0

رهایی از افکار منفی (قسمت دوم)

رهایی از افکار منفی و احساس بد
اندازه متن

افکار منفی مهمترین مانع تجربه خوشبختی در دنیا و آخرت است.

نمی‌توانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی‌ تان جستجو نمایید!

اگر تصور می کنید زندگی شما مانند کالایی است که به شما تحویل داده شده و قابل تغییر نیست باید به شما بگم که من هم چند سال قبل این تصور را داشتم به عنوان فردی که توانسته‌ام از شرایطی سخت زندگی خود را تغییر دهم به شما می گویم که نیازی نیست به زندگی خوب دیگران با حسرت نگاه کنید، چون شما هم می توانید زندگی فوق العاده ای را تجربه کنید.

زیرا هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست که شما نتوانید به اندازه‌ی او خوشبخت شوید

سالهای زیادی از زندگی ام را با افکار منفی و مشکلات زیادی سپری کردم اما همیشه اشتیاقِ فراوان برای تغییر زندگی را داشتم و به دنبالی راهی برای رسیدن به خواسته خودم بودم، به دنبال مهم‌ترین عامل تغییر زندگی بودم و به لطف خدای مهربان شروع به آموزش خودم برای تغییر زندگی کردم، کتاب های زیادی را مطالعه کردم، از آموزش های اساتید مطرحی بهره بردم و در نهایت به روی دست یافتم که به تغییر زندگی را برایم آسان کرد.

دوره رایگان چگونه زندگی خود را تغییر دهیم  حاصلِ نتایج بخشی از این سالها است  برخی از آن در هیچ کتابی یافت نمی شود و شامل تجارب موفقیت آمیز خودم می باشد.

مأموریت این دوره، آموزش چگونه تغییر دادن زندگی به هر فردی است، که تصمیم گرفته و متعهد شده تا نه تنها فردی باشد که تغییر کرده است بلکه قادر باشد شرایط خانواده اش را تغییر دهد.

زیرا همه ما وظیفه داریم که تغییر کنیم و زندگی را آنگونه که خداوند برای ما مقدر کرده است تجربه کنیم. ما به این جهان فرستاده شدیم تا بتوانیم همه‌ی زیبایی‌های جهان را تجربه کنیم، تا آزادانه برای خودمان زندگی کنیم، تا تجربه یک زندگی پر از رفاه و آسایش را تجربه کنیم.

زیرا این توانایی و لیاقت به همه ما داده شده است تا بتوانیم تجربه زندگی موفق و سرشار از شادی و احساس خوب و عشق و علاقه به دیگران را داشته باشیم.

ما وظیفه داریم از  توانایی که خداوند به ما داده است استفاده کنیم تا  در لحظه مرگمان، “بدون حسرت آنچه که می‌توانستیم انجام دهیم اما ندادیم”، در آرامش و زیبایی این جهان را ترک کنیم.

تا بتوانیم به همه بگوییم، خوب زندگی کردن، نه تنها آسان، بلکه طبیعی‌ترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتاٌ و طبیعتاٌ خوشبخت هستیم. چون بنده خدا هستیم.

خدا را شکر می‌کنم که مرا در این مسیر شگفت انگیز قرار داد.

خدا را شکر می کنم که توانستنم با ارائه آنچه که زندگی خودم را از بدترین شرایط، به شرایطی مطلوبی که هر روز در حال بهتر شدن است رساند، در دوره خدا هرگز دیر نمی کند به شما و افرادی زیادی در سراسر جهان کمک کنم تا با باورکردن خود و توانایی بهتر زندگی کردن تغییرات شگفت انگیزی در جهان پیرامون خود ایجاد کنند.

به شما دوست عزیزی که به هر طریقی با من و این مطلب مواجه شده اید توصیه میکنم فایل های رایگانی که به منظور تغییر زندگی قرار داده ام را با دقت گوش داده و به تمرینات آن عمل کنید و چنانچه احساس کردید توانایی آموزش های بیشتر و کاربری تر را دارم از محتوای آموزشی دوره شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمی کند استفاده کنید.

نوشته خانم سهیلا عزیز در بخش دیدگاه:

“هیج هدفی مقدس تر از تغییر زندگی نیست

زندگی مانند کالا یا اجناسی نیست که به ما تحویل داده شده باشد و ما نتوانیم در آن تغییر ایجاد کنیم.

بلکه با تغییر نگاه و تغییر توجه و تمرکز داشتن بر روی نکات مثبت میتوانیم زندگی دلخواه عاری از حسرت و خوشبختی زندگی دیگران را نیز برای خود خلق کنیم.

وقتی به گذشته خودم مینگرم زندگی من پر از فرلز و نشیب های زیادی بود.

کلا فردی به ظاهر مثبت گرا بودم ولی درونم پر از نگرانی هایی بود که ممکن است برایم اتفاق بیافتد و همان نگرانی ها درونی باعث همان اتفاقات ناگوار در زندگی من شد.

اوایل احساس میکردم حتما حس ششم قوی دارم که این اتفاقات را میتوانم پیشگویی کنم ولی الان به نتیجه رسیدم که آن اتفاقات ناگوار را به دلایل تکرار زیاد در ذهن ام و تصویرسازی از آنها توانستم در زندگی خود خلق کنم و اینها به دلایل پیشگویی نبود بلکه قانون جهان هستی بود چون من به آن اتفاقها فکر میکردم و در ذهن ام از آنها تصویر میساختم و آن را به جهان هستی ارسال میکردم و به جهان میگفتم من از این نوع اتفاقات را در زندگی ام میخواهم.

حالا خدا را شکر گذارم که با شرکت در این دوره به این آگاهی ها دست پیدا کردم و چون تجربه فکر و تصویر سازی را دارم حالا با فکر صحیح و تصویر سازی صحیح میتوانم به خواسته و آرزوهام برسم.

الان به این آگاهی رسیدم که خداوند منشاء تمام خوبیها و زیبایی ها و رفاه و آرامش است و جز این هم برای بندگان خود نمی خواهد و من باید سعی کنم و حتی وظیفه دارم زندگی خود را تغییر دهم تا بتوانم برای اطرافیان ام هم راهگشا باشم و زندگی خود و کسان نزدیک ام را به سمت رفاه و آسایش ببرم.

چون ما لیاقت و ارزشمندی یک زندگی خوب و پر از آرامش و رفاه را داریم فقط باید نگاه امان را به زندگی عوض کنیم تا شرایط بهتری را تجربه کنیم.
یک زندگی خوب داشتن نه تنها آسان است بلکه به طور طبیعی هم ما برای خوب زندگی کردن آفریده شدیم و باید از لحظات خوب برخوردار شویم و طبیعت ما خوشبخت زندگی کردن است.

این مساله باید در ذهن طبیعی جلوه کند نه بدیهی.

طبیعت ما شاد زیستن است.

شادی زندگی، ارثی است که از خداوند به ما رسیده و ما نباید با افکار منفی و مخرب این شادی را تبدیل به حس و حال بد کنیم.

ما نیاز به آموزش صحیح برای تغییر زندگی داریم تا توانایی خلق کردن یک زندگی شگفت انگیز را بدست بیاوریم.

در این سمینار صوتی تمرین می کنیم تا به مخزن وجود خود پی ببریم و یاد بگیریم که این مخزن را از افکار مثبت پر کنیم تا کم کم افکار منفی در ذهن ما کمرنگتر شود.
معامله با خداوند برای استاد عزیز و قرار دادن فایل های رایگان را ارزش قرار بدهیم و راه این فایل ها را برای دوستان دیگر با گسترش آن باز کنیم تا بتوانیم حق خود را نسبت به اقدام استاد ادا کنیم.

مخزنی در ذهن ما قرار دارد که پر کردن آن به اختیار خودمان واگذار شده ما میتوانیم این مخزن را از افکار و دیدگاه های مثبت و یا منفی به دلخواه خودمان پر کنیم ونتیجه آن را در زندگی خود مشاهده کنیم.
در گذشته شاید به بودن این مخزن مطلع نبودیم و نمی دانستیم که با غر زدن شکوه کردن گلایه داشتن حسرت خوردن حسادت کردن عصبانی شدن و تمام افکار منفی داشتن داریم مخزن ذهن امان را پر میکنیم از این فکرهای منفی و انتظاراتی هم که در زندگی داشتیم بد شانسی بد بیاری بخت خوب نداشتن واتفاقات منفی در زندگی رخ دادن.

بارها در گذشته به دلیل آگاهی نداشتن این تجربه های تلخ را در زندگی تجربه کردیم هر بار که غر زدیم خدای این چه زندگیه که به ما دادی ببین فلانی چقدر خوشبخته از خوشبختی بیشتر فاصله گرفتیم.

چون افکار منفی حسرت و یا حسادت در ذهن ما انباشته بود وجایی برای افکار مثبت باقی نمانده بود و هر روز ما از شادی در زندگی دور دورتر میشدیم و روزهای خوب زندگی کردن را از دست دادیم اما حالا دیگر آگاهی پیدا کردیم که باید به نکات مثبت توجه کنیم ومخزن ذهن را پر از نکات مثبت وشادی آور کنیم تا بتوانیم از خوب زندگی کردن بهره ببریم.

مخزن ذهن ما از هرچی بیشتر پر شود از همان در زندگی ما بیشتر میشود چون جهان وظیفه دارد از همان ها به ما در زندگی بدهد واتفاقات زندگی ما برمبنای همان افکاری که در مخزن ذهن پر کردیم رقم میخورد و خروجی مخزن ما بر جهان پیرامون ما تاثیر میگذارد.

پس به این ترتیب ما هر روز میتوانیم بر دارایی مخزن خود اضافه کنیم و چون مساحت این مخزن محدود است مقداری از این انباشته های مخزن خارج می شود تا جای برای ورودی های جدید باز شود حالا اگر ما وردی های مثبت را بیشتر کنیم خروجی های منفی منفی میشود و جای برای وردی های مثبت در ذهن ما هم بیشتر میشود.

در صورتیکه ممکن است در گذشته عکس آن را انجام میدایم ولی الان دیگر آگاهی داریم که چه فکر و رفتار مثبتی داشته باشیم تا اتفاقات آینده ما به دست جهان هستی به سمت و سوی مثبت و خوشایند ما رقم بخورد.
افکار منفی مانند کینه ترس نگرانی خشم حسرت حسادت احساس گناه نفرت انتقام و تمامی افکاری که معادل آن است اگر وارد مخزن ذهن شود اتفاقات بد را رقم میزند.

اگر میخواهیم زندگی ما تغییر کند باید واقعیت را بپذیریم و با خودمان رو به رو شویم و مسولیت افکار منفی را بپذیریم و تلاش کنیم تا وردی های ذهن را به سمت مثبت ببریم و جودمان را که خانه خداست از این افکار منفی و مخرب پاک کنیم و به جایش افکار عالی و مثبت از جنس عشق محبت مهربانی گذشت همدلی زیبایی وک مک به دیگران پر کنیم تا جایی برای آن افکار منفی باقی نماند.

تا جهان هستی به این افکار عالی ما پاسخ مثبت از همان جنس افکار عالی هدیه بدهد و اتفاقات مثبت و عالی را در آینده ما رقم بزند.

زمانی که کسی میخواهد با برخورد منفی انجام دهد مثلا عصبانیت و ناراحتی میخواد ما را از افکار منفی پر کنه و ما را در مدار پایین جهان هستی نگاه داره و حق ما برای بالا رفتن ضایع میشه و روح ما از افکار منفی سنگین میشود و روح ما سبک نمیشود تا به مدار های بالاتر برود.

ما مرتب در مدار خودمون پرسه میزنیم و اگر این مدار پایین باشد فضای منفی بیشتری ما را احاطه کرده و بیشتر در این فضای منفی قرار میگیریم ولی اگر در مدار خودمون ایمان به لطف خداوند برای حل مشکلات پیرامون خودمون داشته باشیم و فرکانس های مثبت به جهان هستی ارسال کنیم و مخزن ذهن را از امید ایمان و توکل پر کنیم.

لطف خداوند هم شامل حال ما می شود و کارها بطور اتوماتیک از سمت خداوند وجهان هستی درست میشود و به این شکل ما در مدار بالاتر میرویم.”

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.06 from 71 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11058
برچسب ها:
96 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار الهام خضرلو
      1402/05/18 12:39
      مدت عضویت: 1705 روز
      امتیاز کاربر: 18838 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 353 کلمه

      سلام شهربانوی عزیزم 

      خوندن کامنتت منو به فکر فرو برد جایی ک گفتی باید نگرشمون رو به مادرامون عوض کنیم  وهر انتظاری راجع به مادرمون داشته باشیم مادرمون همون رفتار رو با ما خواهد داشت.چقدر جملتون درست بود ومن یادم رفته بود همه چیز باوره همه‌چیز نگرشه حتی در مورد مادرهامون 

      من مادرم رو همیشه فردی بی‌رحم وسنگدل که فقط فکر خودشه وهمش حرف خودشه ومغرور تصور می‌کردم مادری که پسر دوست هست ودخترا رو دوست نداره واز دخترا سوءاستفاده میکنه  وخیرش به ما نمیرسه تصور می‌کردم مادری که قدر مارو وقدر کارهایی که براش میکنیم وپولهایی که براش خرج میکنیم نمیدونه .

      مادری روانی و عصبی تصور میکردیم که تعادل روحی نداره وهمه رو از خونه میندازه بیرون ..

      مادری که همش فکر میکنه وقتی میریم خونه ش فکر می‌کنه ما از خونه ش چیزی دزدیدیم وهمیشه تهمت میزنه یا مادری تصور میکردیم که دوست نداره بریم خونه ش ومارو از خودش دور میکنه تنهایی رو بیش‌تر دوست داره دوست نداره خونه اش چیزی بخوریم حتی اگه خودت خریده باشی برده باشی 

      اینا همه نگرش من بود در مورد مادرم وجهان همه این هارو بهم ثابت کرد جهان اینه ی باورهای من بود در مورد مادرم من اگر دیدگاهم رو به مادرم عوض کنم که واقعا برام سخت شده مادرم رفتارهای دیگه از خودش نشون میده وتغییر میکنه  همانطور که در مورد برادرهام تا حدودی رفتارش متعادل تره البته همه خانواده حتی برادرانم در مورد مادرم هچنین نظری دارن بااینکه اونها رو بیش‌تر دوست داره

      نمیدونم واقعا باورهای همه ی ما خواهر برادرها  ایراد داره یا واقعا مادرم هم مشکل داره  ولی من یاد گرفتم مسئولیت تمام رفتارهای دیگران با خودم رو بپذیرم ومقصر رو خودم بدونم تا بتونم تغییرکنم من دیگران رو نمیتونم تغيير بدم ولی خودم رو میتونم .

      ولی عید که رفته بودیم رفتارش با ما خیلی بهتر شده بود ولی مثل همیشه اخرش خراب شد وبا ناراحتی ودعوا خونه مامان رو ترک کردیم مثل همیشه ومنو نفرین کرد .

      کلا برای من الگو شده وهمیشه تکرار که وقتی برم خونه مادرم اخرش با ناراحتی وگریه باید برگردم خونه خودم 

      باز هم ممنونم شهربانوی عزیزم 

      راستی اسم مادرمنم شهربانو هست وتقریبا همسن شماس شاید چندسال از شما بزرگتر  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1402/05/16 15:58
      مدت عضویت: 1705 روز
      امتیاز کاربر: 18838 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 372 کلمه

      سلام دوست عزیزم 

      امیدوارم تونسته باشی حالتو کمی  بهتر کرده باشی وبه صلح با خودت واطرافیانت رسیده باشی

       مدتی هست شمارو دنبال میکنم داستان زندگی تو خیلی شبیه من هست شاید خیلی  پردرد تر از تو

       حتی سهم ارثی هم برای من وبقیه ی خواهرانم نیس ومادرم همیشه میگه همه چیزم برای پسرامه به اسم اونا میزنم قبل مرگم  همه چیمو  حتی قاشق هامو 

      حتی گفته برادرهام مارو اگر از دنیا رفت خونه راه ندن چون میترسه وسایل خونشو بدزدیم ببریم

       در حالی که خواهرام خرج اونو پسراشو میدن ولی هیچ وقت راضی نیس وهمش از برادرهام تعریف میکنه واز دخترا همیشه بد گویی میکنه در حالی که پسراش براش کاری نمیکنن همش نگران اونهاس مريض میشه دخترا میبرن دکتر یا هر کاری

       نمیخواستم اینهارو بنویسم ولی خواستم بدونی تو فقط تنها نیستی که درد کشیده باشی 

        من تورو درک میکنم منم رنجها و بی‌مهری های زیادی از مادرم وکلا خانواده دیدم ومهر مادری رو اصلا تجربه نکردم منم پدرم فوت کرده 

      ولی باید اینو بپذیریم که خودمون مسئول شرایط واتفاقات زندگیمون هستیم وهر بلایی سرمون اومده خودمون ناآگاهانه یا اگاهانه به سمت خودمون جذب کردیم وباید همه رو ببخشیم ورها کنیم خودمون رو از کینه ونفرت .

      منم تقریبا دوازده سال هست از خانواده ام جدا شدم وبه شهر دیگه اومدم بعد ازدواج وواقعا خوشحالم که دیگه پیش خانواده ام نیستم وخداوند وقتی دید من برای خودم ارزش قائل شدم وبه خودم احترام گذاشتم وبه خودم بیشتر بها دادم منو ازون خونواده جدا کرد و من الان خیلی احساس خوشبختی وارامش  دارم وقتی فرکانس تو تغییر میکنه جهان تو رو به سمت انسانهای بهتر وشهرهای بهتر شرایط بهتر هدایت میکنه. 

      من وقتی میخواد بعضي وقتها حالم از اینجا به‌ هم بخوره به یاد میارم اون روزهایی که در بدترین شرایط روحی وروانی پیش مادرم وخانواده ام بودم وخودم رو اروم میکنم که این رفتارها در برابر رفتار خانواده ام که چیزی نیست بايد قدر این زندگی ارام وزندگی خوبی که دارم  بدونم مطمئنن لایقش بودم که اینجام وبی جهت برای خودم مسئله درس نکنم وذهن ودرگیرچیزها الکی نکنم. 

      .ولی من خودم رو لایق زندگی بهتر ازین هم میدونم من لایق رفتارهای ازین بهترهم هستم لایق احترام بیشتر محبت بيشتر .

      نوشته هاتو خیلی دوست دارم به دلم میشینه از خداوند برای تو ارزوی بهترین ها رو دارم .

      همیشه شاد باشی مصی عزیزم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم