بسیاری از انسانها در جستجوی کشف رسالت و طرح الهی خود در دنیای مادی هستند. سالهاست منتظر آشکار شدن طرح الهی خود هستند درحالی که برای همچنان برای آنها واضح نشده است.
طرح الهی زندگی چیزی جدا از شرایط فعلی تان نیست. در هر شرایط و موقعیتی هستد در مسیر اراده الهی خود قرار دارید فقط کافی است به خداوند ایمان داشته باشید.
طرح الهی من
تا سن ۳۲ سالگی و قبل از آشنایی با قانون جذب و قدرت ذهن هیچ اطلاعای درباره موضوع طرح الهی زندگی نداشتم. البته اگر درباره آن می شنیدم نیز قطعا عقیده ای به آن نداشتم چون تصور من این بود که خداوند فقط برای پیامبران خود طرح الهی زندگی داشته است.
از آنجا که شنیده بودم پیامبران معجزاتی داشته اند و خداوند به طریق مختلف حمایت کننده آنها در مسیر زندگی شان بوده است تصور می کردم که خداوند فقط برای افرادی خاص که از قبل می دانسته قرار است روزی پیامبر او شوند طرح الهی و رسالت در نظر گرفته است و باقی انسانها به این دنیا آمده اند تا از طریق آزمون و امتحان ایمان آنها به خداوند مورد سنجش قرار گیرد.
چند ماه بعد از آشنایی با موضوع قانون جذب و قدرت ذهن از طریق کتاب هایی که مطالعه می کردم با موضوع اراده الهی یا رسالت در زندگی مواجه شدم که هر انسانی در زندگی مسئولیت اجرای برنامه یا طرح الهی زندگی اش را به عهده دارد و این باعث تعجب و حیرت من شده بود.
با خودم فکر می کردم چطور ممکن است سی و چند سال زندگی کرده باشم بدون اینکه درباره این موضوع شنیده باشم.
چطور ممکن است گذشتگان من بدون اطلاع از طرح الهی زندگی خود در دنیای مادی زندگی کرده و از دنیا رفته باشند؟!
مهمتر از اینها چیزی که باعث سردرگمی من شده بود این بود که نقطه مثبت یا نورانی در سی و چند سال زندگی خودم سراغ نداشتم که باور کنم من هم در زندگی دارای طرح الهی هستم.
چگونه ممکن است زندگی سراسر رنج و ناراحتی داشته باشم و این شرایط جزئی از اراده الهی زندگی من باشد؟!
من سالها از شرایط زندگی خود ناراضی بودم. از وضعیت مالی به شدت گله و شکایت داشتم، از وضعیت چاقی ام بسیار ناراحت و ناامید بودم از وضعیت رابطه عاطفی با همسرم بسیار ناراضی بودم، در این شرایط نمی توانستم قبول کنم که من هم در زندگی صاحب طرح الهی یا رسالتی هستم.
این چه رسالتی است که سی و چند سال است هنوز برای من واضح نشده و من هیچ اطلاعی از آن ندارم.
بیش از یک سال به همین شکل سپری شد و با اینکه مطالب زیادی درباره طرح الهی و رسالت انسان در زندگی مطالعه می کردم اما همچنان نمی توانستم باور کنم که خداوند برای زندگی من نیز طرح الهی و رسالتی در نظر دارد.
از آنجا که من تصور می کردم اراده الهی یا رسالت چیزی شبیه پیامبر شدن است، نمی توانستم باور کنم که من یا هر انسانی دارای رسالتی در زندگی است چون عقیده داشتم که هزاران سال است دیگر انسانی به درجه پیامبری نرسیده است.
رسالت انسان در زندگی
به مرور که درک من از رسالت و طرح الهی زندگی بیشتر شد متوجه شدم که فقط پیامبر خدا شدن به معنای رسالت زندگی نیست بلکه هر عملی که منجر به خیر و برکت برای انسان ها شود و باعث بهبود شرایط زندگی و رشد و گسترش آن شود می تواند رسالت و طرح الهی انسان باشد.
برای مثال فردی که زندگی خود را وقف کشف و اختراع موضوعی می کند که زندگی بشر را دگرگون می کند شامل موضوع رسالت و اراده الهی می شود و آن فرد توانسته است در مدت حیات خود به آنچه خداوند برای او مقدر کرده پی برده و با تلاش و کوشش آن را محقق کند و به وظیفه خود در دنیا عمل کرده است.
درک این موضوع باعث شد که در نظر و نگرش من که فقط پیامبران را انسان هایی محبوب نزد خداوند می دانستم که توانسته بودند به رسالت خود عمل کنند و نزد خداوند سربلند باشند تغییر ایجاد کرد و متوجه شدم که علاوه بر پیامبران انسان های دیگری هم هستند که توانسته اند با پی بردن به رسالت و طرح الهی زندگی خود به زندگی بشریت را دگرگون و متحول کنند و آنان هم نزد پروردگار محبوب و شایسته هستند.
اما این نگرش هم به من کمک نمی کرد تا انگیزه و ذوق و شوق برای تغییر شرایط زندگی ام داشته باشم چون هیچ نشانه ای از اینکه من هم بتوانم تاثیری بر زندگی خودم بذارم در وجودم نمی دیدم چه برسد به اینکه بخواهم بر زندگی دیگران یا مردم جهان تاثیرگذار باشم.
تصور من این بود اگر ادیسون توانسته باعث تغییر در زندگی انسانها شود از کودکی به علم و دانش علاقمند بوده و مسیر زندگی او از همان ابتدا در جهت تحقق رسالتش بوده است اما مسیر زندگی خودم را باری به هر جهت و تحت تاثیر اتفاقات روزمره می دانستم و حسرت می خوردم که ای کاش والدینم از کودکی مرا در مسیر درستی قرار می دادند تا در بزرگسالی می توانستم به طرح الهی زندگی ام عمل کرده و نزد خداوند انسان شایسته ای باشم.
با اینکه از نظر احساسی شرایط به نفع من نبود و امید و انگیزه ای برای تغییر زندگی نداشتم اما به تحقیق و مطالعه درباره موضوعات مختلف موفقیت مخصوصا شناخت خدا و برقراری رابطه با او را ادامه می دادم. در آن زمان تصور می کردم که رابطه من با خداوند به خاطر گناهان و خطاهای زیادی که در طی سی و چند سال زندگی مرتکب شده ام خراب شده و خداوند با من قهر کرده است بنابراین خیلی دوست داشتم که هرطور شده راهی برای دوستی با خداوند پیدا کنم.
در ادامه به این نتیجه رسیدم که رسالت و اراده الهی نه تنها شامل پیامبران و انسان های شناخته شده در جهان نیست بلکه هر انسانی در هر شرایط و موقعیتی که زندگی می کند می تواند به طرح الهی و رسالت زندگی خود عمل کرده و آن را شکوفا کند و جز بندگان شایسته نزد خداوند باشد.
رسالت سایر موجودات در زندگی
من به این درک رسیدم که اراده الهی یا رسالت در زندگی به صورت برنامه ای خاص نیست که فقط برخی انسانها موفق به دریافت آن از سوی خداوند می شوند بلکه خداوند برای هر انسان و حتی فراتر از آن برای هر موجودی که آفریده است طرح الهی در نظر داشته و آن موجود در مسیر تحقق طرح الهی خود حرکت و زندگی می کند.
موش، سوسک، مار و بسیاری از موجودات که حتی انسان ها از دیدن آنها احساس خوبی ندارند به بهترین شکل ممکن در جهت تحقق طرح الهی خود تلاش می کنند تا جایی که مثلا شرایط بدنی موش به شکلی تکامل پیدا کرده که بتواند از راه های باریکتر نیز عبور کرده و به طرح الهی که خداوند برای حضور او در دنیا درنظر گرفته است عمل کند. در مورد سوسک، مار و سایر موجودات نیز به همین شکل می باشد.
حتی درباره گیاهان نیز این موضوع صدق می کند که هر گیاه برای تحقق طرح الهی خود تمام تلاشش را به کار می گیرد و حتی لحظه از مسیر اراده الهی خود خارج نمی شود.
هیچ درخت یا گل یا بوته ای نیست که حتی یک روز آنچه بر عهده دارد را انجام نداده و زندگی خود را به بطالت گذرانده باشد.
هیچ پرنده یا موجودی در طبیعت نیست که حتی یک روز از زندگی اش را بدون دنبال کردن هدف زندگی اش گذرانده باشد.
هیچ ماهی، لاک پشت، هشت پا و سایر موجوداتی که ساکن آب ها هستند نیست که حتی یک روز از زندگی اش را بدون دنبال کردن طرح الهی زندگی اش سپری کرده باشد.
هیچ سیاره یا ستاره یا هر جسمی در آسمان نیست که خارج از اراده الهی خود حرکت کرده و روزگار سپری کند.
هرچه بیشتر مطالعه و درک می کردم به این نتیجه رسیدم که تمام هستی و خلقت خداوند در راستای عمل به اراده الهی حرکت می کنند.
در قرآن کریم آمده است زمانی که فرعون از حضرت موسی درباره خدایش سوال کرد پاسخ داد:
[فرعون] گفت: «ای موسی، پروردگار شما دو تن کیست؟» گفت: «پروردگار ما کسی است که هر چیزی را خلقتی که درخور اوست داده، سپس آن را هدایت فرموده است.»
(سوره طه آیه ۴۹ و ۵۰)
بنابراین به این نتیجه رسیدم که انسان نیز بعنوان یکی از مخلوقات خداوند نمی تواند از این قضیه مستثنی باشد و همه انسانها در مدت حیات در دنیای مادی در جهت تحقق اراده الهی و رسالت خود حرکت می کنند.
درک این موضوع از دو جنبه برای من مهم بود:
اول اینکه متوجه شدم خداوند از خلقت من هدفی داشته و حتما برای من طرح الهی در نظر گرفته است.
دوم اینکه متوجه شدم طرح الهی یا رسالت حتما نباید پیامبر شدن یا مخترع و … شدن باشد بلکه هر عملی که در جهت بهبود شرایط و گسترده شدن جهان مادی باشد جز رسالت و طرح الهی خلقت می باشد.
در اینجا بود که انگیزه و اشتیاق من برای تغییر زندگی بیشتر شد و گویی نور امیدی بر قلب من تابیدن گرفت که من هم می توانم با تحقق طرح الهی خود جز بندگان شایسته نزد خداوند باشم.
قدم در مسیر اراده الهی
من به این نتیجه و درک رسیدم که برای تحقق طرح الهی ام ابتدا باید با آنچه در زندگی بر من گذشته است به صلح رسیده و نسبت به آن گله و شکایت نداشته باشم و باور کنم که مسیر زندگی من در جهت تحقق طرح الهی زندگی ام بوده است.
همانگونه که هر موجودی در طی میلیون ها سال از طریق تکامل پیدا کردن خود را برای بهتر عمل کردن به اراده الهی از خلقت خود مهیا کرده است مسیری که من و هر انسانی در زندگی طی می کنند مانند مسیری است که موجودات در طی میلیون ها سال طی کرده اند با این تفاوت که هر انسان برای تحقق طرح الهی زندگی اش نیاز دارد که مسیر مختص به خودش را طی کند.
درک این موضوع آرامش عمیقی در وجودم ایجاد کرد و احساس کردم راه دوستی مجدد با خداوند را پیدا کرده ام.
به این درک رسیدم که من هم می توانم با بهبود نگرش و عملکردم در زندگی در جهت تحقق اراده الهی زندگی ام حرکت کنم.
به این نتیجه رسیدم که هرآنچه تا کنون در زندگی تجربه کرده ام در جهت نابودی من نبوده است بلکه در جهت آماده سازی من برای تحقق طرح الهی ام در زندگی بوده است.
از طرفی به این نتیجه رسیدم که اراده الهی چیزی جدا از مسیر زندگی نیست بلکه در همان مسیری که در حال حرکت و زندگی کردن هستید در واقع همسو با طرح الهی خود هستید فقط باید حرکت خود را همسو با نگرش و عملکرد خداوند اصلاح کنید.
به این معنی که کشاورز می تواند طرح الهی زندگی خود را در بهبود فرایند کشاورزی کردن محقق کند.
پزشک می تواند طرح الهی زندگی خود را در بهبود فرایند پزشکی محقق کند.
مکانیک می تواند طرح الهی زندگی خود را در بهبود فرایند مکانیکی کردن محقق کند.
نیاز نیست انسان برای تحقق طرح الهی یا پیدا کردن رسالت خود در زندگی از مسیر فعلی زندگی اش خارج شود فقط باید در همان مسیر و شرایطی که هست شروع به بهبود عملکرد خود کند.
عملکرد انسان شامل افکار و اقدامات روزمره او در زندگی می شود.
بنابراین تصمیم گرفتم در همان شرایطی که هستم عملکرد خودم در زندگی روزمره را بهبود دهم.
زمانی از زندگی روزمره را مشغول مطالعه و درک موضوعات مورد علاقه ام می کردم.
بخشی از زندگی را صرف بهبود عمل کردن به وظایفی که در زندگی بر عهده داشتم کردم.
زمانی را صرف بهبود واکنش ها و رفتارهای شخصی کردم که از بروز و تکرار آنها احساس خوبی نداشتم.
به این شکل برای بهبود عملکرد خودم در زندگی اقدام کردم.
طولی نکشید که روند زندگی من بهبود پیدا کرد که روند آن را در قسمت های قبلی شرح دادم.
نتایج شگفت انگیز
یکی از شگفتی های این طریق عملکرد برای تحقق اراده الهی زندگی این بود که بعد از کمتر از دو سال این ایده در ذهن من شکل گرفت که از قدرت ذهن برای تحقق رویای لاغری استفاده کنم.
در آن زمان هیچ نگرش یا عقیده ای نسبت به نتیجه کار نداشتم فقط این موضوع در نظرم جالب شد و تصمیم گرفتم به این ایده عمل کنم.
بدون اینکه با کسی در این باره صحبت کنم یا از فردی راهنمایی بگیرم مشغول مطالعه و تحقیق درباره قدرت ذهن در بهبود شرایط جسم کردم.
مطالعه تحقیقات و داستان های مستندی که درباره افرادی بود که توانسته بودند با قدرت ذهن خود بیماری ها و مشکلات جسمی شان را برطرف کنند.
هرچه بیشتر مطالعه می کردم بیشتر باور می کردم که اگر افرادی توانسته اند با قدرت ذهن انواع بیماری ها را شفا داده و مشکلات جسمی خود را برطرف کنند پس حتما می شود با قدرت ذهن مساله چاقی که چالش بزرگی در زندگی من بود را برطرف کنم.
به لطف خدا در این مسیر پیش رفتم و بعد از حدود ۱۵ ماه اولین نشانه های تاثیر قدرت ذهن بر تغییر جسم را در وجود خودم مشاهده کردم و این نقطه شروع ورود من به مسیر تحقق طرح الهی زندگی ام بود.
به مرور که ادامه دادم و نتایج جسمی من بیشتر و واضح تر شد سر و صدای اطرافیان بلند شد که چگونه توانسته ام لاغر شوم.
آنهایی که شاهد سالها تلاش من برای لاغری بودند و بارها به من تاکید کرده بودند که تو لاغر بشو نیستی چون چاقی تو ارثی است اکنون از مشاهده اندام جدید من متعجب و کنجکاو شده بودند که از رمز و راز لاغری من مطلع شوند.
شرح دادن موضوع لاغری با ذهن به مرور سبب شد که انسان هایی که مشتاق تحقق رویای لاغری خود بودند گرد من جمع شوند و مسیر آموزش لاغری با ذهن به انسانها در روند زندگی ام را پایه گذاری کنند.
به همین سادگی و بدون اینکه متوجه شوم به چه صورت در مسیر تحقق طرح الهی ام قدم گذاشته و آن را محقق کرده ام یک روز که از جمع شدن یک شبه بیش از صد نفر به دور من برای یادگیری لاغری با ذهن متعجب بودم این نگرش در ذهنم مرور شد که: مگر به دنبال تحقق طرح الهی ات نبودی؟ این طرح الهی توست. آنچه آموخته ای را به دیگران آموزش بده.
از آن روز تا اکنون به لطف خدای مهربان با اشتیاق و انگیزه در این مسیر حرکت کرده و هرآنچه درک و تجربه می کنم را با علاقمندن به موضوع لاغری با ذهن و تغییر زندگی در قالب محتوای رایگان و محصولات آموزشی در سایت تناسب فکری به اشتراک می گذارم.
هنوز هم برای من باورکردنی نیست که چگونه چاقی که سالها باعث رنج و ناراحتی و گله و شکایت من از زندگی شده بود به یک باره به طرح الهی زندگی من تبدیل شد و سالهاست باعث خوشبختی و سعادت من در دنیا و آخرت شده است.
هنوز هم برای من باورکردنی نیست که چگونه در طی مدتی کوتاه تغییرات عظیم در وجود من شکل گرفت تا طرح الهی و رسالت زندگی ام را به شکل بهتری دنبال کنم.
من فردی خجالتی بود که حتی از خواندن انشا جلوی همکلاسی هایش فرار می کرد. در صحبت کردن به حدی ضعیف بودم و اعتماد به نفس نداشتم که در بیشتر مهمانی ها در اتاقم مخفی می شدم تا کسی مرا نبیند و با من صحبت نکند.
چه شد که آن فرد خجالتی فراری از جمع به شکلی متحول شد که توانست به عنوان مدرس دوره های لاغری با ذهن برای افرادی که هرگز آنها ندیده بود و نمی شناخت صحبت کند و نقش استاد و آموزگار را ایفا کند.
چه شد که من با اینکه هیچ آگاهی و دانشی درباره سایت و فضای کسب و کار اینترنتی نداشتم در طی فقط چند سال این همه مهارت و دانش مورد نیاز برای بهبود عملکردم در اجرای طرح الهی زندگی ام را فرا گرفتم.
هدف از خلقت انسان
همه این تغییر و تحول در زندگی من فقط به این دلیل ایجاد شد که من باور کردم خداوند از خلق کردن من هدفی داشته است و همه شرایطی که در زندگی سپری کرده ام فارغ از اینکه موجب رضایت یا نارضایتی من بوده اند همه در جهت آماده سازی من برای تحقق اراده الهی زندگی ام بوده است.
من ایمان دارم که خداوند طرحی عالی برای زندگی تک تک انسانها در نظر گرفته است. همانگونه که برای بی نهایت موجودات و گونه های مختلف جانوری و گیاهی این طرح را در نظر گرفته است.
جالب توجه اینکه فقط طرح الهی انسان به شکل ویژه و مختص هر فرد از طرف خداوند تعیین شده است. چرا که طرح الهی هر موجودی در ادامه همان طرحی است که نسل قبل دنبال کرده است.
اما برای انسان به اینگونه نیست.
طرح الهی زندگی شما می تواند متفاوت از والدین تان باشد.
مسیر زندگی شما می تواند متفاوت از والدین تان باشد.
شرایط زندگی شما می تواند متفاوت از گذشتگان تان باشد.
این لطف و رحمت خداوند در حق انسان است که او را موجودی آزاد خلق کرده است تا خالق زندگی خویش در دنیای مادی باشد.
من باور دارم که خداوند گام های انسانها را در جهت تحقق طرح الهی زندگی اش هدایت و منظم می کند.
اگرچه این امر برای انسان قابل درک و مشاهده نیست اما زمانی که انسان به این درک برسد که می تواند خالق زندگی خود باشد و آنگونه که دوست دارد از زندگی خویش در دنیای مادی استفاده و بهره ببرد در شروع مسیر تحقق طرح الهی خود قرار گرفته است.
من باور دارم که شرایط و موقعیت من در زندگی در نظر خداوند عجیب و پیچیده نیست.
او از نهان و آشکار آگاه است و به هرآنچه را من می دانم و نمی دانم اشراف کامل دارد. بنابرین هر ماجرایی را در زندگی من ایجاد شود به نفع من خواهد بود. زمانبندی خداوند بی نقص است و همه چیز به بهبود شرایط زندگی من منتهی خواهد شد.
و بسا چیزی را خوش نمیدارید و آن برای شما خوب است، و بسا چیزی را دوست میدارید و آن برای شما بد است، و خدا میداند و شما نمیدانید.
(سوره بقره آیه ۲۱۶)
طبق آنچه در قرآن آمده است تمام آنچه مربوط به موجودات و مخصوصا انسان است نزد خداوند ثبت و ضبط شده است.
آنجا که فرعون از موسی درباره حال نسل های گذشته سوال می کند در جواب می فرماید:
گفت: «علم آن، در کتابی نزد پروردگار من است. پروردگارم نه خطا میکند و نه فراموش مینماید.»
(سوره طه آیه ۵۲)
تمام قسمت های زندگی ما از آغاز تا پایان نزد خداوند نوشته شده است و آن طرح الهی زندگی ما می باشد. اگر تصور می کنید شرایط فعلی تان مورد رضایت خاطر و آرامش قلبی شما نیست فقط به این دلیل است که برای تحقق طرح الهی زندگی خود با خداوند همسو نیستید.
همه چیز، هیچ چیز نیست
به محض اینکه تصمیم بگیرید همسو با خداوند شوید که اگر از ابتدای این مجموعه آگاهی ها همراه من هستید در حال همسو شدن با خداوند برای تحقق طرح الهی زندگی تان هستید.
خداوند از هر مساله، ناامیدی و چالش های زندگی ما آگاه است. با هر مساله ای در زندگی روبرو شویم شاید از نظر ما چالشی بزرگ و حل نشدنی باشد اما از نظر خداوند هیچ چیز نیست.
شاید در نظر انسان تحقق طرح الهی یا کشف رسالت زندگی کار سخت و پیچیده ای باشد اما از نظر خداوند این فرایند هیچ چیز نیست.
زمان و مکان بی معناست
خوشبختانه طرح الهی خداوند مشمول زمان نمی شود.
به این معنی که اگر مانند من سی و چند سال یا حتی بیشتر از تولد شما گذشته است اجازه ندهید این نگرش یا تصور در وجودتان شکل بگیرد که دیگر دیر شده است و زمان کافی برای تحقق طرح الهی زندگی ام در اختیار ندارم.
خداوند صاحب زمین و آسمان و هرآنچه میان آن دو است می باشد. زمان و مکان برای خداوند معنی و مفهوم ندارد.
هرآنچه ما تصور می کنیم برای تحقق آن نیاز به سالها تلاش و کوشش است برای خداوند در یک چشم بهم زدن قابل تحقق است.
سال های زیادی از زندگی من صرف تلاش و کوشش برای لاغری شد اما هیچ نتیجه ای حاصل نشد. زمانی که تصمیم گرفتم نگرش و عمل خود را در زندگی بهبود دهم ده برابر آنچه من در بیست سال نتوانسته بودم کسب کنم را فقط در دو سه سال توانستم تجربه کنم.
سالها تلاش می کردم شاید بتوانم ۵ کیلو کاهش وزن داشته باشم اما به هر طریقی اقدام می کردم دوباره چاق می شدم اما به لطف خدای مهربان از طریق هدایت به مسیر لاغری با ذهن توانستم ۵۰ کیلو در عرض چند سال کاهش وزن را تجربه کنم.
سالها تلاش می کرد که میزان درآمد و شرایط مالی خودم را بهبود دهم اما موفق نمی شدم و هر سال بدهکارتر می شدم اما بعد از اینکه تصمیم گرفتم به معجزات الهی باور کنم به لطف خدای مهربان شرایط مالی من در زندگی دگرگون شد.
موارد زیادی است که من برای بهبود آن سالها تلاش کرده و به هر روشی متوسل شده بودم اما نتیجه ای حاصل نشده بود اما به لطف خدای مهربان در همین چند سال اخیر که تصمیم گرفتم خالق زندگی خودم باشم و به طرح الهی زندگی ام نزد خداوند ایمان آوردن در تمام جنبه های تغییرات عظیم ایجاد شد.
ایمان به هدایت الهی
اگر در حال مطالعه این نوشته های الهی هستید خوشبختانه داستان زندگی شما می تواند به پیروزی و سعادت مندی ختم شود.
شما مورد لطف و رحمت الهی قرار گرفته و هدایت شده اید. هدایتی که شما را به مرحله بعد زندگی تان وارد خواهد کرد.
مرحله ای که متفاوت از شرایط فعلی است. مرحله ای که قسمت های مختلف آن را با قدرت ذهن خود و ایمان به وفاداری خداوند خلق کرده اید.
اگر با شرایطی مأیوس کننده مواجه شده اید، یا موقعیتی را از دست داده اید در همان صحنه و موقعیت از زندگی متوقف نشوید. از آن گذر کنید. آن را رها کنید به مسیر تحقق طرح الهی خود ادامه دهید و مطمئن باشید خداوند هرآنچه تصور می کنید از دست داده اید را به شکل بهتری برای شما جبران خواهد کرد.
انسان ها عادت کرده اند بیش از اندازه روی چرا و چگونگی اتفاقات و صحنه های زندگی خود توقف کنند.
اینکه چرا انتخاب و ازدواجشان با شکست مواجه شده است.
چرا تلاش آن ها برای صاحب فرزند شدن به موفقیت و نتیجه مطلوب نرسیده است.
چرا موقعیت شغلی که برای آن زحمت بسیار متحمل شده اند به دست نیامده است.
شاید حکمت آنچه را با آن روبرو می شوید و تجربه می کنید نفهمید اما نباید در آن صحنه از زندگی متوقف شوید و امید و ذوق و شوق زندگی کردن و ادامه دادن را رها کنید.
اجازه ندهید که شکست ها و ناملایمات در وجود شما ریشه کرده و گسترش پیدا کند. مطمئن باشید با ادامه دادن وارد فصل جدیدی از زندگی خود خواهید شد که نه تنها دلیل آن توقف ها و نشدن ها برای شما واضح می شود بلکه سپاسگزار خداوند می شوید که آن شرایط را رقم زد تا به سمت موقعیت فعلی تان هدایت شوید.
زمانی که تصمیم گرفتم از کار دولتی که ۸ سال زندگی ام را صرف آن کرده بودم خارج شوم از همه آنهایی که عامل فشار و تلخی شرایط برای من شده بودند متنفر بودم اما به ندایی در درونم که مرا ترغیب به رها کردن می کرد اعتماد کردم و از آن کار خارج شدم.
۸ سال از آن ماجرا گذشت و در این مدت مسائل و شرایط مختلفی را تجربه کردم تا به لطف خدای مهربان در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم. اکنون که در این شرایط هستم از همه آن افرادی که به طریق مختلف باعث رنج و ناراحتی من شدند تا مسیر زندگی ام را تغییر دهم سپاسگزارم.
من با تمام وجود و از اعماق قلبم برای همه آن سختی ها و رنج هایی که بر من وارد شد سپاسگزارم که اگر آنها نبودند من هرگز تصمیم به رها کردن نمی گرفتم و خودم را از وارد شدن به فصل بعدی زندگی ام محروم می کردم.
در بسیاری از موارد ما برخی از شرایط و اتفاقات زندگی خود را همچون قطعه از یک پازل می دانیم که با هیچ کدام از قطعات دیگر همخوانی ندارد. با خود فکر می کنیم که چرا این اتقاق یا شرایط برای من رقم خورد؟ مگر من چه گناهی کرده بودم!
مساله این است که اشتباهی رخ نداده است و فقط باید اندکی صبر کنید و به مسیر زندگی خود ادامه دهید. همانطور که وقتی قطعات بیشتری از پازل را سرجای خود بگذارید تکلیف آن قطعه به ظاهر اضافه و ناهمخوان را پیدا خواهید کرد وقتی مسیر زندگی را ادامه دهید و وارد فصل دیگری از زندگی خود شوید دلیل همه مسائل زندگی خود را درک خواهید کرد.
اینکه چرا من از کودکی به کار کردن با کامپیوتر علاقمند بودم و با تمام مخالفت های خانواده ام به علاقه خود ادامه دادم تا در بزرگسالی مسیر کار کردن با کامپیوتر و فضای اینترنت برای من آسان شود.
اینکه چرا من از کودکی چاق بودم و با اینکه برای لاغر شدن تلاش می کردم اما لاغر نمی شدم برای این بود که در بزرگسالی و زمانی که باید بعنوان مدرس لاغری با ذهن ایفای نقش می کردم حال دل افراد چاق را به خوبی درک می کردم.
ایمان به معجزات الهی
بسیاری از مسائلی که در زندگی ما وجود دارد و از آن به ناملایمات یاد می کنیم زمانی که به قدرت خالق بودن خود ایمان پیدا کرده و نگرش و عملکرد خود را همسو با خداوند بهبود دهیم بعنوان ابزاری مفید و کمک کننده برای تحقق طرح الهی زندگی مان تبدیل خواهند شد.
ممکن است اتفاقاتی در زندگی شما رخ داده باشد که باعث تعجب و سردرگمی شما شده باشد و اصلا دلیل آن را متوجه نشوید.
حتی با خودتان فکر کنید که حتما از خداوند دور افتاده اید که با اینکه این همه تلاش کردید اما نتیجه مطلوب نگرفتید.
با اینکه این همه درس خواندید اما رتیه خوبی کسب نکردید.
با اینکه این همه تلاش کردید اما موقعیت شغلی که حق مسلم خود می دانستید را به ناحق به فرد دیگری داده اند.
آگاه باشید که در بسیاری از موارد منطق مغزی ما درباره شرایطی که تجربه کرده ایم درست است و منطقی است که ناامید و افسرده شویم و حتی نسبت به لطف و رحمت الهی دچار شک و تردید شویم.
اما اگر ایمان خود را حفظ کنیم و به خودمان یادآوری کنیم که من به طرح الهی زندگی ام ایمان دارم. طولی نمی کشد که مشاهده می کنید هر شکست، نومیدی و حتی هر فقدانی فقط قطعه ای از پازل طرح الهی زندگی شما بوده اند که اگر نبودند و اتفاق نمی افتادند شکل کلی پازل طرح الهی زندگی تان هرگز تکمیل نمی شد.
شاید هنوز نتوانید حقیقت را درک کنید اما باور کنید که خداوند قطعه های مناسبی از پازل زندگی شما را در اختیار دارد که می تواند از طریق وارد کردن آنها به زندگی شما طرح کلی پازل طرح الهی زندگی شما را کامل کند. شاید شکل پازل زندگی شما اکنون به هم ریخته به نظر برسد اما دلسرد نشوید و به طرح الهی زندگی خود ایمان داشته باشید.
به مسیر زندگی خود ادامه دهید و ذوق و شوق بهبود دادن نگرش و عملکردتان در زندگی را همیشه در وجود خود شعله ور نگه دارید.
به زودی به لطف خداوند به مرحله بعدی زندگی تان منتقل می شوید و آنوقت است که از دیدن طرح الهی زندگی خود شگفت زده خواهید شد و به خاطر داشته باشید که خداوند به وفای خود عمل می کند.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.51 از 61 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
خیلی دوس دارم بتونم سلامتی که خودم باعث از دس دادنش شدم رو دوباره به جسم و روحم برگردونم
سلام به همگی من تقریبا ۵ ساله با قانون جذب به طور کامل آشنا شدم ولی هیچ وقت نتونستم موفقیتهای بزرگی داشته باشم شاید جذب های کوچیک داشتم و فکر میکنم این عدم موفقیت به خاطر اینکه من به زور میخوام همهی آدم ها رو با قانون جذب آشنا کنم و این خودش در واقع یعنی جنگیدن و خوب این یعنی انرژی منفی و همین باعث میشه من نتونستم طرح الهیم رو پیدا کنم من از امروز واقعا متعهد میشوم تا وقتی کسی ازم در مورد قانون جذب یا مثبت اندیشی نپرسید چیزی نگم ممنون از همگی
باسلام خدمت شما استاد عزیز
منم سالهای زیادی برام سخت بود بود که باور کنم میشه تغییر کرد اوتم با قدرت ذهن مگر به همین سادگی اتفاق های رو در زندگی میتونیم با ذهن جذب کنیم،
درسته اولش سخته این که یک انسان باور های چندین ساله ی ذهنش رو عوض کنه و بپذیره زندگی همونی که فکر میکنیم،
ی بار یک دوستم بهم گفت چیکار میکنی که ناراحت نمیشی یا حرف مردم واست مهم نیست چطور به زندگی نگاه میکنی و در طول زندگی چه چیزایی فهمیدی؟
منم در جوابش گفتم فقط و فقط کاری زو که دوست دارم انجام میدم و لذت میبرم،احساس خوب دارم و با قدرت ذهنم به خواسته هام میدونم که میرسم ،
خوب برای اون دوستم یکم شنیدن اینا راحت نبود سخت میشه باور کرد و پذیرفت که مدت های زیادی در جهل و نااگاهی زندگی رو گذروندم فقط،
همیشه سخته معجزات رو باور کنیم و نمیدانیم معجزه درون ماست همراه ماست و قرار نیست تلاش کنیم تا با سختی و تقلا پیداش کنیم ، اگر به طرز رفتار و فکر مون در طول روز دقت کنیم میبینیم اینده همان چیزی بوده که بهش فکر کردیم،،
و خواستن توانستن است،من برای یک بار دیگر متولد شدم با احساس متفاوت با افکرای متفاوت با شادی و سلامتی و عشق و ایمان متفاوتی که تا به الان هیچ کدوم از این ها رو واقعی تجربه نکرده بودم ،
درسته ی جاهای از زندگی بر اساس شرایط ادم شاذه میگه میخنده،
ولی در خلوتم آرامش رو پیدا کردم و این معجزه ی منه، تغییر کردنم و بالا رفتنم در شرایطی که فکر میکردم همیشگی میمونه و من هم همیشه در احساس بد خواهم بود،
و با دیدگاه متفاوتی نسبت به زندگی خودم و شناخت قدرت ذهنم دریافتم همه ی زندگی اونیه که من بهش فکر میکنم و من خالق لحظه به لحظه ی زندگی خودم هستم،
من هم به طرح الهی خودم نزد خداوند ایمان دارم ،،
باتشکرازشما
بنام خداوند مهربان
خداوندا خیلی دوستت دارم .من محبوبم بنده گنهکار و بی کس تو که تو این دنیا جز خودت خدای خوبم هیچکسو ندارم .باید اینقدر قوی باشم که بتوانم آرزوهای خودم و مادرم رو برآورده کنم .خدایا کمکم کن نمیدونم چه درسته چه غلط خدایا خودت راه درست رو نشانم بده خدایا محتاج نامردانم نکن .خدای خوبم من ن پدر ن برادر ن خواهر هیچکسو ندارم ولی تو خدای خوبم تمام من هستی .خداوندا معجزه ات را نشانم بده .الهی آمین
و خدایی که در این نزدیکیست.
من به طرح الهی ایمان دارم
چقدر قشنگ و واضح توضیح داده شد که هر انسانی رسالتی داره یعنی چی؟؟من خودم واقعا فکر میکردم که رسالتی ندارم چون من گناهکارم و انسانهای دیگه راه شون رو پیدا کردن و به من نرسیده این رسالت.ولی با خوندن این متن متوجه شدم که منم توی ابتدای مسیر گیر کرده بودم شاید بخاطر این بوده که من به ندای درونم گوش نمیدادم،خدا داشته بهم میگفته که از کجا برم و چطور برم ولی حالیم نبوده.وقتی دقت میکنم میبینم توی این مسیر بودم مثلا توی سن پایین مدرس زبان انگلیسی شدم و حدود ۱۲ یا ۱۳ سال تدریس کردم من رسالتی این بود که به شاگردام علم رو آموزش بدم و در کنارش بهشون حس خوب رو انتقال بدم.یا بعدش وقتی مهاجرت کردم و اومدم ی شهر دیگه رسالتی این بود که بتونم زندگی آدمای اطرافم رو تحت تاثیر بذارم.من ماموریتهای زیادی رو انجام دادم بدون اینکه بفهمم.پس من رسالتم رو مدام در حال انجام دادن بودم.من داشتم به رشد و گسترش جهان کمک میکردم.کاش با آگاهی انجامشون میدادم ولی اشکالی نداره چون الانم در حال انجام ماموریت و رسالتی هستم،رسالتی اینه که زندگیمو با حال خوب جلو ببرم و توی محل کار فعلی با کمک خداوند که بهم راه رو نشون میده سطح مالی زندگیمو ارتقا بدم و همینطور که دارم رشد میکنم بتونم به دیگران هم خدمت رسانی کنم.بله من دارم با آگاهی از حالا به بعد دنیا رو گسترش میدم.الهی شکر از این افکار جدید و راهنمایی هایی که از طرف خدا بهم داده میشه.
به نام خدای مهربان
من به طرح الهی زندگیم ایمان دارم .
من به نقشه ی الهی در زندگیم ایمان دارم .
همه ی موجودات درجهان ماموریتی بر عهده دارند .همه گیاهان و جانواران بر طبق نقشه ی الهی خود در طول مسیر زندگی خود حرکت میکنند. شايد ما حکمت آفرینش یا خلق موجودات را ندانیم ولی آنها در جهان بیهوده وبی مصرف آفریده نشده اند منتها تفاوت بین ما وانها این هست که طرح الهی انسان مختص خود هر فرد است ولی گیاهان وجانوران طرح الهی یکسان را دنبال میکنند
مثلا کار یک درخت سیب این هست که رشد ونمو کند وتبدیل به درخت سیبی شود تا انسانها از میوه آن وسایه وچوب ان استفاده کنند. وحیوانات هم از برگها ومیوه های آن بهره مند شوند وبقیه گیاهان ودرختها هم تقریبا همین روند را دنبال میکنن حیوانات هم اینطور مثلا یک گوسفند برای این به دنیا آمده است که از گیاهان تغذیه کند و بزرگ شود وغذای انسان را تامین کند و نیز انسانها از پشم آن برای خود لباس و کیف یا کفش چرمی درست کند واز روده های ان نخهای بخیه ی محکم درست کند و یا بعضی حیوانات به صورت چرخه ای از گوشت هم تغذیه میکنند تا زنده بمانند .
هر چیزی در این دنیا هست در پی هدفی به این دنیا آمده هست و بر طبق نقشه ی الهی خود حرکت میکند .
اما در مورد انسانها همه انسانها هم در دنیا هدفی را دنبال میکنند ودر پی هدفی به این جهان پا گذاشته انسان اشرف مخلوقات هست مگر میشود اشرف مخلوقات ماموریتی در این دنیا نداشته باشد .
خداوند همه آسمان ها وزمین وآنچه در بین آنهاست را دراختیار انسان قرار داده است تا انسان بتواند ماموریت الهی خودش را دنبال کند.
وحالا که فهمیدیم ما هم ماموریتی داریم چطور باید آن را پیدا کنیم چرا تاکنون ماموریت زندگیمان بر ما آشکار نشده است؟
چرا خداوند ماموریت مارا به ما نمیگوید؟تا کی باید دنبال ماموریت خود بگردیم؟
اینها سوالات ذهن من بود وشاید هنوز هست به قول استاد چون عملکرد ونگرش ما تحت اراده ی خداوند نیس ما ماموریت الهی خود را گم کرده ایم وداریم در جا میزنیم ماموریت الهی هر کس مختص خودش هست ماموریت الهی ما گم نشده ما هستیم که گم شده ایم ما هستیم که راه را گم کردیم و به بیراهه رفتیم ما هستیم که با خدای درون خود هماهنگ نبودیم ما هستیم که درگیر زندگی روزمره شدیم ما هستیم که خودمان را گم کرده ایم.
کسی که هر روز درگیر فضای مجازی هست و دیگران را دنبال میکند و به تماشای زندگی روزمره آنها وقت میگذراند وخودش را فراموش کرده چطور ماموریت الهی زندگی خودش را پیدا میکند یا کسی که همش رویدادهای ورزشی مختلف را در طول روز دنبال میکند که نظرمون کار خوب هست وکار بدی نیس و یک نیم ساعت خودش هم ورزش نمیکند و حقوق بازیکنان را حساب کتاب میکند وبه خاطر برد یا باخت تیمش حالش ازین رو به آن رو میشود چطور ماموریت زندگیش بر او آشکار میشود؟
من هم تا زمانی که با قوانین جهان هستی آشنا نشده بودم باری به هر جهت زندگی میکردم و هدف خاصی در زندگی نداشتم ولی از وقتی با قانون آشنا شدم بیشتر خودم را شناختم بیشتر استعدادها وعلائقم را شناختم از وقتی ذهنم را از زواید وحاشیه ها خالی کردم روز به روز به خود واقعی ام نزدیک تر شدم وتوانستم به خودشناسی بیشتری برسم.
من توانستم خداوند را در حد فهم ودرک الانم بشناسم و سعی کنم بر طبق اراده خداوند فکر وعمل کنم تا قطعات پازل زندگیم به درستی در سر جایشان قرار بگیرند من ایمان دارم که هر قطعه از پازل زندگیم تا به الان اشتباه نبوده من هر مسیری را طی کردم مرا به اصل وجودم نزدیک تر کرد مرا به ماموریت زندگیم نزدیک تر کرد.
شاید از بعضی از قطعات زندگیم راضی نبودم ولی همه این قطعات در پازل زندگی من بايد وجود میداشت تا من را به سوی ماموریت الهیم رهنمون کند. اگر رنجی درین مسیر دیدم یابه مصیبت وبلایی مسیر زندگیم برخوردم همه جزو ماموریت الهی من در زندگیم بوده وخواهد بود.
همه در زندگی رنج وناراحتی کشیده اند غصه ها خورده اند ولی اینها هم جزو قطعات پازل زندگی ما انسانها هستند ما باید از رنجهایمان با سربلندی عبور کنیم ومسیر زندگیمان را ادامه دهیم تا به سر منزل مقصود یا همان ماموریت الهیمان برسیم.
به نظر من ماموریت تمام انسانها کم نیاوردن وادامه دادن زندگی هست ما به دنیا آمده ایم تا زندگی کنیم واز همه ی لحظات زندگیمان از تمام ادمهای زندگیمان درس بگیریم و مسیر زندگیمان را ادامه دهیم همه آنهایی که در سختیها جا میزنند وافسرده و نامید میشوند وشاید دست به خودکشی بزنن آنها انسانهای ضعیفی هستند.
ما باید با قدرت ادامه دهیم ما باید تا لحظه ی مرگ زندگی کنیم ما نباید از زندگی کردن خسته بشویم هیچ گیاه وحیوان از زندگب خسته نشده اند یا حتی خورشید وماه از تابیدن از طلوع از غروب خسته نشده اند. برف وباران از باریدن خسته نشده اند.
ما اشرف مخلوقات هستیم ما باید با قدرت وایمان و با هماهنگی با انرژی کائنات به زندگی مان ادامه دهیم وایمان داشته باشیم که ماموریت زندگیمان بر ما آشکار میشود کارما باید فقط ادامه دادن زندگیمان و لذت بردن از ثانیه به ثانیه زندگیمان باشد شاید الان که ما درین سایت هستیم ماموریت این روزها وسالهای زندگیمان تناسب اندام وسلامتی باشد نه یک چیز پیچیده یا شغل یا درآمد خاص .
در هر برهه از زندگی به نظرم ماموریت های مشابهی بر عهده ی انسان هست در کودکی مثلا شادی وبازی و کودکی کردن یا در نوجوانی وبلوغ یادگیری و آموزش علم باشد یا در جوانی ماموریت ما ایجاد وشغل و ازدواج وتشکیل خانواده و بچه دار شدن باید باشد وتا پیری به همین منوال .
ماموریت زندکی چیز پیچیده نیس.
هر کس هر علاقه ای که همسو با اراده خداوند هست را دنبال کند او در پی مأموریت الهی خود هست .
من در هر برهه ای از زندگیم کارهای مختلفی کردم من تا ۲۸ سالگی در رشته ی زبان وادبیات فارسی درس خواندم بعد در برهه ای ریاضی با چرتکه را یاد گرفتم وتدریس کردم در برهه ای به کلاس آرایشگری رفتم یا در برهه ای به تدریس زبان وادبیات فارسی پرداختم ویا در برهه ای به تولید وفروش محصولی پرداختم یا در برهه ای به پرورش مرغ خروس واردک علاقه مند شدم یا پارسال به کلاس کامپیوتر هدایت شدم و بیشتر که فکر میکنم در آن برهه ها واقعا ترغیب به آن کارها شدم. با عشق آنها را دنبال کردم شاید زمانشان شش ماه یا یک ساله بوده ولی درآن برهه ها کارم را عاشقانه دنبال کردم.
من از مسیری که آمده ام راضی هستم همه ی این برهه ها قطعات پازل زندگی من هسنتد آنها اشتباهی نیستند .
من دارم قطعات پازل زندگیم را تکمیل تر میکنم.
شاید منفی بافم بهم گوشزد کند که کار مفیدی تا به الان نکردم ولی من به حرف اون اهمیت نمیدهم و مسیر زندگیم را با عشق دنبال میکنم تا قطعات پازل زندگیم کامل تر شود تا من ماموریت زندگیم را به سرانجام برسانم و در آخر به دیدارمعبود بشتابم .
من خسته میشوم ولی ادامه میدهم من غمگین وناراحت میشوم ولی ادامه میدهم من گریه میکنم ولی اشکهایم را پاک میکنم وادامه میدهم من نامید میشوم ولی باز هم ادامه میدهم
ماموریت زندگی ما ادامه دادن زندگی تحت هر شرایط به ظاهر سخت هست .
من به طرح و ماموریت زندگیم ایمان دارم .
به قول معلم آنه شرلی زندگی صحنه ی نمایش هست هر کسی نقشی درین صحنه بر عهده داره پس چه خوبه ما هم نقشمون رو درین صحنه ی زندگی خوب ایفا کنیم .
به امید موفقیت و پیروزی همه دوستانم
وبی شک پیروزی نزدیک هست.
من خسته میشوم ولی ادامه میدهم من غمگین وناراحت میشوم ولی ادامه میدهم من گریه میکنم ولی اشکهایم را پاک میکنم وادامه میدهم من نامید میشوم ولی باز هم ادامه میدهم
ماموریت زندگی ما ادامه دادن زندگی تحت هر شرایط به ظاهر سخت هست .
الهام عزیزم وقتت بخیر،چقدر دلنشین بود این جملات،چون دقیقا داشتم غصه میخوردم و گریه میکردم از شرایطم ولی با این جملات حالم خوب شد.من ادامه میدم من اشکامو پاک میکنم و ادامه میدم.ممنونم ازت که دستی از دستان خدا هستی تا احساس خوب رو منتقل کنی و از زبان خداوند با دیگران حرف بزنی.امیدوارم بهترینا برات رقم بخوره
به نام خداوند بخشنده ومهربان
حمد و سپاس فراوان خداوندی را که مرا نعمتهای فراوان بخشید.
سلام استاد بزرگوار سپاسگزارم از شما بابت این مطالب بسیار کاربردی و زیبا مطالبی که ابزار زندگی هستند و شما بی منت در اختیار ما قرار دادید واقعا مطالب عالی و جالبی بود حال مرا حسابی دگرگون کرد.
طرح و رسالت الهی من به نظرم موسیقی هست من دلم نمیخواهد موسیقی را از نسلی به نسل دیگر فقط منتقل کنم دلم میخواد آنرا بهبود بدهم انرا گسترش بدهم به نوارندگان امید و انگیزه بیشتری بدهم برای ادامه دادن مثل شما که معجزه زندگی هزاران نفر هستید منم معجزه زندگی خیلی ها در موسیقی باشم. من به طرح های الهی خداوند در زندگی ام ایمان دارم. خدا را بی نهایت مرتبه سپاسگزارم همین که منو به این سایت و این مطالب هدایت کرد. خودش طرح الهی بزرگی هست که با فهمیدن این مطالب و عمل به آنها زندگی من دگرگون خواهد شد خدایا شکرت خدایا ممنون.
سلام و درود بر استاد ارزشمند
به نظرم رسالت هر انسان همون مسولیتی هست که بهمون داده میشه وفقط فقط باید خودمون به عهده بگیرم تا رستگار بشیم
من با خواندن این مطالب اشگ میریزم و این دست خودم نیست چون هر چه بیشتر به وجود خودم دست پیدا میکنم هر موجودی که تو این کره خاکی هست رسالتی داره به طبیعت نکاه میکنم میبینم دانه در خاک میکاریم
اول انسان رسالتش انجام میده که اپن دانه رو میکاره بعد نوبت خاک بعد آب بعد نور خورشید و نهایت بارور شدن اون دانه پس همه رسالت دارن تو این دنیا من که اشرف مخلوقات هستم حتما رسالت بزرکتری دارم
طرح الهی به نظر من همون طراحی و الگویی هست که خدا برایم طراحی کرده اندازه خودم وداده بهم تا برم و ازش هرجور که دوست دارم الگوبرداری کنم وبرای خودم لباس بدوزم این مثال در ذهنم اومد در مورد طراحی الهی که برایم انجام داده یعنی همسو با خداوند هستم من ایمان دارم که اینجا بودنم اتفاقی نیست و همون طراحی باعث شده تا من این مطالب رو بخونم و به آگاهی برسم ودر جهت اراده الهی قدم بردارم من این روزها در بهترین حالت زندکی خود قرار دارم و یقین دارم که خداوند میخواسته تو همین شرایط بهم هدیه بده تا بیشتر از زندکی لذت ببرم ومنو در مسیر آگاهی قرار داده به نظرم خوشبخت ترین انسان کسی هست که آگاهی بالایی داشته باشه در مورد خودش و خدای خودش همین کلید رسیدن به تمام خواسته هاش هست از شما استاد بزرگوار ممنونم برای درج این مطالب ارزشمند
به نام خدای مهربان
سلااممم به همگییی😍
گام هفتم :طرح الهی زندگی
من قبلا اصلا فکر نمیکردم که برای منم برنامه الهی وجود داشته باشه ،یعنی از معلمین دینی یا در کتب دینی دبیرستان میخوندیم که از خلقت هر موجودی هدفی هست و ما بیهوده و عبث آفریده نشدیم ولی باز واقعا قبول نمیکردم ،یا هم فکر میکردم شاید واقعا سرنوشت از قبل تعیین شده راسته پس…
چون اصلا برام مشخص نبود که هدف زندگیم واقعا چیه ؟! چرا هیچ تناسبی بین برنامه الهی و زندگیم نیس؟!چرا پدر و مادر و همه اونایی که میشناسم توی دنیا رسالت و هدف خاصی رو برآورده نکردن ؟! چرا به هدفاشون نمیرسین و همه بیشتر موافق سرنوشت از قبل تعیین شده هستن و میگن ما هم مجبوریم تسلیم باشیم در برابر خواست خداوند …
همه این سوالا و بینهایت سوالایی که الان توی ذهنم نیس بهم ثابت میکرد که ما یا هدفی در جهان نداریم و اومدیم اینجا زندگی کنیم و خداوند قراره ازمون امتحانای مختلف بگیره و بعد در جهان آخرت بفهممیم که در این دنیا چیکار کردیم !!!یا هم سرنوشتی از قبل تعیین شده داریم که باید فقط بپذیرمیش و هیچ جوره نمیشه تغییرش داد .
تا اینکه وارد این مباحث شدم ،به این نتیجه رسیدم که این فکرا اشتباهه و ما توی این دنیا با خالق این کائنات همواره در ارتباطیم ،فهمیدم ما مهم ترین مخلوق خداوند هستیم و خداوند قدرتی به نام اختیار در فکر و رفتار رو بهمون دارد تا بتونیم با استفاده از اونا زندگیمون رو بسازیم ،درسته که یکسری از موارد رو مثل کشور و محل زندگی رو ما انتخاب نمیکنیم یا نکردیم(الان من هنوز واقعا قبول نکردم که ما قبل از تولد خودمون شرایط رو انتخاب میکنیم راستش برام منطقی نشده هنوز) ولی بازم با استفاده از همین نیرو که اسمش خداست میتونیم شرایط زندگی مون رو تغییر و بهبود ببخشیم .و همین بهتر کردن شرایط برای خودم،اطرافیانم و در ابعاد بزرگتر کشور و جهان میشه هدف و رسالت آدما توی زندگی هاشون….
به این نتیجه رسیدم که همون طور که زنبور داره از شهد گل ها عسل رو تولید میکنه ،همون طور که از دل خاک برای انسان منابع و معادن در میاد ،همون طور که خورشید هر روز و هر لحظه داره گرمای زمین رو تامین میکنه تا محل بهتری برای زندگی انسان باشه ،پس در موارد خیلی زیادی این انسان و زندگی انسانها که برای خداوند مهمه ،پس ما هم اومدیم تا مفید باشیم برای خودمون و بشریت.که توی این مسیر هم یاد میگیریم برای خودمون اول مفید باشیم بعدش برای دیگران ،این خیلی برام قابل پذیرش و باورتر بود.
و زمان و مکان و سن و همه همه معیار های که ما انسان ها برای خودمون مهم کردیم و بهش بها میدیم برای خداوند مهم نیس چون اون با قدرت بینهایت داره همه چیز رو کنترل و رقم میزنه،اتفاقی که از قدرت فهم و درک من خارجه ولی اون داره این کار رو میکنه …و تنها چیزی که برای خداوند مهمه اعتقادهای واقعی و عملکرد های انسان در زندگیش هست و برای همینم انقدر توی قرآن به ایمان و عمل صالح تاکید شده
ایمان به هدایت الهی
قبل آشنایی با این موضوعات اصلا به موضوع هدایت نگرش خیلی اشتباهی داشتم
زمانی که تازه وارد این مسیر شده بودم فکر میکردم الهامات خداوند خیلی پیچیده هستند.روزا درگیر این بودم که اول بتونم الهامات رو دریافت کنم بعدش بتونم تشخیص شون بدم ولی به مرور که آگاهی من در این مسیر هم بیشتر شد و وعده خداوند رو در قرآن خوندم که »»ما هدایت رو بر خودمان فرض کردیم و هدایت شما بر ماست««
فهمیدم هدایت خداوند خیلی آسون تر از اون چیزیه که فکر میکردم ،فهمیدم من با توجه به نحوه فکر کردنم و خواسته هام از زندگی شرایط مختلف توی زندگیم به وجود میاد.
اگر باورهای الهی تر داشته باشم توی ذهنم یعنی هدایت های الهی رو برای خودم پررنگ کردم پس اونا به رفتار و سبک زندگی من تبدیل میشن.و به مرور پازل زندگی من مرحله به مرحله تکمیل و تکمیل تر میشه،شاید توی همون شرایط علت به وجود اومدن اون اتفاق رو نفهمم ولی وقتی زمان میگذره،و ما به مسیر و پازل زندگیامون نگاه میکنیم میفهمیم جریانات رو.
🔆ازتون ممنونم استاد برای این نوشته های گرانبها🔆
به نام خداوند جان و دل
سلام خدمت شما بزرگوار و همه عزیزان
اینکه میگن خدا انسان ها را در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میدهد واقعا درست هست چه جالب من از موضوعی به شدت ناراحت بودم گفتم بزار برم یکم مطلب بخونم ادامه زندگی با کمک خدا و این آموزش ها واقعا آرومم کرد من به طرح های الهی در زندگی خودم ایمان دارم رسالت منم با توکل به خدا جهانی کردن صنعت موسیقی ایران موسیقی سنتی هست خداوندا سپاسگزارم بابت هر کاری که میتوانم برای بهبود اوضاع و شرایط انجام بدهم بهم بها و پاداش میدهی خداوندا سپاسگزارم که از طریق رسالتم کمک میکنم به گسترش جهان خداوندا سپاسگزارم که منم برای خودم پیامبری هستم و رسالتی دارم خدایا شکرت بابت این مطالب زیبا خدایا بابت تمام تجربیات خوب و بد گذشته ام ازت سپاسگزارم که خوب بود شد خاطره بد بود شد تجربه و همشون باعث پیشرفت من شدند خداجونم بابت همه چیز شکرت
به نام خدای ناظم
با سلام خدمت استادعزیزم
استاد چقدر خوبن این حرفا چقدر به ما راه درست زندگی رو نشون میدن خدایا شکرت که یک پازل زندگی من که همین مسیر تناسب اندام هست رو سر جایش قرار دادی ممنونم خودم با کمک ایمان به تو بقیه رو هم درست میکنم هرچند خیلی کارها برای من انحام دادی خیلی جاها ندادی بعدش بهترشو دادی ممنون من از طرح تو خبر نداشتم چقدر به خاطر نشدنها گریه کردم چقدر بی ایمان شدم چقدر شک و تردید داشتم ولی درست شد
خدای خوبم طرح الهی زندگی من رو داری به من نشون میدی بهترین طرح رو به من نشون بده تا با آرامش در کنارت ادامه بدم
خدای خوبم کمکم کن در هر مسیر درستی پا میزارم
خدای خوبم ،خدای مهربانم ،خدای زیبایی ،خدای آرامش، خدای حال مشکلاتم، خدای قشنگم ،تورو دوست دارم ممنونم ازت که در این مسیر من رو قرار دادی و میخوای راههای قشنگتری به من نشون بدی ازت ممنونم
با سلام
خدای بزرگم من به تو اعتماد دارم من به رسالتم از درون این دنیا بودن اعتماد دارم
من مطمعنم بی هدف بی رسالت الهی بی طرح الهی زندگی خلق نشده ام
پروردگارا ای تنها یاری دهنده دلم قرص به بودنت به نگاهت به آگاهیت به یاریت
پروردگارا طرح الهی زندگی مو بهم نشون بده نشونه هاشو بهم نشون بده میخام با پای محکم تری قدم بردارم به لطف تو
پروردگارا میدونم که هر لحظه کنارمی دستگیرمی
منتظرم بهم نشون بدی طرح الهی زندگی مومیدونم هدفت از خلقت من بی نظیره
سلام خدمت استاد عطاروشن عزیز
سپاسگزارم بابت تمام زحماتتون و سپاسگزارم که آگاهی هاتون رو به ما منتقل میکنید
به نظر من جهان هستی مثل فرش ایرانی هست که پروردگار و تمام مقربین الهی ترنج فرش هستند و ما انسان ها لچک و حاشیه فرش هستیم… برای سیر و سلوک همانطور که شما در قدم های قبلی گفتید باید هم به وفاداری خدا اعتماد کرد و هم باید به زمان بندی خدا اعتماد کرد و هم باید شکرگزار بود و مبحثی که شما بیان کردید به طرح الهی زندگی باید ایمان داشت و تمام هستی… حیوانات و جانوران و حشرات در این طرح الهی شرکت دارند… حشرات طرح الهی اشون اینه که باعث بشن اکوسیستم تنظیم بشه و پرندگان و حیوانات و درندگان و…. هر کدوم طرح الهی خودش رو دارن و منظومه شمسی و ستارگان و سیاره هاهم طرح الهی دارند… شاید طرح الهی اشون اینه که بشر با دیدن عظمت الهی فکر اولی الباب به زیبایی ها و عظمت جهان هستی پی ببره و
سالها برای اینکه لاغر بشم… بتونم پیشرفت کنم تلاش کردم و هر کس بهم میگفت با صبر و حوصله کارهات رو انجام بده گوش نمیکردم و من حتما و باید بشه رو به خودم میگفتم و واقعا دست و پا میزدم تا اینکه خسته شدم و دست از تلاش کشیدم… رها کردنی با هزار جور عذاب وجدان برام داشت…. و باری به هر جهت بودن برای من آرامشی به همراه نداشت…. تااینکه سه سال پیش تمام اون چه که براش تلاش کردم رو ریختم دور و صلح با خودم رو شروع کردم…. اون زمان بود که کم کم برای من روشن شد که برای چی ساخته شدم و طرح الهی زندگی من چیه ولی هنوز مطمئن نشدم و میدونم آخر سر پیداش میکنم
کاترین پاندر در کتاب چشم دل بگشا میگه که :
خدای درون من هم اکنون مرا از هر چیز و هر کس که دیگر جزئی از طرح الهی زندگیم نیست می رهاند اکنون هر چیز و هر کس که دیگر جزئی از طرح الهی زندگیم نیست مرا می رهاند خدای درونم هم اکنون طرح الهی زندگی ام را آشکار و شکوفا می سازد.
از صحبتهای شما متوجه شدم که ما بازیگران تئاتر الهی هستیم و خدا کارگردان و ما بازیگرهای تئاتر که به ما اختیار داده تا دیالوگ بداهه بگیم و اشتباه ما اینه که فکر میکنیم ما تو این تئاتر تنهاییم و پروردگار ما رو رها کرده….. تو صحنه فریاد میزنیم… ناامید میشیم یه جا میشینیم و تکون نمیخوریم با اینکه کارگردان لحظه به لحظه هوای ما رو داره و میدونه بازی اصلی ما رو بدون در نظر گرفتن سن و سال جا و مکان صحنه برامون طرح ریزی کرده… ما از اول زندگی با طرح الهی وارد صحنه زندگی شدیم و چه بسا از اول زندگی یا هر زمان دیگه ای خدا داشته زمینه سازی میکرده برای طرح الهی زندگی ما و زندگی ما رو مثل پازل در کنار هم میچینه تا به طرح اصلی برسه…. فقط به طراح زندگی امون باور داشته باشیم و مطمئن باشیم که خدا بهترین طراح هست و هر اتفاقی در زندگی ما میوفته چه خوشایند و چه ناخوشایند تمام مسیر یا زمینه ساز طرح الهی ماست… خدای ما به ما باور داره و بیشتر از ما به توانایی های ما باور داره و فقط باید یا علی گفت و کمر همت رو بست و به خدا اعتماد کرد و برای آشکار شدن طرح الهی زندگی تلاش کرد…. اینکه ما نمیدونیم خدا برای ما چه نقشه زیبایی ریخته و چه اتفاقی برامون میوفته برامون آشکار میشه فقط ما باید خودمون رو برای اون اتفاق آماده کنیم و به علایقمون توجه کنیم و مطمئن باشیم به زودی به مرحله زندگی امون منتقل میشیم و اون زمان شگفت زده میشیم که چه نقشه راه زیبایی برای ما ریخته و خدا به عهد خودش وفا کرده
🦄🦄🦄🦄🦄🦄🦄🦄🦄🦄🦄🦄
به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم 🐝
به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم 🍯
به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم 🌺
به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم 🦄
به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم 🏩
خدایاشکرت 🌹
خدایاشکرت 🌹
خدایاشکرت 🌹
سلام استاد عزیزم
عاشق زمان هایی هستم که مطالب ارزشمند شمارو مطالعه میکنم بعد یه دفعه ی جایی به فکر فرو میرم احساسی و هیجان زده میشم ذوق میکنم و از شادی میخوام اشک بریزم .
حس کردم ، بله من یک رسالت بزرگی دارم شاید در حد جهانی که هنوز پیداش نکردم ولی این که اینو فهمیدم خیلی ذوق کردم انگار خدا بهم گفت ببین تاحالا هرچی راه آمدی درست بوده هرچی تجربه کردی بجا بوده هرچی تضاد داشتی عامل پیشرفتت بوده پس یوقت ناامید یا ناراحت نشیا حتی برا ی لحظه
تو اجازه نداری
استاد دیشب بعد سه ماه جدایی یه دل سیر گرییه کردم
و خیلی بهم چسبید .چون مدت ها بود اینجوری گرییه نکرده بودم منی که مدام گرییه میکردم . و گرییه های طولانی . از وقتی روی خودم کار کردم واقعا سخت گرییه ام میگیره . بعد از اینکه از گریه کوتاهم سیر شدم حالم خوب تر شد و لبخند زدم و با خودم حرف میزدم از برنامه هایی که در آینده خداوند میخواد معجزه وار بیاره تو زندگیم گفتم . شکرگذاری کردم . آسمان رو تماشاکردم چون صبح شده بود خیلی قشنگ بود . بعد به راحتی خوابیدم .
استاد هر دفعه با مطالعه قدم ها یه تلنگری بهم وارد میشه . یه حرفی از سمت خدا بهم گفته میشه که تابحال ازش بیخبر بودم .
استاد خیلی خوشحالم که من یک رسالت دارم
خیلی کنجکاوم
میدونم که پیداش میکنم و مسیرم رو ادامه میدم
اگه قبلا بخاطر گذشته ام ناراحت نبودم . الان بجاش خوشحال و واقعا سپاسگذارم هستم .
چونکه همون گذشته باعث حال خوب امروزم
من به مسیرم ادامه میدم رسالتم رو پیدا میکنم و عملی میکنم تا با هدف خداوند یکی شوم .
خیلی خوشحالم استاد خیلی . بیش تر از قبل حس ارزشمندی میکنم .
احساس میکنم ی راز تو سینمه که فقط خودم میدونم و خدا .
واقعا خدا میدونه در آینده با این رسالتم چقدر باعث رشد و پیشرفت میشم باعث حس خوب ارزشمندی و شادی در جهان .
خدایا شکرت که منو آفریدی.
ممنونم استاد مچکرم
به نام الله توانا
سلامی به خوش عطری گل نرگس خدمت استاد مهربان و تمام گل های سایت
وای که چه مثال زیبایی بود (زندگی ما مثل پازل میمونه) و تمام تیکه ها باید کنار هم قرار بگیرند که به تکامل برسه وگرنه حتی اگه یه تیکه ریز هم باشه اگه نذاری هرگز پازل تو کامل نمیشود ،حالا میگیم اون تیکه باشه برنامه الهی
اصلا برنامه الهی چیه؟!:
بذارین اول از به جمله شروع کنم :
زندگی مثل یه فیلم میمونه وتو بازیگر این فیلم هستی تو نه میتونی این فیلم رو بزنی جلو نه عقب فقط میتونی این فیلم رو زندگی کنی اما از اونجایی که خدا به تو حق انتخاب داده ازادی یا میتونی عالی بازی کنی یا معمولی یا شایدم افتضاح
میخوام این رو بگم که رفیق اگه به اون بالایی ایمان داشته باشم و توی هر شرایطی ادامه بدی بهت قول میدم عالی بازی کنی چرا؟!چون به كارگردان این فیلم توکل کردی و ازش کمک خواستی و از اونجایی که خدا بر همه امور دانا است اما ما نمیدانیم ،خدا میگه باشه من برات مینویسم چکار کنی فقط بعضی جاها باید صبرت زیاد باشه ها ،جانزنی ها،ادامه بدی ها…
ما میتونیم از روی اهل بیت هم به این موضوع پی ببریم امام حسین رو مثال میزنم : این ارباب رو خدا آفرید برای هدفی که داشت.امام حسین را تشنه شهید کردن سختی کشید اما یک بار هم کفر نکرد فقط صبر کرد و حالا همه شاهد پاداش این صبر از طرف خدا به این اقای بزرگ و حتی به خودمون هستیم چرا میگم ما چون این ارباب برای هدایت ما اومده بود یعنی برنامه الهی که خدا براشون نوشته بود هدایت کردن ما بود و امام با تمام سختی ها این راه را ادامه داد وحالا شاهدیم که نه تکرار میشه نه تکراری
از همینجا میشه فهمید که خدا هیچ بنی بشری را بدون هدف خلق نکرده فقط این ماییم که باید باور و ایمان به خدا داشته باشم تا استارت شروع حرکت در هدف درست خورده بشه
حتی خیلی عادی هم میشه دید که یک فرد در درس هیچ استعدادی نداره اما در هنر بینظیره خب معلوم میشه که طرح الهی اون فرد در هنر قرارداده خدا.
خب طرح الهی خداوند برای انسان ها معمولا این طوره که بتونه به بقیه هم کمک کنه و اون فرد برای بقیه هم مفید باشه مثل امام حسین و کلا اهل بیت ما
حالا چرا بعضی ها هستن که انگار برای عبرت ما ساخته شدن ؟!این اشتباه هست همه انسان ها طرح الهی دارن و برای هدفی ساخته شدن و خب بدون اینکه حتی بخوان در اون برنامه الهی در راهش هستن اما یکی به خدا باور داره ومیخواد برسه و یکی میدونه چطور باید برسه اما اشتباه عمل میکنه ه چون باوری به خدا و دانایی او نداره نمیره توی مسیر اصلی .
کلا میخوام این و بگم رفیق گلم، هم مسیری…
من وشما برای یه هدفی روی زمین هستیم ،خدا برای ما برنامه درست رو قرار داده ،فقط کافیه باورش کنیم ، سعی کنیم که توی همه چی بهترین خودمون رو عمل کنیم :عبادت،نوشتن،حرف زدن و……
باور من اون خدایی که همه جا کنارته به همممممممه چیز دااااااناست
تو به اون باور داشته باش اون دنیا رو بهت میده دنیارو نده اخرت میده و شایدم هر دورو اگه تو بخوای
من واقعا از این گام خیلی برداشت عالی کردم و همین این ۱۲۶سوره بقره همیشه برام سوال بود که خب اگه واقعا این چیز هایی که میخوام خوب نباشه برام چی ؟!تا الان که برای خودم جوابشو پیداکردم حالا به خودم میگم دختر تو اگه اینا برات بد بود خدا هدایتت نمیکرد خدا اوردت اینجا تا به جای یه دعا ازش کلی بخوای اونم بده فقط اول باید اصلاح کنی اشتباهات ذهنتو.باید خدا رو باور کنی ،یادته چقدر سر جانماز گریه کردی زار زدی که خدایا به دادم برس کمکم کن حالا که هدایتت کرده باور نمیکنی؟این مسیر درسته وخواسته های منم همین طور اگه هنوز بهشون نرسیدم دلیل این نیست که اشتباهن بلکه شاید هنوز در ذهنم مقاومت وفرمول اشتباهه ،یا من عجله دارم چون زمان بندی خدا با ما فرق داره یا باید صبر کنم چون طرح الهی نیاز به صبر و استمرار داره پس باتمام قدرت بگو یاعلی مدد بلند شو ،ادامه بده میرسی انشاالله
امید وارم که برداشتم رو خوب توضیح داده باشم البته خیلی بیشتر بود برداشتم اما نمیشد همشو بنویسم ،
الهی که زندگیتون به دلچسبی شربت البالو خنک در یه هوای تابستونی باشه
استاد ممنونم که هر لحظه به ما کمک میکنید که به خدا نزدیک تر بشیم
خدایا شکرت که هدایتم کردی و وسیله هدایت من رو این سایت با استاد عالی وکلی هم مسیری خوب قرار داده الهی شکرت
یاحق مدد
سلام به خدای مهربانم که به من توفیق داد تا این مطالب استاد را بخوانم ممنونتم خدا جون.
طرح هدایت الهی:
خیلی خرفهای استاد زیبا و دلنشین بود چقدر واضح دریچه ی ذهن را باز می کند.
منظور از طرح هدایت الهی این نیست که زندگی و شرایط الان خودمان را رها کنیم بلکه سعی در بهبود وضعیت خود بکنیم.
همه موجودات کره زمین دارای یک طح الهی عمل می کنند یک گیاه یک پرنده ….. همه قرنهاست که وظیفه و هدایتی که خداوند از آنها می خواهد را انجام می دهند یک پرنده هر روز صبح آواز می خواند و مناظر نیست کسی از او تشکر کند او در همه حال آوازش را می خواند چون برای آن طرح ریزی شده است.
اما ما انسانها در طرح الهی متفاوت با بقیه موجودات هستیم .
اگر زندگی والدین ما هر طوری هست ما مجبور نیستیم همونطوری عمل کنیم.
ما می توانیم متفاوت با زندگی آنها پیش برویم چون موجودی آزاد هستیم.ا خداوند هرآنچه تصور می کنید از دست داده اید را به شکل بهتری برای ما جبران خواهد کرد.
شکست ها بیماریها همه و همه ابزار رسیدن به طرح الهی هستند.
اگر من بیمار شدم و مجبور به برداشتن عضوم شدم این طرح الهی بود تا من را با کلامش مانوس کند تا من را به مکان بهتری منتقل کند تا من شهرهای زیادی را ببینم تا من سپاسگزار باشم.
تا من در بهترین نقطه شهر ساکن شوم تا من به مسجد بروم تا من تجربه مربی بهداشت را داشته باشم تا من برای دکتری با انگیزه تر جلو برومناملایمات و مشکلات مانند قطعات پازل در کنار هم قرار گرفتند که به من بگن صفیه تو مقامت بالاست در وجود تو حس پروش هست پس ادامه بده تا به درجه ی استادی برسی و دانشجویان زیادی را پرورش بدهی.
در هر زمانی که هستم دیر نیست بله دیر نیست چون برای خدا زمان وجود نداد او هر زمان بگوید کن(بشو) فیکون(بلافاصله می شود).
ممنونم استاد شما همیشه بهترینها را ارائه می دهید.
ممنونم خدا جونم
«طرح یا نقشه الهی زندگی من»
من از کودکیم درون این طرح بودم اما هیچ آگاهی نداشتم ،من واقعا از زندگی کلی ای که داشتم راضی نبودم اون زمان هایی که با خدا حرف میزدم مدام میپرسیدم که چرا من اینجام چرا من باید این زندگی رو تجربه کنم چرا توی خانواده نامناسبم چرا آرامش رو تجربه نمیکنم چرا تحقیر هارو دریافت میکنم چرا من زنده ام ؟
خیلی خوب به خاطر دارم که یه شب موقع خواب از خداوند خواستم التماس کردم و گریه کردم که وقتی خوابم برد دیگه صبح بیدار نشم اما بیدار شدم وکلی شاکی که چرا اصلا خدا به حرفم گوش نکرد، من نمیدونستم تجربه هایی که از زندگی دارم به دست میارم داره منو آماده میکنه برای مراحل بعدی زندگیم برای درخواست تغییر برای رشد خودم و حتی اون تجربه ها باعث شد به آدمای دیگه مسیر زندگی رو نشون بدم امید بدم باعث شد جلوگیری کنم از خودکشی یه آدم ، درحالی که من خودم قبلا این درخواستو داشتم که خدا زندگی رو ازم بگیره اما اون میدونست که مسیر زندگی من هنوز ادامه داره.
خیلی کارها باید میکردم خیلی آزمون خطا میکردم خیلی به خودم دلداری میدادم باید خیلی جاها که خسته میشدم دست کمک میشدم برای خودم و خودمو از روی زمین بلند میکردم ،من واقعا به جز خودم وخدا کسی رو نداشتم اما واقعا متوقف نشدم و انگار قلبم صدای خدا رو میشناخت وقتی اون زمزمه میکرد که بلند شو جا نزن حرکت کن و من لنگ لنگان به حرکتم ادامه میدادم و هرگز گمان نمیکردم که خداوند برای من طرحی زیبا درنظر داره که آروم آروم اون رو به من نشون میده ، کی نشون میده؟وقتی که من آمادگیشو دارم، وقتی که من در جنگ باخودم نیستم وقتی که من با درونم و با جهان در صلح قرار میگیرم اون قسمتهای قشنگ نقاشی به من نشون داده میشه و من لذت میبرم از اون همه رنگهای زیبا و تسخیرکننده از آرامشی که تو اون فضا هست .
خداوند بهترین یار منه بهترین دوست و رفیق منه همدم وهمراه من درتمام زمانها ومکان ها بوده هست و خواهد بود .
من به طرح الهی ام ایمان دارم ، نقاشی کلی هنوز به من درست و کامل نشون داده نشده اما خوبیش اینه که میدونم قراره بهترین و زیباترین تصویر واسم رونمایی بشه.
من به حرکتم ادامه میدم .
سلام خدای مهربونم
سلام استاد عزیز و دوستان خوبم
طرح الهی چیست ؟اون از زندگی فعلی من جدا نیست
طرح الهی همون چیزی که من دارم تجربه میکنم و همین شرایطی هست که من دراون وجود دارم
خدایا یعنی زندگی قبل از دوره من هم جز طرح الهی تو بود
دوره ای که دوست داشتم دوباره برگردم و درستش کنم
درست رفتار کنم درست تربیت کنم درست زندگی کنم درست باور کنم درست فکر کنم
زندگی که من اصلا دوستش نداشتم هم جز همین طرح الهی تو بود ؟
مگر طرح الهی یا رسالت الهی فقط شامل پیامبران و طالحین نبود
من همیشه ارزو داشتم جز صالحینت بودم و همیشه در سجده نماز اینو از تو میخواستم ولی همیشه خودم رو فرسنگها دور از این صالحین میدیدم
خب من چی داشتم که باید جز صالحین باشم
نه در خانواده صالحین به دنیا نیومده بودم و نه کاری رو انجام نداده بودم که جز اونا بشم
اصلا خدایا مگر من هم مهمم من فقط به دنیا نیومدم که انسانها دراین دنیا به دنیا میان ؟
من کیم و چرا باید از به دنیا اوردن من هدفی داشته باشی ؟
من به دنیا اومدم که همش امتحان بشم
امروز امتحان شدم رد شدم خدایا شرمنده
دیروز تو امتحان رد شدم خدایا شرمنده
سال قبل
سالهای قبل
همش در ازمونات رد میشدم و شرمنده ولی درنهایت کسی رو نداشتم جز تو باز به درگاهت میومدم با این اطمینان و شرمندگی که تو منو بنده خوب خودت نمیبینی
ولی در این مسیر که به لطف تو هدایت شدم اموختم من همه مثل تمام موجوداتی که روی زمین هستن با طرح والهی و هدفی به دنیا اومدن من هم با طرح الهی به دنیا اومدم نیاز نیست که من پیامبر و پیامبر زاده باشم تا طرح الهی داشته باشم من هم طرح الهی دارم
اولین کاری که در این مسیر یاد گرفتم این که با شرایط فعلیم و خودم به صلح برسم من این شرایط رو پذیرفتم
من اندامم رو پذیرفتم
من فقرم رو پذیرفتم
من با خودم به صلح رسیدم که من هم رسالتی دارم و من هم طرح الهی دارم
من برای طرح الهی خودم مسیر مختص خودم رو دارم و این مسیر فقط مال منه من میتونم با بهبود نگرش و عملکردم در زندگی در جهت تحقق اراده الهی زندگی ام حرکت کنم
من زندگی قبل که تجربه کردم ومشکلات و موانع رو تجربه کردم تا با اینجا برسم تا بتونم الان درک کنم و موانع سر راهم قرار نمیگیرن تا من بشینم و ادامه ندم اونا میان تا من رد شم و بزرگ شم نه متوقف بشم
برای قرار گرفتن در مسیر طرح الهی باید با طرح الهی همسو بشم باید نگرشو عملکردم رو همسو کنم همین مسیری که دارم میرم رو باید برم و نیازی نیست از مسیر خارج بشم باید در همین زندگی به بهبود شرایط زندگی خودم بپردازم
چطور در همین شرایط زندگی بتونم همسو باطرح الهی بشم
زمانی رو صرف بهبود افکار و باورهام بکنم با بودن در این سایت
میتونم کارهام رو بهبود بدم
میتونم رفتارهایی که باعث حال خوب من میشه رو تکرار کنم
میتونم افکاری که باعث حال خوب من میشه رو تکرار کنم
طرح الهی من چی بوده ؟
طرح الهی من فرزندبودن بود
طرح الهی من همسر بودن
مادر بودن
کارمند بودن
متناسب بودن بود ه
خداوند از به دنیا اومدن من هدفی داشته
چیزی که قبلا اصلا باور نداشتم
ولی الان باور دارم خداوند حتی برام من هم هدفی داشته
ولی بازم بعضی روزها در خلقتم که هدفی داشته شک میکنم درسته که کار منفی بافه و لی باید باور کنم تا این شک رو از دلم خارج کنم
من به خدا ایمان دارم که هیچ موجود رو بدون هدف به دنیا نیاورده پس من که انسانم و اشرف مخلوقات حتما هدفی داشته و من شامل طرح الهی میشم
خداوند از زندگی من بیخبر نیست و زمان بندی بی نقصی داره و همه چیز به بهبود شرایط زندگی من منتهی میشه
من به زمان بندی خدا ایمان دارم
چه بسا چیزی رو دوست نمیدارید و ان برای شما خوب است
چه بسا چیزی که دوست دارید وان برای شما بد است
این ایه رو من با تمام وجودم درتمام زندگیم چشیدم خیلی وقتها چیزی رو دوست داشتم ولی هر چی درخواست داشتم اجابت نمیشد و خیلی درهمون زمان ازخدا گله مند بودم ولی وقتی زمان گذشت و من به گذشته نگاه میکنم خدا رو شکر میکنم که این طور نشد
مثلا یک فرد بود که خواستگارم بود و منم بدم نمیومد ولی با صحبت یکی از فامیلها نشد و منم هم از اون فرد و هم از خدا گله مند بودم ولی بعد از سالیان که ازدواج کردم و اون هم ازدواج کرد فهمیدم که خداوند صلاح منو میدونست چون اون فرزند اولش کور بود و همسرش اونو گذاشت با فرزندش و ازش جدا شد و دکترها گفته بودن دیگه نباید بچه دار بشی ومن اگر این ازدواج رو میکردم که دلم نمیومد بچه کورم رو بزارم وبرم
ودر زندگی خیلی از چیز ها رو دوست نداشتم مثلا من هیچ وقتی کارمند شدن رو دوست نداشتم ولی خداوند طوری درست کرد که من تا به خودم اومدم کارمندی بودم که باید میرفتم سر کارمن از کارمندی برای این که صبح زود بیدار شم و زمانم مال خودم نیست بدم میومد و حالا که سالیان سال میگذره خداررو شاکرم که این موقعیت رو برام جور کرد که الان خیلی از لحاظ مالی بهتر زندگی میکنم
تمام زندگی من از اغاز تا پایان نزد خداوند نوشته شده و ان طرح زندگی منه و وقتی من از شرایطم ناراضی هستم در هر جنبه ای باید بدونم که من با طرح الهی همسو نیستم
خدایا درک همسو شدن با طرح الهی را به من هدیه کن
خدایا مساعلی که برای من سخته برای تو یک چشم بر هم زدنه
یادمه همیشه از این شعر
خدایا تو انی که به انی جهانی تپانی ته استکانی
خیلی خوشم میومد و میدونستم که خدا خیلی قدرت داره و به چشم بر هم زدنی میتونه مشکلاتم رو حل کنه ولی این باوری زبونی بود و باز ته دلم میگفتم این مسعله به این سختی چطور میشه که حل بشه وباید این باور رو در دلم شعله ور کنم که کارهایی که برای من سخته و غیر ممکن برای خدا ممکن و ناچیزه
طرح الهی خدا شامل زمان و مکان نمیشه و محدود نیست و ان چیزی که برای تحقق ان سالها نیاز دارم تلاش کنم برای خدا بر یک چشم بر هم زدنه
قدم اولم باید خالق زندگی خودم باشم و به طرح الهی در زندگیم ایمان بیارم
من اینجام چون مورد لطف خداوند قرار گرفتم چرا نوشتن این جمله اشکهای منو سرازیر کرد چون احساس همون انسان صالحی رو دارم که ارزوشو داشتم من مورد لطف خدا قرار گرفتم تا به سعادت مندی من منجر میشه و ختم میشه
پس هر وقت در موقعیت مایوس کننده ای باشم باید از ش بگذرم و توقف نکنم روی اون موضوع و رها کنم و به مسیر تحقق الهی خودم برگردم خداوند انچه تصور میکنم که از دست دادم رو به شکل بهتری جبران میکنه
نباید بزارم مشکلات و ناملایمات مانع مسیر بهبود عملکردم و همسو شدن با طرح الهی بشه
و با ادامه دادن و توقف نکردن فصل جدیدی در زندگیم باز میشه
دورورز دیگه عیده و اگر طبیعت در یک زمان و فصل توقف میکرد هیچ وقت عید نمیومد و همه در سرما وزمستون باقی میموندن پس منم از طبیعت درس میگیرم و متوقف نمیشم اگر حتی طوفان بیاد اگر حتی یخبندان بشه اگر حتی خیلی از درختمها بمیرن متوقف نمیشه
منم متوقف نمیشم و ادامه میدم تا فصل جدیدی در زندگیم دریافت کنم
خداوندا وقتی این جمله رو خوندم که تو قطعه درست پازل زندگی منو میزاری و راه درست بهم نشون داده میشه و پازل زندگی من روشن بشه دقیقا چیزی که تصور کردم یک صفحه بهم ریخته و از قطعات بود که من با ادامه دادن و تلاش برای درست کردن این قطعات قطعه ای به دست تو در این پازل گذاشته شد و تمام صفحه پازل روشن و واضح شد خدایا من منتظر تکه پازل درست تو هستم
و میدانم که تو به وفای خود عمل میکنی
در پناه خدا باشید
هوالرزاق
ای که بانامت جهان آغازشد
دفترماهم به نامت بازشد
دفتری کزنام توزیورگرفت
کارآن ازچرخ بالاترگرفت
درود خدمت استادگرامی
استادبسیارزیبانوشتیدکه خداوندطرح الهی برای ماداره ومن وبردبه عالم(زر) دقیقا اونجاهمه این اتفاقات میفته وماخودمون همه چی زندگی مون روانتخاب میکنیم
پس باپذیرش این موضوع که خداطرح الهی برای من داره راحت ترمیتونم مسائل روحلاجی کنم
که باورهای من نسبت به چاقی باعث شد وارداین دوره ها بشم ومسیرزندگیم عوض بشه و وارد طرح الهی بشم که خدابرام رقم زده
من سال ۸۷حافظ قران شدم وتاسال ۹۲ادامه دادم
امابعدش بچه داری و…..کلا رهاکردم وهی میگفتم چرانمیشه دوباره سراغ حفظم برم وپارسال بایه پیامک دوباره دوره رو شروع کردم .اما چه دوره ای. دوره ای همراه باتفسیر….پس خدا برای منطرح الهی ریخته بودکه به این دوره برسم وبتونم به کمک خدا تفسیرآیات معجزه خدارادرک کنم.
همیشه نسبت به ثروت قانع بودم اما الان میدونم اونم طرح الهی خدابوده والان داره وقت دریافتش میشه
شاید اگرزودتربودمسیرزندگیم دیگه اینجا نبود
وخیلی دلیلهای دیگه
اگه همه روبه این دیدنگاه کنم همه دوران زندگیم گلستان بوده🥰😍🥰
به نام خدای معجزه گر
سلام به همگی خدا رو شاکر هستم که یک روز دیگه تونستم اینجا باشم و از خواب بلند شم و دیدگاه مو باهاتون به اشتراک بزارم
نمیدونم چجوری از استاد تشکر کنم واقعا که این دوره شگفت انگیز رو برای ما به صورت رایگان تهیه کرد و همچنین از خدا ممنونم که من رو هدایت کرد که حتما از این دوره استفاده کنم
روزی که این دوره منتشر شد من دیگه واقعا تصمیم گرفته بودم که شغل خوبی پیدا کنم و برم سرکار ولی خب همه در فضای مجازی و در جامعه میگفتن که کار نیست اگر هم باشه با حقوق خیلی کم و زیر ده تومن هست ولی من از روز اول با شما شروع کردم دوره رو و از خداوند د خواست کردم که یک کار خوب با حقوق خوب پیدا کنم و بعد از ده روز وقتی رسیدم قدم ۶ ام من کار پیدا کردم اونم خیلی راحت و هیچ کس باورش نمیشد که قبل از عید یک شغل خوب در راستای مهارتم در مکانی خوب پیدا کنم ولی من به خدا تکیه کردم و در کنارش تلاش کردم رزومه درست کردم و مصاحبه کاری رفتم تا شد و خداوند یک بار دیگر معجزه شو به من نشون داد و استاد درست میگفت خداوند تمام درخواست های مارو برآورده میکنه
خیلی حرف در ذهنم هست ولی نمیدونم چجوری بگم و از استاد تشکر کنم ولی الان که در مسیر رفتن به کار بودم خواستم از استاد تشکر کنم و به همه دوست های عزیزم بگم ادامه بدید و ناامید نشید ،من هم خیلی ناامید بودم ولی اعتماد کردم به خدا و خدا آرزوی من رو برآورده کرد و من قطعا این دوره رو ادامه میدم تا به آرزو های بزرگ ترم هم برسم
سلام و درود
مبارک باشه
از خوندن تجربه و خلق عالی در زندگی تون لذت بردم.
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
بنام خدای بخشنده بخشایشگر
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد و راهنما و پیامبر بزرگ زمانه ام و نازنینم و همچنین خدمت دوستان نازنین هم مسیرم
گام هفتم :من به طرح الهی ام نزد خدا ایمان دارم و طرح الهی برای همه موجودات ۱۰۰ درصد است
چه گام زیبا و دلنشینی من بعد از خوندن این متن دل انگیز و روح نواز به شدت حال خوشی رو تجربه کردم و تمام کلماتی که میخوندم اشک شوق و لذت ریختم
چون قبلا به تمام اینا فکر کرده بودم ناخودآگاه و برام خیلی آشنا بود و مسیر رو برام واضح تر میکرد و چنان اشک میریختم بی اختیار که مامانم میگفت چته ولی من بی نهایت حالم عالی بود
واقعا منم از بچگی هیچ حرفی راجع به این که منم میتونم رسالت داشته باشم نشنیده بودم و فقط از بچگی شنیده بودم نظم در آفرینش خیلی زیاده و حتما بی هدف خلق نشده و خالق بزرگی داره
و کارتونها و برنامه های زیادی از مخترعین و مشاهیر میدیدم که مورد علاقه ام بود و بعد از دیدن چنان جو گیر میشدم خب حالا من چی کشف کنم و بگم یافتم یافتم
کارتون پسر مبتکر رو هم خیلی دوست داشتم که رویاش با یه توپی که میخورد تو سرش و بعد به صورت فیلم بالا سرش باز میشد و بعد نقاشی میکرد و بعد تمام مراحل اجرایی رو انجام میداد
یا پرفسور بالتازار که چه دم و دستگاهی داشت و رسالت خودشو انجام میداد منم خیلی دلم میخاست میتونستم از این کارا انجام بدم ولی سریع یه خط پر رنگ میکشیدم رو تمام رویاهام که اولا امکانات ندارم و دوما اطرافیان من بهم اجازه بلند پروازی نمیدن و در اون زمان سطح اگاهی من خیلی پایین بود
بعد از خوندن این متن نجواهای خیلی زیادی تو سرم شکل گرفت و نشد بنویسم چون هنوز زمان به تحریر کشیدن و به تصویر در آوردن افکار پراکنده ام نبود چندین بار خاستم بنویسم ولی به طرز حیرت اوری نمیشد و خیلی هم دلم میخاست انیمیشین آمریکایی سول یا روح رو دوباره ببینم و بعد تمرینمو بنویسم که فرصت دیدن اونم پیدا نمیشد دیگه دیروز به هر مقاومتی بود با مامان و داداشم دیدمش و چقدر با این گام همخونی داشت و الان خیلی بهتر درک میکنم کارتونش رو
قبلا دوره رنجش تا بخشش رو که دیدم استادم گفت این کارتون رو ببینید و کلی لذت برده بودم و آگاهیهای نابش رو دریافت کرده بودم که چه کارتون پر مغز و محتوایی هست که برای همه هم ارزشمند نیس و قابل درک
مثلا داداشم خیلی مسخره میکنه و میگه از چیش خوشت میاد ولی واقعا جای جای این کارتون برای من کلاس درسه
و خیلی برای تثبیت آگاهیها و درک بیشتر از مسیرم لذت بخش عمل میکنه و با هیجان خیلی زیادی میبینمش واقعا اون بچه که اسمش ۲۲ هست درسهای خیلی بزرگی داره که رسالتش لذت بردن از مثلا خوردن و راه رفتن و دیدن روابط خوب و اینا رو رسالت خودش میدونه و جو گاردنر با قضاوت نادرستش این طفل معصوم که هنوز پا به دنیا نزاشته رو تبدیل میکنه به هیولایی در خلسه و نا امیدی و خودش فکر میکرد رسالتشو درست تشخیص داده و تو کل زندگیش جز به موسیقی فکر نمیکرد و هیچ لذت دیگه ای رو در کنارش تجربه نمیکرد دقیقا در زندگی و شرایط زندگی ما هم اطرافیان باعث میشن باور کنیم به ناتوانی و ضعف خودمون و هیولایی دور وجود نازنین ما رو بگیره که من نمیتونم و در باطلاق در جا زدن گرفتار میشیم
و خیلی جالب هم نشون میده که به راحتی میشه این هیولای سرکش رو نابود کرد و عین شن فرو بریزه و خوشحال و پر انرژی به زندگی برگردیم
واقعا اون محیط خلسه که درست کردن خیلی برام درس داره و همیشه تا میام کمی تو حس ترسها و نا امیدیها زندگی کنم میفهمم که اون هیولای نا امیدی بر من قدرت پیدا کرده و سریعا باید نابودش کنم و تو خلسه فرو نرم
دقیقا منم اینو تایید میکنم که خدا برای تمام موجودات طرح الهی داره
در درسهای گذشته حتی در مورد خرسهای قطبی که قبلا اگاهی نداشتم و در این سرزمین یاد گرفتم چرا همه خرسهای قطبی سفیدن و رنگی وجود نداره چون شکار میشدن و منقرض شدن و سفیدا تونستن خودشونو با برف استتار کنن و برای همین رنگهای دیگه از بین رفتن و برام به شدت خارق العاده بود فهمیدن و آگاهیش و تنها ما انسانها هستیم که انتخاب و اختیار داریم اوقاتمون رو به بطالت و خارج شدن از مسیر خوشبختی که هر چند کاملا این لیز خوردنها و تجربه ها پازلهای زندگیمونه و برای رشد ما لازمه
و چقدر این آیه قرآنی زیباست که در این قسمت خوندم که چه بسا چیزهایی رو خوش نمیدونم ولی برام خوشایند میشه و چه بسا چیزهایی رو دوست دارم که اصلا به نفع من نیس و خدا آگاه ترینه به این امور من
من همیشه زمان و مکان برام خیلی مهم بود ولی الان که در این مسیر افتادم با اموزش و اگاهی و یادگیری فهمیدم که زمان و مکان هیچی نیستن و خیلی از گامها درس عجله نکردن رو یاد گرفتم و بازی کردم در زندگیم و عمل کردم بهش منی که به شدت عجول و بی صبر بودم و تازه تو دوره قوی ماه رمضان یاد گرفتم که من تا به حال تحمل میکردم نه صبر با احساس خوب که پاداشهای بزرگ از سمت خدا وعده داده شده بود
و فهمیدم که چرا صبرهای گذشته من نتیجه چندانی برام نداشت چون هرگز همراه با حس خوب نبود من از سال تولد آگاهیم در سال ۹۶ کلی تو کتابهاو از زبان اساتید مختلف شنیدم که باید رسالتت رو پیدا کنی و استرس و نگرانی برام ایجاد کرده بود که آخه من از کجا بفهمم رسالتم چیه و چجوری باید بهش برسم و خیلی فکر میکردم و گاهی حالمو بد میکرد که هنوز نتونستم رسالتمو پیدا کنم
در دوره بی نظیر خلق آرزوها یه آرامش عجیب پیدا کردم که رسالت من جای دوری نیس و همین که به عشق و علاقه ام بپردازم یعنی رسالتم و کمی آسوده خیال تر شدم و هر گامی که بیشتر گوش دادم بیشتر برام طرح رسالت واضح تر شد
و در اونجا بود که حتی فهمیدم منم وحی دریافت میکنم از سمت خدا یعنی قبلا یاد گرفته بودم ولی نمیدونستم اینا پیامهایی از سمت خداست و همین گوش دادن به نجواهای فرشته خوشبختی درونم یعنی دریافت پیام و وحی از خدا
و با کلیپی که از استاد عباس منش توی نتایج فرمودین استاد عزیز چقدر حسم عالی تر شدو گفتم خودشه منم وقتی میخام متنی رو بنویسم حس میکنم هیچ چیز برای گفتن و نوشتن ندارم ولی وقتی اینچنین بی اختیار تند تند مینویسم یعنی سیم اتصالم به ذهن ناخوداگاه و سیگنالهایی که دریافت میکنم برای حرکت انگشتام رو کیبورد یعنی دریافت وحی درونی
و من هر چقدر بتونم سنسورهامو تمیز کنم و پاکسازی کنم و در مسیر اگاهی رشد کنم بهتر و واضح تر پیامها رو دریافت میکنم
من دوره رنجش تا بخشش استاد دیگه ای رو که به طرز بی اختیاری در مسیرش افتادم و یه پاکسازی فوق العاده بود برام و خیلی از رنجهای من در زندگی برام تبدیل به گنج شد و وجودمو از زباله های کینه ها و نفرت ها خونه تکونی کردم
به حدی عالی برام پیامها دریافت میشد و خیلی پرده های حقایق جلو چشمام واضح میشد که خودم شگفت زده میشدم و فهمیدم چقدر بخشش میتونه کمک بزرگی برای پاکسازی درون باشه و دریافت الهامات الهی
و از شدت هیجان و شوق اشک میریختم و خیلی درسهای بزرگی یاد گرفتم
این چند روزه که نبودمم اینقدر اتفاقهای قشنگ و عالی و شگفت انگیز و سورپرایزهای عالی برام افتاده و نشانه های خیلی پر رنگ و واضح که در مسیر درستم برام اتفاق افتاده
مثلا برای دندونهام راه نجاتی پیدا کردم که بی نهایت خوشحالم چون ما الان مستمری بگیر حقوق بابام هستیم میتونم اقدام کنم برای درمان دندونام به صورت قسطی از خقوق کسر میشه و نیاز به ضامن هم نداره و خدا کمکم کرد این راه پیدا شد
برای فروش خونمون که دیگه همه چی کنسل شده بود فعلا و من به زمانبندی الهی ایمان داشتم یهو یه مشتری عالی پیدا شد که گفت الان مقداری از مبلغ خرید خونمون رو میده که ما بتونیم زمینمون رو بخریم و بسازیم و تو خونه خودمون رهن بشینیم و خیلی خوشحال شدم
و خواهرم نرگس برای تولد امسالم که هم برای خواهر دیگه ام که شب تولدش بود و عمه ام که ۱۵ اسفند تولدش بود و من که ۲۵ اسفند تولدم بود یه کیک سورپرایز تصویری درست کرد و خیلی خیلی اونشب که شب تولد خواهرم مریم بود بهم خوش گذشت و یه مهمونی فوق العاده داشتیم با جمع فامیل و خیلی چسبید
چون پسر عمم بعد از ۸ سال به ایران اومده و خاله بازیهای ما شروع شده بود و به همین بهانه های دور همی خواهرم جرقه سورپرایز درش فعال شده بود و خیلی حال داد
خودم دلمو زدم به دریا و بالش میکروفایبر رو به طرز حیرت آوری خریدم و الان دارم از آرزویی که داشتم کیفشو میبرم و خیلی خوشحالم
و براش روبالشتی عروسکی پرنسسی سفارش آنلاین دادم که دوستام با حیرت میگفتن اینا رو برای خواهر زاده هات سفارش دادی یا خودت و من با شوق زائدالوصفی میگم مگه خودم چشه و خودم و کودک درونم به شدت ذوق داره و با این کار به شدت حالم خوبه
و چندتا دامن و شلواری که تا بحال با این قیمتهانخریده بودم برای خودم هدیه خریدم و بی نهایت دارم لذتهای کوچیک و بزرگی رو تجربه میکنم که قبلا خودمو محروم میکردم و فقط پول جمع میکردم و الان به خودم بها دادم و حس واقعی شکرگزاری از پس اندازی که داشتم و رسالت من یعنی با همین شرایط فعلی حالهای خوشی رو تجربه کنم که بی نهایت هیجان انگیز و پر شور و نشاطه برام
و خودمو همسو کردم با کمکهای الهی و وصل میدونم خودمو به منابع ثروت و نعمات الهی و زندگی با کمک خداوند بدون ترس از آینده و غصه از گذشته ام که دو بال ایمانه برای پرواز و گله و شکایت نمیکنم و به صلح با شرایط فعلی و همسو هستم در مسیر خواسته هام و به معجزات الهی ایمان واقعی دارم
و زمانبندی الهی ایمان دارم که در بهترین زمان برای تحقق خواسته هام هست
و پازلها یکی یکی داره تند تند چینده میشه و من لذت بیشتری میبرم از زندگی و واقعا دارم زندگی لذت بخشی رو برای خودم میسازم
و از ثانیه ثانیه زندگیم فرصت شاد زیستن خلق میکنم و هر چی حس و حالم بهتر میشه آرامشمم برای دریافت نعمتهای بیشتر آماده تر میشه
و تو صف دریافت نعمتهای الهی هستم شدیدا و خودمو لایق و ارزشمند کردم
واقعا تمام گذشته منم نرسیدنهام مخصوصا یه دورانی از زندگی حس نیاز شدید به ازدواج داشتم ولی الان حس خیلی عالی دارم که ازدواج نکردم و حس خوشبختی شدید و رشد بسیار زیادی که داشتم در این که دنبال حس خوب بیرون از خودم نیستم و خودم با خودم در صلح هستم و عشقی که به خودم میدم بی نهایت رضایت بخشه از درون به بیرونه و محتاج نمیدونم خودمو برای اینکه حتما یکی از بیرون به من محبت کنه درسته که خیلی محبت بیرونی خوبه و دوستش دارم ولی ارزش این محبت درونی که خودم به خودمم پیدا کردم خیلی خیلی ارزشمنده و حس رضایت و خوشبختی رو در من افزایش داده
یا دقیقا منم برای لاغری هر چی سعی و تلاش کردم نتایج کوتاه مدت و زودگذر گرفتم که همین چاقی من و لاغری با زجری که تجربه میکردم و دیدن نادرست بودن تمام روشها برای من عامل رشد من شدن برای تمام جنبه های زندگی نه فقط لاغری عذاب آوری که در مسیرش بودم و من برای گذشته و آینده ام بسیار سپاسگزارم که تمام این پازلها به صورت عالی کنار هم چینده میشن و تصویر قشنگی ازش نمایان میشه و پازلهای معیوب خارج میشه و اشتباه نمیچینمشون و
زندگی من سراسر عشق و امید به زندگی هم این دنیا و هم ساختن درست و مقدمه ای برای دنیای ابدی منه و من خالق و مسئول تمام شرایط و انتخابهای عالی خودم هستم و پر از شور و نشاط و هیجانم
و حس خوشبختی از در و دیوار برام داره میباره و فایل حسابرسی رو هم چندین بار گوش دادم و چقدر به موقع هم گوش دادم و همونم منو به بی نهایت حس خوشبختی برد با نجواهایی که داشتم ولی چون خیلی گامهای جدید اومده و هیجان دارم برای انجامشون فرصت نوشتن اون تمرین فوق العاده رو نداشتم ولی یه حسابرسی عالی به صورت ذهنی برام شد و خیلی لذت بردم الهی که بتونم تمرین اون قسمت رو هم بنویسم ولی فعلا هیجان رفتن به گام بعدی رو هم دارم که حس ناب و فوق العاده ایه انقدر نعمت اموزش زیاده که نمیدونم کجا و کی باید بنویسم ولی من به طرح و برنامه ریزی الهی ام ایمان دارم و حتما در بهترین وقت هدایت و حمایت میشم برای نوشتن تمرینم خدا رو هزاران بار شکر
خیلی افکار زیاد و پراکنده دلشتم برای نوشتن این گام ولی دیگه هر چی الان به ذهنم اومد بی قضاوت خودم نوشتم و حالمم خیلی خیلی عالی تر شد و شور و غوغای خاصی از دریافت معجزات الهی در من بیشتر شد متشکرم متشکرم متشکرم
و خدا هرگز دیر نمیکند و زندگی با کمک خدا بسیار شیرین و دلپذیره
با تشکر فراوان از استاد نازنینم و پیامبری که استاد و راهنمای زندگی شگفت انگیز من شده و بارها و بارها اعتراف کردم وعاشق این مسیرم و تا ابد قدر دان آموزشهای فوق العاده و بی نظیرتون هستم و گنج بی پایان الهیه و تا ابد شاگرد و هنرجوی شما هستم و در کنار همه عزیزانم درس پس میدم و از تمامی اساتید این سرزمین خوشبختی متشکرم و حال خوش همتون رو خریدارم و متتظر خبرای عالی همگی هستم
و خودمم کلی خبر توپ و عالی دارم که بیام با اشتیاق بنویسمشون
در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست و در مسیر طرح الهی هستم و بهش ایمان دارم و به خودم افتخار میکنم که در مسیر رشد و اگاهی و نور هستم
خدا جونم متشکرم متشکرم متشکرم
خدا یار و نگهدار تمام دوستان فوق العاده و شگفت انگیزم
بنام خدا
رسالت من توزندگی واقعا چیه؟؟؟؟?؟؟؟؟
سوالی که همیشه ازخودم میپرسم چرازندم البته الان خیلی کم شده ولی تا همین چند وقت پیش به خودم میگفتم چه دلیلی بوده که من به این دنیا اومدم والان دارم زندگی میکنم باادمهایی که حرف منودرک نمیکنن .من چاقم و هرچیزی هرکاری که میکنم مورد انتقاد قرارمیگیرم و جدای از اون چرا اومدم . ؟؟
تااینکه وارد سایت شدم . وهمیشه به خودم میگفتم که دورهی ورود به سرزمین لاغرها روندارم پس لاغرنمیشم . دوره ی صدگام رو تانصفه نرسیده رها میکردم . ولی تا اینکه دوباره وارد سایت شدم و با عتقاد وایمان محکم نسبت به سایت ودوره ی مبانی لاغری و دورههای پیاده روی و برنامه ریزی ورزش که به صورت معجزه وار وارد زندگیم شدن . ولی من توجهی بهشون زیادنداشتم تمریناتشون روانجام دادم چون میگفتم اینادوره های پولین حالا که دستم اومدن استفاده میکنم و استفاده کردم ولی رها کردم تااینک دوباره یعنی حال حاضر به لاغری باذهن هدایت شدم و نشستم تمرین کردن و الان امروز گام نودویکم رودید م وقراره تمرینشوبنویسم وهمش باخودم میگفتم یه جای خالی هست که باید پربشه واون هم من زندگی باطعم خدا رو نتونستم کامل کنم و یادواره های دیگه رو وخدامنو جایی آورده که توش همه چیز هست از لاغری گرفته تا ارتباط باخودش وازادی کامل بهم داده شده جایی امن و مخفی به دورازسرزنش . وبعد از اینکه این فایل رودیدم به این پی بردم که رسالت من توی زندگیم زندگی کردنه ولاغرشدن ولاغرموندن . رسالت من توزندگیم عاشق همسرم بودن و زندگی کردن بالذت واستفاده کردن و لذت بردن از وسایل زندگی هست که در اختیار دارم وجالبه چند وقته الان دارم بهش پی میبرم زمانی که بچه بودم توبرگه یه چیزایی مینوشتم . حالا هرچی که بود میگفتن که اگه انجام بدی اگه بنویسی زندگی تغییرمیکنه و من همین که مینوشتم چشمامو می بستم و باز میکردم و میدیدم تغییر نکرده و قتی چشمامومی بستم . به این فکر میکردم که تصویرش میومد که هم چیز صورتی وخوشرنگ ورویاییه شاید به خاطر همینه که الان همه ی وسایل زندگیم از لوازم آشپز خانه گرفته تا چیزهای دیگه همه صورتین .از بچگی از پرنده ها خوشم میومد اما فراری بودم و بیشتر خرگوش رو دوست داشتم بزرگ کنم پدرم کبوتر آورد امامن حتی سمتشون نرفتم .ولی بعداز ازدواج همسرم برای تولدش یه عروس هلندی بهش هدیه دادن و اون رو بزرگ کردم وبعد هم غذادادن دستی سرلاک وچیزهای دیگه وبهش حرف زدن یاددادم تاینکه بعدش مرغ عشق او رد در اونا وهم بهشون آب ودونه میدادم واونا وهم دستی کردم پرو بعدهم دوباره مرغ عشقا جوجه دارشدن و بعداز اون عروس هلندی وهفت سال من به این شکل بدون اینکه از همسرم کمک بخوام .و تواین راه هم ناامیدنشدم . چیزی که ازش فراری بودم دارم توش زندگی میکنم والان چندتاپرندهی سخنگو دارم و بعدش هم که دوباره شروع کردم تنها چیزی که همیشه توفکرم بود این بود که عروس هلندیام چراجوجه دارنمیشن وعید نوروز چهارصدودو جوجه هاشون وارد زندگیم شدن ودوباره اونا بزرگ شدن فروختیم وبعد هم دوباره والان پرنده هاییکه انتظار نداشتیم که جوجه داربشن چون همسرم میگفت اینا دیگه بدردنمیخورن باید یه کاری کنیم عوضشون کنیم تا اینکه سه روز پیش جوجشون از تخم اومده بود بیرون وامروز دوباره سرزدم ودیدم دوتایی دیگه هم به دنیا اومدن تواین راه به همه ی داروهاشون انواع و اقسام و بهترین داروهای تقویت کننده وحتی شکل غذایی که باید بدم وچیزای دیگه توجه کردم و حتی شاید باورش برای کسی سخت باشه من چون شیرازم عاشق بلبل خرماهستم اما هروقت میرفتم شهرمون نمیتونستم گیربیارم یانمیشد به هر دلیلی تاینکه یه شب همسرم رفت توبالکن ویه چیزی دید پشت گلهای توبالکن که پشت پنجره گذاشته بودم ووقتی اومد تو بهم گفت اسما خانم تو بالکن هم پرنده بزرگ میکنی ومراقبت میکنی بعد بهم نشون داد یه جوجه بلبل خرما که الان چندماهشه وبزرگ شده وسخنگوشده و فقط از دست من غذامیخوره حتی اگر بخوام آب بخورم باید براش توکاسه بذارم اینارونوشتم که به خودم یادآوری کنم رسالت واقعیم این بوده که چیزی که عاشقش بودم روتجربه کنم اما ازش فراری بودم هرکاری کنیم تغییرات کنم بالاخره مجبورمیشم تواون مسیر قراربگیرم و اینکه الان هم حتی گفتگوهای ذهنیم تغییر کرده چه درباره ی چاقی ولاغری چه درباره ی زندگی واطرافیان و الان که اینارونوشتم پی بردم که چطور زمان بندی هارخ دادوچطور برنامهی الهی برام چیده شد واالان هم تومسیرلاغریم و میدونم که لاغرمیشم وهروقت هم که درمورد چاقیم بهم تذکرمیدن متوجه میشم که این من بودم که در موردش فکر کردم که الان دارم میشنومش خیلی وقت بود میخواستم خیاطی یاد بگیرم سراغش رفتم آمارهاش کردم تا اینکه خواستم جامدادی بخرم ونمیشد یعنی نتونستم برم بخرم بعد به خودم گفتم بذارخودم یه دونه براخودم به عنوان هدیه خیاطی کنم و الان درست کردم یامیخواستم یه زیر سفره ای بخرم بعد گفتم بذار یه دونه براخودم درست کنم و الان اینوهم به این دلیل درمن به وجود اومد که من برای لباس قشنگ دوختن میخواستم میگفتم اگه خیاطی بلدبودم لازم نبود بخرم خودم میدوختم ولی مثل اینکه برنامه داره راه اندازی میشه والان قراره یه کتاب خیاطی لباس باطرحهای مختلف سفارش بدم و یادبگیرد م والان هم که تومسیر خواسته هام لاغری هم داره تحقق پیدامیکنم حداقلش این هست که مطمئن هستم که لاغرمیشم وبه نتیجه میرسم وتعهدپیداکردم به ادامه دادن لاغری .چیزی که تومسیرلاغریم باذهن نداشتم اما حالا باینکه اشتباه میکنم اما باز م ادامه میدم ودارم ازدوباره مسیرلاغری من روشروع میکنم و فایلهای اخرروهم دارم ادامه میدم وشروع کردم دوباره به دوره کردن و گفتم این حس خوب رو به اشتراک بذارم و لذت اون رو ببرم و بدونم که این هم رسالت زندگی من بوده . ومن ایمان دارم چیزهای بهتری روهم تجربه خواهم کرد . متشکرم از اینکه فایل خوب رو قرار دادین و من به خودم پی بردموبه دلیل زنده بودنم الان من با پارسالم خیلی فرق کردم تا پارسال یاتاهمین چند وقت پیش آرزوی مرگ و نبودن میکردم اما حالا از وقتی باایمان کامل به سایت اومدم ودارم ادامه میدم .بیشتر دوست دارم زندگی کنم و نتایج رو ببینم هم در زندگیم هم درخودم .ولذت زنده بودن روبیشتر بچشم.وارتباط با خداوندوبعد اطرافیان
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز
هر عملی که منجر به خیر و برکت برای انسانها بشه و باعث رشد و گسترش بشه رسالت یا طرح الهی انسان میباشد
خداوند برای تمام موجودات برنامه ای د نظر گرفته و حرکت و زندگی موجودات بر اساس اون برنامه ای هست که خداوند براشون درنظر گرفته
و ما انسانها هم برای هدف و برنامه ای خلق شدیم
من فکر میکردم که رسالت من حتما چیزی جدا از زندگیم هست و باید یه کار خارقالعاده ای انجام بدم و به نظرم برای من که همیشه احساس نتونستن داشتم کار سختی میومد!!!
و البته مدت کوتاهی بهش فکر کردم و بعد رهاش کردم چون فکر میکردم یه کار بزرگ و سخت هست و من آماده انجامش نبودم
فقط سعی کردم به حرفهای استاد عزیز گوش کنم و بهتر زندگی کنم احساسم رو خوب کنم و آگاهی های دوره رو تکرار کنم و یواش یواش به عمل تبدیل کنم و بپذیرم که خودم خالق زندگیم بودم و هستم بنابراین همه چیز رو پذیرفتم ،از دست دادن عزیزم رو پذیرفتم ،شرایط احساسی بدم رو پذیرفتم، شرایط مالی نا بسامانم رو پذیرفتم ،چاقیم رو پذیرفتم و حتی سعی کردم کوچکترین مسائل و بزرگترین مسائل از نظر خودم البته ،همه رو بپذیرم که همه و همه رو خودم خلق کردم گرچه خیلی جاها نمیفهمیدم چطوری ولی مهم نبود برام سعی کردن بپذیرم و برم جلو و با خودم ،زندگی گذشته ام در صلح قرار گرفتم و البته اون موقع من فقط داشتم آگاهی ها رو در زندگیم به عمل تبدیل میکردم و
و به اینکه دارم به صلح با خودم زندگیم و خداوند میرسم فکر نمیکردم و بیشتر دوست داشتم حالم رو بهتر و بهتر کنم و اینکارو به من کمک میکرد حال بهتری داشته باشم
پس من با بهبود نگرش و عملکردم در زندگی در جهت تحقق اراده الهی زندگیم حرکت کردم
و امید و اشتیاق یواش یواش بیشتر شد که من میتونم خوب زندگی کنم ،من میتونم حرکت کنم ،من میتونم خالق زندگی خودم همونطوری باشم که دوست دارم و این یعنی همسو شدن با خداوند و شروع همکاری من با خداوند برای گسترش جهان در مسیر هدفی که براش خلق شدم
و واقعا پذیرش این موضوع که اراده الهی چیزی جدا از مسیر زندگیمون نیست چقدر به من کمک کرد که بهتر عمل کنم و با آرامش بیشتر در مسیر بمونم و همسو با طرح الهی خودم باشم و کمی همسو تر با خداوند بشم
امروز وقتی که بیرون بودم با خودم مرور میکردم :
من میخوام گزارش خوب به خدا بدم ،خدایا چه هوای دلچسبی، چه آسمون زیبایی ،چه پرنده های قشنگی و بعد یکدفعه گفتم خدایا منم میخوام مثل تو باشم ،خدای خوشحال ،میدونم همیشه خوشحالی بایدم خوشحال باشی چون دنیا به این قشنگی رو خلق کردی ،هر روز بازم داری خلق کردن رو تجربه میکنی ،داری دنیا رو با قدرت خلق کنندگی خودت رشد و پیشرفت میدی و این یعنی آخر خوشحالی
و چه حس خوبی داشتم وقتی گفتگوهای درونی خوبی داشتم و دلم میخواست بیشتر و بیشتر زندگیم رو ،خودم رو ،افکار و رفتار و باورهام رو با خدای خالق خوشحال همسو کنم
و امید و اشتیاق در من جریان پیدا کرد
استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم
خدای مهربونم بینهایت سپاسگزارم
من به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم
من باور دارم که شرایط و موقعیت زندگی من در نظر خداوند عجیب و پیچیده نیست
او از نهان و آشکار آگاه هست و به هر آنچه میدانم و نمیدانم اشراف کامل دارد
بنابراین هر ماجرایی در زندگی من ایجاد شود به نفع من خواهد بود ،زمانبندی خداوند بی نقص هست و همه چیز به بهبود شرایط من منتهی میشود و منو به شرایط بهتر سوق میده
چند روز پیش با یه مسئله ای روبرو شدم که خوب درگیرش شدم و احساسم رو بد کرد و این جمله از کل این متن در ذهن من مرور میشد و حس بد منو کمتر میکرد:خداوند از همه چالش های زندگی من اگاه هست ،مسائلی که برای من بزرگ هستند از نظر خداوند هیچ چیز نیست ،انگار با مرور این جمله اون چالش برای من هم کوچکتر و قابل حل میشد و خوب میدونستم که این چالش رو هم خودم خلق کردم و بلید احساس خوبی داشته باشم و ازش بگذرم و مطمئنا اونم حل میشه و تموم میشه
زمان و مکان برای خداوند معنی نداره ،پس دلم میخواد برای منم معنی نداشته باشه چه اهمیتی داره که من چند سالمه وقتی دارم سعی میکنم بهتر فکر و زندگی کنم وقتی دارم یاد میگیرم خودم زندگیم رو خلق کنم همونطور که
دوست دارم و زندگی آروم و شادی رو تجربه کنم پس دیگه چه اهمیتی داره که چند سالمه مهم اینه که دارم با خداوند همسو میشم دارم در مسیر طرح الهی زندگیم حرکت میکنم و این یعنی حس خوب و مهم نیست که این حس خوب رو کی و کجا داشته باشم حس خوب شیرینه
خدایا شکرت که منو مورد لطف و هدایت خودت قرار دادی و من وارد مرحله جدیدی از زندگیم شدم ،مرحله ای متفاوت از کل زندگیم تا به الان ،مرحله ای که میدونم با قدرت ذهنم و ایمانم به وفاداری خداوند خلق میشه
من از چالش ها و مسائل زندگیم گذشتم و سعی کردم آگاهی هام رو بیشتر کنم و همین آگاهی ها به من کمک کرد تا بتونم از چالش های زندگیم عبور کنم و الان اینجا باشم
من از هر چیزی که تو زندگیم باعث ناراحتیم شده سپاسگزارم چون همون ناراحتی ها باعث شد من طلب زندگی بهتر و شادتر و روونتر رو داشته باشم و خداوند هم منو به این مسیر سبز هدایت کرد و من هم در مسیر سبز آگاهی و تغییر حرکت کردم گاهی کندتر و گاهی تند تر و مهم این بود که ادامه دادم و الان میدونم که همون چالش ها منو پیشرفت داد
خداوند هیچ وقت اشتباه نمیکنه ،زمانبندی درسته ،خداوند هیچ وقت هیچ چیز رو فراموش نمیکنه و همه چیز طبق قوانین جهان هستی سرجاشه ،من میتونم به خداوند اطمینان کنم و در مسیر خلق خواسته هام و برنامه الهی زندگیم قدم بردارم و این خداونده که هر لحظه منو هدایت و حمایت میکنه و از من مخلوقی میسازه که خودش و من میخوایم ،خداوند به عهد خودش وفا میکنه و من هم همه جوره باهاش همراه میشم پس چیزی که در انتظار منه تحقق طرح الهی زندگی منه
پس من مشتاقانه ادامه میدم
شنبه بیست و چهارم فوریه بیست بیست و چهار:
سپاسگزار خداوندی هستم که بنا به خواسته های من طرح الهی را تنظیم میکند، و اگر به الهاماتم عمل کنم از راه هایی که فکرش را هم نمیکنم به فراتر از خواسته هایم میرسم.
سلام و درود به هم مسیر های رشد و پیشرفت
طرح و یا اراده الهی
من اسمش را میگذارم پلن خداوند!
آیا خداوند از قبل برای من پلن خاصی چیده است؟ جواب خیر
بنا به تضادهایی که باهاشون مواجه میشوم و یا ورودی های متفاوتی که وارد ذهنم میکنم یکسری خواسته ها در ذهنم شکل میگیرد و خداوند مسیر رسیدن به اون خواسته ها و اهداف و آرزوها را ترسیم میکند و قدم به قدم بهم الهام میکند
من الان بهتر درک میکنم که اگر در زمان چاقی و با اون باورها و پیش فرض هایی که داشتم اگر ثروتمند میشدم چه سرنوشتی در انتظارم بود!
اون موقع میگفتم اگر پولدار بشوم میروم توی جزیره خودم میشینم جلوی تلویزیون و مسابقات فوتبال را توی صفحه تلویزیون بزرگ میبینم و کلی فیلم میبینم و اینجوری روز را شب میکنم! و هر چی که دلم خواست را هم میخورم
نتیجه چنین رفتاری چاقی و بیماری و تنبلی و بی انگیزگی و افسردگی و خودکشی هست!
پس من اومدم به پلن خداوند اطمینان کردم و گفتم قدم اول رسیدن به تناسب امدام هست و چون از دوره لاغری با ذهن شروع کردم کلی نکات راجع به بازی های ذهنی و قوانین کنترل ذهن را یاد گرفتم و زندگی ام در تمام جنبه ها تغییر کردو من الان هم به تناسب اندام رسیده ام و هم بوی موفقیت و خوشبختی و ثروت بیشتر را احساس میکنم که بهم خیلی نزدیک هست، ثروتی که من نگران هزینه های جاری زندگیم نباشم
سال قبل موقعی که در موقعیت شغلی بعنوان مهندس کار میکردم ولی حقوقم به اندازه یک طراح مبتدی بود میگفتم امکان ندارد که با همین کاری که دارم انجام میدهم درآمد بالاتری کسب کنم، و هزینه های زندگیم جوری بود که اکثر کا ها مجبور بودم مبلغی از پس اندازم خرج کنم تا بتوانم هزینه های زندگی را پرداخت کنم!
از شرکت اخراج شدم و صاحبخانه هم بهم گفت که میخواهد خانه را بفروشد و من باید جابجا بشوم
اگر آشنایی با نحوه عملکرد ذهنم و نجواهای ذهنی که در دوره لاغری با ذهن یاد گرفتم نبود نمیدانم که آیا از فشار نجواها الان توی این کره خاکی حضور داشتم یا نه؟!؟
ولی شد با کنترل ذهن تلاش میکردم حالم را کمی بهتر کنم و کلی مسافرت رفتم و مثلا ارزو داشتم که در کنار ساحل وقتی موجها به پاهایم برخورد میکند قدم بزنم، همانطوریکه در تمرین نوار زمان نوشته بودم
و این اتفاقات رخ داد برایم
چون کار نداشتم واجد دریافت وام نبودم و از طرفی اجاره خانه ها هم نود درصد افزایش یافته بود ولی طبق پلن خداوند خیلی راحت یا پیشنهاد کار گرفتم که برای راضی کننده بود، قبل از رفتن به شرکت جدید، با از دوستانم راجع به اون شرکت سوال کردم که بهم گفت چرا میخواهی بروی اونجا بیا شرکت ما و من میروم با مدیر شرکت صحبت میکنم
من این دوستم را حدود پنج سال بود ندیده بودم و فقط در زمان سال نو بهم پیام تبریک میدادیم و اصلا ارتباط دیگری باهاش نداشتم.
خلاصه رفتم شرکت اونها و با حقوق بالاتری مشغول به کار شدم و همان هفته اول نامه گرفتم برای بانک و واجد شرایط دریافت وام شدم و از جاهایی که نمیدانم چجوری اتفاق افتاد پول اولیه خانه همجور شد
و توی بازار خرید خانه، که خانه برای فروش کم بود و روی هر خانه ای که ما میپسندیدیم، مشتری دیگری با قیمت بالاتر پیشنهاد قیمت میداد ما براحتی خانه ای زیبایی خریدیم .
موقع بازدید اولیه از اون خانه من واقعا فکر نمیکردم که بتوانم این خانه را بخرم بخاطر قیمتش و میگفتم حتما باز چند تا افر روی قیمت خانه می اید ولی ما تنها خریداری بودیم که پیشنهاد قیمت دادیم و پذیرفته شد!
و اینها همگی پلن خداوند بود
من خیلی دنبال رسالت زندگی خودم میگشتم ولی هر چی تلاش میکردم چیزی پیدا نمیکردم و دقیقا مثل استاد فکر میکردم که باید چیزی اختراع کنم و یا کشف کنم تا اینجوری به نسل بشر خدمت کنم ولی هیچ موفقیتی کسب نمیکردم
متن این جلسه یکجورایی من را آرام کرد و دلم را قرص کرد که من هم میتوانم فقط با بهتر زندگی کردن و بهبود دادن همان کاری که بهش علاقه دارم و یا وظیفه روزانه زندگیم است، رسالت زندگیم را انجام بدهم
اذعان میکنم که از کلمه اراده الهی خوشم نمی آمد و باهاش ارتباط نمیتوانستم برقرار کنم
و کلمه اراده برایم مفهوم توانایی انجام کار را داشت، توی دوره لاغری یاد گرفتم که اراده یعنی تلاش کردن و مایوس نشدن
ولی این مفهوم اراده خداوند با اراده انسان متفاوت هست،
توی قرآن نوشته شده که خداوند میگوید موجود باش و همان لحظه بوجود می اید پس اینجا هم مفهوم تلاش کردن مایوس نشدن نیست!
بنابراین رفتم و کلمه اراده را سرچ کردم
اراده مصدر باب افعال از ریشه «ر و د» هست که به مفهوم برنامه و قصد هست
حالا اراده الهی از نظر من یعنی طرح و برنامه و قصد خداوند
من قبلا خیلی دنبال دلایل کارها میگشتم مخصوصا وقتی میگفتم این خواست خداوند هست، دنبال دلیل و ریشه آن میگشتم و میگفتم چرا خداوند برای اون یکی بنده اش میخواهد که فلان ماشین را سوار بشود ولی برای من نمیخواهد؟!؟
و دلیلی پیدا نمیکردم، یا میگفتم اون پدرش پولدار تره و یا شانس آورده و یا ….وقتی هم که چیزی پیدا نمیکردم در انتها ناامید میشدم و میگفتم حتما خداوند برایم صلاح ندانسته است! پس کلا با خدا قهر میکردم!!!
الان نظرم تغییر کرده است و دنبال دلایل نمیگردم!
میدانم که خودمان خالق زندگی مان هستیم با باورهایمان و نباید خودم را با کسی مقایسه کنم
به خودم میگویم اصلا حتی اگر دلیل هر اتفاقی که خداوند ایجاد میکند را بفهمی چه تاثیری در زندگی تو دارد؟
غیر از این هست که فقط دانشت افرایش پیدا میکند؟
بعد هم میخواهی با اون دانش و آگاهی که دیدا کرده ای چیکار کنی؟ میخواهی پز بدهی؟
بهتر هست همین قدری که فهمیده ای را توی زندگی ات استفاده کنی و نتیجه ببینی و رفاه بیشتری ایجاد کنی و از زندگی لذت ببری
جایی خواندم که نوشته بود اراده الهی همان قوانین بدون تغییر خداوند هست، قوانین بدون تغییر خداوند هم یعنی اینکه تو هر چیزی را بخواهی خداوند وارد زندگیت میکند!
یعنی تو هر جایی که باشی و هر کاری که بکنی مشمول قانون خداوند میشوی
این همان طرح الهی هست همان اراده الهی است
یعنی در هر صورت ما خالق زندگی خودمان هستیم و با افکار و نگرش و پیش فرضهای ذهنی مان اتفاقات را برای خودمان رقم میزنیم
وقتی خودمان را تسلیم اراده خداوند کنیم دو به علاوه دو چهار نمیشود بلکه میشود پانزده و یا دو هزار!!! ذهن منطقی ما میگوید دو به علاوه دو فقط میشود چهار!
در جلسات قبل داشتیم که خداوند سرنوشت من را تغییر نمیدهد تا زمانیکه خودم تغییر کنم و خداوند ما را هدایت میکند به سمتی که خودمان بخواهیم
مهمترین قسمتی از متن که بهم احساس خوبی داد این بود که طرح الهی زمان و مکان ندارد!
مهم نیست بیست ساله هستی یا شصت ساله در هر حالتی که باشی در هر جایی که باشی میتوانی برای بهبود شرایطت اقدام کنی و برای تحقق طرح الهی ات اقدام کنی
چون قبلا همیشه فکر میکردم وای سنم بالا رفته و دیگر دیر شده و نمیتوانم به خواسته هایم برسم و باید زودتر کاری انجام بدهم
من به معجزات الهی ایمان دارم
منتظر خبرهای عالی من باشید
شاد و رو به رشد باشید
به نلم خداوند بخشنده و مهربان
جمله ای که از بجگی باهاش آشنا هستم اما هیچ وقت درکش نکردم اما له لطف خودش دارم کم کم بخشندگی و مهربانیش رو لمس میکنم.
من به طرح الهی نزد خداوند ایمان دارم.
نمیدونم چطور و به چه شکل از خدای دانا و اسناد عزیزم بخاطر این مطالب شگفت انگیز تشکر کنم .
من تا همین لحظه هم فکر میکردم که رسالت و یا همان طرح الهی مختص پیامبران و انسان های خاص خداست همیشه وقتی میشنیدم انگار یه صدایی به من گفت این کار رو انجام بده یا نده با خودم میگفتم نگاه کن فلانی فکر میکنه مثل پیامبره که میگه به من الهام شد حتی همون اوایل ورکد له سایت هم که اسناد بیان کردند فلان ایده الهام شد به هیچ وجه برام قابل هضم نبود و حتی به فکرم رسید این هم مثل روش های قبلی !!!! اما جالب اینکه همون ندا و همون صدا به من میگفت ادامه بده چاره ای جز ادامه دادن این مسیر نداری بارها و بارها از مسیر دور شدم و نمیتونستم فایل گوش بدم و تمرین بنوبسم اما همون ندا میگفت اشکال نداره برو حتی شده برای سرگرمی خودت برو تو این سایت !!! به جایی رسیده بودم که دیگه حالم از تمام فضاهای مجازی بهم میخورد و همه رو بدون اینکه بدونم تو آموزش های استاد این نکته وجود داره این همه وقت مثلا برا اینستا ووو میگذارید یک ساعت یا کمتر رو هم تو این سایت باشید .من وقتی به خودن اومدم دیدم چندین ساعت هست که تو سایت هستم اگه این اسمش برنامه الهی معجزه الهی و یا هدایت خداوند نبست پس چی میتونه باشه ؟؟؟
من با خواندن مطتلب این گام از خودم سوال گردم به راستی بر عهده من هم رسالتی هست ؟ رسالت من چیه ؟ رسالت من چی بوده ؟ و هزاران سکال دیگر
من همیشه فکر میکردم در واقع یاد گرفته بودم که اومدم تو این دنیا عذاب بکشم و برم و من به این دنیا نیومدم که خوشی کنم و ووو آیا با این افکار یک درصد هم به فکر من می رسید که رسالتی داشته باشم ؟
این روزها با خواندن مبثاق نامه همزمان به رسالت خودم هم فکر میکنم . با خوندن میثاق نامه در جهت چگونگی بهبهود انجام دادن بند بند اون به خودم میگم اگه بتونی به اینها عمل کنی مهمترین قسمت رسالت خودت رو انجام دادی و برای انجام اون ها باید به معجزات الهی ایمان داشته باشم به وفای به عهد خداوند ایمان داشته باشم به ویژگیهای خداوند از جمله خلاق بودن خداوند و مهربانیش و زیبایی اش و گستردگی و فراوانی اش و هشق به مخلوقاتش و پذیرفتنش در جای جتی زندگی ام ایمان داشته باشم و از او بخوام که من رو در طرح الهی اش که برای من رقم زده راهنمایی و هدایت کنه باید روز به روز در جهت بهبود حال خودم در جهت احساس خوب و شادابی با همین شرایط فعلی تلاش کنم در این شرایطی که هستم در درجه اول باید صبور و مهربان باشم باید بتونم من اخلاق بسیار تندی دارم و زود عصبانی مبشم و با صدای بلند حرف میزنم که فکر میکنم این در اولویت اول باید بهبود پیدا کنه در واقع راهگارهایی برای احساس خوبم در زندگی روزمره پیدا و عمل کنم در این زپینه ذهنم سرشار از ناگفتنی هاست اما نمیدونم به چه شکل باید عنوان کنم
به نام انرژی برتر جهان هستی
من به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم.
طرح الهی یک ایده ۱۸۰ درجه با شرایط فعلی ما نیست بلکه همین شرایطی که الان دارم با تغییر افکار، و نگرش ام بهبود ببخشم.
من اون موقع که ۲۰ ساله بودم یک کتابی بود که درباره رسالت الهی در زندگی صحبت میکرد و نویسنده اون داخلی بود و اونجا یک عبارت رو نوشته بود که میگفت تا چهل روز این رو تکرار کنید تا خداوند رسالت الهی رو به شما الهام کند من اون موقع دانشجوی کارشناسی زمین شناسی بودم و فکر می کردم که رسالت من این که دنیا رو نجات بدم و هر شب اون عبارت رو تکرار میکردم من ترم های قبل معدل بالای کلاس بودم بعد از خوندن این کتاب و به دنبال رسالت بودن انگار این مسیر فعلی ام برام بی ارزش شده بود و دنبال رسالت الهی خودم به غیر از شرایط ام بودم که نتیجه اون افت شدید تحصیلی من در اون ترم بود و من رسالت ام رو هم پیدا نکردم، و الان متوجه شدم که رسالت یا طرح الهی همین شرایطی که دارم هست و فقط با تغییر افکار و باورها عملکردم رو بهتر کنم . مثل کریس رونالدو که همان فوتبال رو که علاقه اش بود دنبال کرد و به بیراهه نرفت برای پیدا کردن رسالت الهی اش بلکه همان چیزی که بلد بود رو بهبود داد و کم کم روی باورهاش کار کرد و نگرش رو بهبود داد و بهتر و بهتر شد و الان یکی از بهترین فوتبالیست ها و ثروتمندترین فوتبالیست ها شده و باعث شد که مردم کشورش باور کنند که اونها هم میتوانند فوتبالیست های خوبی شوند و الان کشور پرتغال فوتبالیست های خیلی سطح بالاتری داره به باشگاه ترانسفر میکنه.
یعنی یک نفر با رسالت الهی خودش هم خودش رو بهبود داد و هم مردم کشورش رو کار،خیلی متفاوت از شرایط خودش هم انجام نداد فقط در مسیر علاقه اش با بودن در مسیر و انجام تمرینات روزانه و بهتر کردن خودش پله پله بهتر و بهتر شد.
من فوق لیسانس زمین شناسی هستم ولی از اول به زبان انگلیسی علاقه داشتم چون پدر،من شرکت نفتی بود به من گفت تو هم برو رشته نفتی بخون که بتونم بعدا راحت استخدامت کنم ولی من بعد از گرفتن مدرک چون زبان انگلیسی ام خوب بود دوست داشتم برم کانادا و ادامه تحصیل بدهم که با مخالفت شدید پدرم روبرو شدم و من نرفتم و موندم ایران و حتی نتونستم استخدام شرکت نفت بشم چون برادرم سرکار بود و دیگه من رو استخدام نکردند و من بیکار بودم و در اون شرایط که شاگرد ممتاز باشی و خارج هم نرفتی و نتونستی سرکار هم بری واقعا شرایطی بود که هر کس رو تسلیم میکردی ولی من رفتم دنبال علاق ام و مدرک مربیگری زبان انگلیسی ام رو گرفتم و مدرس زبان انگلیسی شدم، و وواقعا چقدر از این مسیر لذت میبرم و در این مسیر دارم ادامه میدهم تا مدرک آیلتس ام رو بگیرم و این طرح الهی رو ادامه میدهم تا نتایج عالیتر وارد زندگی من شود.
طرح و رسالت الهی دور از شرایط فعلی من نیست همین مسیر علاقه ام هست که با تغییر افکار،و نگرش و باورهایم انتظارم از خودم عوض میشود که من هم میتوانم عملکرد عالی داشته باشم و اعتماد به نفس من بیشتر میشود و به همان اندازه نتایج من نیز بیشتر و بیشتر میشود.
من به مسیر زندگی خودم ادامه میدهم و ذوق و شوق بهبود دادن نگرش و عملکردم را در زندگیم همیشه شعله ور نگه میدارم و مطمئن هستم به لطف خداوند به مرحله بعدی زندگیم منتقل میشوم و از دیدن نتایج شگفت انگیزم در زندگیم لذت میبرم که واقعا شگفت انگیز و معجزه وار شاید الان برای من باشد ولی اون موقع یک حالت تجربه زیبا برای من میشود.
چون من با حالت چاق وارد سایت تناسب فکری شده ام و اون موقع لاغری آسان و طبیعی برای من شبیه معجزه بود ولی بعد از شرکت در دوره آنقدر تکامل و تغییرات در زندگیم ایجاد شد و لاغری و تناسب آرام آرام در من ایجاد شد بعد از گذشت کمتر از یکسال انگار لاغر شدنم شبیه معجزه نبود بلکه تجربه ای بود که با تغییر افکار و نگرش و تغییر انتظار در من ایجاد شد.
و الان این مسیر شاید معجزه وار برای ما باشد ولی اگر در مسیر با ذوق و شوق حرکت کنیم نتایج آرام آرام وارد زندگی ما میشود و این همسو بودن با خداوند را براحتی در زندگیمان تجربه میکنیم، پس در مسیر تغییر کردن ثابت قدم حرکت میکنم الهی به امید تو….
من خدایم باور دارم
من به طرح الهی ایمان دارم
من خودم را قبول دارم
من خودم را دوست دارم
من اینجام برای انجام رسالتم
اینکه اول خودم را بشناسم که من کی هستم برای چی در این مرحله زندگی ام به این سایت به این آگاهی ها به این تمارین به این خودشناسی رسیده ام برای بهبود خودم زندگی ام گسترش خودم و دنیایم همه چیز از درونم آغاز میشود
من در هر موقعیت و هر شرایطی هستم هر قدمی که بردارم در مسیر طرح الهی ام قرار میگیرم فقط باید مانند گذشته مانند هر لحظه ای که میخواستم شروع کنم اما و اگر نیارم اینکه با این شرایط با این امکانات نمیشه بلکه مهم اینه که من اولین قدم را بردارم ولی نه اینکه به ظاهر باشه بلکه با وجودم باشه با اون نیتی که به خداوند وصل باشه ولی خیلی وقتها انجام داده ام اما به نیتی متفاوت که من این قدم را برمیدارم و منتظر میمونم که ببینم خدا چه میکنه خوب برداشتن و نداشتنش هیچ فرقی نداره بلکه حال خودم خراب میکنم مثل این میمونه که دارم معامله میکنم کالا در مقابل کالا و سر خودمون را کلاه میزارم مانند لاغری با ذهن که میگفتیم ایا بگیم من غذا میخورم و این غذا در بدن من تبدیل به انرژی میشه من لاغر میشم نه نمیشه بلکه چاق تر میشم چون حتی به خودت هم ایمان نداری به کلامت هم باور نداری
اولین قدم ایمان هست ایمان به قدرت برتر
اولین حرکت من اینه که درگیری های ذهنی ام را با آدمها حل کنم و بجاش ارتباطات دوستانه و صمیمانه ایجاد کنم زیبایی ها ببینم
داشتم نوشته دوست هم مسیر خانم شهلا را میخوندم که هدایت شدم به این مطلبشون که با خودت فکر کن در گذشته چه کاری کردی که تاثیر گذار بوده که بهم یادآوری شد زمانی که کاسبی خودم را راه اندازی کردم به خودم گفتم من متفاوتم و کاری میکنم که در این شغل چهره ای متفاوت ایجاد کنم و انجام دادم به شکلی که در سطح استان اسم و رسمی در کار و کاسبی خودم پیدا کردم و هر کجا میرفتم و اسم برندم را میاوردم همه میشناختند چون هر لحظه در صدد بهبود بودم هر بار میخواستم تغییر ایجاد کنم شب که میخوابیدم با عشق به اینکه توانستم میخوابیدم و صبح که بیدار میشدم با عشق که میتوانم بهتر شوم بیدار میشدم
یادم میاید اینقدر کمبود خواب داشتم که موقعی که از خواب بیدار میشدم به درودیوار میخوردم ولی اون بیدار شدن عشق بود
یک نجوا یک ناله یک شکایت نبود فقط میخواستم حرکت کنم هیچ چیز جلو دارم نبود هدفم اینقدر برام مهم بود که هیچ ورودی نامربوطی هم تاثیرگذار نبود فقط حرکت میکردم هر روز یک قدم برمیداشتم ولی اون قدمها اینقدر محکم و استوار بود که پایه های موفقیتم و پیشرفتم را هموار و محکم میکردموقعی که بخواهیم با وجودمون انجام میدهیم درسته الان ترسهام داره اذیت میکنه و به قول معروف داره جولان میدهد ولی فقط در حد یک توهم هست تا موقعی که من بهش بها ندهم هیچ قدرتی ندارند هر بار هر قدمی برداشتم خدایم هدایت کرده مسیر را روشن کرده و فراتر از چیزی که فکرش را بکنم برایم انجام داده الان هم همین طور هست نشانه ها اومده اون هم پر قدرت فقط اقدام من را میخواهد من انجام میدهم
میخواهم این تعهد را به خودم و در این جمع الهی بدهم که خیلی خیلی زود خبرهای فوق العاده ام را براتون بازگو میکنم تا اینجا کلی دستاورد داشته ام و گفته ام و باز هم میگویم چون بر قدرتی تکیه کرده ام که مرا توانمند ساخته وقتی این توانایی این جسارت این احساس لیاقت این عزت نفس را در من اینقدر قوی ایجاد کرد که بیایم و تعهدم را بیان کنم و خودم را ملزم به انجامش کنم یعنی انجام شده بدونمش و مثل همیشه شروع کنم الباقی با خودش برایم انجام میده فقط کافیه من در مسیر باشم
۱۴۰۲.۱۱.۳۰
سلام استاد وقت شما بخیر و شادی
درمورد طرح الهی ما باید ایمان کامل داشته باشیم که ما هم درطرح الهی هستیم و برای رسالتی دراین دنیا خلق شدیم و با ایمان به خداوند دراین مسیر روزبه روز با شادی و با اعتماد به اینکه خداوند به ما نزدیک است و زمانبندی برای براورده شدن آرزوهای ما وجود دارد و ربطی هم به زمان و مکان ندارد و نباید دیگران را درکارهای خود مقصر بدانیم ما باید مسولیت تمام کارهای خود را به عهده بگیریم و با نهایت سعی و تلاش کاری کنیم که انچه را خداوند برای رسالت من دراین دنیا درنظر گرفته بپذیرم و شکرگزار خداوند درهر شرایطی باشم تا شرایط من روزبه روز بهتر شود .
رسالت من الان دراین شرایط این است که زندگیم را درشرایط کنونی با تصمیم و فکر عاقلانه بهتر کنم . آرامش را برای خود و دیگر اعضای خانواده بوجود بیاورم . امروز فکر کردم رسالت من درزندگی چیست ؟
1- من زوج مناسبی برای همسرم باشم
2- 4 فرزند من بدنیا بیاورم
3- دخترم معلم شد و یک معلم به دنیا اضافه شد
4- پسرم به پزشکی علاقه زیاد دارد و امسال انشاالله درکنکور قبول می شود و یک پزشک اضافه شود به پزشکان دنیا
5- با شاغل بودن من خیلی از کار بندگان خدا حل میشود
6- به واسطه من بعضی از کارها دردنیا زودتر حل شود به نظر خودم
7- با درست کاری و امانتداری و احترام به بزرگتر ها این را به نسل های بعد از خودم انتقال بدهم
6- با متناسب شدن چاقی را به نسل بعد از خودم انتقال ندهم
7- درهر شرایطی بودم سپاسگزار خداوند باشم
8- با بودن دراین شرایط و آشنا شدن من با این سایت و تغییر در پستم دراداره برای داشتن وقت بیشتر برای خود و سلامتی خودم حتما برای من رسالتی تعیین شده است که باید با صبر کردن به ان برسم
9- با انتخابهای بیشتر و بهتر کیفیت زندگی خودم را بهتر خواهم کرد
10- درآمد من نسبت به قبل خیلی بیشتر شده است و این یعنی من برای درامد بیشتر اصلا نباید تقلا و تلاش کنم چون روزی دهنده پروردگار مهربان من است
11- از استرس و ناراحتی بسیار دور شدم که این نهایت ارزوی من بود و الان شرایط آن فراهم شده است و الان به قول استاد از افرادی که باعث شدند من به این درجه برسم نباید ناراحت باشم و بلکه باید آن را هم دعا کنم که باعث شدند بعد از 46 سال من درمسیر درست زندگی قرار بگیرم
ما نباید از شکست ها درزندگی ناراحت باشیم که ما از خداوند دور هستیم چون هنوز پازل خداوند کاملا جور نشده است فقط باید اندکی صبر کنیم و به مسیر زندگی خود ادامه دهیم تا آن اتفاق شگفت انگیز برای ما اتفاق بیفتد
ما نباید با مغز منطقی خود را ناراحت کنیم و به لطف و رحمت الهی خداوند شک و تردید داشته باشیم چون خداوند هرگز بدی را برای بنده هایش نمیخواهد و فرق بین بنده هایش نمیگذارد هرانچه برای ما اتفاق میافتد از افکار و احساس ما به جهان هستی است که خودمان ان را به جهان انعکاس میدهیم جهان هستی از طریق احسااسات خوب اتفاقات خوبی را برای ما دارد و برعکس
ما باید با ایمان به معجزات الهی زندگی کنیم و نگرش و عملکرد خود را همسو با خداوند بهبود دهیم .
اما اگر ایمان خود را حفظ کنیم و به خودمان یادآوری کنیم که من به طرح الهی زندگی ام ایمان دارم. طولی نمی کشد که مشاهده می کنید اگر آن شکست ها نبودند و اتفاق نمی افتادند شکل کلی پازل طرح الهی زندگی تان هرگز تکمیل نمی شدو شما به موفقیت بهتری دست پیدا نمی کردید .
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی و همراهان سایت وزین تناسب فکری
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ.
“وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ” من جنّ و انس را نیافریدم جز براى این که مرا “پرستش” کنند (ذاریات 56) . در این آیه به روشنی در خصوص طرح الهی صحبت شده است. از آنجائیکه در وجود همه ما انسانها روح الهی دمیده شده است” و نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي” نتیجه می گیریم هدف از پرستش خداوند، نزدیک نمودن روح موجود در بدن ما به روح خداوند (منبع) است. آن چیزی که به غلط به ما گفته شده، این است که عبادت، انجام تکالیف دینی در ساعاتی از شبانه روز است، در حالی که این آیات به همراه آیات دیگر مانند “فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ” نشان می دهد لازم است ما در تمامی ثانیه های شبانه روز در حال حرکت به سمت منبع باشیم و لحظه به لحظه با او هماهنگ باشیم.
در واقع اتفاقی که می افتد این است که ما “هدف گذاری” می کنیم (خواسته هایمان را عرضه می کنیم) و به خاطر داشته هایمان “سپاسگزاری ” و در ادامه خداوند (منبع) ما را به بهترین مسیر برای رسیدن به خواسته هایمان (مسیر مستقیم) هدایت می کند (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ) و در صورت تبعیت از هدایت خداوند، ما “عبادت” کرده ایم. در ادامه مجددا از خداوند بابت رساندن ما به خواسته هایمان “سپاسگزاری” می کنیم و این پروسه مجددا تکرار می شود.
در حالت عبادت کامل، ما 100% دل به هدایت خداوند می سپریم و بدون هیچ شرطی و بدون هیچ اما و اگری فقط تبعیت محض می کنیم و طبیعتا نتایج در این حالت بسیار بزرگ و عالی خواهد بود ( به مانند سلیمان نبی). گرچه در عمل، هیچ انسانی نمی تواند 100% بدون خط و اشتباه باشد و حتی پیامبران بزرگ الهی نیز در کارشان اشتباهاتی هرچند کوچک داشته اند که در قرآن کریم نیز به آنها اشاره شده است.
با درود
نوشته استاد را چند بار خواندم و هر دفعه پیش خودم فکر می کردم پس رسالت من چه بوده؟ چرا من احساس می کنم که هیچ کاری انجام ندادم.
شاید چون فکر می کردم رسالت یعنی انجام یک کار خیلی خاص مثل ارشاد و راهنمایی مردم، ساخت واختراع یک وسیله یا حل یک مشکل و معضل در جامعه و…
برای همین چند روز سردرگم بودم و مرتب فکر می کردم پس من چه کاری باید انجام دهم؟ چطوری می تونم متوجه رسالتم بشم.
استاد اول همین متن اشاره کردن که طرح الهی هر کس چیزی جدا از شرایط فعلیش نیست و این موضوع برام جالب بود
پس اولین ویژگی اش اینه که تو همین شرایط من قابل اجراست
من تو هر شرایط و موقعیتی که هستم در مسیر اراده الهی هستم فقط کافیه ایمان داشته باشم به خدا و مسیری که دارم طی می کنم.
من معلم هستم و درطی این سال ها شاگردان زیادی زیر دستم درس خوندن و خیلیاشون الان شاغل هستن با بعضیاشون هنوز در ارتباطم و اونا از تاثیری که من با رفتار و تدریسم داشتم صحبت می کنند خیلی خوشحال شدم رسالت من می تونه همین مورد باشه پس سعی و تلاشم اینه که در این مسیر بتونم واقعا تاثیرگذارتر باشم.
البته به هنر خوشنویسی هم علاقه مندم و احساس می کنم از این طریق هم می تونم رسالتی انجام بدم حتما به دنبال این مورد هم میرم
خدایا شکرت بابت آگاهی های امروزم🙏🙏
به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️❤️
سلام
زندگی با کمک خداوند: گام هفت : به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم
تمرین آموزشی ✍️
در زندگی همه ما حداقل برای یک بارم که شده اتفاقاتی افتاده که اون لحظه برامون خوشایند نبوده و ما خیلی ناراحت شدیم در صورتیکه خیر و صلاح ما در اون اتفاق بوده و خودمون خبر نداشتیم
پسر من امسال کلاس اول شد و من خیلی دلم میخواست که مدرسه شاهد ثبت نامش کنم ولی ثبت نام در مدرسه شاهد قوانین خاص خودش داره مثلاً حتما باید فرزند شهید ، جانباز ،اسیر ، مفقودالاثر ….باشی که هیچ کدوم از اینا شامل حال بچه من نمیشد ولی یه بند داشت که اگر دانش آموزی همسایه مدرسه باشه میتونست در اون مدرسه ثبت نام کنه واین بند آخر شامل حال ما میشد و من با استفاده از همین بند بچه مو ثبت نام کردم و موقع ثبت نام مدیر مدرسه گفت امسال ثبت نام ها رو خیلی سفت و سخت میگیرن برای محکم کاری برید با رییس آموزش پرورش صحبت کنید که دیگه ثبت نام بچه قطعی و تایید بشه و من و همسرم رفتیم پیش رییس و ریس گفت که از نظر من ایرادی نداره و باید با معاون صحبت کنیدچون مسول ثبت نام مدارس شاهد ایشون هستن و خودش زنگ زد که معاونش بیاد اتاقش و ما شرایط مونو بهش توضیح دادیم و این خانم یه خانم چادری و به شدت محجبه بود و دوتا چفیه روی چادر روی گردنش انداخته بود و تا دید که من چادری نیستم از همون اول ساز مخالف زد و گفت که نه اول خانواده های شهید ، جانباز ، اسیر ، مفقودالاثر… بعد بقیه و داشتن حجاب برای والدین دانش آموزان این مدرسه لازم و جزو واجباته و من از شنیدن این حرف ناراحت شدم و گفتم خب حالا این شرایطی که شما گفتید شامل حال ما نمیشه ولی یه بند هست که اون همسایگی مدرسه ست اون شامل حال ما میشه ما در خونه مونو باز کنیم بچه ها رو تو مدرسه میبینیم ولی این خانم فقط حرف خودشو میزد ولی رییس آموزش پرورش بهمون گفت که نگران نباشید ان شا الله که با ثبت نام بچه تون موافقت میشه و بهمون گفت که بازم بیایید سر بزنید سوال کنید ما امید وار بودیم و من و همسرم تو اون گرمای تابستون تو هفته سه روزشو میرفتیم آموزش پرورش و باید میرفتیم اتاق معاون تا ازاون بپرسیم که تایید شده یا نه و اون خانم با اینکه میدید ما ساعتها توی اون گرما اونجا نشستیم بی تفاوت از کنار مون رد میشد و نزدیک ظهر که میشد میگفت سایت بسته ست و ما بر میگشتیم خونه و یک روز که خیلی خسته بودیم گفتم بلاخره چی مشه و این خانم گفت یک دانش آموز دیگه هست که اون نوه شهیده اگه اون نخواد این مدرسه بیاد الویت با بچه شماست و بلاخره بعد از یک ماه رفت و آمد بالاخره این خانم جلوی خودم به اون خانواده که خانواده که مورد تایید خودش بود زنگ زد و با اصرار زیاد به اونا گفت که مدارک بچه تونو ببرید تحویل مدرسه بدید و به ما گفت که بچه شما تأیید نشد در صورتیکه اصلا به سایت هم نگاه نکرد همین طوری بچه مارو جواب کرد و من ناراحت و عصبی شدم و گفتم اون بچه ای که جای بچه من جابه جا کردی حتی یک بارم پا شو تو این اداره نگذاشت و من ندیدمش و گفت اون امتیاز خانواده شهید داره و من ناراحت شدم و گفتم درسته که ما از طرف بنیاد شهید هیچ امتیازی نداریم ولی امتیاز همسایگی داریم ولی اون خانم حرف خودشو میزد ویکی از دلایل اصرار من بخاطر همون همسایه بودن با مدرسه بود چون از نظر رفت و آمد به مدرسه کارم خیلی جلو می افتاد
خلاصه اون خانم با ثبت نام بچه من موافقت نکرد و اون روز حال من و همسرم خیلی بد بود
حالا تو این مدت مدارس باز شده بود و بچه ها یه دوهفته ای بود که مدرسه رفته بودن و بچه من نه کتاب داشت نه فرم براش گرفته بودم به امید اینکه بچه من تایید بشه و من با ناراحتی بچه مو بردم یک مدرسه دیگه که خیلی خیلی دور از خونه مون بود ثبت نام کنم و مشکل مونو به مدیر اون مدرسه توضیح دادیم و پرسنل اون مدرسه با آغوش باز از ما استقبال کردن خلاصه بچه من که پایه اول بود یک ماه بدون کتاب و فرم رفت مدرسه تا کتاباش رسید و فرمش آماده شد
و من از این ماجرا خیلی ناراحت بودم و با خودم گفتم خدایا من که مدتیه در مسیر درست در حرکتم و دارم روی خودم و افکار و نگرش و عقایدم کار میکنم خدایا پس چرا با من همراهی نکردی و در این ماجرا هوای منو نداشتی
خلاصه گذشت و بچه من دیگه به یه مدرسه جدید رفت و ما هم کم کم اون موضوع رو فراموش کردیم
همون اوایل سال بود که بچه های مدرسه شاهد و تو یک روز به شدت باد و طوفانی اردو بردن جنگل و دوستان و اقوام مون که فکر میکردن پسر من مدرسه شاهد میره اون روز پشت سر هم زنگ میزنن که نیما حالش خوبه ، سالمه ماهم بیخبر از همه جا میگفتیم آره چه طور مگه بعد با خبر شدیم که مدسه شاهد دانش آموزان شو بردن اردو و باد شدید بوده و درخت افتاده روی دانش آموزان و چند تا از بچه های بیگناه متاسفانه جان شونو از دست دادن و چندتا هم تو بیمارستان ضریب هوشی شون به شدت پایین بوده و رفتن به کما و تعداد زیادی زخمی شده بودن از شنیدن این خبر قلبم فشرده شد و گریه ام گرفت و بچههای من که دانش آموز هستن تا چند روز حال شون بد بود و برای دانش آموزان اون مدرسه گریه میکردند و همه فامیل و خودم گفتیم که خدارو شکر که این خانم سر لج افتاد و بچه منو واسه ثبت نام اون مدرسه تایید نکرد وگرنه شاید خدای نکرده یکی از اون بچهها بچه من بود
البته که من هنوزم برای اتفاقی که برای اون بچه ها و خانواده هاشون افتاد ناراحتم
و توی فضای مجازی پر شده بود از پیام های تاسف بار و تسلیت برای اون حادثه و یک روز توی شهر مون برای این اتفاق ناگوار عزای عمومی اعلام شد
و بعد شنیدیم که خاواده های اون دانش آمزان از اون خانم برای اینکه دستور اردوی بچه ها رو در اون روز طوفانی صادر کرده بود از سمتش تو اون اداره بر کنار کردن
بعضی مواقع اتفاقاتی برای ما رقم میخوره که ما اون لحظه به شدت ناراحتیم ولی خیر و صلاح ما در رخ ندادن اون اتفاقه و ما نمیدانیم ولی خداوند شنوای داناست و اگه ما توکل مون به خداوند واقعی باشه خداوند امید مونو نا امید نمیکنه و پاسخ توکل مارو به بهترین شکل میده بدون اینکه خودمون بفهمیم
خدایا سپاسگزارم که حواست همیشه و در همه حال به بنده های متوکلت هست
خدایا ممنونم بخاطر دریافت این آگاهی های ناب در این مسیر
تشکر از زحمات بیدریغ استاد گرامی
به نام خدای خوبم
سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر
قدم هفتم :✓ من به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم ✓
« به نظر من این جلسه یه خورده پیچیده بود،شاید برای بقیه ی دوستان اینگونه نباشه »
درک کردم که طرح الهی اصلی من زندگی کردن است و اگر خوب زندگی کنم یعنی واقعا به خداوند ایمان دارم . اگر با نیروی خداوند همسو شوم ،می تونم به آرزوهام برسم و از طرح الهی زندگی کردنم لذت ببرم .
من در شرایطی با سایت آشنا شدم که بسیار ناامید بودم ، واقعا از خیلی لحاظ ناراضی بودم از اینکه نمی تونستم جلو اضافه خوریهام رو بگیرم از اینکه میلم به خوردن شیرینیجات بسیار زیاد بود ،از اینکه حس درونی خوبی نداشتم و …از وقتی وارد سایت شدم واقعا احساس میکنم بهترین مسیر زندگی کردن رو انتخاب کردم ، آرامشم بسیار بیشتر شده ،در طول روز افکاری بی ارزش که در گذشته مرور میکردم اصلا مرور نمیکنم ، برای خودم وقت میگذارم ، ارزشم برای خودم بسیار بیشتر شده ، عاشق خودمم ، هر فکر منفی که احساسم رو بد کنه ، رهاش میکنم ، بیخیالش میشم ، میرم سراغ یه فکر خوب ،یه چیزی که حس خوبی بهم بده ، صبرم برای همه چیز بیشتر شده ، میتونم اول فکر کنم ، مسائل رو بسنجم بعد انجام دادن یا ندادنش رو انتخاب کنم ، ایمانم به تغییر وضعیت جسمیم برای سلامتی و لاغری بسیار بیشتر شده و حس خوبی دارم وقتی بهش فکر میکنم ، در کل کنترلم روی خودم بسیار زیاد شده .
همین دیروز وقتی برمیگشتم از استخر یه خانم که پاش مشکل جدی داشت و مینالید از دردش، وقتی کیف خودش رو گذاشت رو صندلی مال من رو انداخت ، گوشیمم از کیفم افتاد رو زمین ، یه لحظه مطالب این چند روزه اومد تو ذهنم ، که سعی کنم عملم صالح باشه ، یه کار خوب در جهت خیر انجام بدم ،هیچی نگفتم و اصلا نگاش نکردم که خجالت زده نشه و این رو کنترل ذهنی خودم میدونم که خیلی بیشتر شده.
/خیلی جالبه که وقتی به زندگی خیلی ها نگاه میکنم ، مطالب سایت برام ثابت میشه ،میگم دقیقا این فرد بخاطر این همه افکار منفی و دور شدن و همسو نبودن با نیروی الهی ست که همیشه اینگونه در گرفتاری و نارحتی ست /
مطالب امروز بهم بیشتر یاد داد که من کاملا مختارم و میتونم زندگی م رو بسازم ،هیچ وقت خدا بد ما رو نمی خواد و می خواد بهترین زندگی رو داشته باشیم و خوشحال زندگی کنیم .
✓ خدای مهربانم سپاسگذارم ✓
✓ استاد گرامیم سپاسگذارم ✓
به نام خداوندم که من رو در مسیر رسالتم قرار داده تا بهترین خودم باشم 🙏🙏🙏😇
باسلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همسیرم در تکمیل پازل زندگیمان ✋🙏🏻❤🌹
استاد من هم از زمان کودکی شنیده بودم خداوند هدفی از خلق انسانها داشته و خداوند حکیم هستش وحکمتی از آفرینش جهان داشته وپیش خودم می گفتم مثلا چه هدفی داشته از خلق من برام یک سوال بزرگی بود و بازم شنیده بودم خداوند ما روآفریده تا در امتحانات الهی آزمایش شویم وخدا می دونه ما چطور امتحانات رو می گذرانیم می خواد در آخرت بهانه ای نداشته باشیم برای گناهانمان ،ولی الان فهمیدم این ما بودیم در خواست کردیم تا به این دنیا بیایم و ما رو خلق کنه در دنیای مادی تا عزمت وبزرگی خداوند رو به نمایش بگذاریم در این دنیا بتونیم مثل خداوند عشق و خلاقیت و خلق کردن رو بدونه هیچ چشم داشتی انجام داده ودر این جهان لذت برده و شاد باشیم و ویژگیهای خداوند رو به نمایش بگذاریم وباعث گسترش باشیم ولی متاسفانه انسان فراموش کار هست وقتی پا به این دنیای خاکی گذاشته رسالت وهدفمون فراموش کردیم که به این دنیا آمدیم در هر شرایطی مثل خداوند رفتار کنیم آرامش خودمونو در برابر هر چالشی حفظ کنیم وبا حل اون در بهبود جهان سهیم باشیم وپذیرا بودن خودمون ودیگران با قضاوت نکردن خودمون ودیگران ،با بخشیدن خودمون ودیگران ،باعشق ورزیدن خودمون ودیگران ،وبا قبول کردن خلاق بودن خودمون ودیگران ،با فوق العاده بودن خودمون ودیگران ،ولی متاسفانه عوض این که با نگاه خداوندبه خودمون ودیگران نگاه کنیم با نگاه شیطان به خود ودیگران نگاه کردیم وقولی که داده بودیم که در این دنیا با تمام وجودمان فقط خدارو پرستش می کنیم وفقط با احساس خوب زندگی می کنیم و سپاس گذار هایم بود رو فراموش کردیم وبا هر چالشی در زندگی شروع به ناسپاسی کردیم که چرا من آفریدی من نمی خوام در این دنیا باشم
حالا من می دونم که به خواست خودم در این دنیا پا نهاده ام و قول داده ام به پروردگارم در هر چالش زندگیم سکوت کرده وذهنمو کنترل کنم و مراقب احساساتم باشم ودر خواست حل اون کنم تا در زندگیم بهبود حاصل بشه واز بودن در این لحظه از زندگی رو تجربه کنم ولذت ببرم مهم نیست که من بدونم رسالتم برای بودن در این دنیا چیست مهم این که هستم و خداوند من رو در بهترین مسیر خوشبختی و سعادت در هر دو جهان قرار میده ودرحال مدیریت وهدایتم هستش برای آسانی ها
حالا فهمیدم طرح الهی من در زندگی بهبود شرایطم هست این که چه افکار ونگرشی در مورد خدای خودم و شخصیت خودم دارم من،از وقتی که در مسیر آگاهی ها قرار گرفتم در واقع در مسیر بهبود خودم هستم و همین عمل از طرف خداوند عمل شایسته ای هست که من چه اکنون چه گذشته وجه آینده در مسیر تکمیل پازل زندگیم و طرح الیهم بودم وقطعه پازلی شگفت انگیز در گسترش جهان هستی بودم شاید یک حرفم باعث بهبود در فردی شده شاید یک عملی از من باعث بهبود در جهان شده شاید کمک های من در این جهان باعث گسترش شده حتی خرید های من و آرزوهای من خواسته های من باعث گسترش در جهان شده همین وجود سایت به دلیل خواسته ها و آرزوهای خیلی از ما بوده واکنون باعث گسترش نگرش درست و سلامتی جسمی و روحی خیلی ها شده پس ما همون در مسیر رسالتمون در حرکت هستیم فقط باید به خدا ایمان و اعتماد داشته باشیم ودر این مسیر هروز در حال بهبود خودمون باشیم تا ایدههای به ما برسه تا بیشتر از دنیای که ساختیم لذت ببریم
اگر پیامبر ،پیامبر شد نه به دلیل این که خدا اونو انتخاب کرد بلکه اون بود که خدارو انتخاب کرد اون بود که در شرایط ناجالب جامعه اش شروع کرده بود نگرشی متفاوت از جامعه داشته باشه وشخصیتی مهربان وامینی از خودش ساخته بود به خدای ایمان داشت که مظهر عشق ومحبت هست وویژگی های خدارو در وجودش تقویت کرد تا به رسالتش که پیامبری بود رسید خداوند در قرآن گفته اون هم مثل شما انسان هست یعنی من هم می تونم در زندگیم مثل پیامبران کنترل ذهن کنم وبا احساس فوق العاده زندگی کنم سپاس گذار بودن هر روزم رو ادامه بدم
قدم در مسیر اراده الهی
برای تحقق طرح الهی ام ابتدا باید با آنچه در زندگی برمن گذشته است به صلح رسیده ونسبت به آن گله وشکایت نداشته باشم وباور کنم که در مسیر زندگی من در جهت تحقق طرح الهی زندگی ام بودم برای رشد وتکاملم لازم بوده
واراده الهی چیزی جدا از مسیر زندگی نیست بلکه در همان مسیر در حال حرکت وزندگی کردن هستم ودر واقع همسو با طرح الهی خود هستم فقط باید حرکت خود را همسو با نگرش و عملکرد خداونداصلاح کنم
من اگر خانه دار هستم وقت بیشتری برای بهبود خانه ای که درآن هستم رو دارم وقت فوق العاده زیادی برای دنبال کردن علایقم دارم که بیشتر در مسیر آگاهی هاباشم و بیشتر در تنهایم ودر بودن در این چنین سایتها لذت ببرم تا باعث بهبود شخصیت خودم شده ،درمدار جذب اتفاقات بهتر بیشتری باشم خدای شکرت به خاطر آزادی زمانی و مکانی ام و دوست دارم از این طریق به آزادی مالی هم برسم واین خواسته ر و به خدا می سپارم و رهاوآزاد با احساس خوب ادامه می دم
فهمیدم برای رسیدن به رسالتم نیاز نیست از مسیر فعلی زندگیم خارج بشم فقط باید در همان مسیر وشرایطی که هستم به بهبود عملکردم ادامه بدم
عمل کردم شامل افکار و اقدامات روزمرهام در زندگی اس
زمانی از زندگیمو در حال مطالعه و درک موضوعات مورد علاقه ام باشم
و بخشی از زندگیمو صرف عمل کردن به وظایفی که در زندگی برعهده دارم به خوبی انجام بدم
زمانی را صرف بهبود واکنش هاورفتارهای شخصی کرده که از بوروز و تکرار آنها احساس خوبی ندارم
پس به این شکل میشه برای بهبود شرایطم اقدام کنم
من به طرح الهیم نزد خداوند ایمان دارم
وقتی نگرش وباورم این باش که خداوند از خلقت من هم هدفی داره شرایط زندگی رو فارغ از این که چقدر باعث رضایت من شده یا نشده باشه در راستای آماده سازی من برای تحقق اراده الهی زندگیم بوده اون موقع اس که معجزات خداوند رو خواهم دید وایمان دارم خداوند طرح الهی عالی برای زندگی تک تک انسانهادر نظر گرفته
باید با خداوندم همسو شوم همین که در این مسیر الهی هستم با خدا هم سو شدم
خوشبختانه طر ح الهی خداوند مشمول زمان نمیشه
با شنیدن این که من قدم اول رو که همسو شدن هست برداشتم وبرای بهتر زندگی کردن و طعم خوشبختی رو چشیدن هرگز دیر نیست چون در طرح الهی زمان بی معناست واین باعث امید بیشتری در من شد
ایمان به هدایت الهی دارم وبا بودنم در این سایت وهدایتم در مسیر دریافت آگاهی های ناب قوانین هستی ایمانم به سعادت و خوشبختی درهر دو جهان بیشتر شد و مطمئن تر و محکم تر قدم هامو بر می دارم
به زودی به لطف خداوند به مرحله بعدی زندگیم منتقل میشوم وآن وقت که از دیدن طرح الیهم در زندگی خودم شگفت زده خواهم شد وبه خاطر خواهم داشت که خداوند به وفای خود عمل می کنه
من به طرح الهیم ایمان دارم
به امید خداوند😇🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
و سپاس از استاد مهربانم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤❤❤🌹🌹🌹
بنام الله یکتا
سلام بر استاد گرامی وتمام دوستان عزیزم
خداوند هدایتگرم را سپاسگزارم که در این دوره وسایت بینظیر هستم واز شما استاد عزیزم بسیار ممنون وسپاسگزارم که آنچه را دریافت کرده اید وباعث تحول زندگیتون شده امروز برای ما به اشتراک میگذارید ورسالت خودتون را به بهترین شکل انجام میدهید
من به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم
من بارها در مورد داشتن رسالت شنیده بودم اما سربسته بود وهمش فکر میکردم که داشتن رسالت یعنی کار خاصی را بتونی برای دیگران انجام بدی وباعث تحول در زندگی دیگران بشی ولی با متن شما استاد عزیز وکامنت بچه های عزیز که همین جا از همشون سپاسگزارم بابت کامنت های تاثیر گزارشون،فهمیدم که طرح الهی ورسالت من چیزی جدا از شرایط فعلی من نیست هر اتفاق وشرایطی که دارم کاملا در راستای طرح الهی من هست ومن باید با این اتفاقات چه خوب وچه بد باید در صلح باشم وبدانم که برای اماده سازی وبهبود زندگی من این اتفاقات وارد زندگیم شده وممنون آنها باشم وسعی کنم از زندگیم لذت ببرم، با دریافت این آگاهی من دیگه شکایت وگله ندارم که چرا در سن پایین مامانمو از دست دادم وغم وغصه محرومیت از وجود مادر را رها میکنم وبه دید مثبت به آن نگاه میکنم حالا که فکر میکنم واقعا نداشتن مادر برای من وخواهرام جنبه های مثبتی داشته که باعث شده ما بسیار آرام وصبور وپخته تر از هم دوره های خودمون باشیم وهمیشه بارها از دیگران شنیدهام که میگن شما با اینکه بدون مامان بزرگ شدید ولی خیلی خوب بار اومدید وحتی از خیلی کسایی که مامان بالای سرشون بوده بهتریدومن از همین لحظه تصمیم دارم که کمبودهای که به خاطر نداشتن مادر احساس میکنم را رها کنم وبا توکل بر خداوند در مسیر طرح الهی خودم قدم بردارم وهر لحظه سعی کنم که اگاهی بیشتری را دریافتکنم وباعث بهبود زندگیم ودر نتیجه گسترش جهان شوم استاد ممنونم که به لطف خداوند منو از جهل ونادانی به سمت آگاهی وپیشرفت هدایت میکنی این اگاهی ها برای من جدید بود وباید چندین بار بخونم تا با تمام وجودم درکشون کنم وآنها رادر زندگیم به کار ببرم
خدایا شکرررررررررت
موفق وسربلند باشید
سلام به شما استاد عزیز و شما دوستان همراهم
وقتی این نوشته را خوندم پیش خودم فکر کردم طرح الهی من نزد خداوند چیست
من قبول دارم که خداوند ما را بی هدف نیافریده و هرکدام از ما نقشی در این جهان هستی بازی میکنیم
خیلی فکر کردم تا به خاطر بیاورم آیا من در گذشته کاری انجام داده ام که باعث تغییر زندگی کسی شده باشم تا اینکه یک موضوع به خاطرم آمد که در باره اش بنویسم
من قبلا هم گفته بودم که حدود ۴۰ سال پیش به استرالیا مهاجرت کردم
چند سال اول که مشغول یادگیری زبان انگلیسی بودم ولی بعد از آن بطور داوطلبانه مشغول به خدمت در یک سازمان ایرانی که به پناهندگان ایرانی کمک برای مستقر شدن میکرد شدم
سه جوان ایرانی که به ترکیه رفته بودند و تلاش برای گرفتن ویزای پناهندگی برای استرالیا را میکردند با این سازمان ارتباط برقرار کردند و اظهار داشتند که برای گرفتن ویزا احتیاج به اسپانسر دارند و کسی را در استرالیا نمی شناسند که آنها را اسپانسر کند
من به هیأت مدیره سازمان پیشنهاد کردم که چطور است این سازمان آنها را اسپانسر کند که جواب این بود نه نمیشود دولت استرالیا یک فرد را میخواهد که اینکار را بکند
من گفتم چه اشکالی دارد که امتحان کنیم نهایتا جواب رد میدهند ما که چیزی را از دست نمیدهیم
تمام اعضا مطمئن بودند که درخواست رد خواهد شد اما در کمال تعجب جواب مثبت دریافت کردند
تا به حال آن سازمان همچین چیزی را تجربه نکرده بود و کلا اسپانسر میبایست یک شخص باشد
به هر حال این سه جوان ویزا گرفته و وارد سیدنی شدند
من با کمک چند تن از اعضای هیات مدیره تمام کارهای آنها را برای مستقر شدن انجام دادیم و انها در درجه اول وارد کلاسهای زبان انگلیسی شده و خودشان را با شرایط زندگی اینجا وفق دادند
یکی از آنها به حدی رشد کرد که با گرفتن مدارک بالای دانشگاهی بعنوان استاد دانشگاه مشغول به کار شد
او حتی از طرف کار به سفرهای خارجی برای سخنرانی می رفت
الان که به این موضوع فکر میکنم می بینم که طرح الهی برای من در آنزمان این بود که هیأت مدیره را متقاعد کنم که قدم در این راه بگذارند و اقدامی که غیرممکن به نظر میرسید را ممکن کنند و زندگی سه جوان دگرگون شود
خوب این در گذشته بود الان طرح الهی برای من چیست؟
طرح الهی اکنون من هدایتم به سایت تناسب فکری است و اینکه من با بودن در این مسیر به تناسب اندام دلخواهم برسم و اطرافیانم که مشکل اضافه وزن دارند با دیدن من تشویق به وارد شدن به این مسیر شده و با اجرای برنامه های لاغری با ذهن زندگی شان را متحول کنند
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و دوستانم
طرح الهی یا رسالت
قبل از آشنایی با قوانین اصلا حتی به این موصوع فکر نمیکردم اول که فکر میکردم اصلا گناهه رسالت فقط برای انسان هایی مثل پیامبرو کلا تعریفم از رسالت تبلیغ دین بودو میگفتم یه زمانی پیامبر اومد و رسالتش رو انجام دادو نوبت امام ها بود و سالیان سال که منتطرامام زمانیم
وقتی با قانون آشنا شدم بازم به رسالت فکر نمیکردم تا اینکه فهمیدم همه ی انسان ها رسالتی بر عهده دارن
بعد سالها به این سوال من انگار یه جواب کوچیکی داده شد ولی هنوز قانع نمیشدم
که میگفتم اگر خدا عادل چطور آنقدر فرق بین ما و حضرت محمد گذاشته
خدا از قبل به اون یه ویژگی خاصی داده بودو در آخر هم پیامبرش میکنه
ولی وقتی فهمیدم هر کسی خودش خالق زندگیشه یکم برام منطقی شد که پیامبر خودش خلق کرده بود و هر کسی دیگه میتونست جای اون باشه
کلی بازم این سوال که رسالت من پس چیه جوابی نداشت برام
البته من هنوزم فکر میکنم تو اون مرحله هستم و نمیدونم رسالت چیه
باید این مطلب رو آنقدر بخونم تا بهتر درک کنم
استاد توواول این متن میگن طرح الهی تو چیزی جدا از شرایط فعلی ات نیست و این موضوع برام خیلی جالب بود
چیزی جدا از شرایط فعلی نیست
پس اولین ویژگی اش همین یعنی تو همین شرایط من قابل اجراست
من تو هر شرایط و موقعیت که هستم در مسیر اراده الهی هستم فقط کافیه ایمان داشته باشم به خدا
وقتی ادامه متن رو خوندم دیدم خدای من دقیقا سوالاتی که من از خودم میپرسم
آخه چطو. ممکن شرایط فعلی من جزئی از مسیر باشه یعنی چی ؟
منم کاری که بتونم باهاش زندگی خودم رو تغییر بدم چه برسه به دیگران بلد نیستم
اما در مورد ویژگی بعدی رسالت گفتید
رسالت فقط پیامبر شدن نیست
خب تا اینجا منم فکر کردم که خوب من اختراع بزرگی که به بهبود زندگی بشر کمک کنه ندارم و هیچ اطلاعاتی هم ندارم که بخام مثلا بعدا اختراع کنم و جزو رسالت من بشه و نزد خدا بنده شایسته ای باشم .
تا اینجا یاد گرفتم تک تک ادم ها رسالتی دارن تو این دنیا و رسالت چیزی جدا از شرایط فعلی من نیست ،و هر عملی که منجر به خیر و برکت بشه و باعث بهبود باشه میتونه رسالت من باشه
و در مورد ویژگی بعدی رسالت گفتید
تمام هستی و خلقت خداوند در راستای عمل به اراده الهی حرکت می کنند.
پس ما انسان ها هم شامل این میشیم و در مسیر تحقق طرح الهی داریم حرکت میکنیم و داریم توسط خدا هدایت میشیم
یعنی همه ی این سالها من در جهت تحقق طرح الهی ام بودم و متوجه نشدم
قدم اول اینکه باید در مورد گذشته به صلح برسم گلایه و شکایت نکنم چون اون جزئی از مسیر طرح الهی من بوده
یعنی همه این مسیر که من رفتم در جهت آماده سازی من برای تحقق طرح الهی ام هست پس من باید به صلح برسم
چرا تو فلان موقع فلان کارو کردم چرا فلان اتفاق افتادهمش و همش برای آماده سازی من بود این جملات آرامش عجیب و صلحی با گدشته برای من ایجاد کرد
حسم نسبت به تمام اتفاقاتی که بد بود داره آروم آروم بهتر میشه هر چند هنوز مسیر یکم برام گنگ
نیاز نیست انسان برای تحقق طرح الهی یا پیدا کردن رسالت خود در زندگی از مسیر فعلی زندگی اش خارج شود فقط باید در همان مسیر و شرایطی که هست شروع به بهبود عملکرد خود کند.
نیاز نیست من دنبال کار خارق العاده ای باشم تووهمین شرایط میتونم شروع به بهبود کنم اینگه من خانه دار هستم و دارم تلاش میکنم با تغییر نگرش هام شرایط رو بهتر کنم خودش قسمتی از مسیر
پس باید برای بهبود خودم تو همین شرایط قدم بردارم برای بهبود افکارمعملکردم
رفتارام
مسئولیت هایی که دارم
و مهمترین چیزیکه یاد گرفتم امروز و به من آرامش عجیبی داد این بود که همه اتفاقات فارغ از اینکه من راضی بودم یا ندر جهت اماده سازی من برای تحقق طرح الهی بوده.
پس در حقیقت تمام اتفاقات زندگی من به نفع من بوده و هست و خواهد بود.
و خوشبختانه این طرح مشمول زمان نیست
این جمله حجت رو برمن تمام کرد تا الان همش این فکر در سرم میپیچید که تو هم طرح الهی داشتی اوتم جدا از شرایطت نبود ولی ۳۲ سال نفهمیدی وقتش گدشت
ولی خبر خوب که این طرح مشمول زمان نیست هیچ وقت دیر نشده
فقط من باید تلاش کنم عملکرد خودم رو بهبود بودم تو هر زمینه ای
انسان ها عادت کرده اند بیش از اندازه روی چرا و چگونگی اتفاقات و صحنه های زندگی خود توقف کنند.
کاری که من خیلی انجامش میدم و باید رو این زمینه کار کنم گیر نکنم تو یه مرحله که چرا این اتفاق افتادباید ازش بگذرم و بدونم حتما برام درسی داشته حتما بهم کمک میکنه
فقط باید ادامه بدم و حتما برام آشکار میشه دلیل این اتفاقات حتی اگر آشکار نشه بازم برای من خیر و منفعت این دیدگاه کمکمیکنه بهم که نسبت به همه اتفاقات صلح داشته باشم
چند روز پیش ایده ای داشتم که با شروع این دوره قدم های کوچیکی براش برداشته بودم یه ایده به سرم زد که دقیقا خواستم اجراش کنم دچار مریضی بدی شدم مدام این چند روز خود سرزنشی داشتم که چرا نشد اجرا کنم اون ایده رو
الان چه وقت مریض شدن بود
ولی با خودم گفتم اینا داره حسم رو بد میکنه حتما این بیماری قسمتی از مسیر بود که بعدا برام مشخص میشه و این دیدگاه بهم حس بهتری داد
این اتفاقات قطعه ای از پازل زندگیمه و اگر نباشن طرح کلی تکمیل نمیشه
فقط کار من اینه با ایمان به طرح الهی ادامه بدم .و سعی کنم خودم رو بهبود بدم
یعنی در واقع از زندگی تو لحطه لذت ببرم
کار من اینه یا ذوق و امید ادامه بدم این مسیرو این دیدگاه که خدا در حال تکمیل پازل زندگیمه و این اتفاقات هر کدوم قطعه ای از این پازل یه زودی واد فصل جدید زندگیم میشم و همه جیز برام روشن میشه 😍
فقط باید حسم رو در هر شرایطی خوب نگه دارم و بدونم که همه این اتفاقات اومدن تا من رشد کنم تا من آماده تر بشم
تا مسیر برام روشن تر بشه
فقط من باید همسو با نگرش خداوند باشم
فقط باید بدونم خدا توانایی های زیادی درونم قرار داده
نگاه خدا فراتر از من به خودم
و من هم باید مثل اون به خودم نگاه کنم .
ممنونمم استاد بابت این جلسه من هنوز یه سری چیز برام نامشخص ولی میدونم نگرش که تو این جلسه یاد گرفتم رو تکرار کنم غوغا به پا میکنه و همین حالا حالم رو خیلی بهتر کرد الهی شکرت .
چقدر از نوشته شما لذت بردم اینکه با تمام وجودتون درک کردید و این درک و حس را انتقال دادید موفق و پیروز باشید
سلام آقا رضای عزیز
ممنونم از پیامی که برام گذاشتید از انرژی خوبتون
خدا رو شکر در این مسیر هستیم و هر روز داره به آگاهی هامون اضافه میشه
هر جا هستید موفق و سلامت باشید .
سلام استاد عزیز و مهربونم و دوستان گرامی
استاد چقدر این جلسه خاص بود ایینقدر خاص بود که دلم میخواست یه جای تنها بودم برای چند ساعت فقط با خودم خلوت کنم که تصمیم گرفتم فردا بعد از انجام کارم یکی دوساعتی برای خودم یه جایی بشینم تنهایی که فقط به این آگاهی ها فکر کنم و لذتشو ببرم.
استاد نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم که به ایده الهی تون عمل کردید و این آگاهی هارو با ما به اشتراک گذاشتید.
مدتی قبل از اینکه این دوره رو ارائه بدید خدا میدونه چقدر از خدا هدایت میخواستم برای تصمیمی که به قلبم الهام شد و حس میکردم باید بش عمل کنم اما ترس داشتم و در عین حال قدم اول رو برداشتم و بعد شما دوره رو ارائه دادید که البته این آگاهی ها جواب چندین درخواست من از خدا بود نه فقط این تصمیمم.
استاد از دو روز پیش فکری بودم در مورد شرایط خانوادگی که باید چطور تحمل کنم و چه نگرشی داشته باشم که حالم بد نمونه، که با آگاهی های جلسه ۶ و ۷ دارم سعی میکنم که نگرش خودم رو بهبود بدم.
الان با مطالعه این آگاهی ها حس کردم هر چی در گذشته من رخ داده و موجبات رنج من شده بود همه درست اتفاق افتاده و شرایط الان من درسته من دقیقا در جای درست خودم هستم. بارها و بارها افکار در سرم میچرخید و حس میکردم سرم سنگین شده از افکار که با این همه مسائلی که از بچگی تا الان تجربه کردم و باعث ناراحتی من شدند چطور به صلح برسم چطور این همه بهم ریختگی رو سرو سامون بدم اما این آگاهی خیلی ارومم کرد که همه اینها جهت آماده سازی من برای اجرای طرح الهی من بوده و من قلبا احساس میکنم که دارم در مسیر درست پیش میرم وقتی الان در مسیر درست هستم و هر چیزی که در گذشته رخ داده درست بوده نباید در احساس غم بمونم.
استاد شاید مسائلی که من تجربه کردم برای شخص دیگه کاملا بی اهمیت باشه و اگر بشنون بگن بابااا اینکه چیزی نیست تعجب میکنم چرا ناراحتی بابتشون همه این چیزارو تو زندگی دارن اما برای هر شخصی یه سری مسائل رنج آور هستن و این نشون میده که واقعا هر شخصی مسیر خاص خودشو در اجرای طرح الهی خودش داره ولی در مجموع برآیند همه طرح ها و رسالت همه انسان ها به رشد و گسترش جهان در طیف های گوناگون کمک میکنه و چقدر زیباست.
استاد این آگاهی باید بارها مطالعه بشه آدم از خوندنش سیر نمیشه هر چند نیاز به تفکر و تعمق داره، به ساده ترین شکل ممکن بیان شدن اما بسیاااار عمیق و پرمغز هستن بله آگاهی الهی همچین ویژگی داره بسیااار ساده و روان اما پرمحتوا
منکه لذت بردم
خدارو هزاران بار شکر که من این فرصت رو پیدا کردم که به این آگاهی دسترسی داشته باشم 🙏🏻🌹
استاد بینهایت ازتون سپاسگذارم سایه تون مستدام باشه
خیلییی دوستتون دارم انشالله عمر طولانی و باعزت داشته باشید🙏🏻🌹
به نام خدای مهربان
من به طرح الهی خویش ایمان دارم .
طرح الهی زندگی من چیه ؟
من بعد از آشنایی با قوانین جهان هستی خیلی دوست داشتم رسالت زندگی خودمو پیدا کنم قبلا هیچ چیزی ازین موضوع نمیدونستم .خیلی مطالعه کردم یا فایل گوش دادم ولی باز هم چیزی دستگیرم نشد رسالت الهی به نظر من یک شغل ویک کار مورد علاقه بود درین حد من درک کردم تا جایی که استاد در دوره خلق آرزوها درین مورد به طور مفصل شرح دادن ومن خیلی آرام تر شدم ودیگه رسالت وطرح الهی خودم و جستجو نکردم وتا جایی که توانستم سعی کردم همسو وهماهنگ با اراده ی خداوند رفتار کنم تا طرح الهی زندگیم در مسیر زندگیم آشکار شود من هدفم باید بهتر زندگی کردن باشد بايد هرروز سعی کنم کمی بهتر عمل کنم حداقل امسالم از سال قبل بهتر باشه.
طرح الهی زندگی انسانها زندگی کردن است آنها از وقتی به دنیا می آیند تا لحظه ی مرگ بايد زندگی کنن وسعی کنن در زندگی چیزهایی که دوست دارند دنبال کنن نه مثلا شغل خاص
چیزهایی که دل آنها را شاد میکند واحساس خوبی به آنها میدهد مثلا کسی دوست دارد با کودکان بازی کند یا کسی دوس دارد زیر باران وبرف راه برود یا کسی دوست داشته باشد به دیگران کمک کند هر چیزی که به انسان حال خوب میدهد در مسیر طرح الهی او هست به نظر من هم طرح الهی هر کس چیز عجیب غریب وبرای پیامبران وافراد بزرگ تاریخ نیست طرح الهی ما لذت بردن از زندگی در هر شرایطی وبا هر امکاناتی هست من زندگی رو دوست دارم زندگی کردن ورشد وبه کمال رسیدن طرح الهی من هست هر گیاهی یا هر موجودی طرح الهی خود رو دارد طرح الهی اونها رشد ونموکردن و بزرگ شدن هست همه موجودات جهان در مسیر طرح الهی خود هستند ودر طی سالیان سال به کمال ورشد نزدیکتر میشوند مثلا حیوانات نسل جدید خیلی باهوش تر وخیلی تربیت پذیرتر وزیباتر وقدرتمند تر هستند .
انسانها هم اینطور انسان هم در طول سالیان سال مسیر رشد و کمال خود را طی کرده وانسان امروزی خیلی باهوش وخیلی تکامل یافته تر وخیلی قویتر از انسانهای نسلهای قبل خود هستند .
طرح الهی من شاد زندگی کردن هست طرح الهی زندگی من متوقف نشدن هست طرح الهی زندگی من نهایت استفاده از تمام لحظات عمرم هست .طرح الهی من اینه که در سختی ها وناملایمات زندگی صبور وارام باشم وامید رو از دست ندهم وبا توکل به خدای مهربان مسیر زندگیم رو ادامه بدهم وبفهمم که زندگی فراز ونشیب های زیادی داره وهر اتفاقی در زندگی من میفته قراره درسهای زیادی به من بده وشاید چیزی که من دوست ندارم واقعا برای من خير عظیمی در پیش داشته باشه وچیزی که دوست دارم به نفع و خير من تمام نشه
من سعی میکنم همسو با اراده خداوند حرکت کنم تا طرح الهی زندگیم عالی وزیبا به پیش برود ومن با رضایت وشادی دنیا رو ترک کنم
در مورد خود من من ارشد ادبیات فارسی خوندم وهمه به من میگن این همه زحمت کشیدی درس خوندی زحمت کشیدی خونه دار شدی استخدام نشدی استخدامی شرکت کن دستت تو جیب خودت باشه ولی من اصلا به این حرفها اهمیتی نمیدم چون امتحان کردم وعلاقه ای به تدریس ومعلم مدرسه شدن ندارم . به نظر خودم تحصیل من در آن سالها جزئی از طرح الهی من بود ومن برای استخدام شدن ومعلم شدن درس نخواندم من علاقه به موضو عات خداشناسی وعرفان داشتم برای همین خداوند مرا درآن مسیر قرار دادتا تکامل خودم رو طی کنم وسالهای بعد با قانون جذب آشنا شدم وبه آروزی چند ساله ی خود که دوست داشتم عارف بشوم رسیدم همواره دوست داشتم پیرو استادی باشم تا مسیر درست زندگی رو به من نشان بده ومن الان اینجا هستم من الان که این هارو نوشتم واقعا خدا گفت کمی عذاب وجدان داشتم که چرا من استخدام نشدم و تمام زحمات رو هدر دادم .
من تازگی ها به کامپیوتر هم علاقه مند شدم ونمیدانم خداوند مرا به چه مسیرهایی هدایت خواهد کرد تا طرح الهی زندگیم کاملتر وقطعات پازل آن سر جای خودش قرار بگیرد
من با توکل به خدای مهربان راهم رو وزندگیم رو با عشق دنبال میکنم من خسته میشوم من غمگین میشوم من عصبانی میشوم من درمانده میشوم ولی ادامه میدهم متوقف نمیشوم ناامیدی یعنی مرگ من متوقف شدن یعنی مرگ آرزوهای من
باسلام خدمت شما استاد عزیز
من هم به طرح الهی در زندگی خودم ایمان دارم و باورش میکنم که میتونم با طرح الهی در زندگی خودم اول از همه به خودم و بعد به انسانها دانش و آگاهی رابطه با زندگی کردن ارائه بدم،
اما انسانهایی که خواستار تغییر هستند نه انسانهایی که عقاید خود را دنبال میکنند و از تغییرات میترسند و فکر میکنند اگر باورشان را عوض کنند از خداوند دور میشوند ویا گناهکار میشوند،
مثلاً من یادم هست که چه روزی و چه ساعتی دقیقاً با این سایت خوب آشنا شدم و از اون روز به بعد حتی یک بار هم گله و شکایت نکردم و در مسیر تغییر زندگی خودم مستمر تمرین و تلاش کردم که الان به این درجه احساس خوب رسیدم،
از نظر من این همان طرح الهی در زندگی من است که خداوند پیش راهم قرار داده تا بگویند نگران نباش من کنار تو هستم و نمیگذارم تنها باشی و از انسانها گله و شکایت نداشته باش تو میتوانی با ایمان به من بهترین خودت باشی و همیشه در آرامش و عشق به خودت زندگی بهتری داشته باشی،
به نظرم این یک معجزه الهی است که من ۱۸۰ درجه درباره خداوند و شناخت خودم آموختم و آگاه شدم که چقدر میتونم بهتر و با لذت بیشتری زندگی کنم و سپاسگزار نعمتهای خوبم باشم،
طرح الهی در زندگی من یعنی به وجود آمدن این انسانی که الان هستم که تازه فهمیدم خداوند کیست و قدرت ذهن چیست و چقدر از این آگاهی و دانش خودم راضی هستم و سپاسگزارم راستی از وجود خودم هستم که بهتر از گذشته زندگی میکند حواسم به خودم بیشتر هست به سلامتی به آرامش به عشق و مهربانی خودم بیشتر است و دوست دارم که در جهانی که خداوند خالق زیباییها هست من هم گزارشگر خوبی در زندگی خودم باشم و همیشه زیبا ببینم و با طرح الهی خداوند هم مسیر و همسو باشم و همیشه سپاسگزار باشم تا بهترینها رو تجربه کنم،
پس این یک طرح الهی و معجزه خداوند است در زندگی من که الان در بهترین حالت خودم هستم و بهترین احساس خوب را درباره خودم دارم راضی و سپاسگزار هستم و احساس میکنم که خداوند نیز همیشه در کنار من است در پوست و استخوان من است و همیشه او را بغل کردهام و احساس خوبی دارم،
برای همین سپاسگزار هستم و از امروز خودم این نتیجه رو میگیرم که اگر یک روز زیبای دیگه رو زنده هستم این برنامهریزی و طرح الهی هست و من باید امروز رو بهترین خودم زندگی کنم،
باتشکرازشما
بنام خداوند بخشنده ومهربان
من به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم
وقتی حرف از رسالت وطرح الهی می شود برای ما سخت است باور کنیم ما هم در این دنیای مادی برای خودمان رسالتی داریم چون همیشه داشتن رسالت را مختص پیامبران می دانستیم مثلا در فیلم محمد رسول الله دیدم که وقتی پیامبر به دنیا آمدن خانه پر از نور شد وحتی انتخاب اسم محمد هم به خواست خداوند بود واز نوزادی منتخب خداوند برای رسالت بودن
اما باید بیشتر توجه ودقت کنیم هدف از خلقت ما چی بوده خداوند آیا بی هدف مارو به این دنیا آورده آیا ما در پیشبرد جهان هستی هیچ نقشی نداریم
غیر ممکن است ما بی هدف رها شده باشیم
همه اینها را قبول داریم از طرفی اینکه زندگی ما در خیلی از جهات نامطلوب است وبا سختی سپری می شود وخیلی مورد رضایت ما نیست باعث می شود ما خیلی سخت باور کنیم ماهم دارای طرح الهی هستیم
ما چون فکر می کنیم خداوند مارا دوست ندارد وبخاطر گناهانی که کردیم مورد توجه اون نیستیم بین خودمون وخدا فاصله می بینیم وباور نمی کنیم خدا برای ماهم رسالتی تایین کرده باشد اما اگر با خدای خودمون به صلح برسیم می بینیم رسالت فقط مختص پیامبران نیست اگر بیایم وضعیت زندگیمون رو تعقیر بدیم وباعث بهبود شرایط زندگی خودمان بشیم حتما همش با طرح الهی خداوند اقدام کرده ایم لازم نیست حتما خارج از زندگی معمولی خودمان کاری بکنیم در همین شرایطی که هستیم با همین وضعیت موجود باور کنیم می تونیم خالق زندگی خودمان باشیم وزندگیمان را آن طور که دلمان می خواهد بسازیم حتما رسالت خودمان را انجام دادیم چون خداوند هرچی برای ما خواسته فقط خیر وخوبی بوده هدف خداوند دیدن شادی خوشبختی ماست رضایت درونی ماست رضایت ما از شرایط خودمان همان رسالتی است که به دوش داریم
خیلی وقتا اتفاقاتی در زندگی می افته که خودمان را آخر خط می دانیم از زمین وزمان ناراضی هستیم کاری که مدتها براش تلاش کردیم به سرانجام نرسیده برنامه ای که مدتها منتطر اجراش بودیم بهم خورده این جور وقته داشتن آسمان به خداوند دانستن اینکه خدا هرگز بد بنده خودش رو نمی خواد کمک می کنه از اون وصعیت خارج بشیم وبگیم هرچی از طرف خدا به ما برسه جز خیر وخوبی نیست همان اوضاع به ظاهر نا مطلوب را خیری از جانب خدا بدانیم بعدها متوجه می شویم خیلی هم بد نشد که نشد تازه اگر می شد شاید خیلی هم خوب نمی شد
من سالهاست چاق هستم یعنی از وقتی که یادم میاد چاق بودم اما هر کاری کردم لاغر نشدم اگرم شدم دوباره برگشته همیشه فکر می کنم نهایت خوشبختی من زمانی که لاغر بشم همیشه یه گای زندگیم لنگ می زنه اعتماد به نفس لازم را ندارم مجبورم لباس های سن بالا وتیره بپوشم نمی تونم همراه دخترم در جمع دوستاش حاضر بشم چون خودمو از مادر دیگر دوستاش کمتر می بینم متل اونا شاد وسر حال وخوش تیپ نیستم این فکرها باعت شده تمام زندگیم تحت تاتیر قرار بگیره حتی از خدا هم فاصله بگیرم اما حالا می خوام خالق زندگی خودم باشم وخودمو با برنامه الهی ام هم سو کنم وشرایط فعلی خودمو بپذیرم مسعولیت چاقی خودمو به عهده بگیرم همین اقدامات شروع پا گذاشتن در طرح الهی ام هست من با تعقیر حال خودم با تعقیر شرایط زندگی خودم حال خانوادم رو خوب می کنم وبه بهبود حال جهان کمک می کنم شاید رسالت من همین باشد اول شاد کزدن خودم اول تعقیر حال خودم بعد خاتوادم همین شاید رسالتی باشه به عهده من لازم نیست کاری خارج از توانم بکنم وقتی ایمانم قوی باشه وهمسو با طرح خداوند باشم خیلی از استعدادهام شکوفا می شه وبدون اینکه متوجه بشم خداوند خیلی بیشتر از انتطار به زندگیم وارد می کنه
همین چاقی که سالها منو آزار دارد می تونه پله ای باشه برای رسیدن من به سعادت وخوشبختی
به نام خدای مهربان
من به طرح الهی زندگیم باور دارم .
استاد عزیزم کمی این قسمت بعضی از قسمتهاش برای من قابل درک نبود مثلاجاییکه که گفتین تمام قسمتهای زندگی ما از اول تا آخر نوشته شده است وآن طرح الهی زندگی ما می باشد.
اگر تصور میکنید شرایط فعلی زندگی تان مورد رضایت و آرامش قلبی شما نیست فقط به این دلیل است که برای تحقق طرح الهی زندکی خود با خداوند همسو نیستید.
در جلسات قبلی گفتین روی پیشانی شما هیچ چیز نوشته نشده وکافی هست به برنامه ی الهی خود ایمان داشته باشيد وطبق برنامه های خودتون به پیش برید ممنون میشم کمی توضیح بدید
یعنی اونهایی که از دنیا رفتن وبا خداوند همسو نشدن طرح الهی شون آشکار نشده تا آخر عمر
خواهر من که پانزده سالگی فوت شدن طرح الهیش چی بوده یا پدرم به هیچ یک از آرزوهاش نرسید طرح الهیش فقط رنج وسختی وفقر بوده یا برادرم که تو چهل سالگی تو خونه نشسته وکاری نمیکنه وازدواج نکرده الان طرح الهیش چی میشه یعنی اگر نتونه با خداوند همسو بشه طرح الهیش واضح نمیشه وتا آخر عمر بیکار ودر افسردگی خواهد بود؟
آخه شما گفتین هیچ سرنوشتی نوشته نشده ممنون میشم کمی توضیح بدین تا من بتونم کامنتم رو بنویسم.
نمیدونم درست تونستم منظورم رو بیان کنم یا نه کسانی که بدون هدفی زندگی میکنن ومثلا معتاد میشن ومعتاد میمیرن طرح الهیشون معتاد بودن نوشته شده
سلام و درود
اولین طرح الهی برای همه انسانها زندگی کردنه
تا وقتی زنده هستیم در طرح الهی خود برای زندگی کردن هستیم
حالا از این جا به بعد انسانها به دو دسته تقسیم می شوند:
گروهی که در زندگی با نیروی خداوند همسو می شوند و شرایط زندگی خود را بر وفق مرادشان خلق می کنند و از طرح الهی زندگی کردن خود لذت می برند
گروهی که در زندگی با نیروی خداوند همسو نمی شوند و شرایط زندگی شان را به شکلی نامطلوب خلق می کنند و از طرح الهی زندگی خود لذت نمی برند.
هر دو گروه در طرح الهی زندگی کردن خود به سر می برند اما به دو شکل متفاوت
بنابراین طرح الهی همه انسانها خوب زندگی کردن است
مهم نیست فرد چند سال زندگی کند
۱۰ سال یا ۱۰۰ سال
مهم اینه که زندگی کنه
فردی که در ۱۰ سالگی از دنیا می ره نمیشه گفت طرح الهی اش به پایان رسیده چون می تونه از دنیا رفتن به دلیل اشتباهات فردی و انسانی باشه
اما از اونجا که طرح الهی خداوند همواره در حال رشد و گسترش است اگر فردی در هر شرایط و سنی از دنیا بره حتی با اشتباه فردی مساله ای نیست
فردی که معتاد میشه طرح الهی اش معتاد شدن و معتاد مردن نبوده چون با معتاد شدن زندگی خوبی نداشته
ولی طرح الهی زندگی کردنش رو به سرانجام رسونده
در طرح الهی زندگی کردن انتخاب کرده که معتاد بشه و در اون شرایط زندگی کنه
این خواست خدا نیست ولی خدا مشکلی هم با انتخاب انسانها برای معتاد شدن نداره
زندگی خودشه و هر جور بخواد می تونه ازش استفاده کنه
هدف خوب زندگی کردنه
طرح الهی اصلی زندگی کردن و طرح الهی در حین زندگی کردن خوب زندگی کردنه است.
ممنونم استاد منم همین جوابو میخواستم ازتون بشنوم
باسلام
بله هر انسانی یک رسالتی داره در زمین،و ممکنه این رسالتش هیچ منفعت مادی براش نداشته باشه،
من این رو از توی انیمیشن« روح the soel »یاد گرفتم.
خیلی فیلم جذابی هست درسته که انیمیشنه و در ظاهر برای بچه ها طراحی شده،اما دیدنش نگاهت رو به زندگی عوض می کنه، اگه ندیدینش پیشنهاد می کنم حتما تهیه ش کنید و با ها و بارها ببینید .
من خیلی دنبال رسالتم در زمین هستم ،اما شاید دارم بد جستجو میکنم،شاید دارم کم کاری می کنم،
ایده های به ذهنم اومده و هنوز فقط یه ایده هست .
میگن وقتی آرزویی داری یا ایده ای به ذهنت میاد،خدا توانایی انجامش رو بهت داده که تو اون آرزو رو در سر داری.
اما من هنوز اندر خم یه کوچه ام !
چون به خودم اعتماد ندارم، شایدم هنوز وقتش نیست.
با خوندن این فایل در معنا به این نتیجه رسیدم که شاید مسیرم اشتباه است . شاید با خدای درونم آنقدری که لیاقت داره خوب برخورد نمیکنم.
شاید باید از خود خدا بخواهم تا کمکم کنه و برام نشانه های بفرسته که بتونم رسالتم رو پیدا کنم.
ممنون استاد گرامی که منو دوباره یاد آرزوم، رسالتم،و خدای درونم انداختین.
اگر همه به خدا ایمان واقعی داشته باشن،و خودشون رو بسپارم دست خدا تا خود خدا راهنماشون باشه،دنیا جای خیلی قشنگتری میشه،خیلی قشنگتر!
سلام براستاد بزرگوار ودوستان همراه
امروز با خواندن این قسمت به یقینی قطعی تر از گذشته نسبت به حکمت های وقایع زندگیم رسیدن واز استاد بخاطر این آگاهی های عالی سپاسگزارم
من از نوزادی در گیر مشکلات مفصلی بوده ام از یکسالگی با جراحی لگن پای راست در سی سالگی عمل مجدد همان پا ۵۰ سالگی عمل تعویض مفصل همان پا در ۵۶ سالگی تعویض مفصل دست راست در ۵۷ سالگی تعویض مفصل دست چپ وتابستان امسال در۵۸سالگی تعویض مفصل پای چپ را تجربه کردم از دردهای وحشتناک قبل از عمل ها که من هم واقعا دلیل این همه درد را نمیفهمیدم گاهی خودم را گناهکار میدانستم که خدا با این شرایط میخواهد گناهانم را در دنیا پاک کند به قضیه نگاه میکردم وحالا که اورا عاشق ومهربان یافته ام .میدانم که همه اش در جهت طرح الهی من بوده شاید دلیلش را هرگز تا زنده ام نفهمم ولی یقین دارن او برای من بد نخواسته وسختی ها در جهت خیر من بوده یک روز به عزیزی که پرسید این همه درد را چطور تحمل کردی گفتم:من فکر میکنم دنیا وزندگی رودخانه است وهر کس بتواند قشنگ تر در این رودخانه بالا وپایین برودوشناکندیا به قول استاد در جهت اراده ی خداوندباشد همه چیز را با خدا شیرین وزیبا میبیند .با صبر ویقین منتظرم بیش از پیش به طرح الاهیم نزدیک شوم وقتی عزیزان پشت در اتاق عمل میماندندوبا چشم های پر از اشک جدا میشدیم این طرف که هیچکس نبود خدا را در تنهایی خودم به وضوح حس میکردم انگار دردانه ویکی یکدانه ی او بودم واین حسرا هیچ جای زندگیم جز داخل اتاق عمل نچشیده بودم .
در کنار او شک ندارم همه چیز خیر است حتی چیز هایی که ما تلخ میدانیم
با تشکر از استاد بزرگوارم
بنام خداوند مهربانم و همیشه حاضر و حامی و عاشق پیشرفت ما،
و درود و رحمت و سرور و محبت و گذشت برکت و نعمت ث روت و سعادت هدایت و لذت و خیرو نیکی و کمال و رسالت رأفت و مودت و معرفت آگاهی صداقت سلامت هدایت مغفرت و عزت و عمر طولانی و شایسته و پر از لیاقت و توانایی بیشتر و بهتر از سوی خداوند مهربان جاری به هر لحظه زندگی شما استاد گرامی ارجمند و عالیقدر،
استاد من ازهدا خواستم رسالتمو بدونم چند دقیقا پیش ساعت ۱۷:۲۰ روز پنج شنبه بیست و ششم بهمن ماه ۱۴۰۲,
که موضوع رسالت طرح الهی زندگی را به سادگی پلکزدن خواندم و درک کردم و انشاالله بهتر و بالاتر درک کنم ،که چقدر همه چیز زیبا دقیق آسان هست چقدر زیباست که خداوند کامل در قرآن به وضوح همه چی را گفته و درسداده و چقدر زیباست که ما ابدی هستیم و مکان و زمانی و پیرو زودی وجود ندارد همه چیز آسان و دقیق و واضح و روشن هست ،همه ما برای گسترش و لذت و آزادی و خوبی بهم در این دنیا آمده ایم و برای یکی شدن و پیدا کردن تم تم صفات و قدرت پروردگار در درون خودمان الهی شکرت که آنقدر عالی و راحت مارا از هر طریقی وهمچنین از طریق بندگان خوبت همچون استادان بزرگ و استاد عالیقدر جناب آقای عطار روشن هدایت میفرمایی،
هر سئوالی که در زندگیم برایم پیش می اید به آسانی و سرعت و حتی ارامشی که در ان سرعت هست و صف نشدنی،و جایی نمی یابم تماما رشد و هدایت هست هر دقیقه از زندگیم،
خدایا مرسی مرا اگاه و خوشخبت افریدی و مرا همچنان رشد میدهی ،
خداوندا من هم همچنان با آغوشی باز خواهان اجرای طرح الهی زندگیم در مراتب و کمال والایش هم هستم هم میباشم ،
خداوندا ممنونم
استاد ممنونم.
نشان های دریافت شده
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
من به طرح الهی خودم نزد خداوند ایمان دارم چون در بعضی از جنبههای زندگیم دارم مشاهده میکنم که چطور دارم قدم برمیدارم هر روز مسیر الهی خودم طی میکنم اگر به من باشه که مطمئنم بعصی از این کارهارو انجام نمیدادم
من هم تقریبا مثل شما تصور میکردم اصلا فکر نمیکردم که خداوند برای تو تک انسانها طرح الهی داشته باشد و فکر میکردم چون پیامبران بندهای خاص و برگزیدهای از طرف خداوند بودن از همان بچگی انتخاب شده و خداوند به آنها طرح الهی قرار داده برایشان مخصوصا که شنیده بودم که امام زمان حصرت مهدی در سن پنج سالگی برگزیده شده و آسمانی شده است تا از گزند دشمنان در امان باشد
و الان که متوجه شدم که خداوند برای همه انسانها موجودات حشرات و….کلا موجودات زنده طرح و برنامه الهی دارد البته چندی قبل که از اینستا استفاده میکردم یه روز که از شخص مورد نظر خیلی ناراحت بودم یه متنی را مشاهده کردم که مفهوم آن این بود که اهر انسانی یا شخصی در مسیر زندگی شما قرار میگیرد اتفاقی نیست آنها را خدا برای شما فرستاده تا شما بزرگ شوید منظورش این بود اگر کسی به شما بدی میکنه یا نه محبت میکنه راهنمایی میکنه شما اتفاقی با اون فرد مواجه نشدید خداوند آنها را در مسیر زندگی شما قرار داده تا بوسیله آزار رساندن به شما یا محبت کردن یا راهنمایی کردن شما بزرگ شوید و الان یادم اومد که اونها طبق برنامه الهی طبق طرح الهی من آنها در مسیر زندگی من قرار داده شدهان پس من باید آنها را ببخشم یا از آنها ممنون و سپاسگزار باشم بدین صورت شد که من یکبار دیگر فرد مورد نظرم از اعماق وجودم بخشیدم بخاطر تمام خسارتهایی که به من وارد کرده
الان متوجه شدم اگر رفتار آن فرد نبود یه جورایی من پخته نمیشدم داناتر نمیشدم رفتار اون فرد باعث شد من داناتر شوم به راحتی گول افراد تخورم
منم وقتی متوجه شدم هر انسانی مسئولیت اجرای برنامه الهی و یا طرح الهی زندگی اش را بعده دارد کاملا موجب شدم که من چطور مسئولیت اجرای برنامه الهی دارم اجرا میکنم
یعنی من الان در این شرایط هستم یعنی طبق طرح ریزی خدا ونده که دارم اینجوری زندگی میکنم در بعضی از جنبهای زندگیم راضی هستم در بعضی دیگه نا راضی هستم یعنی من این همه درد و رنج بیماری عذاب و…کشیدم طبق برنامه الهی خدا ند بوده م ن فکر میکردم بخاطر افکار خودم که این شرایط دارم من اصلا انتطار نداشتم که خداوند آنقدر به پن درد بده البته فکر میکنم من خوب موضوع طرح ریزی خدا ند درک نکردم چون خدا ند بارها در قرآن اشاره کرده هر چه از من به شما رسد همه خیرو خوبیست و هر چه بدی به شما رسد همه از آن خود شماها از شنیدهای شماست پس من فکرم اشتباه خوب متوجه نشدم وگرنه از دست خدا خیلی ناراحت شدم گفتم من بنده به این خوبی هستم حقم نبود این همه درددددددددددد رو تحمل کنم
من در گدشته خیلی اهل گله و شکایت هم نبودم اصلا فکر نمیکردم باید شکایت کنم چرا منم شکایت میکردم ولی زمانیکه جانم به لبم میرسید زمانیکه دیگه نمیتونستم اون رفتار تحمل کنم گله میگردم والی فکر میکردم این سرنوشت منه باید تحمل کنم
استاد خداوند برای شما نیز طرح و برنامه ای قرار داده اکنون شما نیز پیامبر انسانها هستید و حامل پیامهایی از طرف خداو ند برای انسانهایی که مثل من سر در گم بودن راه گم کرده بودن هستید پیامبر بودن به نظر من همین پیامبران پیشینیان هم همین کارو انجام میدادن دیگه پیامیهایی از خدا ند دریافت میکردن به مردم میگفتن حالا یه سری میپذیرفتند به خدا ایمان میکردن یه سری هنوز به کافر بودن خود ایمان داشتن خدا رو نپذیرفتن الانم در همون شرایط هستیم انسانهای چاق بسیاری رو میشناسم که وقتی پیشنهاد لاغری با ذهن دادم بسیار ناراحت شده و دیگه با من صحبت نمیکنن برای من مهم نیست من فقط میخواستم دستان خداوند باشم برای یاری رساندن به انسانهاکه اونها هم بیان از شر چاقی و….. خلاص بشن خودشون نخواستن بازم من نامید نمیشم دعا میکنم یه روزی پشیمون بشن برگردن امین
استاد من هم به این فکر کردم چطور من طرح الهی دارم این شرایط زندگی منه خدا رو شکر آرامش دارم اما امکانات ندارم دلم میخواد سطح بالاتری از زندگیم تجربه و زندگی کنم از این حالت خارج بشم برام خیلی غیر قابل قبول بود که من طبق طرح الهی خودم زندگی میکنم آنقدر شرایط تلخ تجربه و زندگی کردم بعد یه ایده اومد که یادم انداخت به دوره خدا هرگز دیر نمیکند که خداوند انسان را نماینده خودش در روی زمین آفریده تا از طریق اون دنیا تجربه کنه آرام شدم بخدا الانم دلم برای خودم میسوزه که چقدر عذاب کشیدم تا اینجا رسیده
الان خوندم که سختی هایی که پن کشیدم برای این بوده که من هم در زندگی طرح الهی دارم وگرنه دلم میخواست قبلش که ایده بیاد میخواستم بشینم زار زار گریه کنم که من طبق طرح الهی خدا وند برای من در نظر گرفته زندگی کردم آنقدر سختی کشیدم
اینکه پرندگان حیوانات حشرات گیاهان فرشتگان طبق طرح الهی خودشون زندگی میکنن راحت پذیرفتم چون قبلا یاد گرفتم اونها طبق غریزه الهی دارن زندگی میکنند درکش برام راحتر بود اما فکر نمیکردم انسانها طرح الهی دارن چون آدمهای اطراف دارم میبینم با چه سختیهایی دارن زندگی میکنن
و اینم خیلی قبول دارم یعنی میپذیرم که اگر فقط پیامبران طرح الهی داشتن عدالت خدا به خطر میافتاد چون اونها انسان بودن من هم انسان هستم و دیگه پذیرفتم آرام شدم بغضم داره تموم میشه که من هم طرح الهیدارم و باید این مراحل پشت سر میگذاشتم
همسر من همیشه میگه اگر این عقل ۳۰ سال پیش داشتم این کارو نمیکردم اون کارو نمیکردم من با خودم میگم اگر این حد عقل الان داری بخاطر همون آزمون و خطاهای که در گذشته داشتی که رشد کردی حالا طرح الهی خدا ند به نظر من مثتاق این موضوع داره باید اون سختیها سرزنشها رنجها کمبودها بیماریها رو پشت سر میذاشتم تا به اینجا برسم و این باعث میشه من خیلی راحتر بپذیرم تمام اونها جز طرح الهی بودن باید اینجوری میشده و من همین جا از خدا وند درخواست دارم که خدایا دلم میخواد از الان به بعد دیگه سختی و رنج نباشه طرح الهی منو طوری تنظیم کن که من از الان به بعد تا آخر عمرم در شادی و لذت آرامش احساس خوب حال خوب حال دل خوب آرامش ذهنی سلامتی و تناسب اندام و کلا در دنیای واقعی آرزوهام زندگی کنم از زندگیم لذت ببرم طعم زندگی واقعی رو هم تجربه کنم خدایا شکرت
یعنی تمام اتفاقات خوب زندگی ما جز طرح الهی بقیه اش جز طرح الهی نمیشه
من هم زمانی موضوع نماینده خداوند بودن یادم اومد تونستم با خودم شرایط گذشته خودم به صلح برسم گفتم وگرنه دلم میخواست بشینم گریه کنم برای خودم
من ایمان دارم که خدا ند برای هر انسانی طرح الهی تنظیم کرده و من اینجا از خدا ند میخوام که از الان طبق طرح الهی خودم زندگی کنم میخوام طعم زندگی با طرح الهی خودم تج به و زندگی کنم
خدایا من میخوام همسو با اراده خداوندم باشم تا طرح الهی خودم رو تجربه کنم
من خدارو شکر میکنم که وارد مرحله جدیدی از زندگیم شدم و خداوند مرا هدایت کرده خدایا شکرت
من به طرح الهی خودم ایمان دارم
به نام خداوند نور و زیبایی، بی نهایت ِ مهربان و فراتر از انتظار
درود و احترام خدمت استاد عزیزم و هم کیهانی های نازنین و هم مسیر 🦋
خدایا بابت فرصت طلایی حضورم در این دوره ی شگفت انگیز سپاسگزارم.
خدایا سپاسگزارم که چشمم به دیدن داشته ها و توانایی هام، گوشم به شنیدن آگاهی ها، و زبانم به شکرگزاری، باز و روشن شد. ★☆
گام هفتم: من به طرح الهی زندگی خود ایمان دارم ★☆
من اولین بار موضوع طرح الهی رو سالها پیش در کتابی خونده بودم، اما راستش زیاد متوجه نشدم که دقیقا طرح الهی چی هست. برداشتم این بود که طرح الهی زندگی من، رسالت منه، و من چون رسالتم رو پیدا کرده بودم از نظر شغلی، و میدونستم بهترین مسیر برای من همین شغل فعلیم هست، تصورم این بود که خب این طرح الهی منه.
از طرفی خب از شرایط مالیم رضایت کافی نداشتم مخصوصا چون دوستان و همکارانم که در همین شغل بودن میدیدم که بسیار شرایط بهتری از من دارند. و آگاهی کافی از قوانین جهان هستی نداشتم، خداوند بشری و انسانی رو می شناختم. و شناخت درستی از خدای واقعی نداشتم. و مهمتر از همه، نمیدونستم من خالق زندگیم هستم. و همیشه طرز فکرم این بود که خداوند مصلحت هایی داره که بر اساس سلیقه و خواست خودش، بر زندگی ماها اعمال میکنه! و ما چاره ای جز تسلیم نداریم…مخصوصا که اون زمان کلاس عرفان در مثنوی مولانا میرفتم، و استاد اون کلاس همیشه تاکید میکرد مسلمان یعنی تسلیم، اسلام یعنی تسلیم، اولین شرط مسلمانی اینه که شما برای هر چیزی تسلیم خداوند باشید! (الان که فکر میکنم می بینم چقدر این دیدگاه سخیفه! چقدر حرمت و ارزش انسانی رو زیر سوال می بره… هیچ ارزشی برای انسان قائل نیست! انسان فقط یک موجود بی اراده ی تابعه که هیچ نقشی در زندگیش نداره و فقط باید تسلیم باشه و هیچ آرزو و خواسته ای هم نداشته باشه…. خدایا شکرت که به آگاهی درست رسیدم و این هم بخشی از طرح الهی زندگیم بود. )
در نتیجه در اون مقطع، باورم این شده بود که :
خداوند برای من ، ثروت و پیشرفت مالی رو صلاح نمیدونه!
خب این باور و دیدگاه، اول اینکه جلوی پیشرفت من رو گرفته بود.
دوم اینکه، من از شرایط مالیم راضی نبودم و همیشه در نارضایتی و استرس زندگی میکردم و طبیعی بود حسرت زندگی همکارانی رو داشتم که هم شغل بودیم، اما در سطح مالی 10 برابر بهتر از من بودن. و من همیشه ذهنیت و مایند ست غالبم، نگرانی و حسرت و غصه بود.
سوم اینکه، تا وقتی یک نفر خودش رو تسلیم خداوند و سلیقه و مصلحت هاش می بینه، هیچ تلاشی برای زندگی ش نمیکنه، و تبدیل به یک ادم بی انگیزه ی بی اراده میشه. چون این فرد و تمام تلاش هاش همیشه توسط این باور محدود میشه که: حالا من تلاش میکنم اگههه مصلحت خدا باشه خدا پاداش منو میده! اگه صلاح ندونه هم من تسلیم محض ش هستم!!!
اما….
از وقتی به لطف خدا طرح الهی زندگی من به جریان افتاد، و من به سمت استادم هدایت شدم، اول که متناسب شدم.. و پس از سالها، به تناسبی که آرزو و حسرتم بود رسیدم.
بعد اون به درک این رسیدم که مسیر رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن چطوره
سپس در دوره ی شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمیکند، به درک و شناخت واقعی خداوند و قوانین جهان هستی رسیدم. و اکنون هم در این دوره ی شگفت انگیز، بار دیگه اگاهی های عمیق تر و ارزشمندتر پیدا میکنم و هر روز بیش از قبل به من داره ثابت میشه که: من خالق زندگی ام هستم. فارغ از هر مساله و شرایطی. من یک آدم مستقل هستم، حتی به خانواده م که دیگه نزدیک تر از پدر مادر کسی نیس، وابسته و تاثیر پذیر نیستم. من بطورت مستقل از هر کسی و هر چیزی، جواب ارتعاش و احساسم رو از جهان هستی میگیرم. حتی اگر یک نفر در بدترین شرایط خانوادگی باشه، و خودش احساس خوب داشته باسه ارتعاش مثبت و احساس شایستگی کنه، به عالی ترین جایگاه و پیشرفت می رسه. پس من و تنها من، و ارتعاش و احساسم مسئول صد در صد و بی چون و چرای زندگیم هستیم.
و الان یک ساله که به لطف خدا، در مسیر هستم، و تصمیم اینه در همین مسیر بمونم فارغ از هر چیزی.
چون روح من هم همانند جسمم به پاکیزگی، انرژی، و تغذیه مناسب نیاز داره، و اگاهی هایی که استاد عزیزم به ما می اموزند بهترین و بزرگترین منبع انرژی و تغذیه روح منه. پس چرا از این مسیر دور بشم. اتفاقا هر روز با انگیزه تر از قبل هستم، چون لذت وافر و بی نهایت می برم از اینکه اگاهی های عمیق تری بیابم، و به سطح ارتقای فکری بالاتری برسم.
یک سال و نیمه که به لطف خدا طرح الهی زندگی من داره گام به گام، تکمیل و تکمیل تر میشه. و به اونچه آرزو دارم منو می رسونه، تناسبی ک آرزو داشتم رو دارم تجربه میکنم. شرایط مالی که اصلا پارسال این موقع در باورم نمی گنجید دارم تجربه میکنم بدون اینکه شغلم رو تغییر بدم چون عاشقانه دوستش داشتم و میخواستم در همین شغل و جایگاه اجتماعی بمونم، روابط عالی و رویایی دارم تجربه میکنم با همه اطرافیانم-دوستانم- همکارانم- ، و لذت بخش ترین قسمت این طرح الهی، کشف و گسترش آگاهی های عمیق تر در وجودم هست که هم بهم آرامش بیشتری میده، هم اعتماد به نفس و شادی بیشتر.
خدایا بابت همه چیز سپاسگزارم.
استاد عزیزم بابت همه چیز سپاسگزارم. الهی همیشه چراغ هدایت کردن و پیامبری تون در مسیر و زندگی ما جمع مشتاقان به طور فزاینده ای روشن و گرم باشه.
الهی امید در قلب تون مواج و فزون ،
تا باد چنین بادا….🙏🌱🦋
سلام به همه
سالهای بسیار دور طرح ونقشه ایی را که فکر میکردم برایم اتفاق می افتد اتفاق نیفتاد وبا این کینه ونفرت نسبت بخدا وهمه اطرافیانم وهم سن وسالهایم که برایشان اتفاق افتاد زندگی سراسر حسرت وار خودرا ادامه دادم اگرچه درمسیرهای عالی قرارگرفتم اما هرگز آن افراد را رها نمیکردم که چرا برای انها شد ومن که زودترازانها اقدام کردم نشد واین مسئله همواره با من بود به مسیرهایی هدایت شدم که اگر دست ازنفرت وکینه وحسرت وحسادت برداشته بودم صدبرابر پیشرفت کرده بودم اما نا آگاهی وعدم اطلاع ازقوانین الهی وباورهای غلط درمورد پول من را هرروز وهرروز گرفتار ترمیکرد
تااینکه ازطریق همسر بیهمتایم با سایت واستاد آشنا شدم
من برای خلاص شدن ازشر چاقی آمدم
اگرچه تناسب نسبی نه کامل ایجاد شد
اما من در ۴۷ سالگی دوباره متولد شدم من درفروردین ۱۴۰۰ دوباره پس از فروردین ۱۳۵۳ متولد شد ودرهای جدید وشگفت انگیزی ازطریق جناب عطار روشن به رویم باز شد جهان دیگری به من نشان داده شد اگرچه هنوز پس از ۳۵ماه
نه به تناسب کامل رسیده ام ونه به ترقی مالی اما من کماکان ادامه میدهم چون به معجزات الهی ایمان دارم
ومطمئن هستم که بهر حال روزی موفق وسربلندوشاداب وسرحال به همه خواسته هایم خواهم رسید من به معجزات الهی ایمان دارم
پس از پیشرفت چشمگیر در تناسب و حتی مالی دوباره دچار یکسری چالشهای عجیب قرارگرفتم وهنوز هم هستم چالشهایی ترسناک اما من کماکان ادامه دادم وتازنده هستم دست ازاین مسیر برنخواهم داشت وایمان دارم باطرح الهی
که خداوند برایم درنظر گرفته به همه اهدافم خواهم رسید
با دستهای خداوند نشانه هایی ازیک طرح الهی درزندگیم
یافت شده که بزودی به آن متصل خواهم شد وپیشرفت
وتحول عجیبی در زندگیم رخ خواهد بلطف خدا
وخبرش را در همین جا با شوق تمام به اشتراک خواهم گذاشت
یک عمر بیش از بیست سال رنج چاقی وپرخوری های وحشتناک را در این مکان مقدس و امن برطرف کردم
انهم توسط شخصی که از حتی از من ازلحاظ سنی کوچکتر است وچقدر به سخره میگرفتم فایلهایی که همسرم گوش میداد
که چقدرتوساده ایی چی گوش میدی گوش بدیم وبنویسیم
ولاغر شیم اما خوب که گوش دادم همه اش حرفهای من بود
وگوش دادم ونوشتم و عمل کردم ولاغرشدم خدایا شکرت
وخیلی خیلی خیلی مهمتر از آن جهانی دیگر به من توسط رضا عطار روشن نشان داده شد وتولدی دیگر صورت گرفت
خدایا تو چگونه هدایت میکنی
خدایا شکرت
خدایا کاملا آماده حضور وپیشرفت درطرح الهی خودم هستم
وبزودی با نگرش عالی و جدیدی که درمورد بدنم پیدا کردم
به تناسب ۱۰۰ درصدی خواهم رسید وتا ابد متناسب خواهم ماند
وبه لطف تو از لحاظ مالی هم با طرح الهی تو پرواز خواهم کرد
کی فکر شو میکرد
منو این همه خوشبختی کاملا طبیعیه
سلام
من به معجزات الهی ایمان دارم چون چندسال پیش برام معجزه شددخترم که به دنیا اوردم یک مقدارازرودش عصب نداشت واجابت مزاج نداشت ودکترا ازمایش وعکس ازش گرفتن گفتن بایدعمل کنه اون خیلی کوچک بودخیلی بی تابی می کردونمی تونست شیربخوره بالا می اوردوفقط گریه میکردنظرش کردم برا امام رضا همین که رسیدم مشهد وتوصحن امام رضا گذاشتمش دخترم شفا گرفت والان دحترم ۱۹ سالش بدون عمل خوب شدواین معجزه ای ازطرف خداوندکه هیچ فقط فراموش نمی کنم ومن به معجزات الهی ایمان دارم
سلام آقای عطا روشن
من بیش از ۱۶۰ روزه که با شما آشنا شدم و هر بار با ناامیدی و حسرت حرفهای شما رو گوش میدادم ولی نمیتونستم دست از رژیم گرفتن و رفتارهای جبرانی بعد از پرخوری عصبی بردارم ولی چند روز پیش که فایل جدیدی تو سایت خوندم آروم شدم و دست از سرزنش کردن خودم برداشتم رفتارهای جبرانی رو قطع کردم و حقیقتا احساس اجبار برای خوردن یا بی اختیاریم خیلی کاهش پیدا کرده ،احتمالا زمان استجابت دعای من فرا رسیده
🌹♥️
سلام و درود
خوشحالم احساس بهتری داری😊 و حتما با انگیزه و اشتیاق بیشتری مسیر تغییر کردن رو طی خواهی کرد.
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
به نام خدای هستی بخش
استاد بازم گل کاشتین .
نمیدونم من فقط اینجوریم یا تمام کسانی که نوشته های شمارو میخونن این حس رو دارن ، من وقتی نوشته های شمارو میخونم انگار خیلی برام آشناست در عین حالی که اصلا در طول زندگیم بهشون فک نکردم که اگه فک میکردم اوضاع و احوالم مطمئنا بهتر از این بود این تضاد خیلی برام عجیبه، این حس آشنایی به مطالب، این انگار دونستن و ندونستن از کجا میاد ؟؟؟؟؟ حس میکنم این همون چیزیه که استاد شما همش بهش اشاره میکنین که پیش فرض ما چیز دیگه س مثلا در مورد لاغری پیش فرض ما لاغریه پس شاید ، اصلا نه حتما این همون ذات الهی و پیش فرض منه که همه این چیزا رو به طور پیش فرض داره یا نه این همون روح خداست که خداوند خودش گفته که از روح خودم در شما دمیدم نمیدونم چیه و نمیتونم هم به طور درست توضیح ش بدم انگار کسی چیزی بهت بگه بعد تو با خودت اه اینو که من خودم میدونستم ولی تا قبل از این اصلا از اون موضوع در زندگیت استفاده نکرده باشی .
اها اصلا الان یه چیزی به طور یهویی اومد تو ذهنم شاید این همون برنامه الهی که استاد میگن که خداوند برای همه انسان ها قرار داده باور به این موضوعات مقدمه و شروع کننده مسیر الهی هرکدوم از ماست کسی که اراده کنه به تغییر زندگیش این موضوعات که وجود داشتن از قبل براش روشن و روشن تر میشن مثلا استاد که خیلی وقته روی این موضوع تمرکز کردن موضوعات خیلی براشون واضح و روشن شده به طوری که نه تنها تونستن باعث تغییر در زندگی شون بشن بلکه میتونن این موضوعات رو به طور خیلی واضح برای دیگران توضیح بدن . ولی منی که در ابتدای راه هستم خیلی برام کمرنگ جوری که نیاز به تاکید استاد برای به یاد آوردنشون دارم وبرام سخته در مودش حرف بزنم ، سخته برام درکی که داشتم رو برای دیگران توضیح بدم حس میکنم الان نتوستم به طور واضح منظورمو برسونم ولی با شنیدن این موضوعات حالم خوبه از اینکه راه رو پیدا کردم خوشحالم و از شما استاد عزیز ممنونم برای این روشنگریتون .
همون جوری که استاد گفتن خداوند برای همه ما انسان ها برنامه الهی در نظر گرفته که برنامه الهی همه موجودات گسترش جهان مادیه و از اونجایی که این جهان بی نهایته پس هر کسی وظیفه ای برعهده داره بخاطر همینه که هرچی از آفرینش این جهان میگذره به طور پیوسته بشر در حال کشف یک چیز جدید در این دنیاست و هرچی جلوتر میره باز هم چیزی برای کشف کردن هست . رسالت ما که فقط کشف و اختراع نیست ، رسالت ما که حتما انجام یک تاثیر مستقیم و ملموس در این جهان نیست ما ممکنه به طور غیر مستقیم و خیلی تاثیرگذار بر موضوعات پیرامون مون تاثیر بزاریم . به قول استاد رسالت ما باید بهبود شخصیت مون در تمام جنبه های زندگی باید باشه ، وقتی من یک همسر بهتر ، یک مادر بهتر ، یک شهروند بهتر ، یک فرزند بهتر ……. باشم مطمئنا روی عملکرد اطرافیانم تاثیر میزارم و ممکنه از طریق خودم یا اطرافیانم باعث تغییر و گسترش در جهان مادی بشم .
سلام بر خالق بی همتایی هستی.
سلام براستاد هم مسیری کمک کرفتن از خداوند مهربان
وفتی دارم مسیر رو انجام میدم با هر باره وارد شدن به سایت یی هدفی جلوی راه من قرار میگره اویل اون فقط برطرف کردن لاغری میدیم که خداوند از در خواستم و خواهشمکه راه نجاتی روبرای من در نظربکیره میدیدم
به مرور تومسیرهای خود به خود وارد میشدموفتی اون مسیر رو به شکل که اون زمان توافکار درست کاملترین عمل کرد بود طی کردم مسیرهای دیگه به من داده شد بعد من اون مسیرهای روهم انجام دادمطی کردن و این مسیرهای مثل رنجیر پشت هم برامامد من اون پس نزده رعد نکردم هر. پشنهاد رو راه خداوند در نظر گرفتم
وفتی من بدون درنظر خودم وادر این مسیر شدم اون من ازقبل خواسته بودم ولی حالا اون به من رسیده بود وفتی حالا کل مسبری که تواین زمان کم طی کردم رو بررسی میکنم آره منکل این مسبر رو تومدلهای مختلف که اون تو ذهن خودم بود خواسته بودم بی کم کاست شاید تو نگاه اول توی چند مسیر چند استاد چند راهی که باید برای به دست اودرنش جندین مکان مختلف میرفتم جندین مدرس خوب رو پیدا می کرد تو نظرم بود
ولی اون به شکل یی بسته کاملا دربسته به من رسید تازه اولش کلی تعجب کردمکه اینجا کجا هست من این مکان چکاردارم چطوری وادر شدم جرا این مکان هستم
تو این مسیر تازه هروز وارد میشن اول که دیکه دوره اصلی ورد به سرزمین لاغرها رو ۲ باره با دقت وقت زیاد طی کردم کل مسبر تناسب. رو تو۱۱ ماه به شکل بی وقفه طی کردم زمانی که به شکر خداوند هدر ندادم وفتی دورام تمام شد کمی فکر کردم که خوب حالا تو یادگرفتی مسیرخدا هرکز دیر نمیکند که که داری کاره میکنه چون تونمسبر زمان نیازداره تو اون بخش هم عجله رو به شکل کامل کنار گذاشتم اون به شکرخداوند توبخشهای آخرش هستن ولی تا بعدازعید انشالله اونمسیر رو هم طی میکنم ولی خیلی جالب هست منتمرنهای بخش آخر رو دارم انجام میدم این مسبر انکار تمرین که من انجام میدم رو به من میگه تو زندکیت اون چطور اجرایی کن حتی هم زمانی جالبی برای من داشت که به مرو با افکار هر صبح اون روز فایلی رو دارمکه تازه نو هست که زمان دارم بهش فکرکنم تحلیل کنم عمل کرد خودم روبا اون به پیش میبرم شماگفتید که هروز کاری رو انجام دادید شد این مسیر من توکل زندگیم هیج زمان نقاشی بکش طرحی رو در بیارم اون ادامه بدمدرو نداشتم کل نقاشی که می کشیدم ساده بود ولی نمیدونم ازکجا به جه شکل من با برطرف کردن باوره اشتباه همیی روز داشتم تمرین هفته چهارم مسیر ورد به سرزمین لاغره رو انجام میدا شما گفتید برای بخش منفی یی طرح بکشید که اون چه شکلی می بینید اول کمی فکرکردم خوب من تازه داشتم بخشهای وجودی خودم رو پیدا میکردمحالا تازه براش شکل باید می کشیدم وناخدا آگاه یی دایره کشیده اون دوقسمت کردم کنار طرف چپش یی لب گذاشتم کلی صوت کشیدم وسط داریره ه دو دوبخش کردم قسمت بال یی لب کشیدموفتی رفتمعفب خودم ازکشیدن اینعکس ازبخش منفی تعجب کردمکه این ازکجا آمد خیلی ساده بی هیچ خط اضافه ولی برای خودم کاملا مفهومی شد
ازاون روز به بعد انکار تازه یی کاره عجبی براممن ایحاد شد طرحهای کهد و اولش فقط یی به شکل مختلف می شکم به هم وصل میکن اون ازعقب بهش نگه میکنم ی شکل بامزه ارزش برای من ایجاد میشه وهیچ طرح رو دیگه نمتوانم بکشم هرطرف فقط ی باره میتوان بکشم
یی روز وفتی اینکاره رو انجام دادم دختر بزرکم طرحی نقاشی مینیاتوری رو خوب بلد هست و تودانشکاه تو این رشته تحصیل کرده ازکودگی علاقه زیادی به نقاشی داشته داره وفتی اون طرح من دید کلی ارزش خوشش آمد من گفتمبه نظرت قشنک هست اون گفت خیلی بامزه هست ازکی دارای اینکاره میکنی گفتم تو این مسر بهش رسیدم اصلا نداشتم حتی به دادما ودیگران نشون دادم همه ازاین طرحم من استقبال کردن وفتی تو مسبر رسیدرم به استقال مالی هپه کاره شد نگه داری پروش گل کیاه که هم پول زیادی نیازداراه هممکانی بزرگی رو طلب می کنه ولی من هیج جیزی ازاین همه امکانت اول برای کارمنداشتم ا.ه زمانی میخ استم اون توسعه بدم نداستم به مغازه همسرم تکیه کردم که اونجا شاید بشه این کاره رو انجام داد اصلا به این طرحی که می کشم توجه نکردم وفتی یی روز به اون استقال مالی که جطور بتوان اون انجام بدم فکرکردم مروداشتمپس مگه خداوند قرار بود کاری برای من انجام بدهدپس چی شد چرا ایده به ذهنم.نمی رسیه چرا کاری ازپیش نمریه من که راها کردم دارم اگاهی کسب می کنم یی ایده عالی توفبلم حرغه زد جرا تو میخواهی بری پروش گل گیاه وکه اونکلی هزینه داره امروزی کاری رو میخواهی که امکان درتونیست با مشکلی پات جاو مکانی که نداری اون جرقه همین نقاشی من بودکه واین ایده اول به من داده شد که اون پروش بده ادامه بده تابدم بهت گفته بشه یکروز هم گفتمخدابا من که دارم انجام میدم خوب اصلا ابننقاشی که من می کشم کجا کاربر داره به جه دردی میخوره اصلا طالب داره بازم ایده بدی آمد که ابن نقاشی تو به درد روی تیشرت روی ماک جای کاره برد داره ادامه بده طرحهای بهتری رو بکش
روز دوتا دخترمخونه بود کنار همنشته بودن وفتی به دخترکوچکمگفتمکه می خوام ابنکاره روانجام بدم اون توگوشیم داشته باشمکه اگه مشتری رو داستم بهش نشون بدم دختر گفت اجازه بده من روش کاره کنم به شکل دفترتون دربیارم رامکه توکوشیم به شکل حتی دفتر پشت هم باشه خوب داره مسبر استقال مالی تو مراحل اولش هست ولی داره به پیش میره حتی نقاشی هم کالی تغییر خوب پیدا کرده امروزبارم گفتمفقط روی ماک یا روی لباس جاش هست کاره دیگه باهش نمیشه کرد چرا میشه این ایده بازم برام واضح شد تو سرویس چینی غذا خوری هم کاربر داره سرویس چینی وای برای خودم باورش سخت هست ولی انقدر اعتماد دارم که اون کامل فبول کردم ادامه میدم تا درآینده بینم از طرحی که خداوند برام منچیده به کودم بخش اون دسترس پیداد خواهم کرد من دارم توجندین مسیرراین دریافتی رو. ارام ارم ابجاد مبکنم اول از هدفی هست که داشتم درخواست کردن خدا داره برام مسیر به دست اودرنش رو هم داره با هم به رشد ارامارم مسیریه تو نگاه اول کفتم بایدلاغربشم به تو مسبر خداشتاسی برم و بعد تو مسیرکسب کارم هی برای خودم دریف کردم ولی وفتی من دارم توبخش برطرف کردن منیت وارده شخصی رو به امیدخد کنار. بزرام تو بخش ارده خدادند باشه پس دریافتی خیلی بلاتری هم دریافت خواهم کرد راه مسیر دریافت رو اول فبول کنم که از جانب خداوند هست پس توهمون مسبر دریافت حرکتمانجام بدمحتما بی شک اون دریافت شده خواهم دید چونتو بخش لاغری درخواستم فقط لاغری بود
بعدشد توذهنم دست آورده بهتر اون سلامتی که مانع دوم کل زندگی من بود تو اون بخس هم دارمکم کم به سالمتی میرسمتو منزل که دارم راه میریمحتی تونقاشی نوه به منگفته شد که به زوری این امکان راه رفتم خارج از منزل نیاز به عصا نخواهم داشت چون نوهام من در حالی که بیرون هستم آفتاب هست ومن شادخوشحال هستم وعصا رو تو هوا که نیاز بهش ندارم کشیده پس ایده الهامتش تو ذهنمنوهام که هنوز به شکل اتوماتیک داره کاره میکنه اماده شده پس اون حتما دریافت شده مینم به شکرخداوند کاره یی سال من داده برای من به شکلی عالی حواب میدهد حتی چند روز پیش،دخترگفت مامان میدنی خونه پدریت فروختی جقدحبف شد از دست دای من گفتم من اونکاره رو توحساب دیگه انجام دادم ولی با رها کردن انشالله دست آورده بالاتری رو خداوند به منخواهد داد
و ابن استقال مالی برام ایحادبشه شاید کل ازدست داده من تو زمان کوتاهی به من برکشت می کنه جون یقین دارم تومسبر درست قرار دارم دست اودرش برای من اول کم شدن وزنم هست که اروزی ساله های زیاری ازدعمر بود این آرامش که راهم درست هست ودیگه رتبابط به خداوند توبخش خوبش داره به پیش میره هست ودیگه استقال مالی ورابطه با همسرم واطرافیانکه اونتوبخش خوبش داره کم کم به پیش میره و چه زیبا هست که همه تو بخش خوبش مثبت هست خدایا سپاسگزرام که کارهای نکردم. وهمه وهمه تو بخش خوبش برام قرار. دادی چقدر حس دورنیم عالی هست خوشحال هستن شادی دورن دارم همه وهمه ازخداوند هست چون من خودم کنار کشیدم هرکاری خدای خودم میگه سعی گذاشتم که واون کاره وبه شکلی بهتری به سرانجام برسونم
خدا پشت وپنا هتون یا حق. نگه دارتون