختیار من هست و به من کمک میکنه و اصلا نمیشه بگم اون با من همراهی نمیکنه تنها فرقش با دست و پام این هست که این اندام من یعنی ذهن من متافیزیکی هست و دیده نمیشه ولی دلیل نمیشه که همراهم نباشه مثل این هست که بگم میخوام آب بخورم اما دستم به سمت لیون نمیره خب خنده داره پس هرگز این کلمه رو نمیگم و با عشق روی خودم کار میکنم
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم
استاد چقدر این فایل عالیه چقدر این فایل همه چیش درسته چقدر این فایل راه صحیح لاغری با ذهن رو قشنگ میگه من که ازین فایل لذت بردم وسه بار گوش دادم دوست دارم هفته ای یه بارگوش بدم برام یادآوری بشه
من قبلا هم این فایل رو گوش دادم ودوسش داشتم ولی اینبار یه جور دیگه درک کردم قبلا به این سطح از درک و آگاهی نرسیده بودم زیاد متوجه نشده بودم که باید عمل کنم می شنیدم ولی در اصل نمیشنیدم .
جواب سوال چند روز پیشم از شما به صورت دقیق و کامل درین فایل بهم گفته شد چقدر خوشحال شدم از رسیدن به این فایل در بهترین زمان خداروشکر
در مورد تغییر عادات والگوبرداری از افراد متناسب واقعا نکته خوبی گفتین خیلی از ماها خیلی خوب گوش میدیم ومینویسیم ولی وقتی به عمل می رسه همه چی یادمون میره من بارها شده فایلمو گوش دادم نوشتم موقع ناهار کلا یادم رفته چیزایی که یاد گرفتم وبه روش سالهای قبل عمل کردم درسته اندازه وحجم غذا کم شده ولی اصل رفتار مثل قبل دوره بوده همون حرص وولع همون پیام سیری رد کردن سر جاش بوده
خیلی ها فکر میکنند فقط گوش بدن بنویسن نتیجه میگیرن ولی نمیدونن تا جایی که امکان داره باید تو رفتار هم این آگاهی هارو عملی کنیم .
منم همینطور بودم خیلی در بحر عمل کردن نبودم فقط خوب گوش میدادم می نوشتم ولی بعدها متوجه شدم باید عملم هم درس کنم درسته به قول استاد عمل کردن هم تکاملی هست یه دفعه ای رفتارات رو کامل نمی تونی درس کنی اروم آروم باید روی رفتار هم کار کرد.مثلا تحریک به خوردن شدی نتونستی جلوی خود تو بگیری حداقل مقدارش رو کمتر کن یا وقتی میری جایی یه بار تعارف کردن نتونستی رد کنی حجم کوچک بخور اگر سیری. همه اینها جمع میشه ویواش یواش رفتارت خیلی صحیح تر میشه
من قبلا تخمه رو تا آخر میخوردم ولی حالا نه
من قبلا پفک رو تا آخر میخوردم اکر گرسنه نبودم هم میخوردم ولی حالا نه
قبلا من ته مانده غذای دیگران رو میخوردم ولی حالا چندشم میشه حتی غذای دخترم
من قبلا بعد ناهار اینقدر سنگین میشدم میخوابیدم ولی حالا خسته باشم کم خوابی داشته باشم میخوابم در حد نیم ساعت من قبلا همش وقتی نصف شب بیدار میشدم ساعت چک میکردم ولی حالا نه وبد خواب میشدم
من قبلا صبحها زود نمیتونستم از خواب بیدار بشم ولی حالا ساعت 7 هشت راحت بیدار میشم
تازگی ها ظهرا هم نمیخوابم شب خوب بخوابم قبلا هم ظهر خوب میخوابیدم شبم خوب میخوابیدم الآن ظهر بخوابم شب خوابم نمیبره بد خواب میشم .
من قبلا به دخترم میگفتم از مامان بزرگ زیاد غذا بخواه بخور یا گوشت زیاد بگو بده بخور ولی حالا نه
من قبلا سر سهم غذا دعوا میکردم حالا نه
من قبلا غذا رو بیشتر تفریحی واز بیکاری میخوردم حالا نه من قبلا زیاد نون میخوردم ولی حالا کم تر شده خوبخود
من قبلا نمیدونستم چرا چاقم چرا چاق میشم ولی حالا نه
من قبلا گرسنگی سیری رو نمی فهمیدم ولی حالا نه
واقعا خیلی تغییر کردم ناخودآگاه خودش خوب شده ولی باید سعی کنم جاهایی که هنوز مشکل دارم شناسایی کنم و اصلاحش کنم مثلآ تازگی ها قند زیاد میزارم چایی رو داغ میخورم زود اب میشه
یا صبحانه ها اکثرا غذای گرم می خورم دوست دارم نون پنیر بخورم ولی عادت کردم به غذای گرم اینو دوس دارم تغییر بدم اول صبح زیاد به معده ام فشار نیارم
یا مثلا غذای مورد علاقه ام باشه کمی زیاد می خورم یا از دخترم سوال میکنم مامان بزرگ چی پخته بگو به تو هم بده بیار بخوریم یا همش می پرسم ناهار چی دارن البته کم شده ولی دوس دارم نباشه
استاد چند بار خندیدم درین فایل جایی که گفتین الان بچه ها میگن استاد لاغر شده راحت دیگه هیچ کار نمیکنه لحنتون بامزه بود
آره برای لاغری باید بها پرداخت کنی چیزی به اسم نقطه پایان نیس همیشه برای بهتر شدن باید تلاش کرد باید هر روز برای خودت کاری کنی چون قدمت چاقی بیشتر هست و لاغری نوپاست مراقبت میخواد
و اونجا که گفتین بچه ها میگن مقاومت ذهنی داریم مقاومت ذهنی چیه دیگه درمورد کاری که خودت نمیخوای انجام بدی میگی ذهنم داره مقاومت میکنه
مقاومت ذهنی رو خود آدم درس کرده باعث و بانی اون به نظرم خودمونیم ما تمرکزمون رو از دوره بر می داریم میریم جاهای دیگه میریم فضای مجازی توجه از دوره برداشته میشه بعد یه مدت سخت میشه دوره رو با انگیزه گوش دادن شل میشیم ولی وقتی تمرکز داریم ذهنه قشنک راه میاد و ما رو علاقه مند به گوش دادن میکنه
ودر آخر یا ما صعود میکنیم یا سقوط
اگر هرروز کاری برای خودت برای تغییر زندگی برای تغییر اندامت کاری میکنی در حال صعود هستی وقتی حالت خوبه در حال صعود هستی ولی اگه حالت بده با بیمیلی با نامیدی داری گوش میدی یا سرت گرم چیزهای دیگه اس کارهای بی فایده داری میکنی در حال سقوط هستی
ممنون استاد فایل عالی بود و سراسر انرژی
چقدر شما خوبین تو این فایلها
خدا نگهدارتان باشه
به نام خدا
همین امروز صبح بود که همراه مادرم به چشم پزشکی رفتم بعد مدتی که دکترش اومد وقتی دیدمش کاملا متناسب . به طوریکه با اولین نگاه درسهای لاغری با ذهن برام مرور شد .
کارش کاملا پشت میز نشینی و ویزیت بیماران وعمل می باشد . با ماشین مدل بالا . با وضع مالی خوب وعالی. و …
اینجا بود که چندین باور مخربم زیرسوال رفت .
چرا کارش تحرک نداره اما متناسبه.
ماشین داره واحتیاج به پیاده رفتن نداره اما متناسبه
چون درآمدش بالاست امکانات رفاهی خوبی هم باید داشته باشع پس چرا متناسبه ؟
چون فرمولهای متناسب شدن ذهنش دستکاری نشده . واقعا ازته دلم بهش تبریک میگم که این هدیه الهی رو خرابش نکرد و دست نخورده تا حالا حفظ کرده است .
وکلی انسانهای متناسب چه آشنا وغیر آشنا درمسیر ترددم میبینم وناتودآگاه بهشون تبریک میگم .
یکیشون مدیر مدرسه ابتدایی ام بود که هنوزکه هنوزه بعد بازنشستگی وسن بالا متناسب هستش .وکلی سوپری که ازشون خرید میکنم .
وبالاعکس یک خانمه رومیشناسم صبح زود بیدارمیشع وهمراه همسرش میرفت به محل کارهمسرش واونجا هم کارمیکرد وکارخونه هم میکرد ولی علیرغم تحرک زیادش چاق بود .
یا مدیر اداره دارایی شهرمان که من واسع کارهای اداری پیشش رفتم کاملا متناسب بود . مگه میشه مگه داریم .
اینهمه آدم متناسب دوربرمون که افکارشون رو همچنان متناسب شونده دارن. واتفاقا همون ویژگی های رو دارند که من اون ویژگیها روعلت چاقی میدونستم .
پس منم باتغییر نگرشم وتغییر باورهام مسیر متناسب شدن رو انتخاب میکنم وبااستمرار دراین دوره متناسب شدن رو به خودم هدیه میدهم .
سلام خدمت عزیزان متناسب
سعود یا سقوط
همه چیز در جهان جاریست وسکونی وجود ندارد،زندگی جاریست ابها،فصل ها و روزو شب و ……
هدفم تناسب و لاغریست ایا امروز در حال سعودم یا سقوط،ایا براش کاری انجام دادم ؟؟؟
وقتی کاری برای هدفم کمتناسب شدن هست انجام ندادم چطوری انتطار داشته باشم ک ب هدفم نزدیک بشم یا همون جای قبلی بمونم ،تاکی میتونم بمونم؟؟؟همین تناسب من سالها اموزش های لاغری رو از اطرافیان خواسته ونخواسته یاد گرفتم و اونها رو در عمل انجام دادم و شاگرد عالی و خوبی هم بودم ،الان دارم اموزش متناسب بودن میببنم باید تکرار کنم .در زندگی روزمره عمل کنم تا بتونم در این مسیر هم شاگرد ممتاز باشم،با ی بار خواندن یا نوشتن ساده کسی توی کاری مهارت پیدا نمیکنه ،مهارت با تکرار عمل ب دست میاد،من اگه امروز کاری برای هدف تناسبم نکنم سقوط میکنم ب سمت چاقی چرااا؟؟چون من چاقیو خیلی بهتر بلدم،اصلا نمیخواد کاری برای چاق شدن انجام بدم همین ک کاری برای متناسب شدن انجام ندم کافیست تا من ب سمت چاقی ک سالهااموزش دیدم برم،چون من چاقی رو خوب بلدم و همه ی اون باورها و فرمول ها دوباره رو میان و من ب سمت سقوط (چاقی)میرم ، من هر روز باید برای هدفم برای تغییر ب سمت خواسته ام انجام بدم تا فرمول های جدید برام پر رنگ بشن وبا ادامه دادن برام پر رنگ بمونن و ماهر بشم، این برای لاغرهام همینطورب هست ،من زنداداشمم رو بارها دیدم ک تلاش کرده برا چند کیلو چاق شدن،مدتی تلاش میکنه و کارهایی رو انجام میده ک کمی اضافه کنه بعد ک ادامه نمیده بدون اینکه کار خاصی انجام بده فعالیتش تغییر کنه خیییلی راحت و اسون ب سکت لاغری میاد چرااا؟؟؟چون تمام عمرش فرمول و باورهای لاغری رو داشته و اونها براش پر رنگ ترن بس اگه بخواد مخالف این مسیر باشه باید هر روز برای هدفش گامی برداره،
من اگه میخوام ب تناسب و یا موقعیتی ک میخوام برسم باید در هر شرایطی گامی بردارم، خوب گوش بدم ،بخونم و اطلاعات بدست بیارم ،برای فرمول های جدید دقت کنم و بعدوشاید مهمترین مرحله عمل کردن تا ماهر شدن ،وقتی بخونم و بنویسم ولی در عمل بیام بشینم سر سفره ومدام پیغام سیری رودریافت کنم ولی دستم همچنان مشغول بردن غذا ب دهنم باشه ،اینجا من چطوری میخوام نتیجه اون نوشته ها رو ببینم، مثل رانندگی مث نقاشی کشیدن ،تایپ کردن،اشپزی کردن ،شیرینی پزی و……….همه ی کارهایی ک هست رو دقت کنیم میبینیم اونی ک عملی توی کار بوده خیلی حرفه ای وماهره، کتاب اشپزیو هی بگیرم دستم وبخونم ایا میتونم ی اشپز وشیرینی پز خوبی باشم، ایا برم کلاس اموزش رانندگی وپشت فرمون نشینم میتونم راننده خوبی باشم ، برم صدتا کتاب بخونم و کلی اموزش طراحی ببینم وقلم دستم نگیرم ایامیتونم ی اثر خوب خلق کنم ، شاید بتونم ی شیرینی معمولی درست کنم یا ی نقاشی معمولی بکشم یا ماشینو روشن کنم وب حرکت در ارم ولی قطعا نمیتونم حرفه ای باشم مگر با عملی انجام دادن و تکرار واستمرار.تناسب هم همینطوریه من باید گامی بردارم گوش بدم بیام مطالب دوستامو بخونم ودر اطرافم ب افراد متناسب دقت کنم ب احساسات خودم ک مهمترین هستن دقت کنم ،چیزای ک گوش دادم رو ببینم در عمل هم انجام میدم و اگه این روش رو داشته باشم واستمرار داشته باشم قطعا ب نتیجه میرسم چون ب سمت سعود حرکت داشتم ،
من با هیچ روشی جز اموزش لاغری نمیتونم ب تناسب برسم من نمیتونم با رژیم ب لاغری برسم چون بدن من نیاز ب انرژی داره من نمیتونم زورش کنم ک در فلان ساعت بخور حتی نیاز نداشتی در فلان ساعت گشنگی بکش،مواد غذایی قدرت چاق کنندگی ندارن اگه اگاهانه خورده بشن ،هنگام نیاز و ب اندازه نیاز مصرف بشن ، این یک قانون هست ،همه ی افراد برای تولید انرژی نیاز ب غذا دارن وهیچ غذایی قدرت چاق کنندگی نداره ،چون افراد متناسب هم دارن از همون غذاها مصرف میکنن اونا ک نمیرن از ی سیاره دیگه برا خودش مواد غذایی بیارن ،من اگه قبلا با غذا چاق شدم برای این بوده ک فراتر از قانون بودم ،سیر شدم ولی ادامه دادم چراا چون خوشمزه بوده چون حیف بوده چون ممکن بوده بعدا از اون غذا نباشه و برای خوش گذرانی چ تفریح و سرگرمی ،برای فروکش کردن عصبانیت ،برای شادی وخیلی بهونه های دیگه ک باعث شده من فراتر از قانون عمل کنم و نتیجه هم شده چاقی ،و جریمه من بار سنگینی ک با خود حمل میکردم، بس اگه الان بخوام متناسب بشم باید ببینم قانون چی میگه،قانون اینه ب فرمان های بدن خودت گوش بده هر وق احساس گرسنگی کردی و پیغام گرسنگی رو از جهات مختلف دریافت کردی میتونی از مواد غذایی استفاده کنی اصلا اونموقع مواد غذایی برای سوخت گیری تو لازمه تا بتونی ب مسیرت ادامه بدی ،تا کی میتونی مصرف کنی ؟؟؟تا وقتی ک اولین پیغام سری رو دریافت کردی ،لازم نیست حتی ب اندازه مقدار غذا توجه بشه،احساسات بهترین و دقیق ترین ابزار دست ماست اگه بهشون ب موقع توجه کنیم ،بس وقتی حس سیری بهم دست داد نگا نمیکنم چقد از غذام مونده حتی اگه قاشقم پر باشه،من سیرم و هر چی بعد از اون بخورم میشه رد شدن از قانون و استفاده غذا برای چاقی.
بس تنها راه تناسب اموزش دیدن هست وقتی بزرگتر میشیم اموزش سخت تر میشه ب نظرم این ب این دلیله ک من قبلا ی چیزهای دیگه رو یادگرفتم و ذهنم اونها رو ثبت کرده و مدتها داره استقاده میکنه وذهن هم ک نمیخواد زیاد انرژی صرف کنه برای یادگیری چیزهای جدید،برای همین روی آموخته های قبلی مقاومت میکنه و میخواد بگه چیزهایی ک قبلا یاد گرفتی درسته وبسه و دیگه نمیخواد دوباره انرژی صرف کنی برای اموزش جدید،مثلا چای عصرونه و بعد خواب ک همراه ی خوراکیه سالها دارم انجامش میدم و ذهن میگه همینو برو جلو ولی من باید تغییرش بدم چرا چون تشخیصم اینه ک این رفتار من اشتباهه و منی ک الان میخوام متناسب بشم وتولدی جدید رو تجربه کنم بس این رفتار غلطمم باید تغییر کنه ،باید متفاوت از قبل رفتار کنم ک نتیجه متفاوت بگیرم ،باید همسو با قانون باشم تا نتیجه همونی بشه ک قانون میگه،.قانون میگه مواد غذایی قدرت چاق کنندگی ندارن ،این در صورتیه ک ب اندازه مصرف بشه ،اگه من بیش از اندازه نیاز مصرف کنم ب قانون هم برای من کار نمیکنه غذا نیاز بدن منه ،ولی وقتی من با دستای خودم وقتی کهیچنیازی ندارم شروع میکنم ب بردن غذا بر دهان خب این یعنی انجام دادن عملی (بردن )فعله و انجام کاری است و انجام کاری هم نتیجه ای داره، و نتیجه چاقی منه ،نمیدونم اینجا تونستم مفهومو برسونن یا نه،من میگم غذا یعنی حاجت و نیاز ،وقتی دارم غذا میخورم نیاز بدنمو رفع میکنم ولی وقتی دارم فقط میخورم این میشه انجام دادن کاری ،کاری ک نیاز و حاجت نیس چ فعلا عمل هست مثل برداشتن غذا و فرو بردن در دهان و بلع این یک عمل هست وعر عملی نتیجه ای داره ونیجه این کار چاقیه،بایپ آگاهانه غذا بخورم ،ایا غذارو برای نیاز و حاجب بدن دارم مصرف میکنم و یا فقط انجام و عمل کاری،خب اگه فقط برای اینه ک الان تو این لحظه کاری انجام بدم خب چرا همسو با هدفم انجام ندم مثلا برم مشغول انجام کاری بشم ک منو ب سمت سعود ب قله تناسب میبره ،مثلا ی سرگرمی ی رقص ی بازی و یا کلی فعالیت دیگه ،
خدارو شاکرم ک به من فرصت تولدی دیگر همراه با آگاهی داده در تمام جنبه های زندگیم وچقد لذت بخش وزیباست این تولد،چون هر قسمتش رو ک میخوام میتونم باذهن خودم آگاهانه فرمول هامو تغییر بدم
سلام
آموزش همراه عمل لازمه رسیدن به تناسب اندام
من تمرینات عملی که انجام میدادم اینطوری بود:
ابتدا در خونمون نگاه کردم چند نفر به معنای واقعی متناسبن و رفتارشون رو درنظر داشتم دیدم فقط برادرم هست و وقتی روی رفتارش ریز شدم متوجه شدم اون همه نوع غذا رو میخوره و اصلا ترسی از خوردن نداره وقتی میخاد میوه بخوره همش به مادرم میگه چرا اینقدر میوه درشت میگیری همشو که نمیتونیم بخوریم و نصفشو میخورد ومابقیشو میزاشت تو یخچال . و توخونه اونو مسخره میکردن حتی خودم قبل اینکه با لاغری با ذهن آشنا بشم . که تو پسر به این بزرگی این چه طرز غذا خوردنه .
ویا بستنی رو میریخت داخل نعلبکی وچند تاقاشق میخورد تازه متوجه شده بودم چقدر رفتارم با اون فرق داره و اون همش وهر روز درتابستان بستنی میخورد . هر روز میخورد اما به اندازه میخورد.
یا فصل ذرت بهتون بگم ذرت این دیگه چیه اون رو نصف کرد و نصفشو خواست به من بده من بهش گفتم من امروز یه کاملشو خوردم .
یا وقتی باهم صبونه میخوردیم اون زودتر ازهمه شروع میکرد وآخر ازهمه تموم میکرد وبه آرامی غذا میخورد .
یا یادم میاد یه بار باخواهر کوچکم رفتیم بازار و یهو بهم گفت برم شیرینی بگیرم گفتم این نزدیکی ها شیرینی فروشی کجا بود.
یهو دیدم یه پتجاه مترجلوتر تو اون شلوغی بهم نشون داد .
بهش گفتم تو چطوری دیدیش . من ندیدم تو اکن شلوغی بازار .واقعا برام عجیب بود و وقتی میریم بازار یه کم که باشیم آنقدر میگه گرسنم شد مجبوریم بریم یه چیزی بخوریم .
یا وقتی تخمه میخوره یه پیشدست پر میخوره بهش میگم چه خبرته . میگه آرامش میگیرم .
و اکثرا برای عصرونه میگه میدونی دلم چی میخاد . بهش میگم چی . میگه شیرینی خامه ای . من کم کم متوجه شدم اون فرمولهای ذهنیشه که اون رو وادار به خوردن میکنه .
متوجه شدم این مواد غذایی نیست که ما رو چاق میکنه وگرنه برادرم همه نوع غذا رو میخوره . اما آنقدر به میزان میخوره که من از غذا خوردنش لذت میبرم .
اگرچه اون اکثرا تنها شام یا ناهار میخوره .چون یه موقع ۱۱ شب .یه موقع ۴ صب . یه موقع اصلا شام نمیخوره . وخونه از دستش شاکی هستن که چرا با ما غذا نمیخوره .
وقتی میرم به مغازه ناخودآگاه حواسم میره به جسمشان واکثرا بااینکه کارفیزیکی نمیکنن و مشتری جواب میدن کاملا متناسبن .مثل پسرخاله پدرم همش اون رو میبینم داخل مغازه نشسته وکاملا متناسبه . الانا دیگه برام عجیب نیست چون میدونم متناسب بودن به تحرک ربطی نداره .
یا کلی راننده تاکسی میبینم که ازصبح تاغروب پشت رول میشینن ولی یالاغرن یا متناسبن .
یا کارمندای بانک رووقتی بانک میرم میبینم و مببینم علیرغم شرایط کاری تعدادیشون کاملا متناسبن .
یا یه همکارداشتم خیلی چاق بود و خودش میگفت ما چون کردیم طبیعی هست چاق باشیم وقتی رفتارغذاییشو میدیم دوتا ساندویچ خودش رو میخورد و منم چون یه نصفه نمیتونستم بیشتر بخورم نصفه من رو هم میخورد .
یا وقتی عصبانی میشد میگفت دستم نیست باید چیزی بخورم آروم بشم . بعد این چاقیشو میزاشت به حساب تبار ونژادشون .
چرا دورتر بریم خودمن قبل این دوره یک استکان چای رو با پنج .شش تا قند میخوردم .اما الان همون استکان چای با یه نصفه قند .
بعد غذا خوردن آنچنان سنگین میشدم که خوابم میگرفت .
درحالیکه الانا خیلی کم میخابم ودیگه حس سنگینی ندارم .
ویا به هربهانه ایی دل درد . سردرد. نبات داغ میخوردم .
ولی الانا آب جوش خالی میخورم وحالم خوب میشه .
قبلنا شام میخوردم دوباره نصفه شب بیدار میشدم و یه چیزی میخوردم چون گرسنم میشد الانا دیگه بعضی اوقات شام هم میلم نمیکشه بخورم .
و رفتارهایی از این قبیل .
زمانی که بخواهیم زندگی دلخواهمون رو خلق کنیم بها میخاد بهاش استفاده بهینه از وقت و زمان هست که آن رو مدیریت کنیم درجهت خلق خواسته هامون با آموزشها همراه عمل.
مثل گواهینامه رانندگی . فقط با توضیحات خشک وخالی مربی هیچ اتفاقی نمی افتدو ما راننده نمیشیم . مگر آنکه خودمان عملا پشت رول بشینیم وعمل کنیم .وآنقدر تکرار وتمرین کنیم تا مهارت کافی رو به دست بیاریم.
برای متناسب شدن هم آموزش های دوره رو باید باعمل به ذهنمون منطقی کنیم که راه ورفتاری که ما تا الان رفتیم اشتباه بوده و با ایجاد باورهای مثبت لاغری بذر لاغری رو بکاریم و با عمل کردن به آموزشها رویای متناسب شدن رو تبدیل به واقعیت میکنیم.
بسیار عالی بود
نکات خیلی خوبی یاد گرفتم
سپاسگزارم🌹
سلام وقت بخیر دوست عزیز
چه نکات عالی رو متذکر شدین
خوندن دیدگاهتون حس خیلی خوبی به من داد
سپاسگزارم ازتون
استاد چقد خوب میشه اگه یه پیجی باشه که هرکسی رفتار خوبی از متناسبارو دید بیاد اونجا و بنویسه دادن الگوهای خوب خیلی تاثیر گذاره. با سپاس
سلام
خدایا شکر که تونستم این گام رو هم گوش کنم
من یاد گرفتم برای اینکه در این مسیر بمونم باید به چیزهایی که یاد میگیرم عمل کنم نه اینکه صرفا گوش کنم ویادداشت کنم
باور هام با قوانین همسو باشه و همراه هم باشند و یاد گرفتم که غذاها ترس ندارند و باید به اندازه مورد نیاز بدنم بخورم تا متناسب باشم
واینکه باید در این مسیر استمرارواستمرارداشته باشم تابتونم پیشرفت کنم
خدارو هزار مرتبه شکر که تا این لحظه بسیار موفق بودم
باسپاس از استاد عزیز
بانام و یاد خدا
سلام خدمت استاد و همراهان بسمت چاقی حرکت میکنید یا لاغری؟
تا امروز تقریبا از خودم راضی هستم و حس و حالم خوبه قوانین رو بخوبی رعایت میکنم و این نشون میده که دارم میرم بسمت خواستم
ما آموزش میبینیم وباید یاد بگیریم به آنها عمل کنیم تا نتایج درخشان حاصل بشه
هرچه بیشتر کارکنیم باید لایه های زیرین را اصلاح کنیم و باید بدانیم که تغییر افکار تاریخ نداره
مهم اینه که چیزی که یاد گرفتی رو در زندگی تبدیل به عمل کنیم
کسی به نتیجه عالی میرسه که به دو موضوع متعهد باشه:
۱-هر روز کاری برای ماندن در مسیر متناسب شدن انجام بدیم
۲-تلاش کنیم موضوعات تیوری را به عملی تبدیل کنیم
توجه به رفتار افراد متناسب
الگوبرداری از رفتارهای افراد متناسب بهترین روش برای یادگیری است
باید در مسیر رسیدن به خواسته هامون استمرار داشته باشیم
نکته مهم دیگه اینه که باید باورهای محدودکننده را تغییر بدیم یکی از این باورها ترس از خوردن است
ما با استفاده اشتباه از مواد غذایی به بدنمون ضربه میزنیم
من برای زنده ماندن نیاز به انرژی دارم که از مواد غذایی تامین میشه پس لازم هست “به اندازه نیازم” غدا مصرف کنم
باید در تمام جنبه ها انتخاب کنیم که چه چیزی یاد بگیریم چطور رفتار کنیم و چه نتایجی را رقم بزنیم
باید متفاوت از دیگران رفتار کنیم
باید تولد آگاهانه داشته باشیم
تا روزی که زنده هستم برای متناسب بودن و متناسب ماندن تلاش میکنم
به امید تولد آگاهانه برای خودم همه همراهان عزیز
سلام استاد
امیدوارم حالتون عالی باشه
راستش اون تمرین یه هفته ای که گفتید منتظر باشید تا احساس گشنگی بکنید وبعد که خوردید سعی کنید اگه احساس برطرف شد دست بکشید بنظرم خیلی خیلی کمک کننده ست.
من یاد گرفتم که به این احساس توجه کنم و
از خودم بپرسم آیا گشنمه یا نه،
دیگه خودم رو مجبور نمیکنم که با هسرم و دخترم همون لحظه مثلا نهار بخورم
یا بهشون میگم من الان گشنه نیستم اگه میتونید مثلا یه ساعت دیگه غذا بخوریم.
من هر روز سعی میکنم وقت بدزدم واسه انجام تمریناتم و موندنم در مسیر لاغری ،
واقعا احساس کردم که تو مسیری متناسب شدنم .
سعی میکنم به عادتهای افراد لاغر توجه کنم و اون عادتها رو جایگزین عادتهای اشتباه خودم بکنم.
من ترسم از خوردن واقعا کم شده و دارم رو این کار میکنم که نگاهم به مواد غذایی عوض بشه و به این آگاهی برسم که بدن من برای زنده بودن نیاز به غذا و انرژی داره پس باید به مقدار مورد نیاز(به مقدار مورد نیاز) بخورم.
و باید به خودم یاآوری کنم من یه تاریخ تولد در شناسناممه دارم و یه تاریخ تولد آگاهانه،
که با شروع یادگیری این مسیر متولد شدم .
وقتی تشخیص دادم که این رفتار و عادت اشتباه دیگه برای خلق یک شخص متناسب و سالم جدید مناسب نیست باید تغییرش بدم و این شاهکار زندگی منه و این تشخیصها و تغییر عادتها من رو شگفتی ساز میکنه.
♡کار به عمل برآید نه به حرف ♡
سلام
بارها این فایل ودیدم اما هیچ وقت نفهمیدم ک معنی اصلی میخوای در مسیر لاغری باشی یا در مسیر چاقی یعنی چی.
ولی دیروز و خوندمش اومدم اجراش کردم
چجوری
هر موقع میلی نداشتم خواستم بخورم گفتم میخوای تو کدوم مسیر باشی روز سختی بود برام و امروز هم دارم اجرایش میکنم
سخته ولی اسون میشه با تکرار و عادت
دیروز اونقدر سبک بودم ک نگو
اخه من خیلی زیاد نیس غذام واین همیشه منو گول میزد ک تو ک چیزی نمیخوری ولی خب خیلی عادتها هستن ک تو میدونی اشتباهن و باید تغییر شون بدی
سخته ولی ب نتیجش ب ارزشی ک داره میارزه
من یاد گرفتم بخورم بدون نیاز بدن
ولی با این روش میخوام ب خودم یاد بدم بخورم از روی نیاز
دیروز بدون شکم درد بدون علائم پرخوری گذراندم
من ب خودم افتخار میکنم
من باید یاد بگیرم ک لذتهای دائمی را جایگزین لذتهای لحظه ای کنم
من میتونم
من توانمند و با ارزشم
من خودمو دوس دارم و این کارو عملیش میکنم
صعود یا سقوط؟؟من متعهد هستم برای تغییر شرایطمحالت ثابت نداریم یا من دارم صعود می کنم یا سقوطتمرین فقط دست به خودکار شدن نیست که باید در عمل هم توجه کنی مثلاً در تعمیرگاه افراد متناسب چندتا قند با چایی می خورن و افراد نامتناسب چند تا؟؟من باید در عمل این آموزه ها رو به کار ببرم.من رفتارم باید مثل متناسب ها بشه که اندامم هم مثل اون ها بشه دیگه اصلا مهم نیست که چند دوره است که دارم فایل ها رو تکرار می کنم مهم اینکه چقدر در عمل انجام میدم و رفتارم رو تغییر دادهافکار و باورهای چاقی من ریشه دار هستن و برای جایگزین کردن باورهای درست ممکنه چند سال طول بکشه باید روی پاشنه آشیلم کار کنمقانون : مواد غذایی به بدن من ضرر نمیزنه و باعث چاقی نمیشه باور اشتباه نتیجه رو عوض می کنهمن باید باورم رو همسو کنم با قوانین درستغذا چاق نمی کنه ولی اضافه خوردن چاق می کنهباید استمرار داشته باشم.باید تولد آگاهانه داشته باشم در موضوعات مختلفتاریخ تولد شناسنامه ای و تاریخ تولد آگاهانهاستمرار در آموزش و یادگیری و به کار بردن در عمل نتیجه رو متفاوت می کنهاین رفتار برای خلق فرد متناسب جدید مناسب نیست باید تغییرش بدم.چقدر شبیه حرف هایی که میزنم هستم؟؟حتی اگر به سایز ۴۰ رسیدم باید تکرار کنم تا در مسیر بمونم و متناسب بمونم.
سلام استاد عزیز
امروز من گام دوازدهم حرکت در مسیر چاقی یا لاغری را برداشتم
استاد جان من در این ۱۲روز از خودم راضی نیستم چون من با فایل گوش دادن وبرای هر قدم نوشتن لاغر نمیشم چرا؟چون مهم این است به آنچه آموزش میبینم عمل کنم ومن در این مدت فقط آگاه شدم وخیلی کم وارد مرحله عمل شدم
پس از این گام باید بیشتر تمرکزم را روی عمل کردن به آموزها بزارم تا در مسیر لاغری وصعود قرار بگیرم
من هرشب قبل خواب فایل هر گام را گوش میدهم وآنچه که درک کرده ام را در قسمت دیدگاه مینویسم واین برای من فقط یک رفع تکلیف است وفکر نمیکنم اینگونه صعود کنم
تصمیم دارم یک تایمی را صبح به این کار اختصاص بدهم تا از صبح ذهنم متمرکز در مسیر لاغری باشد البته که نوشتن هم من را متمرکز تر میکند پس بهتر است قوی تر ومصمم تر از قبل ادامه بدهم تا به مرور با اصلاح فرمولهای ذهنی وتمرینهایی که خودم باید هرروز انجام دهم مثل توجه به پیغام گرسنگی وسیری
تمرین کنم فقط در صورت گرسنگی خوراکی بخورم برای تفریح -سرگرمی -رفع خستگی-حوصله سر رفتن -همراهی با دیگران -اسراف نشدن غذا-تعارف دیگران خوراکی نخورم .
من باید هر روز به اطرافم توجه کنم خصوصا به رفتار افراد متناسب امروز متوجه شدم به ندرت پیش میآید شوهرم وقتی بیرون هستیم بخواهد برای تفریح چیزی بخورد اما من به محض نشستن در ماشین فکر این هستم که حالا اومدیم بیرون چی بخوریم خوشمزه باشه هیچ وقت یاد ندارم به خاطر حیف بودن غذا شوهرم بیشتر غذا خورده باشه همیشه به اندازه سیری خورده وبعضی اوقات نصف ساندویجش را انداخته ومن با تعجب گفته ام خوب چرا انداختی حیف بودگفته همون مقدار که تونستم خوردم باید به زور میخوردم بله من برعکس ایشون همیشه فقط به خاطر حیف بودن خوردم حتی درحد خفگی وقتی دقت میکنم تکرار همین رفتارهای درست در شوهرم باعث متناسب بودنش است اون هیچ وقت سیر باشه بهترین خوراکی هم بیاریم جلوش نمیخوره میگه الان نمیتونم بخورم خیلی راحت از خوردنش میگذره اما من میگم نه اینم میخورم ببینم چه طعمی داره
ومن بایدبه عنوان تمرین هرروز یه رفتار درست از شوهرم یاد بگیرم ودر خودم نهادینه اش کنم مطمئن هستم یاد میگیرم همون جور که رفتارها وعادتهای چاقی را یاد گرفتم حالا رفتارها وعادتهای لاغری را یاد میگیرم ودر مسیر لاغری قرار میگیرم تا جسمم متناسب شود
سپاس استاد عزیز بابت این آموزشها
خدایا متشکرم دوستت دارم
به نام خدا
وقت بخیر عزیزان
امروز یکشنبه بود و آخر هفته ما صبح که بلند شدیم همسرم گفت بریم دریا اونجا صبحونه بخوریم و گردش کنیم تا دریا یه ساعتی راه داریم تقریبا هوا هم خیلی عالی بود و ما رفتیم رستوران و من فقط قهوه سفارش دادم و کراسانت و همسرم املت و اینا که املت بود و نان تست بود میوه کمی و کره و مربا همه داخل ظرف بود بعد ولی من اصلا دلم نمی خواست همسرم هی می گفت بخور می گفتم نه من اوکیم و کمی از قهوه و کراسانت خودم هم نخوردم ولی یه خورده کره و مربا هم خوردم و یه خانمی میز روبروی من نشسته بود و خیلی متناسب بود و من دیدم غذاش مثل همسرم دقت کردم ببینم چقدر می خوره اما تا آخر نتونستم ببینم چون ما باید می رفتیم املتش و داشت خالی می خورد بعد کره مالید رو نون بدون مربا داشت می خورد دیگه نتونستم ببینم تا آخر خورد یا نه
البته به همسرم هم توجه کردم تا آخر صبحونه خورد ماشالله و بعد یکمی اونجاها راه رفتیم و کنار دریا دیگه عصری اومدیم خونه ساعت ۳:۳۰ اینطوری بود همسرم یه قهوه خورد .من هم یه چایی و یه تکه کوچولو شکلات و چند تا بادام زمینی تا شب که شام درست کردم چیزی نخوردم دیگه اصلا گرسنم نشده بود تقریبا ساعت ۷ بود که شام خوردیم و من پیغام سیری و گرفتم ولی راستش خیلی گرسنه نبودم ولی خوردم شامم و از عملکرد خودم راضی بودم
عصری که اومدیم من شروع کردم به گوش دادن فایلها و تمریناتم .
خدایا سپاسگزارم برای طلوعی دیگر برای شور و نشاطی که در این صبح زیبا در من ایجاد کردی . خدایا تو بهترین حامی من هستی و به آرزوی من آگاهی ممنونم که مرا در این مسیر هدایت و حمایت می کنی .
صعود یا سقوط
در تمام جنبه های زندگی یا در حال صعود هستیم یا سقوط . هدف متناسب شدنه وقتی کار می کنیم هر روز در حال صعود هستیم و اگر کاری نکنیم براش در حال سقوط هستیم .هر وقت سعی کنی نتیجه شما محفوظه و به شما داده می شود .وقتی افراد متناسب رو می بینی باید رفتارت مثل اونها باشه تا هیکلتم مثل اونها بشه .
کسی نتیجه می گیره که هر روز یه کاری برای باقی موندن در مسیر انجام بده و تلاش کنه موضوعات تیوری رو به عملی تبدیل کنه . مهم این نیست چند وقته شرکت کردی این مهمه که چقدر رفتارت و طرز فکرت تغییر کرده باشه .با عملکردن به تمرینات . ترس از خوردن سالهاست که در ما ریشه داره . فست فود چاق می کنه یا اگه دیر وقت چیز بخورم چاق می شم .باید بتونیم خودمون و محک بزنیم .
بدن من برای زنده بودن نیاز به انرژی داره و از مواد غذایی این انرژی و می گیرت به اندازه نیازم باید بخورم . باید باور صحیح رو با قانون همسو کنیم .
قانون : مواد غذایی به ما ضربه نمی زنه
باور اشتباه : مواد غذایی به ما ضربه می زنه و هر چی می خورم چاق می شم
نتیجه = افراد متناسب غذا می خورن چاق نمی شن. ولی برای شما متفاوته که باورت اینه شما می خوری همونو و چاق می شی .
باور اشتباه می تونه نتیجه قانون و برای شما تغییر بده . قانون عوض نمی شه . با تغییر باور نتیجه عوض می شه .
غذا شما رو چاق نمی کنه شما داری از غذا برای چاق شدنت استفاده می کنی .
فرد متناسب سالهاست که متناسبه و فرمولهاش عوض نشده چاقی و یاد نگرفته .رفتارهای اشتباه و باید تشخیص بدیم و تغییرش بدیم .
به وزن ایده ال هم که برسی باید هنوز ادامه بدی کار تمام نشده و حالا من مونده تا ایده الم نمی دونم کی می رسم ولی ادامه می دم .
سلام برهمگی
سالها درحال سقوط بودم فکررمیکردم به اهدافم رسیدم منتظر تموم شدن عمرم بودم از سی سالگی میگفتم دیگه پیرشدم ولی خداروشکر از نیمه راه سقوط برگشتم چون هدایت شدم به سمت شادی به سمت پیروزی به سمت تناسب …
شبها که میخوام بخوابم فکر میکنم وااای سال دیگه چقدر اتفاقهای خوب قراره برام بیفته الان درحال پرورش افکار مناسب اش هستم و دراین روال زندگی هرروز دست یاری گر خداوند رو میبینم .
امروز همکارام از بیماری کرونا که اینقدر زیاد شده واای بازنگیریم یا گروهی از یکسال پیش که کرونا گرفته بودند صحبت میکردند که چقدر بیماری دارندچقدراذیت میشن یا وقتی بازنشسته بشی زود فرسوده میشی وبا بیماری میمیری یا اینقدر بیماری گرفتی که باید مرتب توی مطب دکتر باشی یا ورزش نمیکنیم چقدر چاق شدیم هرکس یک قسمت از بدنشو میگفت ارثییه یکی شکم یکی پا یکی باسن ….خداروشکر میکنم در این فضای مسموم یا شرکت نمیکنم یا اگر شرکت میکنم تا یادم میاد دیگه رها میکنم ودر اون موردصحبت نمیکنم.وقتی به افکاری خطرناک درجمع های ما ردوبدل میشه دقت میکنم میبینم ما همه درچنگال دیوافکار اشتباه اسیریم کاش کسی همه ما رو نجات بده .
برای صبحانه سوپ آوردند بااینکه همه صبحانه خورده بودند ولی جزء من ویکی دیگه که حسابی متناسب بود همگی خوردند .من گفتم میل ندارم گفتند ناقلا صبحی جگر خوردی که اینطور سیری .
جالبه همکاری که بالای ۱۵۰ کیلو بود و از همه مشکلاتش بیشتر بود بایک ولعی غذا میخورد که انگار یک روز کامل چیزی نخورده ولی همکار متناسب ام یک ملاقه کوچک و با آرامش گذاشت یکم سرد بشه بعد خورد .
قانون غذا باعث چاقی نمیشه ولی من بیشتر از غذا استفاده کردم و مرتب دهانم جنبید و عصبی شدم خوردم بیمار شدم خوردم ضعف کردم خوردم .دوره ماهانه خانمها گفتن باید تقویت بشیم .شیردهی خوردیم بارداری خوردیم سردرد دلدرد خوردیم .
ولی افراد متناسب بی قانونی نکرده و همانطور که خدا آنها رو آفرید رفتار کردند .بقدر نیاز خوردند ما هم باید یک تولد آگاهانه داشته باشیم وقتی بدنمون نیاز داشت بخوریم .
دراین تولد آگاهانه باید خودمون رو بسازیم و برای شادی وشادمانی وسلامتی خودمان تلاش کنیم تا آنگونه که خدا قرار داده باشیم .
زندگی آگاهانه خیلی سخته چون افراد دلشون ناله وگله میخواد نمی دونم چرا میخواهیم از حال بدی خودمون بگیم و تازه طرفی که گوش میده میخواد ثابت کنه حال و زندگی اون بدتره .
باید یادبگیریم مانند افراد عادی نباشیم باید سعی کنیم انسان جدیدی بسازیم که مسئولیت چاقی ولاغری خودش رو می پذیرد .
خوبی این تولد آگاهانه اینه که روزه سکوت آگاهانه میگیری و سعی میکنی خیلی از باورهای اشتباه رو تغییر بدهی.این تغییرات است که از تو آدم دیگه ایی میسازه .
به نام خداوند مهربانم
سلام استاد عزیز !
به لطف بیکران خداوندم و لطف و مهربانی شما تونستم گام دوازدهمم را بردارم. فکر میکنم این سومین بار که اومدم به فایلتون گوش بدم و بلاخره موفق به گوش دادن شدم، با اینکه کرونا گرفته ام و واقعا رمقی ندارم اما با این حال شوق گوش دادن به یه فایل دیگه حالمو میدونستم بهتر میکنه، بااینکه الان مریضم و کلا اشتهایی ندارم ولی با همین اوضاعاز ذهنم که در حال آموزشه هی سوال میکنم!
عرض شمادرسته استاد این ما هستیم که باید تغییر کنیم!به نظر من اونی که میگه مغز کن مقاومت میکنه!خودشه که ذاتا نمیخواد بپذیره که میتونهتو مسیر لاغری بره! وانمودمیگنه که از چاقیش ناراحته امااز درون ازخوردن بی رویش لذت میبره نمیخواد ترکش کنه!!
ولی من واقعا فهمیدم ذهن اینقدرانعطاف پذیر و به فرمان ماست که راحت میپذیره!!این ماهستیم که فقط بایدبخوایم!! نمیشه بنشینی هی هی بخوری بعدفکر کنی تو مسیر لاغری هم قرار میگیری!! اینطور نیست ! ما باید از رفتار درست غذا خوردن رو به خودمون البته اگه یه آرزو و هدف برامون! تغییر بدیم!! ما هستیم که با عادت ها رفتارهامون میایم به ذهن آموزش میدیم! ذهن به تنهایی کاری نمیتونه انجام بده!!
طی این چند روزی که مریض بودم میا به هیچی نداشتم ، واسه درد گلوم دلم فرنی خواست ، از صبح چیزی نخورده بودم یه کاسه درست کردم فکر کردم میتونم همشو با اشتهابخورم! به شش هفت تا قاشق خوردم ! یهو صبر کردم! از خودم نپرسیدم دلت بازم میخواد؟! آیا سیر شدی؟! از خودم پرسیدم هنوز گشنه ای فقطیک لحظه فکر کردم دیدم همه اون شش هفت قاشق همه اون انرژی که میخواستم به بدنم رسونده! و واقعا نه دلم میخواست نه چشم! بشقاب رو رها کردم! چیزی که در گذشته امکان نداشت برای من اتفاق بیفته!! اصلا. نه به غذا وجود نداشت! برام یه تغییر جدید. طی این روزها که داره به تغییرات رفتاریم اضافه میشه هیجان انگیزه! هرروز یک چیز جدید یاد میگیرم که در گذشته هیچوقت نمیدونستم چی هست!!!
خیلی خوشحالم که تونستم امروزم به فایل گوش کنم ! امیدوارم فردا هم حالم طوری باشه که بتونم گوش کنم اگه هم نتونستم اینقدر این رفتار کردن رو از شما خوب و دقیق یاد گرفتم که چند روز وقفه نمیتونه عادت رفتاری من رو دوباره تغییر بده!
با تشکر از شما استاد عزیز!
سلام و روزبخیر
#باورهای اشتباه من
۱.اینکه تلاش کن غذاتو رو تموم کنی،یه وقت اسراف نشه ،گناهه ،واصلا به پیامهای سیری که ازبدنت صادر می شه توجه نکن
۲.اگه دستت در حین غذا درست کردن ،آمیخته به غذا شد با دهانت پاک کن ( ،همین مساله باعث ترشح انسولین و اشتهای کاذب می شه ،وقتی مهمون دارم و غذا های مختلف درست می کنم انقدر غذا رو چشبدم که موقع غذا خوردن سیر م )
۳.حوصلت سر رفته ؟ خوب غذا بخور
۴.ناراحتی ؟ کاری نمی توتی برا خودت بکنی ؟ آخی بیچاره ،خوب غذا بخور
۵.استرس داری؟ نمی دونی چکار باید بکنی ؟ یچیز بخور روشن شی ،فکرت کارکنه
۶.درس خوندی ؟ خیییلی انرژی ازت رفته ،بخورانرژی ازدست رفته جبران شه
۷.دورهمی با دوستان و فامیله،با جمع هماهنگ باش ،خودتو لوس نکن ،اینو نمی خورم اونو نمی خورم
۸.اصا خانواده که بدون تو اصلا غذا بهشون نمی چسبه تا تو نخوری ،اونا از گلوشون پایین نمی ره ،اشکال نداره سیری یه ذره بخور
۹.غذارو بچش ببین چطوره؟ حس کنجکاویتو سرکوب نکن
۱۰.وااای این غذا جدیده من تا حالا ندیده بودم ،بخور ببین چطوره ،اگه خوب بود درستش کنی
۱۱.الان ورزش کردی ،امروز تحرک و بدو بدو زیاد داشتی بخور
۱۲.دارن بهت غذا تعارف می کنن ،اگه نخوری زشته ،بی ادبیه
۱۳.بخور حیفه پول دادی ،اومدی رستوران
۱۴.به به عجب طبیعتیه ،الان اشتهای آدم بازه ،بخور بهت می چسبه
۱۵.مریض شدی ،این چند روز اصلا خوب نخوردی ،بخور جبران مافات بشه
۱۶.نمی دونم چرا انقدر احساس تنهایی می کنم ،یه خورده بخور من از تنهایی دربیام
۱۷.همین جوری بی علت هوس شیرینی کردم ،بخور آروم شم
با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم
صعود یا سقوط
با خودمون
از یه جایی به بعد متوجه شدم که صعود من به هیچی بستگی نداره جز حال خوب من
جایی استاد فرموده بودند
که هر کاری از دستتون برمیاد انجام بدین انجام بدین حالتون خوش بشه
بیخیال کاهش وزن خودش کم میشه
جدیدا متوجه شدم حالم خوش نیست که هی گیر میدم به خودم
چپ وراست شده کارم چک خودم که چقدر میخورم چقدر کم میکنم
چقدر هیکلم وغیره
دیدم آرامش وتمرکز کافی ندارم
گفتم خدایا چی کار کنم خوابمم مشکل داره
توی همین گیرو دار بودم دیدم یه فکری به ذهنم رسید
یکی از دوستانم دکتر اعصابه
باهاش مشورت کردم
بهم گفت ببین همه چی عارضه داره
اما اگه اصلا خواب نداری یه دوز خیلی پایین از این دارو خواب بخور
از همشون کم عارضه تره اونقدری بخور تا کسری خوابت درمان شه
درکنارشم شب زود بخواب وصبحم زودتر از ظهر بیدار شو تا نظم بدنت برگرده
بعدش قطعش کن
از دیروز که خوردم اونقدر خوب خوابیدم که حد نداشت
حس خیلی خوبیم دارم که خواب خوبی داشتم
حالا توصیه نمیکنم قرص خواب بخوریدا
ولی میدونید چیه من فوبیا دارو دارم
به خودم گفتم برای درمان آدم باید به خودش کمک کنه
شاید همین تمرکز تو رو بهم ریخته
کمک خودت کن وسرپاشو
درمورد چاقیم همین
به خودم گفتم حالتو خوب کن
تا سرپاشی
شاید بیماری داری که نیاز به رسیدگی داره
شاید افکارت تورو از مسیر پرت کرده دوباره جمع وجورشون کن
وبرگرد
حس خوبیه که وقتی میفهمی با یک کمک کوچیک به خودت میتونی کلی پیش بری
برنامه دارم حالا
میخوام حالمو خوش کنم
افکارمو مثبت کنم
صعود بعد از خوشیه
باور کنید
وقتی خوشید به هیچی احتیاج ندارید
بینیاز میشید
میخوام تایممو به گوش دادن آهنگ وفایل تجسم این دوره و فایل های افکار مثبت وخداهرگز دیر نمیکند بگذرونم اصلا میخوام برم تو دنیای خوشیا
غرق شم اینجوری به زنم برطبل بیعاری
والا اینهمه حرص وجوش خوردم چی شد
یکمم با خودم خوش باشم
لذت لحظاتمو ببرم
فوقش لذتشو بردم
موفق باشید همگی
سلام
خیلی فایل ارزشمندی بود قبلا هم شنیدمش ولی تا زمان زیادی از فایل که گذشت فکر میکردم دفعه اوله میشنوم ولی آخراش برام آشنا اومد
نکات مهمی که استاد در این فایل توضیح دادند:
1_عمل کردن به تمرینات از شما یه آدم دیگه میسازه نه فقط گوش دادن به فایل ها
وقتی بهتون تمرین دادم به ادم های متناسب با رفتار متناسب اطرافتون توجه کنید و ببینید در مقابل غذاها و شیرینی ها و اصلا تایم خوردن چه رفتاری نشون میدن منظورم این نیست فقط یه گزارش تر و تمیز برام بنویسین منظورم اینه رفتارشونو تقلید کنین تا اندامی شبیه اونارو بتونین داشته باشین
2_همسو با قانون رفتار کنین قانون چی میگه؟ میگه اگه به اندازه و زمانی که واقعا گرسنه هستی غذا مصرف کنی برای همیشه متناسب میمونی و این غذا رو اگه طبق قانون مصرف کنی نه تنها چاقت نمیکنه بلکه فقط انرژی مورد نیازتو تامین میکنه و تو تناسب هم خواهی داشت
خب شما میخواین رفتار قبلی و داشته باشین و تا دلتون میخواد غذا بخورین ولی لاغرم بشین بگین نه دیگه من دارم باورمو نسبت به غذا عوض میکنم مثل اینه که بگی من خودمو از بالای ساختمون پرت میکنم باور دارم جاذبه رو من اثر نمیذاره، نه شما باید ببینی قانون چی میگه رفتارتو اعمالتو افکارتو باهاش هماهنگ کنی
3_باید در مورد 1 و 2 استمرار داشته باشی تا بتونی نتیجه دلخواهتو ببینی
بعضی ها فکر میکنن وقتی به سایز و وزن مورد نظرشون رسیدن دیگه همه چی تمومه، نه، ذهن از فرصت استفاده میکنه و آروم آروم افکار قبلی و میاره بالا و بدون اینکه متوجه باشی دوباره رفتار قبلیتو انجام میدی و به خودت میای میبینی ای وای دوباره چاق شدی، این یک مسیر همیشگیه باید همیشه با فایلی، متنی، خوندن کامنتی، به خودت یاداوری کنی کجا بودی و از چه مسیری گذشتی تا الان اینجایی، باید برات یاداوری بشه تا خوراک مناسب به ذهنت بدی و فرصت برای بردنت به شخصیت قبلی نداشته باشه
4_از تاریخی که تصمیم واقعی گرفتین تغییر کنین تو هر جنبه ای که میدونین نیاز به تغییر دارین اونو یه تاریخ تولد آگاهانه بدونین و هر سال خودتونو با اون تاریخ مقایسه کنین که کجا بودین و الان چه تغییرلتی داشتین چقدر متناسب تر شدین چقدر ثروتمند تر شدین چقدر روابطتون بهبود پیدا کرده عشق در زندگیتون چه جایگاهی پیدا کرده و چقدر رابطتون با خودتو و خدا عاشقانه تر شده، و وقتی میبینین هر سال نتایج داره عالی تر میشه خودتونو تحسین کنین و نیاین خودتونو با آدمی که ازتون بالاتره مقایسه نکنین، خودتونو با خودتون مقایسه کنین
اینها درس های ارزشمندی بود که از این فایل یاد گرفتم و حالم خیلی عالی شد با گوش دادنش همچنین با اون آهنگ ملایمی که بک گراند فایل بود
شاد باشید و سرشار از آرامش الهی
امروز حالم چطوره؟
بعد از اینکه این متن رو خوندم و فیلم رو دیدم اولین سوالی که به ذهنم رسید این بود که حالم چطوره ؟خیلی فکر کردم که ببینم حالم چطوره فهمیدم که حالمخوبه.خوشحالم از اینکه تو مسیر هستم از این که دارم تلاش می کنم از اینکه تمرین رو کنار نگذاشتم البته من الان اولاش هستم ولی توی همین روزهای اول هم هر روز کارم رو سعی کردم که درست انجام بدم .این که تعهد داشتم حالم رو خوب میکنه.اینکه سعی می کنم عادت های کوچیک یاد بگیرم و این عادت های کوچک را به خودم اضافه کنم حالم رو خوب میکنه اینکه عجله ندارم اینکه لاغر شدن رو گذاشتم کنار حالم رو خوب می کنه. الان که فکر می کنم می بینم من هدف اصلی شده ایجاد رفتار جدید. من واقعا میخوام رفتار جدید ایجاد کنم .خودمو تصور میکنم که لاغر شدم خودم رو زیباتر میبینم خودم خوش اندام تر می بینم، ولی الان هدف اصلی من ایجاد یک رفتار جدیده. احساس میکنم اگر بتونم یک رفتار جدید در خودم ایجاد کنم پس موفق شدم و این بزرگترین موفقیت برای من میشه همه این فکرها رو کردم ،پس به نظر من دارم صعود می کنم
سلام وقت همگی بخیر
برداشت من از این گام:
1- ما نمیتوانیم قوانین رو تغییر بدیم بلکه میتوانیم با همسو کردن باور های خود با قوانین از قوانین به نفع خود بهره ببریم
برای مثال :
قانون : مواد غذایی به طور عادی باعث چاقی نمیشوند
باور اشتباه: هر نوع ماده غذایی باعث چاقی میشه ولو به مقدار کم(ترس از خوردن)
باور صحیح: مواد غذایی اگر به اندازه مناسب مصرف شوند نه تنها باعث چاقی نمی شوند بلکه به ما در روند متناسب شدن کمک می کنند
2- می بایست هر روز کاری برای هدف خود انجام داد و هر روز قدمی مثبت به سوی جلو برداشت ولو کم
و این فایل و نوشته های یکی از دوستان من را شدید به یاد این دو بیت جالب انداخت
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
بنام خدا 🌹 باسلام خدمت دوستان عزیز سایت واستاد.
مسیری که هرروز در اون قدم میگذارم منتهی میشه به صعود یا سقوط.؟؟؟
اوایل دوره که من میخواستم شروع کنم درحال سقوط بودم و مدام لیز مبخوردم وقتی شروع کردم به برگشتن به سمت فایل های لاغری واز اول شروع کردم و همزمان با فایلهای جدیدی که میشنوم شروع کردم به برگشتن به سمت فایل های قبلی وتکرار اونها وسعی به عمل کردن به اونهادر این بین من به باورهایی دربارهی خودم و دربارهی افکارم بدست آوردم و تونستم خودمو بیشتر بشناسم . وجسممو هم بیشتر در موردش اطلاع پیدا کنم و کم کم شروع شدن درها یکی یکی بازشدن به این درک هم رسیدم اگر میخوام لاغربشم باید برای تمام عمرم لاغربشم ولاغر زندگی کنم مثل چاقی که چاق زندگی کردم و چندسال چاق بودم .عمل کردن به فایل ها به من زندگی جدیدی داد رفتار جدیدی داد که هربار که انجام میدم دوست دارم بهتر انجام بدم و متعهد به خودم باشم واین میشه صعود کردن اما بازم گاهی رفتارهای گذشتمو هم تکرار کردم ولی به این نتیجه رسیدم که باید مسولیت خودمو به عهده بگیرم و درسته من در زندگی ازغذابرای چاق کردن خودم استفاده کردم مثل چاقو که باعث صدمه زدن به کسی نمیشه اما یه عده ازچاقوبر ای صدمه زدن به خودشون و دیگران استفاده میکنند مثل اعتیاد به چاقی که خانوادهها درفرزندان خودشون باعث میشن بااصرارزیاد قانون میگه به اندازهی مورد نیاز غذا مصرف کن اما من بیشتر از نیاز غذا مصرف کردم و نتیجه شد چیزی که سالها ازش راضی نبودم درطی این مسیربارها به این نتیجه میرسیدم که رها کنم اما بازهم نمیخواستم رها کنم برای اولین بار به خودم تعهد داده بودم که انجامش بدم و تمامش کنم برای همیشه اما هروقت نتایج و ارامش فکری در رابطه با عمل کردن وتکرار کردن این فایل هارومی بینم دوست دارم در اون غرق بشم ولذت ببرم و تصمیم گرفتم که ادامه بدم برای زندگی دوباره ومن ازلاغری باذهن چیزهای زیادی یاد گرفتم :اینکه من گول روشهای لاغری رو خوردم و لاغری خودبخود وجود داره و اینکه نبایدازغذا بترسم چون غذا آسیب نمیزنه و اونیکه درطی این همه مدت به من آسیب زده خودمم بااستفاده ی اشتباه از غذا به خودم آسیب زدم درتمام باور قانون روتغییر نمیده اما باور اشتباه نتیجه ی قانون رو متفاوت میکنه وقتی باور وقانو ن در تضادباشن نتیجه متفا وته درطی زندگی بار ها ورزش کردم رژیم گرفتم وخودمو تحت فشار میزاشتم وبا فشار جسمی لاغر میشدم اماباز برمیگشتم چون طبق طبیعت و قانون عمل نمیکردم لاغری مثل همه ی کارهای ضروری و اوتوماتیک بدنه غذاخوردن مثل سایر اندام های بدن که نیازهایی اوتوماتیک هستن او نهم او توماتیکه درطی مسیر درک کردم به مرور که هرچقدر تمرین کنم بازهم کمه وبایدبیشتر تمرین چون هرجایی در اون باید ببینم مشکلم کجاست و ر فعش کنم و حتی اگر هم لاغر شدم بازم باید ادامه بدم تا بتونم شخصیت خودمو درست کنم لاغری چیزیه که همیشه میخواستم باشم وزندگی کنم زمانی که چاق بودم آرزوی لاغرشدن داشتم اما حالا که فکرشو میکنم میبینم دوران بچگی میخواستم لاغری روزندگی کنم و بالاخره درمسیری قرارگرفتم که سراسر درباره ی لاغری و عشق لاغریه وادمه میدم.به مسیری که همش مسیره و اون هم زندگیم. هست باتشکر از شما دوستان وازاستاد.،🌹🙏🙏
سلام و درود بر استادپرارژیمون و هم مسیریهای طالب زیبایی و معرفت و آگاهی 👋😍
برای اینکه رویای لاغریمون واقعی بشه باید مسیر درست لاغری را پیدا کنیم و تنها مسیر صحیح لاغری آموزش ذهنی و یادگیری لاغری است .🌟
همه افراد چاق دوست دارند لاغر شوند اما فقط عده ای رویای لاغری خود را واقعی می کنند و آنها افرادی هستند که هر روز در مسیر لاغری حرکت می کنند و به خواستشون توجه دارند و برای رسیدن به آن تلاش می کنند و درواقع برای رسیدن به تمام خواسته هامون ما باید کاری انجام دهیم و اگر هیچ کاری انحام نمی دهیم یعنی در مسیر چاقی هستیم .
فرد چاقی که در مسیر لاغری حرکت نمی کند هرروز حتما گفت و گوی ذهنی چاق با خودش دارد و هربار و در هر وعده غذایی دچار ترس می شود و بعد از مصرف پشیمانی و عذاب وجدان و احساس بد را تجربه می کند که همه این عملکرد و رفتارو احساسها چاقی را بیشتر تشدید می کند و این نشان می دهد که فرد در مسیر چاقی خیلی خوب حرکت می کند و از آنجاییکه سالهای بسیاری چاقی را آموزش دیده است این مسیر را به راحتی طی می کند و هر بار با اضافه وزن بیشتری مواجه می شود .
هرروز در زندگی دو انتخاب داریم در تمام لحظات شادی یا غم ؟صعود یا سقوط؟ثروت یا فقر؟
این ما هستیم که انتخاب می کنیم در چه مسیری باشیم اگر تلاشی می کنیم و یا کاری انجام می دهیم برای خواسته هامون به سمت موفقیت حرکت می کنیم و اگر نه !زندگی تکرار تکراری و روزمرگی انتخاب کردیم نباید انتظار موفقیت داشته باشیم.🤔
افرادی هستند که فکر می کنند با ثبت نام در دوره ها و گوش دادن و نوشتن به نتیجه می رسند و در واقع مسیر را مقصد می دانند به لطف و عنایت خداوند از زمان تولد آگاهانه ام که دوسالی است میگذرد همیشه
این آیه قرآن کریم که مربوط به سوره جمعه است را سرلوحه زندگی ام قرار داده ام 🙏🏻
🪶مثال کسانی که فقط دانش بسیاری دارند مانند الاغی است که بار کتاب به پشت خود بسته است🤔
ما آموزش میبینیم تا یادبگیریم و سبک زندگیمون را تغییر بدهیم بنابراین افرادی که نتیجه می گیرند و به رویای لاغری خود می رسند دو دسته هستند .
۱)افرادی که هرروز در مسیر لاغری با شوق حرکت می کنند یعنی آگاهی دریافت می کنند و با فکر کردن و تجزیه تحلیل در مغز آن ها را به صورت تمرین نوشته در مغز خود ثبت می کنند
۲)افرادی که آگاهی های دریافتی خود را جامه عمل می پوشانند یعنی رفتار و عملکرد آگاهانه دارند .
ما فکر می کنیم اگر باورمون را تغییر بدهیم کافیست و می توانیم به سبک قبل زندگی کنیم ولی نتیجه بگیریم این موضوع خیلی مهمه و تفکر می خواهد اگر قرار بود ما با رفتارهای قبلی نتیجه بگیریم سالها دردو رنج لاغری را متحمل نمی شدیم پس باید روشی دیگری از سبک زندگی را انتخاب کنیم تا نتیجه عالی بگیریم .
قانون میگه بدن شما برای زنده بودن به انرژی نیاز داره که از مواد غذایی دریافت می کنه .پس خوراکیها ترس ندارند(و افراد متناسب بسیاری هستند که بدون محدویت غذا مصرف می کنند)و مواد غذایی قدرتی هم ندارند که بخواهند بر خلاف طبیعت عمل کنند اما طریقه مصرف ما هست که جسم ما را از حالت طبیعی خود خارج می کنه و همینجا باز قانون میگه به اندازه نیاز بدنت مواد غذایی مصرف کن .
فردی که رفتار و عملکرد همسو با قانون دارد تناسب اندام داره ولی وقتی افکارو باورهای ما با قانون تضاد دارند و همسو نیستند نتیجه خوشایند نیست .
افرادی که به تولدی آگاهانه رسیدند (تولدی که متوجه شدند خودشون خالق زندگی خودشون هستند روزی خواستند تغییر کنند و زندگیشون را بسازند )دیگر کسی را مقصر نمی دانند والدین و اطرافیان ما به اندازه مسیر زندگی خودشان و راه و روش تربیتی و زندگی خودشان به ما آموزش داده اند که از نظر خودشون هم عالیترین بوده ولی اگر نتیجه برای ما خوشایند نیست و یک روزی اینو متوجه شدیم ،باید اول افکار و باورهای غیر صحیح را شناساسایی کنیم و بعد فرمولهای ذهنی صحیح را جایگزین کنیم .
اینکار مستلزم تلاش هست آگاهی هایی که روزانه با تکرار و تمرین کسب می کنیم تلنگر و یادآوری هستند که از مسیر خود خارج نشویم و توقف نکنیم واصل موضوع بر می گرده به عملکرد در رفتار ما .
در طول روز باید حواسمون به عملکردمون باشه تغییرات را در خودمون جستجو کنیم و خودمون را تشویق کنیم و توجه داشته باشیم چه باورهای عمیق و ریشه دار ی در ذهنمون داریم یعنی در مقابل کدام یک از غذاها هنوز ضعف داریم و بیشتر روی خودمون کار کنیم و اصلاحش کنیم و هربار نتیجه بهتر میشه .سالها با این باورها زندگی کردیم و هر بار با ریشه های عمیقتری در ذهن دسترسی پیدا می کنیم که باید هوشمندانه تر عمل کنیم و اتفاقا اصلاح که می شوند انگار یک باری از دوش ما برداشته میشه و یهو یه تحول عظیمی در زندگی ما رخ می دهد.
(پارسال این این فایل را گوش کردم ذهنم قسمتهایی از حرف استاد را نمی پذیرفت اینکه تا آخر عمر باید با این مسیر باشیم )منفی باف می گفت استاد برای خودشون می گویند که اینجا بمونی و مجبور بشی بری دوره بخری یا بالاخره تو سایت باشی و این تعداد بخواهند تا آخر عمر بمونند چه حجمی میشه حتما برای ایشون سود داره 🤭😅و بعد اینکه خب این هم که رژیمه ول کنی بر می گردی بیخیال شو و ناامیدم می کرد🤐
(خلاصه با توجه به اینکه پارسال با شروع دوره در کمتر از دوماه حدود۱۰کیلو از اضافه وزنم کم شد سناریو چید و برای چندماه این مسیر را رها کردم و البته چاق هم نشدم ولی اواخر دو هفته ای رفتارهای پرخوری شدیدی گرفتم و باز هدایت شدم به این مسیر…و الآن با قلبم دریافت کردم و کمی درک کردم و دلم خواست بگم منم میمونم تا آخر عمر کنارتون استاد پر مهرم🙏🏻🌹
چرا باید این مسیر ادامه پیدا کنه؟چون فضایی است که منطبق با آموزه های ما هست و چون ما چاقی را استاد هستیم همین که مسیر را رها می کنیم با جامعه چاقی روبرو میشویم که یک عمر ما را آموزشدادند و باز سوئیچ چاقی روشن میشه پس باید با هم فرکانسی های خودمون باشیم و البته که اصلاح فرمولهای ذهنی در تمام ابعاد زندگی ما مؤثر هستند و فوق العاده است.
من هم مثل خیلی ها دائم می گفتم مقاومت ذهن دارم و انقدر کارها و تغییراتم سخت انجام می شد تا اینکه یک روز یقه به یقه شدیم و 💪🏻💪🏻گفتم قدرت منم فقط منی که جزئی از تنها قادر مطلق هستم و می خواهم می توانم و می شود🚿🌱🌳🥰
دوست عزیز مقاومتی نیست حتی به نظرم به زبان آوردنش هم حرامه !…قدرت از خودمونه چرا قدرتمون را می دهیم به افکار و اون باورها را قوی می کنیم بر علیه مسیر زندگی خودمون؟!🤔 البته باید زمان گذاشت و حلش کرد و الآنم نمیشه گفت کامل برای من حل شده ولی حداقل چیزهای سطحی و تکرار ی قبل دیگه نیستند و همیشه این عبارت تأکیدی مرا در مسیر تغییرم حمایت کرده است
🌟تنها قدرتی که تکان می دهد ولی هرگز تکان نمی خورد قدرت خداست ❤️❤️❤️
بنابراین به این نتیجه رسیدیم که متناسب هم که شدم باید در مسیر صحیح خودم باشم و به خودم خواسته ام را یادآوری کنم خیلی هم خوبه یعنی خواسته بسیار ارزشمندی هستی و من همیشه شاکرتم 🙏🏻💖
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دیروز حجم غذایی که مصرف کرده بودم نسبت به روز قبلش بیشتر شده بود و منفی باف داشت می رفت رو مخم اما تغییر فوق العاده خود به خودی این بود که گفتم من احساسم خوبه وقتی گرسنه بودم خوردم و با احساس خوب هم دست از غذا کشیدم پس عملکردم صحیحه گفتم به بدن هوشمندم اعتماد می کنم اصلا نمی خوام مقایسه کنم😍💪🏻👏
امروز ظهر داخل یخچال یک گلابی🍐 مونده بود خیلی دوست دارم 😋 گفتم بخورم تا کسی نخورده و گذاشتم بیرون اما بعد گفتم آخه من گرسنه نیستم الآن !؟🤔بعد گفتم فکر کن یک نفر بخوره ؟!چی میشه؟! خوراکیه دیگه یه چیز دیگه می خورم بعد گذاشتم داخل یخچال و بیخیالش شدم و بعد شب که گرسنه شدم مانده ؤود برای منم جایزه رفتار آگاهانه ام 😍 خوردمش💪🏻👏😋
راستی شیره انگور همسرم خریده بود از دیشب اما بی تفاوت بودم نسبت بهش اما امروز خواستم تست کنم روی ناهار?!🤔…رفتم سر شیشه با خودم گفتم این اعتیاده ها …همیشه تنوع هست ؟ولی دوقاشق خوردم بر خلاف قانون بود ولی اگر قبلا بود ولش نمی کردم از سرم افتاد پس به خودم افتخار می کنم
و به عملکردم و تغییراتم🥰👏
نمی دونم اینبار که در تکرار این دوره هستم یه جور دیگه هستم خیلی راحت و انگار دارم فقط لذت میبرم از تمرین نوشتنم هم بسیار لذت میبرم یعنی به لطف خدا و عنایتش لاغری را رها کردم انگار یک دورهمی هستیم و داره خوش میگذره
خدایا شکرت
خدایا عااشقتم ❤️
دوستان متناسب و متعهدم سپاس از دیدگاه های عالیتون قلمتون حکیمانه و عاشقانه 🌹
باسلام خدمت دوست عزیز وهم مسیرم ممنونم از نوشته ی عالیتون ازنوشته های شما چیزهای جدیدی یادگرفتم ولذت بردم از شما سپاسگزارم .
درود بر شما الهی صدهزار مرتبه شکر که به لطف یکدانه ام وجودم مایه خیروبرکت است .
لذت هر آن سهم هر صاحبدل است
لحظه هاتون سرمست به عشق الهی ✨🦋
بنده هم از شما سپاسگزارم که تجربیاتتون رو برای ما مینویسیم.🌹🙏🙏🙏🙏
سلام و درود بر همه عزیزان و ارادات و احترام محضر استاد عزیز
استفاده زیادی از این فایل کردم . اتمام حجتی برای همیشه برای از امروز تا همه فرداها
آیا صعود می خواهم یا سقوط !!!!
شعر زیبایی از حمید مصدق به یاد دارم که عنوان میکرد :کوشش بیهوده به از خفتگی
حال از خودم میپرسم من که در این مسیر هیجان انگیز وارد شده ام من که کوشش باهدف انجام داده ام مگر بعد از کسب این همه آگاهی می توان سقوط کرد . بله می توان سقوط کرد . درست مانند بعضی از راننده های ماهر که بدترین تصادف ها رو میکنند . چند روز پیش که با همسرم مسیری را میرفتیم می دیدم که همچنان با دقت رانندگی میکنه در دلم تحسینش کردم و ناخودآگاه یاد مسیر لاغری بودم که ما هم هر چقدر که ماهر باشیم هرقدر باورهای جدید و درست را جایگزین باورهای کهنه و پوسیده کرده باشیم باز هم نیاز داریم به تازه کردن اندیشه ها.
واین یعنی تولد آگاهانه و زندگی آگاهانه
همیشه سوالم این بود که چرا با اینکه همگی در دوران کودکی ،زندگی شاد ، ثروتمند و با تناسب اندام عالی را برای خودمان آرزو میکنیم ،کمتر آدمها به این آرزو می رسند چرا؟واقعا چرا؟
و پاسخ در تولد آگاهانه است که مسیری است با تکیه بر آگاهی بدون باورهای قبلی . مسیری که در گام اول باید بر اساس هدف که زندگی شاد و داشتن هدفهایی دیگر مثل اندام متناسب، شغل خوب و..، است،نگاهی به باورها بیاندازم. وقتی می دانیم باورهای اساسی تا سن 7 سالگی ناخودآگاه ما را شکل داده و احتمال میدهیم بسیاری از آنها به دلیل نا آگاهی خانواده نادرست است، پس باید بازنگری در باورها را به عنوان اصلی ترین اقدام خودمون بدونیم و هر چه قدر ماهرتر شدیم باید استمرار را بیشتر کنیم مانند همان راننده های حرفه ای.
وقتی عنوان شد دوستان انتظار دارند که این مسیر مدت داشته باشه تعجب کردم مگر برای تنفس میشه مدت تعیین کرد . تا زندگی هست تنفس هم هست تا زندگی هست آگاهی هست فکر نمیکنم استاد عطار روشن ادعایی این را داشته باشند که این آگاهی ها ته تمام دانسته هاست و دیگر از این بهتر امکان دریافت وجود ندارد. خود استاد دایما این مسیر را کنکاش میکنند برای یافته های بهتر برای مسیرهایی کوتاهتر و جالبتر و این یعنی زندگی و این یعنی صعود. فقط مرگ است که مساوی با عدم تلاش است .پس خوشحالم که تلاش میکنم با انگیزه با با امید و نشاط
استاد ممنونم
روز ۲۸ تکرار
سلام وقت بخیر
بسمت چاقی حرکت میکنید یا لاغری ؟
الان که مطمئنم بسمت لاغری حرکت میکنم ،بدلیل اینکه در دوره هستم و دارم طبق تمریناتم عمل میکنم ،فکر میکنم ،البته تا حدود زیادی تونستم عمل کنم بقیشم در ادامه مسیرم درست خواهد شد
همونجوری که قبلا فقط در راه چاقی بودیم و چاق هم میشدیم الان هم باید در راه لاغری باشیم تا لاغر بشیم
این ما هستیم که مسیرهای زندگیمونو انتخاب میکنیم ،اینکه غمگین باشیم یا خوشحال ،چاق باشیم یا متناسب
باید از خودم بپرسم چی برام از لاغر شدن مهم تره ؟ حتما چیزهایی هستن که از لاغر شدن برای من مهم تره که انقدر درونم اصرار داره که دل نکنه از چاقی
بلخره یه جاهایی از درونم هنوز آزاد نشده ،انگار هنوز برام از لاغر شدن مهم ترن که اجازه ندادن بتونم کامل متناسب بشم و نتیجه عالی بگیرم و باید اون قفل هارو باز کنم باید ببینم چی مهم تر از لاغر شدنمه
سلامتیم ؟ مثلا وقتیکه بهم گفتن فریده رو ببینید چاقه و همیشه سالمه ، یا وقتی بهم میگفتن تپلی بامزه مهربون و من بیشتر اون احساسات گذشتمو دوست دارم تا لاغر شدن
بلخره یه کششی هست که من هنوز هم از دنیای چاقی کامل حجرت نکردم به دنیای تناسب و باید جواب این سئوالمو پیدا کنم
باید به دید دیگه ای به چاقیم نگاه کنم ،باید به خودم جور دیگه نگاه کنم باید کل دیدگاهامو در مورد لاغری و چاقی تغییر بدم ،میدونم در مسیرش هستم ،لاغر هم شدم ولی باید این گیرهارو پیدا کنم
چند روز پیش که در حال انجام تمرینات انعطاف تو سالن بودم ،صدای مربی م با یکی از خانم هارو شنیدم که اون خانم داشت به مربی م میگفت لاغر شدنم استاپ شده و انقدر ناراحت بود و یدفعه یاد خودم افتادم که سالها این جملاتو بکار میبردم و نگران بودم
حالا بصورت آگاهانه میخوام برم در مسیر تناسب اندام و تمام رگ و ریشه های چاقیو در وجودم از بین ببرم
سالها ارزوی لاغر شدن داشتم ولی بصورت ریشه ای و راحت لاغر نمیشدم و بعد از سالها تلاش فهمیدم که راهم اشتباه بوده و بعد از فهم اون موضوع تغییر ریل دادم و خدارو شکر دارم از سکوی قدیمیه خودم فاصله میگیرم
اینکه ما مدام خودمونو چک میکنیم ،تاریخ ورودمون به سایتو دوره هارو رصد میکنیم واقعا ملاک پیشرفت و عمل کردن خرید و اومدن به دوره ها نیست ،اینکه چقدر در زندگیمون ازشون استفاده میکنیم مهمه
عمل به آموزشا یعنی هر آنچه رو که یاد میگیرم رو در زندگی اجرا کنیم ،مثلا وقتی میخواییم غذاییو بخوریم نباید مثل قبل بترسیم ،باید آگاهانه از هر آنچه یاد گرفتیم استفاده کنیم ،اینکه غذاها ترسناک نیستن، نوع نگاه من به غذاها اونهارو مضر و چاق کننده میکنه
چرا که همین غذارو من میخوردم چاق میشدم خواهرم میخورد لاغر میشد ،پس غذاها مشکل ندارن مغز من مشکل داره
یا وقتی در مهمانی و تولد هستیم به سبک گذشته خود عمل نکنیم ،مثلا وقتی گرسنه هستیم هر چی دوست داریم بخوریم و لذتشو ببریم و وقتیکه سیر شدیم دیگه به زور ادامه ندیم فقط بدلیل اینکه تو مهمونی هستیم یا تولد
مثل چند روز پیش که من رفتم تولد خواهرم و چونکه سیر بودم فقط ۱ دونه چای خوردم حتی کیک هم نخوردم ،اصلا نمیتونستم چیزی بخورم و رفتار جدیدم طبق آموزش های جدیدم انجام شد ،اگر قبلا بود بلخره یه چیزایی به زور میخوردم اونم بخاطر اینکه همه دارن میخورن پس منم بخورم
پس در وحله اول باید رفتارهای قدیمی منسوخ شده خودمونو انجام ندیم و طبق آموزه های جدید عمل کنیم ، میتونیم رفتارهای صحیح افراد متناسب رو نگاه کنیم و الگو برداری کنیم
خدارو شکر با بودنم در این دوره ها ترسم از فست فودها ،سیب زمینی،شام خوردن ،برنج و نون و شیرینی ها کمتر شده ،براحتی رستوران میرم بخاطر اینکه فرقی نمیکنه چه رستوران باشم چه خونه ،به اندازه نیازم غذا میخورم ،مثلا ۳ روز پیش که رستوران بودم و سالاد و پیتزا سفارش دادم ،وقتی سالادو خوردم سیر شدم و نتونستم حتی یک برش از پیتزامو بخورم ،دوستم گفت پیتزاش خوشمزه است یه تیکشو تا داغه بخور ولی دیدم اصلا جا ندارم و گاهی هم پیش اومده که چند لقمه یا یه لیوان نوشیدنی اضافه بر نیازم خوردم که اونم میپذیرم گاهی پیش میاد
تولد آگاهانه من از ۴ سال پیش اتفاق افتاد و هر دفعه این بیداری در من تقویت میشه ،در مورد تناسب اندام هم تولد آگاهانه من تقریبا از ۲ سال پیش شروع شد که با مطالب این سایت آشنا شدم و درونم دگرگون شد
در واقع ۴ ساله بصورت جدی تر در حال کوبیدن و خراب کردن فرمول های قبلیم هستم و ساختن فرمول های جدید که هر چقدر ادامه میدم ساختار جدید وجودم قویتر میشه
جالبه هر چی از بودنم در این دوره ها و دوره های دیگه ذهنیم میگذره تازه متوجه میشم که من هیچی بلد نیستم و انگار تازه اول راه هستم
اینکه مدام میگیم مقاومت ذهنی داریم بخاطر اینه که ما باید یه رفتاریو عوض کنیم و بظاهر هم میخواییم که عوض کنیم ولی عوض نمیکنیم به دلایل مختلفی ، شاید ترک اون عادت برامون سخته مثل خوردن کیک یا بیسکویت که من با چای گاهی میخورم و این عادتو ترکش نکردم و فکر میکنم نیازی هم نیست که بصورت کامل ترکش کنم ،حالا یه روزایی که دلم میخواد میخورم و باهاش اوکی م
یا مثلا شخصی که میخواد سیگارشو ترک کنه و مدام میگه نمیتونم ترک کنم و سالها همه راه هارو میره ،چونکه دلش نمیخواد ترک کنه ،ما بارها ثابت کردیم که وقتی میخواییم کاریو انجام بدیم به هر نحوی شده انجامش میدیم و نشد و نمیتونم نداریم ،تنها زمانی اون شخص سیگارو ترک میکنه که دکتر بهش بگه اگر یه نخ دیگه بکشی میمیری ،از ترس نمیکشه
پس موضوع مقاومته نیست موضوع نخواستنه ست ،اینکه ما عادت کردیم و ترک عادت ها برامون سخته ،چونکه سالها پیش نورون های عصبیشو ساختیم و اگر بخواییم عادت جدیدی بسازیم مغز باید انرژی صرف کنه و اینکارو مغز دوست نداره ،برای همین دلمون نمیخواد تغییر کنیم
اینکه خیلی ها میپرسن دوره هارو تا کی باید ادامه بدیم بخاطر اینه که نمیدونن دوره هارو باید زندگیش کنن ،اگر زندگیشون کنیم میشه جزء عادت های ما و از ما جدا نشدنیه فقط باید شارژ بشه تا قویتر عمل کنه
و اینکه فکر نکنیم فقط به صرف اینکه دوره هارو خریدیم و گوش میکنیم پس جهان باید تغییر کنه تا من لاغر بشم ،من باید تغییر کنم تا وارد جهان جدیدی بشم که اونجا همه چیز هست ،چیزهاییکه به افکار جدید من میخوره
یه روزی چاقی و تمام عوارض چاقیو لعنت خدا دیدیم ،لجبازی خدا با خودمون دیدیم و همون چیزهایی که باور کردیم باهاشون برخورد کردیم و در اون مسیر چاقی با لعنت و بدبختی هم مواجه شدیم ،از این به بعد تمام اون خاطرات بد و ناراحت کننده ،تلخی ها، رنج ها و هر آنچه رو که تجربه کردیم رو به چشم رحمت و برکت ببینیم
که هر اسمی که ما روی خاطرات زندگیمون بذاریم خدا با همون اسم صدا میزنه ، اگر اون اسم رو عوض کنیم صدای خدا هم عوض میشه ، قبلا لعنت بود الان برکت و هر چقدر اینو تمرین کنیم برکت هاست که برامون میباره ،چجوریشو نمیدونم خدا میدونه
سپاسگذار خداوند هستم برای برکت های الهیش که وارد زندگیم کرده و خواهد کرد که تمام اون برکت ها سکوی پرتابی بودن برای من که من بتونم با نیروهای قدرتمند درونیم آشنا بشم و ازشون استفاده کنم
بودنم در این دوره ها رحمته الهیه که منو وارد درونم کرد و منو با خودم آشتی داد ،خدایا ممنونم
باسلام خدمت دوست عزیز وهم مسیرم خانم حسنی عزیز از خواندن دیدگاه قشنگتون نهایت لذت رو بردم وقتیکه نوشته بودین که موضوع مقاومت نیست نخواستنه کاملا با شما موافقم من هم گاهی از اینکارامیکنم وقبلاخیلی بیشتراینکار رو میکردم اما ازوقتی تصمیم گرفتم برای خودم تغییرکنم نخواستن روسعی کردم بزارم کنار حقیقت اینه که من هم اگر قبلا بهم میگفتن میمیری به خاطر چاقی بایدلاغرکنی اینکار ونمیکردم چیز یکه حقیقته من حتی اگر هم میخواستم لاغربشم برای دیگران بود .وبعد برمیگشتم سر خونه ی اولم و علت هم لذت عادتهای چاق کننده بود وبرای اینکه ثابت کنم گناهی ندارم ژنتیک و چیزهای دیگه رومقصر نشون میدادم اما درحقیقت اون لذتی که عادتهای تکرار شونده ب چاقی داشت و مدام در ذهنم مرور میکردم باعث می شدکه من مسیرم رو رهاکنم وزن خاطر همین رژیم و ورزش و فشار جسمی و…باعث نمیشدن من لاغربشم چون لذتی نداشتن . اما زمانیکه به خودم اومدم و خواستم خودمو تغییربدم لذتهای جدیدی وارد زندگیم شدو جایگزینی شدن برای رفتارهای قبلی هنوز هم راه هست برای ادامه دادن و لذت بردن واین اززیباتر ین دلایل برای ادامه دادن و تغییرکردنه .ازشمادوست عزیزم بابت آگاهی های سرشار از درک ومفهومتون سپاسگزارم و از همه ی کسایی که دیدگاه مینویسد خیلی چیزهارو یا دمیگیرم ازشما ممنونم و سپاسگزارم.🙏🌹🌹
سلام خدمت دوستان و استاد عزیز.گام دوازدهم در مسیر لاغری.متاسفانه چهار روز نتونستم به فایلها گوش بدم که البته تنبلی کردم و انگیزمو از دست داده بودم.به لطف خدا امروز دوباره همت کردم تا تلاش کنم که بعدها نتیجه ی تلاشم رو ببینم.تغییر دادن باورهای غلط گذشته برای همسو شدن با قانون کار سختیه اما شدنیه.اینکه رفتارهای غلطی رو که سالهاست گریبانگیره رو تغییر بدیم باعث تغییر میشه.پس امروز فهمیدم که مدت زمان مهم نیست که چند ماهه توی دوره هستیم.عمل کردن به حرفا مهمه.این عمل کردن باعث میشه نتیجه ی تناسب اندام رو ببینم.از خداوند بزرگ سپاسگذارم که منو توی این راه قرار داد تا به خودم بیام و بتونم رفتارای غلطی رو که باعث شد سالها از تناسب اندام دور بمونم رو تغییر بدم.استمرار توی این مسیر از مهترین عوامله .برای لاغر شدن باید راهی پیدا کنیم تا لاغر بشیم.وبرای چاق بودن نیازی به راهی نیست و موندن توی همون شرایط فعلی ست.پیدا کردن راه جدید برای لاغری و تغییر دادنه باورهای غلط حتمن میتونه نتیجه ی شگفتی برای ما به دنبال داشته باشه.به امید موفقیت دوستان.
موفق باشی دوستم امیدوار باش عالیه
به نام خدا
وقت بخیر عزیزان
ما همیشه یا در حال صعود هستیم یا سقوط و حالت ایستایی وجود نداره هر روز که داریم روی خودمون کار می کنیم در حال صعود هستیم . البته البته من دو سال تمام واقعا هیچ چیزی نتونست جلوم و بگیره ولی این تابستون به دلایلی خیلی آمادگی نداشتم برای همین به طور مرتب نتونستم فایل گوش بدم و تمرین ولی شاید توجهم به لاغری بود و حواسم بود یه جورایی خدا رو شکر خدا رو شکر منم توی این مدت همه تعجب می کنن که موندم همه می گن خوبه چاق نشدی حالا دیشب داشتم عکسام و نگاه می کردم می دیدم با اینکه خودم بعضی وقتا فکر می کنم تغییر نکردم چند وقته ولی دیدم صورتم و مقایسه کردم قشنگ معلوم بود و همینطور یه شلواری داشتم ورزشی از این leggin ها که خیلی می چسبید بهم ولی الان می بینم یه خورده آزاد تر شده حتی کمرش هم یه ذره میاد پایین .ما باید بدونیم که این روش زندگی ماست دیگه کی تموم می شه و اینا نیست همیشه باید تکرار کنیم تا همیشه یادمون باشه چه جوری رفتار کنیم تموم شدنی نیست هی مطالب اضافه می شه هی آگاهی ها بیشتر می شن .
منم الان دو سال و نیم هست که از تولد اگاهانم می گذره و خیلی خوشحالم که آگاهی های جدید یاد می گیرم واقعا فکر می کنم دوباره دارم می رم دانشگاه با این تفاوت که الان درسا رو بهتر یاد می گیرم.
ترس از خوردن ندارم رفتارام عوض شده مثلا دیشب ساعت ۹:۳۰ شام خوردم بدون ترس پلو با سوسیس و تخم مرغ . قبل از دوره یه مدت ساعت ۷ به بعد چیزی نمی خوردم .خدا رو شکر اینا از سرم افتاده و وقتی تو مسافرت بودیم تو راه ساعت ۱۲ شب فست فود خوردم . وای قبل از دوره وای ساعت ۱۲ شب فست فود …..
قانون همیشه یکسان غذا باید به مقدار مورد نیاز بدن مصرف بشه نمی شه بگه آدم هر چی دلش می خواد بخوره باید باور صحیح و با قانون همسو کنیم .
نباید کسی و مقصر بدونیم پدر و مادرمون همون قدر بلد بودن و فکر می کردن درسته . حالا باید فکر کنیم دوباره متولد شدیم. یکی یکی رفتارهای اشتباهمون و تشخیص بدیم و تغییر بدیم .
گام۱۲در مسیر لاغری من
ما هر روز در زندگی در هر جنبه ای در حال صعود کردن یا سقوط کردن هستیم و هیچ چیز خنثی وجود ندارد
ما همیشه در حال انتخاب هستیم و به دو سمت بیشتر هدایت نمیشویم یا صعود به قله پیروزی یا پرتاب به دره سقوط نابودی همین
حالا این چاقی ما سقوط است و این ذهن چون اموزش دیده بدون هیچ دردسری بطور خودکار کارش انجام میده ما رو به طرف سقوط پرتاب میکنه و شکست میخوریم حالا برای رسیدن به موفقعیت لاغر شدن یا همان صعود به قله باید کاری انجام بدیم در مسیر صحیح حرکت کنیم و اگاهانه هر روز کارهایی انجام بدیم نه اینکه گوش کنیم بنویسیم بگیم دیگه تموم من لاغر میشم نه اینجور نیست
این نوشتن گوش دادن فایل فقط،مارو راهنمایی میکنه چطور عمل کنیم تا به موفقعیت برسیم و این عمل ما هست که نتیجه رقم میزنه یعنی هر چقدر به اموزش ها عمل کنی در زندگی داری به سمت موفقعیت صعود لاغر شدن حرکت میکنی و اگه هر زمان به هر علت ادامه ندیم باز ذهن برمیگرده به اموزش ها قبلا خودش و ما باز همان رفتارها قبلا انجام میدیم و چاق میشیم باز
پس باید هر روز،اگاهانه در مسیر لاغری حرکت کنیم گفته ها اموزش ها به عمل تبدیل کنی تا نتیجه بگیریم و متناسب بشیم نمیشه ما دوست داشته باشیم لاغر بشیم فایلم گوش کنیم ولی طبق گذشته خودمان رفتار کنیم لاغر که نمیشیم هیچ چاق ترم میشیم پس باید هر روز اگاهانه در این مسیر حرکت کنیم توجه کنیم به رفتار افراد متناسب و مث اونها رفتار کنیم تا متناسب بشیم
باید همیشه دوتا کار انجام بدیم اگه میخواهیم نتیجه عالی بگیریم از این مسیر
گام اول اینکه هر روز در مسیر حرکت کنیم فایل گوش بدیم تمرینات انجام بدیم
گام دوم اموزش ها بصورت عمل در زندگی تبدیل کنیم تا حک بشه این اموزش ها در زندگی ما و موفق بشیم توجه به رفتار افراد متناسب است این عمل به اموزش ها است
اگر توجه کنیم تمرین انجام بدیم ولی عمل نکنیم سقوط میکنیم شکست میخوریم
پس اگه میخواهیم نتیجه بگیریم باید این اموزش زندگی کنیم نه فقط بنویسیم بگیم اره دیگه من امروز نوشتم خلاص و رفتار قبلا خودمان انجام بدیم اینجوری هیچ تاثیری نداره و تازه چاق تر هم خواهیم شد پس باید عمل کنیم توجه کنیم به رفتار افراد متناسب و مث اونها رفتار کنیم تا صعود کنیم پیروز موفق متناسب بشیم
اصلا مهم نیست که چقدر در این مسیر هستیم یکسال دوسال شیش،ماه هر روز تمرین انجام میدیم اینها مهم نیست تغییر رفتار ما مهم است اینکه چقدر تغییر کردیم و تا اموزش ها به عمل تبدیل نکنیم تغییر هم نمیکنیم پس خیلی مهمه عمل کردن به اموزش ها و توجه به رفتار افراد متناسب ومث اون افراد عمل کردن تا متناسب بشیم
ترس از خوردن همیشه بدترین ضربه هارو به ما زده و هربار خوردیم با ترس خوردیم نکنه چاق بشم این غذا چاق کننده است بدبخت میشم وای خوردم امشب حتما دوسه کیلو اضافه میکنم حالا چکار کنم این ترس از خوردن یک باور مخرب و ویران گر در افراد چاق است حالا میخواهیم باورمان تغییر بدیم باید چکار کنیم
باید بگیم بدن ما برای زنده موندن تامین انرژی نیاز،به غذا دارد پس خوردن مواد غذایی به میزان لازم نیاز ضروری بدن من است واسه تامین انرژی زنده موندن باید به اندازه مورد نیاز غذا بخوریم اینجوری این باور ترس از،خوردن کمرنگ تر میشه و هر چقدر این باور جدید تکرار کنیم بهش عمل کنیم دیگه ترس از،خوردن نداریم با لذت به اندازه مورد نیاز مصرف میکنیم
اینجوری این باور مخرب از بین میبریم
نمیشه بگی حالا که غذا چاق نمیکنه هرچقدر میخوام میخورم دیگه چاق نمیشم چون ترس ندارم باورم عوض شده نه اینجوری نیست این یک قانون است نمیشه قانون عوض کرد به اندازه مورد نیاز باید مصرف بشه بیش از حد مصرف بشه باعث چاقی میشه این یک قانون است
باور صحیح باید با قانون هماهنگ کنیم قانون میگه خوردن غذا به ماضربه نمیزنه حالا باور ما چی بوده نهه مواد غذایی باعث چاقی من میشه بهم ضربه میزنه این تضاد اشتباه با قانون باعث میشه نتیجه متفاوتی بگیری چون افراد متناسب از همین غذا میخورن چاق نمیشن ولی چون ما باور اشتباه داریم هرچه میخوریم چاق میشیم
باور اشتباه میتونه نتیجه قانون تغییر بده
با باور نمیشه قانون عوض کرد
باورت عوض کن یعنی اون فکر نگرشی که داری با قانون همسو کنی یعنی مث قانون عمل کنیم و نتیجه ای مث قانون بگیریم
مواد غذایی مارو چاق نمیکنه ما داریم از غذا برای چاق کردن خودمان استفاده میکنیم
ما سالها از مواد غذایی اشتباه استفاده کردیم و تعریف درستی از خوردن چقدر خوردن نداشتیم و باعث چاقی خودمان شدیم حالا یاد میگیریم صحیح رفتار کردن با موادغذایی به میزان مورد نیاز،بدن خوردن یاد میگیریم عمل میکنیم و رفتار ما تغییر،میکنه ودر نهایت جسم ما تغییر میکنه و نتیجه عالی میگیریم
باید با تعهد کامل پیش بریم استمرار داشته باشیم در مسیر
سعی کنیم اگاهانه عمل کنیم اموزش،ببینیم رفتار،کنیم اصلا یک تولد اگاهانه داشته باشیم تا یک زندگی جدیدی واسه خودمان رقم بزنیم با اگاهانه انتخاب کردن عمل کردن
رفتارها اشتباه خودمان شناسایی کنیم و رفتار صحیح انجام بدیم در تمام جنبه ها این میشه تولد اگاهانه
اگهدمیخواهیم تولد اگاهانه تجربه کنیم باید رفتارها متفاوتی با بقیه داشته باشیم مث همه افراد دوست دارند اخبار گوش دادن غیبت کردن رو به مشکلات خود توجه کردن رو به چاقی خود توجه کردن رو حالا ما باید بر خلاف اینها عمل کنیم تا تولد اگاهانه تجربه کنیم و زندگی جدید با شرایط دلخواه واسه خودمان بسازیم
تلاش اگاهانه ما نشان میده که ما چقدر تلاش میکنیم شرایط جدیدی واسه خودمان بسازیم
استمرار در مسیر،صحیح یادگیری و عمل به اموخته ها نشان میدهد چقدر،واسه خودمان و اهدافمان ارزش،قائل هستیم
ما این شرایطی که داریم اموزش دیدیم و لی خودمان انتخاب نکردیم ولی بهش سالها داریم عمل میکنیم بهش
ولی اگه تشخیص دادیم این رفتار من واسه یک فرد متناسب دیگه مناسب نیست باید تغییرش بدیم به رفتار جدید و صحیح این یعنی شاهکار زندگی ما که نتیجه شرایط زندگی ما رو رقم میزنه
عمل مهم است کار به عمل بر اید نه به حرف مهم نیست چند وقت در این مسیر هستی عمل مهم است کهدچقدر،عمل میکنی چقدر،رفتارهامان تغییرکرده این مهم است عمل مهم است نه خواندن نوشتن
من تعهد میدهم تا متناسب شدن ذهنم و متناسب موندن جسمم در این مسیر قدم بردارم استمرار داشته باشم عمل کنم به اموزش ها و الگو بشم برای دیگران و دیگران راهنمایی کنم به مسیر صحیح تا زنده هستم در این مسیر حرکت میکنم ادامه میدم
ذهن نمیپذیره که تو بخوای برای دیگران لاغر بشی اصلا ذهن نمیپذیره و کاری واسه خوشحال کردن دیگران انجام نمیده و این باعث شکست فرد میشه پس باید برای خودمان بخواهیم تغییر کنیم نه دیگران و استمرار داشته باشیم در مسیر و اگاهانه عمل کنیم به اموزش ها تا موفق پیروز بشیم
گام 12 (تکرار 1)
بنام خدا
اگر ارزوی چیزی رو داریم باید به دنبال پیداکردن مسیرش باشیم و یافتن و پایدار بودن اون موفقیت ،در صورتی است که هرروز در مسیر آن حرکت کنیم.
ما در زندگی هر روز در دو حالت هستیم ، یا در حال صعود کردن و رسیدن به موفقیت هستیم ، یا در حال سقوط کردن و شکست خوردن.
حالت ساکن و ایستا یی در جهان وجود نداره.
مسیر موفقیت وپیشرفت مارو به سوی تجربه خواسته ها و آرزوهایمان هدایت میکند .
مسیر ناکامی و شکست هم مارا به سوی تجربه ناخواسته و مشکلات هدایت میکند.
و این ما هستیم که هر روز و هر لحظه انتخاب میکنیم که به کدام سمت حرکت کنیم.
نکته مهم و البته جالب اینه که ، برای بودن در مسیر موفقیت ، باید کاری انجام بدیم اما برای بودن در مسیر شکست ، فقط کافیه کاری انجام ندهیم .پس برای لاغرشدن باید کاری انجام بدیم و اگر هم میخوایم که چاق بشیم ، نیاز به انجام هیچ کاری نداریم ، فقط کافی است که به روش خودمون ادامه بدیم و چاق تر بشیم.
به عبارت دیگه برای شکست خوردن راهی وجود ندارد و فعالیتی نیست که بتوان انجام داد و شکست خورد ، فقط کافیه کاری که باید برای موفق شدن انجام بدیم و انجام ندهیم!
این شکلی ما خودبخود شکست میخوریم .
وضعیت جسمی الان ما هم این و صدق میکنه.
اگه ما الان چاقیم چون مدت ها بود که در مسیرچاقی قرار گرفته بودیم و اگه میخوایم که لاغر بشیم باید کاری متفاوت از انچه که اکنون و هر روز انجام میدیم و انجام بدیم .و اگه هیچ کاری نکنیم در مسیر چاقی در حال حرکت هستیم .
همه کسانی که چاق هستند و اضافه وزن دارند ، در مسیر چاق تر شدن هستند. ، مسیر چاق شدن ، ارتباطی با مسیر لاغرشدن نداره و به لاغری نمیرسه ، پس اگر که میخوایم لاغر بشیم ، باید مسیر خودمون و تغییر بدیم .
تمام افرادی که چاق هستند و دوست دارند لاغربشن ،در مسیر چاق شدن هستن و فقط آرزوی لاغر شدن دارن .در صورتی که مسیر انها با رویای انها همسو نیست .
فقط ارزوی لاغرشدن داشتن مارو لاغر نمیکنه ، بلکه قرارگرفتن در مسیر لاغرشدن مارو به سوی لاغری هدایت میکنه و سبب تحقق رویای لاغری ما میشه .
مسیر لاغر شدن ، مسیر کاملا ذهنی است و احتیاجی به اقدام و تلاش فیزیکی نداره.
اگر در مسیری که ما هستیم هر روز گفتگوی ذهنی ما با خودمون درباره چاقی و چاق تر شدن باشه و به هر اندازه که از رفتار غذایی و واکنش خود نسبت به مواد غذایی و خوردن ، عذاب وجدان و پشیمانی باشه ، ما در حال عمل کردن به چیزی هستیم که برای چاق شدن ضروریه و این همون نقشه مسیر چاقی است .
امکان نداره کسی که در مسیر لاغرشدن باشه ، لاغر نشه !چون همانطور که در مسیر چاقی، نتونستیم چاق تر نشیم .
فقط استمرار و تکرار و بودن در مسیر لاغری ، مارو به سمت لاغری هدایت میکند.
برای موفقیت و تغییر شرایطی که دوست داریم داشته باشیم ، باید هر روز حواسمون به هدفمون باشه و هر روز درمسیر اون حرکت کنیم .
ما هر روزی که داریم روی خودمون ، باورهامون ، هدفهامون کار میکنیم ، در حال صعود به سمت موفقیت و رسیدن به خواستمون هستیم.ولی اگه روزی این کارارو انجام ندیم ، در حال سقوط کردن هستیم .
من خودم ، اگه یک روز نتونم در این مسیر ی گام جدید بردارم و یا گام های قبلی رو برای یاداوری تکرار کنم ، چون بعضی اوقات اونقدر کار دارم که نمیتونم به خودم برسم ! ولی هر روز باید تو مسیر باشم و اگه یروز نتونستم ، ارامش ندارم و خیالم راحت نیست و احساس هم میکنم که خیلی عقب افتادم ، مثلا این گام 3 ماهه رو من الان تا گام 36 رو تو 4 ماه برداشتم و هنوز هم 64 گام دیگه دارم ! بعضی وقتا به این فکر میکنم که این 100 گام و باید تو 3 ماه تموم میکردم ، ولی تو تکرار این گام 12 متوجه شدم که نباید زیاد به زمانش اهمیت بدم و نتیجه به اندازه تلاشم دریافت میکنم و مزد من محفوظه و به من داده میشه .و خدارو شاهد میگیرم که درسته یزره طولانی شد ولیی تو تمام این مدت 4 ماه ، هر روز تمام فکر و ذکر و توجهم رو لاغری بود و در مسیر لاغری بودم و به خودم افتخار میکنم .
یعنی نبوده اگه یک روز و سپری کرده باشم و برای خودم کاری نکرده باشم .
به خودم افتخار میکنم که اگه یجاهایی خسته شده بودم بجای اینکه پس بزنم ، استراحت کردم و دوباره با قدرت بیشتری شروع کردم .
به خودم افتخار میکنم که به هدفم پایبندم و برام واقعا اهمینت داره .
به خودم افتخار میکنم که وقتی در وضعیت جسمی چاق تری نسبت به الان بودم و با وجود رفتار های نادرست غذایی و پرخوری هام جا نزدم و حسمو بد نکردم و میگفتم ، ان نیز بگزرد و با مقداری صبوری کردن ، امروز که دارم مینویسم ، حتی یک ذره هم پرخوری نکردم و رفتارهام خیلی تغییر کرده و مطمعنم که وزنم هم مقداری پایین اومده ، ولی فعلاا دوست ندارم که برم رو ترازو خودمو ببینم .
در واقع پاداش صبوری و ارامش و استمرارم و الان دارم میبینم و واقعا خوشحالم و مطمعنم که خیلییی بهتر هم میشم .
الان یچیز جالب با گفتن ترازو یادم افتاد! من خب به مدت دوسال یا شاید هم کمتر فقط به ترازو و عددی که نشون میداد وصل بودم و یادمه که رو وزن 66 کیلو قفل کرده بودم وخیلیی بدم میومد و اعصابم خورد شده بود که هر دفعه میرفتم بالای ترازو باز هم وزنم رو 66 کیلو میدیدم ، جالب تر اینکه من بازهم رژیم و ورزش و ادامه میدادم و شاید هم سخت ترشون میکردم و با وجود اینکه خیلی سایزم کم میشد و سبک تر میشدم و اصلاا مطمعن بودم که خیلیی لاغر تر شده بودم بازم بالای ترازو همون وزن و میدیدم و تا همین مدت پیش هم که گفته بودم سایزم کم شده بود و کاملا مطمعن بودم که مقداری کاهش وزن داشتم دقیفا رو ترازو همون وزن و دیدم!
و بهش گفتم تو دروغگویی چون واقعا هم بود!
چون دقیقا من یادمه که برای عمل بینیم که قراربود معاینه بشم ، قبل از اینکه برم بیمارستان برای تشکیل پرونده قبل از عمل ، خودم رو که خونه وزن کردم 65 کیلو بودم و ولی وقتی رفتم بالای ترازو بیمارستان ، 59 کیلو نشون داد! و اصرار هم داشتم بهشون که مطمعنین ترازوتون درسته ؟ اونا هم منو قانع کردن ، با توجه به جسم خودمم هم مطمعن بودم کع وزنم پایین تر از 65 کیلوعه ولی بعد متوجه شدم که ترازو خونمون میدونه نقطه ضعف من چیه ، منو اذیت میکنه و واقعا همینطوره ، دقیقاا متوجه شدم .
تمرین کردن به نوشتن نیست که !برای یادگیری بهتر توصیه شده که بعد از طی هرگام بنویسیم .اما نکته ی مهم تکرار کردن این تمرین ها در زندگی روزمره است !
توجه کردن به اطراف و انفاقات دور و برمون ، باعث موندن در مسیر خواسته مون و تغییر رفتارمون میشه .
درسته که گاهی اوقات وقت نمیکردم بنویسم و فقط میتونستم فایل هارو ببینم و دیدگاه دوستان و بخونم و نوشتن دیدگاه خودم برای اون گام ممکن بود با توجه به شرایط روزانم ، زمان ببره و تا 2 /3 روز زمان ببره ، ولی مینوشتم ، حتی 1 خط نوشتن من هم نشونه وجود در مسیر لاغری بود.
و وقتی به رفتار مادرم دقت میکردم که میگفت ، سیره ولی همش ذهنش دوست داره بخوره و یا میدیم که وقتی ناهارمون تموم میشد و مادرم که داشت غذاهارو مرتب میکرد که بزاره یخچال برای روز بعد یا وعده بعد ، همینطوری اضافه خورشا رو میخوردد و حتی ته قابلمه ها هم با انگشتش میاورد بیرون تا بخوره ولی انگار خودش حواسش نبود و نمیتونست جلوی خودش و بگیره و….
در تمام این مدت من همه ی حواسم به دیدن رفتارهای افراد متناسب و تفاوتشون با افراد چاق بود ، این که اونا راجع به چه چیزهایی فکر میکردن و حتی راجع به چیزهایی صحبت میکردن ، خیلییی جالب بود برام !
و من خیلی دوست داشتم که وقتی که این اموزش هارو یا دگرفتیم و اونقدر تکرارشون کردیم تا به واقعیت زتدگی ما تبدیل شد . و برامون عادت شد که چجوری فکر کنیم ، چجوری رفتار کنیم که همیشه متناسب بمونیم. و وقتی دیگه مطمعن شدیم که کاملا تغییر کردیم دیگه احتیاج به یاداوری و تکرار کردن نداشته باشه و ما تا اخر عمرمون دیگه هی فایل گوش ندیم. چرا؟
چون ما وقتی چاق شدن رو یاد گرفتیم با دیدن و شنیدن و … و جسممون تغییر کرد و کاملا مطمعن شدیم دیگه دوباره اون اموزش هارو تکرار نکردیم و یا یاداوری نکردبیم ، در واقع واقعیت زندگی ما تبدیل به چاقی شد ، در اون سولو شده بودیم و میدونستیم که دیگه همینطوریه و دیگه هیچ احتیای به دقت کردن در اون نداشتیم ، پس خیلی خوب میشد که لاغری هم اینشکلی بود و حداقل ما در مسیر لاغری ، انقدر در اون سولو بشیم مثل چاقی که دیگه احتیاجی به دقت کردن به اون نداشته باشیم .
مثل افراد متناسبی که از ابتدای عمرمشون متناسبن و دیگه به رفتار ها وعملکرد های خودشون دقت نمیکنن و چون میدونن لاغرن دیگه احتیاجی به تمرین و تکرار کردن اون ندارن !
ولی بازهم میگم باید انقدر این تکرار تمرین ها انجام بشه که ذهن خودش ناخوداگاه وقتی لاغر شد و استاد لاغری شد دیگه احتیاجی به تکرار و تمرین کردن نبیبنه !
بستگی به باورهامون داره، بستگی به جایگزینی رفتار و افکار قبلی ما داره .
هرچه بیشتر ما روی خودمون کار کنیم ، به لایه های پایین تر باورهامون دسترسی پیدا میکنیم و اینبار باید اونهارو تغییر بدیم.و هرچی بیشتر به ریشه نزدیک تر بشیم ، محکم تر و سخت تر میشه و نیاز به کار بیشتری داره
برای تغییر افکار نمیشه تاریخ تعیین کرد!
ملاک تاثیر گذاشتن روش ذهنی ، عمل کردن به آموزش هاست ، نه تاریخ و پرداخت هزینه اموزشی!
مهم اینه که چقدر رفتار و طرز فکرمون تغییر کرده ! و این تغییرات با عمل کردن به تمرینات در ما بوجود میاد.
من هم خودم از اون افرادی بو دم که اواعل نمیدونستم باید چیکار کنم و به خاطر همین ی مقدار نتیجم دیر تر شروع شد
کسی نتیجه میگیره که :
همه ما سالهاست اضافه وزن داریم و سختی های زیادی هم متحمل شدیم ، ضربه های زیادی در اعتماد بنفسمون در روابطمون و… خوردیم و همیشه هم عوامل مختلفی رو مقصر و بهانه ی چاقی خودمون میدونستیم ، اشتها ، پرخوری ، و…
و الان هم طبیعیه که این افکار قدرتمند باشند و هر کاری و که انجام میدیم ، تحت الشعاع قرار بدن ، پس ما باید بیشتر روی خودمون کار کنیم تا این افکار قدرتمند ریشه شون از بین بره .
مثلا ترس از خوردن!
ریشه ی این باور خیلیی عمیقه و ممکنه مدت ها طول بکشه تا تغییر پیدا کنه ، مواد غذایی ترسی ندارن !ضربه ای به ما نمیزنن این ما هستیم که با استفاده ی اشتباه از اونها به خودمون ضربه میزنیم !
این رفتار ما با مواد غذایی باعث شده که ما چاق بشیم ، نه مواد غذایی !
بدن ما برای زنده بودن نیاز به انرژی داره و این انرژی از مواد غذایی که میخوریم ، به دست میاد ، پس حق طبیهیه منه که به مقدار مورد نیازم غذا بخورم .
این باید برای ما عادی باشه و باید به مقدار مورد نیاز بخوریم. نه اینکه بگیم حالا که غذاها باعث چاقی من نمیشن ، پس هرچقدر میخوام میخورم! قانون رو نمیشه با باور تغییر داد! همونطور که نمیشه وقتی خودمون رو از بالای ساختمون پرت کنیم پایین ، چیزیمون نشه ، واقعیت نداره !
تغییر باور یعنی همسو کردن افکار و باورها با با قانون .
ما میخوایم باور صحیح رو با قانون همسو کنیم !
باور اشتباه باعث میشه که نتیجه از قانون متفاوت باشه
مثلا خیلی افراد متناسبی هستند که از غذاها استفاده میکنن ولی چاق نمیشن ولی ما چون باوراشتباه داریم ، نتیجه از قانون ما متفاوته و هرچی میخوریم ، چاق میشیم.
موردی که من توش لیز خورده بودم ! اوایل که با قدرت ذهن اشنا شده بودم و قبل از اینکه با این روش اشنا بشم ، اینکارو کرده بودم.
باور اشتباه میتونه قانون رو تغییر بده و نتیجه صحیح رو نگیریم ولی تغییر باور هم به این معنا نیست که با تغییر باورهامون ما بتونیم قانون رو تغییر بدیم.
میشه نتیجه متفاوت بگیریم ولی نمیتونیم با باورمون قانون رو عوض کنیم.
قانون میگه که غذا باعث چاقی نمیشه ولی رفتار ما ، مصرف بی رویه بوده نه در حد نیاز بدن و ما چاق شدیم
قانون میگه ، به اندازه مورد نیاز بدنت غذا مصرف کن ،ولی ما بیشتر مصرف کردیم و قانون دیگه برای ما جواب نمیده ، ما فراتر از قانون بودیم و بدن ما هم چاق میشه .
در واقع ما داریم از غذا برای چاق کردن خودمون استفاه میکنیم ! چون غذا مارو چاق نمیکنه این ماییم که غذارو برای چاق کردن خودمونیم استفاده میکنیم .
مثل مواد مخدر که باعث اعتیاد افراد نمیشه ، اما یسری از افراد تصمیم میگیرن که از مواد برای معتاد کردن خودشون استفاده کنن ، و موفق هم میشن .
من فکر میکنم که انساتها از هرچیزی استفاده ابزاری میکنند و به این شکل فرمول هاش و در ذهن خودشون مینویسن و بعد ها دچار مشکل میشن.
استمرار داشته باشید .
یک فرد متناسب کل زندگیش رو متناسب بوده، یک روز و دوروز نبوده، اون تحت آموزش چاقی قرار نگرفته .
ولی ما ها چاقی رو یادگرفتیم ، از خانواده ، اجتماع و…، اما میشه تغییرش داد.
درواقع خانواده میخواسته چیزی که بلده و به قول خودشون به صلاحه ماعه و به ما اموزش بدم در بعضی از جنبه ها خوب بوده ولی در بعضی دیگر آموزش ها صحیح نبوده و اشتباه بوده ، پس انها مقصر نیستند.چون خودشان هم اینطوری آموزش دیده شده بودن .
ما باید آگاه باشیم و دیدآگاهانه داشته باشیم که چه چییزی و یادبگیریم و چه چیزهایی رو در زندگیمون داشته باشیم و….
طبیعت انسانها اینه که دوست دارن مثل هم باشن و سریع یک رفتاری و تکرار میکنند ولی باید متفاوت از دیگران رفتار کرد ، سخت هست اما نتایج نیز ، از نتایج دیگران متفاوت است.
خوبی تولد آگاهانه اینه که ، میدونیم میخوایم به کجا برسیم ، تلاشمونو و شروع میکنیم و رسیدن به هدف لذت بخشه .ولی در روند تولد عادی ما اینطوری نیس، ما متولد شدیم و همه چی به ما تحمیل شد، افکار ، رفتار دین ، اداب و…و برای تغییر دادن اینها خودمون باید تلاش کنیم ، کس دیگه ای نیست که بیاد بهمون آموزش بده ، چون ما هر چی بزرگ تر میشیم ، آموزش پذیریمون از طریق دیگران سخت تر میشه
چون فکر میکنیم همه چیو میدونیم و عقل کلیمو و….
تلاشی که ما برای تغییر جسم خودمون انجام میدیم ، نشان دهنده ی مقدار تصمیم آگاهانه ماست که میخوایم انسان جدیدی از خودمون بسازیم .
پس بیایم خودمون و با ورژن جدیدی که از خودمون دوست داریم ، آپدیت کنیم J
استمرار ما در تکرار و یادگیری و عمل کردن نشون میده که چقدر برای خودمون ارزش قایلیم !
تشخیص رفتار های اشتباهی که مناسب یک فرد متناسب نیست و تغییر انها ، شگفتی که ما میخوایم رو برامون رقم میزنه .
و همیشه *کار به عمل براید نه به حرف !*
پس تکرار و استمرار داشتن باعث بودن ما در مسیر میشه .
عجله کردن مانع لاغری ماست .
برای دیگران لاغر شدن ، مانع لاغری ماست .
ذهن برای خوشحالی دیگران کاری انجام نمیده و این موضوع براش غیر منطقیه !
چون ذهن خودماست و برای خودما میتونه تصمیم بگیره ، نمیشه ذهن ما بیاد کاری رو که کس دیگه ای خوشش میاد ، انجام بده.
و همیشه هم خودمون کاری و انجام نمیدیم و مقاومت ذهنی و بهونه میکنیم .
شاد و پیروز و متناسب باشید .
سلااام
این ازون فایلایی بود که رفت توی لیست فایلای انگیزه دهندم .
چقدر فوق العاده بود این فایل .
موضوعی درش گفته شد که همیشه روش تاکید داشتید ولی من خودم به شخصه خیلی بهش توجه نمیکردم . یعنی نا خودآگاه انجامش میدادم ولی از اهمیتش خبر نداشتم و اون عمل کردن به آموزش هاست. من همیشه چیزی رو که میگفتید انجام میدادم چه تمرین نوشتنی بود و چه تمرین عملی و خداروشکر نتایج خیلی عالی هم کسب کردم ولی الان خیلی آگاه تر شدم ،فهمیدم اینکه فقط آرزو کنیم یه چیز خیلی قشنگیه و خدا توانایی آرزو کردن رو برای ما قرار داده چون ما انسانیم و میتونیم با قدرته رویا و آرزو ، خواستمون رو در ذهنمون واقعی کنیم و بعد اون رو در زندگیمون تجربه کنیم اما امروز من فهمیدم تنها آرزو کردن و امید داشتن کافی نیست بلکه باید کوله بار سفرم رو جمع و به راه بیوفتم . به این میگن هماهنگی . تمام جهان هستی بر اساس یه نظم و هماهنگی ای برپاست و همه چیز مکمله خودش رو داره حتی رنگا ، آدما و… و به نظر من کامل کننده ی موفقیت اینه که ما از جامون بلند شیم و برای هدفمون قدم برداریم . نباید انتظار داشته باشیم دعا و آرزو و تجسم وانرژی مثبت فرستادن ما رو به ایده آلمون برسونه چون اینا همشون زیر ساخت های رسیدن به موفقیتن که اگه اونا درست نباشن ما امکان نداره به موفقیت برسیم مثلا باید فرمول ها و باور های درست نسبت به جنبه ای که میخوایم توش موفق بشیم داشته باشیم و ایمانمون به خدا کامل باشه که همه ی این زیر ساخت ها عالی و ضرورین اما چیزی که باعث تمایز افراد موفق نسبت به افراد ناموفق میشه اینه که اونا تمام این زیرساخت ها رو دارن یا در طول مسیرشون به دستشون میارن و مهم تر از همه چیز ، دست به عمل میزنن. خدا ، هیچ چیزی بیرون از ما نیست! اگه ما برای هدفمون تلاش نکنیم خدا هم کاری برای ما انجام نمیده چون در واقع فرکانسی از ما دریافت نمیکنه.
پس مهم ترین بخش این فایل برای من این بود که باید به چیزایی که یاد میگیریم عمل کنیم. استاد هر راهی رو اول خودشون امتحان میکنن و بعد به ما آموزشش میدن پس من همیشه به خودم میگم این راه یه دور تست شده و از طرف خدا مهر تاییدی به پاش زده شده. خب منم باید دنباله روی این مسیر باشم وقتی توی این مسیری که استاد میگن قدم بر ندارم پس قطعا دارم توی یه مسیر دیگه ای قدم بر میدارم که اون از طرف خدا و استاد تایید نشده پس اون مسیر ، مسیره سقوطه. ما به هر حال داریم توی یه باندی حرکت میکنیم مثل توپ بولینگ که ما سرش میدیم به سمت بولینگا ولی بعضی وقتا توپ میره توی اون مسیری که کنار مسیر اصلی هست و جدا کننده ی باند هاست اسمش رو نمیدونم ولی میدونم که اون مسیر درستی نیست چون در نهایت توپ به بولینگ ها برخورد نمیکنه و ما امتیازی نمی گیریم .
ولی ما نمتونیم بگیم وقتی توپ توی مسیر اصلی نیست پس توپ کلا وجود نداره و معلوم نیست کجاست. نه! کاملا مشخصه که اگه توپ توی مسیر صحیح نباشه پس توی مسیر انحرافیه.
این به من یاد میده توی زندگی دو تا مسیر بیشتر وجود نداره . یه مسیر صعود و دیگری مسیر سقوط. این زندگی مثل یه بازیه . رقابتی توش وجود نداره اما طعم برد بهترین و راضی کننده ترین طعمیه که توی این بازی میشه چشیدش. پس چرا برای به دست اوردن این طعم تلاش نکنم؟ دقت نکنم؟ به حرف های درست توجه نکنم؟
من بردنو دوست دارم و مطمعنم بازی زندگی رو با احساس عالی میبرم همونطور که هر کس تلاش کنه و استمرار داشته باشه این اتفاق براش میوفته.
همچنین توی فایل درباره ی طرز نگاه ما به غذا ها و قانون هایی که وجود داره اشاره کردید.
من قبلا ها خیلی پرخوری میکردم و امکان نداشت چیزی بخورم و بعدش دلم باد نکرده باشه از شدت حجم زیاد غذاهایی که توش میرختم.
به نظرم این خیلی بی احترامیه. مثله اینه که من برم مهمونی و خونه ی میزبانم رو تبدیل به آشغال دونی کنم. اما الان خیلی چیزا تغییر کرده من خیلی کمتر پرخوری میکنم و ترسم نسبت به مواد غذایی ریخته. میدونم اگرم پرخوری کنم دفع میشه چون دلیلی نداره بدنم اون مقدار اضافه رو توی خودش و سلولاش نگه داره. الان هم از پرخوری بدم میاد ولی نه به این خاطر که منو چاق میکنه. نه! چون پرخوری باعث چاقی نمیشه بلکه به این خاطر ازش بدم میاد چون از فشار شکمی که بعدش برام اتفاق میوفته ، احساس بدی بهم دست میده. در واقع اومدم فرمول های ذهنیم رو عوض کردم. من از اینکه چکش رو محکم بکوبم روی دستم میترسم و خوشم نمیاد نه به این خاطر که منو چاق میکنه چون خیلی مسخرست که یه نفر از ضربه ی چکش بترسه به خاطر اینکه فکر میکنه هر وقت چکش خورد روی دستش چاق میشه. نه در واقع به این خاطر از ضربش بدم میاد چون اون احساس درد رو دوست ندارم و نمیخوام به بدنم آسیب برسه. پرخوری هم همینطوره . برای بدنمون ضرر داره و باعث میشه احساس بدی پیدا کنیم پس نباید پرخوری کنیم چون بدن ما لایق همچین احترامی از طرف ما هست.
خدایا شکرت به خاطر این آگاهی ها
ممنونم استاد عطار روشن
سلام به همه دوستان همراه! به سمت چاقی حرکت می کنید یا لاغری؟ اینکه در حال حاضر بدون توجه به وضعیت جسمی تان چه احساسی دارید مشخص می کند در مسیر لاغری هستید یا چاقی! اگر برای موفق شدن(لاغری) سعی کنید، شما در مسیر موفقیت خواهید بود و اگر سعی نکنید شما در مسیر شکست(چاقی) هستید. برای بودن در مسیر موفقیت باید کاری انجام دهید ولی اگر هیچ کاری نکنید برای بودن در مسیر شکست کافی است! فقط آرزوی لاغر شدن داشتن، شما را لاغر نمی کند. بلکه قرار گرفتن در مسیر لاغر شدن است که شما را به سمت لاغری هدایت می کند. برای رفتن به مسیر لاغری با ذهن ابتدا مسیر چاقی ذهنتان را پیدا کنید و بعد آن را با فرمولهای لاغری جایگزین کنید. رفتار غذایی افراد متناسب را بررسی کرده و مثل آنها رفتار کنید. باید آموزههاي تئوری را به عملی تبدیل کنید. ترس از خوردن یک باور ریشه دار در چاقی است و اصلاح کردن آن مدت زمان زیادی طول می کشد. الان میدانیم رفتار غذایی ما باعث چاقی ما شده نه نوع غذایی که میخوریم! این جمله را تکرار کنید که بدن برای سوخت و ساز و انجام فعالیت هایش به غذا احتیاج دارد، بنابراین باید به اندازه مورد نیاز بدنم بدون ترس غذا بخورم. نکته اینجاست که با باور نمی توان قانون را عوض کرد مثلا باور کنیم که هر چه بخوریم چاق نمیشویم ولی قانون این است که اضافه تر غذا خوردن باعث چاق شدن میشود. اگر میخواهید نتیجه بگیرید باید باورتان را با قانون همسو کنید یعنی به اندازه مورد نیاز بدنتان غذا مصرف کنید. باید در مسیر لاغری استمرار داشت تا به صورت عادت در بیاید و جایگزین عادت های چاقی بشوند. باید مجددا آگاهانه متولد شوید و به چیزهایی که تاکنون از زمان تولد آموزش دیده اید توجه نکنید و خودتان به ذهنتان آگاهی های صحیح را بدهید. باید متفاوت از سایر انسانها رفتار کنید. در این حالت از اول میدانید قرار است که به کجا برسید و روی هدفتان تمرکز می کنید. اگر چیزی که الان هستی را دوست نداری، پس همت کن و یک ورژن جدید از خودت را به نمایش بگذار. استمرار شما در یادگیری و عمل کردن به آموزش ها نشان می دهد که چقدر به خودتان اهمیت می دهید و چقدر موفق خواهید شد. میزان تفاوتی که در شما ایجاد می شود نشانگر موفقیت شما در دوره است. توجه داشته باشید که ماهیت ذهن و تمایل آن لاغر بودن است بنابراین چیزی به اسم مقاومت ذهنی وجود ندارد، با این عناوین خودتان را فریب ندهید و تنبلی خودتان را توجیه نکنید.
سلام و درود به شما استاد عزیز و دوستان گرامی
این فایل چیزی را که مسلم و واضح هست را تاکید مجدد کرد
عمل کردن به آموزشهاست که نتیجه میدهد نه گوش دادن و نوشتن و کاغذ سیاه کردن
انجام تمرینات در زندگی روزمره توجه به آموخته هایمان میباشد
زیر نظر گرفتن رفتار اشخاص متناسب با اشخاص چاق در شرایط مشابه
وقتی به رستوران هایی که سلف سرویس بود میرفتم و از کنار میزهای مختلف رد میشدم بخوبی مقدار غذایی که افراد چاق در بشقابشان داشتند نسبت به افراد متناسب چشمگیر بود
جالب اینجاست که آنها میتوانستند هرچند بار که میخواهند سر میز غذا بروند و غذا بردارند اما در همان بار اول بقدری بشقابشان را پر میکردند که سرریز میکرد
در صورتیکه اشخاص متناسب بشقابشان پر هم نبود
من در چنین مواردی افراد متناسب را الگوی خود قرار میدادم و وقتیکه اطرافیانم می گفتند چرا اینقدر کم غذا برداشتی می گفتم اگر سیر نشدم دوباره میرم بر میدارم
از این رفتار خودم احساس رضایت میکردم و آموزش به اندازه نیاز بدنم غذا مصرف کنم را به عمل تبدیل میکردم
بیشتر مواقع نیازی به دوباره سر میز غذا رفتن پیدا نمی کردم
موضوع تولد دوباره خیلی عالی بود
تولد آگاهانه و اینکه ما تصمیم میگیریم که چه چیزهایی یاد بگیریم و به آن عمل کنیم
استمرار داشتن واقعا کلید موفق شدن است
سلام ، تا قبل دوره درحال سقوط بودیم چون فکر میکردیم سرنوشتمون چاقیه، اما حالا در حال صعود هستیم چون فهمیدیم سونوشت ما اندامی متناسب وزیباس، اما فردی همچنان در این صعود باقی می مونه که به قانون وآموزشا عملو کنه در زندگیش. باگوش دادن به فایلا انجام تمارینش وتکرار وتکرار. قانون درمورد غذا میگه غذاچاق نمیکنه . به اندازه نیازت بخور.بدن برای زنده بودن به انرژی نیاز داره واین انرژیو از غذاها تامین میکنه، ولازمه که به مقدار نیازمون از این انرژی استفاده کنیم. اگه بیشتر از نیازمون مصرف کنیم این یعنی فراتر از قانون. نکته مهمی که درک کردم ، پر خوری یکی از رفتارای ذهن چاق هست در حالی که ذهن متناسب به اندازه نیازش غذا میخوره .
سلام
حسم عالیه و تصمیم گرفتم همین الان بنویسم
چقدر حرفای استاد مال من بود، با من داشتن حرف میزدن، به من میگفت چرا نتیجت اونجوری نیست که دلت میخواست باشه، گفت چرا دوستای دیگت از این روش نتایج بهتری و سریعتری گرفتن، بهم گفت اگه میخوای عوض بشی حد اقل باید 2 سال هر روز در مقابل هر وعده غذایی درست رفتار کنی و به خودت این زمان و بده که البته نتایج خیلی زودتر ازین زمان حاصل میشه این برای تغییر شخصیته از چاق به متناسب، بهم گفتین مهم نیست دو ساله عضو سایتی ببین چف مدته عمل میکنی، نتایج رو فقط عمل حاصل میکنه نه نوشتن و گوش دادن و از بر شدنش، بهم گفتیم اگه اون اندام دلخواه و میخوای راهی جز عمل و استمرار نداری بیخود خودتو خسته نکن، بهم گفتین مسیرتو عوض کن برو تو جاده لاغری و اونجا مسیرتو ادامه بده نتایج خودش فریاد میزنه مسیر درسته، ادامه زندگیتو تو جاده تناسب حرکت کن که لاغری و آرامش و اهتماد به نفس و شادی و لذت و حس میکنی یه جاده سرسبز با درختای زیبا و باد خنکی که به صورتت میخوره و بوی خوش گل ها و لذت رسیدن به آرزوهات، جادتو عوض کن، خیلی راحته، زندگی باید سراسر لذت باشه، آسانی باشه، شادی باشه، اگه اینو میخوای باید عمل کنی به دانسته هات که اگه عمل نکنی حذف میشی از بازی، آب پاکی رو با این فایل ریختین رو دستم استاد، اتمام حجت کردین هم با من همه همه اونهایی که خوب گوش میدن خوب مینویسن ولی خوب عمل نمیکردن و منتظر نتایج عالی بودن، خداروشکر که تقریبا 10 روزه من سرم به سنگ خورده و هر روز استاد در فایلها بهم گوشزد میکنن که باید عمل کنی و ادامه بدی، خدایا فقط میتونم فریاد بکشم شکرت قبل اینکه از این بازی حذف بشم برم گردونی به اینجا
به نام خدا
سلام خدمت استاد گرامی و همراهان عزیز
با تمام پستی و بلندی هایی که تا بحال پشت سر گذاشتم الان اینجام گام دوازدهم .
طبق معمول جزوه رو شروع کردم به خوندن
به سمت چاقی حرکت می کنید یا لاغری ؟
اگه الان بخوام جواب بدم ،به سمت چاقی
چرا ؟
چون توی مسیر لاغری نیستم
چرا ؟
دلیلش با متن جزوه کاملا هماهنگ است ما در زندگی دو راه داریم
توی این چند وقت من کاری انجام ندادم پس در مسیر شکست حرکت کردم .
باید برای در مسیر قرار گرفتن کاری کرد
فقط آرزو داشتن ما رو به هدفمون نمی رسونه
چه روزهای زیبایی از عمرم رو با داشتن آرزوهای قشنگ از دست دادم ،چون من فقط و فقط آرزو داشتم و هیچ کاری برای رسیدن به آرزوهایم انجام ندادم .
ولی دیگه بسه اگه از شرایط زندگی امروزم راضی نیستم پس باید کاری بکنم .
الان باید راه درستی رو که انتخاب کردم بشناسم پس اول مسیر چاقی و اشتاباهاتم رو شناسایی می کنم بعد مسیر تازه ای برای رسیدن به تناسب رسم می کنم .
مسیری که نه تنها مقصدش زیبا و قشنگ است بلکه راهی رو براش می کشم پر از زیبایی ،پر از نشاط و شادابی ،پر از آرامش درونی .
شناختن مسیر چاقی
این قدر رفتارهای غذایی اشتباهی دارم که نگو و نپرس
فرمول های اشتباهی که اینهمه سال با خودم حمل کردم
فرمول هایی که می دونم اشتباهه ، رفتارهایی که نادرست است
توجهی که هنوز به چاقی دارم
ترس از خوردن
ترس از نخوردن
اگه خودمو از اینهمه توجه به چاقی رها نکنم ،نمی تونم مسیر تناسب رو شروع کنم
نوبت به فایل صوتی می رسه
چه موزیک زیبا و آرامش بخشی ،بارها و بارها این فایل رو گوش کردم خیلی لذت بردم و البته خیلی چیزها یاد گرفتم .
بسیار زیبا بود توجه هر روز به هدف
آیا ما هر روز در حال صعودیم یا سقوط
درسته روزی که گام بر می داریم برای رسیدن به هدفمون، همون صعود است چطوری ؟
باید هر روز روی خودم و رفتارم و باور برای رسیدن به تناسب کار کنم
هر روز رو باید مراقب خودم باشم.
باید بدونیم که اگه خواسته ای داریم باید و باید هر روز برای رسیدن به اون گامی برداریم حالا این تلاش حتما نباید نوشتن و خوندن باشه ،گاهی توجه کردن به اطراف و آموزش عملی خیلی تاثیر بیشتری داره .
درست مثل کلاس تئوری با عملی می مونه خیلی از درس ها رو لازمه برای آموزشش دست بکار شد مثل مکانیکی تا حالا دیدید که مکانیک دست به آچار نشه
خوب اگه بگه دستم روغنی میشه و دست نزنه با ایستادن کنار استاد که چیزی یاد نمی گیره
باید هممون بیایم داخل گود و آموزش های تئوری رو به عملی تبدیل کنیم .
این قدر روش کار کنیم تا بتونیم درست انجامش بدیم .
می دونید مشکل همه ی ما آدم ها اینه که تلاشی رو که افراد موفق در زندگی برای رسیدن به خو استه خودشون انجام دادن رو نمی بینیم فقط نتیجه رو می بینیم
و فکر می کنیم فرد موفق همین طوری و به سادگی به موفقیت رسیده در حالی که اون تلاش زیادی کرده و شکست هایی زیادی رو پلی کرده برای رسیده به موفقیت
پس ما باید در مسیر رسیدن به موفقیت همیشه در تلاش باشیم و از اون تلاش لذت ببریم .
توی فایل صوتی صحبت از زمان رسیدن میشه
برام خیلی مهم نیست که کی برسم فقط دوست دارم یاد بگیرم مثل افراد متناسب زندگی کنم .
می دونم راهم طولانیه چون ۴۲ ساله دارم درختی رو آبیاری می کنم که به جای سیب خوش عطر و خوش مزه داره سیب کرم خورده میده .
پس حالا قرار نیست ۴۲ سال اونو تقویت کنم برای دادن سیب سالم بلکه چند سالی اگه خوب و با آرامش اشکالات کارش رو برطرف کنم حتما میوه ی سالمی به من میده .
میوه ی تناسب در صورتی به بار میشینه که :
بعد از آموزش دیدن و کسب مهارت و رفع باورهای اشتباه حالا بتونیم اونا رو به صورت عملی در زندگی خودمون پیاده کنیم .
توی این دوره ی زیبا یاد گرفتم که هیچ دلیلی برای چاق شدن ندارم و هیچ کس دیگه مقصر چاقی من نیست
الان که گاهی زیاد می خورم به خودم میگه ببین خودت خواستی ،هیچ کس منو مجبور به خوردن نمی کنه
هیچ کس به من نمی گه نرو فایل ببین ،افراد متناسب رو بررسی نکن ،هیچ کس از من نمی پرسه ،هیچ کس منو مجبور نمی کنه .
پس اگه اشکالی وجود داره و کم کاری و تنبلی وجود داره این منم که مقصر هستم .
اینجا یاد گرفتم هیچ غذایی اگه به اندازه ی نیازم بخورم منو چاق نمی کنه .
یک قانونی وجود داره ،اونم اینه که یاد بگیری به اندازه ی مورد نیاز بخوری .
قانون میگه، اگه به اندازه ی نیاز بدنت بخوری چاق نمی شی و نباید از غذاها بترسی .
ولی یادت باشه اگه این قانون رو رعایت نکردی و فقط از غذا نترسیدی و زیادی خوردی منتظر رسیدن به تناسب نباش .
چون تکرار این مسئله که من از غذا نمی ترسم هر چی دوست دارم می خورم و باور این موضوع ،باعث نمی شه قانون به اندازه خوردن و به تناسب رسیدن تغییر کنه .
حالا نوبت اون رسیده که من باورم با قانون جهان یکی بشه
استمرار ،استمرار ،استمرار
مهم ترین و کلیدی ترین واژه ی موفقیت است .
الان ما همه یک خواسته داریم و رسیدن به تناسبه
کلی باور اشتباه و فرمول های اشتباه داریم
کلی رفتارهای غذایی اشتباه داریم
پس ما باید کم کم و با آرامش و شادی به کلید موفقیت دست پیدا کنیم .
باید آگاهانه گام برداریم و استمرار داشته باشیم .
تاریخ تولد آگاهانه
چقدر این قسمت فایل رو دوست داشتم
چه نکته ی زیبا و دلنشینی داشت .
الان موقع شروع دوباره است .
الان من می دونم چی می خوام و می خوام چکار کنم .
پس من تازه متولد شدم .
هر چی بوده گذشته و گذشته ها فقط باید درس عبرتی باشن و اونهمه اشتباه الان برای من درس های زیادی داره ،همون یاد گرفتن ها درسته اشتباه بوده ولی منو اینجا رسونده .
الان می خوام بقیه روزهای طلایی زندگیم رو خودم با دست خودم و با لطف پروردگارم بنویسم.
الان می خوام برای رسیدن به خواسته های خودم تلاش کنم و از زندگیم لذت ببرم
تمام شد روزهایی که بقیه مهم بودن ،تمام شدن عجله رسیدن ،تمام شدن منتظر تعریف دیگران بودن .
فقط من حق دارم درباره ی خودم نظر بدم و مسیر راهم رو مشخص کنم ،فقط من باید از خودم راضی باشم ،من باید از معدل عملکرد خودم راضی باشم نه نتیجه ،اگه منتظر نتیجه بمونم شاید زمان طولانی منو خسته کنه پس یادم میمونه که از معدل زندگیم راضی باشم ،از مسیرم ،از راهم .
کلاس فوق العاده زیبایی بود با یک دنیا آموزش جدید .
بسیار سپاسگزارم از استاد گرامی که به جز تناسب راه و رسم زندگی بهتر رو هم به ما نشان میدن 🙏🙏🌹🌹
برای همه ی دوستان عزیز آرزوی بهترین ها رو دارم .
در پناه حق باشید ❤💖
با سلام ودرود خدمت استاد عزیز و همراهان پرتلاش
واقعا فایل تاثیر گذاری بود برای من
و فوق العاده لذت بخش بود شنیدنش مخصوصا با اون آهنگ پس زمینه چون کلا آهنگهای ملایم به من حس فوق العاده ای القا میکنه
فردا تولد من هست
زادروزی که خدا مرا به این دنیا آورد و تا الان سی و دوسال از عمر من میگذره عمری که نا آگاهانه گذشت ولی بابت تک تک روزهاش از خداممنونم چون خدا به واسطه اونروزها و درک اون مشکلات به من آگاهی داد و خیلی چیزا برام روشن شد .
ولی از فردا که تولدم هست میخوام تولد آگاهانه زیستن من باشه میخوام آگاهانه به این دنیا و زندگی بیام میخوام همه چیز و خودم تعیین کنم میخوام بهترین خودم رو برای خودم رقم بزنم بهترین داستان خودم رو بنویسم
من همیشه از روزهای تولدم بدم میومد به خاطر اتفاقای بدی که هر سال توش میفتاد و دوست داشتم تاریخ تولدم رو از تمام تقویمها پاک کنم چه جالبه که این حرف و چندروز پیش داشتم گریان میگفتم
والان با بهترین حال دارم میگم فردا تولد زندگی آگاهانه من خواهد بود و دلم میخواد این و فریاد بزنم تا به گوش کل جهان برسه و من از فردا صعود را انتخاب خواهم کرد در همه موارد و البته لاغری
فردا بهترین روز تولد من خواهد بود
واقعا سپاسگذارم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
باسلام خدمت دوستان عزيز و استاد مهربان و گرامي
گام دوازدهم :صعودددددددد ميكنيد يا سقوطططططططط
همه جي در جهان دو وجهيه
ما در زندگي يا در حال سقوط هستيم يا صعود زندكي حالت ايستاده نداره
خب من قبلا (منظورم قبل از دوره هس )در حال سقوط بودم و روز به روز حال خراب و داغوني رو سپري ميكردم و به اخر خط رسيده بودم وته باتلاق بودم كه نجات پيدا كردم
خيلي صداش زدم كه خداي مهربون دارم نابود ميشم يه كاري برام بكن نجاتم بده خداوند صدايم رو شنيد و مرا نجات داد و دست مرا گرفت و مرا به بالا كشيد و الان به مرور زمان ،در حال پيشرفت هستم و روزي يه گام به سوي متناسب شدن برميدارم
من دوست دارم روزي يه اگاهي رو در زندكي به عمل در بيارم تا بتونم اين باورهاي صحيح و درست رو قوي و پر رنگ كنم
قبلا كه در اين دوره ها نبودم بيشتر اوقاتم ناراحت بودم و از خودم بدم مي اومد متنفر بودم اعتماد به نفس نداشتم از ادم و عالم گله مند بودم خدا رو مقصر ميدونستم كه جرا مرا اينجوري افريده و همجينين پدر و مادرم و اطرافيان رسانه و مواد غذايي و …..عامل جاقي خودم ميدونستم و خلاصه در حال سقوط بودم
كه به وسيله ي يه بنده از طرف خداوند هدايت شدم به سمت صعود 🙏🏻
و الان كه به سمت بالا در حركت هستم بيشتر اوقات حالم خوبه
خوشحالم اعتماد به نفس دارم كسي رو مقصر جاقي خودم نميدونم خودم رو دوست دارم از پوشيدن لباس هاي رنگ شاد لذت ميبرم
هر روز فايل گوش ميدم حس خوبي دارم شكر گزارم
شايد هر روز تمرين ننويسم ولي نشده تا الان روزي بياد و من فايل گوش ندم اطمينان دارم و مطمينم كه به ايده الم ميرسم
خيلي رفتارم نسبت به قبل زيبا شده عاشق اين رفتارهام هستم خيلي تغيير كردم و خودم رو با شروع دوره مقايسه ميكنم خيلي پيشرفت كردم
پس اين نشون ميده كه روز به روز پيشرفت ميكنم ودر حال صعود هستم قبلا كه ما ارزوي لاغر شدن داشتيم ارزومون با رويامون با هم همسو نبودن بخاطر همين به ارزومون كه متناسب شدنه نميرسيديم بايد در مسير لاغر شدن حركت كنيم و ارزوهامون رو با روياهامون همسو كنيم تا به متناسب شدن برسيم
خيلي خوشحالم از اينكه در مسير درست هستم
درسته جند ساله در اين دوره ها هستم ولي هنوز به ايده الم نرسيديم
جون اين تولد اگاهانه من بيش از ٣/٤سال نيس كه قدمت داره
من تازه متولد شدم و در اين چند سال در حال يادگيري هستم و روي خودم كار ميكنم
براي رسيدن به موفقيت اسانسور وجود نداره بايد پله ها رو يكي پس از ديگري طي كنيم تا به ارزومون دست پيدا كنيم
براي من مهم نيس جقدر اهسته دارم پيش ميرم مهم اينه كه از خيليا كه اصلا هيج كاري نكردن خيلي خيلي جلوترم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
برداشت من از فايل صوتي:(باور)🍀🍀🍀🍀🍀
من جه باوري نسبت به مواد غذايي دارم
باور من اينه كه غذا براي بدن نيازه و من بايد به اندازه ي نياززززززززز بدنم بخورم
بدن من براي زنده موندن به انرژي نيازززززز داره و اين انرژي از طريق مواد غذايي تامين ميشه
خب حالا باور يعني چه؟
يعني فكر و باور صحيح >يعني باور صحيح كه من دارم با قانون همسو باشه
قانون جي ميكه؟قانون هم ميكه مواد غذايي به بدن ما ضرر نميرسونه كه هيج، بلكه براي بدن مفيد هم هس و نيازه البته به مقدار نياز
خب فكر صحيح جيه :اينه كه من هر غذايي كه ميخام به اندازه ي نيازززززز بدنم ميخورم و به بدنم ضربه نميزنم اين يك باور صحيح هستش و با قانون همسوهه
من نميتونم با باور اشتباه قانون رو عوض كنم و بكم غذا براي بدن مفيده و تا جايي كه مي تونم غذا بخورم اين باور با قانون همسو نيس و ما رو به نتيجه نميرسونه
همه ي افراد متناسب باورهاشون متناسبه و همسو با قانونه
پس خيلي مهمه قانون رو درك كنيم و رفتارمون رو براساس قانون تنظيم كنيم تا به نتيجه برسيم
باور صحيح =مطابق قانون >نتيجه عالي
خدايا شكرت بابت اين اگاهي ها
استاد عزيزم من در اين دوره ها استمرار دارم و تا زنده هستم در اين دوره ها باقي مي مونم جون در اين دوره ها حالم خوبه و احساس خوبي دارم و جرا نخوام به اين حال خوب ادامه بدم من اكه اين دوره رو ادامه ندم باز اون منفي باف و اون حال بد و حس بد به سراغم مياد
نه نه نه من نميخام اون حس و حال قبل از دوره رو ☹️
من حس خوب و حال خوب اين مسير زيبا رو دنبال ميكنم
خدايا از صميم قلب سپاسگزارم بابت اين اگاهي ها 😍😍😍😍
سلام دوست عزیز
چقدر فایل صوتی باور رو قشنگ باز کردید چیزی که همش در اون مشکل داریم .
هرچی تو اینستا وفضای اینترنتی میبینیم اساتید موفقیت فریاد میزنن تغییرکن . ایمانت رو زیاد کن و…
کاری بکن حالا نمیگن چی جوری ؟ تغییرکنم .
من تواین فضا سالها زندگی کردم .
پاشم شغلم رو عوض کنم ؟ خب اون موقع بیکاری هم به بدبختیم اضافه میشه . و…
دیگه ازبس فضای اینترنت وارد میشیم بمباران کلیپ انگیزشی میشیم که به جایی اینکه حس مونو خوب کنند حسمون بدمیشه .
چقدراستاد عالی توضیح دادن این بخش رو مثل همیشه و چقدر شما خوب به تصویر کشیدید . ممنونم از کامنت مفیدتون که جزئیات رو باز کردید.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 💖❤
الان خیلی وقته ،دقیقا دوهفته ی پیش آخرین کلاس رو در گام یازدهم انجام دادم
البته گاهی مطلب گوش کردم و گاهی برای خودم نوشتم ولی کلا از هدفم دور شدم .
خودم باورم نمی شه چطور میشه انسان با وجود اینکه از کاری لذت می بره و حس خوبی داره بازم اونو رها می کنه و به سمت راهی میره که توی اون راه اذیت میشه .
من دقیقا این دوهفته باز برگشتم به اون جایی که دوسش نداشتم .
تنها تفاوت من این بوده که من با آگاهی بودم و این آگاهی خیلی خوب بود .
این چند روز خدا منو به یک جای خوب دعوت کرد و اونجا مطالب خوبی یاد گرفتم .
با خداشناسی عرفانی آشنا شدم .
فهمیدم اولین چیزی که منو برگردوند به جایگاه قبلم ،کمال گرایی غیر واقعی منه که اینم برمی گرده به دوران کودکی ،اینکه من دوست دارم همیشه ممتاز باشم .
این باعث شد توی نوشتن دیدگاه خیلی به خودم سخت بگیرم و نتونم بنویسم، آخه دیدگاه های من خیلی طول می کشه حدودا نزدیک به دوساعت زمان برای نوشتن میذارم و این باعث شد کم کم بخاطر این اشکال دور شدم هی گفتم فردا ،فردا .
با اینکه مطلب می خوندم ولی نشد بنویسم و من توی این گام موندم و از راهم دور شدم .
با اجازه استاد می خوام ساده و کوتاه بنویسم بایداین کمال گرایی رو درمان کنم .
اینکه منتظر مدال بودن و اینکه دیگران بگن عجب نوشته ای .
یکی از مطالبی که این چند روز یاد گرفتم اینه که آدم های کمال گرای غیر منطقی همه کار رو برای تشویق دیگران انجام میدن ،یکی از اون مطالبی که استاد بهش اشاره کردن که نمی شه برای کسی لاغر شد یا برای تشویق کسی .
نکته جالبی که یاد گرفتم این بود که کمال گرا ها کسانی هستند که مسیر راه اصلا براشون لذت نداره و فقط نتیجه رو می بینند .
مثلا اگه ۴۰ کیلو اضافه داره و ۳۰ کیلو کم کرده اصلا خوش حال نیست و لذت نمی بره باید موفقیت براش کامل باشه ،راهکاری که برای این وجود داشت این بود که هدف بزرگ رو به اهداف کوچک تبدیل کنیم و برای رسیدن به هدف کوچک خودمون رو تشویق کنیم تا بفهمیم که چقدر فرق کردیم و موفق بودیم .
مثل اینکه استاد گفتن ببینید از اول شروع تا اینجا چقدر موفق بودید و به نتیجه فکر نکنید .
حالا مایی که وزن نمی کنیم ،می تونیم سایز کنیم و برای هر سایز خودمون رو تشویق کنیم و برای خودمون هدیه بگیریم به نسبت هر گام موفقیت باید هدیه رو بزرگ تر کنیم و از مسیر لذت ببریم .
مطلب مهم دیگه ای که یاد گرفتم و می دونم برای همه ی شما می تونه مفید باشه اینه که عرفا هر روز یک کار برای رسیدن به حق انجام میدن و اونم اینه که اول صبح مشارطه می کنند در طول روز مراقبه و در انتهای شب محاسبه بسیار زیباست این کار برای ما بسیار سودمند است .
هر روز صبح که بیدار میشم مشارطه می کنم یعنی شرط می بندم با خودم که امروز مثل یک متناسب رفتار کنم ،در طول روز مراقبه دارم یعنی مواظب رفتارم هستم و با توجه و آگاهی عمل می کنم و قبل از خواب محاسبه می کنم که چقدر موفق بودم یا نه .
این کار هر روز توجه منو بیشتر و بیشتر می کنه و مهم ترین بخش این سه موضوع محاسبه ی عملکرد است اینکار توجه منو جلب می کنه و کم کم به خودم میگم بسه دیگه تا کی می خوای خرابکاری کنی و شروع به خودسازی می کنی .
دیشب مطلب جالبی رو گوش میدادم و اون نوشتن بود اینکه خداوند به قلم قسم خورده و نوشتن چقدر تاثیر در رفتار ما داره .
مطلب این بود که نوشتن رذائل اخلاقی و آگاهی به اون و توجه به اونها باعث میشه توجه کنی به رفتارت و کم کم درستشون کنی .
الان می فهمم چرا نوشتن این قدر جایگاه والایی در کار ما داره و البته آگاهی به رفتارمون و تلاش برای درست کردن اون .
نکته ی جالب فایلی که گوش کردم این بود ، شروع می کنی اول می نویسی و به آنچه می خوای توجه می کنی
روزهای نخست فقط نظرت به عملکرد جلب می شه ولی نمی تونی اون کار بد رو مثلا پرخوری رو انجام ندی ،همین طوری ادامه میدی و تو کم کم کار بد رو با اینکه میدونی بد است مثل پرخوری و بد خوری ولی با آگاهی انجامش میدی ،جالب بود توی فایل گفت فقط ادامه بده خودش درست می شه و کم کم وجدانت بیدار میشه و روزی می رسه که تا بخوای انجامش بدی خودت می گی بسه دیگه ،دیگه این کارو نکن و با استمرار تو دیگه اون کار رو ترک می کنی .
دقیقا تمام راه ما مثل راه عرفان و رسیدن به عشق الهی می مونه .
با اینکه اینجا نبودم ولی چیزهای زیادی یاد گرفتم که به لطف خدا به من کمک کرد تا اشکالات کارم برام روشن تر بشه .
الان میدونم که :
تمام مطالبی رو که توی این دوهفته آموختم خیلی خیلی خلاصه براتون نوشتم چون می دونم همه ی ما مثل هم هستیم و احتیاج به همدیگه داریم .
دوست داشتم مطالب خوبی رو که یاد گرفتم با شما قسمت کنم .
ببخشید استاد الان اومدم دفترم رو باز کردم تا گام دوازدهم رو بنویسم ولی نشد به طور ناگهانی شروع کردم به نوشتن این مطالب و چون نوشته ام طولانی شد گام دوازدهم رو در یک دیدگاه دیگه میذارم .
از لطف شما بسیار سپاسگزارم و برای همه ی عزیزان در این سایت عالی بهترین ها رو آرزو می کنم .
در پناه حق باشید .
سلام استاد عطار روشن ، تا حالا ما یاد گرفتیم که خوراکی ها از خودشون قدرت چاقی ولاغر ندارن ، سوال من اینجاس چرا توی این فایل میگین پر خوری باعث چاقی میشه؟؟؟ممنون که جواب بدین
سلام و درود
چون تعریف پرخوری در ذهن شما چاق شدنه
سلام استاد ممنون از پاسختون، ولی من به ذهنم این باورو داده. بودم که پرخوری هم باعث چاقی نمیشه وحتا گاها بیشتر از نیازم میخوردم ولاغر هم میشدم،ولی باشنیدن این مطلب که پرخوری یعنی چاق شدن حسم بد، من تعریفم از پرخوری=درد شکم و اصراف درمواد غذایی بود چون از شما یادگرفتم که خوراکی ها چاق نمیکنن پس به هر مقدارهم که بخورم باعث چاقی نمیشن .از اینکه باورم با جمله ، «پرخوری=چاقی»تخریب بشه حسم بدمیشه وترس از خوردن میگیرم لطفا منو راهنمایی کنید که چه باوری درست تر هست، سپاس فراوان
سلام و درود
اینکه خودت به یک اندیشه خوش احساس برسی بهترین حالته ایجاد باوره
بنابراین به طریقه خودت عمل کن
دقیقا سوال این دوست عزیز برای من هم بود
منم دوست ندارم پرخوری رو مساوی با چاقی بدونم
البته سعی میکنم درست بخورم ولی دوست ندارم اگر بیشتر خوردم با اون بیشتر خوردن چاق بشم
امیدوارم نقطه تعادل رو بتونم حس کنم و پیداش کنم
درود و خداقوت
گام دوازدهم :
این دوره دوره کاملا عملی هست .
ما در تمام جنبه های زندگیمون یا در حال سعود هستیم یا درحال سقوط اگر هر روز برای هر هدفی که دارین برای اون تلاش کنید درحال سعودین حالا هر کاری که هست
من اگه در مسیری لاغری قدم برداشتم و میخوام به موفقیت برسم باید روزانه تلاش کنم تمرین کنم عمل کنم ولی اگه کاری نکنم ثابت بمونم و تلاشی نکنم توقعه سعود و موفقیت نباید داشته باشم تمرین کردنهای این دوره صرفا فایل گوش دادن و نوشتن و نت برداری نیست بلکه هر روز روزانه در روز مرگی ها باید به هدفم تو جه کنم و تمریناتم را انجام بدم بایدبیشتر روی رفتارهام کار کنم از اتفاقهای اطرافم درس بگیرم اونارو تحلیل کنم چه زمانی این مدت طول میکشه هیچ زمان خاصی نداره ممکنه تا اخر عمر طول بکشه هرچی بیشتر رو خودم کار کنم بهتر و زودتر میتونم به موفقیت برسم و باورهام اساسی ترو وپایه تر و اصولی تعغیر میکنن تعغیر افکار تاریخ نداره مثلا یه ساله دارم دوره رو میگذرونم مهم این نیست مهم اینه چقد تمرینات رو عملی انجام دادم نه پرداخت هزینه و شرکت کردن و فایل گو ش دادن و نوشتن
باید بارها و بارها رفتارهای درست غذایی رو باید انجام بدم تا در همین مسیر قرار بگیرم برای متناسب شدن هم باید مرتب رو خودم و باورهامو رفتارم کار کنم نه صرفا فقط فایلهارو گوش بدم
اگه بخوام لاغر شوم و در مسیر لاغری بمونم باید براش کاری کنم و تلاش کنم
باید ببینم افرادی که متناسب هستن نسبت به مواد غذایی چه رفتاری دارند نسبت به میز غذا چه رفتاری داره و یاد بگیرم و درس بگیرم
برای موفقیت و ماندن در این مسیر درست ذهنی
دو موضوع مهم متعهد باشه . موضوع اول هر روز یه کاری برای موندن در مسیر لاغری انجام بدم یا یه فایل گوش بدم
یه رفتار درست یه یاد اوری
موضوع دوم : تلاش کنه چیزی رو که اموزش دیده عملی انجام بده
اصلا مهم نیست من چند دوره شرکت کردم و چه مدت دوره ر شروع کردم مهم اینه چقد رفتار و افکارم تعغیر کرده که هیچکس لهتر از خودم متوجه ان نمیشود
تمرینات باید با اشتیاق باید تکرار و تکرار شود
نکته بعدی : 🌺🌺
ما مدتی مه اضافه وزن داریم و تاثیر منفی کمی هم نداشته رو زندگی ما پس این رفتار فعلا قدرتمند هستند چون زمان زیادی در ما بودن و ریشه دارن
ما باید تعغیرشون بدیم
1ترس از خوردن را کنار بزاریم مواد غذایی چاق کننده نیستن رفتار ما با مواد غذایی چاق کنندست
حالا با تمرینات ببینیم چقدر تعغیر کردیم ترس من کمتر شدت ؟ رفتار من بهتر شده
بدن من نیاز به انرژی داره پس لازمه من مواد غذای به اندازه بخورم و از همه مواد غذایی دنیا بدنم احتیاج داره فقط مهم اینه من به اندازه و مورد نیاز غذا بخورم باید باورمو نسبت به مواد غذایی درست کنم من اگه به اندازه مورد نیاز بدنم از هر نوع مواد غذایی استفاده کنم هیچ چاق نمیشوم این باور درستی است 💥
باید باورمو با قانون هم سو کنم ✌قانونین رو درک کنیم رفتارم رو باهاش هماهنگ کنیم
قانون میگه به اندازه مورد نیاز مصرف کن از هرچی دوست داری استفاده کن 🤷♀️
غذا منو چاق نمیکنه استفاده نادرست و بیش از اندازه مورد نیازم استفاده از مواد غذایی باعث چاقی ما میشود
نکته مهم بعدی : استمرار داشتن 🍀🍀
باید اگاهانه رفتارهای خودم رو تعغیر بدم .یک تو لد اگاهانه
تعغیر کنم استمرار داشته باشم نباید توقع داشته باشم چند روزه و چند ماهه به نتیجه برسم و چیزی که باعث سعود من میشود و من رو به موفقیت میرسونه اینکه اگاهانه تعغیر کنم استمرار داشته باشم اگاهانه تصمیم بگیرم ادم حدیدی بسازم و چیزهای که اموزش میبینم رو تمیرین کنم و عملی انهارو انجام بدم هر روز روزانه
به امید موفقیت سعود و تعغیر اگاهانه 😍
سلام و درود
دیدگاه خود را به اشتباه در پاسخ به دوست دیگری نوشته اید
لطفا در نوشتن دیدگاه دقت کنید
به نام خدای مهربان
من جز افرادی شجاعی هستم که هر روز دارم گامی برای لاغر شدن برمیدارم .
من باید هر روز حواسم به هدفم که تناسب اندام هست باشه و هیچ کس نمیتونه برای من کاری کنه مگر خودم اونم با تعهد و پشتکار .
ما هر روز در زندگی یا در حال صعود هستیم یا سقوط و حالت ایستایی وجود نداره اگر هر روز روی خودم کار کنم و فایل گوش کنم در حال صعود هستم.
من هر وقت قدم عملی بردارم به نتیجه نزدیک میشم .
من همیشه باید به رفتارهای چاقها و لاعرهای اطرافم نگاه کنم و این بهترین تمرین هست و باید به تمرینها عمل کنیم نه فقط بنویسیم و یا گوش بدیم .و موفقیت شما بستگی به باورها و افکار و رفتارهای شما داره باید روی خودتون کار کنید هر چقدر بیشتر روی خودت کار کنی به لایه های زیری ذهن دسترسی بیشتری پیدا میکنی و باید اونها رو برطرف کنی .
تغییر افکار رو نمیشه براشون تاریخ تعیین کنی .
مثلا اگر بگی چرا یک سال شرکت کردم ولی تغییرنکردم این غلطه و اصلا مدتش مهم نیست این مهم هر چیزی رو که یاد گرفتی چقدر به عمل تبدیلش کردی ؟
ملاک تاثیرگذار بودن دوره های آموزشی عمل کردن به آموزشها هست نه پرداخت بها و ثبت نام چون این کار رو که همه بلدن انجام بدن اما چرا عده ای نتیجه میگیرین؟؟؟ چون اونها سعی میکنن آموزشها رو به عمل تبدیل کنن .
من یه سری آموزشهای چاقی در گذشته دیدیم مثلا هر شب پاکتهای بزرگ چیپس و پفک بخرم و به تنهایی بخورم و خودم بارها و بارها این رفتار رو تکرار کردم و حالا شدم این جسم چاق حالا ممکنه کلی از این رفتارهای اشتباه داشته باشم که با تکرارشون اینجور شدم . مثلا :خوردن شیرینی بعد از صبحانه و ناها ر و یا خوردن غدا های اصافه ی ته ظرف و …
بعضی از رفتارهای اشتباه من مشخص هستن و چند سال هست که دارم تکرارشون میکنم و حالا در این مسیر یک و یا دوسال صبر کنی خیلی زیاد نییست . فروغم
دوره روگوش بده و بنویس و بعد به اونها عمل کن تا موفق بشی .
سعی کن مثل فرد متناسب با میز عدا برخورد کنی باید یاد بگیری رفتارهای متناسبها رو و طرز برخورد اونها رو با مواد غذایی داشته باشی تا جسمت هم مثل اونها باشه .
نمیشه طبق رفتار های گذشته ی خودت عمل کنی و اما اندام تو بشه مثل فلانی که لاغر هست .
کسی از این دوره ها نتیجه میگیره که به دو موضوع مهم متعهد باشه .
هر روز فایل گو ش بده و تمرین کنه
تلاش کنه موضوعات تعوری رو به عمل تبدیل کنه
هر کس این دو کار رو انجام نده موفق نمیشه .
هرکس بتونه رفتارهای خودش رو شبیه متناسبها کنه اون فرد موفق میشه پس توجه کنید اصلا مهم نیست چند وقت هست در دوره هستی مهم این هست که طرز افکار و باورهای تو تغییر کرده باشه .
این تغییر افکار و بااورها با عمل کردن به تمرین کردن ها به دست میاد .
همه ی ما سالها هست اضافه وزن داریم و ضربه های زیادی خوردیم در اعتماد به نفس و کسب و کار و …و همیشه ژنتیک و ارث و .. رو باعث چاقی خودمون میدونستیم اما حالا میدونیم این افکار غلط ریشه داری هستن که باید روی خودمون کار کنیم .
مثلا باور غلط ترس از خوردن، ما سالها هست از بعضی مواد غدایی میترسیم اما باید به خودمون بگیم که مواد عدایی ترسی ندارن و این رفتار ما هست که ترسناک هست و با زیاد خوردن به خودمون ضربه میزنیم .ولی حالا میدونیم این رفتار ما با مواد غدایی هست که به ضربه زده نه مواد غذایی
خوب این به ظاهر ساده هست اما حالا بیا این رو عوض کن .
آیا نگاهت به مواد غذایی تغییر کرده مثلا ساعت دوازده شب اگر شیرینی بخوری هنوزم میترسی که نکنه دیروقته بخورم و چاق بشم ؟؟ باید خودت رو محک بزنی و ببینی چقدر افکار و باورهات تعییر کرده
خوب بارها بگو بدن من برای زنده بودن نیاز به انرژی داره و این انرژی رو از مواد غذایی که میخورم به دست میاره پس لازم به اندازه نیاز بخورم پس کار کن تا به این برسی من باید به اندازه مورد نیاز بخورم و اما حواست باشه اشتباهی برداشت نکنی من هر چی که بخوام میخورم و چاق نمیشم نه نمیشه شما با یک بلور غلط قانون رو عوض کنی مثلا نمیشه بگی من خودم رو از ساختمون پرت میکنم و هیچیم نمیشه .
قانون رو با باور نمیشه تغییر داد ما میخواهیم باور صحیح و همسو با قانون ایجاد کنیم خوب قانون چی هست قانون این هست که مواد عدایی به شما ضربه نمیزنه و اما باور غلط این هست که مواد عدایی به من ضربه میزنه و من هر چی بخورم چاق میشم این یک باور اشتباه و در تضاد با قانون هست و باعث میشه نتیجه ی شما از قانون متفاوت بشه و هر چی شما بخورین چاق بشین .
حواست باشه من میتونم با باور متفاوت از قانون نتیجه ی متفاوت بگیریم اما با باور متفاوت نمیشه قانون رو تغییر بدم .
باور تعریفش رو بدونید :باور وقتی باید عوض بشه یعنی اون فکر و نگرش رو باید همسو با قانون کنی و نتیجه مثل قانون بگیری و افراد متناسب همه ی باورهاشون بر اساس قانون هست .
خوب قانون میگه غدا چاق نمیکنه و به اندازه مورد نیاز صرف کن و اما من خیلی بیشتر میخورم و باعث چاقی من میشه پس غدا من رو چاق نمیکنه من دارم از اون برای چاقی استفاده میکنم مثل مواد مخدر که باعث اعتیاد ما نمیشه اما افرادی هستن با رفتار غلط از اون برای استفاده اعتیاد پیدا میکنن .
خیلیها هستن که میگن عصبی بودن تو خون و ژنتیک ما هست که نه ما خانوادگی عصبی مزاج هستیم نه این شما هستین که دارین از یک سری کلمات برای عصبی بودن استفاده میکنید فرض کنید بشه از فرهنگ لعت کلماتی رو که شما موقع عصبانیت استفاده میکنی رو حدف کرد و اون وقت چطور شما عصبانی میشی ؟؟نمیشه چون ابزارش رو نداری ما سالها هست از مواد غدایی استفاده ی اشتباه کردیم و باعث چاقی خودمون شدیم و حالا داریم یاد میگیریم که درست از مواد غدایی استفاده کنیم و قطعا نتیجه میگیریم .
استمرار داشته باشید و یک فرد متناسب سالها هست که متناسب شده و یک روز و دو روز نیست و اون رفتارهای چاق کننده رو یاد نگرقته و اما ما چاقی رو یاد گرفتیم و اما باید این شیوه رو عوص کنیم .
پدر و مادر من تمام تلاششون رو کردن که از وقتی که من به دنیا اومدم به من چیزی یاد بدن دستشون درد نکنه اما من باید تلاش کنم اگاهانه رفتار خوبی در خودم به وجود بیارم و یک تولد آگاهانه داشته باشم .و من باید از این تولد آگاهانه بهترین استفاده رو بکنم ما دو تاریخ تولد داریم یکی در شناسنامنه هست یکی هم از وقتی که در دوره ها هستم و این مهم هست و همیشه بگو در این مدت چیکار کردم و کاری به زمانهای قبل نداشته باش اون یک تولدی بود که انجام شد و طبق روال یه چیزی یاد گرفتی و نتبجه اش شد اون چیزی که در گذشته بودم و اما در این چند سال چه چیزی یاد گرفتم ؟؟؟ از یه تاریخی،شروع کن و از زمانی که برای متناسب شدن اقدام کردی تولد آگاهانه ی خودت رو شروع کن .
تمام افکار اشتباه رو در مورد مدهب و کشور و … تغییر بده و میدونم که سخته ولی تا دیرتر نشده شروع کن
آدمها دوست دارن مثل هم باشن و سریع مثل هم رفتار میکنن و اگر میخوایی تولد اگاهانه داشته باشی تو مثل بقیه رفتار نمیکنی سخته ولی لذت بخش هست و نتایجت دیگه با بقیه فرق داره .
در تولد آگاهاته تو میدونی که میخوایی از کجا شروع کنی و به کجا برسی اما در تولد قبلی یه عالمه افکار بر ما تحمیل شده و دین و آیین و….بر ما تحمیل شد و ما شدیم اینی که الان هستیم و اگر میخواییم تعییر کنیم باید خودمون تصمیم بگیریم و شروع کنیم و این تغییر و تولد آگاهانه خوبه که بگی الان کی هستی و میخوای تبدیل به چی بشی ؟؟
من آگاهانه دارم انسان جدیدی از خودم میسازم من قبلا گفتم مواد عذایی و قرص و .. من رو چاق کردن ولی حالا اگر این افکار رو نداری و میخوایی تغییر کنی و ورژن جدید از خودت بسازی پس شروع کن و همت کن و گله و شکایت نکن که چرا من شروع کردم و اما تعییر نکردم ببین سعی تو در چه حد هست ممکنه سالها در این دوره ها باشی و لاعر نشی چون ممکنه سعی و تلاش تو کم باشه واما ذهنت میگه چرا یک سال در دوره هستم اما تغییر نکردم ولی فلانی در سه ماه کلی تغییر کرده آخه فلانی ممکنه کلی کار کرده باشه که تو خبر نداری و انجام ندادی و اگر دیدی اون طور دیگه رفتار کرده پس گله و شکایت نکن چرا فلانی نتیجه اش فرق داره .
مثلا ممکنه من عادت کرده باشم هر روز عصر با چایی کلی شیرینی بخوریم و اما اگر تشخیص دادی این رفتارت برای خلق یک انسان جدید و متناسب دیگه مناسب نیست باید دیگه تغییرش بدی و این شاهکار زندگی من هست و من باید رفتارهای اشتباه خودم رو یکی یکی پیدا کنم و تغییر بدم تا نتیحه تغییر کنه این تغییر دادنها نتیجه رو تغیر میده نه مدت در دوره بودن و یا گوش کردن به فایلها و یا زمان هایی که مینویسی عمل مهم هست کار به عمل براید نه به حرف .
هر روز روی خودت کار کن و بگو من باید نماد انسان متناسب باشم چون دارم هر روز روی خودم کار میکنم .
منم تا زنده هستم درراین مسیر میمونم و برای دیگران الگو میشم
برای اینکه متناسب بشی باید در مسیر رسیدن به خواسته استمرار داشته باشی حتی اگر کاملا متناسب شدی نباید ولش کنی باید حواست باشه باید هر روز تکراررکنی
ذهن من نمیپذیره کاری کنم که دیگران خوشحال بشن چون ذهن خودم هست و میخواد برای خودم کار کنه نه برای کسی
طرف خودش،کاری نمیکنه و بعد میگه مقاومت ذهنی دارم یعنی مقاومت ذهنی داری در برابر چی ؟ برای کاری که انجام نمیدی .
این غلطه مقاموت دهنی رو خودت خلق میکنی و بهش نیرو میدی و اما فکر میکنی از بیرون چیزی هست که نمیزاره کاری انجام بدی این چه فکری هست اخه بسیار زشت و علط هست .
برداشت من از فایل :
چقدر جالب بود واقعا من خودم رو میگم بعضی وقتا به فکر اینم که چقدر هست در دوره هستم و چرا هنوز متناسب کامل نشدم انگار بعضیا زودتر از من نتیجه گرفتن ولی استاد میگه اصلا به مدت زمان بودن در دوره و کامنت گداشتن و هر روز بودن در سایت خود کاری نداشته باش ملاک خودت رو این گوش دادن هر روز به فایلها نزارن ببین چقدر تونستی از رفتارهای چاق کننده ی خودت دور بشی به همون میزان که تونستی اون رفتارها رو تغییر بدی جسمت تغییر میکنه در واقع همون عمل کردن به آموزشها هست نه فقط گوش بدیم و بنویسیم و بعد انتظار تناسب داشته باشیم .
من به شخصه همیشه نگاهم به دنبال رفتار افراد متناسب اطرافم هست و در این مدت تمام تلاشم رو کردم که با اموزشهای استاد منم مثل اونها رفتار کنم و بسیار خوب عمل کردم و بسیار خوب تغییر کردم تا جایی که بعضی مواقع یادم میره دررگذشته چطور بودم چطور میخوردم و یا رفتار میکردم و یا فکر میکردم و اما هنوزم روی بعضی رفتارهام باید کاررکنم همین امشب من خیلی راحت شامم رو که دقیقا همزمان با استاد ما هم امروز لازانیا داشتیم خوردم و بدون ترس خوردم خیلی وقته که خیلی ترسم از مواد خوراکی کم شده اینم بگم که واقعا جای تحسین دارم و تونستم خوب تغییر کنم با همین یه جمله ی استاد که مواد خوراکی ترس ندارن و این رفتار ما هست که ترس داره من تونستم عالی بارها تکرارش کننم و به خودم بگم و مرورش کنم و یا بگم غدا برای تامین انرزی جسم من ضروری هست اگر به اندازه نیاز بخورم هیچ ترسی نداره و فقط باید من بتونم خوب رفتار کنم و ززاد خوردن من ترس داره و .. خلاصه خوب تونستم ترسم رو کم کنم و امشب هم مثل همیشه خیلی به اندازه شام خوردم و اما پسرم یک بسته کوچیک کرانچی خریده بود و نخورد گزاشت رو میز و رفت و من بعد شام که خورده بودم اومدم برش دارم و اما دوباره گفتم چه کاریه بیا بخور کمی هست و خوردمش در حالی که واقعا هم زیاد نبودن اما بعدش کمی فشار شکمی احساس کردم و به خودم گفتم ببین بازم ذهن چاقم من رو گول زد چون قبلش به دخترم گفت تو نمیخوایی اونها رو گفت نه سیرم و بعد خودم خوردم و اما باید نمیخوردم و با دیدنشون تحریک به خوردن نمیشدم حالا زیاد نبودن و منم اصلا شام زیاد نخورده بودم اما خیلی تغییر کردم در نقطه ی سیری بدنم و واقعا سریع به این حالت فشار شکمی میرسم حتی گاهی اوقات با یکی دو لقمه ی اضافه من به این حس،سیری همراه با فشار شکمی میرسم که از یک طرف نشون میده که ذهنم تغییر کرده و با حد اقل یک سوم گذشته ی خودم اینقدر سیر میشم که فشار شکمی هم دارم از یک طرف ذهنم هنوز کار داره و باید روی پاشنه ی اشیل خودم کار کنم و با دیدن چیپس و پفک و کرانچی سریع تصمیم به خوردن نگیریم در حالی که در این زمینه هم کلی فرق کردم و مثل گدشته ی خودم نیستم و اگر نباشه نمیخورم و یا اگر باشه همش رو نمیخورم در حد چند دونه میخورم و اما امشب خوردم و میدونم همین تغییر رفتارها تغییر جسم رو برای من رقم میزنن و تا زمانی که افکار و باورهام و رفتارم تغییر نکرده من نباید انتطار تناسب داشته باشم .
پس خوردن یه مقدار کم کرانچی امشب من اضافه بود .
اما بازم یه تشویقی دیگه که باید به خودم بدم این هست که از درون احساس تناسب و لاغری و سبکی دارم و خیلی وقتا که نه بیشتر وقتها رفتارم درسته و به حد نیاز میخورم از همه چیز و هر چیزی رو که دوست دارم میخورم خودم انتخاب میکنم و اگر چیزی دوست نداشتم نمیخورم و بسیار عالی بر عذاها مسلط شدم و دیگه هیچ غدایی من رو وادار به خوردن نمیکنه حتی لازانیای امروز که جز نقطه ضعفهای من در گذشته بوده و اما من هم ظهر و هم شب بسیار عالی و به اندازه نیازم خوردم و حالا یه خطا داشتم که به جای سرزنش کردن خودم به دنبال اینم که دیگه تکرارش نکنم و فرمول غلط رو شناسایی کنم و به جاش فرمول صحیح جایگزین کنم .
واواقعا من تولد اگاهانم با ورود به سایت تناسب فکری بوده و بسیار سپاسگزار استاد هستم و واقعا در مسیر تغییر هستم نمیگم اسونه ، سخته ولی شدنی هست و یکم زمان میبره و بیشتر از هر چیزی سختیش این هست که مثل بقیه فکر نمیکنی و رفتار نمیکنی و عمل نمیکنی .
سلام فروغ عزیز ،وقتت بخیر .
ممنون از متن عالی که به نگارش درآوردی الحق که شایسته مدالی که گرفتی هستی .
از این جملاتت خوشم اومد و کاملا تاییدش می کنم :
واقعا من خودم رو میگم بعضی وقتا به فکر اینم که چقدر هست در دوره هستم و چرا هنوز متناسب کامل نشدم انگار بعضیا زودتر از من نتیجه گرفتن ولی استاد میگه اصلا به مدت زمان بودن در دوره و کامنت گداشتن و هر روز بودن در سایت خود کاری نداشته باش ملاک خودت رو این گوش دادن هر روز به فایلها نزارن ببین چقدر تونستی از رفتارهای چاق کننده ی خودت دور بشی به همون میزان که تونستی اون رفتارها رو تغییر بدی جسمت تغییر میکنه در واقع همون عمل کردن به آموزشها هست نه فقط گوش بدیم و بنویسیم و بعد انتظار تناسب داشته باشیم .
این جملات هم از اصل درسه ولی به قلمی شیوا نگارش کردی عالیه :
میخوایی تغییر کنی و ورژن جدید از خودت بسازی پس شروع کن و همت کن و گله و شکایت نکن که چرا من شروع کردم و اما تغییر نکردم ببین سعی تو در چه حد هست ممکنه سالها در این دوره ها باشی و لاعر نشی چون ممکنه سعی و تلاش تو کم باشه واما ذهنت میگه چرا (یک سال در دوره هستم اما تغییر نکردم ولی فلانی در سه ماه کلی تغییر کرده آخه فلانی ممکنه کلی کار کرده باشه که تو خبر نداری و انجام ندادی و اگر دیدی اون طور دیگه رفتار کرده پس گله و شکایت نکن چرا فلانی نتیجه اش فرق داره .)
موفق باشی فروغ جان ،ممنون از زحمتت .
قسمتی که با پرانتز مشخص کردم یه جملاتی شبیه به این در نامه ای که به فرشته درونم نوشتم بود و حالا انگار فرشته ،داره از زبان یک دوست جوابمو میده . واقعا لذت بردم .
جدن اگر قسمت درج دیدگاهها نبود نقص بزرگی برای سایت ،به حساب می اومد
استاد ،یک دنیا سپاس
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز ۱۱۳: روز بیست و هشتم تکرار ،شنبه ۱۴۰۰/۵/۱۶
سلام
نقش اصلی در مسیر رسیدن به هدف را خود خود خود من ایفا می کنم. در هر لحظه از زندگی خود یا در حال صعود هستیم یا در حال سقوط.
باید متعهد باشیم در هر شرایطی و در هر موقعیتی به طی کردن مسیر ادامه دهیم. همین که کاری انجام ندهیم براحتی سقوط را تجربه خواهیم کرد.
توجه به هدف سبب بهتر رفتار کردن و ماندن در مسیر می شود. هر چه بیشتر بر خودسازی متمرکز شویم ثمره بهتر و بارزش تری بدست می آوریم.
انقدر باید به آموزش ها ادامه دهیم تا این آموزش ها به رفتار عملی در زندگی ما تبدیل شود. ملاک مشاهده نتیجه در اموزش های ذهنی تبدیل اموزش به رفتار است.
حتما باید بعد از دریافت فایلها و انجام تمرینات هر روزه در زندگی خود آنها را عملی کنیم. نتیجه عالی حق کسی است که هر روز کاری برای ماندن در مسیر متناسب شدن کاری انجام دهند تا مطالب یادآوری شود و حتما تلاش کند نکات تئوری را به عمل تبدیل کند و در زندگی روزمره یافته های خود را اجرا کند.
آموزشهای ذهنی باید به تغییر در رفتار ما منجر شود. تکرار این رفتارها ما را متناسب خواهد کرد.
باورهای چاق کننده قبلی در مسیر ما بسیار تاثیرگذار است. و هرچه باور مورد نظر در ذهن ما ریشه دار تر باشد تغییر و اصلاح آن دشوارتر است. اگر میخواهیم در مسیر صعود باشیم باید هر روزه باورهای پشت رفتارهایمان را شناسایی و اصلاح کنیم. باورهای صحیح با قانون های طبیعی هماهنگ هستند.
باور اشتباه سبب کسب نتیجه متفاوت و نامطلوب از قوانین می شود. مهم است که قوانین را درک کنیم و رفتار و باور خود را با قانون هماهنگ کنیم.
من می توانم سرنوشت خود را بدست بگیرم. هیچ کس محکوم به یک سرنوشت خاص نیست و می توان با تلاش و استمرار و اشتیاق و بازنگری سرنوشت خود را رقم زد. هیچکس مسئول وضعیت کنونی من نیست بجز خودم.
تکرار رفتارهای قبلی مرا به این نقطه رسانده است و باید آنقدر شجاع باشم که وقتی فهمیدم چه رفتار غلطی دارم بدنبال یادگیری رفتار صحیح جایگزین آن باشم و انقدر مصمم و مقتدر باشم که رفتار جدید را جایگزین نمایم.
من تصمیم داشته و دارم که همواره برای بهتر شدن خودم تلاش کنم. من متعهد هستم در این روزها اولویت من متناسب شدن باشد و هر لحظه تمرکز بر رفتار خودم داشته باشم و انقدر این مسیر را ادامه می دهم تا به تناسب اندام پایدار خودم برسم برای شادی من دوست داشتنی خودم.
سلام استاد گرامی سلام دوستان متعهد
من در۹ مرداد ۱۴۰۰ تولد اگاهانه خودم را اعلام میکنم دوست دارم به تناسب همیشگی برسم و دیگه مواد غذایی ژنتیک و خدا و سرنوشت مقصر چاقیم ندونم میخوام با استفاده درست از مواد غذایی لذت ببرم میخوام برنامه ریزی ذهنی داشته باشم
قانون میگه غذا چاق نمیکنه
باور من غذا چاق میکنه
قانون به اندازه نیازت بخور
رفتار من بیش از اندازه میخورم
نتیجه:اضافه وزن
من دارم از مواد غذایی برای چاق شدن خودم استفاده میکنم چون رفتارم و باورم با قانون همسو نیست
استاد یک نکته من دوره اول که فایلها رو گوش کردم اصلا متوجه فرمولها نمیشدم البته تاثیرات خوبی در تناسب دیدم ولی هنوز خوب مطلب نگرفته بودم
سراغ دارم افرادی که میخواستن لاغر شن تا در اخر غذایی که دوست دارن با خیال راحت بخورن
توبه برلب سبحه بر دست دل پر از شوق گناه
قدسیان را خنده میاید ز استغفار ما
نمیدونم شعر درست گفتم یا نه
و در اخر یک سوال پس منظور هم دوره ای عزیز صبا چی بود که گفت داره بیشتر از نیازش میخوره تا ذهنش امتحان کنه وببینه به خوبی باور کرده که غذا چاق نمیکنه
ممنون میشم توضیخ بدهید
سلام و درود
از خودش بخواه توضیح بده
واقعا چرا به فکرم نرسید ممنون استاد
بنام خداوندجان وخرد
سلام به استادشادوپرازعشق که شادی وخوشحالی روبماهدیه میده
وسلام به همراهانگرامی لاغری باذهن
گام دوازدهم
به سمت چاقی حرکت میکنید یالاغری
صعودبه قله لاغری یا سقوط به دره چاقی
ماهمه چاقهاکه فشارهای زیادی کشیدیم وسختی فراوانی رامتحمل شدیم وهمه آرزوی لاغرشدن رودارریم
ودنبال پیداکردن راه ومسیرلاغرشدن هستیم لاغری آسان وهمیشکی زمانی بدست میآید که ماان رایادبگیریم وهرروز درمسیرصحیح لاغری ومتناسب شدن حرکت کنیم
تالاغرومتناسب بشیم
ماهمه چاق شدن رواموختیم وچاقی مسیری است که ماهمه درآن مسیرحرکت کردن رابخوبی میدانیم وبدون نگرانی وگم کردن مسیربه حرکتمان برای چاقترشدن پیش بردیم
مادرهر جنبه اززندگیمان دومسیریاجهت داریم
مسیرموفقیت وپیشرفت مسیرناکامی وشکست
مسیرموفقیت وپیشرفت مسیری است که مارو بسوی اونچه که خواسته وارزویمان است میرساند
مسیرناکامی وشکست مسیری است که ما روبطرف مشکلات زندگی وناخواسته هایمان پیش میبرد
واین ماهستیم که هرروزوهرلحظه میتونیم انتخاب کنیم درکدام جهت و مسیرحرکت کنیم
مادروضعیت جسمانیمان هم دو جهت ومسیر درپیش روی خودمان داریم یابطرف مسیرلاغرشدن حرکت کنیم یادرجهت چاقترشدن حرکت کنیم وزندگی عادی خودمان راادامه دهیم
ماهمیشهمیتونیم مسیرحرکت خودمان را هر روز و هرلحظه انتخاب
کنیم موفق خواهیم شد ولی اگرسعی وتلاش نکنیم درمسیرشکست که چاقی است خواهیم ماند وماهیچ انتخابی نداریم یاباید لاغربشیم وباسلامت جسممان زندگی کنیم یابایدچاق بمانیم وباانواع بیماریها دست وپنچه نرم کنیم
مابایدبرای موفقیت کاری را بایدانجام بدهیم ولی بودن درمسیرشکست وناکامی کافیست که ما هیچ کاری راانجام ندهیم
من درمدت پنجاه وشش سال درمسیرچاقی بودم درست است که لاغرمیشدم اماخیلی طول نمیکشیدکه دوباره چاق میشدم چون همیشه درمسیرچاقی درحرکت بودم وخیلی خوب چاقی را یادگرفته بودم
ودرحال حرکت دراین مسیر بودم اما حالاکه میخواهم لاغربشم ولاغرومتناسب بمونم درمسیرلاغرشدن به حرکت خودم ادامه میدهم و امروز این رافهمیدم که باقرار گرفتن درمسیرلاغری بایدانچه راکه دراین مدت انجام میدادم تغییر بدم و متفاوت ازسال های قبل حرکت کنم
من اگر این مسیرلاغری را حرکت نکنم وکاری انجام ندهم درمسیرچاقی که مدتها درآن قرارگرفته بودم به راه خود ادامه خواهم داد
ومن برای اینکه لاغرومتناسب شوم بایدکاری انجام بدهم امابرای چاق ماندن نیازبه هیچ کاری وتلاشی نیست واگه بااین روش حرکت کنیم چاقترمیشویم
ما اگر بخواهیم لاغربشم بایدمسیرخودمان راتغییر بدهیم ودرمسیر لاغری حرکت کنیم
من سالها بودکه دوست داشتم لاغر ومتناسب بشم امانادانسته درمسیر چاقی حرکت میکردم ولاغرشدن فقط آرزو وخواسته من بود
ومسیری که درپیش گرفته بودم باارزویم همسونبودومن هرروزچاقترمیشدم ما با داشتن آرزوی لاغرشدن نمیتونیم به لاغری برسیم
اما قرار گرفتن درمسیرلاغرشدن است کهما رابه سمت لاغری پیش میبرد و سبب میشه که به آرزوی لاغرشدن بودبرسیم
ومسیرلاغرشدن کاملاذهنی است که نیاز ندارد که تلاش وکوشش فیزیکی
انجام بدهیم.ومن ازطریق مسیرلاغری که استاد ایجادکردن قرار بگیرم به تناسب اندام ولاغری میرسم
لاغری باذهن تنهامسیری است که مامیتوانیم مسیرچاقی خودمان راشناسایی کنیم و بعدش به رویای لاغرشدنمان که مسیرجدیدی که برای زندگیمان است ایجادکنیم واین محقق نمیشه جز ازطریق استمرار داشتن وانجام دادن تمرینات ذهنی وواین تمرینات فقط بانوشتن انجام نمیشه باید به رفتارهاوعادتهادرست و عملی تبدیل کنیم
مابابودن دراین مسیرابتدابایدیادبگیریم که چگونه مسیرلاغرشدن رادرذهنمان شکل بدهیم وترسیم کنیم وبعد میفهمیم که چگونه دراین مسیرجدیدحرکت خودرااغازکنیم هرآنچه راکه میآموزیم به عمل دربیاوریم تالاغربشیم
من چندماهی است که دراین مسیرزیباقرارگرفتم وخیلی تغییرات دررفتارهایم ایجادشده من اصلا هیچوقت پیغام سیری و گرسنگی نداشتم اماحالابدون ترس میخورم وهروقت مغزم پیام میده که سیر شدی من دیگر نمیخورم حتی اگه یک قاشق هم مونده باشه دیگه میل بخوردن ندارم پس من دراین مسیرموفق هستم ومیدانم که ذهنم نقشه مسیرلاغری روترسیم کرده ومن دیگر برای هیچ مواد غذای ترسی ندارم ومن این مسیرلاغری رو ادامه میدهم وهرروزلاغرترخواهم شد
من بااموزشهای لاغری باذهن یاد میگیرم که هرروزانتخاب کنم که به سمت لاغری حرکت کنم
وصعود من درمسیرلاغرشدن خواهد بودوسقوطم ازچاق شدن خواهدبود
ومن میدانم که بودم دراین مسیرلاغرشدن. امکان نداره که لاغرنشم
وهمان گونه که درمسیر چاقی بودم چاقترمیشدم حالادرمسیرلاغری که قرارگرفتم لاغرخواهم شد مادراین جهان درتمام جنبه اززندگیمان یادرحال سقوط یادرحال صعودهستیم چون نقشی که ایفا میکنیم خودمان هستیم وما هستیم که انتخاب میکنیم که به قله تناسب اندام صعودکنیم یادر دره چاقی سقوط کنیم
واگه خواسته وارزویمان برای ما مهم و باارزش باشه با تمام وجود هرروزبرای بهترشدن گامهای محکم واستواربرمیداریم تابه قله کوه که همان لاغرشدن ومتناسب شدن است برسیم پس مادر حال صعودهستیم.
امااگردراین مسیرکه پیش گرفتیم استمرار نداشته باشیم وتمریناتمان روانجام ندهیم وگامی دراین مسیربرنداریم درحال سقوط به دره چاقی هستیم،
من تاقبل ازاینکه بااین سایت آشنا بشم دیگه داشتم قبول میکردم که من دیگه نمیتونم لاغربشم ساختاربدنی من این شکلی است وسرنوشت من اینگونه است که باید چاق باشم چون هرکاری کرده بودم نتونسته بودم بعدازلاغرشدنم لاغربمونم ودوباره چاق شده بودم اماحالافهمیدیم که یه سری اشتباهات رفتاری وباورهای اشتباه خودم بوده که باعث چاقی من شده ولی حالاباعوض کردن باورهاواشتباهی که داشتم میتونم به آرزوی لاغری برسم
حالا فهمیدم که نه ژنتیک نه ارثی بودن نه خوردن غذاهاهیچکدام باعث چاقی من نبودند
مابایددقت ومتوجه خودمان رابیشترکنیم تادراین مسیرموفق شویم مابایدموندن دراین مسیرورسیدن به خواسته آرزوهایمان توجه مان به دور اطرافمان باشدودراعمال ورفتارمتناسبهادقت کنیم
تمرین کردن این است که مابایدرفتارهای صحیح رادرزندگیمان راتکرارکنیم تغییراتی در رفتارهایمان
داشته باشیم ماهرچه بیشترروی خودمان کارکنیم به لایه های پایین باورذهنیمان خواهیم رسیدوباید تغییراتی دراونهاایجادکنیم مادرچاقیمان ضربه های خوردیم وسختیهای جسمی وروحی زیادی دیدیم دررابطه ها یمان درکسب کارهایمان در اعتماد به نفسمان ضربه
خوردیم مانبایدازموادغذایی ترسی داشته باشیم چون بدنمان برای زنده ماندن نیازبه انرژی داردواین انرژی ازمواد غذای تامین میشه وما بایدبه اندازه نیازمان غذا مصرف کنیم واین باور اشتباه راازذهنمان خارج کنیم که غذاهاباعث چاقی میشه این رفتار ما به موادغذایی است که باعث چاقی ما میشه وما نمیتوانیم فقط با داشتن باورقانون تایین کنیم که هرچه مابخوریم و هرچقدر بخوریم چاق نمیشیم چون نمیشه با باوروافکارمان قانون راعوض کنیم ماباید بدانیم که به اندازه نیازبدنمان غذامصرف کنیم
ومامیخواهیم باورمان را با قانون همسو وهم جهت کنیم
اگرباباوراشتباه قانون را عوض کنیم نمیتوانیم نتیجه صحیح ازمواد غذایی داشته باشیم وباید مثل قانون فکروعمل کنیم ونتیجه همسوباقانون بگیریم
مابایدقوانین رادرک بکنیم ورفتارمان راباقانون همسوکنیم
وحالاببینیم قانون چی میگه ؟
قانون میگه بایدبه اندازه نیازبدنمان غذامصرف کنیم وما تا به امروز این قانون رارعایت نکردیم و هرروز بااستفاده بی رویه موادغذایی باعث چاقی بیش ازاندازیمان شدیم چون ماقانون را نقص کردیم وحالامیخواهیم با انجام درست وصحیح قانون دراعمالمان ورفتارمان
تغییراتی صورت بدهیم تالاغربشیم
حالامیخواهد چقدر طول بکشد اصلا مهم نیست چون حالامیدانیم که راهمان صحیح است درحال صعودبه قله کوه لاغری هستیم
ومابایددراین کاراستمرارداشته باشیم واگاهانه رفتارهای صحیحی درخودایجادکنیم ونتیجه عالی کسب کنیم
مادو تولد داریم یکی تولد اصلی و ثبت شده درشناسنامه است ودیگری
تولداگاهانه است
تولداصلی این است که هم چیزرابرای ماتحمیل کردند که چطور زندگی کنیم چطور رفتار کنیم وچطورادمی باشیم من درخانواده ای بدنیاامدم که من وسه تا برادر داشتم ومن روهمیشه نادیده گرفتن وهمیشه اونهاتصمیم میگرفتن که من باید چکارکنم ومراهمیشه سرخورده بار آوردن وحتی اجازه صبحت کردن هم نداشتم وامروز میخواهم با تولد اگاهانه سرشارازآگاهی داشته باشم
چون هیچوقت دیرنیست ضرب المثلی است که میگه ماهی رو هروقت از اب بگیریم تازه است ومیخواهیم نتیجه کاملا متفاوتی رو تجربه کنم
ومن باتکرارتمرینات .اگاهانه فرمولهای صحیح راجایگزین درذهنم میکنم ومن دیگراسترس واضطرابوناراحتی نخواهم داشت وهیچوقت به حرف مردم توجه نخواهم کردکه هیچ فایده ای ندارد
ومن ازنعمتهای بیشمار خداوندنهایت استفاده رامیبرم و بزرگترین باارزشترین نعمت خداوندبودن دراین سایت است که مرا به این مسیرهدایت کرده تابافایلهاومطالب مفیداستاداشناشوم واگاهانه وباحس عالی وفوق العاده پیش برم وتولددوباره ای که پرازاگاهیهای زیبااست ومن ازشمااستادگرامی ممنونم که مرا غرق لذت وشادی کردی وخدارا بابت همه این چیزها شکر میکنم خدایاشکرت باتمام باورهای اگاهانه زیباترین شبوروز رابرای همه خواستارم خداپشت پناه همتون باشه
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹آدمی در تمام مراحل زندگی خودشون یا در حال صعود هستن یا در حال سقوط 🤔دوره لاغری با ذهن کاملا عملی و منطبق بر زندگی روز مره ما هست .دقیقا مثل یک فیلم سینمایی که فیلمنامه اون نوشته شده و کارگردان آماده هست و صحنه چیده شده و آماده فیلم برداری هستن توی این فیلم بازیگر نقش اصلی ما هستیم و خوب در اومدن فیلم به این بستگی داره که ما چقدر خوب بازی کنیم خب مطمئنا ما این نقش رو دوست داشتیم که بازیگری رو انتخاب کردیم همون جور که آرزوی لاغری شدن رو داریم هرچقدر تمرین داشته باشیم و بر روی نقشمون تمرکزکنیم به قول گفتنی با نقشمون زندگی کنیم بهترین اجرا رو خواهیم داشت .دقیقا مثل لاغری با ذهن هر چقدر استمرار داشته باشیم و بتونیم مثل افراد متناسب که رفتار صحیح غذایی دارند بتونیم در مواجه با مواد خوراکی رفتار کنیم و این نوع رفتار رو تکرار و تکرار کنیم همونجوری که با نقش بازیگریمون زندگی کردیم خب مطمئنا بهترین نتیجه رو میگیرم و خیلی زود به خواسته همیشگیمون که لاغری هست میرسیم 😊 استاد فرمودند توی این مسیر تمرین داشته باشیم ولی مد نظرشون بیشتر تمرین عملی هست تا نوشتاری. در واقع نوشتاری یک نوع مقدمه ای هست برای اینکه رفته رفته ما به حرف ها جامعه عمل بپوشانیم و آموخته هامون رو به صورت عملی وارد زندگیمون کنیم و جز رفتار اصلی ما بشه طوری که در تمام موقعیت ها به صورت نا خودآگاه عمل کنیم .دقیقا مثل اینه که رانندگی رو به صورت تئوری یادگرفتیم ولی هیچ وقت پشت ماشین ننشستیم و رانندگی نکردیم 😔خب حالا به نظرتون کسی به ما میگه رانندگی بلده و دست فرمونش خوبه🤔خب معلومه تا عملی کار نکنیم هیچ وقت پی به اشتباه و خطا هامون نمیبریم .🌹به قول گفتی باید عمل کنیم تا بدونیم چند مرده حلاجیم😊🌹ما اگه خواسته مون برامون مهم باشه پس با عشق تمام هرروز واسه بهتر شدن اوضاع و احوال خودمون یک گام محکم و استوار بر میداریم تا هر چه زودتر به مقصد نهایی که لاغر شدنه برسیم در این صورت هست که ما در حال صعود به قله کوه که همون سرزمین لاغر هاست هستیم اما اگر در این مسیرکم حوصله بودیم و فعالیت عملی نداشتیم در حال سقوط به دامنه کوه که همان سرزمین چاق هاست هستیم .من مطمئنم اونایی که توی این مسیر کم لطفی میکنن و حوصله گوش دادن فایل و انجام تمرین ندارند هنوز به چاقی به عنوان یک مشکل توی زندگیشون نگاه نمیکنن و با چاقی خودشون کنار اومدن .چون اگه براشون مهمبود برای خودشون کاریمیکردند چطور وقتی مریض میشیم دکتر میگه یکی دو هفته این دارو رو هرروز بخور تا خوب بشیم انجام میدیم چون برامون مهمه سلامت باشیم حالا پیش خودتون فکر کنید یه ویروس کوچولو تازه وارد بدن ما شده و بدن ما رو درگیر خودش کرده دکتر تجویز کلی دارو به مدت دو هفته برای درمان کامل میکنه حالا بدنی که سال ها بر اساس باورهای اشتباه دچار چاقی شده و سال ها بااون بدن چاق زندگی کردیم چقدر زمان نیاز داره که لاغر بشه 🤔🤔چطور توی این همه سال ناخواسته به روند چاق شدنمون کمک کردیم 🤔 الان که بحث متناسب شدن و داشتن سلامت جسم و روحمون در میون هست داریم تنبلی میکنیم و خیلی راحت روزها که همان فرصت های طلایی زندگیمونه رو بدون توجه به کمک کردن به خودمون که همون متناسب شدنه هدر میدهیم😔تا قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری باورکرده بودیم که ژنتیک و غذا و عدم تحرک باعث چاقی ما شده و این سرنوشت ما هست که چاق باشیم .الان که فهمیدیم یک سری باورهای اشتباه و رفتار اشتباه غذایی باعث چاقی ما شده و الان خیلی راحت بااراده می توانیم باورها و رفتار صحیح غذایی مثل👈اینکه هر چیزی توی این دنیا یک سری قوانین داره قانون مواد غذایی هم اینه که غذا خوردن باعث چاقی من نمیشه😊 👈 اینکه بدن من برای انجام فعالیت های خودش به انرژی لازم داره و این انرژی رو از طریق غذا خوردن بدست میاره پس باید به اندازه ای غذا بخورم که انرژی لازم کسب کنم😊 درسته که قانون میگه غذا باعث چاقی نمیشه ولی اگه در خوردن غذا زیاده روی کنم باعث میشه که نتیجه قانون غذایی که باعث چاقی نمیشه عوض بشه و من چاق بشم در واقع این ما هستیم که از غذا به عنوان مواد چاق کننده ی خودمون استفاده میکنیم 😔پس باید به اندازه ای غذا بخورم که لازمه بدنم هست تا با قانون غذایی هماهنگ بشیم و متناسب بشویم😊 👈ذهن ما قابلیت آموزش پذیری داره و همونجوری که چاقی رو تحت باورهای اشتباه یادگرفتیم و با عمل به اون به چاقی رسیدیم برای لاغرشدن هم باید لاغری رو آموزش ببینیم و عملا رفتارهای لاغر کننده رو دنبال و انجام بدهیم و در این مسیر استپرار داشته باشیم😊👈 باید برای بدن خودم ارزش قائل باشم و هر غذای مونده ای وارد معده مون نکنیم😊👈 باید رفتار صحیح افراد متناسب رو با رفتار اشتباه غذایی خودمون مقایسه کنیم و رفتار غذاییمون رو اصلاح کنیم😊 👈ما خیلی راحت و بدون فشار و سختی جسمی و پله پله چاق شدیم پس برای لاغر شدن هم باید گام به گام و با آرامش و بدون سختی و تحت فشار قرار دادن جسممون لاغر بشیم😊برای لاغر شدن ابتدا باید مسئولیت چاقی خودمون بر عهده بگیریم وباور کنیم این فقط خود ما هستیم که میتونه ما رو به لاغری برسونه فقط همت میخاد😊 بعد در این مسیر باید استمرار داشته باشیمو آموزش ها رو به صورت عملی توی زندگیمون پیاده کنیم 😊همواره در حال صعود و پیشرفت باشیم🏔 نه سقوط وپس رفت🌋
سلام دوست عزیز
این نوشته خیلی خوبه
اگه پاراگراف بندی کنید مدال فنی دریافت میکنه
باعرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار ودوستان گرامی
من چند روز هست که باسایت پر محتوای شما آشنا شدم تقریبا هر روز گام همان روز رو میشنوم، نظرات دوستان رو میخونم در ضمن نکات طلایی رو هم میبینم .
همه مطالبتون عالی وملموس هست قدرت بیانتون بسیار خوب وعالی است.
خوشحالم که تااین لحظه خیلی از فرمولهای اشتباه ذهنی رو در خودم پیدا کردم وحس میکنم با شناسایی اونها از قدرت فرمولها کم میشه .الان خیلی راحت تر غذا میخورم و عذاب وجدان کمتری دارم ولی زیاده روی نمیکنم .مثلا قبلا اگر یه غذای غیر مجاز میخوردم منتظر چاق شدن بودم.مرتب خودم رو وزن وسایز میکردم تا اضافه وزن رو ببینم اگر هم نمیدیدم میگفتم خوب ۳روز طول میکشه تاثیرش دیده بشه .خلاصه نهایت تلاشم رو میکردم تا اون غذا من رو چاق کنه .الان میفهمم که چقدر در جهت چاقی تلاش میکردم.
نمیدونم احساسم درسته یا نه ولی فکر میکنم سایز کم کردم خیییلی خوشحالم از این بابت .
خدارو شکر میکنم با شما وروشتون آشنا شدم .خیلی احساس آرامش میکنم .امیدوارم خداوند این آرامش رو به بهترین شکل به زندگیتون برگردونه.🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌺🌺🌺🌺🌺
گام ۱۲
*برداشت من شقایق*☺️
به سمت چاقی حرکت می کنید یا لاغری ؟؟
در ابتدا میخواهم تعریف خودم را از باور بنویسم . باور چیست ؟ باور همان مسیری است که طی سالها با دیدن و شنیدن و یکسری اطلاعات در ذهن ما تشکیل می شود و با تکرار و تکرار این مسیر در ذهن عمیق و عمیق تر میگرد تا اینکه تبدیل به یک باور می شود و آرام ارام رفتار ما نیز طبق همین باورها شکل می گیردو تکرار این رفتارها تبدیل به یک عادت می شوند و زندگی ما را خلق می کنند
خب باورهای چاقی یا همان باورهای نا درست لاغری کهبا دیدن رفتارای غلط دیگران مثل عادتهای اشتباه در خوردن ( باور چاقی ) و یا دیدن فعالیتها و ورزشهای سنگین و عرق ریختنها ی برخی ادمای متناسب ( باور اشتباه لاغری ) و یا شنیدن یکسری اطلاعات نا صحیح از برنامه های پزشکی صدا و سیما
این باورای اشتباه را در ذهن من به وجود اورد و مسیر زندگی مرا به سمت چاقی کشاند
لازم به ذکر است که من شاید تا حالا فکر میکردم در لاغری با ذهن فقط احساس هست که مهمه مثلا من اگر هنگام خوردن احساسم خوب باشد اون غذا مرا چاق نمیکند اما با شنیدن این گام و گام قبل به این درک رسیدم که رفتار هم در ساخت باورها بسیار مهم هستند که طبیعتا همان رفتارهای اشتباهی که ما از اطرافیان دیدیم در ذهن ما نقش بست و در ساخت باورهای ما تاثیر گذاشت .
پس من امروز آموختم که در این مسیر علاوه بر داشتن احساس خوب ، لااقل تا زمانی که ذهن در مسیر جدیدش محکم نشده و باورهایش عمیق نشده باید در رفتارم نیز دقت داشته باشم
یعنی اگر من میخواهم به تناسب اندام برسم علاوه بر داشتن
احساس خوب در زمان خوردن و ترس نداشتن از خود غذا باید به رفتارم هم توجه داشته باشم ، البته به این نکته هم ایمان دارم اگر ذهنم درست شود رفتار خودبخود درست خواهد شد ولی این یه رابطه ی دو طرفه ست یعنی رفتارای صحیح من ابتدا باورای ذهنی مرا درست میکنند و از یکجایی به بعد همین باورای صحیح ، رفتارای منو تحت الشعاع قرار میدهند
یعنی ابتدا من باید خود آگاه روی رفتارم نظارت داشته باشم و کم کم که قانون درست که *همان اندازه خوردن مطابق نیاز بدنم* بود را اموختم و طبق همین قانون باورای جدید و همسو را ساختم
دیگه می توانم با خیال راحت بگویم که رفتار جدید من هم طبق همین باورای جدید هست و خیلی ناخوداگاه رفتار من درست میشود
من باید در این مسیر برای بهتر نتیجه گرفتن دو قانون را در نظر داشته باشم
قانون اول : *مواد غذا یی به هیچ عنوان هیچ مشکلی ندارند* و باورهایی را همسو و هم جهت با ان بسازم یعنی احساس خوبی نسبت به نوع غذا داشته باشم و از برچسب زدنهای پوچی که از دورو بر یها میشنوم نسبت به غذاها بپرهیزم و از خود غذا به هیچ وجه ترسی نداشته باشمو میتوانم بگویم بدن من برای فعالیتهایش واقعا نیازمنده غذا هست و غذا یک انرژی دهنده است
این باورها چون هم جهت با قانون هست قطعا نتیجه اش هم عالیست
قانون دوم : *به اندازه ی نیاز بدنت غذا مصرف کن*
خب حالا باز هم باید باورای همسو و همجهت با این قانون را در ذهنم
بسازم مثلا تا وقتی گرسنه نشدم به سمت غذا نروم از پرخوریهای عصبی بپرهیزم ، در مواقع سرگرمی غذا نخورم ، نه گفتن را در مقابل تعارفات غذایی دوستان. یاد بگیرم و باورهایی از این دست
خب این باورها باز چون هم جهت با قانون هست قطعا در روندگرفتن نتیجه ی عالی موثر است
تا اینجا باورهای من چه احساسی و چه رفتاری درست و همسو با قوانین هستند پس من حالا باید وارد مرحله بعدی بشوم
یعنی استفاده از این باورها در زندگی واقعی ، خیلی افراد هستند که همه ی این دانسته ها را میدانند ولی وقتی وارد زندگی واقعی میشوند چون باورها ی همسو با قانون برایشان یا خوب جا نیفتاده یا هنوز نیاز به تکرار و تمرین دارن اصلا خوب کار نمیکنه و رفتارشون ناشی از همان باورای قدیمی و ناهمسو با قانونه مثلا در هنگام خوردن هنوز ترس داره هنوز مقدار نیازش و نمیدونه و هنوز در مواقعی که واقعا نیازش نیست به طرف غذا میره خب قطعا اون نتیجه ی مطلوب حاصل نمیشه
پس من باید سعی کنم انجام تمارین و گوش دادن فقط در حد کاغذ و دفتر نباشه و بتونم باورهامو عمیق و عمیقتر کنم تا رفتار صحیح از این باورها در من نمایان بشه
و یجورایی ایمان که همان آموزشها و انجام تمارین هست را به عمل تبدیل کنم چون من باور دارم ایمان و عمل به تنهایی اصلا نتیجه ای ندارند . این دو با هم هستند که انسان را به تکامل می رسانند و زندگی زیبا را شکل میدهند ،
ایمان به اینکه من دیگر میتوانم با ساختن یکسری باورای خوب و الهی در ذهنم زندگی جدید و تغییر یافته ای از نو خلق کنم که مطابق با قوانینی ست که از ازل در وجودم بوده
من ایمان دارم که توانایی ساختن زندگیی را دارم که خود الهیم مدیر و سازنده ی آن است نه سخنان و تجربیات گذشتگانم
من میخواهم طبق نسخه و الگوی الاهیم زندگیم و جسمم را ازنو خلق کنم مثل زلیخا که با شکستن بتها و باورهای نخ نمای کهنه اش از نو متولد شد *جوان و زیبا و شاداب* که حتی باردار هم شد با اینکه در زندگی قبلیش نمی توانست بار دار شود
او به اصل خودش بازگشت و معنای اصلی انا لله و انا الیه الراجعون را کاملا درک کرد او به خدایش بازگشت و از نو زنده شد و قطعا وقتی زلیخا توانست من هم میتوانم چون خدای همه ی ما یکیست ، میتوانم تمام باورهای پوسیده ای که از گذشتگانم به ارث برده ام را یکی یکی بشکنم و
و از نو با باوراهای صحیح الهی خودم را خلق کنم
خدایا شکرت که من هر روز متولد میشوم ، هر روزی که یک باور غلط را ریشه کن میکنم و باور صحیحی جایش می نشانم یعنی دارم متولد میشوم و این است معنی یحیی و یمیت ، زنده شدن دوباره با ُمردن یک سری باورای غلط
خدایا شکرت ،
متشکرم ای ذهن خوبم که همراه و کنارم هستی متشکرم استاد که دستان خداوند هستید برای هدایت همه ی ما
💖 بنام خدای مهربان 💖
🎊 گام دوازدهم 🎊 به سمت چاقی حرکت میکنید یا لاغری 🎊 صعود یا سقوط 🎊
😍🤗 سلام خدمت دوستان هدفمند و شجاعم 🤗😍
💗 من متهعد و مسئول تغییر شرایطم به بهترین شکل هستم 👸 ما هر روز در زندگی یا در حال صعود کردن 🚀 یا سقوط کردن هستیم 🛬 حالت ساکن وجود نداره ⛔
وقتی من هدفم🎯 متناسب شدنه🤹♀️ و هر روز تمریناتم رو انجام میدم🎧✍🏻 در حال صعود🚀 کردن هستم اما اگر انجام ندم در حال سقوط 🛬
این طور نیس که یه هفته هیچ کاری انجام ندم و خیالم راحت باشه 😂 که در جای قبلی خودم باقی میمونم صد در صد لیز ⛷ میخورم
و اون احساس عقب موندن ما رو افسرده 😣میکنه و منفی باف سریع دست به کار میشه و حلقه اول رو پهن میکنه و تو دامش اسیر میشم😥و با فاصله افتادن مدام فاصلم بیشتر میشه و اون حس که نا امید از ادامه دادن بشم در من قدرت میگیره و این که نتونستم به تعهدم پایبند باشم خیلی برام حس ناخوشایندی داره و تو دره نا امیدی سقوط میکنم که من بازم لایق استمرار و ادامه دادن نبودم حتما⛔
💖 و برای اینکه این تجربه تلخ رو نداشته باشم مواظبم که همیشه در حال اوج و صعود باشم و هر روزم بیشتر گام کوچیکی رو برای کمک به خودم بردارم چون عاشق خودمم و تغییر خودم و رسیدن به هدف برای من مهم ترین تصمیم زندگیمه
اما استاد عزیز میفرماین در جواب ما👈🏻 از چی عقب موندی میترسی تموم بشه و به شما نرسه اینطور نیست و هر وقت سعی کنیم نتیجه ما محفوظه و به ما داده میشه🎁
🎁و درک من از این جمله روح نواز استادم اینه که صد بار اگر توبه شکستی باز آ🎁
و تفاوت استاد اینجا معلوم میشه که ایشونم هر روز مسائل و مشکلاتی دارن و مشغول حل کردنش هستن و محاله یه روز رو سپری کرده باشن و برای خودشون کاری نکرده باشن🎀 در هر شرایطی بوده تمریناتشون رو انجام دادن و توجه به خواسته 🎯
💖منم در این مورد به مرحله ای رسیدم که محاله یه روزم تموم بشه و در هر حالی که باشم باید به خودم کمک کنم و الگوی زندگی نو پای شیرین و لذت بخش من استاد بی نظیرم و کلی شگفتی ساز و دوستان فوق العاده همراهمه و ویترین عالی دوستان فعالم 💖
مثلا توجه به رفتار افراد چاق و متناسب 🤗😍
و مهم تکرار و توجهه و باعث میشه که در مسیر خواسته بمونیم و برای بهتر کردن و در مسیر صحیح باقی موندن 😊🤗
که تا کی باید ادامه بدیم 😋🤔 کاملا بستگی به رفتار ما داره
👈🏻که تا چه حد رفتارهای جدید در ما جایگزین شده باشن
🔴استاد هم حتی هنوز مشکل رفتاری دارن بعد از این ۷ سال
🔵و هر چی بیشتر کار کنیم به لایه های عمیق تری میرسیم 🎯
و اینبار باید اونها رو تغییر بدیم 🤗😊
و تصور میکنم که دارم به ریشه نزدیک تر میشم 👩🌾 و هر چی تو عمق برم ریشه قوی تر و محکم تر و سخت تر میشه و نیاز به کار بیشتری داره و باید همیشه تکرار کنیم که به واقعیت زندگی من تبدیل بشه
تغییر افکار در محدوده زمانی نیس ⛔
مهم اینه که👈🏻 چقدر سعی کردم به عمل تبدیل کنم یاد گرفته هامو
و ملاک اصلی عمل کردن به اموزشاته
🎯چرا عده ای فقط نتیجه میگیرن تفاوت در عملی کردنه آموزشاته 🎯
من از بچگی یه سری اموزشات رو دیدم در رفتار والدین👇🏻 اجتماع 👇🏻 اطرافیان 👇🏻
و همشونم رفتارهای اشتباه داشتن
که مثلا بابای من همیشه عادت داشت تند بخوره و لقمه های به شدت بزرگ منم خیلی دلم میخاست لقمه هام بزرگ باشه و فکم درد میگرفت حتی ولی خوشم میومد و دلیلشم حس میکنم این بود که همه اطرافیان پسر دوست بودن و ما خانواده پر دختری بودیم و اکثر رفتارهای من در کودکی رفتارهای مردانه و دقت به عادتهای مردها بود و از اینکه دختر بودم خودمو سرزنش میکردم 😣
حتی تو مغازه بقالی خوردن یک نفس نوشابه با کیک رو که کامل فرو میکردن تو دهانشون و آرزوم بود منم یاد بگیرم و در سن بچگی نمیفهمیدم کارشون طبیعی نیس فقط برای جلب توجه هست
این عادتهای اشتباه تبدیل به رفتار من شده بود و هر رفتار غدایی رو دیدم و یاد گرفتم و خودم بارها این رفتار رو تکرار کردم و به صورت عادت دراومد در من و اوضاعم شد این اندام بیچاره و بلایی که سرش اوردم خودم با انتخاب رفتارهای اشتباه دیگران
من کلی رفتار اشتباه داشتم درباره مواد غذایی و غذا برای من تبدیل شده بود به ابزار
لذت و تفریح و هروقت خیلی خوشحال بودیم میخواستیم بخوریم وقتی ناراحت بودیم میخوردم که اون غم و افسردگی فراموشم بشه اصلا به نیازم کار نداشتم و هممون خانوادگی این رفتارها عادت داشتیم
و حتی بابای من همیشه سلیقه غذاییش رو دلیل بر عاقل بودنش میدونست و اگر من میگفتم دوست ندارم توهین مستقیم و بی احترامی به خودش میدونست و کاملا تحمیلی بود و من حاضر بودم گرسنگی بکشم و اون غذا رو لب نزنم نمیزاشتن که اجباری بود و با کتک و به زور و حتی چیزهایی که دوست نداشتم رو باید بیشتر میخوردم تا لجبازی نکرده باشم 😂 و دختر خوب بودن نشونه اش این بود
کسانی که ۱۰ بار تکرار میکنن توجه به تغییر رفتاری ندارن و عمل نمیکنن و موقع مواجه شدن با میز غذا یاد نگرفته چیگار کنه و برخوردش چجوریه باید منم طبق رفتارش انجام بدم نمیشه که من راه خودمو برم انتظار معجزه هم داشته باشم
من بارها مهمونی رفتم و نحوه برخوردم کاملا متفاوت بود و هر چی خوردم فقط مورد نیاز و اندازه بود اما کنترلی و محدودیت نبود کاملا یاد گرفتم عین متناسبا رفتار کنم 😍🤗 خدا رو شکر
🔴کسی نتیجه میگیره که ۲ موضوع بسیار مهم متعهد باشه
اول 👈🏻 هر روز یه کاری برای باقی موندن در مسیر متناسب شدنم انجام بدم
دوم 👈🏻 آموزشات رو به عمل در زندگی تبدیل کنیم و ایجاد عادتهای جدید و رفتار شبیه متناسبا
تغییر فقط با عمل کردن به تمرینات ایجاد میشه
سه جنبه از هر تمرین در دوره مقدماتی مورد توجه قرار میگیره و توضیح داده میشه 👇🏻👇🏻👇🏻
👈🏻هدف از انجام تمرین 🎯
👈🏻و قراره با انجامش به چه آگاهی برسیم 😎
👈🏻و این اگاهی در متناسب شدن چه تاثیری داره 😍🤗👸
بیشتر موارد رفتاری اشتباه برای افرادی که اضافه وزن دارن در همه عمومیت داره و باید با اشتیاق انجامش داد و تکرار و تکرار و تکرار بشه 🤗
موضوع بسیار مهم درباره تاثیر رفتار و باورهای قبلی ما در کسب نتیجه مناسب از آموزشهای فعلیه همه ما سالهاست که اضافه وزن داریم و درد و رنج زیادی متحمل شدیم و هر کسی خودش میدونه ضربه های زیادی خوردیم در روابط در اعتماد به نفسمون در شغلمون در خیلی جنبه های زندگیمون و همیشه عوامل زیادی رو مقصر میدونستیم غذاها 😐ژنتیک 😐شانس😐 اشتها😐 متابولیسم😐 خیلی موضوعات اشتباه😁 بهانه چاق بودن خودمون میدونستیم و طبیعیه که این افکار خیلی قدرتمند باشن و همه چیو تحت الشعاع قرار بده و الان دیگه میدونیم که از کجا آب میخورن 😁😍
ترس از خوردن واقعا یه باور ریشه ای که در من فوق العاده قوی بود و شاید سالها طول بکشه درمانش که بابا مواد غذایی ترسی ندارن که به من ضربه نمیزنن و این من هستم که با استفاده اشتباه دارم به خودم ضربه میزنم من باور داشتم آبم میخورم چاق میشم ولی الان میدونم که گاهی چقدر رفتارهای اشتباه با مواد غذایی داشتم و چه بلایی سر جسم بیچارم میاوردم با حرص و ولعی که در اثر محدودیت ایجاد میکردم و به شدتم ازش میترسیدم😨
ولی واقعا خیلی برای من الان تغییر کرده و به رهایی رسیدم🤗😍 و بارها شده که سیر شدم مثلا یکی بهم گفته چای حیف بود⛔ حالا چای رو تموم میکردی میگم وقتی که سیر بشم برام تفاوتی نداره که چای شیرینه یا هر ماده غذایی دیگه و اون انرژی منفی که به مواد غذایی میدادم خیلی کمرنگ شده و میلی برای ادامه دادن ندارم شاید حتی سیرم نباشم ولی دیگه دلم نمیخاد باقی مونده رو و کاری به زمان خوردنم ندارم هر وقت میلم باشه خوردم و هیچ محدودیتی نزاشتم😎
🔴البته هنوز از طبع مواد غدایی میترسم و مثلا سودا زا بودن بادمجون و یا سرد بودن طبع همه چیزایی که میخوریم ولی واقعا همه افراد متناسب هم همینا رو میخورن ربطی به چاقی نداره 🔴 و باید رو این باور بیشتر کار کنم کم رنگ تر شده به سابقم ولی هنوز نیاز به تمرین دارم و مطمئنم دوره پیشرفته رو به زودی میخرم و همشو ریشه ای و عمقی از بین میبرم 😍🤗
🎀حالا چطوری اصلاح میشه ترس از خوردن 😍باید به خودم بارها بگم بدن من برای زنده موندن نیاز به انرژی داره و لازمه که من به مقدار مورد نیازم غذا بخورم انقدر باید تکرار بشه تا من باورم بشه و به کلمه مورد نیاز توجه کنم🎀
با باور نمیشه 🚫قانون رو عوض کرد ما میخواهیم باور صحیح رو با قانون همسو کنیم
باور اشتباه چی بوده غذا به من ضربه میزنه و باعث میشه نتیجه از قانون متفاوت باشه چرا چون خیلی متناسبا دارن همینو میخورن چاق نمیشن و این میشه
باور اشتباه در تضاد ⛔ با قانون ✔
باور اشتباه میتونه نتیجه قانون رو تغییر بده و درست نیس⛔
ولی باورمو تغییر بدم ✔نمیتونم قانون رو عوض کنم ⛔
میتونیم نتیجه اشتباه بگیرم ❌ولی نمیتونم قانون رو عوض کنم ⛔
باورم این باشه هر چقدر میخام بخورم ولی چاق نشم نه این نمیشه ⛔
وقتی میگیم باور باید عوض بشه یعنی باور اشتباه رو با قانون باید همسو کنیم
مثل قانون فکر کنم و نتیجه همسو با قانون بگیرم✔
خیلی مهمه قوانین رو درک کنم و رفتارم رو بر اساس قوانین تنظیم کنم ✔📶
تا حالا مصرف بی رویه داشتم خب چاق شدم 😣
قانون میگه بر اساس مورد نیازت غذا مصرف کن 😍
رفتار من چطوری بوده بیشتر مصرف کردم 😥
پس من فراتر از قانونم 😁
یعنی من دارم از غذا برای چاق شدن خودم استفاده میکنم ❌
غذا منو چاق نمیکنه ✔ولی من دارم اشتباه مصرف میکنم❌
عین مواد مخدر که باعث معتاد شدن افراد میشه❌
اما کسایی هستن که تصمیم میگیرن از این مواد برای معتاد کردن خودشون استفاده کنن و موفق هستن♻️
عصبی بودن مزاج نیس❌ و ارثی نیس رفتارش کاملا دست خود فرده اگر ناسزا رو حذف کنیم چطوری میخاهیم عصبی بشیم ✔
حالا من دارم یاد میگیرم درست از غذا استفاده کنم و مطئنم که نتیجه عالی میگیرم
من که کلا زندگیم کاملا تغییر کرده از همه لحاظ 👸💃
🔴نکته مهم استمرار داشتنه و یه فرد متناسب از بچگی رفتارهای متناسب رو تکرار کرده و رفتار چاق کننده یاد نگرفته
همه ما در چرخه قربانی ها بودیم چون هر کسی که به ما یاد داده خودشم قربانی اموزشات غلط بوده و از کس دیگه همینو یاد گرفته و مقصر نیس اما میشه همت کرد و این شیوه رو عوض کرد
من یه روزی متولد شدم و پدر و مادرم تمام سعیشون رو کردن هر چی بلد بودن رو به من یاد دادن حالا بعضی ها رو خوبم✔ و بعضیا ممکنه درست نباشه ❌
و من الان سعی میکنم اگاهانه رفتار خوبی رو در خودم ایجاد کنم و در همه جنبه ها انتخاب میکنم چر باید یاد بگیرم و چجوری باید رفتار کنم و بهترینا رو برا خودم رقم بزنم که میشه🎂 تولد آگاهانه 🎂و همش با تصمیم و اراده خودم درست میشه
چون میخام از تولد آگانه خودم بهترین استفاده رو بکنم💃
❌آدما مشکلشون اینه که این باور محکم رو دارن که گر خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت باش ❌ مگه اینجا کارخونه مجسمه سازیه 😁😂 مهم نیس بقیه از ما خوششون نیاد 😊 چون من عاشق خودمم 🎀 چون سر هر کوچه خدا هست 🎀 و خدا همیشه در قلبم خانه داره
در تولد اصلی همه چی به ما تحمیل شده 😁
که البته اکثرا اعتقاد دارن در عالم زر همه چیو خودمون انتخاب کردیم و حتی والدین رو هم خودمون انتخاب کردیم برای اهدافی که در زندگی داریم ✍🏻 کتاب شفای زندگی لوییز هی که تا دنبال آموزش و یادگیری هم نریم اینا رو نمیفهمیم و خودمونو موجودی مجبور میدونیم
ولی در تولد اگاهانه خودمون انتخاب میکنیم ✔و نتیجه کاملا متفاوت میشه
همه خودشونو عقل کل میدونن و یادگیری سخته
مگه اینکه خودم تصمیم قاطع بگیرم و اقدام کنم 💃💃💃
تلاش من نشون دهنده اینه که من میخام تبدیل به چی بشم و هر چی از خودمو دوست ندارم😥 👇🏻
همت میکنم و یه ورژن جدید تولید میکنم با تکرار و تمرین آگاهانه که میشه فرمول جایگرین در ناخودآگاه 😍🤗
اگه نمیخام پس گله و شکایت بی معنیه 😂
استمرار من در تکرار و عمل کردن به آموزشاته که نشون میده برای خودم احترام قائلم و میخوام در چه حد استفاده کنم
این عادت چای رو منم دارم خود چای رو به ندرت بخاطر خودش میخورم تو هوای سردی بیرونی جایی بهم میچسبه و در کنارشم یاد گرفتم حتما باید کیکی چیزی باشه ولی بیرون باشم خالیشم میچسبه ولی کم از ترس نیاز به دسشویی😂
و کلا چای شیرین خیلی دوست دارم همراه صبحانه بخورم البته گاهی مدتها میلم نمیکشید برای صبحانه هم و نمیخوردم
من این اموزش رو انتخاب نکردم یادش گرفتم
مثلا خیلی خانواده ها رو میبینم غذا تو گلوشونه همشون خانوادگی یاد گرفتن رو غذا چای بخورن ولی من از ترس کم خونی یاد گرفتم چای نخورم بلافاصله رو غذا و نگاه به رفتار خانواده هم میکنم میبینم هیچکدوم اینجوری نیستیم و همگی چاق هستیم
خانواده خالم که همشون عادت دارن متناسب هم هستن 🤔
و اگر تشخیص بدم این رفتارم مناسب نیس برای خلق یک انسان جدید متناسب نیست باید اگاهانه تغییرش بدم و شجاعانه
🎁این میشه شاهکار زندگی من 🎁
یعنی تشخیص دادم رفتارم اشتباهه تغییرش دادم 💃👸 و رفتارهایی که یکی یکی تشخیص بدم اشتباهه تغییر بدم ✔
و نهایتش شگفتی رفتار منه 😍🤗 و این میشه استفاده از فرصت تولد آگاهانه برای جایگزین کردن آموزشها
کار به عمل برآید به سخن دانی و حرف نیست ❌
رطب خورده کی منع رطب کند 🤗😍 استادم هر روز داره روی خودش کار میکنه و نماد و الگوی ماست و هر روز یاداوری میکنن به خودشون و هر جا مشکل دارن با تکرار و تمرین خودشون تلاش میکنن
استاد ممنونم از تصمیمتون💖 و منم تا روزی که زنده هستم ادامه میدم 💜و عشق به تناسب در من هیچگاه افت نمیکنه 💝و کمک میکنم 💙به دیگران تا به رویای خودشون برسن و این مسیر رو باور کنن💞 و شادی و نشاط رو به اونا هدیه کنم ✔
و من ایمان دارم که حتما به شرایط ایده ال خودم میرسم✔ ولی کارم تموم نمیشه 😍و تکرار رو با اشتیاق انجام میدم و خوشحالم 😋که از این مسیر عالی استفاده میکنم✔ و با کمال میل و اشتیاق در این مسیر به جشن و شادی مشغولم 🥁🎉🎊
و نمیزارم 🚫عجله برای من مانع ذهنی درست کنه و خنثی کنه و هدر بده انرژی منو ✔
من فقط بخاطر خودم و سلامتی خودم میخام متناسب بشم و رسیدن به رویای خواستنی خودم 🎁 و تمام اون اهداف سابقم رو ریختم دور 🚮
و هیچ استرسی ندارم 💖 چون من به دنبال هدف واقعی خودم هستم و حرف مردم برای من اهمیتی نداره چون سود و فایده نداره
و خوشحالی دیگران برای ذهن من منطقی نیست 😁
در مسیر استمرار و اشتیاق دارم برای آگاهیهای ذهنی به شدت خوشحالم و هر روز نتایجم بهتر از قبل شده و امروزم بهتر از دیروزه
و منم مقاومت ذهنی رو بی معنی میدونم 🚫چون نیروی بیرونی وجود نداره من در درونم همه چی دارم
و خداوند در حق من تمام نعمات رو تکمیل کرده💖 و بزرگترین نعمت انتخاب و هدایتم به سمت بهترینهاست 💖و غرق در لذت و شادی بودنم 💖 و حس و حال عالی و فوق العاده ای که دارم نشانه منه و ایمان قلبیم روز به روز در حال افزایشه و نتیجشم برام مثل روز روشنه بی نهایت متشکرم خدا جونم 💜💜💜
😍استاد گرامی بی نهایت ممنونم از اگاهیهای فوق العاده این فایل و کلی آموزش مفید یاد گرفتم 🌹🌻🌼
💝آسیه جونم و فرشته خوشبختی خیلی عاشقتم و ممنونم که اشتیاقت بی نظیر و عالیه و خیلی خوب یاد میگیری 💝
👸 در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست 👸 و بی نهایت شاد و خوشحالم 💃💃💃
سلام دوست عزیز
نوشته های شما عالیه
هربار که نوشته های شما رو می خونم به شما تبریک میگم که انقدر عالی مطالب رو درک و عمل می کنید
نتیجه این اشتیاق و استمرار چیزی جز شگفتی ساز شدن نیست
خوشحالم در مسیر لاغری با ذهن همراه من هستید
سلام استاد عزیز خیلی ممنونم خیلی لطف دارید🌹🌹🌹 شما برای من اسطوره و الگو هستین و خیلی دوست دارم فایلهای فوق العاده شما رو کاملا عملی کنم در زندگیم بی نهایت ممنونم 💝💝💝💝
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و بقیه دوستان استاد عزیزم من از این فایل اینجوری برداشت کردم با فکر کردن و سنجیدن این اگاهی ها برای زندگی شخصی خودم امیدوارم اگه از نظر شما درسته برام لایک کنید🤗🤗 راستش بزرگترین ترس من ترس از خوردن است و طبقه بندی مواد غذایی به مواد غذایی خوب و بد مثلا غذای معمولی و سنتی خودمون غذاهای خوبن( البته این باور به تازگی در من شکل گرفته که مثلا سرخ کردنی و همون غذاهایی که تو همه ی خونه ها هستند خوبن اونم به خاطره دیدن فایل های اشپزی شما وگرنه غذایی که توش روغن داره و کلا غذاهای پرکالری قبلا از نظر من بد بود ولی الان میگم بدن خودش میفهمه چه مقدار از اون غذای پرکالری رو بخوره که سیر بشه نمیخواد من برم کنار غذای کم روغن و کم کالریم دو کیلو سالاد و سبزی بخورم تا هم سیر بشم هم کالریش کم بشه) و کیک وشیرینی و بستنی و اینجور تنقلات بد هستند. روی ترس از خوردن خیلی کار کردم و بیشتر مواقع دیگه حداقل مثل قبل ترس از خورون ندارم میدونم غذاها چاق کننده نیستند تا زمانی که ما براساس نیاز بدن یعنی هر وقت احساس کردیم گرسنه ایم بخوریم و به محض سیری دست بکشیم این موضوع برای من حل شده است حالا میمونه هوس ها مثلا من گرسنه نیستم ولی هوس بستنی میکنم یا کیک یا شکلات طبق چیزی که الان درک کردم من میتونم از این مواد غذایی هم استفاده کنم به مقداری که حالت خوشایندی رو در من ایجاد کنه، اما اگه بگم نه تو که گرسنه نیستی نباید هوس کنی نباید بخوری تحمل کن بهش محل نده اونوقت باز توی دام فشار جسمی برای تناسب اندام میوفتم و دوباره چون ذهنم دستور به خوردن داده ولی این منم که دارم مقاومت میکنم باز شکست میخورم و قطعا چیزی که هوس کردم رو میخورم و حتی ممکنه بیشتر و از روی حرص بخورم و منجر به پرخوری بشه، پس کاری که من میکنم اگه چیزی رو هوس کردم تا همون احساس خوبی و لذت میخورم و بعد رهاش میکنم، و اصلا هم عذاب وجدان نمیگیرم. میخوام بگم من در مورد غذاها تقریبا به یک صلح و اشتی با خودم و غذا رسیدم هم حس گرسنگیم رو خوب متوجه میشوم هم حس سیر شدنم رو و هم ترسم از غذا خیلی کمتر و بهتر از قبل شده، اما در مورد هوس ها هنوز به صلحی که باید باهاشون برسم نرسیدم و از خوردنشون میترسم، هرچند که میدونم مقاومت در برابر خوردنشون یعنی میخوام با همون روش رژیم و فشار جسمی پیش برم که قطعا اشتباهه و منجر به شکست میشه، چون هر چه ذهن فرمان بده مغز و جسم ناچاره انجام بده، کاری که الان در این مورد میخوام بکنم اینکه به هوسم توجه کنم و از چیزی که میخوام بخورم و از خوردنش نترسم اینجوری هم احساس محرومیت نمیکنم، هم پرخوری نمیکنم چون میدونم هر وقت بخوام میتونم داشته باشمش، هم دیگه درگیری با ذهنم ندارم و راحت و ازادم. و میتونم به بقیه کارام برسم . این درک الان من است از این اگاهی ها، امیدوارم هرچی پیش میرم به درک درست تری برسم، حالا که نوشتمش برام واضحتر شد. ممنون از فایل های عالیتون استاد جون
سلام دوست عزیز
خوشحالم که در مسیر درست در حال حرکت کردن هستی
سلام. . دوست عزیز درکتون خیلی خوب بود . اتفاقا آدمای متناسبه اطرافمونم همینطورن خیلی راحت وقتی چیزی و که هوس میکنن میخورن و وقتی هوسشون فرو میشینه اصلا اضافه شو نمیخورن برعکسه آدمای چاق و
تا وقتی هم که به اون گرسنگی واقعی نرسیدن حتی اگه موقع وعده های اصلی غذا هم باشه باز نمیخورن و من خیلی دیدم که یا سر سفره حاضر نمیشن یا اگه هم بشن یجور با غذا بازی بازی میکنن
البته همین سه وعده اصلی غذا و تفکیک کردنها غذای خوب و غذای بد هم همه ساخته ذهنه خودمون یا گذشتگان مون هست
وگرنه قانون اصلی همینه که در صورت گرسنگی بخوریم با احساس خوب به قدر نیازمون
خدا رو شکر که همگی ما در حال آموختن هستیم
من هم مطالب شما را لایک کردم 😊😊
پاینده و متناسب در پناه الله یگانه
سلام گام دوازدهم در مسیرلاغری من
نکات طلایی 😌👇
۱_ الان فهمیدم که برای موفق شدن باید کاری انجام داد ولی برای شکست هیچ کاری نمیخواد انجام بدی و همان کاری که قبلا انجام بدی شکست میخوری مث دقیقا ما افراد چاق که همیشه اومدیم برای لاغرشدن روش ها فیزیکی انجام دادیم و اومدیم خودمان محدود کردیم فشار اوردیم به خودمان که باید لاغر بشی ولی برای همه در هر منطقه اب هوایی با هر رده سنی هر وزنی و هر روش فیزیکی چیزی جز شکست به همراه نداشته و میدونم که افراد چاق الان معنی کلمه شکست خیلی قشنگ درک کنن پس برای موفق شدن باید کار متفاوتی انجام بدهیم پس باید برای لاغر شدن از یه روش متفاوت استفاده کنیم که چیزی نیست جز روش ذهنی پس اگر میخواهیم موفق بشیم و برای همیشه لاغر بشیم باید مسیر صحیح اول انتخاب کنیم کاری متفاوت 😌
_من به عنوان یک فرد چاق اگر بخواهم لاغر بشم باید کاری متفاوت انجام بدهم که همان اموزش لاغری به ذهن است اگر ذهن به حال خودش بزارم چاق میشم چرا چون ذهنم اموزش چاقی دیده پس باید اموزش لاغری به ذهن بدهیم برای لاغری شدن برای همیشه
ارزو لاغری مارو لاغر نمیکنید بلکه قرار گرفتن در مسیر صحیح است که مارو لاغر میکنید من سالها ارزو میکردم که لاغر بشم الان فهمیدم که ارزو ما رو متناسب نمیکنه بلکه انتخاب مسیر صحیح است که ما رو متناسب میکنه این انتخاب ماست که مارو به قله صعود میبره یا دره سقوط همچی به ما انتخابمون برمیگرده اگه ما هیچ کاری نکنیم مطمعنن سقوط میکنیم ولی اگر هر روز با استمرار در مسیر صحیح پیش بریم صعود میکنیم و متناسب میشیم 😌
ما افراد همیشه در حال انتخاب هستیم در هر جنبه ای یا به سمت صعود یا سقوط هستیم اگه برای رسیدن به هدفمان کاری انجام ندهیم فقط بگیم من میخوام لاغر بشم ولی هیچ کاری نکنیم درحال سقوط هستیم ولی اگر هر روز اگاهانه کاری انجام بدهیم واسه لاغر شدن یا هر هدف دیگه در حال صعود هستیم
برای در مسیر قرار گرفتن باید هر روز یه کار جدید انجام بدهیم هر روز فایل گوش بدهیم تمرین انجام بدهیم حالا تمرین که همان نوشتن نیست باید بتونیم اون چیزی که یاد میگیریمو بهش عمل کنیم باید رفتار افراد چاق لاغر بررسی کنیم این موندن در مسیر است من امروز این تمرین انجام دادم اول صبح رفتم جایی کار اداری داشتم جای اینکه بیکار بشینم فکر خیال منفی کنم چون ذهن به حال خودش بزاری حالت بد میکنه مشکلاتت دو برابر میکنه تو ذهنت نمیدونم ذهن من که اینجوره چون همیشه بهش اموزش منفی دادم در هر جنبه ای حالا گفتم جای اینکه بیهوده بشینم خیال منفی کنم یه کاری کنم اومدم فایل امروز خوندم بعدم گوش دادم ظهر جایی مهمان بودیم من رفتم یه فرد لاغر هم بود حرف استاد اومد تو ذهنم گفتم حالا ببینم چطور میخوره خیلی برام جالب شد زیر چشمی هی نگام بهش بود دیدم سرش خم کرد شروع کرد به خوردن ولی من همش تو دلم میگفتم غذای من کمه گرسنه میمونم حالا چکار کنم ولی اون فرد با خیال راحت میخورد و تمام حواسش به خوردن خودش بود ولی من تمام فکرم این بود حالا چطوری بخورم که سیر بشم احساس ترس کردم که سیر نمیشم و اون فرد انگار هیچ ترسی نداشت اصلا نگاه نمیکرد به کسی و میخورد بعد خوردنش یکم نوشیدنی خورد جلوتر از همه سفره ترک کرد ولی من هنوز داشتم سبزی نوشابه سالاد میخوردم و امروز فهمیدم رفتار یه فرد متناسب خیلی فرق داره با یه فرد چاق با اینکه اولش من ترسیدم ولی یخورده از غذامم اضاف کرد و خیلی خوشحال شدم که حداقل پیغام سیری دریافت کردم مث قبلاها دوبار نخوردم و یه مقدار هم اضاف کرد عصر دیدم اون فرد چایی نخورد ولی من انگار دلم ضعف میرفت باز گفتم چایی بخورم تا انرژی بگیرم و گرسنه نشم ولی خودم سرزنش نکردم حسم بد نشد اگه قبلا بود خیلی ناراحت میشدم ولی امروز اینجور نبودم و خیلی خوشحالم که تغییراتی داشتم
و من تازه اول راهم ولی میدونم باید خیلی استمرار کنم در این مسیرادامه بدهم اینقدر ادامه بدهم که مث این فرد متناسب بتونم راحت با لذت بدون حرص خوردن غذا بخورم
۶_ هرچه بیشتر روی خودم کار کنم ریشه چاقی در من قویتر میشه پس باید هر روز ادامه دهم این مسیرو و نمیشه براش وقت زمان تعیین کرد اینقدر ادامه بدهم که برام عادی بشه رفتار صحیح نمیشه با تاریخ تعیین کردن ذهن عوض کرد
۷_مهم نیست چندماه یا چند سال در این مسیر هستی مهم اینه که چیزی که یاد گرفتی به عمل تبدیل کنی تا موفق بشی و متناسب بشی
ملاک موفقعیت عمل کردن به اموزش ها است
راز شگفتی ساز شدن عمل کردن به اموزش ها است 😍☺😊
ماافراد چاق همیشه ترسیدیم از خوردن غذا وباور کردیم که غذا چاق کننده است حالا میخواهیم این باور مخرب تغییر بدیم باید بگیم بارها به خودمان که بدن ما برای تامین انرژی وزنده بودن نیاز به غذا داره و غذا برای رفع نیلز بدن است و غذا چاق کننده نیست باید به انداز نیاز بدن مصرف بشه باید اینقدر روی این باور کار کنیم تا ترس نداشته باشیم
نه اینکه بگیم خب قانون میگه غذا چاق کننده نیست حالا هرچقدر میخوام بخورم اینجوری رفتار ما تغییر نکرده فقط ما یه حرف یاد گرفتیم پس باید یاد بگیریم که باید به اندازه مورد نیاز مصرف بشه نمیشه با یه حرف باور لاغر شد
باید قانون باور هماهنگ کنیم باهم قانون میگه غذا چاق کننده نیست باور ما میگه نهه من ابم بخورم چاق میشم چون باور شما اشتباه است و تضاد داره با قانون ما هم سقوط میکنیم و چاق میشیم
نمیشه با تغییر باور قانون عوض کرد مثلا من بگم باورم اینه که غذا چاق نمیکنه حالا هرچقدر میخوام بخورم کاری که من بارها در همین مسیر انجام میدادم میگفتم حالا که غذا چاق نمیکنه پس همچی بخورم حتی در حالت خفگی و میگفتم من که چاق نمیشم چون استاد گفته غذا چاق کننده نیست و بعد مدتی وزن میکردم میدیدم ای وای چاق تر از قبل هم شدم
غذا ما رو چاق نمیکنه ولی ما داریم از غذا استفاده میکنیم برای چاق شدن بیشتر
باید باورهامان با قانون هماهنگ کنیم تا نتیجه عالی بگیریم باید قانون یادبگیریمو و تکرار کنیم تا باورمان هم تغییر کنه
باید اگاهانه انتخاب کنبم که مثلا چه کارهایی یا باورهایی در هر جنبه ای اشتباه است و باید تغییر کنه واگاهانه انتخاب کنیم که چه شرایطی میخواهیم و باید چکاری کنیم و چه باورهایی تغییر بدیم چه رفتارها اشتباه اصلاح کنیم تا به ان شرایط دلخواه برسیم
تولد اگاهانه داشتن یعنی همه مث هم عمل میکنن ولی تو متفاوت عمل کن تا نتیجه متفاوت بگیری سخته چون طرز فکرت رفتارت مث بقیه نیست دیگه یه عمر مث بقیه رفتار کردی ولی الان نهه سخته اولش مثلا همه افراد اطرافیان از بی پولی اقتصاد خراب گرونی حرف میزنن ولی تو دیگه هیچ گله شکایتی نکنی و اصلا تو اون جمع شرکت نکنی و طرز فکرت این باشه همچی فراوان است ثروت درامد وتمرین مربوط به ثروت انجام بدی با عمل …سخته ولی نتیجه لذت بخش داره 😊😍
استمرار و یادگیری وعمل کردن به اموزش ها ثابت میکنه چقدر تعهد داری به هدفت و چقدر برای خودت ارزش داری
پیدا کردن رفتار ها باورها اشتباه در خودت و تغییر دادن باورها اشتباه میشه تولد اگاهانه میشه شگفتی ساز شدن
برای متناسب شدن باید ادامه بدی و استمرار داشته باشی در مسیر حتی اگه متناسب شدی باید ادامه بدی ☺
برای دیگران متناسب شدن یعنی شکست خوردن(کاری که من همیشه برای جلب توجه دیگران انجام دادم و شکست خوردم در هر جنبه ای ) چون ذهن نمیپذیره برای دیگران بخواهی کاری انجام بدی نکته خیلی مهمی است که باید در رسیدن به هرچیزی رعایت بشه و ملاک خودمان باشیم نه دیگران 😊😉☺
😄😄😄شاد شاد شاد باشید
بنام خدا
دیدگاه من از این فایل
این شما هستید که هر،روز انتخاب می کنید به،کدام سمت حرکت کنید یعنی اینکه ما میخواهیم در مسیر لاغری شدن حرکت کنیم و یا چاق شدن .اگر برای لاغری سعی کنید شما در مسیر موفقیت لاغری خواهید بود و اگر سعی برای لاغری انجام ندهیم شما در مسیر چاقی خواهید بود..یک نکته ما باید برای بودن در مسیر موفقیت باید کاری انجام دهیم مثلا من تصمیم گرفتم لاغر بشم برای این کار باید یه سری کار انجام بدم فایل گوش کنم ،تمرین کنم ،بخونم یعنی من علاوه بر کارهای روزمره دارم برا خودم کاری انجام میدم برای سلامتی ،برای اعتماد به نفس ،برای شادی ،نشاط ،خنده و کلی،تغییر دیگه اما،اگر این کار را انجام میدم همچنان تو مسیر چاقی باقی می مانم چون برا چاقی هیچ کاری نمی خواد انجام بدی
بعضی افراد فقط آرزو میکنند لاغر بشن اما هیچ کاری انجام نمیدن این مسیر که،در،پیش گرفتند با رویای آنها همسو نیست چون هیچ تلاشی نکردند پس لازم است برای رسیدن به آرزوی خود مسیری خلق کنید تا شما را به آنچه میخواهید،برساند،.
ما همیشه مواد غذایی را عامل چاقی خود می دانستیم اگر به افراد متناسب نگاه کنیم می بینیم که دارن به،اندازه غذا میخورن چون بدن ما برای زنده،ماندن نیاز به تولید انرژی دارد این انرژی را از مواد غذایی تهیه میکند پس ما به،غذا طوری نگاه میکنیم که برای سلامتی اعضای بدن نیازه مقداری به اندازه کافی مصرف کنیم در این صورت اصلا چاق نمیشیم
نه اینکه بگم چون من فایل گوش میکنم هر چی،بخورم چاق نمیشم نه این،با قانون همسو نیست ما باید رفترمون همسو با قانون باشد .
نکته،بعد باید استمرار داشته باشیم هر روز باید یه سری از،چیزها را تغییر بدیم باید اگاهانه تصمیم گرفت یه انسان جدید از،خودت خلق کنی به زمان کار نداشته باش چقدر است در این سایت ببین چقدر سعی و تلاش کردی و چقدر حواست بوده به ادمهای اطرافت به اون متناسب ها که چه کارهایی انجام میدن و به اشتباهات خودت پی ببری مثلا ما یاد گرفتیم که چای،را با کلوچه بخوریم اما اگر خودت تشخیص دادی که رفتار اشتباه،است می تونی موفق باشی .
استمرار یه نوع احترام گذاشتن به خودت است .
فایل خوبی بود مرسی استاد .
💝💝💝 به نام خداوند بود و نبود خداوند یاسی به رنگ کبود 💝💝💝 💐💐 💐سلام خدمت استاد عزیزم و همراهان خوبم 💐💐💐گام دوازدهم : صعود به قله تناسب یا سقوط به دره چاقی ؟من چند وقته که متوجه یک مسئله مهم شدم و اونم اینه که من از زمستان سال ۹۶ که با استاد آشنا شدم و در دوره شرکت کردم تمام حرفهای استاد رو قبول داشتم و کاملاً می دونستم تمام حرفاشون درسته به طوری که به خاطر عجله زیادی که داشتم چند بار خواستم رژیم بگیرم ولی اصلا دیگه نمی تونستم رژیم را قبول کنم و به نظر خودم رژیم ها و تمام کارهای لاغری که قبلا انجام میدادم برام خیلی مسخره بود یعنی من باور کرده بودم که هیچ روشی جز روش ذهنی درست نیست ولی تازه اینبار که دوباره دوره رو شروع کردم تونستم درک خیلی بهتری از تمام این صحبتها داشته باشم ! قبلاً واقعاً فقط عجله داشتم که بیشتر بدونم و یک فایل جدید رو بشنوم و احساس می کردم قراره بعداً در یکی از فایلها یک راهکاری باشه که من با اون لاغر بشم ! 😑😑😑 و باز هم به دنبال معجزه و یک شبه لاغر شدن بودم ! الان خودم از این طریقه ی فکرم تعجب می کنم چون من قبلاً هر کدوم از فایلا رو می شنیدم فکر می کردم که مطالب فایل رو درک کردم و متوجه منظور استاد شدم ولی فکر می کردم این فایل زیاد مهم نیست حتماً فایلهای آینده مهم تره ! انجام تمریناتم هم به صورت رفع تکلیف بود و انجام میدادم که در واقع خودم رو قانع کنم که کم نگذاشتم و یه جورایی از سر باز کردن بود ولی اینبار هیچ عجله ای برای رفتن به فایل بعد ندارم و احساس می کنم این فایلها نیاز به تکرار و تفکر بیشتری داره و یک روز زمان کافی نیست برای اینکه حق مطلب هر کدوم از فایلها ادا بشه ! واقعاً خودم از اینهمه تغییر نگرش تعجب می کنم باور کنید وقتی در مورد یک فایل می نویسم و در سایت می گذارم بعدش پشیمون میشم که چرا بیشتر براش وقت نذاشتم و بیشتر ننوشتم ! یا چند مطلب مهم یکدفعه یادم میاد با خودم میگم ای وااای یادم رفت اینو بنویسم !الان نوشتن مطالب فایلا برام لذت بخش شده و وقتی می خوام بنویسم همش دلم می خواد کل حرفای استاد رو اول بنویسم بعد تحلیل کنم که مطلبی از قلم نیفته چون به هر فایل که می رسم به نظرم خیلی مهمه پس همین کاری رو می کنم که احساسم بهم میگه حرفای استاد رو می نویسم و توی هر قسمت که نجوای ذهنی داشتم بهش اضافه می کنم 😍😍😍 اینطوری خیلی راضیم که حق مطلب یک فایل رو ادا کردم 👏👏👏 یکی از مهمترین دلایلی که سبب شده دوره تناسب اندام ذهنی نتایج شگفت انگیزی داشته باشه اینه که دوره ای کاملاً عملی و منطبق با زندگی روزمره هستش و دلیلش اینه که تجربه ی خودم در رسیدن به تناسب اندامه و چون خودم همیشه دارم روی این موضوع کار می کنم دوست دارم افرادی که به این روش اعتماد می کنن مثل خودم باشن و هر روز حواسشون به هدفی که دارن باشه من سعی می کنم از طریق نوشته ها طریقه فایلها یا گذاشتن عکس نوشته یه نشونه ای یه تلنگری رو ایجاد کنم اما بدونید که نقش اصلی رو خود شما ایفا می کنید که باید متعهد باشید برای تغییر شرایطی که دوست دارید داشته باشید و هر روز باید به سمت اون حرکت کنید ما در زندگی در تمام جنبه های اون هر روز یا در حال سعود کردن هستیم یا در حال سقوط هستیم حال ایستا و ساکنی در جهان وجود ندارهاگه من هدفم اینه متناسب بشم هر روز که روی خودم و باورهام و رفتارم دارم کار می کنم در حال سعود هستم و رسیدن به خواسته ام اما اگر روزی این کار رو انجام ندادم در واقع در حال سقوط کردن هستم اینطور نیست که یک هفته هیچ کاری انجام ندم و خیالم راحت باشه که در جای قبلی خودم باقی می مونم اصلاً اینطور نیست ! دوستانی به من پیام میدن که استاد من یک هفته ست نتونستم فایل گوش بدم و تمرین انجام بدم احساس می کنم خیلی عقب موندم خوب من بهشون امیدواری میدم میگم از چی عقب موندی ؟! از متناسب شدن ؟ می ترسی تموم بشه و به شما نرسه ؟ اینطور نیست ! شما هر وقت که سعی کنی نتیجه شما محفوظه و به شما داده میشه 😍😍😍اما وقتی به خودم نگاه می کنم می بینم که چقدر با بعضی از دوستان فرق دارم ! خوب منم تو همین دنیا دارم زندگی می کنم ! منم مسائلی دارم که باید هر روز حلشون کنم ! اما یادم نمیاد که یک روز رو سپری کرده باشم و برای خودم کاری نکرده باشم !در هر شرایطی بودم فایلم رو گوش دادم👂به خواسته ام توجه کردم 👀حتی وقتی رفتم تعمیرگاه و ماشین رو بردم برای تعمیر و چند ساعتیم معطل شدم سعی کردم تکلیفم رو انجام بدم دقت می کردم👀 ببینم مثلاً موقع چایی خوردن☕ اونی که چاقه چند تا قند می خوره 🧊با چاییش و اونی که متناسبه چند تا می خوره خوب همین میشه توجه من به تفاوت رفتار چاق و متناسب واینم مثل تمرین کردنه !🙂 بعضیا فکر می کنن وقتی میگم تمرین کنید حتماً باید دست به خودکار باشه و بنویسه ! ✍ خوب درسته من برای اینکه شما یاد بگیرید توصیه کردم که فایل رو گوش بدین👂 و تمرینشو بنویسین ✍ اما نکته ی مهمش اینجاست که این تمرینو بتونی در زندگی ، در روزمره ات هی تکرار کنی توجهت بهش باشه 🧐 اینجوری نباشه فقط روی کاغذ بنویسی ! ✍ وقتی شما داری اینجوری توجه می کنی به اطرافت 🙉 به اتفاقات دور و برت باعث میشه که در مسیر خواسته ات بمونی ! 😍😍😍 و خیلی وقتا از همین اتفاقاتی که اطراف من رخ میده من درس می گیرم برای بهتر رفتار کردن و در مسیر صحیح باقی موندن ! شاید براتون سوال باشه که آخه تا چند سال باید تمرین کنیم و سعی کنیم برای متناسب شدن و باید این تلاش ادامه پیدا کنه من پاسخ دقیقی به این سوال شما ندارم که بدم ! شاید سه سال شاید پنج سال ، ده سال شایدم تا وقتی که زنده هستی ! 😁بستگی به باورامون داره بستگی به جایگزینی افکار و رفتار جدید با افکار و رفتار قبلی شما داره ! منکه سه ساله دارم روی خودم کار می کنم و چند وقتیه دارم این روش رو آموزش میدم بازم می بینم که بعضی جاها هنوز مشکل افکاری و رفتاری دارم ! و مصمم میشم که بیشتر کار کنم و ادامه بدم هر چی شما بیشتر روی خودت کار کنی به لایه های پایین تر باورهات دسترسی پیدا می کنی !🧠 و اینبار باید اونها رو تغییر بدی تصور کنید که داری به ریشه نزدیکتر میشی و هر چی به عمق بری ریشه قویتر ،🌴 محکمتر و تغییر دادنشم به طبع سخت تر میشه😵 دیگه نیاز به کار بیشتری داره انقدر باید آموزش های خودتونو تکرار کنید 🕘 که به واقعیت زندگی شما تبدیل بشه و براتون عادت بشه که چجوری باید فکر کنی 🌝 چجوری رفتار کنی که همیشه منناسب بمونی 💃🏻 اینا رو توضیح میدم که حواستون باشه 🧐 تغییر افکار به این شکل نیست که شما براش تاریخ تعیین کنی دوستایی که بهم پیام میدن که من سه ماهه در دوره شرکت کردم ولی هیچ تغییری در سایز یا وزنم ایجاد نشده 🥺 اینجوری دارن فکر می کنن دارن به تاریخ توجه می کنن براشون توضیح دادم که اصلاً مهم نیست که شما چند ماهه شرکت کردی مهم اینه که چقدر سعی کردی 😖 که چیزی رو که یاد گرفتی رو به عمل در زندگیت تبدیل کنی ؟ ملاک تاثیر گذار بودن دوره ی تناسب ذهنی عمل کردن به آموزش هاست نه تاریخ پرداخت هزینه و شرکت در دوره آموزشی اینو که همه می تونن انجام بدن ولی چرا عده ای دارن نتیجه می گیرن ؟ چون اونا دارن سعی می کنن آموزشها رو به عمل تبدیل کنن همینکارو شما انجام دادی که چاق شدی !مثال از خودم : من واقعاً یکی دیگر از دلایل مهم متناسب نشدنم رو پیدا کردم چون از زمستان سال ۹۶ با استاد آشنا شدم اما تا به امروز نتیجه جسمی نگرفتم اما الان که دوباره دوره را شروع کردم یکی یکی متوجه اشکالات خودم شدم و یکی دیگر از مهم ترین دلیل هایی که نتیجه شگفتی ساز نگرفتم این بود که به آموزش ها عمل نمی کردم و فقط فکر میکردم همین که فایلها را گوش کنم و تمریناتم رو بنویسم توجهم رفته به سمت لاغری و کافیه اما الان متوجه شدم که مهمترین مطلب را فراموش کردم 😑 شما ۱۰ سال پیش ، بیست سال پیش هر سنی که داری اصلاً از بچه گی یه سری آموزش ها رو دیدی خوب مثلاً دیدی که پدرت داره مثلاً برنج و خورشت رو با نون می خوره ! یا هر چیز دیگه ای رو دیدی و یاد گرفتی و خودت بارها و بارها اون رفتار رو تکرار کردی و اوضاعت شده این ! مثال از خودم :حالا که به زمان بچگی خودم دقت می کنم میبینم من رفتار های چاق کننده را از والدین و خانواده خودم و اکثر اطرافیانمان که چاق بودند یاد گرفتم یکی از رفتارهایی که همیشه در پدرم می دیدم و تعجب می کردم این بود که وقتی غذای باب میلش را داشتیم شاد بود و همیشه از خوردن غذا ها لذت می برد و تفریح می کرد و بقیه افراد خانواده نیز همین کار را می کردند و من هم یاد گرفتم از غذاها به عنوان ابزاری برای شادی و تفریح و لذت استفاده کنم و از همان دوران کودکی یاد گرفتم که بزرگترین تفریح مان خوردن غذاها و خوردن خوراکی هایی است که به آن علاقه داریم و همچنین پدر من معتقد بود که هر غذایی را خودش دوست دارد بقیه هم باید دوست داشته باشند چون خودش را در تشخیص مزه ها بسیار عاقل تر از ما می دانست و اگر میگفتیم غذایی را دوست نداریم به او بدترین بی احترامی را کرده بودیم برای همین جرات نداشتیم بگوییم غذایی را دوست نداریم چون اگر می فهمید به زور مجبورمان می کرد که حتما آن غذا را بخوریم حتی زمان غذا خوردن ما را نیز پدرم تعیین می کرد و اگر ما در آن زمان گرسنه نبودیم هم باید به زور می خوردیم تا به پدرم بیاحترامی نکنیم و این مسئله متاسفانه تا جایی حاد بود که به خاطرش تنبیه بدنی میشدیم و من گاهی وقتی خیلی به خوراکی مثل شکلات بی میل بودم الکی ادای خوردن آن را در میاوردم ولی باز هم پدرم در بیشتر مواقع متوجه میشد و می گفت پوسته ی شکلاتت کو ؟ و ادامه ماجرا ! 😥😥😥 مثلاً یکی از خوراکیهایی که من از همان زمان کودکی ازش متنفر بودم مسقطی شیرازی و باقلوا و دهین عربی بود که پدرم بسیار دوست داشت و مرتب به عنوان عصرانه بهمون میداد و من برای اینکه می ترسیدم دروغ بگم و لو برم یا مجبور بودم بخورم که به شدت اذیت میشدم یا در یک حرکت سریع و ماهرانه به خواهرم آسیه می دادم که خیلی دوست داشت و فکر می کنم دلیل اصلی چاق شدن من همین بود که مجبور بودم در زمان سیری غذا یا خوراکی بخورم و من از بچگی این را آموزش دیدم این یک مثال بود از اون انبوه رفتار اشتباه غذایی که ما یاد گرفتیم حالا شما خودت فکر کن ببین چه رفتار غذایی اشتباهی داری؟⛔ مهمترین رفتار اشتباه غذایی که در خودم پیدا کردم این است که در حالت سیری خوراکی و تنقلات میخورم و گرسنگی و سیری ملاکی برایم نبوده⛔ یک اشتباه دیگرم خوردن نوشابه همراه غذا بوده و هست که به تازگی سعی می کنم خیلی کمتر بخورم⛔ یکی دیگر از اشتباهاتم این بود که فکر میکردم میوه آب است و چاق کننده نیست و فکر می کردم باید حتی اگر سیر هستم میوه بخورم به خاطر ویتامینش⛔ یکی دیگر از اشتباهاتم این بود که آنقدر تند غذا میخوردم که متوجه سیری خودم نمی شدم و همیشه فشار شکم می گرفتم⛔ اشتباه دیگرم این بود که آنقدر شیرینی دوست داشتم که حتی اگر سیر بودم و به من شیرینی تعارف می شد حتماً باید میخوردم ⛔یک اشتباه دیگر من این بود که همیشه موقع خوراکی خوردن به یک خوراکی قانع نبودم و سعی می کردم خوراکی های متنوعی را تهیه کنم و این عادت در من ماند تا زمانی که بزرگسال شدم وقتی به رستوران می رفتم دلم میخواست از تمام غذاهای آن رستوران سفارش بدم و به یک مدل غذا قانع نبودم 😬 و همیشه دوست دارم اگر ده مدل غذا جلویم باشد از تمام مدلها بچشم!… ببین چند ساله که داری اونو تکرار می کنی ؟ ما در دوره درباره رفتار اشتباه غذایی صحبت کردیم حتماً شما به بعضی از رفتارهای اشتباه خودت در مقابل مواد غذایی رسیدی ! حالا ببین چند ساله داری اونا رو تکرار می کنی ؟ خوب به همین میزانم باید بدونی که برا متناسب شدن که بهترین نوع اون ذهنیه باید یه همچین زمانی رو صرف کنی حالا نمیگم ۱۵ سال ۲۰ سال ولی دیگه لااقل یه سال دو سال باید این کار رو انجام بدی اونایی که ۱۰ بار فقط دوره رو گوش میدن ولی سعی نمی کنن اموزش ها رو به رفتارشون در زندگی تبدیل کنند خوب نتیجه ی شگفت انگیزی نمی گیرن ! داریم چند مورد به من پیام دادن مثلاً طرف میگه من سه چهار باره دارم دوره رو گوش میدم تکرار می کنم می نویسم نت برداری می کنم ولی نتیجه نمی گیرم ! خوب بعد وقتی ازش سوال می کنم خوب حالا شما نت برداری کردی مثلاً توجه به رفتار افراد متناسب و رفتی رفتاراشون رو به اصطلاح پیدا کردی و نوشتی خوب چقدر به اونا عمل می کنی ؟ چقدر سعی کردی مثل یک فرد متناسب با میز غذا بر خورد کنی ؟ بعد می بینم که نه این فقط نوشته ! یعنی رفته اطلاعات رو جمع کرده و فکر کرده که همینکه بره تحقیق کنه دیگه خودشم لاغر میشه باید یاد بگیریم وقتی میری رفتار یک آدم متناسب رو بررسی می کنی می بینی فلان اخلاق رو داره فلان رفتار غذایی رو داره فلان برخورد رو داره مثلاًبا شیرینیا و نوشیدنیا و … انجام میده مثلاً اونایی که از لحاظ تیپ ظاهری مورد پسندمون هستند باید رفتارت مثل اون بشه تا جسمتونم مثل اون بشه نمیشه شما بیای مثل رفتار غذایی خودت عمل کنی و دوست داشته باشی هیکلت مثل فلانی بشه ! مگه میشه آخه اینجوری؟متاسفانه مصداق این مثال من هستم که دقیقاً سعی نمی کردم مطالبی که جمع آوری کردم رو در خودم عملی کنم و فقط فکر می کردم همینکه به افراد متناسب دقت کنم و رفتارهای متناسبشون رو یادداشت کنم کافیه !!! کسی از این دوره نتیجه عالی می گیره که به دو موضوع بسیار مهم متعهد باشه : 👈 موضوع اول : هر روز یک کاری برای باقی موندن در مسیر متناسب موندنت انجام بده اونایی که دارن دوره رو سپری می کنن خوب طبق برنامه هر روز یه سری فایلا باید گوش بدن و تمرین کنند اونایی که دوره شون تموم شده که باید هر روز یه کاری انجام بدن بالاخره ! یه فایلی رو مرور کنن یا یه تمرین خودشونو برن مطالعه کنن ببینن خودشون چی نوشتن چه تغییرات احساسی داشتن ؟ باید یه کاری انجام بدی حالا شده پنج دقیقه ، ده دقیقه ، یک ریع باید وقت بزاری یک کاری برای خودت انجام بدی که یاد آوری باشه برات 👈 و موضوع دوم : تلاش کنه موضوعات تئوری رو به عمل در زندگی خودش تبدیل کنه که مثالشو براتون زدم که همون توجه به رفتار افراد متناسبه هر کسی که این تمرین رو به بهترین شکل انجام داده اما سعی نکرده اون عادتها رو در خودش ایجاد کنه خوب از تاثیر انجام این تمرین فوق العاده محروم شده افرادی که با انجام تمرین و شناسایی عادتهای افراد متناسب سعی می کنن رفتاری شبیه رفتار اونها در خودشون ایجاد کنن از نتایج عالی این تمرین برخوردار میشن پس توجه کنید اصلاً مهم نیست که شما چند وقته در دوره شرکت کردی یا حتی چند دوره است که داری شرکت می کنی این مهمه که چقدر رفتارت و طرز فکرت تغییر کرده باشه ! خوب خودت می دونی همه مون می دونیم و این تغییر از چه طریقی در شما ایجاد میشه ؟ با عمل کردن به تمرینات در دوره مقدماتی من برای هر تمرین توضیح دادم که هدف از انجام این تمرین چیه ؟ و قراره با انجامش به چه آگاهی دست پیدا کنیم ؟ و این آگاهی در متناسب شدن ما چه تاثیری داره یعنی از سه جنبه من توضیح دادم هر تمرین رو ! تک تک تمرینات دوره مقدماتی در متناسب شدن شما تاثیر داره حالا شاید شما عادتهایی رو که در بعضی تمرینات توضیح دادم رو نداشته باشی و اون تمرین رو نتونی انجام بدی این اشکال نداره اما بیشتر تمرینات این دوره برای افرادی که اضافه وزن دارن عمومیت داره و باید با جدیت و اشتیاق انجام بشه و تکرار و تکرارو تکرار بشه موضوع بسیار مهمی که لازم می دونم درباره ی اون توضیح بدم تاثیر رفتار و باورهای قبلی ما در کسب نتیجه ی مناسب از دوره تناسب ذهنیه خوب دقت کنید همه ما سالهاست اضافه وزن داریم و سختیای زیادی هم متحمل شدیم دیگه هر کسی خودش می دونه چقدر سختی کشیده ضربه های زیادی خوردیم در روابطمون در کسب و کارمون در اعتماد به نفسمون و در خیلی زمینه ها ما از چاقی ضربه خوردیم و همیشه هم در طی این سالها عوامل مختلفی رو مقصر می دونستیم غذاها ، مواد افزودنی ، ژنتیک ، شانس ، اشتها و خیلی موضوعات مختلفی رو بهانه ی چاق بودن خودمون می دونستیم و طبیعیه که این افکار خیلی قدرتمند باشن و هر کاری ما داریم برای تغییر خودمون انجام میدیم رو تحت الشعاع قرار بدن اما مایی که تصمیم گرفتیم تغییر کنیم دیگه الان می دونیم که این افکار ریشه دار هستند و ما باید بیشتر روی خودمون کار کنیم برای نتیجه گرفتن ترس از خوردن یه باوریه که به شدت ریشه داره و شاید سالها طول بکشه که بشه اونو تغییر داد که مواد غذایی ترسی ندارن ! که اونها به ما ضربه نمی زنن ! و این ما هستیم که با استفاده اشتباه از اونها داریم به خودمون ضربه می زنیم ! یه موضوع ساده ست ها ! همه ی ما تا حالا فکرمون این بوده که مواد غذایی مشکل دارن و من هر چی بخورم چاق میشم !ولی الان می دونیم که این رفتار اشتباه ما با مواد غذایی بوده که باعث شده چاق بشیم نه مواد غذایی! خوب این به ظاهر ساده ست اما حالا بیا اینو عوض کن ! بیا ببین باورتو چطوری تونستی عوض کنی ؟!اونی که ادعا می کنه من یک ساله تو دوره ها شرکت کردم نمی دونم چند باره دارم تکرار می کنم و مرور می کنم این یه چیز ساده ست ! یک مثاله حالا بیایین تست بگیریم آیا واقعاً نگاهت به مواد غذایی عوض شده ؟ خوب خودت می دونی چه جاهایی هنوز می ترسی مثلاً از فلان غذا هنوز ترس داری از فست فود می ترسه هنوز نکنه بخورم اینو چاق بشم نکنه ساعت ۱۲ شب می خوام دو تا شیرینی بخورم دیگه چاق بشم ؟ببین ترست از چیه ؟ اینجوری باید خوتو محک بزنی ! که ببینی چقدر باورهات اصلاح شده چقدر رفتارت ، افکارت تغییر کرده ؟حالا چطور باید این باورها رو اصلاح کنیم ؟باید بارها به خودت بگی که بدن من برای زنده بودن نیاز به انرژی داره و این انرژی رو از مواد غذایی که می خورم به دست میاره ! پس لازمه که من به مقدار مورد نیازم غذا بخورم اینقدر باید روی این موضوع کار کنی تا دیگه برات عادی بشه که شما باید به مقدار مورد نیازت غذا بخوری و به کلمه ی مورد نیاز توجه کنید فکر نکنید باید این باور رو در خودمون ایجاد کنیم که غذاها باعث چاقی من نمیشن پس من هر چی بخوام می خورم ! و این باور سبب میشه که من چاق نشم !نمیشه با یک باور یک قانون رو عوض کرد !نمیشه شما باورت این باشه که من از بلندی ساختمون خودم رو پرت می کنم پایین و هیچیم نمیشه ! اینجوری نیست بعضیا اشتباه تصور می کنن میگن خوب من باورمو اصلاح کردم دیگه هر جوری می خوام غذا می خورم کی اینو گفته ؟*قانون رو که نمیشه با باور تغییر داد !ما می خوایم باور صحیح رو با قانون همسو کنیم ! خوب قانون چیه ؟ قانون اینه که میگه مواد غذایی به شما ضربه نمیزنه 👉 این یه قانونه حالا باور شما چی بوده ؟ 👇 نه مواد غذایی به من ضربه میزنه !👇 من هر چی بخورم چاق میشم خوب این میشه یک باور اشتباه در تضاد با قانون اونوقت این باور اشتباه باعث میشه که نتیجه ی شما از قانون متفاوت باشه ! چرا ؟ چون خیلی از افراد متناسب دارن از همین غذاها مصرف می کنن 👈 چاق نمیشن اما شما چونکه باور اشتباه داری نتیجه ات از قانون متفاوته 😬😬😬 هر چی می خوری چاق میشی ! ببین ؟ به این موضوع دقت کنید باور اشتباه می تونه نتیجه ی قانون رو برا شما تغییر بده و شما اون نتیجه ی صحیح رو نمی تونی بگیری ! اما به این معنی نیست که اگه شما باورتو تغییر بدی شما بتونی قانون رو عوض کنی ! نه شما می تونی نتیجه متفاوت از قانون بگیری ولی شما نمی تونی با باورت قانون رو عوض کنی یعنی مثلاً من باورم این باشه به هیچ وجه چاق نمیشم حالا هر چی می خوام بخورم به هر مقداری می خوام بخورم نه این نمیشه پس تعریف باور رو بدونید وقتی میگم باور باید عوض بشه یعنی چی ! باور وقتی میگم عوض بشه یعنی اینکه : باور خودت رو ، اون فکری رو که داری ، اون نگرشی رو که داری با قانون همسو کنی ! تو هم مثل قانون فکر کنی و نتیجه ای مثل قانون بگیری همه ی افراد متناسب باورهاشون متناسب و همسو با قانونه حالا قانوها رو هم که توضیح دادم پس خیلی مهمه که قوانین رو درک کنی و رفتارت رو بر اساس قوانین تنظیم کنی خوب حالا قانون چیه ؟ میگه غذا باعث چاقی نمیشه حالا رفتار شما چیه ؟تا حالا این بوده که مصرف بی رویه داشتی ! مصرفی داشتی که مورد نیاز بدنت نبوده ولی چاق شدی خوب شما رفتارت بر خلاف قانونه !قانون چی میگه ؟ میگه به اندازه ی مورد نیاز بدنت غذا مصرف کن ! شما چطور رفتار کردی ؟ بیشتر مصرف کردی ! خوب پس قانون برا شما دیگه جواب نمیده شما فراتر از قانونی و بدنتم چاق میشه یعنی شما داری از غذا برای چاق کردن خودت استفاده می کنی ! خیلی نکته ی مهمیه توجه کنید:غذا شما رو چاق نمی کنه شما داری از غذا برای چاق کردن خودت استفاده می کنیعین مواد مخدره که باعث معتاد شدن افراد نمیشه اما یک کسانی هستند که تصمیم می گیرن از این مواد برای معتاد کردن خودشون استفاده کنند و موفق هم میشن این دیدگاه رو در تمام جنبه های زندگی باید داشته باشید آدم عصبی هستی ؟ خیلی ناسزا به دیگران میگی ؟ فکر نکن عصبی بودن تو خونته و ژنتیک شما اینه ! خیلیا ایجوری فکر می کنند نه ما خانوادگی عصبی مزاجیم نه نه اینجوری نیست این شما هستی که داری از یکسری کلمات استفاده می کنی برای اینکه عصبی باشی فرض کن بشه از فرهنگ لغتی که در ذهنت داری کلمات ناسزا رو حذف کرد اونوقت شما چطور می خوای عصبی بشی ؟ خوب نمی تونی چون ابزارش رو نداری ! ما سالهاست که از مواد غذایی استفاده ی اشتباه کردیم و باعث چاق شدن خودمون شدیم و حالا داریم یاد می گیریم که درست از مواد غذایی استفاده کنیم و مطمئن باشید که نتیجه ی عالی می گیرید بارها گفتم که این دوره ای که شما سپری کردید می تونه زندگی شما رو در تمام ابعاد متحول کنه و می بینید که اگه به موضوعاتی که مطرح میشه خوب دقت کنید در سایر جنبه های زندگی هم میشه از اونا استفاده کرد نکته ی دیگه ای که دوست دارم در موردش صحبت کنم و شاید تکراری باشه اما به خاطر مهم بودنش بازم دوست دارم در موردش توضیح بدم اینه که : ^استمرار داشته باشید^یک فرد متناسب سالهاست که متناسبه یک روز و دو روز نیست که متناسب شده اون از بچگی رفتار چاق کننده مثل ما رو یاد نگرفته حالا من و شما به هر دلیلی در معرض رفتار و عادتهای چاق کننده بودیم اینو نمیشه تغییر داد و یقه ی کسی رو گرفت که چرا به من اینطوری یاد دادی ؟ چون خودشونم از افراد دیگه یاد گرفتند اما میشه همت کرد و این شیوه رو عوض کرد من همیشه با خودم میگم که تو یه روزی متولد شدی و پدر و مادرت تمام سعیشون رو کردند که منو بزرگ کنند و تلاش کردند که چیزی که بلد هستند رو و فکر می کنن که صحیحه رو به من آموزش بدن دستشونم درد نکنه حالا در خیلی از جنبه ها خوبیم در خیلی از جنبه ها هم ممکنه آموزشها صحیح نباشه پس اونا رو مقصر نمی دونم و به خودم میگم
الان فکر می کنم که دوباره متولد شدم و سعی می کنم آگاهانه رفتارهای خوبی رو در خودم ایجاد کنم باید یک تولد آگاهانه رو داشته باشیم در تمام جنبه ها می خوام آگاهانه انتخاب کنم چه چیزی رو باید یاد بگیرم و چطور رفتار کنم و چه نتایجی رو دوست دارم برای خودم رقم بزنم
این میشه یک تولد آگاهانه 😍😍😍و به لطف خدای مهربان در این چند ساله که سعی کردم زدگیمو عوض کنم خیلی از شرایطش تغییر کرده و همش با تصمیم و اراده ی خودم تغییر کرده چون می خوام از تولد آگاهانه خودم بهترین استفاده رو بکنم از نظر من ، من یک تاریخ تولد شناسنامه ای دارم و یک تاریخ تولد آگاهانه دارم که شاید قدمت اون سه چهار سال باشه یعنی سن تولد آگاهانه ی من شاید سه سال ، چهار سال باشه و این برا من مهمه ! این سن برای من مهمه من همیشه میام خودمو بررسی می کنم در این چهار ساله چیکار کردم ؟ اون سی و خورده ای سال قبلشو من کار ندارم اون یک تولدی بود که انجام شد و طبق روال عادی من یکسری چیزها رو یاد گرفتم و تکرارشون کردم و نتایجم شد اون چیزی که قبلاً بودم در این ۴ ساله من چکار کردم و چه نتایجی بدست آوردم این برای من ارزش داره پس تولد اگاهانه رو داشته باشید 😍😍😍از یه تاریخی شروع کن حالا شما در این دوره شرکت کردی می تونی تولد آگاهانه ات رو از متناسب شدن شروع کنی و مطمئناً منم هنوز در بسیاری از موارد رفتار و افکارم اشتباه بوده اما دیگه ناراحت نیستم و کسی رو مقصر نمی دونم و میگم که ببین چقدر از زمان تولد آگاهانه ات تا به امروز تونستی شرایطت رو تغییر بدی این مهمه و از الان به بعدم سعی می کنم که روند رو ادامه بدم و هر روز سعی می کنم یکسری چیزامو تغییر بدم پیدا کنم ببینم اشتباهم کجاست ببینم چه فکری در ذهنم دارم که اشتباهه در تمام جنبه ها یعنی این افکاری که درباره ی مذهب ، درباره ی اقتصاد ، درباره ی روابط ، درباره ی کشورم ، چه افکاری دارم که اشتباهه ؟ اونا رو عوض می کنم خودم تصمیم می گیرم میگم خوب این فکر اشتباهه من از الان می خوام اینجوری فکر کنم کار ساده هم نیستا چون میگم که افکار قبلی ریشه داره و مشکل تولد آگاهانه داشتن می دونین چیه ؟اینه که همه ی آدم ها جور دیگه دارن رفتار می کنن آدمها دوست دارند طبیعتشون این رو اقتضا می میکنه که مثل هم باشند سریع سعی می کنند که مثل هم رفتار کنند حالا تو اگه می خوای تولد آگاهانه رو تجربه کنی توی خیلی از جنبه ها باید متفاوت عمل کنی از دیگران سخته ولی لذت بخشه چون نتایجت با دیگران فرق میکنه شما اگه بیایید در زمینه اقتصادی در زمینه ثروت تولد آگاهانه داشته باشی افکاری که ثروت آفرینه تمریناتی که باعث ایجاد ثروت در زندگی بشه رو انجام بدید روی ثروت متمرکز بشی بعد از چند سال میبینی که از شرایط قبل فاصله گرفتی و از اطرافیانت خوبی تولد آگاهانه اینکه از اول میدونی به کجا میخوای برسی تلاشت رو شروع می کنی و رسیدن به هدف دیگه برات لذت بخشه و این روند در تولد اصلی ما نیست ما متولد شدیم همه چیز بهمون تحمیل شد افکارشون ، رفتارشون ، دینشون ، آدابشون همه چیز بهمون تحمیل شد و ما شدیم چیزی که الان هستیم اگه میخوای اینو عوض کنی باید خودت همت کنی دیگه کسی نیست که بخواد به شما آموزش بده چون ما هرچی بزرگتر میشیم آموزش پذیری مون هم سخت تر میشه از طریق دیگران ها چون دیدیم همه فکر میکنن خودشون عقل کلاً و از همه بیشتر می فهمند فکر میکنند من نیازی به یادگیری ندارم و هر طوری فکر میکنم صحیحه ! به خاطر همین یادگیری سخته وگرنه خودت باید تصمیم بگیری و شروع کنی این شرایطی که من الان دارم حاصل تولد آگاهانه منه و این نشون میده که من کی هستم و این منو راضی میکنه که بدونم کی هستم و می خوام به کجا برسم و به چه کسی تبدیل بشم تلاشی که شما انجام میدی برای اینکه شرایط جسمت رو تغییر بدی نشون میده که شما چقدر داری آگاهانه تصمیم میگیری که چه انسان جدیدی از خودت بسازی اگه راست میگی اگه اون چیزی رو که تا حالا ساختی و ادعا میکردی که تقصیر مواد غذایی تقصیر ژنتیکه و هر چی که بهش اعتقاد داشتی رو دوست نداشتی پس از حالا همت کن یک ورژن جدید از خودت ارائه بده آپدیت کن خودتو با اون چیزی که دوست داری اگه نمی خوای این همت رو انجام بدی پس دیگه گله و شکایت نکن که چرا من تغییر نمی کنم که چرا انقدر دارم سعی می کنم اما نتیجه نمیگیرم ببین واقعا سعیت در چه حده نیمی از آدما یک کوچولو که تلاش می کنند میگن من خیلی تلاش کردم ولی خودش نمیدونه این حدی که داره تلاش میکنه اصلاً قابل تاثیرگذاری بر افکار و باورهای قبلیش نیست اما فکر میکنه خوب حالا من این چند تا تلاش انجام دادم باید نتیجه بگیرم فقط اون ته خط رو میبینه میاد میگه چرا فلانی توی چند ماه انقدر تغییر کرده من تغییر نکردم تو رفتی ببینی اون چه کارایی انجام داده چه جوری فایل گوش داده چه جوری تمرین کرده چه جوری اشتیاق داشته چجوری سعی کرده چه جوری سعی کرده اون چیزی رو که در زندگیش اشتیاق داشته به عمل دربیاره برو سوال کن ازش ببین اگه اونم مثل شما بوده اون وقت شکایت داشته باش و مطمئن باش که اون جور دیگه رفتار کرده که نتیجه اش با شما فرق میکنه استمرار شما در تکرار و یادگیری و عمل کردن به آموزش ها نشون میده که چه قدر برای خودت احترام قائلی و میخوای از تولد آگاهانه خودت استفاده کنی شما که از کودکی سری آموزش ها رو دیدی مثلاً یه نمونش اینه که من عادت دارم با چایی باید کلوچه بخورم باید شکلات بخورم خوب هر کسی عادت داره با چایی چه چیزی میخوره این یه عادتی که ما قبلا یاد گرفتیم توی خانواده مون این عرف بوده این یک آموزش ساده و عادیه وعادتیه که خیلی از افراد چاق اون رو دارن و سال ها بر اساس این آموزشی که خودشون انتخابش نکردن رعایت کردند دقت کنید ما این آموزش را انتخاب نکردیم یادش گرفتیم ولی سالهاست که داریم اونو انجام میدیم اما اگه تشخیص دادی که این رفتارت برای خلق یک انسان جدید متناسب دیگه مناسب نیست باید تغییرش بدی باید به رفتار جدید اون رو تغییر بدی اینم میشه شاهکار زندگی شما که یعنی تشخیص دادم این رفتارم اشتباهه الان تغییرش دادم این تغییرات این شاهکار هایی که شما یکی یکی رفتارهای اشتباه تو تشخیص بدی و تغییرش بدی اون شگفتی زندگی شما را رقم میزنه این طریقه تغییر دادنه رفتارها و افکار قبلیت میشه استفاده کردن از فرصت تولد آگاهانه برای جایگزین کردن آموزش ها این تفاوتی که شما در خودت ایجاد می کنی نشون میده که شما چقدر از این دوره نتیجه گرفتی نه مدت زمانی که در این دوره هستی نه دفعاتی که تکرار کردی نه زمان هایی که درباره اش می نویسی و نت برداری می کنی عمل مهمه کار به عمل بر آیند نه به حرف این حرفا رو که می زنم اول دارم با خودم میگم اول دارم به خودم تذکر میدم آیا حرفی که دارم برای شما می زنم رو خودم عمل می کنم همیشه حواسم به رفتارم و شرایطم هست که چقدر شبیه حرفهایی که میزنم هست و میبینم که بعضی جاها دارم اشتباه رفتار می کنم و دوباره روی خودم کار می کنم که در مسیر درست باشم اینو گفتم که تصور نکنید رضا عطارروشن دیگه واسه خودش متناسب شده و راحت اصلا اینجوری نیست هر روز دارم روی خودم کار می کنم هر روز دارم به خودم یادآوری می کنم که من باید نماد آموزشهایی باشم اگه من ادعا می کنم که این دوره برگشتی نداره باید خودم همونطوری باشم به لطف خدا الان سه ساله که هرکی منو میبینه میگه چقدر خوب موندی چطور چاق نشدی چیکار می کنی خوب همین کارارو می کنم که دیگران شاید نکنن هر روز به خودم یادآوری می کنم که اگه به دوستام تاکید می کنم که نباید از غذا خوردن به ترسند آیا خودم این گونه عمل می کنم یا نه هر جا ببینم هنوز در رفتارم و تفکرم نسبت به غذاها ترس وجود داره با زن با تمرین و تکرار سعی میکنم شرایطم را بهتر کنم و دلیل اینکه علاقه مند هستم که فایل جدید تهیه کنم و توضیحات تکمیلی را ارائه کنم اینه که خودم دارم برای متناسب شدن تلاش می کنم من که تصمیم گرفتم تا روزی که زنده هستند در این مسیر باقی بمونم هم برای این که خودم متناسب باقی بمونم هم برای اینکه دیگران را همراهی کنم که به روی خودشون برسند از شما هم انتظار دارند که این تصمیم را بگیرید که همیشه با این آموزش ها همراه باشید تا روزی که زنده هستی برای متناسب شدن و مهم تر از اون متناسب موندن انگیزه داشته باشی و دیگران رو بعداً که نتیجه گرفتی هدایت کنی تا از آموزش ها بهره مند بشند و از اضافه وزن رها بشند و شادی و نشاط و زندگی رو به آنها هدیه کنی برای اینکه متناسب بشی و متناسب بمونی باید در مسیر رسیدن به خواسته استمرار داشته باشی حتی اگه متناسب شدی مثلاً شما یک وزنی رو برای خودت مشخص کردی الان به اون وزن رسیدی یعنی به اون شرایط رسیدی احساس عالی داری سبک شدی همه اون اضافه ها رفته لباس ها همه اندامی شده خلاصه هر جوری که دوست داشتی الان هستی فکر نکن که دیگه کار تمومه دیگه ولش کن دیگه نمی خواد نه حواست باید باشه باید تکرار کنی حالا من نگفتم هر روز دوباره بشین همه فایل ها رو گوش بده بنویس تمرین کن نه تکرار یعنی اینکه فایل گوش بدید دوباره برات یادآوری بشه خوشحال بشی که من این مسیر رو طی کردم از این آموزش ها استفاده کردن و متناسب شدن و الان دارم دوباره تکرارش می کنم این میشه در مسیر باقی موندن حالا یک سری از دوستان هستند به هر دلیلی نمی تونن این کار رو انجام بدن یا عجله دارند یعنی طرف هی داره تکرار میکنه اما این حس عجله داشتن باعث میشه که اون تلاشش خنثی بشه بعضی ها هستند که واقعاً برای دیگران می خوان لاغر بشن میگه می خوام دوست دارم لاغر بشم ولی وقتی که باهاش حرف میزنی میبینی که اون ته دلش اینه که لاغر بشم مثلاً دیگه از خجالت دیگران در بیام که چند ساله منتظرند که من یه تغییری بکنم و خلاصه از این هزینه هایی که کردم یک نتیجه ای بگیرم یعنی استرس داره که هر چی زودتر لاغر بشه که مثلاً همسرش بگه ایول بالاخره تو تونستی جلوی بچهاش یک کلاسی بیاد بگه ببین منم تونستم یا جلوی دوستاش یا فامیلش خیلی چیز بدیه و نمیزاره شما متناسب بشی چون ذهنت نمیپذیره که بخواد کاری را انجام بده که بقیه خوشحال بشن براش غیرمنطقی چون نمی فهمه چرا میخوای برای بقیه لاغر بشی چون این ذهن خودته و فقط برای خودت میتونه تصمیم بگیره چطور ممکنه که شما با ذهنت بخوای کار را انجام بدی که مثلاً دوستت خوشحال بشه اصلاً زیر بار این نمیره پس بنابراین باید در مسیر استمرار داشته باشی اون دوستایی که خودشان این کار را انجام میدهند که خیلی عالیه بهشون تبریک میگم و تحسینشون می کنم و ادامه بدن اوناییم که خیلی تنبل باشند و خیلی به قول خودشون مقاومت ذهنی دارند این کلمه مقاومت ذهنی رو من دیگه میشنوم یه جورایی عصبانی میشم نمیدونم این مقاومت ذهنی از کجا آمده طرف خودش کاری را انجام نمیده بعد میگه استاد مقاومت ذهنی دارم آخه مقاومت ذهنی داری دربه در مقابل چی در برابر کاری که خودت انجام نمیدی این مقاومت ذهنی را هم یه جایی برای ما به وجود آوردند این هم یکی از آموزش های غلطی هست که ما یاد گرفتیم خودمون کاری را انجام میدیم بعد میگیم مقاومت ذهنی دارم نمیتونم نمیزاره من برم ورزش کنم نمیزاره برم پیادهروی نمیزاره من دوره ام رو درست انجام بدم این کیه این مقاومت ذهنی کجاست غیر از اینکه خودت خلقش می کنی غیر از اینه که خودت بهش نیرو میدی غیر از اینم که خودت بهش قدرت میدی چرا فکر می کنی از بیرون یه نیرویی هست که نمیزاره حرکت کنی این چه فکریه آخه؟من از خیلی چیزا می ترسم 😑😑😑 دقیقاً در طول سالهای عمرم بارها و بارها در مورد چاق کنندگی و کالری بالای مواد غذایی شنیدم و باور کردم به عنوان مثال :باورهای اشتباه چاق کننده من : ⛔ خوردن نوشابه و انواع نوشیدنی ها مخصوصاً اگه گازدار باشه همراه غذا چاق می کنه !⛔ خوردن شیرینی و شکلات و کیک و بیسکویت آدم رو چاق می کنه ! ⛔ خوردن فست فود ( ساندویچ ، پیتزا ، سوسیس ، کالباس ، ژامبون ، پنیر پیتزا ) چاق کننده ست ! ⛔ خوردن تنقلات مثل چیپس و پفک و انواع هله هوله چاق کننده ست ! ⛔ حتی خوردن آب همراه غذا یا بعد از غذا چاق می کنه چون در هر وعده غذا معمولاً نون یا برنج خوردیم وقتی آب هم بخوریم توی معده باد می کنه و حجم معده رو زیاد می کنه 😖 ⛔ خوردن غذاهای سرد و تر چاق کننده ست چون سردی و رطوبت بدن رو بالا می بره ! ⛔ طبع بلغم باعث بالا رفتن وزن بدن میشه و باعث چاقی میشه و کاهش وزن در این افراد خیلی کند تر و سخت تر از افراد دیگه ست ! ⛔ بعضی از بیماریها مثل کم کاری تیروئید و کم خونی باعث چاقی میشه ! ⛔ کم تحرکی باعث چاقی میشه ! ⛔ زایمان و بارداری و سزارین باعث چاقی میشه ! ⛔ خوردن بسیاری از داروها مثل داروهای اعصاب ، هورمونی ، تقویتی و ویتامین و آمپولهای تقویتی باعث چاقی میشه چون اشتها رو زیاد می کنه ! ⛔ چاقی ژنتیکیه و ارثیه ! ⛔ خوردن آدامس و لواشک و ترشیجات باعث چاقی میشه چون آدم را گرسنه میکنه و باعث میشه بیشتر بخوری ! ⛔ خوردن غذاهای نشاسته ای مثل برنج و نون و سیب زمینی مخصوصا از نوع سرخ کرده باعث چاقی میشه ! ⛔ خوردن غذاهای چرب و سرخ کردنی باعث چاقی میشه ! ⛔ نشستن زیاد یا خوابیدن زیاد باعث چاقی میشه ! ⛔ خوردن مواد قندی مثل خود قند یا شکر یا شکلات باعث چاقی میشه چون مستقیماً به چربی تبدیل میشه ! رد کردن باورهای اشتباه چاق کننده ی خودم : ● پس چرا اینهمه افراد لاغر و متناسب داریم که با تمام غذاهاشون نوشابه می خورن و چاق نمیشن ؟ مثال همسر و فرزندانم و … اگر قرار بود خوردن غذاهایی مثل نوشابه فست فود و پنیر پیتزا و شکلات و شیرینی و روغن و برنج و نون و تمام مواد غذایی به ظاهر چاق کننده دیگر باعث چاقی بشه چرا آدم های لاغر با خوردن این غذا ها چاق نمی شن ؟ اگر بعضی از غذاها چاق کننده بودن پس همه باید چاق میشدند چون افراد لاغر هم دارن از این غذاها می خورند ولی چاق نمیشن ! نمیشه که یه غذا برای بعضی ها چاق کننده باشه برای بعضی ها لاغر کننده باشه ! اگه خوردن فست فود باعث چاقی می شد پس چرا این همه افراد لاغر هستند که خیلی دارند فست فود میخورن ولی چاق نمیشن ؟ آدمای لاغر زیادی را میشناسم که همراه غذاشون نوشیدنی های گازدار و بقیه مایعات را می خورند ولی چاق نمیشن ! خیلی از افراد رو توی آشنا ها میشناسم که قرص های هورمونی و تقویتی می خورند ولی چاق نمیشن ! افراد زیادی را می شناسم که یک روز در میان آمپول تقویتی میزنن ولی چون باور چاقکننده ندارند چاق نمیشن پس آمپولهای های تقویتی هم چاق کننده نیستند !
چون اگه قرار بود چاق کننده باشد هر کسی که آمپول تقویتی میزد باید چاق میشد ! خوردن آب بعد از غذا یا همراه غذا هم چاق نمیکنه چون خیلی ها رو میشناسم که همراه همه ی غذاهاشون آب میخورند حتی بعد از هر قاشق غذا یک لیوان آب می خورند و کاملاً هم متناسب هستند پس این هم باور اشتباهیه ! کم تحرکی هم باعث چاقی نمیشه چون خیلی از آدم های لاغر را میشناسم که اصلاً تحرک ندارند ! حتی بیماری هایی مثل کمخونی و کم کاری تیروئید هم باعث چاقی نمیشه چون بعضی افراد هستند که کم کاری تیروئید دارند ولی لاغرتر میشن به جای چاق شدن و بعضیا رو می شناسم که کم خون هستند و به شدت لاغرند ! طبع سرد و تر یا بلغم هم اصلاً باعث چاقی نمیشه چون افراد بلغمی زیادی رو می شناسم که به شدت لاغرن ! خوردن تنقلات اصلاً باعث چاقی نمیشه چون افراد بیشماری رو دیدم که در طول شبانه روز خیلی تنقلات جورواجور و هله هوله می خورن اما چاق نمیشن ! خوردن شیرینی و شکلات هم چاق نمی کنه چون افراد متناسب زیادی رو می شناسم که بعد غذا و به جای غذا شیرینی و شکلات و کیک و بیسکویت می خورن ! اگر قرار بود غذاهای سرخ کرده و چرب چاق کننده باشه الان همه باید چاق میشدند توی افراد یک خانواده همه از یه مدل غذا میخورند ولی چطوریه که بعضیا با خوردن این غذا چاق می شوند و بعضی ها اصلا چاق نمی شوند تازه کمبود وزن هم دارن پس ما نمی تونیم بگیم که یه سری غذاها بعضیا رو چاق میکنه بعضی ها رو لاغر این باور انسان هاست که اونا رو چاق یا لاغر میکنه همین طور ژنتیک و ارث هم موجب چاقی نمیشه چون توی خانواده بعضی از افراد خانواده چاق هستند بعضی هاشونم لاغر اگه عامل وراثت و ژنتیک واقعاً درست بود همه افراد یک خانواده باید یا چاق بودند یا لاغر در واقع باید گفت همه افراد فامیل چون ارث فقط توی خانواده نیست بلکه از کل فامیله ! چطوری میشه که توی فامیل هم افراد لاغر وجود داشته باشند هم افراد چاق ؟ بعد بگم که یه سریاشون ژنتیک شون چاقه ! خوب اگه قرار به ژنتیک چاق بود همه افراد اون فامیل و خانواده باید چاق میشدند نه اینکه یک نفر چاق باشه و یک نفر لاغر مثلاً توی خانواده ی بابابزرگ من بابای من و یکی از عمه هام چاق بودند و عموم و یکی از عمه هام خیلی لاغر بودند ! یا توی خانواده مادرم یکی از داییام و مامانم و خاله بزرگم چاق بودن اما خاله کوچیکم و دایی کوچیکم لاغر بودند پس اگر عامل ژنتیک و وراثت درست بود همشون باید چاق بودند یا همشون باید لاغر بودند ! و خانواده های زیاد دیگری را هم می شناسم که همین شکلن بعضی از بچه هاشون لاغرند و بعضی هاشون چاق حتی اگر مثلاً پدر چاق باشه و مادر لاغر باشه میگن بچه های چاق به پدرشون رفتند و بچه های لاغر به مادرشان رفتند اینم به نظرم درست نیست چون بعضی پدر مادرا هردو چاقند ولی بچه هاشون لاغرن یا پدر و مادری را می شناختم که هر دو بسیار لاغر بودند ولی دو تا بچه هاشون به شدت چاق !ایجاد باور صحیح : 🏵 من هر چی بخورم در بدنم تبدیل به انرژی و سلامتی و شادابی و زیبایی و تناسب اندامم میشه 🏵 چون ذهن و جسم من هر دو در مسیر تناسب همسو هستند پس من هر کاری بکنم متناسب میشم
🏵 من چه بخوام چه نخوام متناسب میشم چون در مسیر تناسب اندام چون ذهن و جسم من همسو در مسیر تناسب در حرکتند
🏵 من بشینم لاغر میشم راه برم لاغر میشم غذا بخورم لاغر میشم غذا نخورم لاغر میشم من کلاً دارم لاغر میشم
🏵 من آب بخورم لاغر میشم لاغر شدن مثل آب خوردنه
🏵 خیلی راحته لاغر شدن راحت ترین کار دنیاست فقط باید لاغری رو یاد بگیریم همانطور که چاق شدن رو یاد گرفتیم و در خلاف جهت دنیا و طبیعت حرکت کردیم و به صورت کاملا غیر طبیعی چاق شدیم حالا میخواهیم مسیر اشتباهی رو که رفتیم برگردیم و این بار خیلی راحت و در مسیر طبیعی دنیا که طبیعتش لاغر شدنه لاغر بشیم پس لاغر شدن خیلی راحت تر از چاق شدن ما برای چاق شدن سختی نکشیدیم بلکه خیلی راحت چاق شدن رو یاد گرفتین حالا هم خیلی راحت تر میخواهیم لاغر شدن رو یاد بگیریم و وقتی یاد بگیریم چه بخوایم چه نخوایم لاغر میشیم ما توی مسیری پا گذاشتیم که ناگزیر باید لاغر بشیم و هیچ راه دیگری نداریم و همچنین لاغری توی وجود خود ما وجود داره و ما نیاز نیست یک شیء خارجی را به بدن خودمون وارد کنیم بلکه فقط کافیه لاغری که در وجود خودمون داریم رو بیدار کنیم و این هم جز با یادگیری لاغری میسر نیست !مسئله مهم دیگه اینه که ما نباید قانون های جهان را نادیده بگیریم نباید فکر کنیم که اگر غذا ها چاق کننده نیستند پس من اجازه دارم هر غذایی رو به هر مقداری که دوست دارم بخورم چون چاق کننده نیستند این تفکر کاملا اشتباهه !
***درسته که غذاهای چاق کننده نیستند اما تا جایی که در حد نیاز بدنمون بخوریم اگر بیشتر از نیاز بدنمون بخوریم چاق میشیم این یک قانونه و ما نمی توانیم قانون ها را عوض کنیم***
بلکه باید فقط باور های اشتباه خودمون رو پاک کنیم و مثل انسانهای متناسب رفتار کنیممن از امروز به خودم قول میدم که به رفتار صحیح انسان های متناسب بیشتر توجه کنم و رفتار انسان های متناسب را تقلید کنم تا ابتدا ذهن متناسب و بعد جسم متناسب داشته باشم و همچنین به خودم قول میدم تمام تلاشم رو بکنم چیزهایی رو که از انسانهای متناسب یاد میگیرم در زندگی خودم عمل می کنم تا به جسمی مانند آنها دست یابم 😍😍😍
سلام دوست عزیز
به شما تبریک میگم
خیلی عالی در مسیر صحیح حرکت می کنید
برای بهتر شدن نوشته ها لطفا به این نکات توجه کنید
سعی کنید بیشتر از آگاهی و درک از محتوای آموزشی بنویسید
از اینتر برای جداسازی و پاراگراف بندی نوشته ها استفاده کنید
به این صورت قسمت های مختلف نوشته از هم جدا شده و خواندن نوشته های شما ساده تر میشه
سلام استاد 😍😍😍
اول تشکر می کنم بابت توجهتون و آموزشهای عالیتون
من قبلاً نوشته هام رو توی واتساپ تایپ کردم تمام فاصله ها و جدا سازیها رو همین جا انجام دادم دوباره ولی متاسفانه وقتی می فرستم فاصله ها حذف میشه ! تمرین بعدیم هم متاسفانه فرستادم همینطور شد ولی چشم بیشتر دقت می کنم که دیگه از تمرینهای بعدی این اتفاق نیفته
سلام دوست عزیز
مرورگرت رو به روز رسانی کنی و اگه از صفحه کلید نصب شده روی گوشی داری استفاده میکنی بهتره از صفحه کلید اصلی گوشی استفاده کنی
صفحه کلید های فانتزی معمولا درست کار نمی کنه
سلام استاد 🌺🌺🌺
چشم حتماً سعی می کنم اصلاحش کنم ممنون از توجهتون 😍😍😍
سلام همگی دوستان
گام دوازدهم صعود یا سقوط:
این فایل به نظرم خیلی نکات قابل توجهی داشت که در ذیل بیان میکنم:
اولین نکته این بود که لازم نیست برای شکست و یا چاق شدن کاری انجام بدیم ولی برای لاغری باید کاری انجام داد و اموزش دید وقتی یک هفته هیچ کاری انجام ندیم در حال سقوط از مسیر هستیم و اینطوری نیست که در جای قبلی بمونیم!!
در هر شرایطی باید فایل ها را گوش داد و یا تمرینات را با مشاهده و توجه رفتار اطرافیان مثلا خوردن تعداد قند توسط یک فرد چاق و یک فرد متناسب!!
تمارین را باید تو زندگی روزمره تکرار و توجه کرد!
دومین نکته اینه که لاغر شدن پروسه زمانی نداره و اینطور نیست که بشه گفت تا سه ماه یا دو سال تموم میشه این مسیر را باید ادامه داد و استمرار داشت تا بتوان متناسب ماند!!!
مهم نیست چند ماهه شرکت کردی مهم اینه که چقدر چیزی که یاد گرفتی را به عمل تبدیل کردی، ملاک تاثیر گذار بودن روش ذهنی عمل کردن به آموزش هاست نه تاریخ شرکت در دوره!
۱۵-۲۰ سال رفتار های نادرست داشتی نخواه که طی یکی دو ماه با گوش دادن فایل لاغر بشی!!
سومین نکته تبدیل آموزش ها به عمل بود
چقدر رفتارهاتو مثل افراد متناسب کردی؟؟ چقدر مثل افراد متناسب با میز غذا برخورد میکنی؟؟
برای نتیجه گرفتن = انجام هر روزه کاری برای موندن تو مسیر (یادآوری) + تلاش برای تبدیل موضوعات تئوری به عمل (توجه به رفتار افراد متناسب)
چهارمین نکته بهانه های چاقی مثل ژنتیک و ترس از غذاها و … مواد غذایی ترس ندارن و به ما ضربه نمیزنن در صورتی که قبلا فکر میکردیم غذاها به ما ضربه میزنن و الان متوجه شدیم که این رفتار ما با مواد غذایی بوده که باعث چاقی شده!!!
آیا واقعاً نگاهت به مواد غذایی عوض شده؟؟ یا هنوز مثلا از فست فود میترسی؟؟
برای اصلاح این باور: بارها به خودت بگو بدن من برای زنده بودن نیاز به انرژی داره و این انرژی را از مواد غذایی که میخورم بدست میاره پس لازمه که من به مقدار مورد نیازم غذا بخورم!!!!👍
پنجمین نکته قانون و باور
باور اینکه غذاها باعث چاقی من نمیشن پس من هرچی بخوام بخورم اشتباهه و سبب چاقی میشه
نمیشه با یک باور قانون را عوض کرد!!!
مثلا باور اینکه از بلندی خودمو پرت کنم هیچیم نمیشه!!!❌
باید باور صحیح را با قانون همسو کنیم✔️
قانون: مواد غذایی به شما ضربه نمیزنه!
باور: مواد غذایی به من ضربه میزنه هر چی بخورم چاق میشم!!!
یک باور اشتباه 👆 در تضاد با قانون اونوقت این باور اشتباه باعث میشه که نتیجه شما از قانون متفاوت باشه!!چرا؟! چون خیلی از افراد متناسب از همین غذا مصرف میکنن و چاق نمیشن اما شما چونکه باور اشتباه داری نتیجت از قانون متفاوته!
اگه باورت را تغییر بدی به این معنا نیست که بتونی قانون را عوض کنی! شما میتونی نتیجه متفاوت از قانون بگیری ولی نمیتونی با باورت قانون را عوض کنی! مثلا باور اینکه من چاق نمیشم و هرچی میخوام بخورم با هر مقداری! نه این نمیشه!
وقتی میگیم باور باید عوض بشه یعنی اینکه باورت را فکرت را نگرشت را با قانون همسو کن!
رفتارت را بر اساس قانون تنظیم کن:
قانون: غذا باعث چاقی نمیشه!!
رفتار شما تاحالا: مصرف بی رویه و چاق شدن که برخلاف قانون بوده!!
قانون: به اندازه مورد نیاز بدنت غذا مصرف کن!
رفتار شما تاحالا: مصرف بیشتر مواد غذای
غذا شما را چاق نمیکنه شما داری از غذا برای چاقتر کردن خودت استفاده میکنی!!
وقتی درست از مواد غذایی استفاده کردی نتیجه عالی میگیری!!!
ششمین نکته استمرار داشته باش! افراد متناسب سالهاست که متناسب هستن!!
پدر مادر ما چیزی ک فکر میکردن صحیحه را به ما آموزش دادن و اصلا مقصر نیستن فکر کن ک دوباره متولد شدی و آگاهانه رفتارهای خوب را انجام بده!
تاریخ تولد آگاهانه مهمه!! ادم ها دوست دارن مثل هم باشن ولی تو باید متفاوت دیگران عمل کنی در تولد آگاهانه! فقط باید خودت همت کنی!!
کار به عمل برآید نه به حرف👍
استاد هم هرروز روی خودش کار میکنه و باید نماد این آموزش ها باشه همینطور که ۳ ساله دیگه چاق نشده و از غذاها نمیترسه و هر لحظه شرایطشو بهتر میکنه!!
توهم تصمیم بگیر که همیشه با این آموزش ها همراه باشی تا روزی که زنده هستی برای متناسب شدن و مهمتر از اون متناسب ماندن انگیزه داشته باشی!
باید تو این مسیر باشی و حتی وقتی به اون چیزی که میخواهی رسیدی فکر نکن کار تمومه ولی باید تکرار کنی تا یادآوری بشه…!
لاغر شدن برای بقیه را ذهن نمیپذیره دوستم خوشش بیاد و همسرم و …
هفتمین نکته مقاومت ذهنی وجود نداره طرف خودش کارشو انجام نمیده بهانه میاره مقاومت ذهنی داره، اخه مقاومت ذهنی داری در برابر کاری که خودت انجام نمیدی؟؟؟!! فقط باید خودت بخوای همین!!
مه تاب فوق العاده در مسیر لاغری😍🥰
سلام دوست عزیز
طریقه عملکرد شما برای انجام تمرینات فوق العاده است
نوشته های عالی با نگارش زیبا باعث می شه که خوندن نوشته های شما لذتبخش باشه
تبریک میگم
سلام استاد عزیز ممنون بابت توجه و درج نظرتون انگیزم برای نوشتن دیدگاه چندین برابر شد سپاس فروان 😍🥰
سلام🙂
اولین نکته آموزشی این فایل اینه که آموزش به تنهایی کافی نیست و تا زمانی که آموزشها رو به عمل تبدیل نکنیم و جزئی از عادات و رفتار روزمره ما نشه ما نتیجه نمیگیریم
نمیشه طبق رفتارهای قبلیت عمل کنی ولی انتظار لاغری داشته باشی
تمرین توجه به عادات افراد متناسب یکی از تمرینهای فوق العاده است ولی توجه به تنهایی کافی نبست باید اون رفتار رو ما هم انجام بدیم تا متناسب بشیم و از اون مهمتر در انجام اون رفتار استمرار داشته باشیم
نکته مهم بعدی باور ترس از غذا خوردنه
ما بارها و بارها تحت آموزش اطرافیانمون به این باور رسیدیم که این غذاها هستن که ما رو چاق میکنن شیرینیها فست فودها سیب زمینی برنج ماکارونی نون سرخ کردنیها هله هوله …خلاصه لیست غذاها و خوراکیهای چاق کننده یه لیست بالا بلنده در ذهن ما حتی اونقدر که خیلی از ما اعتقاد داریم آب هم بخوریم چاق میشیم
خوب با این همه غذای چاق کننده ما هر چی بخوریم چاق میشیم که😬
باید این باور رو تغییر بدیم و بارها و بارها به خودمون بگیم که بدن من برای تامین انرژی برای سوخت و ساز سلول سازی و ترمیم هضم جذب وهزاران فعالیت دیگه به سوخت احتیاج داره که غذا است البته به میزان مورد نیاز
و مورد نیازش خیلی کلمه مهمیه👌👌
چون دوباره این فریب رو به خودمون نزنیم که ما که در مسیر تناسب هستیم و داریم فایل گوش میدیم استاد هم که گفتن غذاها ترسی ندارن پس هر چی بخوایم میخوریم لاغر هم میشیم😁(من خودم اینو یه دوره داشتم)
مقدار مورد نیاز رو هم بدن هوشمند من تشخیص میده و هر جا نیاز داشته باشه با گرسنگی اعلام میکنه و هر جا سیر بشه پیغام سیری میده مثل یه آلارم
حالا کار من چیه؟ اینه که به این پیام سیری و گرسنگی آگاه باشم و طبق اون شروع به خوردن کنم یا دست از خوردن بکشم و کاری به محیط نداشته باشم این تمرین همیشگی ما است 👈توجه آگاهانه به نیاز بدن👉
نکته بعدی استمرار داشتنه
تا چه زمانی باید استمرار داشته باشیم؟ با نگاه به افراد متناسب میفهمیم که این رفتارها همیشگی هست
درسته که وقتی نقشه ذهنی لاغری در ذهنت ترسیم شد چاق شدن سخت میشه ولی اگه باز هم بخوای آموزشها رو تکرار نکنی و اونا رو رها کنی به امید اینکه من دیگه بلد شدم ممکنه فرمولهای قبلی دوباره بالا بیاد وکار کنه فقط اینجا فرقش اینه که تو متوجه میشی که از مسیر خارج شدی یه جورایی gps مغزت همیشه روشنه و این فوق العاده است👌👌👌
نکته دیگه این فایل هم در مورد مقاومت ذهنیه اصلا چیزی به اسم مقاومت ذهنی یه آموزش اشتباهه و در برابر خواست تو و اهمیت هدفی که داری بسیار ناچیزه
تنبلی رو به عنوان مقاومت ذهنی تعبیر کردیم که باز هم خودمون مقصر نباشیم و بگیم این ذهنمه که نمیذاره در صورتیکه اگه هدفت برات مهم باشه در هر شرایطی که باشی کاری در راستای اون انجام میدی حتی یه قدم کوچیک👌👌👌
ما با قدمهای کوچیک روزانه مون ثابت میکنیم که در حال سقوط هستیم یا در حال صعود
به قول اساتید روانشناسی ما یا در حال شکوفایی هستیم یا در مسیر افسردگی
مچون هرگز ایستا و ثابت نیستیم و همواره در حال حرکتیم جهت حرکت ما نشون میده به کدوم سمت داریم میریم
اگه برای خودمون جسممون و آفرینشمون ارزش قائلیم حتما قدمی برای یادگیری و آموزش و بهتر کردن شرایط برمیداریم وطبق قانون اثر مرکب جمع این قدمها نتیجه های فوق تصورمون رو برامون میسازه😊😊😊
سلام خدا قوت استاد انشاالله روز به روز به توفیقات شما افزوده بشه دعاگویتان هستم
با سلام به استاد عزیز ودوستان گرامی،
ضمن تشکر از این فایل زیبا واثر بخش ،من را برآورد که یکی از جملاتی که به میثاق نامه اضافه کردم را که خیلی به من انگیزه می دهد وتکرار می کنم به تفسیر درموردش بنویسم ودرضمن به خودم یادآوری کنم همه آنچه را که تا کنون آموختم. وان جمله این است :
من عاشق خودم هستم ، چرا؟ چون من اشرف مخلوقاتم وانسانی هستم قدرتمند ،وتوانمند ، زیرا در زندگی هدفهای گوناگونی داشتم که با پشتکار وسعی وکوشش خودم وتوکل به خداوند به همه آنها رسیم،
من عاشق خودم هستم ،چون برای خودم وشرایط زندگیم ارزش قائل هستم.
من عاشق خودم هستم ،چون در هر شرایطی با توجه به ارزش نهادن به خودم ، اهمیت خاصی قائلم .زیرا این دوست داشتن خویش اگر نباشد ،دیگران هم به من اهمیت چندانی نمی دهند.
من در قرار گرفتن در این مسیر ، تصمیم نهایی گرفتم که به تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنم، زیرا اگر در هر شرایط مطلوبی چه از لحاظ ثروت ،کسب وکار ،روابط قرار بگیرم اما تناسب اندام نداشته باشم این من را راضی نمی کند ،پس دلیل اهمیت این موضوع در اولویت زندگی من است .پس بارعلاقه واشتیاق واستمرار باید هدفم را دنبال کنم ، واین تعهدی بود که در ابتدا با خودم بستم ،زیرا این مسیر صحیحی است که مرا به تناسب اندام همیشگی می رساند ، وحال می خواهم قوانین این دوره وآنچه را که تا کنون آموختم به خودم یادآوری کنم.
در مرحله اول آموختم که همه چیز با برنامه ریزی صحیح در ذهن ما صورت می گیرد، پس می بایست در ابتدا سعی کنم باورهایم را تغییر دهم ، در سالهای متمادی گذشته که رژیم داشتم تنها با فشار آوردن برجسمم خواستم لاغر بشوم در صورتیکه در ذهن من الگوهای چاقی بود که با انجام تمرینات واموزشها ،آموختم که چگونه توجه به چاقی را در ذهنم کاهش دهم وبرعکس توجه ام را بر لاغری متمرکز کنم و احساس بد خودرا معطوف به احساس خوب کنم.
من آموختم دراین مسیر نباید عجله کنم وبا صبر وتحمل ،باورهای چاقی را که به اندازه سنم قدمت داشت را رفته رفته کمرنگ کنم.
من آموختم که تا ترموستات ذهنم را بر وزن ایده الم تنظیم نکنم ،هیچ اتفاق خاصی نمی افتد .وبرای اساس بر روی ترموستات ذهنم را روی وزن ایده الم تنظیم کردم.
من آموختم که توجه کمتری به مواد غذایی داشته وبه اندازه نیاز بدنم غذا بخورم زیرا در غیر اینصورت بدنم را تبدیل به سطل آشغال می کنم واین آشغال ها در بدنم تولید چربی بیماری واختلال در سایر اندامهای جسمم می شود و مریضی ببار می آورد.
من آموختم که در هنگام غذا خوردن به پیغام سیری توجه کنم از طریق نشانهای فشارشکم به مزه بودن غذا در دهانم.
من آموختم که دلایل غذا خوردنم را بررسی کنم و اینکه آیا این غذا خوردن من ،برای تخریب است یا ترمیم جسمم.
آموختم که اگر به خودم کمک نکنم در سنین بالا بر اثر چاقی خطرهای جدی مرا تهدید می کند.
آموختم که هیچ مواد غذایی چاق کننده نیست ،اگر به اندازه نیاز بدن مصرف شود وترس از موادغذایی را کنار بگذارم.
من تصمیم گرفته ام بیشتر روی خودم کار کنم تا بتوانم این آموزشها ا به واقعیت زندگیم تبدیل کنم وعادت کنم که چگونه رفتار کنم.
تغییر افکار نیاز به زمان وتاریخ ندارد، مهم این است چیزهایی که آموختم به عمل تبدیل کنم.وتنها عمل کردن است که نتیجه نهایی ودرست را رقم می زند وتنها گوش دادن به فایلها وانجام تمرینات کافی نیست.مثل توجه کردن به افراد متناسب وطرز برخورد آنها با موادغذایی والگو قراردادن آنها در رسیدن به اندام متناسب.
وزمانی نتیجه می گیریم که:
۱- هرروز کاری را برای متناسب موندن انجام دهیم وبه تغییرات احساسی ورفتاری وعملی درخودمان توجه کنیم.
ونکته مهم استمرارداشتن است در انجام رفتار درست برای متناسب بودن ومن سعی می کنم آگاهانه انتخاب کنم چه چیزی است باید بیاموزم وچه نتایجی را برای خودم رقم بزنم. واین تولدی است آگاهانه برای انجام یک زندگی صحیح وسالم.واین دوره می تواند تمام زندگی مرا در تمام ابعاد تغییر دهد.
تولد اصلی زمانی است که نتایج مطلوبی را بدست آوریم از هر لحاظ اقتصادی ،،روابط ، اعتقادات ، زیرا آموخته های ما بر اساس اعتقادات وافکار ورفتار اطرافیانمان وجامعه و گذشتگانمان نشئت گرفته وبه من تحمیل شده ، ومی خواهم دنبال آرزوها ورویاهای خودم بگردم واز خودم انسانی نو پدید آورم.
گاهی اشتباه می کنم ولی سعی می کنم روی خودم کار کنم ومن باید نماد تناسب اندام با ذهن باشم ، وتا زنده هستم دراین مسیر وبا این آموزشها همراه باشم ،چون می خواهم با این هدف به دیگران هم کمک کنم تا به طرز صحیحی زندگی کنند وعمل کنند.
سلام به استاد عزیز ودوستان متناسبم
شاهکار بود استاد. عالی بود. شما حرف نداری. با اینکه فکر میکنم و مطم،نم تک تک جمله های شما رو از بر شدم ولی به تکرار با کلام زیبای شما احتیاج دارم. به جان دلم میشینه.یه حسی دارم انگارجواب سوالامو میگیرم.چند وقتیه با اینکه وزنم رو کنترل کردم و بالا نرفته ولی احساس خوبی نداشتم و اشتیاقم کم بود.گرچه اینا دلیل نمیشد نیام سایت و مرورم رو انجام ندم و میدونستم این استمرارم نتیجه میده. و امروز همون روزه. استاد نازنینم. واقعا کلمه استاد برازنده شماست.مثل همیشه به موقع به داد دلم رسیدین.معلومه که همه آموزش ها باید به عمل تبدیل بشن وگرنه کارایی ندارن…تقریبا تا یه دو ماه پیش منمفقط دفتر سیاه میکردم و فقط گوش میدادم.قدرت تبدیل به عمل نداشتم.تاچند وقته پیش ه فهمیدم برای من با این هدم چقد میتونه نخوردن غذاها لذت بخش باشه.نمیگم صددرصد ولی خیلی خوب عمل میکنم.شما فقط همه تلاشتون اینه که به ما بگین خوردن مواد غذایی به اندازه سیری و موقع گرسنگی اصلا آدم رو چاق نمیکنه.که باعث متناسب شدن فرد چاق هم میشه.حالا چطور باید اندازه رو فهمید. با دریافت پیام سیری.و کی پیام سیری میرسه و سیعنی ماسیر شدیم وقتی دیگه غذا بیمزه شد برامون.دیگه انگار میل نداریم.و ایچن دریافت پیغام سیری وقت میسر میشه درکش که اول کرسنگی واقعی رو درک کنیم. نه مه چون وقت ناهاره ساعت دو ظهره ناهار بخوریم.۹ شبه شام بخوریم.نه .علت و چرایی خوردن غذا همیشه مهمتر از مقدارشه. علت درست باشه مقدار خوردن خودبخود به اندازه میشه و اینخلاصه دوره ناب شماست .و فقطخ م تمرین میخواد.وگرنه سخت نیست.لاغری لا این روش آسونترین روش لاغریه. و من بزودی لاغر و متناسب میشم. امید به خدا. استاد از خودم شرمنده م. چرا گاهی یادم میره کجام.قراره چیکار کنم.شاید بقول شما هنوز تلاشم کمه برای موفقیت.باید تلاش بیشتری کنم..من که کوتاه نمیام. نه.اینجوری نیست…
.
…چقد حس خوبی دارم استاد….چقد حالم خوبه….پارسال این وقتا من خودمو یه بازنده میدیدم ولی الان من یه هدف بزرگ دارم که دارم براش تلاش میکنم.خیلی شیرینه.و من همه اینا رو بعد خدا از شما دارم. آرزو میکنم همه چاقای مهربون یه روزی با اینجا آشنا شن تا بفهمن زندگی چقد زیباستتتتتتتتتتتت…
.
…
سلام به دوست عزیزم خانم ملکان
متنت قشنگ بود خوندمش یه جا نوشتی یه مدته وزنمو کنترل می کنم تا بالا نره .فکر منظورت از کنترل روی ترازو رفتنه و چک کردن عدد وزنی روی ترازو .
اگر اینجور باشه باید خدمتت عرض کنم کار اشتباهیه سعی کنید از این به بعد اصلا روی ترازو نرید اصلا جمعش کنید بذارید یه جای غیر قابل دسترس یا به خونه ی دیگه ای منتقلش کنید .
ترازو وسیله ای مخرب برای کاهش وزنه .
شمارو دعوت می کنم برای چرایی این موضوع به شنیدن و یا دیدن فایل اثرات ترازو در افزایش وزن
دوستدارت شهربانو
سلام به همه دوستان عزیز و استاد گرامی
به نظرم کلیدی ترین نکته این گام “انجام تمرینات ذهنی و استمرار در انجام آنها” بود.
استمرار و تکرار. اینکه هیجان زده نباشم که چند روز با شوق فایل ها رو گوش بدم و تمرینات رو انجام بدم و حواسم به خودم باشه. بعد یک روز همه چیز رو رها کنم و یادم بره. استمرار یعنی هر لحظه حواسم به خودم باشه. دائم به خودم بگن من آرزوی لاغرتر شدن رو درام. هر بار که می خوام غذ ابخورم بگم من می خوام از خوردن این غذا لذت ببرم و بدن من خودش می دونه چه کار کنه تا من در مسیر لاغری باشم. اگر به مهمانی رفتم حواسم باشه که من در مسیر لاغری هستم و لازم نیست با ولع هر چیزی در اون مهمونی هست رو بخورم. اگر قرار شد برای تفریح بیرون برم یادم باشه که خوردن تفریح نیست!!! همه نکاتی که یاد گرفتم رو باید با خودم تکرار کنم تا باوری قوی در ذهن خودم بسازم و در ناخودآگاهم بنیانی قوی شکل بگیره.
خدایا سپاسگزارم که من رو در این مسیر شگفت انگیز هدایت کردی.
وقتی آرزوهام رو می نویسم، ذهن پر گفتگوی خودم رو خاموش می کنم و لذت می برم که کنترل ذهنم رو به دست می گیرم و این منم که تصمیم می گیرم به چه چیزی فکر کنم و چه چیزی برای خودم خلق کنم.
برای همه دوستان هم آرزوی لاغری و تناسب اندام دارم و آرزو می کنم همه مون سالم و سلامت و لاغر با اندامی متناسب باشیم!
سلام خدمت دوستان عزیز
صعود میکنید یا سقوط ؟؟؟
من در دوره این فایلا هستم و دیشب برا چندمین بار این فایل زیبا رو گوش دادم ولی تصمیم گرفتم بازم صب یه دور گوش بدم و بعد دیدگاهمو بنویسم ،استمرار داشتنو با تمام وجود این روزها حس میکنم با اینکه در دوره خیلی خوب عمل کردم ولی این اواخر یکم ترس از غذاها ترس از چاق شدن دوباره برام پیش اومده بود اونم شاید بخاطر اینکه چن وقتی هست ک مدام زمزه اطرافیانم مبنی بر اینکه بیشتر از این لاغر نشو و لاغری بهت نمیاد و از این قسم حرفا رو زیاد شنیدم با اینکه خودم اونقدر در این مدت آگاهیام زیاد شده ک اهمیتی ب این منفی ها و آفت ها ندم ولی ته دلم ترس رو احساس میکردم و ب خودم میگفتم نکنه ک ذهن نگهبانم بخاطر این حرفا بترسه و من باز شروع کنم ب تکرار اموزش های قبلیم ک چاقی بود 😰 ولی با شنیدن وگوش دادن ب این فایلا اونم در زمان مناسب بهم یاد آوری میشه ترس هام بیهوده اس چرا ک من همیشه در مسیر بودم چیزایی م گوش دادم رو عملی دارم زندگی میکنم حالت سکونی نداشتم چون چند ماه پیش ک این فایلو شنیدم از همون وقت منم در هر موقعیتی ب افراد متناسب دقت میکردم ب رفتارهای غذایی شون ب شکل ظاهریشون ک برام جذاب بود و تحسینشون میکردم ،ب رفتارای خودم اگه جایی کاری کردم همسو با متناسب شدنم بود برای خودم یاداشت کردم و تحسین کردم و اگه جایی هم خلاف مسیرم ب جسمم چیزی روتحمیل کردم اضافه ای خوردم زیاده روی کردم هر چند ک خبلی کم بود ولی برای خودم یاداشت کردم تا اونم ببینم و سعی در اصلاحش باشم بس وقتی من همسو با قانون باشم در هر جنبه ای نتیجه هم طبق اون قانون میشه ،سالها وقتی من زیاده روی میکردم نتیجه متفاوت از قانون میگرفتم مثلا قانون میگه غذا چاق نمیکنه ولی وقتی من خلاف قانون عمل میکردم یعنی قانون برای غذای ب اندازه و در حد نیاز بدنه ولی من بیشتر از نیاز بدنم مصرف میکردم و نتیجه متفاوت هم میگرفتم و اونم چاقی بود چون فراتر از قانون رفتار میکردم هر چی برخلاف و فراتر از قانون باشه جریمه داره وجریمه زیاد خوردن من چاقی بود مثل قوانین راهنمایی رانندگی وقتی ک سرعتت قانونی باشه و همسو با قانون باشی مشکلی پیش نمیاد ولی یکم فراتر از قانون بخوای بری جریمه میشی ، و یا مواد مخدر و کسایی ک تصمیم میگیرن بیشتر مصرف کنن و بعد معتاد میشن در حالی ک بعضی از همین مواد هستن ک در دارویی و درمان استفاده میشن مثل ارام بخش ها ومسکن ها و اعتیادی هم ب همراه ندارن چون همسو با قانون ازشون استفاده میشه قانون واندازش در پزشکی مشخص شده وب مقدارش برای تسکین درد استفاده میشه و مشکلی هم پیش نمیاد ولی عده ای فراتر عمل میکنن حتی همون آرام بخش هارو بی رویه استفاده میکنن و نتیجش میشه اعتیاد ،همه ی اینارو دارم برای خودم مینویسم تا یاد آور این باشه برام ک از مسیرم دور نبودم ک بخوام برای خودم ترس ایجاد کنم ؛و لاغری ومتناسب شدن خواسته منه و ذهن من منو ب خواسته ام میرسونه شاید این تنها باری هست ک من بخاطر خودم شروع ب لاغری وتناسب کردم همیشه بخاطر دیگران بوده بخاطر اینکه خودمو ب بقبه ثابت کنمک مدام میگن چاقها همیشه چاق میمونن حتی اگه چندین بار لاغر کنن چون سیستم بدنشون اونه و یا متلک ها و یا وقتایی ک خرید میرفتم و لباسی ک دوست داشتم و سایز خودم پیدا نمیکردم و نگاه فروشنده نگاه همرام ک باهاش رفتم میگه اره سایز بزرگ سخت پیدا میشه و خلاصه کلی این موارد ک باعث میشد من شروع ب لاغری کنم ولی اینبار متوجه شدم ک ذهنم با خواسته ی هیچ کس دیگه کاری نداره ،در دوره رسیدن ب ارزوها کامل با ذهن خلاف خودم اشنا شدم و فهمیدم ک وقتی هماهنگ بشه هر چیو ک من بخوام میتونه برام خلق کنه بس الانم من دارم ب خواسته ای ک ب ذهنم دادم میرسم و لذت میبرم ،و در مسیرم هم استمرار دارم ن ک فایلارو فقط گوش کنم بلکه جز ب جزئش رو دارم زندگی میکنم ؛
من وقتی از مسیرم دور میشم ک بخوام کاری نکنم لازم نیست ک خلاف جهتم شروع کنم همین ک کاری نکنم منو اروم اروم از مسیر دور میکنه در جهان حالت ایستا و ساکن وجود نداره یا صعوده یا سقوط وقتی ک برای هدفت گامی برمیداری حتی خیلی کوچیک و اهسته تو داری ب سمت صعود میری چون ذهن جوریه ک وقتی ی چیزیو براش هر روز داری تکرار میکنی شاید ب نظر بیاد ک دیر داری یاد میگیری و یا لاکپشت وار داری عمل میکنی ولی چون هر روز داری تکرارش میکنی بالاخره روزی تبدیل ب ناخوداگاهت خواهد شد و خیلی راحت بدون نیاز ب کار خاصی اون عمل رومیتونی انجام بدی
همینطور ک ما هیچوقت برای چاق شدنمون سختی نکشیدیم
اموخته هامون روک همسو با چاقی بود تکرار کردیم و ب چاقی رسیدیم و الانم باید همون کار رو انجام بدیم ولی در سمت مخالفش و برای متناسب شدن وموفقیت در این کار هم با تکرار کردن محقق میشه ،من ی ساله چاق نشدم و ک بخوام ب این زودی هم لاغر بشم من سالها تکرار کردم و فرمولهای چاقی برای خودم قوی وتنومند کردم الانم باید همون کارو با نهال های لاغری و تناسبم انجام بدم اونقد بهشون برسم بارفایل گوش دادن با عمل کردن با دیدن رفتار ادمای متناسب ورفتارهای درستشون ک همسو با تناسبشون هست رو تکرار کنم تا این نهالم تنومند بشه و برعکس ب چاقیم توجه نکنم تا هر روز ریشه اش خشک بشه و وقتی اهمیت ندم و توجهم ب باورها و فرمول های جدیدم باشه قطعا قبلیا اروم اروم ب فراموشی سپرده میشن وکمرنگ میشن و این یعنی صعود ولی من ی مدت ب بهونه هایی ک در مسیر نباشم وتوجه نکنم قطعا در همون نقطه و پله ی قبلی نخواهم بود و در حال سقوطم چون این فرمول ها جدید هستن و ممکنه با تکرار نکردنشون خیلی زود کمرنگ بشن و این در تمام اموخته های ما هست وقتی ی زبان دیگه ای رو میخوایم یاد بگیریم اگه ی مدت تکرار نکنیم بعدش خواهیم گف ک فلان زبان فراره ؛ در حالی ک فرار نیست این یه اموزش جدید بوده و نیار ب تکرار داشته زبان مادری رو از وقتی ب دنیا میایی میشنوی خودتم تکرار نکنی اونقد از اطرافت میشنوی ک برای ذهنت تکراری میشه و هیچوقت یادت نمیره مثل چاقی ک خیلیامون از بچگی باهاش بزرگ شدیم و اونقد تکرار شده ک حالا حالاها نمیتونیم اون عمل هارو فراموش کنیم و نیاز ب زمان بیشتری داره ک برامون کمرنگ بشه ولی لاغری ی اموزش جدیده و خیلی زود وقتی ک تکرار نکنیم در جای قبلی نخواهیم بود و سقوط و فراموشی ؛
من اینو عملی صب برای خودم اثبات کردم ،ی مدت هست ک دارم گیتار یاد میگیرم و حدود ی ماه هست ک اصلا هیچ تمرینی نداشتم ،اخرین روزی ک تمرین داشتم خیلی راحت و روان میزدم ولی امروز صب رفتم سراغ گیتارم در اول نیاز ب تمرکز داشتم و اون ادم ی ماه قبل نبودم و حتی با این اینکه چن دقه ای روتمرین کردم هنوز حس میکنم ک در پله ای ک ماه قبل بودم نیستم و پایین ترم ،چون این ی هنر جدید بود من تازه داشتم اموزش میدیدم و بخاطر اینکه تکرار نکردم در همون نقطه سکون نداشتم هر روزی ک من تمرین نکردم اموزش هام برام کمرنگ شده و سقوط کردم ب عقب 🙁من چند ماهه ک تولد آگاهانه رو شروع کردم سالها قبل متولد شد تحت اموزش اطرافم قرار گرفتم ولی الان بیشتر از ۴ماهه ک خودم خواستم تولد جدیذی رو اغاز کنم و خودموتغییر بدم خدای جدیدی رو بشناسم و باورها و فرمول های جدید چون میخوام متفاوت از آدم قبل باشم و دراین مسیر عجله ای هم ندارم چوناز احظه ب لحظه ی این مسیر و آغاز دارم لذت میبرم و همین ک شروع کردم این تولد جدید رو برام زیباست و ایمان دارم ک در نهایت نتیجه شگفتی رو تحربه میکنم چون دارم تفاوت ها رو میبینم 🥰
بنام حق❤👣 گام 1️⃣2️⃣ به سمت چاقی حرکت می کنید یا لاغری؟بازم مثل همیشه این فایل خیلی عالی و به موقع بود واسم🙏یه چیزی برام خیلییییی جالب و شگفت انگیزه که هر وقت به سوالی،مشکلی،مورد،مسئله ایی توی این مسیر بهش بر خوردم یا چیزی ذهنم رو درگیر کرد… چند روز بعدش با فایل های استاد سریع به جوابش رسیدم و حل و برطرف شد و واقعا این دوره منطبق با زندگی روزمره ما هست و انگار حی و زنده است، چند روز پیش متوجه شدم امتحان زبانم قرار شده که خرداد ماه باشه و استرس عجیبی گرفتم و منفی بافم گفت با وجود شاغل بودن و دو تا بچه که یکی ۸ساله و مدرسه ای که با وجود آموزش آنلاین خودم باید بیشتر باهاش کار کنم و و یکی دیگه که تازه یکسال و نیم داره، دیگه باید تمام وقت آزادت بزاری برای زبان خوندن تا به هدفت برسی🔔 ولی این فایل بهم تلنگری زد که نه اینکه تناسب اندام هم جزو یکی از اهداف بزرگ و آرزو همیشگی من بوده و هستپس باید برای رسیدن به تمام اهداف و آرزوهام باهم مدیریت کنم نه اینکه یکی رو برای مدتی کلا رها و فراموش کنم بلکه باید هر روز به سمت تمام اونا حرکت کنم💯✅ باید بدونم حرکت در مسیر باید هر روز و همیشگی باشه بدون معطلی،بدون مرخصیاز وقتی وارد این مسیر شدم دیگه هیچ عجله ای،استرسی برای نتیجه کار و هدفم ندارم چون میدونم و مطمئنم بهش میرسمشاید مثل بعضی از دوستان هر روز یه فایل یه گام رو گوش ندم و دیدگاه ننویسم اما اصلا خودم رو با هیچکسی مقایسه نمیکنم چون هر کسی شرایط خاص خودشو دارم و من برای خودم تکلیف و یه حکمی وضع کردم تا یک فایل رو خوب درک نکردم و چندین دیدگاه دوستان رو نخوندم و سعی نکردم تمرین و نکات اون گام رو در رفتار روزمره ام بار بگیرم به سراغ گام بعدی نرم و بخاطر این موضوع و شرایط زندگی ام هر گام گاهی یک هفته شاید گاهی کمتر یا بیشتر طول میکشه🙈 اما تا حالا هم سعی کردم هر روز یه حرکت، یه کار هر چند کوچک توی این مسیر بر دارم، با دیدن آلبوم شگفتی سازان، خوندن نظرات دوستان، توجه و دقت به رفتار افراد متناسب، توجه و دقت به رفتار و عادت های خودم و اعضای خانواده، اهمیت ندادن و تعطیل کردن آموزش های چاقی از دیگران، دور کردن افکار و زمزمه های منفی و….
⚠️ اینطور نیست که یه هفته هیچ کاری انجام ندم و خیالم راحت باشه که در جای قبلی خودم باقی می مونم❌مثال ◀️ مثل همین زبان خوندنم وقتی من یه هفته،ده روز یا یک ماه زبان نخونم و هیچ کاری انجام ندم اینطور نیست که من در جای قبلی خودم و با همان سطح از اطلاعات و دانش خودم باقی بمونم بلکه من در حال سقوط کردن و پس رفت هستم و مطمئنا خیلی از اطلاعات و دانشی که بلد بودم یادم بره بخاطر همینه که میگن زبان فراره🟢 به نظر من فقط درس زبان،هنر و یادگیری و آموزش زبان انگلیسی فرار نیست بلکه تمام درس ها،هنرها و آموزش هایی که ما در حال یادگیری اونها هستیم از جمله هنر لاغری به همین صورت هست و ما باید هر روز یه کاری برای رسیدن به این هدف مون انجام بدیم و حتما نباید دست به قلم باشیم و بنویسیم✴ و نکته مهمش اینجاست که ما باید تمرینات را در زندگی ، در روزمره مدام تکرار کنیم و توجه مون بهش باشه و باید به اطراف مون،اتفاقات دور و برمون دقت و توجه کنیم و این باعث میشه در مسیر خواسته مون بمونیم💯 ❓🤔 ما تا چند سال باید تمرین کنیم❓ما تا چند سال باید برای متناسب شدن سعی کنیم و این تلاش ادامه پیدا کند⁉️ اینجاست که شاعر میگه زگهواره تا گور دانش بجوی😍مگه نگفتیم لاغری یه جور دانش هست،یه جور علم هست،یه جور هنر هست….پس بهتره مثل روش های دیگه لاغری براش تاریخ و زمان تعیین نکنیمو این بستگی به باورهامون دارهبستگی به جایگزینی افکار و رفتار جدید با افکار و رفتار قبلی ما دارههر چی ما بیشتر روی خودمون کار کنیم به لایه های پایین تر باورهامون دسترسی پیدا میکنیم و باید اونا رو تغییر بدیماینقدر باید آموزش های خودمون رو تکرار کنیم تا به واقعیت زندگی ما تبدیل بشه و برامون عادت بشه که چجوری فکر کنیم و رفتار کنیم تا همیشه متناسب بمونیم
مثال◀️ وقتی من کلاس نقاشی رفتم و یاد گرفتم تا وقتی که به عمل تبدیل نکنم تکرار و تمرین نکنم و تا وقتی که نقاشی و تابلو نکشم هیچ فایده ایی نداره💯 ملاک تاثیر گذار بودن تناسب فکری عمل کردن به آموزش هاست نه تاریخ و پرداخت هزینه و شرکت در دوره آموزشی💯مثال◀️ وقتی که من کلاس زبان ثبت نام کردم و هزینه پرداخت کردم،دوره های آموزشی خریداری کردم، کلی اپلیکیشن و نرم افزار و دیکشنری روی گوشیم نصب کردم،کلی کتاب تهیه و خریداری کردم، اما تا وقتی که نخونم و تکرار و تمرین نکنم و اونا رو عملی نکنم قرار نیست فقط و تنها با کلاس رفتن و تهیه وسایل و امکانات من زبان یاد بگیرم ❓🤔 چه کسانی از این دوره (لاغری ذهنی) نتیجه عالی کسب میکنند❓
اصلا مهم نیست که چند وقته در دوره شرکت کردیم بلکه مهم اینه که با 🔅عمل کردن به تمرینات🔅 در رفتارهامون تغییر ایجاد شده باشد⚠️ رفتار و باورهای قبلی ما در کسب نتیجه از دوره تناسب ذهنی موثر استمنم از بچگی یه سری آموزش های چاقی رو یاد گرفتم و مدام اونها رو تکرار کردم و چاق شدم و چاق بودم و سختی های زیادی متحمل شدم و ضربه های زیادی خوردم در اعتماد به نفس،روابطم،کسب و کارم،تحقیر شدن،مورد تمسخر قرار گرفتم،دچار انواع بیماری ها مثل دیسک کمر،فشارخون،چربی خون،تنبلی روده …شدم و همچنین عوامل و علت ها و بهتره بگم بهانه های مختلف و زیادی هم برای چاقی ام داشتم مثل شانس،سرنوشت،اشتها،مواد غذایی، مواد افزودنی ، نداشتن اراده قوی،استخوان بندی درشت،ارث و ژنتیک،عدم تحرک زیاد و ورزش،یبوست،دیر خوابیدن،صبحانه نخوردن،ازدواج،بارداری،سوخت و ساز پایین ،فست فود و… و طبیعیه که این افکار خیلی قدرتمند باشند و هر کاری که من الان دارم برای تغییرم انجام میدهم رو تحت الشعاع قرار بدهاما حالا دیگه من میدونم این افکار ریشه دار هستند و من باید بیشتر روی خودم کار کنم برای نتیجه گرفتن مثل باور ترس از خوردنیک باوری هست که ریشه قوی در اکثرا افراد چاق داره و ممکنه سال ها طول بکشه تا برطرف بشهالان اینو میدونم که این مواد غذایی نیستند که باعث چاقی من شدند بلکه این رفتار من با موادغذایی هست که باعث چاقی من شده⚠️این یک باور خیلیییییی قوی در من بوده اما خداروشکر تا حدودی تونستم تغییرش بدم، دیگه از فست فود نمی ترسم، دیگه از خوردن کره و مربا نمیترسم، از خوردن نوشابه نمیترسم، من شبها بخاطر درس خوندن تا دیروقت بیدارم از اینکه ۱۲ شب گرسنه ام شده و چیزی بخورم نمی ترسم اما هنوز هم باید بیشتر روی خودم کار کنمدیگه میدونم که مواد غذایی برای انرژی بخشیدن به بدن من بوجود اومدن و بدن منم برای انجام فعالیت و کارهای روزمره اش نیاز به انرژی داره پس من باید◀️ به اندازه نیاز بدنم ▶️ از اونها مصرف کنماوایل که توی این مسیر بودم و داشتم روی این باور ترس از خوردن کار میکردم دچار این اشتباه و باور شده بودم که پس من باورم اصلاح کردم پس هر جوری بخوام غذا میخورم، من نباید از مواد غذایی بترسم و هر زمان هر چقدر دلم بخواد میتونم بخورم و چاق نشم❗❗❗🙄😳یادم رفته بود که من همین رفتار اشتباه رو انجام دادم که شرایط و وضع الانم رو بوجود آورده بودممن سالهاست از مواد غذایی برای چاق تر شدن خودم استفاده کرده بودمیادم رفته بود که من با یه باور نمیتونم قانون رو عوض کنممثال◀️ قانون اینه که اگه من دستم رو ببرم یا آسیب به بدنم بزنم ، همراه با درد و خونریزی باشه،ولی باورم این باشه که اگه دستم با چاقو ببرم درد و خون نیاد ❗😳 که اصلا اینطور نیست
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅✴ نکته بعدی استمرار داشتن در مسیر هستیه فرد متناسب سالهاست متناسب هست و از بچگی رفتار چاق کننده رو یاد نگرفته برعکس من که سالهاست چاق هستم و از بچگی تحت آموزش عادات و رفتارهای چاق کننده بودم و چاق شدم و هیچکسی رو مقصر و مسئول چاقی خودم نمیدونم به غیر از خودمممکنه یه سری چیزها مثل آموزش دیدن چاقی دست خودم نبوده باشه و من توی اونا نقش مهمی نداشتم اما موندن توی اون وضعیت و شرایط یا تغییر دادن اون دست خودم هست💯الان من فکر میکنم دوباره متولد شدم و سعی میکنم آگاهانه رفتارهای خوبی را در خودم ایجاد کنم
✅ و تلاشی که من دارم انجام میدم برای اینکه آگاهانه جسم خودم را تغییر بدم نشون میده که من چقدر دارم آگاهانه تصمیم میگیرم که انسان جدیدی از خودم بسازماستمرار من در این مسیر و تکرار و عمل به آموزش ها هست که نشون میده که من تصمیم گرفتم و چقدر میخوام تغییر کنم💯✅ اگه من تشخیص دادم که یه رفتاری که دارم برای خلق یه انسان متناسب و جدید دیگه مناسب و درست نیست باید اون رفتار اشتباهی که تشخیص دادم رو تغییر بدیم💯 ✅ مهم نیست چه مدت در دوره هستیم یا چند بار دوره رو داریم تکرار میکنیم و چقدر فایل ها رو گوش میدهیم و مینویسیم، بلکه مهم اینه که چقدر آموزش ها رو در زندگی و رفتارهامون عملی میکنیم و استمرار داریم💯کار به عمل برآید نه به حرف… با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان عزیز🫀💪🧠
سلام سلیمه عزیز و همسیرم .از نوشته ی شما لذت بردم و تاییدی بود ب تصمیمی ک من برای خودم گرفتم ، تقریبا ۷۰.۸۰روز پیش ک دوره ی رایگان ۱۰۰روزه شروع شد قرارمون این بود ک فقط روزی یک گام وروزی فقط یک فایل گوش بدیم و تمریناتش رو انجام بدیم ..من تا گام ۶۶ پیش رفتم باوجود لیزخوردنها…ولی دوباره نیاز ب تکرار داشتم.من نباید از شوق رسیدن ب گام ۱۰۰ ک ببینم چ درانتظار من هست ۹۹گام بعدی و فراموش میکردم خیلی احتیاج داشتم ب اینک ب عقب برگردم و دوباره دوره کنم ، ب نوعی بیشتر مشتاق تکرار دوره بودم تا ادامه مسیر…وازاول شروع کردم باین تفاوت ک عجله ی قبل رو ندارم ، حرص وولع برای فایل گوش کردنای بعدی ندارم ن اینک خدای نکرده مهم نباشه ،دوستدارم فایلهارو روزی چندد بار تکرار کنم وبعد تمرینم رو انجام بدم ، خودمو از قانون هروز یک فایل جدا کردم ک بتونم روزی چندبار گوش بدم ببینم ولذت ببرم ، اونموقع احساس میکردم وظیفه ام اینه ک توی همون روز تمرینم رو انجام بدم .ولی الان این روزا بدون استرس ، باخیال راحت هرچندبار ک بخام فایل هامو گوش میدم ،وقتیک ب اون درکی ک دلم خواست رسیدم تمرینش رو انجام میدم ،منم هروز یکاری انجام میدم برای اینک درمسیر بمونم ،ولی منجر ب نوشتن شاید نشه ،ولی میدونم ک با حتی دیدن عکس دوستان شگفتی ساز میدونم در مسیرم وهروز بیشتر اشتیاق دارم ب ادامه ی مسیرم وهیچ عجله ای ندارم برای اتمام این مسیر چ بساتااخر عمرم باشه ومیدونم بالاخره ب هدفم خواهم رسید انشاالله..بازم مرسی ازین دیدگاهتون ک باعث شد مهر تاییدی روی تصمیم خودم باشه😘
باارزوی بهترینها برای شما دوست عزیزم و همچنین دوستان همسیر
سلام دوست عزیز و پر انرژی و فعال❤🌹🙋♀️
ممنون از نگاه و درک زیباتون🙏
من برای خودم واسه پیمودن این ۱۰۰ گام زمان و تاریخ تعیین نکردم
من واسه لاغری و تناسب اندامم زمان و تاریخ تعیین نکردم
و حتما حتما روزی این ۱۰۰ گام رو طی میکنم
و حتما حتما روزی به لاغری و تناسب اندامم میرسم
اما به خودم قول دادم زمانی که شروع start 👣 اول رو زدم تا finish اتمام رساندن 👣 صدم به قول استاد ان شاءالله یه آدم دیگه از هر لحاظی باشم
و یه مورد دیگه که همیشه سعی میکنم به کیفیت بیشتر توجه کنم و اهمیت میدم تا کمیت…
با اشتیاق و استمراری که در این مسیر دارید مطمئن هستم که روزی عکس شما رو در آلبوم شگفتی سازان خواهم دید🙏😊
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠
مرسی از دعای قشنگتون ،انشالله وهمچنین عکس شگفتی شما ،درسته درمسیر ی ک همش لذت وآرامش هست وپراز آگاهی چرا آدم باید دلش بیاد ک تموم بشه ، هروز ی آگاهی جدید ، ن تنها برای حال خودمون بلک برای فرزاندنمون ک امید آینده هستن ،،، من تاقبل ازینک وارد این مسیر بشم خیلی نگران آینده پسرم بودم ، در رابطه با تحصیل ، دوستیابی ، رفتن تو حامعه ، اطرافیان وحتی شغل ،همیشه دنبال این بودم ک چ چیزی رو ب پسرم بگم درواقع بهش تحمیل کنم ک تو ختما باید این کاره بشی ، فلانی دوستت باشه ، اینجا بری اونجا نری ،ولی از وقتیک وارد این مسیر شدم وقتیک پسره ۶ساله و نیمه ام ازم درمورد شغلی سوال میکنه تاجایی ک ازش اطلاع داشته باشم براش توضیح میدم و قدرت انتخاب رو ب خودش واگذار میکنم ،ی شغل رو براش خیلی پرنگ و ی شغل رو براش کمرنگ نمیکنم ک اگ درآینده ب اون شغل ،تحصیل یاحالا هرچیزه دیگ ای اصلا اسباب بازی نرسید فکر نکنه که ناتوان و بی عرضه هست ک نتونسته بهش برسه ، درحالیک شاید مورد علاقه اش نبوده و اهمیتی آنچنانی براش نداشته ، این یکی از صدتا مثالی بود ک از وقتیک تواین مسیر هدایت شدم بهش پی بردم .وخدا میدونه ک چقدر سپاسگزار خداوند هستم بخاطر هدایتم ب این مسیر و آشنایی بااستاد عزیزم…استاد جان از شمام بسیار بسیار سپاسگزارم بخاطر این فایل های آموزشی ناب و آموزنده
بارزوی سلامتی وتناسب افکار،رفتار،باورهامون ودرنهایت تناسب اندام برای همه ی دوستان عزیزوهمسیروشما سلیمه عزیزم
بنام خداوند بخشنده مهربان سلام ب همه دوستان عزیزم و استاد جان ،خدا قوت. گام دوازدهم ،صعود یا سقوط انتخاب باشماست .چندین سوال مبهم توی ذهنم بود ک خدا رو شکر جواباشون توی صحبت های استاد بود خیلی خوشحال شدم.چند روز قبل از عید و چند روز بعد از عید ب خاطر ی سری کار و رفت و آمدبه خونه پدرم و پدر همسرم نتونستم بیام تو سایت و تکالیفم رو انجام بدم و دید گاهمو بنویسم ،ولی توی اون چند روز ک چند تا ادم متناسب جدید دیده بودم همش زیر نظرشون داشتم ببینم رفتارشون با افرادی ک اضافه وزن داشتن چ تفاوتی داره الان متوجه شدم ک خدا روشکر من اون روز ها هم در مسیر بودم ی چیز جالب تر و خوشحال کننده اینکه رفتار من هم نمیگم ۱۰۰درصد ولی ۸۰ درصد شبیه افراد متناسب در اون جمع بود و این خیلی منو خوشحال کرد خدا رو شکر ک منم در مسیر صعودم .این مسئله ام برام سوال بود خواهرم ک از من بزرگتر ه اندام متناسبی داره ولی رفتارغذایش نه متناسب نیست ،همیشه هم همه بهش میگن خوش به حالت تو چاق نمیشی و اونم با ذوق میگه ن و اتفاقا چند روز پیش رفتم خونش وقتی لباس راحتی پوشیده بود قشنگ شکم ومعدش اومده بود جلو من همیشه فک میکردم باورش اینه ک هر چی بخوره چاق نمیشه ولی وقتی دیدم ی کم شکمش اومده جلو با خودم گفتم پس چ اتفاقی افتاده این که همیشه میگه من هر چی بخورم چاق نمیشم ،الان با توضیحات استاد در مورد اینکه نمیشه قانون رو دور زد فهمیدم ک ابجیم اینقدر ک دارن بهش میگن تو چاق نمیشی ،تو چاق نمیشی؟باورش داره شکسته میشه و اون ی باور اشتباه هست ک من هر چی بخوام می خورم و چاق نمیشم و متاسفانه من با خواهرام هم فرکانس نیستیم و چند بار برداشت ها مو از فایل های ک گوش دادم براشون توضیح دادم ولی متاسفانه گوش ندادن و منم اسرای نکردم گفتم اگه احتیاج داشته باشن ک در این مسیر باشن حتما خداوند هدایتشون میکنه ب بی نهایت راهی ک من نمی دونم چیه و در اخر خدا رو شکر میکنم ب خاطر همه چی دوستتون دارم🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام دوست عزیز
از اینکه تجربه خودتون رو به اشتراک گذاشتید سپاسگزارم
هرچه بیشتر آگاهی که در فایل های آموزشی ارائه میشه رو در دنیای واقعیت پیدا کنیم و ببینیم بیشتر باورمون میشه و اعتمادمون به مسیر لاغری با ذهن بیشتر می شه
سلام وقتتون بخیر استاد عزیز و گرامی استاد یه پیشنهاد داشتم استاد اگه امکان داره لایو تو سایت هم بزارین مام استفاده کنیم نت ضعیفه وی پی ان باز نمیشه به موقع پیامتون ندیدم و اینکه ه خاطر ورودیهای منفی اینیستا نداریم خیلی دلمون میخواهد لایو پاکسازی و ببینیم 🙏بی نهایت از زحماتتون سپاسگزارم
ودرادامه پیشنهاد این دوستمون .استاد جان لطفا تصویر دیدگاه طلایی وفنی رو همون فرم قبلی اگ شد قراربدید😍🙏🙏
سلام دوست عزیز
تصاویر قبلی از نظر فنی کارآیی نداشتند و از آنجا که برنامه های گسترده ای برای گسترش سایت تناسب فکری داریم باید تصاویر مدال ها به گونه ای باشه که قابل استفاده در بخش های مختلف باشه
و تکرار آنها در صفحات سایت باعث کندی و اختلال در عملکرد سایت نشه
بعله استاد جان مثل همیشه درست میفرمایید ،وممنون ک پاسخ دادید….😊🌹
به نام خدایی که در این نزدیکیست…
گام دوازدهم مسیر لاغری من: صعود میکنید یا سقوط انتخاب با شماست.
لاغری را انتخاب می کنید یا چاقی؟
یه روزی من از چاقی خودم خیلی ناراحت بودم ، خداوند صدای ناله های منو شنید و منو به این مسیر زیبا هدایت کرد و من در این مسیر تصمیم گرفتم و متعهد شدم که تا به هدفم که تناسب اندامه نرسیدم ✋ دست از تلاش و کوشش بر ندارم
در جهان حالت ایستا و ساکن وجود نداره زندگی جریان داره وجهان در حرکته شاید امکان داشته باشه که مثلاً روزی من از این جهان و دنیا ناراحت باشم و هیچ کاری انجام ندم ولی جهان بخاطر ناراحتی من از حرکت باز نمی ایستد . اگه من تصمیم گرفتم که لاغر بشم باید کاری واسه رسیدن به هدفم انجام بدم توی این روش اصلا قرار نیست که تلاش جسمی انجام بشه هر چه هست تلاش ذهنیه واین نسبت به تلاش های قبلی من خیلی راحته و اصلا هیچه ،حالا اگه من هرروز یه تلاش ذهنی مثل فایل گوش 👂 کردن ، خوندن نظرات دوستان ، خوندن مقاله هایی که استاد در سایت قرار دادن، ویا ارسال تمرینات خودم برای استاد ، و عمل کردن به آموزش هایی که یاد گرفتم در زندگی .. انجام بدم.
یعنی من یه قدم به سوی نزدیک شدن به قله تناسبم برداشتم واین نشون میده که من در حال صعود هستم و اگر روزی یکی از این کارها انجام ندادم خب یعنی در حال سقوط کردن هستم . من سه تا بچه دارم و تقریباً انجام همه کارای خونه با خودمه و دختر بزرگمم داره واسه کنکور میخونه و من باید آرامش محیط خونه رو واسه درس خوندش فراهم کنم ، در صورتیکه دوتا بچه دیگم کوچک اند و تو سن بازی کردنن یعنی من از صبح که از خواب بیدار میشم تا 🌃 شب اونقدر کار دارم که اصلا شب به محض اینکه میرم تو رختخواب نمی دونم کی خوابم برده ولی همیشه در طول روز یه وقتی هم واسه خودم میزارم وروی ذهنم کار میکنم حتی دیروز که سیزده بدر بود اومدم یه سری به سایت زدم و تصاویر دوستان شگفتی ساز و نگاه کردم در حالیکه منفی بافی هی می گفت ول کن بابا حالا امروز و بیخیال ببین بقیه رو همه خوشن و دارن تفریح میکنن ولی فرشته 👼 درونم فوراً گفت که تو درصوتی خوشی که به هدفت برسی .
این یعنی اینکه من توی مسیرم ودارم درست عمل می کنم ، همسر من و دو تا از دخترای من خیلی متناسبن ولی پسرم خیلی تپله و میشه گفت که چاقه من موقع غذا خوردن رفتارهای غذایی اونا رو خیلی با دقت زیر نظر میگیرم . همسرم و دخترام خیلی با وسواس غذا میخورند و غذایی رو که دوست نداشته باشند اصلاً نمی خورند وتا وقتی هم که گرسنه شون نباشه چیزی نمی خورند وبه محض اینکه سیر شدن ✋ از خوردن میکشن ولی پسرم همه غذاها و خوراکی ها رو دوست داره واصلا پیغام سیری و گرسنگی رو دریافت نمیکنه وهر لحظه در حال خوردنه و موقع خوراکی خوردن همیشه منتظر که خواهراش خوراکی رو که نمیخوردند اون بخوره شاید این رفتاراشو از من یاد گرفته باشه ولی من دارم تلاشمو میکنم که الگوی خوبی واسه بچه هام باشم ومن سعی می کنم با رفتارا ی درست و متناسبی که خودمم تازه دارم آموزش میبینم به فرزندم منتقل کنم
توجه به رفتار افراد چاق و لاغر خودش یه جور تمرین کردنه واینکه این توجهات رو بتونی در زندگی عمل کنی نشون میده که در مسیر تناسبی واصلا مهم نیست که چند وقته من دارم از آموزش ها استفاده می کنم بستگی به رفتارهای قدیمی و جدید من من داره و اینکه من چه باورهایی دارم . من الان شش ماه که توی این مسیرم وهر روز دارم تلاش میکنم تا ذهنم بیشتر آموزش ببینه تا بیشتر به ریشه باورهام برسم و هرچه که بیشتر به عمق ریشه برسم ریشه قوی تر میشه و تغییر دادنش هم سختر میشه ومن برای این کار باید اونقدر آموزش ها رو در زندگیم تبدیل به عمل کنم و اونا رو هرروز تکرار و تکرار و تکرار کنم تا بشه جزو عادتهای روز مره من در زندگی همون طوری که تا الان رفتارهای چاق کننده رو درست و مکرر در زندگی انجام دادم حالا باید با آموزشهایی که میبینم به رفتارهای درست غذایی افراد متناسب دقت کنم و اونا رو در زندگیم تبدیل به عمل کنم اونقدر رفتارامو شبیه رفتارهای اونا کنم و اونا رو در زندگیم تکرار کنم تا جسم من هم شبیه جسم اونا بشه
برای متناسب شدن باید ۲تا اصل رو رعایت کنم:
۱-هر روز برای متناسب شدنم یک کاری انجام بدم
۲-تلاش کنم تا آموزش هایی رو که میبینم در زندگیم عملی کنم
یعنی اگه فقط بخواهم فایل گوش کنم ، از مطالب سایت استفاده کنم ، به رفتار افراد متناسب توجه کنم ولی در زندگی از اونا استفاده نکنم هیچ تاثیری نداره و همه تلاش من بی نتیجه میشه درست مثل عالم بی عمل و زنبور بی 🍯 عسل
درست که تا الان چاقی رو از خونواده یاد گرفتم و عواملی مثل ارث ، شانس، ژنتیک ، بیتحرک بودن، ریزه خواری، مواد غذایی .. وخیلی عوامل بیرونی دیگه رو مقصر چاقی خودم میدونستم ولی الان که دیگه دارم آموزش میبینم ودارم لاغری رو یاد میگیرم دیگه باید با خودم رو راست باشم الان دیگه نباید دنبال بهانه باشم ، دیگه همه ما افراد چاق میدونیم که این افکار ریشه در باورهای ما دارن ومن برای بهتر نتیجه گرفتن باید ریشه این باورها رو خشک کنم مثل باور ترس از خوردن .
مثلاً من سالهاست که از خوردن نوشابه میترسم ولی خدا رو شکر از وقتی که تو این مسیرم ترسم کمتر شده ولی هنوز از بین نرفته و هنوزم من جرأت ندارم که یک لیوان کامل نوشابه بخورم در صورتیکه همسرم حتما باید کنار غذاش نوشابه باشه و هیچ ترسیم نداره تازه خیلی هم متناسبه خب معلومه که این باور من خیلی ریشه داره و شاید خیلی طول بکشه تا من بتونم اونو تغییر بدم همه ما افراد چاق سالهاست که از مواد غذایی ترسیدیم وحتی زمان هایی هم که واقعا گرسنه بودیم با ترس خوردیم در صورتیکه مواد غذایی ترس ندارن و چاق کننده نیستن بلکه این استفاده نادرست ما از مواد غذایی ما رو چاق میکنه
همه ما افراد چاق تا حالا فکر میکردیم که مواد غذایی به ما ضربه میزند وجسم ما رو چاق میکنند در صورتیکه اگر ما بلد باشیم از مواد غذایی درست استفاده کنیم و به اندازه نیاز بدنمون از اونا استفاده کنیم هیچ ترسی نداره وبرای ما مشکلی ایجاد نمیکن. من باید بارها به خودم بگم که مواد غذایی ترس ندارن و بدن من برای بنده موندن نیاز به انرژی داره واین انرژی رو از خوردن مواد غذایی به دست ✋ میاره پس لازمه که من به اندازه نیاز بدنم غذا بخورم وباید کلمه به اندازه نیاز بدن رو اونقدر تکرار کنم تا ملکه ذهنم بشه ونباید باورم این باشه که غذاها باعث چاقی من نمی شن پس من اجازه دارم که هر چه دلم خواست بخورم چون با باور نمیشه قانون رو عوض کرد من اگر بخواهم لاغر بشم باید باور صحیح رو با قانون همسو کنم خب مواد غذایی به بدن من ضربه نمی زنند این میشه یه قانون ، حالا باور من اینه که نه مواد غذایی به بدن من ضربه میزنند ومن هر چی که میخورم چاق میشم این میشه یه باور اشتباه واین باور اشتباه باعث میشه که نتیجه من از قانون بشه چاقی
حالا این وسط مقصر کیه؟ خودم چرا؟ چون باورهای من نادرست هستند من باید باورها مو درست کنم خب خیلی از افراد متناسب هستن که دارن از همین موارد غذایی استفاده می کنند و سالهاست که متناسب هستن چون باورهای درستی دارن و اونا رو با قانون همسو میکنن و نتیجه شون میشه تناسب پس منم باید مثل اونا عمل کنم پس من باور مو میتونم عوض کنم ولی قانون و نمی تونم تغییر بدم در نتیجه باید باورمو با قانون همسو کنم تا نتیجه تلاشم بشه تناسب پس من باید با تکرار و تمرین و ممارست روش درست لاغرشدن رو آموزش ببینم و فکر کنم که دوباره متولد شدم و آگاهانه رفتارهای صحیح رو در خودم به وجود بیارم واین طوری یک تولد آگاهانه داشته باشم تولد آگاهانه من میشه ۹۹/۷/۳۰ الان دقیقاً شش ماه و چهارده روز که من متولد شدم و از این تاریخ تا امروز من کلی تغییرات داشتم نه تنها در جسمم بلکه در همه جنبه های زندگیم که وقتی فکر میکنم خودم شگفت زده میشم من از زمانی که به این مسیر هدایت شدم حتی لحظه ای به این روش شک نکردم ، خودم خواستم که تغییر کنم و تصمیم گرفتم و در حظور خداوند متعال تعهد دادم که تا وقتیکه زنده هستم در این مسیر زیبا باشم و تلاشمو میکنم که با یادگیری و آموزش هر روز بتوانم یه رفتار نادرست در خودم پیدا کنم و اون رفتار نادرست رو به رفتار درست تغییرش بدم و دیگه اون رفتار اشتباهو تکرار نکنم وانشا الله به کمک استاد و لطف خداوند بتوانم یه ورژن جدید از خودم بسازم واصلا مهم نیست که من چند وقته که دارم از آموزش ها استفاده می کنم مهم اینه که من بتونم آموزش هایی رو که یاد میگیرم در زندگیم عملی کنم و اونا رو بتونم انجام بدم وبه قول معروف بهشت را به بها دهند به بهانه ندهند منم اگر میخوام متناسب بشم باید براش تلاش کنم وهر روز یه قدم هرچند کوچک بردارم تا مسیر تناسب را طی کنم وان شاالله به قله زیبای تناسب صعود کنم.
بسیار عالی بود دوست عزیز
شرح عالی و آموزنده👏🌹
هم دیدگاه و درک تون و هم ممارست و استمرارتون در این مسیر با وجود سه فرزند،و هم تغییرات جسمی و روحی تون، همگی قابل تحسین هست👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹❤
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹
صعود یا سقوط🤔
خب از روزی که ما به دنیا اومدیم و رشد کردیم مدام داشتیم آموزش میدیدیم از حرف زدن و راه رفتن گرفته تا شعرخوندن و خواندن و نوشتن و … از ابتدای کودکی تنها آموزش دهنده ما والدین و بزرگترها بوده و رفته رفته معلم مدرسه و دوستان هم بهش اضافه شده تا الان که کلی روش های مختلف برای انواع آموزش ها هست
متاسفانه چاقی هم جز همین آموزش هایی بوده که از همان کودکی مثل یه پرنده در ذهن ما وارد شده و هرنوع باور یا واکنش اشتباه غذایی که ما داشتیم مثل چوب هایی بوده که به پرنده رسوندیم اصلا هم ازش انتظار لانه سازی نداشتیم ولی ناخوداگاه بهش بها دادیم که خیلی به ذهن ما خوش آمدی و تا اونجا پیش رفتیم که پرنده لانه سازی کرده که تازه به خودمون اومدیم که ای وای این چه وضع و قیافه ای هست که برای خودمون ساختیم و شروع به انواع روش ها کردیم برای لاغری البته هدف مشخصی نداشتیم چون اینقدر باور اینکه ما چاق میمانیم توی ذهن ما قوی بودکه بیشتر برای خلاص شدن از دست اطرافیانمون به این روش ها رو آوردیم و مدام هم بزرگترها رو مقصر میدونیم که چرا مارو به این وضع و احوال رسوندن و حواسشون به ما نبوده😔
ولی الان خدارو شکر که با روش لاغری با ذهن آشنا شدیم و فهمیدیم خودمون مقصر چاقی مون هستیم و هیچ کس دیگه مقصر نبوده و ما میتوانیم به اندامی ایده آل خودمون برسیم
پس هیچ جای غم وغصه و نا امیدی نیست 😊
شروعی دوباره لازمه آموزش صحیح لاغری گام به گام با حوصله و تامل تا انشالله به متناسب شدن برسیم
مهمترین نکته در لاغری با ذهن عمل به آموزش هاست 😊
از قدیم گفتن دانای بی عمل مانند زنبور بی عسل هست .
لذت علم داشتن به عمل رسوندن آگاهی هست 🥰
دقیقا حسی که امروز من نصیبم شد و کلی ذوق کردم داستان از این قراره که چند مدت پیش یه سری مانتو ها خریدم که متاسفانه به خاطر اضافه وزنم دکمه هاش بسته نمیشد😔 ولی خب چون به روش لاغری با ذهن ایمان داشتم و مطمئن بودم اضافه وزنم مهمون موقت من هست لباس ها رو نگه داشتم تا انگیزه داشته باشم برای وزن ایده آل .قبل عید باز لباس ها رو پوشیدم خیلی ذوق کردم 🥰دیگه دکمه هاش بسته میشدن 😂دیگه مصمم این دوره رو شروع کردم وامروز بعد از دوازده روز اصلا هم توی فکر لباس ها نبودم و خیلی اتفاقی دیدمشون و پوشیدم چقدر خوب بودن برام اصلا متحیر شدم که وای این دیگه عالیه 🥰🥰🥰 آخه من توی این مدت حرص و وله غذا خوردن نداشتم و همه چی به اندازه نیازم خوردم و اصلا ترس از خوردن نداشتم 😊
چقدر لذت بخشه وقتی حالت اینقدر خوب میشه که روی تمام جنبه های زندگیت تاثیر میذاره و با آرامش و لذت زندگیت سپری میکنی 😊
ممنونم استاد از آموزش های عالیتون🙏🙏این حال خوب رو مدیون لطف های بی دریغتونم🙏🙏
من راهم رو انتخاب کردم صعوده😊
دوست عزیز بابت تغییرات عالی که داشتید بهتون تبریک میگم👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹 منم کلی مانتو و لباس دارم که متاسفانه بعد از زایمان دومم تنگ شدند😕 و حتی یه مانتو نو که هنوز نپوشیدمش و نو هست ولی دکمه هاش بسته نمیشن و نگهش داشتم تا ان شاالله بزودی اندازه ام میشه🙂
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🧠💪🫀
سلام به استاد و دوستان عزیز
ما در زندگی در تمام جنبه های اون هر روز یا در حال صعود کردن هستیم یا در حال سقوط هستیم حال ایستا و ساکنی در جهان وجود نداره.
اگه من هدفم اینه متناسب بشم، هر روزی که دارم روی خودم و باورها و رفتارهام کار می کنم در حال صعود کردن هستم، اما اگر روزی این کار رو انجام ندادم در واقع در حال سقوط کردن هستم، اینطور نیست که یک هفته هیچ کاری انجام ندم و خیالم راحت باشه که در جای قبلی خودم باقی می مونم اصلاً اینطور نیست.
برای بودن در مسیر موفقیت باید حتما کاری انجام بدیم، اگه کاری انجام ندیم در مسیر شکست قرار میگیریم.
اگه رویای تناسب اندام داریم، بهترین روش، لاغری با ذهن هست. چون لاغری با ذهن تنها روشی هست که مشکل ما رو از ریشه حل میکنه. لاغری با ذهن روشی کاملا ذهنی است که نیازی به تلاش و اقدام فیزیکی ندارد و ما هر وقت که سعی کنیم نتیجه ما محفوظه و به ما داده میشه.
اما…
ملاک تاثیر گذار بودن دوره ی لاغری با ذهن “عمل کردن به آموزش هاست”.
● کسانی از این دوره نتیجه عالی می گیرند که به دو موضوع بسیار مهم متعهد باشند:
موضوع اول: هر روز یک کاری برای باقی موندن در مسیر تناسب انجام بدهند. مثلا: فایل گوش کنند، تمرینات رو انجام بدند، دیدگاه دوستان رو مطالعه کنند.
موضوع دوم: تلاش کنند موضوعات تئوری رو به عمل در زندگی خودشون تبدیل کنند. مثلا: ببینند چقدر به رفتار افراد متناسب توجه میکنند؟ ببینند نحوه برخوردشون با میز غذا چه تغییری کرده؟ (هنوز رفتار غذایی خودشون رو تکرار میکنند یا مثل متناسب ها رفتار میکنند).
☆ افرادی که با انجام تمرینات و شناسایی عادتهای افراد متناسب، سعی می کنن رفتاری شبیه رفتار اونها در خودشون ایجاد کنن از نتایج عالی برخوردار میشن.
این مهمه که چقدر “رفتارت و طرز فکرت” تغییر کرده باشه !
و نکته مهم آخر، این هست که باید استمرار داشته باشیم. چون هر هدفی با استمرار داشتن بدست میاد😊.
بسیار عالی دوست عزیز👏👏👏🌹🌹🌹
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🧠💪🫀
بنام خداوند حکیم. سلام خدمت همه دوستان عزیزم واستاد بزرگوار. گام 12. صعود یا سقوط. انتخاب با شماست. ما در صحنه ی حیات همیشه در جریان وحرکتیم وزندگی در حالت راکت نمی ماند. این جریان یا به صورت صعود به بالاتر یا سقوط به پایین تر است. حالا در مورد بحث ما که تناسب اندام هست.
ما هر روز اگر کاری برای در مسیر ماندن نکنیم حتما در حال سقوط هستیم واز مسیر خارج می شویم واز تناسب دور می شویم. برای همین هر روز حتی اگه شده مدت کوتاهی برای هدفمون که تناسب اندام هست تلاشی بکنیم ودر مسیر بمانیم این کار هر چیزی می تواند باشد لازم نیست حتما خودکار به دست ففط در حال یادداشت کردن باشیم از توجه به اطرافمون محیط پیرامون. توجه به رفتار افردا متناسب وگوش دادن فایل ها واجرای گفته های استاد غافل نشیم وهر روز کاری برای خودمان بکنیم اگر راست می گویم که از این شرایط خسته ایم الان وقت عمل است نه نشستن ودست روی دست گذاشتن امروز همون فردایی بوده که منتظرش بودیم.
من مدت زیادی نیست که وارد سایت شدم وهنوزم هیچ کدام از دوره هارو نخریدم همین دوازده گام و چند تا فایل دیگه ودیدگاه های دوستانم تنها آموزهای من بوده تو این مدت والبته در چالش اینو نخوردم هم هستم. ولی در همین مدت کوتاه چون سالها گم شده ای داشتم وحالا پیداش کردم تشنه شنیدن وشنیدنم شاید خیلی از دیدگاههای که تو سایت می زارم برداشت درستی نبوده ولی تلاشمو کردم نزاشتم ساکن باشم.
سه روز اول سال نو ساکن شدم وخیلی حالم آشفته شد دیگه مثل قبل بی تفاوت نبودم تا دوباره برگشتم به مسیر.
من مدام به رفتار خودم ودخترم وشوهرم دقت می کنم. مثلا دخترمو می بینم که چطور برای غذا حرص می زنه یا تا می خواد تلوزیون یا کارتون ببینه حتما باید خوراکی بخوره یا هر دقیقه برا سرگرمی میره سراغ یخچال ومن ازش می پرسم باران جان گشنه ای؟ می گه نه! ومن می گم پس چرا دنبال خوراکی هستی می گه حوصلم سر رفته واینا همش رفتارهای چاق کنندس ومن خودم از وقتی اومدم تو سایت دیگه انجامش نمی دم ولی دخترم چون قبلا از خودم آموزش دیده داره انجام می ده. یا همسرم سر سفره که هستیم واقعا به اندازه غذا می کشه از قسمت های گوشت مرغ ففط سینه رو که بی چربیه دوست داره همون مقدار که مد نظرشه بر می داره واگه نوشابه باشه نصف لیوان می خوره ومیره کنار والبته اگه غذا خوب نشده باشه یا برنج شفته باشه یا گوشت بوی زخم بده یا یه چیزی کم باشه همون مقدارم کامل نمی خوره ودیگم اعتراضی نداره مگه اینکه دیگه خیلی گرسنه باشه نوشابه اگه برا نهار خریده باشیم برا شام دیگه ازش نمی خوره می گه گازش کم شده وشبربنه.
ولی در مقابل من. برام فرقی نمی کنه چه قسمتی از گوشت مرغ باشه چه طعمی باشه غذا خوب شده باشه یا بد نوشابه گاز داشته باشه یا شیرین باشه تا وقتی خفه نشم پا نمی شم. کل مخلفات واستخون هارو باید یه کاری روشون بکنم بعد بریزم تو سطل آشغال. خوب من همیشه دوست داشتم اندامم مثل شوهرم باشه حالا می شه با این رفتار متفاوت من بشم یکی مثل اون…. قطعا نه😥.
برای همین هروز سعی می کنم یه اخلاقی ازش یاد بگیرم اگه برا نهار خونه نیست بهش زنگ می زنم غذا چی خوردی چقد خوردی بیشتر وقتا می گه اصلا یادم رفته نهار بخورم وقت نکردم ومن می گم خدایا شامشم اونجوری میاد خونه با وسواس وتمیز می خوره پس باید اینجوری باشه. پانزده ساله ازدواج کردیم وزنش ثابته👍. من خیلی درگیر این رفتار خودم هستم هر روز یه تلاشی برا بهتر شدن می کنم ومطمعنم نتیجه می گیرم. ترس از غذا رو هنوز گاهی میاد سراغم ومیرم جلو آیینه ومی گم نترس غذا اضافه نخوردی اگرم اضافه خوردی بازم نترس بدنت حلش می کنه حواسش بهت هست به شرطی که دیگه بهش کمک کنی تخریبترش نکنی بهش فرصت بده ترمیمش رو انجام بده اون باهوش تر از توه نگران نباش. روزهایی که فشار شکم می گیرم واقعا غذاب می کشم اونقدر سخته برام که صد بار به خودم می گم خدایا ببخش وهمین اندازه سختی منو ترسونده قبلا برام بی تفاوت بود به قول استاد یه چایی می خوردم تا هضم بشه وبه محض اینکه جایی باز می شد تو شکمم بازم دل ضعفه وخوردن شروع می شد ولی الان حتی آبم نمی خورم تا خوب خوب گشنم بشه خوب که فشاره رفت وسبک شدم اول کلی می گم افیش خدایا شکرت وسعی می کنم بهتر از وعده قبل عمل کنم. شاید ناچیز وکم شروع کردم شاید خیلی نتیجه دیر حاصل بشه ولی احساس خوبم بزگتر از لاغری هم هست برام. درگیری ذهنی وعذاب وجدان این آخره داشت کار دستم می داد همین که اون حالت ها رفته برام یعنی موفقیت. یه چیز دیگه من واقعا لاغری رو بخاطر حرف ونگاه بقیه خواستم هنوزم می خوام دروغ چرا. ولی می خوام رو این موضوع کار کنم وفقط برای خود خودم لاغری رو بخوام چون تنها من هستم که دارم زجر اضافه وزن رو تحمل می کنم هرکی نظر می ده برای خوشایند خودشه اگه خانواده شوهرن برای پز دادن عروسشونه اگه پدرومادرن برای پز دادن جلو دوستان وآشنایان هستن اگه همسره برا پز دادن جلو بقیس کی می فهمه من چی می کشم چرا به توصیه اونا بیام یه قرص یا یه رژیم که تویه ماه ده کیلو وزن کم می کنه یا یه ورزش طاقت فرسا رو امتحان کنم من حالم خوب نباشه احساسم خوب نباشه هیچی ارزش نداره. لاغری با ذهن وحرف های استاد عطاروشن که خودشون چاقی رو گذروندن برای من عین دم مسیحایی لذت می برم آروم می شم وخوشحالم. قانون قانونه وباید با باور ما هم سو باشه تا ازش نتیجه بگیریم قانون غذا وتناول کردن انرژی وسلامتی وتناسب هست اگه ازش تخلف نکنیم برای همه یه جور عمل می کنه. اگه الان جاقیم تخلف کردیم وقانون رو زیر پا گذاشتیم پس باور ما باید عوض بشه من چند روزی خونه تکونی می کزدم وبرا نهار هام که تنها بودم وقت نمی شد غذا بپزم برا همین هر روز مربا وروغن حیوانی می خوردم در حالی که قبلا به شدت از روغن خوردن ترس داشتم. یا همیشه شنیدم ویه شش ماهم رژیمم بر این اساس بود که بعد از 7 شب دیگه نباید چیزی بخوری چون متابلیسم کم می شه اما الان اگه دیگه خاموشی داده باشیم ودیگه باید بخوابم اگه ضعفم شدید باشه یه خرما با گردو یا یه سیب می خورم واصلا فکر نمی کنم الان اون خرما داره تا صبح چکار می کنه اون وسط😊با آرزوی تغییر حال تحول حال وتحول زندگی وتولدی آگاهانه برای هممون 🖐️
عالییییییی بود دوست عزیز و بسیار لذت بردم👏👏👏🌹🌹🌹🌹
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🧠💪🫀
سلام گام ۱۲
منم یکسال و چند ماهه در این مسیر هستم و هنوز ابتدای راه هستم من به راحتی چاق شدن رو یاد گرفتم و بدون زحمت چاقتر شدم و مدتها در مسیر چاقی در حال حرکت و زندگی کردن هستم و زمانی که به لطف خدا در مسیر درست تناسب اندام قرار گرفتم هر روزی که فایلها رو گوش بدم و در موردش فکر کنم در حال صعود به طرف متناسب شدن هستم باید هر روز باورهای صحیح رو جایگزین باورهای اشتباه کنم باید یاد بگیرم به اندازه نیاز بدنم غذا بخورم و عادت ریزه خوری و پرخوری رو کم کم ترک کنم و با مصرف درست موادغذایی به تناسب اندام برسم . باید در این مسیر استمرار داشته باشم و فرمولهای صحیح رو تکرار کنم و در ذهنم آگاهانه تصمیم بگیرم برای لاغر شدن. در مورد ترس از خوردن که هنوز در وجودم هست که باید اصلاحش کنم چرا موادغذایی که من میخورم شوهرم هم میخوره ولی متناسبه و به اندازه میخوره و من میترسم که یه خورده بیشتر میخورم چاق بشم باید روی ذهنم کار کنم اینکه موادغذایی برای نیاز بدن همه انسانها هست و همانطور که آدمهای متناسب به اندازه نیاز بدنشون میخورن ، منم باید یاد بگیرم به اندازه بخورم و در مورد رفتارهای درست آدمهای متناسب فکر کنم و خوندن نظرات دوستان نیز برای تغییر دادن افکار و رفتارهای اشتباه کمک زیادی بهم میکنه خیلی خوشحال هستم که در این مسیر با شما دوستان و استاد عزیز هستم
خوشا به حالتون که یکسال و چند ماه با این روش و سایت و استاد آشنا شدید و در این مسیر هستید👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹
همانطوریکه که خودتون عرض کردید باید ترس از خوردن رو در خودتون اصلاح کنید
نباید بترسید و این تفکر رو داشته باشید که چون شما یک کم بیشتر از شوهرتون میخورید چاق میشین
اصلا نباید مقدار و میزان و حجم غذایی خودتون رو با همسرتون یا کسی دیگه مقایسه کنید، ممکنه من با یه بشقاب پر سیر بشم ولی همسر متناسب با یه پیش دستی سیر بشه
اصلا نباید به مواد غذایی، تنوع آنها،پر کالری و کم کالری بودن و... توجه کنیم
این ما هستیم که به مواد غذایی قدرت چاق شوندگی میدهیم
در واقع تمام مواد غذایی برای برطرف کردن نیاز بدن ما انسان ها، برای لذت بردن ما انسان ها آفریده شده، و هر شخصی بسته به نیاز بدن و جسم خودش اگه ازشون استفاده و مصرف کنه هیچوقت چاق و دچار اضافه وزن نخواهد شد….
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🧠💪🫀
گام دوازدهم
سلام وقت بخیر
تقریبا ۳سال ونیمه که در مسیر آموزش دیدن کنترل ذهن هستم از چندین سال قبلش هم در دوره های زیادی از علوم ذهنی شرکت کردم ،کتاب زیاد خوندم و علاقه زیادی به این جنس آگاهی ها دارم ولی تمام اون همه کار رو که انجام دادم تازه احساس میکنم تا حالا هیچی نمیدونم و تازه اول راهم ،بیشتر اون یادگیری ها تازه داره به عمل تبدیل میشه،یعنی گوش دادن ،شنیدن،درک کردن در انتها اگر استمرار داشته باشیم به عمل و فهم بیشتر ختم میشه ،گاهی با خودم فکر میکنم چقدر فهم من با ۲سال پیشم یا حتی ۶ ماه قبلم فرق داره ،حتی عمل کردن به آگاهی ها هم تکامل داره ،سالهاست دارم میشنوم که انرژی خداوند در همه جا هست و من میتونم با کمک اون انرژی زندگی مورد دلخواه خودمو خلق کنم ،ولی تازه چند روزه یه دریچه بیداری در من باز شده که متوجه شدم جریان چیه و همچنان این پروسه ادامه داره ،،در بخش لاغری با ذهن هم همینطور، با شنیدن هر فایل ،قسمتی از ذهن جدید من ساخته میشه ،مثلا زیاد شنیدم که چاقی ما طبیعی نیست ،فقر وبیماری طبیعی نیست ،طبیعیش اینه که ما ثروتمند شاد سلامت ومتناسب باشیم ولی با شنیدن مجدد فایلی که چند روز پیش استاد در اون فایل تاکید میکنن این طبیعی نیست که ما چاق باشیم ،با درک جدیدی در خودم آشنا شدم و از این فرمول برای تمام قسمت های زندگیم استفاده میکنم ،مثلا من بعضی مواقع سر درد میشم و برای عملی کردن این متد ،به خودم مرتب میگم اصلا طبیعی نیست که من سر درد داشته باشم و متوجه شدم دوز درد من کمتر شده یا وقتی به خودم میگم این طبیعی نیست که من چاق باشم یا این طبیعی نیست که من اینهمه خودمو سرزنش کنم و از این مدل تمرینات با خودم دارم ، متوجه شدم وقتی این تمریناتو انجام میدم حالم بهتر میشه و وقتی حالم بهتر میشه یعنی در مسیر صحیح هستم ،باید از این آموزشها در زندگی روزمره استفاده کنیم ،وقتی من یاد گرفتم که نوع نگاهمو به دیگران تغییر بدم،دیگرانو با تمام خصوصیات خودشون بپذیرم ،وقتی در کنارشون قرار میگیرم و رفتاری ازشون میبینم که به نظر من درست نیست ،با خودم جنگ درونی نخواهم داشت که چرا اینها این رفتارهارو دارن،میپذیرم که اینها هم اومدن که تجربیات خودشونو داشته باشن و دنیا پر از تنوع شخصیته ،با تمرین و تکرار میتونم در عملی کردن اموزه ها قوی وقویتر بشم،
الان هم که در حال یادگیری لاغری با ذهن هستم ،مراقب اعمال خودم هستم و میدونم بعدا به ناخوداگاه من منتقل میشه که خدارو شکر خیلی از رفتارهام ناخوداگاه شده،اوایل فکر میکردم که آیا این خوراکیو بخورم یا نخورم؟ الان میتونم بخورم؟ شب بخورم؟ شام بخورم یا نخورم؟ میوه بخورم یا کمتر بخورم؟ الان میدونم چه رفتاری درسته،،اگر گرسنه باشم هر چیزی میلم بکشه میخورم ،اگر سیر باشم چیزی نمیخورم ،یا اگرم بخورم هی با خودم دعوا نمیکنم ،در کل حس خوبیه ،مثلا من رستوران میرم،کمی سوپ و ۲ تیکه نون سیر که میخورم به عنوان پیش غذا و زمانیکه غذای اصلیم که مثلا پیتزاست میارن اگر حتی با نصف تیکه هم احساس سیری کنم دیگه نمیخورم ،این یعنی عمل کردن به دانسته ها،اگر بدن ،شخصیت و زندگی جدیدیو میخواییم تجربه کنیم نمیتونیم همون راه قدیمو بریم و انتظار معجزه داشته باشیم ،،
منم تمام دوره هام تموم شده ولی تو این ۱۳ ماه نشده که یه روز فایلمو گوش نکرده باشم،جزء کارهای هر روز منه ،میثاق نامه بدون استثناء،فایل گوش کردن،کامنت نوشتن و خوندن نظرات دوستان و در مورد این قوانین با دوستم که ایشون هم در دوره مقدماتی هستند مرتب صحبت میکنیم ،اگر یک روز به سایت سر نزنم حالم بد میشه
در مورد ترس از خوردن و مواد غذایی که یکی از ریشه ای ترین باورهای من بوده وهست ،اینه که ،این مواد غذایی که من میخورم ،خواهر منم میخوره ولی چرا اون متناسبه و من چاق ،مواد غذایی که یکیه ،پس نگرش من به اون غذا باعث چاق شدن من میشه ،یه بار یکی از دوستان تو کامنتشون نوشته بودن که ،باور داشته که من نباید غذا بخورم ،بعد به خودش گفته بودم ،چرا من حق ندارم غذا بخورم؟ مگه من آدم نیستم؟ چرا دیگران بخورن تازه گاهی هم زیاده روی هم میکنن ولی من حتی به اندازه نیاز بدنمم میخورم ،خود سرزنشی دارم ،،،و با خوندن اون کامنت ،منم مدام به خودم میگم که منم برای انرژی بدنم نیاز به خوردن دارم و خوراکی ها برای انرژی دادن به جسم ما تولید شدن ،
من سالها رفتارهای غذایی اشتباهی داشتم همراه با فرمول های مخرب ،باید زمان بدم به خودم و ذهنم که خودشو بازسازی اساسی کنه ،بلخره اینهمه چربی یه شبه نیومده که یه شبه هم بره
خوشحالم که در مسیر هستم ،به خودم افتخار میکنم که چندین ساله جزء ۱ درصدی های جامعه هستم ،مسیر خاصیو در زندگیم دنبال میکنم،مراقب ورودی و خروجی ذهنم هستم
سلام دوست همسیرم از متن نوشته شما لذت بردم مخصوصا از:میگم این طبیعی نیست که من چاق باشم یا این طبیعی نیست که من اینهمه خودمو سرزنش کنم و از این مدل تمرینات با خودم دارم ، متوجه شدم وقتی این تمریناتو انجام میدم حالم بهتر میشه و وقتی حالم بهتر میشه یعنی در مسیر صحیح هستم ،باید از این آموزشها در زندگی روزمره استفاده کنیم ،وقتی من یاد گرفتم که نوع نگاهمو به دیگران تغییر بدم،دیگرانو با تمام خصوصیات خودشون بپذیرم ،وقتی در کنارشون قرار میگیرم و رفتاری ازشون میبینم که به نظر من درست نیست ،با خودم جنگ درونی نخواهم داشت که چرا اینها این رفتارهارو دارن،میپذیرم که اینها هم اومدن که تجربیات خودشونو داشته باشن و دنیا پر از تنوع شخصیته ،با تمرین و تکرار میتونم در عملی کردن اموزه ها قوی وقویتر بشم،….
مرسی از ب اشتراک گذاشتن احوالتون
باارزوی سلامتی و تناسب افکار ورفتارودر نهایت اندام😊🌹🙏
سلام دوست همراهم
ممنونم از انرژی مثبتتون و همراهی شما دوستان عزیز
من بیشتر کامنتام از تجربیات خودمه و چونکه قبلا تجربه بودن در چاقیو داشتم میدونم همه افراد چاق تجربیات شبیه بهم دارن که نوشتن ماها باعث میشه نقطه هایی در ذهنمون روشن بشه و باور پذیریمون قویتر
منم ممنونم از شما دوستان همراهم برای کامنتای عالیتون
براتون تن سالم متناسب آرزومندم
خانم فریده عزیز بهتون تبریک میگم بابت این همه تغییرات عالی و احساس خوب و ۳سال و نیم استمرار در این مسیر👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹
ممنون از دیدگاه عالی و تاثیرگذار و آموزنده تون که باعث انگیزه و افزایش سطح آگاهی دوستان میشه🙏
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🧠💪🫀
ممنونم سلیمه عزیز
منم با خوندن نوشته های شما و دوستانم کلی لذت میبرم باور سازی میکنم و باعث میشه با اشتیاق بیشتری به مسیرم ادامه بدم
خدارو شکر که همه ما در راه مورد علاقمون در حرکت هستیم و به زودی به هدف های زندگیمون میرسیم به یاری خداوند تلاش خودمون و بودن استاد قدرتمندمون
آفرین به شما بابت استمرار وبودن دراین مسیر
منم دقیقا مثل شما درگیر همین ترس از خوردن هستم که چقدر بخورم چقدر نخورم چه وقت بخورم چه اندازه بخورم هستم قبلا که خیلی اوضاعم بدتر بود غذا ها چرب وشیرین وفست فودی وسرخکرده جز غذاهای بد بود میوه وسبزی غذاهای خوب بقیه هم متوسط یعنی قشنگ جدول خوب ها وبدها درست کرده بودم درذهنم به لطف این دوره متوجه شدم همه غذا ها یکی هستن وهیچ غذایی بد یا خوب نداره همونطور که الان شکلات میخورم یه زمان دیگه یدونه سیب میلم میکشه من یه خاله دارم که بسیار متناسب روزانه یک شکلات تخته ای بزرگ با چای سر کارش میخوره یا نصف جعبه شکلات درروز اما هیکلش تکون نمیخوره وقتی برای اولین بار بهش گفتم شکلات ضرر داره وچاق میکنه گفت نه بابا شکلات که مفید خیلیم خوشمزست من چاق نمیشم و واقعا هم چاق نمیشه راست میگه چون باورش درست با خودش میگه گشنه باشم میخورم نباشه لب به هیچ چیزی نمیزنه البته گوارش سالمی نداره چون شکلات تقریبا جایگزین بیشتر مواد غذایی کرده اما حتی اونم چاق نمیشه
درواقع اصلا طبیعی نیست که ما شکلات بخوریم یا از غذاهای دیگه وچاق بشیم فقط پرخوری والکی خوردن که چاقمون میکنه به بهانه ناهار میخوریم به بهانه عصرانه میخوریم الان این ناراحت میشه میخوریم با اون فرد ،تنهاییم میخوریم وهزار تا بهونه داریم برای پرخوری آخرشم میندازیم گردن نوع مواد غذایی موفق باشی دوست عزیز به امید دیدن هم درقله تناسب اندام🥰
در تاریخ 99/5/11 من بصورت کاملا اتفاقی در حالیکه از چاقی خودم خسته شده بودم و دیگه تسلیم شده بودم و توی گوگل دنبال لاغری با یوگا می گشتم با سایت تناسب فکری آشنا شدم یا بهتر بگم خداوند منو به این سایت هدایت کرد شروع کردم به گوش دادن فایل های رایگان و هر روز با اشتیاق فراوان تمرینها رو انجام میدادم و وقتم رو برای این می ذاشتم و حتی توی یک دفتر جداگانه مطالب تلگرام رو یادداشت میکردم و فکر میکردم با گوش دادن به فایلها و انجام تمرینها و بودن بیشتر در محیط سایت لاغر میشم و هر چی دوست داشتم می خوردم و از خوردنش لذت میبردم ولی از موادغذایی ترس داشتم و هنوز از بعضی چیزها مانند شیرینی و چربی ها ترس دارم خلاصه تا اینکه خواهر شوهرم منو دید و گفت از دفعه قبل که تو رو دیدم چاقتر شدی منو بگو انگار دنیا رو سرم خراب شد آخه من پذیرفته بودم لاغری با ذهن آسانترین کار دنیاست ولی نمیدونستم قانون رو زیر پا گذاشتم و اونجا بود که توی مسیر لیز خوردم و کلا بیخیال لاغری شدم و چند ماه اصلا فایل گوش ندادم و اصلا سر به سایت نمیزدم تا اینکه دو ماه پیش با خودم گفتم اگر به مسیر لاغری برنگردی سقوط میکنی و راه برگشتی نیست ودوباره هدایت شدم و شروع به گوش کردن فایل کردم و الان تمرین انجام میدم و به اون مطلبی که یاد میگیرم عمل میکنم و نتایج بسیار شگفت انگیزی در جسم و ذهن و رفتارم گرفتم خوردن قند با چای رو حذف کردم تقریبا ترس از برنج و نون رو کم کردم و فقط از شیرینی و چربی ها و سفت فود می ترسم البته زیاد علاقه ای به سفت فرود ندارم و تمایلی به شیرینی بیشتر بود به لطف خدا دو سایز کم کردم البته با پوشیدن لباسهای قدیمی متوجه شدم و وقتی خواهر شوهرم دوباره منو دید گفت لاغرتر شدی و من یاد گرفتم باید به این فایلها و حرفهای استاد مو به مو گوش کنم و مهمتر اینکه عمل کنم و با این قانون که موادغذایی ما رو چاق نمیکنن ولی استفاده اشتباه باعث چاقی ما میشن همسو شدم الان تا وقتی گرسنه نشدم غذا نمی خورم و سعی میکنم سیری من با فشار شکم نباشه سعی میکنم آروم غذا بخورم و از خوردن لذت ببرم ولی هنوز بعضی وقتها از این مسیر به خاکی میزنم ولی دوباره بر میگردم غذا م کمتر شده و حرص و ولع من به موادغذایی کم شده و زیاد به شیرینی علاقه ندارم و میخوام به لایه های زیرین ذهنم دست پیدا کنم و ریشه های ضخیم و طویل چاقی رو که در ذهنم سالها آبیاری کردم رو شناسایی و خشک کنم و در مسیر لاغری صعود کنم و با توکل به خدا و با اشتیاق فراوان و استمرار تا آخر عمرم در این مسیر میکنم چون ایمان کانال به لاغری با ذهن دارم و هرروز خداوند متعال رو شکر میکنم که در این مسیر قرارم داد و برای استاد خوبم سلامتی و طول عمر را خواستارم خدایا شکرت
دوست عزیزم بابت تغییرات مثبتی که در رفتار و عادات غذایی تون پیدا کردید و آشتی و دست دوستی مجدد با این روش بهتون تبریک میگم🌹🌹🌹🌹👏👏👏👏 ان شاءالله بزودی شاهد موفقیت و پیشرفت های بیشتر خودتون هستید
فقط لازم دید یه نکته ای رو متذکر بشم و اینکه اصلا ملاک کارتون رو حرفهای خواهرشوهر و هیچکس دیگه ای و حتی ترازو و متر قرار ندید
وقتی مطمئن هستید در مسیر و روش صحیحی قرار دارید و دارید به درستی عمل میکنید،پس مطمئن باشید دیر یا زود به نتیجه اش هم می رسید
پس به نظرات دیگران راجب لاغری و چاقی تون هیچ اهمیتی ندید و نسبت به نظرات اونها توی این زمینه حالت خنثی داشته باشید
چون در هر صورت نظرات دیگران مانند ترازو و متر عمل میکنه یعنی
↖️ وقتی یه شخصی به ما بگه چقدر چاق شدی، مسلما ما خوشمون نمیاد و ناراحت میشیم، ما بی انگیزه و ناامید میشیم و همچنین بی اعتماد نسبت به روشی که داریم بکار میبریم و در نتیجه ممکنه اونو رها و ول کنیم
↙️ و وقتی یه شخصی به ما بگه چقدر لاغر شدی، ما خیلی خوشحال و مغرور میشیم و احتمال تقلب کردن و توی خاکی رفتن ما بیشتر میشه، مثلا میگیم حالا این بار رو بخور، حالا همیشه که عروسی و مهمانی نیست، حالا همیشه که نذری نمیارن، حالا این لقمه رو بخور، تو که کلی کم کردی حالا با یه وعده چاق نمیشی حالا این دفعه رو بخور و….
در هر صورت نظرات دیگران چه بگن چقدر چاق شدی یا چقدر لاغر شدی، یا عدد روی ترازو و متر چه کمتر نشون بده نسبت به قبل و چه بیشتر نشون بده، همش داره چاقی رو تشدید میکنه
چون این تغییر و نوسانات احساسی ما چاقی رو تشدید میکنه…
در نتیجه وقتی توی این مسیر هستیم و بهش اعتماد و اطمینان داریم دیگه ترازو و متر و نظر دیگران رو باید راجب خودمون رها کنیم….
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🧠💪🫀
💝💝 به نام خداوند بود و نبود
خداوند یاسی به رنگ کبود 💝💝
💐💐 💐سلام خدمت استاد عزیزم و همراهان خوبم 💐💐💐
گام دوازدهم : صعود به قله تناسب یا سقوط به دره چاقی ؟
من چند وقته که متوجه یک مسئله مهم شدم و اونم اینه که من از زمستان سال ۹۶ که با استاد آشنا شدم و در دوره شرکت کردم تمام حرفهای استاد رو قبول داشتم و کاملاً می دونستم تمام حرفاشون درسته به طوری که به خاطر عجله زیادی که داشتم چند بار خواستم رژیم بگیرم ولی اصلا دیگه نمی تونستم رژیم را قبول کنم و به نظر خودم رژیم ها و تمام کارهای لاغری که قبلا انجام میدادم برام خیلی مسخره بود یعنی من باور کرده بودم که هیچ روشی جز روش ذهنی درست نیست ولی تازه اینبار که دوباره دوره رو شروع کردم تونستم درک خیلی بهتری از تمام این صحبتها داشته باشم ! قبلاً واقعاً فقط عجله داشتم که بیشتر بدونم و یک فایل جدید رو بشنوم و احساس می کردم قراره بعداً در یکی از فایلها یک راهکاری باشه که من با اون لاغر بشم ! 😑😑😑 و باز هم به دنبال معجزه و یک شبه لاغر شدن بودم ! الان خودم از این طریقه ی فکرم تعجب می کنم چون من قبلاً هر کدوم از فایلا رو می شنیدم فکر می کردم که مطالب فایل رو درک کردم و متوجه منظور استاد شدم ولی فکر می کردم این فایل زیاد مهم نیست حتماً فایلهای آینده مهم تره ! انجام تمریناتم هم به صورت رفع تکلیف بود و انجام میدادم که در واقع خودم رو قانع کنم که کم نگذاشتم و یه جورایی از سر باز کردن بود ولی اینبار هیچ عجله ای برای رفتن به فایل بعد ندارم و احساس می کنم این فایلها نیاز به تکرار و تفکر بیشتری داره و یک روز زمان کافی نیست برای اینکه حق مطلب هر کدوم از فایلها ادا بشه ! واقعاً خودم از اینهمه تغییر نگرش تعجب می کنم باور کنید وقتی در مورد یک فایل می نویسم و در سایت می گذارم بعدش پشیمون میشم که چرا بیشتر براش وقت نذاشتم و بیشتر ننوشتم ! یا چند مطلب مهم یکدفعه یادم میاد با خودم میگم ای وااای یادم رفت اینو بنویسم !
الان نوشتن مطالب فایلا برام لذت بخش شده و وقتی می خوام بنویسم همش دلم می خواد کل حرفای استاد رو اول بنویسم بعد تحلیل کنم که مطلبی از قلم نیفته چون به هر فایل که می رسم به نظرم خیلی مهمه پس همین کاری رو می کنم که احساسم بهم میگه حرفای استاد رو می نویسم و توی هر قسمت که نجوای ذهنی داشتم بهش اضافه می کنم 😍😍😍 اینطوری خیلی راضیم که حق مطلب یک فایل رو ادا کردم 👏👏👏
یکی از مهمترین دلایلی که سبب شده دوره تناسب اندام ذهنی نتایج شگفت انگیزی داشته باشه اینه که دوره ای کاملاً عملی و منطبق با زندگی روزمره هستش و دلیلش اینه که تجربه ی خودم در رسیدن به تناسب اندامه و چون خودم همیشه دارم روی این موضوع کار می کنم دوست دارم افرادی که به این روش اعتماد می کنن مثل خودم باشن و هر روز حواسشون به هدفی که دارن باشه
من سعی می کنم از طریق نوشته ها طریقه فایلها یا گذاشتن عکس نوشته یه نشونه ای یه تلنگری رو ایجاد کنم اما بدونید که نقش اصلی رو خود شما ایفا می کنید که باید متعهد باشید برای تغییر شرایطی که دوست دارید داشته باشید و هر روز باید به سمت اون حرکت کنید ما در زندگی در تمام جنبه های اون هر روز یا در حال سعود کردن هستیم یا در حال سقوط هستیم حال ایستا و ساکنی در جهان وجود نداره
اگه من هدفم اینه متناسب بشم هر روز که روی خودم و باورهام و رفتارم دارم کار می کنم در حال سعود هستم و رسیدن به خواسته ام اما اگر روزی این کار رو انجام ندادم در واقع در حال سقوط کردن هستم اینطور نیست که یک هفته هیچ کاری انجام ندم و خیالم راحت باشه که در جای قبلی خودم باقی می مونم اصلاً اینطور نیست !
دوستانی به من پیام میدن که استاد من یک هفته ست نتونستم فایل گوش بدم و تمرین انجام بدم احساس می کنم خیلی عقب موندم خوب من بهشون امیدواری میدم میگم از چی عقب موندی ؟! از متناسب شدن ؟ می ترسی تموم بشه و به شما نرسه ؟ اینطور نیست ! شما هر وقت که سعی کنی نتیجه شما محفوظه و به شما داده میشه 😍😍😍
اما وقتی به خودم نگاه می کنم می بینم که چقدر با بعضی از دوستان فرق دارم !
خوب منم تو همین دنیا دارم زندگی می کنم !
منم مسائلی دارم که باید هر روز حلشون کنم !
اما یادم نمیاد که یک روز رو سپری کرده باشم و برای خودم کاری نکرده باشم !
در هر شرایطی بودم فایلم رو گوش دادم 👂
به خواسته ام توجه کردم 👀
حتی وقتی رفتم تعمیرگاه و ماشین رو بردم برای تعمیر و چند ساعتیم معطل شدم سعی کردم تکلیفم رو انجام بدم دقت می کردم👀 ببینم مثلاً موقع چایی خوردن☕ اونی که چاقه چند تا قند می خوره 🧊با چاییش و اونی که متناسبه چند تا می خوره خوب همین میشه توجه من به تفاوت رفتار چاق و متناسب واینم مثل تمرین کردنه !🙂
بعضیا فکر می کنن وقتی میگم تمرین کنید حتماً باید دست به خودکار باشه و بنویسه !✍
خوب درسته من برای اینکه شما یاد بگیرید توصیه کردم که فایل رو گوش بدین👂 و تمرینشو بنویسین✍ اما نکته ی مهمش اینجاست که این تمرینو بتونی در زندگی ، در روزمره ات هی تکرار کنی توجهت بهش باشه 🧐 اینجوری نباشه فقط روی کاغذ بنویسی !✍ وقتی شما داری اینجوری توجه می کنی به اطرافت 🙉به اتفاقات دور و برت باعث میشه که در مسیر خواسته ات بمونی ! 😍😍😍
و خیلی وقتا از همین اتفاقاتی که اطراف من رخ میده من درس می گیرم برای بهتر رفتار کردن و در مسیر صحیح باقی موندن !
شاید براتون سوال باشه که آخه تا چند سال باید تمرین کنیم و سعی کنیم برای متناسب شدن و باید این تلاش ادامه پیدا کنه من پاسخ دقیقی به این سوال شما ندارم که بدم !
شاید سه سال شاید پنج سال ، ده سال شایدم تا وقتی که زنده هستی ! 😁
بستگی به باورامون داره بستگی به جایگزینی افکار و رفتار جدید با افکار و رفتار قبلی شما داره !
منکه سه ساله دارم روی خودم کار می کنم و چند وقتیه دارم این روش رو آموزش میدم بازم می بینم که بعضی جاها هنوز مشکل افکاری و رفتاری دارم ! و مصمم میشم که بیشتر کار کنم و ادامه بدم هر چی شما بیشتر روی خودت کار کنی به لایه های پایین تر باورهات دسترسی پیدا می کنی !🧠 و اینبار باید اونها رو تغییر بدی تصور کنید که داری به ریشه نزدیکتر میشی و هر چی به عمق بری ریشه قویتر ،🌴 محکمتر و تغییر دادنشم به طبع سخت تر میشه😵 دیگه نیاز به کار بیشتری داره انقدر باید آموزش های خودتونو تکرار کنید🕘 که به واقعیت زندگی شما تبدیل بشه و براتون عادت بشه که چجوری باید فکر کنی🌝 چجوری رفتار کنی که همیشه منناسب بمونی 💃🏻اینارو توضیح میدم که حواستون باشه🧐 تغییر افکار به این شکل نیست که شما براش تاریخ تعیین کنی دوستایی که بهم پیام میدن که من سه ماهه در دوره شرکت کردم ولی هیچ تغییری در سایز یا وزنم ایجاد نشده🥺 اینجوری دارن فکر می کنن دارن به تاریخ توجه می کنن براشون توضیح دادم که اصلاً مهم نیست که شما چند ماهه شرکت کردی مهم اینه که چقدر سعی کردی 😖 که چیزی رو که یاد گرفتی رو به عمل در زندگیت تبدیل کنی ؟ ملاک تاثیر گذار بودن دوره ی تناسب ذهنی عمل کردن به آموزش هاست نه تاریخ پرداخت هزینه و شرکت در دوره آموزشی اینو که همه می تونن انجام بدن ولی چرا عده ای دارن نتیجه می گیرن ؟ چون اونا دارن سعی می کنن آموزشها رو به عمل تبدیل کنن همینکارو شما انجام دادی که چاق شدی !
مثال از خودم :
من واقعاً یکی دیگر از دلایل مهم ه متناسب نشدنم رو پیدا کردم چون از زمستان سال ۹۶ با استاد آشنا شدم اما تا به امروز نتیجه جسمی نگرفتم اما الان که دوباره دوره را شروع کردم یکی یکی متوجه اشکالات خودم شدم و یکی دیگر از مهم ترین دلیل هایی که نتیجه شگفتی ساز نگرفتم این بود که به آموزش ها عمل نمی کردم و فقط فکر میکردم همین که فایلها را گوش کنم و تمرینات همراه بنویسم کافیه اما الان متوجه شدم که مهمترین مطلب را فراموش کردم 😑
شما ۱۰ سال پیش ، بیست سال پیش هر سنی که داری اصلاً از بچه گی یه سری آموزش ها رو دیدی خوب مثلاً دیدی که پدرت داره مثلاً برنج و خورشت رو با نون می خوره ! یا هر چیز دیگه ای رو دیدی و یاد گرفتی و خودت بارها و بارها اون رفتار رو تکرار کردی و اوضاعت شده این !
مثال از خودم :
حالا که به زمان بچگی خودم دقت می کنم میبینم من رفتار های چاق کننده را از والدین و خانواده خودم و اکثر اطرافیانمان که چاق بودند یاد گرفتم یکی از رفتارهایی که همیشه در پدرم می دیدم و تعجب می کردم این بود که وقتی غذای باب میلش را داشتیم شاد بود و همیشه از خوردن غذا ها لذت می برد و تفریح می کرد و بقیه افراد خانواده نیز همین کار را می کردند و من هم یاد گرفتم از غذاها به عنوان ابزاری برای شادی و تفریح و لذت استفاده کنم و از همان دوران کودکی یاد گرفتم که بزرگترین تفریح مان خوردن غذاهاو خوردن خوراکی هایی است که به آن علاقه داریم و همچنین پدر من معتقد بود که هر غذایی را خودش دوست دارد بقیه هم باید دوست داشته باشند چون خودش را در تشخیص مزه ها بسیار عاقل تر از ما می دانست و اگر میگفتیم غذایی را دوست نداریم به او بدترین بی احترامی را کرده بودیم برای همین جرات نداشتیم بگوییم غذایی را دوست نداریم چون اگر می فهمید به زور مجبورمان می کرد که حتما آن غذا را بخوریم حتی زمان غذا خوردن ما را نیز پدرم تعیین می کرد و اگر ما در آن زمان گرسنه نبودیم هم باید به زور می خوردیم تا به پدرم بیاحترامی نکنیم و این مسئله متاسفانه تا جایی حاد بود که به خاطرش تنبیه بدنی میشدیم و من گاهی وقتی خیلی به خوراکی مثل شکلات بی میل بودم الکی ادای خوردن آن را در میاوردم ولی باز هم پدرم در بیشتر مواقع متوجه میشد و می گفت پوسته ی شکلاتت کو ؟ و ادامه ماجرا ! 😥😥😥 مثلاً یکی از خوراکیهایی که من از همان زمان کودکی ازش متنفر بودم مسقطی شیرازی و باقلوا و دهین عربی بود که پدرم بسیار دوست داشت و مرتب به عنوان عصرانه بهمون میداد و من برای اینکه می ترسیدم دروغ بگم و لو برم یا مجبور بودم بخورم که به شدت اذیت میشدم یا در یک حرکت سریع و ماهرانه به خواهرم آسیه می دادم که خیلی دوست داشت و فکر می کنم دلیل اصلی چاق شدن من همین بود که مجبور بودم در زمان سیری غذا یا خوراکی بخورم و من از بچگی این را آموزش دیدم
این یک مثال بود از اون انبوه رفتار اشتباه غذایی که ما یاد گرفتیم حالا شما خودت فکر کن ببین چه رفتار غذایی اشتباهی داری؟
⛔ مهمترین رفتار اشتباه غذایی که در خودم پیدا کردم این است که در حالت سیری خوراکی و تنقلات میخورم و گرسنگی و سیری ملاکی برایم نبوده
⛔ یک اشتباه دیگرم خوردن نوشابه همراه غذا بوده و هست که به تازگی سعی می کنم خیلی کمتر بخورم
⛔ یکی دیگر از اشتباهاتم این بود که فکر میکردم میوه آب است و چاق کننده نیست و فکر می کردم باید حتی اگر سیر هستم میوه بخورم به خاطر ویتامین ش
⛔ یکی دیگر از از اشتباهاتم این بود که آنقدر تند غذا میخوردم که متوجه سیری خودم نمی شدم و همیشه فشار شکم می گرفتم
⛔ اشتباه دیگرم این بود که آنقدر شیرینی دوست داشتم که حتی اگر سیر بودمو به من شیرینی تعارف می شد حتماً باید میخوردم
⛔یک اشتباه دیگر من این بود که همیشه موقع خوراکی خوردن به یک خوراکی قانع نبودم و سعی می کردم خوراکی های متنوعی را تهیه کنم و این عادت در من ماند تا زمانی که بزرگسال شدم وقتی به رستوران می رفتم دلم میخواست از تمام غذاهای آن رستوران سفارش بدم و به یک مدل غذا قانع نبودم 😬 و همیشه دوست دارم اگر ده مدل غذا جلویم باشد از تمام مدلها بچشم!
… ببین چند ساله که داری اونو تکرار می کنی ؟ ما در دوره درباره رفتار اشتباه غذایی صحبت کردیم حتماً شما به بعضی از رفتارهای اشتباه خودت در مقابل مواد غذایی رسیدی ! حالا ببین چند ساله داری اونا رو تکرار می کنی ؟ خوب به همین میزانم باید بدونی که برا متناسب شدن که بهترین نوع اون ذهنیه باید یه همچین زمانی رو صرف کنی حالا نمیگم ۱۵ سال ۲۰ سال ولی دیگه لااقل یه سال دو سال باید این کار رو انجام بدی اونایی که ۱۰ بار فقط دوره رو گوش میدن ولی سعی نمی کنن اموزش ها رو به رفتارشون در زندگی تبدیل کنند خوب نتیجه ی شگفت انگیزی نمی گیرن ! داریم چند مورد به من پیام دادن مثلاً طرف میگه من سه چهار باره دارم دوره رو گوش میدم تکرار می کنم می نویسم نت برداری می کنم ولی نتیجه نمی گیرم ! خوب بعد وقتی ازش سوال می کنم خوب حالا شما نت برداری کردی مثلاً توجه به رفتار افراد متناسب و رفتی رفتاراشون رو به اصطلاح پیدا کردی و نوشتی خوب چقدر به اونا عمل می کنی ؟ چقدر سعی کردی مثل یک فرد متناسب با میز غذا بر خورد کنی ؟ بعد می بینم که نه این فقط نوشته ! یعنی رفته اطلاعات رو جمع کرده و فکر کرده که همینکه بره تحقیق کنه دیگه خودشم لاغر میشه باید یاد بگیریم وقتی میری رفتار یک ادم متناسب رو بررسی می کنی می بینی فلان اخلاق رو داره فلان رفتار غذایی رو داره فلان برخورد رو داره مثلاًبا شیرینیا و نوشیدنیا و … انجام میده مثلاً اونایی که از لحاظ تیپ ظاهری مورد پسندمون هستند باید رفتارت مثل اون بشه تا جسمتونم مثل اون بشه نمیشه شما بیای مثل رفتار غذایی خودت عمل کنی و دوست داشته باشی هیکلت مثل فلانی بشه ! مگه میشه آخه اینجوری؟
متاسفانه مصداق این مثال من هستم که دقیقاً سعی نمی کردم مطالبی که جمع آوری کردم رو در خودم عملی کنم و فقط فکر می کردم همینکه به افراد متناسب دقت کنم و رفتارهای متناسبشون رو یادداشت کنم کافیه !!!
۰۰۰کسی از این دوره نتیجه عالی می گیره که به دو موضوع بسیار مهم متعهد باشه :
👈 موضوع اول : هر روز یک کاری برای باقی موندن در مسیر متناسب موندنت انجام بده اونایی که دارن دوره رو سپری می کنن خوب طبق برنامه هر روز یه سری فایلا باید گوش بدن و تمرین کنند اونایی که دوره شون تموم شده که باید هر روز یه کاری انجام بدن بالاخره ! یه فایلی رو مرور کنن یا یه تمرین خودشونو برن مطالعه کنن ببینن خودشون چی نوشتن چه تغییرات احساسی داشتن ؟ باید یه کاری انجام بدی حالا شده پنج دقیقه ، ده دقیقه ، یک ریع باید وقت بزاری یک کاری برای خودت انجام بدی که یاد آوری باشه برات
👈 و موضوع دوم : تلاش کنه موضوعات تئوری رو به عمل در زندگی خودش تبدیل کنه که مثالشو براتون زدم که همون توجه به رفتار افراد متناسبه هر کسی که این تمرین رو به بهترین شکل انجام داده اما سعی نکرده اون عادتها رو در خودش ایجاد کنه خوب از تاثیر انجام این تمرین فوق العاده محروم شده افرادی که با انجام تمرین و شناسایی عادتهای افراد متناسب سعی می کنن رفتاری شبیه رفتار اونها در خودشون ایجاد کنن از نتایج عالی این تمرین برخوردار میشن پس توجه کنید اصلاً مهم نیست که شما چند وقته در دوره شرکت کردی یا حتی چند دوره است که داری شرکت می کنی این مهمه که چقدر رفتارت و طرز فکرت تغییر کرده باشه !
خوب خودت می دونی همه مون می دونیم و این تغییر از چه طریقی در شما ایجاد میشه ؟ با عمل کردن به تمرینات در دوره مقدماتی من برای هر تمرین توضیح دادم که هدف از انجام این تمرین چیه ؟ و قراره با انجامش به چه آگاهی دست پیدا کنیم ؟ و این آگاهی در متناسب شدن ما چه تاثیری داره یعنی از سه جنبه من توضیح دادم هر تمرین رو ! تک تک تمرینات دوره مقدماتی در متناسب شدن شما تاثیر داره حالا شاید شما عادتهایی رو که در بعضی تمرینات توضیح دادم رو نداشته باشی و اون تمرین رو نتونی انجام بدی این اشکال نداره اما بیشتر تمرینات این دوره برای افرادی که اضافه وزن دارن عمومیت داره و باید با جدیت و اشتیاق انجام بشه و تکرار و تکرارو تکرار بشه
موضوع بسیار مهمی که لازم می دونم درباره ی اون توضیح بدم تاثیر رفتار و باورهای قبلی ما درکسب نتیجه ی مناسب از دوره تناسب ذهنیه خوب دقت کنید همه ما سالهاست اضافه وزن داریم وسختیای زیادی هم متحمل شدیم دیگه هر کسی خودش می دونه چقدر سختی کشیده ضربه های زیادی خوردیم در روابطمون در کسب و کارمون در اعتماد به نفسمون و در خیلی زمینه ها ما از چاقی ضربه خوردیم و همیشه هم در طی این سالها عوامل مختلفی رو مقصر می دونستیم غذاها ، مواد افزودنی ، ژنتیک ، شانس ، اشتها و خیلی موضوعات مختلفی رو بهانه ی چاق بودن خودمون می دونستیم و طبیعیه که این افکار خیلی قدرتمند باشن و هر کاری ما داریم برای تغییر خودمون انجام میدیم رو تحت الشعاع قرار بدن اما مایی که تصمیم گرفتیم تغییر کنیم دیگه الان می دونیم که این افکار ریشه دار هستند و ما باید بیشتر روی خودمون کار کنیم برای نتیجه گرفتن ترس از خوردن یه باوریه که به شدت ریشه داره و شاید سالها طول بکشه که بشه اونو تغییر داد
که مواد غذایی ترسی ندارن !
که اونها به ما ضربه نمی زنن !
و این ما هستیم که با استفاده اشتباه از اونها داریم به خودمون ضربه می زنیم !
یه موضوع ساده ست ها !
همه ی ما تا حالا فکرمون این بوده که مواد غذایی مشکل دارن و من هر چی بخورم چاق میشم !
*_ولی الان می دونیم که این رفتار اشتباه ما با مواد غذایی بوده که باعث شده چاق بشیم نه مواد غذایی!_*
خوب این به ظاهر ساده ست اما حالا بیا اینو عوض کن ! بیا ببین باورتو چطوری تونستی عوض کنی ؟!
اونی که ادعا می کنه من یک ساله تو دوره ها شرکت کردم نمی دونم چند باره دارم تکرار می کنم و مرور می کنم این یه چیز ساده ست ! یک مثاله حالا بیایین تست بگیریم آیا واقعاً نگاهت به مواد غذایی عوض شده ؟ خوب خودت می دونی چه جاهایی هنوز می ترسی مثلاً از فلان غذا هنوز ترس داری از فست فود می ترسه هنوز نکنه بخورم اینو چاق بشم نکنه ساعت ۱۲ شب می خوام دو تا شیرینی بخورم دیگه چاق بشم ؟
ببین ترست از چیه ؟
اینجوری باید خوتو محک بزنی ! که ببینی چقدر باورهات اصلاح شده
چقدر رفتارت ، افکارت تغییر کرده ؟
حالا چطور باید این باورها رو اصلاح کنیم ؟
باید بارها به خودت بگی که بدن من برای زنده بودن نیاز به انرژی داره و این انرژی رو از مواد غذایی که می خورم به دست میاره ! پس لازمه که من به مقدار مورد نیازم غذا بخورم
اینقدر باید روی این موضوع کار کنی تا دیگه برات عادی بشه که شما باید به مقدار مورد نیازت غذا بخوری و به کلمه ی مورد نیاز توجه کنید فکر نکنید باید این باور رو در خودمون ایجاد کنیم که غذاها باعث چاقی من نمیشن پس من هر چی بخوام می خورم ! و این باور سبب میشه که من چاق نشم !
نمیشه با یک باور یک قانون رو عوض کرد !
نمیشه شما باورت این باشه که من از بلندی ساختمون خودم رو پرت می کنم پایین و هیچیم نمیشه ! اینجوری نیست بعضیا اشتباه تصور می کنن میگن خوب من باورمو اصلاح کردم دیگه هر جوری می خوام غذا می خورم کی اینو گفته ؟
*قانون رو که نمیشه با باور تغییر داد !*
ما می خوایم باور صحیح رو با قانون همسو کنیم !
خوب قانون چیه ؟ قانون اینه که میگه مواد غذایی به شما ضربه نمیزنه 👉 این یه قانونه
حالا باور شما چی بوده ؟
👇
نه مواد غذایی به من ضربه میزنه !👇
من هر چی بخورم چاق میشم
خوب این میشه یک باور اشتباه در تضاد با قانون اونوقت این باور اشتباه باعث میشه که نتیجه ی شما از قانون متفاوت باشه ! چرا ؟ چون خیلی از افراد متناسب دارن از همین غذاها مصرف می کنن 👈چاق نمیشن اما شما چونکه باور اشتباه داری نتیجه ات از قانون متفاوته 😬😬😬 هر چی می خوری چاق میشی ! ببین ؟ به این موضوع دقت کنید باور اشتباه می تونه نتیجه ی قانون رو برا شما تغییر بده و شما اون نتیجه ی صحیح رو نمی تونی بگیری !
اما به این معنی نیست که اگه شما باورتو تغییر بدی شما بتونی قانون رو عوض کنی ! نه شما می تونی نتیجه متفاوت از قانون بگیری ولی شما نمی تونی با باورت قانون رو عوض کنی یعنی مثلاً من باورم این باشه به هیچ وجه چاق نمیشم حالا هر چی می خوام بخورم به هر مقداری می خوام بخورم نه این نمیشه پس تعریف باور رو بدونید وقتی میگم باور باید عوض بشه یعنی چی ! باور وقتی میگم عوض بشه یعنی اینکه :
باور خودت رو
اون فکری رو که داری
اون نگرشی رو که داری با قانون همسو کنی ! تو هم مثل قانون فکر کنی و نتیجه ای مثل قانون بگیری همه ی افراد متناسب باورهاشون متناسب و همسو با قانونه حالا قانوها رو هم که توضیح دادم پس خیلی مهمه که قوانین رو درک کنی و رفتارت رو بر اساس قوانین تنظیم کنی خوب حالا قانون چیه ؟ میگه غذا باعث چاقی نمیشه حالا رفتار شما چیه ؟
تا حالا این بوده که مصرف بی رویه داشتی ! مصرفی داشتی که مورد نیاز بدنت نبوده ولی چاق شدی خوب شما رفتارت بر خلاف قانونه !
قانون چی میگه ؟ میگه به اندازه ی مورد نیاز بدنت غذا مصرف کن ! شما چطور رفتار کردی ؟ بیشتر مصرف کردی ! خوب پس قانون برا شما دیگه جواب نمیده شما فراتر از قانونی و بدنتم چاق میشه یعنی شما داری از غذا برای چاق کردن خودت استفاده می کنی ! خیلی نکته ی مهمیه توجه کنید:
*غذا شما رو چاق نمی کنه شما داری از غذا برای چاق کردن خودت استفاده می کنی*
عین مواد مخدره که باعث معتاد شدن افراد نمیشه اما یک کسانی هستند که تصمیم می گیرن از این مواد برای معتاد کردن خودشون استفاده کنند و موفق هم میشن
این دیدگاه رو در تمام جنبه های زندگی باید داشته باشید آدم عصبی هستی ؟ خیلی ناسزا به دیگران میگی ؟ فکر نکن عصبی بودن تو خونته و ژنتیک شما اینه ! خیلیا ایجوری فکر می کنند نه ما خانوادگی عصبی مزاجیم نه نه اینجوری نیست این شما هستی که داری از یکسری کلمات استفاده می کنی برای اینکه عصبی باشی فرض کن بشه از فرهنگ لغتی که در ذهنت داری کلمات ناسزا رو حذف کرد اونوقت شما چطور می خوای عصبی بشی ؟ خوب نمی تونی چون ابزارش رو نداری ! ما سالهاست که از مواد غذایی استفاده ی اشتباه کردیم و باعث چاق شدن خودمون شدیم و حالا داریم یاد می گیریم که درست از مواد غذایی استفاده کنیم و مطمئن باشید که نتیجه ی عالی می گیرید بارها گفتم که این دوره ای که شما سپری کردید می تونه زندگی شما رو در تمام ابعاد متحول کنه و می بینید که اگه به موضوعاتی که مطرح میشه خوب دقت کنید در سایر جنبه های زندگی هم میشه از اونا استفاده کرد
نکته ی دیگه ای که دوست دارم در موردش صحبت کنم و شاید تکراری باشه اما به خاطر مهم بودنش بازم دوست دارم در موردش توضیح بدم اینه که :
*استمرار راشته باشید*
یک فرد متناسب سالهاست که متناسبه یک روز و دو روز نیست که متناسب شده اون از بچگی رفتار چاق کننده مثل ما رو یاد نگرفته حالا من و شما به هر دلیلی در معرض رفتار و عادتهای چاق کننده بودیم اینو نمیشه تغییر داد و یقه ی کسی رو گرفت که چرا به من اینطوری یاد دادی ؟
چون خودشونم از افراد دیگه یاد گرفتند اما میشه همت کرد و این شیوه رو عوض کرد من همیشه با خودم میگم که تو یه روزی متولد شدی و پدر و مادرت تمام سعیشون رو کردند که منو بزرگ کنند و تلاش کردند که چیزی که بلد هستند رو و فکر می کنن که صحیحه رو به من آموزش بدن دستشونم درد نکنه
حالا در خیلی از جنبه ها خوبیم در خیلی از جنبه ها هم ممکنه آموزشها صحیح نباشه پس اونا رو مقصر نمی دونم و به خودم میگم
*الان فکر می کنم که دوباره متولد شدم و سعی می کنم آگاهانه رفتارهای خوبی رو در خودم ایجاد کنم باید یک تولد آگاهانه رو داشته باشیم در تمام جنبه ها می خوام آگاهانه انتخاب کنم چه چیزی رو باید یاد بگیرم و چطور رفتار کنم و چه نتایجی رو دوست دارم برای خودم رقم بزنم* این میشه یک تولد آگاهانه 😍😍😍
و به لطف خدای مهربان در این چند ساله که سعی کردم زدگیمو عوض کنم خیلی از شرایطش تغییر کرده و همش با تصمیم و اراده ی خودم تغییر کرده چون می خوام از تولد آگاهانه خودم بهترین استفاده رو بکنم از نظر من ، من یک تاریخ تولد شناسنامه ای دارم و یک تاریخ تولد آگاهانه دارم که شاید قدمت اون سه چهار سال باشه یعنی سن تولد آگاهانه ی من شاید سه سال ، چهار سال باشه و این برا من مهمه ! این سن برای من مهمه من همیشه میام خودمو بررسی می کنم در این چهار ساله چیکار کردم ؟ اون سی و خورده ای سال قبلشو من کار ندارم اون یک تولدی بود که انجام شد و طبق روال عادی من یکسری چیزها رو یاد گرفتم و تکرارشون کردم و نتایجم شد اون چیزی که قبلاً بودم در این ۴ ساله من چکار کردم و چه نتایجی بدست آوردم این برای من ارزش داره پس تولد اگاهانه رو داشته باشید 😍😍😍
از یه تاریخی شروع کن حالا شما در این دوره شرکت کردی می تونی تولد آگاهانه ات رو از متناسب شدن شروع کنی و مطمئناً منم هنوز در بسیاری از موارد رفتار و افکارم اشتباه بوده اما دیگه ناراحت نیستم و کسی رو مقصر نمی دونم و میگم که ببین چقدر از زمان تولد آگاهانه ات تا به امروز تونستی شرایطت رو تغییر بدی این مهمه و از الان به بعدم سعی می کنم که روند رو ادامه بدم و هر روز سعی می کنم یکسری چیزامو تغییر بدم پیدا کنم ببینم اشتباهم کجاست ببینم چه فکری در ذهنم دارم که اشتباهه در تمام جنبه ها یعنی این افکاری که درباره ی مذهب ، درباره ی اقتصاد ، درباره ی روابط ، درباره ی کشورم ، چه افکاری دارم که اشتباهه ؟ اونا رو عوض می کنم خودم تصمیم می گیرم میگم خوب این فکر اشتباهه من از الان می خوام اینجوری فکر کنم کار ساده هم نیستا چون میگم که افکار قبلی ریشه داره و مشکل تولد آگاهانه داشتن می دونین چیه ؟اینه که همه ی آدم ها جور دیگه دارن رفتار می کنن آدمها دوست دارند طبیعتشون این رو اقتضا می میکنه که مثل هم باشند سریع سعی می کنند که مثل هم رفتار کنند حالا تو اگه می خوای تولد آگاهانه رو تجربه کنی توی خیلی از جنبه ها باید متفاوت عمل کنی از دیگران سخته ولی لذت بخشه چون نتایجت با دیگران فرق میکنه شما اگه بیایید در زمینه اقتصادی در زمینه ثروت تولد آگاهانه داشته باشی افکاری که ثروت آفرینه تمریناتی که باعث ایجاد ثروت در زندگی بشه رو انجام بدید روی ثروت متمرکز بشی بعد از چند سال میبینی که از شرایط قبل فاصله گرفتی و از اطرافیانت خوبی تولد آگاهانه اینکه از اول میدونی به کجا میخوای برسی تلاشت رو شروع می کنی و رسیدن به هدف دیگه برات لذت بخشه و این روند در تولد اصلی ما نیست ما متولد شدیم همه چیز بهمون تحمیل شد افکارشون ، رفتارشون ، دینشون ، آدابشون همه چیز بهمون تحمیل شد و ما شدیم چیزی که الان هستیم اگه میخوای اینو عوض کنی باید خودت همت کنی دیگه کسی نیست که بخواد به شما آموزش بده چون ما هرچی بزرگتر میشیم آموزش پذیری مون هم سخت تر میشه از طریق دیگران ها چون دیدیم همه فکر میکنن خودشون عقل کلاً و از همه بیشتر می فهمند فکر میکنند من نیازی به یادگیری ندارم و هر طوری فکر میکنم صحیحه ! به خاطر همین یادگیری سخته وگرنه خودت باید تصمیم بگیری و شروع کنی این شرایطی که من الان دارم حاصل تولد آگاهانه منه و این نشون میده که من کی هستم و این منو راضی میکنه که بدونم کی هستم و می خوام به کجا برسم و به چه کسی تبدیل بشم تلاشی که شما انجام میدی برای اینکه شرایط جسمت رو تغییر بدی نشون میده که شما چقدر داری آگاهانه تصمیم میگیری که چه انسان جدیدی از خودت بسازی اگه راست میگی اگه اون چیزی رو که تا حالا ساختی و ادعا میکردی که تقصیر مواد غذایی تقصیر ژنتیکه و هر چی که بهش اعتقاد داشتی رو دوست نداشتی پس از حالا همت کن یک ورژن جدید از خودت ارائه بده آپدیت کن خودتو با اون چیزی که دوست داری اگه نمی خوای این همت رو انجام بدی پس دیگه گله و شکایت نکن که چرا من تغییر نمی کنم که چرا انقدر دارم سعی می کنم اما نتیجه نمیگیرم ببین واقعا سعیت در چه حده نیمی از آدما یک کوچولو که تلاش می کنند میگن من خیلی تلاش کردم ولی خودش نمیدونه این حدی که داره تلاش میکنه اصلاً قابل تاثیرگذاری بر افکار و باورهای قبلیش نیست اما فکر میکنه خوب حالا من این چند تا تلاش انجام دادم باید نتیجه بگیرم فقط اون ته خط رو میبینه میاد میگه چرا فلانی توی چند ماه انقدر تغییر کرده من تغییر نکردم تو رفتی ببینی اون چه کارایی انجام داده چه جوری فایل گوش داده چه جوری تمرین کرده چه جوری اشتیاق داشته چجوری سعی کرده چه جوری سعی کرده اون چیزی رو که در زندگیش اشتیاق داشته به عمل دربیاره برو سوال کن ازش ببین اگه اونم مثل شما بوده اون وقت شکایت داشته باش و مطمئن باش که اون جور دیگه رفتار کرده که نتیجه اش با شما فرق میکنه استمرار شما در تکرار و یادگیری و عمل کردن به آموزش ها نشون میده که چه قدر برای خودت احترام قائلی و میخوای از تولد آگاهانه خودت استفاده کنی شما که از کودکی سری آموزش ها رو دیدی مثلاً یه نمونش اینه که من عادت دارم با چایی باید کلوچه بخورم باید شکلات بخورم خوب هر کسی عادت داره با چایی چه چیزی میخوره این یه عادتی که ما قبلا یاد گرفتیم توی خانواده مون این عرف بوده این یک آموزش ساده و عادیه وعادتیه که خیلی از افراد چاق اون رو دارن و سال ها بر اساس این آموزشی که خودشون انتخابش نکردن رعایت کردند دقت کنید ما این آموزش را انتخاب نکردیم یادش گرفتیم ولی سالهاست که داریم اونو انجام میدیم اما اگه تشخیص دادی که این رفتارت برای خلق یک انسان جدید متناسب دیگه مناسب نیست باید تغییرش بدی باید به رفتار جدید اون رو تغییر بدی اینم میشه شاهکار زندگی شما که یعنی تشخیص دادم این رفتارم اشتباهه الان تغییرش دادم این تغییرات این شاهکار هایی که شما یکی یکی رفتارهای اشتباه تو تشخیص بدی و تغییرش بدی اون شگفتی زندگی شما را رقم میزنه این طریقه تغییر دادنه رفتارها و افکار قبلیت میشه استفاده کردن از فرصت تولد آگاهانه برای جایگزین کردن آموزش ها این تفاوتی که شما در خودت ایجاد می کنی نشون میده که شما چقدر از این دوره نتیجه گرفتی نه مدت زمانی که در این دوره هستی نه دفعاتی که تکرار کردی نه زمان هایی که درباره اش می نویسی و نت برداری می کنی عمل مهمه کار به عمل بر آیند نه به حرف این حرفا رو که می زنم اول دارم با خودم میگم اول دارم به خودم تذکر میدم آیا حرفی که دارم برای شما می زنم رو خودم عمل می کنم همیشه حواسم به رفتارم و شرایطم هست که چقدر شبیه حرفهایی که میزنم هست و میبینم که بعضی جاها دارم اشتباه رفتار می کنم و دوباره روی خودم کار می کنم که در مسیر درست باشم اینو گفتم که تصور نکنید رضا عطارروشن دیگه واسه خودش متناسب شده و راحت اصلا اینجوری نیست هر روز دارم روی خودم کار می کنم هر روز دارم به خودم یادآوری می کنم که من باید نماد آموزشهایی باشم اگه من ادعا می کنم که این دوره برگشتی نداره باید خودم همونطوری باشم به لطف خدا الان سه ساله که هرکی منو میبینه میگه چقدر خوب موندی چطور چاق نشدی چیکار می کنی خوب همین کارارو می کنم که دیگران شاید نکنن هر روز به خودم یادآوری می کنم که اگه به دوستام تاکید می کنم که نباید از غذا خوردن به ترسند آیا خودم این گونه عمل می کنم یا نه هر جا ببینم هنوز در رفتارم و تفکرم نسبت به غذاها ترس وجود داره با زن با تمرین و تکرار سعی میکنم شرایطم را بهتر کنم و دلیل اینکه علاقه مند هستم که فایل جدید تهیه کنم و توضیحات تکمیلی را ارائه کنم اینه که خودم دارم برای متناسب شدن تلاش می کنم من که تصمیم گرفتم تا روزی که زنده هستند در این مسیر باقی بمونم هم برای این که خودم متناسب باقی بمونم هم برای اینکه دیگران را همراهی کنم که به روی خودشون برسند از شما هم انتظار دارند که این تصمیم را بگیرید که همیشه با این آموزش ها همراه باشید تا روزی که زنده هستی برای متناسب شدن و مهم تر از اون متناسب موندن انگیزه داشته باشی و دیگران رو بعداً که نتیجه گرفتی هدایت کنی تا از آموزش ها بهره مند بشند و از اضافه وزن رها بشند و شادی و نشاط و زندگی رو به آنها هدیه کنی برای اینکه متناسب بشی و متناسب بمونی باید در مسیر رسیدن به خواسته استمرار داشته باشی حتی اگه متناسب شدی مثلاً شما یک وزنی رو برای خودت مشخص کردی الان به اون وزن رسیدی یعنی به اون شرایط رسیدی احساس عالی داری سبک شدی همه اون اضافه ها رفته لباس ها همه اندامی شده خلاصه هر جوری که دوست داشتی الان هستی فکر نکن که دیگه کار تمومه دیگه ولش کن دیگه نمی خواد نه حواست باید باشه باید تکرار کنی حالا من نگفتم هر روز دوباره بشین همه فایل ها رو گوش بده بنویس تمرین کن نه تکرار یعنی اینکه فایل گوش بدید دوباره برات یادآوری بشه خوشحال بشی که من این مسیر رو طی کردم از این آموزش ها استفاده کردن و متناسب شدن و الان دارم دوباره تکرارش می کنم این میشه در مسیر باقی موندن حالا یک سری از دوستان هستند به هر دلیلی نمی تونن این کار رو انجام بدن یا عجله دارند یعنی طرف هی داره تکرار میکنه اما این حس عجله داشتن باعث میشه که اون تلاشش خنثی بشه بعضی ها هستند که واقعاً برای دیگران می خوان لاغر بشن میگه می خوام دوست دارم لاغر بشم ولی وقتی که باهاش حرف میزنی میبینی که اون ته دلش اینه که لاغر بشم مثلاً دیگه از خجالت دیگران در بیام که چند ساله منتظرند که من یه تغییری بکنم و خلاصه از این هزینه هایی که کردم یک نتیجه ای بگیرم یعنی استرس داره که هر چی زودتر لاغر بشه که مثلاً همسرش بگه ایول بالاخره تو تونستی جلوی بچهاش یک کلاسی بیاد بگه ببین منم تونستم یا جلوی دوستاش یا فامیلش خیلی چیز بدیه و نمیزاره شما متناسب بشی چون ذهنت نمیپذیره که بخواد کاری را انجام بده که بقیه خوشحال بشن براش غیرمنطقی چون نمی فهمه چرا میخوای برای بقیه لاغر بشی چون این ذهن خودته و فقط برای خودت میتونه تصمیم بگیره چطور ممکنه که شما با ذهنت بخوای کار را انجام بدی که مثلاً دوستت خوشحال بشه اصلاً زیر بار این نمیره پس بنابراین باید در مسیر استمرار داشته باشی اون دوستایی که خودشان این کار را انجام میدهند که خیلی عالیه بهشون تبریک میگم و تحسینشون می کنم و ادامه بدن اوناییم که خیلی تنبل باشند و خیلی به قول خودشون مقاومت ذهنی دارند این کلمه مقاومت ذهنی رو من دیگه میشنوم یه جورایی عصبانی میشم نمیدونم این مقاومت ذهنی از کجا آمده طرف خودش کاری را انجام نمیده بعد میگه استاد مقاومت ذهنی دارم آخه مقاومت ذهنی داری دربه در مقابل چی در برابر کاری که خودت انجام نمیدی این مقاومت ذهنی را هم یه جایی برای ما به وجود آوردند این هم یکی از آموزش های غلطی هست که ما یاد گرفتیم خودمون کاری را انجام میدیم بعد میگیم مقاومت ذهنی دارم نمیتونم نمیزاره من برم ورزش کنم نمیزاره برم پیادهروی نمیزاره من دوره ام رو درست انجام بدم این کیه این مقاومت ذهنی کجاست غیر از اینکه خودت خلقش می کنی غیر از اینه که خودت بهش نیرو میدی غیر از اینم که خودت بهش قدرت میدی چرا فکر می کنی از بیرون یه نیرویی هست که نمیزاره حرکت کنی این چه فکریه آخه؟
من از خیلی چیزا می ترسم 😑😑😑دقیقاً در طول سالهای عمرم بارها و بارها در مورد چاق کنندگی و کالری بالای مواد غذایی شنیدم و باور کردم به عنوان مثال :
باورهای اشتباه چاق کننده من :
⛔ خوردن نوشابه و انواع نوشیدنی ها مخصوصاً اگه گازدار باشه همراه غذا چاق می کنه !
⛔ خوردن شیرینی و شکلات و کیک و بیسکویت آدم رو چاق می کنه !
⛔ خوردن فست فود ( ساندویچ ، پیتزا ، سوسیس ، کالباس ، ژامبون ، پنیر پیتزا) چاق کننده ست !
⛔ خوردن تنقلات مثل چیپس و پفک و انواع هله هوله چاق کننده ست !
⛔ حتی خوردن آب همراه غذا یا بعد از غذا چاق می کنه چون در هر وعده غذا معمولاً نون یا برنج خوردیم وقتی آب هم بخوریم توی معده باد می کنه و حجم معده رو زیاد می کنه 😖
⛔ خوردن غذاهای سرد و تر چاق کننده ست چون سردی و رطوبت بدن رو بالا می بره !
⛔ طبع بلغم باعث بالا رفتن وزن بدن میشه و باعث چاقی میشه و کاهش وزن در این افراد خیلی کند تر و سخت تر از افراد دیگه ست !
⛔ بعضی از بیماریها مثل کم کاری تیروئید و کم خونی باعث چاقی میشه !
⛔ کم تحرکی باعث چاقی میشه !
⛔ زایمان و بارداری و سزارین باعث چاقی میشه !
⛔ خوردن بسیاری از داروها مثل داروهای اعصاب ، هورمونی ، تقویتی و ویتامین و آمپولهای تقویتی باعث چاقی میشه چون اشتها رو زیاد می کنه !
⛔ چاقی ژنتیکیه و ارثیه !
⛔ خوردن آدامس و لواشک و ترشیجات باعث چاقی میشه چون آدم را گرسنه میکنه و باعث میشه بیشتر بخوری
⛔ خوردن غذاهای نشاسته ای مثل برنج و نون و سیب زمینی مخصوصا از نوع سرخ کرده باعث چاقی میشه !
⛔ خوردن غذاهای چرب و سرخ کردنی باعث چاقی میشه !
⛔ نشستن زیاد یا خوابیدن زیاد باعث چاقی میشه !
⛔ خوردن مواد قندی مثل خود قند یا شکر یا شکلات باعث چاقی میشه چون مستقیماً به چربی تبدیل میشه !
رد کردن باورهای اشتباه چاق کننده ی خودم :
● پس چرا اینهمه افراد لاغر و متناسب داریم که با تمام غذاهاشون نوشابه می خورن و چاق نمیشن ؟
مثال همسر و فرزندانم و …
اگر قرار بود خوردن غذاهایی مثل نوشابه فست فود و پنیر پیتزا و شکلات و شیرینی و روغن و برنج و نون و تمام مواد غذایی به ظاهر چاق کننده دیگر باعث چاقی بشه چرا آدم های لاغر با خوردن این غذا ها چاق نمی شن ؟
اگر بعضی از غذاها چاق کننده بودن پس همه باید چاق میشدند چون افراد لاغر هم دارن از این غذاها می خورند ولی چاق نمیشن !
نمیشه که یه غذا برای بعضی ها چاق کننده باشه برای بعضی ها لاغر کننده باشه !
اگه خوردن فست فود باعث چاقی می شد پس چرا این همه افراد لاغر هستند که خیلی دارند فست فود میخورن ولی چاق نمیشن ؟
آدمای لاغر زیادی را میشناسم که همراه غذاشون نوشیدنی های گازدار و بقیه مایعات را می خورند ولی چاق نمیشن !
خیلی از افراد رو توی آشنا ها میشناسم که قرص های هورمونی و تقویتی می خورند ولی چاق نمیشن !
افراد زیادی را می شناسم که یک روز در میان آمپول تقویتی میزنن ولی چون باور چاقکننده ندارند چاق نمیشن پس آمپولهای های تقویتی هم چاق کننده نیستند ! چون اگه قرار بود چاق کننده باشد هر کسی که آمپول تقویتی میزد باید چاق میشد !
خوردن آب بعد از غذا یا همراه غذا هم چاق نمیکنه چون خیلی ها رو میشناسم که همراه همه ی غذاهاشون آب میخورند حتی بعد از هر قاشق غذا یک لیوان آب می خورند و کاملاً هم متناسب هستند پس این هم باور اشتباهیه !
کم تحرکی هم باعث چاقی نمیشه چون خیلی از آدم های لاغر را میشناسم که اصلاً تحرک ندارد! حتی بیماری هایی مثل کمخونی و کم کاری تیروئید هم باعث چاقی نمیشه چون بعضی افراد هستند که کم کاری تیروئید دارند ولی لاغرتر میشن به جای چاق شدن و بعضیا رو می شناسم که کم خون هستند و به شدت لاغرند !
طبع سرد و تر یا بلغم هم اصلاً باعث چاقی نمیشه چون افراد بلغمی زیادی رو می شناسم که به شدت لاغرن !
خوردن تنقلات اصلاً باعث چاقی نمیشه چون افراد بیشماری رو دیدم که در طول شبانه روز خیلی تنقلات جورواجور و هله هوله می خورن اما چاق نمیشن !
خوردن شیرینی و شکلات هم چاق نمی کنه چون افراد متناسب زیادی رو می شناسم که بعد غذا و به جای غذا شیرینی و شکلات و کیک و بیسکویت می خورن
اگر قرار بود غذاهای سرخ کرده و چرب چاق کننده باشه الان همه باید چاق میشدند توی افراد یک خانواده همه از یه مدل غذا میخورند ولی چطوریه که بعضیا با خوردن این غذا چاق می شوند و بعضی ها اصلا چاق نمی شوند تازه کمبود وزن هم دارن اسمان می تونیم بگیم که یه سری غذاها بعضیا رو چاق میکنه بعضی ها رو لاغر این باور انسان هاست که اونا رو چاق یا لاغر میکنه همین طور ژنتیک و ارث هم موجب چاقی نمیشه چون توی خانواده بعضی از افراد خانواده چاق هستند بعضی هاشونم لاغر اگه عامل وراثت و ژنتیک واقعاً درست بود همه افراد یک خانواده باید یا چاق بودند یا لاغر در واقع باید گفت همه افراد فامیل چون ارث فقط توی خانواده نیست بلکه از کل فامیله ! چطوری میشه که توی فامیل هم افراد لاغر وجود داشته باشند هم افراد چاق ؟ بعد بگم که یه سریاشون ژنتیک شون چاقه ! خوب اگه قرار به ژنتیک چاق بود همه افراد اون فامیل و خانواده باید چاق میشدند نه اینکه یک نفر چاق باشه و یک نفر لاغر مثلاً توی خانواده بابابزرگ من بابای من و یکی از عمه هام چاق بودند و عمو م و یکی از عمه هام خیلی لاغر بودند ! یا توی خانواده مادرم یکی از داییام و مامانم و خال خاله بزرگم چاق بودن اما خاله کوچیکم و دایی کوچیکم لاغر بودند پس اگر عامل ژنتیک و وراثت درست بود همشون باید چاق بودند یا همشون باید لاغر بودند ! و خانواده های زیاد دیگری را هم می شناسم که همین شکل ان بعضی از بچه هاشون لاغرند و بعضی هاشون چاق حتی اگر مثلاً پدر چاق باشه و مادر لاغر باشه میگن بچه های چاق پدرشون رفتند و بچه های لاغر به مادرشان رفتند اینم به نظرم درست نیست چون بعضی پدر مادرا هردو چاقند ولی بچه هاشون لاغرن یا پدر و مادری را می شناختم که هر دو بسیار لاغر بودند ولی دو تا بچه هاشون به شدت چاق !
ایجاد باور صحیح :
🏵 من هر چی بخورم در بدنم تبدیل به انرژی و سلامتی و شادابی و زیبایی و تناسب اندامم میشه
چون ذهن و جسم من هر دو در مسیر تناسب همسو هستند پس من هر کاری بکنم متناسب میشم من چه بخوام چه نخوام متناسب میشم چون در مسیر تناسب اندام چون ذهن و جسم من همسو در مسیر تناسب در حرکتند من بشینم لاغر میشم راه برم لاغر میشم غذا بخورم لاغر میشم غذا نخورم لاغر میشم من کلاً دارم لاغر میشم من آب بخورم لاغر میشم لاغر شدن مثل آب خوردنه خیلی راحته لاغر شدن راحت ترین کار دنیاست فقط باید لاغری رو یاد بگیریم همانطور که چاق شدن رو یاد گرفتیم و در خلاف جهت دنیا و طبیعت حرکت کردیم و به صورت کاملا غیر طبیعی چاق شدیم حالا میخواهیم مسیر اشتباهی رو که رفتیم برگردیم و این بار خیلی راحت و در مسیر طبیعی دنیا که طبیعتش لاغر شدن لاغر بشیم پس لاغر شدن خیلی راحت تر از چاق شدن ما برای چاق شدن سختی نکشیدیم بلکه خیلی راحت چاق شدن رو یاد گرفتین حالا هم خیلی راحت تر میخواهیم لاغر شدن رو یاد بگیریم و وقتی یاد بگیریم چه بخوایم چه نخوایم لاغر میشیم ما توی مسیری پا گذاشتیم که ناگزیر باید لاغر بشیم و هیچ راه دیگری نداریم و همچنین لاغری توی وجود خود ما وجود داره و ما نیاز نیست یک شیء خارجی را به بدن خودمون وارد کنیم بلکه فقط کافیه لاغری که در وجود خودمون داریم رو بیدار کنیم و این هم هم جز با یادگیری لاغری میسر نیست !
مسئله مهم دیگه اینه که ما نباید قانون های جهان را نادیده بگیریم نباید فکر کنیم که اگر غذا ها چاق کننده نیستند پس من اجازه دارم هر غذایی رو به هر مقداری که دوست دارم بخورم چون چاق کننده نیستند این تفکر کاملا اشتباهه درسته که غذاهای چاق کننده نیستند اما تا جایی که در حد نیاز بدنمون بخوریم اگر بیشتر از نیاز بدنمون بخوریم چاق میشیم این یک قانونه و ما نمی توانیم قانون ها را عوض کنیم بلکه باید فقط باور های اشتباه خودمون رو پاک کنیم و مثل انسانهای متناسب رفتار کنیم
من از امروز به خودم قول میدم که به رفتار صحیح انسان های متناسب بیشتر توجه کنم و رفتار انسان های متناسب را تقلید کنم تا ابتدا ذهن متناسب و بعد جسم متناسب داشته باشم و همچنین به خودم قول میدم تمام تلاشم رو بکنم چیزهایی رو که از انسانهای متناسب یاد میگیرم در زندگی خودم عمل می کنم تا به جسمی مانند آنها دست یابم
دوست عزيز ,
فوق العاده عااالى بيان كرديد ,
خيلى ممنونم, موّفق باشيد😍
با سلام گام ۱۲ : بهسمت چاقی حرکت می کنید یا لاغری
هرازچند فایل خوبتون یک فایل تکان دهنده که نگذاره یک نواخت بشیم یک شک بهمون وارد می کنه این فایل هم خیلی عالی بود .منم چند روزی بود کمی حالم گرفته بود که ایا میتونم به نتیجه برسم با اینکه ورزش روکنار گذاشته بودم ونقطه گرسنگی وسیری روهم رعایت میکردم ختی هنوز کمی گرسنه بودم که با ارامش ورضایت خودم دیگه نمی خوردم وریزه خواری روهم با توجه به اموزشهای لا غری با ذهن که شرکت داشتم کنار گذاشته بودم ولی کمی شکمم بزرکتر شده بود و انرژی کمی منفی پیدا کرده بودم نکنه چاق تر بشم با اینکه من ۱۲ کیلو اضافه وزن دارم ولی برام بیشتر شدنش واویلاست .اما خداروشکر رسیدن به این فایل وگوش دادن بهش به ادامه مسیر مطمئن ترم کرد .متشکرم .
اصل وطبیعت جهان هستی پیشرفت به سوی خیروخوبی است .بشر هم که سهمی از افریده شده های این جهان است براساس طبیت واصلش متناسب ولاغر افریده شده است .اما بادست کاری و ورود باورها واگاهیهای غلط رفتار غذایی عادتهای نامناسب غذایی در او بوجود امده که باعث شده درخلاف مسیر اصلی وطبیعی افرینش حرکت کند وجسم لاغر وطبیعی را به شکل چاق وغیر طبیعی تبدیل کنه . همه افراد چاق از وضعیت جسمشان ناراحت هستند وتلاسهای زیادی جهت رفع این وضعیت چاقی خود انجام داده اند که درواقع بیهوده وبی نتیجه بوده ودرپی راهی دیگر برای تناسب هستند . رفتن راههای با ازمون خطای متفاوت در اخر مارو به استفاده از روش لاغری با ذهن اشنا کرد همان راهی که باان چاق شدیم باید بتونیم با همان راه لاغر بشیم . قدم گذاستن دراین مسیر هم مانند روشهای دیگر ممکن است با موفقیت یا شکست باشه .هرنوع حال خوب وموفقیت درهر زمینه ای برای ما صعود وهر حال بد وشکست درهر زمینه ای برای مو نزول معنی داره.یعنی اگر تلاش ما برای تناسب اندام رفع اضافه وزن ورسیدن به وضع مطلوب جسم منتهی به لاغری وتناسب مداوم باشه ما دررسیدن به تناسب موفق بودیم و دراین مسیر صعود داشتیم ولی اگر به تناسب اندام نرسیم ووزنمان کم نشود درچاقی باقی ماندیم وموفق به تناسب نشدیم ودرواقع دراین مسیر نزول داشتیم .برای رسیدن به تناسب وموفق شدن دراین راه باید تلاش کنیم راههای صحیح رسیدن به این ارزوراپیداکنیم اما شکست در رسیدن به لاغری یعنی نیاید درجهت چاق شدن تلاش برای تکرار رفتارهای نا صحیح را انجام داد.اگر ما چاقیم یعنی سبک خوردن ورفتارهای غذایی مان اشتباه بوده ودرهمان مسیر ادامه حرکت می دادیم واگر می خواهیم لاغر شویم باید مسیر چاق شدن را کنار گذاشته ودرمسیری متفاوت از چاقی حرکت کنیم ودرواقع تغییر مسیر دهیم .اینکه فقط ارزوی لاغری داشته باشیم اما شروع به حرکت کردن برای پیداکردن راه درست لاغرشدن وقدم گذاشتن دران راه وتلاش برای انجام راه درست واستمرار ان رانداشته باشیم قطعا رویای لاغری مافقط درذهنمان پرورانده می شود واصلا به حقیقت نمی پیوندد. تنها ارزوی لاغر شدن مارا لاغر نمی کند بلکه باید درمسیر لاغری قراربگیریم وبعد حرکت کنیم تا به لاغری برسیم .برای رسیدن به لاغری باید راه لاغرشدن را پیدا کنیم مسیرهایی که تاکنون پیش گرفته بودیم نه تنها مارابه مقصد نرساندبلکه باعث بدتر شدن وضع جسمی ماهم شده بود.باتجربیاتی که بدست اوردیم متوجه شدیم که راه لاغری ازطریق ذهن بهترین راهی است که فشارجسمی و روحی بدنبال ندارد که مسیر جدید دارای اموزشها وتمریناتی است که باید با شوق واستمرار وبااطمینان کامل انجام شود تامارا به مقصد برساند🌻درهرشراطی وهروقتی که می توانیم باید به فایلها با دقت گوش کنیم وتمرینات وتکالیف را درزندگی روزمره انجام بدیم وتکرار کنیم وبه خواستمون که لاغرشدن هست توجه کنیم نیاید رفع تکلیفی به فایل گوش کنیم وخوب بنویسم وتمام .نتیجه گرفتن بستگی به میزان ذخیره وجایگزینی باورها ورفتارهای غلط غذایی قدیم وجدید درمورد چاق شدن درمارا دارد که چقدر این باورها درماریشه دوانده هرچه ریشه محکمتر باشد کارسخت تر می شود
بله اینکه بزودی نتیجه نمگیریم چون لایه های دهنی ما خیلی ذخیم است وریشه خیلی قوی درباورها وعملکردهای ماداشته باید لایه به لایه انهاراشناسایی کنیم وتغییر دهیم که این ها همه زمان براست تابه نتیجه برسیم پس نباید عجول باشیم تابرداشتن این لایه های باور ذخیم راه زیادی هست که همه این ها درگرو گوش کردن به فایل وانجام تمرینات وتوجه به رفتارهای صحیح متناسب ها ولاغرهای اطرافمان است . فقط گوش کردن تنها به فایل اثر بخش نیست . هرچقدررفتار وطرز فکرمان نسبت به خوردن صحیح تر باشد ودرست تر تغییر کند جسم ما هم همان مقدار تغییر می کند.مثلا متناسبها در رفتار غذاییشان به هیچ عنوان حتی یک قاشق هم اگر از غدایشان اضافه امده باشند نمی خورند واگر عذایی را دوست ندارند نمی خورند ودرموقع سیری اگر به انها چیزی تعارف کنی کلمه میل ندارم را بکار میبرند. کسانی که به اموزشهابادقت گوش می کنند وتمرینات انها را کامل وبا توجه وبا اشتیاق وبا صبر وحوصله انجام میدهند ودپیداکردن رفتار عدایی مناسب دقت دارند موفق هستند .
به همین خاطر باید متوجه باشیم زمان ومدت کار کردن در دوره خیلی مهم نیست بلکه سست کردن ریشه باورها ورسیدن به رفتارها وعادتهای صحیح ومحکم کردن پایه های این باورها مهم است نه زمان گذراندن دوره .ملاک رسیدن به تناسب اندام تاریخ ومدت بودن دردوره نیست بلکه عمل به اموزشها ودرونی شدن اموزشهاست که انقدر درانجام ان استمرار داشته باشی که تغییر افکار ورفتار غذایی درشما ایجاد شود .باید مرتب الگوهای اشتباه رفتاری غذایی راشناسایی کنیم وانها راتغییر دهیم واین کار باید هرروز استمرار داشته باشد وهرروز یک قدم برای رسیدن به لاغری وحفظ برداریم .اگر فقط تمرینها راانجام دهیم ولی به انچه یاد گرفتیم عمل نکنیم تمرین تنها که اثری ندارد اصلا مهم نیست چند بار وچندماه دردوره هستیم مهم این هست که افکار ورفتار غذایی صحیح را به وسیله تمرینات در خودمان بوجود اورده باشیم .
میزات تغییرات جسمی ووزنی مهم است نه مدت زمان تغییر .عجله برای لاغر شدن به نتیجه خوب نرسبدن را به همراه دارد.
گوش دادن وعمل کردن بادقت درهرروز خودش یک قدم ما راجلوتر می برد کهباید برای تمرکز وتذکر رفتارصحیح ما به ادامه مسیر انجام می شود .باید برروی رفتار متناسبها تمرکز ودقت کرد ورفتار درستشان را پیدا کرد که این خودش نوعی تمرین است مثل توجه به رفتار صحیح خوردنشان که چگونه وچطور وچه اندازه وچه وقت می خورند.انجام این تمرین را که خودمان جویای ان هستیم وبه رفتارهای صحیح غدایی لاغرها توجه می کنیم بیستر قابل درک وقبول دهنمان می باشد.
موقع غذاخوردن باید بگوییم برای چه غدا می خوریم چون گرسنه هستیم وبدن برای رفع گرسنگی احتیاج به غذا دارد بعد بگوییم برای رفع گرسنگی باید به اندازه سیری خورد نه بیشتر ولی اگر برای لذت بیشتر از اتدازه خوردیم مازاد غذایی که خودیم تبدیل به چربی واضافه وزن و افزایش جسم ودرنهایت شکل چاقی بدن ما می شود.
باور چاق شدن ما به علت ارث ژنتیک بیماری دعوت سفر مهمانی جشن و………یک باورعلط وتلقینی وبهانه مجوز خوردنمان است .بلکه مصرف بی رویه غذا وخوردن بیش از اندازه نیاز بدن باعث چاقی مااست .این باورهای غلط مانند ترس از خوردن درونمان دخیره شده ورفتارهای نادرست غدایی ماراتشوید کرده .نباید از خوردن ترس داشت فقط باید به اندازه موردنیاز بدن خورد.غذاخوردن برای سلامتی یک قانون درست است اما بیشتر از اندازه خوردن یک باور اشتباه است .قانون صحیح خوردن درهرشرایط وماده غذایی صحیح است وقابل اجرا ولی باور اشتباه با اجرای قانون هم اشتباه است .قانون خوردن به ما میگوید مواد غدایی به تنهایی به ما ضرر نمی رسانند درصورتیکه باور اشتباه می گه مواد غذای چاق کننده است .تصادبین قانون وباورها باعث چاقی است خودقانون عداباعث چاقی ما نیست بلکه رفتار ما با عذا باعث چاقی ماست .پس بایدلازمه که من به اندازه موردنیاز بخورم وبه کلمه موردنیاز توجه کنیم .قانون را نباید با باور تغییر دادیعنی باورت این باشه که هرچی بخوای بخوری. اگر باور وقانون همسو شوند تناسب اندام بوجود می اید .افراد متناسب فکر وعملشان با قانون همسو است .باید باور صحیح رابا قانون همسو کرد تا نتیجه بگیریم قانون صحیح استفاده از مواد غذایی برای ما ضرر ندارد ونباید ترس از خوردن داشت اما باور اشتباه هرچی به هرمقدار وهرگونه وهروقت خوردن را چاقی می داند. پس باید رفتار صحیح راپیدا ودرک کنیم وبه ان عمل کنیم ورفتارغذایی خودرا براساس قانون اتجام دهیم .اگر زیادتر از اندازه وبعد از سیر شدن باز بخوریم قانون را به هم ریختیم وبدن ما لاغر نمی شود واین ماهستیم که بابرهم زدن قانون خوردن خودمان راچاق کردیم نه غذایی که می خوریم .رسیدن به تناسب وتازه شدن واحساس عالی داشتن یک تولد دوباره است .تصمیم به متناسب شدن جسم ویادگرفتن رفتارهاوعادات وسبک صحیح خوردن غذا ورسیدن به نتایج عالی وبهبودی جسم ومتناسب ولاغر شدن نیز یک تولد جدید است.
خدایابابت همه چیز سپاسگزارم وازشمااستادگرامی هم بسیار متشکرم🌼
گام۱۲-به سمت چاقی حرکت می کنید یا لاغری.
قانون میگه مواد غذایی به ما ضربه نمی زند.کاملا درسته-اما باور ما اینه که مواد غذایی ما را چاق می کند -این هم درسته!!چرا درسته؟!اگر غذا به حدی مصرف بشه که دل درد و فشار معده ما را اذیت کند و مدام در حال خوردن باشیم البته که چاق می شویم ،این تکرار اشتباه از خوردن باعث چاقی ما می شود اگر در این زاویه از خوردن باشیم باور ما درسته چون روش خوردن از مواد غذایی درست نیست و این خوردن نادرست با قانون همسو نیست .قانون میگه باید غذا بخوری اگر نخوری می میری .اما اگر همین غذا را زیادی بخوری مایع درد سر می شود .باور صیحیح چیست؟باوری که هر موقع واقعا گرسنه بودی در هر ساعتی از شبانه روز باید غذا بخوری اما به اندازه . قانون=غذا باعث چاقی نمی شه .قانون=غذا به اندازه نیاز بدن.رفتار=اگر غذا زیادی مصرف بشه رفتار بر خلاف قانون است…
به سمت چاقی حرکت می کنید یا لاغری؟البته که به سوی لاغری حرکت می کنم ؟از کجا معلوم است؟از تمام تغییر رفتارهایی که در برنامه ای غذایی من بوجود آمده که تمام تغییرات را تو گام یازدهم نوشتم و برای تکمیل شدن آن باید استمرار داشته باشم و هر روز هدفم را دنبال کنم و رفتارهای خود را زیر نظر داشته باشم تا بتوانم اشکالات آن را دریابم و آنها را تحصیع کنم:مثلا :رفتار غذایی چگونه تغییر می کند؟زمانی که نگاه من به مواد غذایی عوض شده باشد:غذا را بعنوان سرگرمی و تفریح نخورم-غذا را بعنوان تسکین درد نخورم-غذا را بخاطر شکل آن و مزه آن نخورم-
ارزش غذا را بدانم و بفهم که غذا برای بدنم بسیار مفید و ضروری است اما باید بدانم که چطور از این نعمت با ارزش درست استفاده کنم که باعث سلامتی و زیبایی من باشدو این را هم باید بدانم که تغییر افکار چیزی نیست که برای آن رمان تعیین کرد چون هرکسی عملکرد آن با دیگری فرق می کند بستگی دارد که چقدر امورش ها را به عمل تبدیل کنم پس هر چه استمرار داشته باشم و دنبال اطلاعات و عملکرد آن باشم زودتر به نتیجه می رسم.
بنام خدا 🌸 گام دوازدهم:سالها من درمسیرسقوط بودم نه اینکه صعودوجودنداشت اماسقوط بیشتربه چشم نیومد منذهربارکه چاقترازقبل میشدم من درمسیرسقوط به پرتگاه چاقی بودم وبیشتردراونجامیموندم چاقی .چاقی تمام وجودم روگرفته بودوادم هااینکه زندگی کنم وبه صعودبرسم برام مفهومی نداشت اصلا مفهوم صعودرونمیدونستم یعنی چی بیشتر که صعودمیکردم وتملم تلاشمومیکردم برای دل مردم بودبرای نشنیدن سرزنش ها برای دفاع از چاقی بود که ازش متنفربودم ازجسمی که خودم ساخته بودم و ادعامیکردم کارخداوشانس وژنتیکههیچ وقت از بدنم راضی نبودم ازاندامم حتی زمانی هم که متناسب بودم برای مدتی که هنوز به سایزووزن چاق نرسیده بودم بازهم راضی نبودم ازخودم واحساسمودرخودم سرکوب میکردم دفنش میکردم دقیقابعدازچندسال حالا که درمسیرلاغری ازطریق ذهن قرارگرفتم متوجه شدم که من به دورخودم سیم خارداری کشیده بودم ازافکارورفتارم که درمسیرلاغری بودازباورهام ازتوجه به آدمهایی که احساس منوبدمیکردن ومسموم بودن اطرافم ازباورادمهایی که همیشه دم ازناتوان بودن من میزدن وقتی به اونها نگاه میکنم به آن اباورهای آهنی که سالها باحساسات من گره خورده بودوقدمت چندساله داشت وزنگ زده شده بودن ورنگ ورورفته وزیرخروارهاخروارخاک مدفون شده بودن وحالادارم دوباره به اونهاسرمیزنم امااین باربرای ازبین بردن اونها نه مخفی کردن اونهاسالهایادگرفتم که درمسیرصعودحرکت نکنم وزمان که به صعودمیرسیدم بارها کردن مسیرصعوددوباره سقوط کنم هرزمان که من عملی روانجام میدادم وله نقطه ی صعود واحساس خوب میرسیدم خودم کاری میکردم که درمسیرصعودحرکت قراربگیرم مثل همین چندروزوتکرارگوش دقیقاً به این پی بردم من بدنم کاملادرمسیرلاغری واحساس خوب قرارگرفته افکارم درمسیرلاغری قرارگرفته اما باینکه میدانستم بازهم درمسیرصعودحرکت قرارگرفتم خودمودراین مسیرقراردادم برای رهایی از حرفها بی که ممکن بود رکوردی زده بشه ترس هایی که واقعیت فعلی و فیزیکی نداشت بلکه فقط ترس بودوبدترین عملکرد غذایی را انجام دادم وبعدپشیمانی ازرفتارخودم واحساس سقوط بیشترش کل آدمهای اطرافم نبودن یامشکل خدانبودمشکل موادغذایی نبودم شکل خودم بودم که تن به سقوط دادم لاغری برای من در تمام سالهای زندگیم خواسته بوداما خواسته بودخواسته اینکه تلاش چندانی براش نگردم مگرر زمانیکه دچارفشارشدم نه فشارجسمی بلکه فشارذهنی بله من باچاقی خودم زندگی میکردم وله عنوان وجودم میدیدم شخصیت واقعی اماهربارکه من خودموتواینه میدیدم حالم بدمیشدهربارکه عکسی ازم گرفته میشدهربارکه صورت خودمومیدیدم من برای لاغری کاری نکردم برای چاقی متعهد بودم همیشه درمسیرلاغری بودم وچون چیزی از لاغری نمیدونستم همیشه فقط به فرق جسمی من وانسان متناسب نگاه میکردم نه ذهن نه رفتار من سالها عادت کردم برنج روبه جای نصف بشقاب یایک بشقاب چندبشقاب بخورم عصربرنج بخورم تخم مرغ چندتادرهفته چندبارامافرادمتناسب برعکس من حتی پروایی وشیرینی وکیک خوردن باهم تفاوت داریم در همین ودیدگاهمون نسبت به غذااونهاسالهاست که به خاطر برطرف کردن گرسنگی غذامیخوردم امامن دیدگاه متفاوتی برای خوردن دارم لذت بردن از غذا لذت بردن از تفریح ازفیلم دیدن لذت بردن از تجربه ی گذشته وطعم گذشته تجربه ی طعم. جدیدمتنوع بودن غذابه خاطرهمین فردلاغردرقله لاغری قرارداره ومن که چاق بودم درمسیرصعودحرکت و پرتگاه چاقی هیچ دلیل دیگه ای برای اثبات چاقی وجودم آره جزخودم که آدمی بودم کهذدرمسیرادامه ندادم اشتیاق نداشتم هربار که احساس می کردم دارم جواب میگیرم رهاکردن وزمانی هم جواب نمیگرفتم به همه چیزو همه کس برای مقصربودن میگشتم وبهانه های مختلف میاوردم درسته عمل بایدکردمن بایدبه احساس جدیدوافکارجدیدم عمل کنم. درس عبرتی شدبرام که دیگه ازاین به بعد در مقابل خودم ورفتارچاق من وتمریناتیکه داده میشه برای خودم مسولیت باشم واین بارطعم مسول بودن برای صعود به لاغری رودست بیارم ودرقله قراربگیرم صعودکردن و تجربه کردن طعم صعودلذت بخشه وزندگیش بخش باید زندگی کردن ویا بگیرم تا زندگی کنم نه فقط زنده بمونم من همون انسانیم که قبلاً تلاشهای زیادی کرده بودچون های بدی روتجربه کرده بوداما تونسیها برای صعود ش استفاده میکنه و شخصیت. شومیسازه من درمسیرصعودهستم حتی اگر هم سقوط کنم دوباره ادامه میدم وصعودمیکنم وبرای خلفقیک انسان جدیدتناسب عادتهاوافکارمتناسل روجایگزین میکنم نامناسب شخصیت جدیدم باشه شخصیتی جدید که فقط خودش مهمه برای خودش نه برای انسانهای اطراف داره یا میگیره شجاعت روخرج کنه و جایگزین ترسهاوموانع زندگیش کنه فقط منم که میتونم به خودم کمک کنم بالاخره یامیمیرم یالاغرمیشم.
به نام خدای متعال.
خدای بزرگ جهان هستی را به گونهای آفریده که همواره در حال حرکت به سوی تکامل و تعالي است.(مشکلات زیست محیطی، آلودگیها، تخریبها و …به علت مداخله انسان در روند طبیعت است) ذات و طبیعت انسان (به عنوان بخشی از جهان هستی) نیز حرکت در مسیر تکامل و تعالی است. اما در عمل به علت آموزشهای اشتباه، ابتدا باورهای اشتباه و سپس رفتار و عادات اشتباه در ما شکل گرفته و باعث شده در برخی از جنبههای زندگی و انسانیت، حرکت در مسیر تکامل کند شود و یا برعکس در مسیر سقوط حرکت کنیم. در هر جنبه از زندگی احساس ما نشان میدهد که در مسیر تکامل و صعود هستیم یا در مسیر سقوط و پسرفت.
چند روزی بود که حال روحی مناسبی نداشتم و منفیباف ذهنم قدرت گرفته بود. خیلی خسته بودم، به خاطر فرزند کوچک و بازیگوشم، نمیتوانم در طول روز روی فایلها تمرکز کنم بنابراین شبها معمولا از ساعت ۱۱ به بعد تازه شروع به خواندن و گوش دادن و نوشتن میکنم و اکثر شبها ساعت ۱.۵ یا ۲ میخوابم و مجبورم صبح زود هم بیدار شوم. منفیباف مرتب میگفت خستهای، داری از پا درمیای، این مسیر اگر هم جواب بده زمانبر هست، تا کی میخواهی با این وضعیت ادامه بدهی، تا حالا هم که فایده نداشته، این روش را رها کن و همش با خودم در کشمکش بودم. اين فایل مثل معجزه بود و چه قدر به موقع در مسیر من قرار گرفت. با شنیدن این فایل به خودم گفتم تا این نقطه از زندگیات خیلی چیزها، خیلی فرصتها را به خاطر اضافه وزن و چاقی از دست دادهای، خیلی رنج و سختی کشیدی، انتخاب کن میخواهی بقیه زندگیات را هم همینطور سپری کنی یا اینکه باقی عمرت را متفاوت باشی و دیگر حسرت نخوری. هر چیز با ارزشی در این دنیا قیمتی دارد، اگر تصمیم داری متفاوت باشی و تغییر کنی هزینهاش را بده و غر نزن لطفا. هزینه این تغییر صدها بار کمتر از هزینهای است که برای چاقی متحمل شدهای. بعد سعی کردم واقعبینانه شرایطم را بررسی کنم. دیدم دقیقا فقط ۲۰ روز است که با دوره مسیر لاغری من ، روش لاغری با ذهن را شروع کردهام و در این مدت کلی تغییرات مثبت داشتهام: ۱. با خودم آشتی کردم، دیگر با نفرت به خودم نگاه نمیکنم و خودم را سرزنش نمیکنم. با محبت و عشق در آینه به خودم نگاه میکنم. ۲. بعد از شنیدن فایل مربوط به گام نهم، الان ۸ روز است که در هیچ وعده غذایی خوردن در حد انفجار و درد شکمی را تجربه نکردهام و به جز دو وعده که به اندازه چند قاشق زیادهروی کردهام در سایر موارد به موقع پیام سیری را دریافت و دست از خوردن کشیدهام. حتی همان دو مورد را هم بررسی کردم و متوجه شدم در حالت عصبانیت غذا خوردهام. یعنی سر غذا فرزندم شروع به بهانهگیری و بدغذایی کرده و من عصبی شدهام و با حرص و تند و تند غذا خوردهام و از نقطه سیری عبور کردهام. از این موضوع دو تا درس گرفتم. اول اینکه علیرغم تلاشم برای عدم دخالت در فرمولهای ذهنی فرزندم، همچنان گاهی در غذا خوردنش دخالت میکنم و باید بیشتر دقت کنم و خوددار باشم. دوم اینکه پرخوری در شرایط عصبی در من ریشهدار است باید مراقب باشم در هنگام عصبانیت شروع به خوردن نکنم ابتدا خودم را آرام کنم و بعد با آرامش غذایم را بخورم. ۳. مانند گذشته ولع و تمایل به خوردن ندارم. به اندازه گذشته به خوردن فکر نمیکنم. البته ولع و وسوسه خوردن کاملا برطرف نشده ولی در مقایسه با قبل خیلی کمتر شده و من تسلط و کنترل بیشتری روی خوردن خودم دارم. ۴. از مواد غذایی و خوردن نمیترسم و مفهوم کالری غذا برایم بیمعنی شده و به برچسب کالری مواد غذایی نگاه نمیکنم. گاهی اوقات یک ندای کمرنگی میشنوم که سریع آن را خاموش میکنم.
به خودم آفرین گفتم که در ۲۰ روز این همه تغییر داشتهام و از گذشته خودم متفاوت هستم. این یعنی تغییر مسیر دادهام و در جهت صعود حرکت میکنم. به خودم گفتم باید صبور باشی و استمرار داشته باشی. هر روز حداقل یک قدم به جلو حرکت کن. باید منطقی باشم، فرمولهای چاقی در من ریشهدار است. برخی از آموزشهای چاقی را از بدو تولد دیدهام، یعنی این فرمولها هم سن خودم هستند و ریشههای تنومندی دارند، انتظار نداشته باش که در چند هفته این باورها را ریشهکن کنی. قرار است انسان جدیدی از خودت بسازی پس صبور باش و روی خودت کار کن و مرحله به مرحله در عمق ذهنات نفوذ کن و باورهای اشتباه را اصلاح کن. اینکه چقدر زمان میبره به همت و تلاش خودت، تعداد باورهای اشتباه و عمق این باورها بستگی دارد، پس خودت را با هیچکس مقایسه نکن، آدمها بهم شبیه نيستند.
استاد عزیزم بابت این فایل بینظیر از شما بسیار سپاسگزارم. از صمیم قلب آرزو میکنم شما و خانواده محترمتان همواره در پناه خدای متعال باشید.
گام ۱۲ سلام دوستان ما هر روز باید هواسمون به هدفمون باشه وباید به سمت اون حرکت کنیم هر روز باید علاوه بر گوش کردن فایلها وتمرین کردن ونوشتن انها باید سعی کنیم که این اموزشهارو در زندگیمون به عمل تبدیل کنیم وسعی کنیم با توجه کردن به رفتارهای انسانهای متناسب رفتارهمونو تغییر بدیم مثل اونها رفتار کنیم تا جسممونم مثل اونا متناسب بشه مهم نیست چند وقته که تو این دورها هستیم وچند بار اونهارو تکرار کردیم مهم اینکه چقد ر از این اموزشها رو تو زندگیمون تبدیل به عملش کردیم این مهم به عمل تبدیل کر دنه نه اینکه گوش دادن وتمرین کرون مهم نیستن اما به عمل تبدیل کردن مهمتره ترس از خوردن ماونباید از خوردن ترس داشته باشیم باید یاد بگیریم از مواد غذایی درست استفاده کنیم چون قانون میگه مواد غذایی چاق کننده نیستن اما اگر به اندازه نیاز بدن مصرف کنیم چون بدن ما به مواد غذایی برای زنده موندن نیاز داره پس نترسیم واگر دیدیم هنوز به بعضی از مواد غذایی ترس داریم اونها رو تغییر میدیم چون ما اینجا هستیم که تغییر کنیم از همه جهات زندگیموناگر ما باید تولد اگاهانه داشته باشیم ماباید رفتارهای اشتباه تشخیص بدیم وتلاش کنیم که اونهارو تغییر بدیموباید یکی یکی رفتارهای اشتباه ّبشناسی وتغییرش بدیدتفوتی که بوجود میاد میشه تولد دوباره
🌱سلام سلام🌱
انجام تمرینات هر فایل لاغری ما رو تضمین میکنه و این یعنی علاوه بر تمریناتی که ما مینویسیم اون ها رو در زندگیمون هم اعمال کنیم. و سعی کنیم عادت های لاغر کننده و در خومون بجود بیاریم.
🤛من از امروز تمریناتم و، بهتر و با دقت تر انجام میدم 🤜
بعضی فایل ها هست که من اون عادت و ندارم و یا حرفی برای گفتن دربارشون ندارم و نمیدونم چی بنویسم. ولی سعی میکنم بهتر عمل کنم.👌
🍫🍳بدن ما برای زنده موندن نیاز به انرژی داره و این انرژی و از مواد غذایی که میخوریم بدست میاره پس غذا خوردن به مقدار مورد نیاز برای بدن لازمه. 🍲
خیلی چیزها در دنیا قانون دارن و انکار شدنی نیست. مثلا همه میدونیم که اگه از صخره بپریم پایین سقوط میکنیم( باور درست)، حالا یکی میاد میگه نه آقا من باور دارم تا وقتی که پایین و نگاه نکردم همین طور میتونم از صخره عبور کنم و پایین نیوفتم😳😂 (باور غلط) پس باور اشتباه میتونه نتیجه درست از قانون و تغییر بده.
✅ و ما برای لاغر شدن باید باورهای اشتباهمون و تغییر بدیم تا همسو با قانون بشیم. قوانین و درک کنیم، و رفتارمون و بر اساس قانون تنظیم کنیم.
✴ قانون میگه: آقاجان غذا باعث چاقی نمیشه والسلام نامه تمام📩
ولی ما با رفتارهای غلطمون و مصرف بیرویه در غذاها بر خلاف این قانون بودیم و معلومه که قانون دیگه کار نمیکنه.( همون مثال صخره، میگه به پایین نگاه نمیکنم تا نیوفتم. خب بنده خدا معلومه که میوفتی، این دست تو نیست که قانون و تعیین کنی و با این باور غلطش به خودش صدمه میزنه) ⛰
🟪 ما یاد میگیریم که از مواد غذایی استفاده درست داشته باشیم. و باید استمرار داشته باشیم تا بتونیم موفق بشیم.🟪
🌿 ما میتونیم انتخاب کنیم که دو یا چند تولد داشته باشیم. یکیش که تولد معمولی بوده که شامل همه میشه. و دیگری تولد آگاهانس که ما به خواست خودمون تصمیم میگیریم که میخوایم به جایی برسیم ،یاد میگیریم، تلاش میکنیم و به هدف که لذت بخشه میرسیم. ولی در تولد معمولی از بچگی همه چی به ما یاد داده شده و تحمیل شده و شده چیزی که الان هستیم. ولی ما میتونیم با تولد آگاهانه خودمون و ارتقا بدیم. پس باید افکار غلط درباره چاقی و تغییر بدیم و افکار لاغر کننده و جایگزین کنیم تا ورژن بهتری از خودمون و داشته باشیم. و این تلاش به شرطی کارسازه که روی افکار غلط قبلی تاثیر بزاره.🌿
سلام استاد من بینهایت سپاسگزارم بابت این فایلها واین دوره عالی در مسیر لاغری چه اسم پر مسما یی براش انتخاب کردید میخواستم بگم میشه برای ما هم ی راه حلی پیدا کنید وبه ما اموزش در زمینه ثروت بدید وما هم بتونیم از دوره ها استفاده کنیم با تشکر فراوان
به نام خدای مهربان
سلام به همگی
امروز که بعد از چند وقت دوباره شور وشوق خوندن پیامهای دوستانم روپیدا کردم. فونت وچارچوب جدید پیامها هم انگیزه من رو برای نوشتن بیشتر کرد .حس قشنگی پیدا کردم واین حس مرا تشویق به نوشتن کرد.
فایل صعود یا سقوط،
بالا رفتن یا افتادن
همه ی ما در زندگی همواره یا در حال صعود هستیم یادر حال سقوط. حال آدمها صعود یا سقوطشون را مشخص میکنه .هر چقدر حالت خوب باشه در حال بالا رفتنی وهرچقدر حالت بد باشه در حال پایین افتادنی .حال خوب به لاغر بودن پولدار بودن به روابط عاشقانه داشتن به سلامتی داشتن نیست. حال خوب به نمایش گذاشتنی نیست. حال خوب دیدنی نیست. حال خوب حس زیبای درونی هست .حس آرامش درونی .حس امنیت درونی . حس رضایت درونی. حس شادی درونی. حال خوب یعنی هیچ طوفانی نتونه حال خوبت رو بد کنه . حس خوب خریدنی نیستی میلیارد هم باشی لاغر هم باشی نمی توانی حال خوب بخری حال خوب دادنی هم نیست هیچ کس نمی تونه حال خوب بهت بده خودت باید به حال خوبی برسی. حال خوب تورو بالا وبالاتر میبره هر چقدر حالت خوب باشه خوب فایل گوش میدی خوب تمرین میکنی خوب عمل میکنی خوب لذت میبری خوب ادامه میدی وخوب لاغر میشی وصعود میکنی حالت بد باشه نه حال فایل گوش کردن داری نه تمرین نه هیچی رفتارت هم از کنترلت خارج میشه ولاغرم نمیشی واز بالا به پایین میفتی.من بعد شرکت در دوره سعی کردم همواره در حال بالا رفتن باشم .روزهایی بوده که احساس کردم در حال افتادن هستم ولی تمام تلاش خودم رو کردم که تعادل خودم رو حفظ کنم وسقوط نکنم .ادامه دادن همان صعود هست اگر داری با لذت ادامه میدی بدون در حال بالا رفتنی ادامه بدی حالت خوبتر میشه.اگر عمل کنی وروی رفتارهای غذاییت کار کنی وتمرین هارو در عمل به کار بگیری بازم در حال اوج گیری هستی باید همه چی باهم باشه حال خوب + آگاهی + عمل باید هرسه رو قشنگ تمرین کنی اونوقت کارت درسته اگر یکی از اینها نباشه داری زورالکی میزنی داری تقلا میکنی داری تلاش بی خود میکنی داری راهو کج میری داری فیلم بازی میکنی با فیلم بازی کردن وادای دانشجو رو در آوردن مدرک نمی تونی بگیری .باید حالت خوب باشه اروم باشی آگاهی هارو بگیری برای خودت تجزیه تحلیل کنی تا به عمق وجودت نفوذ کنه بعد ازونها در عمل استفاده کنی.
در هر وعده در هر گردش در هر مهمانی در هر مسافرت در هر هتل در هر جایی باید یادت بیاری هر چی یادگرفتی باید بدونی چطور رفتار کنی چطور با مواد غذایی برخورد کنی فقط حال خوب با فایل گوش دادن تورو به لاغری نمی رسونه باید عملت هم صالح باشه عملتم درست باشه خودتو گول که نمی تونی بزنی با خودت روراست باش نمی تونی قانون رو دور بزنی باید در هر مرحله کارت درست باشه.
یه مثال میزنم تا برای خودم بیشتر جا بیفته .من طرز تهیه سرکه سیب رو بلد نبودم ولی خیلی دوست داشتم یاد بگیرم حالم خوب بود چند جعبه سیب درختی طبیعی داشتیم که اصلا کود شیمیایی نزده بودن زیاد بود داشتن چروک میشدن فکری به ذهنم رسید که ازونها سرکه سیب درست کنم رفتم گوگل جستجو کردم چند تا فیلم دیدم .مطالب چند تا سایت رو خوندم اولش خیلی سخت بود برام با خودم می گفتم نکنه کپک بزنه خراب بشه ولی اهمیت ندادم شروع کردم به درست کردن طبق دستورالعمل چهار تا شیشه پنج لیتری درست کردم چهل روز زمان نیاز داشت تا تبدیل به سرکه بشه چهل روز گذشت وسیب های من به شکل عالی به سرکه تبدیل شدن ومن حالا چندین لیتر سرکه سیب طبیعی اصل وخالص دارم و استفاده میکنم ولذت میبرم.
حالا اگر من فقط با حس خوب دنبال یاد گرفتن دستور سرکه بودم وهمش تو اینترنت فیلم ومطلب در مورد طرز تهیه سرکه می خوندم آیا من حالا سرکه داشتم قطعا نه؟من اگر سالها دستور سرکه رو یاد میگرفتم هرروز مطلب می خوندم تا زمانی که اقدام به درست کردن سرکه نمی کردم سرکه ای در کار نبود. سرکه خودش درست نمی شد که من وقتی دستور رو یاد گرفتم پا شدم اقدام کردم وطبق دستور مراحل درست کردن سرکه رو انجام دادم وچهل روز صبر کردم تا سرکه من آماده شد. پس در لاغری هم همینطور هست. باید فایلتو گوش دادی باید طبق گفته های فایل عمل کنی رفتار کنی با صبح تا شب یا سالها فایل گوش دادن به لاغری نمیرسی وقتی عمل کردی یه مدت هم زمان باید بدی تا همان طور که سرکه من چهل روززمان برد تا تبدیل به سرکه بشه لاغری هم زمان میبره دو روزه یا یک ماههمانکن نمیشیم. یک پروسه هست یک روند هست مثل سرکه تا به عمل
تولد آگاهانه من در تاریخ 96/10/1هست ومن امسال وارد چهار سالگی شدم. درین سه سال تازه حرف زدن راه رفتن دویدن بازی کردن رو یاد گرفتم امسال هم خیلی سال خوب برای من بود با شرکت در دوره لاغری استاد خیلی رشد کردم خیلیم بزرگ تر شدم قد کشیدم خیلی خوشحالم که هر سال بزرگ تر از سال قبل می شوم. خدارو شکر که در سن سه سالگی وارد مدرسه استاد رضا عطارروشن شدم وخدا می داند سالهای بعد چقدر بزرگتر خواهم شد.
من دارم سعی میکنم هر روز بهتر از دیروز باشم و گام کوچیکی برای موفقیت خودم بر دارم .
من باید هر روز حواسم به هدفم باشه و من باید متعهد باشم برای تغییر شرایطم مثلا وقتی غدا خوردم و دیگه پیغام سیری رو دریافت کردم بازم ادامه ندم چون که این غدا خوشمزه هست .باید به هدفم فکر کنم و بگم هر چقدر هم خوشمزه باشه این غدا ولی لدتش برای من زود گذر هست و من لذت تناسب اندام رو ترجیح میدم به این لدت زود گذر این غذا (باید بیشتر کار کنم روی این موضوع تا یکی دو لقمه ی اضافه رو نخورم )پس هر روز باید حواسم به هدفم باشه .
و اگر چند روز ما کا ری انجام ندادیم و فایل گوش ندادیم قطعا تنزل داریم و پسرفت داریم و ما باید در هر شرایطی به فایلاها گوش بدیم و متعهد باشیم مثل زمانی که من باشگاه میرفتم و ورزش میکردم چقدر تعهد داشتم و هر روز انجام میدادم حالا اگر همون تعهد رو بیارم در روش ذهنی قطعا موفق میشم چون هر روز فایل گوش میدم و تمرین میکنم و ذهنم آموزش میبینه .
تمرین کردن میتونه همین توجه به رفتارهای چاقها و لاغرها باشه که اونها چطور غذا میخورن ما چطور غذا میخورییم و من به شخصه خیلی روی این قضیه تمرکز دارم و دارم میبینم که دختر خوش اندام و متناسب من چقدر به اندازه میخوره و اصلا زیاده روی نمیکنه و حالا شاید کسی بگه چرا کم میخوره ولی من مطمعنم به اندازه ای میخوره که نیازش رفع بشه و به هیچ عنوان زیاده روی نمیکنه و خیلی راحت یه مقداری رو در هر موقعی که خواست انتخاب میکنه و میخوره .
.
هر چقدر من بیشتر روی خودم کار کنم به لایه های پایینی ذهنم نزدیکتر میشم و به ریشه نزدیکتر میشم و تغییر دادنشون سختتر میشه مثل ذهن من با اینکه مدتها هست در دوره هستم اما بازم یه وقتایی نجوایی در ذهن من میگه این غذا رو نخور چاق میشی و من کمی ترس دارم که بخورم یا نخورم .
و من باید اینقدر فایل گوش بدم تا حرفهای استاد ملکه ی ذهن من بشن و این ترس از خوردن رو نداشته باشم .
من باید هر چیزی رو که یاد گرفتم از آموزشها رو به عمل تبدیل کنم مثلا وقتی واقعا سیر هستم و تصمیم به خوردن ندارم و اما میرم بیرون از خونه و جایی به من چیزی تعارف میشه و یا میزارن جلوی ما من تحریک میشم با دیدن و یا بو کردن و خیلی سریع بر میدارم میخورم در صورتی که یه متناسب به راحتی میگه میل ندارم و نمیخوره (بازم باید به هدفم فکر کنم و لذت خوردن رو بر لذت تناسب اندامم ترجیح ندم ).
و یا موقع غدا خوردن من بارها شده که سیرم و طبق آموزش باید دست بکشم ولی همش میگم این یه قاشق رو هم بخورم و با همین فکر دو سه قاشق اصافه تر خوردم که همیشه اینطور نیستم ولی زیاد برام پیش اومده (که بازم باید به هدفم متعهد تر باشم و وقتی سیر هستم نخورم و به اون لذتی که از تناسب اندام به دست میارم فکر کنم )
فقط گوش دادن فایده نداره و افرادی که آموزشها رو به عمل تبدیل نمیکنن اینجوری هیچ فایده ای نداره و نتیجه نمیگیرین مثلا به اندازه نیاز خوردن به حرف آسون هست برای ما چاقها که تا مدتها به اندازه ای میخوردیم که شکم درد بگیریم و حالا خیلی سخته غذا باشه و مورد علاقه ات هم باشه و تو در حد رفع نیازت غدا بخوری و من بارها به خودم گفتم اگه اون جسم ایده ال رو میخوایی به ندای درونت که میگه بسه گوش کن و دیگه نخور ولی اگر بیشتر میخوای بخوری اون اضافه تو رو از هدفت و اندام ایده الت دور میکنه و بدون هیچ بهانه ای که حیف و دیگه نیست و پولش رو دادم و … غدا رو بزار کن و از این توانایی ات و تغییرت لذت ببر و انصافا هر وقت اینکار رو کردم از سبکی خودم و از توانایی خودم که غذا بود اما من زیاد نخوردم و تونستم خوردنم رو مدیریت کردم لذت میبرم و اون وقت هست که احساس متناسب بودن رو از درون هم حس میکنم و انگار شخصیت من هم تغییر کرده پس من باید سعی کنم مثل یه متناسب با غذاها برخورد کنم .
من باید رفتارم مثل اون متناسبی که اندامش رو دوست دارم بشه تا اندام من هم مثل اون بشه نمیشه هر طور میخوام رفتار کنم ولی اندام ام زیبا بشه مثل فلانی نه امکان نداره .
من باید تلاش کنم آموزشها رو به عمل تبدیل کنم .
افرادی که با انجام تمرین و شناسابی رفتار متناسبها سعی میکنن شبیه اونها رفتار کنن موفق میشن مثلا دختر خودم اگه غذا مورد علاقه اش نباشه به هیچ عنوان نمیخوره در حد یکی دوقاشق و بلتد میشه و اما من در چاقی اصلا اینطور نبودم هر چیزی رو دوست داشتم بخورم و به نطرم خوشمزه میومد ولی حالا من هم انتخاب میکنم که به چه مقدار در چه زمانی چه غذایی بخورم و همین بازم در من قدرت و توانایی به وحود آورده که روی خودم مسلط تر بشم و هر خوراکی که در اطرافم بود رو نخورم .
باید ببینی چقدر رفتار و طرز فکرت عوض شده همون قدر جسمت تغییر میکنه .ما باید تمرینها رو انجام بدیم و تکرار وتکرار کنیم تا یاد بگیریم .
همه ی ما سالها هست با اضافه وزن درگیریم و کلی براش تلاش کردیم و هیچ وقتم موفق نشدیم برای همیشه لاغر بشیم و کلی دلیل داشتیم برای چاقی خودمون اما ما در این دوره میخواییم تغییر کنیم و باید روی خودمون کار کنیم و من الان تنها دلیل چاقی خودم رو زیاد خوردن و پر خوری خودم در گذشته میدونم و یه عالمه افکار اشتباه کنار اون پرخوریها و دیگه هیچ قرص و بی تحرکی و مواد غذایی رو و اشتهای زیاد دارم رو دلیل چاقیم نمیدونم.
ترس از خوردن یه باور ریشه دار هست که ما فکر میکنییم مواد غدایی ترس دارن اما نه رفتار ما با مواد غذایی ترسناک هست نه اون مواد غذایی .و این جمله ساده هست ولی آیا واقعا افکارت هم تغییر کرده یا هنوز میترسی فست فود و شیرینی بخوری ؟خودت رو محک بزن و حالا چطور این باور رو درست کنیم بگو بدن من به مواد غدایی نیار داره تا من زنده بمونم و من باید به اندازه نیازم مواد غذایی بخورم ولی باید حواسم باشه به اندازه نیازم بخورم نه هر اندازه که بخو ام بخورم چون ما وقتی باور صحیح رو با قانون همسو کنم نتیجه میگیریم قانون صحیح مواد غدایی به من ضربه نمیزه نه واما باور اشتباه هر چی که بخوام میتونم بخورم و اما اینجا نتیجه متفاوت میگیریم ولی قانون رو نمیتونم تغییر بدم که هر چی بخو ام میخورم و اما من چاق نمیشم نه این غلط هست و باید اون باور و نگرشت رو با قانون همسو کنی من واقعا الان تغییر کردم مثال چند روز پیش که همسرم پبتزا خریده بود من همش میگفتم این خیلی بزرگه همه ی ما با هم بخوربم و همسرم تعجب میکرد و واقعا به نطرم خیلی بزرگ بود و گفتم چطور قبلا من دو تا یا یه دونه اینجوری میخوردم و من سه اسلاید برداشتم خوردم و به راحتی سیر شدم و گفتم این درسته هم من هر چی که بخوام میخورم و هم به اندازه نیازم میخورم کاری که قبلا متناسبها اتوامتیک میکردن و من تعجب میکردم اینا چی میگن چرا همش میگن نمیتونیم و نمیخورن حالا منم با آموزشها دارم عین اونها رفتار میکنم و متناسب شدن در رفتارهام کاملا پیدا هست و به زودی در جسمم هم بیشتر پیدا میشه .
پس خیلی مهم قوانین رو درک کنی و رفتارت رو بر اساس قوانین در بیاری .
و اگر من زیادتر بخورم قانون جواب نمیده و بدن من چاق میشه و اما غذا من رو چاق نمیکنه ولی من خودم دارم از غذا برای چاق شدن خودم استفاده میکنم مثل مواد مخدر .
ما سالها هست از مواد غدایی استفاده ی اشتباه کردیم و چاق شدیم و اما حالا میخواییم درست استفاده کنیم و مطمعن باشین نتیجه میگیریم.
استمرار داشته باشید و یه فرد متناسب سالها هست که متناسب هست و مثل ما چاقی رو یاد نگرفته و ما چون آموزش دیدیم از بچگی و برخلاف میلمو ن اون رو یاد گرفتیم اما ما میتونیم این آموزش رو تغییر بدیم و اگاهانه رفتارهای درست در خودمون ایجاد کنیم .
و باید بگم میخوام چه چیزی یاد بگیریم و چه نتایجی رقم بزنم برای خودم و این میشه تولد آگاهانه برای خودم .
پس سن تولد آگاهانه باید برای شما مهم باشه و ببینید در این سن چیکار کردید و اون تولد شناسنامه ای رو کاری نداشته باشید و اون تولد آگاهانه ارزشمند هست .
و هر جا رفتارت اشتباه بود کسی رو مقصر نکن و ببین با چند روز پیش خودت چقدر فرق کردی و ا ون مهم هست .
و هر فکر اشتباهی داری اون رو تغییر بده هر چند که ساده نیست و لی آدما دوست دارن همه مثل هم رفتار کنن و اما چون نتایج متفاوت از بقیه میخواییم باید رفتار و افکار متفاوت هم داشته باشیم و باید ببینیم چقدر به نسبت قبل تغییر کردیم .
و اگر میخوای تغییر کنی باید خودت همت کنی چون هر چقدر میری بالاتر یادگیری سختتر هست و این شرایط الانم نشان تولد آگاهانه من هست و میخواد نشون بده من کی هستم اگر تا حالا اون چیزی رو که ساختی دوست نداری حالا همت کن و یه ورژن جدید از خودت بساز و گله و شکایت نکن .
هیچ وقت خودت رو با کسی مقایسه نکن که چرا فلانی خوب نتیجه گرفتته اما من نتیجه نگرفتم چون از تعهد واستمرار و ذهن اون فرد که ما خبر نداریم پس نتایج افراد هم متفاوت هست .
مثلا من عادت دارم با چایی شیرینی بخورم و این یه عادت و عرف شده در ما و ما این آموزش رو انتخاب نکردیم و یادش گرفتیم و من هم مدتها هست عصرونه چایی رو با یه خرما و یا دوتا خرما میخورم که بازم دوست دارم نخورم و یا کمتر بخورم و اصلا میگم چه دلیلی داره من حتما هر روز چایی بخورم ؟و خیلی وقتها نمیخورم یا نهایت با یه خرما و شیرینی دیگه اصلا نمیتونم بخورم از شیرینی زیاد حالم بد میشهاینم یه تغییر عالی هست .
اگر یه جایی تشخیص دادی این رفتارت برای خلق یه انسان جدید متناسب مناسب نیست باید تغییرش بدی و این میشه شاهاکار و این هست که نتیجه رو رقم میز نه .
کار به عمل برآید نه به حرف من احساس میکنم با غدا هر دسر خوردنی مثل ماست دوغ و سالاد یه عرف هست و من مدت ها هست که به هیچ عنوان هیچ دسری نمیخورم و خود غذا رو به تنهایی میخورم و یا اینکه ماست رو به عنوان یه وعده غدایی در شب استفاده میکنم و یا میان وعده اگه نیاز داشتم و سالاد رو هم همینطور چون وقتی دسر با غذا میخورم احساس میکنم خیلی سنگین میشم .
همیشه حواسم هست ببینم چقدر شبیه حرفهای استاد عمل میکنم و هر روز روی این موضوع کار میکنم و یه جاهایی خطا دارم و اما مهم نیست ادامه میدم و هر روز به خودم یادآوری میکنم باید به آموزشها عمل کنم و با تمرین و تکرار شرایطم رو بهتر کنم .
من هم تا زنده هستم در این مسیر میمونم .و برای متناسب شدن و متناسب ماندن انگیزه می گیریم و شادی و نشاط رو به خودم هدیه میدم .
استمرار در مسیر خیلی عالی هست حتی اگر در اون وزن دلخواهم هستم نباید بگم کار تموم و ولش کنن نه حواست باشه تکرار کن و فایل گوش کن تا برات یاد آوری بشه که در این مسیر بودی و نتیجه گرفتی .
بعضی ها میخو ان برای بقیه لاغر بشن یعنی طرف استرس داره لاغر بشه که به همسر و بچه اش و فامیلش نشون بده که ببین منم لاغر شدم و اما ذهن تو همچین کاری نمیکنه در واقع ذهن تو نمیاد کاری بکنه که فلانی رو خوشحال کنی زیر بار نمیره ذهن خودت هست و برای خودت کار میکنه منم قبلا اینطور بودم ولی اینیدر در فایلها و استاد عزیز از مزایای لا عر شدن گفتن که من فقط دیگه لاغر شدن رو برای خودم میخوام نه هیچ کس دیگه چون خودم حالم بهتر میشه خودم سبکتر میشم خودم قدرتمند میشم خودم شیک پوشتر میشم خودم ارامشم بهتر میشه خودم شادتر میشم با دیدن خودم خودم آزادی بهتری پیدا میکنم خودم با اعتماد به نفس تر میشم و ….
عالييييييييييييييييييييييي بود افرين واقعاً من چند بار اين متن رو خوندم با خوندنش يه حس فوق العاده درونم ايجاد ميشه ميخوام روزي دو سه مرتبه اينو بخونم كه يادم باشه كه منم بايد اين كارها رو انجام بدم ممنون واقعاً براي نوشتن اين متن بسيار بسيار زيبا 🙏🙏🙏🙏🙏
سلام دوست عزیز و همسیر خوبم…من از نوشته شما لذت بردم واز مطالبی بهره بردم..تغییراتت رو بهت خالصانه تبریک میگم..باین نگرش و اعتماد ب نفس شک نکن درآینده ی ن چندان دور جز شگفتی سازان هستی…انشالله موفق باشی💪🙏🌷
سلام استاد .چقدر این فایل عاااااالی بود . تو این چندروز انقدر رفتارای عالی داشتم که کلی خودمو تشویق کردم. غذاخوردنم خیلی اصولی و درست شده خودم لذت میبرم از این همه رفتار صحیح.تا گرسنم نشه لب به چیزی نمیزنم نه که خودمو مجبور کنما! اصلا مغزم دستور نمیده، دیگه اینو به وضوح حس میکنم …. بینهایت متشکرم . یجورایی احساس میکنم مثل این خانمای خیلی متناسب شده رفتارام . حتی لباس پوشیدنمم تغییر کرده همین هفته هرچی لباس تیره داشتمو جمع کردم و بجاش لباسای رنگ روشن تر انتخاب میکنم و خبر خوب اینکه یه تیشرت دا شتم چندماه پیش از طرح و رنگش خوشم اومد و خریدمش که نو مونده بود تو کمدم و بدون اینکه خودمو سرزنش کنم که چرا فعلا تنگه برام گذاشتمش روی لباسام و هربار باحس خوب میگفتم یروزی میاد براحتی من تو رو تن میکنم که خودمم متوجه نشم چجوری شد اصلا😊😊😊دیروز گفتم ببینم تغییری کردم یانه که دیدم بله !!!درسته هنوز کاملا راحت نیست برام اما دیگه تنم شد.😍😍😍😍😍 من که بخودم قول دادم تو همه ابعاد زندگیمو تغییر بدم و به به لطف خداجونم روزبروز دارم نشونه هاشو دریافت میکنم و طبق گفته شما فقط برای یمدت نمیخوام تو این مسیر باشم تا آخر عمرم میخوام به آگاهی هایی که بهشون رسیدم عمل کنم چون دارم طعم زندگی واقعی رو کم کم میچشم .🍃🍃🍃🍃همین دوره صد روزه که تموم بشه ارزززشش رو داره که صدبار دیگه تکرار بشه از اول .چقدر احساسم بینظیر بود وقتی درمورد تولد آگاهانه صحبت کردید و گفتید هرچی تو اون 20 30سال قبل بوده رو کار نداشته باشیم فقط از تاریخ تولد جدیدمون همه چی و بسنجیم و درنظر بگیریم انگار تموم نشدن ها و ناتوانی هام و یکباره رها کردم و نور امید تو دلم روشن شد که به هرآنچه که بخوام میتونم برسم . قراره با ورژن جدید از خودمون، شگفتی ساز بشیم تو همه ی زمینه ها خدایاشکررررررت💖 . استاد درپناه خداوند همیشه شاد و خوشبخت باشید 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
تبريك ميگم ، چقد حس خوبي داره كامنتتون، خداروشكر براي تغييرات ذهني و نتايج كه اومده ، موفق باشيد
بینهایت متشکرم دوست عزیزم . براتون بهترین هارو آرزو میکنم🌹🌹🌹
درود استاد جان
سوالي برام پيش اومده🤔
(مسیر لاغر شدن مسیری کاملا ذهنی است که نیازی به تلاش و اقدام فیزیکی ندارد.)
اين مطلب متن بالا برام ابهام بوجود آورده، مگه اين نيست ما يه سري تمرين هايي انجام ميديم ، مثل همون تمرين گرسنگي و سيري كه تو گام هاي قبلي گفتيد .
يا دقت بِه رفتار افراد متناسب و پياده كردن اون رفتار
پس ما داريم تلاش فيزيكي ميكنيم ديگه
اون جمله رو نفهميدم !!!؟
ممنون ميشم برام توضيحي بديد تا براي ذهنم شفاف بشه🙏
سلام دوست عزیز
در نظر فردی که اضافه وزن داشته و باری لاغر شدن ساعت ها ورزش کرده و عرق ریخته انجام چند تا تمرین یا چند خط نوشتن تلاش فیزیکی محسوب نمیشه
البته به مرور که در مسیر لاغری مهارت کسب کنید متوجه میشی که همین کارهای روزانه تلاش برای خلق آرزوی لاغری است اما این نوع تلاش به نسبت تلاش قبلی ما برای لاغر شدن قابل مقایسه نیست
سپاسگزارم
دقيقا درست ميگيد واقعا الان كه فك كردم در برابر اون همه سختي ها چيزي نيست ، همون جريان ١٠٪انرژي كه قبلا ميذاشتيم رو الان بذاريم ميتركونيمه
خداروشكر
واقعا ممنونم از همراهيتون 💚
سلام سلام🖐️😍
ی روز دیگ ، ی فایل دیگ ، و ی تمرین جانانه دیگ✌️💗
بریم 👣 برای شرح و درک و عملی کردن
فایل روز دوازدهم,(مسیر لاغری من)💃
اگر آرزوی لاغر شدن دارید باید بدنبال پیدا کردن مسیر باشید،،این جمله حرفها داره .این جمله فکرها داره بنظرمن…اینک ی آرزویی آدم داشته باشه و راه و روشش رو هم بدونه ،آسونی کار رو هم بدونه و نخاد و نتونه دنبالش بره این خیلی غیر طبیعی و حداقلش اینه ک تو ذهن و فکر من نمیگنجه…مسیر لاغری باقدرت ذهن ی مسیر شست و روفته بدون سر بالای سخت هست..این حرف یک شعار نیست..حداقل عکس و ویدیو شگفتی سازانش این رو ثابت میکنه…من بارها اینو. گفتم ک دیگ لاغری تو مسیر قدرت ذهن واقعا دیگ نمیتونه آرزو باشه..اگ کسی باش و بهش ایمان و باور نداشته باشه واقعا خنده داره..
من مسیر لاغریمو پیدا کردم .واز برآورده شدنش هم ک ی زمانی ارزو بود شک ندارم ک بهش میرسم ..هیچوقتم زمان براش تعریف نمیکنم..چون توی مسیری هستم ک آرامش داره و لذت…بنظرم زمانش ب خودمون بستگی داره ک چقدرباقدرت و باورمون عملیش کنیم💪😍
موضوع بدی اینه ک:همه ی دوستانی ک حداقل ی روز باین فایل ها زندگی کردن باید متوجه این شده باشن ک ما چاق شدن رو آموختیم.چ خواسته چ ناخواسته یادش گرفتیم..واین آموزش ناخواسته رو ..این مهمون ناخونده رو با رژیم و ورزش های الکی .وپیاده روی های یکی دوساعته نمیشه بیرون کرد..چاره داره ولی چاره اش انجام حرکات فیزیکی و ورژیم های عجیب و غریب یک ماهه و ۳ ماهه هم نیست..چون ما برای چاق شدن هیچوقت همچین کارایی رو نکردیم…وحالا چاره ی لاغری چیه همون جوری ک چاقی رو یاد گرفتیم باافکار و باورها و عادتهامون ..لاغری هم باید با همون افکار و باورها یاد بگیریم .آموزش ببینیم .عمل کنیم ک عادت ما بشه .و این راه واین چاره و این راه حل و این آرزوی چندین و چند ساله فثط و فقط با همسیر شدن در مسیر قدرت ذهن ممکن هست…ک من اینو باور کردم ک خدا یکی..راه حل لاغر شدن با قدرت ذهن یکی و تمام✌️👌
ما در هر جنبه اززندگی همیشه ۲ راه
داریمم ک بستگی ب خودمون داره ک چ باعقل چ باحساس همیشه یکیشون و انتخاب کنیم .اینک انتخاب کنیم شاد باشیم یا غمگین…اینکه موفق باشیم یا ناموفق..اینک پیروز زندگی باشیم یا شکست خورده…همه چی ب انتخاب خودمون بستگی داره…و حالا تو مسیر زندگیمون ی اتفاق سرراهمون قرار گرفته شده و ما حق انتخاب داریم ک دوست داریم لاغر باشیم 🤔یا دوست داریم ادامه زندگیمون رو هم مثل قبل ب چاقیمون ادامه بدیم🤔🙄😐
و صدالبته ک من راه اول و درست رو انتهاب میکنم و ادامه میدم تا ب هدفم برسم…چاقی هیچ وقت برای من سودی نداشته ک الان خواهانش باشم..چاقی برای من لذت و آرامش نداشته ک الان دوسش داشته باشم…
خب حالاک راه درست لاغری هست بیام ببینم براش چکارهایی کردم ک اصلا ببینم تو مسیرش هستم یا خودم خودمو تَرد کردم..برای موندن باید اشتیاق داشته باشم ک دارم…انگیزه داشته باشم .اونم دارم..لذت و آرامشی داشته برام ؟بعلع ک داشته.صبورم تو راهش ..سعی کردم باشم.تمرین میکنم براش؟ انجام دادم😍..باورش دارم 💯داشتم ک تاالان هستم ✌️👸،عمل کردم ب گفته ها ؟تاجایی ک دسترسی داشتم اره…هروز براش کاری کردم ؟اره تکرار داشتم با شوروباذوق..
الان ک فکر میکنم میبینم تو مسیرم هنوز..نباید یادم بره باید استمرار داشته باشم و خیلیی باید های دیگ…💪💪😍😍
دراین مسیر تنها آرزو کافی نیست..باید عمل کنم باید انقدر تکرار کنم ک عادت بشه ک ناخودآگاه انجامش بدم..باید همه چی اتوماتیک باشه و این رو باید خوب خوب بدونم ک با یک هفته..۱ماه ..۳ ماه بدست نمیاد…چون من برای چاق شدن زمان تعیین نکردم😎
میدونم خیلی جای تکرار و استمرار و اشتیاق داره..ولی حسم خوبه..حالمم خوبه ..پس این تکرارو استمرار خسته کننده نیست..کم آوردن نداره..جا زدن هم نداره..پس من ادامه میدم💃😍💪👍👍✌️
فایل صوتی:🎤🎧
قُله صعود😍🤔یا دَره سقوط🙄😐😤
قبلش ی توضیحی بدم😊😊
بیشتر مردم از وضع زندگیشون خوشحال نیستن😔 بیشتر مردم از همه چی مینالن ولی واسه عوض کردنشم هیچ کاری نمیکنن 🤕🙄 بیشتر مردم هفته ب هفته کار میکنن تا ی پولی💰دربیارن آخر هفته ها خرج کنن..
بیشتر مردم افسرده ان ولی واسه همه چی وقت میزارن اِلا خودشون😎 بیشتر مردم ی ملیون چیز دارن ک بهش افتخار کنن ولی زوم کردن روی ۴ تا چیز ک دوست ندارن😐 بیشتر مردم صبر میکنن تا وقتیک خیلی دیر بشه ک بفهمن میتونستن ک داشته باشن ک باید میرفتن دنبال هر چی ک دوسا دارن تو زندگیشون🤔😊 بیشتر مردم از قدرت درون خودشون خبر ندارن….
اینایی رو ک گفتم قبلا خودم بوده ک الان دیگ نمیخام باشه..من دیگ نمیخام مثل بیشتر مردم باشم..نمیخام قبل خودم باشم..قبل من بد نبوده انتخاب های من نبوده…تولد اولیه ی من بوده چیزایی رو ک یاد گرفتم خوب یابد..توی تولد آگاهانم:نمیخام دیگ معمولی باشم..میخام متفاوت باشم.متفاوت فکر کنم تا متفاوت بدست بیارم.👍💪💪میدونم اگ براش بجنگم. اگ راسخ باشم.اگ خودمو وقفش کنم بدستش میارم .اگ کم نیارم.ی روزی بدستش میارم..میخام برنده باشم تو زندگیم.میخام قهرمان باشم تو زندگیم ن برای همه حداقلش برای خودم .معمولی بودن بسه دیگ.میخام ی سمیرا بسازم😎😍👸از همین جا..از همین الان.ی سمیرایی شروع بشه با ی قلب❤️ بزرگتر
اخلاق بهتر.دَووم بیشتر.
بیشتر مردم جاده راحت و انتخاب میکنن.من جاده پیشرفت.بیشتر مردم مینالن و دنبال مقصرن من تو خودم میرم ک بهترین راه😍💃
این حرفا و توضیحاتی ک دادم خدمتتون شعار نیست ..خیال نیست..توانایی هامه ک باید بدستشون بیارم باامید و کمک خداوند دانا و توانا
و همچنین باید یادبگیرم و آموزش ببینم با کمک استاد بخشنده ی مهربان❤️
این حرفا احتمالا براتون روشن کرد ک دره ی چاقی انتخاب من نیست..قله صعودآرزوی دست یافتنی من هست.همون ۱۰درصدی رو ک استاد عزیزم گفتن رو هم دارم خرجش میکنم ن بیشتر ن کمتر ولی بدون رژیم وورزش و سختی و عذاب و ارزوی مردن
من تازه میخام زندگی کنم..استارت و زدم برای بهترین شدن بهترینهااا💃😍❤️
باامید موفقیت همه ی دوستان همسیر🙏🙏
تغییرات این هفته بعنی از فایل شسم ک عملی بود تاامروز😍😍
من تا واقعا گرسنه ام نشده چیزی نمیخوردم..بعضی از ضعف هام ذهنی بود و اهمیت ندادم…ووقتی ک واقعا اون فشار گرسنگی بهم اومد خوراکی ک دوست داشتم خوردم..همیشه مواد غذایی نبود گاهی میوه بود و گاهی بستنی یا کاکایو در حد نیاز بدنم ..بیشترشو واقعا نمیتونستم بخورم وازین بابت خداذوشکر میکنم و خیلی خوشحالم 💃👸🤗
ی شب هم ک ما شام کوکو سیب زمینی داشتیم من ۳ لقمه متوسط خوردم..بعد ی لقمه دیگه گرفتم ک تصمیم گرفتم اول ماستم رو بخورم بعد اون لقمه چهارم رو..چون دوست ندارم بعدازغذا دهنم سرد باشه یا مزه ماست بده…خلاصه ی پیاله ماستم رو خوردم اومدم لقمه چهارم رو بخورم ..واقعا نتونستم اولش گفتم شاید ماست خوردم دلم پر شد..ولی چند دقیقه بعدش اصلا یادم رفت و اصلا دیگ سراغ اون لقمه نرفتم…و بازم خداروشکر…فکنم ب اون درجه از پیغام سیری رسیدم..انشالله ک اون روزی ک بصورت پیش فرض و اتوماتیک شده رو هم ببینم و لذت و شادیم چند برابر این روزاهام باش
موفق باشید 🙏👋
دوست عزيز توضيحات عالي بود، موفقيتتون رو تا اينجا تبريك ميگم
گواراي وجود، بِه اميد شگفتي ساز شدن💪
سلام دوست عزیزم..ممنونم لطف دارید..منم همیشه از نوشته های شما و سایر دوستان همسیر لذت میبرم…ب امید شگفتی ساز شدن همگیمون ..چون ما لایق بهترینهاییم 😍💝💃💅😘
سلام سلام 😍😍 خوش اومدیم به گام دوازدهم 💖
صعود ✈️یا سقوط 🛬:
دو وجهی بودن همه ی جنبه های زندگی امری اجتناب ناپذیر است.. در طبیعت هم این دو وجه وجود دارند مثل شب 🌃 و روز 🌇 ،مثل زمستان 🏔️ و بهار🏞️، مثل جنس نر و ماده در گیاهان، در حیوانات…
نکته ی مهم این است که دو وجه باهم نمیتوانند وجود داشته باشند، یا زمستان است یا بهار، یا شب است یا روز، یا ما در مسیر موفقیت هستیم یا در مسیر شکست.. و احتمال اینکه هردو باهم روی بدهند وجود ندارد…
در مورد موضوع تناسب اندام، احساس ما روند موقیت یا شکست را مشخص میکند.
احساس خوب به سمت لاغری ✈️🏞️🌇 و احساس بد به سمت چاقی 🛬🏔️🌃 ما را حرکت میدهد..
پیدا کردن مسیر صحیح لاغری🛤️، اولین گام ما برای حرکت به سمت هدف است..
وقتی که راه را پیدا کردیم که همان لاغری با ذهن است،باید در مسیر مان هرروز استمرار داشته باشیم، موانع را شناسایی و برطرف کنیم و ایمان داشته باشیم که با انجام همین کارها، نتیجه ی جسمی هم میگیریم علاوه بر نتایج عالی دیگر 😍.
نکته جالب توجه این است که شما برای بودن در مسیر موفقیت باید کاری انجام دهید اما برای بودن در مسیر شکست فقط کافی است کاری انجام ندهید.
خیلی خوشحالم که در مسیر موفقیت و لاغر شدن هستم چون هرروز کاری برای ادامه ی مسیر لاغری ام انجام میدهم و احساس خوبی دارم. 😍💃🏻
تجسم سفر به جزیره ی کیش، شما را به آنجا نمیرساند همانطور هم تجسم لاغر شدن، شما را لاغر نمیکند.. باید اقدام کنید و راه درست را انتخاب کنید و حرکت کنید تا به سرزمین لاغری و ایستگاه لاغری خودتان برسید. 😊
فایل صوتی 🎧🎵:
1. باید برای هدفی که میخواهیم به آن برسیم متعهد باشیم.
2.باید هرروز کاری برای رسیدن به خواسته هایمان انجام بدهیم.
3.اگر روزی کاری در راستای اهداف مان انجام ندهیم ما در حال سقوط کردن هستیم. 🛬🔥⚡
4.توجه به افراد متناسب و اتفاقات اطراف هم نوعی تمرین محسوب میشود. 👌🏻
5.ملاک تاثیر گذاری دوره ی آموزشی، عمل کردن به آموزش هاست.. باید تمرین ها در وجود ما نفوذ کنند و جزئی از شخصیت ما بشوند..
6.تعهد به هرروز کاری انجام دادن برای رسیدن به هدف..
7.اهمیت تکرار کردن :
هر چه قدر هم تکرار کنیم باز جا داره تا آموزش های تثبیت بشوند و به طبیعت رفتار ما تبدیل بشوند.
باور ترس از خوردن، ریشه ای و بسیار اهمیت دارد ما باید بدانیم که غذاها ترسی ندارند و رفتار اشتباه ما با مواد غذایی باعث چاقی ما شده است..
من باید به اندازه ی نیازم غذا بخورم نه هرچه قدر که دلم خواست..
تغییر قانون با باور امکان پذیر نیست..
باید باور صحیح را با قانون همسو کنیم..
تغییر امروز من 😍😍:
من امشب وقتی شامم رو خوردم.. کشک بادمجان هم به سفره اضافه شد ولی من تصمیم گرفتم که نخورم و همون غذایی که خورده بودم و سیر شده بودم برای من کافی بود.. و از تصمیم خودم راضیم که تنوع در وعده ی غذاییم ایجاد نکردم. 🌼
دوست عزيز خداروشكر براي ايماني كه برات عمل آره در اين مسير سبز و اون حس لياقت لاغري ايجاد شده، موفق باشيد
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم مسیرم
ما قبلا به قصد صعود لاغری شروع میکردیم و چون انتخاب اشتباه داشتیم در روش های رسیدن به لاغری همیشگی سقوط میکردیم و اگه مشکلمون فقط چاقی بود با سقوطمون کلی مشکل روحی مث بی اعتماد شدن به خودمون ناتوان دیدن خودمون سرزنش کردن خودمون بی ارزش کردن خودمون گله شکایت بیشتر از خودمون خانواده خداوند برمی گشتیم به نقطه اول شاید پایین تر
اگه میخواهیم در هر مرحله ای صعود کنیم اول باید راه صحیح انتخاب کنیم و ادامه بدیم و اگه بخواهیم سقوط کنیم هیچ کاری نمیخاد کنی خودت سقوط میکنی پس برای رسیدن به موفقیت نیاز به آموزش استمرار تمرین تکرار داره ولی سقوط نیاز به هیچی نداره فقط کافیه تو راهت ادامه ندی هیچ کاری نکنی همین
ما چاقی آموزش دیدیم تمرین کردیم اگاهیمون باور هامون بیشتر کردیم و خیلی مهم بهش عمل کردیم به اون آگاهی ها و چاق شدیم الانم برای لاغر شدن باید آموزش ببینیم.تمرین کنیم تکرار کنیم و عمل کنیم تا آرام آرام به تناسب ذهنی و بعد به تناسب جسمی برسیم
حالا گفتیم تمرین انجام بدیم تمرین انجام دادن این نیست که من بیام یه صفحه واسه استاد بنویسم و بگم آره دیگه تمرین نوشتم تمام دیگه اما این تمرین اینه که در طول زندگیت بتونی ازش استفاده کنی از اون آموزش ها مثلاً توجه کنی به نحوه خوردن افراد چاق با افراد متناسب و تحلیل کنی واسه خودت یا با غذا خوردن روبه رو شدی نترسی بگی غذا نیاز بدن است و غذا چاق کننده نیست و اندازه نیازم میخورم همین نسخه بترسی از خوردن و بعد بگی استاد من که تمرین کردم چرا نتیجه نداد
اونقدر باید آموزش تکرار کنی بهش عمل کنی که به واقعیت زندگیتون تبدیل بشه اصلا مهم نیست ما چند وقت اومدیم تو دوره مهم اینه چقدر از اون آموزش ها تو زندگیت عمل کردی پس با خودمون رو راست باشیم نخواهیم خودمون بی گناه جلوه بدیم بگیم نهه گناه بقیه عوامله نه اینجوری نیست دیگه خودمون با خودمون رو راست باشیم هرچقدر به آموزش ها عمل کردیم همونقدرم نتیجه گرفتیم
چرا عده ای شگفت ساز میشن اصلا یکی مبینی یکماه اومده از اونی یکسال اومده دوره هم خریده موفقیتش بیشتره میدونی چرا چون اومده هرچی آموزش دیده بهش عمل کرده و نتیجه اش دیده برای ذهن مهم نیست یکسال هستی یا ده روز اون درصورتی تغییر میکنه که رفتار فکر خودت تغییر کنه و توعمل نشون بدی چقدر معتهد هستی به عمل کردن آموزش ها.
کسی از این دوره نتیجه میگیره که یک «هرروز یک کاری برای موندن در مسیر. لاغری انجام بده مث فایل گوش دادن تمرین کردن عمل کردن »دو«تلاش کنه موضوعات تئوری به عمل تبدیل کنه در زندگیش یعنی این آموزش ها که مبینه بهش عمل کنه توجه کنه به رفتار غذایی افراد چاق ومتناسب
یکی از باور ها خیلی اشتباه در ذهن افراد چاق ترس از خوردن است مواد غذایی ترس ندارن و چاق کننده نیستن وضربه به ما نمیزنن ما خودمون با استفاده اشتباه از اون ها داریم به خودمون ضربه میزنیم. حالا چطور این باور اشتباه اصلاح کنیم؟.
باید بارها به خودمون بگیم بدن ما برای زنده موندن نیاز به انرژی داره و انرژی از مواد غذایی که میخوریم گرفته میشه پس باید به مقدار مورد نیاز بدن مصرف کنیم غذا.
حالا یه عده ای که منم خودم جزوشون بودم بار اول که استاد این حرف در دوره رایگان لاغری زدن من گفتم حالا که این چاق نمیکنه بخورم تا هرجا که میتونم یعنی حد خفگی این اشتباه است هرچیزی باید به اندازه مورد نیاز باشه هرچیزی از حد نیاز رفت بالا ضرر میاره.
مثلاً ما میگیم قرص خوبهه واسه مریضی اگه ما همین قرص بیشتر از اون تعدادی که دکتر گفته بخوریم باعث شکم درد تهوع و مریض میشیم حتی همین قرصی که برطرف کننده مریضی است زیادیش هم سهم است و موجب به خطر انداختن جوون افراد میشه پس هرچیزی به اندازش دوا است زیادیش سهم از محبت بگیر تا خوردن هرچیزی حدی داره پس درست که قانون میگه غذا چاق کننده نیست ولی به اندازه مورد نیاز نهه زیاده روی این اشتباه است پس بیاییم باورمون با قانون همسو کنیم تا نتیجه عالی بگیریم وقتی باورمون با قانون تضاد باشه موجب شکست ما میشه یا همون سقوط.
ولی وقتی قانون باور همسو بشه باعث صعود ما میشه
استمرار داشته باشیم خیلی مهمه در آموزش دیدن استمرار داشته باشیم در عمل کردن استمرار داشته باشیم اگه میخواه تولدی آگاهانه داشته باشی ونکته مهم دیگه لاغری برای دیگران نباشه چون همینم مانع لاغری میشه چون ذهن ما فقط واسه خودمون کار میکنه نه دیگران
پس فرمول شد این انتخاب صحیح یعنی لاغری با ذهن+ آموزش دادن ذهن با شناسایی فرمول ها اشتباه وجایگزین آن فرمول ها صحیح +استمرار تکرار و عمل کردن به آموزش ها که خیلی مهمه =شگفت ساز شدن و رسیدن به لاغری همیشگی وچقدر استاد از این حرف شما خوشم اومد کار به عمل برآید نه به حرف پس تولدجدیدمون خودمون رقم بزنیم
سلام واقعا این فایل یک تلنگر و یه هشدار بزرگ بود برای من
و منو با اشتباهاتی که دارم رو در رو کرد اشتباهاتی که قلبا هم میدونستم دارم انجام میدم ولی یه جورایی زیر سبیلی ردش میکردم این فایل یاد اوری کرد که همه آموزش ذهنی عمل هست اگه عمل نکنی مهم نیست که چقدر در دوره هستی و چقدر داری وقت میذاری نتیجه ات با تلاشت همخوانی نداره روش اموزش معمولی اینطوری هست که شما با دیدن و شنیدن مطلب جدیدی رو یاد میگیرین بعد اونو تکرار میکنید و وقتی به مرحله عمل در اومد اونوقت اون اموزش در ذهن ریشه دار میشه اونوقته که سلولهای عصبی پیوند محکمتری با هم میسازن و یه شبکه برای اون درست میکنن و اون تبدیل به رفتار شما میشه و جزیی از شخصیت شما آموزش از طریق مهندسی معکوس اینه که با وجود اینکه اون رفتار جزیی از شخصیت شما شده از بس تکرار شده،تصمیم بگیری با اموزش متفاوتی که دریافت کردی سعی کنی اون روش جدید رو عملی کنی اینجوری دیگه ذهن میفهمه که این ادم تصمیم قطعی گرفته ونشونش هم اینه که به محض دریافت اونو در عمل اورده اینجاست که مقاومت معنی نداره حالا که فکر میکنم میبینم خیلی از اوقات یه جوری گول ذهنم رو خوردم و به من قبولانده که همین که فایل گوش کنی هر روز در واقع توی مسیر هستی نمیخواد کار اضافه تری انجام بدی و اتفاقا موقع گوش دادن هم حواسم رو پرت کرده به موضوعات دیگه چون از نظر خودم فایلها دیگه به عنوان تکرار گوش داده میشدن حتی یه زمانی دیگه نوشتن رو کنار گذاشته بودم چون وقتی متعهد باشی که درکت رو از فایلی بنویسی خوب خیلی بهتر گوش میکنی و وسطهاش فکر میکنی که من چیکار دارم میکنم کدوم رفتارم درسته کدومش غلطه و حتی اعتراف اینها هم کار سختیه ولی میدونم که درستش اینه👌👌👌
یه مثال از خودم میزنم که مربوط به دو شب قبله ؛وارد خونه مادر شوهر که شدیم من بلافاصله توجه ام به جعبه شیرینی روی میز جلب شد (اولین رفتار اشتباه)وقتی چای اوردن و شیرینی رو تعارف کردن که کلوچه مسقطی بود(از سوغاتیهای شیرازه)من هم از مسقطی برداشتم که انصافا هم بزرگ بود و هم از کلوچه همسرم فقط کلوچه برداشتن (که شبیه نون برنجی هست)پسر متناسب من اصلا برنداشت ( رفتاراشتباه بعدی)،من وقتی اونو خوردم به قدری بهم چسبید که دوباره و دوباره برداشتم(اشتباهات بعدی)مادر همسرم هم طبق معمول همه مادرها از ابنکه مهمون بیشتر بخوره لذت میبرن(فرمول غلط)دوباره به من تعارف کردن و من باز برداشتم(!)و حتی گفتن جعبه رو بذارم کنارت که دستت برسه😅😅
کنار همه اینها میوه و تخمه افتابگردن رو هم میخوردم 😶😶😶
و توجه کردم که پسر من فقط دو تا خیار خورد و تخمه و شیرینی اصلا نخورد و متوجه شدم که چقدر هنوز رفتارهای اشتباه دارم
البته متوجه شدم ولی خودم رو سرزنش نکردم که به قول استاد سرزنش هم در واقع توجه به چاقی هست و احساس بد در اینجا خروج از مسیر هست ولی تصمیم گرفتم عاقلانه تر و با اگاهی بیشتری عمل کنم (رفتار درست👌)
از زمان شروع مسیر لاغری من به خودم تعهد دادم که فایلها رو خیلی بهتر از قبل گوش کنم و حتما دیدگاهم رو بنویسم (رفتار درست👌)
سعی میکنم تا زمان احساس گرسنگی غذا نخورم و خیلی از وقتها نه همیشه به محض دریافت پیغام سیری دست از غدا بکشم (رفتار درست👌)
به همسرم گفتم دیگه شبرینی وقطاب و…. رو نخر قرار نیست هر وقت میری یزد برای ما شیرینی بخری
چون متوجه شدم که فرمول بخوریم چون حیفه بریزیم دور یا بخورم چون حیف پول دادیم باعث شده بود که یه مدت بعد از شام شیرینیهای مختلف رو بیاریم همراه چای بخوریم چون تنوع و مقدارش زیاد بود و امکان داشت دور ربخت بشه (باز هم رفتارهای اشتباه)
واقعا چقدر زمان لازمه برای اینکه همه این رفتارها تصحیح بشه؟ مشخص نیست 🤨برای همین لازمه که متعهد به بودن در این مسیر باشیم تا زمانی که زنده هستیم
به میزان تعهد من به گوش دادن به فایلها نوشتن تمرینات و عملی کردن اونها در زندگی روز مره و تکرار و تکرار و استمرار من نتایج من مشخص میشه و برایند تمام این تلاشهاست که منجر به نتیجه میشه
خبر خوب اینه که طبق صحبتهای استاد شماهایی که تمرینها رو خوب انجام میدین نتیجه نگیرین پس کی میخواد نتیجه بگیره🎁🎁🎁
سلام استاد و دوستان متناسبم🙋♀️💐فایل های امروز خیلی خوب بودن اصلا هرچی ب جلوتر میرم فایل ها بهتر و اثرگذاریش روی من دارن خیلی بهتر میشن الهی شکر..بنظرم این صعود و سقوط تو زندگی همه ی ما حالا در خیلی جاها کارهایی انجام دادیم بوده ک دیکه خودمون تشخیص میدم ک حالا ب جلو رفتیم یا ب عقب برگشتیم من اول های دوره ک خیلی چیزی متوجه نمی شدم فکر میکردم دارم تو این دوره هم سقوط میکنم و ب عقب برمیگردم ولی با گوش دادن ب فایل های استاد و خواندن نوشته ی دوستان خوبم خودم رو ب راه درست هدایت کردم الانم شکر خدا در مسیر صعود در این دوره هستم سعی میکنم فایل ها رو با جون و دل گوش کنم و اون ها رو عملی کنم ن اینکه حالا گوش دادم و دیگه هیچ تموم من لاغر میشم
با سلام خدمت دوستان عزیزم.
اموزش هارا به عمل تبدیل کنید تا نتیجه بگیرید.
یادمه وقتی میرفتم کلاس خیاطی تا مربی یه تمرین جدید میداد میگفت برید و تو خونه از روش بکشید تا خوب یاد بگیرید من بعضی از اموزش هارو خیلی خوب یاد میگرفتم چون خیلی تمرین میکردم و لی بعضی هارو نه و اونهایی رو که تمرین و تکرار نمیکردم به کل فراموش کردم.
پس ما با تمرین و استرار باید اموزش هارو در ذهن عملی کنیم و به رفتار در زندگی تبدیل کنیم.
مثلا من زمانی که راننده شدم وقتی بیرون میرفتم از دور زدن میترسیدم و همیشه راه صاف رو میرفتم اما الان اینقدر تمرین و تمرین کردم و به رفتار و عمل راننده ها توجه کردم که دیگه به راحتی رانندگی میکنم .
من از وقتی در دوره شرکت کردم خیلی به رفتار ادم های متناسب توجه کردم و یکی از این رفتارا توجه نکردن به غذا هست من همیشه میبینم ادمهای متناسب اصلا نمیگن چی داریم بخوریم و وقتی با سفره مواجه میشن اصلا شوق و ذوقی برای خوردن ندارن.و من این رفتار رو خیلی دوست دارم و دلم میخاد بیشتر بیشتر در زندگیم عملیش کنم.
من عادت غذایی داشتم که خوردن تا حد خفگی =سیری و این عادت رو از اطرافیانم یاد گرفته بودم و با تکرار و تکرار مداوم در این عادت باعث شده بودم که دچار اضافه وزن بشم و تصمیم گرفتم تا زمانی که گرسنه نشدم غذا نخورم و به اندازه نیاز بخورم.و خدارو شکر تا الان که در دوره هستم خیلی خیلی این عمل رو کم تکرار کردم و همیشه به قدر نیاز خوردم و از احساس سبکی که داشتم خیلی خیلی لذت بردم.
اگر ما اموزش هارو به عمل در زندگی در بیاریم خود به خود رفتار ما تبدیل به عادتهایی میشه که همسو با اون خواسته و متناسب شدنه .
وقتی در مسیر استمرار داشته باشیم به مرور به لایه های زیرین باورهای نگهبان دست پیدا میکنیم و میتونیم اونهارو از جلو راه برداریم.
پس اموزش دیدن و بعد عمل کردن و بعد رفع موانع و استمرار داشتن و بعد به راحتی نتیجه گرفتن.
با سلام به همگی 💖💖💖💖
صعود به قله لاغری یا سقوط به دره چاقی مطمئنا جواب صعود به لاغری هست من وقتی اینجام یعنی اینکه دوست دارم به لاغری برسم اما دوست داشتن کافی نمیتونه باشه لازمه اما کافی نیست ایا اموزش دیدن به تنهایی کافی با ذکر یک مثال میخوام بگم مثلا من میخوام یه کار مهارتی رو یاد بگیرم مثل رانندگی کار هنری ویا هر چیز دیگه ای ایا فقط سر کلاس حاضر شدن من رو به اون مهارت میرسونه نه باید تمرین کنم تا در اون کار به مهارت برسم من در اوایل دوره شایدخیلی طول کشید که به درک درستی از دوره برسم وبفهمم که استاد چی میگه از لحاظ جسمی تغییرات خیلی کمی داشتم ولی تغییرات رفتاری خیلی خوبی در من به وجود امده که برای من خیلی ارزشمنده ومطمئنم که تغییرات جسمی هم بعد از تغییر باورهای غلط و کسب مهارت لاغری در من بوجود میادمن دوست دارم از لحاظ جسمی مثل افرادی باشم که همیشه متناسب بودن پس باید سعی کنم که رفتارم هم مثل اونها باشه در مورد خوردن خودم به یه مسئله خیلی مهم رسیدم اینکه در طول روز به غذای خیلی کمی نیاز دارم وقتی میبینم نیاز غذایی من خیلی کمه به سالهایی فکر میکنم که چه خسارتهایی رو با پرخوری به بدنم وارد کردم واز رفتار قبل خودم که از سرنااگاهی بوده واقعا تاسف میخورم ورفتار افراد متناسب رو الگو قرار میدم که چقدر کم غذا هستن نه اینکه نخوان بخورن بلکه رفتار درستی دارن یکی از رفتارهایی که در من صحیح شده نترسیدن از مواد غذایی هستش مثلا امروز ظهر که با دختر خالم چت میکردم هینطوری پرسید که نهار چی دارین گفتم پیتزا و گفت که پیتزا خیلی چاق کننده اس من هم با خیال راحت گفتم اگه به اندازه نیازبخوری اصلا چاق کننده نیست وبعدگفت اره واقعا راست میگی خوشبختانه من ترسم از مواد غذایی تا حدود بسیار زیادی از بین رفته باید همیشه سعی کنم که آموزشها رو به عمل تبدیل کنم مثل معروفی هست که میگه عالم بی عمل مثل زنبور بی عسل میمونه وتمام توجهم به رفتار خودم وادمهای متناسب باشه چون من همیشه در مسیر قراردارم وقتی که مشتاق به رسیدن باشم با تغییر باور به تنهایی نتیجه ای حاصل نمیشه بلکه باید باور درست رو با قانون درست مصرف کردن مواد غذایی همسو کنی جمله طلایی که استاد فرمودن این بود که ما داریم از غذاها برای چاق شدن خودمون استفاده میکنیم غذاها به خودی خود چاق کننده نیستن پس باید تا زنده ام در مسیر بمانم اگه مدام در مسیر باشم تناسبم هم دائمی خواهد بود ولی هیچ آدم عاقلی دوست نداره به اون شرایط بد جسمی وروحی (چاقی )برگرده وترجیح میدم که مدام در این مسیر لذت بخش باشم لاغر شدن اسانترین ولذت بخش ترین کار دنیاست 😊😊😊💕💕💕💕💕💕💕💕💕
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
بعد از اینکه این فایلو دوبار گوش دادم متوجه شدم من خیلی 365 در مسیر صعود به قله ی چاقی بودم و حالا وقتی هر روز از خواب بیدار میشم و با فرمول های چاق ذهنم که نجواهای ناتمامی از ناامید کردن و مایوس کردنم بهم میده روبه رو میشم میدونم چقدر تکرار در چاق شدنم موثر بوده
من سالهای سال دونه دونه روزی چند بار رفتارهای چاقی رو طبق آموزش های اشتباهی که دیدم و برام کاملا منطقی شده بود اجرا کردم و توش به مهارت چاقی رسیدم
امروز اگه هر بار در مورد تناسب فکری کار می کنم و تمرین می نویسم در مورد فایل برای خودم توضیح میدم و بعد در زمان عملی کردن فایل یعنی زمانی که با خوراکی مواجه می شم می خوام تمریناتمو به عمل تبدیل کنم در حال صعود به قله لاغری هستم
امروز اگه احساس می کنم باید برم پیاده روی میرم
دیگه نمی گم خب این دوره مربوط به ذهنه و من پیاده روی نمی رم
بلکه می رم که لذت ببرم و بدنم و روحمو از تن پروری به سمت اشتیاق به زندگی و سرحالی تکون بدم
امروز میدونم که وقتی به خوراکی یا غذایی میرسم که خیلی دوست دارم بیش از حد نیازم بخورم و فقط به خاطر اعتیاد به خوراکی می خوام رفتار چاق کننده داشته باشم ، همون موقع به خودم میگم مریم تو نهایت لذت رو از این مقدار بردی و هدف هم همین بود وعده ی بعدی بازم به مقدار نیازت با لذت می خوری
من با عملی کردن این فرمول های لاغری دوره ای که روی ذهنم کار میکرده رو دارم در عمل ازش استفاده می کنم
این یعنی صعود جدید
من لاغر تر شدم و نشانه از این مهمتر چی باید باشه که من لاغر تر شدم
الان تو مرحله ای هستم که لباسام دیگه تو تنم نمی ترکه
الان لباسام بعضیاشون یا اندازه است یا یکم آزادتره
من هر روز برای تناسبم فعالیت می کنم چون می خوام در حال صعود باشم نه سقوط
امروز اینقدر حواسم به خوراکی نبود که ساعت 11 رفتم برای خرید
پیاده رفتم و عمدا دورترین فروشگاه به محل زندگیمو انتخاب کردم و می خواستم از پیاده روی و از خلوت با خودم لذت ببرم
وقتی برگشتم ساعت یک بود
تازه می خواستم غذا درست کنم و اصلا گرسنه نبودم
اونقدر اخساس سیری داشتم که غذا درست کردن رو به تاخیر انداخته بودم و متوجه شدم خوانواده ام گرسنه هستند
یه ذوقی کردم که نگو
خیلی خوشحال شدم که تنظیم ساعت غذاییم امروز یه جوری بوده که من درگیرش نبودم و اصلا حواسم به غذا نبوده
با خودم گفتم ساعت بقیه رو رعایت می کنم ولی اگه سیر بودم هر موقع خواستم خودم غذامو می خورم
امروز ساعت سه و نیم غذا خوردم
نمی خوام درگیر ساعت بشم
این تجربه رو به این خاطر گفتم که بگم تمرینات روی من یه جوری اثر داشته که من اونقدر متوجه نشدم …….این یعنی من در حال صعودم
هر روز فکرای چاق کننده میان و باهام حرف می زنند که مریم پس چرا هنوز بعد از یکسال تو مانکن نشدی
چرا تمام اضافه وزنت از بین نرفته
چرا به نتیجه نمی رسی
ولی من نمی تونم با این افکار گلاویز بشم
میگم تو درست میگی
یه وقتایی تو سایت که عکسای شرکت کننده ها رو می بینم که متناسب شدند عجله میاد سراغم ولی من میدونم عجله یعنی خودمو عقب بندازم
من دیگه نمی تونم یه سری از فرمولای لاغری رو فراموش کنم و ازشون استفاده نکنم
چون خوب یادشون گرفتم
وقتی احساس سیری می کنم نمی تونم خودمو گول بزنم که بیشتر بخورم
حالا من سیری رو می شناسم حال من آموزش دیدم که زمان سیری در هر شرایطی باید دست از خوردن بکشم من این اطلاعاتو دارم و نمی تونم برخلافشون عمل کنم چون مسئولیتش با خودمه و خیلی احساس بدی پیدا می کنم اگه به فرمولایی که برای لاغری هستند عمل نکنم
بعضی روزا رفتارام خیلی لب مرزه
ولی خب می دونم با تمرین درست میشه
این یعنی من در حال صعودم
من دارم زبان لاغری رو یاد می گیرم
به نظرم دو مورد تو زندگی من خیلی برام حالت عرفانی و شگفت انگیز الهی داره
چیزی که امروز تو پیاده روی به خدای خودم می گفتم این موضوع بود
من دوست دارم دو مورد رو تا این لحظه از زندگیم عالی در حد یک تجربه الهی و متعالی تجربه کنم یعنی احساس شگفت انگیزشونو بارها تجربه کنم
یکی متناسب بودنمه و یکی ثروتمند بودنم
من عاشق اینم که از تجربه ی این احساسات غرق لذت بشم
برای همین می بینم باید از لذت های پوچ و توهمی و اعتیاد گونه بگذرم
لذت غذای بیشتر لذت خواب بیش از حد لذت بی تحرکی و تن پروری فقط عادت هایی در من بودند که به لطف خدا مدت هاست داره با تمرینات ذهنی و عملی زندگیمو دچار تغییرات مثبت می کنه
این رفتارها یعنی صعود
مقاله ی اول این فایل رو خوندم و کاملا موافقم که برای سقوط و پیشرفت نکردن فقط کافیه کاری انجام ندیم ولی برای پیشرفت باید هر روز کاری برای صعود برای رشد انجام بشه
وقتی آشپزی های شما و انواع غذاهایی که در اینستا میگذارید رو می بینم همون اول به خودم می گفتم این یعنی تمرین اینکه میشه هر چیزی آدم دوست داشته باشه رو بدون ترس بخوره و از اون میزان نیاز بدن خوردن لذت هم ببره
قبلا من فکر می کردم باید هوسم به غذای خوشمزه رو با بدمزه کردن غذا و خشک و بی عظر وبو بودن غذا کنترل کنم و چقدر خودمو اذیت کردم
ته قلبم میدونستم این روش اشتباهه ولی خودمو شکنجه می دادم
حالا میدونم وقتی عاشق خودم هستم یه غذای خیلی با کیفیت و خوشمزه رو برای خودم درست می کنم و از اون مقداری که می خورم نهایت لذت رو می برم
یه جورایی قبلا لذت بردن از غذا رو گناه می دونستم و از اینکه بخوام غذای خوشمزه هم بخورم احساس عذاب وجدان داشتم ولی حال میدونم غذا غذاست من اندازه ی خوردنم معلومه
البته بگم من اصلا هنوز صد در صد اصولی متناسب زندگی نمی کنم ولی همینقدر که تمریناتم رو به عمل تبدیل کردم و نتیجه شو دارم می بینم مطمئنم روش ذهنی و این دوره صد در صد درسته
از اینکه سعی می کنم هر روز در مسیر صعود باشم خدا رو شکر می کنم
خیلی ممنونم
وقت بخیر عزیزان
ما همیشه یا در حال صعود هستیم یا سقوط حالت ایستایی وجود نداردمثلا اگر یه هفته هیچ کاری انجام ندیم و خیالمون راحت باشه که در جای خودمون باقی می مونیم اینطور نیست
هر وقت سعی کنیم نتیجه محفوظ هستش ولی بالاخره همه مسایلی داریم ولی این هم باید مثل نمازمون باشه و همیشه واجب بدونیم که انجامش بدیم هر روز باید به خواستمون توجه کنیم هر جا می ریم رفتارهای افراد چاق و لاغر رو در نظر بگیریم و دقت کنیم هر چه بیشتر روی خودت کار کنی به لایه های پایینتری دسترسی پیدا می کنی و اونها رو تغییر می دی و انقدر باید این اموزشها رو تکرار کنیم تا به عادتمون تبدیل بشه که چه طوری رفتار کنیم که همیشه متناسب بمونیم و باید این اموزشها رو هر روز عمل کنیم
وقتی نتیجه می گیریم که
۱- هر روز یه کاری برای باقی موندن در مسیر انجام بدیم
۲- تلاش کنیم موضوعات تئوری و به عمل تبدیل کنیم توجه کنیم به افراد متناسب
ترس از خوردن که صحبت شد از فست فود و دیر خوردن در شب دیگه در من نیست چون همه چی رو راحت می خورم قبل از دوره باورم این بود که اگه غذای رستوران بخورم چاق می شم و هر وقت آخر هفته می رفتم رستوران یه دو پوند چاق می شدم
بدن من برای زنده بودن نیاز به انرژی داره و اینو از غذا بدست میاره پس من باید به مقدار نیاز از غذاها بخورم
بایدباور صحیح و با قانون همسو کنیم
قانون و نمی شه عوض کرد باید باورمون و عوض کنیم پس خیلی مهمه که قوانین و درک کنی و رفتارت و بر اساس قوانین تنظیم کنی
منم از پارسال تولد آگاهانه ام و شروع کردم دیگه به خاطر داده های اشتباه ذهنی کسی و مقصر نمی دونم و می خوام به یه ورژن جدید از خودم دست پیدا کنم انشالله
با سلام خدمت استاد گرامی ودوستان عزیزم
استاد منم دقیقاهنوز این ترس از خوردن بعضی از مواد غذایی رو دارم این فایل رو که گوش کردم متوجه شدم ترس چیه مگه نه اینکه حربه شیطان چرا اصلا دارم بهش بها میدم چرا بهش فکر میکنم همه مواد خوراکی مثل هم هستن مثل اب اصلافرق نمیکنن این چه فکر مسخره ایه که وقتی سس میخورم گوشه ذهنم میترسم چاق شم یا شیرینی و..البته منم موافقم که وقتی گرسنه نیستیم دلیلی نداره بخوریم چند روز پیش یک ماهیتابه بزرگ پفیلا درست کردم وداغ با همسرم خوردیم بعدش که خوردیم گفتم نگاه کنا چرا همچین کاری کردیم ما که گرسنه نبودیم همسرم گفت نمیشه که همیشه گرسنه بود وچیزی خورد بعضی وقتا برای لذت هم میشه خورد اونجا گفتم میدونی چیه عزیزم هیچ موجودی توی دنیا وجود نداره که وقتی گرسنه نیست چیزی رو بخوره تاحالا دیدی یه شیر وقتی گرسنه نیست چیزی بخوره یا یه اسب یا گاو یا پرنده حتی حیواناتم این کار رو نمیکنن باید درشان انسان رفتار کنیم اشتباه کردیم ما سیر بودیم میشد یه شب دیگه وقتی گرسنه بودیم میخوردیمش همسرمم کمی به فکر رفت گفت راست میگی به هر بهانه ای میخواییم بخوریم اصلا رفتار وعادت های درستی نداریم نه باید ازاین ور بوم افتاد ونه از اون ور اصلا اینکه چرا هی فکر میکنیم به خوردن خیلی بد بهمون یاد دادن که همش نگران گرسنگیتون باشید مگه مثلا گرسنه بشیم چی میشه سرب داغ میریزن درحقلمون والا همچین شکنجه ای برای من متصور میشدن که گرسنه ات نیست هنوز گرسنه ات نشده چیزی نمیخوری؟چرا نمیخوری ؟مریض میشی معده درد میشی وهزار تا دلیل که هی بخور بخور وقتیم نمیخوردم میگفتن مریض شدی افسرده شدی یا چی بیرون خوردی خلاصه روزگارمونو با این خوردن های بیمورد سیاه کرده بودن الانشم من میرم خونه مادر وپدرم همش الکی میگم همین الان ناهار خوردم یا شام خوردم یا صبحانه خوردم واز صبح هیچی نمیخورم از ترسم که لااقل گرسنه برم وگرنه منهدم میشم البته سرزنششون نمیکنم چون تقصیری ندارن باوراشون غلط اما خب من نمیخوام مثل اونا رفتار کنم حالا یه چیز دیگه ای که هست اینکه من واقعا دوست دارم تا آخر عمرم ادامه بدم این فایلای متناسب شدن دلیل خیلی خوبی دارم که امید وارم به بقیه هم درتکرار کمک کنه من از وقتی که این دوره رو شروع کردم متوجه شدم که خانواده های لاغر ومتناسب چقدر هر روز بدون اینکه بدونن این صحبت ها وآموزش های لاغری بهم میدن وچقدر در رفتارشون به درست رفتار کردن هم تاکید میکنن هم نشون میدن وبرای همینه که متناسب میمونن ومنم از وقتی که این دوره رو گرفتم ودراین سایت هر روز مینویسم متوجه شدم که خانواده متناسبی پیدا کردم که هر روز باهاشون زندگی میکنم که حتی استاد مثل پدر اون خانواده چقدر دلسوز ومهربان بهمون یاد میدن که درست رفتار کنیم وبا تکرار تبدیل به عادتش کنیم من از زندگی کردن دراین خانه بسیار لذت میبرم وبا اینکه به کسی نگفتم ولی احساس میکنم خانه جدیدی پیدا کردم که با من درخور شان ولیاقتم رفتار میشه واین خیلی منو خوشحال میکنه این فایل ها تک تکشون برام ارزشمندند چون منو به رفتاربهتر هر روزه تشویق میکنن وباعث شدن من خیلی خیلی بهتر از قبل رفتار کنم وخداروشکر دارم تغییراتشم در وجودم میبینم دارم میبینم که هر روز دارم متناسب تر ولاغر تر از قبل میشم ولذت میبرم وهر روز که جلوی آینه میرم به خودم میگم این مهمان ناخوانده بزودی از بدنم میره ومن متناسب وخوش هیکل وسبک میشم وهر روزم دارم اب شدن چربی های بدنمو حس میکنم ولذت میبرم از کوچک تر شدنم واز هر فعالیتی که درروز انجام میدهم میخواد خواب باشه یا کار خونه یا پیاده روی یا ورزش یا هر چیزی با تمام وجودم لذت میبرم وعاشق خودم شدم که دارم هر روز بهتر عمل میکنم واز الان ترس ها وموانع ذهنی خودم رو کنار میزنم ویقین دارم که من هیچ مانعی ندارم چون این من هستم که ازادانه برای متناسب شدن خودم اقدام میکنم وبه همه اهدافم هم میرسم
وقتی وارد سر زمین لاغری با ذهن شدم مثل یک آدم گنگ به اطرافم نگاه کردم فایل ها وتمرینات برایم اوایل نا مفهوم بود شاید به این دلیل که آشنایی چندانی با ذهن ناخودآگاه ام نداشتم قبلا مطالبی را خوانده بودم ولی زیاد اهمیت نمیدام چون ذهن منطق گرای من قبول نمیکرد ومیخواست خودش با آن حجم کمترش حاکم باشد بعداز آشنایی با این غول چراغ جادو فهمیدم که اگر قبلا موفقیت هایی در زندگی بدست آوردم تحت نظر همین غول مهربان بوده نه منظق و خوداگاه من من با ذهن خود آگاه خود تصمیم میگرفتم ولی اجرای آن تصمیم با این غول مهربان بود در سرزمین لاغری با ذهن و آشنا شدن با این غول مهربان باعث شد که به راحتی بتوانم از کوه تناسب اندام صعود کنم البته هنوز در نیمه راه هستم گاهی پیش میاید که با تخطی از تکرار تمرینات پایم سر بخورد وچند گامی به طرف دره چاقی عقب بروم ولی خوشبختانه بقدری این تمرینات جذاب هستند که بلافاصله فوری دوباره مرا به سمت خودشان میکشند ومن باز گامی دیگر برای صعود برمیدارم تا به قله تناسب برسم ومیرسم چون مطمعن هستم که مسیر درستی را انتخاب کرده ام وبه جرئت میگویم بهترین مسیر زندگی که انتخاب کرده ام همین دوره است حالا که به سمت قله گام برمیدارم دیگر حاضر نیستم با انجام ندادن تمریناتم به دره چاقی سقوط کنم هر گاه ممکنه یک روز حالم به خاطر موضوعی خوب نباشد تنها کاری که میکنم میثاق نامه را میخوانم وبعد کمی نوشته دوستان را ولی از فردای همان روز به سرعت به سراغ فایل ها میروم تا صدای استاد را بشنوم ودوباره در مسیر قرار بگیرم امیدوارم تا زنده هستم همیشه در این مسیر باقی بمانم
سپاس از همه عزیزان و استاد مهربانم
من بارها گفتم به این مسیر و دورها متعهد هستم و دلیل هم اوردم ولی با گوش دادن این فایل دوباره برای خودم چقدر قابل قبولتر شد که من متعهد هستم من حدود۲۰ روزی میشه در گیر کاغد دیوار کردن خونه ام هستم و داخل خونه ی من کار میکنن و قبل از شروع این پروژه خیلی نگران بودم از دورهام دور نشم چون شرایط گوش دادنم خیلی رو به راه نبود ولی من با تعهدی که داشتم در اولین فرصت هندزفری رو میزاشتم و فیلهام رو گوش میدادم و از اون تعهد بالاتر تمرین عملی بود برای خودم که دوشخص که در خونه ی من کار میکردن یکی چاق بود و یکی لاغر و من به صورت خیلی موشکافانه ای توجه به خوردن هر دو فرد داشتم و هر دو هم یه فعالیت داشتن ولی چاقه چون فکر میکرد کار بدنی دارم و باید زیاد بخورم چون فعالیتم زیاد هست و باید چیزهای مقوی بخورم که بتونم کارم رو ادامه بدهم هر چی بود روی سفره میخورد و ماست و سالاد و دوع اینا رو همه کنار غذاش که زیاد بود میخوردو اما شخص لاغر اصلا بیخیال این حرفها بود خیلی کم میخورد و سریع میرفت دنبال کارهاش ولی اون شخص چاق همش به دوستش میگفت سنگینم کی من رو بلند کنه کار کنم نمیتونم وای خیلی خوردم نمیتونم تکون بخورم و همیشه اون َشخص لاعر تعجب میکرد که مجبوری اینقدر بخوری و خلاصه تو حرفهاشون متوجه میشدم که چاقه چه افکاری داشته که زیاد خورده و لاغر چه افکاری داشته که زیاد نخورده و اتفاقا عیبش میکردن و اصرارش میکردن که بیشتر بخور ولی
باور کنید من چند باری میخواستم برم اونجا بگم ولش کنید تو رو خدا افکارش رو تغییر ندید اگه بخواد میخوره حتما سیر هست که نمیخوره و قشنگ میفهمیدم جریا ن این دو فرد چه هست و چقدر در این مدت که اینجا بودن من رفتار این دو فرد رو با تمام اموزشهایی که دیده بودم زیر نظر داشتم و تا جایی که حتی روز های اخر به همسرم که در این مسیر نیست گفتم تو رو خدا اینقدر اصرارش نکید بزارید خودش هر چقدر میتونه بخوره و بهانه برای خوردن زیادتر براش نیارین
و حالا بعد از چندین روز که از رفتن ا ونها و اتمام کاغذ خونه ی من میگدره من این فایل رو گوش میکنم و متوجه شدم من هم تمرین عملی رو در هر شرایطی که مقایسه ی چاقها با لاغر ها هست دارم حتی در زندگی روزمره ی خودم تمام توجهم روی دختر زیبا اندام و متناسب خودم هست که چقدر راحت و ریلکس در خوردن رفتار میکنه بدون ترس و زیاده روی و من هم با دیدن رفتار غذایی دخترم جرات خوردنم رو به اندازه نیاز زیادتر میکنم مثلا هر دوتامون یه بسیکوییت خاص کاکایویی رو خیلی دوست داریم صبح ها اون خیلی راحت با شیر میخوره و من اوایل با ترس میخوردم ولی با دیدن دخترم فکرم رو تغییر دادم که همین طور که دخترم میخوره و راحت بلند میشه و لاغرهم هست منم میتونم لذت ببرم از خوردنش و متناسب هم باشم تازه شاید پیش بیاد دخترم شبها هم یکی دیگه بخوره ولی من دیگه نه نمیخورم هم میلم ممکنه نکشه هم اینکه
چون من مدتها هست عادت کردم با شیر صبحانه ام خرما گردو بخورم دو دونه یا نهایت سه تا و هنوز دارم روی این ترس صبح کیک خوردن غلبه میکنم و دارم باهاش راحت میشم و هنوز برام کمی سخته که بپدیرم شبها هم یکی دیگه بخورم و این باور ترس از خوردن در ما ریشه داره واقعا و چقدر من با این اموزشها که خوردن برای بدن ما صروری هست و ترسی نداره برای ادامه حیات نیاز هست ترسم کمتر شده و راحتتر خیلی از چیزها رو میخورم که سالها ارزو ی خوردنشون رو داشتم ولی بازم با کار کردن روی خودم این باور رو که خوردن برای ادامه ی حیات من صروری هست قویتر میکنم و در ضمن از این تمرینهای عملی که مقایسه کردن رفتار عذایی چاقها و لاعرها هست من خیلی لدت میبرم و به جرات میتونم بگم بیشتر وقتها داخل جمع یا خونه یا بیرون خونه من روی این تمرین تمرکز دارم و با اشتیاق و علاقه اون رو انجام میدهم و در مسبر صحیح بیشتر قرار میگیرم
و یه موصوعی دیگه که دوست دارم دوباره برای چندمین بار بگم این هست که من در دوره ی آموزشی ورود به سرزمین لاعرها شرکت نکردم و فقط من دوره ی ۱۳ گام تا ۱۳ به در رو خریدم و دورهای رایگان رو دارم گوش میدهم ولی ملاک من از همون اول عمل کردن بوده و بارها به خودم گفتم اگه من به همین آموزشها عمل کنم قطعا لاعر خواهم شد و به انبوه اطلاعات که نیست به زیاد شدن فایلها که نیست به کامنت نوشتن تنها که نیست و یا خوندن که نیست اینها من رو لاغر نمیکنه خیلی عالیه انجام بدم ولی اینها من رو لاعر نمیکنن من باید لاعری رو یاد بگیرم باید تو زندگیم عمل کنم به همین آموزشها تا نتیجه بگیرم و به نطر من کسی نتیجه میگیره که استمرار و تکرار داشته باشه و تلاش کنه به اموزشها عمل کنه همون نگاه به رفتار متناسبها و چاقها بهترین تمرین هست و نتیجه ی عالی میگیریم
پس باید عمل کنم باید تغییر کنم باید آگاهیام افکار و باورهام تغییر کنه باید شخصیتم تغییر کنه تا جسمم تغییر کنه زندگیم تغییر کنه
من باید به مقدار مورد نیاز بخورم نه هر چی دلم خواست بخورم باید باور رو با قانون همسو کنم
قانون میگه مواد غذایی به من ضربه نمیزنه اما باور ما اینه که مواد غذایی من رو چاق میکنه پس باور اشتباه نتیجه ی قانون رو تغییر میده برای خودم ولی قانون رو نمیتونه تغییر بده
پس باور رو باید عوض کنیم و باید با قانون همسو کنیم
پس قانون میگه غذا ما رو چاق نمیکنه و قانون میگه به اندازه نیاز بخور ولی ما داریم از غذا برای چاق شدن خودمون استفاده میکنیم با زیاد خوردن پس نتیجه چاقی میشه
منم تولد آگاهانه دارم من هم یک سال و یک ماه میشه که از تولد اگاهانه ام میگدره من ۱۶ آبان ۹۸ با این دورها و قانون اشنا شدم و خیلی هم خوشحالم ولی چون اطرافیانم مثل من رفتار نمیکنن و فکر نمیکنن منم حرفی نزدم و هیچ جشنی نگرفتم ولی خودم بینهایت خوشحالم از خود جدیدم از حال و احوالم از رفتارهای جدیدم از شخصیت جدیدم از جسم جدیدم از احوال روحی جدیدم از همه چیز از لحطه به لحطه ی زندگیم از دنیام از اطرافم از هر چیز اطرافم لذت میبرم و دارم از این تولد اگاهانه ام در تمام جنبه های زندگیم استفاده میکنم هم در رفتار غذایی ام هم در بقیه ی جنبه های زندگیم استفاده میکنم
من خیلی جاها میفههم اشتباه فکر کردم یا رفتار کردم ولی سریع تعییرش میدهم با اموزشهایی که دیدم یا تکرارش رو کمتر کنم تا در مسیر درست باشم
پس من ترس از خوردن رو با تمرین و تکرار کمتر میکنم تا شرایطم بهتر بشه و الگویی بشم برای بقیه که متناسب بشن بدون ترس و عذاب وجدان راحت و به اندازه نیازشون غدا بخورن از هر چیزی که دوست دارن و متناسب هم باشن
و اما مقاومت دهنی که بارها به ما گفتین همچین چیزی وجود نداره در واقع ما میدونیم که تمام اندامها در خدمت ما هستن و این ذهنم یه عضوی هست مثل بقیه عضوها ولی دیده نمیشه پس در خدمت من هست و من هر چیزی رو که بخواهم اون برای من خلقش میکنه و مقاومت ذهنی وجود نداره مثل اینه که بگم میخوام اب بخورم ولی دستم نمیزاره لیوان رو بردارم خوب خنده دار من هر تصمیمی بگیرم کاملا ذهنم با من همکاری میکنه ولی اول باید برای ذهنم چیزی راحت و اسون باشه و یا بارها تکرار بشه و یا نتیجه اش برای ذهن خوشایند و لذت بخش باشه تا بهتر با ما همکاری کنه و ما در هماهنگی کامل افکار و باورها یمان باشیم
فایل “صعود به قله تناسب یا سقوط به دره چاقی :”
ما در همه شرایط زندگیمان در حال انتخاب هستیم. من هر روز میتوانم انتخاب کنم که مسير صعود را به سمت تناسب بروم. من میتوانم انتخاب کنم که متناسب باشم. پس من باید از مسیر درست و صحیح و با توانمندي به سمت قله قدم بردارم. من چگونگی قدم برداشتن خود در این مسیر را باید یاد بگيرم ، بعد از یادگیری هم باید بتوانم تناسب خودم را در دستیابی به قله حفظ کنم. من باید هر روز کاری را برای خودم انجام دهم. پس در برنامه هر روز من ، من برنامه خاصی برای عمل کردن به تمرینها قرار میدهم. بعد از ان من باید تا میتولنم ان تمرینها را تکرار کنم و تکرار وتکرار تا ملکه ذهنم شوند. من باید در خوردن مواد غذایی تعادل را رعایت کنم. من باید به وضعیت امادگی جسمانی و روحانی و ذهنی خود براي رسیدن به قله تناسب برسم.
من میتوانم هر روز تصميم قاطع بگيرم و انتخاب کنم که بدن سالمی داشته باشم و هر روز باورها ی متناسب همسو با متناسب شدن را داشته باشم. این یک قانون است و همیشه درست کارمیکند. با توجه به این قاون و رعایت ان ، من به دره چاقی سقوط نمیکنم. من با استفاده از قانون ، قبل از احساس سیری کامل، دست از غذا خوردن میکشم. من به خاطراینکه در دره چاقی سقوط نکنم ، به دلیل استرس و اضطراب ، بیشتر غذا نمیخورم. چون قانون یکی است و همواره یکسان کار میکند، من همسو با متناسب شدن هر روز قدم بر میدارم . من الان در این تولد اگاهانه خودم ، دارم اطلاعات خودم را افزایش میدهم تا به سمت قله تناسب برسم. من ميخواهم که ثابت قدم باشم . من ميخواهم انتخاب سالمتری داشته باشم. من میخواهم با قبلم فرق داشته باشم. من ميخواهم با همت خودم ، خود جدیدی بسازم. من ميخواهم سبک زندگى خودم را تغییر دهم. من میدونم تلاش لازم دارم تا بتوانم تغییر ایجاد کنم. الان پرخوری برای من وسيله ای برای تسکین استرس نیست.🤗
به نام خدای مهربان
فایل سقوط یا صعود
این فایل هم مثل فایلهای دیگه خیلی عالی بود به نظرمن کل نکات طلایی موفقیت ولاغری در این فایل گفته شد. استمرار داشتن وادامه دادن یکی از نکات اصلی موفقیت هست وااینکه صرف فایل گوش دادن وافزایش آگاهی ومعلومات مارو به موفقیت نمی رسونه. باید این آگاهی ها را در عمل استفاده کنیم وجزو رفتار روزمره وعادی ما باشه رفتار کردن به شکل افراد موفق ومتناسب.
سه سال از تولد آگاهانه من می گذره از وقتی که با قانون جذب وارتعاش آشنا شدم من خیلی خوشحال هستم که درین سه سال خیلی خوب زندگی کردم ودرین راه استمرار داشتم وسعی کردم به آگاهی هایم عمل کنم. خیلی روزهای خوبی درین سه سال داشتم خیلی حالم خوب بود به اندازه ی تمام سالهای عمرم درین مدت از زندگی لذت بردم .من معنای زندگی وخدا وعشق وارامش وحال خوب را درین سه سال فهمیدم ودی ماه امسال جشن تولد سه سالگی ام را خواهم گرفت. چقدر تغییر باورها وشناسایی باورها ونگرش ها ودیدگاه های اشتباه وضعیف به آدم لذت میده. خدارو شکر که مارا به راه راست هدایت کرد.ما جزو بهترین انسانهای روی زمین هستیم که خواستیم تغییر کنیم ونخواستیم به شیوه ی پیشینیانمان فکرکنیم و زندگی کنیم ودرود وسلام خدا بر ما وبندگان خاصش همه ی ما بندگان خاص خداییم خدا به وجود ما افتخار میکنه وهوای ما رو داره پس با آرامش وشادی پیش به سوی موفقیت وتناسب اندام
ممنونم استاد
به نام خدا
سلام به استاد گرامی ودوستان خوبم
آره الانکه نگاه میکنم بعد شش هفته منم هنوز گاهی از خوردن میترسم.با اینکه شدت ترس از خوردن من طوری بود که سالها بود سر سفره ناهار شام ننشسته بودم وهمین باعث میشد عصرا گشنگی بهم فشار بیاره ولی دیگه سیر نشم و پرخوری عصبی بگیرم والان به لطف خدا و سایت بینظیر تناسب اندام دارم مدتیه بی دغدغهو عذاب وجدان و نگرانی ولی به اندازه میخورم….ولی بازموقتی استاد گفت آیا شده نصف شب بی ترس دو تا کلوچه بخوری دیدم آره .شب قبل برای من اتفاق افتاده که داشتم پسر سه سالم و آخر شب غذای سبکی میدادم لقمه ای خواستم بخورم گفتم این وقته شب.چاق کننده ست.گرچه سریع اصلاحش کردم وگفتم نعمت های خدا همه نورن و عشق واصلا زمان یا غذا چاق کننده نیستن ولی خوب بالاخره این افکار هنوز گاهی سراغم میاد. پس هنوزم نیاز به تمرین دارم.نیاز به تکرار دارم وعمل کردن…….
خوب معلومه که کار به عمل برآید…
باید همه نکاتی که استاد میگه رو توروز بعش عمل کنیم.من تازه قبل اینا فایل وو یروس های ذهن و پاک سازی رو خوندم .هی همش تو روز یادم میاد و جز، نجوای ذهنی منه.یا اینکه لاغری روتو ذهنت کوچیک کن و بگو من میتونم.من دا،م همینا رو توروز تکرارمیکنم.همه جای خونمم هنوز اون نوشته معروف لاغر شدن با ذهن آسانترین کار دنیاست رو چسبوندم و هستش. شکر خدا همسری دارم بسیار فهمیده و علاقمند به قوانین جذب.اونم از عید امسال با قدرت ذهن کسب و کار اینترنتی راه انداخته که بسیار پیشرفت کرده وخیلی به بزرگ شدن و عالی شدنش امیدواره و دا،م تو خونه ما حرف از ذهن و قدرت جذبه .اون منو تشویق میکنه با شماها ادامه بدم و میدم.هر روز با شور و شوق و اشتیاق زیاد فایلاتونو صبح و بعدازظهر گوش میدم_الان عصره_ میخونم گوش میدم مینویسم عمل میکنم و استمرار دارمو بزودی شگفتی ساز بعدی شما میشم….
از دیدن تصویرم در آینه خیلی خوشحال میشم. منی که از اینکه همه جا آینه بود بدم میومد الان فقط لبخند میزنم و به جسم نازنینم میگم بزودی این مهمون ناخونده _چاقی_ میره و تو لاغر و سبک میشی. اعتراف میکنم اوایل فقط لاغری رو برای همسرم و خانوادش و دوستان و همکاران میخواستم.برای هر کسی غیر خودم. ولی الان خودم در بالاترین سطح هستم میخوام سالم باشم. سبک باشم .راحت باشم. خوشبخت بشم. به آرزوی دیرینه م برسم و در یککلمه. دوباره متولد شم…تولد آگاهانه…عجب اسم قشنگی…من استارت تولد آگاهانم نهم شهریور ۹۹ خورده و انشالا بزودی دوباره متولد میشم. یادمه تو یه فایلی گفتین این فقط ما چاق ها هستیم که فرصت داریم طعم عالی و فراموش نشدنی این تولد دوباره رو بچشیم.نعمتی که لاغر ها از اون محرومن.خیلی حسم خوبه.خیلی آرومم.چقد خوشحالم برای پسرم.امروز من و پدرش تصمیم گرفتیم از بچگی اونو با قدرت ذهنش آشنا کنیم تا مثل ما با افکار نادرست و آموخته های اجباری افراد و جامعه بزرگ نشه.خودش تمام افکار مثبت و راهها وفرمول های صحیح رو جذب کنه و در ذهنش ثبت کنه .ما هم کمکش کنیم.از خودم راضیم.
ممنونم استاد که هستین.ممنونم خدایا که استاد وسایت بی نظیرشو برای من فرستادی.
استاد گرامی بزودی هم رو در قله باشکوه لاغری میبینیم و منم پرچمم رو کنار شماو دوستان عزیزم که زودتر رسیدن به زمین میزنم وقول میدم تا وقتی زنده م رسالتم بودن در این مسیر باشه و بقیه رو هم به این راه هدایت کنم………..
از این جمله شما لذت بردم:
وقتی جلوی آینه میرم به جسمم لبخندی میزنم و میگم به زودی این مهمان ناخوانده از وجودم میره و من متناسب و سبک میشم.
خیلی حس خوبی بمن داد.
باید به خودم یادآوری کنم که وقتی جلوی آینه میرم و چشمم به چاقیه خودم میخوره،بجای اینکه مایوس بشم،با امید همین جمله را تکرار کنم.
فایل صعود یا سقوط روز ۲۸ در امتداد مسیر
برای تغییر افکار و فرمول های ذهنی نمیتوان تاریخ تعیین کرد یعنی تو از زمانی که در دوره شرکت کردی به معنای تغییر فرمول ها و باورهای ذهنی تو نیست بلاکت زمانی باورهای تو تغییر میکنه که تک تک آموز شهر را به عمل در زندگیت تبدیل کنی یعنی فقط گوش دادن فایل ها و انجام تمرینات به معنای تغییر فرمول ها نیست
اصلا مهم نیست تو از کی در دوره هستی سه ماه ۶ماه یک سال دوسال..
بلکه این مهم است از کی این آموزش ها را زندگی کردی دقیقا همان کاری که برای چاقی کردی تو در سن ۳یا ۴سالگی یه رفتاری رو برای مثال از مادرت دیدی (پرخوری عصبی)وقتی ناراحت میشد یا عصبانی میشد خیلی خیلی میخورد تو این رفتار رو نزدیک ۲۸ سال تکرار کردی تازه این یکی از رفتارهای چاق کننده است ۲۸سال تکرار کم نیست
پس برای لاغری هم همین است تو باید آموزش ها رو تکرار کنی
ولی شک نکن خیلی خیلی زودتر از چاق شدن تو جواب میگیری چون رسیدگی به درخت چاقی با ناراحتی استرس و غصه بوده ولی رسیدگی به درخت لاغری با عشق حال خوب اشتیاق است نه ۲۸ سال ولی حداقل ۲تا ۳سال باید وقت بگذاری و بعد از متناسب شدن هم همچنان تکرار کنی عین همون چاقی
پس فقط توجه کردن به رفتار افراد متناسب کافی نیست باید رفتار تو شبیه آنها شود تا تو هم متناسب شوی
و نکته ی دیگر تنها عامل موفقیت در آموزش های ذهنی و هر آموزشی فقط تکرار تکرار و تکرار است
افکار چاقی و فرمول های چاقی در ما ریشه دار هستند پس تو مدام باید آموزش های خودتو تکرار کنی تا بتوانی این باورهای ریشه دار را کمرنگ کنی و ذهن تو آموزش های جدید تو را به کار گیرد فقط است مرا با حال خوب
تک تک باورهای چاقی خودتو در نظر بگیر و ببین چقد تغییر کردند ترس از مواد غذایی ترس از خوردن
من با باورهای خودم نمیتونم قانون رو تغییر دهم قانون میگه باید از مواد غذایی به اندازه ی بدنت استفاده کنی که لاغر بمانی ولی تو چکار کردی خیلی بیشتر از اندازه ی بدنت مصرف کردی که چاق شدی و قانون رو نقض کردی
پس نمین نی باورت این باشه هرچی دلت میخا بخوری ولی چاق نشی چون خلاف قانون جهانه
تو با این آموز ش ها قرار خودتو با قانون جهان همسو کنی وقتی باور تو با قانون همسو شود تو لاغر میشی
برای لاغری با آموزشذهن باید استمرار داشت فرد متناسب سال هاست متناسب رفتار کرده است و از بچگی چاقی رو یاد نگرفته وتو به هر علتی چاقی رو آموزش دیدی باید برای خودت تولد آگاهانه در نظر بگیری تو تولد اولیه خودت تو نقشی نداشتی و پدر مادر به تو خیلی چیزها رو آموزش دادن که چاقی هم یکی از آنهاست الان از تاریخ تولد آگاهانه ی خودت باید خودت به خودت آموزش بدی چون انسان هرچی بزرگتر بشه آموزش پذیریش کمتر میشه پس الان خودت باید آگاهانه به خودت آموزش بدی
من از بهمن ۹۷ تولد آگاهانه ام است خیلی حالم بهتره حال روحی روانی عالی دارم
انگار به زندگیم امید گرفتم
برای زندگیم برنامه میریزم
عاشق بچام و همسرم شدم
همسرم را دوست میدارم
به زندگیم علاقمند شدم
خیلی بهتر تمرکز میکنم و درس میخوانم
از کارهای خانه آشپزی و بازی با فرزندانم لذت میبرم
از نگاه کردن به خودم در آینه لذت میبرم در حالی که قبل از دوره من فقط به فکر مردن بودم
و این یعنی من واقعا تازه متولد شدم
وقتی ذهنم کاملا متناسب شود و من هم آموزش ها را در زندگیم عملی کنم لاغر میشوم و زیباترین اندام به من داده میشود😘😍
سلام و درود , استاد عزيز & دوستان گرامى در سرزمين لاغرى با ذهن 😊
روز بيست و هشتم تكرار,
فايل صوتى , صعود به قله تناسب يا سقوط به دره چاقى⁉️
من باور دارم به لطف خداوند مهريان , در مسير تناسب فكرى و لاغرى با ذهن 💯 به قله صعود مى كنم . من در اين مسير استمرار دارم و هر روز با ديدن و گوش دادن به فايلها و انجام تمرينات و حتى دوره ى تكرار , قدم به قدم به قله نزديك و نزديك تَر مى شم . من در اين مسير به افراد متناسب و خوش اندام توجه مى كنم , و توجهم روى لاغرى ست . همچنين مراقب احساس خوبم هستم و دارم تمرين مى كنم كه به خداوند اعتماد كنم و دست از نگرانى و غم و غصه و نااميدى بردارم . اگرچه من هنوز در نيمه هاى مسير هستم , و تا رسيدن به قله روزاى خوب زيادى رو پيش روو دارم اما همين كه روو به جلو مى رم و ادامه مى دم و ادامه مى دم , نشانه ى اينه كه من در مسير هستم و به لطف خداوند , با نتيجه عالى به هدفم مى رسم . من در اين مسير يواش يواش , با اصلاح الگوهاى ذهنى و تغيير الگوى مصرف مواد غذايى ادامه مى دم , و براى غذاهايى كه به من قوّت و انرژى مى ده , شكرگزار و سپاسگزارم . رفتارهاى غذايى م كمى بهتر شده , و هر روز بهتر و بهتر هم مى شه . تولد دوياره ى من از روزى ست كه در مسير تناسب فكرى و لاغرى با ذهن قدم گذاشته ام .🥰
با تشكر فراوان , شاد و پيروز باشيد💝💖
چه قدر به شنیدن این فایل احتیاج داشتم
چند روی بود که ناامید شدم ولی در ظاهر خوب نشون میدادم خودمو ، حس کردم حتی چاق تر شدم ، و نزدیک دو سه روز بود آنچنان دقت نمیکردم به طرز غذا خوردنم کاملا در حال خروج از مسیر بودم ، اما نشستم با خودم فکر کردم برای خودم نامه نوشتم …
گفتم ببین من این همه سال با چاقی زندگی کردم این همه سختی کشیدم این همه حال بد داشتم و حالا من ۵ ماه حال خوب داشتم ۵ ماه شاد بودم نه با لاغری بلکه فقط با رویای لاغری ۵ ماه خوش گذروندم من الان اصلاا به هیچ وجه حاضر نیستم برگردم به همون مشکلات ۵ ماه پیش اصلا نمیخوام و نمیتونم برگردم به ۵ ماه پیشم من اصلا اون زندگی رو نمیخوام اون برای من با مردن هیچ فرقی نداشت !و شاید حتی مرگ هم از عذاب هروز بدتر باشه ، خلاصه بعد از چند روز حس بد به خودم گفتم صبر میکنم یه مدت دیگه و از این به بعد تو یه این مدت به طرز بهتری از قبل عمل می کنم در رفتار و افکارم اگر لاغر شدم که خب خداروشکر به زندگی قشنگم ادامه میدم و اگر نه زندگی قبلیمم خب دوست ندارم و بغضم میگیره که بخوام بهش حتی فکر کنم به خودم مهلت دادم که چند ماه دیگه تو رویای خودم بمونم فقط چند ماه دیگه انقدر شاد زندگی کنم و لذت ببرم اگر به نتیجه نرسیدم میمیرم! وقتی نه زندگی قبل و بخوام نه از الان به بعد به عقب برگردم من مرگ رو ترجیح میدم من از همون اول عهد بستم
یا میمیرم یا لاغر میشم الان هم به همون نقطه رسیدم .
از الان از این تاریخ به بعد میخوام جدید تر شروع کنم ، بهتر شروع کنم توی این مدتی که دارم به بهترین شکل به چیز هایی که گفته شد عمل کنم و تصمیم گرفتم از این لحظه به بعد چاقی رو دور بندازم هیچ تصویری ازش نداشته باشم و واقعا همینه من الان با به تناسب میرسم یا میمیرم پس چاقی و نگرانی چاقی و استرسم ندارم کلا کنارش میزارم و از الان میخواهم مدل جدید رو شروع کنم و در مسیر لاغری حرکت کنم….
اون قسمت از فایل که گفتید بعضی از افراد بعد یک هفته میان و میگن که استاد ما انجام ندادیم ایا عقب میمونیم ؟
دقیقا وصف حال چند روز من بود که حس بد داشتم و ناپرهیزی کردم و الان شنیدنش به دردم خورد
از چی عقب می مونم؟ از متناسب شدن؟
متناسب شدن مگه تموم میشه؟هروقت شروع کنم نتیجه بهم داده میشه…
،،باور اشتباه میتونه نتیجه متفاوت از قانون داشته باشه فکری که داری رو باید با قانون یکی کنی،،
قوانین ما(مطالب گفته شده در سرزمین ورو د به سرزمین لاغر ها)+باور همسو با قوانین +رفتار همسو با با قوانین و باور ها=نتیجه صحیح و دلخواه *و استمرار داشتن
و این راهی است که باید طی بشه
من تاریخ امروز رو اعلام میکنم برای تولد آگاهانم ، تولد یک فرد متناسب ، آموزش جدید ،اطلاعات جدید ،شروع دوباره من ۵/۷/۱۳۹۹
تاریخی است که ورژن جدیدم رو ارائه میدم ، عمل میکنم به آموزه های جدیدم ،کار به عمل برآید…
مقاومت ذهنی چیه؟کاریه که خودت انجام نمیدی…اونی که نمیزاره از جا بلند شی یک نیرو و قدرت از بیزون نیست بلکه اون خودتی و اون اصلا وجود نداره کسی نیستت اون تنها خودتی
سلام بر پروردگار مهربانم 🌺💖🌺💖🦋🦋🦋سلام بر استاد گرامی 💖🌺💖🌺
روز ۲۸تکرار
صعود یا سقوط؟
از خدای مهربانم بسیار سپاسگزارم که من را همیشه ب سمت صعود کردن حمایت و هدایت کرده’خدایا شکرت’
بعد از ۳۰سال ک با چاقی و رنج بسیار با این مسیر آشنا شدم همش سعی من بر این بوده ک موانع رو پشت سر بگذارم نمیتونم پیشرفت کنم’ولی چند در طی مسیر حال بدی کشیدم ولی دست از تلاش بر نداشتم ‘تکالیف رو انجام دادم اگ دست رسی ب نت نداشتم حداقل ۲ فایل گوش دادم انجام رو از روی رفتار افراد متناسب با نداشتم هواسم ب رفتار های خودم بوده بیشترین رفتارهای غذایی من اصلاح شده ”خیلی روی خودم دارم کار میکنم ک آرامش داشته باشم’میدونم ۱۰۰٪اگ حال واحساس من عالی باشه نتیجه عالی میگیرم’
وقتی فایل رو گوش دادم رفتار های خودم را برسی کردم ک ببینم آیا در حال صعود بودم یا سقوط؟ و خدا رو هزاران بار شکر ک از مسیر چاقی فاصله زیادی گرفتم قبلا فقط آرزو میکردم ک لاغر بشم و ساعت ها و روزها فقط ی گوشه نشسته بودم’وقتی برای بهتر شدن حالم خودم تلاش میکنم هر چیزی ک بهم کمک کنه را انجام میدم’ وخیلی بهتر از قبل از دوره دارم پیش میروم و استمرار دارم و ادامه میدهم تا به قله سلامتی و آرامش برسم انشاءالله 🙏🙏💖🌺💖🌺💖🌺💖🌺💖🌺
روز بیست و هشتم تکرار:
پیشنهاد : 👇🏻👇🏻
استاد اگر چالش من اینو نخوردم هم به دوره ی تکرار اضافه کنید، خیلی عالی میشه.
تمرین :
من از فایل یاد گرفتم که همیشه باید استمرار داشته باشم.
و یک نکته هم همزمان با گوش دادن به فایل به ذهنم اومد درمورد طبیعی شدن خواسته هامون.
یکی از دوستام میخواست برای اولین بار با خانواده سوار هواپیما بشه و هم خیلی ذوق داشت و هم خیلی ترس که پرواز چجوریه.
اما من که خیلی زیاد هواپیما سوار شدم اصلا موضوع مهم و حتی جذابی برام نبود و گفتم سوار میشی یک ساعت بعد رسیدی دیگه انقدر شلوغ کاری لازم نداره که.
بعدش اومدم مقایسه کردم با افرادی که چاقن میخوان لاغر بشوند و آنهایی که فابریک خودشان لاغر هستند. و به نظرم اومد که نباید لاغری رو خیلی بزرگ کنم که ترس و ذوق خیلی زیاد از رسیدن بهش داشته باشم. بلکه به خودم گفتم من لاغر میشم و زندگی و دنیا دقیقا همین شکلیه. تغییری ایجاد نمیشه جز در جسم من و به دنبال اون در احساس من. من با شادی و لذت بیشتری زندگی میکنم. در لاغری غذامو میخورم، شاید گاهی هم پیش بیاد اشتباه کنم ولی رفتارهای درست غذاییم خیلی بیشتره. در لاغری ممکنه مسائلی پیش بیاد و روزایی باشه که انرژی کم تری داشته باشم و.. خلاصه اینکه در لاغری هم باز من زندگی میکنم. اما فرقش اینه که احساسم بهتره، جسمم سبک تره. و چیزی نیست که بخوام ازش بترسم یا ندونم چه اتفاقی قراره بیوفته. زندگی آرام و زیبای من جریان داره و به مرور اتفاقات خوب وارد تجربه ی زندگی من میشوند که یکی هز آنها لاغری است.
اینجوری خیلی آروم تر شدم و از اون هول ولا برای لاغری خیلی کم شد. 😊
حالا این تجربه چطور وارد زندگی من میشه؟
وقتی روزهایی که من در حال صعود به سمت قله ی موفقیت در هر زمینه ای که میخوام موفق بشم، باشم تجربه ها یکی یکی میان و اون موقع من خیلی ریلکسم چون میدونم خب دیگه نتیجه ی این کارایی که من کردم معلومه که باید لاغری باشه و جز این اگر بود جای تعجب داشت. و خیلییییییی راحت و بی سرو صدا به هدفم میرسم اصلا بدون اینکه متوجه بشم لاغر میشم چون من خودمو مشغول لذت بردن و کشف زیبایی های زندگی میکنم و به خودم میام و میبینم که در این اکتشاف من چربی ها رو در ایستگاه هایی جا گذاشتم و سبکبال دارم به سفرم ادامه میدم.
در حال صعود هستم، سرعت تخریبم صفر شده، و در هماهنگی کامل با درونم هستم 😊 چه احساس زیبا و فوق العاده ای که بتونم آگاهانه انتخاب کنم و نتايج خودم از زندگی رو تغییر بدم.
ممنونم از اینکه نوشته منو میخونید.
با عرض ادب وسلام خدمت استاد عزیز ودوستان همنوردم🌺🌺💐💐
سقوط یا صعود؟؟؟؟؟
بودن یا نبودن ؟؟؟؟
همانطور که میدانم ، بارها ما با روش های مختلف ( رژیم وورزش ودارو درمانی و…) به قله تناسب خواستنی ام رسیدم ولی در اوج قله وموفقیت ، به خاطر ایمان نداشتن به این موفقیت وهمسو نبودن ذهنم با نمود جسمم ونهایتا فکر کردن به چاقی واسترس بازگشت به وضع سابق جسمانی ام ( تمرکز نبودن لاغری وبودن چاقی) ، باز مرا به ورطه سقوط به دره چاقی رساند. 🥺🥺
ولی امروز دانستم واموختم با توجه به ایمان قوی ومحکمی که به این دوره وروشش دارم که آن را با شرکتم در این دوره به اثبات رساندم ودر پی آن حال واحساس عالیم وشادی وحس بودنم ونفس آزادم وسبک شدنم ورهاییم عین یک پر مصداق تاییدم وباورم به این جاده ملکوتی شده، وعشقم به این روش با پی گیری هر روز فایل ها واجرای میثاق نامه جلوی اینه وجودم، بایستی که بدانم تنها راه صعود وماندن در این بزرگراه عشق وبهشت درونی:
ا۱- این مسیر قرار ندارد چراکه راه سکونش بالای قله است ( با کار کردن هر روزیم روی رفتارها وباور های جدیدم)
۲- با حرکت رو به جلویم ومراقبه ام وتوجه به خودم واطرافم باعث اگاهی بیشتر وپند گرفتنم از اتفاقات دور وبرم میشود فرضا توجه به رفتار انسان های متناسب ، باعث اگاهی به باورهایشان( فلان اخلاق) ورفتارشان( فلان واکنش) در برخورد با مواد غذایی میشود .👌🏻❤️
۳- و ماندن در مسیر ( جاده تناسب ولاغری) بسته به :
الف: رسیدن به باور جدید( با دیدن وتحقیق وشنیدن از منابع مختلف به کرات) .
ب: جایگزینی افکار ورفتار جدید به جای افکار ورفتار کهنه
۴- با بیشتر کار کردن روی خودم وعملکرد ذهنم به لایه های عمیق تری از درخت ( چاقی) وریشه اش نزدیک تر وکار سخت تر اما ماندگار تر میشود ، چرا که آموزه هایم تکرار وبه واقعیت زندگی وروزمرگی ( عجین ناخوداگاه ) تبدیل میشود .👏👏❤️
۵-بایستی متوجه باشم عمل به اموزه ها و تئوریها بایستی آن قدر استمرار داشته باشد وتکرار شود وسنگین تر از کفه ترازوی چاقی باشد ، تا جایی که یکجا جلوی سقوط ( رو به چاقتر شدن را بگیرد ومتوقفش کند ) وباز با تکرارش ،گام به گام، منجر به حرکتم رو به صعود( افتادن در قله لاغری) باشد.👌🏻👌🏻👏💃
۶-با عمل کردن به تمریناتم ، چرا که هر تمرین به من اگاهی میدهد که با توجه به هدفش با متناسب شدن من همسو است ، تغییر آغاز میشود👌🏻❤️
۷- حواسم به باورهای ریشه دار قدیمی ( ترس از خوردن ، این باور که خوردن باعث چاقی میشه)واصلاح آن باشد وبا جایگزین کردن باور جدید( من برای زنده ماندن نیاز به انرژیی دارم که از خوردن به مقدار مورد نیاز مواد غذایی تامین میشود) آن را با قانون( مواد غذایی به ما ضربه نمی زنند) ، هماهنگ و همسو کنم، وبه این ترتیب رفتارم مثل متناسب ها در جهت آن باشد تا غذا باعث چاقیم نشود.👌🏻👌🏻❤️👏👏
۸- با عمل کردن به موارد فوق وتوجه به آن من تاریخ تولد اگاهانه ایی دارم صرف نظر از تاریخ تولد سجلی ام ، واین یعنی شگفتی، که خودم اگاهانه ، بی مربی ، این طفل تازه متولد شده را تربیت کنم وبر این لوح پاک بنویسم ، انچه که لایقش هست ودر مسیر منبع انرژی وشادی وخواست پروردگار در هدفش از خلقتش بوده( احسن الخالقین).👏👏💃💃💃💃
من از نوشته ی شما خیلی لذت بردم و فایل برام یک مرور سریع شد ممنونم از شما 🌸 🌸
با سلام
هر فایلی رو که گوش میکنم پنجره جدیدی به دنیای قدرت ذهن باز میشه: آگه تمام آموخته هایم رو در عمل جای کنم اون وقته که نتیجه میگیرم .سالهای سال این رنج داشتن اضافه وزن رو به دوش کشیدیم واز طرق مختلف خواستیم که از این رنج خلاص بشیم ولی نشد به لطف خدا مهربان وراهنمایهای استاد گرانقدر و سعی وتلاش خودم موفقیتهای خوبی رو در طی مسیر داشتم از حس و حال خوبم تا کاهش سایزم خدا رو شکر میکنم بخاطر تولد آگاهانه ام. 🤩🤩🤩
تغییر در مسیر زندگی قبلی با تولد دوباره من میسر بود من این از نو ساختن رو دوست دارم افکار نو اعمال نو بهم انرژی میده اصلا دوست ندارم به نقطه پایان فکر کنم بیشتر در مسیر بودن لذت بخشه هر روز به امید یاد گرفتن مطلب جدید بیدار میشم و انگیزه قوی برای بودن بهم داده.🌹🌹😊😊
خدایا شکررررررت🥰🥰❤❤
با نام خدا
تولد اگاهانه من د زمینه لاغری چتد ماهی است ولی بنطرم تولد آگاهانه من چند سال هست چون من با قانون جذب و از لحطه ای ک فکر کردم وفهمیدم میتونم زندگیم رو بهتر کنم زندگی جدیدم شروع شده.
من خیلی سعی مکنم ک چیزهای رو ک یاد گرفتم رو تو رفتار روزمرم جا بدم گاهی وقتا یادم میره و میگم بزار یبار دیگم گوش بدم چند لحطه ای گوش میدم و حواسم پرت میشه
ولی اکثر فایلهای ک استاد با مثال توصیح میدن تو ذهنم بیشنر میمونه مثل الام ک گفتن مثلا یک فرد متناسب چجوری چای ميخوره یا چندتا قند میخوره با چایش حرف های استاد خیلی جامع هست و خدارشکر مکنم ک استاد محترم سرراهم قرار داد انقدر موشکافانه دارم میفهمم امیدوارم نتایج جسمی ام هم خیلی زود ببینم.
روز بیست و هفتم
سلام به همگی
من همش فکر میکردم این دوره که اسمشم روشه، روش ذهنی، باید با ذهن من کاری کنه که من ناخوداگاه دیگه به غذا توجه نکنم تقریبا یک ماه و نیم از شروع دوره گذشت و من همچنان در مقابل بعضی غذاها یا قرار گرفتن در جمع پر خوری میکردم و همش ناراحت بودم که پس کی این روش میخواد عمل کنه، یهو با یه فایل به خودم اومدم و استاد اومنجا گفتن منتظر معجزه نباش تا عمل نکنی هیچ اتفاقی نمیفته یا تو صحبت خصوصی بهم گفتن منتظر نباش یهو دستت مثلا فلج بشه وقتی میخواد بره سمت غذا فقط باید به گفته ها عمل کنی وگرنه هیچ فایده ای نداره، من هم تازه انگار متوجه داستان شده بودم واقعا عمل کردم و هر روز سعی میکردم بهتر از قبل بشم، وقتی دوره تکرار و شروع کردم دیگه اصلا مطالب برام طرز عجیبی جا میفتاد و درک میکردم استاد چی میگن و همه تلاشم فقط عمل کردن بهشونه، لنقدرم نتیجه گرفتم که ایمانم هی بیشتر میشه، دیروز وقتی توی جمع خانوادگی بودم همه از کوچیک تا بزرگ داشتن بهم میگفتن چقد لاغر شدی چقد خوب شدی چیکار کردی چه جوری غذا میخوری من غرق شادی بودم از اینهمه حس مثبتی که بهم منتقل میشد وقتی میگفتم همه چی میخورم حتی کیک و…. میگفتن راست نمیگی خندم میگرفت واقعا چون نمیذونستم چطوری بفهمونم این روش متفاوته اخه، اینارو نوشتم تا دوستای عزیزم که میخونن و شاید هنوز به اندازه کافی متعهد نباشن بدونن من از وقتی تصمیم قاطع گرفتم صد در صد عمل کنم و اینکارو هم کردم نتایج ظاهر شد و هر روز دارم بهتر و بیشتر نتایج و میبینم، اصلا کارم این شد صبح بیدار میشم میرم سراغ این سایت و تا شب فقط سعی ام اینه چیزایی که یاد گرفتم رو عمل بکنم، مطمینم روزهای خیلی خوبی در انتظارمه، حتما باهاتون به اشتراک میزارم
نشان های دریافت شده
سلام دوست خوبم چقدر از خوندن نوشته ی شما لذت بردم .
وقتی گفتین در همون لحظه که پرخوری کردید چی توی فکرتون بود که این کار و کردید این جمله نشون میده چقدر شما عالی این مسیر رو درک کردید .
که به جای سرزنش کردن خودتون نگرشتون روی ذهنتونه که باوری که این رفتار رو تولید کرده پیدا کنید و با تغییر اون باور و البته استمرار در حفظ باور صحیح بتونید رفتاری که ازتون خلق میشه در مسیر لاغری بشه .
جملاتی که در متنتون به کار بردید واقعا نشان دهنده ی این بود که شما دقیقا در مسیر صعود به قله هستید .
قله ای که فرقش با قله های دیگه اینه که صعود به اون راحتترین کار دنیاست . لذتبخش ترین کار دنیاست . جاذبه داره . صعود به اون کشش داره . برامون جذابه . از مسیر لذت میبریم .
شما از جایگاه مشاهده کننده ( شاهد) ؛ به اعمالتون و افکارتون و انتخابهاتون نگاه کردید و بدون قضاوت فقط اونها رو نگاه کردید . این یعنی بودن در جایگاه درست . یعنی بودن در جایگاه خود برتر .
سرزنش کردن کار خود برتر نیست .
او فقط هدایت میکنه . از هرجایی از مسیر هم که باشیم فقط هدایت میکنه بدون اینکه اصلا بخواد بگه چرا اشتباه کردی چرا از این راه رفتی و ….
نوشته ی شما حس خیلی خوبی بهم داد .
اینکه شما جایگاه خودتون رو پیدا کردید و متوجه شدید خودتون دارید زندگیتون رو خلق می کنید . به جای سرزنش دارید دنبال این میگردید که اون لحظه چه فکری توی سرتون بوده تا اون فکر که خیلی وقتها باور ماست رو تغییر بدید تا رفتارتون در پی تغییر باور خوبه خود اصلاح بشه .
من طبق فرمولهایی که در ذهن خودم بوده فکر میکنم اون لحظه که شما عمل پرخوری ازتون سرزد در اون لحظه داشتید به لذت بیشتر فکر میکردید .
ذهن شما طبق عادات گذشته داشته به لذت بردن از خوردن لقمه های اضافه در همون زمان فکر میکرده که اغلب هم به صورت ناخوداگاه این اتفاق میفته و طبق عادت .
یا داشته به این فکر میکرده که من باید تا آخر غذام رو بخورم تا لذت من از بین نره .
یا داشته تلویزیون نگاه میکرده و برای رسیدن به لذت بیشتر دستور به خوردن میداده و شما در اون زمان به رفتارتون آگاه نبودید .
ذهن ما در لحظه ی حال زندگی میکنه و باورهایی رو که همون لحظه برای ما لذت بیشتری داشته باشه نگه میداره و باورهایی رو که لذتش کمتر باشه و یا بعدا قراره به اون لذت برسیم رو در اون لحظه کنار میزاره و نمیزاره ما بهش فکر کنیم .
خوردن همیشه در ذهن ما = لذت معنا شده .
پس این ریشه ی تمام لقمه های اضافه ی ماست .
تا ته بشقاب خوردن = کار خوب برای ذهن ما تعریف شده .
حالا به جای اون ما باید این فرمولها رو جایگزین کنیم .
خوردن به اندازه ی نیاز = لذت
خوردن لقمه های اضافه = رنج و خلاف جهت خواسته .
و فرمول تا ته بشقاب خوردن هم کلا حذف بشه .
خوردن های نااگاهانه = حذف
باید تا میتونیم نااگاهانه نخوریم . وقتی حواسمون جای دیگه است نخوریم . چون اغلب در این زمانها ذهن طبق عادات گذشته دستور به خوردن میده .
لقمه های اضافه چه لقمه هایی هستند همون لقمه هایی هستند که دیگه حس چشایی به اون مزه نمیده . یعنی ما اگه آگاهانه غذا بخوریم پیام سیری رو کاملا از طریق حس چشایی دریافت میکنیم .
ببینید تا زمانیکه اون لقمه ها نیاز ماست ذائقه ی ما مزه ی خوب غذا رو حس میکنه ولی به محض اینکه دیگه نیازمون نباشه دیگه از حس ذائقه به ما حس لذت نمیرسه . اون وقت ذهن میخواد با خوردن ترشی ها یا سس ها یا مزه دهنده های دیگه به غذا باز اون حس لذت رو به ذائقه برگردونه پس اینجا هم معلوم میشه اون لقمه ها دیگه نیاز ما نیست .
چرا اینکارو میکنیم چون بازم یه فرمول دیگه در ذهنمون ثبته .
ما خیلی اوقات لذت خوردن رو به خودمون تحمیل کردیم . دقیقا همون رفتاری که والدینمون با ما کردند و وقتی که کوچیک بودیم برای اینکه غذا رو به خوردمون بدن هزار جور چیزای خوشمزه بهش اضافه می کردند تا ذائقه ی مارو برای خوردن بیشتر تحریک کنند و تازه این کار در ذهن اونها یه کار خوب معنا شده بود . پس این فرمول رو در ذهن ما هم گذاشتن .
در حالیکه این فرمول هم باید از ذهن ما حذف بشه . تحریک ذائقه = گول زدن خودمون = کار بدی که حال مارو میگیره .
ببینید ما باید این فرمولها و هزاران فرمول دیگه ای که استاد بهمون یاد دادن رو در ساعاتی غیر از خوردن باید روش کار کنیم و به ذهنمون القا کنیم لذت خوردن لقمه های اضافه رو نمیخوایم .
چون اون لذت نیست بلکه رنجه . چون حس چشایی هیچ لذتی از لقمه های اضافه نمیبره و من نمیخوام با چاشنیهایی مثل ترشی ذائقه ام رو تحریک کنم که بیشتر از اون غذا بخوره .
چون حالش بد میشه . قدرت خودشو از دست میده و نمیتونه وظیفش رو درست انجام بده و پیام سیری رو حتی زودتر از معده به ما انتقال بده . چون دریافت پیغام سیری از ذائقه خیلی سریعتر قابل دریافته تا از طریق معده .
یه فرمول دیگه هم در ذهن ما هست ترس از خوردن .
تا حالا شده فکر کنیم چرا از خوردن میترسیم .
چون هنوز به یادگیریمون ایمان نیاوردیم . مثل راننده ای که تازه یاد گرفته و هنوز به قدرت رانندگیش ایمان نیاورده چون هنوز تمریناتش کمه . چون باید بیشتر و بیشتر تمرین کنه تا ماهر بشه . راننده ای که هنوز ماهر نشده هربار پشت فرمون میشینه با حس ترس میشینه . این کار ذهنه . دستور ذهنه چون هنوز ماهر نشده ذهنش به رانندگیش ایمان نداره میترسونش که اون رو از این کار منصرف کنه یا مراقبتش کنه . یعنی نیت ذهن بد نیست . اما ما برای برطرف شدن ترسمون نباید رانندگی رو کنار بزاریم باید مهارتمون رو بالا ببریم تا حس ایمان و اطمینانمون که اونم از طرف ذهن صادر میشه بالا بره .
باید تمرین کنیم .
تا میتونیم تمرین کنیم . تکرار کنیم . حال خوبمون رو ادامه بدیم . لذت ببریم در این مسیر . در پی کسب تجربه باشیم و دقیقا مثل شما که بعد از رفتار ناخواسته علت رو در فکرتتون ریشه یابی میکنید همین کار و کنیم .
تعهد داشتن خیلی مهمه . تعهد ایمان و اطمینان آدم رو زیاد میکنه . اعتماد به نفس آدم رو بالا میبره . حال خوبمون رو تقویت میکنه .
ما باید متعهد باشیم در طول روز حالمون خوب باشه و حتی اگه ناخواسته ای بر ما وارد شد به هیچ عنوان اجازه ندیم حالمون رو بد کنه . از جنبه ی مثبتش نگاه کنیم تا حالمون رو بد نکنه .
چون حالمون که بد بشه یه فرمول دیگه در ذهنمون میاد
پناه بردن به خوردن = رسیدن به حال خوب .
ما باید این فرمول رو هم تغییر بدیم .
چون خیلی وقتها ذهن ما برای اینکه رنج حاصل از اون مساله رو از ما دفع کنه دستور به خوردن میده . این خوردن بر اساس نیاز ما نیست . پس این فرمول و این باور هم باید حذف بشه و مساوی رنج بیشتر معنا بشه و وقتی ما تعهد کردیم که نزاریم حالمون بد بشه پس قطعا طرف فرمولهایی که حالمون رو بد میکنند نخواهیم رفت .
ما باید تعهدمون رو به حال خوب حفظ کنیم .
اما این کار هم تمرین و ممارست میخواد تا دیگه ذهن ما از فرمولهای قبلی برای رسوندن ما به لذت استفاده نکنه . اون فرمولها برای ما رنج آورن . هر خوردنی به جز رفع نیاز جسمی که فقط پیامش از طریق حواس جسمی و علی الخصوص حس ذائقه قابل دریافته برای ما تولید رنج و سنگینی و بار اضافه میکنه . حال خوبمون رو میگیره . خودمون رو گول نزنیم . خوردنهای اضافه لذت نیست واقعا رنجه . ازش دوری کنیم مثل آتیش می مونه روحمون رو میسوزونه . جهنمه . ما کاملا این جهنم رو درک کردیم . برای روحمون که تولید کننده ی حال خوب و سلامتی و تندرستی و لذت هست ارزش قایل باشیم .
هیچ کس از چاق بودنش لذت نمیبره . گرچه میدونیم نباید ازش متنفر باشیم نباید سرزنش کنیم و نباید بهش توجه کنیم که حال خوبمون بد نشه ولی میدونیم ما لاغر شدن رو بیشتر از چاق شدن دوست داریم ولی ذهن ما به خاطر فرمولهای اشتباهش چاق شدن رو بیشتر دوست داشت چون چاق شدن در ذهن ما راحتتر از لاغر شدن معنا گرفته بود .
این فرمول رو هم باید جایگزین کنیم .
چاق شدن و لاغر شدن دو پروسه ی یکسانه .
استفاده از باورهای چاق کننده = چاق شدن
استفاده از باورهای لاغر کننده = لاغر شدن .
یعنی این راه ، راه چاق شدن و لاغر شدن مابوده نه هیچ کدوم از راههای قبلی .
ما باورهای چاق کننده رو انتخاب کردیم . لذت هم چاشینیش کردیم چاق شدیم .
حالا باورهای لاغر کننده رو انتخاب میکنیم . لذت رو هم چاشنیش میکنیم پس لاغر میشیم .
یعنی ما به همون راحتی که چاق شدیم به همون راحتی تازه راحتتر از اون لاغر میشیم .
چرا راحتتر از چاقی لاغر میشیم؟ چون لاغر بودن طبیعت بدن ماست .
چون طبیعت بدن بر حذف و پاکسازی و رسوندن بدن ما به تعادل آفریده شده .
لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم .
تمام این درسها رو من از استاد یاد گرفتم دو ساله دارم یاد میگیرم .
و تنها و تنها یک نکته رو در تمام این زمانها دریافت کردم . ما باید به این راه متعهد باشیم . اونم نه به زور . با عشق . اونقدر از لاغر شدنمون در ذهن خودمون لذت ایجاد کنیم و مشتاق باشیم که این لذتها و حال خوب در ذهن ثبت بشه و ذهن ما خودش دستور به تعهد در مسیر لاغری رو بده .
گرچه این راه اونقدر لذتبخشه که ذهن خودش دوست داره متعهد باشه . خیلی لذت داره به خدا .
تنها چیزی که مارو به قله می رسونه تعهد و استمراره .
و تعهد و استمرار حاصل نمیشه مگر اینکه ذهن ما در این تعهد و استمرار به حال خوب و لذت برسه .
تمام خواسته های ما برای رسیدن به حال خوبه .
ما از لاغر بودن خیلی بیشتر لذت میبریم خیلی . پس به ذهنمون این باور رو برسونیم حتی انسانی که لاغره هم از غذا خوردنش بیشتر لذت میبره تا یه فرد چاق . یه فرد چاق فقط از خوردن رنج میبره .
پس حتی از بزگترین فرمول یه ذهن چاق میتونیم در جهت لاغر شدنمون استفاده کنیم .
یه فرد چاق به خاطر اضافه خوردنهاش هرگز نمیتونه نیاز خودش رو تنظیم کنه و بفهمه کجا نیاز بدنش تامین شده . یه فرد چاق از هیچی آگاه نیست .
اون فقط میدونه یه معتاده که ذهنش دائما داره دستور به خوردن میده . ولی یه فرد لاغر روی بدنش آگاهی داره . او میدونه از چی لذت میبره و از چی لذت نمیبره . یه فرد لاغر امکان نداره بعد از سیر شدنش به خودش اجازه بده با خوردن لقمه های اضافه لذت حاصل از غذا خوردنش رو از بین ببره . میگه حالم بد میشه اصلا نمیتونم .
یه فرد لاغر به حال خوبش اهمیت میده .
میدونه اگه این لقمه های اضافه رو بخوره حالش بد میشه . یه فرد لاغر به خودش ارزش قائله .
برای حال خوبش ارزش قائله .
حال خوبش رو وابسته به خوردن نکردنه .
در حالیکه فرد چاق حال خوبش رو وابسته به خوردن کرده و این یعنی خلاف جهت آفرینش بودن .
خدایا چقدر نوشتم . دوست خوبم ممنونم که منو به وجد آوردی . نوشته ام طولانی شد ولی حال خوب رو از کلام شما دریافت کردم . در نوشتن لذتی بهم میرسه که دستور توقفش صادر نمیشه اصلا به بی نهایت وصل میشم .
بی نهایتی که در نوشتن جاری میشه و منشاء اون حال خوبه .
ممنون که با نوشتت حالم رو خوب کردی .
خدایا شکرت .
خدایااا شکرت .
استاد ازتون ممنونم که بهمون یاد دادید و هرگز آموزش رو متوقف نکردید .
تمام چیزهایی که بر قلم من جاری میشه از آموزه های شماست . همه رو از شما یاد گرفتم . گرچه شاید بعضی جاهاش شاید باز هم فرمولهای چاق کننده داشته باشه ولی باز هم تمرین میکنم که خالص تر بشه .
ممنون که هستید و با پشتیبانی و حمایت عالی مارو در مسیر نگه میدارید .
سپاسگزارم .
فاطمه سادات عزیز خوشحالم که با نوشته من به وجد اومدی وبازم دست به قلم شدی من همیشه نوشته های شمارو میخونم ولذت میبرم و کندو کاوهایی که در لایه های ذهنیتون دارید رو تحسین میکنم به خاطر راهنمایی تون ممنون وحتما اونا رو به کار میبرم امیدوارم همیشه حالت خوب باشه وموفق باشی.
نشان های دریافت شده
سلام .
وقتی میگیم لاغری قله است و باید برای رسیدن بهش کاری انجام داد ؛ خب اولین چیزی که به ذهن میرسه اینه که من نمیتونم . سختمه . هزینه اش رو ندارم . حوصله ی گوش دادن ندارم و …
این گفتگوها به ذهن وارد میشه و آسان بودن لاغری رو برامون سخت می کنه .
البته کسی که کنترل ذهن رو تمرین کرده باشه میتونه سریع بگه نه . از زاویه دید مثبت ببین کسی که میخواد صعود کنه دنبال هدفه انسان تلاشگریه . سعی و کوشش به انسان ارزش میده . قدرت میده و ….
اما کسی که روی ذهنش کار نکرده باشه اولین چیزی که به ذهنش میرسه اینه که وای . پس من باید اینجا هم کار انجام بدم . خب رژیم گرفتن هم که کار بود . ورزش کردن هم که کار بود . اینم بالاخره کاره دیگه .
باز ذهن مثبت میگه این تلاش فرق داره . این تلاش تلاش ذهنیست . یعنی شما میخوای لاغر شدن رو با ذهنت یاد بگیری . یعنی آموزشه . مثل درس خوندن .
باز ذهن منفی میگه خب درس خوندن برای من سخت بود دیگه .
خلاصه کسی که ذهن مثبتش بهش غالبه میگه چه سخت باشه چه آسون من عاشق یادگیری هستم پس حرکت میکنم .
اما ذهن منفی میگه نمیخوام سخته .
استاد شما قبلا میگفتین لاغر شدن ساده ترین کار دنیاست .
اگه بگیم مسیر لاغری مسیر صعود به قله است ؛ اولش حس سخت بودن به ذهنمون میشینه ولی اگه بگیم لاغر شدن طبیعت بدن ماست که اگه موانعش رو برداریم خودبخود ؛ خودش خلق میشه . این رو ذهن راحتتر قبول میکنه .
گرچه ذهنی که بخواد مسیر لاغری رو بره از همه ی کلمات در جهت لاغری استفاده میکنه و کسی که نخواد مسیر لاغری رو انتخاب کنه دنبال بهانه است که به راه قبلیش ادامه بده .
وقتی بگیم مسیر لاغری سرپایینیست خیلی برامون راحتتره . چون تجسمش هم توی ذهن راحتتره . ریزش چربیها کار راحتیه چون ریزش معمولا از بالا به پایینه .
پس راحتتره . ولی وقتی میگیم باید به قله برسیم و کاری انجام بدیم اول اینکه قله معمولا از ما فاصله داره و هدف رو دور از دسترس میبینیم و وقتی هم میگیم باید برای رسیدن بهش کاری انجام بدیم حتی اگه اون کار خیلی راحت باشه باز توی ذهن مقاومت ایجاد میشه که نمیتونم سخته و ….
در حالیکه لاغری به روش ذهن خیلی راحت به دست میاد . هدف لاغری ما جلوی پامونه . کاملا قابل دسترسه . مسیرمون سرپایینیه . کاری نداره که . فقط کافیه روزانه چند فایل گوش بدیم و سعی کنیم روی ذهنمون کار کنیم
البته
رسیدن به قله حس قدرت به آدم میده . حس برتری . حس توانمندی . حس خواستن . انتخاب .اعتماد به نفس . اقتدار میدونم شما به خاطر همین از این کلمه استفاده کردید .
ولی لاغری سرپایینیه حس راحتی و سادگی . حس قابل دسترس بودن .
البته کسی که زرنگ باشه در مسیر لاغری از هردو حالت به نفع خودش استفاده میکنه .
چون لاغری چه قله باشه و انتخابش حس قدرت به آدم بده و چه مسیری سرپایینی باشه که حس راحتی و سادگی بهمون دست بده ؛ وقتی کسی بخواد لاغر بشه براش فرقی نداره . از جنبه ی مثبتش به هر دو کلام نگاه میکنه . ولی ذهنی که منفی باشه از قله ، حس سخت بودن میگیره و از سرپایینی هم حس تنبلی و رها کردن و بادی به هرجهت بودن .
چیزی که مهمه اینه که بتونیم ذهنمون رو هدایت کنیم تا مسیر لاغری با ذهن رو انتخاب کنیم که توی این مسیر هم راحتی هست هم قدرت هست هم لذت . هم عشق و اشتیاق . هم بقا و سلامتی یعنی تمام اهداف ذهن در لاغری با ذهن هست .
و وقتی یاد می گیریم و درک میکنیم متوجه میشیم این مسیر تنها مسیر لاغر شدنه .
نشان های دریافت شده
سلام .
بله کاملا درسته موافقم .
با سلام
من امروز خیلی حالم خوبه تو این چندروز اخیر هرکی منو دیده گفته وای تو چقدر لاغر شدی شکمت چقدر کوچیک شده
چی کار کردی ومن واقعا حس کوهنوردی رو دارم که قسمت های مهم قله رو بالا اومدم ودیگه راهی تا نوک قله نمونده.
هنوزم به اون اندامی که دلخواهمه نرسیدم ولی اینقدر تغییرات مشخص هست که دیگران به زبون میارن ومثل شبنم گلبرگهای روح منو نوازش میکنن.خیلی خوشحالم چون هروقت رژیم گرفتم زود خسته شدم وبا اولین حرف اطرافیان که لاغرشدی دیگه حس میکردم کافیه وهمونجا استپ میکردم ولی الان اینقدر مسیر زیبا واحساس من خوب بوده که به اینا راضی نیستم وباید به اون وزن وهیکل دلخواهم برسم ومطمئنم که بهش میرسم
واصلا بیقرار انتهای مسیر نیستم که باعث عجله کردن بشه من دارم از مسیر لذت میبرم واین تغییرات روهم نتیجه استمرار
در این راه میدونم شاید دارم آهسته میام جلو اما همین گام های کوچیک داره منو به آرزوم میرسونه پس دوستان خوبم عجله وبیقراری واسه رسیدن به انتهای مسیر نتیجه رو به تاخیر میندازه اینکه ماهها وروزها روبشمریم اشتباهه ودرستش اینه که تمرینها رو انجام بدیم ووارد زندگیمون کنیم واز طرفی هم لازم نیست زندگیمون رو تعطیل کنیم وبه تمرینها بپردازیم،آهسته ولی پیوسته قدم برداریم.
ترس از خوردن هنوز هم بامنه اما خیلی خیلی کمتر شده الان وقتی زیاده روی میکنم بیشتر ناراحت اینم که چرابه حرف فرشته درونم وقتی گفت کافیه اهمیت ندادم یا چرا آشغال وارد بدنم کردم ویا بیشتر این فکر میاد تو ذهنم که من که حالم خوب بود چرا با این کار حالم رو بد کردم همین دیشب که یه ذره بیشتر از حد سیری خوردم به اینها فکر میکردم یه دفعه به ذهنم رسید که همیشه این جور مواقع داشتم خودم رو سرزنش میکردم وبه خودم میگفتم وای بازم زیاد خوردی فردا چاقتر میشی ونمیتونی بازم جلو خودت رو بگیری ببین چقدر زشت شدی و…،اما الان حرفایی که باخودم میزنم عوض شده کلا فکرم عوض شده وبیشتر به فکر اینم که احساسم خوب باشه وبه خودم میگم چی شد که باز خوردی ودنبال اینم که ببینم فکرم اون موقع چی بود که به حس سیری توجه نکردم ودارم بیشتر روی فکرم کار میکنم تا بتونم باورهای زیرین لایه های ذهنیم رو بشناسم وتغییرشون بدم امیدوارم که بتونم این راه رو به کمک استاد عزیز وحمایت خداوند طی کنم واز سقوط های کوچک لحظه ای نترسم وباز خودم رو بالا بکشم تا به قله برسم.با تشکراز شما استاد گرانقدر.
به نام حق
سلام بر همه ی دوستان 🌹🌸
من این مدتی که در دوره هستم به اندازه ی نیاز بدنم غذا میخورم و طبق قانون جهان عمل میکنم و به خودم با پرخوری صدمه نمیزنم البنه شاید بعضی مواقع نتونم به فرشته ی درونم گوش بدم وبه منفی باف گوش میکنم و طبق قانون عمل نمیکنم ولی سعی میکنم از امروز به فرشته ی درونم گوش بدم و با تکرار کردن رفتارهای روزانه ام رفتار درست تبدیل به عمل میشه و برای همیشه متناسب باقی مونم
از ۴ماهی که از تولدم (تولد اگاهانه )میگذره خیلی رفتارهای زیبای دارم که خودم هم به خودم افتخار میکنم و عاشق خودم شدم جقدر زندکی زیباس جقدر لذت بخشه در این جهار ماه همه جیز قشنکه.و از اینکه با دیکران متفاوتم خیلی لذت بخشه عالیه ☺️و از اینکه سالیان سال نتونستم اونحوری که میخام زندکی کنم همیشه با استرس غذا میخوردم و با استرس لباس می پوشیدم هر جند هم حالم از خودم بهم میخوره میکفتم خدا این جه وزنیه که من دارم هیجی بر تنم قشنک نی اعنماد به نفسم هم صفر دوست نداشتم از خونه برم بیرون یا دوست نداشتم برای خودم خرید کنم و یا اینکه در جمع حضور پیدا کنم . ناراحت بودم ولی بازم خدا رو شکر همه ی اونا برام تبدیل به شادی شدن و پس از سالیان سال باز متولد شدم و طعم زندکی با طعم خدا رو چشیدم 😍👌🏻🙏🏻
و از اینکه استمرار زیادی برای ادامه مسیر دارم خیلی خوشحالم ☺️😊😌😍
از امروز هم سعی میکنم و به خودم قول میدمو به خودم یاد اوزی میکنم با تمرین و تکرار شرایطم رو بهتر کنم و تا زنده هستم در این مسیر باقی بمونم
🙏🏻🙏🏻👌🏻👌🏻
سلام
من از امروز سعی میکنم یه حرکت به سمت مسیر انجام بدم و تلاش کنم مطالب تئوری به عملی تبدیل کنم و تکرار تکرار کنم چون با تکرار افکارمون تبدیل به عادت میشه
و ازبیین بردن ترس از مواد غذایی موادغذایی قدرتی ندارن که مارو چاق کن ما با اشتباه مصرف کردن موادغذایی خودمون چاق میکنیم و هر ساعت و هر موقعه که بدنم نیاز داشت بدون ترس ازین از موادغذایی که مارو چاق میکنه به اندازه نیازم مصرف کنم
و لاغر شدنم فقط واس خودم مهمه نه بخاطر دیگران و دوست دارم برای خودم بدنی سالم تر شاداب تر با ارامش بیش تر و حس اعتماد به نفس در حین خرید لباس ها رو داشته باشم و لذت ببرمم 😻
سلام
صعود یا سقوط
تولد آگاهانه
خب هر وضعیتی که الان داریم را یکروزی یاد گرفتیم….یک آموزش که تبدیل به عادت شده
ما برای رفع چاقی اومدیم لذتهای جدید به ذهنمون دادیم…کانون توجهمونو تغییر دادیم
خب برای متناسب موندن باید در مسیرش باقی بمونیم
این طبق این قانون که همه چیز از انرژی مصداق داره….اگر ارتعاش انرژیمون تناسب نباشه سقوط میکنیم
…..
من خودم تصمیم دارم لذتهای متناسب شدنو همواره به خودم بادآوری کنم
چون حس کردم لغزیدن چقدر میتونه طبیعی اتفاق بیفته…یا یک عیبی نداره کوچیک
و رنجای چاقی را جلو چشام نگه دارم
🌹🌱🌹🌱🌹
من فاصله ای تا تناسب اندام دلخواهم ندارم
شکمم که روش حساس بودم در حال جمع شدنه
و پهلوهام
و مهمترز همه اینها تناسب فکری و صبوری که تو رفتارام دارم بهش میرسم
البته هنوز نوشابه در شرایط گرمای بالا حتما باید بخورم…مشکل از نوشابه نیست
راستش خیلی اعتقاد ندارم چاق میکنه
مشکل از عدم تحمل من و صبور نبودنم در مقابل گرماست..که حلش میتونه یک تولد آگاهانه باشه
انگار به نوشابه پناه میبرم
و این هنوز ایراد کارمه
خب چرا آب نمیخورم؟
این اصرار به خوردن چیزی حتما ناشی از رفع یک فشار درونی با اون خوردنی
مثل مشروب که خیلیا میخورن
منم نه دراون حد ولی عشق نوشابه ام😁😁😁
میخوام حلش کنم هرچند که ذهنم الان داره کلی غر میزنه
🌱🌹🌱🌹
تولد دوباره
من از سال ۹۱ کلاسای خودشناسی میرفتم
و کتاب زیاد خوندم
اما تمرکزی از اسفند ۹۶ روی قانون جذب مطالعه دارم
و با این دوره درکم کاملتر شد و مهمتر اینکه میتونم با قدرت بگم ببین این مطالعاتت بیهوده نبوده
با فایل گوش کردن لاغر شدی
از خیلی از اساتید موفقیت که کلاساشونو میرفتم تو این زمینه جلوترم
هنوز تو کار رژیم و دویدنن
خب من ی برگ برنده دارم
الهی شکر
این یک تولد آگاهانه است برای من
استاد چندماه قبل دوره خیلی دپرس بودم
با اینکه داشتم فایل ثروت گوش میدادم ولی حسم خوب نبود
از خودم راضی نبودم
دچار روز مرگی بودم
فقط اوایل خرید هر دوره ای چندماهی شاد بودم و نتیجه میگرفتم اما بعد متوقف میشدم
خب شخصیت من با تمارین این دوره خیلی سازگار…تمرین هر روزه
اصلا کار درستیم هست
چرا نباشه؟ توجه روزانه به مسیر طبق تکالیف دوره
و تمرین ایستگاهها خودش یک نکته انگیزه بخش
با شروع دوره خیلی شاد شدم
خیلی انگیزه دار شدم
ولی الان فک میکنم بعد متناسب شدن چه هدفیو انتخاب کنم که شاد باشم برای خلقش؟
دچار روزمرگی نشم
صعود کنم
من خیلی همیشه دنبال موفقیت و ثروت بودم
خیلی زیاد و هستم
بقول شما در هر زمینه ای مشکلی داری یعنی ایمانت در اون زمینه مشکل داره
باید اینو حلش کنم
باید با فراوانی هماهنگ بشم
باید این ناهماهنگی رو کاتش کنم یجا
حالا یک برگ برنده دارم ازین دوره
میگم وقتی با تغییر باورام لاغر شدم و دارم به تناسب دلخواهم میرسم پس ثروتم خودم میتونم رفعش کنم
باید لایق بشم
باید مومن بشم
باید روحانی بشم
هیچ شخصیت روحانی در طول تاریخ تو هیچ زمینه ای در فقر نبوده
اصلا ارتعاشش نمیتونه این باشه
🌹🌱🌹🌱
واقعا میخوام یک ورژن جدید از خودم به دنیا ارائه بدم
آپدیت کنم خودم با اون چیزی که دوست دارم
” این تغییرات که یکی یکی تشخیص داده بشود و اصلاح بشود در نهایت شگفتی نتیجه شمارا رقم میزند”
فریبای جدید متولد شده
اولین شاخصه اش هم جسم متناسبشه
حالا باید ثروتمندش کنم
با عزت نفسش کنم
فکر کردن به تناسب خیلی تو تشخیص رفتارای اشتبام کمکم کرده
چاقی نتیجه یک سری خلق و خوی من بوده
مثل وابستگی
عجولی
رضایت درونی نداشتن
رفع افسردگی با غذا
اینارو دارم اصلاح میکنم
حتما چالشهای مالی هم همچین دلیلی داره
من شکرخدا درآمد تقریبا خوبی دارم
اما وضعیت مالیم تغییری نمیکنه
رفاهم خیلی تغییر نمیکنه
بقول شما بجای پاک کردن جواب باید فرمولهارو اصلاح کنم
البته حدود ده روز طبق الهاماتی که بهم شده یک سری تمارین دارم انجام میدم برای هماهنگی با پول و شغلم…و فهمیدم باور به هر محصول و خدماتی در درجه اول ذهن ثروتمند و احساس ارزشمندی از درون میخواد…
تمرین پربرکت بودن شغلم رو هم استارت زدم
احساسمو خوب کرده
بقول شما تغییر با همین احساس خوب شروع میشه
🌹🌱🌹🌱🌹
اصطلاح خیلی قشنگی بود
تولد آگاهانه
” اگر تشخیص دادی این رفتارت که یاد گرفتی ولی آگاهانه نبوده برای خلق یک انسان جدید مناسب نیست تغییرش بده، این میشه شاهکار تو”
واقعا غلبه بر عادت یک تلاش ذهنی آگاهانه برای توجه به لذتهای جدید و تبدیل به رنج لذتهای قبلی میخواد
اما نتیجه اش خیلی لذت بخش
چون نتیجه اش هماهنگی با فرشته درونه لذت بخش و همراه با حس خوبه
🌹🌱🌹🌱
۱۹ خرداد ۹۹
سپاسگزارم از این فایل عالی، از زمان آشنایی با این دوره آگاهی من به طور خیلی عمیقی نسبت به خیلی از موضوعات بالا رفت و دیدگاهم و برخی از باورهام تغییرات اساسی داشته. من هم احساس میکنم بار دیگر متولد شدم و مسیر زندگیم هر روز روشن تر میشود. خیلی آگاهانه عمل میکنم در مسیر تناسب و از اینکه سالها رژیمهای لاغری میگرفتم الان کاملاً متوجه حال امروزم نسبت به اندامم و تناسبم و حال قدیمم هستم و میفهمم چقدر متفاوت هست. من الان خود را هر شکلی که هستم دوست دارم و مشتاقانه در مسیر تغییرات عالی هستم. آگاه بودن و عمل کردن عالیست. ممنون
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم
من ۲۶ ماه هست که به دنیا اومدم دارم همه آموزشهای گذشته را دور می ریزم و آموزشهای جدید را به ذهنم میدم من با گذشته خیلی فرق کردم هر وقت گرسنه باشم غذا می خورم و لذت میبرم و اگر گرسنه نباشم از نخوردن ِلذت میبرم من دیگه خیلی از نظر غذا خوردن تغییر کردم یعنی ذهنم تغییر کرده اندازه نیازش میخوره من هم اسرار به خوردن نمی کنم مریضی افسردگی که داشتم هم با کمک ذهن قدرتمندم خوب شد مسیر خیلی خوبیه نه گرسنگی داره و نه ورزشهای سخت کم کردم ولی نمیدونم چند کیلو ولی به هدفم که ۵۰ کیلو هست نرسیدم و تا به هدفم نرسم هستم وخسته نمی شم
سلام به استاد عزیز و همراهان خوبم
من از تابستان گذشته با استاد روشن آشنا شدم قایل ها رو شروع کردم
نسبت به قبل حال خیلی بهتری دارم سبکتر و راحت تر شدم
اصلا چاق تر نشدم
گاهی احساس میکنم لاغرتر شدم ولی چون وزن نمیکنم باورش ندارم
منفی باف ذهنم رو خیلی کنترل میکنم یا بهتر بگم نمیذارم کنترلم کنه
جدیدا دارم ورژن جدید خودمو خلق میکنم که همیشه تو رویاهام داشتم از نظر جسمی و مخصوصا روحی و شخصیتی که البته مورد پسند همه نیست
به خودم علاقه بیشتری دارم برای سلامتی و رشد خودم بیشتر وقت می ذارم و عذاب وجدان کمتری دارم.
خلاصه که معتاد شدم به فایل ها و اگه جایی باشم که اینترنت نداشته باشم حالم خوب نیست!!!!(
تصمیم گرفتم نوشته های دوستان رو حتما بخونم تا احساس جمعی موفقیت رو بیشتر کنم ومتشکرم که احساسات خودتون رو به اشتراک می دارین.
فایل امروز عالی بود ممنونم
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان خوبم
لاغری باذهن مسیر درست وصحیحی هست .من با همه تلاشها و فشار اوردنها به خودم هیچ وقت نتوانسته بودم انقدر خوب وزن خودم رو کم کنم .اما توی این مسیر من با احساس خوب بدون اینکه به خودم کوچکترین سختی بخوام بدم کاهش وزن خیلی خوبی داشتم .من با اینکه برای سومین بار هست که دارم دوره رو تکرار میکنم اصلا احساس نمیکنم که برام تکراری شده باشه .و همه اونهایی که در این دوره هستند دقیقا متوجه صحبت من میشن ،من هر بار که این فایلها رو گوش کردم یه جور خاص تری اون فایلها رو درک کردم و هربار رفتارهام صحیح تر از دوره قبل میشه .توی هر کاری که ما تا حالا انجام دادیم تمرین کردن باعث شده که مهارت مابیشتر بشه و ما اون کار رو بهتر از دفعه قبل انجام بدهیم .برای یادگیری و اموزش این دوره هم دقیقا همین هست و من هر بار بیشتر روی خودم مسلط میشم .این مقاومت ذهنی که خیلی از ماها ازش اسم میبریم دقیقا یک بهانه هست برای اینکه دوست داریم تغییر نکنیم و میخواهیم رفتار قبلمون رو تغییر ندیم چون بهشون عادت کردیم و اونها رو دوست دا ریم .ولی وقتی واقعا تصمیم بگیریم برای تغییر خوب میتونیم بفهمیم که چیزی به اسم مقاومت ذهنی نداریم .اتفاقا من بگم حالا برای شخص من که اینطوری بود من ذهنم خیلی زودتر از خودم لاغر شدن رو پذیرفت و رفتار درست رو یاد گرفت چرا که وقتی چیزی میخوردم یه جایی بهم الارم میداد که کافیه ،یه جایی بهم الارم میداد که تو الان فلان ماده غذایی رو احتیاج نداری اما من با وجود اینکه این الارم رو دریافت میکردم اوایل خودم رو به اون راه میزدم میگفتم بیخیال غذا منو چاق نمیکنه و میخوردم تا حد نفس تنگی با اینکه عمیقا میدونستم خوب این درست نیست ، بعد از مدتی که توی مسیر بودم این اشتباه رفتاری به هفته ای یکی دو بار تبدیل شد ،بعد از مدتی در هر وعده یکی دو لقمه اضافه بر الارم ذهنم میخوردم و در حد خفگی مثلا شده بود ماهی یکی دوبار ،و الان مدتیه که نه تنها اصلا درحد خفگی نمیخورم بلکه دقیق با شنیدن الارم ذهنم کنار میرم و خوب خیلی از این کار خودم خوشحالم در صورتیکه توی مدت قبل بازهم ذهنم میدونست که دارم اشتباه عمل میکنم ولی این خود من بودم که اصرار به تکراررفتار قبل داشتم و حال خودم رو بد میکردم . اگه من تعداد این اشتباهاتم رو از همون اول کم کرده بودم و حواسم به رفتار اشتباهم بود الان به نقطه نهایی ارزوی خودم رسیده بودم .البته الان هم خیلی خوب تغییر کردم چون بالاخره تعداد اشتباهاتم از قبل از دوره خیلی کمتر شده بود .پس اینه که استاد میگن توی این مسیر هرچند هم که کند حرکت کنی باز به هدف میرسی .البته من هنوز یک سال نشده که در دوره هستم ولی استمرار دارم ،ادامه میدم و میدونم انقدر تمرین خواهم کرد تا دیگه خود به خود به سراغ رفتار اشتباه قبلی خودم نرم .واقعا مسیر مسیر درستی هست و امیدوارم همه اونهایی که به این راه احتیاج دارند در فرکانس استفاده از اون قرار بگیرن و به این مسیر راهنمایی بشن
در هر شرایطی باید توجه مون به خواستمون باشه و تمرینها رو انجام بدیم هر روز تکرار کنیم و به عمل در بیاریم و زندگی کنیم
باید باورمون همسو با قانون باشه!
من هم تقریبا دارم یک ساله می شم از تولد اگاهانم خیلی خوبه که بعد از این همه وقت زندگی چند سالی می شه که من چیزهای جدیدی یاد گرفتم البته هر روز سعی می کنم چیز جدیدی یاد بگیرم . قبلا من همونطور با اون افکار و فرمولهای قبلی زندگی می کردم ولی الان خیلی دیدگاهم عوض شده نسبت به همه چی ولی بعضیها اینو نمی پسندن می گن خیلی عوض شدی مثل قبل نیستی! و من تقریبا از خودم ورژن جدیدی درست کردم و هر روز سعی می کنم انشالله یه پله بالاتر برم گام به گام به هدفم نزدیکتر شم انشالله!
به نظر من هرلحظه ما با هر انتخاب مشخص ميكنيم كه در آينده انتظار چه چيزي هستيم. موقع غذا خوردن دوتا انتخاب داريم ١. به اندازه خوردن سبك بودن و تجربه ي اينكه هم لذت ببريم و هم نياز بدنمون به انرژي رو تامين كنيم. ٢.پرخوري كردن ،فشار شكم و احساس عذاب و پشيماني بعد از آن. در تمام جنبه هاي زندگي هم اين انتخاب ها وجود دارند بعضي ها زود و بعضي ها در مدت زمان طولاني تري نتيجه ميدهند.
اينكه در هرلحظه توجه كنيم كه در حال صعود و حركت به سمت هدف و خواسته مان باشيم خيلي مهم است. كلمه ي صعود براي من اين تصوير را دارد كه بايد خيلي سخت تلاش كنم اما الان كه بيشتر از يكسال است در دوره هستم ميدانم رسيدن به قله ي لاغري بسيار آسان است كه از راحتي زيادي كه دارد گاهي بعضي ها فكر ميكنند غير ممكن است. فقط احساس خوب،استمرار و تكرار ما را به هدف ميرسانند.
سلام ودروداستادعزیزودوستان متناسبم
باگوش دادن به این فایل آگاهی زیادی پیداکردم همیشه فکرمیکردم که یه کاری راکه انجام دادی دیگه تاآخرعمرهمونطورمیمونی ولی الان فهمیدم که تاآخرعمربایدآموزش ببینم وهرچه بیشترباورهام راتغییربدم به ریشه ی اونهانزدیکترمیشم وچیزهای جدیدبرای تغییردادن هست خداراشکروالان دیگه ترس ازموادغذایی ندارم ولاغرشدن واضافه وزن ازیادم رفته وتازه آگاهانه متولدشدم که بایدخیلی چیزهارایادبگیرم ودرزندگی جدیدم عملشون کنم وباقوانین الهی پیش برم پس من درحال صعودورشدهستم چون هرروزبااشتیاقم وسرحال وپرازانرژی الهی واززندگی لذت میبرم خدایاشکرتتتتتتتت
سلام به استاد گرامی و همه دوستان
فایل صعود یا سقوط
این فایل را سه بار گوش دادم . و دلم می خواهد جمله جمله آن را یادداشت کنم تا به یادم بماند . جملاتی را با مازیک روی آینه ام نوشتم و از اینکه هر روز اطلاعات جدیدی برای حرکت در مسیر تناسب اندام یاد می گیرم واقعاً لذت می برم .من به یاد ندارم در هیچ دوره لاغری شرکت کرده باشم و بعد از این مدت هنوز با اشتیاق به تمرینات گوش داده باشم و عمل کرده باشم و این اشتیاق را در دوستانم هم می بینم و خدا را برای حضور خودم و دوستانم در این دوره شکر می کنم که به لطف خود خدا و به وسیله استاد دلسوز راه نجاتی پیدا کردیم .
استاد واژه های(( تولد اگاهانه )) و ((ورژن جدید از خودمان )) خیلی لذت بخش بود .خیلی ممنونم که کلمات تاثیر گذار ی را برای بیان مطالبتون به کار می برید .همیشه می گویند سخنی کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند .شما چون همدرد ما بودید و ما را درک می کنید و چون عاشق کار خودتون هستید این طور حرفهایتان موثر است .
من بلافاصله بعد از شنیدن تولد آگاهانه و ورژن جدید از خود ، تاریخ امروز را یادداشت کردم به عنوان تولد آگاهانه ام . و حرفتون طوری متأثرم کرد که اشکم در آمد .با خودم گفتم خُب دیگه بهانه تراشی و باورهای گذشته را بگذار کنار .بشین و یک ورژن جدید از خودت خلق کن .می بینیم که گوشی ها و نرم افزار ها و… هر روز عوض می شوند چون می بینند قابلیت جدیدی لازم است که این نسخه فعلی ندارد و بعد نسخه جدید می سازند . حالا من تصمیم گرفتم هر روز نسخه جدیدی از خودم بسازم .هر روز رفتارم را بیشتر شبیه متناسب ها و کسانی که دوست دارم شبیه آنها بشوم و الگوی من هستند کنم.پس من انتظار ندارم یهویی عوض شوم . ولی با گوش دادن به فایل ها و انجام تمرینات و فکر کردن در باره مطالب هر روز از روز قبل رفتاری بهتر خواهم داشت .و این مهم است که من راکد نباشم و تلاشی برای بهبود زندگی ام ، جسمم و روحم انجام دهم .من صعود بر فراز قله تناسب اندام را انتخاب می کنم ، و خدا را شکر که هر روز به قله نزدیک و نزدیک تر می شوم .
یک بار دیگه برای این فایل زیبا ازتون ممنونم .
با سلام .من چند بار این فایل رو تکرار کردم و خیلی از حرفهای استاد درس گرفتم .اگه کمی هم از خوردن میترسیدم ولی الان فکر میکنم که خیلی بهتر میتونم در مورد خوردن تصمیم بگیرم و نزارم که غذاها برا من تصمیم بگیرن.خیلی خوشحالم که در حال صعودم و در مسیر درستم .هرچند که شاید از لحاظ جسمی تغییرات کمی داشتم اما خیلی چیزای دیگه بدست اوردم و مطمونم که تغییرات هم به بهترین شکل انجام میشه.من بازم میخام افراد متناسب رو زیر نظر بگیرم و رفتار صحیح رو به عمل دربیارم .و میخام اونقدر تکرار کنم که این درس لاغری رو خوب یاد بگیرم و در زندگیم پیاده کنم و از نتایجش لذت ببرم.
روز ۲۸ تکرار صعود یا سقوط؟!
باسلام، الان که این فایل را گوش دادم خوشحالم که مسیر صعود را انتخاب کرده ام چون هنوز درمسیر هستم وبا اینکه در حال طی کردن دوره تکرار هستم اما هنوز همون اشتیاق در وجودم هست.سعی وتلاشم این است که هر روز تغییری در جهت مثبت داشته باشم حتی اگر آن تغییر کوچک باشد باز هم برایم اهمیت دارد. البته هنوزگاهی ترس از خوردن دارم ولی خیلی زود به خودم میگم اگه به اندازه نیاز بدنم بخورم برام ضرری نداره و سعی می کنم به رفتاراطرافیان متناسبم خیلی دقت کنم و از رفتارهای مثبت و درست آنها الگوبگیرم.خوشحالم که از امروز می توانم تولدی آگاهانه داشته باشم و سعی وتلاشم را می کنم که این تولد را تجربه کنم به قول استاد سخته ولی خوبی ها ونتایج لذتبخشی داره.
شما درست می گید برای رسیدن به هدف باید آهسته وپیوسته قدم برداشت ونباید عجله کرد من از وقتی تعهد دادم متناسب بشم همیشه برای دراین مسیر بودم تمام تلاش خودم رو می کنم وبه امیدخدا به هدفم می رسم وهمواره متناسب می مونم
درود بر شما
وقتی فایل سقوط میکنید یا سعود را گوش میدادم متوجه شدم که خیلی دلم میخواهد سعود کنم اما وقتی برگشتم به عملکرد خودم نگاه کردم دیدم که در بسیاری از موارد عملکردم منجر به سقوط میشود چون با اینکه خیلی فایلهاراگوش میدهم اما در بسیاری ازمواردهنوزعادات.وباورهای گذشته تاثیر خودشان رااعمال میکنندومن میشوم یک عالم بی عمل
اما حالاکه متوجه اشکال کارشدم از امروزمیخواهم تولدی آگاهانه داشته باشم وتمام آموزه هایی راکه به من تحمیل شده بودراابتداشناسایی و سپس اقدام به تغییرآنهاکنم
والان خودم تصمیم بگیرم که آیامیخواهم سقوط کنم یاسعود که صدالبته سعوووووووووووووووووووود
ازشمااستادعزیزم بینهایت سپاسگذارم????????
با سلام به استاد عطار روشن و دوستانم وتبریک سال نو۱۳۹۹
خوشحالم که گوش دادن این فایل وتولد جدید آگاهی های ناب ،در اولین روز از سال جدید شروع میکنم ،امیدوارم همه گی ما زندگی عالی و پرفرکانسیو برای خودمون خلق کنیم،این روزها داریم یاد میگیریم که ما خودمون زندگی مونو میسازیم،با افکار واحساس وعملمون،چه خوبه که هر چی یاد میگیریم به عمل برسونیم،،مثلا امروز نهار که خواهرای من خونمون بودن ونهار ماهی سبزی پلو پخته بودن و وقتی به منم گفتن بیا ماهی بخور ،من گرسنه نبودم و نخوردم ،وقتی احساس سیری وگرسنگی تشخیص دادم دیگه باید باید ازش استفاده کنم
مثلا دیشب داشتم گالری گوشیمو پاک میکردم وبا چند تا عکس غذا روبرو شدم مثل کله پاچه وشیشلیک ،،یدفعه مثل قبل میخواستم عکسارو واسه دوستم که خیلی کله پاچه دوست داره وچاق هم هست و داره از آموزه های من یاد میگیره وبعضی از عادت های غذایشو تغییر داده وسایز هم کم کرده،،بفرستم، یدفعه یه صدایی تو گوشم گفت دینگ دینگ !داری چکار میکنی؟ مگه قرار نیست کمتر به مواد غذایی توجه کنی ؟ پس چرا بر خلاف آموزشا عمل میکنی ،،،،و پشیمون شدم ودر جا عکسارو پاک کردم
مثلا دیشب میخواستم شیرینی بگیرم واسه عید،،،دیگه مثل قبل عمل نکردم،قبلا میرفتم طبق عادت چند مدل شیرینی میگرفتم که شاید خورده نمیشد ومورد علاقه کسی نبود،،،رفتم شیرینی فروشی به انداره نیم کیلو شیرینی تر واسه دخترم گرفتم که البته ۲تا دونه شو خودم خوردم،،ونیم کیلو هم شیرینی نارگیلی واسه خودم خریدم که البته ۲تا شو خوردم
امروز قبل از سال تحویل خواهرام اومدن خونمون ،نون بربری گرفته بودن وهی گفتن بیا صبحانه بخور ،من گرسنه نبودم ،با اینکه عاشق نون بربری و غذا خوردن در جمع هستم ولی ترجیح دادم هر زمان گرسنه بشم صبحانه بخورم،قبلا میگفتم حتما باید بچه هامم با من وبا هم غذا بخوریم ولی الان اجباری ندارم ،هر زمان گرسنه میشم وحتی بی موقع هم باشه اعلام میکنم من میخوام غذا بخورم هر کی گرسنه است بیاد
دیشب داشتم تصویری با دوستم صحبت میکردم در مورد کلاسای دوره مون،بدلیل اینکه این ۳دوره رو دوستم واسه کادوی تولد واسم خریده بود وخودشم ۱۵۰کیلو و اصلا زیر بار نمیره که بخواد تمریناتو شروع کنه ،با اینکه خودش کلاسارو خریده،همشو دانلود کرده،فلش واسم خریده و تمام دوره هارو واسم ریخته رو فلش ،ولی خودش استفاده نمیکنه ،منم نگرانشم ومرتب میگم بیا تو هم شروع کن،البته با توضیحاتی که من بهشون میدم سایز کم کرده، میگه وقت ندارم ،فایل گوش بدم،از نوشتن وتمرین کردن بدم میاد ،فعلا دادم کلاس زبان واستاد عباسمشو میگذرونم وخیلی بهانه میاره ،ولی با اینکه فایلی گوش نداده ولی از گفته های من یه چیزایی فهمیده و داره تو زندگیش اجرا میکنه وجواب گرفته، وقتی اونو میبینم ترغیب میشم که بیشتر تمریناتو اجرا کنم
باور کردن این دوره ها وقبول واعتماد به آموزشا واستاد میتونه خیلی کمک کننده باشه ،مهم اینه که ممکنه یه گوشه ای از ذهن ما باور وقبولش کم باشه وبا تمرین وتکرار وگرفتن نتیجه های کوچک وهی حرف زدن در مورد موفقیت های کوچکمون باعث میشه در راستای همون اطلاعات بیشتر وارد زندگیمون بشه
اسم سال ۹۸ ما سال سفر بود
اسم سال ۹۹ما سال سلامتی ثروت سفر ه
و میخواییم در راستای هدفمون قدم های محکم ومستمری برداریم وبسازیم هر آنچه میخواییم
روز ٢٨ تكرار: من هم از روز اول كه دوره را شروع كردم از همان جلسات رايگان تا الان كانلاً مطمئن هستم در مسيرم. مثل تمام مسيرهاي ديگر زندگي اشتباه وجود دارد و بالا پايين و جود داشته اما تا اشتباه ميكنم ذهنم آگاه هست به اراده و قدرت خودم ايمان دارم و ميدانم كه دارم رفتار اشتباهي رو با اراده خودم انجام ميدهم و سعي ميكنم علتش را و باوري كه در پشتش هست را پيداكنم و نكته مهم اين هست كه رهاش ميكنم و خود را سرزنش نميكنم كه موجب نا اميدي و شك كردن به خودم بشود و هميشه اين جمله استاد كه فرمودن بايد استمرار داشته باشيم و باورها زمان ميبره تغيير كنه و باورهاي عميق زيادي در ما هست كه يواش يواش شناسايي و تغيير اونها در مسير اتفاق ميوفته و نبايد نااميد بشي باكه بايد خودتو حالتو خوب كني. و هوب اينها همه عالي هست و من ميخوام به تناسبم براي هميشه برسم پس اين مسير من هست و تازه خيلي هم لدت ميبرم از ابنكه اين راه رشد و آگاهي بي انتهاست.
صعود یا سقوط!
بهقول شما استاد اینجوری نیست که بگین چند وقته توی دوره هستین و تمرین هاش و انجام می دین باید این تمرینها در روز عملی بشه ولی خوب طول می کشه اینطوری نیست که اون افکار جدید ما بتونه خیلی سریع جایگزین افکار قبلی شه باید تکرار شه واقعا این تکرار خیلی خوبه من الان هر وقت فایلها رو تکرار می کنم هنوز فکر می کنم بار اولم هست که دارم گوش می دم!
هر روز الان به همسرم و عادت هاش توجه می کنم چون خیلی متناسب و من هم خیلی از رفتارام عوض شده که خوشحالم و لذت می برم که همچنان در مسیر صعود هستم
سلام استاد عزیز و گرامیم و تمام دوستان خوب و متناسبم
این فایل مثل بقیه فایلها بسیار لذت بخش و آموزنده است بقدری از شنیدنش با کلام شیرین و دوست داشتنی شما استاد بی نظیرم لذت بردم که حد نداره بعضی جاهاش هم مرا به خنده می انداخت لحن صمیمی و بی غل و غش استاد خیلی دلنشین است چقدر عالی و با مثالهای واضح و روشن مطلب را حلاجی میکردند به عقیده من باید به این فایل بارها و بارها گوش داد من صد در صد با آن موافقم که یادگیری مان را باید عمل کنیم تا نتیجه بگیریم والا فقط گوش دادن به فایلها و برگه سیاه کردن با نوشتن تمرینات اگر به عمل نینجامد یعنی هیچ چیزی یاد نگرفتیم
استاد عزیزم ممنونم برای همراهی کردن با ما و بودن شما در کنار ما قوت قلب با ارزشی است که همه ما قدر آنرا میدانیم ?
صعود یا سقوط؟
خیلی خوشحال و سپاسگزارم که از وقتی پا در مسیر تناسب فکری گذاشتم حتی یک روز هم بدون اینکه برای خودم کاری انجام بدم نگذشته. من با اشتیاق و نه به اجبار هر روز در مسیر تناسب قدمهایی برداشتم. دلیل اشتیاقم این بوده که گوش دادن به فایلها یا انجام تمرینها باعث میشد حالم خوب باشه از خودم راضی باشم و فکرم مشغول موضوعاتی باشه که برام سازنده هستن و دیگه چندان فرصتی برای افکار مخرب نمونه. هر چند من یاد گرفتم چطور افکارمو به نفع خودم مهار کنم. من بینهایت از بودن در این دوره راضی و خوشحالم و قطعا در حال صعود به سمت تناسب ایدهالم سلامتیم و پس از اونها به سمت آرزوهای دیگم هستم.خوش به حال من وخوش به حال همهی دوستانی که با اشتیاق مسیر تناسب رو دنبال میکنن.
چقدر زیبا اینرا بیان کردید از خواندش بسبار لذت بردم با شما کاملا هم عقیده هستم و من هم مثل شما در مسیر هستم ???
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان خوبم
من از سقوط کردنهای مکرری که داشته ام دیگر خسته شده ام و به فکر صعود هستم واز روزی که در این دوره شرکت کردم به فکر صعود هستم وهر روز حتی شده قدمی کوچک برای خودم برداشته ام اما خوب شاید به نظر خودم همیشه کارهایم درست بوده من امروز با گوش دادن به این فایل دیدم که خیلی جاها میتونستم تمرین انجام بدم ودر مسیر باشم ولی نبوده ام یعنی اصلا حواسم به این موصوع نبوده وقتی من در خیابان ،رستوران ،مهمانی و هر جای دیگر رفتم خیلی حواسم به مسیر نبوده .چرا یه جاهایی یادم می اومد واندام متناسب افراد رو میدیدم وازش لذت میبردم وخداروشکر میکردم که به زودی اندامم شبیه او میشود .اما این کافی نبوده و یه جاهایی بیشتر از این میشد توجه کرد که من کم کاری کردم .اما من تمام سعی وتلاشم رو میکنم وادامه میدهم حتی اگر شده تا اخر عمرم هم ادامه میدم وبه هدف میرسم.
من در اوایل دوره تمرینها رو گوش میکردم وحتی سعی میکردم اونهارو به عمل در بیاورم اما در دوره تکرار این عمل کردن رو خیلی راحت تر وبیشتر وبهتر دارم انجام میدهم .اما هنوز خیلی جاها کم دارم و باید روی خودم کار کنم .چه از لحاظ رفتارم وچه از لحاظ افکارم .والبته خوبی قضیه این هست که این باورم که باید زود لاغر بشوم رو در خودم تغییر داده ام وهر وقت جلوی اینه چشمم به اندام خودم میخورد بدون ناراحت شدن واحساس بد به خودم میگویم ناراحت نباش دارم روی خودم کار میکنم و مهم نیست کی؟وچه موقع ؟بلکه مهم این است که من به تناسب میرسم و می گویم وای چه شود چقدر زیبا مبشم وقتی به تناسب برسم .
وچقدر زیبا وخوب میشود اگر ما تولد اگاهانه ای که استاد گفتند رو داشته باشیم وقتی فکرش رو میکنم میبینم در انصورت دنیا وزندگی من گلستان میشود وخیلی از مشکلات وسختیهایی رو که در زندگی الان دارم ار بین میرود و من تلاش خودم رو میکنم تا اگاهانه زندگی وافکارم رو تغییر بدهم .ودراین مسیر استمرار خواهم داشت
در باره فایل صعود و یا سقوط باید بگم که من مدتهاست که در مسیر صعود هستم و هر روز با گوش دادن به فایلها و در مسیر تناسب فکری به صعودهای بلندتر فکر میکنم من ابتدا برای تناسب اندام وارد این مسیر شدم ولی تمام توجه خودم رو بر روی تناسب افکار گذاشتم اینکه چطور درست فکر کنم و افکارم رو مدیریت کنم و در این مسیر به تناسب اندام هم دست پیدا کردم چون طرز غذا خوردن ما هم حاصل چگونه فکر کردن ماست .
من در کوهنوردی موضوع تلاش مستمر رو تجربه میکنم مسیری طولانی که برای رسیدن شرط اول قدمهای کوچک و محکم هست افرادی که قدمهای بلند برمیدارند و فقط به قله فکر میکنند خیلی زود خسته میشوند از ادامه راه باز میمانند و معمولا باید یکی از راهنماها آنها را بر گرداند ولی عده ای که قدم های کوچک میگذارند ولی محکم ساعتهای متوالی راه میروند و در نهایت به قله میرسند در این مسیر هم من به خودم قول دادم به انتهای مسیر فکر نکنم و از پریدن و گامهای بلند و سست پرهیز کنم تا به موفقیت برسم .
برای تمام دوستانم آرزوی موفقیت دارم
چقدر این نوشته شما عالی است مخصوصا مثال کوهنوردی تان خیلی از آن لذت بردم و نکته ای جالب یاد گرفتم چون من کوهنوردی بلد نیستم این مثال برای من خیلی آموزنده بود ???
در ضمن عکس تان هم در البوم شگفتی سازان با لباس کوهنوردی بسیار زیباست و یکجا خودتان گفتید که عکس دیگری از خودتان وقتیکه به هدف نهایی تان رسیدید می گذارید موفق باشید منتظر دیدن عکس زیبای دیگری از شما هم دوره ای عزیزم هستم ??☺???❤❤❤
نشان های دریافت شده
من تصمیم گرفته ام که به تناسب اندام همیشگی برسم . تا رسیدن به هدفم از راهم خارج نمیشوم، با استمرار در گوش دادن به فایلهای دوره و به کار بستن موارد آن در زندگیم گامهای کوچک ولی مداوم برمیدارم و به سوی هدفم و سعود به قله ی آرزوهام پیش میروم. به این حقیقت رسیده ام که اگر در حرکتم استمرار نداشته باشم و کاری برای آماده بودن ذهنم انجام ندهم احتمال سقوط وجود دارد همانطور که درین دوره یاد گرفتم با تمرینها و تکرار موضوعات دوره ذهنم با هدفم همسو نگه میدارم.
اطمینان دارم روزی به قله موفقیت سعود میکنم.
به نام خدای مهربان
با سلام محضر استاد عزیز عطار روشن و دوستان شگفتی سازم
« ملاک تاثیر گذار بودن آموزش های این دوره عمل کردن به آنهاست»
چقدر این جمله عالی و تاثیر گذاره، دقیقا همینطوره من بطور کامل و مرتب فایل های هر روز را گوش میدم و تمرین ها رو می نویسم و هر روز صبح با اشتیاق اینکه ببینم امروز چه فایلی داریم و چه تمرینی باید انجام بدم از خواب بیدار میشم و خیلی شوق و اشتیاق دارم برای شنیدن فایل ها و انجام تمرینات، بعضی وقتا اینقدر صحبت های استاد عالیه که یک فایل را چند بار گوش میدم و نتایج روحی و معنوی زیادی هم گرفتم. خیلی به آرامش رسیدم و زندگی با همه ی سختی هاش برام خیلی جذابتر و دلپذیرتر شد.دیدگاهم نسبت به همه چیز و همه کس خیلی مثبت شده،کمتر عصبانی میشم و اگر هم عصبانی شدم زود میتونم خشمم را کنترل کنم و خیلی اتفاقات خوب دیگه که قبلا توی تمرینات نوشتم، اما سایز و وزنم زیاد تغییری نکرده با وجود اینکه حجم غذام هم نسبت به قبل خیلی کمتر شده،
برام سوال بود که پس چرا من هنوز زیاد تغییری نکردم البته عجله هم ندارم و ایمان دارم که حتما متناسب میشم ولی بازم گاهی منفی باف روی اعصابم بود با شنیدن این فایل متوجه شدم اشکال کجاست….
من باید بازم بیشتر در رفتار غذایی م دقت کنم باید بیشتر بر عمل کردن به آموخته هام تکیه کنم و به قول استاد به عمل کار برآید به سخن دانی نیست.
اینکه من مطالب زیادی یاد بگیرم ولی حواسم به عملکردم در مصرف مواد غذایی نباشه به نتیجه نمیرسم.
از همین امروز بیشتر مراقب رفتار غذایی م شدم ظهر باز هم دو سه لقمه ی دیگه می تونستم بخورم ولی از سر میز بلند شدم…عصر شله زرد پختم ولی با وجود اینکه خیلی دوست دارم نخوردم و برای شام دو سه قاشق خوردم و از اینکه تونستم مراقب خودم باشم.خیلی خوشحال شدم.و فهمیدم که باید باورهای صحیح ذهنی خودم را با قانون طبیعت هم سو کنم…اینکه غذا مرا چاق نمیکنه.
برای زنده موندن و داشتن انرژی باید به مقدار لازم غذا بخورم.مهم مقدار لازم هست نه اینکه چون غذا مرا چاق نمیکنه هر چقدر دلم می خواد بخورم….این خلاف قانونه… چون پرخوری آدما چاق میکنه.پس به میزان لازم غذا می خورم…
خیلی احساس خوبی دارم و به لطف خدا تمام تلاشم را میکنم تا آنچه را به لطف استاد آموختم به یاری خدا و همت و دقت و اراده و پشتکار بیشتر خودم بهتر و بیشتر عمل کنم و مطمئنم که موفق میشم و بزودی خبر عالی متناسب شدنم را خواهم داد ولی برام جالبه که هر وقت ی سوالی توی ذهنم میاد حتما در فایل بعدی پاسخم را از استاد دریافت میکنم و این را برای خودم نشانه ای عالی میدونم و خیلی روحیه م شاد میشه با این اتفاق و امید و اطمینانم بیشتر میشه…
خدایا شکرت که مرا به این مسیر عالی هدایت کردی.
به امید موفقیت همه ی دوستان عزیز
نشان های دریافت شده
سلام…مثل همیشه عالی ودلنشین بود….سپاسگذارم…
نشان های دریافت شده
استاد جان سلام,
مگر میشود در مسیر لاغری قدم گذاشت و از این مسیر خارج شد بدون بازگشت ؟؟؟؟؟!!!!!
حداقل برای منکه اینطور نبوده چطور که در طول دوره هر بار منحرف میشدم و به اصطلاح خودمونی تر به جاده خاکی میزدم, کافی بود تا روز بعد صدای شما رو در قالب فایل صوتی گوش کنم, همین برای من کافی بود تا شما یک زلزله ده ریشتری در ساختمان پیچیده ترسها و افکار پوسیده ذهنی من ایجاد کنین ???? استاد جان منتظر باشین تا من هم یکبار دیگه شما رو متحیر کنم من از این مسیر منحرف نخواهم شد تا روزیکه به هدفم یعنی سایز 38 برسم ?????
سلام استادگرامی واقعاعالی بود
من تازمانی که دردوره شرکت نکرده بودم هرگزبفکرلاغری نبودم که تلاش کنم کمی رژیم میگرفتم وبیخیال میشدم ولی الان ازته دل دارم مسیروادامه میدم واین وفهمیدم که بایدخودم بخوام تامسیردرست وبرم وموفق بشم اینقدرهیچ مسیری روبادقت پیش نرفته بودم که تلاش کنم برای نتیجه گرفتن ولی خوشحالم که دارم به رفتاروگفته هایم عمل میکم گاهی اوقات مسیررواشتباه میرم ولی باقدرت تمام سعی میکنم اشتباهموجبران کنم ویادگرفتم که افرادی که درکنارم هستن رایادبدم که خوردن عامل چاقی مانیست این رفتارنادرست ماست که ماروبه سمت چاقی هدایت میکنه مدام به خودم میگم من میتونم وبایدبتونم شایدزمانش معلوم نباشه ولی به خودم قول دادم من موفق خواهم شدوهیچ فکرمنفی منونمیتونه ازمسیرم خارج کنه تاخودم نخوام خدایاشکرت وهمچنین ممنون استادعزیزکه ماروبه سمت خوشبختی هدایت کردی
درود بر شما
میخواستم تشکر کنم که شما ترتیب دیدن عکس شگفتی سازان را در در انتهای صفحه دیدگاههاقراردادیدکه باعث میشودهرروزماآنهاراببینیم وانگیزه مان برای متناسب شدن صدچندان شود ??????