0

اهمیت ذوق و شوق در زندگی (گام 21)

ذوق و شوق
اندازه متن

بسیاری از انسانها تصور می کنند برای تغییر زندگی باید عوامل و امکانات مختلفی در اختیار داشته باشند و به همین دلیل هرگز انتظار تغییر شرایط زندگی خود را ندارند.

شاید عوامل مختلف تا حدودی در مسیر تغییر زندگی موثر باشند اما مهمترین عامل که در نبود آن هرگز موفق به تغییر شرایط زندگی خود نخواهید شد ذوق و شوق داشتن است.

داستان زندگی

تا همین چند سال قبل زندگی برای من معنی و مفهوم دیگری داشت.

تصور می کردم زندگی مانند داستانی است که من و اعضای خانواده ام شخصیت های آن هستیم و درد و رنج هایی که متحمل می شویم سختی هایی است که در زندگی همه انسانها وجود دارد.

تصور می کردم داستان زندگی هر خانواده ای از قبل نوشته شده است و هر انسانی که به جمع آن خانواده اضافه شود باید بر اساس داستان آن خانواده زندگی کند.

از این رو برای من طبیعی بود که شرایط زندگی ام مانند پدرم باشد و از نشانه های واضح آن کارمند بودن من در چندسال گذشته و دو برادر دیگرم است.

آنچه در تمام سال های حضورم در خانه پدری دیده بودم تکرار روند ثابت روزانه بود به همراه گله و شکایت برای مسائل کوچک و بزرگی که در زندگی مان رخ می داد.

به نظر می رسید تمام تلاش پدرم در زندگی این بوده است که کارمند دولت شود و پس از آن با خیال راحت از اینکه هر ماه دستمزد دریافت می کند، روزهای زندگی را سپری کرده و عمر را به پایان برساند.

روند زندگی من تا ۳۵ سالگی دقیقا به همین شکل بود. پس از بالا و پایین شدن های بسیار صاحب مغازه ای شده بودم که نتیجه آن درآمدی در حد گذران زندگی به شکل سختگیرانه بود.

نکته حالب توجه اینکه من در ابتدا صاحب شغل دولتی شدم چون سال ها از پدرم شنیده بودم اگر کارمند بودن تضمین تداوم زندگی است اما رویای من از کودکی آرزوی داشتن کار آزاد را داشتم تصور می کردم افرادی که مغازه دارند اوضاع زندگی بهتری دارند.

رویای من به حقیقت تبدیل شد و پس از 8 سال کارمند بودن، تصمیم گرفتم از محل کار خود استعفاء داده و وارد کسب و کار آزاد شدم. سالها تلاش کردم اما هرگز شرایط زندگی من تغییر نکرد.

اهمیت الگوهای ذهنی

آن زمان اطلاعی از الگوهای ذهنی یا شکل گیری باورها نداشتم و نمی دانستم ذهن ناخودآگاه من روی زندگی در شرایط مشابه با خانواده ام تنظیم شده است. از این رو هرچه تلاش می کردم اوضاع زندگی من بهتر از دوران کارمندی نمی شد.

شرایط به همین شکل می گذشت تا در سال ۱۳۹۳ و در سن ۳۵ سالگی با موضوع “قانون جذب” آشنا شدم.

برای اولین بار درباره قانون جذب و تغییر زندگی از زبان “استاد عباس منش عزیز” با این مباحث آشنا شدم و از آن روز مسیر زندگی من تغییر کرد.

هرچه بیشتر ادامه دادم موضوعات بیشتری برای من واضح شد.

اینکه چرا هرکاری می کنم، زندگی من تغییری نمی کند، چرا هرچه از خدا می خواهم انگار صدای مرا نمی شنود و بسیاری از مسائل دیگر که هر کدام مانند سدی مانع ورود جریان خوشبختی به زندگی من می شدند.

پس از تحقیق و مطالعه فراوان به این نتیجه رسیدم که تنها عاملی که می تواند زندگی من را دگرگون کند “ذوق و شوق” داشتن برای زندگی کردن است.

چیزی که در زندگی خودم و گذشتگانم ندیده بودم.

والدینم سال ها مشغول تکرار یک روند ثابت روزانه بودند، اطرافیانم به همین ترتیب زندگی می کردند و اکنون هم که به زندگی بسیاری از انسانها توجه می کنم به همین شکل زندگی می کنند.

من هم سال ها بود که ذوق و شوق برای زندگی کردن نداشتم و فقط روزها را می گذراندم به امید اینکه شاید فردا معجزه ای رخ دهد و شرایط زندگی من تغییر کند.

زمانی که درک بهتری از قانون جذب و تغییر زندگی پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که زندگی خودبخود تغییر نمی کند اگر من همان آدم گذشته باشم. به این نتیجه رسیدم که اگر می خواهم شرایط متفاوت در زندگی را تجربه کنم ابتدا باید خودم را تغییر داده و انسان متفاوتی شوم.

مطمئن شدم تنها راه متفاوت شدن، ایجاد “ذوق و شوق” زندگی کردن در خودم است.

درک کردم قانون جذب، نیرویی نیست که با مطالعه یا تکرار عبارت های تاکیدی فعال شده و شرایط عالی را وارد زندگی من کرده و زندگی مرا دگرگون کند بلکه قانون جذب، سیستمی است که من را به سمت شرایط بهتر جذب و هدایت می کند.

من، در چه صورت به سمت شرایط بهتر هدایت می شوم؟ زمانی که در شرایط بهتری زندگی کنم.

چگونه در شرایط بهتری زندگی کنم، من که موقعیت زندگی کردن در شرایط بهتر را ندارم؟

با داشتن شور و شوق برای زندگی کردن در همان شرایطی که دارم می توانم انگیزه و انتظار زندگی در شرایط بهتر را در خودم ایجاد کنم.

در این صورت قانون جذب به ذوق و شوق من برای داشتن زندگی بهتر پاسخ داده و مرا به سمت شرایط بهتر هدایت و جذب می کند.

قانون جذب چیزی را به سمت شما هل نمی دهد و شما نمی توانید با قانون جذب شرایطی را وارد زندگی خود کنید بلکه به عقیده من قانون جذب مانند جاده ای است که هر انسانی را به سمت خواسته اش هدایت می کند.

“ذوق و شوق” داشتن زبان گفتگو با قانون جذب است.

به اندازه ای که ذوق و شوق زندگی کردن و تجربه شرایط جدید را داشته باشید، قانون جذب شما را به سمت شرایط جدید هدایت می کند. در واقع شما را جذب شرایط جدید می کند نه اینکه شرایط جدید را جذب زندگی شما کند.

بسیاری از افراد با این تصور که با استفاده از قانون جذب می توانند شرایط دلخواهشان را وارد زندگی شان کنند مباحث مربوط به قانون جذب را دنبال می کنند و این در حالی است که بسیاری از این افراد هرگز شرایط زندگی شان تغییر نمی کند چون این قانون نمی تواند چیزی را وارد زندگی شما کند، فقط می تواند شما را به سمت آنچه می خواهید هدایت و راهنمایی کند.

برای تغییر شرایط زندگی نیاز به حرکت کردن و عمل کردن است چرا که اگر مقصد به شما نشان داده شود اما حرکت و اقدامی از سوی شما صورت نگیرد جایگاه شما تغییر نخواهد کرد.

از آنجا که عامل اصلی تغییر زندگی حرکت و اقدام کردن است بنابراین مهمترین عامل تغییر زندگی داشتن “ذوق و شوق” زندگی کردن است. چرا که اگر شما ذوق و شوق زندگی کردن داشته باشید به منظور کشف کردن و تجربه کردن آماده حرکت کردن خواهید بود و الا اگر بهترین شرایط برای شما فراهم شده باشد اما شما ذوق و شوق و انگیزه حرکت کردن نداشته باشید هرگز زندگی شما تغییر نخواهد کرد.

ذوق و شوق داشتن

اهمیت ذوق و شوق در زندگی

ذوق و شوق، شعله‌ای است که به زندگی ما معنا و انگیزه می‌بخشد. این احساس مثبت نه تنها به ما انرژی می‌دهد، بلکه به ما کمک می‌کند تا به اهدافمان دست پیدا کنیم و از زندگی لذت بیشتری ببریم.

چرا ذوق و شوق مهم است؟

انگیزه و حرکت به سوی اهداف:

ذوق و شوق، نیروی محرکه‌ای است که ما را به سمت اهدافمان سوق می‌دهد. وقتی به کاری علاقه‌مند هستیم، با اشتیاق بیشتری برای رسیدن به آن تلاش می‌کنیم.

خلاقیت و نوآوری:

افرادی که با ذوق و شوق به کارهایشان می‌پردازند، اغلب ایده‌های جدید و خلاقانه‌ای دارند. زیرا با علاقه و کنجکاوی بیشتری به دنبال راه حل‌های نو می‌گردند.

ارتباطات بهتر:

اشتیاق و انرژی مثبت، جذابیت افراد را افزایش می‌دهد و به آن‌ها کمک می‌کند تا روابط اجتماعی قوی‌تری برقرار کنند.

سلامتی بهتر:

مطالعات نشان داده‌اند که افراد با روحیه مثبت و پرشور، کمتر دچار بیماری‌های روحی و جسمی می‌شوند.ی

رضایت از زندگی:

وقتی به کاری که انجام می‌دهیم علاقه‌مند هستیم، احساس رضایت و خوشحالی بیشتری می‌کنیم.

چگونه ذوق و شوق خود را حفظ کنیم؟

  • کشف علایق جدید: به دنبال فعالیت‌های جدید و هیجان‌انگیز باشید.
  • گذراندن وقت با افراد مثبت‌اندیش: بودن در کنار افرادی که انرژی مثبت دارند، می‌تواند به شما انگیزه دهد.
  • یادگیری مداوم: یادگیری چیزهای جدید، ذهن شما را فعال نگه می‌دارد و به شما حس رضایت می‌دهد.
  • تعیین اهداف واقع‌بینانه: اهدافی را برای خود تعیین کنید که قابل دستیابی باشند و به شما انگیزه دهند.
  • تقدیر از موفقیت‌های کوچک: هر پیشرفت کوچکی را جشن بگیرید.
  • مراقبت از خود: تغذیه سالم، ورزش منظم و خواب کافی به شما انرژی می‌دهند.

چه عواملی باعث کاهش ذوق و شوق می‌شوند؟

  • استرس و فشار روانی: استرس زیاد می‌تواند باعث کاهش انرژی و انگیزه شود.
  • تکرار روزمرگی: انجام کارهای تکراری و روتین می‌تواند باعث خستگی و بی‌حوصلگی شود.
  • مقایسه خود با دیگران: مقایسه خود با دیگران می‌تواند باعث احساس کمبود و ناامیدی شود.
  • ترس از شکست: ترس از شکست می‌تواند مانع از تلاش کردن شود.

در نهایت، ذوق و شوق یک نیروی درونی است که با پرورش و مراقبت می‌تواند تقویت شود. با ایجاد تغییراتی مثبت در زندگی خود، می‌توانید شعله‌ی ذوق و شوق را در دل خود روشن نگه دارید و از زندگی لذت بیشتری ببرید.

اهمیت موضوع ذوق و شوق داشتن سبب شد که در این فایل آموزشی درباره این موضوع مهم برای همراهان عزیزم صحبت کنم.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.28 از 60 رای

https://tanasobefekri.net/?p=32372
33 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار نرگس عبداللهی
      1403/11/18 12:01
      مدت عضویت: 270 روز
      امتیاز کاربر: 8120 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 660 کلمه

      سلام بر استاد مهربان و خنده رو خوشحال که با دیدنش هر روز انرژی دوچندان میگیرم 

      داشتن امید و انگیزه در زندگی لازمه هرکاری هست وقتی در شرف انجام دادن کاری که دوست داری وباعلاقه وعشق شروع کنی همه چیز عالی و نتیجه فوق العاده میشه 

      نظر من این که همه ما در گذشته روی ساعت والدین و گذشتگان مون کوک شده ایم. حالا من در مورد خودم بگم به زندگی روتین داشتیم که برا اثاث تصمیم دیگران بود و همه از روی هم کپی میکردیم و ادامه می‌دادیم اتفاقا زندکی ما از قبل چیده شده بود برامون یعنی مدرسه درس بعدش بزرگ بشی ازدواج کنی بچه دار بشی بچه هارو بزرگ کنی وتازه براثاث عقاید باورها و افکار دیگران هم باید زندگی میکردیم یعنی کسی حق اعتراض حق ابراز کردن علایق خودش رو نداشت واین مدل زندگی ما بود 

      وقتی نگاه میکنم میبینم چندتا آدم موفق در جهان هستن که موفق شدن اون مدلی که خودشون دوست داشتن و با روش و عقاید خودشون زندگی کننن و تونستن به جاهای بالاتری برسن 

      مثلا اون آدمی که می‌ره سفر به کره ماه می‌کنه قطعا مدل زندگی من رو نداشته از اول اونا یه جور متفاوت بودن ودررمورد زندکیشون به جورایی دیگه فکر میکردن 

      ما حتی اگر میخاستیم مثل بقیه نباشیم دوست داشتیم یه کم متفاوت باشیم با اعتراض شدید والدین روبرو می‌شدیم 

      وحتی عقاید و باورهای اونها رو هم باید در زندکی دیکته میکردیم وگرنه ناراحت میشدن 

      یادم میاد مادر من همیشه وهر صبح که بلند میشد حال خوبی نداشت برای شروع زندگی و با اعتراض به این که دوباره کار شروع شد دردسر شروع شد و همیشه ناراضی از شرایط بود میدونید دلیلش چی بود همین که هیچ شور شوقی نداشت ذوق نداشت انگیزه نداشت یعنی فقط به زندکی این نگاه داشتن که وظایفشون رو انجام بدن درست و دقیق سروقت باشه وتازه اون هم تقلید از همدیگر بود وتکرار و تکرار کردن بود بدون هیچ امید و سوق و ذوقی واین رفتار دقیقا برای ماهم تکرار شده بود در زندکی 

      زمانی که من ازدواج کردم فکر میکردم من هم باید همین روند تکرار کنم وهرروز با بی میلی و نارضایتی از خواب بلند بشم و ادامه بدم تا بتونم دقیقا طبق وظایف و مدل زندکی مادرم رو ادامه بدم البته تا حدودی هم به همین منوال گذشت ولی گاهی اوقات با خودم همین فکر میکردم چرا باید ما به مدل جدید خودمون زندگی نکنیم شاید فرق کنه برامون ویه وقتایی هم متفاوت عمل میکردم ولی با حرف حدیث های زیادی روبرو میشدم ولی وقتی چندسال پیش تونستم یه سری باورهای خودمو تغییر بدم و به روش خودم زندگی کنم کلا روند زندگی من تغییر کرد و همین تغیرات در عقاید و افکارم باعث شد که هدایت بشم به این سایت وقتی شروع کردم و آگاهی دریافت کردم اصلا زندکی من تغییر کرد شجاعت و قدرتمندی رو پیداش کردم .وبعدش انگیزه وشور شوق داشتن رو یاد گرفتم .عاشق خودم شدم 

      عاشق مدل جدید زندگی م شدم بدون قضاوت بدون ترس از قضاوت دیگران 

      افکارم عوض شد باورهام‌عوض شد نگرشم تغییر کرد با خدای جدیدم آشنا شدم هر روز با شور ذوق و انگیزه از خواب بلند میشم چون که حالم خوبه و احساس خوب داشتن واین که دیگه خودم خالق زندگی خودم هستم نه دیگران آرامش درونی پیدا کردم و فهمیدم که میشه جور دیگه ای هم زندگی کرد از کوچکترین چیزها لذت میبرم هر اتفاق خوبی در زندگیم رو معجزه میبینم برای هر کار کوچیکی که میخام انجام بدم شور و شوق دارم 

      غذا خوردن حالم رو خوب می‌کنه  کار های خونه رو انجام دادن حالم رو خوب می‌کنه برای عزیزانم آشپزی کردن حالم رو خوب می‌کنه دیگه هیچی برام تکراری نیست تازه من خودم میتونم حال دیگران رو هم خوب کنم با انرژی های خوب و انگیزه دادن بهشون تمام این شور شوق داشتن رو به لطف خدای مهربانم و صحبتهای استاد مهربانم کسب کردم من چندسال پیش خاستم که تغییر کنم وشجاعت پیدا کردم و به جهت همون شجاعت در این مسیر راهنمایی شدم و خیلی خوشحال و سپاسگزارم که این جا هستم و به بیداری رسیدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صدرا اسماعیلی فرد
      1403/11/05 17:04
      مدت عضویت: 161 روز
      امتیاز کاربر: 270 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 797 کلمه

      بنام خدا

      سلام خدمت استاد عطارروشن عزیز و گرامی .

      اولآ اینکه از فایل تصویری این مبحث بینهایت لذت بردم و استفاده کردم . 

      ای کاش افراد بیشتری وجود داشتند که تحت عنوان استاد موفقیت در کشورمان ، از “تجربیات” خود و “صادقانه” وارد این حوضه میشدند ، اما افسوس که علی رغم تعداد فراوان این دوستان ‘ مطالبشان اکثرآ طوطی وار و نتیجه مطالعات صرف کتابهای موفقیت و تجزیه تحلیلهای ذهنی صرف میباشد و مطالب آموزشی شان همانند فایلهای شما صادقانه و پرانرژی نمیباشد .

      بدون شک جنابعالی از نعمات و هدیه ارزشمند از جانب خداوند هستید که نصیب بالاخص هموطنان گرامی شده .

      مطلبی که فرمودید “ذوق و شوق داشتن مهمترین عامل زندگیست”  ، براستی در زندگی معجزه می آفریند .

      یکی از تجارب خودم رو در این باره عرض میکنم .

      من چندین سال پیش که دانشجو بودم ‘ اکثرآ در حالت روحی منفی مثل خشم و افسردگی و غمگین بودن بسر میبردم . همزمان در آن دوران ’ از جهت اینکه خوشنویس هم بودم ‘ بجهت کسب درآمد جانبی روی تابلوهای چوبی که خودم درست میکردم ’ شعرهایی با مضامین عاشقانه و اخلاقی و خلاصه بازار پسند رو مینوشتم و به مغازه های فروش محصولات هنری یا لوازم التحریریها میفروختم . هربار که حدود ۵۰ عدد از تابلوهام درست میشد ‘ آنها رو بسته بندی میکردم و میبردم تحویل یکی از همین مغازه ها میدادم تا برایم بفروشند . در حدود یکسالی که مشغول به این کار بودم ’ میانگین طول مدت فروش این ۵۰ تابلو ‘ حدودآ یکماه طول میکشید . یعنی حدود یکماه طول میکشید تا ۵۰ عدد از تابلوهام در هر مغازه بفروش برسد .

      اما پیرامون بحث قبلی که گفتم ؛ سالها بود که در اکثر اوقات در حالات روحی منفی بسر میبرم .  روزی از روزها که با همان حالت روحی منفی و با سستی مشغول قدم زدن به سمت دانشگاهمان بودم ‘ انگار که ندایی بهم گفت ؛ زندگی بسیار کوتاه ست ’ براستی راز خوشبختی چیست ؟ چطور میتونم فرصت عمرم رو غنیمت بشمرم ؟ و باز ندایی یا حسی درونی بهم گفت ؛ تنها راه خوشبخت بودن ‘  “شاد”  بودن است . این گفتگوی درونی براستی در آن لحظه تآثیری قوی بر من گذاشت و یادمه دقیقآ غروب روز قبلش ۵۰ عدد از این تابلوها رو برای فروش تحویل یکی از مغازه ها داده بودم .

      اما اینکه در آنروز عمیقآ دریافته بودم که راز خوشبخت زیستن “شاد” بودن است ، شور و هیجان عظیمی در من تولید کردم . از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم شاد باشم . 

      دیوانه وار شاد بودم . غرق شوق و انرژی بودم . با همه دوستان بگو بخند میکردم . انرژی بی پایانی در وجودم زنده شده بود . 

      دقیقآ دو روز بعد که همچنان در حس شادمانی غوطه ور بودم ‘ هنگامی که برای کاری در خیابان نزدیک فروشگاهی که دو روز قبل تابلوهام رو تحویلش داده بودم ’ قدم میزدم ‘ با خودم گفتم یه سری به آن مغازه بزنم و ببینم تابلوهام رو برای فروش در ویترین فروشگاهش چیده یا نه .  وارد مغازه شدم ’ پس از حال و احوال ‘ وقتی به ویترین و قفسه ها نگاهی انداختم ’ تابلوها رو ندیدم . ناراحت شدم و به صاحب مغازه که دیگه در این یکسال با هم دوست شده بودیم ‘ گفتم ؛ “محمد جان چرا تابلوهام رو نچیدی ؟ اگه برات سخته ’ بیارشون من خودم اونا رو می چینم .  دوستم بهم گفت :  “همه رو فروختم” .  من که صددرصد مطمئن بودم فروش ۵۰ تابلو در دو روز مطلقآ غیرممکنه ‘ مطمئن بودم داره با من شوخی میکنه . بازم اصرار کردم و گفتم ؛ تابلوها رو بیار ’ حالا که من اینجا هستم خودم اونا رو می چینم . دوستم باز تکرار کرد “خدایی همه رو فروختم” و سپس دخلش رو باز کرد و پول ۵۰ عدد تابلو رو بهم داد . من خداحافظی کردم و از مغازه خارج شدم .  من که بهت زده شده بودم و انگار دچار شوک شده بودم ‘ از خودم میپرسیدم ؛  چطور ممکنه ۵۰ عدد تابلو در دو روز بفروش برسه .  این موضوع آنقدر عجیب و غیرقابل باور بود برام ’ که حدود یکهفته به دلیل این اتفاق فکر میکردم . به خودم میگفتم نه عید و جشنی بوده نه ولنتاینی که مردم این تابلو ها رو بخرند و بهم هدیه بدهند ، ضمن اینکه کیفیت تابلوهام هم تغییری نکرده بود که تو گویی اینبار با کیفیتی عالی تابلو ها رو درست کرده باشم که به این سرعت فروش رفته باشن . 

      بعد از یکهفته فکر کردن دقیقآ علت رو فهمیدم و مطمئن شدم چیه .  حتما شما هم علت این فروش اعجاب انگیز رو فهمیدید ! . بله ؛ در این دو روز ‘ برخلاف روزها و ماههای قبل ، من بشدت شاد بودم .

      براستی که شوق و شادی معجزه خلق میکنه .

      سپاس مجدد از شما . در پناه خدا باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6241 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 22 کلمه

        سلام و درود
        از خوندن تجربه شما لذت بردم.
        از اینکه در رشد و گسترش آگاهی مشارکت می کنید سپاسگزارم.
        شاد و موفق باشید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صدرا اسماعیلی فرد
          1403/11/06 22:28
          مدت عضویت: 161 روز
          امتیاز کاربر: 270 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 3 کلمه

          ممنون و سپاسگزارم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار الهام خضرلو
        1403/11/06 11:26
        مدت عضویت: 1992 روز
        امتیاز کاربر: 8318 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 53 کلمه

        سلام صدرای عزیز

        از خواندن نوشته ی شما احساس خوبی پیدا کردم و لذت بردم بعد از مدتها خوندن نوشته ای  در سایت حسم را خوب کرد.ممنونم ازتون 

        امیدارم همیشه شور وشوق زندگی کردن در انسانها رو به گسترش باشد .

        مهمترین راز خوشبختی شادی هست .شاد بودن اصل زندگیه ودیگر هیچ 

        جمله ای طلایی واصل 

        موفق باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صدرا اسماعیلی فرد
          1403/11/06 22:22
          مدت عضویت: 161 روز
          امتیاز کاربر: 270 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 3 کلمه

          ممنون و سپاسگزارم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/11/01 21:06
      مدت عضویت: 193 روز
      امتیاز کاربر: 7550 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 38 کلمه

      سلام من خیلی وقت ها حالم بدمیشه وناراحتم ولی گاهی یک نیرو منوحرکت میده بلندمیشم وکارهاموانجام میدم وخودمو یک زن قوی نشون میدم ولی مقطعی بودن این کارها فایده نداره انگیزه وشوروشوق همیشه بایدباشه خداروبایدشکرکردبخاطراین همه لطف ومهربانی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam
      1403/11/01 19:59
      مدت عضویت: 1519 روز
      امتیاز کاربر: 3108 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 93 کلمه

      با سلام و احترام

      ذوق و شوق داشتن اونقدر مهمه که چند روز بدون ذوق و شوق می رفتم سر کار و بدون هیچ دلیلی داشتم از کارم دلسرد می شدم‌ وظایفم به سختی انجام می دادم. با شنیدن این فایل استثنایی  دیروز با ذوق و شوق رفتم سر کار و دیدم با این شور و شوق محیط کاری ام چقدر برام لذت بخش بود و تمام کارهایم به راحتی انجام شد. و با آرامش از سر کاز برگشتم. هر وقت برای هر کاری شور و شوق دارم برایم فوق العاده لذت بخش است‌ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/10/28 11:15
      مدت عضویت: 174 روز
      امتیاز کاربر: 5675 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 89 کلمه

      سلام به استاد خوبم و دوستان عزیز

      چقدر این درس عالیه، من فایل رو قبلا گوش دادم و متن رو امروز مجدد خواندم.

      می‌خوام یه چال شب ای خودم بذارم، توی دفتر ستاره قطبی م یه سوال ثابت برای هر روز در نظر گرفتم، «امروز چه کاری برای ذوق و شوق داشتن کردی؟» 

      اینطوری هر روز یه تلنگر و یادآوری میشه که باید ذوق و شوقی یه نمود بیرونی داشته باشه.

      واقعا به قول استاد همه چیز ذوق و شوقه و ما با ذوق و شوق و عشق به جلو پیش میریم 🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زری قادرنیا
      1403/10/27 20:10
      مدت عضویت: 23 روز
      امتیاز کاربر: 70
      محتوای دیدگاه: 17 کلمه

      سلام وتشکرازشمااستادمحترم من درزندگی روحیه شادی ندارم گوشه گیر وبی حوصله هستم امیدوارم با آموزشهای شمادرزنگی امیدوارشوم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1403/10/27 08:32
      مدت عضویت: 1637 روز
      امتیاز کاربر: 11381 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,181 کلمه

      سلام سلام استاد جونم صبحتون پرتقالی ،امیدوارم چطورتون عالی باشه وپرانرژی

      وقتی فایلتون دیدم همش نجوای ذهنیم میگفت  توکه بارداری استراحت مطلقی همش خوابی کاری از دستت برنمیاد حالا بذار بچه رو بدنیا بیاری خوب بشه عملت بعدش پاشو بدو 

      اما شما مدام میگفتین ذوق وشوق داشته باش هر جور که هستی هرجا که هستی 

      به خودم گفتم ببین عزیزم وقتی استاد اینهمه تاکید میکنن ذوق وشوق داشته باش یعنی درهر شرایطی درهرحال درهر وضعیتی حتی اگه دوستش نداری شرایطت حتی خانه داری حتی استراحت مطلقی ومدام میخوابی 

      یهو یه حسی بهم گفت همین شور وشوق ت بیار در رختخواب در استراحت مطلق چطور راهش پیدا میکنی

      هر روز با ذوق وشوق درحالیکه سیراب شدی بلند شو یعنی بخواب با لذت هرچند ساعت که میخوای خودت دربهشت الهی تصور وتجسم کن ذوق داشته باش بگو به به اومدم تعطیلات اومدم سفر مورد علاقم تو قصرم زندگی میکنم لذتش ببر لذت گرمای لحاف وبالشت وتشک گرم ونرم لذت خواب که نیاز نیست با استرس بری مثل بقیه سر کار لذت بودن درکنار کودکت ولمس وحس قشنگ مادری وقتی صبح ها درشکمت تکون میخوره وتورو قلقلک میده 

      لذتش ببر لذت کار نداشتن لذت تنها نبودن لذت آدمهایی که مثل پروانه دورت میچرخن لذت بوی خوشمزه قورمه سبزی که از آشپزخونه میاد لذت بوی خوشمزه ارده عسل که توی اتاقت پیچیده لذت اینکه میتونی ۹۰ درصد وقتتو برای کسب آگاهی خودت وفاداری خودت بگذاری بدور از هر کاری 

      یادت بیار زمانی که برای کنکور درس میخوندی با ذوق وشوق چطور تمام کارات کنسل کرده بودی که فقط بتونی یک ساعت بیشتر درس بخونی  وبا چه ذوق وشوق ی اون چند ماه بکوب درس خوندی تمام دنیا رو کنسل کردی فراموش کردی حتی فامیل داری خانواده داری که بتونی سه ماه آخر خودت برسونی به کسایی که یک سال درس خونده بودن 

      وقتی دانشگاه قبول شدم دوست صمیمیم بهم گفت تو خیلی باهوشی قدر خودتو بدون فقط سه ماه درس خوندی ومثل من رشته خوب  تهران وحتی بهتراز من نزدیک خونتون قبول شدی اگه یه سال میخوندی حتما خیلی خیلی میترکوندی اما خبر نداشت که درسته که من بسیار باهوشم ولی شوروشوق وذوقی که برای قبولی دردانشگاهم درمن ایجاد شده بود منو به همچین کاری واداشت 

      یا وقتی میخواستم خونه بخریم من اونقدر ذوق وشوق داشتم استاد جان باورتون نمیشه یک ماه تمام هر روز دنبالش دوییدم یه جوری از این اداره تو اون اداره میرفتم از این بانک به اون بانک که همسرم میگفت مریض میشی به خدا شب وروزت یکی شده نکن نمیخوام خونه  ومن میخندیدم میگفتم من عالیم قرص انرژی خوردم توپ توپم پاهام رو زمین بند نیست اگه یه روز نرم دنبالش نمیتونم نفس بکشم رها کن منو بذار من درستش میکنم از رئیس بانک تا مسئول وام تا تمام اداره ها منو ناامید میکردن که کسی یک ماه وام نگرفته وخونه نخریده اما من میگفتم من میکنم اونقدر رفتم واومدم همه کارهاشون زمین گذاشتن کار من انجام میدادن مسئولین بانک واداره ها منو میشناختن معاون بانک یه روز بهم گفت خواهرم نگران نباش خودم وامتو جور میکنم نمیگذارم این خونه از دستت بره هر روز نیا اینجا من از  روت شرمنده میشم نمیخوام اذیت شی برو خونه استراحت کن 

      حتی تو اداره ها بهم میگفتن خانوم ورود افراد متفرقه ممنوع اینجا 

      منم بامهربانی میگفتم درک میکنم حق باشماست یه امضا میگیرم فوری میرم قول میدم خیلی کارم ضروریه و وقت ندارم ودرکمال تعجب میگفتن باشه من توی تهران ارگان ها وجاهایی رفتم که برای هرکدومشون باید یک سال حدالقل پارتی بازی کنی بهت وقت بدن بتونی بری دم دراتاقشونتازه اگه جوابتو بدن 

      من فقط میرفتم میگفتم خداگفته بهت این خونه رو میدم پس خودشم پارتیم 

      من تلاشمو میکنم خودش همه چیز حل میکنه درست میکنه وواقعا هم میشد 

      همه میگفتن نمیشه من میگفتم کارنشد نداره میشه خدابخواد میشه من دلم روشن قلبم پراز ایمان یقین شور وشوق وشد خونه رو خریدیم 

      استاد جان باورتون نمیشه من وهمسرم ۲۵۰ ملیون پول داشتیم خونه ای که پیدا کرده بودین ۹۵۰ میلیون تومن بود 

      مادرم طلاهاشو فروخت داد بهمون پدرم برامون وام جور کرد 

      همسرم وام تونست بگیره وخلاصه با رهن دادن خونه کل مبلغ خونه جور شد 

      ما نصف پول خونه رو جور کردیم مادر وپدرمم نصف دیگه وشریکی خریدیم بعد چند ماه افتاد تو سرم که کلش بخر الان وقتشه ما کلی بدهی داشتیم فکرش کنید تا خرخره تو قسط بودیم اما درکمال تعجب اومدم به مادر پدرم گفتم میخوام ۴۵۰ تومن بقیش بهتون بدم و۶ دونگ خونه برا خودمون بشه مادرم گفت مگه پول دارین گفتم نه ولی جورش میکنیم 

      نمیدونم چطور ولی ۶ ماه بعد جورش کردیم ۴۵۰ ملیون تومن 

      اونم ۳ سال پیش وقتی چک ۴۵۰ تومنی رو داخل بانک خوابوندیم به حساب مادرم متصدی بانک وحشت کردگفت خانوم خیلی پول چطوری همچین پولی به مادرتون میدین گفتم قرض بوده خونه خریده برامون بدهیش تصفیه میکنیم 

      گفت من مسئولیت قبول نمیکنم فردا پول خلاف وپول شویی باشه گفتم باشه مسئولیتش گردن من خودم جواب میدم پول خودمونم نمیتونیم جابجا کنیم یه جوری قاطع گفتم رئیس بانک مهروامضا کرد وپول خوابید به حساب بعدا مادرم میگفت من اگه میدونستم شما پول دارین باهاتون شریک نمیشدم 

      گفتم مادر من اولا که پول نداشتیم خودت که دیدی بعدشم که برای شما که بدنشد طلاهاتو فروختی ۳۵۰ تومن سود کردی ۴۵۰ تومن بعدم بالافاصله با خاله ام ویلا خریدی شمال اگه پول نداشتی که نمیتونستی بخری مارم صاحب خونه کردی یعنی معامله دوسر برد کردی 

      مارو هم از اجاره دادن وآوارگی نجات دادی 

      استاد جان شما که بهتر میدونید زندگی منو 

      مادروپدر منو میکشتیشون هزارتومن کمک ما که نمیکردن هیچ یدونه هم میزدن توسرمون که بیعرضه اید وفلان وبهمان ولی وقتی شوق داری وقتی اطمینان به خدا دارییه جوری همه رو خدا برات به صف میکنه که جان برکف برات کار کنن 

      ذوق وشوق من باعث شد همه دنیا با من مهربون شن 

      حتی دقیقا وسط این بهبهه مادروپدرم باهامون آشتی کردن 

      الان که فکرش میکنم میبینم چقدر مسیر عجیب وجالبی رو پشت سر گذاشتم 

      یه دوست روانشناس خیلی صمیمی دارم بهم میگه تو آدم عجیبی هستی هیچ وقت فکرش نمیکردم اینقدر صبور این مهربان اینقدر با پشتکار اینقدر قوی بشی 

      مسائلی که تو تحملکردی درزندگیت یکیشون هرکسی تحمل میکرد شخصیتش فرومیپاشید من مراجعانی دارم که با خیلی کمتر از مشکلات تو روانی شدن ودارن سالهادرمان میشن 

      اماتوهربار قوی تر شادتر سالم تر صبور تر میشی 

      اصن تو به نظرم آدم نیستی فرشته ای ابرانسانی 

      همیشه میخندم بهش میگم تو دوسم داری برا همین اینهمه خاص میام به نظرت توهم عشق وجیگر منی دختر

      میگه نه به خدا توان تو رو هیچ کس نداره

      منم میگم منم خب براخودم خوب وخلم ولی نشون نمیدم فقط خوبامو نشونت میدم چون باهوشم بعدم میخندیم باهم 

      همیشه بهش میگم میدونی راز من چیه 

      اینکه وقت عمل فقط عمل میکنم بعدا سر فرصت باخودم کنارمیام به خودم میگم پولمو بردن الان وقت گریه توسرخودم زدن ندارم باید پاشم بتکونم خودم اشکامو پاک کنم خودمو محکم بغل کنم شارژ شم وتا جای ممکن تلاش کنم از این منجلاب دربیارم بعد که دراومدم از این باتلاق یه دل سیر گریه میکنم ،جالبه که وقتی درمیام یه دل سیر میخندم که گریه چرا آخیش نجات پیدا کردم یه بار دیگه دست خودمو میبوسم به خودم آفرین میگم وبلند میشم وادامه میدم 

      وجالبه که هربار هرچیزی پیش اومده فهمیدم چقدر چیزا بوده که الکی چسبیده بودم بهش وچقدر چیزای مهم تر هست تو زندگی که اصل 

      براهمین آروم تر شدم خوشحال تر شدم وقوی تر ادامه میدم    

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم حیدری
      1403/10/24 15:37
      مدت عضویت: 1462 روز
      امتیاز کاربر: 16883 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 291 کلمه

      بنام خدا 

      سلام 

      ذوق و شوق در زندگی گام ۲۱ 

      وقتی کلمه ذوق و شوق در زندگی و یا احساس خوب میاد من فکر میکردم مثلا باید بخندی خوش حال باشی و برقصی یعنی جوری باشه که دیگران ببینن فلانی چقدر سر حاله انگار هیج غمی نداره ولا چه خوبه خدایا چرا من ایجوری نیستم و از وقتی چندین فایل در این زمینه گوش دادم که استاد تاکید میکنه ذوق و شوق داشتن به رقص و پایکوبی نیست به اون حس درونت هست که می بینی مثلا حالت خوبه سبکی کارات خوب پیش میره صبح که از خواب بلند میشی احساس خوبی داری امیدواری شکرگزاری بهتری انجام میدی دلت آروم هست خیلی مواقع اینو تجربه کردم که وقتی از خواب بیدار شدم سبک بودم یه لبخند آرومی رو لبهام بوده شکر گزاری مو خوب انجام می‌دادم دلم آروم بود به چیز خاصی فکر نمی‌کرد امیدوار و سرحال صبحانه آماده میکردم صورتم می‌خندید با همسرم رفتار خوبی داشتم احساس آرامش سر تا پای وجودم را فرا میگرفت و الان فهمیدم این همان ذوق و شوق زندگی هست و نتیجه اش را هم دیدم پس ذوق و شوق درونی داشتن رکن اصلی در زندگی هست و اما برعکسش و گاهی در افرادی دیدم که خنده های مصنوعی داشتن شوخی های الکی جنب و جوش رقص همه مشخص بود بیرونی هست و طرف داره تظاهر میکنه یه آدم شاده درونش فوق العاده داغونه 

      داره به قول خودمون خودشو گول میزنه و اینو زیاد دیدم و متوجه شدم تفاوت بین ذوق و شوق در ونی و یا از طریق دنیای پیرامون و سعی میکنم جز اون دسته باشم که همیشه درون زیبایی دارن و نیازی به دنیای پیرامون نیست با یه چیز خیلی کوچک هم شادن و خوش حال و از زندگی و زنده بودنشون لذت میبرن .

      ایشالا . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مژگان نوحی
      1403/10/23 12:42
      مدت عضویت: 156 روز
      امتیاز کاربر: 7290 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 665 کلمه

      گام ۲۱ اهمیت ذوق و شوق 

      سلام بر لبخند و شور و هیجان 

       و لبخندهای شاد استاد روشن عزیز که بهمون شور  زندگی و فایل گوش دادن و رشد میده 

      ذوق و شوق همون کبریت آخره که به هیزم آماده می‌زنیم تا آتش زندگیمون روشن بشه و گرما بخش وجودمون بشه چقدر این جمله یکی از کامنتا به دلم نشست و قشنگ بود  

      من وقتی برای اولین بار از پاشنه کش خیلی بلندی که تازه خریدیم استفاده کردم چنان ذوقی از خودم نشون دادم که همسرم از خنده روده بر شده بود اونم جلوی واحد آپارتمان فکر کنم همه ی همسایه ها صدای ذوق کردن منو شنیدند که چون قبلا پاشنه کش مون خیلی خیلی کوتاه بود باید هر دفعه دولا میشدم و خیلی سختم بود ولی اینبار با استفاده از یک پاشنه کش یک متری  چقدر من ذوقیدم 

      می‌خندیدم و خوشحال بودم و همش میگفتم چه کیفی میده خدااااا چقدر راحته دوست داشتم هی کفشم رو از دوباره بپوشم و ذوق کنم 

      نمی‌دونم شاید اون زمان ده هزار تومان خریده بودیمش و قیمتی نداشت ولی من دوستش داشتم و به اصطلاح توصیفی همسرم خر کیف شدم

      آره گاهی ذوق می‌تونه از کوچکترین داشته ها و کارهامون  باشه مثل شانه کردن و پریشون کردن موهامون در باد 

      مثل وقتی که دستامو از پنجره ماشین بیرون میارم تا باد بخوره و کف دستامو رو به خورشید میگیرم 

      مثل وقتی کله ی کچلم رو دوران شیمی از پنجره بیرون میاوردم که کله م باد و آفتاب  بخوره دوست داشتم بهم حس خوبی میداد حس رهایی …مجبور نبودم خودمو با کلاه گیس خفه کنم 

      میخوام ازین به بعد یک انسان کاملا با ذوق و شوق بیشتری  بشم و در طول زندگیم امید و انرژی خوبی رو بهمه و محیط اطرافم بدم جوری که همه دوست. داشته باشند کنار من باشند 

       من  با ذوق و شوق  صبح از خواب پا میشم دوشمو میگیرم قهوه مو درست میکنم و در بهترین حالت انرژیم میام فایل گوش میدم 

      از وقتی سکوت و مدیتیشن در تنهایی رو تمرین کردم و تونستم مخمخه های ذهنیم رو کمتر کنم صدای قلبم رو بهتر شنیدم و حالا برای انجام هر کاری به صدای قلبم هم گوش میدم و نتیجه عالی میشه 

      انرژی ما واگیر داره چه مثبت چه منفی 

      واسه همین باید حواسمون باشه چه چیزی و چه کسی رو به فضای خودمون راه میدیم

      کلام انسان روح وجودشه 

       واسه همینه که تو گروه وقتی شهپر بانو صحبت می‌کنه همه مسخ و سراپو گوش میشیم یا وقتی فرزانه جون اون مدیتیشن قشنگ رو برامون با صدای روح انگیز خودش فرستاد همه یه طوری شدیم 

      کلمات صداهایی هستند که توسط ارتعاشات افکارمون ایجاد میشوند 

      هر کلمه ای که از دهانت خارج میشود باید غنی شده توسط ارتعاشات اصیل روحت باشه تا به دل بشینه

      و من یه چیزی رو خیلی خوب فهمیدم که ثروتمند بودن فقط به پول داشتن نیست 

       از نظر من استاد روشن انسان فوق العاده ثروتمندیه 

      در اندیشه های عالی ش 

      در لبخند زدن هاش در شروع فایلها 

      در شادی کردن و در ذوق و شوق موقع ضبظ فایلها 

      در مهربان بودن و عشق الهی ورزیدن 

      در عشق ورزیدن به خانواده ش و در آغوش گرفتن فرزندانش

      در فایلهای رایگانش در سایت 

      چه خوبه آدم در همه چیز ثروتمند و غنی باشه نه فقط مال و اموال 

      امیدوارم یه روزی منم مثل استادم به بالاترین رهایی ها برسم 

      بالاترین رهایی  آزاد شدن از نظرات دیگران 

      روزی که بتونیم بدون وابستگی به نظرات دیگران از خودمون و فردیتمون لذت ببریم ،آن روز روز رهایی مونه 

      بعضی روزا به قول شهرزاد جون گروهمون درد و مشکل در زندگی همه مون پیش میاد تو زندگی منم خیلی هست

      من فهمیدم

      درد در زندگی اجتناب ناپذیره اما درد کشیدن یه انتخابه

        

      همون طوری که الان لاغر شدن برامون یه انتخابه

      بهش فکر کنید …

      در آخر می‌خوام متنم رو با این جمله ای که باهاش زندگی میکنم به پایان ببرم 

      زور خدا از همه بیشتره ،همه برات نخوان خدا برات بخواد کافیه 

      بچه ها یه چیزی بگم فقط نخندیدا مخصوصا اکبرآقا نخنده من تازه فهمیدم اون بالای متن گزینه هایی داره که من میتونم قسمت‌هایی از نوشته مو بولد یا کج راه کنم و نمی‌دونید چه خر کیفی شدم الان که ازش استفاده کردم 

      چرا من اون بالا رو ندیده بودم اینم از ذوق من

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مریم حیدری
        1403/10/24 15:15
        مدت عضویت: 1462 روز
        امتیاز کاربر: 16883 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 14 کلمه

        سلام مژگان عزیز باز هم مثل همیشه لذت بردم از متن زیبایی که نوشتی 

        براوووووو 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکبر
      1403/10/23 12:28
      مدت عضویت: 546 روز
      امتیاز کاربر: 3290 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 98 کلمه

      سلام بر دوستان وهم مسیران نازنین 

      ذوق وشوق و تاکید استاد براهمیت آن 

      که براستی حفظ آن حداقل در تمام یا اکثر اوقات زندگی کاریست سخت اما باتمرین وممارست وپی بردن به اهمیت آن شدنی است 

      وحلقه گمشده قریب به اتفاق ما انسانهاست 

      خوب بیاد دارم که درسی سالگی شروع به آموختن هنر کردم وچنان سرشار از ذوق واشتیاق بودم که اگرچه طبق روند اصولی ۱۵ سالی دیرآمده بودم اما با استمرار ونزدیک به ۱۰ سال آموزش دیدن وتمرین خودرابه سطح قابل قبولی رساندم 

      و چه روزهایی که بخاطر عدم ذوق وشوق آسیب دیدم 

      سپاس از شما بابت این آگاهی ناب و درجه یک 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1403/10/23 09:00
      مدت عضویت: 663 روز
      امتیاز کاربر: 20122 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 695 کلمه

      سلام استاد 

      شور و شوق داشتن درهرکاری بسیار مهم و حیاتی است چون وقتی در هر کاری شور و شوق داشته باشیم انگیزه برای انجام کارها در ما زیادتر میشود و با افزایش انگیزه ، امید و رسیدن به هدف درما شکل میگیرد 

      ما درهرکاری موفق بودیم و به ان هدف رسیدیم در رسیدن و انجام ان کار بسیار شور و شوق و امید داشتیم وگرنه دروسط راه با اولین مانع بهانه میاوریم و ان کاررا رها میکردیم و اصلا کاری را انجام نمی دادیم 

      بارها شده بود برای گرفتن رژیم و یا رفتن به باشگاه ابتدا با شور و شوق شروع میکردیم ولی چون امید و انگیزه ی کافی برای ادامه مسیر نداشتیم با اولین احساس خستگی و یا حرف دیگران بهانه میاوریم و ان را رها میکردیم ولی الان وقتی نگاه میکنیم می بینیم برای یادگیری و انجام کارهایی که انگیزه داشتیم در بدترین شرایط ان را انجام دادیم . به عنوان مثال

      من تا قبل از ازدواج اصلا به فکر یادگیری رانندگی نبودم بعد از ازدواج همسرم خواست یاد بگیرد و با اولین دعوت برای یادگیری من ان را قبول کردم با اینکه در ماه اخر بارداری بودم من دقیق یادمه یک روز موقع ناهارخوردن همسرم گفت میخواهم بروم اموزش رانندگی ماشین یاد بگیرم تو هم میخواهی بیایی و من هم با خوشحالی گفتم اره چرا که نه شوهرم خندید و گفت من شوخی کردم تو با این شرایط سخت چطور میخواهی رانندگی یاد بگیری برای خودت و بچه خطرناکه، بگذار بعد از به دنیا امدن بچه و من گفتم نه من هم میایم چون شما با من هستی و مواظب من هستی اصلا سخت نیست و من دیگه کوتاه نیامدم چون میدانستم وعده به آینده شاید این کار دیگر انجام نشود و با شور و شوق و انگیزه و امید برای رانندگی ثبت نام کردم و بار اول ایین نامه قبول شدم و داخل شهر بار اول چون نگفته بودم باردارم و با کمی معطلی پارک دوبل را انجام دادم رد شدم ولی بار دوم به سرهنگ گفتم و او با تعجب گفت حالا اینقدر واجب بود این رانندگی دراین شرایط و من گفتم من با همسرم دارم یاد میگیرم و نمیخواهم از او عقب تر باشم و سرهنگ خندید و گفت باشه ولی من تمام کارهایی که برای قبولی باید انجام بدهند از شما میگیرم اگر درست انجام دادی قبول میشوی من هم گفتم باشه ولی اگر سریع انجام ندادم ردم نکنید و سرهنگ رسولی (هنوز بعد از 25 سال اسمش یادمه ) گفت باشه و تمام امتحان را انجام دادم و قبول شدم دقیقا یادمه چهارشنبه بود من امتحان دادم و قبول شدم و شنبه رفتم زایمان و پسرم به دنیا امد و خدارا شکر هیچ مشکلی هم نداشت و الان خودش راننده ی ماهری شده است حتی بهتر از من

      ووقتی به موفقیت هایی درزندگی نگاه کنیم میبینیم که چقدر شرایط سختی را با شور و شوق پشت سر گذاشتیم که وقتی به ان فکر میکنم چون الان ان شور و شوق را ندارم شاید اگر الان بود هرگز حاضر نبودم دوباره ان شرایط سخت را تجربه کنم .(مثل درس خواندن تا کارشناسی ارشد – یاد گیری رانندگی – یادگیری آشپزی – یادگیری قالی بافی – یادگیری شغل – یادگیری بعضی از هنرهایی که دوست داریم و….) 

      شور و شوق باعث افزایش موارد ذیل میشود 

      1- انگیزه و حرکت به سوی هدف 2- خلاقیت و نوآوری 3- ارتباطات بهتر 4- سلامتی بهتر 5- رضایت از زندگی 6- سپاسگزاری از خداوند برای رسیدن به اهداف 

      پس ما باید بدانیم برای رسیدن به هرهدفی که میخواهیم دران موفق شویم علاوه بر تصمیم قاطع شور و شوق است که مثل بنزین وسیله مارا روشن و گرم نگه میدارد و مارا به سمت جلو میبرد در غیر اینصورت ما با اولین مانع از خرکت بازمی ایستادیم . برای متناسب شدن هم باید دراین مسیر با شور و شوق صبح وقتی از خواب بیدار میشویم ابتدا سپاسگزاری کنیم برای اینکه بتوانیم یک روز جدید را اغاز کنیم و با شور و شوق فراوان میثاق نامه را جلو آیینه بخوانیم و با شور و شوق فایل ها را گوش کنیم و مطالب ان را درک و درزندگی روزمره خود به کار ببریم و بدون سختی و با امید به متناسب شدن دراین مسیر با احساس خوب به سمت جلو حرکت کنیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 9650 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 354 کلمه

      سلام به همگی 

      انسان باید حی باشد منظور از حی این نیست که نفس بکشه بلکه باید زنده باشه زنده یعنی با اون چیزی که داره خودش رو بسازه نه اینکه حالا بره یه چیزی بخره حالش خوب بشه و خب شور و شوق داشتن یعنی زنده بودن یعنی بتونی با اون چیزی که داری خودت رو خوشحال کنی حالت رو خوب کنی نه اینکه بخواهیم با عوامل بیرونی شور و شوق داشته باشی چون خیلی زود از بین میره

      اتفاقا امروز رفتم آرایشگاه خانوم آرایشگر وقتی رنگ موهای من رو گذاشت میرفت می‌نشست و تو گوشیش بود دوباره میومد چک میکرد و دوباره میرفت می‌نشست کار من ۴ ساعت طول کشید و این خانوم هیچ کاری نکرد برای ارایشگاهش من همش با خودم میگفتم  وای اگر این آرایشگاه از من بود الان این میزو میزاشتم اون طرف، اون سطل و خالی میکردم،پرده رو میکشیدم و….. ولی چرا اون خانوم اون طوری نبود چون هیچ ذوق و شوقی برای کارش نداشت  و اگر حرفی هم بین خودش و شاگردش زده میشد همش گرونی و چرا بچه ها آنلاین هستن چیزی متوجه نمی‌شوند و از این جور حرفهای ناامید کننده بود 

      حالا چه جوری شور و شوق رو در خودمون به وجود بیاریم شاکر باشیم شکر گذار زندگیمون باشیم در مبحث متناسب شدن شکر گذار بدنمون باشیم ما سالم هستیم حالا یه خورده چاقیم 

      انگیزه نداریم شور و اشتیاق نداریم انگار آسمون به زمین اومده حالا چاقیم دیگه ولی تو راهیم،تو مسیریم ،تو گروه دوره همی لاغری بعضی دوستان دوره رو دارن بعد هی میگن من هم از شنبه میخوام شروع کنم بعد من میگم وای اینا دوره رو کامل دارن چرا نشسته ان؟ چون من مرحله ی دوم دوره هستم و انشالله که میتونم بقیه ی دوره رو هم تهیه کنم 

      ولی این و میخوام بگم که این دوره خیلی خوبه مرتب، منظم من اگر جای دوستان بودم دوره تموم میشد دوباره از اول دوباره از اول حتی اگر متناسب شدی برای اهداف دیگه درستش کن خیلی باحاله چون خیلی به آدم انگیزه میده درسته انگیزه باید درونی باشه ولی خب این دوره چیز دیگه ایست 

      به هر حال سعی کنیم زنده باشیم و زندگی رو زندگی کنیم

      خدایا شکرت ۲۲۰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Mali
      1403/10/22 21:04
      مدت عضویت: 746 روز
      امتیاز کاربر: 9020 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 475 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکیست. 

      شور و شوق یا ذوق و شوق داشتن کلماتی هست که بار مثبتی دارن،همینکه ادا میشن انگار ی موج مثبت و پر از حس خوب رو له آدم منتقل میکنن.این ی میل درونیه،ی نیروی درونیه که باید به صورت خودجوش به قلیان برسه،چطور باید اتفاق بیفته؟؟با مرور افکار خوب،با مرور اتفاقات خوبی که در گذشته داشتیم،و با نگاه کردن به آینده که فردا چطور باشه من حالم خوبه؟؟من ماه بعد یا سال بعد کجا و در چه شرایطی باشم خوشحال ترم؟؟با اینجور سوالات میشه شوق و ذوق رو درون خودمون برای رسیدن به خواسته هامون فعال کنیم.و برای رسیدن به اون هدف باید تمام احساس خوبمون رو بذاریم یعنی صد خودمون رو بذاریم تا رسیدن به اون خواسته یا هدف مسیرش کوتاه تر و راحت تر باشه.درباره خود من ،بر اساس نیازم توی محل کارم من باید کار با کامپیوتر رو کاملا مسلط باشم و چون علاقه به انجام کارم داشتم برای یادگیری نرم افزارهای کامپیوتر،از طریق آموزش مجازی رو شروع کردم،منی که تا معلم بالا سرم نباشه حاضر نیستم کتاب و جزوه رو ورق بزنم چه برسه به یادگیری ولی القصه من با آموزش مجازی یکی از نرم افزارهای پر کاربرد رو صفر تا صد آموزش دیدم و برای انجام این کار هر روز ی زمانی رو اختصاص میدادم و کار می‌کردم و نتیجه ش شد ترقی و پیشرفت توی محل کارم،شوق داشتن یعنی همینه،یعنی تو بدون اینکه هزینه کنی یا بخوای مسافتی رو طی کنی که کلاس بری توی محل کار یا خونه از راه دور و به راحتی با باز کردن چند تا سایت اون چیزیو که خواهانش هستی رو یاد بگیری و توی کار موفق تر بشی،از این نمونه ها زیاد دارم که با شوق و ذوق انجامشون دادم و لذتش رو بروم یا ی زمانی که تدریس کردم،با عشق با علاقه با حال خوب سالها کار مورد علاقه مو انجام دادم و نتیجه ش درآمد خوب و احساس خوب بود برای من.یا توی مثال‌های کوچیکتر توی خونه من عاشق درست کردن کیک خانگی هستم و چون با عشق و علاقه و دقت بالا انجامش میدم همیشه کمک‌های خوشمزه و خوش طعنی و عطر درست میکنم و همه عاشق کمک‌های من هستن.الهی شکر.یاد دوست استاد افتادم که ایشون سالها توی محل کارشون با علاقه و با عشق کار کردن و نتیجه ش شد مدیر شدنشون.اینها تنها بخشی از کارهای مورد علاقه ما بوده که نتایج خوبی هم داسته،شاید هر روز دارم با عشق میرم سرکار و لذت میبرم از جواب دادن به مشتری ها،در آینده ای نزدیک اتفاقات عالی تری توی محل کارم بیفته،کی میدونه؟؟خداوند هیچ عملی رو بدون جواب نمیذاره،من انتظار پیشرفت خودمو توی محل کارم دادم چون با عشق دارم و با لذت دارم انجامش میدم.من صبحها چنان شوری برای کارم دار  که خدا میدونه و من منتظر دریافت جوابهای خوب از انجام کار عالیم هستم.الهی شکر از این آگاهی جدید و ناب.

      یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 40127 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 947 کلمه

      من فرزانه ابوالحسنی هستم هدفم بهتر زندگی کردن و راضی بودن و خلق کردن 

      سلام خدامی مهربون 

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

       استاد منم خیای دوست دارم که بهتر زندگی کنم دوست دارم ذوق و شوق داشته باشم برای انجام هر کاری 

      من احساس میکنم موضوع ذوق و شوق خیلی خوب درک نکردم شاید علتش خستگی باشه 

      استاد من الان یه جورایی بنایی دارم و فعلا ارک و اوپن کندیم تا بتونیم آشپزخونه رو با ام دی اف که نه با نترون کابیت کنیم 

      استاد یادم وقتی عضو این سایت شدم یکی از آرزوهای من این بود که بتونم کابینت‌های خونم عوض کنم همه رو ام دی اف کنم 

      و الان یواش یواش دارم این آرزوم تجربه و زندگی میکنم اسناد دلم میخواد من هر خواسته ای که داشتم خیلی طول نکشه تا تجربش کنم و خدای شکر که دارم این خواسته ام تجربه و زندگی میکنم 

      و موضوع ذوق و شوق خیلی دوست دارم خوشحال باشم که داره تغییر و تحولی در زندگیم ایجاد میشه اما خانم فریبکار مگه میذاره 

      اجازه نمیده من خوشحال باشم  من و همسرم با هم اپن برداشتیم خوب خیلی سخت بود باید با پتک میزدیم خرابش میکردیم 

      و این کارو انجام دادیم اما خانم فریبکار نمیذاره من از این گارم لذت ببرم میگه دیدی دیدی دامادت خونه بود صدای پتک هم میشنید اما حتی به روی خودش هم نیاورد 

      حتی نگفت من برم کمکش کنم مفت و مجانی تو خونه تو زندگی میکنه اما حاضر نیست بیاد یکم کمک کنه به خیال خودش داره کابینت میکنه بزرگترین کمک دیگه 

      در صورتیکه خودت پول همه چیز دادی و اینا و بیشتر از اینا اعصاب منو خورد میکنن و این خیلی بد من نتونستم لذت ببرم 

      من امروز یه قسمت اپن خودم ریختم زمین همسرم نخاله ها رو جمع کرد ریخت تو گونی 

      بجای اینکه خوشحال باشم که تی ول آفرین به تو فکر هم نمیکردم بتونی اپن خراب کنی خوشحال باشم که تنهایی پتک زدم ریختم افکار منفی سراغ من میاد نمیذاره از اون کاریه انجام دادم نهایت لذت ببرم 

      الان یادم افتاد که خیلی به خانم فریبکار توجه نکنم باید این کارو انجام بدم 

      همش تمرکز منو می‌برد به حرفهای این و اون اینو گفت شنیدی منظورش این بود دوست نداری تو بری خونش تا خونت ساخته بشه 

      من گفتم نه من دوست دارم کم کم پیش برم ببینم الان ارک خراب شد الان اوپن خراب شد کم کم لذت ببرم خوشحال باشم بعد کابینها برداشته میشن و بعد باید رنگ بشن 

      میدونید استاد دلم میخواست یه خونه خالی بود ما میرفتیم اونجا وسایلهامم می‌بردم اونجا تا اینجا خلوت باشه راحت کار انجام بشه 

      اینجوری سخت همه وسایلشان دور و برت باشن تو هم این وسط زندگی کنی 

      و اینم بکم استاد که واقعا همین طور همه ناراحتی ما یا من بخاطر اتفاقات زندگی دیگران نمیگیم چه فکری داشته چه عقیده داشته چقدر به خدای خودش ایمان داشته که الان داره این شرایط تجربه میکنه میگیم طفلک فلانی مریض تو بیمارستان هر کسی یه چیزی میگن فلان ویروس جدید گرفته گفتن از کرونا بدتر همه میمرن و…..

      و اینو گفتم تلنگری شد برای خودم من چه فکری دارم من چقدر ایمانم به خدا زیاد من چه عقیده ای دارم  

      من به خدا ایمان دارم که خدا کمکم میکنه و همه کارها رو انجام میدیم تموم میشه 

      تا حالا که اینجوری شد فلانی گفت ما یکماه خونمون اینجوری بود من و همسرم فکر نمی‌کردیم بتونیم اوپن خراب کنیم کنیم سخته ولی وقتی وارد کار شدیم دیدیم آنقدر هم که فکر می‌کردیم سخت نبود 

      الان فکر می‌کنیم چطور نخاله ها برت بیرون از خونه ما داریم خودمون کارها رو انجام میدیدم ولی نخاله ها رو باید کارگر بیاد ببره 

      همسرم میگه یکساعت کار داره اونم میره دیگه تصمیم گرفتم که حرف خانم فریبکار گوش ندم و حالم بد نکنم 

      من فکر میکردم دیگه من پیشکسوت شدم خانم فریبکار خیلی با من کاری نداره 

      ولی نه شرایطش پیش نیومده بود الان خیلی راحت داشت اعصابم خورد می‌کرد ولی دیگه سعی میکنم توکلم به خدا بدم بخدا بسپارم مسائل تا کابینت زده بشه 

      خدایا شکرت که به من کمک میکنی و منو همراهی و هدایت میکنی مراقب من هستی تا من هم خواسته‌ام تجربه و زندگی کنم 

      و سعی میکنم از الان هر کاری که انجام میدم با ذوق و شوق انجام بدم و بهتر انجامش بدم تا جهان هم به من پاسخ متفاوت بده 

      خدایا میدونی من خیلی دوست دارم بهتر و راحتر زندگی کنم خدایا از تو میخوام به من کمک کنی راه و روش بهتر زندگی کردن به من بگی تا منم بتونم بهتر زندگی کنم 

      خدایا خیلی دوست دارم هر کاری که انجام میدم با ذوق و شوق انجام بدم خدایا از تو میخوام به من کمک کنی تا بتونم هر کاری با ذوق و شوق بهتر انجام بدم و لذت ببرم خوشحال بشم که خدایا من هم تونستم این کارو به راحتی انجام بدم 

      و خدایا شکر میکنم که منم تونستم اوپن خراب کنم خدایا شکرت که توانایی انجام هر کاری در من بوجود آوردی من حتی میتونم کارهای مردونه هم انجام بدم همون طور که قبلا انجام می‌دادم جعبه های گیلاس آلبالو ۱۵ کیلویی بلند میکردم تا ماشین می‌بردم خدایا شکرت 

      استاد میدونید منم دلم میخواست که صبح زودتر از خواب بیدار بشم الان ساعت ۸ بیدار میشم و چون از رختخواب جدا نمیشم دوباره خوابم میبره 

      من یه دوره‌ای از زندگیم آرزو داشتم صبح زود بیدار بشم از خواب الان بیدار میشم ولی میگم حالا بلند میشم دیگه معلوم نیست که بلند میشمم ساعت چند بشه 

      و گفتم من خواسته‌ام تجربه کردم آلان باید خواسته جدیدم اجرا کنم که خدایا من میخوام ساعت ۷ صبح که بیدار میشم از رختخواب بیرون برم دیگه تا شب نخوابم و تا بتونم یه روز خوب و عالی سرشار از اتفاقات خوب تجربه و زندگی کنم الهی آمین 

      و تصمیم گرفتم دیگه به خانم منفی باف توجه نکنم  هر کاری انجام میدم بهتر انجام بدم از انجام اون نهایت لذت ببرم خدایا شکرت 

       

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18550 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 539 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      وقت بخیر عزیزان 

      من قبلا یه مدتی خیلی شور وشوق داشتم وقتی می رفتم سر کار با اینکه کارم هم خیلی سخت بود دوست داشتم میامدم خونه تازه کارامو می کردم خیلی ذوق داشتم ولی این دو ساله که نمی رم سرکار هر روز اصلا نمی دونم چیکار کنم صبح که بلند می شم یه روزهایی که برنامه ای ندارم ولی بعضی روز ها خودم و مجبور می کنم کارام و می کنم و می رم مثلا پیاده روی بعد وقتی میام حالم خیلی بهتر میشه من صبح ها باید حتما از خونه برم بیرون حالا مثلا اگه فقط برم تو حیاطم بشینم خوبه خیلی برام . 

      یه وقتها چرا نمی دونم اصلا فکر که می کنم یادم نمیاد من هیچ وقت انقدر شور و شوق داشته باشم ولی می دونم اگر باشه همه چی بهتر می شه .روزهایی که آدم حالش خوبه احساسش خوبه همه چی خوب پیش می ره .منم حالا سعیم و می کنم ولی نمی دونم چرا الان که کار نمی کنم اوضاع فرق کرده مثلا هفته پیش خودم و مجبور کردم تنهایی برم کوه و وقتی رفتم واقعا لذت بردم و خوشحال شدم از اینکه رفتم . 

      و مثلا از چیزهایی که دارم هر چند وقت یه بار مثلا کیفم و عوض می کنم . یادمه من واقعا الان که فکر می کنم بعد از این همه وقت من همش منتظر بودم همه چی تموم بشه مثلا دخترم کوچیک بود منتظر بودم بره مدرسه . دبستان …. بعد این طور یعنی همش منتظر تموم شدن مقطعی بودم و به مقطع بعدی فکر می کردم .

      حالا هم سعی می کنم در لحظه باشم و لذت ببرم . شور داشته باشم . یه موقع ها دارم و یه موقع هم خودم و مجبور می کنم .

      هر روز صبح اون عبارت های زندگی با اراده خدا و تکرار می کنم با خودم که شور و شوق من برای زندگی همسو با اراده خداوند است و هر آنچه باعث تر و نگرانی من می شود واقعی نیست .و بقیه جملاتش .

      فکر کی کنم یه سری از غذاهایی که جدیدا درست می کنم و یاد گرفتم چون شور وشوقش و داشتم خیلی خوب می شه مثلا اش رشته دیگه می بینم از همه بهتر می شه و دیگدیگه اش های بقیه به دهنم خوشمزه نمیاد .

      مثلا من دارم تمرین می کنم هر وقت می رم حموم یاد بچه گی هام میافتم که با مادر بزرگم می رفتیم حموم نمره و ما رو می شست و منتظر دلاک می شد تا بیاد و همچین کیف می کرد البته همچنان از حموم لذت می بره چن سال پیش که خونه مامانم بود  روزهای حمومش از شب قبل بغچه می چید حوله و وسایل و می زاشت و با شوق و ذوق همه کارهاش همینطوره یعنی از اون ابی که میامد از دوش کیف می کرد و تا موقعیکه می خواست خودشو خشک کنه و مثلا یه موقع ها من موهاشو سشوار می کشیدم و کرم می زد خیلی کیف می کردم می دیدمش همیشه کیف می کرد از همه چی .نمی دونم چرا واقعا الان آدم‌ها اینجوری شدن . 

      خدایا من هم دوست دارم با شور وشوق زندگی کنم هدایتم کن هر روز بتونم شوق داشته باشم و زندگی کنم مرا در مسیرهای شاد قرار بده . شور زندگی بهم بده .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/11 13:54
      مدت عضویت: 1933 روز
      امتیاز کاربر: 36916 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,121 کلمه

      به نام خدای مهربانم  که هر لحظه هادی و حامی من هست .

       سلام و درود من شاد و پر انرژی در مسیر رسیدن به اهدافم و تحقق رویاهام دارم قدم برمی دارم 

      من تا به الان حدودا ۳۸ سال عمر با عزت و عمر با شکوه از خدا گرفتم و هیچ وقت  مورد خاصی در زندگی من نبوده یا حد اقل من یادم نمیاد هر چه بوده مسایل  روزمره و عادی و پیش پا افتاده بوده  که در زندگی همه ی ما  بوده و هنوزم در زندگی خیلی ها هست و نمیدونم و یادم نمیاد چقدر زندگی ذوق و شوق داشتم اما در کل ادم درونگرا و  آرام و  عاطفی و خونسردی بودم و تا حدودی هم خجالتی بودم و اتفاقا خیلی اوایل ازدواجم کلاس های مختلف رفتم و خودم رو سرگرم میکردم و چون من جز افرادی هستم که در هر کاری که شروع کنم پشتکار دارم تمام کلاسها رو تا اخر میرفتم و حتی مدرک فنی و حرفه ای  اونها رو  هم میگرفتم اما ذوق و شوق خاصی برایبیشتر ادامه دادن و درامد زایی خاصی از  هیچ کدوم نداشتم  یعنی باید بگم میرفتم که سرگرم بشم و خلاصه زندگی میکردم و زندگی ارام و بدون دغدغه ای  به لطف خدا داشتم  اما از وقتی با این مسایل ذهنی اشنا شدم انگار در  وجود من طوفان شد بی تاب یادگیری بودم و هر روز برای اگاهی های جدید ذوق و شوق داشتم و  هنوزم دارم و اصلا فرد دیگه ای شدم در تمام جنبه ها متحول شدم اصلا من برای لاغر شدن وارد سایت شدم اما با مسایلی اشنا شدم که سالها از خدا میخواستم  در درک اونها کمکم کنه بی حد مشتاق یادگیری بودم و هستم و فکر کنم تک تک کامنتهای من گواه این حرفم هستن و یادم میاد چطور درها برای من باز شدن فقط بگم قبل ورودم داخل این  سایت چند ماه قبلش  عضو چند کانال تلگرام بودم با عنوان انرژی مثبت و و چند کانال روانشناسی …که  محلق شدنم به اونهام  به خاطر این بود که یکی از اون کانال ها مال دختر خالم بود و خودش عضوم کرده بود و بقبه هم به خاطر این بود که  به روانشانسی  یکم علاقه داشتم  بعد وارد سایت شدم و نمیدونم چطور    بود  یادم نمیاد خیلی اتفاقی وارد کانالی شدم که درمورد همین قانون جدب اموزش میداد و همونجا بازم  خودم نمیدونم چطور در حالی که ذوق و شوق یادگیری لاغری و این مسایل رو  در سایت تناسب فکری داشتم با استادی در زمینه ی  خود شناسی اشنا شدم که با دوره های ایشون بسیار متحول شدم و بسیار با ذوق بیشتر و انگیزه ی  بیشتر در این سایت استاد عطار روشن راهم رو ادامه دادم و زندگی با طعم خدا رو گوش دادم و انگار که من هر دقیقه رو هزار بار زندگی میکردم و دیگه انگار اگاه بودم و بیدار شده بودم و چنان دوق و شوق برای زندگی  داشتم که خدا خودش شاهده  سه سال کرونا رو من بدون ذره ای دلواپسی و ناراحتی و بیماری پشت سر گداشتم و اصلا کاری به اطرافم نداشتم مهم خودم و حال خوبم بود که به شدت دنبال اون بودم و هنوزم  هستم و چنان هم موفق شدم که زندگیم در تمام جنبه ها تغییر کرد و دیگه من هیچ ربطی به گذشته ی خودم نداشتم .

       دیگه من با لذت و شوق غدا میخوردم و خررید میکردم و اهنگ گوش میدادم و دوش میگرفتم و تفریح میکردم و  سفرهای مختلفی رو تجربه می کردم چقدر به جمع های خوبی دعوت شدم و دورهمی های عالی داشتم و …چقدر  من عاشق خودم شدم و انگار تازه خودم رو پیدا کرده بودم و با دوق و شوق هر لحظه با خودم عشق می کردم و زندگی می کردم و اینقدر لذت بردم که نفهمیدم چطور این چهار سال یعنی از سال ۹۸ تا ۱۴۰۲ گذشت تا چند وقت پیش که  یه مشکل کوچک کمی من رو درگیر کرد و من اینقدر با صبر و حوصله و  با ارامش و اگاهی و با اموزشها.  با این قضیه جلو رفتم که در نهایت بهترین نتیجه رو گرفتم و اما یکم ارامشم خدشه دار شده بود یکم ترس و نگرانی داشتم حال خوبم مثل فبل نبود  تا اینکه بازم با عشق به همین راه و اگاهی ها ش و  من دوباره با تکرار و استمرار  تونستم خودم رو و حال خوبم رو و انگیزه و اشتیاقم رو  مثل قبل پیدا کنم و خدا شاهده قدر تک تک لحظات زندگیم رو انگار بیشتر میدونم و سعی میکنم از تک تک لحظاتم لذت ببرم و هر یک لحظه  رو زندگی کنم و هیچ زمانی رو به بطالت نگذرونم و میخوام بگم  این ذوق و شوق همیشه با من بوده و هست که باعث استمرارم در این مسیر شده اتفاقا دیروز به  قدری خلوت زیبایی با خودم داشتم که نگو و همون باعث شد   انرژی جسمی من بالا بره  و حالم بسیار  خوب بود که میتونم به جرات بگم  بهترین بهترین روز زندگی من بعد از اون قضیه بود و مطمعنم از این به بعد هر روز همون قدر عالی و خوب خواهم بود چون دوست دارم همینقدر با عشق و انرژی و انگیزه زندگی کنم اتفاقا من هم دیشب ساعت سه شب خوابیدم اما ساعت هشت صبح دیگه بیدار بودم و نمیتونستم بیشتر  بخوام و خیلی با ذوق پا شدم و به سمت تکرار دوره ام رفتم و فایلم رو گوش دادم و نوشتم و چون من خانم خانه داری هستم میخوام همینجا بگم از وقتی در میسرم  نه تنها بدون حس بد و قربانی بودن کارهای روتین ام رو انجام میدم بلکه با حس خوب و ذوق و شوق که خدایا ممنونم که بازم زنده ام و  فرصت زندگی دارم و توانایی جسمی دارم و  اینکه خدایا شکرت که کلی نعمت دیگه در زندگی  دارم که میتونم کارهام رو به درستی انجام بدم .دارم زندگی میکنم 

      من با  دیدن کوچکترین صجنه ها در زندگی ام ذوق میکنم و مطمعنم این ذوق و شوق من  در مسیر زندگیم باعث شگفتی ساز شدن من در تمام جنبه های زندگیم میشه من تمرین میکنم با صدای قلبم زندگی کنم یعنی حتی برای اینکه چه لباسی بپوشم به ندای درونم گوش میدم  و چقدر همیشه نتیجه برام عالی میشه در خرید کردن هام همینطور در تصمیم گیری هام همینطوز و ….من همیشه دوست دارم با صدای قلبم هر کاری رو هر چند کوچک انجام بدم و از نتیجه اش ذوق کنم .

      خدایا شکرت که  انتخاب شدم تا  این اگاهی ها رو بشنوم و دیگه مثل قبل زندگی نکنم چون زنده ام  بلکه از روی ذوق و شوق و عشق زندگی کنم  نه اینکه بخوام ادا در بیارم بلکه این ذوق و شوق من  درونی هست و فقط،خودم میدانم چه حالی دارم و همیشه  به خودم میگم به قول استاد اگر اینها در وجود من نباشه من هیچ فرقی با اون شخص مرده در زیر خاک ندارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/03/10 17:42
      مدت عضویت: 744 روز
      امتیاز کاربر: 57316 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 443 کلمه

      سللم برخدای کا تناسب جسم وسلامتی روبه من بخشید حمد سپاس 

      سلام براستاد وهمه افرادی هم مسیر 

      انگیزه واشتیاق وشور شوق رو نمیشه ازبیرون انتظار داشته باشیم اگه به این شکل همه افرا جامعه همه درشادی فراون بودن نه به شکل حالا که بیشترمردم درحالت عصبی هستن 

      وفتی خوب دقت میکنیم بعضی افراد ازدورن شاد وخوشحال هستن محیط شاید بعضی زمام به این افراد تاثیر بزاره ولی زمان بیشتری شادوخوشحال هستن  چون این نشاط وشور وشوق ازمنبی دورنی انهارسرچشمه میگیره هرکجا که باشن 

      منبع انرژی وشادی هستن 

      بازم افرادی هستن توبهترین محیط وشادترین محیط هم زندگی وهم رفت امد دارن ولی بازم همیشه وبیشترین زمان ناراحت وعصبی هستن چون این شادی ازبیرون ومحیط هستن ازدرون این افراد نیست 

      هرکاری اگه توش انگیزه واشتیاق نباشه دراثر مرورزمان دراون فرد حالتیاس به وجودمیاد بعد نامیدی ودراخر کنارکذاشتن اون هدف که اول به نظر خیلی شور وشوق داشتن ولی بعده متوجه میشی که اون زپان اون ازهیجان بوده نه علاقه 

      من بارهابه افرادیکه به منزل‌ما دررفت امدن بودن با دیدن گل گیاه من ابزارعلاقه به نگهداری داستن وازمن گل یاگیاه  گرفتن تا یی مدت داشتن خوب نگه داری میگردن ولی بعد از مدت همه گیاهن ازدست دادن چرا 

      اول اگاهی درستی نداشتندچون شور شوق من وعشق به گل گیاهدرونی  نداشتن نتواستن ادامه داده وهمون گیاه که من به انها دادم من هم دارم برای انها خراب ولی برایمن به چندین گیاه جدید تبدیل شد این اولین نشانه شور شوق من نسبت به داشتن گیاه هست که دروجوداون افرا به اندازه من نبود چون با دیدن احساس گردن که میتوان انجام بدن من امکانش براش قراردادم ولی نتیجه چیزی جز خراب شدن نبود 

      پس درنظر من حتی توتناسب جسم هم داشتن شوروشوق هم درماندن وهم درنتبجه گرفتن واستمراداشتتن جداب کو هست درصورتی که با نشدن این علاقه نمیشه تومسیر بود وادامه داداگه به حالت هیجانی اقدام برای بودن دراین مسیر کنن چون جواب گو نیست من ساعت ۵یا شاید۴ وفتی ازخواب بلند میشم جرا اولین کارم بعداز بیدلرشدن بعدازنمازم فوری بی هدردادن زمان شروع برنامه ومروو همه تمریناتی که هرروزباید انجامشون بدم اگه شور شوق نداشته باشه اول صبح هرکاری دیگرانجام میدم‌ جززاینکارچون میتوانم هزارتا بهانه برای خودم درمدلهای مختلف بتراشم که نخوام انجام بوم یا به ییدساعت دیگه خلاصه هرکاری که به انجام ندان تمام بشه پس اون شور شوق که امروز چی میخو ام بادبگیرم چی میخو ام تمرین کنم اول اموختم به رفتاروبعدبه عمل تبدیل کنم بر ای رسیدن به هدف چون بهترین نتیحه شوروشوق من است پس همه مورارد دربودن هدف وعلاقه اشتیاق وشور شوق خلاصه میشه هرکدوم ازاینه نباشه  نیجه هم اگه بگیریم اون فقزدرزمان کم ماندگارهست توطول زمان اثرش ازبین رفته وبازگشت به عقب رو شاهد خواهیم بود ویا نتیجه نگرفتن خلاصه میشه 

      خدا پشت وپنا هتون یاحق حق نگه دارتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fariba
      1401/11/06 15:24
      مدت عضویت: 829 روز
      امتیاز کاربر: 17845 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 439 کلمه

      من در طول روز یک سری از کارهایی رو که دوست دارم انجام میدم اما هیچ وقت به این توجه نداشتم که باید با ذوق وشوق ادامه بدم و برای انجام کارهام با ذوق و شوق داشته باشم ،

      یک زمانی من انجام کار های خوب خودم حتی در طول روز حس انجامش رو ندارم و باید این اگاهی رو داشته باشم و من این آگاهی رو نداشتم که باید با ذوق و شوق در طول روز انجام بدم من از امروز که این فایل رو گوش دادم تصمیم گرفتم که از فردا و از همین حالا شروع کنم به انجام کارهای خودم با ذوق  و شوق و احساس خوب و الان که به این آگاهی رسیدم که میتونم کارهای خودم رو با ذوق و شوق بالایی انجام بدم از این به بعد تمام کارهای کوچک و بزرگ خودم را با ذوق و شوق بیشتری انجام میدم مثل از خواب بیدار شدن از خواب بیدار میشم هستیم گرفتم با یک احساس درونی خوب و با ذوق و شوق و ادامه به زندگی بیدار بشن و روزم رو باشو گذاری احساسات خوب و طعنه‌های بسیار خوبی شروع کنم 

      الان که این فایل رو گوش دادم و به این آگاهی درباره زهرا داشتن برای ادامه زندگی رسیدم خیلی احساسی بهتری دارم و از همین حالا تصمیم گرفتم که کارهای خودم را حتی کوچکترین کار مثل شانه زدن موهای خودم را با ذوق و شوق بیشتری انجام بدم و در نهایت به آنچه در طول روز توجه کنم و احساس خوبی نشان بدم بیشتر از زندگی لذت میبرم و نتیجه خوبی خواهد داشت ،

      من مدتهاست که به موسیقی علاقه مند هستم و دوست دارم که از این به بعد برای انجام تمرینات خودم با ذوق و شوق بیشتری تمرینات خودم را انجام بدم،همین تمرینات فایل های خوب هم میتوانم با ذوق و شوق بیشتری انجام بدم ، می خواهم از این به بعد یک انسان کاملاً با ذوق و شوقی باشم و در طول زندگی امید و انرژی خوبی رو نسبت به محیط اطرافم داشته باشم، 

      خیلی خوشحالم از تغییرات خودم تا به الان و خیلی این فایل برای من مفید بود و از این پس به ذوق و شوق بیشتری اهمیت میدم و در تمام کارهای خودم دقت می کنم تا برای کارهایم وقت بگذارم و ذوق و شوق داشته باشم،

      اما اینکه از سوق شوق حرف میزنیم این نیست که ادای آن را در بیاریم باید از درون خودمون این کار را انجام بدیم و تصمیم بگیریم که کارهای روزانه خودمان را با ذوق و شوق بیشتری انجام بدهیم تا از زندگی لذت بیشتری ببریم،

      همچنین برای شما هم مسیری آن خوب و عزیزم ذوق و شوق داشتن رو ارزو مندم ،

      با تشکر از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب ابراهیمی
      1401/09/22 13:34
      مدت عضویت: 1098 روز
      امتیاز کاربر: 16685 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 329 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیز.

      شور و شوق داشتن نکته بسیار مهمی بود که در این فایل خداوند برای من فرستاد .مدت زیادی بکد اصلا علاقه ای به کارم نداشتم و به زور برای اینکه فقط غیبت نکرده باشم سر کار حاضر میشدم و عملا کار نمی کردم به هر بهانه ای از زیر کار سر باز می زدم و حتی پیش می اومد علی رغم میل باطنی فایل ها را در محل کار و بجای انجام کارم انجام میداوم و این کار باعث شده بود که حتی هز گوش دادن فایل و انجام تمرینات هم احساس خوبی نداشتم و احساسم خوب نبود چون عذاب وجدان داشتم کار اصلی خودم رو انجام نداوم و ممکن زیر سوال برم و یادم اومد تمرینی که داشتم فکر کنم روز ۵ یا ۶ تکرار بود راهکارهای احساس خوب ؟

      جواب من به خودم این بود که هر گاری رو به جای خود و در زمان خود به بهترین شکل انجام بدم دراین صورت حال و احساسم خوب هست .اما عمل نمی کردم و همان روال که احساسم رو بد می کرد ادامه دادم. نمیدونستم چکار کنم از خدا کمک خواستم با خدای خودم به زبان خیلی ساده و روان حرف زدم و امروز به شکل معجزه آسایی به این فایل هدایت شدم و با اینکه دوره ها و تمرینات خودم رو داشتم و اصلا بنا نبود  این صفحه از سایت رو باز کنم اما خدا رو شکر تلنگری به من زده شد که به لطف خدا با تغییر دادن و داشتن  شور و شوق و حرکت کردن در مسیر رسیدن به  هدفم تلاش خواهم  کرد و  نتایج عالی را کسب میکنم.

      باز هم در همین جا برای خودم تکرار میکنم زینب جان در مسیری که هدایت شدی باید شور و شوق داشته باشی و حرکت کنی عمل کنی فقط فایل گوش نده مقطعی حالت خوب مبشه فایده نداره عمل کن و همیشگی حالت رو خوب کن و احساس  و رضایت عالی از خودت داشته باش .

      زینب جان بهترین خودت باش.

      خدایا ممنون و سپاسگزارم

      استاد عزیزم ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/11/28 22:54
      مدت عضویت: 1965 روز
      امتیاز کاربر: 15826 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 207 کلمه

      یادم اوایل دوره به قدری ذوق داشتم که ساعت پنج صبح از خواب بیدار میشدم وقتی که فایل گوش میدم قشنگ تو زمانی که بیست دقیقه فایل کلی شکمم میره تو و سبک میشم شاید تعجب کنید ولی این اتفاقی که برای من میوفته مخصوصا فایلهای جدید

      وقتی دوره را ادامه میدم کلی اشتهام کم میشه و یک مسیر ارام کاهش سایز در طی مسیر عادی زندگیم به دست میاورم مرحله به مرحله لباسهام اندازم میشه و الان کتی که ۱۸ سال پیش خریدم اندازم شده و شلوارش هم داره اندازه می شه این عالی عالی

      استاد ممنون میشم فایلی در مورد تاثیر قدرت ذهن بر سلامتی توی سایت بزارید

      من باری بیدار شدن شور و شوق دارم برای اماده کردن صبحانه برای تهیه ناهار برای خانه تکانی برای تمام اتفاقات تکراری برای اجرای میثاق نامه کلی شور و شوق دارم برای خربد برای خوردن یک دمنوش کنار همسرم شور و شوق دارم

      استاد من ادم خیلی موفق و ثروتمندی میشناسم که برای دو تا دونه نارنج کلی شوق و ذوق داشت

      استاد دقیقا وقتی ذهنت برات مثالهای خوبی میاره تا با هم هم مسیر بشی مثالهای عکس میاد

      فردی میشناسم اصلا به صفت ذوق داشتن معروف برای هر چیز بیش از اندازه هیجان زده میشه ولی متاسفانه همیشه شکست های عجیبی میخوره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1400/11/07 17:00
      مدت عضویت: 1992 روز
      امتیاز کاربر: 8318 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 692 کلمه

      سلام به استاد همیشه خندان 

      سلام به همگی 

      استاد عزیزم این فایل هم خیلی عالی بود واقعا شور وشوق مرا برای ادامه ی مسیرم بیشتر کرد.خیلی عالی بود .چقدر شور وشوق میتونه کارها رو برای آدم لذت بخش بکنه .من تصمیم گرفتم ازین به بعد شورواشتیاقم رو حفظ کنم وبا اشتیاق فراوان همه کارهام رو انجام بدم .خونه داری بچه داری همسر داری گوش دادن فایلها کتاب خوندن نوشتن وخیلی از کارهای دیگه ام رو .استاد یه جایی گفته بودن هر جایی الآن هستین بهترین خودتون باشید واون کار رو به بهترین شکل انجام بدین .حتی خونه داری 

      استاد منم خیلی وقتها به درس دخترم با اجبار و عذاب روحی انجام میدادم ولی از یه جایی به بعد دیگه با خودم تصمیم گرفتم این کار رو با عشق انجام بدم و این کارم کردیم وخیلی خوب موفق شدیم بهترین کاردرستی ها و بهترین گلیپ ها و آزمایشات رو با دخترم ضبط کردیم .قبلا من خیلی عصبی میشدم می‌گفتم وقتم داره تلف میشه همزمان با درس دخترم فایل گوش میدادم همش سرش داد میزدم ولی یع حسی بهم گفت قرار نیس چند کار رو باهم انجام بدی از یک ساعت یا دو ساعت درس خوندن با دخترت لذت ببر وفقط روی یک کار تمرکز کن ومن این رویه رو پیش گرفتم .

      حالا هم تو خیلی از کارهام تمرکز بر یک کار میکنم به خصوص موقع غذا خوردن فقط تمرکزم روی غذاست تصمیم گرفتم با آرامش آگاهی غذا بخورم تا از غذا خوردن لذت ببرم.ولی در سایر کارهام سعی میکنم هندزفری تو گوشم باشه مثلا کارهای خونه واقعا من بعد دوره خیلی عاشقان ه تر وبا علاقه هر کاری رو میکنم کارهای خونه پختن غذا یا حمام یا رسیدگی به حیوانات یه عشقی در درونم هست .

      دیروز رفتم طبقه اول خونمون به خاطر کچ کاری کثیف ونامرتب شده بود اونجا رو برای اجاره گذاشتیم رفتم با عشق تمیز کردم خیلی عالی شد چند ماهه خالی هست و مستاجر نتونستیم جذب کنیم .همسرم زیاد به خونه نمیرسه چند ماهه جاهاییش گچ کاری میخواست به خاطر زردی رطوبت ها من بهش گفتم به خونه برس تا مستاجر خوب بیاد چون خونه آماده نیس مستاجر نمیاد باید همه چی برای اومدن مستاجر آماده باشه بالاخره آورد کچ کاری کرد بعد سه چهار ماه منم که دیروز تمیز کردم دیشت مشاور املاک برای دیدن خونه یه مستاجر آورد واقعا حسم خوب بود موقع تمیز کردن وشب یک خانواده اومدن دیدن 

      مهم نیس بپسندن همینه که بعد تمیز کاری و شور وشوق من برای آماده کردن اومدن ببینن خیلی خبر خوبیه برای من و میبینم که قانون داره کار میکنه .ومن قانون رو بلدم و عمل میکنم .

      یا چند سال پیش مرغهامون تخم نمیزاشتن فصل تخم گذاری بود منم اون موقع تازه با قانون آشنا شده بودم به همسرم گفتم مرغها جای تخم گذاشتن ندارن ده تا جا برای تخم گذاشتن مرغها درس کرد من سال اولم بود مرغ نگه می داشتم جاها که درس شد مرغها هر روز تخم میکردن یعنی اون بهار تابستان بیست تا مرغ این قدر تخم گذاشتن که من هم به درآمد رسیدم هم می خوردیم هم فروختم هم بخشیدم هر روز با عشق و ذوق میرفتم غذا می ریختم باقی غذاها مون حتی پوست سیب زمینی پیاز هم میخوردن هر روز تخم مرغ داشتیم واقعا خیلی برام شگفت انگیز بود واقعا اوایل آشناییم با قانون خیلی نتایج شگفت انگیز گرفتم تو سال اول چون خیلی ذوق داشتم .

      هم برای خودم محصول تولید کردم هم فروختم هم دوره هایی و جذب کردم تخم مرغ فروختم هم لاغر شدم اون سال بدون هیچ دوره فقط عبارات تاکیدی درس کرده بودم برای خودم خیلی هدایا گرفتم اولین سال حالا میفهمم اون نتایج فقط به خاطر شور وذوقم بود ودیگر هیچ ذ

      رفته رفته همه چیز برام عادی شد و شور وشوقم رو از دست دادم و نتایجم رو ندیدم واینکه به امید نتیجه ادامه دادم و شور وشوق اولیه ام رو از دست دادم چون به خاطر نتیجه گوش دادم .

      ولی از امروز دوباره با این فایل شور وشوق م زیاد شد وبه خودم قول میدم با عشق و علاقه وشور و ذوق دورهای لاغری وخلق آرزوها رو ادامه بدم و چشم از نتیجه واخر کار بردارم ومطمئنم با این طرز نگرش و رفتار نتایج خود به خود آشکار میشه 

      ممنونم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار darya.69.ft
        1401/10/29 14:31
        مدت عضویت: 1800 روز
        امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 95 کلمه

        سلام دوست عزیز 

        چقدر خوب ذوق و شوق را در زندگیتون پیاده کرده بودید .

        بهتون تبریک میگم و کاملا باهاتون موافقم وقتی شوق و ذوق داشته باشیم تمام کارها برایمان آسان می شود و بدون اینکه گذر زمان را متوجه بشویم کارها به اتمام می رسد و نتیجه های شگفت انگیزی نصیبمون می شود . طوری که شادی و نشاط سراسر وجودمون رو می گیرد و ما روحیه می گیریم برای کارهای بعدی.

         و روزهای پیش رو با لذت شروع می کنیم و با موفقیت به اتمام می رسانیم.

        همیشه در مسیر موفقیت باشید 😊

        ایام به کامتون خوش🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته هاشمی
      1400/11/07 10:43
      مدت عضویت: 1935 روز
      امتیاز کاربر: 100 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 7 کلمه

      بسیار عالی خداوند حفظتون کنه استاد عزیز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/11/07 01:43
      مدت عضویت: 1933 روز
      امتیاز کاربر: 36916 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,649 کلمه

      سلام  و درود بر استاد گرامی و دوستای هم مسیرم 

      چقدر  استاد عزیز   حرف های شما رو درک کردم چقدر برام قابل لمس بودن چقدر برای من آشنا هستن چقدر شبیه زندگی من هستن  .

      چون من از وقتیکه در دوره ها هستم  و اصلا با این مباحث آشنا شدم یعنی ارسال ۱۳۹۸ من در  هر لحظه از زندگیم شور و شوق دارم بارها شده کمبود خواب دارم و ظهر هنگام درس دادن به پسرم خواب آلودم  اما به محض تمام شدن درسهای اون به عشق آموزشها و شور و شوق بودن در سایت  من وارد این سایت میشوم  و با لذت مینویسم و  اصلا  انگار اون موقع خواب از سر من میپره و یا اگر خیلی کمبود خواب داشته باشم  وسط کامنت نوشتن ممکنه یه دقیقه چشمام روی هم بره اما با اون حالت ذوق و شوق بیدار میشم و دوباره به نوشتم ادامه میدم ،بارها شده همسرم این حالت من رو دیده و به من گفته خب  چرا اینطور میکنی بخواب ؟؟؟؟  ولی من خوابیدن رو انتخاب نکردم و با عشق و با اون حالت خواب آلودگی  نوشتم  و از بودن در سایت بیشتر از خوابیدن  لذت بردم برای همین این کار رو انتخاب کردم    و دقیقا یکی از تغییرات قابل لمس منم در این مسیر این هست که من شب در هر ساعتی که بخوابم ولی  صبح ،زود با شور و شوق از خواب بلند میشم و زندگیم رو شروع میکنم و. اصلا انگار دوست دارم که بیدار بشم و  یه صبح دل انگیز دیگه رو در این دنیا ببینم ،انگار حتی اگر خودمم بخوام بخوابم اون اشتیاق و اون شادی درونی مانع از این کار من میشه و من با سرزندگی و حس خوب, به زندگی  کردن و لذت بردن از هر چیزی مشغول  کارهام میشم. انگار داخل دلم امید هست نور و روشنایی هست انگار دلم قرص که آینده برای من زیبا هست و امروز  هم ،یه روز زیبا  خواهد بود  و این حرفها رو کسی داره میزنه که تا چند سال پیش نمی‌دونستم صبح زود یا حتی  صبح دیر چطور هست و من هیچ وقت این موقع روز  رو در زندگیم نمی‌دیدم و معمولا  تا ظهر در رختخواب بودم و اگر به هر علتی باید صبح زود پا میشدم حالم بد بودو  عصبانی بودم اما حالا ۱۸۰درجه تغییر کردم من هر روز صبح رو لمس میکنم با تک تک سلولهام زندگیش میکنم  اونم با حال خوب و لذت با شور و شوق و اشتیاق  و همین  جا باید بگم و اعتراف کنم من ،من قبلی نیستم میفهمم که خوابم میاد اما نمیتونم بخوابم همون اشتیاق سوزان  رو که میگن من دارم و حتی تا این حد که از چشمام اشک میاد از شدت بیخوابی ولی دوست ندارم بخوابم می‌خوام به یادگیری  این قوانین جهان مسلط بشم  اصلا تمام ساعتهای روزم  کامل مشخص شده و برنامه ریزی شده هست که درچه ساعتی چه فایلی گوش بدم و حاضر نیستم حتی یک دقیقه از وقتم بیهوده تلف بشه و اصلا مثل قبل تفریح ها و حرف زدن های آلکی  و در جمع بودنهای الکی  به  من حال نمیده و من فقط شور و شوق کار کردن روی خودم  رو دارم و همین اشتیاق باعث شده  که من هر روز با عشق هندزفری رو داخل گوشم بزارم و با عشق کارهای منزل و وظایف روزانه ام رو انجام بدم  منی که قبلاً از انجام کارهای منزل  گله و شکایت داشتم حالا با عشق همه رو انجام میدم منی که قبلاً به بعضی افراد حس خوب نداشتم حالا با عشق با همه رفتار میکنم حتی با حیوانات هم مهربان‌تر شدم ترسم از اونها کمتر شده و به اونها عشق میدم منی که از گربه ها متنفر بودم حالا از دیدنشون و عشق دادن به اونها لذت میبرم  فقط  با عشق  رفتار میکنم  و  حتی تا جایی که همسرم متعجب شده که در من چه اتفاقی افتاده که دیگه نمی‌ترسم  و دیگه کم چیزی میتونه  من رو اذیت کنه و حالم رو بد کنه و اصلا  از این جنس اتفاقها هم در زندگی من کم شده پس    من ،به خودم به زندگی به اطرافیانم  به نعمت‌هایی که در زندگی دارم  با عشق به اونها نگاه میکنم و لذت میبرم و از زنده بودنم نهایت استفاده رو میکنم و من  بارها به خودم  میگم  به پاس قدر دانی از خدای خودم که یک  فرصت  دیگه داده تا من یک روز دیگه در این دنیا باشم باید با حال خوب و  با عشق زندگی کنم … .

      همین یه ماه پیش بود که به اجبار  به خاطر شرایط,این بیماری کرونا  و حضوری شدن مدارس برای امتحانات ،  مسولیت رفت و آمد فرزندانم به مدرسه  به من داده شد و اولش  همسرم گفت میتونی  این کار رو بکنی و من   مقاومت کردم ولی بعدش به خاطر دوست ،دخترم که اصرار کرد پذیرفتم و اما دیگه  از همون شروع کار نگرشم رو تغییر دادم و  با عشق این مسولیت جدید رو انجام میدم و اصلا گله و شکایتی ندارم و برعکس خوشحالم  که این قضیه  باعث شد من صبح زود از خونه بیرون برم و مناظر زیبای زمستانی رو مثل هوای  بارون و  مه و ابری و … رو ببینم  و  از زندگیم و از خودم لذت ببرم   تازه بعدش که بیام خونه با خوشحالی فایلهای دلخواهم رو گوش میدم و لذت میبرم که یه وقت اضافه تر برای کار کردن روی خودم پیدا کردم در صورتی که اگر قبلاً بود  فقط به همسرم  غر میزدم که من این کار رو نمیکنم  این وظیفه ی  من نیست باید سرویس بگیری و ازاین حرفها ولی چون من تغییر کردم  و  افکار و شخصیت  من تغییر کرده پس من  با عشق دارم زندگی میکنم و این کارو انجام میدم  و تازه خوشحال هم هستم و حتی بارها شده در یک روز دخترم رو بردم و یه ساعتی رو جلوی در  مدرسه منتظر بودم تو هوای عالی زمستانی و قدم زدم و فایل گوش دادم  تا کلاس دخترم تموم بشه و دوباره بیارمش خونه  و بعد اومدم خونه پسرم رو آماده کردم اون رو بردم و   بازم داخل مدرسه منتظرش موندم و دوباره آوردمش خونه و بعد ناهار درست کردم و  کارهای خونه رو انجام دادم و بعد شروع به تدریس اون کردم و ….و این همه نشون میده من با عشق دارم زندگی میکنم و گرنه امکان نداشت در گذشته  من این همه کار با هم انجام بدم اونم به بهترین شکل ممکن طوری که الان  همیشه  خونه ی من از تمیزی  برق میزنه  غذاهای با کیفیت و دلخواه خانوادم رو  درست میکنم پسرم  رو با عشق و بدون اعصاب خوردی به بهترین شکل درس میدم  و بارها  به خودم میگم باید از یادگیری  و این همه هوش پسرم لذت ببرم و شاکر خدا برای داشتن این چنین فرزندانی باشم  در حالی که میبینم بقیه ی مادرها از تدریس آنلاین  چقدر غر میزنن و احساس ناراحتی دارن  ولی من تمام آزمایشهای علوم پسرم  رو علاوه بر تدریسش  با هم انجام میدیم و …. و برای همین  بارها مورد تشویق و محبت معلم پسرم قرار گرفتم و اینها همه به خاطر عشقی هست که  به زندگیم و خانوادم دارم   و مطمعنم جهان دریافتیم  و شرایط من رو تغییر خواهد داد و جایگاه من رو تغییر خواهد داد و  البته دارم میبینم چقدر برخورد همسرم و اطرافیانم با من تغییر کرده از وقتیکه من تغییر کردم و من از وقتی که دارم با عشق زندگی میکنم  دنیای من تغییر کرده من بارها شده همون اول صبح که از خواب پا میشم از شدت عشق و اشتیاق قبل از پلی فایل دلخواهم یه آهنگ شاد و پر انرژی گوش میدم و اینقدر با اون آهنگ  حالم دگر گون میشه که شاید حتی از شدت اشتیاق اشک شوق بریزم و یا گاهی اوقات کلی با اون آهنگ. شادی میکنم و یا سپاسگزاری داشته هام رو  میکنم  و داخل دفترم مینویسم و لذت میبرم  بستگی به اون روزم داره ببینم چی دوست دارم. همون  رو انجام میدم و مطمعنم این کار شور و شوق  واشتیاق من به زندگی هست  چون من حس  و حالم  برای زندگی کردن تغییر کرده و من دیگه با حس خستگی و بی حوصلگی و سر اجبار  در خونه کار نمیکنم و بر عکس گذشته ام باید بگم  حتی  من  هر روز  یه لباسی  رو  که دوست دارم  با یه رنگ خاص که دوست دارم  می‌پوشم  و یه مدل مو که دوست دارم برای خودم استفاده میکنم م حتی عطرهای خوشبو میزنم و بهترین صندلهای   روی فرشی طبی رو می‌پوشم و بهترین نرم کننده ها به دست و صورتم میزنم ناخن‌هام رو خودم  مرتب  میکنم و  سوهان میکشم و به مراتب میبینم شرایط زندگی من داره تغییر می‌کنه و من هر روز اعتماد به نفسم و روابطم و آرامشم و حالم بهتر شده چون با عشق دارم زندگی میکنم. و  یکی دیگه از تغییرات جدید من در این راه  این هست که  دوست دارم به خودم و اطرافیانم  کمک کنم پس هر کاری از دستم بر بیاد برای همسر و فرزندانم با عشق انجام میدم برای مادرم و خواهرانم  و خانواده ی همسرم و دوستام و …..انجام میدم و بازخورد بسیار خوبی از  طرف  اطرافیانم دارم می‌گیرم و همه هم به من متقابلاً عشق میدن که خیلی این حس رو دوست دارم و وقتی به خودم میام میبینم اطراف من رو فقط ادمهای خوب  و اتفاقهای خوب  و شرایط خوب و فقط خوبیها  …. پر کرده  حتی کلی نتایج جدید  از تغییر جسمم دارم  چون دارم با شور و شوق هر روز داخل سایت تناسب فکری میام. و می‌نویسم و لذت میبرم و ردپاهای  من گواه  این حرفم هستن حتی اگر سایت رو فیلتر کنند بازم من با عشق خواهم آمد و خواهم نوشت و مطمعنم نتیجه این همه تعهد و شور و شوق من سلامتی و تناسب اندام بیشتر هست .

      من ذوق و شوق یادگیری. دارم و برای خودم ارزش قایلم  و هر روز به خودم ورودی خوب میدم  و لذت میبرم   مثل غذای خوب که میخورم .

      من دارم به بهترین شکل زندگی میکنم و مطمعنم جهان به بهترین شکل پاسخ من رو میدهد و  اتفاقا    میبینم که زندگی من  داره به بهترین شکل تغییر می‌کنه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار آرامش
        1401/01/25 12:16
        مدت عضویت: 1246 روز
        امتیاز کاربر: 4948 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 30 کلمه

        سلام دوست عزیزم

        از خوندن نوشته شما لذت بردم. با نوشته زیباتون شور و اشتیاقتون به من هم منتقل شد. 

        انشاالله که روز به روز بیشتر به خواسته های دلتون برسید. 

        موفق باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/11/06 18:42
      مدت عضویت: 1322 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 326 کلمه

      ذوق و شوق در این مسیر اون کبریت اخر ک میزنی ب هیزم و آغشته ب نفت
      هیزم هس نفت هس ولی تا اون کبریت نزنی اون نمیسوزه شعله ور نمیشه تو هم گرما شو حس نمیکنی
      یادمه قبل اینک بیام سایت از مطالب چن تا استاد از اینستا بر میداشتیم و همزمان کتاب و قران میخوندن رو خودم کار میکردم ولی از لاغری با ذهن اطلاعی نداشتم موقعی ک همه خواب بودن پیاده روی میکردم
      الان هم ک وارد سایت شدم از تموم زمانهام ک میتونم بزارم رو سایت میام و سعیم ب اینک یاد بگیرم
      حتی شده روزهایی ک اصلا حال ندلشتم اما اومدم اگه شور و شوقی نباشه اون حالم بهانه ای میشه برام
      شده مهمون بودم کار داشتم اما یجوری سعیم ب فعالیت بوده
      دنبال بهانه برای برار نبودم بلکه با تموم وجودم اودم با عشق
      اصلا احساس خستگی دلزدگی نداشتم از تکرار مطالبی میشنوم

      یادمه مارفته بودیم برای خواهرم لباس عروس ببینیم
      تقریبا تموم پاساژها لبای عروس بود ولی از میون اون همه مغازه فقط یک نفر خانوم اونقدر با شوق و اونقدر باعلاقه توضیح میداد و وقت میزاشت ک کلا من عاشق اخلاقش شدم
      با شوق و دوق هر کدوم ک ماگفتیم پوشوند شرایطشو توضیح داد خلاصه برا کارش وقت گذاشت و کارش براش تکراری نبود
      در حالی ک من ی کفش میخواستم بگیرم فروشنده اونقدر برخورد بدی داشت ک من نخریدم
      این نشون میده علاقه و عاشق بودن چقدر فرق داره
      من قبل اینک اینجا باشم همیشه حوصله ام گردگیری خونه سرمیرف یعنی باتموم زورم خودمو وادار میکردم ک تمیز کنم
      اما الان ن خودم پا میشم کارمو میکنم
      قبلا از ترس بقیه یکی بیاد و فلان انجام میدادم اما الان ن
      قبلا ک رژیم میگرفتم از روی اجبار بود دلم میخواست لاغر شم ولی خسته بودم از نخوردن حسرت نتیجه نگرفتن
      اما اینجام با تمام وجودم
      ادامه میدم چن من ایمان دارم ک دیدن رنگین کمان نصیب کسایی میشه ک تا اخر باران بشینن خسته نشن ایمان داشته باشن و صبر کنن وقت بزارن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 17 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار گلستان
        1402/04/07 09:36
        مدت عضویت: 632 روز
        امتیاز کاربر: 1975 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 89 کلمه

        سلام دوست خوبم! 

        نوشته شما عالی بود !

        حالم رو خیلی خوب کرد. 

        من هم موقع خرید به این موضوع دقت کردم؛ از رفتار بعضی فروشنده ها حس خوب میگیرم و به اصطلاح همیشه می گم :این آدم به کارش دل داده وعاشق کارشه و حتما از اون خرید میکنم.

        تعبیرتون درباره ی دیدن رنگین کمان ، اشک تو چشمام جمع کرد :دیدن رنگین کمان نصیب کسانی میشه که تا آخر باران بشینن وخسته نشن و ايمان داشته باشن و وقت بزارن. 

        ممنونم که این حس زیبا رو به من هم منتقل کرديد. 

        پایدار باشید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار رها یاری
        1403/10/22 10:01
        مدت عضویت: 262 روز
        امتیاز کاربر: 2185 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 11 کلمه

        سلام و درود  

         دیدگاهتون عالی بود ممنون که به اشتراک گذاشتید 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم