راهکار برای تشخیص نیاز بدن ب خوردن غذا و متوجه شدن درجه ی سیری

با سلام خدمت شما استاد عزیزم و دوستان گرامیم

راهکاری برای تشخیص نیاز بدن

اینکه وقتی گرسنه بشیم یعنی بدنمون نیاز به غذا داره و اینکه وقتی احساس گرسنگی کنیم غذا میخوریم

چطور متوجه بشیم سیر شدیم

قبل از اینکه پیغام سیری دریافت کنیم باید چند مورد رعایت کنیم اول اینکه نقشه ذهنی برای غذا نکشیم یعنی نگیم خوب شام مرغ و پلو داریم قورمه سبزی هم داریم نقشه ذهنی کشیدن اینکه نگیم خوب اول تلو مرغ میخورم بعد یکمم پلو قورمه سبزی میخورم چند تا دونه زیتون یه کاسه ماست هم میخورم برنامه ریزی نمی‌کنیم برای خوردن

همه چیز دور بر خودمون نچینبم یعنی بشقاب غذا که جلوی ماست ترشی ماست و سبزی خوردن ندن نیاریم دور و بر بشقاب بچینیم

بعد اینکه هول نزنیم چهار گزینه بود یکیش یادم نیست

و اما پیغام سیری

اینکه وقتی ما پئعام سیری دریافت کنیم دیگه غذا به دهن ما مزه نمیده

دوم اینکه وقتی پیغام سیری دریافت کردیم دوست داریم تنوع ایجاد کنیم در خوردن یعنی تا حالا غذامون داشتیم با ماست می‌خوردیم الان میایم غذامون با سبزی خوردن میخوریم

سوم اینکه وقتی پیغام سیری دریافت کردی غذاتو تد تند میخوری هر کدام از این علامتها رو تشخیص داری یعنی پیغام سیری دریافت کردید

سلام دوست عزیز ،ممنون از مطرح کردن سوال خوب شما …

در پاسخ به سوالتون   رفتار غذایی  خودمو برات توضیح  می دم‌ بعد ببین به کار شما هم می آد  می تونی  ازش در عمل استفاده کنی یا نه ؟

در روش  لاغری ذهنی  توجه به دو چیز  از اهم موضوعات مربوط به  خوردن و رفتارهای غذاییه  توجه به حس گرسنگی  و حس سیری ….یعنی دقیقا  دو موضوعی هست که در روشهای متداول  لاغری اصلا بهایی براش قائل نیستن .. کاری ندارن که شما واقعا گرسنه ای  به همین خاطر خودشون  زمان تعیین می کنن براش  که مثلا شما این ساعت صبحانه بخور این ساعت ناهار  این ساعت شام و همینطور تعیین میانوعده ها  به حس سیری هم اهمیت نمی دن چون اصولا اعتقاد دارن که  باید طبق برنامه و طبق اندازه های تعیین شده  بخورید و از اول که برنامه ریزی غذایی  می کنن برای مراجعه کننده  کمتر از حد نیاز  تجویز می کنن  چون میگن تا گرسنگی نکشی و فعالیتتو بیشتر نکنی  لاغر نمیشی …ولی  در تناسب فکری  به شیوه  جناب عطار روشن  توجه به  گرسنگی واقعی  و حس سیری از مهمترین موضوعات مربوط به یک رفتار غذایی درسته … من به شخصه  نمی تونم به همه دستورات مغزم  مبنی بر خوردن اعتماد کنم و اونو  واقعی بدونم چرا که  مغز من سالهای طولانیست که  تحت تاثیر ذهن منه  ذهنی که مملو از فرمولها و عادتهای چاق کننده اس …پس اگر می خوایم از این روش  منحصر بفرد  در دنیا  نتیجه بگیریم  باید  به علائم گرسنگی واقعی و کاذب کاملا آشنا بشیم و رعایت کنیم …

یکی از مهمترین علائم گرسنگی واقعی  اینه که به تدریج شدت می گیره ..ناگهانی نیست  ….یواش یواش با فاصله زمانی  به خوردن دعوتت می کنه .و زمانی که  تبدیل میشه به صدای غورغور در شکم این دیگه حد نهایتشه و دیگه باید  غذا  به بدن رسونده بشه  …  ما چاقها معمولا  با فاصله زمانی کوتاه  احساس خالی شدن شکم و گرسنگی داریم  که خیلی وقتها کاذبه  اگر همت کنیم و واقعا بخوایم که لاغرتر بشیم  باید با احساس اولین علائم گرسنگی  اقدام به نوشیدن یک لیوان دو لیوان آب کنیم  اگر ده دقیقه بعد یا بیشتر  باز هم ضعف گرسنه بودن به سراغمون اومد اونوقت غذا میل کنیم ..   اگر فقط یکهفته  قرار بذاریم که  فقط در صورتی غذا میل می کنم که صدای غور غور از شکمم بشنوم  کمک بزرگی به شناسایی  زمان گرسنگی واقعی می کنیم  و از این به بعد  متوجه میشیم که خیلی از دعوت به خوردنهای درونی ما  واقعی و طبق نیاز بدنمون نیست  لا اقل کمتر می خوریم  اونم نه با دستور یک شخص دیگه بلکه با تصمیم و اراده خودمون  از روی  آگاهی کامل  پس چون تصمیم خودمونه  پاش ایستادگی هم می کنیم  … من پیشنهادم به  شما دوست عزیر اینکه در نت  درباره مفهوم گرسنگی کاذب و علائم اون  جستجو کنید به آگاهی های خوب و مفید فایده  دست پیدا می کنید که به کار ما در انجام رفتار صحیح غذایی خیلی کمک کننده اس .

حالا وارد فاز دوم ماجرا میشیم و اونم پیدا کردن  حد  سیری  هست که بسیار مهمه ….سیری یک حسه که وقتی می آد  غذا دیگه  به دهنمون به خوشمزه گی اولش نیست  یه کم بی مزه میشه و درست در همین لحظه دلت می خواد  با استفاده از چاشنی هایی مثل ماست و سالاد ، نوشابه و سبزی خوردن و ترشی   مزه دهنتو عوض کنی و به خوردن بیشتر ادامه بدی  … اینجا  جاییه که باید حواسمون باشه و دست از خوردن بکشیم … چاشنی ها در سفره های ایرانی همیشه  تشویق کننده  به خوردنه بیشتر هستن  و یکی از عوامل پرخوری در ایرانیها استفاده از چاشنی های متعدد  سر سفره اس … من یاد گرفتم تنوع چاشنی هارو  کم کنم و زمانی که خودم تنها  باشم  اصلا چاشنی نمی آرم و فقط به اصل غذا توجه می کنم .معمولا  اینروزا که دارم سعی می کنم  میانوعده هارو ابتدا کم  و بعد یه مدت  به یاری خدا حذفشون کنم موقع استفاده از وعده ها خیلی گرسنه هستم و ابتدا تند تند غذامو می خورم  ولی چون هدفم  رسیدن به حس سیری هست نه لذت بیشتر بردن از خوردنه بیشتر  ،اصلا احساس بدی به تند خوردنم ندارم و خودمو در این مورد سرزنش نمی کنم وقتی نزدیک به سیر شدن هستم سرعت خوردنم می آد پایین  و تازه به یاد  ماست یا سالاد یا ترشی میفتم که برم بیارم با باقی غذام بخورم  ..که معمولا برای اینکه ذهنم رها کنه و از فاز خوردن بیاد بیرون  فقط یک لقمه یا یک قاشق دیگه  از غذامو با چاشنی که هست می خورم و بعد کنار می کشم …  چون می دونم که دیگه سیر شدم … من به نوشیدن  چای داغ و تازه با یک حب قند درشت بعد از ناهار خیلی علاقمندم  سعی کردم موقع صرف ناهار قبل از سیری کامل  دست از خوردن بکشم که برای نوشیدن این یک استکان چای خودمو  سرزنش نکنم که چرا سر سیری داری چایی می خوری …

یک توصیه دیگه درباره  استفاده از چاشنی  سر سفره دارم اینکه اولا از تنوع چاشنی  سر سفره خودداری کنیم و فقط به یک نمونه اکتفا کنیم و همون یک‌نمونه هم از ابتدا کنار غذامون باشه و مصرف کنیم تا بعد از آمدن حس سیری   بهانه ای برای پرخوری  نباشه ..

ممنون از شما دوست عزیز خیلی عالی بود

سلام دوست عزیز

مهمترین باوری که ما باید داشته باشیم این هست که غذا آدم رو چاق نمی کنه و این باور ما هست که میتونه ما رو چاق کنه .

وقتی یقین داشته باشی که غذا عامل چاقی تون نیست دیگه از غذا خوردن هیچ گونه ابایی ندارید چون در عمل اونا هیچ گونه قدرتی ندارند.

پس ابتدا باید دیدگاهتون نسبت به غذا عوض کنید و به خوراکی ها به عنوان عوامل چاق کننده نگاه نکنید.

بعد نوبت ارزش وجودی خودتون هست که بدن ما ارزشمند هست باید در جهت سلامتی و تندرستی بدنمون گام برداریم .و اینکه بدن ما به یک مقدار مواد خوراکی برای زندگی روزمره خود نیاز داره دقیق مثل یه کارخونه بیش از اندازه نیاز خوراکی مصرف کردن باعث تولید انرژی زیاد و انباشته شدن چربی های اضاف میشه .

تمام اندام های داخلی ما به صورت اتوماتیک کار می کنند و تنها غذا خوردن ما به صورت غیر اتوماتیک هست باید کاری کنیم که غذا خوردن ما هم مثل نفس کشیدنمون به صورت اتوماتیک بشه دقیقا مثل یه بچه . اگر رفتار یه بچه کوچیک در نظر بگیرید وقتی سیر باشه بهترین غذای دنیا هم جلوش بذارن لب نمیزنه و صورتش بر می گردونه و نمیخوره

وقتی وسط غذا خوردن هوس خوردن یک طعم دیگه داریم میشه حساب کنیم که سیر شدیم و در حال عوض کردن مزه دهانمون بشیم تا بیشتر بخوریم اینجاست که گویای سیری ما هست.

ما هم در مواجه با غذای اضافه بر نیازمون دقیقا باید مثل یک بچه کوچیک رفتار کنیم.

بزرگترین نعمتی که خداوند به ما داده همین سلامتی هست پس باید تمام تلاش خودمون در جهت حفظ اون به کار ببریم .

نکته دیگر اینکه یقین پیدا کنیم که ما در قحطی به سر نمی بریم و در فراوانی نعمت در حال زندگی کردن هستیم و هیچ گونه نیازی به انبار سازی مواد خوراکی در جسممون نداریم و به اندازه کافی در دنیا مواد های خوراکی در دسترس هستن .

وقتی باور فراوانی نعمت در جسم و جان مون نفوذ کنه به راحتی می توانیم قید انبار سازی و زیاده از حد غذا خوردن رو بزنیم

نکته دیگر اینکه برخی خوراکی ها جنبه تفریحی دارند و به عنوان مواد خوراکی اصلی به حساب نمی آیند مثلا تخمه یا بستنی یا لواشک و … هیچ کس رو پیدا نمی کنید که منتظر باشه گشنه که شد بعد بره و یه دونه لواشک بخوره نه اصلا اینجوری نیست .

پس خوردن یک تکه شیرینی یا شکلات و … اگر در حد کم و چند مدت یه بار باشه هیچ گونه رفتار غلطی به حساب نمی آید چون قرار نیست ما خودمون رو محدود کنیم و اجازه بدیم خوراکی ها به عنوان عامل چاقی به حساب بیایند ولی اگه به عنوان یک حرکت همیشگی به حساب بیاید و مدام تکرار کنیم دیگه میشه اضافه بر نیاز و مثل فرد چاق رفتار کردیم و باید اصلاح بشه.

ولی یه باور بسیار قوی و سرنوشت ساز توی وجود ما هست اونم طرز واکنش و برخورد ما بعد از خوردن این اقلام خوراکی ها هست .اگر زبان به گلایه و شکایت و حالا چاق می شم و من لاغر بشو نیستم و … باشه، باعث میشه هر روز چاق و چاق تر بشیم حتی اگه اون خوراکی خیلی کم باشه .

نکته بسیار مهم این هست که اگر واکنش بد باشه منجر به چاقی می شه و اگر واکنش صحیح باشه و به عنوان عامل چاق کننده به حساب نیاید و خیلی عادی ازش بگذریم و جلو افکار منفی و پوچ خودمون بگیریم و خودمون رو سرگرم کارهای دیگه بکنیم هیچ وقت این رفتار ها منجر به چاق شدن ما نمی شوند .

نه تنها در مورد خوراکی ها بلکه در تمام جنبه های زندگی اگر جلو افکار‌ منفی خودمون بگیریم و بهش بال و پر ندهیم و ذهنمون رو ساعت ها در گیر اون افکار‌ نکنیم همیشه در جهت رشد و پیشرفت و سلامتی حرکت می کنیم .

شیطان درون ما همیشه در صدد این هست که با افکارهای پوچ ما رو از این مسیر ناامید و منحرف کنه . از اونجایی که ذهن ما مملو از باورهای اشتباهی هست که زمان میبره تا کشفش کنیم و بهش بها ندهیم .شیطان از طریق همین باورها در وجود ما رخنه میکنه نه تنها در چاقی بلکه در تمام جنبه های زندگی .

دوره های پاکسازی دقیقا کاری میکنه که این باورها رو شناسایی و نحوه صحیح برخورد ما با این افکار رو بفهمیم و خیلی خوب شفاف سازی کرده و حسابی تاثیر گذار هست .

به امید شگفتی سازی و موفقیت روز افزون شما دوست عزیز🌹

سلام دوست عزیز

اولین نکته که من میتوانم به مطالب دوستان اضافه کنم این هست برای شناسایی این فرایتد در بدن به دیدمن هر بدن به صورت این علائم رو صادرمیکنه من خودم به شخصه ازاین حرکت کرستکی تا صدای شکم اجرا کردم چنان سر دردشدیدی گرفتم که حساب نداشت پس امدطیق بدنم اون حس دریافت کردم دردیدمن هر کسی برای پیدا کردن این حسهای اول باید خود رو خوب شناسایی کنه بعد درمرخله بعد به علایم ذهن بدنش دقت کنه بعد شروع به مصرف کنه درزمان مصرف دقت داشته باسه که چه افکاری رومرور میکنه برای من بخش مثبت ذهنم این کاررو انجام میده حتی به نقطه سیری نرسیده دستور ترک خوردن رو صادر میکنه اصلا هم من توجه کمتری به جویدن اهسته خوردن دارم‌

حتی ازخوردن یی قلمه من رو منصرف میکنه به نظرم اول این بخش رو خوب شاسایی کردم دائم باهاش درارتباط عستم صخبتهای هرروزم با این بخش بدنم خیلی زیادهست مثل یی دوست خوب دائم درحال مکالمه هستم پس درهنگام مصرف موادغذایی اون به شکل یی دوست بازدارنده ازاضافه خوردن درمن راهنمایی میکنه من که باهاش خیلی دوست هستم برای من به این شکل هست با این روش منه برای خودم هست دارم خوبم هم وزن کم میکنم چون درنظر من این مسیر قسمت اموزش روبی کم کاست باید انجام بشه ولی بازم توهمون هم من بخاطر شرایط جسمی خودم یی تغییر خوب توقسمت مثیاق نامه برای احرا انجام دادم‌

ولی توعمل کرد این تنها خودم هستم که خلایقت به خرج داده اون مرحله اجرا رو مال خودم تنهایی کردیم ازهیج الکویی دیگران استفاده نکردم خودم بودم اجرا وعمل کردبرای من که خوب جواب داده من راضی هستم درمدت کم نتیجه خوبی رو دریافت کردم این روش من بود شاید به کارشما بیاد ولی من این رو برای خودم یی عمل کرده میدونم که فقط مالخودم هست امید دارم به شمانیزجواب بده

من توبخس داستن احساس وهرانجه به من احساس خوب داده رو تودید خوب شناسایی کردم ازکوجکترین حالت تغییر احساسی به خود شادی وسور شوق وانکیزه بخشید وهی خودم روتشویق کر م که دیگه محتاج هیچ تشویق بیرونی نیستم اون خودم به خودم دادم

ازکوچکترین اخساسسبکی رو خوب دریافت کردم که دارم وزن کم نیکنم اون رکنیز بسیار قویی برای خودم دیدم

دردیدمن شناسایی هربخش بدن اگه جه زمان بر هست ولی دروفت عمل کردن جون اون بخش رو به درستی شناخت پیدا میکنیم اونم کاره خودش رو به نحواحسن انجام میده مثل شناخت اچاربرای تعمییرکاره حساب کنید اگه درست هراچاررو شناسایی نکنه توهنگام مصرف سر درگودم نیست که کدوناچار رو استفاده کنه ذهنما همین کاررو توبدن اجرا میکنه اگه هربخش رو به خوبی شناسایی کنیم نتجه اون عمل کرد خوب ذهن هست چون با این شناخت اون هم اهنکی رو به وجوداوردیم همه اعضای بدن با کمک هم درست کامل کاره خودشون روانجام میدن اگه هرموانع رونیز باهش کارکرده باشبم وانها رو نیز برطرف بشه همه با هم همسو شده برای دریافت نتیجه کامل همه این کارها باید مرحله به مرحله به شکل کامل وبدونن کم وکاهست انجا بشه زمان باید براش صرف بشه تا اون اگاهی که کسب شده رو اول به شکل کامل کسب بشه ودررحله اجرا به مشکل برنخوریم‌