0

گام ۴۰: عاشق لاغر شدن باشید

عاشق لاغر شدن باشید
اندازه متن

اگر رویای لاغر شدن دارید باید عاشق لاغر شدن باشید. اگر فقط دوست دارید لاغر شوید هرگز لاغر نخواهید شد.

بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند دوست دارند لاغر شوند و حتی برای لاغر شدن از طریق برخی روش های لاغری اقدام می کنند اما هرگز لاغر نمی شوند چون با دوست داشتن لاغر شدن نمی توان لاغر شد.

فقط در صورتی لاغر می شوید که عاشق لاغر شدن باشید.

تفاوت دوست داشتن با عاشق بودن

35 سال از زندگی ام با چاقی گذشت و تنها چند سال است که به لطف خدای مهربان در شرایط متفاوتی هستم. بنابراین شرایط دنیای چاق ها را به خوبی درک می کنم و زبان چاقی را به خوبی می شناسم و از طرفی با دنیای لاغرها آشنایی زیادی پیدا کرده ام.

عاشق لاغر شدن باشید

هدف من در سرزمین لاغرها ترویج افکار و باورهایی است که به شکل ساده تری ما را در مسیر لاغر شدن هدایت کند و به اشتراک گذاشتن این آگاهی با افرادی است که عاشق لاغر شدن هستند و حاظرند برای رسیدن به عشق خود قدم در مسیر تغییر کردن بگذارند.

همه ما می دانیم که در هر موضوعی در جهان هستی افرادی در سطح متوسط و عده ای در سطح عالی هستند.

به عنوان مثال انسانهای زیادی دوست دارند آواز بخوانند اما فقط عده کمی در این زمینه پیشرفت کرده و مانند استاد شجریان اسطوره می شوند.

عده زیادی از انسانها دوست دارند فوتبال بازی کنند اما عده کمی از آنها مانند مسی، رونالدو، زیدان و … در جهان فوتبال شاخص و ماندگار می شوند.

تفاوت اختلاف بین نتایج افراد علاقمند به یک موضوع و افرادی که عاشق آن موضوع هستند چیست؟

تنها دو عامل سبب اختلاف بین افراد در کسب نتیجه از یک موضوع می شود:

۱- عاشق آن موضوع هستند

۲- شور و شوق یادگیری و ادامه دادن دارند

افرادی که دوست دارند به فلان موفقیت برسند تنها تا سطح متوسط پیش می روند اما افرادی که عاشق رسیدن به آن موفقیت هستند شرایط بسیار متفاوتی را تجربه می کنند.

در مورد چاقی و لاغری هم دقیقا سیستم عملکرد انسانها به همین شکل است.

عده ای دوست دارند چاق شوند و برای چاق شدن تلاش می کنند اما هرگز چاق نمی شوند.

در مقابل عده ای هستند که به خاطر داشتن افکار و نگرش های اشتباه درباره چاق شدن بدون اینکه بدانند عاشق چاقی هستند و به راحتی چاق و چاق تر می شوند.

نکته جالب توجه این است که این افراد همواره تلاش می کنند که چاق تر نشوند اما هرگز موفق نخواهند شد در مقابل عشق به چاق شدن در وجود خود مقاومت کرده و مانع چاق شدن جسمشان شوند.

بسیار اهمیت دارد که تفاوت بین دوست داشتن و عاشق بودن را درک کنید.

  • افرادی که لاغر هستند و دوست دارند مقداری چاق شوند هرگز به خواسته خود نمی رسند چون عاشق چاق شدن نیستند.
  • افرادی که چاق هستند و دوست دارند لاغر شوند نیز هرگز به خواسته خود نمی رسند چون آنها هم عاشق لاغر شدن نیستند.

به تشابه نتیجه نگرفتن افراد لاغر و افراد چاق برای تغییر وضعیت خود توجه کنید. تنها موضوع مشترک بین این دو گروه که مانع نتیجه گرفتن آنها می شود نبود عاشقی است.

آنها عاشق خواسته خود نیستند و فقط دوست دارند به خواسته خود برسند.

عاشق لاغر شدن باشید

اهمیت عاشق لاغر شدن بودن

دوست داشتن در سطح فکر انجام می شود اما عاشق بودن در عمق وجود ما و در ضمیر ناخودآگاه ما ایجاد می شود.

آنهایی که دوست دارند به موفقیت برسند از ابتدا تصمیم می گیرند به چه موفقیتی باید دست پیدا کنند و بر مبنای هدف خود شروع به تلاش کردن می کنند و برخی از آنها نیز به هدفشان می رسند اما فردی که عاشق موفقیت در موضوع مورد علاقه اش می باشد دیگر حد و مرز برای موفقیت تعیین نمی کند و تا جایی که بتواند در مسیر مورد علاقه اش حرکت می کند و پیش می رود.

این تفاوت افرادی است که عاشق موضوعی هستند با افرادی که فقط آن موضوع را دوست دارند.

در مورد لاغر شدن هم دقیقا روال موفقیت به همین شکل است.

افرادی که چاق هستند به دو دسته تقسیم می شوند:

گروه اول: افرادی است که دوست دارند لاغر شوند.

گروه دوم: افرادی که عاشق لاغر شدن هستند.

نتیجه این دو گروه با هم بسیار متفاوت است.

گروه خود را انتخاب کنید

اگر اضافه وزن دارید و به فکر لاغر شدن هستند باید ابتدا باید گروه خود را انتخاب کنید.

دوست دارید لاغر شوید؟ یا عاشق لاغر شدن هستید؟

مسیری که برای لاغر شدن در پیش می گیرید در کسب نتیجه نهایی شما بسیار تاثیرگذار است.

تفاوت دوست داشتن با عاشق لاغر شدن

فردی که دوست دارد لاغر شود با اشتیاق و انگیزه عالی قدم در مسیر لاغری با ذهن می گذارد.

این مسیر درست است که صاف و ساده و بدون دست انداز است اما از نظر شرایط جوی، همیشه عالی نیست.

  • ممکن است تندباد افکار منفی جریان پیدا کند.
  • شاید بارش های سنگین نجواهای منفی ذهن شروع شود.
  • در مواردی حتی خبرهایی شنیده شود که حکایت از چاق تر شدن فرد دارد.
  • ممکن است مورد سرزنش و مسخره اطرافیان قرار بگیرد که چرا به فکر چاقی خود نیست.

مسیر لاغری با ذهن مهیاست اما شرایط جوی آن بستگی به افکار و فرمول های ذهنی فردی دارد که در این مسیر حرکت می کند.

فردی که دوست دارد لاغر شود در مواجه شدن به این شرایط جوی احساس ترس و ناامیدی می کند و ترجیح می دهد برای مدتی از مسیر حرکت خارج شده و در کنار مسیر توقف کند.

او یادگیری و استفاده از محتوای آموزشی را رها می کند و به ملاحظه شرایط جوی مشغول می شود.

پس از مدتی شرایط بهتر می شود و دوباره شروع به حرکت می کند.

اما شرایط جوی خوب پایدار نیست و دوباره مساله دیگری ایجاد می شود.

او بار دیگر از مسیر حرکت خود به سمت لاغری خارج شده و در کنار مسیر متوقف می شود.

فردی که دوست دارد لاغر شود با هر بار تغییر شرایط جوی از مسیر خارج شده و متوقف می شود و در نهایت تصمیم می گیرد دیگر به حرکت خود ادامه ندهد چون نمی داند در ادامه مسیر با چه شرایط جوی برخورد خواهد کرد و ترس از مواجه شدن با آنچه در ذهن و پیرامونش درباره چاقی می گذرد سبب می شود که از مسیر لاغری با ذهن خارج شده و به دنبال مسیر دیگری برای لاغر شدن باشد.

برای تحقق رؤیای لاغری باید عاشق لاغر شدن باشید. در غیراینصورت به طریق مختلف ممکن است از مسیر خلق آرزوی خود خارج شوید.

این موضوع را بارها در فایل های مختلف آموزشی به شکل های مختلف بیان کرده ام که مراقب حرکت خود در مسیر لاغری با ذهن باشید.

در ادامه متن پیام دوست عزیزی که چند دقیقه قبل از نوشتن متن این فایل آموزشی برای من ارسال شده است را برای شما قرار می دهم.

پیام هنرجوی لاغری با ذهن

“سلام آقای عطارروشن من دو سال پیش دوره رو تهیه کردم دریغ از یک گرم کاهش وزن. خدا میدونه با هزار امید با صرف هزینه زیاد و وقت گرانبها، تمام تلاشم رو کردم اما دوره جز اعصاب داغون و اضافه وزن بیشتر چیزی برام نداشت.

شاید چیزهای زیادی شنیده باشم ولی هیچ تغییری فیزیکی در من ایجاد نکرد این روش هم به اندازه همون رژیم ها زجر آوره ولی خوبی رژیم ها اینه که لااقل به صورت مقطعی یه تغییر چشمگیری رو با چشم خودت میبینی”

درباره این نوشته توضیح نمی دهم و پیشنهاد می کنم خودتان نوشته این دوست عزیز را با آنچه تاکنون از لاغری با ذهن درک و تجربه کرده اید تحلیل کنید.

جهت اطلاع بیشتر تعدادی دیگر از پیام های دریافتی از طرف این دوست عزیز را قرار می دهم تا روند حرکت ایشان در مسیر لاغری با ذهن برای شما واضح تر شود.

این پیام 5 ماه قبل از متن بالا ارسال شده است:

“سلام استاد گرامی شب شما بخیر
استاد یه سوال که از اول چالش برام پیش اومد اینه که هدف چالش اینو نخوردم اینه که مثلا من شکلات تلخ رو با چای خیلی دوست دارم و یکی از دلایل خوردن چای شکلات تلخ هستش اگر نباشه به اجبار با قند میخورم و میدونم که منظور از این چالش تغییر رفتار و کم کردن تکرار یه رفتار با روش دوستی با رفتار و در نهایت به صورت خوشایندی تغییر رفتاره

حالا من نه دوست دارم چای خوردن رو ترک کنم ونه شکلات تلخ رو خوب چه اشکالی داره من به جای قند از شکلات استفاده کنم چون اولویتم که شکلات هست نباشه قطعا قند مصرف میکنم و وقتی به اندازه نیازم و نه در زمان سیری مصرف کنم ایرادش چیه؟ دوست ندارم رفتاری رو انجام بدم که به نظرم تحمیلی بیاد.

خوشبختانه من رفتارهایی رو که زیاد وابستشون نبودم با خوشحالی ترک کردم ولی این یکی رو واقعا نمیتونم.

ببخشید نمیدونم منظورم رو رسوندم یانه

مگر نه اینکه در لاغری با ذهن میتونیم همه چی به اندازه نیاز مصرف کنیم و مواد غذایی قدرت چاق کنندگی ندارن و این ما هستیم که با مصرف بی رویه بهش قدرت میدیم اینها سوالاتی هست که ذهنم رو درگیر کرده سپاسگزارم 🌹”

این پیام سه ماه قبل از پیام قبلی ارسال شده است:

” استاد دلایل زیادی رو با توجه به درسهایی که از شما یاد گرفتم مد نظرم هست و سعی میکنم که اون موانع رو به ذهنم یاداوری کنم و رفعش کنم و همچنان امیدوارم البته منفی باف مدام میگه مثلا این مدت چکار کردی که هر دفعه میخوای درستش کنی

گاهی هم یکی از اطرافیان در مورد چاقی من نظری میده بدون اینکه خودم چیزی گفته باشم

مثلا میبینن من غذام خیلی کمه فکر میکنن من بازم رژیم دارم و میگن بی خودی تلاش نکن تو همینی که هستی خودت رو عذاب نده قیافت همین شکلیه عوض نمیشه

منم تو ذهنم میگم این یه کرمه که میخواد جوانه تازه روییده منو از بین ببره

ولی باز کار خودش رو روی روان من انجام میده ولی از اونجایی که طبق باورهای قبلی اولین دلیل اضافه وزن رو غذا میدونیم
لطمه باور های غلط وحرف دیگران رو زیاد قوی نمیدونیم و شاید دست کم میگیریم”

این پیام چند روز قبل از پیام قبلی ارسال شده:

“سلام وقت شما بخیر
راستش نخواستم دوباره به شما پیام تکراری بدم ولی از سر نومیدی و از انجایی که صحبت با شما همیشه برایم از یاس بیشتر منو باز میداره باز هم پیام دادم

چون واقعا در ایراد کار خودم ماندم و دوباره دچار اضافه وزن شدم

در این یکسال و نیم کم نکرده بودم ولی اضافه وزن هم پیدا نکرده بودم

اما حالا دچار مقداری اضافه شدم البته نمیدونم چقدر از سایز لباسهایم مشخصه 😥

ولی این را میدانم که از خوردن و مواد غذایی نیست دلیل دیگری دارد

حالا اگر به همان منوال وزنم ثابت بود دنبال دلیل خاصی نمیگشتم وحس خوبی داشتم وامیدوار بودم

ولی با اینکه میلم به خوردن کمتر شده ولی وزنم اضافه شده منو حسابی گیج کرده خواهش میکنم کمکم کنید با هزار امید و آرزو وارد دوره شدم البته دوره مزایای بسیار زیادی برای من داشته که همیشه دعا گوی شما هستم
ممنون از پاسخگویتون”

این پیام سه ماه قبل از پیام قبلی ارسال شده است:

“سلام استاد
من متاسفانه اوائل قدرت رو به دوره داده بودم و منتظر معجزه بودم و بعدا درک کردم همه چی دست خودمه

این ایراد رو برطرف کردم ولی از اون طرف هم اگه من بخوام برای هر مانعی یکسال وقت بزارم نامید کننده اس

من نمیدونم چطور خود شما ودوستان دیگه این قدر زود به نتیجه رسیدین

به حرف شما اعتماد دارم ادامه میدم ان شالله بعدا نتیجه رو خدمتتون عرض میکنم

در گوش کردن به فایلها وعمل به اونها سعی کردم استمرار داشته وتمرکز کنم

تغییرات مثبت زیادی داشتم و خیلی از عادات بدم رو کم کردم ولی نمیدونم کی به شروع تغییرات جسمی میرسم این یکسال بدون تغییر جسمی سپری شد”

این پیام چند روز قبل از پیام قبلی ارسال شده است:

“سلام استاد شب شما بخیر

یه سوال از خدمتتون داشتم:

من از نظر خودم افکارم خیلی تغییر کرده و باورم هم در مورد اینکه من هم میتونم به تناسب اندام برسم بهتر شده و خوشبختانه وزنم هم اضافه نشده و دیگه ترس از خوردن ندارم و مهمتر از همه اینکه مجبور نیستم لقمه هام رو بشمارم

این خیلی برام ارزشمنده و تا گرسنه نباشم چیزی نمیخورم و به محض سیری دست از غذا می کشم

اینها تغییرات مثبتی هستش که بدست اوردم

ولی وزنم اصلا تکون نمیخوره

و حالا سوالم اینه که میتونم یه مدت از این فضا دور باشم و دیگه فایلا رو گوش نکنم و به طور کلی لاغری رو فراموش کنم تا ببینم نتیجه چی میشه و اون چیزهایی رو که یاد گرفتم ادامه بدم مرسی”

این پیام چندماه قبل از پیام قبلی ارسال شده:

” سلام استاد عزیز 🌸

در طول ده ماهی که با روش لاغری ذهنی اشنا شدم ادم دیگه ای شدم و نکات بسیار مثبت زیادی در زندگیم و همچنین در شیوه برخوردم با مواد غذایی بوجود اومده و از این بابت خداوند رو بسیار شاکرم که شما رو سر راهم قرار داد.

ولی متاسفانه فکر های مزاحم نمیزاره که در مسیر صحیح قرار بگیرم

قبل از دوره وزن من حدود ۹۰ کیلو بود با وجود اینکه در سالهای قبل من خودم رو از وزن ۱۰۰ کیلو به ۷۰ کیلو رسوندم و بودن در ایستگاه ۷۰ کیلو رو تجربه کردم ولی بعد از مدتی باز وزنم به ۹۰ کیلو رسید و همینطور موندم

حالا قسمت منفی باف مدام نجوا میکنه که بابا خودت هم میدونی چقدر جون کندی تا سی کیلو کم کنی الان میخوای این شکلی وزن کم کنی

بعدشم تو همین شکلی هستی با یه پایین تنه بزرگ مگه میشه اخه این چربیها از تو دور بشن

شانس درست و حسابی ام که نداری این چیزا برا بقیس ، البته بیشتر از همه این فکر اخری میاد سراغم

با وجود اینکه مثبت درونم فهمیده که شانس واین چیزا همش حرفه و مدام در مبارزه درونی با قسمت منفی و مثبت ذهنم هستم و تغییرات جسمی برام رخ نمیده واقعا درمونده شدم که چطور این فکرای مزاحم رو دور کنم از راهنماییتون ممنون”

نتیجه گیری

طی چند پیام ارسالی در طی حدود یک سال و نیم حرکت در مسیر لاغری با ذهن با طریق عملکرد و نتایج این دوست عزیز آشنا شدید.

نتیجه ایشان را با آنچه خود از مسیر لاغری با ذهن تاکنون درک کرده اید و تصاویر شگفتی سازان لاغری با ذهن و همچنین نوشته های دوستانی که از نتایج خود در قسمت دیدگاه های فایل های مختلف می نویسند مقایسه کنید.

به طور یقین به تفاوت نتیجه فردی که دوست دارد لاغر شود با فردی که می داند برای لاغر شدن باید عاشق باشد پی خواهید برد.

این موضوع مهم را در این جلسه مورد بررسی قرار گرفته است و امیدوارم با استفاده از این محتوای آموزشی تصمیم قاطع خود را بگیرید که می خواهید در کدام گروه برای حرکت به سمت لاغر شدن قرار بگیرید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای استفاده صحیح از این جلسه آموزشی ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و سپس به سوالات مطرح شده به شکل شرح انشایی در بخش نظرات این جلسه ثبت کنید.

برطرف کردن موانع لاغر شدن از مهمترین اهداف آموزش های لاغری با ذهن است. برای درک بهتر موانع لاغر شدن بر اساس توضیحات ویدیوی آموزشی به سوالات زیر جواب دهید.

  • نگرش ما درباره موانع لاغر شدن چیست و چه موانعی در ذهنتان پیدا کرده اید؟
  • چرا برای چاق تر شدن مانع ذهنی نداریم اما برای لاغر شدن با موانع ذهنی مواجه هستیم؟

در محتوای نوشتاری درباره تفاوت بین دوست داشتن و عاشق لاغر شدن بودن توضیح داده شد. با توجه به این موضوع به سوالات زیر پاسخ دهید.

  • تا کنون دوست داشته اید لاغر شوید یا عاشق لاغر شدن بوده اید.

استفاده از روش های لاغری مختلف باعث شده است که عاشق لاغری شوید یا احساس تنفر از لاغری در شما ایجاد کرده است.

  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا عاشق لاغر شدن باشید؟
  • درک و برداشت خود از محتوای نوشتاری و ویدیوی آموزشی را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.26 از 61 رای

https://tanasobefekri.net/?p=14995
152 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مریم نیکروان
      1403/11/08 11:49
      مدت عضویت: 193 روز
      امتیاز کاربر: 7550 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 265 کلمه

      سلام گذشته چاقی ما ها شبیه هم هست نسبت به باشگاه رفتن تنبل وبی حس وحال وبهانه جورمیکردیم که نریم یادرموردپیاده روی هم همینطوربوده درموردرژیم پایدارنبود یک هفته اول خوب بود بعدش رها میکردیم وبه پرخوری ادامه میدادیم ودوباره چاقی وعوارض ان نه میتونستیم لباس دلخواه روبخریم بپوشیم نه میتونستیم فعالیت کنیم چون استخوان دردول نمیکرد یا بی اعتمادبنفس بودیم دنبال علایق نمیرفتیم میگفتیم اگرلاغر شدیم میرم نسبت به غذاترس داشتیم باخوردن هرماده غذایی عذاب وجدان ماروول نمیکرد وگفته بودن بماچاقی بخاطرارث ووراثت وژنتیک هست وقتی باسایت تناسب فکری اشناشدیم تازه متوجه شدیم که چاقی بخاطرافکارمابوده نه بخاطرخوردن ها لاغری ذهنی بمایادداده که نترسیم یک انسان با اعتمادبنفس باشیم اهداف دنبال کنیم دباره چاقی نه حرف بزنیم نه دنبال کنیم چشم برداریم ازاندام وقتی افکاردرست شد جسم هم درست میشه نبایدعجله داشت ارام ارام‌پیش بریم ویادبگیریم لاغری بادهن رو اونوتوذهن کوچیکش کنیم بگیم راحته وما بهش میرسیم نگیم چطوری من بخوام ۱۵ کیلوکم کنم یا قبل اینکه بخوایم مهمانی قبلش فکرنکنیم چی بایدبخوریم یانسبت به غداها بترسیم اصلا باید همون لحظه تصمیم گرفت تنهاگوش دادن فایل وتکرار نمیتونه کمک کنه بیشترین کمک اجرا تکنیک هایی که استادمیگن همونا باعث میشه ما به اون اندام دلخواه برسیم وقتی ما درمورد چاقی فکرمیکردیم واردذهن ناخوداگاه مامیشد دراثرتکرار ذهن ناخوداگاه اونوبه رفتارپرتکرارتبدیل میکرد همه این اطلاعات به لطف سایت تناسب فکری وگرنه ما فقط یادگرفتیم نمیدونم‌سن میره بالا سوخت وسازپایین میاد یازایمان وازدواج همه اینا افکاراشتباه بوده حتی درطی مسیرلیزنخوریم باحرفهای اطرافیان فقط به مسیرادامه بدیم باحس وحال خوب نه باخستگی وبی حوصلگی لاغری صورت نمیگیر  ه دنبال نکنیم اخباروحوادث هارو یادنبال افکارمنفی رو همش مانع پیشرفت میشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/11/08 07:17
      مدت عضویت: 252 روز
      امتیاز کاربر: 5030 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 726 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام سلام بر استاد عزیز. در پی فایل تصویری یاد آهنگ اندی ،دارم میام به تهران افتادم،یک پارتش میگفت بعد از این جدایی ها عشق به من گفت که بیا عشق به من گفت که بیا. واقعا اگر آدم عاشق چیزی باشه هیچوقت نمیتونه ازش دست بکشه تا زمانی که به یک اسطوره در آن قضیه تبدیل بشه،شاید در هفته در این مسیر یک روز (جمعه ها) به خودش استراحت بده،شاید گاهی خسته بشه و برای چند ساعتی نتونه کارشو انجام بده اما بالاخره یکجا نجواها را خاموش میکنه و ادامه میده. دوباره شعر معروف رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود،رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود. بله در مسیر لاغری اگر عاشق لاغر شدن و شگفتی ساز هستی باید اهسته و پیوسته بری و درک کنی،به نظر من که خودم عاشق این مسیرم،البته البته گاهی دچار نجواهای ذهنی میشم مثلا پارسال نیمه شعبان من بخاطر رژیم گرفتم کلی وزن کم کرده بودم و در جشن زنداییم همه تشویقم میکردن که عالی شدی زهرا،ایول ولی امسال دوباره همون زهرای چاقم یکم نگرانی و استرس دارم که برم جشن دوباره همه بگن چقدر چاق شدی چی البته که ترسها همه در ذهن ما هستند چندین بار هم این اتفاق افتاد که ترسیدم اگه فلانی بگه دوباره چاق شدی چی ولی رفتم پیشش دریغ از یک کلام حرف زدن از چاقی من. البته بگم منم خیلی نجواها را کنترل میکنم. خیلی حواسم بهش هست مثلا میگفت رژیم کیتو رو شروع کن تا نیمه شعبان یهو چند کیلو کم کنی. نشستم گفتم زهرا خانوم قربونت بشم این همه تلاش کردی تقربیا از برج سه یا پنج در حال یادگیری لاغری با ذهن هستی میخوای تر بزنی توش،بقول استاد میبینی موضوع لاغری را درک نکردی وگرنه نباید مراسم ها مهم باشن بلکه باید خودت و یادگیریت مهم باشی مگه نه؟ایشونم چون خیلی خانوم محترم و قانعی بودن گفتند بله سرورم درس میفرمایید امر امر شماست. قانع شدم. بله استاد و دوستان عزیز منم نجوا میاد ولی کنترلش میکنم.شما هم کنترل کنید و ادامه بدید تا یاد بگیرید.

      تمرین:نگرش ما درباره موانع لاغر شدن چیست و چه موانعی در ذهنتان پیدا کرده اید؟ موانع لاغر شدن همان موضوعاتی هستند که نمیگذارند ما به سمت جلو حرکت کنیم در واقع ترمزهایی در ذهن هستند که هرچقدر گاز میدهی تا پایت از رو ترمز برداشته نشود ذهن حرکت خود را شروع نمیکند. راستش ما تو سراشیبی هستیم ماشین خلاص هم باشد میرود فقط کافی دستی خوابیده شود پ پا از رو ترمز (موانع ذهنی لاغر شدن )برداشته شود.

      موانع ذهنی لاغر شدن:ارثی بودن چاقی، استفاده نکردن از دوره های آموزشی پولی،ازدواج مساوی چاقی ترس از خوردن مواد غذایی و….چرا برای چاق تر شدن مانع ذهنی نداریم اما برای لاغر شدن با موانع ذهنی مواجه هستیم؟چونکه ما عاشق چاقتر شدن بودیم و چاقی را به راحتی یاد گرفتیم مدتها زمان گذاشتیم و هرچه یاد گرفتیم تکرار کردیم باور کردیم تکرار شده که عالی یاد بگیریم اما لاغری را یاد نگرفته ایم بلکه کلی موانع لاغری ایجاد کردیم تا ذهن رنج چاقی را برامون کمرنگ کنهدر محتوای نوشتاری درباره تفاوت بین دوست داشتن و عاشق لاغر شدن بودن توضیح داده شد. با توجه به این موضوع به سوالات زیر پاسخ دهید.

      تا کنون دوست داشته اید لاغر شوید یا عاشق لاغر شدن بوده اید. قطعا عاشق لاغر شدن بودماستفاده از روش های لاغری مختلف باعث شده است که عاشق لاغری شوید یا احساس تنفر از لاغری در شما ایجاد کرده است. احساس تنفر چون خیلی لاغر شدن را سخت جلوه میداد.

      لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا عاشق لاغر شدن باشید؟لاغری با ذهن با آسان کردن لاغری در ذهن با برداشتن موانع ذهنی که همون خوابوندن دستی میشه باعث میشه ماشبن ذهن ما در حالت خلاصی تو سراشیبی قرار بگیره و بره. به همین راحتیدرک و برداشت خود از محتوای نوشتاری و ویدیوی آموزشی را شرح دهید. اگر عاشق لاغری هستیم نباید اجازه بدیم هیچ چیز ما را از این مسیر دور کنه. موانع ذهنی را باید برطرف کنیم. نجواهای ذهنی همواره همراه ما هستند اما باید کنترلشون کنیم باید مراقب باشیم که گول نخوریم و از مسیر خارج نشویم.فقط یک عاشق میتونه شگفتی ساز بشه.از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

      عشق به لاغری را با استمرار در مسیر درست در خودم تقویت کنم.مانع اینکه دوره خریداری ندارم پس لاغر نمیشم را بردارم از ذهنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/10/25 00:56
      مدت عضویت: 714 روز
      امتیاز کاربر: 11760 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,172 کلمه

      به نام خدای هدایتگرم 

      سلامی گرم خدمت استاد عطار روشن گرامی و بقیه اعضاء

      این فایل از اون فایل های طلایی برای من و دانلودش کردم 

      برای تمام بخش های زندگی میشه ازش استفاده کرد

      دیشب در قسمت ۹ زندگی با کمک خداوند از شما سوال پرسیدم و دوست دارم نظر شما رو بدونم …

      تا حدودی جواب سوالم رو در خواب گرفتم ….

      آن نیاز مریمی بودست و درد

      که چنان طفلی سخن آغاز کرد

      امروز صبح که طبق عادت موقع صبحانه خوردن فایل ها رو بصورت تصویری میبینم،  در این فایل هم همون جوابی رو گرفتم که در خوابم بهم گفته شد دیشب…

      جواب این بود که عاشق کارم باشم …فقط برای خودم عاشق باشم …اگر می‌خواهم لاغر بشم فقط برای خودم عاشق لاغری باشم ،،،اگر میخوام ثروت بسازم فقط برای خودم بسازم …

      دیروز صبح توی خواب دوباره بهم گفته شد “از من فقط یه دونه در این جهان هست قدر خودت رو بدون”

      بعدش از خواب بیدار شدم…انگار سروش در لحظات آخر خوابم آمد و این جمله رو بهم گفت و بعدش بیدار شدم …

      ور نباشی مستحق شرح و گفت

      ناطقهٔ ناطق ترا دید و بخفت

      هر چه رویید از پی محتاج رست

      تا بیابد طالبی چیزی که جست

      حق تعالی گر سماوات آفرید

      از برای دفع حاجات آفرید

      “مولانا”

      به دلیل اینکه درباره موضوعی بسیار مستاصل شدم و از خداوند سوال میپرسم جوابها داره بهم گفته میشه 

      در این فایل شما کامل موضوع رو برام باز کردید و بهم گفتید باید عاشق باشم …موضوع شور و اشتیاق رو میدونم ولی اینکه مشخصا در جواب سوالات دیشب و این روزهای اخیر به شکل الهام و نشانه داره برام میاد بسیار حائز اهمیته برام …

      من عاشق لاغری هستم 

      دلیلشم با توجه با توضیحات این فایل این بودش که با اینکه از شهریور ماه دارم فایل گوش میدم و تمرین مینویسم و الان دی ماه هستیم …

      من در این مدت اضافه وزن داشتم …و هم چنان هم احساس میکنم همون اضافه وزن رو که در این چند ماه بر من اضافه شد با منه …از آستین لباس هام متوجه میشم…

      حالا چرا میگم عاشق لاغری ام …

      ۱)چون با اینکه اضافه شد بر وزنم ولی هم چنان لنگان لنگان دارم فایل ها رو گوش میدم 

      تمرینات مرتبط مثل سوالات دوره ضمیر ناخود آگاه و کارهای دیگری مثل اهرم رنج و لذت رو دارم انجام میدم ..سناریو نویسی …سپاسگذاری برای سلامتی و داشته ..تمرکز بر نکات مثبت …

      همه این کارها رو میکنم مثل اون چند تا بخاری که توی خونه روشن میکنیم و رفته رفته همه جای خونه گرم میشه و گرمای بخاری ها تاثیرش رو در همه قسمت های خونه خواهد گذاشت چه من بخواهم چه من نخواهم …..

      ۲) در تلگرام عضو هستم و تمرینات بچه ها رو میخونم و گوش میدم 

      ۳)با اینکه چندین بار همسرم بهم گفت یکم وزنت رو کم کن ،این موضوع باعث نشد دلسرد بشم و بگم این مسیر به درد نمیخوره 

      ۴)با اینکه توی گروه میبینم بعضی بچه ها از تغییراتشون میگن ،این باعث نشد من سرخورده بشم و بگم برای من فایده نداره این روش

      ۵)مهمونی و مسافرت هم رفتم در این مدت و حرفای توی سرم هی تکرار شد که ببین داری میری سفر و مهمونی بازم وزنت طوری نیس که بتونی هر لباسی میخواهی بپوشی،،،ولی با این حرفای توی سرم بازم در این مسیر هستم 

      ۶)مشکلات سلامتی احساس میکنم در نفس کشیدنم 

      ولی باز موندم در این مسیر چون میدونم تنفسم برای اضافه وزنم هست..

      و دلایل دیگری که ثابت میکنه من عاشق لاغری هستم 

      حالا چطور تونستم در این مسیر هم چنان عشقم رو حفظ کنم ؟ 

      با برخورد به هر تضادی سعی کردم به مشکل از وجه دیگه ای نگاه کنم و جوابش و از درونم بگیرم 

      چون به قول مولانا :

      هر کجا دردی دوا آنجا رود

      هر کجا فقری نوا آنجا رود

      هر کجا مشکل جواب آنجا رود

      هر کجا کشتیست آب آنجا رود

      یه بار جواب گرفتم که شاید تو به نون و برنج حساسیت داری و اصلا بدنت با اینها سازگار نیس شاید به گلوتن حساسی بیا و تست کن یه هفته بدون نون و برنج ببین چه حسی داری …اینجا متوجه شدم واقعا بدون نون و برنج خیلی حالم بهتره …چون بدن ما هوشمنده و خودش به ما میگه چی برلش خوبه چی براش خوب نیس…[دوست من،بدن ها با هم‌متفاوته و الزاما همه به یک ماده غذایی یه واکنش شبیه رو نشون نمیدن …این جوابی بود که بدن من از هوش خودش به من داده و ممکنه برای بدن شما متفاوت باشه]

      دوباره وقتی همسرم میگه لاغر شو بهش میگم من دارم لاغر میشم تو حس نمیکنی ولی خودم میفهمم ..و توی ذهنم تکرار کردم تغییراتی که توی این مدت در نوع غذا خوردنم ایجاد شده…

      مسافرت رفتیم با دوستامون، با اینکه به دلیل اضافه وزنم نرفتم توی استخر با دوستان ، نزاشتم زمزمه های توی سرم حالم رو بد کنه و گفتم همیشه که اینطوری نمیمونه بلاخره منم متناسب میشم و میرم توی استخر و راحت مایو میپوشم …

      یا دلتنگ ورزش شدم ،از خدای درونم سوال کردم چیکار کنم …باورهای گذشته ام درباره ورزش غلط بوده …فک میکردم ورزش لاغر میکنه ..‌.هوش برترم بهم گفت یوگا کن …

      قبلا هم در فایل های دیگه گفتم که بدن من از درون سرد هست …بدن هوشمند من بهم گفت یوگا کن …و همینطوری رندوم توی یوتیوب یک مربی یوگا پیدا کردم و دارم باهاش یوگا میکنم …و به طرز معجزه آسایی اون مربی در حرف هاش این جمله رو تکرار میکنه :یوگا آتش درون شما رو فعال میکنه ،،،

      اگر این معجزه نیست پس چیه ، ،  جهان هستی جواب عشق من رو به لاغری داره میده …مستقیم من رو میبره اونجایی که حالم باهاش خوبه …

      و بعد ایمانم بیشتر شد که من در این مسیر تنها نیستم و یک استاد راهنما دارم که استاد عطار روشن هم خودش داره از اون استاد راهنما استفاده میکنه …

      دیدم دارم از فایل گوش کردن دور میشم و فقط تمرینات رو مینویسم ،صدایی درونم میگفت باید فایل گوش کردن رو هم جدی بگیری در کنار تمرینات دیگه …پرسیدم چیکار کنم برای اینکه استمرار داشته باشم برای فایل گوش کردن ؟ جواب اومد که هر روز که صبحانه میخوری هم زمان خودت رو ملزم کن فایل هم ببینی …اینطوری ذهنت بعد از یه مدتی تو رو هول میده به سمت فایل دیدن چون ناخودآگاه داری بهش میگی من این کار رو دوست دارم که هر روز دارم انجامش میدم …

      الان دیگه حجم مناسب صبحانه ام رو آماده میکنم که بی حواس غذا نخورم و هم اینکه فایل هم میبینم اونم تصویری که حواسم بیشتر روی فایل باشه ….

      این روش رو من انتخاب کردم چون میخوام که فایل دیدن روتین زندگیم بشه …

      هر جا فایلها من رو قلاب میکنه چند لحظه صبر میکنم و بهش فکر میکنم …

      در یکی دو فایل قبل استاد نوع تمرین حل کردن رو توضیح داد که قلم و دفترم داشته باشم و تصویری فایل ها رو ببینیم …اما چون در حال حاضر من میخوام در مسیر بمونم ،مثل اون کشتی گیری که ضربه میخوره ولی ادامه میده هستم …چون اضافه وزنم بیشتر شده ،و این مثل یک ضربه برای کشتی گیر هست …

      من دارم سعی میکنم ادامه بدم به هر قیمتی …و سعی میکنم بیشترین تمرکزم رو روی فایل دیدن بزارم تا غذا خوردن ….

      برای من در حال حاضر کارساز بوده و ناراحت نیستم از اینکه حین صبحانه خوردن فایل میبینم 

      در عوض خوشحالم که دارم عادت میکنم به فایل دیدن …این توضیحات رو صرفا برای این دادم که دوستانی که میخونن ،از این جهات هم نگاه کنن به حل مشکل …و راه رو بر خودشون نبدن و اجازه ندن عادت ها و باور های قبلی اجازه جولان پیدا کنن …

      من یک سامورایی ام در هر شرایطی 

      من برای رسیدن به ایستگاه متناسب بودنم از هر تلاشی، 

                      با هر شکلی 

                                   و کیفیتی دریغ نمی کنم 

      [ دوست من، بگرد روش خودت رو پیدا کن ولی بمون در مسیر ،،،معجزه این مسیر فقط استمراره]

      و روش های دیگه که هر کدوم رو سعی کردم با مسلط بودن بر ذهنم و ایمان به خدای درونم و سوال پرسیدن ازش، استفاده کنم تا بتونم عشقم رو حفظ کنم به لاغری …

      چون به قول استاد، با اینکه الان ۵ ماهه داره میگذره و هیچ نشونه ای در ظاهرم ندارم ،اما صدایی درونم میگه راه همینه ولش نکن بلاخره نتیجه ها میاد 

      و میدونم در یکی دوماه نتایج ظاهری من طوری خودش رو نشون میده که همه با نگرانی از من سوال خواهند پرسید چیزی شده!! من میگم نه ..و میگن پس چرا انقدر لاغر شدی ..

      منم میگم شما من رو خیلی وقته ندیدید و لاغری من چند ماهه شروع شده …

      این سناریو بدون اینکه خودم نوشته باشمش در ذهنم هی تکرار میشه …

      • نگرش ما درباره موانع لاغر شدن چیست و چه موانعی در ذهنتان پیدا کرده اید؟

      با توجه به فایل و توضیحات متن و کامنت اون دوستمون در  متن متوجه شدم بزرگترین مانع ما برای لاغر شدن اینه که همیشه به یک دلیل خارجی میخواهیم لاغر بشیم …یه بار به دلیل عروسی‌ها بار به دلیل عید یه بار به خاطر اینکه در چشم همسرمون بهتر دیده بشیم یه بار به دلیل بیماری ها و. و و 

      و هیچ بار نخواستیم به خاطر خودمون لاغر بشم

      یه بار نخواستیم این آرزومون رو برای اینکه لاغری آرزوی من هست محققش کنم …همیشه دلیل لاغری رو گره زدم به یک عامل بیرون از خودم.

      اما الان فهمیدم من فقط باید به خاطر خودم لاغر بشم 

      من فقط باید به خاطر خودم ثروتمند بشم 

      من فقط باید به خاطر خودم یه رشته تحصیلی رو ادامه بدم 

      فقط به خاطر اینکه من ارزشمندم 

      من اشرف مخلوقاتم 

      من بهترینم و باید مثل یک بهترین حضور پیدا کنم همه جا …

       

      • چرا برای چاق تر شدن مانع ذهنی نداریم اما برای لاغر شدن با موانع ذهنی مواجه هستیم؟

      چون برای چاق تر شدن دلایل زیادی داریم که از درون من میاد مثل ژنتیک و سن و سوخت و ساز …ولی برای لاغر شدن دلایل زیادی نداریم که از درونم باشه …هزاران دلیل و مدرک دارم که چاق شدن خیلی راحته ولی لاغر شدن خیلی سخته …این سختی ایی که در ذهنم ساخته شده به این دلیله که من سعی میکنم برای یه چیزی بیرون خودم لاغر بشم و ذهنم این رو نمی‌پذیره…ذهنم فقط هر چی مربوط به من باشه رو اجرا میکنه …اون غول چراغ جادوی منه …نه هیچ کس دیگه …من هر چی رو باور کنم اون میپذیره و انجامش میده…اگر میخوام لاغر بشم باید لاغر شدن رو برای خودم راحت کنم انقدر راحت که اصلا بهش فکر هم نکنم ..مثل اکسیژن که بهش فکر نمی‌کنم ولی هست….

      • تا کنون دوست داشته اید لاغر شوید یا عاشق لاغر شدن بوده اید.

      الان متوجه شدم که من همیشه دوست داشتم لاغر بشم ولی الان عاشق اینم که لاغر بشم …استفاده از روش های مختلف باعث شده بود که من از لاغری متنفر شوم بدون اینکه خودم بخوام و آگاه باشم ..چون هدفم رو دور از خودم میدیدم و زجر این مسیر باعث می‌شد مسیر رو رها کنم …هوا که نامساعد میشد در مسیر لاغری، من هیچ روزنه نوری نمیدیدم چون لاغری درونم رو باور نمیکردم و سند و مدرکی نداشتم که من ژنتیکم مثلا لاغریه …یا مثلا سوخت و سازم بالاست و لاغر میشم …یا شبیه این مدارک ساختگی ….به همین دلیل در غار سرخورده گی پناه میبردم و شروع میکردم گوش سپردن به باورهای قبلی و رفتن به روش های قبلی …

      تمام این سناریو در هر روشی برای من تکرار میشد و من هر بار بیشتر از لاغری منزجر میشدم چون تا بهش فک میکردم در ذهنم مرور میشد که اینم قراره فقط دو هفته جواب بده و بدنم سریع بهش عادت میکنه و وزنم کم نخواهد شد….

      • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا عاشق لاغر شدن باشید.

      لاغری با ذهن به من نشون میده که سیستم هممون یکیه …خداوند هممون رو با یک سیستم واحد آفریده چون عدالتش اینطوری حکم میکرده…خداوند خوبی مطلقه ،،،متناسب بودن هم خوبیه مطلقه پس هممون با این متناسب بودن آفریده شدیم ،،،گِل ما متناسبه…دستان خالق ما خیر مطلقه… …به همین دلیل من اگر اضافه دارم به این دلیله که خواستم رو دست خدا بلند بشم و بگم تو نمیدونی ولی بقیه که میگن قند و شکر چاق میکنه درست میگن و بهتر میدونن …

      به خدا گفتم تو نمیدونی ولی تحقیقات که میگه بعد از ۴۰ سالگی آدما چاق میشن درست میگه 

      تو نمیدونی ،من ژنتیکی چاقم

      و هزاران وصله که به خدا چسبوندم تا بگم تو ناقص خلق کردی پس هیچی نگو وایسا کنار ببینم بقیه چی میگن ..

      الان در روش لاغری با ذهنم کشتی شکست خورده و طوفان زده ام رو آوردم پیش خدا و میگم تو راست میگفتی که نور زمین و آسمانها هستی …تو در منی و با منی تو یه لحظه از من جدا نیستی چون اگر جدا بودی من همین تیکه پاره مم الان نبود …اگر واقعا میخواستم باور کنم قند و شکر و چربی چه کاری با من می‌کنه الان باید پودر میشدم …پس تو نور بودی در من و نزاشتی انقدر متلاشی بشم که امیدی به بازگشتم نباشه …

      تو “در ” بودی برای من ولی من فک میکردم دیواری و هیچ وقت باز نمیشی و بهت امیدی نیست…

      واسه همین میرفتم سراغ درهای دیگه 

      نگو که اونا “دیوار” بودن و تو “در” همیشه گشوده درونم بودی 

      نو خوبتر از خوبی بودی.  هستی و خواهی بود

      تو همیشه من رو بهتر از خودم میخواهی 

      تو دوست داری مخلوقاتت رو همیشه در بهترین حالت خودشون  ببینی 

      منم که باورم نمیشد خالقم تویی 

      .

      استاد عطار روشن ،راهت روشن تر از قبل

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/09/12 01:08
      مدت عضویت: 193 روز
      امتیاز کاربر: 7550 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 102 کلمه

      سلام ما میتونیم خودمون حال خودمون خوب کنیم نبایداجازه بدیم هررفتاری یاهرچیزی باعث ناراحتی مامیشه رو توجه نکنیم به راه درست خودمون ادامه بدیم به موفقیت برسیم تنها عاشق یک حرفه بودن یا عاشق یک رشته دانشگاه بودن کافی نیست شرطاول تلاش کردن وپشتکارداشتن هست دوست داشتنه نمیشه بگیم یکی ازعامل اصلی موفقیته درموردلاغری باذهن فقط بگم من لاعرمیشم کافی نیست باید تمرین وتکرارواطمینان داشتن ازلاغرشدن مابادهن چاق شدیم درگدشته با دهن لاعرمیشیم حالا وقدم دراین مسیرورودبه بهشت خداوند همراه هست با ارامش وتغییرافکارورفتارماست فقط لاعرنمیشیم درواقع همه جنبه های زندگیمون تغییرمیکنه به یک انسان دیگری تبدیل میشیم بایدعاشق لاغری بادهن باشیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار servehchopani_1
      1403/09/05 23:32
      مدت عضویت: 1704 روز
      امتیاز کاربر: 16963 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 161 کلمه

      بنام خدا استاد گرامی ودوستان هم مسیرم گام 40عاشق لاغر شدن باشید اینکه افراددودسته هستند افرادی که دوست دارند لاغر شوند وهر روش که استفاده می‌کنند مثل ورزش رژیم اون نصفه رهاش می‌کنند بدون اینکه نتیجه بگیرند ولی افرادی که عاشق لاغر شدن هستند اونا روش‌های ز یادی استفاده کردندولی نتیجه نگرفتند به خاطر این که مسیر رو اشتباه رفتندوبا رفتن مسیر صحیح که اونم لاغری باذهن هست که این مسیر به ما می آموزد ما باید لاغر ویاد بگیریم مثل اینکه چطور چاقی یاد گرفته ایم باید ازهمون مسیر لاغری رویادبگیریم واینکه موانعی که باعث شده ما چاق شویم برداریم وافکار رفتار مون وفرمولهای اشتباه مون صحيح کنیم وباهمسو شدن باتناسب اندام قدم برداریم وبا عاشق بودن دراین مسیر مرا هرروز به هدفمون نزدیک تر می‌کندو روز گوش دادن به فایلها در ما انگیزه وشور اشتیاق فراوان ایجاد می‌کند به سمت متناسب شدن وبااستمرا داشتن دراین مسیر شگفت انگیزه وایمان قوي درخودمون باعث رسیدن به هدفمون می‌شود ممنونم استاد گرامی. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم حیدری
      1403/08/29 21:23
      مدت عضویت: 1462 روز
      امتیاز کاربر: 16883 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 161 کلمه

      بنام خدا 

      گام ۴۰ عاشق لاغر شدن باشید 

      سلام استاد روشن عزیز و دوستان همراه 

      استاد در این فایل فرمودن افرادی که میخوان لاغر شوند ۲ دسته هستند عده ای دوست دارند لاغر شوند و عده ای عاشق لاغری هستن اون دسته که دوست دارند لاغر شوند از هر برنامه ای استفاده می‌کنند نصفه رها می‌کنند یعنی جا میزنن به محض اینکه کسی بهشون بگه فلانی انگار یکم چاق شدی زود نا امید می‌شوند و مسیر را رها می‌کنند اما افرادی که عاشق لاغر شدن هستن از هر مشیری برن تا شاید هم بیشتر انجام میدن جا نمیزنن نا امید نمی‌شوند خیلی مشتاقانه جلو میرن اما نتیجه نمیگیرن چون مسیر اشتباهه از راه اشتباه رفتن برا لاغری 

      و اینجاست که یه جورایی از خداوند میخوان که هدایتشان کنه و به سایت تناسب فکری هدایت میشن و شگفتی ساز میشن و من خودم جز دسته سوم هستم بارها لیز خوردم اما بلند شدم وبه شکر خداوند موفق شدم و هر روز دارم لاغرتر میشم 

      خدایا شکرت ‌‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مژگان نوحی
      1403/08/14 12:31
      مدت عضویت: 156 روز
      امتیاز کاربر: 7290 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 868 کلمه

      سلام بر عشق اول و آخرم خدای عاشقم 

      و سلام بر هر کسی که عاشقه ولذت شیرین عشق رو تجربه کرده 

      گام ۴۰: عاشق لاغر شدن باشید 

      چقدر من عاشق عشق ورزی و عاشق شدنم و چقدر عشق رو خوب بلدم و تجربه لذت رسیدن به عشقم رو دارم سختی شیرینیه که همراه درد و رنجه ولی از نوع شیرینش

      من ۶۱ روز پیش موقع تسلیم محض و در نهایت درموندگی به اینجا اومدم 

      کلی روش لاغری رو با عشق شروع و به انتها رسونده بودم تو همشون هم تا ته خط رو میرفتم ولی نتیجه موندگار نبود چون مسیرم اشتباه بود 

      تا اینکه با خواست خدا به اینجا هدایت شدم یهو اون عشق مثل یک آتشفشان که یه چند روزی خاموش شده بود دوباره شروع به فوران کرد 

      حسم به من می‌گفت که این مسیر درسته و اون عشق قبلی که برای لاغر شدن در من همیشه بود به کمکم اومد و من غوغا و انقلابی به پا کردم که حتی باعث شگفتی دیگر شرکت کننده ها شد 

      یهو تو  سه چهار  هفته ی اول چنان من وزن کم کردم و سایزم تغییر کرد که خودمم شگفت زده شدم 

      من عاشق لاغر شدن بودم از خیلی سال قبل برای لاغر شدن تلاش می‌کردم خودمو به آب و آتیش میزدم که لاغر بشم اما مسیرم اشتباه بود و نتیجه نمیگرفتم 

      الان اون عشق و علاقه  رو در این دوره لاغری با ذهن بکار گرفتم و نتیجه فوق العاده ای رو رقم زدم نتایج فیزیکی و جسمی من شگفت انگیزه

      اما خودمو گم نکردم و غرور و تعصب باعث نشد به بیراهه برم برام خیلی مهم بود که هر روز آگاهی های جدید یاد بگیرم اصلا هر روز صبح به عشق لاغری با لبخند از جام پا میشم بخاطر عشقی که به لذت متناسب بودن و لاغری دارم 

      باید مثل من عاشق لاغری باشی تا درک کنی چی میگم میتونم به جرات بگم بعد از استاد روشن که عشقش به لاغری از من شاید کمی بیشتر بوده تا حالا کسی رو تو اینجا عاشقتر از خودم ندیدم 

      با دوست داشتن لفظی که نمیشه لاغر شد رفیق 

      نه فقط در جنبه ی لاغری در همه ی جنبه های زندگی هم همینطوره 

      عاشق مراحل ترقی رو با توجه به میزان عشقش تند تند طی می‌کنه و نتیجه فوق العاده ای رقم می‌زنه

      باید مسیر دوست داشتن لاغری رو به عشق به لاغری تبدیل کرد و عاشق لاغر شدن شد 

      این مسیر درسته 

      متفاوت از مسیر های قبلی منه تازگی و سر زندگی و لذت داره مسیر های قبلی من با رنج و درد همراه بود خستگی داشت یکی همش بهم دستور میداد 

      اینجا پادشاه منم دستور رو خودم صادر میکنم نتیجه رو خودم خلق میکنم حالشو  خودم میبرم

      عشق به لاغری منو به اینجا رسوند

      عاشق این مسیرم چون با لذته چون آسونه چون کلی دوست جدید پیدا کردم چون هر روز یکی بهم می‌خنده و با لبخند یه چیز جدیده دیگه بهم یاد میده

      اونی که عاشقه هیچ وقت جا نمیزنه اونی که میخواد شگفتی ساز بشه جا نمیزنه مثل استاد که جا نزد و متناسب شد تازه استاد راهنمایی مثل ما نداشته خودش کلی آزمون و خطا رفته تا راه درست رو کشف کرده کلی کتاب در مورد قانون جذب و … خونده تا به اینجا رسیده و حالا مطالب رو شسته رفته در اختیار ما گذاشته و خودشم از دیدن هر یک نفر از ما که شگفتی ساز میشیم ذوق می‌کنه 

      حتی شده برای خوشحال کردن پیامبر روشنایی چاقها لاغر میشم که ببینه که چقدر حداقل زندگی یک نفر آدم افسرده داغون رو عوض کرده و زندگی من الان زیرو رو شده 

      نوشته های من رو با روزهای اول ورودم مقایسه کنید ببینید من چقدر از لحاظ روحی روانی و جسمی تغییر کردم 

      منی که رابطه م با همسر و فرزندم به مشکل خورده بود و عصبی خواری میکردم الان روزی نیست که بغلشون نکنم بخاطر وجودشون خدا رو شکر نکنم 

      منی که بخاطر وجود یه فرد رومخی  در خانواده که سعی میکرد با کاراش منو اذیت کنه کل روز غصه می‌خوردم و کارهاش رو برای خودم و دیگران بازگو میکردم و اینجوری هی اون فرد رو به زندگیم بیشتر دعوت میکردم الان به راحتی تونستم اون فرد رو رها کنم و جالبه که اونم منو رها کرد و از زندگیم بیرون رفت 

      میخوام بگم این مسیر فقط تو جسم ما تغییر ایجاد نمیکنه تو همه ی جنبه های زندگی مون تاثیرگذاره

      منی که نمی‌فهمیدم چرا اینهمه آدم عاشق شعر های مولانا و عطار و خیام و شمس تبریزی اند و الان خودم عاشق شعر هاشون شدم چون الان میفهمم چی داره میگه قبلا درک نمیکردمشون

      الان من به درجه والایی از آگاهی تو زندیگم رسیدم که بهشت رو زندگی میکنم بهشت یه مکان دیگه نیست بهشت همین جاست وقتی به درجه ای از آگاهی برسیم که از کوچکترین چیزها شاد بشیم ذوق کنیم خدا رو تو تارو پود برگ و دونه انار هم ببینیم خدا رو تو همه چیز تو طبیعت ببینیم و فقط دنبال خدا تو مسجد و کلیسا نباشیم

      ما خودمون پنجره هستیم فقط باید پنجره وجودیم رو به دیدن خدا بازکنیم 

      یاد گرفتم که آزارم به هیچ خلق خدا نرسه و این عبادته فقط سجده کردن که عبادت محسوب نمیشه

      اگه میتونم کاری برای کسی کنم بکنم اگه نمیتونم حداقل به کسی آزاری نرسونم دلی رو نشکنم 

      این تمام دستاورد ۶۱ روزه ی منه ازینجا بودن استاد روشن عزیز ،شما باعث شدید من مژگان تو ۴۳ سالگی یباره دیگه متولد بشم چی بگم دیگه هیچ حرفی ندارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/08/18 00:41
        مدت عضویت: 174 روز
        امتیاز کاربر: 5675 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 64 کلمه

        سلام مژگان جونم.

        چه قشنگ نوشتی

        اتفاقا وقتی داشتم متن درس را می‌خواندم و فایل را گوش میکردم یاد خودت افتادم.

        اونجا که استاد می‌گفت اونایی که عاشق لاغری اند و قبلا هم عاشقانه هر کاری که می‌توانستند رو انجام دادند، بعد اومدن توی سایت، توی دو سه هفته اول یهو تغییر زیادی میکنن.

        یاد خود خودت افتادم

        امیدوارم نتایجت روز افزون باشه

        دوست خوشگل و عاشق و کوشای خودم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مژگان نوحی
          1403/08/19 17:12
          مدت عضویت: 156 روز
          امتیاز کاربر: 7290 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 128 کلمه

          سلام لیلای جان 

          یکی از کسایی که همیشه حضورش رو دراین مسیر کنارم احساس کردم و بهم قوت قلب میداد دقیقا خود خود تویی

          خدا رو بابت حضورت در زندگیم و آشنا شدن با تو دوست انرژی مثبتم شکر میکنم 

          لیلای عزیزم از وقتی با تو آشنا شدم فقط ازت حس خوب گرفتم و حال دلمو با پستات با حرفات خوب کردی 

          من چقدر خوشبختم که تو این مسیر علاوه بر تناسبی که نصیبم شده و درونم دگرگون شده دوستای خوبی چون تو پیدا کردم 

          عاشقانه دوستت دارم و دوست خوب من میمونی 

          این دوستی برای من خیلی ارزشمندی

          ازون تعداد محدود د دوستایی هستی که به دایره نزدیکم نفوذ کردی و جایگاه تو قلب منه 

          \"🌱\"/
          \"🤝\"/

          امیدوارم منم بتونم دوست خوبی برای تو باشم و روابط مون فقط تو دنیای مجازی نباشه و بیرونی تر بشه 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار میثم افشین
        1403/10/19 16:31
        مدت عضویت: 167 روز
        امتیاز کاربر: 2625 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 22 کلمه

        سلام مژگان خانم من ازخواندن مطالب شما خیلی لذت میبرم خیلی عالی هستن نوشته هاتون ان شاءالله منم بتونم مثل شما باشم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مژگان نوحی
          1403/10/20 13:33
          مدت عضویت: 156 روز
          امتیاز کاربر: 7290 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 63 کلمه

          سلام آقا میثم 

          ممنونم که هر روز با پیام پر از مهر شما روزم عالی تر میشه و احساس بهتری پیدا میکنم 

          و تازه با پیام شما هر دفعه کل متن نوشتاری خودمو میخونم و ذوق میکنم 

          واقعا چقدر من تو شصت روز تغییر کرده بودم 

          حالا ببین الان که ۱۲۷ روز گذشته چقدر هر روز دارم بهتر میشم و احساسم عالی تر میشه و بخدا نزدیکتر 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Paris.R
      1403/07/29 09:22
      مدت عضویت: 207 روز
      امتیاز کاربر: 4500 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 92 کلمه

      سلام من چند بار لیز خوردم نمیدونستم چرا مایوس می شدم وحالا بد بود درصورتی که پرقدر شروع کرده بودم و لی حالا با دیدن این فایل تصویری فهمیدم اشکال کارم کجاست من دوستدار لاغری بودم وعاشق نبود ودنبال نتیجه بودم ازحالا به بعد دیگه دنبال نتیجه نیستم ولاغری را جزئی از زندگی می کنم واستمرار م را در این را ه بیشتر می کنم وبه قول استاد اگه زلزله بیاد ویا اگه سنگ از آسمان بیاد من دست از عشق به لاغر شدنم بر نمیدارم  لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار یلدا
      1403/07/13 21:09
      مدت عضویت: 473 روز
      امتیاز کاربر: 2405 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 121 کلمه

      باسلام وقتتون بخیر 

      با گپش کردن ب فایل و مقایسه با خودم و دوست عزیزی ک پیام هاشون رو گذاشته بودین کم کم ب این نتیجه رسیدم ک من اوایل یک دوست دار لاغری بودم و الان دارم وارد مرحله عاشق شدن میشم .

      چون فشاری روم نیست اعصابم ارومه ارامش دارم خودمو قبول کردم تغیبرات ریز و درشت زندگیم رو متوجهم حپایم ب خودم هست در دوره ها استمرار دارم و….

      و خب ولی این مشکلات رو هم هیچ موقعی نداشتم و بااینکه فکر میکردم من ادم سخت پذیری بودم الان ک فکر میکنم انقدراهم نه و الان میدونم ک عاشق لاغر شدن هستم و روز ب روز یک گام دبگر بر مبدارم به امید شگفتب ساز شدن ❤️

      باتشکر از اگاهب های زیباتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1403/07/12 10:10
      مدت عضویت: 746 روز
      امتیاز کاربر: 9020 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 474 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکیست. 

      نظرم اینه که برای لاغر شدن از طریق ذهن،موانع زیادی از طرف رسانه و خانواده و اجتماع و … به همه ی ما تحمیل شده مثلا برای خود من پدرم بهم میگفت غذا زیاد بخور تا بتونی خوب درس بخونی،صبحونه تو کامل و زیاد بخور تا توی مدرسه ضعف نکنی و درسا رو متوجه شی،یعنی من بهم القا شده بود که هروقت میخوام درس بخونم یا حین کار کردن باید مدام در حال خوردن باشم تا مبادا ضعف نکنم.این مهمترین و اصلی ترین مانع ذهنیه منه،که البته ناگفته نماند چند سالیه که حین مطالعه یا کار فقط چای مینوشم اونم اگر هوس کنم کنار ده تا لیوان چای در روز شاید یکی دو تا از چایی هامو با کاکائو و شکلات یا ی تیکه کیک و …بخورم،یعنی توی دوره یادگرفتم که نیاز نیست با هر چایی ی چیزی حتما بخورم البته که با قند و شکلات زیادی هم حال نمیکنم.مانع ذهنیه دیگه م این هست که چاقیمون ارثیه که خود من و برادر آخرین این قضیه رو نقض میکنیم چون من و برادرم ی کوچولو اضافه وزن داریم و فقط تحت تاثیر حرفای دیگران ی کم وزنمون اضافه شده.من خودمو میگم که خیلی تمایل ب خوردن ندارم و بیشتر در طول عصر تا شب گاهی اوقات ریزه خواری دارم.که امیدوارم بتونم اینو پرونده شو ببندم.مانع بعدی این هست که برنج و نون رو دوست دارم و عاشقانه توی دهانم میذارم و گاهی به اطرافیانم میگم که بالاترین لذت توی دنیا غذا خوردنه که تازه متوجه شدم چقدر این باور روی خوردنه من تاثیر گذاشته و همین ی دونه جمله بارها منو وادار کرده به اضافه غذا خوردن.که به لطف خدا و آموزه های استاد تا حدی غلبه کردم و سعی میکنم که به خودم یادآوری کنم لذت‌های دنیا زیادن یکیش اینه که اگه من لاغر و متناسب باشم شیکترین و سایز مناسب رو میتونم انتخاب کمپ.و یا اینکه با حال خوب هم میشه از دنیا لذت برد مثه همینکه من با اندازه خوردن و منفجر نشدن میتونم از دیدن غذاها هم سیر شم پس نیازی نیست خودم خفه کنم،دیشب شام همسرم کباب درست کرد و انصافا هم خوشمزه و آبدار بود ولی من ی تیکه خوردم و زود دست کشیدم خیلی جالبه که همیشه اون زود از غذا دست می‌کشید و هرکاری میکردم که ی لقمه توی بشقاب هست بخور ولی نمیخورد،حالا دیشب اون به من اصرار می‌کرد که ی تیکه آخر کباب رو تو بخور و من خیلی مصرانه و آگاهانه قبول نکردم و اون ی کم ناراحت شد و بهش گفتم خیلی بده الان متوجه میشم وقتی سیرم و میل ندارم یعنی چی.امیدوارم بتونم عاشقانه این مسیر رو طی کنم،عاشقانه و با علاقه فایلها رو دنبال کنم و عاشقانه خودمو دوست داشته باشم و توی مسیر لاغری بمونم و تا بتونم خودمو ایده آل و متناسب کنم و از دیدن خودم توی آینه لذت ببرم.الهی شکر.

      یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مینا
      1403/07/09 19:18
      مدت عضویت: 289 روز
      امتیاز کاربر: 5485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 277 کلمه

      سلام استاد خسته نباشید.

      مسیر لاغری با ذهن مسیر عاشقی کردن هست وقتی خدا اینقدر عاشق ما هست که ما را به سمت لاغری با ذهن هدایت می کند ، چرا ما عاشقی نکنیم.وقتی خدا تا این حد ما رو دوست دارد چرا ما خودمون رو دوست نداشته باشیم.من به خاطر خودم در این مسیر قدم گذاشتم وبا حرف هیچکس عقب نشینی نمی کنم.در مسیر های اشتباه قبلی هم ادامه دادم تا به نتیجه می رسیدم ولی روش که قطع می شد نتیجه هم از بین می رفت الان که به لطف خدا مسیر صحیح را پیدا کردم با تمام وجود ادامه می‌دهم تا همیشه.ادامه می دهم تا برای خودم شگفتی ساز بشم.

      موانع لاغری من کم تحرکی و بیماری ،ریزه خواری و پرخوری بود.من اگر این موانع را از بین ببرم لاغری اتفاق می افتد ریزه خواری من کم شده کم و بیش نقطه سیری خودم را پیدا کردم پس من در مسیر لاغری با ذهن قدم برمی دارم.

      موانع لاغری من همان باورهای چاقی من هستند اگر برای چاق شدن مانع داشتم که چاق نمی شدم 😂من باید باورهای لاغری در ذهنم ایجاد کرده و تثبیت کنم مثل اینکه بدن من به یک میزان مشخصی غذا نیاز دارد و و وقتی زبان بدنم اعلام سیری داد باید به آن توجه کنم.

      من عاشق لاغر شدن هستم هر وقت به لاغر شدنم فکر می کنم یا تصویر متناسبی از خودم را مرور می کنم نا خودآگاه لبخند می زنم و ذوق می کنم.

      ما باید عاشق لاغر شدن باشیم تا به هدف خود برسیم با دوست داشتن لاغری با هر گرد باد افکار منفی کنار می‌کشید و با حرف اطرافیان ناامید می شوید.

      من عاشق لاغر شدن هستم و عاشقانه ادامه می‌دهم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Marjan
      1403/06/15 05:54
      مدت عضویت: 481 روز
      امتیاز کاربر: 3755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,105 کلمه

      سلام استاد .سپاسگزارم بابت این گام فوق العاده عالی. خداقوت بهتون. سلامت و عالی باشید.

      چندتا نکته برای خودم:

      ✓رودخانه نعمت ها و خواسته ها جاریه

      ✓در هر جنبه از زندگی موانع شناسایی کنیم و برداریم

      ✓عاشق بودن یعنی رها نکردن. یعنی تحت تاثییر چیزی که تورو از ادامه دادن منصرف میکنه قرار نگیری

      ✓وقتی عاشق مسیری که داری میری نیستی، هر دلیل کوچیک و بزرگی باعث میشه جا بزنی.باعث میشه استمرار نداشته باشی. صبحا به عشق اون کار بیدار نمیشی.

      ✓وقتی عاشق مسیری هستی به عشق تجربه اون هر روز صبح از خواب بیدار میشی. هر اتفاقی بیفته ادامه میدی

      ✓وقتی کسی عاشق چیزیه حاضره در مسیر رسیدن به اون تغییر کنه، حاضره یسری چیزارو قربانی کنه. در مقابل هر چیزی که نا امیدش میکنه کور و کر میشه.

      ✓عاشق بودن، شور و اشتیاق یادگیری در ادم به وجود میاره. سختیارو اسون میکنه

      ✓دوست داشتن در سطح فکر انجام می شود اما عاشق بودن در عمق وجود ما و در ضمیر ناخودآگاه ما ایجاد می شود.

      ✓آنهایی که دوست دارند به موفقیت برسند از ابتدا تصمیم می گیرند به چه موفقیتی باید دست پیدا کنند و بر مبنای هدف خود شروع به تلاش کردن می کنند و برخی از آنها نیز به هدفشان می رسند اما فردی که عاشق موفقیت در موضوع مورد علاقه اش می باشد دیگر حد و مرز برای موفقیت تعیین نمی کند و تا جایی که بتواند در مسیر مورد علاقه اش حرکت می کند و پیش می رود.

      •یه بخش بزرگی از موانع همین توجه هر روزه ی ما به شکلای مختلف به چاقیه. با گذشت زمان و ادامه دادن اموزشا کم کم دارم هر بار متوجه میشم که من به چه شکل هایی به چاقی توجه میکنم و حواسم نیست. مثلا همینکه روزی هزار بار جلوی اینه بدنمو بررسی میکردم و تمرکز میکردم رو اضافه وزن. مثلا هر بار لباس میپوشیدم برم ببرون از هزار زاویه خودمو چک میکردم که چاق نشونم میده نمیده چاق تر شدم نسبت به قبل،قبلا قشنگ تر تو تنم مینشست لباس.یا خیلی این عادت دارم هی صورتمو چک میکنم میگم پف کرده صورتم. خلاصه هی چشمم و تمرکزم روی چاقیه. حتی وقتی به اندام ایده الم رسیده بودم مدام با چشمم دنبال اضافه وزن و نازیبایی میگشتم تو بدنم و هی چک میکردم نکنه بدنم چاق تر شده باشه. واسه همینم من موقعی که در اون وضعیت بودم بازم از چاقی رنج میبردم.

      موانع لاغری من :

      _ساعت غذاخوردن مهمه. نباید تو طول شبانه روز هر دفعه یه چیزی بزاری دهنت. باید حتما فست باشی‌. وگرنه بدنت چربی سوزی نمیکنه.چاق هم میشی.

      _مقدار غذایی که میخوری مهمه. مثلا جالبه یه کاسه تخمه برا من معیار خوبیه برای خوردن معقول.ولی همون بشه دوکاسه برام چاق کنندست. خب این یک کاسه رو کی گذاشته معیار؟ شاید تو خونه های دیگه اندازه کاسه هاشون اصن با ما فرق کنه. اینا کارای بی منطق ذهنه که تازه دارم متوجه میشم.

      یعنی هرچیزی، هر ماده غذایی تو ذهن من ~اندازه خوب~ داره. اگر بیشتر اون بشه چاق کنندست. درصورتی که شاید برای یه ادم دیگه این اندازه ها تو ذهنش فرق کنه.

      یا مثلا غذایی که میخوری اگر اضافه بیاد یعنی خوب به اندازه خوردی. بشقابت خالی میشه یعنی حسابی به خودت حال دادی و چاق میشی‌. یعنی همش ذهنم موقع خوردن گیر میده تا جایی که میتونی نخور.

      پرخوری=چاقی. میدونم پرخوری مقصر نیست.

      _تفکیک مواد غذایی: یسری موادغذایی چاق کننده ترن.یکسریاشون سالم ترن.یکسریاشون کربوهیدراتشون بالاست. 

      دیگه من ناخوداگاه تو انتخاب مواد غذایی بینشون تفاوت میزارم. هرچی انتخابم به اون گزینه سالم تر در ذهنم نزدیکتر باشه حسم بهتره هرچی انتخابم ناسالم تر باشه استرس و نگرانیم بیشتره.

      _فقط وقتی فعالیت داری احتمال لاغرشدنت بالاست

      _صبح تا شب نگاه من و توجه من رو جسممه. و خب به خاطر باورام کلی افکار منفی مرور میشه و یعنی این توجه مثبت نیست فقط توجه به ناخواسته هاست. 

      ودر علم ثابت شده نگاه ما روی هرچیزی میره انرژی اون چیز رو کلا تغییر میده. حالا من صبح تا شب با انرژی منفی نگاه میکنم به جسمم.

      _خیلی فکر میکنم به اینکه اگر موقعیتی در اینده پیش بیاد مثلا مهمانی یا قراری ،من چاق شده باشم چیکار کنم.همین تجسم وضعیت چاق تره.

      _خیلی همه چیز میندازم عقب و دوری میکنم ازشون با این دیدگاه که بزار لاغرتر بشم بعد.

      _کلا خوراکی وارد خونه میشه یعنی تنقلات من ناخوداگاه میترسم و استرس میاد تو قلبم. یا غر میزنم چرا خریدن .

      که البته جدیدا غر نمیزنم میگم نوش جونشون.دوس داشتن خریدن.و اگاه میشم به اون استرسه که از اون باوری میاد که تو پرخوری و نمیتونی جلوی خودتو بگیری و حالا زیاده روی میکنی. یه موقع هاییم مخصوص برامن میخرن که به خودم میگم بخام میخورم نخام نمیخورم.

      _مدام این شک و دودلی هست که بخورم یا نخورم.

      _از خبر مهمانی و بیرون رفتن خوشحال نمیشم و میخام دوری کنم ازشون.

      ✓ما برای چاق شدن موانع ذهنی نداریم چون تمام اطلاعات ما درباره طبیعی بودن چاق شدنه. کل اطلاعاتمون راجب اینه که همه چی مارو چاق میکنه و باعث چاقتر شدن ما میشه .میخاد غذاباشه مهمانی باشه بی تحرکی باشه مریض شدن باشه حتی. ما کلی باور داریم درباره چاقی. برای همین مانعی وجود نداره. همه چیز هل دهنده ما به سمت چاقیه. همه چیز مسیرو هموارتر کرده.

      موانع لاغری ما دقیقا همون باورای چاقی ما هستند که راه چاقیو هموار کردن. ما چون خبری از مسیر لاغری نداریم چون اطلاعات و باوری نداریم نسبت به لاغری پس طبیعیه تو اون مسیر قدم بر نمیداریم. هر موقع هم میخایم مسیر لاغری پیش بگیریم انگار با یه کش وصلمون کردن به مسیر چاقی .محکم کشیده میشیم به همون مسیر قبلی.

      اصلا انگار تو مسیر لاغری مانعی وجود نداره،فقط ما تا به حال تو این مسیر قدم نزاشتیم. چون اصلا ادرسشو نداشتیم. اطلاعاتی ازش نداشتیم. مسیرایی رفتیم که به اشتباه فکر میکردیم مسیر لاغرین.

      _من میتونم بگم عاشق لاغری بودم چون سالهاست مدام رژیمم و اخرین رژیمم دو سه سال مداوم بود دیگه شده بود سبک زندگی من به چیزی جز اون فکر نمیکردم. هم این دو سه سال، هم چندین سال قبلش من دیگه باخانوادم همسفره نبودم. غذام جدا بود همیشه از اونا. میتونم بگم من سال ها بود اصلا غذای ایرانی که هر روز تو سفره هامونه نخوردم.مهمانی که میرفتم فقط چای تلخ.چقد تعارفت میکردن. همه مینشستن سر سفره من جدا ازونا مینشستم هیچی نمیخوردم. تا چند سال هرموقع هم بیرون میرفتم کافع رستوران یه امریکانو تلخ میخوردم و شیرینی که کنارش میاد لب نمیزدم. غذا جوجه سفارش میدادم بدون برنج یا سالاد سزار گریل اونم سسشو نمیخوردم تا میشد. تازه همونم حساس بودم چه موادی به اون جوجه زدن. من حتی سبزیجاتم فقط کلم و کاهو قبول داشتم .

      و من تو رژیمم چیت دی نداشتم اصلا، اینکه یه روز هرچی میخام بخورم. روزی یک وعده غذا میخوردم مهم نبود گشنم میشد یا سردرد داشتم یا انرژی نداشتم.

      یعنی چون عاشق لاغر شدن بودم،وقتی گفتن این راهشه من دیگه اون راهو ادامه دادم. ول نکردم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار میم عط
        1403/06/17 22:18
        مدت عضویت: 154 روز
        امتیاز کاربر: 245 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 67 کلمه

        سلام استاد خداقوت بهتون.

        استاد من با این اکانت کاربری که ریپلای کردم تو سایت کامنت میزاشتم و از فایلا استفاده میکردم.گوشیم خاموش شده و باید تامیر بشه.با شماره مادر و لپ تاپ وارد سایت شدم.

        میخاستم بپرسم چون تو صفحات قید کردین بهای مطالب با کامنت باید پرداخت بشه ،این اجازه رو دارم یه مدت فایلارو بدون کامنت گذاشتن استفاده کنم؟ چون تایپ با لپ تاپ سخته حقیقتا.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلی
      1403/06/07 17:39
      مدت عضویت: 714 روز
      امتیاز کاربر: 8125 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 339 کلمه

      به نام خدا 

      خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن دائم گام بردارم….

      با توضیحات این گام متوجه شدم، دو باری که لیز خوردم، به خاطر عاشق نبودنم بوده‌. بله باید عاشق لاغری باشی و از مسیر لذت ببری. خیلی جالبه وقتی عاشق باشی مانع ها رو برمیداری و به عشقت که لاغری هست میرسی. یکی از مانع های ذهنی من سر و صداهاست. بعضی اوقات واقعا دیونه کننده هست. مدام فکر میکردم چی کار کنم تا سر و صداها کم بشه. دیروز بود که کامنت عطا رو خوندم. خیلی خوب همه چیو توضیح داده بود. گفت من به خودم میگم قحطی که نیومده.  غدا همیشه هست . صبر کن…… با این کلمات آروم شدم. امروز کلمات رو تکرار کردم. تنها موضوعی که برای من خیلی مهمه این موضوعه که عادتهای اشتباه باید از بین برن. ما همیشه عادت کردیم وقتی هم سیر بودیم ولی می خوردیم. سه وعده غذا همیشه سر جاش بود حتی اگه سنگ از آسمون میبارید‌‌. ولی من نمی خوام سه وعده بخورم. دو وعده رو جابه جا کردم. ساعتهای خوردنم رو  عقب میندازم. واقعا هم گرسنم نیست. سیر سیرم. چند ماه پیش نمیدونید من چه زجری میکشیدم از اینکه نصف شب، ریزه خواری داشتم، با اینکه سیر بودم. ولی خیلی وقته من غروب شامم رو میخورم، حتی صبحانه هم نمیخورم. فقط می خوام بگم، میشه کنترل ذهن رو در دست گرفت و خوردن های اضافه رو حذف کرد. صداهای اضافی رو حذف کرد. هر آت آشغالی رو نخوریم که باعث بشه پرخور بشیم. 

      خواست خدا بود تا من به این سایت هدایت بشم و از متناسب شدنم لذت ببرم. من از فایل های رایگان استفاده می کنم، ولی نتیجه خوبی گرفتم و راضی هستم. از شما هم خیلی سپاسگزارم. اگه شما نبودین، مشخص نبود تا الان به چه وزنی رسیده بودم…. من الان در سرازیری کاهش وزن قرار گرفتم و روز به روز تغیراتم بیشتر میشه. به زودی متناسب میشم و اینجا اعلام می کنم. البته من مطمئنم که به پایان مسیر میرسم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1403/05/25 16:56
      مدت عضویت: 578 روز
      امتیاز کاربر: 15255 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 531 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام خدمت استاد عزیزم و عاشقان  لاغری 

       عاشق لاغر شدن باشید

      مهم ترین چیز در رسیدن به خواسته ها برداشتن موانع در برابر رسیدن به خواسته ها نیاز نیست کار سختی انجام بدیم  دوست داشتن لاغری خودش مانع لاغری میشه 

      ولی عاشق لاغری بودن لاغری رو خلق می کنه

      باید مراقب احساسمون در باره خواستمون باشیم باید احساسمون خوب باشه کسی که عاشق همیشه احساس خوبی داره وهرگز عشقشون رها نمی  کنن  

      من قبلا لاغر بودم و الان کمی شکم دارم ومی دونم دوباره لاغر میشم وبرای خودم منطقی کردم که من لایق لاغری هستم چون قبل از باور چاقی من لاغر بودم مطمئن هستم لاغر میشم 

      و به تمام خواسته هام میرسم  

      نگرش من درباره موانع لاغری این هستش که ما با ورودی های اشتباه درباره جسم و سیستم بدن وژنها و غذا ها ودر باره خود خوردن اطلاعات اشتباه رو وارد کردیم وهر بار با افکار اشتباه وصحبتهای اشتباه به شکل گیری موانع در ذهن کمک کردیم خوب وقتی مانع ای به بزرگی یک سد در برابر لاغری خودمون ساختیم هر چه قدر هم تلاش فیزیکی کنیم لاغر نمیشیم چون درذهنموم مانع بزرگی ساختیم 

      پس باید مانع ها رو در ذهنمون پاک کنیم وبرای خودمون لاغری رو منطقی کنیم 

      چاق شدن در ذهن ما بدون مانع رخ میده وبه راحتی چاق میشیم چون فرمولهایی در ذهنمون ایجاد کردیم که به ما  میگه تو چاق میشی به راحتی کار سختی نیست در ذهنمون چاقی رو راحت کردیم بر عکس لاغر شدن رو سخت چون باور مون از خودمون چاقی هست و جسم ماهم به راحتی به افکار ما واکنش داده ومغز چاقی رو آسون می دونه ولاغری رو سخت 

      قبلا واقعا من عاشق لاغری بودم ودر ذهنم هیچ پیش فرض چاقی نداشتم وهر روز به مقدار نیازم می خوردم وعادتهای رفتاری درستی داشتم در مهمانی ها انگار سیر بودم زیاد میل غذا نداشتم ودر زمان امتحان و مدرسه به خاطر استرس درس خوندن از غذا می افتادم ولی زمانی که اضافه وزن پیدا کردم دیگه ناخوآگاه عاشق چاقی شدم و رفتارها وعادتهای رفتاری عوض شد وافکار چاقی و چاق تر شدن پیدا کردم 

      و دوست داشتم لاغر بشم ولی هیچ اقدامی برای لاغری نمی کردم چون بی فایده میدونستم واین دوست داشتن لاغری برام لاغری خلق نکرد ولی زمانی که عاشق سلامتی شدم وبا قانون جهان هستی آشنا شدم خداوند به این مسیر هدایتم کرد و الان یک سال در این مسیر هستم ومن عاشق لاغری هستم چون هروز ادامه دادم واستمرار دارم چون عاشق این مسیر درست هستم وبا داشتن همین عشق و علاقه من از دورهای رایگان نتیجه گرفتم ومن از دسته ی عاشقها هستم انتظارم از خودم تخت شدن کامل شکمم هستش ودر حال تجربه  احساس فوق العاده هستم 

      من نباید فقط دنبال لاغری باشم و عجله کنم چون باعث رها شدن مسیر میشه کسانی که عاشق این مسیر هستن موفق میشن وارامه دادن واستمرار داشتن  راز موفق شدن هستش 

      باید در مسیر عاشقان لاغری باشم نه دوستاران لاغری باشم  

      من برای رسیدن به تمام خواسته هام باید دوست داشتن رو به عشق تبدیل کنم 

      کسی که عاشق این مسیر باشه با یک تلنگر رها نمی کنه 

      عشق باعث میشه موفق بشم 

      نیاید جا بزنم چون عاشقم لاغریم 

       دوستاران لاغری جا میزنن نه عاشقان اونها 

      خدا رو شکر دارم ادامه میدم و مطمئن هستم لاغر میشم 

      سپاس فراوان از استاد عزیزم 

      ۱)

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18653 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 465 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم 

      منم تجربه عاشق شدن و به هدف رسیدن را در مورد ورزش  داشتم یادمه وقتی انقلاب شد مدارس و دانشگاهها تعطیل شد. منم سال آخر دبیرستان بودم و آماده ورود به دانشگاه با معدل بسیار بالا و از مدرسه تاپ تهران مدرسه هدف که تمام استادان مدرسه استاد دانشگاه بودند  رشته من تجربی بود و قرار بود برای دانشگاه پزشکی شرکت کنم فکر میکردم عاشق رشته پزشکی هستم  و هر طور باشه میخونم بعد از تعطیلی دانشگاهها. و سرخورده شدن ما دانشجو ها  سعی کردم برم خارج از کشور ادامه بدم اما متاسفانه مادرم بسیار وابسته و دلشوره آیی بود هر کاری کردم نگذاشت با این که پدرم راضی بود. خلاصه نتونستم برم  مجبور به ازدواج شدم. گفتم اشکال نداره چون عاشق رشته پزشکی هستم میخونم تا دانشگاهها باز بشه اما اگر واقعا عاشق بودم دست نمی کشیدم کم کم  به مرور سرد شدم  بستن دانشکاهها سه سال طول کشید و من نتونستم در رشته پزشکی قبول بشم حالا دیگر بچه دوم را هم باردار بودم  که بعد از زایمان چاق شدم  کلاس ورزش پیش ی خانم فلیپینی رفتم از بچگی واقعا عاشق ورزش بودم انگار عشق واقعی من پیدا شد ادامه دادم با تمام مشکلات داشتن دوتا بچه کوچک   کنکور دادم رشته تربیت بدنی قبول شدم کارم را از خونه شروع کردم روزی 8ساعت کلاس میچرخوندم کلی شاگرد چذب کردم بارها مادرم میخواست جلوی کار منو بگیره تمام آگهی های را که به دیوارها میزدم برای کلاس ورزش توی خونه مادرم میترسید کسی بلایی سرم بیاره یواشکی پاره میکرد. تا کسی نیاد خونه   اما من هر روز با پشتکار بیشتر ادامه میدادم یادمه ی روز به پدر و مادرم گفتم نمی‌دونم چه کسی دشمن کنه هر چی آگهی میزنم می‌ره پاره می‌کنه پدرم خندید گفت مادرته خلاصه مامان ام راضی کردم بهش اطمینان دادم که سد راه من نشو من عاشق این کار هستم  با تمام سختی ها باشگاه زدم گفتم اولین باشگاه بانوان در غرب شاید سال 67بیشتر از سه تا باشگاه تو تهران برای بانوان نبود  خیلی موفق بودم خیلی شاگرد داشتم چون که عاشق کارم بودم.   استاد با تمام این تعاریف میخواستم بگم اگر من عاشق پزشکی واقعا بودم با هر سختی ادامه میدادم  پس من پزشکی را فقط دوست داشتم ولی عاشقش نبودم اما کار مربی بودن را بیشتر عشق داشتم که توانستم در آن موفق شوم الان هم که حدود 5ساله که بطور مستمر در سایت تناسب فکری هستم حتما هم که عاشق این مسیر هستم خیلی ها منو مسخره کردن این چه روشیه خودتو گول میزنی مگه میشه با ذهن لاغر شد هیچ کدوم از اطرافیانم قبول نداشتند. فقط خودم به این مسیر و شما اعتماد کردم الان هم شکر خدا نصف اضافه وزنم را ازدست دادم  ولی به جای آن کلی آگاهی بدست آوردم ممنونم از زحمات شما استاد خوبم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس عبداللهی
      1403/04/14 16:32
      مدت عضویت: 270 روز
      امتیاز کاربر: 8120 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 172 کلمه

      سلام به شما استاد گرامی 

      با دیدن فایل و تحلیل های شما در مورد دوست داشتن یا عاشق بودن لاغری به این نتیجه رسیدم که من واقعا عاشق لاغری بودم 

      در گذشته وقتی شروع میکردم برای یه روش جدید برای لاغری در حد تمام و کمال انجامش میدادم و اراده قوی داشتم برای اون کار حتی صبر حوصله خوبی هم داشتم و لی نتیجه نمیگرفتم واین دقیقا همون راه اشتباه بود که میرفتم وبه نظر من اگر کسی الان در این سایت هست و داره فایل گوش میده و تمرین انجام میده صددر صد عاشق لاغری هست چون تمام راه ها رو رفته و به این مسیر هدایت شده 

      ومطمعنا به نتیجه میرسه 

      من وقتی به این راه هدایت شدم و دوره رو شروع کردم حتی یه روز هم نشده که تمریناتم انجام ندم اصلا اولویت زندکی من شده انجام دادن این کار و بعد مشغول شدن به مراحل بعدی زندگی من عاشق لاغر شدن هستم و راه درست رو پیدا کردم پدر نتیجه به هدفم میرسم 

      عشق به هر کاری می‌تونه رمز موفقیت اون کار باشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسر
      1403/03/28 20:46
      مدت عضویت: 544 روز
      امتیاز کاربر: 2985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 678 کلمه
      • باعرض سلام خدمت استاد عزیز خوشحالم که در تاریخ ۲۸/۳/۱۴۰۳توانستم این فایل را گوش بدهم و بتوانم تکالیف آن را انجام دهم
      • نگرش ما درباره موانع لاغر شدن چیست و چه موانعی در ذهنتان پیدا کرده اید؟
      • اول دیگران هستند که در دیدن به ادمها نظر می‌دهند و ادمها را ناامید میکنن ولی من چون عاشق لاغر شدن هستم به نظر آنها اصلا اهمیت نمی دهم و به کار خودم یعنی فایل گوش دادن ادامه می‌دهم تا در آن به موفقیت برسم 
      • چرا برای چاق تر شدن مانع ذهنی نداریم اما برای لاغر شدن با موانع ذهنی مواجه هستیم؟
      • چون چاق شدن ما با تصمیم نبوده و خود به خود چاق شدیم و لی لاغر شدن خیلی به فکر و کار نیاز دارد و چون ما با هر تصمیمی که قبلا می‌گرفتیم و در آن موفق نمی شدیم و باز چاق می‌شدیم  لاغری  خودمان را هم باور نداشتیم با موانع زیادی برخورد میکردیم و از این موانع به سختی رد می‌شدیم و هم می‌خواستیم که در لاغری زود به نتیجه برسیم ووقتی به آن نمی رسیدیم از آن دست می‌کشیدیم ولی من از وقتی با این سایت آشنا شدم از موانع خودم را رد میکنم و آن را سد مسیر راه خود نمی دانم تا در آن موفق شوم و من تصمیم خودم را گرفته ام تا به فرد ایده الی که در آینه نبینم دست نکشم
      •  تا کنون دوست داشته اید لاغر شوید یا عاشق لاغر شدن بوده اید.
      • قبلا فقط دوست داشتم لاغر شوم ولی تا حالا درک کردن آن دوست داشتن و عاشق دوست داشتن را نمی دانستم ولی حالا با گوش دادن به حرف های استاد عزیز در ک دوست داشتن را فهمیدم من واقعا قبلا فقط دوست داشتم که لاغر شوم و همیشه با انجام دادن رژیم ها وورزش کردن می خواستم که نتیجه ی آن را زود ببینم ووقتی از اطرافیان هم بهم می‌گفتند که فرقی نکردی باز از آن دست میکشیدم چون من برای خودم شاهد های زیادی داشتم و آن ها من را همراهی می کردند ولی از وقتی با این سایت آشنا شدم حالا واقعا عاشق لاغر شدن هستم و دوست دارم عاشقانه لاغر شوم تا لاغری من پایدار باشد و نه اندکی و مثلا من از وقتی در این سایت هستم چند نفری به من گفتند چه قدر چاق شده ای و چند نفری هم گفتند چقدر لاغر شده ای ولی من نظر هیچ کس زیاد دیگر برایم مهم نیست فقط به خودم فکر میکنم که چگونه در این سایت موفق شوم وبه آرزوهای دیرینه ی خودم برسم و از خدا ممنونم که من را در این راه انتخاب کرده است ودر آن موفق شوم و از راه خود باز نمانم 
      • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا عاشق لاغر شدن باشید؟
      • اگر با ذهن و فکر درک و باور خودت را درست کنی همیشه و در همه کار موفق هستی و اصلا حرف دیگران برایت اهمیت نداشته باشد و همیشه مسیری را که خودت در پیش گرفته ای را انجام دهی و هر گز از آن باز نمانی و اگر هر کس عاشق چیزی باشد تا به آن نرسد از آن دست نمی کشد 
      • درک و برداشت خود از محتوای نوشتاری و ویدیوی آموزشی را شرح دهید.
      • درک من این است که هر کسی باید به فکر خودش باشد و به حرف دیگران هم زیاد اهمیت ندهد اگر می‌خواهد در آن موفق باشد و هر کسی برای خودش زندگی می‌کند نه برای دیگران که آنها برای او تصمیم بگیرند و یا برای او نظر بدهند و من هر کاری را که دوست دارم باید همه چیز آن را هم قبول کنم تا در پیروز باشم و من خیلی خوشحالم که با گوش دادن به فایل تکلیف خودم را برای لاغر شدن پیدا کرده ام و من هیچ وقت به این دو موضوع حتی فکر هم نکرده بودم ووقتی من به آن فکر کردن درک لاغری با ذهن را بیشتر درک کردم و بیشتر عاشق لاغر شدن شده ام واقعا ممنون هستم از استاد عزیز که این مطالب ها را واضع توضیع می‌دهید تا ما با انجام آنها تکلیف خودمان را هم بهتر می‌دانیم که چه قدمهای مفید و ارزشمندی را خواهیم با کمک دوستان برداریم 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/12/17 23:11
      مدت عضویت: 524 روز
      امتیاز کاربر: 7790 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 194 کلمه
      • نگرش ما درباره موانع لاغر شدن چیست و چه موانعی در ذهنتان پیدا کرده اید؟

          ترس از چاق شدن و اعتقاد به افزایش سایز با افزایش سن و مسایل مربوط به بارداری و پرخوری از مهمترین موانع لاغر شدن من بودن که خدا شکر روز بروز کمرنگ تر میشن.

      • چرا برای چاق تر شدن مانع ذهنی نداریم اما برای لاغر شدن با موانع ذهنی مواجه هستیم؟

      این سوال خیلی ذهنم رو درگیر کرده،اما هرچی فکر میکنم جوابی برای پیدا نکردم .امیدوارم در فایلهای بعدی و با خواندن کامنت دوستان به جواب برسم.

      • تا کنون دوست داشته اید لاغر شوید یا عاشق لاغر شدن بوده اید.

      بله من توی فایلهای قبلی هم گفتم زمانی که تازه عروس بودم واقعا عاشق لاغری بودم .

      اما در این چند سال اخیر یه جورایی از لاغری ناامید شده بودم و چون اعتقاد داشتم از یه سنی به بعد چربی زیر پوست انباشته میشه ،فکر میکردم دیگه باید با تناسب خداحافظی کنم و تسلیم چاقی شده بودم.

      اما همیشه دوست داشتم لاغر بشم و دنبال یه راه ساده برای لاغر شدن بودم که با سایت آشنا شدم و چون امیدوار شدم به لاغری ، با محتوی بعضی فایلها کم کم دارم شیفته لاغری میشم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6241 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 25 کلمه

        سلام و درود
        سخت نگیزید
        به هر اندازه برداشت کنید عالیه
        فقط باید ادامه بدی که مهارت و دریافت شما عمیق تر بشه.
        منتظر خبرهای عالی شما هستم👌

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 460 کلمه
      • نگرش ما درباره موانع لاغر شدن چیست و چه موانعی در ذهنتان پیدا کرده اید؟
      • سریع لاغر بشیم و مسیر برگشت لاغری رو بدون تغییرات و آموزشهای درونی درست و بدون قدمهای کوچک و تغییرات عادات درست یک شبه برگردیم 
      • هر جا بخوایم بریم سرعت مجاز نداشته باشیم یا دور از جانتان می‌میریم یا اصلا از هیچی ا ز مسیر لذت نبردیم.
      •  
      • چرا برای چاق تر شدن مانع ذهنی نداریم اما برای لاغر شدن با موانع ذهنی مواجه هستیم؟

      آموزشها و تکرار درسهای اشتباه از بچگی و دیدن الگوهای غلط و باور های اشتباه 

      در صورتی که برای همین چاق شدن ما پدر معده و زانوهامون و همه چی بیماریو آنهاست درآوردیم تا به این مرحله ناخودآگاه رسیدیم تازه چون عاشق مزه غذا بودیم ادامه دادیم عاشق غیر مستقیم چاقی از طریق غذاها شدیم ،گول خوردیم ،

      ولی الان لاغری با آگاهی جرات میخواد دل میخواد نظم میخواد تمرکز میخواد میخوای یک صفحه نقاشی رو که مالکش چافی قبلی تو بودن آرام بیاریش از دیوار مقاوم ذهنت پایین و لابلاش بدون اینکه مقاومت کنه باهات نقاشی ها و رنگهای زیبا اضافه کنی  و دوباره نصبش کنی منتهی ایندفعه ادامه آنقدر باید بدهی تا نقاشی قبلی بره عقب پاک بشه نقش جدید لاغری تو نمایان بشه ،

      مثالی مثل رفتن یک مربی جدید به قفس شیری که با مربی جدید دوست نیست آشنا نیست تو مربی جدید با ترفندهای ریز آرام هر روز و هر لحظه اونو کم کم با خودت دوست و آشنا می‌کنی و این شیر رام تو میشه جلوت زانو میزنه البته گاهی وحشی میخواد بشه اما تا میاد وحشی بشه بدون اینکه تفنگو‌برداری بکشیش بهش میگی شیر مهربونم آروم باش چیزی نیست و اینطوری ادامه میدی عاشقی می‌کنی باهاش ادامه میدی که کاملا آرام میشه .

      این همون فرازو نشیب مسیر که خواستمون باید باش.

      • تا کنون دوست داشته اید لاغر شوید یا عاشق لاغر شدن بوده اید.

      استفاده از روش های لاغری مختلف باعث شده است که عاشق لاغری شوید یا احساس تنفر از لاغری در شما ایجاد کرده است.

      •  
      • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا عاشق لاغر شدن باشید؟اینکه میاد مسئله رو از ریشه برات حل می‌کنه نه موقتی ،اینکه کاملا منو می‌شناسه منو درک می‌کنه می‌فهمه منو اندازه خودم توانم و لیاقتم با من همراه خیلی این مسیر هماهنگ با درون من و خود واقعی من.
      •  
      • درک و برداشت خود از محتوای نوشتاری و ویدیوی آموزشی را شرح دهید. آسمان و زمین بریم هر کاری کنیم عاشق نباشیم همه چیز سیاه و سفید 
      • اما حوصله کنیم خودمونو بشناسیم توانایی خودمو اطمینان کنیم خدارو شناختیم و دنیا رو میبینیم با تمام رنگهاش و اونموقع معنای واقعی زیبای و عشقو زندگی کردن را میفهمیم 
      • زندگی یعنی همین یعنی همین آرامش بلند شدن دوباره دوباره دوباره شروع کردم و ادامه دادن اصلا می‌گفته زندگی فقط بالا داره و یک عاشق آگاه و با ایمان می‌تونه ادامه بده همین.
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 441 کلمه

      به نام خداوند مهربان و همیشه حاضر و عاشق پیشرفت ما،

      و درود رحمت خیر برکت ثروت مادی و معنوی لذت  سعادت دو جهان هدایت نور هدایت و آگاهی طول عمر با عزت و طولانی و سلامتی و آرامش و آسایش شادی و نگاه و خشنودی خدا نثار هر لحظه زندگی پر از صدقات و معرفت و آموزشهای عالی پر از الماس شما،

      استاد گرامی و ارجمند من دوست دارم از خوبی‌های کامل و مطلق این مسیر بگم 

      از تغییراتی که کردم و ممکن بود اگر واقعا مصمم نبودم میرفتم اما به قول شما عاشقم از درون ذهنم با تمام وجودم خوشبختی رو می‌خوام میخوام‌زندگی کنم سالیان سال طولانی لباسهای زیبا بخرم رستورانهای عالی برم زیبا و به اندازه بخورم و درست رفتار کنم و تفریحات خوبی کنم ،کل دنیارو ببینم لذت ببرم با زمین و نعمت‌هایش همراه همسرم ،

      استاد ارجمند منم همین الان همین امروز نه بهمن یکشنبه هزارو چهار صدو دو ،

      خیلی مسائل برام هست اما چون قبلا راه های قبلی رو رفتم و نتیجه نگرفتم و تسلیم خدا شدم 

      و چون خداوند کاملا خودش مرا  به این سایت الماس و در و گوهر راهنمایی و هدایت کرد تا آموزشهای شما انسان هدایت شده آگاه و محترم را پیدا کنم و ببینم،

      دیگر هیچ شکی ندارم تماما سر تا پا یادگیری هستم بخواد هر چقدر طول بکشه فهمیدم لیاقتشو دارم که الان اینجا هستم چرا هم به دلایل بالا هم به دلایلی که دوست ندارم بگم چون شرایط ناهنجار برای هر کسی در زندگیش فرق می‌کنه اما نباید درد دل کرد و شاهد جمع کردم باید فقط مستمر  متمرکز با قدم‌های کوچک و پیوسته و با آرامش و شادی جلو رفت 

      خداروشکر میکنم اینجا هستم و دارم یاد میگیرم خداروشکر میکنم من تغییر کردم بسیار سریع و عالی البته اشتباه هم دارم اما با او در صلح رفتم‌طبق اموزش استاد گرامی،شاید برای من زود اتفاق افتاد چون 

      خیلی وقت بود که بستر لاغری برای من فراهم شده از قبل و الآنم حتما حقم هست و زمانش الان بوده بسیار قدردان خدا و شما و اموزشهاتون هستم بی نظیییییر بی نظیییییر 

      گاهی سئوال میکنم اونم میدونم‌نا آگاهم اما نا امید نشدم خیلی فرق دارن نا آگاهی با نا امیدی 

      من دوست دارم در این مسیر آگاه‌تر از هر لحظه تا آخر عمرم باشم و امیدوار و شاد و حال خوب الانمو و تغییرات درونیمو بخاطر آموزشهای  عالی استاد با هیچ رژیم و ورزشی که به نیت لاغری باشند رو عوض نمیکنم،

      هر کسی هم که عاشق لاغری الان موقعش شده اقدام کنه و پا پس نکشه چرا چون عقب گرد کنی راه قبلی رو نتیجه اشو دیدی میدونیش پس قدرتمند جلو بیا قلبت هم‌گواه که این مسیر واقعا درست و حق مطمئن باش ،

      خدایا شکرت خدایا ممنونم 

       استاد ممنونم استاد تشکر 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/07/19 18:00
      مدت عضویت: 613 روز
      امتیاز کاربر: 2916 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 627 کلمه

      به نام خداوند بی نیازم

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات عاشق لاغر شدن باشید 

      استاد چقدر بازگشت به گام‌های قبلی و حل تمرینات تاثیر خوبی در احساس و عملکردم داشته 

      خداوند و شاکرم که من و به این سمت هدایت کرد با گوش دادن مجدد فایلهای قبل و تلفیق آموخته های جدید و دانسته های قبلی منو به درک عمیقتری رسونده الحمدلله 

      ممنونم ازتون که وقت میزارید و کامنتها و تمرینات ما رو میخونید و بازخورد میدید براتون از درگاه خداوند بی نیازم سراسر خیر و خوشی خواستارم تمام امواج و فرکانس‌های مثبت من از این آموزش‌ها زندگی منو در جهت زیبایی به حرکت در آورده که بابت تمام اونها از شما استاد بزرگوارم و خداوند بینظیرم که اسباب این یادگیری ها رو برام فراهم کرده سپاسگزارم 

      • نگرش ما درباره موانع لاغر شدن چیست و چه موانعی در ذهنتان پیدا کرده اید؟
      • اولین چیزی که در مسیر یادگیری اصول ذهنی برای من مانع بزرگی محسوب می‌شد ورودی های منفی بود که به شکر دردانه ام من در مسیری قرار گرفتم که جرات و جسارت حذف ورودی های منفی را بدست آوردم من در این مسیر چیزی برایم واضح و روشن شد که وجود خداوند در این مسیر بصورت خود به خود ما رو در جریان همیشه جاری نعمات خداوند قرار می‌دهد و خود به خود جریان موانع را از بین می‌برد بدون بردن رنج ،مثل سنگریزه هایی که در مسیر رودخانه هستن و جریان آب خود به خود آنها را برمی‌دارد
      • من موانع ذهنی زیادی داشتم که طبق جریان از بین رفته اما هنوز هم موانعی وجود دارد که من نتوانسته ام آنها را شناسایی کنم و تا زمانی که آموزش شناسایی آن را نبینم نمی‌توانم رفعش کنم پس بر من لازم است در مسیر آموزش استمرار داشته باشم و آگاهی های خودم را بالا ببرم تا به قدرت تشخیص موانع هم برسم و بتوانم موانع را کشف و رفع کنم
      • چرا برای چاق تر شدن مانع ذهنی نداریم اما برای لاغر شدن با موانع ذهنی مواجه هستیم؟

      برای چاقتر شدن طی سالها تجربه کسب کرده ایم و کلی اطلاعات و داده وارد مغزمان کرده ایم همین چیزهایی که امروز متوجه شدیم اسمشان مانع لاغری است مجموعه ای از اطلاعات وارد شده در طی سالهای چاقی است 

      وقتی می‌خواهیم وارد جریان لاغری شویم تمام این اطلاعات اشتباه ذهن چاق مانند یک مانع جلوی مسیر جریان لاغری ما را گرفته و ما باید آنها را رفع کنیم برای همین در مسیر لاغری مانع لاغری داریم 

      • تا کنون دوست داشته اید لاغر شوید یا عاشق لاغر شدن بوده اید.

      تا به حال من واقعا عاشق لاغری بودم و به هر دری میزدم تا به این آرزو برسم اما چون مسیر درست را نمی‌دانستم مدام به بیراهه میزدم و در این بی راهه ها کلی صدمات جسمی و روحی خوردم ولی با وجود تمام این صدمات باز هم دست از عشق به لاغری برنمیداشتم و دوباره به محض پیدا کردن راه جدید فورا به سراغ آن میرفتم و دل به دریا میزدم و راه جدید را طی میکردم و این راه یا من را مقطعی لاغر می‌کرد یا نمی‌کرد در هر حال نمی‌توانستم دست از خواسته و آرزوی لاغری ام بردارم 

      • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا عاشق لاغر شدن باشید؟
      • لاغری با ذهن به ما کمک می‌کند موانع لاغری خودمان را شناسایی کنیم و فرمول‌های صحیح جایگزین آنها کنیم و بدون تحمل رنج و سختی ما را وارد جریان لاغری می‌کند و فقط کافیست ما در مسیر استمرار داشته باشیم و با اشتیاق و عشق ادامه دهیم
      • خداوندا به حق این وقت اذان مغرب استادم و خانواده اش همه دوستانم و خانواده هایشان و خودم و خانواده ام و تمام انسانها و موجودات جهان هستی را سرشار از سلامتی و شادی و آرامش در مسیر الهی ات قرار بده
      • خدایا به ما بینشی عطا کن که درک کنیم جریان خلقت بی نقص تو را
      • خدایا دوستت دارم
      • الهی به امید تو
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه
      1402/07/06 09:50
      مدت عضویت: 549 روز
      امتیاز کاربر: 8550 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 568 کلمه

      به نام خدای هستی بخش 

      گام 40 : عاشق لاغرشدن باشید

       گوش دادن فایل امروز باعث شد که من برای چند دقیقه به گذشته برم و این نکته واقعا نظرم رو جلب کرد که من هم عاشقی رو تجربه کردم هم دوست داشتن  رو .

      اولین باری که من فهمیدم خیلی چاق شدم که اونم بعد از ازدواجم بود و اطرافیانم بهم گفتن که داری چاق میشی و من تصمیم به لاغری گرفتم و شروع کردم به تحقیق که چطوری میتونم شروع کنم و تصمیم گرفتم با رژیم و ورزش و پیاده رویی برای لاغری تلاش کنم که حدوداً یکسال طول کشید تا من 20 کیلو وزن کم کردم و به وزن آیده الم رسیدم و در این مدت چندین رژیم و روش مختلف رو امتحان کردم و با تموم شدن هرکدوم عاشقانه به دنبال روش دیگه میرفتم و عین 365 روز رو به عشق لاغری رژیم گرفتم و ورزش کردم و پیاده رویی کردم بدون اینکه خسته بشم و به محض تموم شدن دوره یک رژیم به سراغ رژیم دیگه میرفتم و با انرژی شروع کردم و تا آخرش میرفتم . تا اینکه من دیگه به وزن آیده الم رسیدم و رژیم و ورزش رو رها کردم و به علت اشتباه بدون روش لاغریم به سرعت برق و باد زحمت یکساله م بر باد رفت و یواش یواش وزنم برگشت نه تنها به وزن قبل برگشتم بلکه چند کیلویی نسبت به قبل وزنم بیشتر شد و چقدر حالم بد شد وقتی وزن 89 رو وزنه دیدم با اینکه شاهد روند این اضافه وزن بودم و میدونستم که وزنم داره اضافه میشه ولی این عدد 89 خیلی برام سنگین بود و باعث شد به شدت از این عدد متنفر باشم . دوباره تصمیم گرفتم که رژیم و ورزش رو شروع کنم و به روال قبل دوباره وزن خودم رو کم کنم و اصلا به این توجه نمیکردم که آدم عاقل اگه اون روش ها درست بود که دفعه قبل برات میموند ولی انگار چشم و گوشم بسته بود و اصلا به این موضوع توجه نمیکردم . شروع کردم به رژیم و ورزش ولی ایندفعه مثل دفعه قبل اینقد مسمم نبودم و چند روزی رژیم میگرفتم دوباره رها میکردم و بارها اینکار رو کردم شروع میکردم رها میکردم و …. و همش این سوال برام پیش میمود که چرا مثل دفعه قبل نمیتونم با اراده باشم و همش این جواب میومد توی ذهنم که من دیگه انرژی مو واسه دفعه قبل گذاشتم دیگه اراده مو از دست دادم یا اینکه بدن من دیگه به رژیم عادت کرده و دیگه براش تأثیری نداره و این چرخه باطل هی تکرار میشد تا جایی که دیگه واقعا از این حالت خسته شدم و از خدا کمک خواستم و به این سایت هدایت شدم . الان میفهمم که من دفعه اول عاشق لاغری بودم و یکسال بدون وقفه برای به دست آوردنش تلاش کردم ولی افسوس که عشق مو جای بدی صرف کردم و جواب عشقمو نگرفتم ولی بعد از اینکه دوباره چاق شدم دیگه عاشق لاغری نبودم و فقط دوست داشتم لاغر بشم بخاطر همین زود خسته میشدم و جا میزدم درواقع شکست عشقی خورده بودم و اینگونه من هم عاشقی رو تجربه کردم هم دوست داشتن رو. کاش اون عشق رو صرف لاغری با ذهن میکردم !!!!!!!

      تا اینجا که در سایت تناسب فکری بودم خداروشکر با وجود افکاری که سراغم میاد ولی باز ادامه میدم انگار یه نیرویی بهم میگه فقط ادامه بده امیدوارم این همون عشق باشه و من دوباره بتونم عاشقی کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1402/06/31 09:47
      مدت عضویت: 1294 روز
      امتیاز کاربر: 39762 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 498 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خداوندا عشق رو در دلم شعله ور کن 

      سلام استاد عزیز و دوستان عاشق لاغری 

      دوست داشتن در هر مسیری با عشق فرق میکنه 

      همه افراد چاق دوست دارن لاغر بشن ولی فقط افرادی که عاشق لاغرین به نتیجه میرسن و ادامه میدن 

      مقلا من تار رو دوست دارم و از صداش لدت میبرم و تا الان نتونستم یاد بگیرم چون مانع مالی رو بهونه میکردم در صورتی که خیلی وقتها پول اندازه خرید تار در حدیادگیری داشتم ولی برادرم عاشق تار و یادگیری اونه یادمه در سن دبیرستان با یک قوطی روغن نباتی و چند سیم و چوب یک تار برا خودش ساخت و شروع به زدن کرد و الان اینقد عاشقه که کوچکتربن زمان رو در حال زدن تاره و همه بهش میگن پنجه طلا پس من عاشق نبودم  و فقط تار دوست داشتم و باید بیام تو لاین عاشقا تا بتونم در این مسیر موفق بشم 

      پس باید در مسیری اول عاشق باشی 

      دوم با شور و اشتیاق ادامه بدیم تا موفق بشین 

      وقتی عاشقی هیچ چیز تو رو از مسیر خارج نمیکنه و حتی کوهها رو با دست خالی میکنی تا به عشقت برسی و عیچ چیز اونقدر برات بزرگ نیست که مانعی برای نشستنت بشه و با رد شدن از هر مانع بزرگ و بزرگتر میشی 

      مثلا من عاشق لاغریم و وقتی با این دوره اسنا شدم میخواستم دوره ورود به سرزمین لاعرها رو بخرم و عید ۱۴۰۱بود که استاد تخفیف گذاشتن و من ۳تومن داشتم و پول مسافرتم بود ولی به عشق لاغری این دوره رو خریدم و به مسافرت ترجیح دادم و به لطف خدا پول مسافرت هم رسید 

      من در این مسیر کرونا مادرم بود و مشکلات دخترم و مساعل کارم و اسباب کشی داشتم و خیلی از کارهای ریز و درشت سر راهم بود و من ادامه دادم به عشق لاغری ادامه دادم و الان برای چهارمین باره که دوره رو شروع کردم و همه جا سرک میکشم و سعی میکنم اوقات بیکاری رو در این سایت بچرخم به جای بودن در کارهایی که سطح منو پایین میکشه وقتمو نمیزارم 

      من عاشق تغییر حالم هستم به بهترین حال 

      من این نسیرو با عشق که در مسیر داشتم رها نکردم و در این مدت همش در سایت پرسه میزن و در دوره هام هستم 

      پس موانع برای رشد من هستن نه برای توقف من 

      انسانها دو دسته اند 

      چاق 

      لاغر 

      و چاقها دو دسته اند 

      کسایی که دوست دارن لاغر بشن 

      افرادی که عاشق لاغر شدن هستن 

      من انتخابمو کردم و وارد دوره شدم من در لاین عاشقها حرکت میکنم و ادامه میدم 

      افرادی که یک چیزی رو دوست دارن نیمه کاره اونو رها میکنن 

      افراد عاشق اگر راهی برای ادامه داشته باشن تا انتها ادامه میدن 

      پس برای موفقیت در هر چیزی در دنیا باید در لاین عاشقان حرکت کنم تا در اون مسیر و هدف موفق باشم 

      و نکته مهم در عشق ریا نیست و عمیق هست  ولی کسیکه چیزی رو دوست داره فقط ادا در میاره و عمیق در مسیر حرکت نمیکنه و با کوچکترین مانعی عقب نیکشه و رها میکنه 

      خداوندا یاریم کن تا عاشقانه به لاغری برسم 

      تا عاشقانه در زندکیم به تمام ارزوهام برسم 

      در پناه خدا باشیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/06/28 15:38
      مدت عضویت: 1722 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 731 کلمه

      سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه

      من چندسال پیش دلم خاست که هنر آرایشگری رو یاد بگیرم و زمانی که رفتم پیش یک دوستی هیچی بلدنبودم واقعا هیچی . 

      حتی کار با یک نخ ساده رو بلد نبودم وخانمهایی اومده بودند که بعد من وارد این حرفه شدن و بعد یه مدت کوتاه یک ماهه کار با نخ رو سریع بلد شدن ولی من هیجی .

      ومن به خودم گفتم اگه بتونم کاربا نخ رو یادبگیرم بقیه مراحل رو سریع یاد میگیرم .

      من بعد سه چهارماه تازه تونستم آرام آرام با نخ کار کنم اما آرایشگره جرات نمیکرد مشتری رو به من بده .

      من هیچ وقت نومید نشدم وهیچ وقت خودم رو مقایسه نکردم و به خودم برچسب نزدم .

      تو خونه آرام ارام تمرین میکردم وبعد کم کم مهارتم بالاتر رفت و بقیه مهارتها رو زود یاد گرفتم و قبل اینکه امتحان آرایشگری بدم کمتر از یکسال  با دوستم شراکتی آرایشگاه باز 

      کردم وکلی مشتری میومد و تا دوسال من داشتم کارمیکردم .

      تازه اون خانمی که برای شراکت آورده بودم فقط چون دیپلم آرایشگری داشت واتحادیه گیر نده اون رو آوردم واونهم اولین بارش بود وارد این کارشد وتخصصی نداشت .

      چون من وقتی کاری رو شروع میکنم با جون ودل براش زحمت میکشم وقت میزارم و نامید نمیشم واصلا برام مهم نبود چقدر یادگیری این مهارت زمان میبره فقط میخاستم خوب یاد بگیرم تا بعد بتونم از پس کارها بربیام .

      وکلی هم مطالعه میکردم در مورد ترکیب رنگها و….

      منم وقتی وارد سایت شدم وآموزشها رو باجدیت میخاستم دنبال کنم بهترین زمان رو بهش اختصاص میدادم وهمون گام ۱ که دلیل چاقی تون رو بنویسید و گام ۲ که بیاین همشو با دلیل رد کنید نه تنها به تمارین سایت اکتفا نمیکردم .بلکه هر

      وقتی به هردلیلی درجمعی قرار میگرفتم یا محیطی . قبلش به خودم میگفتم من که مثلا دارم میرم بانک یا پیش دکتر بیام تمرین گام ۱ و ۲ رو عملی انجام بدم .

      مثلا دندانپزشکی که میرفتم این دکتره ساعت ۹ صبح میومد تا ۱۰ شب ومرتب سرش شلوغ بود و اون روی صندلی چرخ دار قل میخورد و دندانها رو رسیدگی میکرد .

      وقتی منتظرمیشدم نوبتم بشه یا موفع رسیدگی کارم تو دلم میگفتم استاد راست میگفت اون کلا کم تحرکه . نگاه متناسبه مایل به لاغره . تازه وضع مالیش عالیه . امکانات رفاهی بیشتر . خورد وخوراک بهتر چقدر متناسبه .

      خداشاهده یبار حالم خیلی بد بود رفتم پیش متخصص .نسخه ام رو که نوشت یه لحظه خاستم بهش بگم آقای دکتر شما چه باوری راجب به تناسب اندام دارید که اینقدر تناسبتون عالیه . و واقعن لذت میبردم از اینکه اینم تو این اجتماع بزرگ شد و چقدر فرمولهای ذهنیش دست نخورده هست ومتناسب .

      وتو دلم میگفتم نگاه اینم کم تحرکه . وضع مالی عالی . زندگی لاکچری اما متناسب کامل .

      اما مادرم پیشم بود و میدونستم بریم خونه آش منو می پزه که ای خدا تو آبروم رو بردی وچرا اینو به دکتر گفتی من سکوت کردم .

      یا داخل تاکسی مبشستم میگفتم ای بابا این راننده صبح تاغروب داره رانندگی میکنه وکم تحرکه پس چرا متناسبه .

      یا کارگر شهرداری رو میدیدم تو گرمای تابستان داشت خیابان جارو میکرد اما مایل به چاق بود وشکم داشت .میگفتم نگاه این باید طبق تصوراتم لاغر باشه اما چاقه .

      هنوز که هنوزه هم همینطوره و روی باورهام کارمیکنم .

      چون به قول استاد نمیتونم این کار رونکنم از بس این کارها رو کردم الان ناآگاهانه این کار رومیکنم انگاری خوشم میاد بیشتر بدونم .

      بله من عاشق لاغری بودم و هستم وخواهم بود .

      خواهرام که منومسخره میکردن اوایل مسیر . میگفتن تو برو با لاغری باذهنت لاغر شو . تو شدی ما میایم . البته اشتباه خودم بود ومیخاستم به زور اونها رو وارد مداری کنم که آمادگیشو نداشتند .

      وهمون الان اونها بهم میگن خوش به حالت لاِغری . ومن سکوت میکنم 

      مامانم میگه ازاین بیشتر لاغر نشو بسه خوبه .

      ولی من میخام به تناسب فکری برسم . 

      نمیگم نجواها نبود . نزدیکترین دوستانم بدجوری واکنش میدادند . خواهرم که همش میومد خونمون بااینکه خودش چاق بود همچین میگفت مامان منم مثل این چاقیم بدجوره از پشت .

      خواهرزادم میگفت شترمرِغ.

      ولی من ادامه دادم . وکم کم تغییرات بیشتر وبیشتر شد .و من همچنان ادامه میدم  .الانا لذت میبرم .

      وخداشاهده باهمین تمرینات استاد من تونستم کلی از مسایل زندگیمو که پزشکان نتونستند حلش کنند حلش کنم .

      وهمیشه خدا رو شکر میکنم بابت هدایتم به این سایت .

      وهمین جا دوباره ازشون تشکر میکنم بابت انتشار این آگاهیهای فوق العاده که زندگی رو بر ای ما لذت بخش تر کرد ..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/06/27 17:18
      مدت عضویت: 613 روز
      امتیاز کاربر: 2916 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,245 کلمه

      به نام خداوند مهربانم که مرا عاشق آفرید 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      شما عاشق لاغری هستید یا فقط لاغری را دوست دارید ؟

      برای اینکه بتونم به این سوال جواب درست بدم باید حسابی خودم و آنالیز کنم .

      خوب عشق به لاغری چیه اصلا ؟

      عشق کلا یعنی دوست داشتن بی حد و اندازه ،من در طی سالهای چاقی خودم بارها و بارها رژیم های سخت گرفتم ،داروهای مضر مصرف کردم ،ورزش‌های آسیب زا انجام دادم ،و تمام راه‌های رسیدن به لاغری و بجز جراحی انجام دادم فقط به یک امید 

      رسیدن به لاغری و تناسب 

      خوب تحمل این همه رنج و سختی اگر معناش عشق به لاغری نیست پس چیه ؟

      پس من لاغری و عشق خودم میدونستم که برای کسبش تن به هر کاری دادم و تمام خودم و توی این راه گذاشتم اینا تا اینجا قبل ورود من به سایت تناسب فکری بوده 

      خوب از وقتی اومدم تو سایت چی ؟هنوزم لاغری عشق منه یا فقط دوست دارم بهش برسم ؟

      از وقتی اومدم تو سایت مطمئن تر شدم که من  لاغری و تناسب عشق واقعیمه 

      اما حالا باید ببینم من واقعا عاشق لاغری بودم و هستم یا نه؟ آخه صرف وجود عشق کافی نیست باید عاشق هم بود .

      عاشق یعنی کسی که بخاطر معشوقش و جلب رضایت اون تن به هر کاری بده حتی کارهای عحیب و غریب 

      منم قبل ورودم به مسیر صحیح چون عاشق لاغری بودم هر کاری کردم حتی کارهای عجیبی که الان خودم تعجب میکنم که من چطور اونها رو انجام میدادم، عجب تلاشی داشتم برای کسب عشقم و چه مجنونی بودم من .

      از وقتی وارد مسیر تناسب فکری شدم به شکرانه خدای بی همتام من عاشق تر بودم ؛ولی عاشقی من بر پایه عقل بود نه جنون؛

      کسی که مجنونه هم خودش و بخاطر افراط در رفتارش اذیت میکنه هم عزیزانش رو ،من در این مسیر یاد گرفتم عاشقی کنم من روش درست زندگی کردن  و آموختم فهمیدم برای کسب تناسب لازم نیست کارهای عجیب و غریب بکنم لازم نیست برای جلب توجه معشوقم (لاغری)به خودم و عزیزانم آسیب بزنم؛

       فهمیدم جاده رسیدن به عشقم جاده ای عالی با مناظر بی نظیره که طی کردن این مسیر بسیار لذت بخشه و من میتونم به کمک مسیریاب تناسب فکری خیلی راحت به مقصدم که تناسب هست برسم.

       ولی نباید از این غافل باشم که درسته مسیر تناسب فکری عالی و بدون سنگلاخ و دست اندازه اما ممکنه یه روزهایی هوا بارونی باشه یه روزهایی طوفان بیاد و من باید بخاطر عشقم (لاغری)تمام این ناملایمات جوی و تحمل و رد کنم.

       البته این احوالات جوی دست خودمه بیشترش ،

      دست ذهنمه ،من اگر هر روز با ذوق و شوق وقتم و برای رسیدن به معشوقم صرف کنم ذهن ناخودآگاهم هم دیگه برام طوفان نمیسازه نهایتا یه باد ملایم بیاد پس همه چیز در این مسیر از من شروع میشه از ذهن من نشات میگیره 

      درسته من در مسیر  بدلیل عدم آگاهی لازم چند باری لیز خوردم و دچار تند باد شدم اما ایستادم و دنبال راهکار گشتم برای مقابله با تند باد و شکر خدا اون شرایط جوی رو رد کردم من علت بوجود اومدن تند باد و فهمیدم و تلاش کردم اجازه ندم هوا خراب بشه و جلوی ورودی های منفی و کامل بستم خیلی کار سختی بود ولی خدا رو شکر تونستم و موفق شدم .

      در مسیر تناسب فکری مراقب ریزگردها باشید !!!!!!

       دیدید هر از گاهی کشور و خاک و گرد و غبار پر میکنه بهش میگن ریز گرد خوب علت بوجود اومدن این ریزگردها نبودن پوشش گیاهی مناسب و ترکیب اون ذرات خاک با آلاینده های هواست که راحت این فرآیند چند روزی زندگی انسان و مختل میکنه

       در مسیر تناسب فکری هم ما ریزگردهای وحشتناکی داریم که خودمون بوجودشون میاریم 

      میاییم موانع ذهن چاق و در مسیرمون میزاریم انگار داریم با گذاشتن موانع ذهن چاق مسیرمون و به دست خودمون مین گذاری میکنیم و امنیت جاده رو از بین میبریم .

       تقویت ذهن ناخودآگاه که با آموزش‌های سایت بوجود میاد هم ،حکم پوشش گیاهی داره برای مقابله با ریزگردها و اگر ما به کمک آموزشهای سایت ذهن ناخودآگاهمون و تقویت نکنیم و نهالهای زیبای تناسب و در مسیر نکاریم داریم احتمال بوجود آمدن ریزگرد و بالا میبریم .

       در این بین آلاینده های محیطی هم مثل حرف دیگران چاقتر شدی ،فکری به حال خودت کن،…… حوادث محیطی و بیماری و ورودی های منفی و ….که همیشه فعال هستن در مسیر وجود داره و ما تا حدودی میتونیم بر اونها تاثیر گذار باشیم و خیلی از اونها ناخواسته ما بوجود میان  

      و اما و اما 

      همه این موارد با هم دست به دست هم میدن تا ریزگردها بوجود بیان و این ریزگردها ما رو از ادامه مسیر منصرف یا ناامید کنه ،چون دیگه با وجود ریزگردها دید کافی که همون پذیرش آگاهی است رو برای ادامه مسیر نداریم و کم کم احساس خفگی و سرفه که همون حس چاقتر شدن یا تغییر نکردنه در ما بوجود میاد و ذهن ما برای نجات ما دست به کار میشه چون نمیتونه سختی رو بپذیره و ما رو از مسیر یا بصورت مقطعی( تا وقتی ریزگرد تموم بشه )یا بصورت همیشگی خارج میکنه؛

      من در مورد کامنتهای اون دوست بزرگوارمون متوجه شدم این عزیز به جای اینکه عاشق تناسب باشه فقط دوست دار تناسب بوده  چون عاشق صرف هدفش رضایت معشوقه ایشون بیشتر توجهشون به هدف کسب لاغری  و توجه بی اندازه به تغییرات جسمشون بوده و چون هزینه کرده بودند برای خرید دوره ها انتظار نتیجه گرفتن داشتن و انتظار داشتن،همون  چیزیه که همیشه ما رو از مسیر صحیح دور میکنه ،در تمام مدتی هم که رژیم می‌گرفتیم و سخت ورزش میکردیم هم این انتظار ما از تغییر کردن و انتظار دیدن نتیجه تلاشهامون بود که ما رو از ادامه مسیر نا امید می‌کرد .

      دلیل نمیشه چون هزینه کردیم یعنی عاشق لاغری بودیم من خودم خیلی خداوند و شاکرم که شروع مسیر یادگیری و پرورش افکارم و از مسیر رایگان آغاز کردم چون الان به نگرشی رسیدم که فهمیدم خرید دوره ها تکامل مسیر انسانیت منه و این مسیر تناسب اندام کوچکترین دست آوردشه .هرگز فرکانس اینو نمیدم که جور کردن پول خرید دوره چطور اتفاق میفته من به خداوند و جهان هستی گفتم من دوره ها رو میخوام تمام دوره ها رو میخوام و اصلا برام مهم نیست چطور میخوای پولش و جور کنی من میخوام و یقین دارم در زمان خودش اتفاق میفته فقط کافیه ما بخوایم و اراده کنیم .

      در مسیر تناسب فکری چیزی که برای من مهمه ،احساسی است که تمام من و فراگرفته و جهان هستی برپایه احساس من روزی من و مدار منو و تعیین میکنه من سرشار از احساس آرامش و شادی هستم و سرشار از احساس اطمینان و عشق هستم .

      من عاشق مسیر تناسب فکری هستم و تعهد دادم اجازه ندم حتی بیماری هم منو در مسیرم متوقف کنه من جا نمیزنم من حیرت انگیزم من بهترین ورژن خودم و می‌سازم اصلا من هر روز به عشق راه رفتن تو مسیر تناسب بیدار میشم من  عاشقم سرشار از عشقم   عشقی واقعی عشقی که از درونم میجوشه و هیچ چیز نمیتونه کوچکترین تاثیری در این احساس ناب بوجود بیاره 

      تناسب از من شروع میشه از افکار من شروع میشه من ادامه میدم و یقین دارم خداوند به هر کس اندازه تلاشش روزی میده من با عشق ادامه میدم و مطمئنم خداوند بشقاب من و که عاشقانه تلاش کردم از روزی و رزق فراوان پر میکنه 

      دیگه هیچ بهانه ای وجود نخواهد داشت هر بهانه ای یعنی انگشت اتهام عاشق نبودن به سمتت نشانه میره من ثابت کردم در زندگیم که عاشق هر چیزی بودم براش تلاش‌های طاقت فرسا از دید دیگران انجام دادم و لذتش و بردم برای عاشق تلاش هم لذته پس پیش به سوی عاشقی کردن 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 368 کلمه

      سلام به همگی

      نگرش ما درباره موانع لاغریخب موانع شامل کالری غذا بی تحرکی ژنتیک و قرص هایی ک ناخواسته باعث چاقی میشن اوایل مانع من کالری غذا بود ولی اون به کلی رد شد موند بی تحرکی و چون تو مغزم ثبت شده بیشتر ورزش کن تا بیشتر لاغر شی الان فکر میکنم کار خاصی برای لاغری نمیکنم البته که فایل هارو هم عاشقانه دنبال نمیکنم و مقصر خودممموانع ذهنی چاقی چونکه اصلا کار خاصی نیاز نیس بکنیم و خود به خود این بدن چاق میشه البته ک اگر قرار بود این بدن چاق و چاق تر شه الان توپ قل قلی بودم حالا ک نه خیلی چاقم ن لاغر ی چیزی هنوز این وسط اشتباه، موانع لاغری به ما دیکته شدن مثلا از دهن پدرم شنیدم داری چاق میشی ها اگه مراقب نباشی دیگه نمیتونی بیاری پایینا زیاد میخوریا حالا یادم نمیاد دقیق ب من گفته باشه ولی ب خواهرم میگفرسانه هام ک همیشه افراد چاق رو نشون میده ک ب سختی و با ورزش یا کمربند هایی ک باید عرق کنی توش رو دیدیم ،مانع بعدی بی اعتمادی و عدم شناخت نسبت ب بدن اگه اطلاعاتمون بره بالا موانع لاغری هم از بین میرنمن عاشق لاغری بودم ولی نمیدونم چرا یهو ی جاهایی مثل افراد دوست داشتن لاغری رفتار کردم علتش میتونه ناامیدی باشه ک این راه فایده نداره ولی الان خوب میدونم من هم عاشق لاغریم هم باید عاشق لاغری باشم اصلا لاغری مثل آهن ربا منو سمت خودش میکشونه این زیبایی صاف بودن بدن خب قبلا ب خاطر رژیم های بی مزه و سوزش معده شده بی زار بشم از هرچی لاغریه چون بهم مستقیما آسیب میزدلاغری با ذهن با آرام کردن ذهن من راجب غذاها خیلی خیلی به من کمک کرده و ارامش زیادی به من داده لاغری با ذهن چون خیلی راحت و سادس باعث میشه ما عاشق این مسیر شگفت انگیز باشیم.ما باید عاشق لاغری باشیم و توی این راه استمرار زیادی داشته باشیم من طبق سابقه ام در رژیم لاغری تو دسته افردا عاشق لاغری بودم ۷ماه تموم لب به برنج نزدمو نزدیک ب ده کیلویی وزنم کم شد من عاشق لاغریم عاشق اون انحنای پهلو های بدون چربی هستم عاشق دست و پای باریک و کشیده هستم عاشق گردن بدون قب قب هستم و صورت استخونی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/05/08 17:27
      مدت عضویت: 663 روز
      امتیاز کاربر: 20122 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 499 کلمه

      سلام استاد 

      از خدا ممنونم که توانستم گام ۴۰ که دوست دارید لاغر شوید یا عاشق لاغر شدن هستم را گوش بدم چقدر این فایل مهم و مفید است من از دوران بچگی چاق بودم تا الان که ۴۶ سال دارم من از خداوند متشکرم که در یک زمانی من را به این سایت هدایت کرد که زمان برای خواندن آن دارم ‌و من اوایل دوست داشتم لاغر بشوم ولی الان دیگر سعی می کنم با تمام توانم عاشق لاغر شدن با این روش باشم واز خودم اطمینان کامل دارم که هر روش دیگه ای را پیشنهاد بدهند من آن را رد می کنم در حالی که هنوز به وزن ایده آل خودم نرسیم ولی امیدوارم به زودی عکسم را در قسمت شگفت انگیزان ببینم 

      استاد چقدر قشنگ گفتید که اگر عاشق باشید اگر سنگ از آسمان ببارد شما گوش دادن به فایلها را ترک نمی کنید من به خاطر مسافرت این کار را نکردم ولی امروز ، روز تعطیلی در منزل هستم و گفتم تا امروز فایل را گوش ندم و تمرینات آن را ننویسم جایی نمی روم ممنون از شما استاد عزیز 

      نگرش ما درباره موانع لاغر شدن چیست و چه موانعی در ذهنتان پیدا کرده اید؟ موانع لاغری زیاد است من چون وزنم زیاد کم نشده و قبلا با رژیم دکتر کرمانی ۱۸ کیلو کم کرده بودم و الان وزنم همان است فکر منفی میگه با این روش وزنت کم نمیشه ولی من محل نمیدم و می دانم سایز خیلی کم شده و ادامه میدم تا شگفت انگیز شوم و دیگر تا موقع دکتر رفتن خودم را وزن نمی کنم و مثل یک عاشق گوش به فرمان راهنما میدم تا به عشقم یعنی وزن ایده الم برسم 

      چرا برای چاق تر شدن مانع ذهنی نداریم اما برای لاغر شدن با موانع ذهنی مواجه هستیم؟ چون لاغر شدن بدون برنامه ورژیم بوده و این باور ذهنی ما که ما برای همیشه چاق هستیم اگر کم هم می خوردیم با این باور چاق می شدیم و موانع ذهنی نداشتیم 

      تا کنون دوست داشته اید لاغر شوید یا عاشق لاغر شدن بوده اید؟ بااین توضیحات استاد فکر کنم دوست داشتم لاغر بشوم ولی از این لحظه عاشق لاغر شدن هستم و در طول مدت چاقی خیلی از روش‌ها را استفاده کردم 

      لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا عاشق لاغر شدن باشید؟ بدون سختی و با احساس خوب به ما کمک می کند که از هر نوع غذایی که دوست داریم به اندازه بخوریم و ترس از چاقی نداشته باشیم و همون موضوعات ما را عاشق لاغر شدن می‌کند 

      استاد من هر روز یک فایل گوش میدم ونظرات دوستان را هم می خوانم و در قسمت  نظرات خودم و تمرینات هم عمل میکنم انشاالله که درست عمل کرده باشم و مانع ذهنی من کم شدن وزن من است ولی من با تمام قوا🦾🦾🦾🦾🦾 ادامه میدم چون فقط همین راه برای رسیدن به وزن ایده آل است

      استاد بازم ممنون از شما که راهنمای ما هستید و هر کجا که ما لیز می خوریم یک فایل در همین موضوع می گذارید بازم ممنون از شما  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/12/05 13:31
      مدت عضویت: 764 روز
      امتیاز کاربر: 12610 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,630 کلمه

      سلام و درود .

      هر چیزی که مارو ناراحت کنه سد راه جریان لاغریه .

      دین موانع رو برای رابطه با خدا رو بر میداره .

      نیاز نیست برای لاغر شدن تلاش کنیم موانع رو که برداریم خود به خود لاغری جاری میشه . 

      انسانهایی که دوست دارند لاغر بشن .

      انسانهایی که عاشق لاغر شدن هستند . 

      اگر میخوای لاغر بشی باید عاشق لاغر شدن باشی . 

      دوست داشتن رو به عشق تبدیل کنیم . 

      وقتی شاد باشی چشمات میخنده . 

      دیروز فایل آموزشی رو به خاطر اینکه تنبلیم اومد بلند بشم و برم خودکار و دفتر بیارم همزمان با متن گوش نکردم . 

      امروز این ایده به ذهنم اومد که وقتی دارم فایل گوش میدم نکته هایی که بیشتر از بقیه توجهم رو جلب می کنه رو همینجا بنویسم . 

      حالا چرا بلند شدن برای دفتر و خودکار برام مانع بشه که تمرینات رو انجام ندم . همینجا نوشتم و هم فایلمو گوش کردم و هم دارم تمرینم رو مینویسم . 

      استاد من به امروز به درکهای زیادی رسیدم و اتفاقا در بهترین زمان هدایت شدم به این قسمت سایت و تفاوت عشق و دوست داشتن رو فهمیدم .

      یعنی  اونقدر این تلاقی یکسانه که وقتی من فکر کردم خب تفاوت بین عشق و دوست داشتن چیه پاسخش رو دقیقا همون زمان در نوشته تون دریافت کردم .

      امروز من یه هدایت دیگه شاملم شد . 

      در نوشته ی یکی از دوستان اسم آقای عباس منش رو خوندم و طی سرچی که کردم به سایتشون هدایت شدم . 

      وای اونجا هم اطلاعات بی نظیری بود در مورد ارتعاش و فرکانس .

      وقتی نوشته های اونجا رو خوندم دیدم ایمان بچه های اونجا بیشتره . 

      تا جایی که خوندم دیدم همه فقط همدیگه رو تشویق می کنند به هم انگیزه میدن امید میدن . 

      حس کردم خانواده عباس منش از نظر ایمان از خانواده استاد عطار روشن قویترن . 

      گرچه من خودم رو جزء خانواده عطار روشن میدونم چون در اینجا متولد شدم ولی اون خانواده رو هم خیلی تحسین می کنم . 

      چیزی که من حس کردم کانون توجه اونها در سطح بالاتری از ایمان بود . احساس خوبشون خیلی بود . از سر ذوق و شوق می نوشتن . 

      اشتیاقشون فوران میکرد . 

      اصلا وقتی وارد سایتشون شدم در یک فضای ارتعاشی بالایی قرار گرفتم البته تا جاییکه درک کردم و البته این هدایت رو مدیون شما و سایت شمام .

      به هر حال امروز یه خانواده دیگه هم پیدا کردم که شور و شوق و عشقشون وصف ناپذیر بود و وقتی اومدم که تمریناتم رو انجام بدم دیدم فایل امروزم هم در مورد عشق بود . 

      بله ما عاشق لاغری نیستیم که  به  شرایط جوی ناپایدار برخورد می کنیم . 

      در عشق همیشه حال خوب جاریه . 

      فرکانس عشق و فرکانس دوست داشتن دو مدار جداگانه هستن .  تغییر فرکانس تکاملی صورت میگیره . 

      من در این درس  به فرکانس عشق رسیدم . 

      شاید تا الانم بودم ولی نمیدونستم اما امروز بهش آگاه شدم . 

      دلم میخواد فرکانس عشق رو تعریف کنم . 

      حالا با توجه به آموزشهایی که دیدم اولین چیزی که  ذهنم در فرکانس عشق میبینه و درک می کنه اینه که عشق و دوست داشتن فیلتر هستند . وقتی عینک دوست داشتن رو  به چشمم زده باشم یه سری تصاویر میبینم وقتی عینک عشق رو بزنم یه تصاویر دیگه . 

      من عینک نفرت رو از چشمام برداشتم . پس عینک دوست داشتنم برمیدارم و با عینک عشق همه جارو میبینم . 

      وقتی عینک عشق رو میزنم راه برام بازم راحتتر میشه . 

      عشق همیشه جاریه . 

      نور همیشه هست . 

      دنیا زیباتره . 

      من عاشق همه دنیا و مافیها میشم . 

      من حتی در دل کمبودها هم فراوانی می بینم . 

      وقتی عشق جاریه نگرش من به سطح خود برترم بیشتر متصل میشه . 

      خودبرتر من در عشق بیشتر دیده میشه . 

      خودبرترم خیلی زیباست . 

      خودبرترم مهربانه و بخشنده . 

      او بخشش عجیبی داره . 

      او پاک کنندگی عجیبی داره . 

      او زیباست . او گل همیشه بهاره .

      زیباست و جوان و جاودانه . 

      عشق فرکانس بالایی داره . با عینک عشق همه چیز زیباتره . 

      استمرار در لاغری نتیجه لاغری رو برای ما داره . 

      امروز از صحبتهاتون یه برداشت دیگه هم کردم لاغری با لاغری فرق داره . 

      در عبارتی از دوستی گفتید که دوماهه میخواد لاغر کنه که لباس عروسی به تنش بیاد گفتید این شخص عاشق لاغری نیست . 

      یعنی ایشون لاغری رو ابزاری میدونه برای زیباتر شدن . برای جلب توجه دیگران . برای لذت بردن بیشتر . البته من اشکالی ندیدم . اما حس می کنم در این شخص نیروی عجله کردن مانع از این میشه که لاغری واقعی رو تجربه کنه .

      استاد شما اینجا دارید طعم لاغری واقعی رو به ما می چشونید . 

      و لاغری واقعی در عشقه . 

      کسی که بتونه هر شرایطی رو با نگاه و فیلتر عشق ببینه . 

      استاد یکی از موانعی که منو از عشق دور میکنه نفرت از کمبودهاست . 

      من وقتی پرخوری می کنم از خودم متنفر میشم . یعنی فرمول تنفر از پرخوری رو امروز پیدا کردم . 

      من از پرخوری نفرت دارم و وقتی پرخوری می کنم از خودمم متنفر میشم و وارد مسیر چاقی میشم . 

      من روی این فرمول خیلی باید کار کنم . 

      البته تمرینات تغییر عادت حس و حال منو خیلی بیشتر کرده ولی هنوز به صلح صد درصد با رفتارم نرسیدم . 

      یعنی هنوز از انجام دادنش ناراحت میشم و به نوعی در حالت جنگ باهاش قرار میگیرم . 

      در حالیکه یادگرفتم که در حالت جنگ نمیشه رفتاری رو اصلاح کرد . 

      من با عشق میتونم با رفتار پرخوریم هم به صلح برسم . 

      اما از عشق به پرخوری هم متنفرم . 

      حتما یه دیدگاه بد دیگه دارم . باید بگردم و پیداش کنم . 

      یکیش اینه که من از پرخوری به خاطر فشار جسمی ناراحت میشم . 

      به خاطر اینکه میگم این رفتار در شان مدارهای بالاتر نیست . 

      میگم وقتی هنوز این رفتار و تکرار می کنی یعنی از خود لاغرت فاصله گرفتی . 

      من با فیلتر عشق چطور میتونم زشتی پرخوری رو نبینم . 

      وقتی به این باور میرسم میبینم عشقم اینجا کمه که من هنوز پرخوری رو میبینم . 

      وگرنه وقتی عشقم رو در این ناحیه زیاد کنم زشتی پرخوری رو نمیبینم . 

      یعنی ترکیب پرخوری با زشتی کار  باعث حس نفرت میشه . 

      ترکیب پرخوری با حس بی لیاقتی 

      ترکیب پرخوری با حس فشار و سنگینی 

      ترکیب پرخوری با حس نداشتن برنامه . 

      آها فهمیدم من وقت زیاد دارم . 

      علتش اینه من وقتی ذهنمو  بیکار میزارم دوست دارم برم یه چیزی بخورم که سیر بشم . 

      خب من باید ذهنم رو تا زمان خواب برای لاغری برنامه ریزی کنم . 

      مثلا صبحها تا ظهر که من دارم تمرینات رو حل می کنم و گوش میدم اصلا به غذا فکرم نمی کنم اما آخر شب که بیکار میشم و معمولا حوصله انجام کاری رو ندارم برای لدت و تفریح دلم میخواد بخورم . 

      خب من باید بگردم ببینم برای ذهنم چه سرگرمیی میتونم شبانه ایجاد کنم که سراغ خوردن نرم . 

      خب شب معمولا وقت خوابه . 

      اما یه وقتایی  دلم نمیخواد شب بخوابم و معمولا از  ساعت خوابم دو سه ساعت میگذره . 

      فیلتر عشق چطور میتونه عادت پرخوریم در شب رو برطرف کنه . 

      اول اینکه باید خودم بخوام . 

      مسئول خودمم گردن عادتم نشکنم . 

      بعد اینکه پرخوری شبانه به خاطر اینه که فرمول پرخوری شبانه هنوز در ذهنم فعاله و تا حالا بهش نرسیده بودم . 

      یعنی من دلایل خوردنم رو در این زمان هنوز از ذهنم پاک نکردم . 

      می خورم چون شبه .

      میخورم چون بیکارم . 

      میخورم چون انتخابمه 

      میخورم چون لذت میبرم .

      میخورم چون دلم بهونه میگیره . 

      میخورم چون حوصلم سر رفته .

      میخورم چون در شب هیچ سرگرمی ندارم . 

      خب حالا این دلایل رو اول باید پاک کنم . تنها دلیل خوردن گرسنگیه . 

      پس اگه گرسنه بودی بخور ولی مابقی دلایل خوردن رو باید از ذهنم پاک کنم و به این دلایل غذا نخورم . 

      نمیخورم چون شبه . سیرم .

      نمیخورم چون بیکارم . چرا باید وقتی بیکار میشم بخورم ؟ چون فرمولش رو پذیرفتم . چون خودم میخوام . چون انتخابم اینه وقتی بیکارم با خوردن برای خودم کار ذهنی و مشغله ی ذهنی درست کنم  . چون از آرام بودن خسته شدم . کسل میشم . دنبال یه کار جدید میگردم . 

      چون هنوز به عذا فقط به یه وسیله ای برای سیر شدن نگاه نمیکنم و دلایل دیگه ای براش میارم . 

      خب این مانع رو از سد راه لاغریم بر میدارم . 

      خوردن برای من لذت و تفریح نیست . خوردن برای من فقط و فقط جهت رفع نیاز جسمیه .

      من به خوردن در هنگام سیری علاقه ای ندارم . واقعا علاقه ندارم اصلا با خوردن غذا موقع سیری حال نمیکنم  . پس غذا سرگرمی خوبی نیست . چون تو باهاش مدت زیادی سرگرم نمیشی .

      یکی از دلایلش اینه میخوام خودمو با عداب وجدان خوردن مشغول کنم و یه درگیری ذهنی ایجاد کنم . استاد یه وقتایی فکر می کنم من بیمار روانی ام که از آزار خودم لذت میبرم . 

      خب آخه این چه سرگرمیه . واقعا ذهن چاقمون بیماره ها  . ما در چاقی به جنون رسیدیم واقعا . 

      ولی عشق جنون رو از بین میبره . 

      عشق به خود . من عاشق خودمم چرا باید آزار خودم برام سرگرمی باشه .

      الان این فرمولم پیدا کردم . 

      من دیگه نمیخوام آسیب رسوندن به خودم برام سرگرمی باشه . 

      موقع بیکاری میتونم کاری کنم که لذت ببرم چرا با خوردن غذا موقع سیری به روح و روانم و جسمم آسیب بزنم . 

      من عاشق بدنم هستم . 

      من عاشق روح و جانم هستم .

      من عاشق حال خوبم هستم . 

      من به خاطر خودم دیگه نمیخوام به بدنم آسیب وارد کنم .

      نمیخدرم چون سیرم .

      نمیخورم چون خوردن منو سرگرم نمی کنه .

      نمیخورم چون من لایق عداب وجدان نیستم .

      نمیخورم چون با خوردن بیشتر به بدنم اسیب میزنم . نمیخورم چون با خوردن بیشتر به روح و روانم آسیب میزنم . 

      با رفتارمم به صلح میرسم چون نمیخوام با جنگیدن به خودم اسیب جسمی و روح و روانی بدم .

      نمیخورم چون بدنم نیازی نداره . 

      نمیخورم چون وقت ندارم و دهنم رو در شب برای کار دیگه ای برنامه ریزی کردم . 

      برای خوندن کتاب یا سایتهای مفید مثل اینجا و سایت استاد عباس منش . 

      سرگرمی زیاده . این خودمم که انتخاب می کنم .

      من در مسیر لاعری استمرار و تعهد دارم . پس در این مسیر عاشقانه می مونم و ذهن خودمو برای فایده رسوندن به روح و روان و جسمم برنامه ریزی می کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 0
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 546 کلمه

        با سلام

        من فکر میکنم چند سوال مهم وجود داره که انسان در مورد چاقی باید از خودش بپرسه

        ۱-آیا چاقی خودش  یک رفتار هست یا محصول رفتارهای  ما هست؟

        ۲-آیا چاقی تنها تحت تاثیر رفتارهای ما در مورد غذا خوردن قرار داره ویا اینکه رفتارهای دیگری هم غیر از غذا خوردن هستند که بر روی چاقی و لاغری موثرند؟

        ۳_چه عواملی غیر از غذا خوردن بر روی چاقی و لاغری موثرند و تاثیر این عوامل تا جه اندازه هست؟

        من احساس میکنم همانطور که تمام اتفاقات اطراف ما تحت تاثیر فرکانس درونی ما (احساسات )بوجود میان چاقی هم همینطور ه یعنی چاقی هم یک فرکانس هست که ما در اون قرار گرفتیم در حقیقت هیچکس چاق نیست مگر اینکه در فرکانس چاقی قرار بگیره و سوالی که اینجا مطرح میشه این هست که فرکانس چاقی چی هست؟

        چاقی یک اتفاق هست که نتیجه قرار گرفتن ما در فرکانس مربوط به خودش هست اما سوال اینه که ما چطور در فرکانس چاقی قرار میگیریم؟

        اگر چاقی برای شخصی جز نخواسته های اون فرد هست این پیام وجود داره که یک سری رفتارهای نخواسته و برخلاف فرکانس درونی توسط شخص انجام شده و شخص را وارد فرکانس چاقی کرده به در حقیقت ما تا زمانیکه تمرکزمون بر روی خواسته ها و امواج مثبت باشه گرفتار نخواسته ها و امواج منفی نمیشیم اگر چاقی جزئی ازنخواسته های ما هست باید ببینیم کجاها داریم تمرکزمون را روی نخواسته ها میزاریم. احساسات منفی سرمنشا نخواسته ها در انسان هست پس احساس میکنم برای حل مسئله چاقی نکته مهم این هست که فرکانس های منفی وجودیمون را شناسایی کنیم چرا که سر نخ همانجاست. فرکانس های درونی ما (احساسات ما)افکار و باورهای ما رو شکل میدن و افکار و باورهای ما اتفاقات را رقم میزنند با کنترل احساسات و فرکانس درونیمون میتونیم اتفاقات  و نتایج زندگیمون را کنترل کنیم و در حقیقت می رسیم به فرمول بسیار زیبای اینکه

        احساسات خوب =اتفاقات خوب و

        احساسات بد =،اتفاقات بد

        پس زندگی با احساسات مثبت درمان تمام تعارضات و مشکلات جسمی و روحی ما هست و این اساس رفتار درمانی برای حل مسئله چاقی است. چنانچه بتونیم از غذا خوردن احساس خوب کسب کنیم و احساسات و فرکانس های منفی را در ارتباط با غذا خوردن یا نخوردن حذف کنیم باید نتظر اتفاقات خوبی در این زمینه باشیم.در حقیقت .و من احساس میکنم فرکانس وجود داره که همه در اون فرکانس لاغر هستند و مهم اینه که شخص در فرکانس درونی مورد نظر قرار داشته باشه اونوقت تمام عالم هستی دست به دست هم میدن تا اون فرد به خواسته مورد نظرش (لاغری)برسه و این قانون عالم هستی هست در حقیقت پاسخی که ما از عالم هستی دریافت میکنیم متناسب با فرکانس درونی هست که ما به عالم هستی ارسال میکنیم اگه فرکانس چاقی ارسال کنیم چاق میشیم چه بسا رفتارهایی که حتی در مورد غذا خوردن یا نخوردن نباشه اما  تاییدی بر فرکانس چاقی باشه و چه بسا تصمیمات و انتخابهایی که در زندگی در ظاهر ارتباطی به چاقی و لاغری نباشه اما تاییدی بر فرکانس لاغری باشه منظورم این هست که احساس میکنم در بحث چاقی و لاغری باید قدری عمیق تر نگاه کنیم

        و چون از صحبتهای شما دوست عزیز خیلی لذت میبرم خواستم که این متن را برای شما بفرستم و نظر شما رو بدنم چونکه نظرات شما بسیار خوب و برای من بسیار آموزنده و عالی هست  .با تشکر

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1401/12/06 22:41
          مدت عضویت: 764 روز
          امتیاز کاربر: 12610 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 966 کلمه

          سلام و عرض احترام .

          بله با تمام صحبتهاتون موافقم آسیدمحمد . 

          البته من تازه با موضوع فرکانس و مدار آشنا شدم . یقینا با این قدرت بیانی که شما دارید اطلاعاتی که در این حوزه درک کردید بیشتر از بنده است . 

          بابت ابراز لطفتون سپاسگزارم .

          بله همه ی ما در فرکانس چاقی قرار گرفتیم که چاق شدیم و به نظر من اون چیزی نیست جز احساس چاقی . 

          و احساس چاقی چون ناخواسته ی ماست پس قاعدتا احساس خوبی برای ما نیست . 

          حالا ما باید ببینیم چطور در این احساس یا فرکانس قرار می گیریم . 

          چون نظر بنده رو پرسیدید ضمن تایید تک تک جملات شما در حد دانش خودم تا جاییکه درک کردم عرض می کنم  ما هر چقدر بتونیم  در طول روز کمتر در معرض احساس چاقی قرار بگیریم خب فرکانسمون از مدار چاقی دورتر میشه . 

          خب چطور در معرض احساس چاقی قرار نگیریم ؟ با کنترل ورودیها و تغییر باورها . 

          ورودیها : شنیده ها ، دیده ها ، گفتگوها ،  افکار ، رفتار 

          در مورد چاقی گفت و شنود نکنیم . 

          توجه به چاقی نکنیم و مدام چاقیهای بدنمون رو زیر نظر نگیریم . 

          افکار چاقی که همون گفتگوهای درونی هستند  که  با خودمون مرتبا مرور می کنیم در مورد بزرگ کردن چاقی نباشه و سرزنش و تحقیر و …

          و رفتار . 

          ما کارهایی که بهمون حس چاقی میدن انجام ندیم . 

          اکثر ما انسانهای چاق از پرخوری حس چاقی می گیریم . این به خاطر اینه که سالها پذیرفتیم پرخوری انسان رو چاق می کنه . 

          ما در یکی از درسها آموختیم پرخوری انسان رو چاق نمی کنه . پذیرش این باور باعث میشه ما بعد از پرخوری دچار عذاب وجدان نشیم و ساعتها در فرکانس چاقی باقی نمونیم . اما چون این باور جدید هست و ما سالیان سال با باور قبلی زندگی کردیم بهتره همزمان با تقویت این باور ما  از طریق تمرینهای من اینو نخوردم خودمون رو کمتر در معرض رفتاری قرار بدیم که به ما احساس چاقی میده . در عین حال روی باورهامونم کار کنیم که با این رفتار به صلح برسیم . 

          به نظر من وقتی صحبت  از خوردن و نخوردن میشه ما با دو سری اطلاعات روبرو میشیم . یکی باورهای ما در مورد خوردن و نخوردن و دیگری رفتار ما در مورد خوردن و نخوردن . 

          رفتار پرخوری ما با باور (پرخوری چاق می کنه ) همراه شده که چاقمون کرده . 

          وقتی ما همزمان هم روی رفتار کار کنیم و هم روی باور یقینا این ترکیب ،  محصول مطمئن تری در لاغری به ما میده تا اینکه فقط روی باور یا فقط روی رفتار کار کنیم . 

          از نظر من لاغری با ذهن از این نظر کامل و جامع هست که هم روی سطح رفتار کار می کنه و کم کم عادات جدید و لذتبخش بهمون اضافه می کنه و هم روی باورها کار می کنه تا کلا احساس چاقی  رو کمتر در خودمون ایجاد کنیم و برآیند همه ی این  ها میشه محصول بی نظیر لاغری . 

          وگرنه که اگر کسی به طور کامل فقط از طریق فکرش عمل کنه هم خیلی راحت به لاغری میرسه . شاهدشم این همه انسانی که خیلی خوب و راحت میخورن اما چون این خوردنها رو با چاقی برابر نمیدونند و از طرف دیگه به فرمایش شما باورهای دیگه ای هم به جز خوردن  در مورد چاقی ندارن کلا ذهنیت صحیحی دارن و همیشه هم لاغرن . اما همین افراد چون دارن در این اجتماع زندگی می کنند به هر دلیلی مثل  بالا رفتن سن ، مثل مصرف دارو یا بیماریهای مختلف یا هر چیز دیگه ای ممکنه در معرض فرکانس چاقی قرار بگیرند و حالا اونا هم که لاغری با ذهن رو یاد نگرفتن . برای همین  طبق اطلاعات دریافتی از اطرافیان که رژیم بگیر و ورزش کن کم کم باور می کنند خوردن و بی تحرکی انسان رو چاق می کنه برای همین در دور باطل چاقی قدم میزارن و به دلیل اینکه خوردن رو برابر چاقی می دونند حالا دیگه هر چی بخورن براشون چاق شدن محسوب میشه و چون عادت به پرخوری دارن پس بیشتر خوردن براشون برابره با بیشتر چاق شدن . 

          البته  هستن لاغرهایی که باورشون اونقدر محکم هست که بازم گرفتار چنین باورهایی نشن و حتی در شرایط مختلف بازم باور خودشون رو حفظ کردن 

          ولی من خودم به شخصه فعلا و در شرایط فعلی که اضافه وزن بالایی دارم و هنوز کلی باور چاقی دارم ترجیح میدم علاوه بر باورها روی رفتار خودمم تمرکز کنم که بهم حس لاغری بیشتری بده . 

          حالا به فرمایش شما نه فقط رفتار غذایی بلکه مجموعه رفتارها .

           هر چیزی که به من حس چاقی میده رو انجام نمیدم و همزمان هم روی باورش کار می کنم که اصلا این باور رو از چاقی جدا کنم که در من حس چاقی ایجاد نکنه . 

          چون بازم در تایید صحبت شما چاقی فقط رفتارهای غذایی نیست . مجموعه ای از رفتارهای مختلف که در ما حس چاقی ایجاد می کنه . 

          ولی باورهای مربوط به خوردن در ذهن اکثر انسانهای چاق خیلی فعاله . چون باور عمومی در این مورد 

           (خوردن = چاقی 

          پرخوری = چاقی ) هست و این فرمول خیلی پررنگ تر از فرمولهای دیگه است . 

          من خودم به شخصه ترجیح میدم هم از طریق افکار و هم از طریق مجموعه رفتارها (چه رفتارهای غذایی و چه رفتارهای غیر غذایی که در من حس چاقی تولید می کنه ) در خودم فرکانس چاقی تولید نکنم و وقتی پارازیتهای چاقی رو خاموش کنیم ؛ کم کم  فرکانس اصلی بدن و ذهن در وجودمون خودبه خود  شنیده میشه  چون فرکانس اصلی جسم و ذهن ما لاغری هست  و ما چاقی رو بعدها یاد گرفتیم وگرنه اصل آفرینش ما لاغری هست . پس فرکانس اصلیمون لاغریه و فقط کافیه افکار و باورها و رفتاری رو انتخاب کنیم که پارازیت یا فرکانس چاقی در ما ایجاد نکنه  تا طبیعت بدن به صورت عادی و طبیعی خودش که همون لاغریه در ما جاری و ساری بشه . 

          ببخشید خیلی طولانی نوشتم . 

          بازم ممنون از ابراز لطف شما .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/29 01:56
      مدت عضویت: 744 روز
      امتیاز کاربر: 57316 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 337 کلمه

      سلامشب عید مبعث بر شما مبارک باشه

      افراد چاق دو گروه هستن در یی مسیر یی سریی دوست دارن لاغر شن ولی سریی عاشق لاغریی فرق بین دوست داشتن 

      از نظر من به این شکله کسی که فقط دوست داره لا غر شه اینطوری عمل میکنه یی کم رژیم یی کم و رزش یی کم دادو خلاصه ا  هر روش ازهر مدل هرکدام یی کم چون بی نتیجه بوده زود خسته دلسرد میشن ادامه دادن 

      زود کوتاه میان کم میارن وزمان زود  میخوان بع نتیجه برسن 

      ولی افردا عاشق 

      همه همه درطولانی مدت انجام میشه زمانی زیادیی در همون رژیمها وهمون وررزشهای سپری میکنن وقت میزارن برای نتیجه ولی چون مسیر اشتباه ونتیجه نمگیرن دنبال یی روش دیگه میگردن حتی اگه تویی همون دروها هم به اونها صدمه زده ولی با  با فانوس دنبال یی راه دیگه هستن ونمیکن بی خیال لاغریی ببوسن کنا بزارن.

      با اینکه من خودم عاشق میدونستم ولی با این توضیحات که شمادادی درخودم این عشق دیدم بود ولی قویتر شدن ابن باور که من لاغریی رو باعشق همراه کردم ونتیجه میگیرم انشالله منزمام میزارم ازخوابم میزنم ازکار خونه میزنم اولین  اولویت من برنامه گام اون اوزه باید دقیق انجامبدم فایل تغییر عادتهای رو انجامبدم بعدمیرم سراغ کارخونه لا به لاش  تکرارفایل فبلی خلاصه خیلی زمان میزارم عشق بایدباورکرد نه فقط خواست ختی صدمه عشقم باید کشید 

      حرف هاو خارهای مسیر  روبه جون خرید ولی دل سردنشود .من با خوندن متن قبل فایل به خودم گفتم این فرد چقدرحسش وحالش خرابه چون ار ابن دوره یی چیزی دیگه میخواسته حسس از این دوره کامل متوجه نشده نظر خودشو انجام داده  میخواسته نتیجه بگیره  اگه کارهای رفتار وعمل کرودما بافرمولها لاغریی هم هنگ بود که ما دچا اضافه وزن نمی شدیم این فردمثل مسافریی ماشین عمل کرده

       راننده بهش گفته کمربندی ایمنیی بند ولی این فرد  کمربن نبسته درمسیر با دست اندار دچار مشکل شده ازراننداه انتظارداره چرا اون سالم به مقصد نرسیده تا توباید یی گوشته در ویی گوشته دروازه باشه هر کیه حرفی زد تا تورواز میسربیرون کنه ازخدا وند بخواه که کمکت کنه تانتیجه خدواند پشت پناهت همه باشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 469 کلمه

               “به نام خداوند هستی بخش و مهربان ”

      درود به دوستان عزیز و استاد گرامی ؛ 

      گام چهلم : عاشق لاغر شدن باشید ؛

      خدای عزیز و مهربانم از تو تشکر می کنم که مرا یاری دادی تا بتوانم امروز ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ گام چهلم را بردارم . “عاشق لاغر شدن باشید . ” یک جمله ی به ظاهر ساده و پیش پا افتاده به نظر می آید اما اگر عمیق تر فکر کنیم و به آن بیندیشیم متوجه می شویم که جمله ای زیبا ، کاربردی و تاثیر گذار است.چرا ؟! چون به این موضوع اشاره می کند که اگر من در مسیر لاغر شدن قرار گرفته ام تنها به این دلیل که من دوست دارم و می خواهم لاغر شوم دلیل بر موفقیت من در این مسیر نمی باشد به این دلیل که درست است مسیر لاغری با ذهن مسیری صحیح و ساده و راحت است اما در طول مسیر احتمال تغییر شرایط جوی آن وجود دارد یعنی ممکن است من با اظهار نظر اطرافیان در مورد وضعیت جسمی ام دلسرد شوم و از ادامه ی راه مایوس شوم و یا اینکه نجواهای ذهنی من بعد از مدتی در مسیر بودن ، با قدرت بیشتری شروع به فعالیت خود کنند که این دیگه چه روشی است که تا حالا نتیجه ای را که می خواستی به دست نیاورده ای ،تو داری با این کار خودت را گول میزنی و به لاغری نمیرسی و خیلی حرف ها ی دیگر که می توانند به راحتی من را از ادامه ی مسیر منصرف کنند اگر تنها لاغری را دوست داشته باشم اما اگر من واقعا و با تمام وجودم عاشق لاغری و متناسب شدن باشم هیچ یک از این موارد و موردهای دیگر نمی توانند من را از ادامه ی مسیر ی که عاشق آن هستم دلسرد و منصرف کنند. می توانم برای تفهیم این موضوع مثالی بیاورم : مثلا خود من که بچه هایم را دوست دارم و عاشق آنها هستم حتی اگر آنها کار بدی انجام بدهند و یا موجب رنجش من شوند باز هم من آنها را عاشقانه دوست دارم و از حمایت و دوست داشتن آنها هرگز دست نمی کشم و هر مورد دیگری نیز این قدرت را ندارد که مرا از این کار باز دارد چون من عاشق آنها هستم و خواهم بود.دقیقا این مثال را نیز می توانیم به هر کاری که واقعا عاشق انجام آن باشیم تعمیم دهیم من جمله لاغری .و وقتی که من با تمام وجودم در هر شرایطی به مسیر خود ادامه میدهم و در این راه استمرار دارم نشان از این است که من عاشق لاغر شدن هستم و حتما به نتیجه ی دلخواه خودم خواهم رسید شاید از لحاظ زمانی طول بکشد و طولانی شود ولی این مهم است که من در حال یادگیری صحیح لاغری هستم و بالاخره به آن دست پیدا خواهم کرد.

      “ یا حق”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 55 کلمه

      با سلام 

      یه مثال دیگه برای این موضوع،به ذهن من رسید عشق حتی در موارد انسان به انسان هست حتی اگه به عاشق واقعی صدبار جواب نه بدند بارم دست از عشق خودش بر نمیداره حتی اگه بارها نا امید بشه، وچقدر این فایل جالب بود باید عاشق لاغری بود تا دربرابر هر ناملایماتی، کوتاه نیایم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Sara
      1401/09/10 08:19
      مدت عضویت: 852 روز
      امتیاز کاربر: 7704 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 190 کلمه

      با سلام خدمت همگی. در مورد اینکه آیا لاغر شدن رو دوست دارم یا عاشقشم باید بگم که اضافه وزن من از دوره ی  بلوغ شروع شد و تا آلان که ۳۸ سالمه بارها و بارها روش‌های مختلف رژیم های طولانی ورزش دم نوش دارو و کمربند گن دستگاه های ورزشی کمر بند ویبره دار و ….رو استفاده کردم تا به تناسب اندام برسم.هر کس منو میشناسه  می‌دونه و میگه چه اراده ی قوی داری ما هربار میبینیمت داری سرسختانه برای داشتن تناسب اندام تلاش میکنی.جالبه که حتی برادر زاده ی ۱۰ سالم یه سری که اومد خونمون بهم گفت عمه من هربار که تورو دیدم رو دوچرخه ثابت بودی. ۳ سال تمام‌ رژیممو حفظ کردم. در واقع ۳ سال تمام همیشه گرسنه بودم. با تلاش به وزن ایده آل می‌رسیدم اما چون مسیر درست نبود باز به وزن اوليه برمی‌گشتم. از خيلی از غذاها و تنقلات میگزشتم. سرسختانه و با اراده ی خیلی بالا. ولی حتی به انداز   یک صدم تلاشم هم جواب دائمی نمی‌گرفتم. این بار با هدایت خداوند در این مسیر زیبا قرار گرفتم تا به آنچه لیاقتشو دارم و عاشقشم برسم.با تشکر از استاد گرامی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mkhnilofar@gmail.com
      1401/06/30 17:00
      مدت عضویت: 1139 روز
      امتیاز کاربر: 4901 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 115 کلمه

      سلام به دوستان هم مسیر و استاد مهربان 

      اینبار که با این فایل گوش دادم فهمیدم تا الان عاشق لاغری نبودم قبلا فکر میکردم عاشق لاغری یعنی ادامه دادن خوب منم ادامه میدادم ولی مثل مورد توی متن تمام اون باورهای منفی رو داشتم وجالبه کم منم مثل ایشون وقتی تو دوره شرکت کردم چاق تر شدم اینم بهم ثابت کرد جسم همه آدما مثل همه و باورهاشون وبرنامه نویسیشون باعث تغییرشون میشه الان میدونم کسی که عاشق لاغریه هر بار باور منفی اومد به خودش میگه این فقط یه جمله منفی که من باورش کردم و تبدیلش کردم به برنامه نویسی جسمم عاشق لاغری بودن امید داشتن به لاغر شدن نیست ایمان داشتن به لاغریه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/06/10 20:31
      مدت عضویت: 1722 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 278 کلمه

      به نام خدا 

      خودم که فکر میکنم منم عاشق لاغری بودم من تحت فشار شدید حرفهای خواهرم که هرموقع منو میدید میگفت تو خیلی بد چاق میشی . مامان این چرا اینطوری شد و فلان و.‌‌و من بااینکه تازه وارد دوره شده بودم تو دلم میگفتم بالاخره منم نتیجه میگیرم اینو میبینی .

      وموقع غذا خوردن اکثر اوقات دعوام میشد ولی من سکوت میکردم .

      بارها چشمم به شگمم میافتاد میدیدم تکون نمیخوره اما امیدوار بودم . 

      خواهرزادم بهم میگفت بیا زیردست من . تمریناتی که بهت میگم رو انجام بده لاغرمیشی . ولی من راه خودم رو میرفتم .

      حواسم به مسیری بود که میرفتم .

      استاد که دیگه هرچالشی که قراربود باهاش برخورد کنیم میگفت و گوشزد میکرد .

      نجواهای شیطانی که مثل بارون میومد اما من فقط ادامه دادم .

      مثل یه فرد عاشق پیشه که هرکاری میکنه تا به عشقش برسه من همون طور ادامه دادم و البته خیلی برام جالب بود که باقدرت ذهن میشه چه کارهایی کرد و خداوند ما رو به چه نیرویی مجهز کرد .

      یک عمر شنیدیم وداریم میشنویم که کم تحرکی وپشت میز نشینی بابت چاقی هست و الان داریم میشنویم همش پوچ و بی اساس هست . 

      واین حرفها برام خیلی تازه وجالب بود ویه جورایی خاستم ببینم واقعیت داره یا نه . البته مطمن بودم این راه درسته وفقط میخاستم تجربه شیرینش رو با ذهن خودم بچشم ..

      و این طرز فکر ومسیر و قدرت ذهن خودم رو امتحان کنم .

      و چقدر خوب بود والان چقدر از خودم تشکرمیکنم که به این مسیر اعتماد کردم و مزه متناسب شدن رو دارم میچشم .

      واقعن این مسیر عاشقی میخاد که تا آخرش بریم .و مثل عاشق پروپاقرص پاش وایستیم و طعم متناسب شدن رو به خودمان هدیه بدهیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghaderianashmill@gmail.com
      1401/06/05 12:38
      مدت عضویت: 1101 روز
      امتیاز کاربر: 59600 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 326 کلمه

      سلام استاد گرامی و دوستان هم مسیر 

      خیلی عالی بود فایلتون 

      ممنونم 

      من عاشق لاغر شدن هستم 

      تو این چند سال که اضافه وزن داشتم ثابت کردم که عاشق لاغر شدن هستم چون وقتی تصمیم گرفتم رژیم بگیرم واقعا پیگیر بودم و به درستی انجامش دادم و لاغر هم شدم اما چون مسیر اشتباه بوده بازم اضافه وزن برگشته،

      وقتی تصمیم گرفتم ورزش کنم خیلی منظم و دقیق انجامش دادم و لاغر هم شدم اما چون مسیر اشتباه بوده دوباره اضافه وزن برگشته،

      پس اینها نشونه عاشق بودن من است .

      و الان که از ۵بهمن ماه  ۱۴۰۰ هدایت شدم به این مسیر واقعا پیگیر بودم و از فایلهای رایگان استفاده کردم ،نتایج عالی در زمینه ترس از غذا خوردن ، حرص و ولع و احساس آرامش داشتن داشتم و از اینکه چاقی متوقف شده مطمئن هستم ،

      اما شده بعضی روزها بخاطر اولویت دادن کارهای دیگه نتونستم فایل گوش بدم ،

      ان شاالله منظم تر خواهم بود تا با این عشق واقعی به لاغری هم برسم .

      من با لاغر شدن به آرامشی میرسم که در هیچ حالت دیگری به این حد از آرامش نمی رسم ،

      من میخواهم لاغر شوم چون از برداشتن این همه وزن اضافی خسته شدم،

      اگر لاغر بشم سبک و سریع کارهام رو انجام میدم ، با دخترم با خیال راحت بازی میکنم،دیگه پا درد و کمر درد ندارم ، خیلی اندام زیباتر و خوش استیل تری خواهم داشت ،از نظر همسرم هم زیباتر میشم ،

      هر لباس،شلوار و مانتویی که بنظرم خوشکله ، سایز من هم دارند، هر رنگی بخوام می‌پوشم دیگه نمیگم مشکی لاغر نشون میده اون رو میخرم ،

      وقتی من لاغر شدم کسایی که دوستشون دارم  راحت به حرفام توجه میکنند و میتونم راهنمایی شون کنم تا لاغر بشن ،دیگه وقتی جایی غذایی میخورم نگران نگاه دیگران نیستم چون تناسب اندام دارم و نمیگن شاید زیاد میخوره:)

      دیگه نگران پیری نیستم چون همیشه اونهایی که لاغرند دوران پیری هم بهتر زندگی میکنند و باعث اذیت اطرافیانشان نیستند و خودشان مسئولیت کارهایشان را به عهده می گیرند.

      با سپاس فراوان از  استاد ارجمند 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1401/05/09 20:21
      مدت عضویت: 1468 روز
      امتیاز کاربر: 6712 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 496 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست💖💖💖🌹🌹🌹

      سلام 🙋

      مسیر لاغری من : گام چهلم : برای لاغر شدن باید عاشق باشید 🌹🤗

      بعد از خوندن متن این قسمت و گوش دادن به فایل نشستم کلی با خودم فکر کردم که من دوست دار لاغری هستم و یا عاشق آن🤔🧐 خب چاقی من بعد از ازدواج شروع شد اوایل از چاق شدن و پر شدن بدنم خیلیم بدم نمی یومد ولی با بارداری و زایمان که وزنم کم کم بیشتر و بیشتر میشد و زمانی که لباسام برام تنگ شدند و مجبور بودم که مثل پیرزنا لباسای زشت و گشاد و ترجیحا رنگهای تیره بپوشم دیگه اصلا از چاقیم خوشم که نمی یومد هیچ حتی ازش متنفر بودم ولی من هیچ وقت با چاقیم کنار نیومدم و همیشه به دنبال راهی برای رهایی از چاقی و اضافه وزنم بودم و از انواع و اقسام روشها ورزش ، پیاده روی ، باشگاه ، رقص ، قرص و پودرهای زهر ماری لاغری ، انواع دمنوش های گیاهی و عرقیات تلخ و بدمزه ، گن های تنگ و عذاب آور رژیم های لاغری ….. استفاده می کردم . 😬😔🥺

      خب انجام این کارها یعنی چی ؟ مگر نه اینکه اگه من عاشق رسیدن به لاغری نبودم هیچ کدوم از این کارها رو انجام نمی‌دادم پس من عاشق رسیدن به لاغری بودم که چشمام و می بستم و اون پودرها و دمنوش و عرقیات زهر ماری رو سر میکشیدم .من افراد چاق زیادی رو اطرافم میشناسم که با چاقی شون کنار اومدن و هیچ کاری هم برای اضافه وزن شون انجام نمی دن و زیاد شنیدم که میگن قسمت و اقبال مون این بوده و خداوند خواسته که ما چاق باشیم 🥺😔

      ولی من هیچ وقت نپذیرفتم که من باید تا آخر عمرم چاق بمونم چرا باور داشتم که چاقیم ارثیه و اینم از افراد خونواده م یاد گرفته بودم ولی همیشه با خودم می‌گفتم خب درسته که چاقیم ارثیه ولی با ورزش و باشگاه و پیاده‌روی و روش های دیگه میتونم جلوی بیشتر چاق شدنم و بگیرم یعنی حداقل یک کاری انجام میدادم و بیکار نمی نشستم و به خودم اجازه نمی‌دادم که دست روی دست بزارم و چاقی به من غلبه داشته باشه ، زمانی که بچه شیر خواره مو میزاشتم و با وجود اینکه تازه سزارین شده بودم میرفتم پیاده روی خب یعنی من عشق داشتن اندام متناسب و داشتم و خیلی کارهای دیگه که واسه کاهش وزنم انجام میدادم👏👏👏 و همچنین از زمانی که به این مسیر زیبا هدایت شدم دیگه دنیام عوض شده خودمو موظف می‌دونم که هر روز یک سر به سایت بزنم و از مطالب ارزشمند سایت تناسب فکری استفاده کنم همین که من بعضی از مواقع که سرم شلوغ و کار دارم عوضش شبش تا نزدیک صبح بیدار میمونم و تمرینم و انجام میدم و ارسال میکنم یعنی من عاشق لاغری هستم اصلا سر زدن به سایت جزع کارهای مهم و علاقه مند من محسوب میشه .🌹

      لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست❤️

      با تشکر از زحمات استاد گرامی 🙏🙏🙏

      با آرزوی بهترین ها برای خودم و همه دوستان 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1401/05/02 20:59
      مدت عضویت: 1462 روز
      امتیاز کاربر: 16883 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 236 کلمه

      سلام 

      وقتی این فایل را گوش کردم فورا من بر گشتم به خودم که چه کارهایی برای لاغر شدن انجام دادم هم سخت هم آسان چه غذاهایی که دوست داشتمو نخوردم همش تو رژیم بودم تو مهمانی،تو عروسی ، تو خونه ،مسافرت فقط نگاه میکردم و حرس میخوردم این از خوردنم بود از ورزش که هم باشگاه هم خونه سر کار بودم بچه کوچک داشتم چه درد سری باشگاه میرفتم یه مقداری وسایل هم خریده بودم تو خونه هم ورزش میکردم با این وجود همش میگفتم تو عرزه نداری لاغر بشی و چقدر بدو بیراه به خودمو هیکلم و خدا و همه میگفتم اما ول کن هم نبودم باز میرفتم سراغ یه برنامه دیگه و من وقتی این فایلها را گوش می‌کنم متوجه میشم که من بی عرزه نبودم بلکه عاشق لاغری بودم که با هر روشی و هر،طوری میخواستم لاغر شوم سایزم کم بشه کمرم باریک بشه شکم و پهلو نداشته باشم بله من عاشق لاغری هستم که به لطف خدای مهربان هدایت شدم به این سایت و دارم لاغری را یاد می گیرم و خدا را شکر نتیجه خوب هم دیدم و من تو این مسیر دیگه اصلا رها نمیکنم من اون مسیرهای اشتباه را که قبلا میرفتم و نتیجه ای نداشت رها نکردم تا قبل این مسیر 

      الان که دیگه میدونم مسیرم درسته هدایت خداونده که من الان اینجام و مینویسم هرگز ،هرگز رها نمیکنم و تا آخر عمرم ادامه میدم ‌

      ممنونم استاد روشن عزیز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1401/04/16 12:46
      مدت عضویت: 1468 روز
      امتیاز کاربر: 6712 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 426 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست❤️❤️❤️🌹🌹🌹
      سلام🙋
      مسیر لاغری من : گام چهلم _ برای لاغر شدن باید عاشق باشید🌹
      اول از هرچیز باید بگم که از شنیدن حرفای استاد لذت بردم بعد نشستم با خودم فکر کردم ببینم دوست دار لاغریم یا عاشق لاغریم بله من عاشق لاغری هستم اگه نبودم که از روشهای مختلف برای لاغر شدن استفاده نمی‌کردم و یا بلا فاصله بعد از زایمان بچه شیر خواره مو نمیگذاشتم و به عشق لاغرشدن نمی‌رفتم پیاده روی های طولانی مدت ، چه قدر تو خونه آهنگ میزاشتم و ورزش و رقص انجام میدادم تا خیس عرق شوم به خیال اینکه دارم چربی‌ها مو میسوزونم با اینکه از عرق کردن متنفرم ، چقدر هزینه بابت عرقیات گیاهی و پودر و دمنوش پرداخت کردم ،یادمه هر جا که میرفتم دمنوش هامو همراه خودم میبردم وقبل از وعده های غذایی میخوردم تا اشتها و میلم به مواد غذایی کم بشه و یا اون پودرهای زهر ماری رو که باید تو آب ولرم حل میکردم چشمامو میبستم و سر میکشیدم  …. خدا رو شکر که با هدایتم به این مسیر زیبا از همه اون رنج و سختی‌ها رها شدم پس اگر عاشق لاغری نبودم هیچ کدوم از این کارها رو انجام نمی‌دادم و با چاقیم کنار میومدم و بی خیال لاغری میشدم ولی من هیچ وقت چاقی مو نپذیرفتم و همیشه به دنبال راهی برای خلاصی از چاقی و اضافه وزنم بودم و هیچ وقت جا نزدم و زمانی هم که به این مسیر زیبا هدایت شدم همیشه در مسیر بودم وسعی کردم که آموزش ها مو در زندگیم تبدیل به عمل کنم و خدا رو شکر نه تنها در زمینه لاغری بلکه در همه‌ی جنبه های مختلف زندگیم تا حدودی دارم نتیجه میگیریم و مطمئنم که با ادامه دادن نتایج بیشتری میگیرم این روش نه سختی و رنج داره نه فشار و محدودیت هر چه هست لذت و شادی و آرامشه پس چرا باید جا بزنم و رها کنم من که در این مسیر جز آرامش و لذت چیزی ندیدم خدایا شکرت که با این روش و این مسیر آشنام کردی من لیاقت داشتن آرامش و و همه‌ی چیزهای خوب که من از آن آگاه نیستم و فقط تو میدانی و داشتن تناسب فکری و جسمی را دارم و همه ی خواسته های منطقی مو به خداوند دانا و زمان بندی الهی میسپارم و با انها زندگی می‌کنم انگار که همین الان اونا رو دارم تا در زندگی واقعی من دیده بشن ان شاالله 🌹

      لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست اگه راه شو بلد باشیم🌹

      با تشکر از زحمات استاد گرامی🙏🙏🙏🌹🌹🌹

      با آرزوی بهترین ها برای خودم و همه 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 755 کلمه

      سلام خدمت خانواده عزیز تناسب فکری✋️🌹

      واستاد عزیز عطارروشن 💐🙏

      خداروشکر که در مسیر لاغری با ذهن این گام را هم برداشتم چهل روز از همراهی من با این سایت خوب میگذره و با تمام اتفاق هایی که در این مدت کوتاه در زندگی من افتاده ولی حتی یک روز هم از مسیر غافل نشدم

       و با خوندن متن بالای فایل و گوش دادن فایل استاد اتفاقاً خوشحال شدم که فقط من نیستم که در این مسیر دچار افکار منفی، نجواهای ناامید کننده ،و یا انرژی های بد میشم که قطعاً از همون بخش ضعیف شده چاق ذهن من میاد که داره دست و پا میزنه برای این که فراموشش نکنم.

       بله همه ما قطعاً در این مسیر دچار لغزش هایی میشیم و یک روز هایی که دچار پرخوری می شیم حتی یک روزهایی ناامید میشیم ولی قطعا هدف وقتی بزرگ باشه و انگیزه برای رسیدن به هدف هیچ وقت به طور کامل ناامید میشیم .

      و همیشه طبق معمول با دیدن فایلها و گوش دادن و تمرین کردن دوباره برمیگردی به مسیر اصلی بود من خودم توی این مدتی که گذشت یک هفته عقب موندم از تمرین‌ها  به خاطر مسائلی که داشتم به خاطر جابجایی منزلی که داشتم ولی اصلا نذاشتم که از یادم بره حتی روزهایی که به سختی می تونستم یک جا باز بکنم برای فکر کردن به لاغری ۵ دقیقه حتی شده ۵ دقیقه فایل استاد رو گوش کردم 

       امروز که روز چهل و یکم حضور من در این سایته سعی کردم یک هفته گذشته باقی مانده ام رو که عقب مونده بودم جبران کنم و به گام چهل و یکم برسم 

      دوستان شاید این جمله طلایی رو شنیده باشین که میگن: 💞

      اگر یک تمرین رو ۲۱ روز انجام بدی بعد از اون میشه عادت💞 

       می خوام رو به دوستان بگم که اگر بتوانید یک ماه با این مسیر همراه باشید قطعاً رها کردن مسیر سخت تره تا ادامه دادانش.

      خداروشکر با تمام مسائلی که پیش میاد با تمامِ روزمرگی هایی که داریم ما خانم ها به علت دوره قاعدگی که وجود داره همیشه شنیده بودیم که تو دوره قاعدگی بدن نیاز به کربوهیدرات داره و تمایلات به خوردن شیرینی برنج وبعضی از مواد غذایی بیشتر میشه من ماه اولیه که هم مسیری دوره  هستم و به  قاعدگی رسیدم یکی دو روز دچار چنین مسئله‌ای شدم و احساس میکردم تمایل به خوردن شیرینی و اینا زیاد شده ولی بعد از گذشتن یک روز احساس کردم که نه .

      ذهن من قوی ترعمل میکنه و دیگه بعد از از همراه شدن در این مسیر یاد گرفتم 💪

      که چیزی قوی تر از تصمیم خودم نیست 

      هیچ چیزی قوی تر از قدرت ذهن من نیست 

      واقعاً بعد از این مدتی که گذشته یه سری عادت ها در من شکل گرفته مثل اینکه

      🌹 هر چیزی را باور نمیکنم 🌹به هر خبری توجه نمیکنم هر مسئله ای که راجع به تبلیغات لاغری باشه رو من تاثیر نمیزاره 🌹خیلی جالب دیگه شوخی اطرافیان حتی با شوخی های کوچیک همسرم برام بی اهمیت شده و دیگه سدی ساختم جلوی افکارمنفی کلمات منفی اخبار منفی و هر چیزی که بار و حال بد رو برای من میاره گذاشتم پشت اون سد و بهش اجازه ورود به مغز و ذهنم رو نمیدم 

      به خودم افتخار می کنم💪 منی که هر روز دور از چشم دیگران روی ترازو می رفتم و خودم رو میکشیدم الان هر روز ترازو کنارم ولی چهل روزه که حتی فکرشم به ذهن من می خوام برم روی ترازو ببینم سایز کم کردم یا نه😉

       اصلا هم منتظر اینکه بقیه بخوان به من بگن لاغر شدی و یا چاق شدی نیستم چون همونطور که اگه به من بگن لاغر شدی و رو من تاثیر بزاره حتماً از اینکه بگن چاق شدی ناراحت میشم  .

      صمیم گرفتم که ورودی های ذهن مو کلا محدود کنم به خواسته ام و دریافتی های ذهنم فقط فایلهای استاد ،تمرین ها و هر چیز انگیزشی برای رسیدن به هدف اصلی باشه 

      دیگه اصلا زمان مهم نیست اصلاً چه جوری رسیدن به هدف مهم نیست فقط مهم اینه که من در این مسیر حضور دارم و مصمم هستم و خسته نمیشم و اشتیاق اول اگه یک روزی احساس می کنم که حوصله ندارم اولین و دومین فایلهای استاد راجع به لاغری با ذهن همیشه کمک کننده است به دوستان توصیه می کنم هر جای مسیر احساس ضعف کردن یادشون میره که هدف چیه انگیزه دست ازدست میدن به فایل اول و دوم استاد مراجعه کنند و با دقت دوباره گوش کنند مطمئنم که حالشون خوب میشه چون خودم این کارو می کنم ممنونم از استاد عزیز از خانواده عزیز تناسب فکری در پناه خدا💐💐 امیدوارم که همگی به هدف طلایی خودمون تناسب فکری تناسب ذهنی تناسب جسمی برسیم خداروشکر🤲🤲🤲❤️❤️❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/10/19 12:11
      مدت عضویت: 1987 روز
      امتیاز کاربر: 6383 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 538 کلمه

      سلام

      در مورد نوشته های متن و نطر اون هنرجو باید بگم من هم خیلی وقتا این اتفاق برام میفتاد چون فقط دنبال لاغری بودم فقط اون هدف برام مهم بود و چون عجله داشتم هی از مسیر خارج میشدم، من هم دوساله عضو سایتم ولی آیا شخصیتم تغییر کرد؟؟ میدونین منم اول قدرت و به دوره داده بودم خب درکمم اوایل از مسایل ذهنی زیاد نبود برای همین تغییر آنچنانی نداشتم ولی میدونستم ایراد از خودمه نگاه به اون دوتا خانومی میکردم تو آلبوم شگفتی ازان که در عرض 6 ماه انقدر متناسب شده بودند ولی من دایم در حال لیز خوردن بودم، وقتی به گذشتم نگاه میکنم میبینم اون زمانهایی که من تا تهش میزفتم و سایزم 36 میشد من عاشق لاغری بودم، تولد بود من باید قبلش باشگامو میرفتم، ماه رمضون بود من باید باشگامو میرفتم دورهمی بود من تحت هیچ شرایطی پرخوری نمیکردم برای همین انقدر عالی نتیجه میگرفتم ولی چون مسیرم اشتباه بود کم کم دوباره چاق میشدم، من اون زمان واقعا عاشق لاغری بودم، ولی تو این مسیر اون عاشقی لازم و نداشتم، فقط خسته بودم از اضافه وزنم و میخواستم از شرش راحت شم واسه اینه بعد دوسال اونجایی که باید نیستم در صورتیکه میتونستم بهترین اندام و داشته باشم، این مسیر که خیلی آسون تر از مسیرهای قبلیمه، چرا دروغ بگم من عاشق شیزینی بودم نه لاغری با ذهن من عاشق غذاهای دلخواهم بودم نه لاغری با ذهن من عاشق دورهمی با خانوادم و خوردن هاش بودم نه لاغری با ذهن عاشق هرچی باشی همون سمتی کشیده میشی دلیل این همه لیز خوردنم همینه، هیچ غذا و دسری خوشمزه تر از لاغری نیست واقعا،تو یه ویدیویی از آقای باب پراکتور دیدم به جوونی گفتن تو اگه بتونی جسمت و تغییر بدی میتونی از پس هر کار دیگه ای بر بیای، اون چاق بود و چاقیش رو مخش بود ذهنش گفت الان گول نداری بری باشگاه الان خانواده داری و باید وقتت و بیشتر برا کار بزاری و….  ولی گفت باید انجامش بدم با همین وسایل توی پارک و دویدن خودش رو از یک فرد چاق به فردی با بدن کاملا خوش فرم و متناسب تبدیل کرد و با خودش گفت وقتی از پس این کار بر بیام دیگه هرکاری رو مستونم انجام بدم، دیدم این خود من هستم انقدر چاقی و اضافه وزن برام مانع در ذهنمه که هر کاری بخوام بکنم این اضافه وزن سریع یادم میاد و میبینم این برام مهمتر از هر کاریه، واسه همین گفتم آقا من نه میخوام پولدار بشم نه میخوام ببینم قوانین جهان هستی چیه اصلا ولشکن من تو همین سایت هرچی که قراره بشنوم و میشنوم چون غیر از لاغری نکات مهم زندگی و همون قوانین جهان گفته میشه، اگه از همون اول تمرکزم و میدادم به این دوره الان در جایگاه خیلی بهتری قرار داشتم، ولی من با همه اشتباهاتم هیچوقت نشده بگم این فایلها مشکل دارن میدونستم مشکل در عملکرد خودمه، باید از خودم شروع کنم، باید عاشق لاغری باشم نه غذاها، باید الویت زندگیم درست عمل کردن به فایلها بشه، هرچی بخوام تو همین سایت پیدا میشه این و از ته دلم میگم، باید قبل هر غذا بپرم من عاشق لاغری هستم یا عاشق این غذا، تا تکلیفم با خودم معلوم بشه. 

      بازم یه فایل عالی دیگه، ممنونم ازتون استاد عزیزم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/09/30 08:56
      مدت عضویت: 1604 روز
      امتیاز کاربر: 13206 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,250 کلمه

      سلاممم

      کسی که عاشق لاغر شدنه حتی اگه توی دست انداز هم بیوفته ، پایین بره ، زمین بخوره ، مسخرش کنن ، بیوفته توی چاه ، در حال غرق شدن باشه و غیره بازم دست بر نمیداره از عشق ورزیدن به هدفش . خیلی آدما رو دیدم که خیلی سختی کشیدن خودم هم وقتی در سختی هستم و دارم برای چیزی که دوست دارم تلاش میکنم ممکنه از دست آدمای دیگه و شرایط و… عصبی بشم ولی هیچ وقت نشده که به هدفم ناسزا بگم یعنی حاضرم هر چیزی اتفاق بیوفته ولی من به هدف خودم برسم و مهم نیست برام اگه واقعا همه چیز خراب بشه . تا وقتی که زنده هستم و نفس میکشم میتونم یکی یکی خرابه هایی که افتاده روی سرم رو بر دارم و یه خونه ی جدید بسازم. 

      توی فایل گفتید برداشتن موانع از سر راهمون خیلی مهمه . واقعا همینطوره من وقتی داشتم توضیحات اول فایل رو میخوندم و کامنت های اون خانم یا آقایی که از این مسیر راضی نبودن رو میدیدم ، دیدم منم خیلی وقت ها این فکرو داشتم که چرا پس سریع به ایده آلم نمیرسم و… ولی الان میفهمم که چرا اون شخص به خواستش نرسیده چون اونم به جای اینکه سعی کنه موانع رو از سر راه برداره همش سعی میکرده از موانع فرار کنه یا به زور از روشون بپره ولی این راه سختیه مثل اینه که ما بخوایم توی یه ظرف در بسته آب بریزیم خب معلومه که حتی اگه یکسال هم توی این مسیر باشیم _چه بسا که ایشون میگفتن دو ساله در این مسیرن _ بازم تفاوتی نمیکنه ، اون آدم سعی میکرده آب بریزه و با دقت هم آب رو آماده میکرده که بریزتش توی ظرف و سعی میکرده بهترین آب رو برای این موقعیت آماده کنه ولی تا می رسیده به ظرف بدون توجه به اینکه در این ظرف بسته هست سعی میکرده آب رو داخلش بریزه . درسته که عمل آب ریختن رو انجام داده ولی یه جای کار که اتفاقا مهم ترین جای کار هست رو اشتباه انجام میداده و اونجاش می لنگیده. من مطمعنم این شخص بهترین تلاشش رو کرده ولی هر بار مسیر اشتباهی رو میرفته و سعی نمیکرده موانع رو از بین ببره بلکه تمرکزش فقط روی روتینی بوده که هر روز داشته انجام میداده نه روی درست انجام دادنش . 

      ما یه معلمی داشتیم برای درس عکاسیمون و همیشه موقع ژوژمان که میشد و ما باید عکس های نهایی رو انتخاب میکردیم، بهمون میگفت برای من کار کیلویی نیارید . منظورش این بود که شده یه دونه عکس بیارید ولی اون عکس بهترین عکستون باشه ، ترکب بندیش درست باشه ، نورشو خوب در اورده باشید ، کادر صاف باشه ، تکنیکو درست انجام داده باشید خلاصه چیزی باشه که بشه روش حساب کرد و از این متنفر بود که چندین تا عکس با تعداد زیاد براش ببریم ولی هر کدومش توی یه چیزی ناقص باشه . لاغری با ذهنم همینطوره ! کار کیلویی نمیخواد . ما قراره یه اثر هنری خلق کنیم که از هر نظر کامله نه اینکه فقط بیایم هر روز تمرینا رو انجام بدیم ، روز تموم شه ، دوباره فرداش بیایم هر چیزی ازمون خواسته شده رو انجام بدیم و دوباره و دوباره ، خب این چرخه ی بیهودگیه. یه کار انجام بدیم و درست باشه و بهش عمل کنیم خیلی بهتر از اینه که دو سال تمام تمرکزمونو روی چیزی بزاریم که نه بهش ایمان داریم و نه حالمونو خوب میکنه. 

      این تک بودن خیلی مهمه ما توی درس چاپ دستیمون هم خوندیم که یه اثر رو وقتی چاپ میکنن کلیشه ی چاپ رو باطل میکنن که دیگه نشه ازش چاپ گرفت و اون هنرمندی که اثر رو ساخته و چاپ کرده باید به خریدار اون اثر هنری نشون بده که این نسخه ی آخر کار بوده و کلیشه باطل شده . من خیلی برام سوال بود که چرا این کارو میکنن و بعد معلممون گفت که چون یه اثر هنری ارزشش به خاص بودنشه اگه یه چیزی برای همه در دسترس باشه و توی تعدا  زیاد چاپ بشه که دیگه خاص نیست و من فکر میکنم آگاهی های این سایت هم همینطورن درسته ما باید تکرارشون کنیم ولی هر بار گوششون میدیم و می بینیمشون باید به بهترین نحو انجامش بدیم ، جوری که خاص باشه و منحصر به فرد. این طوری یه اثر هنری خلق میکنیم که همون جسم و زندگی ایده آلمونه. 

      خدایا شکرت که در این مسیرم دوست دارم خیلی زیاد 

      امروز وقتی میثاق نامه رو میخوندم حس خیلی خوبی داشتم ، قبلشم رژ زدم و در زیبا ترین حالت خودم میثاق نامه رو اجرا کردم انگار که دارم میرم یه جای خیلی مهم سخنرانی کنم.

      پس من یاد گرفتم اول موانع رو بر طرف کنم اون وقت خود به خود اون آبه ریخته میشه توی ظرف و پرش میکنه .

      چیز دیگه ای که یادش گرفتم و فایل در مورد اون بود این بود که آدمایی که عاشق لاغری هستن با آدمایی که لاغر شدن رو دوست دارن خیلی فرق میکنن. مثلا من برای خودم این مثال رو زدم که اگه تولد یه نفر باشه که من عاشقشم و خیلی خیلی دوستش دارم ، میرم براش کیک رو سفارش میدم ، خودم براش طرح میدم ، میگم طعمش چی باشه و خلاصه خیلی روش وقت میزارم و با جزئیات کامل به شیرینی پذی میگم که چجور کیکی میخوام ولی مثلا اگه تولد یه آدم رندوم باشه و من مثلا برای یه کار دیگه ای رفتم بیرون ، بعد یادم میوفته که تولد فلانی هست و میرم براش از شیرینی فروشی یکی ازون کیکایی که توی یخچالشون آماده دارن رو بر میدارم و براش میبرم. خب توی موقعیت دوم هم من اون شخص رو دوست دارم ولی اون قدر برام مهم نبوده که بخوام زمان و انرژی خودمو براش صرف کنم و فقط به یه خرید معمولی بسنده کردم. 

      فقط دوست داشتن لاغری هم همینطوره ؛ یعنی ما لاغری رو دوست داریم و براش انرژی هم میزاریم مثلا هر بار یه رژیم رو امتحان میکنیم ، یه ورزشو انجام میدیم ولی نهایتا ولش میکنیم و نا امید میشیم اما به هر حال براش زمان رو میزاریم ، تو مسیر لاغری با ذهنم که میایم به حرفای استاد گوش میدیم ، تمرینا رو توی سایت مینویسیم اما موقع عمل انگار حالشو نداریم ولی یه نفر که عاشق لاغریه مثل کسی که عاشق یه نفره و میخواد براش تولد بگیره ، برای کارش زمان میزاره ، برای انجام دادن تمریناش وقتو خالی میکنه حتی اگه سرش شلوغ باشه ، از خیلی چیزاش میزنه و دلش همش با لاغری و سلامتی بعدشه. خلاصه از جون و دل براش مایه میزاره تا عشقشو ثابت کنه. این شخص معلومه که به اندازه ی توجهش نتیجه میگیره. وقتی عاشق یه کاری باشی و در راه عشقت تلاش کنی توی اون کار استاد میشی مهم نیست چی باشه ما یه زمانی عاشق چاقی بودیم و در اون راه صادقانه تلاش میکردیم و شب و روز در مسیر رسیدن به چاقی بیشتر بودیم ولی الان الگوهای اشتباه رو پیدا کردیم و فهمیدیم ما نیازی به چاق بودن نداریم برای همین الان عاشق لاغری شدیم و داریم براش انرژی مشابه اما در راه متفاوت میزاریم . برای رسیدن به هدفمون! هیچ عجله ای هم نیست . زمان یه چیز نسبیه اگه همش بدوییم و عجله کنیم زمان هم با همون سرعت میدوئه و ما دیرمون میشه اما اگه با آرامش کار هامونو انجام بدیم زمان هم با ما جلو میاد . ما اشرف مخلوقاتیم و زمان هم در دستای ماست . 

      ممنونم استاد 

      من عاشق لاغر شدن و متناسب شدنم و میخوام تمام تلاشمو بکنم و ازتون ممنونم که توی این راه کمک میکنید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6241 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 29 کلمه

        سلام و درود
        از خوندن نوشته های شما لذت می برم
        جقدر خوبه که درک و نگرشت از زندگی با همه هم سن و سالای خودت تفاوت داره
        تبریک میگم به شما

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار عاطفه ریحانی
        1400/11/21 10:29
        مدت عضویت: 1102 روز
        امتیاز کاربر: 6966 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 340 کلمه

        با درود به همه ی عزیزان و استاد بسیار توانمند

        نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم،هر بار بهتر متوجه میشم کجا رو اشتباه میرم درصورتیکه با همه ی وجود فکر میکردم دارم مسیر رو درست ادامه میدادم،امروز متوحه بودم چون فایل ها رو گوش میدم،تمیرینها رو انجام میدم،مثلا تا گشنم نشه نمیخورم قبل از سیر شدنم دست از غذا میکشم این دیگه منو لاغر میکنه و صادقانه بگم نمیدونم دارم مسیر رو درست میرم یا اشتباه چون من از زمانیکه در این مسیرم بی بهانه لبخند دارم و شکرگزاریم بیشتر شده،من سه روزه نتونستم فایل گوش بدم مامانم از شهرستان اومده بود پیشم بهم گفت چرا چقدر عصبی هستی از چی ناراحتی یعنی اگه من ی روز فایل گوش ندم واقعا دیونه میشم،الان ک فکر میکنم میگم حاضرم یک وعده غذا بخورم اما این فایلها رو در تمام روزم داشته باشم نمیدونم میتونم بگم من عاشق لاغری هستم یا نه،وقتی در جمع قرار میگیرم لیز میخورم مثلا من ۲،۳روزیه شیرینی و غذام ی مقداری بیشتر شده و این خیلی ناراحتم میکنه و به خودم میگم خب از این چالش ها باید به نحو احسن استفاده کنی چون این چالشها واسه تو ی تمرینن،که تو داری سه ماه فایل گوش میدی تمرین انجام میدی نتیجش رو ببین ولی از روی انصاف بگم اصلا شبیه گذشتم نیستم،میتونم خودم رو بدون اینکه کنترل کنم حق انتخاب بدم ک بخورم یا نخورم شاید در برخی موارد زیاده رویی کردم اما خوشحالم ک حق انتخاب با منه،فقط از خودم ناراحتم ک نباید تعداد لیز خورنم بالا بره چون ی آدم عاشق لاغری متناسب رفتار میکنه،پس من در راه عاشق شدنم و دارم عاشق میشوم،نمیدونم چرا وقتی شروع میکنم به نوشتن نمیتونم از گذشتم حرفی بزنم فقط به مسیر زیبایی ک پیش رو دارم فکر میکنم و مینویسم یا در مورد وضعیت حال درصورتیکه دوستان خیلی در مورد گذشتشون مینویسن و من اون موقع یادم میاد و میگم راست میگه دوست عزیز،این مسیر چیزی جز شادی و لذت و زیبا کردن لحظات نیست،امیدوارم به لطف خداوند مهربان و استاد بسیار رئوف عاشق بهترین مسیر لاغری باشم 

        به امید پیروزی 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار zahrakasaeipour@gmail.com
        1400/12/08 05:18
        مدت عضویت: 1087 روز
        امتیاز کاربر: 1743 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 53 کلمه

        سلام و درود بر دوست عزیزم

        بسیار زیبا و دلنشین و دقیق نوشتی مثال شما در خصوص ریختن آب در ظرف دربسته و استعاره ای که از خلق اثر هنری یاد کردی بسیار در ذهنم تاثیر گذاربود ممنونم امیدوارم موفق باشی و به زودی شاهد نمایشگاه عکسهایی هنریت با موضوع لاغری با ذهن باشیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/09/24 17:56
      مدت عضویت: 1899 روز
      امتیاز کاربر: 23648 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,174 کلمه

      روز۵۷ تکرار

      برای لاغر شدن باید عاشق باشید

      سلام به همراهان قدرتمند و استاد گرامی ،خدارو شکر میکنم برای دیدن و لذت بردن از یک روز عالی دیگه 

      در تمام سالهاییکه دوست داشتم لاغر بشم با تمام تلاش هاییکه انجام میدادم ولی اعماق درونم عاشق چاق شدن بود و اجازه نمیداد من بصورت دائمی لاغر باشم 

      اعماق درونم همون برنامه ریزی های ذهن ناخوداگاهم بود که از کودکی در من دانلود شد ،در اون زمان هاییکه بچه بودم چاقی برای من حکم  یک   حفاظت و سپر دفاعی محسوب میشد 

      من بعد از ۲ تا خواهر نحیف و لاغر به دنیا اومده بودم که خانواده م تمام تلاششونو میکردن که من مثل اون خواهرهام لاغر نشم و خوشحال بودن که من تپل به دنیا اومده بودم برای همین به نقشه خودشون برای چاق نگه داشتن من ادامه دادن

      اونا تا میتونستن از توپر بودن من تعریف میکردن ،از همه چیز خوردن و اشتهای من تعریف میکردن ،کلا راضی بودن که من تپل هستم و خدا میدونه چه چیزهایی در مورد چاقی گفتن که منم در کودکی همشونو ضبط کردم

      ولی به تکرار میشنیدم که به خواهرام میگفتن فریده رو نگاه کنید همه چیز میخوره چقدرم سالمه اصلا دکتر نمیره ولی شما همش مریض هستید ،یاد بگیرید از فریده که حتی یک برگ از دفترچه بیمه ش پر نمیشه و من یادمه احساس قلدر بودن میکردم و بشدت با خواهرام کتک کاری داشتم

      احساس میکردم گنده تر بودنم یک آپشنیه که میتونم حتی بچه های بزرگتر از خودمم بزنم و این کارو به تکرار با خواهرام مخصوصا یکیشون که لاغرتر بود انجام میدادم و باز هم احساس غرور میکردم که تونستم خواهر بزرگتر از خودمو بزنم و اشگشو در بیارم ،تازه بنده خدا ازم میترسید و همه خوراکی هاشو بمن میداد

      میدونم اون حس های خوب اون زمان ها در من علاقه چاق بودنو تشدید کرده و دلم نخواسته از منطقه قدرتم خارج بشم مخصوصا که پدرم بشدت طرفدارم بود و در کنارش حس توانمندی بیشتری داشتم ،خلاصه یه عشق سوزانی در من بوده که من هیچ وقت از درون نخواستم که لاغر بشم

      شاید از درون احساس میکنم اگر لاغر بشم بیمار میشم مثل خواهرام‌ ،ناتوان میشم ،کسی ازم حساب نمیبره ،نمیتونم زور بگم ،قدرتم کم میشه یا عشق و توجه پدرمو از دست میدم 

      هر چی که هست خیلی سفت چسبیده به تفکرات همون موقع ها و هر چقدر من الان دوست دارم لاغر بشم ،کودک درونم دلش نمیخواد که از حوضه استحفاظی که دیگران براش ساختن خارج بشه و فکر میکنه در لاغری امنیت و لذت نیست 

      جالبه من از بچگی دوست داشتم پسر باشم شاید بخاطر اینکه خانواده م بشدت دختر گریز بودن و پسر دوست و از شانس بد مادرم ما برادری نداشتیم  و کل خانواده پدری و مادریم از دخترها متنفر بودن و هنوزم هستن 

      منم یادمه اینهارو خوب متوجه شده بودم و تا سالها لباس های پسرونه میپوشیدم و رفتارهای پسرونه رو  دوست داشتم و حتی با پدرم میرفتم محل کارش که پر بود از سرباز و مرد و من اونجا لذت میبردم ، حتی الان هم کارهای زنونه خیلی نمیپسندم و دوست ندارم در جمع های زنانه بشینم 

      من امنیت رو در مرد بودن باور کرده بودم و در نقش زن ها هیچ حس خوبی نداشتم و هنوزم خیلی ندارم که اونم برمیگرده به شنیده هایی که شنیدم ،برای همین علاقه شدیدی هم به کارهایی داشتم که پدرم انجام میداد و برام مهم بود که پدرم نظرش چی باشه 

      هر چند پدرم فقط تا دوران بچگی م دوست داشت من سالم و تپل باشم‌ و بعد از اون سرزنش ها و تحقیرهاش بشدت شروع شد که بسیار آزار دهنده بود و دقیقا منو با سر از من منصبی که بهم داده بود زمین زد و من مونده بودم و اونهمه تضاد با چاقی و عوارضش که حالا باید چکار میکردم ،کاری که تا پارسالش خوب بود حالا بخاطرش سرزنشم میکردن و من در گرداب معلق بودن اسیر بودم 

      جالبه که من تا حتی ۵ سال پیش هم دوست داشتم برم دفاع شخصی یاد بگیرم که بتونم تو خیابون اگر کسی بهم حمله کرد با طرف مبارزه کنم و علاقه زیادی به کارهایی داشتم که بتونه قدرت منو نشون بده ،که حالا متوجه میشم همش بخاطر دیدن شدن بوده از بس که دلم میخواسته در بچگی دیده بشم ولی چونکه دختر بودم نتونستم به خانواده نشون بدم که دختر بودن بد نیست و نتونستم نظر اونهارو جلب کنم ،جذب کارهای عجیب و غریب میشدم 

      و حالا میخوام به کودکم بگم که عزیز من دیگه تو بچه نیستی که بخوایی خواهراتو بزنی و احساس قدرت در جسم گنده و تنومند نیست ،دیگه پدرت کنارت نیست که ببینه تو قوی هستی یا نه ،دیگه خانواده ای نیست که از دختر بودن تو بدشون بیاد

      قرار نیست اگر متناسب باشی  بیمار بشی تازه برعکس سالمتر خواهی بود ،زیباتر ،جوانتر ،شاداب تر ،جذاب تر ،دوست داشتنی تر ،خواستنی تر و به دل نشین تر خواهی شد

      قرار نیست با چاق بودن توجهات رو جلب کنی ،میتونی با متناسب بودن و موفقیت هات به همه نشون بدی که میشه با قدرت ذهن ، زندگی رو هر جور که دلمون خواست تغییر بدیم و الگویی بشیم برای افرادی که مثل من سردر گم هستن 

      آره فریده عزیزم لاغر بودن همه جوره به نفع ماست ، پس بهتره قبول کنیم که لاغر و متناسب باشیم تا زندگی با کیفیتری داشته باشیم ،باور کن امنیت در لاغر بودنه عزیزم ،کسی نمیخواد به تو آسیبی برسونه که تو بخوایی از ترس، گنده و چاق بمونی که از خودت دفاع کنی ،بخدا لذت در لاغر بودنه 

      قشنگی در لاغر بودنه ،حتی پدرت هم الان بیشتر دوست داره تو  لاغر باشی  تا چاق ،زیبایی در لاغر بودنه ،میتونی لباس های زیبا و رنگی بپوشی ،اعتمادبنفست بالاتر میره ،همه دوست دارن با یه فرد متناسب رابطه داشته باشن ،بدن و جسمت قشنگتر و سالمتره ،جوانتری و همه جوره به نفعته 

      خدارو شکر میکنم که الان در ردیف عاشقان لاغری هستم و مستمر در مسیر در حال کندوکاو  درونیاتم بسر میبرم و خدارو شکر با شناخت همین موانع ذهنی ،راه برای جریان طبیعی لاغر بودن باز میشه ،به چندتا از موانع زیرپوستی خودم اول کامنتم اشاره کردم که الان با شناسایی و نقضشون باید مسیر برام بازتر بشه 

      خدارو شکر میکنم که ۲ ساله در این مسیر هستم و خواهم بود تلاشم بر اینه که هر روز باشم و به ذهنم اطلاعات جدید برسونم ،حتی روزهایی که وقت نداشتم،مهمان داشتم یا بیرون بودم و نتونستم کامنتمو بنویسم ولی فایل همون روز گوش کردم و کامنتشو فرداش نوشتم 

      این برنامه هر روز منه نه فقط در دوره های لاغری با ذهن ،در دوره های مرتبط با مطالب ذهنی هم هر روز برنامه مشخصی برای تمریناتم دارم ،مثلا مسیر رفتن به هر جایی چه در ماشین چه پیاده چه با وسایل نقلیه دیگه من یا در حال فایل گوش کردن هستم یا دارم با خودم در مورد یک مانعی که شناسایی کردم حرف میزنم 

      نه اینکه به اجبار باشه نه من لذت میبرم از شناخت خودم و مسائل پیرامونم و یکی از کارهای مورد علاقم صحبت کردن در مورد آموزش های ذهنیه و همینطور تلاش میکنم که به آموزه هام عمل هم بکنم 

      من عاشق لاغر شدن هستم و برای رسیدن به خواستم تمام تلاش خودمو میکنم ،همونجوری که خدا هدایتم کرد در این مسیر تا آخرش هم حمایتم میکنه  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار zahrakasaeipour@gmail.com
        1400/12/08 05:25
        مدت عضویت: 1087 روز
        امتیاز کاربر: 1743 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 33 کلمه

        سلام و درود بر خانم حسنی عزیز همیشه از خوندن مطالب زیبای شما لذت میبرم این خودشناسی دقیق و شفاف بسیار تبریک داره مطمین هستم که روز به روز موفق تر خواهید بود.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فریده حسنی
          1400/12/09 19:37
          مدت عضویت: 1899 روز
          امتیاز کاربر: 23648 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 23 کلمه

          سلام  دوست عزیز

          خدارو شکر کامنتم براتون مفید بوده ،بهتون تبریک میگم برای بودنتون در دنیای تغییر و رشد و براتون بهترین هارو آرزومندم🌷

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/09/22 10:52
      مدت عضویت: 1322 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 278 کلمه

      سلام
      چن روز ک تو عروسی خواهرم هستم مهمون داریم
      و مهمونهای ما همش از چاقی و لاغری حرف میزدن همش فرمول
      و من تغییر بزرگی در خودم احساس کردم دیدم ک حرفهاشون برام مسخره میاد
      فکر مبکردم فقط منم بودم درگیر چاقی هستم
      همه حتی اونی ک واقعا دیگه مرز رد کرده هم دلش میخواد لاغر بشه
      پس این نشون میده ک طبیعت بدن ما لاغری
      و بدن عاشق لاغریه
      من دیروز اومدم فایل گوش بدم اینترنت رف نزیک ۶ ۷ بار اومدم زدم اومدم ادامشو گوش دادم تااینک تموم شد و در اخرش گفتم ب خودم کسی ک عاشق مسیر نباشه از همین بهانه استفاه میکنه میگه امروز ک نت قطع شد ول کن فردا
      ولی من اومدم گوش دادم و خوشحالم و لذت بردم
      این چیزی جز عشق نیس
      من با اینک مورد سرزنش بقیه هستم ک باید برا عروسی ورزش میکردم رژیم میگرفتم ولی من این کارو نکردم ب مسیرم ادامه دارم و ممنون هستم از خدای خودم
      و این چیزی جز عشق نیس عشق ب لاغری عشق ب خودم
      ب نظرمن برای رسیدن بایدرها کنی خواسته رو رهاکنیم باید تو مسیر باشه توجه کنی ولی وابسته نتیجه نباشی چک نکنی نتیجه رو
      چن ارامش خودت میره هر بار ک چک میکنیم ک ببینم چاق شدیم یا لاغر داریم ب چاقی توجه میکنیم
      اول راه بایدقبول کنیم ک چاقیم شکمم چاقه خودم چاقم اره چاقم انتخابم چاقی نیس ولی چاقم ولی در مسیر لاغریم و لاغر خواهم شدلاغری در منوهس من سمتس حرکت خواهم کرد و بهش میرسم
      هر چن ک من سنگ زیاد جلوش ریختم طوری اصلا دیده نمیشه ولی من یک ب یک این سنگها رو برمیدار م
      تا برسم بهش با عشق میرم جلو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/09/20 21:52
      مدت عضویت: 1511 روز
      امتیاز کاربر: 10463 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,279 کلمه

      به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست 

      عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

       

      سلام و درود دوستان خردمند وعاشق و آگاه 

      برای لاغر شدن باید عاشق لاغری باشید .

      جریان حضور پرودگار در سلامتی و تناسب و شادی و عشق و ثروت و ….هر آن جاری است ولی هر فردی نسبت به چهارچوبهای ذهنیش دریافت داره در واقع فرمولهای ذهنی غیر صحیح ما سد ها و موانعی هستند که جلوی جریان قدرتمند خالق را می گیرند بنابراین مهم ترین کار در آموزشهای لاغری با ذهن شناسایی موانع ذهنی و رفع این موانع است و خودبه خودی تناسب اندام ایجاد میشه 

      حاشیه ها از پیرامون زندگی و اتفاقاتی که هر کدام از افراد هرروز در زندگی باهاش دست و پنجه نرم می کنند موانعی هستند که ما را از مسیر صحیح و مستقیم لاغری منحرف می کنند و هدف در تمام روشها و دینها و آموزشهای مذهبی  و اعتقادی این هست که این موانع برداشته بشه تا ارتباط به صورت قوی با منبع جاری کننده سلامتی و عشق و عزت و قدرت برقرار بشه .

      از اونجاییکه استاد عزیز خودشون از کودکی دچار اضافه وزن بودند و در طی سالها آموزش با افراد چاق بسیاری کار کردند شناخت خوبی نسبت به دنیای ذهن چاق دارند و البته ایشون مسیر تناسب را زندگی کردند و حتما در این مسیر که با یک الهام قلبی شروع شده و از هدایت خداوند بهره مند شدند آزمون و خطاهای بسیاری داشتند و در واقع نتیجه وتحقیقاتی که زندگی کردند در این مسیر دارند ارائه می دهند و کاملا مستند هست و هر بار سعی دارند آموزشها و تمرینات راحتتر و قویتری ارائه دهند که مسیر آسون تر بشه و نتیجه بهتر .

      یعنی یک فرد چاق بگه ف ایشون می روند فرحزاد و همیشه به عنوان همراه با اعضای سایت هستند و واقعا جوابگو هستند و حتی  دوره های رایگان را هم پشتیبانی می کنند و من خودم بارها سئوال داشتم و وقت گذاشتند و پاسخ دادند که همینجا تشکر می کنم🙏🏻🍃🌸 

      و اما انسانها دو دسته هستند 

      ۱)متناسبها ….۲)چاق ها 

      افراد چاق هم دو گروه هستند 

      ۱)افرادی که دوست دارند لاغر شوند ۲)افرادی که عاشق لاغری هستند 

      دسته اول که دوست دارند لاغر شوند اصولا با شوق و انگیزه روشی را انتخاب می کنند ولی به دلیل اینکه عجول هستند و نتیجه خیلی براشون مهمه هر چند روز یکبار خودشون را وزن می کنند در آینه چک می کنند از دیگران می پرسند من لاغر نشدم ؟و وقتی تغییر فیزیکی ندارند ادامه مسیر براشون سخت میشه یعنی یک حالت ناامیدی می گیرند و هر روز بهانه تراشی می کنند برای ادامه مسیر یعنی انگار کارها و محدودیتهایی بهشون تحمیل شده که می دونند نتیجه نمی گیرند و با خشم و بی میلی مسیر را  ادامه می دهند یعنی حالت حمله دارند و عقب نشینی و اگر حرفی بشنوند یا مسخره بشوند کلا به هم می ریزند و اصولا در زندگی هم اینگونه هستند که خیلی کارهای نیمه کاره دارند که رها کردند و این تضادها باعث اختلال ذهنی براشون میشه و مسیر طاقت فرسا میشه ودرنهایت مسیر را رها می کنند و این افراد هرگز لاغری ماندگار را تجربه نمی کنند 

      دسته دوم عاشق لاغری هستند یعنی تمام پیچ و خم مسیر را با جون و دل می پذیرند و دست بردار نیستند 

      این افراد در روشهای قبلی بسیار استمرار داشتند و با دقت عمل کردند ولی چون مسیر صحیح نبوده نتیجه ماندگار نداشتند و در نهایت هدایت شدند به مسیر لاغری با ذهن و با اینکه هیچ آشنایی و اطلاعاتی از این مسیر ندارند ولی مشخصه این افراد اینه که استمرار دارند و خسته نمی شوند .خیلی از افراد لاغری هستند که دوست دارند یک کم چاق شوند ولی نمی شوند همانطور که بعضی افراد عاشق چاقی هستند و به راحتی چاق می شوند برای متناسب شدن هم فقط باید عاشق لاغری بود که لاغر بشیم و تصویرهای شگفتی سازان ثابت می کنه که تعدا افرادی که عاشق لاغری هستند کم نیست و هرروز داره بیشتر میشه 😇 هر چند این مسیر بسیار آسون و سرسبز هست ولی افراد با توجه به محتویات ذهنشون با صاعقه های افکار منفی یا بارش اتفاقات ناخوشایند و یا طوفان چندجانبه فرمولهای ذهنیشون برخورد می کنند و فقط افرادی که عاااشق هستند با امید و عشق و علاقه مسیر را ادامه می دهند و شگفتی ساز می شوند .

      در مسیر آموزش ذهنی یادگیری بسیار مهم هست و زمان نتیجه گیری نباید مهم باشه چون مسیری که درست باشه حتما مقصد داره .!

      در تمام زمینه ها  انسانهای موفقی هستند که بعضی از آنها به طور شاخص برتر و سرشناس شدند و این افراد همون هایی هستند که با عشق و علاقه و استمرار در مسیر به نتیجه های طلایی رسیدند 

      هر کاری با عشق انجام بشه لذت بخشه نوعی انگیزه  و امیدواری درش هست .من در مسیر روزهایی را تجربه کردم که کلا در وهم بودم ولی می گفتم هر طور شده باید قدم امروز را بردارم و البته این تجربه را داشتم وقتی حالم خوبه در لحظه هستم و رها خیلی عملکرد خوبی هم دارم و اصلا اون روزها تصویر ذهنی منم لاغره و عاشق خودمم 

      اما روزهایی که در وهم به سر میبرم انگار نمی زاره اون شوق باشه و انگار با بی میلی و بی حوصلگی هر کاری را انجام می دهم و دقیقا هدف منفی باف همینه !…

       اما با خودم میگم من حرکت می کنم و خدا و جهان تعهدم را میبینه و می دونه الآن چه حال و احوالی  دارم و لی سعی دارم اصلاح کنم و حتما می گویند این آدم برای خودش و هدف هاش ارزش قائله و با امید داره ادامه می دهد  !…

      تو اون روزها دیگه هیچی برات مهم نیست انگار انرژی نداری ولی زندگی همین بوده و هست دیگه !که ما خواستیم  و ناخواسته خلق کردیم باید این مهارت را هرروز در خودمون قویتر کنیم که بتونیم واکنش به مسائل را کنترل کنیم و البته من در طی این دوسال تغییرات خوبی داشتم قبلا یک فکر یا یک حرف هفته ها درگیرم می کردم ولی به لطف تنها یکدانه ام الآن ظرف همان  روز یا نهایت دو روزه حل میشه و ذهنی مبارزه داریم من سعی می کنم باورهای توحیدی را نوشتار کنم و مراحل تکامل داره خوب پیش میره اما پیامهای دوستمون را که خوندم با خودم گفتم آرزو اگر تو هم انقدر زود نتیجه نمی گرفتی حتما همین برخورد را داشتی بی درنگ گفتم بله !…اما کمی فکر کردم که من دیگه بعد از این همه نتیجه دیدن از روش آموزش ذهنی در تمام جنبه های زندگیم می دونم که آموزش ذهن و تغییر باورها تنها راه خلق شرایط جدید در زندگی  هست بنابراین اگر یه جا هم یه گوشه ایستادم برای اینه که آروم بشم و فکرمو جمع و جور کنم تا باز بتونم قدرتمندانه تر حرکت کنم .

      اینکه استاد عزیز صادقانه و با همون انرژی لحظه ای آگاهی رسانی می کنند فوق العاده است و نشان دهنده این هست که ایشون درک خیلی خوبی از مسیرشون داشتند و دارند با قانون ارتعاش و فرکانس کار می کنند و در ناخودآگاه افرادی که دریافت کننده آگاهی هستند تأثیر به سزایی داره من در دوره ای از عرفان حدود ۱۰سال پیش شنیدم که پزشکی که سیگاری هست اگر به بیمار بگه سیگار نکش هیچ اثری بر اون فرد بیمار نداره یک داستانی هم شنیدم حالا سند ندارم اینکه خانواده ای که فرزندشون بسیار خرما مصرف می کرده او را میبرند نزد پیامبر (ص)و ایشون می گند چندروزه بعد بیاریدش چون خودم خرما خوردم ..وقابل توجه هست که تمام این قوانین از روز اول بوده ولی ما تازه داریم به شناختش می رسیم و اگر این آموزشها را به خوبی یادبگیریم میتونیم در جایگاه الهی خودمون یک زندگی عالی و عزتمندانه را تجربه کنیم جهانمون زیبا میشه و هرروز ما زیبایی بیشتری خلق می کنیم .

      درود بر شما دوستان همسو با جریان طبیعی تناسب 

      مسیرتون هموار …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18550 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 457 کلمه

      به نام خدا

      وقت بخیر عزیزان

      من هم فکر کنم همیشه عاشق لاغر شدن بودم و هر کاری رو به همون مدت تعیین شده انجام می دادم . هیچ وقت نصفه نیمه ول نکردم چیزی در رابطه با همه چیز . هر چیزی که در ما نگرانی ایجاد کنه اون چیز داره سد ایجاد می کنه که اون ارتباط با خدا روتوش مانع ایجاد کنه .من هم هر کاری رو شروع کردم با شور و شوق بوده تا آخر رفتم حالا این دوره رو هم تا دو سال با احساس خیلی خوب واقعا ادامه دادم ولی بعد از دو سال گاهی بالا و پایین می شدم احساسم که خوب نبود اون روزها انجام ندادم چون می دونستم با احساس بد خوب نیست انجام بدم . ولی به هیچ وجه قطع نکردم خدا رو شکر . 

      دوست دارم لباسهام و که می پوشم می بینم چقدر بهم میاد الان بیشتر چیزها . دارم آهسته آهسته ادامه می دم حالا یه وقتها هم شیطونه گولم می زنه که به حرفش گوش نمی دم انگار باید و موظف هستم هر روز یه سری فایلها و گوش بدم چون اگه انجام ندم انگار هیچ کاری نکردم .

      عاشق لاغری باشه آدم یعنی هر روز باید یه کاری همسو با متناسب شدن انجام بدیم .همیشه در مسیر باشی و این و دیگه من به وضوح متوجه شدم هر کاری رو که آدم با عشق انجام بده نتیجه می گیره. اگه الکی باشه نتیجه نمی گیره .

      من تو مسیر کارم اینو فهمیدم چون عاشقش بودم یه کار خوب گرفتم انقدر موانع سر راهم بود ولی من کم نیاوردم انقدر حرف‌ها می شنیدم و گریه می کردم تنهایی ولی به هیچکی نمی گفتم و خیلی پیشرفت کردم واقعا ۶ سال توی این کار بودم با تمام موانع و سختیهاش .

      مسیرها اشتباه بوده تا حالا منم خدا رو شکر جزو همین دسته هستم دسته عاشقا . چون همینطور دارم ادامه می دم هر روز یه چیز جدید یاد می گیرم و استفاده می کنم خدا رو شکر .منم این فایلهای رایگان و انقدر گوش داده بودم تمریناشو انجام می دادم سه ماه کار کردم روش با شوق فراوون . من هر روز می خواستم ببینم چی یاد می گیرم با اون فایلها فکر لاغری نبودم چون این روش و نشنیده بودم همش می خواستم ببینم چیه چیکار می کنه .بعد از سه ماه اولین نفر همسایه مامانم متوجه شد یه خانم مسن که بهم گفت . بعد کم کم همه بقیه . 

      امروزم جاتون خالی من برای اولین بار کاچی درست کردم چیزهایی که تا حالا درست نکرده بودم الان با عشق دارم تجربش می کنم .زمان هم نداره یهویی گفتم امروز درست می کنم .در هیچ کاری دیگه زمان تعیین نمی کنم اون موقع ها تا یه خبری می شد مثلا عروسی مهمونی چیزی الان دیگه خیالم راحته .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mzt.zahra.malakouti.ir
      1400/08/17 11:55
      مدت عضویت: 1707 روز
      امتیاز کاربر: 1610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 262 کلمه

      به نام خدا 

      با گوش کردن این فایل وقتی به گذشته خودم فکر می کنم میبینم من در همه‌ی اون دوران فقط دوست داشتم که لاغر بشم و هیچ کاری رو کامل و درست انجام نمی دادم و نصفه رها می کردم .فقط وقتی وارد این دوره شدم شاید چون دیگه به ته خط رسیده بودم واقعا دیگه عاشق لاغری شده بودم و با همه وجود لاغری رو میخواستم و هیچ وقت رها نکردم. دقیقاً مثل زن داداشم که یادمه دوبار اقدام به لاغری کرد و تا ته خط ادامه داد و هر دو دفعه ۱۵ تا ۲۰ کیلو کم کرد و نشون می‌داد که عاشق لاغری و وقتی هم که وارد این دوره شد اون عشق لاغری باعث شد که تو شش ماه خیلی راحت به تناسب برسه و الان با اینکه متناسب همچنان عاشقه و در مسیر، بازهم فایل گوش میده.

      در مورد نوشته دوستمون اگه بگم کل نوشته‌ها شاید قابل درک باشه ولی واقعاً نمیتونم قبول کنم که دوره خیلی دشوار بوده باشه مگه رژیم گرفتیم یا عرق کردیم که زجر آور باشه گوش کردن فایل و چند خط نوشتن و فکر کردن به موضوعی و درک کردنش واقعاً زجرآور .

      من خودم آدم راحت طلبی هستم ولی دیگه واقعا راحت تر از این مسیر که دیگه وجود نداشت. ولی به قول استاد اگه هرجا احساس کردید که سخت و زجرآور و داره به شما فشار میاد بدونید که مسیر رو اشتباه رفتید و استپ کنید. من در همه رفتارهام این موضوع رو لحاظ می کردم، بایدهمیشه  احساس خوب داشته باشیم. باید در مسیر عاشقان لاغری باشیم نه  در مسیر دوستداران لاغری.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متولد 1400/6/5
      1400/07/27 12:18
      مدت عضویت: 1276 روز
      امتیاز کاربر: 1950 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 430 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام 

      من از زمانی که خودم و شناختم حدود سیزده چهارده سالگی با اینکه چاق نبودم ولی دنبال لاغر شدن بودم و راههای زیادی رو رفتم و اتفاقا توی هر مسیر استمرار زیادی داشتم و مدت طولانی در مسیر خودم میموندم  

      یه دفعه من به مدت دوسال رژیم بودم و این مدت رژیم واقعا کار هرکسی نیست 

      کلا من آدمی هستم که وقتی یه چیزی رو میخوام انقدر تلاش میکنم تا به دستش بیارم 

      ولی الان یه شک توی دلم هست که آیا من واقعا عاشق لاغری هستم یا اینکه نتیجه رو میخوام؟! 

      من توی این دوماه ونیم دوسه بار لیز خوردم وهربار دوسه روز طول کشید ولی دوباره برگشتم البته لیزخوردنم به هیچ وجه با کلا کنار گذاشتن مسیر نبود و توی همون دوسه روز هم مدام تمرینات روتوی ذهنم تکرار میکردم فقط احساس بدی داشتم که حتما من خوب نتونستم یاد بگیرم و این سرزنش کردن خودم حالم و بد میکرد ولی مدام این و برای خودم تکرار میکردم که مثل رانندگی که روزهای اول انجامش خیلی سخته و تمرکز میخواد و همه ش باید حواست به همه جا باشه ولی بعد از مدتی انگار ناخوداگاه اکثر کارا مثل دنده عوض کردن و ترمز کردن و … رو انجام میدیدم با استرس خیلی کمتر و اطمینان قلبی  ،،این روش هم با تمرین راحت میشه وهمه چی رو روال خودش میفته و خوشبختانه استاد در هرفایل کمک میکنه و میگه بلند شو راه بیفت چیزی دیگه نمونده تو میتونی  و این خیلی پشتوانه خوبی هست واقعا 

      ی چندسال پیش سفر رفتیم قلعه رودخان (گیلان) یه مسیر طولانی از پای کوه هست تا بالای کوه که به قلعه برسیم حدود دو کیلومتر  پله باید بریم بالا و واقعا نفس گیره ،یادمه کسایی که داشتن از بالا میومدن پایین از همون اول دلداری میدادن 

      ما از همون اول مسیر که میرفتیم از بقیه میپرسیدیم چقدر دیگه مونده میگفتن یکم دیگه مونده برید میرسید 

      و ما به امید همون یکم کلی دیگه راه میرفتیم و با اینکه مسیر خیلی طولانی بود ولی همین حرف دیگران انگیزه بخش بود شاید اگر همون اول راه کسی بمون میگفت خیییلییی راهه و خیلی سخته عمرا ما اون مسیر رو نمیرفتیم 

      حالا نمیدونم تلاش من نشونه عاشق بودنم هست یا نه مثل تمام کارهای دیگه م میخوام این وهم مصمم به دست بیارم!!!؟?؟؟

      ولی یه چیزی رو مطمینم که من ادامه خواهم داد تا به نتیجه دلخواهم و اندام خوش فرمم برسم اگر لیز بخورم بازم برمیگردم ولی تا جایی که بتونم سعی میکنم موانعی که باعث لیز خوردن هست رو از کنارشون رد بشم باشون روبرو نشم تا کمتر لیز بخورم خودم متوجه شدم که کدوم موانع برای من لیز هست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/07/24 12:50
      مدت عضویت: 1302 روز
      امتیاز کاربر: 6512 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 673 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! برای رسیدن به هر وصالی باید عاشق باشیم تا بتوانیم سختی ها و ناملایمات را طی کنیم. صرف دوست داشتن ما را به وصال نمی رساند و ممکن است با اولین شرطی که برایمان بگذارند، از تصمیم خود منصرف شویم، ولی اگر واقعاً عاشق محبوب باشیم با شور و اشتیاق تمام مراحل را طی می کنیم تا لذت به دست آوردنش را بچشیم. 

      متاسفانه در اکثر جنبه‌های زندگی مان فقط دوست داریم به چیزی یا جایی برسیم، مثلاً دوست داریم پولدار شویم و کسب و کار خودمان را داشته باشیم ولی اکثر ما نمی‌توانیم به خواسته هایمان برسیم چون واقعاً عاشق خواسته هایمان نبوده‌ایم. 

      تنها فرق کسانی که به خواسته ها و آرزوهایشان می رسند با بقیه این است که اولاً آنها عاشق چیزی بودند که اکنون به دست آورده اند و دوما در رسیدن به آن ذوق و هیجان و اشتیاق بخرج داده اند. درمورد مسئله چاقی هم همینطور است. چرا افرادی که دوست دارند چاق شوند، چاق نمی‌شوند؟ چون آنها فقط چاقی را دوست دارند ولی عاشقش نیستند.اما کسانی که عاشق چاق شدن هستند همواره در مسیر چاق تر شدن قرار می‌گیرند.

       برعکس این قضیه هم درست است که تا وقتی عاشق لاغر شدن نباشیم و فقط دلمان بخواهد لاغر شویم به خواسته مان نخواهیم رسید. چون دوست داشتن در سطح فکر ما انجام می‌شود ولی عاشق بودن در عمق وجود و ضمیر ناخودآگاه مان شکل می گیرد. 

      بنابراین ما اول باید برای خودمان مشخص کنیم که جزو کدام دسته هستیم. فقط دوست داریم لاغر شویم یا واقعاً عاشقانه میخواهیم لاغر بشویم؟! چون هر کدام را که انتخاب کنیم به نتیجه متفاوتی می رسیم و قطعا نتیجه دلخواه را وقتی بدست خواهیم آورد که عاشق باشیم. 

      چرا مهم است که بدانیم در کدام مسیر قدم برمی داریم؟ اگر فقط لاغری را دوست داشته باشیم با اشتیاق و انگیزه فراوان مسیر لاغری با ذهن را شروع می کنیم اما این مسیر یک مسیر جدید و ناآشنا هست و ما به دست اندازها و پیچ و خم های آن آشنایی نداریم. جاده مشکلی ندارد، ما برای اولین بار است که در آن قدم گذاشته ایم و هنوز قلق آن دستمان نیامده است، بنابراین خیلی چیزها می تواند ما را از مسیر منحرف کند و لیز بخوریم. از جمله این موانع :حرف های اطرافیان، چاق تر شدن در مراحل اولیه، عجله داشتن برای زودتر به نتیجه رسیدن، نجواهای ذهنی، افکار منفی و… را می توان نام برد. این موانع هر بار می‌توانند ما را از ادامه مسیر منصرف کنند. بعد از مدتی که آن مانع خاص برطرف شد، دوباره به مسیر برمیگردیم ولی چون ممکن است مانع جدیدی ایجاد شود و باز ما را متوقف کند و نمی‌دانیم چند بار دیگر ممکن است با مانع برخورد کنیم، در نهایت اگر فقط دوست داشته باشیم لاغر شویم، کلاً متوقف می‌شویم و ترجیح می دهیم مسیرهای دیگر را امتحان کنیم. 

      اما اگر عاشق لاغری‌ باشیم و بدانیم در انتهای مسیر اندام دلخواهمان انتظارمان را می‌کشد، از پس هر سختی و مانعی بر خواهیم آمد و اصلاً به متوقف شدن فکر نخواهیم کرد و فقط ادامه می‌دهیم. 

      در واقع برای لاغر شدن باید موانع را از سر راه برداریم و بعدش لاغری خود به خود اتفاق می‌افتد. نه تنها در مورد لاغری بلکه در تمام جنبه های زندگی مان خیر و سعادت و فراوانی از طرف خداوند وجود دارد ولی ما خودمان با افکار منفی و ایجاد احساسات بد و ناراحت کننده، جلوی دریافت این الطاف الهی، سد زده ایم و فقط کافیست این سدها را بشکنیم تا خوبی‌ها و خیرات به سمت ما جاری شود. 

      در مورد خودم به این باور رسیدم که من عاشق لاغری هستم چون با وجود همه تلاش‌هایی که تاکنون کرده ام و باز نتوانسته ام به وزن ایده آلم برسم و در آن وزن بمانم، ولی هیچ وقت تسلیم چاقی ام نشدم و همواره به دنبال راه و طریق دیگری برای لاغر شدن بودم و بالاخره به این مسیر هدایت شدم و از آنجا که عادت ندارم کار را نیمه کاره رها کنم، میدانم که تا آخر مسیر هم به شرط حیات خواهم بود و تمام تلاشم را برای رسیدن به هدفم می کنم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/07/21 13:34
      مدت عضویت: 1256 روز
      امتیاز کاربر: 431 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,520 کلمه

      گام 40 

      بسم الله الرحمن الرحیم 

      این گام من رو به فکر فرو برد برای لاغر شدن باید عاشق لاغر شدن باشیم .

      با دوست داشتن نمیتوان لاغر شد . 

      براستی ایا من عاشق لاغری هستم یا فقط دوستدارشم ؟؟

      در هر موضوعی در جهان هستی افراد در دوسطح قرار دارند .

      1. سطح عالی      2- سطح متوسط 

      مثلا خیلی ها دوست دارند ثروتمند شوند اما فقط عده ای در این زمینه پیشرفت میکنند . 

      یا عده زیادی دوست دارند که مثلا خواننده یا فوتبالیست بشوند اما عده کمی از انها مثل کریس و یا گوگوش و ابی و… میشوند و نامشان شاخص و ماندگار میماند .

      تفاوت این اختلاف ها بین افراد معمولا به دوعامل بستگی داره:

      1. عاشق آن موضوع هستند 
      2. شور و شوق اشتیاق یادگیری و ادامه دادن  دارند .

      افرادی که دوست دارند به هر موفقیتی برسند تا سطح متوسط پیش میروند اما انهایی که عاشق  رسیدن به آن موفقیت هستند شرایط بسیار متفاوتی دارند .

      در هر شرایطی حتی در جاقی و لاغری هم این گونه است . 

      آن هایی که دوست دارند چاق شوند و برای چاق شدن تلاش میکنند اما هرگز چاق نمیشوند 

      و همینطور هم عده ای که عاشق چاقی هستند و ، همواره در مسیر چاق تر شدن هستند . 

      و نکته هم اینجاست که تمام تلاش خودشون رو هم میکنن که جاقتر نشن ، اما هرگز موفق نمیشن و در مقابل عشق به چاق شدن در خودشون مقاومت کرده  و مانع چاق شدن جسمشان میشوند .

      برای رسیدن به هر هدفی در زندگی ، باید عاشق اون هدف بود ، عاشق بودن از نظر من به این معناست که ی چیزی اون قدر برامون خاصه ، اونقدر برامون مقدسه که اگه نباشه ما روز و شب نداشته باشیم !مثل عشق لیلی و مجنون.

      هرکاری بکنه که به عشقش ، اون چیزی که در نهایت اونو به آرامش میرسونه برسه و یک لحظه هم آرام و قرار نداشته باشه 

      مثلااا مادر که عاشق فرزند خودشه ! این عشق با دوست داشتن خیلی فرق میکنهه !!

      یادمه دورانی که من مریض بودم و خیلیی اوضاع بد بود و مادرم به عشق سالم شدن من هرکاریی میکرد و حتی شب ها هم نمیخوابید تا درمان رو پیدا کنه و یا اگه هم میخوابید به قول خودم خواب درست حسابی نبود .

      ولی من تو اون دوران فقط دوست داشتم که سالم باشم و هیچ کاری هم نمیکردم . کسی که عاشق چیزی باشه ، خودشو به آب و آتیش میزنه که به چیزی که میخواد برسه 

      حالا سلامتیه ، ثروته و… هرچی مینونه باشه .

       دوست داشتن در سطح فکر انجام میشه اما عاشق بودن در عمق وجود ما و در ضمیر ناخوداگاه ما شکل میگیره . 

       در موضوع لاغری هم دقیقا همینطوره .

      دوست داشتن و عاشق بودن ، باهم خیلیی تفاوت دارند .

      درواقع دوتا باند تو مسیر هست که افراد چاقی که دوست دارند لاغر بشن و تو مسیر لاغری با ذهن هستند .و افرادی هم که عاشق لاغری هستند در مسیر لاغری با ذهن در حرکتند ، نتیجه این دو هم با هم فرق میکنه !!

      و کاملا دو نتیجه متفاوت باهم دارند .

      برای خودمم بارها پیش اومده که مسیری رو پیدا کردم که صحیحه و خیلیی از افراد دیگه در این مسیر حرکت کردن و در حال حرکتند و از همون اول نتایج فوق العاده ای میگیرند ولییی من همش هر کاریی میکنم ، یا بهش نمیرسم یا همیشه آخرین نفرم .

      و بازهم گاهی اوقات با خودم میگم که شاید من فرق دارم چون دیگه مسیر که درستهه ! این همه ادمم نتیجه گرفتن تو هنوز مسخره بازی داری !! یا خدا شاید برات نمیخواد 

      اینا  تنها منفی بافی های  ذهن من هستند که به نحوی میخوان منو از خودم و تمام تلاشام نا امید کنن ولیی خدا انقدر منو دوست داره و مواظب من هست که باعث شد من امروز ی نشتیی دیگه رو هم پیدا کنم . 

      وقتی من حتی به این افرادی که نتیجه های فوق العاده ای هم گرفتن توجه کردم ، دیدم واقعاا اونها عاشق هدفشون هستن و خیلییی انرژی دارن و به بقیه هم انرژی میدن ولی بعد که به خودم دقت میکنم میبینم واقعیته! من در حد اونااا انرژی نمیزارم برای هدفم !و شده از ذوق زیادی هم که دارن حالم بهم میخوره و یجورایی شده از نظرم شور یچیزیو دارن درمیارن!

      ولی نه اینطور نیست این زیاده روی انها نیست ، عشق به هدفشونه !! این فرمول ذهنی منه که اگه روی چیزی مانورزیادی بدی داری شورشو درمیاری و حالت بد میشه !!

      کسی از عشق به هدفی که داره  خسته نمیشه ، هیچوقت !

      من خودم تا الان قبل از اینکه این گام و ببینم ، فکر میکردم عاشق و کشته ی لاغری هستم ! اما اینطور نبود !!

      البته یجورایی بود مثلا همین که شکست میخوردم ولی دوباره ادامه میدادم و هیچوقت جا نمیزدم و تو روش های قبلییی که خودمو به معنای واقعیی پاره میکردم و تا آخرش میرفتم درسته که حالا رژیم هایی که میگرفتم بعضیاشونو رها میکردم چون نتیجه نمیداد ولی دوباره چون میگفتم این رژیمه کار نمیکنه یدونه دیگه پیدا میکردم تا از اون طریق ادامه بدم . 

      من حالا که به خودم در طی این سالهای زندگی فکر کردم این خصوصیت  رو در خودم پیدا کردم که من عاشق یچیزیم و براش تلاش میکنم و بهش که رسیدم عشقی که براش داشتم کم رنگ و  عادی میشه و به دوست داشتن تبدیل میشه و فکر میکنم حالا که دارمش و بهش رسیدم برای خودمه و هست ولی اینطوری نیست  ! باید بپرستمش و برای هر لحظه ای که تو زندگیم هست عاشقش باشم و بدونم که من بدون اون هیچی نیستم !

      چون منم کم موفقیت نداشتم! تو هر جنبه ای که بگید من به چیزی رسیدم امااااا نتونستم توش باقی بمونم چون اگه عاشقشون بودم ترکشون نمیکردم !! 

      تو لاغری هم همینطوره من قبل از اینکه با این دوره آشنا بشم خیلییی کارها کردم که به عشقی که داشتم برسم و جا نزدم امااا وقتتی با این روش آشنا شدم دیگه خیالم راحت شد که پیدا کردمش و اینطوری بود که  حالا عجله ای نیست و بهش میرسی و… نهه اینطوری نیست من اگه واقعا غاشق لاغریم ، اون انرژی و سرسختی که تو کار ها و زحمت هایی که تو روش های قبل برای لاغرشدن انجام میدادم رو باید اینجا هم بزارم تا نتیجمو دایمی بگرم ، دیگه شل گرفتن نداریم . 

      این مسیر برام مقدسه و من نباید اونو بیخیال بگیرم و توش  فس فس کنم ، مگه غیر از اینه که روزایی که برای لاغر شدن طب سوزنی میرفتم به اسرااررر اعضای خانواده رو از خواب ظهر بیدار میکردم تا من رو به مطب برسونن ؟ یا برای روز باشگاه از یک ساعت قبل اماده میشدم و اونجا با انرژی فوق العاده ورزش میکردم ؟؟ یا روزهایی که رژیم بودم ، وعده های غذاییمو از روز قبل آماده میکردم ؟؟. و چه جنگ هایی که سر غذاخوردن و نخوردن با خودم داشتم و…

      من حتی تو روش های قبلی هم با عشق و علاقه برای لاغر شدن ورزش میکردم و تا وقتی مثلاا آسیبی نمیدیدم رها نمیکردم ، یادمه اونقدر تردمیل میزدم که کتونی پامو میزد و به خاطر تاول و پوسته پوسته شدن پاهام دیگه ادامه نمیدادم ولی دوباره که خوب میشد شروع میکردم و هیچ بهانه ای برای کارام نداشتم ! و تا جایی که میتونستم رها نمیکردم و…اما الان که اومدم تو این مسیر منو بهانه میگیره و اصلا هم خوشم نمیاد از این بابت .

      چی شد؟؟ چرا یهو بادت خوابید پس ؟ اگه عاشق لاغری هستی ، اگه عاشق کسب و کارت هستی اگه عاشق اون چیزایی که  میخوایشون هستی شب خوابت نمیبرد ! نه اینکه حالا برم با دوستام بیرون انرژی بگیرم بعد بیام انجام بدم یا حالا برم فلان کارو بکنم خیالم راحت بشه بعد با آرامش به فایل ها برسم و… نه اینا نیست اگه لاغری  الویتته ، اگه عشقته ، از دور دور و دوست بازیات میزدی و برای عشقت وقت میزاشتی ! لاغری عشق تو نیست .چون منتظرت وایساده و تو میری با دوستات بیرون یا مهمونی و… 

      لاغری برات اونقدر ارزش نداره که بخوای براش وقت بزاری و به همه کارات میرسی و موقع فایلا که میشه یهو خسته میشی !

      ممکنه 10% از دوست داشتنت بیشتر بخوایش ولی کسی که 100درصد میخوادش میشه گفت که عاشق لاغریه .و حاظر نیست جاشو با هر چیز دیگه ای پر کنه .

      فردی که دوست داره لاغر بشه با اشتیاق و انگیزه عالی تو این مسیر قدم میزاره و درسته که مسیر صاف و ساده و همواره اما از نظر شرایط جوی همیشه عالی نیست . ممکنه با تندباد افکار منفی یا بارش تگرگ های نجواهای ذهنی و یاا لغزش هایی که از هر طریقی اون هارو لیز میدن مواجه بشن . 

      مثلا با شنیدن این حرف که بیان بگن ، فلانی چاق تر شدی یا مسخره و سرزنش اطرافیان و یا این که هنوز تغییری در خودت احساس نکرده باشی و…

      پس مسیر لاغری با ذهن مهیاست اما شرایط جوی آن بستگی به افکار و فرمول های ذهنی فردی داره که در این مسیر در حرکته .

      فردی که دوست داره لاغر بشه در مواجه شدن با هر کدوم از این شرایط جوی از مسیر خارج میشه و متوقف میشه ودر نهایت بعد از بارها ورود و خروج تصمیم میگیره که دیگه به حرکت ادامه نده جون نمیدونه که اگه بازم پیش بره ممکنه با چه جیزایی مواجه بشه  و بخاطر اون ترس از این مسیر خارج شده و به دنبال مسیر دیگه ای میره . 

      کسی که دوست داره لاغر بشه در لاغر شدن استمرار  نداره و به هر بهانه ای عقب نشینی میکنه .

      کسی مثل من که عاشق لاغریه و حتی در روش های قبل هم با اشتیاق و استمرار برای لاغر شدن تلاش میکرده و نتیچه هم میگرفته اما پایدار نبوده داشته عشق و علاقش رو در مسیر اشتباهی خرج میکرده و در نهایت نتیجه ای گرفته نمیشه .

      پس یکی از تفاوت های عاشقان و دوستداران لاغری اینه که 

      دسته ی دوستداران که شکست میخورن رها میکنن 

      ولی عاشقا نه ، اتفاقاا بیشتر پافشاری میکنن و خوب عمل میکنن و توان میزارن اما به دلیل اشتباه بودن مسیر به نتیجه  نمیرسن. پس ربطی به علاقه نداره !چون هرچی تونسته  توان گذاشته ولی مسیر اشتباه بوده و نتیجه ای نداده. و هر دو دسته بالاخره یجایی ناامید میشن و خسته میشن و از خدا  درخواست کمک میکنن و به طریقی وارد این مسیر میشن و آشنا میشن و مشتاق میشن که از این مسیر لاغر بشن .

      و افرادی که دوست دارن لاغر بشن معمولاا بازهم این دوره رو به دلایلی رها میکنن ،چون  توقع دارن با دوتا فایل دیدن دوکیلو کم کنن!و یا بهشون بگن که لاغر شدن و یا …. 

      سیستم ذهنی این افراد اینه که رها کنن ! چون فقط به دنبال نتیجه اند . و فقط به دنبال لاغری هستند . و ازونجایی که حتی تو روش های اشتباه هم ادم نمیتونه تو دو روز لاغر بشه ، بازهم این مسیر  رو رها میکنن و این مسیر هم برای آنها مثل رژیم و برنامه غذایی میمونه !

      در واقع همیشه در هر روشی فقط دنبال نتیجه باشی اینطوریه و رهاش میکنی .!

      ولی افرادی که عاشق لاغری هستند اون عشقشون رو که در این مسیر بکار میگیرن غوغا میکنن !

      به خاطر همین افرادی که دوره رو شروع میکنن و در همون هفته های اول نتیجه های فوقالعاده ای کسب میکنن بخاطر عشقیه که در این دوره گذاشتن 

      پس منی که نتیجه هام یزره دیر تر شروع شده و همش هم فس فس دارم بخاطر اینه که عشقم رو شل گرفتم !

      البته یکی از این دلایلی هم که نمیخوام به خودم زیاد سخت بگیرم اینه که دوست ندارم اذیت بشم که بعد بخوام رها کنم ! وگرنه منم کم عاشق لاغری نیستم !

      سعی میکنم ذهنم و آروم آروم نرم کنم تا با من تو این مسیر عاشق لاغری بشه 

      درسنه که مهم یادگیری لاغریه و نباید توقع داشت که در همون دو سه هفته اول تغییرات جسمی هم داشته باشیم ولی کسایی که نتیجه بهتری گرفتن بخاطر عشق  انها به لاغری بوده 

      برای رسیدن به هرچیزی در هر جنبه ی زندگی باید عاشقش بود با دوست داشتن آن هیچوقت بهش نخواهیم رسید .

      همیشه اونی که عاشقه چیزیه پله های ترقی رو طی میکنه و میزان عشق نتیجه رو رقم میزنه .و پیشرفت رو نشونشون میده . 

      برای لاغر شدن باید عاشق باشیم وگرنه به طریق مختلف ممکنه از مسیر خارج بشیم .

       خود من هیچگاه از مسیر خارج نشدم به لطف خداا ولیی خیلیی آروم دارم حرکت میکنم و هرازگاهی ی نیش ترمز میزنم ، اما کنار نمیزنم چون حسی که در وجودمه میگه این مسیر تورو به عشقت میرسونه فقط ، بیشتر عاشقش باش و بهش بها بده ، کم محلی نکن و منتظرش نزار .

      ما موانع ذهنی رو که برطرف کنیم ، لاغری خودبخود به وجود میاد .

      در واقع هرچیز که در دنیا باعث سعادت و خوشبختی فرد میشه مانند رودخانه ای در او وجود داره که متاسفانه افکار ها و باورهای نادرست و…سد راه این رودخانه سعادت برای ما شده اند .

      و ما با برداشتن این سد ، هجوم جریان خوشبختی و سغادت رو به زندگی خودمون هدایت میکنیم. 

      در هر موضوعی  در زندگی اگر در ما احساس بد ایجاد بشه ، ناراحتی ، ناامیدی ، افسردگی و…در ذهن ما در حال ایجاد مانع است تا جلوی جریان همیشه جاری که از سوی خداوند است گرفته بشه 

      و هدف تمام آموزش ها در هرجنبه ای  برداشتن موانع آن موضوع است .

      اگه موانع ذهنی برداشته شوند جریان خود بخود جاری میشود و نیازی به انجام کاری  برای ورود این جریان نیست !

      فقط کافیه موانع برداشته بشه .

      استاد خیلی خوبه که همراه ما ها هستین و بهمون کمک میکنین ، من بارها شده دلم میگیره و یا با این قضیه مواجه شده باشم که ندونم باید چیکار کنم و اون لحظه خیلیی دوست دارم یکی باشه که درک کنه چی میگم و دلداری و امیدواری بده !

      چون خاتنواده من که اصلا این مسیر و قبول ندارن و منتظرن ببینن که من نتیجه نمیگیرم ولیی من بهشون ثابت میکنم که نتیجه میگیرم ، ولی مواقعی که دلم میگیره میخوام که یکی باشه دستم و بگیره و دوباره منوتا یجایی همراهی کنه .ولی متاسفانه کسی نیست جز شما ، که ازنظر من خودتون کافی هستید . چون  میفهمید ما چی میگیم یا کچا گیر کردیم و درک میکنید  چون هودتون هم این شرایط رو تجربه کردید.

      من باید عشق لاغری رو در خودم بیشتر کنم مثل زمانی از روش های قبل برای رسیدن به لاغری عاشق بودم . 

      عاشق لاغری باشیم و با هرچیزی جا نزنیم ا

      اونی که عاشق لاغریه با هرچیزی جا نمیزنه این لوس بازیا که ول میکنن برای دوست داشتنه شونه !

      کسی که عاشق لاغریه براش تاریخ و زمان مهم نیست ، فقط میخواد بره 

      هرچی پیش بیاد بازم هست .و ادامه میده .

      کسی که عاشق چیزی باشه سنگم بباره از آسمون ادامه میده با سر خونی و شکسته و زخمی ،  یا حتی در حال مرگ سینه خیزم شده میره 

      پس اگه هدفت اینه که با لاغری با ذهن دلت خوش باشه که داری کاری برای خودت انجام میدی متاسفانه نتیجه ای نمیگیری ! بلکه عاشق لاغری باشی دیگه ترکوندی .

      عاشقانه در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنیم و هرروز عاشق این باشیم که برای خودمان گامی در جهت پیشرفت و موفقیت و زیبایی و شادابی و.. برداریم 

      برای خودمون ارزش قایل باشیم و خودمون رو ارزشمند بدونیم 

       هرچقدر که خودمون رو ارزشمند بدونیم خودمون رو لایق باارزش ترین چیزها هم میدونیم .

      چشماتون خندون  (که  وقتی آدم شاد باشه چشم میخنده ، و فرق میکنه خنده زوری با خنده واقعی ، خنده لب میتونه نمایشی باشه ولی خنده ی چشم نمیتونه نمایشی باشه جون شادابی درونیه . )

      و پیروز و متناسب باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/07/21 05:15
      مدت عضویت: 1992 روز
      امتیاز کاربر: 31477 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 116 کلمه

      سلام استاد گرامی و دوستان خوبم

      عاشق لاغری هستیم یا فقط دوست داریم لاغر بشویم 

      این فایل واقعا تکلیف ما را روشن میکنه که خودمون را محک بزنیم جزو کدام دسته هستیم

      خیلی عالی تفاوتهای این دو دسته توضیح داده شد 

      دانستن اینکه ما اگر موانع را از مسیر متناسب شدن برداریم خود به خود متناسب می شویم خیلی امیدوار کننده و خوشحال کننده است

      حالا باید نهایت سعی و کوشش خودمان را بکنیم که با این آموزشها موانعی که بر سر راه ماست را شناسایی کرده و آنها را کنار بزنیم

      اگر در دسته عاشقان نیستیم الان کاملا برایمان واضح شده است که برای نتیجه گرفتن باید در این دسته قرار بگیریم

      ممنونم استاد عزیز که برای ما یک راهنمای عالی هستید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/07/19 21:03
      مدت عضویت: 1800 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,014 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

      برای لاغر شدن باید مانع ذهنی رفع بشه تا لاغر بشیم

      لاغری با ذهن مثل رودخانه جاری هست که سلامتی شادی احساس خوب و موفقیت توی اون هست اما ما با باورهای اشتباه مانع ایجاد کردیم

      ما اگه  در تمام جنبه های زندگی موانع رو برداریم نتیجه های عالی به زندگی ما جاری میشه و تغییرات اساسی رو برای ما به ارمغان میاره

      خیلی مسائل اگر احساس ما رو بد کنه در واقع برای ما موانع ایجاد می کنه  و جلوی جریان همیشه جاری سمت ما می گیرند

      تمام آموزش ها از دین گرفته تا بقیه مسائل تمام سعیشون اینه که ما موانع رو برداریم

      تمام آموزش ها برای اینکه چطور موانع رو برداریم که خود به خود لاغر بشیم تا ثروتمند بشیم توی آزمون ها قبول بشیم و..

      توی هر زمینه ای اگر‌ ما فقط موانع رو برداریم نتایج‌ خود به خود همراهش هست

      در این مسیر افراد دو دسته اند

      افراد یا متناسب هستن  یا چاق هستن

      افراد اضافه وزن دارن دو دسته اند

      یک دسته دوست دارن متناسب بشوند

      یک دسته عاشق لاغر شدن هستن

      در واقع دو باند دو مسیره هستند چون دوتا مسیر جدا و نتیجه جدا میگیرند

      اختلاف شون چیه ؟

      خیلی ها دوست دارند لاغر بشوند از چاقی خسته شدن دوست دارن لاغر بشوند یه رژیمی دنبال میگیرند و بعد چند روز ولش میکنند و درگیری ذهنی بین خوردن و نخوردن پیدا میکنن و بعد باشگاه میرن و دوباره خسته میشه و اذیت میشه و بهانه پیدا میکنه برا نرفتن و رها کردن و یواش یواش اون کار رو هم رها می کنند دوست دارند لاغر بشه ولی رها میکنه

      با دوتا جمله دوستانش که چاق تر شدی یا با یه هفته فعالیت لاغر نمیشه و اون کار رها میکنه و حوصله نداره در عین حال که دوست دارند استمرار ندارند و این گروه هیچوقت لاغر نمیشن چون  استمرار ندارند .

      افراد عاشق

      خوب پیش می روند چون نتیجه دائمی کسب نمیکنه تا ته خط میره باشگاه با نظم میره و باز نتیجه نمی گیره خیلی استمرار دارند چون مسیره اشتباهه نتیجه کسب نمیکنند  این ارتباط به علاقه نداره همه تلاشش میکنه

      هر دو گروه خسته می شوند و شاکی با خدا که چرا ما چاق هستیم و چرا مثل مردم لاغر نیستیم آخه این چه سرنوشتی هست نصیب ما کردی

      و خدا اون ها رو به سمت تناسب فکری هدایت میکنه تا به آرزوی دیرینه ی خودشون برسند

      اینجاست که گروه اول فایل ها رو تهیه می کنن و یه مدت کوتاه انجام می دهند ولی رفته رفته خسته می شوند و یه  روز حوصله ندارند و یه روز گرفتاری دارند و یه روز مهمونی هستند و از انجام تکالیف خودداری میکنن و بعد از یه مدتی هم کلا فایل ها رو کنار می گذارند و زندگی قبلی خودشون رو دنبال می کنند

      اما گروه دوم چون عاشق متناسب شدن هستن خیلی مشتاقانه فایل رو تهیه و با عشق فراوان فایل ها رو گوش میدهند و با لذت تمام تمرین هاش رو انجام می دهند و با روحیه عالی نوشته دوستان رو میخونن و گاهی هم اظهار نظر میکنند و از دیدن افرادی که از این طریق متناسب شدن روحیه می گیرند و به خاطر این عشقی که در این مسیر به همراه خود دارند خیلی زود باورهای صحیح رو جایگزین باورهای اشتباه می کنند و در عرض چند مدت کوتاه نتیجه ی فوق العاده ای کسب می کنند و شگفتی ساز می شوند

      و این قدرت عشق هست که وقتی در هر جنبه ای از زندگیت عشق وارد بشه نتیجه ای فراتر از حد تصورت می گیری

      اگه توجه کنیم خیلی ها  به خاطر عشق به بالاترین درجه ی خواسته هاشون رسیدن یکی عاشق سفره و همه جا میره و تورهای مسافرتی تشکیل میده یکی عاشق نقاشی هست و تابلو های ارزنده ای خلق میکنه یکی عاشق خوانندگی هست و خواننده محبوبی میشه

      وقتی به زندگی این افراد نگاه کنیم میبینیم همه شون توی خواسته و هدفشون مصرانه پیش رفتند و استمرار داشتند

      همسایه مون دو تا دختر داره که هر دو تاشون از کودکی  توی نقاشی تبحر خاصی داشتن دختر بزرگه از همون ابتدای جوانی به دنبال هنرش رفت و تدریس کرد و مجوز فنی حرفه ای گرفت وبه خاطر عشقی که به نقاشی داشت هنرهای مجسمه ساز ی و… هم یاد گرفت تا اونجا پیش رفت که توی استان فارس تنها نمایندگی یک سری هنرهای تجسمی داره طوری که از استان های دیگه هنرجو داره و خدا رو شکر کنار عشق و علاقه اش به نقاشی  به خیلی چیزهای دیگه هم رسید و زندگی خوبی داره و موفق هست

      اما خواهر دیگه اش خیلی عشقی در وجودش نبود و هی از این شاخه و رشته به اون شاخه پرید  آرایشگری و آزمایشگاه و عکاسی و نقاشی و تزئین حنا و …مدام در حال پریدن هست و خیلیم هم از زندگیش راضی نیست هر  دفعه میگه یه جایی مشغول به کاره. چون یک هدفی برای خودش معین نکرده و کارهاش رو عاشقانه دنبال نمیکنه  همه ی این ها به خاطر اینه که توی کارهاش عشق و استمرار وجود  نداره

      حکایت این دو تا خواهر مثل آخر و عاقبت افرادی هست که عاشقانه تناسب فکری رو دنبال می کنند و افرادی که دوست دارند لاغر بشوند و تفننی دنبال روش های  لاغری هستند .

      باور کنیم ما لیاقت لاغری رو داریم

      باور کنیم ما برای چاق شدن و چاق موندن آفریده نشده ایم

      باور کنیم که اگه تا الان لاغر نشدیم مسیرمون اشتباه بوده و ما ناتوان نبودیم و نیستیم

      باور کنیم تنها راه رسیدن به لاغری همین تناسب فکری هست

      باور کنیم برای رسیدن به هر خواسته ای باید استمرار داشته باشیم و عاشقانه مسیر رو دنبال کنیم

      باور کنیم که خداوند منشا تمام خیر و خوبی هاست و دوست داره  بهترین نعمت ها  نصیب ما بشه و اگه تا الان نصیبمون  نشده دلیلیش اینه که ما خودمون با افکار اشتباه برای خودمون مانع تراشی کرده ایم و از داشتن اون نعمت ها محروم کردیم

      به قول دوستم اگه توی هر کاری با شش گوشه دلت کار کردی و هدفت رو دنبال کردی مطمئنا به  نتیجه دلخواه و فراتر می رسی ولی هر وقت دلت سه گوشه شد انتظار نتیجه عالی نداشته باش چون نتیجه هم تابع دلت ناقص میشه و بعدشم به خاطر کم محلی بهش رفته رفته به فراموشی سپرده میشه

       و این درست حکایت افراد عاشق و دوستدار لاغری هست.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار susanbehrad@gmail.com
      1400/07/18 12:52
      مدت عضویت: 1409 روز
      امتیاز کاربر: 2955 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 98 کلمه

      بنام خداوندجان وخرد 

      سام استادعزیزوهمراهان گرامی 

      چون گوشیم خرابه و اجازه نمیده من خیلی بنویسم فقط خواستم ازاستاد تشکرکنم

      چون هرفایلی که گوش میدم یعنی فکرمیکنم استاددرباره من حرف میزنه منوتوصیف میکنه

      استادمن هم عاشق لاغری هستم

      حتی ازروشهای اشتباه هم عاشقانه لاغری رو انجام دادم 

      اما به قول شماهمیشه شکست خوردم.

      وقتی این فایل گوش دادم دیدم درصف عاشقان هستم

      درضمن استادشماعاشق نیستیدشماخودعشقیدواقعابهترینخوشروترین استاد دنیا هستین که من شناختمتان ومن عاشقانه این مسیرروطی میکنم وباعشق گوش دادن به فایلهاوانجام تمریناتم صبح ازخواب بیدارمیشوم.😍😍😍

       خداهمیشه پشت پناهتان باشدبه امید روزی که گوشی خوبی تهیه کنم ودیدگاههای خودم را بنویسم امین شماو همه دوستان روبه خداوند مهربان می‌سپارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار znady62@gmail.com
      1400/06/29 10:39
      مدت عضویت: 1274 روز
      امتیاز کاربر: 151 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 308 کلمه

          سلام استاد ودوستان.          من قبل ازدواج متناسب بودم اما بعد از ازدواج به خاطر تنهایی واینکه حوصله نداشتم غذا بخورم (هر سه وعده ی غذایی) به شدت لاغر شدم اما از لاغر شدن خودم به وجد اومده بودم در بارداری اولم هم اضافه وزن نداشت ودر زمان شیر دهی بسیار لاغر شدم ولی بعد از پایان شیر دهی شروع به چاق شدن که نه ولی اضافه وزن آوردم ولی در دوران شیردهی دوم سراغ ورزش و رژیم رفتم خدایی هم به تناسب خوبی رسیدم اما تا این برنامه را پیش نمی بردم فورا وزنم اضافه می شد ومن واقعا در مونده بودم که منی که از چاقی بیزارم چه طور می شه تمام عمرم را مراقب کم وزیاد شدن وزنم باشم آدم روانش بهم می ریزه ولی الان که با این سایت و شما آشنا شدم آنرا عاشقانه دنبال می کنم روحم به ارامش رسیدم وبا خاطری آسوده روزم را شروع می کنم من شب که می خوابم به عشق گوش دادن به فایل جدید و یاد گیری دوباره صبحم را آغاز می کنم و وقتی که یک فایل را گوش می دهم ساعتها در ذهنم آنرا مرور می کنم و در موردش فکر می کنم و واقعا اثراتی که در من گذاشته شگفت انگیز است و مگر می شود عا شق همچین تلاش هایی نباشی من انگار تازه متولد شده ام و تازه فهمیدم که چه طور زندگی کنم عشق لاغری در من مثل گرمای عشق در شخص عاشقی می مونه که عاشقش را واقعا می خواهد و مثل یک خوش زود گذر و تمام شدنی نیست من برای لاغری زمان نمی گذارم و تا رسیدن بهش تلاشم را می کنم وهر روز از روز قبل پر انرژی تر وراسخ تر هستم به امید روزی که به هدفم برسم و خواهم رسید انشاالله همه ی شما هم به این هدف برسید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/06/25 17:54
      مدت عضویت: 1932 روز
      امتیاز کاربر: 36916 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,214 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوب و هم‌ مسیرم 

      من خودم به شخصه ۱۸ سال در تناسب بودم (تا قبل از ازدواجم ) و ۱۸ سال هم چاق بودم(بعد از ازدواجم ) و در حال تلاش برای لاغری  که خیلی وقتها هم انصافا   تلاشهام نتیجه میداد و موفق میشدم و  من دوباره کامل متناسب میشدم اما چون ذهنم هنوز  چاق بود و راهم غلط بود خیلی سریع تناسبم رو  از دست میدادم  در واقع من در این ۱۸ سال دوم  زندگیم که  ذهن چاقی  به همراه  جسم چاقی پیدا کرده بودم  اما نزاشتم هیچ وقت چاقی شدیدی در من دیده بشه و مثل یو یو همیشه در حال رفت و امد بین چاقی و لاغری بودم  بجز در زمان های هر دو بارداریم که واقعا تا مرز ۱۰۰ کیلو چاق میشدم و چاقی در جسمم واقعا پیدا بود  اما بقیه ی زمانها داشتم با چنگ و دندون لاغری رو برای خودم  به وجود میاوردم  و اون رو  در جسمم حفظ میکردم که بسیار سخت و طاقت فرسا و خسته کننده بود و یه جاهایی  که دیگه کم میوردم رژیم رو رها میکردم و حالا متوجه میشم چه جسم توانایی داشتم چون بارها من با رژیم خودم رو متناسب کرده بودم واقعا به خودم احسنت میگم .

       ولی از دوران رژیم   خیلی از عادتها و میزانهای خوردن  کم همچنان با من بودن و هستن   به خاطر اینکه سالها  رژیم بودم و خیلی از چیزها در من عادت شده و دیگه نمیتونم مثل گذشته پرخوری کنم  اما خوب میدونم که ذهنم پر از فرمولهای چاقی هست که با بودن در سایت دارم کم کم   ذهنم  رو پر از فرمولهای لاغری میکنم و به سمت تناسب حرکت میکنم .

      و تمام این حرفهای من نشون دهنده ی این هست که من عاشق متناسب شدنم و اگر چه از راه های غلط سالها تلاش کردم برای متناسب شدن ولی من عاشق متناسب بودن هستم واون زمان  راه دیگه ای رو سراغ نداشتم و فکر میکردم   ورزش و رژیم  تنها راه متناسب شدن هستن و من از این طریق بارها برای لاغری اقدام  کردم و کامل نتیجه گرفتم و در وزنهای عالی مثل ۶۳ ۵۹ و ۶۴ و ۶۵ قرار گرفتم و اما چه فایده که نتیجه برای من ماندگار نبود و همین در وزن دلخواهم نموندن من رو خسته و ناراحت میکرد  و به محض اینکه من رژیم رو رها میکردم  کلی برگشت وزن داشتم  و از خودم بدم میومد و سریع  دوباره شروع میکردم به رژیم گرفتن و کم خوردن و در کنار اون ورزش کردن در باشگاه رو شروع میکردم و با تعهد و استمرار هر دو رو ادامه میدادم تا دوباره در وزن دلخواهم قرار میگرفتم و اینقدر من  در گذشته (که هنوز دارو مصرف نمیکردم و مانع لاعری نداشتم )  بارها به خودم و اطرافیان میگفتم من سریع چاق و لاعر میشدم  که واقعا همین طور بود هر وقت اراده میکردم خودم برای خودم بدون هیچ دکتر و کارشناس تغدیه ای یه سری محدودیتها میزاشتم  مثلا شام نمیخوردم شیرینی و هله هوله نمیخوردم و ….و در کنارش باشگاه هم میرفتم و میدیدم چقدر عالی به تناسب میرسم   برای همین دیگه باور کرده بودم تنها راه لاغر شدن کم خوردن و تحرک داشتن هست اما بار آخر  بعد از بارداری دومم که بسیار وزن بالایی رو تجربه کردم (بالای ۱۰۰ کیلو) واقعا حالم از چاقی و خودم و اندامم بد بود و  برای همین من تصمیم گرفته بودم پیش کارشناس تغدیه برم که خیلی اصولی و راحت تر و سریعتر نتیجه بگیریم و انصافا هم شد و من به ۵۹ کیلو رسیدم اما با کلی محدودیت و حرص،و ولع زیاد و ….که این اواخر دو مانع ذهنی هم  پیدا کرده بودم  که  من چه بخوام چه نخوام چاق میشم و با تمام وجودی که تلاش میکردم و همچنان رژیمی میخوردم اما هر روز شاهد افزایش وزن در خودم بودم و بسیار ناراحت بودم و واقعا به حالت تسلیم دراومده بودم که باید چیکار کنم تا با این مسیر آشنا شدم .

      بارها اطرافیان به من میگفتن فلانی خوب تو داری دارو یخوری پس چاق شدن تو طبیعی هست اما من عقب نشینی نمیکردم و باور نمیکردم چون عاشق متناسب شدن بودم و به خودم بیشتر فشار میوردم در باشگاه در خواست ورزشهای سنگین تر میکردم از کارشناس تعدیه بارها درخواست رژیم سخت تر میکردم تا جایی که واقعا به کمرم و زانوم در ورزش فشار اومده بود و ضربه خورده بودن و در خوردن هم که به خطر محدودیتهای شدید   من منتظر موقعیتهای خاصی مثل مهمانی و تفریح و تولدی و …. بودم تا بشینم و کلی از مواد غدایی دلخواهم و دسرها و هله هوله ها رو بخورم و واقعا بعضی وقتها رفتار زشتی از خودم نشون میدادم  اما دوباره از فردا شروع میکردم و ناامید نمیشدم چون عاشق لاغری بودم و بسیار هم در لاغری استمرار داشتم .

      من چون هیچ راهی بجز و ورزش و رژیم برای لاغری سراغ نداشتم  بعد از رسیدن به وزن دلخواهم چون  وزنم ثابت نبود   بارها پیش کارشناس میفرستم و درخواست رژیم میکردم چرا چون در حد ۸ کیلویی وزنم اضافه شده بود و من چون  عاشق لاغری بودم این کار رو میکردم که جلوی چاقی خودم رو  بگیرم  چون از چاقی متنفر بودم و ترس داشتم و انصافا تا ته رژیم رو هم میرفتم و دوباره بعد از چند ماه اگر میدیدم  دوباره حدود ۱۰ کیلو اضافه کردم دیگه هیچ بازم میرفتم و درخواست رژیم میکردم و بازم  اون اضافه وزن رو کم میکردم و بارها من بعد از رسیدن به وزن ۵۹ کیلو  این کار رو تکرار میکردم که نکنه این وزن رو از دست بدم طوری که اطرافیان من رو مسخره میکردن بابا چی بود تو هنوز میری رژیم میگیری با همون یه دونه که داری دیگه خودت رو لاغر کن ولی من میگفتم نه باید برم پیش خودش که زیر نظرش باشم و مو اظب  وزن من باشه و هر هفته باهاش حرف بزنم  تا خوب وزن کم کنم و انصافا با تعهد و انگیزه و علاقه من رژیم و ورزش  رو  در کنار هم داشتم و این نشون میده که من جز دسته ی عاشقان لاغری بودم  تا اینکه  این اواخر دیگه جواب من به اندازه تلاشم نبود و من ناراحت و خسته بودم چون مسیرم غلط بودم .

      من در بار آخر ی که اقدام کردم برای لاغری واقعا توان گذاشتم و انرژی گذاشتم و خوب هم عمل کردم به رژیم و  ورزشم تا جایی که از طرف باشگاه  هم جایزه گرفتم و هم  تشویق شدم به خاطر اون همه تلاشم و نتیجه گرفتنم  و بارها کارشناس تغذیه به من میگفت عالی شدی و سایز شما الان کاملا دخترونه شده و عالی وزن کم کردی  اما  هنوز خیلی از تناسبم  نگذشته بود و واقعا تلاش میکردم که حفظش کنم و کار سختی هم بود اما چون عاشق لاغری بودم تحمل میکردم تا اینکه متوجه مشکل تیرویید و  مشکل هورمونی در خودم  شدم که همه ی اطرافیان من به اضافه ی کارشناس تعدیه و دوتا متخصص با هم به من گفتن تو  از این به بعد چاق میشی و من انگار هر چی تلاش میکردم بی فایده بود اما خوب میدونم من خیلی تلاش میکردم و  خیلی ناراحت شدم که این حرفها رو شنیدم  و اونها باور من شده بودن در حالی که   من این حرفها رو  ته دلم نپدیرفتم  تا یه شب در اینستا در حال چرخیدن بودم و  با این سایت اشنا شدم  و واقعا عاشق این حرفها شدم و با جون و دل حرفهای استاد رو پذیرفتم و به اونها عمل کردم   از همون روزهای اول همه به من میگفتن تو داری لاغر  میش در حالی که من  با فایلهای رایگان  داشتم   روی خودم کار میکردم و اونها رو تکرار  می کردم  و هنوزم دارم تکرار میکنم و تکرار خواهم کرد تا به وزن دلخو ام برسم پس به قول استاد زمین نمیشینم تا لاعر  بشم اصلا برام خلا نیست که در دوره ی سرزمین لاعرها نیستم دوست دارم این دوره رو داشته باشم ولی با همین فایلها هم حالم خوبه و  در مسیر درستم و عاشقانه دارم اونها رو دنبال میکنم و میدونم این عشق غوغا میکنه و نتیجه برای من به زودی  فوقالعاده میشه .

      مهم داشتن دوره ها زیاد  نیست مهم عمل کردن به  آموزشها هست هر چند  آگاهی ها کم باشن  ولی باید به اونها عمل کنم و  در این راه استمرار داشته باشم میدونم نتیجه میگیریم  چون عاشق این مسیرم و عاشق لاغری و زندگی و خوردن به این سبکم پس  عشق من به این راه نتیجه رو برای من رقم میزنه .

      من هم زمانی که وارد این مسیر شدم  هیچ آشنایی در اطرافم که با این سبک لاغر شده باشه نداشتم  و هیچ آشنایی با  قانون جذب و موضاعات ذهنی هم  نداشتم و اما من بدون اینکه کاری به حرف کسی داشته باشم برای دل خودم شروع کردم به کار  کردن روی فایلهای رایگان  و اونم داخل دفتر  خودم نه سایت   شروع کردم به نوشتن  ،هم فایلها رو مو به مو مینوشتم و هم تمرینها رو انجام میدادم و اصلا به استاد حرفی نزدم که ایا این راه جواب میده و یا نمیده قبول صد در صد داشتم که حرفهای استاد درستن و من به هر حرفی که استاد در فایلها میگفتن عمل میکردم و اون اوایل ورودم به سایت من هنوز طبق روال گذشته ی خودم  باشگاه هم میرفتم  و یادم اون موقع  خیلی از دوستام و مربی من  بهم  میگفتن فروع لاغر شدی عالیه و من واقعا در دلم  متعجب بودم که هر چی خواستم در این مدت خوردم شام انچنانی و ناهار انچنانی و بعد لاغر هم شدم  چرا  ؟چون این راه رو باور کرده بودم و به حرفهای استاد ایمان داشتم  رژیم رو کنار گداشته بودم و یادم میاد مربی من التماس میکرد باید بیایی  هر هفته وزن و سایزت رو بگیریم اما من بارها بهش میگفتم نه  این کار رو نمیکنم و  اما ناراحت میشد چون من به حرفهای استاد و این راه متعهد بودم   داشتم عمل میکردم و میدونستم رفتن روی ترازو خلاف آموزشها هست و  برای همین در مقابل مربی خودم  مقاومت میکردم  که روی ترازو نرم و با این کار چقدر ارامش داشتم احساس خوب داشتم تا فکر کنم یک ماه بعد از ورودم به سایت  به استاد پیام دادم یعنی ورزش رو ول کنم دیگه نرم  ؟؟؟.و با مشاوره از استاد که گفتن نه نرو برای لاعری اگر میری نرو حاضرم قسم بخورم همون یه حرف استاد برای من کافی بود چون قبولش داشتم از همون روز به مدیریت باشگاه پیام دادم و دیگه نرفتم  اینقدر تعهد  و عشق  داشتم به این روش ، و این نرفتنم  باعث تعجب  همه شده بودم که تو  چطور شده که نمیری باشگاه  ؟؟؟چون من حدودا ۷ سال پشت سر هم در  یک باشگاه در یک ورزش سنگین کنار مربی در صف اول ورزش میکردم ( بماند در گدشته هم بارها باشگاه رفته بودم ) اما  تحت هیچ شرایطی اون رو ول نمیکردم در بدترین شرایط باید باشگاه  میرفتم و ورزش میکردم و باد بارون و خاک  و مریضی و عروسی و ….  هر چه بود مانع من نبود و من باید  میرفتم و وقتی تصمیم گرفتم نرم چندین پیام از مدیریت باشگاه به من داده شد که کجایی نگران تو هستیم چون میدونستن من چقدر در ورزش کردن منظم هستم  و من اینطور عاشق لاغری بودم و اما  چه فایده که نتیجه نمیگرفتم چون  در ته ذهنم به من قبولونده  بودن تو لاعر نمیشی و چاقتر هم میشی و من هم  ترس داشتم تنفر داشتم از چاقی میترسیدم ورزش نکنم و یا غدای معمولی خونه رو بخورم که مبادا اوضاعم از این بدتر بشه  اما میشد واقعا داشتم برعکس نتیجه میگرفتم .و حتی یادم میاد این اواخر که واقعا  برای لاغری درمانده بودم میخواستم دمنوش لاغری بخورم ولی ته دلم راضی نمیشد چون دارو مصرف میکردم  تا خیلی هدایتی  با این راه  آشنا شدم و عاشق این راه شدم و اصلا الان طوری شده که یکی از لذتهای  زندگی من شده اومدن در سایت و فایل گوش دادن و نوشتن و خوندن  و میدونم این همون  کار عشق  به لاغری هست..

      من ۲۲ ماه در سایت هستم و هنوز یکم با لاغری دلخواهم فاصله دارم اما هرگز حتی یک بار نشده من از این مسیر جا بزنم و از مسیر لیز بخورم  و از این راه دور بشم و یا ناامید بشم نشده وتازه من از بقیه ی آگاهی های این سایت که در زمینه ی  تغییر زندگی هست واقعا استقبال کردم و بارها اونها رو گوش دادم و لذت بردم و من واقعا عاشق این سایت و آگاهی های اون شدم و در این زمان قرنطینه من فقط اوقات خودم رو با این آگاهی ها پرمیکنم و لذت میبرم که  در این راه هستم .

      من اینقدر عاشق لاغری از این راه هستم که اصلا برام مهم  نیست به وزن دلخواهم تا الان رسیدم یا نه مهم این ارامش و حال خوب و سلامتی و  لدتی هست که از این راه به دست اوردم و با عشق هر روز دارم ادامه میدم و یک گام برمیدارم و هر روز  حرکت میکنم و دیگه من به دنبال هیچ روش،و حرفی از بقیه برای لاغری نیستم و اصلا برام مهم نیست بقیه چی میگن و هیچ چیز نمبتونه من رو از  این مسیر  دور کنه و تازه بیشتر عاشق این مسایل ذهنی شدم و مدتها هست دارم با علاقه اونها رو از طریق یه استاد  دیگه هم دنبال میکنم .و اینقدر مطعنم به لاغری میرسم و برام واقعا این وزن ۵۹ کیلو  چیز طبیعی هست .و مطعنم به زودی به حق خودم میرسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5410 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 864 کلمه

      به نام خدای هدایتگر رهنما 

      روز ۱۵۵(پایان ماه پنجم): روز ۵۷ تکرار، چهارشنبه ۱۴۰۰۶/۲۴

      سلام 

      امروز پایان ماه پنجم شرکت من در دوره ورود به سرزمین لاغرهاست. روز ۵۷ تکرار را باید دیروز گوش می دادم ولی احساسم به من گفت فایلهای روز ۵۶ را باید تکرار کنم چون در مورد چگونگی انجام فعالیتهای ذهنی بود و فکر کردم باید روی آن تسلط بیشتری پیدا کنم. جالب اینکه با وقایع دیروز و آگاهی از محتویات فایلهای امروز فهمیدم واقعا باید امروز این مطالب را می شنیدم.

      فایل اول امروز فایل نکات طلایی بود و تاکید بر اینکه اگر می خواهم موفق بشوم باید ششدانگ حواسم به متناسب شدن باشد.باید روی موضوع متناسب شدن متمرکز باشم و باید در هر لحظه از زندگیم تصمیم های خودم را همسو با متناسب شدن انتخاب کنم. باید در طول روز به مواد غذایی، طعم و مزه غذاها و لذت بردن از خوردن توجهی نداشته باشم و سعی در کم کردن سرعت تخریب خودم داشته باشم. 

      چه در گذشته که در ذهنم تصویر چاقی نقش بسته بود و چه اکنون که تصویر ذهنی متناسب و لاغر دارم، آن کسی که فرمان ذهنی را داوطلبانه انجام داده است، خودم بوده ام‌.

      ذهن مرا به انجام فعلی همسو با تصویر خودش فرمان می دهد، ولی من می توانم تصمیم بگیرم ان عمل را انجام بدهم و یا نپذیرم و انجام ندهم.

      پس من تمام مسئولیت چاقی گذشته خودم را برعهده گرفته ام و اکنون هم مسئولیت متناسب شدن خودم را بر عهده گرفته ام. قرار نیست معجزه ای رخ بدهد. هر آنچه در زندگیم تجربه می کنم نتیجه انتخابهای خودم هست و محصول بذری است که خودم در مزرعه زندگیم کاشته ام. 

      دیروز عصر در جلسه ای حضور داشتم که افراد حاضر در آن قبل از شروع کرونا مرا دیده بودند و ندیده بودند که در این دو سال من تا چه حد متاسفانه اضافه وزن پیدا کرده بودم و موفقیت چشمگیر من در کاهش وزن در این مدت را ناظر نبودند. خلاصه دوستم با دیدن من گفت ماشاالله چاق شدی.

      بعد از شنیدن صحبت دوستم فهمیدم هنوز به سایز اسفند ۹۸ خودم نرسیده ام. درسته برای من که خوب پیش رفته ام و پس از یک عمر، مسیر صحیح متناسب شدن را یافته ام و در ذهنم متناسب هستم، انتظار این حرف را نداشتم و وقتی راجع به مصیبت چاقی دخترش به علت پشت کنکوری بودن حرف میزد و سرزنشهای پدرش و اینکه ارتباط پدر و دختر خیلی بد شده مرا وسوسه می کرد که این مسیر را بهش پیشنهاد بدم ولی سریع جریان افکارم را بدست گرفتم: 

      نخست اینکه من در مسیر صحیح هستم و علت صحبت دوستم دو مورد است، یکی اینکه تغییرات مرا در این مدت ندیده و خاطره گذشته مرا در ذهن خودش دارد و دوم اینکه الان من مثال موفقی در متناسب شدن برای دوستم نیستم پس وقتی هست که استاد میگه راجع به این مسیر برای کسی توضیح ندهید و بگذارید نتیجه را خودشان ببینند و از روش شما سوال کنند. 

      دوستم که راجع به استعداد چاقی دخترش و رژیم گرفتن و …‌ می گفت دلم برای اون دختر نوجوان سوخت که در آغاز مسیری قرار گرفته که من تا نوروز ۱۴۰۰ درگیرش بودم. 

      ساعتها جمله منفی دوستم در مغزم می چرخید و به خانم ترسو جان تازه ای داده بود. من از آموزه های دوره با خودم تکرار می کردم. من مسئول چاقی خودم هستم و بذر لاغری را در ذهنم کاشته ام من باورهای کفه لاغری ذهنم را افزایش داده ام و ترموستات ذهنم را روی ۵۶ تنظیم کرده ام و با اشتیاق هر روز ادامه داده ام پس جای نگرانی نیست. فقط ادامه بده و با فیلم دیدن و بازی فکری کردن و عبادت حال خودم را خوب کردم و اتفاقا گوش دادن فایل های امروز را بجای ساعت ۱۰ صبح ساعت ۶ صبح شروع کردم و با گوش دادن فایل امروز و بررسی مشخصاتی که استاد بیان کردند فهمیدم من عاشق متناسب شدن هستم من در هیچکدام از روشهای غلط قبلی جا نزدم و تا آخرش ادامه دادم ولی چون روش صحیح نبود نتیجه پایدار نبود حالا که با روش درست آشنا شده ام مسلم است که رها نمی کنم. من عاشق متناسب شدن هستم دوست داشتن لاغری برای بیان احساس من کافی نیست. من در مسیر  متناسب شدن خودم،  سد نمی سازم بلکه هر سدی که مرا از جریان طبیعی متناسب شدن دور می کند را ویران می کنم. برای رسیدن به مقصد عجله ندارم. من تغییرات جسمی و روحی بسیار خوبی را در خود می بینم و در مسیر موفقیت هستم و ادامه خواهم داد و بقول آنتونی رابینز حرکت در مسیر صحیح، موفقیت است نه رسیدن به مقصد. من ۱۵۵ روز است که در مسیر هستم و در مسیر خواهم ماند و مسئولیت وضعیت جسمی خودم را بطور کامل می پذیرم. 

      تا قبل از آشنایی با روش لاغری با ذهن در رسیدن به تناسب اندام پایدار موفق نشدم و چون مسیرم صحیح نبود خودم را می بخشم  ولی اکنون که در مسیر صحیح  لاغری با ذهن قرار دارم هیچ عذر و بهانه ای را از خودم نخواهم پذیرفت و مصمم و با اشتیاق تا رسیدن به ایستگاه وزنی ایده آل خودم ادامه خواهم داد و اطمینان ۱۰۰٪ دارم که به خواسته قلبی خودم که با عشق آن را دنبال می کنم خواهم رسید.

      دوستان شجاع و عاشق تناسب اندام موفق باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1400/06/16 17:29
      مدت عضویت: 1462 روز
      امتیاز کاربر: 16883 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 168 کلمه

      بنام خدا 

      فایل ۴۰ ور مسیر لاغری

      در این فایل تفاوت بین کسانی که دوست دارن لاغر شوند با کسانی که عاشق لاغری هستند .

      گروه اول تلاش برا لاغری میکنند رژیم میگیرن ،ورزشهای سنگین انجام میدن ،دمنوش میخورن اما نتیجه ای که میخوام بدست نمیارن و رها میکنند ،بعد از چند وقت دوباره یه نفر بهشون یه پیشنهاد میده انجام میدن و دوباره رها میکنند. 

      گروه دوم عاشقانه این کارها را انجام میدن و تلاش زیاد میکنند اما نتیجه نمیگیرن ولی رها نمیکنند و همچنان هر کس هر مسیری را بهشون پیشنهاد میدن و،انجام و ادامه میدن و نا امید نمیشن و علت اینکه موفق نشده اند مسیرشان اشتباه بوده و این افراد در مسیر لاغری با ذهن قطعا موفق میشن چون عاشق لاغری هستن و اما گروه اول اصلا موفق نخواهند شد چون فقط دوست دارند لاغر،شوند اما از هر مسیری برن سریع دلسرد میشوند و،رها میکنند و در این صورت موفق نمی شوند .

      من عاشق واقعی لاغری هستم و ایمان دارم که میتوانم به تناسب اندام کامل برسم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/05/25 11:53
      مدت عضویت: 1322 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 258 کلمه

      سلام
      برای اینک لاغر بشیم بلید عاشق باشیم عین مادری ک عاشق بچشه
      صبح تا شب بیدار میمونه ولی باز ادامه میده چن عاشقه
      با تموم بد قلقی بچش کنار میاد سعی میکنه از راههای مختلف اون قلق رو بدست بیاره ن خسته میشه ن نادمه مصمم ادامه میده
      دختر من خودش بچگیش شبا نمیخوابید تا صبح بیدار میموندم غذا نمیخورد همش نازشو میکشیدم والان ب لطف خدا هم میخوابه هم ب لندازه میخوره من سختیو کشیدم ولی نتیجش دخترمه دختری ک عاشقشم
      تو این مسیر دقیقا باید مادر لاغری باشی و ب دنیاش بیاری و مراقبش باشی با تمرین با فایل گوش دادن ب دنیاش بیاری ولذتشو ببری
      مادانسانها تو هر شغلی بریم میبینیم شکست می‌خوریم چرا چن عاشق اون کار نیستیم قلبمون براش نمیتپه ب نظر من تو دوران مدرسه باید واحدهای عملی داشتیم و میدیم کدوم بچه برا کدوم کاره برا کدوم کار تب میکنه و اینطور ایران میشد یک کشور آباد چن همه عاشق کارشون بودن و ب نحو احسن انجام میدادن
      الان تو مسیر لاغری باید عاشق مسیر باشی باید پستی بلندی ها رو ببینی ولی خودتو آروم کنی نازشو بخری صبر کنی وخودتو تو مسیر نگه داری برگردی استمرار داشته باشی
      خود همسر من منو مسخره میکنه هی میگه گوش نده ولی من ادامه میدم چن تو این مسیر حالم خوبه قبلا رژیم میگرفتم چن کیلویی کم میکردم نتیجه رو میدیم ولی شاد نبود اون حال خوبه نبود ولی الان تو این مسیر نتیجه جسمی نمیبینم فعلا ولی شادم باهاش واین مطمئنا نتیجه بخشه
      من ایمان دارم ب قدرت ذهنی ک خدا خلق کرده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/05/24 16:52
      مدت عضویت: 1694 روز
      امتیاز کاربر: 3608 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 687 کلمه

      با سلام با دیدن وشنیدن این فایل کمی فکر کردم که من دوستدارم یا عاشق لاغری هستم راست وحسینی صحبت کنیم خوب که فکر میکنم میبینم نه دوست داشتم عاشق نبودم اخه من خیلی اضافه وزن ندارم وفقط در حد ۵یا۶ کیلو دیگه اگه بخوام باربی بشم ده کیلو خدایی همیشه این فکر رو دارم که من بد ریخت وبد سکل نیستم که یا همه وقتی من رو میبینند میگن تو که خوبی بعد از ارودن دوتا بچه خلاصه به همه اینها وطرز فکر خودم در مورد خودم که فکر میکنم به این نتیجه میرسم که من عاشق نبودم من تمام این سالها دوست داشتم اندازه همین دوست داشتنم هم کم کردم من در موقع حاملگیهایم ۲۰ کیلو اضافه میکنم ولی بعدش به مرور برمیگردم ولی کج دارو مریض کار میکنم وبیشتر دلم میخواد بر گردم به زمان مجردی ام که خدایی برهم میگردم ولی چون من در دوره مجردی ام هم از همسن وسالهایم ۵یا ۶ کیلو بیشتر وزن داستم خلاصه همین ۵یا ۶کیلو با من از زمان مجردی وازدواج همین طوری هست وکم نمیشه که نمیشه این اوخری یعنی از گام اول این دوره تا گام سی ودوم که مداوم گوش کردم وانجام دادم ومصمم بودم باور کنید در عرض دوهفته چنان سایز کمکردم که اگه ادامه میدادم الان دیگه ۵یا۶ کیلو رو انداخته بودم خلاصه عاشق نبودم دیگه که بعد از دوهفته به قول استاد جو زندگی ام کمی تغییر کرد ومن راهم رو دوباره گم کروم وهی گفتم از فردا وپس فردا دوباره شروع میکنم وهمین طور به صورت یک رو درمیان ویا دوروز درمیان ازگام سیو دوم تا چهلم رو گوش دادم وامروز هم که میخواستم گام چهلم رو گوش کنم گفتم باسه بعداز تعطیلات این یک هفته که دولت تعطیل کرده ولی صبح گفتم نه بزار ببینم که فایل چهلم چیه ولی خدایی انگار با افکار من این فایلها طبقه بندی شده بود ووقتی شروع کردم به گوش دادن گفتم ها اول اینکه بگم من میدونم خدایی خدا من رو هدایت کرده واز هدایت من دست بردار نیست چرا باید در همچین روزی که من تصمیم ابن طوری مبگیرم این فایل رو ببینم وگوش بدم وافرین بر استاد که میدونه بعداز چند روز از دوره ساگردهایش نیاز به چه چیزی دارند که گوش بدن انگار استاد میدونه میخواد درذهن ما چیبوجود بیاد وپیسگیری میکنه خدایا شکرت که با این سایت اشنا شدم حالا برم سر موصوع اصلی خودم که فهمیدم من دوستدارم لاعر بشم وعاشق نبودم اگه عاسق میبودم عاشق هیچ وقت جا نمیزنه عاشق هیچ وقت کار مورد علاقه اش رو به فرداها نمیندازه عاشق برای رسیدن به معشوقش میجنگه با هر حرف وحدیثی وبا هیچ فکر منفی از پا در نمیاد عاشق اصلا فقط با قلبش واحساسش کار میکنه چون با احساسش کار میکنه هیچ وقت مسیر رو اشتباه نمیره چون موانع ذهنی همین احساسهای بدی هستند که در طی روز ما با اونها برخوردمیکنیم ما شالله که این روزها این احساسات از در ودیوار کشور وشهر ونحله وخانواده میباره وانگار همه میخوان که همدیگر رواز دستی بترسونند وبه جای دادن احساس خوب به هم احساس بد میدن ولذت میبرن من این ده روز گرفتار همچین احساسهایی شدم واستباه کردم اخه یکی دو روز ورودی ذهنم رو باز کردم واین طوری شد خلاصه عاشق نبودم دیگه وگرنه اگه عاشق میبودم هیچی نمیتونست من رو از کارم منصرف کنه واینکه چون عشق از صفات خداوندی هست پس اگه عاشق باشیم البته عشق به کار درست ومسیر درست خداوند بیشتر کمک میکنه چون ما در مسیر اراده خداوند قرارمیگیریم ودر مسیر اراده خداوند عشق جز ویژگی ذات پروردگار عالم هست وما رو بیشتر کمک میکنه وموفق میشیم ادم عاشق در مسیر رودخانه الهی که مسیر اراده خداونو هستش هیچ سدی نمیتونه جلو شنا کردن اونو بگیره وهی شنا میکنه ولذت میبره واب بازی میکنه وهی بیشتر سر وبدن خود رو دراب فرو میبره واز این کار لذت میبره خلاصه مت باید بیشتر عاسق بشم ولی یک چیز خوب رو فهمیدم که دیگه من هدایت شدم چون دیدن اینگونه فایلها رو فقط اراده خداوند در هدایت خودم میدونم وبه فال نیک میگیرم ومصممتر وعاشقتر ادامه ادامه وادامه میدم وعمل عمل عمل میکنم وناامید نا امید نمیشم نمیشم نمیشم الهی امین وخدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/05/15 12:08
      مدت عضویت: 1671 روز
      امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,045 کلمه

      سلام گام چهلم در مسیر لاغری من 

      برای رسیدن به هر هدفی باید موانع برداریم تا برسیم به هدف مورد نظر

      ما با شنیدن حرف تکرار حرف دیدن رفتن به مسیر اشتباه موانعی برای خودمان در هر زمینه ای به وجود اوردیم 

      حالا برای رسیدن به تناسب اندام باید موانع که مانع رسیدن ما به تناسب اندام میشه برداریم و در این روش لاغری با ذهن کمک میکنه موانع شناسایی کنیم برداریم تا راحت تر به هدف خود برسیم 

      هر چیزی که در مانگرانی استرس ترس ایجاد کنه احساس ما رو بدکنه مانع به وجود میاره در زمینه ها مختلف موانع وجود دارد و این موانع باعث میشه ما نرسیم به ویژگی ها ونعمت هاطبیعی وجود خودمان که خداوند به ما داده ولی این موانع نمیزارن بهش برسیم 

      حالا برای متناسب شدن با روش لاغری با ذهن این موانع برمیداریم تا متناسب بشیم راحت 

      ما قبلا برای لاغر شدن روش ها مختلفی انتخاب کردیم و انجام دادیم و همیشه بعد مدتی شکست خوردیم چون مسیر اشتباه بوده هم این کار باعث شده موانع برای لاغر شدن در ذهن ما به وجود بیاد حالا باید این موانع که از طریق ها مختلف در ما شکل گرفته با روش لاغری با ذهن برداریم تا راحت اسان برسیم به وجود طبیعی خودمان که تناسب اندام شادی ازادی اعتماد بنفس سلامتی تفریح عزت نفس …برسیم 

      حالا افراد دو دسته میشوند افراد متناسب و چاق کاری به افراد متناسب نداریم الان اینجا بحث افراد چاق هست برای رسیدن به تناسب اندام 

      حالا افراد چاق هم دو دسته میشوند یک دسته دوست دارند لاغر بشند یک دسته عاشق لاغری هستند 

      این افراد نتیجه ها متفاوتی از همه میگیرند 

      حالا ویژگی افرادی که دوست دارند لاغر بشوند یک روشی شروع میکنند یه چند مدت ادامه میدهند با اولین ناراحتی اتفاق بد حرف حدیث دیگران که فلانی چاق شدی زود جا میزنند رها میکنند و بای بعد مدتی باز شروع میکنند و با اولین چالش رها میکنند باز چون این افراد عاشق لاغری نیستند فقط دوست دارند لاغر بشوند که مورد توجه قرار بگیرند یا واسه عقدی جشن عروسی دوست دارند لاغر بشوند لاغری برای رسیدن به اهداف دیگشون میخواد و چون همیشه دانبال نتیجه هستند و هیچوقتم متناسب نمیشوند چه روش اشتباه باشه چه روش صحیح باشه وقتی فقط دوست داشته باشی لاغر بشی لاغر نمیشی حالا تو دوست داری لاغر بشی میخواه نتیجه عاشقان لاغری بگیری معلوم که نتیجه ای که میخواه نمیگیری و رها میکنی و در همه کارها اگه دوست داشته باشی ولی عاشق نباشی موفق نمیشی افرادی که دوست دارند لاغر بشوند همش دانبال بهانه هستند که رها کنند یا با هر حرفی ناامید میشه رها میکنه یا اتفاق بدی در زندگیش رخ میده و ناراحت میشه و رها میکنه هدفشو اینها افرادی هستند که دوست دارند لاغر بشوند و نتیجه نمیگیرند چون به هر بهانه ای رها میکنند 

      حالا ویژگی افرادی که عاشق لاغری هستند روشی انتخاب میکنند برای رسیدن به لاغری و با استمرار شور شوق انجام میده و یه نتیجه ای هم میگیره حالا برنامه تموم شده باز وزنش برمیگرده ولی تا اخر کار میره فردی که عاشق لاغری هست و رها نمیکنه و تفاوتش با فردی که دوست داره لاغر بشه این است که رها نمیکنه تا اخر مسیر ادامه میده و نتیجه هم میگیره ولی چون مسیر اشتباه بوده باز وزنش برمیگرده 

      حالا اگر میخواهیم به نتیجه دلخواه برسیم باید عاشق لاغر شدن باشیم عاشقان لاغری با هر بهانه حرف چالشی مانعی رها نمیکنند و تا اخر مسیر با استمرار شور شوق ادامه میدهند و شگفت زده میشوند 

      من با گوش دادن به این فایل فهمیدم من در دسته دوست داران لاغری هستم چون شروع میکنم و با اولین مانع حرف یا ناراحتی در هرموردی پیش بیاد رها میکردم و بعد مدتی که متوجه چاقی بیشتر خودم میشدم باز شروع میکردم و با اولین بهانه حرف ناراحتی رها میکردم 

      الان به این نتیجه رسیدم که من همیشه دوست داشتم لاغر بشم و دقیقا رفتارهایی شبیه افراد دوست داران لاغری داشتم واسه همینم نتیجه دلخواهم نگرفتم نتیجه گرفتم ولی خیلی ناچیزدر حد عاشقان لاغری نبوده وهمیشه حتی در مسیر صحیح یه مدت ادامه میدادم دوسه ماه ولی باز با اولین ناراحتی رها میکردم و دیگه میخواهم از مسیر دوستداران لاغری جدا بشم و در مسیر عاشقان لاغری قدم بردارم 

      نه واسه تناسب اندام بلکه برای رسیدن به هرهدفی باید عاشق اون هدف باشم تا بهش برسم  تا به نتیجه دلخواه برسم 

      فردی که عاشق لاغری هست یا هر هدف دیگه تعهد دارد مسئولیت پذیر هست استمرار دارد اشتیاق ذوق دارد هر روز اگاهانه در مسیر صحیح گام برمیدارد و دانبال نتیجه نیست تناسب اندام واسه یک مدت کوتاه نمیخواهد با حرف دیگران که فلانی چاق شدی پا پس نمی کشید رها نمیکنید در بدترین شرایط روحی خود باشه ادامه میدهد و برای رسیدن به هدف خود از بهانه تراشی دست میکشید و موانع بر میدارد تا راحت به هدف خود که همان تناسب اندام هست برسد 

      استاد عطار روشن عاشق لاغری بود چون بدون هیچ راهنمایی یکسال خورده بدون نتیجه ای در این مسیر تلاش کرد و بعد نتیجه در جسمش نمایان شد استاد عطار روشن الگو عاشقان لاغری هست سر لوحه این افراد هست چون وقتی در بدترین شرایط خود بود و مادر گرامیش از دست داد بازم در اون روز ادامه داد دست نکشید و ذهنش کنترل کرد و ادامه داد با تعهد کامل جلو دروبین جلو همه افراد قرار گرفت لایو گذاشت و باهمون چهره خندان مث قبلا ادامه داد پس استاد عاشق لاغری بود و به نتیجه دلخواه خود رسید و راهنمایی شد برای افرادی که میخواهند متناسب بشوند 

      پس برای رسیدن به تناسب اندام باید عاشق لاغری بود باید با استمرار تعهد کامل در هر شرایطی ادامه بدهم تا به تناسب اندام ایده الم برسم 

      من استاد الگو خودم قرار میدهم و با تعهد کامل استمرار شور اشتیاق ادامه بدهم و کنترل کنم ذهنم رو  وبا موانع نختلف جا نزنم و مث استاد روی خودم کار کنم تا به نتیجه ایده الم برسم 

      و برای رسیدن به هرچیزی باید عاشق اون هدف باشم تا بهش دست یابم و به نتیجه دلخواهم برسم در زمینه ها مختلف 

      از امروز تعهد میدهم که در مسیر عاشقان لاغری قدم بردارم و با تعهد کامل قدم بردارم و عاشق لاغر شدن باشم و در این مسیر با شور اشتیاق ادامه خواهم داد تا به نتیجه دلخواهم برسم و هرجا خواستم کوتاهی کنم استاد یاد خودم میارم که در بدترین شرایط خود ادامه داد و عاشق لاغرشدن بود 

      شاد شاد شاد باشید و عاشق لاغر شدن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/05/10 12:11
      مدت عضویت: 1346 روز
      امتیاز کاربر: 454 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,167 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام چهلم برای لاغر شدن باید عاشق باشید:

      موانع ذهنی را که برطرف کنی لاغری خود به خود به وجود میاد!! موضوع فقط لاغری نیست و همه جنبه های زندگی تغییر میکنه!

      هرچیزی در زندگی که در شما احساس بد ایجاد کنه شما را ناراحت افسرده و نگران کنه اون داره سد و موانع را به وجود میاره که جلوی این جریان جاری خداوند به سوی ما را بگیره و تمام اساتیدی که آموزش میدن هدفشون اینه که موانع را در اون جنبه از زندگی بردارن یعنی در موضوع دینی هدف اینه که موانع برداشته بشه و ارتباط با خدا برقرار بشه، در موضوع ثروت همینه در موضوع سلامتی همینه در موضوع لاغری همینه!! حالا شاید اون فردی که داره آموزش میده خودش این رو آگاه نباشه که در نهایت باید به هنرجوهاش کمک کنه که این موانع رو بردارن!! وقتی موانع را برداشتی خود به خود لاغر میشید و نیاز نیست برای لاغر شدن کار اضافه ای انجام بدین!!

      استاد گفتن که همه افراد حداقل یک بار با ایشون چت داشتن و به نظرم یکی از دلایلی که از دوره منحرف شدم همین بود که میترسیدم به استاد پیام بدم و با ایشون در ارتباط باشم و خودم رو از این امکان و ارتباط سلب کردم ولی خداروشکر بار دیگر به اینجا هدایت شدم و نوشتن دیدگاه رو شروع کردم و مطمئنا استاد میخونن و تایید میکنن به امید پیشروی در مسیر لاغری : ) 

      انسان ها کلا دو دسته هستن یا متناسب هستن یا اضافه وزن دارن! اونایی که متناسبن کاری باهاشون نداریم میایم سمت خودمون آدم هایی که اضافه وزن دارن، این آدم هایی هم که اضافه وزن دارن دو دسته میشن: یه دسته از اون ها دوست دارن متناسب بشن یه دسته دیگه عاشق متناسب شدنن اینا خیلی باهم فرق میکنه و شما باید ببینی جز کدوم دسته هستی!!! فرض کن دو تا مسیر و دوتا بانده یک باند افرادی که دوست دارن متناسب بشن حرکت میکنن و یک باند افرادی که عاشق متناسب شدنن حرکت میکنن، شما باید بدونی تو کدوم مسیر هستی چون نتیجه دو تا مسیر باهم متفاوته! نمیتونی شما در مسیر افرادی باشی که دوست دارن متناسب بشن ولی در نهایت نتیجه افرادی را بگیری که عاشق متناسب شدنن، این ها دو تا نتیجه کاملا متفاوت را میگیرین!!

      خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن دوست دارن که لاغر بشن چطوری رفتار میکنن؟! از چاقی خسته شدن و ناراحتن و دوست دارن لاغر بشن، به حرف اینو اون گوش میکنن شروع میکنن به رژیم گرفتن، چند روز میگذره یواش یواش اعصابشون بهم میریزه، اختلال ذهنی ایجاد میکنن اینکه دوست دارن بخورن نباید بخورن، ۶ قاشق باید بخورن ولی سیر نمیشن و حرص و ولع خوردن میاد و این درگیری ذهنی پیش میاد و رها میکنن!! بعد چند وقت دوباره از خودشون بدشون میاد و تصمیم میگیرن این دفعه باشگاه هم برن، دو سه روز میره یک هفته میگذره و خستگی و درد بدن اذیتش میکنه بعد هی تایم رفتنش رو به تعویق میندازه و یواش یواش دیگه نمیرن، هی یه کاری شروع میکنن و رها میکنن اما دوست دارن لاغر بشن!! کافیه بشنوه از یه نفر که یکم چاقتر شده دیگه میریزه پایین و میگه پس فایده نداره یا مثلا یه هفته دو هفته میره رو ترازو میبینه چیزی کم نکرده باز رها میکنه!!! اینا افرادی هستن که دوست دارن لاغر بشن، هی شروع میکنن ولی با هر عنوانی دوباره پا پس میکشن و ادامه نمیدن، حرف دیگران میتونه اونا رو خراب کنه، خودشون حوصله ندارن و گاهی میگن هرچی میخواد بشه!! اینا استمرار ندارن و با هر عنوانی عقب نشینی میکنن دوباره بعد از مدتی میرن جلو دوباره عقب نشینی، حمله عقب نشینی! اینـــا هیـــچ وقتی متناسب نمیـــــشن!!

      اون دسته که عاشق متناسب شدن هستن وقتی یه برنامه رژیمی را شروع میکنه خیلی سفت و سخت منظم طبق برنامه پیش میره حالا برنامه برا ۴۵ روزه این ۹۰ روز اجراش میکنه، خوب پیش میره یه نتایجی هم میگیره ولی چون برنامه تموم میشه و با هر دلیلی به حالت قبلش برمیگرده! باشگاه میره منظم دقیق با انرژی با انگیزه ولی اونجوری ک باید نتیجه نمیگیره!! تفاوتشون با دسته اول اینه که هر مسیری رو شروع میکنن نصفه کاره رهاش نمیکنن اتفاقا خیلی هم استمرار دارن خیلی هم با علاقه دنبال میکنن و خیلی هم توان و انرژی میذارن اما متأسفانه چون مسیرشون اشتباهه برای خرج کردن این عشق و علاقشون نتیجه آنچنانی گرفته نمیشه اینا اون دسته ای هستن که عاشقن!

      این دو دسته برای اینکه نتیجه ای نمیگیرن خسته و افسرده و ناامید میشن و شاکی میشن به خدا که چرا من هرکاری میکنم نمیشه تا اینکه به طریقی با موضوع لاغری با ذهن آشنا میشن و تصمیم میگیرن با این روش لاغر شدن را بدست بیارن هر دو دسته همینطورن! 

      گروهی که دوست دارن لاغر بشن دو سه جلسه را میبینن و رها میکنن و انتظار دارن با دو سه روز کاهش داشته باشن و وقتی میبینن خبری نیس رها میکنن یا عده ای فکر میکنن فایل های رایگان جواب نمیده و دوره رو تهیه میکنن و طی یکی دو هفته رها میکنن اینا کلا سیستم مغزیشون اینجوریه، چرا رها میکنن؟ دلیلش اینه که از اول فقط دنبال نتیجه اند فقط به دنبال لاغری اند و از آنجایی هم که لاغری به این شکل نیست که یه روز دو روز کاری را انجام بدی حالا چه رژیم چه باشگاه چه هرچیزی و به نتیجه برسی اینا خسته میشن، لاغری با ذهن هم براشون تفاوتی نداره و مثل یه برنامه رژیمی، مثل همه برنامه هاست و رها میکنن!!

      اون دسته ای که عاشق لاغری هستن چون در روش های قبلیشون این عشق رو نشون دادن از این عشق استفاده کردن برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن چون مسیرهاشون اشتباه بوده و وقتی وارد دوره لاغری با ذهن میشن چون این مسیر درسته اون عشق خیلی به کمکشون میاد، یعنی اون عشقی که از قبل داشتن نسبت به لاغر شدن وقتی در مسیر صحیح به کار گرفته میشه اصلا غوغا میکنه و به همین دلیل بعضی از دوستان همون دو سه هفته اول یه تصویری از خودش رو میکنه، یه تغییراتی را نشون میده و باعث شگفتی حتی دیگر شرکت کننده ها میشه فقط اینه که اون فرد عاشق لاغر شدن بوده نه فقط در این دوره از قبل عاشقانه تلاش میکرده برای لاغر شدن!! 

      اگر میخوای لاغر بشی باید در مسیر عاشقان لاغری قرار بگیری نه در مسیر دوستداران لاغری، دوستداران لاغری هیچ وقت لاغر نخواهند شد، در تمام جنبه های زندگی همینطوره، دوستدار فوتبالیست شدن و عاشق فوتبالیست شدن با هم متفاوتن و میزان عشق نتیجه را رقم میزنه!!!

      اونی که عاشقه جا نمیزنه!! وقتی با دلایل بیرونی از مسیر خارج میشی و مثلا فایل گوش نمیدی و تمریناتت رو انجام نمیدی یعنی عاشق متناسب شدن نیستی!! اونی که عاشق باشه سنگش بزنی ادامه میده با سر شکسته ادامه میده!!

      پس نتیجه میگیریم که بااااید عاشق بود تا به نتیجه عالی رسید و من عاشقی رو درک میکنم نمیشه عاشق بود و به وصال نرسید، من یه عاشق در راه متناسب شدن هستم و در این مسیر با شور و اشتیاق فراوان حرکت میکنم و به اندام ایده‌آلم میرسم!!

      مه تاب عاشق و پیشرو در مسیر لاغری🤩😍🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/04/29 09:15
      مدت عضویت: 1883 روز
      امتیاز کاربر: 3526 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1 کلمه

      سلام

      اونی که عاشقه تا زمانی که به عشقش نرسه کوتاه نمیاد و ادامه میده

      اونی که عاشقه با هر حرف و نظر مخالف و ناراحت کننده ای پا پس نمیکشه

      اونی که عاشقه بهانه هاش رو دنبال نمیکنه

      اونی که عاشقه تحت تاثیر افکار منفی اش مسیر رو رها نمیکنه

      من با خوندن نوشته این دوست عزیز دیدم که خداییش یکسال و نیم دو سال هم ادامه داده و نمیشه بگیم بی اراده بوده 

      مثال ایشون به خیلی از ماها شبیهه…

      همه ما وقتی با این سایت آشنا میشیم با گوش دادن فایلهای اول امید در ما زنده میشه که ما هم میتونیم لاغر بشیم و اگه تا حالا نتیجه نگرفتیم فقط به خاطر اشتباه بودن مسیرها بوده نه به خاطر ناتوانی و بی ارادگی و نحوه خلقت و ژنتیک ما 

      همه ما به خاطر لاغر شدن دوره های رایگان یا ثبت نامی رو شروع میکنیم

      من خودم بارها و بارها به این فکر کردم که چرا بعضی از دوستان اینقدر خوب و سریع نتیجه میگیرن بعضی دیرتر نتیجه میگیرن

      میدونم که محتویات ذهنی تمام آدمها و درگیریهای ذهنی اونا در طول روز با هم متفاوته و این روی نتیجه تاثیر میذاره

      میدونم که عجله کردن یه ترمزه و جلوی فرآیند متناسب شدن رو میگیره

      میدونم که اگه مسیر رو ادامه بدیم به هر سرعتی در نهایت به مقصد میرسیم

      ولی خداییی کسی هست که سریع لاغر شدن رو دوس نداشته باشه؟؟؟؟؟؟

      کسی هست که نخواد توی ۶ ماه لاغر بشه به جای اینکه توی ۲ سال لاغر بشه؟؟؟

      همه ما به خاطر رنجهای چاقی و به خاطر اینکه از دیگران تایید بگیریم و به خاطر دلایل دیگه دوس داریم سریعتر نتیجه بگیریم.
      ولی واقعا بین ذهنهای ما بین برداشتهای ما از آموزشها بین سطح درک ما بین میزان باور کردن لاغری با ذهن بین میزان باور کردن توانایی خودمون برای لاغر شدن از طریق ذهن بین میزان شور و اشتیاقمون حتی بین نیاز به لاغر شدنمون بین میزان عجله مون برای لاغر شدن بین میزان توجه مون به چاقی و لاغری بین میزان احساسات مثبت و منفی که در طول روز تجربه میکنیم بین مقایسه کردن خودمون با بقیه …..و خیلی موارد دیگه اختلاف داریم و همین اختلافهاس که در زمان نتیجه ما تاثیر داره ولی با وجود تمام این اختلافها اگه عاشق لاغری هستیم ادامه میدیم و تا زمانی که متناسب نشدیم رها نمیکنیم با وجودیکه بارها ممکنه مثل این دوستمون لیز بخوریمباید قبول کنیم که مسیر صاف و بی دست اندازی نیست و هنر ما اینه که با وجود این دست اندازها و جاده خاکیها باز هم ادامه بدیمهم سالها باشگاه رفتم و با انگیزه و منظم ومتعهد ورزشها رو ادامه دادم 

      مراقبه و ای اف تی و سوجوک رو یکماه ادامه دادم

      از کم خوری و مراقبت از خوردن شیرینی و…رو سالها داشتم ولی لاغر نشدم ولی تسلیم هم نشدم و الان که حدود یکسال و ۷ ماهه که با این مسیر آشنا شدم تقریبا هر روز فایلم رو گوش کردم  منم تغییرات واضحی در سایز ندارم و شاید فقط خودم میفهمم که مقداری لباسهام برام راحت تر شده ولی میدونم که نتیجه میگیرم چون لاکپشتی هم که بری باز هم نتیجه میگیری به خاطر اینکه مسیر درسته و در مسیر درست با هر سرعتی بری بالاخره به مقصد میرسی دست از عجله کردن برداریم دست از مقایسه خودمون با بقیه برداریم دست از چک کردن خودمون برداریم الگو مون رو فقط و فقط استاد عطار روشن قرار بدیم که با تمام عشق و علاقه و پشتکار همه کارهای این سایت رو به تنهایی انجام میدن کنار تمام کارها و مسئولیت های شخصی شون به عنوان پدر و همسر و استاد
      مگه شاگرد غیر از استاد الگوی دیگه ای هم داره<

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار solmazmilan@gmail.com
      1400/03/30 11:20
      مدت عضویت: 1443 روز
      امتیاز کاربر: 10965 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 843 کلمه

      سلام به استاد عزیز و همراهان لاغری باذهن استاد من دستم بالاست🙋 برای کار کردن با شما چون از مطالبی که در این گام استنباط کردم فهمیدم که جزو دسته عاشق ها هستم. چون من از وقتی که یادم میاد عاشق لاغری بودم عاشق اندام ایده آل بودم دوست داشتم کل زندگیم متناسب زندگی کنم و اون موقع تا حالا دارم تلاش میکنم برای لاغری و از هر روشی تا تهش رو انجام دادم ولی چون که روش و مسیرم اشتباه بوده به نتیجه ای که دلم میخواست نرسیدم درسته چند دفعه ای به وزن دلخواهم می‌رسیدم ولی مقطعی بود همین که اون روش رو تموم میکردم چون برای هر روش زمان تعیین میکردن برام حالا چه رژیم چه قرص و دارو و چه ورزش به هر حال یه مقطعی داشت دوباره به وزن قبلی برمیگشتم و این کار رو بارها و سالها با وجود سختی های زیادی که داشت و نا امیدی که هربار از نتیجه نگرفتن نصیب من میشد بازم یه ذره ای از عشق من به لاغرشدن و تناسب اندام کم نشد. تازه همه بهم میگفتن بابا تو خسته نمیشی از تقلا کردن از اینکه هر بار شکست میخوری و رژیم میگیری ولی بازم ادامه میدی منم میگفتم خوب چیکار کنم من نمیتونم با این بدن چاق زندگی کنم یا فردا یه کاری رو راحت نمیتونم انجام بدم و پیشرفت کنم باید اول متناسب بشم و زندگیش کنم این هدیه دوست داشتنی رو بعد به کارهای دیگه برسم. حالا برسیم به مطالب این گام ۴۰یعنی برای لاغرشدن باید عاشق باشید: برای لاغرشدن باید عاشق باشی با دوست داشتن کسی لاغر نمیشه. منم برام جای کنجکاوی بود که چرا عده ای تو هرموضوعی در سطح متوسط هستند وچرا بعضیا در سطح عالی هستند؟چون اونهایی که در سطح متوسط هستند کارشون یا اون موقعیت رو فقط دوست دارن و در آن حد متوسط میمونن. اما اونهایی که علاقه و عشق و شور و اشتیاق دارن به کاری همیشه در اون کار موفق و عالی میشوند  که باعث شده همه اونو بشناسن و ازش الگو برداری کنند.مثلا کسی که دوست داره هنر رو فوقش یه معلم هنر میشه.ولی کسی که عاشق هنر است و عاشقانه به دنبال رویای هنر است صد در صد یه آدم موفق هست و در اون کار شاخص میشود که تنها تفاوت اینها در کسب نتیجه فقط ۲عامل هست:

      ۱ عاشق آن موضوع هستند. 

      ۲ شور و اشتیاق ادامه دادن رو دارند.

      درمورد چاقی و لاغری هم بازم سیستم همین هست.عده ای دوست دارند لاغر شوند و تمام تلاششونو میکنن ولی در میانه راه به دلیل حالا مواجه شدن با مسائل و مشکلات زود کناره گیری میکنند و اون کار رو رها میکنند و به نتیجه دلخواه که همون تناسب هست نمیرسند اما کسانی که عاشق لاغری اند برنامه یا هر روشی رو که برای لاغر شدن انجام می دهند منظم و مرتب انجام میدهند و اصلا پا پس نمی کشند.با وجود حالا مشکلات و مسائلی که هست پس از پایان دوره اون روش که حالا رژیم هست یا ورزش یا مصرف قرص به یه نتیجه نسبی میرسند ولی دوباره چاق میشوند و اونها هم به نتیجه نمیرسند و تنها فرق اولی با دومی اینکه اولی کار رو نیمه کاره رها میکنه و تا آخر ادامه نمیده ولی دومی با وجود تلاش و پایبند بودن به اون روش کار رو انجام میده وبه پایان میرسونه و چرا هیچ کدوم به نتیجه نمیرسند؟چون روششون اشتباه است حالا اگه وارد مسیر لاغری باذهن شوند هم همین کار رو انجام میدن یعنی اون اولی ویژگی اش این که بازم بعد یه مدت از مسیر خارج میشود و در روبرو شدن با مشکل یا مسئله ای کنار میزنند و با هربار تکرار دیگه مسیر رو رها میکنند.اما دومی اون عشقش تو این راه صحیح بهش کمک میکنه و چون اون فرد مطمئن میشه که راهش درسته و این تنها روش لاغرشدن و لاغری همیشگی هست در نتیجه عالی عمل میکنه و مثل  من از یادگیری لذت می برند و به نتیجه که شگفتی ساز شدن هست می رسند.یادم میاد قبلا هم همه فامیل بهم میگفتن تو هر کاری که انجام میدی با عشق انجام میدی حتی ظرف شستن رو حالا درکشون میکنم که چرا این حرفها رو بهم گفتن.

      حالا مشکل و موانع چجوری ایجاد میشوند؟اگه هر موضوع یا مسئله ای در ما احساس بد ایجاد کند در نتیجه باعث ایجاد موانع میشود.

      در هر موضوعی اگه بخوای موفق بشی یا به نتیجه برسی باید ابتدا موانع رو بشناسی و حلشون کنید بعد خود به خود به هدف می رسیم.این برام یه سنده.

      نیاز نیست برای لاغرشدن کار اضافی انجام بدیم فقط باید موانع لاغری رو یکی پس از دیگری شناسایی کنیم و از سر راه برداریم.در تمام جنبه های زندگی عشق خیلی مهم است و میزان عشق نتیجه رو تغییر میده.من هم از هفته اول که فایلها رو گوش میدادم و به تمرینات عمل میکردم تغییرات در من شکل گرفت البته تغییرات احساسی و حتی رفتاری و بعد از چند هفته تغییر جسمی داشتم این فوق العاده است که در ردیف عاشقان لاغری هستم اینو تازه فهمیدم که منو خیلی خوشحال میکنه. ممنونم از آموزگار عشق در لاغری که این اطلاعات نایاب رو در اختیار ما قرار میدهند.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار solmazmilan@gmail.com
      1400/03/29 22:10
      مدت عضویت: 1443 روز
      امتیاز کاربر: 10965 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 11 کلمه

      استاد هر کاری کردم دیدگاهم ثبت نشد مشکل چیه؟الان دوباره میفرستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6241 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 33 کلمه

        سلام دوست عزیز
        مشکلی در ثبت دیدگاه نباید داشته باشید
        از مرورگر گوگل کروم یا فایرفاکس استفاده کنید
        قبل از نوشتن دیدگاه حتما از وارد شدن به سایت مطمئن باشید
        بعدش دیدگاه رو بنویسید و ارسال کنید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار solmazmilan@gmail.com
          1400/03/31 06:58
          مدت عضویت: 1443 روز
          امتیاز کاربر: 10965 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 47 کلمه

          سلام استاد آخه وسطای نوشتن مجبورم اینترنت رو قطع کنم برم کارمو انجام بدم بیام وقتی میام نوشتن تموم میشه وقتی میفرستم میگه باید وارید شوید و بعدش از نو شروع میشه قبلا اینجوری نبود اون ویرلیش هم هرچقدر مینویسم اصلا رویت نمیشه اون قبلیه عالی بود.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            امتیاز کاربر: 6241 سطح ۳: کاربر پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 65 کلمه

            سلام دوست عزیز
            قبل از نوشتن باید وارد سایت شده باشی
            در اینصورت حتی اگه اینترنت رو قطع کنی و دوباره بعدا وصل کنی و به همون صفحه بری متنی که نوشتی و هنوز ارسال نکردی رو نشونت میده
            و می تونی ادامش رو بنویسی
            ضمنا میتونی دیدگاهت رو در چند قسمت بنویسی
            مثلا بخش اول رو می نویسی و ارسال میکنی
            بعدا بخش دوم رو مینویسی و ارسال میکنی

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
            ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s.mohammadi8195
      1400/03/19 10:16
      مدت عضویت: 1722 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 322 کلمه

      سلام بر عاشقان متناسب شدن

      افراد برای رسیدن به هدفشون دو دسته هستند:

      دسته اول راههای متفاوتی لاغری رو امتحان میکنند بعدمدتی دنبال بهانه هایی هستند  و کم کم رها میکنن و این نشون میده این عده فقط دوست دارند که متناسب شن .و همون اول دنبال نتیجه هستند .

      دسته دوم راههای متفاوتی رو امتحان میکنند و به طور دقیق و منظم هر روشی رو انجام میدن منتها چون روش غلط هست نتیجه نمیگیرن باز روش دیگری رو امتحان میکنند و همینطور دقیق انجام میدن و نتیجه نمیگیرن تا اینکه تو مسیر دوره لاغری با ذهن قرار میگیرند و گام های  این دوره رو با شور وشوق و منظم و دقیق  انجام میدن و بالاخره نتیجه میگیرن و به شگفت انگیزان دوره لاغری با ذهن می پیوندند. 

      من خودم یه خواهرزاده دارم که کاملا متناسب هستش و ۲۰ سالشه واون هم برای زیبایی اندام  باشگاه میره منتهی ببینیم چی جوری ؟

      صبح میره سرکار بعدش ساعت ۴ تعطیل میکنه سریع ۵ میره باشگاه تا۹ شب بعدش دانشجو هست و کتابش میخونه .یادم میاد چند باری دستش آسیب دید البته نه تو باشگاه . و دکترش گفت تا ۲۰ روز تو گچ باشه . اون ده روز نشده تا یه کم دردش خوابید سریع خودش گچ رو وا کرد و رفت باشگاه .

      یا موقع کرونا که باشگاه تعطیل بود یه مدتی .پول تو جیبیشو که کار میکرد البته شاگردی میکرد  جمع میکرد و خصوصی میرفت باشگاه . مهمونی ها که اکثرا بعد شام میومد . جالبه که با اینکه به درس خوندن علاقه ای نداشت ولی رشته تربیت بدنی قبول شد .

      پولش رو جمع میکرد میداد دکتر تغذیه براش رژیم غذایی بنویسه و مو به مو انجامش میداد. تمام فکر وذهنش به زیبایی اندام هستش .

      اون عاشق به تمام معنای زیبایی اندام بود و هست. 

      حالا من اگه خودم یه کم از اون الگو بگیرم البته در پشتکار و اشتیاق حالا که ۱۵ کیلو که سهله اگه ۵۰ کیلو اگه اضافه وزن داشته باشم میتونم متناسب شم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 27 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yasaminhasanloo76@gmail.com
      1400/03/18 18:49
      مدت عضویت: 1392 روز
      امتیاز کاربر: 148 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 143 کلمه

      به نام خدا 

      سلام برای لاغری باید عاشق باشیمو قدر این اگاهی ها این مسیر صحیح و زحمات استاد رو بدونیم هر روز باید انجام داد و در این مسیر حرکت کرد به نظرم اگر یه روز انجام ندیم و تمرین نکنیم و در این مسیر حرکت نکنیم با برمیگردیم به روز هایی که افکار منفی داشتیم و حساسیت و ….. هر توجه به چاقی که باید حلوگیری کرد هر روز با شوق و اشتیاق و علاقه فایل گوش کنیم و بنویسیم اگر واقعا خسته شده باشیم زمانی که ما میدونیم در این مسیر هر چه جلو تر بریم رشد بیشاری میکنیم پس چرا الکی بهانه بیاریم چرا اجازه ندیم به اون متناسبی که در گذشته بودیم  برگردیم و دوباره شادی رو به خودمون هدیه بدیم هر چه قدر که بهانه در ذهن ما باشه نباید بگذاریم که این بهانه ها مانع ما باشند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 16492 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,304 کلمه

                   بنام خداوند بخشنده ی مهربان

                             گام چهلم

            برای لاغر شدن باید عاشق باشید

      اگر رویای لاغر شدن دارید برای لاغر شدن باید عاشق باشید با دوست داشتن لاغرشدن نمی توان لاغر شد

      در هر موضوعی درسطح جهان هستی  افرادی  در سطح متوسط وافراد در سطح عالی هستند 

      مثلا در موسیقی عده زیادی دنبال علاقه خود می روند وآموزش می بینند اما فقط عده کمی به حد استادی مثل استاد شجریان می رسند بقیه به یک خواننده معمولی بسنده می کنند. یا در رشته های دیگه فقط یه عده به مدارج عالی وسطح عالی می رسند 

      تفاوت این همه اختلاف بین نتایج افراد علاقه مند به یک موضوع در چیست؟ 

      ♦️دوعامل باعث ایجاد اختلاف بین افراد در کسب نتایج می شوند

      1_عاشق آن موضوع هستند. 2_شور وشوق یادگیری دارند

      افرادی که دوست دارند به یک موفقیت برسند فقط تا سطح متوسط پیش می روند مثل هزاران دکتر عمومی یا خواننده عادی یا فوتبالیست معمولی… 

      اما کسانی که  عاشق  رسیدن به آن موفقیت هستند نتایج متفاوتی را تجربه می کنند ودرسطح  عالی   می رسند 

      ♦️در مورد چاقی ولاغری هم دقیقا سیستم عملکرد انسانها به همین شکل است ♦️

      🎊در بین افراد لاغر عده ای هستند که دوست دارند مقداری چاق شوند اما هرگز موفق نمی شوند چون این افراد عاشق چاقی نیستند 

      عده دیگر از لاغرها واقعا عاشق چاق شدن هستند وهمیشه تمام تلاششون رومی کنن در مسیر چاق شدن باشن وچاق هم می شوند یعنی فرمول های ذهنی اونها تغییر می کند 🎊

      💎نکته قابل توجه این است که این دسته از افراد لاغر که عاشق چاق شدن بودن وچاق شدن حالا هرچقدر تلاش کنند که چاق تر نشوند نمی توانند چون تلاش آنها در مقابل عشق به چاقی کافی نیست💎

      💖بسیار مهم است که تفاوت بین دوست داشتن وعاشق بودن را درک کنیم 💖

      🌹 دوست داشتن در سطح فکر ومنطق انجام می شود اما عاشق بودن در عمق وجود ما ودر ضمیر ناخود آگاه شکل می گیرد🌹

      🎉 در موضوع لاغری هم روال موفقیت به همین شکل است🎉

      کلا انسان آنها دو دسته هستند :یکی افراد متناسب (که ما می خواهیم به جمع آنها بپیوندیم) 

      یکی دیگه افرادی که چاق هستند 

      حالا خود افراد چاق دو دسته هستند :

      1_افرادی که دوست دارند لاغر شوند (یعنی در سطح فکر ومنطق خود لاغری را نمی پسندند ودوست دارند لاغر شوند) 

      2_افرادی که می دانند باید برای لاغر شدن عاشق لاغری باشند 

      ⛔تفاوت این دو دسته در چیست⛔

      دسته اول وقتی متوجه اضافه وزن خود می شوند ومی بینند چاقی مشکلاتی برای آنها ایجاد کرده است تصمیم می گیرند لاغر کنند وشروع می کنند به رژیم ودر کنار آن باشگاه هم ثبت نام می کنند  اول با شور وهیجان شروع می کنند  بعد از چند روز در مقابل نخوردن ها و سختی های ورزش کم میارند وکلافه وعصبی می شن کم کم بهانه می‌آورند باشگاه را یکی در میان می روند ورژیم را کم کم کنار می گذارند. همیشه این جریان برای آنها ادامه دارد  همیشه همه چیز را نیمه کاره رها می کنند نمی توانند یک هدف را تا انتها دنبال کنند 

      دسته دوم هم وقتی متوجه چاقی خود می شوند شروع به راهی برای لاغری می کنند  این افراد واقعا جدی پیگیر هستند منظم وطبق برنامه عمل می کنند اگر برنامه 40 روزه باشد آنها دو تا 40 روز اجرا می کنند باشگاه را تحت هر شرایطی می روند 

      اما این دسته هم نتیجه داعم نمی گیرند 

      علت شکست این دسته افراد راه اشتباهی است که در پیش گرفته اند 

      🥀هر دودسته به خواست خداوند وبخاطر اینکه طبیعت وجود همه انسانها تناسب وزیبایست به لاغری با ذهن هدایت می شوند 🥀

      هردو دسته در ابتدا با شنیدن اولین فایل ها به وجد می آیند وانگار گمشده خود را یافته باشند شور وهیجان می گیرند 

      بعد از چند وقت دسته دوست داران لاغری وقتی می بینند نتیجه ظاهری نگرفتن. وقتی می بینند کسی به آنها نمی گوید لاغر شدین  دلسرد می شوند وکم کم تمرینات را یکی در میان انجام می دن ودیگه اشتیاقی برای شنیدن ندارند

      این افراد در واقع مسیر لاغری با ذهن راهم مثل برنامه رژیم می دانند واز اول کار دنبال نتیجه هستند ومی خواهد سریع لاغری جسم را ببینند 

      این دسته در واقع سیستم مغزشون به همین منوال است که کاری را تمام نکرده رها کنند وبه سراغ روش دیگری بروند 

      اما دسته عاشقان لاغری بخاطر اون عشق درونی به خاطر اون نیاز درونی در مسیر لاغري با ذهن چون راه درست است چون همان مسیر است که باید باشد وآنها خمیر مایه آن را در وجود خود دارند  در این راه بسیار عالی عمل می کنند وغوغا می کنند وخیلی زودتر از بقیه نتیجه آنها ظاهر می شود وباعث شگفتی بقیه می شود

      برای لاغر شدن باید عاشق باشند والا به طریق مختلف ممکن است از مسیر لاغر شدن خارج می شوید ⛔

      💕درست است در مسیر لاغري با ذهن راه هموار وصاف است بدون دست انداز اما شرایط جوی آن که از فرمول های ذهنی شخص شرکت کننده نشات می گیرد پایدار نیست وممکن است هوا را نا مساعد کند. مثل هجوم افکار منفی مثل نجواهای ذهنی مثل تگرگ حرف وحدیث دیگران. اگر عاشق نباشی این شرایط را تاب نمی آوری وکنار می زنی ودرگیر شرایط جوی می  شوی وهمین رفتن ودوباره برگشتن ها نتیجه را خراب می کند 💕

                      ♦️فایل تصویری. ♦️

      لاغری مانند رودخانه ای است که از طرف خداوند به سمت ما در جریان است. این رودخانه هر آنچه را که برای سعادت وخوشبختی ما در دنیا وآخرت لازم است را دارد. تناسب. اعتماد به نفس. عزت نفس. آرامش. خوشبختی…………….. 

      متاسفانه ما سالها تو سط خانواده ومحیط اطراف ومدرسه تحت آموزش های اشتباه قرار گرفتیم وبا باورهای ناصحیح در مسیر این جریان خروشان سدها و مانع هایی ایجاد کردیم 

      حالا لازم نیست برای برگردانند این جریان به سمت خودمان کار سختی انجام دهیم فقط کافیه موانع وسد هارا برداریم خود رودخانه به سمت ما جریان پیدا خواهد کرد. 

      در لاغری هم به همین صورت است. برای لاغری فقط کافیست موانع لاغری را از سر راه برداریم لازم نیست کار خاصی بکنیم موانع برداشته شوند لاغری ایجاد می شود 

      هر چیزی که در ما احساس بد ایجاد می کند باعث می شود مانعی بر سر راهمان ایجاد شود  

      پس باید مراقب ورودی های ذهنمان باشیم  هرچیزی که باعث می شود حالمان خراب شود را کنار بزنیم  

      🌷 اگر از دوست داران لاغری هستید باید دوست داشتن را به عشق تبدیل کنید 🌷

      ♦️میزان عشق است که نتیجه را تایین می کند♦️

      ؟؟؟ من جز کدام دسته از افراد هستم؟؟.؟

      راستش را بگویم وصداقت داشته باشم من جز عاشقان لاغری نیستم یعنی تا حالا فکر می کردم عاشق لاغری هستم اما با دیدن این فایل ومقاله بی نظیر قبل فایل تصویری متوجه شدم من در این مدت واقعا عاشق نبودم فقط دوست داشتم لاغر شوم من تو مدت چند ماهی که اومدم تو سایت چندین بار لیز خوردم. چندین بار دلسرد شدم. قبل آشنایی با ذهن هم خیلی تو رژیم هام خوب عمل نکردم مدام رها کردم با کوچکترین سختی جا زدم تا دیدم یه هفته کم نکردم دلسرد شدم برنامه باشگاه رفتن هام یکی در میان ودر آخر رها کردم. 

      اما الان می خوام عاشق باشم می خوام این دوست داشتن را به عشق تبدیل کنم. دیگه دنبال نتیجه سریع ولاغری جسم نیستم می خوام اول ذهنم لاغر بشه می خوام ریشه ای لاغر بشم. نمی خوام یه مدت تو دوره باشم وبعد رها کنم می خوام تا وقتی که این سایت هست واین راه ادامه داره منم باشم. 

      دیگه منتظر اول ماه واول فصل واول سال وعروسی فلانی وفلان جشن خاص نیستم می خوام برای خودم. برای درونم برای ذهنم برای افکارم برنامه داشته باشم می خوام برای خودم هر روزی کاری بکنم  

      در ره منزل لیلی که خطر هاست در او شرط اول قدم آن است که مجنون باشی 

      بله برای رسیدن به تناسب اندام باید عاشق بود باید حرف دیگران دیدن بدن چاق……………را نادیده بگیریم باید ادامه بدیم استمرار داشته باشم اینقد ادامه بدیم تا ذهنمون رو با جسممون هماهنگ کنیم  به امید موفقیت ودر مسبر ماندن همگی ما 🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/03/13 19:55
      مدت عضویت: 1435 روز
      امتیاز کاربر: 14619 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 814 کلمه

      گام ۴۰ برای لاغرشدن باید عاشق باشیم .

      به نام خدا 

      دیروز بعدازظهر دخترم بردم پارک جنگلی .من فقط نشستم و بچه ها وبازی شونو نگاه کردم اون مسیری که افراد زیادی با اضافه وزن و متناسب برای پیاده رویی و دویدن ودوچرخه سواری از هم سبقت میگیرن .

      من بارها اونجا که سطح شیب شدیدی داره نزدیک به ۲ساعت پیاده رویی میکردم .ولی اینبار متفاوت بودم اینقدر دلم میخواست که افراد چاق  که عرق کرده درحال تلاش بودند رو به سایت هدایت کنم بگم تورو خدا اینقدر الکی مسیر اشتباه رو نرین .ولی من نتونسته بودم نزدیکان خودمو هدایت کنم اینها که جای خودشو داره .

      نزدیک به دوساعت اونجا بودم ولی تمام اون دوساعت یا نظرات دوستان رو میخوندم یا حدیث نفس داشتم و مرتب درمورد مطالب سایت باخودم حرف میزدم  .هیچ وقت باورم نمیشد اینطور عاشق دوره ایی بشم که تمام وقتمو باعشق،بهش اختصاص بدم .فایل استاد رو که گوش کردم گفتم انشااله به لطف خدا منم هر اندازه که لازم باشه تمرین میکنم تا به اهدافم که یکیش لاغری است برسم .پس منم عاشق هستم .😍😍

      🔴اگر رویای لاغرشدن دارید برای لاغر شدن باید عاشق باشید.

      هدف درسرزمین لاغرها ترویج افکار و باورهای است که به شکل ساده تری مارا درمسیر لاغری شدن هدایت کند‌.واشتراک گذاشتن این آگاهی با افرادی که تصمیم گرفته اند برای لاغر شدن باید عاشق لاغری باشند .

      تفاوت اختلاف نتایج افراد علاقمند به یک موضوع چیست ؟ ۱.عاشق آن موضوع هستند .۲.شور واشتیاق یادگیری وادامه دادن 

      ❇بسیار اهمیت دارد که تفاوت بین دوست داشتن وعاشق بودن را درک کنید .

      ✴✴دوست داشتن درسطح فکر انجام می شود اماعاشق بودن درعمق وجود ما درضمیرناخودآگاه ما شکل میگیرد.

      افرادی که چاق هستند به دودسته تقسیم می شوند .

      گروه اول افرادی است که دوست دارند لاغر شوند .

      گروه دوم افرادی است که می دانند برای لاغر شدن باید عاشق باشند نتیجه این دو گروه بسیار متفاوت است .

      مسیری که برای لاغر شدن درپیش می گیریم درکسب نتیحه نهایی ما بسیار تاثیر گذار است .

      وقتی میخواهیم در مسیر لاغری باذهن قدم بگذاریم باید باشور واشتیاق باشیم ‌این مسیر صاف وساده است ولی از نظر شرایط جوی  همیشه عالی نیست .

      ممکن است تندباد افکار منفی جریان پیدا کند .

      شاید بارش سنگین نجواهای ذهنی شروع شود 

      شاید حتی چاق شویم 

      یا مورد سرزنش و تمسخر اطرافیان قرار بگیریم ‌.که چرا به فکر چاقی خود نیستی….‌

      مسیر لاعری با ذهن مهیاست اما شرایط جوی آن بستگی به افکار و فرمول های ذهنی فردی دارد که دراین مسیر حرکت می کند💞💞💞 ‌دراین راه باااااید عاشق باشیم 💞💞💞

      از نوشته های دوست عزیزی که اراده ای خوبی داشت فقط استرس و نگرانی زیادی داشت برای خودم نکاتی رو نوشتم .۱‌.خریدن فایل ها باعث لاغری نمیشه .شاید این بزرگترین مانع دوستمون بود اینکه چون پول داده دلش نتیجه سریع میخواست شاید اگه الان با صدگام حرکت میکرد به راحتی  لاغرمیشدمی گفت منکه کار خاصی نمی کنم  منکه هزینه ندادم سختی نمیکشم پس لاغرشدم شد نشدم نشد و اینطور استرس نمی گرفت  .

      واینکه اطلاعات ایشون خوب بود شاید اگه یکم دیگه صبر میکرد در سرازیری که استاد میگن می افتاد .واینکه نتایج جسم خیلی براش مهم شده بود به طوری که موفقیت های مهم ذهنی رو نمی دید .و به قول خودش در یک جنگ قرار داشت .موفقیت ذهنی تغییر باور وافکار .نشمردن لقمه ها .تا گرسنه نشوی چیزی نخوری و رسیدن به نقطه سیری خیلی مهم هستند که بهش رسیده بود .و من مطمئن هستم دوباره به جمع ما برمیگردند .

      ایشون از من خیلی واردترند من شاگرد کلاس اولم که هنوز دارم الفبا رو یاد میگیرم .

      ماه اول که وارد شدم هی جلو آینه رفتم هی منتظر معجزه بودم و در جسمم دنبال تغییر بودم .هی ناراحت میشدم .بعد که هی فایل گوش دادم و نظرات دوستان رو خوندم گفتند جلو آینه نروید جسم رو رها کنید .منم از آینه فرار میکنم و سعی میکنم کمترین توجه رو به بدنم داشته باشم .از اون موقع حالم خیلی بهتره ، اگه مایوس میشم کافییه یک فایل گوش بدم .یا می نویسم یا می خونم یا مرتب با خودم حرف میزنم .

      فعلا در این راه دارم عشق میکنم.هفته پیش که دورهمی باهمکارام داشتیم دونفر گفتند لاغر شدی .من مثل گذشته نگفتم نهه بابا از وقتی مدرسه مجازی شد ۵کیلو اضافه کردم .گفتم واقعا ؟ و لبخند زدم .ولی ذهنم قبول نکرد گفتم حتما اشتباه میکنن .

      امروز پسرم که نوجونه و هی میگه مامان این کارها چیه برو مثل قبل پیاده رویی تا لاغر بشی کی با حرف لاغر شده ؟.میگه مامان فهمیدی جمع وجورشدی 😳 شوهرمم گفت آره راست میگه چربی های پشتت قشنگ کم شده .اینو که دارم مینویسم اشکم از شادی جاری شده .انگار دنیا رو به من دادند که تغییر جسم منم شروع شده😍😍😍😍 .خداوند هرچی میخواهید بهتون بده استاد🙌🙌

       دیشب لایو شما و خانم حسنی رو نگاه میکردم گرفتگی شدید گردن داشتم اینقدربا خنده های شما دو نفر منم خندیدم و لبخند زدم .(دارم دیونه میشم 😅😅)که گردن دردم خیلی بهتر شد و واقعا لایو دونفره و حس وحال فریده خانم عالی بود.و .لطفا ادامه داشته باشه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamkhazaie0000@gmail.com
      1400/03/02 18:02
      مدت عضویت: 1491 روز
      امتیاز کاربر: 558 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 98 کلمه

      بنام خداوند بخشنده مهربان سلام ب استاد عزیز و دوستان گلم گام چهلم برای لاغر شدن باید عاشق باشید ،راستش من تا الان فکر میکردم عاشق لاغری ام ولی با این توضیحاتی ک استاد دادن فهمیدم من لاغری رو دوس دارم مثلا من گام چهلم رو باید دیروز طی میکردم ولی مهمون برام اومد تا ساعت سه صبح نرفتن اگه عاشقش بودم باید برنامه ریزی میکردم و این گام رو طی میکردم خوب اشکال نداره اینجا مینویسم و ب خودم قول میدم در هر شرایطی روزی یک گام برای رسیدن ب خواسته ام بردارم ممنونم از استاد عزیز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار angelikia4040
      1400/02/17 01:52
      مدت عضویت: 1639 روز
      امتیاز کاربر: 317 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 401 کلمه

      بارها شنیده بودم که عشق یک مادر به فرزندش یک عشق الهی هست و به این باور بعد از مادر شدن رسیدم که اگر عشق مادر و فرزند وجود نداشت هیچ مادری نمی تونست از فرزندش پرستاری کنه منظورم از این مثال اینه که عشق بالاتر از دوست داشتنه و من عاشق چاقی بودم و نتیجش چاقی بیشتر برای من بود ولی لاغری رو دوست داشتم به همین دلیل هیچوقت رژیم من به نتیجه نمی رسید و رهاش میکردم و بعد از دیدن این فایل ارزشمند فهمیدم علتش این بود که من عاشق لاغری نبودم و فقط دوست داشتم لاغر بشم و فکر میکردم این کافیه ولی از روزی که با روش لاغری با ذهن آشنا شدم عاشق این روشم و هر روز با اشتیاق و علاقه به فایلها گوش میدم و حس خوبی دارم و تمام سعی خودم رو میکنم که به تکالیفم عمل کنم و مطمئنم که بهترین نتیجه رو خواهم گرفت و مانند یک باغبان عاشق از بذر لاغری مراقبت میکنم تا هر روز ریشه هاش در زمین ذهنم عمیقتر بشه و به درخت تنومندی تبدیل بشه و تا ابد در ذهن من پر بار و سرسبز باقی بمونه این دفعه با تمام دفعاتی که برای لاغری اقدام کردم فرق میکنه اگر عاشق  نبودم من چطوری این همه روز در این مسیر شگفت انگیز هستم و دارم با علاقه و اشتیاق ادامه میدم من الان عاشق جسمم ،خودم ،ذهنم و روحم هستم و با لذت در این مسیر قدم برمیدارم و هر روز لحظه شماری میکنم یک دریچه دیگه از این همه دانستنی به روی من باز بشه و مثل یک شاگرد حرف گوش کن با تمام وجودم چندین بار به فایلها گوش میدم و سعی میکنم مطالب رو با زندگی خودم منطبق کنم خدا شاهده من یک ماهه از خونه بیرون نرفتم و چنان انرژی دارم که همه تعجب میکنن لذت بخش ترین ساعات روز زمانی هست که میام توی اتاقم و تنها فایل گوش میکنم و تمرینات رو انجام میدم و دیدگاه بچه ها رو می خونم و دوست دارم ساعتها گوش کنم گوش کنم و گوش کنم من دوست دارم ساعتها تنها باشم و فقط مطالب سایت رو بخونم و اینقدر برام لذت بخش هست که گذر زمان رو متوجه نمیشم و این رو از ته دلم میگم من عاشق لاغری نبودم ولی عاشقش شدم و هیچ کسی نمی تونه خودش رو گول بزنه من از خدا خواستم و ایشون منو هدایت کرد خدایااااااااا سپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1400/02/11 05:42
      مدت عضویت: 1819 روز
      امتیاز کاربر: 13098 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 508 کلمه

      سلام سلام 😍😍

      رسیدیم به گام چهلم و کمال این دوره .و چه قدر عالی که این گام با موضوع عشق همراه شده😍😍

      از این گام به بعد برای من مثل رسیدن سرازیری راه هستش و احساس خیلی خوبی دارم..

      بعد این دوره ، تصمیم دارم دوره ورود به سرزمین لاغرها را شروع کنم و با سطح آگاه