0

زندگی با طعم خدا (جلسه چهاردهم)

اندازه متن

به نام خدای مهربان

سلام دوستان و همراهان عزیز

به لطف خدا جلسه چهاردهم از دوره فوق العاده ( زندگی با طعم خدا ) را شروع می کنیم


دیدگاه پناه عزیز در بخش دیدگاه

هرچقدر از حس خوب و انرژی مثبت این فایل بگم هنوز هم کم گفتم.هرچی جلسات جلوتر میره تمرینات و فایل ها جذاب تر و شیرین تر میشن واقعا.
خیلی خوشحالم که الان در این جمع فوق العاده هستم و مطمعنم دعوت شده بودم از جانب خدای بزرگم.
تمریناتم:
جسم من: اول از همه تناسب اندامم چون دوست دارم همیشه بی دغدغه و با ارامش غذاهای دلخواهم رو بخورم و نگران نباشم که چاق میشم.از دیدن خودم تو آینه و زیبای هام لذت ببرم،هرلباس مجلسی و راحتی رو بپوشم.همیشه تنم سالم باشه چون باجسم سالمم به تمام کارهای روزمره ام میرسم.وقتی تناسب اندام داشته باشم همیشه خیالم راحته که هر مانتو و لباس قشنگی ببینم بدونم به راحتی سایزم میشه.

خانه من: تا زمانیکه در منزل پدری هستم مسلما دوست دارم اتاق جداگانه ای مثل الانم برای خودم داشته باشم چون میتونم هروقت خواستم به کارهای شخصی خودم برسم.دوست دارم خونه دلباز و بزرگ و پرنور باشه تا بتونم تمام وسایل رو به راحتی بچینم و جا بدم و هر وسیله ای جای خاصی برای خودش داشته باشه.وقتی مکان خونه در مرکزشهر باشه رفت و امد و امنیت بالامیره و درنهایت به ارامش و راحتی من ختم میشه.وقتی خونه بزرگ باشه زمانیکه مهمان میاد جای کافی برای همه هست.وقتی نقشه خونه رو دوست داشته باشم هیچ وقت خونه های زیبای دیگران رو به خونه خودمون ترجیح نمیدم و‌عمیقا از ته دل دوستش دارم.وفتی خونه و نقشش خوب باشه خودم احساس خوب میگیرم و با افتخار میگم این خونه ی زیبا خونه ی ماست.

روابط من:  دوست دارم روابط دوستانه ای با پدر و مادرم که اختلاف سنی زیادی با من دارند داشته باشم چون میتونم به راحتی و دوستانه درخواست و حرف دلم رو بهشون بزنم و میتونن من رو درک کنن و من رو به هدفم برسونن.دوست دارم رابطه بسیار صمیمانه ای با خواهرهایم داشته باشم چون حس پشتیبانی و یکی بودن و اینکه همیشه در کنارهمیم رو تجربه میکنم.
دوست دارم به فردایده آل در ذهنم برسم چون با رسیدن یک زندگی فوق العاده و بی نظیر رو در انتظار دارم که به کامل تر شدن و پخته تر شدن من کمک میکنه و فرزندانی دانا و عاقل رو میتونیم داشته باشیم.زمانیکه با همسر آیندم با احترام و عشق پاک باهم رفتار میکنیم از باهم بودنمون لذت میبریم و خداروشکر میکنیم برای داشتن همدیگر چون ارامش و لذت واقعی رو تجربه میکنیم.

شغل من: زمانیکه مشغول به کار خوبی بشم اولا استقلال مالی پیدا میکنم و دستم تو جیب خودمه و همش هر دقیقه نیاز نیست به پدرمادرم بگم بهم پول بدید و این نیاز رو دارم..و خودم مستقل هستم و با پول خودم میتونم هرچیزی که میبینم و دلم میخواد رو برای خودم و عزیزانم بخرم.دوست دارم شغلی رو پیدا کنم که پاره وقت باشه هم از نظر تایم کاری در طول روز هم از نظر روزهای هفته.دوست دارم شغلم باعث محدودیت زندگیم نشه.از طرفی هم حقوق فوق العاده ای داشته باشم.دوست دارم کاملا روی اون کاار مسلط باشم چون وقتی کاملا بلدش باشم با اعتماد به نفس و با ارامش اون کاررو ادامه میدم و‌محدود به زمان و مکان نباشم و اول از همه اون کار برام لذت بخش باه و سرپای خودم باشم.دوست دارم از نظر مسیر نزدیک خونمون باشه چون دیگه نگران زمان رفت و آمد و همینطور نحوه ی رفت و آمد نیستم.البته تمام این خواسته های شغلیم فقط برای دوران مجردیم،بعد از رسیدن به فرد ایده آل در ذهنم علاقه به خانه داری دارم و به شغل فکر نمیکنم.

❤️ خدایا بسیار ممنون و سپاسگذارم ازت ❤️

❤️ خدایا من به تو ایمان دارم که این چیزایی که نوشتم در زندگی‌ تجربه خواهم کرد چون تو خداوند هستی،قدرتمند هستی،حاکم جهان هستی،چون تو را میپرستم و از تو یاری می جویم ❤️


دستور کار اجرای جلسه چهاردهم:

۱- تماشای فایل ویدیویی توضیحات این جلسه

۲- تکرار ۵ مرتبه فایل این جلسه (تصویری یا صوتی) تا قبل از ارائه قسمت بعدی

۳- انجام تمرینات مربوط به این جلسه در قسمت نظرات

(مشتاق خواندن نظرات ارزشمند شما هستم)

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.12 from 43 votes

https://tanasobefekri.net/?p=12496
برچسب ها:
110 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Vafraze12
      1400/03/15 13:12
      مدت عضویت: 1496 روز
      امتیاز کاربر: 10776 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,489 کلمه

      با سلام خدمت استاد بزرگوارم آقای عطا روشن و همچنین خدمت دوستانی که در دوره شگفت انگیز لاغری با ذهن قرار دارند . خدا قوت

      تکرار روز ۷۷ می خواهم از اینجا شروع کنم که دنیا یعنی چه ؟دنیا در لغت به معنای هر چه که به شخص نزدیک هست  من با گوش دادن این فایل خیلی چیزها را یاد گرفتم اینکه برای خلق یک زندگی زیباتر سعی کنم هر چیزی که به من نزدیک هست و به نوعی با من در ارتباط هست را در ذهنم بهترین نوعش را سفارش بدهم تا اینگونه خلقش کنم و به خدای خودم سفارش بدهم و با حس خوب صبر کنم تا محقق بشوند صبر من یعنی اطمینان من یعنی تومل من به ذات باری تعالی.

      مثال استاد خیلی جالب و نزدیک به ذهن بود اینکه ما اگر چیزی را سفارش می دهم قبلش مطمئن هستیم که همون احظه و بلافاصله به دستمان نمی رسد ما با اطمینان و حس خوب منتظر می مانیم و تز قبل هزینه آن را آماده می کنیم و در خانه می مانیم و اگر از خانه برویم بیرون و به دست ما نرسد ما خودمان را مقصر می دانیم .

      با توجه به این مثال حالا در زندگی خودمان مقایسه می کنیم ما در زندگی خود با توجه به معنی دنیا ۴ چیز دتریم که به نوعی به ما نزدیک هستند۱ جسم ۲ روابط ۳ خانه ۴ شغل

       اول و مهمتر از همه جسم ما است که از همه به ما نزدیکتر است و ما باید خیلی به آن توجه کنیم من به خدای خودم اینگونه سفارش می دهم اول از همه به خاطر تمام نعمتهایی که به من داده سپاسگذارم بعد می خواهم جسمم متناسب بشود به طوری که هر لباس مانتویی که می خرم اندازه ام باشد و من از پوشیدن آنها و انتخاب آزادانه رنگ و مدلش لذت ببرم اینقدر لاغر و زیبا باشم که با پوشیدن کفشهای زیبا در کفش فروشی لذت ببرم شماره کفشم ۳۶ بشه همون شماره ای که سالهای پیش که متناسب بودم  داشتم دوست دارم بدنم سفید سفید باشه دستهام زیبا و کشیده و سفید بشن پوست صورتم سفید و صاف بشه چروکهای صورتم صاف صاف بشن موهام تا پایین کمرم برسن و پرپشت بشن بعضی از زایده هایی که روی بدنم وجود دارن از بین بروند و بدنم یکنواخت و زیبا بشه شکمم صاف صاف و تحت بشه و هیچ اثری از اثر زایمانم روی بدنم نباشه پاهام و زانوهام لاغر و زیبا بشوند چشمام ………… دوست دارم عینک بزترم دور دیگه از عینک استفاده نکنم و مژههام پرپشت و زیبا بشن دیگه بدون عینک زندگی کنم به راحتی وقتی صبح از خواب بیدار می شوم همه چیز را به زیبتیی ببینم دیگه پف چشمام از بین بره اینقدر متناسب شوم که به راحتی در ماشین جا بشم و از نشستن در ماشین لذت ببرم لباسهامو تنگ تنگ و زیبا بپوشم و وقتی می رقصم بدنم جذاب و زیبا باشه و از دیدن خودم در آینه لذت ببرم و وقتی چیزی برای تعارف مهمان مس برم در تناسب کامل باشم و از راه رفتن در خیابان و هر جایی لذت ببرم از راه رفتن جلو دانشجویانم لذت ببرم کمرم دقیقه یک وجب بشه و آستینهام تنگ و زیبا بشن .من مطمئنم خدای من سفارش منو برام می یاره فقط من باید تو خونه بمونم در خونه متناسبم بمانم خودم را در مدار نگه دارم باید توجه ذهن ناخوداگاه را به رویتیم جلب کنم من نمی توانم با ذهن ناخوداگاه مبارزه کنم من با صلح و آرامش دست دوستی را به ذهن ناخوداگاهم دراز می کنم از خوبی های متناسب بودن براش می گم خودم را با اون جسم تجسم می کنم تا بدونه من از متناسب بودن لذت می برم برای من خودن کم را با لذت همراه کنه و مقدار و حجم را مطرح نباشه عزیزم من با تو دوستم تو از جانب خدای زیبای من هستی دست من بگیر و منو همراه کن که لذت بودن در دنیا را تجربه کنم می دونم تو بیشتر از من مشتاقی چون تو متناسب آمدی به دنیا من تو را اینجوری کردم ازت معذرت می خوام خواهش همراهم باش خواخش می کنم منو ببخش.

       دوم چیزی که به ما نزدیک هست خانواده و اطرافیان هستند و هر کسی که به نوعی با ما در ارتباط هست  من دوست دارم همسرم عاشق من باشه هر لحظه به من عشق بورزه منو با اسم های زیبا خطاب کنه دخترم وقتی صداش می کنم با کمال ادب و احترام با من صحبت کنه مادر و خواهرانم با احترتم و ارزش با من صحبت کنند و رفتار کنند خانواده همسرم خیلی مودب و با ادب با من رفتار کنند مدیر و همکارانم عاشق من باشند و من را خیلی دوست داشته باشند دانش آموزانم به من خیلی علاقه داشته باشند و احترام من را نگه دارند و با محبت با من برخورد کنند.

      سومین چیزی که بعد از جسم و خانواده به ما نزدیک است خانه هست.

      من دوست دارم یک خومه داشته باشم که حیاطش خیلی بزرگ و زیبا باشه کلت سنگ فرش باشه و از لبه سنگها من ها زده باشه بیرون چند تا پله بخوره بعد وارد منزل می شویم حیاط و دیواره کلت با گل پیچک و گلهای زیبا تزیین شده حیاط خلوتی بزرگ داشته باشه که یک قسمت برای نشستن باشه با ۵ تا میز و صندلی مدل دار راحتی یک طاب قشنگ اونجا باشه یکی برای ستایشم از اون مدلهایی که شبیه اشک هستن یک تاب بزرگ که بنونه طرف توش بخوابه پر از گل و پیچکهای روی دیوارش باشن گلهای صورتی کمرنگ و گلهای قرمز و سفید گلهای زرد و بنفش وقتی وارد حیاط خلوت میشیم بوی زیبای گلها آدم را ببره به جنگل پر درخت یک اناق بزرگ در زیر زمین داشته باشم با یک بلندگو بزرگ که اگه صداشو تا آخر کنم کسی نشنوه اونجا اتاق برای مع شدن خواهرام با بچه هلشون باشه وقتی میریم اونجا فقط برای رقص و خیاطی و رنگ کردن موهامون بریم دو تا سرویس بهداشتی و دوتا حمام داشته باشه و یک لباس شویی اوتومات برای شستن لباسهایی که خواهرام می یارن برای شیتن و یک طناب بزرگ و بلند برای پهن کردن لباسها دوتا چرخ و یک چرخ سر دوز هم باسه با صندلیشون و یک اجاق گاز و یخچال و اسپیلت فضا به اندازه ۸۰ متر یک دست باشه با موکت نور ش خم در روز و شب بسیار زیاد و مناسب باشه هواکشهای قوی داشته باشه که بسیار احساس لذت بخشی به آدم می ده و یک طناب بازی و یک اتاق توپ هم داشته باشه. وقتی اوارد منزل می سوی روبرو حال وبتشه وآسپزخانه که در حال با پردهای قشنگ و لوسترهای زیبا همراه باشه و ۶ تا فرش زیبا و نفیس پذیرایی سمت راست باشه ودر سمت چپ دوتا اتاق باشه اتاقها ۲۴ متری همراه با کمد دیواری با فرشهای زیبا و پشتی های نفیس پذیرایی با سنگهای زیبا و لوسترها قشنگ باشه و ۱۲ تا فرش جا بگیره در یک قسمت موبل های زیبا و شاهانه باشه و در یک قسمت پشتی های زیبا و نفیس همراه با زیر اندازهای زیبا یک قسمت مدل سنتی باشه و یک قسمت مدل جدید باشه .

      شغل من 

      من دوست دارم استاد دانشگاه باشم و همه دانشجویانم با من همراه بشوند و مقالات علمی فراوانی بنویسند دوست دارم کارم در دانشگاه هم تدریس باشه و هم راهنمای مقالات و پایان نامه های بچه ها باشم اتاقم در طبقه بالا باشه و بسیار شیک باشه و از جلو وقتی پنجره را بتز کنی فضای بسیار زیبایی را ببینی دوست دارم در یزد باشم استاد دانشگاه یزد دوست دارم استاد دانشگاه یزد باشم. وقتی که بین ساعت تنفس دانشجویانم من بروم به منزلی که در خانه های اساتید هست و زنگ بزنم و همسرم قهوه را آماده مرده و ما می خوریم چقدر زیباست من قدم می زنم به طرف منزل و دانشجویان برای راهنمایی به طرفم می آیند اینقدر در دانشگاه محبوبم که سالانه روز معلم نه تنها دانشجویان بلکه کل دانشگاه برایم جشن می گیرند و من تمام اعضای خانواده را دعوت می کنم من عاشق کارم هستم چقدر زیباست خدای من من مطمئنم تو منو به آرزوم می رسونی من به تو ایمان دارم این چیزها برای خالقی چون تو هیچی نیست تو می تونی اینها را به من بدی من تو سپاسگذارم بتبت هر جه که الان دارم و هر آنچه سفارش دادم و به زودی به من می دهی من سپاسگذارم خدای من من منتظر می مانم در این خانه با حس خوب منتظر می مانم و اطمینان دارم که تو منو به خواسته هایم می رسانی اینقدر به تو ایمان دارم که از الان خودم را در آن خانه زیبا در شغلم و زیبایی اندامم و در روابط زیبایم می بینم خدای من متشکرم .

      استاد بزرگوارم الان که دارم اینها را می نویسم اشک در چشمانم حلقه بسته از شما بخاطر این لحظات سپاسگذرم ممنونم که من را از تارهایی که خودم را محدود کردم و قدرت بی انتهای خدایم را محدود به توانایی ناچیزم می دیدم ممنونم که دید جدیدی به من دادید ممنونم ممنونم ممنونم و سپاسگذارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم