0

جلسه چهارم: برنامه ریزی منطق ذهنی

ذهن ناخودآگاه قدرت تخیل
اندازه متن

به نام خداوند مهربان

یکی از بزرگترین موانع انسان در رسیدن به خواسته ها و آرزوهایش منطق ذهنی اش می باشد.

منطق ذهنی همان شیطان درون می باشد که همواره در تلاش است تا انسان را از حرکت برای رسیدن به آرزوهایش منصرف کند.

منطق ذهنی

منطق ذهنی من با شما و دیگران متفاوت است. هر انسانی بر اساس اطلاعاتی که در طی زندگی روزمره در ذهن خود ذخیره کرده است دارای منطق های ذهنی مختص خودش است.

این طبیعی است که همه ما به دلیل ایرانی بودن، داشتن زبان و فرهنگ یکسان برخی منطق های ذهنی مشترک و مشابه یکدیگر داشته باشیم اما هر فرد به شکل شخصی منطق های ذهنی مختص خودش دارد.

شاید همه افراد چاق این منطق ذهنی مشترک را داشته باشند که لاغر شدن کار سخت و رنج آوری است درصورتی که چاق شدن خیلی راحت و منطقی است.

اما همه افراد چاق درباره اینکه خوردن میوه ها چاق کننده هستند یا خیر نگرش مشابه و یکسان ندارند.

بنابراین در ذهن همه افراد چاق منطق های ذهنی مشترکی وجود داد که همواره به آنها گوشزد می کند: تو لاغر بشو نیستی! به این دلیل تو نمی تونی لاغر بشی! به اون دلیل تو با بقیه فرق داری و لاغر نمیشی.

منطق ذهنی

آنچه درباره لاغر نشدن در ذهن ما همواره در حال مرور شدن است، همان منطق ذهنی است که در واقع مهمترین مانع لاغری می باشد که توجهی به آن نمیشود.

بنابراین برای این منظور که موانع ذهنی خود در راه رسیدن به تناسب اندام مورد نظر را کاهش دهیم لازم است که همزمان با ایجاد تصاویر ذهنی متناسب در ذهن ناخودآگاه، فرمول های ذهنی لاغر شدن در ذهن آگاه خود ایجاد و به این شکل منطق ذهنی لاغر شدن را در ذهن خود ایجاد کنیم.

برای این منظور نیاز است از طریق پاسخ دادن به پرسش های تکراری این فرمول را در ذهن منطقی خود ایجاد کنیم.

برنامه ریزی منطق ذهنی

فایل صوتی را با دقت گوش کنید.

سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی

۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

تمرین

۱- پیشنهاد می شود ابتدای روز به سوالات مطرح شده در بخش نظرات پاسخ دهید. انجام این تمرین در هر ساعتی از روز تاثیرگذار می باشد.

۲- برای سهولت در انجام کار سوالات را در بخش نظرات کپی کنید و سپس به هر سوال پاسخ دهید.

۳- می توانید در گوشی همراه خود سوالات را در بخش نوت گوشی ایجاد کرده و هر روز به آنها جواب دهید.

۴- برای ایجاد انگیزه و اشتیاق بیشتر هر روز که به سوالات جواب می دهید تعداد روزهایی که این کار را انجام داده اید ذکر کنید (روز ۱، روز ۲، روز ۳، …) و سعی کنید شمارش روزها را تا روز ۳۰ و سپس تا روز ۶۰ و به همین ترتیب ادامه دهید.

نمونه تمرین خودم

روز ۹:

۱- متناسب بودن چه حسی داره؟

متناسب بودن حس آزادی و رهایی از افکار مربوط به چاقی و خوردن داره.

متناسب بودن حس قدرتمندی و مسلط بودن بر زندگی بهم میده.

متناسب بودن حس شادابی و سرزندگی بهم میده

۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

از اینکه شکمم صاف و جمع و جور شده لذت می برم.

از اینکه قسمت سینه و سرشانه ها خوش فرم شدن خیلی لذت می برم.

از اینکه دارم عادت های غذایی رو به شکلی که حس آزادی و رهایی بهم بده اصلاح می کنم حس خوبی دارم.

۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

همسرم از دیدن تناسب اندام من خیلی لذت می بره و بهم تبریک گفت.

دوستانم از دیدن اندام جدید من تعجب کردند و بهم تبریک گفتند.

بچه های سایت از اینکه اندام من بهتر از قبل و تناسب اندام من ایده آل تر شده بهم تبریک گغتن و انگیزه می گیرن که با این مسیر رو ادامه بدن.

۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

می بینم که میلم به خوردن هله هوله کمتر شده و دیگه تمایلی به خوردن ندارم.

می بینم که ریزه خواری هام کمتر شده و دیگه راه به راه در ذهنم مرور نمیشه که یه چیزی بخورم.

می بینم که وقتی دارم برای بچه ها غذا درست می کنم خودم ناخونک نمی زنم

۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

باید عادت خوردن های بدون برنامه رو اصلاح کنم و همیشه بر اساس میل و نیاز خودم غذا بخورم.

باید عادت ناخونک زدن به مواد غذایی موقع درست کردن غذا برای بچه ها رو اصلاح کنم.

باید عادت غذا خوردن در محدوده ساعت های مشخص رو اصلاح کنم.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

هر زمان دیدگاه های این جلسه به ۲۰۰ عدد برسد جلسه بعد بارگزاری خواهد شد.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.37 از 51 رای

https://tanasobefekri.net/?p=45198
205 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 33632 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 459 کلمه

      من فرزانه ابوالحسنی هستم هدفم بهتر زندگی کردنه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      تمرین روز پنجم بقیه روزا رو در دفترم نوشتم نمیدونستم باید در سایت بنویسم ..

      متناسب شدن چه حسی داره 

      به به متناسب شدن حس شادی و لذت بردن از زندگی داره چون خودم میبینم  حسم عالی‌تر میشه 

      متناسب شدن حس قه قهه زدن حس خندیدن به من میده چون وقتی یادم میافته تناسب اندامی رو تجربه کردم که با عکس انتخابی مطابقت داره نهایت لذت میبرم 

      متناسب شدن حس سبک بودن حس آرامش حس احساس خوب برای من به ارمغان آورده 

      سوال دوم 

      از چه تغییراتی در جسمت لذت میبری 

      من از اینکه خودم تو آینه میبینم با قد ایدهالم نهایت لذت میبرم از زندگی چنان شاد میشم که اشک شوق از چشمانم سرازیر میشه 

      من از اینکه پوست سفید و صافی تجربه میکنم که باعث زیبا تر شدن چهره من شده و اینا با هم باعث شدن من خیلی جوانتر به نظر برسم بینهایت لذت میبرم 

      من از اینکه شفای  گوشهام تجربه کردم نهایت لذت میبرم چون کوچکترین صدا ها رو می‌شنوم و گوشم بحالت طبیعی خودش برگشته و تازه و تازه و تازه نیاز ندارم کلی دارو بخورم خدایا شکرت 

      سوال سوم 

      چه بازخوردهایی میگیرم 

      من بینهایت بازخورد دریافت میکنم رفتم کاموا بخرم خانمه بجای اینکه کامواها رو نگاه کنه دو چشم داره دو چشم قرض کرده داره منو تماشا میکنه میگه خیلی لذت میبرم از شما میگم چطور مگه میکه تو این سن آنقدر خوش اندام و زیبا هستید این باعث میشه من قند تو دلم آب میشه نهایت لذت میبرم 

      من رفتم خرید خانمه میگه خانم خانم میگم بله میگه کلی لباس دارم تو سایز شما دوره‌ای ۱۵۰ تومن اف خورده منم کلی لذت بردم کلی لباس خریدم 

      من وقتی تو خیابون راه میرم همه به من نگاه میکنن لذت بردن تو چهره شدن میبینن با لبخندی که به لبشون دارن 

      سوال ۴ 

      چه تغییراتی در افکار و رفتار شما مشاهده میکنید 

      میبینم که خیلی حالم خوبه و حال دلمم خوبه و این حس خوب به اطرافیانم انتقال میدم 

      میبینم که من کلا تغییر کردم همه از وقتی من تناسب مطابق با عکس انتخابی خودم تجربه کردم همه دوست دارن با من حرف بزنن و خداشاهده که حرف زدن با من حالشون خیلی خوب میکنه یه حس شادی درون بهشون میده چون با یه لذت و شادی خواستی از من خداحافظی میکنن 

      میبنم که دیگه ذهنم نمیگه خسته ای یه چیزی بخور تمرین نوشتی یه چیزی بخور 

      سوال ۵ 

      چه اصلاحاتی رو باید برای بهبود روند متناسب شدنم انجام بدم 

      باید عادت دیر بیدار شدنم اصلاح کنم و زود بیدار بشم چون وقتی سحر خیز باشم کلی تایم آزاد دارم که میتونم با بهترین برنامه پر کنم 

      باید عادت غذا خوردن نیمه شب رو اصلاح کنم 

      باید عادت کنم در لحظه حال زندگی کنم تا بتونم ایده ها رو تجربه و عمل کنم پیشرفت چشمگیر در تمام جنبه‌ای زندگیم تجربه و زندگی کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیما آقاپور
      1403/07/05 22:48
      مدت عضویت: 39 روز
      امتیاز کاربر: 650 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 193 کلمه

      سلام و درود براستاد بزرگوار و دوستان هم مسیرم.

      حس متناسب بودن..حس آرامش، حس اعتماد بنفس، حس خوب زندگی ،حس شادابی، حس خرید لباس‌های رنگی و شیک ،حس رهائی و آزادی ،حس پرکشیدن و سبکی و…. 

      از چه تغیراتی در جسم لذت میبرم؟اینکه وزنم به ۶۸ رسیده خییییلی خوشحالم که چربی‌های آویزان بدنم از بین رفته سینه ها و باسنم برجسته شده بازوهام عضله ای و متناسب شده کلا هیکلم کشیده و خوشگل شده لذت میبرم.

      باز خورد اطرافیان؟ دوستام از دیدن تناسب جدیدم حیرت زده شدند خانواده ام خیلی تشویقم کردند و بارها اراده ام را تحسین کردند و بیشتر از همه پسرام بعد سالها که منو دیدن با حیرت و تعجب به هم نگاه کردند و گفتند مادرمو چقدر خوشتیپ و جوان شده و من به وجود خودم افتخار کردم.

      تغییرات در رفتار و افکار خود؟زمانی که احساس گرسنگی میکنم سمت غذا میروم آب زیاد مینوشم شام سبک میخورم ناخنک نمیزنم غذای اضافی هرگز نمی‌خورم.

      سعی میکنم برای خودم ارزش قائل باشم زحماتی که برای تناسب اندامم و تغییر افکارم کشیده ام کشیده ام را بها بدم و نگه دارم… برای تمامی دوستان هم مسیرم تناسب اندام و تناسب فکری آرزو میکنم  شاد باشید و مانا. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/07/05 22:26
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 837 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم 

      سلامي گرم خدمت استاد عطار روشن گرامي و بقيه عزيزان

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب شدن براي من حس خوشحالي بي پايان رو داره .متناسب شدن براي من حكم سوخت جت رو داره كه ميتونم با سرعت برم براي محقق كردن آرزوهاي ديگه ام…متناسب شدن خنده رو براي هميشه روي لبم مياره…متناسب شدن اين حس رو داره كه هميشه ميرم توي كمدم و هميشه تمام لباسام يه سايز ثابت هستن…متناسب شدن اين حس رو داره كه الگو ميشم براي اون چند نفر محدودي كه اطرافم هستن و وزنشون زياد هست…متناسب شدن براي من حس موفقيت رو داره بعد از بيست سال …متناسب شدن رهايي از زندان چاقي رو داره…متناسب شدن من رو به خدا نزديكتر ميكنه …متناسب شدن من رو راحت ميبره توي فروشگاههاي لاگجري براي خريد…چون اونا سايزهاشون براي خانمهاي ريزه ميزه ست…متناسب شدن به من حس لياقت ميده…متناسب شدن به من حس برنده شدن در تغيير افكارم رو ميده…متناسب شدن لاگجري بودن رو برام معنا ميكنه…متناسب شدن ميگه فراي همه رژيم ها يه روشي هم هست كه با طبيعت ما سازگاره و اونم لاغري با ذهن هست…

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از اينكه صبح شد و فكر كردم خيلي گرسنه هستم 4 تا نون تست كردم و ديدم سه تاش رو تونستم بخورم و اين خيلي برام لذت بخش بود

      بعد از غذا خوردن به قدري نميتونم به غذاها نگاه كنم كه سعي ميكنم سريع هر چي خوراكي هست رو از جلوي چشم جمع كنم و اين حس براي من انقدرررر ارزشمنده كه با دنيا عوضش نميكنم

      براي يه غذايي يه دونه ماهيچه گوسفند نياز داشتم…ديشب به فروشگاهي رفتيم كه بسته بندي ماهيچه ها دو تايي بود و من از اينكه داشتم يه دونه اضافه ميخريم حس خوبي نداشتم…اين حس باور به فراواني را دارم به وضوح در خودم حس ميكنم و اين براي من يك دستاورد هست كه دارم 4 ساله براش تلاش ميكنم كه باور فراواني رو به وضوح شاهد باشم در رفتار خودم…در جهان زياد ميديدم و تحسين ميكردم ولي اينكه در رفتارم شاهدش هستم براي من خيلي دستاورد بزرگيه…

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      از اونجايي كه خانواده من نزديكم نيستن زياد در اين باره چيزي نميتونم بگم…فعلا خودم ارتش يه تنه هستم براي خودم و هر روز خودم رو تحسين ميكنم از چربي هاي اضافه بدنم تشكر ميكنم كه سالها بودن كه من رو در شرايط بقا نگه دارن و بهشون ميگم من در امنيت هستم ميتونيد رها بشيد در طبيعت ديگه زنداني افكار من نيستيد…اين پيشرفت خودم رو كه ميتونم بدون لباس جلوي آينه خودم رو ببينم بدون اينكه خودم رو سرزنش كنم برام خيلي حس خوبيه 

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      آرامشم خيلي زياد شده..خوابم عميق شده…قبلا نميتونستم سمت قلبم بخوابم و نفسم ميگرفت ولي انجام اين تمرينات و آرامشي كه بهم داده و سپاسگذاري هام براي داشته هام باعث شده راحت به سمت قلبم ميخوابم 

      اين سلامتي برام خيلي ارزشمنده

      هيچ عجله اي براي متناسب تر شدن ندارم

      ديروز يه الهامي بهم شد كه ميگمش

      يكي از دوستامون يه نوه دارن اولين نوه شونه و هميشه خيلي درباره اش به ما ميگن و ذوق ميكنن منم بچه ها رو خيلي دوست دارم براي من حكم فرشته رو دارن…اين نوه دوستمون تقريبا دوساله هست…

      تازه گيا ياد گرفته جملات رو كامل ميگه …مثلا بهش ميگي انار دوست داري؟ به جاي ما كه ميگيم بله يا نه …اين بچه ميگه بله انار دوست دارم….همه چيز رو كامل ميگه

      بهم الهام شد كه ، لاغري با ذهن هم براي من دقيقا همين حكم رو داره بايد صبر داشته باشم چه يه سال چه دوسال ولي بيش از اون نخواهد بود …اين بچه تا قبل از اينكه جمله كامل ياد بگيره كلمات رو تك تك ميگفت..مثل ما كه الان تك تك داريم تغيراتي در رفتار و كردار خودمون حس ميكنيم ولي هنوز به تناسب نرسيديم يا شايدم اصلا يه كيلو هم كم نكرديم….ولي مثل اون بچه كه در طي دوسال داشت نرون هاي عصبي جديد از سخن گفتن در مغزش ايجاد ميشد براي ما هم دقيقا همين اتفاق داره ميوفته و نرون هاي جديد داره شكل ميگيره كه ما تغييراتي در خودمون حس ميكنيم و مياييم اينجا مينويسيم…و اين براي من يك پيغام بزرگ از طرف خدا بود ديروز، كه با اين الهام بهم گفت مسيرت درسته و بايد فقط ادامه بدي

      استاد توي گام 23 از صد گام تا لاغري كامل توضيح دادن كه فقط در مسير بمونيد فقط استمرار داشته باشيد.

      به سهم خودم از استاد عطار روشن خيلي سپاسگذارم كه خالصانه در همون گام 23 داره با قلبش به ما ميگه كه فقط در مسير بمونيد و نا اميد نشيد…

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      بايد تعداد خوراكي ها رو كمتر كنم …لازم نيست هم زمان چند نوع ميوه داشته باشم 

      لازم نيست هم زمان همه حبوبات ها رو داشته باشم …البته اين عادت رو خيلي وقته حذف كردم ولي جاي بهتر شدن داره

      لازم نيست همه مدل ماكاروني داشته باشم

      لازم هست بيشتر آب بنوشم 

      لازم هست با آرامش بيشتري غذا بخورم

      لازم هست نفس هاي عميق بيشتري بكشم آرامشم رو بيشتر ميكنه و هيجانات من رو در برخورد با مواد غذايي كمتر ميكنه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 482 کلمه

      به نام خدا 

      سلام 

      روز 5

      1– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      متناسب بودن بهترین حس تمام طول زندگیم بوده .

      متناسب بودن باعث میشه احساس شادابی،سبکی ،سلامتی ، جذابیت ،اعتماد بنفس،ارزشمندی و لیاقت داشته باشم .

      متناسب بودن حس قدرتمندی و مسلط بودن بر ذهن و زندگیم بهم میده .

      متناسب بودن حس آزادی و رهایی از افکار مربوط به خوردن و چاقی بهم میده .

      از اینکه به مواد غذایی خیلی خیلی کمتر فکر میکنم ، مخصوصا شیرینیجات بسیار لذت می برم .

      از اینکه کاملا متناسب شدم و وزنم ۶۵ کیلوگرم هست بسیار لذت میبرم .

      از اینکه خیلی راحت و سبک همه ی کارهام رو در زمان کمتری انجام میدهم خیلی لذت میبرم .

      از اینکه عاشق خودم شدم و از دیدن اندام خودم خوشحال میشم و اعتماد بنفس بالایی دارم و خودم رو لایق بهترین زندگی می دونم لذت میبرم .

      همسرم با دیدن من شوکه شد،خوشحال شد و گفت بسیار جذاب تر شدی ، لاغری خیلی بهت میاد مبارکت باشه.

      مادرم اشک شوق ریخت و خدا رو شکر کردکه به تناسب اندام رسیدم و گفت خیلی زیباتر شدی عزیزم .

      دوستم زینب گفت آفرین نشمیل چقدر عالیه این همه سایز و وزن کم کردی ،من همیشه به قدرت ذهن ایمان داشتم.

      برادرانم ، خواهرم و خواهرزاده هام گفتند چقدر زیباتر شدی لباسها به تنت خیلی زیبا شدن ، چیکار کردی با خودت ، به ما هم بگو و تبریک گفتند .

      میبینم که وقتی گرسنگی واقعی ندارم چیزی نمی خورم و اصلا به خوردن فکر نمی کنم و لذت میبرم .

      میبینم که توجهم به مواد غذایی مخصوصا شیرینیجات بسیار بسیار کمتر شده و لذت میبرم .

      میبینم راحت به تعارف دیگران نه میگم و اگر گرسنه نباشم نمی خورم و لذت میبرم .

      میبینم که با دور ریختن مواد غذایی اضافه کنار اومدم ،احساس سختی و گناه ندارم و نمی خورمش و لذت میبرم.

      میبینم که خوردن بخاطر خواص مواد غذایی مخصوصا میوه ها در من بسیار کمتر شده و لذت میبرم .

      باید دقیقا مثل یه شخص متناسب با افکار صحیح فکر کنم یعنی بدون هیچ فکر و تصویری در مورد چاقی .

      باید شخصیت یه فرد کاملا متناسب با رفتار صحیح رو داشته باشم .

      باید عادت خوردن با تحریک بینایی،شنوایی،بویایی ،لامسه و چشایی رو کاملا در خودم حذف کنم و فقط برای رفع نیاز بدنم در مواقعی که واقعا گرسنه هستم بخورم .

      باید عادت استفاده از ظرف کوچکتر رو در خودم ایجاد کنم .

      ممنونم از خداوند که کمکم می کنه با عشق ادامه بدم .

      امروز واقعا موقع راه رفتن خیلی احساس سبکی ، سلامتی و لاغر شدن داشتم و لذت میبردم ،چقدر عالیه این تمرین و این تجسم اندام ایده آلم .

      جالبه که چندین بار در طول روز لذت اندام لاغر رو حس می کنم و خیلی خوشحال میشم و یه لحظه لبخند میاد روی لبهایم 🙂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/07/05 20:04
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 187 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام خدمت استاد و همه عزیزان.تمرین روز پنجم.

      – متناسب بودن چه حسی داره؟حس عشق حس نفس کشیدن.حس تازگی حس خرید عید،حس شادابی و انرژی حس مهربانی.حس آزادی،حس رهایی،حس لیاقت و ارزشمندی،حس بوی باران در غروب پاییز.حس خوردن آش داغ تو برف زمستون حس خوشگلی.

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟شکم تختم خیلی زیباست،بازوهام کشیده و لاغر شده،موهام پرپشت تر شده،لباسای خوشگل تو تنم عالی وایمیسته. خوشگلتر شدم.ناخن هام دوامش بیشتر شده. پوستم صاف و شفاف شده.

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟همه تشویق میکنن همه بهم تبریک میگن چاقا حسودی میکنن لاغرا تشویق میکنن. مادرم میگه بالاخره به آرزوت رسیدی آفرین شوهرم کیف میکنه.

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟غذا آرام و کمتر میخورم.از شر افکار خوردن رها شدم از حالم لذت میبرم و فقط فکر خوردن نیستم. عزت نفسم بیشتر شده اعتماد به نفسم بیشتر شده.قدرت اظهار وجودم بیشتر شده.

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟در هنگام سیری غذا نخورم. در هنگام گرسنگی اندازه بخورم ریزه خواری نکنم. توانایی ذهنیمو افزایش بدم در یادگیری و تمرینات لاغری با ذهن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/05 19:02
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 220 کلمه

      سلام به دوستان خوبم

      مطلبی رو از فایل های صد گام گوش دادم که مربوط به تمرین این آدرس است:

      هر فکر و حرف و تصمیمی اگر در شما تغییر احساسی ایجاد کند به راحتی در ذهن ناخودآگاه شما شکل میگیرد و در مرحله بعد که ذهن ناخودآگاه به اعضا دستور میدهد و تبدیل به رفتار می‌شود و در مرحله بعد رفتار تبدیل به تغییر در جسم میشود.

      پس برای اینکه تناسب را در ذهن ناخودآکاه ثبت کنیم که به رفتار و تغییر جسمی تبدیل شود حتما باید احساسمون درگیر بشه.

      سوالات این درس جوری تنظیم شده که اگر با تمرکز و علاقه جواب بدیم حتما احساسمون درگیر میشه و در تمام دقایق انجام تمرین احساس تناسب و یک شعف درونی در ما وجود داره، پس می‌تونه در ذهن ناخودآگاه ما ثبت بشه و در استمرار به رفتار و تناسب جسمی تبدیل بشه.

      پس جواب دادن به این تمرین فقط نوشتن و رد شدن نیست، باید جوری روش عمیق بشیم و دل به کار بدیم و خودمون رو در اون شرایط نهایی تناسب قرار بدیم که واقعا حال و احساس خوبش رو درک کنیم و احساس کنیم.

      تا اینجا که من با احساس و حال خوب این تمرین را جواب دادم و واقعا بهش علاقمندم، امیدوارم همه از این مسیر زیبا استفاده کنیم و تا رسیدن به نتایج (که صد در صدی است) تداوم داشته باشیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 33632 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 993 کلمه

      من فرزانه ابوالحسنی هستم هدفم بهتر زندگی گردنه 

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      خدایا تو را سپاس که برایم قدرت ذهن خلاق در نظر گرفتی تا من بتونم به کمک ذهن خلاق  و تو خدای مهربانم میتونم آینده خودم در ذهنم ببینم و اونو به بهترین شکل ممکن خلقش کنم خدایا بینهایت سپاسگزارم 

      استاد میدونید منطق ذهن من  من خوب میشناسم خیلی بد جنس گفته به خدا که من نمی‌ذارم آب خوش از گلوی بندهای پایین بره دقیقا داره همین کارو انجام میده 

      یه فکری از ۳۰ سال پیش دستم داد اولش داشتم میرفتم باهاش بعد یهو یادم افتاد چند ثانیه نشد گفتم نه 

      گفتم خیلی بدجنس  من کلی زحمت کشیدم گفتم وقتی من با یک مسئله ای برخورد میکنم  که دوستش ندارم و ناراحت میشم ذهن ناخداگاه من همون لحظه وجه مقابل اونو به خداوند سفارش میده و من فقط با ایمان به خدا در حال خوب میمونم تا وجه مخالف اونو من خیلی دوستش دارم عاشقش هستم که برام فرستاده  و یه زمانی نیاز داره تا بدست من برسه 

      دقیقا در همون لحظه که سفارش پشت در خونه منه من باید برم تحویلش بگیرم میاد یه فکری به من میده منم هواسم نیست یه لحظه از خونم میرم بیرون سفارش از دست میدم و اون بدست من نمیرسه من اون وجه مخالف از دست میدم و این به ضرر من میشه چون من یکبار دیگه با اون مسئله مواجه میشم تا دوباره مراحل انجام بشه پروسه طی بشه 

      این دفعه وقتی منطق ذهنم این کارو انجام داد آگاهانه توجه نکردم تا بتونم با حال خوب در خونه بمونم دید نمیتونه از این طریق منو منحرف کنه 

      از یه طریق دیگه وارد شد یه کسی تلفن کرد با من صحبت کرد منم مجبور شدم کلی بهش حرف بزنم تازه بعدش دخترم اومد شنید کلی هم  اونا صحبت کردن من شنیدم خلاصه بگم تونست منو منحرف کنه ولی من نا امید نمیشم ادامه میدم ایمان دارم چون میخوام آگاهانه مراقب باشم که منحرف نشم خدا وند هم پشتیبان منه نمیذاره من منحرف بشم خدایا 

      خدایا من تمام امیدم به توعه خدایا من تمام انتطاراتم از توعه خدایا من بجز تو کسی رو ندارم خدایا من تنها تو رو میپرستم و فقط از تو کمک میخوام پس به من کمک کن منو پیروز میدان کن تا بر منطق ذهنم پیروز بشم اونو از میدان بدر کنم 

      آخه اون خیلی بچه است اون ۸ درصد فقط قدرت دست منه من ذهن خلاق دارم من خداوند رو به بهترین شکل ممکن پشتم دارم اون هیچ کس نداره پس من پیروز میشم خداوندم کمکم کن تا وجه مخالف مسائل زندگیم تجربه و زندگی کنم خدایا سپاسگزارم که همیشه همراه و پیشیبان من هستی از من مراقبت میکنی خدایا دوستت دارم خدایا عاشقتم 

      روز اول

      متناسب شدن چه حسی داره 

      متناسب شدن برای من حس شادی لذت و سپاسگزاری داره چون من هر لحظه ناخداگاه چشمانم به سمت جسمم میره وقتی میبینم که آنقدر لاغر شدم یه ذوق یه عشقی یه حال خیلی خوبی بهم دست میده که خیلی خوشحال میشم خدایا شکرت 

      متناسب شدن به من حس فاصله گرفتن حس جدا شدن از اضافه وزن میده که باعث شادی و لذت من میشه چون من دارم میبینم روند لاغر شدنم و ایمانم به خدا بیشتر میشه انگیزه میگیرم و ادامه میدم 

      متناسب شدن حس سلامتی تندرستی و شفا الهی میده چون من متناسب باشم سلامتی کل جسمم تجربه و زندگی میکنم حس خیلی عالی به من میده آرامش من بیشتر میشه با خیال راحتر زندگی میکنم 

      سوال دوم 

      از چه تغییراتی در جسمت لذت میبری 

      من از اینکه پاهای لاغر و بلندی دارم خیلی لذت میبرم چون میتونم به راحتی هر مدل شلواری که دوست داشته باشم تهیه کنم بپوشم

      من از اینکه شکمی تخت و صاف دارم که به کمرم چسبیده خیلی لذت میبرم چونکه شلوارها به تنم بسیار زیبا میشه و یه زیبایی تصاعدی به جسم من هدیه میکنه 

      من از اینکه باسن کوچیکی دارم خیلی لذت میبرم چون باعث میشه من بتونم کوچکترین سایزهای شلوار رو هم تجربه و زندگی کنم خدایا شکرت 

      .

      سوال سوم 

      چه بازخوردی از اطرافیانت میگیری 

      دختر من منو بغل میکنه میگه مامان چقدر لاغر شدی چقدر قدتت بلند شده منو میبوسه و منو تند تند تشویق میکنه میگه مامان بهت افتخار میکنم تو باعث افتخار خانواده هستی 

      همسایه منو دیده  با چشمانش جسم منو از بالا تا پایین نگاه میکنه با نگاهش به من میگه چقدر لاغر و قد بلند شدی خیلی خوشگل شدی ها منم لبخند لاغری بهش میزنم و سپاسگزار خداوندم میشم 

      دوستم منو دیده میگه فرزانه خانم شمایین چقدر لاغر شدی و قدتتم انگار بلندتر شده اگر دخترت همراه نبود بخدا اگه می‌شناختم منم خوشحال میشم لبخند لاغری بهش هدیه میکنم ازش تشکر میکنم 

      سوال چهارم 

      چه تغییری در افکار و رفتار جدیدی خودت مشاهده میکنی 

      میبینم که رفتارم تغییر کرده خود کفا شدم دیگه نیازی به کسی ندارم کمکم کنه فلان چیز از کابینت بهم بده خدایا سپاسگزارم 

      میبینم که دیگه خیلی تمایل ندارم هله و هوله بخورم چند روز روی میز ولی من نمیخورم 

      میبینم دیگه ذهنم نمیگه خسته ای برو یه چای بخور تمرین نوشتی میوه بخور دیگه تمایلی ندارم که چیزی بخورم وفقط وعده‌اي غذایی اونم خیلی کم سیر میشم 

      میبینم که روزی یک وعده فقط شبها غذا میخورم در طول روز تمایلی به خوردن هیچ چیزی ندارم

      سوال پنجم 

      چه اصلاحاتی در بهبود روند متناسب شدنت میتونی اعمال کنی 

      باید عادت کنم ساعت ۵ صبح بیدار بشم اینجوری تایم خیلی بیشتری دارم میتونم بهتر به تمریناتم عمل کنم نتایج فراتر از انتظارم تجربه کنم 

      باید عادت‌های خوردن بدون برنامه رو اصلاح کنم زمانیکه تمایل دارم چیزی بخورم 

      باید عادت  خوردن غذا روی گاز اصلاح کنم اینجوری همه با هم غذا میخوریم 

      استاد خیلی تمرین عالیه من هر روز انجامش میدم از اینکه آزاد هستم هر دفعه یهدچیز جدید بنویسم خیلی خوشحالم اینجوری هر چیزی که دوست دارم تجربه کنم وارد زندگیم بشه رو مینویسم بینهایت به توان میلیارد سپاسگزارم 

      ممنون و سپاسگزار و متشکر و قدر دانم این این دوره ارزشمند که منو با قدرت ذهنم آشنا میکنه باعث میشه من بتونم درک کنم ذهن من چیه و چکارهایی برای من میتونه انجام بده بینهایت سپاسگزارم 

      بی‌صبرانه منتظر جلسه بعدی شما هم هستم تا ببینم چه آگاهی بی نظری برای من خدادندم در نظر گرفته سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/05 14:59
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 250 کلمه

      شکرگزاری تناسب 

      به پاس تغییراتی که داشتیم و داره هر روز بهتر میشه:

      1. خدایا شکرت به این مسیر وارد شدم و به طور کاملاً هدایتی به این سایت هدایت شدم.
      2. خدایا شکرت بابت استادی که خودش نمونه بارز موفقیت در این مسیر است و با بهترین گویاترین زبان چیزهایی که خودش یاد گرفته و درک کرده را بی چشم داشت در اختیار ما قرار می‌دهد.
      3. خدایا شکرت دست از طبقه بندی خوراکی‌ها برداشتم و روی نعمت‌های خدا برچسب مضر و چاق کننده نمی‌زنم.
      4. خدایا شکرت نسبت به تناسب و لاغری خوشبین شدم و الان می‌دانم این یک هدف کاملاً دست یافتنی است.
      5. خدایا شکرت با لاغر شدن از طریق ذهن این توانمندی و موهبت ویژه را باور می‌کنم و بیشتر ازش استفاده می‌کنم.
      6. خدایا شکرت بهم ثابت شد خودم خالق افکار و احساسات و حتی تناسب جسم خودم هستم.
      7. خدایا شکرت زیبایی اندامم را دوباره از زیر وزن اضافه بیرون کشیدم و از زیبایی‌اش لذت می‌برم.
      8. خدایا شکرت از فکر کردن به چاقی و چاق شدن و استرس داشتن و نگران بودن رهایی پیدا کردم.
      9. خدایا شکرت بابت هیکل متناسب، خوش تراش، سبک، چابک و و زیبام.
      10. خدایا شکرت بابت پشتکاری که در این راه به خرج می‌دهم.خدایا شکرت بابت احساس خوبی که از تجسم تناسب و و نوشتن در موردش بهم دست می‌دهد.
      11. خدایا شکرت بابت تمرین نوشتن و خواندن که مطمئناً تغییر زیادی در روش زندگیمان ایجاد می‌کند.
      12. خدایا شکرت بابت دوستان مثبت اندیش و هم هدف که در این راه به دست آوردم.
      13. خدایا شکرت به خاطر رشد و پیشرفتی که احساس می‌کنم.

      شما هم این شکرگزاری را کامل تر کنید 🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/05 14:58
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 43 کلمه

      سلام آسیه عزیز

      همیشه کامنت های شما را با علاقه میخوانم

      بسیار خوب و عمیق می‌نویسید.

      چقدر زیبا بود که گفتید اشرف مخلوقات بودن خودم رو به خودم اثبات کنم و یادآوری کنم و جانشین خوبی برای خالق خودم باشم.

      یعنی منم خالق شرایط خودم باشم 🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/05 12:39
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 995 کلمه

      بنام خدای مهربان

      سلام و درود و خدا قوت خدمت استاد ارجمند و دوستان شگفتی سازم

      روز ۲۱ : 

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۱. حس بی نظیر پرواز در اوج خوشبختی و سلامتی کامل و درخشش در تمام دور همی ها و وسط جمع بودن و راحتی از هر خیال منفی درباره نگاه دیگران و هیچ کس نمیخاد نصحیت و دلسوزی کنه رو برام داره 

      ۲. حس شیک پوشی و با کلاسی و رهایی از بحثهای تکراری که اصلا دوستشون نداشتم در مورد اینکه به فکر خودم باشم من خودم همیشه به فکر خودم بودم فقط در مسیر غلط بودم با رنج و فشار و با روش درست همینی که لایق احترام و ارزشمندی خودمو دونستم و مسئولیت پذیری داشتنم تونستم خالق بهترین شرایط و امکانات برای خودم باشم و ایمان به اینکه تمام خواسته هام محقق میشن و تو مشتم هستن کافیه دستم رو باز کنم و موفقیت در تمام مراحل زندگیم موجود بشه و من کن ف یکون کننده هستم  

      ۳. حس شادابی و طراوت و سر حالی و سر کیف بودن و سبکبالی و ایمنی در هر نوع خطری مثل زمین خوردن میتونم سریع رو پاهای خودم بایستم بدون اینکه محتاج به دیگران باشم و مزاحمت و نگرانی موقع تفریح برای عشقام مخصوصا نفس خاله محدثه مانکن باهاش ست میزنم و رفتن به مسافرتهای شیرین و بی دردسر سازی در جمع رو برام داره و خیلی خوش میگذره بهشت واقعی رو تجربه کردن رو برام داره ساختن خاطرات شیرین رو برام داره 

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۱. از اینکه جسم خوش تراشم رو در آینه ببینم و سیر نشم و سینه های خوش فرم درست مطابق تجسم شبانه ام ساختم به شدت لذت میبرم هیچ جراحی به این آسونی و ظرافت نمیتونس بالاتنه منو بی هیچ درد و هدر دادن پول انقدر زیبا سازی کنه به شدت لذت میبرم 

      ۲. از اینکه صورتم باریک و متناسب شده و چال گونه هام عمیق تر و موقع خندیدن چشمام درشته و لپام چشمام رو کور نمیکنه خیلی لذت میبرم خیلی لبخندام عمیق تر و دلنشین تره و لذت بخش 

      ۳. از اینکه شکم تخت و کمر باریک و شکم چسبیده به کمر دارم به شدت لذت میبرم عاشقشم و چقدر هر لباسی به تنم شیک و مجلسیه حتی دیگه به قول معروف گونی هم بپوشم بهم میاد وای خیلی لذت داره  

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۱. محدثه عشق خاله میگه آخ جون خاله چه شیک و با کلاس شدی بیا حسابی کنار ساحل رو ماسه ها بدویم و پاهامونو تو ماسه ها فرو میکنیم و خنده های از ته دل داریم و محدثه میگه خاله خیلی پایه شدی خیلی خوش میگذره همیشه دلم یه خاله سبک و همراه میخاست چقدر خوبه با هم بتونیم برقصیم رقصم یادم میده و اوایل کلی میخندیم تا من یاد بگیرم 

      ۲. دوستای هم گروهی قدیمی من همشون کلی بهم تبریک میگن و همشون هدایت میشن به مسیر خوشبختی و دیگه خودشونو شکنجه نمیکنن آرزوم بود همه چاقها رو نجات بدم ولی دستم به جایی بند نبود حالا خیلی خوشحالم باورشون شده و دست از تلاش بیهوده که فقط خودشونو با القاب خرس و گوریل و اینا نامگذاری میکردن با این معجزه قرن همراه میشن و گسترش لاغری ته خوشبختیه و رو ابرا هستم از خوشحالی

      ۳. عکسم تو آلبوم شگفتی سازا چه زیباست خودم غش و ضعف میرم برای اندام خوش تراشم و تمام دوستان هم مسیرم آلبوم رو پر کردن و چه جشن ولوله ای تو دورهمی بر پاست استاد عزیزمون در کنارمون بود و خیلی برامون زحمت کشید دستمریزاد استاد عزیز خیلی بهتون زحمت دادیم خیلی با سوالامون کلافه تون کردیم ولی باز هم یه مسیر تازه و جدید ساختید و همیشه و در هر حال بهترین مشوق ما بودید برای ادامه دادن

      استاد متشکریم خیر دنیا و آخرت نصیبتون دست به خاک بزنید طلا بشه براتون و ما هم افتخار میکنیم تا ابد تو این بهشت زمینی در کنار هم میمونیم  

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۱. خیلی راحت تر به کارهام میرسم دیگه کاری برام سخت نیس همه چی آسون و شیرین شده و از عهده هر تصمیمی که بگیرم بر میام

      ۲. خیلی از برخوردم با مواد غذایی خوشحالم هیچ کانال عصبی منو تحریک به پرخوری نمیکنه از فشار شکم به شدت رها شدم و از هر چی دلم بخاد نهایت لذت رو میبرم و طعم واقعی غذا رو میچشم نه بلعیدن که یهو به سیم آخر میزدم این با کلاسی حق منه

      ۳. خیلی آرامشم زیاد شده افکار منفی به من تسلط ندارن و تا میان تو سرم خودشون فراری میشن چون مهمون ناخونده نمیپذیرم من میخام خوشحال باشم و هیچ مزاحمی رو بی دعوت قبول نمیکنم ورود ممنوعه 

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      ۱. به هیچ افکار منفی توجه نمیکنم و باید از هر نوع بحث دوری کنم و اجازه نمیدم هر چرت و پرت لحظه حال منو خراب کنه و اتلاف انرژی بشه برام نه غم گذشته و نه ترس از آینده فقط حال و اشرف مخلوقات بودنم باید همونی بشم که لایقشم و هدف آفرینش بوده موفقیت در پکیج کامل خوشبختی رو داشته باشم 

      ۲. هر روز تمریناتم رو با اشتیاق بیشتر و پیشرفت روز افزون دنبال میکنم و از تکرار به هیچ عنوانی دست بر نمیدارم و مثل استاد همیشه در مسیرم 

      و الگوی من شگفتی سازان و استادم هستن و درست بر طبق رفتار متناسبا رفتار میکنم و توجه من در مسیر خواسته هام همسو باشه همیشه در خلاف جهت نمیرم و جی پی اسم کاملا هشدارش قویه و آلارمشو کاملا بفهمم و عمل کنم 

      ۳. به شکرگزاری و لذت از داشته هام بپردازم همیشه 

      که شکر عملی نعمتم افزون کند کفر نعمت از کفم بیرون کند و از هر چی دارم بی نهایت لذت ببرم و نهایت استفاده رو ببرم تا بیشتر بشه هرگز کفران نعمت نکنم چون نتیجه صد در صدیه و ردخور نداره هر چی بکارم همونو برداشت میکنم

      خدایا به خاطر همه چیز بی نهایت متشکرم 

      استاد عزیزم تا ابد مدیون زحماتتون هستم و متشکرم 

      من لایق بهترینها هستم و در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست

       

      ادامه دارد با اشتیاق فراوان … 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 50 از 10 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فهيمه
        1403/07/05 21:56
        مدت عضویت: 580 روز
        امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 46 کلمه

        سلام و درود آسيه جانم

        چقدر عالي نوشتي اشگ من در اومد انگار از زبان من ميگفتي چقدر جوابت به سوال 3 عالي بود …منم با خواهر زاده ام خيلي حال ميكنم گرچه ازش خيلي دورم 

        دوست دارم هر روز متنت رو بخونم انقدر كه تاثير گذار بود

         مرسي

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شهربانو باقری
        1403/07/06 00:52
        مدت عضویت: 1539 روز
        امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 52 کلمه

        آسیه جان  سلام  ،

        خیلی با این جمله ات حال کردم    🙂

        استاد متشکریم خیر دنیا و آخرت نصیبتون دست به خاک بزنید طلا بشه براتون و ما هم افتخار میکنیم تا ابد تو این بهشت زمینی در کنار هم میمونیم  …..

        تا ابد در این بهشت زمینی کنار هم می مونیم  …  🙂

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1403/07/05 12:24
      مدت عضویت: 1539 روز
      امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 514 کلمه

      سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی۱– متناسب بودن چه حسی داره؟من یک متناسبم احساس سبکی فوق العاده دارم .من متناسبم و در وزن 65 احساس راحتی و  شادی فوق العاده دارم .من متناسبم و احساس خوب اعتماد بنفس و قدرت دارم ..من در وزن 65 هستم   احساس  رهایی از قفسی را دارم که با قدرت ذهنم بر علیه خود ساخته بودم  حالا احساس  کسی را دارم که پس از  سی سال زندان انفرادی حالا آزاد و رها شده  از بیان احساس فوق العاده ای که دارم  زبانم قاصره …خدایااااا هزاران بار تو را سپاس ….۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟از اینکه شکمم تخت و صاف شده باسن و رانها در اندازه طبیعی خودشه خیلی لذت می برم .از اینکه دیگه در قید و‌بند  خورد و خوراک نیستم و نگران وعده بعدی نیستم که می خوام چی و چقدر بخورم لذت می برم ..از اینکه راحت از پله کانها بالا و پایین میرم لذت می برم .۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت می کنی ؟همسرم در سکوت  با عشق و مهر  بهم  نگاه می کنه   و وقتی در این حالت  می بینمش لذت می برم …مادرم و بچه هام عروس خانومم  دامادم از اینکه به این خوبی لاغر شدم خیلی خوشحالن و به چشم یک زن قدرتمند و توانا و ثابت قدم در  رسیدن به اهدافم  بهم نگاه می کنن و این برام خیلی غرور  آفرین و  لذت بخشه …زن داداشم میگه  چقدر خوبه که تونستی بدون رژیم و ورزش لاغر کنی …. دختر عموم  منو که دید از تعجب  شاخ در  آورد گفت  وای که چقدر عالی و خوش تیپ شدی …خیلی وقت بود منو ندیده بود … اون وقتی هم که دیده بود بهم گفته بود شهبانو  این وزن و چاقیت به قد و قواره ات نمی خوره ها  یه فکری کن واسه خودت  ….۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟وقتی برای خرید  بیرون از خونه میرم  هله هوله نمی خرم ..توی خیابون  خوراکی نمی خورم …مصرف آب و سبزیجات  رو بیشتر کردم .میوه هارو  به بهانه خاصیت و ویتامینایی که دارن  وقت و بی وقت نمی خورم  … میوه هارو در وقت گرسنه بودنم می خورم ….عصر که میشه اگر احساس کنم گرسنه ام  اول آب می نوشم  بعد از یک تایم مثلا بیست دقیقه ای سبزیجات و میوه می خورم تا احساس سیری کنم …حالا که لاغر شدم دوست داشتم برم باشگاه اسم نوشتم دارم هفته ای  سه بار میرم تفریح  و شادی چقدر خوبه برای کاهش وزنم نیست  ….۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟با اینکه به وزن 65  کیلو رسیدم اما دوست دارم 5کیلو دیگه کم کنم برای این منظور  باز هم مصرف آب وسبزیجات رو  بیشتر می کنم  سعی می کنم فقط سه وعده غذا بخورم نه بیشتر  …همچنین چیزی که از همه چیز مهمتره  باقی ماندن در مسیر لاغری ذهنیه  اینکه  دوره روان شناسی لاغری  و  کنترل اشتها در مغز  رو  از اول  دوره کنم  و هیچگاه سایت تناسب فکری استاد عطار روشن  رو ترک نکنم … دیدگاههارو بخونم  لایک کنم کامنت بذارم  …نگم حالا که دیگه لاغر شدم اینکارهارو کنار بذارم …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم رمضاني
      1403/07/05 11:55
      مدت عضویت: 1414 روز
      امتیاز کاربر: 14860 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 436 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      دلم میخواست امروز دوباره بیام و اینجا بنویسم 

      نمیدونم دقیقا چی میخوام بنویسم ولی به این حسم اطمینان کردم و اومدم 

      چقدر این سوالات حس منو عالی کرده 

      هر روز که از خودم میپرسم وقتی متناسب بشی چه حسی داری ؟انگار یه سوال جدیده ،با کلی ذوق و شوق اون حس میاد بالا ،بله متناسب شدن حس رهایی و آزادی داره برام از تمام افکار منفی چاقی ،از تمام افکار ناتوانی،چقدر به خودم خدای خودم مطمئن تر میشم ،چقدر احساس رضایت از بودنم میکنم 

      چقدر خوشحالم ،میدونم که این حس درونیه و من ربطش میدم به ظاهرم ،عاشق این حس هستم که نمیتونم بیانش کنم ،واقعا چقدر سخته که احساس به این وسعت رو بخوای تو چند تا کلمه که بلدی بگنجونی، قبلا که به این سوالات جواب میدادم فقط کلمات بودن انگار یه جور ادا درآوردن بود ولی همین ادا درآوردن الان تبدیل شده به یه احساس وسیع و جذاب 

      میدونم این احساس چیه ،خداست ،خود خدا چون نمیتونم با کلمات وصفش کنم  

      و به استاد عزیزم تبریک میگم بخاطر این کار سختی که انجام میدن تبدیل اون حس به کلمات و این روانی در ارامش اینو به ما انتقال میدن و این فقط میتونه کار خدا باشه ،خود خدا 

      وقتی به این سوال میرسم که چه تغییری در رفتار و افکارت میبینی؟بازم ذوق میکنم احساس میکنم کلی حرف برای نوشتن دارم انگار بازم همون حجم بی نهایت احساس میاد و میخوان از یه روزنه به اسم کلمات رد بشن ،وقتی کلمات رو مینویسم خیلی متفاوت از قبل نیستن ولی اون حس و درک پشتش خیلی متفاوته :

      افکارم آزاد شده ،دیگه به خوردن و نخوردن فکر نمیکنم،دیگه وقتی چیزی میخورم اون افکار چاقی بالا نمیاد خیلی راحت و سبک هستم ،افکار هول چاقی و لاغری نمی‌چرخه بلکه ایده های الهی هستند و عمل کردن من به اونها و این چیزیه که حس رضایت به من میده 

      چه کاری میتونم بکنم که به خودم کمک کنم؟

      میتونم همیشه وسط آگاهی ها غرق بشم ،میتونم همیشه حرفهای خوب تو مغزم داشته باشم که مرور بشن ،میتونم آرامشم رو حفظ کنم ،میتونم هر روز به احساس خوبم فکر کنم ،میتونم به همزمانی های خداوند ایمان داشته باشم ،میتونم چیزی رو که نیست (لاغری)رو ببینم و مطمئن باشم که میاد ،میتونم احساس خوب تناسب اندام رو در خودم همیشگی تر کنم میتونم رفتارم رو با احساس و افکار لاغری هماهنگ کنم ،من خیلی کارها میتونم انجام بدم که خودمم ازش خبر ندارم ولی اعلام آمادگی کردم که خداجونم هر چی بگی آماده انجام دادنش هستم بدون اینکه قضاوتش کنم 

      مثل همین الان که دریافت کردم که بیام و اینج بنویسم و بلافاصله بدون قضاوت اومدم و نوشتم 

      استاد عزیزم ،خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 45 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/05 17:56
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 78 کلمه

        سلام مریم خانم عزیز

        دقیقا من هم هر روز که این تمرین رو انجام میدم وقتی به سوالات جواب میدم قشنگ احساساتم درگیر میشه و یک احساس خیلی خیلی خوب در من ایجاد میشه و به گفته استاد وقتی آگاهی و اطلاعاتی که داریم به رهنمون میدیم با احساس همراه باشه، توی ذهن ناخودآگاه می‌ره و میشینه. این باعث میشه خیلی احساس بهتری داشته باشم چون می‌دونم این که احساسمون درگیر میشه در روند آپاود در ذهن ناخودآگاه موثره.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1403/07/05 11:24
      مدت عضویت: 1548 روز
      امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 193 کلمه

      سلام

      به استاد عزیز و دوستان گرامی

      روز سوم

      ۱- متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب بودن حس ارامش و سبک بودن رو داره

      متناسب بودن حس سلامتی برام داره

      متناسب بودن احساس سبکی برام داره

      متناسب بودن احساس غرور داره

      2- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از صاف بودن شکمم خیلی لذت میبرم 

      از پوشیدن لباس های سایز کوچیک بابت متناسب بودنم از ذوق اشک تو چشام جم میشه

      کوچیک شدن سایز پاهام لذت میبرم

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      تو محل کارم چند تا از همکارام که میگن چقدر شکمت صاف شده لذت میبرم.

      هر مهمونی میری میگن تو میخوری و لاغر هستی بابا ایول

      تو کوچه و خیابون اشنا و رفیق میبینه اولین سوالش اینه که چطور لاغر شدی .

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      دیگه ترس از خوردن اصلا ندارم دیگه هیچ غمی از گذشته و ترسی از اینده خوردن غذاها ندارم

      قدرت رو از مواد خوراکی کامل گرفتم و میدونم هر چی هست تو ذهن خودمه

      یا خیال اسوده مواد خوراکی زو میخورم

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      مهمترین اصلاح اینکه بدون فکر و ترس بخورم

      زیادم خوردم فکری در موردش نکنم 

      احساسم رو در هر وضعیتی خوب نگه دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 22 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/07/05 11:09
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 240 کلمه

      به نام خدای هدایتگرم

      سلام به استاد عزیز و بقیه اعضاء

      اتفاقات جالبی داره برام‌میوفته .ما معمولا دو وعده غذا میخوریم صبح و شب 

      شب که منظورم‌۴:۳۰ عصر که همسرم میاد خونه میشه وعده شام برای ما.امروز متوجه شدم خیلی از چیزهایی که من برای خودم میخریدم و مورد علاقه خودم بود چند روز هست همینطوری مونده توی یخچال و خورده نمیشه …همسرم رفت سر یخچال گفت چرا فلان چیز و فلان چیزارو نمیخوری خراب میشه ها….من بهش گفتم نمیدونم چرا وقت نمیشه بخورم

      بعد به خودم گفت نه موضوع وقت نیست 

      موضوع اینه که دیگه اون پیام های قبلی کمتر صادر میشه 

      ولی من هنوز طبق عادت یه چیزایی رو میخرم و فکر می‌کنم میتونم بخورمشون

      امشبم رفتیم بیرون دور بزنیم و یکی دو تا مغازه رفتیم

      چند بار میخواستم شیر بردارم باز یادم افتاد شیر بادوم و نارگیل داریم توی یخچال که من نخوردمشون 

      واسه همین نخریدم شیر رو

      خلاصه باید جدی تر حواسم به خرید هام باشه 

      اینجوری پیش بره همه چی میمونه خراب میشه باید بریزم دور

      همیشه دوست داشتم قهوه درست کنم خامه غلیظ مخصوص قهوه توش بریزم ..میخوردم ولی با ترس..

      امروز دیدم اون خامه غلیظ که سه هفته پیش برای قهوه خریده بودم خراب شده

      .

      من میزاشتم خامه خراب بشه!!!!؟

      .

      امشبم شام کم خوردم رفته بودیم بیرون گرسنه ام بود 

      به همسرم‌گفتم وااا چرا گرسنه پس ما که شان خوردیم 

      بعد یادم افتاد من کمتر از همسرم شام خوردم 

      و از صبح هم کلا زیاد چیزی نخورده بودم

      این بود تغییراتی که امروز همشون رو متوجه شدم 

      استاد عزیز سپاس از شما  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 32 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Sanaz 🌺
        1403/07/05 20:32
        مدت عضویت: 1192 روز
        امتیاز کاربر: 9591 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 98 کلمه

        سلام فهیمه جان 

        ممنونم از این دیدگاه عالی شما عزیزم .

        شاید باورتون نشه من همیشه فکر می کردم اگه دو وعده غذا بخورم لاغر میشم ولی هیچ وقت نتونستم این کار رو بکنم چون همش گرسنه ام می شد .

        آخه طب سنتی میگفت اگه ناهار نخوری لاغر میشی .قبل از ورود به این سرزمین که دنبال لاغری بودم خوندم .😔😔

        با خوندن دیدگاه شما پی بردم این باورم هم اشتباه بوده .

        ممنونم عزیزم یکی از باورهای مخربم رو پیدا کردم و رد شد .

        فهیمه جان منتظر شگفتی ساز شدن شما هستم .

        براتون آرزوی موفقیت دارم ❤️❤️

        در پناه خدا باشید .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رها یاری
      1403/07/05 11:05
      مدت عضویت: 128 روز
      امتیاز کاربر: 1530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 435 کلمه

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      اولین حس ،حس آزادی و رهایی از ا افکار منفی که چاق نشم و چکار کنم لاغر بشم و با خودم درگیر نباشم

      و امیدوار به زندگی و توانائ کنترل زندگیم

      حس سبکی و سرزندگی که دغدغه ی  لباس خریدن ندارم

      که چی بپوشم و راحت لباس می خرم و دیگه منتظر لاغر شدن نیستم

      راحت تو جمع دوستان رفت و آمد می کنم

      نگران قضاوت و حرفای دیگران نمیشم 

      متناسب بودن پر از حس لذت و  لذت  از دیدن خودم در آینه  

      که چقدر جذاب و خوش تیپ شدم

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از جمع شدن بدنم 

      از کوچک شدن شکم و دور کمر و بازوهام 

      لذت از از سبکیم و اینکه راحت راه میرم

      و مچ پام درد نمیگیره

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      همسرم با چشمان شاد و خوشحال به من نگاه می کنه به من میگه وای چه عالی که  مثل قبل خوش تیپ و خوش اندام شدی 

      و تشویقم می کنه

      و به خاطر موفقیتم و رسیدن به خواستم، هدیه ای که برام از قبل درنظر گرفته منو  سورپرایز می کنه

      و خودش هم مشتاق که چکار کردی

      چجور تونستی بدون سختی به تناسب برسی

      رازش چیه زودتر به من هم بگو

      خانوادم از اینکه من خوشحالم و به تناسب و خوش اندامیم رسیدن خوشحالن و آفرین میگن 

      و در چشمان دوستان و آشناها برق تعجب میبینم که چه متناسب شدم

      و بعضیهاشون به زبان میارن

      که چه خوش اندام شدی 

      چکار کردی که به تناسب رسیدی 

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      از غذا ها و کالریشون ترس ندارم 

      و بیشتر به این توجه می کنم آیا گرسنه هستم 

      و برام توجه به گرسنگی واقعی   اهمیت داره 

      و نمی ترسم و به خودم گوشزد می کنم

      که در این مسیر  نتیجه و زمان تعیین نمی کنیم

      فقط هر روز تمرینات انجام میدم و استمرار که رمز موفقیته

      و بالاخره تمرینات به مقصد لاغری و تناسب می رسونه

      فقط صبر  و استمرار لازمه 

      از زمانیکه وارد گروه شدم دیگه خودم را وزن نکردم

      و اصلا وسوسه نشدم

      با اینکه خانوادم جلوی من خودشونو وزن می کنند

      میدونم که

      وزن کردن مانع رسیدنم میشه

      چون بارها تجربه کردم

      تا خودم را وزن می کردم و میدیدم کاهش نداشتم یا افزایش داشتم

      ناامید می شدم 

      و بهونه میشد و از مسیر خارج میشدم

      و اگر هم کم می کردم خوشحال می شدم   باز هم از مسیر خارج می شدم 

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

       توجه به احساس گرسنگی واقعیم داشته باشم

      و تا سیر شدم دست از غذا بکشم

      از روی خشم و هیجان  برای آرامش به غذا پناه نبرم

      بلکه با روشهای دیگه خودم را آرام کنم 

      آرامتر غذا بخورم و به مزه غذا توجه کنم و لذت ببرم و احساسم خوب کنم

      و نگاه به اطرافیان نکنم و تاثیر نگیرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1403/07/05 10:53
      مدت عضویت: 1858 روز
      امتیاز کاربر: 22353 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 187 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سوال پنجم 

      چه اصلاحاتی برای بهبود روند متناسب شدن میتونی در خودت ایجاد کنی؟

      میتونم بیشتر آگاهانه تر غذا بخورم. میتونم ریزه خواری هامو کمتر کنم کمتر ناخنک بزنم 

      کمی کمتر غذای چرب وشور بخورم .

      میتونم بیشتر روی دوره هام کار کنم عقب نندازم دوره هامو

      میتونم بیشتر به خودم برسم وبه خودم عشق بورزم میتونم بیشتر حالمو خوب کنم میتونم بیشتر زندکی رو آسون بگیرم میتونم بیشتر به چاقی فکر نکنم میتونم بیشتر چاقی رو رها کنم واز زندگیم لذت ببرم 

      میتونم کمی بیشتر به نتیجه فکر نکنم وآرامش خودم رو حفظ کنم و از زندگیم بیشارلذت ببرم 

      میتونم بیشتر خودمو رها کنم از فکرهای چاقی 

      میتونم بیشتر برم بیرون و ودر اجتماع خودی نشون بدم .

      میتونم بیشتر به سلامتیم فکر کنم 

      میتونم بیشتر غذای سالم بخورم و 

      میتونم بیشتر خودکنترلی داشته باشم 

      میتونم بیشتر زندگی رو راحت بگیرم 

      میتونم بیشتر از زندگیم راضی تر باشم از اندامم راضی تر باشم 

      میتونم بیشتراز نخوردن لذت ببرم 

      میتونم کمی بیشتر گله وشکایت نکنم 

      میتونم بیشتر خودمو دوست داشته باشم 

      میتونم بیشتر تو خونه فعال باشم وتنبلی نکنم 

      میتونم بیشتر عمل کنم تا بیشتر فایل گوش کنم ومغزمو از اطلاعات پر کنم. 

      میتونم بیشتر دیگران رو دوست داشته باشم  وبهشون عشق بدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 32 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/05 10:11
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 205 کلمه

      سلام و ادب

      چند جمله طلایی که برای من تاثیر گذار است:

      تحقق هدف لاغری برای من امکان پذیر است.تناسب حس توانستن به من میدهد، یک هدف را انتخاب کردم و با قدرت ذهنی خودم توانستم بهش برسم بدون دخالت دادن هیچ عامل بیرونی.تناسب ذهنی برای ما رهایی از افکار چاقی انرژی بر را به همراه دارد، همش به سود و زیان غذاها توجه و تمرکز نمیکنیم، چیزی که قبلا یک بهش از مغز را گرفته بود و درز و هدر رفت انرژی داشتیم.لاغری و تناسب را برای خودت عادی کن، ما ذاتا باید متناسب باشیم، پس قراره به تناسب واقعی خودمون برگردیم، پس شدنی و آسان است.تناسب اندام با استفاده از روش ذهنی به من حس خالق بودن و قدرت میدهد.در لاغری با ذهن لازم نیست ما نوع غذا را تغییر دهیم، یا برای غذایمان اندازه، مقدار یا زمان قرار بدهید، یا فعالیت خاصی انجام بدهیم. نگرشمان را تغییر می دهیم، ودرفتار خود بخود در جهت تناسب تغییر میکند. عمل خوردن توسط مغز ما مدیریت میشود، درست مثل ضربان قلب یا تنفس که نیازی به دستکاری و تنظیمات ما ندارد.ما روی افکارمان سرمایه گذاری میکنیم و ذوق داریم که میتوانیم افکارمان را عوض کنیم و رفتارمان خودبخود عوض میشود، و در نهایت جسممان متناسب می شود.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 32 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/07/05 10:09
      مدت عضویت: 257 روز
      امتیاز کاربر: 500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 151 کلمه

      سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      ۱:متناسب شدن من‌رو از شر افکار منفی نجات میده به من حس امیدواری میده به من پشتکار میده 

      ۲:از اینکه صبح پا میشم و سبک شدم خوشحالم از اینکه لباس مورد علاقه اسم رو بدون نگرانی میپوشم خوشحالم 

      ۳. دوستم من رو میبینه با تعجب میپرسه بازم رژیم گرفتی و من میگم نه از قدرت ذهنم استفاده کردم 

      ۴:از اینکه سیر میشم و دیگه غذا نمی‌خورم لذت میبرم از اینکه تو فکر خوردن نیستم لذت میبرم 

      ۵:ناخونک زدن به هر خوراکی رو باید اصلاح کنم و فکرم از روی چاقی بردارم به لاغری بیشتر فکر کنم و ترس از غذا رو باید اصلاح کنم 

      باتشکر .روز پنجم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 21 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/05 09:25
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 286 کلمه

      سلام خدمت استاد خودم و دوستان گرامی

      جمله طلایی امروز من: تنظیم انرژی بدنم را به ناخودآگاهم میسپارم، چون ناخودآگاهم دیگر دارد تنظیم میشود و خیالم راحت است.

      روز ۵

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      واقعاً میلی به خوردن هله هوله ندارم خدا را شکر که خریدم و میلی هم ندارم.همش بین کارها حساس نمی‌کنم باید یه چیزی بخورم یا برم در یخچال را باز کنم.حرص و طمعم کم شده و خوراکی ها را انبار و ذخیره نمی‌کنم.اضافه نان خشک را با اینکه خیلی نان دوستم نمی‌خورم، نه اینکه جلوی خودم را بگیرم‌ها، کلاً دیگه می‌بینم نمی‌خوام بخورم .ترسم از مواد غذایی خیلی خیلی کم شده، حکم سنگین جرم و جنایت که به شکر و نبات و مربا و سایر مواد شیرین داده بودم را از روشون برداشتم،  طفلکی‌ها آزاد شدند و اتفاقاً جرم و جنایتی هم نکردند و زیاده روی ای رخ نداده. دیگه به آشپزی و شیرینی پزی مدام فکر نمی‌کنم و همه فکر و ذکرم را نگرفته.از خوردن در اول صبح نمی‌ترسم. اقعاً دارم می‌فهمم کی گرسنه و کی سیرم خدایا شکرت.

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      خودم را در مسیر لاغری با ذهن نگه می‌دارم و به ذهنم خوراک مناسب می‌دهم، از طریق دیدن فایلی که استاد در گروه فرستادند و شنیدن فایل صوتی ایشان .گوش کردن مجدد نکته طلایی ۱ که دانلودش کردم. توجه به آلارم‌های گرسنگی که بهتر باهاش هماهنگ باشم.حتی خانه خواهرم هم که رفتم که ترازو دارد روی ترازو نمی‌روم.امروز هم همین تمرین را با حس عالی نوشتم و وقتی از حسم در تناسب می‌نوشتم واقعاً احساس شعف درونی داشتم.عصرها و شب‌ها فایل تجسم را گوش می‌دهم.کامنت می‌نویسم و کامنت می‌خوانم که همین باعث شده با انگیزه بیشتری توی مسیر بمانم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 33 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/07/05 07:07
      مدت عضویت: 405 روز
      امتیاز کاربر: 13520 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 405 کلمه

      به نام خدای تناسب❤️

      سلام و عشق به استاد لاغری و عاشقان لاغری

      این چند روزی که دارم در کنار تمرینات نوشتاری دورهٔ اصلاح پُرخوری تمرینات این جلسه را هم بصورتی که استاد عزیزم شرح دادند مینویسم و شبها هم موقع خواب بطور منظم مراقبهٔ تجسمی را انجام می‌دهم، به وضوح احساس میکنم که تعادل و همسویی بین ذهن و جسم و مغزم بیشتر و تصویر تناسب اندام در ناخودآگاهم پُررنگتر شده است و از نظر من هر کدام از این تمرینات ذهنی یک کلید است که وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند تبدیل به شاه کلید تناسب فکری می‌شوند و براحتی تمام موارد زندگی ما را به تناسب و تعادل می‌رساند. تناسب اصلی ترین قانون خلقت است و ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که همه چیز دو وجهی است و به هر چیزی که توجه کنیم سمت مقابل آن هم بوجود می آید بنابراین وقتی به لاغری توجه میکنیم درسته که لاغر میشویم اما چاقی که سمت مقابل آن است هم در ما وجود دارد و با کوچکترین توجه ایی شروع به خودنمایی می‌کند اما وقتی به تناسب و تعادل توجه میکنیم و حساسیتمون را از روی چاقی و لاغری و خوردن و نخوردن و تحلیل و بررسی خواص و مضرات مواد خوراکی و سایر موارد برداریم و اختیار سیر و گرسنگی مان را واگذار میکنیم به تنظیمات پیش فرض خلقتمان، آنوقت است که به یک تعادل رفتاری و احساس رضایت و صلح پایدار با خودمان می‌رسیم و این تعادل و راضی بودن و به صلح رسیدن با خودمان شروع تغییرات است وقتی دست بر میداریم از فکر کردن و دستکاری کردن تنظیمات طبیعی کارکرد بدنمان، آنوقت بدن هوشمند ما شروع می‌کند به بهبود دادن و ترمیم کردن خرابکاری هایی که خودمان ناآگاهانه در جسم مان ایجاد کردیم و

      مهمترین و تاثیرگذارترین قدم برای اصلاحات از طریق آموزشهای ذهنی تکرار کردن و با صبوری واحساس خوب ادامه دادن است وقتی این اصل را در مورد تمرینات ذهنی رعایت میکنیم، به هر چیزی که فکر کنیم انرژی درونمان آن را خلق میکند من فکر میکردم اگر احساس لاغری را در خودم ایجاد کنم لاغر میشوم اما با انجام تمرینات و ادامه دادن متوجه شدم که احساس لاغری قدم اول تغییر به سمت تناسب اندام است و عامل اصلی متناسب شدن این است که من آگاهانه و بصورت عملی لاغری را زندگی کنم آنوقت دیگر آرزویم لاغری نیست بلکه انتظارم از خودم لاغری و متناسب شدن است و آنوقت آگاهی درونم براحتی این انتظار مرا به واقیعت تبدیل میکند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/05 11:07
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 113 کلمه

        سلام سحر عزیز

        چه کامنت خوبی

        دقیقا اینکه از چند جهت خودتون (خودمون) را در مسیر تناسب اندام قرار بدیم باعث میشه تمرکزی تر و با کیفیت و بازدهی بیشتری پیش بریم. یک جا استاد گفته بودن ما با پارو زدن مثلا ۵ در صد قایقموندرو جلو می‌بریم و مسیر رودخونه خودش ۹۵ درصد بهمون در پیشرفت قایق کمک می‌کنه همینه.

        هر چقدر در مسیرهای مختلف مثل انجام تمرینات، تجسم شبانه و … خودمون رو درگیر کنیم، انکار اون موج که قراره ما رو جلو ببره پر قدرت تر میشه.

        اصلا در مسیر تناسب و لاغری هستیم، توی حال و هوایش هستیم و اینطوری کار خیلی آسانتر است.

        باز هم از کامنت عالی و انگیزه بخش شما ممنونم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/07/05 15:34
          مدت عضویت: 405 روز
          امتیاز کاربر: 13520 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 81 کلمه

          سلام لیلا جان

          بسیار از محبت و نگاه قشنگت ممنونم. دقیقاً همینطوره که استاد عزیزم فرمودند توجه و تمرکز ما به هر چیزی که همان فکر غالب ماست، قدرت زیادی دارد و براحتی می‌تواند تغییرات بزرگی را در ما ایجاد کند بنابراین هر چقدر ذهنمون را با افکار و اعمال متناسب کننده محاصره و پُر کنیم، قدرت تغییر کردن ما در جهت متناسب شدن بیشتر و روان‌تر میشود چون جهان همواره به فکر غالب ما پاسخ میدهد

          بهترین نتایج را برایت آرزو میکنم👌

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Sanaz 🌺
      1403/07/05 06:32
      مدت عضویت: 1192 روز
      امتیاز کاربر: 9591 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 585 کلمه

      به نام الله 

      با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم. 

      بزرگترین مانع برای رسیدن به هدفهام منطق ذهنیه که به شیطان ازش یاد شده .

      منطق ذهنی همون زمزمه ی تو نمی تونیه .

      نمیدونم چرا اینکارو می کنه .

      شاید واقعا برای اینکه منه آدم یک کاری هم کرده باشم .

      اگه مقابله ای نباشه یا تلاشی برای زندگی و همه چی درست باشه ،رشدی هم وجود نداشته باشه .

      همه ی ما آدم ها درگیری ذهنی داریم ،حالا من گیر دادم به چاقی .

      افراد متناسبم یک گیری دارن .

      حتی دوستانی دارم که به یک قسمت بدنشون گیر داره .

      خواهرم گیر موهاشه .

      واقعا ای کاش می تونستم واقعا بزرگ بشم و برای آنچه خلق شدم زندگی کنم .

      رهایی از افکار و منطق ذهنی راهی است برای درست کردن اطلاعاتم ،راهی برای رها شدن از بیراهه رفتن .

      راه اصلی سیدن به معبود و زندگی خوبه .

      نه گیر دادن به وزن .

      کاش همه ی انسان ها از گیرشون رها بشن و طوری دیگه زندگی کنیم .

      حتما با دیدن این آموزش ها شدنیه .

      با وارد نکردن اطلاعات غلط نباید دیگه به شیطان اجازه بدم گیر جدیدی برام درست کنه .

      فکر کنم تهذیب نفس و اون جهاد اکبر که میگن همینه ،راه زمزمه های شیطان رو بستن و فقط انسان بودن رو زندگی کردنه .

      فعلا برای رهایی از مهم ترین گیر زندگیم باید آگاهانه زندگی کنم و مراقبت کنم تا راه ورودی شیطان در این زمینه بسته بشه .

      به چند تا سوال تکراری جواب میدم تا منطق ذهنی رو همراه با تصویر سازی شبانه ترمیم کنم .

      به امید حق .

      ۱ _ متناسب بودن چه حسی داره ؟

      متناسب بودن یعنی رهایی از فکر چاقی ،اینکه تمام انرژیم رو بذارم برای فکر به خوردن و نخوردن .

      تناسب یعنی رهایی و آزادی افکار .

      تناسب یعنی جوانی ،سلامتی ،عشق .

      عشق به خداوند که اوستا کریم قدر نعمت هاتو میدونم‌.تو منو متناسب آفریدی دمت گرم ،منم تا ابد هستم .

      حس توانمندی و لیاقت ، حس من تونستم. 

      حس شادابی و طراوت .حس خوب زندگی .

      ۲ _ از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری ؟

      از شکم صافم که هر وقت بشینم تخته و دیده نمیشه ،وقتی برم شلوار جین بخرم با سایز ۳۸ کاملا برازنده هست و وقتی زیپش رو ببندم هیچ بیرون زدگی نداره .

      لذت نبودن پهلوها م تا پیراهن کمر دار بپوشم و لذت ببرم .

      لذت ران های متناسبم تا شلوار جین خوش فرم بایسته و دیگه بهم کشیده نشن .

      بازوهای زیبا و متناسبم .

      لذت نداشتن حتی یک گرم چربی اضافه مثل بروسلی .

      ۳ _ چه بازخوردی از اطرافیانت می گیری ؟

      همسرم رو همیشه از دیدن خودم شگفت زده می بینم .

      پسرانم رو می بینم که به من احسنت میگن .

      دوستام رو می بینم که دارن منو تشویق می کنن مثل کسیکه مدال طلا گرفته .

      خواهرم رو متعجب و ذوق زده می بینم .

      ۴ _ چه تغییری در افکار و رفتار جدیدت مشاهده می کنی ؟

      میبینم فکر غذا خوردن از ذهنم پاک شده .

      غذاها دیگه ایول ندارن .

      لذت غذا خوردن جاشو به لذت درست زندگی کردن داده .

      می بینم پرخوری ندارم .

      حرص و ولع خوردن ندارم ،البته الانم دیگه ندارم خداروشکر .

      می بینم به اندازه ی نیازم غذا می خورم و قبل از سیری کامل تونستم دست از خوردن بکشم .

      می بینم تا گرسنه نشدم واقعا چیزی از گلوم پایین نمیره .

      ۵ _چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت ایجاد می کنی ؟

      اولین قدمم اینه که تسلط کامل روی خوردنم داشته باشم .

      پرخوری نکنم و به اندازه غذا بخورم .

      در مورد خوردن به بدن هوشمندم اعتماد کنم و با اون پیش برم نه با ذهنم .

      خدایا شکرت. 

      استاد ممنونم .🙏🌷

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/05 11:12
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 109 کلمه

        سلام ساناز عزیز

        چقدر کامنت خوبی بود

        مطالب ابتدای کامنت واقعا دغدغه مهمیه

        این که ما هر بار یک چیز پیدا میکنیم که بهش گیر باشیم و توجه کنیم که این باعث میشه از هدف اصلی خودمون که زندگی کردن در تمام جهات است غافل بشیم، از لذت بردن و رسیدن به لذت های غایی تر است غافل بشیم و به دغدغه های مثل خور و خواب بپردازیم.

        این که بتونیم با روشی طبیعی و درست به تناسب برسیم، ذهنمون یکم راحت میشه و یکی از گیرهای اساسی نجات پیدا میکنیم.

        البته که امیدوارم گیر بعدی دیگه فعلا به سراغمون نیاد و بتوانیم زندگی رو اون طور که شایسته یک انسان است زندگی کنیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Sanaz 🌺
          1403/07/05 20:18
          مدت عضویت: 1192 روز
          امتیاز کاربر: 9591 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 177 کلمه

          سلام لیلا جانم 

          ممنونم عزیزم که دیدگاه منو خوندی و جواب دادی .

          خوشحالم که شما هم با من هم نظر هستی.

          واقعا دلم یک رهایی ناب می خواد .

          فکر کنم این تناسب چون بسیار ریشه ای هست اگه ازش رها بشیم ، این قدر خودمون رو توانمند بدونیم که به راحتی گول گیر و گرفتاری های دیگه رو نخوریم .

          لیلا جان اینجا جز لاغری چیزهای با ارزشی وجود داره که بهمون یاد میده  لاغری واقعا انتهای آرزوی انسان نیست .

          من میدونم روزی می رسه که متناسب میشیم و از اینکه اینقدر براش وقت گذاشتیم تعجب می کنیم .

          می دونید مثل هر سختی که برامون پیش میاد وقتی ازش رد میشیم و بهش فکر می کنیم بعد از چند سالی می بینیم واقعا الکی اینقدر جوش زدیم و غصه خوردیم .

          تناسب اندام هم همینه .

          باید بیشتر دنبال تناسب افکار باشیم .

          ولی متاسفانه این چاقی و سنگینیش، خیلی وقتها اجازه نمیده رها باشیم و زیبا بیاندیشیم .

          دوست خوبم برای شما بهترین ها رو آرزو دارم .

          منتظر دیدن عکس زیبای شما در بین شگفتی سازان هستم .

          عزیزمی ❤️❤️

          در پناه خدا باشید .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/07/05 01:27
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 330 کلمه

      به نام خداوند مهربان.

      سلام استاد و دوستان عزیز.تمرین امروز من:

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟حس عشق و تازه شدن.حس رها شدن.حس آزادی.حس تازگی.حس بودن در وسط کشتی در وسط بزرگترین اقیانوس جهان یعنی آرام.حس بوی خوش نم خاک.حس لذت بخش صدای شنیدن آب. حس آتش روشن کردن در یک شب زیبا در جنگلی زیبا با دوستان. حس باارزشی. 

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟داشتن شکم صاف. پوست شفاف.باسن برجسته.سینه های کوچک و خوش فرم. نداشتن گردن درد و کمردرد حس سلامتی بیشتر .بازوهای خوش فرم.انگشت های کشیده و زیبا.

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟امروز رفتیم طلافروشی.انگشتری را دستم کردم ولی به دستم گشاد بود طلا فروش سایز کرد و گفت کوچک میکنم بعد به شوهرم گفت خانوم تو به نفع تو کار میکنه.بقیه چون چاقن باید بزرگ شه و پول بیشتر بدن شما باید کوچک کنید و پول کمتر. اینکه با پول النگو سایز سه دوتا سایز یک‌ خریدم خیلی خوبه مثلا بجا سه تا سایز سه شش تا سایز یک خریدم طلا فروش وقتی النگو مادرشوهرمو دید دستم گفت:چرا این النگو پس انقدر بزرگ هست. گفتم:چون اونموقع چاق بودم این سایزو خریدم ولی الان لاغرم و سایز کوچک میخرم.دوباره به همسرم گفت:ایول بابا واقعا زنت کلا سوده برات خخخخ

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟من شیک تر و باکلاس تر غذا میخورم.صاف تر و با اعتماد به نفس تر راه میرم.قدرت اظهار وجود دارم. از افکار منفی رها شدم.آرامش بیشتری دارم سیرم نمیخورم گرسنم با حس خوب میخورم.با آرامش غذا میخورم. متناسب و اندازه میخورم. باور کمبود از غذا و مواد غذایی ندارم. احساس لیاقتم بسیار بیشتر شده و خدا را بیشتر باور کردم

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟وقتی سیر هستم غذا نخورم. روی باورهام کار کنم کامنت بچه ها را بخونم.از خودم سوالات درست بپرسم دوره صدگام را انجام بدم تمرینات ورود به ذهن ناخودآگاه را انجام بدم.خودمو لایق لاغر شدن بدونم.بدونم که توانایی متناسب شدن را دارم. لاغرشدن آسانترین کار دنیاست.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/07/04 23:58
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 324 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم

      سلام به استاد عطار روشن عزيز و بقيه اعضاء

      روز سوم (روز اول رو در دفترم نوشتم و نشد كه اينجا وارد كنم)

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب بودن براي من همه چيه …حس غير قابل وصف متناسب شدن رو هيچ لاغري نميتونه حس كنه ولي من دارم حسش ميكنم …حس متناسب شدن حس شادابي و جواني براي من داره …حس اينكه شد …تونستم…

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از اينكه حلقه ام به انگشتم گشاد تر شده خوشحالم …از اينكه بند ساعتم توي دستم آزاد شده خوشحالم …از اينكه غب غبم صاف شده خوشحالم…از اينكه موهاي سرم داره نرم تر مشه خوشحالم

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      دختر همسايه مون هر وقت من رو توي حياط ميبينه ميگه فهيمه وزن كم كردي …ميگم آره ..ميگه خيلي تغيير كردي آفرين…يه همسايه ديگه مون كه اضافه ورن داره هميشه به من ميگه وزنت كم شده ؟ ميگم چطور؟ ميگه مشخصه خوب…چيكار ميكني به منم بگو…

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      مهم ترينش اينه كه موقع غذا خوردن ديگه نمي ترسم …از هيچي نميترسم …نه از شيريني جات …نه از برنج …نه از پفك و چيپس…نكته جالبش اينه كه با وجود اينكه ديگه در اسارت فكري نيستم …بدون كنترل نميخورم …مثلا من قبلا خيلي پفك دوست داشتم هنوزم دوست دارم ..ولي ميريم فروشگاه اصلا نميرم سمتش كه بخرمش…يه صدايي توي گوشم ميگه آخه اونقدرا هم خوشمزه نيستن ديگه …نميدونم اين صدا ، صداي باورهاي جديد هست يا چي؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      بايد بيشتر دوستم كه الگوم هست رو در ذهنم مرور كنم …خيلي زياد ميخوام ديسيپلين رو در خوردنم ايجاد كنم…فارق از اينكه توي هتل هستم و صبحانه رايگان باشه من ياد گرفته باشم به اندازه اي كه متناسب باشم بخورم…فارق از اينكه توي پرواز 16 ساعته تا ايران هي خوراكي ميارن …من فقط زماني كه گرسنه هستم بخورم

      اينا براي من ديسيپلينه كه ميخوام جزيي از شخصيتم بشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 17 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/05 13:41
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 87 کلمه

        سلام فهیمه عزیز

        جواب سوال ۵ برام جالب بود.

        واقعا سخته ها، اون همه تنوع توی صبحانه هتلی، اونم همه خوراکی هایی که ما دوست داریم. کلی انواع نون خوشمزه، کیک ها و شیرینی ها، قهوه و نسکافه، انواع خوراک گرم و سرد.

        خدایی خیلی سخته این همه باشه و بخوابم خودمون رو کنترل کنیم.

        حالا ماه بعد قراره ما بریم سفر و چند روز باید ببینم با صبحانه های هتل چطوری میتونم برخورد کنم.

        خب تا اون موقع عادت های تناسب من هم رشد کرده و عضلات تناسبم قوی شده 🥰

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فهيمه
          1403/07/06 01:34
          مدت عضویت: 580 روز
          امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 233 کلمه

          سلام و درود لیلا جانم 

          بله اولش سخته که بخواهیم بر اساس عادت های قدیم پیش بریم 

          ولی اگر مثل من آنقدر خوش شانس باشی که یک فرد متناسب رو اطرافت داشته باشی و باهاش مسافرت هم بری

          کاملا درسهای استاد برات راحت هضم‌ میشه 

          چون ما باید یاد بگیریم مثل افراد متناسب رفتار کنیم

          با آموزش ها کار برامون راحت میشه خدارو شکر

          اگر دوستی یا فامیلی داری که متناسب هست بیشتر باهاش ارتباط بگیر 

          این روش به من خیلی کمک کرده تا آموزش ها رو راحت تر بپذیرم و منطق ذهنم بپذیره

          من با همین دوست متناسب که بیرون میرم یا مسافرت،انگار رفتم یه دوره آموزشی تمام رفتارش رو زیر نظر دارم جالبه که شوهرش هم متناسب هست و این دو نفر آموزش ها رو دارن عملی به من نشون میدن

          میریم مسافرت ،صب واسه صبحانه میریم ،این دوست من آنقدر آروم میخوره که اصلا وقت نمیشه بخواد همه رو تست کنه 

          همون اول هم اعلام میکنه چی قراره بخوره یه روز میگه من امروز فقط تخم مرغ میخورم با کروسان و قهوه 

          قهوه اش رو حتما شیرین میکنه خامه هم میزنه توش

          بعد که ما داریم چیزای دیگه میخوریم و من بهش میگم فلان چیز رو هم تست کن ،خوشمزه ست 

          میگه نه نمیخوام مزه دهنم عوض بشه

          نکته اش میدونی چیه 

          اینکه باید فرمان بدیم به ذهن که چی می‌خواهیم 

          همون اول بگیم فقط میخواهیم فلان چیزو برای امروز بخوریم 

          فردا چیزهای دیگه رو تست میکنم 

          اونوقت دیگه ذهنت اذیتت نمیکنه

          .

          خیلی بهت خوش بگذره ،

          تناسب همراهت باد

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مرجان
      1403/07/04 23:56
      مدت عضویت: 382 روز
      امتیاز کاربر: 825 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 110 کلمه

      هوالرزاق

      روز۲

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      حس آرامش. رهایی.لذت ازاینکه هرلباسی میخوای می‌خری ومیتونی بپوشی. سایز۴۰برازنده من هست.

      وکیف میکنم که لباسهااینقدرتوتنم قشنگه

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      اینکه شکمم تخت وسفت شده لذت میبرم واینکه بدنم عضلانی هست لذت میبرم.

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      همسرم خیلی تحسینم میکنه ومیگه خیلی جوونتروزیباترشدی ..اطرافیانم میگم چه کردی اینقدرقشنگ لاغرشدی 

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      اینکه دینه هله هوله نمیخورم .زیاده روی توخوردن هیچی ندارم .ومیدونم براحتی لاغرمیشم

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      اینکه هله هوله روخیلی زیادکم کنم .هرچی دلم بهونه میگیره جاش اب بخورم 

      چون من ارزشمندم

      خدایا شکرت

       

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 11 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1403/07/04 23:07
      مدت عضویت: 394 روز
      امتیاز کاربر: 5205 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 122 کلمه

      سلام وعرض ادب خدمت استاد وتمام دوستان عزیزم

      خدایا سپاسگزارتم 

      استاد ازتون ممنونم بابت تمرینات سازندتون دو روزی که اول صبح تمرینات رو داخل دفترم مینویسم چقد رفتار وعادتام شبیه چیزی شده که نوشتم وچقد به اصلاحاتی که مینویسم خداروشکر متعهدم وبدون اینکه اجباری در کار باشه میلم به غذا ومواد غذایی وهر آنچه که میتونم وارد دهنم کنم کم شده مگر موقعی که گرسنه باشم دیگه میرم سر یخچال دنبال خوراکی ومیوه نیستم مستقیم میرم سراغ بطری آب امروز برای اولین بار چایمو خالی خوردم بدون بیسکویت وخرما و… حتی خود چایی هم نصفه میل نداشتم ورها کردم در صورتی که قبلا تا ته میخوردم اونم بایه چیز شیرین  ،ممنونم استاد حسم عالیه واین حسمو مدیون آموزشای شما هستم بهترینها را براتون میخوام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/05 13:45
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 66 کلمه

        سلام خانم سکینه عزیز

        من هم هر روز صبح این تمرین رو در دفترم انجام میدم و واقعا به حس عالی میرسم.

        قشنگ متناسب بودن را حس میکنم، تغییر جسمی را حس میکنم، نظرات و واکنش های دیگران را حس میکنم و تغییرات مثبت م رو حس میکنم و میبینم برای بهبود چه اصلاحی باید انجام بدم و این روی افکار و اعمال کل روزم تاثیر می‌ذاره 🥰

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سکینه
          1403/07/05 19:31
          مدت عضویت: 394 روز
          امتیاز کاربر: 5205 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 19 کلمه

          سلام لیلا جان دوست عزیزم ممنون که دیدگاهم را خوندی وحست را نوشتی ،برات بهترینها رو میخوام دوست عزیزم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه ملکی
      1403/07/04 21:26
      مدت عضویت: 182 روز
      امتیاز کاربر: 11335 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 372 کلمه

      سلام وقت بخیر سؤال ۱_متناسب بودن چه حسی داره من از این که به تناسب اندام دلخواهم رسیدم احساس قدرت رسیدن دارم من از وقت متناسب شدم احساس جوانتر شدن می‌کنم چون از اون موقع که از تجس شبنه استفاد میکنم پوست صورتم روشن تر شده صورتم جمع ترشده/  من از این لاغرشدم احساس سبک شدن در راه رفتن رو دارم واقعا چندروز پيش رفتم نانوايي برگشتم خونه به مادرم گفتم اصلا احساس خستگی در پاهام رو ندارم من واقعا احساس سبکی می‌کنم /سؤال ۲ازچه تغییراتی در جسم خودت لذت میبری//از اینکه بازوهام کوچیک شده ومیتوانم لباسهاروبه راحتي بپوشم وهیکلم بزرگ نشون نمیده لذت میبرم//ازاینکه قبقبم ندارم‌ لذت می‌برم//از اینکه شکمم صاف شده از دیدن خودم لذت می‌برم در آیینه ///۳چه باز خوردی از اطرافیانت دریافت کردی //من چون‌ چندسال همش چاق بودم هرکسی منو میبینه تو روستا میگه واقعا فاطمه خودتی چقدر خوش اندام شد بهت تبریک میگیم واقعا زیبا شدی//۴چه تغیری در افکارو رفتار جدید خودت مشاهده میکنی من واقعا از دیدن غذا زیاد تحریک نمی‌شم مخصوصا مواد غذایی بيرون مثل چیپس پفک سوسيس همبرگر بستني يا ميوه ها که عاشقشون هستم الان واقعا یه کم می‌خورم سیر میشم يعني تو خونه‌ ميوه نباشه انگار هیچی توخونه نداریم ولی الان به اندازه ی نیازم می‌خورم يا تخم آفتابگردان قبلا هرشب می‌خوردم ولی الان هفتی شایددیک بارها دوباره زود سیر می‌شم وای من تویی غذاهای خونگی تو هر غذایی برنج باشه می‌خورم ولی الان خيلي کمدشده خوردنم //من از آش دوغ سیر نمی‌شدم یا آش دیگه هم داریم که با الف آبي درست میشه از اونم زیاد می‌خوردم ولی الان به اندازه نیاز می‌خورم انقدرنمیخورم که شکمم باد کنه// ۵// چه اصلاحاتي در جهت بهبودروند متناسب شدن خودت میتونی  ایجاد کنی اینکه بعد غذا زود چایی نخوردم چون‌ بهم احساس بد می‌ده این کار اصلاح می‌کنم// از ناخنک زدنم احساسم بد میشه این کاررو خيلي خوب دارم کنترل میکنم//از اقدام کردن برای اینکه غذاها حالم رو خوب کنه دست میکشم//از اینکه سیر باشم یا احساس گرسنگی نکنم برم غذا بخورم حالم بد میشه این عادت رو اصلاح می‌کنم // از اینکه یه کم بخورم هم احساسم بد میشه چون کاری می‌کنه همش چشمم دنبال غذا باشه انقدر می‌خورم هم حس گرسنگی بر طرف بشه هم حالت رژیم در من ایجاد نشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/05 13:49
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 29 کلمه

        سلام فاطمه خانم عزیز

        چه کامنت خوبی نوشتید

        چقدر سوال پنجم رو جالب جواب دادین

        کارها را بر اساس این که بهتون احساس خوبی نمی‌ده میخواهید حذف کنید و این راه خوبیه.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بی همتا
      1403/07/04 21:14
      مدت عضویت: 1686 روز
      امتیاز کاربر: 11238 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 189 کلمه

      روز سوم؛

      ۱.متناسب بودن چه حسی داره؟

      حس مهم بودن . یعنی دیگه اون خود تخریبی که وقتی چاق بودم داشتم رو ندارم. و برای خودم وجودم اهمیت داره و هرچیزی رو نمیخورم و شخصیت من خیلی رشد میکنه.

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از اینکه بدنم شکل و تناسب جدیدی داره خیلی خوشحالم.  شکم و سینه های من کاملا جمع شده و تخت و من میرم لباس های جدیدی با سایز ۳۸ خریدم .

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      کسایی که بعد از مدت ها منو می‌بینن خیلی شگفت زده میگن که لاغر شدم و من مدت ها که واکنش اونها رو تصوير سازی میکردم دارم حرفاشونو با گوش خودم می شنوم.

      خانواده ی خودم هم از تغییرات من خیلی خوشحال و شاد هستند.

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      برای غذا خوردن دیگه هول نمیزنم، خیلی کم افکار من درگیر شرایط جسمی میشه ، برای هر خوراکی که می بینم هوس نمیکنم که بخورمش.

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      منظم تر و پیوسته تر برای متناسب شدن ، به سايت سر بزنم و هرروز فایل گوش بدم‌.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 11 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا
      1403/07/04 17:32
      مدت عضویت: 55 روز
      امتیاز کاربر: 10090 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 315 کلمه

      چند روزه نتونستم درست توی سایت باشم و به یک تجدید قوا احتیاج داشتم و چه به موقع این سوالات باعث شد حس خوب قبل باز هم به سراغم بیاد و پرقدرت تر از قبل توی مسیر قرار بگیرم.

      متناسب بودن چه حسی داره ؟

      متنااسب بودن حس شادی  آرامش و سبکی و راحتی خیال به دنبال داره.

      متناسب شدن حس قدرتمندی غلبه بر شیطان درون و پیروزی در جنگ با این شیطان رو به من میده .

      متناسب شدن حس اعتماد به نفس و بی توجهی به افکار چاقی و رسیدن به هدف به من میده.

      از چه تغییراتی در جسم خودت لذت میبری؟

      از اینکه طراوت و جوانی در چهره ام دیده میشه لذت میبرم.

      از اینکه رانها و باسنم خوش فرم بشن لذت میبرم .

      از اینکه شکمم تخت تر از قبل باشه لذت میبرم.

      چه باز خوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      توی عروسی خواهر زاده ام دو روز قبل عموم بهم گفت لیلا لاغر شدی .

      دختر خواهرم مدتیه هر وقت منو میبینه میگه خاله چقد خوب شدی .

      و دخترم میگه مامان خیلی تغییر کردی و من خیلی انگیزه میگیرم.

      چه تغییری در افکار و رفتار خودت مشاهده میکنی؟

      خودم میفهمم که خیلی راحتتر از قبل از غذا خوردن دست میکشم .

      من همیشه بعد از چرت بعد از ظهر بلافاصله یه چیزی به عنوان میانوعده میخوردم ولی حالا خیلی وقتها که میبینم نیازی به خوردن ندارم هیچ چیزی نمیخورم .

      حس خوبی دارم حالم خوبه و مثل زمانهایی که رژیم داشتم نیست که احساس رنج و عذاب داشته باشم  با مسیرم حال میکنم .

      از مواد غذایی ترسی ندارم و به دنبال مواد غذایی کم چرب و بدون قند نیستم .

      چه اصلاحاتی در بهبود روند متناسب شدن خود میتونی ایجاد کنی؟

      باید روی نقطه سیری و گرسنگی خود بیشتر تمرکز کنم.

      ناخونک زدن به هنگام شستن میوه و دیدن مواد غذایی رو اصلاح کنم.

      واقعیتش شاید خیلی وقتها هنوز از روی عادت و ساعت سرو غذا توی خونه غذا میخورم که این مورد رو هم باید بیشتر رعایت کنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 49 از 10 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/05 09:28
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 41 کلمه

        سلام لیلا خانم عزیز.

        ممنون از کامنت خوبتون. جانا سخن از زبان ما میگویی. دیگه از دقت کردن روی کم چرب بودن، سرخ کردنی بودن، … راحت شدیم. انگار یه عینک بدبینی به غذاها زده بودیم که الان برش داشتیم.

        خدا رو شکر

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1403/07/04 16:48
      مدت عضویت: 706 روز
      امتیاز کاربر: 18370 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 826 کلمه

      دیروز عروسی بودم باورتون نمیشه اکثر افراد همون رنگ مانتویی ک من تجسم میکردم لباس پوشیده بودند یعنی تالار پر از رنگ سبز بود تو میز خودم دونفر پوشیده بودند وخودمم شال سبز پوشیده بودم وانگار ی حسی تو بیرون تالار بهم گف عکس بگیر م وقتی گرفتم دیدم ک رنگ سبز شال رو قبلش اصلا از این نظر درک نکرده بودم واینها رو من نشانه ای دیدم از تجسمم شاید عین تجسمم نبود اما اینها نشانه بود برام ۱.متناسب بودن چه حسی داره؟متناسب بودن حس عالی داره حس پرواز حس رهایی حس خودت بودن حس ارامش حس سبک بودن حس سبکیش اونقدر دلچسب وزیباست ک نمیشه توصیف کرد حس میکنم راحتم حس میکنم زنده ام حس میکنم راحت نفس میکشم حس میکنم پر از نشاطم پرا ز انرژی

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟خدای من شکمم صاف شده راحت میشینم راحت مامیشم راحت کارهامو میکنم خیلی حسش زندگی کردنش زیباست پهلوهامتناسب وکوچک شدند کمرم حس سبکی داره پاهام حس سبکی دارند پاهام خوش فرم شدند کمرم خوش فرم شده رونهام کوچک شدند ساق پاهام کوچک شدند خوش فرم شدند نشستن برام راحت شده زانوهام کلی ازاد شدند کلی حالشون خوبه بازوهام کوچک شدند سینه ام خوش فرم و کوچک شدند دستهام کوچک وظریف شدند کل بونم اون طرافتی ک خدا وند براش قرار داده رو داره صورتم چقدر طریف ونحیف وزیبا شده گونه ها م قشنگ معلومه زاویه صورتم معلومه من مثل مجسمه ای بودم ک لای هزاران چیز پوشیده شوه بودم والان اونها نیستند ومن اون زیبایی رو دارم میبینم چقدر پشتم صاف شده ومن راحتم در لباس پوشیدن ومن حس میکنم ازاد شدم رها شدم اون طراوت رو حس میکنم طراوتی ک ی نوزاد تازه متولد شده داره راحت میشینم و پا میشم کارهامو راحت انجام میدم خیلی با احساس خوب میتونم راه برم

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟همسرم مدام میگه فر یبا خوب داری لاغر میشی ومن میگم فریبا تو لایقیشی تو لایق اینکی با جسم وذهن لاغر زندگی کنی دیروز زنددایی همسرم تو خونشون گف فریبا ماشالله خیلی فرق کردی خوب لاغر شدی دیروز تو خونه مامانم خوابیدم ومامانم داشت بالش میداد بهم ک دخترم گف مامان من لاغر شده دیگه بالش نمیزاره دیروز تو مدرسه خانومهای تو حیاط گفتند چقدر خوب لاعر شدی

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟من اروم غدا میل میکنم با ارامش با متانت ومزه غذا رو حس میکنم انگار ک عذا داره با من حرف میزنه عذا رو ی اثر هنری میبینم ک داره با من حرف میزنه و ب اندازه ای مصرف میکنم ک جسمم نیاز داره و ب جسمم ب نیازش ب خواستش ب حرفش گوش میدم وقتی میل دارم عذا میل میکنم وب خواسته ونیاز جسمم احترام میزام زیاد درگیر عذا نیستم  راحت چیزی ک میلم نباشه رو نمیخورم من واقعا مسیولیت درمان چاقی درذهن وفکرم ب عهده گرفتم ودارم لاغری رو در وجودم میبینم من خیلی خیلی بخودم نزدیک شدم با خودم رفیق شدم انگار اون مرز بین خودم ودیگران رو میبینم من ب خودم احترام میزارم ب دیگران توضیحی نمیدم شاید اونها حد نگه ندارند اما من میدونم ک من مسیول خودم هستم وخیلی سادم بی ولزل شادم بی دلیل عاشقم بی دلیل حسم خوبه موقع عصبانیت با خودم خلوت میکنم حل میکنم موضوع رو برای خودم موقع خستگی فیلم میبینم یا استراحت میکنم یا میخوابم یا اهنگ گوش میدمبرای لدت وتفریح نمیخورم و برای لذت وتفریح یا میرم بیرون یا خرید میکنم یا میرم خونه مامانم یا باخودم خلوت میکنم یا فیلم واهنگ گوش میدم ب افراد متناسب دقت میکنم واونها روزالگو قرار دادم برای خودم خودمو تشویق میکنم وکوچکترین تغییرات از ذره بین من بیرون نمیره خودمو میبینم با خودم دوستم دیگران اهمیت نمیدم خودمو الویت زندگی ک دارم گذاشتم حرف دیگران گفتار ورفتار و کردار دیگران برام مهم نیس اونها از سر باورهاشون افکارشون درونیات خودشون رفتار میکنند میگند ومن ب این اگاهم واز خودم مواظبم بیشتر لذت میبرم بیشتر ارامش دارم بیشتر زندگی میکنم داشته هامو مییبنم قدردان هستم میبخشم میگذرم درسمو میگیرم درمورد مسائل ک بمن ربطی نداره حرف نمیزنم انرزی نمیسوزونم فکر نمیکنم امیدوارم با انرژی هستم وقت میزارم برای خودم هر کسی هر حرفی رو ب ذهنم راه نمیدم نظارت گونه عمل‌میکنم من‌شارژم همیشه هوای خودمو دارم از دیگران انتطار ندارم دیگران هر نسبتی داشته باشند ادم میبنم اونها رو و انتطاری ازشون ندارم از خدام میخوام روی خدا حساب باز میکنم تو هرچی تومحبت تو نعمت تو ت جا تو همه چی روی خدا حساب باز میکنمافکارم خیلی مثبت تر شده بدنجوای خانوم‌مفی گو گوش نمیدم اگاهم بهش اگاهم ب رفتارم خودمو اصلاح میکنم تشویق میکنم همراهی میکنم

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟ابنک کمتر در مورد عداها فک کنم صحبت کنم حد بزارم و ادامه ندم در جا خانوم منفی گو رو خفه کنم اینک ارامتر عذامو میل کنم اینک موقع عدا میل کردن توجه داشته باشم حضور داشته باشم تلوزیون نبینم حرف نزنم ب دیگران توجه نکنم سرم ب کار خودم باشه وبا احساس آرامش میل کنم عذامواینک وقتی گرسنم عذا میل کنم غدا رو برای نیاز جسمم بخورم موقع خستگی استراحت کنم موقع ناراحتی عصبانیت با خودم خلوت کنم موقع شادی برقصم بخندم موقع عدا میل کردن حرف نزنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 44 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/05 09:33
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 36 کلمه

        سلام فریبای عزیز

        وای چقدر حس خوبی داره که نمودی از تجسمت رو در دنیای بیرون ببینی. خیلی قشنگ بود، ممنون که تجربه تون رو نوشتیدش.

        منم با دید بازتر به دنبال نشونه های تجسمم در بیرون میگردم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فریبا
          1403/07/05 11:43
          مدت عضویت: 706 روز
          امتیاز کاربر: 18370 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 53 کلمه

          اره عزیزم خیلی حسش خوبه چن وقتی درمورد خونه هم تصویر سازی میکنم وباورت نشه ک دیروز رفتیم دوجا خونه دیدم وچقدر حسش خوب بود و واقعا خدا دوتا وام جور کرد تا ب خونه نقلی بگیریم انشالله تا چن وقته دیگه خونه مد نظرم میگیرم میرم توش زندگی میکنم ب لطف خدا 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/04 16:38
      مدت عضویت: 1778 روز
      امتیاز کاربر: 9171 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 304 کلمه

      به نامخدای خوب ومهربانم،

      ۱،لاغری حس اعتماد به نفس روبهم میده،حس این رو بهم میده که بالاخره منم تونستم حرف خودم رو ثابت کنم،منم شخصیت مثبتی دارم،آهای آدمهایی که دورو برم هستید،دیدید من سعی خودم رو همیشه میکردم که لاغر بشم ولی نمیشد،؟دیدید تقصیر من نبود که لاغر نمیشدم؟دیدید من بی اراده نبودم؟مشکل از جای دیگه بود،حالا مشکلو برطرف کردم،شماها نمیفهمید کجای کار مشکل داشت،ومن هیچ وقت به شما نخواهم گفت که چجوری شد که من متناسب شدم،چون اونوقت میدونم که شروع میکنید به مسخره کردن من وروشی که بهش ایمان آوردم،میدونم که شماها ایمان من رو میدزدید،من به شماها که همتون متناسب هستید فقط لبخند لاغری خواهم زد،چون شمازجرهایی که من کشیدم رو نکشیدید،شماها هر سال عید باروحیه خوب لباس عید خریدید شما موقع رفتن به عروسی لباس مجلسی پرو میکردید ومیگفتید فاطمه بهم میاد؟🥺 وبا خوشحال میخریدید،ولی من همیشه توی اتاق پرو گریه میکردم وهیکل خودم رو فحش میدادم،همیشه لباس میدوختم،وهمیشه گریه میکردم استاد من چاقترین آدم فامیلم هستم،حتی از عمم هم چاقترم،وتوی خانواده شوهرم هم من چاقترینم،همیشع حسرت به دل موندم به خاطر لباس،همه همیشه خیلی نامحسوس به من اشاره میکنن که چاقم،مثلا خواهر شوهرم میگه فاطمه نمیتونه بیاد پیاده روی اربعین ،سنگینه،اذیت میشه،ومن توی خودم میشکنم،خدا شاهده توی دل خودم بلند بلند گریه میکنم استاد من وقتی لاغر شدم خدا شاهده به هیچ کس نمیگم چجوری لاغر شدم چون هیچکس نیاز نداره که لاغر بشه،چون میدونم مسخره میکنن ومیگن اینکارا چیه؟آدم یکم کمتر بخوره لاغر میشه.آدم باید اراده داشته باشه،ماهم زیاد بخوریم چاق میشیم،لامصب من خودم دارم میبینم روغن حیوانی،کره حیوانی،میخورید گونی گونی تخمه،گردو وبادوم میخورید،از من هم بیشتر میخورید،شما مشکل ذهنی من رو ندارید،خدا جونم کمکم کن به تو پناه میبرم کمکم کن توی این مسیر ایمانم رو محکم کن ،منم میخوام مثل بقیه بنده هات راه رفتن بدون درد رو تجربه کنم منم میخوام شیک پوشی رو تجربه کنم،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 39 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Sanaz 🌺
        1403/07/04 20:04
        مدت عضویت: 1192 روز
        امتیاز کاربر: 9591 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 84 کلمه

        سلام شادی عزیزم .

        دیدگاه شما رو خوندم من مطمئنم آرزوی شما، تناسب اندام رو بزودی تجربه خواهی کرد .

        وقتی خداوند ما رو به این سایت هدایت کرده ،حتما خودش بهمون کمک میکنه که به آرزومون برسیم .

        راهشو نشونمون داده ،حالا نوبت ماست که کمی صبور باشیم و از مسیر لذت ببریم و در نهایت به مقصد تناسب برسیم .

        دوست عزیز و شگفتی سازم شما حتما حتما موفق میشی .

        بزودی عکس زیبای شما رو در بین شگفتی سازان خواهم دید .

        در پناه خدا باشی .❤️❤️

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/05 09:38
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 60 کلمه

        سلام فاطمه خانم

        عزیزم عزیزم عزیزم

        چقدر کامنت شما تاثیر گذار بود. از صمیم قلبم براتون آرزوهغی خوب میکنم. شما حتما به خواسته تون می رسید چون یه خواسته واقعی و شدیده.

        مطمئنم به زودی هیکل متناسب شما رو در عکس های شگفتی سازان میبینیم و انگیزه و امید میگیریم.

        شما لایق تمام چیزهایی هستید که دوست دارید. روی ماه و زیباتون رو میبوسم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار شادی
          1403/07/05 17:25
          مدت عضویت: 1778 روز
          امتیاز کاربر: 9171 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 54 کلمه

          سلام خیلی ممنون عزیزم،همین یک ساعت پیش با پسرم رفتیم بازار برای خرید،داخل شیشه مغازه ها خودم رو میدیدم وحس کردم لاغر تر شدم به پسرم گفتم حس میکنم وقتی تو شیشه مغازه ها نگاه میکنم لاغر تر شدم،آره؟پسرمم تایید کرد،گفت آره مامان لاغر تر شدیخدایا شکرت کمکم کن روز به روز بهتر بشم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم حیدری
      1403/07/04 14:09
      مدت عضویت: 1329 روز
      امتیاز کاربر: 13763 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 220 کلمه

      بنام خدا 

      برنامه ریزی منطق ذهنی 

      سلام خدمت استاد روشن و همچنین تشکر ویژه از استاد عزیز که خیلی زحمت میکشن و فایلهای رایگان را در اختیار ما قرار دادن .

      من هرشب تمرینات را انجام میدم شب قبل که همان اول تمرین من خوابم برده بود و صبح متوجه شدم که تمرین را انجام ندادم و از طرفی که استاد فرمودن اشکال نداره اگه خوابت برد خیالم راحت بود و دیشب خیلی عالی انجام دادم تا موقعی که خوابم برد تو انجام تمرین بودم طوری که وقتی صبح بیدار شدم تمام تمرینات یادم اومدن و کلی لذت بردم من به سوالات ایجور جواب دادم 

      سوال ۱

      متناسب بودن چه حسی دارد 

      من الان یک فرد متناسب هستم سبک بال وزنم سبک 

      خوش تیپ و جذاب با احساس خوب هستم 

      سوال۲

      از چه تغییراتی در جسم خودت لذت میبری 

      از صاف شدن شکم و پهلو لذت میبرم از رفتار خودم لذت میبرم از زیبایی خودم لذت میبرم 

      سوال ۳

      چه بازخوردی از اطرافیان داری 

      همسرم دیگه چاقی منو به رخم نمی‌کشه دوستم دیگه نمیگه چاقی 

      سوال ۴

      چه تغییری در افکار و رفتار خودت مشاهده میکنی 

      احساسم عالی شده شادتر شدم حس سبک بالی میکنم از شر افکار منفی ۶۰درصد راحت شدم 

      سوال ۵

      چه اصلاحاتی در روند متناسب شدن خودت میتونی ایجاد کنی 

      من میخوام سعی کنم مصرف کره بادام زمینی را کم کنم آخه هر روز صبحانه میخورم و الان یک هفته هست موفق شدم نخورم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 28 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/07/04 12:28
      مدت عضویت: 474 روز
      امتیاز کاربر: 11852 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,173 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و مهربونم و دوستان گرامی 

      استاد قبل از اینکه به سوالات جواب بدم میخواستم در مورد تاثیر این سوالات و جواب دادن به اونها بگم. از شما خیلیی سپاسگذارم که واقعا انجام این تمرینات ذهنی و در واقع آموزش فکری رو برامون خیلیی آسون کردید یعنی من وقتی فایل صوتی رو گوش دادم گفتم چقد خوب و آسونه و در عین حال لذت بخش.امروز روز چهارم از انجام تمرین این فایل برامن هست.سه روز قبل رو در دفترم انجام دادم چون با نوشتن در دفترم میزان تمرکزم بیشتر میشه و میخواستم از این تمرین بازخورد بگیرم و تاثیرشو ببینم.

      حقیقتش یه چند روزی بود افکار چاقی دوباره در ذهنم مرور میشد و تعجب کردم البته آرامش خودم رو حفظ کردم و سعی کردم با خودم مدارا کنم و مهربان برخورد کنم. وقتی رسیدیم به قسمت چهارم این فایل و روز اول سوالات رو جواب دادم اونم در شروع روزم به وضوح حس و حال عالی خودم رو حس کردم و خیلی ذوق کردم و خدارو شکر کردم. و جالبه که در طول روز جواب هایی که دادم در ذهنم مرور میشد و من در رفتارام متوجه شدم ذهنم متناسب با جوابایی ک نوشتم داره هدایتم میکنه و به یادم میاره که این رفتارو انجام نده یا اینکارو بکن. و واقعا خودم لذت بردم.بخصوص جواب سوال آخر که بنظرتون چه بهبودی میتونید در رفتارتون ایجاد کنید خیلیی روی رفتارم در طول روز تاثیر داره و متوجه شدم چقدر قدرتمنده این تمرین! 

      جالبه که این سه روز که تمرین رو انجام دادم در سومین روز متوجه شدم بازهم تصاویر جدیدی در تجسم شبانه ام اضافه شدن تصاویر جدید با لباس های جدید یعنی خیلیی تکاملی و آروم دارم گسترش تصاویرم در تجسم شبانه رو متوجه میشم مثلا خودم با لباس های دیگه در موقعیت های دیگ به تجسمم اضافه شدن!

      استاد ازتون بینهایت سپاسگذارم🌹🙏🏻

      روز ۴ ام:

      سوال۱:

      متناسب بودن حس شادی و شعف داره. حس اعتماد به نفس زیادی بهم میده از اینکه دایره روابطم گسترش پیدا کرده واقعا خوشحالم.از اینکه از وقتی متناسب شدم با حس اطمینان بیشتری از حضور در موقعیت های اجتماعی بیشتری استقبال میکنم لذت میبرم.از وقتی متناسب شدم به محض ورود به جمع تازه ای دیگه مثل قبل نگران نیستم بلکه اون حس خوب و لذت جایگزین اون کمرویی و خجالت و حس بد شده و این یعنی خوشبختی! خیلی حس سبکی دارم .حس رهایی از افکار چاقی که چقدرر انرژی بر بودن و حس رهایی از اون وزن سنگین. از اینکه تند و فرز راه میرم لذت میبرم. من از وقتی متناسب شدم به وضوح این تغییر بزرگ رو در خودم دیدم که از مواجه شدن با آدم ها و ایجاد ارتباط با اونا دارم استقبال میکنم و همه از صحبت کردن با من لذت میبرن و این حس خوب رو دریافت میکنن. من از این تغییر لذت میبرم قبلا یکی از مسائل ناراحت کننده ام این بود که از حضور در جمع ها اذیت میشدم و استقبال نمیکردم اما الان از مواجه شدن و قرار گرفتن در جمع ها و محیط های اجتماعی لذت میبرم و این روی عملکردم در محیط کاری من خیلی خیلی تاثیر گذاشته.متناسب شدن احساس ارزشمندی رو در من زنده کرده که من لایق تجربه تناسبی هستم که در وجود من هست من لایق تجربه سلامتی و زیبایی هستم که در من هست و با هیچ عمل زیبایی بدست نیومده من فقط دارم زیبایی و تناسب و سلامتی خودم رو که در درونم هست رو تجربه میکنم و سپاسگذار خدا هستم🙏🏻

      سوال۲: 

      از اینکه زیر شکمم کاملا صاف صاف شده لذت میبرم. از اینکه پهلوهام کاااملا آب شدن لذت میبرم از دیدن و لمس کردن بالاتنه ام که چقدر تراشیده شده لذت میبرم گاهی وقتا بخودم میگم کدوم جراحی میتونست اینجوری بالاتنه مو زیبا کنه! از دیدن پاهای کشیده و لاغر و خوش فرمم لذت میبرم از اینکه به راحتی میتونم انواع و اقسام بلوزها و تیشرت ها بخصوص تیشرتا و بلوزای کراپ رو تنم کنم خیلی لذت میبرم. از اینکه وقتی میبرم شلوار بخرم و میگم ببخشید سایز کوچیک ترشو دارید قند تو دلم آب میشه! وقتی میرم خرید لباس و فروشنده میگه خانم همه اینا سایزتون میشه شنیدن این جمله خیلییی لذت بخشه! از اینکه با حس خوب و اطمینان در بازار قدم میزنم و فقط به مدل لباسا و رنگ و طرحشون توجه میکنم و اصلا این فکر این نگرانی که آیا اندازه ام میشه و اون حسرت دیگه توی ذهنم مرور نمیشه واقعااا یعنی خوشبختی یعنی حس خوب اونم حس خوبی که منشاش منم نه عامل بیرونی!

      این خیلیی ارزشمنده ! اینکه سبک شدم تندو فرز شدم تو حرکاتم میتونم راحت جابجا بشم کارای خونه کارای شخصی خودمو انجام بدم اینکه به راحتی و بعضی وقتا از سر ذوق پله هارو میدوم میرم بالا دیگه ب فکر رفتن با آسانسور نیستم یعنی حس خوووب! 

      اینکه بعضی وقتا ک کوچه خلوته از سکوها میپرم چون ذوق بدن سبکم رو دارم یعنی حس خوووب!

      اینکه وقتی از ی فضای سبز و پارک کوچیک محله ای میگذرم و تاب و سرسره میبینم با اینکه برا بچه هاس ولی منم میتونم باهاشون بازی کنم و میرم بازی میکنم یعنی لذت دنیا!

      چجوری بگم متناسب شدن زندگی منو تغییر داد؟ از وقتی متناسب و لاغر شدم تونستم بقیه مسائل زندگی مو حل کنم اینو مطمئنم که متناسب شدن و لاغر شدن شروع تغییرات زندگی من شد!💕

      سوال ۳:

      همه بلااستثنا وقتی منو میبینن درباره لاغر شدنم میپرسن و تعجب میکنن که دختر تو چیکار میکنی که اینقدر تغییر کردی! چقدر جوون تر شدی چقدر زیباتر شدی. جالبه هر کسی یک ماه منو نمیبینه باز هم در مورد تغییرات من حتما سوال میکنه من فقط لبخند میزنم. بهم میگن دختر هر کی سنتو ندونه فکر میکنه ۲۰سالته و جالبه که بارها پیش اومد افراد سن و سال منو نهایتا ۲۳ حدس زدن و من فقط و فقط لبخند زدم و قند تو دلم آب شده بقول تینیجرای امروزی قلبم اکلیلی میشه! چشام قلبی میشن😍

      واقعا از بازخورد اطرافیانم لذت میبرم 🌹

      سوال۴:

      از اینکه وقتی صبح ها بیدار میشم اولین فکرم چی بخورم نیست خوشحالم. از اینکه خوراکی ها و غذاها تمرکز منو بهم نمیزنن خوشحالم. از اینکه وقتی یه کیک کلوچه یا بیسکوییت میخرم و در طول روز یادم میره ک دارمش بشدت بشدت لذت میبرم.

      از اینکه مثل قبل غذاهای خاصی بعنوان غذاهای محبوبم نیستن تا بیشتر بخورم خیلی لذت میبرم و نگاهم به غذاها یکسانه خیلی خوشحالم! از اینکه ترس از گرسنگی به مراتب داره در من کم و کمتر میشه خیلییی خوشحالم! از اینکه تمایلات غذاییم خیلیی تغییر کرده و گاهی اوقات خودمم تعجب میکنم خیلیی لذت میبرم❤

      از اینکه اکثر قریب به اتفاق روزها فرمان سیری مغزم رو دریافت میکنم و فرمان بکش کنارو حس میکنم لذت میبرم 

      حقیقتا تناسب فکری و جسمی همممه اش لذته❤

      سوال۵:

      اینکه آخر شبا به ترغیبات ذهنی اینکه اینو بخور اونو بخور توجه نکنم و یه لیوان آب بخورم و بخوابم.

      سعی کنم از گرسنگی نترسم و بخودم بگم هر وقت گرسنه بشم همه چی همه جا هست.سعی کنم در طول شبانه روز حواسم به خوردن آب باشه چون بارها متوجه شدم وقتی به میزان کافی آب میخورم خیلیی میزان خوردو خوراکم منظم میشه و گرسنگی کاذب ندارم!

      استاد عزیزم استاد مهربون و زیبام دوستتون دارم و از شما ممنونم بابت این‌محتوای ارزشمند و عالی❤🙏🏻🌹🫂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 43 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سحر
        1403/07/04 15:51
        مدت عضویت: 405 روز
        امتیاز کاربر: 13520 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 141 کلمه

        سلام به روی ماه دوست دوست داشتنی و متناسبم سحر نازنینم از خواندن دیدگاه و قلم دلنشینت بسیار لذت بردم منم مثل شما از اینکه بعضی مواقع یادم می‌رود غذا بخورم کیف میکنم و واقعاً این نوع فراموشیها برایم خیلی لذتبخش است و اینکه شور و اشتیاق منم برای انجام تجسمات شبانه خیلی بیشتر شده و با تمرکز و حضور ذهن بیشتری انجامش میدهم و احساس میکنم از یک فیلم کوتاه دارد تبدیل می‌شود به یک سریال فوق العاده لذتبخش و صبح که از خواب بلند میشوم احساس میکنم سبک‌تر و جوانتر شدم و عاشقانه از استاد مهربان و بینظیرم تشکر میکنم که خیلی ساده اما قدرتمندانه این آگاهیها و تمرینات تجسمی تاثیرگذار را با سخاوتمندی به ما آموزش و انتقال می‌دهند و امیدوارم شما دوست خوش انرژی و خوش احساسم براحتی شگفتی ساز شوی و عالی‌ترین خوشبختی را تجربه کنی🥰💖

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/07/04 19:44
          مدت عضویت: 474 روز
          امتیاز کاربر: 11852 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 39 کلمه

          سلام سحر خانم عزیزدلم 

          امیدوارم حال دلتون خوب و عالی باشه💕

          از شما ممنونم بابت نظر لطف و محبتی که به من دارید و ممنونم که وقت گذاشتید و کامنتمو خوندید🙏🏻

          بهترین و شیرین ترین نتایج رو براتون آرزومندم دوست خوش احساسم😘🫂

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Sanaz 🌺
        1403/07/04 20:12
        مدت عضویت: 1192 روز
        امتیاز کاربر: 9591 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 70 کلمه

        سلام سحر عزیزم 

        دیدگاه شما فوق‌العاده زیبا بود .

        خیلی درس های خوبی برای من داشت .

        اینکه نوشتی به غذاها نمره نمیدی و برات فرقی نداره ،خواستم بگم یکدفعه از یک خانم متناسب درباره ی رفتارهاش پرسیدم و اون گفت :هیچ غذایی براش ایول و آخ جون نداره .

        همه ی غذاها براش یکسان هستن .

        خواستم بگم ،شما هم یک متناسب بی نظیری .

        براتون آرزوی موفقیت دارم عزیزم ❤️❤️

        در پناه خدا باشید .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/07/04 23:37
          مدت عضویت: 474 روز
          امتیاز کاربر: 11852 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 31 کلمه

          سلام عزیزم 

          ممنونم از نظر لطف و محبتتون، ممنونم که برام نوشتید خیلی خوشحال شدم و ممنونم که زمان گذاشتید و دیدگاهم رو خوندید💕🫂

          دوستتون دارم و بهترین هارو براتون از خدا میخوام😘🌹

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/05 09:47
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 166 کلمه

        سلام سحر عزیزم

        چقدر کامنتتون و قلمتون خوبه

        من هم وقتی توی دفتر می‌نویسم خیلی تمرکز بالایی دارم و احساس درونی بسیار خوبی پیدا میکنم، قشنگ از درون به شعف میام، صورتم پر از لبخند تجسم کردن اون حس تناسبه. قشنگ عضلات صورتم را حس میکنم که از شعف سفت شده. خیلی این حس تمرین جلسه ۴ را دوست دارم. البته بعدش برای سایت مجدد از روی نوشته م تایپ میکنم.

        این مورد هم که گفتید توی تجسم شبانه فیلم داره کامل تر میشه، اون هم برام اتفاق افتاده.

        من برای عکس فرد متناسب، یک عکس از دو سال پیش خودم که جلوی آینه انداخته بودم انتخاب کردم. و برای تصورم هم خودم را در خاطراتی که قشنگ در ذهنم مونده بود مرور میکردم. ولی دیشب با لباس های جدید (لباس های که در مغازه ها قبلا دیده بودم) تجسم میکردم و سناریو داشت کامل میشد و این نشون میده عضلات تجسم کردنمون هم داره قوی تر میشه.

        ممنون از کامنت خوبت دوست خوبم

        حتما برای ما بنویس، که قلم تأثیرگذاری داری

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/07/05 11:10
          مدت عضویت: 474 روز
          امتیاز کاربر: 11852 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 43 کلمه

          سلام لیلای عزیزم دوست خوبم 

          ممنونم از این همه ابراز محبتتون🌹❤

          چقدر عالی در مورد تمرین خودتون گفتید ممنونم از اینکه زمان گذاشتید و دیدگاهم رو خوندید و از شما ممنونم بابت اینکه برام نوشتید🫂

          دوستتون دارم براتون بهترین و شیرین ترین نتایج رو آرزو دارم🙏🏻💕

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/04 11:56
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 340 کلمه

      سلام سلام

      روز 4

      یه چیز پیش اومد اومدم باز بنویسمش.

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      امروز دومین باره که دارم به این سوال پاسخ می دم. چون همین الان یه همکار اومد گفت لاغر شدی، یه همکار هم اتاقی م هم گفت آره لاغر شده منم بهش گفتم. بعد گفت چیکار کردی؟ گفتم هیچ کار. هم اتاقی گفت آره جالبه که خانم کشاورز اصلا غذاش زیاد نیست و زیاد هم نشده. گفتم مال فیلم های اینستاگرامیه که دیدم، هم آموزش آشپزی و هم پیج های رژیمی که بتونم تولید محتوا کنم.

      هم اتاقی که ارشد روانشناسی است بدون اینکه من بگم گفت اون چاقی تو ذهنیه، الان هم ذهنی کار کردی که لاغر شدی چون غذات کم نشده. خوشم اومد که بدون اینکه چیزی بگم خودش گفت. خب هر چی باشه یه آدمیه که در زمینه روان و ذهن و … صاحب نظره و این نشون می ده مسیر از نظر اونها هم شناخته شده و درسته. ضمن اینکه دیروز هم که با حرف از خرید مانتو شد، من گفتم من که نمی خرم، این همه مانتو دارم، یا لاغر می شم همینا رو می پوشم، یا همون طور تنگ تنگ می پوشم، که خواهرم گفت به نظرم لاغر شدی.

      البته می دونم این سوال مال تصور ما بعد از رسیدن به تناسب اندامه، ولی گفتم این دو مورد را از زمان حال بگم. 

      در آینده نزدیک که کاملا متناسب می شم، بیشترین بازخورد از یکی از همکاران طفلکمه که خیلی خیلی همدیگه رو کم می بینیم ولی توی ذهنم هر بار اون میاد که میگه چقدر لاغر شدی و حرفش برام مهمه. چون این بنده خدا چند ساله که رژیم کتوژنیک رو رعایت می کنه و واقعا داره سعی می کنه و زحمت می کشه و تا حدودی هم متناسب شده ولی خیلی درگیره. چند روز پیش هم به همکارم گفته بوده من دیگه به این نتیجه رسیدم که چاقی توی خون و بدن منه و می خوام دیگه باهاش بسازم. و البته که حق هم داره چون خیلی زحمت کشیده.

      خدا به اون هم کمک کنه و راه درست رو بهش نشون بده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/04 11:50
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 752 کلمه

      بنام خدای مهربان

      با سلام و درود و خدا قوت خدمت استاد گرامی و دوستان شگفتی سازم 

      روز ۲۰: 

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۱.حس شیرین و خوشایند زندگی در بهشت زمینی رو برام داره و دقیقا حس میکنم دنیامو بهشت و آباد کردم با متناسب شدنم 

      ۲. حس شیک پوشی و با کلاس بودن و احترام برای خودم و بدنم قائل شدن و عشق بیشتر به خودم و پاکسازی بدنم از تجمع چربیهای اضافی مزاحم که به من محدودیت میدادن و حالا پاک شدن رو برام داره و بدن من سطل زباله متحرک نیس 

      ۳.حس سلامتی کامل متناسب شدن شیرین ترین کار دنیاست عبادته نزدیک شدن به خداست  نه این که فقط لاغر بشم و هزار جور درد و مشکل برای خودم ایجاد کنم از مسیرهای غلط بلکه با زندگی در بهترین شرایط و امکانات در تمام جنبه های زندگیم  و آرامشی که صد در صد لایقشم و رهایی کامل از تمام محرومیتها و محدودیتها رو برام داره و متناسب شدن با قدرت ذهن انتخاب منه و حق منه و صد در صد تضمینی و بدون بازگشت چون تا ابد عشق میکنم در این مسیر شگفتی ساز 

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۱.از اینکه سینه هام لیفت و کوچک و عضلانی دقیقا مطابق سلیقه خودم شده و بالاتنه شیک و فوق العاده خوش تراشی دارم به شدت لذت میبرم 

      ۲.از اینکه شکم تخت و صاف و کمر باریک دارم لذت میبرم شدیدا و خیلی شکم تخت دوست دارم از دیدنش سیر نمیشم 

      ۳. از اینکه باسن خوش فرم و کوچک و رانهای متناسب مورد سلیقه خودمو دارم دقیقا داره شبیه تصویر سازی هر روزم میشم و ساق پاهای باریک دارم به شدت لذت میبرم 

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۱. فاطمه دوستم که همیشه به خودش القاب زشت میده و اصلا اراده رژیم گرفتن نداره بالاخره با دیدن عکس من تسلیم شد و کلی از من تعریف کرد و آدرس سایت رو پرسید و زمان هدایتش رسید خیلی خوشحالم براش که هم خودم نجات پیدا کردم هم کلی از دوستای چاقم  

      ۲. مامانم به شدت از اینکه تونستم عین خودش متناسب بشم کلی بهم افتخار میکنه و خوشحاله و خیالش بابت سلامت من راحت شده و منو به ادامه دادن تشویق میکنه 

      ۳. عکسم تو آلبوم شگفتی سازها خیلی زیبا و پر افتخاره و کلی همه دوستای هم مسیرم بهم تبریک گفتن و من با متناسب شدنم تونستم تشکر کنم از استاد بی نظیرم که برام خیلی مهمه که جمع زیادی رو در این مسیر دعوت کنم و خیلی میچسبه این عمل صالحم

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۱. خیلی فعال تر و زرنگ تر و پر جنب و جوش شدم چون سبک ترم 

      ۲. خیلی دردم کمتره و فشاری به زانوهام نمیاد و خیلی کمک حال خوبی شدم و رضایت مامانم رو میبینم کاملا و تمام بیماریهام از جسم من پاکسازی شدن 

      ۳. بی نهایت ذهنم شکوفا و خلاق شده و خیلی ایده های شگفت انگیز با تجسم شبانه دارم که راحت برنامه ریزی انجام میشه و ناخودآگاهمو متحول و شکوفا کردم و کلا یه آدم دیگه شدم و خیلی راضیم از خودم از همه لحاظ 

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      ۱. بهتر و بیشتر از آموزشهام استفاده کنم و عمل کنم و به عمل کار برآید به سخن دانی نیس و استمرار و تکرار خوشایندم رو ادامه بدم بی هیچ بهانه و بی توجه باشم به نتیجه که خودش رد خور نداره و هر نوع عجله ای رو از لحاظ مقایسه و اعتماد  به حرف مردم خنثی و بی اثر کنم و اصلا لیز نخورم و به سرعت ترمیم خودم کمک کنم و کفه ترازوی لاغری رو سنگین 

      ۲. ترس از آینده و غم گذشته رو مدام پاکسازی کنم و تو لحظه حال لذت ببرم و اشرف مخلوقات بودنم رو به خودم اثبات کنم و جانشین خوبی باشم روی زمین و خالق تمام آرزوهام باشم رها و آزاد  

      ۳. از افکار منفی خیلی تونستم رهایی پیدا کنم با همین روش تجسم همیشه همینو ادامه بدم چون عاشقانه به نفع من سرعت میبخشه و خیلی مسیرم رو شیرین تر و دلچسب تر کرده و به ادامه دادن مصمم باشم و هر روز با همین تمرین دلچسب باز هم منطق خودم رو برنامه ریزی میکنم و احساسم رو عالی نگه میدارم خیلی خیلی آسون و دلچسب با قوه تخیل نامحدود خودم 

      خدایا بی نهایت شکرت 

      استاد گرامی بی نهایت ممنونم 

      من لایق بهترینهام و قدرت در دستان من است و من هر چی بخام موجود میشود با دو بال ایمان و پر پرواز تخیلم 

      در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست 

      ادامه دارد با تشکر فراوان و لذت و عشق و حال …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/05 14:00
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 43 کلمه

        سلام آسیه عزیز

        همیشه کامنت های شما را با علاقه میخوانم

        بسیار خوب و عمیق می‌نویسید.

        چقدر زیبا بود که گفتید اشرف مخلوقات بودن خودم رو به خودم اثبات کنم و یادآوری کنم و جانشین خوبی برای خالق خودم باشم.

        یعنی منم خالق شرایط خودم باشم 🥰

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آسیه رفیعی
          1403/07/05 18:05
          مدت عضویت: 1837 روز
          امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 168 کلمه

          سلام و درود و خدا قوت خدمت استاد عزیز و لیلای شگفتی ساز قشنگم 

          مرسی ممنونم از لطف و محبتت عزیز دلم منم دیدگاهای عالی شما رو با اشتیاق میخونم و تحسینتون میکنم که انقدر پر شور و فعالی گلم دستت طلا فوق العاده ای دوست هم مسیرم و به قول فرزانه جون عزیزم قطعا شگفتی ساز میشی از اینکه اینهمه شور و اشتیاق داری در پاسخ به دوستان قطعا شما اشرف مخلوقاتی چون انرژی الهی درونیت رو بین تمام هنرجوها پخش میکنی و انفاق وقتی که میزاری برای خوندن و جواب دادن ۷۰ هزار برابر میشه و به خودت برمیگرده خود خدا وعده داده در قرآن و این عمل صالحت بی جواب نمیمونه و حقا که حق مطلب رو ادا میکنی ایول داری لیلای قشنگ شگفتی ساز من دوستت دارم عزیز دلم موفق و پایدار باشی و در مسیر تغییر کردن و رشد و شکوفایی قلمت پر شور تا بی نهایت باز هم از لطف و محبت و انرژی که بهم دادی ممنونم عزیزم خدا قوت داری  

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Sanaz 🌺
      1403/07/04 10:40
      مدت عضویت: 1192 روز
      امتیاز کاربر: 9591 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 498 کلمه

      به نام یزدان بی همتا 

      سلام و عرض ادب  خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم. 

      تعییر شرایط زندگی و تناسب اندام رو با تغییر فرمول های ذهنی دارم یاد می گیرم .

      ذهن من شامل خودآگاه و ناخودآگاه هست .

      برای تغییر ناخودآگاه، شبها قبل از خواب تصویر سازی می کنم .

      لذت و شوق تناسب رو به ضمیر ناخودآگاه می فرستم و اونم  شرایط منو برای لذت بردن مهیا می کنه .

      حالا این وسط یک منطقی وجود داره که زمزمه های زیادی داره .

      البته بهش حق میدم ،خودم اطلاعات رو بهش دادم و اونم با ذوق و شوق داره بهش عمل می کنه .

      هر بار که رژیم گرفتم و تلاش کردم برای لاغری، آتو دادم دستش که الان برگرده به من بگه توی نمی تونی لاغر بشی حالا هرچی بهش بگم مسیرم اشتباه بوده دیگه تو کتش نمیره و حرف خودش رو می زنه .

      می خوام بهش کمک کنم تا بیشتر منو درک کنه .

      چند تا تمرین ساده و سوال جواب دارم که در روز اونا رو می نویسم و مرور می کنم تا به منطق ذهنم کمک کنم عقایدش رو درباره ی من عوض کنه .

      روز اول ۱۴۰۳/۷/۴

      ۱ _ متناسب بودن چه حسی داره ؟

      وقتی متناسبم از افکار چاقی رهایی دارم و فکرم آزاد میشه ،می تونم به آرزوهای دیگم برسم .

      توی حرکت کردن بسیار راحت و سبک هستم .

      از خودم راضیم .از عملکرد و رفتار متناسبم خوشنودم .

      متناسب بودن حس قدرت بهم میده اینکه من یک کاری رو خوب و درست انجام دادم.

      حس توانایی، حس بودن ،حس ارزشمندی و لیاقت .

      ۲ _ از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری ؟

      از شکم و صاف و یکدستم چون می تونم شلوار جین بپوشم و راحت دگمه اش رو ببندم .

      از شکم صافم وقتی که می شینم رو مبل .

      از ران های متناسبم که بهم برخورد نمی کنند .

      از بازوان قوی و زیبایم .

      از نداشتن پهلو هام چون می تونم پیراهنی بپوشم که کمر داشته باشه و خوش فرم توی بدنم بمونه .

      ۳ _چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی ؟

      همسرم منو بخاطر اینهمه زیبایی تحسین می کنه .

      پسرام برای داشتن تناسب اندام به من آفرین میگن و درصدد این هستن که متناسب بشن .

      دوستام بهت زده هستند و منو بغل می کنن و حسابی منو سر ذوق میارن .

      خواهرم و برادرام منو تحسین می کنن .

      و از اینکه همه ازم می پرسن چکار کردی لاغر شدی کیف می کنم .

      ۴ _چه تغییری در افکار و رفتار خودت مشاهده می کنی ؟

      دیگه به غذاها فکر نمی کنم و مشغول لذت بردن از زندگیم میشم .

      ترس از خوردن ندارم .ترس از گرسنگی ندارم .

      از پرخوری اذیت نمیشم که سنگین بشم و عصبی بشم و به بقیه گیر بدم .

      از خودم راضیم ،خودمو دوست دارم .

      وقتی گرسنه هستم می خورم و به اندازه ای که سیر بشم .

      ۵ _ چه اصلاحاتی در جهت متناسب شدن   خودت می تونی ایجاد کنی ؟

      تنها اگه بتونم به اندازه ی نیازم غذا بخورم عالی میشه .

      اگه بتونم زمانی که واقعا گرسنه هستم بخورم عالی میشه .

      با سپاس فراوان از شما استاد عزیزم 🙏🌼

      در پناه خدا باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/07/04 09:06
      مدت عضویت: 257 روز
      امتیاز کاربر: 500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 242 کلمه

      به نام خدای بی همتا و زیبایم 

      با سپاس از استاد عطاروشن که خداوند اورا سر راه من قرار داد تا خدای خودم رو بیشتر بشناسم باور کنید هیچوقت آنقدر با خدا دوست نبودم الان که با خدا حرف میزنم احساس آرامش دارم و میدونم کارم درست میشه 

      سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت میتونی ایجاد کنی؟

      ۱:متناسب تو چقدر خوبی که حسی داری عجیب، من به تو میرسم و این حس عجیب رو احساس میکنم ،من تورا از ته قلبم دوست دارم متناسب تو در هر کجایی بهترینی چه در کار چه در اندام چه در بیان احساسات 

      متناسب بودن به من حس بزرک بودن میده حس شادی میده 

      ۲:از اینکه متناسب شدم و شکمم صاف و زیبا شده و شانه هایم باریک شده و دیگه توی عکس گرفتن بزرگ نیستن و بالاتنه زیبا دارم خوشحالم و لذت میبرم 

      ۳:همه فامیل من رو میبینن و لذت میبرن چون میدونن من اندام برام مهمه و من رو تشویق میکنن همسرم با افتخار به من نگاه میکنه 

      بچه هام عاشقم میشن 

      ۴.من از اینکه رفتار ریزه خواری ندارم خوشحالم از اینکه عصبی بشم و بخورم رو انجام نمیدم خوشحالم از اینکه همش به فکر خوردن نیستم خوشحالم 

      ۵.من دارم ریزه خواری رو اصلاح میکنم و هروقت ناراحت بشم سریع نرم چیزی بخورم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1403/07/04 09:04
      مدت عضویت: 1548 روز
      امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 76 کلمه

      سلام

      اقااا از وقتی تو این دوره هستم و دارم کار میکنم و کامنت میخونم و مینویسم قبلا که غذا میخوردم ذهنم هم مثل معدم شروع میکرد به کار کردن و یسره وراجی میکرد الان غذا میخورم ساکته، بسکه قبلا حرف میزد و احساسمو بد میکرد و الان ساکته از سکوتش بیدار میشم که چرا این شیطان ذهنم ساکته چرا لال شده از سکوت زیادیش میپرم و احساس میکنم که این روند خوبی باشه برای متناسب شدن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/04 08:53
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 163 کلمه

      سلام مجدد

      کامنت دوستی رو می خوانم که نوشته بودن حسشون از لاغری رهایی از قید و بند خوراک است و عجب حرف درستی.

      گفتم بیام از تجربه خودم بگم

      وای که این رهایی از قید و بند خوراکی ها چقدر مهمه و ما قبلا چقدر توی دامش اسیر بودیم واقعا.

      اینکه توی جمع حواست به خوراکی روی میزه، خیلی از تمرکزت رو گرفته. اینکه برای یه پیکنیک قبلش و حینش خیلی از تمرکزت روی خوراکه. ببین چقدر از تمرکز ما رو به خودش اختصاص داده بود.

      بقیه تمرکزمون هم که به این اختصاص داشت که این چاق کننده است، اون کربوهیدرات ساده است، اون قند ساده است یا پیچیده است.

      الان بخورم یا بذارم ده به بعد، سرخ کنم یا درش رو بذارم آبپز بشه. شکر بریزم یا شیره و …

      بقیه تمرکز هم به این می رفت که اونی چقدر پیاده روی کنم، چند قدم پیاپی، چقدر نفسم درگیر شد، عرق کردم یا نکردم و …

      خلاصه یکی از بهترین دستاوردها همین رهایی از قید و بند خوراک است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 29 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 414 کلمه

      به نام خالق مهربانم 

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیرم 

      روز ۴

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      متناسب بودن بهترین حس تمام طول زندگیم بوده .متناسب بودن باعث میشه احساس شادابی،سبکی ،سلامتی ، جذابیت ،اعتماد بنفس،ارزشمندی و لیاقت داشته باشم .متناسب بودن حس قدرتمندی و مسلط بودن بر ذهن و زندگیم بهم میده .متناسب بودن حس آزادی و رهایی از افکار مربوط به خوردن و چاقی بهم میده .

      از اینکه به مواد غذایی خیلی خیلی کمتر فکر میکنم ، مخصوصا شیرینیجات بسیار لذت می برم .از اینکه کاملا متناسب شدم و وزنم ۶۵ کیلوگرم هست بسیار لذت میبرم .از اینکه خیلی راحت و سبک همه ی کارهام رو در زمان کمتری انجام میدهم لذت میبرم .از اینکه عاشق خودم شدم و از دیدن اندام خودم خوشحال میشم و اعتماد بنفس بالایی دارم و خودم رو لایق بهترین زندگی می دونم لذت میبرم .

      همسرم با دیدن من شوکه شد،خ.شحال شد و گفت بسیار جذاب تر شدی ، لاغری خیلی بهت میاد مبارکت باشه .مادرم اشک شوق ریخت و خدا رو شکر کردکه به تناسب اندام رسیدم و گفت خیلی زیباتر شدی عزیزم .دوستم زینب گفت آفرین نشمیل چقدر عالیه این همه سایز و وزن کم کردی ،من همیشه به قدرت ذهن ایمان داشتم .برادرانم ، خواهرم و خواهرزاده هام گفتند چقدر زیباتر شدی لباسها به تنت خیلی زیبا شدن ، چیکار کردی با خودت به ما هم بگو و تبریک گفتند .

      میبینم که وقتی گرسنگی واقعی ندارم چیزی نمی خورم و اصلا به خوردن فکر نمی کنم .میبینم که توجهم به مواد غذایی مخصوصا شیرینیجات بسیار بسیار کمتر شده .میبینم راحت به تعارف دیگران نه میگم و اگر گرسنه نباشم نمی خورم .میبینم که با دور ریختن مواد غذایی اضافه کنار اومدم ،احساس سختی و گناه ندارم و نمی خورمش .میبینم که خوردن بخاطر خواص مواد غذایی مخصوصا میوه ها در من بسیار کمتر شده .

      باید دقیقا مثل یه شخص متناسب با افکار صحیح فکر کنم یعنی بدون هیچ فکر و تصویری در مورد چاقی .باید شخصیت یه فرد کاملا متناسب با رفتار صحیح رو داشته باشم .باید عادت خوردن با تحریک بینایی،شنوایی،بویایی ،لامسه و چشایی رو کاملا در خودم حذف کنم و فقط برای رفع نیاز بدنم در مواقعی که واقعا گرسنه هستم بخورم .باید عادت استفاده از ظرف کوچکتر رو در خودم ایجاد کنم .

      « سپاسگذارم »

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 33 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/04 08:43
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 303 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم

      روز 4

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      خدا رو شکر ترس از مواد غذایی و غذاها را کلا از دست دادم. هر چیزی می خورم با خیال راحت و صد در صدیه، دیگه می دونم این غذاها نیستند که وزن من رو زیاد می کنند، چون من هیچ وقت پرخوری نکردم. خیلی خوب شد که به مواد غذایی برچسب نمی زنم. هر پستی راجع به رژیم و غذاهای رژیمی است را رد می کنم و نمی بینم، یعنی اصلا دوست ندارم و دونستنش برام جذاب نیست، نه اینکه جلوی خودم را بگیرم.

      دیگه پست های آشپزی و شیرینی پزی برام جذابیت نداره. تمایلی به خوردن شیرینی و کیک و بیسکوییت به صورت عاشقانه که قبلا داشتم ندارم، کلی خوراکی جذاب توی کشو دارم که هر وقت بخوام می تونم بخورم ولی کشش خاصی بهشون ندارم. دیگه نگرانی ای از تحرک نکردن ندارم، الکی از مسیرهای دورتر برای تعدا قدم بیشتر تردد نمی کنم. 

      خیالم بابت لاغر شدنم کاملا راحته، یک اطمینان و اعتماد قلبی دارم که دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره.

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      همین نوشتن تمرین، مداومت در این تمرین که هم من رو در مسیر نگه می داره و هم بسیار حس عالی بهم می ده در حین نوشتن. قشنگ می تونم از نظر احساسی شرایط لاغری را تجربه کنم و تجسم کنم. از خواندن کامنت ها و متن های دیگه غافل نشم، کامنت بذارم و پاسخ کامنت دوستان را بدهم. 

      از صد گام غافل نشم و امروز مجدد جلسه 21/5 را گوش کنم و مطالب خاصش را یادداشت کنم. 

      توی هیچ صبحت و بحثی درباره چاقی و لاغری خودم را شرکت ندم.

      حواسم به ورودی هام باشه که ساعاتی یا حتی دقایقی رو به گرفتن ورودی های ناجور اختصاص ندم

      ممنون که خواندید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا آبکار
      1403/07/04 08:08
      مدت عضویت: 254 روز
      امتیاز کاربر: 6090 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 155 کلمه

      سلام استاد گرامی و همراهان سایت تناسب فکری ..امیدوارم همچنان در مسیر رشد وتعالی باشید .استاد میخوام یه حس خوبو با شما به اشتراک بگذارم ..چند شب پیش برادرم اینا تشریف آوردن خونه ما قبل از اینکه تشریف بیارن .من خودمو آماده کرده که اگر در مورد وضعیت اندام من چیزی گفتن مثل قبلنا که توی ذهنم مانده بود ….چه واکنشی نشون بدم و نهایتا چی بگم که دست از اذیت کردن من بردارن ….آخه پیام هم به من میدادن حرفای ناراحت کننده در مورد چاقی میزدن .بعداز چند دقیقه اومدنشون برادرم گفتن شما چقدر…من که میدونستم چی میخوان بگن خودم گفتم خیلی چاق شدم؟؟؟ درعین ناباوری گفتن نه اتفاقا خیلی خوب شدی .گفتم جدی؟؟ وااای استاد نمیدونید داشتم رو ابرها حرکت میکردم .برای من که همیشه حرفای آزار دهنده میشنیدم این حرف برام جای شکر گزاری داشت اینقدر خدارو شکر کردم وتو دلم از شما تشکر کردم که نگید ..ممنونم خدا جانم .ممنونم استاد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1403/07/04 06:48
      مدت عضویت: 1548 روز
      امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 176 کلمه

      سلام استاد عزیز و همه دوستان سایت تناسب فکری

      روز دوم

      ۱- متناسب بودن چه حسی داره؟

      حس راحتی و ارامش و بی خیالی 

      حس رسیدن به هدفبعد از ۳۵سال

      حس قدرت ،حس شجاعت

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      شکمم صاف شده لباسام صاف وایمیسه 

      ران های پام کوچیک شده شلوار جذب میپوشم

      بدنم خوشبو شده چونکه دیگه بیخودی عرق نمیکنم

      از حال قوز خارج شدم چونکه دیگه شکم اویزون ندارم

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      شدم نقل مجالس برای اراده و رسیدن به هدف 

      مادرم هی میگه چقدر لاغر شدی خوشبحالت

      یه دوست قدیمی از پیشم رد میشه نمیشناسه دوباره برمیگرده صدا میکنه حسن تویی نشناختمت

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      با خودم به صلح رسیدم

      خودمو پذیرفتم

      تصویر ذهنیم دیگه متناسبم

      عاشق خودمم

      فقط دوست دارم جلوی ایینه رد بشم قربون صدقه خودم برم

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      کنترل ذهن داشته باشم فقط به افراد متناسب دقت کنم

      قدرت به عوامل بیرونی رو کمرنگ کنم

      هر روز یه تغییر کوچک بدم به خودم

      یاداوری بدن متناسب رو هر روز داشته باشم و شکرگزار این تناسب باشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/07/04 06:31
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 737 کلمه

      به نام خداي زيبايي ها

      سلامي گرم خدمت استاد عطار روشن و بقيه اعضاء

      من ياد گرفتم براي اينكه يك باور جديد براي خودم بسازم كه ذهنم مقاومت كمتري داشته باشه باهاش…اون باور رو به خدا نزديك كنم..چون من كاملا خدا رو قبول دارم به عنوان يك انرژي كه در تمام اين جهان و كهكشان جاري هست..

      براي خودم منطق هايي آوردم كه افراد متناسب به دلايل مختلف به خدا نزديكتر هستن

      افراد متناسب به خدا نزديكتر هستند چون اصراف نمي كنن…به اندازه ميخورن و به اندازه مي آشامند …در كل چون اونها به كمبود اعتقاد ندارن كه زياد بخرن و انبار كنن پس به خدا نزديكترن

      افراد متناسب به خدا نزديكترند چون اين بدن كه معبد خداوند هست را تميز و پاكيزه و متناسب نگه ميدارن و دلايل متعدد ديگه اي كه براي خودم آوردم.

      وقتي به تناسب اندام صد درصد برسم ايمانم به خدا و خودم خيلي بيشتر ميشه …ميپذيرم كه تمام كارهاي جهان هستي بايد راحت انجام بشه …به اين باور ميرسم كه اگر دارم براي كاري تقلا ميكنم ، در مسير اشتباهي هستم …و همه اش به خودم ميگم همونطور كه متناسب شدنم انقدر راحت شد بقيه كارامم بايد راحت تر بشه ..چون اون سد رو من تونستم بشگنم…كلا يه آدمي ميشم كه كسي جلو دار من نخواهد بود …دارم ميبينم روزي رو كه كارهايي كه در يكسال انجام ميدادم در يك ماه انجام خواهد شد به دليل انگيزه و شور و شوقم.

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      حس متناسب شدن براي من مثل تولد دوباره ست…مثل گذشتن از پلي كه تا به حال فكر ميكردم ديوار ه و قابل رد شدن نيستم ازش…حس متناسب بودن حس داِم قند توي دلم آب كردنه…حس متناسب بودن حس آزادي براي دستيابي به بقيه آرزو هامه

      حس شيرينه شدن . ماندن در اين حس

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از اينكه بازوهام و رانهام متناسب هستند لذت ميبرم …از اينكه ديگه شوميزهامو سايز خودم ميگيرم نه يه سايز بزرگتر به خاطر بازوهام حس رهايي و شادي دارم

      از اينكه ديگه ميتونم پيراهن و دامن بپوشم چون پاهام ظريف هستن حس شيرين دختر بچه اي رو دارم كه پيرهن گادار صورتيش رو پوشيده عروسكشم زير بغلش داره بي خيال وسط چمن ها ميدوه 

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      همه منو با تعجب نگاه ميكنن و ميگن به ما هم بگو چيكار كردي..همسرم ميگه ديگه همينقدري بمون خيلي خوب شدي…برادرم خيلي متناسب بودن رو دوست داره و همه اش ميگه آبجي خيلي خوب شدي دمت گرم…خواهرم ميگه فهيم خواهر به منم بگو چيكار كردي خوب ..

      و كلا اطافيانم خيلي منو تحسين ميكنن كلا اطرافيانم خيلي آدم هاي نايسي هستن و هميشه تحسينم ميكنن در همه چيز

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      من وقتي سير هستم اصلا ديگه نميتونم به غذا فكر كنم قبلا اصلا اينطور نبودم به محض اينكه مثلا ناهار ميخورديم در فكر شام بودم ولي الان بعد از غذا حالم بد ميشه به غذا فكر ميكنم

      الان هميشه توي ظرفم غذا زياد مياد و ديگه نميتونم بقيه شو بخورم و اصلا اصراري هم نميكنم كه همسرم باقيمانده اش رو بخوره اين باور كه بدن ما آشغالي نيست حتي براي همسرم هم به كار ميره 

      حواسم هست 80% يخچال خالي بشه بعد برم خريد

      هميشه از هر چيزي چند مدل ميخريدم مثلا چند مدل سبزيجات كاهو ، سبزي خوردن يا ماست و ترشي..ولي الان سعي ميكنم يه مدل يا دو مدل بخرم …قبلا هر مدلي داشتيم مي آوردم سر ميز …الان يه مدل سالاد يا سبزي يا ماست كنار غذا ميارم…و اينها رو ادا در نمي آرم واقعا اين اتفاقات افتاده.

      منظورم اينه به خودم فشار نميارم كه اينطوري رفتار كنم ، به لايف استايل من داره تبديل ميشه خدارو شكر

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      در مورد بعضي خوراكي ها نياز دارم ذهنم را بيشتر تربيت كنم …بعضي خوراكي ها در ليست لازم به اصلاح من هستن…مثلا خوراكي هايي كه مدت هاست نخوردم…درباره خوراكي هايي كه بيشتر در دسترسم هست اينطوري نيستم ولي امروز كنوفه درست كرده بودم احساس ميكنم سير بودم ولي چون بيش از يكسال بود كه نخورده بودم با وجود سير بودنم خوردم.

      هنوز نون دوست دارم ميدونم نبايد قطعش كنم ولي دوست دارم يه ديسيپليني رو براش در نظر بگيرم و اونو پيش ببرم مثلا دوست متناسبم ميدونه كه صبحانه چند تا اسلايس نون تست ميخوره حتي ميدونه همسرش چند تا اسلايس ميخوره و اين يعني ديسيپلين در خوردن…ولي من با هر مدل صبحانه خاصي تعداد اسلايس هاي نونم متفاوته …مثلا با چايي شيرين و پنير شايد چند تا تيكه سنگك بخورم..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1403/07/04 06:31
      مدت عضویت: 1858 روز
      امتیاز کاربر: 22353 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 545 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      از چه تغییراتی در جسم خودت لذت میبری؟ 

      ازینکه شکم صاف وتخت پیدا کردم خیلی خوشحالم

      ازینکه صورتم لاغرو کشیده شده است لذت میبرم

      ازینکه چربی پهلوهایم آب شده خیلی خوشحالم ولذت میبرم 

      ازینکه بالا تنه ام وسرشانه هایم ظریف ولاغر شده لذت میبرم

      ازینکه گردنم باریک وبلند شده وغبغبم از بین رفته لذت میبرم 

      ازینکه پایین تنه ام خوش فرم شده خیلی لذت میبرم ازینکه رانها وساقهای پام بلند و کشیده شده خیلی خوشحالم 

      ازینکه قدم بلند تر وکشیده تر دیده میشه خوشحالم 

      ازینکه پاهام کوچک تر شده وسایز گفشهام کوچک تر شده لذت میبرم 

      ازینکه انگشتان دستم لاغر وکشیده وبلند هست لذت میبرم 

      ازینکه موهام پر پشت تر شده و صورتم صاف وسفید وشفاف شده خیلی لذت میبرم .

      ازینکه بازوانم لاغر وکشیده شده خیلی خوشحالم ولذت میبرم.

      چه بازخوردی از اطرافیان دریافت کردی؟

      همسرم گفت چقدر اندامت رویایی شده آفرین که به آرزوت رسیدی و بهم انگیزه دادی منم اندام جدیدی برای خودم بسازم .

      دخترم بهم گفت وای مامان چقدر خوشگل شدی خیلی لاغر شدی من بهت افتخار میکنم .

      مامانم میگه الهام چه کار کردی این همه لاغر شدی الان خیلی خوبی دیگه همینطوری بمون به داداشتم راز لاغریتو بگو.

      داداش کوچکم زینال از تعجب دهنش وا مونده بود ومنو اولش نشناخت بعدش گفت وای چقدر تغییر کردی یه آدم دیگه شدی .

      سمیرا خواهر کوچکم گفت وای الهام چقدر خوب شدی چقدر لاغر شدی تورو خدا بگو چه کار کردی تا منم خودمو لاغر کنم .

      همسایه وفامیل همسرم هم با تعجب وشگفتی بهم نگاه میکنن و منو تو دلشون تحسین میکنن.خانوداه همسرم هم ازتغییراتم انگشت به دهن موندن وازم میپرسن چه کار کردی اینقدر خوب لاغر شدی؟ کاش ما هم بتونیم مثل تو لاغر بشیم .

      چه تغییری در رفتار وافکار خودت مشاهده میکنی ؟

      من هر روز به لاغری فکر میکنم لاغری مو هر شب تجسم می‌کنم .

      تو طول روز حالم عالیه هر روز رفتار غذاییم بهتر میشه دیگه پرخوری هام کم شده زیاد درگیر خوردن نیستم اصلا میلی به غذا ها ندارم علاقه ام رو به غذا ها از دست دادم.

       دیگه برای تامین انرژی بدنم واینکه ضعف نکنم غذا میخورم 

      دیگه خودمو دوست دارم عاشق خودم شدم غذا زیاد نمیپزم اندازه میپزم خرج خرید مواد غذایی مون کم شده دیگه برای لباس بیشتر هزینه میکنم 

      دیگه زیاد به مهمون تعارف نمیکنم تعارف دیگران رو هم به راحتی رد میکنم دیگه غذای چرب وشور وشیرین دوست ندارم دیگه از نخوردن لذت میبرم. 

      هر روز به لاغری فکر میکنم انرژیم چند برابر شده همش سر پا هستم اصلا خسته نمیشم از کار کردن هر روز تو خونه کلی کار میکنم خوابم خیلی کم شده .

      بچه دومم به دنیا اومده خیلی سرحالم اصلا خسته نمیشم از نگهداری بچه چون چربی‌های بدنم آب شده و انرژیم بینهایت بالا رفته 

      دیگه غذاها برام جذاب نیستند از دیدن فیلم‌های آشپزی حالم بهم میخوره ازین همه غذاکه می‌پزند میخورن اصلا خوشم نمیاد وچندشم میشه. 

      دخترم هم غذاش خیلی کم شده باقی مانده غذارو به مرغها وگربه هام میدم .

      کل خونمون انرژی لاغری گرفته همه رفتارهای متناسب گونه دارن.

      دیگه پول برای هله هوله خرج نمیکنیم .

      دیگه از رفتن به مسافرت نمی‌ترسم از اینکه منو سرزنش وتحقیرکنن نمیترسم.

      از گردش در طبیعت لذت میبرم نه از خوردن .تو ماشین دیگه چیزی نمی‌خریم تا بخوریم .

      دیگه غذاهای سالم می‌خوریم دیگه چای کمتر میخورم .

      دیگه بدنم رو دوست دارم وبهش احترام میگذارم .

      دیگه بدنمو سطل آشغال نمیکنم به بدنم عشق میدم تواینه از دیدن خودم لذت میبرم وخودمو تحسین میکنم 

      ادامه دارد… 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Sanaz 🌺
      1403/07/04 05:48
      مدت عضویت: 1192 روز
      امتیاز کاربر: 9591 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 478 کلمه

      به نام یکتای بی همتا 

      با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم. 

      مهم ترین عاملی که باعث شده به بزرگترین خواسته ام نرسم منطق ذهنی یا همون شیطان ذهنم هست .

      تنها چیزی که تا حالا بهش فکر نکردم و برای ساختنش تلاش نکرده بودم .

      اینهمه تلاش فیزیکی بی فایده انجام دادم و نمی دونستم ذهنی هم دارم که امور زندگیمو به دست گرفته .

      فکر می کردم شیطان رو خوب می شناسم ،فکر می کردم فقط خرابکاریش مربوط به ایمانم هست واقعا نمی دونستم تمام امور زندگی منو تحت شعاع خودش قرار داده .

      نه فقط لاغری ،تمام زندگی ، ترس ها ،شکست ها ،نتونستن ها ،جا زدن‌ها همش کار خودشه .

      هر زمزمه ای که منو ناتوان کنه و نذاره زندگی خوبی داشته باشم کار خودشه .

      این قدر خوب کارشو بلده که سیستم کاریشو بر مبنای اطلاعات فردی برنامه ریزی می کنه .

      هر کسی هر اطلاعاتی داره ،اونم دقیقا همونا رو بالا و پایین می کنه و خراب می کنه .

      چقدر اطلاعاتی رو کسب می کنیم مهمه و ازش غافل بودم .

      هر جا هر چی گفتن سرک کشیدم وگوش کردم .

      نمیدونستم روزی یک جایی بر علیه خودم ازش استفاده بشه .

      خب اشکالی نداره ،الان که تقریبا یک چیزیهایی یاد گرفتم ،قدرتم رو ازش پس می گیرم .

      درسته اون ۴۵ سالشه و قوی تره ولی من جوان ترم .

      اطلاعات چاقی من بر می گرده به پرخوری و پر خوری عصبی .

      وقتی دیدگاه دوستان رو می خونم متوجه فرق بین خودمون میشم .

      درسته خیلی شباهت ها هم داریم ولی یک فرق هایی هم داریم .

      درست مثل متناسب ها .

      اونا هم رفتارهای متفاوتی دارن و شباهت هایی .

      مهم ترین شباهتشون اینه که وقتی سیر میشن دیگه نمی خورن .

      همه ی ما منطق های ذهنی مشترکی داریم که مانع از تناسب اندام میشه .

      تو نمی تونی ،لاغر نمی شی ، ادامه نرو ،حالا یک کار دیگه رو امتحان کن .

      تمام زمزمه هاش خرابکاری خودمه .

      منطق ذهنی مانع رسیدن من به تناسب اندام شده. 

      برای اینکه بتونم منطق ذهنی ودم رو در راستای خواسته ام جهت بدم .

      کافیه در روز سوالاتی رو جواب بدم .

      همونطور که برای ذهن ناخودآگاه شبها تصویر سازی می کنم .

      برای ذهن خودآگاه و منطق ذهنی چند دقیقه توی روز زمان اختصاص میدم 

      چند دقیقه یعنی مثلا ۵ دقیقه .

      جالبه وقتی نوشتم چند دقیقه ب و اومد جلو گفت یعنی جند دقیقه با احساس زیاد بودن زمان .

      منم براش نوشتم خیالش راحت بشه .

      ۴۵ سال و چند دقیقه های با ارزشی که از دستم رفته .

      واقعا خنده داره هیچ وقت فکر از دست دادن عمرم رو نمی کنم که برای چاقی از دست دادم حالا که قراره شرایط رو بهتر کنم ،فکر ۵ دقیقه زمان برای بهبود شرایط هستم .

      می خوام درست بشه ولی نمی خوام کمی برای خواسته ی خودم زمان بذارم .

      از امروز در راه  تغییر منطق ذهنی قدم بر می دارم .

      دوست دارم تمرین رو در دیدگاه جدا بنویسم .

      خدایا شکرت .

      استاد ممنونم 🙏🌺

      در پناه خدا باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 17190 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 502 کلمه

      به نام خدا 

      وقت بخیر عزیزان 

      یکی از بزرگ‌ترین موانع انسان در رسیدن به خواسته ها و آرزوهایش منطق ذهنی اش می باشد .منطق ذهنی همان شیطان درون می باشد که همواره در تلاش است تا انسان را از حرکت برای رسیدن به آرزوهایش منصرف کند .منطق ذهنی افراد با هم متفاوته .هر انسانی بر اساس اطلاعاتی که در طی زندگی روزمرت در ذهن خود ذخیره کردن دارای منطق های ذهنی مختص خودش است .شاید همه افراد چاق این منطق ذهنی مشترک و داشته باشند که لاغر شدن کار سخت و رنج آوری است در صورتی که چاق شدن خیلی راحت و منطقی است .اما همه افراد چاق درباره اینکه خوردن میوه ها چاق کننده هستند یا خیر نگرش مشابه و یکسان ندارند .در ذهن همه افراد چاق منطق های ذهنی مشترکی وجود دارد که همواره به آنها گوشزد می کند .تو لاغر بشو نیستی به این دلیل تو نمی دونی لاغر شی .به اون دلیل تو با بقیه فرق داری و لاغرنمی شی .

      مثل اینکه مامانم همیشه می گفت تو به عمه هست رفتی اونها همه پاهمشون چاقه . حالا والا من اون موقع خیلی باریک بودم و الان که میگم بهشون می گه می خواستم چیز کوتاه نپوشیدن .

      برای این منظور که موانع ذهنی خود در راه رسیدن به تناسب اندام مورد نظر را کاهش دهیم لازم است که همزمان با ایجاد تصویر ذهنی متناسب در ذهن ناخودآگاه فرمولهاب ذهنی لاغر شدن در ذهن ناخوداگاه ایجاد و به این شکل منطق ذهنی لاغر شدن را در ذهن خود ایجاد کنیم .

      روز اول 

      متناسب بودن چه حسی داره ؟

      متناسب بودن برای من حس عجیبی است بعد از سالها .حس جوونی و شادابی دارم برای خودم و کلا خودم و نگاه می کنم در ایینه حس خوبی می گیرم .متناسب بودن حس اعتماد به نفس بهم می ده 

      از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری ؟

      از دیدن پاهام در ایینه خیلی لذت می برم واقعا حس خوبیه . از دیدن صورتم که جمع و جور شده خیلی .

      چه بازخوردی ازاطرافیانت دریافت کردی ؟

      یه سری که همون اولا می گفتن ولی الان اینهایی که ادامه دادن با توجه‌شون به من یکی ارایشگرم و همسایه مامانم هر تغییری و متوجه می شن بهم می گن ارایشگرم این دفعه بعد از یه ماه و نیم بازم بهم گفت جمع تر شدی هر کار می کنی بکن . دیگه اینبار بهش گفتم من ذهنی کار می کنم .خودش که مثل باربی می مونه ماشالله . و خوشش اومد و منم یه خورده براش گفتم و تعریف کردم .

      چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده می کنی ؟

      مثلا الان قهوه خوردن با شیرینی خیلی کمتر شده شاید هفته ای یه بار .فعالتر شدم از قبل بیشتر غذادرست می منم .بیشتر ورزش می کنم .چیزهای جدید و که تا حالا تجربه نکرده بودم دارم تجربه می کنم .یکیش خیاطیه .

      چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی ؟

      باید بی خودی غذا خوردن موقع حوصله سر رفتنم و قطع کنم ناخنک زدنها . و هل و هوله کمتر خریدن .البته خیلی بهتر شده .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مرجان
      1403/07/03 22:30
      مدت عضویت: 382 روز
      امتیاز کاربر: 825 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 35 کلمه

      هوالرزاق 

      سلام استادگرامی ودوستان متناسبم

      من قبلا همه این حس هاروتجربه کردم وخیلی برام لذت بخش بود چون نوشته بودم ازقبل وبعدبرام اتفاق میفتاد

      الان تغییری نکردم اما این دوره هارودوست دارم چون روی کل زندگی من اثرگذارهست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مرجان
      1403/07/03 22:28
      مدت عضویت: 382 روز
      امتیاز کاربر: 825 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 156 کلمه

      هوالرزاق 

      سلام‌ خدمت استادگرامی ودوستان متناسبم

      – متناسب بودن چه حسی داره؟

      بامتناسب شدنم احساس آرامش دارم دیگه درگیرلاغری نیستم ديگه میدونم برای ابدمتناسب شدم چون من باذهنم لاغرشدم.بامتناسب شدنم راحت تر راه میرم واحساس سبک بالی دارم 

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از اینکه تمام بدنم یکدست لاغرشده لذت میبرم

      ازاینکه شکمم سفت وبه کمرم چسبیده لذت میبرم

      ازاینکه خودم وتوآینه می‌بینم که چه قدرصورتم کوچولوشده لذت میبرم

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      همسرم میگه چه قدرعالیترشدی باعث شدی کل خانواده بیان تودوره وبه براحتی لاغربشن

      رفتم یه مولودی واونجا چندین نفربهم گفتم آفرین خیلی عالی شدی آفرین به پشتکار

      تومحل کارم بهم میگن چقدرسنت اومده پایین وجوونترشدی 

      مامانم میگه چه قدرکوچولوشدی دیگه بسه 

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      خیلی کمترهله هوله میخورم.سعی ميکنم وقتی مسافرتم میریم کمترخوراکی بخرم.غذام وآهسته ترمیخورم

      وهمش نمیرم سریخچال

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      دوست دارم هله هوله خوری روکم وکمترش کنم

      آهسته ترغذابخورم .ورزش کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/03 21:31
      مدت عضویت: 1778 روز
      امتیاز کاربر: 9171 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 88 کلمه

      به نام خدای خوب ومهربان

      روز سوم

      لاغری حس رهایی داره حس پس گرفتن زندگیت رو از چاقی داره ،حس حسرت نکشیدنسوال دو.وقتی میرم جلوی آینه وهیکل قشنگم رو میبینم خیلی خوشحال میشم

      سوال۳

      .تمام اونهایی که با تمسخر نگاه میکردن حالا با تعجب وحسادت نگاه میکنن

      سوال ۴.توخوردن مواد غذایی بیشتر دقت میکنم بیشتر چیزهایی رو میخو رم که سالم باشن وچیزهایی رو میخورم که کمتر حس گرسنگی بهم بده مثلا دیروز صبحانه ارده وشیره خوردم ودیدم که خیلی گرسنه شدم،ولی روزایی که تخم مرغ یا اوتمیل میخورم کمتر احساس گرسنگی میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1403/07/03 20:57
      مدت عضویت: 1548 روز
      امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 145 کلمه

      سلام به استاد عزیز

      یهچی به ذهنم اومد گفتم اینجا بنویسم اگر یادم رفت مکتوب بمونه

      حالا نمیدونم درسته یا نه ولی من دارم باور سازی میکنم

      من تصمیم گرفتم فقط تو سایت باشم الانم فقط تو این دوره تمرکزی به قولی خارپشتی تو این سایت و الانم تو این دوره تمرکز کنم فقط هم کامنت بخونم دوره رو گوش بدم و بچرخم تو این دوره و مطالبی که تو اینستاگرام میگه که بیشترین تغییرم از فایل دو دقیقه ای اینستاگرام شروع شد که تو تلگرامم گذاشتم گمونم ۵۰۰بار گوش دادمش جالبه هر چی میرفتم جلو یه چیز جدید یاد میگرفتم هنوزم گوش میدم بهش رو اون دو دقیقه کل سایت رو خلاصه کرده مثل سوره توحید

      بالاخره این سایت مثل  ایه ۳ سوره حدید که میگه خداوند

      هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ 

      این سایت و مطالبش اول و آخر و ظاهر و باطن، متناسب شدن هستش

      شاد، موفق، متناسب باشیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1403/07/03 20:08
      مدت عضویت: 1548 روز
      امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 289 کلمه

      سلام

      به استاد عزیز

      و سلام به دوستان هم فرکانس این سایت الهی

      روز اول

      ۱- متناسب بودن چه حسی داره؟

      حس شور و شوق 

      احساس ذوق زدگی و اشک تو چشمام جم شدن

      احساس باز شدن قلب

      احساس جریان پیدا کردن خون تو رگام

      احساس سر از پا نشناختن و خیلی خیلی خوشحالی وصف نشدنی

      احساس خوشحالی اولین راه رفتن نوزاد که هزار بارم بیفته اصلا دردش نمیگره اصلا نمیفهمه

      ۲ـ– از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      همیشه توی چاقی اولین جا شکمم هستش که خیلی رو مخم بود و ازار دهنده و اولین جا لذت بردن از صاف شدن شکم و پهلو

      لذت بردن از پوشیدن لباس های سایز مدیوم و یا لارج

      لذت بردن از ران های باریک و کمر باریک و پوشیدن شلوار اسپورت سایز ۴۰

      لذت برن از خوردن غذا با فکر ازاد 

      لذت بردن از ازادی فکر

      ۳ـ– چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      اولین بازخورد که چقدر شکمت صاف شده 

      چقدر لباس هات تو تنت صاف وایساده

      چقدر خوش هیکل شدی

      و اینکه اطرافیان و اشناها یسره دنبال ادرس و علت لاغر و متناسب شدنت رو میپرسن

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      براحتی میخورم با ذهن خالی بدون قضاوت

      براحتی بستنی میخورم بدون دقت به مخلفات داخلش

      دارم غذا میخورم یه قاشق مونده ولی فرمان سیر شدن از طرف مغز صادر شد و دیگه نمیخورم و اینکه هر جای خوردن که احساس سیری کردم دیگه نخورم

      عادت خوردن رو گذاشتم کنار و هر وقت بخوام میخورم

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      با شجاعت تمام غذا بخورم

      با ذهن خاموش و بدون قضاوت خودم غذا بخورم

      تمام مسئولیت خوردن رو بر عهده خودم بندازم و نه مواد غذایی

      خوردن مواد غذایی بعنوان نیاز بدن استفاده بشه و نه انبار مواد غذایی

      حواسم و ذهنم به همون لحظه خوردن باشه نه اینکه بعدن چی میشه

      این از تمرین امروزم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1403/07/03 17:04
      مدت عضویت: 1539 روز
      امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,458 کلمه

      به نام خدا و عرض سلام …..دوره ورود به صمیر ناخودآگاه  …جلسه چهارم ….برنامه ریزی منطق ذهنی …

                ،«««««««««««»»»»»»»»»»»

                     «« دیدگاه شماره یک »»

      یکی از بزرگترین موانع ذهنی که  نه تنها باعث  عدم موفقیت در  کاهش وزنه بلکه ترمز رسیدن  به هر هدف و آرزویی ،  منطق ذهنی  در ناخودآگاه  انسانهاست….

      منطق ذهنی چیست ؟  

      به فرمایش استاد موجودیتی است  به نام شیطان درون  که همیشه می خواد انسان رو از رسیدن به آرزوهاش و اهدافش منصرف کنه …

      منطق ذهنی بر اساس اطلاعاتیست که در زندگی روزمره  وارد ذهن میشن  و چون نحوه  این  اطلاعات  از نظر نوع و  تعدادشون خیلی متفاوتن  پس طبیعیه که منطق ذهنی افراد هم بسیار متفاوت  باشن …

      چیزی که حقیقت داره این هست : 

         

      آنچه درباره لاغر نشدن در ذهن ما همواره در حال مرور شدنه، همان منطق ذهنی است که در واقع مهمترین مانع لاغر شدنه … منطقی که همواره میگه :  

      تو‌ لاغر بشو نیستی! به این دلیل به اون دلیل تو نمی تونی لاغر بشی! به فلان دلیل تو با بقیه فرق داری و لاغر نمیشی

      .از دیگر منطق‌های ذهنی مشترک این هست که لاغر شدن سخت و رنج آوره و چاق شدن  راحته و  هیچ کاری نداره حتی با آب خوردن  میشه چاق و فربه شد .. اما همه چاقها  منطق ذهنی مشترک در مورد تاثیر میوه خوردن در چاقی یا لاغری ندارن…عده ای میگن  میوه هم چاق می کنه  عده دیگه ای میگن  لاغر می کنه  بعضیا میگن این میوه چاق کننده اس  اون میوه لاغر کننده اس  بعضی هم میگن اگر فلان میوه ارو  آخر شب بخوری  چاق میشی همین میوه ارو یه وقت دیگه مثلا صبح ناشتا بخوری لاغر میشی … خلاصه منطق ذهنی کاملا متفاوتی در فرهنگ لغت چاقی در مورد  میوه ها  وجود داره    همه یکسان فکر نمی کنن…

      برای اینکه موانع ذهنی رسیدن به اندام متناسب رو برطرف کنیم  لازم هست که علاوه بر ایجاد تصویر مناسب در  ذهن ناخوداگاه می بایست منطق ذهنی لاغر شدن راهم با ایجاد فرمولهای ذهنی در این ارتباط را  در ذهن خودآگاه هم ایجاد کنیم …

      یعنی  ابتدا  فرمولهای  منطقی در قسمت خوداگاه  ایجاد کرده و همزمان به تصویر سازی ذهنی هم ادامه بدیم و با استمرار در این  پروسه مشترک این دو عامل رو‌به ناخودآگاه ‌منتقل کنیم  و  کار انتقال بستگی داره به  استمرار در تصویر سازی و  ایجاد فرمولهای  ذهنی به شکل آگاهانه در قسمت ذهن خوداگاه ما   ….

      به منظور برنامه ریزی  منطقی ذهن به این سوالات پاسخ می دیم  :

      ۱ـ   متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      تمرین

      ۱- استاد  پیشنهاد دادن   ابتدای روز به سوالات مطرح شده در بخش نظرات پاسخ بدیم با وجود اینکه  انجام این تمرین در هر ساعتی از روز تاثیرگذاره…..

      ۲- برای سهولت در انجام کار سوالات را در بخش نظرات کپی کنید و سپس به هر سوال پاسخ دهید.

      ۳- می توانید در گوشی همراه خود سوالات را در بخش نوت گوشی ایجاد کرده و هر روز به آنها جواب دهید.

      ۴- برای ایجاد انگیزه و اشتیاق بیشتر هر روز که به سوالات جواب می دهید تعداد روزهایی که این کار را انجام داده اید ذکر کنید (روز ۱، روز ۲، روز ۳، …) و سعی کنید شمارش روزها را تا روز ۳۰ و سپس تا روز ۶۰ و به همین ترتیب ادامه دهید…..

      تمرین  :  پاسخ به سوالات :

      چه حسی از متناسب شدن دارم ؟حس رهایی از قید و بند خوراک …حس تجربه اعتماد بنفسحس تجربه عزت و قدرت و تسلط بر خود …حس رهایی از دام شیطان رجیم ….حس هوشمندی و زیرکی….حس شادی و نشاط از انتخاب آزاد  از نوع رنگ و مدل لباس و شلوار ….حس ازادی و رهایی …حس زیبای انسان بودن…حس خالق بودن و قدرت ….حس زیبای اندام متوازن و چشمنواز….حس رهایی از  چشمان بیمار تماشاچیان خیابانی….حس شروع یک زندگی دوباره ….حس رهایی از بیماری های خطرناک‌….حس رهایی اززانو درد وکمر درد….حس تجربه سلامتی و سبک شدن ….حس لذت از  بالا و‌پایین رفتن از پله کانها ….حس لذت بردن از دویدن …

      از کدام تغییرات در جسمم لذت می برم ؟

      از اینکه شکم گرد و قلمبه تبدیل به شکمی صاف و خوش فرم شده لذت می برم …

      از اینکه خودبخود غذام کم شده و‌مثل پرنسسها غذا میل می کنم لذت می برم …

      از اینکه با وجود جسم سبکبار می تونم صاف و بدون فشار روی صندلی و مبل بنشینم  لذت می برم از اینکه می تونم در کنار سفره روی زمین غذا بخورم  لذت  می برم …از اینکه صورتم شفاف وجوان شده و از برق چشمانم از این موفقیت حیرت انگیز لذت  می برم ….از نگاه متعجب  افراد خانواده ودوست و فامیل لذت می برم ..از اینکه دیگه مجبور نیستم برای لاغر شدن پول خرج کنم و‌تا ابد متناسب می مونم لذت می برم …

      از اینکه  تونستم بدون هزینه کردن مقدار زیادی پول برای جراحی زیبایی شکم به راز یک اندام  متناسب پی ببرم و‌به آسانی لاغر بشم و‌چربیهای شکمم بدون ساکشن وجراحی اینقدر صاف و قشنگ شده  لذت می برم …

      چه بازخوردی از اطرافیانم دریافت  کردم  ؟

      بنا را بر این میگذارم که دوستان فامیل و افراد خانواده ام  چند ماهه منو ندیدن حالا دارن می بینن :

      زن داداشم  :  وای ابجی چه خوب لاغر کردی  بالاخره به آرزوت رسیدی  تبریک میگم ..حالا بگو ببینم رژیم گرفتی باشگاه رفتی  پیاده روی کردی  یا از راه آموزه های سایتی که توش بودی و تمرین ذهنی می کردی  ؟

      من   : زن داداش  من لاغری رو یاد گرفتم و  وزنم اومدپایین بدون اینکه از اون کارهایی که گفتی انجام بدم  …

      داداشم  :   با خنده  بالاخره تو  لاغر شدی  تبریک میگم ..

      مامان :   با خوشحالی   چقدر  خوب و خوش فرم و جمع و جور  شدی … چکار کردی  به خاله فرشته ات هم یاد بده  ببین چطور از شدت چاقی شکمی افسرده  شده قرص اعصاب می خوره …

      پسرم مجید  :   وای مامان چقدر خوب لاغر کردی  . حالا دیگه هر چی بگی  از  قدرت ذهن برای  لاغر شدن می پذیرم و در مقابل حرفات  گارد  نمی گیرم  به الهامم بگو  چطور  به این خوبی دیگه شکم نداری و خوش اندام شدی .تبریک میگم  و یه جایزه خوب و گران قیمت  پیش من داری …

      دخترم لیلا  :   مامان عالی شدی   آفرین  …

      .

      دامادم  :   مادرعالی شدی تبریک میگم  کاش مامان خودمم بلد بود چطوری  به این راحتی وزنشو‌پایین بیاره  همیشه از پادرد کمر درد می ناله  زمینگیر  شده  مادر بیا یادش بده …

      مریم  دختر عموم   :  ای ناقلا  چقدر خوب لاغر کردی  چه شکم صاف و قشنگی پیدا کردی   کاش منم بدونم با خودت چه کردی …من که هر کاری کردم لاغرنشدم…تبریک میگم بهت …دیگه نمی تونم بهت بگم دختر عموی توپول گرد و قلمبه  بعدم قش قش می خنده  و‌منو به خنده میندازه  میگم  لاغر شدن با قدرت ذهن آسونتربن کار دنیاست ….می دونم با ناباوری بهم نگاه می کنه …و من  از خوشحالی نزدیکه قالب تهی کنم واز ته قلبم  میگم  خدایاااااااشکرت  

      چه تغییراتی در افکار و رفتار جدیدم مشاهده می کنم ؟

      از برچسب زدن به خوراکی ها و غذاها به عنوان خیلی خوشمزه اس من عاشقشم خودداری می کنم …..

      از اصرار کردن به حذف کامل عصرانه خودداری می کنم و تنظیم انرژی رو به ناخوداگاه می سپارم و‌با آسودگی خیال  در پاسخ به نیاز بدنم احساسمو  خوب نگه می‌دارم …..

      میرم خرید  هله هوله نمی خرم…..

      سعی می کنم از چاشنیها به شکل کاملا محدوددر وعده های غذایی استفاده کنم تا تشویق به زیاد خوری نشم…

      سعی می کنم در وعده شام غذاهای سبکتر میل کنم ….

      سعی می کنم مصرف اب مورد نیازبدنم رو‌‌کم کم افزایش بدم  نه به یکباره با مقدار زیاد ….

      از چاقی  لاغری  خودم و دیگران هیچ صحبتی وسط  نمیندازم و پیشنهاد نمی دم …

      سعی می کنم  با خیال راحت هر وقت دلم خواست در هنگام صبح چای شیرین میل کنم و‌از مصرف شکر  نترسم …

      سعی می کنم دوره هایی که از استاد خریدم و نیمه کاره گذاشتم رو دوباره شروع کنم و به شکل مرتب و با خط خوانا در دفتر های نو بنویسم و سپس     خلاصه اشو‌ در سایت  به عنوان دیدگاه  …

      سعی می کنم دیدگاهها ی خودم  در پاسخ به فایلهای آموزشی رو به pdf  تبدیل کرده بدم چاپ کنم و برای خودم جزوه لاغری با قدرت ذهن  شخصی بسازم …

      سعی می کنم گاهی پوشاک نو‌با دو سایزکوچکتر برای خودم بخرم  و نگهداری کنم و‌از بودنشون در  کمد لباسها انگیزه بگیرم برای ادامه  پر قدرت تصحیح  افکار و‌رفتارم …

      سعی می کنم هر شب تجسم شبانه اندام متناسب داشته باشم و بعد بخوابم و قبل خواب به چیزی جز این به هیچی دیگه فکر نکنم  

      سعی می کنم در تجسم شبانه مثل یک بازیگرسبنما هر شب در  فیلم کوتاه  اندام متناسب نقش بازی کرده  توصیفش کنم با تمام جزییات  تا به این وسیله تمرکز بیشتری بر اندام متناسب داشته باشم سعی می کنم بازی در این فیلم کوتاه سرشار از احساس عشق باشه به خودم واندام متناسبم

      پایان دیدگاه اول  با استفاده از متن آموزشی این جلسه …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فهيمه
        1403/07/04 05:02
        مدت عضویت: 580 روز
        امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 24 کلمه

        سلام شهربانو جان چقدر خوب نوشتي

        از زبان اقوام و خانواده ات نوشتي ايده جالبي بود

        همچنين پاسخ به سوال آخر هم خيلي خلاقانه بود

        موفق باشي

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/04 08:51
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 102 کلمه

        وای وای عجب حرف درستی. حس رهایی از قید و بند خوراک، حس رهایی از قید و بند خوراک، حس رهایی از قید و بند خوراک.

        خیلی از تمرکزمون جایی که باید روی مسائل دیگه می بود روی خوراک بود و انگار داشتیم همش به اون خوراکیه فکر می کردیم.

        من حتی پیش اومده بود توی جلسه، حواسم به خوراکی بود در حالی که نه خوراکی خاصی بود و نه من می خواستم چیز خاصی ازش بخورم.

        حتی حواسم به بیسکوییت ها و شکلات هایی بود که نمی خواستم بخورمشون و هیچ وقت نمی خوردم، ولی خب ذهن من رو به خودشون درگیر کرده بودن.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 7 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/03 16:20
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 890 کلمه

      امروز دومین باره که تمرین رو انجام میدم 

      و به جای اینکه سوالات را تک به تک جواب بدم در قالب یک سناریو که خدم  فوق العاده براش ذوق زده شدم جواب میدم.

      امروز پنجشنبه  سوم مهر۱۴۰۴ است و الان ساعت ۱۰ شبه. امروز که رفتم روی وزنه بعد از یک سال دیدم که تونستم از وزن ۸۲ کیلو برسم به وزن ۶۷ کیلو یعنی وزنی که یک زمانی واقعاً آرزوش رو داشتم. ۱۵ کیلو کاهش وزن توی یک سال به نظر من ار فوق العاده‌ای بود…امشب برای من شب خیلی خوبی بود.بذار از صبح شروع کنم! امروز از صبح کارهامو خیلی تند تند و فرز انجام دادم خونه رو تمیز کردم همه جا رو مرتب کردم دستمال کشیدم ناهار رو حاضر کردم. غذا خوردیم. از وقتی که وزنم کم شده خیلی سریع می‌تونم کارا رو انجام بدم دیگه مثل قبل خسته نمی‌شم یا مثلاً زود کسل نمی‌شم. برای همین هم به محض اینکه ناهار رو خوردیم فوری ظرف‌ها رو شستم چون می‌دونستم قراره که بعد از ظهر بریم بیرون. توی یک سال گذشته هر روز سعی کردم کمی نرمش انجام بدم بدنم نسبت به قبل خیلی قوی‌تر شده و دیگه انجام کار خونه و خرید رفتن برام عذاب آور نیست.امروز خیلی ذوق زده بودم چون قرار بود که بعد از ظهر همسرم زودتر بیاد دنبالم تا بریم برای پاییز مانتو و پالتو بخریم. 🌞🍁🍂🧣👖🧤مانتوها و پالتوهای قبلیم رو هنوز دارم ولی همشون بهم بزرگ شدن و گشاد شدن. می‌خوام بعضی هاشون رو تنگ کنم بعضی‌ها روهم می‌خوام ببخشم چون دیگه واقعاً قابل پوشیدن نیست. امشب من و همسرم و پسرم سه تایی با هم رفتیم خرید همون پاساژی که همیشه می‌رفتیم ولی با این تفاوت که قبلاً وقتی از پله بالا می‌رفتیم من زانوهام درد می‌گرفت و همیشه نفس نفس می‌افتادم تا دو تا مغازه می‌گشتیم می‌گفتم بشینیم پاهام درد می‌کنه…اما الان من از اون دوتا جلو زده بودم…😁من یه پالتو مشکی رنگ رو انتخاب کردم که اول گفتم خب چه پالتوی ساده‌ای و فقط ازش خوشم اومد 🧐اما وقتی که پوشیدم دیدم که توی تن من بسیار بسیار زیباست و وقتی که همسرم رو صدا کردم اومد در اتاق پرو از چشماش می‌دیدم که خیلی ذوق زده است بهم گفت که چقدر خوشگل شدی خوشگل بودی خوشگل‌تر شدی وای چقدر بهت میاد مریم حتماً همینو بخر.☺️پسر کوچولوی من می‌گفت وای مامان چقدر خوشگل شدی 🥹شوهرم یواش سرشو آورد جلو در گوشم گفت که خیلی جذاب شدم و اینکه خیلی بهم افتخار می‌کنه ☺️خیلی سریع رفتیم یه شال مناسب برای روش خریدیم و بعد گفتش که به نظرم یه مانتو هم بخریم رفتیم و من یه مانتوی سبز رنگ که سرآستینش طرح گل داشت و جلو سینه‌اش هم طرح گل بود رو انتخاب کردم .یه مانتوی بلند عباطوری بود که خیلی ازش خوشم اومده بود و از پارسال تا حالا گذاشته بودم زیر نظر ولی هیچ وقت اندازه‌م نمی‌شد یعنی به هیکل من نمی‌خورد ولی حالا الان انگار برای من دوخته بودنش 😍برای اون هم یه روسری خوشگل خریدم 😬بعدش همسرم پیشنهاد داد که شام رو بریم یه پیتزا فروشی همون نزدیکی که من عاشق غذاش بودم ولی قبلاً جرات نمی‌کردم برم 🫤چون همیشه رژیم بودم این بار اصلاً مثل قبل نبود 😁وقتی که پشت میز نشستیم تا شام بخوریم مثل قبلاً نبود که عذاب وجدان داشته باشم که چرا اومدم فست فودی

       اونقدری که دوست داشتم از غذا خوردم و بعد که احساس سیری کردم گفتم که من سیر شدم و از همسرم خواستم که به گارسون بگه یه جعبه بیاره تا ما بقیه غذامون رو برداریم .قبلاً وقتی که می‌رفتم فست فودی احساس عذاب وجدان می‌کردم که چرا اومدم اینجا و بعد می‌گفتم حالا که اومدم بذار زیاد بخورم چون دیگه حالا حالاها نمیام .اما الان خندیدم و گفتم که باز هم باید ما رو اینجا بیاری و همسرم هم گفت حتماً دوباره یه شب دیگه میایم شب که برگشتیم خونه همسرم گفت که دوست داره یک بار دیگه من رو توی اون لباس‌ها ببینه بنابراین رفتم توی اتاق لباسم رو عوض کردم و یه دور پالتو و یه دور اون مانتو رو پوشیدم و گفت که واقعاً خیلی خوش هیکل شدی خیلی زیبا شدی خیلی خوشحالم که همسر من هستی …بهم گفت که تو توی این یک سال خیلی تغییر کردی و تغییر جسمی کوچک‌ترین تغییر تو بوده .گفت که چقدر با اعتماد به نفس‌تر شدی…چقدر شمرده شمرده و آروم صحبت می‌کنی قبلاً با صدای بلند حرف می‌زدی تند تند حرف می‌زدی مضطرب بودی هیجان زده بودی زود از کوره در می‌رفتی … خیلی حساس بودی زود گریه می‌افتادی همش منتظر تایید شدن از سمت دیگران بودی…اما الان خیلی آروم شدی خیلی زنانه رفتار می‌کنی 😍به قول خودت لیدی وار رفتار می‌کنی 😁و اینکه گفتش که جدیداً که دقت می‌کنم اصلاً مثل قبل قوز نمی‌کنی یعنی اون روز داشتم نگات می‌کردم گفتم که چیکار کرده که قدش بلند شده و خودت گفتی که به خاطر اینه که دیگه قوز نمی‌زنم .من واقعاً بهت افتخار می‌کنم 🥰و بعد با شنیدن حرف‌های همسرم یاد این افتادم که جدیداً هم چند نفر از دوستان و آشنایان ازم پرسیدن که چه کار کردم که انقدر لاغر شدم از کسانی که توی محله می‌شناختم کسانی که توی مغازه می‌دیدم و با هم آشناییت داشتیم و می‌گفتند که وای اول اصلاً نشناختیمت 😬

      خدا را شکر هیچ چیز دیگه‌ای نیست که بخوام توی خودم تغییر بدم اما دنبال اینم که هر روز پیشرفت کنم و هر روز بهتر و بهتر بشم. دوست دوست دارم همین عادات خوبی رو که ایجاد کردم رو ادامه بدم … 👏🏻👏🏻👏🏻 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شهربانو باقری
        1403/07/03 22:21
        مدت عضویت: 1539 روز
        امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 14 کلمه

        آفرین  عالی نوشتی ….مرحبا   سناریوی تجسم رو‌ قشنگ نوشتی ….

        دوستدار شما   شهربانو 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/04 09:56
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 40 کلمه

        سلام مری خانم عزیز

        خوبید شما؟

        آفرین چه سناریو و داستان قشنگی نوشتید. واقعا سناریو نویسی و داستان گویی خیلی حال خوبی داره. هم نوشتنش و هم خوندنش. ممنون که ما رو هم توی خواندن و حال و هواش شریک می کنید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مری خانمی
          1403/07/04 14:31
          مدت عضویت: 32 روز
          امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 46 کلمه

          سلام لیلا خانم عزیز نظر لطفتونه و خوشحالم که خوندید بله درست می فرمایید سناریو نویسی عالیه. 

          حالا که خدا توی زندگی قلم رو به دست ما داده که خودمون داستان زندگی خودمون را بنویسم چه خوبه که بهترین ها رو برای خودمون در نظر داشته باشیم 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85
      1403/07/03 15:21
      مدت عضویت: 1334 روز
      امتیاز کاربر: 6142 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 554 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست 

      سلام 

      ورود به ضمیر ناخودآگاه جلسه‌ی چهارم  برنامه ریزی منطق ذهنی 

      تمرین آموزشی 

      سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی 

      1. متناسب بودن چه حسی داره ؟ حس آرامش وقتی که متناسب بشم به آرامش میرسم دیگه درگیر اینکه موقع خرید لباسای آزاد واسه اینکه اندام دیده نشه بخرم نیستم هر لباسی و با هر سایز و رنگ و مدلی که دوست داشته باشم میخرم و همه شون چون خوش اندام شدم بهم خیلی میان و من از دیدن خودم در آیینه لذت میبرم ،با بدنم و غذاها کاملا در صلح میشم و دیگه ترسی از خوردن اونا ندارم 
      2. از چه تغییراتی در جسم خودت لذت میبری ؟ از اینکه شکمم تخت و صاف شده ، کمرم باریک و بازوها و دست و ران و پاهام باریک و کشیده شدند ، انگشتانم کشیده شدند و انگشترام تو انگشتان باریکم خیلی قشنگ دیده میشن وقتی که کت و شلوار و یا پیراهن مجلسی میپوشم کمر باریک و اندام زیبام جلوه خاصی داره و من از دیدن این اندام زیبا لذت میبرم 
      3. چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی ؟ همسرم از دیدن اندام زیبای من شگفت زده شده و زمانی که من مشغول انجام کارام هستم زیر چشمی و با تعجب به من نگاه می‌کنه و هر روز به من میگه آفرین به تو ، تو واقعا فوق العاده هستی من از بودن در کنار تو به خودم افتخار میکنم ، دخترام و پسرم از دیدن اندام زیبای من خیلی خوشحال شدند و با دست زدن منو تشویق می‌کنند بهم میگن آفرین مامان تو خیلی توانمند هستی و من از شدت خوشحالی اشک شوق می‌ریزم دوست و فامیل و آشنا هرکس که بعد از یه مدت منو میبینی تعجب می‌کنه و میگه بازم که لاغرتر شدی این چه رژیمیه که بعد از چندین سال برگشت وزنی ندارد و تو چاق که نشدی هیچ برعکس لاغرتر شدی ومن فقط لبخند میزنم واین آرامش و این لبخند زیبا حق الهیه منه 
      4. چه تغییری در افکار و رفتار جدیدت مشاهده می کنی ؟ دیگه مثل گذشته مدام به غذاها و خوراکی ها فکر نمیکنم و برای خوردن اونا نقشه نمی‌کشم ، موقع غذا پختن به بهانه‌ی تست کردن مزه شون مدام به اونا ناخونک نمیزنم ، تا زمانیکه گرسنه نباشم چیزی نمی‌خورم و به محض سیر شدن به خوردن ادامه نمیدم حتی اگه یه لمه از غذام مونده باشه چون دیگه مثل قبل نمیتونم زیاد غذا بخورم و بلافاصله دلم درد میگیره و من اصلا از حالت دل درد به خاطر زیاده‌روی در خوردن خوشم نمیاد چون درد در ذهنم مساوی با رنج تعریف شده و من از رنج کشیدن خوشم نمیاد به همین دلیل همیشه و تا ابد فقط در حد نیاز بدنم غذا می‌خورم و این یعنی تا ابد متناسب و خوش اندام ماندن

      ۵ـچه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟ تا زمانی که زنده هستم در این مسیر زیبا هستم و از آموزش های مفید و کاربردی و ارزشمند اون استفاده می‌کنم و هر روز یک قدم برای متناسب شدن و بهتر زندگی کردن بر میدارم الان چند وقتیه که دارم به جای صبحانه میوه میخورم. علاقه ام به خوردن آب و میوه جات زیاد شده و سعی میکنم که این عادات درست مو نهادینه و ادامه بدم .                                

      با تشکر از زحمات بی دریغ شما استاد بزرگوار 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شهربانو باقری
        1403/07/03 22:31
        مدت عضویت: 1539 روز
        امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 31 کلمه

        آفرین  خیلی عالی نوشتی  …اون قسمت  که خیلی پراحساس نوشتی از شدت شوق گریه ات گرفته وقتی بچه هات تشویقت کردن…منم دلم خواست از گریه شوق شما منم گریه کنم …

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/04 09:58
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 44 کلمه

        سلام فاطمه عزیز

        جانا سخن از زبان ما می گویی. امان از این نقشه کشیدن برای خوراکی ها و غذاها. دقییییقا همین بود و من هم الان خیلی خیلی بهتر شدم و ذهنم آزاد شده. خدا رو شکر می کنم. و از استاد عزیز سپاسگزارم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/03 14:28
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 214 کلمه

      سلام به همه

      یه خلاصه ای بگم

      قراره از همون راه که چاق شدیم لاغر بشیم.

      استاد مراحل چاق شدن رو اینطوری گفتن:

      شنیدن درباره چاقی = ایجاد فرمول های چاقی ذهن = ایجاد تصاویر ذهنی چاق = انتظار چاق شدن = چاق شدن

      برای لاغری هم به همین صورت است:

      شنیدن درباره لاغری، که خب فرد هنوز لاغر نشده و افراد اطرافش هم هنوز دارند از چاقی حرف می زنند، پس باید خودش محیط آزمایشگاهی ایجاد کنه؟ یعنی چی؟ یعنی همین کاری که ما داریم انجام می دیم. خودمون رو در معرض 5 سوال در مورد لاغری و احساس پس از اون قرار می دیم و هر روز تکرارا می کنیم. انگار که داریم از زبان دیگران می شنویم، و تاثیر خودش رو داره.

      ایجاد فرمول های لاغری: همین که فرمول های چاقی مثل چاقی ارثیه، چاقی بر اثر بی تحرکیه، چاقی بر اثر کمی سوخت و سازه و … را با منطق بی اثر کنیم، فرمول های لاغری خود به خود جایگزین می شه.

      ایجاد تصاویر ذهنی لاغر: این رو که هر شب داریم با تصویر سازی انجام می دیم و هر روز طی انجام همین تمرین با احساس عالی داریم بعد از لاغر شدنمون رو تصور می کنیم.

      لاغر شدن: این هم که دیگه نتیجه کارمونه. تازه استاد گفتن این نتیجه صد در صده. پس بدونید حتما متناسب می شیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بی همتا
      1403/07/03 14:22
      مدت عضویت: 1686 روز
      امتیاز کاربر: 11238 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 185 کلمه

      روز دوم 

      ۱. متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب بودن برای من حس آزادی در انتخاب لباس رو داره و من تعیین میکنم که دوست دارم لباس تنگ بپوشم یا آزاد و گشاد نه سایز من . و حس آزادی خودش شادی رو برای من به همراه داره و باعث میشه که اعتماد به نفس بیشتری هم داشته باشم.

      ۲.از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از دیدن شکم صاف و پاهای خوش فرمی که دارم لذت میبرم. از اینکه باورم نمیشد ولی خیلی عالی لاغر شدم خیلی خوشحالم . اینکه مانتوم دکمه هاش دیگه در حال ترکیدن نیست و آزاد وایمیسته خوشحاااالممم.

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      بازخوردهای خیلیی خوبی گرفتم و همه از تغییرات من تعریف می کنند و از اندام جدید من متعجب می شوند‌

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      آرامش بیشتری دارم و برای غذا خوردن افکار مزاحمی ندارم و دیگه همه ی افکارم صرف چاقی نمیشه. 

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      پیوسته تر گام بردارم و هرروز کاری برای متناسب شدن انجام بدم که باعث بشه رضایت داشته باشم از خودم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/03 14:12
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,130 کلمه

      بنام خدای مهربان

      با سلام و درود و خدا قوت خدمت استاد گرانقدر و دوستان شگفتی ساز هم مسیرم 

      روز ۱۹ :

      ۱_ متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۱. حس فوق العاده و بی نظیر سلامتی و آرامش و امید به زندگی شاد و پر طراوت و پر انرژی بهم میده 

      ۲. حس رضایت کامل و بهرمندی از تمام نعمت ها و بیشتر شدن حس قدرتمندی در انجام هر کاری رو برام داره 

      ۳. حس آزادی در انتخاب رنگ و مدل لباس وای من همیشه عاشق یقه ملوانی بودم ولی خواهرم که خیاطه میگه با یقه ملوانی هرکول میشی از این که میتونم هر مدلی خوشم میاد بدوزم و بپوشم کیف میکنم رنگهای شاد و متنوع لذت بردن از تمام غذاها و برچسب ترسناک نزدن به هر غذایی به اندازه نیاز مصرف کردن و تفریحات پر جنب و جوش جلوی آینه هر مدل رقصیدن و لذت بردن از اندام خوش تراشم رو برام داره    

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۱. از اینکه پاهام رو میتونم بندازم رو هم و خیلی جمع و جور و کوچک رو صندلی بشینم خیلی خیلی لذت میبرم وای دلم غش میرفت همیشه برای اونا که پاشونو راحت تو هم قفل میکردن خیلی شیکه رونهای لاغر که رو هم سوار میشن منم خیلی لذت میبرم که میتونم حالشو ببرم 

      ۲. از اینکه کمرم باریک شده و شکمم صاف و تخت شده که همیشه از دیدن شکم تخت کیف میکنم تو عکسا هم چشمام برق میزنه از شکم تخت ذوق میکنم شدیدا و چقدر خوبه که منم دارمش و سیر نمیشم از دیدنش 

      ۳. از اینکه باسن کوچک و خوش فرمی دارم و اصلا جلب توجه نمیکنه خیلی لذت میبرم و ساق پاهای باریک و خوش تراشم  

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۱. دوستم پری از دیدن اندام من در مهمونی به شدت هیجان زده شد و گفت دختر تو چیکار کردی هی میگفتی لاغری با ذهن باور نمیکردم فکر میکردم توهم زدی و چنین اندامی بتونی برای خودت بسازی و کلی تشویق و تحسینم کرد و کلی ذوق زده شدم   

      ۲. زنداییم منو که دید سفت منو بقل کرد و کلی اشک شوق ریخت و گفت مرحبا به تو که انقدر شجاع بودی و فقط به ذهن خودت اعتماد کردی چون دیگه همه میدونن من تو چه مسیری هستم و خیلی دلش میخاست منو سالم ببینه میبینه که روماتیسمم درمان کردم بی هیچ قرص و دارویی خودشم تصمیم گرفت وارد این مسیر شگفتی ساز بشه

      ۳.عکسم چه دلبری میکنه تو آلبوم شگفتی سازا هر روز کلی دوستان جدید هدایت شده منو میبینن و شگفت زده میشن و شاهد خوب به نفع من تثبیت میکنن اندام زیبام رو که غرق در زیبایی آفرینش ابتدایی خودم شدم و خودمو تونستم به راحتی به اصل وجودی خودم برسونم فقط با کمک استاد بی نظیرم و ذهن الهی خودم  

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۱. امروز صبح که برای صبحانه درست کردن رفتم آشغال تو پام فرو میرفت کف موکت  بعد از مدتها جارو برقی تونستم بکشم بدون اینکه فشارم بیفته یا خسته بشم اتاقمم برق افتاد یه جاروی سریع کشیدم بعد سریعم صبحانه درست کردم و کمک مامانم کردم خیلی چسبید دوست دارم تکرارش کنم واقعا لاغری عبادت است و لبخند خدا رو دیدم  

      ۲. باز هم کمی غر زدم به مامانم بخاطر بعضی از کارایی که قبلا شدیدا فریاد میزدم و عصبی میشدم ولی امروز خیلی سریع تر کنترل میکردم هنوز جای پیشرفت دارم و بهتر شدنمم خوشحالم کرد 

      ۳. در من خود به خود میل خوردن نوشابه و بستنی و این خوراکیها که خیلی دوست داشتم کم شده و واقعا بی میلم و هر چی پیشنهاد میدن میگم میل ندارم و خیلی دلچسبه که اصلا و ابدا همراه با حسرت نیس کاملا ناخودآگاه اون فرمول علاقه کم شده من که حتی بدمزه ترین بستنی ها رو میخوردم الان واقعا میلم نیس و خیلی رفتار متناسبانه دارم 

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      ۱. با حس و حال خوب و ایمان بیشتر مسیرم رو ادامه بدم و تکرار و استمرار لذت بخش داشته باشم چون من عاشق این مسیرم 

      ۲. از غر زدن و عصبانی شدنم کاملا بیشتر جلوگیری کنم چون فقط به ضرر خودم تموم میشه و برچسب بداخلاق میگیرم و اصلا راضی نیستم از این رفتار و کنترلشم راحته فقط باید بیشتر تمرین کنم تا مهارت بدست بیاد اختلاف سلیقه ها همیشه هست و کار دست آدم میده گاهی 

      باید رو خودم کار کنم تا اطرافیانمم همسو با من رفتار کنن چون دلم نمیخاد هیچ بی احترامی باشه مخصوصا مامانم که درگیری زیاد پیدا میکنیم  

      ۳. تمرکزم رو بیشتر روی روند درمانم بزارم چون تصمیم قاطع شفابخشی دارم و خیلی تغییرات بهبودی رو هم دارم مخصوصا که زمانی که دکتر میرفتم مدام بند بند انگشتام رو تست میکرد و میپرسید مفصلها خوبه و الان به محض خوابیدن مفصلهام خشک میشدن دیشب تو تمرکز تجسمی شبانه به بهبود سرعت ترمیمم کمک کردم با اینکه خوابم دیشب عمیق بود ولی درد مفصلهام کمتر بود و به ناخودآگاهم برنامه ریزی برای احساس خوشایند خوب شدن مفصلها دادم واقعا جواب داد و رد خور نداشت خیلی درد کمتر داشتم و خواب رفتگی دستهام کاملا برطرف شده اینم کم و کم و کمتر میشه فقط باید تجسم کنم سرعت ترمیم تمام بیماریهام رو که من قدرتمندترینم و شفا درون من است و حس عالی شفا بخشی رو تقویت کنم و باور بیماری رو کم رنگ تر چون واقعا داروها هیچ کمکی به من نمیکردن کبدم رو درگیر کرده بود که اونم خوب میشه فقط با قدرت تخلیل نامحدود ناخودآگاهم و از قدرت محدود علم نمیخام استفاده کنم اینهمه سال قرص خوردن و تغییر نکردن خسته کننده بوده با علم محدودی که راه من نیس 

       چون من نامحدودم و محدودیت به دردم نمیخوره من اشرف مخلوقاتم و هر چی بخام رو قطعا به موجود باش تبدیل میکنم من کن ف یکون میکنم با وعده الهی و با آموزشهای استاد بی نظیرم به شکوفایی و اوج رسیدم و تمام قدرت در دستان من است 

      خدایا شکرت که منو در مسیر آگاهی هدایت کردی و منو لایقش دونستی که هنرجوی یکی از قدرتمندترین دستان خدا بر روی زمین و  اساتید محترم دنیا باشم و با افتخار از طریق  آموزشهای واقعا بی نظیرش  خالق تمام آرزوهام باشم دمتون گرم استادم همیشه و در همه جا بدرخشید و خدا خیرتون بده تمام معجزات رو شما در من و دوستان شگفتی سازم متبلور کردین 

      و به جای دادن ماهی ماهیگیر بودن یادمون دادین با آسون ترین روش بهترین نتایج 

      در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست و عامل رشد و پیشرفت حتی اتفاقات به ظاهر نامطلوب زندگیم

      و من لایق داشتن بهترینهام و من خیلی شجاع و توانمندم 

      و این حق همه ماست که شگفتی ساز باشیم چون خدا بعد از آفریدنمون به خودش احسنت گفت و باید تکامل خودمونو گام به گام با آرامش طی کنیم و به کمال و پیشرفت و مهارت برسیم

      این تمرین موثر تکراری شیرین و آسون ادامه دارد با کمال میل  …   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/07/03 12:37
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 277 کلمه

      به نام خدای خوبم.

      روز سوم.

      – متناسب بودن چه حسی داره؟حس آزادی، حس رهایی از افکار منفی و استرسهای بی جا سر خوردن.حس نزدیکتر شدن به خدای یکتا و خدا را بیشتر درک کردن. حس شادی بیشتر و سبک بالی

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟از اینکه سینه هایم کوچک و خوش فرم شده،باسنم خوش فرم و برجسته شده.از اینکه شکم و پهلوهام تخت و صاف شده. از اینکه پاهام کشیده تر و شفاف تر شده.از اینکه پوستم شفاف تر شده،از اینکه خوشگلتر شدم.از اینکه جوانتر و خوشچهره تر شدم. خدایا شکرت.

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟همه تشویقم میکنم.دایی هام همه میگن زهرا چقدر خوشگلتر شده.همه دوست دارن مثل من بشن.همسرم میگه ازت از جسم تو لذت میبرم وقتی اومدم کره همه میگن ایول بابا چه استایلی داری.از همه ما خوش هیکلتر هستی.به راحتی هرجا میرم.

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟افکارم:آرامش بیشتر دارم،به چیزهای مثبت بیشتری فکر میکنم.اعتماد به نفس بالاتر و عزت نفس بیشتر.مدت زمان بیشتری در احساس خوب به سر میبرم. رفتار:خانومانه طور رفتار میکنم همیشه صاف میشینم و با وقار طبیعتا اعتماد به نفس و عزت نفس بالا باعث شده رفتارهای بهتری را در خودم نشون بدم. مهربانتر با دیگران رفتار میکنم.راحتتر سر هر قضیه ای کنار میام.بیشتر خودمو دوست دارم و عشق بیشتری به خودم میورزم.باتمرکز بیشتری روی خودم کار میکنم.غذا را با تمرکز بیشتر میخورم.

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟میتونم درمورد چاقی صحبت نکنم.ناظر افکار خودم باشم.وقتی سیرم هی دنبال غذا نباشم.وقتی میخوام استراحت کنم دنبال خوردن نباشم لذتو به خوردن ربط ندم.عاشق خودم باشم.خودمو بپذیرم از دوره صدگام نهایت استفاده و بهره بری را ببرم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1403/07/03 11:48
      مدت عضویت: 1858 روز
      امتیاز کاربر: 22353 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 261 کلمه

      به نام خدا

      متناسب شدن یا بودن چه حسی داره؟

      متناسب بودن حس شادی وآرامش درونی برای من داره 

      متناسب شدن حس نزدیکی به خدا واصل وجودم رو برای من داره .

      متناسب بودن حس استقلال وبی نیازی در من داره .حس اینکه به کمک دیگران در انجام کارها نیاز نداشته باشی. خودت همه ی کارهات رو انجام بدی حس استقلال رو بهم میده 

      متناسب بودن حس زیبایی وجوانی بهم میده 

      متناسب بودن حس ارزشمندی بهم میده 

      متناسب بودن حس آزادی بهم میده 

      متناسب بودن حس زندگی رو بهم میده 

      متناسب بودن حس عاشقی رو بهم میده حس عشق به خود حس عشق به ديگران

      متناسب بودن حس آرامش ابدی بهم میده 

      متناسب شدن حس نزديکي به خدا رو بهم میده 

      متناسب شدن حس سلامتی وطول عمر رو بهم میده

       متناسب شدن حس شور وشوق واشتیاق جوانی بهم میده

      متناسب بودن حس بینظیر رهایی از افکار منفی رو بهم میده 

      متناسب شدن حس سبکی وفرزی وپرواز بهم میده 

      متناسب بودن حس و حال عاشقی بهم میده 

      متناسب بودن حس خالی شدن بهم میده 

      متناسب شدن حس غرور وافتخار بهم میده 

      متناسب شدن حس جوانی و نوجوانی بهم میده 

      متناسب شدن حس آرامش قلبی بهم میده

       متناسب شدن حس خوشبختی وسعادت بهم میده

       متناسب شدن حس بینظیر رهایی رو بهم میده 

      متناسب شدن حس یه پرنده ی سبکبال رو بهم میده

      متناسب شدن حس زیبایی وجذابیت  بهم میده 

      متناسب شدن حس اعتماد به نفس رو بهم میده 

      متناسب بودن حس طول عمر با عزت واحترام بهم میده 

      متناسب شدن حس شور وشوق زندکی بهم میده

      متناسب شدن شور وشوق رسیدن به اهداف دیکه رو بهم میده

       متناسب بودن حس در اوج بودن رو بهم میده

       متناسب شدن بهم حس معنویت رو بهم میده

       متناسب شد حس با شکوه بودن وبزرگی بهم میده

      ادامه دارد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 89 کلمه

      به نام خدا 

      سلام

      دیروز وقتی رفتم زیر دوش چشمام رو که بستم ، خیلی عجیب بود ، خودم رو کاملا متناسب دیدم و حسی که داشتم بسیار بسیار لذت بخش بود ،باورم نمیشد این حالت رو :)خیلی خوشحال شدم .

      من در دفترم همین سوالات و جوابشهاش رو هر روز یادداشت می کنم .

      می خواستم از استاد بپرسم آیا خوندش هر روز کافیه ، یا باید حتما دوباره یاداشت کنم ؟؟

      و اینکه در سایت هر روز کپی کنم و بگم مثلا روز سوم ، اشکالی نداره ؟؟

      باید جوابها تکراری باشه ؟ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6086 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 31 کلمه

        سلام و درود
        من هر روز می نویسم
        ممکنه خیلی از روزها شبیه هم باشه ولی وقتی هر روز مینویسم برای ذهن من جدیده
        چون ذهن زمان و مکان نداره.
        حالا شما خود دانید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 24 کلمه

          استاد سپاسگذارم از پاسختون 

          مطمئنا من هم پاهام رو جای پای شما می گذارم ،

          هر روز می نویسم و مثل شما نتایج عالی خواهم گرفت.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/05 19:54
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 24 کلمه

        سلام به شما

         اتفاقا منم امروز زیر دوش دیدم شکمم صاف شده خیلی احساس فوق الاده ای بود شکمم رو بدون تصویر انتخابیم تصور کردم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/03 08:50
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 402 کلمه

      سلام به استاد خوبم و دوستان گرامی

      یه تشکر ویژه از استاد که انقدر با بیانی ساده و روان مطالب رو بهمون می گن و راحت پشت پرده رو متوجه می شیم. من توی صد گام به رسیدم به فایل نکته طلایی 1 و خیلی روان و عالی توضیح دادین که حالا بازم باید گوش بدم.

      روز 3

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      سرعت عملم در خوردن بسیار بسیار کم شده، در یخچال را باز می کردم، کیک را دیدم، می دانستم چقدر خوشمزه است و چقدر دوستش دارم ولی اصلا عجله ای و تصمیمی بر برداشتنش نداشتم. به قدری با خیال راحت غذا می خورم که خدا می دونه، منع مصرف مواد غذایی ندارم، دیروز که صبحانه ساندویچ سوسیس بندری با سس و خیارشور نوش جان کردم و قبل و بعدش حالم عالی بود و هیچ گونه ترس و عذاب وجدانی نداشتم، این یعنی تغییر عالی. چون یکی از دوستان توی کامنت نوشته بود مواد غذایی خوبن و به ما انرژی می دن، پس بعد از خوردن انرژی ما بیشتر هم می شه، به راحتی بعد از غذا خوردن بلند شدم و سفره و وسایل را جمع کردم و بردم آشپزخانه.

      حرفها و نکته ها و گفته ها به راحتی در جان من داره می شینه. پشتکارم در ادامه دادن مسیر دوره و نوشتن کامنت و خواندن کامنت کاملا مشخصه و دارم ازش لذت می برم. و این یک باب جدید برام باز می کنه. دارم به آموزش از طریق ذهن مسلط می شوم و می خوام توی همه جنبه ها ازش استفاده کنم. احساسم عالیه احساسم عالیه و احساسم عالیه.

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      ادامه دادن مسیر، انجام همین تمرین که بهترین حال و هوا و احساس رو بهم می ده، گوش کردن به فایل های دیگه استاد، مثل امروز که فایل 21 و نیم صد گام را گوش دادم به اسم: نکته طلایی1: از چاقتر شدن خوشحال باشید. این فایل پر از آگاهی عالی بود و انگار مثل کارتون های قدیم، یک لامپ روی کله م روشن شد. این فایل را چند بار دیگه گوش می دم. این فایل می گه چطوری این آگاهی ها می ره می شینه توی ذهن و ته نشین می شه. چطوری خاطره چاقی از توی سلول های بدن خارج می شه. 

      https://tanasobefekri.net/be-happy-that-you-are-getting-fatter/

      دیگه چه اصلاحاتی می تونم انجام بدم؟ من اصلاحی بهتر از ادامه دادن مسیر و در جریان این رودخانه بودن سراغ ندارم.

      ممنونم که خواندید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 45 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فهيمه
        1403/07/03 10:09
        مدت عضویت: 580 روز
        امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 68 کلمه

        سلام و درود ليلا جان

        من اين فايل نكات طلايي 1 رو دو بار گوش دادم با اينكه فايل نسبتا طولاني هست ولي انقدر مطالبش فوق العاده ست كه ارزش داره هر چند بار گوش بديم…ديدم شما هم بهش اشاره كردي گفتم نظر خودمم بگم كه بچه از كنار اين فايل ارزشمند به راحتي نگذرن …تمام فايل هاي استاد ارزشمند هستن من هر كدومو چند بار گوش ميدم

        موفق باشي

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/05 19:34
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 27 کلمه

        سلام به لیلا خانم

        سپاسگزارم از شما بابت اشاره و دیدن نکته طلایی 1

        من هنوز متن اون فایل رو خوندم چقدر به درک بیشتر این دوره کمک کرد. 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/07/03 08:07
      مدت عضویت: 257 روز
      امتیاز کاربر: 500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 251 کلمه

      سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      • ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      به نام خدای بی همتا و روزی رسان 

      با سپاس از استاد عزیزم 

      یه روز خوب دیگه رو شروع میکنم و به سوالات جواب میدم 

      خدایا شکرت برای این همه مسیر زیبا که برای ما قرار دادی 

      خدایا تو همیشه مسیر های خوب به انسانها نشون میدی و این ما هستیم که باید راهمون رو پیدا کنیم الهی شکر من راه خودمو پیدا کردم و به هدایت تو ایمان دارم خدایا ممنونم 

      سوال یک :متناسب بودن اینقدر قشنگه موندم به چی وصفش کنم به من حس امنیت میده حس شادی وقتی متناسب باشم به همه کارام میرسم پس موفق میشم پس پیشرفت میکنم 

      ۲:از اینکه بدنی زیبا دارم خوشحالم از اینکه شکمم موقع نشستن جلو نمیاد خوشحالم از اینکه نیم تنه میپوشم خوشحالم از اینکه کمرم باریک شده خوشحالم 

      ۳:تمام دوستام من رو میبینن میگن خودتی چطور اینقدر متناسب شدی چه اراده ای داری من رو تشویق میکنن و شوهرم میگه همیشه تلاش کردی اخرش خدا تورو به آرزوت رسوند

      ۴:الهی شکر د این مسیر زیبا خیلی صبور شدم خیلی دلم آروم شده الهی شکر تحمل میکنم تا ریزه خواری نکنم الهی شکر هر وقت گرسنه باشم میخورم الکی نمی‌خورم و میل به شیرینی ندارم 

      ۵:سعی میکنم ریزه خواری نکنم سعی میکنم هله هوله نخورم سعی میکنم به غذا فکر نکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حانیه محمدی
      1403/07/02 22:20
      مدت عضویت: 49 روز
      امتیاز کاربر: 665 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 245 کلمه

      ۱- متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب بودن حس خوشایندی است متناسب بودن برای من یعنی ببینین من انجامش دادم

      یعنی اعتماد به نفس، یعنی من میدونم کارم عالیه زیبا هستم، یعنی حس خوب انجام دادن یک کار بزرگ، حس زیبایی، سبکی، رهایی، آزادی از بندهای نمیتوانم، حس داشتن انرژی

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از اینکه تونستم بعد دوتا زایمان، اندام قبل از بارداری رو داشته باشم لذت میبرم، از اینکه با وجود شیردهی ولی سینه هام کوچک هست لذت میبرم 

      از اینکه شکم تخت و دور کمر باریک دارم، از اینکه سایز  کم کردم و لاغر شدم لذت میبرم 

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      بازخوردهایی ک فکرشم نمیکردم، دوستانم با اینکه هر هفته منو میبینن ولی همگی اذعان داشتن که خیلی لاغر شدم و همشون پرسیدن چیکار کردی، همسرم هم گفت لاغر شدی، خواهرام هم گفتند خیلی خوب شدی و متناسب تر شدی 

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      به وضوح میبینم که رفتار غذایی ام تغییر کرده، هله هوله نمی‌خورم، تا وقتی احساس نیاز نکنم غذا نمی‌خورم ولی نقطه سیری خودم روپیدا کردم و وقتی سیر شدم یک لقمه هم مونده باشه نمی‌خورم، براحتی به تنقلات نه میگم، نسبت به خوراکی و خوردن ترس ندارم، خوراکی ها رو باعث اضافه وزن نمیدونم، 

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      باید نصف شبها خوراکی نخورم و حس نیاز و عادت به خوردن نیمه شب تمایز قائل بشم، باید وقتی در جمع هستم هله هوله نخورم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Soheila
      1403/07/02 15:58
      مدت عضویت: 52 روز
      امتیاز کاربر: 840 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 378 کلمه

      سلام به دوستان و استاد عزیز و آگاهم✨️

      خوشحالم ازینکه دراین مسیر قرار گرفتم و از شما استاد عزیزم، درسهایی رو میآموزم که نیاز به ساعتها مطالعه ی عمیق و تمرینهای پیوسته داره، و شما در کمال آرامش، اونقدر ساده و روان بیان میکنید که کاملا قابل فهم و ملموسه.

       با استمرار در هدفمون طی یک زندگیِ عادی، به طور روزمره میتونیم برنامه ریزی ذهن خود رو تغییر دهیم. به لطف خدا بدون هیچ تنشی شاهد تغییر رفتار و افکار و در نهایت اندام ایده آلمون باشیم.

      در این دوره، با ترفندهایی که آموختیم، شبها زمان خواب با تجسمِ تصویر ایده آل، همراه با تجسم و مرور سوالهایی که در ذهنمون مطرح کردیم خیلی طبیعی و راحت به اندام و سایز دلخواهمون فکر کنیم، حتی با لباسهایی که ایده آلمون هست خودمون رو مجسم و به آرامشی وصف ناپذیر به خواب عمیق برویم.

      حالا با طرح چند سوال روزمون رو هم هدفمند آغاز میکنیم و ذهن خودآگاه و منطقیمون که بطور روزمره اطلاعات میگیره رو تشویق به داشتنِ احساس و حالِ خوب. برنامه ریزی میکنیم.

      هرروز بطور مکرر با توجه به احساس خوبی که ازین سوالها میگیرم روزی زیبا و دلخواه رو شروع میکنم

      ۱_ متناسب بودن به من احساس شادابی و اعتماد بنفس میده، موقع راه رفتن سرم رو بالا میگیرم و زیبا و استوار قدم برمی دارم.👌

      ۲_ طی روز از شکم تخت و اندام متناسب و زیبای خودم احساس غرور میکنم و با اطمینان و شایسته ی یک بانوی متناسب رفتار میکنم.😊 

      ۳_ همسر و فرزندانم خوشحالن که من سالم و دلشاد هستم، کارهای شخصی خودم رو انجام میدم. و با دیدن من در اندام لاغر و متناسب و پوشیدن لباسهای زیبا، تشویقم میکنن.👏

      ۴_ از خوردن و نخوردنها رها شدم، دیگه فکرم درگیر هیچ غذای خاص و محدودیتهایی که سالهای سال آزارم دادن نیستم.

      خیلی شیک و با کلاس در مورد ارتباط با دوستان و اقوام. در مورد مسافرتها و تفریح هایی که لایق آنها هستم تصمیم میگیرم.🏖

      ۵_ طی روز اصلا به خوردن فکر نمیکنم، دیگه لازم نمیبینم آجیل و شکلات و تنقلاتِ دیگه رو توی کابینت و یخچال قایم کنم😉 

      تا زمانی که احساس گرسنگی نداشته باشم، اصلا به خوردن، فکر هم نمیکنم و ناخنک هم نمیزنم.

      هیچ خوراکی ای قدرت چاق کردن من رو نداره، همونطور که یک فرد متناسب رو چاق نمیکنه.

      من از نخوردن تنقلاتی که نیاز بدنم نیست، خوشحال و راضی میشوم🍰🍨

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 50 از 10 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/03 11:59
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 66 کلمه

        سلام بر سهیلای عزیز

        ممنون از کامنت عالی تون. دقیقا یکی از دستاوردهامون اینه که از نخوردن لذت ببریم. احساس گرسنگی رو تجربه کنیم. غذاها و خوراکی های خوشمزه که توی یخچال و کابینت و فروشگاه هست به راحتی نادیده بگیریم و ما رو مجبور به خودن یا ترغیب به برداشتن نکنن. انگار دهان ما دیگه آماده خوردن همه چیز نیست، میل نداشته باشیم، ترغیب نمی شه.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/07/02 15:52
      مدت عضویت: 405 روز
      امتیاز کاربر: 13520 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 685 کلمه

      سلام و عشق به خدای لاغری و استاد لاغری و عاشقان لاغری💖

      تمرین سؤال و جواب این قسمت در ادامهٔ تجسم و مراقبه های شبانه، حسابی ذهن ما را درگیر پیدا کردن جواب می‌کند و ذهن دیگر مجالی پیدا نمی‌کند برای ترغیب کردن ما به انجام رفتارهای چاق کننده و در نتیجه تصویر متناسب در مغزمان پُر رنگتر و روند متناسب شدنمان راحت‌تر میشود

      تمرین سؤال و جواب:

      1_ متناسب بودن چه حسی دارد؟ حس آزادی و برنده بودن و حس رهایی از سنگینی وزنم و مهمتر از آن حس رهایی از سنگینی افکار و ذهنیت چاقم و لذت بردن از فکر آرام و جسم سبک و شاداب و پُر انرژیی که خودم خلقش کردم و از اینکه به رفتار غذاییم مسلط شدم و حق انتخاب دارم و قدرت دست خودمه لذت میبرم و اینکه تناسب اندامم سبب شده من با خودم در صلح باشم و آرامش داشته باشم و همیشه لبخند لاغری بر روی لبانم جاری باشد

      2_ از چه تغییراتی در جسمت لذت میبری؟ از تناسب جسمی و تناسب فکریم و از سبک و خوش فرم شدن جسمم و از اینکه با اصلاح عادت‌های غذاییم، رفتار و افکارم همسو با هم دارند یک جسم متناسب و رویایی را برایم خلق می‌کنند و از احساس سیری و بی نیازیم لذت میبرم از اینکه جسم زیبا و متناسبی که در آینه میبینم را خودم با تغییر نگاهم خلقش کردم لذت میبرم از اینکه خودم را هر لحظه به زیبایی تجربه میکنم لذت میبرم

      3_ چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟ بچه ها از لاغر شدن من بدون رژیم گرفتن و ورزش کردن متعجب شدند و تحسینم می‌کنند و میگن مامان سحر خیلی خوب شدی و مادرم که فکر میکنه من دارم مخفیانه رژیم میگیرم، دیروز بهم گفت سحر بسه دیگه بیشتر از این لاغر نشو اما من ایندفعه به حرف هیچکس گوش نمیدهم و تا جایی روند لاغری را ادامه می‌دهم که برسم به اندازهٔ ایده آلی که انتخاب خودمه و از همه مهمتر خودم خیلی دارم از راحت و آسان لاغر شدنم لذت میبرم و خودم را جلوی آینه عاشقانه تحسین میکنم و برای تشویق شدن کادوهای غیر خوراکیه زیبایی برای خودم میخرم

      4_ چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده میکنی؟ از احساس سیریم خیلی لذت میبرم از اینکه توجه و حساسیتم را از روی مواد غذایی برداشتم و از اینکه با تکرار و انجام تمرینات عملی دوره، خیلی از عادت‌های چاق کننده ام را به خوبی اصلاح کردم، خیلی لذت میبرم و از اینکه اختیار خوردن و نخوردن را از دست ذهن چاقم درآوردم و سپردم به مغز متناسبم لذت میبرم از اینکه سایزم کم شده و جسمم  شاداب‌تر و جوانتر شده لذت میبرم

      5_ چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت میتوانی ایجاد کنی؟ باید اصلاحات و عادت‌های متناسب کننده و رفتارهای صحیحی که در خودم ایجاد کردم را با تکرار و استمرار گسترشش دهم و تمرینات این دوره را هم به عنوان مکمل آنقدر تکرار کنم تا بصورت یک عادت متناسب کننده در مغزم تثبیت شود و این آگاهی را در مغزم حک کنم که ناخودآگاه من اصل را از بدل تشخیص نمی‌دهد و فقط به مرکز توجه من واکنش می‌دهد ناخودآگاه من نمی‌داند الان شب است یا روز است یا ساعت چند است یا غذایی که من میخورم سنگین و پُرکالری است یا سبک و کم کالری است و تشخیص نمی‌دهد که این غذا کباب است یا سرخ کردنی است یا آبپز است یا فست فود است یا میوه است و یا شیرینی و یا… این من هستم که اسم و عنوان روی غذاها گذاشتم و خودم را وادار میکنم که سر ساعت مشخصی غذا بخورم این من هستم که به غذاها برچسب پُر خاصیت یا مضر بودن را زدم این من هستم که هرم غذایی درست کردم و به خودم باید کردم که از تمام مواد داخل هرم غذایی در طول روز استفاده کنم این من هستم که با خلق چاقی اختیار خوردن و نخوردن را دادم دست شیطان ذهنم و نکتهٔ جالبش اینه که مسئولیت اشتباهات خودم را هم قبول نمیکنم 

      برای تغییر کردن در قدم اول باید بپذیرم که مسئول هر آنچه را که دارم تجربه میکنم خودم هستم آنوقت براحتی میتوانم تجربه هایم را به میل خودم تغییر دهم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 48 از 10 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/02 19:17
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 85 کلمه

        سلام سحر عزیز

        چقدر از خواندن کامنت شما لذت بردم و استفاده کردم

        واقعا این ما هستیم که به هر غذا و خوراکی ای برچسب زدیم و ارزش دادیم یا بی ارزشش کردیم و این ما هستیم که به خودمون تلقین کردیم الان باید این را بخورم و الان نیاز دارم این را بخورم.

        کلی چیز اضافه وارد بدنمون کردیم چون براش زیادی باید و نباید در نظر گرفتیم.

        فقط کافیه به خواسته بدن هوشمند مون احترام بذاریم، نیازی به این همه باید و نباید نیست.

        بازم ازت ممنونم 😇

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/07/02 20:36
          مدت عضویت: 405 روز
          امتیاز کاربر: 13520 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 154 کلمه

          سلام و عشق به لیلای عزیزم

          بسیار سپاسگزارم از شما وخوشحالم که نوشته من برایتان مفید بوده من همیشه کامنت دوستان عزیزم را که میخوانم میبینم در اکثر مواقع برداشتشان از لاغری با ذهن مثل رژیم‌های غذایی است مثلاً می‌نویسند که من تصمیم گرفتم دیگه شام نخورم یا غذای سبک بخورم یا فلان غذارو که سنگین و چاق کننده است نخورم درصورتی که در لاغری با ذهن لازم نیست ما نوع غذا را تغییر دهیم یا اندازه و مقدار تعیین کنیم یا ساعت‌های خاصی غذا بخوریم یا فعالیت وکار خاصی انجام دهیم در روش لاغری ذهنی ما موانع ذهنی را که خودمان ناآگاهانه ایجاد کردیم را برطرف میکنیم و نگرشمون را تغییر می‌دهیم آنوقت رفتار ما خودبه خود در جهت تناسب تغییر میکند عمل خوردن توسط مغز ما مدیریت می‌شود درست مثل ضربان قلب با تنفس مان و نیازی به تنظیمات دستی و کمک ما ندارد

          برای شما دوست عزیزم زیباترین تناسب اندام را آرزو میکنم🌹💗🌹

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار لیلا کشاورز
            1403/07/04 10:03
            مدت عضویت: 40 روز
            امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 49 کلمه

            سلام محدد سحر عزیز

            این پاسخ کامنت شما میشه بگیم خلاصه ای از چگونگی لاغری با ذهن است. من متن کامنت شما رو توی دفترم نوشتم که بعدا بخوانمش. توی ذهن خودم بود و بهش رسیده بودم ولی اینطور مختصر و مفید که شما بیان کردید واقعا عالی بود.

            بازم ممنون

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار سحر
              1403/07/04 15:03
              مدت عضویت: 405 روز
              امتیاز کاربر: 13520 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
              همیاری
              محتوای دیدگاه: 201 کلمه

              خواهش میکنم دوست گلم خیلی خوشحالم که تجربهٔ من از این مسیر صحیح تناسب سبب درک بهتر شما از آموزشهای ذهنی استاد عزیزم شده یکی از عوامل اصلی چاقی ما تمرکز و حساسیت روی عمل خوردنمون و دستکاری اونه که همین سبب شده ما گرسنگی واقعی را از گرسنگی کاذب تشخیص ندهیم من به این خطا خیلی دقت کردم و متوجه شدم که در موقع گرسنگی کاذب ته گلویم ضعف می‌رود و وقتی توجه ام را می‌بردم سمت معده ام خیلی واضح پُری و سیری  معده ام را احساس می‌کردم بنابراین هر وقت گرسنگی را از راه گلویم احساس می‌کردم اولین کاری که انجام میدادم دو لیوان آب خنک استفاده می‌کردم و در بیشتر مواقع این ضعف کاذب برطرف میشد و اگر بعد از نوشیدن آب بازم این ضعف گلو ادامه داشت دیگر اهمیتی بهش نمی‌دادم و خودم را مشغول کاری میکردم و معمولاً همان نیم ساعت اول این گرسنگی دروغین برطرف میشد و چندین بار که این خطا و ترغیب ذهن چاقم را انجام ندادم براحتی برطرف شد. لاغری با ذهن خیلی آسون و لذتبخشه فقط نیاز به تکرار آموزشها و صبوری داره و امیدوارم شما دوست با انگیزه و مصصم از این مسیر صحیح عالی‌ترین نتایج را کسب کنید👌

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/05 00:06
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 92 کلمه

        سلام به سحر خانم

        لاغری با ذهن باید یه عادت بشه یه سبک زندگی بشه بدون فکر کردن کلا عوامل بیرونی هر چی که هست رو باید بزاریم کنار اصلا بهش توجه نکنیم ذهنمون خالی بشه از افکاری که باعث چاقی شده یا کارهایی که فکر میکنیم باعث چاقی یا اضافه وزن میشه اطراف من کلی ادم هست اخرت بد غذا خوردن بد موقع غذا میخورن یسره فکشون در حال حال کار هستش فقط ذهنشون خالیه باید مثل متناسب های خالی از ذهن عمل کنیم تا نتیجه پایدار بشه

        ممنون بابت کامنت فوق العادتون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/07/05 13:26
          مدت عضویت: 405 روز
          امتیاز کاربر: 13520 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 175 کلمه

          سلام دوست هم مسیر من بسیار سپاسگزارم از لطف شما و ممنونم که وقت گذاشتید و نوشتهٔ مرا خواندید شما کاملاً درست میگویید باید لاغری ذهنی را در خودمان به یک عادت همیشگی تبدیل کنیم اما دوست خوبم ما نمی‌توانیم مثل افراد متناسب ذهن مان را از افکار چاق کننده خالی کنیم چون ذهن ما ورودی دارد اما خروجی ندارد افراد متناسب چون هیچ فکر چاق کننده ای در ذهنشان ندارند، موقع غذا خوردن هیچ نگرش چاقی نسبت به عمل خوردن در ذهنشان مرور نمی‌شود برای همین اگر اضافه خوری هم بکنند مغزشان براحتی اضافه ها را از بدنشان خارج می‌کند اما ما چون افکار چاق را وارد ذهنمان کردیم، همیشه در ذهن ما هستند و فقط می‌توانیم با بی توجهی آنها را در حالت خنثی نگه داریم و با ایجاد افکار متناسب کننده و توجه و تمرکز به آنها نگرشمان را تغییر دهیم آنوقت همه چیز خود به خود تغییر میکند و تمرکز ما از روی افکار چاق کننده برداشته میشود و ما براحتی متناسب میشویم

          جسمی متناسب و فکری آرام را برای شما آرزومندم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار حسن شهبازی
            1403/07/05 16:12
            مدت عضویت: 1548 روز
            امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
            محتوای دیدگاه: 50 کلمه

            سلام

            دوست هم مسیر

            کامنت های فوق العادهی نوشتی سپاسگزارم

            این قسمت رو خیلی دوست دارم

            👇

            با ایجاد افکار متناسب کننده و توجه و تمرکز به آنها نگرشمان را تغییر دهیم آنوقت همه چیز خود به خود تغییر میکند و تمرکز ما از روی افکار چاق کننده برداشته میشود و ما براحتی متناسب میشویم

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1403/07/02 15:50
      مدت عضویت: 706 روز
      امتیاز کاربر: 18370 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 426 کلمه

      – متناسب بودن چه حسی داره؟متناسب بودن حس ارامش داره بر ام از وقتی متناسب شدم حسم عالیه ی جور حس پرواز دارم حس رهایی انگار از اون همه فکر باید رها میشدم وشدم واز  سنگینی اونها رها شدم حس فوق العاده سبکی دارم حس رهایی حس ازادی حس ازاد بودن دارم حس اینک ازادم وابسته  نیستم حس قدرتمندی دارم حس رفاقت دارم حس نشاط از تازگی وطراوتی ک دروجودم هس دارم انگار خودمو حس میکنم خودمو میبینم حس ی انسان تازه متولد شده رو دارم انگار دارم دنیا رو میبینم حس میکنم توانایی دارم

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟از اینک شکمم صاف شده وکوچک خیلی لذت میبرم از اینک سینه هام خوشفرم و کوچک شدن خیلی لذت میبرم از این ک پهلوهام متناسب شدن خیلی لذت میبرم از اینک بازوهام متناسب شدن کوچک شدن خیلی لذت میبرم از اینک رانهام کوچک شدن خیلی لذت میبرم از اینک راحت میشینم تو جمع خیلی لذت میبرم از اینک میتونم راحت کارهای شخصیمو انجام بدم خیلی لذت میبرم از اینک میتونم راحت از پله ها بالا برم خیلی لذت میبرم از اینک میتونم بدون بالش بخوابم خیلی لذت میبرم از این ک میتونم هر لباسی ک دوس دارم با هررنگی ومدلی بخرم وبپوشم لذت میبرماز اینک پشتم صاف شده خیلی لذت میبرم از اینک ساق پاهام کوچک شدن خیلی خوشحالم از اینک زانوهام متناسب شده خیلی لذت میبرم از اینک دستهام ظریف شدن خیلی لذت میبرم از اینک راحت راه میرم لذت میبرم ازاینک پاهام خوشگلو خوش فرم شده خیلی لذت میبرم

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟امر وز مامانم بهم گف فرق کردی فریبا ومن خیلی لذت بردم وخواهرم هم تایید کرد همسرم دیروز بهم گف خوب داری لاغر میشی ها مادر بزرگم تو مهمونی گف  گوش شیطون کر انگار لاعر شدی خاله معصومم گف بهم فریبا لاغر شدی رباب  چن روز پیش بهم گف فریباخوب  لاغر شدی

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟من  در خودم میبینم ک پرخوری نمیکنم من میبینم ک با غذا خودمو اروم نمیکنممن میبینم اروم غذا میخورم من میبنم ک با ارامش غذا میل میکنم من میببنم ک در لحظه غذا مو میل میکنم من میببنم وقتی نیاز جسمی دارم غدا میل میکنم من میبینم ک چیزی ک دوس دارم رو میل میکنم من میبنم ب فکر خوردن نیستم من میبینم ک درگیر خوردن و نخوردن نیستم من میبینم ک چیزیک نیازم نیس نمیخورم ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟باید برحسب نیازم غدا میل کنم وابسته ب دیگران نباشم وابسته ب ساعت نباشم ومستقلانه غذامو میل کنم باید اروم بخورم عذامو تا بفهمم چی میخورم و تا ب اندازه بخورم باید ب طعم وبو مزه عدا توجه کنم تا بتونم اون لذتی ک دنبالشم رو درک کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1403/07/02 13:13
      مدت عضویت: 394 روز
      امتیاز کاربر: 5205 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 616 کلمه

      بنام خداوند یکتا وقدرتمند

      سلام خدمت استاد عزیزم وتمام دوستان گلم

      خدایا بابت حس قشنگ وحال خوبم در این سایت سپاسگزارم

      من دیروز نتم خراب بود وقت نکردم وشب قبل خواب تونستم قسمت چهارم رو ببینم وهمون موقع به سوالات در دفتر قشنگ لاغری با ذهنم جواب دادم ودیگه خواب نذاشت در سایت بنویسم ولی انقد غرق در حس زیبای لاغری بودم که شب هم خوابشو دیدم کلی لذت بردم توی خواب بعد دخترم بیدارم کرد وگفت تشنمه وبا خودم گفتم کاش بیدارم نمیکرد چقد لذتبخش بود خوابم ،ممنونم استاد خدا در عوض این حس های خوبی که تجربه میکنیم هزاران برابرشو به زندگیتون برگردونه ،خدایا شکرت

      ** سوال اول متناسب بودن چه حسی دارد ؟

      متناسب بودن حس سرزندگی وشادی داره

      متناسب بودن حس جوانی وشوق بیشتر به زندگی داره

      متناسب بودن حس سبکی وفرز بودن در کارها داره

      متناسب بودن حس ارزشمندی ولیاقت بهترینها رو داشتن داره

      متنلسب بودنحس قدرت وتوانایی داشتن داره

      متناسب بودن حس سلامتی داره

      متناسب بودن حسحس خوشگل وناز بودن داره

      متناسب بودن حسلطافت ومعصومیت داره

      متناسب بودن حس ملکه بودن داره

      متناسب بودن حس رضایت درونی داره

      **سوال دوم ،از چه تغییراتی در جسم خود لذت میبری؟

      از اینکه بالام خوش فرم وکشیده شدهاند لذت میبرم 

      از اینکه انگشتام وناخونام خوش فرم وکشی ه شدن خیلی خوشحالم 

      از اینکه سینه هام خوش فرم شون لذت میبرم 

      از اینکه شکممم صاف شده وکمر بند چربیم ازبین رفته وپهلو ندارم بسیار خوشحالم 

      از اینکه رانام کشیده وخوش فرم شدن وپاهای کشیده وزیبایی دارم بسیار خوشحال وسپاسگزارم

      **سوال سوم واکنش اطرافیان به تناسب اندامم ؟

      اولین نفر همسر با معرفتم هست که کلی خوشحال میشه وتشویقم میکنه ومیگه تو اگه تصمیمی را قطعی بگیری تمام تمرکزتو روش میزاری وبه بهترین شکل انجامش میدی آفرین به پشکارت 

      دوم پسرم که میگه آفرین مامان لایک داری وبا دستش برام لایک میزنه 

      دختر کوچولوم اطرافم میچرخه ودم به دقیقه میگه مامان خوشگله دوست دارم 

      اطرافین هم با تعجب میگن آفرین مگه رژیم گرفتی ومن میگم به نظرت اگه مثل قبل رژیم میگرفتم الان سرحال بودم  ؟ وبا لبخند زیبای لاغری میگم من با قدرت ذهن عزیزم لاغر شدم وکلی تعجب میکنند وباور نمیکنند واگر کسی خواهان بود سایت دوست داشتنی استاد را معرفی میکنم 

      سوال چهارم چه تغییری در افکار ورفتار خودت احساس میکنی؟

      بسیار سپاسگزارتر شدم وهربار که جلو آینه میرم خودمو تحسین میکنم وخدای خاق زیبایها رو شکر میکنم

      دیگه مثل قبل ریزه خواری نمیکنم وباخیال راحت بدون ترس ونگرانی اندازه نیازم غذا میخورم  ،

      هروقت میرم سراغ یخچال دیگه میل به‌خوراکی ومیوه ندارم وفقط بطری آب را بر میدارم ومیخورم وپوستم هم بسیار شفاف شده چون آب زیادی میخورم دیگه مثل گذشته با بچه هام صبحانه نمیخورم چون صبح زود اندازه نیازم با همسرم خوردم بچه ها دیرتر بیدار میشن

      دیگه پس مونده غدا ومیوه ها رو نمیخورم به بهونه اصراف شدن من که سطل آشغال نیستم

      چون اندام زیبایم را دوست دارم وبرای خودم ارزش قائلم در مقابل تعارف دیگران در صورت سیر بودن نه میگم

      خوردن دیگه برام لذت بخش نیست مگر موقعی که گرسنه هستم واون هم اندازه نیاز بدنم با لذت میخورم 

      از خداوندبابت نعمتهای که بهم داده تا بخورم وبدنم برای انجام فعالیتها انرژی بگیره سپاسگزارم واز اوطلب بخشش میکنم که برچسب چاق کنندگی به مواد غذایش زدم در صورتی که اونا اومدن به من کمک کنند نه اینکه باعث آزار واذیت من بشن ومن خودم با باورهای اشتباه نسبت به اونا خودمو دچار اضافه وزن کردم ،خدایا شکرت

      سوال پنجم چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خود میتونی داشته باشی؟

      من باید ریزه خواری را اصلاح کنم 

      در صورت سیری به هیچ وجه چیزی نخورم با بچه هام دوباره صبحانه نخورم 

      شوهرم دیر میاد از سر کار من با اون غذانخورم چون خوردم قبلا

      سر یخچال میرم دلم برا خوراکی ومیوه ها ضعف نره وسعی کنم آب بخورم وجلوی ولع خودمو بگیرم

      غذایی که دوست دارم بخورم 

      پس مونده غذاها رو دور بریزم ونخورم

      ممنون از استاد عزیزم 

      برای خودم وهمه دوستان تناسب اندام را خواهانم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/02 19:25
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 41 کلمه

        سلام خانم سکینه عزیز

        چه کامنت خوبی، ممنون

        چقدر زیبا بود که از خدا بابت برچسب زدن به نعمت هایش طلب بخشش کردید، واقعا این مفید و مصر کردن غذاها و نعمت های خدا یه جور ناشکریه، خدا رو شکر که آگاه شدیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/04 09:44
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 79 کلمه

        سلام 

        به سکینه خانم

        این قسمت کامنت شما رو لذت بردم خیلی خوشم اومد و اینجا مینویسم که یاداوری بشه برای خودم

        ««از خداوندبابت نعمتهای که بهم داده تا بخورم وبدنم برای انجام فعالیتها انرژی بگیره سپاسگزارم واز اوطلب بخشش میکنم که برچسب چاق کنندگی به مواد غذایش زدم در صورتی که اونا اومدن به من کمک کنند نه اینکه باعث آزار واذیت من بشن ومن خودم با باورهای اشتباه نسبت به اونا خودمو دچار اضافه وزن کردم ،خدایا شکرت»»

        سپاسگزارم از شما

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/02 12:39
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 917 کلمه

      بنام خداوند مهربان

      با سلام و درود و خدا قوت خدمت استاد گرانقدر و دوستان پر انرژی هم مسیرم 

      روز ۱۸: 

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۱.حس فوق العاده پاکی و بهداشت فردی و نظافت و خوش بویی برام داره و خیلی از حضور در جمع لذت میبرم و ترس از بوی عرق نداشتن رو برام داره

      ۲. حس آرامش و سلامتی و شادابی و زیبایی و عشق بیشتر نسبت به خودم و شرایط عالی زندگیم رو برام داره 

      ۳. حس قدرتمندی و شجاعت و ارزشمندی و برگشتن به تنظیمات اصل خودم که خدا منو متناسب خلق کرده بود و خودم خرابش کرده بودم و امانت خداوندیم و خانه حضورم  رو در زمین دوباره به زیبایی اصلی رسوندم و حس خوشبختیم رو به شکوفایی رسوندم با قدرت درونی خودم صد در صد تضمینی با لذت و عشق و اشتیاق رو برام داره و حس لبخند عمیق و رضایت خدا و خودم از زندگی شاد و پر انرژی الهی رو با تمام وجود حس میکنم  

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۱.از اینکه شکم تخت و صاف و کمرم باریک و خوش فرم شده به شدت لذت میبرم و حس قدرت خلق درونی خودم خیلی لذت بخشه برام 

      ۲. از اینکه بازوهام به شدت خوش تراش و متناسب شده و سینه هام عضلانی و خوش فرم و کوچک شده و لباس خیلی به اندام زیبام شیک و عالی شده به شدت لذت میبرم 

      ۳. از اینکه پایین تنه ام متناسب و خوش فرم شده رانهای خوش تراش و کشیده ام و ساق پای باریک و عالیم و باسن کوچک عضلانی خوش فرمی دارم دقیقا مطابق سلیقه خودم اندامم رو تراشیدم خیلی برام لذت بخشه و افتخار آفرینه و خیلی تحسین خودم برام ارزشمنده

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۱.خواهرم نرگس که همیشه میگفت عین کبک سرت رو کردی زیر برف الان از دیدن من کلی ذوق میکنه و کلی بهم تبریک میگه و از اینکه جا نزدم و ادامه دادم حالا لب به تشویقم باز کرده و کلی انگیزه گرفته که اونم برگرده تو مسیر پکیج کامل خوشبختی و خودشو انقدر شکنجه نکنه و مامانمم میگه میبینی آسی چه خوب شده و بهم افتخار میکنه و از نگرانی برای سلامت من دراومدن   

      ۲. مهندس انرژی درمانیم رو توی آسانسور خونه عمم که همسایه هستن دیدم و سلام کردم با حیرت نگاهم کرد و چشماش رو ریز و درشت کرد تا منو به خاطر آورد و کلی خوشحال شد برام و تشویقم کرد و گفت حالا خوب شد آفرین آفرین همینجوری ادامه بده عالی شدی

      ۳. عکس قبل و بعد من رفت تو آلبوم شگفتی سازا و استادم منو تشویق کرد و دوستان شگفتی سازمم به من تبریک گفتن به خاطر اینهمه قدرت در رسیدن به تناسب اندام دائمی که عمل صالح منه و انگیزه عالی برای ادامه دادن دوستان مخصوصا کلاس اولی و ادامه با اشتیاق خودم در مسیر برای خلق تمام آرزوهام و من و اینهمه خوشبختی کاملا طبیعیه و لبخند رضایت خدا برای اشرف مخلوقات بودنم 

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۱. خیلی خیلی فعال تر و پر انرژی تر شدم همش دوست دارم با خواهرزاده هام بازی کنم و کلی خوش بگذرونیم و یه خاله پر انرژی هستم براشون و میگن خاله حسابی پایه شدیا 

      ۲‌. خیلی تسلط به افکارم دارم و خیلی از افکار منفی من خود به خود از بین رفته و در مسیر پیشرفت ایده های ناب ثروت سازم و افکارم به شکوفایی و قدرت خلق من خیلی کمک میکنه 

      ۳. خیلی از رفتار خودم رضایت دارم فقط بر اساس نیاز میخورم کانالهای عصبی منو تحریک به خوردن نمیکنن و خیلی رها و با آرامش و بی حس محرومیت و محدودیت از خوردن و انتخاب مورد علاقه هام بدون ترس و عذاب وجدان لذت شکر گزاری دارم  

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      ۱. هر روز با تکرار لذت بخش کود و سم و آبیاری و نور کافی به درخت تناسب فکری خودم بدم و توجهم همسو با خواسته هام باشه و به آموزشهام فوق العاده عالی بدون هیچ رنج و اجباری عمل کنم چون من عاشق آزادیم  

      ۲.اعتماد به حرف مردم رو کاملا در خودم بی اثر کنم و از هر نوع بحث و اثبات کردن خودم به دیگران بپرهیزم و نتیجه صد در صدی من گویای همه چیز هست برای هدایت دیگران و دلسوزی برای دیگران رو تو خودم ضعیف کنم که خدا هوای همه بنده هاش رو داره و هر کس هدایت بخاد خدا خودش کمکش میکنه  

      ۳. استمرار و تکرار و ادامه دادن با اشتیاقم سر لوحه کارم باشه و هیچ عجله ای نداشته باشم فقط سمت خودمو درست کنم و نتیجه رو صد در صد دریافت میکنم رد خور نداره وقتی درست برنامه ریزی کنم منطق خودم رو وارد ناخودآگاه میشه و فرمول دقیقا همینه و عمل میکنه و از قوه تخیلم به نفع خودم استفاده کنم و بازتابش صد در صدیه قانون عمل و عکس العمل محاله جواب نده و احساس بی نظیرمم گواه و شاهد کامل این ماجراست

      دقیقا برعکس گذشته چالشی خودم که منو در مسیر رشد و شکوفایی قرار داد  

      خدایا شکرت شکرت شکرت 

      استاد بی نظیرم از کمکهاتون و آموزشهای فوق العاده و این فرصت عالی بی نهایت ممنونم

      آسیه جونم مسیر خوشبختی خیلی آسون و لذت بخش بود و حالا در مسیر درستی و من خیلی توانمندم و این که شرایطم رو خودم رقم میزنم هیچ شکی ندارم و من یک لشکر یه نفره هستم و به خودم افتخار میکنم که لایق بهترینهام و شگفتی ساز شدنم خیلی طبیعی و آسونه 

      و در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست

       

      ادامه دارد با لذت بردن از بودن در لحظه حال و اشتیاق فراوان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1403/07/02 11:25
      مدت عضویت: 415 روز
      امتیاز کاربر: 7835 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 347 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      – متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب بودن به من حس آزادی میده ،حس قدرتمند بودن  چون در گذشته فک میکردم که چاقی من دست خودم نیست و یه چیزی از بیرون اونو بهم تحمیل می‌کنه، حس اعتماد بنفس ،حس ارزش قائل بودن برای خودم، حس رهایی؛ اینکه دیگه به غذا وابسته نیستم اینکه شادی و غم من یا لذت بردن و نبردن من از زندگی به خوردن ربط نداره.

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      اینکه شکمم صاف شده اینکه پاهام لاغر و کشیده ست بازوهام لاغر و خوش فرم شده اینکه دیگه برای خوردن ولع ندارم و راحت میتونم از خوردن دست بکشم اینکه تو مهمونی ها دیگه مثل بقیه رفتار نمیکنم. ومیتونم وقتی سیر هستم چیزی نخورم اینکه دیگه موقع خوردن غذا افکار چاق کننده تو ذهنم مرور نمیشه و غذاها برام فرقی ندارن و توی ذهنم دسته بندی شون نمیکنم

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      همسرم منو بخاطر تناسب اندام تحسین می‌کنه و خانواده م که خیلی بمن تاکید داشتن خودمو لاغر کنم با دیدن من خوشحال میشن و منو بابت این اندام و هیکل جدید تحسین میکنن .

      خواهرم که چاق هستش از من راز لاغرمو می‌پرسه و میگه چه رژیمی گرفتی و من فقط میتونم لبخند لاغری رو به اون تحویل بدم چون چیزی دیگه ای برای گفتن ندارم

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      در ذهنم غذای چاق کننده و لاغر کننده وجود نداره دیگه کالری شماری برام معنایی نداره دیگه وزن کردن رو به طور کامل ترک کردم دیگه اعتقادی به این ندارم که پرخوری میکنم و بابت ش خودمو سرزنش نمیکنم ،دیگه از شام خوردن نمی‌ترسم و غذاها رو برای وعده های ناهار و شام تفکیک نمیکنم .

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      خوردن هرشب هله هوله رو باید ترک کنم

      باید خوردنم براساس نیاز بدنم باشه و نقطه سیری و گرسنگی خودمو دقیق تر پیدا کنم

      دست از عجله کردن برای لاغری بردارم

      زندگیمو بکنم و همه چیز رو به بعد از لاغر شدن موکول نکنم

      از اینکه دیگران در مورد چاق بودنم حرف میزنن ناراحت نشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/04 09:32
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 31 کلمه

        سلام فهیمه خانم

        اییی گفتی

        «زندگیمو بکنم و همه چیز رو به بعد از لاغر شدن موکول نکنم»

        انتظار لاغری بدون باور لاغری 

        منتظرم لاغر شم ولی جایی تو ذهنم خالی نکردم براش

        نکته طلایی گفتی

        مرسی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم رمضاني
      1403/07/02 11:20
      مدت عضویت: 1414 روز
      امتیاز کاربر: 14860 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 495 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      من هر شب تجسم شبانه رو انجام میدم و معمولا با همون افکار خوابم میبره و البته بعضی از شبها هم در عین حالی که دارم تجسم میکنم چون افکار شلوغی دارم دیرتر خوابم میبره ولی میدونم وقتی این کارو ادامه بدم همه چیز اوکی میشه و با فکر لاغری خوابیدن برام عادت میشه و در طولانی مدت یاد میگیرم هر چیزی که در طول روز گذشته ،دیگه تموم شده و من موقع خواب باید به چیزای که دوست دارم تجربه کنم فکر کنم 

      حالا ما میخوایم از این به بعد روی منطق ذهنیمون کار کنیم ،منطقی که یه عمر به ما گفته چاق شدن مثل آب خوردنه ولی لاغر شدن سخته،تو نمیتونی لاغر بشی،تو پرخوری، تو نمیتونی مثل لاغری رفتار کنی،…

      مل میتونیم این موضوع رو هم به عادت خودمون تبدیل کنیم هر روز ،چند تا سوال از خودمون بپرسیم و جوابها رو بنويسيم و اینکار میشه توجه کردن به اون چیزی که میخوایم :

      من دو روزه که صبحها این سوالات رو مینویسم و جواب میدم 

      سوال اول:متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب بودن حس خوشبختی و رضایت داره،من وقتی متناسب بشم احساس توانمندی میکنم ،من وقتی متناسب بشم احساس جوانی و سلامتی و شادابی میکنم و مشتاق میشم بهتر زندگی کنم و به خواسته های بیشتری در زندگیم برسم 

      سوال دوم :از چه تغیراتی در جسم خودت لذت میبری ؟از اینکه کمرم باریک و استخونی شده لذت میبرم ،از اینکه شکمم صاف شده و میتونم کمربند ببندم لذت میبرم ،از اینکه پاهام خیلی لاغر شده غرق در شادی میشم ،از اینکه اندامم مثل تصویر روی گوشیم شده احساس خوبی رو تجربه میکنم 

      سوال سوم:چه بازخوردی از اطرافیانت میگیری؟

      یکی از نزدیکانم که خیاطی بهم میگه چقدر خوش اندام شدی اندازه هات مثل اندازه های مانکن شده واقعا آدم لذت میبره برات لباس بدوزه 

      بچه‌ های سایت و استاد عزیز بهم تبریک میگن و کلی تشویقم میکنن

      مادرم میگه خوش به حالت چقدر لاغر شدی سبک پا شدی آفرین به پشتکارت 

      سوال چهارم:چه تغییری در رفتار و افکارت شکل گرفته ؟دیگه به لاغری و چاقی و غذا ها و خوردنهام فکر نمی‌کنم، احساس آزادی نمیکنم، هر وقت گرسنه ام شد میخورم و هر وقت سیر شدم دیگه ادامه نمیدم حتی اگه لقمه رو برده باشم سمت دهنم میزارمش زمین و رهاش میکنم و اصلا برام مهم نیست که غذا هدر بره یا دور ریخته بشه 

      نصف شب که بیدار میشم فقط آب میخورم و حتی اگه بهترین خوراکی ها رو داشته باشیم بهش فکر هم نمیکنم چه برسه بخوام بخورم.

      تمایلی به خوردنهای اضافی و یا تنقلات ندارم 

      سوال پنجم:چه کاری میتونم انجام بدم که به خودم کمک کنم ؟

      میتونم هر جا که افکار چاقی اومد همونجا متوقف کنم ،میتونم وقتی خواستم تنقلات بخورم فکر کنم و اگه واقعا گرسنه نبودم نخورم 

      میتونم نصف شب که بیدار شدم به جتی خوردن میوه یا شیر آب بخورم 

      میتونم غذاهای نونی رو بدون نون هم امتحان کنم و بعد از سیر شدن دیگه رهاش کنم 

      من از جواب دادن به سوالات حس خوبی گرفتم و دوست دارم اینکارو ادامه بدم 

      استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم 

      خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/02 09:57
      مدت عضویت: 1778 روز
      امتیاز کاربر: 9171 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 202 کلمه

      به نام خدای خوب و نازنینم تمرین روز دوم یک لاغری حس سبکی و سلامتی رو داره حس محتاج نبودن به دیگران حس زرنگ بودن حس کاری بودن حس باعرضه بودن داره 

      ۲ .از اینکه میرم جلوی آینه و یه هوا لاغرتر شدم خیلی لذت می‌برم و این رو شروع تغییرات خیلی بزرگ و چشمگیری می‌دونم دیگران هنوز زیاد درک نکردن فقط یکی از همسایه‌ها گفت لاغرتر شدی 

      ۴ .خیلی به خوردن‌هام آگاه‌تر شدم مثلاً دیشب من و همسرم عادت داریم که موز بزرگ باشه با هم نصف می‌کنیم دیشب وقتی موز آوردم برای همسرم طبق عادت موز رو نصف کردم و نصفش رو به ایشون دادم نصفش رو می‌خواستم بخورم که یک لحظه خشکم زد گفتم من چرا دارم اینو می‌خورم من که گشنه نیستم نیم ساعت پیش شام خوردم و بقیه موز رو هم دادم به همسرم و گفتم بگیر مال خودت،ایشونم خندید به این فکر کردم که ای داد بیداد از چه سوراخ‌هایی گزیده می‌شم و خودم خبر ندارم

       ۵ .از این به بعد سعی می‌کنم مثل آدم‌هایی که روزه هستند برخورد کنم آدمی که روز است خیلی حواسشون هست که تا وقت اذان چیزی توی دهنشون نبرن منم سعی می‌کنم تا وقتی کاملاً گرسنه نیستم چیزی توی دهانم نبرم موفق باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/04 09:00
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 40 کلمه

        سلام به شادی خانم

        واقعا درست گرفتید وقتی تصمیم میگیریم که تا گرسنه نشدیم چیزی نخوریم و طبق عادت مواد خوراکی رو داخل بدن نریزیم معده و روده و جاهای دیگه بدن استراحت بیشتری کنه و طول عمر بیشتری داشته باشه 

        سپاسگزارم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/07/02 09:16
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 286 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم.

      روز دوم

      – متناسب بودن چه حسی داره؟ متناسب بودن بهم احساس ارزشمندی بیشتر میده،احساس رهایی از افکار منفی،شوق و شعف،متناسب بودن تمایل منو به زندگی بیشتر میکنه،منو در انجام کارها زرنگ تر کرده.متناسب بودن به من حس عشق بیشتر را میده.متناسب شدن باعث میشه من از زندگیم،از همسرم،از خودم،از وجودم لذت بیشتری ببرم.

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟از اینکه تمرکزم بالاتر رفته،از اینکه سینه هام کوچکتر و خوش فرم تر شده،از اینکه شکمم تخت و صاف شده،پهلوهام تخت و صاف شده.وزنم۵۶کیلو گرم شده.از اینکه خوشگلتر به نظر میرسم.موهام زیباتر شده.پوستم شفاف تر شده اندامم سکسی تر شده باسنم کمی برجسته شده بسیار لذت میبرم.

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟خب پدرم میگه زهرا انگار نه انگار رو موتور نشسته از بس سبکه که انگار چیزی رو موتور نیست.هر موقع میگه پشتمو لقد کن دیگه انقدر سبکم که میگه فایده نداره. همسرم بهم میگه که خیلی زیباتر شدی،خیلی جذابتر و سکسی تر شدی.

      فروشگاه میرم همه میگن وای اصلا این لباسها انگار اندازه شما دوخته شده چه اندامی چه بدنی. فامیلا همه میگن زهرا چه خوش هیکل شده.همسایه ها همه میگن چطور اینطوری لاغر شدی و…

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟خب دیگه حرص و ولع خوردن ندارم.هرموقع چیزی خواستم میخورم هرموقع نخواستم نمیخورم.دیگه غذاهای رنگارنگ وسوسه ام نمیکنه.تمایل زیادی به خوردن ندارم گاهی با یک وعده در روز هم سیر میشوم.

      مهربانتر شده ام دقت و تمرکزم بالاتر رفته،شادترم مدت طولانی تری در احساس خوبمو…

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟سعی میکنم تمرینات ذهنی و دوره هامو موبه مو عمل کنم.حواسم به اعمال و افکارم باشه.ناظر اعمالم باشم.غذاهای سالم تر بخورم.آرامش خود را بیشتر کنم. عجله نکنم.عجله نکنم عجله نکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/04 08:55
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 72 کلمه

        سلام به زهرا خانم

        چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟خب پدرم میگه زهرا انگار نه انگار رو موتور نشسته از بس سبکه که انگار چیزی رو موتور نیست.هر موقع میگه پشتمو لقد کن دیگه انقدر سبکم که میگه فایده نداره.

        خیلی باحال نوشتی که پدرتون میگه انگار نه انگار رو موتور نشستی احساس لذت و شور شعف میده این سبکی حستون رو واقعا درک کردم 

        ممنون از کامنت عالی که نوشتید حسم رو خوب کرد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار زهرا آقچه لو
          1403/07/05 00:49
          مدت عضویت: 118 روز
          امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 34 کلمه

          سلام اقا حسن چون من قبلا که با رژیم کلی لاغر شده بودم پدرم همیشه میگفت انگار نه انگار زهرا رو موتوره و واقعا دلم میخواد دوباره اون حس و اون حرفها را بشنوم.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/02 07:38
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 504 کلمه

      سلام به همه

      روز 2

      من امروز هم سوالات را در دفترم جواب دادم و باز هم تحت تاثیر جوابم به سوال 4 و 5 قرار گرفتم. چون واقعا تغییرات خوبی توی خودم به عینه مشاهده کردم.

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      غذا را با لذت و با توجه می خورم. چقدر دیروز از خوردن کیک هلو که خواهر عزیزم پخته بود و برام آورده بود لذت بردم. فوری و تند تند نخوردمش که بعدش هم فوری چایی رو بفرستم روش. وقتی وسط کیک بودم و یهو به خودم اومدم، بقیه ش رو با آرامش و با حس عالی نوش جان کردم. چقدر بافت کیک عالی و اسفنجی شده بود و دیدم خواهرم چقدر پیشرفت کرده. چقدر خوش طعم و خوش مزه بود. آردش سفید و نرم بود، هلوها بسیار خوش مزه و خوش عطر و طعم بودن و من فقط مزه نصفش را متوجه شدم، چون نصفه اول را یکجا بلعیده بودم. 

      دیگه درگیر ساعت و وعده غذایی نیستم، ساعتها میشه که بیدارم ولی هنوز میل به خوردن صبحانه پیدا نکردم، لزوما فقط به این دلیل که صبح شده صبحانه نمی خورم، وقتی گرسنه م شد می خورم.

      به غذاها و خوراکی ها و شیرینی ها ولعی ندارم، چقدر چشم و دلم سیر شده. چقدر کارکرد روده م بهتر شده و با اینکه زیادی نمی خورم سر موقع و مرتب کارش رو انجام می ده. دیگه به این فکر نمی کنم که کم خوردن من باعث یبوست می شه.

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      من به این دلیل که قبلا هم گفتم که من یه ترس و قضاوتی نسبت به مواد غذایی پیدا کردم نمی خوام اصلاحاتم ربطی به خوردن و نخوردن داشته باشه، چون من واقعا واقعا زیاده خوری نمی کردم نسبت به وقتی که متناسب بودم، اتفاقا این دو سال که پیج فروش خوراکی جات داشتم و خوراکی های رژیمی هم جزو محصولاتم بود، زیادی تحقیق کردم و پیج های تناسب اندام و سبک غذایی سالم رو دنبال کردم، و همین باعث حساسیتم به خوردن خودم و به مواد غذایی شد و به نظر خودم همین دلیل اصلی اضافه شدن وزنم شد. پس از سراغ اصلاحات منعی نمی رم. من دارم سعی می کنم با مواد غذایی که آفریده های خدای مهربونه هر چه بیشتر آشتی کنم. پس اصلاحات را در سطح ذهن انجام می دم:

      من امروز هم به فایل گوش کردن و کامنت خوندن و کامنت نوشتن ادامه می دم. خودم رو در جریان لاغری با ذهن قرار می دم. روزانه یکی از جلسات 100 گام رو گوش می کنم و از آگاهی هاش استفاده می کنم. نوشتن روزانه همین تمرین را جدی می گیرم، این حس جذابی که از نوشتن به دست میاد را دست کم نمی گیرم و ازش استفاده می کنم. من واقعا الان بعد از نوشتن از احساسم و بازخورد دیگران و سوالات دیگه در بهترین احساس به سر می برم. غذا را با حواس جمع تر و با تمرکز و با عشق می خورم و نوش جانم می کنم.

      استاد عزیزم ممنون از این تمرین عالی و تاثیر گذار

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 43 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/04 08:35
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 117 کلمه

        سلام به لیلا خانم

        امروز که داشتم کامنت شما رو میخوندم و نوشته بودید که با لذت میخوردم و حواسم به خوردنم بود و با عجله نمیخوردم با این کار دو تا اتفاق میفته یکی اینکه در لحظه حال زندگی میکنیم و حواسمون به حال هستش و وقتی هم در لحظه زندگی میکنیم و لذت خوردن رو تجربه میکنیم و توجه میکنیم به مزه خوب احساس خوبی بهمون دست میده و احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب میشه و تمرکزمون میره سمت متناسب شدن 

        دومین اتفاق هم اینکه سپاسگزار تر میشیم هم از کسی که اون غذا و یا چیزی رو که پخته و هم از خدایی که این نعمت رو داده پس هر دوش سود سود سود هستش 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/04 08:44
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 67 کلمه

        سلام

        بنظرم یکی از اصول اصلی رسین به تناسب اندام 

        این جمله شما و عمل به اون هستش که خودم از روزی که این دوره رو شروع کردمو با تعهد ادامه میدم و دارم عمل میکنم و نتایج خیلی خوبی گرفتم

        «خودم رو در جریان لاغری با ذهن قرار می دم. روزانه یکی از جلسات 100 گام رو گوش میدم»

        سپاسگزار شما و همه دوستان هستم که کامنت های عالی مینویسید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/07/02 07:20
      مدت عضویت: 257 روز
      امتیاز کاربر: 500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 155 کلمه

      روز دوم 

      سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      ۱.متناسب بودن لذتی داره که هیچ چیز نداره به من حس آرامش و شاد بودن میده 

      به من احساس ترس از غذا رو از بین میبره 

      به من اعتماد به نفس میده 

      ۲از اینکه شکم صاف و کمر باریکی دارم یه دنیا لذت میبرم و میتونم نیم تنه بپوشم 

      ۳همه دوستام به من میگن افرین به این اراده چطور اینطور لاغر شدی 

      داداشم به من میگه همیشه تلاش کردی و به نتیجه رسیدی 

      ۴.من خیلی نسبت به غذا خوردن ترسم کمتر شده و کلا ذوق نمیزنم برای خوردن 

      ۵.من ریزه خواری رو اصلاح میکنم و سعی میکنم باقی مانده غذای بچه هام رو نخورم و سعی میکنم به غذا ناخنک نزنم 

      با تشکر 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 28 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/04 06:28
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 44 کلمه

        سلام به دوست گرامی

        ۱.متناسب بودن لذتی داره که هیچ چیز نداره به من حس آرامش و شاد بودن میده 

        وای وای حال کردم لذت بردم لذت بردم که گفتی متناسب بودن لذتی داره که هیچ چیزیییی نداره واقعا هیچ لذتی بالاتر از متناسب بودن نیست

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار ط.ه
          1403/07/05 14:30
          مدت عضویت: 257 روز
          امتیاز کاربر: 500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 9 کلمه

          واقعا متناسب بودن لذت داره از ته قلبم میخوامش

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار حسن شهبازی
            1403/07/05 14:49
            مدت عضویت: 1548 روز
            امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
            محتوای دیدگاه: 7 کلمه

            سلام

            با پشت کار و استمرار قطعا میرسیم

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بی همتا
      1403/07/02 01:37
      مدت عضویت: 1686 روز
      امتیاز کاربر: 11238 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 131 کلمه

      سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی روز اول 

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      حس اطمینان از اینکه جایی که هستم درسته ، در نقطه ای قرار دارم که باید باشم. حس امنیت. 

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از اینکه شکمم کامل جمع شده خیلی خوشحالم و بالاتنه ام فرم گرفته واقعا لذت میبرم.

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      منو می‌بینن جا میخورن و حرف شون یادشون میره و همش ازم میپرسن چیکار کردم که انقدر خوب شدم.و من لبخند میزنم.

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      به خودم احترام بیشتری میذارم و حس و حال خوبی دارم این روزا.

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      منظم تر باشم و برنامه تناسب فکری رو جزو اولین کارهای روزم قرار بدم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/07/01 23:53
      مدت عضویت: 257 روز
      امتیاز کاربر: 500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 235 کلمه

      سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      به نام خدای بزرگ و مهربان الهی شکر که این جلسه هم تشکیل شد و ما توفیق گوش دادن به آن رو داشتیم 

      • سوال ۱:متناسب شدن من رو از فکر چاقی نجات میده و ذهن من رو آرام میکنه و دیگه نگران چیزی نیست
      • متناسب شدن به من آرامش میده 
      • متناسب شدن به من اعتماد به نفس میده 
      • عاشق متناسب شدنم روانیم برای متناسب شدن آرزومه
      • ۲:از اینکه سازمان ۳۸ شده و شکمم صاف شده و میتونم شلوار جین خوشگل بپوشم و پیراهن کمر دار بپوشم لذت میبرم 
      • از اینکه سایز سینه من کم شده لذت میبرم 
      • از اینکه شبیه عکس انتخابی شدم خوشحال میشم 
      • از اینکه سرشانه هایم لاغر شده لذت میبرم 
      • ۳:همسرم از همه بیشتر خوشحال شد و لذت برد که من دیگه نگران چاقی نبستم و به آرزوم رسیدم 
      • دخترم به من میگه خیلی خوشتیپ شدی 
      • همکارام به من میگن عالی شدی 
      • ۴:از اینکه به خوردن فکر نمی‌کنم لذت میبرم 
      • از اینکه باقی مانده غذا ها رو نمی‌خورم لذت میبرم 
      • از اینکه ناخونک نمیزنم به غذا لذت میبرم 
      • از اینکه میل به شیرینی ندادم لذت میبرم 
      • ۵:باید عادت ناخونک زدن رو ترک کنم و اصلاح کنم 
      • تا موقعی گرسنه نشدم نخورم 
      • ریزه خوردی رو ترک کنم 
      • هرکس درحال خوردنه منم باهاش نخورم 
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1403/07/01 23:46
      مدت عضویت: 445 روز
      امتیاز کاربر: 6840 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 424 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام به استاد عزیزم و دوستان همراهم 

      سپاس فراوان از استاد عزیزم چه راهکار عالی رو برای ما ارائه دادن تا ما نتیجه فراتر از انتظارمان رو بدست بیاریم ما هم به صورت نا خوداگاه وهم به صورت خودآگاه داریم ذهنم رو برای رسیدن به تناسب اندام برنامه ریزی میکنیم مطمئن هستم شگفتی ساز میشم به راحتی وآسونی 

      متناسب شدن چه حسی داره ؟ 

      حس آزادی ورهایی از افکار ورفتار چاق کننده درباره خوردن داره

      حس خوشبختی ورسیدن به سلامتی و اعتماد بنفس داره

      حس جوانی و شادابی وحس امید به زندگی برام داره 

      حس دوباره متولد شدن واز نو شروع کردن برام داره 

      از چه تغییراتی در جسم خودت لذت میبری ؟

      از تخت وصاف  شدن شکمم واز باریک شدن پهلوهام لذت میبرم 

      از خوش فرم شدن بالا تنه ام لذت میبرم چه قدر کمرم باریک وفوق العاده شده مثل تصویر انتخابیم شدم 

      حال جسمی وروحیم بسیار عالی شده و شفا از درونم شروع شده و کل جسمم رو احاطه کرده 

      چه باز خوردی از اطرافیان گرفتم ؟

      اولین باز خورد رو خودم به خودم میدم که فوق العاده شدی آفرین به شجاعت و انتخاب درستت وبه ایمان انتظار و اعتماد کردنت در این مسیر 

      همسرم با دیدن متناسب شدن جسمم بسیار خوشحال شد وبه من تبریک گفت وتحسینم کرد 

      پسرم بهم گفت چقدر زیبا شده ام وخیلی برام خوشحال شد 

      دوستم با دیدن من تعجب کرد وراز متناسب شدن من رو سوال کرد 

      چه تغییری در افکار ورفتار جدید خودت مشاهده می کنی ؟

      میبینم دیگه هوس هله و هوله نمیکنم وحتی نمیخرم 

      میبینم ریزه خواری نمیکنم ودر زمان گرسنگی غذا می خورم 

      در زمان پختن غذا ناخونک نمیزنم 

      توجه کمتری به مواد غذایی دارم 

      درباره چاقی ومواد غذایی  افکار چاق کننده رو مرور نمی کنم وباخودم درصلح هستم وبا غذاها برخورد درستی دارم وترس و نگرانی درباره هیچ ماده ی  غذایی ندارم 

      چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن در خودم بایدایجاد کنم ؟

      باید مثل افراد متناسب نسبت به چاقی و جسمم بی فکر باشم وفقط غذا بخورم تا زنده باشم واحساس بد گرسنگی در من رفع بشه و انرژی برای انجام کارهام داشته باشم

       باید بی فکر بی فکر باشم 

      ا

      افکار اشتباهم رو باید کنار بذارم  چی خوردم بعدش چی میشه نگنه زیاد بود نگنه چاق بشم همه این افکار از ذهن منفی بافم بلند میشه و فرد متناسب اصلا چنین افکاری رو نداره درباره خوردن وجسمش   

      در هنگام پختن مثل متناسب ها وناخونک نزنم 

      باید علت عادتهای بی مورد خوردن رو کشف کنم ودر ذهنم حل کنم تا عادت نادرست از ذهنم حذف بشه 

      باید عادت توجه به زمانهای خوردن رو در ذهنم گم رنگ تر کنم وفقط زمان گرسنگی برام ملاک خوردن باشه 

      سپاس فراوان از استاد عزیزم 

      خدایا به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/04 00:42
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 44 کلمه

        سلام به شما زهره خانم

        تو جواب بازخورد اطرافیان که گفتید:

        «اولین باز خورد رو خودم به خودم میدم که فوق العاده شدی آفرین به شجاعت و انتخاب درستت وبه ایمان انتظار و اعتماد کردنت در این مسیر »

        سپاسگزارم با یاداوری این مورد 

        خیلی برام خوب بود.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/07/01 21:25
      مدت عضویت: 60 روز
      امتیاز کاربر: 1365 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 125 کلمه

      سلام یکی ازبزرگترین موانع ذهنی درذهن انسان اون روازپیشرفت بازمیداره همان منطق ذهن یاشیطان درون می باشد خیلی وقت ها نمیزاره پیشرفت کنیم یادرزمینه لاغری باذهن همش توذهن هی میادتونمیتونی تواصلا لاغرنشدی تو پرخوری من باانجام تمرینات که استاددراین فایل اماده کردن انشالله بتونم موفق بشم هدفم ازلاغری بالارفتن اعتمادبنفس وسلامت بودن ومتناسب بودن پوشیدن لباس دلخواه من باهمین سایزکم کردن وتونستم لباس دلخواهموتنم کنم خیلی حس خوبی پیداکردم وهمینکه هله هوله رو خیلی خیلی کم کردم وازغذای اصاف دخترم نمیخورم یاناخونک به غذانمیزنم  ریزه خواریم خیلی کم شده وحس شادابی وسرزنده بوددارم ودوست دلرم همین روندروهمیشه ادامه بدم ومواظب سلامت خودباشم ونزارم شیطان برمن غلبه کنه ازغذا ولقمه اضافه نمیترسم وخوشحالم دیگه کسی بمن نمیگه چاقی وهمینکه ارام غذامیخورم خداروشکرازاین همه موفقیت کسب کردن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 22 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/01 20:57
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 392 کلمه

      سلام خدمت استاد خوبم و دوستان عزیزم

      من تمرین روز اول را توی دفتر جواب دادمخیلی در حین جواب دادن ذوق و شوق و احساس خوب داشتم.مخصوصا سوال ۴، وای که چقدر تغییرات در افکار و مخصوصا رفتارم ایجاد شده.خدایا شکرتاستاد ممنونم ازتون

      سوال ۴- چه تغییر در افکار و رفتار جدیدت مشاهده میکنی؟

      چشمم دیگه نسبت به خوراکی ها گدا نیست، شاید گفتن این حرف درست نیست ولی اون حس گشتن دنبال خوراکی و گذاشتن توی دهان، قشنگ مثل یک حس گدایی درون بود. روی میز رو نگاه نمیکنم، روی اوپن رو نگاه نمیکنم که چه خوراکی ای هست و خوراکی توی دهنم نمی‌ذارم. دیشب با خیال راحت گز خوردم، در حالیکه این گزها همیشه با چایی میاد ولی من فکر میکردم نباید بخورم. با خیال راحت مربا خوردم، البته که خیلی کم (من همیشه غذام کم بوده، یعنی توی خوردن هیچ چیز زیاده روی نمی‌کردم ولی چند وقتی بود ترس از مواد غذایی مثل مربا داشتم و خودم هم خیلی متوجه نبودم). اون همه خرما توی اداره دارم ولی اصلا یکی هم نخوردم (هر روز همکارام تعارف میکنن و اصرار میکنن و من برمی‌دارم ولی میذارم توی یه ظرف و الان ظرف داره پر میشه). امروز رفتم فروشگاه و از کیک های مورد علاقه م خریدم، شکلات بیسکوییتی تلخ که عاشقشم، پفک، ولی اصلا به سمتشون نرفتم، نه که نخوام برم، دلم نخواست، اصلا انگار نه انگار. در حالی که قبلا با لباس بیرون در پفک رو باز میکردم، درسته زیاد نمیخوردم، ولی بی تاب خوردنش بودم، حریص بودم.

      امروز سر کار شیرینی ازدواج یه همکار پخش شد و من توی اتاق نبودم، آبدارچی شیرینی م رو نگه داشته بود ولی من نرفتم ازش بگیرم.

      چقدر موقع تعارف کردن شیرینی بهم، باکلاس و با شخصیت شدم (به صورت درونی، چون قبلا هم ظاهری با کلاس و متین بودم ولی توی دلم به شیرینی ولع داشتم و براش نقشه می‌کشیدم)، چقدر چشم و دل سیر شدم.

      واقعا دیگه ریزه خواری نمیکنم، خیلی برام جالبه که اضافی نون خشک رو نخوردم (من عاشق نون خشک دو آتیشه یزدی ام و بعد از تموم شدن غذا اگه یکمی نون مونده باشه دوست دارم خالی بخورم ولی امروز دو بار پیش اومد و من نخوردم، بدون اینکه جلوی خودم را بگیرم).

      خلاصه این سوال رو هر چی جواب بدم بازم جا داره

      ضمن اینکه چیزهایی رو دارم می‌نویسم که همین الان اتفاق افتاده، و بهش رسیدم.

      ممنون که خواندید

      و ممنون از استاد خوبم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/07/01 20:15
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 432 کلمه

      به نام خداوند هدایتگر و بخشنده.

      سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان. روز اول

      سوال اول:متناسب بودن چه حسی دارد؟متناسب بودن حس آزادی داره،حس رهایی داره،شادی را در انسان بیشتر میکنه،اعتماد به نفس انسان را بالاتر میبره.متناسب بودن لبخندتو بیشتر میکنه.حس خوب داره احساس لیاقت داره.

      احساس بنده خوب خدا بودن داره.سوگلی خداوند بودن داره. متناسب بودن احساس آرامش داره. حس رهایی از افکار منفی از خوردن را میده متناسب بودن حس قدرت میدهد. حس بهتر زندگی کردن و تجربه کردن موضوعات دلخواه را میدهد.حس رشد و گسترش را میدهد.

      سوال دوم:از چه تغییراتی در جسم خودت لذت میبری؟الان که شکمم صاف و تخت شده،پهلوهام کامل صاف شده پوستم صاف و شفاف تر شده،بازوهام خوشگلتر و کوچکتر شده انگشتانم لاغرتر و کشیده تر شده،پاهام خوش فرم تر شده.اندام سکسی و دلخواه و زیبا دارم.سبک بال هستم. هرلباسی در هر رنگ و طرحی که دلم میخواد را میپوشم واقعا لذت میبرم. خدایا شکرت اینکه خوشگلتر شدم.

      سوال سوم:چه بازخوردی از اطرافیان خود دریافت کرده ای؟وای همسرم بسیار بسیار زیاد خوشحاله و از بودن کنار من لذت میبره،دیگران همه میگن چه راحت و زیبا خودشو لاغر کرد آفرین به ارده اش همه تشویقم میکنن همه بهم میگن دست مریزاد همه بهم میگن ایول بابا همه چاقا ازم میپرسن چجوری لاغر شدم.همه منو میبینن لبخند میزنن ..

      سوال چهارم:چه تغییری در افکار و رفتار خودت مشاهده میکنی؟خب مهربونتر شدم،آرامش درونی ام بیشتر شده،اعتماد به نفس و قدرت اظهار وجودم بیشتر شده. احساس لیاقتم بیشتر شده. دیگه ریزه خواری ندارم.ناخونک زدن ندارم. وقتی همسرم گرسنه من گرسنه نیستم غذا نمیخورم. وقتی جایی هستیم اگر میل به خوردن نداشته باشم به راحتی میگم میل ندارم و نمیخورم. میلم به خوردن بستنی کم شده هفته ای یکبار نهایت دوبار در ماه فقط یکبار یا دوبار آیس پک میخورم و بعد از اون عمرا بخورم چون نمیتونم،آیس پک سنگین هست و بدن من کشش نداره بیشتر از دوبار در ماه بخوره. شیرینی خامه ای یکبار در ماه. کیک تولد برشهای کوچک و… 

      تمرکزمم در انجام کارهایم بیشتر شده است.

      سوال پنجم: چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟باید عادت خوردن های بدون برنامه رو اصلاح کنم و همیشه بر اساس میل و نیاز خودم غذا بخورم.واقعا اینو باید اصلاح کنم. عادت اینکه وقتی میل ندارم چیزی نخورم. آرام آرام غذا بخورم. موقع غذا تمرکزم روی غذام باشه. کمتر غذاهای فست فودی بخورم. وقتی یک چیز خوشمزه در یخچال هست هی به خودم نگم الان برم اونو بخورم در حالی که میل ندارم.

      هرجا که احساس سیری کردم دست از غذا خوردن بکشم حتی اگر یک قاشق مونده بود. به رفتارهای غذایی افراد چاق توجه نکنم. درمورد چاقی با دیگران صحبت نکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 34 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مری خانمی
        1403/07/02 00:43
        مدت عضویت: 32 روز
        امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 66 کلمه

        جمله ی آخر عالی بود …

        من باید فردا این رو هم بنویسم …خوب شد گفتی 

        اینکه درباره ی چاقی با کسی حرف نزنم

        واقعا وقتی می‌شینی پیش آدم متناسب از تنها چیزی که نمیگه همین وزن و وزنه و رژیم و چاقی و ایناست… 

        تازه الان که دارم جواب شما رو میدم یادم افتاد که یه آدم متناسب میشناسم اصلا خونه‌شون وزنه ندارن! انقد در بند وزن نیست …

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکبر
      1403/07/01 19:37
      مدت عضویت: 412 روز
      امتیاز کاربر: 1915 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 304 کلمه

      سلام بر استاد فرهیخته وگرامی ودوستان هم مسیر 

      استاد مثل همیشه عالی و فوق العاده و شگفت انگیز بود 

      (((منطق ذهنی همان شیطان درون است که همواره  انسانها را از حرکت به سوی آرزوهایشان منصرف میکندوباز میدارد )))

      بخدا ارزش واعتبار و اهمیت همین یک جمله را درک کنیم برای همه جوانب زندگی کاربرد داردو راهگشاست 

      واما پاسخ به سوالاتی  که فرموده بودید 

      ۱…تناسب برای من که آن را کسب کرده ام همواره وتا ابد حسی خوشاینداست احساس سرزندگی شادابی سرخوشی وشورو شعف دارم انگار پایم روی زمین نیست کمی از زمین فاصله دارم و درحال پروازم خدایا شکرت سبکبالم سبکبال 

      ۲….به به چه بدنی چه تیپی چه استایل خوش فرمی کیف میکنم خودم  خوش اندام وخوش فرم و سرشونه های صاف شکم تخت وکلا بدنی کاملا متناسب 

      ۳….کلا همه ی اطرافیان ودوستان و نزدیکانم هنگ کردند خسته شدم از بس به همه باید جواب بدم که چی شده اینجوری شدم بابا ولم کنید …ولی خدایی تحسین وتشویق   اونایی  که فقط یه عمر  چاقیمو میدیدند و تذکر میدادندو گاهی متلک میگفتندخیلی لذت بخشه .یجورایی یه لذت زیرکانه و انتقام جویانه داره  آخیش چه کیفی داره …تو مسیرم که بودم انگار زورشون میومد بگن لاغر شدی اصلا انگار نمیدیدنت ولی حالا دیگه مجبورن 

      ۴….. خدایا شکرت دیگه ازغذاها نمیترسم از دورهمی ها جشنها عروسی ..عزا…مجالس ها مسافرت ها تعطیلات ماه رمضان ایام نوروز     وای  وای  همه اینها آپشن های پرخوری بودند برای من اولین فکری که میومد یا خدا من دوباره قراره چاق بشم دیگه نمیترسم دیگه از هیچ غذایی نمیترسم 

      راستش دیگه از پرخوری هم نمیترسم سعی میکنم که انجام نگیره ولی حالا بهر دلیلی اتفاق افتاد میگم خدایا پرخوری کردم دلم دردگرفت خداروشکر که اقل کم دیگه چاق نمیشم 

      ۵….میخوام تصمیم بگیرم که خیلی آروم و با طمانینه و آرامش ولذت بخش وباکلاس غذا بخورم  دست از دست هول هولی غذا خوردن بردارم آروم ریلکس و همجون فردی متناسب 

      خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 49 از 10 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/04 00:05
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 89 کلمه

        سلام

        اکبر اقا دوست گرامی

        دقیقا درست فرمودی درک این جمله

        (((منطق ذهنی همان شیطان درون است که همواره  انسانها را از حرکت به سوی آرزوهایشان منصرف میکندوباز میدارد ))

        کل زندگی رو زیر رو میکنه واقعا اگر ذهن رو کنترل کنیم به همه چی میرسیم 

        بحث ثروت میشه میرسیم به کنترل ذهن

        بحث سلامتی میشه میرسیم به کنترل ذهن

        بحث روابط میشه میرسیم به کنترل ذهن

        همه چی تو زندگی فقط کنترل ذهن هستش

        ممنون و سپاسگزارم بابت تاکید این جمله شما اگر با تاکید نمیگفتید اصلا با دقت نمیخوندم

        کامنت های دوستان فوق العاده و اموزنده هستن

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمدرضا اژدران
      1403/07/01 18:52
      مدت عضویت: 5 روز
      امتیاز کاربر: 40
      محتوای دیدگاه: 43 کلمه

      به نام خدا

      با سلام خدمت استاد بزرگوار و اعضاء محترم

      اینجانب تازه با سایت شما آشنا شدم و شروع به خواندن مطالب نموده ام. 

       مطلب این مقاله در مورد تصویر سازی بنظرم بسیار دقیق و فنی بود. و میتواند بر انگیزه فرد تاثیر داشته باشد. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Sanaz 🌺
        1403/07/02 15:49
        مدت عضویت: 1192 روز
        امتیاز کاربر: 9591 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 54 کلمه

        سلام و درود خدمت شما 

        خیلی خوش اومدید .

        این دوره ورود به ذهن ناخودآگاه هست و به نظرم اگه از مقدمه شروع کنید می تونه خیلی عالی به شما کمک کنه .

        این گام چهارم هست .

        براتون آرزوی موفقیت دارم .

        امیدوارم به زودی عکس شما رو در آلبوم شگفتی سازان ببینم .

        در پناه خداوند باشید .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/03 11:38
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 17 کلمه

        سلام به محمدرضای عزیز

        خیلی خیلی خوش اومدی

        خوب جایی اومدی

        حسابی جای فوق العاده ای هستش

        موفق و متناسب باشی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/03 19:34
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 35 کلمه

        سلام

        به دوست گرامی 

        به جرات میشه گفت تمام مطالب استاد بسیار دقیق و فنی هستش که هیچ جای دنیا نگفتن این رو استاد با عملکردش ثابت کرده واقعا 

        ایشالا تو این سایت متناسب بشی

        موفق و متناسب باشید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بهاره صمدی
      1403/07/01 17:08
      مدت عضویت: 22 روز
      امتیاز کاربر: 6150 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 196 کلمه

      سلام و احترام

      تناسب اندام به من حس آزادی میده حس رهایی انگار از کلی بند و زندان رها شدم حالم خیلی خوبه . متناسب بودن خس موفقیت بهم میده اینکه بالاخره موفق شدم، حس شجاعت و رسیدن به نقطه عطف 

      سوتل دوم؟ وقتی میبینم دقیقا مثل عکس شدم یک استایل رو فرم و شیک بدون هیج اضافه وزنی و تناسب عالی حالم رو خیلی خوب میکنه راحت میتونم هر لباسی که دوست دارم بخرم

      سوال سوم؟ وقنی دوستام منو دیدن کلا شوکه شدن همه غافلگیر که چکار کردی به اینجا رسیدی حتی بچه هام خیلی خوشحال هستن

      سوال چهارم؟ از نظر افکار خیلی آروم شدم دیگه یکی نیست توی مغزم حرف بزنه و منو سرزنش کنه کسی نیست قضاوت کنه، شبها آروم میخوابم، دیگه افکار منفی و ترس از خوردن ندارم الان میتونم به مسایل و موضوع های دیگه ای فکر کنم 

      توی رفتار ریزه خواری هام کم شده دیگه هوله هوله نمیخورم برای خودم سبک غذایی خوبی دارم

      سوال ۵؟ اصلاح غذایی خوبی دارم آروم و جدیده غذا میخورم 

      بذای خودم زمان میزارم و غذاهای سالم میخورم 

      میوه خوردن و خوردن آب رو توی برنامه غذایی ام گذاشتم 

      ناخونک زدن به غذا ندارم 

      از غذا خوردن لذت میرم نه رنج 

      ممنونم از شما اسناد بزرگوار 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 31 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/03 11:36
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 167 کلمه

        سلام به بهاره خانم

        ممنونم بابت کامنتی که نوشته بودید مخصوصا این قسمت:

        «تناسب اندام به من حس آزادی میده حس رهایی انگار از کلی بند و زندان رها شدم»

        دقیقا همینطوره من یه زندان واسه خودم توی ذهنم درست کرده بودم بنام چاقی بنام افزایش وزن همش خودمو پشت شکم چاق، ران های چاق، بدنی پر از چربی ،میدیدم و خودمو پشت افکاری پر از احساس بد چاقی زندانی کرده بودم اونم حبس ابد واقعا دیگه ازادی برای خودم نمیدیدم ولی از وقتی تو سایت تناسب فکری اومدم داره یواش یواش بوی ازادی میاد اخه من شنیده بودم حالا نمیدونم درسته یا نه حبس ابد هر کی باشه اگر قران رو حفظ کنه ازاد میشه قران هم که همون توحید یا تقوا هستش اگر ما هم تو این سایت توحید داشته باشیم یعنی تمام قدرت رو از عوامل بیرونی بگیریم و بدیم به خدای درونمون که هر کاری میکنیم خودمون باید مسولیتش رو بپذیریم و کلا این سایت رو حفظ کنیم تا ازاد بشیم واقعا شباهت خوبی گفتی سپاسگزارم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/07/01 16:10
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,844 کلمه

      سلام استاد و دوستان ببخشید که این کامنت طولانی میشه و ممکنه مطالعه‌اش از حوصله تون خارج بشه…اولین روز پاییزتون مبارک… من اول فکر می‌کردم ۷ اسفند تولدمه بعد که اومدم توی سایت فکر کردم ۷ شهریور تولدمه ولی امروز فهمیدم تولد واقعیم امروزه اگه کامنتم رو بخونین می‌فهمین چرا…🍁🍁🍁💔💔💔

      **********

      سلام من مریم هستم و این روز اول از تمرین است.۱.متناسب بودن برای من چه حسی داره؟ برای من متناسب بودن به معنی اعتماد به نفس بالا است. توی روابطم با اعضای خانواده‌م و دوستانم و حتی افراد غریبه که توی کوچه و خیابون می‌بینم. وقتی که متناسب هستم با اعتماد به نفس راه میرم و هرجا که دوست دارم می‌شینم بدون اینکه احساس کنم جای کسی رو تنگ کردم.متناسب بودن باعث میشه تو رابطه با همسرم اعتماد به نفس بالایی داشته باشم. احساس نکنم که کمبودی دارم. زمانی که می‌خوام توی یک جمع چیزی تعریف کنم یا در مکانی مطلبی رو ارائه کنم مثلاً می‌خوام جایی صحبت کنم وسخنرانی کنم به خاطر تناسب اندامم احساس خیلی خیلی بهتری دارم. از همه مهم‌تر اینکه وقتی خودم رو می‌بینم توی آینه به خودم افتخار می‌کنم عاشق خودم هستم قربون صدقه خودم میرم. خودم رو لایق بهترین‌ها می‌دونم بهترین لباس بهترین جایگاه و حتی بهترین احترام ‌

      💐💐💐💐💐💐💐

      ۲. از چه تغییراتی توی خودم لذت می‌برم؟از اینکه اینقدر با اعتماد به نفس شدم. از اینکه مرتب دنبال دریافت تایید از دیگران نیستم. از اینکه لباس‌هایی که دوست دارم اندازمه. آخه قبلاً خودم خودم رو تایید نمی‌کردم بعد انتظار داشتم دیگران من رو تحسین و تایید کنند. دائماً عین گل آفتابگردان به دنبال دریافت  نوری از سمت دیگران می‌چرخیدم.کمرم باریک شده می‌تونم لباس هایی که دوست دارم رو از اینترنت سفارش بدم. از اینکه به خاطر پایین تنه چاقم دیگه خجالت نمی‌کشم . قبلا که چاق بودم همیشه به خاطر اینکه آدم مذهبی هم هستم معذب بودم دائم حس می‌کردم که الان لباسم تنگه کوتاهه بهم چسبیده…. همیشه لباس‌های سایز بزرگتر می‌خریدم.از اینکه بازوهام باریک شده. از اینکه زانو دردم خوب شده از اینکه دیگه قوز نمی‌زنم از اینکه شکمم زیر لباس بیرون نمی‌زنه.  از همه این‌ها خوشحالم.

      🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻۳. چه بازخوردی از اطرافیان دریافت کردم؟از زمانی که لاغر شدم هر کس من رو می‌بینه کلی ذوق زده میشه و میگه وای چیکار کردی چقدر عوض شدی چقدر جوون‌تر شدی. مریم چقدر باکلاس شدی چقدر صاف راه میری. عجب لباس‌های شیک و باکلاسی می‌پوشی. میشه به من هم بگی چیکار کردی؟چه جالب که هر چیزی دوست داری می‌خوری و هر روز داری متناسب‌تر می‌شی! مریم از وقتی که متناسب شدی چقدر سلیقت تو لباس پوشیدن بهتر شده! کسانی که بهم نزدیکن میگن که قبلاً که چاق بودم همیشه نگران سلامتیم بودن نگران اینکه مبتلا به دیابت چربی خون یا فشار خون نشم اما الان خیالشون راحت شده که به خاطر تناسب اندامی که دارم احتمال اتفاقات بد برام خیلی کمتر شده.

      حتی یه نفر از عزیزانم که خیلی لاغره و لباساش اصلاً ازم نمی‌شد الان با کمال میل لباس‌هاش رو با من عوض می‌کنه…

      🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹۴. رفتارم چه تغییری کرده؟از وقتی که متناسب شدم دیگه تند غذا نمی‌خورم یواش غذا می‌خورم. حتی اگه یه قاشق هم بمونه خودم رو مجبور نمی‌کنم که بخورم .اگر غذا می‌سوزه یا خراب می‌شه اونو می‌ریزم دور و  خودم رو مجبور نمی‌کنم که بخورم . (آخه قبلاً که چاق بودم اینجوری بود که مثلاً اگر یک عالمه کوکو سبزی درست می‌کردم و یهو می‌سوخت برای اینکه دور نریزم خودم می‌نشستم اون کوکوهای سوخته رو می‌خوردم برای شوهرم و پسرم غذای تازه درست می‌کردم. این کار بسیار بدی بود چون علاوه بر اینکه برای سلامتیم ضرر داشت اتفاقی که می‌افتاد این بود که خب اون مواد برای سه نفر بود در واقع من داشتم غذای سوخته سه نفر رو می‌خوردم.)غذایی شور بشه یا تند بشه میندازم دور . این موضوع هم مثل غذای قبلی همونطور. مثلاً غذا شور می‌شد یا تند می‌شد تند تند می‌نشستم می‌خوردم که دور نریزم. یا مثلاً اگه غذا می‌موند امروز می‌خوردیم دوباره یکم دیگه فردا می‌خوردیم دوباره پس فردا شوهرم می‌گفت دیگه اون غذا رو بریز دور می‌گفتم نه شما غذای تازه بخورین من اونو می‌خورم… سم میخوردم… چیزی که از خاصیت افتاده بود و چیزی که اصلاً خودش برای بدن مضر بود می‌خوردم…

      از وقتی که متناسب شدم موقع غذا دادن به پسرم دیگه خودم ناخنک نمی‌زنم .وقتی جایی هستم که چند جور غذا سر سفره هست یا اینکه مثلاً غذای ناهار مونده  برای غذای شام هم چیز جدید درست کردم، از یکیش می‌خورم نه اینکه همه رو با هم قاطی کنم .وقتی که غذا می‌خورم یواش می‌جوم قاشقم رو زمین می‌ذارم صاف می‌شینم سر سفره قوز نمی‌زنم خم نمی‌شم رو غذاها انگار که از قحطی در رفتم. 😭زمانی که چاق بودم وقتی که سر سفره فیلمی ازم گرفته می‌شد یا اینکه مثلاً اگر خودم رو یک لحظه از بیرون می‌دیدم دلم می‌خواست از خجالت بمیرم. جالبه از وقتی که به تناسب اندام رسیدم رفتارهام خیلی مثل یک بانوی متشخص شده ی با طمأنینه عمل می‌کنم خیلی یواش غذا می‌خورم یواش صحبت می‌کنم حتی حرف زدنم تغییر کرده یواش یواش حرف می‌زنم با صدای آروم شمرده شمرده حرف می‌زنم مواظب لغاتی که استفاده می‌کنم هستم. باورم نمیشه که تمام این‌ها رو از تناسب اندامم دارم. قبلاً چون فکر می‌کردم لایق هیچی نیستم دقیقاً همونجوری رفتار می‌کردم که ازش متنفرم…😡

      سر سفره هول نیستم که از بقیه جا بمونم! قبلاً فکر می‌کردم مسابقه است زودتر از شیرینی‌ها بخورم تا بقیه نخورند تیکه‌های بیشتر غذا رو بخورم که شوهرم پیتزا رو تموم نکنه! خجالت می‌کشم که بگم قبلاً توی مغزم می‌نشستم می‌شمردم که شوهرم چند تا تیکه از پیتزا رو خورده و من تیکه چندممه…🙄وقتی که میریم بیرون همش فکر این نیستم که الان بریم چی بخوریم چی نخوریم سعی می‌کنم از اون جایی که هستیم لذت می‌برم حالا اگه داریم با ماشین توی سطح شهر می‌گردیم از شهر لذت ببرم از چراغ مغازه‌ها از چراغ توی خیابون‌ها از رفت و آمد آدم‌ها اگه بارونه از شرشر بارون اگر تابستونه از جنب و جوش بچه‌ها و رفت و آمد آدم‌ها و بازار… از فروشگاه‌های رنگارنگ… حتی نگاه کنم ببینم تابلوی مغازه‌ها با هم چه فرقی داره… یکی قدیمیه یکی جدید…🥹🍁🍁🌾🍂💐اگر رفتیم خارج از شهر از طبیعت از دیدن کوه از مشاهده ماه لذت ببرم…😍وقتی میریم چیزی سفارش بدیم یه چیز سفارش میدم. همه چیز رو با هم سفارش نمیدم. چون می‌دونم باز هم می‌تونیم بیایم اینجا و این بار یه غذای جدید رو امتحان کنیم 👏🏻از وقتی که به تناسب اندام رسیدم دیگه توی همه رفتارهام به تناسب رسیدم توی همه کارهام به حد وسط رسیدم دیگه دست از افراط و تفریط برداشتم .قبلا یا زیاده‌روی می‌کردم تو خوردن و یا اونقدر کم می‌خوردم که بی‌حال و بی‌انرژی می‌شدم .یادمه زمانی که اضافه وزن داشتم هیچ مکمل غذایی مصرف نمی‌کردم مثلاً قرص آهن یا ویتامین دی هم حتی نمی‌خوردم .یادمه یه مدت زیاد سرما می‌خوردم و یکی از دوستام بهم پیشنهاد کرد که از همون سانستول که به بچت میدی خودت هم بخور .بعد از یکی دو روز که شروع کردم به خوردن یکی دیگه از دوستام گفت وای نکن تو چاق هستی و سانستول باعث میشه چاق‌تر بشی . یادمه من و شوهرم و پسرم سه تایی با هم می‌خوردیم و این شده بود یه قرار شبانه بین ما سه تا یه جورایی یه تفریحی برامون شده بود. بعد من یهو زدم زیر همه چی . هر شب شوهرم می‌گفت خب تو هم بیا یه قاشق بخور بیا اصلاً ما دو قاشق می‌خوریم تو یه قاشق بخور من می‌گفتم نه من اصلاً لب نمی‌زنم… می‌گفت آخه خوبه ویتامین داره تقویت میشی انقدر مریض نمی‌شی…من حتی از میوه خوردن هم می‌ترسیدم اما الان از همه نعمت‌های خدا لذت می‌برم …الان که دارم این بخش رو می‌نویسم گریه‌م گرفته… بذارین جواب سوال ۵ بدم و بعد بعدش میگم چرا گریه‌ام گرفت…

      🍂🍂🍂🍂🍂🍂۵. چه تغییری باید بدم؟به نظرم چیزی که باید ترک کنم فکر کردن به سایزم و وزنم هست .مقایسه کردن خودم با دیگران است .من هنوز تا تناسب اندام کامل راه دارم اما باید همین حالا هم از چیزی که هستم لذت ببرم و خودم را دوست داشته باشم نه اینکه منتظر آن روز موعود باشم .زمانی که یک خوراکی خوشمزه توی یخچال هست همش بهش فکر نکنم .از چشیدن مکرر غذا پرهیز کنم چون با یک قاشق چشیدن وسوسه می‌شم که بیشتر و بیشتر بچشم …زمانی که گرسنه شدم غذا بخورم من نگران چاق شدن نباشم .زمانی که گرسنه شدم آنقدر که بدنم لازم دارد غذا بخورم نه اینکه آنقدر کم بخورم که مجبور شوم دوباره بروم بخورم .از ترس اینکه یکی دو ساعت دیگه گرسنه بشوم الان پرخوری نکنم .دنیا به این آبادی هر وقت که بخواهم غذا هست لازم نیست الان مثل شتر کوهان خودم را پر کنم 🤣🤣🤣

      پایان این بخش 

      و اما یه صحبت دوستانه ؛

      استاد عطارروشن عزیز دوستان عزیزم زمانی که داشتم سوال ۴ رو جواب می‌دادم حالم خیلی بد شد و گریه‌ام گرفت.من وقتی که بچه بودم خیلی رفتارهای دخترانه داشتم درست تا زمانی که چاق نشده بودم.

       عادت داشتم پیراهن بپوشم خیلی آروم حرف می‌زدم جوری که همه بهم می‌گفتن بلند حرف بزن ببینم چی میگی! توی نشست و برخاستم هم خیلی رفتار دخترانه داشتم. موقع غذا خوردن کم غذا می‌خوردم یواش غذا می‌خوردم. یادمه بچه بودم به معنی واقعی کلمه دختر بودم. وقتی میگیم یه دختر بچه تو چی تو ذهنمون میاد از ظرافتش از لطافتش از ادبش…یک دختر بچه واقعی بودم…

      درست از زمانی که چاق شدم خودم را لایق هیچ چیزی نمی‌دونستم نمی‌خوام حالا بگم خیلی اهل کمالاتم خیلی تحصیل کردم اما من مدارکمو از یک دانشگاه معتبر گرفتم توی یک رشته بسیار عالی گرفتم. و باورتون نمی‌شه همیشه شلخته لباس می‌پوشم رفتارم گفتارم کردارم منشم نشست و برخاستم حرف زدنم هیچ کدومش شبیه خودم نیست شبیه اون چیزی که همیشه آرزو داشتم باشم نیست… برعکس افتضاحه…اگر از من می‌پرسیدن مریم دوست داره چه شکلی باشه می‌گفتم دقیقاً چیزی که الان نیستم…😮‍💨😮‍💨😮‍💨نمی‌دونم چه جوری بگم… اهل مطالعه هستم … میگم واقعاً قصد ندارم از خودم تعریف کنم ولی خیلی کتاب می‌خونم من دایره لغات بسیار خوبی داشتم من ادبیات بسیار خوبی داشتم…خبری از هیچ کدوم نبست…و باورتون نمیشه از خودم چی ساختم…😕🫤☹️قلبم گرفت وقتی اون بخش رو جواب دادم…😭💔پدرم خدا بیامرز خیلی غصه میخورد می‌گفت چرا اینجوری رفتار میکنی؟؟؟ دختر من کو؟  عین آدمهای لات حرف میزنی…همسرم می‌گفت ظرافت زنانه ت کو؟خواهر همسرم میگفت چرا قدر خودت رو نمیدونی ؟اگر متنی می‌نوشتم مادرم و مادر همسرم می‌گفتند اینو تو نوشتی!؟؟؟ یعنی چنین ادبیاتی چنین دایره لغتی را از من انتظار نداشتند…😕😮‍💨

      همین دوست ندارم دیگه بیشتر بگم… صورتم غرق اشکه…… استاد عزیزممن این مدت که توی سایت بودم دنبال لاغری بودم ولی امروز فهمیدم شما چیزی ارزشمندی رو به من برگردوندین که خیلی وقت بود دنبالش می‌گشتم…استاد شما یک گمشده رو به من برگردوندید…شما اون دختر بچه‌ای رو که سال‌ها پیش توی گذشته‌ام جاش گذاشتم رو بهم برگردوندین…💔💔💔یادمه هر وقت که خواهر شوهرم لباس‌های دخترونه می‌خرید چون همسنیم دقیقاً بهم پیشنهاد می‌داد که مثلاً تو هم بخر و من می‌گفتم این چیزا فقط به تو میاد من چاقم من خیکیم من به درد نخورم من آشغالم من لایق هیچی نیستم چرا الکی پولمو حرام کنم…….به خدا قسم حتی تو لباس پوشیدنم هم با خودم لج می‌کردم….😭😭😭😭خیلی ظلم کردم به خودم به مادرم به همسرم به فرزندم و پدر مرحومم که همیشه می‌گفت چرا قدر خودت رو نمی‌دونی چرا یادت رفته کی هستی چی هستی چرا به کمترین چیزها راضی میشی ….

      من برم

      ولی باور کنید بعد از هفت سال تراپی شما امروز چیزی رو به من دادید که سالهاست دنبالشم حداقل هجده سال…

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 45 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار زهرا آقچه لو
        1403/07/01 20:29
        مدت عضویت: 118 روز
        امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 94 کلمه

        سلام به روی ماه دوست خوب من. از خواندن کامنتت بسیار لذت بردم چه پاسخ های زیبا و عالی داده بودی.

        اما درمورد عدم لیاقت واقعا خودت را نابود کردی مثل قبلا من چون خودمو چاق میدونستم حتی دوست نداشتم با همسرم رابطه برقرار کنم و همیشه هم فکرم این بود که اون نمیاد سمت من درحالی که خود من اجازه نمیدادم چون خودم از جسم خودم لذت نمیبردم چطور توقع داشتم اون لذت ببره. خودمو نپذیرفته بودم بعد توقع داشتم دیگران بپذیرن حرفاتون عالی بود،یادت باشه منوتو لایق بهترینها هستیم چون اشرف مخلوقات هستیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مری خانمی
          1403/07/01 23:11
          مدت عضویت: 32 روز
          امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 19 کلمه

          دقیقا منم 😶‍🌫️😶‍🌫️😶‍🌫️😶‍🌫️ از خودم از بدنم متنفر بودم و روی رابطه مون همه جوره اثر گذاشته بود متاسفانه…

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار صالحه
        1403/07/01 21:23
        مدت عضویت: 611 روز
        امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 172 کلمه

        سلام براستاد ودوست هم‌مسیر مریم خانم 

        تکه اخرنوشته شما‌اون حس لابقت وازشمتدی رو تو بخش فبلی کم رنک کرده بود به شکرخدا داره اون  بخش  با ارامی به شما برکشت میکنه افکارمن وامثال ما این وافکاررو برای ماساخته که از بودن اون لذتی لایقت وارزشمندی رو ازخودمون میگریم وبه شکرخدا داره به شما برکشت میکنه انشالله که موفق سربلتد زیبا اندام‌ باشید وافکار تاره و نگاه دبگه به  خودت اشتی ناره با وجودت بهت تبریک میگم‌

        دختر کوچلوی وجودت بهت داره برکشت میکنه در اغوش  بگیره بهش سلام کن در اثر استمرار وادامه دادن هی پر رنکتر میشه وزمانی میشه که به خودت عشقی ورزی رو افزایش میدی و عاشق خودت واقعی وخودت جاقت و  خود ازشمندت میشی اون زمان تازه کار شروع شده وقبول میکنم که  مسئول وضعبت موجود هستی  تازه کار شروع میشه برای من‌ که به این شکل اغاز شد  وجه اغاز پر شکوهی  بودهست وداره هی بزگتر وبا شکوهتر میشه 

        به  امید موفقیت بیشتر  شما دوست هم راه  

        خدا هیج بنده که یی لحظه وکمتر از یی لحظه تنها نزار امین 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مری خانمی
          1403/07/01 23:15
          مدت عضویت: 32 روز
          امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 18 کلمه

          واقعا ازتون ممنونم که وقت ارزشمندتون رو گذاشتید و کامنتم رو خوندین و مهمتر اینکه جواب دادید 🍁💐

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/01 21:27
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 96 کلمه

        سلام دوست خوبم

        ممنون بابت وقتی که گذاشتی و این کامنت خوب و تاثیر گذار رو نوشتی.

        من هم مثل خودت از خواندن کامنتت احساساتی شدم، چقدر خوب که مسئله خودت رو پیدا کردی و چقدر خوب که توی مسیر بهبود خودت و شخصیت هستی، خدا رو شکر میکنم که در مسیر رشد خودمون هستیم. من هم وقتی سوالات رو جواب میدادم قشنگ احساساتی شده بودم و واقعا توی همین روز اول تمرین کلی انگار درها به روم باز شد و فهمیدم چقدر توی این چند روز افکار و رفتارم عوض شده.

        خدا را شکر میکنم.

        می بوسمت دوست خوبم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 29 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مری خانمی
          1403/07/01 23:10
          مدت عضویت: 32 روز
          امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 28 کلمه

          مرسی از اینکه وقت گذاشتی و دیدگاه من رو خوندی … خیلی خوشحالم که همه با هم برای بهتر شدن زندگیمون تلاش می‌کنیم و هم مسیر شدیم 🍁💐

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار سحر
        1403/07/02 00:27
        مدت عضویت: 474 روز
        امتیاز کاربر: 11852 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 39 کلمه

        سلام مریم خانم عزیزم 

        چقدررر نوشته شما عاالی بود و به دلمون نشست❤

        عزیزم بهتون تبریک میگم بابت این حس عالی و یادآوری که امروز براتون رخ داد🫂

        ممنونم که برامون نوشتید براتون بهترین و شیرین ترین نتایج رو آرزو دارم عزیزم❤🫂😘🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مری خانمی
          1403/07/02 10:49
          مدت عضویت: 32 روز
          امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 18 کلمه

          ممنون که وقت گذاشتید خوندید و ممنون بابت پیامی که به من دادید چون مایه دلگرمی من بود

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/03 00:36
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 122 کلمه

        سلام به خانم مری

        این قسمت کامنت که نوشتی «چه تغییری باید بدم؟به نظرم چیزی که باید ترک کنم فکر کردن به سایزم و وزنم هست .مقایسه کردن خودم با دیگران است»

        اره واقعا اینقدر باید روی خودمون کار کنیم تو این سایت مطالب رو بخونیم مرور کنیم یاداوری کنیم که دیگه اصلا فکر سایز و وزن رو فراموش کنیم غذا خوردن و زندگی کردن عادی بشه برامون دیگه برای یه لقمه غذا چندین ساعت ذهنمون درگیر نباشه دیگه عادی زندگی کنیم من از موقعی که یادمه حدود ۵ساله بودم بیشترین تمرکزم روی متناسب شدن و کم کردن بوده موفق میشدم ولی موندگار نبود ولی حالا تو این سایت و خوندن کامنت های فوق العاده شما دوستان قطعا موفق خواهیم شد

        به امید همچین تناسبی.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مری خانمی
          1403/07/03 16:21
          مدت عضویت: 32 روز
          امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 4 کلمه

          ممنونم بابت نظر ارزشمندتون

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1403/07/01 14:11
      مدت عضویت: 611 روز
      امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,179 کلمه

      به نام خدای  بخشنده ومهربان 

      سلام براستادعطار روشن وهمه عاشق درک بهتر این‌ مسیردل نواز 

      من وفتی وارد سایت شدم اول چندین دفترداشتنم که هردفتر  بزرگ سالنامه رو برای هر دوره به جند بخش ،تقسم کرده کل یی دفتر سالنامه پر شد جند دفتر دیگه پر  شد چند سالنام چند دفتر هی باز بسته کردند نزدیک خودم‌ نگه می داشتم که بتوانم اون زمان اموزش هم جزوه داشته باشم  هم‌ نکته برداری کنم خلاصه دوره خیلی شلوغ میشد این خارج ازنظنم ترتیب بود اگه کسی وارد میشه من  نشسته میز جلوم باز هست من یی میز وایفر تا شو دارم که کمی شبیب داره ازاون  به عنوان میز کار استفاده میکنم‌ که کمتر به پام فشار بیاد خلاصه دور بر.خیلی شلوغ میشد هی باید با خودم میبردم‌ میاوردم  برای کمی سخت بود و تعداد دفتر ساانامه هی داشت زیادمیشد

       تا اینکه ایده استفاده از گوش برای نکته برداری  تمرین کردند یاداشت کردن  به من داده شد کلی دفتر من بی نیاز کرد من از ما ه بهمن سال فبل دارم با این روش کار مبکنم امروز تعداد صفحه باز شده که مربوط ،به مسیرم هست رو شمارش کردم چیزی حدود۲۸ صفحه که پراز مطلب تمرین وبخش سپاسگزازی  هرروز که بایدانجام بدم  نتکه بردای دوره خدا هرکز دیرنمیکند  اگه ما حوصله کنیم نتکه برداری  از دوره پا سازی ذهن صفحه سپاس گزاری هر روزم خلاص صفحه تکرهای مرتب هرهفته تو هردوره خلاصه کلی صفحه باز دارم یی زمانی که حوصله بشکه کاری نداشته باشم شروع به خواندن از یی صفحه میشم شاید بعضی زمانی دوساعت خواند زمان ازمن میگیره توهرصفحه  تجربه دل چسبی هست

       تغییرخوب تو این  بخش هی دارم‌ زیبا نویسی شکل مرتبرتری بهشون دادم از رنگهای شاد استفاد کردم بعضی رو کامل رنگی نوشتن  بعضی رو فقط، بخش اول نوشته مربوط رو رنگی شاد قرار داد  یی کتاب خانه کوجک  از نوشته خودم هست من داستان زندگی خودم رو هروز با این تمرینه دارم‌می نویسم

       کلی لذت از نوشتن این برداشتهای خودم  وتمرینهای خودم دارم 

      وفتی متوجه شدن سوال هر روز است اولین وفکرفبل از گفتن استاد همون‌ نوشتن تو گوشیم بود  که امکان جا دادن هر روز مطلب و سوال هر روز رو توهر سوال به ترتیب برای من ایحاد میکنه

      برای باره اول این تمرین تو همین دیدگاه یاداشت میکنم‌ تا ازفردا اون تو گوشیم برای خودم هر روز بعد ازخواندن میثاق نامه انجام بدم چقدرخوب هست که تمرنهای هر بخش رو دارم‌ انجام‌ میدم‌ واقعا برای من‌که‌ نتیجه عالی رو داشه خودم از کارم بسیار رضایت دارم 

      سوال اول 

      متناسب شدن چه حسی رو داره 

      حس پرواز یی عقاب پرقدرت که خودش ضعیف میدید ولی عقاب بود پرپرواز داشت این پرهای رو با باورهای اشتباه به هم پیجیده بود حس پرواز ازخودش گرفته بود حالا ان پرها با شکوه باز هستن پراوز تو اسمان رویا وتحلیل وکشف از وجودم با  شکوه جلای وصف ناپذیر برای من انجام‌ میدن حسی بی نظیر رو دارم  به کل وجودم وزندگیم‌واطراف میزنم عالی هست 

      سوال ۲ 

      از چه تغیبرجسم خود لذت مبرید 

      ازاینکه با نگاه به جسم خودم اون نگاه زیبا رودارم‌که وزن داره کم میشه روزی تو اسانسورداشتم بی اینه  نگاه افتاد تو اینه اسانسوز  حانی که توایننه اسانسور بود دیگه جاق نبود اگه بود به میران کم بود خنده بهش کردن  اون خندید خودم  بودن که حجم بدنم رو با یی نگاه دیدن لذتی که از این تغییر به کل وحودم  دادن اون لبخند زیبا بد که تو اسانسوز دپ توخلوت خودم به کل وجودم زدم وداره هی ادامه پیدا میکنه وزنم  متوقف  نشده هی کم کمتر میشه خدابا شکرت که دارم تجربه بهبود یاقته کار و زندگیم رو با این احساس سرشار  از عشق ونشاط و حس ازشمندی اعتماد به نفس و سر به بلندی کوه دماوند ایستاده سر فزار مینوبسم خدایا ازت بی نهایت تشکردارم که کمک کردی 

      سوال ۳ 

      چه بازخودی ازاطرافیان گرفته ام 

      روزهای اول که  ازهدایت خدای وحمایتش وارد سایت  شدم چون احساسم خوب شده بود حال روحی خوب بود تو بخش رایگان کار می کردم  نزدیک به سه ماه زمان برد  این بخش که نباید به دیگران بگم‌ که من تو این مسیر هستم تو بعضی افراد رعایت نکردم گفنم‌ وفتی ودوره تهبه کردم  تو اولین فایل این‌ گفته شده بود ولی دیگه من به چند نفر گفته بود کاریش نمیشد کرد

      تا همین زمان همسرم اصلا هیج اطلاعی از مسیرم نداره  تو نگاه همسرم من دارم بازی کامپیوتری انجام میدم من هیچی  نمگیم تا تو حس ارامش به مسیر م ادامه بدم 

       همین جند نفر بعضی زمان با صحبت خودشون درمن  تغییر احساس رو ایحا میکردن من  بازم‌ کم‌ نیا وردم  ادامه دادم‌ حتی باره به من‌ گفته شد که تواهم زدم دو هفته پیش همون فردی که کلی با من سرنا سازکای داشت پشت تلفن گریه می کرد حدود ۲ ساعت از دریافتهای مدت کوتاهش می گفت وخوشحال بودکه از پشنهاد من راه زندگی بهتر  کردن رو  انتخاب کرده حال روحیش خوب داره شده  تونگاه من که عالی شده بود 

       کلی از من‌ تشکر و ازمن درخواست داشت که اون  ببخشم  من‌ ناراحت کرده

       من اول بهش گفتم ازم من  تشکر نکن‌ ازخدای خودت تشکر کن که هدایت کرد برای  رهایی حس این تلفن  انقدر بزرگ عظیم دلچسب گوار بود که من سر به  مهر گذاشته سجده شکر انجام دادم از خالقم بی همتا تشکر کردم که از هدایت وحمایت خدای عزیزم استمرار داشتم ادامه دادم ننبجه هی پررنکتر میشه وارامش بسیار زیادتر شده همون فرد جذب ارامش من شده بارها هی میگفت من نمیدونی چه کار کردی  عجیب ارامش دارای  این ارامش رو ارزو دارم داشته باشم رویام داشتن همین‌ ارامشی که تودارای هست 

      سوال ۴ 

      چه تغییرانی تو افکار خودم مشاهد میکنم 

      تغیبرات این بخش انقد زیاد بزرگ بهبود یافته هست که فابل نوشتن نبست برای مثال از یی نگاه ساده به یی گیاه یا یی پرنده یی زمانی به خودم میام  که رسیدم به بزرگی افرینش نعمت فراوانی کسترش این‌ نعمت تو انواع بخشهای  توکارخانه به انسانها توبخش تولیدتو،بخش عبادت خلاصه زمانهای زیادی روبه این شکل دارم  خیلی این‌ نگاه تجربه  که نغییر کسترده  درش ایحاد شده رو دوست دارم  با یی نگاه به نگه ابری مهو شده خدای  بزرکی وتوامندی وقدرت درخلق وافرینش  خدای رو هی برای بزرکتر وسیعتر میشه رنکها شادتری تو ذهنم به رقص درمیان عشق به خودم  و اطرافم وانسانها وحیوانات و گیاهان  نشاطی بیشتری از محیط که دورنش هستم رو کسب میکنم 

      سوال ۵ 

      چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت میتوانی ایجاد کنی 

      هر روز سعی در یی تغیبر کوچک هستم اون تغییر کوجک اول دریافت کوجک برام داشت ازاین‌کوجک کوچک هی داره دریافتم کسترش پیدا می کنه  من‌ توجه به هرروز هست که نتیجه کوجکی رو انجام دادم‌ و چه تغییر. با خودم واطرافم دارم درک این تغیبر اصلاح هر روز هست که انجام میدم اینده من‌ تواصلاح عالتری خودم‌ روخواهم دید مثل امروز که اصلاح امروزنتیجه کاری است‌که طی این مدت انجام دادم‌ کم‌ نزاشتم از وقت زمان بهترین بهره به  خودم جهانی که ودورنش هستم دادم‌ جهان اون به شکلی عالتری به من‌ برکشت میکنه ونتیجه تو چند جنبه هی داره بزرکتر میشه خدایا ازت بی نهایت تشکر وسپاس گزارهستم ازمهر محبت که به من  عطا کردی 

      یی تغیبر کوچک امروزم همین دعای اخر نوشته ام است که خیلی  وفت هست تغیبر ندادم 

      خدایا یی لحظه و کمتر از یی لحظه  هیج بنده رو تنها نزار  توپناه امنت جا برای هربنده هست امین 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/01 21:35
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 35 کلمه

        سلام خانم صالحی عزیز

        چقدر از خواندن کامنت شما حس خوبی گرفتم

        چه قشنگ گفتید که حس عقابی که هنوز هم عقابها ولی بالهایش رو با باورهای غلط چسبونده بودن.

        موفق باشید و همینطور عاشق و پر انرژی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صالحه
          1403/07/01 22:41
          مدت عضویت: 611 روز
          امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 56 کلمه

          سلام بر دوست هم راه هم‌ مسیر 

          از اینکه‌ نوشته من  درشما حس خوب ایجادکرده وباعث افزایش این حس و وارسال حس خوب  به جهان شدم  وحتما برکشت این حس به خودم  ودیگران از خدای مهربان بسیار تشکر دارم وسپاس گزارهستم از لطف شما دوست هم راه بی نها ت سپاس گزار هستم 

          درپناه امن خدا باشید  امین 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/02 13:16
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 74 کلمه

        سلام 

        خانم صالحه 

        این عبارت شما «هر روز سعی در یی تغیبر کوچک هستم» 

        این عبارت رو همراه با صبر و باور درست که به خودت بگی میشود واقعا معجزه میکنه تغییرات کوچک ولی مستمرر با باورهای درست حسابی کولاک میکنه ییهو یجایی میرسی میبینی نه زجر کشیدی نه سختی دیدی ولی حسابی تغییر کردی مثل الان من نه زجر کشیدم نه سختی لباسام دارن گشاد میشن این عبارتت خیلی برام اگاهی بخش بود سپاسگزارم از شما

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صالحه
          1403/07/02 18:52
          مدت عضویت: 611 روز
          امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 70 کلمه

          سلام‌حسین اقا هم مسیر محترم 

          برای این‌ مسیر اگه نتیجه بخواهیم‌ توسطح بالاتری اون به دست بیاره اول هر چندروز اگه امکانش بود هرروز یی تغییرکوجک انجام بشه وتقاوت  تغیبرات خودمون رو با دیگران واطراف  مقایسه وتقاوت ایجادشده رو تو ذهن بهش بها بدیم‌ در نتیجه همه بزرگتر وهم حس این درک تقاوت حال خوبی از دریافت رو  برای خودمون ثابت میشه 

          خدا انی وکمتر از انی ما رو رها نکن امین 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شادی
        1403/07/02 18:08
        مدت عضویت: 1778 روز
        امتیاز کاربر: 9171 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 293 کلمه

        سلام چقدر قشنگ بود جملتون،حس پرواز عقاب پرقدرت که خودشو ضعیف می‌دید ولی عقاب بود پر پرواز داشت ولی پرهاش به خاطر باورهای نادرسته به هم چسبیده بود مطلب دیگه‌ای هست که اینکه گفتید به همسرتون نگفتید کار خیلی خوبی کردید که نگفتید همسر من می‌دونه که من از این مسیر دارم استفاده می‌کنم ایشون که خودشون متناسب هستند قبلاً اضافه وزن داشتند و ۹۱ کیلو بودند ولی الان ۷۶ هستند اصلاً نمی‌دونم چه جوری شد که لاغر شدن و روز به روز دارن لاغرتر میشن چون همه چیز می‌خوره حتی من مشکوک شدم و بردمش آزمایش قند داد چون خانواده می‌ترسیدن و گفتم شاید دیابت گرفته اینقدر داره لاغر میشه عقیده شوهر من این است که اگر شام نخوری لاغر میشی ایشون شام نمی‌خوره ولی هر شب دو لیوان شیر گرم به علاوه دو قاشق عسل به اضافه ۲ قاشق پودر سنجد به اضافه ۳ تا ۴ میوه می‌خوره اگر شیرینی باشه هم می‌خوره کلاً فقط میگه شام نخورید لاغر میشید ولی همین‌هایی را که می‌خوره اندازه سه تا شام من هست و به من هم همین رو میگه که شام نخور یکم هم غذا تو کم کن لاغر میشی ولی من نمی‌بینم که غذاشو نخوره هر روز که سر کار برنج می‌خوره و پنجشنبه جمعه هم که ناهارخونه هست غذاشو کامل می‌خوره از منم بیشتر می‌خوره خلاصه اینکه کار خوبی کردی که نگفتی دخترم هم می‌دونه که از این مسیر دارم استفاده می‌کنم چون همش داره تو خونه ویس‌های استاد پلی میشه دخترم که همش میگه اینا رو ول کن بیا برو یه رژیم درست حسابی بگیر فعلاً که تا سه ماه راحتم چون دخترم هم شهر دیگه‌ای رفته دانشگاه و حتما تا زمانی که برگرده انشاالله خونه من تغییرات چشمگیری کردم و اون هم به درستی این مسیر ایمان میاره 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صالحه
          1403/07/02 19:17
          مدت عضویت: 611 روز
          امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 306 کلمه

          سلام شادی خانم عزیزم 

          برای من هم نامی شما با دختر بزرگم‌ خیلی خوشایند هست 

          هپین افراد که برای شما این جین صحبت داشتن  من داشتم ولی نتیجه  استمرار وادامه دادن ورفتا ودریافت  من این صحبت رو همه رو حنثی کرده و داران هیمن تشویق میکنن که ادامه  بدم 

          تویی فایل حا لا به یا ندارم تو کودم دوره بود فکر کنم‌ دوره ورد به سرزمین لاغرها بود  استاد یی حرفی خوبی زده اون سرلوجه افکار شد استاد گفتن این افراد استیاد هستن‌ که امدن ما رو فردی قویی و توامند کنند در برابر این افراد وظیفه ما صبر با حال خوب است و این حرفها رو حرف استاد خود حساب کنیم که من رو داران برای درجه بالاتر رفتن وعصبی نشدن حال خوب داشتن داران پروش میدن نگاه رو باید عوض کرد وظیفه پا یادگیری ازاین استیاد هست و باید صبر کنیم ته قویتر بشیم وظیفه اونها عصبی کردن‌ما هست‌وظیفه پا صبرکردن وقوی شدن هست  

          من وافعا از این دستور به شکل واقعی استفاده کردم  و محیط پیرامون تغییر بسیار خوبی پیدا کرد فردی بسیار عصبی که هیج فردی فبول نداشت بشه اون تغییر داد  رو با این روش تغیبر خیلی متفاوتی رو درش ایحاد شده که در برخورد  با من همه رو شوکه میکنه  

          برای خودم بعضی زمان‌ اویل از برخوردش  کلی تعجب می کردم  چون‌ قبول کردن که اون به این شکل هست 

          من‌ باید تغیبر کنم‌ اون به ناچار از همسویی  خدایی که ایحاد میشه و توزمانی و همسویی ایحاد میشه که اون برخودرهای اون فرد تو زمانهای خوبش با من‌ قرار میگره ودیگه تو بخش عصبی اون فرد رو  نخواهم دبد و حالا ساعتهای  این همسوی رو خدا تنظیم میکنه و من‌ اون‌ فرد رو تو زمان خیلی کمتر ویا شاید نبودن عصبی شاهد هستم  وحال خوبیتزی با ایشون دارم و تغییر ناخواسته درخودش ایحادشده 

          خدا  انی و کمتر از انی به حال خودم  نزاره  امین 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/01 12:55
      مدت عضویت: 1778 روز
      امتیاز کاربر: 9171 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 458 کلمه

      به نام خدای خوب و مهربانم

       سوال ۱ متناسب بودن چه حسی داره قشنگ‌ترین حس دنیا رو داره خوش اندام و متناسب باشی صبح که بیدار میشی مثل فرفره کارهای خونت رو سر یک ساعت تمام می‌کنی چون دیگه پاهات درد نمی‌کنه که مجبور بشی ۱۰۰ دفعه بین کارهای روزانت بخوای استراحت کنی اینجوری همیشه خونت تمیزه و خودتم خسته نیستی یکی دیگه اینکه آرزو به دل نیستی میری هر لباسی رو که دوست داری می‌پوشی مثل آدم‌های باکلاس لباس می‌پوشی حتی لباس‌های توی خونتم شیک هستند نه اینکه مجبور باشی شلوار نخی گلدار تو خونه بپوشی چون شلوار زنانه اسلش یا کشی اندازت نیست اینجوری اعتماد به نفست هم صد میشه وقتی اعتماد به نفس بالایی داشته باشی همیشه و همه جا می‌تونی از حق خودت دفاع کنی و برای حرف‌های بی‌ارزش دیگران هیچ ارزشی قائل نیستی در واقع مثل یک ملکه زندگی می‌کنی 

      سوال ۲ از چه تغییری در جسم خودت لذت می‌بری تغییر زیادی در جسم خودم نمی‌بینم فقط احساس می‌کنم که یک مقدار روی معدم لاغرتر شده 

      سوال ۳ چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی دیروز یکی از همسایه گفت لاغرتر شدی این همون همسایه‌ای بود که هر دفعه می‌دید می‌گفت فاطمه هر روز برنج نخور تو رو خدا،همش داری چاق‌تر میشی

       سوال ۴ چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده می‌کنی الان که استاد نوشتن استاد نوشتن که باید کمتر ناخنک بزنن دقت کردم و دیدم که من خیلی خیلی ناخنک زدنم کمتر شده اگه قبلاً ۲۴ ساعته دهنم می‌جنبید الان از ۱۰۰ فقط ۱۰ درصد هست مثلاً دیروز رفتم سر یخچال چیزی بردارم بدون اراده یک عدد کوکو شامی را برداشتم و نصف کردم و خوردم چند قدم رفتم بعد پیش خودم گفتم که چرا من این کار را کردم من که گشنه نبودم حس بدی داشتم به اون لقمه خیلی معذرت می‌خوام سریع  لقمه را از دهنم بیرون آوردم دور انداختم خیلی حال داد قبلاً می‌خوردم و بعد ….ولی حالا اصلاً اجازه ندادم پایین بره از گلوم چقدر حس توانایی کردم چقدر حس باکلاسی کردم آخه این چه بی‌فرهنگی هست عین قحطی زده‌ها آدم به هرچی می‌رسه یه نوک می‌زنه خدا رو شکر می‌کنم که این مورد خیلی کم شده 

      سوال ۵ چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می‌تونی ایجاد کنی یکی از کارهایی که می‌تونم انجام بدم این هست که چون من مغازه دارم و باید غذا زیاد درست کنم که وقت کمتری رو ازم بگیره زیاد غذا درست می‌کنم یکی از کارهایی که زن داداشم انجام می‌ده این هست که اضافه غذا رو بعد از اینکه غذای همه را کشید جمع می‌کنه و توی یک قابلمه کوچکتر می‌ریزه بالای یخچال که از دم دست دور باشه می‌ذاره تا اضافه خوری نشه منم از این به بعد همین کار رو می‌کنم و اضافه غذا را سریع از جلوی چشم برمی‌دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/02 09:56
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 80 کلمه

        سلام شادی خانم

        اونجایی که گفتی لقمه رو در اوردی و انداختی بیرون و چه حس توانایی کردم دقیقا برای من میشه ، کنترل ذهن برای نخوردن، همون میشه تقوا که تو قران خدا میگه، این قسمت از کامنت شما یاداور این شد برام که این سایت داره مارو باتقوا میکنه داره کاری میکنه بتونیم کنترل ذهن کنیم داره ما رو به جایی میرسونه که براحتی بتونیم روی برگردونیم از کارهایی که موجب بی تقوایی میشه.

        واقعا سپاسگزارم بابت یاداوری این مورد.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مژگان نوحی
      1403/07/01 12:36
      مدت عضویت: 22 روز
      امتیاز کاربر: 1335 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 91 کلمه

      روز ۱ مژگان ۴۳کرج

      1ـحس متناسب بودن 

      شادی رنگ رقص غرور حس مانکنی حس خوب ورزشکار

      ۲ـتغییر در جسم خود که لذت میبرم

      نداشتن شکم و پهلو ،رانهای لاغر ،باسن برجسته

      ۳ـبازخورد اطرافیان 

      نگاه با غرور و تحسین همسرم ،تبریک دوستام ،تحسین خودم در آینه

      ۴ـتغییر در افکار و رفتار جدیدم

      هله هوله آت آشغال نمی‌خورم شیرینی بستنی نمی‌خورم 

      کاهو سالاد سزار هویج میخورم 

      ۵ـاصلاحاتی که میتونم انجام بدم 

      بادوم زمینی روکش دار پیاز جعفری هر روز نخورم 

      با کمک قهوه اشتهامو کنترل نکنم 

      شبا قهوه و چای نخورم سس سزار کمتر رو سالادم بریزم 

      کشمش و قند کمتری با چایی بخورم 

      میوه اندازه مصرف کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/02 09:39
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 55 کلمه

        سلام به مژگان خانم

        یعنی این جمله شما روح و روان منو اروم میکنه 

        «تحسین خودم در آینه»

        یعنی وقتی از جلوی اینه رد میشی و تغییرات رو میفهمی میبینی تایید میکنی لذت میبری قند تو دلت اب میشه کیف میکنی رو ابرا هستی واقعا احساس لذت بخشی دست میده 

        سپاس فراوان که تو کامنت به ایینه اشاره کردی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مژگان نوحی
          1403/07/03 19:43
          مدت عضویت: 22 روز
          امتیاز کاربر: 1335 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 35 کلمه

          سلام و درود بر آفای شهبازی 

          دقیقا این تحسین کردن خودمون و دیدن این هیکل متناسب در آینه چنان حس خوبی به آدم میده که از صدها تعریف دیگران لذت بخش تره

          کاملا باهاتون هم عقیده ام 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/07/01 12:28
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 646 کلمه

      بنام خدای مهربان

       

      با سلام و درود و خدا قوت خدمت استاد نازنین و دوستان شگفتی سازم

      روز ۱۷ : اولین روز تمرینم در سایت بهشتی

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      ۱. حس شیرین و دلچسب رهایی در انتخاب لباس مدل و رنگ مورد علاقم و غذا و تفریح بی محدودیت برام داره و شکر گزاری فراوان از نعمت الهی 

      ۲.حس سلامتی و آرامش و سبکبالی و پرواز تا اوج خوشبختی تخته گاز برام داره و رسیدن به تمام خواسته هام و موفقیت در تمام جنبه های زندگیم به طور روزافزون 

      ۳. حس قدرتمندی و شجاعتمندی و لیاقت داشتن بهترینا رو برام داره و همه چی آرومه من چقدر خوشبختم رو برام داره و خالق رویاهای خودم هستم و کاملا طبیعیه که خیلی آسون متناسب بشم  

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ۱.از شکم تخت و صاف و کمر باریک خودم به شدت لذت میبرم 

      ۲.از سینه های خوش فرم و عضلانی و کوچک خودم به شدت لذت میبرم درست مطابق سلیقه خودم و شیکی لباس به اندام خوش فرمم 

      ۳. از باسن کوچک خوش فرم و متناسبم و ساق پای باریک دقیقا منطبق با تصویر سازی هر روزه و رانهای کشیده و خوش فرم خودم به شدت لذت میبرم و شادم و به شدت شیک پوشم

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ۱.اقوام و فامیل همشون منو با حیرت و تعجب نگاه میکنن و اکثرا منو نمیشناسن ولی بعدش که متوجه میشن کلی منو تشویق و تحسین میکنن و خیلی خوشحال میشن که انقدر خوش تیپ و شیک پوش شدم و خیلی ذوق زده میشم 

      ۲.دوستان قدیمی ام عکس منو دیدن باورشون نمیشه و کلی تشویقم میکنن میگن ایول عالی شدی همینجوری بمون و فکر میکنن با فشاری به اینجا رسیدم میخان که حفظش کنم و دیگه به روزهای قبل برنگردم  

      ولی خودم خوب میدونم دائمی و صد در صد تضمینی این اندام خوش تراش رو خلق کردم  که با عشق و اشتیاق در همین مسیر تا ابد میمونم و به تمام آرزوهام میرسم 

      ۳.عکسم رفته تو آلبوم شگفتی سازها و بی نهایت خوشحالم و استادم بهم تبریک گفت و دوستان هم مسیرم کلی تشویقم کردن و انگیزه گرفتن برای ادامه دادن با اطمینان بیشتر 

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ۱.تسلط عالی دارم به افکار قدرتمندم و خیلی میتونم روی ورودی و خروجی خودم کنترل بهتری داشته باشم 

      ۲. از رفتار متناسبانه خودم موقع برخورد با مواد غذایی به شدت راضیم و تمایلم به هله هوله خوردن کمتر شده و هر چی که عاشقشم میخورم و کیف میکنم دقیقا بخاطر نیاز خودم میخورم فقط 

      ۳.خیلی خیلی راحت تر به کارهام میرسم و همه جا برق میزنه از تمیزی و به شدت زرنگ و فعالم و انرژی اجسام و تمیزیشون به خودم برمیگرده و پر انرژی تر میشم 

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      ۱.بیشتر و بهتره از قوه تخیل نا محدود خودم استفاده کنم و تصویر سازی و تجسم بهتری داشته باشم و پیشرفت کنم از استفاده به نفع خودم از این ابزار فوق قدرتمند

      ۲.از وقتم بهترین استفاده رو ببرم و از اتلاف انرژی دوری کنم و سرعت ترمیم رو در خودم ببرم بالاتر و تمام توجهم همسو با خواسته هام باشه 

      ۳.اشرف مخلوقات بودن خودم رو به اثبات برسونم و در لحظه حال زندگی کنم و نه غم گذشته داشته باشم و نه ترس از آینده و ایمانم رو تقویت کنم با تکرار و استمرار و حال فوق العاده عالی و صبر با احساس خیلی خوب در مسیر لذت ببرم و روند تکامل رو به بهترین شکل گام به گام طی کنم 

      خدایا بی نهایت شکرت که امروز تو سایت تمرینم رو نوشتم 

      استاد گرامی و بی نظیرم بی نهایت ممنونم از این تمرین لذت بخش هر روزه بی نظیر 

      آسیه جونم بهت افتخار میکنم و من لایق بهترینام و لاغری با قدرت ذهن عشق ترین و لذت بخش ترین و آسون ترین کار دنیاست 

      در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست

      این تمرین ادامه دارد با اشتیاق فراوان 

      ادامه تمرینات در تمرین بعدی برداشتم رو مینویسم متشکرم متشکرم متشکرم

       

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/02 09:28
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 112 کلمه

        سلام

        به آسیه خانم

        جواب سوال ۵ رو هم منم میخوام انجام بدم خداروشکر یاداوری شد برام

        «بیشتر و بهتره از قوه تخیل نا محدود خودم استفاده کنم و تصویر سازی و تجسم بهتری داشته باشم و پیشرفت کنم از استفاده به نفع خودم از این ابزار فوق قدرتمند»

        واقعا تخیل خیلی قدرتمند هستش میشه تو تمام مراحل زندگی بکار برد از استاد عزیزم سپاسگزارم که تو تناسب فکری این مدل تخیل رو اموزش داد از شما هم سپاسگزارم

        وقتی قبل از خواب تجسم میکنم فردا صبح با ارامش خیال بیشتری بیدار میشم دیگه هول و ولا ندارم ، اندامم رو میبینم که تغییرات ظاهر شده واقعا لذت میبرم ، که هر روز متناسب تر دارم میشم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آسیه رفیعی
          1403/07/02 19:57
          مدت عضویت: 1837 روز
          امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 139 کلمه

          سلام دوست هم مسیر خوش احساس حسن آقا دقیقا درسته موفق باشید صد در صد تضمینی رد خور نداره

            

          الهی که خدا واقعا به استاد خیر فراوان بده 

          که اینچنین ما رو به کشف قدرتهای فوق العاده درونیمون که خودمون همیشه در حال استفاده بودیم به آسونی فقط اکثرا به ضرر خودمون  

          و الان واقعا رهایی زیادی پیدا کردیم از افکار منفی که در منطق ما بود و مانع پیشرفت ما میشد 

          همیشه یاد کارتون دوقلوها میفتم که یکی یکی نیروهامون در این مسیر از بالقوه بالفعل تبدیل میشه و نحوه درست استفاده رو یاد میگیریم و قبلا تکرار با حس بد داشتیم 

          الان تکرار با حس خوب و سرعت نتیجه گرفتن بیشتر

          موفق و پایدار باشید در مسیر رشد و تغییر همه جانبه و خدا رو هزاران بار شکر که در بهترین مسیر لذت میبریم در این سرزمین بهشتی امن 

          خدا پشت و پناهتون  

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شادی
        1403/07/02 17:35
        مدت عضویت: 1778 روز
        امتیاز کاربر: 9171 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 19 کلمه

        سلام آسیه جون عالی نوشتی،چقد عالی توصیف کردی به امید روزی که هممون عکسمون توی آلبوم شگفتی سازان بره

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آسیه رفیعی
          1403/07/02 20:14
          مدت عضویت: 1837 روز
          امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 116 کلمه

          سلام شادی عزیزم قربون محبتت عزیزم لطف داری ممنون الهی واقعا جای عکسمون خالیه و خیلی لذت بخش و با افتخار  ما هم جزو آلبوم میشیم راهی جز این نیس و روز با شکوه و رویاییمون رو خودمون خلق میکنیم با نیروی لشکر یه نفره  فوق العادمون در سلامت کامل عکسمون میدرخشه و دلبری میکنه برامون 

          و خدا هرگز دیر نمیکند که تحقق تمام رویاهامون رو میبینیم الهی که شادترین و موفق ترین باشی عزیز دلم و مدال این افتخار نصیب تمام هم کلاسی هامون 

          و به پهنای صورت لبخند میزنم و مینویسم با احساس سرشار از برق شادی و هیجان خارق العاده روز با شکوهمون و چه جشنی بشه سراسر نور و آگاهی دقیقا حسش میکنم  

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شهربانو باقری
        1403/07/03 17:31
        مدت عضویت: 1539 روز
        امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 29 کلمه

        آسیه جان  تبریک میگم به نوشته پر از احساسات ناب شما…

        مثل همیشه عالی ، مثل همیشه …

        افرین واحسنت بهت باشه …

        تو لایق بهترینهایی…

        می بوسمت قشنگم …

        در پناه خداوند  باشی….

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آسیه رفیعی
          1403/07/03 19:23
          مدت عضویت: 1837 روز
          امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 211 کلمه

          درود و خدا قوت خدمت استاد و دوست قشنگم 

          مرسی ممنونم شهربانوی خوش تیپ و فوق العاده شگفتی ساز من 

          چقدر جالبه و دقیقا درسته که دل به دل راه داره 

          منم دقیقا در قسمتهای قبلی سایت دیدگاه پر از نکات عالی و جذابتون مصاحبه ها رو داشتم با اشتیاق میخوندم و چقدر از نوشته هاتون لذت بردم و تحسینتون کردم و الان تحسین و تشویق پر انرژی شما رو دریافت کردم با اینکه ننوشتم یعنی فرصت نداشتم ولی فرکانس منو دریافت کردی و به وجد اومدم که  پاسخم رو دادی 

          فوق العاده ای ایول داری خیلی خیلی جذاب مینویسی و این ارتعاشت و انرژی که صرف میکنی کارمای خوبش بازتابشم برا خودت صد در صد جواب میده مثل الان که من فقط در دل تحسینت کردم و ارتعاش رو فرستادم

          و حالا پاداش پر انرژیت رو دریافت کردم چقدر دنیای تجسمی قشنگ و زیباست و صد در صد نتیجه بخش 

          و عمل صالح و انفاقت ۷۰ هزار برابر میشه خدا قوت داری شهربانوی زیبا و پر انرژی من خیلی خیلی قابل تقدیر و ارزشمندی دوست ناب من 

          ممنونم از انرژی که به من دادی و من این ارتعاش رو چندین برابر به خودت برمیگردوندم و انرژی هیچوقت در جهان گم نمیشه و این یک قانونه دستت طلا عاشقتم مرسی که هستی و بی نظیری      

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/07/01 12:19
      مدت عضویت: 1778 روز
      امتیاز کاربر: 9171 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 256 کلمه

      به نام خدای خوب ومهربانم یکی از بزرگترین موانع رسیدن به تناسب اندام من منطق ذهن من بود این منطق خیلی محکم بود من شبیه به عمم هستم محکم‌ترین منطق ذهنی من این بودتوکلی‌ها چاقند مخصوصاً که دختر به خانواده پدری میره و من از بچگی محکوم به این بودم که کمتر بخور تو هم مثل عمه میشیا ،زانو درد می‌گیری ها ،چاق میشی ها، از بس بهم گفتن چنان رفته توی ذهنم که الان همش دوست دارم پیگیر بشم ببینم حال عمم چطوره هر وقت برادرام میان از تهران به شهرستان پیش من ازشون می‌پرسم عمه چطوره دلم براش تنگ شده کاش تهران بودم می‌رفتم می‌دیدمش فقط خودم می‌دونم که چرا می‌خوام عمم رو ببینم،می ‌خوام ببینم که دیگه می‌تونم بدون واکر راه بره یا نه درسته من از ترسم پیگیر حال عمم هستم این تصویر ذهنی برای من توی ذهنم ساخته شده که من آخرش همون جوری میشم که عمم شد ین یکی از منطق‌های ذهن من برای چاقی بود که شکر خدا روز به روز داره کمرنگ‌تر می‌شه به این صورت که من می‌تونم از الان که دارم تناسب ذهنی رو یاد می‌گیرم وزن خودم را به ایده‌آل برسونم و یه سری ورزش‌های اصلاحی رو انجام بدم که ماهیچه پاهام و دستام قوی بشه وقتی آدم ماهیچه‌هاش قوی بشه هیچ مشکلی براش پیش نمیاد قبلاً وقتی ورزش و نرمش می‌کردن به خاطر لاغر شدن بودولی الان اگر نرمش می‌کنم فقط به خاطر ورزیده شدن قوی شدن ماهیچه‌ها هست و دیگه نمیرم جلوی آینه دنبال لاغری بگردم فقط برای بهبود اوضاع جسمی نرمش می‌کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 28 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/07/01 18:36
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 36 کلمه

        سلام شادی عزیز

        چقدر خوبه که منطق ذهنی ت رو پیدا کردی، نصف راه رو جلویی.

        الان دقیقا میدونی که باید کدوم باور اشتباه رو بمباران منی، و وقتی تخریبش کردی، دیگه روند پیشرفتت سریع و آسانسوری میشه.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/02 08:36
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 96 کلمه

        سلام 

        شادی خانم

        خدا رو شکر منطق ذهنت و عدم تناسبت که چرا ذهنت درگیر چاقی هستش رو پیدا کردی ایشالا که با منطق های خیلی قوی بتونی این سد ذهنیت رو بشکنی و به تناسب اندامی که مد نظرت هست برسی 

        اره واقعا درست میگید منطقی کردن و مثال اوردن بهترین راه متناسب شدنه واقعیتش منم از این منطق برای خودم استفاده میکنم که مثلا تو خانواده همون مواد غذایی خورده میشه همه متناسب و حتی لاغر ولی من متناسب نبودم و از طریق منطقی کردن بتونم به تناسب ایده الم برسم.

        سپاسگزارم از متن مفیدی که نوشته بودید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حمیده پارسا صفت
      1403/07/01 10:25
      مدت عضویت: 1560 روز
      امتیاز کاربر: 3328 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 155 کلمه

      سلام خدمت دوستان گرامی و استاد عزیزم 

      سوال اول تناسب اندام حس اولش برای من اعتماد به نفس که دیدی رسیدی دیدی پیروز شدی وتو موفق شدی حس قدرت حس قدرت صحبت درجمع حس زیباشدنم خوشحالی درونیم

      سوال2 اول از دورکمرم که به سایز 38رسیده ام وازاینکه دیگه آروم میخورم هولکی نمی‌خورم مثل پرنسسها میخورم از صورتم که زیبا و خوش فرم شده از لباسهای رنگ روشنک وفیت بدنم اینها تغییراتم هستند

      3عشق سوال 3هستم هرکسی من رو میبینم میگه وای چه عالی جوان شده‌ای چه کمر باریکی چه لباسهای زیبایی چه اندامی چیکار کردهای چه پوستی صاف

      4تغغییربیشتر در افکارم شده ترس از غذا ندارم ولع ندارم مثل متناسب‌ها میخورم رژیم رو به کلی فراموش کردم تند تند وزیاد نمی‌خورم مثل پرنسسها رفتار میکنم عذاب وجدان ندارم احساس راحتی وسبکی دارم

      5من باید از امروز فکر اینکه از فردا شروع کنم رو بزارم کنار وکمالگرایی نکنم واستباه میکنم خودم رو سرزنش نکنم عذاب وجدان نگیرم با خودم مهربونتر باشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/02 00:04
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 128 کلمه

        سلام به دوست گرامی

        اینکه نوشتی ترس از غذا ندارم

        عذاب وجدان ندارم

        واقعا این دو جمله طلایی هستش تو تناسب فکری و اینکه فکرمون رو از این دو جمله پاک کنیم من جدیدا هر وقت ترس و عذاب وجدان میاد چونکه میفهمم توجه به این دو مورد احساسمو بد میکنم سعی میکنم با مطالب این سایت و گفته های استاد یه جایگزین پیدا کنم و توجهم رو ازشون بردارم بعدش احساس خیلی خوبی به دست میارم مثلا تو ترس به خودم میگم من که دارم تناسب فکری کار میکنم وقتی استاد گفته انتظار هر چی رو داشته باشی به همون میرسی، به چاقی و اضافه وزن توجه کنی و انتظارش رو بکشی میرسی بهش ،پس با عدم توجه و با احساس خوب ترس رو از ذهنم به ارامی پاک میکنم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 417 کلمه

      به نام خالق هستی بخش

      سلام استاد عزیزم و دوستان هم مسیرم

      ۱ـ متناسب بودن چه حسی داره؟

      ✓متناسب بودن بهترین حس تمام طول زندگیم بوده . 

      ✓متناسب بودن حس آزادی و رهایی از افکار مربوط به چاقی و خوردن بهم میده . 

      ✓متناسب بودن حس قدرتمندی و مسلط بودن بر ذهن و زندگیم بهم میده . 

      ✓متناسب بودن حس شادابی،جوانی ، جذابیت ، سبکی ، سلامتی ، لیاقت و ارزشمندی بهم میده .

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟ 

      ✓از اینکه مثل گذشته به فکر خوردن نیستم مخصوصا شیرینیجات لذت می برم . 

      ✓از اینکه اندامم کاملا متناسب شده و وزنم ۶۵ کیلوگرم هست لذت می برم . 

      ✓از اینکه سلامت و سبک شدم و سرعت عمل پیدا کردم در انجام کارهام لذت می برم . 

      ✓از اینکه عاشق اندامم هستم، با دیدن خودم خوشحال میشم،اعتماد بنفس بالایی پیدا کردم و خودم رو لایق بهترین زندگی می دونم ، لذت می برم .

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      ✓همسرم خیلی خوشحال شد از لاغر شدنم و گفت خیلی جذاب تر شدی ، لاغری بسیار بهت میاد ، مبارکت باشه . 

      ✓مادرم وقتی من رو دید اشک شوق ریخت و خدا رو شکر کرد که به آرزوم رسیدم و لاغر شدم . 

      ✓دوستم زینب خیلی براش جالب بود ، گفت من همیشه به قدرت ذهن ایمان داشتم،خیلی عالی شدی ، این همه سایز و وزن کم کردی ،آفرین نشمیل . 

      ✓ برادرانم ،خواهرم و خواهرزاده هام گفتند چقدر زیباتر شدی،لباس هات به تنت خیلی زیباتر شدن ،چیکار کردی به ما هم بگو و تبریک گفتند .

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      ✓می بینم وقتی گرسنگی واقعی ندارم ، هیچ چیزی نمی خورم و به خوردن اصلا فکر نمی کنم . 

      ✓می بینم تمایلم به خرید شیرینیجات بسیار بسیار کمتر شده . 

      ✓می بینم با دور ریختن غذای اضافه احساس سختی و گناه ندارم و نمی خورمش . 

      ✓می بینم خوردن بخاطر خواص مواد غذایی مخصوصا میوه ها در من خیلی کمتر شده . 

      ✓می بینم راحت به تعارف دیگران نه میگم و وقتی میل ندارم اصلا نمی خورم .

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      ✓باید عادت استفاده از ظرف کوچک تر برای غذا خوردن رو یاد بگیرم . 

      ✓باید عادت خوردن با تحریک بینایی،شنوایی،بویایی،لامسه و چشایی رو کلا حذف کنم‌. 

      ✓باید دقیقا مثل فرد کاملا متناسب با افکار صحیح ، فکر کنم  (یعنی بدون هیچ فکر و تصویری در مورد چاقی) 

      ✓باید دقیقا شخصیت فردی متناسب با رفتار غذایی صحیح رو، همیشه ، داشته باشم .

      {خداوندا ممنونم برای همه ی مهربانی هایت ، نعمت هایت ، کمک هایت }

      « استاد بزرگوارم سپاسگذارم »

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مژگان نوحی
        1403/07/01 12:42
        مدت عضویت: 22 روز
        امتیاز کاربر: 1335 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 23 کلمه

        سلام نشمیل جان 

        خیلی خوشم اومد از نظرات ارزشمندت

        مخصوصا قسمت چهار و پنج سوال رو خیلی عالی جواب دادی و تاثیر گزاری بود 👌

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار مژگان نوحی
        1403/07/01 12:52
        مدت عضویت: 22 روز
        امتیاز کاربر: 1335 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 194 کلمه

        در تایید حرفای شما باید بگم مثلا دیشب همسر من ساعت دوازده شب رفت سراغ کشوی بادوم زمینی روکش دارهای من و یه پیاله ازشون برداشت و بعد من داشتم مدیتیشن و تناسب قبل خواب انجام میدادم که با فکر تناسب بخوابم 

        اونوقت صدای ملچ مولوچ و جویدن و شکوندن اون بادوم زمینی هاش هی به گوشم می‌رسید و اگر غیر از این شرایط حضور و آگاهی ذهنی بودم حتما وسوسه میشدم 

        ولی دیشب با یه تذکر بهش راحت فایلمو گوش دادم و خوابیدم 

        ولی یکاری که از نوشته ت فهمیدم 

        من خیلی وقتا واقعا به میوه میل ندارم و بیشتر بخاطر خاصیتش که شنیدم اون میوه رو میخورم مثل سیب مثلا خیلی دوستش ندارم

        یا بعضی وقتا برای پسرم میوه خورد میکنم مثل دیروز که قرار بود دوستم بیاد خونمون ،اونوقت وقتی اون نمیخوره و میبنم داره سیاه میشه و حیف خودم میخورم 

        ولی الان از صحبتهای شما یاد گرفتم نخورم 

        خیلی وقتا اگه برنجی از روز قبل میمونه خودم مونده هه رو گرم میکنم میخورم و به پسر و همسرم تازه شو میدم 

        نمی‌دونم کارم درسته یا نه چون نمیخوام اصراف هم بشه 

        اصلا کاش بدونم با غذاهای اضافه ای که تو یخچال بعضاً میمونه باید چیکار کنم که اصراف نشه 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 206 کلمه

          سلام مژگان خانم عزیز 

          سپاسگذارم 

          اینکه در مورد میوه نوشتم دلیلش اینه من قبلا بسیار در خوردن میوه افراط می کردم و خیلی اعتقاد شدیدی داشتم که واقعا لازم و ضروریست روزی چند بار میوه بخورم ،گاهی سیر بودم ولی بخاطر خاصیتش می‌خوردم و الان خوشحالم از اینکه تفکرم مثل گذشته نیست، اگر میل داشته باشم می خورم ولی نه به اندازه ی گذشته و نه در حالت سیری .

          من هم مثل شما غذای داخل یخچال رو گرم می کنم ولی به عنوان یه وعده می خورم ، سعی می کنم تا ۲۴ ساعت و نهایتا ۴۸ ساعت خورده بشه .

          اتفاقا در این مورد هم بسیار بسیار مقاومت ذهنی داشتم که گناه داره و کلی هزینه و زحمت کشیدم تا درستش کردم ، نباید دور بریزم ، 

          اما الان خیلی بهتر شدم یعنی هم کمتر درست می کنم که مجبور نشم دور بریزم هم اگر تازه درست کرده باشم میزارمش داخل یخچال .

          در مورد غذای دخترم هم خیلی برخوردم عوض شده و صحیح رفتار می کنم ،

          مقداری که برای خودم میریزم کمتر از گذشته هست و اگر دخترم چند قاشق مونده باشه و سیر بشه ، من یا اون مقدار رو می خورم یا اگر احساس سیری کردم ،میریزمش سطل آشغال .

          « شاد و سلامت و متناسب باشید »

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شادی
        1403/07/01 13:22
        مدت عضویت: 1778 روز
        امتیاز کاربر: 9171 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 30 کلمه

        سلام چقد خوب نوشتید جواب سوال دو رو چندین بار خوندم ویه جورایی تمرین جلسه قبل رو اینجا انجام دادم وتجسمش کردم که من هم در آینده اینگونه خواهم شد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/01 23:55
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 99 کلمه

        سلام به شما دوست عزیز 

        کامنت خیلی خوبی نوشتی و واقعا لذت بردم مخصوصا این قسمت رو خیلی دوست داشتم

        «باید دقیقا مثل فرد کاملا متناسب با افکار صحیح ، فکر کنم  (یعنی بدون هیچ فکر و تصویری در مورد چاقی)»

        واقعا همینطوره ادم های اطراف من خیلی متناسب و لاغر هستن اگر بشمارم بالای ۹۰درصد میشن اینا اصلا تو ذهنشون چیزی بنام زیاد خوردم چاق میشم شکم میارم اصلا تو ذهنشون نمیاد و نیست بد غذا ترین ادما پرخورترین ادما نی قلیون هستن فقط به یه دلیل که اصلا به این فکر نمیکنن که قراره چاق بشن.

        ممنون بابت کامنت فوق العاده.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 195 کلمه

          سلام هم مسیر گرامی 

          خوشحالم که دیدگاهم رو خوندید ،لطف دارید .

          بله همینطور هست که شما گفتید ، ما یه تمرینی داشتیم در دوره ی ورود به سرزمین لاغرها ، که یه سری سوال می پرسیدیم از افراد کاملا متناسب ،

          نمی دونم شاید شما هم اون تمرین رو انجام داده باشید،

          خیلی جالب بود ، من با چند نفر که می شناختم وقتی صحبت می کردم ،می دیدم که چقدر افکارمون متفاوت هست ، اینها اصلا در مورد اینکه چی بخورند ، چی خوردند و اینکه نگرانی و استرسی در مورد مواد غذایی داشته باشند در وجودشون نبود ،

          یکیشون گفت تنها دلیل اینکه هله و هوله نمی خورم فقط بخاطر ضررش برای سلامتی ام هست وگرنه چرا باید چاق کننده باشه ؟!

          مثلا اینکه اونها عاشق خوردن نبودند خیلی جالب بود ، خوردن رو به عنوان تفریح و لذت نمی دیدند و به عنوان یه سوخت برای بدن بهش نگاه می کردند .

          هرگز حسرت خوردن و عذاب وجدان بعدش رو تجربه نکرده بودند ،اصلا نمی دونستند یعنی چی !

          اونها فقط وقتی گرسنگی واقعی (واقعی)دارند می خورند و وقتی سیر شدن به محض دریافت پیغام سیری دست می کشند و این عالیه 🙂

          سپاسگذارم ، در پناه خداوند باشید .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار حسن شهبازی
            1403/07/03 10:24
            مدت عضویت: 1548 روز
            امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 189 کلمه

            سلام به شما

            یادمه یبار یکی از اطرافیانم که داشت کباب میخورد به منم تعارف کرد گفت توام بیا کباب بخور منم گفتم سیرم دقیقا یادمه سیری بابت اینکه واقعا سیرم نبود اتفاقا فقط بخاطر ترس از این بود که میخوام برنج بخورم بود بعدش طرف گفت مگه ادم به غذای کبابم میگه سیرم کباب هر وقت بود باید بخوری جالبه که این ادم وحشتناک غذا میخوره بد موقع میخوره ولی متناسب متناسب هستش اصلا تو ذهنش به چاقی و این چیزا فکرم نمیکنه 

            یا اینکه یه پسرخاله دارم وقتی غذا میخوره چیزی بنام جوییدن نداره میره تو دهن مستقیم معده ولی به ما میگفتن باید حسابی غذار رو بجویی تا راحت هضم بشه این فرد از لاغری دیگه داره میمیره اصلا اصلا تو ذهنش خوردن باعث چاقی میشه و یا هر دلیل دیگه تعریف نشده 

            یا یکی دیگه از اقوام خدا شاهد این بیدار میشه داره میخوره تا وقتی بخواب دیروز دیدمش لاغر تر شده یعنی غذایی که این بشر میخوره اگر من میخورن به چاقی کار ندارم میترکیدم از خوردن بسکه غذا میخوره دیگه دنده های قفسه سینش معلومه 

            اصلا اصلا خوردن باعث چاقی نمیشه تا وقتی که ذهن پاکی داری

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسانه
      1403/07/01 09:37
      مدت عضویت: 413 روز
      امتیاز کاربر: 4888 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 254 کلمه

      دیباسلام خدمت استاد عزیز و دوستان عزیزو متناسب خیلی خوشحالم که صبحمو با این فایل قشنگو با انگیزه شروع کردم از این نظر میگم با انگیزه چون وقتی توی ذهنم این سوال مرور میکنم اصلا یه جوری میشم متناسب بودن چه حسی به شما میده وای وای بهترین حس دنیا حس رهایی از اصافه وزنی که هیچ وقت دوستش نداشتم ولی باید تحملش میکردم و حملش میکردم باخودم حس رهایی از نگا های تمسخر انگیز دیگران، حس زیبایی بهم میده حس اینکه هر لحطه بیشتر عاشق خودم باشم و از وجود خودم لذت ببرم حس اینکه بعد سالها بالذت توی آینه به خودم نگاه کنم لباس بپوشم واز پوشیدن لباس لذت ببرم نه اینکه فقط مثل قبل بپوشم که فقط پوشیده باشم اونم چی لباس مشکی وچند سایز بزرگ تر و گشاد تر که زیاد انداممو  چاقیهام نزنه بیرون وای وای بهترین حس دنیای خدایا شکرت من که الان دارم حسش میکنم، یا اینکه چه بازخوردی از دیگران گرفتی، فکر کن آدمایی که تا چند وقت پیش داشتن بهت میگفتن یکم رژیم بگیر فلان جا برنامه رژیم وورزش خوبی میده فلانی با این روش خیلی کم کرده تو هم برو بگیر….حالا بادیدنت از تعجب دهنشون باز میمونه میگن چکار کردی رژیم گرفتی ورزش میکنی کجا میری چقدر خوشتیپ وقشنگ شده هیکلت نکنه پیکر تراشی کردی،…. وای وای چقدر حالم خوب میشه من که الان حسش میکنم میدونم که به زودی زود عکسم میره توی آلبوم شگفتی سازان من رفتم تمرینا و انجام م بدم تو دفترم ممنون از همه دوستان و استاد عزیزم. ❤️❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 26 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مژگان نوحی
        1403/07/01 12:54
        مدت عضویت: 22 روز
        امتیاز کاربر: 1335 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 10 کلمه

        واای افسانه جوون چقدر حالم خوب شد با خواندن نظراتت

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/01 17:06
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 84 کلمه

        سلام به خانم افسانه

        کامنت شما چقدر دلی بود واقعا احساس خوبی دریافت کردم سپاسگزارم

        این قسمت کامنت شما که گفتی متناسب بودن چه حسی به شما میده وای وای بهترین حس دنیا حس رهایی از اضافه وزنی که هیچ وقت دوستش نداشتم ولی باید تحملش میکردم و حملش میکردم،

        خیلی حال دلمو گفتی ولی منطقی ترین کاری که میشد این درد رو از بین برد بودن تو این سایت و گوش دادن صحبت های استادی که تمام این مراحل رو طی کرده امیدوارم ثابت قدم بمونیم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1403/07/01 09:00
      مدت عضویت: 632 روز
      امتیاز کاربر: 4475 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 546 کلمه

      به نام خدای بخشنده مهربان سلام خدمت استاد گرامی.                                                        متناسب بودن چه حسی داره؟ متناسب بودن پراز  حس شادی، خوشحالی، جوانی، خوش تیپی،خوش اندامی،  حس رهای از افکار چاق کننده، رسیدن به بزرگترین آرزوم واحساس موفقیت واعتماد به نفس میکنم احساس میکنم الان دیگه به هر خواسته ای میتونم دست پیدا کنم دیگه روی خودم تسلط دارم ودیگه افکار چاق کننده نمیتونه بر من تسلطی داشته باشه به آینده با دید بهتری نگاه میکنم چون دیگه فهمیدم با قدرت ذهن میتونم زندگی بهتری برای خودم بسازم واقعا متناسب بودن پراز زیبای             2) از چه تغیراتی در جسم خودت لذت میبری؟ از اینکه شکمم صاف شده سر شانه هام خوش فرم شده پاهام خوش فرم شده انگشت های دستم کشیده تر دیده میشه وبازوهام لاغر شده واز اینکه سبکتر شدم ومیتونم سریعتر کارهای روزمرم رو انجام بدم  لذت میبرم ودوست دارم مدام خودم رو توی اینه نگاه کنم واز دیدن اندام جدیدم لذت ببرم          3) چه باز خوردی از اطرافیان دریافت کردی؟ همسرم از دیدن اندام من لذت میبره وبرای من خیلی خوشحاله و به این باور رسیده که باقدرت ذهن میشه لاغر شد. خواهر هام از دیدن من شگفت زده خواهند شد وخیلی خوشحال میشن از اینکه بدونن من بدون داشتن هیچ رژیمی به این اندام زیبا رسیدم وبهم تبریک میگن وبراعضای خانوادم میتونم یه انگیزه باشم تا به اندام دلخواهشون برسن                                             4)چه تغییری در افکار ورفتارجدید خودت مشاهده میکنی؟ دیگه ترسی از خوردن ندارم دیگه  هیچ ماده غذایی رو تحلیل نمیکنم که این غذا کالریش زیاده یا این غذا چاق کننده هست خیلی از رفتارهام تغیر کرده دیگه هله هوله نمیخورم دیگه مدام در یخچال رو باز نمیکنم دیگه اضافه غذای بچه هارو نمیخورم دیگه هنگام سرخ کردن سیب زمینی درست کردن کوکو، فلافل وشامی بهشون ناخونک نمیزنم دیگه چای رو داغ نمیخورم وفقط با یه نصف قند چای میخورم، دیگه ریزه خواری نمیکنم وفقط به خاطر گرسنگی غذا میخورم  دیگه وقتی حوصلم سر میره سر وقت خوراکی نمیرم وخودم رو با مطالعه یا انجام کارهای عقب افتاده سرگرم میکنم  یاکارهای انجام میدم که لذتش از غذا خوردن بیشتره مثل بازی کردن با بچه ها انجام یه کار هنری یا خوندن دیدگاه دوستان در سایت. دیگه حرص وولع غذا خوردن ندارم من الان حق انتخاب دارم ومیتونم از هر ماده غذای به مقدار نیازم بخورم واز خوردنش لذت  ببرم والان یاد گرفتم که میتونم از نخوردنهام هم لذت ببرم واین نخوردنهای اضافه به من احساس قدرت میده                                          5)چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت میتونی ایجاد کنی؟ باید عادت ناخونک زدن هنگام تهیه غذارو  اصلاح کنم. باید چای رو دیگه داغ نخورم. باید برای غذا خوردنم هیچ بهانه ای به جز گرسنگی نداشته باشم. باید وقت خوردن غذاهای که بیشتر دوستشون دارم فکر کنم خودم مهمترم یا خوردن اضافه ی این  غذا وباید، باید، همیشه خودم رو بیشتر از غذا ها دوست داشته باشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مژگان نوحی
        1403/07/01 12:57
        مدت عضویت: 22 روز
        امتیاز کاربر: 1335 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 6 کلمه

        عالی بود فاطمه جان لذت بردم😍🌱

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/01 16:57
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 78 کلمه

        سلام

        به فاطمه خانم

        کامنتی که نوشتی رو خیلی دوست دارم چند موردش رو منم دوس دارم اصلاح کنمش .

         این جملت طلایی بود

        «حس رهای از افکار چاق کننده»

        اخ اخ ای گفتی یعنی این افکار چاق کننده با متناسب شدن دمشو میزاره تو کولش و میره، چقدر فکر جا باز میکنه، چقدر فرصت ها کشف میشه ،چقدر میتونی به کارهای عقب افتاده برسی ،چقدر مسلط میشی به همه چی، این تناسب اندام چهاااا که نمیکنه 

        واقعا جمله فوق العاده ای گفتی سپاسگزارم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا آبکار
      1403/07/01 07:56
      مدت عضویت: 254 روز
      امتیاز کاربر: 6090 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 218 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوب سایت تناسب فکری..استاد من حدود ۴ ماه هست که در دفتر شکرگزاری در مورد اندام دلخواهم از خدا تشکر میکنم و تک تک قسمتهایی که دوست دارم تناسب پیدا کنم رو مینویسم ..من از اینکه لاغری رو تجربه میکنم بسیار خوشحالم .خوشحالم که در بدنم یک حس سبکی پیدا شده .خوشحالم که نگاههای اطرافیان آزارم نمیده .          دوم اینکه وقتی رانهایم رو لاغر میبینم چقدر خوشحال میشم که در انتخاب شلوارآزاد شدم .چقدر میتونم لباسهای مورد علاقه ام رو بپوشم.                             سوم اینکه همسر وپسرم از دیدن من و اینکه وزنم ایده آل شده خوشحالن .و از دست متلک های برادرم رها میشم 😂  وهمه درمورد چگونه لاغر شدنم بحث میکنن.       در مرحله چهارم رفتار غذایی من تغییر کرده .دیگه ریزه خواری نمیکنم موقع گرسنگی غذا میخورم .نه اینکه مثل قبل ساعت ۱۲ ناهار ساعت ۷ صبحانه .هروقت احساس گرسنگی دارم غذا میخورم.آرامش بسیار خوبی را در رفتارم مشاهده میکنم .خیلی دیر عصبانی میشوم.         و پنجم اینکه برای متناسب شدنم روزی یک گام بردارم .شیرینی کمتر بخورم و چیزی که برای بدنم مفید هست را انتخاب کنم .وتجسم خلاق در مورد بدنم داشته باشم ..یا حق   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 26 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/01 16:48
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 70 کلمه

        سلام

        خدمت خانم ابکار

        این جمله شما « رانهایم رو لاغر میبینم چقدر خوشحال میشم که در انتخاب شلوارآزاد شدم»

        قشنگترین حس موقع شلوار خریدن برای من هستش وقتی میری اتاق پرو و شلوار سایز ۴۰ یا ۴۲میپوشی انگار رو ابرا هستی اخه شلوارهای سایز کوچک خیلی خوشفرم تر هستش و حسابی اندازه و فیت بدن وایمیسه به نکته خیلی خوبی اشاره کردی سپاسگزارم این حس قشنگ رو برای همیشه برای شما ارزومندم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سارا آبکار
          1403/07/01 22:32
          مدت عضویت: 254 روز
          امتیاز کاربر: 6090 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 9 کلمه

          خدمت برادر عزیز و گرامی .ممنون از لطف شما

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Yahasanmojtaba02@gmail.com
      1403/07/01 07:41
      مدت عضویت: 1261 روز
      امتیاز کاربر: 1620 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 287 کلمه

      سلام ودرودخدمت استادبزرگوارودوستان همراه درمسیرتناسب فکری 

      منطق های ذهنی ماهمیشه مانع رسیدن مابه آرزوهامون شده

      مثلاماآرزوی لاغری وتناسب داریم ولی وقتی غداخورده باشیم این منطق چاقی مدام این غذا رادرذهنمون مرورمیکنه ومیگه چطورمیخوای لاغربشی وقتی فلان چیزراخوردی درصورتی که اون میزان غذاشایدبه اندازه بوده ولی همین تکرارکردن درذهن مانع رسیدن به آرزوی لاغریمون میشود

      یادرذهن مابعضی ازغذاهامضرشناخته شده درصورتی که اصلامضرهم نیست ووقتی این ماده غذایی رامصرف کردیم ذهن منطقی بصورت مدام مضرات اون ماده رادرذهنمون مرورمیکنه درصورتی که افرادمتناسب بدون هیچ منطق چاقی ازاون ماده باخیال راحت استفاده میکنن واصلا مضراتی درذهنشون مرورنمیشه

      ولی ما باتوجه به اطلاعاتی که درذهنمون هست مانع رسیدن به تناسب انداممون ورسیدن به آرزومون میشه

      ۱- متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب بودن حس سبکی وراحتی ،شادابی وآرامش وتروفرزبودن داره حس میکنم قدرت ونیروبرای انجام کارهام بیشترشده😍

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      ازکوچیک شدن پهلوهاوصاف شدن وتخت شدن شکم ودرکل تناسب درهمه اندام ها🤗

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      اطرافیان که هرجامرامیبینن ازلاغریم تعریف میکنن 

      یک ماه باشگاه تعطیل بوده وبعدازیک ماه همون دوستان ومربی ازلاعری بیشترمن تعریف کردن وگفتن که حتما این یک ماه هم ورزش کردی ولی من باافتخارگفتم که اصلا این یک ماه ورزش نکردم ومن فقط ورزش رابرای شادی ودرجمع بودن میام واصلا به نیت لاغری باشگاه نمیام😊

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      دیگه اصلا درگیرغذاوخوراکی نیستم وناخونک نمیزنم وموقعی که گرسنه میشم به اندازه موردنیازبدنم غذامیخورم

      خودم راسرزنش نمیکنم

      غذاوخوراکی راعامل چاقیم نمیدونم

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      ساعت برای خوردنم بزارم دیگه لازم نیست

      براساس نیاز بدنم ازخوراکی ها استفاده میکنم

      آرامش بیشتری داشته باشم وقدم هام رامحکم تربه سمت تناسبم بردارم

      منطق های چاقی رادلایل درست ردکنم وبه سمت آرزوی لاغریم قدم بردارم

      ممنونم استادبابت این توضیحات عالی

      شادوپرانرژی ومشتاق لاغری وتناسب اندام باشید❤❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 29 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مژگان نوحی
        1403/07/01 13:09
        مدت عضویت: 22 روز
        امتیاز کاربر: 1335 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 8 کلمه

        واقعا از نوشتتون لذت بردم آقا مجتبی 🌱🙏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/01 16:42
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 84 کلمه

        سلام 

        دوست عزیز

        تو سوال ۱

        ۱- متناسب بودن چه حسی داره؟

        متناسب بودن حس سبکی وراحتی ،شادابی وآرامش وتروفرزبودن داره حس میکنم قدرت ونیروبرای انجام کارهام بیشترشده

        تو این پاسخی که دادی تر و فرز بودن رو آی گفتی یاد خودم افتادم دو سال پیش که از سایز دو ایکس به لارج رسیده بودم واقعا فرز بودم براحتی میتونستم از پله ها بالا برم حتی از درخت میرفتم بالا 

        سپاسگزارم که حس لاغری دو سال پیشم رو به یادم اوردی سپاسگزارم امیدوارم لذت متناسب شدن رو همیشه داشته باشی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 989177674196
      1403/07/01 07:24
      مدت عضویت: 168 روز
      امتیاز کاربر: 130 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 186 کلمه

      سلام روز اول مهر اولین روز پاییزیتون شاد ممنون استاد عزیز بابت آگاهی جدیدی که دراختیار ما گذاشتید 

      متناسب بودن چه حسی داره؟

      حس آزادی در انتخاب با شادی برای لباس خریدن وپوشیدن وشرکت در جلسات ومهمانی ها با اعتماد بنفس بالا  حس سبک بودن ورهایی 

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟ از کاملا صاف شدن شکم متناسب شدن وزیبایی پایین تنه احساس سبکی لذت میبرم 

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟ اول از همه شادی وحس خوب خودم نسبت به تناسب اندامم بعد خوشحالی وشادی همسرم وبچه ها از تغییرات خوبم ودیده شدن تغییرات بین همکاران ودوستان واینکه وای چقدر عالی شدی 

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟ شادی ورضایت قلبی خودم نسبت به خودم آرامش ذهنی که دارم واینکه مدام درجنگ باخودم نیستم  میبینم که واقعا به ندای درونم گوش میکنم وعاقلانه تر وبهتر انتخاب میکنم میلم به تنقلات کمتر شده 

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟عادت ریزه خواری راباید اصلاح کنم مواقعی که گرسنه نیستم غذا نخورم عادت خوردن تنقلات را باید اصلاح کنم شام دیر موقع خوردن راباید اصلاح کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 16 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حسن شهبازی
        1403/07/01 16:35
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 37 کلمه

        سلام

        دوست عزیز

        «صاف شدن شکم » قشنگترین جمله ای هستش که تو اولین کامنت خوندن دیدم این جمله و به این حالت رسیدن توی این سایت براحتی بدست میاد انتظارم از این سایت تناسب هستش

        موفق و متناسب باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم