با سلام به استاد و دوستان همگروهی نازنینم.تا وقتی که متناسب بودم واندام ایده ال داشتم یعنی بعد از سه فرزند.ابدا راجع به اشتها هیچی نمیدونستم واصلا معنای این کلمه برام نا آشنا بود.هر موقع گرسنه میشدم ..میخوردم تا وعده غدایی دیگر..یعنی اصلا دغدغه ایی نداشتم وبه مسئله وزن…اندام واین...
با سلاماستاد واقعا سپاسگزارم که از طریق شما متوجه آگاهیهای درست شدم.حتی اگر “من”"یک نفر…هدایت بشوم به آگاهیهای صحیح ودرست….ودست بردارم از اون افکار پوسیده وبدردنخور و در زندگیم بکار ببرم این آگاهیهارو…. مسلما بر همسرم…تک تک فرزندانم اثر میگذارد.واین آگاهیها پخش میشود..مگر نه اینکه اگاهی قابل گسترش است.خوب لاجرم...
با سلامدوست عزیزم از نوشته تو ن خیلی خوشم اومد واز اینهمه نکات ریزی که بهش توجه دارید بسیار لذت بردم.در واقع اگر ما درست توجه کنیم کمی متوجه نعمتهای بیکران خداوند که بسیار بسیار زیاد است میشویم.(همانطوری که میگویند اگر دریاها مرکب شود وتو با قلم بخواهی نعمتهای خداوند...
با سلام به همراه عزیزمازتون ممنونم‌که نظرتون رو در باره نوشته من بیان کردید.واقعا بهتون تبریک میگم که به اون‌درجه از باور رسیدید که به این قشنگی خود را در مکان و زمان امن الهی می بینید.از خداوند میخواهم که به این درجه از آسودگی خیال واطمینان شما برسم هم...
*قدرت اراده خداوند همواره در حال گسترش است .هر اندیشه ای که هست با او همسو میشود.*واین نهایت خوشبختی برای کل مردم جهان خواهد بود.تصورش را بکنید جهانی که اراده شخصی افراد برای کسب قدرت..ثروث و……وجود نداشته باشد.وهر نفر مثل.. استفاده از اکسیژن به هنگام تنفس و یا مثلا… دیدن...
با سلام خدمت دوست همراهمخوشحالم که نوشته منو خوندید.وکاملا حرفهای شما رو قبول دارم.درست است که خیلی سعی کردم بهتر از خانواده ام فکر کنم وهر چیزی را قبول نمیکردم..ولی در نهایت بقول شما الان می بینم که بازم اسیر افکار بزرگترهای خودم هستم حالا نه همش ولی همون چند...
با سلام دوست عزیزماز خوندن نوشته شما خیلی خوشم اومد .دقیقا احساس شما رو درک میکنم.منم عمری درگیر مسائل برادرهام بودم واونقدری که به کارهای اونها فکر میکردم در فکر زندگی خودم نبودم…آخرش همون شد که شماگفتید به سگ وگربه های محله خودمون میرسیدم والا بهتر نتیجه میداد حداقل توقع...
امتیاز کاربر: 30339
سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
با سلام به استاد و دوستان همگروهی نازنینم.تا وقتی که متناسب بودم واندام ایده ال داشتم یعنی بعد از سه فرزند.ابدا راجع به اشتها هیچی نمیدونستم واصلا معنای این کلمه برام نا آشنا بود.هر موقع گرسنه میشدم ..میخوردم تا وعده غدایی دیگر..یعنی اصلا دغدغه ایی نداشتم وبه مسئله وزن…اندام واین...
با سلاماستاد واقعا سپاسگزارم که از طریق شما متوجه آگاهیهای درست شدم.حتی اگر “من”"یک نفر…هدایت بشوم به آگاهیهای صحیح ودرست….ودست بردارم از اون افکار پوسیده وبدردنخور و در زندگیم بکار ببرم این آگاهیهارو…. مسلما بر همسرم…تک تک فرزندانم اثر میگذارد.واین آگاهیها پخش میشود..مگر نه اینکه اگاهی قابل گسترش است.خوب لاجرم...
با سلامدوست عزیزم از نوشته تو ن خیلی خوشم اومد واز اینهمه نکات ریزی که بهش توجه دارید بسیار لذت بردم.در واقع اگر ما درست توجه کنیم کمی متوجه نعمتهای بیکران خداوند که بسیار بسیار زیاد است میشویم.(همانطوری که میگویند اگر دریاها مرکب شود وتو با قلم بخواهی نعمتهای خداوند...
با سلام به همراه عزیزمازتون ممنونم‌که نظرتون رو در باره نوشته من بیان کردید.واقعا بهتون تبریک میگم که به اون‌درجه از باور رسیدید که به این قشنگی خود را در مکان و زمان امن الهی می بینید.از خداوند میخواهم که به این درجه از آسودگی خیال واطمینان شما برسم هم...
با سلامچقدر عالی..خیلی براتون خوشحالمامیدوارم که همراه در سلامتی وشادی وسایز دلخواه باشید.دوست همراهم
با سلام دوست عزیزمبسیار براتون خوشحال شدم واین احساس چقدر لذت بخشه واقعاامیدوارم که همواره در احساس خوب تناسب دلخواه باشید
با سلامچقدر براتون خوشحال شدم.همواره سلامت وشاد باشید.خیلی کیف داره که آدم هم سایز با دخترهاش باشه.موفق باشید.
*قدرت اراده خداوند همواره در حال گسترش است .هر اندیشه ای که هست با او همسو میشود.*واین نهایت خوشبختی برای کل مردم جهان خواهد بود.تصورش را بکنید جهانی که اراده شخصی افراد برای کسب قدرت..ثروث و……وجود نداشته باشد.وهر نفر مثل.. استفاده از اکسیژن به هنگام تنفس و یا مثلا… دیدن...
با سلام خدمت دوست همراهمخوشحالم که نوشته منو خوندید.وکاملا حرفهای شما رو قبول دارم.درست است که خیلی سعی کردم بهتر از خانواده ام فکر کنم وهر چیزی را قبول نمیکردم..ولی در نهایت بقول شما الان می بینم که بازم اسیر افکار بزرگترهای خودم هستم حالا نه همش ولی همون چند...
با سلام دوست عزیزماز خوندن نوشته شما خیلی خوشم اومد .دقیقا احساس شما رو درک میکنم.منم عمری درگیر مسائل برادرهام بودم واونقدری که به کارهای اونها فکر میکردم در فکر زندگی خودم نبودم…آخرش همون شد که شماگفتید به سگ وگربه های محله خودمون میرسیدم والا بهتر نتیجه میداد حداقل توقع...