0

جلسه پنجم: توجه ذهنی به لاغری

ذهن ناخودآگاه قدرت تخیل
اندازه متن

به نام خداوند مهربان

توجه کردن مهترین نیرومحرکه به واقعیت تبدیل شدن رؤیا می باشد که معمولا به درستی مورد استفاده قرار نمی گیرد.

اگر تخیل شما درمورد لاغر شدن به خوبی شکل گرفته باشد اما توجه شما در زندگی روزمره بر روی چاقی باشد رؤیای لاغری شما به واقعیت تبدیل نخواهد شد.

توجه کردن

به طور کلی دو نوع توجه کردن وجود دارد:

۱- توجه عینی

۲- توجه ذهنی

ما در هر لحظه از زندگی روزمره در حال استفاده از یکی از دو نوع توجه کردن هستیم.

توجه عینی: از طریق حواس پنجگانه ما شکل می گیرد و وابسته به عوامل بیرونی می باشد.

از طریق شنیدن صدا توجه شما به سمتی جلب می شود.

از طریق دیدن صحنه ای توجه شما به آن موضوع جلب می شود.

از طریق دیدن جسم خود،‌ توجه شما به چاقی جلب می شود.

از طریق فکر کردن به چاق کننده بودن مواد غذایی توجه شما به چاقی جلب می شود.

هر نوع توجه کردنی که به واسطه محرک های بیرونی از طریق شنیدن، دیدن، بوئیدن، فکر کردن یا لمس کردن ایجاد می شود از نوع توجه عینی می باشد که در موضوع چاق شدن بسیار مورد استفاده قرار گرفته است.

همه ما توجه به چاقی را به خوبی درک و تجربه کرده ایم که به طریق مختلف چگونه توجه ما به چاقی جلب شده و درگیر احساس بد چاقی شده ایم.

توجه ذهنی: از طریق اندیشیدن به خواسته ها و آرزوها در ذهن ایجاد می شود و وابسته به نشانه های بیرونی نیست.

توجه ذهنی بعد از شکل گیری تخیل ذهنی ایجاد می شود و در به واقعیت تبدیل شدن آرزوها تاثیر مستقیم دارد.

توجه ذهنی بر خلاف تخیل که قبل از خواب انجام می شود در تمام مدت بیداری در حال انجام شدن است.

توجه ذهنی هیچ نشانه واضح و مشخصی در دنیای پیرامون و واقعیت زندگی ما ندارد و فقط از طریق توجه کردن به اندیشه یا آرزویی که در ذهن خود ایجاد کرده و خواستار تحقق آن هستیم شکل می گیرد.

توجه ذهنی نیاز به انتخاب آگاهانه دارد چون در زندگی روزمره به دلیل تحت تاثیر قرار گرفتن حواس ما از طریق محرک های بیرونی به شکل خودبخودی ترغیب به توجه عینی می شویم.

به طور معمول توجه عینی باعث تشدید وضعیت موجود و بر هم زدن تخیل ذهنی برای رسیدن به آرزوها میشود. از این رو ضروری است که در لابلای گستردگی توجه عینی از طریق توجه ذهنی تمرکز خود را بر رؤیاها و خواسته هایمان افزایش دهیم.

کانون توجه در چاقی و لاغری

همه افراد چاق تجربه توجه عینی به چاقی را دارند و مثال های زیادی از این نوع توجه را می توانند ذکر کنند.

هر گونه عامل بیرونی که سبب توجه شما به چاقی می شود نوعی توجه عینی به چاقی می باشد.

بنابراین در لاغری با ذهن باید دقت کنید که از توجه عینی استفاده نکنید چون توجه عینی مملو از خاطرات چاقی است و به راحتی نمی توانید از توجه عینی برای لاغری یا تقویت قدرت خلاق تجسم لاغری استفاده کنید.

یکی از مهمترین دلایل عدم کسب نتیجه عالی توسط برخی از هنرجویان لاغری با ذهن استفاده بی رویه از توجه عینی در مسیر لاغری با ذهن است.

آنها با توجه کردن به جسم خود، خوردن های خود،‌ بازخورد دیگران و … همواره در حال توجه عینی به چاقی هستند درحالی که در حال تلاش برای یادگیری لاغری با ذهن هستند. از آنجا که مغز انسان منطق گراست و توجه عینی را واقعی و توجه ذهنی را توهم می شمارد بنابراین این افراد در مسیر لاغری با ذهن اسیر توجه عینی خود به چاقی می شوند و نتیجه مطلوب را کسب نمی کنند.

اکنون که در حال یادگیری و تمرین برای ورود به ذهن ناخودآگاه هستید درک این موضوع بسیار مهم است که در حین زندگی روزمره باید از توجه عینی به چاقی خودداری کنید و در مقابل تا می توانید توجه ذهنی به لاغری و تصویر ذهنی تناسب اندام ایده آل خود داشته باشید.

هرچقدر بیشتر تجسم لاغری را تکرار کنید مهارت شما در توجه ذهنی به لاغری بیشتر و روند حرکت شما در مسیر لاغری با ذهن آسان تر خواهد شد.

مدیریت توجه ذهنی

فایل صوتی را با دقت گوش کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

هر زمان دیدگاه های این جلسه به ۲۰۰ عدد برسد جلسه بعد بارگزاری خواهد شد.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.36 از 97 رای

https://tanasobefekri.net/?p=45150
228 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مری خانمی
      1403/07/06 15:26
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 102 کلمه

      «با توجه کردن به جسم خود، خوردن های خود،‌ بازخورد دیگران و … همواره در حال توجه عینی به چاقی هستند »

      🍂مثال از خودم:

      اندازه گیری ساز  با متر و بعد ناامیدی

      رفتن روی وزنه  و بعد ناامیدی

      خیره شدن به آینه  و بعد ناامیدی

      امتحان کردن لباسهای قدیم برای اینکه ببینم اندازه شده یا نه و بعد ناامیدی…

      توجه به تغییرات وزن دوستانم که توی گروه میگن یا دوستانم که با رژیم لاغر شدن و مقایسه خودم  و بعد ناامیدی

      «هر گونه عامل بیرونی که سبب توجه شما به چاقی می شود نوعی توجه عینی به چاقی می باشد.»

      🍂مثال از خودم:

      وزنه. متر. آینه. لباسهای کوچیکتر از سایزم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 28 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/07 10:00
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 705 کلمه

      به نام خدا سلام و عرض ادب خدمت همه ی دوستان.خداوند متعال قلم رو در دست ما داده پس چه چیزی بهتر از اینکه خودم با دست خودم زندگیم رو بسازم و داستان زندگیم رو بنویسم . و چه ابزاری بهتر از تصورات ذهنی. موضوع جالبی که این‌بار یاد گرفتم اینه که به چاقی توجه نکنم و حتی اگر تصوری از تناسب اندام ندارم بازهم در هنگام تصور ذهنی ، از آرزوهام بگم.‌ چون منطق من چاقی رو اثبات شده می‌دونه. چشم من چاقی رو داره می‌بینه. اما من می‌تونم با کمک ضمیر ناخودآگاه این حالت رو تغییر بدم.باید چیکار کنم؟وقتی استاد بهم تمرین داده که در مورد احساس لاغری بنویسم من خلاف چاقی رو بنویسم. مثلا الان چه حسی دارم:مثلا  ناراحتم که چاقم/ لباسهام تنگه /اعتماد به نفس ندارم/ هر وقت میرم خرید گریه ام می‌گیره/ از عکس گرفتن بدم میاد/ همه‌اش گشنمه/ زیاد میخورم و….همه رو برعکس بگم :لاغرم /لباسهام اندازه‌ست/ سرشار از اعتماد به نفسم /با علاقه میرم خرید /فقط وقتی گشنمه غذا میخورم و بیشتر وقت روز احساس سیری دارم. عاشق اینم که از خودم عکس بگیرم و خودم رو ببینم…وقتی که داشتم این قسمت رو گوش می‌دادم فهمیدم یه عادت بدی دارم و مدام از بقیه میپرسم به نظرت لاغر نشدم ؟ یعنی باورم اینه که چاقم و هی دارم بهش توجه میکنم و روش انرژی میذارم…در لاغری با ذهن بهانه بی بهانه . وقت ندارم بچه دارم شاغلم… این خیلی عالیه که ما در هر حال و در هر وضعیتی می‌تونیم تصورات و تخیلات خودمون رو داشته باشیم.یک نکته طلایی توی صحبت‌های استاد بود:در موضوعات ذهنی و در لاغری با ذهن مقدار وجود ندارد ومتر و معیاری نیست.راستش از وقتی که وارد سایت شدم تقریباً توی این یک ماه حالم دگرگون شده خیلی سر حالم خیلی امیدوارم و اینکه مطمئناً فرمول‌های ذهنیم تغییر پیدا کرده ولی نمی‌شه این تغییرات رو با کیلو و متر و فرسخ اندازه گرفت…استاد جایی توی متن بالا فرمودن که توجه عینی به چاقی نکنیم و مثال زدن که توجه کردن به جسم خود، خوردن های خود،‌ بازخورد دیگران و …اینا همگی عینی است.دوست دارم اینجا گریزی هم بزنم به آموزش‌های قبلیمون.حالا تمرینی که استاد هفته قبل به ما داده بودن این بود:- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟من جواب این سوال رو با همون نکات ضروری استفاده از قدرت تخیل میدم که خودشون قبلاً یادمون داده بودن. مثلاً گفتن فضای ذهنی تخیلات شما فقط مختص به خودتونه و ازش برای تخیل شرایط دیگران استفاده نکنید چون منجر به مسدود شدن مسیر تحقق آرزوهای خودتون می شه.توجه کردن به مسائل و شرایط زندگی دیگران، خاطرات تلخ گذشته, کینه,غیبت کردن و گفتگو کردن درباره شرایط ناراحت کننده…واقعا نباید فضای ذهنمون رو الکی با چیزهای بیهوده اشغال کنیم و انرژی خودمون رو با چیزهای بیهوده از بین ببریم.یا اینکه گفتن اجازه ندیم کسی بهمون بگه موفق نمیشی یا چه جوری تخیل کن.از طرفی نباید به چیزهایی که نمی‌خوایم فکر کنیم مثلاً ما چاقی رو نمی‌خوایم پس نباید وضعیتی که الان داریم و به خاطر تخیلات گذشته‌مونه، گسترش بدیم به آینده فکر کنیم که چون الان چاقم پس دیگه هیچ وقت موفق نمی‌شم. چون اگر الان خودمون رو اصلاح کنیم تفکرات و تخیلاتمون را اصلاح کنیم می‌تونیم آینده بهتری بسازیم. مدام از چاقی حرف نزنیم من قبلاً اگه کسی در مورد چاقی حرف می‌زد خیلی مشتاقانه ادامه می‌دادم که آره رژیم معرفی کن آره فلان رژیم رو گرفتم فلان ورزش رو کردم وای تو چه رژیمی گرفتی حتی اگر جایی بحث سر چیز دیگه‌ای بود من ناخودآگاه بحث رو می‌بردم سمت چاقی اینکه مثلاً ای بابا نمی‌دونم چرا هرچی می‌خورم چاق می‌شم یا اینکه مثلاً اگه کسی چیزی تعارف می‌کرد می‌گفتم ای بابا تو که نمی‌دونی من اگه اینو بخورم الان میشم ۱۰۰ کیلو .یعنی حتی جایی اگه بحث چاقی هم نبود من هی بحث رو پیش می‌آوردم و بعد دیگران نظر می‌دادند راهکار می‌دادند بعضیا می‌گفتن همین جوری که هستی خوبی بعضیا می‌گفتن خب یکم تلاش بکن تنبلی رو بذار کنار…اما الان دیگه اونجوری نیستم خودم بحث چاقی رو پیش نمی‌کشم اگر هم کسی چیزی بگه خیلی مودبانه گوش میدم ولی خودم دیگه ادامش نمی‌دم یعنی تشکر می‌کنم میگم ممنون که به فکر من بودی ممنون که بهم این راهکارها رو دادی خیلی ازت ممنونم و بعد صحبت کردن راجع به یه موضوع دیگر رو شروع میکنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/14 07:01
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 108 کلمه

      سلام بر استاد عزیز و دوستان گرامی 

      استمرار استمرار استمرار ✅

      فایل های استاد مثل یه دارو میمونه که باید هرروز استفاده بشه حالا با انجام تمرین شده با گوش دادن فایل شده یا با خوندن مطالب سایت…✔️

      اگر امروز گوشش بدی امروز حالت‌ خوبه ولی اگر بهش پایبند نمونی و فردا انجامش ندی بی اثر میشه❌

      یعنی امروز گوش میدی و واقعا حس تناسب اندام وجودت رو فرا میگیره حس خوبی پیدا می‌کنی تصورات ذهنیت شکل میگیره

      اما باید حتما بهش پایبند بمونی و فردا هم انجامش بدی 

      شما که نمیگی من امروز قرص خوردم خوب شدم پس 

      فردا دیگه نمی‌خورم! پس باید هرروز این تمارین رو هم انجام بدی 

      برای همه آرزوی موفقیت دارم 

      🍁🍁🍁

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/14 18:07
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 132 کلمه

      سلام بر همه 

      داشتم گام سوم از دوازده گام رو می‌خوندم که به این جمله رسیدم که برای خیلی الهام بخش بود و دلم خواست با شما هم به اشتراک بگذارم:

      نتیجه نسبی و غیرپایداری که همه ما با استفاده از روش های لاغر شدن مختلف کسب کرده ایم نشان از:

      تمایل و علاقه جسم ما برای برطرف کردن اضافه وزن دارد.

      نشان از اشتیاق و علاقه ما برای لاغر شدن است.

      به دست نیاوردن نتیجه عالی و ماندگار به دلیل اشتباه بودن آن مسیر است.

      ما بی اراده نیستیم 

      ما فقط قبلا راه های اشتباهی رو انتخاب می‌کردیم 

      از اینا مهم‌تر اینکه اگر از همون روشهای غلط نتایج نسبی و موقت گرفتیم یعنی:

      بدن ما دوست داره ما به تناسب اندام برسیم.

      پس ناامید نشین و نگین من هیچ وقت لاغر نمی‌شم.

      لاغری حق همه ی ماست دوستان ☺️🌹

      شاد و پیروز باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/15 04:02
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 91 کلمه

      الان که دارم این رو می‌نویسم ساعت چهار صبح است 

      و من اینجا دارم قول میدم که استمرار داشته باشم .

      راستش من روزهای اول خیلی پیگیر بودم اما از یک جایی به بعد فایل ها و تمارین رو پراکنده گوش کردم و انجام دادم 

      دیگه از امروز هر جوری که شده 

      چه در ناراحتی 

      چه خوشحالی 

      چه سفر

      حتی اگر هزار تا کار هم داشته باشم 

      فایل ها رو گوش میدم 

      نه فقط برای لاغری 

      بلکه برای حال خوب 

      چه طور نمیگم الان خوشحالم نفس نکشم یا ناراحتم 

      غذا نخورم

      این فایل ها حکم نفس را برای من داره و غذای روح‌ منه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/24 16:25
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 368 کلمه

      عالی بود 

      من خودم آدم متناسب میشناسم آفرین به قول شما دو قاشق میخوره ولی اینم بگم که اون دو قاشق اون قبلش چه داستانی بوده و ده قاشق من چه داستانی 

      یک روز من از صبح تا شب یک روز اون از صبح تا شب 

      روز من 

      صبح بیدار شدم چای تلخ خوردم با تقریباً یک کف دست نون و یکم پنیر 

      بعد موقع ناهار که شده گفتم نه برنج چاق می‌کنه بذار نخورم چند قاشق خورش خوردم 

      شب که رفتم خونشون چای و میوه آوردن

      من طبق عادت همیشه چای و تلخ خوردم و از ترس چاق کنندگی میوه هم یه واحد میوه بخور دو واحد میوه بخور 

      یه خیاری یه نصفه شلیلی چیزی خوردم 

      آخرم سر شام ۱۰ قاشق کشیدم پیش خودمم میگم نگاه کن چقدر خوردی 

      غافل از اینکه از صبح همش داشتم به خودم گرسنگی می‌دادم 

      حالا اون فرد متناسبی که الان می‌بینم دو قاشق خورده 

      از صبح که بلند شده کره نارگیل خورده عسل خورده کره بادام زمینی خورده شکلات خورده چای خورده شیرینی خورده ناهار برنج و خورشت خورده میان وعده خورده عصرانه ان و عسل و خامه‌. بعد غروب که میوه آوردن گفته من عاشق میوه‌ام و چند تا دونه خورده و حالا سر شام میگه که من زیاد اشتها ندارم دو قاشق می‌خوره 

      حالا چی میشه که اون چاق نمی‌شه و من چاق میشم 

      به خاطر اینکه اون به بدنش گوش میده 

      من همش دارم به بدنم میگم تو خفه شو به حرف من گوش بده 

      اون بدنش میگه امروز اینو بخور الان اینو بخور الان گرسنه‌ای این دو قاشقو بخور تا سیر بشی بعد دو ساعت دیگه گرسنه شدی غذا هست 

      ولی من از صبح بهش گفتم هیچی نباید بخوری هیچی نباید بخوری مثل یه بچه‌ای که همش خفش کردی همش زدی تو دهنش و بعد یهو جیغ می‌زنه یهو داد می‌زنه یهو سر می‌کوبه بدنتم یهو شروع می‌کنه به فریاد زدن

      یعنی این تجربه منه‌ها اصلاً نه در مقایسه با آدمای متناسب 

      کلاً هر روزی که من با بدنم مهربونم و بهش گوش میدم ی اگر گرسنه است می‌خورم اگر سیره نمی‌خورم در حدی که گرسنمه می‌خورم 

      نمیگم یه ساعت پیش غذا خوردم الان دیگه پس حق ندارم هیچی بخورم نمیگم الان باید حتماً فستینگ بکنم 

      یک روز خوبی رو پشت سر می‌ذارم ولی روزی که همش به خودم گرسنگی بدم حتماً شبش مثل قحطی زده‌ها غذا می‌خورم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/15 03:55
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 16 کلمه

      من کلا سه روز انجام دادم که حتی پشت سر هم نبود و پراکنده بود 😮‍💨😮‍💨😮‍💨

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/13 22:51
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 9 کلمه

      آره انگار وقتی استاد تمرین میده بیشتر جواب می‌دیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/13 22:46
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 7 کلمه

      کاملا درسته و موافقم خیلی خوب گفتید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/13 22:45
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 10 کلمه

      سلام مژگان خانم عزیز دیدگاه شما خیلی مفید بود 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/07 23:44
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 81 کلمه

      چقدر عالی نوشتید. واقعا تاثیر گذار بود برام چون امروز توی گروه پرسیدم که چکار کنم که هی توجهم به چاقی جمع نشه و الان فهمیدم واقعا مثل ورق زدن مجله است چیزی رو که نمی‌خوای بهش توجه نکن ورق بزن و بگذر.و وقتی رسیدی به چیزی که حالت رو خوب می‌کنه دو دستی بچسب اش. مثل وقتی که مجله می‌خونی . ورق میزنی رد می‌کنی.. و وقتی می‌رسی به چیزی که مورد علاقته تمام توجهت رو بهش معطوف می‌کنی ☀️👏🏻👏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم