گام ۳۹: برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن

گام 39

به نام خداوند بخشنده مهربان 

تنها کاری که برای لاغر شدن باید انجام بدیم اینه که ذهنمون رو برای لاغر شدن برنامه ریزی کنیم .

چون هممون سال ها و بارها تلاش کردیم که لاغر بشیم و نتیجه ای نگرفتیم و احساس بد و ناامیدی و سرزنش کردن خودمون و تجربه کردیم .

و همه ی افرادی که با این سایت آشنا شدند ، انتخاب شده خداوند هستند و ازانجایی هم که خداوند هیچگاه اشتباه نمیکند و میداند که چه کسی توانایی لاغر شدن و رسیدن به آرزوی خود را از مسیر لاغری با ذهن دارد به  نحوی با این مسیر آشنا میشود . 

شگفتی ساز شدن مقصد همه ی افرادی است که در این مسیر در حال حرکت هستند .

برنامه ریزی نیاز به آگاهی و بینش و … دارد.

برنامه ریزی ذهن به این گونه اتفاق می افتد :

1-آگاهی و ورودی صحیح  که  مهم ترین مرحله برنامه ریزی ذهن است که باید با دقت انجام بشه .که آگاهی های صحیح از طریق فایل های آموزشی در دسترس ماست .

2-دریافت کردن آگاهی ها از طریق دیدن و شنیدن و ایجاد فرمول های جدید ذهن برای لاغر شدن است و این مرحه بسیار اهمیت دارد و بر عهده استفاده کننده است. چون برای لاغر شدن باید برای دریافت آگاهی اقدام کرد و  اشتیاق داشت و به لاغری متعهد بود.

و این مرحله نیاز به تعامل دوجانبه از طرف مدرس و هنرجوی لاغری با ذهن داره .

چون ما سالها  به صورت ناخوداگاه توجه بسیار زیادی به چاقی جسم خودمون داشتیم و از روند جاق تر شدن خودمون متعجب بودیم!.

در واقع چاق تر شدن ارتباط مستقیمی با توجه ما به چاقی داره .

و توجه کردن به جاقی به منظور فکر کردن یا علااقه نداشتن به جاقی نیست ، بلکه به احساس بدیه که از توجه به چاقی در ما شکل میگیره . 

که اگه واکنش ما نسبت به دیدن خودمون تو آینه یا عکس یا شنیدن حرف های دیگران درباره چاقیمون ، ناراحت بشیم یا اعصابمون خورد بشه و نسبت به شرایطمون ناامید بشیم و یا هر فکر و عملی که نشان دهند تنفر و ناراحتی ما از جاقی باشد به منزله توجه ما به چاقی است و متاسفانه ذهن ما این حالت رو به علاقه ما به چاقی تعبیر میکنه و تمام توانشو به کار میبنده تا مارو با چاقی بیشتر که از نظر ذهن ما گسترش چیزی است که بهش علاقه داریم برسونه .

در کل برداشت ذهن ناخوداگاه با منطق ما متفاوت است مثلا ممکنه ما در منطق خودمون و یا خوداگاهمون از یک موضوعی بیزار باشیم و تمام حواسمون  و جمع میکنیم تا با اون موضوع ناخواسته مواجه نشیم ، اما ذهن ناخوآگاه ما این تلاش رو به منزله علاقه ما با مواجه شدن با آن موضوع ناخواسته تعبیر میکنه و مارو به سمت تجربه اون موضوع نفرت انگیز بیشتر هدایت میکنه . اینجاست که میگن از هرچی بدت بیاد سرت میاد !

پس ذهن ناخودآگاه فقط توجه ماروکار داره .

ما در این مسیر از قدرت ذهن ناخوداگاهمون میخوایم به نفع خودمون در لاغرشدن استفاده کنیم و با برنامه ریزی مجدد ذهن مسیر هدایت خودمون رو از چاقی بیشتر به سمت لاغری و تناسب اندام تغییر بدیم . 

3-درک کردن و نفوذ آگاهی ها که با انجام تمارین از طریق نوشتن صورت میگیره  ، این مرحله نیاز به تمرکز دارد .که به این معناست که هنگام استفاده از فایل ها باید تمام توجه مون رو بر روی انچیز هایی که داریم دریافت میکنیم متمرکز کنیم . 

از اونجایی که ورودی های ذهن حواس پنچگانه هستند هرچه بتونیم از حواس بیشتری استفاده کنیم ، نتیجه بهتری میبینیم .

چون ما در فایل های صوتی فقط از ورودی گوشمون استفاده میکنیم و بقیه حواس ما آزاد است و میتونه باعث بهم خوردن تمرکز و حواسمون بشه . 

در فایل های تصویری علاوه بر گوش ، چشم ما هم مورد استفاده قرار میگیره و  چشم و دیدن از تاثیرگذارترین حواس در برنامه ریزی ذهن است .و  قدرتمند ترین حواس دیگه که نوشتنه چون  ازعضلات و ماهیچه های خیلی بیشتری در جهت درک اگاهی  استفاده میکنه ، ینابراین استفاده همزمان از تمام این حواس در بهبود حرکت ما بسیار موثزند .

 4-عمل کردن به آگاهیو تبدیل آموخته ها به مهارت در زندگی روزمره  خیلی مهمه و عملکرد ضعیف در این بخش باعث میشه که ما  نتونیم نتیجه ی چندانی از سعی خودمون برای لاغر شدن کسب کنیم .

شاید عمل کردن به نکات آموزشی در ابتدای کار به شکل عالی صورت نگیره اما با استمرار داشتن در این بخش مهارت لازم برای بهتر عمل کردن به نکات اموزشی در ما شکل میگیره . 

پس اگه در اوایل در این مرحله نتونستیم زیاد خوب عمل کنیم ، اصلا مهم نیست و این کاملا طبیعیه ، چون ما قصد داریم روند چندساله افکارو رفتار خودمون رو تغییر بدیم و این اتقاق یکباره به شکل کامل نمیفته . اما با تعهد داشتن برای عمل کردن به آموزش های دریافتیمون در این بخش به مهارت عالی میرسیم و به مرور به شکل خودبخودی صحیج و همسو با لاغر شدن عمل میکنیم.

5-و تکرار آگاهی های دریافتی . که این مرحله هم مهم است و تکرار کردن تنها راه بالابردن مهارت است .جون باعث دریافت آگاهی بیشتر و نفوذ اون در ذهن و وجود ما میشه 

تاثیرگذارترین و مهم ترین موضوع که در لاغر شدن ما نقش داره ، اینه که ما به طریقی که چاق شدیم باید لاغر بشیم ، یعنی مسیر مخالف چاق شدن ، مارو به سوی لاغر شدن هدایت میکنه .

دلیل اینکه ما برای لاغر شدن کارهای زیادی انجام دادیم و نتیجه ای نگرفتیم ، این بود که از راهی که چاق شده بودیم ، برنگشتیم !

راحت ترین و نزدیک ترین و سریع ترین راهی که میتونه مارو به مسیر و مقصد قبل خودمون برسونه اینه که همون راه و دور بزنیم و برگردیم.

مسیری که ما با اون چاق شدیم ،  از طریق ذهن بوده ، پس همونطور که ما با ذهنمون چاق شدیم ، میتونیم با ذهنمون هم لاغر بشیم .

اگه تا قبل از اینها من برای جاقیم دلایل متعددی از قبیل ، غذا و شانس و ژنتیک و… میدونستم ، با اثبات کردن این که دلایلم منطقی و صحیح نبودن ، کاملا قانع شدم که من از طریق ذهنم چاق شدم با افکار و باورهای نادرستی که از اطرافیانم آموزش دیده بودم .

همون مسیری که مارو به چاقی رسونده باید مارو به لاغری هم برسونه .

رژیم و ورزش و داروو… راه برگشت صحیح از چاقی نیست ، مگه ما با رژیم گرفتن یا ورزش کردن چاق شدیم تا بخوایم از این طریق هم لاغر بشیم ؟؟

راه صحیح و راحت و دایمی  این نیست که با روش های دیگه ای لاغر شد .چون برای خود من این اتفاق بارها و بارها افتاده و من از این بابت واقعاا داغون میشدم که رژیم های سختت میگرفتم ، ورزش های سنگین میکردم ، اما وزنی که کم شده بود رو نمیتونستم حفظ کنم و در مواجه با غذاهاا ، مثل قحطی زده ها رفتار میکردم .

پس تنها راهش اینه که دوباره GPS رو فعال کنیم و به اون ایستگاهی که ردش کردیم دوباره برگردیم  ما یبار تو اون وزن ایده آلمون  بودیم و ناخواسته ردش کردم و ازش گذشتیم .و ما الان که GPS مون رو روشن کردیم به همون ایستگاه برمیگردیم ،چون همیشه از راحت ترین و نزدیک ترین راه مارو به مقصدمون میرسونه .

نزدیک ترین راه همیشه چسبیده ترین راه به مسیر رفت است !که ما با دور زدن اون میتونیم به مسیر صحیح برگردیم

و لاغری با ذهن دقیقا مسیر برگشت جاقیه .  و همه ی افرادی که در مسیر چاقی هستند میتونن با تغییر باورها و افکار و رفتارشون و فرمول های ذهنیشون به نتیجه تغییر رفتار و تغییر جسم و و تغییر  احساس و لاغری و تناسب اندام و وزن دلخواهشون برسن .

در واقع مقصد خاصی هم نیست ، جایی بوده که ما قبلا بودیم . ولی ما همش اینطوری میگیم که باید تلاش کنیم که به فلان وزن و … برسیم انگار که تا حالا تو زندگیمون همچین چیزی نداشتیم و ندیدیم !! در صورتی که ما اون وزن رو  داشتیم ! تو اون وزن بودیم ! ولی به اشتباه ردش کردیم ! و ایستگاه خودمون رو رد کردیم .

چیز عجیب و غریبی نیست !

نمیشه که فردی از وزن 40 کیلو ، یهو بپره بره رو وزن 100 کیلو ! 41 و 42 و 43و…. همه اینهارو رد کردیم . و از ایده ال خودمون گذشتیم . 

چیز دست نیافتنی نیست ! ما قبلا اینو داشتیم . و چون ردش کردیم ، دلیل نمیشه که ما نمیتونیم داشته باشیمش ، میتونیم دوباره بهش برگردیم . 

 اینجوریی فکر کنیم .

 باید لاغر شدن و متناسب شدن در ذهن ما ساده باشه و این اولین گامه !

چون تا وقتی که لاغر شدن در ذهن ما کاری سخت و رنج آور ونخوردن و عرق ریختن و… باشه و ما چنین تعریف هایی از لاغر شدن تو ذهنمون داشته باشیم ،ذهن ما نمیزاره و دوست نداره واسه چیزی که برای رسیدن بهش  باید انقدر سختی بکشیم و داشته باشیم و بهش برسیم و نمیزاره که بهش برسیم .

یکی از دلایل سخت بودن لاغری ، تبلیغات تلویزیونی که اول لاغر شدن رو برامون سختش میکنن و بعد هم برای کسب درامد و فروش محصولاتشون در جهت این که با اون محصول راحت و آسان  لاغر میشیم رو بهمون نشون میدن ، قرص و کمربند و کرم و…

ولی اون سختی لاغری در ذهن ما هک میشه . و بخاطر همین افرادی که با انجام دادن روش هایی متفاوت در نهایت لاغر نشدن ، چون هنوز در ذهن آنها لاغری خیلیی سخت است .چون اگه غیر از این بود چنین کارهای عجیب و غریبی انجام نمیدادن !

کسی که میاد برای لاغری به خودش شوک میده و هزینه های سرسام آور میکنه و تو ذهنش برای لاغر شدن اینه که باید  سختی بکشه، مطمعناا لاغر نمیشه .! 

چون نتیجه نهایی رو ذهن رقم میزنه ، نه شدت تلاش جسمی یا…

در تمام جنبه های زندگی اینگونه هست و کافیه که باور کنیم مثلا قبولی در فلان رشته یا کار در فلان حیطه سخته !

امکان نداره که بتونیم توش موفق بشیم .چرا؟؟ چون ذهن کاری رو که براش سخت باشه رو انجام نمیده و مایل هم نیست که انجامش بده و مارو از انجام دادن اون کار هم  منصرف میکنه .و انقدر قدرتمنده که به عنوان جسم نمیشه باهاش مقابله کرد .

و وقتی ما در ذهنمون فکر چاق کننده داشته باشیم ، هرکاری کنیم ، نمیتونیم لاغر بشیم . و با فشار جسمی هم نمیتونیم باهاش مقابله کنیم .

هرچیزی که ما در زندگی تجربه میکنیم واقعیت جهان نیست بلکه واقعیت زندگیه خودمونه .

ما اگه اضافه وزن داریم ، واقعیت جهان این نیست که باید اضافه وزن داشته باشیم .واقعیت ذهنمون این بود چون قبول داشتیم : ژنتیک مون جاقه یا شانسمون اینه و..کلی دلیل دیگه که برامون طبیعی بود که چاق باشیم !

خودمون اونچیزی رو که باور میکنیم ، تجربه میکنیم ! 

و وقتی حتی اگه یک نفر هم تو هر جنبه ای تونسته تغییر کنه ، هرکس دیگه ای هم میتونه !همه میتونن !خدا برای همه قرار داده تا تغییر بکنن . و اگه همینطوری با آرامش تو این مسیر حرکت کنیم به خواسته هامون میرسیم 

هیچ ربطی به هوش و استعداد و اراده …نداره وفقط ذهن و برنامه ریزی ذهن تغییر میکنه و وقتی ذهن تغییر کنه در همه جنبه های زندگی تغییر ایجاد میشه ، تغییرات گستردس ! چون کامپیوتری که درست برنامه ریزی بشه ، تو هر کاری که ما بخوایم ازش استفاده کنیم ، خروچی صحیح بهمون میدع .

و حتی تغییرات ادامه هم پیدا میکنه فقط باید در اون استمرار داشته باشیم و به حرکت خودمون  هموره ادامه بدیم ، باید آگاهی های جدید و صحیح بدیم ، از ورودی هامون مراقبت کنیم و..

باید متناسب شدن در ذهن ما اسان بشه .

تناسب انداممون مال خودمون بوده ، گمش کردیم و الان هم پیداش میکنیم قرار نیست دوباره از اول بسازیمش که یا …..

و موضوع بعدی اینه که ما تو زندگی از هرچیزی بدمون یا خوشمون بیاد ، داریم بهش توجه میکنیم مثلا از چیزی که خوشمون بیاد مراقبت میکنیم دوسش داریم و… و از چیزی که بدمون بیاد سعی میکنیم ازش دوری کنیم .

در واقع ما توجه کردن خوب و بد نداریم بلکه یا توجه کردن داریم یا نداریم .و نکته ی مشترک اینها احساسه  که وقتی ما به یک چیز خوب توجه میکنیم ، احساس خوبی داریم و همینطور وقتی به چیز بدی فکر میکنیم ، احساس بدی داریم .

ودر هر دو مورد بازهم یک ماجراست که اون هم احساسه . 

و بستگی به خودمون داره که کدومشو میخوایم استفاده کنیم ، خوبش رو یا بدش رو .

توجه کردن به چاقی در ما احساس بد و توجه کردن به لاغری در ما احساس خوب ایجاد میکنه .

هردو در ما احساس ایجاد میکنن. بخاطر همین ما باید از مسیری که مارو چاق کرده و احساس بد داشتیم برگردیم و به مسیری که بهمون احساس خوب میده حرکت کنیم .

پس وقتی ما از دیدن خودمون تو آینه از پرو کردن لباسا و …یا هرچیزی که مربوط به چاقی و اضافه وزنمونه ، حالمون بد میشه ، در حال توجه کردن به چاقی هستیم و هیچ کاری به لاغری نداریم ، چون اونو نمیبینیم و وقتی به خودمون دقت میکنیم ، چاقی خودمون رو میبینیم و بیشتر حواسمون رو به چاقی میدیم ، باید یاد بگیریم چجوری در این اوضاع حواسمون رو به لاغری بدیم و به وجه دیگر وجودمون که تناسب اندام هست توجه کنیم .

وقتی توجهمون به لاغری بشه و احساسمون خوب بشه ، نتیجش آرامش و باور اینه که میتونیم متناسب بشیم. و وقتی که باور کردیم دیگه کارهای عجیب و غریب انجام نمیدیم  و مسیر رو ادامه میدیم و به مقصد خودمون برمیگردیم .

پس چاق شدن و لاغر شدن فرقی با هم ندارند فقط بستگی به این داره که ما به کدوم یکی توجه میکنیم !!!

اگه ما به چاقیمون  توجه کنیم و احساسمون بد باشه ، متاسفانه در مسیر چاق تر شدن قرار داریم ، چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم .

این سیستم بدن و ذهنه که به هرچیزی که فکر یا توجه کنیم اونو گسترش میده !

و از طرف دیگه اگه به تناسب اندام و لاغری فکر کنیم ، احساس خوب داشته باشیم ، افکار درست داشته باشیم و توجه و تمرین داشته باشیم چون وقتی که ما داریم تمرین انجام میدیم ، حواسمون به متناسب شدنه و دیگه به چاقی توجهی نداریم و بهش فکر نمیکنیم 

درسته همون لحظه بهمون نتیجه نمیده و خیلی ها بخاطر این که همون لحظه کاری نمیکنه رها میکنن. پس من و دیگ چی میگن!! لابد من دیگه صبرعیوب  دارم که تا 3 ماه هنوز نتیجه نگرفته بودم ولی هنوز ادامه دادم .

درسته در حال حاظر لاغری هنوز وجود نداره ، ولی ما با انجام تمارین و استفاده از فایل ها در حال فراخوانی و جذب کردن اون هستیم . و ما با انجام تمرینات و استفاده از فایل ها ، در حال آپدیت برنامه GPS  مون در حرکت به مسیر متناسب شدن هستیم. و متوجه تغییرات در رفتارو احساس و … میشیم . و در نهایت نتیجه ما هم تغییر میکنه .

توجه کردن به هرچی مارو به سمت اون موضوع سوق میده!

بستگی به خودمون داره که توجه مون و خرج چه چیزهایی میکنیم ، مثل پول که یکی باهاش غذا میخره ، لباس و خونه و سیگارو … بستگی به خود شخص داره که میخواد چ جوری پولشو استفاده کنه . 

توجه هم در دو جهت مثبت و منفی میشه بکار برد که بازهم دست خودمونه ، پس مسعولیت خودمون و افکارمون رو به عهده بگیریم . حواسمون رو جمع کنیم که توجه مون رو به چی میدیم و تغییرش بدیم و حتی موقع توجه کردن به لاغری هم احساسمون خوب باشه و خوشحال باشیم  که داریم ذهن و GPS   مون رو در راه لاغر شدن به کار میبندیم .

یک بار برای همیشه تصمیم بگیریم و تا اخر عمر راحت زندگی کنیم.و چه کاریی بهتر از اینکه یک مسیر و بریم و به همه چی برسیم ؟ با ی تیر هزاران نشان میزنیم.

سلامتی ، احساس خوب ، شادی ، و…

وقتی حرفی و جریانی درست باشه ؛ خود به خود گسترش پیدا میکنه  دست ما نیست به همین دلیل افراد زیادی با این مسیر آشنا میشن و رویای لاغری خودشون رو زندگی میکنن در صورتی که هیچگونه تبلیغی برای این سایت یا استاد عطار روشن صورت نگرفته .

و اصلا هم احتیاجی به تبلیغ کردن نیست چون اگه ماجرایی درست باشه ، خود به خود گسترش پیدا میکنه . سیستم دنیا به این صورته !

و خداوند افرادی و که عاشق لاغری و تناسب اندام هستن و میتونن بهش برسن اما هرکاری کردن نتیجه ای نگرفتن و ازش کمک خواستن و یجورایی تسلیم شدن رو به این مسیر هدایت میکنه ، همونطور که من رو هدایت کرد .

پس بیاید متناسب بشیم و جهان و جسممون رو جای زیبای برای زندگی کردن کنیم .

شاد و پیروز و متناسب باشید .