سلام خدمت دوستان عزیز
من رضا عطار روشن هستم و خداوند را سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا همراه شما عزیزان باشم.
از اعتماد شما سپاسگزارم و اطمینان دارم به لطف خدای مهربان از شرکت در این دوره نتایج عالی کسب خواهید کرد.
نکته مهم درنتیجه گرفتن از این دوره شگفت انگیز، گوش دادن بارها و بارهای فایلهای صوتی و اجرای دقیق تمرینات و دستور العملهایی است که در طی دوره به شما عزیزان ارائه می شود.
بنابراین انتظار دارم با تمام انرژی در این دوره حضور داشته باشید تا شگفتی ساز شدن نتیجه حضور شما در این دوره آموزشی باشد. نتیجهای که شما لایق و مستحق تجربه آن هستید.
بیشتر افرادی که چاق هستند بارها از رژیمهای مختلف و ورزشهای گوناگون برای لاغر شدن استفاده کردهاند و نتیجه مطلوب کسب نکردهاند از این رو این افراد برای لاغر شدن احساس ناامیدی می کنند.
از شما دوست عزیز درخواست دارم به من اجازه دهید تا دانستههای خودم را به ذهن شما منتقل کنم.
نسبت به گفتههای من در این دوره شگفتانگیز مقاومت ذهنی نداشته باشید.
با خود عهد ببندید تنها شش ماه به شیوهای که من در اختیار شما قرار میدهم فکر و زندگی کنید و اجازه دهید نتایج مشخص کند که گفتههای بنده صحیح است یا خیر.
اگر راضی بودید این گفتهها و تمرینات را همیشه مدنظر داشته باشید و اگر نتیجهای حاصل نشد به راحتی میتوانید به شیوه قبلی خود برگردید و شش ماه استفاده از این دوره آموزشی به نسبت کل عمر شما بسیار ناچیز است.
از توجه و حضور شما سپاسگزارم
مقدمـه
انسان در بدو تولد دارای مجموعهای از اعضاء هست که همگی در راستای برآورده کردن نیازهای انسان باهم همکاری کرده و بانظم بسیار زیادی به انجام وظیفه مشغول هستند.
برخی از این اعضاء قابل رؤیت هستند مانند چشم، گوش، بینی، دست، پا و برخی از این اعضاء قابل رؤیت نیستند و ما نسبت به آنها حسی نداریم و فقط میدانیم در بدن ما وجود دارند و به انجام وظیفه میپردازند مثل کلیه، ششها، قلب، رگها و …
در کنار این اعضاء یک عضو حیاطی وجود دارد که قابل رؤیت نیست و جایگاه مشخصی در بدن ندارد و فقط از طریق احساس خوب یا بد داشتن، میتوان به وجودش پی برد.
وظیفه مغز به وجود آوردن هماهنگی بین اعضاء بدن است.
بهعنوان مثال زمانی که شما احساس گرما میکنید بدون اینکه شما درخواست کنید بدن شما عرق میکند تا به وسیله مرطوب شدن پوست دمای بدن شما کاهش پیدا کند.
این اتفاق از کنترل شما خارج است و دستور آن توسط مغز صادر میشود.
راه ارتباطی بین اعضاء بدن سیستم عصبی است.
سیستم عصبی وظیفه انتقال پیغامها بین اعضا را به عهده دارد؛ که یک عامل درونی است و سیستم عصبی به طور فیزیکی در بدن ما وجود دارد.
ما توانایی انتقال بعضی دستورات به اعضای بدن را داریم که مشاء درونی ندارند و ما از طریق عوامل بیرونی این پیغامها را به اعضاء ارسال میکنیم.
به عنوان مثال وقتی از فاصله چند متری ظرف ترشی را میبینیم از طریق حس بینایی پیغامی به بدن ارسال میکنیم و بدن شروع به ترشح بزاق دهان میکند حتی ممکن است این اتفاق شنیداری رخ دهد و زمانی که ما حرف و یا توصیفی از یک ماده غذایی ترش را میشنویم دهان ما شروع به ترشح بزاق میکند.
ذهن انسان وظیفه انتقال محرکهای بیرونی به درون بدن را برعهده دارد.
ذهن یا قدرت فکر یکی از بخش های وجودی انسان است که منشاء فیزیکی ندارد. اما از طریق حواس پنجگانه تحت تاثیر قرار می گیرد و بر عملکرد مغز تاثیر می گذارد.
ذهن انسان وظیفه تبدیل محرکهای بیرونی به دستورات عصبی مغز و نهایتاً ارسال به اعضاء بدن را دارد.
دهان شما وقتی قدرت تشخیص یک ماده غذایی ترش را دارد که تماس فیزیکی با آن داشته باشد. اما ذهن شما از طریق دیدن یک ماده غذایی ترش توسط چشم، پیغام مربوطه را صادر میکند و بزاق دهان بدون اینکه پرزهای چشایی با این ماده برخورد داشته باشند شروع به ترشح میکند.
این مطالب بیان کننده اهمیت ذهن در کنترل اعضاء بدن است.
خیلی از بیماریها و ناهماهنگی بین اعضاء ناشی از اختلال در کار ذهن است که به اصطلاح پزشکی اعصاب نامیده میشود. اعصاب به خودی خود هیچ درکی ندارد و این ذهن انسان است که دستورات را به اعصاب و نهایتاً به اعضاء ارسال میکند.
فعالیتهای بدن انسان به طور اتوماتیک انجام میشود.
تنفس کردن، ضربان قلب، پلک زدن، رشد کردن، تصفیه خون و همه اتفاقات در بدن بهطور سیستمی صورت میگیرد.
ما توانایی کنترل لحظهای بر بعضی از فعالیتها را داریم. برای لحظاتی میتوانیم به صورت اختیاری پلک نزنیم و یا تنفس خود را نگه داریم اما این عمل فقط برای چند لحظه امکانپذیر است و مجدداً به حالت خودکار بر میگردد.
جالب است که همین پلک زدن که به صورت خودکار انجام میشود در مواقع خواب و برای مدت زمان زیادی متوقف میشود.
این نشان میدهد که فعالیت همه اعضاء بدن در اختیار مغز انسان است و تا زمانی که مغز انسان درست کار کند تمامی اعضاء بهدرستی فعالیت خواهند کرد.
در بین فعالیتهای بدن فقط یک عمل در اختیار انسان قرار گرفته و آن تأمین غذای مورد نیاز بدن است.
البته یادگیری فنون و مهارتهای زندگی نیز از ورودیهای انسان است که از طریق حواس دیگر انجام میشود که مورد بحث ما نیست.
در اختیار داشتن همین یک عمل (خوردن) باعث بروز مشکلات بسیاری برای انسانها شده است. پس باید سپاسگزار خداوند باشیم که کنترل دیگر اعضا و فعالیتهای بدن را به عهده خودمان نگذاشته است چرا که بهطور یقین نمی توانستیم مدیریت صحیح بر عملکرد اعضای بدن خود داشته باشیم و خیلی زود از می مردیم.
چون ممکن بود یک روز خیلی نفس بکشیم و روزی دیگر فراموش کنیم تنفس کنیم، یا اینکه در طول روز برای ساعتی فراموش کنیم پلک بزنیم و باعث خشک شدن کره چشم بشویم.
تقریباً همه انسانها، چاقی و نداشتن تناسب اندام را به دلیل مصرف بیش از حد مواد غذایی میدانند؛ و پرخوری و شاید مصرف مواد غذایی چرب را عامل چاقی خود میدانند.
اما تا حالا به این فکر کردید که چطور در جهانی که همه انسانها مشابه یکدیگر خلق شدهاند و از اندام و اعضاء مشابه برخوردار هستند افرادی چاق هستند و افرادی لاغر؟
و جالب است بدانید در اکثر مواقع میزان مصرف مواد غذایی در افراد چاق کمتر از افراد لاغر است؟ چرا؟
حتماً در اطراف خود اشخاصی را سراغ دارید که همیشه برای شما جای سؤال و تعجب بوده که چرا این فرد هرچه میخورد چاق نمیشوند؟!
و همیشه از این موضوع رنج میبرید که چرا من نصف آنها غذا میخورم ولی چاق و چاقتر میشوم؟!
عموماً افراد چاق همیشه نگران خوراک خود هستند و هر لقمه را با استرس به دهان میگذارند ولی افراد متناسب با آرامش غذای خود را میل میکنند و از خوردن غذا لذت میبرند.
علت تفاوت بین طرز فکر افراد درباره خوردن چیست؟
در ذهن افراد چاق، خوردن (پرخوری) مساوی با چاقی است ولی در عمل میبینیم که افراد پرخور زیادی هستند که چاق نیستند!
افراد چاق زیادی را میشناسیم که همواره و سالها درگیر کنترل غذای خود و سپری کردن دورههای مختلف رژیم بودهاند ولی در طول عمر خود همواره چاق و خارج از تناسب اندام هستند.
به نظر شما دلیل اینکه افراد چاق همواره در طول عمر خود از تناسباندام محروم هستند چیست؟
حتماً زیاد مشاهده کردهاید که افرادی در اطرافیان شما با گذراندن دورههای رژیم سخت و طاقت فرسا به کاهش وزن و تناسباندام نسبی دست پیدا کردهاند ولی این دستاورد زمان طولانی حفظ نشده و مجدداً به حالت قبلی برگشتهاند.
واقعاً دلیل آن چیست؟
متخصصان علم تغذیه رعایت نکردن رژیم غذایی و اهمیت ندادن به نکات تغذیه را عامل این امر میدانند.
به نظر شما منطقی است که خداوند با تمام علوم و آگاهی که در اختیار دارد انسانی خلق کند که در تمام طول عمر خود مجبور به کنترل غذا و وزن خود باشد و تمام حواسش به حفظ اندام و ظاهر خود مشغول باشد؟!
اگر عوامل ژنتیک و غیره را دلیل تفاوت بین انسانهای چاق و لاغر میدانند به نظر شما این خارج از عدل الهی نیست که تعدادی را خوشاندام و تعدادی را بداندام خلق کند؟
تا حالا فکر کردید چرا فقط انسانها درگیر موضوع چاق و لاغری هستند؟
آیا میدانستید که چاقی در بین حیوانات معنایی ندارد؟
شما تا حالا پرنده ای را دیدهاید که به خاطر چاقی نتواند پرواز کند؟
گربه ای را دیدهاید که به دلیل چاقی نتواند از دیوار بالا برود؟
پلنگی را دیدهاید که به خاطر چاقی نتواند شکار کند؟
چاقی در بین حیوانات معنایی ندارد چون آنها قدرت یادگیری و تغییر باورهایشان را ندارند.
هیچ حیوانی معنای چاق و لاغری را نمیداند و غذا خوردن یکی از غرایز آنهاست و همین عامل باعث تناسباندام در حیوانات است. وقتی شما چیزی را نمیدانی نسبت به آن عکسالعملی هم نداری؟
ذهن انسان قابل برنامهریزی است.
برنامهریزی ذهن از بدو تولد آغاز میشود. از طریق دیدن و شنیدن ذهن شما برنامهریزی میشود و این برنامهریزی فرمول های ذهنی و در نهایت انتظار شما (باور) از زندگی را شکل می دهد. و شما هر انتظار یا باوری درباره زندگی داشته باشید همان را تجربه خواهید کرد.
برنامهریزی ذهن عموماً بهصورت ناخودآگاه صورت میپذیرد و این معضلی است که جامه انسانی به آن مبتلاست.
از آنجایی که ذهن انسان قابل رؤیت نیست مورد توجه برای صحیح برنامه ریزی شدن قرار نمیگیرد؛ و درنهایت باعث بروز مشکلات بیشماری برای انسانها میشود.
هرچه را در زندگی خود دارید و به هر شکلی که هستید نتیجه ذهن و باور شماست.
اگر در خانواده فقیری متولد شده باشید قاعدتاً شما هم با فقر زندگی خواهید کرد. اگر در خانوادهای که همه چاق هستند متولد شده باشید احتمالاً شما چاق خواهید بود و الا آخر
ذهن شما توسط والدین و پیرامون شما برنامهریزی شده است و بیشتر حرکات و عادات شما مشابه اطرافیان شماست.
صحبت در این زمینه بسیار است که بخواهیم از قدرت ذهن در شکل دادن به زندگی شما بیان کنم ولی کنکاش و توجه به این موضوع را به خود شما واگذار میکنیم تا از امروز با دقت کردن در رفتار خود و عادات خود با دیگران شباهت خود با اطرافیانتان را دریابید.
رسیدن به تناسباندام جزء با تغییر فرمول های ذهنی خود امکــانپذیر نیست.
تا زمانی که شما فرمول های ذهنی خود نسبت به چاقی و لاغری را اصلاح نکنید اگر صدسال تلاش کنید از طریق کنترل غذا و اجرا کردن دورههای مختلف رژیم به تناسب اندام برسید شاید برای مدت محدود و تا زمانی که در رژیم هستید تا حدودی به تناسباندام برسید ولی امکــان ندارد برای همیشه متناسب باقی بمانید و با رها کردن رژیم غذایی به حالت اولیه و شاید بدتر از قبل برمی گردید.
تا زمانی که هنگام غذا خوردن احساس بدی دارید تلاش شما برای لاغر شدن نتیجهای در بر ندارد.
تا وقتیکه حاضر نباشید مقابل آینه بایستید و با لذت به خودت نگاه کنید تلاش شما برای لاغر شدن نتیجهای در بر نخواهد داشت.
شما وقتی قصد میکنید رژیم بگیرید در اصل میخواهید اضافه وزن خود رابرطرف کنید و توجه شما بر روی اضافه وزن است که شما آن را نمیخواهید، ولی جهان هستی اضافه وزن بیشتر را نصیب شما میکند چون خودتان به آن توجه می کنید.
فقط از طریق اصلاح فرمول های ذهنی خود میتوانید به تناسباندام دلخواه و زندگی پر از آرامش دست پیدا کنید و برای همیشه از خوردن و آشامیدن لذت ببرید.
فرمول های ذهنی شما بهاندازه سن شما قدمت دارند پس انتظار نداشته باشید با یک شب تمرین کردن و یا یک ساعت فکر کردن میتوانید آنها را تغییر دهید.
برای تغییر فرمول های چاقی ذهن خود و رسیدن به تناسباندام قبل از هر کاری باید با خود فکر کنید و اگر به شدت مشتاق رسیدن به تناسباندام هستید قدم در این راه بگذارید.
لاغری با ذهن گرچه فاقد هرگونه رژیم غذایی و برنامه ورزشی است که ما از انجام مکرر آنها خسته و ناامید هستیم اما از جنبههای مختلف سختتر از اجرای برنامه های لاغری قبلی است ولی بهاندازه هزار برابر نتیجه آن چشمگیرتر و دائمی است.
شما باید با فرمول های ذهنی خود که سالها در ذهن شما حک شده اند مبارزه کنید.
تصور کنید زمانی که پیامبران میخواستند با بتپرستی مبارزه کنند چه مسیر سختی را پیش رو داشتند!
دقیقاً شما باید با بتهای ذهن خود به مبارزه بپردازید.
پس ابتدای کار با خود بیندیشد که چرا میخواهید لاغر شوید؟
برای رسیدن به لاغری و تناسباندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟
حاضرید برای رسیدن به تناسباندام چه بهایی را بپردازید؟
منظورم از پرداخت بها فقط مادی نیست، بلکه چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسباندام تلاش کنید؟
چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟
رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟
برای رسیدن به تناسباندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟
اگر در افکار خود به نتایج قابل قبولی رسیدید ادامه دهید در غیر اینصورت خود را دچار تشویش افکار نکنید و به زندگی فعلی خود ادامه دهید.
بهاندازه کافی فکر کنید و تصمیم قاطع بگیرید.
چرا که اگر بدون هدف به انجام تمرینات بپردازید قطعاً دچار سرخوردگی و ناامیدی میشوید.
از شما درخواست میکنم در صورت عدم تمرکز لازم برای تصمیم گیری قاطع این کار را به زمان دیگری موکول کنید.
به شما تبریک میگویم اگر که تصمیم خود را گرفته اید که وارد مرحله اول دوره لاغری با قدرت ذهن شوید.
امیدوارم روزهای بسیار خوبی را با هم سپری کنیم و اطمینان دارم که از نتایجی که به دست میآورید شگفتزده خواهید شد.
یک نکته بسیار مهم را اول این دوره به شما یادآوری کنم.
محتوای این دوره و تمرینات آن به گونه ای است که با افکار و عقیده بسیاری از انسانها تناقض دارد و ما برای رسیدن به هدف مان باید برای جایگزین کردن فرمول های اشتباه با فرمول های صحیح سعی و تلاش کنیم و برای این کار نیاز به آرامش و تمرکز بالایی داریم پس بهتر است فشار افکار دیگران را روی خودمان از بین ببریم.
برای اینکار شما نباید در مورد تصمیم خودتان برای لاغر شدن از طریق ذهن و یا محتویات این جلسات با کسی صحبت کنید و یا اینکه بخواهید کسی را قانع کنید که راه صحیح لاغر شدن همین روشی هست که شما در پیش گرفتید.
چون شک ندارم که در مرحله اول در برابر شما مقاومت میکنند و سعی در منصرف کردن شما دارند که در اینصورت شما باید با دو نفر مبارزه کنید، یکی خودتان و دیگری طرف مقابل.
و در مرحله دوم بعد از چند روز شما را به خاطر نتیجه نگرفتن مسخره میکنند و باز هم شما باید بیشتر و بیشتر روی خودتان کار کنید تا نتیجه تأثیر حرفهای دیگران را خنثی کنید.
در این صورت شما دوست دارید هرچه زودتر نتیجه بگیرید که به دیگران ثابت کنید تصمیم درستی گرفته اید و آنها در مورد شما اشتباه فکر می کرده اند.
پس بهتر است در مورد تصمیم خود با هیچ کس مشورت و صحبت نکنید.
حتی با نزدیکان خود تان مثل پدر، مادر، همسر، فرزندان و یا حتی دوست و آشنا.
بگذارید نتیجه دوره باعث شود آنها از شما سؤال کنند که: از چه طریق لاغر شده اید؟
در این صورت چون هم زمان با توضیح شما، نتیجه را در شما میبینند به راحتی صحبتهای شما برای آنها قابل قبول خواهد بود.
مشتاقانه منتظر خواندن نوشته های شما در بخش تمرینات دوره آموزشی هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.29 از 55 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدا
با سلام وعرض ادب خدمت استاد عطار روشن
وهمه هم مسیرای متعهد ومصمم
بنده هم با اطمینان به حرفها وروش استاد مصمم هستم که مسیر را با انگیزه بالا طی کنم وحداقل شش ماه با راهنماییهای استاد قدم بردارم وهر کجای مسیر قدم اشتباهی برداشتم به عقب برگشته وبه تمام رنجهایی که برای لاغر شدن در گذشته کشیده ام نگاه کنم تا دوباره برای به مسیر امدن انگیزه پیدا کنم
متوجه هستم که مغزی هوشمند دارم که مدیریت ارگانهای داخلی وبیرونی بنده را بعهده دارد واگر بنا به فرمولهای ذهنی درستی دست یابم نه تنها به تناسب اندام میرسم بلکه تعادل زندگیم نیز حفظ میگردد
ممنون که با بنده همراه شدید و نظاره گر تعهد بنده واشتیاقم به تناسب اندامم شدید
درود براستادعزیزم
انقدر که از مبارزه با افکار و ذهنیات خودم مطمئن هستم از اینکه دیگران چی فکر میکنن نگران نیستم
چون تا یاد دارم همیشه باخودم فکر کردم من از هفتاد پایین تر نمیرم حتی با سخت ترین رژیمها
متاسفانه
با عرض سلام و خداقوت خدمت استاد بزرگوار و دوستان همراه
متن مقدمه رو با تمرکز و در سکوت مطالعه کردم ،و خدا روشکر کردم که به هدایتش لبیک گفتم و این بار با احساس عالیتر وارد این مسیر سبز شدم.
این سوال شاید کوتاه باشه اما در درونش کلی جواب وجود داره چرا میخوام لاغر بشم؟
وقتی چرایی کارم رو همون اول مسیر بتونم به خودم پاسخ بدم ادامه ی مسیر برام روشنتره و البته رسیدن به هدف برام شیرینتره.
میخوام لاغر بشم که سبکبال بتونم به کارهام برسم ،پاهام هر کار خواستم انجام بدم با آرامش باهام همراه باشند.
لاغر بشم که هر لحظه از زندگی م و تمرکز روی تناسب اندامم لذت ببرم.
میخوام لاغر بشم لباسهای اندامی و البته شیک و زرق برق رو به تن کنم و حسابی کیف کنم.
میخوام لاغر بشم صورتم جوانتر از سنم بخوره و از دیدن خودم در آینه لذت دو چندان ببرم (البته به لطف خدا کم کم به پذیرش و صلح با خودم رسیدم و میدونم میتونم تغییرات خوبی داشته باشم).
و کلی دلایل عالی ،بازی با بچه هام ،صبر حوصله م بیشتر باشه باهاشون به تفریح برم ،رفتن به استخر و …..
ذهن قدرتمنده و یکی از بزرگترین نعمتهای خدا برای ما انسانهاست و میتوان با وجود خودش ،با برنامه ریزی صحیح در تمام جنبه های زندگی تغییرات اساسی رو بدست آورد.
من اول مسیر از خدا خواستم حمایتم کنه و با اشتیاق از آموزش ها استفاده کنم و الویت اول خواسته هام این دوره و رسیدن به تناسب افکار و اندام است.
این بار تصمیم دارم به اطرافیان نگم و ان شالله با دیدن نتایج خودشون ترغیب بشن و حتی به این مسیر دوست داشتن بیان
خدایا سپاسگزارم برای هدایت پاکت ،که به درخواستم پاسخ دادی .
استاد ممنونم از همرهی عالیتون برای رسیدن ما هنرجوها به خواسته مون تناسب افکار و اندام .
هفته اول – شنبه – مرحله اول
این موضوع یک تعریف کلی در مورد بدن بود . که سیستم هوشمند ما چطور هرکدام با نظم خاصی در حال مسئولیت های منحصر به فرد خودشان هستند که بقا و زندگی برروی زندگی را برای ما فراهم ساخته اند .
رهبر این سیستم قدرتمند : مغز ما هست که این مغز ما هماهنگی بین همه ی ارگان ها را به وجود می اورد . تمام این ارگان ها که تعریف شد ، بخش های فیزیکی قابل رویت هستند ، یعنی اگر به MRI یا CT scan بری دقیقا میبینی که در کجای بدنت و به چه شکل قرار گرفته است .
در این سیستم هوشمند ، یکسری از اعمال ما که حیات ما وابسته به نظم و استمرار در کارکرد آن هست ، قدرت اختیاری به ما نداده . مثل تپش قلب ، نفس کشیدن ، پلک زدن ، مسیر و کارکرد حرکت روده ها و معده و هر بخشی سلامتی و بقای ما را تضمین میکنند . وقتی به اجسامی که قابل رویت هستند و اراده ای در انجام وظایف ارگان نداری ، مثل پلک زدن و نفس کشیدن ، میتوانی لحظه ای با اراده ی خودت ادغامش کنی ، ولی تا مدتی و بدون اجازه ی تو شروع به حرکت خودکارش میکند . چون حرف اول برای سیستم هوشمند حفظ بقای ماست .
ارگانهای فیزیکی که باچشمت میبینیش ، مثل همین دستی که دارم تایپ میکنم ، قدرت اراده داده شده تا بتوانم دست به اقدامات بیرونی بزنم در حالی که داخل بدنم ،هیچ کجای ارگان بدنت در داخل بدن نیست که تو از حضور و فعالیت او در لحظه ی حال باخبر بشی و اراده ای به ان نداری .
مغز که رهبر این هماهنگی هاست برای ارتباط و هماهنگی ، مثل ما که تلفن داریم ، آن ها هم سیستم اعصاب دارند و ذهن دستور میدهد و به ارگان از جنس پیام عصبی مخابره میشود و حیات و بقای ما را تضمین میکند .
مغز رهبر بخش ارادی ما هم هست که هر عامل بیرونی که به واسطه ی حواس پنجگانه ت دریافت میکنی از طریق ارگانهای بیرونیم که در مقابل آینه بایستی ، میبینیمش ، با عصب هایی به مغز اطلاعات خود را میفرستند و مغز هم به زبان خودشون ترجمه میکنه و توسط پیام عصبی از این سیم کشی ها به ارگان ها ی مربوطه مخابره میکنه و ما خلق آن را می بینیم و خیلی سرعت زیادی داره و مثالش همین نوشتن من توسط کیبورد است . توسط فکر من ، فکر من از جنس ذهن است ، هیچ شکل فیزیکی ندارد و ما از حضورش در سرمان خبر داریم . من در درون خودم این جملات را تکرار میکنم و در لحظه مغز من به زبان خودشون ترجمه که همان پیام عصبی است ، به دست من فرمان نوشتن میدهد و آن به واسطه ی اطلاعاتی هست که در مغز من ذخیره شده و وقتی در آن شرایط و تصمیم من قرار میگیرد به زبان خودشان به ارگان ارادی من دستور میدهد.
مغز یک بخش از وظیفه ی آن درونی است که تحت تاثیر عوامل بیرونی و افکار من نیست و هدف اول او زنده بودن من در کره ی زمین است و اجازه ی دخالت به ما نمیدهد . ولی یک بخش هم دارد که تو آگاهانه تصمیم میگیری و در زمان اقدامت ، مغز پردازش و اجازه ی تسلط به ارگان های ارادی خارجیت که قابل دیدن هستند میدهد.
این مقدمه ی کلی در مورد تعریف سیستم هوشمند من برروی کره ی زمین بود .
کار ما در این مسیر ، اسمش لاغری با ذهن است . اما ذهن چیست ؟ ذهن یک چیز نامرئی است که هر بخش مغز مسئول یک بخش ذخیره ی اطلاعات ما و استفاده ی ما از ان کدها در دنیای پیرامون است . یک بخش شناختی ، بخش تکلم و … و اطلاعاتی که از بیرون دریافت کردیم ، از طریق ذهن در جای جای این مغز کد گذاری شده و هر قسمت تعریفی داره که مجموع آن ها هویت الان ما را میسازد . چرا چاق شدم ؟ چون اطلاعاتی از بیرون دریافت کردم که در مغز من آن ها ذخیره شده و من براساس ان اطلاعات ذخیره شده که در کودکی چون ذهن یک لوح سفید و بی فکری بود ، برای برقراری با دنیای پیرامون ، در لحظه تمام اطلاعات را بر میداشت که ما بدون آنکه بدانیم ، زبان فارسی را یاد گرفتیم و هر یادگرفتنی از جنس خودش در مغز ذخیره و هر بار که آن کار را انجام میدهیم از آن فرمول ها که از گذشته ها ی زیاد در ذهن ما ذخیره شدند ،شدند افکارو باور مادر ما .اطلاعاتی هم ذخیره شد که براش کد تعریف شده که زمانی که در آن شرایط رسیدی شروع به فعال شدن کنه ، مثلا : من ازدواج کنم ، چاق میشم و شما که ازدواج میکنید ، حس و حال و هواتون به موضوع چاقی جلب میشه و شما منتظر چاق شدن هستنید . این ها افکار و باورهایی هستند که وقتی شما در آن شرایط قرار میگیرید ، شروع به فعال شدن میکنند . این ذخیره ی اطلاعات در ذهن ناخوداگاه ما ذخیره شده و رفته رفته دسترسی به ذخیره ی اطلاعات در ذهن ناخوداگاه کمتر کمتر و کمتر میشه ، این مثال رو میتونم بزنم که یک کودک اگر سه زبان هم بهش یاد بدی در مدت زمان کمی هر سه زبان را به راحتی یاد میگیرد و ما که ذهن منطقمان که در سن بالاتری شروع به رشد میکند و ذهن غالب ما برای درک دنیای پیرامونمان میشود، با تلاش و زحمت بیشتری زبان ها را یاد میگیریم . ما سدی به نام بخشی از ذهن داریم که در آن اگاهی داریم و میدونیم که فکر میکنیم و بهش توجه میکنیم . ولی در مورد افکاری که در ذهن ناخوداگاه هستند و بدون تلاش و اراده ی ما شروع به خلق وقایع میکنند چطور ! ما از حضور آن ها آگاه نیستیم و واکنش ها و احساس الان ما و نتیجه ی آینده را میسازد . مثلا وقتی شروع به صحبت میکنی ، ناخوداگاه احساس میکنی که ضربان قلبت بیشتر میشود و گرمت میشود ، چون در ذهن ناخوداگاهت افکاری داری که در لحظه ی کنفرانس که ذهن اگاه تو متمرکز بر ارایه مطالب است و تو به مطالبت اگاهی داری ، میگویی چرا حالم بد میشود ؟ این همان فکر پشت پرده ست که خبری از ان نداریم و براساس باورهایی که در زندگی ما درک و باور شدند ، وقتی در شرایطی از ان جنس و بو قرار میگیرند ، همان واکنش ها را برای بدن ایجاد میکنند . چاقی ما و خلق اضافه وزن ما هم عین همین موضوع هست . اصلا چرا باید چاق بشیم ؟ چرا باید چاق بشیم که به فکر کم کردن آن باشیم ؟! پس چیزی در پشت پرده ی افکار من ذخیره شده که من در لحظه ی حال از ان خبر ندارم و باعث خلق اضافه وزن الان من شده ! ما از حضور ان افکار خبر نداریم . هر بخشی در زندگی که ما حق انتخاب و قدرت اراده داریم ، ذهن برای برقراری با دنیای پیرامونش از طریق حواس پنجگانه ، شروع به دریافت و ذخیره کرده و خوردن هم جزو اعمال ارادی ماست و به واسطه ی آن کد ها ی ذخیره شده ، ما اکثرا اضافه وزن مشابه اطرافیانمان را میگیریم . یا غذاهای سبک فرهنگ خودمان علاقه مند میشویم و ….
تناسب اندام ، همیشه برای من حرف اول را میزند ، چون به واسطه ی کشمکش هایی که در ذهن من به واسطه ی اضافه وزنم به وجود آمد ، لذت و زندگی مرا درجنبه های مختلف زندگیم تحت تاثیر قرار داده و من ایمان دارم که اینبار به صورت اصولی تر و از جنس خودش به واسطه ی قدم های قبلیم که نگرش من به مفهوم چاقی و لاغری را عوض کردند ، احساس میکنم در کانال دیگری هستم که در صورت نبود آن اگاهی ها و درک توسط تمرینات من ، ذهن اگاه من که همیشه همراه من بود در برطرف کردن این مشکل باهام همراه نمیشد . مساله ی اصلی ما ذهن چاق ها ، تناسب اندام یک بخش قضیه ست ، بخش ازار دهنده ی آن افکار و نجواهایی است که در ذهن ما به واسطه ی اضافه وزن ما شروع به حرف زدن میکنند و این خواسته قلبی ما نیست و این نجواها ، کنترل کردن خودمون به چیزهایی که کنترل کردنش دست خودمون نیست و اگر کنترل بشه ،چون دستی است ،موقتیه و دوباره توسط آن کدهای ذخیره شده ، به جای اول برمیگردیم و هرروز و هرثانیه با این حس بد همراه با نجواهای ذهنی کلافه کننده ست . اگر این مانع که باعث اختلال در روند طبیعی خودش شده را خلاص نشویم . جدای از جسم نامتناسب ، محدودیت ها و حس هایی که مشتاق به تجربه کردن آن مثل هر انسان طبیعی هستیم ، تا آخر عمر محروم میشویم . و اینکه هربار با تداخل در میزان مواد غذایی بخوایم ، جسم چاق را لاغر کنیم و ذهن چاق به خاطر مانع هایی که از جنس افکار هستند مرا به نقطه ی شروع برگردانند ، بدن تا چه حد میخواهد این فشار را که مختل در طبیعت خودش است را تحمل کند ؟ پس یکبار برای همیشه باید بهای متناسب شدن را بدهیم ! اینبار با روش درست و اینبار ایمان دارم که میتوانم ، چون درک کردم و قدمهای من از جنس فرمولهای ذهنی من است و به واسطه ی درکی که از مفهوم چاقی کردم ، پس اقدامی از جنس خودش خواهم کرد . من مصمم در این مسیر هستم و هربار که برمیگردم ، قوی تر از قبل بازخواهم گشت تا نتیجه را دریافت کنم . وقتی دیگران میتوانند ،پس من هم میتوانم ! قوانین طبیعت برای همه به یک شکل عمل میکند .
من مطالبی که مینویسم ، هیچکدام از اعضای خانوداه نمیدانند که من مشغول چه کاری هستم و تصمیم گرفتم ، هیچ reaction ی از محیط دریافت نکنم و این عادت منه ، وقتی اقدامی میکنم که نیازمند تمرکز زیاد هستم و ابزار اصلی برای رسیدن به مقصد ،فقط خودم هستم ، دلیلی نمیبینم که صحبتی بشه ، وقتی نتیجه گرفتم و به آن مقصد رسیدم ، متوجه میشوند ، در هرمسیری که میخواهد باشد ! چون من اول نیاز به خودم و درکنارش نیاز به تمرکز بالا دارم و صحبت کردن در مورد آن باعث میشود احساس کنم هرز انرژی میرم یابه واسطه ی حرف زدن در روند تمرکزم مختل میشود.
به نام خدای مهربانم
برای چی می خواهم لاغر بشم ؟احساس بهتری رو از اندامم تجربه کنم وسبک تر و زیباتر بشم و سلامتی بهتری رو تجربه کنم و آزادی بیشتری رو در خریدن لباس تجربه کنم و اعتماد بنفس رو بدست بیارم و دوباره به جسمم افتخار کنم و شادتر زندگی کنم واحساس توانمندی بیشتری رو خواهم چشید
برای رسیدن به لاغری چقدر شور و شوق واراده دارم ؟خیلی خوشحالم و شور شوقم بسیار عالی هستش واراده ام رو با اراده خداوند همسو کردم وبا اراده خداوند هرگز این مسیر رو رها نمی کنم وبه نتیجه هم میرسم
برای رسیدن به تناسب چه بهایی پرداخت می کنم ؟
بهای پرداختی من خیلی با ارزش چون از عمر وزمانم رو صرف این آموزش کیهانی می کنم و نتیجه فراتر از انتظارم را تجربه خواهم کرد
برای رسیدن به هدفم صددر صدمشتاقم و ممارست می کنم ورسیدن به تناسب اولین هدف من هستش وبرای رسیدن به اهدافم سعی می کنم به کسی نگم تا با آرامش بهتری از این مسیر نتیجه بگیرم
سپاس فراوان از استاد عزیزم
سلام به همه دوستان
من خیلی خوشحالم که باری دیگر خدای مهربانم مرا در این مسیر درست و صحیح هدایت کرد.
همواره سستی داشتم چون یک فرمول اشتباه در خودم ایجاد کرده بودم که تین فایلها هست و من بهترین و تنهاترین راه را می دونم .
ولیییی باید بگم تنها دانستن کافی نیست مثل فردی هست که دوست داره یک منزل بسازه می دونه که باید توی زمین بستر را برای ساخت و ساز آماده کنه حتی می دونه چقدر مقدار مواد و مصالح لازم هست اما هیچ کاری نمی کنه .
من هم راه را بلد بودم ولی در عمل سست بودم.
اما الان به همراهی فرشته درونم که هدیه خدای مهربانم به است در این راه قدم برمی دارم.
بله ما انسانها دارای اندام های متفاوتی هستیم بعضی قابل دیدن هستند و بعضی قابل دیدن نیستند.
یکی از این اعضاذهن ماست که عضو مهمی هست چون مدیریت تمام اعضا را بر عهده دارد.
مغز از طریق کانال عصبی پیامها را دریافت می کند و بدن عکس العمل نشان می دهد مثلا اگر ما تصویر یک لیمو ترش را ببینیم چشم ازطریق کانال بینایی پیام را به اندامها ارسال می کند و بزاق دهان ترشح می شود ما که نخوردیم ولی چون فرمولش را از قبل در ذهن داشتیم الان در آن موقعیت واکنش نشان می دهد.
حالا پاسخ به سوالات
به نظر شما منطقی است که خداوند با تمام علوم و آگاهی که در اختیار دارد انسانی خلق کند که در تمام طول عمر خود مجبور به کنترل غذا و وزن خود باشد و تمام حواسش به حفظ اندام و ظاهر خود مشغول باشد؟!
نه اصلا اینطور نیست خدای مهربانم خدای دانا و حکیمی هست .چقدر سخت می شود زندگی که فقط به فکر کنترل خوراک خود باشیم.
اگر عوامل ژنتیک و غیره را دلیل تفاوت بین انسانهای چاق و لاغر میدانند به نظر شما این خارج از عدل الهی نیست که تعدادی را خوشاندام و تعدادی را بداندام خلق کند؟
خدای مهربانم عادل هست ولی اینکه یک گروه را چاق و یک گروه را لاغر خلق کند خارج از عدل الهی است چون عدالت یعنی همه چیز به طور برابر و یکسان توزیع شود.
تا حالا فکر کردید چرا فقط انسانها درگیر موضوع چاق و لاغری هستند؟ چون انسانها قدرت انتخاب و تفکر را دارند و از میان کنترل تمام اعضا فقط کنترل مواد غذایی در اختیار ماست و این لطف خداست که کنترل بقیه را به ناخودآگاه سپرده چون ممکن بود ما یک روز یادمون بره تنفس را کنترل کنیم و همان روز بمیریم.
آیا میدانستید که چاقی در بین حیوانات معنایی ندارد؟ بله چون حیوانات قدرت تفکر و انتخاب نداریم
شما تا حالا پرنده ای را دیدهاید که به خاطر چاقی نتواند پرواز کند؟ خیر تمام پرندگان خیلی راحت به زندگی خود می پردازند
گربه ای را دیدهاید که به دلیل چاقی نتواند از دیوار بالا برود؟ خیر تمام گربه ها بنا بر غریزه خود عمل میکنند و بیشتر از نیتز خود مصرف نمی کنند
پلنگی را دیدهاید که به خاطر چاقی نتواند شکار کند؟ خیر بلکه همیشه به اندازه شکار می کند و به اندازه می خورد اینطوری نیست که اگر یک آهو شکار کند اضافه را انبار نمی کند تا بعدا بخورد به اندازه مصرف میکند و بقیه را دور می ریزد.
خدایا شکرت به خاطر وجودت
به نام خدای مهربانم
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستانم
من به این مسیر ایمان کامل دارم چون یک سال روی ایمان و باورم کار کردم واز فایل های رایگان استفاده کردم و نتیجه هم گرفتم
بهترین دستاوردم باور کردن به عمل کرد ذهن در تمام ابعاد زندگیم هستش
من حالا متعهد هستم با تمام وجودم وتک تک سلولهای بدنم و باور قوی ذهنم که نتیجه عالی کسب می کنم وارد این دوره شدم طوری مطمئن هستم که با آرامش دارم از محتوا استفاده می کنم چون این مسیر رو باور کردم
استاد واقعا تسلیم خداوندم هستم و قدم در این راه گذاشته ام تا احساسات خوب و سلامتی و آزادی وآرامش و بهبود خودم رو در تمام جنبه های زندگیم تجربه کنم ولاغری من فقط یک بهانه بود تا در این مسیر باشم وبه خودشناسی وخدا شناسی برسم
وقتی بدونم انسان چطور خلق شده و خالق اون کیست وچه سیستمی در جهان ودر وجودم هست که میشه بهتر بهتر خودش رو نشون بده خیلی شگفت زده شده وبا امید وبدون شک ادامه میدم و هیچ چیزی مانع من نمیشه و من هر گز رها نمی کنم
خدایا شکرت
سپاس فراوان از استاد عزیزم
درود
واقعا وقتی اطرافیان از رژیم و کارهای که برای لاغری انجام میده مطلع میشند انگار که یک ترمز دستی کشیده میشه وآدم ایست میکنه وتا دوباره میاد به حرکت در بیاد طول میکشه
به نام خداوند بسیار بخشنده ام
سلام خدمت استاد ارجمند و همه دوستان
مقدمه ورود به سرزمین لاغرها
خداوند کریم انسان را بسیار شگفت انگیز خلق کرده است که هر چقدر هم در این خلقت بیندیشیم، باز هم چیزهایی برای کشف شدن وجود دارد .
خداوند تمام اعضای انسان را برای برآوردن نیازهای انسان طوری خلق کرده است. که، با نظم بالایی با هم همکاری میکنند، برخی از این اعضا ظاهری و قابل مشاهده هستند مثل دست
و برخی دیگر در درون ما هستند و فقط آنها را احساس میکنیم مثل رگ
مغز فرمانده کل بدن انسان است.
اما در این میان یک عضو وجود دارد که قابل دیدن نیست و وظیفهاش این است که از طریق حواس پنجگانه محرکهای بیرونی را به سیستم عصبی انتقال دهد و بر عملکرد مغز تاثیر بگذارد.
وقتی خوب نگاه کنیم، میبینیم که تمامی فعالیتهای بدن در اختیار مغز است و فقط غذا خوردن ما در اختیار خودمان است .
که خیلی از این خوردنها به خاطر اطلاعاتی است که از طریق حواس، ذهن ما در مغز ثبت کرده است .
مغز انسان تا چیزی را نداند نسبت به آن واکنشی هم نشان نمیدهد ،
مثلاً من چون تا به حال خرچنگ یا صدف نخورده ام در ذهنم اطلاعاتی درباره طعم و مزه آن ثبت نشده و من میل و رغبتی برای خوردن آن ندارم، ولی نسبت به غذاهایی که تجربه خوردن آنها را دارم و اطلاعات آنها از طریق سیستم عصبی من در ذهنم ثبت شده حتی با فکر کردن به آن غذا میتوانم طعمش را احساس کنم، یا اینکه با توجه به همان اطلاعات، هنگام خوردن آن غذا ،با یادآوری خاطرات گذشته و تجربه خوردن آن، با لذت بیشتری آن غذا را بخورم .
ذهن انسان قابل برنامهریزیست و این برنامه از ابتدای خلقت انسان از طریق محیط بیرون و دیدن و شنیدن ،باورهای ما را شکل داده .
برنامهریزی ذهن معمولا به صورت ناخودآگاه انجام میشود از همان کودکی.
چون ذهن قابل دیدن نیست، کم کم توسط اطرافیان باورهای ما شکل میگیرد و به طور کلی میتوان گفت هرچه ما در زندگیمان داریم و تجربه میکنیم ،نتیجه تمام باورهایی است که ،طی سالها در ذهن ما ثبت شده است.
جهان هستی بر مبنای انرژی خلق شده و ما با توجه به هر چیزی، انرژی به جهان میفرستیم و جهان نیز انرژی مساوی با همان به سمت ما میفرستد.
تا زمانی که ما به چاقی توجه کنیم .
برای کائنات فرقی ندارد توجه ما به چه چیزی است
تا زمانی که ما به چاقی فکر میکنیم و توجه میکنیم از طرف کائنات انرژی چاقی برای ما ارسال میشود و ما تلاشمان برای لاغری نتیجهای نخواهد داد .
باورهای اشتباه گذشته مانند بت های جاهلیت در ذهن ما برای خودشان معبدی بزرگ و باشکوه ساخته اند و وظیفه ما این است که با این بتهای جاهلیت ذهن خودمان مقابله کنیم و آنها را یکی یکی در هم بشکنیم .
تمرین شماره ۱
چرا میخواهید لاغر شوید ؟
من دوست دارم لاغر شوم تا سلامت باشم
تا چابک باشم
تا از دیدن خودم لذت ببرم
تا از همسرم خجالت نکشم
تا مثل قحطی زدهها غذا نخورم
تا یکسره به فکر خوردن نباشم
تا از انسانیت فاصله نگیرم
و در کل
تا حالم خوب باشد
تا آرامش داشته باشم
تا لاغر و زیبا باشم.
تمرین شماره ۲
برای رسیدن به لاغری و تناسب اندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟
من وقتی از ثمرات لاغری با ذهن آگاه شدم و به این روش یقین و ایمان پیدا کردم ،شوقم به لاغری بیشتر شد.
اراده هم از قبل داشتم که میتوانستم بدترین بلاها را برای لاغری سر خودم بیاورم، ولی الان اشتیاق و ارادهام خیلی خیلی بیشتر از قبل است ،منتها این بار میخواهم، از اشتیاق و ارادهام ،در پیمودن مسیر آموزشی استفاده کنم و با نظم و پشت کار ،مراحل و گامها را به یاری خداوند مهربانم انجام دهم .
تمرین شماره ۳
حاضرید برای رسیدن به تناسب اندام چه بهایی را بپردازید؟
حاضرم صبح زود بیدار شوم و به شکل منظم آموزشها را دنبال کنم
حاضرم زمان بیشتری از روز را در سایت مشغول آموزش باشم
حاضرم بارها و بارها فایلهای آموزشی را ببینم و گوش کنم
حاضرم متنها نوشتههای پر احساس و آگاهی دوستانم را با اشتیاق بخوانم
حاضرم با تمام تمرکزم یاد بگیرم و گام بردارم
تمرین شماره ۴
چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟
خیلی خیلی زیاد؛ چون میدانم که اگر استمرار و تکرار نداشته باشم، نمیتوانم به نتیجه مطلوب برسم .چون این باورهایه اشتباه در اثر تکرار زیاد به وجود آمده اند و فقط من هم از همین راه یعنی تکرار زیاد ،میتوانم باورهای صحیح را جایگزین کنم. پس با توکل به خداوند عزیزم با عشق و اشتیاق و استمرار گام برمیدارم
تمرین شماره ۵
رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟
اولین و مهمترین هدف زندگیم است. چرا که سلامتی و داشتن زندگی خوب و آرامش و شادی و شکرگزاری و انسان خوبی بودن ،همه و همه خواستههای من ،در گرو رسیدن به مهارت ذهن متناسب و متعاقباً جسم متناسب است.
تمرین شماره ۶
برای رسیدن به تناسب اندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد ؟
طبق گفتههای استاد نباید کسی از محتویات فایلها و مسیری که من میروم اطلاعی داشته باشد .حتی نزدیکترین افراد زندگیم.
ولی در کل خیلی وقت است. برایم دیگر افکار دیگران مهم نیست .و این هم دستاورد بزرگیست که از این سایت به دست آوردم.
افکار اشتباه دیگران همین مجموعه باورهای اشتباه امروز را برایم ارمغان آورده و زندگی امروز من نتیجه همان افکار و باورهای غلط دیگران است .و البته راحت پذیرفتنهای خودم.
پس به جای غوطه خوردن در خاطرات دیگران، توجه به افکار و نگرشهای دیگران و فکر کردن به دیگران و مشکلاتشان میخواهم به خودم بیندیشم ،تا افکارم را سلامت کنم و در این مسیر هر تغییری داشته باشم اصلاً قضاوت دیگران برایم مهم نیست .
چون من ایمان دارم خداوند بزرگم من را در این مسیر هدایت کرده و او بهترین راهنما و بهترین قاضی است .
خدای مهربان از تو سپاسگزارم که به من کمک کردی بتوانم در این دوره ارزشمند شرکت کنم .
خدای مهربانم از تو سپاسگزارم که یاریم میکنی تا در مسیر هدایتم حرکت کنم .
استاد بزرگ از شما ممنونم برای آموزش امروز و تدارک دیدن چنین دوره با ارزشی برایتان موفقیتهای بیشتر را از خداوند خواستارم
الهی به امید تو
من بیشتر عمرم رو اندام کاملا متناسبی داشتم،اما چند سال اخیر به صورت آرام آرام شروع به چاق شدن کردم تا رسیدم به هفتاد و این اضافه وزن باعث زانو درد در من شد،به دکتر مراجعه کردم و به من گفتن باید وزنت رو بیاری پایین ،با این توصیه دکتر به صورت عجیبی وزنم شروع به بالا رفتن کرد و زانو دردم بیشتر شد و این اضافه وزن باعث شد که اطرافیان به من در مورد چاقی تذکر بدن ،هر چه بیشتر تذکر داده میشد انگار بدنم لجبازی میکرد و چاقتر میشد ،در حال حاضر رسیدم به ۸۵ که برای خودم غیر قابل باوره،با اینکه غذام بیشتر نشده و ورزش هم میکنم احساس میکنم هر بازخورد بدی که از اطرافیان میگیرم به وزنم اضافه میشه و خودم به این نتیجه رسیدم که این کار ذهنمه و ربطی به غذا خوردن نداره،رژیم حذف قند رو گرفتم باعث شد به شدت عصبی بشم و رهاش کردم
منمیخوام لاغر بشم چون قبلا لاغر و فوق العاده خوش اندام بودم و از دیدن خودم در آیینه و تعریف تمجید دیگران لذت میبردم و باعث دوست داشتن خودم و بالا رفتن اعتماد بنفس و عزت نفسم میشد و الان میخوام زیباییم رو پس بگیرم
اللن حس خوبی از دیدن اندامم ندارم البته الان که در روند لاغری قرار گرفتم از دیدن بدنم که داره جمع وجور میشه بیشتر از قبل لذت میبرم ولی هنوز حقم رو پس نگرفتم هنوز فاصله دارم با هدفم که همون اندام متناسب و زیبا ومتعادل با وزن ۶۰ کیلو که همه حسرتش روداشتن الا خودم که اصلا متوجه این نعمت الهی نبودم و با بی اهمیتی باعث اضافه وزن و از دست دادن زیبایی و سلامت اندامم شدم
الآن هدفم اینه که زیبایی و اندام متناسبم رو پس بگیرم ودوباره خودم رودوست داشته باشم چون الان میفهمم که رضایت از خود چقدددر باعث ارامش و موفقیت میشه و چه انرژی هایی که سیومیشه و بجای ناراحتی از چاقی انرژی ذهنی صرف امور مهم زندگی میشه
واقعیت اینه که چاقی انرژی ذهنی جسمی زیادی از ما میگیره مارو ناامید و افسرده می کنه اعتماد بنفس مارو پایین میاره وحس ناتوانی رو در ما تقویت میکنه و چاقی ریسک فاکتور برای اغلب بیماری هاست پس طبیعی که مهمترین هدف من که الان سلامتی است لاغر شدن باشه که فکر می کنم مقدس ترین هدف هم هست چونتمام جنبه های زندگی رو تحت تاثیر قرار میده این حرف منو اغلب افراد چاق میفهمن وقتی میگم تمام جنبه های زندگی بطور مستقیم با غیرمستقیم تحت تاثیر قرار میده
وقتی خودت رودوست نداشته باشی نمیتونی از زندگی لذت ببری وقتی از زندگیوخودت رضایت نداشته باشی هیچموفقیتی نمیتونی کسب کنی و حتی کسب هم کنی احساس خوشبختی نمیکنی پس چاقی میتونه باعث برهم زدن خوشبختی بشه
وقتی انسان سلامت نیست چطور میتونه احساس خوشبختی کنه وقتی خودش رودوست نداره و از زندگی رضایت نداره چطور میتونه احساس خوشبختی کنه
منمیخوام لاغر بشم چون خیلی از احساسات و موفقیت هام رو در گرو لاغری میدونم
میدونم با لاغر شدن انرژی زیادی سیومی کنم انرژی مضاعف میگیرم نه اینکه هر لحظه از لاغری احساس شادی کنم ولی همین که دیکه مثل قبل حس بد نسبت به خودم وبدنم ندارم دیگه احساس شکست و ناتوانی ندارم لذت میبرم از دیدن خودم همین ها باعثمیشن انرژی ذهنی جسمی کمتری از من هدر بره چون بخش زیادی از افکار ما مربوط به احساسات منفی در اثر چاقی است
میخوام شاد و لاغر و جوون و پرانرژی باشم مثل گذشته بدنم انعطاف داشته باشه سالم باشه مرتب برقصم و شاد باشم و برایرهدفم وقت میزارم باراشنیاق تمرینات رو انجام میدم سعی می کنم با حس خوب دوره رو طی کنم ومتعهد باشم به انجام تمرینات هدفم اینه که حداقل دو سال تو سایت باشم و الان بیش از ۶ ماه میگذره و حالم خیلی بهتر ودر روند لاغری قرار کرفتم خداروشکر می کنم در این مسیر قرار گرفتم و از کسب نتیجه مطمئنم چون اولین نشانه های لاغری دارن نمایان میشن
حاضرم برای هدفم بجنگم با موانع مبارزه کنم و از سر راهم بردارم
یکی از موانع که تا حالا داشتم یکنواخت شدن دوره و نداشتن اشتیاق برای ادامه بوده مدتی فاصله گرفتم و نتایجش دیدم دوباره به سایت برگشتم
یکی دیگه از موانع دنبال یه راهی برای زودتر نتیجه گرفتن هستم یعنی عجله
یکی دیگه از موانع عبور از نوشتن دیدگاه هست به خودم میگم مطلب روگزفتم و تنبلی می کنم برای نوشتن دیدگاه یا به بعد موکول می کنم
در این راه مثل همیشه به خدا توکل می کنم و مطمئنم به لاغری واناسب اندام دلخواهم میزسم با صبر و حوصله ، با استمرار در مسیر با تمرین و نوشتن دیدگاه و تغییر ذهن
به همون میزانی که ذهنم تغییر کنه متناسب میشم
سلام من برای لاغری انقدر ذوق دارم که هرکاری باشه انجام میدم هر تمرین چون واقعا از این وضعیت جسمی ناراحتم اصلا حس لذت بهم نمیده موندن در اين شکل بدنیم واقعا ازتصمیم خودم برای شرکت دراین دور سپاسگزار خداوندهستم که اين مسير رو نشونم داد باور کنید صدتا رژیم سرخ پوست هم باش حتی نگاهشم نمیکنم انقدر زجر کشیدم از نتيجه نگرفتن از رژیم های بی خود من قرص لاغری مصرف میکردم تمام بدنم جوش زد به خدا چاقترشدم حس وحالم از رژیم گرفتن بد ميشه مطمئن بهترین روش در دنيا فقط آموزش دیدن است برای همه چيز
تمرین ۱ : چون لاغری حس سرزندگی و طراوات و اعتماد به نفس بهم میده ، میخوام با حس خوب برم و لباس بخرم میخوام که هرچی میخوام سایز باشه و دغدغه من اون حس سرشکستگی ناشی از اور سایز بودن نباشه میخوام که مسئله ذهنی ام از سایز لباس برداشته بشه و بر سر مسائل مهم زندگی سر چیزایی ک دوست دارم . میخوام با اطمینان غذا بخورم و و اگر چیزی رو ک نمیخوام نخورم و از خودم انتقام نگیرم بخاطر چاقی و پر خوری عصبی.
تمرین ۲ : شوق و اراده ام خیلی بالا نبود اما خودم دارم خودم رو هل میدم چون دیگه خسته شدم از اینکه با افگار اشتباهم خودم رو تو مرداب چاقی انداختم و هرچی میخوردم و نمیخوردم انگار قرار بر این بود چاق شم.
تمرین ۳ حاضرم وقت بذارم و تمام تمرین ها رو انجام بدم منی ک زیاد حوصله نوشتن رو نداشتم و فقط میخواستم گوش بدم با این همه مقاومت ذهنی که داشتم .
تمرین ۴ : زیاد تمایل دارم که به پایان برسونم این دوره رو حتی اگر این تنها کاری باشه که بخوام انتخاب کنم . میخوام با چشم خودم ببینم ک بدون رژیم گرفتن هم میشه لاغر شد برعکس اینکه با ورزش نمیتونستم لاغر شم .
تمرین ۵ : هدف ۲ام ۳ ام من هستش با اینکه همیشه دغدغه ام بود … دغدغه اول .
تمرین ۶ : من از وقتی بروی عزت نفسم کار کردم متوجه شدم که دیگران زندگی خودشونو دارن و مشغول خودشونن من بهشون اجازه نمیدم که با نظرشون زندگی منو کنترل کنن .
نشان های دریافت شده
سلام .
چقدر خوب شد اومدم این متن رو مطالعه کردم .
چقدررررررررر این متن عااااااالییییییییی بود .
من واقعا با تمام وجودم تمام این نگرشها رو قبول دارم .
چقدر حالم خوب تر شد .
حرف شما برای من ایمانه .
وقتی میبینم حرفهای شما با حرفهای ذهن خودم یکیه خیلی ایمان دارم .
دقیقا در مورد این روش نباید با کسی صحبت کنیم چون واقعا نمیتونند بپذیرند که علت چاقی جسمی نیست بلکه به علت فرمولها و باورهای ذهنمونه که پذیرفتیم .
پس ابتدای کار با خود بیندیشد که چرا میخواهید لاغر شوید؟
من میخوام لاغر بشم چون زندگی در لاغری خیلی راحتتره . راحت از جا بلند میشم فرزم سبکی
م . زود خسته نمیشم . نفسم نمیگیره . اندامهای بدنم بهتر کار می کنند . سبکترن درسته که چربی برای بدن لازمه ولی وقتی چاق میشم سنگین میشم
حرکت خیلی برام سخته . از خیلی از لذتها محروم میشن . وقتی لاغرم مسافت بین خونه ی خودم تا خونه خواهرام یا مادرم رو مثل باد طی می کنم ولی وقتی سنگین میشم دو قدم راه که میرم میخوام جون بدم .
کار خونه که دیگه نگو وقتی چاقم سریع خسته میشم . خیلی اذیت میشم . پیاده روی برام سخت میشه . نمیتونم بدوم . ولی وقتی لاغرم حتی از در باغمون میتونم بالا برم از درخت بالا میرم خیلی تجربه های شیرین میتونم انجام بدم احساس جوونی می کنم . احساس شادی بیشتر .
حتی کفش پاشنه دار رو وقتی لاغرم بهتر میتونم راه ببرم . وقتی چاقم میخوام برم عروسی کفش پاشنه بلند بپوشم خیلی سریع پاهام کوبیده میشه درد میگیره ولی وقتی لاغرم همون کفش رو که میپوشم حتی چندین ساعت روی پا وایسم هیچیم نمیشه .
بچه نگهداشتن برام راحتتره .
خواهر زاده ام ایام کرونا ازدواج کرد ولی عروسی نگرفتن . همینجوری پدر و مادرش دست به دست هم دادن ازدواج کردن . بچه دارم که شدن بعد که کرونا تموم شد بچه اش یه ساله بود عروسی گرفتن . خلاصه بچه اش رو خواهرم و ما نگه میداشتیم . ساعتها بچه دستمون بود اما خسته نمیشدیم اما در زمان چاقی که بچه اونی خواهرم رو یه وقت بغل میکردم و دقیقه نمیتونستم نگهش دارم .
من بیشتر از لحاظ حرکتی دلم میخواد آزاد باشم چاقی دست و پام رو میبنده ولی در لاغری آزادم خیلی حالم خوبه . حتی خوابم راحتتره . در زمان چاقی توی خواب خرو پف میکردم ولی در زمان لاغری نفسم آزاده اصلا خر و پف نمی کنم .
برای رسیدن به لاغری و تناسباندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟
خیلی ذوق و شوق دارم . اراده هم دارم . چون لاغری اصلا اراده نمیخواد خودش داره رخ میده . همین که اراده برای چاقی نکنم خودش لاغر میشه ولی برای یادگیری بیشتر اراده دارم . اشتیاق من بهم اراده میده . من خیلی این راه رو دوست دارم چون این راه راه خداست .
حاضرید برای رسیدن به تناسباندام چه بهایی را بپردازید؟
بهای مالیش رو قبلا پرداختم درسته فایلها به روز رسانی شده و رایگان در اختیار ما قرار میگیره ولی واقعا این دوره بی بهاست . چون بهای اون رو خدا میپردازه .
منم وقت میزارم میخونم مطالعه می کنم گوش میدم و ذهن خودمو با کلام استاد پر می کنم . چقدر عالی گفتید که در مقابل صحبتهای من مقاومت نکنید . باشه تمام سعیم و می کنم که تمام صحبتهای شما رو به خوبی تعبیر کنم .
چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسباندام تلاش کنید؟
تلاش اگر به معنای سختی کشیدن باشه هیچی اما اگه به معنای عشق کردن باشه خیلی .
تلاش اگه به معنای درک بیشتر باشه خیلی حاضرم وقتمو فکرمو ذکرمو نوشته هامو همه چی رو بهش میدم .
چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟
خیلی . چون از تمرین هست که الگوهای ذهنی لاغری مسیر عصبیش رو در ذهن شکل میده و عادت های متناسب کننده در ما ایجاد میشه
رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟
اولین هدف زندگیمه و بهتره بگم تنها هدف زندگیم . چون این هدف وقتی با منه همه ی اهداف با منه .
برای رسیدن به تناسباندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟
من دیگه به صحبت دیگران کاری ندارم . خیلی سعی می کنم باهاشون صحبت نکنم چون افکار مخالف ذهنیت منو تغییر میده . سعی می کنم تا جاییکه بتونم اندیشه هام رو برای هر کسی نگم فقط برای کسانی صحبت کنم که این مسیر قشنگ رو قبول دارند و بر تاثیر ذهن بر بدن آگاه باشن .
به هر حال من با تمام وجودم اومدم تا دوباره در این مسیر زیبا همراه بشم .
چون واقعا عاشق این مسیرم .
درود استاد گرامی و دوستان متناسب
با اینکه از جمعه شب بیمارستان بستری بودم ولی همچنان ذهنم درگیر مطلاعه و گوش کردن و دیدن ویدیو های سایت هستش.
به امید روزهای قشنگ ⚘️
سلام خدمت استاد بزرگوار وآگاه وهمراهان خوبم در سایت تناسب فکری
استاد لطفا به من کمک کنید این باور را از امروز در خودم ایجاد وتقویت کنم
من دارای تریلیاردها سلول فوق هوشمند وآموزش دیده توسط خدای مهربانم هستم هرکدام از اینها برای خدمت به من خلق شده اند که در جهان مادی همراه من باشند این سلولها راجع به هیچ ماده غذایی قضاوت خاصی نداشتند برای آنها نان خامه ای وساقه کرفس فرقی نداشت مواد از طریق خون به آنها میرسید هرچه نیازشان بود برمیداشتند اضافه را داخل جریان خون رها میکردند وخون به تصفیه خانه رفته مازاد را به طبیعت برمیگرداندیا ذخیره نمیکردند ویا اگر دستور به ذخیره داشتند به اندازه ای بود که باید بعدا حتما مصرف میشد
ولی ذهن من به آنها گفت(طبق باور اشتباه وآموزش های غلط) بعضی چیزهاچاق کننده هستند (برنج نان شکر و…)اینهاراکه دیدی از خون به طرف خودت بکشوبه شکل چربیذخیره کن یعنی ذهن به سلولها آموزش اشتباه دادوآنها که مطیع فرمان ذهن انسان هستند گفتند چشم!وچاقی من اینطوری شروع شد.
دلم میخواهد برگردم به تنظیمات کارخانه به زمانی که هنوز ذهنم براساس باورها سلولها رودستکاری نکرده بود اصلا برای همین در دوره شرکت کردم ….خدای من ای کائنات لطفا تنظیمات کارخانه😔
سلام خدمت استاد بزرگوار وآگاه وهمراهان خوبم در سایت تناسب فکری
استاد لطفا به من کمک کنید این باور را از امروز در خودم ایجاد وتقویت کنم
من دارای تریلیاردها سلول فوق هوشمند وآموزش دیده توسط خدای مهربانم هستم هرکدام از اینها برای خدمت به من خلق شده اند که در جهان مادی همراه من باشند این سلولها راجع به هیچ ماده غذایی قضاوت خاصی نداشتند برای آنها نان خامه ای وساقه کرفس فرقی نداشت مواد از طریق خون به آنها میرسید هرچه نیازشان بود برمیداشتند اضافه را داخل جریان خون رها میکردند وخون به تصفیه خانه رفته مازاد را به طبیعت برمیگرداندیا ذخیره نمیکردند ویا اگر دستور به ذخیره داشتند به اندازه ای بود که باید بعدا حتما مصرف میشد
ولی ذهن من به آنها گفت(طبق باور اشتباه وآموزش های غلط) بعضی چیزهاچاق کننده هستند (برنج نان شکر و…)اینهاراکه دیدی از خون به طرف خودت بکشوبه شکل چربیذخیره کن یعنی ذهن به سلولها آموزش اشتباه دادوآنها که مطیع فرمان ذهن انسان هستند گفتند چشم!وچاقی من اینطوری شروع شد.
دلم میخواهد برگردم به تنظیمات کارخانه به زمانی که ذهنم بر اساس باورهای اشتیاه سلول ها رو دستکاری نکرده بود اصلا برای همین در دوره شرکت کردم
خدایا ای مهربان با لطف بی پایانت مرا به تنظیمات اولیه هدایت کن !آمین
به نان خداوند جانم
سلام خدمت استاد ارجمند و همه دوستان
انجام تمرینات مقدمه ورود به سرزمین لاغری
تمرین شماره ۱
چرا میخواهی لاغر شوی ؟
میخواهم لاغر شوم چون دوستش دارم .چون از دیدن بدن لاغرم لذت میبرم و حالم خوبتر میشود. چون سبکتر میشوم .چون انسان بهتری میشوم و به جای درگیر خورد و خوراک بودنم تلاش میکنم انسان بهتری باشم ،همسر و مادر بهتری باشم و از مرز حیوانی جدا شوم و شایستگی اشرف مخلوقات بودنم را بیشتر بفهمم .من وقتی لاغرم آرامش بیشتری دارم انگار سرشار از حس زندگی ام .انگار تازه ترم ،پر طراوت ترم ،سلامت ترم .آرامش و اعتماد به نفسم بیشتر است .خوش تیپ ترم .مهربانترم و آرامترم .کلا کلکسیونی میشوم از هر آنچه دوست دارم همیشه باشم .پس من در مجموع عاشق لاغری ام .
تمرین شماره ۲
برای رسیدن به لاغری و تناسب اندام تا چه حد شوق و اراده دارید ؟
برای رسیدن به لاغری و تناسب اندام هیجان و اشتیاق زیادی دارم اما عجله ندارم ؛
چون میدانم اگر دچار عجله و توجه به نتیجه شوم به دلیل ناهمواریهای مسیر و طولانی بودن راه و کم بودن سرعت کاهش وزن دچار نا امیدی میشوم و این مسیر را رها میکنم .پس من اینجا هستم تا ذهنم را اصلاح کنم و بزرگترین هدفم از حضور در این دوره اصلاح فرمولهای ذهنم و یادگیری لاغری است و با شوق فراوان و اراده بالا به یاری پروردگار مهربانم این مسیر را ادامه میدهم .
تمرین شماره ۳
حاضرید برای رسیدن به تناسب اندام چه بهایی را بپردازید ؟
خوب من سالهای سال برای رسیدن به چند کیلو لاغرتر شدن و کمی متناسبتر شدن بهاهای سنگین زیادی پرداخت کرده ام
بهای مالی ،بهای سلامتی،بهای شعور ،بهای…………
و برای رسیدن به خواسته لاغری ام از پرداخت هیچ بهایی نترسیدم و تن به هر ذلتی دادم .
ولی الان به شکرانه هدایت پروردگار عزیزم به این مسیر ،دیگر حاضر نیستم به هیچ وجه مسیری بجز مسیر ذهنی لاغری را طی کنم .
اینجا من بهای حضورم در مسیر زیبای سلامتی و آرامش و داشتن احساسات بی نظیر را با جان و دل خویش با عشق و اشتیاقم پرداخت میکنم .بهایی که مادیات کمترین قسمت آن است و قسمت اعظم این بها همان عشق من و وقت من و انرژی سرشار من برای بودن و حرکت در این مسیر است .
تمرین شماره ۴
چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست کنید ؟
به شکر پروردگار یکدانه ام تمایل و شوق من برای انجام تمرینات بسیار زیاد است .اعتماد و ایمان و یقین من به این روش و داشتن احساسات بی نظیر در پیمودن این مسیر باعث ایجاد یک شوق عالی در من میشود و من را برای هدفم مصممتر میکنم و باعث میشود من هر روز مثل یک فرد تشنه که منتظر آب است با شوق و ذوق برای یادگیری حاضر شوم و با سرحالی و سرکیفی تمریناتم را انجام دهم الهی شکرت .
تمرین شماره ۵
رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟
وقتی به زندگی ام دقیق میشوم میبینم سالهاست که لاغری بزرگترین دغدغه و هدف زندگی من بوده و آنقدر این مسئله برایم مهم بوده که تن به هر خفتی داده ام تا بلکه اتفاق بیفتد حتی کوتاه مدت و فیک و عاریه ای .
پس میتوانم بگویم به جرات مهمترین و اصلیترین هدف من در زندگی ام لاغری است .
تمرین شماره ۶
برای رسیدن به تناسب اندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟
خیلی وقت است که دیگری یا دیگرانی برایم اهمیتی ندارند و من هیچ مقاومتی یا باوری در راستای افکار و اعتقادات درست و غلط دیگران ندارم .
کاملا برای خودم و دل خواه خودم زندگی میکنم و اجازه نمیدهم باورهای اشتباه دیگران ،زندگی ام را تحت الشعاع قرار بدهد .من با باورهای خودم زندگی میکنم .
زندگی گروهی و اجتماعی و بودن عادات و باورهای اشتباه فراوان در جامعه باعث نمیشود که من دچار چالش شوم و فراموش کنم که هستم و به دنبال چه چیزی در جهان هستی حضور دارم .
من هدف غایی انسانیتم را فدایی و قربانی افکار دیگران نمیکنم .و قبول دارم تنها راه لاغری همیشگی اصلاح چاقی ذهن است .
خوب حالا که به فضل پروردگارم دوره ی رایگان یا همان پیش دبستانی ام را طی کرده ام با شور و شوق فراوان وارد دوره اصلی شدم و امروز با یک احساس عالی به فضل خداوندم اینجا هستم و دوره زیبایم را با نام نامی الله مهربانم آغاز میکنم . و درباره حضورم در این دوره با هیچ کس گفتگو نمیکنم .و متعهدانه عمل میکنم انشالله .
خدای خوبم یاری ام کن
الهی به امید تو
به نام خداوند عزیز دلم
سلام خدمت استاد ارجمند و همه دوستان
مقدمه ورود به سرزمین لاغری
خداوندا از تو بسیار بسیار سپاسگزارم که بار دیگر به من توفیق دادی تا زندگی کنم و بیاموزم و انسان بهتری باشم .
خداوندا از تو سپاسگزارم که سعادت حضور در دوره ی ورود به سرزمین لاغرها را به من عطا کردی .
خدای مهربانم از تو سپاسگزارم که به من درک بالا و زمان و آرامش و سلامتی میدهی تا هر روز ساعاتی را با عشق و اشتیاق تمرینات دوره ام را انجام دهم .
خدای خوبم از تو سلامتی و آرامش و پشت کار و اشتیاق و هر آنچه خوبی و موفقیت است خواستارم هم برای خودم و خانواده ام و هم برای استادم و دوستان هم دوره ام .
به نام یاری گر ،یاری رسانم آغاز میکنم
خداوند عزوجل اکثر سیستمهای جسمی انسان را به شکل اتوماتیک وار خلق کرده مثل تنفس و غیره و سیستم خورد و خوراک را در اختیار انسان قرار داد تا با لذت از نعمات فراوانش بهره ببرد و تفاوت انسانیت را هم در همین نوع خورد و خوراک قرار داد .
نکته ظریف و زیبای پروردگار از دادن این امتیاز به انسان بسیار جای تامل و تفکر دارد .
به اختیار خود میخوریم اما با توجه به کرامت انسانی خودمان ؛
پس اینکه هر انسانی چه شان و منزلتی برای خودش قائل است که بر طبق همان میخورد بسیار جالب است .
مثلا مسلمانان خوردن حشرات و گوشت مردار و حیوانات حرام گوشتی مثل سگ را حرام میدانند و شان انسانی خودشان نمیبینند که هر چیزی را بخورند .حتی نحوه ضبح حیوانات هم برایشان اهمیت دارد .
پس اینکه چه چیزی بخوریم و به چه اندازه ای بخوریم شخصیت ما را نمایش میدهد.
پس رفتار ما صفحه نمایشگر درون و شخصیت ماست .
انسانی که مدام در حال پرخوری و نشخوار است آیا جز لذایذ دنیوی فکرش درگیر پیشرفت و عروج به مقام والای انسانی میشود؟
کسی که تمام دغدغه اش شکم پروری و شکم بارگی است آیا تن به هر حقارتی برای رسیدن به لذت خوردن نمیدهد؟
نگاه که میکنم قبلا گرسنه که میشدم به شدت عصبی و پرخاشگر میشدم و به زمین و زمان گیر میدادم و تا چیزی نمیخوردم آرام و قرار نمیگرفتم همیشه کل ذهن من درگیر چه بخورم و کی و کجا و چقدر خوردنم بود .
مسافرت ،تفریح ،مهمانی و کلا تمام زندگی و لذتهایش مصادف بود با لذت خوردن
یعنی اگر خورد و خوراک باب دلم نبود آن سفر یا مهمانی یا تفریح به اصطلاح خودم خوش نمیگذشت پس همه لذتهای دیگر برای من در گرو خوردن بود .
و تمام این خوردنها بر اساس تجربیات ذهنی من لذت بخش شده بودند .چون تا وقتی چیزی را ندانیم و تجربه نکنیم نسبت به آن ذهنیت و عکس العملی هم نداریم .
مثلا من چون تا به حال خرچنگ نخورده ام تجربه و ذهنیتی هم نسبت به چنین خوردنی ندارم و اگر بهترین نوع طبخ خرچنگ را هم جلویم بگذارند وسوسه خوردنش را نخواهم داشت و کاملا برایم معمولی خواهد بود .
ولی در عوض اگر به جای خرچنگ کباب کوبیده باشد من حتی قبل از دیدنش هم در ذهنم چند باری تجربیات کوبیده های قبلی و لذت خوردن مرور میشود و به محض برخورد با کباب کوبیده آن را با لذت فراوان خواهم خورد حتی اگر بدترین کباب کوبیده هم طبخ شده باشد ولی به یاد تجربیات قبل به صورت اتوماتیک عمل خوردن اتفاق خواهد افتاد .
و تمام اینها نشانه وجود فرمولهای ذهنی است که از طریق حواس پنجگانه ما به صورت تجربیات در ذهن ما نقش بسته و عادات ما را شکل داده اند .
پس هر انسانی در هر مقام و جایگاهی قرار دارد نتیجه افکار و ذهنیاتش است .
اگر امروز من چاقی را زندگی میکنم چون خودم آن را با فرمولهای ذهنم بوجود آورده ام .
اما نکته مهم اینجاست که این فرمولهای ذهنی قابل تغییر هستند .
و من میتوانم با تغییر فرمولهای ذهنی ام لاغر شوم .
من مانند یک بت شکن با تمام بتهای ذهن چاقم مبارزه میکنم و یکی یکی بتهای جهل و جهالت و خوی حیوانی ام را میشکنم و وجودم را سرشار و لبریز از خدای خوبم میکنم .
به جای پر کردن جسمم با انواع خوراکهای دنیوی روحم را لبریز از اشتیاقم به خدای بی همتایم میکنم و لذت بیشتری از زندگی ام خواهم برد .
من از تمام نعمات پروردگارم به بهترین حالت ممکن استفاده میکنم و لذت میبرم از داشتن خدایی به این زیبایی و بزرگی که چنین نعمتهایی را برای من خلق کرده است تا او را بیشتر و بهتر دوست بدارم .
بله خدای من خدای فراوانی و نعمت است .
من با اشتیاق فراوان قدم در مسیر تغییر گذاشته ام تا فرمولهای ذهنم را اصلاح کنم و زندگی جدیدی را آغاز نمایم .
الهی به امید تو
سلام استاد
خداراشکر که توانستم یک مرحله از این دوره را تهیه کنم چون خیلی آرزو داشتم تا بتوانم این دوره را تهیه کنم و بتوانم موانع ذهنی را برطرف کنم و برای همیشه لاغر بمانم
استاد من خداراشکر سایز خوب کم کردم و هرکس که من را بعد از مدتی ببینه بهم گوشزد میکنه رژیم گرفتی لاغر تر شدی و من قبلن با خوشحالی برای افراد می گفتم نه کمن با لاغری با ذهن لاغر شدم و هی باید توضیح می دادم که چه روشی است چون جدید بود ووقتی می گفتم باید فایل گوش بدهی و تمرین کنی با ذهنت من را مسخره میکردند و می گفتند چقدر حوصله داری که اینهمه وقت می گذاری و الان من متوجه می شوم که شور و اشتیاق در من گاهی مواقع کم رنگ تر میشود ولی خدارا شکر این حرف استاد را به خوبی گوش دادم در هر شرایط روحی که بودید از مسیر خارج نشوید این یک چیز طبیعی است و واکنش ذهن را نشان می دهد من در هرشرایط روحی که بودم خدارا شکر ادامه دادم .
و خداراشکر متوجه شدم تفاوت بین چاقی و اضافه وزن که چاقی درخت تنومند است و اضافه وزن میوه ی درخت چاقی است و چاقی فکر و افکار در ذهن است و اضافه وزن در جسم نمایش داده میشود.
انشاالله بتوانم با اشتیاق و بدون عجله کردن دراین مسیر باشم و تمام چیزهایی که چاقی در طی این سالیان از ما گرفته به من برگردانده میشود.
استاد اگر تمرینات را طبق فایل pdf دردقیقا روز مشخص شده انجام ندهیم و یک روز عقب و یا جلوتر بشود مشکلی پیش می آید . چون من سعی میکنم دقیق انجام بدهم ولی باز هم اتفاقی نمی گذارد امتیاز را ستاره بدهم یعنی چه ؟ یعنی به پیام و نظرات دوستان ستاره بدهم .
سلام و درود
بهتره طبق برنامه تنظیم شده پیش برید
ولی اگر به هر دلیل نیاز به ایجاد تغییر در برنامه بود مانعی ندارد
به نام خداوند آرامش بخش
بالاخره ان شنبه موعود رسید.شنبه ای که میتوانم دوباره ازنو شروع به خودسازی کنم.
نمیتوانم بگویم که چقدر هیجانزده هستم وقلبم داره ازجا در میاد .انگار که سالها منتظر این لحظه بوده ام.
الان حس وقتی رو دارم که کتابی تازه رو شروع به خواندن کرده ام ومیخواهم تند تند بخوام که ببینم انتهایش چه میشودولی درهرلحظه به خود گوشزد میکنم که آرام باش .عجله افت موفقیت توست ،بنابراین با هر سختی قلبم را آرام میکنم.
ان شاءالله ماهم بتوانیم استوار وبا ایمان قدم برداریم وبه مطلوبمان برسیم.
وچقدر خوب گفتید که نباید به دیگران بگوییم .من سالهاست که فهمیده ام نباید درمورد هیچ کاری تا اتمام ان با کسی حرف بزنم چون وقتی از هدف ومسیرت با دیگران سخن میگویی انها فقط تورا دلسرد میکنند ومنتظرند زمین بخوری تا ازان برای سرزنش وتحقیر تو استفاده کنند.
پس تا اتمام کار صبر میکنم وآنها را با نتایج شگفت انگیزم غافلگیر میکنم .میگذارم انها بپرسند تا اینکه من بخواهم کارم را قبل از شروع توجیح کنم.
صدالبته که اگر قلبی پذیرا نباشد با وجود نشانه ها وتغییرات هم نخواهد پذیرفت پس وقت وانرژی ام را بخاطر اینجور افراد هدر نمیدهم.
به امید روزهای قشنگتر
یاحق
سلام خوشحالم که ایجا هستم و مطالبی رو که دوستان تو سایت شر کردن رو میخونم امیدوار تر و مشتاق تر میشم برای ادامه راه🙏
با سلام خدمت شما استاد عزیز و همه همراهان
با توجه به صحبت های شما ، یاد قدرت تلقین افتادم، اینکه ذهن انسان بقدری قدرتمند هست که در آزماشات تلقین اتفاقات خارق العاده ای رو مشاهده کرده بودند،اینکه قطعه یخی رو به فرد در حال تلقین نزدیک کرده بودند و گفته بودند ذغال هست و دقیقا آثار سوختگی رو بدن فرد ایجاد شده بود ، با صحبت های شما این احساس در من ایجاد شد که ما چاق ها هم به جورایی بهمون تلقین شده و باور کردیم که با خوردن چاق شیم
دقیقا با گفتن کاری که تصمیم به انجام دادنش رو به دیگران انگیزه و علاقه و اشتیاقم به اون کار کم میشه …..
سلام به استاد عزیزم و باقی دوستان
تجربه خودم رو بخوام بگم حدود ۳ سال پیش ک این دوره رو شروع کردم با سایز ۴۶،۴۸ وقتی لاغری کم کم در من نمایان شد و هر اخر هفته که همه خانواده خونه مامان جمع میشریم و منو میدیدند و همگی میگفتن تو هر هفته داری لاغر تر میشی داری چیکار میکنی و چون مثل بقیه شام و ناهار و میوه میخوردم براشون سوال بود ک من چطور دارم لاغر میشم،فکر کنم سایزنم به ۴۲ اینا ک رسی و کاملا لاغریم مشهود بود و هی از من سوال میشد اونجا دیگه من یه توضیحاتی دادم ک روند کارم چطوریه ولی بازم نگفته بودم ک توی دوره شرکت کردم ولی تقریبا اصولش و گفتم و این باعث شد هر بار از من سوالاتی میپرسیدن منم چون دوق داشتم براشون انرژی میذاشتم و تعریف میکردم کم کم متوجه شدم خودم دارم از مسیر خارج میشم چون میدیدم همونهایی ک هر هفته کلی ازم سوال میپرسن هیچ عملی نمیکنن و فقط کلی انرژی و وقت من گرفته میشه و این باعث شد من خودم کم کم از مسیر خارج بشم و منی که به سایز ۳۸ رسیده بودم اصلا نمیدونم چطور شد کم کم وزن اضافه کردم و رسیدم سایز ۴۴، وقتی به مرور چاق میشدم حالا همونا ک اون زمان تشویق میکردن و سوال میپرسیدن با تمسخر چیزایی میگفتن مثل اینکه با قدرت ذهنم ک نتونستی لاغر بمونی، با حالت تمسخر مدام کلمه قدرت ذهن و میگفتن و اونجا تلنگر شدیدی بود برام که هرگز انرژی و وقتم رو برای هیچکس نذارم و فقط روی خودم متمرکز باشم و اونها هم اگر از خدا بخوان و تو مدار درست و آماده دریافت اگاهی باشن هدایت میشن به من ربطی نداره که، در واقع یه جورایی عذاب وجدان میگرفتم میگفتم حالا عیب نداره جواب میدم شاید اینا هم از رنج چاقی نجات پیدا کنن ولی هرکز این اتفاق نیفتاد ،این شد که از اونجا زیپ دهنمو کشیدم و دیگه یکبارم حرف از باورها و ذهن و … نه در لاغری نه در زمینه های دیگه نزدم و تمرکزم رو گذاشتم روی خودم و به خاطر همین درکم از فایلها خیلی بیشتر شده چون آزاد و رها فقط برای خودم گوش میدم و میگم این مطالب برای منه هر کی تو مدارش باشه هر جوری شده هدایت میشه و میشنوه بعدشم نیازی نیست من به همه بگم من لاغر میشم چون هر وقت لاغر شدم همه میبینن دیگه،مثل دفه قبلی ک اصلا نگفته بودم میخوام لاغر کنم و نتایجم بود ک هر بار همه رو شگفت زده میکرد
سپاسگذار استاد عزیزم
سلام دوستان. اصولا هرگونه رفتاری که از روی فکر و اندیشه، و با تمرکز و کنترل افکار صورت گیرد پستدیده ومنتهی به نتایج مطلوبتری میشود.
امیدوارم که اجرای عملی این دوره آموزشی از طریق کنترل ذهن برای بنده مثمرثمر باشد.
سلام
بارها دوره روشروع کردم وبا نتایج کوچیک اولیه موضوع روبه همه گفتم باوجود اینکه استاد بارها وبارها گفته بود که نباید بگیم ولی من نمیدونم چرا ولی به هر حال میگفتم وافتخار میکردم که دارم همچین کاری میکنم ولی بشدت قضاوت میشدم وبرای اثبات حرفم هر چه بیشتر عجله داشتم وعجله ام خسته ام میکرد ونیمه رها میکردم وفکر میکردم برای اثبات کردن خودم باید یه روش سریعتر رو انتخاب کنم وچون ذهنم پذیرفته بود که هیچ راهی ندارم برای لاغری جز روش ذهنی پس نمیتونستم اصلا از روشهای دیگه استفاده کنم خسته وکلافه میشدم وبا رهاکردن دوره نهایتا به سمت چاقی بیشتر میرفتم ولی اینبار تصمیم قاطع گرفتم وبه خودم قول دادم تحت هیچ عنوان مطرح نکنم که چکاری دارم انجام میدم برای لاغر شدنم تازمانیکه به نتیجه دلخواه ومورد نظرم برسم وشگفتی ساز بشم اونموقع میتونم با افتخار بگم که درسرزمین لاغری وبا تغییر فرمولهای ذهنیم لاغر شدم .
من خیلیهارو دیدم که باباور لاغری به هیچ عنوان چاق نشدن مثلا زنداداش خودم حتی ۱گرم زیاد نمیکنه درصورتی که توی همین ماه رمضون به گفته ی خودشون فقط دومیلیون تومن پول بامیه دادن وهرروز یک کیلو خوردن ولی حتی یک گرم هم اضافه نکردند.ولی مابا باورهای غلط خودمون رو همیشه چاق دیدیم وبعضی موقع حتی باخوردن آب هم احساس چاقی واضافه وزن کردیم پس ادامه میدیم تااین باورها روعوض کنیم وبارفتارهای درست ومناسب به هدف مورد نظرمون برسیم
نشان های دریافت شده
باسلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
من به این دوره و تمام دورهای که گذروندم چه دورهای رایگان چه دورهای تهیه کردنی ایمان دارم اطمینان دارم مطمئنم که هر کسی با تمرکز در این دورها شرکت کنه و فایلها رو خوب گوش کنه خوب عمل کنه خوب زندگی کنه خوشبختی تجربه میکنه اینو بر حسب نتیجهای که گرفتم میگم بر حسب تجربیاتی که کسب کردم در این چند سال دارم میگم اگر من به تناسب ایدهالم نرسیدم دلیلش این بود که من در طول سال گذشته خیلی بیمار میشدم و این امر باعث شد به تناسب ایدهالم نرسم وگرنه من تغییرات چشمگیر درونی داشتم و همین طور یکمم متناسب شدم از سایز سه ایکس لارج الان سایز ایکس لارج میپوشم و سایز لارج جدب میشه برام و امیدوارم که شما خواننده عزیز و گرامی همیشه در بالاترین حد سلامتی خود باشید نتایج فراتر از انتطار کسب کنید اینو منم بهتون قول میدم که آخر خط بعد از ۶ ماه تجربه میکنید شاهد تغییراتی در وجودتون میشید که باورش برای خودتون خیلی سخته خیلی کارها انجام دادید تا کوچکترین تغییری داشته باشید نتونستید اما تو این دوره تغییراتی دارید که بارها و بارها شگفت زده میشید خدارو پشت سر هم شکر میکنید بریم که تغییرات یکی یکی تجربه کنیم لذتشو ببریم سپاسگزارش بشیم
منم اینو کاملا درک کردم که علت چاق یا لاغر بودن انسانها فقط در طرز فکر اونهاست افراد چاق هر چیزی که میخورتن با اینکه میدونن که الان گرسنه هستن باید غدا بخورن اما همش تو این فکر هستند که خوب اینو بخورم چاق میشم اینو منو خیلی چاق میکنه و..اما افراد متناسب موقع خوردن این فکرها رو ندارن میگن گرسنه هستم با خیال راحت غدا میخورن و اینکه اگر فکر کنی این غدا چاقت میکنه خوب چاق میشی اگر فکر کنی لاغری میکنه خوب لاغر میشی بسته به فکر ما داره و این یه قانون که هر جوری فکر کنی همون میشه
من خدا رو شکر میکنم که در این مسير الهی قرار گرفتم این امر باعث شد من از تمام بدیها یی که در زندگی داشتم دور بشم فاصله زیادی پیدا کنم که یکی از اون بدیها بیماری یکی دیگه اش چاقی و…خدایا شکرت که الاندر این شرایط زندگی میکنم که از بیماری فاصله گرفتم در سلامتی هستم از چاقی فاصله گرفتم به زودی شگفتی ساز میشم خدایا شکرت مطمئنم که شما دوست عزیزی که اولین باری هست که این دوره رو میگذرونن اگر یکم دفت بیشتری داشته باشی فایلها رو با دقت بیشتری گوش کنی تمرینات عمل کنی نتیجه ای میگیری که اشک شوق میریزی خدارو شکر میکنی
من فقط یکبار این مسير تا آخر طی کردم و به نتایج فراتر از انتظارم رسیدم و ادامه میدم تا این آگاهیها برای همیشه ملکه ذهنم بشه من طبق اونها رفتار کنم تا همیشه لاغر بمونم ادامه میدم تغییراتم نهادینه بشن
واقعا این امر که به کسی نگیم که در این دوره شرکت کردیم بسیار هوشمندانه بوده چون الان بعد از چند سال گاهی یه حرفی میزنم درباره ذهن تونم پیش میاد فورا همه جبهه میگیرن این چه حرفیه که میزنی عقل چی میگه اصلا به هیچ عنوان قابل قبول براشون نیست نمیتونن بپدیرن من خداروشکر به کسی هنوز نگفتم چکار میکنم اونا هنوز از دست من شاکی هستن میگن بجای اینکه آنقدر بنویسی همش سرت تو درست باشع درست که نمیگن تو این دفتر باشه یکم هواست جمع کنی ببینی شرایط ببینی دور و برت چه اتفاقاتی میافته
یعنی استاد من اصلا تصمیم نداشتم که دوره رو یه روز حتی انحام ندم اما وقتی یکم شل گرفتم گفتم امروز دورهای تموم شده استراحت میکنم فردا شروع میکنم فایلم گوش دادم از اول دوره روشروع کردم ولی همین یه تصمیم کوچیک هی باعث میشد اتفاقاتی رخ بده که من نتونم فایل گوش بدم یا کم گوش بدم تمرین بنویسم و این امر چند روزی طول کشید خیلی حالم بد شد
تازه من الویت زندگیم این دوره بود یعنی وقتی صبح بیدار میشدم تمرین نوشتن فایل گوش دادن جز شروع زندگیم بود الان دوره خدا هرگز دیر نمیکند دارم میگذرونم بازم الویت زندگی درسهام هستن این اتفاق افتاد چند روزی دیر شد تا تمرین بنویسم
اینکه من بگم فقط حرفای استاد گوش کنید و همون طور که ایشون میگن عمل کنید خودتون تغییرات در وجودتون احساس میکنید همین چند هفته اول میبینی ایمان میارید که راه درستی انتخاب کردید وقتی این کار کنید هر آنچه که چاقی از شما گرفته به راحتی پس میگیرید
من تصمیم گرفتم که بگم در دوره آرامش و تغییر زندگی شرکت کردم و از این دوره هم انتطار لاعری ندارم ادامه میدم تا آخر دوره
منم فکر میکردم که چه فرقی میکنه چاق باشیم یا اصافه وزن داشته باشیم فک میکردم که هر دو اونها یه چیز ولی الان برام تکرار شد که چاقی با اصافه وزن فرق داره چاقی محصول افکار و رفتار ماست و اصافه وزن حاصل اینهاست باعث اصافه وزن شده
من خداروشکر فکر میکنم تفاوت چاقی با اصافه وزنم متوجه شده باشم درکش کرده باشم که چاقی حاصل یه سری افکار چاق کننده ست که وارد ذهنم شده و اصافه وزنم محصول چاقی که همون افکاری که وارد ذهنم شده باعث چاقی من شده و اصافه وزن هم محصول اونه و خداروشکر متوجه این موصوع شدم خیلی به جسمم کار ندارم فقط سعی میکنم فایلها گوش بدم تمریناتم بنویسم تا چاقی ذهنم کم کم از بین ببره و محصول چاقی هم تبدیل بشه به محصول لاغری
من به شما و این دوره خیلی اعتماد داشتم و دارم و اعتمادم بیشتر شده چون یک بار این دوره روگذروندم و نتیجه اونو کسب کردم اعتماد دارم چون تغییرات میبینم در خودم مطمئن تر میشم به شما این دوره و ممنون و سپاسگزارم از تک تک کلماتی که در این دوره به من اموزش دادید بینهایت سپاسگزارم برای زحماتی که کشیدید دوره تهیه کردید تا نتیجه ای که خودتون کسب کردید منم کسب کنم بینهایت سپاسگزارم
من تصمیم گرفتم برعکس زمانیکه چاق میشدم عمل کنم اون روزا هر چیزی رو میخواستم بخورم همش فکر میکردم که آیا اینو بخورم چاق میشم مثلا یه شکلات میخواستم بخورم وقتی میخوردم تموم میشد همش میگفتم ای بابا چرا خوردم این منو چاق میکنه خودم سرزنش میکردم و…الان تصمیم دارم برعکس این کارو انجام بدم والانتمرکزم میدارم درخت لاغری تنومند کنم
سلام. برای من تناسب اندام مهم است چون خودم رو دوست دارم و دوست دارم خودم رو در بهترین حالت جسمی و روحی ببینم . این باعث میشه در کارهای دیگرم تأثیر مستقیم داشته باشه. در اعتماد به نفسم. و کارم در اجتماع. بنابراین یک اولویت محسوب میشه . اگر حالت خوب نباشه کارهات رو نمی تونی با برنامهریزی پیش ببری . اونوقته که فقط باید بشینی وتماشاگر برنامه ای باشی که دنیا جلو روت میگذاره. اگر تو برنامهریزی نکنی دنیا برات برنامه ریزی میکنه. پس من از نو شروع کردم و برای تصمیم جدیدم خوشحال هستم. و میدونم و اطمینان دارم که موفقیت نزدیک است
با سلام
به نظرم این متن خیلی عالی بود و باعث دلگرمی من شد .بی صبرانه در انتظار گرفتن نتیجه ی خوب از این روش هستم و بهش ایمان دارم.
صدیقه سلطانی
ب نام خدای زیبایی ها
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه
در جواب سوال اول باید بگم هر انسانی عاشق زیبایی و زیبایی رو میپسنده خب قطعا من هم لاغری رو بخاطر زیباییش دوست دارم و این زیبایی باعث اعتماد ب نفس میشه واین اعتماد ب نفس باعث پیشرفت در زندگی چ از لحاظ مادی و معنوی و همچنین ارتباطات میشه….پس از هرجنبه ک ب لاغری نگاه میکنم میبینم توش پیشرفته شادیو نشاطه …تناسب اندام خودش باعث شادتر شدن میشه و همین شادی خودش اتفاقات خوب و جذب میکنه وکلا پراز سود و منفعته….
در جواب سوال دوم باید بگم صددرصد اشتیاق دارم چون قراره روزهای خوب و شاد رو تجربه کنم روزهای تغییر هم تغییر فیزیکی وهم زندگی….
بله برای رسیدن ب اون روزها باید تلاش کنم باید وقت بزارم باید برنامه ریزی کنم زودتر بیدار شم یا کارهای بیهوده رو کنار بزارم بجاش فایل هارو گوش کنم چندین بار باید خودمو از جاهای منفی دور کنم ….
و خودمو کاملا ب این مسیر بسپارم و باتوکل ب خدا پیش برم و از مسیرم مطمعن باشم و لزومی هم نداره ب کسی راجبش حرفی بزنم ….
الهی ب امید خودت
به نام خدلوند بخشنده ومهربان
چرا چاق شدیم وچرا بقیه لاغرن
درسته که عامل اصلی فقط خوردن نیست وهزار ویک موضوع دیگه باید حل بشه
ولی اضافه وارد کردن مواد غذایی به بدن عامل اصلیست
که درنتیجه به ذخیره چربی وآشغال دربدنمون منجر میشه
وهمشم سرمنشا ذهنی داره که چطور باور کردیم وتعلیم دیدیم
با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیزم🌺
نكته مهم در نتيجه گرفتن از اين دوره شگفت انگيز گوش دادن
بارها و بارهاي فايلهاي صوتي و اجراي دقيق تمرينات است👌👌👌
در كنار همه اعضاي بدن يك عضو حياتي وجود داره كه قابل ديدن نيست و جايگاه مشخصي در بدن نداره و فقط از طريق
احساس خوب يا بد داشتن ميتوان به وجودش پي برد.
وظيفه ذهن انتقال محركهاي بيروني به درون بدن هست
ذهن يا قدرت فكر يكي از خاصيت هاي مغز انسان است كه منشأ فيزيكي نداره و شامل مجموعه اي از حواس انسان است
وظيفه ذهن تبديل محرك هاي بيروني به دستورات عصبي مغز و ارسال به اعضاء بدن را دارد
فعاليت هاي بدن خودكار انجام ميشود مثل ضربان قلب ،پلك زدن ،رشد كردن ،تنفس كردن ،… تنها يك عمل در اختيار انسان است و آن تأمين غذاي مورد نياز بدن است كه اين مورد باعث بروز مشكلات بسياري براي انسان هاست
همه چاقي رو به دليل مصرف بيش از حد مواد غذايي ميدانند
اما چطور در دنيايي كه انسان ها مشابه همديگه خلق شده اند
افرادي چاق و افرادي لاغرند ؟!
علت اين تفاوت چيست ؟
در باور ما پرخوري مساوي با چاقيست ولي در عمل افرادي هستند كه پرخور هستند ولي متناسبند!
ذهن انسان قابل برنامه ريزي است و برنامه ريزي ذهن از بدو تولد آغاز ميشود از طريق ديدن و شنيدن و ذهن خود را برنامه ريزي ميكنيم و اين برنامه ريزي باورها را ميسازد و هر چه باور داشته باشيم به دست مياوريم.
هرچه در زندگي داريم و هر شكلي كه هستي نتيجه ذهن و باور ماست
رسيدن به تناسب اندام فقط با تغيير باورهامون امكان پذيره
تا وقتي كه باورمان رانسبت به چاقي و لاغري اصلاح نكنيم اگر صد سال هم تلاش كنيم از طريق كنترل غذا رژيم متناسب نميشويم همينطور كه بارها تلاشمان بي نتيجةً مانده أست.
ما وقتي قصد رژيم گرفتن داريم و ميخواهيم چاقي خود را برطرف كنيم توجه ما بر روي چاقي أست كه نميخواهيم ولي جهان چاقي را به ما ميدهد چون بهش توجه ميكنيم
ما فقط با اصلاح باورهاي خود ميتوانيم متناسب شويم و از خوردن لذت ببريم
باورهاي ما قدمتي همسن ما دارند پس نبايد انتظار داشته باشيم يكشبه متناسب بشيم 👏👏👏
حاضريد براي متناسب شدن چه بهايي بپردازيد ؟
من حاضرم براي رسيدن به تناسب فكري و جسمي متعهدانه هر روز با احساس خوب تمريناتم رو انجام بدم و با آرامش قدمها رو يكي يكي بردارم ،رسيدن به تناسب اندام همراه با آرامش اولين هدف زندگي من است و رسيدن به اين هدف شروع زندگي جديدي براي من هست. 😊👌💪
جمله ى
“تا وقتیکه حاضر نباشید مقابل آینه بایستید و با لذت به خودت نگاه کنید”
و
“برای رسیدن به لاغری و تناسباندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟”
و
“بگذاريد وقتى لاغر شديد نتيجه را در شما ببينند”
به شدت واسم قشنگ بود..(:
تاثيرى كه روم گذاشت رو در جا فهميدم و بله، خيلى زياد، و چشم✨🤍
ممنونم
سلام!
تکرار دوره 🤗😎
انگار نیرو به تمام بدنم برگشته انگار لذت تو تموم جونم ریشه کرده وداره برای نهال تناسب آماده میشه حالا منتظر نیستم کسی ازکنارم رد بشه تا درخواست کنم آب میخام یا غذا یا…
چقدر حالا خوشحالم چون همیشه بعداز درخواستم شرمنده میشدم ولی الان لذت میبرم از لحظه لحظه زندگیم غذام رو بالذت میخورم برای کارای خودم نه تنها کسل نیستم استاد بلکه صبح پرانرژی وبااشتیاق از خواب بیدار میشم
من یاد گرفتم
وقتی بهش فکر میکنم مهمترین هدفم واولویت زندگیم حالا خودم هستم من برای اینکه به دخترم به همسرم محبت کنم اول باید خودمو دوست داشته باشم من برای اینکه مادرم خانواده و اطرافیان و دوستانم رو دوست داشته باشم اول باید روی خودم کار کنم
حالا بالذت آشپزی میکنم
بالذت به کارای خودم و خونه م و زندگیم وهدفم اولی تناسب و دومی دستیار دندانپزشکی تلاش میکنم من که قبلاً هیچ برنامه ای نداشتم و همه ی روز رو میخابیدم حالا انقدر برنامه دارم برای زندگیم و زیبایی و تناسب اندام که حتی دلم نمیخاد لحظه ای رو از دست بدم
تا فرصت پیدا میکنم توی سایت تناسب میچرخم نظرات دوستان رو میخونم فایل های ارزشمند استاد رو نگاه میکنم و اون هورمون های شادی آور از ذهن من احساس خوب و شادابی درمن ایجاد میکنه
که هر روز گام های محکم ومشتاق رو بردارم
من از کودکی آرزو داشتم دکتر بشم رویای کودکیم بود
ولی بهش توجه نکردم چه بسا الان اولین بار دارم مینویسم و از شگفتی در تعجب هستم
ی مدت خیاطی میکردم، ی مدت رفتم دانشگاه رشته علوم اجتماعی شاخه پژوهش ، کلی گلدوزی میکردم ،بافتنی، ولی همیشه از نتایج ودرآمدش ناراضی بودم
یا مشتری نبود اگه هم بود بدحساب و چونه زن ،اصلا اعصاب نمیذاشتن برام ولی حالا از لحظه لحظه کلاسای کارورزی دستیار دندانپزشکی لذت میبرم از یونیک ،سوزن، بی حسی ، پوتی ، دستگاه عکس برداری ، اکشن و…
حالا متوجه میشم که من اون زمان هرچقدر تلاش میکردم فایده نداشت چون موافقت ذهنم رو نداشتم الان که به رویای کودکیم رسیدم خیلی برام جالب و لذتبخش
یادمه اول برای تکنسین داروخانه ثبت نام کردم اونم به درخواست همسرم بود ولی خیلی ناگهانی دوست داشتم
و عوضش کردم به دستیار دندانپزشکی و برای شرکت وقتی رفتم پیش مدیر موسسه گفتن که کلاسای تئوری تموم شده وعملی درحال شروع هست واگه بخاین برای دوره بعد منتظر بمونی تاسال بعد علاف میشی پس همین جزوه رو بخون بعد بیا تست بده خلاصه روز آزمون من هیچی نخونده بودمو دلمم نمیخواست برم ولی حسی بهم میگفت حالا تو برو مطمئنا موفق میشی این دقیقاً نجوای ذهنم بود تو موفق میشی برو
خلاصه رفتم همه همکلاسیام داشتن درمورد اینکه بچه ها بهم دیگه برسونین بچه که نیستیم یا کنکور نیست که رقابت کنیم کلی هزینه میکنیم خیلی بد میشه قبول نشیم و این حرفا
منم گفتم بچه ها منم نخوندم توروخدا بهم برسونین
یکی پیشم نشست و خلاصه اونایی که خونده بودن هر کدوم پخش نشستن تااگه کسی خواست کمک کنن
استاد از 30نمره 26گرفتم همشم میگفتم خدارو شکر
چقدر خوب شد اومدم و ندای ذهنم گوش دادم
واین انگار جرقه ای بود تااین دوره رو شروع کنم
خاستم بگم من 10سال دارم هی خودمو به این در و اون در میزنم ولی اصلاً موفق نشدم ولی حالا بدون هیچ تلاشی نمره توپ گرفتم یکی از دخترا که خیلی ادعا میکرد و پشت کنکوری بود نیم نمره کمتر ازمن گرفت ومن بدون هیچ گونه تلاش و کوشش قبول شدم
میدونین استاد حالا به حرفاتون ایمان دارم بخدا
اگه رضایت ذهن ناخودآگاهم رو نداشته باشم راه رو دارم اشتباه میرم
حالا به لطف خداوند مهربان تو بهترین مسیر اززندگیم هستم
اصلا خیلی شگفت زده م استاد عموی من پیش یک دندانپزشک با بهترین مجهزات و وسایل تو شهرمون ی مدت کار کرده و خلاصه عموم منو معرفی کرده اونم قبول کرده تا برم پیشش خیلی جالب و لذتبخش برام که همینجوری داره کارا خودش پیش میره بدون اینکه من برنامه بریزم فقط ذهنم داره منو هدایت میکنه به مسیری که هنوز تازه کشفش کردم، هنوز دوره رو تموم نکردم هیچ جا نسپردم یا دنبال کار نگشتم یا مدرکی ندارم ،کار خودش جور شده اصلا یجورایی هنگ موندم مگه میشه آخه مگه داریم ؟
و خیلی خیلی جذاب برام ، خیلی عالی و فوقالعاده است
عموم میگفت اگه تو بری پیش همین دوستم چون رفت و آمد خونوادگی داریم مطمئنم تو موفق میشی پول پارو میکنی این همه تشویق وموفقیت اونم بدون هیچ تلاشی
وااااایییییییی من ذوق ،من غش😅🥲
الهی شکر 🌼✨
ممنون استاد عالی بود 🌼🌹🌼🏵️
دبدگاهم این است که چه خوب که یادآوری کردین که به کسی نگیم که قراره چگونه لاغر بشیم چون با مخالفت های متعدد ونظرهای متعدد روبرو میشویم و اینکه چه جالب بود این مطلبی که از بچگی توی ذهن ما چاقی رو فرو کردن و دیدم آدمهای اطرافم که همش میگن با ارث چاقی نداریم و ده برابر ما غذا میخورن امیدوارم هر چه سریع به ذهنم آموزش بدم فرمول های درست رو
در مورد اعضای بدن گفته که بعضیا قابل رویت هستند و میبینیم و بعضیها داخل بدنن و ما حسی بهش نداریم ولی کارکردش اثبات شده و به وجودشون یقین داریم . این ارگانها با نظم خاصی باهم کار میکنند توسط ذهن . ذهن تمام اعمال بدن رو به صورت اتوماتیک بدون دخالت ما توسط سیستم عصبی به ارگان ها ی بدن انتقال میده . پس وقتی من توجهم به چاقی است ، ذهن به صورت اتوماتیک سعی میکنه موارد بیشتری از آن را درزندگیم نمود بده . اکثر افرادی که زبان چاق شدن رو یاد گرفتند و مثل زبان فارسی که از محیط پیرامون بدون اینکه بفهمیم چی شد و ما به زبان فارسی فکر کردیم و صحبت کردیم . چاقی هم از محیط پیرامون یاد گرفتیم . هیچ نوزادی چاق به دنیا نمیاد. طبیعت و غریزه ماهم مثل بقیه ی حیوانات است ولی اختیار خوردن به ما داده شده است و ما برای رفع مشکلات دیگر یا برای یه سری فعل و انفعالات شیمیایی که درمغز به وجود میاد ، میخوریم . این خوردن با خوردن طبیعی و غریزی ما فرق داره . جنسش جدای از برطرف کردن گرسنگیش . ذهن ما از کودکی برنامه ریزی شده که خوردن = لذته . ما باید خوردنهامون رو تفکیک کنیم . برای من هم سوال بود ، چرا یه عده چاق هستند و یه عده لاغرند ؟ مثل اینه که یه عده زبان فارسی حرف میزنند و یه عده هم به زبان انگلیسی حرف میزنند . چون محیط زندگی به ما یاد داده واگر بخواهیم زبان دیگر رو یاد بگیریم ، باید براش زمان و وقت بذاریم . گرچه این تفاوتی با دیگر یادگیری مهارت ها داره . اینکه ذات ما متناسبه و ما بایستی فرمولهای ذهنی رو به تنظیم کارخانه برگردونیم . اونهم با شناسایی عوامل مثل بعضی باورها ( هرباوری فعل و انفعالات شیمیایی در بدن ایجاد میکنه . مثل تصور یک خوراکی ترش ،مثل گوجه سبز که بزاق دهان ما بلافاصله ترشح میشه ،درحالی که هیچ گوجه سبزی وجود نداره و ما فقط درذهنمان تصور کردیم، باورهای چاق کننده هم احتمالا قدرت داره ) مثلا وقتی من نگران چاقی هستم ، بدون هیچ فکری میبینم مقدار زیادی مواد غذایی خوردم و خودم کنترلی روش ندارم و هرچقدر ترسم قدرت بگیره ، این مکانیسم غیر ارادی بیشتر میشه . یکی از اصل های این دوره اینه که وقتی پیش یه متخصص تغذیه میرم ، بدون اینکه از مکانیسم مواد غذایی در بدنم اطلاع داشته باشم ، برنامه را میگیرم و بدون هیچ فکری انجامش میدم ، این برنامه هم به این صورته که 6 ماه دستورالعملش رو انجام بدم ، بهش اعتماد کنم بدون هیچ قضاوتی .ولی خب ما روشی را میخوایم که تناسب اندام بدون بازگشت بدون هیچ عوارضی داشته باشیم . پس برای رسیدن بهش ، بایستی بهاش رو به اندازه ی بزرگی خواستمون بدیم . از خدا هدایت خواستیم و روش هم داریم ، به نظر من تجربه ی جالبیه که لاغر بشی بدون هیچگونه دستکاری در نوع خوردنت و فعالیتت . ولی وقتی شروع به پاکسازی و جایگذاری فرمولهای جدید میکنی ، به طور ناخوداگاه بدنت اعمالی رو انجام میده که به تناسب اندام واقعیت میرسی . واسه همینه لاغرها ، همیشه بدون زحمتی لاغرند . چون این قوانین و باورها نسبت به افراد با اضافه وزن در آنها پررنگه . یکی از صحبتهایی که با افراد متناسب داشتم ، وقتی سیرند ، سیرند . خوردن زیاد برای آنها عذاب علیمه . خوردن آنها وصله به احساس گرسنگی ووقتی سیر شدند ، گویا خوردنشون هم stop میشه ( اکثرا این طوری بودند)
من دلایل زیادی برای تناسب اندام دارم و حتی روحم این اعتقاد رو داره که اگر در زمینه ی تناسب اندام و لاغری حساس شدم و به دنبال راه حلم ، این مساله از موهبتی بوده که در خودم مساله رو کنکاش کنم و با پیدا کردن مسیر ، درون خودم رو کنکاش کنم . هرشخصی بزرگترین درسها و پختگی ها ش رو از چالش ها ی زندگیش به دست میاره . من عشق به لاغری دارم و تمام احساس خوبم وصله به زمانی که تناسب اندام دارم . اینکه هرلباسی دلم بخواد بپوشم . اینکه در درونم احساس رضایت و شعفی دارم و اگر این مساله دردرون من حل نشه ، چون بیشترین آسیب ها و زخم زبونها از مساله ی چاقی خوردم ، همواره از مهمترین و اولین خواستهای من از زندگیمه و تا این موضوع حل نشه ، همواره در سطر اول خواسته هام قرار میگیره . پس اگر اینقدر برام مهمه که همیشه سطر اول خواسته هام بوده و تا بهش نرسم آروم و قرار نگیرم و هدفهای دیگه م و روحیه م رو دستخوش خودش میکنه ، موظفم مسئولیتش رو برعهده بگیرم و برای همیشه حلش کنم . تلاشم رو میکنم . چون زمانی که متناسبم گویی مساله موقت حل شده ولی تا کارخونه ذهنم تنظیم نشه ،همیشه این جنگ و دعوای درونی علاوه بر گرفتن انرژی زیاد درونیم ، احساس خوب لحظه ی حالم رو هم میگیره . پس چاق بودن برای من = با دادن بهای زیانبار زیاده . پس ترجیح میدم تمام تلاشم رو انجام بدم تا به خواسته ی قلبیم برسم ، چون خواسته ی روح من هست ، همیشه به این سمت میام تا به یکباره حلش کنم . امیدوارم همه ی آدمها هرجوری که دوست دارند دیده بشند و در اون قالب احساس عالی دارند برسند . به هرحال همانطور که شروع هرکاری نیازمند هزینه ای از جنس تلاش و استمرار و وقته ، این هم از این نوعه . من این مسیر رو تا 20 درصد دوره رفتم و روحم چون مشتاق بوده ، با زمان طبیعی خودش شروع به کم شدن کرد . مهمترین اصل استمراره و احساس مسئولیتی که برای انجام وظایفت میدی . کار راحتی نیست ولی وقتی شوقت توام با امید باشه هر چالشی که درذهنت ایجاد میشه ، گاهی حتی طول مسیرهم برات لذت بخشه ،مهم اینه باور داشته باشی و من باور دارم .
نشان های دریافت شده
سلام .
تمرین مقدمه هفته ی اول :
چرا میخواهید لاغر شوید؟
میخواهم لاغر شوم زیرا لاغر شدن برای من آرزوی دست نایافتنی بود که برای رسیدن به آن خیلی تلاش کردم تا بالاخره خدا راه درست را به من نشان داد تا راحتتر زندگی کنم .
با لاغر شدن من لذت بیشتری از زندگی میبرم .
با لاغر شدن من زیباتر میشوم .
اعتماد به نفسم بالاتر میرود .
سبکتر هستم و کارهایم را راحتتر انجام میدهم .
درد زانو که باور اشتباه اقوام مادری من است را نمیگیرم .
جوانتر هستم . چرا که انسانهای لاغر پرتوان تر هستند و انرژیشان صرف حمل بارهای اضافه نمیشود .
سبکتر و چالاکتر هستم .
کارها از نظرمن در لاغری راحتتر انجام میشود .
فرزتر خواهم بود .
نگرانی هایم رفع میشود .
دیگر نگران این نیستم که از من بپرسند چرا انقدر چاقی ؟ پس کی میخوای لاغر بشی ؟
وقتی کسی خوش اندام است دیگران دوست دارند با او ارتباط برقرار کنند . بیشتر دوستش دارند .
من هم وقتی لاغر شوم بیشتر دوستم دارند .
خودم هم در لاغر بودن بیشتر خودم را دوست دارم .
اصلا دوست دارم زندگی در لاغری را تجربه کنم . من در تجربه ی زندگی ام آزاد هستم . میخواهم این شیوه از زندگی را نیز تجربه کنم .
برای رسیدن به لاغری و تناسباندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟
شوق من برای لاغری و تناسب اندام بسیار زیاد است . انگار که از نو متولد شدم . البته به لاغر شدن نچسبیده ام چون تا حد قابل قبولی آن را دارم اما دوست دارم باز هم لاغرتر و متناسب تر شوم .
جایی از فایلهای رایگان فرمودید لاغر شدن نیازی به اراده ندارد . چون ما تنها فرمولهای ذهنی را تغییر میدهیم . چون ما تنها محتوای ذهن خود را تغییر میدهیم بدن ما مطابق فرمولهای جدید واکنش نشان خواهد داد .
حاضرید برای رسیدن به تناسباندام چه بهایی را بپردازید؟
من این دوره ی ارزشمند را ۶۰۰ هزار تومان خریدم . اما بهای معنوی ان را با تغییر فرمولهای ذهنی ام دادم . من صحبتهای شما را پذیرفتم و بسیاری از فرمولهای چاقی خودم را رها کردم و فرمولهای لاغری شما را جایگزین کردم و نتیجه ی آن لاغری ذهن و تناسب اندام بود .
من چاقی ام را بهای لاغری ام قرار می دهم .
منظورم از پرداخت بها فقط مادی نیست، بلکه چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسباندام تلاش کنید؟
من تلاش فیزیکی نخواهم کرد . من فقط از طریق نوشتن و تمرینات به ذهنم اطلاعات صحیح وارد می کنم و واکنش بدن من مثل همان دیدن و شنیدن اسم لیمو و ترشح بزاق به راحتی تغییر می کند .
من میگویم لاغری و به راحتی بدنم واکنش لاغری میدهد . به همین راحتی من لاغری را خلق می کنم .
خدای من شکرت .
چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟
من عاشق این تناسب اندام هستم . اصلا مگر از این راحتتر میشود .
مگر از این دلچسب تر میشود من بنویسم و لاغر شوم . بیندیشم و لاغر شوم . من اینبار تا آخر تمرینات ادامه خواهم داد . قطعا . چون راحتتر از این نمیتوان لاغر شد که ذهنم را از اطلاعات صحیح پر کنم .
رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟
من با یک جمله ی شما در این همه عبارت متحول شدم .
ذهن انسان وظیفه انتقال محرکهای بیرونی به درون بدن را برعهده دارد.
اصلا این جمله وجود مرا متحول کرد . درکم را بیشتر کردم . تازه فهمیدم نقش ذهن در چاقی و لاغری حتی بیماری و سلامتی و یا چیزهای دیگر چیست .
درک کردم . خیلی درک شیرینی بود .
لاغر شدن اولین اولویت زندگی منست صبح که از خواب بیدار میشوم اولین اقدامم انجام تمرینات و مرور اطلاعات لاغر کننده و نوشتن برداشتهایم است .
برایم خیلی مهم است که ورودیهای ذهنم را مطابق افکار لاغر کننده تنظیم کنم .
برای رسیدن به تناسباندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟
هر فکری که در من حس چاقی و ناراحتی و سختی وارد کند به راحتی آن را کنار می گذارم . حالا این فکر از دهان هرکسی میخواهد بیرون بیاید بیاید . وقتی حال مرا بد می کند به راحتی ندیده اش می گیرم .
من دوباره اینجا را انتخاب کردم و این انتخاب دوباره یعنی آمده ام که از زیر و بن تغییر کنم و نه فقط به تناسب اندام که به سایر لذتهای زندگی ام نیز برسم .
من برای تغییر فرمولهای ذهنی ام تصمیم قاطع گرفته ام .
هر کاری انجام میدهم برای اینکه این حس زیبای لاغری را که تازه کشفش کردم بیشتر و بیشتر حس کنم .
خدایا سپاسگزارم .
چقدر من شادم . خدایا شکرت .
با سلام
چرا میخوام لاغر بشم ؟
دلیل اصلی اینکه میخوام لاغر بشم اینکه دیگه تحمل دردهای بدنمو ندارم کمرم از دوجا درد میکنه
وزانو ومچ پامم که مرتب درد میگیرند از طرفیم حتی به گردنمم فشار میاد
شبا نفسم بند میاد موقع خواب وهمش احساس تنگی نفس دارم
سنگینی وزنمم که نمیگذاره دوقدم بدوم امروز از اتوبوس داشتم جامیموندم وبه سختی دوییدم که حتی اسمشم نمیشه گذاشت دوییدن
جوری نفسم بند اومده بود که انگار کوه کندم
از طرفیم هیچ لباس قشنگ ودلخواهی گیرم نمیاد ووقتی تو آینه هیکلم نگاه میکنم حالم ازش بهم میخوره
یعنی هیچ زیبایی نمیبینم چونکه نمیتونم لباس های اندامی دلخواهمو بپوشم
همین موضوع روی اعتماد به نفسم رابطم با همسرم وحتی اخلاقمم اثر بدی گذاشته
یعنی همسرم منو همینطوری دوست داره اما وقتی میگه لاغر بشی خیلی خوشگل تر میشی خیلی منو ناراحت میکنه این حرفش
یه جورایی حس میکنم ناقصم از بقیه خانم ها کمترم زشت ترم وحس بد وکامل نبودن بهم میده
با اینکه چهره بسیار زیبایی دارم اما اصلا زیبایی من جلوه نمیکنه
دلم میخواد سبک بشم زیبا واندامی متناسب وجذاب وتراشیده داشته باشم همش از عرق سوز شدن ومشکلات پوستی وخرید نتونستن کردن ومریضی و…ننالم دلم میخواد جذاب خوش اندام سبک سالم وزیبا بشم اینا دلیل اینکه باهمه وجودم دلم میخواد خوش اندام بشم
شوق من دراینکه وقتی خودمو تو اندام دلخواهم میبینم لبخند میاد رو لبم وخودمو میبینم که با اعتماد به نفس فوق العاده ای راه میرم کارمو انجام میدم وحتی غذا میخورم وچقدر جذاب وخواستنی شدم واین قند تو دلم آب میکنه وقتی فکرشو میکنم که همسرم چقدر با رغبت وعلاقه بیشتری نگاهم میکنه خیلی خوشم میاد
من الان اولین ومهمترین هدفم لاغر شدنه وقتی رویای خواستنی خودم تناسب اندامم میبینمم واینکه خودمو درهیکل دلخواهم میبینم کیف میکنم ولذتشو میبرم
بهاشم هرچی باشه میدم
از پول ووقت الان دوره مقدماتی شو خریدم
دوباره شروع میکنم تمرین میکنم بعدشم پولامو جمع میکنم ودوره های بعدیشو میخرم
اما این بین چیزی که یاد گرفتم این بود که هرچی یاد میگیرمو فوری عمل کنم
وزندگیمو براساسش بچینم
اینجوری نتیجه میده
به هیچ کسم نمیگم دارم این دوره رو انجام میدم حتی همسرم وباهاش درموردش حرف نمیزنم
ومیگذارم نتیجه خودشو نشون بده
درضمن هر کاریم که حالمو خوب کنه انجام میدم
من تصمیم قاطع خودمو گرفتم تا به تناسب اندام همیشگی خودم برسم امروز ۱۸ ۴ ۱۴۰۱
من تعهد میدم که باهمه وجودم این دوره رو انجام بدم
سلام.
من به این دوره و قدرت ذهن باور دارم و چند سالی هست که در مسیر قوی کردن ذهنم گام برداشتم و نتایج خوبی گرفتم و این بار میخوام لاغری با ذهن رو تمرین کنم. متعهد شدم که با جان و دل و ایمان انجامش بدم. خدا رو شکر که با هیچ کس هم در موردش صحبت نکردم و مثل یک راز شیرین نگهش داشتم و ذوق میکنم که اطرافیانم قراره با لاغری من شگفت زده بشن.
استاد گرامی من از روزی که دوره رایگان رو شروع کردم و با دقت گوش دادم و تمریناتش رو انجام دادم و تکرار و تمرین کردم اول آرامش رو تجربه کردم و اضطرابم از چاق شدن برطرف شد. اضافه شدن وزنم متوقف شد و حتی کمی هم وزنم کم شد. این آرامش و اطمینان چنان شیرین بود که برام مثل لحظه ای بود که از کابوس بیدار میشی و نفس راحت میکشی و میگی خدایا شکرت که کابوس بود. من این رو تجربه کردن و تصمیم گرفتم با شما ادامه بدم. و چون تمرین قانون جذب هم داشتم برای چند سال و تاثیرش رو دیدم صد درصد مطمئنم که نتایجم شگفت انگیز خواهند بود.
نکته ی جالب اینکه دیگه از پرخوری و خوردن هله هوله لذت نمیبرم. انگار یه کلیدی در مغزم زده شده و از افکارم تعجب کردم و جالبه که دختر کوچکم هم با من همراه شده برای میوه بیشتر خوردن و نخوردن چیپس و پفک. و متوجه شدم که با این دوره فرزندم رو هم نجات خواهم داد که فرمولهای چاقی رو از من یاد نگیره و با من همراه بشه برای تمرین زندگی سالم و در آینده گرفتار چاقی نشه چون من دارم باورهای فرزندم رو میسازم.
ممنونم از خداوند که برای نجات زندگی و روابطم منو به اینجا هدایت کرد. و سپاسگزارم از شما.
به نام خداوند بسیار بخشنده وبسیار مهربان
سلام به استاد گرامی وهمگی دوستان وهمراهان عزیزم
چرا میخوام لاغر بشم ؟
من میخوام لاغر بشم تا به آرزوی تناسب اندام خودم برسم آرزوی پوشیدن لباس های جذب واندامی مورد علاقم آرزوی خرید کردن بدون ترس ونگرانی ودرخشیدن درلباس ها
من میخوام متناسب بشم تا بتونم از زندگیم نهایت لذت واستفاده رو ببرم واقعا میخوام بتونم همه چیز بخورم منظور ازهمه چیز نداشتن رژیم ومحدودیت های وحشتناک وقتی تصمیم گرفته بودم عمل بای پس کنم
تازه متوجه شدم که قراره تا آخر عمراز خوردن انواع آجیل شیرینی شکلات غذاهای چرب غذاهای سرخکرده نوشابه وانواع سس محروم بشم
شاید بعضیا بگن که بای پس شدن واینارم خوردن بله
ولی طبق گفته دکتر درصورت محروم نشدن دوباره چاق میشن واضافه وزن پیدا میکنن تا جایی که شاید به وزن اولیشون برسن
این نشون میده که حتی دستکاری درجسم هم نمیتونه مانع دائمی وراه حل قطعی برای از بین بردن چاقی باشه
دراصل من نمیخوام اضافه وزنمو ازبین ببرم بلکه میخوام متناسب شم تا برای یک بارم شده از شر چاقی برای همیشه خلاص بشم وراحت بشم ودیگه هم چاق نشم
من الان حاضرم هر تلاشی کنم تا به تناسب اندام ایده آلم برسم چون دیگه هیچ راهی جلوم نیست جز این راه برای لاغری وتناسب اندام همیشگی وهمه راه ها بیراهه وبن بست
من تلاش میکنم وشوق دارم به تناسب اندامم برسم زیرا که آرزویی که باعث میشه من به همه چی برسم
به زیبایی به سبکی به شادابی
به لذت بردن از خرید لذت بردن از کار کردن زندگی کردن پیشرفت کردن و….
من مشتاق رسیدن به تناسب اندامم
پس تصمیم قاطع خودمو میگیرم وشروع میکنم وتوکل به خدای مهربان میکنم وتا به هدف خودم که اولین هدف من هست دست نمیکشم
بازهم خدارو شکر که قدم در این مسیر زیبا و استثنایی قرار دادم. هر جور که به زندگیم نگاه میکنم میبینم که لاغر شدن یکی از مهمترین و شاید مهمترین هدف الان زندگیم هست و علی الخصوص لاغری با ذهن چون باعث تنظیم ذهن میشه و همه چیز زندگی رو تنظیم میکنه، خوراک اینه که بهترین هدف و مهمترینش باشه.
حتی تصور نتایج این دوره هم بینظیره. یه تیشرت مشکی چسپون و شلوار مشکی و بدن عضلانی فوقالعاده ساعد های درشت، و عضلات تفکیکی و زیبا بدن هفتی و فوق العاده. دارم لذت میبرم واقعا. امیدوارم استمرار رو سرلوحه دورم قرار بدم چون شاه کلید هست و شاهراه رسیدن به استمرار اینه که هر روز به خودم بگم امروز برای لاغری با ذهن چه کردی. همین قدم های هر روزه ولی کوچک منو به آرزوم میرسونه این وعده الهی هست و من بهش ایمان دارم و ایمان دارم که با وجود استاد و دوره زیباشون، لاغری آسان ترین کار دنیاست
به نام خداوند زیبایی ها
بادرودوخداقوت به همه عزیزان در مسیر تناسب اندام به خصوص جناب استاد عزیز.
من با توکل وتوسل به خدای مهربان وقدرتمند وباهمکاری وهمراهی خودم عشق خدامی خواهم بهتر ومقدرتردر راه تناسب اندام قدم بگذارم اما این بار با اراده قوی ومستمر وشناخت ودوست شدن خودم وبا راهنمایی جناب استاد عزیز.خدایا تو خود می دانی که من چه می خواهم ومن هم می دانم تو عاشقانه مرادوست می داری وتمام نیازها وخواسته های مرا از قبل آماده کرده ای پس در این راه چراغ راهم باش ومرابه قله موفقیت وهدف زندگیم رهنمون باش.من برای خودم می خواهم تغییر کنم نه دیگران .خدانامش تغییر است پس من هم قدرتمندانه تغییر می کنم تا برای همیشه آگاهانه بتوانم زندگی کنم واز جهالت پرخوری وچاقی رهایی پیدا کنم تا افتخار خدایم وخودم باشم اولین هدف زندگیم متناسب شدن است چون عزت نفس مرا بالا می بردوازحیوان که مدام در حال جویدن است الگو نمی گیرم وبه انسانیت وعقل واختیار خودم می بالم وروح عزیزم را به فرکانس بالاتر معنوی می برم وبا بدنم آشتی می کنم واز او سپاسگزاری می کنم که دهن واعمال اشتباه مرا تحمل کرده ومی دانم که ۹۸درصد انسان روح است و۲درصدجسم پس باید ۲درصد غذا بخوریم و۹۸درصد دیگر غذای روح بخوریم وغذای روح مثل اکسیژن ،ورزش های هوازی ،راز ونیازباخدا،روزه ،مراقبه وامثالهم.من با صدای بلندمی گویم:
خدایا متاسفم
منو ببخش
سپاسگزارم
من دوستت دارم.
بهترین وعزیزترین ومتناسب ترین بنده خدا
فاطمه خانم مهربان
با سلام موضوع تخریب و ترمیم برای من بسیار تاثیرگذاروجالب هست سعی خواهم کرد اون رو در ذهنم نگه دارم تا سرعت تخریب رو پایین بیاورم اجازه بدم با خوردن مقدار غذای مورد نیاز بدنم وارام خوردن وخوب جویدن واگاهانه خوردن نیروی ترمیم بدنم رو بیشتر شود.
سلام من یکسال و نیم پیش با این سایت اشنا شدم و اوایل از طریق فایل های رایگان نتایج خوبی گرفتم ولی بعدا به دلیل پاره ای مشکلات بطور نامنظم به فایلها گوش میدادم ولی نتایج اول را نداشتم ولی الان تصمیم گرفتم از طریق ورود به سرزمین لاغرها به طرف لاغری مطمئن حرکت کنم . به خودم امیدوارم که تمرینات را انجام دهم و نتایج خوبی را بدست بیاورم
سلام بعداز دوسال برگشتم بعداز دوسال که بیش از ۲۰ راه جدید را امتحان کردن برگشتم برگشتم با ناامیدی ولی بعداز خواندن نظرات شما عزیزان امید تازه گرفتم برگشتم چون فهمیدم که من فقط به ظاهر مشکل اهمیت داده ام فقط در پوش روش گذاشتم و مشکل من یعنی چاقی من که در دهن من ریشه کرده هنوز هست بخاطر همینه که مدام وزن کم میکنم و دوباره برمیگرده و هر بار بیشتر از بار قبل ولی امروز تصمیم گرفتم که دیگر فقط وفقط به ریشه بیمارم رسیدگی کنم و اون رو بازسازی کنم میدونم که میتونم چون این بار فقط میخوام تمرکزم روی چاقیم باشه نه اضافه وزنم امروز رو دوباره ازنو شرو میکنم و به خودم قول میدم که بدن عزیزم دوباره بسازم ت میدونم که خدا و استاد به من کمک میکنند ولی مسئولیت اصلی به عهده خودمه من مسئولم به خودم قول میدادم با تمام توانم شرو کنم و با تمام توانم ادامه بدم
سلام استاد جان
من در اولین دوره ای که شرکت کردم دقیقا همین اشتباه توضیح دادان یه دیگران و ثابت کردن خودم و روش جدید لاغریم و متقاعد کردن دیگران و یه جورایی مسخره کردن روشهای لاغری قبلی خودم و فعلی اطرافیانم رو داشتم که مرتب هم با هجوم عکس العمل های منفی و انرژی های منفی از طرف دیگران مواجه میشدم و سنگین تر از قبل و با انرژی تحلیل رفته به بقیه راهم ادامه میدادم
و حقیقتا بیشتر داشتم ادای لاغر شدن رو درمياوردم!
ولی در دوره ی بعدی این اشتباه رو نکردم و به حول قوه الهی خیییلی سریع و نمیدونم دقیقا طی چه زمان کوتاهی و به راحتی آب خوردن به تناسب ایده آلم رسیدم
خداروشکر که خداوند شما رو سر راه ماها قرار داده
تا هر بار که توبه شکستیم بازآییم پیش شما
شما بهترینی
من هم بهترینم
من میتوانم 💪
با سلام
من میخوام از امروز لاغریم وتناسب اندامم بشه اولین وتنها هدف زندیگم هر بهایی رو براش بدم وقتی پولی جانی خلاصه هر چیزی اینکه لاغر شم خیلی برام اهمیت داره چون تمام زندگی منو تحت تاثیر قرار داده
فکر میکردم اگه خونه خوبی داشته باشم حتما همه چیز حل ولی الان میبینم درسته که این شرایط آرامش خاطر خوبی بهم داده وکلی راحت ترم کرده ولی تا لاغر نشم هیچی حل نیست وهیچ لذتی از زندگیم پولم خونم وغیره نمیبرم درواقع نه اینکه هیچی ولی تا حد زیادی تحت تاثیر وزنم قرار گرفته امروز صبح بلند شدم وگفتم دوره امو شروع میکنم که دیدیم ماشینی که مادرم داده بود براش درستش کنیم دزد برده خلاصه از ۶ صبح تا حدودای ۳ عصر در کلانتری ودادسرا وآگاهی بودیم فکر میکردم مثل سابق میتونم بدوم وراه برم اما وقتی دیدم حتی به طور معمولم نمیتونم راه برم تازه متوجه شدم که همه چیز من تحت تاثیر لاغر شدن من البته به لطف خدا ماشین پیدا خواهد شد اینو یقین دارم و بهش فکر نمیکنم اما بیشتر از اون جسمم بود که منو به فکر فرو برد که باید دیگه براش کاری کرد تا بیشتر از این آسیب ندیده وبا اینکه خانم منفی بافم هی میومد ومنو ناامید میکرد اما گفتم سخت ترین قدم اولیشه اگه برش دارم شک ندارم که تا آخرش که متناسب شدنمه پیش میرم واین خیلی عالی این شد که به خودم گفتم هر چقدرم که سخت گذشت بهم اول این تمرین حل میکنم وبعد کارای دیگه به لطف خدا شروع کردم ونصف تمرینامو انحام دادمو واین خیلی خوشحالم میکنه
سلام
من تو همه 20 سالی که اضافه وزن داشتم هرگز فکر نمیکردم چیزی در ذهن من هست که باعث چاقی من شده، همش خودمو محکوم به چاقی میدیدم اینکه ارث منه دست من نیست و هرگز به رفتارهای بد غذاییم توجه نمیکردم، همش با حسرت به لاغر ها نگاه میکردم، وقتی عکس انسانهای خوش اندام و میدیدم حسرت دیوونم میکرد که ای خدا چرا من نمیتونم اینجوری لباس بپوشم؟؟؟چرا من محرومم، اخه تو چه خدایی هستی که منو اینجوری خلق کردی، وقتی این متن و میخونم خجالت میکشم از خودم که یه حیوون میتونه درست غذا بخوره ولی من نه، تا قبل از دوره اگه اینجوری فکر میکردم عیبی نداشت ولی از لحظه ورودم به دوره دیگه نمیتونم بگم من نمیدونستم، دیگه من میدونم خودم دلیل چاقیمم، میدونم میتونم داشته باشم اندامی رو که همیشه تو آرزوهام بوده، میتونم لذتهای زیادی رو تجربه کنم، و مطمینم خدا فقط بهم لاغری رو هدیه نمیده هزاران خیر هم با همین لاغری بهم میرسونه که تو فکرمم نمیگنجه و اینها سورپرایزای خداست وقتی به حرفاش گوش کنیم و راهی رو بریم که خودش بهمون نشون داده، من با تمام وجودم آمادم تا واقعا عمل کنم و جوری زندگی کنم که خدا در قرآنش گفته بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید اگه خدا خوردن و به عهده خودمون گزاشته بجاش کلیدشم بهمون داده تا راه و گم نکنیم این ما بودیم که گوش شنوا نداشتیم وگرنه تمام کارهای خدا بی نقصه، من تا الانم وزن و سایز زیادی کم کردم ولی به ایده آلم نرسیدم،انقد تو این مسیر میمونم تا به هدفم برسم، چون دیگه این درخواست من نیست خواسته ی فطرت و ذات الهی منه
بااین امر موافقم که بدن من مثل دستگاهه که الگو و برنامه ریزیش تولید یک محصوله که فکر میکنم تولیدش روی وزن 60-62 است وقتی وزنم رو پایین میاورم خودش رو میرسونه به 60 ، و جالب اینه در اون مقادیر ثابت میمونم و وزنم بالاتر نمیره مگر اینکه هی فکر لاغری باشم و این باعث میشه من بیشتر بخورم و چاقتر میشم .کلا ذهن انسان پیچیده ست . اما چه دستورالعملی بوده که انقد نهادینه شده که من به حضورش آگاه نیستم . که گفته شد ما عملکردمون شبیهه خانوادست . مادر منم تقریبا در range وزنی من است و هردو غذا را و غذای چرب رو اگر در آن لحظه بیشتر از حد کالری مصرفی یک شبانه روز بخوریم پیوسته که ادامه پیدا کنه عامل چاقی میدونیم و خب کم کردن هم در یک برهه ای مقدار مصرف کالریمون بایستی کمتر باشه تا وزن کمتر بشه . این چیزیه که تجربه ش کردم و نتیجه گرفتم اما دستگاه من (ذهنم ) روی شرایطی که میخوام داشته باشم برنامه ریزی نشده و تا برنامه ی جدیدم که با اراده ی من بوده قطع میکنم ، اون دستورالعمل ناخودآگاه نهادینه شده . اون ورودی ها در ذهن من نهادینه ست و طبق اون همیشه عمل میکنه ، چیزی مثل نفس کشیدن که دست خودم نیست . چون از نوزادی اکتسابی بوده احتمالا بشه عوضش کرد مطمئنم میشه ولی چقدر موفقم تا پایان دوره میرم و نتیجه ش رو میگم . من از ذهن چاق خسته شدم و دوست دارم بدون هیچ دغدغه ای و مثل افراد لاغر که هیچوقت به چاق شدنشون فکر نمیکنن تبدیل بشم . این ظلمه ، چون اگر به اون شرایط نرسم حس خوبی ندارم . بعضی ها اونقدر به حالت تسلیمی رسیدن که قبول کردن چاقند و خودشون رو خوشحال جلوه میدهندو طبق الگو های قبلی زندگی میکنن من هرگز با چاق بودنم کنار نمیام و نمیخوام تجربه ش کنم . واسه همین به این راه امدم و مصمم بدون انتظار از هرچیزی فقط میخوام تجربه کنم میشه این برنامه ریزی ناخوداگاه رو دگرگون کردیا هرروز بایستی کالری بشمارم و بدنم هی دچار نوسانات بال و پایین رفتن وزنم بشه و این نوسانات برای سلامتی منم خوب نیست .
با سلام
بدن انسان از مجموعه اندام های حسی و حرکتی تشکیل شده و همه اندام ها وظیفه مشخصی دارند و بر اساس فرمان مغز کار میکنن مثل پلک زدن و ضربان قلب و ما نمیتونیم تغییری در کارکرد اونا ایجاد کنیم و تا زمانی که مغز درست کار کنه بقیه اعضا هم درست کار میکنن .
بدن انسان برای تامین انرژی نیاز به موادغذایی داره و تمام انسانها با خوردن موادغذایی انرژی بدن خود رو تامین میکنن .
فرمول صحیح غذا خوردن هم در ابتدای کودکی ما مثل بقیه فرمولهای بدن بوده ولی با دستکاری والدین تبدیل به پرخوری و زیاد خوردن میشه و ذهن طبق این فرمول پیش میره و باعث چاقی میشه (البته برای اونایی که از بچگی چاق بودن مثل خود من )
زمانی که از چاقی خسته شده و میخواهیم لاغر بشیم با رژیم گرفتن و ورزش های سخت جسم رو تحت فشار میذاریم و نتیجه ای هم نمیگیریم چون بعد از مدتی برمیگردیم به حالت قبل .
اکنون که به لطف خدا در مسیر صحیح قرار گرفتم و اطمینان دارم که لاغری با ذهن بهترین راه برای متناسب شدن هست و تصمیم گرفتم در این مسیر بمونم تا به مقصد نهایی برسم .
من هم میخوام با لاغر شدن استرس و نگرانی رو از خودم دور کنم سلامتی بدنم مخصوصا زانوهام رو بدست بیارم دیگه روی صندلی ننشینم برای نمازخواندن. راحت بتونم از پله ها بالا و پایین برم . همراه دوستانم بیرون برم و از زیبایی های زندگی لذت ببرم .
لاغر شدن و لاغر موندن اولین هدف زندگیم هست چون سلامتیم رو بدست میارم شادی و نشاط رو بدست میارم و به آرامش میرسم که شکرخدا از زمانی که در این سایت هستم آرامشی دارم که در طول ۴۵ سال زندگیم نداشتم سپاسگزارم خدای مهربان سپاسگزارم استاد گرامی آقای عطارروشن.
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد عطارروشن و دوستان پر قدرت ورود به سرزمین لاغرها😊🌹
من فریده حسنی هستم که برای بار دوم بعد از ۱۸ ماه ،تصمیم دارم این دوره قدرتمندو تکرار کنم ، خدارو شکر میکنم که در این ۱۸ ماه در مسیر تغییر و پیشرفت قرار گرفتم 😊
خدارو شکر میکنم که جزء شگفتی سازان این سایت هستم ،یادم میاد همون روزهای اول که وارد دوره شدم به خودم قول دادم بزودی عکسم در قسمت شگفتی سازان قرار خواهد گرفت و الان هم باز هم به خودم قول میدم که باز هم شگفتی ساز خواهم شد 😇😇
تمام دستورات بدن و زندگی ما از مغز ما صادر میشه و جسم ما تجربه کننده است ، فرمانهای مغز ما از محتویات ذهن ما تغذیه میشه ، پس هر آنچه که در مخزن ذهن ماست ، بصورت تجربه هایی وارد زندگی ما میشه
اگر دوست داریم بدونیم که محتویات ذهن ما چه چیزهایی هستند ،کافیه به نتایج زندگی خود نگاه کنیم ، آیا من در سلامتی جسمی هستم ؟ آیا من متناسب یا چاق هستم؟ آیا من ثروتمند یا فقیر هستم ؟ آیا من روابط عالی یا ضعیف دارم ؟ جواب هر کدام از گزینه ها ،نشان دهنده ، محتویات مخرب یا مثبت ذهن ماست
اگر در این دوره هستیم نشان دهنده اینه که ما افراد چاقی بودیم و یا هنوز هم هستیم ، گفتم بودیم بدلیل اینکه هنرجوهایی هستن که برای چندین بار در حال تکرار این دوره هستن و دیگه اضافه وزنی هم ندارن ولی برای اینکه این مطالب براشون تکرار بشه ،سالها در مسیر تکرار میمونن ، پس بودن در این دوره ،یعنی در من و ما ،ذهنیت های چاق کننده وجود داشته و داره که دارای جسم چاقی هستیم ، نتیجه ما اگر چاقیست ،نشان دهنده بودن فرمول های چاق کننده در ماست
برای داشتن بدن و جسم سالمتر و خوش اندام تر ،باید محتویات ذهن ما بر اساس ذهنیت های افراد متناسب برنامه ریزی شده باشه ، که در این دوره ها ، دقیقا جایگاه های محتویات ،تعویض میشه و در انتها بدن بسمت لاغر شدن هدایت میشه
یکی از سئوالات مهم دوران کودکی من این بود که چرا خواهران من لاغر هستن و من چاق ؟ چرا افراد متناسب بیشتر از من میخورند ولی لاغر هستن؟ و من ۳۵ سال بدنبال جواب این سئوال سرگردان و ناراحت ، در مسیرهای اشتباه بودم
چرا در من اضطراب خوردن غذا وجود داشت و افراد متناسب راحت زندگی میکردند ؟🙄
چرا در ذهن من پر از ترس از خوردن بود؟ چرا موقع غذا خوردن حالم خوب نبود ؟ و چرا های زیادی که سالها بدنبال پیدا کردن جواب بودم
اگر انسان اشرف مخلوفات است ،پس چرا برای راحترین بخش زندگیش ،انقدر مشگل داره ؟ چرا تمام قسمت های بدن انسان صحیح آفریده شده ولی بخش جسم انسان که بسیار هم مهمه که راه ارتباطش با جهان بیرونشه ،انقدر متزلزله ؟
همه ما در کنار الگوهای خود دوران کودکی خود را سپری کردیم و هر آنچه رو که آنها گفتند و ما دیدیم و شنیدیم ،شدند جزئی از شخصیت درونی و محتویات ذهن ما
اگر در خانواده ما مدام صحبت از چاقی و عوارض چاقی بوده الان ما افراد چاقی هستیم که باور کردیم و پذیرفتیم که چاق باشیم
در تمام مدت چاقی خود ،حین غذا خوردن احساسات بدی داشتیم ، آینه که جزء ممنوعیات ما بود ، از خودمون مدام ایراد میگرفتیم و سرزنش میکردیم ووووووو
و سالیان زیادی که در پی کم کردن وزن خود بودیم ،مثل ،رژیم گرفتن ها ، ورزش کردن های سخت ، دم نوش ها ،عمل ها وووو دقیقا توجه کامل ما بر چاقی بیشترمون بوده و ما به اشتباه تصور میکردیم که در حال برطرف کردن چاقی خود هستیم
همون زمان هاییکه داشتیم برای دیگران از رژیم های خود و ناتوانایی های خود در لاغر شدن تعریف میکردیم در حال توجه کردن ۱۰۰ درصد روی چاقی خود بودیم
همون زمان هاییکه حالمون بد میشد از وضعیت چاق خودمون و به خودمون پرخاشگری داشتیم و متنفر بودیم ، با اون حجم وسیع از حس بد ، در حال توجه کردن بر چاقی بیشتر بودیم
و ما به اندازه سن چاقی خود دارای فرمول های مخرب چاقی هستیم که باید دونه دونه انها رو شناسایی کنیم و با برنامه های تناسب ،جایگزین کنیم ، برای من که این راه و مسیر لذت بخش بوده و هست و چه کاری صالح تر از این که من مراقب خودم و وجود نازنینم باشم و در راستای زیباتر شدنش قدم بردارم
چرا من میخواهم که لاغر باشم ؟ من میخوام لاغر باشم که بتونم خود واقعیمو زندگی کنم ، خود واقعیمو ببینم ،لذت ببرم ،بدون استرس ،با آرامش ،آخه خود واقعی من ، اینهمه دردسر نداره ،اینهمه بخور نخور نداره ، خداوند من رو آزاد و سالم و متناسب آفرید ، ولی من نتونستم به دلایلی مراقب وجود خودم باشم ،پس نتونستم یک زندگی نرمالیو تجربه کنم ،الان دلم زندگی نرمال که حق الهی و طبیعی منه میخوام ، میخوام مثل افراد متناسب فکر کنم ،لذت ببرم ،بپوشم،شاد باشم ،از جسم خودم خجالت نکشم ، حالم خوب باشه ، زیباتر باشم ، سبک و فرز باشم ،میخوام با آرامش کامل مثل همه افراد نرمال زندگی کنم
برای رسیدن به لاغری چقدر شوق و اشتیاق دارم ؟ انقدر اشتیاق دارم که ۱۸ ماهه بدون توقف در حال گوش کردن و نوشتن و خوندن هستم و با لذت در حال طی کردن مسیرم و حل کردن چالش های ذهنیم ،پر قدرت ادامه دادم و ادامه خواهم داد
تناسب اندام جزء اولین هدف های زندگی منه که میدونم پشت متناسب شدن ،هزاران خیر و برکت و شادی و سلامتی پنهان شده که من تا حالا ازشون بی بهره بودم🌹
سلام دوست عزیز
به شما تبریک میگم
همیشه اعتقاد دارم لاغری با ذهن باعث تغییر همه جانبه زندگی افرادی می شه که از محتوای اون استفاده می کنند
شما یکی از الگوهای شگفتی ساز شدن هستید
نه فقط در تناسب اندام بلکه در استمرار، اشتیاق و تکرار کردن
خوشحالم در این مسیر شاهد حضور مجدد شما هستم
سلام استاد گرامی
ممنونم برای حمایت همیشگی شما از هنر جوهاتون
از شما یاد گرفتم که برای موفق شدن باید موند و ادامه داد
که رمز موفقیت در هر کاریه
البته با حال خوب ،حس خوب
خدارو شکر میکنم برای اینهمه اتفاق های خوب
ورود به سرزمین لاغرها نقطه پایان تمام راه های اشتباهی بود که رفتم و برای من یک حال و هوای دیگه ای داره
منهم خوشحالم برای شروع مجدد
سلام به همه دوستان عزیزم
وقتی نحوه کارکرد ذهن وجسم رو درک کردم وارتباط ذهن در رسیدن به خواسته ها اوایل خیلی برام مبهم بود یعنی چی این حرفها .؟
اما وقتی بیشتر در این مسیر بودم بیشتر درک میکردم انگار این حرفها وآموزشها رو من الان خیلی بیشتر از قبل درک می کنم .
مگه میشه با ذهن هم لاغر شد !
امروز اولین قدم من هست که در این مسیر برداشتم نظرات دوستان را تک به تک خواندم وهنگام خواندن احساس کردم تمام این نوشته ها از قلب من سرچشمه گرفته .
اینکه چرا میخوام لاغر بشم ؟لاغر شدن برای افراد چاق فراتر از کلمه وفراتر از وضعیت ظاهری هست به نظر من لاغر شدن برای فردی که طعم چاقی را چشیده وسختی ها زیادی را تحمل کرده واز تمام مسیرهایی که دیگران معرفی کردندرو رفته اما نتیجه آن چیزی نبوده که میخواسته برای همین لاغری فراتر از اون چیزی هست که یک فرد لاغر اون رو درک وحس می کنه .
لاغری برای من شاددی وسلامتی وعزت نفس همراه داره لاغری منو به آرزوها وخواسته هام میرسم .من هر آنچه الان هستم حاصل افکار وباورهای گذشته من بود امروز میخوام خودم بسازمش وحرکت کنم وخودم رو تسلیم امر خداوند کنم چون من از طرف خداوند انتخاب شدم که در این مسیر قدم بزارم وخدا دستم روگرفت وگفت بیا یک جایی ببرمت که تا حالا مثل اون رو ندیدی . میخوام پا بزارم روی تمام اون ترس وحشت هایی که برای من ساختند ومن قبول کردم اون ترس ها رو ترس از خوردن ترس از مواد غذایی که در این جهان هست ترس از بیمار شدن ترس از چاق شدن ترس از پوشیدن لباسهای مختلف ترس از ظاهر شدن در جامعه آنطور که دوست دارم و کلی ترس دیگه که هیچ کدام از آنها واقعیتی نداشتند وتوهمی بیش نبودن چون جایی که ترس باشه اونجا خدا حضور نداره .
حضور خداوند با آرامش هست چه آرامشی بهتر وبالاتر از این که از میوه ها ونعمت های بهشتی خداوند در این جهان لذت ببرم .
من اینجا اومدم لذت ببرم وتجربه کنم خودم رو نه ترسهام رو
ذوق وشوق من برای رسیدن به لاغری باعث شده تا این موقع بیدار باشم واز نوشتن لذت ببرم من حاضرم برای رسیدن به این لذت وتجربه لاغری هر نوع بهایی را بخواد پرداخت کنم بهای زمانی مکانی مالی کم خوابی و….چون میخوام لذت رسیدن به لاغری رو بیشتر تجربه کنم .
از امروز لاغری اولین ومهمترین هدف زندگی من هست ومیخوام هر چه توان دارم با تمرکز بیشتر بر روی این مسیر بزارم چون تنها مسیر صحیح رسیدن خواسته هام هست .
نشان های دریافت شده
سلام استاد .
شنبه روز اول رو من در مقدمه نوشتم . دوبارم ارسال شد نتونستم بار اولش رو حذف کنم هرچی زدم روی حذف حذف نشد لطفا اولی رو ثبت نکنید دومی رو ثبت کنید سپاسگزارم .
اینجا هم نکاتی بود که دوس دارم بگم .
استاد من به مبارزه فکر نمیکنم . مبارزه کردن آنچه را که با آن میجنگم برایم بزرگتر و قویتر می کند . مبارزه کردن منو یاد اون فایل پادشاه و اژدها میندازه که فکر میکنم حدودا دو سال پیش در کانال گذاشته بودید .
همه افراد قصر پادشاه میخواستن با اژدها مبارزه کنند و با هر بار مبارزه اون قویتر میشد ولی پادشاه اومد و باهاش در صلح و دوستی قرار گرفت و اژدها کوچیک و کوچیکتر شد . این شده الگوی ذهنی من . من دوس دارم با خودم در صلح باشم . پس اصلا به کسی نمیگم که دوره رو مجددا شروع کردم که واکنش کسی رو به خاطر الگوهای اشتباه ذهنی خودم مبنی بر لاغر نشدن دریافت نکنم .
چقدر این متن عالی بود .
در مورد فایل من چاقم یا اضافه وزن دارم من چاق هستم . چاقی در ذهن من هست و ریشه در ذهن من دارد و ذهن من هم از طریق ورودیهای چشم و گوش و سایر حواس و آموزشها شکل گرفته و البته خودم شکل دادم نه شخصی دیگه البته چون ذهن خوداگاه که دروازه ی ذهن ناخوداگاه هست از ابتدا شکل نمیگیره ورودی ذهن ناخوداگاه بازه و ما هر چی میبینیم و میشنویم و سریع یاد میگیریم ولی وقتی بزرگتر میشیم چون ذهن خوداگاه هم شکل میگیره دیگه ورودیها ریموت دار میشن و هرآنچه را که مطابق دریافتیهای درونی باشه ذهن خوداگاه اجازه ی ورود میده . میشه اینطور گفت که ناخوداگاه خودش خوداگاه رو میسازه تا چهارسال هر آنچه را میخواهد دریافت میکند بعد درب کنترلی می گذارد تا ورودیها را مطابق اطلاعات ذخیره شده در آن داخل بفرستد و ما اکنون واقعا برای تغییر آنچه در ضمیر ناخوداگاهست دقیقا داریم از فرمولهای خود ضمیر ناخوداگاه استفاده می کنیم برای همین ضمیر خوداگاه اجازه ی ورود میدهد و در را باز میکند وگرنه کوچکترین ناهماهنگی مساوی با بسته شدن در هست . من چاق هستم یا اضافه وزن دارم . اضافه وزن محصول چاقی ذهن است . ذهن چاق اضافه وزن را ایجاد میکند و حالا که ما میخواهیم محصول را اصلاح کنیم باید ابتدا ریشه را اصلاح کنیم و با ریشه به صلح برسیم .
هدف من رسیدن به تناسب اندام است و مهمتر از آن یادگیری مسیر رسیدن به تناسب اندام است . یعنی برطرف کردن چاقی ذهن . من با هدف گام برمیدارم تا تمریناتم را با اشتیاق بیشتری انجام دهم . من به انجام تمرینات عشق می ورزم .
من با خودم به صلح میرسم .
با اندامم به صلح میرسم .
با شرایط کنونی ام آشتی میکنم .
شرایط کنونی ام را می پذیرم و با خودم صلح میکنم .
دیگر از چاقی ام رنج نمیکشم . با رفتارم به صلح میرسم . حتی با استرسم به صلح میرسم . با خودم نمیجنگم . با الگوهای نا دلخواه ذهنم نمی جنگم . فقط یاد میگیرم یادمیگیرم که چطور با ذهنم عمل کنم که واکنش ذهنم لاغری شود .
من تا بحال آموخته ام در صلح قرار گرفتن فشار را از روی ذهن بر میدارد .
پذیرش خود فعلی ؛ فشار را از ذهن برمیدارد .
من خودم را میپذیرم و با رفتارهای خودم در صلح قرار میگیرم . احساسات نادلخواه واکنشی بود به عملکرد من . وقتی باور دارم وقت کم است این الگو در من ایجاد استرس میکند . من وقتی با عشق گام بر میدارم بی نهایت زمان برای لذت بردن دارم . من بلد نیستم چگونه از فرصتهایم لذت ببرم . عادت کرده ام همواره تند و تند و با استرس قدم بردارم یکی از اموزشهای ما در کودکی نیز همین بود . ما با استرس کار انجام میدادیم نه باعشق . موقع کار قر میزدیم نه خنده و شادی . وقتی کارها زیادمیشد نگران کمبود وقت بودیم و همه ی اینها یعنی آموزش اشتباه .
یکی دیگر از الگوهای اشتباه اینست که وقتی عذاب میکشی وقت طولانی میشود و وقتی لذت میبری وقت کم میشود . این هم یک الگوی اشتباه است . اتفاقا وقتی از زندگی لذت میبریم وقت اصلا نمیگذر د . نمونه ی آن هم معراج رسول . میگویند وقتی پیامبر از معراج بازگشت کلون در همانطور که قبلا تکان خورده بود هنوز در همان تکان بود . یعنی اصلا وقت نگذشته بود .
ما در لاغری با ذهن به معراج میرسیم . چون لاغری با ذهن عشق را در وجود ما روزافزون میکند . هرچقدر بیشتر یاد میگیریم که چطور عمل کنیم عملمان بهتر میشود . الگوهای ذهنی یکی یکی خود را نشان میدهند . می آیند که تعویض شوند . همان ذهنی که به واسطه ی جنگ ما با او با ما میجنگید و رم میکرد می گوید بفرما این الگوی اشتباه مرا تغییر ده . او خود مشتاق آموزش است . او دیگر مثل یک اسب رمنده نیست . او خودش افسارش را می آورد و میگوید بفرما افسار من دست تو و تمامی این واکنشها به خاطر کنش صحیح است . اینکه ما یادگرفته ایم چطور باید الگوهای ذهنی را تغییر دهیم . چطور باید تکرار و تمرین کنیم .
وقتی عشق می ورزی وقت زیاد میشود . اصلا زمان نمیگذرد . همه چیز سود است سود است و سود .
علت تفاوت افراد در واکنش های خوردن و یا چاقی نیز همین است .
چون افراد متناسب آموزشی خلاف طبیعت اصلیشان وارد ذهنشان نشده و الگوهای اولیه شان را هنوز دارند تکرار می کنند .
هرکدوم از بچه ها که صحبت می کنند انسان فکر میکنه خودشه . چون روح همه ی ما یکیه و چون همگی ما اینجا از دل و جان صحبت می کنیم با هم به نوعی وحدت میرسیم . ما انسانها شاید در ظاهر متفاوت باشیم ولی در وجودمون یکسان هستیم . واقعا درست میگید . ما در لاغری با ذهن دو نوع الگو داریم الگوهای مربوط به احساس و نوع برخورد با ذهن و الگوهای خوردن که البته اونم در تبع رضایت ذهن است .
مهم اینه ما با اون غذایی که داریم میخوریم آشتی باشیم و بهش احساس خوب داشته باشیم . حتی با غذا هم آشتی کنیم . ازش نترسیم . بهش قدرت چاق کنندگی ندیم . با احساس عجله و ولع و محدودیت نخوریمش . ازش رنج نکشیم . طوری نخوریمش که به احساس سرزنش بیفتیم یا اگه هرطور خوردیم هی خودمون رو سرزنش نکنیم هی بهش فکر نکنیم . یعنی توجهمون رو از ایجاد احساس مخرب بین خودمون و غذا برداریم و میتونیم در ذهنمون باهاش حرفهای خوب بزنیم . اثر داره انرژیمون روی اون غذا اثر میزاره .
اون غذای انرژی مارو دریافت میکنه .
بعضی وقتها دیدید ما حتی از غذا فرار می کنیم . به خودمون محدودیت میدیم دور از جون همه بعد بهش حمله می کنیم . ما اینجور احساسات رو باید نسبت به مواد غذایی اصلاح کنیم . ریشه ی اصلاح صلح هست . یعنی آشتی کردن . اصلاح رفتار یعنی صلح با رفتار . یعنی اشتی کردن . یعنی احساس خوب داشتن اصلاح ذهن یعنی صلح با ذهن . صلح با همین چیزی که هستیم . بعد کم کم واکنش بدن ما خوب میشه . به طبیعت اصلیش برمیگرده . به خدا ذهن حریص نیست . ما کاری کردیم که حریص شده وقتی باهاش آشتی کنیم اونم کم کم حرص و ولعش کم میشه و احساس خوب به ما میده .
اینم برداشت های من از روز شنبه و البته مقدمه . به قول همین آسی جون ؛ مهم در مدار احساس خوب بودنه حالا از هر متن و فایلی که برای این مسیر لذت بخش استفاده بشه .
من که لذت بردم و نوشتم .
سپاسگزارم استاد بابت شروعی دوباره .
به نام خدا
سلام فاطمه سادات عزیز
از اینکه اینجا هستی خیلی خوشحالم .از اینکه می تونم نقطه نظراتتو اینجا ببینم و استفاده کنم .
من فعلا هفته سوم از دوره مقدماتی رو تموم نکردم در حال انجام تمرینات روز سه شنبه هستم روز جمعه باید فایلهای صوتی این سه هفته ارو برای تکراره بار اول گوش بدم .
برا اینکه بتونم به تمرینات هفته سوم برسم نمی تونم در این قسمت خیلی وقت بذارم
فقط می آم نظرات استاد و دوستان رو می خونم .
ولی اگر از نوشته ها چیزی خیلی توجهمو جلب کنه و حرفی برای گفتن داشته باشم حتما یه چند خطی رو نگارش می کنم
متن شمارو خوندم مثل همیشه عالی بود یه قسمتهایی رو گلچین کردم که اینجا بازنویسی می کنم
من به مبارزه فکر نمی کنم ، مبارزه ، با آنچه می جنگیم ، آن را بزرگتر و قوی تر میکند
______________________
____________________
ذهن خودآگاه دروازه ذهن ناخودآگاه است .
از ابتدا در مغز انسان شکل نمی گیره از ابتدا تا چهار سالگی فقط ذهن ناخودآگاه فعاله این ورودی بازه در نتیجه هر چی می بینیم و می شنویم سریع یاد می گیریم مثل یادگیری زبان مادری ،
ولی وقتی بزرگتر میشیمذهن خودآگاه ما شکل می گیره و از این به بعد ورودی ها ریموت دار میشن یعنی هر آنچه مطابق با دریافتی های درونی باشه اجازه ورود و هماهنگی داده میشه .
میشه گفت ذهن ناخودآگاه در چهار سال ابتدای زندگی هر آنچه را می خواد دریافت می کنه و بعد با آغاز به کار ذهن خودآگاه درب کنترلی می ذاره روی ورودی ها تا مطابق آنچه ذخیره کرده ، اطلاعات وارد بشه غیر از اینا بود جلوش گرفته میشه و درب بسته می مونه .
ما یعنی ذهن خودآگاه برای تغییر افکار و باورها در ذهن ناخودآگاه داریم از فرمولهای ضمیر ناخودآگاه استفاده می کنیم برای همین ذهن خودآگاه اجازه ورود داده و در را باز کرده وگرنه کوچکترین ناهماهنگی مساویه با بسته شدن در ورودی به ساختمان ذهن ،
==================
من آموخته ام در صلح قرار گرفتن ، فشار را از روی ذهن برمی دارد .پذیرش خود فعلی ، فشار را از ذهن برمی دارد. من خودم را می پذیرم و با رفتارهایم در صلح قرار می گیرم 😍😍
====================
فرمول لاغری :
من وقتی با عشق گام برمی دارم بی نهایت زمان برای لذت بردن دارم وقتی از زندگی لذت می برموقت بلند است و اصلا نمی گذرد😘
===================
مادر لاغری با ذهن به معراج می رسیم ، زیرا که عشق را در وجود ما روزافزون می کند .🥰
=================÷÷÷÷
هر چقدر یاد می گیریم چطور عمل کنیم عملکردمان بهتر میشود الگوهای ذهنی یکی یکی خود را نشان می دهند ، می آیند که تعویض شوند .
همان ذهن رمنده جنگجو می گوید بفرما این الگوی اشتباه ، مرا تغییر بده ، او خود مشتاق آموزش است .
او دیگر مثل اسب رمنده نیست او خودش افسارش را می آورد و می گوید بفرما افسارم دست تو .
تمامی این واکنشهای لذت بخش و آرامش دهنده بخاطر کنش صحیح اتفاق می افتد . بخاطر راه صحیح تغییر الگوهای ذهنیست .👌👌👌👌👌
==================
مهم : با غذایی که می خوریم آشتی باشیم ،
بهش احساس خوب داشته باشیم ، ازش نترسیم ، بهش قدرت چاق کنندگی ندیم ، طوری نخوریمش که به احساس سرزنش بیفتیم ، و یا اینکه هر طور خوردیم خودمونو سرزنش نکنیم و هی بهش فکر نکنیم ، توجهمونو از ایجاد احساس مخرب بین خود و غذا برداریم ،
می تونیم در ذهنمونباهاش حرفای خوب بزنیم چون انرژی فکرمون روی غذا اثر می ذاره و اونو دریافت می کنه (و هر طور بهش فکر کنیم همونجور در ما اثر می ذاره دیگه انتخاب با خودمونه )
رفتار فرار از غذا ، و سرکوب میل گرسنگی واقعی و سپس حمله به آنرا اصلاح کنیم و با غذا در صلح باشیم .
===================
ارادتمند شما باقری
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
هر بار که این متنو می خونم انگار بار اوله که دارم با جنبه های مختلف از وجود جسمی و ذهنی خودم آشنا می شم. هیچ جا نتونستم به این روشنی به درک و آشنایی از دسته بندی ابعاد مختلف وجودم برسم.
اینکه بخشی از اعضا بندنم که می بینمشون و ازشون با اطلاعم و بخشی که نمی بینمشون ولی دارن کارشونو به خوبی انجام میدن و بخشی که مهترین بخشه ذهن منه که اعصاب منو تحت تاثیر قرار میده و باعث فرمان دادن به اعضا بدنم میشه و این شگفت انگیزه
اینکه اعصاب به خودی خود احساس ندارن تا بتونن فرمان خاصی رو اجرا کنند ولی تحت تاثیر ذهن حتی میتونن تجربه های قبلی رو با دیدن به یه تجربه واقعی تبدیل کنند مثل مثال دیدن لیمو ترش و حتی با وجود نخوردن تجربه ی ترشح بزاق دهان خیلی مثال گویا و درستی بود.
اینکه چاقی در حیوانات نیست و اونا چون تحت آموزش نیستند رفتار طبیعی خوردن رو از خودشون نشون میدن خیلی جالب بود.
من متوجه شدم که من چقدر تحت تاثیر آموزش بودم
حالا که در خانواده ی مادریم دوتا بچه کوچیک دارم و مادرم خیلی اونارو برای خوراکی ها تشویق میکنه و اونا بدون داشتن درک درستی از این تشویق ها سعی می کنند از این فرمان تبعیت کنند تا بیشتر تشویق بشن ، متوجه میشم که در زمانی که من تمام ناخودآگااهم آماده ی آموزش پذیری بوده من یادگیری چاقی رو با فرمول های تشویق شونده داشتم.
من می تونستم مثلا 4 تا زبان یاد بگیرم
همین امشب تو یه برنامه دیدم که پدری بجه اش رو تحت آموزش 4 زبان قرار داده و مدرسان اون زبان ها اصلا کلمات رو به بچه یاد نمی دن بلکه فقط در مورد یه داستان با بچه صحبت می کنند و درموردش به همون زبان توضیح میدن و بچه فقط با بودن در محیط داره زبان فارسی انگلیسی چینی و روسی رو یاد میگیره و یاد گرفته
این بی نهایت ذهن من و آماده بودنش رو در سنین بسیار کوچیک نشون میده که با فرمول های چاقی پر شده.
ولی خدارو شکر که حالا مثل همیشه تازمانی که زنده هستم می تونم آموزش ببینم
این بار با تکرار این دوره من در مورد این دوره با کسی صحبت نکردم حتی با همسرم و خیلی احساس خوبی دارم
انگار آرامشم خیلی بیشتره
امروز با اینکه در دوره تکرار هستم و خیلی تغییر کردم ، خیلی مشتاق تغیررات بیشتر و بهتر هستم و امروز دیدم که ترسم از خوراکی ها چقدر کمتره
امروز رفتم میدان نقش جهان اصفهان و برای خودم یه بستنی خریدم و در حاکی که روی صندلی که میتونستم تمام میدون رو تو اون هوای بی نظیر بهاری ببینم نشستم و با لذت و عشق بستنی خوردم
و کیف کردم
من امروز فرمول های لاغری ارزشمندی با خودم به همراه داشتم
فرمولهایی که باعث رفتارهای درست با احساس درست در من می شد
خیلی به خاطر این مقاله ارزشمند و آموزنده سپاسگزارم
🌹سوالات مرحله اول تمرینات روز شنبه 🌹هفته اول 👸
🦄عرض سلام و ادب و احترام مجدد🦄
💖چرا میخواهید لاغر شوید؟💖من با تمام وجودم میخام لاغر بشم تا هر آنچه چاقی از من گرفته به بهترین نحو جبران بشه و برگردم به تناسب اندامی که لایقشم و تنظیمات کارخانه ای که خدا منو با اون افرید و خلق کرد واقعا دیگه به شدت خسته هستم از قوانینی که اطرافیان برای من در نظر میگیرن بسه نخور🚫 این برات خوبه 😂 این برات بده ⛔ اینو بپوش 😒 این رنگ مناسب تو نیست 😅 این مدل به تو و هیکلت نمیاد 😀 تو نمیتونی 😄 سوغاتی آوردن ولی مال لاغراست اندازه تو نمیشه 😅 من محرومم از لذت بردن من محرومم از اعتماد به نفس 😶 چرا من نباید لایق خوشبختی باشم 😥 چرا من نباید از ته دل بخندم و چشمام رو باز میکنم بگم خدا یا شکرت یه روز جدید شروع شده و من در زندگی هر روز به لذت های جدیدتر دست پیدا میکنم 😊 من میخام از این دنیا و از دنیای بعدی که برای خودم میسازم لذت ببرم این حق من نیست که مدام ناشکری کنم و ناسپاسی 😅 این حق من نیست که مدام حسرت و افسوس بخورم 🤗 من میخام لاغر و مانکن و متناسب باشم من همین الانم ذهنم متناسبه 🤗 من همین الانم رفتار و عادتهای انسانهای متناسب رو دارم 😍 من همین الانم شاد و خوشحالم و هر روز در این مسیر شاد و خوشحال ترم هدف من فقط لاغری نیست هدف من رسیدن به تمام امکاناتی هست که خدا برام آفریده دلم میخاد از تمام نعمت هایی که حق طبیعی منه به نحو احسنت استفاده کنم پس این حق منه که اون جور که دوست دارم زندگی کنم و هدف من واقعا فقط لاغری نیست رسیدن به تمام حق هایم در تمامی جنبه های زندگی است خوشبختی به معنای واقعی کلمه 💃👰👸 من میخام مومن واقعی و شکرگزار تمام نعمت های خداوند بزرگم باشم 😎 من میتوانم خوشبخت ترین آدم روی زمین و عاقبت بخیر ترین بشم با کمک اموزشهای عالی و درسهای بی نظیر که خود خدا منو بهش هدایت کرد من محرومیت و محدودیت و رژیم نمیخام 🤝🏻 و میخام با خودم در صلح باشم 😀
💖برای رسیدن به لاغری و تناسباندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟💖من به حدی شور و شوق و اشتیاق دارم که قابل وصف نیس تمام عمرم رو با روشهای بی فایده به باطل شدن روح و جسم و ذهنم پرداختم حالا برای ادم شدن خودم بی نهایت شوق و اشتیاق دارم و هر لحظه رو به وفور هست این اشتیاق 👸
💖حاضرید برای رسیدن به تناسباندام چه بهایی را بپردازید؟💖من بهایی نپرداختم هنوز 😂 قبلا از طرف خدای مهربانم همه چی پرداخته شده🌹 ولی به سهم خودم حاضرم با تمام وجودم به رشد و مراحل عالی و بالا بپردازم و از هر لحظه و فرصتی به نحو احسنت برای رسیدن به تناسب اندام همیشگی خودم که اینم همه عشق و لطف خداست انتخاب کنم در این مسیر به رشد و تکاپو بپردازم عشق و علایق من همیشه صرف تلوزیون و چت های بیخودی و بی فایده و بطالت وقتم میشد و هر کمکی از دستم بر میاد برای خودم که بی نهایت ارزش قائل شدم به مرحله عمل در بیارم و عشق و لذت دریافت کنم کور از خدا چی میخاد دو چشم بینا بهتر از اینا هم میشه و این طبیعیه که خوشبخت ترین خودم باشم 👸
💖منظورم از پرداخت بها فقط مادی نیست، بلکه چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسباندام تلاش کنید؟💖با تمام وجود و تمامی کانالهای خدادای وبی نهایت عشق💓 به طور اتوماتیک و غیر ارادی برگردم تنظیمات کارخونه ای که خدا برام در نظر گرفته بود و خودم با دست خودم کاملا به صورت ناخودآگاه و غیر ارادی خرابش کرده بودم الانم با همه وجود حاضرم از تمامی تمرینات عالی دوره به نفع خودم استفاده کنم و تمام تلاش لذت بخش خودم رو در این راه شیرین به کار میبندم و ایمان دارم به موفقیتم و جز این تلاش هیچ تلاش دیگری نخواهم کرد و با تمام وجود حاضرم هر چی آشغال تو ذهنم دارم با کمال میل دور بریزم و واقعا بت شکنی کنم و با بت های ذهنم که فرمول های غلط هستن که منو به اینجا رسوندن هیچ مقاومتی نداشته باشم برای تغییرات عالیشون و دور انداختنشون و تمام اعتقادات خرافاتی خودم رو پاکسازی کنم و دست از به روز رسانی ترسهام بردارم 💃😍 مخصوصا ترس از خوردن 😂😂😂 چون واقعا به معنی واقعی کلمه منم هیچی نمیخوردم ولی چاق بودم و دلیل بزرگ و مانع بزرگ چاقی من فقط ترس بود و بس و ترس هم یعنی ایمان به شر به جای ایمان به خیر من توبه کردم از ترسیدن و بهایی که من میپردازم توبه هست 💃
💖چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟💖خیلی خیلی تمایل و اشتیاق و شور و هیجان بی نظیری دارم از همین شروع دوباره حتی بعد از این ۴ سالی که در مسیر بودم انگار دوباره از اول متولد شدم و ابتدای مسیرم و هرگز و هرگز از این راه دست نمیکشم و همچنان مصمم و پر اشتیاق در مسیرم 👸💃 و تمام تمریناتم رو کامل انجام میدم و با این شروعم کاملا تا پایان راه استمرار دارم و هر روز بهتر از دیروز 💖
💖رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟💖صد در صد اولین هدفم هست ولی میدونم در کنارش به تمام اهدافم به صورت کاملا غیر ارادی میرسم همینطور که تا به حال معجزاتش رو دیدم و رسیدم کار با ذهن برای تمامی اهدافه نمیشه جلوی بقیه اسرار خوشبختی رو گرفت خود به خود به وجود میان دست خودم نیس 😂🎂
💖برای رسیدن به تناسباندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟💖اشتباه بزرگ من تو این مسیر این بود که خیلی واکنشی بودم و به هر حرف و فکری از دیگران واکنش میدادم حتی با خواهرام و برادرم به شدت درگیر بودم و این خیلی باعث اتلاف انرژی من در این مسیر شد و درست از روزی که استاد به من فرمودن باعث اتلاف انرژیم میشه هر روز تمام سعیم بر این بوده که به عقاید دیگران همونجور که به عقاید من کاملا بی تفاوت هستن بی تفاوت باشم و به جای دلسوزی براشون به خودم برسم چون هیچکس مهم تر از خودم نیست 👸🤗 درگیر احساسات شدیدم نباشم و فقط به مسیر و هدف خودم فکر کنم و هر کس در مدار و دریافت انرژیهای الهی باشه خودش به وقتش میاد تو مسیر حسابی سرم به کار خودم باشه و هوای خودمو داشته باشم و بس 😊😄😍 اگه بقیه هم لایق دستیابی و رسیدن به این مسیر شگفتی ساز و خوشبختی باشن هدایت خواهند شد من نباید کاسه داغ تر از آش باشم و صلاح مملکت خویش خسروان دانند 😊😍 و خداوند انسان رو موجودی مختار و آزاد افریده و هر بارم امتحان کردم که مشوق و حامی اطرافیانم باشم که از راههای سخت نرن به نتیجه نرسیدم و با کمال میل از این تلاش بیهوده دست برمیدارم 🤗😍
سلام آسیه جان از این که در این مسیر با هم هستیم بسیار خوشحالم من همیشه از خوندن کامنتهای شما لذت می برم شما بسیار عالی و خیلی ساده و بی الایش احساسات و نظرتون رو بیان می کنید و من بسیار لذت می برم من هم با نظر شما موافقم من هم برای کمک به دیگران از خودم و آسایشم گذشتم ولی خیلی جاها سرزنش شدم و حمل بر دخالت دونسته شد و چند سال پیش به شدت بیمار شدم و متوجه شدم منشا بیماریه من حرص و جوش بی خود برای دیگران و نادیده گرفتن خودم بوده و الان مدتی که اولویت اول خودم هستم حتی اگر انگ خودخواهی به من زده بشه اول باید خودم رو راضی کنم پس توقع دیگران رو از خودتون زیاد نکنید چون هر چه قدر به دیگران خدمت کنید از نظر اونها کمه و انتظار بیشتر رو دارن پس اولویت اول خودتون و سلامتی و کارهای مورد علاقتون باشه. آرزوی بهترین ها رو براتون دارم و منتظر خوندن کامنتهای بینظیرتون هستم👏👏👏👏
سلام عزیز دلم💜 قربونت بشم لطف داری 😍😘 دقیقا🤗 متشکرم از اینکه راهکار فوق العاده به من میدین گلم 😍از همیاریتون لذت بردم و حتما به کار میگیرم 😘 الهی که همیشه شاد و موفق و پیروز باشین و در مسیر خوشبختی کامل تا ابد سالم و سلامت باشین 💝💝💝
با سلام
امروز متوجه موضوع بسیار مهمی شدم متوجه شدم که دقتم روی تمرین نوشتن بسیار کم بوده تا الان درصورتی که فکر میکردم خیلی هم عالی تمرینامو انجام میدم اما متوجه شدم دراصل هر جور دلم میخواسته انجامشون میدادم اینم دقیقا از نوشته های استاد متوجه شدم دراین صفحه سوالات بسیار مهمی پرسیده شده که من فقط ذهنی جوابشون دادم وننوشتم قبل هر چیزی باید بگم که بت های ذهن خودمو باید بشکنم تا جای خداوند دروجودم باز بشه وبتونم متناسب بشم اولین بت من اینکه چرا میخوام لاغر بشم؟
من میخوام لاغر بشم تا دیگه راحت وبدون خستگی وبا آرامش کامل فعالیت کنم من میخوام لاغر بشم تا بتونم لباس های مورد علاقمو بخرم وبپوشم دلم میخوادلاغر ومتناسب بشم تا ترس هام از مواد غذایی از بین بره وهمیشه با خیال آسوده بخورم واز شرکت درمهمانی ها نهایت لذت ببرم وفکرم آزاد بشه برای کارهایی که همیشه دوست داشتم به جای ترس از چاق شدن دلم میخواد متناسب بشم تا بتونم جوانی کنم مثل جوان ها لباس بپوشم وبه خودم برسم شادی کنم وخودمو بیشتر دوست داشته باشم من میخوام متناسب بشم تا اعتماد به نفسم بیشتر بشه تا کسی نتونه منو بابت چاقیم مسخره یا سرزنش کنه درضمن میخوام متناسب بشم چون این جسم خانه خداست ومن وظیفمه خانه خداوند همون طوری که به من سالم ومتناسب تحویل داده حفظش کنم وبعد مرگم تحویل خود خدا بدم درست مثل صاحب خونه ای که اگه خونشو خراب کنم باید درستش کنم وبعد تحویلش بدم
سوال بعدی اینکه برای رسیدن به تناسب اندام چقدر شوق واراده دارم؟
من خیلی مشتاقم برای متناسب شدنم وبه تناسب اندام رسیدنم من درطول زندگیم بارها تلاش کردم تا به تناسب اندام دست پیدا کنم ساعت ها ورزش کردم پیاده روی کردم دوییدم رژیم های سخت گرفتم دارو خوردم برای لاغری که حتی نزدیک بود بمیرم طب سوزنی کردم طب فشاری رفتم کرم لاغر کننده خریدم وشلوار لاغری خریدم اوووه اونقدر زیادن که حد نداره دم نوشها شیک های ورزشی بدنسازی های خیلی سخا اما دریغ از تناسب اندام همیشگی اگه این انرژی ای من گذاشتم برای لاغر شدنم الان روی هر کاری گذاشته بودم الان بیلکیسی چیزی شده بودم حالا هم دیر نشده تا حالا راه اشتباه میرفتم خب حالا که مسیر درسته بازم هر کاری لازم باشه میکنم از فردا برنامه روزانه پیاده روی میگذارم برای خودم منکه خودمو قبلا به آب وآتیش زدم الان نصف اون انرژی رو هم بگذارم روی لاغریم متناسب میشم خیلیم زود میشم البته عجله ای ندارم اما الان چون یه بار دوره رو تموم کردم ودوره هم کردم قشنگ بلدم چی درسته چی غلط فقط کافیه عملیش کنم تا بترکونم 🤭😁امروز که استاد نوشته بودن رفتم با تردمیل فایل گوش کردم خیلی غبطه خوردم با خودم گفتم ببین استاد تو خجالت بکش نمیگه من دیگه استادم بیخیال فعالیت اون موقع تو اونقدر از فعالیت میترسی فکر میکنی راه بری کوه کندی میدونم قبلا خیلی در ورزش رنج کشیدی اما خودتم خوب میدونی که چقدر پیاده روی حالتو خوب میکنه وبهت انرژی میده چقدر بدنتو خوشحال میکنه تازه باعث میشه زودترم نتیجه ببینی چون هی حال خوب هی فعالیت هی نشاط درنتیجه نتیجش متناسب شدن من از فردا صبح عهد میبندم با خودم حتما پیاده روی برم وکلی از پیاده رویم هم لذت ببرم وحتی یک روزمم بدون پیاده روی وبیرون رفتن سپری نکنم که این قطعا برای من بهتره
سوال بعدی حاضری برای متناسب شدن چه بهایی رو پرداخت کنی ؟
چه بهایی حاضر نیستم پرداخت کنم من حاضرم هر روز کلی ورزش کنم برقصم پیاده روی کنم حاضرم وقتمو فکرمو انرژیمو بگذارم روی متناسب شدن حالا که قطعی متناسب میشم دیگه از فعالیت وحشت ندارم حتی از خوردن ونخوردنمم وحشت ندارم دیگه نمیترسم گرسنه بشم قبلا که رژیم میگرفتم خیلی از گرسنگی وحشت داشتم به طوری به خودم تلقین کرده بودم که یک بار که فقط چند ساعت گرسنه بودم غش کردم وبا کلی سرم حالم جا اومد اما خوب یادمه روزای اولی که این دوره رو شروع کرده بودم یه روز صبح بود من هنوز صبحانه نخورده بودم اما تصمیم گرفتم تا همسرم نیومده برم وداخل پارک ورزش کنم یعنی راه برم خلاصه رفتم اولش کمی احساس گرسنگی کردم اما بعدش قطع شد اون نجوا من دوساعتی داخل پارک بود راه رفتم نشستم وبعدشم خریدمو کردم واومدم خونه وقتی همسرم اومد خونه کلی هم انرژی داشتم ومیل به خوردن نداشتم یک ساعتی گذشت وبعد تازه دیدم بدنم از خودش نشونه وواکنش واون صبحونه خوشمزه ترین ودلچسب ترین صبحانه عمرم بود مخصوصا که به اندازه خوردم ولذتشو بردم حالا هم میخوام هر روزم همین طور دلچسب وفوق العاده بشه دلم میخواد اگه چیزی رو میخورم انرژیش مستقیما صرف بدن با ارزشم بشه ومن نهایت استفاده رو از اون انرژی ببرم
سوال بعدرسیدن به تناسب اندام چندمین هدف شماست؟
خب باید بگم تا حالا زیاد الویتم نبود چون کلی درگیری دیگه داشتم اما به لطف خداهمگیشون برطرف شدن از الان اولین وآخرین هدف زندگی من فقط متناسب شدن به لطف خدا تا آخر عمرم تنها هدف من متناسب شدنم خواهد بود حتی بعد از متناسب شدنمم هم ممارست میکنم وادامش میدم زیرا که پول داشتن وثروتمند شدن با تناسب اندام که لذت بخش موفق شدن درکنار تناسب اندام که لذت بخش وارزشمند وهر هدف دیگری درکنار تناسب اندام که باارزش وبدون اون ارزشی نداره
سوال بعدی اینکه دربرابر متناسب شدن تاحد حاضرید درمقابل افکار منفی دیگران مقابله ومقاومت کنید؟
میخوام بگم که حاضرم جونمم بدم یه چیزی بگم اولا که به هیچ کس نمیگم از این روش لاغر میکنم چون هم به کسی ربطی نداره زندگی من هم اینکه هی میخوان افکار خودشون به زور تحمیل کنن اما اگه زمانیم کسی حرفی بزنه که منو به خاطر چاقیم سرزنش کنه تیکه بندازه مسخره کنه یا هر چی بیخیالش میشم ودر دلم بهش میخندم چون مهم منم که دارم بهترین کار وبرای متناسب شدنم انحام میدم ووقتی متناسب شدم اون وقته که خودش میشه مشت محکمی دردهنش وناراحتم نمیشه اولا اینکه نظرشو گفته ولزومی نداره نظر همه برای من مهم باشه در ثانی مهم منم که دارم بهترین کارو برای خودم انجام میدم اصن ببخیال بقیه مگه کین هر کی هستن برای خودشون هستن مهم منم من
به نام خدا
سلام سلام 😍😍
✅ موضوع ذهن و کنترل آن ،برای من خیلی عجیب بود اما با مثال ترشح بزاق به هنگام دیدن یک خوراکی ترش کاملا این موضوع را درک کردم و فهمیدم که عاملی در من هست که هم من میتوانم روی آن تاثیر بگذارم و هم آن در واکنش های من تاثیرگذار است.
❓چرا افرادی چاق هستند و افرادی لاغر؟
دوست دارم از دو نگاه به این سوال جواب بدهم.
نگاه اول : فرد چاق: چون لاغرها شانس دارند، آنها ژن خوب دارند،سیستم بدن شان لاغر است ، و….
نگاهدوم :فرد متناسب : یا شاید بهتر باشه به جای کلمه ی فرد از ذهن استفاده کنم. ذهن متناسب نظرش درباره ی تفاوت جسم انسان ها تغییر در فرمول های آنهاست.
یعنی وقتی ما جسم مشابه هم داریم که بسیار هوشمند و توانمند هم هست بنابراین چیزی که مانع دفع مقداری از چربی های اضافه می شود ، قدرت ذهن چاق است.
❓میزان مصرف مواد غذایی در افراد چاق کمتر از افراد لاغر است.چرا؟
برای اینکه فرد چاق میترسد..از هر لقمه ترس دارد.فکر میکند تک تک لقمه هایی که به دهان میگذارد را به زودی در شکم و پهلو و قسمت های مختلف جسم خود مشاهده خواهد کرد.اما روزی فکر نمی کند که اگر قرار بود همان بشود که او فکر می کند تا الان باید هزاران کیلو وزن داشت اما این اتفاق نیوفتاده.پس چه چیزی باعث دفع آن هزاران کیلو شده است ؟ و چه چیزی مانع دفع این ۱۴ کیلو برای من شده است؟حالا فرد لاغر اصلا به این روند فکر نمی کند..دیدین وقتی میریم به جای بسیار خوش آب و هوا ، دوست داریم نفس عمیق بکشیم ؟ عمل خوردن برای فرد متناسب مثل تنفس کردن برای ما عادی است..به اندازه ی نیاز و به مقداری که دوست دارد می خورد و روزی فکر نمی کند که این غذایی که من خوردم چی میشه؟ چجوری دفع میشه؟ و….و هیچ ارتباطی بین خوردن و جسمش نمی بیند و این دو را به هم مربوط نمی داند. و اصلا مطمئن است که جسم او همیشه متناسب است و هیچ نگرانی از چاق شدن ندارد.
❓به نظر شما دلیل اینکه افراد چاق همواره در طول عمر خود از تناسب اندام محروم هستند،چیست؟ واقعا دلیل آن چیست؟
دلیل اولی که به نظرم می آید این است که افراد چاق خودشان را چاق پذیرفته اند دوست دارند لاغر شوند اما در ذهن شان ،انتظارشان از جسم خود همیشه چاق بودن است .به این دلیل که سال ها چاق بودند و چاق تر شدند به این شرایط عادت کرده اند و چاقی طبیعی ترین حالت جسم برای آنهاست ولی چون میل به خوبی ها دارند به سمت لاغری حرکت می کنند ولی به دلیل راه های اشتباه و هم چنین اینکه باور ندارند می توانند لاغر باشند ، هیچ وقت نتیجه ی مطلوب و دائمی نمی گیرند.
✅چاقی را فقط در حیواناتی می بینیم که از سبک زندگی خود خارج شده اند و توسط انسان ها رفتارهای آنها تغییر کرده و به دلیل وفور غذا و احتیاج نداشتن به دنبال غذا گشتن ،آنها دچار اضافه وزن می شوند.
ولی هیچ حیوانی در طبیعت اضافه وزن ندارد و چاق نیست.هر وزنی که دارند از ابتدای زندگی تا مرگ شان همان است.چون مثل تنفس کردن فرمول های خوردن هم کاملا تحت نظارت مستقیم مغز و به عبارتی غریزه ی آنهاست.
✅وقتی به ثروتمند شدن فکر می کنیم شرایط تمکن مالی را با توجه به وضعیت فعلی خودمان می سنجیم اما شرایط یک فرد ثروتمند بسیار متفاوت از آن چیزی است که کسی که ثروتمند نیست درباره ی آن تصور می کند.
درباره ی تناسب اندام هم همین طور است. شرایط و آزادی های یک فرد متناسب بسیار بیشتر از چیزی است که یک فرد چاق میتواند تصور کند.
✅من از ته قلبم دوست دارم که لاغر بشوم تا زندگی و شرایط متفاوتی را تجربه کنم . برای متناسب شدن بسیار هیجان و اشتیاق دارم و کلی برنامه و هدف برای آن زمان دارم😍.برای متناسب شدن حاضرم از تماشای محبوب ترین فیلمم بگذرم و تمرین کنم، برای متناسب شدن حاضرم با فراغ بال خرج کنم و از نتیجه مطمئن هستم.برای متناسب شدن حاضرم با بهترین دوستانم چت نکنم ، برای متناسب شدن حاضرم از خوابم بزنم، برای متناسب شدن حاضرم پا روی تمام فرمول های اشتباه و عقاید غلطم دربارهی چاقی و خوردن بگذارم و آنها را تا همیشه کنار بگذارم.برای متناسب شدن حاضرم با عشق هرروز زمانی را اختصاص به یادگیری و تکرار بدهم.حاضرم تا رسیدن به هدفم تمرین کنم و تکرار کنم و استمرار داشته باشم.
متناسب شدن و متناسب ماندن اولین و مهم ترین هدف زندگی این روزهای من است.برای رسیدن به تناسب اندام حاضرم هیچ اهمیتی به گفته ها و افکار دیگران ندهم و فقط به احساس خوب خودم توجه کنم.میخواهم با توجه و تمرکز بسیار بالا فقط روی انجام هرچه بهتر دوره تمرکز کنم و دیگر به نظرات دیگران دربارهی چاقی و لاغری اهمیتی نمیدهم.از این لحظه فرمول متناسب همان است که استادم میگوید و فرمول چاق کننده همان است که استادم توضیح می دهد.در این مسیر علم برای من حرف مربی ام است . تعهد میدهم هرچه درباره ی چاقی و متناسب شدن در این مسیر می آموزم را بدون هیچ گونه قضاوتی به طور ۱۰۰٪ درست باور کنم و به آن عمل کنم.
من هیچ کسرا در جریان اقدام خود برای تغییر شرایطمنمی گذارم و با دلی مطمئن و سرشار از ایمان و یقین به خودم مسیرم را شروع می کنم.
خداوندا در تمام مسیر یار و یاورم باش.❤️
وقت بخیر
من گربه ای دارم که اول پاییز زیاد غذا می خوره تاچاقتر بشه وقتی تحقیق کردم دیدم برای این که یک لایه چربی در زمستون باعث گرم شدنش میشه و مثل پالتو عمل میکنه و جالب اینجاست که در بهار غذاش نصف میشه و کمتر می خوره و لاغر میشه چون دیگه به اون لایه چربی احتیاج نداره و این کارش غریزیه و بطور اتوماتیک انجامش میده.
مدتهاست من به این نتیجه رسیده بودم که مشکل من برای لاغر شدن به ذهنم ربط داره و دنبال راهی بودم که این مشکل رو حل کنم که بطور اتفاقی با سایت تناسب فکری اشنا شدم پس مطمئنم که تنها راه لاغری من با آموزش ذهنمه و بیشتر از یک ساله که در این مسیر هستم و در این مدت خیلی از موانع ذهنی خودم رو شناسایی کردم و هنوز هم با تمام قوا در حال آموزش دیدن و تمرین کردن هستم تا لاغری رو هر روز بیشتر از قبل یاد بگیرم و این بت بزرگ رو بشکنم و از ذهنم محو کنم و لاغری اولویت اول منه چون به این نتیجه رسیدم که موفقیت در تمام جنبه های زندگی من به رسیدن به تناسب اندام بستگی داره و تا به اون نرسم دست بر نمی دارم و مطمئنم که به زودی به اون می رسم و اول از همه رسیدن به تناسب باعث سلامت جسم من میشه و بعد با خوشحالی هر لباسی رو دوست داشته باشم می پوشم و با اعتماد به نفس در مهمونی ها و دور همی ها شرکت می کنم و خوشحالی به زندگی من میاد و هر کاری رو که دلم می خواست انجام بدم ولی به دلیل چاقی نمی تونستم انجام میدم و چون حالا از زمانی که تازه وارد دوره ورود به سرزمین لاغرها شده بودم تجربه بیشتری دارم می دونم که موفقیت خیلی نزدیکه و من به زودی به هدفم میرسم .
به امید آن روز . 🤲
قبل از شرکت در دوره هیچوقت فکر نمی کردم که بشه ذهن را برنامه ریزی کرد وبیشتر معتقد به قسمت وسرنوشت و ژنتیک و…بودم وفکر می کردم چاقی من به این موارد مربوط میشه من تا سن ۲۶سالگی خیلی هم متنلسب بودم و هیچوقت به فکر چاقی واضافه وزن نبودم اما از لحظه ای که اضافه وزنم شروع شد همش به چاقی بیشتر فکر کردم خیلی از غذاها رو که قبلا به راحتی می خوردم و لذت می بردم از ترس چاقتر نشدن گذاشتم کنار از اول صبح تا آخر شب فقط فکر وذکرم این بود که حالا این خوراکی چقدر می تونه منو چاق کنه و ضمن این که همیشه هم فکر می کردم چاقی با اضافه وزن فرق داره. سال ها این فکر در من شکل گرفته بود از کلمه ی چاقی استفاده نمی کردم و همه جا می گفتم من مثلا اینقدر اضافه وزن دارم درحالی که من یه ذهن چاق داشتم وهمه چیز به همون ذهن چاقم برمی گشت. در طول این سال ها هروقت تصویرموتو آینه دیدم فقط نظرم به سمت چاقی جلب می شد هر لباسی که می پوشیدم خودمو از هزار جهت نگاه می کردم که منو چاق نشون نده و خلاصه با این ذهن چاقم هیچ لذتی از خوردن و پوشیدن و… نمی بردم و خوشبختانه با شرکت تو این دوره از همون اوایل متوجه این مورد شدم و کم کم حس وحالم بهتر شد دیگه از خوردن موادغذایی ترسی نداشتم وتو اینه به خودم لبخند می زدم و از نگاه کردن به خودم بدم نمیومد من یادگرفتم که همه چیز به ذهن خودم بستگی داره و این ذهن منه که باید با برنامه ریزی درست ودرجهت تناسب اندام حرکت کنه.
متن این قسمت را خوندم وبه سوالاتش پاسخ دادم و به نظرم خیلی کمک کننده هست منم سال ها با ذهنی که خودم اشتباه برنامه ریزی براش کرده بودم و بهش اطلاعات غلط داده بودم زندگی می کردم همه چیز را به خوراکی وژنتیک وارث ربط می دادم وفکر می کردم سرنوشتم چاقیه و همیشه باید چاق بمونم و دیگه نمی تونم مثل سالهای اول زندگیم لاغری رو تجربه کنم.ولی خدا رو شکر تو این مسیر متوجه شدم که هر موقع ذهنم را درست برنامه ریزی بکنم به نتایج دلخواهم می رسم امروز اولین روز شروع دوباره بود و با انرژی خوبی شروع کردم فایل ها را گوش کردم تمرینات دوستان و نوشته استاد را خوندم و با کلی انرژی به فکر ادامه مسیر هستم🤗🤗
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم
همه چیز توی زندگی به ذهن ما بستگی داره و من این رو توی این یکی دو سال خیلی توی زندگیم تحربه کرده ام که البته حتما قبلا هم بوده ولی من بهش توجهی نمیکردم .
یکی از موردهایی که دیدم به شدت وابسته به ذهنم بود اینه که چند سال پیش من کلاس تار میرفتم و خوب استادی که داشتم همیشه میگفت باید فاصله انگشتهات خود به خود درست بشه و هیچ وقت نه روش زوم میکرد و نه تمرینی براش میداد و من هیچ وقت نتونستم یه اهنگ خوب بزنم طوری که انگشتهام درست پشت پرده های تار قرار بگیره .تا اینکه امسال دوباره پیش یه استاد دیگه انلاین ثبت نام کردم و از همون اول شروع کردم که من هر کاری تا حالا کردم انگشتهام درست نشده و من انگشتهام کوچیکه .و جوابی که استاد یارم بهم داد این بود که این ذهن تو هست که نمیگذاره انگشتهات باز بشه .و من با توجه به اینکه توی دوره های استاد این ذهن و گیرهای ذهنی رو شتاخته بودم قبول کردم و یه تمرین بهم داد که فقط انگشتهام رو روی سیم سر بدم و در عین حال چون میخواستم ذهنم درگیرش نشه هندزفری گذاشتم و همزمان غرق گوش کردن یه اهنگ شدم خیلی دوستش داشتم فقط یک ساعت تمرین کردم و دیدم انگشتهام خیلی خوب باز شد از هم .فیلمم و گزفتم و برای استاد یارم فرستادم فقط دهنش باز مونده بود که تو چیکار کردی که انقدر خوب و زود مشکلت حل شد و من با قدرت دیدم چون همزمان با تمرین نگذاشتم ذهنم( طبق اون باور قبلی که داشت که انگشتات از هم باز نمیشه ) نگذاشتم توجهش روی انگشتام باشه و اون رو پرت کردم به اهنگی که گوش میدادم و این مشکل حل شد .
واین یکی از نشونه های این بود که ذهن در زندگی من تاثیر داره .
و خیلی چیزهای دیگه توی زندگیم دیدم که فقط از ذهن خودم نشات گرفته .از رفتار خودم ،همسرم اطرافیانم و ….
و این مورد که این ذهن هر انسانی هست که زندگیش رو رقم میزنه رو خیلی از کتابها و نویسنده ها تایید کردند .و وقتی فکر میکنیم میبینیم هر حرفی که میزنیم قبلش حتما به اون موضوع فکر کردیم و هر کاری که انجام میدهیم قبلش به اون فکر کردیم و توی ذهن ما بوده و فقط بعضی از حرفها و کارها رو انقدر سریع انجام میدیم که متوجه نیستیم قبلش حتما فکری در مورد اون داشتیم و اصلا بدن ما هیچ کاری هیچ رفتاری هیچ حرکتی حتی کوچکترین اون رو بدن اینکه یک پیام عصبی به اون قسمت برسه انجام نمیده .و این پیامهای عصبی رو چیزی شکل نمیده مگزثر تفکر ما یا همون ذهن ما . پس وقتی حتی کوچکترین حرکت بدون دخالت فکر و ذهن ما نیست چطور میتونه چاق شدن یا لاغر شدن ما که یه حرکت مهم توی بدن ما هست بدون دخالت ذهن باشه .؟؟و این مورد که چاقی و یا لاغری ما ریشه در ذهن ما داره الان دیگه برای من یه اصل یه قانون هست چرا که با اصلاح کمی از ذهن بدون ورزش و با هر مار اضافی دیگه خیلی از اضافه وزنم کم شد .و فقط برای کنترل دقیق تر و بیشتر ذهنم باید باز تمرین کنم که همین تکرار دوباره دوره یه تمرین عالی هست و دیگه استمرار داشتن هم باعث میشه اوضاع ذهنم بیشتر تحت کنترل خودم بیفته .شاد باشید
با سلام
داستان زندگی هر کسی متفاوت اما مغز همه مشترک این نشون میده چیزی فراتر از مغز درکار یعنی ذهن قدیما میگفتن ذهنیت این آدم خراب شاید نمیدونستن دقیقا چه مشکلی داره اون آدم اما درست میگفتن ما انسان ها همگیمون ذهنیتمون خراب راجب چاقی راجب خدا راجب سلامتی راجب دین راجب انسانیت وراجب خیلی چیزای دیگه که درش مشکل داریم وهی دنبال دلیل وبهونه میگردیم که ربطش بدیم به بیرون خودمون غافل از اینکه ذهنمون باید درست کنیم باورهامونو منشمون رفتارمون عادتهامونو همه چیز درست میشه من دراین چند ماهی که دراین دوره بودم خیلی خوب فهمیدم چقدرررر مشکل داشتم از نظر فکری چقدر بیخودی به حرف بقیه بها میدادم چقدر دنبال جواب دادن به بقبه بودم چقدر دنبال چیزای الکی بودم واز خودم غافل باورم این بود که همش تقصیر این واون زندگی من اینجوری داغون خودم چاق وداغونم ومریضم وخوب نمیشم بی پولیمم که تقصیر دولت بود پدرو مادرم وشرایط اقتصادی خلاصه کلی مجمع مقصران برای خودم از آدمها وچیزای مختلف دور خودم جمع کرده بودم ونالان وناراحت وناراضی روزامو تکرار میکردم تا بگذره اما حالا فقط ذهنیتمو میخوام درستش کنم وتمام این میشه زندگی که من میخوام با همه چیزش
نشان های دریافت شده
سلام همراهان عزیز
با خوندن این متن به وجود بخشی در خودم پی بردم که قابل دیدن نیست اما می توان از تاثیری که بر عملکرد جسم من می گذارد از بودنش اطمینان حاصل کرد.
متوجه شدم که می توان این بخش را برنامه ریزی کرد و تغییرات در عملکرد جسم ایجاد کرد.
اضافه وزن من بخاطر برنامه ریزی شدن ذهن من بوده است و این همه سال مقصر دانستن دیگران برای چاق بودنم تصور اشتباهی بوده البته اطرافیان من قطعا در برنامه ریزی این بخش وجود من نقش داشته اند اما عمدی برای این کار نداشتند و از این جهت نباید آنها را مقصر چاقی خودم بدونم.
با درک این موضوع رهایی از چاقی برای من باورپذیرتر شد چرا که متوجه شدم الان هم می تونم با برنامه ریزی ذهنم به شرایطی که دوست دارم برسم.
وقتی می شود ذهن را برنامه ریزی کرد دیگر دلیلی ندارد سال های باقیمانده زندگی ام را در چاقی سپری کنم. از امروز تصمیم می گیرم بر اساس آموزش های این دوره فوق العاده ذهنم را برای لاغر شدن برنامه ریزی کنم.
سوالاتی در این بخش مطرح شده که دوست دارم با جواب دادن به آنها از همین لحظه برنامه ریزی ذهنم را شروع کنم.
1- میزان مصرف مواد غذایی در افراد چاق کمتر از افراد لاغر است؟ چرا؟
در تمام سال هایی چاقی مادرم عقیده داشت که رضا چیزی نمی خوره و اینو بارها به دیگران می گفت
شنیدن این حرف باعث شده بود که بیشتر از خوردن ترس داشته باشم چون من که چیزی نمی خوردم و چاق بودم اگه قرار بود چیزی بخورم چقدر چاق تر می شدم.
احتمالا به همین دلیل ترس از خوردن در من شکل گرفته است و همیشه از خوردن می ترسیدم تا جایی که از آب خوردن هم ترس داشتم و هزاران بار به دیگران گفته بودم که من آب هم بخورم چاق می شم.
در مقایسه با برخی از دوستان لاغرم غذا خوردن من واقعا کمتر بود ولی این کمتر خوردن بخاطر ترس از خوردن بود نه اینکه میل و علاقه نداشتم
اتفاقا خیلی دوست داشتم بیشتر بخورم ولی همیشه از خوردن می ترسیدم و نمی دونستم که ترس از خوردن بیشتر از خوردن باعث چاقی من می شه
2- چرا افراد لاغر هرچه میخورد چاق نمیشوند؟!
سال هاست این سوال در ذهنم است که چرا لاغرها هرچی می خورند چاق نمیشن
پسرخاله ای داشتم که در خوردن با دیگران مسابقه می ذاشت و اگه خوراکی هامو قایم نمی کردم حتما همه رو می خورد
برای خوردن هیچ اهمیتی به ساعت و مقدار خوردن نمی داد و همیشه لاغر بود
اما من هر ساعتی غذا نمی خوردم، به هر اندازه ای که دوست داشتم نمی خوردم اما همیشه چاق بودم
فکر کردن به اینکه چرا آدم های لاغر چاق نمی شن خیلی ذهنم رو مشغول کرده بود و باعث حسرت خوردن من نسبت به لاغرها شده بود.
3- علت تفاوت بین طرز فکر افراد درباره خوردن چیست؟
الان متوجه شدم که دلیل تفاوت بین طرز فکر من و افراد لاغر برنامه ریزی شدن ذهنم بوده
وقتی ذهن من درباره خوردن برنامه ریزی شده که باعث چاقی من میشه هربار که می خواستم غذا بخورم اطلاعات ذهنم باعث ترسیدن من از خوردن و چاق تر شدن می شده ولی چون در ذهن یک فرد لاغر همچین موضوعی وجود نداره هیچوقت موقع خوردن ترس در لاغرها ایجاد نمیشه
4- به نظر شما دلیل اینکه افراد چاق همواره در طول عمر خود از تناسباندام محروم هستند چیست؟
تنها دلیلش میتونه این باشه که ذهن افراد چاق برای چاق بودن برنامه ریزی شده و چون از این موضوع اطلاع ندارند و اصلا بلد نیستند که چطور باید برنامه ریزی ذهن خودشون رو عوض کنند در تمام طول عمرشون چاق می مونن
5- چرا میخواهید لاغر شوید؟
چون دیگه از چاق بودن خسته شدم. از سرزنش شدن حالم بد میشه، از اینکه همش حواسم به خوردنم باشه و ترس از خوردن داشته باشم خسته شدم.
می خوام فکر چاقی رو از ذهنم بیرون کنم و باقی عمر به موضوعات موردعلاقم فکر کنم
این همه سال بیشتر ذهن من مشغول چاقی و لاغری بوده و خیلی از لذت ها رو نبردم و دل و دماغ زندگی کردن نداشتم
میخوام لاغر بشم که حس آزادی رو به دست بیارم
ازادی در انتخاب لباس، آزادی در انتخاب غذا، آزادی در حضور در مهمانی ها، آزادی در انتخاب هر موضوعی که قبلا بخاطر چاقی انتخابش نکردم
6- برای رسیدن به لاغری و تناسباندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟
خیلی شوق دارم
بیشتر از هر اتفاق دیگری در زندگی برای لاغر شدن شوق دارم
برای لاغر شدن خیلی اراده دارم
کارهایی که برای لاغر شدن در زندگیم انجام دادم برای هیچ موضوع دیگه ای انجام ندادم
اگه انقدر که برای لاغر شدن تلاش کردم برای هر موضوعی دیگه ای تلاش می کردم الان در اون موضوع در دنیا شناخته شده بودم
من برای لاغری و تناسب اندام بی نهایت شوق و اراده دارم.
7- حاضرید برای رسیدن به تناسباندام چه بهایی را بپردازید؟
هر بهایی را می پردازم
تا الان هم هر بهایی لازم بوده پرداخت کردم
خیلی وقتها با جنگ و دعوا خانوادم رو وادار می کردم فلان دارو یا وسیله رو برای من بخرن که من لاغر بشم
خیلی پول خرج لاغر شدن کردم که همش بی فایده بود
چقدر زمان خرج لاغری کردم که همش بی فایده بود
چقدر با بچه ها بازی نمی کردم چون بخاطر چاق بودنم مسخره می شدم
خیلی از دوران های زندگیم خرج چاقی شد
الان برای لاغر شدن هر بهایی لازم باشه پرداخت می کنم
همین امروز به نظرم اولین بها رو پرداخت کردم
دیشب ساعت 4:30 خوابیدم
تصمم داشتم ساعت 8:30 بیدار بشم و این دوره رو شروع کنم
سعت 7 صبح با گریه آیدا از خواب بیدار شدم
حدود یک ساعت بغل من بود تا دوباره خوابید
خیلی خسته بودم و چشمام از بی خوابی می سوخت
ولی ساعت از 8 گذشته بود و من تصمیم داشتم 8:30 شروع کنم
یه لیوان قهوه خوردم و طبق برنامه شروع کردم
اتفاقا تصمیم داشتم موقع گوش دادن به فایل های آموزشی از تردمیل استفاده کنم و با اینکه خوابم می یومد ولی تصمیم خودم رو اجرا کردم و یک ساعت روی تردمیل داشتم محتوای آموزشی رو می خوندن و فایل ها رو تماشا کردم.
من هر بهایی لازم باشه برای لاغر شدن پرداخت می کنم و باید به آرزوی خودم برسم.
8- چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسباندام تلاش کنید؟
هر چقدر لازم باشه تلاش می کنم.
تکرار می کنم و ادامه می دم تا به آرزوی خودم برسم
من همه سال های چاقی زندگی نکردم
هیچ لذتی از زندگی کردن نبردم و به هیچ آرزویی نرسیدم چون انقدر از چاق بودن ناراحت بودم که هیچ چیز در دنیا منو خوشحال نمی کرد
حتی در بچگی هر بهانه ای برای داشتن وسیله بازی می گرفتم بعد از داشتنش دوباره ازش خوشم نمیومد
یادمه مادرم هر وقت برای من پارچه می خرید که لباس بدوزه و به من نشون می داد اونو پرت می کردم گوشه اتاق
می گفتم این چیه خریدی
خسته شدم از لباس راه راه پوشیدن
همش رنگ قهوه ای و طوسی برام می گیری و همیشه میگفت خوب چون چاق هستی نمیشه رنگ روشن بپوشی
لحظه به لحظه زندگی من پر از خاطرات تلخ چاقی است و امروز برای رسیدن به لاغری هر تلاشی لازم باشه انجام می دم.
من با لاغر شدن می خوام از چاقی انتقام بگیرم
چیزی جز انتقال از چاقی منو راضی نمیکنه و تنها راه انتقام گرفتن از چاقی ، لاغر شدنه
9- چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟
تنها هدف من در زندگی لاغر شدنه و برای این هدف هرچقدر لازم باشه ممارست می کنم
من خیلی روشها رو امتحان کردم و دیگه اطمینان دارم که هیچ روشی نمی تونه به من کمک کنه لاغر بشم الا روش لاغری با ذهن
چون متوجه شدم بخاطر برنامه ریزی ذهنم بوده که من چاق شدم و حالا بعد از این همه سال تازه اشکال کار رو پیدا کردم
بخاطر همین دیگه دست بردار نیستم تا این اشکال رو برطرف کنم
قبلا نمی دونستم اشکال چاقی از چیه و همه کار می کردم که لاغر بشم ولی نمی شد
الان متوجه شدم که وقتی اشکال رو نمی دونی تلاش کردن برای رفع اشکال بی فایده است
اما الان که اشکال چاق بودنم رو پیدا کردم دیگه هرچه در توان دارم برای رفع این مشکل به کار می گیرم
10- رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟
اولین و آخرین هدف من در زندگی لاغر شدنه
حتی وقتی لاغرشم بازم هدف اصلی من از زندگی لاغر بودنه چون هرچیزی در کنار لاغری لذتبخشه
هیچ لذتی در چاقی نیست و تنها هدف من در زندگی لاغر شدنه
وقتی لاغر باشم زندگی کردن من تازه شروع می شه
لذت بردن از خریدن
لذت بردن از خوردن
لذت بردن از مهمانی رفتن و هرچی لذت ها که ازش محروم بودم رو یکی یکی تجربه می کنم
اولین هدف من برای ادامه زندگیم لاغر شدنه و آخرین هدف من برای زنده بودن هم لاغر بودنه
11- برای رسیدن به تناسباندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟
همان اندازه که برای چاق بودن مقاومت کردم
سالها از اطرافیان درباره چاقی سرزش شدم اما به چاق بودن ادامه دادم
هزاران بار از طرف دیگران بهم توصیه شد که به فکر خودم باشم و لاغر بشم اما من همچنان چاق بودم
هرچه مسخره شدم بازم چاق بودم
هیچ حرفی و نگاهی و برخوردی نتونست باعث بشه من از چاقی دست بکشم و همچنان چاق بودم
الان که خودم میخوام لاغر بشم و تصمیم گرفتم از این روش استفاده کنم هم مثل دوران چاقی عمل می کنم
هرکی هرچی میخواد بگه مهم نیست من ادامه میدم
خدا رو شکر از انجام اولین تمرین راضی هستم و این نشانه خوبی برای شروع این دوره است.
به نام خداوند بخشنده ومهربان
من از امروز ۳۰ فروردین ۹۹ تصمیم قاطع خودمو گرفتم که تمام تمرکز وتوجه خودمو معطوف به این دوره کرده ودوره رو به یاری خداوند وتلاش خودم شروع کنم به امید وایمان به متناسب شدن
سلام استاد
اشاره ی شما به ذهن و اینکه رفتار ما رو تحت تاثیر میده،به نظرم جالب اومد.استاد،یک عمر خوردم و از خوردن لذت نبردم و به آرزوم هم نرسیدم به نظرم دردناکه…این حس سرخوردگی از موفق نبودن در رژیم های مختلف،ورزش و…حسرت اندام ایده الم رو خوردن،چاق و لاغر شدن نسبی….همش درگیر این قضیه بودن.مهمونی که بخوام برم لباس منو انتخاب میکنه نه من لباس رو…تو باشگاه خجالت کشیدن و استخر نرفتن به خاطر نپوشیدن مایو،دلم میخواد همه ی اینا برای همیشه تموم بشه تا ابد…
دختر ۳ ماهم مثل من نشه،من درست بشم تا این الگو از نسلمون بیرون بره…ذهنم آروم باشه و از خوردن و اندام خودم احساس رضایت داشته باشم
سلام به استاد گرامی و دوستانم
خیلی حس خوبی دارم که با شمام….استاد جنگیدن با بت های درونمون برام خیلی جذاب بود و تازگی نداشت.این اصطلاح رو ازتون نشنیده بودم ازتون هیچوقت.خیلی بهش فکر کردم.تا الان هر وقت میگفتین شاید براتون پذیرفتن این مورد یخت باشه میگفتم نه من راحت تغییر میدم ذهنمو.ولی الان که گفتین فکر کنین دیدم نه آسون نیست و تمرین میخواد. اولش فکر میکنی فهمیدی و قابل اجراست ولی در عمل سخته میبینی تمرین میخواد. تکرار میخواد………..
استاد من فکرامو کردم.همین سه فهته ای که از دوره و شما دور بودم .و چه اشتباهی کردم رشته رابطه رو بریدم.یکسره در کلنجار و فکر کردن بودم. البته میگم شایدم خواست همون خدا بوده باشه که با تصمیم قاطع بیام و نیاز به فکز مجدد نداشته باشم و چیزی ته دل منو نتونه بلرزونه. خدایا متشکرم که هر طچر شده دوباره منو در مسیر صخیح لاغری با ذهن قرار دادی. پرسیدین چرا میخوام لاغر شم….خوب اینکه معلومه. لاغری و تناسب اندام غایت آرزوی منه.چون ریشه هر چیزی که تو این دنبا دوسش ندارم چاقیمه. از ابنکه سالم نیستم. اینکه با یه حرکت ساده در حد بچگونه رباط زانوم پاره شد و عمل میخواد. اینمه گاهی افسرده م از خودم ناراضیم.اینکه اعتماد بنفسم پایینه. اینکه تو کارم ارتقا پیدا نکردم و یه کارمند ساده موندم. اینکه با وجود علاقه به توجمع بودن و شلوغ پلوغی اسم مهمونی میاد میترسم. اینکه بری در کمد لباساتو بعد شش ماه باز کنی که بری یه مهمونی شب یلدا مثل فردا شب هیچ مانتویی بهت اندازه نشه….اینا دلایل خواست لاغری منه.استاد خسته شدم از این همه حلبی روغنی که با خودم حمل میکنم. استاد مبخوام حس تازه متولد شد و حس تناسب اندام رو تجربه کنم.اینکه از پشت ویترین لباسی رو تن مانکن ببینم و بذم بگمون همین رنگ و همین سایز رو میخوام.استاد حتی شده یک روز قبل مذگم باید لاغر شم.گفتین با خودت فکر کن ببین بابتش چقد میخوای خرج کنی…خوب مالی که هزینه انحام شد وو لی از جانم میذارم.اتفاقا روزایی که عصرا ننیخوابم چون فایل گوش میدم بهترین روزای عمر منه.هم تمرین دفتری انجام میدم هم اینجا مینویسم. قول میدم.لاغری اولین هدف زندگیه منه که میدونم طبق فرمایش شما این دوره همه جانبه ست و لاغری بخشی از تاثیراتشه. استادمن مرید چشم بسته شمام. شما بی یار و یاور تونستی لاغر شی خوب منم میتونم.قسم میخورم هر بگین انجام بدم.فقط تنهام نذاربن.کمکم کنین که چه سعادتی بالاتر از ابن که کسی رو به رویای قدیمیش برسونین.شما نظرکرده خدایین. سایه تون رو سر خونوادتون باشه.
سلام استاد عزیز 🌹و دوستان همراه در سرزمین لاغری🌹
وای که چقدر خوندن متن مرحله اول لذت بخش بود برام☺️
یک بار خوندم این متن رو و به قسمت خواندن مرحله فکر کردن به ترش که آلوچه ناخوداگاه از تصویریهای استاد به ذهنم میرسه هر بار دهانم پر از آب میشه وقتی میخونم و دیدگاههای فوق العاده دوستان رو هم خوندم و دوباره از اول متن استاد رو دارم میخونم و دیدگاه خودم رو مینویسم لبخندم عمیق رو صورتمه و حس و حال بینظیری دارم 😍
و چقدر لذت بخشه که همه چیز بدن به صورت غیر ارادی و اتوماتیک هستن و توضیحات فوق العاده استاد برای من خیلی شیرینه و دقیقا مشکل عدم تناسب منم همین افکار غلط و باورهای اشتباه درباره مواد غذاییه و به صورت ذهنیه که با آموزشهای شیرین و لذت بخش استاد عزیز به مهارت و آموزش ناخوداگاهم تبدیل میشن و محرومیت و محدویت های شدید بدن منو قحطی زده کرده و آخرین بارهای قبل از شروع رژیم منو بیچاره کرده بود 😂😂😂ولی الان دیگه برای شروع دوره نیازی به آخرین خوردنهای قبل از شروع دوره نیس و در آرامش کامل ارامشهای بیشتری رو به خودم هدیه میدم چون لایقشم من لایق تنبیه و فشار رژیمی نیستم 😍خدایا شکرت این تنها راهی هست که منو به تناسب اندام همیشگی میرسونه ☺️
من مشتاق رسیدن به چنین تناسب اندام عالی و لذت بخشی هستم نگرانی معنایی نداره برام 😅
ترس و دلهره و عذاب مال دوران قبلی بود که چنین لذت بخش هدایت نشده بودم
بارها و بارها دکتر رماتیسمم به من پیشنهاد اسلیو داده ولی من زیر بار حرفش نرفتم اینبار که بهم دستور تحقیق داده از دکتران نه خاله زنک ها 😅 هر چی میگم دکتر اسلیو رو من جواب نمیده باز فکر میکنه از عمل جراحی میترسم 😂
چقدر شیرین و لذت بخش بود برام از تشبیه عالیتون در مورد بت های ذهن واقعا افکار و عقاید اشتباه ما تبدیل به بت شده بودن و این فرمولهای غیر قابل پرستش ناخودآگاه بت شده بود😡
بت شکنی لذت بخشه تغییر افکار لذت بخشه و شیرین اگر یک نفر تونسته افکارش رو تغییر بده من هم میتونم چه بسا که افکارم بی نهایت تغییر کرده و کلا آدم دیگه ای شدم
من تصمیم قاطع خود را برای تناسب اندام همیشگی گرفته ام و حاضرم چنین بهای عالی رو بپردازم با تمام وجودم ☺️😍تمام وقت و ذهن خودم رو برای صرف کردن در چنین سرزمینی بگذرانم
ولی اشتباه بزرگ من این بوده که خواهرم که معلمه و رشته اش زیست شناسی بوده هم در جریان کارهای ما هست و مدام به من میگه که من مثل کبک سرم رو زیر برف نمیکنم و متلک های شدید میندازه که چرا لاغر نشدید پس و تبدیل شده به موانع ذهنی من ولی نمیخام فشاری رو افکار من داشته باشه قبلا باهاش خیلی بحث کردم و مدتها کاری به کارم نداشته ولی بعد از یه مدت دوباره میخاد منو منحرف کنه که کاری کن برای خودت و رژیم و ورزش شروع کن ولی من دیگه هیچ اعتقادی به چنین رفتارهای اشتباه و مسخره ندارم 😂 الان فقط سعی در سکوت و لبخند دارم و باهاش وارد بحث نمیشم به توصیه استاد ولی گاهی مقاومت کردن دربرابر جواب ندادن به حرفاش برام سخته و ناخودآگاه آرامش منو میگیره با این که اینهمه تغییرات روحی و روانی من رو میبینه ولی باز فشار روحی ایجاد میکنه که حس میکنم اینم برام تبدیل به یه باور شده که خواهرم نگران منه و میخاد منو راهنمایی کنه که در این سرزمین عالی نباشم حتی حاضر نیس خودش یه مطلب در مورد شما بخونه یا میترسه مثل من درگیر بشه واکنش ندادن خیلی سخته 😅 ولی مدام موفق شده منو از مسیرم دور کنه که اینبار تعهد میدم باهاش بحث نکنم ☺️ دلم میخاست در چالش من اینو نخوردم چون من مشکل انتخاب غلط برای خوردن ندارم
برای خودم چالش من واکنش ندادم انجام بدم ولی اشتیاقم برای شروع دوره هم زیاده و دلم میخاد الان که سایت به روز شده و اینهمه دوره شیرین تر و لذت بخش تر شده مصمم و پرقدرت دوره رو شروع کنم ولی نجواهای ذهنی اینو هم دارم که چیکار کنم سکوت و لبخند برای دوره تغییر زندگی رو حتما داشته باشم و فراموش نکنم در لحظه 😅 به شدت عصبی میشم گاهی و میبینم که وسط بحث هستم و پرخاش میکنم و مشغول طرفداری از استاد عزیزم 😂 و دوره شگفت انگیزشون
سلام دوست عزیز
تا وقتی فردی می تونه شما رو از تصمیم و مسیر درست منحرف کنه مشکل از اون نیست که بخوای با مقاومت و بحث کردن قانعش کنی
مشکل از شماست که نمی تونی بی تفاوت باشی
هر انسانی حق داره هر طور می خواد فکر و زندگی کنه
به خواهرت حق بده نخواد گوش کنه و نخواد مثل شما علاقمند باشه
انرژی که صرف خواهرت میکنی رو صرف خودت کن
ضمنا خواهرت نگران شما نیست
بلکه نگران اینه که حرف و عقیده اش رو به دیگری ثابت کنه
این رفتار در عموم انسانها وجود داره
سلام استاد عزیز واقعا ممنونم از پاسخ گویی عالیتون فرمایشتون کاملا متین ولی نه استاد منظورم این نبود منظورم این بود که گاهی با بحث هاش چنان انرژی منفی به من میده که روح و روانم رو به هم میریزه و اشتباهی که من مرتکب شدم و اون از اینکه من مثل سابق رژیم نمیگیرم و ورزش نمیکنم و به آب و آتش نمیزنم باهام بحث میکنه بدون اینکه از متحوای فوق العاده دوره باخبر باشه فقط منو محکوم میکنه ولی من بسیار خوشحال و راضی هستم🌹🌹🌹
قبلا هم خیلی سعی داشتم دیگران رو متقاعد کنم که خودشون رو شکنجه ندن و به دوستام پیشنهاد میدادم از روش ذهنی لاغر بشن چون خودم خیلی خیلی رضایت دارم از صحبتهای فوق العاده شما و کلی تغییر کردم واقعا برام رضایت بخش و عالیه و بی نظیر🌹🌹🌹
استاد گرامی و از روی دلسوزی که قبلا برای دیگران میکردم و هیجان از یادگیری یکی از نکات طلایی شما بهشون پیشنهاد میدادم چون ما گروهی بزرگ برای رژیم داشتیم و دوستان به شدت زیادی دارم که همه چاق هستن و مشغول رژیمهای تکراری و آسیب روحی و روانی به خودشون گاهی ساکت هستن و گاهی پر شور برای شروع یه رژیم بی فایده دیگه که کاملا از نظر من آب در هاون کوبیدنه و مثل روز برام روشنه که چند روز دیگه رژیم رو رها میکنن
بعد تو یکی از فایلهای شما متوجه این اشتباه شدم که تا هدایت خدا برای افراد نباشه اصرار و انرژی که من صرف اونها کردم کاملا بی فایده بوده و خیلی سعی بر این گذاشتم دخالت در عقاید دیگران نکنم و فهمیدم که هر کسی خودش واقعا باید ارزش واقعی این حرفهای عالی و فوق العاده رو بفهمه و با شگفتی ساز شدنم میتونم مشوق خوبی باشم برای عزیزانم باشم و دست از این تلاش بیهوده برداشتم 😅 ولی مامانم گاهی دلش به حال خواهر کوچکترم میسوزه و تشویقش میکنه که بیا دوباره با استاد و ورزش و رژیمش رو مسخره میکنه و خواهرم هم که تحت تاثیر اون یکی خواهرم شده انرژی منفی بهم میده و با وجود اینکه کلی حالم و حسم عالیه کمی از استمرار من کم میکنن و دوره رو رها میکنم ولی نکات طلایی یا موضاعات جدید در سایر دوره های فوق العادتون توجه منو جلب میکنن ولی اینبار خیلی مصمم هستم به خوبی تمریناتم رو انجام بدم پاسخی که در فایل چاق یا لاغر به اون دوست عزیزی که گفتن وسواس گونه تمرینات رو انجام میدن هم خوندم فوق العاده بود و کلی نکته یاد گرفتم استاد عزیز متشکرم 😍😍😍ولی نتونستم تموم دیدگاهها رو بخونم و این حس خوبی نداره که کامل نخوندمشون و میترسم نکته ای عالی رو نخونده باشم و از دستم رفته باشه منی که اصلا حوصله خوندن متن بلند نداشتم یا حتی حوصله نوشتن متن بلند بالا ولی وقتی مینویسم میبینم چنان غرق در افکارم بودم که متن بسیار طولانی شده
سلام سلام استاد خوبم.خدای خوبم را شاکرم که شما را در مسیر من قرارداد تا به عنوان یکی از دستان خداوند نقاط ضعفم را بهبود ببخشم.از شما و سایت فوق العادتون که بسیار زیبا و کارامد بروزرسانی شده است سپاسگزارم
سلام به استاد عزیزم وبه همه دوستان عزیز وشجاعان در این مسیر
خیلی وقت نیست که در این مسیر قرار گرفتم ویکبار از این دوره استفاده کردم وکلی نتیجه گرفتم وجزو شگفتی سازان این مسیر شدم اون موقع در کانال تلگرام رونمایی میشدن .ولی با این که خیلی عالی مسیر رو رفته بودم ونتیجه گرفته بودم فکر کردم که این مسیر رو که رفتم کافیه ودیگه نیاز نداره دوره اش کنم .ومشغول شدم به دوره های دیگه اما بعد از مدتی که خبر برروز رسانی دوره را دیدم گفتم خب بیام دوباره خودم رو بروز رسانی کنم چون باورهای قبلی یکی یکی داره سرو کله شون پیدا میشه .
میخوام از پاسخ به سوالات آغاز کنم
چرا میخوام متناسب بشم چون تناسب اندام مساوی است با احساس خوب ،احساس آرامش ،احساس سبکی وپرواز ، احساس شادی وعزت نفس ،احساس آرامش واحساس لذت خوردن از مواد غذایی متنوع وعالی به اندازه ی نیاز بدن و……..
برای رسیدن به تناسب اندام باید ذوق داشته باشم باید اشتیاق داشته باشم باید این احساس واشتیاق را اگر ندارم ایجاد کنم وبه واقعیت زندگی ام تبدیل بشه ،چون مغز اصل را از بدل تشخیص نمیده پس اگر این اشتیاق سوزان نیست باید هر روز شعله ور ترش کنم تا به واقعیت زندگیم تبدیل بشه .
من برای رسیدن به تناسب اندام میخوام بهای زمانی ومالی وهر بهای دیگری را پرداخت کنم تا به زیبایی برسم .من حاضرم تمرینات را هم در سایت بنویسم وهم در جزوه ام یادداشت کنم واونها رو انجام بدم ،از امروز میخوام تناسب اندام اولین هدف زندگی ام باشه .من مطمئنم که می تونم در مقابل افکار ورفتار وباورهای غلط هم خودم وهم دیگران سربلند وپیروز بشم وهر چیزی را قبول نکنم وبه راحتی اون افکار غلط را نپذیرم واجازه بدم افکار درست وارد زندگیم بشه .من از امروز تلاش میکنم که به هدف خودم برسم چون هدفم در نزدیکی من هست و رسیدن به اون فقط این رو میخواد که من کافیه قدمهای متوالی را بردارم .
پیش بسوی خوشبختی وزیبایی
در پناه خداووند متعال
سلام استاد عزیز ودوستان همراه
من ایمان دارم که این روش درسترین روش ممکن است وتمام روشهایی که تا قبل از شروع کردن این روش برای من نتیجه ای ثابت در بر نداشته است .
برای بار دوم دوره را میخوام شروع کنم ولی متعهد تر وبا ایمان قویتر .
خیلی ممنون از توضیحات خوبتون
الان که فکر میکنم میبینم درسته من همیشه در ذهنم نگران چاقی بودم حتی یه دوره از زندگی که ناخواسته لاغر شده بودم و اندام زیبایی داشتم ازش لذت نمیبردم و احساس چاقی میکردم هنوز
سرتا پا گوشم برای یادگیری و برای تغییر فرمول های ذهنی 😍
سلام به نظرم مشكل من ارتباط بين ذهن و عملمه من در عملم اين ارتباط رو ناديده ميگيريم و به ذهنم اجازه اظهار نظر نميدهم شايد كه اين همون قدرت باورهاي غلط هست
روي اين مسيله بايد تلاش كنم كه بتونم اين ارتباط رو برقرار كنم!!!من اصلاپرخور نبوده و نيستم ولي مطمينم كه توي اين دوره به ضعفهاي خودم پي خواهم برد .قبلا دوره رو تا نيمه رفتم و ادامه ندادم ولي هميشه بهش فكر كردم و به فايلهاي جديد گوش ميدادم ،ميدونم كه اين اخرين راه نجات منه به همين علت دوباره شروع كردم ،به اميد احقاق تمامي خواسته هام
برای منم این سوال بود ،ما خانوادگی بدون در نظر گرفتن احساس سیری ، میتونیم بخوریم . همه ریزه خوری داریم ! در واقع الگوهای ذهنی من با خانواده شباهت داره ،ما مواد غذایی و پرخوری رو عامل چاقی میدونیم ! خوردن مواد غذایی لذت بخشه ! حس میکنم در ذهن ما شرطی شده
چون خوردن = با لذت بود . گرفتن رژیم غذایی سختترین اوقات بود ! حتی مراقبت هم که میکردم بالاخره برمیگشتم جای قبلی
دوستانی که همیشه لاغر بودن و هیچ دغدغه ای نداشتن برای من جالب بود ! بعدها فهمیدم واکنش های من در برخورد با غذا با افراد لاغر فرق میکنه !(من درترس بودم و اونها در آرامش ، من فکرم در گیر مواد غذایی بود و باعث میشد در طول روز به غذا بیشتر فکر کنم ولی وانها آسوده ) من برادرم لاغره و اشتها داره ، در تمام روز خوراکی هایی که میخورد دقت میکردم غذاهایی که دوست داشتم با جون دل میخورد . اما در طول روز با دقت زیاد الگوی زندگیش رو زیر ذره بین گرفتم ،شاید در اون تایم غذا خوب و کافی میخورد اما میانگین در طول یک هفته، مقدار غذای دریافتی اش از من کمتر بود و یه سری عادتها که هنگام درس یا فکر یا تلفن مدام درحال راه رفتن بود . البته نوع رفتار خانوادم در کودکی با برادرم با من فرق میکرد ، اون رو مجبور میکردن بخوره و من رو محدود میکردن که نخورم ! در زمان کودکی ،برای برادرم خوردن نه تنها لذت بخش نبود بعضی وقتها کار سختی بود و من برعکس اون شده بودم و فکر میکردم ایراد ازمنه !
من ذهنم از بدو تولد برای چاقی تربیت شده ! و چاقی رو خوب بلده ! من لاغری رو بلدم و چون موفق شدم در درونم این یقین رو دارم که من لاغر میشم، درد من برگشتنه دوباره ی وزنه ! و این انگیزه ی من رو به کلی ضعیفتر کرد و انگار همه ش در حال جنگم. چه خوشی هایی که نتونستم بکنم و درونم از وضع فعلی ناراضی بود. به هرحال این موضوع رو متوجه شدم من در تمام عمرم با محصول میجنگیدم ، اما الان ریشه ی متناسب نشدنم و تمام شکست هام رو درک میکنم . ممنونم استاد
اینکه ذهن به عنوان یه عضو از انسان در نظر گرفته بشه، خیلی جالب بود برام. خوب که بهش فکر میکنم می بینم بله، واقعاً یه چیزی غیر از اعضای فیزیکی بدن و مغز انسان این وسط موجوده که روی زندگی و سلامتی و شرایط فیزیکی ما تاثیر میذاره. ذهن به تمام پدیده ها و اتفاقات اطراف ما یه مفهومی رو اطلاق میکنه و اون مفهوم رو به صورت یک پیغام و در قالب یه کد که برای مغز انسان قابل خوندن باشه به مغز میفرسته، مغز هم اون پیغام رو از طریق رشته های عصبی میفرسته به اعضا. دقیقاً مثل عملکرد یه کامپیوتر میمونه.
و حالا قراره که ما توی این دوره یاد بگیریم که چه طور مفاهیم جدیدی رو برای پدیده های اطرافمون در نظر بگیریم، تا به مرور پیغامهای داده شده به مغز تغییر کنه و عملکرد ما هم همچنین.
همون طور که توضیح داده شد، باید تلاش بشه براش. به نظر ساده نمیاد که افکاری که سالها باهاش زندگی کردیم به راحتی تغییر کنن.
خیلی مشتاقم ادامه بدم و ببینم این تغییر مفاهیم از طریق انجام تمرینات چطور انجام میشه.