سلام خدمت دوستان عزیز
من رضا عطار روشن هستم و خداوند را سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا همراه شما عزیزان باشم.
از اعتماد شما سپاسگزارم و اطمینان دارم به لطف خدای مهربان از شرکت در این دوره نتایج عالی کسب خواهید کرد.
نکته مهم درنتیجه گرفتن از این دوره شگفت انگیز، گوش دادن بارها و بارهای فایلهای صوتی و اجرای دقیق تمرینات و دستور العملهایی است که در طی دوره به شما عزیزان ارائه می شود.
بنابراین انتظار دارم با تمام انرژی در این دوره حضور داشته باشید تا شگفتی ساز شدن نتیجه حضور شما در این دوره آموزشی باشد. نتیجهای که شما لایق و مستحق تجربه آن هستید.
بیشتر افرادی که چاق هستند بارها از رژیمهای مختلف و ورزشهای گوناگون برای لاغر شدن استفاده کردهاند و نتیجه مطلوب کسب نکردهاند از این رو این افراد برای لاغر شدن احساس ناامیدی می کنند.
از شما دوست عزیز درخواست دارم به من اجازه دهید تا دانستههای خودم را به ذهن شما منتقل کنم.
نسبت به گفتههای من در این دوره شگفتانگیز مقاومت ذهنی نداشته باشید.
با خود عهد ببندید تنها شش ماه به شیوهای که من در اختیار شما قرار میدهم فکر و زندگی کنید و اجازه دهید نتایج مشخص کند که گفتههای بنده صحیح است یا خیر.
اگر راضی بودید این گفتهها و تمرینات را همیشه مدنظر داشته باشید و اگر نتیجهای حاصل نشد به راحتی میتوانید به شیوه قبلی خود برگردید و شش ماه استفاده از این دوره آموزشی به نسبت کل عمر شما بسیار ناچیز است.
از توجه و حضور شما سپاسگزارم
مقدمـه
انسان در بدو تولد دارای مجموعهای از اعضاء هست که همگی در راستای برآورده کردن نیازهای انسان باهم همکاری کرده و بانظم بسیار زیادی به انجام وظیفه مشغول هستند.
برخی از این اعضاء قابل رؤیت هستند مانند چشم، گوش، بینی، دست، پا و برخی از این اعضاء قابل رؤیت نیستند و ما نسبت به آنها حسی نداریم و فقط میدانیم در بدن ما وجود دارند و به انجام وظیفه میپردازند مثل کلیه، ششها، قلب، رگها و …
در کنار این اعضاء یک عضو حیاطی وجود دارد که قابل رؤیت نیست و جایگاه مشخصی در بدن ندارد و فقط از طریق احساس خوب یا بد داشتن، میتوان به وجودش پی برد.
وظیفه مغز به وجود آوردن هماهنگی بین اعضاء بدن است.
بهعنوان مثال زمانی که شما احساس گرما میکنید بدون اینکه شما درخواست کنید بدن شما عرق میکند تا به وسیله مرطوب شدن پوست دمای بدن شما کاهش پیدا کند.
این اتفاق از کنترل شما خارج است و دستور آن توسط مغز صادر میشود.
راه ارتباطی بین اعضاء بدن سیستم عصبی است.
سیستم عصبی وظیفه انتقال پیغامها بین اعضا را به عهده دارد؛ که یک عامل درونی است و سیستم عصبی به طور فیزیکی در بدن ما وجود دارد.
ما توانایی انتقال بعضی دستورات به اعضای بدن را داریم که مشاء درونی ندارند و ما از طریق عوامل بیرونی این پیغامها را به اعضاء ارسال میکنیم.
به عنوان مثال وقتی از فاصله چند متری ظرف ترشی را میبینیم از طریق حس بینایی پیغامی به بدن ارسال میکنیم و بدن شروع به ترشح بزاق دهان میکند حتی ممکن است این اتفاق شنیداری رخ دهد و زمانی که ما حرف و یا توصیفی از یک ماده غذایی ترش را میشنویم دهان ما شروع به ترشح بزاق میکند.
ذهن انسان وظیفه انتقال محرکهای بیرونی به درون بدن را برعهده دارد.
ذهن یا قدرت فکر یکی از بخش های وجودی انسان است که منشاء فیزیکی ندارد. اما از طریق حواس پنجگانه تحت تاثیر قرار می گیرد و بر عملکرد مغز تاثیر می گذارد.
ذهن انسان وظیفه تبدیل محرکهای بیرونی به دستورات عصبی مغز و نهایتاً ارسال به اعضاء بدن را دارد.
دهان شما وقتی قدرت تشخیص یک ماده غذایی ترش را دارد که تماس فیزیکی با آن داشته باشد. اما ذهن شما از طریق دیدن یک ماده غذایی ترش توسط چشم، پیغام مربوطه را صادر میکند و بزاق دهان بدون اینکه پرزهای چشایی با این ماده برخورد داشته باشند شروع به ترشح میکند.
این مطالب بیان کننده اهمیت ذهن در کنترل اعضاء بدن است.
خیلی از بیماریها و ناهماهنگی بین اعضاء ناشی از اختلال در کار ذهن است که به اصطلاح پزشکی اعصاب نامیده میشود. اعصاب به خودی خود هیچ درکی ندارد و این ذهن انسان است که دستورات را به اعصاب و نهایتاً به اعضاء ارسال میکند.
فعالیتهای بدن انسان به طور اتوماتیک انجام میشود.
تنفس کردن، ضربان قلب، پلک زدن، رشد کردن، تصفیه خون و همه اتفاقات در بدن بهطور سیستمی صورت میگیرد.
ما توانایی کنترل لحظهای بر بعضی از فعالیتها را داریم. برای لحظاتی میتوانیم به صورت اختیاری پلک نزنیم و یا تنفس خود را نگه داریم اما این عمل فقط برای چند لحظه امکانپذیر است و مجدداً به حالت خودکار بر میگردد.
جالب است که همین پلک زدن که به صورت خودکار انجام میشود در مواقع خواب و برای مدت زمان زیادی متوقف میشود.
این نشان میدهد که فعالیت همه اعضاء بدن در اختیار مغز انسان است و تا زمانی که مغز انسان درست کار کند تمامی اعضاء بهدرستی فعالیت خواهند کرد.
در بین فعالیتهای بدن فقط یک عمل در اختیار انسان قرار گرفته و آن تأمین غذای مورد نیاز بدن است.
البته یادگیری فنون و مهارتهای زندگی نیز از ورودیهای انسان است که از طریق حواس دیگر انجام میشود که مورد بحث ما نیست.
در اختیار داشتن همین یک عمل (خوردن) باعث بروز مشکلات بسیاری برای انسانها شده است. پس باید سپاسگزار خداوند باشیم که کنترل دیگر اعضا و فعالیتهای بدن را به عهده خودمان نگذاشته است چرا که بهطور یقین نمی توانستیم مدیریت صحیح بر عملکرد اعضای بدن خود داشته باشیم و خیلی زود از می مردیم.
چون ممکن بود یک روز خیلی نفس بکشیم و روزی دیگر فراموش کنیم تنفس کنیم، یا اینکه در طول روز برای ساعتی فراموش کنیم پلک بزنیم و باعث خشک شدن کره چشم بشویم.
تقریباً همه انسانها، چاقی و نداشتن تناسب اندام را به دلیل مصرف بیش از حد مواد غذایی میدانند؛ و پرخوری و شاید مصرف مواد غذایی چرب را عامل چاقی خود میدانند.
اما تا حالا به این فکر کردید که چطور در جهانی که همه انسانها مشابه یکدیگر خلق شدهاند و از اندام و اعضاء مشابه برخوردار هستند افرادی چاق هستند و افرادی لاغر؟
و جالب است بدانید در اکثر مواقع میزان مصرف مواد غذایی در افراد چاق کمتر از افراد لاغر است؟ چرا؟
حتماً در اطراف خود اشخاصی را سراغ دارید که همیشه برای شما جای سؤال و تعجب بوده که چرا این فرد هرچه میخورد چاق نمیشوند؟!
و همیشه از این موضوع رنج میبرید که چرا من نصف آنها غذا میخورم ولی چاق و چاقتر میشوم؟!
عموماً افراد چاق همیشه نگران خوراک خود هستند و هر لقمه را با استرس به دهان میگذارند ولی افراد متناسب با آرامش غذای خود را میل میکنند و از خوردن غذا لذت میبرند.
علت تفاوت بین طرز فکر افراد درباره خوردن چیست؟
در ذهن افراد چاق، خوردن (پرخوری) مساوی با چاقی است ولی در عمل میبینیم که افراد پرخور زیادی هستند که چاق نیستند!
افراد چاق زیادی را میشناسیم که همواره و سالها درگیر کنترل غذای خود و سپری کردن دورههای مختلف رژیم بودهاند ولی در طول عمر خود همواره چاق و خارج از تناسب اندام هستند.
به نظر شما دلیل اینکه افراد چاق همواره در طول عمر خود از تناسباندام محروم هستند چیست؟
حتماً زیاد مشاهده کردهاید که افرادی در اطرافیان شما با گذراندن دورههای رژیم سخت و طاقت فرسا به کاهش وزن و تناسباندام نسبی دست پیدا کردهاند ولی این دستاورد زمان طولانی حفظ نشده و مجدداً به حالت قبلی برگشتهاند.
واقعاً دلیل آن چیست؟
متخصصان علم تغذیه رعایت نکردن رژیم غذایی و اهمیت ندادن به نکات تغذیه را عامل این امر میدانند.
به نظر شما منطقی است که خداوند با تمام علوم و آگاهی که در اختیار دارد انسانی خلق کند که در تمام طول عمر خود مجبور به کنترل غذا و وزن خود باشد و تمام حواسش به حفظ اندام و ظاهر خود مشغول باشد؟!
اگر عوامل ژنتیک و غیره را دلیل تفاوت بین انسانهای چاق و لاغر میدانند به نظر شما این خارج از عدل الهی نیست که تعدادی را خوشاندام و تعدادی را بداندام خلق کند؟
تا حالا فکر کردید چرا فقط انسانها درگیر موضوع چاق و لاغری هستند؟
آیا میدانستید که چاقی در بین حیوانات معنایی ندارد؟
شما تا حالا پرنده ای را دیدهاید که به خاطر چاقی نتواند پرواز کند؟
گربه ای را دیدهاید که به دلیل چاقی نتواند از دیوار بالا برود؟
پلنگی را دیدهاید که به خاطر چاقی نتواند شکار کند؟
چاقی در بین حیوانات معنایی ندارد چون آنها قدرت یادگیری و تغییر باورهایشان را ندارند.
هیچ حیوانی معنای چاق و لاغری را نمیداند و غذا خوردن یکی از غرایز آنهاست و همین عامل باعث تناسباندام در حیوانات است. وقتی شما چیزی را نمیدانی نسبت به آن عکسالعملی هم نداری؟
ذهن انسان قابل برنامهریزی است.
برنامهریزی ذهن از بدو تولد آغاز میشود. از طریق دیدن و شنیدن ذهن شما برنامهریزی میشود و این برنامهریزی فرمول های ذهنی و در نهایت انتظار شما (باور) از زندگی را شکل می دهد. و شما هر انتظار یا باوری درباره زندگی داشته باشید همان را تجربه خواهید کرد.
برنامهریزی ذهن عموماً بهصورت ناخودآگاه صورت میپذیرد و این معضلی است که جامه انسانی به آن مبتلاست.
از آنجایی که ذهن انسان قابل رؤیت نیست مورد توجه برای صحیح برنامه ریزی شدن قرار نمیگیرد؛ و درنهایت باعث بروز مشکلات بیشماری برای انسانها میشود.
هرچه را در زندگی خود دارید و به هر شکلی که هستید نتیجه ذهن و باور شماست.
اگر در خانواده فقیری متولد شده باشید قاعدتاً شما هم با فقر زندگی خواهید کرد. اگر در خانوادهای که همه چاق هستند متولد شده باشید احتمالاً شما چاق خواهید بود و الا آخر
ذهن شما توسط والدین و پیرامون شما برنامهریزی شده است و بیشتر حرکات و عادات شما مشابه اطرافیان شماست.
صحبت در این زمینه بسیار است که بخواهیم از قدرت ذهن در شکل دادن به زندگی شما بیان کنم ولی کنکاش و توجه به این موضوع را به خود شما واگذار میکنیم تا از امروز با دقت کردن در رفتار خود و عادات خود با دیگران شباهت خود با اطرافیانتان را دریابید.
رسیدن به تناسباندام جزء با تغییر فرمول های ذهنی خود امکــانپذیر نیست.
تا زمانی که شما فرمول های ذهنی خود نسبت به چاقی و لاغری را اصلاح نکنید اگر صدسال تلاش کنید از طریق کنترل غذا و اجرا کردن دورههای مختلف رژیم به تناسب اندام برسید شاید برای مدت محدود و تا زمانی که در رژیم هستید تا حدودی به تناسباندام برسید ولی امکــان ندارد برای همیشه متناسب باقی بمانید و با رها کردن رژیم غذایی به حالت اولیه و شاید بدتر از قبل برمی گردید.
تا زمانی که هنگام غذا خوردن احساس بدی دارید تلاش شما برای لاغر شدن نتیجهای در بر ندارد.
تا وقتیکه حاضر نباشید مقابل آینه بایستید و با لذت به خودت نگاه کنید تلاش شما برای لاغر شدن نتیجهای در بر نخواهد داشت.
شما وقتی قصد میکنید رژیم بگیرید در اصل میخواهید اضافه وزن خود رابرطرف کنید و توجه شما بر روی اضافه وزن است که شما آن را نمیخواهید، ولی جهان هستی اضافه وزن بیشتر را نصیب شما میکند چون خودتان به آن توجه می کنید.
فقط از طریق اصلاح فرمول های ذهنی خود میتوانید به تناسباندام دلخواه و زندگی پر از آرامش دست پیدا کنید و برای همیشه از خوردن و آشامیدن لذت ببرید.
فرمول های ذهنی شما بهاندازه سن شما قدمت دارند پس انتظار نداشته باشید با یک شب تمرین کردن و یا یک ساعت فکر کردن میتوانید آنها را تغییر دهید.
برای تغییر فرمول های چاقی ذهن خود و رسیدن به تناسباندام قبل از هر کاری باید با خود فکر کنید و اگر به شدت مشتاق رسیدن به تناسباندام هستید قدم در این راه بگذارید.
لاغری با ذهن گرچه فاقد هرگونه رژیم غذایی و برنامه ورزشی است که ما از انجام مکرر آنها خسته و ناامید هستیم اما از جنبههای مختلف سختتر از اجرای برنامه های لاغری قبلی است ولی بهاندازه هزار برابر نتیجه آن چشمگیرتر و دائمی است.
شما باید با فرمول های ذهنی خود که سالها در ذهن شما حک شده اند مبارزه کنید.
تصور کنید زمانی که پیامبران میخواستند با بتپرستی مبارزه کنند چه مسیر سختی را پیش رو داشتند!
دقیقاً شما باید با بتهای ذهن خود به مبارزه بپردازید.
پس ابتدای کار با خود بیندیشد که چرا میخواهید لاغر شوید؟
برای رسیدن به لاغری و تناسباندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟
حاضرید برای رسیدن به تناسباندام چه بهایی را بپردازید؟
منظورم از پرداخت بها فقط مادی نیست، بلکه چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسباندام تلاش کنید؟
چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟
رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟
برای رسیدن به تناسباندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟
اگر در افکار خود به نتایج قابل قبولی رسیدید ادامه دهید در غیر اینصورت خود را دچار تشویش افکار نکنید و به زندگی فعلی خود ادامه دهید.
بهاندازه کافی فکر کنید و تصمیم قاطع بگیرید.
چرا که اگر بدون هدف به انجام تمرینات بپردازید قطعاً دچار سرخوردگی و ناامیدی میشوید.
از شما درخواست میکنم در صورت عدم تمرکز لازم برای تصمیم گیری قاطع این کار را به زمان دیگری موکول کنید.
به شما تبریک میگویم اگر که تصمیم خود را گرفته اید که وارد مرحله اول دوره لاغری با قدرت ذهن شوید.
امیدوارم روزهای بسیار خوبی را با هم سپری کنیم و اطمینان دارم که از نتایجی که به دست میآورید شگفتزده خواهید شد.
یک نکته بسیار مهم را اول این دوره به شما یادآوری کنم.
محتوای این دوره و تمرینات آن به گونه ای است که با افکار و عقیده بسیاری از انسانها تناقض دارد و ما برای رسیدن به هدف مان باید برای جایگزین کردن فرمول های اشتباه با فرمول های صحیح سعی و تلاش کنیم و برای این کار نیاز به آرامش و تمرکز بالایی داریم پس بهتر است فشار افکار دیگران را روی خودمان از بین ببریم.
برای اینکار شما نباید در مورد تصمیم خودتان برای لاغر شدن از طریق ذهن و یا محتویات این جلسات با کسی صحبت کنید و یا اینکه بخواهید کسی را قانع کنید که راه صحیح لاغر شدن همین روشی هست که شما در پیش گرفتید.
چون شک ندارم که در مرحله اول در برابر شما مقاومت میکنند و سعی در منصرف کردن شما دارند که در اینصورت شما باید با دو نفر مبارزه کنید، یکی خودتان و دیگری طرف مقابل.
و در مرحله دوم بعد از چند روز شما را به خاطر نتیجه نگرفتن مسخره میکنند و باز هم شما باید بیشتر و بیشتر روی خودتان کار کنید تا نتیجه تأثیر حرفهای دیگران را خنثی کنید.
در این صورت شما دوست دارید هرچه زودتر نتیجه بگیرید که به دیگران ثابت کنید تصمیم درستی گرفته اید و آنها در مورد شما اشتباه فکر می کرده اند.
پس بهتر است در مورد تصمیم خود با هیچ کس مشورت و صحبت نکنید.
حتی با نزدیکان خود تان مثل پدر، مادر، همسر، فرزندان و یا حتی دوست و آشنا.
بگذارید نتیجه دوره باعث شود آنها از شما سؤال کنند که: از چه طریق لاغر شده اید؟
در این صورت چون هم زمان با توضیح شما، نتیجه را در شما میبینند به راحتی صحبتهای شما برای آنها قابل قبول خواهد بود.
مشتاقانه منتظر خواندن نوشته های شما در بخش تمرینات دوره آموزشی هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.29 از 55 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
سلام همراهان عزیز
با خوندن این متن به وجود بخشی در خودم پی بردم که قابل دیدن نیست اما می توان از تاثیری که بر عملکرد جسم من می گذارد از بودنش اطمینان حاصل کرد.
متوجه شدم که می توان این بخش را برنامه ریزی کرد و تغییرات در عملکرد جسم ایجاد کرد.
اضافه وزن من بخاطر برنامه ریزی شدن ذهن من بوده است و این همه سال مقصر دانستن دیگران برای چاق بودنم تصور اشتباهی بوده البته اطرافیان من قطعا در برنامه ریزی این بخش وجود من نقش داشته اند اما عمدی برای این کار نداشتند و از این جهت نباید آنها را مقصر چاقی خودم بدونم.
با درک این موضوع رهایی از چاقی برای من باورپذیرتر شد چرا که متوجه شدم الان هم می تونم با برنامه ریزی ذهنم به شرایطی که دوست دارم برسم.
وقتی می شود ذهن را برنامه ریزی کرد دیگر دلیلی ندارد سال های باقیمانده زندگی ام را در چاقی سپری کنم. از امروز تصمیم می گیرم بر اساس آموزش های این دوره فوق العاده ذهنم را برای لاغر شدن برنامه ریزی کنم.
سوالاتی در این بخش مطرح شده که دوست دارم با جواب دادن به آنها از همین لحظه برنامه ریزی ذهنم را شروع کنم.
1- میزان مصرف مواد غذایی در افراد چاق کمتر از افراد لاغر است؟ چرا؟
در تمام سال هایی چاقی مادرم عقیده داشت که رضا چیزی نمی خوره و اینو بارها به دیگران می گفت
شنیدن این حرف باعث شده بود که بیشتر از خوردن ترس داشته باشم چون من که چیزی نمی خوردم و چاق بودم اگه قرار بود چیزی بخورم چقدر چاق تر می شدم.
احتمالا به همین دلیل ترس از خوردن در من شکل گرفته است و همیشه از خوردن می ترسیدم تا جایی که از آب خوردن هم ترس داشتم و هزاران بار به دیگران گفته بودم که من آب هم بخورم چاق می شم.
در مقایسه با برخی از دوستان لاغرم غذا خوردن من واقعا کمتر بود ولی این کمتر خوردن بخاطر ترس از خوردن بود نه اینکه میل و علاقه نداشتم
اتفاقا خیلی دوست داشتم بیشتر بخورم ولی همیشه از خوردن می ترسیدم و نمی دونستم که ترس از خوردن بیشتر از خوردن باعث چاقی من می شه
2- چرا افراد لاغر هرچه میخورد چاق نمیشوند؟!
سال هاست این سوال در ذهنم است که چرا لاغرها هرچی می خورند چاق نمیشن
پسرخاله ای داشتم که در خوردن با دیگران مسابقه می ذاشت و اگه خوراکی هامو قایم نمی کردم حتما همه رو می خورد
برای خوردن هیچ اهمیتی به ساعت و مقدار خوردن نمی داد و همیشه لاغر بود
اما من هر ساعتی غذا نمی خوردم، به هر اندازه ای که دوست داشتم نمی خوردم اما همیشه چاق بودم
فکر کردن به اینکه چرا آدم های لاغر چاق نمی شن خیلی ذهنم رو مشغول کرده بود و باعث حسرت خوردن من نسبت به لاغرها شده بود.
3- علت تفاوت بین طرز فکر افراد درباره خوردن چیست؟
الان متوجه شدم که دلیل تفاوت بین طرز فکر من و افراد لاغر برنامه ریزی شدن ذهنم بوده
وقتی ذهن من درباره خوردن برنامه ریزی شده که باعث چاقی من میشه هربار که می خواستم غذا بخورم اطلاعات ذهنم باعث ترسیدن من از خوردن و چاق تر شدن می شده ولی چون در ذهن یک فرد لاغر همچین موضوعی وجود نداره هیچوقت موقع خوردن ترس در لاغرها ایجاد نمیشه
4- به نظر شما دلیل اینکه افراد چاق همواره در طول عمر خود از تناسباندام محروم هستند چیست؟
تنها دلیلش میتونه این باشه که ذهن افراد چاق برای چاق بودن برنامه ریزی شده و چون از این موضوع اطلاع ندارند و اصلا بلد نیستند که چطور باید برنامه ریزی ذهن خودشون رو عوض کنند در تمام طول عمرشون چاق می مونن
5- چرا میخواهید لاغر شوید؟
چون دیگه از چاق بودن خسته شدم. از سرزنش شدن حالم بد میشه، از اینکه همش حواسم به خوردنم باشه و ترس از خوردن داشته باشم خسته شدم.
می خوام فکر چاقی رو از ذهنم بیرون کنم و باقی عمر به موضوعات موردعلاقم فکر کنم
این همه سال بیشتر ذهن من مشغول چاقی و لاغری بوده و خیلی از لذت ها رو نبردم و دل و دماغ زندگی کردن نداشتم
میخوام لاغر بشم که حس آزادی رو به دست بیارم
ازادی در انتخاب لباس، آزادی در انتخاب غذا، آزادی در حضور در مهمانی ها، آزادی در انتخاب هر موضوعی که قبلا بخاطر چاقی انتخابش نکردم
6- برای رسیدن به لاغری و تناسباندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟
خیلی شوق دارم
بیشتر از هر اتفاق دیگری در زندگی برای لاغر شدن شوق دارم
برای لاغر شدن خیلی اراده دارم
کارهایی که برای لاغر شدن در زندگیم انجام دادم برای هیچ موضوع دیگه ای انجام ندادم
اگه انقدر که برای لاغر شدن تلاش کردم برای هر موضوعی دیگه ای تلاش می کردم الان در اون موضوع در دنیا شناخته شده بودم
من برای لاغری و تناسب اندام بی نهایت شوق و اراده دارم.
7- حاضرید برای رسیدن به تناسباندام چه بهایی را بپردازید؟
هر بهایی را می پردازم
تا الان هم هر بهایی لازم بوده پرداخت کردم
خیلی وقتها با جنگ و دعوا خانوادم رو وادار می کردم فلان دارو یا وسیله رو برای من بخرن که من لاغر بشم
خیلی پول خرج لاغر شدن کردم که همش بی فایده بود
چقدر زمان خرج لاغری کردم که همش بی فایده بود
چقدر با بچه ها بازی نمی کردم چون بخاطر چاق بودنم مسخره می شدم
خیلی از دوران های زندگیم خرج چاقی شد
الان برای لاغر شدن هر بهایی لازم باشه پرداخت می کنم
همین امروز به نظرم اولین بها رو پرداخت کردم
دیشب ساعت 4:30 خوابیدم
تصمم داشتم ساعت 8:30 بیدار بشم و این دوره رو شروع کنم
سعت 7 صبح با گریه آیدا از خواب بیدار شدم
حدود یک ساعت بغل من بود تا دوباره خوابید
خیلی خسته بودم و چشمام از بی خوابی می سوخت
ولی ساعت از 8 گذشته بود و من تصمیم داشتم 8:30 شروع کنم
یه لیوان قهوه خوردم و طبق برنامه شروع کردم
اتفاقا تصمیم داشتم موقع گوش دادن به فایل های آموزشی از تردمیل استفاده کنم و با اینکه خوابم می یومد ولی تصمیم خودم رو اجرا کردم و یک ساعت روی تردمیل داشتم محتوای آموزشی رو می خوندن و فایل ها رو تماشا کردم.
من هر بهایی لازم باشه برای لاغر شدن پرداخت می کنم و باید به آرزوی خودم برسم.
8- چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسباندام تلاش کنید؟
هر چقدر لازم باشه تلاش می کنم.
تکرار می کنم و ادامه می دم تا به آرزوی خودم برسم
من همه سال های چاقی زندگی نکردم
هیچ لذتی از زندگی کردن نبردم و به هیچ آرزویی نرسیدم چون انقدر از چاق بودن ناراحت بودم که هیچ چیز در دنیا منو خوشحال نمی کرد
حتی در بچگی هر بهانه ای برای داشتن وسیله بازی می گرفتم بعد از داشتنش دوباره ازش خوشم نمیومد
یادمه مادرم هر وقت برای من پارچه می خرید که لباس بدوزه و به من نشون می داد اونو پرت می کردم گوشه اتاق
می گفتم این چیه خریدی
خسته شدم از لباس راه راه پوشیدن
همش رنگ قهوه ای و طوسی برام می گیری و همیشه میگفت خوب چون چاق هستی نمیشه رنگ روشن بپوشی
لحظه به لحظه زندگی من پر از خاطرات تلخ چاقی است و امروز برای رسیدن به لاغری هر تلاشی لازم باشه انجام می دم.
من با لاغر شدن می خوام از چاقی انتقام بگیرم
چیزی جز انتقال از چاقی منو راضی نمیکنه و تنها راه انتقام گرفتن از چاقی ، لاغر شدنه
9- چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟
تنها هدف من در زندگی لاغر شدنه و برای این هدف هرچقدر لازم باشه ممارست می کنم
من خیلی روشها رو امتحان کردم و دیگه اطمینان دارم که هیچ روشی نمی تونه به من کمک کنه لاغر بشم الا روش لاغری با ذهن
چون متوجه شدم بخاطر برنامه ریزی ذهنم بوده که من چاق شدم و حالا بعد از این همه سال تازه اشکال کار رو پیدا کردم
بخاطر همین دیگه دست بردار نیستم تا این اشکال رو برطرف کنم
قبلا نمی دونستم اشکال چاقی از چیه و همه کار می کردم که لاغر بشم ولی نمی شد
الان متوجه شدم که وقتی اشکال رو نمی دونی تلاش کردن برای رفع اشکال بی فایده است
اما الان که اشکال چاق بودنم رو پیدا کردم دیگه هرچه در توان دارم برای رفع این مشکل به کار می گیرم
10- رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟
اولین و آخرین هدف من در زندگی لاغر شدنه
حتی وقتی لاغرشم بازم هدف اصلی من از زندگی لاغر بودنه چون هرچیزی در کنار لاغری لذتبخشه
هیچ لذتی در چاقی نیست و تنها هدف من در زندگی لاغر شدنه
وقتی لاغر باشم زندگی کردن من تازه شروع می شه
لذت بردن از خریدن
لذت بردن از خوردن
لذت بردن از مهمانی رفتن و هرچی لذت ها که ازش محروم بودم رو یکی یکی تجربه می کنم
اولین هدف من برای ادامه زندگیم لاغر شدنه و آخرین هدف من برای زنده بودن هم لاغر بودنه
11- برای رسیدن به تناسباندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟
همان اندازه که برای چاق بودن مقاومت کردم
سالها از اطرافیان درباره چاقی سرزش شدم اما به چاق بودن ادامه دادم
هزاران بار از طرف دیگران بهم توصیه شد که به فکر خودم باشم و لاغر بشم اما من همچنان چاق بودم
هرچه مسخره شدم بازم چاق بودم
هیچ حرفی و نگاهی و برخوردی نتونست باعث بشه من از چاقی دست بکشم و همچنان چاق بودم
الان که خودم میخوام لاغر بشم و تصمیم گرفتم از این روش استفاده کنم هم مثل دوران چاقی عمل می کنم
هرکی هرچی میخواد بگه مهم نیست من ادامه میدم
خدا رو شکر از انجام اولین تمرین راضی هستم و این نشانه خوبی برای شروع این دوره است.