زندگی با طعم خدا (جلسه چهاردهم)

سلام استاد عزيزم

آرزوهاتونو يك جوري بنويسيد كه اگر يك بچه شش ساله خوند بفهمدش و حتي بتونه براي يك بچه شش ساله ديگه توضيحش بده 

“انيشتين”

كلي فكر كردم روي اين جمله

چطوري بنويسم كه هم جهان هستي دقيق آدرس داشته باشه و همونو برام بياره 

هم اينكه يك بچه شش ساله بفهمدش

و متوجه شدم يكسريشو بايد ساده بگم

همون ها رو بايد با احساسم رنگ آميزيش كنم

و همون آرزوهايي كه با احساسم رنگشون كردم رو با اصرار و بدون توجه به چطور و چگونگي از جهان هستي بخوام

خلاصه اش اينكه بشم يك بچه شش ساله كه اگر يك دوچرخه ميخواد با شور و شوق به پدر و مادرش هي ميگه من دوچرخه ميخوام

ميرن پارك با پدرو مادرش همون دوچرخه رو ميبينه كه يه بچه ديگه سوار شده باز به والدينش نشون ميده ميگه من از اين دوچرخه ها ميخوام

و هي انقدرررر ميگه و ميگه تا يك روزي يا پدر و مادرش براش ميخرن 

يا بصورت يك كادو از اطرافيانش ميگيره

درباره مشخص بودن اهداف من اينو فهميدم و درك كردم كه در تمرين نشون دادن طعم هاي زندگيمون به جهان هستي دارم اين كار رو انجام ميدم

استاد من اون فايل خيمه ها رو جابه كن رو سرچ كردم پيدا نكردم…اگر امكانش هست لينكش رو در توضيحات اين فايل بزاريد ممنونم

تمرين اين جلسه :

جسم من:

من دوست دارم سلامت باشم چون انرژيم خيلي بيشتر ميشه چون خوشحال ترم

چون سپاسگذارترم

چون بيشتر ميتونم پياده روي و كوهنوردي كنم

چون بيشتر ميتونم تجربه هاي جديد توي بازي ها و ورزش هاي جديد داشته باشم…مثلا دوست دارم دوچرخه سواري كنم…متناسب بودن به من كمك ميكنه دوچرخه سواري رو حرفه اي ياد بگيرم و توي جنگل دوچرخه سواري كنم

دوست دارم دونده باشم نه حرفه اي …مثلا دوست دارم نيم ساعت بدوم …الان زانو هام ضعيفن و نميتونم بدوام چندين بار تلاش كردم ولي زانو درد بهم اجازه ادامه نداده

خانه من:

خانه بزرگتر ميخوام چون اولا من لياقت يك خانه بزرگ و نوساز را دارم …

دوما به گسترش جهان كمك ميكنم

توي خونه بزرگتر من ميتونم كسب و كار خودم رو گسترش بدم 

توي خونه بزرگترم ميتونم بيشتر مهمان دعوت كنم چون از مهماني دادن و پارتي گرفتن خوشم مياد

توي خونه بزرگتر و البته خانه مستقل من بيشتر ميتونم گل كاري كنم چون عاشق گل كاري هستم

ميتونم درخت كاري هم داشته باشم 

عشق من گل و گياه و سبزه و درخت هست همين الانم كلي گلدون هاي بزرگ دارم توي حياط

روابط من:

روابط من با همسرم 

مهمترين بخش رابطه براي من كه ايران نيستم و اينجا هيچ فاميلي نداريم رابطه با همسرم هست..دوست دارم رابطه ام با همسرم خيلي صميمي تر و قوي تر باشه

رابطه صميمي تر براي من اين مفهوم رو داره كه درختي كه سالها بهش رسيدگي كردم ، نهايتا ميوه ميده يا انقدر شاخه و برگ هاش رو برام بزرگ ميكنه ميتونم زير سايه اش استراحت كنم

روابط من با دوستان:

بهتر شدن روابط من با دوستان و اطرافيان به من اعتماد به نفس بيشتري ميده

در حال حاضر من انتخاب كردم كه كمتر رفت و آمد داشته باشيم و دليلش هم اين بوده ميخواستم بيشتر روي خودم كار كنم

اما دوست دارم روابطم با دوستاني از جنس خودم بيشتر با طرز فكر خودم بيشتر بشه …به نظرم خيلي بيشتر حرف براي گفتن داريم …خيلي بيشتر ميتونيم توي اون فركانسي كه همه شبيه هم هستيم قوي تر بشيم و رشد كنيم

شغل من:

من كارم فروش انلاين هست

دوست دارم كارم پيشرفت كنه …فروشم بيشتر بشه …خيلي بيشتر…..

انقدري كه هر خريد بزرگي بالاي صد هزار دلار برام مثل آب خوردن باشه

در اين حالت به خيلي از آرزوهام ميرسم 

من دوست دارم علاوه بر خونه بزرگ كه هميشه توش زندگي ميكنيم يك خانه براي تعطيلات هم داشته باشم…فروشم كه بيشتر بشه ميتونم اون رو تهيه كنم

دوست دارم شغل آنلاينم پيشرفت كنه…چون آزادي زماني …آزادي مكاني…آزادي مالي بيشتري خواهم داشت

با اين آزادي ها من ميتونم مسافرت هاي زيادي برم

من عاشق ديدن روستاهاي كشور ها و مناطق مختلف جهان هستم

شهر هاي بزرگ رو هم دوست دارم

اما رفتن به مناطق روستايي كشورهايي مثل چين و ژاپن و ديدن برنج پختن توي قابلمه هاي چوبي با دود ساقه برنج و امسال اينها…يك بخشي پنهاني از روح من رو نوازش ميده كه شايد كمتر كسي به اون بخش روحش آشنايي داشته باشه….

اين قصه ادامه دارد در دفتر من…

درود بر شما استاد عطار روشن عزیز

ممنونم از این فضایی که برای ما فراهم کردید

مرسی به خاطر لینک فایل خیمه ها

موفق باشید