اون زماتی که عازم سفر حج بودم اون وفتی به شهر مدینه رسیدیم وازگل کاروان پاسپورت گرفتن تو ارده کمرک نگه داشتن تاروزی که پا گل اعمال سفر پعره پت تمام شد پوقع برکشت وتوفرودکاه برکشتیم پاسپورت به ما دادن جرا چون ما برای اون کشورنبدیم ممکن بود پاسمروت یا گم کنیم یا ازرش تو قانون اون کشور سو استفاده کنیم پاسپورت به ما ندادن اون روز من کلی نار حت بودم که جرا مگه ما خدایی نکرده برای کاره دیگه به اینکشور امدیم که وخونه خدا رو طواف کنیم تو شهرمیدنه له زیارت قبور امامان معصوم وفبر حضرت محمد( ص) بریم و پس جرا دارن با ما به این شکل رفتار میکنن
ولی حالا دریافتم که انهاطبق قوانین کشور خودش و مسئولیت دارن به این وشکل رفتارکنن
پس من برای بودن تو کشور و زندگی جسم اول کلی قانون توجسم هست که طبق اون باید رفتار میکردمکه متناسب باشم از سلامتی این زمان وبرخورد میشدم ولی خودم اون به شکل توجه تو بخش جاقی وتوجه تو هر جنبه چه رفتار چه گفتار و چه عمل کرد گذاشتم توبخش چاقی ودرنتیجه حق من تا فبل هر روردبه سایت همون چاقی بودکه برای رهای ازش کلی رژیم هم گرفتم ولی بازم چونکل توجه توهمون بخش بود برای هیچ. ثمر نداشت نتیجه چاقی من بود
تا زمان که ازخدا خواستم که دیگه دوست ندارم فردی چاق باشم جون بخش سلامتی دجارمشکل شد وکار برام سخت شد شاید اگه این مشکل برام ایجاد نمیشد هنوز داشتم تو همون بخش زندگی میکردم وهنوز حقم حتما جاقی بود
جالا که دارم کل توجه از بخش فبلی برکشت دارم تو لِاغری پس اگه همه کارهایی که بابد. انجام بدوم بی کمکاستی به شکل درست انجام بدم ۳ بخس افکار گفتار ورفتا ر که تو بخش چاقی داشتم به شکل لاغری انتقال بد م وهمه وانجام بدم درنتبجه لاغر شده وحقم زندکی ومیشه لاغری به من میرسه و حقم دمیشه تناسب به شکل درست
این قانون این بخش ازجسم هست طبق قانون هر بخش ابن جهان که خداوند دورنش قرار داده وطبق همون قانون دارم ادامه حبات میدم درنتیجه چه جسم به تناسب میرسه وچه توبخش سلامتی اون مشکل به شکل خوبش برطرف بشه چون حقم توا بن بخش به ابن شکل هست اگه این فانون رعایت کنم امکان نداره حفم چاقی ومشکل سلامتی باشه
پس کلا توجه و یادکیری تو ذهن و انجام دادن همون طیق وقانون هرانجه به ما برسه حق همون زمان هست واگه احساس کنیم که این تجربه و این حق لایق ما نیست ارزش راضی نیستیم وبخواهیم. به سمت دیگه اون تغییر بیدم اولین کاره اموزش تو بخش یادگیری روی ذهن هست که اون تجربه به شکل کامل به ما داده بشه وحقم ما تو ایتده میشه زندگی با تغییرات تو هرجنبه از زندگی خودمو
واموزش درست زمان جواب میده که هرانجه اموختم اون وبه شکل عمل کردن انجام بدم نه فقط یاد بکیرم کناری گذاشته و متتظر تحول تو زندگی باشم تا زماتی که اتچه اموختم رو بهش عمل نکنم که در اثر تکرار وانجام دادن اشتباهات رو تو هر بخش،بهتر متوجه شده وباعث میشه حتی با تجربه خودم میتوان زمانی که موفق دارم تو مسیرحرکت میکنم
اولابن زمانم هم با دیگران فرق کنه دراینده زندگی با گذشته ام فرق اساسی خواهد داشت حقم تغیبر خوب هست و دست اوردش هم به مرو زمان بزررگتر میشه وتغییرات خودش روبرای من نشون میده و مسیر تازه تحول تو زندکی من ورقم میزنه
به تازکی با قرار دادن قوانبن این مسیر تو کارهایی دیگه تجزبه دیگه بهش اضافه میکنم که میشه توبخش که تا این زمان ومن دورنش نبودم بتوانم به درک درستی از اون مکان محیط برسم حتی راهکار هم برای خودم تو ذهنم ایحاد بشه که میشه با ذهن وعمل کرد خودم چه تحولی تازه به زندگی زدم واول حسم خوب هست حق داشتن ایناحساس هست
چون خودم وردی رو. کنترال دارم که افکار نادرست بهش نمیدم اخباروبهش توحه ندارمو تومشکلات دبگران زیاد حضور ندارم چه کلامی وچه عمل کردن وجه توجه اگه زمانی باهش،برخورد کنم همه سعی خودم تو نگه داشتن حسم تو بخش خوب هست
سللم بر خدایی مهربان وجهان افرین
سللم براستاد عطا روشن ودویتان همراه
اون زماتی که عازم سفر حج بودم اون وفتی به شهر مدینه رسیدیم وازگل کاروان پاسپورت گرفتن تو ارده کمرک نگه داشتن تاروزی که پا گل اعمال سفر پعره پت تمام شد پوقع برکشت وتوفرودکاه برکشتیم پاسپورت به ما دادن جرا چون ما برای اون کشورنبدیم ممکن بود پاسمروت یا گم کنیم یا ازرش تو قانون اون کشور سو استفاده کنیم پاسپورت به ما ندادن اون روز من کلی نار حت بودم که جرا مگه ما خدایی نکرده برای کاره دیگه به اینکشور امدیم که وخونه خدا رو طواف کنیم تو شهرمیدنه له زیارت قبور امامان معصوم وفبر حضرت محمد( ص) بریم و پس جرا دارن با ما به این شکل رفتار میکنن
ولی حالا دریافتم که انهاطبق قوانین کشور خودش و مسئولیت دارن به این وشکل رفتارکنن
پس من برای بودن تو کشور و زندگی جسم اول کلی قانون توجسم هست که طبق اون باید رفتار میکردمکه متناسب باشم از سلامتی این زمان وبرخورد میشدم ولی خودم اون به شکل توجه تو بخش جاقی وتوجه تو هر جنبه چه رفتار چه گفتار و چه عمل کرد گذاشتم توبخش چاقی ودرنتیجه حق من تا فبل هر روردبه سایت همون چاقی بودکه برای رهای ازش کلی رژیم هم گرفتم ولی بازم چونکل توجه توهمون بخش بود برای هیچ. ثمر نداشت نتیجه چاقی من بود
تا زمان که ازخدا خواستم که دیگه دوست ندارم فردی چاق باشم جون بخش سلامتی دجارمشکل شد وکار برام سخت شد شاید اگه این مشکل برام ایجاد نمیشد هنوز داشتم تو همون بخش زندگی میکردم وهنوز حقم حتما جاقی بود
جالا که دارم کل توجه از بخش فبلی برکشت دارم تو لِاغری پس اگه همه کارهایی که بابد. انجام بدوم بی کمکاستی به شکل درست انجام بدم ۳ بخس افکار گفتار ورفتا ر که تو بخش چاقی داشتم به شکل لاغری انتقال بد م وهمه وانجام بدم درنتبجه لاغر شده وحقم زندکی ومیشه لاغری به من میرسه و حقم دمیشه تناسب به شکل درست
این قانون این بخش ازجسم هست طبق قانون هر بخش ابن جهان که خداوند دورنش قرار داده وطبق همون قانون دارم ادامه حبات میدم درنتیجه چه جسم به تناسب میرسه وچه توبخش سلامتی اون مشکل به شکل خوبش برطرف بشه چون حقم توا بن بخش به ابن شکل هست اگه این فانون رعایت کنم امکان نداره حفم چاقی ومشکل سلامتی باشه
پس کلا توجه و یادکیری تو ذهن و انجام دادن همون طیق وقانون هرانجه به ما برسه حق همون زمان هست واگه احساس کنیم که این تجربه و این حق لایق ما نیست ارزش راضی نیستیم وبخواهیم. به سمت دیگه اون تغییر بیدم اولین کاره اموزش تو بخش یادگیری روی ذهن هست که اون تجربه به شکل کامل به ما داده بشه وحقم ما تو ایتده میشه زندگی با تغییرات تو هرجنبه از زندگی خودمو
واموزش درست زمان جواب میده که هرانجه اموختم اون وبه شکل عمل کردن انجام بدم نه فقط یاد بکیرم کناری گذاشته و متتظر تحول تو زندگی باشم تا زماتی که اتچه اموختم رو بهش عمل نکنم که در اثر تکرار وانجام دادن اشتباهات رو تو هر بخش،بهتر متوجه شده وباعث میشه حتی با تجربه خودم میتوان زمانی که موفق دارم تو مسیرحرکت میکنم
اولابن زمانم هم با دیگران فرق کنه دراینده زندگی با گذشته ام فرق اساسی خواهد داشت حقم تغیبر خوب هست و دست اوردش هم به مرو زمان بزررگتر میشه وتغییرات خودش روبرای من نشون میده و مسیر تازه تحول تو زندکی من ورقم میزنه
به تازکی با قرار دادن قوانبن این مسیر تو کارهایی دیگه تجزبه دیگه بهش اضافه میکنم که میشه توبخش که تا این زمان ومن دورنش نبودم بتوانم به درک درستی از اون مکان محیط برسم حتی راهکار هم برای خودم تو ذهنم ایحاد بشه که میشه با ذهن وعمل کرد خودم چه تحولی تازه به زندگی زدم واول حسم خوب هست حق داشتن ایناحساس هست
چون خودم وردی رو. کنترال دارم که افکار نادرست بهش نمیدم اخباروبهش توحه ندارمو تومشکلات دبگران زیاد حضور ندارم چه کلامی وچه عمل کردن وجه توجه اگه زمانی باهش،برخورد کنم همه سعی خودم تو نگه داشتن حسم تو بخش خوب هست
خدا پشت وپنا هتون یل حق. حق. نگه دارتون