به نام خداوند مهربان
توجه کردن مهترین نیرومحرکه به واقعیت تبدیل شدن رؤیا می باشد که معمولا به درستی مورد استفاده قرار نمی گیرد.
اگر تخیل شما درمورد لاغر شدن به خوبی شکل گرفته باشد اما توجه شما در زندگی روزمره بر روی چاقی باشد رؤیای لاغری شما به واقعیت تبدیل نخواهد شد.
توجه کردن
به طور کلی دو نوع توجه کردن وجود دارد:
۱- توجه عینی
۲- توجه ذهنی
ما در هر لحظه از زندگی روزمره در حال استفاده از یکی از دو نوع توجه کردن هستیم.
توجه عینی: از طریق حواس پنجگانه ما شکل می گیرد و وابسته به عوامل بیرونی می باشد.
از طریق شنیدن صدا توجه شما به سمتی جلب می شود.
از طریق دیدن صحنه ای توجه شما به آن موضوع جلب می شود.
از طریق دیدن جسم خود، توجه شما به چاقی جلب می شود.
از طریق فکر کردن به چاق کننده بودن مواد غذایی توجه شما به چاقی جلب می شود.
هر نوع توجه کردنی که به واسطه محرک های بیرونی از طریق شنیدن، دیدن، بوئیدن، فکر کردن یا لمس کردن ایجاد می شود از نوع توجه عینی می باشد که در موضوع چاق شدن بسیار مورد استفاده قرار گرفته است.
همه ما توجه به چاقی را به خوبی درک و تجربه کرده ایم که به طریق مختلف چگونه توجه ما به چاقی جلب شده و درگیر احساس بد چاقی شده ایم.
توجه ذهنی: از طریق اندیشیدن به خواسته ها و آرزوها در ذهن ایجاد می شود و وابسته به نشانه های بیرونی نیست.
توجه ذهنی بعد از شکل گیری تخیل ذهنی ایجاد می شود و در به واقعیت تبدیل شدن آرزوها تاثیر مستقیم دارد.
توجه ذهنی بر خلاف تخیل که قبل از خواب انجام می شود در تمام مدت بیداری در حال انجام شدن است.
توجه ذهنی هیچ نشانه واضح و مشخصی در دنیای پیرامون و واقعیت زندگی ما ندارد و فقط از طریق توجه کردن به اندیشه یا آرزویی که در ذهن خود ایجاد کرده و خواستار تحقق آن هستیم شکل می گیرد.
توجه ذهنی نیاز به انتخاب آگاهانه دارد چون در زندگی روزمره به دلیل تحت تاثیر قرار گرفتن حواس ما از طریق محرک های بیرونی به شکل خودبخودی ترغیب به توجه عینی می شویم.
به طور معمول توجه عینی باعث تشدید وضعیت موجود و بر هم زدن تخیل ذهنی برای رسیدن به آرزوها میشود. از این رو ضروری است که در لابلای گستردگی توجه عینی از طریق توجه ذهنی تمرکز خود را بر رؤیاها و خواسته هایمان افزایش دهیم.
کانون توجه در چاقی و لاغری
همه افراد چاق تجربه توجه عینی به چاقی را دارند و مثال های زیادی از این نوع توجه را می توانند ذکر کنند.
هر گونه عامل بیرونی که سبب توجه شما به چاقی می شود نوعی توجه عینی به چاقی می باشد.
بنابراین در لاغری با ذهن باید دقت کنید که از توجه عینی استفاده نکنید چون توجه عینی مملو از خاطرات چاقی است و به راحتی نمی توانید از توجه عینی برای لاغری یا تقویت قدرت خلاق تجسم لاغری استفاده کنید.
یکی از مهمترین دلایل عدم کسب نتیجه عالی توسط برخی از هنرجویان لاغری با ذهن استفاده بی رویه از توجه عینی در مسیر لاغری با ذهن است.
آنها با توجه کردن به جسم خود، خوردن های خود، بازخورد دیگران و … همواره در حال توجه عینی به چاقی هستند درحالی که در حال تلاش برای یادگیری لاغری با ذهن هستند. از آنجا که مغز انسان منطق گراست و توجه عینی را واقعی و توجه ذهنی را توهم می شمارد بنابراین این افراد در مسیر لاغری با ذهن اسیر توجه عینی خود به چاقی می شوند و نتیجه مطلوب را کسب نمی کنند.
اکنون که در حال یادگیری و تمرین برای ورود به ذهن ناخودآگاه هستید درک این موضوع بسیار مهم است که در حین زندگی روزمره باید از توجه عینی به چاقی خودداری کنید و در مقابل تا می توانید توجه ذهنی به لاغری و تصویر ذهنی تناسب اندام ایده آل خود داشته باشید.
هرچقدر بیشتر تجسم لاغری را تکرار کنید مهارت شما در توجه ذهنی به لاغری بیشتر و روند حرکت شما در مسیر لاغری با ذهن آسان تر خواهد شد.
مدیریت توجه ذهنی
فایل صوتی را با دقت گوش کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
هر زمان دیدگاه های این جلسه به ۲۰۰ عدد برسد جلسه بعد بارگزاری خواهد شد.
امتیاز 4.36 از 97 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام به استاد خوبم و دوستان عزیزم
اولا تشکر بابت این درس که بارگزاری شد
من فایل را گوش دادم و دارم متن را میخوانم
رسیدم به این بخش:
(یکی از مهمترین دلایل عدم کسب نتیجه عالی توسط برخی از هنرجویان لاغری با ذهن استفاده بی رویه از توجه عینی در مسیر لاغری با ذهن است.
آنها با توجه کردن به جسم خود، خوردن های خود، بازخورد دیگران و … همواره در حال توجه عینی به چاقی هستند)
خواستم موضوعی که به ذهنم آمد را بنویسم. اون هم از توجه بی رویه عینی به بازخورد دیگران است. این که ما در تخیل و تجسم طبق سوال بازخورد دیگران را تخیل میکنیم خیلی خوب است. ولی خیلی اوقات مایی که لاغری با ذهن را شروع کردیم و در خودمون تغییراتی هم احساس میکنیم، منتظر اظهار نظر دیگران و افراد نزدیکمان هستیم. انگار دوست داریم اونها بهمون یادآوری کنند که داری لاغر میشی یا صحه بذارن بر احساس لاغری که پیدا کردیم.
یکی از مواردی که میشه توجه عینی را کم کرد همینه که اصلا دنبال تایید کردن دیگران یا تشویق توسط اونها نباشیم. همونطور که در تجسم از نظر مثبت خیالی اونها به حس خوب میرسیم، در عوض در واقعیت نظر دیگران در این برهه برامون بی اهمیت باشه.
من احساس میکنم این قسمت و این فایل خیلی حرف ها برای ما داشته باشه، میرم که ادامه بدم 😊
سلام و ادب
سعی میکنم انجام تمرین روزانه با استفاده از آگاهی های این درس باشه.
۴. چه تغییر در افکار و رفتار جدیدت مشاهده میکنی؟
چشمم دیگه گدا نیست و دنبال خوراکی نمیگرده.
روی اپن خانه خودمان و خانه خواهرم هر خوراکی هم که باشد برایم مهم نیست، نادیده میگیرمش، بدون اینکه دلم بخواهد تستش کنم .
چقدر احساس پر بودن و با شخصیت بودن دارم. یک جور احساس ثروت بهم دست داده که انگار این خوراکیها (مخصوصاً توی مهمانی) برایم هیچی نیستند ارزش خاصی ندارند.
توی دوره همیها حواسم به خوراکیهای روی میز نیست و خیلی آزاد و رها از مصاحبت دوستانم لذت میبرم.
عدم برچسب زدن به مواد غذایی انقدر در من نفوذ کرده که عملاً از دیدن یا خوردن هیچ مواد غذایی حس بدی بهش ندارم.
دیشب که سالاد کلم داشتیم به نیت لاغری و پر کردن شکم ازش نخوردم، که شام کم بخورم، بلکه به خاطر خوشمزگیش خوردم .
برنج شام را هم از اول اندازه ریختم، نه اینکه کم بریزم که نکنه زیاد باشه و بعد سیر نشم و بخوام بازم یه ذره دیگه بریزم .
انقدر ذهنم قبول کرده که مواد غذایی باعث چاقی نمیشود که وقتی خواهرم گفت صبحانهها عسل نمیخورد که چاق نشود، به نظرم حرفش کاملاً بیمنطق و کاملاً ناآگاهانه آمد . انگار دلم برای مردم که همچین چیزهایی را باور کردهاند میسوزد. (یکی از مواردی که باعث میشه توجه عینی ما به چاقی جلب شه، همین حرف های اطرافیانه. پس بهتره بهشون توجه نکنیم و در لحظه توی ذهن خودمون پاسخ درست رو بهش بدیم. مثلا: مواد غذایی عامل چاقی نیستند، عسل که اصلا خیلی هم خوبه، و شفاست. یا هر دلیلی برای چاقی شنیدیم، فوری توی رهنمون بگیم این دلیل عامل چاقی نیست، مثلا چاقی که اصلا ارثی نیست، عادتیه)
۵. چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن می توانی انجام دهی؟
من بهترین اصلاحدرا در استمرار و تمرکز در تمرین هام می دانم. این تمرین اول صبح را با عشق و احساس کامل انجام بدم و میدهم. همین الان برای پاسخ به سوالات آنقدر دوار احساسات شده بودم که واقعا یک شعف قوی توی قلبم حس میکردم و یک شادی خوبی در صورتم بود. طبق گفته استاد توی این جلسه، می توانیم در طول روز هم خودمان را در حالت تناسب تجسم کنیم. و تصاویر متناسب خودمان را به صورت زنده جلوی چشم خودمون داشته باشیم. یک بار دیگه متن این جلسه را بخوانم و صوتش را گوش کنم. گام ۲۲ از ۱۰۰ گام را گوش بدم و بخوانم. از آگاهی های ۱۰۰ گام برای انجام تمرینات این دوره استفاده کنم. کامنت بنویسم و کامنت بخوانم.
سلام و ادب
هر چقدر از توجه کردن بگیم و بهش فکر کنیم کمه
توجه کردن عامل تشدید چاقی است و از همون راه هم توجه کردن میتونه عامل افزایش سرعت در لاغری باشه
اصلا هم توجه عینی را در نظر بگیریم و هم ذهنی
فکرش را بکنید، زمان های قدیم که افراد دسترسی به منابع اطلاعاتی نداشتند که در مورد مواد غذایی و کربوهیدرات و کالری و سرخ کردنی بدانند، در مورد قند ساده و پیچیده و قند میوه و … اطلاعاتی نداشتند. نهایت قضاوتی که از مواد غذایی و چاقی داشتند، این بود که کسی که زیاد بخوره چاق میشه. به عینه هم میدیدن. یه دلیل دیگه هم که نیاوردن بحث ارثی بودن بود که مورد بحث من نیست.
این برچسب زدن و مفید یا مضر دونستن مواد غذایی اصلا مطرح نبود و میبینیم که اونا چقدر لاغر تر بودن، چون از نظر ذهنی با خوردن هر نان و سیب زمینی و برنج و … منتظر چاقی نبودن. اصلا به مواد غذایی از دید لاغری و چاقی توجهی نمی کردن.
اصلا حتی میتونیم بگیم به خود چاقی هم توجه زیادی نداشتن، تپلی رو چیز بدی نمیدونستن.
ولی الان قضیه اینه که همه در معرض اطلاعات زیاد در مورد مضرات مواد غذایی هستند. هر کس توی یه پیج داره مواد غذایی رو تحلیل میکنه. ترس از هر خیلی از خوراکیها در نصف افراد جامعه دیده میشه.
این دقیقا همون توجه کردن به چاقیه. آدم های زیادی توی پارک دارن پیاده روی میکنند، آدمهای زیادی توی باشگاه ها دارن به نیت لاغر شدن ورزش میکنن و همه اینها توجه به چاقیه.
این که استاد میگن الان در طی دوره با هدف لاغر شدن پیاده روی نکنید، احتمالا یکی از دلایلش توجه به چاقیه.
پس ما باید برای کمتر توجه کردن به چاقی، به این عوامل توجه بی اعتنا باشیم و از اونها رها باشیم.
از اعداد ترازو، از حجم غذا، از سرخ کردنی بودن یا نبودن، از قند پیچیده و ساده، … رهنمون رو رها کنیم. چون هر بار که بخواهیم بهش بپردازیم داریم به چاقی توجه میکنیم و این در این مسیر به نفعمون نیست.
ممنون که کامنت من رو خواندید
و ممنون از استاد بابت این فایل عالی
سلام و صد سلام و عرض ادب
چقدر خوشحالم که انجام این تمرین رو با آموزه های این جلسه همراه کردم و واقعا بیشتر از انجامش لذت می برم
روز 7
۱– متناسب بودن چه حسی داره؟
حس قشنگ بودن، خوش تیپ و خوش هیکل بودن، حس اعتماد به نفس، حس جوانی، حس سن پایین داشتن، حس نظم، حس دوست داشتن خود (به خودم ثابت می شه که خودم برای خودم مهم ام و به خودم و سلامتی و ظاهرم اهمیت می دم)، حسی مثل حس راه رفتن زیر بارون (تجربه ای که همین الان داشتم)، حس توانستن: تناسب با ذهن خیلی برای من خاصه، حسش با خود لاغری فرق می کنه، لاغری ایه که خودم با ذهنم به وجود آورد، بهم ثابت شد که با ذهن می شه، همه چیزهایی که این چند ساله خواندم و شنیدم و نوشتم درباره قدرت ذهن، الان تجربه کردم. تا وقتی تجربه نکرده بودم نمی تونستم توش صد در صد باشم، به قول حضرت ابراهیم که به خدا گفت می خوام قلبم مطمئن بشه، الان مطمئن شدم. الان به قول استاد تجربه ش کردم، دیگه برام ثابت شد، قدرت ذهن ثابت شد. لاغری با ذهن برای من شروع یک زندگی جدیده که میگه با تغییر ذهن می شه زندگی رو تغییر داد. وقتی تونستی گوشت و چربی رو با ذهن آب کنی، بقیه چیزها هم می شه.
حس اعتماد به نفس و حس اعتماد به قوانین خدا. حس اینکه دستم به خدا رسیده. خلاصه که همش برام با احساس خوب همراه است.
۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟
توجه به لاغری را بیشتر کنم، لاغری را برای خودم صد در صد بدانم. خدا را بزرگترین قدرت بدانم، کسی که هیچ چیز از حیطه قدرتش بیرون نیست و این قدرت رو به من داده که خودم زندگی م رو رقم بزنم. خودم را بهش بسپارم و اطمینان داشته باشم بهترین شرایط را برایم بوجود می آورد و در راه درست مرا یاری می کند. و تناسب راه درست است. كُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ، خدا به همه کمک می کند، در مسیر چاقی بودم و حالا در مسیر لاغری ام و حتما و صد در صد دست خدا در این راه به کمکم میاد.
در ساعات روز در جسم لاغر زندگی کنم، وقتی راه می روم یک فرد لاغر راه برود، وقتی لباس می پوشم، وقتی کار می کنم، توجهم به لاغری باشد و در جسم یک فرد لاغر زندگی کنم.
از صد گام غافل نشوم و امروز حتما یک درس را گوش بدم و بخوانم.
سلام به استاد خوبم و دوستان گرامی
این بحث توجه به لاغری و تناسب اندام برای من خیلی مفید بوده و مطمئنم اگر بقیه هم بهش جدی فکر کنند به اهمتش پی می برند.
تا قبل از این درس ما در زمان ها و ساعت های مشخصی تمرین نوشتن احساس لاغری و تجسم و تصور و تخیل لاغری را داشتیم.
با این درس ما احساس تناسب و لاغری را به تمام روز و حتی شبمون تسری دادیم.
این که در طول روز و در حین کار هم آگاهانه به لاغری توجه کنیم و خودمان را در کالبدی لاغر تصور کنیم و به زندگی ادامه بدیم باعث می شه ما باورمون بشه که متناسبیم و تناسب را زندگی کنیم، قبل از اینکه واقعا به تناسب رسیده باشیم.
حالا بیایم سوال 4 از تمرین روزانه رو با نتایجمون از آگاهی های این درس ترکیب کنیم.
4- چه تغییری در افکار و رفتار جدیدت مشاهده می کنی؟
خودم را متناسب حس می کنم، خودم را در جمع متناسب ها می بینم، تناسب باورم شده و کاملا متناسب هستم. وجدانم کاملا راحته چون مثل یک فرد متناسب فکر می کنم و رفتار می کنم و غذا نوش جان می کنم. توجه ذهنی به لاغری باعث شده خودم را در یک بدن متناسب حس کنم و انگار دیگه اضافه وزنی وجود نداره. احساس می کنم دیگران هم دارند همان فرد متناسب و قلمی را می بینند. دیگه تناسب برام باورپذیر و واقعی شده.
ممنون از استاد خوبم بابت این درس عالی
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی
چقدر خدا رو شاکرم که توی این سایت هستم
۴۴ روزه توی این سایت هستم و خواستم کمی از روند کار کردنم و تغییراتم بگم
اول اینکه بیشترین تاثیر رو توی روز اول و دوم دیدم، یعنی وقتی به صورت تصادفی اومدم توی سایت و هم زمان شده بود با خبر راه اندازی گروه دور همی در تلگرام، روی این خبر کلیک کردم و وارد گروه تلگرامی شدم و همین باعث شد بخوام بودنم را ادامه بدم، مطمئنا اگر فقط سایت را میدیم، یه نگاهی میکردم و خارج میشدم (چون من تصادفی وارد سایت شده بودم، نه برای آموزش لاغری)
توی گروه اولین چیزی که پیدا کردم جلسات ۱۲ قدم بود، که شماره ۱ را گوش دادم و تمرینش را نوشتم، همون روز مجبور بودم برم تعمیرگاه و چند ساعت باید منتظر میموندم، منم جلسات رو یکی پس از دیگری گوش کردم، جالبه که تمرین ها رو هم انجام میدادم.
خلاصه توی دو روز آینده اون دوره رو تموم کردم.
و و و تاثیر اصلی رو گرفتم. چی؟ این که اضافه وزن من کاملا به دلیل ذهنی بود. نه خوردنی، نه دارویی و نه کم تحرکی ای! منطق هوایی که استاد میگفتند رو کاملا قبول میکردم، چون میدیدم واقعا درسته.
خلاصه همین که فهمیدم اضافه وزن هم مثل سایر ساحت های زندگی، به عوامل بیرونی بستگی ندارد و کاملا ذهنیه، خیلی خیلی برام آگاهی بخش و عالی بود.
اول از همه مواد غذایی رو تبرئه کردم و برچسب نامفید بودن رو ازشون برداشتم، بعد همه پیج های آشپزی و شیرینی پزی رو رها کردم و ذهنم رو آزاد کردم.
بعد به نقطه گرسنگی و سیری خودم دقت کردم و تا حدود خیلی خوبی بهش آگاه شدم.
اجبار پیاده روی ۵۰۰۰ قدمی رو رها کردم و قبول کردم کم تحرکی عامل چاقی نیست.
همزمان گوش کردن به فایل های ۱۰۰ گام رو هم شروع کردم و الان جلسه ۲۴ هستم.
یکی دو هفته بعد از ورودم هم دوره عالی لاغری با ذهن ناخودآگاه شروع شد که الان درش هستیم و واقعا دارم لذت میبرم.
خودم رو وزن نکردم و نمیدونم وزنم عوض شده یا هه، ولی خودم و دیدگاهم عوض شده و خدا رو شاکرم و البته به تغییر جسمی هم ایمان دارم و منتظرم.
ممنونم استاد و دوستان عزیزم
سلام به استاد خوبم و دوستان عزیزم
توجه به لاغری
ما در روز بارها به چاقی خود توجه کردهایم( در جلوی آینه، روی ترازو، با دیدن سایزمون، با گفتن دیگران.)
برای خلق رویای لاغری باید به لاغری توجه کنیم، چیزی که الان نداریمش. میتوانیم توجه به لاغری را از نشانه های آن شروع کنیم. هر تغییری در احساس و افکارمون ایجاد میشه نشانهای از حرکت در مسیر لاغر شدنه . اشتیاق ما برای ادامه مسیر یعنی برای جلب تایید و موافقت ذهن ناخودآگاهمان برای لاغری اهمیت دارد.
روش لاغر شدن همان روش چاق شدن است. همه ما قبل از چاق شدن جسم ذهنمان چاق شده است، احساس چاق شدن را داشتهایم (با ترس از چاق شدن, اطمینان از چاق شدن، انتظار از چاق شدن) بعد هم در ادامه که جسم چاق شد با دیدن خود و نظر دیگران باز هم به چاقی توجه کردیم و تصاویر چاقی وضوح بیشتری پیدا کرد .
برای لاغر شدن هنوز نشانهای نیست که بهش توجه کنیم چون هنوز لاغر نشدهایم ، پس بهتر است این کار را به صورت ذهنی و با توجه کردن به لاغری شروع کنیم. مثل همان مرحله اول چاق شدن ذهنی بود.
یک سوال طلایی برای توجه به لاغری وجود دارد. فکر کردن به اینکه گر لاغر شوم چه میشود؟ این سوال باعث تصویرسازی شرایط آینده میشود و با نوشتن جواب این سوال در حال نوشتن سرنوشت خود هستیم.
این سوال میتونه برای لاغری شما را ترغیب کنه. فرمول پیش فرض ذهن اینه که ذهن ما از ناراحتی و رنج بدش میاد و از خوشحالی و شادی و راحتی خوشش میاد. این اصلاً طبیعت ذهن ماست (اگر به جای گرمی باشی خیلی دوست داری بری جایی که خنک باشد ذهن شما این فرمان را میدهد چون به راحتی و شادی میرسد) و تمایل دارد شرایط را تغییر بدهد و به شرایط بهتری برسد. پس این که ما شرایط عالی را تصور میکنیم، و تصور میکنیم که الان لاغر شده این و به این سوال پاسخ میدهیم، ذهن تمایل دارد به آن سمت حرکت کند و مسیرش در ذهن ناخودآگاه ایجاد میشود و بعد در رفتار و بعد از آن در جسم خود شرا نشان میدهد.
ذهن طی این سالها به این باور رسیده که چاقی شرایط خوبی نیست. میخواد بری در شرایطی که احساس راحتی (لاغری) داشته باشد. پس ما در جواب این سوال شرایطی را بیان میکنیم که متاد واقعیه و برای ذهن لاغری رو (یعنی راحتی) رو به همراه داره. ذهن به تناسب و راحتی تمایل داره ولی راه رو گم کرده چون مدتهاست در مسیر چاقی بوده و مملو از فرمولهای چاق کننده است. و با طرح این سوالات یواش یواش مسیرهایی به سمت لاغری را ایجاد میکنیم و هرچه بیشتر و واضح تر به این سوال جواب بدیم و احساسش کنیم (انگار که واقعی است) رهنمون سریع تر مسیرهای لاغری را پیدا میکند.
سوال طلایی برای توجه به لاغری و ایجاد مسیر ذهنی لاغری
لاغر بشم چی میشه؟
باید این سوال رو باز کنیم و به صورت واضح و جوری که احساسمون درگیر میشه بهش جواب بدیم.
لاغر بشم چی میشه؟
چه لباس های میتونم بپوشم؟
چه رنگ های میتونم بپوشم؟
چه ورزش هایی میتونم بکنم؟
بدنم چطوری میشه؟
کم و پهلو و پشتک چه شکلی میشه؟
رمانهای پاهام توی شلوار جین چه شکلی میشه؟
اندامم در آینه چه شکلی میشه؟
چه تاثیری روی سلامتی م میذاره؟
لاغر بشم چه تاثیری روی سرعت عمل میذاره؟
از نظر روحی چه تغییری میکنم؟
چه تاثیری روی اعتماد به نفسم داره؟
چه تاثیری روی اطرافیانم داره؟
چه تاثیری روی رفتارم در میهمانی ها داره؟
چقدر باعث صرفه مالی میشه؟
چه تاثیری روی نحوه پوششم داره؟
چقدر توی پوشش راحت تر میشم؟
چه تاثیری روی شرایط کاری م داره؟
خانواده م چه نظری میدن؟
دوستام چیا بهم میگن؟
چه تاثیری روی شاخص های سلامتی م داره؟
چه احساسی دارم که عکسم توی شگفتی سازانه؟
چه ژستی میخوام برای عکس شگفتی سازی خودم بگیرم؟
چه تغییری در روابطم بوجود میاد؟
چه تغییری در رفتارم سر سفره بوجود میاد؟
چقدر بهم انگیزه میده برای موفقیت های بعدی؟
کجاها میتونم برم خرید؟
سراغ چه لباسهای میرم؟
چه سایزی بهم میخوره؟
و سوالات دیگر، سعی میکنم از امروز سوالات رو ریزتر جواب بدم و امیدوارم و اطمیان دارم به تغییرات مثبت 🥰
سلام به همه
توجه عینی و ذهنی همزمان رو در یک جا میشه خیلی خوب به دست آورد، آن هم صفحه شگفتی سازانه.
من الان مجدد رفتم و با دقت باز هم عکس ها را نگاه کردم. خیلی حس و حالم خوب شد، صورتم کلا روی حالت لبخند بود. برای هر کدام از دوستان جداگانه میگفتم ماشاالله. تفاوت عکس های قبل و بعد سرشار از حس امید و اطمینانه. خدا رو شکر
مخصوصا با آهنگ شادی که روی پیج بود حس و حال آدم خیلی خوب میشه.
ممنون از استاد خوبم
سلام به همه
توجه عینی به تناسب و لاغری در طی روز
در توجه عینی به لاغری، درسته که هنوز به تناسب مورد نظر خودمون نرسیدیم، ولی میتونیم به افراد متناسب که بیرون میبینیم دقت کنیم.
وقتی با این دید نگاه میکنیم میبینیم چقدر آذم متناسب زیاده، میشه بگیم بیشتر آدمها متناسبن.
این توی ذهنم میره که متناسب بودن طبیعیه. صبح رفتم آزمایشگاه و حواسم به آدمهای متناسب بود، اتفاقا کم هم نبودن، و به خیلی هاتون هم نمیومد که خیلی کار خاصی برای تناسبشون بکنن. احتمالا طبیعی متناسب بودن. بعدشم که پارک، وای که چقدر تازگی ها پارک رفتن برام جذابه، عصری رفتم، توی بهترین شرایط هوا و فضا، یکم توی پارک بسیار زیبای جوانمردان راه رفتم، از پل رد شدم و روی سطح شیب دار که حالت کوهپایه داره و پر از درخت های زیباست نشستم. قبلا بیشتر پیاده روی میکردم، ولی جدیدا بعد از قدم زدن مدت زیادی میشینم و از سکوت، زیبایی ها، دیدن پرندگان، شنیدن صداشون، و زیبایی حرکت باد توی درختان بید لذت میبرم و چقدر هم که عالیه. بعد هم نشستم و تجسم کردم و یه تقلب هم کردم، از سوال «اگر من لاغر بشم چی میشه؟» برای یک خواسته دیگه هم استفاده کردم و بهش جواب دادم و همزمان تجسم کردم.
ما به زودی با رسیدن به تناسب اندام از طریق ذهن، استفاده از ذهن برای رسیدن به خواسته ها رو یاد میگیریم و میتونیم توی جنبه های دیگه زندگی استفاده کنیم. مثل استاد عطار روشن که برای موفقیت مالی میخواست کارکرد ذهن رو یاد بگیره ولی در تناسب اندام به شکل موفقی تونست استفاده کنه و بعد هم به خواسته های دیگرش رسید.
خدا رو شکر میکنم بابت حال خوب الان و این روزهای
و این حال خوش رو برای همه شما دوستان آرزومندم 🥰
سلام به استاد خوبم و دوستان گرامی
یک فرد متناسب یک فرد انتخابگره.
برای خوردن خودش حق انتخاب قائله.
هر خوراکی ای رو نمیخوره، هر غذایی رو نمیخوره.
به قول ماها بدغذاست، گرسنه باشه و وعده غذایی باشه هم حاضر نیست هر غذایی توی سفره است بخوره، حتی نمیشینه غردبزنه یا بهونه بگیره، راحت میگه اینو دوست ندارم و نمیخوره. عین خیالش هم نیست و نمیترسه که از گرسنگی بمیره.
اگه نون تازه یا اون چیزی که دوست داره نباشه، راحت از خیر غذا خوردن میگذره.
وقتی غذا خورده و سیره راحت از خیر خوردن کیک و دسر میگذره و این از دید یک فرد که ذهن چاقی داره اصلا غیر قابل قبول و نشدنیه!!! از نظرش اون فرد متناسب با داره دروغ میگه یا داره کلاس الکی میذاره!!! وگرنه مگه میشه برای کیک و دسر جا نداشت؟! فرد چاق کل زمانی که داشت غذای اصلی رو میخورد داشت به کیک و دسر بعدش فکر میکرد. تازه همون غذای اصلی رو هم تا جای ممکن خورده بود.
فرد متناسب کلی خوراکی های جور وا جور دور و برش هست که درشون رو باز کرده و از هر کدوم یکی دو تا خورده و راحت بقیه اش رو گذاشته کنار برای بعد، یا اینکه نم میکشه و بیات میشه و میریزه دور. ولی کسی که ذهن چاق داره تا دونه آخر میخوره، تازه اونم نه بالذت، با عذاب وجدان و فکر کردن دائمی به چاق کنندگی خوراکیه. هی چندتا میخوره میگه بسه باز میگه بذار چند تا دیگه بخورم و آخرش هم تا ته میخوره و تازه حس بدش شروع میشه.
ببینیم چقدر داریم به این رفتارها نزدیک میشیم
ولی مهم اینه که در حال حرکتیم و به زودی به یک شخصیت با افکار و رفتار شخصیت متناسب نزدیک میشیم.
به امید خدا
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی
من با مرور درس ها باورهای درستی که به ذهنم میرسه را می نویسم، خواهش میکنم شما هم این لیست را کامل کنید.
باورهای سازنده
لاغری و تناسب حالت طبیعی بدن انسان است
تناسب و لاغری شیوه درست زندگی است و خدا هر کار درستی را ده برابر میکند
لاغر شدن آسان است
روش لاغر شدن همان روش چاق شدن است، پس ما این روش را بلدیم
برای لاغر شدن نیاز به زجر کشیدن نیست، چون برای چاق شدن زجری نکشیده ایم
لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست
لاغر شدن برای ما امکان پذیر است، چون بارها تجربه اش کردیم
با ذهن لاغر دیگه به غذا حرص و طمع نداریم و برای رفع نیاز بدن غذا میخوریم
غذاها سوخت بدن ما هستند، پس ما بهشون نیاز داریم
مواد غذایی دشمن ما نیستند و نباید بهشون برچسب بزنیم، مواد غذایی انرژی لازم را برای بدن ما تامین میکنند
در لاغری با ذهن زمانی برای نتیجه در نظر نمیگیریم و نتیجه خودش به موقع ایجاد میشود.
تغییر در افکار و باورهای ما وقتی درونی شود، منجر به تغییر در رفتار ما میشود و در نهایت تغییر در جسم ما.
لاغری و چاقی ارثی نیست، عادتی است
برای لاغری آسان، باید مجوز لاغر شدن را از ذهن ناخودآگاه بگیریم.
ذهن ناخودآگاه در مقابل نا امنی و شرایط سخت مقاومت دارد و همیشه بین عقل و اراده و ذهن ناخودآگاه، در نهایت ذهن ناخودآگاه برنده است.
به ذهن ناخودآگاه نمیتوان زور گفت، باید به مرور و طوری که مقاومت نکنه راضی ش کرد.
روش آپلود برنامه جدید در ذهن ناخودآگاه تکراره، با تکرار آگاهی ها، ذهن ناخودآگاه کم کم راضی میشه.
رژیم فایده ای نداره، چون بدون اینکه موافقت ذهن ناخودآگاه را جلب کنیم، از بیرون بهش دستور میدیم و اون در نهایت مقاومت میکنه.
سالهای زیادی طول کشیده تا ذهن ما و بعد از اون بدن ما چاق بشه، پس برای لاغری عجله نداشته باشیم.
ما فقط یک سال چاقی را یاد گرفتیم و بقیه سالها تکرارش کردیم، پس مهم نیست چند سال چاق بودیم، وقتی ذهن عوض بشه، تناسب اتفاق می افته
دوستان لطفاً شما هم مشارکت کنید تا لیست کامل شود.
شهر بانوی عزییییییز
سلام
چقدر کامنت خوبی دادید کلی حالم خوب شد.
مرسی که به هم حال خوب میدیم. دوستانی که از هم دورن ولی به هم نزدیکن 🥰
بله خوب کاری میکنید، الان فصل فصل عاشقی طبیعته، همین که ازش مینویسم هم حالم عالی میشه، حالت شعف پیدا میکنم. برید و لذت ببرید و بذارید طبیعت هم از حضور شما لذت ببره 🥰💕
سلام مری خانم عزیز
دقیقا همینه
روند هر روزه است و استمرار
ولی به نکته مثبتی که وجود داره تمرین پاسخ به ۵ سواله، چون باید ۳۰ روز انجام بدیم، خودبخود توی جو و مسیر هستیم و رهنمون و احساس و هیجانمون درگیر میشه و این عالیه.
سلام آسیه عزیزم
ممنونم برای آرزوهای زیبات
ما شگفتی سازان
به زودی زود
من همین الان در یک برنامه همایش هستم که جزو برگزار کننده ها هستم
چندین و چند نظر مثبت دریافت کردم که لاغر شدی
خیلی خوب بود 🥰
سلام رهای عزیز
ممنون که کامنت را خواندید
من هم پاسخ شما به این سوالات را خواندم و واقعا لذت بردم و به احساس خوب رسیدم و تمام وقت احساس شوق داشتم. این قرار گرفتن در احساس خوب تناسب با خواندن کامنت دوستان، خود شتوجه ذهنی به لاغری است و من از شما سپاسگزارم.
سلام شهربانی عزیز
ممنون که کامنت م را خواندید
این کامنت واقعا یه دلنوشته بود و خوشحالم که در این مسیر کنار دوستان خوبی و با انگیزه ای مثل شما هستم.
برای شما و خودم و دوستان عزیز دیگر آرزوی تناسب و شادی و آرامش دارم.
سلام
بله متوجه شدم 🥰
البته که فقط قدمون بلند نمیشه، همتون بلند میشه، اعتماد به نفس مون زیاد میشه، اعتماد به خالق بودن مون زیاد میشه، شکر گزاری مون زیاد میشه و در کل همه جوره لذت بیشتری از زندگی میبریم 🥰
سلام منیره عزیز
ممنون از کامنت زیباتون
چه دیدگاه خوبی رو مطرح کردید
این که الان برای بودنتون و چیزی که میخورید ارزش قائلید و فقط خوراکی های خوب رو میخورید.
این دقیقا رفتار متناسب هاست. به قول استاد اگر از چیزی خوششون نیاد به راحتی نمیخورن و خاصرن گرسنه بمونن تا یک غذای مناسب بخورند. برعکس چاق ها که هر چی گیرشون میاد را میخورن و اصلا انتخاب خاصی در کارشون نیست. یا میل ندارم و نمیتونم بخورم و جا ندارم براشون بی معنیه.
ممنون که یک نگاه جدید رو مطرح کردید.
موفق باشید دوست خوبم 🥰
سلام شهربانی عزیز
دوست خوش قلم
چقدر این کامنت خوب بود
همه ش عالی بود، مخصوصا اونجا که گفتید از وقتی لاغر شدن رفتارم توی موقعیت های مختلف تغییر کرده.
اون موقعیت ها که گفتید همه شون موقعیت های حساسیه و یه جور پاشنه آشیله. از اون جاهاییه که راحت میشه لغزش کرد. باید آنقدر تمرین و تکرار کنیم که برامون درونی بشه و در اون موقعیت ها هم بتونیم آگاهانه تصمیم بگیریم که آیا واقعا باید چیزی بخوریم یا نه.
موقعیت ماه رمضون، که بعد از افطار احساس میکنیم هر چیز که دیدیم و تا هر اندازه که میتونیم باید بخوریم. یا موقعیت مهمونی یا عروسی. یا پیک نیک و طبیعت. یا مواجه شدن با یک خوراکی یا شیرینی نذری.
باید همواره حواسمون به حس گرسنگی باشه. ما فقط تحت یک شرایط چیزی میخوریم، اگر گرسنه باشیم و این رمز موفقیته.
باز هم ممنون از کامنت آگاهی بخشتون
سلام رهای عزیز
چقدر کامنتتون عالی بود
واقعا لذت بردم و در احساسش قرار گرفتم
ان شالله به زودی عکساون با ژست پیروزی رو توی شگفتی سازان میبینیم 🥰
من خودم ژستم رو ایستاده به پهلوی چپ رو به دوربین انتخاب کردم. با کت سفید و دامن مشکی و شال صورتی و جوراب شلواری و کفش مشکی. عکس قبل را ابتدای عضویتم گرفتم و منتظرم عکس بعد را بگیرم و برای استاد بفرستم و استاد توی صفحه شگفتی سازان بذارن.
این برام مثل روز روشنه و منتظر اون روزم که خیلی هم دیر نیست.
موفق باشی دوست خوبم
سلام الهام خانم عزیز
موارد توجه عینی با حواس رو خیلی خوب و کامل و مفید گفتید
مخصوصا اون قسمت چشیدن، خیلی وقت ها ما اصلا گرسنه نیستیم یا میل نداریم، ولی همین که از یک خوراکی میچشیم یا ناخونک میزنیم دیگه باید هی ازش بخوریم. من هم یادم باشد این مورد رو مد نظر قرار بدم.
اون بخش توجه عینی با دیدن فیلم غذاها رو از همون روز اول ترک کردم و واقعا خیلی روم تاثیرگذار بود. به خاطر دیدن فیلم های غذاها و آموزش آشپزی شبانه روز توی ذهنم به غذاها و شیرینی ها و پختنشان فکر میکردم که خدا رو شکر دیگه نمیبینم.
سلام شهربانی عزیز
ممنون بابت پاسختون. چه فکر خوبیه که توی تجسم شبانه هم بریم توی حال و هوای این سوال و جواب و حسی که از تجسمش بوجود میاد.
تخته وایت برد واقعا فکر خوبیه، مخصوصا اگر بزرگ باشه 😍
من یه سری چیزها روی آینه میچسبونم ولی تخته وایت برد شخصی یه چیز دیگست.
امیدوارم به زودی تهیه کنید دوست خوبم 🥰
سلام سحر عزیز
ممنون از کامنت جامع و زیباتون
دقیقا همین است که شما میگید، وقتی میگیم چرا میخواهیم لاغر بشیم جوابها کلی است، ولی وقتی میگیم از تناسب چه حسی داری، خیلی جواب های واضح و کاملی میدیم، بعد تازه میفهمیممتناسب شدن چقدر مهم تر از اون چیزی بوده که فکرش رو میکردیم و این خودش باعث انگیزه گرفتن برای ادامه مسیر و رسیدن به تناسب هم هست، به غیر از اینکه به ذهن ناخودآگاه کمک میکنه.
ضمن اینکه وقتی احساس رو درگیر میکنیم، در کنار تکرار، این یک سرعتی به تغییرات میده، در واقع احساسات در تغییر ناخدآگاه مثل کاتالیزور عمل میکنه.
باز هم از کامنت زیباتون متشکرم
سلام خانم شهربانی عزیز
دقیقا باید حواسمون باشه به چاقی بقیه کاری نداشته باشیم، نه بهش توجه کنیم، نه در موردش فکر کنیم، نه در موردش صحبت کنیم. حتی به تعداد چاق ها هم کاری نداشته باشیم. اگه باچشممون دنبال افراد متناسب بگردیم میبینیم خیلی هم زیادن و کم کم باورتون قوی میشه که تناسب طبیعیه و اصلا خیلی راحت تر از چاقیه.
سلام دوست عزیز
وقتتون بخیر
چقدر خوب که در نهایت تونستید افکارتان رو کنترل کنید و به خودتون مسلط بشید.
البته این احساس ها و این مقایسه ها خیلی ممکنه پیش بیاد ولی نکته مهم نمونده توی احساس رقابت یا عقب ماندن یا عجله یا حسرته.
همونطور که استاد خوبمون که هم گفتن، خوشبختانه ذهن ناخودآگاه فوری به افکار ما پاسخ نمیده و یک تکرار و زمانی لازمه، پس ما با یک لحظه بد شدن حالمون فوری توی اون مدار پایین و نتیجه ناجالب وارد نمیشیم. این خاصیت خوب ذهن ناخودآگاهه، وگرنه با هر فکر ناجوری خودمون رو هلاک میکردیم.
خدا رو شکر که خودتون رو زود پیدا کردید و احساستون رو تغییر دادین. هنر در همینه.
موفق باشید دوست عزیز
فریبا خانم
عزییییزم
چقدر زیبا نوشتید و چقدر خوب و صمیمانه با خدا صحبت کردید
خدا رو شکر به خاطر این احساس عالی تون 🥰
سلام شهربانی عزیز
ممنون از شما
مثل همیشه کامنت جامع و خوب
من هم دقیقا حسم به تناسب اندام و لاغری، حس قدبلندتر شدنه. یکی از حس هوایی که اول از همه به ذهنم میاد همینه 🥰
سلام آسیه خانم عزیز
ممنون از کامنت زیبا و پر از حس تون
خیلی تاثیر گذار است
اونجا که گفتید
دقیقا این شرایط فعلی چیزی بوده که من قبلا با تصویری سازی کاشتم و تحویلم داده
چقدر خوب مطرح کردید و چقدر توی دلم و ذهنم نشست.
در مورد قند و انسولین و … هم من دارم پاکسازی ذهنی میکنم. پارسال همکارای من رژیم کتوژنیک گرفتن و ناخودآگاه از مضرات وحشتناک قند و تاثیر اون روی همه سلول های بدن حرف میزدن.
من هیچ علاقه ای به رژیم نداشتم ولی ناخودآگاه این حرف ها از قند توی ذهن من رفته بود.
تقریبا همیشه حواسم بود اول صبح چیز شیرینی (مخصوصا قند مصنوعی) نخورم، و الان از وقتی اومدم توی این سایت دارم ذهنم رو از این نظر پاکسازی میکنم.
دیروز صبح مخصوصا برای اینکه به خودم نشون بدم دارم تغییر میکنم، صبحانه کلوچه لاهیجان خوردم، و اتفاقا خیلی خوشحال بودم و به خودم افتخار میکردم که عذاب وجدان ندارم.
سلام نشمیل عزیز
چه کامنت کامل و مفیدی
در مورد حس های لاغری من هم احساساتی شبیه به همین را مینویسم، و از همه برام مهمتر احساس اراده و احساس آزادی از فکر لاغری و باید و نبایدهای خوراکی است.
و اینکه موقع نوش جان کردن غذا ترسی ندارم و مواد غذایی دیگه برام ترسناک نیستن و بهشون برچسب نمیزنم.
سلام و ادب
ممنون که کامنت را خواندید و پاسخ دادید.
بله دقیقا همینه. کلی باید سعی کنیم تا برسیم به اگاهی های غارنشینی. ما استادی داریم که می گه اگر هر کدام از ما مثل تارزان توی جنگل زندگی می کردیم و باورهای اشتباه را نمی شنیدیم خیلی توی زندگی جلوتر بودیم از اینکه کلی اطلاعات کسب کردیم و باورهامون رو خراب کردیم.
سلام فاطمه عزیز
ممنوم که کامنتم را خواندی. من هم وزن ایده آل خودم را 58 کیلو قرار دادم. من وزنم سالها 63 کیلو بود (چون شنیده بودم برای قد 163، وزن مناسب 63 کیلو است و این باعث شده بود توی این وزن بمانم) ولی یه دوره یک روز درمیون کلاس شنا می رفتم و روزهای دیگه هم استخر می رفتم که تمرین کنم و این باعث شده بود وزنم به 58 برسه، و وقتی رسید (البته من برنامه ای برای کاهش وزن نداشتم) دیدم چقدر سبک تر و راحت ترم و چقدر لباس های سایز کوچیک به تنم قشنگ تره، این باعث شد الان وزن ایده آلم را 58 بگذارم که قبلا هم بدون زحمت درش بودم. به قول یکی از دوستان، ما همین الان هم وزن ایده آل را درون خودمون داریم، می مونه اون 20 کیلو اضافه که باید از بین بره و حتما هم می ره.
سلام خدمت فاطمه عزیزم، دوست دوست داشتنی من
من یه تجربه از خودم بگم. من همه عمرم متناسب بودم، نمی گم لاغر بودم یا وزنم کم بود، اتفاقا با قد 163 وزنم همین حدود 63 یکم بالا و یکم پایین بود. و هیچ وقت هم از بحث های رژیم و لاغری و این چیزها خوشم نمیومد، چون احساس می کردم یه جور محدود کردن زندگیه. خلاصه اصلا خیلی واقعا بهشون کاری نداشتم، غذام اندازه بود و حتی کمتر از متوسط جامعه، چون یادمه از بچگی مامانم می گفتم هر کی گشنه اش باشه میخوره، یعنی از همون بچگی هیچ اصراری به خوردن نبود، یه جمله دیگه هم می گفت از بچگی که توی ذهنم بود، مثلا می گفت فلانی انقدر به بچه ش غذا می ده که معدش گشاد می شه، دیگه سیر نمی شه. شاید همین جملات باعث شده بود ما بچه هاش اندازه و حتی کمتر از اندازه می خوردیم.
تا اینکه سه سال پیش با دختر خالم یه پیچ فروش مواد غذایی زدیم که توش ادویه، دمنوش، عرقیات و سوپر فودها بودند. در واقع یه عطاری آنلاین به اضافه اون سوپر فودها (مثل دانه چیا و کینوا و جوی دو سر) بعد برای تولید محتوا شروع کردم به مطالعه کردن و این باعث شد اطلاعات چاقی من زیاد بشه. هم زمان پیج های رژیم و لاغری و غذاهای رژیمی رو هم دنبال می کردم. از همه بدتر غذاهای رژیمی بود که قشنگ به هر مواد غذایی برچسب خوب یا بد می زد. همینطور برای لاغری این طبع سرد و گرم رو مطالعه می کردم و درسته که اول خودم بهش اعتقاد خاصی نداشتم ولی استمرار باعث شد خودم هم بهش اعتقاد پیدا کنم. نکته بعدی این بود که به خاطر اینکه برای ادویه ها محتوا تولید کنم کلی هم پیچ آشپزی که مملو از غداهای خوش رنگ و لعاب بود رو دنبال کردم. خلاصه همه اینها باعث تجمع اطلاعات چاقی توی ذهن من شد. از حدود دو ساله که من با اینکه غذام عوض نشده شروع کردم به اضافه وزن. یعنی به وزنم اضافه می شد و البته توی هیکلم اول تاثیری نداشت که به تازگی توی هیکلم هم تاثیرش را گذاشت و دیگه لباس هام به راحتی به تنم نمی شن.
من برای این اضافه وزن هیچ دلیلی پیدا نمی کردم. واقعا هیچ دلیلی. چون من ورزش و تحرک هم همیشه داشتم و دارم. حتی توی چند ماه گذشته ساعت هوشمند خریدم و شروع کردم به صورت منظم و روتین روزی 5000 قدم می رفتم. غذام رو هم حتی کمی کمتر کردم. چند روزی هم خاکشیر و دانه چیا خوردم ولی دیدم این یکی رو اصلا نیستم. یعنی همیشه می گفتم آدم با خوردن چیزی لاغر نمی شه، با نخوردنه که لاغر می شه. واقعا واقعا واقعا هیچ دلیلی پیدا نمی کردم. تا اینکه ناامید شدم و به شوهر خواهرم که خیلی روی تناسب و وزن حساسه (به عنوان یه شاخص سلامتی) گفتم دیگه نا امید شدم و دیگه دنبال دلیل نمی گردم. تا اینکه واقعا هدایتی اومدم توی پیج و بعد گروه تلگرام و در همون روز اول دلیل اضافه وزن خودم رو خیلی صریح و شفاف پیدا کردم. دقیقا اطلاعات چاقی بود و چیزی جز اون نبود. و دلیل بعدی هم خاطرات چاقی (این که از غذاها بر اثر دیدن توی پیج ها خاطره سازی می کردم و مرور می کردم، بدون اینکه بپزم و بخورم). خلاصه که پیج های رژیم و آشپزی را رها کردم و مطلبی هم راجع به خواص مواد غذایی نذاشتم. الان حداقلش اینه که حسم خیلی خوبه که دلیلش رو یافتم و دیگه کورکورانه در حال گشتن نیستم.
سلام فهیمه عزیز
ممنون بابت معرفی کردن اون قسمت از چالش، حتما میبینمش
و ممنون که به نکته خوبی اشاره کردید، مقایسه، مقایسه همیشه مخربه و تمرکز ما رو از روی خودمون برمیدارد و یا باعث غرور میشه یا نا امیدی.
هر کس با توجه به بدن خودش و نیازهای خودش میخوره، ما که نیازهای بدن دیگران رو نمیدونیم، یا به قول شما اصلا نمیدونیم اونها در طول روز چی خوردند.
اگر دیدیم خودمون از وعده قبلی، رفتارمون متناسب تر شده، ولع کمتری داریم، دیدمون به مواد غذایی بهتر شده، خوشحال باشیم و کاری به دیگران نداشته باشیم. و البته که ما که داریم روی رهنمون کار میکنیم و پشتکار داریم، حتما رفتار و افکارمون بهتر میشه.
ممنون از کامنت خوبتون
سلام سارای عزیز
چه کامنت خوبی نوشتید، دقیقا این همه اطلاعات بی مورد که در مورد مواد غذایی خواندیم و شنیدیم و … خودش کار رو خراب تر کرده و دید ما رو به مواد غذایی بد کرده.
قدیم ها اصلا خبری از این حرف ها نبود و ما هم انتظار چاقی از هر ماده ای نداشتیم.
سلام شهربانوی عزیز
چه ترفند خوبی بود، ترفند پارچه 🥰
همین طور که میگید یه نشانه است و به خودمون همی یادآوری میکنه که خوراکی هست ولی تو دیگه آدم سابق نیستی که صرف بودن خوراکی بخوای ازش بخوری.
موفق باشی دوست خوبم
سلام آسیه عزیز
چقدر عالییییی بود اونجا که گفتید با تحریک هر کانال عصبی غذا نمیخورید و فقط با دهانتون غذا میخورید، خیلی خوب بود و تمثیل جالبی بود. واقعا همینه. انگار به اصل خودمون و غذاها برگشتیم، غذا رو موقع گرسنگی با دهان میخوریم تا انرژی بگیریم. نه اینکه غذا رو بر حسب تحریک های عصبی و اون هم نه بر اساس نیاز بدن می خوردیم.
در مورد کار خونه، برای منم این تجربه به دست اومده، خیلی بهتر و با علاقه و چابکی بیشتری کار خونه رو انجام میدم.
ممنون بابت کامنت خوبتون
سلام
چقدر عالی، تبریک میگم
یعنی حدود یک ماه، خیلی خوبه و ان شالله به تناسب مورد نظر برسید و بیاید اینجا باز هم بگید تا همه انگیزه بگیرند.
خوبه که شما یک شلوار برای تست دارین، من اکثر لباس هام برای تست مناسبه، همیشه خوشبینانه لباس خریدم، ولی به زودی همه را استفاده میکنم.
سلام سحر عزیز
چه کامنت کامل و خوبی نوشتید، ممنونم.
دقیقا با اون بخش موافقم که مهربانی با خودمون و تحویل گرفتن خودمون خیلی توی روند تناسب موثره. انگار یه جور دیگه داریم به خودمون احترام میگذاریم 🥰
مهربونیت از این نظر که خودمون رو لایق بدونیم که هر چیزی رو صرفا برای اینکه هست نخوریم، بلکه با توجه به خواست واقعی بدنمون بخوریم. با خودمون مهربان باشیم و اجازه بدیم اون سطح از انرژی که لازم داره رو بدون هیچ گونه عذاب وجدان از خوراکی ها بگیره. خلاصه که هوای خودمون رو بیشتر داشته باشیم.
سلام
ممنون از کامنت تون.
دقیقا این نشون می ده که ما تغییر کردیم. قبلا که هر جا حرف از چاقی می شد ما هم شرکت می کردیم و حتی آه و ناله که آره شما راست می گید، منم همین طور، هر چی هم سعی می کنم لاغر نمی شم. ولی الان از نظر ذهنی تغییر کردیم، اولا که دیگه حق رو به اونها نمی دیم و خودمون رو بهشون ملحق نمی کنیم که چاقی رو گردن ارث و مواد غذایی و … می انداختیم ولی الان دیگه اولا بهشون ملحق نمی شیم و بعد اینکه می دونیم دارن اشتباه می کنند و اینکه صحبت را از موضوع چاقی منحرف می کنیم.
سلام مری خانم عزیز چه مثال های خوبی زدید
میشه هر لحظه حواسمون باشه که داریم توجه عینی به چاقی می کنیم یا لاغری. این راه جالبی بود، مرسی.
دیدن عکس شگفتی سازان، توجه عینی به لاغری
دیدن خود استاد و نتیجه گرفتنشون، توجه به لاغری
دیدن روحیه خودمون و اینکه چقدر به لاغری باور واقعی پیدا کردیم و واقعا هم پیدا کردیم، توجه به لاغری
این که لاغری را برای خودمون باور پذیر کردیم و عوامل چاقی را بی ارزش کردیم، باعث می شه وقتی دیگران از دلایل چاقی دارن حرف می زنن، ما خود به خود خنده مون بگیره که بابا داری اشتباده می کنی، و این عدم توجه به چاقیه.
ممنون از کامنت خوبتون که باعث توجه به لاغری در من شد.
سلام دوست خوبم
ممنون از کامنت زیبا و انگیزه بخشتون
دقیقا همینه، تا وقتی از شرایطی ناراضی هستیم و فقط به وجه ناراضی مون توجه میکنیم هم نارضایتی مون بیشتر میشه و هم بیشتر توی همون مسائل و مشکلات گیر میکنیم. و فقط وقتی که رها میکنیم و حس خودمون رو خوب میکنیم میتونیم از اون شرایط بیرون بیایم.