0

زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)

اندازه متن

به نام خدای مهربان

سلام دوستان و همراهان عزیز

به لطف خدا جلسه پانزدهم از دوره فوق العاده ( زندگی با طعم خدا ) را شروع می کنیم


دیدگاه آسیه عزیز در بخش نظرات

سلام و درود فراوان به همه بزرگواران و خداجویان

استاد و راهنمای سعادت بزرگوارم فوق العاده از این فایل بینظیر و سرشار از حس خوب شدم و لذت بردم

بار اول که این فایل رو شنیدم دچار سردرگمی عجیبی شدم و احساس تناقض شدیدی در باورهای ناخودآگاهم و صحبتهای بی نظیر شما حس کردم و دقیقا من یک عمر در مسیر اشتباه و برعکس حرکت کرده بودم و همیشه دلم میخواسته خدا منو دوست داشته باشه و ازم راضی باشه و همیشه دچار شک و تردید بوده ام نسبت به خدای مهربونم اما الان باور دارم که خدا منو دوست داره و این من بودم که همیشه خدا رو دوست نداشته ام

بارها و بارها این جمله رو شنیده بودم که اگر میدانستید خداوند چقدر نسبت به بندگانش عشق می ورزد و دوستشون داره هر لحظه از شوق برگشت به سمت خدا جان میدادید ولی هیچ وقت نتونسته بودم باورش کنم

با شنیدن بارها و بارهای این فایل بی نظیر هر بار بهتر و بیشتر متوجه شدم که چقدر باورام اشتباه بودن و کلی تغییر رو در دیدگاه خودم حس میکنم و کلی با همین حرفاتون اشک شادی ریختم و غرق در احساس خوشبختی و بی نیازی شدم از تمام دنیا

من همیشه فقط ادعا داشتم خدا رو دوست دارم ولی هیچ وقت عاشق خدا نبودم چون بارها و بارها معجزه عشقهای زمینیم به طور مثال به مربی باشگاهم یا معلمان یا دوستانی که بی نهایت دوستشون داشتم رو دیده بودم که چطور با جون و دل و لذت فراوان هر کاری میکردم تا رضایتشون رو جلب کنم

من چون پا درد شدیدی داشتم هر وقت با مربی مورد علاقه ام تو باشگاه ورزش میکردم هیچ دردی نداشتم و منی که از ورزش و تحرک بیزار بودم با مربی مورد علاقه ام با لذت و اشتیاق فراوان ورزش میکردم و صبح ها اولین نفر خودم رو به باشگاه میرسوندم اما با جرات میتونم بگم هیچ وقت خدای مهربون و عزیزم رو عاشقانه دوست نداشته ام چون هیچ وقت لذت عبادت و بندگی رو با همه وجودم نچشیدم و همیشه برعکس مسیر حرکت کردم یا هر نوع احکام دینی که باید انجام میدادم هیچ کدوم با عشق نبوده بلکه به اجبار یا نوعی وظیفه دونستن بوده

اما الان این حس رو دارم که میخوام در مسیر سمت خدا عاشقانه حرکت کنم و دقیقا هر کاری بدون لذت و اشتیاق ادامه دار نخواهد بود

استاد با دل من چه کردید گاهی فکر میکنم قلبم طاقت این همه انرژی مثبت رو نداره و بی نهایت ازتون سپاسگذارم که اینقدر زیبا و عالی مسیر لذت بخش بندگی و زندگی با طعم خدا رو برامون به تصویر میکشید و از خوندن دیدگاهای عالی دوستان خوبم لذت بردم و ممنونم از این همه شور و اشتیاقشون که کلی به من کمک میکنه و چراغ نورافشانی هستند در این مسیر زیبا

دیدگاه سادات عزیز در بخش نظرات

سلام .
ممنون از فایل های عالیتون که هربار که گوش میدیم پرده ای از جلو چشمامون برداشته میشه . یعنی باوری از باورهای غلطمون برداشته میشه .

وای که این خدای ما چقدر دوست داشتنیه . چقدر قشنگ بود این عبارت واقعا ما کاری نمیتونیم بکنیم که خدا ناراحت بشه . این یعنی نهایت ایمان و اطمینان . خداوند چه زیبا میفرماید:
آیه ۲۷ – ۳۰ سوره فجر
یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ (۲۷) ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَهً مَّرْضِیَّهً (۲۸) فَادْخُلِى فِى عِبَادِى (۲۹) وَادْخُلِى جَنَّتِى‏ (۳۰)
هان اى روح آرام یافته و متین
به سوى پروردگارت بازگرد که تو از او خشنود و او از تو خرسند است.
پس در جرگه بندگان من درآى.
و به بهشت من داخل شو!
این آیات عینا همه ی بیانات شما را تایید میکنه .

نفس مطمئن نفسی است که شک و تردید رو کنار گذاشته و به اطمینان رسیده . به سمت خدا بازگرد . خدا یقینه و راه خدا راه اطمینانه .

ای بندگان من یقین داشته باشید که من از شما راضی هستم . از من راضی باشید چون من از شما راضی هستم .

بیاناتتون کاملا درسته چون خدا اول کلمه ی راضیه و بعد مرضیه رو آورده میگه اگه شما به اطمینان برسید و از من راضی باشید میبینید که من از شما راضی هستم .

کسی که هنوز به راضی بودن خدا شک داره یعنی دلش به اطمینان نرسیده نمیتونه از خدا راضی باشه پس نمیتونه رضایت خدا رو از خودش عمیقا درک کنه .

شما با این فایلتون دارید ما رو به سمت آرامش و اطمینان دعوت میکنید . چقدر زیبا بود چقدر عالی بود .

خداوند هم در این آیات داره دعوت میکنه ما رو به یقین به اطمینان به رضایت تا ببینیم و لمس کنیم رضایت خداوند رو . داره دعوتمون میکنه به والاترین مقام بندگی که چشماتو باز کن یقین داشته باش و از من راضی باش و ببین که من از تو راضی هستم . خودتو بنده ی من بدون و بیا به سمت بندگی در بهشت آرامش من وارد شو .

خدا دعوتمون داره میکنه به آرامش . وای خدای من این مدت چقدر نگاهم باز شده . چقدر قشنگ تورو حس میکنم چقدر قشنگ آیاتت رو دریافت میکنم . خدایا ازت ممنونم که من رو با مسیر خودت این مسیر زیبا آشنا کردی . ازت ممنونم که بنده ی آگاهی چون استاد رو در سر راهم گذاشتی که بفهمم تو رو ، که ببینم تو رو ، که لمس کنم تورو ، که صدات رو بشنوم . وای خدا چقدر تو شیرینی چقدر تو دلچسبی . چقدر تو گوارایی . وای خدا که تو چه طعم عالیی داری . خدایا شکرت . شکرت . شکرت .

استاد ازتون بی نهایت سپاسگزارم . فایلتون مثل همیشه عالی بود و من اونقدر مست شرابا طهورای گفته هاتون و آیات الهی شدم که دیگه نمیتونم به نوشتن ادامه بدم . طعم خدا گوارای وجودتان باد که از این شراب پاک الهی که هر لحظه میچشید به ما هم میچشانید . خدای خوبمون حافظ و نگهدارتون.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.44 از 57 رای

https://tanasobefekri.net/?p=12524
108 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 34662 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,209 کلمه

       خدایا شکرت که سلامت هستم 

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      استاد واقعا خیلی دوست دارم محتویات ذهنی ام فرمول‌های ذهنی ام کلا نه چون خیلی از این محتوا جدید هستند همه اون قدیمی ها رو تغییر بدم به روز رسانی شون کنم 

      واقعا عاشق اینم که مدارم تغییر کنه بره بالاتر این نعمتهای متفاوتی رو تجربه کنم اینکه بدونم در مدار بالاتر چه چیزهایی چه نعمتهایی خداوند برای من در نظر گرفته تا وقتی من باورهام تغییر بدم یکی ی

      یکی او ن هدایا رو وارد زندگی من کنه 

      استاد منم همین طور بودم کلی اعمال واجب و مستحب و اعمال شبهای قدر و ….انجام می‌دادم ولی آخر ش هم میموندم که امشب که من تا صبح بیدار بودم آیا خداوند منو بخشیده یا نه هنوز هم بلاتکلیف بودم 

      بله دیگه ما شنیده بودیم این کارو کن اون کار و کن که بنده خوبی باشی پیش خداوند که خدا ند هم تو رو وارد بهشت کنه 

      هنوزم انسانها رو قضاوت می‌کنیم به خوب یا بد اما الان بر اساس رفتار اونها قصاوت می‌کنیم و فرقی نمیکنه قضاوت کردن دیگه 

      خداوند از خلق کردن من بخودش احسنت گفته پس خداوند خیلی منو دوست داره که اینقدر باعث افتخارش شدم و خودش تحصین  کرده 

      خیلی عالی کل عمرم بجز این ۴ سال هدر دادم که ثابت کنم به خودم به خودم به خودم که آیا خدا منو دوست داره یا نه صد بار هم این آیه رو تو قرآن خونده بودم ولی درکی ازش نداشتم شما توضیح میدید من درکم بیشتر میشه .

      منم بارها دیدم و شنیدم که وقتی خدا ندانستن خلق کرد و از روح خودش در او دمید به خودش احسن گفت و به فرشتگان گفت که به انسان سجده کنن داستان سجده نکردن شیطان پیش اومد 

      من الانم ایمانم به خدا بیشتر شد که خدا منو دوست داره بارها وقتی بچه بودم شنیده بودم که آنقدر که یه مادر یا پدر فرزندشون و دوست دارن خداوند هزاران هزار برابر بیشتر از اونها بنده شو دوست داره ولی درک نکرده بودم خیلی 

      و میخوام بجای اینکه فکر کنم ببینم که خدا منو دوست داره یا نه الان ایمان دارم که خدا منو دوست داره عاشق منه بدون قید و شرط منو دوست داره 

      پس وظیفه منه که به خودم اثبات کنم که منم خداوندم دوست دارم بدون قید و شرط قسمت دومش یکم برام گفتنش هم سخت بود چون درکش نکردم درک کنم آسونتر میشه 

      من گام اول برداشتم مطمئن شدم که خدا ند عاشق منه بدون قید و شرط 

      الان یادم اومد منم بارها بارها بهش تبریک گفتم تعجب کردم از خلقت خداوند 

      من هر وقت انار بخورم انگور یاقوتی یا هر مول بخورم بلال بخورم خوشه گندم ببینم 

      به عظمت بزرگی خداوندم پی میبرم بارها بارها با خودم به خدا گفتم خدایا تو چقدر بزرگی که این دانه ها رو چنین زیبا با نظم و ترتیب کنار هم جمع کردی تازه برای هر کدام طعمی انتخاب کردی یکی شیرین مثل قند یکی ترش یکی نه خیلی شیرین نه ترش به عظمت و بزرگی پی میبرم 

      بارها گفتن خدایا تو یه بذر بلال کاشتی من شمردم هر بلال تازه کمترین اش ۳۰۰ دانه است و بزرگترین اش ۵۰۰ خورده‌ای دانه اش چطور که از یک بذر بلال آنقدر بذر دیگه بوجود آوردی تازه یه بذر بلال که یکی دو تا بلال نمیده حد اقل ۵الی ۷  تا بلال میده حالا حساب کنیم هر بلایی ۳۰۰ دانه هم حساب کنیم از یک دانه ذرت ۲ هزار و صد تا اگر اشتباه حساب نکرده باشم دانه بدست میاد 

      گندم همین طور انار همین طور 

      فقط گیاهان که نیستند درختان هم همین طور یه دونه بذر میلونها بذر تولید میشه میدونید یک دونه بذر گیلاس که تبدیل به یک درخت پیشه چقدر گیلاس تولید میشه حد اقل هر درخت ۱۰ تا سبد گیلاس میده حالا نمیدونم هر کیلو چند تا گیلاس 

      خدایا منم به بزرگی و عظمت تو میاندیشم ولی درک نکرده بودم این یعنی این که منم تو رو دوست دارم منم عاشق تو هستم 

      خدایا میدونی که بارها بارها به عظمت تو پی بردم وقتی الان نگاه به آسمانت کردم یه شکلی بوده  و چشم برگردوندم یه شکل دیگه بوده 

      خدایا تو میدونی بارها بارها به این فکر کردم که تو چطور تونستی در مدت ۶ روز این دنیا رو با این همه مخلوقاتی در آسمان و زمین هستند و میان آن دو هستند رو بیافرینی و همه را کنترل و مدیریت کنی 

      خدایا منو ببخش اگر متوجه نشدم که تو منو بدون قید و شرط دوست داشتی منم تو رو بدون قید و شرط دوست دارم وقتی به عظمت تو بزرگی تو نزدیک بودن تو وفاداری تو فکر میکنم خدایا مرا ببخش که دیر درکت کردم 

      َخدایا من الان همین الان درکت کردم و خجالت میکشم بگم که چند درس قبل‌تر بهت ایمان قلبی پیدا کردم ولی متوجه شدم که تو منو دوست داری منم تو رو دوست داشتم اما نمیدونستم این یعنی دوست داشتن .

      خدایا میدونی که هر وقت غروب آفتاب  تو دیدم بهت تبریک گفتم گفتم خدایا چه زیبا نقاشی کردی الحق بهترین نقاش دنیا هستی هیچ کس نمیتونه به این زیبایی نقاشی کنه 

      خدایا یادت هست که بهت گفتم من هم دوست دارم نقاشی کنم این خصوصیت به منم بده 

      خدایا یادته وقتی تو زمستون گلی رو میدیدم به بزرگی و عظمت تو پی می‌بردم یا وقتی یه گلی مثل شاهپسند  میدیم که هر گلبرگ اون یه رنگ میگفتم خدایا چقدر بزرگی این گل چجوری خلقش کروی چجوری ساختی که ۵ تا گلبرگ کوچیک کنار هم جا دادی تازه هر کدوم یک رنگ کردی 

      پس منم در چنین مواقعی با این رفتارم به تو میگفتم خدایا دوستت دارم خدایا عاشقتم خدایا به بزرگیت شکر خدایا به عظمتت شکر به این معنی بوده منم تو رو بدون قید و شرط دوست دارم‌

      خدایا من فکر میکردم درخواست‌های من میشه قید و شرط ولی منم خو رو بدون قید و شرط دوستت دارم خدااااااااااااایا شککککککککککرت 

      خوب استاد ۴۸ سال از عمرم به من گفتن باید کاری کنی که خدا از تو راضی باشه ببرتت  بهشت  و الان در این ۴ سال دارم اینها رو بعنوان آگاهی جدید میپذیرم دارم درک میکنم که خدا منو دوست داره ایمانم به خودم ثابت کردم که خدا رو دوست دارم 

      قضاوت کردم دیگه 

      اطمینان دارم الان یعنی درک کردم که خداوند منو بینهایت دوست داشته چون دوبار از مرگ حتمی نجاتم داده عمر دوباره به من هدیه داده خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم .

      اطمینان دارم که خدا منو بینهایت دوست داشته داره چون منو بارها بارها شفا داده 

      من از جاریم جدا کرد که راحت زندگی کنم 

      به من خونه خوب داد تا بهتر زندگی کنم 

      به من آرامش الهی داد احساس خوب دا حال دلم خوب کرد که راحتر زندگی کنم ایمانم بهش بیشتر بشه کلی من درک نکردم خدایا منو ببخش الان درکت کردم از الان دیگه سعی میکنم بجای اینکه بگم خدا از من راصی یا نه بدنبال نشانه های تو در زندگیم و در دنیای پیرامونم  هستم که به خودم ثابت کنم من خدای خودم بدون قید و شرط دوستش دارم 

      پس از الان بیشتر سعی میکنی دنبال نشانه‌ای خداوند در زندگیم باشم که به خودم ثابت کنم منم خدای خودم دوست دارم اجازه به شیطان ندم که بیاد به من بگه چون فلان کارو نکردی خدا تو رو دوستت نداره

      و سعی میکنم هیچ چیزی ر  بین خودم و خدا قرار ندم من میدونم کهخدا از روح خودش در من دمیده و من و خدا به هم چسبیده هستیم ولی بازم میشه چیزهایی که شیطان میگه بیاد بین ما قرار بگیره وقتی ما حرف اونو گوش کنیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/05/23 00:03
      مدت عضویت: 273 روز
      امتیاز کاربر: 1305 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 283 کلمه

      به نام خدای مهربان و بی‌همتا و با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم استاد 

      امروز این فایلو گوش دادم خیلی حس قشنگی بود حس کردم الان خدای خودم رو شناختم واقعاً قبلاً عاشقش نبودم اگر گفتم شاید همین تاثیر  صحبت‌های اطرافیان بوده که باعث شده ما هم کلماتی رو به کار ببریم که خدامونو دوست داریم ما اگر خدامونو دوست داشتیم و زندگیمون ناشکری نمی‌کردیم

      از وقتی تو این سایت اومدم و نوشته های باورساز و زندگی با طعم خدارو خوندم با خدای خودم راحت شدم اینقدر راحت که احساس میکنم هر کجا میرم باهامه و مرتب ازش نژر میخوام که این کار رو انجام بدم درسته یا نه قشنگ باهام حرف میزنه قشنگ راهنماییم میکنه از یلحظات زندگیم لذت میبرم و بهش میگم جقدر  ممسن رو دوست داشتی  و من از دوست داشتنت خبر نداشتم  

      بهش میگم اوس کریم چکار کردم که دوسم داشتی من نه آدم  مذهبی بودم نه مکه رفته بودم نه نه چادری هستم نه خیر هستم نه مرتب روزه گرفتم نه مرتب نماز خوندم پس به این خاطر بوده که اون برای آفریدن من خودش رو تحسین کرده و من با شکرگزاری‌هایی که انجام میدم دوسش دارم من با احساس خوبم دوسش دارم من از درگاهش نا امید نمیشم و همیشه فکر میکردم افرادی که کنارم هستن مثلا کار خوب انجام نمیدن یا بدجنسی میکنن یا برای کسی خوب نمی‌خوان رو خدا دوست نداره در صورتی که خدا همه رو دوست داشته ولی هرکس با تفکر خودش خدای خودش رو میشناسه و دوست داره 

      من درسته هیچ کار مهمی انجام ندادم ولی در زندگیم برای همه خوب خواستم و سعی کردم از خوشحالی دیگران خوشحال باشم شاید خدا به این خاطر من رو هدایت کرده اینجا ممنونم ازت خدایا 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نادیا همتی
      1403/04/23 13:32
      مدت عضویت: 152 روز
      امتیاز کاربر: 3485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 103 کلمه

      به نام الله یکتا با سلام 

      دورود به استاد عزیزم 

      از اونجایی که خداوند زمین و زمان و مسخر انسان قرار داده شکی تو عاشق ما بودن وجود نداره این همه نعمت بی کران نشان از عشق بی نهایت خداوند به ماست 

      این از عشق خداوند به ما 

      حالا عشق ما به خداوند مونده که باید نشون بدیم با اعمال و احساس مون که میتونه با شکرگزار واقعی بودن با احساس عالی داشتن با افکار همسو با اراده خداوند داشتن و با توجه و تمرکز بر نعمت های بی نهایت خودمون و افراد دیگر و زیبایی های جهان این عشق خودمون نسبت به خداوند و نشون بدیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب ندرلو
      1403/04/03 19:36
      مدت عضویت: 496 روز
      امتیاز کاربر: 6985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 129 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام بر همگی 

      امروز چندین بار فایل این جلسه رو گوش کردم و هنوزم مقاومت دارم نسبت به آگاهی های که تو این فایل گفته شد 

      سالها شنیدم به خاطر رصایت خدا این کارو کن

      و هر کاری خواستی بکنی نیتت رضایت خدا باشه 

      و خوب دربیشتر مواقع موفق نبودم 

      و همیشه با خودم میگفتم چقدر جلب رصایت خدا سخته 

      مخصوصا تو انجام اعمال دینی 

      این باور که خدا منو دوست داره رو تا حدودی دارم برای ذهنم منطقی میکنم 

      ولی این باورکن خدا از من رصایت داره رو نمیتونم 

      از خدا هدایت میخام که کمکم کنه 

      یه حس ترسی دارم که نکنه من فک‌کنم خدا راصی ازم و دست از همین مقدار کارهایی که میکنم بردارم 

      انشا الله بتونم این باور رو در خودم بسازم چون وقتی بهش فک‌میکنم حسم خوب میشه ولی همزمان نجواها میاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رویا سعیدی
      1403/03/07 22:05
      مدت عضویت: 316 روز
      امتیاز کاربر: 2765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 79 کلمه

      سلام ودرود خدمت دوستان

      من خودم رو دوست دارم چون خدای مهربان بعد از خلقت من به خودش احسنت گفته،روحش خودش رو در من دمیده پس جزئی از اویم.

      منو بی قید وشرط دوست داری ،منم تلاش میکنم  باورهای غلطی که از کودکی یاد گرفتم  رو پاک کرده وعاشقانه دوست داشته باشم  وسپاسگزار داشتنت باشم.

      من هرروز هزاران بار سپاسگزار نعمات تو هستم واز زیباییها ونعمتهای بی حد تو استفاده میکنم تا رضایت خودم رو از داشتن همچین خدایی اعلام کنم

      خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/12/18 23:35
      مدت عضویت: 626 روز
      امتیاز کاربر: 44966 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 845 کلمه

      سلامی خدایی مهربان. 

      سلام بر. آقای. عطار. روشن 

      وفتی قصد نیت کسب رضایی خدا باشه اون‌حس رو به من‌ که نداد   هرکسی یی روش برای رضایت خداوند  رو انجام‌میداد  وچون  من‌ نمتوانم به تعداد انسانها روش به کاره ببرم که خداوند رو راضی کنی  من‌ که توان انجام این همه کارها رو  ندارم و چون  حس حال اون فرد رو نمیدونم‌ به  جه  شکل  اون  ارتباط رو  برقرار  کرده که حسش به جه شکل هست  دریافتی اون بهش  رسیده 

      چه کارهایی یبایدانجام بدم‌که خدایی من‌ رو دوست داشته باشه این فبلا اولین فکر بود که ونام خداوند رو یبردم‌ اولین رضایت خداوند که من بنده خوبی هستم وبنده متفاوت هستم وحس خودم هم خوب باشه ولی کل درست. نبود که اصلا درستی ونادرستی رونمیدوستم ورضایت رو توافکار از عمل دیگران حساب می کردم 

       اگه اون فرد ادم‌  موفق هست تو نگاهم‌ فردی مومن هست پس عبادت اون درست هست من‌ مثل اون فرد رفتار کنپم که تو نگاه خداوند کارم درست باشه  

      از زمانی که تو مسیر و دوره خدا  هرگز دیر نمیکند اون از هدایت خداوندم دارم  شرکت کردم دیدم اصلا کل این باوره همه وهمه تو ذهن من بوده 

      واین باوره که  من‌کاریی روانجام بدم که خدا وند ازمن راضی بشه نبوده چوم من بنده خداوند هستم اون من‌ به این جهان فرستاده همه وسایل مورد نیاز رو هم همراه من بوده همه توبخش ذهن ناخداگاه  بوده دستور عمل زندگی خوب رو داشتم‌ 

      اگه من ویا ا طلاعات اشتباه اطراف اون تغییر. نمیدادم  طبق همون دستور عمل  اون درست عمل رفتارعمل کرده بودم‌حالا من‌ فردی کاملا متناسب بود 

      بازم اگه دین کاری نشده بود من فردی باایمان بودم نه نیاز به کاره خواستی نبود ونه نیاز به کپی کاری ازیی فرده دیگه پس مشکل توبخش آموزش هست که روی کل بخشهای بدون مشکل من‌ کلی مشکلی ایجادشده اون خودم‌ ایجاد کردم  بجای طعم خوبی که خداوند به من داد آنها رو اصلا بهش توجه نکردم رفتم توبخش انسانها ازآنها آمورش دیدم وتغییردادم

       برنامه درست  رو که خدا به من داده بود پس خدادوند عزیرم همون زمانی که من به این دنیا فرستاد ازمن راضی  بوده وهست این نه به عبادت بخصوص ونه کاره بخصوص نیازه هست اگه من عبادت روانجام‌میدم اون برای حس خودم‌ هست که با خدایی که از من راضی هست بهتر باشم عبادت کنم‌ 

      لذت  این عبادت روببرم بخش خدای عزیزم که چه من عبادت کنم نکنم رضایت دورنش هست من با خواند نماز و کارهای  دیگه اون  حس رو  میخوام‌  بیشتر تو بخش خودم باشه که‌کل توجه همیشه پیش خدایی خودم‌ موج بزنه به شکر خدایی عزیزم 

      این مسیرمن‌ اول رفتم توبخش لاغری طعم تناسب به ذهنم روح وجسم دادم هنوز زمان نیازهست که تناسب کامل برسم دوباره اون دوره رو با اشتیاق کامل هم یاد گرفتم‌و هم‌ تکرار کردم  وهم انجام دادم اون به شکل  ولی این بازم دلیل نمیشه بازم باید بد. از ایام عید این کاره تکرار رو برای باره سوم‌ هم‌ تکرار کنم تواین زمانی که تومسیر هستم بازم کارهای همسو با این‌ مسیر رو برای من چیده شده ازجمله زندگی با طعم خدا ومسیر. کمک‌ گرفتن از خداوند  به شکرخدا دوران دورام  به آخرهای خودش میرسه 

      ج

      حدود هفت ماه پر ارزش تو اون. مسبرطی کردم. بازم اون‌ مسیرنیاز هست که باره کاره تگراربشه حتی فایلهای اون روهم برایتان انتخاب گردم تا فایل ۳۵ آمد ه زمان که فابلهای جدید رو  گوش میکنم  از اون  فایلها رو هم‌ تکرار. دارم‌.  هم گمک‌ دریافت میکنم چون خدابی عزیزم رو  دارم بهش یی شناخت خیلی کوچک اون خیلی کوچک تو عقل و ذهنم من اون انجام میدم من ونه هیچ کس دیگه شناخت کاملی ازخداونند نداره   

       شناخت کامل برای هیج انسانی امکان پذیر نیست بازم یی جای اون‌دشناخت کم‌هست حتما پیا مبران  وامامان اوشناخت رو کاملترین تو کل انسانها دارن‌ 

      جون آنها کل وجود خودشون رو در پیش خدایی  خود قرار دادن  ردید نگاه عالی رو به کل خودشون وفرزنداتشو داد 

       من به اندازه که اطلاعات خوب رو تو مسیر درست به ذهم‌ بدم کلی رشد وپش رفت رو اوهمین زمان به کل وجودم هدیه میدم 

      من‌ کلی شک و. تردید. داشتم‌ که کاری آیا کاریی که دارم انجام  داد م اون اطمینان که آیا فبول. شده یا نشد من از گفته خود خدا در قرآن باید استفاده کنم نظر خداوند  درمورد من جی هست 

      وفتی خدادند بداز خلقت انسان به خودش احسن گفته این‌ نشان ازرراضی بودن خداوند از خلقت بنده هست اگه من‌ اون شک ترید رو برای خودم ایجاد نکنم که  آیا خدا از من راضی یا نه وفتی ایمان داشته باشم‌که حداوند  همیشه از. هر بنده راضی هست   اون بنده کاریی بکن‌که‌حسش بد بشه تو نگاه خدادند تاثیریر ایجا نمیشه اون بنده خودش خودش داره به این شکل با حس بد به خودش آسیب میزنه هرچی حال حس من‌. بنده خوب باشه اون  ارتباط با خالقم  هم به شکل بهتری صورت میگره حالم خوب هست الهامات رو بهتر متوجه میشم بهش ایمان داره که از طرف خداوند هست وزمانی که اون اجرایی کنم‌ آز. ایدهای خدا استفاده  کنم‌،  زندگی بهتری رو هم دارم جون اون شک که آیا این حرف واین ایده ازطرف خودم‌ نیست ازطرف خداوتد هست بهش عمل کرده نتیجه  بهتری رو  برای خودم ایجاد میکنم

      خدا پشت و پناهتون. یا حق حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Zahra
      1402/07/25 20:12
      مدت عضویت: 430 روز
      امتیاز کاربر: 7710 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 410 کلمه

      به نام خدای بخشنده و مهربان

      سلام

      اولین باری که حس نارضایتی خدا و اینکه من رو دوست نداره، داشتم خیلی خوب یادمه کلاس پنجم ابتدایی بودم که همکلاسیم بهم گفت موهات بیرونه می‌دونی چه گناهی می‌کنی خدا خیلی از این کار بدش میاد، همون موقع خیلی از خودم متنفر شدم از همون روز تمام سعی و تلاشم این بود که خدا رو از خودم راضی نگه دارم  

      نمی دونم در مدت کی خدا ازم راضی بوده اما نارضایتی خدا رو در مشکلات مختلفی که در زندگیم داشتم برای خودم اینجور تفسیر می کردم که می بینی خدا ازت ناراضیه این مشکل هم نشانه نارضایتی خداست هر بار که نمازم رو تموم میکردم اولین دعام این بود که خدایا به بزرگی خودت این نمازم رو قبول کن، شک و تردیدها از رضایت خدا وجودم خیلی زیاده

      با گوش دادن به این فایل فهمیدم که تا وقتی دیدگاهم نسبت به خدا تغییر نکنه، شرایط زندگیم تغییر نخواهد داشت چون خودم رو با دیدگاه فعلی لایق جذب خواسته هام نمی دونم چون فکر میکنمخدا از من راضی نیست من باید بدون قید و شرط بپذیرم که خداوند من رو دوست داره، خداوند هیچ شرطی برای دوست داشتن من قرار نداده من نمی تونم کاری انجام دهم که خداوند از من ناراضی باشه فقط می توانم کاری انجام بدم که مورد رحمت خداوند قرار بگیرم من باید به این اطمینان برسم که خدا رو دوست دارم و این دوست داشتن باید در عمل ثابت بشه 

      خداوند هنگام خلقت من که یکی از بنده هاش هستم به خودش احسنت گفته همون خدایی که در قرآن بارها اشاره کرده که جهانی آفریده بدون هیچ عیب و نقصی دیگه انسان جای خود داره چون اشرف مخلوقات خداوند هست مگه میشه چنین خدایی بنده هاش رو دوست نداشته باشه اگر خدا انسانها رو به خوب و بد تفکیک می کرد هیچ وقت راه توبه رو باز نمیذاشت 

      حالا وظیفه من چیه؟ وظیفه من اینه که به جای اینکه دنبال این باشم که خدا ازم راضیه یا نه، باید دنبال این باشم که من چقدر خدا رو دوست دارم و اعتماد کاملی به خدا داشته باشم 

      از امروز به رفتارهای خوب دیگران توجه می کنم به نشانه های حضور خداوند در زندگی توجه کنم و باید بدونم خدا حواسش به شرایط جسمی و خواسته هام هست و به طعم های خوب توجه داشته باشم این روش بالاترین حد بندگی خداوند هست

       نباید بزارم شیطان شک و تردید از خداوند رو وارد ذهنم کند من هیچ چیزی رو نباید واسط بین خداوند و خودم قرار بدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/07/21 13:27
      مدت عضویت: 645 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 921 کلمه

      سلام و درود چقدر خوب که بخش حال خوب رو به سایت اضافه کردید .

      اینجوری روزانه میتونیم یه مطلب بنویسیم 

      و  ذهنمون رو در مدار لاغری نگه داریم . 

      من این مبحث رو به لاغریم ربط میدم  .

      دقیقا اون حس رضایته رو از خودم و رفتارهام داشتم که  تونستم انگیزه داشتم جهت ادامه دادن این مسیر . 

      بهترین ویژگی این مسیر قشنگ اینه که هر روز به ما انگیزه میده تا مسیر رو ادامه بدیم .

      ما همواره در حال تکامل و ترقی هستیم . 

      آگاهی خیلی خوبه .

      پذیرش آگاهی خیلی خوبه .

      من همیشه طالب آگاهیهایی هستم که حال دلمو خوب می کنه و بهم انگیزه میده تا در جهت آرزوهام حرکت کنم . 

      چون اگاهیهای که از شیطان میاد جنسش معلومه .

      حال منو بد می کنه . گرچه اگه همونم تحلیل کنم میتونم به نفع خیر ازش استفاده کنم . برای همین یاد گرفتم که چطور از همه چی به نفع خودم استفاده کنم و ازش نیروی خیر بگیرم . 

      و من با همین فرمولها خیلی راحت تونستم خودمو لاغر کنم ‌ 

      من برای لاغر شدنم هر فرمولی که بهم حال بد میداد رو یا کنار میزاشتم و  کنارل ورودی میکردم یا در ذهنم تغییرش میدادم و کنترل ذهن می کردم .

      من با همین دو ابزار خیلی راحت دارم زندگی می کنم .

      احساس رضایتمندی یکی از احساسهای خوبیه که از کنترل ذهن در خودم ایجاد کردم .

      من انتخابهامو تغییر دادم .

      انتخاب کلمات و گفتگوهای ذهنم رو .

      من یاد گرفتم که از همون سر منشاء خلق که فکرم هست فکرم رو جهت بدم .

      حالا چه افکاری حس رضایتمندی در من تولید میکرد ؟ 

      اولین مورد دست برداشتن از قضاوت رفتارهام .

      معمولا افرادی که اندیشه های مذهبی دارند به شدت رفتارهاشون رو انتقاد می کنند . به شدت عذاب وجدان دارند . به شدت خودشون رو سرکوب می کنند . به شدت اعمال رو به بد و خوب تفسیر می کنند . 

      من هم عضو خانواده ی مذهبی هستم و این قصاوتها از بچگی در وجودم ریشه کرده بود . 

      من اول از این کار دست برداشتم و خدای خودم رو طور دیگه ای پیدا کردم . 

      خدای من دیگه خدای مجازات گری نبود که نشسته اون بالا ببینه من  یه قطره نجاست روی پام اومد پس نمازم باطل شده . 

      خدایی که بهمون معرفی کردن این نیست . 

      خدا رو خودم باید پیدا میکردم . هر آنچه در بیرون من بود فقط معرف خدا بود نه خود خدا . 

      هرکسی خدا رو از زاویه نگاه خودش میدید . 

      و حالا من باید خودم خدای خودمو انتخاب کنم .

      خدای بی شکلی که فقط انرژی هست . 

      نیروی عظیمی که من در هر کاری میتونم ازش استفاده کنم . 

      این نیرو هیچ و هیچ و هیچ قضاوتی در مورد من نداره فقط آنطور میشود که من بخواهم . 

      این منم که این نیرو رو با قضاوت بد کردن نسبت به اعمالم   تبدیل به عذاب وجدان می کنم  یا با تایید اعمالم تبدیل به حس رضایتمندی می کنم . 

      من انتخابم رو تغییر دادم 

      و حاصل تغییر انتخابهام تناسب اندام منو به بار آورد .

      من برای تناسب اندامم کاری نکردم .

      فقط دست از قضاوت خودم برداشتم . 

      و تبدیل کردم حس  عذاب وجدان رو به حس رضایتمندی . 

      من از خودم در هر حالتی راضی شدم 

      و موفقیتم رو نه تنها در تناسب اندام که در سایر جنبه های زندگیم به دست آوردم . 

      من زندگی کردن رو آموختم و عمل کردم . 

      هر وقت حرف از عمل میاد همه فکر می کنند عمل کردن یعنی کاری بر خلاف خواسته و میل درونی انجام دادن . 

      اما من تمام اعمالم رو مطابق خواست درونیم انتخاب کردم  و کاملا با خواسته هام در هر لحظه همسو و هم جهت شدم . 

       هیچ کدوم از رفتارهام رو قضاوت نکردم که باهاش ناهمسو بشم . 

      گفتم من هر رفتاری انجام بدم چون خودم در اون لحظه اون خواسته رو داشتم انجامش دادم . پس تمام کارهام درسته چون در اون لحظه کاملا همسو با خواسته ام بوده .

      و خواسته ی من چیزی بوده که بر مدار راحتی عشق آرامش امید امنیت و … بوده . پس هر آنچه انجام میدهم خیر است و به نفع من است . 

      من اینطوری هر لحظه حس رضایتمندی رو از خودم ایجاد می کردم وقتی از خودم راضی بودم از خدا هم راضی بودم .   قدر دان خدا میشدم . 

      وقتی از خودم راضی بودم از اطرافیانم هم راضی بودم چون هیچ کسی رو قضاوت نمیکردم . میگفتم همه اونها دارن کاری همسو با خواسته شون انجام میدن پس رفتار همه شون درسته . 

      نهایتا وقتی با من همسو نبود ازشون فاصله میگرفتم و کنترل ورودی می کردم . 

      من خیلی احساس خودم رو در این ۹ ماه مدیریت کردم  . حتی حدودا ۳ ماهی هم که فرصت نوشتن نداشتم اما کاملا از نظر ذهنی و از نظر عملی با خواسته هام همسو و هم جهت بودم . 

      و در نتیجه خیلی راحت در مسیر تناسب اندامم قدم برداشتم . 

      چون اصل نکته رو آموخته بودم . کنترل ورودی و کنترل ذهن .البته من خودم وقتی میگم مدیریت ورودی و مدیریت ذهن حس بهتری دارم . 

      حس رضایتمندی  از مدیریت ذهن و تغییر جهت نیروی خداوند در وجودمون میاد .

      من وقتی خودم از خودم راضی باشم دارم نیروی خدا رو در جهت رضایت خودم میارم  . دارم بهش جهت میدم  . پس کاملا انتخاب منه و هر لحظه خودم دارم این کارو می کنم . 

      چقدر عزت نفس و اقتدار در این جهت دادنه بالا میره .

      استاد گرامی و ارجمند ممنون که هر روز مارو راهنمایی می کنید که در جهت حال خوب قدم برداریم و بتونیم خود رضایتمندانه تری از خودمون خلق کنیم . 

      این بخش سایت خیلی خوبه و من به عنوان یه کاربر میتونم هر روز آرام و با خیال راحت در این قسمت بنویسم و ذهنمو در مسیر نگهدارم . ممنون از شما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1402/07/09 09:11
      مدت عضویت: 420 روز
      امتیاز کاربر: 14025 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 667 کلمه

      به نام عزت عزتمندان❤️❤️❤️

      با سلام خدمت استاد ارزشمند و دوستان گلم🌹

      چقدر به خودم می بالم برای داشتن استادی ناب و مسلط بر شناخت خداوند و از خالق مهربانم عاشقانه سپاسگزارم و راضی هستم که همچین استاد بی نظیری را برایم گلچین کرده و درمسیر هدایتم قرار داده است❤️🙏

      آگاهی های این فایل عزت نفس مارو به زیبایی و خیلی ساده و قابل فهم احیا میکنه من به شخصه مطالعات زیادی درمورد عزت نفس داشتم و نظر اساتید مختلف را در این خصوص شنیدم ولی هیچ کدام نتوانستند به این شیوایی و روانی عزت نفس را برایم توضیح دهند وقتی خداوند از خلقت ما به خودش احسنت گفته یعنی از همان بدو تولد لباس زیبای عزت نفس رو بر تنِ روح ما کرده است

      مشکل بزرگ ما آدما نداشتن عزتِ نفسه و همین کمبود باعث میشه ما خودمون رو کامل و کافی نبینیم و شروع کنیم به سرزنش و تحقیر خودمون که ما بندهٔ خوبی نیستیم و خدا ما رو قبول نداره و با این نگرش شروع میکنیم به قضاوت دیگران که کی خوبه و کی بَده و مرتب خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم و خودمون رو نسبت به دیگران کم میبینیم و شیطان هم در این وسط تا میتونه حال و احساس ما رو نسبت به خودمون بد میکنه که تو بندهٔ خوب و لایقی نیستی و خدا دوستت نداره و از تو راضی نیست و تا جایی که میتونه عزت نفس ما رو تخریب میکنه 

      قدرتمندترین صلاح ما در مقابل وسوسه های شیطان، عزت نفس ماست و قویترین پادزهر در مقابل نجوا های شیطان شکرگزاری با احساس خوب و توجه به زیباییها و ونعمت هایی است که خداوند به ما عطا کرده است

      شکرگزاری یعنی راضی بودن من از خلقتِ خودم و کل نعمتهایی که خداوند برایم خلق کرده که بالا ترین روش بندگیه که باعث میشه من مطمئن شوم که خدا رو دوست دارم و ازش راضی هستم

      چقدرما به خاطر نگرشِ اشتباه و ناآگاهنهٔ خانواده و اجتماع در مورد ارتباط با خداوند و احساس ارزشمندی از اصل خودمون دور شدیم و این دوری باعث شد عزت نفسمون رو از دست بدهیم و از خودمون راضی نباشیم و در نتیجه از خدا راضی نباشیم

      و این نوع نگاه به خودمون و خداوند باعث شد که جهان ما را در شرایطی قرار بده که همیشه از خودمون و زندگیمون ناراضی باشیم و این نارضایتی در ما احساس بد و خودکم بینی بوجود آورد و هر بار که شکایت کردیم از اوضاع زندگیمون و نداشته هامون، رسماً به خدا اعلام کردیم که ازت راضی نیستیم و درنتیجه جهان مرکز توجه ما یعنی احساس بَد و شرایط سخت را در زندگیه ما گسترش داد

      تازه الان درک میکنم که چرا شکرگزاری و توجه به نعمت‌ها و زیباییهای جهان اینقدر حس و حالمون رو خوب و ما را آرام میکنه چون توجه به این موضوعات یعنی توجه به طعم های خوب و لذت بخشه خدا و ما با انجام این کارها داریم به خدا میگیم که دوستت داریم و از تو راضی هستیم و در واقع داریم از خداوند تعریف میکنیم و خدا از این تعریف و تحسین ما لذت میبره و گسترش پیدا میکنه و این یعنی خدا از طریق رضایت ما میتونه رشد کنه و هر بار که ما لذت میبریم از نعمت‌ها و داشته هایمان خدا خودشو با احساس لذت و رضایت به یاد می آورد و از طریق رضایت ما خودشو تجربه میکند و گسترش پیدا میکند

      پس ما باید به خودمون احسنت بگوییم که باعث گسترش خداوند می‌شویم و از خدا راضی هستیم که به زیبایی در ما رشد می‌کند و عالی ترین طعم ها را وارد زندگیمان میکند

      با برطرف شدن موانع ذهنی و احیاء شدن عزت نفس مان ارتعاشمون بالا میرود و ما براحتی وارد مدار خواسته هامون میشویم

      بسیار سپاسگزارم استاد جان واقعاً آموزشهای شما بسیار ساده و روان و در عین حال قدرتمند و تاثیر گذار هستند و پیچیده ترین مانع های ذهنیِ ما را براحتی بر طرف می‌کند بینهایت سپاسگزاری میکنم از زحمات بی دریغِ شما و ایمان دارم که خداوند عالی ترین طعم ها را به شما عطا میکند🙏❤️

      خدایا از تو راضی هستم و مشتاقانه ادامه میدهم❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا فروغی
      1402/06/03 12:26
      مدت عضویت: 711 روز
      امتیاز کاربر: 16690 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 566 کلمه

      باسلام خدمت شما استاد عزیز 

      من هم سال ها بدون اگاهی احساس میکردم که خدا رو باید از خودم راضی کنم باید برای رضای خدا اعمالی مختلف انجام بدیم که خدا قبول کنه و از ما بپذیرد و از ما راضی و قبول کنه ، 

      مدت ها مثلا من فکر میکردم باید برای راضی بودن خدا نماز بخونی و اگر نخونی خدا نمیبخشه و مدت ها در اشتباه بودم و نمیدونستم که خدای واقعی چقدر مهربان است و خیلی از بنده های خوبش راضی هست و همه ی انسان ها رو دوست داره ، زیرا که ما خالق او هستیم، 

      فکر میکردم که نماز نخونم در اون روز خدا دیگه منو دوست نداره و نمیتونم خدا رو از خودم راضی کنم و همیشه باید فقط موقع نماز خوندن انسان خوش رفتاری باشم و در بقیه روز رفتارم بد بود اخلاقم بد بود و بیانم در رابطه با خودم بد و منفی بود و اصلا خودم رو دوست نداشتم،

      یا برای مثال روزه گرفتن رو به این دلیل میگرفتم که خدا ازم راضی باشه ولی اشتباه میکردم وقتی خدا برای بنده ها خوبی و طعم های خوبی قرار داده چرا باید به گرسنگی یا حال بد بنده راضی باشه،

      فک میکردم من با گشنه موندن درک میکنم که ایمانم قوی ولی برعکس بود و من از لطف خدا غافل بودم و برای این روزه میگرفتم که نکنه گناه کنم و انسان گناه کاری باشم و خدا ازم راضی نباشه ،

      یا برای حجاب همه میگفتن خدا زنی رو که موهاش بیرون باشه  از زیر روسری یا یک مکانی باشه که دیده بشه در اون دنیا از موهاش اویزون میشه و خدا اونو به جهنم میبره و از موهاش اویزون میکنش و من مدت ها شک داشتم که پس اگه میگن خدا مهربان هست این که بخاطر دیده شدن موهام منو بخواد آویز کنه از موهام اصلا با مهربانی خدا جور در نمیاد پس این هم باعث میشه من به اجبار و ترس از عذاب در اون دنیا حجاب کنم و فکر من این بود که خدا منو میبره جهنم و در اشتباه گم شده بودم ، 

      ولی خدای مهربونم منو دوستم داره و در هیچ شرایطی از من ناراحت یا دلخور نمیشه یا نارضی باشه و بخاطر ناراضی بودنش منو ببره جهنم این خدای من نیست ،خدای من مهربان و بخشنده است و منو دوست داره بدون غیدوشرط هم منو دوست داره،

      و من ایمان داشتن رو در رفتارم پیدا کردم در افکارم در توکل واقعی و در دوست داشتن و راضی بودن از خودم و به دنبال خوبی ها بودن من خوشحالم که با این سایت خوب اشنا شدم تمرین کردم عوض شدم و الان شادم ارامش دارم و از احساس خوب خودم به خدا مطمعنم که اون منو دوست داره و من وقتی میدونم که خالقم  منو دوست داره که به خودش احسنت گفته پس تصمیم گرفتم که بهترین خودم رو هر روز برای سپاسگزاری و حال خوب داشته باشم و با این که به دنبال احساس خوب هستم من ایمان و اطمینان داره به خدای خوبم و میدونم اون از این انسان جدیدی که من هستم و دنبال خوبی ها و طعم های خوبم و باور دارم که من با افکارم میتونم لذت ببرم و خوشبختی زو بدست بیارم و از این اگاهی خودم خوشحالم و راضی هستم و خدایا دوست دارم و ممنونم که دستم رو گرفتی و صدای خواسته ی منو شنیدی تا در راه درستی تغییر کنم و انسان بهتر و بهتری باشم و امروزم میخوام بهترین خودم باشم،

      باتشکرازشما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1402/05/04 12:37
      مدت عضویت: 627 روز
      امتیاز کاربر: 8220 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 37 کلمه

      این فایل رو باید با آب طلا نوشت و هزاران بار گوش کرد.

      خدا وقتی منو خلق میکرد به خودش احسنت گفته پس منم هرروز به خودم روزی هزار بار احسنت میگم چون من از ذات خدا هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/04/04 08:25
      مدت عضویت: 544 روز
      امتیاز کاربر: 37275 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 337 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیرو شاد

      وقتی این فایل را گوش دادم دیدم من در تمام مراسمهای مذهبی که شرکت میکنم طبق عادت همه مردم به بانی به جای تشکر میگویم قبول باشه ، خدا قبول کنه ،  یعنی همه باید این را بگوییم که بانی خیالش راحت بشه که نذرش مورد قبول بنده و خداوند قرارگرفته است 

      و یا وقتی که کاری را انجام میدهیم و فکر میکنیم که آیا خداوند از کار ما راضی است یا نه؟ برای اینکه خیالمان راحت باشد که کارمان درست است و می دانیم که افرادی هستند که دراین راه با ما مخالف هستند و برای اینکه خودمان به اطمینان قلبی برسیم میگوییم 

      با خدا باش و پادیشاهی کن                                                                      بی خدا باش و هرچه خواهی کن 

      و یا در عبادت کردن اگر نمازمان را سر وقت نخوانیم خیلی ناراحت هستیم که خداوند مار ا نمی بخشد . در حالی که نماز خواندن یا نخواندن ما ضرریا منفعتی برای خداوند ندارد . و ما باید با اطمینان برسیم که خداوند ما را دوست دارد و ما باید رفتار و افکاری را داشته باشیم که خداوند ما را دوست دارد در هر شرایطی که باشیم فقیر – متوسط – ثروتمند 

      وخودمان آگاهانه با توجه به نشانه ها در خداوند متوجه می شویم که خداوند هرروز حواسش به سلامتی و رزق وروزی ما است و فقط ما با احساس رضایت برای نعمتها به بالاترین مقام بندگی خواهیم رسید .

      و چقدر حضرت علی (ع) قشنگ فرمودند هرگز بین خود و خدایت هیچ فاصله ای قرار مده چون کسی که خداوند را دوست داشته باشد هرگز خود را مورد غضب خدا نمی بیند 

      من هرروز وقتی از خانه بیرون میآیم فاصله از خانه تا محل کار روزی 10 بار میگویم ( خدایا سپاسگزارم – خدایا دوستت دارم – خدایا عاشقتم – خدایا مرا ببخش ) و بابت تمام نعمتهایی که ب من دادی و خواهی داد سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار السا فرزانه
      1402/02/15 21:53
      مدت عضویت: 725 روز
      امتیاز کاربر: 71719 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 832 کلمه

      💟به نام خدای بی نهایت و مهربان و گستراننده 💟

      درود و احترام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم مسیر 🌷

      خدایا سپاسگزارم که در مسیر آگاهی مشتاق و مستمرم 🌷🌼🌷

      چقدر با گوش دادن این فایل، یاد روزهای گذشته ام، پررنگ بود… روزهایی که برای جلب رضایت خدا، در اوج خستگی کاری، دو سه ساعت پای سجاده دعاها و سوره هایی به زبان عربی میخوندم که هیچ دریافته ی خاصی ازشون نداشتم….شاید شاید در تمام دعا و سوره ای که میخوندم یکی دو جمله متوجه میشدم… و چه تلاشی بیهوده تر از این که فکرت به یک زبان فرایند سازی و فعالیت کنه، و به زبانی دیگر مطلبی رو بخونی و توقع درک مفاهیم داشته باشی! 

      چه ختم ها که برمیداشتم و تمام شبانه روز درگیر این نگرانب بودم که اگه  یادم بره و مدیون شم چی!  

      چه پول هایی اینور و اونور دادم به اسم صدقه و خیرات در راه رضای خدا و بعد خودم مجبور شدم از یک سری هزینه هام چشم پوشی کنم که کم نیارم! و همیشه فکرم درگیر بود…

      بدتر از همه اینها، تماااام روزها و لحظه ها و موقعیت هایی بود که از حقم دفاع نمیکردم، حرف نمیزدم، مبادا دل طرف مقابل بشکنه و خدا خشمگین بشه و ازم راضی نباشه، و من به حق الناس مدیون شم، حق الناسی که حتی واژه ش از حق الله هم ترسناک تر و وحشت برانگیز تر بود بس که میگفتن خدا از حق خودش میگذره از حق بنده ش نمیگذره، مبادا حرفی بزنین دل کسی بشکنه که روزگارت سیاه میشه! و من هر بار بخاطر خرافاتی که در مغزم فرو شده بود، و ترس از اینکه حرفی نزنم دل کسی بشکنه، از حق خودم گذشتم، از حقم دفاع نکردم، سکوت کردم صم بکم! و این بین فقط عزت نفسم بود که ذره ذره کمتر و کمتر میشد و اعتماد به نفس و قدرتم که بیش از پیش تخریب میشد و من ترسو تر و ضعیف تر!!! 

      و جالبه پشت تمام این تلاش ها، نمازها، ذکرها، آسیب ها و…. همیشه یک احساس گناهی با من همراه بود که آیا خدا واقعا راضیه از من؟! آیا تنبیهی در انتظارم نیست؟! آیا چوب بی صدای خدا در آستانه ی فرود آمدن بر سر و روی من نیست؟! 

      آیا فلان حرف رو زدم، فلان شخص ناراحت نشد؟! 

      یک لحظه آرامش نداشتم، حتی جمله های عادی میخواستم بگم میترسیدم قبلش چقدر چقدر خودم رو عذاب میدادم سبک سنگین میکردم، وسواس به خرج میدادم حرفی نزنم نارحت شه! که متعابش خدا ازم ناراضی بشه تنبیه و عذاب الهی شم ! 

      رضایت خدا رو از خودم تمام و کمال در گرو دو معیار میدیدم:

      -رضایت دیگران از من و طرز برخورد و حرف زدن من! 

      -نماز و ذکر و دعا و اعمال شاقه ی دینی و گریه ها و ضجه های هق هق در روضه ها و لباس مشکی ماه محرم! 

      آخه خیلی جالب هم هست واقعا هیچوقت نه آرامش داشتم، نه گرهی از زندگیم باز شد، نه اونطور که ایده آلم باشه به خواسته ای رسیدم اوناییم که رسیدم انقدر با استرس و زجر و گریه زاری و التماس خدا بود که احساس میکردم از نظر روحی صد سال پیر شدم! ، نه با خدا رابطه ی صمیمی داشتم. به زبان و ظاهر بهش عشق می ورزیدم ولی همیشه ازش واهمه و وحشت داشتم. و احساس میکردم همیشه اخم و نارضایتی ش متوجه من و نامه ی اعمالم هست….

      حالا همچین آدمی مثل من، که چشمش به روی حقایق باز شده، و به شناخت صحیح خداوند داره میرسه، چقدر میتونه خوشحال و آرام و شاد باشه؟ 🤩

      واقعا من روزی چندین و چند بار از خدا سپاسگزاری میکنم که به مسیر درست هدایت شدم و مشتاقانه مشغول کسب آرامش و آگاهی هستم. 

      این روزها چنان شادی ای  رو ته دل احساس میکنم، به جنسی از آرامش رسیدم که هرگز در تمام عمرم نداشتم. 

      این روزها عاشق خدایی هستم که همیشه نه فقط از من، بلکه از تمام انسان ها و آفریده هاش راضی بوده و هست و خواهد بود…. و این درک،  بزرگترین ارمغان این روزهای من و این دوره های ارزشمند هست. 

      ظهر داشتم یه سطر شعر رو خطاطی میکردم، با خودم فکر میکردم من هر چه رو با هنرم و دستم نوشتم و خلق کردم  عاشقانه دوست دارم و راضیم ، حتی اونجاهایی اگه مرکب روی یک حرف هره کرده يا یه جایی به نظرم خوب نشده و دوباره نوشتم، اونا هم با تمام ایرادات شون برام عزیزه و من راضیم ازشون. منی که بنده ی خدام، منی که چند کلمه رو نوشتم و یک ترکیب خلق کردم انقدر راضیم از نتیجه کارم حتی نتایجی که ایده ال خودم نبودن رو دوست دارم و حاضر نیستم حتی دور بندازم شون همه رو تاریخ میزنم فولدر بندی میکنم. بعد این وسط خدایی با این عظمت بی نهایت  مهربان ترین مهربانان، انسان خلق میکنه….چطور راضی نباشه؟! چطور خشنود نباشه؟! مگه میشه؟! 

      خدای مهربان و همیشه راضی من، سپاسگزارم بابت احساس عالی این روزهام…

      خدایا سپاسگزارم که به مسیر درک و آگاهی هدایت شدم و مشتاقانه در مسیر کوشا و مستمر و بااراده ام….

      خدایا سپاسگزارم بابت نتایج و ثمره هایی که در این روزهام از فرصت سپاسگزاری  تو، جاریه… 

      الهی به امید تو 🌷🌷

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 70 کلمه

      سلام و درود بر استاد عزیز و دوستان گرامی 🌹

      خدایا شکرت برای آگاهی که از این فایل زیبا آموختم 

      خدا جونم سپاسگزارم برای اینکه امروز هم اجازه دادی زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم 

      خدایا شکرت که عاشق منی 

      خدا جونم من هم بدون هیچ قید وشرطی دوست دارم خیلی زیاددددد

      خدا جونم شکرت برای طعم های زیبای زندگیم 

      خدایا شکرت شکرت شکرت برای بی نهایت طعم های شگفت انگیز در جهان هستی 🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1402/01/08 00:37
      مدت عضویت: 596 روز
      امتیاز کاربر: 8960 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 451 کلمه

      سلام خدمت استاد عزيزم

      من در گذشته اين كار رو زياد انجام ميدادم كه كاري كنم كه خدا راضي باشه

      خيلي از آرزوهام در جهت اين بود كه خدا رو راضي كنم 

      يا وقتي دقيق تر شدم توي رفتارم…ديدم بعضي از آرزوهام اينطوري بوده كه ميخواستم جاي خدا باشم براي اطرافيانم 

      بعدا كه فهميدم اين درست نيست و من با آرزوهام يا اينكه كاري رو براي رضايت خدا انجام بدهم ريشه در اين داشت كه من انسان ارزشمندي نيستم و ميخوام با كارهايي كه براي انسان هاي ديگه انجام ميدم ، انسان مورد پسند خدا بشم

      بعدا فهميدم كه اين رفتار من داره ميگه خدا عدالتش رو براي اطرافيانم اجرا نكرده پس بزار من براي اطرافيانم فلان كارو انجام بدم تا اونا كمتر اذيت بشن در زندگي

      من بدون آگاهي اين كارها رو ميكردم

      ولي بعدا فهميدم من به تنهايي لياقت دارم كه انسان ارزشمند خدا باشم

      فهميدم كه اطرافيانم هم ارزشمند هستند براي خداي خودشون و خدا براشون نعمت رو تمام كرده 

      اگر من يا اطرافيانم نعمتي رو ميخواهيم و نداريم دنبال اين نباشيم كه بنده خوبي نيستيم بلكه دنبال اين باشيم كه چشم به كدام راه دوختيم براي اومدن نعمت ها

      توي فايل خيمه گفتيد كه خيمه تون رو كجا بنا كرديد در سرزمين اميد يا نا اميدي

      و چشم دوختن به درهاي ديگر غير از خداوند ، بنا كردن خيمه در سرزمين نا اميديست

      متوجه شدم كه اگر من يا اطرافيانم نعمتي نداريم براي اينه كه از خود خدا نخواستيم 

      اگر از خودش بخواهيم حتما خواهيم داشت اون نعمت رو 

      و كلي زمان برد تا من ياد گرفتم اگر ميخوام كاري براي اطرافيانم بكنم براي اينه كه ببينم حد من چقدره براي اينه كه نعمت ها رو دريافت كنم و از اونها بگذرم 

      سد نشم براي نعمت ها 

      بدون منت ببخشم 

      براي اين كه خودم خوشحال تر باشم ببخشم 

      خوشحالي اطرافيانم هم برام مهمه …ولي اينبار با اين ديد نميبخشم كه من گره اي از اونا باز كنم …براي اينه كه اونا همنوع من هستن و اگر اونا خوشحال باشن من خوشحالم 

      نميبخشم كه صد برابرش بهم برگرده

      اينم بگم من كم كم دارم ياد ميگيرم كه خدا من رو دوست داره و نيازي نداره من كاري كنم كه حس گناه رو از خودم بگيرم تا به خدا نزديك بشم

      من دارم كارايي ميكنم كه به خدا نزديك تر بشم ولي به اين دليل هست كه ميخوام باهاش يكي بشم 

      ميخوام ببينم مقامي نزديك به خدا چطوريه

      شما گفتيد كه خداوند از خلقت ما به خودش احسنت گفته منم شايد صد بار اينو به خودم گفتم به اطرافيانمم گفتم …ولي ميخوام درك كنم اين جمله رو 

      از وقتي ميبينم با تغيير افكارم ميتونم اتفاقات رو رقم بزنم…به خودم ميگم اوووووه پس به اين انسان احسنت گفته 

      به انساني كه ميتونه با ذهنش همه چيو تغيير بده 

      راه طولاني در پيش روي من هست تا اينايي كه ميشنوم رو درك كنم

      ممنونم ازتون استاد عطار عزيز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 221 کلمه

      سلام خدمت همه عزیزان

      در مورد محتوای این فایل باید بگم که منم سالها درگیر این طرز فکر بودم مدام اعمالم رو چک میکردم و اگه عمل نادرستی کرده بودم  نه خودم رو لایق بخشش میدونستم و تازه خودم برلی خودم هم تنبیه در نظر میگرفتم و ناخوداگاه نلمتهای خدا رو با خودم ممنوع میکردم  

      خدای من اون روزها خدای منتقم و بهانه گیری بود

      که شکر خدا بعد زحمت زیاد تا حدی تغییرش دادم

      از طرف دیگه این طرز فکر که  خدا به پاداش خوب بودن من فلان نعمت را به من خواهد داد  یا فلان دعای مرا براورده خواهد کرد طرز فکر بسیار نادرستی ست که مقام خدا رو در نظر  بنده خدا پایین میاره البته خدا بزرگ ازلی ست ولی این طرز فکر طرز فکری حقیرانه ست

      حقیفت این هست که هیچ عمل ما در مقابل فضل و رحمت خدا نمی تونه صاحب تاثیر باشه ما هر چه داریم از فضل اوست وقتی بنده ای که اینگونه فکر کنه که باید کار خوبی بکنه تا خدا بهش نعمت بده در  واقع دچار کفر شده و این منیت اوست که راهبر او شده

       ما فقط به صرف اینکه بنده خالق بی همتا هستیم شایسته و بایسته ببرخورداری از نعمات الهی هستیم  و هر چقدر ما بهرمندتر باشیم او راضی تر ست

      انشالله این باور در عمق جان ما نفوذ کند

      ممنون از شما آقای عطار روشن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سولیکا
      1401/11/05 20:26
      مدت عضویت: 1325 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 612 کلمه

      سلام به استاد ارجمندم و همه دوستان حاضر در این دوره.

      گام۱۵ زندگی با طعم خدا:از بچگی به ما گفته بودن این کار نکن خدا از تو ناراحت میشه یا یه کاری کن که خدا دوستت داشته باشه و من همیشه تردید داشتم که خدا من رو دوست داره یا نه و به مرور سوالاتم بیشتر میشد که چرا این دنیا اینجوریه چرا خدا برای دوست داشتن ما قید و شرط تعیین می‌کنه و اگه اینجوریه خوب ما خیلی از کارهایی که خدا میگه رو انجام نمی‌دهیم یا از روی اجبار و از سر وظیفه انجام میدیم پس خدا هیچ وقت مارو دوست نداره و باید بنده خوبی باشی تا خدا ازمون راضی باشه حتی تو ماه رمضان وقتی عید میشه همه به همدیگه تبریک میگن و به هم میگن خدا قبول کنه و همیشه هم سوالی بود و من دچار شد و تردید میشدم که ما یک ماه کامل روزه میگیرم بازم شک‌ داریم که خدا قبول می‌کنه یا نه و فکر میکردم پس خدا خیلی سخت گیره و پس با این تفاصیل همه ما میریم جهنم با سخت گیری های خداوند.الان با برداشتن این گام فهمیدم که خدا مارو بدون قید و شرط دوست داره و اگه کار بدی هم انجام بدیم راه توبه رو برامون قرار داده و این منو خیلی خوشحال کرد که خدا موقع خلق کردن من به خودش احسنت گفت که چه چیزی خلق کرده و این باعث شد به خودم افتخار کنم و حس اشرف مخلوقات بودن بهم دست بده چیزی که قبلاً نداشتم و فکر میکردم ماها عین عروسک و بازیگران در این دنیا داریم بازیگری میکنیم تا به اون دنیا برسیم .یاد گرفتم که حس رضایت خدا از خودم رو داشته باشم تا احساس لیاقت از بهره بردن از طعمهای خدا رو داشته باشم.و اگه این حس نباشه من خودم رو لایق داشتن نعمتهای خدا نمیدونم و حسم بد میشه در نتیجه چیزی هم نصیب من نمیشه.این جمله هم حس خوبی بهم داد که گفتین شما نمیتونی کاری انجام بدی که خداوند رو از خودت ناراضی کنی خیلی لذت بخش.و به جای اینکه دنبال این باشی تا چیکار کنی تاخدا از تو راضی باشه باید به دنبال این باشی که چیکار کنی که تو خدا رو دوست داشته باشی با تغییر نگرش و افکار و رفتارت میتونی این حس خوب رو داشته باشی .باید به خودت ثابت کنی که خدارو دوست داری چطوری؟با توجه به نعمتهای خدا در جهان با توجه به چیزهایی که خلق کرده و تو از دیدنش لذت ببری و شکر کنی با دیدن حضور خدا در هر جنبه از دنیا میتونی این رو تجربه کنی و بهت ثابت بشه که چقدر خدارو دوست داری.خداوند هیچ وقت بنده اش رو قضاوت نمیکنه این انسانها هستند که همدیگه رو قضاوت میکنند و تقسیم بندی میکنند به انسان خوب و بد و براساس معیارهای خودشون تقسیم بندی میکننن.این جمله رو باید همیشه برای خودم تکرار کنم که خلقت من باعث شده خدا به خودش احسنت بگه و این منو به وجد میاره.خدا جسم انسان رو به عنوان شگفت انگیز ترین سیستم خلقت آفریده است چند روزی هست که من در مطب دندانپزشکی مشغول کار هستم و وقتی میبینم که دندان انسان چقدر ارزشمند هست خدارو بینهایت شکر میکنم که همچین سیستمی در بدن ما قرار داده که نه دردی هست و دردسری با بودنش داریم و وقتی کسی میاد که دندون مصنوعی بزاره با کلی درد و ناراحتی خدارو شکر میکنم که همچین نعمت ارزشمند و سالمی به ماها داده و خدارو شکر میکنم بدون منت و بدون هزینه بارها برای ما این دندون کار می‌کنه و ما قدر همچین نعمتی رو نمی‌دونیم و از اون روز تصمیم گرفتم بهش احترام بزارم و بهش رسیدگی کنم و بهتر نگهداری کنم ازش خدایا شکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fariba
      1401/09/21 18:29
      مدت عضویت: 711 روز
      امتیاز کاربر: 16690 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,021 کلمه

      همیشه ما از بچگی تا به الان در ذهنمان این فکر میکردیم که خدا در آسمان هاست و بر تخت پادشاهی اش تکیه زده مشاهده می‌کند که ما چه کاری انجام دهیم تا از ما عصبانی شود و ما را از بهشت محروم کند و از ما ناراضی باشد و همیشه با این باور اشتباه زندگی کردیم و بزرگ شدیم  و همیشه به دنبال این بودیم که چه کاری کنیم که خدا از ما عصبانی و ناراضی نشود و ما را مورد خشم خود قرار ندهد با این حساب اشتباه ما این بوده که باورمان و اعتماد مان و ایمانمان درباره خدا کم بوده است و هرگز به حرف هایمان فکر کردین؟ و از سمت خدا خودمان را قضاوت کردیم ؟که آیا مرا دوست دارد؟ آیا مرا می پذیرد؟ آیا گناهانم را می بخشد؟ آیا برای من طعم های خوبی می خواهد و در دنیا قرار داده است ؟ ،

      من هم براین معتقدم که هر وقت و هر زمان و در هر مکان انسان میتواند دارای آرامش ذهنی خودش از درون ذهن خودش باشد و زمانی که ما احساس خوب داریم از درون خودمان و سفارشات خوبی را به انرژی های خوب و به خدا که احساس خوبی برای ما میخواهد میفرستیم اتفاقات خوب خودشان رخ می دهند ، 

      بعضی افراد هنوزم که هنوزه در میانسالی به این نمی خواند باور پیدا کنند که خدا اون چیزی نیست که آنها فکر می کنند خدا یک حس یک باور و یک نیروی درونی آنهاست خدا در سختی و در رنج و حسرت طمع و در اذیت و آزار و در غصه و غم نیست بلکه خدا در شادی دوست داشتن عشق و محبت لبخند و احساسات خوب ما است و من همیشه وقتی به خانه بزرگترهای مان که می روم به حرفهای آنها که گوش می کنم با خودم می گویم ها اگر به خدا اعتماد دارند پس چرا این حرف‌ها را می‌زنند وقتی سلامتی را از خدا می خواهند پس چرا از دردو رنج مریض ایشون حرف می زنند چرا دردو دل ها از غم و غصه و ناراحتی شون هست چرا عصبانیتشون از مریضی هاشون هست و به توجه به خوبی ها غافل هستنداونها  همیشه افرادس هستنند که  مشکلات و شکایت را در زندگی بازگو می‌کند و سفارش میدن به خدا و خوبیها را می نویسند و در دلشون نگه می دارند چرا خوبی ها را بلند نمی گویند ؟چرا به جای مشکلات خوبی ها را نمی گویند؟ و این خیلی برایم مهم است که بدونم چرا انسانی که از خدا سلامتی میخواهد دائما در حال گفت‌وگو از دردها و مریضی ها و رنج هایش است ،

      با شنیدن این فایل از دوره های شما من به این نتیجه رسیدم که زمانی که از خودم و زندگیم از جسم از روحم احساس خوبی داشته باشم و از زندگی و از خودم راضی باشم اون وقت نمیتونم باور کنم که خدا هم من رو بسیار دوست دارد و مورد رحمتش قرار می دهد خدا ما را دوست دارد و این خیلی زیباست و خیلی جمله قشنگی است که خدا به ما برای خلقت احسنت گفته درست است که ما گاهی یادمان میرود که ما باید خدا را دوست داشته باشیم و همیشه شک می کنیم که نکنه خدا من رو یادش رفته و دیگر من را دوست ندارد اما این اشتباه است و ما هستیم که او را یادمون رفته است و از احساس خودمان کم شده و احساس ماست که به خدا در حال تغییر است و این وسط ما انسان ها قدرت انتخاب داریم بعضی ما انسان ها دوست داریم تغییر کنیم و به درجات بالاتری برسیم و به خدا نزدیک تر شویم و به احساسات خوب در زندگی برسیم و خودمان را تغییر دهیم اما بعضی از انسان ها هم همیشه دائماً در حال ناله شکایت و غیبت است مشکلات خود در زندگی دیگران هستند آنها نمی‌دانند که خدا چیست و قدرت الهی را باور ندارند، 

      وقتی که به خدا فکر می کنم در خودم نشانه ها و نعمت‌های او را میبینم مانند سلامتی چشم بینا گوش شنوا دست توانا پای سالم و در تمام زندگی مثل خونه ماشین پدر مادر و تمام نعمتهای خدا را دور خودم میبینم به این نتیجه میرسم که خداوند یک احساس بسیار خوب است که من او را خیلی دوست دارم و از او خیلی تشکر می کنم بابت تمام نعمت های زیبایش که در جهان وجود دارند و آنها را نمی شناسند و برای رسیدن به این طعم های خوبش می خواهم تلاش کنم تا آنها را هم تجربه کنم اما ارزش هایی که من در زندگیم دارم هم کم نیست و با وجود دیدن اینها هم میتوانم از خدا سپاسگزار باشم و با حس خوب به او بگویم که من از تو تشکر می کنم 

       ،همیشه باید سعی کنم که از خودم راضی باشد و در همه حال به این فکر کنم که چقدر من خدا را دوست دارم زیرا خدا بدون قید و شرط من را دوست دارد و او احساساش تغییر نمی کند پس من باید حس دوست داشتن خودم را به خدا دائماً یادآوری کنم و به خودم بگویم که تمام چیزهایی که من از زندگی ام دارم از خداوند است و چقدر خوب است که از خودمان راضی باشیم و برای بهتر شدن خودمان و احساس مان تلاش کنیم و به دنبال جلب رضایت خدا نباشیم زیراکه احساس خوب خدا خودش از ما راضی است به دنبال راضی بودن خداوند نباشیم و به دنبال احساس خوب خودمان به خدا باشیم با توجه کردن به زیبایی های جهان با توجه کردن به طعم های خوب با توجه کردن به سلامتی شادی عشق و احساس های خوب در دنیا که میخواهیم و چقدر خداوند مارو دوست داره که برای بهتر شدن مو این احساسات قشنگ و زیبا رو قرار داده پس همیشه من باید یادآوری کند که عاشق خدا هستم و به خدا احساس خوبی دارم بهش اعتماد دارم باور دارم و دوستش دارم و به دنبال رضایت خودم از او هستم و به دنبال اطمینان قلبی از طرف خودم هستم 

       پس همیشه سعی می‌کنم که از خودم راضی باشم و باور داشته باشم که خدا را دوست داشتم و دوست دارم و دوست داشته باشم  و بدونم که خدا همیشه حواسش ‌‌‌‌‌به من است  و من را دوست دارد 

      با تشکر از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 34662 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 993 کلمه

      با سلام به استاد عزیزم ودوستان گرامیم 

      واقعا وقتی نگاهمون به خدا عوض کنیم خیلی زندگیمون عالی میشه ومن وقتی اون روز تونستم نگاهم بخدا تغییر بدم تمرکزم بذارم روی فایل گوش دادن روی تمرین نوشتن تکرار واینکه نکات مهم جدا کنم در آخر دفترم بنویسم وبتون گاهی از روش بخونم که محتوا آموزش یادم نره تونستم خیلی روز خوبی رو تجربه کنم رفتم یه رخت اویز خریدم بعد دوره تهیه کردم بعد اتفاق خوبی تو زندگیم رخ داد روز بسسسسسسییییار عالی گذروندم اما وقتی ذهنم درگیر شد ونتونستم مثل اون روز باشم خوب طبعا یه روز عادی گذروندم که خیلی هم از عملکردم راضی نبودم وتصمیم دارم که سعی کنم دوباره حسم خوب کنم وخوب نگه دارم تا بتونم نعمتهای بیشتری دریافت کنم تا بتونم از زندگیم لدت بیشتری ببرم سپاسگزار اون روزم اون اتفاقهای در طول روز میافته بتونم سپاسگزار خداوند مهربانم باشم خدایا شکرت بخاطر روز خوبی که درپیش دارم خدایا شکرت بخاطر اتفاقات خوب خدایا شکرت بخاطر حال واحساس خوبی که الان دارم ومیخواستم بگم که اگر حالت خوب باشه اوقات خوب پشت سر هم میاد واگر بد باشه یا حال خوبی نداشته باشی یه روز معمولی تجربه میکنی 

      منم از بچگی کلی تلاش کردم که خدا رو از خودم راضی کنم که منو به جهنم نبره که منو دوست داشته باشه الان فهمیدم که کل عمرم به فنا رفته بخاطر این فکر اشتباهی که داشتم اما خدارو شکر خدا رو صد هزار مرتبه شکر که الان به این اشتباهم پی بردم سعی میکنم دیگه اینجوری فکر نکنم والان فهمیدم که خدا منو بدون دلیل دوست داره وخودش در قرآن گفته پس سند از این محکمتر نداریم وبه همین امید که خدا در قرآن گفته که من بنده هامو دوست دارم ونیازی ندارم که کلی کار انجام بدم که شاید ممکن با انحام اون کارها خدا منو دوست داشته باشه واین یه امید که هر کسی نمیتونه به اون برسه وخدا رو شکر میکنم که من رسیدم که خدا در قرآن گفته من انسان وقتی آفریدم واز روح خودم در او دیدم به خودم احسنت گفتم واینو الگو خودم قرار میدم وبا عشق وامید وانگیزه بیشتر ادامه میدم پیش بسوی بهتر شناختن خداوند پیش بسوی در مدار بالاتر قرار گرفتن 

      من چند وقت بود که داشتم روی نگاهم به خدا تمرکز میکردم داشت زندگیم تغییر می‌کرد اما الان مهمون دارم نمیتونم اشکالی نداره اونا رفتن دوباره ادامه میدم ونگاه بیشتر وبیشتر تغییر میدم .

      واین جمله بسیار امید بخشی که ما نمیتونیم کاری انجام بدیم که خدا از ما راضی نباشه وما با آرامش به زندگیمون ادامه بدیم تا بیشتر بیشتر از خدا راضی باشیم ومن سعی میکنم گام اول بردارم به اطمینان قلبی برسم از ته قلبم از اعماق وجودم که خداوند منو بدون قید وشرط دوست داره ومنم عاشقشم که منو بدون قیر وشرط دوست داره خدایا ممنونم که منو آنقدر دوست داری برای من ارزش قائلی .

      ومن احساس میکنم خداوند نهایت لطف ومحبتوعشق به من داره ومن دیگه سعی نمیکنم کارهایی انجام بدم که خدا از من راضی باشه سعی میکنم کاری کنم رفتاری انجام بدم که به خودم ثابت کنم که من خدا رو دوست دارم عاشقش هستم عاشق خدایی که همه چیز برای من آماده کرده تا من باورم تغییر بدم برم تو خونه جدیدم ساکن بشم تا پشت سر هم نعمت‌ها رو دریافت کنم طعم‌های خوب بچشم خدایا شکرت 

      استاد من وقتی به غروب آفتاب نگاه میکردم کلی لذت می‌بردم ومیگفتم خدایا خیلی نقاش ماهری هستی از این ویژگی به منم بده ونمیدونستم که این یعنی به اطمینان رسیدن نسبت به خدا که در این وقت باشید به خودم احسنت بگم که خدایی دارم که به این زیبایی دنیا رو با نظم وترتیب با ظرافت وزیبایی خلق کرده خدایا شکرت که من میتونم زیبایی که تو آفریدی با چشمانم ببینم 

      من وقتی که انار میخورم از اول تا آخرش به این فکر میکنم که چقدر خداوند من با این طراوت زیبایی انار خلق کرده وچیده کنار هم که هیچ هر کدام یه رنگ آفریده هر کدام یه مزه‌ای داره  من توجه زیادی به اینها داشتم  به انار انگور یاقوتی که دانه های آنقدر مرتبا درکنار هم قرار گرفتن در بلال گندم و…همین طور نمیدونستم که اون زمانیکه من دارم به این نعمت‌ها توجه میکنم میخورم لذت میبرم سپاسگزار خداوندم هستم در واقع دارم به خدای مهربان میگم خدا جونم دوستت دارم خدا جونم خیلی بزرگی خدا جونم عاشقتم که آنقدر نعمت دادی تا من بهش فکر کنم وبه قدرت تو پی ببرم سپاسگزار تو باشن خدایا ممنون وسپاسگزارم 

      وسعی میکنم در طول روز به نعمتهایی که دارن تو زندگیم به احساس رضایت داشته باشم که بتونم بالاترین طریق سپاسگزاری از خداوند متعال داشته باشم بتونم بالاترین بندگی داشته باشم سپاسگزاری کنم وبتون از ته قلبم از اعماق وجودم حس کنم که خدا منو دوست داره 

      خدایا شکرت بخاطر این فایلها بخاطر این اگاهیهایی که من می‌شنوم خدایا شکرت که  منو با استادم آشنا کردی تا از طریق ایشان حرفه‌ای شما رو بشنوم وبا جون و دل بپذیرم خدایا شکرت که هم من تو رو دوست دارم وهم تو منو دوست داری وبا این کار آرامش عمیقی به من میدی وبا اطمینان ادامه میدم تا بیشتر درکت کنم  خدایاممنونم خدایا بینهایت سپاسگزارم  

      خدایا من سعی میکنم بتونم نگاهم به تو بیشتر تغییر بدم بتونم اتفاقاتی که میافته تو زندگیم نگاه متفاوتی نسبت به الانم داشته باشم بتونم توجه بیشتری به نعمت‌ها داشته باشم بتونم به زیبایی‌های جهان توجه بیشتری داشته باشم وبتون به رفتارهای خوب هم توجه بیشتری داشته باشم ودیگه دنبال رضایت خودم از خداوند نباشم وبتون به خودم ثابت کنم که خداوند منو دوست داه عاشق بدون قید وشرط بنده‌اش که این همه نعمت این همه زیبایی خلق کرده تا من از طریق توجه کردن به اونها به خالق وخودم پی ببرم وبشناسمش وبتون به این درک برسم با دیدن زیباییها نعمت‌ها اینا که بتونم درک کنم که خدا رو دوست دارم خدایا ممنونم بخاطر زیباییهایی که در دنیا آفریدی خدایا سپاسگزارم بخاطر نعمتهایی که گذاشتی تا از طریق استفاده از اون بفهمم که خدا چقدر منو دوست داشته که اینها رو خلق کرده خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم خدایا ممنونم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1401/09/01 01:07
      مدت عضویت: 1530 روز
      امتیاز کاربر: 1017 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 576 کلمه

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم):

      سلام به همه هم مسیرانم

      از زمانیکه یادم میاید؛ والدینم و یا جامعه ام در ذهن من گنجانده بودند که در صورت انجام ندادن یک سری کارها، توسط خداوند دوست داشته نمیشوم. به نظر من برای خود من، این احساس گناه از همه چیز بیشتر، باعث سرکوبی من در دوران کودکی، نوجوانی و یا جوانی آم بوده است. در صورتیکه دعا خواندن در درگاه خدا برای ارامش من است، و اصلا؛ خدا به دعای ما احتیاج و نیازی ندارد، بلکه اینها همه، برای « ارامش » است.

      ما برای ارامش خودمون، نیاز به یادخدا داریم و الا؛ خدا بی نیاز از هر دعا، نماز و غیره توسط ما انسانها است. این احساس گناه در من که شاید در جاها و زمینه هایی هنوز وجود داشته باشد، باعث و منجر به سرکوبی اعتماد به نفس، عزت نفس و به طور کلی خودم را قبول نداشتن، شده است. من فقط دارم روی پذیرش خودم کارمیکنم و هر چه بیشتر کار میکنم و اوقات لذت بخش تر بیشتری را تصور میکنم وبیشتر راجع به انها در ذهنم میاندیشم، زندگیم « زیباتر میشود. » من احساس بهتری از خودم دارم. آرزوهایم بیشتر برآورده میشود. زندگی به کامم شیرین میشود و لاغرتر میشوم.

      من گاهی خشمگین میشوم، گاهی عصبانی میشوم و حتی گاهی داد هم میزنم. گاهی میخندم، گاهی شادی میکنم و گاهی قهقهه میزنم. من فکر میکنم این رابطه و حالت‌های من، همش از خود من برمیاید. من اگر از خودم ناراضی باشم و بی ایمان باشم، از خودم خشمگین میشوم، از خودم گاهی عصبانی میشوم و به خاطربی ایمانی خودم، حتی گاهی داد هم میزنم. من اگر از خودم راضی باشم و در آن زمینه زندگی از خودم راضی باشم و ایمانم به اعتقادم متصل باشد، به خاطر دوست داشتن و راضی بودن از خودم، گاهی میخندم،  به خاطر دوست داشتن و راضی بودن از خودم، گاهی شادی میکنم و  حتی به خاطر دوست داشتن و راضی بودن از خودم، گاهی قهقهه میزنم. من فقط کافی است خودم را بپذیرم.

      امروز پسرم از دانشگاه به خانه آمد. او دو روز متوالی داشت برای امتحانی که امروز صبح داشت، درس میخواند و مرتب مطالعه می‌کرد. او گفت که بعد از دادن امتحان، نمره آش را در کامپیوتر دیده است. پسرم گفت که نه تنها نمره آش A نشده است، بلکه شاید به زور B شود؛ چون معلم بایست یک قسمت از امتحان را جداگانه و دستی، ارزیابی کند.

      پسرم به من گفت: « من دو روز است که هیچ تفریح و بازی نکردم و روی امتحانم، متمرکز شدم. مامان، من بهترینم را انجام دادم؛ ولی باز نمره ام خوب نشد. الان از خودم راضی ام و حسرت نمیخورم که به جای بازیهای کامپیوتری و تفریحات دیگر، همه توانم را روی درس خواندن گذاشتم و مسیولیت دانشجو بودنم را برای دادن امتحان انجام دادم. » من لبخندی به او زدم و گفتم:« پسرم ما همیشه ازشکستهای خودمون است که پیروزی را درک میکنیم و از این تجربه ها درس میگیریم و موفق میشویم. مهم این است که تو همه توان خودت و بهترین کاری را که میتوانستی، انجام بدهی را، ادامه دادی. » الان احساس میکنم که وقتی پسرم اینگونه از خودش راضی است،« من و شما چرا از خودمون راضی نباشیم؟!؟ » ما دلیلی برای نپذیرفتن خودمون، که تا حالا ۱۵ بار زندگی با طعم خدا و حضور او راچشیده ایم؛  نداریم. ما همه مورد رضای خداوند هستیم. خودمون را ببوسیم و به اطمینان، متکی شویم.

      روز دوشنبه ۳۰ ابان ماه سال ۱۴۰۱ هجری شمسی مطابق  ۲۱ ماه نوامبر سال ۲۰۲۲ میلادی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرانا
      1401/08/22 18:18
      مدت عضویت: 1183 روز
      امتیاز کاربر: 6512 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 397 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! من اتفاقا همیشه فکر میکردم خدا خیلی بیشتر دنبال این است که ما او را دوست داشته باشیم و به طور خيلی خاصی، روی دوست داشتن ما غیرت و تعصب دارد به حدی که حتی حاضر نیست کسی را در دوست داشتنمان نسبت به خودش، شریک قرار بدهیم یا وقتمان را بدون توجه کردن به او تلف کنیم. هر گناهی را گفته می بخشد الا کفر! چون کفر یعنی وجود او را انکار کرده باشیم و چه دردی برای معشوق دردناک تر از انکار شدن توسط عاشق!! 

      شنیده بودم که برای هر کاری باید اسم خدا آورده شود و کلا همیشه خدا را در زندگی مان دخیل بدانیم. قبلا میگفتم خوب مگر میشود انسان زندگی اش را تعطیل کند و به فکر خدا باشد، ولی الان که تمرینهای شکرگزاری را انجام می دهم، می دانم که باید در همان زندگی روزمره ام، خدا را ببینم. مثلا الان از اینکه خودکاری و کاغذی هست که بتوانیم با آنها بنویسم، خدا را شکر کنم و یا اینکه گوشی موبایلی هست که  می توانم صحبت‌هایم را در آن تایپ کنم، شاکر باشم و در تمام لحظه به لحظه های زندگیم و حتی ساده ترین و معمولی ترین چیزها خدا را ببینم و او را شکر کنم و خوشحال باشم که همچنین خدایی ما را خلق کرده که به فکر همه چیز بوده است و تمام تلاشش را برای راحتی و آرامش ما به کار گرفته است. 

      من اتفاقا همیشه دلم میخواست رابطه عاشق و معشوق با خدا داشته باشم به شکلی که از عشقهای زمینی بی نیاز باشم. از عاشق بودن خدا که مطمئن هستم و حالا باید روی عاشقی خودم کار کنم. تا حالا خیلی از کارها را که جزو مسائل دینی بوده را انجام دادم ولی اکثر آنها از ترس بوده نه از عشق!! 

      یعنی فقط برای مجازات نشدن بوده در حالی که اگر عاشقانه این کارها را انجام می‌دادم، حتماً پاداش خوبی هم می گرفتم. 

      من از وقتی کتاب معجزه شکرگزاری را خوانده‌ام، یاد گرفتم که هر روز صبح و شب و در هر لحظه و هر گام باید شکرگزار باشم و اتفاقات این تمرین که اجباری نیست و به اختیار و علاقه خودم هست، خیلی به دلم می نشیند. الان هم مشکلی دارم که خیلی ذهن مرا به خودش درگیر کرده است ولی به خدا اعتماد دارم و اجازه می دهم به بهترین شکل، آن را برایم حل کند و تلاش می‌کنم که نگران نباشم😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 34662 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

        نشان های دریافت شده

        سطح مبتدی
        محتوای دیدگاه: 89 کلمه

        سلام دوست خوبم خانم  ارانا 

        از دیدگاه شما لذت بردم ویادم اومد که همه ما انسانها یه دوره از زندگیمون به این شکل گذروندیم که کلی کار انجام دادیم از روی ترس از ترس اینکه نریم به جهنم وعذاب نشیم گذروندیم وگرنه فکر نمی‌کنم کسی مثل من نمازش تند تند میخوند تا زودتر تموم بشه فقط نماز خونده باشه حتما که از روی عشق نبوده وفقط وفقط از روی اجبار بوده وخوشحال شدم با دوست خوبم ارانا خانم آشنا شدم  روز خوبی داشته باشید بهترین ها رو براتون آرزو دارم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fariba
      1401/08/15 00:34
      مدت عضویت: 711 روز
      امتیاز کاربر: 16690 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 385 کلمه

      من مدتهاست ک از دوره های خوب شما استفاده میکنم گوش میدم میبینم مینویسم و باز گوش میدم،  

      اما وقتی این قسمت از دوره رو شنیدم عاشقانه خدارو دوست دارم و خودمم خوب و با ارزش میبینم و برای خودم ارزش  بیشتری قائل میشم در رفتارم در خواسته هام از خدا بهترین احساس‌رو دارم و فکر میکنم چقد این خدای مهربونم منو دوست داره،  

      خیلی احساس قشنگی هست زمانی ک با خدا حرف می‌زنیم یعنی اونو دوست داریم و قبول داریم و بهش اعتماد داریم ،

      خیلی خوشحالم ک انقد چشم ذهن و دیدگاهم راجب خدا و جهان خدا و خلقت خودم باز شده بابت این خوشحالم  

      و من تصمیم گرفتم از این پس با خدا باشم و پادشاهی کنم 

      خدارو باور داشته باشیم و دوست داشته باشیم و بهش اعتماد کنیم 

      با انجام حس های خوب توجه به کارهای خوبم احساس میکنم خدارو خیلی دوست دارم  

      من از خودم راضی هستم و سعی میکنم با انجام کارهای بهتری ک بهم حس بهتری میدن به خدا نزدیک تر بشم و بدونم ک دوستم دارم و منم خیلی حواسم هست تا دوست داشتن خدارو بیشتر کنم 

      با انجام کارخوب حس خوب رفتارهای خوبم 

      این که گاهی احساس میکنیم خدا مارو فراموش میکنه یا دیگه دوست نداره در واقع ما از اون مدار خوب حس های خوب و توجه به طعم های خوبمون دور میشیم 

      مگه میشه من سلامتی دارم و لذت میبرم از زندگی‌بعد خدا منو فراموش کنه ،

      من خیلی راضیم از خودم و احساسم با انجام این تمرثن ها گوش دادن این دوره ها دیدن این حرف های خوب شما منو واقعا عوض کرده و بشدت توی ذهنم مرور میکنم تمرین های عملی رو رابطه ی خوب کلام خوب،

      من خیلی قبل ها ادم نق نقویی بودم و همیشه دیگران به چشمم میومدن ک دیدی فلانی رفت کیف کرد منو خبر نکرد دیدی من وقد تنها شدم دیدی اصن کسی حسابم نمیکنه ، 

      اما از زمانی ک با دوره های خوب شما اشنا شدم این یک هفته ی من به شادی و حس های خوب طعم های خوب خواسته های خوب دیدگاه خوب به زندگی و خدا شد و الهی شکر در این مسیر تغییر قرار گرفتم و احساس میکنم برای گوش دادن فایل ها مشتاق تر جلو میرم و تمرین های خوب رو ک انجام میدم حس خیلی اروم و ارامش خوبی درونم احساس میکنم ‌.

      با تشکر بینهایت از شما استاد عزیز🌺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Banoo
      1401/03/07 23:50
      مدت عضویت: 1595 روز
      امتیاز کاربر: 4561 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 178 کلمه

      به نام خداوند وهاب

      سلام خدمت استاد ارجمندم و همه دوستانم

      خدارو صد هزار مرتبه شكر ميكنم بابت حمايت و هدايتش در اين مسير زيبا و از استاد عزيز هم سپاسگذارم بابت اين آگاهي و راهنمايي كه در من ايجاد كرد.

      خداوند هر لحظه و هر ثانيه در كنار ماست و از روزي كه زندگي با طعم خداوند رو آغاز كردم بيشتر برام واضح شده.

      هر موقع درختان زيبا ،پرندگان زيبا رو ميبينم درونم يك حس شادي پيدا ميكنم و در حيرت اينهمه زيبايي هستم و به راستي كه خداوند هنرمندترين و قدرتمندترين هست برام ثابت ميشه.

      تمام حرفاي استاد رو قبول دارم از جان و دل،هميشه دنبال كاري بودم كه خدت ازم راضي باشه و تا همين چند وقت قبل اگه كاري ميكردم ميگفتم براي رضاي خدا.

      الان متوجه شدم چه طرز فكر اشتباهي داشتم و خداوند عاشق من و منو خيلي دوست داره ولي آيا منم همينطوري هستم؟

      در وجودم احساس ميكنم منم خداوند رو دوست دارم ولي ميخوام عاشقش باشم و اطمينان داشته باشم كه حرف نيست و با عمل به خودم اين موضوع رو ثابت كنم و تمام تلاشم رو ميكنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zohre.taheri.345
      1400/10/13 11:18
      مدت عضویت: 1742 روز
      امتیاز کاربر: 985 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 682 کلمه

      به نام خدای مهربانبا سلام به استاد عزیز و دوستان شگفتی سازم🌸ایکاش از همون بچگی طرح دوستی بین ما و خدا را پی ریزی کرده بودنکاش به ما گفته بودن خدا بینهایت مهربونه،کاش اینقدر همه را از خدا نمی ترسوندن،اینقدر دین را سختش نمی کردن ،اینقدر ما را از خدایی که در قلبمونه دور نمی کردن.بدست آوردن رضایت خدا با سختی و تلاش بسیار و بدون اینکه از ما راضی بشه، چقدر بین ما و خدا فاصله ایجاد کردن،چقدر غم و غصه و اندوه را بین مون رواج دادن و گفتن باید همیشه گریه و زاری و آه و ناله کنین تا به خدا نزدیکتر بشین…این آموزش ها از ما ملتی غمگین،افسرده،گریان و ناامید ساخت.ایکاش به ما گفته بودن خدا در قلب توست، همراه توست، دوست و عاشق توست و در همه ی لحظه ها با تو همراهه تا کمکت کنه و دستت را بگیره…خدا عاشق ماست که اینهمه نعمت برامون آفریده و آسمانها و زمین را مسخر ما کرده، او عاشقانه دوستمون داره،مراقب مونه و منتظره تا باهاش حرف بزنیم ازش چیزی بخوایم تا بدون هیچ منتی و با عشق و اشتیاق در اختیارمون قرار بده بدون اینکه شرط بذاره که اگر اینکارا بکنی اگر این عقیده را داشته باشی اگر اهل فلان کشور باشی اگر این رنگ پوست را داشته باشی و هزاران اگر و امای دیگه…خدای مهربون مثل بارونه بر همه میباره،مثل خورشید بر همه می تابه مگر اینکه دیواری سقفی مانع رسیدن نورش به ما بشه یعنی خودمون در معرض نور قرار نگرفته باشیم…خورشید اگر همیشه نور نداشته باشه که خورشید نیست، خدای مهربون اگر دائما لطف و محبتش شامل حال ما نشه که دیگه خدا نیست لطف و فیض خدا همیشگیه چون بینهایته چون نامحدوده، و این ما هستیم که باید در معرض لطف و فیض الهی قرار بگیریم ما باید قابلیت دریافت الطاف الهی را در خودمون ایجاد کنیم..خدا عاشق ماست و ما را عاشقانه دوست داره چون وقتی ما را آفرید به خودش تبریک گفت بخاطر این آفرینش زیبا و بی نظیر…

      خدا که همیشه ما را دوست داشته و داره و لحظه ای از حمایت و هدایت ما منصرف نمیشه،مهم اینه که ما خدا را دوست داشته باشیم ‌و عاشقش بشیم. دوست داشتن خدا فقط به زبان نیست بلکه باید در عمل و رفتار ثابت کنیم و نشون بدیم که عاشق خدائیم.عاشق معمولاً کاری را میکنه که معشوق دوست داره حرفی را می زنه که اون خوشش بیاد طوری عمل میکنه که خشنودی معشوق را بدست بیاره. برای اینکه عشق و ایمان خودمون را به خدا ثابت کنیم باید فکر و حرف و عمل مون مثل خدا بشه…مثل خدا ببخشیم مثل خدا مهربون باشیم و مثل خدا گذشت و چشم پوشی کنیم…هر وقت تونستیم بی توقع ببخشیم بدون چشم داشت مهربان باشیم و بیدریغ گذشت کنیم اون وقت بنده ی محبوب خدا شدیم و لیاقت دریافت نعمتهای بیکران الهی را در خودمون ایجاد کردیم و اونوقت نعمت های بیکران الهی به سوی ما سرازیر میشه…به قول معروف اشکال از گیرنده س اگر نه فرستنده که مشکلی نداره، او بی حساب نعمت داره و بی حساب به بنده هاش می بخشه بنده ها باید لیاقت دریافت نعمت های بیکران الهی را در خودشون ایجاد کنن…خط از طرف خدا همیشه وصله این بنده ها هستن که معمولا خط شون جاهای دیگه مشغوله.ما با شکرگزاری از نعمتهای خداوند و توجه به داشته هامون و سپاسگزاری بخاطر اونها ظرف وجودی مون را گسترش میدیم تا نعمات بیشتری را دریافت کنیم و البته سپاسگزاری با احساس خوب و عالی…اگر با دل شکسته و عاجزانه از خدا بخوایم این نشونه ی ضعف ایمان ماست و در واقع به کائنات میگیم که ما مطمئن نیستیم که خدا نعمت داره و شک داریم که بهمون میده یا نمیده و همین شک و تردید نشونه ضعف ایمان مون به خدای مهربون قادر بخشنده ست و خدا و کائنات هم برامون نمی فرستن بهمون نمی بخشن و هرچه بیشتر التماس و تضرع کنیم کمتر دریافت میکنیم.من ایمان دارم که می تونم با توجه به داشته هام و شکرگزاری بخاطر اونها لیاقت دریافت نعمت های بیکران و بینهایت الهی را در خودم ایجاد کنم و خدای مهربان آنچه را بخواهم بیدریغ به من خواهد داد.موفق باشین.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 34662 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

        نشان های دریافت شده

        سطح مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 93 کلمه

        سلام دوست خوبم زهره خانم 

        میخواستم بهتون بگم که آنقدر ناراحت نباشید وحسرت گذشته رو نخورید چون زمانیکه داریم حسرت میخوریم دارین سفارش اون طعم بد میدیم  میخواستم بگم باید خدا رو شکر کنیم چون اگر پدرومادرهامون به ما یاد میدادن که خدا کی وکار میکنه مطمئنن الان ما اینجا نبودیم ما چون احساس میکردین خدامون نمیشناسیم هدایت شدیم به این مسیر پس خوشحال باشید که یاد نگرفتید الان واقعیت خوردن رو دارید تجربه میکنید در پناه خداوند مهربانان باشید دوست خوبم وخوشحالم که با شما دوست عزیزم آشنا شدم موفق وپیروز وشاد باشید 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/08/22 23:40
      مدت عضویت: 1873 روز
      امتیاز کاربر: 27067 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 220 کلمه

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم

      این خیلی آرامش دهنده بود که خدا ما را در همه حال و بی قید و شرط دوست دارد و این ما هستیم که باید راه دوست داشتن خدا را پیدا کنیم

      این سوال برای من پیش آمد که اگر خدا همه بندگانش را دوست دارد پس یعنی بین انسانهای درست کار، با محبت و خدمت گذار با انسانهای خطا کار آنهایی که انسانهای دیگر را اذیت و آزار داده اند و یا حتی کسانی را شکنجه کردند و یا به قتل رساندند فرقی وجود ندارد

      پس آنها هر کار غیر انسانی انجام دهند و بگویند خدا ما را بی قید و شرط دوست دارد 

      میدانم که از ویژگی های خدا عشق و محبت است و نفرت و نامهربانی در او نیست

      من ایمان دارم که خداوند عادل است ولی آیا میشود که جایگاه این دو دسته در یک ردیف باشد اگر در یک ردیف نیست چطور این دوست داشتن همه انسانها از طرف خداوند را میتوان توجیح کرد

      تنها چیزی که به فکرم میرسد این است که آن افراد نادرست خدا را دوست ندارند چون اگر دوست داشتند دست به آن کارها نمی زدند و دوست نداشتن خدا برای این افراد چیزی به جز رنج و پریشانی و ناآرامی به ارمغان نمی آورد و این جواب عملکرد آنها خواهد بود

      استاد عزیز ممنون میشوم اگر در این مورد توضیحاتی بدهید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kouroshzamany95@gmail.com
      1400/06/29 00:04
      مدت عضویت: 1157 روز
      امتیاز کاربر: 1950 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 382 کلمه

      به نام خدای مهربانم 

      سلاو و درود 

      وقتی الان آگاهانه به گذشته نگاه میکنم میبینم که نگاه کردن به گذشته خودم شرمسارم میکنه آخه این همه اطلاعات غلط چرا؟!!! 

      انگار کل زندگیمون رو روی یه کاغذ ساختیم که اون کاغذ و کشیدن و همه چی خراب شد و الان دارم درست و محکم زندگیم رو روی زمین و جای سفت درست میکنم با پی ریزی قوی  

      اگر نماز نخونی خدا میزندت!! 

      اگر نماز نخونی همیشه تو زندگیت اتفاقای بد میفته!

      اونایی که نماز نمیخونن و زندگیشون خوبه دلیلش اینه که خدا غرق در خوشبختی کردشون تا به یاد خدا نیفتن که اون دنیا نقره داغشون کنه!!! 

      اگر یه تار موت بیرون باشه باهمون تارها آویزونت میکنن و روی زمین میکشنت روی زمین !!

      پل صراط پل صراط 

      که هیچکس نمیتونه ازش رد بشه !!!

      آتیشایی که اونجا آمادس و که دیگه نگوووو!! 

      آخه اینجوری کجا خدا مهربان و بخشنده س؟!! 

      به قول یکی پس اگر خدا عصبی بود چجوری میشد؟! 

      کلی کار انجام میدادیم و کلی نمازای مختلف و کلی روزه و کلی ذکر و …. بعد التماسش میکردیم که فلان چیز و بم بده آخرم یک درصد اطمینان نداشتیم که میده وگرنه التماس نمیکردیم با اشک و ناله 

      میرفتیم امامزاده ها تا شاید به خاطر اون امامزاده یا جمع اونجا ماهم اونوسط دیده بشیم!!! 

      انقدر ایمانمون ضعیف بود که گاهی خدارو ول میکردیم از امام ها حاجت میخواستیم!!! یا باید یکی از امام ها رو واسطه میکردیم حتما 

      یا باید از بقیه میخواستیم دعا کنن چون مطمین بودیم خدا صدای مارو نمیشنوه 

      خیلی در حق خودمون بد کردیم و در حق خدایی که گوشه قلبمون بود و ما ندیدیمش و بش عشق نورزیدیم فقط ازش ترسیدیم 

      خدارو شکر که این راه و جلوی پامون گذاشت تا آگاه بشیم و بقیه عمرمون در جهالت نگذره این بزرگترین نعمته 

      خیلی ها این موقعیت براشون جور نمیشه و در جهالت کامل روز به روزشون میگذره و حالشون بده و آرامش ندارن و آرامش رو در مرگ میبینن پس میگذرونن تا زمانی که بمیررن و من واقعا خدارو سپاس میگم به خاطر اینکه من رو آگاه کرد  

      همیشه از خودم میپرسیدم اینهمه تلاش میکنم چرا به جای اینکه موفق بشم پسرفت میکنم میرفتم اشخاص موفق در رشته خودم رو میدیدم تا اشکال کارم رو پیدا کنم وسایلم رو عوض میکردم تبلیغاتم رو بیشتر میکردم ولی فایده ای نداشت و دلیلش این بود که اشکال از من بود من ایمان نداشتم من مشکل داشتم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 16 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/05/25 20:51
      مدت عضویت: 1203 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 302 کلمه

      سلام
      کاش استاد عزیز هممون خدا رو مثل شما ببینیم
      خانواده همسر من ک مذهبی هستن ی جوری در مورد خدا حرف میزنن ک انگار خداوند محتاج دورکعت نماز ماست طوری از خدا حرف میزنن ک انگار منتطر ببینه ک ما چ اعمالی میخوایم انجام ندیم
      ی ک نفر ی پستی گداشته بود ک میگف نماز ک میخونیم انرژی های مثبت وارد تموم بدن ما میشه و فلسفه داشت حتی خدا نماز رو برا خودش نمیخواسته برا حال خوب ما برا حس خوب ما میخواد انجام بدیم و ما اینو درک نکردیم اصلا
      استاد عزیز واقعا نمیدونم این همه علم و اگاهی شما از کجاست مطمئنم ک از نزد خداست خدا خواسته برای ما انسانهای عصر حاضر ک باید خیلی باعلم واگاهی ببنیمش و نمیبینم و رو ب ما بگه واقعا ایمان دارم ب این حرفم خدا رو در نظرما کوچک کردن
      در حالی ک خدا واقعا عاشق ماست و این ماییم ک خدا رو از خودمون دور می‌بینیم غیر دست یافتنی کینه ای مغرور
      در حالی ک اینطور نیس
      خدا مهربونه و عاشق بنده هاشه و ماییم ک عشقشو نبیمینیم عشقی بی منته
      ما باید عشق خدارو باور کنیم لمس کنیم و عشق بورزیم
      تموم عمرم سعیم این بوده ک خدارو عاشق خودم کنم خدارو راضی کنم
      ولی نکردم ک خودم عاشقی کنم من عشق خدا رو باور نداشتم و الان میبینم ک واقعا خداوند عاشق منه و من خدارو سپاس میگوییم ک این فایلو دیدم و قفل های زیاد در این مسیر برا من باز شد
      این همه سال اون عشق ورزیده و من تماشا من مقید ب شایعه ها
      من عشق نورزیدم ب خداوند ب منبع عشق من اصلا یاد نگرفته بودم بلد نبودم ک عشق بورزم
      ممنون و سپاس از استاد عزیز ک چنین زیبا خدارو برا ما تعریف میکنی
      بهترین معلمی ک تا ب الان دیدم ممنونم یک دنیا ممنون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amir.univers2@yahoo.com
      1400/05/19 18:46
      مدت عضویت: 1282 روز
      امتیاز کاربر: 106 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 79 کلمه

      خالق یکتا همه بندگانش را بی قید و شرط دوست دارد و به جای این نگرش که چقدر خدا نسبت به ما رضایت دارد در این نگرش باشیم که چقدر خودماناز بندگی در حضور پروردگار رضایت داریم

      عشق الهی نسبت به ما حتمی و قطعی است و این ما هستیم که باید به خودمان اثبات کنیم که تا چه حد به خالق خود عشق می ورزیم و در امور زندگی بدون هیچ واسطه ای به او توکل کرده و در راستای مسیرِ حقِ او قدم می نهیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1400/04/21 23:06
      مدت عضویت: 1344 روز
      امتیاز کاربر: 14088 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 330 کلمه

      بنام خدا 

      من خودم از بچگی همیشه فکر میکردم خدا منو دوست نداره یا زیاد دوست نداره ابتدایی بودم بعضی دوستام خیلی زیبا بودن ،پوست سفید داشتن ،خوش تیپ بودن بعد من مقایسه میکردم خوش به حالش چقدر خدا دوستش داره که اینقدر خوشگله من چی اگه منم دوست داشت شانس داشتم خوش کل بودم یا تو دوران جوانی من خیلی نماز و روزه نمی گرفتم و همیشه فکر میکردم اونایی که عبادت میکنن مسجد میرن ،یا ۳ روز میرن اعتکاف تو مسجد ،مرتب میرن روضه نذری میدن خوش به حالشون خدا خیلی دوستشون داره ولی من چکار کردم برا خدا که دوستم داشته ّباشه همیشه فکر میکردم باید برا خدا یه کار ی کرد که دوستم داشته باشه .

      جالب اینکه برا ایام محرم میگفتم خوش به حال مردها میرن مراسم سینه زنی ،زنجیر زنی ما فقط نگاه میکنیم اونا خیلی ثواب میکنن و خدا خیلی ازشون راضی میشه .هر وقت نذری بود می گفتیم قبول باشه .یا فلانی خوش به حالش پول داره میره کار خیر میکنه و خدا را در دنیا و آخرت از خودش راضی میکنه اما ما چی چکار کنیم برا همین است که همیشه به قول معروف هشتمون گرو نه است چون خدا را از خودمون راضی نکردیم ‌این افکاری بود که من سالها شنیده و باور کرده بودم 

      اما چند وقت است که با این فایلها هستم خیلی از پرده ها کنار گذاشته شد و فهمیدم خدا نیازی به کار خیر و عبادت های ما ندارد چرا که وقتی انسان را آفرید به خودش تحسین گفت و بدون هیچ قید و شرطی ما را دوست دارد و ما باید هر روز به توجه به آفریده ها و نعمت های بیکران الهی خدا را دوست داشته باشیم حتی هر روز که چشمهایمان را باز کردیم خدا را سپاس که فرصتی دوباره بهمون داده تا دوباره شروع کنیم یک روز دیگر را این ما هستیم که باید خدا را دوست داشته باشیم 

      خدا ما را همیشه بدون هیچ قید شرطی دوست دارد. 

      ممنون استاد از این فایل بسیار زیبا .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Vafraze12
      1400/03/19 02:27
      مدت عضویت: 1653 روز
      امتیاز کاربر: 11551 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 181 کلمه

      با سلام عرض ادب تکرار روز۸۰

      خدا را شکر می کنم که به من توفیق داد تا باری دیگر در این جلسه شرکت کنم.

      خداوند عزیز بدون قید و شرط عاشق ما بنده خاست چرا ما برای عشق به خدا شرط می بندیم .مثلا می گیم اگه خدا قبول کنه به امید قبولی طاعات و عباذات این یعنی شک داشتن به عشق خود نسبت به خداوند خدوند وقتی من را خلق کرد به خودش آفرین گفت فتبارک الله احسن الخالقین

      من همیشه فکر می کردم که باید برای نزدیکی با خداوند باید ساعتها و روزها مشغول عبادت باشی این چیزی بود که از کودکی به ما می گفتن و من باورش کرده بودم ولی باشنیدن این فایل فهمیدم برای تغییر زندگی، ثروت فراوان ، آرامش درونی  باید فقط یک کار کرد باید نگاه کنیم که خودمان چقدر راضی هستیم از عشق به خداوند به اینصورت که باید به نعمتها و زیبای ها و نشانه های خداوند دقت کنیم  او را بدون قید و شرط عاشقانه دوست داشته باشیم ما توان ناراضی کردن خداوند را نداریم چون او ما را دوست دارد .

      ممنونم استاد ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sofiashirazi667
      1400/01/02 18:10
      مدت عضویت: 1468 روز
      امتیاز کاربر: 3699 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 71 کلمه

      بنام خالق بی همتا…از وقتی ک ب خودم اومدم و خودم و شناختم بهمون گفتن اینکار و نکن گناهه خدا ازت ناراحت میشه و دوستت نداره همه اش باهامون بوده این چند سال این حرف ها ولی با گوش دادن این فایل حالم خوب شد من عاشق خدا هستم هیج وقت تنهام نمی زاره همیشه و در همه حال بامن و در کنارم بوده دوستت دارم خدای یکتا و بی همتا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1399/12/07 11:16
      مدت عضویت: 1873 روز
      امتیاز کاربر: 17953 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 478 کلمه

      فایل ۱۵ زندگی با طعم خدا 
       به نام آفریدگار مهربان 
       من در گذشته همیشه دلم میخواست کاری انجام بدم که خدا خوشش بیاد واز من راضی باشه ومن بنده خوب خدا باشم  خیلی خدا را دوست داشتم ودارم وهمیشه تلاش ام این بود که رضایت خدا را به دست بیاورم  ولی هیج وفت فکر نمیکردم که خدا همیشه از ما راضی است  وهمیشه به بندگانش لطف داره حتی به گناه کارانش هم لطف داره چون درهای توبه را بروی همه باز گذاشته  وگفته گناه هم کردی اشکالی نداره باز تو میتوانی بنده خوبی باشی برگرد  ما با گناه کردن ضرری به خدا نمیزنیم  این ضرر به ضرر خودماست  وخدا اینقدر ما را دوست داره که درهای توبه را باز گذاشته تا جلوی این ضرر را برای ما بگیره خداوند بی نیاز از همه چیز است این ما هستیم که با شک وتردید به خدا میخواهیم نزدیک شویم چون خدا را دور از خودمون میبینم  ودیدگاه ما  این است که ما لایق محبت وعشق خدا نمیدانیم  ونمیتوانیم رضایت خدا را بخوبی جلب کنیم  ما باید این دیدگاه را تغییر دهیم تابتوانیم تغییرات خوبی در زندگی داشته باشیم 
      اولین فدم این است که باور کنیم که خداوند مارا بی قید وشرط دوست میدارد واطمینان به این دوست داشتن در زندگی کارهایی را انجام بدهیم که ثابت کنه ما خدا را دوست داریم  وافکار خوب در باره خودمون ودیگران داشته باشیم کارهایی خدا گونه انجام دهیم چون روح خدا در ما دمیده شده پس نمیتوانیم خارج از آن انجام دهیم چون کارهایی که از شیطان سر میزنه باروح خدایی که در ما دمیده شده ناسازگار است  پس خدا گونه فکر کنیم وخدا گونه رفتار کنیم تا ثابت کنیم ما لایق تحسین خداوند از خلقت ماست باشد  

      ما باید افکاری چون عشق ومحبت ونیکو کاری را در خودمون پرورش بدیم تا به خودمون ثابت کنیم که ما خدا را دوست میداریم  وقتی با تمام عشق توکل به خدا میکنیم واعتماد به خدا داریم ودیگر نگرانی از آینده نداریم همین میشود دوست داشتن خدا چون آرامش پیدا میکنیم واعتقاد داریم که قدرتی فراتر از ما حامی ماست  واگر توجهات خود را به سمت زیبایی ها  خوبی ها ببریم نشان دهنده همان اعتماد داشتن به خداست ونشان میدهد که ما عاشق خدا هستیم  

      خدایی که در هر لحظه مراقب ماهست تا در این دنیای زمینی بهترین ها در اختیار ما قرار بگیرد  وما اگر به نجوای شیطان گوش کنیم وغرور را سر لوحه خود قرار بدهیم  و وجود این نعمات را ازبی ارزش بدانیم واهمیتی برای نعمتها قایل نشویم از خدا دور میشویم  و آنوقت است که شک و دودلی به سراغمون میاید که آیا خدا ما را دوست داره یانه  وهمین شکها از افکاری است که به ما تلقین شده  وما را دچار سردر گمی کرده ما باید اطمینان داشته باشیم که خداوند تمام بندگانش را دوست داره وسر تعظیم برای خداوند بخاطر این همه عشق ومحبتی که به ماداره فرود بیاوریم  بذر های کینه نفاق ستم به دیگران حسادت انتقام وبدخواهی که از کارخانه شیطان است را در قلب خودمان که خانه خداست نکاریم وبه جایش عشق محبت نیکو کاری در حق خودمان ودیگران نوع دوستی مهربانی گذشت را در قلب خود بنشانیم چون خانه خدا لایق این آذین هاست و جلال وشکوهش در قلب ما با این آذین بندی نمودار میشود  خدا را دوست داشته باشیم چون خدا ما را دوست میدارد 

      🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3
      محتوای دیدگاه: 130 کلمه

      سلام دوستان جلسه ۱۵ زندگی با طعم خدا من تا امروز که این فایل گوش نداده بودم همش فکر میکردم که چکار باید بکنم خدا ازم راضی باشه ایا اصلا منو دوست داره من وقتی مردم‌چکار کم اما از وقتیکه این فایل گوش دادم زنده شدم خیالم راحت شد که خدا وقتی انسان افریده و از روح خودش در اودمیده به خودش احسن گفته از وقتی چشم باز کردم فقط ما رو از خدا ترسوندن‌واصلا نمیدونستم که خدا انسانهارو بدون قید وشرط دوست داره اما از امروز تصمیم گرفتم که دیگه بجای اینکه همش دنبال راهکاری باشم که خدا ازم راضی باشه دنبال راهکاری هستم که به خدا بگم دوستت دارم وقتی بدنبال خدا تو زندگی خودم وچهان هستی باشم وزیباییهارو ببینم وبه خدا میگم که دوستش دارم عاشقشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1399/11/01 07:26
      مدت عضویت: 1530 روز
      امتیاز کاربر: 1017 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 233 کلمه

      فایل زندگی با طعم خدا جلسه پانزدهم :

      شک داشتن به خودمان و خدایمان مثل این است که ما در جیبمان سکه های تقلبی داریم و میخواهیم خرید کنیم. بنابراین ما ممكن است حتی به سکه های حقیقی و واقعی ديگران هم شک کنیم چون ذهن ما درگير شک است.

      در برابر خداوند ی که ما را افریده و در هر لحظه با ماست جای هیچ شک و شبهه ای نمیماند. علت ان هم کاملاً واضح و اشکار است. خدا قدرتمند است او ما را افریده است. اوست که خالق ماست. پس ما میتوانیم با اطمينان زندگی کنیم.

      وقتی ما به کاری یا چیزی شک میکنیم مردد میشویم ، افکار منفی بیشتری را به سوی خود جذب میکنیم. ما از طریق شک و تردید و عدم اطمینان به مقصد نمیرسیم.
      انعکاس شک و تردید در زندگي ما تولید شک بیشتر میکند.

      هدف ما میتواند به جای شک داشتن اینکه ایا خدا ما را دوست دارد یا نه ، میتواند در بررسی تفکر مان باشد ، میتواند در مسیر تغییر دیدگاههای صحيح باشد ، میتواند به اتخاذ نگرشها ی جدید و درست باشد ، میتواند درک عمیق اصول بنیادین وجود انسان که اشرف مخلوقات است باشد.

      دانش و اموزش ما در این دوره و توانایی ما برای مقابله با چالش های زندگی با شکیبایی و فکری ارام میتواند معیار و جایگزین ما به جای شک و تردید در زندگی ما قرار گیرد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادى
      1399/10/27 07:53
      مدت عضویت: 1598 روز
      امتیاز کاربر: 23543 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,079 کلمه

      سلام استاد عزيز & دوستان گرامى در سرزمين لاغرى با ذهن😊
      زندگى با طعم خدا 15,♥️♥️
      ❄️من بازم خوشحال و سپاسگزارم كه در اين مسير زيبا , زندگى با طعم خدارو , بهتر احساس مى كنم . من وقتى صبح , بيدار مى شم , مى گم , خداوند مهربان عاشق من است & خداوند مهربان من رو عاشقانه دوست داره و تأييد مى كنه & من خودم رو عاشقانه دوست دارم و تأييد مى كنم .🌟اما وقتى اين فايل رو ديدم , احساس بهترى نسبت به خداوند در خودم احساس كردم🌟خداوند مهربان , من ( ما ) رو بدون قيد و شرط دوست داره , امروز يه موضوع رو دريافتم , يادم اومد كه من قبل از ازدواج , وقتى مسئله اى داشتم , در حالى كه به خدا مى گفتم , گاهى اونو مى نوشتم , وقتى ازدواج كردم , همه چى خوب بود . همه چى با عجله و شتاب , ازدواج , باردارى , شغل و كار و كاراى خونه و مسائل ديگه , شلوغ و پلوغ پيش مى رفت . طبيعت من هم آرام بود , دوست داشتم همه چى به آرامى پيش بره و با آرامش زندگى كنم , من مهارت و دانشى براى حل مسائلم نداشتم , و فكر مى كنم درست همين جا بود كه از مسير اصلى زندگيم خارج شدم , و از خودم دور و دورتر شدم . و الان طعم هايى رو كه من از خداوند مهربان مى خوام , همه ى اون طعم ها ( نعمتها و رحمتها ) در زندگيم به من داده شده , اما متاسفانه سالها توجه و تمركز به مسائل زندگيم و به دنبال آن نگرانى , مانع لذت بردن از نعمتهاى زندگيم مى شد , وقتى نگران بودم , سپاسگزار هم نبودم , همش مى گفتم , خدايا , من به تو اعتماد دارم & خدايا , من به تو اعتماد مى كنم , در حالى كه بازم نگران بودم , و احساس شادى نمى كردم .
      اون سالها فكر نمى كردم كه بايد براى خواسته هام صبر هم داشته باشم و نگران نباشم , وقتى هم مى ديدم هيچى تغيير نمى كنه بيشتر در احساس بد و نگرانى مى موندم . خودم دعا مى كردم و فكر مى كردم كافى نيست و مسائلم رو به ديگرى هم مى گفتم كه برام دعا كنه , و هميشه بين منو خدا , واسطه اى هم قرار داشت اما بعد از سالها , دريافتم كه خداوند در زندگيم كوتاهى نكرده و نعمتهاى زيادى به من داده , و البته با ديدن و گوش دادن به فايلهاى زندگى با طعم خدا , حضور خداوند در زندگيم رو , بهتر حس و لمس مى كنم . من فكر مى كنم روابط ما , رفتارهاى ما , روابط پدر و مادر با فرزندان , و به طور كلى روابط ما با همديگه , نقش مهمى در زندگى ما داره , من فكر مى كنم خدا رو نمى شه تعريف كرد , خدا , همين نزديكى ست , در قلبهاى ما💕💞خدا جايى ست كه عشق و محبت هم هست , خدا , در لبخندهاى ما , در شاديهاى ما , در عشق و محبت هاى ما , و در روابط مون هست چون خدا عشق است , خدا محبت است . امروزه اينقدر تحت تأثير اخبار رسانه ها و اتفاقات جهان و … قرار مى گيريم كه حتى ممكنه يادمون بره كه بايد💯 به خدا اعتماد كنيم . اين روزا , گاهى كه نگران اوضاع مى شم و اخبارى رو مى شنوم , يادم مى ياد و مى گم , من به خدا اعتماد دارم , من به خدا ايمان دارم و لحظاتى بعد آرامش دارم . خداروشكر و سپاس در اين مسير هستم و هر روز , روابطم با خودم و خداوند مهربان بهتر مى شه . نشانه هاى خدارو در زندگيم احساس مى كنم , هر روز زندگيم , مباركه . وقتى بارون مى ياد , از بارون لذت مى برم🌧 ☔️ وقتى هوا آفتابيه , از نور خورشيد لذت مى برم☀️وقتى برف مى باره , از بارش برف لذت مى برم ☃️⛄️و اگر هم , يه روزايى هوا خوب نباشه , مى دونم كه هواى خوب در راهه , چون خداوند مهربان , دوست داره , زيباييهاشو به همه ى بندگانش نشون بده . لطف خداوند مهربان بود كه من در اين مسير هستم , در اين مسير , من با وجود مسائل زندگيم , با احساس خوب زندگى مى كنم . من به اينكه خدا منو دوست داره يا نداره , شايد فكر نمى كردم ! البته برنامه هايى كه مى ديدم , بيشتر اين بود كه توشه اى براى آخرت داشته باشيم و به فكر اعمال مون در جهان آخرت باشيم , اينقدر زيبا جهان آخرت رو بيان مى كردن اما از زيباييها و لذتهاى طبيعى اين دنيا چيزى نمى گفتن , انگارى همه چى و همه ى وعده ها در جهان آخرت داده شده , و نه اينجا !
      ديگه چند سالى هست كه اون برنامه ها رو نمى بينم و آرامش بيشترى دارم . در اين مسير دريافتم كه براى اعتماد💯به خداوند , بايد دنبال نشانه هاى خداوند در زندگيم باشم , وقتى من محبت پدر و مادر و يا همسرم رو ببينم , اونوقته كه من محبت خدا رو , بهتر حس مى كنم . همينطور فرزندان ما , كه در كودكى , خدارو در محبت مادر و دستهاى پر مهر پدر مى بينند , وقتى صبح مى رم بيرون و لبخند مردم رو مى بينم , زندگى برام زيباتر به نظر مى رسه , وقتى همسرم روى خوش داره , زندگى برام خيلى زيباتر مى شه , وقتى شادى و سلامتى فرزندانم رو مى بينم , اوج شاديه منه , خيلى چيزهاى خوب همين جا وجود داره و من مى تونم هر لحظه سپاسگزار اونا باشم . وقتى روابط مون به لطف خداوند مهربان خوب و عالى باشه , و احساس خوبى در خودمون ايجاد كنيم , در نتيجه قضاوت خودمون و قضاوت ديگران , غيبت و بدگويى , حسد و … كمرنگ
      مى شه و با ديدن خوشى ديگران , من هم خوشحالم , و در اين مسير دريافتم و دارم تمرين مى كنم كه هر جا نگران چيزى شدم , به خداوند 💯 اعتماد كنم و دنبال نشانه هاى خدا در زندگى روزانه م باشم . خدا با من ( ما) است . وقتى به خداوند💯اعتماد كنم , از راههايى كه , فكرشو هم نمى كردم , لطف خدا شامل حال من مى شه .
      با تشكر فراوان , شاد و خرّم باشيد🥰🎄🎄

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سهیلا عظیمی ویشته
        1399/12/07 10:31
        مدت عضویت: 1873 روز
        امتیاز کاربر: 17953 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 13 کلمه

        فوق العاده بود عزیزم آفربن به شما با دیدگاهی به این روشنی 👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/10/20 23:46
      مدت عضویت: 1701 روز
      امتیاز کاربر: 11348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 260 کلمه

      سلام سلام 😍😍
      من یاد گرفتم هرکاری که احساسم برای انجام دادنش خوب هست رو دنبال کنم.
      این ایده ی فوق العاده ای هستش که من تلاش کنم تا اثبات کنم که خدا رو دوست دارم. این فکر به من اشتیاق و انگیزه میده برای بهتر عمل کردن. که سعی کنم هر لحظه علاوه بر اینکه نشون میدم عاشق خداوند هستم تلاش میکنم که بیشتر دوستش داشته باشم و بیشتر عاشقش بشم. من چند روز پیش مشهد بودم. سری های قبل همش گریه و التماس و خواهش برای رسیدن به خواسته ها اما این سری چشم هایم رو بستم و با خدا صحبت کردم و گفتم شکرت خیلی راضیم ازت.. ممنونتم من زندگی فوق العاده ای دارم.. همین که نعمت حیات به من دادی تا عمر دارم نمیتونم شکرش رو به جا بیارم.. همین که منو در زمانی وارد این دنیا کردی که امکانات و وسایل راحتی زندگی خیلی زیاده و انسان ها سطح زندگی خیلی بالایی نسبت به تمام طول تاریخ دارند، ازت ممنونم 🌸 🙏🏻 😘. به خاطر سلامتیم و سلامتی خانواده ام ازت ممنونم 🌸 🙏🏻 😘. از تو درخواست زندگی بهتر دارم در حالیکه الان در آرامش هستم 😊 ولی میخوام با تجربه ی نعمت های بهتر تو رو بهتر عبادت کنم و سپاسگزاری های خیلی با کیفیت تری داشته باشم. کلا هدفم اینه که با تجربه ی خوبی ها تو رو بیشتر بشناسم و بیشتر دوستت داشته باشم 😍😍
      این مسافرت خیلی بهم چسبید چون احساس کردم من در اون شرایط و آرامشی که از خدا همیشه میخواستم هستم و دارم ازش درخواست های بیشتری میکنم…
      ❤️❤️❤️❤️❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 1369ehsan
      1399/10/15 19:37
      مدت عضویت: 1558 روز
      امتیاز کاربر: 236 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 366 کلمه

      سلام
      چقد لذت دارد خواندن نامه امام علی به پسرش، چقد معلم خوبی است امام علی برای پسرش، چقدر پدر پرسود و برکتی است برای پسرش. اولین بار بود که اینجوری امام علی را شناختم، چقد بنده خوبی است، چقد معلم خوبی، بشدت خوبه. امام علی به فرزنش میگه که خداوند تو را دوست دارد، خداوند برای تو ارزش قائل است. هر بار که گناهی کردی فقط توبه کن و تموم خداوند تو را بخشید. خدواند بخاطر هر گناهی یک امتیاز منفی می دهد و بخاطر هر کار خوب 10 امتیاز مثبت، ببین خدا چقدر مهربونه، چقدر بخشنده است، پس به هیچ عنوان نگران نباش، فقط از خدا بخواه، زیاد بخواه، انسان هر چه بیشتر از خدا طلب نعمت کند بیشتر خدا را شناخت، بیشتر ارزش قائل میشه برای خدا، بیشتر به بزرگی خدا پی برد، خداوند به همه میدهد به کسایی که ازش طلب نعمت کنند. میگه واسطه بین خودت و خدا قرار نده، هیچکس خداوند به هر کس به یک اندازه نزدیک است فقط باید از خودش، مستقیم بخواهی، فقط از خودش طلب بخشش کنی، چقد این باور خوبه که فقط از خودش بخواهیم فقط از خودش طلب بخشش کنیم. ما به یک اندازه بخدا نزدیکم، ما جزئی از خدا هستیم. ما باید یاد بگیریم در تمام طول روز فقط از خدا طلب نعمت کنیم، نعمت سلامتی، روزی، طول عمر و… چیز هایی که فقط خودش می تونه به ما بده نه هیچ کس دیگه، میگه شما برحسب باورهایی که دارید به خواسته هاتون می رسید، اگه در خواسته ها تاخیر افتاد به این خاطره که خدا بهترش بهتون بده، خدا میخاد کامل ترش بهتون بده، میخاد لایق دریافت اون نعمت باشید بعد بهتون بده پس امید داشته باشید و شاد باشید که در زمان مناسب خدا بهتون خواهد داد. به هیچ عنوان نا امید نشویم چون نا امیدی خودش بزرگترین گناهه، در کل ما باید در طول روز همه چیز از خدا بخواهیم و امید داشته باشیم که در زمان و مکان مناسب به ما خواهد داد. و کلید گنج های خدا همین دعا و خواسته های ما هستن. اگر اشتباهی کردیم فقط از خودش طلب بخشش کنیم و فراموشش کنیم. و همیشه همیشه امید داشته باشیم و از زندگی لذت ببریم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/10/08 00:43
      مدت عضویت: 1814 روز
      امتیاز کاربر: 32926 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,436 کلمه

      من دوست دارم تغییر کنم و شرایط جدید رو تجربه کنم و زندگی جدیدم رو با طعم خدا دوست دارم .خدا رو شکر برای این همه تغییر و نتایج عالی که در انتظار من هست .
      از بچگی به ما خیلی آموزش اشتباه دادن از طریق مختلف خیلی به ما گفتن چه کنید تا خدا از شما راضی باشه و ما هم چون معیار خاصی نداشتیم برای راضی بودن خدا پس همیشه شک داشتیم که خدا از ما راضی هست یا نه ؟و میرفتیم سراغ یه کارهایی که خدا ما رو دوست داشته باشه و از ما راضی باشه .
      چه کارهایی انجام بدیم که خدا از ما راضی باشه؟
      ما همیشه به دنبال این بودیم که به خداوند ثابت کنیم که ما بنده ی خوبی هستیم و خداوند از ما راضی باشه .
      و بارها ما خواستیم کاری کنیم و گفتیم برای رضای خدا این کار رو میکنم ؟.اینم یه باور غلط دیگه هست که بارها به ما گفتن و یا این جمله ی که خدا قبول کنه یا قبول حق باشه ؟اینها همه شک و تردید ما را نشون میده که خداوند از ما راضی نیست و یا ما و کارهای ما رو قبول نمیکنه و از کجا ما به این افکار رسیدم از اطرافیان و بقیه که بارها از این جمله استفاده کردن و به زبون اوردن مثلا :
      برای رضای خدا ببخش
      برای رضای خدا کوتاه بیا
      برای رضای خدا کمک کن
      و این نشان میده که خدا از ما راضی نیست و مگر یه سری کارها انحام بدیم که تازه بعد از انحام دادن اون کاراها هم شک داریم که خدا ما رو قبول داره یا نه ؟؟
      ما باید به خداوند ایمان و اطمینان داشته باشیم
      تا وقتی دیدگاه ما به خداوند در هر زمینه ای تغییر نکنه ما نمیتونیم طعم متفاوتی از خداوند در اون زمینه ببینیم .
      اگر دیدگاه شما این باشه که خداوند از شما راضی نیست هر کاری بکنی همیشه شک و تردید داری که خدا ند تو رو دوست داره یا نه و اینجوری خودت رو لایق دوست داشتن نمیدونی پس به اندازه ای که مطمعنی خداوند از تو راضی هست تو میتونی طعم های متفاوتی رو تجربه کنی
      و همین درک عمیق باعث شده من متفاوت با خدا حرف بزنم و خدا رو ببینم و طعم های متفاوت ببینم .
      خدا همه ی ما رو دوست داره بدون قید و شرط و بدون اما و اگر و تو باید فراموش کنی اون باورهای غلط رو و بگو خداو ند من رو بدون هیچ شرطی دوست داره .
      من نمیتونم کاری کنم که خداوند رو از خودم نا راضی کنم خیلی جمله ی عالی و آرامش بخشی هست .(چقدر این جمله عشق داره چقدر خدا عاشق بندگانش هست. منم دوست دارم مثل خدا باشم و با این همه عشق به تمام هر انچه که در اطرافم میبینم زندگی کنم )
      فقط باید کاری کنی که احساست بهتر بشه و مورد لطف و رحمت خدا قرار بگیری چطور ؟باید به این فکر بری که خدا رو دوست داری وبا اطمینان وقتی میتونی به این حرف برسی که عمل کنی و به خرف نیست همانطور که خدا در مورد مومن خوب در قران گفته
      خداوند در قران گفته :
      وقتی انسان رو خلق کردم و از روح خودم در او دمیدم به خودم احسنت گفتم و اینجا خداوند هیچ قید و شرطی نزاشته و استثنایی هم نیست که فلان ادم خاص رو دوست داره با فلان ویزگیها نه خیر همه رو دوست داره
      خودتون فکر کنید خدایی که ادعا کرده در جهان جستجو کنید و اگر عیبی در خلقت من پیدا کردید من حق رو به شما میدم پس این خدا که با اطمینان حرف میزنه و از خلقتش اطمینان داره وقتی انسان رو خلق کرده به خودش احسنت گفته .
      پس چطور ما فکر کردیم همچنین خدایی بندهاش رو دوست نداره مگر بندهای خاصی رو ؟؟؟
      ولی انسانها به راحتی قصاوت میکنن وانسانها رو تفکیک میکنن انسان خوب و انسان بدو در واقع با اطمینان میگیم چون این ادمها کارهای خاص نمیکنن خدا اونها رو دوست ند اره اما خلق شدن من باعث شده خداوند به خودش احسنت بگه و همین نشون میده که خداوند چقدر ما رو دوست داره .
      پس وقتی ما چنین خدایی داریم به دنبال این نباید باشیم که خداوند ما رودوست داره یا نه ؟ما رو به بهشت و جهنم میبره یا نه ؟(به قول یه بزرگواری که میگفت :خداوند مشتری بهشت و جهنم نمیخواد خداوند عارف عاشق میخواد )
      بهتره به جای اینکه به دنبال این کارها باشید که ببینیم خدا وند ما رو دوست داره یا نه ؟ما به دنبال کارهایی باشیم که ما خداوند رو دوست داشته باشیم و نشان از دوست داشتن خدا توسط ما هست .
      ما هم باید به دنبال دوست داشتن خدا و این همه خلق کردن های خدا و این جهان زیبا که روی نظم افریده باشیم و به خودمون احسنت بگیم و هر جا خیلی مطمعن بودیم که خدا رو دوست داریم به خودمون احسنت بگیم .در واقع ما سالها این راه رو اشتباهی میرفتیم و
      برعکس به دنبال این هستیم که ببینیم خدا ما رو دوست داره یا نه ؟
      هر کس باید به خودش نگاه کنه به رفتارش و طرز فکرش و درون خودش ببینه به خدا توجه داریم و خدا رو دوست داریم یا نه به دنبال این هستیم که خدا از ما راضی باشه؟؟ .
      اگر ما به دنبال تغییرکردن هستیم و به دنبال ارامش و شادی درونی و سلامتی و ثروت و … هستی به جای اینکه به دنبال این باشیم که مورد رضایت خدا باشی به دنبال دوست داشتن خدا باش چطوری ؟ با توجه کردن به نعمتهای خوب خداوند و توجه کردن به زیباییهای جهان و رفتارهای خوب و …
      هر چقدر به این کارها عمل کنی اطمینانت بیشتر میشه که خدا رو دوست داری چون به دنبال نشانه های خدا هستی در زندگی خودت به حای اینکه به دنبال مورد رصایت خداوند باشی که شیطان هم این وسط خیلی حرف میزنه خودمون اگاهانه به این اطمینان برسیم که هر لحطه و هر روز حواسمون به بودن خدا و کنترل ما از طرف خداوند هست و هر روز که زنده هستیم خداوند ما رو دوست داشته که هنوز به ما فرصت داده که دوباره به جنبهای خوب زندگی و نعمتهای خدا توجه کنیم .
      نه اینکه خداوند مردگان رو دوست نداره اونها رو وارد دنیای حدیدی کرده .
      پس احسا س رضایت داشتن از نعمتها بالاترین نوع بندگی و سپاسگزاری از خداوند هست .(پس از تمام داشتهایت راصی با ش و خوشحال باش و احساس خوب داشته باش و لدت ببر تا بهترینا به تو داده بشه پس شکر گذاری به حرف نیست که بگیم خدایا شکر خداوند با احساس تو کار داره )
      خداوند خودش از اول گفته من عشق بدون قید و شرط دارم به بندهام ولی ما خودمون میاییم قید و شرط میزاریم .
      ما نباید هیچ واسطه ای بین خودمون و خدا قرار ندیم و این رو درک کن تا مسیر برای شما شفاف بشه
      من رابطه ی خودم با خداوند رو مثل یه مادر و بچه ی دو ساله میبینم که مادر عاشق بچه ی کوچیک خودش هست و حالا اگر این مادر به جای شلوعی بره و فرزندش رو هم با خودش ببره ولی بچه ی کوچیکش رو گم کنه ایا وقتی بجه اش رو دید اون رو میزاره میره و عصبانی میشه؟ یا برعکس آعوشش رو باز میکنه و کلی خوشحال میشه که دوباره تونسته بچه اش رو پیدا کنه و با خوشحالی میگه تو کجا بودی من این همه دنبال تو گشتم و منتطر تو بودم و با خودش با اعوش باز میبره خونه؟؟
      درواقع خدای من مثل مادری مهربان و دلسوزو عاشق با من بچه برخورد میکنه و من هم مثل بچه ای کوچیک هستم که فقط در کنار مادر خودم ارام میگیریم و ارامش دارم وقتی گریه کنم و مشکلی دارم و نا آرام هستم هر چقدر خاله و عمه و یا اطرافیانم بیان کنار من نمیتونن من رو آروم کنن و من فقط در آعوش مادرمم آرام میشم و گریه نمیکنم و بهانه ی خودش رو میگیریم .
      دلنوشته ی فروغ عزیز به خدای خودم :
      ای تنها قدرت و حاکم و فرمانروای جهان هستی من تو را دوست دارم و تنها تو را میپرستم و از تو یاری میجویم ، من را به راه راست هدایت کن راهی که به ایشان نعمت داده ای نه راهی که مورد غضب و ناراحتی تو هست .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghazalgolipur
      1399/09/01 02:47
      مدت عضویت: 1593 روز
      امتیاز کاربر: 3496 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 192 کلمه

      ♥️به نام خدایی که بی قید و شرط من رو دوست داره♥️
      جایگاه من پیش خدا خیلی ارزشمنده ، خدا هنگام خلقت من به خودش احسنت گفته.
      من مطمئنم که خداوند نهایت عشق و علاقه رو به من داره ، و حالا نوبت منه که ثابت کنم به خودم که خدارو دوست دارم…
      من از این به بعد دنبال جلب رضایت خدا نیستم فقط نبال اینم که به خودم ثابت کنم که خدارو دوست دارم….
      من وقتی حواسم به نعمت هایی که خدا داده باشه ، وقتی نعمت های خدا لطف خدارو ببینم نسبت به خودم و چشم هام رو باز کنم یهم ثابت میشه که من چه قدر خدارو دوست دارم …با توجه به زندگیم دور اطرافم
      من میبینم خدا وند از روی مهربانی اش هروز صلح اجازه ورود من به دنیا رو میده !
      من میبینم هروز صبح خدا حواسش به حال روحی منه !
      من میبینم هروز خدا حواسش به سلامتی من هست!
      میبینم که خدا حتی حواسش به این هست که تناسب اندام برسمو من رو راهنماییی میکنه …من عاشق خدا هستم وقتی میبینم این همه لطف و عشق خدا به خودمو.
      ♥️بین من و خدا هیچ واسطه ای نیست♥️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribab313
      1399/08/23 00:56
      مدت عضویت: 1632 روز
      امتیاز کاربر: 3043 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 139 کلمه

      باسلام
      متاسفانه درکودکی هم دیدم ب وفور و هم بهمون خاستن بقبولانند که هرچقد خاصع تر افتاده تر فقیر تر ترسو تر باشیم خدا دوسمون داره ینی فقط ترسوندن از کلمه التماس دعا واقعا متفرم همیشه همینو میگفتن و من میگفتم جرا التماس چرا مگه خودمون نمتونیم برا خودمون دعا کنیم ک از کسی التماسش کنیم ینی هرکسی ک اینو میگفته انقدر ازخودش مطمن نیست یا برای نشون دادن ب دیگران ک چقدر خوبه مومنه همش این کلمه رو استفاده میکنن. وقتی ادم خودش خوب باشه معلومه خدا ازش راصی هستش.
      خدارشکر ازین خرافات دور شدم و خدای اصلی خودم رو پیدا کردم. عشق بدون قید شرط. زیبا ترین جمله ای هست ک تاحالا شنیدم. وقتی خدا تورو اینطور افریده بااین طرز فکر بایین همه نعمت خب جراا مارو دوست نداشته باشه.
      این فایل هم مثل هنیشه عالی وفوقالعاده بود.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mlkymrym15@gmail.com
      1399/08/21 20:28
      مدت عضویت: 1440 روز
      امتیاز کاربر: 103 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 31 کلمه

      بسیار عالی وتاثیر گذار بود اما برای دریافت بیشتر این مطلب باید وقت وانرژی ببشتری صرف کنم چون با تمام اموزهای من تا کنون متفاوت بود حتی می توانم بگویم ترسناک

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1399/08/02 08:07
      مدت عضویت: 1688 روز
      امتیاز کاربر: 12339 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 246 کلمه

      سلام خدمت دوستان عزيز و استاد گرامي
      خيلي فايل ارزشمند وتاثير گذاري بود 🙏🏻👌🏻
      من هميشه به دنبال رضايت خداوند از خودم بودم كارهايي انجام ميدم بخاطر رضاي خدا
      شايد مواقعي نميتونستم كاري انجام بدم ولي از سر اجبار به خاطر رضاي خداوند اون كارو انجام ميدادمو خوشحال ميشدم كه من با اين كارا خداوند منو دوست داره
      جقدر اسونه و راحت خداوند ما رو دوست داره بدون قيد وشرط
      هيج شرطي براي دوست داشتن ما نزاشته
      خدايا شكرش ممنونم ازت صد هزار بار شكرش 🙏🏻🙏🏻
      كه بار سنگيني رو از دوشمون برداشتيم جقدر سبك و راحت شدم
      ممنونم استاد
      من ميخام توجه ام به نعمت هاي خداوند و زيبايي هاي جهان و به نكات مثبت و احساس خوب باشه و عاشق خدا بودن رو ثابت كنم و هر روز سپاسگزارش باشم بخاطر لطف و محبتی که به بنده هاش داره
      از وقتی وارد دوره شدم و با این فایل های زندگی با طعم خدا اشنا شدم
      خدا رو بیشتر حس میکنم بیشتر شکرگزار خداوند هستم
      و حس میکنم هر لحظه خداوند باهامه
      و تنها نیستم
      🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
      فرزندانم همیشه این جمله ی من رو تکرار میکنن
      و بهم میگن مامان من به خدا ایمان دارم
      از کودکی ان ها رو عاشق خدا میکنم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
      چقدر زندگی شیرین و لذت بخش هس چقدر زندگی زیبا و روشن شد برام که خداوند ما رو دوست داره و از افرینش بنده هاش به خودش تحسین گفته چه مقام والایی داریم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻خدایا هزاران بار شکر شکر شکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18
      محتوای دیدگاه: 35 کلمه

      خداوندا تو عاشق بنده‌ات هستی و هیچ عاشقی در معشوقش بغیر از خوبی نمی‌بینه. پس ما هم باید تمرین کنیم تا اون افکاری که از قبل در مورد خداوند داشتیم رو پاک کنیم وعاشقش بشیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار laleh_rhmn
      1399/06/30 07:48
      مدت عضویت: 1498 روز
      امتیاز کاربر: 683 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 162 کلمه

      خیلی ارزشمند بود باید بگم من هم مثل اکثر دوستانم دنبال این بودم که خدا ازم راضی هست یا نه.. مثل بچه ای که دنبال محبت پدر و مادرش میگرده ولی این اشتباهه هر چی بیش‌تر دنبال محبت بگردیم اون محبت در ذهن مون دورتر و دست نیافتنی تر میشه و شک و شبهه بیشتر میشه، همینکه حس میکنم خدا دوستم داره بدون قید و شرط حس آرامشی میده که منم بهترین بنده اش باشم، الان هم شروع کردم قرآن رو فقط معنی اش رو میخونم، عجب آرامشی داره و واقعا از زمانی که شروع کردم به جستجو در قرآن و حس آرامشی که داشتم و اطرافیان هم ازم سوال می‌کردند و میگفتن فرکانس ات بالاست و در مدار بالا میتونی قرار بگیری… خوب من سر در نمیاوردم که چی میگن… با این دوره های فوقالعاده آشنا شدم که هر چه بیشتر در راه عالی و با حس خوب قرار بگیرم، سپاس از شما و همه دوستان و خدای عزیزم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سمیرا
      1399/06/24 13:59
      مدت عضویت: 1873 روز
      امتیاز کاربر: 7434 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 201 کلمه

      به قول علیرضا افتخاری که میگه:دارم حس میکنم نورو که همزاد نفسهامه برای من سراغازی که معنای سرانجامه.
      چقدر این حس قشنگ و زیبا بود که ما هیچ وقت نمیتونیم کاری کنیم که خدا ازمون ناراضی باشه و چقدر انسان احساس سبکی و راحتی میکنه که عشق خدایی که میگن یعنی چی .یعنی بی قید و شرط دوست داشتن وای چقدر احساس سبک بالی داشتم دوست دارم فریاد بزنم که اون خدایی که همیشه ازش میترسیدم بی قید و شرط منو میخاد حتی اگه هیشکیم منو نخاد.خدایاااااا ممنونم که امدم تو این راه خدایااااا ممنونم که منو هدایت کردی به این سایت.
      هر روز دلم میخاست یکی پیدا بشه برام توضیح بده خدا چیه خدا کیه و منو برا چی خلق کرده .از بچگی همیشه ترسوندتم و با ترس زندگی کردم که خدا عذابت میکنه.تاوان گناهانت رو داری پس میدی و هزارتا دروغ دیگه ….والان که به این مسیر هدایت شدم میخام خدارو بیشتر بشناسم و بهتر باهاش ارتباط داشته باشم.میخام بیشتر حسش کنم میخام عاشقش باشم میخام هر لحظه لحظه حسش کنم خدایااااااا میخام حست کنم کمکم کن ….
      خدارو شکر میکنم که این همه دروغ و ترسهام پایان یافت و ممنون از شما استاد که اینقد واضح و ساده توضیح میدید.با سپاس

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 17490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 252 کلمه

      وقت همگی بخیر انشالله
      من هم اینو دارم تمرین می کنم همیشه که آدم‌ها رو مثل خدا بدون قید و شرط دوست داشته باشم ولی از بچگی خودم اینطوری نبودم یعنی همیشه باید یه کارهایی یه چیزهایی انجام می دادم که دوستم داشته باشن تا الان فکر کنم فقط مادر بزرگم همیشه منو بدون قید و شرط دوست داره هممون منو و دخترمو و شوهرم …
      من هم به بچم هیچ وقت نمی گم اگه اینجوری باشی دوستت ندارم حالا یادم نیست ممکنه که کوچیکتر بوده گفته باشم همیشه حمایتش می کنم و طرفداریشو می کنم همه جا و این واقعا قشنگه که خدا لازم نداره که ما کارهای خاصی انجام بدیم که دوستمون داشته باشه همیشه دوستمون داره
      خداوند از هیچ چیز قهرش نمی گیره که آدم‌ها می گن اگه این جوری باشی خداوند قهرش می گیره
      واقعا هر روز که بلند می شیم یه روز جدیده و نشون می ده خداوند ما رو دوست داشته و یک فرصت دیگه داریم که احساسمون خوب باشه به طعمهای خوب توجه کنیم پس من ذکرم هر روز اینه من به خدا ایمان دارم هر روز سعی می کنم که اطمینانم و ایمانم و توکلم نسبت به خدا بیشتر بشه الان در این وضعیت خاص همه چیز و همیشه به خدا می سپارم تمام اطرافیانم و تمام کارها و تمام چیزها رو
      می دونم که خدایی که به خودش احسنت گفته برای آفریدن من ، منو هیچ وقت تنها نمی زاره اینو مطمینم خداوند همیشه حمایتم کرده و می کنه
      خدایا ممنونم ممنون ممنون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار nana
      1399/06/08 22:44
      مدت عضویت: 1851 روز
      امتیاز کاربر: 603 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 48 کلمه

      با سلام به استاد و همسفران گلم
      این فایل و مثل فایل قبل دوست نداشتم فایل قبلی برام خیلی بهتر و کار بردی تر بود ولی اینم در حد خودش عالی بود ‌ . و سپاس بخاطر این فایل های خوب و متعالی شما استاد ارجمند. 🙏🙏🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار gh.hojat
      1399/05/20 17:46
      مدت عضویت: 1663 روز
      امتیاز کاربر: 124 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 165 کلمه

      با سلام خدمت شما…
      بازهم یک درس عالی.. بازهم یک واقعیت که از چشممون دور مانده بود.. از بچگیم که یادم میاد همیشه دوس داشتم خدا رو راضی بدونم. چون واقعا از خدا میترسیدم. و خدا از نظر من کسی بود که به این راحتی ها راضی نمیشد. هنوز هم فکر میکردم که خیلی کار نکرده دارم و شاید خدا ازم راضی نباشه و اینجوری دلم هیچوقت آروم نمیشد.. هیچوقت کارهای خوبم رو برای خدا با ارزش نمیدونستم چون خیلی از کارها رو هم بود که بایست انجام می‌دادم و ندادم یا در انجامش کاهلی کردم… وقتی این فایل رو گوش کردم واقعا لذت بردم. منو کاملا مشغول خودش کرده و از یادآوریش آرامشی وجودم رو میگیره. همیشه شنیده ام که میگن خدا از پدر و مادر بنده ش رو بیشتر دوس داره. و از نظر ما مهر فرزند از هر احساسی بالاتره. پس خدای خوبم رو بخاطر این عشق شکر میکنم و خودم رو لایق بهترین نعمت‌ها از طرفش میدونم. خدای عززززیزززم عاشششقتم… 💓

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Faezeh.senobari.59
      1399/04/23 09:15
      مدت عضویت: 1660 روز
      امتیاز کاربر: 505 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 56 کلمه

      سلام استاد عزیز ودوستان همراه
      خدایا چقدر عالی جوابم را امروز دادی.ز صبح ازت خواستم که بهم کمک کنی برای دیدن زیبایهای جهانم وتحسین اون.امروز ازت خواستم که فقط رو خودم کارکنم وفقط خودم باشم وتو..ازت کمک خواستم خدایا بعد بهم گفتی که بی قید وشرط دوستم داری.این صدای تو بود این پیام تو بود.
      خدایا منم عاشقتم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yakoza1191
      1399/04/22 11:09
      مدت عضویت: 1562 روز
      امتیاز کاربر: 106 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 113 کلمه

      باعرض سلام خدمت جناب عطار روشن دوستان همراه
      این فایل وکلامتونم هم مثل تمام صحبتهای دیگه با ارزش بود وله دلم نشست .اماسوالی که برام پیش اومد،در آخر این صحبتاتون گفتید حضرت علی به امام حسن فرمودند هیچ کس روواسطه بین خودت وحدت قرار نده!!!!
      اما مگه نه اینکه خیلی از ما تو زیارتگاه‌ها میرم وامام بزرگی رو به دلیل گناهانمان واسط بین خودمون وخدا قرار میدهیم و موارد زیادی هم که همه دیدن مثلا مریضی رو که دکترا جواب کردند یا حتی کسیکه فوت کرده اما امام ها و پیامبران ما با ایمانی که خیلی بیشتر از ما داشتند شفا دادند یا حتی زنده کردند؟؟؟
      ممنون میشم اگه اینو برام توضیح بدید در پناه حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار khandan614
      1399/04/14 22:18
      مدت عضویت: 1699 روز
      امتیاز کاربر: 21230 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 303 کلمه

      سلام ، خدارا شکر میکنم که هدایت شدم به راهی که درست خدا را بشناسم خودش دستمو گرفت گفت بنده عزیزم اینقدر با راه اشتباه از من فاصله نگیر من عاشقتم و بهت خیلی نزدیکم از من نترس و دور نشو و من عاشق این خدا شدم منی که از شدت ترس وحشتی که از کودکی نسبت به خدا یاد گرفته بودم هر روز ازش دورتر و دورتر میشدم و با راها و مراسمات و دعاهای مختلف میخاستم به خدا نزدیک بشم چون خودمو لایق نمیدونستم که خدا دوستم داشته باشه حتی نمیتونستم شکر گذار نعمتهای خداوند باشم همیشه میگفتم چه فایده داره آخرش بنده گناهکار هستیم چون از بچگی شنیده بودم که اعمالم با اعمال حضرت علی (ع) سنجیده میشه و من همیشه ناامید از رحمت خدا بودم ،با شنیدن این فایل و فهمیدن این موضوع که ما هیچ وقت نمیتونیم کاری بکنیم که خدا ازمون ناراضی بشه انگار بار سنگین بی لیاقتی و احساس گناه از روی دوشم بر داشته شد خیلی احساس سبکی کردم و بیشتر عاشق و سپاسگذار این خدا شدم الان ۱۰ روز که این فایل مدام میشنوم و سعی کردم عمل کنم ، خودمو به خدا نزدیکتر میببنم خداوندی که بی قیدو شرط منو دوست داره پس منم کاری بکنم که لیاقت احسنت گفتن خداوند به خودش را پیدا کنم که پندار و گفتار و کردارم متناسب با آن چیزی باشه که خداوند خواسته ، سعی میکنم با عشق و احساس خوب از تمام هستی سپاسگذار باشم و با ایمان راسخ تو این مسیر جلو برم دیگه بهشت و جهنم برام بی معنی شده چون خدایی به این زیبایی دارم عاشقششششششم و با وجودش از هیچ چیز نمیترسم چون تکیه گاه محکمیه و هر روز با دیدن نشانه هاش حسش میکنم و بهم میگه نگران هیچی نباش من هستم ، خدایا شکرررررت که هر لحظه با منی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/03/06 10:54
      مدت عضویت: 1701 روز
      امتیاز کاربر: 11348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 620 کلمه

      سلام. روز هشتادم تکرار:
      امروز یه احساسی پیدا کردم از جنس ایمان و اعتماد به این دوره. گفتم هرچی باشه قبولش میکنم از دو حالت خارج نیست یا نتیجه میگیرم یا حداقل یک روش دیگر برای تغییر زندگی رو امتحان و تجربه کردم. پس چیزی رو از دست نمیدم.
      فایل شروع شد و من واقعا لذت بردم. از حرف های استاد یک مثال به ذهنم اومد که براتون مینوسم.
      هیچ کس در عشق مادر به فرزندش شکی نداره و همه میدونن که این عشق بی قید و شرط هستش. اگر بچه همش در پی این باشه ببینه که مادرش دوستش داره یا نه هیچ چیز به دست نمیاره. اما اگر علایق مادرش رو بشناسه، طبق اونا عمل کنه، رفتاری که مادر دوست داره انجام بده این عشق روز به روز بیشتر و زیباتر میشه.
      رابطه ی ما با خدا بی شباهت به این مثال نیست. خدا ما رو دوست داره اونوقت اگر ما همش در پی این باشیم که بدونیم بالخره دوست داری ما رو یا نه، چی به دست میاریم؟ قطعا هیچی. اما اگر بخوایم اثبات کنیم به خداوند که منم دوستت دارم این رابطه بی نهایت قشنگ میشه چون خداوند که اثبات کرده به ما چه قدر عاشقمونه ،زندگی داده نعمت حیات داده که بزرگترین و زیباترین نعمت هستش، سلامتی داده که ارزشمند ترین ثروت هستش، طبیعت به این زیبایی و شگفت انگیزی آفریده، مهربانیش رو با حضور پدر و مادر کنارمون به ما ثابت کرده، قوانینی وضع کرده تا جهان در نهایت نظم باشه که انسان بتونه راحت زندگی کنه و با شناخت و استفاده از قوانین راحت‌تر به زندگی ادامه بده، پیامبران رو برای هدایت فرستاده، کتاب های آسمانی فرستاده، ذهن داده، فکر داده، قدرت انتخاب داده، اختیار داده، ما رو آزاد آفریده و… اگر اینا عشق خدا به ما نیست پس چیه؟؟ اما تو، فاطمه، که ادعا میکنی عاشق خدایی و دوستش داری چیکار انجام میدی تا اینو به خودت که این ادعا رو کردی و به خداوند ثابت کنی که عاشقشی؟!
      من فکر می کنم اشتباه میگن که خداوند حرف نمیزنه. اتفاقا خدا با نشانه ها خیلی واضح با ما صحبت میکنه ما هستیم که نمیبینیم و نمی‌شنویم.
      وقتی بچه ای به دنیا میاد خدا میگه بنده ی من ناامید نباش که من هستم. وقتی اتفاق خوبی برای ما میوفته خدا میگه بنده ی من حواسم بهت هست. وقتی ما به خودمون ستم میکنیم و اتفاق بدی برامون میوفته هم خدا میگه بنده ی من، من به تو هیچ وقت ظلم نمیکنم چرا با خودت اینکارو کردی، اما انقدر مهربونم که کمکت میکنم و نجاتت میدم، دستت رو میگیرم نگران نباش من نزدیکتم.
      اما من هیچ کدوم از این صداها رونمیشنوم چون هنوز درگیرم ببینم خدا قبول کرد یا نه. نمیشنوم چون اکثرا ناسپاسی میکنم، چون به من یاد ندادن خدا بی منت و توقع دوستت داره، خیلی بزرگه و بی نیاز ولی تو رو خیلی دوست داره، مهربونه، دوسته باهات، رفیقته حرفاتو بهش بزن.
      دارم یاد میگیرم عشقم رو به خدا اثبات کنم.
      وقتی میتونم به کسی لبخند بزنم تا حالش بهتر بشه میزنم. وقتی میتونم با کلامم یک انسان رو به سمت خدای مهربان و زندگی با طعم های فوق العاده ش راهنمایی کنم، میکنم. وقتی میتونم برای اثبات اینکه عاشقشم هرچی اون دوست داره انجام بدم، انجام میدم. وقتی میدونم بخشش رو دوست داره، میبخشم.
      وقتی میدونم نیکوکاری دوست داره نیکی میکنم. وقتی میدونم صبر و صبرکنندگان رو دوست داره صبر میکنم. من دوست دارم هرکاری که خدا دوست داره انجام بدم تا ثابت کنم دوستش دارم، میدونم عشق اون به من بی نهایته اما اگر من حتی ذره ای تلاش کنم که نشون بدم عاشق شم، زندگیم، احساسم و همه چیز تغییر میکنه.
      من میخوام از امروز در افکار، گفتار و رفتارم دقت کنم تا چیزی که خدا دوست داره انجام بدم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 17490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 276 کلمه

      وقتی به این فکر می کنم کلا همه انسان‌ها ناشکر هستن هر چقدر هم سعی می کنیم بازم یه جاهایی ناشکری می کنیم !
      تمرین هر روزش خیلی به آدم کمک می کنه !
      از بچگی از بس تو مغز ما فرو کردن که اگه اینجوری باشی خدا بهرش می گیره اگه اینطوری من همش هنوزم خودم احساس نمی کنم که بنده خوبیم و بیشتر وقتا این احساس گناه و دارم و همش فکر می کنم همه چیزها تقصیره منه الان خیلی کمرنگتر شده ولی بازم یه جاهایی هنوز احساس می کنم!
      این جمله شما واقعا زیباست که خداوند دوست داشتنش بدون قید و شرطه این آدم‌ها هستن که قید و شرط می زارن همه جا حتی دوست داشتنهاشونو از بچگی به ما می گفتن اگه اینجوری کنی دختر خوبی باشی دوست داریم برات اینکار و می کنیم که تا الان هم که من نیم قرن شده سن و سالم هنوزم اطرافیان من چنین رفتارهایی دارن !
      به قول شما بهتره به جای اینکه هی ببینیم خدا ما رو دوست داره یا نه دنبال این باشیم که ما خداوند و دوست داشته باشیم با توجه کردن به نعمتهاش و به زیبایی‌های جهان که من همیشه به آسون نگاه می کنم و توجه می کنم به طبیعت و حیوونات و همه چیزهای اطراف و خلقت خدا رو ستایش می کنم سبحان الله که همه چیز به این منظمی خلق شده و به گفته شما این بالاترین طریق سپاسگزاری هستش و من اینو هر روز تمرین می کنم و هر روز یه جورایی خداوند و در زندگی خودم می بینم و اطمینان دارم که همیشه همراهم هست و منو دوست داره و من نباید دیگه احساس کنم که بنده خوبی نیستم!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طوبی حاج احمدی
      1399/02/28 03:11
      مدت عضویت: 1849 روز
      امتیاز کاربر: 3444 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 299 کلمه

      سلام وقت همگی بخیر
      من اینو متوجه شدم ک همیشه تو دل همه سختی ها خداوند در کنار ما حضور دارد من با تمام وجودم اینو احساس کردم تنها خداوند بود ک منو نجات داد ومن خودمو مثل مادری ک بچه اش را در بغل می گیرد خودم را در بغل خداوند احساس کردم وشنیدم ک میگفت نترس من در کنارتم صبر داشته باش ک این روزها بزودی تمام میشه یعنی در دل اتش باشی ولی نسوزی ودرمیان اتش بهشتی باشد ولی متاسفانه ما انسانها فراموشکار هستیم ونعمتها ونشانه های خداوند را فراموش میکنم واز دست اعمال خودمون در رنج می افتیم واز چشم خداوند می بینیم ولی خداوند انقدر بزرگ ومهربان است ک باز ب ما کمک میکند ونشانمان میدهد وما فراموش میکنیم ولی استاد عزیز ومهربانم از خدا میخواهم ب همگی ما کمک کند ک عشق خودنونو بهش ثابت کنیم ومارا ب سمت نعمتهایش طعمهای روزهای خوش هدایت کند وطعم شیرین وخوش زندگی در کنار خداوند وبا عشق خودش را تجربه کنیم
      استاد عزیز تجربه من از خداوند ب این صورت بوده ک
      مثل ک کسی مریض میشود وپزشک دستور عمل جراحی برایش میدهد باید بیهوش شود تا درد را متوجه نشود وانها عملش را انجام دهند
      خداوند با حضورش کنار من باعث شد ک درد هنگام عمل را احساس نکنم ومطمعا باشم ک بزودی خوب میشوم
      واین نیز بگذرد خدایا شکرت
      اما امروز خوشی های من شروع شده ونوبت منه ک عشق خودمو ب خداوند ثابت کنم وسپاسگذار حضور پررنگش در تمام زندگیم باشم وبا استفاده کردن از طعمهای خوب جهان وبا رسیدن ب ارزوهای قشنگم عشق خودم را ب او ثابت خواهم کرد
      استاد عزیز وبزرگوارم بی نهایت از شما سپاسگذارم
      ک معلم در نزد خداوند مقام بالایی دارد ما هم قدر دان زحمات شما هستیم 🙏
      خدایا سپاسگذارم 🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/02/25 22:34
      مدت عضویت: 1780 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 485 کلمه

      روز ۸۰تکرار
      سلام استاد و دوستانم
      کلمه خدارو زیاد از اطرافیانم شنیدم ولی هیچ وقت درک درستی ازش نداشتم ،مادرم نماز میخوند ولی رفتاری از مادرم میدیدم که از مواجه شدن با خداش میترسیدم،آخه اون چه خدایی بود که مادر منو همش اذیت میکرد، مادرمو همیشه در حال گریه سر نماز وناله از پدرم و دنیا دیدم ومقصر اونو خدا میدونست ،منم از اون خدا بدم میومد،ازش میترسیدم،بهم گفته بودن اگر کارهایو که خدا گفته انجام ندی بدجور اذیتت میکنه ،منم ترجیح دادم نداشته باشمش،تو وجود من چیزی به اسم خدا شکل نگرفت ،هیچ وقت بهش حسی نداشتم،فکر میکردم خدا ،خدای پولداراست وبس ،از بس از مادرم حرف های بی ربط شنیده بودم ،با اینکه پدرم مرد تقریبا پولدار ومعروف اون شهر بود ولی با توجه به اینکه با مادرم نتونست زندگی کنه واز هم جدا شدن بعد از مصیبت های زیاد، وبازم مادرم مسبب تمام اون اتفاقاتو ،خدا میدونست ،خلاصه باورهای بد زیادی از خدای مادرم واطرافیانم داشتم ،پس من انتظاری از عشق خدا به خودم یا عشق خودم به خدا نداشتم،با اینکه ۳ساله دارم تحقیق میکنم،مطالعه میکنم واز خدا خواستم خودشو بهم بیشتر معرفی کنه ولی بازم تو این مسئله قوی نشدم ،اینکه تصور کنم خدا دوستم داره واز خلقت من به خودش آفرین گفته،اینکه منو اشرف مخلوقاتش معرفی کرده وهمه چیزو مسخر من کرده ،برام هنوزم گنگه ونیاز دارم بیشتر بشنوم تا بهتر باور کنم ،هر روز تمرین میکنم،دفتر سپاسگذاری دارم،هر صبح وشب مینویسم هر لحظه تکرارش میکنم ولی از خدا میخوام خودشو بیشتر نشونم بده
      این روزا سردرد هام عود کرده بود و وقتی گاهی اینجوری درد دارم حال روحی خوبی ندارم ،خسته شده بودم از قرص خوردن هر روز ودیروز تا دیشب هم قرصی نخوردم ودرد زیادیو تحمل کردم ،غروب توی دفترم نوشتم خداجونم هدایتم کن به مسیری که سلامتی برگرده تو بدن و سرم و هدایت شدم بازم به جای همیشگی ،یعنی قسمت عقل کل سایت استاد عباسمنش که از طریق همون سایت با استاد عطارروشن آشنا شده بودم،البته پارسال هم که بازم سر دردم عود کرده بود به اون سایت هدایت شدم وبا خوندن کامنتای دوستان در مورد سلامتی ،در جا سر دردم خوب شده بود،دیشب هم مجدد رفتم قسمت عقل کل و سرچ کردم وچندتا از کامنتای قوی دوستان رو اونجا خوندم که در مورد باورسازیه سلامتی نوشته بودن،انگار آبی بود که روی اتیش ریختم ،سر درد شدیدم آروم شد وخوابیدم وصبح هم سرحال بیدار شدم وامروز کاملا در سلامتی کامل بیرون بودم وبه خریدهام رسیدم وخیلی سپاسگذاری کردم از خدا که چقد اسون هدایتم میکنه،همونجوری که خوندن نظرات قوی دوستانم در این سایت به متناسب شدنم کمک میکنه وحتی نوشته هایی بغیر از تناسب اندام هم مینویسن ومن میخونم ومدام قوی وقویتر میشم ومن باور دارم خوندن نظرات دوستانم در هر سایتی که من قبولش دارم میتونه کمک کننده باشه ،سپاسگذارم که خداوند هر لحظه منو هدایت میکنه بسمت خواسته هام براحتی و آسانی
      منم میخوام خدارو دوست داشته باشم وخدای خودمو داشته باشم
      خدای مهربان،خدای سلامتی،خدای ثروت،خدای عشق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بهار تهرانی
      1399/01/19 12:09
      مدت عضویت: 1828 روز
      امتیاز کاربر: 791 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 230 کلمه

      سلام استاد عزیز و دوستان گرامی
      این فایل هم بسیار عالی بود ،یکی از عواملی که ماها و بچه های ما از خدا دور می شوند ،این است که بعد از یک خطا دچار عذاب وجدان و احساس گناه می شویم و این باعث بوجود آوردن یک فاصله ذهنی توسط خود ما بین خودمان و خدا می شویم و هر روز هم دورتر می شویم و در هر جنبه از زندگی در وضعیت بدتری قرار می گیریم چون احساسمان بد است و نعمت های خدا را نمی بینم و خدا را قضاوت می کنیم که ما را دوست ندارد .شما خدمت بزرگی به بهتر شدن رابطه ما با خدا دارید ،دلم می خواد این فایل را برای همه بفرستم تا همه از زندگی لذت ببرند،چون یکی از دغدغه های همه آدم ها اینه که اونقدر که باید خوب نیستند و این باعث میشه بیشتر سمت گناه هم بروند، خدا را شکر می کنم که توفیق شنیدن این فایل ها را به من داده و به شما تبریک می گویم که دست بنده ها را در دست خدا می گذارید و باز هم می دونم همین هم کار خود خداست که به دل شما بیندازد این فایل ها را تهیه کنید و ما را هم انتخاب کرده تا گوش کنیم و آرامش داشته باشیم و زندگی خوبی داشته باشیم و بفهمیم او عاشق ماست و همیشه کنار ماست هر طور که باشیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین محصلی
      1398/12/29 16:45
      مدت عضویت: 1874 روز
      امتیاز کاربر: 15073 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 129 کلمه

      باعرض سلام خدمت هم گروههای عزیزم واستاد گرانقدرم،استاد با دیدن فایل امروز احساسم خیلی عالی شده ،دقیقا شدم همون دختر کوچولویی که وقتی یک رف یا چیز جدید یاد می گرفت از خوشحالی می خواستم پرواز کنم یادم میاد وتی ابتدایی بودم اون روزهایی که درس جدید داشتیم وباید تکلیفش رو خونه انجام می دادم من از شوق یادگیری چیزهای جدید توی مسیر خونه به مدرسه مانتو ومقنعه رو در می آوردم ویه جایی رو پیدا می کردم وتا تمام تکالیفم رو انجام نمی دادم نمی رفتم خونه ،وبعد از تمام کردن تکالیف مدرسه بدوبدو با خوشحالی وخنده می رفتم خونه ،امروز دقیقا این حال به من دست داده چون به شناخت دیگه ای از خدای خودم دست پیدا کردم وخیلی خوشحالم که خالقی اینچنین مهربان داریم خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 895 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 132 کلمه

      استاد شرمنده توی اوایل قسمت نظرات مطلبی بین شما ویکی از دوستان ردو بدل شده در رابطه با اینکه خدا از حق خودش میگذره ولی از حق بنده اش نمیگذره وشما به اون دوستمون سفارش کردید که در مورد ایه هایی که در مورد حق الناس اومده تحقیق کنه ،سرچ بزنه و اینجا بیان کنه که معنی اون ایات چی بوده که دیگه جوابی براش نوشته نشده بود .من توی اینترنت سرچ کردم اما توی تفسیرها به نظرم هر کس هر جوری دوست داره تفسیر میکنه .و برای ایات هم نتوانستم حالا هم معنی اونها رو متوجه نمیشدم ونمیتونستم درک کنم وهم اینکه وقتی کلمه حق الناس رو میزدم چیزهایی غیر از اون‌برام می اورد .ودرعین حال دوست دارم بدونم جواب این سوال چی میشه .امکانش هست من رو راهنمایی کنید .ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 895 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 8 کلمه

        سلام استاد ازتون ممنونم که راهنمایی کردید ??

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 895 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 483 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز ودوستان خوبم
      همیشه توی فکرم این بود که خدا از من راضی نیست .خدا از من دوره ،دوست داشتم به خدا نزدیک بشم اما خودم رو حتی لایق نزدیکی با خدا هم نمیدونستم به خودم میگفتم من‌ نماز نمیخونم ،عبادت نمیکنم ،انوقت هم که عبادتی میکنم‌دست وپا شکسته اس اونجوری نبود که به دلم بشینه وبگم خدا الان دیگه از این نماز من یا این کار من‌راضی هست ،برای همین هم همیشه از خدا میترسیدم همیسه ترس عذاب دیدن از طرف خدا رو داشتم چه توی این دنیا وچه در دنیای دیگه ،
      وقتی که فایلهای این دوره وخدا هرگز دید نمیکند رو شروع کردم دیدم اصلا برداشت من اشتباه بوده از همه چیز ،اولش هم اینکه من اصلا از خدا جدا نشده بووم نمیتونستم جدا باشم که الان بخوام بهش نزدیک باشم .و بعد دیدم این رابطه واحساس من بوده که زنگار گرفته وسعی در بهبود اون کردم .سعی کردم احساسم رو نسبت به ارتباطم با خدا بهتر کنم و خدا رو توی همه لحظه هام درک کنم .نمیگم صد درصد موفق بودم وشاید خیلی کم با این مهم دست پیدا کردم اما با این حال احساسم خوب هست ومیبینم تغییر نگاه من‌به خدا،به رابطه ام با او ،به کارهایی که انجام میدهم چقدر میتونه شیرین ودلنشین باشه .
      امروز یاد گرفتم که خدا منو توی همه حال دوست داره وهیچ وقت از دست من ناراضی نمیشه ، و اگه بتونم این رو درک کنم چقدر خوب میتونم رابطه خودم وخدا رو پر رنگ کنم ،چقدر امیدم به خدا بیشتر میشود و اطمینان قلبی من بالا میرود .وچقدر راحت میتونم نعمتهای خدا رو در دست خودم داشته باشم .
      همینکه بهش فکر میکنم خیلی حس خوبی دارم باهاش . نمیدونم چطور میتونم به این مهم صد درصد دست پیدا کنم اما میدونم که میشه ، وباید گامهای کوچک برداشته بشه که تا اینجای دوره تمام تمریناتی که استاد دادند همه همدیگر رو کامل میکنند وپازلی هستند که تکه تکه در کنار هم قرار میگیرن ودر نهایت به تصویری دست پیدا میکنیم که بینهایت زیبا و محسور کننده خواهد بود .
      ویکی دیگر از گامهایی که باید برای خودم بردارم واون رو از سوال وجوابی که بین استاد و یکی از دوستان در قسمت نظرات بود این هست که ببینم چه خدایی را برای خودم میپسندم .من تا الان خدایی رو برای خودم ساخته بودم که همه از تفکرات بقیه نشات گرفته بود وخواسته خودم در اون شرط نبود وفکر کنم یکی از دلایلی که میخواستم رضایت خدا رو جلب کنم همین بود که خدا اون خدایی نبود که از من باشد و خواسته من باشد وهمه خدایی بو که به من شناسانده بودند ،یک خدای منتقم ،در عین مهربانی سنگدل و سختگیر،
      و…. پس از امروز تمام سعی خودم رو درتمریناتم برای رضایت خودم از خدا میگذارم که خدا چه کاری برای من کرده ومن رو راضی کرده ،چطور درک کنم که از خدا راضی هستم .ودیدم وافکارم را عوض کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 17490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 104 کلمه

      از بچگی ما اینطوری بزرگ شدیم با فید و شرط حتی دوست داشتنهامون هم با قید و شرط بوده اگه این کار و نکنی دوست دارم اگه این اگه اون
      و اینکه خداوند همه آدم‌ها رو بدون قید و شرط دوست داره نعمت بسیار بزرگی است عالی هستش
      این هم برای من همیشه سوال بود که وقتی به کسی می گفتم مثلا نمازتون قبول و روزه تون قبول می گفتن قبول حق از بچگی برام نامفهوم بود حالا معنیشو فهمیدم!
      هر روز روز تازه ای هستش و ما باید به دنبال نعمتهای خداوند در اطرافمون باشیم و توجه کنیم به این همه نعمت و سپاسگزار باشیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1398/11/03 10:58
      مدت عضویت: 1873 روز
      امتیاز کاربر: 27067 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 217 کلمه

      سلام استاد گرامی و دوستان خوبم
      چقدر این فایل احساس آرامش به ما میدهد وقتیکه می شنویم که خدا به بندگانش عشق بدون قید و شرط دارد که خدا به خودش برای آفریدن ما احسنت گفته چه مقام والایی ما داریم
      چه قوت قلبی است وقتیکه بدانیم خدا ما را دوست دارد و ما فقط باید کاری کنیم که عشق خودمان به خدا را نشان بدهیم این خیلی آسان تر از این است که چکار بکنیم که خدا از ما راضی باشد و ما را دوست داشته باشد و چقدر ساده و قابل درک استاد عزیز راهکارهای اینکه چطور عشقمان به خدا را نشان دهیم به ما در این فایل آموختند ممنونم استاد گرامی ???
      من خودم شخصا چیزهایی از خدا دیدم که نشانه این بود که خدا حواسش به من هست و در زمانی که مسیر دشواری را در زندگیم می‌گذراندم همراه و کمک من بود و وقتیکه برای اطرافیانم توضیح میدادم در مورد این راهنمایی هایی که بطور شگفت انگیز از خدا دریافت میکردم برایشان باور کردنش سخت بود ???
      من مطمئن هستم که خدا مرا دوست دارد فقط باید بیشتر حواسم را جمع کنم تا در نشان دادن عشق خودم به خدا کوتاهی نکنم خدایا از خودت کمک میخواهم تا بتوانم عشقی که به تو از صمیم قلبم دارم را در هر لحظه از زندگیم نشان بدهم ❤❤❤???

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عشق
      1398/11/03 01:12
      مدت عضویت: 1873 روز
      امتیاز کاربر: 4527 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 100 کلمه

      روز هشتاد تکرار:
      من باور دارم که شالوده‌ی جهان بر اساس عشق بنیانگذاری شده و عشق رو قوی‌ترین قدرت جهان هستی میدونم.
      من به ارتباط و یکی بودن جهان با موجودات زنده و غیر زنده معتقدم و چون اون‌ها رو در اصلشون یکی میدونم پس معتقدم ارتباطی جز عشق نمیتونه بینشون باشه حتی اگر انسان‌ها در لایه‌های فیزیکی و به عبارتی سطحی وجودیشون احساسات دیگری رو هم تجربه می‌کنن اما من معتقدم در اصل، در عمق چیزی جز عشق جاری نیست و چقدر خوبه که اون عشق رو بیابیم و لااقل مقداریشو از عمق به سطح برسونیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1398/11/03 01:11
      مدت عضویت: 1873 روز
      امتیاز کاربر: 27067 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 114 کلمه

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم
      قبل از اینکه راجع به این فایل نظرم را بنویسم یک سوال برایم پیش آمده در مورد اینکه گفتید ما بندگان خدا نمیتوانیم کاری بکنیم که خدا ما را دوست نداشته باشد یعنی کسانیکه باعث آزار و اذیت بندگان میشوند تا حدی که مرتکب جنایات زیادی هم شده اند آیا آنها با افرادی که به انسانها عشق و محبت دادند یکجور هستند و خدا هر دو دسته را دوست دارد
      برداشت من این است که آن دسته از افراد خودشان را از خدا دور کرده اند و خودشان را لایق رحمت خداوند نمیدانند و در نتیجه رحمت خدا شامل حالشان نمیشود ممنون میشوم اگر جواب سوالم را بدهید ???

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار shahla mahmoudi
        1398/11/03 04:21
        مدت عضویت: 1873 روز
        امتیاز کاربر: 27067 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 20 کلمه

        مرسی استاد عزیز که همان برداشت من از سوالم را تایید کردید خوشحالم که جوابی که خودم داشتم درست بود????

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 228 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 334 کلمه

      سلام عزیزان
      تغییر در باورها تغییر در رفتار خوراکی و بسیاری از تغییرات هدیه تناسب فکری به زندگی های ماست .
      ولی این تغییر در خدا باوری بسیار عالی و پسندیده هست بسیار هدایت گر آرامش بخش و آموزنده هست من خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم
      چند ماه پیش بعد از تهیه دوره لاغری ضمن انجام تمرینات و سپری کردن دوره از این فایلها همزمان
      استفاده کردم بعد از مدت خیلی کوتاهی به استاد پیام دادم که ببخشید شما هم مدام در این فایلها میگید خدا اینو گفته خدا اونو گفته و من اصلا این بحثهای باید و نباید مذهبی رو دوست ندارم و دیگه گوش نمیدم .
      استاد با متانت هر چه تمامتر گفتن شما میتونید از این فایلها استفاده نکنید ولی ………
      زحمت کشیدند و کلی برای من حرف زدند من همیشه به حرفهای ایشان فکر میکردم ولی دوست نداشتم خداپرستی و عبادتهای خودم رو تحت تاثیر حرفهای کسی قرار بدم و فکر میکردم دانسته های من نباید تغییر کنه به همین خاطر دیگه این فایلها رو گوش ندادم دوره تناسب فکری رو به اتمام رسوندم و دوره پاکسازی چاقی رو تهیه کردم وقتی اونهم تموم شد دوره تکرار رو از اولین روز آغاز کردم تا اینکه استاد اعلام کردند که میخوان این عایلها رو اضافه کنن که با خودم تصمیم گرفتم مقاومت نکنم و این فایلها رو گوش بدم
      قبل از هر چیزی میخوام به خاطر قضاوت عجولانه خودم از استاد عذر خواهی کنم و جمله باارزش ایشون رو به دوستانم بگم که ما نباید در مقابل شنیدن مقاومت نشان دهیم به خاطر منبع کلام یا شخص گوینده ما در زندگی باید جملات مفید را به عنوان کد و کدهای مثبت بررسی و استفاده کنیم
      این فایلهای باارزش رو گوش میکنم و خیلی لذت میبرم فایل امروز بینظیر بود و فوق العاده تاثیر گذار
      واقعا خیلی چیزها رو ما به خدا نسبت میدهیم در دعایی میخواندم که تو خدای همه هستی حتی کسانی که تو را به خدایی قبول ندارند به امید اینکه بتوانیم که حتما میتوانیم خدایی خوب برای خودمان ترسیم کنیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 6
      محتوای دیدگاه: 243 کلمه

      سلام و ادب محضر همه دوستان و استاد گرامی!
      درس ها و آموزه های این محصول واقعا عالی است و فقط باید گفت خدایا سپاسگزارت هستم، حقیقتا که استاد حق مطلب کردن و کاملا موضوع را با مثال های واضح و آشکار بیان داشتن.
      خداوند در همان روز نخست خلقت مان رضایت خود را از همه مان اعلان داشته است و نیز برای خود آفرین گفته است، این بدین معنا است که خداوند بدون در نظر داشت کدام چیزی یعنی بدون انجام هیچ عملی از همه مان راضی بوده و نیز راضی هست.
      زمانیکه این موضوع ازین قرار است پس ما باید این سوال را از خود پرسان کنیم که آیا ما از خداوند راضی هستیم؟ آیا ما خداوند را دوست داریم؟ و هزاران سوال دیگر ازین قبیل.
      ما مورد تحسین خداوند قرار گرفته ایم در همان ثانیه های اول زندگی و خلقت مان با رضایت الله جل جلا له بوده است.
      پس جملات همانند قبول حق باد!!! الله از شما راضی باشد!!! را از مکالمات روزانه ات دور کن و به این باور برسیم که خداوند ازپیش ما را دوست داشته و مورد تحسینش قرار گرفته بودیم.
      کوشش بکنیم همانند طبیعت آزاد خودرا به خداوند وصل کنیم و باور مان این باشد که این خداوند توانا که در آن واحد تمام موجودات زنده را مدیریت میکنه زندگی مان را هم میتوانه مدیریت کنه، همان خدایکه همیشه با است همان خدایکه خلقتش همه را شگفت زده کرده است.
      در پناه الله یکتا شاد و در مسیر تغییر کردن خوشحال بمانید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      فاطمه
      1398/05/25 16:01
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 119 کلمه

      سلام استاد وقتتون بخیر ?
      تبریک میگم ? ☺️ چه قدر سایت عالی شده و حتماً همینطور بهتر و بهتر میشه..
      این فایل خیلی عالی بود ??
      به نظر من این رابطه دو طرف است و هم خداوند باید از ما راضی باشه و هم من به عنوان بنده خدا باید تلاش کنم تا رضایتش رو کسب کنم…
      وقتی من تلاش میکنم به خاطر اثبات این که خداوند رو دوست دارم کارهای خوب انجام بدم، احساسم عالی کنم، خودم رو دوست داشته باشم و سپاسگزار باشم خداوند هم از من رضایت داره.. چون در قرآن هم هست که بندگان خوب خداوند درحالی وارد بهشت میشن که هم خداوند از آنها راضی و خشنود هستش و هم آنها از خداوند راضی هستن.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      فریبا
      1398/02/30 15:52
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 341 کلمه

      سلام آقای روشن
      چند روز به این فکر می کنم که چرا همه بچه های استاد عباسمنش به یک اندازه نتیجه نگرفتند..چرا شما انقدر عالی نتبجه گرفتید..یک بخشیش بنظرم هوش شخص شما بوده و قدرت تحلیلتون…تصاویری که از خدا تو کلامتون میکشید احساس نابی به آدم میده
      من در کودکی زیبا بودم و موقعیت مالی پدرم خوب بود…اماااا تنها چیزی که بشدت والدینم بهم گفتن این بود که دلسوز باش مبادا فخر بفروشی…حتی خیلی اوقات بخاطر خوش امد بقیه که احساس حسرت به داشته های من نکنند خودمو کوچیک میکردم??
      بخاطر پولداری و زیبا بودن و خانواده ارامی داشتن احساس گناه میکردم و تنها راهش کوچیک کردن خودم بود
      آقای روشن اشک تو چشمام حلقه زده…چقدر این باور آسیب بهم زده…تو نوجوانیم زن بودن نهی شد و من رفتارای مردونه از خودم بروز میدادم تا گناه نکرده باشم…لباسای گل و گشاد و مردونه…و بعدش کاملا اون چهره مثال زدنیم و پاک و معصومم حالت شرمندگی به خودش گرفته..اینا کاملا تو عکسام پیداست…
      مطمینم اضافه خوریم و لذت نبردن از خوردن هم دلیلش این بوده که رفتار بدور از ناز و ادای زنونه جلوه بدم و این طوری در درونم نهادینه شده….نمیدونم چطوری گریه نکنم ازین برنامه ریزی ذهنی…آقای روشن امروز حسن بهم گفت برای آشنایی با دوره لاغری شما وقت بزارم با وجودیکه حدود ۵ کیلو اضافه وزن دارم….بنظرم شما احساس ارزشمندی رو یاد میدید و این عزت نفس و خود ارزشی رو تقویت میکنه و تصاویر منفی و عذاب وجدانی مغزو پاک میکنه و این خودش سرآغاز جذب سلامتی و ثروت و آرامش…فقط نمیدونم برای آشنایی کدوم فایلتونو دانلود کنم…
      بنظرم وقتی تصاویر ذهنی منفی پاک بشن دیگه همه موارد زندگی متناسب میشه…
      و دارم فکر میکنم که من باید خدارو دوست داشته باشم یعنی دقیقا چی؟ یعنی از همون حالت اشرف مخلوقاتم نزول نکنم…یعنی امید داشته باشم به بخشش خداوند بخاطر نماز نخوندنام…
      احساس آرامش و شعف درونی شما احساس امید و سرزندگی به آدم میده…انگار چیزی را دارید میبینید و چیزی را درک کردید و از دیدنش این حالو دارید که بقیه درک نکردند…
      حسم خوبه که خداوند الگوهای خوبی چون شمارو تو مسیرم قرار داده.سلامت باشید?

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 228 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 59 کلمه

        سلام خدمت استاد محترم و دوستان عزیزم
        قبل از اینکه تمرین این فایل رو انجام بدم نظرات دوستان و پاسخ استاد رو میخوندم به نظرم پاسخ به این سوال خود یک فایل آموزشی عالی بود به دنبال خدای خود باشیم فقط خواستم تشکر کنم فعلا دلم میخواد در سکوت به این فایل و این پاسخ فکر کنم
        ممنون استاد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار من میتوانم
        1399/03/06 11:36
        مدت عضویت: 1701 روز
        امتیاز کاربر: 11348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 129 کلمه

        سلام استاد چه قدر عالی توضیح دادین من خیلی احساسم خوب شد و از این متن اسکرین گرفتم تا بارها بخونم. اینکه جایگاه خدای من رو به خدای دیگران اختصاص دادیم خیلی زیبا و آموزنده هست.
        من برام سوال بود بین اینهمه تعریف ها و برداشت ها بالخره کدوم درسته؟ 🤔
        خیلی فکر کردم و تصمیم گرفتم هرچی که حالم رو خوب کنه قبول کنم چون فطرت ما خدایی هستش و روح ما که از خداست اشتباه نمیکنه. معیار رو گذاشتم احساس. البته عقل و احساس باهم. و میبینم که چه قدر باهم هماهنگن که انگار یکی هستند. در گوش دادن به فایل های دوره هیچ مقاومتی ندارم ولی بعضی حرفا ک احساسم رو بد کنه یا با عقل جور درنیاد قبول نمیکنم و این باعث شده آرامش بیشتری تجربه کنم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار سمیرا
        1399/06/24 14:14
        مدت عضویت: 1873 روز
        امتیاز کاربر: 7434 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 7 کلمه

        سلام من پاسخ های استاد رو نمیبینم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 6091 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 17 کلمه

          سلام دوست عزیز
          خیلی از پاسخ ها به نوشته های اعضای سایت پاک شده و قابل دیدن نیست

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار سمیرا
            1399/06/25 01:20
            مدت عضویت: 1873 روز
            امتیاز کاربر: 7434 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
            محتوای دیدگاه: 5 کلمه

            کاش قابل دیدن بود.بازم ممنون🙏

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 21
      محتوای دیدگاه: 74 کلمه

      خدایا دمت گرم خیلی ممنون ازت
      شده تا حالا خدا کاری باهات بکنه ک اشک از چشات سراریز بشه
      شده خدا لطفی بهت بکنه بیشتر از حد انتظارت
      شده در یه لحظه ب اندازه تمام عمرت عاشقش بشی
      عاشقتم خدا
      استاد گرامی سپاسگذار خداوند مهربان هستم که شمارو سر راهم قرار داد
      ممنون از شما برای آگاهیهای ناب و عمیق که صادقانه ودست ودلبازانه در اختیار ما میذارین
      عطر حضور خدا این روزا بشدت درون رگ های زندگیم جریان داره
      سپاسگذارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ندا معتمدنزاد
        ندا معتمدنزاد
        1398/02/31 08:29
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
        محتوای دیدگاه: 2 کلمه

        عالی بود.

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 21
      محتوای دیدگاه: 202 کلمه

      سلام خدای عاشق
      سلام خدای خیر خواه
      سلام خدای من
      اینهمه وقت اینهمه زیاد عاشقم بودی و نمیدانستم!
      اینهمه سال تمام روزها و ثانیه ها نشستی و نفس کشیدنم را شمردی و تپش قلبم را حس کردی و هض کردی از اینهمه زیبایی و شکوه در خلقت دستت!
      اینجوریاس که من تا پلک میزنم تو حال میکنی از گردش مژگان قشنگ و چشمان سیاهم!
      چقد تو تو نخ من بودی و نمیدونستم!
      شکه شده ام خدایا!
      خودت را به من تزریق کرده ای اینروزها.. شدید!
      چه خوب که از تو خودت را خواستم
      چه خوب که بنده ی بزرگت را دستی قرار دادی تا من تورا بشنوم
      چه بی اراده میخندم امروز
      چه سرخوشم
      چه حال وهوایی
      فکرش را بکن از تمام تمامها بیشتر دوستم داری، خودت بگو چطور دیوانه نشوم!
      اینروزها برگهای دفترم دارند ته میکشند همه اش شده نامه های عاشقانه من و تو!
      راستی با فر موهایم چقد حال میکنی?
      خدایی دست مریزاد داری عالیه عالیه!
      الان دارم لبخند میزنم ،شک ندارم نشستی رو چال گونه هام و مست من شده ای
      راستی وقتی سرم درد میگیرد تو چکار میکنی  یه وقت زبانم لال دیوانه نشی با اینهمه عشق!
      حتما نوازشم میکنی اون لحظه هایی که ازت دورم
      حال عجیبی دارم .منگم.
      فکر کنم آغوشت رو دارم حس میکنم
      خدایا سپاسگذارم برای دنیای زیبایی که آفریدی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 9
      محتوای دیدگاه: 54 کلمه

      استاد و دوستان خوبم سلام
      واقعا این فایل فوق العاده تأثیر گذار هست. چقدر ساده و قابل درک آگاهی هایی رو که خدا بهتون میگه به ما منتقل می کنید. من عاشق این ساده و راحت بودن قوانین خدا هستم. فقط می تونم بگم بی نهایت سپاس گزارم و براتون آرزوی بهترین ها رو دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه
      آسیه
      1397/09/12 11:13
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 469 کلمه

      سلام و درود فراوان به همه بزرگواران و خداجویان

      استاد و راهنمای سعادت بزرگوارم فوق العاده از این فایل بینظیر و سرشار از حس خوب شدم و لذت بردم و بار اول که این فایل رو شنیدم دچار سردرگمی عجیبی شدم و احساس تناقض شدیدی در باورهای ناخودآگاهم و صحبتهای بی نظیر شما حس کردم و دقیقا من یک عمر در مسیر اشتباه و برعکس حرکت کرده بودم و همیشه دلم میخواسته خدا منو دوست داشته باشه و ازم راضی باشه و همیشه دچار شک و تردید بوده ام نسبت به خدای مهربونم اما الان باور دارم که خدا منو دوست داره و این من بودم که همیشه خدا رو دوست نداشته ام
      بارها و بارها این جمله رو شنیده بودم که اگر میدانستید خداوند چقدر نسبت به بندگانش عشق می ورزد و دوستشون داره هر لحظه از شوق برگشت به سمت خدا جان میدادید ولی هیچ وقت نتونسته بودم باورش کنم با شنیدن بارها و بارهای این فایل بی نظیر هر بار بهتر و بیشتر متوجه شدم که چقدر باورام اشتباه بودن و کلی تغییر رو در دیدگاه خودم حس میکنم و کلی با همین حرفاتون اشک شادی ریختم و غرق در احساس خوشبختی و بی نیازی شدم از تمام دنیا
      من همیشه فقط ادعا داشتم خدا رو دوست دارم ولی هیچ وقت عاشق خدا نبودم چون بارها و بارها معجزه عشقهای زمینیم به طور مثال به مربی باشگاهم یا معلمان یا دوستانی که بی نهایت دوستشون داشتم رو دیده بودم که چطور با جون و دل و لذت فراوان هر کاری میکردم تا رضایتشون رو جلب کنم من چون پا درد شدیدی داشتم هر وقت با مربی مورد علاقه ام تو باشگاه ورزش میکردم هیچ دردی نداشتم و منی که از ورزش و تحرک بیزار بودم با مربی مورد علاقه ام با لذت و اشتیاق فراوان ورزش میکردم و صبح ها اولین نفر خودم رو به باشگاه میرسوندم اما با جرات میتونم بگم هیچ وقت خدای مهربون و عزیزم رو عاشقانه دوست نداشته ام چون هیچ وقت لذت عبادت و بندگی رو با همه وجودم نچشیدم و همیشه برعکس مسیر حرکت کردم یا هر نوع احکام دینی که باید انجام میدادم هیچ کدوم با عشق نبوده بلکه به اجبار یا نوعی وظیفه دونستن بوده اما الان این حس رو دارم که میخوام در مسیر سمت خدا عاشقانه حرکت کنم و دقیقا هر کاری بدون لذت و اشتیاق ادامه دار نخواهد بود استاد با دل من چه کردید گاهی فکر میکنم قلبم طاقت این همه انرژی مثبت رو نداره و بی نهایت ازتون سپاسگذارم که اینقدر زیبا و عالی مسیر لذت بخش بندگی و زندگی با طعم خدا رو برامون به تصویر میکشید و از خوندن دیدگاهای عالی دوستان خوبم لذت بردم و ممنونم از این همه شور و اشتیاقشون که کلی به من کمک میکنه و چراغ نورافشانی هستند در این مسیر زیبا

      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهرین
      مهرین
      1397/07/10 03:44
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 38 کلمه

      سلام صبح تون بخیر
      استاد فایل بعدی رو کی نفرستید…من‌منتظرم….به توصیه ی شما و سادات عزیزم دارم رهایی را تجربه میکنم…..لطفا راهنمایی بفرمائید…حسم خیلی بهتر از چند روز پیشه.خدد رو شکر …فقط حس میکنم باید حرفای تازه ای بشنوم…..

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا زلکی نژاد
      سهیلا زلکی نژاد
      1397/07/09 15:00
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 157 کلمه

      سلام به استاد مهربانیها سلام به تمام دوستان مهربانم خدای خوبم خدای مهربونم همیشه سعی میکنم خدای خودم رو اینگونه صدا کنم وقتی اینطور صدایش میکنم احساس میکنم که دست مهربون خدا روی سر منه احساس شادی میکنم نگاه من به خدا وخدای خوبم به من احساسی هس که باعث میشه زندگی کردن برای من راحتتر بشه هر وقت کسی میگه اگه انشاالله خدا قبول کنه یا اگه خدا بخاد من میگم چرا نیاید خدا قبول کنه یا چرا خدا برای ما بد بخاد ودیگران میگم اگه به کسی ظلمی نکنیم وازهمه بدتر مال یتمی رو نخوریم و حق کسی رو به ناحق پیمال نکنیم خدای خوبم خدای مهربونم صدای قلب ما رو می شنوه پس خدای خوبم به راحتی به ما می بخشه امیدوارم که هر روز هر ثانیه خدای خوبم رو بهتر درک کنم و ان وقته که همه چیز آسون میشه محبت کردن وبخشش ونیکی کردن

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهرین
      مهرین
      1397/07/08 19:08
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 57 کلمه

      سلام استاد
      از امروز رها شدن را شروع کردم.انهم در یک حال خوب.
      سبکتر شدم….سعی کردم با خودم بگوبم

      فقط خدا مرا کفایت میکنه
      حالم خیلی خوب و عالی بود…دلتنگی هایم خیلی کمتر شدن
      سعی میکنم تا خدا ی‌ ک نفس باقی بمان …. اجازه ی پر از عشق و زیبایی ایش را در دل من بفرمائید

      آمین

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سادات
        سادات
        1397/07/09 06:29
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
        محتوای دیدگاه: 262 کلمه

        سلام مهرین جان . آفرین به شما که شادی رو انتخاب کردی . این حق شماست. فقط کافیه توجهت رو بدی به چیزهایی که دوستشون داری و اونها رو هم نعمتی از خداوند بدونی . هروقت توجهت خواست بره به سمت اون خواسته ، زود هر جایی که هستی بلند شو چند تا نفس عمیق بکش چیزها و یا کسانی که دوستشون داری و باهاشون حالت خوبه رو در نظرت بیار . مثلا میتونی به شخصی مثل مادرت خواهرت یا دوستت زنگ بزنی و سعی کنید با تمام وجود حس مثبت بهشون انتقال بدی . یا حتی اینجا بیای و برای دوستان دیگه عمیقا و با تمام وجودت بنویسی . میدونید اینجوری حس خوب سراسر وجودت رو میگیره و توجهت میره سمت رهایی . دستهات رو باز کن و عمیقا لبخند بزن . والاترین چیزی که از استاد یاد گرفتم لبخند زدنه . میبینی در هنگام آموزشها با همین لبخند به ظاهر ساده چطور تمام حس آزادی و رهایی وجودشون رو به هنرجوها انتقال میدن و باعث تاثیرگزاری بیشتر آموزشهاشون میشن . شادی و رهایی بهترین هدیه ی خداوند به ماست . برای تمام لحظاتتون از عمق وجودم شادی حقیقی که میدونم و مطمئنم به واسطه ی رابطه ی خوبی که با خداوند دارید رو آرزو دارم . امیدوارم با توجهتون به نعمات دیگر خداوندی که خداوند عزیزمون در اختیارتون گذاشته این شادی و شکرگزاری در وجود شما و همه ی ما پررنگ و پررنگ تر بشه و تمام توجهمون در تمامی لحظات رو به خودش جلب کنه . براتون بهترینها رو آرزو دارم دوست خوب و عزیزم .

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار مهرین
        مهرین
        1397/07/10 08:21
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
        محتوای دیدگاه: 53 کلمه

        سلام سادات جان

        خوشحالم که هستی….و خوشحالم که با این دلهای پاک همراه شدم…..مطمئنم خدا دستم رو میگیره.

        از لطفی که به من داری ممنونم.
        رها کردن وابستگی ها سخته ولی غیر ممکن نیست….

        حس خوب رها و آزاد شدن از هر قید و بندی جز بندگی خدا را برای همه آرزو مندم…

        شاد و سربلند باشید

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهی
      طاهی
      1397/07/08 07:55
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 29 کلمه

      سلام استاد عزیز از شما سپاسگزارم که وقت میگذارید و نظرات رو پاسخ مدید ممنونم از شما بخاطر این فایل زیبا امیدوارم که همیشه موفق و پیروز باشید متشکرم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهرین
      مهرین
      1397/07/07 05:28
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 155 کلمه

      سلام استاد سلام دوستان

      صبر و نزدیکی بخدا آنقدر دلپذیر است.که به دردهای انتظار می ارزد…در این چند روز گذشته

      اتفاقات خوب و متوسط زیادی افتاده.اما برای آنچه که مرا به این جمع پاکدل پیوند داده،همه چیز ناامید کننده است…دوستان خوبم قلبهای پاک

      من به خدا و مهربانی اش و کرم و لطفش ایمان دارم.به بودنش شادم و میخندم.بر لبم لبخند و در دلم درد است….و جالب است آنها که ستم کرده اند که خوش و خرمند و برای آزارزدن من کوچکترین فرصتها راهم از دست نمیدهند….از صمیم‌قلب شکسته ام از خدا خواسته ام با عدالتش داور ما شود….دوستان خیلی خیلی به انرژی های پاک و راستین و مثبت شما نیازمندم.

      هر روز از خدا میخواهم که بتوانم در این ص آنچه را که در نظرم آرزوست، بدست آمده باشد

      نمیگویم دعایم کنید،فقط میخواهم انرژی پاک قلبهایشان را با من همراه کنید.به امید آنکه خداوند ستمگران را از سر راه انسانهای پاکدل برداشته شرشان را به خودشان برگرداند…آمین

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سادات
        سادات
        1397/07/07 14:22
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
        محتوای دیدگاه: 689 کلمه

        سلام مهرین جان صحبتهای استاد واقعا درسته . کلمه به کلمه اش رو به کار ببند . دقیقا منم چند وقت پیش همین کار و کردم جمله به جمله ی استاد رو عمیقا در وجودم به کار بستم و به حس رهایی رسیدم و الان انقدر اون حس شیرینه که اون چیزی که میخواستم اومد سمتم ولی خودم و فکرم پسش زد . چون دیدم نمیخوامش . چون دیدم داره رنجم میده و از خدا خواستم فعلا بزاره من رها بشم و خداوند عزیزم سریع اجابتم کرد . حالا اون باید منتظر بمونه تا من آماده ی دریافتش بشم و میدونم روزی خواهد رسید که بهش میرسم اما حالا دیگه من منتظر نیستم اون منتظره تا ببینه من کی و چه وقت آماده پذیرفتنش هستم .استاد به من یاد دادن که احساس نیازت رو به صفر برسون و خداوند کمکم کرد و منو بی نیاز کرد . رهام کرد. من اصلا این نیاز رو فعلا در خودم نمیبینم . حس رهایی خیلی شیرینه . شما هم دقیقا همینگونه هستید . ما اینجا پیش هم هستیم که به هم کمک کنیم و استاد گرامی بیش از همه راه صحیح رو به ما نشون میدن و راهنماییهاشون رو بی دریغ در اختیار ما قرار میدن . توروخدا استفاده کنید .حس نیاز به آرزوتون نمیزاره شما به آرزوتون برسید . به خدا منم همینطور بودم . ولی رها کردم . هنوزم همین حس رو دارم . رهایی واقعا شیرینه . به خدا شادی ما وابسته به هیچ چیزی نیست . همان کسی که شما عمیقا نیاز به داشتنش رو در خودتون حس میکنید تا از این نیاز رها نشید به سراغتون نخواهد اومد . شاید باورتون نشه ولی ما که از بیرون میبینیم این حس نیاز رو دریافت میکنیم اون وقت چطور ممکنه اون که شما درخواست داشتنش رو میکنید حس شما رو نفهمه . دلهای انسانها به هم راه داره و مطمئن باشید تا زمانیکه شما غمگین هستید و حس نیاز به حضور او رو از وجودتون پاک نمیکنید او به سمت شما نخواهد اومد . شما حس نیاز به او رو از وجودتون بردارید اون وقت میبینید خداوند چه میکنه . چون او هم جزئی از این کائنات هست . حسِ الانِ شما بیش از همه به او میرسه و او از شما دور و دورتر میشه و اگر شما حستون در مسیر صحیحی که استاد میفرمایند قرار بگیره ناخودآگاه اون شخص میفهمه . چون مطمئن باشید شخصی که شما این چنین درخواست داشتنش رو میکنید از وجود شما در دلش چیزی وجود داره که شما اینقدر به سمتش کشیده میشید ولی شما انقدر حس نیاز به سمتش ارسال میکنید که او کمبودی در وجود خودش از نبودن شما احساس نمیکنه . این احساس رو ازش بگیر . رها کن خودت رو . به جایی میرسی که میبینی اون داره به سمت تو احساسش رو ارسال میکنه و تو نیازی به احساس او و خودش نداری . چون شما با این همه احساسی که به او داری او رو به خودت و به این حس وابسته کردی و وقتی ازش بگیری اون درک میکنه حس میکنه . ناخودآگاهش میفهمه حتی اگر در کنار شما نباشه .
        تو روخدا صحبتهای استاد رو با تمام وجودتون به کار ببندید . با رابطه ی خوبی که با خدا دارید به جایی خواهید رسید که دیگه بود و نبود او براتون فرقی نداره دیگه اصلا بهش فکر نمیکنید و یهو بدون اینکه منتظرش باشید خودش به سراغتون میاد . حتی به اینم دیگه دل نمی بندید . چون باز حسی از نداشتنش در دلتون نیست که منتظر چنین روزی باشید. از حس نیاز رها بشید و او رو هرجایی که هست به خدای مهربونتون بسپارید . سلامتیش رو بخواین . اما بهش احساس خواستنش رو از وجودتون نفرستید . صحبتهای استاد کاملا اجرا شدنیه . به خاطر آرامش و شادی خودتون عمیقا اونها رو عمل کنید . به خدا نتایج فوق العاده ای در انتظارتونه مهرین عزیزم . من یکی که طاقت ناراحتی هیچ کدوم از دوستان گلم رو ندارم . چون اینجا مکان شادیست . مکان لذته و مکان بهترین احساساته . عمیقا با استاد همراه بشید به بهترین نتایج میرسید عزیزم.

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مهرین
          مهرین
          1397/07/08 04:40
          امتیاز کاربر: 0

          نشان های دریافت شده

          زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
          محتوای دیدگاه: 58 کلمه

          سلام سادات عزیزم
          ممنونم که خوندی دل نوشته های منو
          ممنونم که از تجربه ی قسم
          قشنگ خودت بهم گفتی.
          منم شروع میکنم بریدن و رهاشدن را از هر چیزی جز خدا….خدا میداند و بس که من چقدر دوستش دارم….و چقدر از بابت بودن در جمع شما پاکدلان شکرگزارم…..

          با هم‌ با انرژی های مثبت به طرف رشد و شکوفایی الهی حرکت میکنیم.

          ???????

          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار سادات
            سادات
            1397/07/08 19:18
            امتیاز کاربر: 0

            نشان های دریافت شده

            زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
            محتوای دیدگاه: 91 کلمه

            سلام . بله مهرین عزیزم همه با هم در جهت رشد و شکوفایی الهی حرکت میکنیم که این راه راه عشق است . راه لذت است . راه شکر است . راه ایمان است . اصلا به نظر من که این راه نیست . خود لذته خود ایمانه . خود شکره و خود عشقه و به عبارتی خود خداونده که در همه ی عبارات دوستان جلوه نمایی میکنه و کلام استاد بیش از همه جلوه ی الهی رو به ما نشون میده . استاد بابت راهنماییهاتون بی نهایت سپاس .

            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار سادات
        سادات
        1397/07/07 15:50
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
        محتوای دیدگاه: 281 کلمه

        سلام . استاد شما این پاسخ رو برای مهرین عزیز نوشتین ولی واقعا برای تک تک ما به کار میاد . به خدا که کلمه به کلمه ی همین چند جمله رو اگر به کار ببندیم زندگیمون گلستان میشه . واقعا که نیاز ما فقط به خداوند و حس انتظار و اندوه هرگز ما رو به خواستمون نمیرسونه . حتی به نظرم انتظار برای ظهور امام زمان هم باید تبدیل به داشتن ایشون بشه . اگه از صفاتی که خداوند در اختیارمون داده بهره ببریم همه چیز در این دنیا سرجاش قرار میگیره . واقعا که وجود شما و راهنمایی های شما برای همه ی ما برکته . خدایا شکرت شکرت که اینطوری ما رو در مسیر آگاهی قرار دادی . خدایا ما فقط به تو نیاز داریم و وابستگی به هرچیزی غیر از تو شرک به تو محسوب میشه و غیرت توست که اون چیز رو از ما میگیره . خدای خوبم ما عاشق تو هستیم و نیازمند به توییم . با تو نفس میکشیم ‌و تویی که روزی دهنده ی ما هستی . تو مسبب الاسبابی و همه چیز رو برای ما فراهم کردی به بهترین شکل . خدای مهربونم ما رو در راه راست خودت نگاه دار که تنها نیازمان به سوی توست . ما را از آرزوهایمان بی نیاز کن که همه ی آنها در دست با کفایت توست و چه کسی بهتر از تو نگهدار آنان است . خدایا خیلی دوستت دارم و عمیقا تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم . خدایا شکرت که این مسیر عالی رو به ما نشون دادی . استاد از راهنماییهاتون برای همه ی دوستان واقعا ممنونمچون واقعا نکاتی که میفرمایید برای تمام ما کاربرد داره . سپاسگزارم

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سادات
          سادات
          1397/07/08 03:09
          امتیاز کاربر: 0

          نشان های دریافت شده

          زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
          محتوای دیدگاه: 13 کلمه

          سلام . از پاسختون سپاسگزارم استاد گرامی . بله حقیقتا همینطوره . متشکرم

          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار مهرین
        مهرین
        1397/07/07 15:52
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
        محتوای دیدگاه: 272 کلمه

        سلام استاد
        ممنونم که وقت گذاشتید و پاسخ دادین….
        کاملا حرفتون رو قبول دارم. شاید حرفم یه کم عجیب باشه اگه بهتون بگم هر صبح با حس بسیار خوب درونی و عالی چشمانم رو باز میکنم…گرچه شب زنده داری هام زیادن….

        نماز که می خونم بعدش با خدا در حال راز و نیازم در هر لحظه ای…هرلحظه…هیچ قدمی به بیرون از خانه نمی ذارم مگر با توکل….فقط از خدا میخوام….واقعا میخوام از خدا هر چیزی رو،برای تک تک لحظاتم شکرگزارم و مطمئنم که خدا این همه رو میداند….همین آشنایی با شما لطف خداست….
        هرچه تا کنون طلب کرده ام از خدا
        بخدا قسم که بیش از انتظارم به من لطف و مرحمت داشته….

        اما از حسی که گفتید اگر آن مطلب را داشته بدونم چه حسی دارم….اصلا واژه ای براش نمیتونم پیدا کنم.آنقدر حسم غیر قابل وصف میشه که یک دنیا رو به وجد بیارم…..

        اهمیت موضوع آنقدر زیاده که من همش دعا میکنم آنچه را من تجربه کردم هیچ دل پاکی
        و هیچ انسان شریفی تجربه نکند…
        دردی عاطفی که به تنهایی میتواند باورهای یک آدم را ویران کند و از او هیولایی دهشتناک بسازد.یا دست کم اگر ضعیف باشد و به خدا متوسل و متوکل نباشد براحتی خود را از میان بردارد….هرآنچه تا کنون برمن رفته را با خواندن قرآن و نماز و راز و نیاز با او و آشنایی با شما پشت سر گذاشته ام.

        فقط بگم استاد ویران شدن باورهای یک آدم بدترین اتفاقی است که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید….

        خیلی امیدوارم که رحم اگر نکند مدعی/خدا بکند.

        سعی میکنم حس کنم دوباره که چیزی را ازمن دریغ نکرده اند…..سعی میکنم
        سعی میکنم….همه چیز عالی است و من در بهترین شرایط زندگی و احساس و….هستم

        سپاس استاد

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مهرین
          مهرین
          1397/07/08 04:33
          امتیاز کاربر: 0

          نشان های دریافت شده

          زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
          محتوای دیدگاه: 31 کلمه

          سپاس استاد

          چشم حتما از همین دم آغاز میکنم زندگی را بدون هیچ وابستگی…و دعا میکنم آنچه را که مانع رشد و تعالی من میشود

          ?اعتماد له خدا و استاد خوبی چون‌شما?

          سپاس استاد

          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سادات
      سادات
      1397/07/06 16:14
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 499 کلمه

      سلام .
      ممنون از فایل های عالیتون که هربار که گوش میدیم پرده ای از جلو چشمامون برداشته میشه . یعنی باوری از باورهای غلطمون برداشته میشه . وای که این خدای ما چقدر دوست داشتنیه . چقدر قشنگ بود این عبارت واقعا ما کاری نمیتونیم بکنیم که خدا ناراحت بشه . این یعنی نهایت ایمان و اطمینان . خداوند چه زیبا میفرماید:
      آیه ۲۷ – ۳۰ سوره فجر
      یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ (۲۷) ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً (۲۸) فَادْخُلِى فِى عِبَادِى (۲۹) وَادْخُلِى جَنَّتِى‏ (۳۰)
      هان اى روح آرام یافته و متین
      به سوى پروردگارت بازگرد که تو از او خشنود و او از تو خرسند است.
      پس در جرگه بندگان من درآى.
      و به بهشت من داخل شو!
      این آیات عینا همه ی بیانات شما را تایید میکنه . نفس مطمئن نفسی است که شک و تردید رو کنار گذاشته و به اطمینان رسیده . به سمت خدا بازگرد . خدا یقینه و راه خدا راه اطمینانه . ای بندگان من یقین داشته باشید که من از شما راضی هستم . از من راضی باشید چون من از شما راضی هستم . بیاناتتون کاملا درسته چون خدا اول کلمه ی راضیه و بعد مرضیه رو آورده میگه اگه شما به اطمینان برسید و از من راضی باشید میبینید که من از شما راضی هستم . کسی که هنوز به راضی بودن خدا شک داره یعنی دلش به اطمینان نرسیده نمیتونه از خدا راضی باشه پس نمیتونه رضایت خدا رو از خودش عمیقا درک کنه . شما با این فایلتون دارید ما رو به سمت آرامش و اطمینان دعوت میکنید . چقدر زیبا بود چقدر عالی بود . خداوند هم در این آیات داره دعوت میکنه ما رو به یقین به اطمینان به رضایت تا ببینیم و لمس کنیم رضایت خداوند رو . داره دعوتمون میکنه به والاترین مقام بندگی که چشماتو باز کن یقین داشته باش و از من راضی باش و ببین که من از تو راضی هستم . خودتو بنده ی من بدون و بیا به سمت بندگی در بهشت آرامش من وارد شو . خدا دعوتمون داره میکنه به آرامش . وای خدای من این مدت چقدر نگاهم باز شده . چقدر قشنگ تورو حس میکنم چقدر قشنگ آیاتت رو دریافت میکنم . خدایا ازت ممنونم که من رو با مسیر خودت این مسیر زیبا آشنا کردی . ازت ممنونم که بنده ی آگاهی چون استاد رو در سر راهم گذاشتی که بفهمم تو رو ، که ببینم تو رو ، که لمس کنم تورو ، که صدات رو بشنوم . وای خدا چقدر تو شیرینی چقدر تو دلچسبی . چقدر تو گوارایی . وای خدا که تو چه طعم عالیی داری . خدایا شکرت . شکرت . شکرت . استاد ازتون بی نهایت سپاسگزارم . فایلتون مثل همیشه عالی بود و من اونقدر مست شرابا طهورای گفته هاتون و آیات الهی شدم که دیگه نمیتونم به نوشتن ادامه بدم . طعم خدا گوارای وجودتان باد که از این شراب پاک الهی که هر لحظه میچشید به ما هم میچشانید . خدای خوبمون حافظ و نگهدارتون.

      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار راضیه
      راضیه
      1397/07/05 07:21
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 32 کلمه

      سلام سادات عزیزم٬ممنونم ازت٬پیامت سرشار از آرامش بود برای من٬قطعا همینطور هست که می گید٬ایشون رو‌لحظه به لحظه در زندگیم حس میکنم و حس می کنم هر لحظه دعای خیرشون همراهم هست٬

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سادات
        سادات
        1397/07/06 15:22
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
        محتوای دیدگاه: 22 کلمه

        سلام خواهش میکنم عزیزم . چقدر عالی که انقدر احساستون خوبه . همواره براتون همین احساس خوب رو آرزو میکنم .

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار راضیه
      راضیه
      1397/07/04 09:48
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 496 کلمه

      سلام مجدد.
      این فایل رو بارها گوش دادم٬و حس کردم چقدر لذت بخش هست وقتی کاری رو انجام میدیم برای ابراز عشقمون به خدا باشه ٬حس میکنم اینطوری تلاش بیشتری می کنیم برای اینکه عاشقانه تر خدارو دوست داشته باشیم برای اینکه به خودمون اثبات کنیم خدا رو نه تنها در زبان که در دل و جان میپرستیم و برای ابراز عشقمون نسبت به خدا در مسیر درست حرکت میکنیم.در واقع این چشیدن لذت بندگی برای خداست٬بندگی که سرشار از عشق باشه …بعد از شنیدن این فایل به این فکر میکردم چطور میشه عاشق خدا بود و این عشق رو اثبات کرد و به این فکر میکردم که تا وقتی عشقی واقعی در من نباشد و صرفا زبانی باشد پس نمیشه عملی عاشقانه داشت ..و اتفاقی سخنرانی آقای پناهیان رودیدم که بیان کردن منتظر نباشید که عاشق شین٬عمل کنین تا به واسطه ی رفتارتون اون حس در شما ایجاد شه و همان روز سخنرانی از آقای الهی قمشه ای که در کلامشون این عبارات به دلم نشست که عبادت در همه ی ادیان برای ایجاد حال هست عبادت یعنی پیروی از عمل به امید رسیدن به حال.به امید اینکه لحظه ای در این جسم بیجان بدمند و‌جان پیدا کند…دلم آرام گرفت و فهمیدم سخت نیست ابراز عشقم به خدا و اگر قدمی در این راه بردارم قطعا خودش من رو به سمت و سوی درست هدایت میکنه…همونطور که در اوج ناامیدی فریاد زدم که خسته شدم از این شرایط و‌وقتی پدرم رو از دست دادم و لحظه به لحظه در کنار بسترش بهش نگاه کردم و آرزو میکردم یکبار دیگه صداش رو بشنوم و با وجود اینکه وابستگی زیادی به ایشون داشتم٬اما از همه ی اعضای خانواده آرامتر بودم٬ در واقع تسلیم شدم در برابر امر خدا …و مدتی بعد از اون وارد این جریان زیبای زندگی با طعم خدا شدم…خدای من بیشتر از هر کسی هوام رو داشت و در زمان درستش من رو در این مسیر قرار داد…استاد عطار روشن بزرگوار ازتون ممنونم ٬تصویر دیگری از خدای من رو برام در لوح دلم نقش زدین ٬خدایی که میدونم دوستم داره و من رو در مسیر درست قرار داده٬من رو رها نکرده٬ از من دور نیست٬بی قید و شرط من رو دوست داره …یک‌حس خوبی که از این بی قیدو شرط بودن گرفتم اینه که دلم میخواد بی قید و شرط عاشقش باشم ..اگر چیزی خواستم و به من داده نشد با نهایت اطمینان و اعتماد بگم خدای خوبم من بهت اعتماد دارم و عاشقانه دوستت دارم و باورت دارم و یقین دارم اگر اونچه که خواستم رو به من ندادی بهتر از اون رو برای من در نظر گرفتی .همونطور‌که زمانی برای شفای پدرم دعا کردم و ایشون از دنیا رفت به جای اون ذره ذره من رو از خودت پر میکنی٬چه خدای خوب و مهربانی داریم.خدایا شکرت.
      استاد عزیز خیلی خوشحالم که نظرم باعث شد به تهیه کتاب الکترونیکی فکر کنید و از خدا میخوام این ایده سرشار از خیر و برکت برای شما و همه ی کسانی باشه که از اون استفاده میکنند.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سادات
        سادات
        1397/07/04 17:25
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
        محتوای دیدگاه: 170 کلمه

        سلام راضیه جان . پدر بزرگوارتون الان پیش همون خداییه که تو قلبتونه . پس الان بهتر میتونید حضورشون رو حس کنید.چون حس شما به خدا نزدیکتر شده پس حس شما به پدرتون هم نزدیکتر شده حتی نزدیکتر از زمانیکه در قید حیات بودند . مرگ خیلی شیرینه ‌. اونم نعمت خوبی از طرف خداست و ما همه به خدا باز میگردیم . هر زمان که ما باورهای غلط خودمون رو رها کنیم و به سمت خدا بازگردیم در حقیقت از باورهای قدیمی مردیم و حیات نو پیدا کردیم . مرگ هم دقیقا همینه . باور حیات جسم که موقته تبدیل میشه به باور حیات روح میشه که دائمیست و این باور جدید نامش شده مرگ و برعکس چیزی که همه تصور میکنیم مردگی نیست در حقیقت زندگی جاویدانه . ما باید باورمون رو نسبت به مرگ عوض کنیم . مرگ مردن نیست . زنده شدنه . زندگی جاویدانه . پدرتون در قلب شماست و یقین دارم هروقت که حستون به خدا نزدیک میشه پدرتون رو میبینید .

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهرین
      مهرین
      1397/07/03 11:17
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 361 کلمه

      سلام

      من قرآن زیاد خوندم،از همشم لذت بردم.فقط یک چیزی در تمام قرآن جاری و ساری هست….که رضای خدا در رضای بندگان خداست….
      خدا خیلی روی انسانیت به شکل های مختلف در قرآن تاکید کرده.حتی در آیات مربوط به قصاص گفته حق اینکار رو دارید ولی راه بخشیدن رو هم پیشنهاد میده و تشویق به بخشش هم میکنه.در آیات زیادی دو سوی قضیه را کاملا شرح میده و انسان رو در انتخاب آزاد می ذاره….به این نکته دقت کنیم؛چه کسی میتونه اینقدر ما رو دوست داشته باشه،که با همه ی نعمات و راهنمایی ها و امکانات و…….به ما داده،لا یک اختیار تام..حتی به ما گفته شیطان دشمن قسم خورده شماست

      بعد ما هرکاری دلمون بخواد بکنیم،کارهایی که خود ما می دونیم چقدر بد و زشت هست،بازهم دوستمون داشته باشه!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
      لطف و مهربانی و قطع نکنه!؟ بگه حالا که طبق دستور من رفتار نکردی پس دیگه از همه چی محرومی!!!!!!

      حتی پدر و مادرها هم فرزندانشون رو از امکانات و….محروم میکنن اما خدا این کارو نمیکنه. میان شیطان پرست بت پرست و…میشن بازم خدا روزی آنها رو میده
      و لحظه مشتاقانه منتظر برگشتن اون بنده های گمراه هست!!!!! خدای بسیار بزرگ و عزیز و مهربانی داریم که در وصف نگنجد
      از دست و زبان که بر آید/کز عهده ی شکرش بر آید!؟

      رضایت خدا هم برای آرامش خود ماست.اگر دستی از هم میگیریم مشکلی از هم حل میکنیم بخششی انجام میدیم چه مادی چه معنوی اول آرامش و حس خوشحالی ش به خودمان برمیگردد.حس خوب مفید بودن حس خوب شادی ….خدا بی چشم داشت مهرورزی میکند
      او خداست اما ما همه چشم امیدمان به همان خداست….نگته ی حرفهای استاد روشن این است که

      فقط چشم به دست و کرم خدا داشته باشید…از صمیم جان خدایی خود،باور داشته باشید که خداوند بخشنده و مهربان است….همه ی تلاش من همین هست….اگرخدا بخواهد را قبول دارم اما خدا همه ی چیزهای خوب را برای ما میخواهد…عیب از بی طاقتی ماست.

      خیلی آرامم،و خیلی مطمئن که او بهترین ها را برایم و برایمان پیش خواهد آورد…شکر و سپاس میگویم او را

      که بزرگترین‌پشت و پناه برای منو دل زخمی من بوده است…و او خودش التیام بخش دردهای عاطفی و جسمی همه ی ماست.

      برای همه در این حال خوب بهترین های خدا را خواهانم

      ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ش. ح
      ش. ح
      1397/07/02 12:52
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 152 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان
      با سلام به استاد خوبم و دوستای عزیزم
      با تشکر از شما که این فایل فوقالعاده رو تهیه کردین.خیلی از شما سپاسگزارم من هم مثل بقیه از خیلی ها شنیدم که اگه کاری انجام میدی بگو برای رضای خدا انجام میدم و خودم هم دست به هر کاری میزدم که خدا رو از خودم راضی کنم و بازم باور نداشتم که خدا از من راضی هست یا نه. خداروشکر میکنم که صراط مستقیم رو بهم داره نشون میده.و از این به بعد میخام برعکسشو عمل کنم خدارو دوست داشته باشم و بهش اعتماد کنم و در زندگیم به زیبایی ها توجه کنم به نعمتها توجه کنم به خوبیها توجه کنم به نشانه های که در زندگیم میافته توجه کنم.
      تشکر استاد خوبم. این فایل هم مثل بقیه فایلها آموزنده بود و من درس جدیدی گرفتم از این فایل. خداروشکر که معلمی چون شما دارم. سپاسگذارم استاد خوبم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهسان
      مهسان
      1397/07/02 09:59
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 126 کلمه

      به نام خداوند بخشنده مهربان
      سلام به همه و استاد گرامیم
      خدایا شکرت که منو تو این مسیر عالی قرار دادی.
      خدایا صدهزار مرتبه شکر
      اگه این مطالب رو نمی دونستم و از این دنیا می رفتم واقعا چی میشد…
      دارم یاد می گیرم چطور در این جهان زندگی کنم.
      هربار که فایلی گوش می دم چقدر احساسم عالی میشه.
      هر روز دارم به خدای خودم نزدیک و نزدیکتر میشم.
      خدایا تو چقدر بزرگی، چقدر بخشنده و مهربانی…
      من وقتی تو رو دارم نیازی به هیچ چیزی ندارم.
      خدایا تو عالی ترینی…
      خدایا شکرت که بهترین انسانت رو سرراه من قرار دادی، تا تو را به من بشناسد.
      من مهسان تا زمانی که نفس می کشم در این راه حرکت می کنم.چون باور دارم و ایمان دارم این راه،راه خداست.
      بسیار سپاسگزارم از استاد عطار روشن عزیز
      خدا نگهدارت باشد.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهرین
      مهرین
      1397/07/01 21:04
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 137 کلمه

      سلام گرانقدر
      منظورم قطعیت از اینکه خداوند مهربان از آنچه به ما دستور داده،و ما در انجام فرائض سستی بخرج داده ایم
      که او حتما می بخشد،اصلا نیست….

      صفت مهربانی و بخشندگی خدا و بینایی خدا و همراهی او با ما در هرلحظه،بهترین دلیل برای توکل و دلگرم بودن به عطوفت خداوندی اش هست….

      خدا یک سری وظایف برای بندگان مقررفرموده اند. انجام دادن آنها در واقع لطفی است که ما به خود میکنیم. نه به صرف بهشت یا جهنم اصلا ….

      به صرف آرام گرفتن پس از صحبت و همنشینی با خداست…
      با عبادت نی توان الله شد/میتوان موسی کلیم الله شد

      مقام انسان آنقدر بالاست که در تصور ما نمی گنجد.و کرامت خدا هم خارج از هرگونه تصور ماست….

      تنها چیزی که به آن رسیده ام، نشکستن حرمت و قلب انسانهاست.و پایمال نکردن عمدی حقوق دیگران است….خدا خیلی مهربان است خیلی

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهرین
      مهرین
      1397/07/01 12:17
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 315 کلمه

      سلام استاد
      ۱- خدا انسانها را دسته بندی کرده است
      ۲- خدا آنهایی را که دوست دارد مشخص فرموده است
      ۳- خدایا چنان کن سرانجام کار کار/تو خشنود باشی و ما رستگار.
      خودش گفته برای شناسایی شما را به قبایل و مختلف تقسیم کردم که همدیگر را باز شناسید‌.واین عامل برتری نژادی و…نیست بلکه گرامی ترین شما نظر خدا پرهیزگارترین شماست..

      پس خدا پرهیزگاران را جدا کرده است.عارغ از مشخصات ظاهری
      همچنین در جای جای قرآن از راز دل خود پرده برمیدارند که،من نیکوکاران صابران و آنهایی که یه من توکل میکنند را دوست دارم.
      ۴- برای پیروان شیطان خط و نشان کشیده البته قبلش و ور تمام قرآن به دفعات
      گفنا است که خدا با عزت و صاحب انتقام است. ویر در جایی گفته است که خدا هر آینه در کمین ستمکاران است….ولاز میگوید خدا بر هیچ کسی ستم نمیکند مگر خود به نفس خود ستم میکنید.

      بله فرمایش شما به اینکه خدا بی قید و شرط ما را دوست دارد صحیح است.ولی اینکه اصلا باید چکار کنیم تا خدا از ما بدش بیاید…کاری ندارد همین حق الناس مصداق گذشت نکردن خدا از گناه بندگانش هست.
      هرکس ذره ای خوبی کرده می بیند
      هر کس ذره ای بدی کرده می بیند.

      خدا خیلی مهربان است و بخشنده..اما در حق خودش.خدا از کیسه ی خلیفه نمی بخشد….و همین یکی از دلایل عاشقی من نسبت به اوست.من همواره عاشق اویم و میگویم القلب حرم الله.قلب من حریم‌ خداست.

      من نمیدانم با او چند چندم ….اما سعی کرده ام بهترین باشم برای خداییم.تا در دسته بندی هایش قرارم‌بدهد.تا مایه ی آرامشم شود…..خدای بزرگ و بی همتا عشق و آرامش من است و از دو خواسته ام مهر ش راکه ببارد برما…..

      من هنوز به خواسته ام نرسیده ام،و شاید دور نیز شده باشم ….اما خدا به قلبم گفته همه چیز برای تست.
      و این حرف خدا مرا کافیست.

      به صحبتهای بنده لطفا توجه بفرمائید.من حرفهای شما را رد نمیکنم اما جهت یادآوری عریض کردم خدمت شما

      با سپاس استاد گرانقدر

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار راضیه
      راضیه
      1397/07/01 06:46
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
      محتوای دیدگاه: 168 کلمه

      به نام خدا.
      سلام به همه و به استاد عزیز.
      از شنیدن این فایل واقعا ذوق زده هستم و میخوام هزاران بار گوش بدم تا کلمه به کلمه ی اون رو درک کنم و احساس می کنم نیاز به تفکر خیلی زیاد درباره ی این فایل دارم.
      اما لحظه ای که این فایل رو‌گوش میدادم از ذهنم گذشت چقدر خوب میشد اگر این فایل ها به صورت کتاب در میومد و ارائه میشد٬کتابی با عنوان زندگی با طعم خدا ٬بنظرم خیلی عالی بود٬یعنی من که از خوندن کتاب لذت میبرم بنظرم جز کتابهایی میشد که هزاران بار میخوندمش.این فکر از دل و ذهنم گذشت و امیدوارم در بیانش خیری نهفته باشه.
      مدتی هست که شروع کردم به خوندن نهج البلاغه که بسیاار کتاب شگفت انگیزی هست و انگار برای زمان ما و لحظه ی حال نوشته شده٬و در بسیاری از مطالبش ٬چیزهایی خوندم که تاییدی است بر گفتار شما استاد عزیز و برای من و در قوی‌کردن باور من تاثیر زیادی داشته و امیدوارم همه از این کتاب بزرک استفاده کنن.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مهسان
        مهسان
        1397/07/02 10:04
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        زندگی با طعم خدا (جلسه پانزدهم)
        محتوای دیدگاه: 9 کلمه

        سلام استاد گرامیم
        سپاس از این همه تلاش عالی شما.
        سپاس…

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم