بسیاری از افراد چاق سال هاست برای لاغر شدن تلاش می کنند. آنها سعی کرده اند تا از طریق روش های مختلفی لاغر شوند اما هرگز موفق نشده اند چون لاغر شدن فقط از طریق کدنویسی ذهن برای لاغر شدن امکانپذیر است.
از چند سال گذشته با کشف کامپیوتر موضوع کدنویسی پدیدار شد و درواقع زبان گفتگو با کامپیوتر کدهایی بود که به طریق خاصی برای کامپیوتر قابل درک بود و کامپیوتر از طریق آن کدنویسی به دستورات انسان واکنش نشان می داد.
از آن روزگار تا به امروز پیشرفت بسیار زیادی در زبان های برنامه نویسی ایجاد شده است و انسان های زیادی از طریق کدنویسی خواسته های خود را به کاپیوتر می دهند و پاسخ مناسب از آن دریافت می کنند.
در واقع پاسخ کامپیوتر به درخواست انسان، واکنش به خواسته های انسان است که از طریق زبان های برنامه نویسی برای کامپیوتر تعریف شده است.
کامپیوترها به خودی خود قادر به حل مسائل و خواسته های انسان ها نیستند مگر اینکه از قبل از طریق کدنویسی برای آنها تعریف شود که هر خواسته ای چه پاسخی دارد.
نکته قابل توجه این است که فقط عده ای که زبان برنامه نویسی را می دانند برنامه های کامپیوتری را می نویسند و سایر انسانها فقط از نتیجه آن برنامه ها برای حل مسائل خود استفاده می کنند.
مغز انسان به عنوان مرکز فرماندهی کل سیستم بدن بی نهایت بار پیشرفته تر از مدرن ترین کامپیتری است که در جهان ساخته شده و خواهد شد چرا که هر چیزی که ساخته شود در نهایت خلاقیت انسانی و زائیده مغز انسان است پس به مراتب از قدرت مغز انسان توانایی کمتری دارد.
زبان برنامه نویسی مغز، از طریق ذهن انجام می شود.
به عبارتی هر فکری که در ذهن خود مرور کنید بعنوان کدهای برنامه نویسی مغز شما عمل می کنند و مغز شما فقط به فرمان های نوشته شده توسط شما بعنوان فرمول های ذهنی واکنش نشان می دهد.
همانطور که برنامه ماشین حساب در یک کامپیوتر توسط زبان برنامه نویسی و از طریق کدنویسی ایجاد شده است، چاقی هم در جسم انسان توسط مغز انسان و از طریق کدنویسی ذهن فرد ایجاد شده است.
چاقی از بدو تولد در جسم هیچ انسانی وجود ندارد اما به مرور با ایجاد افکار و باورهایی در ذهن افراد که نتیجه آن چاقی است، برنامه چاق شدن برای مغز تعریف می شود و مغز انسان پاسخ هایی از خود صادر می کند که نتیجه آن چاقی است.
بعنوان مثال فرمان پرخوری صادر می کند، فرمان افسردگی صادر می کند، فرمان ترس از چاقی ایجاد می کند.
همه این فرمان ها که سبب چاقی افراد می شود تنها واکنش مغز افراد نسبت به کدنویسی ذهنی آنان است.
فردی که در ذهن خود کدهای، چاقی من ارثی است، چاقی من از بی تحرکی است، چاقی من از بیماری است و هر باور اینچنین دیگر را ایجاد می کند برای مغز خود این برنامه را ایجاد کرده است که مرا به سمت چاقی هدایت کن.
در واقع ما با کدنویسی ذهن خود از مغزمان می خواهیم که در شرایط چاق جسمی قرار بگیریم و مغز ما دقیقا مانند یک کامپیوتر بهترین پاسخ را به درخواست ما می دهد بدون اینکه نتیجه آن درخواست برایش مهم باشد.
زمانی که یک برنامه نویس از طریق کدنویسی برنامه ای را ایجاد می کند، چنانچه در عملکرد برنامه مشکل وجود داشته باشد یا عملکردی که مورد نیاز است را نداشته باشد، نسبت به کامپیوتر بدبین نمی شود، نسب به زندگی، خدا و هر چیز دیگری بدبین نمی شود بلکه مطمئن است در کدهایی که خودش از طریق زبان برنامه نویسی نوشته است اشکالی وجود دارد که نتیجه آن چیزی که می خواهد نمی شود بنابراین بارها کدهای نوشته شده خود را مرور می کند و با پیدا کردن کد اشتباه و اصلاح آن نتیجه مطلوب از سعی خود را کسب می کند.
تمام افرادی که اضافه وزن دارند، کدنویسی ذهن خود را برای چاقی بیشتر نوشته اند و این در حالی است که از طریق مختلف تلاش می کنند تا لاغر شوند و دلیل شکست همه آنها در روش هایی که به کار می گیرند، ناتوانی آنها در متناسب شدن نیست، بلکه در ثبت کدهای ذهنی اشتباه در ذهن آنان است چون در نهایت مهم نیست شما چقدر تلاش می کنید که لاغر شوید چون نتیجه نهایی را کدهایی که در ذهن خود ثبت کرده اید مشخص می کنند.
بنابراین اگر می خواهید از شر اضافه وزن خلاص شوید و زندگی با جسم متناسب را تجربه کنید به جای اینکه تلاش بی هوده برای مبارزه با چاقی انجام دهید، ابتدا آرامش خود را حفظ کنید و سعی کنید کدهایی که برای چاقی در ذهن خود ثبت کرده اید را شناسایی کنید و آنها را با کدهای متناسب کننده جابجا کنید.
همانطور که کدهای چاق کننده سال هاست برای شما چاقی به ارمغان آورده اند، کدهای متناسب کننده هم برای افراد متناسب سالهاست که تناسب اندام را به ارمغان آورده اند.
بنابراین بسیار منطقی است که اگر کدهای متناسب کننده را در ذهن خود جایگزین کدهای چاق کننده کنیم، نتیجه کار ما همان خواهد بود که برای افراد متناسب اتفاق افتاده است.
تمام تلاش من در دوره لاغری با ذهن این است که در افراد چاق این مهارت را ایجاد کنم که ابتدا کدهای مخرب و چاق کننده ذهن خود را از طریق فایل های توضیحی و تمرینات نوشتاری مشخص و استخراج کنند.
سپس کدهای صحیح لاغر کننده را از طریق فایل های صوتی و تمرینات نوشتاری و عملی در ذهن ناخودآگاه خود ثبت کنند.
افرادی که به خوبی در این مسیر همراه من حرکت می کنند و با اشتیاق و احساس عالی هر روز فایلها و تمرینات مربوطه را انجام می دهند به مرور کدهای نوشته شده برای چاق شدن در ذهن آنها به کدهای ذهنی برای لاغر شدن تبدیل می شود و واکنش مغز آنها رفتارهایی است که سبب لاغر شدن آنان می شود.
در فایل کدنویسی ذهن برای لاغر شدن به طور مفصل درباره چگونه کدنویسی کردن ذهن خود برای چاقی توضیح داده ام و همچنین راهکارهای اولیه برای تغییر کدنویسی ذهن خود برای لاغر شدن را نیز عنوان کرده ام.
با تماشای تصاویر آلبوم شگفتی سازان به وضوح می توانید نتیجه تغییر کدنویسی ذهن برای لاغر شدن را ملاحظه کنید.
امیدوارم با استفاده از این فایل فوق العاده گام موثری در جهت شناسایی کدهای مخرب ذهن خود برای چاقی و جایگزین کردن آنها با کدهای متناسب کننده بر دارید.
منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
قبل از اشنایی با روش لاغری با ذهن هر وقت به جای تفریحی و مکانهای سرسبز و دورهمی و مهمانی و … می رفتم باید بیشتر می خوردم و تصورم این بود که چون به قصد تفریح کردن اومدم بیرون باید خوش بگدرونم پس تا می تونستم می خوردم و یک گام دیگه به سمت چاقی برمی داشتم.
به لطف خدا حالا خیلی از این کار فاصله گرفتم ولی هنوزم کم و بیش اینطور میشم.
قبلا هر دفعه که میرفتم تفریح یک گام دیگه میشد به سمت چاقی ولی حالا از هر ده دفعه بیرون رفتنم شاید یه دفعه رو با این فکر غلط تفریح کنم و خوش بگدرونم که اونم به خاطر این هست که هنوز باید باورهام و فرمولهای ذهنیم تغییر کنن و باید روشون کار کنم.
9 مرتبه دیگر رو به خوبی و با افکار خوب سپری می کنم و من تمام توجهم رو میارم روی 9 مرتبه که درست عمل کردم و کاری به اون 1 دفعه ندارم که نا امید بشم و میگم همینکه تعداد رفتارهای صحیح من از رفتارهای غلط من بیشتر هست این نشان از تغییر کردن من هست و به خودم میگم حتی استاد هم که در این مسیر ساعتها کار می کنه و کلی از ما جلوتر هست ولی بارها اشاره داشتن که خطاهایی داشتن ولی مهم نیست و گفته نباید توجه کنیم.
من فکر میکنم به قول استاد ایرانیها معمولا همه چیزشون با خوردن هست. عزاداریشون با خوردن هست شادیشون و تفریحشون با خوردن هست و جشنا هم که سراسر خوردنه که اینم یه فرهنگ اشتباه بین ایرانیا هست.
ذهن توانایی داره از لاعری به سمت چاقی حرکت کنه و از چاقی به سمت لاغری حرکت کنه یعنی ذهن توانایی تغییر کردن و یادگیری دوباره و چند باره رو داره اما این دو مسیر با هم تفاوت دارن و زمانی که لاغر هستی و می خوای به سمت چاقی حرکت کنی حرکت آسونتر هست چون صفحه ی ذهن سفید هست به راحتی به نتیجه دلخواه میرسی.
البته دلیل اصلی اینکه بدون سختی و خیلی راحت چاق می شویم این است که در ابتدا کدنویسی ذهن به قصد چاق شدن انجام نمی شود و چون انتظار چاق شدن نداریم به آرامی و بدون عجله برای کسب نتیجه مشغول کدنویسی ذهن خود می شویم.
ولی اگه بخواد دوباره همین مسیر رو برگردی دیگه این مسیر برگشت به راحتی نیست چون ذهن سفید نیست و مثل کاغذ خط خطی هست که میخواد نقاشی بکشه پس کار سختتر هست البته سخت که نه باید ذهن آموزش ببینه تا فرمولها و تصاویر درست رو دوباره ایجاد کنه و جایگزین کنید.
وقتی ما لاغریم و میخواییم چاق بشیم معمولا خیلی راحت تونستیم چاق بشیم ولی از چاقی به لاغری ذهن پر از فرمولهای چاق کننده هست و ترس از چاقتر شدن داریم و از خودمون بدمون میاد و…. اینها همه باعث میشه تصویرهای چاقتری در ذهن داشته باشیم .
پس ما با کدنویسی میتونیم شرایط جسمییمون رو تغییر بدیم.
تصویر سازی بر مبنای چیزی که نیست سخت هست یعنی الان ما چاقیم و هیچ وقت هم خودمون رو در هیچ سنی در تناسب ندیدیم پس چطور بخواییم تصویر لاعر از خودمون رو تجسم کنیم؟
این سخته ولی با انجام تمرینها ی دوره این توانایی رو پیدا میکنیم که با انجام تمرینها و نوشتن اونها ما تصویرهای ذهنی تناسب خودمون رو با نوشتن پیدا می کنیم و همین کار باعث میشه حرکت ما به سمت متناسب شدن شروع بشه.
خدا رو شکر بازم من خوشحالم چون من از زمانی که خودم رو میشناسم تا زمان ازدواجم کاملا لاعر بودم و بعد از ازدواجم چاق شدم که اونم بارها با رزیم گرفتن براش تلاش کردم که دوباره متناسب بشم و چاقی خودم رو نپدیرفتم و آخرین بار رژیم اساسی من 5 یا 6 سال قبل بود.
با رزیم بسیار عالی و متناسب شدم و در این ۵ سال پیش هم به قول استاد مثل یو یو بودم همش در رفت و امد بین چاقی و لاعری با زجر و سختی و ناراحتی بودم و کلی عکس و لباس از دوران تناسب خودم دارم پس تصویر ذهنی لاعری از خودم بسیار در ذهنم هست و خود لاغرم رو به راحتی به یاد میارم و بازم خدا رو سپاسگزارم .
پس برای فرد چاق تصویر سازی بر مبنای چیزی که نیست سخت هست .
ذهن ما در اول مثل کاعذ سفیدی بوده و ما هدایت شدیم به سمت چاق شدن و این کدها و فرمولها ثبت شده و اما حالا که چاقیم ذهن ما مثل یه کاغذ خط خطی هست که میخواییم روی اون نقاشی بکشیم و این احتیاج به اموزش داره و دادن کدنویسی و فرمولهای صحیح داره و فرد چاق ذهنش مملو از افکار و کدهای چاقی و تصویر چاق کننده هست .
لاغر شدن با کدنویسی ذهن امکان پدیره و ما هم می تونیم همین ذهن رو برای لاغری کدنویسی کنیم.
منم چند تا از کدنویسی و فرمولهایی که در این مسیر لاغری جایگزین کدهای چاقی کردم رو مثال میزنم مثلا :
- من عاشق جسمم و خودم هستم و عاشقانه خودم و تمام نافرمی های جسمم رو دوست دارم و به تک تک سلولهای جسمم عشق میدم در هر لحظه و جسمم به این با ارزشی رو تبدیل به سطل اشغال هر مواد غذایی در اطرافم نمی کنم.
- جسم من روند طبیعیش به سمت متناسب شدن هست و دوست داره به سمت تناسب حرکت کنه و من هم با به اندازه خوردن باید این فرصت رو به جسمم بدم تا من رو به سمت تناسب ببره
- جسم من توانایی متناسب شدن با قدرت ذهن رو داره چون لاعری یه هنر که باید اون رو یاد بگیریم و برای یاد گیری و هر آموزشی نیاز به قدرت ذهن داریم
- هیچ عامل بیرونی مثل قرص و ورزش و رژیم و ورزش در لاغری من تاثیر داعمی نداره فقط خودم میتونم با تغییر از درون خودم لاغری رو به دست بیارم .
- من مسولیت چاقی و لاغری خودم رو قبول میکنم و خودم در این راه لاعری به خودم کمک میکنم و در این مسیر از هیچ تلاشی سر باز نمیزنم.
- من انتطارم از خودم این هست که هر روز لاغر تر و متناسبتر بشم و هیچ غذایی قدرت چاق کردن من رو نداره و من رو چاق نمیکنه و این رفتارهای ما هستن که ما رو چاق میکنن..
- من اشتها ندارم و چیزی به این اسم در جسم ما وجود خارجی نداره که من بخوام بگم این نمیزاره نخیر من خودم قدرت انتخاب دارم که تصمیم بگیریم چه مقدار غذا در چه زمانی بخورم .
دیدگاه خانم فروغ در بخش نظرات این صفحه
امتیاز 3.46 از 319 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام و درود بر همکلاسی های برنامه نویس و پرانرژی
کدنویسی ذهن…
سالهای زیادی از اختراع کامپیوتر می گذرد ولی سخت افزار کامپیوتر خود به خودی و تنهایی مورد استفاده قرار نمی گیره بلکه برنامه ها و نرم افزار های کامپیوتر هستند که راه حل مسائل و خواسته های ما را ارائه می دهند .
خود این نرم افزار ها از تعدادی کد تشکیل شدند و فقط انسانهایی که مهارت برنامه نویسی دارند و آشنایی به خصوصیت حافظه و مغز کامپیوتر دارند می توانند برنامه نویسی کنند و البته افراد کمی هستند و اکثر افراد جامعه از نرم افزارهای آماده شده استفاده می کنند (تقلید و اسارت ناآگاهانه )و اختراع کامپیوتر شبیه سازی شده در مقیاس خیلی کوچکتر و سطح پایینتر از سیستم مغز انسان هست .
وقتی ما به این کره خاکی فرستاده شدیم یک ابر کامپیوتر فوق هوشمند به ما هدیه شده است که پلم بوده و کاملا نو و پاک در اختیار ما قرار گرفته است چون ما اراده داشتیم و خداوند متعال قبولمون داشته است خودمون این سیستم را برنامه ریزی کنیم برای خلق خواسته هامون و تقویت مهارت و یادگیری و سهولت در انجام کارهامون غیره …
ما به وسیله دیده و شنیده هامون و احساسی که نسبت به موضوع داشتیم هر بار یک کد در مغز خود ذخیره کردیم مثلا چربی نخور چاق می شی !انقدر نخواب چاق میشی !انقدر نشین چاق میشی !اگر ورزش کردن را ول کنی بیشتر چاق میشی !در دوران قاعدگی ورم می کنی چاق میشی و بارداری چاق می کنه ،شیردهی چاق می کنه ،حرص خوردن چاق می کنه و تمام این کدها کنار هم نرم افزار چاقی را در ذهن ما ایجاد کردند و خروجی داره میشه چاقی …(دستورات پرخوری و ریزه خواری و ترس بیشتر و ولع بیشتر و تنبلی صادر میشه تا خواسته محقق بشه .
همانطور که یک برنامه نویس کامپیوتر وقتی خروجی رضایت بخش را از نرم افزارش دریافت نمی کنه فقط به بازنگری کدهای ثبت شده و اصلاح و تست مجدد نرم افزار می پردازه و اصلا از سخت افزار و خدا و پیغمبر و مملکت و خانواده عصبانی نمیشه…فردی که چاق هست هم در مرحله اول باید عملکرد ذهن را متوجه بشه و درک کنه تا بپذیره که خودش مسئول کدنویسی ذهنش هست و خبر خوب اینه که تا بی نهایت بار ذهن ما میتونه کد جدید ثبت کنه و نرم افزار رویایی ما را برای خلق آرزوهامون در تمام موارد زندگی ارائه بدهد .ولی چون ذهن ما مثل روز اول پاک و سفید نیست و در واقع خط خطی شده و انبوه فرمولهای ذهنی چاق در آن ایجاد شده برای ایجاد نرم افزار جدید که لاغری هست باید کمی بیشتر تلاش کنیم و تکرار و تمرین داشته باشیم (برای شکست و حال بد کاری انجام نمیدیم چون همراه با اکثریت هستیم ولی برای موفقیت جهت مخالف را انتخاب کردیم و باید هرروز کاری انجام دهیم )باید اول کدهای چاقی شناسایی شوند و بعد کدهای صحیح لاغری جایگزین شوند و با توجه و تکرار و تمرین و استمرار فرمولهای لاغری پررنگ می شوند و کدهای چاقی کم رنگ و خروجی میشه تناسب اندام …
پسر من بعد از پیش دبستانی که وارد کلاس اول شد معلمش گفت پیش دبستانی خوب نیست چون بچه ها با الفبا غیر اصولی آشنا می شوند و کار ما و دانش آموز سخت میشه باید هرچی یاد گرفتند پاک بشه تا از نو اصولی یاد بگیرند و امروز با دیدن این فایل متوجه شدم که یادگیری در هر زمینه ای اولین بار خیلی مهمه که آموزش صحیح دشته باشیم آموزش زبان و ریاضی و خیلی از مهارتها که باید به خداوند بسپاریم که بهترین راه و مسیر بر ما روشن بشه )و من کمی یاد گرفتم که مسیر یادگیری هامو فقط از خداوند طلب کنم
و یادش بخیر یکی از اساتیدم می گفتند فنجون ذهنتون را خالی کنید و به کلاس بیایید و تمام همه چیز دانایی های ما از قبل شده محدویت ما ؟!….
همانطور که یکی از دوستان ناآگاهانه با گفتن عبارتی و البته تصویری که در ذهنشون به وجود آمده بود خواسته خود را خلق کردند شاید ما هم بارها در زندگی در موارد دیگر یا جنبه های زندگی این کار را انجام داده باشیم که فکر می کنم ۹۰درصد هم در جهت خلاف خواستمون بوده ولی امروز که به لطف خداوند و موج آگاهی با عملکرد ذهن کمی بیشتر آشنا شدیم می تونیم تصویرسازی هایی داشته باشیم برای اینکه رویای خود را خلق کنیم و تجربه من این بوده که البته من ماشین مورد علاقم را بسیار تصویرسازی می کردم و اوایل خیلی به سختی اینکار را انجام می دادم و با دیدن تصویر ماشین و نقاشی کشیدن کمی تصویر واضح شد برام ولی ذهنم تصاویر را بریده بریده می کرد و اجازه نمی داد.و هی قطع می شد و به هر حال نتیجه این بوده که من هر بار بیرون میرم اون ماشین را باید ببینم خیلی وقتها دو سه بار در روز (که نشونه ای از این داره که کائنات هوشمنده و البته ترمزهایی در ذهنم وجود داره که به مرور رفع میشه )برای لاغری من بارها تناسب را تجربه کردم برای مدت کوتاه مثلا یکی دوماه ولی حتی با نگاه کردن به تصاویرم هم ذهنم همکاری نمی کرد و دائم تصویر می پرید از ذهنم و قطع می شد امااااااا از زمانی که خیلی عمیق دارم هرروز با گامها پیش میرم ناخودآگاه بدنم را جمع می کنم و حتی مدل راه رفتنم هم تغییر کرده حالت کشیده و شکم صاف و بدن جمع شده راه می روم وتصویر واضح ؟!…🤔دقیق نمی دونم….. اما احساس لاغری دارم و این کاملا درسته که اصل و پایه شناسایی فرمولهای چاقی هست و جایگزین کردن و تقویت فرمولهای لاغری و تصویر ذهنی که خودبه خودی به وجود میاد خیلی ارزشمنده یعنی تخیل نیست خیلی حقیقی هست و عمیق و تصویر ذهنی و عبارت تأکیدی میتونه تلنگر باشه و در واقع انگیزه دهنده است مثل چاشنی غذا میمونه زردچوبه و نمک به تنهایی قابل استفاده نیست .
از عملکردم بگم براتون امروز که ناهار دخترم را سرو کردم دوست نداشت ولی غذای مورد علاقه من بود وقتی گفت دوست ندارم من طبق عادت دوقاشق خوردم و گفتم خیلی خوشمزه است که ..،و ناخوداگاه رفتم برای خودم غذا آماده کردم که بخورم اما زمانی که خواستم شروع کنم انگار معده من گفت من که الان گرسنم نیست ؟!و لذتی هم نمی برم و خیلی راحت برد گذاشتم سر جاش و چندساعت بعد که گرسنه شدم خوردم(خیلی از این رفتارم کیف کردم 👏 دوبار هم پیش اومد که متوجه نبودم یک تیکه کوچک نان در دهانم بود و به خود اومدم گفتم من که سیرم و انداختم سطل زباله 👏دو شب پیش ساعت ۱/۵نیمه شب خیلی گرسنه شدم بلند شدم با آرامش برلی خودم ساندویچ سوسیس با سس فرانسوی درست کردم و خیلی سبک خوابیدم 👏خیلی دقت نمی کنم که نقطه سیری کجاست یهو دیگه میل ندارم و توانستم غذای اضاف ته ظرف را دوربریزم (عاشق خودم شدم و قدرتم و بدن هوشمندم )احساس ارزشمندی خاصی می کنم و تفکرم سطح بالاتری گرفته است و نوشتن تمرینات بسیار لذت میبرم
آسونی مسیر گواری جام وجودتون عشق باشید 🍃🌸