0

مقدمه دوره ورود به سرزمین لاغرها

اندازه متن

سلام خدمت دوستان عزیز

من رضا عطار روشن هستم و خداوند را سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا همراه شما عزیزان باشم.

از اعتماد شما سپاسگزارم و اطمینان دارم به لطف خدای مهربان از شرکت در این دوره نتایج عالی کسب خواهید کرد.

نکته مهم درنتیجه گرفتن از این دوره شگفت‌ انگیز، گوش دادن بارها و بارهای فایل‌های صوتی و اجرای دقیق تمرینات و دستور العمل‌هایی است که در طی دوره به شما عزیزان ارائه می شود.

بنابراین انتظار دارم با تمام انرژی در این دوره حضور داشته باشید تا شگفتی ساز شدن نتیجه حضور شما در این دوره آموزشی باشد. نتیجه‌ای که شما لایق و مستحق تجربه آن هستید.

بیشتر افرادی که چاق هستند بارها از رژیم‌های مختلف و ورزش‌های گوناگون برای لاغر شدن استفاده کرده‌اند و نتیجه مطلوب کسب نکرده‌اند از این رو این افراد برای لاغر شدن احساس ناامیدی می کنند.

از شما دوست عزیز درخواست دارم به من اجازه دهید تا دانسته‌های خودم را به ذهن شما منتقل کنم.

نسبت به گفته‌های من در این دوره شگفت‌انگیز مقاومت ذهنی نداشته باشید.

با خود عهد ببندید تنها شش ماه به شیوه‌ای که من در اختیار شما قرار می‌دهم فکر و زندگی کنید و اجازه دهید نتایج مشخص کند که گفته‌های بنده صحیح است یا خیر.

اگر راضی بودید این گفته‌ها و تمرینات را همیشه مدنظر داشته باشید و اگر نتیجه‌ای حاصل نشد به‌ راحتی می‌توانید به شیوه قبلی خود برگردید و شش ماه استفاده از این دوره آموزشی به نسبت کل عمر شما بسیار ناچیز است.

از توجه و حضور شما سپاسگزارم


 مقدمـه

انسان در بدو تولد دارای مجموعه‌ای از اعضاء هست که همگی در راستای برآورده کردن نیازهای انسان باهم همکاری کرده و بانظم بسیار زیادی به انجام وظیفه مشغول هستند.

برخی از این اعضاء قابل رؤیت هستند مانند چشم، گوش، بینی، دست، پا و برخی از این اعضاء قابل رؤیت نیستند و ما نسبت به آن‌ها حسی نداریم و فقط میدانیم در بدن ما وجود دارند و به انجام وظیفه می‌پردازند مثل کلیه، شش‌ها، قلب، رگ‌ها و …

در کنار این اعضاء یک عضو حیاطی وجود دارد که قابل رؤیت نیست و جایگاه مشخصی در بدن ندارد و فقط از طریق احساس خوب یا بد داشتن، می‌توان به وجودش پی برد.

وظیفه مغز به وجود آوردن هماهنگی بین اعضاء بدن است.

به‌عنوان مثال زمانی که شما احساس گرما می‌کنید بدون اینکه شما درخواست کنید بدن شما عرق می‌کند تا به ‌وسیله مرطوب شدن پوست دمای بدن شما کاهش پیدا کند.

این اتفاق از کنترل شما خارج است و دستور آن توسط مغز صادر می‌شود.

راه ارتباطی بین اعضاء بدن سیستم عصبی است.

سیستم عصبی وظیفه انتقال پیغام‌ها بین اعضا را به عهده دارد؛ که یک عامل درونی است و سیستم عصبی به‌ طور فیزیکی در بدن ما وجود دارد.

ما توانایی انتقال بعضی دستورات به اعضای بدن را داریم که مشاء درونی ندارند و ما از طریق عوامل بیرونی این پیغام‌ها را به اعضاء ارسال می‌کنیم.

به عنوان مثال وقتی از فاصله چند متری ظرف ترشی را می‌بینیم از طریق حس بینایی پیغامی به بدن ارسال می‌کنیم و بدن شروع به ترشح بزاق دهان می‌کند حتی ممکن است این اتفاق شنیداری رخ دهد و زمانی که ما حرف و یا توصیفی از یک ماده غذایی ترش را می‌شنویم دهان ما شروع به ترشح بزاق می‌کند.

ذهن انسان وظیفه انتقال محرک‌های بیرونی به درون بدن را برعهده دارد.

ذهن یا قدرت فکر یکی از بخش های وجودی انسان است که منشاء فیزیکی ندارد. اما از طریق حواس پنجگانه تحت تاثیر قرار می گیرد و بر عملکرد مغز تاثیر می گذارد.

ذهن انسان وظیفه تبدیل محرک‌های بیرونی به دستورات عصبی مغز و نهایتاً ارسال به اعضاء بدن را دارد.

دهان شما وقتی قدرت تشخیص یک ماده غذایی ترش را دارد که تماس فیزیکی با آن داشته باشد. اما ذهن شما از طریق دیدن یک ماده غذایی ترش توسط چشم، پیغام مربوطه را صادر می‌کند و بزاق دهان بدون اینکه پرزهای چشایی با این ماده برخورد داشته باشند شروع به ترشح می‌کند.

این مطالب بیان کننده اهمیت ذهن در کنترل اعضاء بدن است.

خیلی از بیماری‌ها و ناهماهنگی بین اعضاء ناشی از اختلال در کار ذهن است که به‌ اصطلاح پزشکی اعصاب نامیده می‌شود. اعصاب به خودی خود هیچ درکی ندارد و این ذهن انسان است که دستورات را به اعصاب و نهایتاً به اعضاء ارسال می‌کند.

فعالیت‌های بدن انسان به‌ طور اتوماتیک انجام می‌شود.

تنفس کردن، ضربان قلب، پلک زدن، رشد کردن، تصفیه خون و همه اتفاقات در بدن به‌طور سیستمی صورت می‌گیرد.

ما توانایی کنترل لحظه‌ای بر بعضی از فعالیت‌ها را داریم. برای لحظاتی می‌توانیم به‌ صورت اختیاری پلک نزنیم و یا تنفس خود را نگه داریم اما این عمل فقط برای چند لحظه امکانپذیر است و مجدداً به حالت خودکار بر می‌گردد.

جالب است که همین پلک زدن که به ‌صورت خودکار انجام می‌شود در مواقع خواب و برای مدت‌ زمان زیادی متوقف می‌شود.

این نشان می‌دهد که فعالیت همه اعضاء بدن در اختیار مغز انسان است و تا زمانی که مغز انسان درست کار کند تمامی اعضاء به‌درستی فعالیت خواهند کرد.

در بین فعالیت‌های بدن فقط یک عمل در اختیار انسان قرار گرفته و آن تأمین غذای مورد نیاز بدن است.

البته یادگیری فنون و مهارت‌های زندگی نیز از ورودی‌های انسان است که از طریق حواس دیگر انجام می‌شود که مورد بحث ما نیست.

در اختیار داشتن همین یک عمل (خوردن) باعث بروز مشکلات بسیاری برای انسان‌ها شده است. پس باید سپاسگزار خداوند باشیم که کنترل دیگر اعضا و فعالیت‌های بدن را به عهده خودمان نگذاشته است چرا که به‌طور یقین نمی توانستیم مدیریت صحیح بر عملکرد اعضای بدن خود داشته باشیم و خیلی زود از می مردیم.

چون ممکن بود یک روز خیلی نفس بکشیم و روزی دیگر فراموش کنیم تنفس کنیم، یا اینکه در طول روز برای ساعتی فراموش کنیم پلک بزنیم و باعث خشک شدن کره چشم بشویم.

تقریباً همه انسان‌ها، چاقی و نداشتن تناسب‌ اندام را به دلیل مصرف بیش‌ از حد مواد غذایی می‌دانند؛ و پرخوری و شاید مصرف مواد غذایی چرب را عامل چاقی خود می‌دانند.

اما تا حالا به این فکر کردید که چطور در جهانی که همه انسان‌ها مشابه یکدیگر خلق شده‌اند و از اندام و اعضاء مشابه برخوردار هستند افرادی چاق هستند و افرادی لاغر؟

و جالب است بدانید در اکثر مواقع میزان مصرف مواد غذایی در افراد چاق کمتر از افراد لاغر است؟ چرا؟

حتماً در اطراف خود اشخاصی را سراغ دارید که همیشه برای شما جای سؤال و تعجب بوده که چرا این فرد هرچه می‌خورد چاق نمی‌شوند؟!

و همیشه از این موضوع رنج می‌برید که چرا من نصف آن‌ها غذا می‌خورم ولی چاق و چاق‌تر می‌شوم؟!

عموماً افراد چاق همیشه نگران خوراک خود هستند و هر لقمه را با استرس به دهان می‌گذارند ولی افراد متناسب با آرامش غذای خود را میل می‌کنند و از خوردن غذا لذت می‌برند.

علت تفاوت بین طرز فکر افراد درباره خوردن چیست؟

در ذهن افراد چاق، خوردن (پرخوری) مساوی با چاقی است ولی در عمل می‌بینیم که افراد پرخور زیادی هستند که چاق نیستند!

افراد چاق زیادی را می‌شناسیم که همواره و سال‌ها درگیر کنترل غذای خود و سپری کردن دوره‌های مختلف رژیم بوده‌اند ولی در طول عمر خود همواره چاق و خارج از تناسب‌ اندام هستند.

به نظر شما دلیل اینکه افراد چاق همواره در طول عمر خود از تناسب‌اندام محروم هستند چیست؟

حتماً زیاد مشاهده کرده‌اید که افرادی در اطرافیان شما با گذراندن دوره‌های رژیم سخت و طاقت فرسا به کاهش وزن و تناسب‌اندام نسبی دست پیدا کرده‌اند ولی این دستاورد زمان طولانی حفظ نشده و مجدداً به حالت قبلی برگشته‌اند.

واقعاً دلیل آن چیست؟

متخصصان علم تغذیه رعایت نکردن رژیم غذایی و اهمیت ندادن به نکات تغذیه را عامل این امر می‌دانند.

به نظر شما منطقی است که خداوند با تمام علوم و آگاهی که در اختیار دارد انسانی خلق کند که در تمام طول عمر خود مجبور به کنترل غذا و وزن خود باشد و تمام حواسش به حفظ اندام و ظاهر خود مشغول باشد؟!

اگر عوامل ژنتیک و غیره را دلیل تفاوت بین انسان‌های چاق و لاغر می‌دانند به نظر شما این خارج از عدل الهی نیست که تعدادی را خوش‌اندام و تعدادی را بداندام خلق کند؟

تا حالا فکر کردید چرا فقط انسان‌ها درگیر موضوع چاق و لاغری هستند؟

آیا می‌دانستید که چاقی در بین حیوانات معنایی ندارد؟

شما تا حالا پرنده ای را دیده‌اید که به خاطر چاقی نتواند پرواز کند؟

گربه ای را دیده‌اید که به دلیل چاقی نتواند از دیوار بالا برود؟

پلنگی را دیده‌اید که به خاطر چاقی نتواند شکار کند؟

چاقی در بین حیوانات معنایی ندارد چون آن‌ها قدرت یادگیری و تغییر باورهایشان را ندارند.

هیچ حیوانی معنای چاق و لاغری را نمی‌داند و غذا خوردن یکی از غرایز آن‌هاست و همین عامل باعث تناسب‌اندام در حیوانات است. وقتی شما چیزی را نمی‌دانی نسبت به آن عکس‌العملی هم نداری؟

ذهن انسان قابل برنامه‌ریزی است.

برنامه‌ریزی ذهن از بدو تولد آغاز می‌شود. از طریق دیدن و شنیدن ذهن شما برنامه‌ریزی می‌شود و این برنامه‌ریزی فرمول های ذهنی و در نهایت انتظار شما (باور) از زندگی را شکل می دهد. و شما هر انتظار یا باوری درباره زندگی داشته باشید همان را تجربه خواهید کرد.

برنامه‌ریزی ذهن عموماً به‌صورت ناخودآگاه صورت می‌پذیرد و این معضلی است که جامه انسانی به آن مبتلاست.

از آنجایی که ذهن انسان قابل رؤیت نیست مورد توجه برای صحیح برنامه‌ ریزی شدن قرار نمی‌گیرد؛ و درنهایت باعث بروز مشکلات بی‌شماری برای انسان‌ها می‌شود.

هرچه را در زندگی خود دارید و به هر شکلی که هستید نتیجه ذهن و باور شماست.

اگر در خانواده فقیری متولد شده باشید قاعدتاً شما هم با فقر زندگی خواهید کرد. اگر در خانواده‌ای که همه چاق هستند متولد شده باشید احتمالاً شما چاق خواهید بود و الا آخر

ذهن شما توسط والدین و پیرامون شما برنامه‌ریزی شده است و بیشتر حرکات و عادات شما مشابه اطرافیان شماست.

صحبت در این زمینه بسیار است که بخواهیم از قدرت ذهن در شکل دادن به زندگی شما بیان کنم ولی کنکاش و توجه به این موضوع را به خود شما واگذار می‌کنیم تا از امروز با دقت کردن در رفتار خود و عادات خود با دیگران شباهت خود با اطرافیانتان را دریابید.

رسیدن به تناسب‌اندام جزء با تغییر فرمول های ذهنی خود امکــانپذیر نیست.

تا زمانی که شما فرمول های ذهنی خود نسبت به چاقی و لاغری را اصلاح نکنید اگر صدسال تلاش کنید از طریق کنترل غذا و اجرا کردن دوره‌های مختلف رژیم به تناسب‌ اندام برسید شاید برای مدت محدود و تا زمانی که در رژیم هستید تا حدودی به تناسب‌اندام برسید ولی امکــان ندارد برای همیشه متناسب باقی بمانید و با رها کردن رژیم غذایی به حالت اولیه و شاید بدتر از قبل برمی گردید.

تا زمانی که هنگام غذا خوردن احساس بدی دارید تلاش شما برای لاغر شدن نتیجه‌ای در بر ندارد.

تا وقتی‌که حاضر نباشید مقابل آینه بایستید و با لذت به خودت نگاه کنید تلاش شما برای لاغر شدن نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت.

شما وقتی قصد می‌کنید رژیم بگیرید در اصل می‌خواهید اضافه وزن خود رابرطرف کنید و توجه شما بر روی اضافه وزن است که شما آن را نمی‌خواهید، ولی جهان هستی اضافه وزن بیشتر را نصیب شما می‌کند چون خودتان به آن توجه می کنید.

فقط از طریق اصلاح فرمول های ذهنی خود می‌توانید به تناسب‌اندام دلخواه و زندگی پر از آرامش دست پیدا کنید و برای همیشه از خوردن و آشامیدن لذت ببرید.

فرمول های ذهنی شما به‌اندازه سن شما قدمت دارند پس انتظار نداشته باشید با یک شب تمرین کردن و یا یک ساعت فکر کردن می‌توانید آنها را تغییر دهید.

برای تغییر فرمول های چاقی ذهن خود و رسیدن به تناسب‌اندام قبل از هر کاری باید با خود فکر کنید و اگر به‌ شدت مشتاق رسیدن به تناسب‌اندام هستید قدم در این راه بگذارید.

لاغری با ذهن گرچه فاقد هرگونه رژیم غذایی و برنامه ورزشی است که ما از انجام مکرر آنها خسته و ناامید هستیم اما از جنبه‌های مختلف سخت‌تر از اجرای برنامه های لاغری قبلی است ولی به‌اندازه هزار برابر نتیجه آن چشمگیرتر و دائمی‌ است.

شما باید با فرمول های ذهنی خود که سال‌ها در ذهن شما حک شده اند مبارزه کنید.

تصور کنید زمانی که پیامبران می‌خواستند با بت‌پرستی مبارزه کنند چه مسیر سختی را پیش رو داشتند!

دقیقاً شما باید با بت‌های ذهن خود به مبارزه بپردازید.

پس ابتدای کار با خود بیندیشد که چرا می‌خواهید لاغر شوید؟

برای رسیدن به لاغری و تناسب‌اندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟

حاضرید برای رسیدن به تناسب‌اندام چه بهایی را بپردازید؟

منظورم از پرداخت بها فقط مادی نیست، بلکه چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسب‌اندام تلاش کنید؟

چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟

رسیدن به تناسب‌ اندام چندمین هدف زندگی شماست؟

برای رسیدن به تناسب‌اندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟

اگر در افکار خود به نتایج قابل قبولی رسیدید ادامه دهید در غیر اینصورت خود را دچار تشویش افکار نکنید و به زندگی فعلی خود ادامه دهید.

 به‌اندازه کافی فکر کنید و تصمیم قاطع بگیرید.

چرا که اگر بدون هدف به انجام تمرینات بپردازید قطعاً دچار سرخوردگی و ناامیدی می‌شوید.

از شما درخواست می‌کنم در صورت عدم تمرکز لازم برای تصمیم گیری قاطع این کار را به زمان دیگری موکول کنید.


به شما تبریک میگویم اگر که تصمیم خود را گرفته اید که وارد مرحله اول دوره لاغری با قدرت ذهن شوید.

امیدوارم روزهای بسیار خوبی را با هم سپری کنیم و اطمینان دارم که از نتایجی که به دست می‌آورید شگفت‌زده خواهید شد.

یک نکته بسیار مهم را اول این دوره به شما یادآوری کنم.

محتوای این دوره و تمرینات آن به گونه ای است که با افکار و عقیده بسیاری از انسان‌ها تناقض دارد و ما برای رسیدن به هدف مان باید برای جایگزین کردن فرمول های اشتباه با فرمول های صحیح سعی و تلاش کنیم و برای این کار نیاز به آرامش و تمرکز بالایی داریم پس بهتر است فشار افکار دیگران را روی خودمان از بین ببریم.

برای اینکار شما نباید در مورد تصمیم خودتان برای لاغر شدن از طریق ذهن و یا محتویات این جلسات با کسی صحبت کنید و یا اینکه بخواهید کسی را قانع کنید که راه صحیح لاغر شدن همین روشی هست که شما در پیش گرفتید.

چون شک ندارم که در مرحله اول در برابر شما مقاومت می‌کنند و سعی در منصرف کردن شما دارند که در اینصورت شما باید با دو نفر مبارزه کنید، یکی خودتان و دیگری طرف مقابل.

و در مرحله دوم بعد از چند روز شما را به خاطر نتیجه نگرفتن مسخره می‌کنند و باز هم شما باید بیشتر و بیشتر روی خودتان کار کنید تا نتیجه تأثیر حرف‌های دیگران را خنثی کنید.

در این صورت شما دوست دارید هرچه زودتر نتیجه بگیرید که به دیگران ثابت کنید تصمیم درستی گرفته اید و آنها در مورد شما اشتباه فکر می کرده اند.

پس بهتر است در مورد تصمیم خود با هیچ کس مشورت و صحبت نکنید.

حتی با نزدیکان خود تان مثل پدر، مادر، همسر، فرزندان و یا حتی دوست و آشنا.

بگذارید نتیجه دوره باعث شود آن‌ها از شما سؤال کنند که: از چه طریق لاغر شده اید؟

در این صورت چون هم‌ زمان با توضیح شما، نتیجه را در شما می‌بینند به ‌راحتی صحبتهای شما برای آن‌ها قابل قبول خواهد بود.

  مشتاقانه منتظر خواندن نوشته های شما در بخش تمرینات دوره آموزشی هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.40 از 40 رای

https://tanasobefekri.net/?p=22467
70 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فاطمه سادات
      1402/12/14 20:23
      مدت عضویت: 1713 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 746 کلمه

      سلام . 

      چقدر خوب شد اومدم این متن رو مطالعه کردم .

      چقدررررررررر این متن عااااااالییییییییی بود .

      من واقعا با تمام وجودم تمام این نگرشها رو قبول دارم . 

      چقدر حالم خوب تر شد .

      حرف شما برای من ایمانه . 

      وقتی میبینم حرفهای شما با حرفهای ذهن خودم یکیه  خیلی ایمان دارم . 

      دقیقا در مورد این روش نباید با کسی صحبت کنیم چون واقعا نمیتونند بپذیرند که علت چاقی جسمی نیست بلکه به علت فرمولها و باورهای ذهنمونه که پذیرفتیم . 

      پس ابتدای کار با خود بیندیشد که چرا می‌خواهید لاغر شوید؟

      من میخوام لاغر بشم چون زندگی در لاغری خیلی راحتتره . راحت از جا بلند میشم فرزم سبکی

      م . زود خسته نمیشم . نفسم نمیگیره . اندامهای بدنم بهتر کار می کنند . سبکترن درسته که چربی برای بدن لازمه ولی وقتی چاق میشم  سنگین میشم

      حرکت خیلی برام سخته . از خیلی از لذتها محروم میشن . وقتی لاغرم مسافت بین خونه ی خودم تا خونه خواهرام یا مادرم رو مثل باد طی می کنم ولی وقتی سنگین میشم دو قدم راه که میرم میخوام جون بدم . 

      کار خونه که دیگه نگو وقتی چاقم سریع خسته میشم . خیلی اذیت میشم .  پیاده روی برام سخت میشه . نمیتونم بدوم . ولی وقتی لاغرم حتی از در باغمون  میتونم بالا برم از درخت بالا میرم خیلی تجربه های شیرین میتونم انجام بدم احساس جوونی می کنم . احساس شادی بیشتر . 

      حتی کفش پاشنه دار رو وقتی لاغرم بهتر میتونم راه ببرم . وقتی چاقم میخوام برم عروسی کفش پاشنه بلند بپوشم خیلی سریع پاهام کوبیده میشه درد میگیره ولی وقتی لاغرم همون کفش رو که میپوشم حتی چندین ساعت روی پا وایسم هیچیم نمیشه . 

      بچه نگهداشتن برام راحتتره . 

      خواهر زاده ام ایام کرونا ازدواج کرد ولی عروسی نگرفتن . همینجوری پدر و مادرش دست به دست هم دادن ازدواج کردن . بچه دارم که شدن بعد که کرونا تموم شد بچه اش یه ساله بود عروسی گرفتن .  خلاصه بچه اش رو خواهرم و ما نگه میداشتیم . ساعتها بچه دستمون بود اما خسته نمیشدیم اما در زمان چاقی که بچه اونی خواهرم رو یه وقت بغل میکردم و دقیقه نمیتونستم نگهش دارم . 

      من بیشتر از لحاظ حرکتی دلم میخواد آزاد باشم چاقی دست و پام رو میبنده ولی در لاغری آزادم خیلی حالم خوبه . حتی خوابم راحتتره . در زمان چاقی توی خواب خرو پف میکردم ولی در زمان لاغری نفسم آزاده اصلا خر و پف نمی کنم . 

      برای رسیدن به لاغری و تناسب‌اندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟

      خیلی ذوق و شوق دارم . اراده هم دارم . چون  لاغری اصلا اراده نمیخواد خودش داره رخ میده . همین که اراده برای چاقی نکنم خودش لاغر میشه ولی برای یادگیری بیشتر اراده دارم . اشتیاق من بهم اراده میده . من خیلی این راه رو دوست دارم چون این راه راه خداست . 

      حاضرید برای رسیدن به تناسب‌اندام چه بهایی را بپردازید؟

      بهای مالیش رو قبلا پرداختم درسته فایلها به روز رسانی شده و رایگان در اختیار ما قرار میگیره ولی واقعا این دوره بی بهاست . چون بهای اون رو خدا میپردازه . 

      منم وقت میزارم میخونم مطالعه می کنم گوش میدم و ذهن خودمو با کلام استاد پر می کنم . چقدر عالی گفتید که در مقابل صحبتهای من مقاومت نکنید . باشه تمام سعیم و می کنم که  تمام صحبتهای شما رو به خوبی تعبیر کنم . 

      چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسب‌اندام تلاش کنید؟

      تلاش اگر به معنای سختی کشیدن باشه هیچی اما اگه به معنای عشق کردن باشه خیلی . 

      تلاش اگه به معنای درک بیشتر باشه خیلی حاضرم وقتمو فکرمو ذکرمو نوشته هامو همه چی رو بهش میدم . 

      چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟

      خیلی . چون از تمرین هست که الگوهای ذهنی لاغری مسیر عصبیش رو در ذهن شکل میده و عادت های متناسب کننده در ما ایجاد میشه ‌ 

      رسیدن به تناسب‌ اندام چندمین هدف زندگی شماست؟

      اولین هدف زندگیمه و بهتره بگم تنها هدف زندگیم . چون این هدف وقتی با منه همه ی اهداف با منه . 

      برای رسیدن به تناسب‌اندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟ 

      من دیگه به صحبت دیگران کاری ندارم . خیلی سعی می کنم باهاشون صحبت نکنم چون افکار مخالف ذهنیت منو تغییر میده . سعی می کنم تا جاییکه بتونم اندیشه هام رو برای هر کسی نگم فقط برای کسانی صحبت کنم که این مسیر قشنگ رو قبول دارند و بر تاثیر ذهن بر بدن آگاه باشن . 

      به هر حال من با تمام وجودم اومدم تا دوباره در این مسیر زیبا همراه بشم . 

      چون واقعا عاشق این مسیرم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/10/30 10:09
      مدت عضویت: 346 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 732 کلمه

      به نان خداوند جانم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و همه دوستان 

      انجام تمرینات مقدمه ورود به سرزمین لاغری 

      تمرین شماره ۱

      چرا میخواهی لاغر شوی ؟

      میخواهم لاغر شوم چون دوستش دارم .چون از دیدن بدن لاغرم لذت میبرم و حالم خوبتر می‌شود. چون سبک‌تر میشوم .چون انسان بهتری میشوم و به جای درگیر خورد و خوراک بودنم تلاش می‌کنم انسان بهتری باشم ،همسر و مادر بهتری باشم و از مرز حیوانی جدا شوم و شایستگی اشرف مخلوقات بودنم را بیشتر بفهمم .من وقتی لاغرم آرامش بیشتری دارم انگار سرشار از حس زندگی ام .انگار تازه ترم ،پر طراوت ترم ،سلامت ترم .آرامش و اعتماد به نفسم بیشتر است .خوش تیپ ترم .مهربانترم و آرامترم .کلا کلکسیونی میشوم از هر آنچه دوست دارم همیشه باشم .پس من در مجموع  عاشق لاغری ام .

      تمرین شماره ۲

      برای رسیدن به لاغری و تناسب اندام تا چه حد شوق و اراده دارید ؟

      برای رسیدن به لاغری و تناسب اندام هیجان و اشتیاق زیادی دارم اما عجله ندارم ؛

      چون میدانم اگر دچار عجله و توجه به نتیجه شوم به دلیل ناهمواری‌های مسیر و طولانی بودن راه و کم بودن سرعت کاهش وزن دچار نا امیدی میشوم و این مسیر را رها میکنم .پس من اینجا هستم تا ذهنم را اصلاح کنم و بزرگترین هدفم از حضور در این دوره اصلاح فرمول‌های ذهنم و یادگیری لاغری است و با شوق فراوان و اراده بالا به یاری پروردگار مهربانم  این مسیر را ادامه می‌دهم .

      تمرین شماره ۳

      حاضرید برای رسیدن به تناسب اندام چه بهایی را بپردازید ؟

      خوب من سالهای سال برای رسیدن به چند کیلو لاغرتر شدن و کمی متناسبتر شدن بهاهای سنگین زیادی پرداخت کرده ام 

      بهای مالی ،بهای سلامتی،بهای شعور ،بهای…………

      و برای رسیدن به خواسته لاغری ام از پرداخت هیچ بهایی نترسیدم و تن به هر ذلتی دادم .

      ولی الان به شکرانه هدایت پروردگار عزیزم به این مسیر ،دیگر حاضر نیستم به هیچ وجه مسیری بجز مسیر ذهنی لاغری را طی کنم .

      اینجا من بهای حضورم در مسیر زیبای سلامتی و آرامش و داشتن احساسات بی نظیر را با جان و دل خویش با عشق و اشتیاقم پرداخت میکنم .بهایی که مادیات کمترین قسمت آن است و قسمت اعظم این بها همان عشق من و وقت من و انرژی سرشار من برای بودن و حرکت در این مسیر است .

      تمرین شماره ۴

      چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست کنید ؟

      به شکر پروردگار یکدانه ام تمایل و شوق من برای انجام تمرینات بسیار زیاد است .اعتماد و ایمان و یقین من به این روش و داشتن احساسات بی نظیر در پیمودن این مسیر باعث ایجاد یک شوق عالی در من می‌شود و من را برای هدفم مصمم‌تر میکنم و باعث می‌شود من هر روز مثل یک فرد تشنه که منتظر آب است با شوق و ذوق برای یادگیری حاضر شوم و با سرحالی و سرکیفی تمریناتم را انجام دهم الهی شکرت .

      تمرین شماره ۵

      رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟

      وقتی به زندگی ام دقیق میشوم میبینم سالهاست که لاغری بزرگترین دغدغه و هدف زندگی من بوده و آنقدر این مسئله برایم مهم بوده که تن به هر خفتی داده ام تا بلکه اتفاق بیفتد حتی کوتاه مدت و فیک و عاریه ای .

      پس می‌توانم بگویم به جرات مهمترین و اصلی‌ترین هدف من در زندگی ام لاغری است .

      تمرین شماره ۶

      برای رسیدن به تناسب اندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟

      خیلی وقت است که دیگری یا دیگرانی برایم اهمیتی ندارند و من هیچ مقاومتی یا باوری در راستای افکار و اعتقادات درست و غلط دیگران ندارم .

      کاملا برای خودم و دل خواه خودم زندگی میکنم و اجازه نمی‌دهم باورهای اشتباه دیگران ،زندگی ام را تحت الشعاع قرار بدهد .من با باورهای خودم زندگی میکنم .

      زندگی گروهی و اجتماعی و بودن عادات و باورهای اشتباه فراوان در جامعه باعث نمی‌شود که من دچار چالش شوم و فراموش کنم که هستم و به دنبال چه چیزی در جهان هستی حضور دارم .

      من هدف غایی انسانیتم را فدایی و قربانی افکار دیگران نمیکنم .و قبول دارم تنها راه لاغری همیشگی اصلاح چاقی ذهن است .

      خوب حالا که به فضل پروردگارم دوره ی رایگان یا همان پیش دبستانی ام را طی کرده ام با شور و شوق فراوان وارد دوره اصلی شدم و امروز با یک احساس عالی به فضل خداوندم اینجا هستم و دوره زیبایم را با نام نامی الله مهربانم آغاز میکنم . و درباره حضورم در این دوره با هیچ کس گفتگو نمیکنم .و متعهدانه عمل میکنم انشالله .

      خدای خوبم یاری ام کن 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/10/30 09:24
      مدت عضویت: 346 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 764 کلمه

      به نام خداوند عزیز دلم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و همه دوستان 

      مقدمه ورود به سرزمین لاغری

      خداوندا از تو بسیار بسیار سپاسگزارم که بار دیگر به من توفیق دادی تا زندگی کنم و بیاموزم و انسان بهتری باشم .

      خداوندا از تو سپاسگزارم که سعادت حضور در دوره ی ورود به سرزمین لاغرها را به من عطا کردی .

      خدای مهربانم از تو سپاسگزارم که به من درک بالا و زمان و آرامش و سلامتی می‌دهی تا هر روز ساعاتی را با عشق و اشتیاق تمرینات دوره ام را انجام دهم .

      خدای خوبم از تو سلامتی و آرامش و پشت کار و اشتیاق و هر آنچه خوبی و موفقیت است خواستارم هم برای خودم و خانواده ام و هم برای استادم و دوستان هم دوره ام .

      به نام یاری گر ،یاری رسانم آغاز میکنم 

      خداوند عزوجل اکثر سیستم‌های جسمی انسان را به شکل اتوماتیک وار خلق کرده مثل تنفس و غیره و سیستم خورد و خوراک را در اختیار انسان قرار داد تا با لذت از نعمات فراوانش بهره ببرد و تفاوت انسانیت را هم در همین نوع خورد و خوراک قرار داد .

      نکته ظریف و زیبای پروردگار از دادن این امتیاز به انسان بسیار جای تامل و تفکر دارد .

      به اختیار خود میخوریم اما با توجه به کرامت انسانی خودمان ؛

      پس اینکه هر انسانی چه شان و منزلتی برای خودش قائل است که بر طبق همان می‌خورد بسیار جالب است .

      مثلا مسلمانان خوردن حشرات و گوشت مردار و حیوانات حرام گوشتی مثل سگ را حرام می‌دانند و شان انسانی خودشان نمی‌بینند که هر چیزی را بخورند .حتی نحوه ضبح حیوانات هم برایشان اهمیت دارد .

      پس اینکه چه چیزی بخوریم و به چه اندازه ای بخوریم شخصیت ما را نمایش می‌دهد. 

      پس رفتار ما صفحه نمایشگر درون و شخصیت ماست .

      انسانی که مدام در حال پرخوری و نشخوار است آیا جز لذایذ دنیوی فکرش درگیر پیشرفت و عروج به مقام والای انسانی می‌شود؟ 

      کسی که تمام دغدغه اش شکم پروری و شکم بارگی است آیا تن به هر حقارتی برای رسیدن به لذت خوردن نمی‌دهد؟ 

      نگاه که میکنم قبلا گرسنه که میشدم به شدت عصبی و پرخاشگر میشدم و به زمین و زمان گیر میدادم و تا چیزی نمیخوردم آرام و قرار نمیگرفتم همیشه کل ذهن من درگیر چه بخورم و کی و کجا و چقدر خوردنم بود .

      مسافرت ،تفریح ،مهمانی و کلا تمام زندگی و لذتهایش مصادف بود با لذت خوردن 

      یعنی اگر خورد و خوراک باب دلم نبود آن سفر یا مهمانی یا تفریح به اصطلاح خودم خوش نمی‌گذشت پس همه لذتهای دیگر برای من در گرو خوردن بود .

      و تمام این خوردن‌ها بر اساس تجربیات ذهنی من لذت بخش شده بودند .چون تا وقتی چیزی را ندانیم و تجربه نکنیم نسبت به آن ذهنیت و عکس العملی هم نداریم .

      مثلا من چون تا به حال خرچنگ نخورده ام تجربه و ذهنیتی هم نسبت به چنین خوردنی ندارم و اگر بهترین نوع طبخ خرچنگ را هم جلویم بگذارند وسوسه خوردنش را نخواهم داشت و کاملا برایم معمولی خواهد بود .

      ولی در عوض اگر به جای خرچنگ کباب کوبیده باشد من حتی قبل از دیدنش هم در ذهنم چند باری تجربیات کوبیده های قبلی و لذت خوردن مرور می‌شود و به محض برخورد با کباب کوبیده آن را با لذت فراوان خواهم خورد حتی اگر بدترین کباب کوبیده هم طبخ شده باشد ولی به یاد تجربیات قبل به صورت اتوماتیک عمل خوردن اتفاق خواهد افتاد .

      و تمام اینها نشانه وجود فرمول‌های ذهنی است که از طریق حواس پنجگانه ما به صورت تجربیات در ذهن ما نقش بسته و عادات ما را شکل داده اند .

      پس هر انسانی در هر مقام و جایگاهی قرار دارد نتیجه افکار و ذهنیاتش است .

      اگر امروز من چاقی را زندگی میکنم چون خودم آن را با فرمول‌های ذهنم بوجود آورده ام .

      اما نکته مهم اینجاست که این فرمول‌های ذهنی قابل تغییر هستند .

      و من می‌توانم با تغییر فرمولهای ذهنی ام لاغر شوم .

      من مانند یک بت شکن با تمام بتهای ذهن چاقم مبارزه میکنم و یکی یکی بتهای جهل و جهالت و خوی حیوانی ام را میشکنم و وجودم را سرشار و لبریز از خدای خوبم میکنم .

      به جای پر کردن جسمم با انواع خوراک‌های دنیوی روحم را لبریز از اشتیاقم به خدای بی همتایم میکنم و لذت بیشتری از زندگی ام خواهم برد .

      من از تمام نعمات پروردگارم به بهترین حالت ممکن استفاده میکنم و لذت میبرم از داشتن خدایی به این زیبایی و بزرگی که چنین نعمتهایی را برای من خلق کرده است تا او را بیشتر و بهتر دوست بدارم .

      بله خدای من خدای فراوانی و نعمت است .

      من با اشتیاق فراوان قدم در مسیر تغییر گذاشته ام تا فرمول‌های ذهنم را اصلاح کنم و زندگی جدیدی را آغاز نمایم .

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/04/21 17:20
      مدت عضویت: 1720 روز
      امتیاز کاربر: 5513 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 423 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و باقی دوستان

      تجربه خودم رو بخوام بگم حدود ۳ سال پیش ک این دوره رو شروع کردم با سایز ۴۶،۴۸ وقتی لاغری کم کم در من نمایان شد و هر اخر هفته که همه خانواده خونه مامان جمع میشریم و منو میدیدند و همگی میگفتن تو هر هفته داری لاغر تر میشی داری چیکار میکنی و چون مثل بقیه شام و ناهار و میوه میخوردم براشون سوال بود ک من چطور دارم لاغر میشم،فکر کنم سایزنم به ۴۲ اینا ک رسی و کاملا لاغریم مشهود بود و هی از من سوال میشد اونجا دیگه من یه توضیحاتی دادم ک روند کارم چطوریه ولی بازم نگفته بودم ک توی دوره شرکت کردم ولی تقریبا اصولش و گفتم و این باعث شد هر بار از من سوالاتی میپرسیدن منم چون دوق داشتم براشون انرژی میذاشتم و تعریف میکردم کم کم متوجه شدم خودم دارم از مسیر خارج میشم چون میدیدم همونهایی ک هر هفته کلی ازم سوال میپرسن هیچ عملی نمیکنن و فقط کلی انرژی و وقت من گرفته میشه و این باعث شد من خودم کم کم از مسیر خارج بشم و منی که به سایز ۳۸ رسیده بودم اصلا نمیدونم چطور شد کم کم وزن اضافه کردم و رسیدم سایز ۴۴، وقتی به مرور چاق میشدم حالا همونا ک اون زمان تشویق میکردن و سوال میپرسیدن با تمسخر چیزایی میگفتن مثل اینکه با قدرت ذهنم ک نتونستی لاغر بمونی، با حالت تمسخر مدام کلمه قدرت ذهن و میگفتن و اونجا تلنگر شدیدی بود برام که هرگز انرژی و وقتم رو برای هیچکس نذارم و فقط روی خودم متمرکز باشم و اونها هم اگر از خدا بخوان و تو مدار درست و آماده دریافت اگاهی باشن هدایت میشن به من ربطی نداره که، در واقع یه جورایی عذاب وجدان میگرفتم میگفتم حالا عیب نداره جواب میدم شاید اینا هم از رنج چاقی نجات پیدا کنن ولی هرکز این اتفاق نیفتاد ،این شد که از اونجا زیپ دهنمو کشیدم و دیگه یکبارم حرف از باورها و ذهن و … نه در لاغری نه در زمینه های دیگه نزدم و تمرکزم رو گذاشتم روی خودم و به خاطر همین درکم از فایلها خیلی بیشتر شده چون آزاد و رها فقط برای خودم گوش میدم و میگم این مطالب برای منه هر کی تو مدارش باشه هر جوری شده هدایت میشه و میشنوه بعدشم نیازی نیست من به همه بگم من لاغر میشم چون هر وقت لاغر شدم همه میبینن دیگه،مثل دفه قبلی ک اصلا نگفته بودم میخوام لاغر کنم و نتایجم بود ک هر بار همه رو شگفت زده میکرد 

      سپاسگذار استاد عزیزم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 24742 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,016 کلمه

      باسلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      من به این دوره و تمام دوره‌ای که گذروندم چه دوره‌ای رایگان چه دوره‌ای تهیه کردنی ایمان دارم اطمینان دارم مطمئنم که هر کسی با تمرکز در این دورها شرکت کنه و فایلها رو خوب گوش کنه خوب عمل کنه خوب زندگی کنه خوشبختی تجربه میکنه اینو بر حسب نتیجه‌ای که گرفتم میگم  بر حسب تجربیاتی که کسب کردم در این چند سال دارم میگم اگر من به تناسب ایدهالم نرسیدم دلیلش این بود که من در طول سال گذشته خیلی بیمار میشدم و این امر باعث شد به تناسب ایدهالم نرسم وگرنه من تغییرات چشمگیر درونی داشتم و همین طور یکمم متناسب شدم از سایز سه ایکس لارج الان سایز ایکس لارج میپوشم و سایز لارج جدب میشه برام و امیدوارم که شما خواننده عزیز و گرامی همیشه در بالاترین حد سلامتی خود باشید نتایج فراتر از انتطار کسب کنید اینو منم بهتون قول میدم که آخر خط بعد از ۶ ماه تجربه میکنید شاهد تغییراتی در وجودتون میشید که باورش برای خودتون خیلی سخته  خیلی کارها انجام دادید تا کوچکترین تغییری داشته باشید نتونستید اما تو این دوره تغییراتی دارید که بارها و بارها شگفت زده میشید خدارو پشت سر هم شکر میکنید بریم که تغییرات یکی یکی تجربه کنیم لذتشو ببریم سپاسگزارش بشیم 

      منم اینو کاملا درک کردم که علت چاق یا لاغر بودن انسانها فقط در طرز فکر اونهاست افراد چاق هر چیزی که میخورتن با اینکه میدونن که الان گرسنه هستن باید غدا بخورن اما   همش تو این فکر هستند که خوب اینو بخورم چاق میشم اینو منو خیلی چاق میکنه و..‌اما افراد متناسب موقع خوردن این فکرها رو ندارن میگن گرسنه هستم با خیال راحت غدا میخورن و اینکه اگر فکر کنی این غدا چاقت میکنه خوب چاق میشی اگر فکر کنی لاغری میکنه خوب لاغر میشی بسته به فکر ما داره و این یه قانون که هر جوری فکر کنی همون میشه 

      من خدا رو شکر میکنم که در این مسير الهی قرار گرفتم  این امر باعث شد من از تمام بدی‌ها یی که در زندگی داشتم دور بشم فاصله زیادی پیدا کنم که یکی از اون بدی‌ها بیماری یکی دیگه اش چاقی و…خدایا شکرت که الاندر این شرایط زندگی میکنم که از بیماری فاصله گرفتم در سلامتی هستم از چاقی فاصله گرفتم به زودی شگفتی ساز میشم خدایا شکرت مطمئنم که شما دوست عزیزی که اولین باری هست که این دوره رو میگذرونن اگر یکم دفت بیشتری داشته باشی فایلها رو با دقت بیشتری گوش کنی تمرینات عمل کنی نتیجه ای میگیری که اشک شوق میریزی  خدارو شکر میکنی 

      من فقط یکبار این مسير تا آخر طی کردم   و به نتایج فراتر از انتظارم رسیدم و ادامه میدم تا این آگاهی‌ها برای همیشه ملکه ذهنم بشه من طبق اونها رفتار کنم تا همیشه لاغر بمونم  ادامه میدم تغییراتم نهادینه بشن 

      واقعا این امر که به کسی نگیم که در این دوره شرکت کردیم بسیار هوشمندانه بوده چون الان بعد از چند سال گاهی یه حرفی میزنم درباره ذهن تونم پیش میاد  فورا همه جبهه میگیرن این چه حرفیه که میزنی عقل چی میگه اصلا به هیچ عنوان قابل قبول براشون نیست نمیتونن بپدیرن من خداروشکر به کسی هنوز نگفتم چکار میکنم اونا هنوز از دست من شاکی هستن میگن بجای اینکه آنقدر بنویسی همش سرت تو درست باشع درست که نمیگن تو این دفتر باشه یکم هواست جمع کنی ببینی شرایط ببینی دور و برت چه اتفاقاتی میافته 

      یعنی استاد من اصلا تصمیم نداشتم که دوره رو یه روز حتی انحام ندم اما وقتی یکم شل گرفتم گفتم امروز دوره‌ای تموم شده استراحت میکنم فردا شروع میکنم فایلم گوش دادم از اول دوره روشروع کردم ولی همین یه تصمیم کوچیک هی  باعث می‌شد اتفاقاتی رخ بده که من نتونم فایل گوش بدم یا کم گوش بدم تمرین بنویسم و این امر چند روزی طول کشید خیلی حالم بد شد

      تازه من الویت زندگیم این دوره بود یعنی وقتی صبح بیدار میشدم تمرین نوشتن فایل گوش دادن جز شروع زندگیم بود الان دوره خدا هرگز دیر نمی‌کند دارم میگذرونم  بازم الویت زندگی درسهام هستن این اتفاق افتاد چند روزی دیر شد تا تمرین بنویسم 

      اینکه من بگم فقط حرفای استاد گوش کنید و همون طور که ایشون میگن عمل کنید خودتون تغییرات در وجودتون احساس می‌کنید همین چند هفته اول میبینی ایمان میارید که راه درستی انتخاب کردید وقتی این کار کنید هر آنچه که چاقی از شما گرفته به راحتی پس میگیرید 

      من تصمیم گرفتم که بگم در دوره آرامش و تغییر زندگی شرکت کردم و از این دوره هم انتطار لاعری ندارم ادامه میدم تا آخر دوره 

      منم فکر میکردم که چه فرقی میکنه چاق باشیم یا اصافه وزن داشته باشیم فک میکردم که هر دو اونها یه چیز ولی الان برام تکرار شد که چاقی با اصافه وزن فرق داره چاقی محصول افکار و رفتار ماست و اصافه وزن حاصل اینهاست باعث اصافه وزن شده  

      من خداروشکر فکر میکنم تفاوت چاقی با اصافه وزنم متوجه شده باشم درکش کرده باشم که چاقی حاصل یه سری افکار چاق کننده ست که وارد ذهنم شده و اصافه وزنم محصول چاقی که همون افکاری که وارد ذهنم شده باعث چاقی من شده و اصافه وزن هم محصول اونه و خداروشکر متوجه این موصوع شدم خیلی به جسمم کار ندارم فقط سعی میکنم فایلها گوش بدم تمریناتم بنویسم  تا چاقی ذهنم کم کم از بین ببره و محصول چاقی هم تبدیل بشه به محصول لاغری 

      من به شما و این دوره خیلی اعتماد داشتم و دارم و اعتمادم بیشتر شده چون یک بار این دوره روگذروندم و نتیجه اونو کسب کردم اعتماد دارم چون تغییرات میبینم در خودم مطمئن تر میشم به شما این دوره و ممنون و سپاسگزارم از تک تک کلماتی که در این دوره به من اموزش دادید بینهایت سپاسگزارم برای زحماتی که کشیدید دوره تهیه کردید تا نتیجه ای که خودتون کسب کردید منم کسب کنم بینهایت سپاسگزارم 

      من تصمیم گرفتم برعکس زمانیکه چاق میشدم عمل کنم اون روزا هر چیزی رو میخواستم بخورم همش فکر میکردم که آیا اینو بخورم چاق میشم  مثلا یه شکلات میخواستم بخورم وقتی میخوردم تموم میشد همش میگفتم ای بابا چرا خوردم این منو چاق میکنه خودم سرزنش میکردم و…الان تصمیم دارم برعکس این کارو انجام بدم  والانتمرکزم میدارم درخت لاغری تنومند کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 24920 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 404 کلمه

      با سلام خدمت  استاد گرامی و دوستان عزیزم🌺

      نكته مهم در نتيجه گرفتن از اين دوره شگفت انگيز گوش دادن 

      بارها و بارهاي فايلهاي صوتي و اجراي دقيق تمرينات است👌👌👌

      در كنار همه اعضاي بدن يك عضو حياتي وجود داره كه قابل ديدن نيست و جايگاه مشخصي در بدن نداره و فقط از طريق 

      احساس خوب يا بد داشتن ميتوان به وجودش پي برد. 

      وظيفه ذهن انتقال محركهاي بيروني به درون بدن هست 

      ذهن يا قدرت فكر يكي از خاصيت هاي مغز انسان است كه منشأ فيزيكي نداره و شامل مجموعه اي از حواس انسان است 

      وظيفه ذهن تبديل محرك هاي بيروني به دستورات عصبي مغز و ارسال به اعضاء بدن را دارد  

      فعاليت هاي بدن خودكار انجام ميشود مثل ضربان قلب ،پلك زدن ،رشد كردن ،تنفس كردن ،… تنها يك عمل در اختيار انسان است و آن تأمين غذاي مورد نياز بدن است كه اين مورد باعث بروز مشكلات بسياري براي انسان هاست 

      همه چاقي رو به دليل مصرف بيش از حد مواد غذايي ميدانند 

      اما چطور در دنيايي كه انسان ها مشابه همديگه خلق شده اند 

      افرادي چاق و افرادي لاغرند ؟!

      علت اين تفاوت چيست ؟

      در باور ما پرخوري مساوي با چاقيست ولي در عمل افرادي هستند كه پرخور هستند ولي متناسبند!

      ذهن انسان قابل برنامه ريزي است و برنامه ريزي ذهن از بدو تولد آغاز ميشود از طريق ديدن و شنيدن و ذهن خود را برنامه ريزي ميكنيم و اين برنامه ريزي باورها را ميسازد و هر چه باور داشته باشيم به دست مياوريم. 

      هرچه در زندگي داريم و هر شكلي كه هستي  نتيجه ذهن و باور ماست 

      رسيدن به تناسب اندام فقط با تغيير باورهامون امكان پذيره 

      تا وقتي كه باورمان رانسبت به چاقي و لاغري اصلاح نكنيم اگر صد سال هم تلاش كنيم از طريق كنترل غذا رژيم متناسب نميشويم همينطور كه بارها تلاشمان بي نتيجةً مانده أست. 

      ما وقتي قصد رژيم گرفتن داريم و ميخواهيم چاقي خود را برطرف كنيم توجه ما بر روي چاقي أست كه نميخواهيم ولي جهان چاقي را به ما ميدهد چون بهش توجه ميكنيم 

      ما فقط با اصلاح باورهاي خود ميتوانيم متناسب شويم و از خوردن لذت ببريم 

      باورهاي ما قدمتي همسن ما دارند پس نبايد انتظار داشته باشيم يكشبه متناسب بشيم 👏👏👏

      حاضريد براي متناسب شدن چه بهايي بپردازيد ؟

      من حاضرم براي رسيدن به تناسب فكري و جسمي متعهدانه هر روز با احساس خوب تمريناتم رو انجام بدم و با آرامش قدمها رو يكي يكي بردارم ،رسيدن به تناسب اندام همراه با آرامش اولين هدف زندگي من است و رسيدن به اين هدف شروع زندگي جديدي براي من هست.  😊👌💪

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somi13700
      1401/11/09 00:44
      مدت عضویت: 1429 روز
      امتیاز کاربر: 8393 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 714 کلمه

      سلام! 

      تکرار دوره 🤗😎 

      انگار نیرو به تمام بدنم برگشته انگار لذت تو تموم جونم ریشه کرده وداره برای نهال تناسب آماده میشه حالا منتظر نیستم کسی ازکنارم رد بشه تا درخواست کنم آب میخام یا غذا یا…

      چقدر حالا خوشحالم چون همیشه بعداز درخواستم شرمنده میشدم ولی الان لذت میبرم از لحظه لحظه زندگیم غذام رو بالذت میخورم برای کارای خودم نه تنها کسل نیستم استاد بلکه صبح پرانرژی وبااشتیاق از خواب بیدار میشم 

      من یاد گرفتم 

      وقتی بهش فکر میکنم مهمترین هدفم واولویت زندگیم حالا خودم هستم من برای اینکه به دخترم به همسرم محبت کنم اول باید خودمو دوست داشته باشم من برای اینکه مادرم خانواده و اطرافیان و دوستانم رو دوست داشته باشم اول باید روی خودم کار کنم

      حالا بالذت آشپزی میکنم

      بالذت به کارای خودم و خونه م و زندگیم وهدفم اولی تناسب و دومی دستیار دندانپزشکی تلاش میکنم من که قبلاً هیچ برنامه ای نداشتم و همه ی روز رو میخابیدم حالا انقدر برنامه دارم برای زندگیم و زیبایی و تناسب اندام که حتی دلم نمیخاد لحظه ای رو از دست بدم

      تا فرصت پیدا میکنم توی سایت تناسب میچرخم نظرات دوستان رو میخونم فایل های ارزشمند استاد رو نگاه میکنم و اون هورمون های شادی آور از ذهن من احساس خوب و شادابی درمن ایجاد میکنه

      که هر روز گام های محکم ومشتاق رو بردارم

      من از کودکی آرزو داشتم دکتر بشم رویای کودکیم بود 

      ولی بهش توجه نکردم چه بسا الان اولین بار دارم مینویسم و از شگفتی در تعجب هستم

      ی مدت خیاطی میکردم، ی مدت رفتم دانشگاه رشته علوم اجتماعی شاخه پژوهش ، کلی گلدوزی میکردم ،بافتنی، ولی همیشه از نتایج ودرآمدش ناراضی بودم

      یا مشتری نبود اگه هم بود بدحساب و چونه زن ،اصلا اعصاب نمیذاشتن برام ولی حالا از لحظه لحظه کلاسای کارورزی دستیار دندانپزشکی لذت میبرم از یونیک ،سوزن، بی حسی ، پوتی ، دستگاه عکس برداری ، اکشن و…

      حالا متوجه میشم که من اون زمان هرچقدر تلاش میکردم فایده نداشت چون موافقت ذهنم رو نداشتم الان که به رویای کودکیم رسیدم خیلی برام جالب و لذتبخش

      یادمه اول برای تکنسین داروخانه ثبت نام کردم اونم به درخواست همسرم بود ولی خیلی ناگهانی دوست داشتم 

      و عوضش کردم به دستیار دندانپزشکی و برای شرکت وقتی رفتم پیش مدیر موسسه گفتن که کلاسای تئوری تموم شده وعملی درحال شروع هست واگه بخاین برای دوره بعد منتظر بمونی تاسال بعد علاف میشی پس همین جزوه رو بخون بعد بیا تست بده خلاصه روز آزمون من هیچی نخونده بودمو دلمم نمی‌خواست برم ولی حسی بهم میگفت حالا تو برو مطمئنا موفق میشی این دقیقاً نجوای ذهنم بود تو موفق میشی برو

      خلاصه رفتم همه همکلاسیام داشتن درمورد اینکه بچه ها بهم دیگه برسونین بچه که نیستیم یا کنکور نیست که رقابت کنیم کلی هزینه میکنیم خیلی بد میشه قبول نشیم و این حرفا

      منم گفتم بچه ها منم نخوندم توروخدا بهم برسونین

      یکی پیشم نشست و خلاصه اونایی که خونده بودن هر کدوم پخش نشستن تااگه کسی خواست کمک کنن

      استاد از 30نمره 26گرفتم همشم میگفتم خدارو شکر

      چقدر خوب شد اومدم و ندای ذهنم گوش دادم

      واین انگار جرقه ای بود تااین دوره رو شروع کنم

      خاستم بگم من 10سال دارم هی خودمو به این در و اون در میزنم ولی اصلاً موفق نشدم ولی حالا بدون هیچ تلاشی نمره توپ گرفتم یکی از دخترا که خیلی ادعا میکرد و پشت کنکوری بود نیم نمره کمتر ازمن گرفت ومن بدون هیچ گونه تلاش و کوشش قبول شدم

      میدونین استاد حالا به حرفاتون ایمان دارم بخدا

      اگه رضایت ذهن ناخودآگاهم رو نداشته باشم راه رو دارم اشتباه میرم

      حالا به لطف خداوند مهربان تو بهترین مسیر اززندگیم هستم

      اصلا خیلی شگفت زده م استاد عموی من پیش یک دندانپزشک با بهترین مجهزات و وسایل تو شهرمون ی مدت کار کرده و خلاصه عموم منو معرفی کرده اونم قبول کرده تا برم پیشش خیلی جالب و لذتبخش برام که همینجوری داره کارا خودش پیش میره بدون اینکه من برنامه بریزم فقط ذهنم داره منو هدایت میکنه به مسیری که هنوز تازه کشفش کردم، هنوز دوره رو تموم نکردم هیچ جا نسپردم یا دنبال کار نگشتم یا مدرکی ندارم ،کار خودش جور شده اصلا ی‌جورایی هنگ موندم مگه میشه آخه مگه داریم ؟

      و خیلی خیلی جذاب برام ، خیلی عالی و فوق‌العاده است

      عموم می‌گفت اگه تو بری پیش همین دوستم چون رفت و آمد خونوادگی داریم مطمئنم تو موفق میشی پول پارو میکنی این همه تشویق وموفقیت اونم بدون هیچ تلاشی 

      وااااایییییییی من ذوق ،من غش😅🥲 

      الهی شکر 🌼✨

      ممنون استاد عالی بود 🌼🌹🌼🏵️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار golestan2222
      1401/05/15 18:28
      مدت عضویت: 1368 روز
      امتیاز کاربر: 4754 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 976 کلمه

      در مورد اعضای بدن گفته که بعضیا قابل رویت هستند و  میبینیم و بعضیها داخل بدنن و ما حسی بهش نداریم ولی کارکردش اثبات شده و به وجودشون یقین داریم . این ارگانها با نظم خاصی باهم کار میکنند توسط ذهن . ذهن تمام اعمال بدن رو به صورت اتوماتیک بدون دخالت ما توسط سیستم عصبی به ارگان ها ی بدن انتقال میده . پس وقتی من توجهم به چاقی است ، ذهن به صورت اتوماتیک سعی میکنه موارد بیشتری از آن را درزندگیم نمود بده . اکثر افرادی که زبان چاق شدن رو یاد گرفتند و مثل زبان فارسی که از محیط پیرامون بدون اینکه بفهمیم چی شد و ما به زبان فارسی فکر کردیم و صحبت کردیم . چاقی هم از محیط پیرامون یاد گرفتیم . هیچ نوزادی چاق به دنیا نمیاد. طبیعت و غریزه ماهم مثل بقیه ی حیوانات است ولی اختیار خوردن به ما داده شده است و ما برای رفع مشکلات دیگر یا برای یه سری فعل و انفعالات شیمیایی که درمغز به وجود میاد ، میخوریم . این خوردن با خوردن طبیعی و غریزی ما فرق داره . جنسش جدای از برطرف کردن گرسنگیش . ذهن ما از کودکی برنامه ریزی شده که خوردن = لذته . ما باید خوردنهامون رو تفکیک کنیم . برای من هم سوال بود ، چرا یه عده چاق هستند و یه عده لاغرند ؟ مثل اینه که یه عده زبان فارسی حرف میزنند و یه عده هم به زبان انگلیسی حرف میزنند . چون محیط زندگی به ما یاد داده واگر بخواهیم زبان دیگر رو یاد بگیریم ، باید براش زمان و وقت بذاریم . گرچه این تفاوتی با دیگر یادگیری مهارت ها داره . اینکه ذات ما متناسبه و ما بایستی فرمولهای ذهنی رو به تنظیم کارخانه برگردونیم . اونهم با شناسایی عوامل مثل بعضی  باورها ( هرباوری فعل و انفعالات شیمیایی در بدن ایجاد میکنه . مثل تصور یک خوراکی ترش ،مثل گوجه سبز که بزاق دهان ما بلافاصله ترشح میشه ،درحالی که هیچ گوجه سبزی وجود نداره و ما فقط درذهنمان تصور کردیم، باورهای چاق کننده هم احتمالا قدرت داره ) مثلا وقتی من نگران چاقی هستم ، بدون هیچ فکری میبینم مقدار زیادی مواد غذایی خوردم و خودم کنترلی روش ندارم و هرچقدر ترسم قدرت بگیره ، این مکانیسم غیر ارادی بیشتر میشه . یکی از اصل های این دوره اینه که وقتی پیش یه متخصص تغذیه میرم ، بدون اینکه از مکانیسم مواد غذایی در بدنم اطلاع داشته باشم ، برنامه را میگیرم و بدون هیچ فکری انجامش میدم ، این برنامه هم به این صورته که 6 ماه دستورالعملش رو انجام بدم ، بهش اعتماد کنم بدون هیچ قضاوتی .ولی خب ما روشی را میخوایم که تناسب اندام بدون بازگشت بدون هیچ عوارضی داشته باشیم . پس برای رسیدن بهش ، بایستی بهاش رو به اندازه ی بزرگی خواستمون بدیم . از خدا هدایت خواستیم و روش هم داریم ، به نظر من تجربه ی جالبیه که لاغر بشی بدون هیچگونه دستکاری در نوع خوردنت و فعالیتت . ولی وقتی شروع به پاکسازی و جایگذاری فرمولهای جدید میکنی ، به طور ناخوداگاه بدنت اعمالی رو انجام میده که به تناسب اندام واقعیت میرسی . واسه همینه لاغرها ، همیشه بدون زحمتی لاغرند . چون این قوانین و باورها نسبت به افراد با اضافه وزن در آنها پررنگه . یکی از صحبتهایی که با افراد متناسب  داشتم ، وقتی سیرند ، سیرند . خوردن زیاد برای آنها عذاب علیمه . خوردن آنها وصله به احساس گرسنگی ووقتی سیر شدند ، گویا خوردنشون هم stop  میشه ( اکثرا این طوری بودند) 

      من دلایل زیادی برای تناسب اندام دارم و حتی روحم این اعتقاد رو داره که اگر در زمینه ی تناسب اندام و لاغری حساس شدم و به دنبال راه حلم ، این مساله از موهبتی بوده که در خودم مساله رو کنکاش کنم و با پیدا کردن مسیر ، درون خودم رو کنکاش کنم . هرشخصی بزرگترین درسها و پختگی ها ش رو از چالش ها ی زندگیش به دست میاره . من عشق به لاغری دارم و تمام احساس خوبم وصله به زمانی که تناسب اندام دارم . اینکه هرلباسی دلم بخواد بپوشم . اینکه در درونم احساس رضایت و شعفی دارم و اگر این مساله دردرون من حل نشه ، چون بیشترین آسیب ها و زخم زبونها از مساله ی چاقی خوردم ، همواره از مهمترین و اولین خواستهای من از زندگیمه و تا این موضوع حل نشه ، همواره در سطر اول خواسته هام قرار میگیره . پس اگر اینقدر برام مهمه که همیشه سطر اول خواسته هام بوده و تا بهش نرسم آروم و قرار نگیرم و هدفهای دیگه م و روحیه م رو دستخوش خودش میکنه ، موظفم مسئولیتش رو برعهده بگیرم و برای همیشه حلش کنم . تلاشم رو میکنم . چون زمانی که متناسبم گویی مساله موقت حل شده ولی تا کارخونه ذهنم تنظیم نشه ،همیشه این جنگ و دعوای درونی علاوه بر گرفتن انرژی زیاد درونیم ، احساس خوب لحظه ی حالم رو هم میگیره . پس چاق بودن برای من = با دادن بهای زیانبار زیاده . پس ترجیح میدم تمام تلاشم رو انجام بدم تا به خواسته ی قلبیم برسم ، چون خواسته ی روح من هست ، همیشه به این سمت میام تا به یکباره حلش کنم . امیدوارم همه ی آدمها هرجوری که دوست دارند دیده بشند و در اون قالب احساس عالی دارند برسند . به هرحال همانطور که شروع هرکاری نیازمند هزینه ای از جنس تلاش و استمرار و وقته ،  این هم از این نوعه . من این مسیر رو تا 20 درصد دوره رفتم و روحم چون مشتاق بوده ، با زمان طبیعی خودش شروع به کم شدن کرد . مهمترین اصل استمراره و احساس مسئولیتی که برای انجام وظایفت میدی . کار راحتی نیست ولی وقتی شوقت توام با امید باشه هر چالشی که درذهنت ایجاد میشه ، گاهی حتی طول مسیرهم  برات لذت بخشه ،مهم اینه باور داشته باشی و من باور دارم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1401/04/31 23:42
      مدت عضویت: 1713 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 745 کلمه

      سلام . 

      تمرین مقدمه هفته ی اول : 

      چرا می‌خواهید لاغر شوید؟

      میخواهم لاغر شوم زیرا لاغر شدن برای من آرزوی دست نایافتنی بود که برای رسیدن به آن خیلی تلاش کردم تا بالاخره خدا راه درست را به من نشان داد تا  راحتتر زندگی کنم .

      با لاغر شدن من لذت بیشتری از زندگی میبرم .

      با لاغر شدن من زیباتر میشوم .

      اعتماد به نفسم بالاتر میرود .

      سبکتر هستم و کارهایم را راحتتر انجام میدهم . 

      درد زانو که باور اشتباه اقوام مادری من است را  نمیگیرم . 

      جوانتر هستم . چرا که انسانهای لاغر پرتوان تر هستند و انرژیشان صرف حمل بارهای اضافه نمیشود . 

      سبکتر و چالاکتر هستم .

      کارها از نظرمن در لاغری راحتتر انجام میشود .

      فرزتر خواهم بود . 

      نگرانی هایم رفع میشود .

      دیگر نگران این نیستم که از من بپرسند چرا انقدر چاقی ؟ پس کی میخوای لاغر بشی ؟

      وقتی کسی خوش اندام است دیگران دوست دارند با او ارتباط برقرار کنند . بیشتر دوستش دارند . 

      من هم وقتی لاغر شوم بیشتر دوستم دارند . 

      خودم هم در لاغر بودن بیشتر خودم را دوست دارم .

      اصلا دوست دارم زندگی در لاغری را تجربه کنم . من در تجربه ی زندگی ام آزاد هستم . میخواهم این شیوه از زندگی را نیز تجربه کنم . 

      برای رسیدن به لاغری و تناسب‌اندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟

      شوق من برای لاغری و تناسب اندام بسیار زیاد است . انگار که از نو متولد شدم . البته به لاغر شدن نچسبیده ام چون تا حد قابل قبولی آن را دارم اما دوست دارم باز هم لاغرتر و متناسب تر شوم . 

      جایی از فایلهای رایگان فرمودید لاغر شدن نیازی به اراده ندارد . چون ما تنها فرمولهای ذهنی را تغییر میدهیم . چون ما تنها محتوای ذهن خود را تغییر میدهیم بدن ما مطابق فرمولهای جدید واکنش نشان خواهد داد . 

      حاضرید برای رسیدن به تناسب‌اندام چه بهایی را بپردازید؟

      من این دوره ی ارزشمند را ۶۰۰ هزار تومان خریدم . اما بهای معنوی ان را با تغییر فرمولهای ذهنی ام دادم . من صحبتهای شما را پذیرفتم و بسیاری از فرمولهای چاقی خودم را رها کردم و فرمولهای لاغری شما را جایگزین کردم و نتیجه ی آن لاغری ذهن و تناسب اندام بود . 

      من چاقی ام را بهای لاغری ام قرار می دهم . 

      منظورم از پرداخت بها فقط مادی نیست، بلکه چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسب‌اندام تلاش کنید؟

      من تلاش فیزیکی نخواهم کرد . من فقط از طریق نوشتن و تمرینات به ذهنم اطلاعات صحیح وارد می کنم و واکنش بدن من مثل همان دیدن و شنیدن اسم  لیمو و ترشح بزاق به راحتی تغییر می کند . 

      من میگویم لاغری و به راحتی بدنم واکنش لاغری میدهد . به همین راحتی من لاغری را خلق می کنم . 

      خدای من شکرت . 

      چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟

      من عاشق این تناسب اندام هستم . اصلا مگر از این راحتتر میشود . 

      مگر از این دلچسب تر میشود من بنویسم و لاغر شوم . بیندیشم و لاغر شوم . من اینبار تا آخر تمرینات ادامه خواهم داد . قطعا . چون راحتتر از این نمیتوان لاغر شد که ذهنم را از اطلاعات صحیح پر کنم . 

      رسیدن به تناسب‌ اندام چندمین هدف زندگی شماست؟

      من  با یک جمله ی شما در این همه عبارت متحول شدم . 

      ذهن انسان وظیفه انتقال محرک‌های بیرونی به درون بدن را برعهده دارد.

      اصلا این  جمله وجود مرا متحول کرد . درکم را بیشتر کردم . تازه فهمیدم نقش ذهن در چاقی و لاغری حتی بیماری و سلامتی و یا چیزهای دیگر چیست . 

      درک کردم . خیلی درک شیرینی بود . 

      لاغر شدن اولین اولویت زندگی منست صبح که از خواب بیدار میشوم اولین اقدامم انجام تمرینات و مرور اطلاعات لاغر کننده و نوشتن برداشتهایم است . 

      برایم خیلی مهم است که ورودیهای ذهنم را مطابق افکار لاغر کننده تنظیم کنم . 

      برای رسیدن به تناسب‌اندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟

      هر فکری که در من حس چاقی و ناراحتی و سختی وارد کند به راحتی آن را کنار می گذارم . حالا این فکر از دهان هرکسی میخواهد بیرون بیاید بیاید . وقتی حال مرا بد می کند به راحتی ندیده اش می گیرم . 

      من دوباره اینجا را انتخاب کردم و این انتخاب دوباره یعنی آمده ام که از زیر و بن تغییر کنم و  نه فقط به تناسب اندام که به سایر لذتهای زندگی ام نیز برسم . 

      من برای تغییر فرمولهای ذهنی ام  تصمیم قاطع گرفته ام .

       هر کاری انجام میدهم برای اینکه این حس زیبای لاغری را که تازه کشفش کردم بیشتر و بیشتر حس کنم . 

      خدایا سپاسگزارم . 

      چقدر من شادم . خدایا شکرت . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/04/05 11:52
      مدت عضویت: 1632 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 910 کلمه

      بنام خداوند بخشنده مهربان 

      سلام استاد عطارروشن و دوستان پر قدرت ورود به سرزمین لاغرها😊🌹

      من فریده حسنی هستم که برای بار دوم بعد از ۱۸ ماه ،تصمیم دارم این دوره قدرتمندو تکرار کنم ،  خدارو شکر میکنم که در  این ۱۸ ماه در مسیر تغییر و پیشرفت قرار گرفتم 😊

      خدارو شکر میکنم که جزء شگفتی سازان این سایت هستم ،یادم میاد همون روزهای اول که وارد دوره شدم به خودم قول دادم بزودی عکسم در قسمت شگفتی سازان قرار خواهد گرفت و الان هم باز هم به خودم قول میدم‌ که باز هم شگفتی ساز خواهم شد 😇😇

      تمام دستورات بدن و زندگی ما از مغز ما صادر میشه و جسم ما تجربه کننده است ، فرمانهای مغز ما از محتویات ذهن ما تغذیه میشه ، پس هر آنچه که در مخزن ذهن ماست ، بصورت تجربه هایی وارد زندگی ما میشه 

      اگر دوست داریم بدونیم که محتویات ذهن ما چه چیزهایی هستند ،کافیه به نتایج زندگی خود نگاه کنیم ، آیا من در سلامتی جسمی هستم ؟ آیا من متناسب یا چاق هستم؟ آیا من ثروتمند یا فقیر هستم ؟ آیا من روابط عالی یا ضعیف دارم ؟ جواب هر کدام از گزینه ها ،نشان دهنده ، محتویات مخرب یا مثبت  ذهن ماست 

      اگر در این دوره هستیم نشان دهنده اینه که ما افراد چاقی بودیم و یا هنوز هم هستیم ، گفتم بودیم بدلیل اینکه هنرجوهایی هستن که برای چندین بار در حال تکرار این دوره هستن و دیگه اضافه وزنی هم ندارن ولی برای اینکه این مطالب براشون تکرار بشه ،سالها در مسیر تکرار میمونن ، پس بودن در این دوره ،یعنی در من و ما ،ذهنیت های چاق کننده وجود داشته و داره که دارای جسم چاقی هستیم ، نتیجه ما اگر چاقیست ،نشان دهنده بودن فرمول های چاق کننده در ماست 

      برای داشتن بدن و جسم سالمتر و خوش اندام تر ،باید محتویات ذهن ما بر اساس ذهنیت های افراد متناسب برنامه ریزی شده باشه ، که در این دوره ها ، دقیقا جایگاه های محتویات ،تعویض میشه و در انتها بدن بسمت لاغر شدن هدایت میشه 

      یکی از سئوالات مهم دوران کودکی من این بود که چرا خواهران من لاغر هستن و من چاق ؟  چرا افراد متناسب بیشتر از من میخورند ولی لاغر هستن؟ و من ۳۵ سال بدنبال جواب این سئوال سرگردان و ناراحت ، در مسیرهای اشتباه  بودم 

      چرا در من  اضطراب خوردن غذا وجود داشت و افراد متناسب راحت زندگی میکردند ؟🙄

      چرا در ذهن من پر از ترس از خوردن بود؟ چرا موقع غذا خوردن حالم خوب نبود ؟ و چرا های زیادی که سالها بدنبال پیدا کردن جواب بودم‌

      اگر انسان اشرف مخلوفات است ،پس چرا برای راحترین بخش زندگیش ،انقدر مشگل داره ؟  چرا تمام قسمت های بدن انسان صحیح آفریده شده ولی بخش جسم انسان که بسیار هم مهمه که راه ارتباطش با جهان بیرونشه ،انقدر متزلزله ؟ 

      همه ما در کنار الگوهای خود دوران کودکی خود را سپری کردیم و هر آنچه رو که آنها گفتند و ما دیدیم و شنیدیم ،شدند جزئی از شخصیت درونی و محتویات ذهن ما 

      اگر در خانواده ما مدام صحبت از چاقی و عوارض چاقی بوده الان ما افراد چاقی هستیم که باور کردیم و پذیرفتیم که چاق باشیم 

      در تمام مدت چاقی  خود  ،حین غذا خوردن احساسات بدی داشتیم ، آینه که جزء ممنوعیات ما بود ، از خودمون مدام ایراد میگرفتیم و سرزنش میکردیم ووووووو

      و سالیان زیادی که در پی کم کردن وزن خود بودیم ،مثل ،رژیم گرفتن ها ، ورزش کردن های سخت ، دم نوش ها ،عمل ها وووو  دقیقا توجه کامل ما بر چاقی بیشترمون بوده و ما به اشتباه تصور میکردیم که در حال برطرف کردن چاقی خود هستیم

      همون زمان هاییکه داشتیم برای دیگران از رژیم های خود و ناتوانایی های خود در لاغر شدن تعریف میکردیم در حال توجه کردن ۱۰۰ درصد روی چاقی خود بودیم 

      همون زمان هاییکه حالمون بد میشد از وضعیت چاق خودمون و به خودمون پرخاشگری داشتیم و متنفر بودیم ، با اون حجم وسیع از حس بد ، در حال توجه کردن بر چاقی بیشتر بودیم

      و  ما به اندازه سن چاقی خود دارای فرمول های مخرب چاقی هستیم که باید دونه دونه انها رو شناسایی کنیم و با برنامه های تناسب ،جایگزین کنیم ، برای من که این راه و مسیر لذت بخش بوده و هست و چه کاری صالح تر از این که من مراقب خودم و وجود نازنینم باشم و در راستای زیباتر شدنش قدم بردارم‌

      چرا من میخواهم که لاغر باشم ؟ من میخوام لاغر باشم که بتونم خود واقعیمو زندگی کنم ، خود واقعیمو ببینم ،لذت ببرم ،بدون استرس ،با آرامش ،آخه خود واقعی من ، اینهمه دردسر نداره ،اینهمه بخور نخور نداره ، خداوند من رو آزاد و سالم و متناسب آفرید ، ولی من نتونستم به دلایلی مراقب وجود خودم باشم ،پس نتونستم یک زندگی نرمالیو تجربه کنم ،الان دلم زندگی نرمال که حق الهی و طبیعی منه میخوام ، میخوام مثل افراد متناسب فکر کنم ،لذت ببرم ،بپوشم‌،شاد باشم ،از جسم خودم خجالت نکشم ، حالم خوب باشه ، زیباتر باشم ، سبک و فرز باشم ،میخوام با آرامش کامل مثل همه افراد نرمال زندگی کنم 

      برای رسیدن به لاغری چقدر شوق و اشتیاق دارم ؟ انقدر اشتیاق دارم که‌ ۱۸ ماهه بدون توقف در حال گوش کردن و نوشتن و خوندن هستم و با لذت در حال طی کردن مسیرم و حل کردن چالش های ذهنیم ،پر قدرت ادامه دادم‌ و ادامه خواهم داد 

      تناسب اندام جزء اولین هدف های زندگی منه که میدونم پشت متناسب شدن ،هزاران خیر و برکت و شادی و سلامتی پنهان شده که من تا حالا ازشون بی بهره بودم🌹 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/02/26 01:42
      مدت عضویت: 1713 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,250 کلمه

      سلام استاد . 

      شنبه روز اول رو من در مقدمه نوشتم . دوبارم ارسال شد نتونستم بار اولش رو حذف کنم هرچی زدم روی حذف حذف نشد لطفا اولی رو ثبت نکنید دومی رو ثبت کنید سپاسگزارم . 

       اینجا هم نکاتی بود که دوس دارم بگم . 

      استاد من به مبارزه فکر نمیکنم . مبارزه کردن آنچه را که با آن میجنگم برایم بزرگتر و قویتر می کند . مبارزه کردن منو یاد اون فایل پادشاه و اژدها میندازه که فکر میکنم حدودا  دو سال پیش در کانال گذاشته بودید . 

      همه افراد قصر پادشاه میخواستن با اژدها مبارزه کنند و با هر بار مبارزه اون قویتر میشد ولی پادشاه اومد و باهاش در صلح و دوستی قرار گرفت و اژدها کوچیک و کوچیکتر شد .  این شده الگوی ذهنی من . من دوس دارم با خودم در صلح باشم . پس اصلا به کسی نمیگم که دوره رو مجددا شروع کردم  که واکنش کسی رو به خاطر الگوهای اشتباه ذهنی خودم مبنی بر لاغر نشدن دریافت نکنم . 

      چقدر این متن عالی بود . 

      در مورد فایل من چاقم یا اضافه وزن دارم من چاق هستم . چاقی در ذهن من هست و ریشه در ذهن من دارد و ذهن من هم از طریق ورودیهای چشم و گوش و سایر حواس  و آموزشها شکل گرفته و البته خودم شکل دادم نه شخصی دیگه البته چون ذهن خوداگاه که دروازه ی ذهن ناخوداگاه هست از ابتدا شکل نمیگیره ورودی ذهن ناخوداگاه بازه و ما هر چی میبینیم و میشنویم و سریع یاد میگیریم ولی وقتی بزرگتر میشیم چون ذهن خوداگاه هم شکل میگیره دیگه ورودیها ریموت دار میشن و هرآنچه را که مطابق دریافتیهای درونی باشه ذهن خوداگاه اجازه ی ورود میده . میشه اینطور گفت که ناخوداگاه خودش خوداگاه رو میسازه تا چهارسال هر آنچه را میخواهد دریافت میکند بعد درب کنترلی می گذارد تا ورودیها را مطابق اطلاعات ذخیره شده در آن داخل بفرستد و ما اکنون واقعا برای تغییر آنچه در ضمیر ناخوداگاهست دقیقا داریم از فرمولهای خود ضمیر ناخوداگاه استفاده می کنیم برای همین ضمیر خوداگاه اجازه ی ورود میدهد و در را باز میکند وگرنه کوچکترین ناهماهنگی مساوی با بسته شدن در هست  . من چاق هستم یا اضافه وزن دارم . اضافه وزن محصول چاقی ذهن است . ذهن چاق اضافه وزن را ایجاد میکند و حالا که ما میخواهیم محصول را اصلاح کنیم باید ابتدا ریشه را اصلاح کنیم و با ریشه به صلح برسیم . 

      هدف من رسیدن به تناسب اندام است و مهمتر از آن یادگیری مسیر رسیدن به تناسب اندام است . یعنی برطرف کردن چاقی ذهن . من با هدف گام برمیدارم تا تمریناتم را با اشتیاق بیشتری انجام دهم . من  به انجام تمرینات عشق می ورزم . 

      من با خودم به صلح میرسم . 

      با اندامم به صلح میرسم . 

      با شرایط کنونی ام آشتی میکنم . 

      شرایط کنونی ام را می پذیرم و با خودم صلح میکنم . 

      دیگر از چاقی ام رنج نمیکشم . با رفتارم به صلح میرسم . حتی با استرسم به صلح میرسم . با خودم نمیجنگم . با الگوهای نا دلخواه ذهنم نمی جنگم . فقط یاد میگیرم یادمیگیرم که چطور با ذهنم عمل کنم که واکنش ذهنم لاغری شود . 

      من تا بحال آموخته ام در صلح قرار گرفتن فشار را از روی ذهن بر میدارد . 

      پذیرش خود فعلی ؛ فشار را از ذهن برمیدارد . 

      من خودم را میپذیرم و با رفتارهای خودم در صلح قرار میگیرم .  احساسات نادلخواه واکنشی بود به عملکرد من . وقتی باور دارم وقت کم است این الگو  در من ایجاد استرس میکند . من وقتی با عشق گام بر میدارم بی نهایت زمان برای لذت بردن دارم . من بلد نیستم چگونه از فرصتهایم لذت ببرم ‌. عادت کرده ام همواره تند و تند و با استرس قدم بردارم یکی از  اموزشهای ما در کودکی نیز همین بود . ما با استرس کار انجام میدادیم نه باعشق . موقع کار  قر میزدیم نه خنده و شادی . وقتی کارها زیادمیشد نگران کمبود وقت بودیم و همه ی اینها یعنی آموزش اشتباه . 

      یکی دیگر از الگوهای اشتباه اینست که وقتی عذاب میکشی وقت طولانی میشود و وقتی لذت میبری وقت کم میشود ‌ . این هم یک الگوی اشتباه است . اتفاقا وقتی از زندگی لذت میبریم وقت اصلا نمیگذر د . نمونه ی آن هم معراج رسول . میگویند وقتی پیامبر از  معراج بازگشت  کلون در همانطور که قبلا تکان خورده بود هنوز در همان تکان بود . یعنی اصلا وقت نگذشته بود . 

      ما در لاغری با ذهن به معراج میرسیم . چون لاغری با ذهن عشق را در وجود ما روزافزون میکند . هرچقدر بیشتر یاد میگیریم که چطور عمل کنیم عملمان بهتر میشود . الگوهای ذهنی یکی یکی خود را نشان میدهند . می آیند که تعویض شوند . همان ذهنی که به واسطه ی جنگ ما با او  با ما میجنگید و رم میکرد می گوید بفرما این الگوی اشتباه مرا تغییر ده . او خود مشتاق آموزش است . او دیگر مثل یک اسب رمنده نیست . او خودش افسارش را می آورد و میگوید بفرما افسار من دست تو و تمامی این واکنشها به خاطر کنش صحیح است . اینکه ما یادگرفته ایم چطور باید الگوهای ذهنی را تغییر دهیم . چطور باید تکرار و تمرین کنیم . 

       وقتی عشق می ورزی وقت زیاد میشود . اصلا زمان نمیگذرد . همه چیز سود است سود است و سود . 

      علت تفاوت افراد در واکنش های خوردن و یا چاقی نیز همین است . 

      چون افراد متناسب آموزشی خلاف طبیعت اصلیشان وارد ذهنشان نشده و الگوهای اولیه شان را هنوز دارند تکرار می کنند . 

      هرکدوم از بچه ها که صحبت می کنند انسان فکر میکنه خودشه . چون روح همه ی ما یکیه و چون همگی ما اینجا از دل و جان صحبت می کنیم با هم  به نوعی وحدت میرسیم . ما انسانها شاید در ظاهر متفاوت باشیم ولی در وجودمون یکسان هستیم . واقعا درست میگید . ما در لاغری با ذهن دو نوع الگو داریم الگوهای مربوط به احساس و نوع برخورد با ذهن و الگوهای خوردن که البته اونم در تبع رضایت ذهن است .

      مهم اینه ما با اون غذایی که داریم میخوریم آشتی باشیم و بهش احساس خوب داشته باشیم . حتی با غذا هم آشتی کنیم . ازش نترسیم . بهش قدرت چاق کنندگی ندیم . با احساس عجله و ولع و محدودیت نخوریمش . ازش رنج نکشیم . طوری نخوریمش که به احساس سرزنش بیفتیم یا اگه هرطور خوردیم هی خودمون رو سرزنش نکنیم هی بهش فکر نکنیم . یعنی توجهمون رو از ایجاد احساس مخرب بین خودمون و غذا برداریم   و  میتونیم در ذهنمون باهاش حرفهای خوب  بزنیم . اثر داره انرژیمون روی اون غذا اثر میزاره .

      اون غذای انرژی مارو دریافت میکنه  .

      بعضی وقتها دیدید ما حتی  از غذا فرار می کنیم .  به خودمون محدودیت میدیم دور از جون همه بعد بهش حمله می کنیم . ما اینجور  احساسات رو باید نسبت به مواد غذایی اصلاح کنیم . ریشه ی اصلاح صلح هست . یعنی آشتی کردن . اصلاح رفتار یعنی صلح با رفتار  . یعنی اشتی کردن . یعنی احساس خوب داشتن  اصلاح ذهن یعنی صلح با ذهن . صلح با همین چیزی که هستیم . بعد کم کم واکنش بدن ما خوب میشه . به طبیعت اصلیش برمیگرده . به خدا ذهن حریص نیست . ما کاری کردیم که حریص شده وقتی باهاش آشتی کنیم اونم کم کم حرص و ولعش کم میشه و احساس خوب به ما میده .

      اینم برداشت های  من از روز شنبه و البته مقدمه . به قول همین آسی جون ؛ مهم در مدار احساس خوب بودنه حالا از هر متن و فایلی که برای این مسیر لذت بخش استفاده بشه . 

      من که لذت بردم و  نوشتم . 

      سپاسگزارم استاد بابت شروعی دوباره .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1400/02/25 23:11
      مدت عضویت: 1704 روز
      امتیاز کاربر: 23760 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,146 کلمه

      🌹سوالات مرحله اول تمرینات روز شنبه 🌹هفته اول 👸

      🦄عرض سلام و ادب و احترام مجدد🦄 

      💖چرا می‌خواهید لاغر شوید؟💖من با تمام وجودم میخام لاغر بشم تا هر آنچه چاقی از من گرفته به بهترین نحو جبران بشه و برگردم به تناسب اندامی که لایقشم و تنظیمات کارخانه ای که خدا منو با اون افرید و خلق کرد واقعا دیگه به شدت خسته هستم از قوانینی که اطرافیان برای من در نظر میگیرن بسه نخور🚫 این برات خوبه 😂 این برات بده ⛔ اینو بپوش 😒 این رنگ مناسب تو نیست 😅 این مدل به تو و هیکلت نمیاد 😀 تو نمیتونی 😄 سوغاتی آوردن ولی مال لاغراست اندازه تو نمیشه 😅 من محرومم از لذت بردن من محرومم از اعتماد به نفس 😶 چرا من نباید لایق خوشبختی باشم 😥 چرا من نباید از ته دل بخندم و چشمام رو باز میکنم بگم خدا یا شکرت یه روز جدید شروع شده و من در زندگی هر روز به لذت های جدیدتر دست پیدا میکنم 😊 من میخام از این دنیا و از دنیای بعدی که برای خودم میسازم لذت ببرم این حق من نیست که مدام ناشکری کنم و ناسپاسی 😅 این حق من نیست که مدام حسرت و افسوس بخورم 🤗 من میخام لاغر و مانکن و متناسب باشم من همین الانم ذهنم متناسبه 🤗 من همین الانم رفتار و عادتهای انسانهای متناسب رو دارم 😍 من همین الانم شاد و خوشحالم و هر روز در این مسیر شاد و خوشحال ترم هدف من فقط لاغری نیست هدف من رسیدن به تمام امکاناتی هست که خدا برام آفریده دلم میخاد از تمام نعمت هایی که حق طبیعی منه به نحو احسنت استفاده کنم پس این حق منه که اون جور که دوست دارم زندگی کنم و هدف من واقعا فقط لاغری نیست رسیدن به تمام حق هایم در تمامی جنبه های زندگی است خوشبختی به معنای واقعی کلمه 💃👰👸 من میخام مومن واقعی و شکرگزار تمام نعمت های خداوند بزرگم باشم 😎 من میتوانم خوشبخت ترین آدم روی زمین و عاقبت بخیر ترین بشم با کمک اموزشهای عالی و درسهای بی نظیر که خود خدا منو بهش هدایت کرد من محرومیت و محدودیت و رژیم نمیخام 🤝🏻 و میخام با خودم در صلح باشم 😀

      💖برای رسیدن به لاغری و تناسب‌اندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟💖من به حدی شور و شوق و اشتیاق دارم که قابل وصف نیس تمام عمرم رو با روشهای بی فایده به باطل شدن روح و جسم و ذهنم پرداختم حالا برای ادم شدن خودم بی نهایت شوق و اشتیاق دارم و هر لحظه رو به وفور هست این اشتیاق 👸

      💖حاضرید برای رسیدن به تناسب‌اندام چه بهایی را بپردازید؟💖من بهایی نپرداختم هنوز 😂 قبلا از طرف خدای مهربانم همه چی پرداخته شده🌹 ولی به سهم خودم حاضرم با تمام وجودم به رشد و مراحل عالی و بالا بپردازم و از هر لحظه و فرصتی به نحو احسنت برای رسیدن به تناسب اندام همیشگی خودم که اینم همه عشق و لطف خداست انتخاب کنم در این مسیر به رشد و تکاپو بپردازم عشق و علایق من همیشه صرف تلوزیون و چت های بیخودی و بی فایده و بطالت وقتم میشد و هر کمکی از دستم بر میاد برای خودم که بی نهایت ارزش قائل شدم به مرحله عمل در بیارم و عشق و لذت دریافت کنم کور از خدا چی میخاد دو چشم بینا بهتر از اینا هم میشه و این طبیعیه که خوشبخت ترین خودم باشم 👸

      💖منظورم از پرداخت بها فقط مادی نیست، بلکه چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسب‌اندام تلاش کنید؟💖با تمام وجود و تمامی کانالهای خدادای وبی نهایت عشق💓 به طور اتوماتیک و غیر ارادی برگردم  تنظیمات کارخونه ای که خدا برام در نظر گرفته بود و خودم با دست خودم کاملا به صورت ناخودآگاه و غیر ارادی خرابش کرده بودم الانم با همه وجود حاضرم از تمامی تمرینات عالی دوره به نفع خودم استفاده کنم و تمام تلاش لذت بخش خودم رو در این راه شیرین به کار میبندم و ایمان دارم به موفقیتم و جز این تلاش هیچ تلاش دیگری نخواهم کرد و با تمام وجود حاضرم هر چی آشغال تو ذهنم دارم با کمال میل دور بریزم و واقعا بت شکنی کنم و با بت های ذهنم که فرمول های غلط هستن که منو به اینجا رسوندن هیچ مقاومتی نداشته باشم برای تغییرات عالیشون  و دور انداختنشون و تمام اعتقادات خرافاتی خودم رو پاکسازی کنم و دست از به روز رسانی ترسهام بردارم 💃😍 مخصوصا ترس از خوردن 😂😂😂 چون واقعا به معنی واقعی کلمه منم هیچی نمیخوردم ولی چاق بودم و دلیل بزرگ و مانع بزرگ چاقی من فقط ترس بود و بس و ترس هم یعنی ایمان به شر به جای ایمان به خیر من توبه کردم از ترسیدن و بهایی که من میپردازم توبه هست 💃

      💖چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟💖خیلی خیلی تمایل و اشتیاق و شور و هیجان بی نظیری دارم از همین شروع دوباره حتی بعد از این ۴ سالی که در مسیر بودم انگار دوباره از اول متولد شدم و ابتدای مسیرم و هرگز و هرگز از این راه دست نمیکشم و همچنان مصمم و پر اشتیاق در مسیرم 👸💃 و تمام تمریناتم رو کامل انجام میدم و با این شروعم کاملا تا پایان راه استمرار دارم و هر روز بهتر از دیروز 💖

      💖رسیدن به تناسب‌ اندام چندمین هدف زندگی شماست؟💖صد در صد اولین هدفم هست ولی میدونم در کنارش به تمام اهدافم به صورت کاملا غیر ارادی میرسم همینطور که تا به حال معجزاتش رو دیدم و رسیدم کار با ذهن برای تمامی اهدافه نمیشه جلوی بقیه اسرار خوشبختی رو گرفت خود به خود به وجود میان دست خودم نیس 😂🎂

      💖برای رسیدن به تناسب‌اندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟💖اشتباه بزرگ من تو این مسیر این بود که خیلی واکنشی بودم و به هر حرف و فکری از دیگران واکنش میدادم حتی با خواهرام و برادرم به شدت درگیر بودم و این خیلی باعث اتلاف انرژی من در این مسیر شد و درست از روزی که استاد به من فرمودن باعث اتلاف انرژیم میشه هر روز تمام سعیم بر این بوده که به عقاید دیگران همونجور که به عقاید من کاملا بی تفاوت هستن بی تفاوت باشم و به جای دلسوزی براشون به خودم برسم چون هیچکس مهم تر از خودم نیست 👸🤗 درگیر احساسات شدیدم نباشم و فقط به مسیر و هدف خودم فکر کنم و هر کس در مدار و دریافت انرژیهای الهی باشه خودش به وقتش میاد تو مسیر حسابی سرم به کار خودم باشه و هوای خودمو داشته باشم و بس 😊😄😍 اگه بقیه هم لایق دستیابی و رسیدن به این مسیر شگفتی ساز و خوشبختی باشن هدایت خواهند شد من نباید کاسه داغ تر از آش باشم و صلاح مملکت خویش خسروان دانند 😊😍 و خداوند انسان رو موجودی مختار و آزاد افریده و هر بارم امتحان کردم که مشوق و حامی اطرافیانم باشم که از راههای سخت نرن به نتیجه نرسیدم و با کمال میل از این تلاش بیهوده دست برمیدارم 🤗😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1400/02/25 21:40
      مدت عضویت: 1553 روز
      امتیاز کاربر: 9363 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 885 کلمه

      به نام خدا 

      سلام سلام 😍😍

      ✅ موضوع ذهن و کنترل آن ،برای من خیلی عجیب بود اما با مثال ترشح بزاق به هنگام دیدن یک خوراکی ترش کاملا این موضوع را درک کردم و فهمیدم که عاملی در من هست که هم من میتوانم روی آن تاثیر بگذارم و هم آن در واکنش های من تاثیرگذار است.

      ❓چرا افرادی چاق هستند و افرادی لاغر؟

      دوست دارم از دو نگاه به این سوال جواب بدهم.

      نگاه اول : فرد چاق: چون لاغرها شانس دارند، آنها ژن خوب دارند،سیستم بدن شان لاغر است ، و….

      نگاه‌دوم :فرد متناسب : یا شاید بهتر باشه به جای کلمه ی فرد از ذهن استفاده کنم. ذهن متناسب نظرش درباره ی تفاوت جسم انسان ها تغییر در فرمول های آنهاست.

      یعنی وقتی ما جسم‌ مشابه هم داریم که بسیار هوشمند و توانمند هم هست بنابراین چیزی که مانع دفع مقداری از چربی های اضافه می شود ، قدرت ذهن چاق است.

      ❓میزان مصرف مواد غذایی در افراد چاق کمتر از افراد لاغر است.چرا؟

      برای اینکه فرد چاق میترسد..از هر لقمه ترس دارد.فکر میکند تک تک لقمه هایی که به دهان میگذارد را به زودی در شکم و پهلو و قسمت های مختلف جسم خود مشاهده خواهد کرد.اما روزی فکر نمی کند که اگر قرار بود همان بشود که او فکر می کند تا الان باید هزاران کیلو وزن داشت اما این اتفاق نیوفتاده.پس چه چیزی باعث دفع آن هزاران کیلو شده است ؟ و چه چیزی مانع دفع این ۱۴ کیلو برای من شده است؟حالا فرد لاغر اصلا به این روند فکر نمی کند..دیدین وقتی میریم به جای بسیار خوش آب و هوا ، دوست داریم نفس عمیق بکشیم ؟ عمل خوردن برای فرد متناسب مثل تنفس کردن برای ما عادی است..به اندازه ی نیاز و به مقداری که دوست دارد می خورد و روزی فکر نمی کند که این غذایی که من خوردم چی میشه؟ چجوری دفع میشه؟ و….و هیچ ارتباطی بین خوردن و جسمش نمی بیند و این دو را به هم مربوط نمی داند. و اصلا مطمئن است که جسم او همیشه متناسب است و هیچ نگرانی از چاق شدن ندارد.

      ❓به نظر شما دلیل اینکه افراد چاق همواره در طول عمر خود از تناسب اندام محروم هستند،چیست؟ واقعا دلیل آن چیست؟

      دلیل اولی که به نظرم می آید این است که افراد چاق خودشان را چاق پذیرفته اند دوست دارند لاغر شوند اما در ذهن شان ،انتظارشان از جسم خود همیشه چاق بودن است .به این دلیل که سال ها چاق بودند و چاق تر شدند به  این شرایط عادت کرده اند و چاقی طبیعی ترین حالت جسم برای آنهاست ولی چون میل به خوبی ها دارند به سمت لاغری حرکت می کنند ولی به دلیل راه های اشتباه و هم چنین اینکه باور ندارند می توانند لاغر باشند ، هیچ وقت نتیجه ی مطلوب و دائمی نمی گیرند.

      ✅چاقی را فقط در حیواناتی می بینیم که از سبک زندگی خود خارج شده اند و توسط انسان ها رفتارهای آنها تغییر کرده و به دلیل وفور غذا و احتیاج نداشتن به دنبال غذا گشتن ،آنها دچار اضافه وزن می شوند.

      ولی هیچ حیوانی در طبیعت اضافه وزن ندارد و چاق نیست.هر وزنی که دارند از ابتدای زندگی تا مرگ شان همان است.چون مثل تنفس کردن فرمول های خوردن هم کاملا تحت نظارت مستقیم مغز و به عبارتی غریزه ی آنهاست.

      ✅وقتی به ثروتمند شدن فکر می کنیم شرایط تمکن مالی را با توجه به وضعیت فعلی خودمان می سنجیم اما شرایط یک فرد ثروتمند بسیار متفاوت از آن چیزی است که کسی که ثروتمند نیست درباره ی آن تصور می کند.

      درباره ی تناسب اندام هم همین طور است. شرایط و آزادی های یک فرد متناسب بسیار بیشتر از چیزی است که یک فرد چاق می‌تواند تصور کند.

      ✅من از ته قلبم دوست دارم که لاغر بشوم تا زندگی و شرایط متفاوتی را تجربه کنم . برای متناسب شدن بسیار هیجان و اشتیاق دارم و کلی برنامه و هدف برای آن زمان دارم😍.برای متناسب شدن حاضرم از تماشای محبوب ترین فیلمم بگذرم و تمرین کنم، برای متناسب شدن حاضرم با فراغ بال خرج کنم و از نتیجه مطمئن هستم.برای متناسب شدن حاضرم با بهترین دوستانم چت نکنم ، برای متناسب شدن حاضرم از خوابم بزنم، برای متناسب شدن حاضرم پا روی تمام فرمول های اشتباه و عقاید غلطم درباره‌ی چاقی و خوردن بگذارم و آنها را تا همیشه کنار بگذارم.برای متناسب شدن حاضرم با عشق هرروز زمانی را اختصاص به یادگیری و تکرار بدهم.حاضرم تا رسیدن به هدفم تمرین کنم و تکرار کنم و استمرار داشته باشم.

      متناسب شدن و متناسب ماندن اولین و مهم ترین هدف زندگی این روزهای من است.برای رسیدن به تناسب اندام حاضرم هیچ اهمیتی به گفته ها و افکار دیگران ندهم و فقط به احساس خوب خودم توجه کنم.میخواهم با توجه و تمرکز بسیار بالا فقط روی انجام هرچه بهتر دوره تمرکز کنم و دیگر به نظرات دیگران درباره‌ی چاقی و لاغری اهمیتی نمی‌دهم.از این لحظه فرمول متناسب همان است که استادم می‌گوید‌ و فرمول چاق کننده همان است که استادم توضیح می دهد.در این مسیر علم برای من حرف مربی ام است . تعهد می‌دهم هرچه درباره ی چاقی و متناسب شدن در این مسیر می آموزم را بدون هیچ گونه قضاوتی به طور ۱۰۰٪ درست باور کنم و به آن عمل کنم.

      من هیچ کس‌را در جریان اقدام خود برای تغییر شرایطم‌نمی گذارم و با دلی مطمئن و سرشار از ایمان و یقین به خودم مسیرم را شروع می کنم.

      خداوندا در تمام مسیر یار و یاورم باش.❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رضا عطارروشن
      1400/02/25 12:34
      مدت عضویت: 1108 روز
      امتیاز کاربر: 6510 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,527 کلمه

      سلام همراهان عزیز

      با خوندن این متن به وجود بخشی در خودم پی بردم که قابل دیدن نیست اما می توان از تاثیری که بر عملکرد جسم من می گذارد از بودنش اطمینان حاصل کرد.

      متوجه شدم که می توان این بخش را برنامه ریزی کرد و تغییرات در عملکرد جسم ایجاد کرد.

      اضافه وزن من بخاطر برنامه ریزی شدن ذهن من بوده است و این همه سال مقصر دانستن دیگران برای چاق بودنم تصور اشتباهی بوده البته اطرافیان من قطعا در برنامه ریزی این بخش وجود من نقش داشته اند اما عمدی برای این کار نداشتند و از این جهت نباید آنها را مقصر چاقی خودم بدونم.

      با درک این موضوع رهایی از چاقی برای من باورپذیرتر شد چرا که متوجه شدم الان هم می تونم با برنامه ریزی ذهنم به شرایطی که دوست دارم برسم.

      وقتی می شود ذهن را برنامه ریزی کرد دیگر دلیلی ندارد سال های باقیمانده زندگی ام را در چاقی سپری کنم. از امروز تصمیم می گیرم بر اساس آموزش های این دوره فوق العاده ذهنم را برای لاغر شدن برنامه ریزی کنم.

      سوالاتی در این بخش مطرح شده که دوست دارم با جواب دادن به آنها از همین لحظه برنامه ریزی ذهنم را شروع کنم.

      1- میزان مصرف مواد غذایی در افراد چاق کمتر از افراد لاغر است؟ چرا؟

      در تمام سال هایی چاقی مادرم عقیده داشت که رضا چیزی نمی خوره و اینو بارها به دیگران می گفت

      شنیدن این حرف باعث شده بود که بیشتر از خوردن ترس داشته باشم چون من که چیزی نمی خوردم و چاق بودم اگه قرار بود چیزی بخورم چقدر چاق تر می شدم.

      احتمالا به همین دلیل ترس از خوردن در من شکل گرفته است و همیشه از خوردن می ترسیدم تا جایی که از آب خوردن هم ترس داشتم و هزاران بار به دیگران گفته بودم که من آب هم بخورم چاق می شم.

      در مقایسه با برخی از دوستان لاغرم غذا خوردن من واقعا کمتر بود ولی این کمتر خوردن بخاطر ترس از خوردن بود نه اینکه میل و علاقه نداشتم

      اتفاقا خیلی دوست داشتم بیشتر بخورم ولی همیشه از خوردن می ترسیدم و نمی دونستم که ترس از خوردن بیشتر از خوردن باعث چاقی من می شه

      2- چرا افراد لاغر هرچه می‌خورد چاق نمی‌شوند؟!

      سال هاست این سوال در ذهنم است که چرا لاغرها هرچی می خورند چاق نمیشن

      پسرخاله ای داشتم که در خوردن با دیگران مسابقه می ذاشت و اگه خوراکی هامو قایم نمی کردم حتما همه رو می خورد

      برای خوردن هیچ اهمیتی به ساعت و مقدار خوردن نمی داد و همیشه لاغر بود

      اما من هر ساعتی غذا نمی خوردم، به هر اندازه ای که دوست داشتم نمی خوردم اما همیشه چاق بودم

      فکر کردن به اینکه چرا آدم های لاغر چاق نمی شن خیلی ذهنم رو مشغول کرده بود و باعث حسرت خوردن من نسبت به لاغرها شده بود.

      3- علت تفاوت بین طرز فکر افراد درباره خوردن چیست؟

      الان متوجه شدم که دلیل تفاوت بین طرز فکر من و افراد لاغر برنامه ریزی شدن ذهنم بوده

      وقتی ذهن من درباره خوردن برنامه ریزی شده که باعث چاقی من میشه هربار که می خواستم غذا بخورم اطلاعات ذهنم باعث ترسیدن من از خوردن و چاق تر شدن می شده ولی چون در ذهن یک فرد لاغر همچین موضوعی وجود نداره هیچوقت موقع خوردن ترس در لاغرها ایجاد نمیشه

      4- به نظر شما دلیل اینکه افراد چاق همواره در طول عمر خود از تناسب‌اندام محروم هستند چیست؟

      تنها دلیلش میتونه این باشه که ذهن افراد چاق برای چاق بودن برنامه ریزی شده و چون از این موضوع اطلاع ندارند و اصلا بلد نیستند که چطور باید برنامه ریزی ذهن خودشون رو عوض کنند در تمام طول عمرشون چاق می مونن

      5- چرا می‌خواهید لاغر شوید؟

      چون دیگه از چاق بودن خسته شدم. از سرزنش شدن حالم بد میشه، از اینکه همش حواسم به خوردنم باشه و ترس از خوردن داشته باشم خسته شدم.

      می خوام فکر چاقی رو از ذهنم بیرون کنم و باقی عمر به موضوعات موردعلاقم فکر کنم

      این همه سال بیشتر ذهن من مشغول چاقی و لاغری بوده و خیلی از لذت ها رو نبردم و دل و دماغ زندگی کردن نداشتم

      میخوام لاغر بشم که حس آزادی رو به دست بیارم

      ازادی در انتخاب لباس، آزادی در انتخاب غذا، آزادی در حضور در مهمانی ها، آزادی در انتخاب هر موضوعی که قبلا بخاطر چاقی انتخابش نکردم

      6- برای رسیدن به لاغری و تناسب‌اندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟

      خیلی شوق دارم

      بیشتر از هر اتفاق دیگری در زندگی برای لاغر شدن شوق دارم

      برای لاغر شدن خیلی اراده دارم

      کارهایی که برای لاغر شدن در زندگیم انجام دادم برای هیچ موضوع دیگه ای انجام ندادم

      اگه انقدر که برای لاغر شدن تلاش کردم برای هر موضوعی دیگه ای تلاش می کردم الان در اون موضوع در دنیا شناخته شده بودم

      من برای لاغری و تناسب اندام بی نهایت شوق و اراده دارم.

      7- حاضرید برای رسیدن به تناسب‌اندام چه بهایی را بپردازید؟

      هر بهایی را می پردازم

      تا الان هم هر بهایی لازم بوده پرداخت کردم

      خیلی وقتها با جنگ و دعوا خانوادم رو وادار می کردم فلان دارو یا وسیله رو برای من بخرن که من لاغر بشم

      خیلی پول خرج لاغر شدن کردم که همش بی فایده بود

      چقدر زمان خرج لاغری کردم که همش بی فایده بود

      چقدر با بچه ها بازی نمی کردم چون بخاطر چاق بودنم مسخره می شدم

      خیلی از دوران های زندگیم خرج چاقی شد

      الان برای لاغر شدن هر بهایی لازم باشه پرداخت می کنم

      همین امروز به نظرم اولین بها رو پرداخت کردم

      دیشب ساعت 4:30 خوابیدم

      تصمم داشتم ساعت 8:30 بیدار بشم و این دوره رو شروع کنم

      سعت 7 صبح با گریه آیدا از خواب بیدار شدم

      حدود یک ساعت بغل من بود تا دوباره خوابید

      خیلی خسته بودم و چشمام از بی خوابی می سوخت

      ولی ساعت از 8 گذشته بود و من تصمیم داشتم 8:30 شروع کنم

      یه لیوان قهوه خوردم و طبق برنامه شروع کردم

      اتفاقا تصمیم داشتم موقع گوش دادن به فایل های آموزشی از تردمیل استفاده کنم و با اینکه خوابم می یومد ولی تصمیم خودم رو اجرا کردم و یک ساعت روی تردمیل داشتم محتوای آموزشی رو می خوندن و فایل ها رو تماشا کردم.

      من هر بهایی لازم باشه برای لاغر شدن پرداخت می کنم و باید به آرزوی خودم برسم.

      8- چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسب‌اندام تلاش کنید؟

      هر چقدر لازم باشه تلاش می کنم.

      تکرار می کنم و ادامه می دم تا به آرزوی خودم برسم

      من همه سال های چاقی زندگی نکردم

      هیچ لذتی از زندگی کردن نبردم و به هیچ آرزویی نرسیدم چون انقدر از چاق بودن ناراحت بودم که هیچ چیز در دنیا منو خوشحال نمی کرد

      حتی در بچگی هر بهانه ای برای داشتن وسیله بازی می گرفتم بعد از داشتنش دوباره ازش خوشم نمیومد

      یادمه مادرم هر وقت برای من پارچه می خرید که لباس بدوزه و به من نشون می داد اونو پرت می کردم گوشه اتاق

      می گفتم این چیه خریدی

      خسته شدم از لباس راه راه پوشیدن

      همش رنگ قهوه ای و طوسی برام می گیری و همیشه میگفت خوب چون چاق هستی نمیشه رنگ روشن بپوشی

      لحظه به لحظه زندگی من پر از خاطرات تلخ چاقی است و امروز برای رسیدن به لاغری هر تلاشی لازم باشه انجام می دم.

      من با لاغر شدن می خوام از چاقی انتقام بگیرم

      چیزی جز انتقال از چاقی منو راضی نمیکنه و تنها راه انتقام گرفتن از چاقی ، لاغر شدنه

      9- چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟

      تنها هدف من در زندگی لاغر شدنه و برای این هدف هرچقدر لازم باشه ممارست می کنم

      من خیلی روشها رو امتحان کردم و دیگه اطمینان دارم که هیچ روشی نمی تونه به من کمک کنه لاغر بشم الا روش لاغری با ذهن

      چون متوجه شدم بخاطر برنامه ریزی ذهنم بوده که من چاق شدم و حالا بعد از این همه سال تازه اشکال کار رو پیدا کردم

      بخاطر همین دیگه دست بردار نیستم تا این اشکال رو برطرف کنم

      قبلا نمی دونستم اشکال چاقی از چیه و همه کار می کردم که لاغر بشم ولی نمی شد

      الان متوجه شدم که وقتی اشکال رو نمی دونی تلاش کردن برای رفع اشکال بی فایده است

      اما الان که اشکال چاق بودنم رو پیدا کردم دیگه هرچه در توان دارم برای رفع این مشکل به کار می گیرم

      10- رسیدن به تناسب‌ اندام چندمین هدف زندگی شماست؟

      اولین و آخرین هدف من در زندگی لاغر شدنه

      حتی وقتی لاغرشم بازم هدف اصلی من از زندگی لاغر بودنه چون هرچیزی در کنار لاغری لذتبخشه

      هیچ لذتی در چاقی نیست و تنها هدف من در زندگی لاغر شدنه

      وقتی لاغر باشم زندگی کردن من تازه شروع می شه

      لذت بردن از خریدن

      لذت بردن از خوردن

      لذت بردن از مهمانی رفتن و هرچی لذت ها که ازش محروم بودم رو یکی یکی تجربه می کنم

      اولین هدف من برای ادامه زندگیم لاغر شدنه و آخرین هدف من برای زنده بودن هم لاغر بودنه

      11- برای رسیدن به تناسب‌اندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟

      همان اندازه که برای چاق بودن مقاومت کردم

      سالها از اطرافیان درباره چاقی سرزش شدم اما به چاق بودن ادامه دادم

      هزاران بار از طرف دیگران بهم توصیه شد که به فکر خودم باشم و لاغر بشم اما من همچنان چاق بودم

      هرچه مسخره شدم بازم چاق بودم

      هیچ حرفی و نگاهی و برخوردی نتونست باعث بشه من از چاقی دست بکشم و همچنان چاق بودم

      الان که خودم میخوام لاغر بشم و تصمیم گرفتم از این روش استفاده کنم هم مثل دوران چاقی عمل می کنم

      هرکی هرچی میخواد بگه مهم نیست من ادامه میدم

      خدا رو شکر از انجام اولین تمرین راضی هستم و این نشانه خوبی برای شروع این دوره است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم