0
امتیاز کاربر: 253
سطح ۱: کاربر مبتدی
فهرست گزینه های این کاربر

دیدگاه ها در دوره های آموزشی

ثبت شده در روز 11 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/07/09

ترموستات ذهنی من از وقتی یادم میاد روی 93 کیلو بود (البته کم کم بابا رفت!!!) نمی دونم چرا اما همیشه می گفتم چرا وزن من روی 93 کیلو مونده چرا تکون نمی خوره بعد یه مدت دیدم ای بابا وزنم از 93 کیلوگرم تکون خورد اما رفت اون بالا...

ثبت شده در روز 11 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/07/09

الان که دارم فکر می کنم می بینم با این حجم از باورهای اشتباه قطعا نمی تونستم با هر رژیم یا ورزشی به وزن مورد نظر خودم یا حتی عددی نزدیک اون برسم. یادم میاد مامانم برای خوراکی مدرسه همیشه 2 تا لقمه کره و مربا میگذاشت برام و همیشه...

ثبت شده در روز 10 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/05/26

ترازو؛ یک مین خطرناک که در خونه اکثر ماها هست. همیشه ازش می ترسیدم؛ ازش بدم میومد اما انگار مجبور بودم برم روی مین و حالم بدتر از گذشته بشه؛ یه جورایی انگار هر دفعه که می خواستم برم روی ترازو می دونستم به وزنم اضافه شده اما باز هم...

ثبت شده در روز 10 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/05/26

یادمه اولین باری که این فایل رو گوش دادم و بعدش باورهای اشتباهم رو روی کاغذ آوردم خیلی متعجب شدم که واقعا این باورها تا حالا در سرم بوده؟ به لطف خدای مهربون و آموزش استاد عزیز، خیلی ها درست شده. اما هنوز یک باور داره من رو قلقلک میده...

ثبت شده در روز 8 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/05/22

حسی اضطراب موقعی که برای وزن کردن می خواستم پیش اون کارشناس برم، چون می دونستم چندان موفق نبودم و باز دعوام می کنه و اعتماد به نفسم پایین تر میاد سبب میشد هر دفعه تنفرم از رفتن پیشش بیشتر بشه. خوردن اون حجم از سبزی و سالاد به همراه...

ثبت شده در روز 8 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/05/22

رژیم های سختی طی 15 سال گذشته گرفتم. هر چند از وقتی یادم میاد چاق بودم و همیشه هم سعی داشتم خودم و اندامم رو پنهون کنم. بار اول پیش یه کارشناس رژیم رفتم که کلی بهم سالاد و سبزی داد که به عنوان میان وعده و در وعده های...

ثبت شده در روز 8 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/05/22

چقدر جذابه؛ متناسب بشی، بشی 68 کیلو و سایزت هم بشه 38. من وقتی متناسب بشم با اعتماد به نفس کامل و لبخند به لب، میرم و لباس و مخصوصا شلوارها با بهترین کیفیت و بهترین رنگ ها رو می خرم؛ تازه هنوز برام گشادم هست. خدایا شکرتتتت من وقتی...

ثبت شده در روز 6 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/05/19

و اما رسیریم به بخش جذاب کار؛ یعنی وقتی که به تناسب اندام رسیم. وقتی متناسب بشم؛ برسم به وزن 68 کیلوگرم و سایز 38 فول آف انرژی میشم؛ از زندگی لذت می برم. برق در چشمام موج می زنه. به راحتی میرم دوچرخه سواری و استخر. دیگه از طعنه...

ثبت شده در روز 6 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/05/19

من به خاطر اضافه وزن و چاقی ام متنفرم از خرید رفتن؛ چون باید بزرگترین و بدشکل ترین لباس ها رو بخرم؛ چون حس افتضاحی به من می دم. من به خاطر اضافه وزن و چاقی متنفرم از رفتن به استخر و نشون دادن بدنم به دیگران؛ چون نهایت حس...

ثبت شده در روز 6 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1399/05/19

بار اولی که این فایل رو شنیدم فکر می کردم زمانی حالم خوب میشه که وزنم بیاد پایین و برسم به نقطه ای که دلم می خواد. اما یه مدت که از دوره گذشت دیدم میشه تو همین اوضاع و احوال هم حالت خوب باشه و در مسیر درستی که...