0
امتیاز کاربر: 505
سطح ۲: کاربر متوسطه
فهرست گزینه های این کاربر

دیدگاه ها در دوره های آموزشی

ثبت شده در روز 24 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/02/09

سلام لحظه هاتون پراز معجزه های خداوند من خیلی شجاعت. واراده دارم بارها اونو تو زندگیم دیدم.از رانندگی میترسیدم تو جاهای شلوغ اینقدر رانندگی کردم که الان رانندگی ام محشره از شنا کردن تو عمیق میترسیدم اینقدر رفتم استخر حتی با ترس جوری که انگار کنکور میخوام بدم تا اینکه...

ثبت شده در روز 23 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/02/08

سلام به استاد عزیز ودوستان همراه من خیلی خوشحالم که اغلب اوقات به اندازه نیازم میخورم. من خیلی لذت میبرم واشتیاق فراوان دارم که تو این مسیر قرار گرفتم ودارم وهر روز پیش میرم. من خیلی خوشحالم که از دیدن خودم دیگه لذت میبرم. من مشتاق متناسب شدن هستم. من...

ثبت شده در روز 22 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/02/06

سلام من خیلی دوست دارم متناسب بشم.چون خیلی لذت میبرم از اینکه وقتی انسانهای متناسب را میبینم.من دوست دارم متناسب باشم چون هر لباسی را بپوشم بهم میاد من دوست دارم متناسب باشم چون سرحال تر وبا نشاط تر.فرزتر میشم .من دوست دارم متناسب بشم چون عاشق خودم هستم .واین...

ثبت شده در روز 21 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/02/04

سلام استاد عزیز ودوستان همراهم در این مسیر زیبای متناسب شدن. من زمانی که واقعا اشتیاق کاری در وجودم پیدا می شد عالی اونو انجام میدادم.مثل یادگیری شنا که با وجود ترس زیادم از عمیق عالی الان شنامیکنم.رانندگی..تحصیل در رشته معماری وکشیدن نقشه که عاشق اون شده بودم.وحتی متناسب شدن...

ثبت شده در روز 21 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/02/04

سلام آفرین به شما دوست عزیز.بهتون تبریک برای متناسب شدنتون.قطعا لاغر شدن مثل آب خوردنه. لذت بردم از شرح موفقیتها وارادتون???

ثبت شده در روز 20 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/02/03

سلام. خیلی عالی بود استاد عزیز ودقیقا همین طور من رفتار میکردم اینقدر چیزی میخوردم که اینا که کالری نداره یک ترس کاذب تو وجودم بود که مبادا گرسنه بشی .اگه گرسنه بشی.اگه اذیت بشی ومدام به این فکر میکردم که چی بخورم که چاق نشم.به روزی رسیدم که خسته...

ثبت شده در روز 19 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/02/01

سلام.خدا رو شکر اینقدر مشتاق هستم که صدای خانم منفی باف خیلی کم رنگ شده فقط بعضی وقتها میگه بعدا انجام بده حالا وقت داری وشده که یک روز انجام ندادم فقط چون بعدش خیلی احساسم بد شده وناراحت شدم تصمیم گرفتم که اولین کارهام تو روز بعد از شکر...

ثبت شده در روز 18 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/01/30

سلام میثاق نامه را من دوست نداشتم چون یکجورایی ذهن در برابرش مقاومت میکرد ولی متعهد بودم به انجام دادنش جوری که یک وقتی اگه یادم رفته باشه که بخونم تو ماشین در حالی که دارم رانندگی میکنم آینه را تنظیم میکنم وهر چی یادم باشه را با صدای بلند...

ثبت شده در روز 16 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/01/28

سلام استاد عزیز ودوستان همراهم در این مسیر زیبای متناسب شدن????? چقدر عالی استاد وبجا حرفتون را می شنوم.خدایا سپاسگزارم...دیشب داشتم به مامانم میگفتم البته ایشون هم در دوره هستند واز من جلوتر شروع کردند که یک جاهایی بیشتر خوردم متوجه نشدم سیر شدم ومامانم گفت که استاد همیشه میگند...

ثبت شده در روز 15 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/01/27

سلام خدمت استادوهم دوره های عزیز من وقتی به افراد متناسب دقت کردم متوجه شدم که اونا هیچ وقت با ولع به غذا ها دست نمیزنند با یک آرامش خاص میخورند وهر وقت سیر بشند دست از غذا خوردن میکشند.براشون مهمه چیزی که میخورند ارزش غذایی داشته باشه واینکه باعث...