وزن کم نشدن در طی ۵ ماه
سلام. استادمن ماه ۶ است دراین سایت هستم
من هرروز در سایت شما هستم و یکباره هم دوره ۱۰۰ گام را تمام کردم خیلی خوب سایز کم کردم ولی الان در مدت این ۲۳۰ روز جالبه وزن من کم نمی شودوزن ۹۰ کیلو. می دانم استپ وزن درست نیست ولی خیلی دلم می خواهد بدانم چرا وزن کم نمی کنم حتی ۱ کیلو اضافه هم شدم این وزن کم نکردن فشار و افکار منفی در من ایجاد کرده ولی من به خودم قول دادم در هر شرایطی بودم ادامه دهم چون شما بعد از ۱۵ ماه گفتید نتیجه گرفتید.
فکر میکنم پرخوری میکنم ولی خیلی غذای من کم شده . فکر میکنم تمرینات را درست انجام نمی دهم خودم هم نمی دانم مشکل از کجاست لطفا پاسخ من را بدهید که بدانم در مسیر درست هستم یا باید جایی رفتار و عملکرد خود را تصحیح کنم چون این وزن کم نکردن فشار ذهنی به من وارد میکنه در حالی که هرکس من را می بیند فکر می کنند ۱۵ کیلو من کم کردم .۴ سایز کم کردم و بیماریها و روحیه ام باتوجه به مشکلاتم خیلی خوب شده من به خودم قول دادم به وزن ۶۰ کیلو برسم تا ۲سال آینده ولی با این وضعیت کم نکردن این کار امکانپذیر نیست ومی دانم بهترین مسیر لاغری با ذهن است و با اطمینان کامل در این مسیرم و هرروز روزی ۲ ساعت در این سایت هستم
سلام به دوست خوبم زهراجان
با کسب اجازه از استاد گرانقدرم که بی مبالغه برای من خداست.تجلی خداوند در زمینه
خانمم لاغری با ذهن از ذهن شروع میشه.یعنی اول آرام آرام آرام فرمول های ذهنی نادرست رو شناسایی میکنی .مرحله بعد تصویر سازی ذهنی میکنی.
تصویرسازی ذهنی دومدله. یه مدل فقط ذهنیه. تفکرات ذهنیه.نجواهای درونی. و دیگری مثل من با خودت بلند صحبت میکنی.راجع به همین مراحل لاغری و تغییرات کوچیک در خودت.
بعد اون بازم آرام آرامم متوجه میشی یه چیزایی در تو تغییر کرده. مثلا تمایلاتت تغییر کرده. حرص و ولع خوردن نداری. به سفره غذا حمله نمیکنی. در مهمونیا از قبل فکر غذا نیستی که شام چیه و من از چیا بخورم. میخوای بری عروسی نمیگی کاش فلان نوع غذا باشه و با اون سالاد مخصوص. یعنی دیگه واسه خوردن نقشه نمیکشی.
میخوای بری فردا سر کارنمیگی از الان صبحونه چی ببرم. به نعمت فراوانی اعتقاد پیدا میکنی. مطمنی همه جا خداوند نعمتشو گذاشته و قحطی نیست این باعث میشه نگی با خودت من که الان سیرم پس بیا لقمه با خودم ببرم نکنه یهو عصر سر کار گشنه م شه چیزی نباشه اونجا.
من عاشششششق چایی بودم. با فایل استاد در مورد چایی به کل میلم به چایی تموم شد رفت. چون متوجه شدم من چایی رو واسه خرما رطب کنارش میخورم یا بقول استاد مینوشم. بخاطر کشمش اعلا کنارش. بخاطر کیک یزدی تازه باهاش. و چون در مسیر زیبای لاغری هستی و داری درست رفتار میکنی احساست عالی میشه.
نشانه ها که میاد به مسیر هزار برابر مطمین تر میشه. دیگه مطمینی چربی سازی متوقف شده و منتظر حضور چربی سوزی هستی. فشار چاقی از ذهنت کم میشه. تصاویر لاغری تو ذهنت زیاد میشه اینه که احساس سبکی میکنی. اونقد که گاهی فکر میکنی دو سه سایز شاید ده کیلو کم کردی. هر کیم تو رو میبینه اینو تایید میکنه.
چرا؟!
بخاطر ارتباط بین ذهن شماست. اون تصاویر ذهنی شما رو میبینه و حس میکنه وبه نظرش لاغر شدی و بهت میگه. و شما اینجا یه لیز کوچولو میخوری و سریع منفی باف شروع میکنه. حالا بعد مثلا شش ماه برو رو ترازو ببین چقد شدی. لااقل ده کیلو کم کردی. و تو میری روی مین جنگی وحشتناک و بوووووووم میترکی.
اون همه احساس عالی و انرژی مثبت و اشتیاق و ذوق و شوقت پر میکشه و دود میشه. چرا؟ چون تو فعلا با این آموزش ها فقط ذهنت لاغر شده. احساست لاغر شده. این اولین مرحله لاغری با ذهنه.
عزیزم بهت تبریک میگم. تو خیلی زیبا در مسیری. خاطر جمع باش ولی یه کوچولو لیز خوردی. گول منفی باف ذهنتو خوردی. اشکال نداره. خدا رو شکر در سایتی هستیم که درمان همه پریشانی های ماست. فقط کافیه با همین روحیه دوباره ادامه بدی. قویتر ادامه بده چون الان مطمین شدی درمسیری.
میدونی چرا لاغر نشدی گل من. چون هر رفتار ما عکس العملش و نتیجه ش در آینده ست. اینجوری تصور کن جسم الان تو نتیجه تموم افکار چاق و ذهن چاق و رفتار چاق قبل حضورت در اینجاست. قبل این شش ماه. بهت این نوید رو میدم که نتیجه این شش ماه بودن در مسیر و کار کردن رو خودت و رسیدن به حال درونیت قراره از بعد این مشخص بشه.
از این لحظه به بعد به خواست خداوند و همکاری ناخودآکاه و خدای درونت تغییرات واقعی در جسمت شروع میشه وکاهش وزن هم خواهی داشت. گرچه همه میدونن کاهش سایز مهمتر از کاهش وزنه.
گلم میدونم ما اینجاییم تا متناسب بشیم ولی سعی کن ذهنتو از آینه برداری. از محک زدن جسمت بردار.
بشکن او آینه ای که باعث لیز خوردن تو میشه.
بشکن اون ترازو رو که همه دنیای رنگیتو پیش چشمت سیاه کرد.
مگه نه اینکه داری هر لحظه از بودن در این مسیر لذت میبری. همین کافیه.
بخدا بخودت میای میبینی لاغر هم شدی. دنیات هم عوض شده. خیلی چیزا برات از دنیا و چرایی بدنیا اومدنت برات معلوم میشه.
وقتی قبلنا دوستان از این حرفا میزدن من میگم یعنی چی ولی الان که یک ساله اینجام و دو سه بار این مسیر رو مرور کردم میفههم درک میکنم .
خدا رو سپاسگذارم و دست استاد بینظیرم رو میبوسم که منو با این آکاهی ها آشنا کرد. سوالات منو جواب داد. سوالایی که میگفتم یعنی عدالت خدا همینه. یعنی من آفریده شدم که چاق باشم و یکی دیگه لاغر . چرا باید آبجی کوچیکه من به ژن پدرم بره و لاغر باشه و من ژن مادرمو ببرم وچاق بشم. کی انتخاب میکنه. بر چه اساسی؟!
ولی الان میدونم. مسئولیت چاقیمو بر عهده گرفتم حالا درسته آموزش اشتباه دیدم ولی من بودم که باورشون کردم.
من معتقدم هر چی رو باور کنی و در ذهن بزرگش کنی بهش میرسی. پس دوباره باورمو تغییر میدم. من میتونم متناسب بشم. من لیاقتشو دارم. من تو مسیرم . تو مسیری که بوی بهشت میده. ادامه میدم و بهش میرسم.
عزیز دلم زهرا جان بزودی همو در سرزمین لاغرها میبینیم. جایی که از وقتی بخواست خدا به اینجا هدایت شدیم بوی عطرشو استنشاق میکنیم. صبور باش. ادامه بده. لازمه چند باره فایلا رو گوش کنی. فایل ۶۳ صد گام رو حتما ببین. نظرات همراهان رو بخون. بنویس. وای که چه معجزه ای میکنه نوشتن
سلام به دوستان عزیز وهم مس
من امروز به یقین رسیدم که از طرف خداوند هدایت شدم به این سایت .چون من امروز جواب سوالم راگرفتم چون هنوز منطق ذهن من چاقی است وتا منطق ذهن من منطق لاغری نشود لاغر نخواهم شد. ازگوش دادن به فایل از خود انتظار چاقی نداشته باشیم جواب گرفتم
ممنون ازشما استاد عزیز برای فایلهای به این خوبی و گرفتن جواب دراین سایت
👏👏👏👏👏👏👏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🤲🤲🤲🤲🤲سالم و تندرست باشید 🤲🤲
سلام به نظرم در حال حاضر بزرگترین مشکل شمااز ترازو و وزن کردن خودتون
ترازو و وزن کردن فقط به آدم استرس میده ، باعث میشه انگیزه و اشتقیاتون و حال خوبتون رو از دست بدید وقتی میدونید در مسیر درست هستید و این همه پیشرفت داشتید پس بی خیال ترازو و وزن کردن با همون حال خوب جلو برید اتفاقهای خوب خودشون میان سراغتون
سلام ممنون از تمام دوستانی ک نظراتشون بیان می کنند خیلی ممنون ازین دوست عزیز ک جواب زهرا خانم رو دادند ماهم از پاسخ گو یی تون هم استفاده می کنیم هم لذت می بریم
.سلام. ازدوستانی که جواب دادند ممنونم 🙏🙏🙏🙏🙏
سلام دوست عزیز
وزن کم نکردن در طی 5 ماه
تا قبل از ورود به سایت تناسب فکری همه ی توجه ام بر روی جسم ظاهریم بود و اصلا علم وآگاهی از ذهن و باورها نداشتم .نه تنها من بلکه همه ی مردمی که در سایت تناسب فکری وارد نشدن فقط ظاهر بین هستن و تنها تلاششون حذف کردن چربی های اضافه جسم هست. ازکسی که میره باشگاه می پرسند چند کیلو کم کردی؟از کسی که رژیم گرفته می پرسند چند کیلوکم کردی ؟ توی تمام شرایط کیلو براشون مهم هست و همیشه در حال وزن کردن هستن و غذا ها رو براساس گرم و کالری شمارش و می خورند و همیشه با اضطراب و تشویش زندگی می کنند و از زندگی لذت نمی برند .
من هیچ وقت کیلو برام مهم نبود و به راحتی زندگیم می کردم و سالی یکی دوبار خودم وزن می کردم .ذهنمون سرشار از باورهای اشتباه بود و ما فشار بر جسم می آوریم و منتظر نتیجه ظاهری هستیم .
غافل از اینکه تا باورما اشتباه هست هیچ وقت جسم ظاهری متناسبی نخواهیم داشت و تمام نتیجه های ما موقتی و زود گذر هست .
از وقتی وارد سایت تناسب فکری شدم تمام افکار من زیرورو شد و متوجه افکار اشتباهی که این همه سال درگیرش بودم شدم و دریافتم وقتی درونم و روح و روانم در آرامش باشه خود جسمم شروع به تغییر و تحول می کنه برای همین به طور کلی نگاهم رو از جسمم برداشتم و خیلی خوب و عالی تغییر سایز دادم و الانم با روحیه عالی و آرامشی که سرتاسر وجودم رو فرا گرفته زندگی می کنم و از زندگی لذت می برم و به راحتی به تمام خواسته هام می رسم .
چند مدت پیش همکارم یه گل رونده ای بهم هدیه داد و من نشوندمش و برادر زاده ام موقع نشوندنش اومد و گفت این چه گلی هست گفتم گل رونده هست و حسابی فضای اتاق رو پر می کنه . از اونجایی که یک نمونه دیگه داشتم که خیلی سریع در حال رشد بود برادر زاده ام مشتاق شد که رشد این گل جدید ببینه و خلاصه هر هفته میومد و منتظر رشد گل بود و گل هم تکون نمی خورد و رشدی نداشت و خلاصه که ناامید شد و گفت این گل رشد نمی کنه .
حکایت بعضی از دوستان که همچنان وزن مد نظرشون هست حکم برادرزاده من داره که زودی منتظر نتیجه هستن و زمانی که بهش نرسند اون کار رو رها می کنند و می روند .
من حرف استاد که ما حکم یک جوونه هستم و در مسیر متناسب شدن ابتدا لازم هست ریشه هامون محکم کنیم یعنی باور اشتباهمون رو درست کنیم و باور صحیح جایگزین کنیم تا بتونیم رشد کنیم مد نظرم بود و مطمئن بودم اراده طبیعت قوی تر از ما هست و به گلی که نشوندم ایمان داشتم .
گلی که ریشه داشت و خاک و کود مناسب هم داشت اما رشد نمی کرد . نگاهم رو از گل برداشتم و گفتم باید زمان بگذره تا روند رشدش شروع بشه و همینجوری هم شد .گلی که یک ماه و نیم هیچ رشدی نداشت روز اول دو سانت و روزهای بعد ده سانتی رشد می کرد طوری که به هفته نکشیده به سقف اتاق رسید و در حال دور زدن اتاق هست .
فهمیدن باور های درست کافی نیست و باید توی عمل اون باورها رو انجام بدهیم و ایم مستلزم گذر زمان هست. توی این مسیر ممکن هست بارها باورهای صحیح رو توی عمل انجام ندهیم و طبق روال گذشته باورهای اشتباه به عمل ما نزدیک تر باشند . اصلا نگران ورزنتون و زمان سپری شده نباشید شما هم باید نگاهتون از وزن و جسم ظاهریتون بردارید .زمانش که برسه همچین جسم متناسبی برای خودت رقم بزنی که وجودت سرشار از شور و شادی بشه .
یه جمله زیبا هست که میگه الماس از تراش و انسان از تلاش می درخشد . از زندگی لذت ببر واز خودت راضی باشد و نگران نتیجه نهایی نباش .ایمان داشته باش می درخشی.
به امید موفقیت روز افزون شما دوست عزیز