0

به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم (قدم ۷)

طرح الهی
اندازه متن

بسیاری از انسانها در جستجوی کشف رسالت و طرح الهی خود در دنیای مادی هستند. سالهاست منتظر آشکار شدن طرح الهی خود هستند درحالی که برای همچنان برای آنها واضح نشده است.

طرح الهی زندگی چیزی جدا از شرایط فعلی تان نیست. در هر شرایط و موقعیتی هستد در مسیر اراده الهی خود قرار دارید فقط کافی است به خداوند ایمان داشته باشید.

اخطار

طرح الهی من

تا سن ۳۲ سالگی و قبل از آشنایی با قانون جذب و قدرت ذهن هیچ اطلاعای درباره موضوع طرح الهی زندگی نداشتم. البته اگر درباره آن می شنیدم نیز قطعا عقیده ای به آن نداشتم چون تصور من این بود که خداوند فقط برای پیامبران خود طرح الهی زندگی داشته است.

از آنجا که شنیده بودم پیامبران معجزاتی داشته اند و خداوند به طریق مختلف حمایت کننده آنها در مسیر زندگی شان بوده است تصور می کردم که خداوند فقط برای افرادی خاص که از قبل می دانسته قرار است روزی پیامبر او شوند طرح الهی و رسالت در نظر گرفته است و باقی انسانها به این دنیا آمده اند تا از طریق آزمون و امتحان ایمان آنها به خداوند مورد سنجش قرار گیرد.

چند ماه بعد از آشنایی با موضوع قانون جذب و قدرت ذهن از طریق کتاب هایی که مطالعه می کردم با موضوع اراده الهی یا رسالت در زندگی مواجه شدم که هر انسانی در زندگی مسئولیت اجرای برنامه یا طرح الهی زندگی اش را به عهده دارد و این باعث تعجب و حیرت من شده بود.

با خودم فکر می کردم چطور ممکن است سی و چند سال زندگی کرده باشم بدون اینکه درباره این موضوع شنیده باشم.

چطور ممکن است گذشتگان من بدون اطلاع از طرح الهی زندگی خود در دنیای مادی زندگی کرده و از دنیا رفته باشند؟!

مهمتر از اینها چیزی که باعث سردرگمی من شده بود این بود که نقطه مثبت یا نورانی در سی و چند سال زندگی خودم سراغ نداشتم که باور کنم من هم در زندگی دارای طرح الهی هستم.

چگونه ممکن است زندگی سراسر رنج و ناراحتی داشته باشم و این شرایط جزئی از اراده الهی زندگی من باشد؟!

من سالها از شرایط زندگی خود ناراضی بودم. از وضعیت مالی به شدت گله و شکایت داشتم، از وضعیت چاقی ام بسیار ناراحت و ناامید بودم از وضعیت رابطه عاطفی با همسرم بسیار ناراضی بودم، در این شرایط نمی توانستم قبول کنم که من هم در زندگی صاحب طرح الهی یا رسالتی هستم.

این چه رسالتی است که سی و چند سال است هنوز برای من واضح نشده و من هیچ اطلاعی از آن ندارم.

بیش از یک سال به همین شکل سپری شد و با اینکه مطالب زیادی درباره طرح الهی و رسالت انسان در زندگی مطالعه می کردم اما همچنان نمی توانستم باور کنم که خداوند برای زندگی من نیز طرح الهی و رسالتی در نظر دارد.

از آنجا که من تصور می کردم اراده الهی یا رسالت چیزی شبیه پیامبر شدن است، نمی توانستم باور کنم که من یا هر انسانی دارای رسالتی در زندگی است چون عقیده داشتم که هزاران سال است دیگر انسانی به درجه پیامبری نرسیده است.

طرح الهی

رسالت انسان در زندگی

به مرور که درک من از رسالت و طرح الهی زندگی بیشتر شد متوجه شدم که فقط پیامبر خدا شدن به معنای رسالت زندگی نیست بلکه هر عملی که منجر به خیر و برکت برای انسان ها شود و باعث بهبود شرایط زندگی و رشد و گسترش آن شود می تواند رسالت و طرح الهی انسان باشد.

برای مثال فردی که زندگی خود را وقف کشف و اختراع موضوعی می کند که زندگی بشر را دگرگون می کند شامل موضوع رسالت و اراده الهی می شود و آن فرد توانسته است در مدت حیات خود به آنچه خداوند برای او مقدر کرده پی برده و با تلاش و کوشش آن را محقق کند و به وظیفه خود در دنیا عمل کرده است.

درک این موضوع باعث شد که در نظر و نگرش من که فقط پیامبران را انسان هایی محبوب نزد خداوند می دانستم که توانسته بودند به رسالت خود عمل کنند و نزد خداوند سربلند باشند تغییر ایجاد کرد و متوجه شدم که علاوه بر پیامبران انسان های دیگری هم هستند که توانسته اند با پی بردن به رسالت و طرح الهی زندگی خود به زندگی بشریت را دگرگون و متحول کنند و آنان هم نزد پروردگار محبوب و شایسته هستند.

اما این نگرش هم به من کمک نمی کرد تا انگیزه و ذوق و شوق برای تغییر شرایط زندگی ام داشته باشم چون هیچ نشانه ای از اینکه من هم بتوانم تاثیری بر زندگی خودم بذارم در وجودم نمی دیدم چه برسد به اینکه بخواهم بر زندگی دیگران یا مردم جهان تاثیرگذار باشم.

تصور من این بود اگر ادیسون توانسته باعث تغییر در زندگی انسانها شود از کودکی به علم و دانش علاقمند بوده و مسیر زندگی او از همان ابتدا در جهت تحقق رسالتش بوده است اما مسیر زندگی خودم را باری به هر جهت و تحت تاثیر اتفاقات روزمره می دانستم و حسرت می خوردم که ای کاش والدینم از کودکی مرا در مسیر درستی قرار می دادند تا در بزرگسالی می توانستم به طرح الهی زندگی ام عمل کرده و نزد خداوند انسان شایسته ای باشم.

با اینکه از نظر احساسی شرایط به نفع من نبود و امید و انگیزه ای برای تغییر زندگی نداشتم اما به تحقیق و مطالعه درباره موضوعات مختلف موفقیت مخصوصا شناخت خدا و برقراری رابطه با او را ادامه می دادم. در آن زمان تصور می کردم که رابطه من با خداوند به خاطر گناهان و خطاهای زیادی که در طی سی و چند سال زندگی مرتکب شده ام خراب شده و خداوند با من قهر کرده است بنابراین خیلی دوست داشتم که هرطور شده راهی برای دوستی با خداوند پیدا کنم.

در ادامه به این نتیجه رسیدم که رسالت و اراده الهی نه تنها شامل پیامبران و انسان های شناخته شده در جهان نیست بلکه هر انسانی در هر شرایط و موقعیتی که زندگی می کند می تواند به طرح الهی و رسالت زندگی خود عمل کرده و آن را شکوفا کند و جز بندگان شایسته نزد خداوند باشد.

طرح الهی

رسالت سایر موجودات در زندگی

من به این درک رسیدم که اراده الهی یا رسالت در زندگی به صورت برنامه ای خاص نیست که فقط برخی انسانها موفق به دریافت آن از سوی خداوند می شوند بلکه خداوند برای هر انسان و حتی فراتر از آن برای هر موجودی که آفریده است طرح الهی در نظر داشته و آن موجود در مسیر تحقق طرح الهی خود حرکت و زندگی می کند.

موش، سوسک، مار و بسیاری از موجودات که حتی انسان ها از دیدن آنها احساس خوبی ندارند به بهترین شکل ممکن در جهت تحقق طرح الهی خود تلاش می کنند تا جایی که مثلا شرایط بدنی موش به شکلی تکامل پیدا کرده که بتواند از راه های باریکتر نیز عبور کرده و به طرح الهی که خداوند برای حضور او در دنیا درنظر گرفته است عمل کند. در مورد سوسک، مار و سایر موجودات نیز به همین شکل می باشد.

حتی درباره گیاهان نیز این موضوع صدق می کند که هر گیاه برای تحقق طرح الهی خود تمام تلاشش را به کار می گیرد و حتی لحظه از مسیر اراده الهی خود خارج نمی شود.

هیچ درخت یا گل یا بوته ای نیست که حتی یک روز آنچه بر عهده دارد را انجام نداده و زندگی خود را به بطالت گذرانده باشد.

هیچ پرنده یا موجودی در طبیعت نیست که حتی یک روز از زندگی اش را بدون دنبال کردن هدف زندگی اش گذرانده باشد.

هیچ ماهی، لاک پشت، هشت پا و سایر موجوداتی که ساکن آب ها هستند نیست که حتی یک روز از زندگی اش را بدون دنبال کردن طرح الهی زندگی اش سپری کرده باشد.

هیچ سیاره یا ستاره یا هر جسمی در آسمان نیست که خارج از اراده الهی خود حرکت کرده و روزگار سپری کند.

هرچه بیشتر مطالعه و درک می کردم به این نتیجه رسیدم که تمام هستی و خلقت خداوند در راستای عمل به اراده الهی حرکت می کنند.

در قرآن کریم آمده است زمانی که فرعون از حضرت موسی درباره خدایش سوال کرد پاسخ داد:

[فرعون‌] گفت: «ای موسی، پروردگار شما دو تن کیست؟» گفت: «پروردگار ما کسی است که هر چیزی را خلقتی که درخور اوست داده، سپس آن را هدایت فرموده است.» 

(سوره طه آیه ۴۹ و ۵۰)

بنابراین به این نتیجه رسیدم که انسان نیز بعنوان یکی از مخلوقات خداوند نمی تواند از این قضیه مستثنی باشد و همه انسانها در مدت حیات در دنیای مادی در جهت تحقق اراده الهی و رسالت خود حرکت می کنند.

درک این موضوع از دو جنبه برای من مهم بود:

اول اینکه متوجه شدم خداوند از خلقت من هدفی داشته و حتما برای من طرح الهی در نظر گرفته است.

دوم اینکه متوجه شدم طرح الهی یا رسالت حتما نباید پیامبر شدن یا مخترع و … شدن باشد بلکه هر عملی که در جهت بهبود شرایط و گسترده شدن جهان مادی باشد جز رسالت و طرح الهی خلقت می باشد.

در اینجا بود که انگیزه و اشتیاق من برای تغییر زندگی بیشتر شد و گویی نور امیدی بر قلب من تابیدن گرفت که من هم می توانم با تحقق طرح الهی خود جز بندگان شایسته نزد خداوند باشم.

طرح الهی

قدم در مسیر اراده الهی

من به این نتیجه و درک رسیدم که برای تحقق طرح الهی ام ابتدا باید با آنچه در زندگی بر من گذشته است به صلح رسیده و نسبت به آن گله و شکایت نداشته باشم و باور کنم که مسیر زندگی من در جهت تحقق طرح الهی زندگی ام بوده است.

همانگونه که هر موجودی در طی میلیون ها سال از طریق تکامل پیدا کردن خود را برای بهتر عمل کردن به اراده الهی از خلقت خود مهیا کرده است مسیری که من و هر انسانی در زندگی طی می کنند مانند مسیری است که موجودات در طی میلیون ها سال طی کرده اند با این تفاوت که هر انسان برای تحقق طرح الهی زندگی اش نیاز دارد که مسیر مختص به خودش را طی کند.

درک این موضوع آرامش عمیقی در وجودم ایجاد کرد و احساس کردم راه دوستی مجدد با خداوند را پیدا کرده ام.

به این درک رسیدم که من هم می توانم با بهبود نگرش و عملکردم در زندگی در جهت تحقق اراده الهی زندگی ام حرکت کنم.

به این نتیجه رسیدم که هرآنچه تا کنون در زندگی تجربه کرده ام در جهت نابودی من نبوده است بلکه در جهت آماده سازی من برای تحقق طرح الهی ام در زندگی بوده است.

از طرفی به این نتیجه رسیدم که اراده الهی چیزی جدا از مسیر زندگی نیست بلکه در همان مسیری که در حال حرکت و زندگی کردن هستید در واقع همسو با طرح الهی خود هستید فقط باید حرکت خود را همسو با نگرش و عملکرد خداوند اصلاح کنید.

به این معنی که کشاورز می تواند طرح الهی زندگی خود را در بهبود فرایند کشاورزی کردن محقق کند.

پزشک می تواند طرح الهی زندگی خود را در بهبود فرایند پزشکی محقق کند.

مکانیک می تواند طرح الهی زندگی خود را در بهبود فرایند مکانیکی کردن محقق کند.

نیاز نیست انسان برای تحقق طرح الهی یا پیدا کردن رسالت خود در زندگی از مسیر فعلی زندگی اش خارج شود فقط باید در همان مسیر و شرایطی که هست شروع به بهبود عملکرد خود کند.

عملکرد انسان شامل افکار و اقدامات روزمره او در زندگی می شود.

بنابراین تصمیم گرفتم در همان شرایطی که هستم عملکرد خودم در زندگی روزمره را بهبود دهم.

زمانی از زندگی روزمره را مشغول مطالعه و درک موضوعات مورد علاقه ام می کردم.

بخشی از زندگی را صرف بهبود عمل کردن به وظایفی که در زندگی بر عهده داشتم کردم.

زمانی را صرف بهبود واکنش ها و رفتارهای شخصی کردم که از بروز و تکرار آنها احساس خوبی نداشتم.

به این شکل برای بهبود عملکرد خودم در زندگی اقدام کردم.

طولی نکشید که روند زندگی من بهبود پیدا کرد که روند آن را در قسمت های قبلی شرح دادم.

طرح الهی

نتایج شگفت انگیز

یکی از شگفتی های این طریق عملکرد برای تحقق اراده الهی زندگی این بود که بعد از کمتر از دو سال این ایده در ذهن من شکل گرفت که از قدرت ذهن برای تحقق رویای لاغری استفاده کنم.

در آن زمان هیچ نگرش یا عقیده ای نسبت به نتیجه کار نداشتم فقط این موضوع در نظرم جالب شد و تصمیم گرفتم به این ایده عمل کنم.

بدون اینکه با کسی در این باره صحبت کنم یا از فردی راهنمایی بگیرم مشغول مطالعه و تحقیق درباره قدرت ذهن در بهبود شرایط جسم کردم.

مطالعه تحقیقات و داستان های مستندی که درباره افرادی بود که توانسته بودند با قدرت ذهن خود بیماری ها و مشکلات جسمی شان را برطرف کنند.

هرچه بیشتر مطالعه می کردم بیشتر باور می کردم که اگر افرادی توانسته اند با قدرت ذهن انواع بیماری ها را شفا داده و مشکلات جسمی خود را برطرف کنند پس حتما می شود با قدرت ذهن مساله چاقی که چالش بزرگی در زندگی من بود را برطرف کنم.

به لطف خدا در این مسیر پیش رفتم و بعد از حدود ۱۵ ماه اولین نشانه های تاثیر قدرت ذهن بر تغییر جسم را در وجود خودم مشاهده کردم و این نقطه شروع ورود من به مسیر تحقق طرح الهی زندگی ام بود.

به مرور که ادامه دادم و نتایج جسمی من بیشتر و واضح تر شد سر و صدای اطرافیان بلند شد که چگونه توانسته ام لاغر شوم.

آنهایی که شاهد سالها تلاش من برای لاغری بودند و بارها به من تاکید کرده بودند که تو لاغر بشو نیستی چون چاقی تو ارثی است اکنون از مشاهده اندام جدید من متعجب و کنجکاو شده بودند که از رمز و راز لاغری من مطلع شوند.

شرح دادن موضوع لاغری با ذهن به مرور سبب شد که انسان هایی که مشتاق تحقق رویای لاغری خود بودند گرد من جمع شوند و مسیر آموزش لاغری با ذهن به انسانها در روند زندگی ام را پایه گذاری کنند.

به همین سادگی و بدون اینکه متوجه شوم به چه صورت در مسیر تحقق طرح الهی ام قدم گذاشته و آن را محقق کرده ام یک روز که از جمع شدن یک شبه بیش از صد نفر به دور من برای یادگیری لاغری با ذهن متعجب بودم این نگرش در ذهنم مرور شد که: مگر به دنبال تحقق طرح الهی ات نبودی؟ این طرح الهی توست. آنچه آموخته ای را به دیگران آموزش بده.

از آن روز تا اکنون به لطف خدای مهربان با اشتیاق و انگیزه در این مسیر حرکت کرده و هرآنچه درک و تجربه می کنم را با علاقمندن به موضوع لاغری با ذهن و تغییر زندگی در قالب محتوای‌ رایگان و محصولات آموزشی در سایت تناسب فکری به اشتراک می گذارم.

هنوز هم برای من باورکردنی نیست که چگونه چاقی که سالها باعث رنج و ناراحتی و گله و شکایت من از زندگی شده بود به یک باره به طرح الهی زندگی من تبدیل شد و سالهاست باعث خوشبختی و سعادت من در دنیا و آخرت شده است.

هنوز هم برای من باورکردنی نیست که چگونه در طی مدتی کوتاه تغییرات عظیم در وجود من شکل گرفت تا طرح الهی و رسالت زندگی ام را به شکل بهتری دنبال کنم.

من فردی خجالتی بود که حتی از خواندن انشا جلوی همکلاسی هایش فرار می کرد. در صحبت کردن به حدی ضعیف بودم و اعتماد به نفس نداشتم که در بیشتر مهمانی ها در اتاقم مخفی می شدم تا کسی مرا نبیند و با من صحبت نکند.

چه شد که آن فرد خجالتی فراری از جمع به شکلی متحول شد که توانست به عنوان مدرس دوره های لاغری با ذهن برای افرادی که هرگز آنها ندیده بود و نمی شناخت صحبت کند و نقش استاد و آموزگار را ایفا کند.

چه شد که من با اینکه هیچ آگاهی و دانشی درباره سایت و فضای کسب و کار اینترنتی نداشتم در طی فقط چند سال این همه مهارت و دانش مورد نیاز برای بهبود عملکردم در اجرای طرح الهی زندگی ام را فرا گرفتم.

طرح الهی

هدف از خلقت انسان

همه این تغییر و تحول در زندگی من فقط به این دلیل ایجاد شد که من باور کردم خداوند از خلق کردن من هدفی داشته است و همه شرایطی که در زندگی سپری کرده ام فارغ از اینکه موجب رضایت یا نارضایتی من بوده اند همه در جهت آماده سازی من برای تحقق اراده الهی زندگی ام بوده است.

من ایمان دارم که خداوند طرحی عالی برای زندگی تک تک انسانها در نظر گرفته است. همانگونه که برای بی نهایت موجودات و گونه های مختلف جانوری و گیاهی این طرح را در نظر گرفته است.

جالب توجه اینکه فقط طرح الهی انسان به شکل ویژه و مختص هر فرد از طرف خداوند تعیین شده است. چرا که طرح الهی هر موجودی در ادامه همان طرحی است که نسل قبل دنبال کرده است.

اما برای انسان به اینگونه نیست.

طرح الهی زندگی شما می تواند متفاوت از والدین تان باشد.

مسیر زندگی شما می تواند متفاوت از والدین تان باشد.

شرایط زندگی شما می تواند متفاوت از گذشتگان تان باشد.

این لطف و رحمت خداوند در حق انسان است که او را موجودی آزاد خلق کرده است تا خالق زندگی خویش در دنیای مادی باشد.

من باور دارم که خداوند گام های انسانها را در جهت تحقق طرح الهی زندگی اش هدایت و منظم می کند.

اگرچه این امر برای انسان قابل درک و مشاهده نیست اما زمانی که انسان به این درک برسد که می تواند خالق زندگی خود باشد و آنگونه که دوست دارد از زندگی خویش در دنیای مادی استفاده و بهره ببرد در شروع مسیر تحقق طرح الهی خود قرار گرفته است.

من باور دارم که شرایط و موقعیت من در زندگی در نظر خداوند عجیب و پیچیده نیست.

او از نهان و آشکار آگاه است و به هرآنچه را من می دانم و نمی دانم اشراف‌ کامل‌ دارد. بنابرین هر ماجرایی را در زندگی من ایجاد شود به نفع من خواهد بود. زمانبندی خداوند بی نقص است و همه چیز به بهبود شرایط زندگی من منتهی خواهد شد.

و بسا چیزی را خوش نمی‌دارید و آن برای شما خوب است، و بسا چیزی را دوست می‌دارید و آن برای شما بد است، و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.

(سوره بقره آیه ۲۱۶)

طبق آنچه در قرآن آمده است تمام آنچه مربوط به موجودات و مخصوصا انسان است نزد خداوند ثبت و ضبط شده است.

آنجا که فرعون از موسی درباره حال نسل های گذشته سوال می کند در جواب می فرماید:

گفت: «علم آن، در کتابی نزد پروردگار من است. پروردگارم نه خطا می‌کند و نه فراموش می‌نماید.»

(سوره طه آیه ۵۲)

تمام قسمت های زندگی ما از آغاز تا پایان نزد خداوند نوشته شده است و آن طرح الهی زندگی ما می باشد. اگر تصور می کنید شرایط فعلی تان مورد رضایت خاطر و آرامش قلبی شما نیست فقط به این دلیل است که برای تحقق طرح الهی زندگی خود با خداوند همسو نیستید.

طرح الهی

همه چیز، هیچ چیز نیست

به محض اینکه تصمیم بگیرید همسو با خداوند شوید که اگر از ابتدای این مجموعه آگاهی ها همراه من هستید در حال همسو شدن با خداوند برای تحقق طرح الهی زندگی تان هستید.

خداوند از هر مساله، ناامیدی و چالش های زندگی ما آگاه است. با هر مساله ای در زندگی روبرو شویم شاید از نظر ما چالشی بزرگ و حل نشدنی باشد اما از نظر خداوند هیچ چیز نیست.

شاید در نظر انسان تحقق طرح الهی یا کشف رسالت زندگی کار سخت و پیچیده ای باشد اما از نظر خداوند این فرایند هیچ چیز نیست.

زمان و مکان بی معناست

خوشبختانه طرح الهی خداوند مشمول زمان نمی شود.

به این معنی که اگر مانند من سی و چند سال یا حتی بیشتر از تولد شما گذشته است اجازه ندهید این نگرش یا تصور در وجودتان شکل بگیرد که دیگر دیر شده است و زمان کافی برای تحقق طرح الهی زندگی ام در اختیار ندارم.

خداوند صاحب زمین و آسمان و هرآنچه میان آن دو است می باشد. زمان و مکان برای خداوند معنی و مفهوم ندارد.

هرآنچه ما تصور می کنیم برای تحقق آن نیاز به سالها تلاش و کوشش است برای خداوند در یک چشم بهم زدن قابل تحقق است.

سال های زیادی از زندگی من صرف تلاش و کوشش برای لاغری شد اما هیچ نتیجه ای حاصل نشد. زمانی که تصمیم گرفتم نگرش و عمل خود را در زندگی بهبود دهم ده برابر آنچه من در بیست سال نتوانسته بودم کسب کنم را فقط در دو سه سال توانستم تجربه کنم.

سالها تلاش می کردم شاید بتوانم ۵ کیلو کاهش وزن داشته باشم اما به هر طریقی اقدام می کردم دوباره چاق می شدم اما به لطف خدای مهربان از طریق هدایت به مسیر لاغری با ذهن توانستم ۵۰ کیلو در عرض چند سال کاهش وزن را تجربه کنم.

سالها تلاش می کرد که میزان درآمد و شرایط مالی خودم را بهبود دهم اما موفق نمی شدم و هر سال بدهکارتر می شدم اما بعد از اینکه تصمیم گرفتم به معجزات الهی باور کنم به لطف خدای مهربان شرایط مالی من در زندگی دگرگون شد.

موارد زیادی است که من برای بهبود آن سالها تلاش کرده و به هر روشی متوسل شده بودم اما نتیجه ای حاصل نشده بود اما به لطف خدای مهربان در همین چند سال اخیر که تصمیم گرفتم خالق زندگی خودم باشم و به طرح الهی زندگی ام نزد خداوند ایمان آوردن در تمام جنبه های تغییرات عظیم ایجاد شد.

طرح الهی

ایمان به هدایت الهی

اگر در حال مطالعه این نوشته های الهی هستید خوشبختانه داستان زندگی شما می تواند به پیروزی و سعادت مندی ختم شود.

شما مورد لطف و رحمت الهی قرار گرفته و هدایت شده اید. هدایتی که شما را به مرحله بعد زندگی تان وارد خواهد کرد.

مرحله ای که متفاوت از شرایط فعلی است. مرحله ای که قسمت های مختلف آن را با قدرت ذهن خود و ایمان به وفاداری خداوند خلق کرده اید.

اگر با شرایطی مأیوس کننده مواجه شده اید، یا موقعیتی را از دست داده اید در همان صحنه و موقعیت از زندگی متوقف نشوید. از آن گذر کنید. آن را رها کنید به مسیر تحقق طرح الهی خود ادامه دهید و مطمئن باشید خداوند هرآنچه تصور می کنید از دست داده اید را به شکل بهتری برای شما جبران خواهد کرد.

انسان ها عادت کرده اند بیش از اندازه روی چرا و چگونگی اتفاقات و صحنه های زندگی خود توقف کنند.

اینکه چرا انتخاب و ازدواجشان با شکست مواجه شده است.

چرا تلاش آن ها برای صاحب فرزند شدن به موفقیت و نتیجه مطلوب نرسیده است.

چرا موقعیت شغلی که برای آن زحمت بسیار متحمل شده اند به دست نیامده است.

شاید حکمت آنچه را با آن روبرو می شوید و تجربه می کنید نفهمید اما نباید در آن صحنه از زندگی متوقف شوید و امید و ذوق و شوق زندگی کردن و ادامه دادن را رها کنید.

اجازه ندهید که شکست ها و ناملایمات در وجود شما ریشه کرده و گسترش پیدا کند. مطمئن باشید با ادامه دادن وارد فصل جدیدی از زندگی خود خواهید شد که نه تنها دلیل آن توقف ها و نشدن ها برای شما واضح می شود بلکه سپاسگزار خداوند می شوید که آن شرایط را رقم زد تا به سمت موقعیت فعلی تان هدایت شوید.

زمانی که تصمیم گرفتم از کار دولتی که ۸ سال زندگی ام را صرف آن کرده بودم خارج شوم از همه آنهایی که عامل فشار و تلخی شرایط برای من شده بودند متنفر بودم اما به ندایی در درونم که مرا ترغیب به رها کردن می کرد اعتماد کردم و از آن کار خارج شدم.

۸ سال از آن ماجرا گذشت و در این مدت مسائل و شرایط مختلفی را تجربه کردم تا به لطف خدای مهربان در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم. اکنون که در این شرایط هستم از همه آن افرادی که به طریق مختلف باعث رنج و ناراحتی من شدند تا مسیر زندگی ام را تغییر دهم سپاسگزارم.

من با تمام وجود و از اعماق قلبم برای همه آن سختی ها و رنج هایی که بر من وارد شد سپاسگزارم که اگر آنها نبودند من هرگز تصمیم به رها کردن نمی گرفتم و خودم را از وارد شدن به فصل بعدی زندگی ام محروم می کردم.

در بسیاری از موارد ما برخی از شرایط و اتفاقات زندگی خود را همچون قطعه از یک پازل می دانیم که با هیچ کدام از قطعات دیگر همخوانی ندارد. با خود فکر می کنیم که چرا این اتقاق یا شرایط برای من رقم خورد؟ مگر من چه گناهی کرده بودم!

مساله این است که اشتباه‌ی رخ نداده است و فقط باید اندکی صبر کنید و به مسیر زندگی خود ادامه دهید. همانطور که وقتی قطعات بیشتری از پازل را سرجای خود بگذارید تکلیف آن قطعه به ظاهر اضافه و ناهمخوان را پیدا خواهید کرد وقتی مسیر زندگی را ادامه دهید و وارد فصل دیگری از زندگی خود شوید دلیل همه مسائل زندگی خود را درک خواهید کرد.

اینکه چرا من از کودکی به کار کردن با کامپیوتر علاقمند بودم و با تمام مخالفت های خانواده ام به علاقه خود ادامه دادم تا در بزرگسالی مسیر کار کردن با کامپیوتر و فضای اینترنت برای من آسان شود.

اینکه چرا من از کودکی چاق بودم و با اینکه برای لاغر شدن تلاش می کردم اما لاغر نمی شدم برای این بود که در بزرگسالی و زمانی که باید بعنوان مدرس لاغری با ذهن ایفای نقش می کردم حال دل افراد چاق را به خوبی درک می کردم.

طرح الهی

ایمان به معجزات الهی

بسیاری از مسائلی که در زندگی ما وجود دارد و از آن به ناملایمات یاد می کنیم زمانی که به قدرت خالق بودن خود ایمان پیدا کرده و نگرش و عملکرد خود را همسو با خداوند بهبود دهیم بعنوان ابزاری مفید و کمک کننده برای تحقق طرح الهی زندگی مان تبدیل خواهند شد.

ممکن است اتفاقاتی در زندگی شما رخ داده باشد که باعث تعجب و سردرگمی شما شده باشد و اصلا دلیل آن را متوجه نشوید.

حتی با خودتان فکر کنید که حتما از خداوند دور افتاده اید که با اینکه این همه تلاش کردید اما نتیجه مطلوب نگرفتید.

با اینکه این همه درس خواندید اما رتیه خوبی کسب نکردید.

با اینکه این همه تلاش کردید اما موقعیت شغلی که حق مسلم خود می دانستید را به ناحق به فرد دیگری داده اند.

آگاه باشید که در بسیاری از موارد منطق مغزی ما درباره شرایطی که تجربه کرده ایم درست است و منطقی است که ناامید و افسرده شویم و حتی نسبت به لطف و رحمت الهی دچار شک و تردید شویم.

اما اگر ایمان خود را حفظ کنیم و به خودمان یادآوری کنیم که من به طرح الهی زندگی ام ایمان دارم. طولی نمی کشد که مشاهده می کنید هر شکست، نومیدی و حتی هر فقدانی فقط قطعه ای از پازل طرح الهی زندگی شما بوده اند که اگر نبودند و اتفاق نمی افتادند شکل کلی پازل طرح الهی زندگی تان هرگز تکمیل نمی شد.

شاید هنوز نتوانید حقیقت را درک کنید اما باور کنید که خداوند قطعه های مناسبی از پازل زندگی شما را در اختیار دارد که می تواند از طریق وارد کردن آنها به زندگی شما طرح کلی پازل طرح الهی زندگی شما را کامل‌ کند. شاید شکل پازل زندگی شما اکنون به هم ریخته به نظر برسد اما دلسرد نشوید و به طرح الهی زندگی خود ایمان داشته باشید.

به مسیر زندگی خود ادامه دهید و ذوق و شوق بهبود دادن نگرش و عملکردتان در زندگی را همیشه در وجود خود شعله ور نگه دارید.

به زودی به لطف خداوند به مرحله بعدی زندگی تان منتقل می شوید و آنوقت است که از دیدن طرح الهی زندگی خود شگفت زده خواهید شد و به خاطر داشته باشید که خداوند به وفای خود عمل می کند.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

اخطار
با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.47 from 47 votes

https://tanasobefekri.net/?p=42352
برچسب ها:
44 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهرا کریمی
      1403/02/14 02:44
      مدت عضویت: 218 روز
      امتیاز کاربر: 1770 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 325 کلمه

      سلام استاد عزیزم 

      عاشق زمان هایی هستم که مطالب ارزشمند شمارو مطالعه میکنم بعد یه دفعه ی جایی به فکر فرو میرم احساسی و هیجان زده میشم ذوق میکنم و از شادی میخوام اشک بریزم .

      حس کردم ، بله من یک رسالت بزرگی دارم شاید در حد جهانی که هنوز پیداش نکردم ولی این که اینو فهمیدم خیلی ذوق کردم انگار خدا بهم گفت ببین تاحالا هرچی راه آمدی درست بوده هرچی تجربه کردی بجا بوده هرچی تضاد داشتی عامل پیشرفتت بوده پس یوقت ناامید یا ناراحت نشیا حتی برا ی لحظه 

      تو اجازه نداری 

      استاد دیشب بعد سه ماه جدایی یه دل سیر گرییه کردم 

      و خیلی بهم چسبید .‌چون مدت ها بود اینجوری گرییه نکرده بودم منی که مدام گرییه میکردم . و گرییه های طولانی . از وقتی روی خودم کار کردم واقعا سخت گرییه ام میگیره . بعد از اینکه از گریه کوتاهم سیر شدم حالم خوب تر شد و لبخند زدم و با خودم حرف میزدم از برنامه هایی که در آینده خداوند میخواد معجزه وار بیاره تو زندگیم گفتم . شکرگذاری کردم . آسمان رو تماشاکردم چون صبح شده بود خیلی قشنگ بود . بعد به راحتی خوابیدم .

      استاد هر دفعه با مطالعه قدم ها یه تلنگری بهم وارد میشه . یه حرفی از سمت خدا بهم گفته میشه که تابحال ازش بیخبر بودم .

      استاد خیلی خوشحالم که من یک رسالت دارم 

      خیلی کنجکاوم 

      میدونم که پیداش میکنم و مسیرم رو ادامه میدم

      اگه قبلا بخاطر گذشته ام ناراحت نبودم . الان بجاش خوشحال و واقعا سپاسگذارم هستم . 

      چونکه همون گذشته باعث حال خوب امروزم ‌ 

      من به مسیرم ادامه میدم رسالتم رو پیدا میکنم و عملی میکنم تا با هدف خداوند یکی شوم .

      خیلی خوشحالم استاد خیلی ‌. بیش تر از قبل حس ارزشمندی میکنم . 

      احساس میکنم ی راز تو سینمه که فقط خودم میدونم و خدا . 

      واقعا خدا میدونه در آینده با این رسالتم چقدر باعث رشد و پیشرفت میشم باعث حس خوب ارزشمندی و شادی در‌ جهان .

      خدایا شکرت که منو آفریدی.

      ممنونم استاد مچکرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Vafraze12
      1403/01/06 02:07
      مدت عضویت: 1498 روز
      امتیاز کاربر: 10776 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 322 کلمه

      سلام به خدای مهربانم که به من توفیق داد تا این مطالب استاد را بخوانم ممنونتم خدا جون.

      طرح هدایت الهی:

      خیلی خرفهای استاد زیبا و دلنشین بود چقدر واضح دریچه ی ذهن را باز می کند.

      منظور از طرح هدایت الهی این نیست که زندگی و شرایط الان خودمان را رها کنیم بلکه سعی در بهبود وضعیت خود بکنیم.

      همه موجودات کره زمین دارای یک طح الهی عمل می کنند یک گیاه یک پرنده ….. همه قرنهاست که وظیفه و هدایتی که خداوند از آنها می خواهد را انجام می دهند یک پرنده هر روز صبح آواز می خواند و مناظر نیست کسی از او تشکر کند او در همه حال آوازش را می خواند چون برای آن طرح ریزی شده است.

      اما ما انسانها در طرح الهی متفاوت با بقیه موجودات هستیم .

      اگر زندگی والدین ما هر طوری هست ما مجبور نیستیم همونطوری عمل کنیم.

      ما می توانیم متفاوت با زندگی آنها پیش برویم چون موجودی آزاد هستیم.ا خداوند هرآنچه تصور می کنید از دست داده اید را به شکل بهتری برای ما جبران خواهد کرد.

      شکست ها بیماریها همه و همه ابزار رسیدن به طرح الهی هستند.

      اگر من بیمار شدم و مجبور به برداشتن عضوم شدم این طرح الهی بود تا من را با کلامش مانوس کند تا من را به مکان بهتری منتقل کند تا من شهرهای زیادی را ببینم تا من سپاسگزار باشم.

      تا من در بهترین نقطه شهر ساکن شوم تا من به مسجد بروم تا من تجربه مربی بهداشت را داشته باشم تا من برای دکتری با انگیزه تر جلو برومناملایمات و مشکلات مانند قطعات پازل در کنار هم قرار گرفتند که به من بگن صفیه تو مقامت بالاست در وجود تو حس پروش هست پس ادامه بده تا به درجه ی استادی برسی و دانشجویان زیادی را پرورش بدهی.

      در هر زمانی که هستم دیر نیست بله دیر نیست چون برای خدا زمان وجود نداد او هر زمان بگوید کن(بشو) فیکون(بلافاصله می شود).

      ممنونم استاد شما همیشه بهترینها را ارائه می دهید.

      ممنونم خدا جونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 11530 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 553 کلمه

      به نلم خداوند بخشنده و مهربان 

      جمله ای که از بجگی باهاش آشنا هستم اما هیچ وقت درکش نکردم اما له لطف خودش دارم کم کم بخشندگی و مهربانیش رو لمس میکنم.

      من به طرح الهی نزد خداوند ایمان دارم.

      نمیدونم چطور و به چه شکل از خدای دانا و اسناد عزیزم بخاطر این مطالب شگفت انگیز تشکر کنم .

      من تا همین لحظه هم فکر میکردم که رسالت و یا همان طرح الهی مختص پیامبران و انسان های خاص خداست همیشه وقتی میشنیدم انگار یه صدایی به من گفت این کار رو انجام بده یا نده با خودم میگفتم نگاه کن فلانی فکر میکنه مثل پیامبره که میگه به من الهام شد حتی همون اوایل ورکد له سایت هم که اسناد بیان کردند فلان ایده الهام شد به هیچ وجه برام قابل هضم نبود و حتی به فکرم رسید این هم مثل روش های  قبلی !!!! اما جالب اینکه همون ندا و همون صدا به من میگفت ادامه بده چاره ای جز ادامه دادن این مسیر نداری بارها و بارها از مسیر دور شدم و نمیتونستم فایل گوش بدم و تمرین بنوبسم اما همون ندا میگفت اشکال نداره برو حتی شده برای سرگرمی خودت برو تو این سایت !!! به جایی رسیده بودم که دیگه حالم از تمام فضاهای مجازی بهم میخورد و همه رو بدون اینکه بدونم تو آموزش های استاد این نکته وجود داره  این همه وقت مثلا برا اینستا ووو میگذارید یک ساعت یا کمتر رو هم تو این سایت باشید .من وقتی به خودن اومدم دیدم چندین ساعت هست که تو سایت هستم اگه این اسمش برنامه الهی معجزه الهی و یا هدایت خداوند نبست پس چی میتونه باشه ؟؟؟

      من با خواندن مطتلب این گام از خودم سوال گردم به راستی  بر عهده من هم رسالتی هست ؟ رسالت من چیه ؟ رسالت من چی بوده ؟ و هزاران سکال دیگر 

      من همیشه فکر میکردم در واقع یاد گرفته بودم که اومدم تو این دنیا عذاب بکشم و برم و من به این دنیا نیومدم که خوشی کنم و ووو آیا با این افکار یک درصد هم به فکر من می  رسید که رسالتی داشته باشم ؟ 

      این روزها با خواندن مبثاق نامه همزمان به رسالت خودم هم فکر میکنم . با خوندن میثاق نامه  در جهت  چگونگی بهبهود انجام دادن بند بند اون به خودم میگم اگه بتونی به اینها عمل کنی مهمترین قسمت رسالت خودت رو انجام دادی   و برای انجام اون ها باید به معجزات الهی ایمان داشته باشم به وفای به عهد خداوند ایمان داشته باشم به ویژگیهای خداوند از جمله خلاق بودن خداوند و مهربانیش و زیبایی اش و گستردگی و فراوانی اش و هشق به مخلوقاتش و پذیرفتنش در جای جتی زندگی ام ایمان داشته باشم و از او بخوام که من رو در طرح الهی اش که برای من رقم زده راهنمایی و هدایت کنه باید روز به روز در جهت بهبود حال خودم در جهت احساس خوب و شادابی با همین شرایط فعلی تلاش کنم در این شرایطی که هستم در درجه اول باید صبور و مهربان باشم باید بتونم من اخلاق بسیار تندی دارم و زود عصبانی مبشم و با صدای بلند حرف میزنم که فکر میکنم این در اولویت اول باید بهبود پیدا کنه در واقع راهگارهایی برای احساس خوبم در زندگی روزمره پیدا و عمل کنم در این زپینه ذهنم سرشار از ناگفتنی هاست اما نمیدونم به چه شکل باید عنوان کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1402/11/30 14:12
      مدت عضویت: 432 روز
      امتیاز کاربر: 17856 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 628 کلمه

      من خدایم باور دارم

      من به طرح الهی ایمان دارم

      من خودم را قبول دارم

      من خودم را دوست دارم

      من اینجام برای انجام رسالتم

      اینکه اول خودم را بشناسم که من کی هستم‌ برای چی در این مرحله زندگی ام به این سایت به این آگاهی ها به این تمارین به این خودشناسی رسیده ام برای بهبود خودم زندگی ام گسترش خودم و دنیایم همه چیز از درونم آغاز میشود

      من در هر موقعیت و هر شرایطی هستم هر قدمی که بردارم در مسیر طرح الهی ام قرار میگیرم فقط باید مانند گذشته مانند هر لحظه ای که میخواستم شروع کنم اما و اگر نیارم اینکه با این شرایط با این امکانات نمیشه بلکه مهم اینه که من اولین قدم را بردارم ولی نه اینکه به ظاهر باشه بلکه با وجودم باشه با اون نیتی که به خداوند وصل باشه ولی خیلی وقتها انجام داده ام اما به نیتی متفاوت که من این قدم را برمیدارم و منتظر میمونم که ببینم خدا چه میکنه خوب برداشتن و نداشتنش هیچ فرقی نداره بلکه حال خودم خراب میکنم مثل این میمونه که دارم معامله میکنم کالا در مقابل کالا و سر خودمون را کلاه میزارم مانند لاغری با ذهن که میگفتیم ایا بگیم من غذا میخورم و این غذا در بدن من تبدیل به انرژی میشه من لاغر میشم نه نمیشه بلکه چاق تر میشم چون حتی به خودت هم ایمان نداری به کلامت هم باور نداری 

      اولین قدم ایمان هست ایمان به قدرت برتر

      اولین حرکت من اینه که درگیری های ذهنی ام را با آدمها حل کنم و بجاش ارتباطات دوستانه و صمیمانه ایجاد کنم زیبایی ها ببینم 

      داشتم‌ نوشته دوست هم مسیر خانم شهلا را میخوندم که هدایت شدم به این مطلبشون که با خودت فکر کن در گذشته چه کاری کردی که تاثیر گذار بوده که بهم یادآوری شد زمانی که کاسبی خودم را راه اندازی کردم به خودم گفتم من متفاوتم و کاری میکنم که در این شغل چهره ای متفاوت ایجاد کنم و انجام دادم به شکلی که در سطح استان اسم و رسمی در کار و کاسبی خودم پیدا کردم و هر کجا میرفتم و اسم برندم را میاوردم همه میشناختند چون هر لحظه در صدد بهبود بودم هر بار میخواستم تغییر ایجاد کنم شب که میخوابیدم با عشق به اینکه توانستم میخوابیدم و صبح که بیدار میشدم با عشق که میتوانم بهتر شوم بیدار میشدم 

      یادم میاید اینقدر کمبود خواب داشتم که موقعی که از خواب بیدار میشدم به درودیوار میخوردم ولی اون بیدار شدن عشق بود

       یک نجوا یک ناله یک شکایت نبود فقط میخواستم حرکت کنم هیچ چیز جلو دارم نبود هدفم اینقدر برام مهم بود که هیچ ورودی نامربوطی هم تاثیرگذار نبود فقط حرکت میکردم هر روز یک قدم برمیداشتم ولی اون قدمها اینقدر محکم و استوار بود که پایه های موفقیتم و پیشرفتم را هموار و محکم میکردموقعی که بخواهیم با وجودمون انجام میدهیم درسته الان ترسهام داره اذیت میکنه و به قول معروف داره جولان میدهد ولی فقط در حد یک توهم هست تا موقعی که من بهش بها ندهم هیچ قدرتی ندارند هر بار هر قدمی برداشتم خدایم هدایت کرده مسیر را روشن کرده و فراتر از چیزی که فکرش را بکنم برایم انجام داده الان هم همین طور هست نشانه ها اومده اون هم پر قدرت فقط اقدام من را میخواهد من انجام میدهم

      میخواهم این تعهد را به خودم و در این جمع الهی بدهم که خیلی خیلی زود خبرهای فوق العاده ام را براتون بازگو میکنم تا اینجا کلی دستاورد داشته ام و گفته ام و باز هم میگویم چون بر قدرتی تکیه کرده ام که مرا توانمند ساخته وقتی این توانایی این جسارت این احساس لیاقت این عزت نفس را در من اینقدر قوی ایجاد کرد که بیایم و تعهدم را بیان کنم و خودم را ملزم به انجامش کنم یعنی انجام شده بدونمش و مثل همیشه شروع کنم الباقی با خودش برایم انجام میده فقط کافیه من در مسیر باشم 

      ۱۴۰۲.۱۱.۳۰ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 420 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 317 کلمه

      با سلام و احترام خدمت استاد گرامی و همراهان سایت وزین تناسب فکری

      بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ. 

           “وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ” من جنّ و انس را نیافریدم جز براى این که مرا “پرستش” کنند (ذاریات 56) . در این آیه به روشنی در خصوص طرح الهی صحبت شده است. از آنجائیکه در وجود همه ما انسانها روح الهی دمیده شده است” و نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي” نتیجه می گیریم هدف از پرستش خداوند، نزدیک نمودن روح موجود در بدن ما به روح خداوند (منبع) است. آن چیزی که به غلط به ما گفته شده، این است که عبادت، انجام تکالیف دینی در ساعاتی از شبانه روز است، در حالی که این آیات به همراه آیات دیگر مانند “فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ” نشان می دهد لازم است ما در تمامی ثانیه های شبانه روز در حال حرکت به سمت منبع باشیم و لحظه به لحظه با او هماهنگ باشیم. 

           در واقع اتفاقی که می افتد این است که ما “هدف گذاری” می کنیم (خواسته هایمان را عرضه می کنیم) و به خاطر داشته هایمان “سپاسگزاری ” و در ادامه  خداوند (منبع) ما را به بهترین مسیر برای رسیدن به خواسته هایمان (مسیر مستقیم) هدایت می کند (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ) و در صورت تبعیت از هدایت خداوند، ما “عبادت” کرده ایم. در ادامه مجددا از خداوند بابت رساندن ما به خواسته هایمان “سپاسگزاری” می کنیم و این پروسه مجددا تکرار می شود.

          در حالت عبادت کامل، ما 100% دل به هدایت خداوند می سپریم و بدون هیچ شرطی و بدون هیچ اما و اگری فقط تبعیت محض می کنیم و طبیعتا نتایج  در این حالت بسیار بزرگ و عالی خواهد بود ( به مانند سلیمان نبی). گرچه در عمل، هیچ انسانی نمی تواند 100% بدون خط و اشتباه باشد و حتی پیامبران بزرگ الهی نیز در کارشان اشتباهاتی هرچند کوچک داشته اند که در قرآن کریم نیز به آنها اشاره شده است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آزیتا
      1402/11/30 09:37
      مدت عضویت: 1702 روز
      امتیاز کاربر: 6648 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 228 کلمه

      با درود

      نوشته استاد را چند بار خواندم و هر دفعه پیش خودم فکر می کردم پس رسالت من چه بوده؟ چرا من احساس می کنم که هیچ کاری انجام ندادم. 

      شاید چون فکر می کردم رسالت یعنی انجام یک کار خیلی خاص مثل ارشاد و راهنمایی مردم، ساخت واختراع یک وسیله یا حل یک مشکل و معضل در جامعه و…

      برای همین چند روز سردرگم بودم و مرتب فکر می کردم پس من چه کاری باید انجام دهم؟ چطوری می تونم متوجه رسالتم بشم.

       استاد اول همین متن اشاره کردن که  طرح الهی هر کس چیزی جدا از شرایط فعلیش  نیست و این موضوع برام جالب بود 

      پس اولین ویژگی اش اینه که تو همین شرایط من قابل اجراست  

      من تو هر شرایط و موقعیتی که هستم در مسیر اراده الهی هستم فقط کافیه ایمان داشته باشم به خدا و مسیری که دارم طی می کنم.

      من معلم هستم و درطی این سال ها شاگردان زیادی زیر دستم درس خوندن و خیلیاشون الان شاغل هستن با بعضیاشون هنوز در ارتباطم و اونا از تاثیری که من با رفتار و تدریسم داشتم صحبت می کنند خیلی خوشحال شدم رسالت من می تونه همین مورد باشه پس سعی و تلاشم اینه که در این مسیر بتونم واقعا تاثیرگذارتر باشم.

      البته به هنر خوشنویسی هم علاقه مندم و احساس می کنم از این طریق هم می تونم رسالتی انجام بدم حتما به دنبال این مورد هم میرم

      خدایا شکرت بابت آگاهی های امروزم🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 6 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1402/11/28 13:40
      مدت عضویت: 254 روز
      امتیاز کاربر: 4315 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 348 کلمه

      بنام الله یکتا

      سلام بر استاد گرامی وتمام دوستان عزیزم

      خداوند هدایتگرم را سپاسگزارم که در این دوره وسایت بینظیر هستم واز شما استاد عزیزم بسیار ممنون وسپاسگزارم که آنچه را دریافت کرده اید وباعث تحول زندگیتون شده امروز برای ما به اشتراک میگذارید ورسالت خودتون را به بهترین شکل انجام میدهید 

      من به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم

      من بارها در مورد داشتن رسالت شنیده بودم اما سربسته بود وهمش فکر میکردم که داشتن رسالت یعنی کار خاصی را بتونی برای دیگران  انجام بدی وباعث تحول در زندگی دیگران بشی ولی با متن شما استاد عزیز وکامنت بچه های عزیز که همین جا از همشون سپاسگزارم بابت کامنت های تاثیر گزارشون،فهمیدم که طرح الهی ورسالت من چیزی جدا از شرایط فعلی من نیست هر اتفاق وشرایطی که دارم کاملا در راستای طرح الهی من هست ومن باید با این اتفاقات چه خوب وچه بد باید در صلح باشم وبدانم که برای اماده سازی وبهبود زندگی من این اتفاقات وارد زندگیم شده وممنون آنها باشم وسعی کنم از زندگیم لذت ببرم، با دریافت این آگاهی من دیگه شکایت وگله ندارم که چرا در سن پایین مامانمو از دست دادم وغم وغصه محرومیت از وجود مادر را رها میکنم وبه دید مثبت به آن نگاه میکنم حالا که فکر میکنم واقعا نداشتن مادر برای من وخواهرام جنبه های مثبتی داشته که باعث شده ما بسیار آرام وصبور وپخته تر از هم دوره های خودمون باشیم وهمیشه بارها از دیگران شنیدهام که میگن شما با اینکه بدون مامان بزرگ شدید ولی خیلی خوب بار اومدید وحتی از خیلی کسایی که مامان بالای سرشون بوده بهتریدومن از همین لحظه تصمیم دارم که کمبودهای که به خاطر نداشتن مادر احساس میکنم را رها کنم وبا توکل بر خداوند در مسیر طرح الهی خودم قدم بردارم وهر لحظه سعی کنم که اگاهی بیشتری را دریافت‌کنم وباعث بهبود زندگیم ودر نتیجه گسترش جهان شوم استاد ممنونم که به لطف خداوند  منو از جهل ونادانی به سمت آگاهی وپیشرفت هدایت میکنی  این اگاهی ها برای من جدید بود وباید چندین بار بخونم تا با تمام وجودم درکشون کنم وآنها رادر زندگیم به کار ببرم

      خدایا شکرررررررررت

      موفق وسربلند باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار rastegar.moradzadah
      1402/11/27 15:15
      مدت عضویت: 1191 روز
      امتیاز کاربر: 6012 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 628 کلمه

      بنام خداوند بخشنده ومهربان 

      من به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم

      وقتی حرف از رسالت وطرح الهی می شود برای ما سخت است باور کنیم ما هم در این دنیای مادی برای خودمان رسالتی داریم چون همیشه داشتن رسالت را مختص پیامبران می دانستیم مثلا در فیلم محمد رسول الله دیدم که وقتی پیامبر به دنیا آمدن خانه پر از نور شد وحتی انتخاب اسم محمد هم به خواست خداوند بود واز نوزادی منتخب خداوند برای رسالت بودن 

      اما باید بیشتر توجه ودقت کنیم هدف از خلقت ما چی بوده خداوند آیا بی هدف مارو به این دنیا آورده آیا ما در پیشبرد جهان هستی هیچ نقشی نداریم 

      غیر ممکن است ما بی هدف رها شده باشیم 

      همه اینها را قبول داریم از طرفی اینکه زندگی ما در خیلی از جهات نامطلوب است وبا سختی سپری می شود وخیلی مورد رضایت ما نیست باعث می شود ما خیلی سخت باور کنیم ماهم دارای طرح الهی هستیم 

      ما چون فکر می کنیم خداوند مارا دوست ندارد وبخاطر گناهانی که کردیم مورد توجه اون نیستیم بین خودمون وخدا فاصله می بینیم وباور نمی کنیم خدا برای ماهم رسالتی تایین کرده باشد اما اگر با خدای خودمون به صلح برسیم می بینیم رسالت فقط مختص پیامبران نیست اگر بیایم وضعیت زندگیمون رو تعقیر بدیم وباعث بهبود شرایط زندگی خودمان بشیم حتما همش با طرح الهی خداوند اقدام کرده ایم لازم نیست حتما خارج از زندگی معمولی خودمان کاری بکنیم در همین شرایطی که هستیم با همین وضعیت موجود باور کنیم می تونیم خالق زندگی خودمان باشیم وزندگیمان را آن طور که دلمان می خواهد بسازیم حتما رسالت خودمان را انجام دادیم چون خداوند هرچی برای ما خواسته فقط خیر وخوبی بوده هدف خداوند دیدن شادی خوشبختی ماست رضایت درونی ماست رضایت ما از شرایط خودمان همان رسالتی است که به دوش داریم 

      خیلی وقتا اتفاقاتی در زندگی می افته که خودمان را آخر خط می دانیم از زمین وزمان ناراضی هستیم کاری که مدتها براش تلاش کردیم به سرانجام نرسیده برنامه ای که مدتها منتطر اجراش بودیم بهم خورده این جور وقته داشتن آسمان به خداوند دانستن اینکه خدا هرگز بد بنده خودش رو نمی خواد کمک می کنه از اون وصعیت خارج بشیم وبگیم هرچی از طرف خدا به ما برسه جز خیر وخوبی نیست همان اوضاع به ظاهر نا مطلوب را خیری از جانب خدا بدانیم  بعدها متوجه می شویم خیلی هم بد نشد که نشد تازه اگر می شد شاید خیلی هم خوب نمی شد 

      من سالهاست چاق هستم یعنی از وقتی که یادم میاد چاق بودم اما هر کاری کردم لاغر نشدم اگرم شدم دوباره برگشته همیشه فکر می کنم نهایت خوشبختی من زمانی که لاغر بشم همیشه یه گای زندگیم لنگ می زنه اعتماد به نفس لازم را ندارم مجبورم لباس های سن بالا وتیره بپوشم نمی تونم همراه دخترم در جمع دوستاش حاضر بشم چون خودمو از مادر دیگر دوستاش کمتر می بینم متل اونا شاد وسر حال وخوش تیپ نیستم این فکرها باعت شده تمام زندگیم تحت تاتیر قرار بگیره حتی از خدا هم فاصله بگیرم اما حالا می خوام خالق زندگی خودم باشم وخودمو با برنامه الهی ام هم سو کنم وشرایط فعلی خودمو بپذیرم مسعولیت چاقی خودمو به عهده بگیرم همین اقدامات شروع پا گذاشتن در طرح الهی ام هست من با تعقیر حال خودم با تعقیر شرایط زندگی خودم حال خانوادم رو خوب می کنم وبه بهبود حال جهان کمک می کنم  شاید رسالت من همین باشد اول شاد کزدن خودم اول تعقیر حال خودم بعد خاتوادم همین شاید رسالتی باشه به عهده من لازم نیست کاری خارج از توانم بکنم وقتی ایمانم قوی باشه وهمسو با طرح خداوند  باشم خیلی از استعدادهام شکوفا می شه وبدون اینکه متوجه بشم خداوند خیلی بیشتر از انتطار به زندگیم وارد می کنه 

      همین چاقی که سالها منو آزار دارد می تونه پله ای باشه برای رسیدن من به سعادت وخوشبختی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1402/11/25 11:01
      مدت عضویت: 275 روز
      امتیاز کاربر: 6080 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 528 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      استاد بازم گل کاشتین . 

      نمیدونم من فقط اینجوریم یا تمام کسانی که نوشته های شمارو میخونن این حس رو دارن ، من وقتی نوشته های شمارو میخونم انگار خیلی برام آشناست در عین حالی که اصلا در طول زندگیم بهشون فک نکردم که اگه فک میکردم اوضاع و احوالم مطمئنا بهتر از این بود این تضاد خیلی برام عجیبه، این حس آشنایی به مطالب، این انگار دونستن و ندونستن از کجا میاد ؟؟؟؟؟ حس میکنم این همون چیزیه که استاد شما همش بهش اشاره میکنین که پیش فرض ما چیز دیگه س مثلا در مورد لاغری پیش فرض ما لاغریه پس شاید ، اصلا نه حتما این همون ذات الهی و پیش فرض منه که همه این چیزا رو به طور پیش فرض داره یا نه این همون روح خداست که خداوند خودش گفته که از روح خودم در شما دمیدم نمیدونم چیه و نمیتونم هم به طور درست توضیح ش بدم انگار کسی چیزی بهت بگه بعد تو با خودت اه اینو که من خودم میدونستم ولی تا قبل از این اصلا از اون موضوع در زندگیت استفاده نکرده باشی .

       اها اصلا الان یه چیزی به طور یهویی اومد تو ذهنم شاید این همون برنامه الهی که استاد میگن که خداوند برای همه انسان ها قرار داده  باور به این موضوعات مقدمه و شروع کننده مسیر الهی هرکدوم از ماست کسی که اراده کنه به تغییر زندگیش این موضوعات که وجود داشتن از قبل براش روشن و روشن تر میشن مثلا استاد که خیلی وقته روی این موضوع تمرکز کردن موضوعات خیلی براشون واضح و روشن شده به طوری که نه تنها تونستن باعث تغییر در زندگی شون بشن بلکه میتونن این موضوعات رو به طور خیلی واضح برای دیگران توضیح بدن . ولی منی که در ابتدای راه هستم خیلی برام کمرنگ جوری که نیاز به تاکید استاد برای به یاد آوردنشون دارم وبرام سخته در مودش حرف بزنم ، سخته برام  درکی که داشتم رو برای دیگران توضیح بدم حس میکنم الان نتوستم  به طور واضح منظورمو برسونم ولی با شنیدن این موضوعات حالم خوبه از اینکه راه رو پیدا کردم خوشحالم و از شما استاد عزیز ممنونم برای این روشنگریتون .

       همون جوری که استاد گفتن خداوند برای همه ما انسان ها برنامه الهی در نظر گرفته که برنامه الهی همه موجودات گسترش جهان مادیه و از اونجایی که این جهان بی نهایته پس هر کسی وظیفه ای برعهده داره بخاطر همینه که هرچی از آفرینش این جهان میگذره به طور پیوسته بشر در حال کشف یک چیز جدید در این دنیاست و هرچی جلوتر میره باز هم چیزی برای کشف کردن هست  . رسالت ما که فقط کشف و اختراع نیست ، رسالت ما که حتما انجام یک تاثیر مستقیم و ملموس در این جهان نیست ما ممکنه به طور غیر مستقیم و خیلی تاثیرگذار بر موضوعات پیرامون مون تاثیر بزاریم . به قول استاد رسالت ما باید بهبود شخصیت مون در تمام جنبه های زندگی باید باشه ، وقتی من یک همسر بهتر ، یک مادر بهتر ، یک شهروند بهتر ، یک فرزند بهتر ……. باشم مطمئنا روی عملکرد اطرافیانم تاثیر میزارم و ممکنه از طریق خودم یا اطرافیانم  باعث تغییر و گسترش در جهان مادی بشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم