0

زندگی با طعم خدا (جلسه هشتم)

لاغر شدن نیاز به شجاعت دارد
اندازه متن

انسان مخلوق خداوند است اما راه ارتباط با خالق خود را گم کرده است. از این رو سالهاست به دنبال راه های مختلف برای برقراری ارتباط با خداوند می باشد.

ارائه راهکار برای ارتباط با خداوند یکی از مهمترین دلایل شکل گیری ادیان در نقاط مختلف جهان می باشد.

خدا چیست یا کیست؟!

ارتباط با خداوند

چه تعریفی درباره خداوند در ذهن خود دارید؟!

اگر از شما سوال شود که خداوند کیست یا چیست؟ چه پاسخی برای این سوال دارید.

تعریف انسانها درباره خداوند به این دلیل به هم شباهت دارد که از منابع مشابه اطلاعات خود درباره خداوند را دریافت کرده اند. به همین دلیل افراد دیدگاه و نگرش تقریبا یکسانی درباره خداوند دارند.

علت این است که درباره خداوند تحت تعلیم و آموزش قرار گرفته ایم.

خداوند انسان و همه نعمت های جهان مادی را خلق کرده است اما شناخت و درک مناسبی از او نداریم.

اگر از شما درباره سیب سوال کنند توضیح شما بر اساس تجربه و درک تان از دیدن، لمس کردن و خوردن سیب خواهد بود بنابراین آنچه درباره سیب شرح می دهید منطبق بر واقعیت می باشد چون آنچه درباره او توضیح می دهید موجود است و هر انسانی می تواند آن را درک و تجربه کند.

درباره هر موضوع مادی از شما سوال شود به اندازه ای که آن را درک کرده باشید می توانید درباره آن توضیح دهید.

بنابراین درک کردن و تجربه کردن نقش مهمی در ارائه توضیح و شرح هر موضوعی دارد.

چرا درباره هر موضوع مادی که توسط خداوند خلق شده است می توانیم از طریق درک و تجربه کردن شرح دهیم اما درباره خود خداوند که خالق آن موضوع است نمی توانیم با اطمینان و وضوح کامل شرح دهیم؟!

تنها دلیل آن قابل درک و لمس نبودن خداوند است.

اگر خداوند مانند مخلوقاتش خاصیت مادی داشت و قابل روئیت و لمس کردن بود درک و شرح ما درباره خداوند قطعا صحیح و بسیار منطبق با واقعیت بود اما از آنجا که خداوند نه دیده و شنیده می شود و نه قابل لمس کردن است شرح و درک ما درباره او می تواند بسیار شبیه و منطبق بر واقعیت یا بسیار متفاوت و غیرمنطبق بر واقعیت باشد و این به دلیل آموزش های ما درباره خداوند است.

در هر دینی به شکل متفاوت درباره خداوند توضیح داده شده است و این به دلیل عقیده و نگرش متولیان آن دین است اما آنچه مسلم است خداوند بر اساس شرح و توصیف ادیان درباره خودش تغییر نمی کند بلکه خداوند همیشه ثابت و بدون تغییر است.

بنابراین آنچه درباره خداوند می دانیم در واقع چیزی است که دیگران درباره خداوند درک و شرح داده اند و نگرش ما درباره خداوند بر اساس درک و منطق خودمان نیست بلکه بر اساس سلیقه و نظر دیگران در وجود ما بنا نهاده شده است.

به همین دلیل درک و تجربه ما درباره خداوند در موارد زیادی در تناقض با چیزی است که درباره خداوند شنیده ایم.

ارتباط با خداوند

موضوع ارتباط با خداوند یکی از مهمترین موضوعات در همه ادیان است.

از آنجه که ادیان توسط اشخاص ایجاد شده اند بنابراین نحوه ارتباط با خداوند در هر دین متفاوت از دین دیگر است.

فردی که در هندوستان زندگی می کند و پیرو یکی از ادیان هندو می باشد به شکل خاص خودش با خداوند ارتباط برقرار می کند و فردی که در ایران زندگی می کند و پیرو دین شیعه است به شکل خاص خود با خداوند ارتباط برقرار می کند و هر انسانی در هر نقطه از جهان که پیرو دینی باشد به شکل و شمایل مرسوم آن آیين با خداوند ارتباط برقرار می کند.

آنچه اهمیت دارد این است که نحوه ارتباط ما با خداوند بر اساس علاقه و خواست خودمان نمی باشد بلکه بر اساس الگوهایی است که در ادیان شکل گرفته و ارائه شده است به همین دلیل است که همه ما وقتی می خواهیم با خداوند صحبت کنیم یا از او درخواست کنیم به دنبال روشی برای انتقال درخواست خود هستیم.

به دنبال دعایی به زبان عربی هستیم یا خواسته خود را به خداوند عرضه کنیم.

به دنبال انجام مراسمی خاص یا تکرار عبارت هایی هستیم تا به واسطه آن خواسته خود را به خداوند منتقل کنیم.

حتی در برخی موارد شرط و شروطی معین می کنیم که باید ۴۰ روز یک حرکت خاص را انجام داده یا عبارت هایی را تکرار کنیم تا خداوند خواسته ما را اجابت کند.

در جستجوی هر روشی برای ارتباط با خداوند هستید باید بدانید که آن روش فقط عقیده یک یا عده ای از انسان هاست که تصور کرده اند به این شکل باید از خداوند درخواست کرد.

اما آنچه مسلم است شما به هر طریقی که دوست دارید می توانید با خداوند صحبت کرده و از او درخواست کنید یا با او ارتباط داشته باشید.

خداوند روشی خاص یا عبارت هایی مشخص را برای برقراری ارتباط با خودش معرفی نکرده است چون در این صورت خود را محدود و از بی نهایت بودن خارج می کند.

بنابراین ارتباط با خداوند به بی نهایت طریق می تواند انجام شود مهم این است که چه احساسی از ارتباط با خداوند در وجود فرد شکل می گیرد.

خدا سواد ندارد احساس دارد

یادمه مدرسه که میرفتم سرصف صبحگاهی ناظم خیلی تاکید میکرد که صلوات رو خوب تلفظ کنیم، “ص” رو خوب بگیم “س” نگیم

نمیدونم زبانم چه جوری حرکت بدیم که خوب تلفظ کنیم. اگر اشتباه بگیم یعنی خدا رو دشنام دادیم.

از همونجا یه جرقه خورد تو ذهنم که خدا چقدر سخت گیره حتی از ترسش باید حروف رو خوب تلفظ کنیم همیشه با ترس و لرز چند خط قرآن میخوندم که نکنه اشتباه عربی رو بخونم و خدا با من دشمن بشه که نتونستم قرآنشو خوب بخونم.

برای همین از قرآن خوندن فاصله گرفتم یادمه یه دوست داشتم تو خوابگاه قرآن صوتیشو گوش میداد میگفت من خودم میترسم قران بخونم که نکنه خوب تلفظ نکنم و خطا کنم چون گناه بزرگیه.

همیشه برام سوال بود چرا خدا اینقدر به عربی خوندن قرآن تاکید کرده مگه زبان خودمون چشه که فقط باید نماز عربی، قران عربی، حرف زدن با خدا عربی و این زبان دیگر باعث شد از خدا هم فاصله بگیرم چون حس میکردم منو و خدا زبون همدیگرو نمی فهمیم.

هیچ وقت بهمون تو مدرسه و دانشگاه نگفتن خدا به زبانمون کاری نداره به احساسی که داریم توجه میکنه.

یه بار به یکی گفتم چرا باید نماز و عربی بخونیم درصورتی که فقط داریم حفظ چندتا خط رو میگیم اما خودمون خیلی خوب معنیشو متوجه نمی شیم؟

بهم گفت خدا که متوجه میشه ما چی میگیم مهم خداست که خودش عربیو رو میفهمه ما فقط بخاطر وظایف نماز خوندن این تکلیفو انجام بدیم.

با خودم گفتم پس چرا خدا ما انسانها رو عقل و تفکر و انتخاب داده مگه اون لحظه که عربی میخونیم اما خودمون درک نمی کنیم چی میگیم این وسط ما چی مهم نیستیم فقط از رو ترس و لرز این تکالیف رو انجام بدیم.

از بچگی بهمون یاد دادن درسهاتو حفظ کن نگفتن درسهاتو یادبگیر و مفهومشو  درک کن.

حتی قرآن رو گفتن مهم اینه که بخونی نگفتن ریشه کلمات رو درک کن و تفکر کن بااینکه خدا تو قرآن میگه تفکرکنید، به نشانه ها توجه کنید، تعقل کنید.

تو یه دوره سنیم خیلی علاقه پیدا کردم که آدم مذهبی بشم که همش در حال نماز و قرآن و ذکر باشم اما بعد چندماه چون از بس از خدا و سخت گیریاش و عذابهاش و غضبهاش گفتن بهم ترسیدم و گذاشتم کنار و نمازمو از رو عادت و تکلیف میخوندم.

همیشه دنبال یه آرامش از طرف خدا بودم و بلاخره خدا هدایتم کرد و تو مسیری قرارم داد که با شناخت خدای قبل خیلی فرق داشت.

تازه انگار متولد شدم، وقتی به این اگاهی رسیدم که خدا یه انرژیه و تو همه ذرات عالم وجود داره و خدا رو همونجور باور کنی به همون شکل برات درمیاد تصمیم گرفتم خدا رو مهربون و بخشنده و عشق باور کنم که تو همه لحظات کنارمه و یاریم میکنه تا از لحظاتم که روی زمینم لذت ببرم.

درک کردم خودم هستم که دارم زندگیمو خلق میکنم دیگه خدای نیست که سرنوشتتو از قبل تعیین کرده دیگه خدای نیست که بهت اجبار کنه که چیکار کنی بلکه خدا به تصمیماتم احترام میزاره و دیگه خدای نیست که عربی خوندن قرآن که چی جوری تلفظ کنم گیر بده.

الان خدای دارم که میگه هر جا نور هست اونجا منم، هرجا شادی هست اونجا منم، در آرامش و احساس خوب خدا هم هست.

الان که فهمیدم خدا به زبانم کار نداره خیلی با خدای خودم صمیمی شدم و راحت باهاش حرف میزنم، قربون صدقه اش میرم بهش عشق میدم با شادی و خنده باهاش حرف میزنم.

الان بیشتر دوست دارم با خدای خودم صحبت کنم الان بیشتر دلم میخواد بیشتر با خدای خودم وقت بزارم در صورتی که قبلا به زور و از رو ترس بلند میشدم به صورت سریع نماز میخوندم که دیگه خدا بامن کاری نداشته باشه.

الان که فکر میکنم میبینم من همون آدم قبلی ام، خدا هم همون خداست، فقط با اگاهی جدید، با تفکر بیشتر، با نگرش جدید کل نگاهم به خدا و زندگیم تغییر کرده.

چقدر زیباست که باتغییر نگرشمون بتونیم یه زندگی بسازیم که خودمون دوستش داریم.

الان حس میکنم و میفهمم خدای من سخت گیر نیس و بهم همش گیر نمیده بلکه خدایی دارم که با تغییر زاویه دیدم چقدر راحت تونستم تا این حد ارامش بگیرم، چقدر لذت ببرم از زندگی کردنم و چقدر عاشق خدام بشم فقط با تغییر نگاهم.

بخدا فقط شناخت خدام همه سرنوشتی که یه روزی فکر میکردم هیچی دست خودم نیس و سرنوشتم تغییر نمیکنه الان میفهمم چقدر خوب هم تغییر میکنه و دارم با فرکانسهای خودم خلق میکنم.

حتی متوجه شدم روزی که حالم خیلی خوبه با خدای خودم بیشتر میگم و میخندم و شادم و سپاسگزارشم، همون روز بهم پاداش این احساس خوب رو میده.

چند روز قبل از صبح تا شبش خیلی آرامش داشتم خیلی حس و حالم عالی بود و از لحظاتم لذت میبردم، شب دیدم بدون اینکه به داداشم بگم هنذفرین بلوتوثی که دوست داشتم برام خریده بود.

همون لحظه قلبم بهم گفت این هدیه امروزت، بخاطر احساس خوب امروزته و فهمیدم اگه هر چقدر من آرامش داشته باشم همونقدر نتایج تو زندگیم میبینم.

این سایت، استاد و این دوره زندگی باطعم خدا هم هدیه خدا بخاطر اون حس خوبی بوده که داشتم و خدای خودم، رب درونم رو باتمام عشقم سپاسگزارم که منو تو این مسیر الهی هدایت کرد تا بیشتر از زندگیم، از زمینی بودم و از تجربیاتم لذت ببرم و باخدای خودم بیشتر صمیمی بشم و خدا رو هرلحظه احساس کنم. خدایا عاشقتم 

(دیدگاه افسانه عزیز در بخش نظرات)


دستور کار اجرای جلسه هشتم:

۱- تماشای فایل ویدیویی توضیحات جلسه هشتم

۲- تکرار ۵ مرتبه فایل جلسه هشتم (تصویری یا صوتی) تا قبل از ارائه قسمت بعدی

۳- انجام تمرینات مربوط به جلسه هشتم در قسمت نظرات

(مشتاق خواندن نظرات ارزشمند شما هستم)

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.51 from 78 votes

https://tanasobefekri.net/?p=12372
برچسب ها:
144 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 22422 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,437 کلمه
      • با سلام به استاد عزیزم ودوستان 
      • استاد من خیلی فکر کردم که من واقعا ایمان به خدا نداشتم اصلا باور نداشتم به خدا چرا چون از بچگی بهم میگفتن اینکارو کنی خدا دوستت نداره وهیچ چیزی هم نمی‌گفتند این کارو کنی خدا دوستت داره فقط میگفتن این کارو کنی خدا گناهانتو  میبخشه 
      • من فقط داشتم هی کارهایی رو انجام می‌دادم که خدا حاجتم بهم بده مثلا تو ماه رمضان روزه میگرفتن سحرها بیدار میشدم تا صب نمیخوابیدم کلی دعای سحر کلی هم به این واون دعا میکردم چون به من گفته بودند که اگه خودت دعا نکنی ودیگران دعا کنی خدا دعای تو رو هم برآورده میکنه شبهای قدرم که نگو کلی کار انجام می‌دادم از غسل کردن برای شب قدر گرفته تا بیدار ماندن تا صبح تا خوندم دعای خوشن کبیر وصغیر  چقدر گریه وزاری میکردم که خدا منو ببخشه وهر روزم یه جز قرآن میخوندم وهیچ نتیجه ای نمیگرفتم آخر ماه رمضان مونده بودم که بالاخره خدا منو بخشید یا نه بالاخره دعاهام برآورده شد یا نه برای خودم نبود که بفهمم 
      • برای همین به خدا ایمان نداشتم 
      • فکر نمیکردم که خدا بتونه مشکل منو حل کنه بتونه یه رابطه خوب بین من و همسرم ایجاد کنه بتونه روزی بده ولی خدارو شکر میکنم که به این درک رسیدن الان که خدا میتونه یهویی بدون دلیل منو شفا بده یهویی بتونه به من یه شغل بده 
      • همین طور که در این آخرین بیماری منو شفا داد باور نداشتم امروز داشتم برای دخترم لباس میبافتم با خدا حرف میزدم وخواسته هام میگفتم مشکلاتم میگفتم ویدویی یه حسی بهم گفت که واشاره کرد که بافت من وگفت این شغل توعه من خیلی خوشحال شدم وپدیرفتم بعنوان شغلم وکلی خدا رو شکر کردم که قدم اول برای داشتن شغل برداشتم به لطف خدای مهربونم من خدارو شکر دوره‌ای رسیدن به آرزوها رو گذروندم ومیدونستم قدم بعدی چیه برای من قدم اول مهمترین قدمی بود که برداشتم وبالاخره یکی یکی قدمها رو برمیدارم تا یه کسب وکار عالی راه بندازم خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم 
      • اینو گفتم که بگم به خدا ایمان نداشتم وبخاطر اینکه تا حالا نتونسته بودم باهاش ارتباط برقرار کنم واون جوریکه دوست دارم باورش کنم ایمان بهش بیارم از وقتی که ایمان بهش آوردم یواش یواش مشکلاتم رو به بهبودی میره 
      • من موقعیکه بیمار بودم این 
      • ایمان پیدا کردم یاد گرفتن بودم که خدا همه جا هست همیشه با منه همیشه منو حمایت وهدایت میکنه پس چرا من آنقدر مشکل داشتم اونقدر بیمار بودم شروع کردم درسهایی که از استادم گرفته بودم با گوش دادن با فایلها رو روی خودم پیاده کنم گفتم دکتر نمیرم چون عقیده داشتم دکتر رفتن من برای همسرم هدر رفتن پول به همراه داره من یاد گرفته بودم خودم بتونم خودم درمان کنم با کمک گرفتن از خدای مهربانم وهمین کار و کردم دفعه قبل که همین بیماری گرفته بودم سه ماه طول کشید تا خوب بشم کلی دکتر رفتم حداقل ۵ بار رفتم دکتر هم درد زیاد داشتم هم بیماری‌های دیگه اصافه میشد ولی این دفعه به لطف خدای مهربانم وبا کمک استاد عزیزم بیماریم ده روز طول کشید واینم بگم که معجزه نوشتنم دیدم که هر چیزی که میخواستم حتی از خدا کمک میخواستم عمل دفعه بخوبی انجام بشه هر مشکلی که داشتم در موردش می‌نوشتم وخدا هم کمکم کرد وتوزیع میکنم شما هم بنویسید معجزه رو می‌بینید با چشمانتون وایمان میارید به خدا اگر مثل من هستید ومن دارم روی مشکلاتم کار میکنم تا اون مشکلات یکی یکی برطرف کنم ویه زندگی سرشار از آرامش واحساس خوب تجربه کنم خدایا شکرت خدایا سپاس 
      • این بهترین راه که از خدا استفاده کنیم برای هر مشکلی که داریم برای هر خواستهای که داریم وبعدش از خدا سپاسگزاری می‌کنیم بخاطر مشکلی که حل شد چرا استفاده نکنیم ما از خدا هستین خداوند از روح خودش در ما دمیده ما به خدا چسبیده هستینم پس چرا باید آنقدر مشکل داشته باشین اگر بتونیم این کارو انجام بدیم در هر کاری خدا رو شریک کنیم اون زمان ما طعم زندگی با طعم خدا رو با تمام وجودمون با تمام جونمون  با تمام گوشت واستخوانمون زندگی با طعم خدا رو احساس وتجربه می‌کنیم 
      • زمانی که بیمار بودم از خدا سلامتی میخواستم از خدا میخ استم دردم تموم بشه وهر جا می‌نوشتم هر چیزی که میخواستم ساده وروان بی ریا خدایا دردم تموم کن خدایا کمکم کن  بیماری که داشتم میگفتم زودتر تموم بشه حتی من در دستشویی هم یادم می‌افتاد بلافاصله می‌نوشتم روی پاهام روی دیوار واز خدا کمک میخواستم بعد میدیدم که خدا پاسخ میده ومنو حمایت وهدایت میکنه به سمت سلامتی وکمک می‌کرد تا دردم تموم بشه بعدش میدیدم که خدا چطور یهویی بدون دلیل شفا میده 
      • طوری خوب شدم که گفتم دیگه نیاز ندارم دارو مصرف کنم خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم 
      • من دوره خدا هرگز دیر نمی‌کند یکبار گذروندم واین دوره هم اون زمانیکه عصو سایت شدم دوسال پیش گذروندم ولی این دفعه که دارم میگذرونم درکی که الان از شنیدن این آگاهی‌ها پیدا کردم اون زمان پیدا نکردم ولی از حق نگذریم خیلی خوب کار کرده بودم چون تا الان بعضی از تمریناتش یادم بود 
      • واقعا نگاه به ما به خداوند مشکل داره که آنقدر تو عذاب رنجو سختی بودیم وقتی نگاهتو به خدا تغییر بدی دیگه از اون رنج وسختی خبری نیست دنیا با خداوند گلستان میشه ودلم خوب روابط عالی با خدای خودتو تجربه میکنی ودر کنار اون به طعم‌های دیگه هم میرسی مثل طعم سلامتی آرامش احساس خوب خیال راحت عشق ومحبت خدایا متشکرم خدایا بینهایت سپاسگزارم خدایا ممنونم 
      • به نطر من برای همین که ما به خدا ایمان نداریم باور نداریم اطمینان نداریم که خدا میتونه یهویی بدون دلیل منو شفا بده یا میتونه یهویی بدون دلیل از زیر سنگم شده برای من کاری پیدا کنه یا یهویی وبدون دلیل ….
      • چون از بچگی شنیدیم ما رو ترسوندن از خدا گفتن خدا اینه خدا اونه اگر نماز نخونی خدا میبره مستقیم تو جهنم اگر موهات بیرون باشه روز قیامت سرب داغ میریزن تو حلقت اگر نماز سبک بشماری یعنی تند تند بخونی خداوند از روزیکه بمیری تا روز ی که قیامت بشه هی تو رو عذاب میدن تو میمیری وزنده میشه تا روز قیامت بشه 
      • اونوقت من حق دارم نتونم بیا جرات اجازه دادن به خودم نداشته باشم یا بترسم که از خدا چیزی بخوام در صورتیکه اصلا اینجوری نیست اونا هم خودشون خدا رو نمی‌شناختم ویه چیزی شنیده بودند به ما گفتن 
      • خدا آنقدر مهربون آنقدر رحیم که سیستمی رو خلق کرده که هر کس هر طوری بخواد دوست داشته باشه زندگی کنه اگه افکار منفی داشته باشی خوب اونو  هدایت میکنه به افکار منفی ومنفی تر بیشتر اگر افکار مثبت داشته باشی که تو رو هدایت میکنه به افکار مثبت اتفاقات مثبت مثبت تر پس خودت انتخاب میکنی میخوای خوشبخت زندگی کنی یا میخوای بدبخت زندگی کنی 
      • من هم قبل از اینکه عضو سایت بشم بلد نبودم دعا کنم یا مثلا اگر کسی رو میدیدم که به نظرم با خدایا میگفتم محتاجم به دعا یا از روی کتابی که داشتم دعا میکردم ولی فایده نداشت اما وقتی دوره خدا هرگز دیر نمی‌کند وزندگی با طعم خدا رو گذروندم دیگه یاد گرفتم که با خدا فارسی صحبت کنم با خدا راحت باشم نخوام دنبال کلماتی بگردم که خدا بودن رو ثابت کنم یاد گرفتن خودم دعا کنم برای خودم برای بچه ام که میره سر کار و با این کار به آرامش رسیدن  وتازه هم به این درک رسیدم که خدا میتونه یهویی وبدون دلیل مشکل منو حل کنه داره اطمینان به خدا پیدا میکنم داره ایمان به خدا پیدا میکنم وادامه بدم دیگه کاملا واز از اعماق وجودم به خدا ایمان پیدا میکنم 
      • استاد چقدر از عمرم اینجوری فکر میکردم امشب شب آرزوهاست هر که دعا کنه رد خور نداره ولی یادم نمیاد آرزوم برآورده شده باشه الان خسوف شده دعا کنید برآورده میشه الان موقع سحر دعا کنید برآورده میشهدو….
      • ومنشستم کلی دعا میکردم که بیشترش مال دیگران بود والان خدارو شکر میکنم که کلی آگاهی کسب کردم کلی چیز یاد گرفتم ودیگه محدودیتی ندارم هر جا باشم من تو بیمارستان گیر کرده بودم همون جا کف دستم نوشتم از خدا کمک گرفتم امروز ساعت ۵ صبح یهویی از خواب بیدار شدم همون جا شروع کردن با خدا صحبت کردم و وزن با نام خدا شروع کردم با اون خواب آلودگی که داشتم وسطش یهو خوابم می‌برد دوباره که بیدار میشدم ادامه می‌دادم وخیلی خوشحالم وخیلی سپاسگزارم که دارم یاد میگیرم زندگی کردن با طعم خدا رو خیلی برام سخته چون خیلی جاها یادم میره از خدا کمک بگیرم یا خدا رو شریک کنم اما ناراحت نیستم بیشتر تمرین میکنم بیشتر مینویسم بالاخره مهارت زندگی با طعم خدا رو پیدا میکنم خدایا شکرت زندگی با طعم تو چه لذتی داره چه طعم دلنشینی داره 
      • وخدا رو شکر میکنم که خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم که منو هدایت کردی به سمت این دوره تا با تو بهتر وبیشتر وراحت ارتباط برقرار کنم 
      •  
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم