مسیر لاغری من ۱۰۰ گام برای یادگیری لاغری با ذهن است.
همه افرادی که اضافه وزن دارند می توانند از آن برای یادگیری لاغری با ذهن و شروع حرکت خود به سمت تحقق رؤیای لاغر شدن استفاده کنند.
مسیر لاغری با ذهن
من و بسیاری از شرکت کنندگان در دوره های لاغری با ذهن در پایان این مسیر در جنبه های مختلف زندگی انسان نقطه شروع حرکت خود نبودیم و تغییرات عالی را تجربه کردیم.
اطمینان دارم شما دوست عزیزی که این نوشته را می خوانی و تصمم قاطع گرفته ای که برای لاغر شدن از مسیر لاغری من استفاده کنید در پایان این مسیر تفاوت های زیادی با نقطه شروع خواهید داشت، اگر به همان شکل که من و دیگران با اشتیاق و احساس خوب در این مسیر حرکت کرده و استمرار داشته ایم شما هم با اشتیاق و تصمیم قاطع تمام مراحل آموزشی مسیر لاغری من را انجام داده و سعی کنید به آنچه در فایل های آموزشی گفته می شود عمل کنید.
چاقی و لاغری چیست؟
چاق شدن تغییر وضعیت شما از حالت متناسب به چاق بوده است.
این تغییر وضعیت به دلیل استمرار شما در مرور افکار چاق کننده و تکرار عادت های و واکنش های رفتاری چاق کننده بوده است.
لاغر شدن تغییر وضعیت شما از حالت چاق به متناسب است.
این تغییر وضعیت با استمرار در مرور افکار لاغر کننده و تکرار عادت ها و واکنش های لاغر کننده در شما ایجاد می شود.
توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که نه چاق شدن شما به صورت جهشی و در مدت زمان کوتاه بوده است و نه لاغر شدن شما در مدت زمان کوتاه و به صورت جهشی میسر خواهد بود. بنابراین در همین شروع حرکت در مسیر لاغری من متعهد باشید به دنبال لاغر شدن در مدت زمان چند روز یا یک هفته نباشید. باید در هر شرایطی مسیر لاغری من را طی کنید.
تغییر ذهن چاق به لاغر در مسیر لاغری من
شما در مسیر لاغری من در حال یادگیری اصول لاغری با ذهن هستید بنابراین در مراحل یادگیری و بالابردن مهارت خود در عمل به آموزش های لاغری با ذهن نباید انتظار لاغر شدن و رسیدن به شرایط ایده آل را داشته باشید.
همانطور که شما اگر برای یادگیری نواختن گیتار در کلاس آموزشی ثبت نام کنید در هفته اول، ماه اول و حتی یک یا چند سال اول انتظار حضور در کنسرت و نوازندگی برای خوانندگان مطرح را از خود ندارید.
چرا که می دانید در حال یادگیری نواختن گیتار هستید و این موضوع برای شما کاملا منطقی است و غیر از این از خود انتظار ندارید و اگر کسی به شما بگوید که زودتر گیتار زدن را یاد بگیر که سریعتر بعنوان نوازنده در کنسرت ها حضور داشته باشید پاسخ شما قطعا این خواهد بود که نوازنده شدن نیاز به تمرین، تکرار و استمرار دارد.
طی کردن مراحل یادگیری نواختن گیتار را نمی توان با عجله کردن یا تعیین کردن زمان حضور در فلان کنسرت تغییر داد.
در بهترین حالت اگر شما هر بار که برای یادگیری نواختن گیتار در کلاس درس حاظر می شوید با احساس خوب و اشتیاق حضور پیدا کنید و تمام مراحل تمرینی را به شکل عالی انجام دهید و تکرار و استمرار داشته باشید، شما در یادگیری و نواختن گیتار پیشرفت خوبی خواهید داشت اما به معنای رسیدن به درجه استادی یا رسیدن به شرایطی که در کنسرت ها مشغول نوازندگی شوید نیست.
اطمینان دارم با توضیحات من درباره یادگیری و نواختن گیتار موافق هستید.
لاغر شدن باید در ذهن شما مانند یادگیری و نواختن گیتار باشد. عجله کردن برای لاغر شدن نتیجه ای جز شکست و چاق تر شدن برای شما به ارمغان نخواهد داشت.
به این موضوع فکر کنید و سعی کنید به شکل کاملا منطقی در ذهن خود بپذیرید که شما قصد یادگیری لاغر شدن با قدرت ذهن را دارید. این طریق لاغر شدن با تمام روش هایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید تفاوت دارد و البته نتیجه این روش نیز با سایر روش ها متفاوت است.
در مسیر لاغری من شما بجای تحت فشار قرار دادن جسم خود برای لاغر شدن، ذهنتان را تحت آموزش قرار می دهید.
وقتی در ذهن شما فرمول ها و تصاویر ذهنی جدید همسو با لاغر شدن ایجاد شود، لاغر شدن بعنوان یک آرزو یا خواسته در ذهن ناخودآگاه شما شکل می گیرد. مغز که مرکز فرماندهی جسم است دستورات لازم برای تحقق رؤیای لاغری را به بخش های مختلف بدن ارسال می کند و روند لاغر شدن به آرامی انجام می شود.
یادگیری به منزله لاغر شدن نیست
لاغر شدن با قدرت ذهن نیاز به تغییر نگرش ذهن از چاقی به لاغری دارد و این مهم از طریق آموزش ذهن انجام می شود.
ذهن برای یادگیری نیاز به شنیدن، دیدن، نوشتن، انجام تمرینات و سعی در عمل کردن به آنچه یاد گرفته اید دارد.
محققان طی چندین مطالعه درباره روند یادگیری انسان به حقایق زیر دست پیدا کرده اند.
- ۱۰ درصد از آنچه می خواند را به راحتی ذخیره می کند.
- ۲۰ درصد از آنچه می شنود را به راحتی ذخیره می کند.
- ۳۰ درصد از آنچه می بیند را به راحتی ذخیره می کند.
- ۵۰ درصد از آنچه می بیند و می شنود را به راحتی ذخیره می کند.
- ۷۰ درصد از آنچه می گوید و می نویسد را به راحتی ذخیره می کند.
- ۹۰ درصد از کاری که انجام می دهد را به راحتی ذخیره می کند.
بنابراین گوش دادن و تکرار کردن تنها یک بخش از سه بخش لازم برای لاغر شدن است. بخش های بعدی شامل: “تمرین کردن” و سعی در “عمل کردن به آموزش ها” است که با عجله کردن به دست نمی آید.
اگر شما تمام محتوای سایت تناسب فکری را در یک هفته با دقت تماشا کنید و به خوبی تمرینات آن را انجام دهید تضمین می کنم در پایان هفته لاغر نخواهید شد.
تفاوت لاغر شدن ذهنی با لاغر شدن جسمی
لاغر شدن فرایندی جسمی است امــــــا یادگیری فرایندی ذهنی است.
شاید بتوان با دقت و تمرکز داشتن و انجام تمرینات و استمرار، فرایند ذهنی در یادگیری را سرعت بخشید اما به هیچ وجه نمی توانید به هیچ شکلی فرایند جسمی را سریع تر کنید. پس قید سریع لاغر شدن را بزنید اگر می خواهید به شکل صحیح، عالی و برای همیشه لاغر شوید.
از خود سوال کنید:
1- می خواهم خیلی سریع و تا فلان تاریخ لاغر شوم و پس از مدتی کوتاه دوباره چاق شوم؟
2- دوست دارم با روشی صحیح و اصولی بدون تعیین زمان و عجله داشتن، مراحل لاغری با ذهن را بیاموزم و برای همیشه متناسب بمانم؟
پاسخ شما، از همین ابتدا تکلیف شما را برای لاغر شدن مشخص می کند.
مسیر لاغری من فرصتی است برای بازیابی تمام آنچه بخاطر چاقی از دست داده ایم. اعتماد به نفس، شادی، احساس خوب، سلامتی، شادابی، با لذت غذا خوردن، بدون استرس و نگرانی غذا خوردن، آرامش ذهنی و هر آنچه به واسطه چاقی از ما گرفته شده است.
هرآنچه برای چاق شدن بعنوان بهای چاقی پرداخت کرده ایم را در مسیر لاغری من بعنوان پاداش دریافت می کنیم.
احساس خوب قرار گرفتن در مسیر صحیح لاغر شدن، رهایی از دردها و تجربه دوباره سلامتی، رسیدن به آرامش ذهنی، تجربه شاد بودن، تجربه طعم لذیذ غذاها و بسیاری موارد دیگر پاداش افرادی است که با اشتیاق و احساس خوب در مسیر لاغری من قدم گذاشته و با اطمینان به توانایی ذهن خود در لاغر شدن در این مسیر استمرار دارند.
✍️ تمرین آموزشی 📖
ترس از چاقی یا ترس از لاغر نشدن مهمترین مانع کسب نتیجه عالی در مسیر لاغری من است. بنابراین لازم است در قدم اول شجاعت روبرو شدن با ترس های خود را داشته باشیم.
اگر از چاق تر شدن ترس دارید، اگر از لاغر نشدن می ترسید باید شجاعت روبرو شدن با ترس های ذهن خود را داشته باشید.
۳۵ سال چاق بودن باعث شده بود که به شدت از چاق تر شدن ترس داشته باشم چون هر سال چاق تر می شدم.
۳۵ سال چاق بودن سبب شده بود به شدت از لاغر نشدن ترس داشته باشم چون بارها برای لاغر شدن تلاش کرده بودم اما نتیجه نگرفته بودم.
اما با همه ترس هایی که در من وجود داشت تصمیم گرفتم برای موفق شدن در مسیر لاغری با ذهن بر ترس هایم غلبه کنم. با خودم گفتم حتی اگر در این مسیر بخاطر چاق تر شدن یا هرگز لاغر نشدن بمیرم ارزشش را دارد چون بر ترس های سی و چند ساله ام غلبه کرده ام.
اگر اینجا هستی باید شجاعت داشته باشی. مسیر لاغری من جای افراد ترسو نیست. ترسوها همیشه چاق خواهند ماند اما شجاع ها فرصت تجربه رویای لاغری خود را خواهند داشت.
برای روبرو شدن و گذر از ترس ها نیازه که اول ترس ها را بشناسیم. با دقت و شرح انشایی به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.
- از چاق تر شدن ترس دارید؟ چرا؟
- از لاغر نشدن ترس دارید؟ چرا؟
حالا وقت مواجه شدن با حقیقته.
- ترس از چاق تر شدن مانع چاق شما شده است؟ شرح دهید.
- ترس از لاغر نشدن مانع اقدام شما برای لاغر شدن شده است؟ شرح دهید.
همیشه از چاق تر شدن می ترسیدم اما هر سال چاق تر می شدم و جالب اینکه با تمام ترس از لاغر نشدن اما همیش به دنبال روش جدید برای لاغر شدن بودم.
پس ترس های من هیچ نتیجه ای برای من نداشته اند. بنابراین وقتشه که ترس ها رو رها کنی و با اطمینان برای لاغر شدن حرکت کنید.
- تعهد خود را بنویسید که از این لحظه تمام کارهایی که برای لاغر شدن انجام می دهم را متوقف کرده و با تمام تمرکز و توانم بر مسیر لاغری با ذهن متمرکز شوم.
- تعهد خود را بنویسید که از این لحظه ترس از لاغر نشدن را رها می کنم و با اطمینان از لاغر شدن در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود تا کسب نتیجه عالی ادامه خواهم داد.
برای شعله ور کردن اشتیاق و انگیزه درونی لاغر شدن باید از هر طریق ممکن به خودتان انرژی و انگیزه بدهید. از این طریق به قدرت لاغری نهفته در وجودتان انرژی و قدرت بیدار شدن و غلبه بر چاقی را وارد می کنید.
برای این منظور در پاسخ به سوالات زیر با شرح انشایی جواب دهید.
- چقدر اطمینان داری که توانایی لاغر شدن دارید؟ به صورت کامل شرح دهید.
اگر اطمینان دارید با شرح دادن درباره دلایل خود اطمینان و انگیزه خود را بیشتر کنید و اگر اطمینان ندارید با نوشتن درباره طریقه آشنایی و احساسی که از بودن در سایت تناسب فکری دارید در خودتان اطمینان و انگیزه لاغر شدن بوجود بیاورید.
برای باور کردن انتخاب شدنتان برای لاغر شدن داستان هدایت دوستان خود را بخوانید و داستان خودتان را به این مجموعه اضافه کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.74 از 383 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام وعرض ادب
اول میخوام ی کوتاه بگم ک من چند بار از این فایل ها استفاده کردم وکلی هم سایز کمکرذم و همینطور وزن ، فککنم وقتی ک من وارد این سایت شدم حدود ۸۰ کیلو وزنم بود و سایز ۴۶ ، و الان وزن رو اصلا اطلاعی ندارم چون از وقتی ک با استاد بودم چ از طریق تلگرام و اینستا و سایت متوجه شدم ک باید دور اندازه گیری و وزن گیری رو ی خط قرمز پر رنگ بکشم ، و تا ب امروز من پایبند این تعهد ب خودم بودم در حالی ک قبلا من شب وروزخودمو چکمیکردم ، من ب خوبی در این مسیر بودم با اینکه فک کنم هیچوق دیدگاهی ثبت نکردم الانم تقریبابعد ی مدت لیز خوردن از مسیر، از اواسط فروردین ب مسیر برگشتم ولی مدام ذهنم میگف ک الان وقتشه ک اینبار دوره تکرارتو با نوشتن دیدگاه ادامه بدی اینبار وقتشه ک ب قول استاد بهاشو پرداخت کنی تا مدیون نباشی ، با اینکه دیگه خیلی جلوتر بودم ولی از دیروز ک شنبه بود ترجیح دادمک برگردم و از اول شروع کنم و دیدگاه ثبت کنم هر چند ک من چندین بار ک این فایلا روگوش دادم همیشه برای خودم مینوشتم ولی از دیروز تعهد دادم ک اینکارو توی سایت انجام بدم ک همونطور ک مناین همه مدت از دیدگاه های دوستان کلی نکات یادگرفتم و برای خودم کاربردی بود شاید ی جایی ک جمله ای از دیدگاه منم برای عزیزی ک توی این مسیر میاد راه گشا باشه ، من بعد نزدیک سه سال بودن در مسیر اموزش ذهنی و تناسب فکری و کلی تغییرات در همه ی جنبه های زندگیم ، چن ماهی میشد ک لیز خورده بودم ، هیچوق ارتباطمو کامل با سایت قطع نکرده بودم ولی مستمر و با شوقم نبودم ،شاید اغازش از وقتی شروع شد ک من عجله برای گام اخرم کردم ، من ب خوبی داشتم ب وزن و سایز ایده الممیرسیدم ، لباس های سایز ۳۸ و حتی ۳۶ رو میپوشیدم وخیلی سبک و زیبا ولی میخواسم در حد دو سه کیلو و ی ذره از بالاتنه کم بشم و لباس های سایز ۳۶ برام ازاد بشه و همین شد سر اغاز عجله کردن من و بعدش توجه ب آفت ها و لیز خوردن، اینارو اول دیدگاه نوشتم تا دوستانی ک میخونن از حرفام فک نکنن ک من الان ده بیست کیلو اضافه دارم چون اضافه در جسمنیست اضافه وحس چاقی در ذهنه کمن با لیز خورذنم شاید از نظر بقیه تغییری نداشتم و ی ذره تازه اب اومده زیر پوستم و بهتر شدم ولی از نظر خودم حس سنگینی ، اصافه شدن ، بیشتر از نیاز بدنم خورذن، حس ترس از چاقی و تنگ شدن لباس هام برام اومده و اینهاس ک در مغز و ذهن سنگینی واندازه چاقی و سنگینی وزن رو نشون میده ب همون اندازه ک من افکار چاقی و ترس از چاقی رو ب خودم بدم چاقم ، هرچند ک فقط سه چهار کیلو باشه .
من برای چندمین بار میخوام مسیر لاغری رو شروع کنم ماه هاست ک در اواخر مسیر ایستادم و بعدش عقب گرد کردم و توی این عقب گرد پامم لیز خورد و سر خوردم توی گل و لای و ترس و استرس باعث شد ک کمی هم فرو برم تو این باتلاق گل ( افکار چاقی ، ترس از چاقی، استرس و نگرانی از لاغر نشدن و …….) ولی با تعهد و اشتیاق میخوام امروز از ۱۷ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ مسیر رو از همین جایی ک هستم شروع کنم ب ادامه دادن و متعهدانه در مسیر استمرار داشته باشم ، ب راه باقی مانده توجه نکنم چون قرار نیست اموزش ب ذهنم انتهایی داشته باشه من تازنده ام در مسیر اموزش ذهنم و مسیر تناسبم خواهمموند بس توجهمو از سایزمبردارم و از حال خوبم و احساس سبکیم لذت ببرم ، وقت بزارم ، فایلاهارو گوش کنم ، دیدگاه دوستانو مثل قبل بخونم ، خودم علاوه بر نوشتن برای خودم توی سایت هم بنویسم ، عمل کنم تا مثل همیشه فراتر از انتظارم نتیجه بگیرم ، خب من الان حس چاق شدن و برگشت ب قبل ازارم میده ومیترسوندم ، افکار چاقی، و گه گداری حس اضافه خوری و توهم چاقی و تنگ شدن لباس ها با اینکه الانم لباس های سایز ۳۸ رو میپوشم ولی حس خوب ندارم و احساس سنگینی و دور شدن از خودم رودارم و همینطور حس میکنم اعتماد بنفسم پایین اومده ومدام خودمو و جسممو چک میکنم دوس ندارم زساد جلوی اینه برم ومثل قبل برای خودم ابراز عشق کنم و گاهی مسئولیت رومیندازم ب دوش مریضی ک این اواخر داشتم و ویتامین هایی ک دکتر تجویز کرده و گاهی حتی مچ خودمو گرفتم ک گفتم بخاطر دریافت واحد خون و ویتامینایی ک الان دارم صورتم و بدنم داره ورم میکنه اینها همون باتلاقیه ک من با ادامه ندادم توش لیز خوردم و تنها خودم مقصرم و مسئول ، ولی چن وقتیه ک باز ب مسیر برگشتم من دوره زیبای اصلاح پرخوری و اشتها رو همخریداری کردم و الان چنوقتیه ک از اول اون دوره رو شروع کردم و هر روز گوش میدم و بعدش در کنار این مسیرم صد گام رو هم میخوام باز تکرار کنم ، من اروم اروم هر چند با پاهای گلی وسنگین (افکار چاقی و ناامیدی و ترس و ….) خودمو از باتلاق میکشم توی مسیر زیبای تناسب ، هرچقدم پاهام گلی و سنگین باشن ب مسیرم ادامه میدم چون ایمان دارم یه جایی اون گل و لای اروم اروم خشک میشن و بعدش میریزن و نگران رد گل و لایک نیستم چون قدرتی نخواهد داشت ، من سالها کلی راه و روش برای لاغر شدن رو اجرا کردم ، بارها رژیمهای مختلف روامتحان کردم سالها ب قول گفتنی کف باشگاها بودم ، سالها پیاده روی کردم ، داروهای محتلف ، دمنوش های مختلف ، دکترهای مختلف تغذیه، خریدن وسیله های لاغری و هر راهی ک میدیدم و میشنیدم رو میرفتم ولی نتیجه ماندگار نداشتم ، من از وقتی ک با این سایت اشنا شدم هرگز اون مسیرها رو دیگه نرفتم ، و ب مرور هر چی لوازم لاغری مثل گن و وسیله های ورزشی موضعی و برگه های رژیم و برنامه های ورزشی و حرکت های ورزشی رو دور ریختم چون از همون اوایل شروع ب این مسیر ایمان اوردم ، ی روزی در بدترین شرایط زندگیم وارد این مسیر شده بودم روزی ک از همه چیز و همه کس و همه ی راه ها ناامید بودم و فقط از خدا درخواست کمک میکردم و یادم هست ک ب خدا میگفتم ک دیگه کاری از دست من برای این زندگی بر نمیاد من هر چی بلد بودمو انجام دادم ولی دیگه ب اخر خط رسیدم دیگه هیچی بلد نیستم و هیچکاری ازم برنمیادیا خودت کاری برام بکن و یا اگه تو هم نمیتونی کاری برام بکنی بزار خلاص شم ، همه چی اشفته رابطه ، جسم، وضعیت مالی همه اخر خط ، و هیچکس جز خدا نمیتونست منو ب این مسیر هدایت کنه ، چن ماه قبل ترش یکی از دوستام گفته بود ک دوره ی لاغری از یه سایت تهیه کرده و کلی هم فایل خوب داره، و من اونوق حتی نرفتم ببینم چی ب چیه ولی اونروز بعد کلی گریه و ناامیدی وچرخیدن تو گوشی اصلا برا چیز دیگه من وارد این سایت شدم و با فایل خیمه ها شروع کردم و مثل ی تشنه کتازه ب اب رسیده هی ادامه دادم فایلای تغییر زندگی و ……… خیلی بعدها ک از دوستم پرسیدم ک چیکار میکنه و توی سایت چدوره هایی داره چقد وقت میزاره ،خیلی متعجب گف کدوم سایت ؟؟ گفتم همونی ک ب منم گفتی و ازش دوره تناسب دهنی گرفته بودی ، تازه یادش اومد و گف نه اونو همون موقع رها کردم و ادامه ندادم ، و حتی فراموش همکرذه بود همچین سایتی رو، من اونجا بود ک ایمان اوردم ک اون دوستم فقط رابط بود از طرف خدا کمنو ب این سایت برسونه ، کن برای هدایت و راهنمایی انتخاب شدم ، اگه این هدایت خدایی نیست بس چیه ؟؟؟ من همه ی راه هایی ک بلد بودمو برای درست شدن رابطه ی عاطفیم برای بهتر شدن اوضاع مالی و تمام راه هایی ک هر جا ب گوشم میرسید برای لاغری رو انجام داده بودم ، خیلی خوبم انجام میدادم توی رژیم ها و یا ورزش توی باشگاه زبان زد و الگوی بقیه بودم و مربی همیشه منو مثال میزد ولی چ فایده ک ذهن چاق همیشه با من بود، من حتی دو سال پیش فایلای مربوط ب ورزش وپیاده روی رو هم کتوی این سایت هست روخریداری کردم ولی فهمیدم ک من هنوز از لحاظ افکار و ذهن اماده شروع ورزش نیستم ، هر چن ک گهگداری برای گرفتن ارامش و تصویر سازی و شکرگذاری و اون حالت مدیتیشنی ک در فایلای پیاده روی هست منو وادار میکنه ک پاشم و برای گوش دادنش را بیوفتم اونم کم بوده ولی خب همون چن بارشم خیلی بهم ارامش داده و تمرکزمو بیشتر کرده ، امیدوارم بتونم ک با ادامه مسیر اونم انجام بدم ولی هیچ فشاری ب خودم نمیارم تا وقتی ک خودم حس خوب میگیرم اینکارو انجام بدم ، من با ایمان و اطمینانی بیشتر از قبل باز ب مسیرم با استمرار ادامه میدم وتا وقتی ک زنده ام تنها این مسیر ذهنی رو برای رسیدن ب تناسب و حال خوب و زندگی خوب و خوشبختی میدونم ، بهانه ها روکنار میزارم و با اعتماد و اطمینان و ایمان قوی تر مسیر رو از همین جایی ک هستم شروع میکنم ب ادامه دادن و مطمئنم ک خیلی زیبایی ها رو در مسیر خواهم دید
سلام شهربانوی عزیزم
ممنون کوقت گذاشتین و دیدگاه منو خوندین ، بله من الان سایز ۳۸ هستم ، سایزی ک یه روزی رویای دست نیافتنی خودم همبود ، من وقتی که با سایت اشنا شدم اوج حال خراب و افسردگی من بود همون حالی ک همه ما ک دارای اضافه وزن هستیم یکی از دلیل هامون برای اضافه وزن و چاقی رو افسردگی ، استرس و پرخوری اعصاب واین چیزا میدونیم ، منم اونموق میتونم بگم اوج چاقیم بود با قد ۱۶۷ وزنی تقریبا ۸۰ اینا داشتم و تقریبا اخرین لباس هایی ک خریداری کرذه بودم یادمه ک مانتوی سایز ۴۶ بود ، ک واقعا با خریدنش خیلی خیلی حس بدی داشتم ، خیلی هدایت وار وارد سایت شدم هرچند ک اوایل اصلا دنبال فایلای لاغری نبودم ودنبال راهی بودم ک شرایط روابط عاطفی وعشق از دست رفتم درست شه ، از اونجا ک هدایت من الهی بود وقتی در مسیر رسیدن ب خواسته ها ، اوندوره های شگفت انگیزوتهیه کردم ، ب مرور از فایلای لاغری هم استفاده میکردم ، و اینو بگم ک خیلی وقت ها دیدگاه دوستانی رو میخونم ک مدام بهونه میارن و نوشتن وخوندن و اینچیزا ، من تا حالا شاید کمتر از یکدرصد دیدگاه برای فایلای لاغری ثبت کرده بودم ولی اینبار ب خودم گفتم این نتیجه عالی داشتی باید بهای این مسیروحتی ناچیز ب اندازه وقت گذاشتن برای دیدگاه پرداختکنی ،
من فقط و فقط از فایلاها استفاده کرذم ، گوش دادم ، برای خودم تمام مدت توی دفترهایی ک داشتم مینوشتم و خیلی وقتا تا اخرین دیدگاه ثبت شده برای یک فایل رومیخوندم مخصوصا از وقتی ک استاد برای دیدگاه ها مدال تعیین کرد من تمام دیدگاه هایی ک مدال داشتن رو میخوندم و در ادامه اصلا هیچوقت خودمم متوجه نشدم از کی و چطوری رفتار من تغییر کرد ، ولی از ی جایی من هیچ ولعی برای خوردن نداشتم ،و اصلا یادم نمی افتاد وعده ها ، چون تمرکزم روی دوره های رسیدن ب خواسته ها با قدرت ذهن بود و اونجا هر چی استاد میگفت من اون رو برمیگردم ب خواسته روابطم وچیزایی کمیخوام وتقریبا توجهممیتونم بگم از جسمم کامل برداشته شده بود ک اطرافیان مدام اشاره میکردم ک چقد لاغر شدی و من مدام سایز کم میکردم حتی تا سایز کمتر از ۳۸ ، یعنی لباس های ۳۸ برای من ازاد شد ، اونجا بود ک به قول استاد نهال لاغری من که جوان بود دچار حمله ی افت ها شد ، و این رومیدونم ک خودم مسئولش بودم ، اول اینکه من ایده المو گذاشتم برای سایز ۳۶ و خیلی برای این سایز حریص شدم و همین باعث عجله من شد ، در حالی ک من چندین سایز و شاید وزنی بیشتر از ۲۵ کیلو روکم کرذه بودم ولی تقریبا نیم سایز مونده بودم ککامل لباس های سایز ۳۶ رو راحت بپوشم ، میپوشیدم چند ماه قبلم ولی برام کیپ میشد ودوست داشتم برام ازاد باشن و این شد زیر نظر گرفتن جسمم ، بعد از اون حرف های اطرافیان ک خیلی لاغر شدی ، بدتر میشی ، مریض میشی ، تو استخونت درشته بیشتر از این نمیتونی لاغر شی و حرفای مامانم ک ۲۴. ساعته دم گوشم میگف اینجوری لاغر شی کسی نگات نمیکنه اگه نتونی سایزت رو روی ۳۶ نگه داری چی ؟ اگه همچنان لاغر شی ؟ ندیدی فلانی چطوری لاغره ومدام دنبال دوا دکتر ک ی ذره زیر اون پوست گوشت بیاد، شاید نتونی روسایز ۳۶ ذهنتو نگه داری و وخلاصه بخوام بگم ک خییییلی حرف و اینجا هم جا نمیشه و خب منم ناخوداگاه قبلا هماون فرمولها روداشتم و همه ی اینها باعث شد ک ترس اومد برام ، با تماموجودم ایمان داشتم ک وقتی من در ذهنم ایده الی هست ذهنم همهمون جسمو برام میسازه ولی خب لغزیدم ،با خودم درگیر شدم فایلها رو دست وپاشکسته انجام میدادم ، حس های بد و ناارامی بهم برگشته بود ، از یه طرف به ایده الم فکر میکردم از یه طرف میترسیدم ، در همون حین استاد دوره ی بی نظیر اصلاح و کنترل اشتها از طریق ذهن رو شروع کردن و منم خب دوست داشتم ببینم چطوریه وتهیه اش کزدم ، چند فایل هم گوش دادم ک باز هم حس کردم خیلی تاثیر روی خوردنو رفتارهای غذاییم گذاشته و از سویی هم اطرافیان کامل میترسوندم ومن نتونستم ادامه بدم ، وتا عید همین روال ادامه داشت نمیتونستمدست از سایت بردارم ولی میترسیدمم ، بخاطر ترس از لاغری زیاد رفتار غذاییم همحس میکردم تغییر کرذه کامل پیغام سیری رو درک میکردم ولی با حال خراب چنلقمه بیشتر میخوردم ، چونمدان بهم میگفتن ک مقدار غذات کمه، تا جایی ک من تمام حس های چاقیم برگشته بود من همون لباس های سایز ۳۸ رو با حس بد میپوشیدم میگفتمتنگشده برام ، با یه لقمه یا ی دونه بیسکوییت حس فشار واضافه خوری بهممیومد ، با اینکه از دید بقیه هیچ اضافه ای ندارم و از دید خودم شاید حدود سه چهار کیلو وی سایز تا ۳۶ شدنم باشه ولی فشاری ک به مغز وذهنممیاد در حد همون بیست سی کیلوی قبل بود ،
و من اصلا از خودم راضی نبودم ، حالم بد بود کمکم داشتم از خودمدور میشدم و باز همدغدغه ذهنم شده بود لاغری ، مثل همون وقتی ک سایز ۴۶ و وزن ۸۰ روداشتم ، و عید ب خودم قول دادم ک مثل قبل مستمر و متعهدانه شروع کنم و ایمان داشته باشم ب خودم ، مگه ممکنه ک وقتی من تصویر لاغری از خودم رومدام دارم مرور میکنم ، سرچمیکنم ، نگاه میکنم ، بعد ، نتونم بهش برسم ، من بارها از روش های مختلف لاغر شدم ولی هر بار ی حا اشکال داشت، ب خدا قسم ک اینبار ک از طریق ذهنی لاغر شدم انگار تمام اندام منو ب یکسان و متناسب با هم تراش دادن ،همیشه استاد عزیز در فایلا میگن ذهن چااااق ، اصلا ربطی ب وزن و سایز نداره ، من دو سه ماه قبل با سایز ۳۸ ذهنم چاااق شد و رنج کشید وزنمو نمینویسم چونمن الان هیچ اطلاعی از وزنمندارم دوسه سال پیش ک اشنا شدم با این سایت از طریق گفته های استاد توی لایواشون یا فایلاشون وهمینطور دوستان عزیز در دیگاهاشون متوجه شدم ک گام اول رهایی از ترازوعه و من با اینکه بارها داداشام کشونکشون بردن تا دم دستگاه ترازو وگفتن ببینیم چقد ازت مونده 😅 ولی باز نرفتم رو وزنه ؛
قبلا از استاد شنیدم ک وقتی دارین دوره تکرار رو شروع میکنین جوری شروع کنین ک انگاری دفه اوله ، اونحس هایی کدارین ، اون افکار وباورها، خب منم همونجوری شروع کردم درسته ک توی دوسه سال باورها و نگرش هام فرق کرده وخیلی هاش هم شناسایی شده ولی توی این سه چهار ماه متوجه شدم ک بعضیاشون هنوز خودشونو اونپشت مشتا قایم کردن منم اومدم و از اول شروع کردم انگاری ک اولین باره دارم شروع میکنم برای لاغری، مثل همون وقتی ک سایز ۴۶ داشتم ، سایز و اندازه ووزن ک مهمنیست ، احساس ارامش وتناسب و لاغری در مغز بوجود میاد من میخوام ب اونحس رضایت و ارامشی ک یه جایی تقریبا تابستون پاییز پارسال تجربش کردم وچقد لذت میبردم برگردم و همونو زندگی کنم واینبار قوی تر ، چونالان فهمیدم ک حسخوب نسبت ب خودمهک مهمه ، من خودم مسئول لغزشمهستمچون الان توی این ی ماهه ک مرور کردم توی دفترچه هام ، بارها نوشتمکافرادی منو دیدن وچقدر تحسینم کردم وچقد تعریف کردن از زیبایی ک تناسب بهمداده و چقدر شگفت زده شدن ک چقدر خوب وبی نقص متناسب شدم ویجایی من فراموش کردم اونجوانه ها رو فقط ب افت ها توجه کردم ، و الان کمسیر برگشتم میگم اشکال نداره وخودمو دارم هر روز میبخشم ومیگم شاید نیاز بوده ، تا اون لغرش روداشته باشم وپی به یکسری از نگرش ها وفرمول ها همببرم وخدارو شکر میکنم کالان که یک ماه روگذروندم هر روز در سایت بودم و ارامش وسبکیم برگشته و حالمعالیه و ب دوستان عزیزممیگم ک تنها راه ومسیر برامون همینجاست شکنکنین وایمان داشته باشین