با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۴۳ قهوه تلخ راضی ام صبحانه هیچی نخوردم. تا ساعت ۱۱ صبح درب یخچال بار کردم دیدم دلمه برگ از چند روز پیش تو یخچال جا مونده اصلا گرسنه نبودم. میخواستم بریزمش دور اما دیدم دوتا بیشتر نیست گفتم حیفع و خوردم. اصلا راضی نیستم....
سلام استاد دقیقا از دیروز فکر منم به همین موضوع مشغول بود. چرا با اینکه میدونم کار اشتباهی خوردن چیزی که نیاز نیست و حتی شیرینی که اصلا دوست نداشتم الان بدون نیاز برای سرگرمی میخورم چیزی که اصلا قبلاً عادت نداشتم داره تکرار میشه حتی تو دیدگاه دیروز از خودم...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۴۱ را نتونستم ثبت کنم وقت نشد روز ۴۲قهوه تلخ راضی بودم صبحانه یک عدد نیم رو با کمی نان راضی بودم امروز ریزه خواری داشتم مقداری از سوهان عسلی باقی مانده بود چند بار سعی کردم نخورم چون نیازی نداشتم اما دوباره با تلفن حرف...
سلام استاد عزیزم روز 40صبح یک فنجان قهوه تلخ ساعت 10صبح گرسنه بود نصف باگت بیات شده داشتیم خمیرش را خالی کردم یک عدد کتلت هم مانده بود ساندویچ کردم خوردم فکر کنم این پیشنهاد ذهن ام از شب گذشته بود که دلم خواسته بود ساندویچ بخورم اما برنج خوردم ولی...
سلام استادمنم با گرسنگی خیلی چلنج دارم. و فکر میکنم چرا طاقت گرسنگی ندارم شاید به دلیل خاطرات ذهنی میتونه باشه که در گذشته همش رژیم بودم و همیشه گرسنه بودم. و ذهن من که الان به رهایی و آزادی در خوردن رسیده ولی ترس از گرسنگی را فراموش نکرده....
سلام استاد عزیزم 39 صبح زود قهوه تلخ خوردم صبحانه دو ساعت بعدش حدود 7صبح دو لقمه کوچک خامه مربای به خوردم. راضی بودم. میخواستم کمی هم نان و پنیر بخورم ولی منصرف شدم. و نخوردم راضی ام ساعت 1 دو کفگیر برنج و سه تا کتلت و کمی هم کره با برنج...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۳۸ صبح قهوه تلخ صبحانه اصلا میل نداشتم و نخوردم راضی بودم ساعت ۱۲ در حین تلفن حرف زدن احساس گرسنگی داشتم چون داشتم تلفن حرف میزدم نمیشد نهار گرم کنم بخورم تو ذهن ام مرور شد سوهان عسلی بخور این سوهان عسلی تازه وارد خونه...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۳۷ قهوه تلخ خوردم راضی بودم صبحانه گرسنه بودم ذهن ام مرورر شد حلوا شکری داریم بخور اما وقتی درب یخچال باز کردم بردارم بخورم منصرف شدم فکر کردم نیمرو بهتره یک عدد تخم مرغ نیمرو کردم با نان بخورم دقیقا وسط خوردن نیمرو حس سیری...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۳۶ از روز شنبه به علت مهمان داری نتوستم تمرین بنویسم. ولی در کل این چهار روز را. توضیح میدم اینجا نمیخوام از تک تک خوردن هام تو چهار روز اخیر بنویسم چون دقیقا به علت کار زیاد یادم نیست چه حسی را نسبت به مواد...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز 32 صبح قهوه تلخ راضی بودم صبحانه یک عدد نیمرو ترجیح دادم بجای روغن زیتون این بار کره استفاده کنم. خیلی وقته کره نخوردم بعدش کمی کره و پنیر هم آوردم اما حس سیر شدن داشتم فقط دولقمه کره پنیر خوردم که اضافه بود راضی نبودم...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۴۳ قهوه تلخ راضی ام صبحانه هیچی نخوردم. تا ساعت ۱۱ صبح درب یخچال بار کردم دیدم دلمه برگ از چند روز پیش تو یخچال جا مونده اصلا گرسنه نبودم. میخواستم بریزمش دور اما دیدم دوتا بیشتر نیست گفتم حیفع و خوردم. اصلا راضی نیستم....
سلام استاد دقیقا از دیروز فکر منم به همین موضوع مشغول بود. چرا با اینکه میدونم کار اشتباهی خوردن چیزی که نیاز نیست و حتی شیرینی که اصلا دوست نداشتم الان بدون نیاز برای سرگرمی میخورم چیزی که اصلا قبلاً عادت نداشتم داره تکرار میشه حتی تو دیدگاه دیروز از خودم...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۴۱ را نتونستم ثبت کنم وقت نشد روز ۴۲قهوه تلخ راضی بودم صبحانه یک عدد نیم رو با کمی نان راضی بودم امروز ریزه خواری داشتم مقداری از سوهان عسلی باقی مانده بود چند بار سعی کردم نخورم چون نیازی نداشتم اما دوباره با تلفن حرف...
سلام استاد عزیزم روز 40صبح یک فنجان قهوه تلخ ساعت 10صبح گرسنه بود نصف باگت بیات شده داشتیم خمیرش را خالی کردم یک عدد کتلت هم مانده بود ساندویچ کردم خوردم فکر کنم این پیشنهاد ذهن ام از شب گذشته بود که دلم خواسته بود ساندویچ بخورم اما برنج خوردم ولی...
سلام استادمنم با گرسنگی خیلی چلنج دارم. و فکر میکنم چرا طاقت گرسنگی ندارم شاید به دلیل خاطرات ذهنی میتونه باشه که در گذشته همش رژیم بودم و همیشه گرسنه بودم. و ذهن من که الان به رهایی و آزادی در خوردن رسیده ولی ترس از گرسنگی را فراموش نکرده....
سلام استاد عزیزم 39 صبح زود قهوه تلخ خوردم صبحانه دو ساعت بعدش حدود 7صبح دو لقمه کوچک خامه مربای به خوردم. راضی بودم. میخواستم کمی هم نان و پنیر بخورم ولی منصرف شدم. و نخوردم راضی ام ساعت 1 دو کفگیر برنج و سه تا کتلت و کمی هم کره با برنج...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۳۸ صبح قهوه تلخ صبحانه اصلا میل نداشتم و نخوردم راضی بودم ساعت ۱۲ در حین تلفن حرف زدن احساس گرسنگی داشتم چون داشتم تلفن حرف میزدم نمیشد نهار گرم کنم بخورم تو ذهن ام مرور شد سوهان عسلی بخور این سوهان عسلی تازه وارد خونه...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۳۷ قهوه تلخ خوردم راضی بودم صبحانه گرسنه بودم ذهن ام مرورر شد حلوا شکری داریم بخور اما وقتی درب یخچال باز کردم بردارم بخورم منصرف شدم فکر کردم نیمرو بهتره یک عدد تخم مرغ نیمرو کردم با نان بخورم دقیقا وسط خوردن نیمرو حس سیری...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۳۶ از روز شنبه به علت مهمان داری نتوستم تمرین بنویسم. ولی در کل این چهار روز را. توضیح میدم اینجا نمیخوام از تک تک خوردن هام تو چهار روز اخیر بنویسم چون دقیقا به علت کار زیاد یادم نیست چه حسی را نسبت به مواد...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز 32 صبح قهوه تلخ راضی بودم صبحانه یک عدد نیمرو ترجیح دادم بجای روغن زیتون این بار کره استفاده کنم. خیلی وقته کره نخوردم بعدش کمی کره و پنیر هم آوردم اما حس سیر شدن داشتم فقط دولقمه کره پنیر خوردم که اضافه بود راضی نبودم...