تلاش فیزیکی برای لاغر شدن یکی از رویکردهای متداول در دنیای امروزی است که بسیاری از افراد به آن روی میآورند.
در این روش، افراد با انجام تمرینات ورزشی و کنترل تغذیه به دنبال کاهش وزن و چربیسوزی هستند.
نکته مهم این است که شاید فعالیت فیزیکی باعث افزایش سوختوساز بدن و تقویت عضلات شود، اما به تنهایی برای لاغر شدن کافی نیست. همراهی تلاش فیزیکی با تلاش ذهنی منجر به کسب نتیجه عالی و نتایج پایدار خواهد شد.
تلاش فیزیکی
مهمترین عامل تحقق آرزوها، هماهنگ کردن ذهن و جسم در مسیر رسیدن به هر آرزویی می باشد.
همه ما برای تحقق آرزوی لاغری بارها از طریق روش های مختلف لاغری اقدام کرده ایم اما نتیجه ای کسب نکرده ایم.
نکته جالب توجه اینکه اگر فقط به شکل ذهنی برای لاغر شدن تلاش کنیم هم نتیجه ای حاصل نخواهد شد.
لاغری با ذهن در نتیجه هماهنگ کردن ذهن و جسم در مسیر تحقق لاغری باعث تجربه ای در لاغری خواهد شد که بی شباهت به معجزه نیست.
تلاش فیزیکی برای لاغر شدن شامل همه روش هایی است که سعی دارد به شکل فیزیکی جسم را وادار به تغییر و لاغر شدن کند.
انواع رژیم های غذایی برای این منظور عرضه شده اند که با ایجاد تغییر فیزیکی در مقدار یا نوع مواد غذایی جسم را مجبور به لاغر شدن کنند.
انواع برنامه های ورزشی سعی دارند تا از طریق ایجاد تغییر در فعالیت فیزیکی افراد، جسم آنها را وادار به افزایش سوخت و ساز و کاهش میزان چربی و در نهایت لاغری کنند.
انواع دارو و دمنوش هایی که در بازار تحت عناوین مختلف ارائه شده اند برای این منظور تولید و عرضه شده اند که با استفاده از آنها تغییرات فیزیکی در فرایند سوخت و ساز و گوارش ایجاد کرده و باعث لاغری شوند.
استفاده از هر روش یا برنامه ای که باعث ایجاد تغییر در بخش فیزیکی زندگی افراد شود، تلاش فیزیکی برای لاغر شدن محسوب می شود.
در نهایت، دوستی با درون نیاز به تمرین و توجه دارد؛ مانند هر رابطهای دیگر. این رابطه به معنای خودشناسی عمیقتر، پذیرش، و مراقبت از خود است.
تلاش ذهنی
تلاش ذهنی برای لاغری به مجموعهای از تمرینات ذهنی، باورسازی و روشهای روانشناختی اشاره دارد که به افراد کمک میکند تا بدون نیاز به رژیمهای سخت و یا ورزشهای سنگین، به وزن ایدهآل خود برسند.
این رویکرد بر این باور استوار است که اضافهوزن بیشتر از دلایل فیزیکی، ریشه در باورها و احساسات منفی دارد. با تغییر نگرش و باورها، میتوان رفتارهای غذایی و سبک زندگی را تغییر داد.
اولین گام شناسایی باورهای منفی و محدودکنندهای است که ممکن است باعث پرخوری، عدم فعالیت بدنی، یا گرایش به غذاهای ناسالم شود.
برای مثال، باورهای نادرستی مانند «هرگز نمیتوانم لاغر شوم» یا «من همیشه در برابر غذا ضعیفم» میتوانند به رفتارهایی منجر شوند که کاهش وزن را سختتر میکنند. تغییر این باورها به تفکرات مثبتتر میتواند به تغییرات پایدار کمک کند.
- تصویر سازی ذهنی یک از راهکارهای موثر در ایجاد نگرش و باورهای درست برای لاغری است. این تمرین شامل تجسم واضحی از جسم خود در وزن ایدهآل است؛ بهطوری که فرد بتواند خود را در وضعیتی ببیند که به وزن مناسب رسیده است. تمرکز بر روی این تصویر و بازآفرینی آن در ذهن میتواند انگیزه و تعهد به رفتارهای سالم را تقویت کند. با تکرار این تصویرسازی، ذهن ناخودآگاه نیز به تغییر عادات نزدیکتر میشود.
- آگاهی از لحظات هوس و پرخوری یکی دیگر از تمرینات ذهنی مهم است. به جای اینکه بدون فکر به خوردن بپردازید، یاد میگیرید که از خود بپرسید: «آیا واقعاً گرسنهام؟» یا «آیا خوردن این غذا به من احساس بهتری میدهد؟» این پرسشها به کنترل هوسهای لحظهای کمک میکنند و شما را به سمت انتخابهای بهتری هدایت میکنند.
- استرس یکی از عوامل مهم در افزایش وزن و پرخوری هیجانی است. با تمریناتی مانند مدیتیشن، تمرکز حواس، و تنفس عمیق، میتوان استرس را مدیریت کرد و از پرخوری ناشی از احساسات منفی جلوگیری کرد. زمانی که ذهن آرام باشد، کنترل بیشتری بر انتخابهای غذایی خواهید داشت.
- برای بسیاری از افراد، غذا تنها برای رفع گرسنگی نیست، بلکه راهی برای فرار از استرس، تنهایی یا دیگر احساسات منفی است. با تغییر نگرش نسبت به غذا و نگاه به آن به عنوان منبع انرژی و سلامتی، میتوان جلوی بسیاری از خوردنهای هیجانی را گرفت.
- با خودگوییهای مثبت میتوانید اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید. مثلا گفتن جملاتی مانند «من به سمت سلامتی و وزن ایدهآل پیش میروم» یا «من میتوانم بر هوسهایم غلبه کنم» میتواند انگیزه و اراده را تقویت کند.
تلاش ذهنی برای لاغری به افراد کمک میکند که بدون فشارهای جسمی بیش از حد و بدون استرس، تغییرات پایداری در رفتار و عادات غذایی خود ایجاد کنند و به وزن ایدهآل نزدیک شوند.
هماهنگی ذهن و جسم
فایل صوتی را با دقت گوش کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.67 از 57 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
اوایل ک وارد این سایت شدم این تصور در من شکل گرفت همینک فایلها رو گوش بدم دیگه حله و من متناسب میشم و ی سال دوسالی گذشت ومن ب امید تعییر بودم ک تا اینک ی دوره ذهنی دیگه رو گرفتم ک توش هم باور هم عمل رو توضیح میداد اونجا فهمیدم ک در کنار تغییر ذهنیت باید عمل هم باشه ولی من یجور بشکل رزیم باهاش برخورد کردم نمیدونم حسم باهاش خوب نبود انگار ب اون پذیرش نرسیده بودم ک هم باید عمل باش هم باید ذهن باشه هر ادم چاقی دوس داره با همون رفتارهایی ک داره لاعر باشه ومن انگار دنبال سراب بودم و چن سال گذشت و الان دوره رو تهیه کردم و تو دوره قبلی هی میگفتم ن دوره استاد فرق داره اونو بگیرم لاعر میشم میبینم ک اینطوری نیس .و وارد دوره شدم و دیدم ک باید عمل باشه ویجور انگار ب این باور رسیدم ک باید هم ذهن هم عمل باید همسو باشند برای ما رفتارهایی طبیعی شدندک غیر طبیعی هستند همین رفتارها عادی شده و ما نمیتونیم بفهمیم ک اقا من ک دارم با ی کس دیگه نیازی داره میخوره ومن الان میبینم ک نیاز ندارم نشستم سر سفره خب این درست نیس و باید بفهمم و این ندای ذهنی ک میگه بخور فلانه انگار دستش بر ات رو میشه و درنهایت همه چی خودتی هیچکس نمیتونه اینجا بجای من کاری کنه قبلا من فک میکردم ک این فایلها هستند این فقط باورها هستندک منو تعییر میدند اما باور جدیدی ک ایجاد شده مثل دانه ای هس ک کاشته شده باید پرورش پیدا کنه اب نور رسیدگی میخواد اما من سالها باورها رو کاشتم و ول کردم فک کردم خودش بزرگ میشه اما الان ب این درک رسیدم ک من باید اون باورها رو در وجودم رشد بدم با عمل با طرز نگرشم خب از فایلها یاد میگیرم وبخش،اجرا باید باشه هم فایل نیازه هم عملدیروز ک میل نداستم وشام نخوردم اونقدر این خوردن و شام خوردن در ذهن من طبیعی شده ک این کار کاملا غیر عادی برام میومد ک پاشو بخور چن ساعته هیچی نخوردی مگه میشه فقط ناهار بخوری مگه میشه شام نخوری پاشو درد داری بیحالی بی حوصله ای پاشو بخور اما انکار یجور دست یکی برات رو بشه برات رو شده بود ک اینها چیند وصبح بیدار شدم دوساعت گذشته هنوز من گرسنه نیستم درحالیک دیروز اون بخش منفی درونم مدام میگفت گرسنه میشی ها فلان میشی ها ومدام پیشنهاد میداد صبح بمن ب محض پاشدن پیشنهاد داد ببین چن ساعته غذا نخوردی درحالیک من میدونم عدا خوردن ی چیز خصوصیه ی چیز ی نیس ک همینطوری ازش استفاده کنی برای هرکاری هرزمانی بلکه چیزی ک باید درموقع نیاز استفاده بشه واین طبیعیه طبیعی اینک من بخورم برای نیاز جسمی ن برای تفریح ن برای فرار ن برای اروم شدن ن برای خوب شدن من بخورم چن گرسنمه وخب حالا براساس این باور باید من عمل کنم تا رشد پیدا کنه تا یاد بگیرم تا تربیت بشم شاید اوایل سخت باشه اما تو میدونی ک تو کار درست رو داری انجام میدی ومن ن حالم بد شد ن حسم بد ن ضعف کردم ن هیچی پس این نشون میده ک واقعا من نیاز نداشتم ب اون غذا ومن از این نخوردن احساس لذت میکنم اینک تونستم ی کار خوب در حق خودم بکنم و چیزی ک نیازش نبود رو بهش ندادم حسم عالیه حس قدرت میکنم حس اینک من میتونم حس اینک من مسیولم من همه کارم واین من هستم ک باید در جهت خواستم حرکت وعمل کنم ک درستش اینه این ک مدام بخوری ن این درست نیس اینک بی دلیل بخوری این درست نیس این عصبی باشی بخوری این درست نیس ناراحت باشی بخوری این درست نیس غمگین باشی بخوری این درست نیس باردارباشی بخوری این درست نیس بیمار باشی بخوری این درست نیس خوردنی درسته ک در موقع نیاز جسمی باشه این واقعیته است هرچقدر زود بپذیرم ودرمسیرس حرکت کنیم نتیجه هر روز برای ما خودشو نشون خواهد داد خدارو شکر برای این اگاهی از شنا استاد بزرگوارم ممنونم هم برای نوشته زیبا پر از اگاهی هم برای فایلی ک ارایه داد وانقدر پر محتوا پر از واقعیت پرازحس خوب بود شما اینه درون ما هستید دا ید از واقعیتی ک دفن شده در پس ذهنمون رو بهمون میگید واقعیتی ک شیرینه ها ولی برای ما نااشناست دیدید ی بچه دست ب ی چیز داغ میزنه ما میگم جیزه جیزه خیلی از رفتارها وافکارها برای ما جیزه ازخودم میپرسم اگه این ی شی داغ بود دست میزدی فک میکردی این همون قدر جیزه همونقدر درد داره اگه دردشو ب صورت فیزکی حس نمیکنی یا درک نمیکنی یا ربط نمیدی ب این ماجرا بدون ک باید تعییر کنی فر یبا انگار یخونه رو دادند میگن بساز این تویی ک باید بری مصالح بخری بیاری مدیرت کنی بنا بزاری بالا سر کار باشی همه چیز خودتی مدیریت این خوردن از حالت خودکار خارج شده اما تو میتونی ب حالت خودکار عمل کنی فک کنی من خودم برادرمو دیده بودم ک چن سوپر مارکت داشت مدام اونجا میخورد انرزی زا هرچی نوشیدنی اینها یعنی ۱۰ تا یا بیشتر عداهم مبخورد تنقلاتم میخورد من ب چشم خودم دیدم ک وقتی دیگه نرفت کلی لاعر شد این از این نیست ک اونها چاق کننده هس این ازاین بودک برادر من داشت اضافه وارد بدنش میکرد وباور داشت این اضافه هس چاق کننده ومدام پدر مادر بهش میگفتن در فرکانس ترس بود ولی موقعی ک نرفت شکمش تخت شد این نشون میده ک همراه با فککر عمل و احساسم باید تعییر کنه اگه فکر من اینک اضافه وارد بدنم نکنم پس نباید این کارو هم بکنم واحساس خوشبختی کنم ک این کارو نمیکنم درمورد احساس خوبم همینطوره وقتی من معتقدم ک این افکار سمه برام پس نباید درموردش حر ف بزنم نباید بهش فک کنم