0
امتیاز کاربر: 3129
سطح ۳: کاربر پیشرفته
فهرست گزینه های این کاربر

دیدگاه ها در دوره های آموزشی

ثبت شده در هفته سوم (یکشنبه) از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/03/09

سلام به دوستان متناسبامروز واقعا از فایل ها لذت برم چون واقعا بزرگترین معضل آدم های چاق رو بیان میکردنمن در طول سال های زندگیم از بسیاری موارد ترس داشتم که بعد از گذروندن ان مرحله فقط به خودم نهیب میزدم که این موضوع اصلا اینقدر سخت و پیچیده و...

ثبت شده در هفته سوم (شنبه) از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/03/09

سلام و درود😊از جمله باور مشترک افراد چاق اینه که هر چی بخورن به اضافه وزن و چاقی تبدیل میشه بخصوص اگر شیرینی باشه🙃باید حتما یه باشگاه یا ورزش رو هر روز انجام بدهند وگرنه روز بروز چاقتر میشوندآدم های چاق فکر میکنند که خیلی با افراد متناسب تفاوت دارند...

ثبت شده در هفته دوم (چهارشنبه) از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/03/06

تعداد زیادی از اطرافیان من دچار چاقی هستند دوتا از دایی های من یک دوره رژیم از دکتر معروفی که من هم یک مدت به دستور اون عمل میکردم رو گذروندن و وزن خوبی هم کم کردند،اما به محض رها کردن رژیم به وزن بیشتر از قبل رسیدند مادرم و عمه هام...

ثبت شده در هفته دوم (دوشنبه) از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/03/04

سلام به همه دوستان متناسب من با نگاه کردن به آینه و توجه به زیبایی هایی که هدیه خداوند به من هست لذت میبرم و با پوشیدن لباس های زیبا خودم رو بیشتر دوست دارم با گوش دادن به فایل های روزانه ، انجام تمرینات و عبادت خداوند و انجام مسیولیت های...

ثبت شده در هفته اول (یکشنبه) از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/02/26

با دیدن فایل های امروز فهمیدم که این من نبودم که در رژیم ها سخت شکست میخوردم و به مقصد که لاغری بود نمیرسیدم و یا اینکه من تموم تلاشم رو در باشگاه میکردم و کم کاری از من نبود که باعث عدم نتیجه گیری میشد من فقط راه های اشتباهی...

ثبت شده در هفته اول (شنبه) از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/02/26

سلام 😊من از کودکی کمی تپل بودم ، یادم میاد وقتی به مهدکودک میرفتم مادرم موهام رو خرگوشی میبست و از وقتی وارد مدرسه میشدم همه لپم رو میکشیدن و قدبون صدقم میرفتن تا حدی که لقب من تو مدرسه چاقاله بادوم زرنگه بود ، ولی کم کم هر چی...

ثبت شده در روز 16 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/03/06

به اطراف خودم که نگاه میکنم همه چیز به طور طبیعی درحال تکرار است و این نشانگر اینست که تدبیر بی انتهای خداوند بر پایه تکرار گذارده شده ، هرروز خورشید طلوع می کند ، هر لحظه دریا در حال موج زدن است ، هرلحظه تمام موجودات زنده نفس می...

ثبت شده در روز 13 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/02/31

سلام 😊 این روز ها من واقعا احساس عالی دارم و خدا رو به خاطر آشنایی با این مسیر و داشتن این احساس عالی سپاسگزارم .شوق و اشتیاق من روز به روز برای ادامه این دوره بیش تر میشود زیرا لاغری برای من با تمام چیزهای خوب زندگی عجین شده...

ثبت شده در روز 11 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/02/27

سلام دوستان عزیز من امروز متاسفانه میثاق نامه رو نتونستم انجام بدم و نتایج بد کم کاریم رو حس کردم و بعد از افطار توجه زیادی به مواد غذایی داشتم ولی سعی میکردم بعد از خوردن عذاب وجدان نگیرم چرا که از استاد شنیدم هر باری که این حالت بعد...

ثبت شده در روز 8 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/02/18

من واقعا از رژیم های غذایی متنفر بودم و هستم ، از ترازو کردن نان ، شمردن تعداد قاشق برنج یا جدا کردن گوشت به اندازه دو قوطی کبریت ، از این که هر روز باید مقدار تعیین شده از یک غذای مشخص را میخوردم و هیچگونه آزادی عمل نداشتم...