بسیاری از افراد چاق سال هاست برای لاغر شدن تلاش می کنند. آنها سعی کرده اند تا از طریق روش های مختلفی لاغر شوند اما هرگز موفق نشده اند چون لاغر شدن فقط از طریق کدنویسی ذهن برای لاغر شدن امکانپذیر است.
از چند سال گذشته با کشف کامپیوتر موضوع کدنویسی پدیدار شد و درواقع زبان گفتگو با کامپیوتر کدهایی بود که به طریق خاصی برای کامپیوتر قابل درک بود و کامپیوتر از طریق آن کدنویسی به دستورات انسان واکنش نشان می داد.
از آن روزگار تا به امروز پیشرفت بسیار زیادی در زبان های برنامه نویسی ایجاد شده است و انسان های زیادی از طریق کدنویسی خواسته های خود را به کاپیوتر می دهند و پاسخ مناسب از آن دریافت می کنند.
در واقع پاسخ کامپیوتر به درخواست انسان، واکنش به خواسته های انسان است که از طریق زبان های برنامه نویسی برای کامپیوتر تعریف شده است.
کامپیوترها به خودی خود قادر به حل مسائل و خواسته های انسان ها نیستند مگر اینکه از قبل از طریق کدنویسی برای آنها تعریف شود که هر خواسته ای چه پاسخی دارد.
نکته قابل توجه این است که فقط عده ای که زبان برنامه نویسی را می دانند برنامه های کامپیوتری را می نویسند و سایر انسانها فقط از نتیجه آن برنامه ها برای حل مسائل خود استفاده می کنند.
مغز انسان به عنوان مرکز فرماندهی کل سیستم بدن بی نهایت بار پیشرفته تر از مدرن ترین کامپیتری است که در جهان ساخته شده و خواهد شد چرا که هر چیزی که ساخته شود در نهایت خلاقیت انسانی و زائیده مغز انسان است پس به مراتب از قدرت مغز انسان توانایی کمتری دارد.
زبان برنامه نویسی مغز، از طریق ذهن انجام می شود.
به عبارتی هر فکری که در ذهن خود مرور کنید بعنوان کدهای برنامه نویسی مغز شما عمل می کنند و مغز شما فقط به فرمان های نوشته شده توسط شما بعنوان فرمول های ذهنی واکنش نشان می دهد.
همانطور که برنامه ماشین حساب در یک کامپیوتر توسط زبان برنامه نویسی و از طریق کدنویسی ایجاد شده است، چاقی هم در جسم انسان توسط مغز انسان و از طریق کدنویسی ذهن فرد ایجاد شده است.
چاقی از بدو تولد در جسم هیچ انسانی وجود ندارد اما به مرور با ایجاد افکار و باورهایی در ذهن افراد که نتیجه آن چاقی است، برنامه چاق شدن برای مغز تعریف می شود و مغز انسان پاسخ هایی از خود صادر می کند که نتیجه آن چاقی است.
بعنوان مثال فرمان پرخوری صادر می کند، فرمان افسردگی صادر می کند، فرمان ترس از چاقی ایجاد می کند.
همه این فرمان ها که سبب چاقی افراد می شود تنها واکنش مغز افراد نسبت به کدنویسی ذهنی آنان است.
فردی که در ذهن خود کدهای، چاقی من ارثی است، چاقی من از بی تحرکی است، چاقی من از بیماری است و هر باور اینچنین دیگر را ایجاد می کند برای مغز خود این برنامه را ایجاد کرده است که مرا به سمت چاقی هدایت کن.
در واقع ما با کدنویسی ذهن خود از مغزمان می خواهیم که در شرایط چاق جسمی قرار بگیریم و مغز ما دقیقا مانند یک کامپیوتر بهترین پاسخ را به درخواست ما می دهد بدون اینکه نتیجه آن درخواست برایش مهم باشد.
زمانی که یک برنامه نویس از طریق کدنویسی برنامه ای را ایجاد می کند، چنانچه در عملکرد برنامه مشکل وجود داشته باشد یا عملکردی که مورد نیاز است را نداشته باشد، نسبت به کامپیوتر بدبین نمی شود، نسب به زندگی، خدا و هر چیز دیگری بدبین نمی شود بلکه مطمئن است در کدهایی که خودش از طریق زبان برنامه نویسی نوشته است اشکالی وجود دارد که نتیجه آن چیزی که می خواهد نمی شود بنابراین بارها کدهای نوشته شده خود را مرور می کند و با پیدا کردن کد اشتباه و اصلاح آن نتیجه مطلوب از سعی خود را کسب می کند.
تمام افرادی که اضافه وزن دارند، کدنویسی ذهن خود را برای چاقی بیشتر نوشته اند و این در حالی است که از طریق مختلف تلاش می کنند تا لاغر شوند و دلیل شکست همه آنها در روش هایی که به کار می گیرند، ناتوانی آنها در متناسب شدن نیست، بلکه در ثبت کدهای ذهنی اشتباه در ذهن آنان است چون در نهایت مهم نیست شما چقدر تلاش می کنید که لاغر شوید چون نتیجه نهایی را کدهایی که در ذهن خود ثبت کرده اید مشخص می کنند.
بنابراین اگر می خواهید از شر اضافه وزن خلاص شوید و زندگی با جسم متناسب را تجربه کنید به جای اینکه تلاش بی هوده برای مبارزه با چاقی انجام دهید، ابتدا آرامش خود را حفظ کنید و سعی کنید کدهایی که برای چاقی در ذهن خود ثبت کرده اید را شناسایی کنید و آنها را با کدهای متناسب کننده جابجا کنید.
همانطور که کدهای چاق کننده سال هاست برای شما چاقی به ارمغان آورده اند، کدهای متناسب کننده هم برای افراد متناسب سالهاست که تناسب اندام را به ارمغان آورده اند.
بنابراین بسیار منطقی است که اگر کدهای متناسب کننده را در ذهن خود جایگزین کدهای چاق کننده کنیم، نتیجه کار ما همان خواهد بود که برای افراد متناسب اتفاق افتاده است.
تمام تلاش من در دوره لاغری با ذهن این است که در افراد چاق این مهارت را ایجاد کنم که ابتدا کدهای مخرب و چاق کننده ذهن خود را از طریق فایل های توضیحی و تمرینات نوشتاری مشخص و استخراج کنند.
سپس کدهای صحیح لاغر کننده را از طریق فایل های صوتی و تمرینات نوشتاری و عملی در ذهن ناخودآگاه خود ثبت کنند.
افرادی که به خوبی در این مسیر همراه من حرکت می کنند و با اشتیاق و احساس عالی هر روز فایلها و تمرینات مربوطه را انجام می دهند به مرور کدهای نوشته شده برای چاق شدن در ذهن آنها به کدهای ذهنی برای لاغر شدن تبدیل می شود و واکنش مغز آنها رفتارهایی است که سبب لاغر شدن آنان می شود.
در فایل کدنویسی ذهن برای لاغر شدن به طور مفصل درباره چگونه کدنویسی کردن ذهن خود برای چاقی توضیح داده ام و همچنین راهکارهای اولیه برای تغییر کدنویسی ذهن خود برای لاغر شدن را نیز عنوان کرده ام.
با تماشای تصاویر آلبوم شگفتی سازان به وضوح می توانید نتیجه تغییر کدنویسی ذهن برای لاغر شدن را ملاحظه کنید.
امیدوارم با استفاده از این فایل فوق العاده گام موثری در جهت شناسایی کدهای مخرب ذهن خود برای چاقی و جایگزین کردن آنها با کدهای متناسب کننده بر دارید.
منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
قبل از اشنایی با روش لاغری با ذهن هر وقت به جای تفریحی و مکانهای سرسبز و دورهمی و مهمانی و … می رفتم باید بیشتر می خوردم و تصورم این بود که چون به قصد تفریح کردن اومدم بیرون باید خوش بگدرونم پس تا می تونستم می خوردم و یک گام دیگه به سمت چاقی برمی داشتم.
به لطف خدا حالا خیلی از این کار فاصله گرفتم ولی هنوزم کم و بیش اینطور میشم.
قبلا هر دفعه که میرفتم تفریح یک گام دیگه میشد به سمت چاقی ولی حالا از هر ده دفعه بیرون رفتنم شاید یه دفعه رو با این فکر غلط تفریح کنم و خوش بگدرونم که اونم به خاطر این هست که هنوز باید باورهام و فرمولهای ذهنیم تغییر کنن و باید روشون کار کنم.
9 مرتبه دیگر رو به خوبی و با افکار خوب سپری می کنم و من تمام توجهم رو میارم روی 9 مرتبه که درست عمل کردم و کاری به اون 1 دفعه ندارم که نا امید بشم و میگم همینکه تعداد رفتارهای صحیح من از رفتارهای غلط من بیشتر هست این نشان از تغییر کردن من هست و به خودم میگم حتی استاد هم که در این مسیر ساعتها کار می کنه و کلی از ما جلوتر هست ولی بارها اشاره داشتن که خطاهایی داشتن ولی مهم نیست و گفته نباید توجه کنیم.
من فکر میکنم به قول استاد ایرانیها معمولا همه چیزشون با خوردن هست. عزاداریشون با خوردن هست شادیشون و تفریحشون با خوردن هست و جشنا هم که سراسر خوردنه که اینم یه فرهنگ اشتباه بین ایرانیا هست.
ذهن توانایی داره از لاعری به سمت چاقی حرکت کنه و از چاقی به سمت لاغری حرکت کنه یعنی ذهن توانایی تغییر کردن و یادگیری دوباره و چند باره رو داره اما این دو مسیر با هم تفاوت دارن و زمانی که لاغر هستی و می خوای به سمت چاقی حرکت کنی حرکت آسونتر هست چون صفحه ی ذهن سفید هست به راحتی به نتیجه دلخواه میرسی.
البته دلیل اصلی اینکه بدون سختی و خیلی راحت چاق می شویم این است که در ابتدا کدنویسی ذهن به قصد چاق شدن انجام نمی شود و چون انتظار چاق شدن نداریم به آرامی و بدون عجله برای کسب نتیجه مشغول کدنویسی ذهن خود می شویم.
ولی اگه بخواد دوباره همین مسیر رو برگردی دیگه این مسیر برگشت به راحتی نیست چون ذهن سفید نیست و مثل کاغذ خط خطی هست که میخواد نقاشی بکشه پس کار سختتر هست البته سخت که نه باید ذهن آموزش ببینه تا فرمولها و تصاویر درست رو دوباره ایجاد کنه و جایگزین کنید.
وقتی ما لاغریم و میخواییم چاق بشیم معمولا خیلی راحت تونستیم چاق بشیم ولی از چاقی به لاغری ذهن پر از فرمولهای چاق کننده هست و ترس از چاقتر شدن داریم و از خودمون بدمون میاد و…. اینها همه باعث میشه تصویرهای چاقتری در ذهن داشته باشیم .
پس ما با کدنویسی میتونیم شرایط جسمییمون رو تغییر بدیم.
تصویر سازی بر مبنای چیزی که نیست سخت هست یعنی الان ما چاقیم و هیچ وقت هم خودمون رو در هیچ سنی در تناسب ندیدیم پس چطور بخواییم تصویر لاعر از خودمون رو تجسم کنیم؟
این سخته ولی با انجام تمرینها ی دوره این توانایی رو پیدا میکنیم که با انجام تمرینها و نوشتن اونها ما تصویرهای ذهنی تناسب خودمون رو با نوشتن پیدا می کنیم و همین کار باعث میشه حرکت ما به سمت متناسب شدن شروع بشه.
خدا رو شکر بازم من خوشحالم چون من از زمانی که خودم رو میشناسم تا زمان ازدواجم کاملا لاعر بودم و بعد از ازدواجم چاق شدم که اونم بارها با رزیم گرفتن براش تلاش کردم که دوباره متناسب بشم و چاقی خودم رو نپدیرفتم و آخرین بار رژیم اساسی من 5 یا 6 سال قبل بود.
با رزیم بسیار عالی و متناسب شدم و در این ۵ سال پیش هم به قول استاد مثل یو یو بودم همش در رفت و امد بین چاقی و لاعری با زجر و سختی و ناراحتی بودم و کلی عکس و لباس از دوران تناسب خودم دارم پس تصویر ذهنی لاعری از خودم بسیار در ذهنم هست و خود لاغرم رو به راحتی به یاد میارم و بازم خدا رو سپاسگزارم .
پس برای فرد چاق تصویر سازی بر مبنای چیزی که نیست سخت هست .
ذهن ما در اول مثل کاعذ سفیدی بوده و ما هدایت شدیم به سمت چاق شدن و این کدها و فرمولها ثبت شده و اما حالا که چاقیم ذهن ما مثل یه کاغذ خط خطی هست که میخواییم روی اون نقاشی بکشیم و این احتیاج به اموزش داره و دادن کدنویسی و فرمولهای صحیح داره و فرد چاق ذهنش مملو از افکار و کدهای چاقی و تصویر چاق کننده هست .
لاغر شدن با کدنویسی ذهن امکان پدیره و ما هم می تونیم همین ذهن رو برای لاغری کدنویسی کنیم.
منم چند تا از کدنویسی و فرمولهایی که در این مسیر لاغری جایگزین کدهای چاقی کردم رو مثال میزنم مثلا :
- من عاشق جسمم و خودم هستم و عاشقانه خودم و تمام نافرمی های جسمم رو دوست دارم و به تک تک سلولهای جسمم عشق میدم در هر لحظه و جسمم به این با ارزشی رو تبدیل به سطل اشغال هر مواد غذایی در اطرافم نمی کنم.
- جسم من روند طبیعیش به سمت متناسب شدن هست و دوست داره به سمت تناسب حرکت کنه و من هم با به اندازه خوردن باید این فرصت رو به جسمم بدم تا من رو به سمت تناسب ببره
- جسم من توانایی متناسب شدن با قدرت ذهن رو داره چون لاعری یه هنر که باید اون رو یاد بگیریم و برای یاد گیری و هر آموزشی نیاز به قدرت ذهن داریم
- هیچ عامل بیرونی مثل قرص و ورزش و رژیم و ورزش در لاغری من تاثیر داعمی نداره فقط خودم میتونم با تغییر از درون خودم لاغری رو به دست بیارم .
- من مسولیت چاقی و لاغری خودم رو قبول میکنم و خودم در این راه لاعری به خودم کمک میکنم و در این مسیر از هیچ تلاشی سر باز نمیزنم.
- من انتطارم از خودم این هست که هر روز لاغر تر و متناسبتر بشم و هیچ غذایی قدرت چاق کردن من رو نداره و من رو چاق نمیکنه و این رفتارهای ما هستن که ما رو چاق میکنن..
- من اشتها ندارم و چیزی به این اسم در جسم ما وجود خارجی نداره که من بخوام بگم این نمیزاره نخیر من خودم قدرت انتخاب دارم که تصمیم بگیریم چه مقدار غذا در چه زمانی بخورم .
دیدگاه خانم فروغ در بخش نظرات این صفحه
امتیاز 3.46 از 319 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام ✋️
خدمت دوستان عزیز مسیر خیلی زیبای لاغری با ذهن و ارادت 🙏
خدمت استاد بزرگوار آقای عطار روشن
واقعاً شگفت زده شدم از این که با کدنویسی میشه متناسب بود و از اینکه فقط با باور لاغری یا چاقی میشه به اون دست پیدا کرد
من باید کد ذهنیم را به سمت لاغری هدایت کنم خیلی فکر کردم در مورد این مسئله اولش برام خیلی گنگ بود که چطور و اصلاً یعنی چی کد نویسی ذهنی؟
با اینکه دیروز باید گام بیست و چهارم را بر می داشتم و این فایل رو گوش داده بودم ولی به علت جابجایی منزل که دارم فرصت انجام تمرین رو نداشتم امروز صبح قبل از تمرین گام بیست و پنجم تصمیم گرفتم که این تمرین رو انجام بدم متن رو خوندم فایل استاد رو گوش کردم ولی باز برام نامفهوم بود نظرات دوستان رو خوندم و مجدد برای بار سوم فایل استاد را گوش کردم تا بفهمم کد ذهنی برای چاقی یعنی چی.
وقتی که دقیق تر شدم متوجه شدم که بله ما به ذهنمون کد دادیم شاید من یادم نمیاد از کی چاق شدم ولی به قول استاد میشه با کد صحیح به همین ذهنی که ما را چاق کرده لاغر متناسب بشیم
داشتم فکر میکردم که چه کارهایی کردم و چه کدهایی دادم به ذهنم یادمه
خیلی فکر کردم شاید تعدادی کمرنگ یادم اومد و میگم خدمتتون:
اولین کد ذهنی 🌹
که همیشه اگه واسه خرید سایت لباس فروشی داشتم همیشه صفحات سایز بزرگ رو نگاه میکردم با اینکه برخلاف میلم بود و اصلاً تمایل نداشتم که این صفحه رو داشته باشم ولی میدونستم که من چاقم و مجبورم از این سایت خرید بکنم
دومین کد ذهنی 🌹🌹
بر خلاف میل خودم از زمانی که اضافه وزن من بیشتر شد و با توجه به باور غلط ذهنی راجع به بارداری که بعد از بارداری سی کیلو به وزنم اضافه شد و آن زمان سایز ۴۰ و ۴۲ بودن به سایز ۴۴ و ۴۶ رسیدم و الان بعد از ۱۵ سال که از به دنیا آمدن دخترم میگذره همچنان تو سایز۴۶ موندم
چون همیشه شنیده بودم بعد از بارداری اندام و سایز به سایز قبلی برنمیگرده و خیلی موقع ها خوشحال بودم از اینکه مثل بقیه خیلی زیادتر چاق نشدم و اینطوری خودم رو گول میزدم
یک نکته ای👌 می خوام در این تمرین بگم که فکر می کنم بقیه دوستان هم شاید باهاش مواجه شده بودند ولی بهش فکر نکرده بودند یا نمیدونستن علتش ذهنمونه شده اصلا تلاش نکنید ولی در کمال تعجب لاغرشده باشید ؟؟؟
بله من قبلا همیشه
خیلی موقع ها سعی کردم با رژیم وزنمو بیارم پایین و حتی سایزم کم کنم یه زمانی به علت مشکلاتی که تو زندگی داشتم بدون این که تلاشی بکنم به سایز ۴۴ رسیدم میگفتم چرا آدم اینطوریه وقتی میخوای لاغر بشی لاغر نمیشی ؟
رژیم میگیری ورزش می کنی و تلاش می کنی ولی خیلی سخت و نامحسوس لاغر میشی ولی زمانی که تو زندگیم دنبال چاقی یا لاغری نبودم چون یه مسئله اتفاق میافتاد مثلا اختلافات و مسائل خانوادگی که پیش میومد و منو درگیر می کرد بعد از مدتی که این مسئله حل میشد میدیدم که من خیلی لاغر شدم بدون اینکه تلاش کرده باشم اونجا بود که فهمیدم دقیقاً ذهن که به چاقی توجه میکرد و چاق میشد و زمانی که ذهن رها می شد از افکار چاقی و درگیر مسائل دیگر بود متناسب می شد.
هرچند که دوستان ما برای همین مسئله هم دلیل می تراشیم مثلا میگیم چون حرص خوردم لاغر شدم ولی این اشتباه چون دقیقا خلافش هم وجود داره بعضی ها میگن وقتی حرص میخورم باد می کنم…😁
قشنگی این نکته این بودش که وقتی با این مسیر آشنا شدم تازه جواب این سوالم رو گرفتم که ذهن من با توجه کردن به چاقی، باعث چاقی من می شد خصوصا وقتی توی زمان رژیم و ورزش د تلاش برای لاغری بودم.
سومین کد ذهنی 🌹🌹🌹
همیشه توی فامیل و بین دوستان با توپولی و اضافه وزن من شوخی می شد و می گفتند چقدر بامزهای چقدر توپولی و همین امر به مرور باعث شد که به این کلمات عادت میکنیم حتی اوایل همسرم همیشه با واژه توپول گرد ،یا شوخیه قل نخوری مثلا😂😂 منو نوازش می کرد که شاید از درون ناراحت می شدم و گاهی بهش میگفتم واژه مناسب تری پیدا نمیکنی برای نوازش کردن و همین انگار اون برچسب چاقی رو به ما زد و توی ذهن ما چاقی ثبت شد
چهارمین کد ذهنی🌹🌹🌹🌹
چاقی باعث شده بود که همیشه کمتر غذا بخورم و همین کم غذا خوردن من باعث شده بود که همیشه توی مهمونی ها می گفتند چقدر کم خرجی چقدر کم غذا میخوری و این باعث میشد وقتی برمیگردم دچار ریزهخواری شدید بشم برای اینکه نتونسته بودم غذای کامل بخورم و یا ترس از غذا خوردن و چاقی باعث شده بود سیر نشم و همین کد ذهنی منو تغییر داد به سمت چاق و چاق و چاق تر شدن
پنجمین کد ذهنی🌹🌹🌹🌹🌹
همیشه به خاطر اضافه وزنی که داشتم برای سوار شدن به ماشین یا باید جلوش مینشستم و یا همیشه نگران این بودم که اگر پشت بشینم جای بقیه رو تنگ می کنم و این شده بود برام یه قانون که توی ماشین یا جلو بشینم اگه عقب بشینم حتماً جای کسی تنگ میشه در صورتی که من اونقدر اضافه وزن نداشتم که جاگیر بشم ولی همین باعث شده بود صفحه سفید ذهنم توش کلمات چاقی و افکار چاقی نوشته بشه.
ششمین کد ذهنی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
زمانی که بچه بودیم مادرم مارو به طلافروشی برد تا برای من و خواهرم یک انگشتر و یک النگو بخره خواهرم از من شش سال بزرگتره ولی جثه ی اون نسبت به من کوچکتره
وقتی داخل طلا فروشی شدیم و النگو انگشتر سایز من رو بهم داد حداقل دو سایز از النگو و انگشتر خواهرم بزرگتر بود و فروشنده به شوخی گفت خواهر کوچکتری ولی سایز مچ دست و انگشت بزرگتره 🤦♀️🥺🥺
آخه بگو 😂 مگه فضولی کد ذهنیه یه بچه ۱۲ ساله رو خراب می کنی و کد اشتباه بهش میدی و این همیشه توی ذهن من مونده بود و فکر میکردم با اینکه خواهر کوچکترم حق دارم چاق تر باشم و طبیعیه که چاق ترم چون همیشه اینجوری بوده.
تقریباً با تلاشی که کردم شاید یک تعداد کد ذهنی به خاطر من اومد و نوشتم ولی میدونم که بسیار کد های ذهنی مخرب چاقی به ذهن سفیدمون دادیم و به هر دلیلی یا هدایت شدیم و یا خودمون باعث شدیم که چاق بشیم
و در انتها می خوام یه کد لاغریم بگم که چطور ممکنه کد لاغری باعث لاغر شدن ما بشه
جالب من با اینکه همیشه به دستهای تپل و پاهای تپل شناخته میشدم وقتی که ازدواج کردم همسرم همیشه میگفت چه دست های کشیده ای داری چه پاهای زیبایی دارید و همین شاید باعث شده بود که من سایزم از زمان مجردی کمتر بشه فقط به دلیل اینکه شاید ایشون یک مسئله رو تکرار میکرد و ناخودآگاه شده بود ملکه ذهنم که دست و پای من تپل نیست و واقعاً بعد سالها دست ها و پاهای من نسبت به بالاتنه من لاغر تر شده.
حالا که فکر می کنم میبینم چقدر عجیبه قدرت ذهن چقدر عجیب رسیدن به حرف های استاد و تک تکشون رو با تمام وجود احساس کردند👌👌👌
شاید اولش متوجه مفهوم کدنویسی نشیم ولی وقتی عمیق فکر میکنیم کاملاً متوجه دونه دونه کدهای مخرب چاقی میشیم که توی ذهنمون ثبت شده
به امید لاغری و تناسب اندام 💪💪هر روز گام به گام این مسیر رو طی می کنم به امید خدا و مطمئنم که متناسب میشم 🤲🤲
چون بسیار بسیار رفتار و عادت های غذایی من تغییر کرده و نوع دیدگاهم و باورم متفاوت شده
🤲 خداروشکر بابت وجود راهنمای بزرگوار استاد عطار روشن و سایت بسیار عالی شون🌹
راستی عرض کنم این تمرین دوساعت وقته من روگرفت باینکه وسط جمع کردن وسایل بودم برای جا به جایی منزل .یکبار تمرین رو فرستادم ناقص ارسال شد ناچار مجدد انجام دادم بعد ۱ساعت وونیم امروز تازه تمرین جا مونده دیروز رو انجام دادم و چون خودم رو مقید کردم به گام به گام پیش رفتن اصلا تمرین انجام نداده سراغ فایل بعدی نمیرم.
((این هم گفتم تا دیگر دوستان بهانه مَشغله کاری و نداشتن وقت رو میارن برای انجام دادن تمرین ها چون هدف ما لاغری و تناسب اندام بزرگ تر و لذت بخش تر از همه بهانه های ماست👌😍))
حالم خیلی خوبه و اگه ساعتها وقتمو اینجا سپری کنم حتی اگه تمام کارای روزانه ام عقب بیوفته اصلا حس بدی ندارم چون هدفم خیلی مهمه و تلاش میکنم برای رسیدن بهش .
اینم بگم از وقتی بااین مسیر آشناشدم نه وقت اینستا رفتن دارم نه زیاد فرصت میکنم به کانالهای آشپزی که داشتم سر بزنم بااینکه قبلا خیلی توش فعالیت داشتم و حجم مصرفی نتم سر به فلک میکشید 🤦♀️
آخر تمرینم رو با دعای خیر همیشگی برای تک تک دوستان عزیزم در مسیر لاغری و دعای خیر هر لحظه🤲 برای استاد بسیار بزرگوارم به پایان می رسانم در پناه خدا باشید✋️
تک تک لحظه هاتون با عشق و بدون دغدغه💞💞
آمین