0

اهمیت ذوق و شوق در زندگی (گام ۲۱)

ذوق و شوق
اندازه متن

بسیاری از انسانها تصور می کنند برای تغییر زندگی باید عوامل و امکانات مختلفی در اختیار داشته باشند و به همین دلیل هرگز انتظار تغییر شرایط زندگی خود را ندارند.

شاید عوامل مختلف تا حدودی در مسیر تغییر زندگی موثر باشند اما مهمترین عامل که در نبود آن هرگز موفق به تغییر شرایط زندگی خود نخواهید شد ذوق و شوق داشتن است.

داستان زندگی

تا همین چند سال قبل زندگی برای من معنی و مفهوم دیگری داشت.

تصور می کردم زندگی مانند داستانی است که من و اعضای خانواده ام شخصیت های آن هستیم و درد و رنج هایی که متحمل می شویم سختی هایی است که در زندگی همه انسانها وجود دارد.

تصور می کردم داستان زندگی هر خانواده ای از قبل نوشته شده است و هر انسانی که به جمع آن خانواده اضافه شود باید بر اساس داستان آن خانواده زندگی کند.

از این رو برای من طبیعی بود که شرایط زندگی ام مانند پدرم باشد و از نشانه های واضح آن کارمند بودن من در چندسال گذشته و دو برادر دیگرم است.

آنچه در تمام سال های حضورم در خانه پدری دیده بودم تکرار روند ثابت روزانه بود به همراه گله و شکایت برای مسائل کوچک و بزرگی که در زندگی مان رخ می داد.

به نظر می رسید تمام تلاش پدرم در زندگی این بوده است که کارمند دولت شود و پس از آن با خیال راحت از اینکه هر ماه دستمزد دریافت می کند، روزهای زندگی را سپری کرده و عمر را به پایان برساند.

روند زندگی من تا ۳۵ سالگی دقیقا به همین شکل بود. پس از بالا و پایین شدن های بسیار صاحب مغازه ای شده بودم که نتیجه آن درآمدی در حد گذران زندگی به شکل سختگیرانه بود.

نکته حالب توجه اینکه من در ابتدا صاحب شغل دولتی شدم چون سال ها از پدرم شنیده بودم اگر کارمند بودن تضمین تداوم زندگی است اما رویای من از کودکی آرزوی داشتن کار آزاد را داشتم تصور می کردم افرادی که مغازه دارند اوضاع زندگی بهتری دارند.

رویای من به حقیقت تبدیل شد و پس از ۸ سال کارمند بودن، تصمیم گرفتم از محل کار خود استعفاء داده و وارد کسب و کار آزاد شدم. سالها تلاش کردم اما هرگز شرایط زندگی من تغییر نکرد.

اهمیت الگوهای ذهنی

آن زمان اطلاعی از الگوهای ذهنی یا شکل گیری باورها نداشتم و نمی دانستم ذهن ناخودآگاه من روی زندگی در شرایط مشابه با خانواده ام تنظیم شده است. از این رو هرچه تلاش می کردم اوضاع زندگی من بهتر از دوران کارمندی نمی شد.

شرایط به همین شکل می گذشت تا در سال ۱۳۹۳ و در سن ۳۵ سالگی با موضوع “قانون جذب” آشنا شدم.

برای اولین بار درباره قانون جذب و تغییر زندگی از زبان “استاد عباس منش عزیز” با این مباحث آشنا شدم و از آن روز مسیر زندگی من تغییر کرد.

هرچه بیشتر ادامه دادم موضوعات بیشتری برای من واضح شد.

اینکه چرا هرکاری می کنم، زندگی من تغییری نمی کند، چرا هرچه از خدا می خواهم انگار صدای مرا نمی شنود و بسیاری از مسائل دیگر که هر کدام مانند سدی مانع ورود جریان خوشبختی به زندگی من می شدند.

پس از تحقیق و مطالعه فراوان به این نتیجه رسیدم که تنها عاملی که می تواند زندگی من را دگرگون کند “ذوق و شوق” داشتن برای زندگی کردن است.

چیزی که در زندگی خودم و گذشتگانم ندیده بودم.

والدینم سال ها مشغول تکرار یک روند ثابت روزانه بودند، اطرافیانم به همین ترتیب زندگی می کردند و اکنون هم که به زندگی بسیاری از انسانها توجه می کنم به همین شکل زندگی می کنند.

من هم سال ها بود که ذوق و شوق برای زندگی کردن نداشتم و فقط روزها را می گذراندم به امید اینکه شاید فردا معجزه ای رخ دهد و شرایط زندگی من تغییر کند.

زمانی که درک بهتری از قانون جذب و تغییر زندگی پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که زندگی خودبخود تغییر نمی کند اگر من همان آدم گذشته باشم. به این نتیجه رسیدم که اگر می خواهم شرایط متفاوت در زندگی را تجربه کنم ابتدا باید خودم را تغییر داده و انسان متفاوتی شوم.

مطمئن شدم تنها راه متفاوت شدن، ایجاد “ذوق و شوق” زندگی کردن در خودم است.

درک کردم قانون جذب، نیرویی نیست که با مطالعه یا تکرار عبارت های تاکیدی فعال شده و شرایط عالی را وارد زندگی من کرده و زندگی مرا دگرگون کند بلکه قانون جذب، سیستمی است که من را به سمت شرایط بهتر جذب و هدایت می کند.

من، در چه صورت به سمت شرایط بهتر هدایت می شوم؟ زمانی که در شرایط بهتری زندگی کنم.

چگونه در شرایط بهتری زندگی کنم، من که موقعیت زندگی کردن در شرایط بهتر را ندارم؟

با داشتن شور و شوق برای زندگی کردن در همان شرایطی که دارم می توانم انگیزه و انتظار زندگی در شرایط بهتر را در خودم ایجاد کنم.

در این صورت قانون جذب به ذوق و شوق من برای داشتن زندگی بهتر پاسخ داده و مرا به سمت شرایط بهتر هدایت و جذب می کند.

قانون جذب چیزی را به سمت شما هل نمی دهد و شما نمی توانید با قانون جذب شرایطی را وارد زندگی خود کنید بلکه به عقیده من قانون جذب مانند جاده ای است که هر انسانی را به سمت خواسته اش هدایت می کند.

“ذوق و شوق” داشتن زبان گفتگو با قانون جذب است.

به اندازه ای که ذوق و شوق زندگی کردن و تجربه شرایط جدید را داشته باشید، قانون جذب شما را به سمت شرایط جدید هدایت می کند. در واقع شما را جذب شرایط جدید می کند نه اینکه شرایط جدید را جذب زندگی شما کند.

بسیاری از افراد با این تصور که با استفاده از قانون جذب می توانند شرایط دلخواهشان را وارد زندگی شان کنند مباحث مربوط به قانون جذب را دنبال می کنند و این در حالی است که بسیاری از این افراد هرگز شرایط زندگی شان تغییر نمی کند چون این قانون نمی تواند چیزی را وارد زندگی شما کند، فقط می تواند شما را به سمت آنچه می خواهید هدایت و راهنمایی کند.

برای تغییر شرایط زندگی نیاز به حرکت کردن و عمل کردن است چرا که اگر مقصد به شما نشان داده شود اما حرکت و اقدامی از سوی شما صورت نگیرد جایگاه شما تغییر نخواهد کرد.

از آنجا که عامل اصلی تغییر زندگی حرکت و اقدام کردن است بنابراین مهمترین عامل تغییر زندگی داشتن “ذوق و شوق” زندگی کردن است. چرا که اگر شما ذوق و شوق زندگی کردن داشته باشید به منظور کشف کردن و تجربه کردن آماده حرکت کردن خواهید بود و الا اگر بهترین شرایط برای شما فراهم شده باشد اما شما ذوق و شوق و انگیزه حرکت کردن نداشته باشید هرگز زندگی شما تغییر نخواهد کرد.

ذوق و شوق داشتن

اهمیت ذوق و شوق در زندگی

ذوق و شوق، شعله‌ای است که به زندگی ما معنا و انگیزه می‌بخشد. این احساس مثبت نه تنها به ما انرژی می‌دهد، بلکه به ما کمک می‌کند تا به اهدافمان دست پیدا کنیم و از زندگی لذت بیشتری ببریم.

چرا ذوق و شوق مهم است؟

انگیزه و حرکت به سوی اهداف:

ذوق و شوق، نیروی محرکه‌ای است که ما را به سمت اهدافمان سوق می‌دهد. وقتی به کاری علاقه‌مند هستیم، با اشتیاق بیشتری برای رسیدن به آن تلاش می‌کنیم.

خلاقیت و نوآوری:

افرادی که با ذوق و شوق به کارهایشان می‌پردازند، اغلب ایده‌های جدید و خلاقانه‌ای دارند. زیرا با علاقه و کنجکاوی بیشتری به دنبال راه حل‌های نو می‌گردند.

ارتباطات بهتر:

اشتیاق و انرژی مثبت، جذابیت افراد را افزایش می‌دهد و به آن‌ها کمک می‌کند تا روابط اجتماعی قوی‌تری برقرار کنند.

سلامتی بهتر:

مطالعات نشان داده‌اند که افراد با روحیه مثبت و پرشور، کمتر دچار بیماری‌های روحی و جسمی می‌شوند.ی

رضایت از زندگی:

وقتی به کاری که انجام می‌دهیم علاقه‌مند هستیم، احساس رضایت و خوشحالی بیشتری می‌کنیم.

چگونه ذوق و شوق خود را حفظ کنیم؟

  • کشف علایق جدید: به دنبال فعالیت‌های جدید و هیجان‌انگیز باشید.
  • گذراندن وقت با افراد مثبت‌اندیش: بودن در کنار افرادی که انرژی مثبت دارند، می‌تواند به شما انگیزه دهد.
  • یادگیری مداوم: یادگیری چیزهای جدید، ذهن شما را فعال نگه می‌دارد و به شما حس رضایت می‌دهد.
  • تعیین اهداف واقع‌بینانه: اهدافی را برای خود تعیین کنید که قابل دستیابی باشند و به شما انگیزه دهند.
  • تقدیر از موفقیت‌های کوچک: هر پیشرفت کوچکی را جشن بگیرید.
  • مراقبت از خود: تغذیه سالم، ورزش منظم و خواب کافی به شما انرژی می‌دهند.

چه عواملی باعث کاهش ذوق و شوق می‌شوند؟

  • استرس و فشار روانی: استرس زیاد می‌تواند باعث کاهش انرژی و انگیزه شود.
  • تکرار روزمرگی: انجام کارهای تکراری و روتین می‌تواند باعث خستگی و بی‌حوصلگی شود.
  • مقایسه خود با دیگران: مقایسه خود با دیگران می‌تواند باعث احساس کمبود و ناامیدی شود.
  • ترس از شکست: ترس از شکست می‌تواند مانع از تلاش کردن شود.

در نهایت، ذوق و شوق یک نیروی درونی است که با پرورش و مراقبت می‌تواند تقویت شود. با ایجاد تغییراتی مثبت در زندگی خود، می‌توانید شعله‌ی ذوق و شوق را در دل خود روشن نگه دارید و از زندگی لذت بیشتری ببرید.

اهمیت موضوع ذوق و شوق داشتن سبب شد که در این فایل آموزشی درباره این موضوع مهم برای همراهان عزیزم صحبت کنم.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.28 از 78 رای

فایل صوتی

باکس دانلود

https://tanasobefekri.net/?p=32372
36 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صدیقه قادرنیا
      ۱۴۰۴/۰۶/۰۶ ۰۸:۲۴
      مدت عضویت: 309 روز
      امتیاز کاربر: 1660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 212 کلمه

      به نام خداوند هستی بخش مهربان 

      کاملا با موضوع این فایل موافقم ،وتجربیات بسیاری دارم من در دوران تحصیل ه  راز گشایی مسایل ریاضی بسیار علاقه داشتم و نتیجه این موضوع موفقیت بسیاری در این درس بود که در تمام دوران تحصیلم تا مدرک کارشناسی نمرات عالی از ریاضی می گرفتم و بسیاری از معلمین و اطرافیانم مرا ریاضی دان خطاب می کردند چنان ذوقی برای رفتن به کلاس ریاضی داشتم که مرزی نداشت😉

      برای یادگیری هنر علاقه داشتم و حتی بدون مربی فقط از طریق دیدن و انجام آن هنر از طرف دیگران ،شروع به کار می کردم و آن هنر را یاد می گرفتم خیاطی،ارایشگری ،بافتنی،نقاشی،خطاطی،کامپیوتر،قصه گویی و … به طوری که در زمینه های مختلف به قول معروف چیزی بارم می شود 😉

      به کودکان و همراهی آنها علاقه داشتم بخاطر همین مطلب در دوران اشتغالم که معلم دوره به ابتدایی بودم عاشقانه کار می کردم و با دانش آموزان روابط عالی داشتم 😉

      از خانه داری لذت می برم بخاطر همین دوست دارم هر روز در خانه ایده های جدید بکار ببرم و از انجام کارها لذت می برم و حاضر نیستم انجام آن کارها را به دیگران واگذار کنم حتی بعضی کارها که به عقیده دیگران کوزت بازی است😉

      الهی همه ذوق و شوق در زندگی داشته باشند که زیباترین احساس است

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ا ا
      ۱۴۰۴/۰۱/۲۵ ۱۶:۳۵
      مدت عضویت: 211 روز
      امتیاز کاربر: 40
      محتوای دیدگاه: 10 کلمه

      متشکر از مطلب ارزشمند شما ، موفق و پیروز باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آزیتا
      ۱۴۰۳/۱۱/۳۰ ۲۰:۱۸
      مدت عضویت: 2252 روز
      امتیاز کاربر: 7923 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      محتوای دیدگاه: 299 کلمه

      با درود

      یه روزایی حالم خوبه یه حس خوب ،یه حس شاد انگار سبکم انگار میخوام پرواز کنم حتی این ذوق تو سلام کردنم مشخص میشه بلندتر سلام می کنم لبخند میزنم تو محیط کار سربه سر بقیه میزارم و درونی خوشحالم اون روز واقعا اتفاقات مثبت برام میفته،مثلا زودتر ماشین گیرم میاد اصلا تو ترافیک گیر نمی کنم و کلا همه چی خوب پیش میره و این واقعا بر می گرده به شور وشوقی که از اول صبح تو وجودم هست.

      اما وقتی این شور و شوق تو وجودم خاموشه و ربطش میدم به عوامل بیرونی به این که فلانی اینو گفت،اون این کارو کرد یا وقتی حس و حالم بده و با خودم میگم چقد هر روز صبح تکرار بکنم هر روز برم سر کار و همون اتفاقات تکراری و… 

      انگار یادم میره که جهان بیرون همون چیزی رو به من نشون میده که درون خودمه وقتی درون من پر از شور وشوقه معلومه که اتفاقات قشنگی تو دنیای من  میفته.

      ذوق و شوق زندگی کردن یه چیز درونیه وارتباطی به دنیای بیرون ما نداره وقتی شور وشوق از درون خودم باشه کارام بهتر پیش میره حس و حالم خوبتره و باید بتونم با شور وشوق روزامو سپری کنم اگه میخوام تغییر کنم باید از درون خودم شروع کنم همه چیز به خودم ربط داره.

      استاد منم وقتی وسیله ای رو که دوست دارم میخرم مثلا یه گلدون گل و گیاه  اینقد شور وشوقشو دارم که خودم کیف می کنم لذتشو می برم حتی گاهی خرید یه چیزی که از نگاه دیگرون کوچیک و شاید بی ارزش باشه من از درون اینقد ذوقشو می کنم که خودم خنده ام می گیره.

      وقتی کاری مورد علاقه آدم باشه مطمئنا شور و شوق بیشتری واسه انجامش داره،خسته نمیشه،غر نمیزنه و سختیا واسش شیرین هستن و انگار یه توان و تحمل بیشتری نسبت به بقیه داره.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس عبداللهی
      ۱۴۰۳/۱۱/۱۸ ۱۲:۰۱
      مدت عضویت: 546 روز
      امتیاز کاربر: 12581 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      نویسنده حرفه‌ای (بیش از ۱۵۰ دیدگاه)
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 660 کلمه

      سلام بر استاد مهربان و خنده رو خوشحال که با دیدنش هر روز انرژی دوچندان میگیرم 

      داشتن امید و انگیزه در زندگی لازمه هرکاری هست وقتی در شرف انجام دادن کاری که دوست داری وباعلاقه وعشق شروع کنی همه چیز عالی و نتیجه فوق العاده میشه 

      نظر من این که همه ما در گذشته روی ساعت والدین و گذشتگان مون کوک شده ایم. حالا من در مورد خودم بگم به زندگی روتین داشتیم که برا اثاث تصمیم دیگران بود و همه از روی هم کپی میکردیم و ادامه می‌دادیم اتفاقا زندکی ما از قبل چیده شده بود برامون یعنی مدرسه درس بعدش بزرگ بشی ازدواج کنی بچه دار بشی بچه هارو بزرگ کنی وتازه براثاث عقاید باورها و افکار دیگران هم باید زندگی میکردیم یعنی کسی حق اعتراض حق ابراز کردن علایق خودش رو نداشت واین مدل زندگی ما بود 

      وقتی نگاه میکنم میبینم چندتا آدم موفق در جهان هستن که موفق شدن اون مدلی که خودشون دوست داشتن و با روش و عقاید خودشون زندگی کننن و تونستن به جاهای بالاتری برسن 

      مثلا اون آدمی که می‌ره سفر به کره ماه می‌کنه قطعا مدل زندگی من رو نداشته از اول اونا یه جور متفاوت بودن ودررمورد زندکیشون به جورایی دیگه فکر میکردن 

      ما حتی اگر میخاستیم مثل بقیه نباشیم دوست داشتیم یه کم متفاوت باشیم با اعتراض شدید والدین روبرو می‌شدیم 

      وحتی عقاید و باورهای اونها رو هم باید در زندکی دیکته میکردیم وگرنه ناراحت میشدن 

      یادم میاد مادر من همیشه وهر صبح که بلند میشد حال خوبی نداشت برای شروع زندگی و با اعتراض به این که دوباره کار شروع شد دردسر شروع شد و همیشه ناراضی از شرایط بود میدونید دلیلش چی بود همین که هیچ شور شوقی نداشت ذوق نداشت انگیزه نداشت یعنی فقط به زندکی این نگاه داشتن که وظایفشون رو انجام بدن درست و دقیق سروقت باشه وتازه اون هم تقلید از همدیگر بود وتکرار و تکرار کردن بود بدون هیچ امید و سوق و ذوقی واین رفتار دقیقا برای ماهم تکرار شده بود در زندکی 

      زمانی که من ازدواج کردم فکر میکردم من هم باید همین روند تکرار کنم وهرروز با بی میلی و نارضایتی از خواب بلند بشم و ادامه بدم تا بتونم دقیقا طبق وظایف و مدل زندکی مادرم رو ادامه بدم البته تا حدودی هم به همین منوال گذشت ولی گاهی اوقات با خودم همین فکر میکردم چرا باید ما به مدل جدید خودمون زندگی نکنیم شاید فرق کنه برامون ویه وقتایی هم متفاوت عمل میکردم ولی با حرف حدیث های زیادی روبرو میشدم ولی وقتی چندسال پیش تونستم یه سری باورهای خودمو تغییر بدم و به روش خودم زندگی کنم کلا روند زندگی من تغییر کرد و همین تغیرات در عقاید و افکارم باعث شد که هدایت بشم به این سایت وقتی شروع کردم و آگاهی دریافت کردم اصلا زندکی من تغییر کرد شجاعت و قدرتمندی رو پیداش کردم .وبعدش انگیزه وشور شوق داشتن رو یاد گرفتم .عاشق خودم شدم 

      عاشق مدل جدید زندگی م شدم بدون قضاوت بدون ترس از قضاوت دیگران 

      افکارم عوض شد باورهام‌عوض شد نگرشم تغییر کرد با خدای جدیدم آشنا شدم هر روز با شور ذوق و انگیزه از خواب بلند میشم چون که حالم خوبه و احساس خوب داشتن واین که دیگه خودم خالق زندگی خودم هستم نه دیگران آرامش درونی پیدا کردم و فهمیدم که میشه جور دیگه ای هم زندگی کرد از کوچکترین چیزها لذت میبرم هر اتفاق خوبی در زندگیم رو معجزه میبینم برای هر کار کوچیکی که میخام انجام بدم شور و شوق دارم 

      غذا خوردن حالم رو خوب می‌کنه  کار های خونه رو انجام دادن حالم رو خوب می‌کنه برای عزیزانم آشپزی کردن حالم رو خوب می‌کنه دیگه هیچی برام تکراری نیست تازه من خودم میتونم حال دیگران رو هم خوب کنم با انرژی های خوب و انگیزه دادن بهشون تمام این شور شوق داشتن رو به لطف خدای مهربانم و صحبتهای استاد مهربانم کسب کردم من چندسال پیش خاستم که تغییر کنم وشجاعت پیدا کردم و به جهت همون شجاعت در این مسیر راهنمایی شدم و خیلی خوشحال و سپاسگزارم که این جا هستم و به بیداری رسیدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 797 کلمه

      بنام خدا

      سلام خدمت استاد عطارروشن عزیز و گرامی .

      اولآ اینکه از فایل تصویری این مبحث بینهایت لذت بردم و استفاده کردم . 

      ای کاش افراد بیشتری وجود داشتند که تحت عنوان استاد موفقیت در کشورمان ، از “تجربیات” خود و “صادقانه” وارد این حوضه میشدند ، اما افسوس که علی رغم تعداد فراوان این دوستان ‘ مطالبشان اکثرآ طوطی وار و نتیجه مطالعات صرف کتابهای موفقیت و تجزیه تحلیلهای ذهنی صرف میباشد و مطالب آموزشی شان همانند فایلهای شما صادقانه و پرانرژی نمیباشد .

      بدون شک جنابعالی از نعمات و هدیه ارزشمند از جانب خداوند هستید که نصیب بالاخص هموطنان گرامی شده .

      مطلبی که فرمودید “ذوق و شوق داشتن مهمترین عامل زندگیست”  ، براستی در زندگی معجزه می آفریند .

      یکی از تجارب خودم رو در این باره عرض میکنم .

      من چندین سال پیش که دانشجو بودم ‘ اکثرآ در حالت روحی منفی مثل خشم و افسردگی و غمگین بودن بسر میبردم . همزمان در آن دوران ’ از جهت اینکه خوشنویس هم بودم ‘ بجهت کسب درآمد جانبی روی تابلوهای چوبی که خودم درست میکردم ’ شعرهایی با مضامین عاشقانه و اخلاقی و خلاصه بازار پسند رو مینوشتم و به مغازه های فروش محصولات هنری یا لوازم التحریریها میفروختم . هربار که حدود ۵۰ عدد از تابلوهام درست میشد ‘ آنها رو بسته بندی میکردم و میبردم تحویل یکی از همین مغازه ها میدادم تا برایم بفروشند . در حدود یکسالی که مشغول به این کار بودم ’ میانگین طول مدت فروش این ۵۰ تابلو ‘ حدودآ یکماه طول میکشید . یعنی حدود یکماه طول میکشید تا ۵۰ عدد از تابلوهام در هر مغازه بفروش برسد .

      اما پیرامون بحث قبلی که گفتم ؛ سالها بود که در اکثر اوقات در حالات روحی منفی بسر میبرم .  روزی از روزها که با همان حالت روحی منفی و با سستی مشغول قدم زدن به سمت دانشگاهمان بودم ‘ انگار که ندایی بهم گفت ؛ زندگی بسیار کوتاه ست ’ براستی راز خوشبختی چیست ؟ چطور میتونم فرصت عمرم رو غنیمت بشمرم ؟ و باز ندایی یا حسی درونی بهم گفت ؛ تنها راه خوشبخت بودن ‘  “شاد”  بودن است . این گفتگوی درونی براستی در آن لحظه تآثیری قوی بر من گذاشت و یادمه دقیقآ غروب روز قبلش ۵۰ عدد از این تابلوها رو برای فروش تحویل یکی از مغازه ها داده بودم .

      اما اینکه در آنروز عمیقآ دریافته بودم که راز خوشبخت زیستن “شاد” بودن است ، شور و هیجان عظیمی در من تولید کردم . از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم شاد باشم . 

      دیوانه وار شاد بودم . غرق شوق و انرژی بودم . با همه دوستان بگو بخند میکردم . انرژی بی پایانی در وجودم زنده شده بود . 

      دقیقآ دو روز بعد که همچنان در حس شادمانی غوطه ور بودم ‘ هنگامی که برای کاری در خیابان نزدیک فروشگاهی که دو روز قبل تابلوهام رو تحویلش داده بودم ’ قدم میزدم ‘ با خودم گفتم یه سری به آن مغازه بزنم و ببینم تابلوهام رو برای فروش در ویترین فروشگاهش چیده یا نه .  وارد مغازه شدم ’ پس از حال و احوال ‘ وقتی به ویترین و قفسه ها نگاهی انداختم ’ تابلوها رو ندیدم . ناراحت شدم و به صاحب مغازه که دیگه در این یکسال با هم دوست شده بودیم ‘ گفتم ؛ “محمد جان چرا تابلوهام رو نچیدی ؟ اگه برات سخته ’ بیارشون من خودم اونا رو می چینم .  دوستم بهم گفت :  “همه رو فروختم” .  من که صددرصد مطمئن بودم فروش ۵۰ تابلو در دو روز مطلقآ غیرممکنه ‘ مطمئن بودم داره با من شوخی میکنه . بازم اصرار کردم و گفتم ؛ تابلوها رو بیار ’ حالا که من اینجا هستم خودم اونا رو می چینم . دوستم باز تکرار کرد “خدایی همه رو فروختم” و سپس دخلش رو باز کرد و پول ۵۰ عدد تابلو رو بهم داد . من خداحافظی کردم و از مغازه خارج شدم .  من که بهت زده شده بودم و انگار دچار شوک شده بودم ‘ از خودم میپرسیدم ؛  چطور ممکنه ۵۰ عدد تابلو در دو روز بفروش برسه .  این موضوع آنقدر عجیب و غیرقابل باور بود برام ’ که حدود یکهفته به دلیل این اتفاق فکر میکردم . به خودم میگفتم نه عید و جشنی بوده نه ولنتاینی که مردم این تابلو ها رو بخرند و بهم هدیه بدهند ، ضمن اینکه کیفیت تابلوهام هم تغییری نکرده بود که تو گویی اینبار با کیفیتی عالی تابلو ها رو درست کرده باشم که به این سرعت فروش رفته باشن . 

      بعد از یکهفته فکر کردن دقیقآ علت رو فهمیدم و مطمئن شدم چیه .  حتما شما هم علت این فروش اعجاب انگیز رو فهمیدید ! . بله ؛ در این دو روز ‘ برخلاف روزها و ماههای قبل ، من بشدت شاد بودم .

      براستی که شوق و شادی معجزه خلق میکنه .

      سپاس مجدد از شما . در پناه خدا باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 7281 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 22 کلمه

        سلام و درود
        از خوندن تجربه شما لذت بردم.
        از اینکه در رشد و گسترش آگاهی مشارکت می کنید سپاسگزارم.
        شاد و موفق باشید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 0
          محتوای دیدگاه: 3 کلمه

          ممنون و سپاسگزارم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار الهام خضرلو
        ۱۴۰۳/۱۱/۰۶ ۱۱:۲۶
        مدت عضویت: 2268 روز
        امتیاز کاربر: 9713 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

        نشان های دریافت شده

        نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
        نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
        محتوای دیدگاه: 53 کلمه

        سلام صدرای عزیز

        از خواندن نوشته ی شما احساس خوبی پیدا کردم و لذت بردم بعد از مدتها خوندن نوشته ای  در سایت حسم را خوب کرد.ممنونم ازتون 

        امیدارم همیشه شور وشوق زندگی کردن در انسانها رو به گسترش باشد .

        مهمترین راز خوشبختی شادی هست .شاد بودن اصل زندگیه ودیگر هیچ 

        جمله ای طلایی واصل 

        موفق باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 0
          محتوای دیدگاه: 3 کلمه

          ممنون و سپاسگزارم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      ۱۴۰۳/۱۱/۰۱ ۲۱:۰۶
      مدت عضویت: 470 روز
      امتیاز کاربر: 17395 سطح ۵: هنرجوی متوسطه

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      محتوای دیدگاه: 38 کلمه

      سلام من خیلی وقت ها حالم بدمیشه وناراحتم ولی گاهی یک نیرو منوحرکت میده بلندمیشم وکارهاموانجام میدم وخودمو یک زن قوی نشون میدم ولی مقطعی بودن این کارها فایده نداره انگیزه وشوروشوق همیشه بایدباشه خداروبایدشکرکردبخاطراین همه لطف ومهربانی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam
      ۱۴۰۳/۱۱/۰۱ ۱۹:۵۹
      مدت عضویت: 1795 روز
      امتیاز کاربر: 4858 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 93 کلمه

      با سلام و احترام

      ذوق و شوق داشتن اونقدر مهمه که چند روز بدون ذوق و شوق می رفتم سر کار و بدون هیچ دلیلی داشتم از کارم دلسرد می شدم‌ وظایفم به سختی انجام می دادم. با شنیدن این فایل استثنایی  دیروز با ذوق و شوق رفتم سر کار و دیدم با این شور و شوق محیط کاری ام چقدر برام لذت بخش بود و تمام کارهایم به راحتی انجام شد. و با آرامش از سر کاز برگشتم. هر وقت برای هر کاری شور و شوق دارم برایم فوق العاده لذت بخش است‌ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم