لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.
لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.
اهمیت لیاقت داشتن
لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.
هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.
جهان مادی، جهان لیاقت هاست.
جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.
لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.
هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.
بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.
بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.
نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی
بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.
به این عبارت دقت کنید:
توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند
ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.
اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.
از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.
عملکرد ذهن ناخودآگاه
در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:
به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.
پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.
زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.
زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.
اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.
شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.
به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.
حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.
اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.
تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن
شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.
این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.
تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.
هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.
سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.
به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.
تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.
باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.
باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.
باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.
لیاقت چاق شدن
سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.
با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.
در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.
اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.
آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.
آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.
همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.
امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید
دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:
به نام خدای مهربان
باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور مهم در من بهتر شده.
من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.
من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه میخوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم و چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم
من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمیدونستم .
من در گذشته اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمیدونستم
اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو به لاغری دلخواهم میرسوندم چون خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.
لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .
من اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو مینویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و مینویسم و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.
حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این به خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.
من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم و موفق هم میشدم
- در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام بود در حد ده کیلو کم کردم
- درسال ۸۶ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم
- درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم
- در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد سی و پنج کیلو کم کردم
- در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو
- در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو
- از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری بودم و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم
و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.
- من لیاقت لاغر شدن رو دارم
- من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم
- من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم
- من لیاقت آزادی و آرامش و دارم
- من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
- من لیاقت بهترین رفتارهای غذایی رو با خودم دارم
- من لیاقت قوی بودن و تسلط بر مواد غذایی رو دارم
- من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم
- من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم
- من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم
- من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم
- من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم
- من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم
- من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم
- من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم
پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.
در گذشته چقدر میخوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم
من اینقدر خودم رو ارزشمند میدونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم
- برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمیخورم
- برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم
- برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم
- به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم
- اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم
- من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم
- هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمیخورم
- هر غذای اشغال و بیکیفیت رو نمیخورم .
- به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
- در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمیخورم
و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.
همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود میخوردم اما اونها اینطور رفتار نمیکردند.
خیلی راحت انتخاب میکردن از چه خوراکی درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.
من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندیهای گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.
بماند که من کلی توانمندیهای دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.
من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل چاقی خودم نمیدونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.
من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.
- من مسول چاقی خودم هستم
- من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
- من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
- من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
- من کاری به هیچ چیز ندارم
فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلیها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم
من مسول چاقی خودم هستم پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمیخورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمیخورم و…
بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.
من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بیلیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست
اگر من لاغر نشم پس کی لاغر بشه؟؟
من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم میتونه من رو لاغر کنه.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.
- به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
- با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
- روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.12 از 163 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام و درود بر استاد گرامی و دوستان هم مسیر لاغری من 😍
چقدر این موضوع برای من تکان دهنده بود در واقع این اگاهی برام اومد که در موضوع لیاقت من بارها زباله های دیگران رو با جون و دلم پذیرفتم و تا امروز با خودم حمل کردم ..هر بار که منو مسخره می کردند مثلا می گفتند بیا منو بخور !یا وزنه چند کیلویی میزنی که بازوهات اینه ؟یا انقدر رونهات چاقه شلوار تو پات زشته !خیلی قدت کوتاهه و یا مغازه دار که می گفت خانم اینم سایز نشد !؟و یه جاهایی با اینکه خیلی با دیگران با حترام برخورد می کردم بر می گشتند می گفتند :تو بدبختی 😳خلاصه اینها تمام زباله هایی بود که من می گرفتم و میزاشتم درون ذهنم و خودمو می خوردم و توجه توجه … با خودم حمل کردم و همش از اینه که جایگاه خودم رو نمی دونستم من کیم ؟چون من گمشده بودم 😭
اما دیگه حالا که پیدا شدم می خوام فریاد بزنم من اشرف مخلوقاتم و همونی هستم که وقتی خلق شدم ربم به خودش تبریک گفت تمام اسمان و زمین بر من سجده کردند پس اگر قراره کسی لایق باشه منم !
من لایق عالیترینهام من منه خلیفه الله
تمام روشهای لاغری گذشته من ریشه ترس داشتند و از همه مهمتر اینکه وقتی به تناسب اندام می رسیدم من لباسهای گشاد شده رو نگه می داشتم برای روز مبادا در واقع نااگاهانه منتظر برگشت چاقیم بودم یا می گفتم باردار که بشم چاق می شم و نیاز میشه و اصلا خودم باور نداشتم که میتونم لاغر بمونم بارداری هم که هیچ اخرین بار از بچه خودم متنفر شدم و اونو مقصر کردم اینکه به زور خودم رو حمل می کردم و به خاطر شیردهی نمی تونستم رژیم بگیرم باعث می شد هر روز از نوزاد معصومم متنفر بشم…
برای اینکه لایق لاغری باشم لباسهای گشاد رو دور میریزم و میرم لباس سایز کوچیک می خرم و خودم در اون تصور می کنم و دیوار اتاقم رو از عکسهای خودم و افرادی که تناسب اندام دلخواه منو دارند پر می کنم و سعی می کنم بدن خودم رو جمع نگه دارم و با رفتارم این حس رو بدم که من لاغرم همین الان …و حواسم به ارزشمندیم هست که زباله های فکری دیگران و یخچال و سفره رو نخورم
خدایا شکرت
استاد طلب خیر براتون 🍃🌸
سلام و درود پاینده باشید 🌹
اولین قدم برای لاغر شدن داشتن لیاقت لاغری است.
ما لایق چاقی هستیم و برای این لیاقت زحمتی نکشیدیم بنابراین برای ایجاد لیاقت لاغری هم قرار نیست کاری بکنیم .فقط در طی سالها با استمرار و پشتکار این لیاقت چاقی را در خودمون بیشتر کردیم و چاق تر شدیم .تمام اون لحظه هایی که با ورزش های سخت و محدودیتهای غذایی تحت عنوان رژیم درمانی می خواستیم از شر چاقی رها شویم یا قرص و دارو برای لاغرشدن مصرف می کردیم و گاهی از چاقی شکایت می کردیم و گله مند بودیم و در مورد این رنج با دیگران صحبت می کردیم تا ثابت کنیم که من مقصر نیستم و کمی از سنگینی این بار را کم کنیم و اوقاتی که خودمون رو در جمع ها و جشن ها و دورهمی ها سرزنش می کردیم و در بسیاری از کار ها و فعالیت ها خودمون رو محروم می کردیم مثل نپوشیدن لباسهای رنگ روشن و شاد نرفتن به استخر و نرقصیدن و فرار از آینه و نرفتن به شهربازی نگرفتن عکس و فیلم از خود و توجه به نظرات دیگران در مورد چاقیمون هربار و هربار داشتیم لیاقت چاقی را در خودمون پرورش می دادیم و باعث گسترده شدن چاقی در خودمون می شدیم .حتی زمانی که از روشهای دیگر و قبلی برای لاغری استفاده می کردیم هم لیاقت لاغری را در خود ایجاد نکرده بودیم به این سبب ماه اول که مثلا ۵کیلو از اضافه وزن خود کم می کردیم می گفتیم خب بدن شوکه شده و عادت میکنه و بها دادن به این فکر باعث می شد ماه بعد ما۲کیلو از اضافه وزنمون کم کنیم و باز می گفتیم دیگه بدن مقاوم شده یا استپ کرده و باز مسیر را رها می کردیم و درنهایت لیاقت چاقی را در خود بیشتر می کردیم .
تنفر یا عشق و درگیری یا علاقه به هر موضوعی در ذهن به منظور درخواست ما تلقی می شود و عوامل برای گسترده شدن موضوع و خلق آن دست به کار می شوند 🌟
عملکرد ذهن به این صورت است که برای آن تنفر یا عشق شما به موضوعی تفاوتی نداردو ((فقط توجه شما ))به منظور درخواست و علاقه ی شما نسبت به آن موضوع می باشد .و ذهن شما را تشویق به انجام کارهایی می کند و به شما ایده هایی می دهد تا آن موضوع را گسترده تر کنید.
در سالهای بسیاری که اضافه وزن داشتم با وزن کردن خود و سایز کردن لباسهام لیاقت چاقی را در خود پرورش می دادم خیلی اوقات در جمعها اندام خودم را با دیگران مقایسه می کردم به فکر فرو می رفتم و احساس خجالت می کردم و از درون خودم را سرکوب می کردم .از آینه فراری بودم و بدترین عذابم دیدن اندام خودم در آینه اتاق پرو مغازه ها بود و خریدن لباس و صحبت فروشنده در ذهنم مدام تکرار می شد و تا روزها ذهنم درگیر بود خانم سایز شما نداریم ؟فقط همین یک مدل ممکنه به سایزتون بخوره؟رنگهای شاد فقط سایز متناسب داریم ؟خانم مراقب زیپ و دکمه لباس باشید 😓هر چقدر من سعی داشتم که از شر چاقی رها شوم …نا آگاهانه با توجه و تمرکز بر چاقی لیاقت چاقی را در خودم پروش می دادم و خودم را ناتوان تر حس می کردم و احساس ضعیف بودن بیشتر در من شکل می گرفت و البته پرخاشگری من بیشتر می شد که بارها آرزوی مرگ می کردم فشار تمسخر دیگران و نصیحت هاشون و بدخوابی و کمردرد و غیره هم جزئی از این داستان بود اگر من چاق هستم چون لایق چاقی هستم .و باید مسئولیت این چاقی را بپذیرم تا در روند اصلاح قرار بگیرد تا زمانی که دیگران را مقصر چاقی خود بدانیم که خانواده ی من باعث ایجاد باورهای اشتباه و فرمولهای ذهنی چاق در ذهن من شده اند باز لیاقت چاقی در حال پرورش یافتن است ‼️
برای رسیدن به هر هدفی در تمام جنبه های زندگی باید اول لیاقت برای رسیدن به آن خواسته در ذهن ایجاد شود به اینصورت که من باور کنم که می توانم متناسب باشم خودم را قدرتمند بدونم لیستی از موفقیتهایی که در زندگی داشته ام تهیه کنم تا به یاد بیاورم که من چقدر توانمند هستم و خیلی از کارهایی که از نظر دیگران سخت بوده است من انجام داده ام ومرور این موفقیتها باعث احساس توانمندی در من می شود و موضوع لاغر شدن هم برای من آسان می شودو این یعنی من لایق لاغری هستم توجه و تمرکز به لاغری باعث می شود که در ذهنم تصویر لاغری و تناسب اندام ایجاد شود بارها با خود تکرار کنم که من لایق اعتمااد به نفس بالا هستم من لایق پوشیدن لباسهای رنگ روشن و شاد هستم من لایق شادی در جمعها و جشن ها هستم من دوست داشتنی هستم من لایق سلامتی بیشتری هستم من لایق شیک پوشی هستم و من لایق زیبایی و جوانی هستم من بسیار ارزشمند هستم و لیاقت لاغری در یک فرد متناسب بسیار خوب پرورش پیدا کرده است به این صورت که او آشغالخوری نمی کند 😮یعنی غذای مانده چند روز در یخچال را نمی خورد اضافه غذای سفره را نمی خورد به وقت بی حوصلگی برای آنکه انرژی بگیرد نمی خورد به وقت بی خوابی نمی خورد برای ضربه زدن به دیگران نمی خورد به وقت عادت و یا تعارف دیگران نمی خورد ((و یک فرد متناسب فقط وقتی بدنش نیاز به غذا دارد غذا می خورد .چون بدن خود را ارزشمند می داند و زباله دانی نمی کند 🌟ما هم اگر اینگونه با بدنمون رفتار کنیم و براش ارزش قائل باشیم بسیار عالی خودش مشتاقانه از اضاافه های وزن ما کم می کند .🥰😇
فردی که می خواهد لایق لاغری باشدبااید با اشتیاق در مسیر لاغری استمرار دارد 🌟
قرار نیست نوشتن تمرینها ما را لاغر کند بلکه آگاه شدن به رفتارمون و تغییر نگرش و بینش ما قراره به جای توجه به فرمولهای ذهنی چاق به فرمولهای ذهنی لاغری از قبل موجود در ذهن بپردازد و آن ها را تقویت کند تا به صورت خودبه خودی تغییر رفتار در ما به وحود آید .
من لایق لاغری هستم لایق اینکه جلوه ی زیبای خدا باشم من لایق آزادی و رهایی هستم من لایق زیبایی هستم من لایق تندرستی و سلامتی بیشتری هستم من لایق لااغری هستم
می خواهم و می توانم و می شود 🥰♥️🙏🏻
سلام و درود بر خدایی که اختیار در من نهاد و قدرت و عزت خودش را در من متجلی کرد 🙏🏻❤️
من چقدر خودم را لیاقت بهترینها می دونم ؟
بهترین زندگی و بهترین اندام و بهترین درآمدو بهترین فرزند و بهترین دوستان و ….ذهنم می گه خیلی لایقی ولی عملکردم اینو نشون نمی ده 🤔….
(اولویت من متعادل شدنه چون متوجه شدم از کوزه آن تراود که در درون دارد )اگر افکار متعادلی داشته باشم حتما اندامم هم متناسب می شود.
لیاقت نداشتن مانع حرکت و مانع ادامه دادن و رسیدن به هدف و خواسته میشه !…
پارسال که این فایل رو گوش کردم خیلی بهم برخورد از اینکه استاد گفتند تو لیاقت چاقی رو داری …و بیشتر این فایل برام رنج از چاقی بود ولی الآن که برای بار دوم این مسیر را عاشقانه و متعهدانه طی می کنم چندبار گوش کردم و تازه متوجه کلمه لیاقت شدم
جهان به لیاقت ما پاسخ می دهد و خود لیاقت یعنی خودباوری یعنی احساس توانمندی و ارزشمندی که درونی هست اما عملکرد ما هم از خودباوری هامون سرچشمه میگیره …🤔
تمام روزهایی که با ورزشهای سخت و رژیمهای عجیب و ناکارآمد و خوردن قرص و دمنوش و عرقیجات تلخ و افشرده های زیره و آویشن می خواستم لاغر شوم و به نوعی با تنفر و شکایت و گله از خداوند و به زور برای تأیید شدن نزد دیگران می خواستم لاغر شوم داشتم لیاقت چاقی را در خود افزایش می دادم وزن کردن خودم گرم به گرم و سایز کردن لباسها و سانتیمتر کردن دور شکم و بازو و ران همه حکایت از احساس بد ناتوانی و شکست و ناامیدی داشت که باور چاقی را در من تقویت می کرد فکر کردن به مسخره کردن اطرافیان و مقایسه کردن خودم با متناسبها و مقصر کردن والدین برای ارث دادن و شکایت از خداوند هم باور و لیاقت چاقی را در من تقویت می کرد
استپ بدنی که باعث شد من چندماه این مسیر را رها کنم نیز از باور و لیاقت چاقی در ناخودآگاهم بود که الآن متوجه شدم …چرا انقدر به این گفته کارشناس بها دادم چرا قدرت خودمو داادم به چند جمله ؟!چرا پذیرفتم که بدنم اول به راحتی وزن کم می کنه و بعد براش عادی میشه؟ناگفته نمونه (گاهی فرمول های اشتباه را شناسایی می کنم ولی ریشه عمیقی دارند و برای اصلاح نمی دونم چه کنم؟همین الآن متوجه شدم اینم از لیاقت چاقیه باید محکم و قدرتمند پای خواسته ام بایستم و انقدر تکرار کنم فقط یک قدرت وجود دارد که از آن خداست و من هم جزئی از او هستم 💪🏻💪🏻که راهی و نشونی از باورهای اشتباه نمونه
وقتی خودمون رو لایق لاغری ندونیم خواسته خود را با شک و تردید بیان می کنیم در هر زمینه ای مثلا اگر بخوام بگم من یک میلیاردر می شم اگر خودمو لایق ندونم خندم میگیره یا تعجب می کنم منفی باف من میگه ذکر خیال باطل کارشه دیگه میشناسمش اما برای خودش میگه …
تمرین خودباوری عالیه 😍من هر شب قبل از خواب حداقل ۲۰کاری که توانستم در طول روز انجام بدهم که ازش راضی هستم را می نویسم خیلی حالمو خوب می کنه یک دفترم دارم از روزی که در مسیر آشنایی قوانین جهان هستی قرار گرفتم تغییرات و توانمندی هامو داخلش نوشتم اصلا رکورد می زنم یه کاری که میگه نمیشه را انجام بدم و بشه و بگم باید بشه چون من می خوام 😇💪🏻🙏🏻❤️
سرزنشها و تحقیر شدن ها را یک کم از ذهنم بیرون ریختم و اطرافمو خلوت کردم و بارها نوشتم و با خود تکرار کردم می خواهم ،می توانم ،می شود
من لایق تناسب اندام هستم و تمام قدرتی را که به شرایط و مواد غذایی و دیگران دادم ازشون پس می گیرم چون ارباب منم فقط من 👸🏻
من لایق زیبایی هستم چون جلوه حضور معشوقم
من لایق تناسب هستم چون هماهنگ با طبیعتم
من لایق شادی هستم چون تمام ذرات عالم در رقص هستند
من لایق سلامتی هستم چون سلامتی جریان حضور پروردگار است
من لایق عزت نفس هستم چون جزئی از خداوند هستم
من لایق آرامشم چون جریان حضور خداوند آرامش است
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
(تمام بهانه های آشغالخوری من از لیاقت چاقی در ذهنم سرچشمه گرفته است )
برای سردرد خوردم وقتی سرم گیج رفته خوردم وقتی از موضوعی عصبانی بودم خوردم وقتی شبها خوابم نمی برد می گفتم از گرسنگی هست و می خوردم وقتی حوصله نداشتم می گفتم حالم بهتر بشه خوردم وقتی بهم تعارف کردند خوردم گفتم زشته وقتی خوراکی جدید دیدم خوردم گفتم ممکنه دیگه فرصتش نشه وقتی نزری آوردن خوردم وقتی گرسنه نبودم روی عادت و ساعت خوردم برای اینکه سهمم و حقم خورده نشه خوردم وقتی مریض بودم خوردم برای تفریح خوردم و غذای بشقاب را تا آخر خوردم ادبه آخه؟!..ته مانده غذای بچه ها را هم خوردم از لج اینکه اونها نخوردند و اسراف نشه؟!!!🤔 وهربار احساس بدی تجربه کردم و پشیمان شدم از خوردنم واااااای چقدر من خوردم🤢😵💫🤮
بعد همه این کارا خودمو مسخره هم کردم از خودم متنفر شدم گوشتهای اضافه بدنمو چنگ زدم گفتم کاش نبودین و همه اینها از باور لیاقت چاقی در ذهن من است که دستورات خوردن به مغز صادر شده است و نتیجه در عملکرد و رفتارم نمایان شده است .
لیاقت یعنی توجه توجه توجه
و فرقی نمی کنه به چه چیزی توجه داری میتونه خواسته باشه و میتونه نخواسته باشه این یک فرموله تمرکز و توجه در ذهن به منزله خواسته است و هر چه پررنگ تر باشه به صورت لیاقت در ذهن ثبت شده و فرمانها به مغز می رسه و دستور عملها با توجه به خواسته اجرایی میشه در رفتار و عملکرد .
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
مراحل ساخت لیاقت لاغری در ذهن ناخودآگاه
(اولین گام پذیرش چاقی است)
با شجاعت و قدرت تکرار می کنم و می پذیرم
(من مسؤل شرایط فعلی خود هستم )
(من مسؤل شرایط به وجود آمده در اندام خود هستم)
همین شجاعت باعث میشه احساس قدرت و توانمندی کنم و خودم برای خودم و تغییراتم و رویاهام کاری انجام دهم اگر نپذیریم و دیگران را مقصر بدونیم هیچ انگیزه ای پیدا نمی کنیم برای تغییر
واقعیت و حقیقت اینه که ما مسؤل تغییر خویشتنیم و هیچ عامل بیرونی نمی تواند کمک کننده باشد👌
اشتیاق برای انجام تمرینات و استمرار و تکرار و نوشتن با باور به اینکه من می توانم قدرت با منه و با تجزیه و تحلیل فکری و پیدا کردن مثالهایی در زندگی خودمون لیاقت متناسب بودن ایجاد می شود و نوشتن جملاتی مثل من لایق زیبایی و تناسب اندام هستم
من لایق خوردن مواد غذایی عالی با احساس خوب هستم
من لایق پوشیدن لباسهای اندامی و شیک و رنگ های شاد و روشن هستم
من لایق شناکردن در استخر هستم
من لایق عکس گرفتن در آتلیه هستم
من لایق خواب راحت هستم
من لایق سلامتی هستم
من لایق شاد زندگی کردن هستم
من لایق اعتماد به نفس بالا هستم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اشتها در ذهن منه در وجود منه و نیرویی نیست که می خواهد مرا در دام بیندازد!…
تمام آن قدرتی که ناآگاهانه به غیر می دهیم از باور لیاقت چاقی است
سالها شنیدم و دیدم و یادگرفتم که اشتها باعث چاقی می شود نظر کارشناسان تغذیه یک طرف و تجویز دارو و عرقیجات برای کنترل اشتها و لذت گفتن و تعریف کردن دیگران از اینکه ما مسافرت می رویم اشتهامون باز میشه هم یک طرف !…
و توجه به این موارد باعث شد اشتها را نیرویی قدرتمند بدانم و هر بار خود را ناتوان تر دیدم و هر بار لیاقت چاقی را در خود قویتر کردم
خدایا🍃🌸🍃🌸🍃🌸
متأسفم
لطفا مرا ببخش
سپاسگزارم
دوستت دارم
من به خودم قول می دهم قدم به قدم لیاقت لاغری و خودباوری و احساس توانمندی و ارزشمندی را در خود قویتر کنم با انجام تمریناتی که برای موفقیت در تمام جنبه های زندگی به من داده می شود و برای رسیدن به خواسته هام
خدایا شکرت
خدایا عاشقتم ❤️
به نام خدایی که انتخابم کرد🥰
به زمانبندی خداوند اعتماد دارم…🦋
سلام و درود دوستان لایق تناسب فکری
باید لیاقت لاغر شدن را داشته باشید…تکرار(۲)
اول از همه بگم که بارها وبارها شده من متنم را نوشتم خیلی متفکرانه و از نظر خودم رضایت بخش و عالی و گاهی حدود دوهزار کلمه وبعد یا دستم خورده یا گوشی و یا سایت دچار مشکلی شده و در یک آن متن پریده و قبل از ارسال پاک شده!…
انگار اون لحظه یک سطل آب یخ ریختند روی سرم!… ولی بلافاصله به خود اومدم و گفتم مهم اینه که من فکر کردم و نوشتم متعهد بودم و استمرار داشتم و اشکال نداره و همین دیشب هم این موضوع پیش اومد ولی یه خوبی داره با خودت روراست میشی من برای چی تمرین انجام می دهم ؟!برای نشان گرفتن از سایت یا اینکه در لیست فعالان سایت باشم ؟!
با رژیم گرفتن و ورزش کردن با سایز کردن خود و هرروز وزن کردن با تنفر داشتن از جسم خود لیاقت لاغری حاصل نمیشه ما برای اینکه لایق چاقی باشیم کارخاصی انجام ندادیم !(فقط هربار بیشتر به چاقی خود توجه کردیم ).
لیاقت داشتن برای رسیدن به هر هدفی لازمه !…
هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن استمرار داشته است در عادتها و رفتارهای اشتباه و بر آنها تمرکز کرده است .
لیاقت یعنی تمرکز و توجه به موضوع ذهن!…
تنفر و عشق هردو به منزله خواسته و تمرکز و توجه ما برای ذهن ناخودآگاهمون هست
هر موضوعی در ذهن ما قابل توجه باشه یا باهاش درگیر باشیم یعنی درخواست و لیاقت داشتن آن خواسته و گسترش آن در ذهن و خلق شدن آن .
هر زمانیکه در آینه از خود فرار کردیم یا در مورد چاقی صحبت کردیم یا خودمون را با افراد چاق تر یا لاغر مقایسه کردیم وقتی به خاطر چاقی خودمون را محروم از تفریح یا جمع یا پوشیدن لباسهای شاد کردیم حتی وقتهایی که عکسی از خود نگرفتیم چون از چاقی متنفر بودیم هربار لیاقت چاق بودن در ما بیشتر شده .
دقیقا مار از پونه بدش میاد دم خونش سبز میشه !…
چرا از هر چی بدم میاد سرم میاد؟!…
دقیقا تموم نکنه ها و مبادا ها را سالها در زندگی تجربه کردیم چون هیچ شناختی از روش کار ذهنی خود نداشتیم نه والدین به ما آموختند و نه معلمان و شاید درصد بالایی از این افراد خودشان هم ناآگاه از این موضوع بودند .
باور به لیاقت داشتن ما مربوط به سالهای بسیار دوری است .همون موقع هایی که اسباب بازیمون را خراب می کردیم و بهمون می گفتند تو لیاقت نداری و دیگه نمی خریم وقتی می خوردیم زمین و لباسمون پاره می شد باز می گفتند تو لایق لباس زیبا و نو نیستی !
اگر اشتباهی ازمون سر می زدو می خواستیم از محدوده قوانین پامون را فراتر بزاریم که تجربه ای جدید کسب کنیم باز می شنیدیم تو لیاقت آزادی نداری !…
داشته های زندگی امروز ما سطح لیاقت و باورمون را در این امر نشون می دهد.
آیا خود را لایق عالیترین زندگی یا همسر و فرزند و شغل می دونیم .؟
آیا خودمون باور داریم که لایق عالیترینها هستیم ؟
و خیلی افرادی که اضافه وزن دارند انقدر لیاقت چاقی را در خود پرورش داده اند که باور به لاغری خود ندارند.!…
آیا اطمینان داریم که ما لیاقت لاغر شدن را داریم ؟!
تغییر نگرش خود به جسممون باعث ایجاد لیاقت لاغری در ما می شود !…
باور به لیاقت داشتن در هر موضوعی مؤثر هست و یکی از اصلیترین باورهاست که برای موفقیت باید در ذهنمون اصلاح بشه .
زمانیکه یکی از روشهای رژیم غذایی را برای لاغر شدن انتخاب می کردیم ماه اول مثلا ۵کیلو کم می کردیم بعد با خود میگفتیم اولش آسونه و بدن عادت نداشته انقدر به این فکر توجه می کنیم که ماه بعد میشه ۳کیلو و هر چقدر ما لیاقت چاقی را در خود پرورش می دهیم و کار را برای خود سخت می کنیم و به اصلاح بدن استپ می کنه و از ادامه دادن مسیر خسته میشیم و مسیر را رها می کنیم ….
منم در این مورد لیاقت چاق شدن را داشتم حرف پزشک و کارشناس تغذیه را باور کردم هربار برام سخت تر شد و جالب اینکه انقدر این باور در ذهنم ریشه داشت به در ابتدای ورودم به این دوره پارسال در دوماه حدود ۱۰کیلو از اضافه وزنم رها شد و تا به امروز تغییری حس نمی کنم !؟..و دائم می گفتم بدنم استپ کرده و داشتم لیاقت چاقی را در خودم پرورشمی دادم در واقع تمرکز ما به سختی ها یا نگرشمون از چاقی و مقاومت در مورد آن، لیاقت چاقی بیشتری در ما به وجود میاره.
بارها از اشتها شنیدیم اشتها تو افکار و ذهنمونه نیرویی نیست که بخواد ما را به دام بیندازه و به زور چاقمون کنه هر بار که به موضوع اشتها توجه کردیم یا افشرده زیره و لیمو برای کم کردن اشتها مصرف کردیم یا اون روزهایی که قهوه تلخ ناشتا می خوردیم داشتیم لیاقت چاق بودن را در خود افزایش می دادیم یعنی هرجا می خواستیم مبارزه کنیم با چاقی که نباشه بیشتر توجهمون به چاقی می رفت و لایق چاقی می شدیم
درس عملی امروز نوشتن موفقیتهام از سالهای دور و توجه به توانمندی هام و ساختن باور لایق بودن هست . تمام آشغالخوری های ما از ته مانده ظرف غذای فرزندانمون با توجیه حیفه و اسرافه خوردن غذاهای چندروز مانده در یخچال و زمانهایی که برای ضربه زدن به دیگران با خوردن به خودمون خسارت وارد می کنیم و به هر دلیلی ناآگاهانه می خوریم و می خوریم تمرکز و تکرار ما بر رفتارهای چاق کننده است و درخواست ما چاقی و ما لایق چاقی هستیم
(جمع بندی موضوع:لیاقت داشتن یعنی تمرکز و توجه به خواسته و اطمینان به توانمندی خود )
گام اول لایق شدن باور به توانمندی خود است با دوری از سرزنش کردن خود و تحقیر و خودتخریبی و خجالت کشیدن از خود و نادیده گرفتن (احساس گناه انسان را بی لیاقت می کند و در واقع از کودکی به ما آموختند که آدم ابوالبشر به خاطر دست زدن به میوه ممنوعه به زمین تبعید شد و در واقع بشریت از آن روز به دنبال دلیل گناهان خود می گردد و با یک اشتباه روانی دچار وهم و خیال گشته است )
✨تشویق کردن خود حمایت از خود تأیید کردن خود نقطه ایجاد پذیرش و باور به لایق بودن است از جهتی که خداوند از روح خودش در ما دمیده است و از طرفی دیگر آسمان و زمین و هر آنچه مابینش بود تا ابد رام آدم کرد و آدم را نورچشمی خودش در زمین قرار داد.😍
پذیرش مسئولیت زندگی خود با این آگاهی که من با توجه به موضوعاتی که ازشون متنفر بودم بیشتر لیاقت و درخواست آنها را در ذهنم گسترش دادم یعنی کنترل ذهن یعنی ارباب منم و اختیار با من هست .
🪶نوشتن تعهد نامه و پذیرش مسئولیت چاقی به صورت کتبی با امضا و اثر انگشت بسیار برای ذهن با اهمیت هست چون در قوانین زمین کارهای قراردادی و جدی به اینگونه انجام می شوند .
جمله سازی برای خود و نوشتن من لایق لاغری هستم
من لایق حالت طبیعی جسم خود هستم و من لایق تعادل روح و روانم هستم من لایق پوشیدن لباسهای مورد علاقه ام با سایز و رنگ مورد نظر هستم
من لایق زیباتر بودن و جوانتر شدن هستم من لایق سلامتی و سبک بالی هستم .
امروز که به لطف خداوند دوسال است در مسیر خودشناسی و خودسازی در حرکتم و بارها اینگونه فایلها را شنیدم باز احساس نیاز می کنم برای گوش کردن نوشتن و فکر کردن حتما در این مدت لولو سطح پذیرش و لیاقت من بالاتر شده است اما همیشه این فایلها خودشون را به موقع به من می رسونند و خداوند هادی من است و تلنگر های آن همانند به آغوش کشیدن مادری است که تازه فرزندش متولد شده است .
خداوند را سپاسگزارم بابت روزی های آسمانیش
دوستان متناسبم همواره مانا و آرام باشید
سلام دوست خوش قلبم الهام عزیزم
بهتون تبریک می گم بابت درک مطلب و ارتقا رشد روحیتون ….و این یعنی شگفتی ساز شدن آفرین بر شما …
روزهای اول تمام توجهمون به لاغر شدن بود ولی الآن این معجزه و ارتقا روح و کمالات بسیار شگفت انگیزتره !
به مطلب خوبی اشاره کردین اینکه بدونیم هدفمون از انجام هر کاری چی هست ؟
و نوشتن تمرین برای راضی کردن استاد هست یا راضی کردن جان خودمون ؟!
و البته مراحل تکامل و رشد را هم،باید در نظر گرفت …می خوام بگم یه وقتهایی هم دچار خود سرزنشی میشیم چون متوجه نیت غیرصحیح خود میشیم ،ولی اون نفس حریصه و می خواد!و انگار نمیشه مدیریتش کرد !!! و باید تجربه اش کرد …..
و اما ما در این مسیریم که مدارا کردن را یاد بگیریم و خلاهای درونی خود را با عشق و توجه به خود بر طرف کنیم نه با جنگ و مبارزه !… بلکه با پذیرش و صلح
این قسمت از نوشته شما خیلی دلی بود و به جانم نشست.
»»»»»»اون نیت قبل عمل خیلی مهم هست نیت قبل نوشتن نیت برای درک بیشتر خودت و یادگیری بهتر خودت باشه و نیت برای گسترش آگاهی واستفاده ی دیگران باشه
✨این نوشته تو رو به اوج میبره و نتایج عالی می گیری پاداش خوب می گیری .🌈
سپاس از اظهار لطف و محبتتون .
هذا من فضل ربّی
سپاس از حسن توجهتون و اینکه شبنم روی استعدادم شدین و حساااااابی بهم طراوت بخشیدین 😇
همواره قلبتون پر نور و لبتون خندون
سپاس از ابراز دوست داشتنتون♥️
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
سپاسگزارم از اظهار لطف و محبتتون عشق عزیز
و هدیه ای که امروز به من دادین😊 ….مجموعه دوازده جلدی مراقبه اُشو که حتما خودشو بهم میرسونه ….سپاسگزارم از جریان حضور جاودانگی.
قلبتون پر نور و مسیرتون پرنعمت.
هدیه به قلب نازنینتون
مست عشقم ،مست شوقم ،مست دوست
مست معشوقی که عالم مست اوست
سلام و درود به دوست عزیزم خانم الهام
وااای عزیزم چقدر دیدگاهتون تکان دهنده بود،زلزله انداختین به وجودم واقعا دست مریزاد 👏هزار آفرین بر شما …
چقدر باید به خاطر بودنم در این مسیر و چنین دوستان خردمندی که زندگی هدفمندی دارند سپاسگزار یکدانه ام باشم …خدایا به تعداد هر نفسم سپاسگزارتم که بی دریغ بخشیدی …
عاشق این قسمت دیدگاهتون شدم
لیاقت لاغری با حال خوب میاد با احساس خوب نسبت به خود میاد با عشق به خود میاد با پذیرفتن تمام کمی وکاستی هات میاد با صلح درونی با خود میاد .
لیاقت یک امر درونی هست هیچ کس نمیتونه این حس رو بهت القا کنه هیچکس جز خودت!
این قسمتِ آخر جمله هم عالی بود یاد جمله ای از دیگر اساتید عزیزم افتادم ،ایمان واقعی را نه کسی میتونه بهت بده و نه کسی میتونه ازت بگیره !
به لطف خداوند و با اشتیاق و طلب خودمون ،درتمام جنبه های زندگیمون در حال تکامل و رشد هستیم و هر فردی خودش متوجه کم و کاستیهاش میشه …
منم قبلا یه وقتهایی می رفتم نشان ها را چک می کردم یعنی برام عادت شده بود!…
ولی اینو بگم که با تمام وجود تمرین می نوشتم اصلا قبل از دیدن استاد دیدگاهم می رفت تو لیست علاقه مندیهام ..تا شب یا روزها می خوندمشون و خودم لذت می بردم ولی انصافا ازگرفتن نشان هم لذت می بردم ..
خیلی درون خودم کنکاش می کردم که اگر فردا نشان نگیریم به چه حسی می رسم ؟!یا اصلا چرا میرم میبنم ؟!دارم مراحل تکامل را خدمتتون عرض می کنم و هر چقدر پیش رفتیم وتوجهم به توانمندیهام بیشتر شد و اعتماد به نفسم بالاتر رفت خب این نیاز بی اهمیت تر شد ولی اگر می خواستم برای فرار ازاین موضوع ننویسم می شد فرار و مبارزه با خود…
ضمن اینکه بعد از مدتی نوشتن تمرین هم ،برام بی اهمیت می شد ….از طرفی می خواستم منم به اندازه درکم و برای رسیدن به احساسات متعالی که حس رضایتمندی ماندگار از خودم بود ،در این مسیر برای دوستانم ردِ پای قشنگی به جا بگذارم…..
انگار همونطور که دریافت کردم توانسته ام که ببخشم و از این بده ،بستون با هستی حالم خوب می شد (:
ولی در کل واقعیت را خوب نوشتین ….
همین چندروز پیش ،به سرم زد که به تقلید از یکی دوستان ،برای نشر آگاهی ،منم بیام »»»»»پاسخ دوستان را با اجازه کپی کنم و با تجزیه تحلیل خودم به اشتراک بگذارم ….ولی زمانی که خواستم دکمه ارسال را فشار بدهم نجوایی در ذهنم مرور شد اینکه آخ جووون خیلی عالی شد حالا تو هم نشان میگیری !…
همون لحظه حالم بد شد و از این کار کلا، منصرف شدم با اینکه نیتم کاملا خیر بود ولی آن صافی آب قلب در لحظه آخر سمی و گل آلود شد ….و خوشحالم که انجامش ندادم.
خواستم صحبتتون را تأیید کنم باید هر کاری قلبی انجام بشه و چقدر خوب گفتین و شما دارین کار حسنه ای انجام می دین که هر زمان دلتون گفت مینویسید ….
درود بر شما دوست لایقم عالی باشید (:
درمورد انرژی و تن صدای استاد در فایل قبلی باهاتون موافقم .شاید بهتر باشه فایل قبل و جدید به هم منگنه شوند تا بتونیم ازهردو فایل استفاده کنیم . سپاس از استاد گرامی و تمام وقتی که صرف این مسیر پرنعمت و الهی می کنند.
طلب خیر نثارتون
سلام و درود بر بانو عشق
می دانم که هیچ اتفاقی،اتفاقی رخ نمیدهد … در چندروز اخیر ،یکبار در حال قنوت نماز و بار دیگر بین مراقبه و چندباری در حال انجام کاری نام و تصویر پروفایلتون ازنظرم گذشت …
و هرکجا که نام عشق باشد ،دستان پرمهر تنها یکدانه ام مرا فرا می خواند و به هر حال با فراخوانی از بیکرانه در این وقت الهی هم فرکانس شما قرار گرفتم ..خدایا سپاسگزارم .
بانو عشق جان ،دیدگاهتون حقیقتا عالی بود همواره در مسیر تغییر کردن متعالی باشید …
اینکه در سطح افکارمون تصمیم میگیرم و یا فکر می کنیم تغییر کردیم ولی همچنان در درون تضادهایی داریم ،کاملا درسته و باهاتون موافقم و فقط به مرور و با اشتیاق برای درک مطلب بهتر برداشت ما بهتر میشه و هرقدر درکمون از محتوا بهتر بشه و بیشتر در وادی امن الهی قرار بگیریم ،تغییرات بیشتر در شرایط جسم و روح و روان ،ذهن و حتی زندگیمون رخ می دهد ..
و اما شعار امسال من ،سال ۱۴۰۱ یک چیز فوق العاده بود
امسال سالِ زندگی را زندگی کردنه …سال در لحظه بودن و پیوستن به نیروی حال
در حال مطالعه کتاب ماورای طبیعی شدن دکتر جودیسپنزا هستم و عاشق پیوستن به نیروی حال و در این مورد وقتی دیدگاهتون را خوندم باز به قانون هم فرکانس بودن ایمان آوردم .
بهتون تبریک عرض می کنم و خوشحالم بابت موفقیتهای ارزشمندتون در مورد رها کردن نتیجه و آینده و برگشتن به هم اکنون ابدی …
قبول دارم هر کاری اولش سخت به نظرمیرسه ولی ایمان دارم با طلب از خود نیروی عشق لایتناهی و تکرار و تمرین میشه نتیجه های فوق العاده گرفت اگر افراد بسیاری مثل اُشو و دیگر اساتید عشق ،توانستند این نشونه خوبیه برای ما …. اینکه ما هم می توانیم و به نکته عالی و خوبی اشاره کردین …توجه به تغییرات نگرشمون و جشن گرفتن موفقیتهامون حتی اگر ظاهرا کوچک باشند،مسیر را لذت بخش تر می کنه و امید را بسیار و خداوند امید هیچ امیدواری را ناامید نمی کند ….
خداوند را سپاسگزارم برای جاری شدن این ارتباط پرخیر و برکت
عزیزم همواره خورشید باشید و سراسر نیروی عشق بتابید (:
خدانگهدارتون