0

گام ۴۰: عاشق لاغر شدن باشید

عاشق لاغر شدن باشید
اندازه متن

اگر رویای لاغر شدن دارید باید عاشق لاغر شدن باشید. اگر فقط دوست دارید لاغر شوید هرگز لاغر نخواهید شد.

بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند دوست دارند لاغر شوند و حتی برای لاغر شدن از طریق برخی روش های لاغری اقدام می کنند اما هرگز لاغر نمی شوند چون با دوست داشتن لاغر شدن نمی توان لاغر شد.

فقط در صورتی لاغر می شوید که عاشق لاغر شدن باشید.

تفاوت دوست داشتن با عاشق بودن

35 سال از زندگی ام با چاقی گذشت و تنها چند سال است که به لطف خدای مهربان در شرایط متفاوتی هستم. بنابراین شرایط دنیای چاق ها را به خوبی درک می کنم و زبان چاقی را به خوبی می شناسم و از طرفی با دنیای لاغرها آشنایی زیادی پیدا کرده ام.

عاشق لاغر شدن باشید

هدف من در سرزمین لاغرها ترویج افکار و باورهایی است که به شکل ساده تری ما را در مسیر لاغر شدن هدایت کند و به اشتراک گذاشتن این آگاهی با افرادی است که عاشق لاغر شدن هستند و حاظرند برای رسیدن به عشق خود قدم در مسیر تغییر کردن بگذارند.

همه ما می دانیم که در هر موضوعی در جهان هستی افرادی در سطح متوسط و عده ای در سطح عالی هستند.

به عنوان مثال انسانهای زیادی دوست دارند آواز بخوانند اما فقط عده کمی در این زمینه پیشرفت کرده و مانند استاد شجریان اسطوره می شوند.

عده زیادی از انسانها دوست دارند فوتبال بازی کنند اما عده کمی از آنها مانند مسی، رونالدو، زیدان و … در جهان فوتبال شاخص و ماندگار می شوند.

تفاوت اختلاف بین نتایج افراد علاقمند به یک موضوع و افرادی که عاشق آن موضوع هستند چیست؟

تنها دو عامل سبب اختلاف بین افراد در کسب نتیجه از یک موضوع می شود:

۱- عاشق آن موضوع هستند

۲- شور و شوق یادگیری و ادامه دادن دارند

افرادی که دوست دارند به فلان موفقیت برسند تنها تا سطح متوسط پیش می روند اما افرادی که عاشق رسیدن به آن موفقیت هستند شرایط بسیار متفاوتی را تجربه می کنند.

در مورد چاقی و لاغری هم دقیقا سیستم عملکرد انسانها به همین شکل است.

عده ای دوست دارند چاق شوند و برای چاق شدن تلاش می کنند اما هرگز چاق نمی شوند.

در مقابل عده ای هستند که به خاطر داشتن افکار و نگرش های اشتباه درباره چاق شدن بدون اینکه بدانند عاشق چاقی هستند و به راحتی چاق و چاق تر می شوند.

نکته جالب توجه این است که این افراد همواره تلاش می کنند که چاق تر نشوند اما هرگز موفق نخواهند شد در مقابل عشق به چاق شدن در وجود خود مقاومت کرده و مانع چاق شدن جسمشان شوند.

بسیار اهمیت دارد که تفاوت بین دوست داشتن و عاشق بودن را درک کنید.

  • افرادی که لاغر هستند و دوست دارند مقداری چاق شوند هرگز به خواسته خود نمی رسند چون عاشق چاق شدن نیستند.
  • افرادی که چاق هستند و دوست دارند لاغر شوند نیز هرگز به خواسته خود نمی رسند چون آنها هم عاشق لاغر شدن نیستند.

به تشابه نتیجه نگرفتن افراد لاغر و افراد چاق برای تغییر وضعیت خود توجه کنید. تنها موضوع مشترک بین این دو گروه که مانع نتیجه گرفتن آنها می شود نبود عاشقی است.

آنها عاشق خواسته خود نیستند و فقط دوست دارند به خواسته خود برسند.

عاشق لاغر شدن باشید

اهمیت عاشق لاغر شدن بودن

دوست داشتن در سطح فکر انجام می شود اما عاشق بودن در عمق وجود ما و در ضمیر ناخودآگاه ما ایجاد می شود.

آنهایی که دوست دارند به موفقیت برسند از ابتدا تصمیم می گیرند به چه موفقیتی باید دست پیدا کنند و بر مبنای هدف خود شروع به تلاش کردن می کنند و برخی از آنها نیز به هدفشان می رسند اما فردی که عاشق موفقیت در موضوع مورد علاقه اش می باشد دیگر حد و مرز برای موفقیت تعیین نمی کند و تا جایی که بتواند در مسیر مورد علاقه اش حرکت می کند و پیش می رود.

این تفاوت افرادی است که عاشق موضوعی هستند با افرادی که فقط آن موضوع را دوست دارند.

در مورد لاغر شدن هم دقیقا روال موفقیت به همین شکل است.

افرادی که چاق هستند به دو دسته تقسیم می شوند:

گروه اول: افرادی است که دوست دارند لاغر شوند.

گروه دوم: افرادی که عاشق لاغر شدن هستند.

نتیجه این دو گروه با هم بسیار متفاوت است.

گروه خود را انتخاب کنید

اگر اضافه وزن دارید و به فکر لاغر شدن هستند باید ابتدا باید گروه خود را انتخاب کنید.

دوست دارید لاغر شوید؟ یا عاشق لاغر شدن هستید؟

مسیری که برای لاغر شدن در پیش می گیرید در کسب نتیجه نهایی شما بسیار تاثیرگذار است.

تفاوت دوست داشتن با عاشق لاغر شدن

فردی که دوست دارد لاغر شود با اشتیاق و انگیزه عالی قدم در مسیر لاغری با ذهن می گذارد.

این مسیر درست است که صاف و ساده و بدون دست انداز است اما از نظر شرایط جوی، همیشه عالی نیست.

  • ممکن است تندباد افکار منفی جریان پیدا کند.
  • شاید بارش های سنگین نجواهای منفی ذهن شروع شود.
  • در مواردی حتی خبرهایی شنیده شود که حکایت از چاق تر شدن فرد دارد.
  • ممکن است مورد سرزنش و مسخره اطرافیان قرار بگیرد که چرا به فکر چاقی خود نیست.

مسیر لاغری با ذهن مهیاست اما شرایط جوی آن بستگی به افکار و فرمول های ذهنی فردی دارد که در این مسیر حرکت می کند.

فردی که دوست دارد لاغر شود در مواجه شدن به این شرایط جوی احساس ترس و ناامیدی می کند و ترجیح می دهد برای مدتی از مسیر حرکت خارج شده و در کنار مسیر توقف کند.

او یادگیری و استفاده از محتوای آموزشی را رها می کند و به ملاحظه شرایط جوی مشغول می شود.

پس از مدتی شرایط بهتر می شود و دوباره شروع به حرکت می کند.

اما شرایط جوی خوب پایدار نیست و دوباره مساله دیگری ایجاد می شود.

او بار دیگر از مسیر حرکت خود به سمت لاغری خارج شده و در کنار مسیر متوقف می شود.

فردی که دوست دارد لاغر شود با هر بار تغییر شرایط جوی از مسیر خارج شده و متوقف می شود و در نهایت تصمیم می گیرد دیگر به حرکت خود ادامه ندهد چون نمی داند در ادامه مسیر با چه شرایط جوی برخورد خواهد کرد و ترس از مواجه شدن با آنچه در ذهن و پیرامونش درباره چاقی می گذرد سبب می شود که از مسیر لاغری با ذهن خارج شده و به دنبال مسیر دیگری برای لاغر شدن باشد.

برای تحقق رؤیای لاغری باید عاشق لاغر شدن باشید. در غیراینصورت به طریق مختلف ممکن است از مسیر خلق آرزوی خود خارج شوید.

این موضوع را بارها در فایل های مختلف آموزشی به شکل های مختلف بیان کرده ام که مراقب حرکت خود در مسیر لاغری با ذهن باشید.

در ادامه متن پیام دوست عزیزی که چند دقیقه قبل از نوشتن متن این فایل آموزشی برای من ارسال شده است را برای شما قرار می دهم.

پیام هنرجوی لاغری با ذهن

“سلام آقای عطارروشن من دو سال پیش دوره رو تهیه کردم دریغ از یک گرم کاهش وزن. خدا میدونه با هزار امید با صرف هزینه زیاد و وقت گرانبها، تمام تلاشم رو کردم اما دوره جز اعصاب داغون و اضافه وزن بیشتر چیزی برام نداشت.

شاید چیزهای زیادی شنیده باشم ولی هیچ تغییری فیزیکی در من ایجاد نکرد این روش هم به اندازه همون رژیم ها زجر آوره ولی خوبی رژیم ها اینه که لااقل به صورت مقطعی یه تغییر چشمگیری رو با چشم خودت میبینی”

درباره این نوشته توضیح نمی دهم و پیشنهاد می کنم خودتان نوشته این دوست عزیز را با آنچه تاکنون از لاغری با ذهن درک و تجربه کرده اید تحلیل کنید.

جهت اطلاع بیشتر تعدادی دیگر از پیام های دریافتی از طرف این دوست عزیز را قرار می دهم تا روند حرکت ایشان در مسیر لاغری با ذهن برای شما واضح تر شود.

این پیام 5 ماه قبل از متن بالا ارسال شده است:

“سلام استاد گرامی شب شما بخیر
استاد یه سوال که از اول چالش برام پیش اومد اینه که هدف چالش اینو نخوردم اینه که مثلا من شکلات تلخ رو با چای خیلی دوست دارم و یکی از دلایل خوردن چای شکلات تلخ هستش اگر نباشه به اجبار با قند میخورم و میدونم که منظور از این چالش تغییر رفتار و کم کردن تکرار یه رفتار با روش دوستی با رفتار و در نهایت به صورت خوشایندی تغییر رفتاره

حالا من نه دوست دارم چای خوردن رو ترک کنم ونه شکلات تلخ رو خوب چه اشکالی داره من به جای قند از شکلات استفاده کنم چون اولویتم که شکلات هست نباشه قطعا قند مصرف میکنم و وقتی به اندازه نیازم و نه در زمان سیری مصرف کنم ایرادش چیه؟ دوست ندارم رفتاری رو انجام بدم که به نظرم تحمیلی بیاد.

خوشبختانه من رفتارهایی رو که زیاد وابستشون نبودم با خوشحالی ترک کردم ولی این یکی رو واقعا نمیتونم.

ببخشید نمیدونم منظورم رو رسوندم یانه

مگر نه اینکه در لاغری با ذهن میتونیم همه چی به اندازه نیاز مصرف کنیم و مواد غذایی قدرت چاق کنندگی ندارن و این ما هستیم که با مصرف بی رویه بهش قدرت میدیم اینها سوالاتی هست که ذهنم رو درگیر کرده سپاسگزارم 🌹”

این پیام سه ماه قبل از پیام قبلی ارسال شده است:

” استاد دلایل زیادی رو با توجه به درسهایی که از شما یاد گرفتم مد نظرم هست و سعی میکنم که اون موانع رو به ذهنم یاداوری کنم و رفعش کنم و همچنان امیدوارم البته منفی باف مدام میگه مثلا این مدت چکار کردی که هر دفعه میخوای درستش کنی

گاهی هم یکی از اطرافیان در مورد چاقی من نظری میده بدون اینکه خودم چیزی گفته باشم

مثلا میبینن من غذام خیلی کمه فکر میکنن من بازم رژیم دارم و میگن بی خودی تلاش نکن تو همینی که هستی خودت رو عذاب نده قیافت همین شکلیه عوض نمیشه

منم تو ذهنم میگم این یه کرمه که میخواد جوانه تازه روییده منو از بین ببره

ولی باز کار خودش رو روی روان من انجام میده ولی از اونجایی که طبق باورهای قبلی اولین دلیل اضافه وزن رو غذا میدونیم
لطمه باور های غلط وحرف دیگران رو زیاد قوی نمیدونیم و شاید دست کم میگیریم”

این پیام چند روز قبل از پیام قبلی ارسال شده:

“سلام وقت شما بخیر
راستش نخواستم دوباره به شما پیام تکراری بدم ولی از سر نومیدی و از انجایی که صحبت با شما همیشه برایم از یاس بیشتر منو باز میداره باز هم پیام دادم

چون واقعا در ایراد کار خودم ماندم و دوباره دچار اضافه وزن شدم

در این یکسال و نیم کم نکرده بودم ولی اضافه وزن هم پیدا نکرده بودم

اما حالا دچار مقداری اضافه شدم البته نمیدونم چقدر از سایز لباسهایم مشخصه 😥

ولی این را میدانم که از خوردن و مواد غذایی نیست دلیل دیگری دارد

حالا اگر به همان منوال وزنم ثابت بود دنبال دلیل خاصی نمیگشتم وحس خوبی داشتم وامیدوار بودم

ولی با اینکه میلم به خوردن کمتر شده ولی وزنم اضافه شده منو حسابی گیج کرده خواهش میکنم کمکم کنید با هزار امید و آرزو وارد دوره شدم البته دوره مزایای بسیار زیادی برای من داشته که همیشه دعا گوی شما هستم
ممنون از پاسخگویتون”

این پیام سه ماه قبل از پیام قبلی ارسال شده است:

“سلام استاد
من متاسفانه اوائل قدرت رو به دوره داده بودم و منتظر معجزه بودم و بعدا درک کردم همه چی دست خودمه

این ایراد رو برطرف کردم ولی از اون طرف هم اگه من بخوام برای هر مانعی یکسال وقت بزارم نامید کننده اس

من نمیدونم چطور خود شما ودوستان دیگه این قدر زود به نتیجه رسیدین

به حرف شما اعتماد دارم ادامه میدم ان شالله بعدا نتیجه رو خدمتتون عرض میکنم

در گوش کردن به فایلها وعمل به اونها سعی کردم استمرار داشته وتمرکز کنم

تغییرات مثبت زیادی داشتم و خیلی از عادات بدم رو کم کردم ولی نمیدونم کی به شروع تغییرات جسمی میرسم این یکسال بدون تغییر جسمی سپری شد”

این پیام چند روز قبل از پیام قبلی ارسال شده است:

“سلام استاد شب شما بخیر

یه سوال از خدمتتون داشتم:

من از نظر خودم افکارم خیلی تغییر کرده و باورم هم در مورد اینکه من هم میتونم به تناسب اندام برسم بهتر شده و خوشبختانه وزنم هم اضافه نشده و دیگه ترس از خوردن ندارم و مهمتر از همه اینکه مجبور نیستم لقمه هام رو بشمارم

این خیلی برام ارزشمنده و تا گرسنه نباشم چیزی نمیخورم و به محض سیری دست از غذا می کشم

اینها تغییرات مثبتی هستش که بدست اوردم

ولی وزنم اصلا تکون نمیخوره

و حالا سوالم اینه که میتونم یه مدت از این فضا دور باشم و دیگه فایلا رو گوش نکنم و به طور کلی لاغری رو فراموش کنم تا ببینم نتیجه چی میشه و اون چیزهایی رو که یاد گرفتم ادامه بدم مرسی”

این پیام چندماه قبل از پیام قبلی ارسال شده:

” سلام استاد عزیز 🌸

در طول ده ماهی که با روش لاغری ذهنی اشنا شدم ادم دیگه ای شدم و نکات بسیار مثبت زیادی در زندگیم و همچنین در شیوه برخوردم با مواد غذایی بوجود اومده و از این بابت خداوند رو بسیار شاکرم که شما رو سر راهم قرار داد.

ولی متاسفانه فکر های مزاحم نمیزاره که در مسیر صحیح قرار بگیرم

قبل از دوره وزن من حدود ۹۰ کیلو بود با وجود اینکه در سالهای قبل من خودم رو از وزن ۱۰۰ کیلو به ۷۰ کیلو رسوندم و بودن در ایستگاه ۷۰ کیلو رو تجربه کردم ولی بعد از مدتی باز وزنم به ۹۰ کیلو رسید و همینطور موندم

حالا قسمت منفی باف مدام نجوا میکنه که بابا خودت هم میدونی چقدر جون کندی تا سی کیلو کم کنی الان میخوای این شکلی وزن کم کنی

بعدشم تو همین شکلی هستی با یه پایین تنه بزرگ مگه میشه اخه این چربیها از تو دور بشن

شانس درست و حسابی ام که نداری این چیزا برا بقیس ، البته بیشتر از همه این فکر اخری میاد سراغم

با وجود اینکه مثبت درونم فهمیده که شانس واین چیزا همش حرفه و مدام در مبارزه درونی با قسمت منفی و مثبت ذهنم هستم و تغییرات جسمی برام رخ نمیده واقعا درمونده شدم که چطور این فکرای مزاحم رو دور کنم از راهنماییتون ممنون”

نتیجه گیری

طی چند پیام ارسالی در طی حدود یک سال و نیم حرکت در مسیر لاغری با ذهن با طریق عملکرد و نتایج این دوست عزیز آشنا شدید.

نتیجه ایشان را با آنچه خود از مسیر لاغری با ذهن تاکنون درک کرده اید و تصاویر شگفتی سازان لاغری با ذهن و همچنین نوشته های دوستانی که از نتایج خود در قسمت دیدگاه های فایل های مختلف می نویسند مقایسه کنید.

به طور یقین به تفاوت نتیجه فردی که دوست دارد لاغر شود با فردی که می داند برای لاغر شدن باید عاشق باشد پی خواهید برد.

این موضوع مهم را در این جلسه مورد بررسی قرار گرفته است و امیدوارم با استفاده از این محتوای آموزشی تصمیم قاطع خود را بگیرید که می خواهید در کدام گروه برای حرکت به سمت لاغر شدن قرار بگیرید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای استفاده صحیح از این جلسه آموزشی ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و سپس به سوالات مطرح شده به شکل شرح انشایی در بخش نظرات این جلسه ثبت کنید.

برطرف کردن موانع لاغر شدن از مهمترین اهداف آموزش های لاغری با ذهن است. برای درک بهتر موانع لاغر شدن بر اساس توضیحات ویدیوی آموزشی به سوالات زیر جواب دهید.

  • نگرش ما درباره موانع لاغر شدن چیست و چه موانعی در ذهنتان پیدا کرده اید؟
  • چرا برای چاق تر شدن مانع ذهنی نداریم اما برای لاغر شدن با موانع ذهنی مواجه هستیم؟

در محتوای نوشتاری درباره تفاوت بین دوست داشتن و عاشق لاغر شدن بودن توضیح داده شد. با توجه به این موضوع به سوالات زیر پاسخ دهید.

  • تا کنون دوست داشته اید لاغر شوید یا عاشق لاغر شدن بوده اید.

استفاده از روش های لاغری مختلف باعث شده است که عاشق لاغری شوید یا احساس تنفر از لاغری در شما ایجاد کرده است.

  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا عاشق لاغر شدن باشید؟
  • درک و برداشت خود از محتوای نوشتاری و ویدیوی آموزشی را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.24 از 59 رای

https://tanasobefekri.net/?p=14995
145 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار s.mohammadi8195
      1400/03/19 10:16
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 322 کلمه

      سلام بر عاشقان متناسب شدن

      افراد برای رسیدن به هدفشون دو دسته هستند:

      دسته اول راههای متفاوتی لاغری رو امتحان میکنند بعدمدتی دنبال بهانه هایی هستند  و کم کم رها میکنن و این نشون میده این عده فقط دوست دارند که متناسب شن .و همون اول دنبال نتیجه هستند .

      دسته دوم راههای متفاوتی رو امتحان میکنند و به طور دقیق و منظم هر روشی رو انجام میدن منتها چون روش غلط هست نتیجه نمیگیرن باز روش دیگری رو امتحان میکنند و همینطور دقیق انجام میدن و نتیجه نمیگیرن تا اینکه تو مسیر دوره لاغری با ذهن قرار میگیرند و گام های  این دوره رو با شور وشوق و منظم و دقیق  انجام میدن و بالاخره نتیجه میگیرن و به شگفت انگیزان دوره لاغری با ذهن می پیوندند. 

      من خودم یه خواهرزاده دارم که کاملا متناسب هستش و ۲۰ سالشه واون هم برای زیبایی اندام  باشگاه میره منتهی ببینیم چی جوری ؟

      صبح میره سرکار بعدش ساعت ۴ تعطیل میکنه سریع ۵ میره باشگاه تا۹ شب بعدش دانشجو هست و کتابش میخونه .یادم میاد چند باری دستش آسیب دید البته نه تو باشگاه . و دکترش گفت تا ۲۰ روز تو گچ باشه . اون ده روز نشده تا یه کم دردش خوابید سریع خودش گچ رو وا کرد و رفت باشگاه .

      یا موقع کرونا که باشگاه تعطیل بود یه مدتی .پول تو جیبیشو که کار میکرد البته شاگردی میکرد  جمع میکرد و خصوصی میرفت باشگاه . مهمونی ها که اکثرا بعد شام میومد . جالبه که با اینکه به درس خوندن علاقه ای نداشت ولی رشته تربیت بدنی قبول شد .

      پولش رو جمع میکرد میداد دکتر تغذیه براش رژیم غذایی بنویسه و مو به مو انجامش میداد. تمام فکر وذهنش به زیبایی اندام هستش .

      اون عاشق به تمام معنای زیبایی اندام بود و هست. 

      حالا من اگه خودم یه کم از اون الگو بگیرم البته در پشتکار و اشتیاق حالا که ۱۵ کیلو که سهله اگه ۵۰ کیلو اگه اضافه وزن داشته باشم میتونم متناسب شم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 27 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/06/10 20:31
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 278 کلمه

      به نام خدا 

      خودم که فکر میکنم منم عاشق لاغری بودم من تحت فشار شدید حرفهای خواهرم که هرموقع منو میدید میگفت تو خیلی بد چاق میشی . مامان این چرا اینطوری شد و فلان و.‌‌و من بااینکه تازه وارد دوره شده بودم تو دلم میگفتم بالاخره منم نتیجه میگیرم اینو میبینی .

      وموقع غذا خوردن اکثر اوقات دعوام میشد ولی من سکوت میکردم .

      بارها چشمم به شگمم میافتاد میدیدم تکون نمیخوره اما امیدوار بودم . 

      خواهرزادم بهم میگفت بیا زیردست من . تمریناتی که بهت میگم رو انجام بده لاغرمیشی . ولی من راه خودم رو میرفتم .

      حواسم به مسیری بود که میرفتم .

      استاد که دیگه هرچالشی که قراربود باهاش برخورد کنیم میگفت و گوشزد میکرد .

      نجواهای شیطانی که مثل بارون میومد اما من فقط ادامه دادم .

      مثل یه فرد عاشق پیشه که هرکاری میکنه تا به عشقش برسه من همون طور ادامه دادم و البته خیلی برام جالب بود که باقدرت ذهن میشه چه کارهایی کرد و خداوند ما رو به چه نیرویی مجهز کرد .

      یک عمر شنیدیم وداریم میشنویم که کم تحرکی وپشت میز نشینی بابت چاقی هست و الان داریم میشنویم همش پوچ و بی اساس هست . 

      واین حرفها برام خیلی تازه وجالب بود ویه جورایی خاستم ببینم واقعیت داره یا نه . البته مطمن بودم این راه درسته وفقط میخاستم تجربه شیرینش رو با ذهن خودم بچشم ..

      و این طرز فکر ومسیر و قدرت ذهن خودم رو امتحان کنم .

      و چقدر خوب بود والان چقدر از خودم تشکرمیکنم که به این مسیر اعتماد کردم و مزه متناسب شدن رو دارم میچشم .

      واقعن این مسیر عاشقی میخاد که تا آخرش بریم .و مثل عاشق پروپاقرص پاش وایستیم و طعم متناسب شدن رو به خودمان هدیه بدهیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/06/28 15:38
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 731 کلمه

      سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه

      من چندسال پیش دلم خاست که هنر آرایشگری رو یاد بگیرم و زمانی که رفتم پیش یک دوستی هیچی بلدنبودم واقعا هیچی . 

      حتی کار با یک نخ ساده رو بلد نبودم وخانمهایی اومده بودند که بعد من وارد این حرفه شدن و بعد یه مدت کوتاه یک ماهه کار با نخ رو سریع بلد شدن ولی من هیجی .

      ومن به خودم گفتم اگه بتونم کاربا نخ رو یادبگیرم بقیه مراحل رو سریع یاد میگیرم .

      من بعد سه چهارماه تازه تونستم آرام آرام با نخ کار کنم اما آرایشگره جرات نمیکرد مشتری رو به من بده .

      من هیچ وقت نومید نشدم وهیچ وقت خودم رو مقایسه نکردم و به خودم برچسب نزدم .

      تو خونه آرام ارام تمرین میکردم وبعد کم کم مهارتم بالاتر رفت و بقیه مهارتها رو زود یاد گرفتم و قبل اینکه امتحان آرایشگری بدم کمتر از یکسال  با دوستم شراکتی آرایشگاه باز 

      کردم وکلی مشتری میومد و تا دوسال من داشتم کارمیکردم .

      تازه اون خانمی که برای شراکت آورده بودم فقط چون دیپلم آرایشگری داشت واتحادیه گیر نده اون رو آوردم واونهم اولین بارش بود وارد این کارشد وتخصصی نداشت .

      چون من وقتی کاری رو شروع میکنم با جون ودل براش زحمت میکشم وقت میزارم و نامید نمیشم واصلا برام مهم نبود چقدر یادگیری این مهارت زمان میبره فقط میخاستم خوب یاد بگیرم تا بعد بتونم از پس کارها بربیام .

      وکلی هم مطالعه میکردم در مورد ترکیب رنگها و….

      منم وقتی وارد سایت شدم وآموزشها رو باجدیت میخاستم دنبال کنم بهترین زمان رو بهش اختصاص میدادم وهمون گام ۱ که دلیل چاقی تون رو بنویسید و گام ۲ که بیاین همشو با دلیل رد کنید نه تنها به تمارین سایت اکتفا نمیکردم .بلکه هر

      وقتی به هردلیلی درجمعی قرار میگرفتم یا محیطی . قبلش به خودم میگفتم من که مثلا دارم میرم بانک یا پیش دکتر بیام تمرین گام ۱ و ۲ رو عملی انجام بدم .

      مثلا دندانپزشکی که میرفتم این دکتره ساعت ۹ صبح میومد تا ۱۰ شب ومرتب سرش شلوغ بود و اون روی صندلی چرخ دار قل میخورد و دندانها رو رسیدگی میکرد .

      وقتی منتظرمیشدم نوبتم بشه یا موفع رسیدگی کارم تو دلم میگفتم استاد راست میگفت اون کلا کم تحرکه . نگاه متناسبه مایل به لاغره . تازه وضع مالیش عالیه . امکانات رفاهی بیشتر . خورد وخوراک بهتر چقدر متناسبه .

      خداشاهده یبار حالم خیلی بد بود رفتم پیش متخصص .نسخه ام رو که نوشت یه لحظه خاستم بهش بگم آقای دکتر شما چه باوری راجب به تناسب اندام دارید که اینقدر تناسبتون عالیه . و واقعن لذت میبردم از اینکه اینم تو این اجتماع بزرگ شد و چقدر فرمولهای ذهنیش دست نخورده هست ومتناسب .

      وتو دلم میگفتم نگاه اینم کم تحرکه . وضع مالی عالی . زندگی لاکچری اما متناسب کامل .

      اما مادرم پیشم بود و میدونستم بریم خونه آش منو می پزه که ای خدا تو آبروم رو بردی وچرا اینو به دکتر گفتی من سکوت کردم .

      یا داخل تاکسی مبشستم میگفتم ای بابا این راننده صبح تاغروب داره رانندگی میکنه وکم تحرکه پس چرا متناسبه .

      یا کارگر شهرداری رو میدیدم تو گرمای تابستان داشت خیابان جارو میکرد اما مایل به چاق بود وشکم داشت .میگفتم نگاه این باید طبق تصوراتم لاغر باشه اما چاقه .

      هنوز که هنوزه هم همینطوره و روی باورهام کارمیکنم .

      چون به قول استاد نمیتونم این کار رونکنم از بس این کارها رو کردم الان ناآگاهانه این کار رومیکنم انگاری خوشم میاد بیشتر بدونم .

      بله من عاشق لاغری بودم و هستم وخواهم بود .

      خواهرام که منومسخره میکردن اوایل مسیر . میگفتن تو برو با لاغری باذهنت لاغر شو . تو شدی ما میایم . البته اشتباه خودم بود ومیخاستم به زور اونها رو وارد مداری کنم که آمادگیشو نداشتند .

      وهمون الان اونها بهم میگن خوش به حالت لاِغری . ومن سکوت میکنم 

      مامانم میگه ازاین بیشتر لاغر نشو بسه خوبه .

      ولی من میخام به تناسب فکری برسم . 

      نمیگم نجواها نبود . نزدیکترین دوستانم بدجوری واکنش میدادند . خواهرم که همش میومد خونمون بااینکه خودش چاق بود همچین میگفت مامان منم مثل این چاقیم بدجوره از پشت .

      خواهرزادم میگفت شترمرِغ.

      ولی من ادامه دادم . وکم کم تغییرات بیشتر وبیشتر شد .و من همچنان ادامه میدم  .الانا لذت میبرم .

      وخداشاهده باهمین تمرینات استاد من تونستم کلی از مسایل زندگیمو که پزشکان نتونستند حلش کنند حلش کنم .

      وهمیشه خدا رو شکر میکنم بابت هدایتم به این سایت .

      وهمین جا دوباره ازشون تشکر میکنم بابت انتشار این آگاهیهای فوق العاده که زندگی رو بر ای ما لذت بخش تر کرد ..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم