0
امتیاز کاربر: 15665
سطح ۵: هنرجوی متوسطه
فهرست گزینه های این کاربر

دیدگاه ها در دوره های آموزشی

ثبت شده در روز 3 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1398/11/24

من امروز ناخودآگاه بلند شدم واسه خودم رقصیدم البته هر وقت هیچ کس نباشه می رقصم و خدا رو شکر می کنم این فایلها و گوش دادم امروز ولی فکر کنم این دوره می خوام عمیق تر جلو برم ایشالله و بعضی از روزها رو چند روز انجام می دم...

ثبت شده در روز 2 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1398/11/23

من برای بار چهارم تعهد می دهم که از امروز feb-11-20. این فایلها رو با اشتیاق گوش بدم و تمرینات و انجام بدم و تلاش کنم در این راه تا به هدفم برسم انشالله! من مشتاق لاغر شدن هستم! من از بعد از زایمانم هی چاق شدم و هی لاغر...

ثبت شده در روز 1 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1398/11/22

سلام به استاد عزیز و همگی دوستان من امروز به امید خدا دوره چهارم این برنامه رو شروع کردم و با اینکه دفعه چهارم هستم ولی انگار بار اولم بود وقتی فایلهای امروز و گوش دادم واقعا یه معجزه ای هست که تکراری نمی شه ! و من از این...

ثبت شده در روز 47 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1398/11/21

خدا رو شکر می کنم اول از همه و بعد از شما ممنون و سپاسگزارم که دور سوم این دوره و به پایان رسوندم و با اینکه سه مرتبه بوده ولی همیشه انگار اولین باری بود که به این فایلها گوش می دادم و همچنین که شما دو دوره دیگر...

ثبت شده در روز 46 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1398/11/19

من اول از همه اینو بگم که امروز باز هم مامانم هم خالم همون هم یه خانمه دیگه بهم گفتن که خیلی تغییر کردم ماشالله اون خانم امروز گفت صورتت چه کوچیک شده ماشالله بعد مامانم می گفت اصلا صورتت خراب نشده خالم می گفت اخه خیلی جوونه خلاصه از...

ثبت شده در روز 45 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1398/11/15

من بعضی وقتا یادم می ره از چاشنی های کمتری کنار غذا استفاده کنم ولی مثلا دیروز یه کمی ماست بردم سر کار ! امروز هم سبزی خوردن خوردم با غذا فقط! خیلی وقته که بشقاب میوه خوری استفاده می کنم حالا می خوام از یه نوع دیگه بشقاب میوه...

ثبت شده در روز 44 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1398/11/11

تعارف خیلی تو خانواده ما رسم هستش الان هم همچنان به همون منوال ولی تو خوانواده همسرم اینطور نبود مثلا من همیشه برام سوال بود مادر شوهرم اینکه اهل تعارف نبود الان هم همینطور و البته که ایشون خیلی متناسب هستن من هر وقت می پرسیدم مثلا غذا رو بیارم...

ثبت شده در روز 43 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1398/11/08

از بچگی یاده ما سر سفره مامانم عادت داشت سالاد و ماست و سبزی خوردن و ترشی بستگی به غذا دو جور از این چاشنی ها حداقل ما سر سفره داشتیم و همیشه هم می گفت چرا بعض ها هیچی نمی خوردن با غذاشون اینکه ما عادت کرده بودیم به...

ثبت شده در روز 42 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1398/11/04

این موضوع که صبر داشته باشیم نه تحمل کنیم خیلی زیبا توضیح داده شد! صابرین کسانی هستند که به خدا ایمان دارن و صبر می کنن .تمام این رژیم‌هایی که ما می گرفتیم هم رو تحمل می کردیم که واقعا من دیگه نمی تونستم ادامه بدم تا چند سال پیش...

ثبت شده در روز 41 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1398/10/30

دیروز که رفته بودیم خرید مغازه ایرانی نون خامه ای آورده بود من گفتم ۲ تا بگیریم شوهرم گفت نه ۴ تا بگیریم خلاصه گرفتیم من همیشه عادت داشتم همون موقع می خوردم چند تا تا به خونه نرسیده بودیم دیروز گفتم نه بزارصندوق که بهتر باشه همسو باشه با...