0

جلسه پنجم: توجه ذهنی به لاغری

ذهن ناخودآگاه قدرت تخیل
اندازه متن

به نام خداوند مهربان

توجه کردن مهترین نیرومحرکه به واقعیت تبدیل شدن رؤیا می باشد که معمولا به درستی مورد استفاده قرار نمی گیرد.

اگر تخیل شما درمورد لاغر شدن به خوبی شکل گرفته باشد اما توجه شما در زندگی روزمره بر روی چاقی باشد رؤیای لاغری شما به واقعیت تبدیل نخواهد شد.

توجه کردن

به طور کلی دو نوع توجه کردن وجود دارد:

۱- توجه عینی

۲- توجه ذهنی

ما در هر لحظه از زندگی روزمره در حال استفاده از یکی از دو نوع توجه کردن هستیم.

توجه عینی: از طریق حواس پنجگانه ما شکل می گیرد و وابسته به عوامل بیرونی می باشد.

از طریق شنیدن صدا توجه شما به سمتی جلب می شود.

از طریق دیدن صحنه ای توجه شما به آن موضوع جلب می شود.

از طریق دیدن جسم خود،‌ توجه شما به چاقی جلب می شود.

از طریق فکر کردن به چاق کننده بودن مواد غذایی توجه شما به چاقی جلب می شود.

هر نوع توجه کردنی که به واسطه محرک های بیرونی از طریق شنیدن، دیدن، بوئیدن، فکر کردن یا لمس کردن ایجاد می شود از نوع توجه عینی می باشد که در موضوع چاق شدن بسیار مورد استفاده قرار گرفته است.

همه ما توجه به چاقی را به خوبی درک و تجربه کرده ایم که به طریق مختلف چگونه توجه ما به چاقی جلب شده و درگیر احساس بد چاقی شده ایم.

توجه ذهنی: از طریق اندیشیدن به خواسته ها و آرزوها در ذهن ایجاد می شود و وابسته به نشانه های بیرونی نیست.

توجه ذهنی بعد از شکل گیری تخیل ذهنی ایجاد می شود و در به واقعیت تبدیل شدن آرزوها تاثیر مستقیم دارد.

توجه ذهنی بر خلاف تخیل که قبل از خواب انجام می شود در تمام مدت بیداری در حال انجام شدن است.

توجه ذهنی هیچ نشانه واضح و مشخصی در دنیای پیرامون و واقعیت زندگی ما ندارد و فقط از طریق توجه کردن به اندیشه یا آرزویی که در ذهن خود ایجاد کرده و خواستار تحقق آن هستیم شکل می گیرد.

توجه ذهنی نیاز به انتخاب آگاهانه دارد چون در زندگی روزمره به دلیل تحت تاثیر قرار گرفتن حواس ما از طریق محرک های بیرونی به شکل خودبخودی ترغیب به توجه عینی می شویم.

به طور معمول توجه عینی باعث تشدید وضعیت موجود و بر هم زدن تخیل ذهنی برای رسیدن به آرزوها میشود. از این رو ضروری است که در لابلای گستردگی توجه عینی از طریق توجه ذهنی تمرکز خود را بر رؤیاها و خواسته هایمان افزایش دهیم.

کانون توجه در چاقی و لاغری

همه افراد چاق تجربه توجه عینی به چاقی را دارند و مثال های زیادی از این نوع توجه را می توانند ذکر کنند.

هر گونه عامل بیرونی که سبب توجه شما به چاقی می شود نوعی توجه عینی به چاقی می باشد.

بنابراین در لاغری با ذهن باید دقت کنید که از توجه عینی استفاده نکنید چون توجه عینی مملو از خاطرات چاقی است و به راحتی نمی توانید از توجه عینی برای لاغری یا تقویت قدرت خلاق تجسم لاغری استفاده کنید.

یکی از مهمترین دلایل عدم کسب نتیجه عالی توسط برخی از هنرجویان لاغری با ذهن استفاده بی رویه از توجه عینی در مسیر لاغری با ذهن است.

آنها با توجه کردن به جسم خود، خوردن های خود،‌ بازخورد دیگران و … همواره در حال توجه عینی به چاقی هستند درحالی که در حال تلاش برای یادگیری لاغری با ذهن هستند. از آنجا که مغز انسان منطق گراست و توجه عینی را واقعی و توجه ذهنی را توهم می شمارد بنابراین این افراد در مسیر لاغری با ذهن اسیر توجه عینی خود به چاقی می شوند و نتیجه مطلوب را کسب نمی کنند.

اکنون که در حال یادگیری و تمرین برای ورود به ذهن ناخودآگاه هستید درک این موضوع بسیار مهم است که در حین زندگی روزمره باید از توجه عینی به چاقی خودداری کنید و در مقابل تا می توانید توجه ذهنی به لاغری و تصویر ذهنی تناسب اندام ایده آل خود داشته باشید.

هرچقدر بیشتر تجسم لاغری را تکرار کنید مهارت شما در توجه ذهنی به لاغری بیشتر و روند حرکت شما در مسیر لاغری با ذهن آسان تر خواهد شد.

مدیریت توجه ذهنی

فایل صوتی را با دقت گوش کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

هر زمان دیدگاه های این جلسه به ۲۰۰ عدد برسد جلسه بعد بارگزاری خواهد شد.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.36 از 97 رای

https://tanasobefekri.net/?p=45150
228 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/08 14:20
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,453 کلمه

      بنام خدای مهربان

      با سلام و درود و خدا قوت خدمت استاد عزیز و دوستان پر انرژی شگفتی سازم 

      روز ۲۴ :

      تمرین روزانه گام ۴ 

      از اونجایی که این تمرین رو بر خودم هر روز واجب میدونم و خیلی در امور خانه داری فعال شدم 

      نمیرسیدم برای این قسمت تمرین برداشتم  رو بنویسم و این تغییرات فعالیت رو عاشقانه دوست دارم چون کاملا اتوماتیک وار از طریق توجه ذهنی بدستش آوردم 

      و دوست دارم در گام پنجم هم به این سوالات جواب بدم 

      دقیقا منم در تجسمات شبانه کلی برنامه ریزی برای ذهن ناخودآگاهم انجام میدم ولی در طول روز هم با جواب دادن به این سوالات منطق ساز میتونم گامهای کوچک و فوق العاده موثر بردارم کاملا از احساسم متوجهم تاثیرش رو و خیلی تغییرات برام واضح و عالی مشخص شده 

      مثلا مینویسم تو قسمت تغییرات که خیلی فعال تر شدم ذهن ناخودآگاهمم برنامه ریزی میشه با تجسم شبانه خیلی بیشتر دوست دارم با اشتیاق کمک کنم و عاشق آشپزی هستم حتی وقتی خودم میلم به خوردن نیس 

      در گذشته نا آگاهی رژیمی آشپزی میکردم و فقط حسرت میخوردم چرا من نباید بخورم و محروم و محدودم 

      ولی الان اصلا این احساس رو ندارم برعکس خوشحالم چون میدونم به محض نیاز قطعا به خودم حال اساسی بی ترس میدم همین دیشب اصلا تمایلی به شام خوردن نداشتم فقط برای مامان و داداشم شام درست کردم 

      و به عمل کردن تبدیل میشه و خیلی تغییرات به ظاهر کوچک که جزو عادات فوق العاده شیرین من میشه 

      و چقدر جالبه که تغییرات برام شیرین و دلچسبه و کاملا با رضایت رفتارم درست شده نه هیچ شکنجه و فشاری و از بیرون کاملا این حس درونیه و با خودم در صلح و پذیرشم  

      حالا سوالات شیرینم رو جواب بدم و بعد در قسمت بعدی ادامه تمرینم 

       ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۱.حس شادی و آرامش روز افزون درست برعکس گذشته که مدام غمگین تر و افسرده تر میشدم و استرس شدید که قبلا داشتم دقیقا تغییر مسیر میدم و بر خلاف گذشته رفتار میکنم در احساسات و همین منو به سمت حس شیرین متناسب شدن میبره و ردخور نداره 

      ۲.حس پرواز و سبکی و شیک پوشی و فعالیت روز افزون و لذت بردن از حضور در جمع و مهمانیها و مراسمات درست برعکس گذشته که با زور و اجبار و تنفر وارد هر مجلسی میشدم و گوشه نشین و افسرده بودم که خودم ساخته بودمش با باورهای همسو با ناخواسته ام که بیشتر توجه عینی میکردم و نتیجه هم همون میشد و ذهن من خوب و بد نمیکنه دقیقا به مسیر توجهم میره چه ذهنی چه عینی و تثبیت و بیشتر میشه و کار ذهن بیشتر کردن کانون توجه و احساسات منه و ناخودآگاه کوره بی سواده تشخیص در خیر و صلاح نمیده فقط به احساس عالی من کار داره و دو دوتا ۴ تا میشه   

      ۳. حس شجاعت از استفاده تمام مواد غذایی و فرق نگذاشتن بین کالریها و ضرر داشتن این ماده غذایی طبع سرد و گرم رو بیخیال شدن و با آرامش برچسب نزدن به نعمتهای الهی و احترام و ارزش قائل شدن به بدن پاک و نازنینم که دیگه حاضر نیستم با تحریک هر کانال عصبی غذا بخورم و فقط با یک دهان غذا میخورم بی حسرت و ولع غذا خوردن 

      بدون محرومیت و محدودیت حس بدبختی نداشتن که مدام فکر میکردم خدا منو برای سختی کشیدن آفریده و هر ماده خوشمزه بر من حرامه الان فقط چیزایی میخورم که طعمش رو دوست دارم و این حس که من لایق بهترینهام نه جارو برقی بازمانده غذاهایی که اسراف نشه و دور ریخته نشه خودم خیلی ارزشمندترم و سهمم رو به اندازه نیاز با لذت میخورم   

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۱. از اینکه سینه هام عضلانی و خوش فرم و عالی شده و لباس خیلی به تنم شیکه و بازوهای خوش تراشم و بالاتنه عالی خودم که خالقش هستم خیلی لذت میبرم 

      ۲. از اینکه سبک شدم و فشاری به زانوهام و مفصلای نازنینم نمیاد و خیلی راحت نشست و برخاست میکنم و رانهای خوش تراش و ساق پای باریکم و باسن خوش فرمم خیلی لذت میبرم و پاهام در اختیار هر مکانیه که بخوام برم و منو محدود نمیکنه خیلی لذت میبرم بی هیچ خستگی  

      ۳. از شکم تخت و صاف خودم و کمر باریکم که درست مطابق تجسم های پی در پی و تکراری شیرین منه خیلی لذت میبرم چه کیفی میده شکمم اصلا آویزون نیس و زیر شکمم خیس نمیشه هرگز و عرق سوز نمیشم هرگز خیلی لذت میبرم و برگشتم به تنظیمات کارخونه عادی و طبیعی خودم خیلی برام افتخار داره و از حس قدرت و توانمندی خودم خیلی لذت میبرم 

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۱. مامانم از اینکه خیلی کمک حالشم و سالم و سلامت هستم خیلی ازم راضیه و لبخند رضایتش رو میبینم و ازم تشکر میکنه و تشویق و حمایتم میکنه همیشه و بی نهایت عاشق لبخند مامانم هستم و بهترین حس دنیاست که تونستم برق رضایت رو تو چشماش ببینم 

      ۲. لیلا خواهرزاده شیطون بلای ۷ ساله پر انرژیم  که اصلا از بازی خسته نمیشه تا حالا مجبور بود با من فقط بازیهای نشستنکی بکنه و همشم ناراضی بود حسابی با خواهرزاده هام بازیهای عالی میکنم و کلا یه خاله پر جنب و جوش میشم براشون و خاطره های شیرین میسازیم  از دوران خوش کودکی و دور همی هامون پر از هیاهو و شادیه و همش کیف و حال میکنیم و عاشق برق چشماشونم تو بازی و مدام میگن خاله عاشقتیم و هیچ لذتی بالاتر از خوشحالی عشقام نیست و خیلی خوش میگذره کنارت و دیگه هیچکس سرش تو گوشی نیس برا خودش میرقصیم میخندیم هیجان و نشاط 

      ۳. باز هم دلم میخاد عکسمو تو آلبوم شگفتی سازها نگاه کنم از دیدن اینهمه شگفتی سازیم سیر نمیشم استادم خیلی منو تشویق کرد و دوستان شگفتی سازمم انگیزه گرفتن برای ادامه دادن و خیلی خوشحالم تونستم به دیگران انگیزه ادامه دادن بدم 

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۱. خیلی مهربون تر شدم و آرامش بیشتری دارم و حس خوشبختی در گوشه گوشه زندگیم کاملا واضح و روشنه و غرق در شادی و نعمت میبینم و کلا دیدگاهم متحول شده به هر مشکلی راحت میتونم از پس مشکلات بر بیام و حل کنم 

      ۲. خیلی در انجام خانه داری موفق ترم و همه جای خونه از تمیزی برق میزنه و شغل مورد علاقه خودم بافتنی رو ادامه میدم و ایده های عالی و ثروت ساز دارم و انجام میدم و میلیاردرم و از مال دنیا بی نیاز میشم و خیلی موفق و پر مشتری و درآمدم 

      ۳.کاملا سلامت جسمانی و روحی و ذهنی خودمو بدست آوردم و شفا بخشی رو به بهترین شکل یاد گرفتم و سرعت ترمیم رو در خودم خیلی بالا بردم و هر روز گامی عالی به سمت اشرف مخلوقات شدنم برمیدارم و کنترل بیشتری به افکار و رفتار و گفتار و عمل به آموزشهام دارم و توجهم کاملا همسو با خواسته های به نفع خودمه 

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      ۱. مسیر تحقق خواسته هام رو با توجه به مشکلات دیگران هرگز مسدود نکنم و دلسوزی برای هیچکس نکنم و به درد دل دیگران واکنش ندم چون ذهن فوق العاده قدرتمند من اصل رو از بدل تشخیص نمیده و مشکل دیگران رو کاملا برای خودم احساس میکنه و باید بتونم خودمو بهتر کنترل کنم و تسلط عالی برسم و به مهارت بیشتر برسم 

      ۲. نه ترس از آینده داشته باشم و نه غم گذشته فقط در لحظه حال عشق و حال کنم و بهترین شرایط رو در لحظه حال برای خودم برنامه ریزی کنم 

      ۳. استمرار و تکرار لذت بخش و تجسم عالی سودمند پر از انرژی مثبت داشته باشم و سلولهای تازه رو با انرژی مثبت شارژ کنم و هیچ انرژی منفی رو به خودم اجازه ورود ندم قطعا انرژی منفی اطراف من پره ولی من خودم با دست خودم تو چاه نمیرم و حالمو خراب نمیکنم و همیشه کفه ترازوی شادیم رو پر و سنگین کنم و تا افکار منفی و بیماری زا به سمتم اومد بهش بی توجهی کنم و بزارم برن هرگز خدمات و سرویس ندم و زنجیره وار افکار منفی رو به هم نبافم و گسترش ندم به صورت آگاهانه و کاملا به تنظیمات اتوماتیک خوشبختی من تبدیل بشن با کمک آموزشهای آسون و شیرین و نجواهای فرشته خوشبختی که همیشه در کنارمه  

      خدا جونم متشکرم هزاران بار هر چی بگم بازم کمه 

      استاد گرانقدر و بی نظیرم تا ابد و بی نهایت ممنونتونم و هرگز محبتهای بی دریغتون رو فراموش نمیکنم و در کنارتون بهترین لحظات رو دارم 

      من لایق بهترینهام و هیچکس از خودم مهم تر نیس و برای کمک به کسایی که عاشقشونم اول باید خودمو بسازم چون عاشق اشرف مخلوقات شدنم هستم و من زنده ام و تا زمانی که در دنیا هستم دنیامو گلستان و بهشت میسازم چون دنیای آخرتم از همین مزرعه دنیا ساخته میشه 

      هر جور اینجا زندگی کردم آخرتمم همونجور آباد میشه 

      در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست 

      و این تمرین و تکرار عاشقانه ادامه دارد … 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 28 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/10 23:12
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,146 کلمه

      بنام خدای مهربان 

      با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیرم 

      در این روش ورود به ناخودآگاه ابتدا تصویر مورد علاقه ام رو پیدا کردم و با سوالات حس خودمو تخیل کردم به صورت عالی درست در روز توجه کردم و با سوالات مربوطه و تمرین کردم 

      تا موقع خواب شبانه کاری که همیشه میکردم به صورت بی اختیار 

      حالا آگاهانه بیام اونجوری که دوست دارم منطق سازی کنم و ناخودآگاه رو برنامه ریزی 

      برای این کار اصلا نیازی به سواد و تحصیلات و مهارت و ابزار بیرونی نیس 

      فقط یه الگو هم استاد بهمون دادن که تمرینش کردیم و به شکل عالی الگوی تجسم رو یاد گرفتم

      چقدر این جمله که مقدار اضافه وزن هیچ نقشی در تخیل نداره حس آرامش میده 

      دقیقا این شرایط فعلی چیزی بوده که من قبلا با تصویری سازی کاشتم و تحویلم داده 

      دیگه تموم شده رفته 

      و خیلی آسون و لذت بخش الان میام دوباره از همین تجسم هوشمندانه به نفع خودم استفاده میکنم و از حس خوب من تغذیه میکنه 

      و با جواب دادن به سوالات منطق ساز میام در روز هم توجه ذهنی میکنم به خواسته ام 

      دقیقا تا قبلش تو روز افکار گذشته رو داشتم 

      و نمیدونستم که چقدر این توجه مهمه و کارساز 

      و درست چند شب اول تخت شدن شکمم رو حس کردم 

      ولی باز توجه عینی برای من مانع درست کرد و خودم درست آگاهانه مدام در روز شکمم و برآمدگی بالای نافم که ایجاد شده بود رو لمس میکردم 

      چون خواهرم به شدت شکمش ورم کرده بود بعد از دوره قانون سلامتی و این توجه عینی ترسناک در من هم بود 

      خیلی دکتر رفت ولی هیچ دکتری تشخیص نمیداد مشکلش چیه و باورهای مخرب هم اونا اضافه کردن 

      و به شدت در دوره قانون سلامتی باورهای مخرب داده شد بهمون و توجه عینی و ذهنی ما دقیقا رفت به سمت توجه شدید به بیماریها و گسترشش 

      من قبلا با گوش دادن شفای زندگی کاملا خوب میشدم ولی حتی این فایلهای صوتی کتاب هم کمکی به من نکرد 

      چون قدرت باور حرفهای استاد عباس منش که بهشون ارادت خاصی دارم در من خیلی زیاد بود و کاملا بر عکس جواب داد و فلج شدم 

      و همه افسردگی شدید منو میدیدن و میگفتن ادامه نده 

      من دیگه هر جور بود میخاستم ادامه بدم تا ۶ ماه و بعد برگردم به اینجا 

      ولی خودشون آب پاکی رو ریختن رو دستم که اگه لایف استایل من نباشه تمام بیماریها هم برمیگرده و زحمات به باد میره 

      خلاصه که به محض برگشت در مسیر خودم توجه ذهنی من از بیماری برداشته شد 

      و واقعا به سرعت نشانه ها رو دریافت کردم که اون مسیر من نبود

      ولی هر از گاهی ترسهایی از آموزشهاشون سرک میکشه مثل ترس از نون و گلوتنش یا قند و شکر 

      و مقاومت انسولینی که الان چقدر حتی دکترها دارن رد میکنن و منسوخ میکنن این باور قدیمی رو و حتی لکتین موجود در گیاهان که به صورت علمی با تحقیقات استاد عباس منش  اثبات کردن و من به شدت قبول دارم ولی برای لاغری و سلامتی به هیچ عنوان چون من برای مسیر سخت و طاقت فرسا نیستم اونم برای همه زندگی که اصلا داغون میکنه  

      یه عمر سختی کشیدم و به هیچ جا نرسیدم واقعا چند بار از یه سوراخ گزیده شده بودم که بازم باورشون کنم و بخام توجه کنم و گسترشش بدم 

      و منم آگاهانه سریع متوقف و کنترل میکنم 

      با همین تمرینات عالی برنامه ریزی ناخودآگاه 

      و برای تجسم ذهنی واقعا مقدار و معیاری وجود نداره که چقدرش وارد ناخودآگاهم شده که تبدیل به فرمول بشن 

      و من از این تجسم نه تنها خسته نمیشم که بخام رهاش کنم بلکه به شدت لذت بخشه 

      در روز وقتی سوالات رو جواب میدم با احساس عالی که هر آنچه چاقی از من سلب کرده بود رو به تنظیمات قبل برمیگردونم 

      و لذتی از اندام که مطابق تجسم های تکراری و لذت بخش منه و اونو کاملا به منطق تبدیل میکنم  

      و بازخوردی که خودم تصویر سازی میکنم و شبانه روز بهش فکر میکنم و نتایجی که از تغییرهای کوچک رفتاری به دست آوردم هم کاملا بهم اثبات میکنه داره جواب میده 

      و هر کس تو کاری نتیجه بگیره دیگه عالم و آدم جمع بشن بهم بگن کارم اشتباهه من مصمم به ادامه هستم 

      دقیقا مثل خیلیا که از روشهای لاغری خودشون جواب گرفتن و اون مسیر برای اونها و انتخابشون بوده و با اراده خودشون حرکت کردن 

      منم مصمم به حرکت در مسیر خودم هستم بی تردید و خودم تمایل به ادامه و توجه ذهنی دارم 

      کارهای فیزیکی کاملا میشه گفت که مثلا در چه مدت میشه مهارت بشه مثل بافتنی که میبافم و کاملا مشخصه کی یاد گرفتم و مهارت شد 

      ولی در کار ذهنی هیچ چیزی مشخص نیس زمان تکرارش 

      من که تا آخر عمر تمایل و اشتیاق به ادامه دارم زندگی من همینه 

      و عجله ای ندارم و تمام زندگیمو با همین روش تبدیل میکنم به فرمول ناخودآگاهی 

      چون اعتماد و ایمان دارم و خیلی تا حالا معجزه دیدم 

      و سوال ۵ معمولا برام یکم سخته جوابش ولی بهش فکر میکنم و هر چی فکر میکنم شرایط منو بهبود میده و به ذهنم میرسه سفارش میدم 

      و دریافت میکنم به آسونی و لذت و پر ثمر 

      و خیلی برای خودم باور پذیر شده در نتیجه دادن چون با چشم دیدم و ایمانم به این طریق عمل کردن بیشتر و بیشتر شده 

      من هر روز صبح چون ساعت یازده صبح معمولا بیدار میشم و تا صبحانه بخورم و نماز بخونم معمولا اولین کارم نوشتن تمرین جواب به سوالات منطق ساز هست 

      و کل روز هم هی میخونمش و غرق در احساس زیبای نوشته ام میشم و بیشتر کانون توجه ذهنی من میره روی این احساسات تنظیم میشه 

      و خیلی کم پیش میاد تو حس بد بمونم 

      با اینکه الان در شرایط احساسی اصلا اطرافم خیلی پر تنش هست 

      ولی خودم رضایت دارم به تسلط کنترل افکارم و نموندن در حال بد 

      اکثر روز یا تو سایت دیدگاه فوق العاده دوستان و تجربیاتشون رو میخونم یا تکرار جوابهای خودم 

      و گاهی هم تمرین فایل  تجسم شبانه رو گوش میدم یا تکرار فایلهای ۱ تا ۵ 

      و همچنین درسهای جدیدم حسابی در حال کیف و حالم وسط یه عالمه ماجرای بیرونی از خودم که اگر در گذشته من بود و این دوره فوق العاده نبود هر کدوم ماجراها به تنهایی میتونست منو نابود کنه 

      ولی در بهترین وقت این دوره کانون توجه ذهنی منو به دست گرفت و خیلی کمک بزرگی بود از سمت خدای مهربون و قشنگ ترین هدیه زندگی من شد 

      وسط کلی مشکلات حالم خوبه و لبخند به لب و پر امید و نشاطم و این خیلی طبیعیه چون از خدا هدایت و حمایت خواستم 

      و منو به نقشه گنج رسوند و گنجهایی گرانبها کشف کردم و عمل میکنم و تکرار و تکرار و تکرار 

      ناخودآگاهمم فقط به احساس کلی من پر میشه و نتیجه میده 

      من و اینهمه خوشبختی کاملا طبیعیه 

      خیلی افکار زیادی در سرم بود برای نوشتن این تمرین ولی امیدوارم تا همینجا که نوشتم مفید واقع بشه هم برای خودم و هم برای دوستام

      صد بار وسط نوشتن دیدگاهم بهم زنگ زدن و رشته افکارم پاره شد و من رد زدم دیگه مجبورم همینجا تمومش کنم چون تو خونه تنها هستم و خط تلفن هم جز گوشی خودم نداریم و نگران شدن

          

      ادامه دارد …     

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 34 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/14 14:19
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 82 کلمه

      سلام سحر عزیزم بالاخره به کامنت خوش احساست رسیدم و الان خوندمش 

      چقدر توصیفت از متناسب شدن بهم چسبید و قشنگ بود و دلم ضعف رفت دستت طلا خیلی قشنگ توصیف کردی  و برای من خیلی حس عالی ایجاد کرد انگار یهو اتصال قوی برای دریافت الهامات ایجاد میشه و طبع لطیفی میاد بالا و صد در صد به دل میشینه مرسی عزیز دلم چسبید همیشه نوشته هاتون عالیه و برام قابل تحسین و شگفتی 

      عاشقتم ایول داری دوست پر انرژی مثبت من

       اشرف مخلوقات 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/14 14:01
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 40 کلمه

      سلام عزیز دلم ای جانم تبریک میگم و این خیلی عالیه 

      آفرین که اینچنین برای خودت وقت میزاری و خیلی ارزشمندی 

      خیلی خوشحال شدم و منم اینهمه تلاشت رو تحسین میکنم و تبریک میگم کاملا حقته گوارای وجودت اشرف مخلوقات    

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/13 14:17
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 372 کلمه

      سلام بر صالحه قشنگم 

      خدا خودت رو خیر بده 

      چقدر انرژی خوبی بهم دادی واقعا پاسخت به من کلی انرژی بهم داد 

      ولی چون خواهرزاده هام چند روزی اینجا پیشم بودن که روحیه شون عوض بشه فرصت نمیکردم جواب بدم ببخشید 

      چون بی نهایت لذت بردم و هر وقت فرصت کردم پاسخ فوق العاده ات رو خوندم و فول انرژی شدم 

      دقیقا منم به تمرین نوار زمان فکر میکردم 

      چقدر عالیه که تو ایستگاه پنجم هستی خیلی خیلی تبریک میگم 

      واقعا خوندن تمرین نوار زمان که هر بار فقط ۲۱ روز ادامه اش دادم حیفه 

      باید اونم همیشگی بشه برام 

      هر چند تمرین سوالات گام ۴ هم که جدید نوشته میشه خیلی قدرتمند و انرژی خوبی داره ولی منم حتما از این به بعد تمرین نوار زمانم رو میخونم و تیک میزنم چه کیفی داره 

      و این دیدگاهت رفت جزو علاقه مندیهام که گم نکنم و مدام بخونم و کیف کنم عالی بود عالی سرشار از آگاهی مرسی عزیز دلم 

      خواهرمم بهتره از سی سی یو اومده تو بخش از دیروز و خیلی خوشحالم 

      دمت گرم از دعاهای پاک و نابت گلم 

      انقدر که بچه هاش داغون بودن من که خواهرش هستم به این حد داغون نبودم ولی خدا رو شکر اونام خیلی سر حال از اینجا رفتن دیشب 

      و کلی باهاشون حرف زدم 

      چون هر چی باباش و عمه اش حرف زده بودن بچم آروم نشده بود ولی اینجا خیلی خوشحال بودن 

      خوشحالم که خودمو تونستم آروم کنم و کنترل و عشق ترین خواهرم رو کاملا امید به درمان دارم و مدام افکار منفی رو پاکسازی میکنم و همه به لطف آموزشهای این سایت بهشتیه که برای همه مشکلات راهکار داره 

      باز هم ممنونم تب و لرز کردم و نتونستم جواب بدم و یه روزه و سریع خودمو خوب کردم و این سرعت ترمیم هم منو به شگفتی وا داشت

      و قطعا خیلی کلامت و پیام پر از نکاتت تاثیر داشته رو من صد در صد ممنونتم خیلی گلی 

      الهی همیشه پر انرژی باشی و همیشه از دیدگاهای عالیت برامون بنویسی و لذت ببریم دوست پر قدرت من خواهر شگفتی سازم دمت گرم و قلمت همیشه ماندگار در این سایت بهشتی    و خدا قوت ویژه و تشکر فراوان از استاد بی نظیر و شگفتی سازمون استاد خیلی آقایی خدا رو شکر امن ترین سایت دنیا رو دارید و ما هم افتخار حضور داریم توش

      خدایا شکرت شکرت شکرت     

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/13 13:56
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 365 کلمه

      سلام لیلای قشنگم مرسی عزیز دلم از لطف و محبتت 

      ای جانم نوش جونتون 

      من همیشه ماه رمضانها برای افطار این باور قند مصنوعی رو داشتم و همیشه روزه ام رو با چای و خرما و ارده باز میکردم 

      ولی برای روزهای معمولی اصلا به قند و شکر فکر هم نمیکردم و ترسی نداشتم 

      این که در ماه رمضان خیلی توصیه و سفارش میشد منم ناخودآگاه ترس داشتم 

      همین ترسها ما رو به اینجا رسوند 

      وگرنه ماها واقعا خیلی خیلی حتی کمتر از بچه ها میخوریم اینو بارها همه به من میگفتن غذات از بچه ها کمتره 

      ولی نسبت به شیرینی جات کلا ولع داشتم 

      آدمو از هر چی منع کنن حریص تر میشه 

      یکی از فامیلامون دیابت به شدت بالایی داشت 

      ولی به شدت لاغر هم بود

      و حتی زیر پتو یواشکی قندون میبرد وعین بچه ها قند میخورد سن بالا بودن

      و در بیمارستان که بستری شدن براشون خیلی موز میاوردن عیادت کننده ها 

      و از ترس بالا بودن قند موز بهش موز نمیدادن    

      و به محض اینکه همراهش از اتاق برای کاری میره بیرون به همراه های تخت کناریش که بی خبر بوده خواهش میکنه بهش موز بدن 

      و بعد از خوردن یه نصف موز میمیره چون به شدت هم میترسیده آخه مگه یه موز چه قدرتی داره  

      واقعا نباید هیچ ممنوعیتی ایجاد کرد تا حرص و ولع از بین بره 

      واقعا تمام اینا ذهن رو اسیر و گرفتار میکنه و زیان آور شدید هستن این باورهای پوچ 

      اگر رهایی باشه محاله آدم تیشه به ریشه خودش بزنه 

      خیلی خوب کردی که توجه نکردی مطمئنم با این صلح بدنت هم عالی واکنش میده و همه تنظیمات فقط میره رو حالت رفتار متناسبا 

      من که خیلی خیلی به رهایی رسیدم چون اوایل خودمو از همه قید و بندها رها کردم با وجود همه ترسهام 

      و خیلی عالی هم نتیجه گرفته بودم 

      هزاران رژیم بازم بهم گفتن و حاضر نبودم هرگز بی اعتمادی به ذهنم بدم و کاملا به ذهنم اعتماد کرده بودم 

      و باید حتی در سلامتی پیدا کردن بدون دارو هم به این قدرت میرسیدم و خدا رو شکر میکنم که پکیج کامل سلامتی و روابط و ثروت و آرامش رو خدا بهمون هدیه داده در این سرزمین 

      موفق باشی دوست همیشه فعالم عالی پیش میری با این که تازه کاری ایول داری همیشه تحسینت میکنم با همه وجود لیلای شگفتی ساز   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/13 13:17
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 51 کلمه

      ممنونم شهربانوی قشنگم خیلی لطف داری عزیز دلم و انرژی مضاعفی در من ایجاد میکنی دستت طلا موفق و شاد باشی تا همیشه 

      دقیقا موافقم باهات و همیشه پر انرژی ادامه میدیم در کنار هم و سرشار از الطاف الهی و نور بی نظیر آگاهی هستیم و این خیلی لذت بخشه  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/09 23:23
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 68 کلمه

      سلام شادی قشنگم مرسی که انقدر انرژی مثبت بهم انتقال میدی لطف داری عزیز دلم شما هم خیلی فوق العاده هستی و خیلی با اشتیاق دیدگاهاتون رو میخونم و چون شما هم در دوره قانون سلامتی بودین 

      همیشه با یه حس عالی میخونمتون که نکاتی رو ازتون یاد بگیرم 

      خیلی دوستت دارم مرسی که هستی و از پاسخت و تشویقت  خیلی ممنونم عشقم خیلی گلی موفق باشی عزیز دلم   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/09 23:07
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 534 کلمه

      سلام و درود بر استاد گرانقدرم و صالحه عزیزم 

      وای عزیز دلم چقدر با خوندن دیدگاهت اشک شوق ریختم 

      منم  اولی که دیدگاهم رو مینویسم تا تایید بشه دیدگاههای بقیه دوستان رو میخونم و دوباره تمرین خودمو میخونم تا تکرار بشه برام 

      بعد که دیدم امتیاز ندارم ترسیدم که چقدر اشتباه بوده 

      صد بار دیدگاهم رو از اول تا آخر خوندم که ببینم کجای جوابام اشتباه بوده 

      حتی دیشب  قبل از خوابم خواستم از استاد بپرسم تا اشتباهم رو تکرار نکنم و اصلاحش کنم 

      ولی بعد این حس رو کردم شاید این تمرین رو فقط باید در صفحه مربوطه مینوشتم 

      ولی از طرفی دوباره فایل امروز رو گوش دادم 

      و دیدم بهانه بی بهانه شاید باعث شده که استاد نازنین  بهم امتیاز نده 

      چون موقعی که شروع میکنم به نوشتن خیلی بی اختیار الهاماتم رو نوشتم و خیلی حس خوبی بهم انتقال داده شده بود 

      پس به خودم گفتم با تمام وجودم به امتیازی که نگرفتم افتخار میکنم و اگر نیاز بود حتما استاد گوشزد میکردن و برای نظر استاد احترام خیلی زیادی قائلم 

      گفتم امروز بهتر انجامش میدم 

      گفتم شاید این که نوشتم برای گذشته رو در حسم برای متناسب شدن بوده 

      ولی توجهم روش نرفت و غم گذشته نبود برعکس خیلی حس اطمینانم رو بیشتر کرده بود  

      ولی به هر حال سوالات امروزم رو در همون گام قبلی جواب دادم 

      چون این فایل رو خیلی گوش دادم ولی واقعا بهونه آوردم چون هر بار خواستم بنویسم حس کردم این فایل حال منو  خیلی عالی کرده ولی چی باید بنویسم رو نمیدونم

      البته بهانه بی بهانه برای تخیل کردن بود ولی الان برداشت نوشتن خودمو شاید انگار قضاوت میکنم  

      درسته فرصتم برای تو سایت بودن کمتر شده چون میخام کمک کنم تو کارای خونه ولی از خوندن یه دیدگاه از دوستان هم نمیتونم بگذرم و واقعا برای برداشت خودم واقعا وقت کم میارم

      حتی خیلی وقتا جواب محبت دوستان رو خیلی دلم میخاد بدم ولی دستم به نوشتن نرفته که زیاده روی هم نکنم 

      برای نوشتن برداشت این گام که پر از نکات عالی هست یه سری نجواها دارم که میترسم خوب نباشه نوشتنش و امروز برگشتم به صفحه قبل و برای بهبود یعنی سوال ۵ خودم نوشتم قضاوت نکنم خودمو این قضاوت هر از گاهی به سراغم میاد و دست و بالم رو میبنده تا ببینم فردا چی میشه چون دیشب خبر بدی هم شنیدم که خواهرم بیمارستان بستری میشه بخاطر قلبش ترسیدم تاثیر بزاره رو تمرکزم و برداشتم فقط از سر باز کردن بشه 

      که خواهرزاده ام درست وقتی میخاستم بیام و بالاخره برداشت بنویسم باهام تماس تصویری گرفت و مدتها نشد و حسم رفت و امروز هم گذشت 

      ولی چقدر از اینکه حس منو خوب متوجه شدی حیرت زده شدم و اشک در چشمانم حلقه زد که چقدر دلامون به هم نزدیکه و چقدر عالی متوجه شدی من دیشب حس خوبی نداشتم ولی امروز تا دیدگاه دوستان رو خوندم دوباره شارژ شدم و اون ناراحتی سریع پرید ولی حتی برای تجسمم هی توجه منو میدزدید ولی به محض جواب سوالات و  خوندن دیدگاه دوستان خوب خوب بودم 

      ممنونم از اینکه به من جواب دادین و حسمو خیلی خیلی بهتر کردین دمت گرم خواهر مهربونم صالحه جان و به وجودت افتخار میکنم عاشقتم 

      و باز هم استاد عزیز بی نهایت ازتون متشکرم و احتمال قوی کلی این اتفاقها هم برای من درس داره و صد در صد میفهممش و یاد میگیرم   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/09 12:07
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 261 کلمه

      سلام و درود و خدا قوت خدمت استاد عزیز و لیلای عزیزم 

      بله دقیقا خیلی عالیه که با موافقت ذهن میتونیم تغییرات کوچک خودمون رو ببینیم و این نتایج کوچک رو توجه کنیم و بزرگنمایی وقتی دوستش داریم و تبدیل به عادت همیشگی میشه و لذت و حس رضایت از توجه به رفتار متناسبا انجام میشه و رفتار خطا اصلاح میشه  

      و فشار بیرونی نیاز نداره بگیر و ببند نمیخاد برنامه رژیمی تحمیلی نمیخاد برای نخوردن  

      من که کلا با رسیدن به رهایی و انتخاب خودم دوست دارم هر کاری رو انجام بدم 

      در کارهای خونه من به خاطر فلج شدنم دیگه نمیتونستم آشپزی و جارو برقی بکشم و خیلی حرکاتم محدود شده بود 

      ظرفامم به فشار شروع کردم ولی باز مامانم راضی نبود و مدام غر میزد بهم

      ولی توجه من روی نمیتونم بود و درد شدید و خیلی از خودم ناراضی بودم چون واقعا با رضایت از خودم زنده میشم و حس زندگی و نشاط دارم  

      ولی تو این پاسخ به سوالات نوشتم و خیلی راحت توجه کردم بهش هی داره بیشتر میشه و ذهن ما مدام در حال بیشتر کردن کانون توجه ماست و این دقیقا خیلی لذت بخشه 

      برنامه میدی به خودآگاه و به حد عالی که رسید در ناخودآگاه خود به خود تغییرات عملمون رو تحویل میگیریم خیلی جذابه 

      متشکرم عزیز دلم از انرژی که به من دادی و پاسخ دیدگاهم رو دادی لطف داری 

      موفق و پیروز باشیم در کنار هم و در مسیر تایید کردن و تاکید کردن و عادتی شدن تغییرات حتی کوچک گام به گام با لبخند و عشق و خوشحالی بی هیچ اجباری و نهادینه شدن رفتارهای جدید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم