0

کدنویسی ذهن برای لاغر شدن

کدنویسی ذهن برای لاغر شدن
اندازه متن

بسیاری از افراد چاق سال هاست برای لاغر شدن تلاش می کنند. آنها سعی کرده اند تا از طریق روش های مختلفی لاغر شوند اما هرگز موفق نشده اند چون لاغر شدن فقط از طریق کدنویسی ذهن برای لاغر شدن امکانپذیر است.

از چند سال گذشته با کشف کامپیوتر موضوع کدنویسی پدیدار شد و درواقع زبان گفتگو با کامپیوتر کدهایی بود که به طریق خاصی برای کامپیوتر قابل درک بود و کامپیوتر از طریق آن کدنویسی به دستورات انسان واکنش نشان می داد.

از آن روزگار تا به امروز پیشرفت بسیار زیادی در زبان های برنامه نویسی ایجاد شده است و انسان های زیادی از طریق کدنویسی خواسته های خود را به کاپیوتر می دهند و پاسخ مناسب از آن دریافت می کنند.

در واقع پاسخ کامپیوتر به درخواست انسان، واکنش به خواسته های انسان است که از طریق زبان های برنامه نویسی برای کامپیوتر تعریف شده است.

کامپیوترها به خودی خود قادر به حل مسائل و خواسته های انسان ها نیستند مگر اینکه از قبل از طریق کدنویسی برای آنها تعریف شود که هر خواسته ای چه پاسخی دارد.

نکته قابل توجه این است که فقط عده ای که زبان برنامه نویسی را می دانند برنامه های کامپیوتری را می نویسند و سایر انسانها فقط از نتیجه آن برنامه ها برای حل مسائل خود استفاده می کنند.

مغز انسان به عنوان مرکز فرماندهی کل سیستم بدن بی نهایت بار پیشرفته تر از مدرن ترین کامپیتری است که در جهان ساخته شده و خواهد شد چرا که هر چیزی که ساخته شود در نهایت خلاقیت انسانی و زائیده مغز انسان است پس به مراتب از قدرت مغز انسان توانایی کمتری دارد.

زبان برنامه نویسی مغز، از طریق ذهن انجام می شود.

به عبارتی هر فکری که در ذهن خود مرور کنید بعنوان کدهای برنامه نویسی مغز شما عمل می کنند و مغز شما فقط به فرمان های نوشته شده توسط شما بعنوان فرمول های ذهنی واکنش نشان می دهد.

همانطور که برنامه ماشین حساب در یک کامپیوتر توسط زبان برنامه نویسی و از طریق کدنویسی ایجاد شده است، چاقی هم در جسم انسان توسط مغز انسان و از طریق کدنویسی ذهن فرد ایجاد شده است.

چاقی از بدو تولد در جسم هیچ انسانی وجود ندارد اما به مرور با ایجاد افکار و باورهایی در ذهن افراد که نتیجه آن چاقی است، برنامه چاق شدن برای مغز تعریف می شود و مغز انسان پاسخ هایی از خود صادر می کند که نتیجه آن چاقی است.

بعنوان مثال فرمان پرخوری صادر می کند، فرمان افسردگی صادر می کند، فرمان ترس از چاقی ایجاد می کند.

همه این فرمان ها که سبب چاقی افراد می شود تنها واکنش مغز افراد نسبت به کدنویسی ذهنی آنان است.

فردی که در ذهن خود کدهای، چاقی من ارثی است، چاقی من از بی تحرکی است، چاقی من از بیماری است و هر باور اینچنین دیگر را ایجاد می کند برای مغز خود این برنامه را ایجاد کرده است که مرا به سمت چاقی هدایت کن.

در واقع ما با کدنویسی ذهن خود از مغزمان می خواهیم که در شرایط چاق جسمی قرار بگیریم و مغز ما دقیقا مانند یک کامپیوتر بهترین پاسخ را به درخواست ما می دهد بدون اینکه نتیجه آن درخواست برایش مهم باشد.

زمانی که یک برنامه نویس از طریق کدنویسی برنامه ای را ایجاد می کند، چنانچه در عملکرد برنامه مشکل وجود داشته باشد یا عملکردی که مورد نیاز است را نداشته باشد، نسبت به کامپیوتر بدبین نمی شود، نسب به زندگی، خدا و هر چیز دیگری بدبین نمی شود بلکه مطمئن است در کدهایی که خودش از طریق زبان برنامه نویسی نوشته است اشکالی وجود دارد که نتیجه آن چیزی که می خواهد نمی شود بنابراین بارها کدهای نوشته شده خود را مرور می کند و با پیدا کردن کد اشتباه و اصلاح آن نتیجه مطلوب از سعی خود را کسب می کند.

تمام افرادی که اضافه وزن دارند، کدنویسی ذهن خود را برای چاقی بیشتر نوشته اند و این در حالی است که از طریق مختلف تلاش می کنند تا لاغر شوند و دلیل شکست همه آنها در روش هایی که به کار می گیرند، ناتوانی آنها در متناسب شدن نیست، بلکه در ثبت کدهای ذهنی اشتباه در ذهن آنان است چون در نهایت مهم نیست شما چقدر تلاش می کنید که لاغر شوید چون نتیجه نهایی را کدهایی که در ذهن خود ثبت کرده اید مشخص می کنند.

بنابراین اگر می خواهید از شر اضافه وزن خلاص شوید و زندگی با جسم متناسب را تجربه کنید به جای اینکه تلاش بی هوده برای مبارزه با چاقی انجام دهید، ابتدا آرامش خود را حفظ کنید و سعی کنید کدهایی که برای چاقی در ذهن خود ثبت کرده اید را شناسایی کنید و آنها را با کدهای متناسب کننده جابجا کنید.

همانطور که کدهای چاق کننده سال هاست برای شما چاقی به ارمغان آورده اند، کدهای متناسب کننده هم برای افراد متناسب سالهاست که تناسب اندام را به ارمغان آورده اند.

بنابراین بسیار منطقی است که اگر کدهای متناسب کننده را در ذهن خود جایگزین کدهای چاق کننده کنیم، نتیجه کار ما همان خواهد بود که برای افراد متناسب اتفاق افتاده است.

تمام تلاش من در دوره لاغری با ذهن این است که در افراد چاق این مهارت را ایجاد کنم که ابتدا کدهای مخرب و چاق کننده ذهن خود را از طریق فایل های توضیحی و تمرینات نوشتاری مشخص و استخراج کنند.

سپس کدهای صحیح لاغر کننده را از طریق فایل های صوتی و تمرینات نوشتاری و عملی در ذهن ناخودآگاه خود ثبت کنند.

افرادی که به خوبی در این مسیر همراه من حرکت می کنند و با اشتیاق و احساس عالی هر روز فایلها و تمرینات مربوطه را انجام می دهند به مرور کدهای نوشته شده برای چاق شدن در ذهن آنها به کدهای ذهنی برای لاغر شدن تبدیل می شود و واکنش مغز آنها رفتارهایی است که سبب لاغر شدن آنان می شود.

در فایل کدنویسی ذهن برای لاغر شدن به طور مفصل درباره چگونه کدنویسی کردن ذهن خود برای چاقی توضیح داده ام و همچنین راهکارهای اولیه برای تغییر کدنویسی ذهن خود برای لاغر شدن را نیز عنوان کرده ام.

با تماشای تصاویر آلبوم شگفتی سازان به وضوح می توانید نتیجه تغییر کدنویسی ذهن برای لاغر شدن را ملاحظه کنید.

امیدوارم با استفاده از این فایل فوق العاده گام موثری در جهت شناسایی کدهای مخرب ذهن خود برای چاقی و جایگزین کردن آنها با کدهای متناسب کننده بر دارید.

منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


قبل از اشنایی با روش لاغری با ذهن هر وقت به جای تفریحی و مکانهای سرسبز و دورهمی و مهمانی و … می رفتم باید بیشتر می خوردم و تصورم این بود که چون به قصد تفریح کردن اومدم بیرون باید خوش بگدرونم پس تا می تونستم می خوردم و یک گام دیگه به سمت چاقی برمی داشتم.

به لطف خدا حالا خیلی از این کار فاصله گرفتم ولی هنوزم کم و بیش اینطور میشم.

قبلا هر دفعه که میرفتم تفریح یک گام دیگه میشد به سمت چاقی ولی حالا از هر ده دفعه بیرون رفتنم شاید یه دفعه رو با این فکر غلط تفریح کنم و خوش بگدرونم که اونم به خاطر این هست که هنوز باید باورهام و فرمولهای ذهنیم تغییر کنن و باید روشون کار کنم.

9 مرتبه دیگر رو به خوبی و با افکار خوب سپری می کنم و من تمام توجهم رو میارم روی 9 مرتبه که درست عمل کردم و کاری به اون 1 دفعه ندارم که نا امید بشم و میگم همینکه تعداد رفتارهای صحیح من از رفتارهای غلط من بیشتر هست این نشان از تغییر کردن من هست و به خودم میگم حتی استاد هم که در این مسیر ساعتها کار می کنه و کلی از ما جلوتر هست ولی بارها اشاره داشتن که خطاهایی داشتن ولی مهم نیست و گفته نباید توجه کنیم.

من فکر میکنم به قول استاد  ایرانیها معمولا همه چیزشون با خوردن هست. عزاداریشون با خوردن هست شادیشون و تفریحشون با خوردن هست و جشنا هم که سراسر خوردنه که اینم یه فرهنگ اشتباه بین ایرانیا هست.

ذهن توانایی داره از لاعری به سمت چاقی حرکت کنه و از چاقی به سمت لاغری حرکت کنه یعنی ذهن توانایی تغییر کردن و یادگیری دوباره و چند باره رو داره اما این دو مسیر با هم تفاوت دارن و زمانی که لاغر هستی و می خوای به سمت چاقی حرکت کنی حرکت آسونتر هست چون صفحه ی ذهن سفید هست به راحتی به نتیجه دلخواه میرسی.

البته دلیل اصلی اینکه بدون سختی و خیلی راحت چاق می شویم این است که در ابتدا کدنویسی ذهن به قصد چاق شدن انجام نمی شود و چون انتظار چاق شدن نداریم به آرامی و بدون عجله برای کسب نتیجه مشغول کدنویسی ذهن خود می شویم.

ولی اگه بخواد دوباره همین مسیر رو برگردی دیگه این مسیر برگشت به راحتی نیست چون ذهن سفید نیست و مثل کاغذ خط خطی هست که میخواد نقاشی بکشه پس کار سختتر هست البته سخت که نه باید ذهن آموزش ببینه تا فرمولها و تصاویر درست رو دوباره ایجاد کنه و جایگزین کنید.

وقتی ما لاغریم و میخواییم چاق بشیم معمولا خیلی راحت تونستیم چاق بشیم ولی از چاقی به لاغری ذهن پر از فرمولهای چاق کننده هست و ترس از چاقتر شدن داریم و از خودمون بدمون میاد و…. اینها همه باعث میشه تصویرهای چاقتری در ذهن داشته باشیم .

پس ما با کدنویسی میتونیم شرایط جسمییمون رو تغییر بدیم.

تصویر سازی بر مبنای چیزی که نیست سخت هست یعنی الان ما چاقیم و هیچ وقت هم خودمون رو در هیچ سنی در تناسب ندیدیم پس چطور بخواییم تصویر لاعر از خودمون رو تجسم کنیم؟

این سخته ولی با انجام تمرینها ی دوره این توانایی رو پیدا میکنیم که با انجام تمرینها و نوشتن اونها ما تصویرهای ذهنی تناسب خودمون رو با نوشتن پیدا می کنیم و همین کار باعث میشه حرکت ما به سمت متناسب شدن شروع بشه.

خدا رو شکر بازم من خوشحالم چون من از زمانی که خودم رو میشناسم تا زمان ازدواجم کاملا لاعر بودم و بعد از ازدواجم چاق شدم که اونم بارها با رزیم گرفتن براش تلاش کردم که دوباره متناسب بشم و چاقی خودم رو نپدیرفتم و آخرین بار رژیم اساسی من 5 یا 6 سال قبل بود.

با رزیم بسیار عالی و متناسب شدم و در این ۵ سال پیش هم به قول استاد مثل یو یو بودم همش در رفت و امد بین چاقی و لاعری با زجر و سختی و ناراحتی بودم و کلی عکس و لباس از دوران تناسب خودم دارم پس تصویر ذهنی لاعری از خودم بسیار در ذهنم هست و خود لاغرم رو به راحتی به یاد میارم و بازم خدا رو سپاسگزارم .

پس برای فرد چاق تصویر سازی بر مبنای چیزی که نیست سخت هست .

ذهن ما در اول مثل کاعذ سفیدی بوده و ما هدایت شدیم به سمت چاق شدن و این کدها و فرمولها ثبت شده و اما حالا که چاقیم ذهن ما مثل یه کاغذ خط خطی هست که میخواییم روی اون نقاشی بکشیم و این احتیاج به اموزش داره و دادن کدنویسی و فرمولهای صحیح داره و فرد چاق ذهنش مملو از افکار و کدهای چاقی و تصویر چاق کننده هست .

لاغر شدن با کدنویسی ذهن امکان پدیره و ما هم می تونیم همین ذهن رو برای لاغری کدنویسی کنیم.

منم چند تا از کدنویسی و فرمولهایی که در این مسیر لاغری جایگزین کدهای چاقی کردم رو مثال میزنم مثلا :

  • من عاشق جسمم و خودم هستم و عاشقانه خودم و تمام نافرمی های جسمم رو دوست دارم و به تک تک سلولهای جسمم عشق میدم در هر لحظه و جسمم به این با ارزشی رو تبدیل به سطل اشغال هر مواد غذایی در اطرافم نمی کنم.
  • جسم من روند طبیعیش به سمت متناسب شدن هست و دوست داره به سمت تناسب حرکت کنه و من هم با به اندازه خوردن باید این فرصت رو به جسمم بدم تا من رو به سمت تناسب ببره
  • جسم من توانایی متناسب شدن با قدرت ذهن رو داره چون لاعری یه هنر که باید اون رو یاد بگیریم و برای یاد گیری و هر آموزشی نیاز به قدرت ذهن داریم
  • هیچ عامل بیرونی مثل قرص و ورزش و رژیم و ورزش در لاغری من تاثیر داعمی نداره فقط خودم میتونم با تغییر از درون خودم لاغری رو به دست بیارم .
  • من مسولیت چاقی و لاغری خودم رو قبول میکنم و خودم در این راه لاعری به خودم کمک میکنم و در این مسیر از هیچ تلاشی سر باز نمیزنم.
  • من انتطارم از خودم این هست که هر روز لاغر تر و متناسبتر بشم و هیچ غذایی قدرت چاق کردن من رو نداره و من رو چاق نمیکنه و این رفتارهای ما هستن که ما رو چاق میکنن..
  • من اشتها ندارم و چیزی به این اسم در جسم ما وجود خارجی نداره که من بخوام بگم این نمیزاره نخیر من خودم قدرت انتخاب دارم که تصمیم بگیریم چه مقدار غذا در چه زمانی بخورم .

دیدگاه خانم فروغ در بخش نظرات این صفحه

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.46 از 319 رای

https://tanasobefekri.net/?p=13063
119 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار faridehhasani5455
      1400/01/04 01:28
      مدت عضویت: 1820 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 698 کلمه

      گام ۲۴

      سلام وقت بخیر

      منم سالها فکر میکردم مشگل از منه ،من عیب و ایرادی دارم،من رفتارهای اشتباه انجام میدم،مدام خودمو سرزنش میکردم،خدارو مقصر میدونستم،مادر پدرمو مقصر میدونستم، راه های اشتباه میرفتم و این دور باطلو به تکرار ادامه میدادم به امید نتایج بهتر ،راه اشتباه مقصد اشتباه داره ،

      مسئله در کد نویسی ذهن من بود،دیتاهای مغزم چاقی بوده و من انتظار لاغر شدن داشتم ،انگار یه درختی از ریشه پوسیده باشه ،میوه هاشم گندیده ،بخواییم با سم‌ زدن به میوه ها ،محصول عالی داشته باشیم ،مشگل در ریشه درخته ،اونکه ترمیم بشه ،میوه های با کیفیتری خواهیم داشت،محصول ذهن ما چاقیه ،اول باید داده های چاقی که سالهاست با خودمون حمل کردیم رو تغییر بدیم و بعد جسم ما خودبخود در مسیر تناسب قرار خواهد گرفت

      سالها ورزش کردن های سخت و زیاد ،رژیم‌های مداوم و رنج آور ،قرص،دارو،دم نوش،کابوس تردمیل رفتن،انجام هر روشی به هر قیمتی ،عذاب دائمی،احساس سرزنش و خودکم بینی ووووو همراه همیشگی من بود

      اگر خوراکی ،غذایی نمیخوردم که حالم گرفته بود و مدام بهش فکر میکردم ،احساس بی لیاقتی داشتم ،،اگر خوراکیو میخوردم که عذاب وجدان دیونه م میکرد،به خودم فحش میدادم ،سرزنش میکردم ،احساسم بد میشد ووووو

      ولی امشب که گرسنه شدم‌ با اینکه الان نزدیک ۱ شبه ، شاممو خوردم ،تازه بجای سرزنش ،خودمو تشویق کردم ،نوازش کردم اصلا هم حالم بد نشد،عذاب وجدان نداشتم،حق منه گرسنه باشم به بدنم‌ انرژی برسونم و غذای مورد دلخواهمو مصرف کنم ،اگر من لاغر نشم کی لاغر بشه؟

      وقتی دارم کد های ذهنیمو تغییر میدم نتیجم بخوام نخوام تناسب اندامه ،وقتی پرتغال توی آب میوه گیری بذاری آب پرتغال نتیجه شه ،منم تغذیه مناسب میدم ،رفتارم مناسبه ،پس جوابم لاغر شدنه

      با هر فایلی که هر روز گوش میدم یک قدم به باور اینکه من میتونم لاغر بشم نزدیکتر میشم ،در واقع من ۱۳ ماهه در حال ساخت پازلی هستم ،ارام آرام پازل ها در کنار هم چیده میشن،هر پازلی با یک فایل ،با خوندن یک کامنت،با نوشتن ،با تفکر ،با تعمق ساخته میشه،احساس میکنم شکل پازل تناسبم داره یواش یواش فرم میگیره ،یادمه وقتی پازلی درست میکردم اول دور پازلو میچیدم ، هم‌ رنگ ها نزدیک هم قرار داده میشد و در انتها پازل در کنار هم چیده میشد

      پازل لاغری منهم در حال اتمام ساخته شدنه ،البته منظورم نتایج منه ،وگرنه بودن در مسیر لاغری که باید ابدی باشه

      با گوش دادن به هر فایلی انگار چراغی در مسیر تاریک جاده م روشن میشه که بمن کمک میکنه یه قدم دیگه به جلو برم ، مهمترین چیزی که به من در این مسیر کمک میکنه ،حس لذت بخش بودنشه ،من سالها با رنج لاغر شدم ،با ترس زندگی کردم،عصبی بودم،از خودم متنفر بودم ،از خدا شاکی بودم،من در واقع زندگی نکردم ،واسه همینه که الان انقدر حالم خوبه ،آزادم ،رها هستم،فشاری روی ذهنم نیست،احساس خوبی دارم ،سپاسگذار خداوند هستم که منو عاشقانه هدایت کرد به این متد

      شاید دیگران فکر کنن این فایلها رایگانه ،ولی برای من گفته های استاد هیچ فرقی نمیکنه کجا باشه، استاد فقط صحبت کنه من سراپا گوش میشم ،درک میشم، ولع گوش کردن دارم، میدونم بهشون گفته میشه،میدونم کلام و هدایت خداست ،اتفاقا تو این ۲۳ روز که در این دوره هستم کد های بسیار زیادی در ذهنم باز شده،انگار قفل هایی از بدنم باز شده،که سبک شدم ،پرده هایی از جلوی چشمام برداشته میشه که راهو برای من واضحتر میکنه

      انقدر احساس خوشبختی دارم وقتی به این فکر میکنم که من به هر انچه میخوام برسم با قدرت و تغییر ذهنم دارم میرسم

      امروز که داشتم دوره سوم از خلق آرزوها رو ثبت نام میکردم به خودم گفتم آفرین فریده ،تو متفاوت تر از آدم های دیگه زندگی میکنی ،متفاوت تر از بقیه عمل میکنی ،نتیجه حق طبیعیه توست ،من استمرار دارم ،شخصیت قدیممو کنار گذاشتم و در حال ساخت خود جدیدی هستم ،اعمال و رفتار من طبق آموزه های منه ،من با دید جدیدم به قضایا نگاه میکنم،یعنی دارم تلاش خودمو میکنم،حالا چقدر موفق بشم بستگی به پذیرش ذهن من داره

      میتونم بگم ۹۹ درصد ،من هر روز تو این مدت به فایلها گوش کردم با اشتیاق،حتی زمان هاییکه مسافرت بودم،نت نداشتم ،از قبل فایلهارو دانلود کردم تا بتونم گوش کنم

      هدایت های خداوند همیشه صحیح راحت و زیباست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/08/28 22:48
      مدت عضویت: 1820 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,590 کلمه

      روز ۴۷ تکرار

      سلام وقت بخیر 

      امروز هم با فایل صبحگاهی و میثاق نامه مثل هر روز شروع شد خدارو سپاسگذارم برای این ثانیه های معجزه بخش که به ما هدیه داده میشه 

      قبل از اینکه بخوام فایل امروزو گوش کنم از عملکرد عالی  دیشبم بگم ،گفته بودم که ۵ شنبه تولد دعوت شدم ،دیروز غروب که رفتم تولد و بساط پذیرایی روی میز متنوع چیده شده بود ،منم که گرسنه بودم پس از چند تا تنقلات و میوه استفاده کردم و سیر شدم و رفتم برای رقصیدن و شادی کردن

      زمانیکه شام‌ کشیدن من هنوز گرسنه نبودم و حتی نمیتونستم یک لقمه غذا بخورم بنابراین شامم رو کشیدم توی بشقابم و گذاشتم که وقتی گرسنه شدم بخورم ،کیک هم سرو کردن که من باز هم میل نداشتم و گرسنه نبودم ،تا ۱۲ شب که گرسنه شدم و چند قاشق شام خوردم 

      میزبان خیلی متعجب بود که فریده چرا شام نخورد،کیک نخورد و اصلا دور میز پذیرایی توقف نداره ، بهم میگفت حالا دیگه میایی تولد ما چیزی نمیخوری ،بهش گفتم من هر چیزی دوست داشتم خوردم و سیرم 

      تفاوتی که در خودم با دیگران دیدم این بود که موقع کشیدن شام من مخالفت کردم و گفتم الان‌ که گرسنه نیستیم و چندین  نفر دیگه هم همینو گفتن ولی جالب بود همه اونهایی که برای سرو شام مخالفت کردن ، غذاشونو خوردن و گفتن بوی غذا بهمون خورد وسوسه شدیم و خیلی هاشونو میدیدم که احساس سنگینی میکردن و اینه فرق افرادی که این آگاهی هارو بلدن ،اینکه گرسنه نباشیم به زور نخوریم 

      درک این موضوع که مغز انسان چقدر قدرتمند و هوشمنده به ما این نویدو میده که میتونیم با برنامه ریزی و ساخت کدهای مورد دلخواه به خواسته ها و نتایج بزرگی برسیم ،قبلا آدم ها اطلاعات کمی از کارایی مغز و ذهن خودشون داشتن و وقتیکه ندونی ،نمیتونی ازشون اشتفاده کنی

      و هر چقدر آگاهی ها بیشتر میشه سطح پیشرفت ها بالاتر میره ،همین افرادی که الان تو سایت تناسب فکری هستند و دارند آموزش میبینن دیگه مثل افراد عادی فکر و رفتار نکنن چونکه آگاه شدن به قدرت ذهنشون،مثل دیشب من که به بدنم آسیب نرسوندم 

      حالا چه کدهایی در مغز افراد چاق وجود داره که مدام فرمان چاقی و رفتارهای چاق کننده میده ، کدهایی که برنامه نویسی بدن مارو به عهده دارن ، کدهایی مثل تو پرخوری، غذاها چاق کننده هستن ، شام چاق کننده است ،بدن تو مستعد چاقیست، تو ارثی چاق هستی ،ژنتیکت چاقه ، استخون بندیت درشته ،خلقت خدا برای تو چاقی بوده ، تحرکت کمه ،برنج میخوری، تند غذا میخوری ،دیروقت غذا میخوری ،شیرینی جات میخوری وووو

      اینها بعضی از  کدهای مغز افراد چاق  هستن که هر روز طبق اونها بهشون فرمان داده میشه و اونها پذیرفتن که راهی جز چاقی ندارن ،حالا هر چقدر ما دلمون بخواد لاغر بشیم بصورت ریشه ای  امکانپذیر نیست ،با داشتن رژیم و ورزش های سخت لاغر شدیم ولی موندگار نبوده 

      کار مهمی که در دوره های لاغری با ذهن انجام میدیم تغییر اون کدهاست و جایگزین کردن کدهای فراموش شده ذات و فطرتمونه 

      دیشب به همه خانم های اون تولد نگاه میکردم با خودم گفتم فریده چند درصد از آدم ها آگاهی های تورو بلدن ،تو یه گنج همراه خودت داری اینو درک کن ، اولا که همشون چاق و تپل بودن بغیر از دخترای من که اونا هم چند کیلویی اضافه وزن جدیدا پیدا کردن 

      تمام خانم هایی که اونجا بودن از چاقی میترسیدن ،از خوردن میترسیدن ،میخوردن ولی درونشون میترسید ،اینو از کلامشون متوجه میشدم  با توجه به اینکه خودم هم قبلا شکل اونها فکر میکردم 

      با تغییر کدهای چاقی به لاغری ،الان من در وضعیت خیلی بهتری هستم که دیگه دغدغه چاقی و چی بخورم یا نخورم رو ندارم ،راحت و رلکس ،گرسنه باشم میخورم نباشم نمیخورم ،یه مسئله بسیار ساده رو یاد  گرفتم و دارم تا حدود زیادی انجامش میدم ،مثلا امروز صبحانه سوسیس تخم مرغ درست کردم وسط صبحانه خوردنم متوجه شدم در حال سیر شدن هستم بقیه تخم مرغمو بدون نون خوردم دیگه آلارم های بدنمو متوجه میشم،اینها نشانه تغییر کدهای مغزمه  

      دقیقا این مطلب صحیحه که ما سالها کدهای اشتباه وارد کردیم و دست به اون کدها نزدیم ولی به تکرار راه های اشتباه را رفتیم بدون اینکه متوجه باشیم که شاید ریشه مشکل ما جای دیگری باشد ،یعنی تکرار یک رفتار اشتباه و انتظار نتایج عالی 

      و منشاء تمام چاقی هارو  ناتوانی و بی عرضگی خودمون تصور میکردیم و مدام در سرزنش و خودتخریبی بودیم ، فکر میکردیم چیزی در بیرون ما خرابه و در جای اشتباهی دنبال گم شده مون بودیم 

      این مثالو به تکرار زدم که وقتی کدهای فتوشاپ در کامپیوتر خود داریم میتونیم فتوشاپ کنیم نه چیز دیگری ولی ما از برنامه فتوشاپ انتظار برنامه مثلا آموزش رقص داشتیم و تا کدها تغییر نکنه لاغر شدن امکانپذیر بصورت ریشه ای نیست  

      اینکه هنرجویی با نوازش کردن شکم خودش چاق شده بود رو من با رفتارهای دخترم هم تجربه کردم ،دخترم با خواهر کوچیکتر من خیلی باهم رابطه شوخ طبعی دارن ،چند سال پیش برای یه مدت چند ساله من با این خواهرم رفت و آمد تناتنگی داشتیم و تقریبا هر روز پیش هم بودیم 

      از اونجاییکه ما صبحانه نهار شام با هم بودیم و دخترم به شوخی بعد از غذا دست میکشید روی شکمش یا میزد روی شکمش و میگفت وای شکمم باد کرده انقدر خوردم و یجورایی حتی شکم خودشو بیشتر باد میکرد که با خواهرم بخندن و شوخی کنن و از اون کار لذت میبردن ،بعد از چند وقت متوجه شدم شکم دخترم یکمی بزرگتر شده و از اون به بعد دخترم یک سایز اضافه شد با اینکه هیکل خوب و متناسبی داشت و چونکه مدام محل کارش بهش میگفتن داری چاق میشی یکمی چاقتر هم شد 

      با توضیحات این فایل که مشخص شد این  کدها هستن که برنامه ریزی زندگی مارو رقم میزنن و از اونجایی که من از بدو بدنیا اومدن تپل بودم و بعد از چند سال بسمت چاقی حرکت کردم ،نشون میده که مغز من سفید و بدون کدهای چاقی نبوده و در این دوره ها کدهای مخرب زیادی در خودم شناسایی و رفع کردم و همینطور الان میدونم که باید روی کدهای جدید بیشتر کار کنم تا نتایج عالیتری داشته باشم  

      و در ادامه مسیر کدهای تناسب اندام در مغز من فعال خواهند شد که بر حسب تمیزتر شدن مغزم از آلودگی های چاقی ، بدنم بسمت لاغر شدن حرکت خواهد کرد ،پس شناسایی مسئله اولین و مهمترین بخش مشکل من بود که خدارو شکر حل شده و الان در مسیر کدگذاری های جدید هستم

      و از نتایجم متوجه شدم که کدهای مخربی هنوز هم در من فعال هستن چرا که اگر نبودن من الان باید به ایده آلم رسیده بودم و مطمئن هستم همونجوری که تا الان اینهمه تغییر و پیشرفت داشتم بقیه کدها هم دونه دونه شناسایی و رفع خواهند شد و اون وقت مغز من تمیز و خالی از افکار و ترس های چاقی خواهد شد و مثل افراد متناسب رها و آزاد زندگی خواهم کرد 

      اینکه افراد چاق نمیتونن تصویرسازی کنن بخاطر اینه که هیچ وقت خودشونو در لاغری ندیدن ،مثل خودم که سابقه لاغر بودن بصورت نرمال و طبیعیو نداشتم من بدنیا اومدم چاق بودم و زمان هاییکه چند کیلو لاغر شدم لاغری با رژیم و سختی و با ترس بوده نه اینکه من بدن نرمالی داشته باشم 

      پس هیچ خاطره یا تصویری و عکسی در مغزم وجود نداشت که بخوام به یاد بیارمشون ،که بتونم خودمو لاغر تصور کنم ،قبلا تمام راه های لاغریو روی من بسته بودن و منو مطمئن کرده بودن که تو فقط میتونی چاق باشی و چاره ای نداری

      حالا حس های ناتوانی هام و خشم ها و رنج هام هم مزید بر علت میشدن که من حتی نتونم به لاغر شدن فکر یا تجسم کنم و کار راحتی نبود حتی الان هم من خیلی خودمو متناسب تخیل نمیکنم تا میام یکمی خودمو متناسب تصور کنم مغزم منو به مسیر دیگه ای  منحرف میکنه 

      با درک این موضوع که با تغییر کدهای مغزی میتونیم به خواسته هامون برسیم ،پس با گذاشتن کدهای لاغری میتونیم در خودمون رفتارهای لاغریو ایجاد کنیم و جسم هم که اطاعت کننده است 

      خدارو شکر میکنم که در حال ساخت کدهای لاغر شونده هستم ،خدارو شکر میکنم که کدهای جدید در من در حال ساخته شدن هستن 

      اینکه دیگه از خوردن غذا ها نمیترسم و کد مضر بودن غذاها در من شکسته شده و کد غذاها انرژی بخش هستن بوجود اومده ، کد من لایق لاغر شدن هستم در من بوجود اومده،کد منهم میتوانم لاغر زندگی کنم در من ایجاد شده

      کد ارثی و ژنتیکی نبودن چاقی در من تبدیل شده به من میتوانم متناسب باشم بدلیل داشتن کدهای لاغری، اینکه من بدلیل استخون بندیم چاق هستم تبدیل شده به اینکه منم میتونم با استخون بندیم لاغر بشم و استخون هام طبق لاغر شدن من ظریف تر خواهد شد 

      کد شام خوردن باعث  چاقی میشه تبدیل شده به شام خوردن حق طبیعی منه و بمن انرژی میده برای ادامه حیاطم و لازمه بدنمه ،کد شیرینی ها باعث چاقی میشن تبدیل شده به شیرینی ها هیچ فرقی با سبزیجات ندارن این افکار مسموم ماست که چاق کننده است

      کد بی تحرکی باعث چاقی میشه  تبدیل شده به تحرک هیچ ربطی به چاقی من نداره من بدون تحرک هم میتونم لاغر بمونم ورزش کردن به زیباتر شدن بدنم و ترمیمش کمک میکنه 

      کد ضعف و ناتوانی در من تبدیل شده به کد قدرت و توانمندی، کد فرد چاق در من تبدیل شده به کد فرد متناسب ، کد تصویر چاق به تصویر لاغر تبدیل شده ،کد تنفر به خود به عشق تبدیل شده ، کد جنگ درونی به محبت تبدیل شده 

      و یه عالمه کدهای عالی در من ایجاد شده که به مرور رفتارهای متناسب در من شکل میگیره و هر چقدر در این راه مهارت کسب کنم از شخصیت چاق قبلیم دورتر خواهم شد

      و سپاسگذار خداوند هستم برای قرار دادن من در این‌ مسیر زیبا  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم