علت اصلی چاقی موضوع مهمی است که درک آن می تواند پاسخ بسیاری از ابهامات ذهنی درباره چرا چاق شدن و لاغر نشدن را واضح می کند.
برای بسیاری از افراد چاق علت اصلی چاق بودنشان واضح نیست. آنها نمی دانند چرا چاق شدند. حتی اگر دلایل مختلفی برای چاقی خود داشته باشند اما نمی دانند واقعا علت اصلی چاقی آنها چیست!
سی و پنج سال چاق بودم و در این سال ها بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف اقدام کردم اما نتیجه نهایی همیشه چاقی بود.
علت اصلی چاقی من چیست!
همه ما دلایل مختلفی برای چاقی خود داریم و آنها معمولا از طریق شنیده های ما از دیگران یا دیدن نمونه های مشابه مانند خودمان در ذهن ما ایجاد شده اند اما این واقعیت ماجرا نیست.
من در سال هایی که چاق بودم مهمترین دلیل چاقی خودم را ژنتیکی بودن چاقی می دانستم چون بارها از والدین و اطرافیانم شنیده بودم که ژنتیک خانوادگی ما چاقی است و من شبیه عموهایم هستم.
از همان کودکی در عین حال که چاق بودم اما درباره موارد دیگر مانند طاس شدن هم به من وعده می دادند که چون شبیه عموهایت هستی حتما طاس می شی.
هر فردی که اضافه وزن دارد برای وضعیت خود دلایل مختلفی دارد که مجموع این دلایل باعث ایجاد انتظار چاقی و چاق تر شدن در ما می شوند.
هربار که برای لاغر شدن تصمیم می گرفتم از روش های لاغری استفاده کنم قبل از شروع می دانستم که من لاغر شدنی نیستم و حتی اگر لاغر شوم دوباره چاق خواهم شد اما رنج چاقی سبب می شد با تمام ناامیدی از لاغر شدن بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کنم.
نکته جالب توجه این بود که هربار تصمیم به لاغر شدن می گرفتم، از همان هفته اول مادرم از من سوال می کرد: تو که لاغر بشو نیستی چرا باز داری رژیم میگیری؟!
شنیدن این جمله از زبان مادرم و افراد دیگری که خودشان چاق بودند سبب شده بود که لاغر شدن در ذهن من کار واقعا سخت و دست نیافتنی باشد.
به لطف خدا زمانی که تصمیم گرفتم از قدرت ذهن برای لاغر شدن استفاده کنم اولین مطلبی که درک کردم کشف علت اصلی چاقی بود اینکه ذهن من چاق شدن را یاد گرفته بود و من برای یادگیری چاق شدن ذهنم کار خاصی انجام نداده بودم و اصلا از این موضوع اطلاع نداشتم.
اما در مفابل همیشه برای لاغر شدن این من بودم که تصمیم می گرفتم لاغر شوم و اتفاقا این تصمیم همیشه برای من با زجر و ناراحتی همراه بود.
همه ما در زندگی برای یادگیری موضوعات مختلف تحت آموزش قرار گرفته ایم. این کاملا طبیعی است که وقتی تحت آموزش قرار می گیری انتظار یادگرفتن در شما ایجاد میشود.
حالا تصور کنید شما چاق شدن را از اطرافیان خود یاد گرفته باشید. این طبیعی است که انتظار چاق شدن در شما ایجاد شود و در واقع علت اصلی چاقی همین آموزش دیدن چاق شدن است نه ژنتیک و سوخت و ساز و هر دلیل دیگری.
در جستجو برای درک قوانین ذهن به این درک رسیدم که ما می توانیم به ذهن خود موضوع جدیدی را آموزش دهیم و از طریق تکرار و تمرین آموخته ها را به مهارت خود در زندگی تبدیل کنیم اما هرچقدر تلاش کنیم نمی توانیم مهارت خود را از یاد برده و به طور کامل آن را فراموش کنیم.
علت تدام چاقی چیست؟
ما نمی توانیم آنچه آموخته ایم را فراموش کنیم. این تنها علت تداوم چاقی و در واقع علت اصلی چاقی است.
روشی برای فراموش کردن آنچه یاد گرفته ایم وجود ندارد.
ذهن، مانند جاده ای یک طرفه است که فقط می تواند یاد بگیرید و نمی تواند فراموش کند.
توانایی مغز برای آموختن بی نهایت است اما نکته مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که: ما انتخاب می کنیم چگونه از اطلاعات ذخیره شده در مغز خود استفاده کنیم.
شما می توانید بی نهایت اطلاعات در مغز خود ذخیره کنید اما از آنچه دوست دارید فقط استفاده کنید.
استفاده کردن از اطلاعات باعث در دسترس تر بودن آنها در مغز ما می شود.
به همین دلیل است که موضوعات تکرار شونده در زندگی را به خوبی به یاد می آوریم اما موضوعی که کمتر مورد استفاده قرار می گیرد را اگر بخواهیم به یاد بیاوریم باید مقداری فکر کنیم که این فکر کردن همان جستجو کردن در بین انبوده اطلاعات ذخیره شده در مغز است.
وظیفه ذهن در زندگی
وظیفه هدایت ما در زندگی به عهده ذهن است.
ذهن ما با استفاده از آموزش هایی که ما یاد گرفته ایم مسیر حرکت ما در زندگی را مشخص می کند.
چاق شدن موضوعی بوده است که ما از گذشته آن را یاد گرفته ایم و در به کار گیری اصول آن به درجه استادی رسیده ایم و نتیجه این آموزش، جسمی است که الان مالک آن هستیم. پس علت اصلی چاقی خودمان هستیم حتی اگر اطلاع نداشته باشیم.
چاق شدن از معدود آموزش هایی است که نیاز به بازنگری و به روزرسانی ندارد، چون ذهن ما بر اساس همان آموخته های پیشین خود عمل می کند.
علت اصلی چاقی مداوم و مرحله ای این است که برای چاق تر شدن نیاز به آموزش جدید و یادگیری مهارت های بیشتر نداریم و تنها با تکرار همان آموخته های قبلی می توانیم بارها چاق تر شویم.
تنها راه ممکن برای لاغر شدن؟!
در تمام روشهایی که فرد چاق برای لاغری استفاده می کند تنها جسم خود را تحت فشار فیزیکی قرار می دهد چون تصور او این است که علت اصلی چاقی او جسم می باشد و با این کار تلاش می کند تا از طریق محروم کردن جسم خود از دریافت مواد غذایی یا تحت فشار گذاشتن جسم خود از طریق انجام فعالیت های ورزشی سنگین مقداری از وزن خود را کاهش دهد.
همانگونه که شما با تحت فشار گذاشتن خود نمی توانید رانندگی کردن، خیاطی کردن، نقاشی کشیدن و یا هر دانش دیگری را فراموش کنید، با تحت فشار گذاشتن جسم خود نمی توانید چاق شدن را به فراموشی بسپارید.
از آنجایی که برای کاهش وزن و سایز، لاغر شدن را یاد نگرفته اید مسلما بعد از اتمام مراحل رژیم یا ورزش به وزن قبلی خود بر می گردید چون مجددا بر اساس آموخته های قبلی خود برای چاق شدن رفتار خواهید کرد و سبب می شود که این سوال در ذهن شما ایجاد شود که با این همه تلاش و تحمل سختی برای لاغر شدن چرا لاغر نمی شم؟
یاد گرفتن یا آموختن از طریق تعامل بین مغز و ذهن انجام می شود و جسم نمایش دهنده میزان مهارت شما در یادگیری است. همچنین از طریق جسم با تکرار و تمرین آنچه آموخته ایم مهارت خود را در اجرای آموخته ها بیشتر می کنیم.
بنابراین از طریق جسم به تنهایی نمی توان مهارتی را آموخت و حتما باید یادگیری از طریق ذهن صورت پذیرد و سپس با جسم آنچه آموخته ایم را تکرار و تمرین کنیم یا یادگیری ما کامل تر و مهارت ما در اجرای آموخته ها بیشتر شود.
در فرایند چاق شدن دقیقا این پروسه را طی کرده ایم.
علت اصلی چاقی ما افراد این است که ابتدا چاق شدن را از طریق ذهن و توسط اطرافیان یاد گرفته ایم سپس جسم ما با تغییر وضعیت دادن و چاق شدن آنچه آموخته ایم را به معرض نمایش و تمرین قرار داده است و با تکرار چاق تر شدن مهارت ما در چاق شدن هر روز بیشتر و بیشتر شده است.
پس اگر تمایل دارید لاغر شوید و مهمتر از آن لاغر بمانید باید لاغرشدن را ابتدا از طریق ذهن خود بیاموزید و سپس با جسم خود لاغر شدن را تمرین کنید و در این کار استمرار داشته باشید تا آنچه درباره لاغر شدن آموخته اید در جسم شما نمایان شود.
هیچ راهی دیگری برای لاغر شدن وجود ندارد.
همانگونه که همه افراد چاق، چاق شدن را از والدین، رسانه ها و … آموخته اند. این علت اصی چاقی است و اکنون باید لاغر شدن را یاد بگیرند.
با این تفاوت که لاغر شدن را خودمان باید یاد بگریم. آنهایی که به ما چا شدن را آموخته اند توانایی آموزش لاغر شدن به ما را ندارند.
با توجه کردن به تصاویر افرادی که با تصمیم گرفتن برای یادگیری لاغر شدن از طریق ذهن توانسته اند شرایط جسم خود را از وضعیت چاقی به لاغری تبدیل کرده و شگفتی سازان لاغری با ذهن شوند می توانید به اهمیت موضوع یادگیری لاغر شدن بیشتر پی ببرید.
اهمیت این موضوع سبب شد تا از طریق این فایل آموزشی مطالب مهمی درباره علت اصلی چاقی و چگونه یادگیری چاقی را با شما دوستان عزیز به اشتراک قرار دهم.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای درک بهتر علت اصلی چاقی باید به سوابق یادگیری مهارت های خود در زندگی رجوع کنید. چاقی مهارتی است که به مرور در زندگی آن را یاد گرفته ایم اما عدم آگاهی سبب می شود دلایل اشتباه برای چاقی خود داشته باشیم.
- مواردی که در زندگی از طریق آموزش یاد گرفته اید را شرح دهید.
- درباره افزایش مهارت خود پس از یادگیری و تمرین آموزش ها شرح دهید.
- شباهت چاق شدن با سایر مهارت هایی که یادگرفته اید را شرح دهید.
- چگونه مهارت شما درباره چاق شدن بیشتر شده است.
- دیدگاه خود درباره یادگیری مهارت لاغر شدن را بنویسید.
- آیا در روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید مهارت لاغر شدن را یاد گرفته اید؟
- پروسه یادگیری لاغر شدن و ارتباط انجام تمرینات با افزایش مهارت لاغری و در نهایت لاغر شدن را شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما رضا عطارروشن
امتیاز 3.99 از 164 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
چرا چاق شدم ؟🤔 چون فک میکردم ک شبیه خونواده مادریم باید مثل اونا چاق بشم چون ژنتیکم اینه، چون استخون بندیم درشته باید چاق باشم ، چون غذازیاد میخورم ،ریزه خاری و تنقلات زیاد میخورم چاق شدم ،چون من آدم کم تحرکی هستم چاق شدم چون ورزشو مستمر ک همیشه ادامه نمیدم چاق شدم ،چون نمیتونم همیشه رژیم بگیرم چاق شدم ،چون نمیتونم بعضی از غذاها رو حذف کنم چاق شدم ،و کلی از این باورها ک من طی سالیان عمرا اموزش دیده بودم ،من اموزش چاقی رو همراه حرفای خونواده و اطرافیانم ب طور نا خودگاه دیده بودم و باور کردع بودم و تکرار همون باورها منو چاق و چاق تر میکرد ، بزرگتر ک میشدم عید و تعطیلات عید رو باعث چاقی میدونستم ،مسافرت رفتنو باعت چاق شدن میدونستم ،و حتی ماه رمضون و روزه داریو باعث چاقی میدونستم چون میشنیدم ک میگن وقتی چندین ساعت گرسنه بمونی بدنت شروع ب ذخیره و کم کردن سوخت و ساز میکنه ،چون شنیده بودم و یاد گرفتع بودم ک ماه رمضون پر از شیرینیجاته و همینطور یهو خوردن سر افطار و یا شب دیر وقت غذا وخوراکی خوردن خوابیدن و همه ی این عوامل ک باور بهشون داشتم ک چاق کنندس همه در ماه رمضان اتفاق میوفته بس من اخر ماه رمضون کلی چاق میشم ،
من سالها این اموزش هارو تکرار کردم استمرار داشتم و چاق میشدم و با فشار به جسمم میخواستم لاغر شم با ورزش و عرق کردن وگرسنگی کشیدن میخواستم لاغر بشم در حالی ک لاغری هم باید مثل چاقی اموزش دیده باشم تا بتونم برای همیشه لاغر بشم ولاغر بمونم اونم با تکرار و استمرار چون هر چیزی رو بخوای کامل یاد بگیری باید ی مدت تمرین و استمرار داشته باشی هر هنری نیاز ب اموزش داره من سالها فرمول های چاقی رو اموزش دیده بودم و باورشون کرده بودم تکرار میکردم و نتیجه شو هم خیلی عالی دریافت میکردم ک همون چاقی بود ،بس چطو انتظار داشتم توی ی ماه ورزش و ی هفته رژیم همه ی اون اموزش هارو ذهنم فراموش کنه 🤔 مگه تا حالا اموزش های دیگه ای ک دیدم تونستم فراموش کنم ؟؟؟ قطعااا نه ، شاید ب مرور وقتی تکرار نکردم برام کمرنگ شدن ولی هرگز فراموش نشدن ومن وقتی دوباره بخوام ازشون استفاده کنم با چن وقت تکرار همه ی اموزش ها برام یاد اور میشع ،چاقی هم همینجوری من سالها اموزشش رو دیدم الانم باید اموزش لاغری رو ببینم و تکرار کنم و استمراز داشته باشم تا لاغریو خوب یاد بگیرم و نتیجشم ک تناسبه رو ببینم و لذت ببرم ، ودر این بین چاقی فراموش نمیشه و بلکه کمرنگ میشه و هر چی من در یاد گیری فرمول های لاغری استمرار داشته باشم و باورها رو تغییر بدم و عمل کنم این اموزش ها جایگزین اموخته های قبلی من میشه ،
من اموزش زبان کمن الان هم میتونم ترکی و آذری ک زبان مادریمه خوب حرف بزنم و هم فارسی ک زبان عمومی کشورم هست رو ،و با آموزش و بخاطر شرایط محیط و درس ومدرسه وقتی من بیشتر مواقع فارسی حرف زدم دیگه اون لهجه ترکی رو نداشتم و ب مرور و با تکرار. کم و کمرنگ شد ولی من همچنان هر جا نیاز باشه میتونم ترکی حرف بزنم و متوجه بشم وجواب بدم ؛ من از وقتی ک با این سایت اشنا شدم وعلت های چاقی خودمو فهمیدم و فهمیدم ک چاقیو یاد گرفتم دیگه هیچ عجله ای برای لاغری ندارم و خودمو دانشجوی مسیر لاغری وتناسب میدونمو سعی میکنم ک خوب اموزش هارو بفهمم و باور کنم و عمل کنم چون ایمان دارم ک در نهایت میتونم یاد بگیرم ، هر چقد ک زمان ببره غیر ممکنه ک ذهن نتونه یاد بگیره ،و منم استمرار در اموزش هام دارم و متوقف نمیشم بس قطعا ب خوبی میتونم لاغری رو هم مثل چاقی و یا رانندگی وگیتار زدن و هر اموزش دیگه ای یاد بگیرم 🥰
سلام ب عزیزان متناسب
چرا چاق شدم؟؟چرا لاغر نمیشم؟؟؟
برای جواب سوال اول ک قبلا کلی دلیل داشتم و تمام دلایل من مربوط میشد ب عوامل بیرونی واصلا بیاد ندارم ک خودمو هم مقصر چاقیم دونسته باشم،من چاقم چون مامانم چاقه،چون نون میخورم ک چاق کننس چون برنج میخورم چون عاشق شیرینیجاتم ،چون تحرکم کمه،چونغذای چرب دوست دارم،چون مجبورم ی سری از ویتامینارو ب صورت درومصرف کنم،چاقم چون افسردم و زیاد عصبی میشم و اونقد دلایل برای چاقی داشتم ک دیگه اصلا فکر نمیکردم ب مقصر اصلی ک خودم بودم ،هیچوق فک نمیکردم چاقی هم یاد گرفتنی بوده و من یاد گرفتمش ،من در طول زندگیم از مادرم از اطرافیان از رسانه از گوشی توی دستم ومطالبی ک میخوندم و توجه میکردم از افرادچاقی ک توی باشگاه باهاشون در ارتباط بودم مدام داشتم چاقی رویاد میگرفتم ،فلان غذا روفلان موقع نخوریا چاق میشی،صبونه روب زورم شده بخورا وگرنه بدنت سوخت ساز نمیکنه وچاق میشی ،کم نخوابیا چاق میشی زیاد نخوابیا چاق میشی،،،،، و کلی اموزش چاقی ک من یاد میگرفتم وذهن ناخوداگاهم این اموزش هارو دریافت میکردوبرای چاقتر شدنم بکار میبرد،من ک نمیتونستم اون همه باید ونباید ها رو در روز مدام انجام بدم بس وقتی عملی انجام میدادم ک قبلا بهم گقته شده بود ک اینکار باعث چاقی میشه ترس در من شروع میشد وذهن هم ک قبلا اموزش دیده انجام اینکارذ مساوی با چاق شدن و ب مرور اون رو در جسمم ب نمایش میزاشت،من سالها با فشار ب جسمم میخواستم لاغر بشم در حالی ک با فشار وسختی زجر مگه میشه اموزشی روفراموش کرد، مگه من ک رانندگی رویادگرفتم وب راحتی انجامش میدم مگه میتونم با فشار اوردن بخودم و یا جراحی کردن جسمم اونو فراموش کنم ،ممکنه با انجام ندادنش وتکرار نکردنش برام یکم کم رنگ بشه ولی بالافاصله بعدنشستن پشت فرمون تمام اموزش ها ناخوداگاه ب خاطرم میاد وانجامش میدم وهر چقد تکرار کنم دست فرمونم بهتر ورونتر میشه،وبرای هر کاری همینجوری،برا نقاشی ،موسیقی،اشپزی هر کار ریز و درشتی ک ما ب راحتی انجامش میدیم نتیجه اموزش وتکرار ماستک ملکه ذهن میشه وذهن بدون فکر کردن راحت میتونه انجامش بده مثلا قاشق غذا رو ب دهن بردن ،ایا شده راجبش فک کنیم ؟؟؟؟نه ،چون از بچگی قاشق دست گرفتنو یاد گرفتیم ،من طبیعت بدنم مثل هر انسان متناسبی لاغری وتناسبه ،واز وقتی مخالف قانون جسمم یاد گرفتم وبکار بردم چاق شدم، الان دیگه چاقی برای ذهن من پر رنگه،پس من اگه الان بخوام متناسب ولاغر بشم باید یاد بگیرمش ،چیا همسو بالاغریه ویاد گرفتن تنهام کافی نیس مث همه ی اقراد متناسب ک ممکنه در جامعه وخونه ای زندگی کنن ک با فردچاق ارتباط داشتن ولی متناسب موندن ،چرا چون اونهام شنیدن ولی عمل نکردن بهش اهمیت ندادن خودشون با اون شنیده ها همسو نکردن و متناسب شدن،و من اگر الان میخوام لاغر بشم باید بشنوم وبعد عمل کنم وخودمو همسو کنم و اینکارهارو تکرار کنم یا ذهنم یاد بگیره وب ناخودآگاهش بسپره وروزی میرسه ک من ناخوداگاه رفتارهایی شبیه فرد متناسب انجام میدم،همین طور ک طیاین مدت یکسال ونیم ک در مسیر بودم الان خیلی وقتا ب تارفاتی ک نیاز بدنم نیس خیییلی راحت جواب رد میدم،وقتی گرسنه نباشم خیلی کم پیش میاد ک ب سمت مواد غذایی برم،دیگه همه چیزو دوست ندارم، توجهی ب خوراکیا ندارم وفقط وقتی خیلی گرسنم باشه ب مقدار نیازم میخورم و مابقیش برام مهم نیست و این در حالیه کقبلا من چن قاشق اخر غذامو ب زور میخورد,،ک حیف نشه،چیپس وپفکمو تا اخر ب زور میخوردم چرا ک خوشمزه اس ،میوه چن نوع میخوردم چرا ک برا سلامتی خوب بود،واینها همه ازنشانه های اموزش های چاقی بود،ولی الان ک در لاغری یاد گرفتم بدن من خودش میتونه تمام ویتامین های موردنیازشو از تامین کنه دیگه نیازی نمیبینم ک دقت ب میوه خوردنم در طول روز بکنم،الان ک یاد گرفتم بدنم مثل چرا بنزین ماشین یا چراغ باتری گوشیم میتونه موقع خالی بودن واحتیاج داشتن بهم الارم بده دیگه نیازی نمیبینم ک من حواسم باشه نکنه گشنش بشه وضعف کنه، الان ک یاد گرفتم طبیعت بدنم متناسب شدن هست وهیچ کار اضافه ای لازم نیست من انجام بدم ،دیگه بدنمو با ورزشهای سخت وشکنجه اور زجر نمیدم،اگه پیاده روی میکنم اگه فعالیتی انجام میدم میدونم ک این در همسو شدن با مسیر متناسبمه ن زور فشار اوردن، وقتی قرار بود توی دبستان و طول تحصیل درسیو یاد بگیریم معلما ازمون میخواستن اوت درسی روتو جلسه کلاس بهمون اموزش دادن رواز روش بنویسبم ازش سوال طرح کنیم برای اخر هفته خودمود رو واسه پرسیدن و امتحان اماده کنیم بعدش باید برای میان ترم از روی همون درس میخوندیم وهمینطور برای امتحانات پایان سال، وما بارها وبارها ی درس رومرور میکردیم تا بتوتیم خوب یاد بگیریم ،لاغری هم همینه ،همینطور ک چاقی اینجوری بوده ومن از سن بچگی سالها اموختمش وتکرار کردم وباندازه تکرار کردنم وباندازه همه ی اون سالها الان من در درس چاقی قوی و تنومندم، بس اگه میخوام بقیه عمرم رو متناسب زندگی کنم واز لذت های متناسب زندگی کردن بهره ببرم بس باید اموزش هامو تکرار کنم عمل کنم تا در درس لاغری ممتاز باشم.
خدایا تورو سپاس ک یکسال ونیم منو استوار در مسیر اموزش لاغری قرار دادی وب واسطه این اموزشها طعم لذت بخش متناسب زندگی کردن رو ب من چشاندی خدایااا سپاااس
سلام وعرض ادب
چرا چاق شدم ؟ چرا لاغر نمیشم ؟؟؟
سوالی ک منم سالها توی ذهنم مروزش میکردم ؟ برای قسمت اول ک چرا چاق شدم و چرا دارم چاق میشم کلی دلیل داشتم ، دارم چاق میشم چون من رژنتیکم چاقیه ، چون سوخت و سازم پایینه ، چون کمتحرکم، استخون بندیم درشته ، چون غذا زیاد میخورم ، از نوع غذاهاییه کمیخورم ، چون افسردم الان وناراحتم پس دارم چاق میشم ، چون ورزشو گذاشتم کنار بس چاق میشم چون الان رژیم ندارم بس چاقتر میشم و کلی دلیل و فرمول ونگرش در ذهنم داشتم ک از خودم انتظاری جز چاق شدن نداشتم ، وهر چی ک از بیرون جسممو تحت فشار رژیم و ورزش قرار میدادم و یا از دمنوش و داروهای لاغری استفاده میکردم باز هم نتیجه مطلوب وپایدار نداشتم ، چون در اون شرایطم تمام اون فرمول های چاقی در ذهن من بود، ی مدت ک وزن کم میکردم بعذش انتظار استپ بدن رو داشتن بعد یهو مشکلی پیش میومد و میگفتم ناراحتی و افسردگی منو چاق میکنه ، خلاصه ک هر چی ک تلاش میکردم برای لاغری ، ناموفق تر از قبل بودم چون همراه این تلاشها ی سری فرمول هام بهماضافه میشد ، میرفتم باشگاه میگفتن باید عرق کنی پس عرق نمیکردم لاغرمنمیشدم ، رژیم میگرفتم میگفتم باید اینارو محدود کنی ، وقتی وسط رژیم ی خطا داشتم پس انتظار لاغری همنداشتم ، وهمه ی تلاش هام برای لاغری بی نتیجه میشد ؛ چون ذهنم پر از چاقی ها بود ، نگرش وفرمول و اطلاعاتی ک منو فقط ب سمت چاقی میبرذ ،
من سالها چاقی رو یاد گرفته بودم و رفتار و عملم همسو با چاقی بود وبا فشار جسم نمیشد ک ذهن روخالی کنم ، اونفرمول ها هر لحظه کار میکرذن ودر ذهنم مرور میشدن ؛ نمیشد انچه رو ک سالها از بچگی یاد گرفتم و باورشون کردم رو چند روزه و چند ماهه با رژیم و ورزش ودارو فراموش کنم ، سالها بهم گفتن ژنتیکی چاق میشی ، وقتی ک ب سن بلوغ برسی چاق میشی ، تحرک نداشته باشی مساوی چاقیه ، غذا خوردن و مقدار و و نوعش باعث چاقی میشه ، استخون بندی درشت یعنی هیکل بزرگ و درشت پس تو لاغر نمیشی ، ارثی ما سوخت و سازمون کمه وهر چی ک بخوریم بصورت چربی وگوشت میچسبه بهمون، غذاها حیفه ، اصراف میشه ، گناه داره ، خوشمزه اس باید خورده شده ، مهمونیه دیگه بعدش از اینا نیست باید بخوریم ، تارف کردن دستشو رد نکن، این مفیده ، میوه خوبه و …. کلی دلیل برای اضافه خوردن و رفتارهای چاقی وعمل ب چاقی رو من هر روز تکرار میکردم و همین هم علت تداوم چاقی در من بود، حتی وقتایی ک وزنم و سایزم زیاد در حد چاقی نبود ولی ذهنم چاق چاق بود، شاید خودمو کنترل میکرذم ودچار کلی همکشمکش و تنش میشدم ولی تناسب فقط در اون موقع در جسمم بخاطر فشار ها بود ولی ذهنم چاق بود و پر از فرمول چاقی ، ک الان با این لقمه توجاق میشی الان ورزش نکردی چاق میشی و یا بخور یه بار مهمونیه، پولشو دادی ، حیفه ، شادی بخور، عصبی بخور ، و همین ها خیلی زود باعث تغییر جسم هم میشد چون ذهن ومغزم فقط اون چاقی رو داشت و رفتارهای چاقی هم در جسمم نمایان میشد چون در ذهنمو مغزم فقط تصاویر چاقی بود ؛
پس راهش چی بود ؟؟؟ چطوری باید لاغر میشدم ؟؟؟ تنها و تنها راه ممکن برای لاغری ومتناسب شدن ومتناسب زندگی کردن فقط اموزش به ذهنه ، من چاقی رو از ذهنم شروع کردم اونوقتی ک بچه بودم و اون اطلاعات و اموزش های چاقی رو یاد میگرفتم وباور میکردم ، از بیرون هیچ فشاری ب خوردمنمی اوردم و با لذت روز ب روز چاق میشدم ،ذهنم منو خیلی راحت و اسون ب سمت چاقی میبرد ، الانم باید ذهنمو اموزش بدم ، فرمول های لاغری ، باور اینکه جسممن توانایی تناسب رو داره و لاغری رو برای جسمم طبیعی بدونم ، هیچ ژنتیکی نمیتونه منو چاق کنه ، هیچ بی تحرکی باعث چاقی من نمیتونه باشه کلی ادم ک حتی نیمساعتم طاقت رژیم گرفتن ها و ورزش وتمرین های ورزشی منو ندارن و متناسب لاغرن حتی کسایی ک لاغرن و افراد نزدیک و دوست من هستن ،رو دیدم ک هیچ تلاشی برای لاغر شدن خودشون انجام نمیدن و خیلی متناسب و لاغرن هیچوقت امار غذاشون دستشون نیست کچی خوردن چقدر خوردن ولی لاغر ومتناسبن ، هیچوقت تلاش نکردن ک پیاده روی کنن، هیچوقت پانشدن برن ساعت ها توی باشگاه وزنه بزنن و تحرک داشته باشن ولی لاغرن ، ندیدم ک چشمشون ب این باشه ک چقدر از غذامو خوردم ایا این مقدار بسه یا زیاده ، هیچوقت ندیدم نوع غذاهارو انالیز کنن چون چاقی رو یاد نگرفتن و برای جسمشون باورش نکردن، اونها فقط تناسب و لاغری رو از جسمشون انتظار دارن ، تنها راه لاغر شدن و متناسب زندگی کردن اموزش ب ذهنه ، همانطور ک اشپزی رو یاد گرفتیم ، همانطور ک رانندگی رو یاد گرفتیم ، باید مهارت لاغری رو یادم بگیرم ، در اینصورته ک مثل اب خوردن خیلی اسون و راحت لاغر ومتناسب میشم ، من وقتی وارذ سایت شدم و تحت اموزش لاغری قرار گرفتم ، هیچ کار خاصی انجام ندادم ، فقط یاد گرفتم فهمیدم ک کدوم فرمول ها و نگرش های من مربوط ب چاقیه ، و در مقابلش چ نگرش و اطلاعاتی راجب لاغری هست ، پذیرفتم ک من مسئول بوجود اومدن چاقیم بودم ن هیچ دلیل و علت دیگه ، و قبول کردم ک من فقط میتونم لاغری رو یاد بگیرم ، و بعد از اون ب مرور جسم من شروع ب تغییر کرد ، چون ذهنم داره تغییر میکنه ، من یه ماهه و ی ساله چاق نشدم ، ذهن ومغز برای اینکه اموزش های جدید رو ب ناخوداگاه بده و تثبیت بشه و تبدیل ب رفتار و عمل بشه ب زمان نیاز داره ، و تکرار و تکرار ، هر چقد ک تکرار باشه اون مقدار راحت تر و سریعتر میشه ، مثلا همون اموزش رانندگی من بخوام دوبار ماشینو بردارم و چرخ بزنم نمیتونم ب اون همه مهارت برسم و دست فرمون خوب رو در شرایط مختلف داشته باشم ، ولی وقتی هر روز دارم تکرار میکنم ودر شرایط و موقعیت های مختلف قرار میگیرم ، مهارتم بیشتر وبیشتر میشه ودر موقعیت های مختلف میدونم ک چه عکس العملی رو انجام بدم لاغری هم همینجوریه ، همونطور ک چاقی رو سالها در شرایط مختلف انجام دادیم وادامه دادیم ، بایداموزش لاغری رو هم ادامه بدیم و تکرار کنیمو در این راه در شرایط مختلفی قرار میگیریم و وقتی ک هر روز در مسیر اموزش هستیم بهتر میتونیم در شرایط مختلف عکس العمل درست رو انجام بدیم و مهارت لاغری رو کسب کنیم و خیلی اسون مثل اب خوردن هر روز متناسب تر و لاغرتر از قبل میشیم ، صبر و تکرار و استمرار داشتن در اموزش هست ک نتیجه رو فراتر از انتظارمون میکنه