0

گام ۷۴: زندگی یا مرگ، لاغری یا چاقی!

زندگی یا مرگ
اندازه متن

اگر فقط یک انتخاب داشته باشید، از بین زندگی یا مرگ کدام را انتخاب می کنید؟

من و احتمالا شما زندگی را انتخاب می کنیم.

اگر چاقی باعث مرگ و لاغری فرصت زندگی باشد کدام را انتخاب می کنید؟

اگر انتخاب شما لاغری است، عملکرد شما چگونه است؟! به سمت زندگی است یا مرگ؟!

باور کردن توانایی خود

همه ما در زندگی تجربه انجام کارهایی را داریم که از نظر دیگران سخت و غیر ممکن بوده است اما موفق به انجام آن شده ایم.

باور کردن توانایی خود

ممکن است این کار مهم، خواندن تمام بخش های کتاب درسی در شب قبل از امتحان و گرفتن نمره عالی باشد.

ممکن است یادگیری مهارتی باشد که دیگران استعداد یادگیری آن را در ما ندیده بودند.

شاید از عهده انجام چند کار همزمان به خوبی برآمده و موجب تعجب همگان شده باشیم.

و موارد مشابهی که حتما میتوانید از زندگی خود مثال بزنید.

همه اینها بخاطر قدرت و توانایی نامحدود ذهن ما در رسیدن به خواسته هایی است که اشتیاق برای آنها داشته باشیم

اما نکته مهم این است که این قدرت و توانایی توسط بخشی منفی باق ذهن ما به شدت سرکوب میشود و به همین دلیل هر انسانی در مواردی توانسته است در انجام کارهایی که از نظر دیگران سخت است شگفتی خلق کند اما در موارد دیگر که همه به ساده بودن آن تاکید دارند ناتوان است.

اشتیاق عاملی است که باعث فعال شدن قدرت بی انتهای ذهن ما می شود

در موضوع چاق و لاغری نیز این مساله به خوبی خود را نشان می دهد

بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند متاسفانه با پذیرش چاقی و مغلوب بخش منفی باف ذهن خود شدن سالهای عمر خود را در رنج و سختی چاقی سپری می کنند و تصور می کنند توانایی لاغر شدن را ندارند.

اما عده ای که اشتیاق برای لاغر شدن دارند، و به هشدارهای ناشی از چاقی که در جسمشان ایجاد می شود توجه می کنند و اشتیاق سوزان برای رهایی از چاقی و تجربه لاغری در آنها شدت میگیرد.

قدرت ذهنشان از خواب سنگین غفلت بیدار شده و روح و جسم آنها را در مسیر لاغر شدن هدایت میکند و پس از مدتی شگفتی ساز میشوند و از جسمی با انبوهی از چربی های اضافه رها شده و زندگی جدیدی را تجربه می کنند.

متاسفانه چاقی، بیماری است که به آرامی و بدون درد اولیه در جسم ما شکل می گیرد اما غفلت از نشانه های آن سبب می شود در شرایطی قرار بگیریم که زندگی ما سراسر رنج و درد و ناتوانی باشد و آنجاست که همت و سعی بیشتری برای رهایی از این درد نیاز داریم

عوارض چاقی

نشانه های بحران چاقی

نفس نفس زدن، خواب پریشان داشتن، درد کمر، پا درد، سخت شدن نشستن و برخواستن، از دست دادن شادی و نشاط در زندگی، افکار پریشان که ما را به سمت جاقی هدایت می کند و بسیاری نشانه های دیگر که همه افرادی که اضافه وزن دارند کم و بیش تجربه کرده اند

اگر این نشانه ها را جدی بگیریم و برای رهایی از چاقی تصمیم قاطع بگیریم در واقع ما زندگی را برای ادامه حیات انتخاب کرده ایم.

اما اگر به نشانه های چاقی بی تفاوت باشیم، آن ها بپذیریم و تحملشان کنیم، ما به مرگ فرصت می دهیم تا ما را انتخاب کرده و با خود از این جهان ببرد.

ماجرای این فایل آموزشی داستان دو نفر از دوستانم است که یکی نشانه های چاقی را جدی گرفت و زندگی را انتخاب کرد اما دیگری به نشانه ها بی توجه بود و آنها را پذیرفت و با چاقی زندگی کرد تا مرگ او را طعمه خود کرد.

نتایج لاغری با ذهن

تجربه انتخاب زندگی یا مرگ

زندگی را انتخاب می کنید یا مرگ را ؟!…

زندگی یعنی زنده بودن پویایی در حرکت بودن مثل رود زلال و جاری آب و البته همراه بودن با جریان حضور خداوند که تمام و کمال احساس خوب است از سلامتی و تناسب تا آرامش و شادی و عزت نفس و ثروتمندی …و برای هر زنده بودنی باید مرگی اتفاق بیفته مرگ افکار پوسیده مرگ رفتارهای تکراری که هیچ رضایتی در من ایجاد نمی کنند مرگ از پذیرش رنج ….

مرگ یعنی پذیرش اینکه (همینه که هست!..)😱

روزی که من بپذیرم باید رنج بکشم و شرایط و آدمها برای من تصمیم می گیرند روز مرگ من است سالها اینگونه زندگی کرده ام و همچون مرده ای متحرک فقط نفس کشیده ام ….

چاقی برای من فقط رنج بوده و الآن هم هست.

چرا !؟ چون نسخه اورجینالم نیست یک ضایعه است یک اختلال یک انحراف!

چاقی فقط ناامیدی است فقط غم است فقط درد و گرفتاری است عامل دوری ام از خودم از زیبایی درونی ام و البته انرژی خوار اصلی زندگی هر روزه ام که تمام تمرکز و توجه منو به خودش اختصاص میده …

چاقی بیماری خوره است که از تمام احساسات خوب من تغذیه می کند نوعی ضعف و شکست است که کاملا نامتقارن با حقیقت وجودی من است نوعی دست پرورده شیطان که خور و خواب و خشم و شهوت را تقویت می کند.

آرام آرام وارد سرزمین وجودم شده است و در سرزمین امید و عشق وجودم لانه کرده و هدفش مرگ من است از تمام دلخوشی هام و آسودگی هام.

مردن هرروز که جای خود دارد اختلال در روند سلامتی و شادی و اعتماد به نفس و خودباوری همه مرگ لحظه ای است چاقی مرگ آرامش و حق الهی ام است   ….

بارها باید هرروز بمیرم !….تا در نهایت روز مرگ با باری سنگین از اضافه وزن و چربیها و حسرت و پشیمانی جسمم را به خاک بسپارم چاقی قاتل خاموش است بی سروصدا که با تأیید طبیعی بودنش از دیگران و جامعه و رسانه پزشکان و والدین و تقلید از دگر افراد چاق زنده بودن را نشانه می گیرد !؟..،

انتخاب من چیست!؟ مرگ یا زندگی!

به لطف و اراده خداوند به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم برای بار اول که از این دوره استفاده کردم حدود ۱۰ کیلو از اضافه وزنم کم شده و البته بسیار دستآوردهای موفقیت آمیزی در جنبه های دیگر زندگی داشته ام به طوری که پسرم یا خواهر شوهرم و البته دیگران به من گفته اند که آدم قبلی نیستم.

ویترین جدیدی از خودم و زندگی هدفمندم و ارزش وقت و زمانم به جهان ارائه دادم و البته کاملا متعهد هر روز روند آموزشهای لاغری با ذهن را گذراندم. بارها لیز خوردم و نجوا داشتم و می دانم که این تنها راه است برای لاغر شدن آسون و ماندگار ….

اما اعتراف می کنم به مرور اشتیاق و انگیزه را برای تبدیل آگاهی ها به مهارت نداشتم یعنی هربار این منفی باف یه جوری ذهن منو نشونه میگیره اوایل عجله داشتم گفت ادامه بده بالاخره لاغر میشی همین تمریناتو انجام بدی خوبه و دارم ادامه میدم. بعد گفت نمیشه که باید وقتی تحریک چشمی میشی نخوری !…

گفتم باشه بعد چندبار گفت اینم که رژیمه !…مگه خوراکیها قدرت دارند!؟…بعد اراده کردم گفت یعنی چاقی قدرتمنده !؟

دوباره تصویر لاغر اندام دیدم که ذهنم تصویرسازی کنه ذوق کردم اگه لاغر بشم فلان می کنم اومد منحرفم کرد محتاج لاغری شدم.

خلاصه الآن فعلا هنگ کردم دارم ادامه می دم و حتی معنی انگیزه را نمی فهمم.

تصویر لاغری و احساس لاغری ام نیست

توجهم رفته روی چاقی، دوباره از آینه دوری می کنم و البته می دونم از کجا آب میخوره

تمرکزم به هم خورده البته نه برای پیرامون و حاشیه های زندگی بلکه برای خودسازی خودم

ذهنم را برای آموزش چندکار همزمان به کار گرفتم هرروز احساس می کردم

زیر فشارم ولی می گفتم باید ادامه بدهم و در نهایت بیمار شدم باز توجهی به بیماری نکردم و گفتم نجوای ذهنه و بیماری وجود نداره و …

اوضاع خراب تر شد البته دستاورد معنوی فوق العاده ای داشتم ولی از اونجایی که در مسیر تجربه کردن هستم و یک شبه هم نمیشه باورهای مربوط به سلامتی و روابط و آرزوهامو را اصلاح کنم حتما دوباره خواستم دو پله یکی کنم !…😏

می دونم کار شیطانه، می دونم منفی بافه، می دونم این حس الهی نیست، می دونم که تنها راه همینه، به خاطر همین چشمامو بستم گفتم خدایا من تسلیمت شدم خودت هدایتم کردی به این سایت. بار اول هم نتیجه گرفتم.

می دونم مسیر صحیحه فقط کمکم کن، نجاتم بده، خدایا بار این افکار این نجواها و …به تو می سپارم که حلش کنی🥺

این همه دوستان نتیجه گرفتند مگه همه در مسیر عرفان و خودشناسی بودند همه جور قشری توی آلبوم شگفتی سازان هستند خودم که برای خودم دروغ نیستم این همه به لطف و اراده خداوند تغییر و تحول داشتم من هم می توانم به آموزه ها عمل کنم. اما هر روز می گم از فردا …

مدتها خودم را سرزنش می کردم. اومدم اینو اصلاح کنم به پذیرش خودم رسیدم ولی از اونور بوم افتادم و دائم میگم اشکال نداره اضافه خوردی یا گرسنه نبودی خوردی !…از فردا از فردا …….🥺

خدایا کمکم کن یکدانه ام🙏 

نشانه های زندگی پس از مرگ

تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم 

خدایا هزاران بار شکر که هدایتم کردی باز ابنجا هستم و دارم مینویسم خدایا هزاران بار شکر که در مسیر صحیحم و تابلوهات هرروز بهم چشمک می زنند خدایا هزاران بار شکر که امید هر لحظه ام تویی و آرامش حضورت را در قلبم هدیه می کند خدایا عاااااشقتم❤️ 

خدایا اراده ات و طریقت را در وجودم و مسیر زندگی و لاغری ام جاری کن و مسیر درست را کاملا بر من واضح و روشن کن تا فقط چشم به روبرو و آنچه تو برایم پرنعمت قرار دادی بدوزم و بس!.. 

سپاس استاد عزیزم شکر وجودتون و سپاس از ایجاد این فضا خیلی کمک کننده است برای اینکه هرچقدرم که لیز خوردی باز قدرتمندتر بلند بشی و به مسیر ادامه بدی متشکرم🙏 

روح پدرو مادرتون شاد 🍃🌸

دوستان هم مسیری ام 

همواره با قدرت الهی درونتان در مسیر زیبای خدا قدم بردارید و شاد باشید  

توجه به توضیحات فایل زندگی یا مرگ، لاغری یا چاقی! و تامل درباره شرایط فعلی خود می تواند اشتیاق ما برای انتخاب زندگی را افزایش دهد و به لطف خدا قدرت ذهن ما را برای قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن را فعال کند.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین مربوط به انتخاب زندگی یا مرگ توصیه می شود ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس با دقت ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به شکل شرح انشایی پاسخ دهید.

  • از نظر شما برابر کردن چاقی با مرگ و زندگی با لاغری مقایسه درستی است؟ شرح دهید.
  • در زمان هایی که بدون توجه به مساله چاقی و به فکر لاغر شدن زندگی کرده اید روند چاقی به چه صورت بوده است؟
  • چرا برای داشتن تجربه عالی از زندگی ضروری است که لاغر شویم؟ شرح دهید.
  • مرگ زندگی را از ما می گیرد. چاقی چه چیزهایی را از شما گرفته است؟ شرح دهید.
  • به نظر شما لاغر شدن باعث تولد چه ویژگی ها و شرایطی در زندگی تان خواهد شد.

با توجه به توضیحات ویدیوی آموزشی پاسخ به سوالات زیر را شرح دهید.

  • اگر فردی که مرگ را انتخاب کرد اراده و خودباوری انتخاب زندگی را داشت اکنون در چه شرایطی زندگی می کرد.
  • اگر امیر داستان ما به جای انتخاب زندگی به مسیر قبلی خود ادامه می داد اکنون در چه شرایطی زندگی می کرد؟!
  • تصمیم خود برای بهبود عملکردتان در انتخاب مسیر لاغری و زندگی را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.45 از 38 رای

https://tanasobefekri.net/?p=19677
95 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مینا
      1403/08/24 14:20
      مدت عضویت: 213 روز
      امتیاز کاربر: 3940 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 394 کلمه

      به نام خداوند مهربان و سلام خدمت استاد بزرگوار روزتون بخیر 

      خداوند همیشه برای ما بهترین ها را خواسته و حتی ما را بهترین مسیر هدایت هم کرده است.اینجا فقط باید خودمون بخواهیم بهترین ها را به دست بیاوریم.

      درست است چاقی همان مرگ تدریجی هست من هم آن را تجربه کردم با وجودی که می‌خواستم لاغر بشم ولی اینقدر ذهن منفی باف من را درگیر بیماری کرد که روند کند و مستمر چاقی را ندیدم و وقتی به خودم آمدم دیدم خیلی چاق و بیمار هستم و توان آمدن پایین از تخت را ندارم.همان روز ها بود که مسیر لاغری با ذهن را پیدا کردم و تا امروز در مسیر هستم ولی از امروز تصمیم من قاطع تر و مصمم‌تر هست.من روز هایی که به چاقی توجه نمی‌کنم وحس لاغری دارم حالم خوبه و شاداب تر زندگی می کنم.ما باید لاغر شویم تا تازه طعم خوش زندگی را بچشیم و آزاد و رها از چربی و رخوت شویم.مرگ زندگی را از ما می‌گیرد و وچاقی همان مرگ هست و زندگی همان متناسب بودن..

      ۱-اگر اراده و خودباوری داشت مرگ و چاقی را انتخاب نمی‌کرد او لاغر شدن را انتخاب می‌کرد تا زندگی کند و درست است که بالاخره انسان می میرد ولی او بعد چند سال زندگی لذت‌بخش با ظاهری متناسب و روحی شاد خواهد مرد.واین اهمیت دارد که چگونه زندگی کنیم و چگونه بمیریم..

      امیدوارم آقا امیر سال های سال سالم و متناسب بمانند و با نشاط زندگی کنند و به سفر و گردشگری بروند.

      من مینا چند وقت هست که در مسیر لاغری با ذهن هستم ولی از امروز تصمیم شجاعانه و قاطع تری گرفتم که بیشتر به جزییات لاغری با ذهن توجه کنم و بیشتر به عملکرد خودم در مسیر دقت کنم و نشانه ها را در خودم نهادینه کنم.دوست دارم بیشتر به رفتار افراد متناسب دقت کنم و بیشتر به ندای درونم گوش بدهم دوست دارم که لاغر و متناسب از نظر ظاهری و فکری زندگی کنم و شاد از زندگی خود و متناسب بمیرم.

      چاقی مرگ اعتماد به نفس من ،مرگ زیبایی و شادی و تندرستی و نشاط من هست.من چاقی را ترک خواهم کرد و زندگی را به زندگیم بر می گردانم.وقتی لاغر بشم سلامتی و تندرستی و زیبایی وارد زندگی من خواهد شد و من شاداب و سرحال وخوشحال از روند زندگی ام لذت می برم.از لطف شما استاد ممنونم که ما را راهنمایی میکنید و در مواقع ضروری هشدار می دهید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلی
      1403/07/28 23:26
      مدت عضویت: 638 روز
      امتیاز کاربر: 5885 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 360 کلمه

      به نام خدا

      خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن دائم گام بردارم.

      قطعا همه ی افرادی که اضافه وزن دارن، دوست ندارن دچار بیماری بشن. ولی روند چاقی اونقدر آروم پیش میره که هیچ کسی متوجه اون نمیشه، مگه زمانی که یه بیماری خاص بگیره. من هیچ وقت دوست ندارم سرنوشتم طوری بشه که به خاطر اضافه وزنم هیچ کاری نتونم انجام بدم. شاید به خاطر همونه که من خیلی زود با این سایت آشنا شدم. من اضافه وزن زیادی ندارم. ولی دوست دارم شبیه قبل باشم. این ۷ یا ۸ سال من وزنم تغییر کرد. امروز یکم به عقب برگشتم. با خودم گفتم از کی من پرخوری کردم یا اصلا من پرخور بودم یا هستم. من مطمئنم الان پرخور نیستم. ولی یادمه سال ۹۶ یه سفر رفتیم. من به شدت پرخوری کردم توی لون یک هفته. وقتی برگشتم خونه مدام دلم میخواست دهانم در حال جنبیدن باشه. من توی همون یک هفته عادت غذایی بدی پیدا کردم. ولی به مرور اون عادت از بین رفت. از همون سالها بود که کم کم وزنم بالا رفت. خیلی آهسته. هر بار با رژیم یه مقداری وزن کم میکردم ولی بعد چند ماه اضافه وزنم از قبل هم بیشتر میشد. 

      من قبلن همه چی میخوردم و دریغ از یک کیلو اضافه وزن. چقد دوست داشتم وزن بالا بره. خب من دوست داشتم چاق بشم و شدم. الانم دوست دارم متناسب بشم و قطعا این اتفاق می افته. من از همین امروز تصمیم گرفتم شبیه دوست شما با اشتیاق بیشتر کلیپ ها رو ببینم و تمرین ها رو با ذوق و شوق بیشتری انجام بدم. منم میخوام شبیه تمام دوستان شگفتی ساز به اون جایی که دوست دارم برسم و اعلام کنم. البته شکر خدا ذهن من الان لاغره و از فشار چاقی راحتم. 

      تنها موضوع جالب توی عکس های خود شما و امیر آقا، شاداب بودن شماست. هر فردی که رژیم بگیره بعد یه مدت چهره اش خیلی داغون میشه. ولی چهره شما و حتی شگفتی سازان کاملا شاداب هست. مشخصه هیچ فشاری نداشتین. 

      امیدوارم همه در این مسیر موفق بشن و به آرزوی خودشون که متناسب شدن هست دست پیدا کنن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1403/02/11 09:29
      مدت عضویت: 449 روز
      امتیاز کاربر: 7790 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 494 کلمه
      • از نظر شما برابر کردن چاقی با مرگ و زندگی با لاغری مقایسه درستی است؟ شرح دهید.

      بنظر من از بعضی جهات ممکنه مقایسه درستی باشه اما خیلی کلی هست،چون همون‌طور که خیلی‌ها از چاقی رنج میبرن ،خیلیها هم بهش توجهی ندارن و از اصل زندگیشان لذت میبرن.

      اما اگه بخواهیم به قیچسمت درستش اشاره کنیم ،چاقی گاهی وقتا باعث مرگ اعتماد بنفس میشه ،مرگ سلامتی ،این که نتوانیم از زیبایی های دنیا که شامل لباس زیبا ،رنگهای زیبا استفاده کنیم ،با مردگی یکسان هست و مثل مرده متحرکی میشیم که در جشن ها و مراسم دعوت میشه و باید بره.

      اما لاغری آزادی هست آزادی در انتخاب ،آزادی در رفتار و کردار و گفتار.

      بنظرم مقایسه مرگ با اسارت و لاغری با آزادی منطقی تر باشه.

      • در زمان هایی که بدون توجه به مساله چاقی و به فکر لاغر شدن زندگی کرده اید روند چاقی به چه صورت بوده است؟

      منذاین رو زندگی کردم ،قبلاذهم گفتم اوایل ازدواجم که اندام زیبا برام مهم بود با تمرکز به لاغری و عشق به لاغری ناخواسته تونستم لاغرتر و متناسب تر بشم ،انقدری که هر کس من رو  میدید تعجب میکرد که چرا و چطور آنقدر عوض شدم.

      چرا برای داشتن تجربه عالی از زندگی ضروری است که لاغر شویم؟ شرح دهید 

       من هم لاغری رو تجربه کردم و هم چاقی رو و میدونم که دغدغه ظاهر نداشته باشی دغدغه لباس نداشته باشی و هر چی خوشا میاد بپوشی یعنی چی؟

      این که ذهنت از بابت ظاهرت آزاده و خیالت جمع جمع باشه انگار صرفه جویی در انرژی و قدرت ذهن هست و اینکه راحتتر میتونی به کارهای دیگران برسی ،اما زمانی که چاق باشی هر کاری رو هم که انجام بدی و موفق بشی تهش یه ولی و اما داری که بگی,مثلا 

       «اینکارو انجام دادم ولی چه فایده کاش همینجوری هم میشد لاغر بشم»

      مرگ زندگی رو از ما میگیره ،چاقی لذت زندگی رو!

      • اگر امیر داستان ما به جای انتخاب زندگی به مسیر قبلی خود ادامه می داد اکنون در چه شرایطی زندگی می کرد؟!

      قطعا خوشگذرانی های کمتری می‌داشت ،شاید مجبور میشد تمام هزینه های را که الان در خوشگذرانی صرف میکند با انتخاب چاقی ،در دوا ودکتر و رفع بیماری صرف میکرد.

      تمام زمانهایی که برای تفریح می‌گذاشت ،با انتخاب چاقی در مطب دکتر و سونو و اینجور جاها و استراحت در منزل می گذاشت.

      و ممکن بود دوست مرحوم شما با انتخاب لاغری و تغییر سبک زندگی هنوز هم زنده بود و در کنار خانواده و دوستان زندگی میکرد .

      • تصمیم خود برای بهبود عملکردتان در انتخاب مسیر لاغری و زندگی را شرح دهید.

      من تصمیم خودم رو گرفتم و می‌خوام وزن خودم رو کم کنم از طریق لاغری با ذهن که بنظرم ساده ترین روش لاغری است .

      با انجام دادن روزانه تمرین ها و گوش دادن به فایلها خودم رو در مسیر لاغری قرار دادم .سعی میکنم عادت های غذاییم رو تغییر بدم و مثل زمان تناسبم رفتار بکنم تا مثل همون زمان به تناسب برسم .به چاقی زیاد فکر نمیکنم و سعی میکنم به لاغری فکر کنم ،بجای تنفر از چاقی به لاغری عشق میورزم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 751 کلمه

      بنام الله یکتا و مهربان و همیشه حاضر و حامی و عاشق پیشرفت ما،

      و درود رحمت الهی همیشه در هر لحظه زندگی شما استاد گرامی جاری ،

      چقدر زیبا بود این فایل چراغی روشنتر شد پررنگتر از قبل و ذهنم زنگ زد که بیدارتر بشم ،

      چند موضوع نوید بخش به من گفته شد در این فایل:

      تصمیم قاطع 

      و اینکار شدنی طبق مثال دوستمون بعد از شش ماه یا هر چقدر زمان که لازم داره

      و شما فرمودید همه چی می خوردین بدون محدودیتی

      و فرمودید زندگیتون را با شادی و تفریح بگذرونید نه با حسرت و عذاب و زودتر به کام مرگ رفتن 

      فرمودید چاقی آرام‌آرام اومده 

      من امروز به خودم اومدمکه الان منتظر چی هستم دارم چکار میکنم؟

      من کاملا شرایطشو دارم 

      تمریناتو انجام میدم علاقمو دارم 

      و محیطی آرام که کسی با من کاری نداره و آزادی رو  ساعتها  دارم 

      از لحاظ خورد و خوراک عالی هر چی بخوام و نخوام رو دارم 

      از اون بهتر و بالاتر من هر روز پیاده رویمو دارم علاوه بر 

      سه بار بدنسازی و سه بار ورزش بادیفلکسمو دقیق و به اندازه در هفته دارم که البته می‌دونم ورزش الان برای سلامتی خوب نه لاغری،

      همسری همراه را دارم 

      و مهمتر از آن خدایی که منو دعوت و راهنمایی به این سایت کرده را دارم تا به هدفم و سلامتیم برسم ،

      اینا همه رو دارم ۱۱۶ یا ۱۱۷ روزم هست در سایت تناسبم امروز ۲۲ فروردین ماه روز سه شنبه و عید فطر ۱۴۰۳ هم هست سه ما و دوهفته بیشتر که من در سایتم پس منتظر چی هستم؟

      چکار دارم میکنم؟

      الانم‌صبح ساعت ۸:۳۰ و من در حال پیاده روی گوش به این فایل دادم تنها و با آرامش انگار خدا خواست بهم بگه انتظار بسته منتظر چی هستی تینا ؟!

      خدایا برای تمام نعمتهات ممنونم هزاران بار چطوری شمر گزاری باشم هر لحظه تا بی نهایت بار نمی‌دونم و فقط می‌دونم این حد از محبتت به بنده ات بی نظیر و شکر من کم

       استاد من از خداوند ممنونم شما را چراغ راهنمای ما قرار دادن الهی همگی بیدار باشیم و تصمیم قاطعمون را گرفته باشیم به امید الله یکتا و تمام کردیم موضوع را الهی آمین .

      • از نظر شما برابر کردن چاقی با مرگ و زندگی با لاغری مقایسه درستی است؟ شرح دهید.
      • بله دقیقا من تجربه اش مردم بر اثر چربی خون و کبد چرب و قندم نمیگم که مبتلا شدم اما در شرفش هستم خیلی حس بدی خیلیییی.
      • در زمان هایی که بدون توجه به مساله چاقی و به فکر لاغر شدن زندگی کرده اید روند چاقی به چه صورت بوده است؟
      • من عالی حسش کردم دهنمو حداقل لاغر میکردم احساس سبکبالی هم خودش واقعا تا اوج آدمو میبره اما الان نتیجه عملی می‌خوام  
      • چرا برای داشتن تجربه عالی از زندگی ضروری است که لاغر شویم؟ شرح دهید.
      • من دلم میخواد لباس زیبا بپوشم تو جمع کسی نگاهم نکنه یا خجالت بکشم یک گوشه ففط بشینم پاشم راه برم شادی کنم چون واقعا شدم عالم بی عمل.
      • مرگ زندگی را از ما می گیرد. چاقی چه چیزهایی را از شما گرفته است؟ شرح دهید.
      • شادی روح زندگیمو اعتمادمو به خودم کیفیت زندگیمو اعتبارمو کم کم افسرده و گوشه گیری آوردن در اجتماع و کمتر پیدا شدن و روابط عالی را میگه  کمتر تحرک سختتر چاقی هم لذت زندگیمو میگیره هم مرگ واقعی رو زندگی واقعیمو ازم میگیره چاقی کیفیت زندگیمو میگیره و هم کمیتشو بهتر بگم .
      • به نظر شما لاغر شدن باعث تولد چه ویژگی ها و شرایطی در زندگی تان خواهد شد.
      • شادی و سبکبالی مثل پرنده آزاد شاد رها آزاد حس قدرت توانمندی توانستن موفقیت عزت احترام اعتماد به خود .
      •  

      با توجه به توضیحات ویدیوی آموزشی پاسخ به سوالات زیر را شرح دهید.

      • اگر فردی که مرگ را انتخاب کرد اراده و خودباوری انتخاب زندگی را داشت اکنون در چه شرایطی زندگی می کرد.
      • شاد با کیفیت و کمیت عمر بهتر ازدواج کرده بود لذت از ورزش و روابط با دوستانش را هنوز داشت تفریح بهتر و بیشتر داشت شغلشو داشت 
      • اگر امیر داستان ما به جای انتخاب زندگی به مسیر قبلی خود ادامه می داد اکنون در چه شرایطی زندگی می کرد؟!تمام دیگه زندگی نداشت از هر نظر 
      • تصمیم خود برای بهبود عملکردتان در انتخاب مسیر لاغری و زندگی را شرح دهید.

      من میخوام‌ آرام‌آرام بدون تحمل هیچگونه فشار و رنجی که مغزم خودشو عقب نکشه جا نزنه طرف پرخوری و حرصوولع از قبل بدتر نره ،

      به خودم بگم غذا همیشه هست متعادل بخور اگر گرسنه واقعی هستی بخور و چرا الان میخوای بخوری و آیا اون چیزی که دلت میخواد از طبیعت واقعی خداست سالم ؟

      حتی اگر هم سالم نبود برای خوابیدن عطش به خوردنت فعلا درستتر انتخاب کن بخور فعلا محدودیت بهش ندم و نگم نه نباید بخوری اما انتخابمو متعادلتر آرامتر کنم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه
      1402/08/16 11:36
      مدت عضویت: 473 روز
      امتیاز کاربر: 8395 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 285 کلمه

      به نام خدای هستی بخش 

      گام 74 : زندگی یا مرگ ، چاقی یا لاغری

      این جمله نشان دهنده اینکه  ما تعیین میکنیم که چاقی باعث مرگ ما بشه یا ما به روال طبیعی خودمون مرگ رو تجربه کنیم در چاقی و لاغری هم به همین شکل که ما انتخاب میکنیم که چاق باشیم یا لاغر ما انتخاب میکنیم که وقتی متوجه شدیم چه چیزی باعث چاقی ما شده تصمیم بگیرم که اوضاع رو تغییر بدیم یا نه به همون اوضاع قبلی ادامه بدیم و چاقی بیشتر رو تجربه کنیم . همان طوری که دوست استاد تصمیم گرفتن که اوضاع شون رو تغییر بدن و از دام چاقی رها بشن و اگر این تصمیم رو نمیگرفتن خدایی ناکرده ممکن بود هر اتفاقی براشون بیوفته. البته خودمون باعث به وجود اومدن این دام شدیم فقط باید از موضوع آگاه بشیم و خودمون رو از این دام رها کنیم چون چاقی چیز بیرونی نیست که کسی اونو به ما تحمیل کرده باشه مثل گذشته که من فکر میکردم که غذاها و و سایر عوامل باعث چاقی من هستن . پس ما تصمیم میگیرم که مرگ با چاقی و عذاب های اونو تجربه کنیم یا آزاد و رها زندگی کنیم تا لحظه ای که مرگ مون فرا برسه درواقع در زمان چاقی خودمون به پیشواز مرگ میریم و اون رو دعوت میکنیم که زودتر به سراغ ما بیاد ولی زمانی که متناسب باشی اصلا کاری به  زمان مرگت نداری و فقط از زندگی لذت میبری تا زمانی که مرگ فرا برسه .زندگی ما رو انتخاب هامون رقم میزنه من انتخاب میکنم که لاغر باشم و طعم زندگی با آزادی رو بچشم آزادی در هر زمینه ای یا نه با چاق بود لذت زندگی کردن رو از خودم بگیرم .  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/05 18:33
      مدت عضویت: 537 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 890 کلمه

      به نام خداوند زندگی بخشم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات زندگی یا مرگ؟

      • از نظر شما برابر کردن چاقی با مرگ و زندگی با لاغری مقایسه درستی است؟ شرح دهید.
      • بله مقایسه درستی است چون ما چیزی را درو می‌کنیم که کاشته ایم. 
      • مگر میشود چاقی بکاریم و زندگی درو کنیم ؟!!!!
      • چاقی محصولش فقط رنج و بیماری و مصیبت است و در نهایت مرگ 
      • اما لاغری محصولش شادابی و لذت و نشاط و میل به زندگی است 
      • در زمان هایی که بدون توجه به مساله چاقی و به فکر لاغر شدن زندگی کرده اید روند چاقی به چه صورت بوده است؟
      • من فقط در زمان کرونا به فکر چاقی نبودم ولی فکر لاغری هم نبودم و کلا فقط به فکر سلامتی و زندگی بیشتر بودم و شروع کردم به ورزش در خانه برای سلامتی بیشتر و مبتلا نشدن به کرونا و مرگ 
      • و نتیجه جالب آن رها کردن مسئله چاقی و لاغری برایم رسیدن به سایز مورد نظرم و تناسب پایین تنه ام  بود 
      • من الان که با قوانین آشنا شده ام با توجه به آن تجربه خودم فهمیدم اگر قانون رهایی را انجام دهم خیلی راحت و منطقی به خواسته لاغری ام میرسم 
      • چرا برای داشتن تجربه عالی از زندگی ضروری است که لاغر شویم؟ شرح دهید.
      • چون ما افراد چاق همه چیز خودمان را به چاقی و لاغری ربط می‌دهیم،از بس در اجتماع افراد چاق را افرادی غیر معمولی و احمق و ……….نشان می‌دهند ما مدام می‌خواهیم خودمان را از صف چاقها جدا کنیم و به دیگران ثابت کنیم من شبیه بقیه چاقها نیستم .
      • برای همین کل زندگی ما خلاصه می‌شود در لاغر شدن و اصلی ترین و اساسی ترین هدف زندگی ما لاغری می‌شود 
      • و ما می‌چسبیم به لاغری و چون نمی‌توانیم به آن برسیم حتی از روش‌های اشتباه ؛
      • زندگی و لذتهایش را نمی‌توانیم ببینیم و درک کنیم و فکر می‌کنیم برای لذت بردن از زندگی باید حتما لاغر شویم .
      • مرگ زندگی را از ما می گیرد. چاقی چه چیزهایی را از شما گرفته است؟ شرح دهید.
      • چاقی چیزی را از من نگرفته بلکه فواید و نعمات زیادی هم برای زندگی خودم و اطرافیانم داشته 
      • این من بودم که علت انجام ندادن اقدام برای رسیدن به خواسته هایم را به گردن چاقی می انداختم و از پذیرش مسئولیت شانه خالی میکردم .
      • من گمان میکردم این چیزهایی که ندارم بخاطر چاقی است مثلا:
      • خودم را دوست نداشتم
      • اعتماد به نفس نداشتم 
      • سر کار نرفتم
      • فوق لیسانس و آزمون وکالت ندادم 
      • مهمانی و سفر  و تفریح در اجتماع نمی‌رفتم
      • لباس نمیخریدم 
      • و…….‌….
      • اما الان یاد گرفتم اگر هر کدام از آن احساسها را داشته ام اگر هر کدام ازآن پیشرفت‌ها را نکرده ام بخاطر چاق بودنم نبوده بلکه بخاطر فرمول‌های اشتباه انباشته شده در ذهنم بوده و گرنه چاقی را چه به این غلطها.
      •  
      • به نظر شما لاغر شدن باعث تولد چه ویژگی ها و شرایطی در زندگی تان خواهد شد.
      • من الان که در مسیر آموزش هستم هنوز چاقم اما تمام چیزهایی که روزی فکر میکردم چاقی از من گرفته را بدست گرفته ام با وجود چاق بودنم من فهمیدم چاقی و لاغری فقط یک فرایند جسمی است و نمی‌توانند ما را به سعادت یا شقاوت برسانند .
      • مثل کوتاه کردن مو 
      • آیا کسی که موهایش کوتاه است نمی‌تواند یک وکیل یا پزشک یا انسان خوبی باشد 
      • آیا اگر کسی موی بلندی داشته باشد یعنی باهوش‌تر و عاقلتر است ؟
      • نه مو هیچ ربطی به محتویات ذهنی و رفتاری انسان ندارد ،چاقی و لاغری هم دقیقا همینطور است .
      • من با بودن در مسیر تناسب فکری لاغری را در آغوش دارم و احوالات متولد شده ام اینها است:
      • خودم را پذیرفته ام و بسیار دوست دارم 
      • اعتماد و عزت نفسم به شدت بالا رفته 
      • سرعت تحلیل و پردازش اطلاعات در ذهنم بسیار زیادتر از قبل  شده 
      • میخواهم دوباره درسم را ادامه دهم 
      • دنبال یک کار عالی تر از معلمی هستم 
      • دیگر اضطراب مهمانی و سفر و تفریح ندارم چون من همینم و کسی که مرا بخاطر ظاهرم بخواهد در نگاه من حقیر و بی ارزش است.
      • اصلا حرفها و گفته های دیگران برایم ارزش ندارد 
      • قدرت کنترل ورودی و خروجی های زندگی ام را در دست دارم 
      • و کلی اثرات بی نظیر ……..
      • اگر فردی که مرگ را انتخاب کرد اراده و خودباوری انتخاب زندگی را داشت اکنون در چه شرایطی زندگی می کرد.
      • من خیلی خوب میدانم که هر کس هر کجا ایستاده چون خودش خواسته و انتخاب کرده و خداوند ذره ای به کسی ستم نمیکند .
      • کسی که در مسیر اشتباه افتاده و به جای زندگی و لذایذ بیشمارش مرگ را انتخاب کرده اگر به مسیر درست هدایت شود قطعا دیگر انتخابش مرگ نخواهد بود و می‌تواند بهترین زندگی را برای خودش به ارمغان بیاورد .
      • اگر امیر داستان ما به جای انتخاب زندگی به مسیر قبلی خود ادامه می داد اکنون در چه شرایطی زندگی می کرد؟!
      • امیر آقای داستان ما اگر بر روال سابق میخواست زندگی اش را ادامه دهد الان قطعا چاقتر هم شده بود و محدودیت‌های حرکتی و خوراکی بیشتری را تجربه می‌کرد زیرا چاقی یعنی پارکینگ بیماری ها بودن .
      •  
      • تصمیم خود برای بهبود عملکردتان در انتخاب مسیر لاغری و زندگی را شرح دهید.
      • من همیشه دنبال راهکاری برای بهبود عملکرد زندگی ام هستم چون آدم راکد بودن نیستم و عاشق پیشرفت و تغییرم .
      • تصمیم من برای بهبود عملکردم در مسیر لاغری با ذهن بودن در مسیر و عجله نکردن و دنبال نتیجه جسمی نبودن است من اینجا در حال کسب دانش ذهنی هستم و میدانم زمان بندی خداوند بی نظیر است و در زمان خاص خودش لاغری ام هم خود به خود اتفاق می افتد .
      • پروردگارا سپاسگزارم که مرا خلق کردی 
      • پروردگارا سپاسگزارم که به من زندگی سلامت بخشیدی 
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/05 13:29
      مدت عضویت: 537 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,229 کلمه

      به نام خداوندم که هرگز نمی‌میرد 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      زندگی یا مرگ؟

      جهان هستی جهان قانونهاست و بدلیل نظم بی نظیر جهان تمام اتفاقات بر مدار قوانین اتفاق می افتند .

      یکی از این قوانین این هست که زمانی که انسان تصمیم میگیرد یک تغییری در زندگی اش ایجاد کند ،جهان هستی ابتدا با او مقاومت میکند و شروع میکند به آزمون و خطا گرفتن درباره آن موضوع برای اینکه ببیند چقدر متعهد و پایبند به آن تغییر هستیم .و همه ما بارها با این مسئله روبرو 

      شده ایم.

      مثلا ما در گذشته تصمیم می گرفتیم که رژیم بگیریم ،به محض شروع رژیم ما انواع و اقسام اتفاقات می افتاد و ما مورد امتحانات زیادی از طریق کائنات قرار می‌گرفتیم “مهمانی های لاکچری دعوت می‌شدیم با انواع و اقسام خوراکی های رنگ به رنگ و تحریک کننده ،یا حتی می رفتیم جایی و می‌دیدیم غذای مورد علاقه ما رو درست کردن و…… 

      من خیلی در این قانون کائنات آزمایش پس دادم ،بعضی جاها مغلوب شدم و بعضی جاها که مقاومت کردم و متعهد موندم هم انگار دیگه کائنات ازم قصد امتحان گرفتن نداشت و از این جور مسائل هم برام پیش نمیومد .

      یادمه همسرم تمرین صبوری داشتن و اینقدر تو چالش‌های مختلف می افتاد که من هر لحظه منتظر بودم کاسه صبرش لبریز بشه و مدام پیش خودم میگفتم وای خدای من دیگه اینجا همون جائیه که صداش در بیاد .

      اما خدا رو شکر طاقت آورد و بدترین شرایط ها رو کائنات براش می‌چید؛ اما الحمدلله موفق شد و متعهد موند و نتیجه هم گرفت و الان خیلی انسان صبورتری شده و کنترل خشم داره و همه این دستاوردهاش بخاطر تعهدی هست که برای انتخابش داشت و متعهد موند و نمره قبولی رو از کائنات گرفت .

      و الان خدا رو شکر دیگه کائنات هم چالش‌های تو مخی براش پیش نمیاره چون قبلا صبرش و سنجیده . 

      دوست شما هم که شروع کرد به حرکت به سمت آبشار ،چون تصمیم گرفته بود لاغر بشه و فایلها رو گوش داده بود ،در اصل افتاده بود توی امتحان کائنات برای سنجش عیار .

      او افتاد توی یک مسیر سخت و طاقت فرسا که حتی گاهی اعلام می‌کرد قادر به ادامه دادن مسیر نیست ،اما در نهایت متعهد موند و آرام آرام و ذره ذره جلو رفت تا متوجه قدرت‌های درونی اش بشه و بزرگترین تصمیم زندگی اش رو بگیره و انتخاب کنه ؛

      خداوند در اون سفر بهش نشون داد ،توانایی های بالایی داره و میتونه با اون توانایی ها چاقی رو از بین ببره ؛

      خداوندبهش نشون داد شاید زمان زیادی صرف بشه تا به خواسته اش برسه اما اگر تسلیم نشه رسیدن به خواسته اش حتمیه ؛

      خداوند بهش نشون داد ببین جاده خیلی پستی و بلندی داره ولی اگر متعهد بمونی من برات آسونش میکنم .

      و تمام اون سفر براش پر بود از نشانه های خداوند .

      بله همه چیز در جهان آرام آرام اتفاق می افته ؛

      چاقی ما هم خیلی آروم شروع کرد به بیشتر شدن و رشد کردن ،طوری که ما اصلا یادمون نمیاد کی و کجا و چطور چاق شدیم !!!!

      مثل تب و لرز یکباره نیومد ،که ما متوجه اش بشیم .

      بلکه آروم و بی صدا اومد و وقتی نشانه هاش در جسم ما نمایان شد ما ترسیدیم و شروع کردیم مثل شخصی که در مرداب گرفتار شده و هر چقدر بیشتر دست و پا بزنه بیشتر در لجن فرو میره ،شروع کردیم به دست و پا زدن و چنگ انداختیم به هر جایی که فکر میکردیم ممکنه نجاتمون بده از چاقی ؛

      از انواع رژیمها و ورزشها و داروها و جراحی ها بگیر تا قهر کردن و تسلیم شدنمون و پرخوری بیشتر ،به یه جایی رسیدیم که گفتیم ولش کن ما که لاغر بشو نیستیم تهش مرگه دیگه و اونجا بود که بین جاده زندگی و مرگ ما مرگ و انتخاب کردیم .

      عمه خدا بیامرز خودم بخاطر چاقی اش فوت کرد و سالهای آخر عمرش به شدت دچار بیماری های مختلف از چاقی شده بود و در آخر زندگیش با چاقی پایان گرفت اونم با کلی رنج و عذاب جسمی و روحی .

      یادمه هر وقت بهش سر میزدم میگفت دعا کن برام زودتر بمیرم از بس شرایط بیماری و تحملش براش سخت شده بود .

      اما من نمیخوام مثل عمه ام باشم یا مثه دوست خدابیامرز استاد یا مثه خیلی دیگه از چاقهایی که تسلیم شدن و مرگ به سراغشون اومد و هیچ وقت به آرزوی لاغریشون نرسیدن .

      من میخوام مرتب روی ذهنم کار کنم  و سعی کنم قوانین الهی رو خوب درک کنم و منتظر اتفاقات خوب باشم. 

       ممکنه نتیجه هایی  که منتظرشونم خیلی زود برام پیش نیاد ولی مهم ادامه دادنه.

       چون من که میدونم این قوانین وجود داره پس باید ادامه بدم و مایوس نشم .

      نتیجه های عالی منتظر من هستن و من ایمان دارم بزودی کسبشون میکنم .من اصلا عجله ندارم ،مهم اینه حالم خوبه ،آرامش دارم و به مسیرم ایمان دارم و اصلا نگران هیچ چیزی نیستم چون اطمینان دارم خداوند من و به خواسته هام میرسونه بنابراین هیچ حس بدی ندارم و جلوی ورودی های منفی ام رو هم کاملا بستم .

      کاملا یقین دارم اگر کسی احساسش بد بشه به خواسته اش نمیرسه .پس من اجازه نمیدم هیچ چیزی احساسم و بد کنه ایمان، نقطه مقابل ترسه.

      دوست شما وقتی یکبار از روی کنجکاوی دوره رو طی کرده بود چون هنوز به کاری که می‌خواست انجام بده باور کافی نداشت و مطمئن نبود با این روش بتونه لاغر بشه و ایمان به این روش نداشت؛پس جهان هستی اهمیتی به خواسته لاغری ایشون نداد چون دوستتون چیزی رو جذب می‌کرد که بهش باور داشت .من با اعتماد بنفس کامل به قدرتهای درونی که خداوند بهم داده ایمان دارم و میدونم هیچ کاری برام اونقدر بزرگ نیست که نتونم انجامش بدم و اینجوری دیگه هراسی ندارم .

      من ابتدا از پله های پایین شروع میکنم برای رسیدن به قله لاغری که هدف بزرگ منه و وقتی در اول مسیر هستم از پایین کوه قله خیلی بالاست و خیلی راه زیادی در پیشه .. اما چون من هدفم رو خرد کردم به بخشهای کوچکتر که هم سریعتر دست یافتنی بشه هم تکاملم رو در اون طی کرده باشم .

      هر چی که از کوه بالاتر میرم دیگه قله خیلی دور از دسترس بنظر نمیاد و ارام ارام میبینم که من نوک قله ایستادم همونی که از پایین خیلی بزرگ بود و هولناک .. اما ،الان زیر پای منه. چون من نخواستم از اون پایین یک دفعه یه دورخیز بزنم و رو قله باشم .. من قوانین رو میدونم وپله پله اومدم بالا و هر چی بالاتر اومدم سرعتم صعودی افزایش پیدا کرده و تقریبا از نیمه  های راه اصلا رسیدن به قله خیلی هم عادی و طبیعی شده و دیگه برام بزرگ نیست.

      دقیقا مثل همین مثال دوست شما در مسیر آبشار ،ابتدا با هیجان شروع کرد مسیر رو و وقتی دیگران از سختی راه میگفتن شروع کرد به ترسیدن وای چند ساعت باید راه برم اونم چه جاده ای رو و یواش یواش با نگاه از پایین به بالا رسیدن به نقطه اوج و سخت و دور از دسترس میدید و آروم آروم داشت از ادامه مسیر نا امید میشد ولی نزدیکای انتهای مسیر دیگه انگار اونقدرها براش سخت نبود انگار شاخ غول و شکسته بود و کار و رسونده بود به دمش و خودش و توانایی هاش و باور کرده بود و از همونجا تصمیم گرفت زندگی جدیدی و خلق کنه تصمیم گرفت بین مرگ و زندگی ،زندگی و انتخاب کنه و خیلی برام قابل تحسینه این انتخاب .

      انشالله من هم یه روز قصه زندگیم میشه درس واسه دیگران 

      خداوندا شاکر نعمات بی پایان هستم 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 547 کلمه

      به نام خدا

      سلام خدمت استاد بزرگوار و دوستان همراه

      ما قدرت و توانایی نامحدودی در رسیدن به خواسته هایمان داریم. قدرت ذهن ما میتواند ما را به همه ی خواسته هایمان برساند. اما بخش منفی باف ذهن ما که جای حضور شیطان است همیشه در حال فعالیت است تا اینکه قدرت ذهن ما را کاهش دهد و از رسیدن به اهدافمان ما را مایوس کند.

      وقتی با اشتیاق و حس خوب تصمیم به تغییر خودمون میگیریم باید سعی کنیم  همیشه این اشتیاق را حفظ کنیم .

      به لطف پرورد گار روزی نخواهد آمد که من مغلوب منفی باف بشم هرگز بعد از ایمان یافتن مشرک نمیشوم 

      البته همین چند هفته پیش کم مانده بود همه چیز رو رها کنم و خودمو غرق در غم و اندوه کنم فقط خدا نخواست از اون به بعد این رو یاد گرفتم که هیچ حالتی در انسان ماندگار نیست حتی بزرگترین غم و اندوه هم ساعاتی بعد ویا چند روز بعد از بین میرود.

      (در صورتی که ما سعی کنیم کمی ایمانمان را به خداوند بیشتر کنیم.)

      بیماری چاقی خیلی آرام آرام و تدریجی و بدون درد در بدن ما ایجاد میشود و شاید این افزایش تدریجی باعث میشه که ما در برابر اون واکنشی که باید نشان بدهیم رو نشون ندهیم.

      این بسیار خطرناک هست چون در برخی مواقع ممکنه که برای اقدام دیر شده باشه

      چاقی به نظر من خیلی بدتر از مرگ هست .احساس و حال بدی که از چاقی نصیب من شده بود باعث افسردگی من بود هیچ چیز من رو خوشحال نمیکرد و خودم هم اطلاعی از علت افسردگیم نداشتم.

      مرگ یعنی رفتن از این دنیا در یک لحظه.

      اما چاقی یعنی رنج ناتمام که اگر علاج نشود باید تا آخر عمر این رنج رو تحمل کنیم .یک عمر باید از خودمون بدمون بیاد، نتونیم تو آیینه به هیکل بد شکل خودمون نگاه کنیم و حسرت روزهای متناسب بودن خودمون رو بخوریم و همیشه در حال بد بمونیم.

      تناسب یعنی آزادی  انسانیت  ایمان بیشتر  سلامتی  زیبایی  جوانی  شاد بودن  خوشبختی  قدرتمند بودن  موفقیت که چاقی همه ی اینها رو از ما میگیرد.

      به لطف خدا وقتی من متناسب شوم فرزندان من هم این راه و روش  رو میاموزند و نسلهای بعد من انسانهای با ایمان و متناسب در تمام جنبه ها خواهند بود.

      فردی که در فایل گفته شد که مرگ رو برای خودش انتخاب کرد اگر تصمیم میگرفت که خود رو متناسب کنه حتما طعم تناسب رو میچشید ودر بهترین حالت خود به زندگی شاد خود ادامه میداد.

      خیلی خوشحالم که فردی که تصمیم گرفت متناسب بشه در این راه ثابت قدم ماند و به آرزوی خودش رسید و مطمئن هستم که قدر تناسب خودش رو میدونه و زندگی سراسر شادی داره و اصلا نمیخوام به این فکر کنم که اگر به مسیر چاقی خودش ادامه میداد الان در چه وضعیتی به سر میبرد.

      من باید بیشتر به باور سازی صحیح بپردازم مخصوصا باور این که غذا ها چاق نمیکنن و اصلا خداوند این قدرت رو به غذا ها نداده که چاق بکنن ما با گوش دادن به منفی باف این افکار رو در ذهنمون به وجود آوردیم .ما چاقی رو به وجود آوردیم چاقی اصلا وجود نداشت ما خلقش کردیم .

      باور اصلی چاق کننده من چاقی در بارداری و چاقی با افزایش سن ودر درجه آخر ارثی بودن بود که خدا رو شکر که دارم اصلاحشون میکنم .

      ازتون ممنون که وقت میزارین و نوشته ی من رو میخونین .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/06/08 10:50
      مدت عضویت: 587 روز
      امتیاز کاربر: 15712 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 121 کلمه

      سلام استاد 

      چقدرخوشحالم که درتاریخ 1402/06/08 توانستم این گام مهم که زندگی یا مرگ که مقایسه برای لاغری و چاقی است را گوش کنم 

      استاد واقعا تشبیه خیلی خوبی کردید که اگر کسی چاقی خود را ادامه دهد به گام مرگ کشیده میشود و کسی که مسیر لاغری را انتخاب کند هرروزازمرگ فاصله میگیرد و شادابتر میشود و چقدر از دیدن عکس امیراقا بعد از 6 ماه تعجب کردم و به خودم امیدوار شدم که پس من هم میتوانم یک روز عکسم جزء شگفت انگیز باشدو ماشاالله خیلی خوب متناسب شدند چون اعتماد و ایمان به این مسیر باعث انگیزه ایشان شده است و نتیجه افکار مثبت متناسب شدن است 

      من  تعهد میدهم تا پایان عمرم دراین مسیر بمانم و با شادی زندگی کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/01/31 13:03
      مدت عضویت: 688 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,207 کلمه

      سلام .

      درس امروز تصمیم قاطع برای لاغر شدن و متعهد بودن به این تصمیم بود 

      خیلی حس خوبی به آقا امیر دارم . چون ایشون از یه وضعیت خیلی ناتوان تونستند به این وضعیت عالی دست پیدا کنند . 

      من تصمیم گرفتم از امروز بهتر به محتوای آموزشی عمل کنم . 

      من خوب یاد گرفتم ولی فکر می کنم تمرین عملیم کمه . من حداقل باید یک هفته هر درسی رو مرور کنم تا آموزش اون رو نهادینه کنم . 

      مثلا همین تعهد داشتن . خب من میخوام به لاغری متعهد باشم . اولین سوالی که میاد توی ذهنم اینه من چطور به لاغری متعهد باشم ؟ 

      چیزی که میاد برای پاسخ اینه که من به افکار و رفتار لاغر کننده پایبند باشم . 

      خب افکار و رفتار لاغر کننده چی هست ؟ 

      مجموعه ی افکار و رفتار لاغر کننده تغییر عقیده نسبت به  مواد غذایی ، عذاب وجدان نداشتن بعد از خوردن غذا ، به اندازه نیاز جسم غذا خوردن ، تفکیک نکردن مواد غذایی ، اینکه من لازم نیست برای لاغر شدن سختی بکشم ، طوری انتخاب نکنم که نخوردن برام سخت باشه 

       طوری انتخاب نکنم که حس ولع نسبت به مواد غذایی در من پدید بیاد . از درون به خودم حس محدودیت ندم سرزنش نکنم خودمو . تغییرات کوچک و آسون  رو استمرار بدم . در مسیر حس منفی نداشته باشم و از همه ی اینا مهمتر و مهمتر و مهمتر 

      وزن نکنم . 

      یعنی این وزن کردن تمام اشتیاق و انگیزه ی منو از بین میبره و من رو تا سر حد مرگ ناامید می کنه . 

      من تغییرات فیزیکی زیادی دارم .به محض اینکه وزن می کنم و میبینم  خب به نسبت انچه عمل کردم نتیجه نگرفتم یا وزن می کنم میبینم وزنم کمتر شده اصلا انگار که تمام انگیزه ی من در راه لاغری گرفته میشه . 

      من اگه بتونم همین یه تمرین رو متعهدانه عمل کنم و از امروز و  فردا که اول اردیبهشت هست تعهد بدم که دیگه خودمو وزن نکنم تا ۶ ماه دیگه اول آبان نتایج عالی خودمو براتون میزارم . 

      منم خسته شدم از این وزن بالا . خسته شدم از شرایط فیزیکی نادلخواه . تا کی اسیر بودن در اندوه . 

      گرچه من نسبت به قبل خب حالم خیلی بهتره . ولی هنوز از جسم چاقم فاصله نگرفتم .

      من در این گام با دیدن مجدد آقا امیر تصمیم قاطع گرفتم منم مثل ایشون عمل کنم و حالا درسته دوره رو تهیه نکردم اما همین گامها رو متعهدانه تر طی کنم تا اشتیاقم در مسیر لاغری با من بمونه . 

      من تا اینجا از عملکرد خودم  تا حد ۸۰ درصد راضی بودم و  شاید اگه وزن نمیکردم بازم کاهش وزن بیشتری داشتم اما  حالا هم دیر نشده . من از امروز تعهد میدم ترازو رو کنار بزارم و فقط روی افکار و رفتارم و انجام عملی تمرینات متعهد باشم . 

      خب الان در این درس من یاد گرفتم اول باید خودم بخوام و به تمرینات فقط گوش ندم بلکه سعی کنم اونها رو بیشتر در زندگیم اجرا کنم . 

      وقتی تمرینات تغییر عادت رو انجام میدادم عملم متعهدانه تر بود . 

      پرخوری نمیکردم .

      ولی چند وقتیه دوباره پرخوری می کنم و بعدشم عذاب وجدان میگیرم . 

      من اگه بتونم همین یه فرمول رو متعهد بهش باشم و اونقدری بخورم که نیاز جسممه و برا ساس گرسنگی جسمی فقط غذا بخورم نه بر اساس خوشمزه بودن غذاها و  به جای گوش دادن به صدای غذاها که بیا منو بخور من خیلی خوشمزه هستم به صدای جسمم توجه کنم که اگه میگه بخور بخورم و اگه میگه نخور نخورم همین یه دونه فرمول رو عمل کنم و وزن هم نکنم این دو فرمول عملی و نوشتن و فایل گوش دادنمم ادامه بدم و در این مسیر متعهد باشم دیگه لاغریم خیلی راحت به دست میاد . 

      البته یه چیزی هم هست . من شاید نسبت پرخوری به رفتارم میدم یعنی برچسب پرخوری به رفتارم میزنم . 

      مثلا الویه رو خیلی دوست دارم انقدر خوردم فکم درد گرفت ولی میل خوردن هنوز در من بود . خب این رفتار پرخوریه ولی میل و ولعم هنوز تموم نمیشه . یعنی به حس سیری ناپذیری میرسم . خب جسم من از خیلی وقت پیش جواب کرده منو و میگه سیر شدم ولی ولع و حس سیری ناپذیری که نسبت به الویه دارم خب میگه بازم بخور . خب من باید این خوردن رو در نظر  خودم رنج کنم . مثلا وقتی هنوز این رفتار در نظر من لذت تعریف شده خب ذهن من هم دستور به ادامه دادن خوردن میده . 

      به نظر خودم این فرمول رو هم باید تغییر بدم که در مورد غذاهایی که خیلی خوردنشون رو دوست دارم یه تجدید نظری کنم که بتونم به اندازه بخورمشون . چون بعدشم عذاب وجدان میگیرم . از رفتارم عذاب وجدان میگیرم . 

      خب من باید فکر کنم ببینم چه الگویی میتونم جایگزین خوردن لذت بخش غذاهایی که دوست دارم بکنم که منجر به اضافه خوری نشه .

      چون اگه بخوام با رنج نخوردنشو انتخاب کنم رفتار صحیحی نیست . 

      این رفتارم رو باید بیشتر واکاوی کنم . 

      چرا من با وجودیکه میدونم سیر شدم و حتی خیلی بیشتر از سیر شدن جسمی و به حد درد گرفتن فک رسیدم ولی همچنان میل خوردن دارم و اون غذا رو دوست دارم بخورم . 

      خب اول اینکه من خودم دارم انتخاب می کنم . 

      این رفتار برام لذتبخشه . 

      ذهن دستور لذت رو تکرار می کنه . 

      چطور میتونم لذت خوردن رو اول بهش بی تفاوت بشم و بعد تبدیلش کنم به رنج ؟ 

      خب در این درس یاد گرفتم یا زندگی رو انتخاب کن یا مرگ رو . 

      خب یه کار که میتونم انجام بدم همین دیدگاهه . 

      من نگرشم رو به غذاهایی که دوست دارم لازمه تغییر بدم . 

      خوردن غذاها تا حدی لذتبخشه که با توجه به اندازه جسم خورده بشه . مابقیش میشه مرگ . میشه عذاب . میشه چاقی . میشه انبار کردن . درسته جسم همه رو میسوزونه ولی خب نباید بهش فشار بیارم ولی حس لذت بردن درونم هی میگه بخور . اعصابمم خورد میشه ها ولی اول باید بپذیرم خودمم که قدرت رو میدم دست غذا . خودم نگرش دوست داشتن بهش دادم . 

      خودمم که لذت بردن رو از خوردنش میبرم . 

      خودمم که این الگوها رو در سرم ایجاد کردم و فقط کافیه بگم اینطوری نیست . یه الگوهای دیگه بدم . اینارو قوی کنم . تکرار کنم . آگاهانه . خب که چی بشع ؟ که بتونم لذت موقت از غذا خوردن رو به لذت پایدار لاغری تبدیل کنم . 

      خب لذت خوردن در لحظه ی حاله . پس باید  لذت لاغری رو هم بیارم در لحظه ی حال . 

      بیش از اندازه خوردن لذت نداره . چون بعدش عذاب وجدان میاره واین عذاب وجدان زندگی رو به من جهنم می کنه  . همین عذاب وجدان منو سنگین می کنه حالم و بد می کنه و منو از لاغریم دور می کنه . هر چی از لاغریم دورتر میشم از نخوردن رنج می کشم و از خوردن بیش از نیاز رنج می کشم . رفتارمو با توجه به الگوهای پرخوری انتخاب می کنم و رنجم بیشتر میشه و رنج بار میشه روی ذهن و ذهنم ناسالم میشه و ذهن ناسالم جسم ناسالم رو خلق می کنه . 

      پس من به خاطر سلامت ذهنم و بعد سلامت جسمم نباید پرخوری کنم . 

      پرخوری به من آسیب میزنه و من از امروز تعهد میدم که تمرین کنم و تمرین کنم تا بتونم این عادت رو در خودم حذف کنم با همین اهرم رنج و لذت . پرخوری آسیب رسانه لذت نیست . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 867 کلمه

              “به نام پروردگار هستی بخش و زیبا ”

      درود به دوستان عزیز و استاد ارجمند ؛

      گام هفتاد و چهارم : زندگی را انتخاب می کنید یا مرگ را ؟!!

      خدای خوب و مهربانم ، پروردگار دوست داشتنی ام، من تو را دوست دارم و قلبا به تو ایمان دارم و مطمئنم که تو هم مرا دوست داری و همیشه و در همه حال مرا یاری می رسانی، سپاس گزار تو هستم و از این که کمک کردی که امروز ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ بتوانم گام هفتاد و چهارم را بردارم ممنونم، خدایا شکرت .

      “ زندگی را انتخاب می کنید یا مرگ را ؟!! فقط یک انتخاب دارید.” سوالی ساده و در عین حال سخت است ، زندگی زیباست یا مرگ ؟! من تا به الان به لطف و رحمت خداوند، زندگی ، این نعمت بزرگ الهی را تجربه کرده ام و در طول زندگی ام خوشی ها و نا خوشی ها را بارها دیده ام و درک کرده ام .

      زمان هایی بسیار شاد و لذت بخش بوده اند و زمان هایی تلخ و غمگین گذشته اند .تجربه ی مرگ را نداشته ام و نمی دانم مرگ چگونه است ، اما می دانم که با فرا رسیدن مرگ ، جسم من و ذهن من دیگر قادر به فعالیت نیستند و از حرکت باز می مانند و زندگی دنیوی من به پایان می رسد .انسان در طول زندگی خود بعضی شرایط را تجربه می کند که از نظر خود او مرگ بهتر از آن شرایط می باشد مانند دست و پنجه نرم کردن با چاقی و اضافه وزن مفرط ، فقر و تنگدستی ، از دست دادن کسی که برای انسان بسیار عزیز است و …با این وجود خود من تا جایی که بتوانم زندگی را انتخاب می کنم و زنده بودن را ترجیح می دهم به زنده نبودن و زندگی را دوست دارم .خداوند عزوجل خود به من زندگی عطا کرده است و خود او هم روزی مرگ را برای من مقدر می کند پس تا آن روز تا جایی که بتوانم از فرصت زندگی که خداوند به من عطا کرده است نهایت استفاده را می برم و تا بتوانم از آن لذت می برم و در آخر راه هم با آغوش باز مرگ را در آغوش می گیرم اما فعلا باید زندگی را ادامه داد .و اما ربط موضوع انتخاب زندگی یا مرگ با چاقی و لاغری .متاسفانه چاقی ، بیماری است که به آرامی و بدون درد اولیه در جسم ما شکل می گیرد و غفلت از نشانه های آن سبب می شود در شرایطی قرار بگیریم که زندگی ما سراسر رنج و درد و ناتوانی باشد و آنجاست که همت و سعی بیشتری برای رهایی از این درد نیاز داریم .

      و اما نشانه ها چیست ؟ نفس نفس زدن ، خواب پریشان داشتن ، درد کمر ، پا درد ، سخت شدن نشستن و بر خواستن، از دست دادن شادی و نشاط ، افکار پریشانی که ما را به سمت چاقی هدایت می کند و بسیاری نشانه های دیگر که همه ی افرادی که اضافه وزن دارند کم و بیش تجربه کرده اند .اگر این نشانه ها را جدی بگیریم و برای رهایی از چاقی تصمیم قاطع بگیریم در واقع ما زندگی را برای ادامه ی حیات انتخاب کرده ایم مانند دوست و پسر دایی استاد که بعد از آن سفر یک روزه به آبشار و تجربه کردن نشانه ها به عینه و تحمل رنج و سختی فراوان بعد از آن روز ، تصمیم به تغییر دادن شرایط خود کردند و بالاخره هم به خواسته ی قلبی خود رسیدند.

      اما اگر به نشانه های چاقی بی تفاوت باشیم ، آن ها را بپذیریم و تحملشان کنیم ، ما به مرگ فرصت می دهیم تا ما را انتخاب کرده و با خود از این جهان ببرد مانند دوست دیگر استاد که سال ها ی زیادی با هم دوست بودند و با دیدن و تجربه کردن نشانه های چاقی تصمیم قاطعی برای تغییر شرایط خود انجام ندادند و بالاخره  بعد از تحمل رنج و سختی فراوان و بیماری های مختلف به مرگ آری گفتند و تسلیم آن شدند و زندگی خود را از دست دادند. 

      ما در طول زندگی خود بارها پیش آمده است که کاری یا چند کار همزمان را که از نظر دیگران بسیار سخت و طاقت فرساست  به راحتی انجام می دهیم و حتی خود را نیز شگفت زده می کنیم و این از توانایی های باور نکردنی ذهن انسان است که خداوند بزرگ به ما عطا کرده است .در این جا باید به نکته ای توجه کنیم که اشتیاق عاملی است که باعث فعال شدن قدرت بی انتهای ذهن ما می شود .یعنی اگر ما برای انجام کاری شور و اشتیاق فراوان داشته باشیم انجام آن کار برای ما لذت بخش و راحت است مانند همین روش لاغری با ذهن و مسیری که در آن قرار داریم چون لذت بخش است و با اشتیاق آن را انجام می دهیم پس برای ما انجام دادن آن راحت است و فرقی نمی کند که چقدر زمان ببرد چون بالاخره ما به آنچه که می خواهیم قطعا در آخر مسیر خواهیم رسید .و در آخر باز هم می گویم که قطعا زندگی را انتخاب می کنم و زندگی زیباتر و لذت بخش تر برابر است با تناسب اندام و لاغری دائمی و سلامتی و تندرستی .

      “یا حق ”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/01/06 15:02
      مدت عضویت: 669 روز
      امتیاز کاربر: 52491 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 500 کلمه

                 سلام براستادوهم مسیران عژیز 

      امروز درس خواست رو به دو طریق یاد گرفتیم اگه خواستن همراه با درک واشتیاق باشه تو دوجنبه خودشو نشون میده 

      جنبه اول دوست داستن برای رسیدن به یی خواسته همراه با بی فکری وتوان انجامش در خود ندیدن در نتیجه قبول وضعیت وتوان خود رو کم دیدن توذهن که فرمولش هست  درفکر هم قبول ضعیف بود  ودستور برای انجام ندادن دربرابر مشکل قبول اینکه توان چاقی از ما بیشتر هست قویی بودن این چاقی رو توقویت کرده وترس از چاقی رو بیشتر میکنه وفرد روبه خوردن بیشتر تشویق کرده ومشکل حادتر کرده 

      هر چه اضافهوزن بیشتر شده دیگه قبول این وضعیت ودرنتیجه اماده شدن برای دریافت مرگ وختم زندگی هنراه با درد وسختی  فرق هستبین بین مرگ در یی زمان مشخص که خدا خواسته وما اجابت میکنیم با هر روز مردن وهر دقیقه مردن وزخر گشیدن خدا سپاس که من رو درنسیر قرار دادی وبه من کمک کردی که مسیر پیدا کنم یاد سال گذشته که میافتم چقدر برام سخت بود ولی خدارو شکر باابنکه هنوز دوره ام شروع نکردم میخوام بعداز سیزده شروع کنم که همه حواسم در یاد گیری باشه دبگه نکران مهمانی ومهمانداری رو هم نداشته باشم همه توانم بزارم فقط برای این مسیر ولی حالاهم کم کاری نمیکنم دارم این ۱۰۰ گام تا بعد سیزده تمام کنم که کارم تو این بخش نصفه ونیمه نزارم وبا خیالاسوده برمسر دوره امانشالله خدا کمک کنه بتونم درست کاملانجام بدم 

      در مورد دوستون که موفق شدن چون تو محیط قرار گرفتن تا اون زمان حتما ا زوجود این همه مشکل اصلا خبر نداشتن 

      وفتی تو محیط قرارگرفتن باگذشت زمان وحرکت که توانشون از اون فرد گرفته وتو مسیر براش تحولی پیدا شده 

      وباور اینکه واقعا چاقی با اون چکارکرده دیگران که ازاون فرد عقب تر خرکت کردن از اون هم گذشتن خدا خواسته اینزوری بهش اخطار داده شاید دیدن اون ابشار باعث خیر شده برای دوست شما تا اطلاع از وضع موجود در بدنش پیدا کرده وباعث شده اقدام کنه وخودشو نجات بده من بعصی زمان خواستن انجام کاری رو فقط در سطح فکر داریم ولی باوره انجامش نداریم بازم خدا دوستش داشته  تا بهتر زتدگی کنه واین بخاطربارها که قبلااقدام کرده بوده خدا در وجودش توان انجامش دیده دیدن  ابشاررو به دلش انداخته تابه وسیله این فرو به فکرخودش باشه ولاغر بشه وباز م همت کرده وتونسته لاغر بشه 

      تو یی توفان گه یی عده ادم درحال غرق شدن بودن با وسیله افرا نجات پیدا کردن ییفر چاقهم توشونبوده بعداز نجات تمام مسافران افرادی که این ادمهای رک نجات دادن بتخیتکی زیاد تو قایق بکدن این فرد چاق بحاطر اًافه وزن حای بدای نشستن اون فرو نجاتش داده نداشته بعداز اون ماجرا خودشو به شدت لاغر کرده بود وتو یی متنی نوشنه بود دراون لحظه که غریق نجاتم روبروی من ایستاده بود از خودم بدم امدکه اون من نجات داده باعث شده غرقنشم  چاقی مناجازه نشستن اونفرد ازش گرفت 

      امید دارم هر کسی که مشکل اضافه وزن دلره خدا کمکش کنه به هرطریقه خودش  از این مشکل رها کنه امین 

      خدا پست وپناهتون یا حق حقنگه دارتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/11/24 01:09
      مدت عضویت: 1823 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 708 کلمه

      جلسه ۸۶ تکرار 

      زندگی را انتخاب میکنید یا مرگ ؟

      سلام به استاد گرامی و دوستان همراهم ،خدارو شکر میکنم برای همه چیز که عالیه 

      ذهن قدرتمند ما میتونه کارهای بسیار بزرگ و قدرتمندیو انجام بده و این توانایی در ما کار گذاشته شده ولی چرا خیلی از ما حتی اطلاعی از داشتنش نداریم ؟

      چونکه بهمون آموزش داده نشده ،مثل زمانیه که یه شخصی یک گوشی دوربین دار داشته باشه و بره تو جزیره ی پرتی زندگی کنه و ۲۰ سال یاد نگیره که این گوشی مجهز به دوربین و امکاناتیه که میتونه باعث بهبود کیفیت زندگیش بشه 

      ما هم خودمون و توانمندی های ذاتی درونمونو نشناختیم ،ما بدن خودمونو نمیشناسیم ،ناآگاهی باعث زندگی کردنی در ما شده که سالها  آپشن های درونیمون بلا استفاده موندن 

      منم طبق تربیتی که از مادرم یاد گرفتم که همیشه میگفت این وسیله رو استفاده نکنیم‌ بذاریم برای عید یا برای مهمون یا برای سال آینده ،اموزش دیدم که از هر آنچه دارم استفاده ای نکنم ،مثلا ساعت جدید میخرم ۱ ساعت دستم‌ میکنم بعدش میذارمش توی کمد و خیلی وسایلم بدون استفاده میمونن 

      جدیدا از وسایلم استفاده میکنم و به خودم مدام تاکید میکنم که استفاده کن از امکاناتی که داری ،نشون بده به جهان هستی که‌لایق داشتن این‌ ساعت وووو هستی ،مثل مادرت رفتار نکن 

      و هر چقدر از توانایی های درونی هم استفاده کنیم قویتر میشن ،مثل ورزش کردن که بعد از مدتی عضله ها ورزیده و پربار تر میشن ،عضله های توانایی هامون هم نیاز به تمرین داره تا قوی بشه و مارو به مسیرهای بهتری هدایت کنه

      یجورایی باید ماشین جنب و جوش صحیح درونو روشن کنیم اونوقت به قدرت هاش پی میبریم 

      اعتماد بنفس و اشتیاق دوتا گزینه ای هستن که بهم لینک هستن ،وقتی انرژی درونم بیشتر میشه و انرژی ها آزاد میشن در من شور و حالی تولید میکنن که اون شور و حال به من انگیزه حرکت میدن ،انگیزه و حرکت، اعتمادبنفس منو بالاتر میبره 

      تمام این مراحل ریز ریز شروع و انجام میشه و استمرارش مارو در مسیر نتایج بزرگتر قرار میده ،در لاغری با ذهن اشتیاق و اعتماد بنفس ،مارو هل میده به ادامه دادن ،خوشحال میشیم از تغییراتمون و این حس ها سوخت حرکت ما خواهند شد و ادامه دادن هم که رمز موفقیته ،در هر کاری بالای ۲ سال بمونی ،ماهر و پیشرفته خواهی شد ،خدارو شکر مطالب لاغری داره در مغزم دانلود میشه که هر چقدر بیشتر بشه اعتماد به خودم بیشتر خواهد شد 

      اگر بخواییم به حرف های منفی درون گوش کنیم که ایشون اجازه نمیدن تکون بخوریم ،دلش میخواد هر روز کارهای تکراری آشناییو انجام بدیم که اونم نخواد انرژی بیشتری بسازه ،پس مارو در دایره امن نگه میداره و اجازه نمیده ما از زیبایی های این بدن و جهان استفاده کنیم و به ما میفهمونه که دنیا همینه و شکل دیگری ندارد 

      و انقدر به این کار ادامه میده که آدم ها منفعل بشن و حال نداشته باشن بخوان بلند بشن و کاری کنن و روزمرگی ها شروع میشه ،حال بد ،غم و بی حال و انگیزگی 

      اگر الان اینجا هستم یعنی دلم نخواسته که مثل قبل زندگی کنم ،یعنی از دایره امن چاقی هام اومدم بیرون ،خواستم که شخصیت فریده سابقو روشن نکنم و از افکار مسمومش استفاده نکنم که اینها جواب میده 

      من میخوام‌ لاغریو  انتخاب کنم چاقی که همش سنگین بودن و بدریخت شدنه  ،وقتی راهی هست خب میرم و اقدام میکنم تا لذت بیشتری ببرم ،خدارو شکر الان پر از اطلاعات جدید مغزی در مورد بدن و ذهنم هستم که در ادامه زندگی به درد خودم و اطرافیانم‌ خواهد خورد ،خب چرا بخوام ناآگاه و منفعل زندگی کنم‌، این جهان ،جهان گسترش و اپ دیت شدنه 

      برنامه های گوشی من هر روز پیام اپ دیت کردن برام میفرسته و اگر اپلیکیشن های گوشیمو آپ دیت نکنم نمیتونم از گوشیم درست استفاده کنم ،پس خودمم نیاز به نو شدن دارم 

      جریان دوستان استاد که یکی از اونها خواست که تغییر کنه و هدایت شد به مسیر سلامنی و یکی انتخاب کرد شکست بخوره و شاید  اقدام صحیحی نداشته ،افرادی که یه روزی این پیام خسته هستم را به جهان فرستادن هدایت شدن به لاغری با ذهن یا دوره ها و آموزش های مرتبط با ذهن و ادامه دادن در این مسیرها ،مقصدهای متفاوتی خلق خواهد کرد ،بستگی به انتخاب های ما دارد 

      و خدارو شکر میکنم که هر روز قدمی برمیدارم بسمت لاغری و قدمی از چاقیم فاصله میگیرم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/10/28 23:41
      مدت عضویت: 1246 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 283 کلمه

      من هر چی ب گذشته خودم نگا میکنم میبینم هیچ وقت قبول نکردم ک چاق بمونم همیشه خدا دلم خواست لاغر شم اونقدر ادامه دادم تا خسته شدم و از خدا کمک خواستم و سایت هدایت شدم الان میخدام اونقدر ادامه بدم تا ب لاغری برسم من ب لاغری خواهم رسید و ایمان دارم ب این مسیر اره چاقی پراز سختی هس ک من خودم ب وجودش اوردم بیماری سنگین بودن نداشتن اعتماد بنفس خریدک دوس داشته باشی
      عشق ب خود وهزارران چیز دیگه ب واسطه چاقی ب وجود میاد اما بیشتر اینا فشار عصبیه ک چاقی روح و اعصاب ما میزاره
      روح من مچاله شده از پرسیدنهای همه بعضیها انگار تو چشماشونم ترازو دارن .
      اما الان خوشحالن ک در مسیر درستم دارم میرم ب سمت سلامتی ب سمت تناسب ب سمت هدفم
      و من مطمئنم و اون نور لاغری حس می‌کنم
      خداوندا خودت چاقیو اگاهیهای چاقی از من خارج کن و درونمون رو پر از نور و ایمان ب لاغری بکن
      من توانمندم و من اشرف مخلوقات من ب هرچی بخوام میرسم لاغری یکی از خواسته های منه موفقیت من تضمینیه چون وقتی تو ایمان مسیرموحسم عالیه دوسش دارم
      و میدونم لاغری اسونه خیلی اسونه من چن سال زحمت کشیدم چاق شدم اما راحت لاغر میشم
      دیشب عکس کودکی دیدم اونقدر لاغر بودم خودم شوکه شدم شب اصلا خوابم نمیبرد باورم نمیش داینکی تو عکسه منم
      پس من ب طبیعت خودم برمیگردم
      میشم همون دختر لاغر
      همون ذهن زیبا
      ذهن تمیز
      فکر زیبا و تمیز
      باور زیبا گوش و چشم و جسم سلامت پاک و زیبا
      من زندگی دوست دارم فریبا جانم
      بیا انتخاب کن زندکی کردن هر وقت ک تو درگیر حرف و انتطار دیگری میشی یعنی نمیخوای زندگی کنی
      خودتو از باتلاق بیار بیرون
      خودت مهمی خودت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/10/28 21:04
      مدت عضویت: 1436 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,010 کلمه

      سلام بر عالم و آدم 

      درود بر استاد پر مهر و البته هم مسیری های متعهد

      زندگی را انتخاب می کنید یا مرگ را ؟!…

      زندگی یعنی زنده بودن پویایی در حرکت بودن مثل رود زلال و جاری آب و البته همراه بودن با جریان حضور خداوند که تمام و کمال احساس خوب است از سلامتی و تناسب تا آرامش و شادی و عزت نفس و ثروتمندی …و برای هر زنده بودنی باید مرگی اتفاق بیفته مرگ افکار پوسیده مرگ رفتارهای تکراری که هیچ رضایتی در من ایجاد نمی کنند مرگ از پذیرش رنج ….

      مرگ یعنی پذیرش اینکه (همینه که هست!..)😱

      روزی که من بپذیرم باید رنج بکشم و شرایط و آدمها برای من تصمیم می گیرند روز مرگ من است سالها اینگونه زندگی کرده ام و همچون مرده ای متحرک فقط نفس کشیده ام ….

      چاقی برای من فقط رنج بوده و الآن هم هست .

      چرا !؟چون نسخه اورجینالم نیست یک ضایعه است یک اختلال یک انحراف !….چاقی فقط ناامیدی است فقط غم است فقط درد و گرفتاری است عامل دوری ام از خودم از زیبایی درونی ام و البته انرژی خوار اصلی زندگی هر روزه ام که تمام تمرکز و توجه منو به خودش اختصاص میده …

      چاقی بیماری خوره است که از تمام احساسات خوب من تغذیه می کند نوعی ضعف و شکست است که کاملا نامتقارن با حقیقت وجودی من است …نوعی دست پرورده شیطان که خور و خواب و خشم و شهوت را تقویت می کند ….آرام آرام وارد سرزمین وجودم شده است و در سرزمین امید و عشق وجودم لانه کرده  و هدفش مرگ من است از تمام دلخوشی هام و آسودگی هام  ….مردن هرروز که جای خود دارد اختلال در روند سلامتی و شادی و اعتماد به نفس و خودباوری همه مرگ لحظه ای است چاقی مرگ آرامش و حق الهی ام است   ….

      بارها باید هرروز بمیرم !….تا در نهایت روز مرگ با باری سنگین از اضافه وزن و چربیها و حسرت و پشیمانی جسمم را به خاک بسپارم چاقی قاتل خاموش است بی سروصدا که با تأیید طبیعی بودنش از دیگران و جامعه و رسانه پزشکان و والدین و تقلید از دگر افراد چاق زنده بودن را نشانه می گیرد !؟..،

      انتخاب من چیست !؟مرگ یا زندگی !؟…

      به لطف و اراده خداوند به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم برای بار اول که از این دوره استفاده کردم حدود ۱۰کیلو از اضافه وزنم کم شده و البته بسیار دستآوردهای موفقیت آمیزی در جنبه های دیگر زندگی داشته ام به طوری که پسرم یا خواهر شوهرم و البته دیگران به من گفته اند که آدم قبلی نیستم ویترین جدیدی از خودم و زندگی هدفمندم و ارزش وقت و زمانم به جهان ارائه دادم و البته کاملا متعهد هرروز روند آموزشهای لاغری با ذهن را گذروندم بسیار بارها لیز خوردم و نجوا داشتم و می دانم که این تنها راه است برای لاغر شدن آسون و ماندگار ….

      اما اعتراف می کنم در این دوره تکرار اون اشتیاق و انگیزه را برای تبدیل آگاهی ها به مهارت نداشتم یعنی هربار این منفی باف یه جوری ذهن منو نشونه میگیره اوایل عجله داشتم گفت ادامه بده بالاخره لاغر میشی همین تمریناتو انجام بدی خوبه و دارم ادامه میدم …بعد گفت نمیشه که باید وقتی تحریک چشمی میشی نخوری !…

      گفتم باشه بعد چندبار گفت اینم که رژیمه !…مگه خوراکیها قدرت دارند!؟…بعد اراده کردم گفت یعنی چاقی قدرتمنده !؟…..دوباره تصویر لاغر اندام دیدم که ذهنم تصویرسازی کنه ذوق کردم اگه لاغر بشم فلان می کنم اومد منحرفم کرد محتاج لاغری شدم ….خلاصه الآن فعلا هنگ کردم دارم ادامه می دم و حتی معنی انگیزه را نمی فهمم اتصویر لاغری و احساس لاغری ام نیست ….توجهم رفته روی چاقی دوباره از آینه دوری می کنم و البته می دونم از کجا آب میخوره …تمرکزم به هم خورده البته نه برای پیرامون و حاشیه های زندگی بلکه برای خودسازی خودم ….ذهنم را برای آموزش چندکار همزمان به کار گرفتم هرروز احساس می کردم زیر فشارم ولی می گفتم باید ادامه بدهم و در نهایت بیمار شدم باز توجهی به بیماری نکردم و گفتم نجوای ذهنه و بیماری وجود نداره و …اوضاع خراب تر شد البته دستاورد معنوی فوق العاده ای داشتم ولی از اونجایی که در مسیر تجربه کردن هستم و یک شبه هم نمیشه باورهای مربوط به سلامتی و روابط و آرزوهامو را اصلاح کنم حتما دوباره خواستم دو پله یکی کنم !…😏

      می دونم کار شیطانه می دونم منفی بافه می دونم این حس الهی نیست می دونم که تنها راه همینه  به خاطر همین چشمامو بستم گفتم خدایا من تسلیمت شدم خودت هدایتم کردی به این سایت باراول هم نتیجه گرفتم می دونم مسیر صحیحه فقط کمکم کن نجاتم بده خدایا بار این افکار این نجواها و …به تو می سپارم که حلش کنی🥺….این همه دوستان نتیجه گرفتند مگه همه در مسیر عرفان و خودشناسی بودند همه جور قشری توی آلبوم شگفتی سازان هستند خودم که برای خودم دروغ نیستم این همه به لطف و اراده خداوند تغییر و تحول داشتم من هم می توانم به آموزه ها عمل کنم هرروزمی گم از فردا …

      .مدتها خودم را سرزنش می کردم اومدم اینو اصلاح کنم به پذیرش خودم رسیدم ولی از اونور بوم افتادم و دائم میگم اشکال نداره اضافه خوردی یا گرسنه نبودی خوردی !…از فردا از فردا …….🥺

      خدایا کمکم کن یکدانه ام🙏 

      تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم 

      خدایا هزاران بار شکر که هدایتم کردی باز ابنجا هستم و دارم مینویسم خدایا هزاران بار شکر که در مسیر صحیحم و تابلوهات هرروز بهم چشمک می زنند خدایا هزاران بار شکر که امید هر لحظه ام تویی و آرامش حضورت را در قلبم هدیه می کند خدایا عاااااشقتم❤️ 

      خدایا اراده ات و طریقت را در وجودم و مسیر زندگی و لاغری ام جاری کن و مسیر درست را کاملا بر من واضح و روشن کن تا فقط چشم به روبرو و آنچه تو برایم پرنعمت قرار دادی بدوزم و بس!.. 

      سپاس استاد عزیزم شکر وجودتون و سپاس از ایجاد این فضا خیلی کمک کننده است برای اینکه هرچقدرم که لیز خوردی باز قدرتمندتر بلند بشی و به مسیر ادامه بدی متشکرم🙏 

      روح پدرو مادرتون شاد 🍃🌸

      دوستان هم مسیری ام 

      همواره با قدرت الهی درونتان در مسیر زیبای خدا قدم بردارید و شاد باشید  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 52 کلمه

        سلام و درود
        در خوردن ملاک راضی بودنه
        راضی بودن فراتر از کلمه رژیم و محدودیته
        من میخوام از خودم راضی باشم
        شاید امروز راضی بودن اینه که فلان بستنی رو نخورم
        حالا هرچی میخواد اسمش باشه مهم نیست
        مهم اینه که من رفتاری داشتم که از خودم راضی ام
        حتی اگه ذهنم فریاد بزنه این میشه رژیم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار ملکه عشق
          1400/10/29 13:13
          مدت عضویت: 1436 روز
          امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 67 کلمه

          سلام و درود استاد عزیز پاینده باشید 

          بسیار سپاسگزارم از همراهیتون از حمایت دلگرم کنندتون از اینکه بهم یادآوری می کنید باید با حسم و رضایتم زندگی کنم نه قوانین حالا می خواد قوانین اسارت قبل باشه یا قوانین جدید آزادی …احساسم و رضایتم باید ملاک زندگی کردنم باشه خیلی سپاسگزارم از تلنگری که بهم زدین خداراشاکرم که همراه سایت تناسب فکری هستم. 

          عالیترینهای الهی :سبز 🌱در مسیر زندگیتون 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1400/08/29 18:46
      مدت عضویت: 1387 روز
      امتیاز کاربر: 14918 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 139 کلمه

      بنام خدا 

      عرض سلام خدمت استاد و دوستان همراه 

      همین طور که دوستان هم اشاره کردند فایل عالی و آموزنده و همچنین تأسف برای فوت دوست استاد .

      زندگی را انتخاب کنیم یا مرگ 

      درسته که مرگ حقه و ما همه یه روز از دنیا خواهیم رفت اما چرا با لذت بردن این دنیا تا دقیقه‌ ۹۰ از دنیا بریم خداوند سلامتی برای همه ی انسانها دوست داره و ما باید از آن مواظبت کنیم و اجازه ندهیم که یک بیماری مثل چاقی به زندگی ما پایان دهد که واقعا قابل درمان هست فقط ما باید تصمیم قاطع بگیریم و خودمان را تا ابد از این بیماری نجات بدیم تا خدای نکرده سرنوشت این دوست استاد سر ما نیاد ،

      روحشان شاد .

      ما می‌توانیم با تصمیم قاطع خود زندگی خود را تغییر بدیم و یه عمر با نشاط و شاد زندگی کنیم .

      شاد باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/08/25 11:24
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 28942 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 187 کلمه

      سلام استاد گرامی و دوستان همراهم

      چه فایل تاثیر گذار و متاثر کننده در مورد فوت دوستتان بود

      واقعا که تصمیم قاطع کلید رساندن ما به هدف است

      خاطره کوهنوردی که تعریف کردید خیلی قابل لمس و همینطور ناراحت کننده برای سختی که هردوی شما تجربه کردید بود

      ولی همین تجربه باعث شد که آقا امیر به فکر تغییر کردن بیافتند و تصمیم قاطع برای متناسب شدن بگیرند

      به ایشان و همینطور به شما استاد عزیز تبریک میگویم برای این موفقیت عالی که کسب کردید

      مطمئنم که کوهنوردی های بعدی با داشتن تناسب اندام و به راحتی انجام دادن آن تجربه شیرینی برای هردوی شما خواهد بود

      واقعا کسانیکه میگویند بالاخره همه ما یک روزی می میریم فقط می خواهند دلشان را خوش کنند تا در وضع کنونی خودشان بمانند و این شجاعت را ندارند که باقیمانده عمرشان را با سلامتی و شادی و راضی بودن از خودشان با تناسب اندام بگذرانند 

      به قول شما درسته که همه یک روزی می میرند ولی با چه حالتی با رنج و بیماری و درد و یا با سلامتی و خوشی و خوشحالی که برای خودشان آنقدر ارزش قائل شدند که از شر چاقی خودشان را رها کردند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/08/13 20:23
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 34516 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,053 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان هم مسیر و پر تلاشم .

      دقیقا این جمله  رو  قبول دارم که  افراد چاق از هم عادت میگیرین .

      خاصیت چاقی این هست چون آرام ارام بر ما وارد میشه ما متوجه اون نمیشم و فقط میبینم بعد از مدتی یه سری چیزها رو که به ما احساس خوب میداد دیگه  نمیتونیم انجام بدیم  و  کنار میزازیم . ولی میبینیم  اگر مشکلی و دردی و یا بیماری  یک هویی  در ما به وجود بیاد  سریع به خودمون میاییم و میریم دنبال دوا و درمانش و لی اگر   درد و بیماری درونی باشه و کم کم باشه ما متوجه اون نمیشیم تا ما رو از پا در بیاره .

      .

      افراد چاق به شدت علاقه دارن به پرخوریهای بیرویه تا اینکه همین افراد چاق  گرفتار درد و بیماری میشن و یواش،یواش از پا در میان و از  دنیا میرن ولی با رنج و سختی از دنیا میرن  و حتی ممکنه  چندین سال در زجر   باشن تا از دنیا برن .

      ترس از لاغرشدن به خاطر  سختی رژیم و ورزش  و محدودیتهاش در ذهن  خیلیها هست و به خاطر همین   خیلیها اقدام  به لاغری نمیکنن ولی لاغری با این روش واقعا سختی و محدودیت نداره و سراسر لذته خود من امروز برای مدتی با دوستهام در یک پارکی جمع شدیم و چند ساعتی با هم بودیم و اونجا کلی تنقلات مختلف از انواع چیپس و پفک و  لواشک و بیسکوییت و تخمه و میوه و خلاصه کلی هله و هوله و …. بود و اما  ذهن من طبق دوران رژیم گفت نباید تو  بخوری که شب بتونی شام که دعوتی  شام بخوری  اما دوباره گفتم این روش که سختی و محدودیت نداره خوب اگر هوس کردم و میلم شده  با خودم جنگ نمیکنم در حد رفع هوس میتونم بخورم و خلاصه من از بین اون همه خوردنی که بود  از یه مدل پفک خوشم اومد و از اونها یه مقدار  خوردم و اما  کلی نجوا داشتم که چیکار کردی  تو الان چاق میشی اما بهش گفتم مواد غد ایی  که  هیچ قدرتی برای چاقی  ندارن و وحشتناک نیستن و این رفتار من و فکر من هست که من رو چاق میکنه و من که زیاد نخوردم الان بعد از خوردن  کاملا سبک  هستم و به اندازه نیازم انتخاب کردم و خوردم و هیچ مشکلی هم نیست چون حسم خوبه و به اندازه  نیازم خوردم و اتفاقا منفی باف گفت حالا که  پفک خوردی پس شب که دعوتی خونه مادرت بهتر که  شام نخوری و منم اولش  گفتم اره راست میگه   خوبه شام نخورم دوباره گفتم چه کاریه این فکر ها همه مال گذشته ی من  هست که به مواد غدایی برچسب میزدم و حساب و کتاب میکردم الان  باید خیلی راحت  باشم و همه مواد عذایی رو به یک چشم ببینم و  اگر شب موقع شام  گرسنه بودم میخورم اگر گرسنه نبودم نمیخورم نهایتا سهم خودم رو میارم برای فردام و با این فکر دارم برای شام  میرم اونجا که قدرت انتخاب دارم اگر گرسنه بودم که اتفاقا انگار کمی گرسنه هستم به اندازه نیازم میخورم فارغ از اینکه بعد از ظهر چی خوردم( وااااای پفک خوردم   این فکر  مال گذشته ی من هست )خیلی با لذت و حال خوب میرم اونجا و به انداره نیازم میخورم  اتفاقا اونجا در پارک  کلی خوردنی بود که من نخواستم ها  و نخوررم درسته پفک خوردم ولی من توجهم رو میارم روی اینکه کلی مزه ی چیبسهای مختلف بود ولی من از دو مدلش   سه ورق  خوردم و دیگه ادامه ندادم و بیسکوییت نخوردم و شیرینی و قند  با  چایی نخوردم و یا میوه بود و نخوردم و اینم یه نگاه جدید به خوردن بعد از طهر خودم که من انتخاب کردم و خوردم و اتفاقا در کنار پفکها من  کمی تخمه هم خوردم همین و  بارها به منفی باف درونم میگم کارم خیلی هم درست بود و  تو منفی باف با حرفهای الکی نمیتونی من رو اذیت کنی آخه چه فرقی داره که  دو سه دونه میوه بخورم و یا یه مقدار پفک بخورم . برای ذهن پر از فرمولهای چاق من فرق داره و گرنه برای جسم من هیچ فرق نداره پس نوش جونم و بدون هیچ ترسی  یه ساعت دیگه هم میرم برای شام خونه مادرم یا در حد نیازم میکشم میخورم و یا اگر میل نداشتم نمیخورم و من میخوام به جسمم اعتماد کنم اون خودش کارش رو به درستی بلده اگر احتیاج به مواد غدایی نداشته باشه اصلا آلارم گرسنگی در من با قار و قور شکمم به وجود نمیاد و منم نباید بخورم و اگر که  بدنم احتیاج  به مواد عذایی داشته باشه خودش با سر و صدای زیاد شکمم  من رو وادار به خوردن به اندازه رفع نیازم  میکنه پس نگران هیچ چیز نیستم که بشینم حساب کنم ببینم حالا شب مجازم شام بخورم یا نه ؟؟به هیچ عنوان این کار رو نمیکنم و خیلی راحت روزم رو سپری میکنم و از این همه آزادی در خوردن لذت میبرم و زندگی میکنم  .

      و افرین بر همه ی افراد این سایت  که با وجود تمام سختیهای رژیم ولی دوباره   جرات اقدام کردن برای لاغری  رو کردن ولی این بار از راه متفاوت   نتیجه رو میگیرن  و عالیه که  قدم در این مسیر الهی  میزارن مثل اقا امیر گل دوست عزیز استاد اخه یک بار آدم تصمیم شجاعانه میگیره و این تصمیم قاطع کار خودش رو میکنه و شما لاغر میشید و این قدرت ایمان و انگیزه و تصمیم هست که درون هر انسانی هست که خودش رو متحول کنه و استاد تونسته و کلی  از دوستان این سایت تونستن پس منم میتونم با قدرت ذهنم لاغر بشم .

      پس دوست من  چاقی رو هیچ وقت نپذیر چون چاقی ارام بر ما تحمیل میشه قبولش نکنید شجاع باشید و اقدام به لاغری کنید .

      چاقی یک بیماری هست میشه اون رو برطرف کنید میشه اون رو نگه دارید و در کل شما رو به کام مرگ میکشونه .

      من انتخاب کردم زندگی کنم و نمیزارم مرگ من رو انتخاب کنه من انگیزه و کلی انرژی دارم تا لاغر بشم و این تصمیم قاطع  رو برای تناسب گرفتم و مطعنم به زودی به تناسب دلخواهم میرسم و هر لباسی ررو که بخوام میپوشم و سبک تر میشم  و اعتماد به نفسم بالا تر میره و هر هر فعالیتی رو که بخواهم انجام میدم و یه زندگی شاد تر  و جدیدتر  رو تجربه خواهم کرد .

      من حرکت میکنم  تا به هدفم برسم  چون من مشتاق متناسب شدنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1400/08/03 10:37
      مدت عضویت: 1582 روز
      امتیاز کاربر: 10212 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 630 کلمه

      گام ۷۴

      رندگی را انتخاب می کنید یا مرگ را ؟من زندگی را انتخاب می کنم

      به نظر من خوبه که همه این سوال را از خودشون داشته باشند و با صدای بلند از خودشون بپرسند  و جواب بدهند تا مطمعن باشند که زندگی را انتخاب کرده‌اند نه مرگ را

      اگر هر کسی خوب فکر کند در زندگی تجربه ایی دارد که موفق به انجام کاری شده است که از نظر دیگران سخت و غیر ممکن بوده است 

      بادم است چند سال پیش که می خواستیم به امریکا مهاجرت کنیم کاری انجام دادم که برای خیلی‌ها باور آن سخت بود .اما من انجامش دادم ،موضوع از این قرار بود ،در ایران معلم بودم. یادم هست وسط سال بود که داشتیم مهاجرت می کردیم و متوجه شدم فردا که روز آخر من در مدرسه هست مدیر مدرسه برای  خداحافظی برنامه ای تدارک دیده  (یادش بخیر)

      وقتی به خونه بر گشتم یهو به ذهنم رسید برای دانش اموزانم جا مدادی بدوزم به عنوان کادو و یادگاری دوست داشتم هدیه ایی باشد که حاصل دست کار  خودم باشه ،خلاصه،ساعت ۶ بعد از ظهر شروع کردم با پارچه های زیبا و با کیفیت  و برای ۵۰ تا دانش اموز    

       کیف کوچک با زیب باز و بسته می شد که به عنوان جا مدادی و وسایل کوچک قابل استفاده بود آماده کنم در عرض چند ساعتی تمامش کردم خیلی هم حرفه ای کار کردم و حسابی لذت بردم حتی همین الان که بادم می اید تمام اونون لحظات زیبا تداعی می شود .زیبا بود چون که برای دانش اموزام هدیه تهیه کرده بودم اما سخت بود چون خداحافظی همیشه سخت است.صبح که رفتم مدرسه و وقتی مدیر و همکارانم متوجه شدند که ۵۰تا هدیه در عرض چند ساعت بسیار تمیز و حرفه ایی انجام دادم همه تعجب کرده بودند و باور نمی کردند که به تنهایی در وقت کم کار قشنگی انجام دادم واز همه مهمتر از ایده ایی که انجام دادم خوششون اومده بود  می خوام بگم که اگر تصمیم بگیریم و علاقه داشته باشیم در هر کاری موفق می شویم 

      حالا که خداوند ما را دوست داشته و به این مسیر زیبا هدایت شده ایم که ساخته ذهن استاد بوده پس بهتر بهترین استفاده را داشته باشیم تا به هدفمون برسیم  عجله نکنیم  و تمرین و استمرار در هدف خود را فراموش نکنیم

      ما تنها موجوداتی هستیم که دارای اختیار و اراده کامل و هستیم و همچنین اختیار و اراده ،. ما را در مقابل انتخاب های گوناگون در مسیر زندگی قرار می دهد و هر انتخاب می تواند تاثیر شگرف فردی و اجتماعی و حتی مادی و معنوی به جا بگذارد. پس یکی از بهترین راه ها برای اموختن ، نحوه انتخاب است .هر انتخابی ممکن آست با شکست مواجه شود  از انتخاب ساده یک لباس تا شریک زندگی. اما می توان راهکارهایی را در نظر گرفت و ضریب انتخاب را کاهش داد. برای هر مسله ای بر اساس میزان اهمیت آن برای تحقیق صرف می کنیم تا دانش و آگاهی لازم ما را یاری می کند که از مسیر انتخاب ناصیحیح دور  شویم

      سالهای  سال روش های مختلف را انتخاب می کرده ایم که بتوانیم به وزن ایده ال خود برسیم اما نمی شد ؟ چرا ؟ چون مسیر را اشتباه انتخاب می کردیم حالا که انتخاب صیحیح را انجام داده ایم فکر کنیم با این انتخاب چه چیزی به دست می آوریم. مسلما اعتماد به نفس. عزت به نفیس خود باوری. لیاقت داستن آنچه دوست داریم  لذت پوسیدن لباس های زیبا و دلخواه. و خیلی مسایل دیگر

      حواسمون باشد که عجله نداشته باشیم چون عجله داشتن مانع رسیدن به اهداف ما می شود  

      استاد دو تا موضوع از دو فرد داشتند خیلی واضح و مشخص شد که یک انتخاب صیحیح باعث ادامه زندگی سالم  و یک انتخاب ناصیحیح باعث مرگ یک فرد شد پس اگر زندگی را انتخاب می کنید زندگی کردن را بیاموزید با سپاس از استاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/06/11 18:02
      مدت عضویت: 1808 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 580 کلمه

      سلام🙂

      عنوان فایل هم تکون دهنده است.واقعا چاقی یه مرضه یه مرضی که آروم آروم وارد جسم ما میشه و کم کم نشانه هاش در بدن خودش رو نشون میده…

      واگه به فکر نیوفتیم و کاری برای رفعش نکنیم به تدریج اینقدر پیشرونده میشه که تمام ارگانهای حیاتی ما رو هم تحت تاثیر خودش قرار میده و در نهایت ما رو میکشه….

      این جمله رو خود من بارها گفته بودم و از افراد زیادی هم اونو شنیدم که “ما که آخرش میمیریم حالا چه چاق چه لاغر و اگه قراره برای لاغر شدن اینهمه سختی بکشیم و نخوری متحمل بشیم همون بهتر که چاق باشیم”الان که بهش فکر کردم یادم اومد خودم قبلا بارها این جمله رو استفاده کردم و به همین راحتی باورم شده و به قول شما احتمالا یه باور نگهبان…

      وقتی ماجرای دوستتون رو تعریف کردین که در مسیر آبشار چقدر متحمل رنج و سختی شدن به این نتیجه رسیدم که ما تا کارد به استخونمون نرسیده نمیخوایم دست از عادتهامون برداریم نمیخوایم تغییر کنیم به قول این دوستمون هم چاقی رو دوس داریم هم دوس نداریم و چون تغییرعادت برای ما سخت و رنج آور هست به همون شرایط افتضاح ادامه میدیم چون حاضر نیستیم کمی تغییر بدیم در عادات روزانه مون…

      به قول شما بله آخرش همه ما میمیریم ولی این نوع مردن هم مهمه مردنی که هر لحظه منتظر این باشیم که مرگ بیاد و ما رو با خودش ببره یا اینکه هر روز برای زندگی مشتاقتر باشیم واگه مرگ هم فرا رسید با لبخند  اونو میپذیریم و اماده هستیم برای تجربه عالم دیگه چون این دنیا رو با لذت تجربه کردیم و دیگه حسرت به دل نیستیم.

      به قول یه استادی اون جهنمی که میگن بعد از این دنیا تجربه میکنیم اون حسرت و احساس بدی هست که بعد از دیدن ورژن کامل خودمون با ذهن و استعدادهای خدادادیمون در این دنیا میتونستیم تجربه کنیم و نکردیمه…

      ما خیلی قدرتمندتر از اونی هستیم که در فکرمون بیاد ذهنی داریم که به راحتی همه آنچه میخوایم رو برامون میسازه فقط ما از اون داریم اشتباه استفاده میکنیم هرچی آت و آشغاله از همه جا واردش میکنیم به هر چرت و پرت و اخبار منفی توجه میکنیم و بعد هم انتظار داریم دنیای گل و بلبل و پر از ثروت و سلامتی و تناسب اندام و زیبایی رو تجربه کنیم ….اخه فکر کنیم چطور ممکنه؟؟؟؟؟ تو مخزنت پر از آشغال باشه ولی توی یه باغ سر سبز و پر از گل زندگی کنی   ؟؟؟؟؟ پس قانون فرکانس چی میشه؟؟؟؟ از کی تا حالا آشغال دونی کنار باغپر نشاط و سر سبز بوده؟؟؟؟

      تا ما تغییر نکنیم دنیای اطراف ما هم تغییر نمیکنه…تغییر از خود من شروع میشه از خود خود من….اگه با چاقیم مشکلی ندارم پس اینجا چی کار میکنم؟؟؟ اگه هم دیگه خسته شدم از چاقیم پس با اشتیاق تمرین کنم….به قول قدیمیا محکم بیام تو کارش و تا متناسب نشدم ادامه بدم هر چند وقت میخواد طول بکشه اشکالی نداره….

      من در این ماجرا اهرم رنج و لذت رو کاملا لمس کردم همیشه در موضوعات موفقیت بهت میگن یا اهرم رنج رو باید قوی کنی یا اهرم لذت رو تا ذهنت برای رسیدن به اون خواسته انرژی آزاد کنه که البته چون ذهن از رنج فراریه برای فرار از رنج انرژی بیشتری آزاد میکنه…و این دوست شما رنج چاقی رو نه فقط در ذهن بلکه با تمام سلولهای بدنشون تجربه کردن و به همین خاطر خیلی عالی این مسیر برگشت رو طی کردن

      من که واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و انشالا  مغز منم انرژی بیشتری برای لاغری من آزاد کنه 🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamkhazaie0000@gmail.com
      1400/06/09 19:37
      مدت عضویت: 1416 روز
      امتیاز کاربر: 458 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 121 کلمه

      بنام خداوند بخشنده و مهربان سلام ب استاد عزیز و دوستان همراه .گام ۷۴زندگی را انتخاب می کنید یا مرگ را ؟ 

      تغییر کردن خوب سخته برای ذهن ،ذهن ما تغییر کردن براش مث مرگ میمونه همیشه حالت سکون رو دوس داره حاضر نیست ک تغییر کنه این خود آگاه ماست ک می خواد تغییر کنه و شرایط رو عوض کنه و ب نظر من برای انرژی آزاد کردن مغز باید آرام آرام با قدم های کوچک و آموزش دیدن یواش یواش نتیجه مطلوبی بگیریم ،چقدر خوشحال شدم از عکس های دوستتون استاد با اینکه قبلا دیده بودم ای تصاویر رو ولی انگار عکسایی خودم رو میدیدم ان شاالله همه دوستان عزیزم و خودم این حس تجربه کنیم و لذت شو ببریم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار angelikian4040@gmail.com
      1400/05/21 21:37
      مدت عضویت: 1283 روز
      امتیاز کاربر: 310 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 280 کلمه

      چاقی مادر همه بیماری‌هاست من خیلی از افراد مانند مرحوم مادر شوهرم رو دیدم که براثر چاقی کلیه هاشون رو از دست دادن و سالها روی ویلچر می نشستن و بسیار رنج کشیدن وباعث زحمت فرزندانشون شدن و وقتی رفته بودن فیستول دستشون رو عمل کنن  یعنی یک وسیله در دست یا گردن بیمار کار میذارن تا از اون طریق به  دستگاه دیالیزوصل بشه و بتونن خون اون بیماری رو تصفیه کنن متاسفانه  بعلت وزن زیاد از دست خدمه افتاده بودن و دچار خونریزی مغزی شدن و هیچ کس جوابگو نشد و ایشون بر اثر سهل انگاری کادر بیمارستان فوت کردند و یا جاری بنده که چهل سال سن دارن و فقط یک بار بچه دار شدن و به علت وزن زیاد انواع بیماری دیابت و فشارخون و پادرد و کمر درد رو دارن و معتقد هستن که تمام اضافه وزنشون از کم کاری تیروئید هست در صورتیکه استاد گفتن بر اثر کم کاری تیروئید ۳ و نهایت ۷ کیلو شخص دچار اضافه وزن میشن و من نمیخوام به این درد دچار بشم و میخوام قبل از اینکه به سن پیری برسم متناسب بشم من عاشق سلامتی هستم و بیماری رو دوست ندارم نمیخوام باعث زحمت کسی بشم میخوام جاهای زیادی برم و گردش کنم به کشورهای زیادی سفر کنم از نعمات خداوند استفاده کنم این حق الهی من هست و هیچ کس بجز خودم باعث محرومیت من از‌ این حق نمیشه پس بهترین روش لاغری با  ذهن هست و مطمئن  هستم من می توانم لاغر  بشم من به قدرت و نیرویی که خداوند در وجودم قرار داره ایمان دارم و جسمی بی نظیر  و متناسب رو برای خودم خلق میکنم ،من می‌توانم همانطور که استادم و دیگر دوستان توانستن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/04/31 13:06
      مدت عضویت: 1360 روز
      امتیاز کاربر: 14619 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 719 کلمه

      گام ۷۴ زندگی را انتخاب می کنید یامرگ را.؟

       به نام خدا

       خیلی برای دوستتون ناراحت شدم و غصه خوردم کاش اون می تونست به مسیر درست هدایت بشه بعضی وقت ها خداوند سختی ها را قرار می ده که در عین اذیت رحمت هستند.

       دوتا دوستای شما هر دو اذیت هایی که همه مون کشیدیم رو کشیدن  یکی هیچ تلاشی نکرد وخودش نخواست که تغییر را از خودش شروع کنه .

      ولی دوست دیگر پیاده روی آن روز براش خیلی سخت و طاقت فرسا بود اون سختی هدیه‌ای از طرف خداوند بود که بهش فشار بیاد و برای ادامه زندگی اش حرکتی بکنه و تغییری در آن بده روزنه ای از نور رو به سمت خودش باز کنه .

      پس از او سختی و شدت  عین خوشی و رحمت بود.

      اون روز خاطره دوست داشتنی برای دوست تان شد که تغییر و سلامتی و جوانی نتیجه اش شد .

      همه ما در زندگی تجربه انجام کارهایی را داریم که از نظر دیگران سخت و غیر ممکن بوده است اما موفق به انجام آن شده اید.

       ممکن است این کار مهم خواندن تمام بخش های کتاب درسی در شب قبل از امتحان و گرفتن نمره خوب باشد

       یا یادگیری مهارت ای که دیگران استعداد یادگیری آن را در خود ندیده اند.

       شاید از عهده انجام چند کار همزمان به خوبی برآمده باشیم که بقیه نمی توانند.

       همه اینها به خاطر قدرت و توانایی نامحدود ذهن ما در رسیدن به خواسته هایی است که اشتیاق برای آنها داشته باشیم.

       نکته مهم، این قدرت و توانایی توسط بخش منفی باف ذهن ما به شدت سرکوب می شه و همین دلیل هر انسانی در مواردی توانسته است در خلق کارهایی که از نظر دیگران سخت است شگفتی خلق کند اما در موارد دیگر که همه به ساده بودن آن تاکید دارند ناتوان است.

       اشتیاق عاملی است که باعث فعال شدن قدرت بی انتهای ذهن ما می شود .

      در موضوع چاق و لاغری نیز این مسئله به خوبی خود را نشان می‌دهد بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند متاسفانه باید با پذیرش چاقی و مغلوب بخش منفی باف ذهن خود سالهای عمر خود را در چاقی به سر می برند و تصور می کنند توانایی لاغر شدن را ندارند .

      اما عده‌ای که اشتیاق برای لاغر شدن دارند به هشدارهای ناشی از چاقی که در جسم شان ایجاد می شود توجه می‌کنند و قدرت ذهن روح و جسم آنها را در مسیر لاغرشدن هدایت می‌کند و شگفتی ساز می شود .

      چاقی بیماری است که به آرامی و بدون درد اولیه در جسم ما شکل می گیرد اما غفلت از نشانه های آن باعث میشه زندگی ما سراسر رنج و درد و ناتوانی بشه‌.

       نشانه های چاقی :نفس نفس زدن، خواب پریشان داشتن، درد کمر، پا درد ،سخت شدن نشستن و برخواستن، از دست دادن شادی و نشاط زندگی ،افکار پریشان … که ما را به سمت و سوی چاقی هدایت می کند.

       پس این نشانه ها را جدی بگیریم و برای رهایی از چاقی تصمیم قاطع بگیریم در واقع ما زندگی را برای ادامه حیات انتخاب کرده ایم.

       اما اگر به نشانه های چاقی بی تفاوت باشیم به مرگ فرصت می‌دهیم که ما را انتخاب کند.

       ما انسانهای شجاعی هستیم که برای تغییرزندگی تصمیم قاطع گرفتیم این چاقی که آرام آرام ما را گرفتار کرده رو شکست بدهیم نگذاریم در مسابقه مرگ و زندگی پیروز میدان او باشد و برای ما تصمیم بگیرد.

       به لطف خدا در مسیر روشن قدم گذاشتیم و قدم به قدم به تناسب خودمان نزدیک‌تر می‌شویم اینجا کسی را داریم که مرتب به ما روحیه و انگیزه می‌دهد که ادامه بدهید و نگران نباشید کافیه فقط خواسته باشید .

      خودش انسان توانمند و زیرکی بوده که توانسته از هیچی برای خودش بهترین‌ها را بسازد. نه می دانست که باید چه کار کند نه اینکه از کجا شروع کند ولی دست از تلاش بر نداشته او هم مثل ما منفی باف زیادی داشته ولی تسلیم نشده ها بارها راهی را که نمی‌دانسته اصلاً برایش نتیجه‌ای دارد یا نه؟ رو آزموده تا خداوند به خاطر تلاش و پشتکار ش به رویش لبخند زده و این لبخند سرآغاز پیروزی و موفقیت بزرگی برایش شده است.

      حال این  انسان، بدون هیچ چشم داشتی راه موفقیت خودش را در اختیار ما قرار داده تا ما هم نتیجه بگیریم کاری که از عهده هرکسی بر نمی آید که نتایج زحماتش را به دیگران بدهد.

       پس باید انسان نادانی باشم این راه زندگی را انتخاب نکنم راهی که تناسب و سلامتی و موفقیت در انتظار من است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ainakaveh@gmail.com
      1400/04/06 23:09
      مدت عضویت: 1375 روز
      امتیاز کاربر: 31444 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 333 کلمه

      سلام .وقت بخیر

      زندگی را انتخاب میکنید یا مرگ را؟

      بستگی داره که چطوری دوست داری زندگیت بگذره

      اگه توی زندگی هدفمند باشی.دنبال آرزوهات باشی.برای رسیدن به اونا تلاش کنی وهزار ویک دلیل خوب …مسلما زندگی خیلی هم عالی است.

      ولی اگه دل مرده باشی..قصدت روز گذران زندگی باشه…هدفت معلوم نباشه…وهر روز بخوای بشینی وکارهای گذشته رو حلاجی کنی…زندگی یکنواخت و

      روتین در ناامیدی که اصلا فردا چی پیش میاد.

      بنظرم این اصلا اسمش زندگی نیست.

      من مادرم با اینکه ۶۶ بیشتر نداشتند وهمیشه خدا میگفت خانواده ما ارثی فشار خون داشتند وهمگی زمستون از دار دنیا رفتند.

      وبگفته خودش همیشه عرض زندگی براش مهم بود

      نه طول آن…بااینکه چند سال بود فشار خون بالا داشت.ولی اصلا به رژیم اهمیت نمیداد ودر نهایت اسفند ماه فوت کرد…روحش شاد🙏🙏😭

      اما من خودم در زندگیم هر تصمیمی که گرفتم هر چقدر هم سخت چون با تعهد بوده تا آخر انجام میدادم.یعنی من توانایی انجام هر کاری را دارم حتی الان که سنم بالاست…

      ولی از وقتی با این سایت آشنا شدم دیدم که توانمندی تنها کافی نیست.بلکه باید در هر موردی فرمولهای ذهنی باید درست وصحیح باشه.

      مثلا وقتی من قبول کردم که بعد عملم وبا فتوای دکتر جراحم یه مقدار اضافه وزن اونم در ناحیه شکم پیدا میکنم واین یه فرمول قوی حک شده تو ذهنم

      حالا خودمو کشتم ..آب شدم ولی اون شکم همینجور ثابت وپا برجا بود.

      پس حالا متوجه میشوم که این اصلا دلیل بیهوده وغلطی است خیلیها این عمل رو انجام دادند ولی همچنین مشکلی براشون پیش نیومده..

      و خیلی از فرمولهای ذهنی اشتباه که یکی..یکی شناسایی میکنم به لطف استاد وسخت مشغول روتین کردن فرمولهای جدید وصحیح در ذهنم هستم.به امید خدا که منم جواب میگیرم.

      از لحاظ روحی واقعا بهتر هستم باورهام عوض شده به صورتی که حیرونم که چطوری این همه سال این مهملات رو باور داشتم..باعث تاسف واقعا

      ولی خدا رو شکر که در این مسیر قرار گرفتم وبه قول استاد در این راه اگر سرحال وبا نشاط هستی وبا لذت پیش میری پس اطمینان داشته باش در مسیر درست هستی.

      منم با اطمینان وبا پشتکار هر روز مشعولم وانتظارم گرفتن جواب دلخواه است

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s.mohammadi8195
      1400/04/06 11:24
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 640 کلمه

      سلام 

      من هم موردهای اینجوری تو زندگیم خیلی دارم .

      اینکه که وقتی میخواستم تو رشته ریاضی وفیزیک درس بخونم بهم می گفتند خیلی سخته میتونی ؟ من چون علاقه زیادی به این رشته داشتم خوندم و موفق شدم دیپلمم رو بگیرم.

      موقع کنکور شد گفتند کنکور خیلی سخته و خیلی شرکت کنندگان زیاده و امکانات میخاد و… وتو نمی تونی. 

      ولی منم همون سال اول که کنکور شرکت کردم تو دانشگاه دولتی قبول شدم .

      بعدش تو باشگاه یه رشته ورزشی هست به اسمم هیپ هاپ که می گفتند خیلی سخته وتو نمی تونی؟من هم ثبت نام کردم و خیلی خوب هم نتیجه گرفتم .

      کلاس آرایشگری رفتم تا چند ماه کار با نخ رو بلد نبودم تا چه برسه به چیزهای دیگه . ولی کمتر از یکسال همه چی رو یاد گرفتم و سالن اجاره کردم و کارکردم .

      وخیلی موارد دیگر که اطرافیان می گفتند نمیشه سخته ولی من انجام دادم و موفق شدم .

      در مورد لاغری با ذهن که آنقدر اشتیاق در من ایجاد میشه وقتی به مزایاش فکرمیکنم که علیرغم وجود افکار منفی که مدام بهم میگه کو تغییرات . تو نمی تونی.  نمیشه؟ ولی منم بازم مثل همیشه میگم من میتونم ‌ و برای من کاری سخت نیست مگراینکه خودمان سختش کنیم .

      هر روز که میگذره بیشتر رفتارهای غلطم رو شناسایی میکنم .

      دوستان وقتی تو تمریناتشون اظهار میکردند که ما چایی رو با شکلات یا کلوچه و… میخوردند و ترک این عادت براشون سخته و یا کسی بهشون شیرینی تعارف میکنه به جای یکی چندتا برمیدارند  برام عجیب بود . 

      تا اینکه چند روزی هست که  متوجه شدم منم همچین عادتی رو با قند دارم ‌ وقتی دستم رو داخل قندون میکنم ۵تا۶ تا قند داخل دستم میزارم تازه برای صرف یه استکان چای..

      من الان چند روزی روز رفتارغذاییم زوم میکنم متوجه شدم که من غذا خوردنم خیلی سریعتر از بقیه اعضای خانواده هست.

      و همینطور یه عادت زشت دیگه که هر ا ساعت میرم سر یخچال و یه چیزی بر میدارم و میخورم و کل روز فقط درحال خوردن هستم . و واقعا گرسنم میشه و صدای شکمم بلند میشه .و پیغام سیری رو هم میگیرم . بعد ا ساعت نشده دوباره گشتم میشه و دوباره سر یخچال. 

      درسته من برای لاغرتر شدن و تناسب اندام وارد این دوره شدم اما الان چیزی که برام مهم تر هست اینه که مثل انسانهای باکلاس غذا بخورم و هرساعت دهنم نچرخه.و ازاین رفتار زشت واقعیت پیش خودم خجالت میکشم . تاحالا که نتونستم ترک کنم ‌.چون واقعا گرسنم میشه و نمیتونم چیزی نخورم . وآنقدرسریع غذا رو می خورم که خواهرم میگه انگارم مثل آره برقی سریع چوب رو میبره تو هم اینجوری غذا میخوری.

      موندم چرا تا حالا متوجه نشدم و رفتارم رو شبیه متناسب ها میدونستم .

      الان منم مثل دوست استاد که واقعا پیش مردم  خجالت میکشید که این وضعیتش باعث رنج ایشون و زوم کردن دیگران روش شده و انگیزه ای شده که مصمم این مسیر رو بره.چون هدفش براش ارزشمندتر از هرکاری شد . 

      منم این رفتارم انگیزم شد که یه کم برای خودم ارزش قائل بشم یه کم برای زندگیم وقت بزارم و رفتارهای ناپسندیده خودم رو درست کنم . تیپم رو درست کنم و از زندگی لذت ببرم .

      الانا که برق خونه میره و همه غیرمیزنند که چه کشوری بی سروسامانی داریم که هنوز نتونسته مشکل برق رو حل کنه . من وقتی  یاد خودم میفتم که ساعت ۳ بعدازظهر تو ضلع گرما میرفتم پیاده روی و تا یکساعت پیاده روی میکردم بعدشم میومدم خونه میرقصیدم تا خوب عرق کنم و گرما رو نمیفهمیدم.  اصلا غر نمیزنم و خدا رو شکر میکنم که منو با استاد و دوره اش آشنا کرد که دیگه لازم نیست برم پیاده روی و اون فشار رو تحمل کنم درسته برق نیست ولی جای سایه و آروم نشستم و ویس های استاد رو گوش میدم . البته عصرها فایل چشم زخم رو گوش میدم چون هرچی بیشتر گوش میدم آرامشم بیشتر میشه و شجاعتر میشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/03/25 23:05
      مدت عضویت: 1904 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,562 کلمه

      سلام .

      گام ۷۴ : زندگی را انتخاب می کنید یا مرگ را ؟ 

      امروز دختر همسایه که ۸ سالشه توی حیاط با مادرش صحبت میکرد می گفت مامان من دوست ندارم سنم بالا بره دوست ندارم پیر بشم دوست ندارم بمیرم . مامانشم گفت خوب ورزش کن تا پیر نشی . گفت ورزشم کنم بازم سنم میره بالا . من توی اتاق بودم و با خودم گفتم ما دقیقا از کوچیکی بچه ها رو با الگوهای پیری بالا رفتن سن و مرگ و چاقی و …. آشنا می کنیم . اون بچه   شاید درک نکنه اما حس میکنه وجودش خداییه که همیشه جوانه همیشه نو به نو میتابه . همیشه متناسبه و همیشه زنده است ‌ . اما مادرش طبق آموزش های گذشته ی خودش همون چیزایی که آموزش دیده داره به بچه اش آموزش میده . بچه هایی که کاملا رها و آزاد به دنیا میاد رو پر از الگوهای ترس و اسارت می کنیم . بچه ای که شاد و سرحال به دنیا میاد رو با غم و اندوه آشنا می کنیم . بچه ای که متناسب و با لذت به دنیا میاد رو با چاقی و رنج همراه می کنیم . خدایا واقعا ما با بچه هامون چه می کنیم . ما خودمون خودمون رو از خدا جدا می کنیم اون وقت میزنیم توی سر خودمون و می گیم چرا باورهامون تغییر نمی کنه . در حالیکه خدا همیشه در حال زنده کردن و پاکسازی فرمولهای غلط ماست . چقدر خوبه خودمون رو دست خدا میسپریم . اما کدوم خدا ؟ خدایی که اونم با قهر و ترس و اندوه ساختیم ؟ آخه اگه خودمون رو به این خدا هم بسپریم بازم چیزی جز رنج و اندوه و درد عایدمون نمیشه . 

      آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست 

      عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی . 

      این بیت از کدوم آدم صحبت می کنه ؟ همونی که خداوند او رو جانشین خودش روی کره ی زمین قرار داده . بهتره مصراع دومش رو بگیم

       اللَّهی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی 

      کسی که بخواد انسانیت نو خلق کنه باید خدای خودش رو هم تغییر بده . واقعا ما کدوم خدا رو ساختیم ؟ 

      خدای چاقی یا خدای تناسب ؟ 

      خدای زندگی یا خدای مرگ ؟ 

      خدای جوانی و جوان کننده یا خدای پیری و پیر کننده ؟ 

      خدای سلامت کننده یا خدای بیمار کننده ؟ 

      خدای رحمت و امید و شادی و لذت  یا خدای قهر و نومیدی و عبوس بودن و اندوه و ناراحتی 

      ما میخواهیم مرگ را انتخاب کنیم یا زندگی را . 

      همه ی ما می گوییم مشخص است زندگی را . ولی در باور خود همواره به مرگ باور داریم . ما از اول عمر بارها و بارها زنده میشویم ولی این الگو را توجه نمی کنیم اما به یکبار مردن کسی که آن هم قطعا انتخاب خودش است توجه می کنیم و دائما آنها را برای خود تکرار می کنیم . 

      بله خدای چاقی خدای مرگ آفرین است . کسی که چاقی را انتخاب می کند سرنوشتی جز مرگ و نیستی برای خود رقم نمیزند . 

      اما خدای تناسب تناسب آفرین است و کسی که تناسب را انتخاب می کند سرنوشتی جز تناسب برای خود رقم نمیزند . 

      خدایا رهایم کن . باورهای جدید میخواهند پوست مرا بشگافند و باورهای قدیمی مقاومت می کنند . من اکنون آفرینشی دوگانه سوز هستم . هر دوی این نیروها در من فعال هستند  . اما خوشحالم چون در گذشته تنها حاکم و  فرمانروای ملک جان و دل و جسم و ذهن من باورهای مرگ آفرین بودند (اندوه ، سختی ، رنج ، غم ، فقر ، چاقی و … ) 

      اما اکنون باورهای من در حال تغییر هستند . به همان اندازه که باورهای من تغییر کنند عمل ها و عکس العملهای من تغییر می کند و این نشان میدهد  که من  در تغییرات روزهای اخیرم زندگی را بیشتر انتخاب کرده ام  .

      لاغر شدن = زندگی 

      چاقی = مرگ 

      چرا لاغر شدن زندگیست ؟ 

      چون لاغر شدن همسو با اصل آفرینش ماست . چون طبیعت اصلی ماست . اما چاقی برای ما غیر طبیعیست . چاقی به همان اندازه برای ما غیر طبیعیست که مرگ . 

      مرگ غیر طبیعی ترین اتفاقیست که بشر باور کرده و رخ میدهد . 

      من تغییر می کنم 

       من آرام و آهسته تغییر می کنم . 

      شیطان وجود من خیلی قاطعه . خیلی . میگه تا یگانه نشی سرنوشتت تغییر نمی کنه . میگه تا یقین پیدا نکنی سرنوشتت تغییر نمی کنه  . جالبه حتی با تغییر من شیطان منم تغییر می کنه . شیطان من هم ارام ارام تغییر می کنه . با آگاه شدن من او هم تضادهای جدیدی پیش روی من میاره که حلش کنم و لذت ببرم . چالشهای من بیشتر عملی شده . شیطان فهمیده من دارم تغییر می کنم برای همینه چیزهای جدید داره جلو روم میاره که ببینه باز راهم رو ادامه میدم یا پا پس می کشم . من یه وقتهایی از شیطانم میترسم . از همون شیطانی که همیشه برامون ساختن . پس باید حتی شیطانمون رو هم تغییر بدیم . 

      واقعا ما شیطان رو چجوری ساختیم ؟ 

      موجودی قدرتمندتر از خدا که همواره هممون رو به سمت بدیها میبره. خب پس ما شیطان پرستیم نه خدا پرست . ما شیطان رو خیلی بزرگش کردیم . تمام تعالیم دینی ما ترویج خداپرستی نیست ترویج شیطان پرستیه .  ما خدای الرحم الراحمین رو ازش میترسیم . شیطانی که شاید تنها چند آیه در موردش اومدهرو اونقدر برای خودمون بزرگش کردیم که به جای توجه به خدا دائما به او توجه کردیم . 

      حالا واقعا ما کفر رو انتخاب کردیم یا ایمان رو ؟ شیطان رو انتخاب کردیم یا خدا رو ؟ 

      فکر میکنم هممون حس شیطان و خدا رو به خوبی درک کردیم . حالا میریم سراغ چاقی و لاغری با همون حس و حال . 

      ما چاقی رو انتخاب کردیم یا لاغری رو ؟ 

      ما دائما چاقی رو انتخاب کردیم . چون بزرگش کردیم . چون ازش ترسیدیم . چون دیدیمش . باهاش زندگی نکردیم . چون باهاش مردیم  . چون لعنتش کردیم . چون بیزار شدیم . چون کوهش کردیم . چون ازش ترسیدیم . وای که ما چقدر رابطمون با چاقی خرابه و هر چقدر این فرمولها بیشتره چاقی ما بیشتره . 

      ما به جای زندگی با تناسب دائما با چاقی مردیم . 

      در حالیکه مکان اصلی ما تناسب هست نه چاقی . 

      ما به تناسب عشق می ورزیم . 

      ما با تناسب حال می کنیم . 

      ما از متناسب شدن لذت میبریم . 

      تناسب ما خیلی راحت به دست میاد . 

      تناسب ما رژیم نیست . 

      تناسب ما ورزش نیست . 

      تناسب ما کالری شماری نیست .

      تناسب ما فقط درک هست و درک هست و درک . 

      تا زمانیکه تناسب رو درک میکنیم بهش توجه می کنیم . 

      تا زمانیکه تناسب رو درک می کنیم ازش حرف میزنیم . 

      تا زمانیکه تناسب رو درک می کنیم باهاش زندگی میکنیم . 

      تا زمانیکه تناسب رو درک می کنیم صداش رو در وجودمون میشنویم . 

      تا زمانیکه تناسب رو درک می کنیم مشتاقیم که به دستورالعملهای لذتبخشش عمل کنیم . 

      تا زمانیکه تناسب رو درک می کنیم دلمون میخواد همه چیز کنار بره و فقط ما باشیم و دنیای پر از زیبایی های تناسب . 

      دنیای لذتبخش نشانه های تناسب . 

      دوست دارم بنویسم . دلم میخواهد از تناسب بنویسم . 

      رابعه ی عدویه عارف قرن دوم بود . ازش میپرسن نظرت راجع به شیطان چیه ؟ میگه من اونقدر از خدا پر شدم که دیگه جایی برای شیطان ندارم ‌. 

      این عبارت کاملا صحیح است . مگر میشود خدای با عظمت را دید و شیطان رو هم دید . 

      قطعا جایی که شیطان دیده میشه خدا رو در اون نقطه پیدا نکردیم . پس خدارو باید تغییر داد . ظرف خدارو باید گسترده کرد . باید در ظرفمون خدا رو ببینیم . ولی ما همواره شیطان رو دیدیم . حالا چطور میشه خدارو بزرگ کرد؟ باید بیشتر شناختش . بیشتر ازش صحبت کرد . نشانه هاش رو دید . جستجو کرد . با خدا باید زندگی کرد که خدارو در زندگیمون ببینیم . هرجایی از زندگیمون که راضی هستیم و بر وفق مراد یعنی در اونجا ما خدا رو بزرگ کردیم خوب شناختیمش و باهاش زندگی کردیم . 

      خب در مورد لاغری و چاقی هم دقیقا همینه . ما همواره چاقی رو دیدیم . ما جایی برای تناسب نزاشتیم . تناسبمون ناشناخته است . باید تناسب رو بزرگ کرد . چطور تناسب رو بزرگ کرد ‌. باشناخت بیشتر تناسب . هر چقدر ما بیشتر تناسب رو بشناسیم تناسب در وجودمون بزرگتر میشه . هرچقدر بیشتر در موردش صحبت کنیم بنویسیم یادش بگیریم در امور روزمره ازش استفاده کنیم نشانه هاش رو بشناسیم ببینیمش و باهاش بیشتر زندگی کنیم تناسب ما بزرگتر میشه و بیشتر توجهمون رو جلب می کنه اون وقت به جایی میرسیم که مثل رابعه میگیم ما جایی برای چاقی نداریم چون از تناسب پر شدیم . درست مثل لاغرهایی که از اول متناسبن و تا ابد هم متناسب باقی خواهند بود . البته خیلی از لاغرها هم در معرض چاقی هستند چون ذهنشون داره از فرمولهای چاقی اطرافیان چاق پر میشه اما اون متناسبینی که ذهنشونم درسته و اصلا جایی برای چاقی ندارند . حالا بر میگردیم به سوال اول متن  وقتی از دیدگاه تناسب به سوال پاسخ بدیم میگیم من زندگی رو انتخاب می کنم چون اونقدر از زندگی پرم که مرگی نمیبینم . 

      من تناسب رو انتخاب می کنم چون اونقدر از تناسب پرم که چاقیی نمیبینم . 

      حتی از رابعه پرسیدند نظرت در مورد حضرت محمد چیه گفت من اونقدر از خدا پرم که محمدی نمیبینم . 

      واسه همینه خیلی وقتها ما  استاد رو هم خدا میبینیم . چون وجودمون سرشار از خدایی میشه که حتی خود استاد رو هم نمیبینیم و فقط صحبتهاش رو که ندای الهی وجودشون هست میبینیم و محو خدا میشیم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/03/04 00:30
      مدت عضویت: 1823 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,197 کلمه

      گام ۷۴ ،، سلام وقت بخیر ،،زندگی را انتخاب میکنید یا مرگ را ؟!هر کسی در زندگیش کارهاییو انجام داده که بنظر دیگران سخت بوده ، منم کارهایی کردم که بنظر دیگران خیلی نیاز به اراده و پشتکار داشته ، همه بهم گفتن تو چقدر مصمم هستی تو چقدر قوی عمل میکنی ولی در وجود خودم ،منفی بافم ،به من گوشزد کرده که کار خاصی نکردم ،چیز مهمی نبوده وووو پشتکار داشتن در ورزش و رژیم های متفاوت ،یکی از کارهایی بوده که من به مراتب انجام دادم و همه هم گفتن تو خیلی صبوری ولی در درونم از طرف حامی درونم ، تشویق نشدم ،، هر بار که منفی بافم منو ترسوند از لاغر نشدن ،من سرخورده شدم ،بی اعتمادبنفس شدم ، حالم بد شده ولی باز هم مجدد با روش دیگه ای شروع کردم ،هر چند منفی بافم زخمشو بمن زده ولی من محکمتر و مشتاقتر بودم برای تجربه کردن تناسب اندام ،بخاطر همون اشتیاقم از ۱۰ سالگیم تا الان ،هنوز هم محکم و قوی در راه هدفم موندم ،،، از ۸ سال پیش که ورزشو و رژیمو رها کردم و مطمئن بودم مجدد چاق خواهم شد و در این ۸ سال ریز ریز شاهد چاقتر شدن خودم بودم ،پر از ترس بودم ،پر از حس چاقتر شدن بودم ولی اون شرایطو انکار میکردم ،یجورایی زده بودم بر طبل بی عاری ، میدونستم دارم چاقتر میشم ولی اصلا دلم نمیخواست مجدد برم تو رژیم و ورزش ،بخاطر همین در عرض چند سال به وزن ۹۴ کیلو براحتی و آهسته رسیدم ،،اولین نشانه های چاقتر شدنم ،تنگ شدن شلوارهام ،مانتوهام که هر روز میپوشیدم بود ،توی آینه خودمو نگاه میکردم و حالم بد میشد ،خجالتی شده بودم ،حس سنگینی داشتم ،خودمو تو عکس گرفتن قایم میکردم وووو       استاد   تبریک میگم به دوست قدرتمندتون  که با همتی که داشت ،تونست مرز چاقیو بشکونه و موفق بشه و  طعم شیرین لاغریو بچشه ،، این اتفاقی که در کوهنرودی برای دوستتون افتاد و اون همه خستگی و کلافه بودن در راه و اون نگاه های آدم ها که خیلی اذیت کننده است و منم این تجربه رو نه برای خودم بلکه از دوستم شاهد بودم ، ۱ سال و نیم پیش که با یه گروه ۳۶ نفره  سفر بودیم ،یکی از تفریحات اون شهری که رفته بودیم  ،دیدن مزارع تنباکوی سیگار کوبایی بود ، که اون تور از صبح شروع میشد تا عصر ادامه داشت ،که همراه بود با پیاده روی طولانی و چندین ساعت هم باید با اسب میرفتیم تا به مقصد برسیم ،اولا پیاده روی توی مسافرت هامون که با تور برگذار میشد ،برای دوستم ناراحت کننده بود ،چونکه اضافه وزن زیادی دارن و همیشه از گروه هسفرها ،عقب میفتاد  و خیلی ها با تمسخر غر غر میکردن که باید منتظر ایشون میموندن ،، اون روزی که رفتیم تور تنباکو ، تو سوار شدن اسب هم ایشون به مشکل خوردن و خودشون نمیتونستن سوار اسب بشن و اون لیدری هم که همراه ما بود که مسیرو بهمون کمک کنه و مراقب اسب ها باشه ،نمیتونست براحتی به ایشون کمک کنه و اون روز دوستم  بسختی تونست سوار اسب بشه و کلی کمرش درد گرفته بود و خجالت کشیده بود، حتی لیدر تور گفت که براش یه اسب قویتر بیارن که تحمل وزن ایشونو  داشته باشه و یک روز دیگه هم که باید تا آبشاری ، مجدد با اسب  میرفتیم دوستم نپذیرفت و براش یک گاری با صندلی گرفتن و متوجه میشدم که چقدر حالش بد بود و بهش گفتم ،من مطمئنم تو به زودی وارد دوره مقدماتی خواهی شد ،چونکه اون زمانیکه ما مسافرت بودیم من تازه ۲ ماه بود که وارد دوره مقدماتی شده بودم و ایشون این دوره رو برای خودش باور نداشت که بتونه باهاش لاغر بشه و زمانیکه در انتهای همون سفر که ۳ هفته طول کشیده بود ،متوجه شد من لاغر شدم ، گفت برای تو این روش کار میکنه چونکه تو کلا ۲۵ کیلو اضافه داری ولی من  بالای ۶۰ کیلو اضافه دارم ، نمیتونم  و کاملا ناامید بود ولی بلخره لاغر شدن منو دید  و صحبت هاییکه من تو این ۱۵ ماه باهاش داشتم ، وارد دوره مقدماتی شد ،هر چند مقاومت شدید داشت که نمیتونه لاغر بشه ولی من متوجه شدم داره سایز کم میکنه ،من مرتب بهش میگم که داری لاغر میشی ولی خودش خیلی ناامید بود   و میگفت تو میخوایی بمن انگیزه بدی ،من لاغر نشدم  ولی الان یواش یواش داره به خودش اعتماد میکنه ،دیروز بهم گفت فریده پاهام لاغر شده ،البته بعدش پشیمون شدو گفت  ،نه انگار آینه منو لاغرتر نشون میده ،یعنی حتی الان هم که داره لاغر میشه منفی بافش مدام بهش میگه ،نه تو لاغر نشدی ،، بهش گفتم میدونم یه روزی عکس قبل و بعدتو برای استاد میفرستیم و جزء شگفتی سازان میشی ،،یکی از مشکلاتی که دوستم داشت این بود که صندلی هواپیما  براش کوچیک بود ، حتی قسمت بیزینس هواپیما هم که مینشست ،مجبور بود  برای بستن کمربندش از اگستند استفاده کنه ،یا میز نهار خوری هواپیما روی پاهاش باز نمیشد و خیلی خجالت میکشید ،چند ماه پیش که مجدد  یه سفری با هواپیما داشتیم ،متوجه شد که  نیازی به اگستند کمربند نداره  و هم میزنهارخوری روی پاهاش باز شد و خیلی خوشحال شدیم ،احساس غرور میکرد ،با اینکه هنوزم خیلی اضافه وزن دارن ولی همین موفقیت ها میتونه سوخت ادامه راه باشه ،،، یا هر وقت پارک آبی میرفتیم ،نمیتونست با من از وسایل استفاده کنه یعنی بهش اجازه نمیدادن ،چونکه تویپ ها تا یه حدی تحمل وزن دارن و باز هم ایشون یه گوشه ای مینشست از ما فیلم میگرفت و خیلی خجالت میکشید ،،، خدارو شکر میکنم برای بودن در مسیر سلامتی و حال خوب که اینجا دیگه خبری از رژیم ،ورزش،دارو،عمل و هزاران کاری که قبلا انجام میدادم به امید لاغر شدن ،نیست ،امروز که تو رختکن کلاسم ،در حال تعویض لباسم بودم ،متوجه صحبت های خانم ها و دختر خانم هایی شدم که داشتند در مورد چاقی صحبت میکردن ، یکیشون تو آینه به خودش نگاه میکرد و به بقیه میگفت ،من چقدر چاق شدم آخه چند روز مسافرت بودم ، اون یکی میگفت ،منکه هیچ وقت ازدواج نمیکنم که هیکلم بهم نخوره یعنی همشون نگران چاقتر نشدنشون بودن و جالب بود همشون هم متناسب بودن ، بهم دیگه دلداری میدادن که ،تو که خیلی خوش هیکلی ، بعد طرف میگفت وای نه دارم چاق میشم🙂 این جملات قبلا برای من آشنا بود ولی مدتیه دیگه از این دیالوگ ها با خودم ندارم ،کلی تو دام قنج رفت ،خوشحال شدم از موقعیت عالی خودم ،تازه امروز منشی باشگاه وقتی منو دید که داشتم میرفتم تو اتاق رختکن ،بهم گفت فریده تو لاغرتر شدی ؟ گفتم آره ،این طبیعیه که من لاغر بشم ،همه همکلاسی هام و مربی م میدونه من کارهای ذهنی میکنم ،شخصیت مثبت و توانمند کلاس من هستم که همیشه برای همه تمرینات، حس توانمندی‌ میدم و غر نمیزنم ،امروز مربی م ازم پرسید ،صورتم زیاد جوش میزنه ،آیا میتونم با ذهنم ترمیمش کنم ،گفتم این کوچکترین کاریه که ذهن براحتی برات انجام میده ،گفت ،اااا ،چه خوب ،چطوری؟ چکار کنم ؟ گفتم آموزش ببین ،انتظار داری یه پروسه چند ساله رو که باید روی ذهنت کار کنیو تو ۲ دقیقه بهت توضیح بدم ،،، واقعا با آموزش ذهن،کنترلش ،تغییر باورها ،تمرین و تکرار میتونیم به هر آنچه که باورش کنیم برسیم‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️حبيبه😊
      1400/02/16 04:35
      مدت عضویت: 1873 روز
      امتیاز کاربر: 4916 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,326 کلمه

      سلام و عرض ارادت 

      درود بر استاد عزیز که هربار فایل هاتونو میبینم و گوش جان میدم بهشون فقط تحسینتون میکنم از این درک و نکته بینی عالی که اصلا تو هر موضوعی جایی برای بهانه تراشی ما نذاشتی و و تو همین دوره رایگان انقد نکات عالی و تکمیلی هست که من نمیدونم در دوره ها دیگه چه محتوای هیولایی هست و چقد هم مشتاقشم و انشاالله به زودی برام فراهم میشه و وارد اون سرزمین شگفت انگیز میشم .

      استاد میدونم کم کاری کردم و اوایل که دوره رو شروع کردم بعد هر فایل کامنت میذاشتم و کامنت میخوندم و خیلی شاگرد خوبی بودم اما ادامه ندادم کامنت گذاشتن رو ، ولی فایل ها رو مستمر ادامه دادم و با عشق و با شوق هر روز در بهترین شرایط گوشش میدم که بتونم کامل متوجه بشم و گاهی یک فایل رو در روز چندین بار گوش میدم.

      استاد این عادت رفتاری شما از تعهد و استمرار که ازش گفتید در چند فایل و لایو برای من خیلی تحسین برانگیزه و خودم خیلی تو این مورد ضعف دارم و شما رو گذاشتم الگو خودم دارم انجامش میدم و برای اهدافم تلاش میکنم هر روز قدمی بردارم و مهمترین هدفم امسال تناسب اندام و تندرستی گذاشتم و دیگه واقعا میخام بهش برسم ، واقعا با عشق با شور فراووان 

      از اینکه خدا شما رو سر راهم قرار داد و من رو هدایت کرد به سمت سایت شما و تو اون همزمانی دوره مسیر لاغری من هم شروع شد شکی نیست که خدا من رو به بهترین بهترین بهینه ترین عالی ترین مسیر در دنیا هدایت کرده من با همه وجودم با همه وجودم به این مسیر به این آموزش ها به گفته هاتون ایمان دارم و ایمان دارم این تنها روشی هست که میتونه من رو به تناسب اندام به رویای سالهای زیاد که دلم لاغری خاسته نشده برسونه و فعل شدن رو محقق کنه .

      من انقد به این روش ایمان دارم که اصلا به روش های گذشته که باورهام شده بود از بس شنیده بودم یک درصد هم به اونا ایمان ندارم دیگه،  انقد این مسیر برام شدنیه ، خدا میدونه،  اونا شدنی نیست…

      خوب جالبه که اومده بودم چیز دیگه بنویسم ولی حرف هام خودشون دارن میان …

      استاد میخام ازتون این خصلت متعهد بودن رو یاد بگیرم وقتی گفتید من مهمونی بودم و اومدم خونه تردمیل رفتم و دوباره برگشتم مهمونی، وقتی گفتید عزیزترین فرد زندگیتون به رحمت خدا رفت اما رسالتتون،  کارتون رو روی سایت  متعهدانه انجام دادید ، من به خودم اومدم،  من مهمونی میرفتم همه چی تعطیل میشد ، مسافرت همه چی تعطیل میشد ، همه هدف ها و تعهداتم رو میذاشتم خونه و همیشه میگفتم حالا یه مسافرت اومدیم ، حالا مهمونی اومدیم حالا … و وقتی هم برمیگشتیم دوباره برگشت به روتین قبلی طول میکشید و گاهی یه چیز هایی هم یادم میرفت 

      استاد من ایمان دارم مهمترین نقطه قوت شما همین تعهد و استمراره و این خصلت بسیار عالی و نیکوییه،  عاشق این کلامتونم که در چند فایل میگید در هر شرایطی ادامه بده ، انگیزه از دست میدی ، نتیجه ندیدی، افتادی در سربالایی ، نجوا داری… ادامه بده 

      وقتی انقد متعهدانه ادامه میدیم کائنات راهی نداره جز پاداش دادن و پاداش همون نتیجه هست …

      الهی شکر واقعا ، الهی شکر که علاوه بر تناسب اندام در این دانشگاه مجازی داریم اصول درست زندگی کردن یاد میگیریم .

      استاد من به آموزش ها و مسیر شما ایمان دارم ، ایمان کامل دارم که این مسیر شدنی ترینه،  بهترینه،  درست ترینه اما به خودم ایمان ندارم هنوز ، به من میتونم هنوز دلم قرص نیست ، اما تنها راهم موندن در مسیره و هر روز دارم ادامه میدم ، میگم من باید انجام بدم باید فایل گوش کنم ، من ادامه میدم … حتی چند روز قبل دوستی رو دیدم که فروردین همو دیده بودیم و جایی دیدمش که خیلی سرش شلوغ بود و فرصت صحبت باهم رو نداشتیم زیاد ، تو همون صحبت کوتاه بهم گفت لاغر شدنی ، اون نیروی درونیم خوشحال شد ، خنده اومد رو صورتم ، گفتم ممنون ، اما نجواها اومد که پس کو ؟! هنوز که همون لباس ها رو می پوشی،  هنوز منتظره یهو منو تو سایز ۳۸ ببینه و نمیخواد قبول کنه آب هم میذاری نوش بیاد آروم آروم گرم میشه تا به نقطه جوش میرسه ، و من مدام از تکامل از مسیر شما براش میگم تا منطقی کنم اما باز این نجواها گاهی حالم رو خراب میکنه اما من ادامه میدم من تنها راهم ادامه در این مسیره …

      استاد راهنمایی کنید به یک فایل قوی از دوره برای خودباوری لطفا . سپاسگزارم.

      تا اینکه دو روز پیش که اون دوست بهم فیدبک لاغری داد و نجواها خوشحالیم رو کور کردن ، دیروز در حال رقصیدن بودم که شلوار کشی که همیشه می پوشم و خوب کش هست جذبه و چسبون از کمرم افتاد پایین،  استاد نمیدونم چه طور بگم چه حالی شدم اصلا، اون نیروی خیره درونم مثل نور روشن شد و گفت ببین ببین تو میتونی لاغر بشی ، ببین لاغر شدی و برای چند لحظه اون تونستن رو با همه وجودم حس کردم و همینطور اشک ریختم فقط از خوشحالی بلخره باور کردن اینکه منم میتونم … با اینکه هنوز نجواها میگه اتفاقی بود پس کو ؟ میگه برو جلو آینه ببین عمومی،  اما من جلو آینه هم لاغر شدنم رو میبینم ، درسته خیلی هیوج و بزرگ نیست هنوز ولی قشنگ به چشمم میبینم لاغر تر شدم …

      تا اینکه امروز داشتم این فایل بی نظیر رو میدیم از داستان دو نفری که تعریف کردید و از اون مسیر آبشار که گفتید مثل اهرم رنج در ۵ سال آینده برای من بود که حبیبه اگر مسیر چاقی رو ادامه بدی سرنوشت توام همین میشه چقد آزادی هات گرفته میشه ، من که عاشق طبیعت و طبیعت گردیم چقد رویاها رو باید به گور ببرم و همینطور شما تعریف کردید و من گوله گوله اشکام ریخت پایین و وقتی از تصمیم اون دوست گفتید بازم از ذوقش اشک ریختم و با اینکه تصویرشون رو قبلا دیده بودم ولی وقتی داستان پشت اون عکس رو شنیدم برام خیلی جذاب و تحسین برانگیز تر بود … و خیلی حال خوبی داشتم از دیدن این فایل و خیلی لذت بردم و گفتم حتی شده یک روز باید لاغری و تناسب اندام رو تجربه کنم و بعد بدم دنیای زیبای بعدی و این رو واقعا واقعا با همه وجودم با همه انگیزم میخام که لاغر و متناسب بشم و هر روز اون صحنه ای که همه لباس هامو جمع کردم که بدم بره چون دیگه برام بزرگه و دیگه لازمشون ندارم و اون لباس های دل خواهم و تیپ دلخوام رو بعد سالها میتونم بپوشم و از لذت خرید با آزادی ، انقد سر ذوق و شوق میام و انرژی میگیرم،  هر روز عکس لباس ها و تیپ های دلخوام رو در اندامی که دلم میخاد نگاه میکنم ، و لذت میبرم ، خیلی دوسشون دارم و تجسم اون خرید کردن با آزادی انتخاب رنگ در ستیزی که همه جا براش هر مدل لباس هست انقد هیجان انگیزه که خدا میدونه …

      استاد عاشقتونم ، ارادت دارم ، سپاسگزارم از لحظه لحظه هایی که زمان ارزشمندتون رو میذارید و فایل برامون ضبط میکنید 

       لایو دو روز پیش ، آخ آخ نکن براتون که بزرگترین پاشنه آشیل منو زد نابود کرد چقد براتون دعاکردم و گفتم خدا خیرتون بده ، خدا سلامتی و عمر با عزت بده بهتون،  خدا خودش پاداش این فایل هارو بهتون بده…

      انقد در دوره قبل که من شرکت کرده بودم در مورد سرعت خوردن بهم گفته بودن و باید هر روز نمره میدادم که تونستم کمتر کنم یا نه و از اینکه نمیدونستم چقد خودم رو سرزنش میکردم… چقد دوس دارم دیدگاه و حرف هاتون که ایمان دارم واقعیته و هیچ چیز بیرونی تاثیری نداره و هرچی بیرونیه رو باید قیچی کنم ، چقد دوس دارم گفتید چرا باید بقیه برای تو تصمیم بگیرن چه طور بخوری… استاد چقد روش شما درونیه و چقد این روش بی نظیره ، خدایا فقط چی بگم من ، خدایا شکرت …

      استاد در پناه حق همیشه سلامت و متناسب و ثروتمند باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 969 کلمه

      سلام استاد ودوستان گرامی گام ۷۴ حرف دوستمون که میگه ما برای اینکهوکار ی رو انجام ندیم هزار تا بهانه میاریموچون نمیخوایم انجامش بدیموهم میخوایم لاغر بشیم هم نمیخوایم ی جورایی بازی کردن با خودمون میمونهدوبر عکسراگرهم بخوایم کاری انجام بدیم تحت هر شرایطی انجامش میدیموکارهای خیلی سختم انجام میدیم چون خودمون میخوایم که انجامش بدیموهم از چاقی راضی هستیم هم ناراصی وحالا نمیدونیم چرا وچکار باید بکنیم واین مسئله در تمام جهات زندگی ما تاثیر داره هم راضی هستیم از بی پولیمون هم راضی نیستیم در واقع راضی نیستیم فقط مجبوریم تو این شرایط زندگی کنیم کاری از دستمون برنمیاد نه شغلی داریم نه درامدی که بهش تکیه کنی وامید داشته باشی میبینی فقط درامد همسرته که اونو هزار تا چیز جلوش قرار میگیره از قسط خونه بگیر تا نون شب والا کی دوست داره در این شرایط سخت زندگی کنه در مورد بیماریم همین طور راضی نیستیم که بیماریم فقط بلد نبودیم چکار کنیم تا این بیماری ازمون دور بشه ودیگه دیگه سراعمون نیاد چون این بیماری ویگرانگره منو که نابود کرده انقد که وقتی بیمار میشم دنیا برام تیره وتار میشه وشرایط برام خیلی سخته بزرگترین مانع من بیماری که اول باید از سر راهم بردارم دارم تلاش میکنم ایشالا که حتما موفق میشم به امید خدا وحالا داستان دو دوستی که استاد تعریف کرده من بشخصه خیلی ناراحت شدم برای دوستتون که از دنیا رفت وچون هنوز خوب جا نیافتاده برام که نباید هیچ بخشی از دهنم به کسی بدم ولی فقط ناراحت شدم دیگه فکر نکردم وپیگیرش نشدم وخدا رحمتشون کنه دو دوستی که در یک شرایط وزنی وشایدهم سنی بودند چاقی خیلی مرموزه چون یواش یواش بر ما عالب میشه وما رو تسخیر خودش میکنه دوستیکه ورزشکار م بود ولی اصافه وزن زیادی داشت وقتی ما چاق یمون خیلی زیاد بشه خوب طبعا بیماریها هم بیشتر میشن وما خیلم تلاش میکنیم که اون چاقی برطرف کنیم ولی چون روند چاقی سریع کاری که ما انجام میدیم خیلی کم ونا چیزه ویا بگم اصلا تاثیر نداره ویا خیلی کم تاثیر داره واینجوری باغث دلسرد شدن ما میشه وبیخیال رژیم یا ورژش ویا هر چیز دیگه میشیم وچاقیم بیماری خاموشیه اولش علایم نداره وقتی زیاد میشه یهو علائماش ظاهر میشن پا درد کمر درد نداشتن توان برای راه رفتن وهزار تا درد دیگه وچون چاقی ارام ارام شکل میگیرهدما هم کم کم بهش عادت میکنیم واون سختیها بیشتر میشن ودیگه کاری ازمون برنمیاد وواین دوستمونم همین طور شده نتونسته کاری انجام بده کم کم شغلشم از دست داده وبشدت درگیر افکار چاق شونده وبعدشم رفتار چاق شونده شده وسالها هم درگیر بیماریها شده ومتاسفانه افکار منفی پیروز شدن واین دوستمونو بکام مرگ کشیدنواگر این دوستمون تسلیم نمیشد وتصمیم قاطع میگرفت برای لاغر شدن شاید این اتفاق نمیافتاد ونتونستن خودشون رها کنن بجای زندگی کردن مرگ انتخاب کردن همه ما بالاخره میمیریم اما چگونه مردن خیلی مهمه من حالاها دوست ندارم بمیرم وهنوز ارزو دارم ومیخوام به تک تک اونها برسم وباهاشون زندگی کنم تا حالا که زندگی نکردم فقط روزگار گذروندم اما میخوام اگاهانه زندگی کنم به امید خدا کمک استاد عزیزم ومن بینهایت بینهایت از استادم سپاسگزارم وداستان دوست دوم استاد واین دوستشونم خیلی علاقه به خوردن داشت طوریکه میدونست فلان رستوران در فلان جای تهران کمثلا باقالی پلو با گوشت خوشمزه داره یا فلان شیرینی فروشی کیک خامه ای خوشمزه داره ککجا بستنی خوش مزهو …داره واین دوست تا زمانیکه نرفت به کهپیمای تا اون ابشار زیبا رو ببینه متوجه نشد که چقدر اضافه وزنش موجب ازار واذیتش میشن وقتی رفت وبا مشکلاتش مواجه شد احتمالا همون جا تصمیم گرفته که حتما اقدام کنه وجالب اینجا بوده که دوره هم تهیه کرده ولی فقط فایل گوش داده وتمرین ننوشته مثل اینکه باور نکرده که میشه با ذهنم لاعر شد خلاصه تونست تصمیم شجاعانه بگیره واقدام کنه ودید که تصمیم قاطعانه چه کارها که نمیکنه فردی رو ااز چه وزنی به چه وزنی میرسونه وپدیرفن رنج چاقی واینکه منکه نمیتونم لاعر بشم حالا که همه میمیریم چرا به خودم انقد سختی بدم میتونه فرد رو به کام مرگ بکشونه ومن به دوستتون تبریک میگم بخاطر اینکه تونستن در عرص ۶ ماه اینهمه وزن کم کنن احسنت این قدرته ایمانه این قدرت تصمیمه این قدرت انگیزهست قدرتیکه دورن هر انسانی هست تا بتونه خودشو زندگیشو متحول کنه فقط ی تصمیم قاطع میخواد ی سری کارهارو بادتمام سختیش تصمیم میگیریم وانجامش میدیم چرا برای چاقی اینجوری رفتار نمیکنیم برای اینکه چاقی ارام ارام بر ما علبه کرده ودهنم پدیرفته با وضعیت فعلیش راحتهوواز طرفیم افکار ما برای لاعر شدن اشتباهه فکر میکنیم برای لاعر شدن باید سختی بکشیم ورنج ببریم عرق بریزیم دارو بخوریم باید غذا رو طبق برنامه بخوریم واینو نخوریم اونو نخوریم این افکار انگیزه مارو برای متناسب شدن کمتر میکنه چاقی ی بیماریه ومیشه برطرفش کرد زندگی یا مرگ انتخابش با خودمونه زندگی انتخاب کنه برای زندگی بهتر برای تعییر خودت برای زندگی در شرایط بهتر سعی وتلاش میکنی ویا نه همین مسیری که هستی ادامه میدی تا مرگ‌شما رو تجربه کنه فقط ی انتخابه زندگی یا مرگ تا دیر نشده تا بیماری بیشتر نشده تا مشکلات چاقی بیشتر نشدهدتصمیم قاطع بگیریم وحرکت تو برای لاعر شدن بگیرید وزندگی در شرایط جدید تجربه کنیم چقدر لدت بخشه چقدر دوست داشتنیه وقتی بتونی ی زندگی جدیدیو تجربه کنی چقدر احساس خوبی داره وقتی در سلامتی باشی واقعا همه نعمتهای خدا خوبه وادم باید همشونو داشته باشه ولی سلامتی مهمترین وقتی سلامتی نداری دنیا هم داشته باشی ارزش نداره البته به نظر من وقتی احساست خوبه افکارت تعییر مکرده باشه جسمتم تغییر رده باشه بتونی هر لباسی بپوشی هر تفریحی بری درد نداشته باشی سبو وراحت بلند بشی پله بری بالا واقعا زندگی لدت بخشیه وما هم ایشالا با فایل گوش کردن با تمرین نوشتن له وزن ایده المون میرسیم وادامه میدیم تا زندگی متفاوتی تجربه کنیم به امید اون روزیکه بتونیم زندگی جدیدی رو تجربه کنیم پیش به سوی خوشبختی ارامش احساس خوب وسلامتتتتتتتی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/02/02 19:00
      مدت عضویت: 1595 روز
      امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 684 کلمه

      سلام گام 74مرگ را انتخاب می کنید یا زندگی را.                                       چاقی در ما گرم به گرم شکل میگیره و ذهن ما وقتی آموزش ببینه هر روز تلاش می‌کنه که ما رو بیشتر بیشتر چاق تر کنه چون رفته رفته که سن ما بیشتر میشه تصویر ما از خودمان در ذهن مان چاق تر میشه و ذهن هم کارش اینه مارو به تصویر ذهنی مون شبیه کنه و رفته رفته ما چاق میشیم عادت می‌کنیم به چاقی عادت می‌کنیم ارام آرام از علاقیمان بخاطر چاقی منصرف بشیم و ذهن هم چون عادت کرده به این روند براش آسان شده و دوست نداره تغییر کنه و ما آرام آرام تنها تنهاتر میشیم افسرده تر میشیم اعتماد بنفس مان کم کمتر میشه از خودمان بدمان میاد از همه چی ایراد میگیریم و چون همیشه هم تلاش کردیم لاغر بشیم نشدیم چون مسیر اشتباه رفتیم دیگه میگیم دنیا واسه مردنه من تا کی خودم معن کنم از خوردن تا که رژیم ورزش کنم تاکه نخورم حالا که من این سرنوشتمه میخورم آخرش مردن است این حرفی بود که من خودم بارها بارها بعد از هربار شکست خسته شدن به خودم میگفتم ولی بعد مدتی باز بدم از جسمم میومد دانبال راه حل بهتر بودم و کل زندگیم از زمانی که نظر دیگران برام مهم شد توجه کردن میخواستم دانبال روش ها لاغری بودم و ت دلمم میدونستم تغییر نمیکنم ولی میخاستم تلاشم کنم گفتم آخر به یه جایی میرسم بهتر از هیچ کاری نکردن است.           واقعا ما چرا خیلی راحت با مشکلاتمان کنار میاییم همین چاقی من دیگه پذیرفته بودم و باش کنار اومده بودم چون چاقم نمیتونم عکس بگیرم توجمع نمیتونم تو مجلس عروسی برقصم نمیتونم پیاده روی کوهنوردی کنم و هربارم این کار میکردم قصدم لاغری بوده تا که برم باشگاه بخوام لاغر بشم وقتی باشگاه میرفتم بیشتر غصه می‌خوردم حسرت اندام بقیه رو می‌کشیدم نمیتونم ازدواج کنم چون چاقم خیلی خیلی مشکلات روحی من زیاد کرده بود و عامل تمام بدبختی گرفتاری نشدن هارو چاقی خودم میدونستم اما هیچوقت نتونستم تصمیم قاطع بگیرم  ولی الان یا میمیرم یا لاغر میشم من زندگی به این شکل نمیخام خداوند من آفریده لذت ببرم نه اینجوری با رنج سختی حسرت غصه زندگی کنم چرا چیزی که حق طبیعی من است ندارم چرا بقیه راحت این نعمت ندارن من ندارم چرا من این زندگی که خودم برای خودم ساختم رو پذیرفتم و همیشه در حال حسرت ناراحتی غصه هستم مگه این افرادی لاغر شدن همین مشکل چاقی نداشتن پس چرا باید همچی راحت بپذیرم بگم سرنوشت من است که می‌خوام به خودم بیام جای نوشتن جای گوش دادن جای اینکه استاد قانع کنم من خوب عمل میکنم ولی لاغر نمیشم بیام باخودم رو راست باشم عمل کنم باور کنم که لاغری با ذهن بهترین مسیر لاغر شدن است تا که باید من نقش آدم مظلوم زندگیم بازی کنم که همه بهش ستم کردن بیام خودم کارگردان زندگیم باشم خودم زندگی جدیدم خلق کنم تا که میتونم تو این زندانی که برای خودم ساختم زندگی کنم تاکه هرچی شد بگم سرنوشت من اینه سرنوشت من اینه چاق باشم سرنوشت من اینه بیکار باشم سرنوشت من اینه تنها باشم سرنوشت من اینه حسرت بخورم این که نشد زندگی مرگ که صدشرف داره از این زندگی که من دارم چرا راحت هربرچسپی به خودم میزنم باورش میکنم ولی خودم لایق نعمت ها تناسب اندام ثروت آرامش زیبایی نمبینم چون ذهنم عادت کرده به جمع کردن انگ ها بیشتر به من زدن ذهنم تقصیری نداره خودم اینجوری ذهن آموزش دادم اینم وضعیت الان من است واقعا دیگه تصمیم گرفتم تغییر کنم اونم فقط با عمل کردن دیگه نمیخام فقط نویسنده خوبی باشم نمیخام خودم قربانی ذهنم تقدیرم بدونم واسه حس توجه نمی‌خوام این شرایط رو باید تغییر کنم این حق من است اول که شروع کردم به نوشتن اصلا نمی‌دونستم چی میخام بنویسم همه این حرفها همزمان اومد شایدم ربطی به این گام نداشته باشه ولی من درکم نوشتم از این گام و تصمیم قاطع میگیرم دیگه قربانی نباشم دیگران مقصر ندونم خودم از نو زندگی جدیدی بسازم ،🤩😍😌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/01/26 18:41
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 34516 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,566 کلمه

      هم میخواییم لاعر بشیم هم نمیخواییم 

      اما اگر هر کاری رو بخواهیم انجام بدیم تحت هر شرایطی ما اون رو انجام میدیم

      هم از چاقی ناراضی هستیم هم راضی هستیم .ما باید چیکار کنیم ؟؟(واقعا درسته من هم خیلی وقتها از چاقی بدم میومد و رژیم سخت میگرفتم اما به محض خسته شدن و فشار زیاد دیگه میگفتم آخه تا کی منم دلم خیلی غدا ها رو میخواد و  دیگه نمیتونم نخورم  و   ادمه بدم و فقط نگاه کنم و  واقعا یه حاهایی میگفتم من این رو میخورم میخوام چاق بشمم خوب چاق بشم بیخیال همه چیز و چندین بسته چیپس و پفک رو با هم میخوردم و یا کلی فست فود  میخوردم و یا 

      مثلا زمانی که در هتل با سه وعده ی رایگان غذایی بودم  و یا زمانی که در مهمانی و یا عروسی بودم و یا زمانی که در رستوران بودم و یا در سفر بودم و یا  بر  سفره ی افطاری بودم و یا سفره ی نذری  در ماه محرم بودم .. من تا جایی که میتونستم  میخوردم و بعدش ناراحت میشدم و عداب وجدان داشتم ولی در همون موقع ها بود که بیخیال لاغری میشدم و فقط دلم میخواست بخورم پس منم  مصداق همین حرف ها بودم که هم  میخواستم لاغر بشم  هم نمیخواستم لاغر بشم )
      آدمهای چاق از هم عادتهای چاقی رو یاد میگیرن چون پیش فرضش رو دارن .(منم همین طور بودم و بارها از  اطرافیانم  چاقی رو یاد میگرفتم چون به دنبال یادگیری چاقی بودم کافی بود ببینم اطرافیانم چه غذایی رو با چه دستور جدیدی میدن یا چه دسر جدیدی یا چه آرم کیک و بیسکوییتی و یا چه رستوران جدیدی رو ادرس میدن و یا چه ادویه جدیدی که منم سریع اقدام به خرید و خوردن کنم اما حالا بیخیال تمام این حرفها شدم و هر جا حرف از خوردن بود من شرکت نمیکنم و یا اونجا رو ترک میکنم و یا اینکه شبکه رو عوص میکنم و یا اینکه پیج رو دنبال نمیکنم و به دنبال هیچ دستور  آشپزی نیستم و هیچ رفتار غذایی رو من  نمیخوام تقلید کنم )
      یکی از ویژگی چاقی این هست چون آرام آرام غلبه میکنه نمیدونیم داره  با ما چیکار میکنه و بعد  از  چند وقت میفهمی که تو ورزش نمیکنی  و یا اون کار رو انجام نمیدی و  یا خیلی از کارهایی رو که دوست داری انجام نمیدی چون ارام ارام هست ما متوجه نمیشیم  ولی اگر  یک دفعه در فرد  چاقی به وجود بیاد فرد میره به دنبال درمانش و نمیپذیره و اما خیلی بیماریها هستن در فرد آرام ارام به وجود اومدن و عامل بیرونی نداشتن و فرد متوجه نمیشه مگر  زمانی که کار دیگه خیلی گذشته  باشه (من خودم بعد از ازدواجم چاق شدم و اصلا متوجه نشدم تا زمانی که دیگه میدیدم  نوع لباس پوشیدنم داره فرق میکنه و یا سنگینی جسمم فرق کرده و اما من سریع برای لاعری اقدام کردم و دوباره خودم رو لاعر کردم و هیچ وقت چاقی خودم رو نپدیرفتم و همیشه به دنبال رها شدن از اون بودم حالا از راه غلط بسیار سعی و تلاش،کردم  م و فق میشدم اما نتیجه ماندگار نبود .)
      و در چاقی هم زمانی که وزن  بالا بره  به شدت علاقه به پر خوریهای بی رویه  پیدا میکنی و وزن بالا میره و بیماری و مشکلات به وجود میاد  و داستانی میشه تا فرد با زجر  از دنیا میره (من خودم وقتی ازدواج کردم بی حد میخوردم و همیشه در حال خوردن بودم تفریحم با خوردن بود دورهمیم با خوردن بود  و یا مهمانیم با خوردن بود و یا سفرم با خوردن بود و کلا با مشین هم میرفتم دور بخورم اول باید چیزی انتخاب میکردم که بخورم و علاقه داشتم به خوردن حتی هر هفته به فست فودی میرفتم و پیتزا و ساندویج میخوردم و به شدت پرخوری میکردم و واقعا هم چاق شدم و اما سریع رزین گرفتن و خودم رو لاغر کردم  )

      هر کس از روشهای بیرونی بخواد لاعر بشه موفق نمیشه و یا اگر بشه ماندگار نیست .(من خیلی تلاش کردم و موفق بودم و اما هیچ وقت نتیجه ماندگار نبود چون راهم غلط بود )

      افراد چاقی که هیچ وقت تصمیم قاطع نگرفتن از چاقی رها بشن در رنج قرار میگیرن و چون بارها میگن ما  در نهابت میمیریم پس دیگه چرا تلاش کنم؟  در نهایت بله میمیریم  ولی با چه شرایطی ؟؟این فرد که دوست استاد بود دلش میخواست لاغر بشه  اما هیچ وقت تصمیم قاطع نگرفت که از چاقی رها بشه .

      و اما فرد  چاق دیگری که بازم دوست استاد بود اما  بارها با زور و فشار برای لاغری اقدام کرده  بود و سختی کشیده  بود و از رژیم و ورزش میترسید و دوست نداشت  برای لاغری با ذهن اقدام کنه  و دوباره در زجر و سختی باشه پس اقدام نکرد .تا اینکه در یک  مکان گردشگردی  و تفریحی که ابشار داشت   و کوهنوردی سخت   هم  داشت و پیاده روی داشت و  صخره نوردی داشت این فرد به شدت اذیت شد و به مشکل بر خورد کرد و  واقعا براش سخت بود و از اونجا  این فرد تصمیم  جدی گرفت که  میخوام لاغر بشم و چاقی رو میخوام رها کنم و با دوره های استاد شروع کرد و اون تصمیم شجاعانه کار خودش دو کرد و تصمیم قاطع کار خودش رو کرد .( من هم جز افراد ی بودم که بارها با رنج و سختی برای لاغری اقدام به لاغر شدن کردم و و این اواخر دیگه از رنج و سختی لاغری به خاطر ورزشهای سنگین و رژیم سنگین اذیت شده بودم و تتفر از چاقی داشتم هم داشتم و ترس از چاقتر شدن هم داشتم و هر کاری میکردم واقعا لاعر نمیشدم و دیگه خسته و کلافه بودم تا با این راه اشنا شدم و کلی نتایج عالی گرفتم ی اولین نتیجه اش ارامش و احساس خوب بود و بعد وکاهش سایز و وزن داشتم   خدا رو سپاسگزارم )

      پذیرفتن رنج چاقی که من نمیتونم لاعر بشم ادم رو به کام مرگ میکشونه و حالا چطور بمیری مهم هست و گرنه همه میمیرن .(هیچ وقت نباید چاقی خودمون رو بپدیریم و بگیم من نمیتونم لاعر بشم و بر عکس بگو من نباید چاق باشم من نباید بیمار باشم من نباید افسردگی داشته باشم و همه ی این مشکلات غیر طبیعی هست و  ما ادمها باید در این دنیا بهترینا رو تجربه کنیم چون خدایی داریم بینهایت عالی و بزرگ و خوب و هر چیزی که عالی باشه رو خدا برای ما میخواد مچکرم خدا ی خودم تو برای من یک جسم عالی و متناسب در وزن ۵۹ کیلو و سایز ۳۸ رو میخوایی تو برای من بهترین حالت روحی و جسمی رو میخوای و … من با ایمان و انگیزه تلاش میکنم .)

      قدرت ایمان و انگیزه و تصمیم در هر فردی هست که زندگیش ر و متحول  می کنه و به هر شرایطی که بخواد میتونه برسه مثل دوست استاد و خود استاد .(منم ایمان دارم به خودم که میتونم و اطمینان دارم که میتونم خلق کنم چون تا حالا کلی تونستم با قدرت ذهنم لاعر بشم پس دوباره هم میتونم خدا رو شکر که چنین قدرتی دارم و من با این قدرت و انگیزه و اشتیاق تمام زندگی خودم رو خلق میکنم و یک زندگی زیبا و یک جسم زیبا درست میکنم اینطور که استاد و دوستانش تونستن )
      یه سری کارها رو دوست داریم انجام بدیم اما  انجام نمیدیم چون میگیم سخته و انجام نمیدیم .(منم لیستی از این کارها رو دارم بارها گفتم ادامه تحصیل بدم اما با بچها و همسرم  برام سخت بوده و انجام ندادم  و یا زبان خارجه رو دوست دارم یاد بگیریم اما  گفتم سخته و نمیتونم بخونم وادامه ندادم  …..اما لاعری رو گفتم میشه و همیشه از راه علط بهش رسیدیم  حدود ۱۰ بار من رزیم گرفتم و متناسب شدم و حالا هم دارم از طریق لاعری با دهن اقدام میکنم و به زودی متتاسب میشم )
      و چون چاقی ارام غلیه میکنه و ذهن میپذیره و چون فکر میکنیم لاغری سخته باید زجر بکشیم عرق بریزیم  و دوا بخوریم انگیزه رو کمتر میکنه برای لاغری .(من همیشه کلی لنگیزه داشتم لاعر بشم و با هر سختی بوده خودم رو لاغر کردم و اما وقتی به وزن دلخواهم رسیدیم دیگه انگار انگیزم کمتر شد ودلم میخواست بخورم و    خیلی سریع دوباره چاق میشدم  اما دوباره اقدام می کردم  به لاغری و با زور خودم رو لاعر میکردم ولی واقعا یه جاهایی دیگه خسته میشدم )
      چاقی یک بیماری هست  که میشه اون رو برطرف کر د و یا میشه  چاقی رو   نگه داری و تو رو به کام مرگ بکشونه .

      برای زندگی در شرایط بهتر  باید سعی و تلاش کنید .

      تا دیر نشده تا بیماریها و مشکلات بیشتر نشده این تصمبم قاطع رو بگیرید و برای  متناسب شدن اقدام کنید 

      ومیبینید زندگی در جسم جدید چقدر لذت داره و چقدر خوبه که سبک باشید و ….پس تصمیم قاطع بگیرید و از این دورها شروع کنید و حرکت کنید تا به هدف برسید (واقعا چاقی یک بیماری هست و ما باید با سعی و تلاش ذهنی  خودمون رو بکنیم که  در وضعیت سلامتی کامل جسمی و روحی قرار بگریم و زندگی جدید رو تجربه کنیم .چاقی همه چیز رو از آدم میگیره اعتماد به نفسش رو ارامشش رو  سلامتیش رو و فعالیت و سبکی فرد رو و خوش لباسی رو   کم کم فرد رو تبدیل به یک ادم با کوله باری از مشکلات و بیماریها میکنه  که اونجا هست که واقعا زندگی کردن سخت میشه و چقدر عالی هست اگر فردی نپدیره اون همه سختی و مشکلات رو قدم در چنین مسیری بزاره و یک زندگی رویایی رو تجربه کنه )

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/01/18 11:08
      مدت عضویت: 1808 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 889 کلمه

      سلام 🙂

      این فایل برای من چندین نکته آموزنده داشت که شامل موارد زیر هستند

      ۱-عادتهای چاقی پیشرونده است

      به مرور که از سن چاقی ما میگذره عادتهای چاق کننده ما هم بیشتر میشه یه سری از اونا رو خودمون ایجاد میکنیم (مثلا در مورد من ترکیب کردن یه سری خوراکیها با هم )یه سری رو هم از اطرافیان و دوستان چاقمون یاد میگیریم

      چون همیشه افراد چاق دنبال طعمهای جدیدتر و خوشمزه تر هستن تخصص پیدا میکنن در ترکیب کردن طعمها یا اینکه چی با چی خوشمزه تره چون خوشمزه تر بودن به معنی بیشتر خوردنه😉

      ۲_ عوارض چاقی پیش رونده است

      اوایل که شروع میکنیم به چاق شدن آنچنان درد و مشکلی نداریم فقط احساسمون بد شده یا در لباس پوشیدن اون انتخابهای آزادانه و دلخواه رو نداریم ولی به مرور نگاههای اطرافیان سرزنشها و تحقیرها تذکر برای نخوردن و…اضافه میشه بعد کم کم حرکتهامون کند میشه نفس زدنهامون زیاد میشه و بعد دردهای مفاصل اضافه میشن بعدها بیماریهایی مثل فشار خون و دیابت و کانسرها و….و به مرور فرسودگی و به کام مرگ رفتن

      حتی به قول استاد بعد از مردن هم باید از اینکه افراد زیادی باید جسد سنگین ما رو حمل کنن باید خجالت زده باشیم😑

      ۳_ دوستان و اطرافیان چقدر برما تاثیر گذارن همیشه در موضوعات موفقیت میگن شما مینگین پنج نفری هستین که بیشترین ارتباط رو بااونا دارین

      خوب دوستای افراد چاق معمولا مثل خودشون چاق هستن و همگی پر از عادتهای چاق کننده مثل اینکه تمام لذتها با خوردن تکمیل میشه سفر یعنی خوردن بیرون رفتن یعنی خوردن خرید یعنی خوردن فوتبال دیدن یعنی خوردن سینما رفتن یعنی خوردن و الی ماشالا عادت پرخوری….

      و در ضمن همگی هم فرمولهای چاق کننده در ذهنشون دارن که همدیگه رو تقویت میکنن و حرف و حدیث مشترکشون هم چاقیه

      ۴_ نحوه هدایت خداوند در انسانها متفاوته

      داستان هدایت همین دوست استاد با من و سایر دوستان این سایت متفاوته و هر کدوم به نحوی با این مسیر آشنا شدیم

      ۵_ لاغری با ذهن هیچ محدودیتی نداره و با استفاده از قدرت ذهن لاغر میشیم هیچ کدوم از دردو رنج ها و محدودیتهایی که درسایر روشهای لاغری وجود داره در این روش نیست و به نظر من بزرگترین مزیت این روش همینه که آزادی انتخاب وجود داره 🤩🤩🤗🤗

      ۶_ خریدن دوره و صرف گوش کردن فایلها تاثیری در لاغر شدن ما نداره باید با گوش دادن فایلها و انجام تمرینات و تکرار فایلها کم کم شخصیت ما باید تغییر کنه و ذهنیت یه فرد متناسب رو پیدا کنیم که در هر شرایطی چطور رفتار میکنه و چه افکاری در ذهنش مرور میشه

      ۷_ چاقی چقدر بر ما فشار می اوره از همه جهات از نظر جسمی و از نظر روانی و ما تا به اون مرحله آخر که خستگی از چاقی هست نرسیم تصمیم قاطع نمیگیریم برای تغییر و رهایی از چاقی🤨🤨

      ۸_ ترس از برگشت چاقی و اضافه وزن یه مانع مهم تصمیم گیری برای لاغری میشه

      از خاطراتی که خودمون از سایر روشهای لاغری داریم یا داستانهایی که دوستان و اطرافیان تعریف کردن بارها دیدیم و شنیدیم که هر کسی با کلی رنج و سختی لاغر شده دوباره چاق شده و حتی بیشتر از وزن قبلیش برگشته و خود اون محدودیتها ترس داره برگشت اون وزنی که با اونهمه سختی و نخوردن و عرق ریختن کم شده بود ترس بیشتری داره😶😶🤨🤨

      ۹_چقدر چاقی سرعت حرکت ما رو کم میکنه

      اکثر ادمهای لاغر فرز و چابک هستن ولی اکثر ادمهای چاق کند هستن و با اندگک فعالیتی به نفس نفس زدن می افتن و نیاز به استراحت دارن😑😶

      ۱۰_ چقدر ادمها از همراه شدن با افراد چاق و طی گردن مسیر به کندی متنفرن

      هیچ کس دلش نمیخواد با سرعت ادمهای چاق حرکت کنه که لذت تفریح براش تبدیل به رنج بشه😶😑

      ۱۱_چقدر مصرف در چاقها زیاده

      این دوست استاد هر چی آب بوده رو خورده آخر هم تشنگیش رفع نشده در مورد بقیه خوراکیها و غذاها هم همینطوره اینجاس که استاد میگن صنعت مواد غذایی فقط به خاطر چاقهاس که داره پیشرفت میکنه چون افراد متناسب که مصرف بی رویه ندارن چاقها هستن که هم تنوع بیشتر میخوان و هم مقدار بیشتر😉😑

      ۱۲_ چقدر نگاه ترحم امیز یا تحقیر کننده بقیه به چاقها حس بدی داره

      این مورد رو توضیح نمیدم از بس که هممون ازش خاطرات و حسهای بدی داریم😶😶😶😑😑😑

      ۱۳_ابشار رفتن و تفریح که باید به منظور لذت باشه چقدر رنج اور شده 😶😶😑😑

      👈 و این نتیجه تصمیم شجاعانه است 👌👌👌این تناسب واقعا لذت بخش و تحسین برانگیزه👌👌👌

      و میشه از هر شرایطی به تناسب اندام رسید👌👌👌

      👈اینکه خیلی از ما این تصمیم شجاعانه رو نمیگیریم دلیلش اینه که ذهن نمیخواد تغییر کنه و عادت کرده در همون شرایط بمونه

      از اون طرف افکار ما درباره لاغر شدن هم اشتباهه و همراه با سختی و محدودیت هست و ما هم که از رنج فراری هستیم

      دوستان چاقی یه بیماریه و میشه رفعش کرد👌👌👌

      👈 تصمیم با ما است که زندگی رو انتخاب کنیم یا مرگ ما رو انتخای کنه😏😮

      👈👈 چقدر زندگی در لاغری لدت بخشه بدون درد بودن و درسلامت بودن سبک و فرز بودن و با اعتماد به نفس بودن و آزاد بودن در انتخاب انواع و مقدار غذاها و آزادی در انتخاب نوع جنس و رنگ لباسها

      لذت بردن از اندام خودت در آینه لذت بردن از تفریح و سفر و دور همی ….🤩🤩🤩🤩

      ✍ در لاغری زمان اصلا مهم نیست مهم اینه که حرکت کنی تا به هدف برسی و تا رسیدن به هدف ادامه بدی و ادامه بدی👌👌👌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا رضاخانی
      1400/01/17 08:28
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 29309 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 331 کلمه

      الان نزدیک دوسال است که در این مسیر هستم انقدر ذهن من شلوغ شده بود که تا یکسال اول اصلا نمی فهمیدم چی گوش میدهم اصلا متوجه نمی شدم ذهن من پر از شلوغی ناامیدی نشدن ها بود پر از بی استعدادی
      آموزش من به گونه ای بود که واقعا درکی از مطالبی گفته میشد نداشتم ولی رها نکردم سال دوم با اشتیاق بیشتر گوش دادم و تلاش برای عمل کردن کردم با اینکه فشار روحی روانی زیادی بر من بود احساس کردم راحت تر دارم با مسائل کنار میام یعنی اگه قبل از دوره هرروز حالم خراب بود سال اول شد ماهی ۲۰ رو حال خرابی و سال دوم شد ماهی ۵یا ۶روز حال خرابی و الان که وارد سال سوم شدم خیلی خیلی روزهای حال خرابیم بهتر شده امیدوار شدم افسردگی در من تمام شده شادی درونی من خیلی خیلی بیشتر شده رابطه هام با همسرم از منفی ۱۰۰۰به مثبت ۱۰۰۰رسیده رابطه ای که با جلسه ها مشاور درست نشده بود ومن فقط علت خوب شدن رابطه ام رو برنامه ریزی ذهنم میدونم ذهن من داره متناسب میشه و جالبه که ۲ماهه شبنم های تناسب اندام بهم داده میشه همسرم دوبار بهم گفت جمع تر شدی پهلوات کمتر شده واین برایم ثابت کننده ی در مسیر صحیح بودنم است زمان اهمیتی ندارد مسیر صحیح هدفش مقصد است محتویات ذهنی هر شخصی با شخص دیگر متفاوت است یعنی زمان برنامه ریزی ذهنش متفاوت است من متاسفانه در خانواده ی بزرگ شدم که اصلا محیط آرامی نداشت همش بحث جنگ اعصاب و ۴سال درگیری با سرطان مادر خودمان این ها محتویات ذهن میشود پس الان بعد از ۲سال و چند ماه که در این مسیرم از پیشرفت خودم خیلی راضی هستم و تا زمانی که ذهنم کاملا متناسب شود وبعد جسمم به بهترین شکل متناسب شود ادامه میدهم و حتی بعد از آن هم ادامه میدهم چون من عاشق این مسیر شدم ورهایش نمیکنم🙂😘😍خدایا شکرت که من جزو بندگان خاص تو بودم و چنین مسیری رو بهم نشون دادی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 25 کلمه

        سلام دوست عزیز
        خوشحالم که احساس بهتری دارید و به شما تبریک میگم که با اشتیاق ادامه دادید و نتیجه استمرار داشتن را تجربه می کنید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/01/15 18:10
      مدت عضویت: 1634 روز
      امتیاز کاربر: 590 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 773 کلمه

      سلام به استاد و دوستان هم مسیر 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      اول از همه برای دوستتون که به رحمت خدا رفتند واقعا متاسف شدم روحشون شاد باشه 🍃🍃🍃
      و تبریک میگم به دوست دیگتون که عکسشون رو هر بار توی کلیپ شگفتی سازان میدیدم چقدر تحسینشون میکردم و برام انگیزه بخش بود .تازه متوجه شدم که دوست شماهستن.آفرین به ارادشون 👏👏👏آرزو میکنم همه ما روزی نزدیک تجربه کنیم اینهمه تغییر و…
      چاقی حقیقتا بیماریه خطرناکیه چون جوری مارو عادت میده که اصلا خودمونم متوجهش نمیشیم زمانی بخودمون میایم که کار برامون سخت شده نشونه های زیادی میبینیم اما بیتوجهی میکنیم مثل درد پا کمر قند چربی خون فشار خون و ….باهمه این رنج ها ذهن چون عاشق وضع موجوده و خواهان راحتیه نمیزاره ما جدی وارد عمل شیم و هربار به یه بهونه ای مارو متوقف میکنه .اما کافیه راه درست و پیدا کنی و نوید راحتی و سادگی به ذهن بدی اونوقت ذهن میشه بهترین ابزار برای رسیدن به هدفت. شکر خدا هر مشکلی راه حلش قبل از خودش وجود داره . نشد نداره اما اشتیاق سوزان میخواد و تصمیمی قاطع . لاغری درون ما هست از اول بوده فقط باید دونه دونه موانع و رد کنیم گرم به گرم کم کنیم درست مثل چاقی باید طی بشه این پروسه البته که لاغری سرعتش بیشتره اما بازم صبر میخواد تا تخریب ها متوقف بشه ترمیم صورت بگیره تا لاغری که مال خودمونه رو بتونیم تو جسممون مشاهده کنیم. مسلما همه ماهایی که تو سایت هستیم زندگی رو انتخاب کردیم . من یکی از دغدغه های زندگیم این بود حتی قبل آشنایی با کل قوانین جذب و لاغری و ،که زندگی رو و کامل تجربه کنم تو همه ی ابعاد خوب زندگی کنم باکیفیت زندگی کنم و انقدر سماجت کردم تا همه درا به روم باز شد . اشتیاقم به تغییر بی نهایته و روز بروز دارم بیشتر به اهدافم که تناسب اندام روییایی مهمترینشه نزدیک میشم .
      من توی روش های قبلی هم بدون بهونه و توجیه هر روشی و انتخاب میکردم درست شروع میکردم و انجام میدادم ولی چون راه غلط بوده خودبخود بهم میخورد و دوباره روش بعدی …. یعنی میخوام بگم از اول هم انتخابم زندگی بود و مشتاق لاغری بودم که خدا دستمو گرفت و راه آسون و اصولی رو بهم معرفی کرد .
      دوتا ماجرایی که امروز تعریف کردید فوق العاده تاثیر گزار بود .اولی یجورای هشدار دهنده بود و این چراغ و توذهنمون روشن کرد که تادیر نشده باید فکر خودمون باشیم ،و دومی یه محرک قوی بود که بااشتیاق صدبرابری ادامه بدیم و تا آخر عمر تو مسیر درست بمونیم. عکسای دوستمون و توضیحات شما حجت و برهمه تموم میکنه که باقدرت ذهن میشه شگفتی ها خلق کرد .
      اینکه همگی یروزی ازدنیا میریم پس نباید سخت گرفت و شرایط و پذیرفت باعث میشه که بدون اینکه خودمون متوجه بشیم آروم آروم بادست خودمون ……درسته همگی قراره یروزی این دنیارو ترک کنیم اما زندگی نعمت بسیار ارزشمندیه که یمدتی دراختیار ماست نباید با درد و بیماری و ناراحتی سر بشه همگی برای لذت بردن برای تجربه ی زندگی مادی اجازه ورود به دنیا رو پیدا کردیم. خیلی حیفه که همش بااسترس و درد و عذاب وجدان و ….. بگذره . اصلا آدمی که کل روز فکرش درگیر چاقی و بیماری باشه حال و حوصله ی شناختن خدا و خودش و قشنگ زندگی کردن و نداره .حتی دوکلمه نمیتونه با خدا راز و نیاز کنه حالش همیشه گرفته اس که خودهمین اتفاقای بدتر و جذب زندگیش میکنه . آدمی که متناسبه روحش هم در راحتی و آرامشه سبکباله شادو پرنشاطه .رابطش باخودش عالیه باخدا بیشتر و بهتر میتونه ارتباط بگیره . اعتماد بنفسش بالاست میتونه خیلی راحت پیشرفت کنه اجتماعی تره شرایط بهتری براش پیش میاد درهر زمینه ای …وقتی من میتونم انقدر زیبا و درجه یک زندگی کنم و بجای اینکه کلی وقت بزارم برای دوا درمون و رژیم و فکرو خیال و حسرت و غصه خوردن ،تمام وقتمو بزارم برای تجربه های باحال هیجان انگیز کشف خودم و توانایی هام ….اونوقت لحظه مرگم یه درصدم غصه نمیخورم چون زندگی رو تمام و کمال استفاده کردم و هیچ حسرتی به دلم نمونده . تازه باخیال راحت میرم به سمت خدای خودم .این سبک زندگی لحظه به لحظش سپاسگزاریه .اینجوری هم این دنیا بهشته هم اون دنیا . تو دنیا به قدری تجربه های لذت بخش هست که حدو حساب نداره وقتی بار سنگین اضافه وزن و بزاری زمین تازه فضا باز میشه برای ورود اونهمه اتفاقای جدید و باحال که تادیروز به فکرت هم نمیرسیده … خوبه که فایل ها هرروز بهتر از دیروز باعث میشن درمسیر ثابت قدم تر و مشتاق تر باشیم .💖💖💖😍😍😍😍
      ممنون استاد . پاینده باشید 🌷🌷🌷🌷

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا رضاخانی
      1400/01/12 02:18
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 29309 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 195 کلمه

      من زندگی رو انتخاب کردم از ۱۵سالگی مدام رژیم ورزش قرص لاغری پودر چسب آب کرفس قهوه ی تلخ شروع سیب
      هزار کوفت دیگر
      ولی خوشحالم چون آنقدر مسیرهای اشتباه رو رفتم تا مسیر صحیح رو پیدا کردم من الان نزدیک دوساله در دوره هستم سال اول فقط گوش میدادم و انگار هیچ درکی از مطالب نداشتم سال دوم اندکی تازه متوجه شدم و الان که باز در تکرار مجدد در امتداد مسیر هستم شبنم های جسمی نیز داره ظاهر میشه من در ایناین دوسال تغییرات مثبت زیادی داشتم خداروشاکرم من سیگار مشروب قرص اعصاب رو کنار گذاشتم شادی در من خیلی خیلی بیشتر شده من عاشق همسر خودم و زندگیم شدم من از زندگیم دارم لذت میبرم و دراین مسیر محکم ادامه میدهم چرا که محتویات ذهنی هر شخصی با دیگری فرق داره و نمیتوان مقایسه کرد من خیلی خیلی از پیشرفت هام راضی هستم خدایا شکرت راه صحیح زندگی رو بهم نشون دادی وقتی اطرافیان رو میبینم میگم خدایا شکرت که من بنده ی خاص توبودم و لذت میبرم من تا زمانی نفس دارم ادامه میدهم چون هدف من لاعری است وبه آن میرسم😍چون مسیر صحیح انتهایش نتیجه است مسیر من صحیح است

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین محصلی
      1400/01/09 20:22
      مدت عضویت: 1917 روز
      امتیاز کاربر: 15073 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 172 کلمه

      واقعا هیچ چیزی در زندگی از تغییر کردن ،مهمتر ولذت بخش تر نیست من یادمه برای اولین باری که تصمیم گرفتم در دوره شرکت کنم اسفند 97بود وبیمار بودم وخیلی دودل بودم که چطوری بخوام به همسرم بگم که می خوام در یه دوره شرکت کنم ولاغر بشم ،خیلی باخودم کلنجار رفتم وبالاخره منفی بافم برمن غلبه کرد وجرات عنوان کردنه اینکه می خوام یه دوره اینترنتی شرکت کنم ،ولی همش فرشته درونم بهم هر چند وقت یکبار ندا می داد که بیخال نشو پی گیر باش ومن آخرش بعداز یک عالمه کشمکش درونی تیر ماه سال بعد در دوره شرکت کردم که خدا رو شکر می کنم بخاطر هدایتم به این دوره ی شگفت انگیز ،من رو بادنیایی کاملا متفاوت از اونی که خودم می دیدم ودرک می کردم آشنا کرد ویادگرفتم که تازنده هستم باید برای خوشحالی وسلامتی خودم زندگی کنم وتصمیم قاطع خودم رو گرفتم کع باقی مانده زندگبم رو در سلامتی وتناسب اندام بسر ببرم ولذت ببرم از دیدن اندام متناسب وزیبایی که خدای مهربون بهم هدیه کرده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 624 کلمه

      (شرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر)
      .
      فایل تکرار ۸۶ 
      همه ما در زندگی کارهایی را انجام دادیم که نشدنی به نظر میرسید ولی ما خواستیم وآن را انجام دادیم مانند شب امتحان که درسی را یک شبه خواندیم ونمره قبولی گرفتیم 
      استاد عزیز این مثال کاملا برای من پیش آمد  کلاس سوم راهنمایی بودم که به بیماری رماتیسم قلبی دچار شدم ومجبور شدم ۶ ماه در خانه استراحت کنم از آنجایبکه در مدرسه هدف درس میخواندم قانون مدرسه بسیار سخت بود اگر شاگردی نمره قبولی نمیآورد از مدرسه اخراج بود ودیگر نمیتوانست در آن مدرسه تحصیل کند  هرچه پدرم مدارک پزشکی منو به مدرسه و آموزش پرورش ارایه داد قبول نمیکردند وآخر سر با اصرار پدرم حاضر شدند فرادش ساعت ۱۰ صبح من برم امتحان بدم اگر نمره ۱۲ به لالا میآوردم در دو درس ریاضی وعلوم تجربی میتوانستم در آن مدرسه بمانم واین کاری غیر ممکن بود یادمه مادرم خیلی ناراحت بود ومیگفت مگه میشه این بچه بتونه این دوکتاب را امتحان بده وقبول بشه  من فقط ۲۴ ساعت وقت داشتم وخدا را شاهد میگیرم که پلک روی هم نگذاشتم وهروو کتاب را مطالعه کردم تا برای من یاد آوری شه  ومن فردا پس از امتحان در درس ریاضی ۱۲ گرفتم ودر علوم ۱۱/۷۵ که ۲۵ ٪ به من دادند ودر هردو قبول شدم واقعا الان که فکر میکنم واین مثال شما منو به یاد آن انداخت  فهمیدم من چه کار بزرگی انجام دادم  وچقدر مادر وپدرم را شاد کردم  وخودم هم که شاگرد ساعی در دروس ام بودم توانستم به موفقیت برسم وبرای سال اول دبیرستان باز هم در هدف ثبت نام شوم بله شما درست میگویید هر کسی اگر کاری را بخواهد میتواند انجام دهد به شرط خواستن توانستن است الان دیگر لاغر شدن با یادآوری این خاطره بسیار بسیار در نظرم ساده تر وآسان تر شد 
       من در آن شرایط به خوبی به یاد دارم که اجازه ندادم حرف منفی مادرم وپدرم در ذهن من رسوخ کنه و بهشون گفتم من قبول میشم وشدم  نزاشتم منفی باف بگه سخته تو نمیتونی  فقط ایمان داشتم من میتوانم  وهمین باعث موفقیت من شد 
      اشتیاق باعث فعال شدن قدرت میشود چه جمله زیبایی بود بله چون من اشتیاق داشتم دیپلم ام از هدف باشه تا در دانشکده پزشکی بتوانم شرکت کنم همین اشتیاق به من قدرت داد تا از پس آن امتحان سخت بربیایم 

      در پروسه چاقی ولاغری هم باید به این شکل باشیم  اشتیاق داشته باشیم برای لاغر شدن تا قدرت پیدا کنیم برای انجام تمرینات  وبه منفی باف گوش ندهیم  وبدانیم ما کارهای سختتری را توانستیم انجام بدهیم لاغر شدن که دیگر کاری ندارد بسیار آسان است ولذت بخش 

      باید بدانیم که چاقی یک نوع بیماری است که آرام آرام مانند دیابت انسان را از پای درمیاورد واگر جلوی چاقی را نگیریم مارا در نهایت با انواع بیماریهای وابسته به چاقی به کام مرگ میکشاند 
       چاقی آنقدر آرام پیش میرود که ما متوجه نمیشویم  یهو میبینم پله بالا رفتن برای ما سخت شده یا در سربالایی نفس نفس میزنیم یا کمر درد پیدا کردیم ویا زانو درد داریم یا فشار خون پیدا کردیم ویا دجار دیابت شدیم این نشانه ها به ما یآد آوری میکند که ما داریم از تعادلمون خارج میشیم وبا تنگ شدن لباسهامون متوجه میشیم چاق وچاقتر شدیم این نشانه ها را باید جدی گرفت وبی اهمیت نبود  مانند دوست استاد که این پروسه را طی کرد واهمیتی به خودش نداد چاقی را جدی نگرفت ودر آخر سر به کام مرگ رفت  خدا رحمتشون کنه ولی واقعا حیف که انسان خوردن را به زندگی کردن ترجیح بده واز زیبایی های زندگی چشم بپوشه ولی خوشبختانه دوست دیگر استاد به موقع توانست خود را از چنگال دیو چاقی نجات دهد  وبا انجام کامل دوره لاغری با ذهن توانست به لاغری دست پیدا کند آفرین براین همت وتصمیم قاطع  آفرین براین دوست گرامی که توانستند نمونه بارز خواستن توانستن است را به نمایش بگذارند وآفرین بر دوستان عزیزی که در این دوره تلاش میکنند تا بتوانند جسم جدیدی از خودشان را به جهان هستی نشان دهند ودر آخر آفرین براستاد توانمندم که با توانایی خودشان اولین تجربه خواستن توانستن است را به ما هنرجو ها نشان دادند تا ما الگویی چون ایشان داشته باشیم وراه درست را از غلط بشناسیم 

      با تشکر از استاد عزیز وهمراهان متناسبم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Laleh
        1400/04/14 19:54
        مدت عضویت: 1573 روز
        امتیاز کاربر: 1567 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 426 کلمه

        سلام سهیلا جان

        دوست خوبم، چقدر زیبا به اینکه “خواستن توانستن است” اشاره کردید.  همه ما کارها و فعالیتهایی را در عمرمان انجام داده ایم، که اگر الان به انها فکر کنیم خودمون هم از اینکه از پس انجام دادن انها، بر امده ایم ، درتعجب و شگفت هستیم.💮    

        ما وقتی به موضوع لاغری و تناسب اندام میرسیم، همه دیدگاهمون تغییر میکند ، انگار مثلا فکر میکنیم میخواهیم شاخ غول را بشکنیم.💮

        درصورتيكه لاغر شدن ذهنی مثل نمره اوردن در یک شب میتواند ساده و امکان پذیر باشد، یامیتواند ارام و بی صدا مثل گرفتن ليسانس در 5 سال به طول بیانجامد.💮

        مهم این است که ما که در این مرحله هستیم، زندگی را انتخاب کرده ایم نه مرگ را.  ما فقط و فقط و فقط یک انتخاب داریم ، پس از انتخاب درست و صحیح خودمون، لذت ببریم.💮

        من دیروز برای خودم ،یک شلوارک تو خونه ای خریدم چون تمام شلوارکهایی که داشتم برایم سایزشان بزرگ شده بودو هوا هم خیلی گرم شده است.💮

        من بدون پرو کردن سایز small  را برداشتم.  الان ان را پوشیده ام ، سایزش اندازه ام است.  من از انتخاب خودم در این راه، راضی هستم ، پسرم و همسرم خیلی بیشتر از خودم راضی هستند.💮

        پس چرا تعلل میکنیم ؟🤔

        دوستان خوبم ،خداوند یکتا حامی شما در تمام لحظات زندگى شما است ، استاد هم که شبانه روز ی اماده پاسخ گویی به سوالات شما ، پس تصميم قاطع خود را بگیرید ، اقدام کنید ، در مسیر صبورانه بمانید ، برایتان محقق میشود.💮

        همانطور که دوست خوبم اشاره کردند ،ما همه میتوانیم “به کارهایی که در ابتدا نشدنی به نظرمیرسند ، جامه شدن بپوشانیم.” ما استعداد و قدرت انجام هر کاری را داریم ، لاغری و تناسب اندام دلخواهمان که چیزی نیست.💮

        سهیلا جان ،چقدر خوب و زیبا گفتید که “اشتیاق باعث فعال شدن قدرت میشود” ، حالا بعد از این همه امتحان کردن ورزشها و رژیم های مختلف، ما حاضر نیستیم که مشتاق باشیم؟!؟🤔

        از این راه حل ،اسانتر چه راه دیگری میتوانید پیدا کنید ؟ به خودمون بیاییم ، همانطور که سهیلا جان تذکر دادند “ما اگر جلوی چاقی را نگیریم، در نهایت با انواع بیماریهای وابسته به چاقی به کام مرگ کشانده میشویم.”💮

        یکبار به خودمون بیاییم.  نه به خاطر افرادی که دوستمان دارند نه به خاطر انهایی که دوستمان ندارند، بلکه فقط و فقط و فقط به خاطر “خودمان” تصمیم بگیریم از نظر ذهنی به تناسب برسیم ، با لذت زندگی کنیم و در موقع رفتن از این دنیا در 100 سال اینده ، نه تنها حسرت  نمیخوریم بلکه با لبخند و رضایت این دنیا را بدرود میگوییم.💯

        با تشكر ویژه از استاد خوبمان. 😇

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 18348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 178 کلمه

          سلام لاله جان  

           ممنونم عزیزم  خیلی خوشحالم دوستان خوبی چون شما را دارم   بله درسته واقعا لاغر شدن در برابر کارهای ناممکن که در گذشته انجام دادیم آسان ترین کار دنیاست    فقط باید ایمان داشته باشیم که مسیر درست را طی میکنبم و احساس خوب خود را  حفظ کنیم  البته در شرایط فعلی که واقعا بی برقی و گرما همه را در ایران کلافه کرده   من یعی میکنم این مسعله را به بک فرصت تبدیل کنم   وبیشتر روی فایل ها تمرکز کنم    چون در موقع بی برقی واقعا نمیشود کار خاصی را انجام داد  پیش خودم فکر کردم  پس این هم یک فرصت میتونه باشه بیشتر تمرین کنم    بالاخره به هر صورت  سعی میکنم احساس ام از مسایل روزمره خراب نشه     ولی خدایی لاله جان خیلی سخته با شرایط ایران  خوب باشیم تا احساس ام میخواد بد بشه یاد استاد میافتم که میگفتند   به بیرون کاری نداشته باشین همیشه ی مسعله هست      این هم در دل من بود لاله جان   در ابن بی برقی   😁😁

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار Laleh
            1400/04/15 01:47
            مدت عضویت: 1573 روز
            امتیاز کاربر: 1567 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 8 کلمه

            با تشكر فراوان , شاد و پاينده باشيد.

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1399/11/29 14:49
      مدت عضویت: 1562 روز
      امتیاز کاربر: 7836 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 279 کلمه

      با سلام
      مرگ یا زندگی مساله اینست
      کلیشه بودن این جمله مهم نیست مهم مفهومیه که هرکس از اون میتونه برداشت کنه خدارو شکر میکنم که شجاعت شرکت در این دوره رو داشتم وادامه میدم استاد این دوست شما درواقع بعد از یک سال نتیجه گرفت چون ۶ ماه فقط فایل گوش کردن و۶ ماه بعدی تصمیم قاطع گرفتن برای عمل کردن وتمرین کردن وتغییر کردن هر چند که زمان مهم نیست اما به نظرم حدالقل یک سال نیاز تا تغییرات خیلی مشهود بشه من الان بعد از ۶ ماه تازه دارم تغییرات درظاهرم میبینم اما واقعا به این نتیجه رسیدم دوره تکرار که تموم کردم دوباره شروع میکنم از اول وخیلی بهتر تمریناتو انجام میدم وعملیشون میکنم درزندگیم احساس میکنم اون زمانی که شروع کرده بودم اونقدر داغون وپراز مشغله بودم که به هر چیزی فکر میکردم غیر از تناسب اندام ودراصل این دوره رو برای رسیدن به آرامش ورهایی از مشکلاتم گرفتم اما حالا که از همه استرس ها وتنش هام ومشکلاتم راحت شدم وتغییرات فیزیکی رو هم درجسمم مشاهده کردم به طوری که همسرم واطرافیانم هم اعتراف کردن که جمع وجور شدی تا حدی ایمان آوردم به درستی روش به خدای مهربانم وبه توانایی خودم پس منم تصمیم قاطع میگیرم که از امروز ودقیقا همین الان شروع کنم وبه صورت جدی ترشروع کنم وادامه بدم وتمام موانعمو بردارم مرگ حق ولی قبل مردن خوب زندگی کردن ونهایت لذت بردن هم حق من حق من متناسب بودن حق من سلامتی حق من ثروت وداشتن امکانات خوب حق من شادی ونشاط وحال خوب حق من هر روز پیشرفت کنم وحق من زندگی بهتری داشته باشم پس تا همه اینارو به حد اعلاشو بدست نیارم ومدت طولانی استفادشو نبردم نمیمیرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار angelikia4040
      1399/11/28 18:59
      مدت عضویت: 1564 روز
      امتیاز کاربر: 317 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 207 کلمه

      زندگی خیلی زیباست من هم بعد از ازدواجم چاق شدم به طوریکه هر جا میرفتم توی مجالس و مهمونی ها احساس خجالت و شرمندگی و احساس گناه میکردم انگار من گناهکارم و میگفتم خداوند این جسم رو بمن هدیه کرده و هیچوقت فکر نمی کردم بتونم به تناسب قبل ازدواجم برگردم من چند ماهی هست که خداوند من رو هدایت کرده و در این مسیر هستم بیشتر وقتم رو توی سایت هستم مطالب دوستان رو می خونم فایل گوش میدم و می نویسم از عذاب وجدان راحت شدم در غذا خوردن آرامش دارم خودم رو عاشقانه دوست دارم و هرروز که در آیینه تصویر خودم رو میبینم به خودم قول میدم که متناسب بشم از اینکه جسمم رو مورد اذیت و آزار قرار دادم معذرت خواهی میکنم خودم مسئولیت چاقی خودم رو به عهده میگیرم شاد هستم امیدوار به آینده،لباسهایم گشاد شدن،تغییرات رو در خودم حس میکنم اما عجله ندارم گرم به گرم کم میکنم چون کم کم چاق شدم حسم خوبه ،حالم خوبه همه بمن میگن لاغر شدی چکار میکنی تو که حتی از خونه بیرون نمیری،ورزش نمیکنی و من در ذهنم به قدرتی که در وجودم دارم آفرین میگم و خداوند بزرگ رو شاکرم و برای استادم سلامتی و طول عمر خواستارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادى
      1399/11/20 11:03
      مدت عضویت: 1640 روز
      امتیاز کاربر: 23563 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 583 کلمه

      سلام و درود , استاد عزيز & دوستان گرامى در سرزمين لاغرى با ذهن😊
      روز هشتاد و ششم تكرار ,
      آبشار خيلى زيبايى بود , كه طبيعت زيباى خداوند رو به نمايش مى زاره💙 💙تبريك به دوست عزيز ِتون كه به مسير اصلى زندگى شون برگشتن .
      و همچنين متاسفم براى اون دوست عزيزتون ( روحشون در آرامش الهى ) كه برام يادآور چالش نوار زمان منفى بود , من تمام مسئوليت چاقى خودم را بر عهده مى گيرم و به تعهدى كه در اين مسير داده ام , پايبند هستم . من در اين مسير بايد هشيار و بيدار باشم كه به خداوند جهان هستى💯اعتماد كنم , و تحت تاثير ذهنِ منفى بافم كه سالها مانع از شادى و آرامشم بود ,قرار نگيرم .
      فكر مى كنم , چاقى , بيمارى نيست كه با دارو درمان بشه , بلكه چاقى بيمارى ذهنى ست , در واقع ذهن بايد , از افكار منفى , باورهاى اشتباه ذهنى , نگرانى ها , و … پاكسازى بشه , و سپس آرام آرام ذهن با بدنم , همسو و هماهنگ مى شه , و بدن خود بخود در روند بازسازى و ترميم و تناسب قرار مى گيره . رفتارهايى كه در بعضى افراد متناسب كه مى شناسم , ديده ام , اينه كه اونا انرژى شونو الكى بخاطرِ اينو اون هدر نمى دن , اونا , انرژى شونو اول براى انجام كاراى خودشون صرف مى كنن , و براى ديگران معمولا وقت آزاد ندارن … فرد متناسبى رو مى شناسم كه به راحتى , احساساتشو برام بيان مى كرد و اصلا هم فكر نمى كرد كه آيا من ناراحت شدم يا نه‼️وقتى هم ناراحته , واقعا ناراحته ! وقتى هم شاده , واقعا شاده ! اما من نه ! بيشتر وقتا بر خلاف ميلم عمل مى كردم , و ناراحتى ها و نگرانى هامو در ذهنم انباشته مى كردم , و اين انباشتگى ذهن در بدن من نمايان شد ! حال در دنيايى زندگى مى كنيم كه بايد به خداوند جهان هستى 💯 اعتماد كنيم وگرنه به سمتى مى ريم كه از مسير اصلى زندگيمون به سادگى منحرف مى شيم . همانطور كه من سالها از مسير اصلى م خارج شده بودم و به لطف خداوند مهربان به مسير اصلى زندگيم برگشتم . سالها گذشت و چاقى و اضافه وزنم براى هيچكى اهميتى نداشت , همانطور كه چاقى ديگران هم براى من اهميتى نداشت ! البته سالها دوست داشتم متناسب بشم , خودم تمرين مى كردم تلاش مى كردم تا به تناسب اندام برسم اما نتيجه ى چندانى نداشت ! من در مسيرى داشتم مى رفتم كه پر از اضطراب و نگرانى و ناراحتى بود بخاطرِ مسائلى كه در زندگيم پيش مى اومد , چقدر اجازه دادم به سادگى ديگران به من احساس بد بدن , در حالى كه آگاه نبودم كه بايد احساس خوب رو در خودم ايجاد كنم .
      ❄️ سوْال , شما زندگى را انتخاب مى كنيد يا …⁉️
      ذهن منفى بافم ( شيطان ) مى خواد منو , روز و شب , با افكار منفى و آفت هاى ذهنى در گذشته ى خودم نگه داره تا من شاد و خوشحال نباشم ! چون شادى كليد موّفقيت است . من خوشحال و سپاسگزارم در مسيرى هستم كه زندگى با حال و احساس خوب , با آرامش و شادى , با سلامتى و تندرستى و تناسب اندامى ايده آل رو انتخاب كرده ام و هر روز با استاد عزيزم و دوستان مهربان در اين سرزمين سرسبز ادامه مى دم🚶🏻‍♀️~~~🚶🏻‍♀️~~~🚶🏻‍♀️~~~🌈
      با تشكر فراوان , شاد و پاينده باشيد🥰🎄🎄

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1399/11/08 16:40
      مدت عضویت: 1573 روز
      امتیاز کاربر: 1567 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 174 کلمه

      فایل “شمازندگي را انتخاب میکنید یا مرگ شمارا ؟!”:

      پرورش خصوصیات درونی یکی از اصلی ترین دغدغه های یک فرد در طول زندگی است تا به این وسیله بتواند توانایی لازم برای سهیم شدن در پیشرفت بیشتر را کسب نماید.لاغری با ذهن اسان ترین کار دنیاست.😊

      ما از هرفرصتی میتوانیم براي ابراز عشق به خود استفاده کنیم. در نتيجه میتوانیم به خداوند نیز عشق خودمون را ابراز کنیم و این یکی از عزیزترین و ارزشمندترین لحظات زندگی ما میتواند باشد. لاغری با ذهن اسان ترین کار دنیاست. 😊

      زندگی ما در حال شکل گیری است ، پس چه خوب میشود اگر ما به خودمون خدمت کنيم و تلاشها ی هدفمند خود را برای بهبود شرایط تناسب اندام و لاغری خودمون بگذاریم. ما میتوانیم زندگی خود را انتخاب کنیم نه مرگ تدریجی را؟لاغری با ذهن اسان ترین کار دنیاست. 😊

      ما میتوانیم برای زندگی خودمون فضایی صمیمی ، سرشار از سرور و احترام را فراهم بیاوریم. اگر راجع به مفاهیم ذهنی و مسایل بنیادین زندگی تفکر کنیم.
      لاغری با ذهن اسان ترین کار دنیاست.😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/10/27 22:56
      مدت عضویت: 1744 روز
      امتیاز کاربر: 12388 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 237 کلمه

      روز 86 تکرار:
      شما مرگ را انتخاب میکنید یا زندگی را ؟
      تجربه ی دوستی که زندگی را انتخاب کرده برای من خیلی الهام بخش بود چون ایشون با مستاصل شدن در مسیر راهپیمایی آبشار و اینکه چاقی و اون پرخوری ها یک سد بزرگ شدند برای اینکه تفریح و لذت از طبیعت تبدیل بشه به عذابی که میخوای هرچه زودتر تموم بشه تصمیم گرفتند مسیر را عوض کنند و مدل جدیدی از جسم و سبک زندگی را تجربه کنند .
      چی از این بهتر که لاغری با ذهن اجازه ی لذت بردن از همه جنبه های زندگیت رو به تو هدیه میده . باعث تناسب فکریت میشه که از هر چیزی مهم تره ، سلامتیت تضمین شده است با این روش ، هم لذت غذا خوردن داری و حتی میفهمی که تا قبل از این اصلا طعم غذاها رو نمیفهمیدی و فقط از روی عادت میخوردی و پر خوری میکردی . لذت تجربه ی جسم لاغر را میچشی و این در حالیکه خیلی راحت لاغر شدی .. خیالت راحت هرچی سنت بالاتر بره تو همچنان سلامت هستی. لذت لباس های رنگ شاد با سایز کوچک بهت میده ، لذت دویدن در طبیعت ، لذت ورزش کردن بدون نفس تنگی و……… کلی لذت های دیگه که ارزش داره وقت براشون صرف کنی تا آنها را به دست بیاری .
      من میخوام زندگی همراه با تناسب اندام انتخاب کنم و مطمئن هستم که من در مسیر لاغری ام هستم ..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mojgan
      1399/10/22 15:53
      مدت عضویت: 1884 روز
      امتیاز کاربر: 4706 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 185 کلمه

      با سلام
      تصمیم قاطع، این روزها هزار بار به خودم می گم چه خوب شد که ناامید نشدم چه خوب شد که ادامه دادم این روزا که فقط شش یا هفت کیلو با آرزوم فاصله دارم منی که بیست و چهار سال هفده هجده کیلو وزن روی اعصابم بود از خوردنم خجالت می کشم از هیکلم بدم می یومد همیشه خودم رو متناسب تصور می کردم ولی هر تلاشی که می کردم نمی شد. دوره رو که دیدم بدون تردید شروع کردم ولی نیمه های راه مسیر تکرار ناامید شدم و متاسفانه ولش کردم چند ماه بعد به خودم گفتم می دونم این راه درسته و دوباره شروع کردم و به خودم قول دادم تا آخرش برم و باز به تکرار که رسیدم ناامیدی سراغم اومدم ولی اینبار گوش نکردم هرروز فایلها رو گوش کردم به خوردنم توجه کردم و معجزه اتفاق افتاد دیگران گفتن چقدر خوب شدی دیدم لباسام که تنم نمی رفت اندازم شدن بعد دیدم بعضیاشون گشاد شدن ماه های بعد لباسها به تنم قشنگ شده بودن و حالا خوشحالم که در مسیرم و این مسیر طولانی اما شیرین رو رها نکردم خداروشکر.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/10/14 19:08
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 34516 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 710 کلمه

      چقدر عالی و چقدر خوب هست اگر ما همیشه رویای تغییر کردن و خلق کردن آرزو رو که لاغر شدن هست داشته باشیم .
      تصمیم گرفتیم لاعر بشیم و زندگی جدیدی رو داشته باشیم یا تصمیم گرفتیم چاق بمونیم و هیچ تغییری نکنیم ؟
      منم در یه مقاطعی از زندگیم چاق بودم و همیشه هم از اطرافیانم که چاق بودن داشتم رفتارهای چاقی بیشتری رو کسب میکردم و یکی از آشناهای من که هنوزم باهاش در ارتباطم و چاق هست کلی روی من تاثیر گذار بود و میگفت همیشه چی خوبه چی خوشمزه تر هست با چی قاطی بشه مزه اش عالیه و کجا غداش بهتر هست و یا چه رستورانی خوبه و کلی حرفهای دیگه منم سریع تاثیر میگرفتم و اجرا میکردم .

      چاقی چون آرام آرام بر ما غلبه میکنه نمیدونیم داره در بدن ما چیکار میکنه ؟ و بعدا میفهمیم که چند وقتی هست ورزش نمیکنیم و چند وقتی هست که اون لباسها رو نمیپوشیم و کارها رو نمیکنم و …
      اگر چاقی یه دفعه باشه ما به خودمون میاییم و میریم دنبال درمانش تا حلش کنیم اما بعصی از بیماریها ارام ارام میان و تا زمانی که ما متو جه بشیم دیر میشه و نمیتونیم حلش کنیم و چاقی هم همین طور هست خیلی از افراد دارن به اون یه گرم اضافه کردنها عادت میکنن و خیلی از کارهای گذشته رو انجام نمیدن مثلا ورزش،و کوهنوردی و کم تحرکی و … اما بیشتر علاقه مند میشه به پرخوری و یه سری رفتارها ی زشت غذایی و زمانی ما متو جه میشیم که دچار بیماریهای جسمی و چاقی بسیار زیاد در جسم خودمون میشیم و در نهایت منجر به مرگ زود رس همراه با رنج و سختی میشه .
      چاقها علاقه دارن به رفتارهای اشتباه و پرخورهای بی رویه .
      چاقی هر چقدر به ما فشار بیاره ولی فایده نداره این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم که میخواهییم از چاقی رها بشیم و خلاص بشیم و تا تصمیم نگیریم در سختی و رنج و چاقی شدید میمونیم و در نهایت منجر به مر گ زجر اوری میشه .
      ترس از لاعرشدن به خاطر ژریم سخت و محدودیت و ورزش سنگین و .. همیشه در ما هست که مانع از لاعر شدن ما میشه .
      اما در این روش لاغری با ذهن نه سختی در کار هست نه محدودیتی درکار هست و راحت راحت لاغر میشیم .پس باید ما لاغری رو انتخاب کنیم و برای همیشه از شر چاقی و چربیهای اضافه و اون همه سختی و رنج چاقی رها بشیم و سبک و آزاد باشیم و زندگی جدیدی رو امتحان کنیم اونم از طریق لاغری با ذهن و هیچ کس کمک ما نمیکنه مگر خودمون به فکر خودمون باشیم و این تصمیم رو بگیریم و شجاع باشیم و اقدام کنیم برای لاغری و اصلا ما باید مسولیت چاقی خودمون رو بپدیریم و براش فکری کنیم .
      دیگه چاقی بسه دیگه بیماری بس دیگه رنج و سختی بس … باید تصمیم شجاعانه رو بگیریم و اقدام کنیم و وضعیت خودمون رو تغییر بدیم پس چاقی رو نپذیرید.
      مرگ حق همه هست ولی به چه صورت بمیریم مهم هست با سختی و رنج یا راحتی ؟؟؟
      این قدرت ایمان هست که ما میتونیم از هر شرایطی تغییر کنیم .
      همیشه ما تونستیم یه کارهایی رو انجام بدیم که بقیه نتونستن پس چرا برای لاغری میگیم نمیتونیم ؟؟اینها افکار اشتباه هستن که لاغری سخته و باید ورزش سنگین کنیم و نخوریم و عرق کنیم و .. و همین مانع لاعر شدن ما میشن.
      چاقی یه بیما ری هست که میشه ما رو به کام مرگ بکشونه پس تا فرصت هست تا انگیزه دارین تا مشکلات چاقی و بیماری ها بیشتر نشدن این حرکت جدید خودتون رو برای چاقی انجام بدید و همیشه درلاغری باشین با فکر های جدید با شادی و خوشخالی و سبکی و ازادی و … وواقعا این یه زندگی جدید هست این لاغری پس هر کس با اشتیاق این مراحل اموزشی رو طی کنه مطمعن باش به هدفش میرسه پس حرکت کن تا برسی و برای رسیدن به اندام ایده ال شروع کن و ادامه بده و شاد باشین و مشتاق متناسب شدن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شادى
        1399/11/20 11:38
        مدت عضویت: 1640 روز
        امتیاز کاربر: 23563 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 9 کلمه

        بسيار عااالى , دوست عزيز ,
        موّفق باشيد😍

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار emangholi azade
      1399/10/14 11:26
      مدت عضویت: 1904 روز
      امتیاز کاربر: 1750 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 164 کلمه

      به نام خدا سلام به زندگی
      از خداممنونم که راهنماییم کردتازندگی رو انتخاب کنم وشجاعت حرکت درمسیر لاغری را به من داد.
      من از زمانی که احساس چاق شدن کردم آرزوی لاغری داشتم وهمیشه به دنبال راهی بودم که لاغر بشم واز راههای اشتباه بارها وبارها حرکت کردم وبه نتیجه درستی نمیرسیدم ولی دست از تلاش برای کسب نتیجه برنمیداشتم تاخداوند این راه درست ومسیر عالی را به من نشان داد تا بتوانم با آرامش ودرسلامتی کامل زندگی کنم. الان تغییرات خیلی خوبی درسلامتیم میبینم قبلا شبها نمیتونستم بخوابم وپادرد داشتم و یا موقع خواب کلافه بودم وبا اینکه خیلی خوابم میومد تورخت خواب این پهلو اون پهلو میشدم ساعتها افکار منفی وعذاب وجدان وترس و…خواب رو از چشمهام میگرفت .وبی الان به لطف خدا شبها تاسرمو میزارم زمین راحت میخوابم وآرامش دارم وصبح راحت از خواب بیدار میشم وهرروز صبح خدارو به خاطر اینکه خواب آرومی داشتم شکر میکنم ومیگم خدایا ازت ممنونم که نعمت سلامت جسم وروح به من بخشیدی .
      خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار khandan614
      1399/09/15 00:09
      مدت عضویت: 1742 روز
      امتیاز کاربر: 21230 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 288 کلمه

      سلام خدمت استاد و دوستان متناسب
      (( زندگی یا مرگ شما کدوم را انتخاب میکنید )) خیلی جمله تاثیر گذار و تکان دهنده ایه ، تا قبل از ورود به دوره من با ۲۵ سال چاقی و انواع بیماریهای جسمی و ناامید از زندگی مرگ را انتخاب کرده بودم ، مرگ تدریجی که گرم به گرم ایجاد شده بود با بدنی فرسوده و درد همیشگی چیزی به اسم زندگی را تجربه نمیکردم فقط گذران روزها ، ماه ها و سالها بود که منتظر بودم یه روزی تموم بشه ، با وجودیکه نزدیک ۳ سال با قانون جذب آشنا هستم و سعی میکردم خوب آموزشها را کارکنم که حال خوبی داشته باشم و زندگیمو تغییربدم اما چاقی مانع حال خوش من میشد و تلاش منو برای بهتر شدن زندگی و ثروتمند شدن خنثی میکرد چون نمیتونستم از درون احساس شادی کنم چون چاقی را مانع هر موفقیتی میدیدم ، حالا که چند ماهه به لطف خدای مهربان هدایت شدم به لاغری با قدرت ذهن ، زندگی را انتخاب کردم تو این چن ماه که سایز و وزنم کم شده خیلی احساس سلامتی میکنم دردها و بیماریهام خیلی کم شدن ، انگیزه ام برای زندگی بالا رفته دیگه مانعی به اسم چاقی برای رسیدن به هدف هام وجود نداره ، شادی درونیم خیلی زیاد شده ، الان هر کی منو میبینه میگه چقدر لاغر شدی ، من هر روز دارم سرحالتر و شادابتر میشم ، تصمیم قاطع گرفتم که دست از هدفم بر ندارم و این راهو را با عشق ادامه میدم ، من و هر کسی که با این روش لاغر بشه جزء رستگارانه ، چون طعم زندگی واقعی را میچشه و زندگی را در سطح عالی انتخاب میکنه ، خدایا شکرت که منو جزء رستگاران قرار دادی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شادى
        1399/11/21 04:50
        مدت عضویت: 1640 روز
        امتیاز کاربر: 23563 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 8 کلمه

        دوست عزيز , بسيار عااالى , موّفق باشيد😍

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Hedieh
      1399/09/08 02:33
      مدت عضویت: 1897 روز
      امتیاز کاربر: 2260 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 119 کلمه

      سلام استاد عزیز تقریبان ۷/۸ روز بود که از دوره دور شده بودم اشتیاقم کم شده بود و دوس داشتم باز سعی کنم متعهد بشم الان که این فایل گوش دادم اولش ترسیدم بعد انگار به طرز عجیبی علاقم به دوره و لاغری ۱۰۰۰۰ برابر شد واقن فایل عجیبی بود 😂
      من همیشه دوس دارم اگه در اینده پیر هم شدم یه پیر سرحال باشم با بدنی متانسب و من متعهد میشم خودمو اول به هدفم برسونم دوم به اطرافیانم که از چاقی رنج میبرن کمک کنم و با این دوره اشنا شون کنم و میخوام عزممو جذب کنم واس سلامتی خودم و اطرافیانم این مسیر با علاقه طی کنم و به هدفم برسم
      استاد شما راه نجات مایید❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghazalgolipur
      1399/09/06 20:12
      مدت عضویت: 1636 روز
      امتیاز کاربر: 3496 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 336 کلمه

      خوشحالم و خدارو شکر میکنم که داستان رندگی من هم شببه به فرد دوم شد، و من زندگی رو انتخاب کردم ، و در مسیر صحیح هدایت شدم و تسلیم مرگ نشدم ،
      من هم قبل از ثبت نام خیلی خیلی مشکلات داشتم و هشتاد درصد مشکلاتم روحی روانی بود بار چاقی روی روان من خیلی بیشتر تاثیر گذاشته بود جوری که دست به هرکاری میزدم برای لاغر شدن رندگی سخت بود بشدت هروز غم و غصه و منم بارها اقدام کردن به نتیجه نرسیدم و زمانی که اخرین رژیمم رو رها کردم خسته از چاقی خسته از شکست درمانده بودم و مرگ رو میخواستم برای پایان دادن به این شرایطم و روازنه به خدا میگفتم خدایا مرگمو برسون من دیگه نه خولسته ای ازت ندارم نه چیزی من خستمو مرگ میخوام که در همون روز ها بود با سایت آشنا شدم ! و به لطف خدا تونستم شروع کنم و الان من هم نزدیک ۶ ماه اگر اشتباه نکنم میگذره از ثبت نامم خیلی تغییرات خوبی داشتم هم روحی و روانی هم جسمم به لطف خدا تغییراتم عالی بوده هرکی منو میببنه تعجب میکنه و انشالله منتظرم که به لطف خدا برسم دقیقا به همون تناسب اندام دلخواهم و اون موقع عکس خودم رو به عنوان یک شگفتی ساز جدید میفرستم☺️
      از تمام مشکلات فکری که من رو آزار میداد رها شدم از کلی چربی اضافه رها شدم از باور های غلط رها شدم به خدا نزدیک شدم به خواسته هام نزدیک شدم ، زیبا تر شدم و هرچی بگمم کم گفتم و خدارو بینهایت بینهایت سپاس گذارم که من رو توی همچین مسیری قرار داد و استاد همیشه همراه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribab313
      1399/09/06 19:01
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 3043 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 18 کلمه

      چقدر دیدن این فایل حالمو خوب کرد تبریک میگم ب ایشون بابت اندام جدید ورسیدن ب خاسنه شون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1399/08/13 08:26
      مدت عضویت: 1731 روز
      امتیاز کاربر: 13184 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 175 کلمه

      به نام خدا
      سلام به همه ی دوستان و استاد گرامی
      من ۸ماهه که در این دوره شرکت کردم هر روز از خداوند سپاسگزاری میکنم که مرا به این مسیر درست و عالی راهنمایی کرد
      مسیری که پراز عشق ،امید ‌،شور و نشاط ،احساس خوب ،هستش 🙏🏻🙏🏻
      چقدر از این فایل لذت بردم به دوست عزیز تبریک میکم که توانسته اند تصمیم قاطع بگیرن و در این مسیر زیبا باشن 🙏🏻ان شاالله که همه ی دوستانی که در این مسیر در حرکت هستن به نتیجه ی دلخواهشون برسن و همیشه در این مسیر زیبا باقی بمونن
      ان شاالله که همه بتونیم تصمیم قاطع بگیریم و بتونیم در این جاده پیروز و موفق خارج شیم
      با شنیدن این فایل انگیزه و اشتیاقم بیشتر شد و دوست دارم زندگی کنم یک زندکی سرشار از سلامتی ،عشق ،تناسب،ثروت ،احساس خوب ،………..

      خدایا سپاسگزارم که در این مسیر در حرکت هستم و راه درست رو بهم نشون دادی
      🙏🏻🙏🏻🙏🏻مطمینم که به اون ایده الی که دوست دارم میرسم من هر روز با این حال خوبم گرم به گرم از وزنم کم میشه
      😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملیحه محمدی
      1399/08/12 15:38
      مدت عضویت: 1891 روز
      امتیاز کاربر: 209 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 43 کلمه

      درود بر شما بسیار فایل تاثیر گذاری بود وقتی که داشت بسیار منو تحت تاثیر قرار میداد منفی باف سرعتشو زیاد کرده بود دلایل دیگه رو ارزیابی میکرد ولی من گفتم ساکت شو از شما ممنونم برای عکسها خیلی ایده جالبی بود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1399/07/21 19:52
      مدت عضویت: 1550 روز
      امتیاز کاربر: 7610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 336 کلمه

      سلام به استاد گرامی و دوستان متناسبم….
      استاد من شش هفته ست که تصمیم قاطع خودم رو گرفتم. دارم از دوره های رایگان استفاده میکنم .و بزودی به لطف خدا بعد تهیه هزینه دوره رو هم خریداری میکنم.‌استاد حرفای شما رو باید با طلا نوشت و قاب گرفت.‌تا کی این همه عذاب و ناراحتی.‌تا کی سنگینی .تا کی بیماری. من چند وقتیه که زانوی پام‌ تو یه حرکت ساده ورزشی آسیب دیده. درسته حادثه برای همه پیش میاد و نمیخوام حرف بقیه رو باور کنم که میگن بخاطر وزن بالات برات پیش اومده ولی میدونم اگه لاغر نشم و دیوانه وار به چاقی مثل دوست شما ادامه بدم حتما تو سن بالا دچار این زانو‌ درد میشدم. کمر درد.‌تنگی نفس.‌سخت بلند شدن و نشستن.نپوشیدن لباسای قشنگ….داغ دلم تازه شد. استاد چند وقت پیش از آشنایی با شما وقتی کمد مانتوهای رنگارنگم واسم تنگ شده بود رفتم مانتو بگیرم. چشتون روز بد نبینه.‌واسه من‌ گونی میاورد میگفت سایز شما اینا مونده.‌خجالت از یه طرف عذاب وجدان و ناراحتی داشت منو خفه میکرد و‌بعد گله شکایتیکه همون روز به خدا کردم منو به یایت شما هدایت کرد.به مسیر زیبای لاغری. قسم میخورم به این اشتیاقی که دارم و به این خونی که در رگهای من میجوشه تا زنده‌هستم در این مسیر میمونم و ادامه میدم.‌میدونم بزوذی به تناسب اندام خواهم رسید.شاید اوایل کنار همه دلالیل م برای لاغری دید مردم‌هم بود که مثلا فلانی و فلانی ببینن من چطور زیبا شدم ولی الان هر روز کهبا شما ایستگاه به ایستگاه مسیر اشتباه رفته رو برمیگردم تو ذهنم فقط به خودم فکر میکنم و اهمیت میدم.‌اینکه زیبا بسم سبک بشم،بیماری سراغم نیاد،مادر قوی و‌توانمندی برای پسرم بشم و اونو سالم به جامعه تحویل بدم.‌سالم جسمی و ذهنی. وای که کاش والدین ما هم ذهن سالمی داشتن و ما در ناخودآگاهمون ذهن سالم میداشتیم.‌استاد ممنونمکه هستین.‌خدایا شکرت که منو با عزیزانم آشنا کردی.‌مطم،نم شگفتی ساز بعدی شما منم.مثل همین برادر گرامی عکس های شگفتی مو براتون میفرستم تا بهم افتخار کنین و به خودتون ببالین‌ که سرآمد همه استادهای دنیا هستین…..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سمیرا
      1399/07/08 14:36
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 7434 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 99 کلمه

      اری به درستی که تصمیم قاطع گرفتن در هر کاری خیلی مهمه و مارو به هدفمون میرسونه .خدارو شکر میکنم که در این مسیر زیبا قرار گرفتم و از استاد ممنونم که تصمیم به همچین کار بزرگی کردن .من همیشه فکر میکردم برای چاقی هیچ راهی وجود نداره ولی الان میبینم که چقدر عالی دوستان نتیجه عالی کسب کردند و خیلی دوست دارم که منم عکس خودمو توی گروه شگفتی سازان بزارم.هیچ حسی بهتر از تناسب اندام نیست.خدایاااااا شکرت به خاطر این پیشرفت .تبریک میگم به اقا امیر خیلی عالی مسیر زندگیتون رو تغییر دادین .مسیر جدید مبارکتون باشه..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/06/29 18:04
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 34516 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 192 کلمه

      سلام
      چقدر تصمیم درست گر فتن عالی هست
      من هم تصمیم گرفتم لاغر بشم
      و هر روز برای رسیدن به تصمیم ام فایلها رو گوش میدهم و تکرار و تکرار میکنم و تمرین ها رو هر روز انجام میدهم و سعی میکنم عمل کنم به تمام آموزشهایی که دیدم و مطمعنم هر کس در این مسیر باشه به هدفش میرسه حالا زمان رسیدن هر کس بستگی به خود آن شخص داره که چقدر زمان میذاره چقدر عمل میکنه چقدر متعهد هست و چقدر باور میکنه

      من به شخصه دارم تمام تلاشم رو میکنم که به هدفم برسم

      ولی با این فایل انگیزه و تلاشم بیشتر شدن برای رسیدن به لاغری و تناسب اندام
      اینکه یک جسم سالم و متناسب داشته باشیم حق همه هست حق مسلم هر فردی هست ولی با افکار و نگاه و راه غلط خودمون رو از این نعمت و خیلی نعمت دیگه محروم میکنیم

      پس زندگی رویایی همراه با تناسب اندام رویایی و حال خوب و سلامتی و ثروت و سعادت و خوشبختی و هم در دنیا و هم در آخرت برای همه آرزومندم❤❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس مرادی
      1399/05/27 12:01
      مدت عضویت: 1888 روز
      امتیاز کاربر: 7486 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 481 کلمه

      سلام و عرض ادب .
      من بدنبال گوش کردن این فایل ارزشمند استاد که یکی از دوستان عزیزشان به خاطر چاقی و عوارض آن جونشون رو از دست داده بودندبعداز یکسال شرکت در دوره ،تکان شدیدی خوردم وبه خودم گفتم ،به خودت بیا و اینقدر عذر و بهانه در مسیر رسیدن به هدفت برای خودت نیار ،البته من خدا را شکر در این مدت شرکتم در دوره، تغییرات بسیار رضایت بخش روحی و فکری گرفته ام ودر مسیر هم، با اشتیاق دارم پیش میرم،وازلحاظ جسمی دو سه سایز کم کرده ام .ولی من همیشه خودم را چاق اورژانسی نمی دیدم ویه جورهایی با اضافه وزنم در ناخودآگاهم راحت بودم ولی خودآگاه سختی ها و فشار اون رو همیشه داشته ام .من قبل از دوره هفتادوپنج کیلو بودم ووزن متناسب من پنجاه و هفت کیلو هست ودراین میان به این باور نگهبان منفی در خودم پی بردم که افرادی که از وزن من بیشتر دارن و حتی افرادی که صدوبیست یا سی والی آخر دارند ودر دوره می دیدم که چقدر سریع مثل همان دوستتان که درشش ماه وزن بسیار بالایی کم کرده بودند، در ذهن ونجوای منفی همیشه به این جور افراد می گفتم کم شدن وزن توی این افراد با این سرعت عادی هست ولی برای وزنهای پایین تر مثل وزن ما سختتر هست ودیدم دلیلی که باور نگهبان من بود، این بود که اضافه وزنهای نزدیکتر به وزن نرمال هر آدم سختتر آب میشود و این هم به این خاطر این هست که همیشه هرجا باشگاه، وهرجاورزش میرفتم برای لاغر شدن، می گفتندچربیهای قدیمی خیلی سفت تر هستند وخیلی باسختی آب میشوند ومن همیشه و حتی این اواخر با این همه آموزش که می دیدم ،بازاین فکر دارم که حتما باید در هر حالتی مقدار غذایم کمتر شود تا بیشتر بتوانم این چربی ها رو از خودم دور کنم ،ونشستم وبرای خودم چربی های یک گوسفند رو مثال زدم که مگر ما چربی ودنبه ی یک گوسفند متوسط ویک گوسفند چاق که میخریم وبرش میدهم ومیپزیم باهم ،بافتشان فرق میکند ویکی دور میپزد ویکی زود به خاطر سفتی ونرمیشان،و آیا وقتی چربی یک جای بدن با جای دیگرشمیبینیم رنگ وظاهرش باهم فرق دارد ؟ نه ،همه یک کیفیت دارند .ولی در ذهن من به خاطر گفته هایی که شنیده بودم این تصویر و کلیپ بود که قسمتهای سطحی در یک فرد چاقتر ،آبکی تر وضعیفتر هست و زودتر آب میشود ولی چربی من که اضافه وزنم زیر هشتاد یا زیر صد هستم پرتر ،سفت تر، ومحکم تر هست و زمان چند برابر آنها یعنی فوق العاده چاقها،میبرد تا متناسب بشوم ومیگفتم من حالا حالا ها باید صبر کنم تا این چربی های خیلی سفت شده، به مرور زمان نرم شود و حذف شود و حالا میبینم با این تصورات اشتباهم دوتا حلب روغن چهارکیلویی سمت راستم و دوتا سمت چپم ،با این فکر اشتباه داشته ام با این همه سختی و رنج و مشقت حمل میکرده ام.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Faezeh.senobari.59
      1399/05/19 13:16
      مدت عضویت: 1703 روز
      امتیاز کاربر: 505 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 49 کلمه

      سلام استاد عزیز.ودوستان همراهم.
      چند روزیی گوشی ام خراب شده بود ودسترسی نداشتم به فایلها انگار یک.چیزیی تو وجودم کم بود.
      چقدر عالیه تصمیم گرفتن وحرکت کردن وبه نتیجه رسیدن.قطعا این مسیری است که به نتیجه میرسیم اگه استمرار داشته باشیم وتکرار کنیم وبه آن چیزی که یاد میگیریم عمل کنیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18100 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 144 کلمه

      واقعا آدم تا به یک مشکلی بر نخوره همت نمی کنه برای انجام کاری !
      این دوست شما هم ماشالله از اون اومدن آبشار تصمیم گرفت یه کاری انجام بده آفرین و چه قدر خوب متناسب شدن تبریک می گم به ایشون و شما هر دو !
      من هم خیلی خوشحالم که در مسیر قرار دارم و دیگه الان یک سال هست که مسیری تغییر کرده و راضیم از خودم و انتخاباتم !
      علاوه بر لاغری درس زندگی اموزشهای خوب برای زندگی بهتر و دارم می بینم و خدا رو شکر می کنم همواره روی احساسم کار می کنم و سعی می کنم که همیشه حالم خوب باشه انتخاب می کنم هر روز حال خوب و اگه هم شیطونه بخواد حالم و بد کنه سعی می کنم نزارم حالم و بد کنه !
      و خدایا ممنونم که مرا به این مسیر همیشگی هدایت کردی خوشحالم و سپاسگزار !

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طوبی حاج احمدی
      1399/03/05 01:24
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 3444 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 182 کلمه

      سلام وقت بخیر
      وای خدای من منو ببخش ک چقدر ابروی تورا بردم
      چقدر در باره خودم ودیگران اشتباه کردم وابروی تو را بردم از زمین وزمان ناراحت بودم وهمیشه گله وشکایت کردم چقدر ابروی خدا را بردم
      از خودم شکایت میکردم ولی نمیدونستم ای دل غافل ابروی خداوند را میبرم خدایا ببخش وکمک کن ک تغییر کنم وکمتر ابروی تو راببرم
      خدایا کمکم کن ک ب جز زیبایی نبینم
      خدایا کمکم کن ک ابروی تورا نبرم
      چگونه باید ابروی خدا را نبرد،؟؟؟
      سعی میکنم چشمانم را گنترل کنم چیزهای خوب راببینم قضاوت نکنم در مورد کسی
      خدایا شکرت ک ابروی ما را نمیبری وهمیشه ابروی بنده هاتو حفظ میکنی
      خدایا کمکمان کن ماهم از تو الگو برداری کنیم وبنونیم همانجوری ک تو ابروی مارا حفط میکنی ما هم ابروی تو را حفط کنیم
      حداجونم شکرت ک ب جز زیبایی نیافریدی
      استاد عزیز خدا حفاظت باشه وهمیشه ذهنت پر باشه از درسهای خوب وزیبا برای شاگردانت
      استاد سپاسگذارم
      خدا جونم از این ب بعد ابروداری میکنم
      خدا جونم سپاسگذارم مرا ب سمت این راه زیبا هدایت کردی خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/02/30 00:05
      مدت عضویت: 1823 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 421 کلمه

      روز ۸۶تکرار
      سلام وقت بخیر
      خدارو شکر که تو مسیر سلامتی وتناسب قرار گرفتم
      احساس بسیار خوبی دارم با اینکه آخرای دوره هستم ولی دوره پاکسازی و دوره سوم هم هنوز مونده وخدا میدونه چقدر آگاهی های بیشتری بدست خواهم آورد و اون آگاهی ها چه ها کند 😃
      ۲روزه یه خانمی تو اینستاگرام بهم پیام میده البته فالورهای استاد هستن ومرتب از دوره میپرسه که دوره چطوره ؟ ایا شما نتیجه گرفتید ومیخواد مطمئن بشه ومنم تا اونجاییکه تونستم کمکش میکنم ،ایشون حتی نمیتونست وارد سایت بشه وفایلارو پیدا کنه وخدارو شکر الان تونسته وارد بشه وخیلی اضطراب داره ومرتب میگه من ارداه ندارم ،به هیچ روشی اعتماد ندارم ووووووو منم واسش چندتا ویس فرستادم وتوضیحاتیو بهش گفتم وایشون میگفتن من نمیتونم دوره هارو بخرم آیا کسی بوده که با فایلای رایگان لاغر شده باشه و یه عالمه سئوال واسش پیش اومده بود ،من بهش پیشنهاد دادم یه مدت طولانی روی تمام فایلا ومقالات ودوره های سایت کار کنن و در انتها هدایت میشه به دوره های پولی
      دوست داشتم فریاد بزنم وبگم بخدا درست اومدی ،بمون ،تو خیلی خوشبختی که با این دوره آشنا شدی ،بخدا من هیچ مشوقی نداشتم برای هیچ کدوم از کارهاییکه انجام دادم ،واسه این دوره هم همینطور،الانم کسی نمیدونه دارم چکار میکنم ،هیچ کس بهم انگیزه نمیده ،کسی واسم این سایتو تعریف نکرد،من زمانی وارد سایت شدم که ایران نتش قطع شد؛بال بال زدم تا نت باز شد ؛وتونستم فایلارو گوش بدم ،سرتاپا شور وهیجان بودم،خودم بودم وخودم ،میترسیدم به اطرافیانم بگم مبادا مسخره م کنن ،اونا هر وقت من هندزفری تو گوشمه میگن فریده بازم داره یه کارایی میکنه
      دوست دارم هر کسی نیاز داره وتو فرکانسش هست بیاد اینجا
      اینجا نیاز به اراده نداره نیاز به عشق داره به تکرار وهمکاری داره
      این خانم مرتب میگفت من اراده ندارم بهش گفتم اراده نمیخواد عشق به خودت و راهت میخواد بلند شو وشروع کن

      خیلی از خودم راضی م
      خیلی از خدای خودم راضی م
      خیلی از استاد عطار روشن راضی م
      خوشحالم که ۳سال پیش انتخاب کردم که یه شخص وآدم دیگه ای باشم ووارد دوره های کنترل ذهن شدم ،خوشحالم که الان اینجام؛خوشحالم که لایق شنیدن وخوندن ونوشتن در این سایت هستم ،خوشحالم که اینهمه آگاهی های ناب وارد گوش و ذهن وجانم میشه ،خوشحالم که من یه ادم دیگه ای شدم،خوشحالم که به کمک خدا و دستان قویش مسیر زندگیم تغییر کرد،خوشحالم که دارم لاغر ومتناسب میشم،خوشحالم که عزت نفس واعتماد بنفسم داره عالی میشه ،خوشحالم که انتخاب کردم زندگی متفاوتی برای خودم بسازم
      خوشحالم که تو مسیر راحت وشاد وآسون ولذت بخشی هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار عشق
        1399/03/01 13:44
        مدت عضویت: 1916 روز
        امتیاز کاربر: 4677 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 8 کلمه

        چقد حالم خوب شد با خوندن این دیدگاه😍

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار faridehhasani5455
          1399/03/02 00:50
          مدت عضویت: 1823 روز
          امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 6 کلمه

          خوشحالم از خوب بودن حال دوستانم😍

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار سمیرا
        1399/07/07 14:51
        مدت عضویت: 1916 روز
        امتیاز کاربر: 7434 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 17 کلمه

        نوشتتون پراز احساس خوب بود که انتقال داد به من .ممنون از این همه انرژی و شور

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghandian5
      1398/12/01 10:20
      مدت عضویت: 1753 روز
      امتیاز کاربر: 3813 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 135 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان ما ژنتیکی دچار فشار خون هستیم من بخاطر فشار بالا دکتر بهم گفت که باید وزنتو بیاری پایین البته آزمایش که دادم چربیم مرز بود چند بار که رفتم پیش دکتر وزنم زیاد تغییر نکرد تا اینکه با این سایت آشنا شدم آخرین باری که برای چکاب رفتم دکتر گفت اگه نمی تونی وزنتو پایین بیاری یه آمپول زیر پوستی برات بنویسم وزنتو میاره، پایین که قبول نکردم گفتم خودم میخوام سعی کنم وزنمو بیارم پایین . ازم قول گرفت دفعه بعد با اوضاع بهتری برم سراغش . من مطمئنم و ایمان دارم که بدون عجله کردن و آرام آرام وزنم کم میشه . با اینکه نزدیک عید هستیم اصلا عجله ای ندارم که حتما تا اون موقع به وزن خاصی برسم .
      با تشکر فراوان از استاد محترم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ghandian5
        1398/12/01 13:44
        مدت عضویت: 1753 روز
        امتیاز کاربر: 3813 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 12 کلمه

        سلام . با راهنماییهای شما حتما همینطور میشه من ایمان دارم .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار faribapiri5
        1398/12/23 13:14
        مدت عضویت: 1757 روز
        امتیاز کاربر: 3849 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 217 کلمه

        سلام استاد گرامی و مهربان
        استاد عزی من دقیقا وقتی با سایت شما آشنا شدم ک حال خیلی بدی داشتم .ریه هام آمبولی کرده بود و تمام دکترها خیلی نا امید بودند فقط تمام تلاش شون این بود ک من باید وزنم رو پایین بیارم .و تمام مراحل عمل وای پاس معده و روده را برام انجام دادن حتی اجازه نداشتم از تخت پایین بیام. دستگاه اکسیژن و دستگاه تنظیم قلب و فشار به بدنم وصل بود.خاهرم وقتی اومد بیمارستان دیدن من.و من رو این شرایط دید خیلی ناراحت شد و فایل های استاد عزیز را برام فرستاد گفت گوش بده بعد تصمیم بگیر .ومن بعد از گوش دادن با فایل های استاد تصمیم خودم را گرفتم وبا رضایت خودم از بیمارستان مرخص شدم و تا یک ماه بعد هم استراحت مطلق بودم.واز همون روز هر روز فایل های زندگی با طعم خدا و دوره لاغری باذهن و خیمه خود را جابجا کن رو مرتب گوش میدادم و نگاه میکردم واقعا واقعا معجزه ای بود در زندگی من الان بعد از ۵ ماه ک از این ماجرا میگذره امید ب زندگی من چند برابر شده خیلی احساس سبکی میکنم .هر ۲ روز یک بار از اکسیژن در مواقع ضروری استفاده میکنم .خیلی خیلی خدارو سپاس گذارم.امیدوارم خدا چندین برابرش رو ب زندگی استاد ببخشه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه قدیریان
      1398/11/27 00:36
      مدت عضویت: 1886 روز
      امتیاز کاربر: 577 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 7 کلمه

      سلام عاااالی بود و بسیار انگیزه بخش

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18100 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 132 کلمه

      من الان به لطف خدا ۹ ماه تو دوره هستم و خدا رو شکر می کنم که به این مسیر هدایت شدم !
      وهر دفعه هم هر کی منو می بینه می گه لاغر تر شدی پونه از دفعه قبل
      اینو بگم که من قبل از دوره برای اولین بار یه سری آزمایش داده بودم که دیدم همه چی لب مرز بود و من یه دفعه به فکر افتادم و به این مسیر هدایت شدم !
      و این برنامه و به همه توصیه می کنم خیلی ها از من تا حالا پرسیدن حالا باید ببینیم کی همتشو داره که شروع کنه !
      من اگه ایران بودم همه این دوره ها رو می گرفتم ولی برام یه ذره مشکل به کسی بگم که برام بگیره ! ولی حالا در فکر هستم برای دوره های دیگه !
      ا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 144 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 136 کلمه

      سلام به استاد عزیز
      خیلی فایل خوبی بود …خیلی انگیزه بخش …..
      برای منی که تا الان ۱۰ ماه هر روز تقریبا دارم ادامه میدم و دو سه سایز متناسب تر شدم وو هنوز باز راه دارم به نتیجه کاملا ایده آلم برسم و دارم ادامه میدم همچنان ، انگیزه خوبی بهم داد باز این فایل ، یه انرژی مضاعف انگار و خیلی عبرت اموزه این فایل و کاملا کاملا درست همه ی این حرف ها …
      و به دوستانی که هنوز این راه و شروع نکردن واقعا میگم دوستان نتیجه میده فقط شروع کنید با ایمان و اشتیاق و بعد از چند ماه حتما نتیجه می گیرید بدون سختی و رنج …
      این لطف و حمایت خدای من هست که من و هدایت کرد به این مسیر که هرروز دارم ادامه میدم…خدایا شکرررت بهترینم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عشق
      1398/11/10 02:38
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 4677 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 29 کلمه

      روز هشتاد و شش تکرار:
      من الان یک ساله که انتخابم رو کردم. من زندگی شادی جوانی تناسب سلامتی موفقیت امید انگیزه خوشبختی ثروت و عشق رو انتخاب کردم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1398/11/10 01:31
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 28942 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 300 کلمه

      سلام استاد گرامی و دوستان خوبم
      چقدر این فایل جالب و انگیزشی بود مخصوصا که مثالهای واقعی و عینی زده شده بود و چه زیبا داستان امیر خان را تعریف کردید من که احساس کردم همراهتان در آن مسیر آبشار بودم و این صحنه ها را به چشم میدیدم در اینجا یکبار دیگر به امیر خان تبریک میگویم و برای ایشان خوشحالم که دوستی مثل شما دارد که این اشتیاق را به ایشان داد که زندگی خودش را دگرگون کند و همینطور به شما تسلیت میگم برای فوت دوست دیگرتان ???
      خیلی از شنیدن این فایل لذت بردم و خوشحالم که من تصمیم قاطع خودم را گرفته ام که به تناسب اندام که هر روز برایش رویا پردازی میکنم برسم و از نتیجه ای که تا به حال گرفته ام هم راضی هستم الان در مرحله ای هستم که اطرافیان از من سوال میکنند که چکار کردم که اینقدر خوب شدم و وزنم را کم کردم
      من هم با شادی اظهار نظرشان را قبول کرده و از آنها تشکر میکنم و آدرس سایت تناسب فکری را به آنها میدهم ???
      در آخر بگویم آن جمله “حرکت کنید تا به هدفتان برسید” را خیلی دوست دارم و همانطوریکه استاد قبلا هم گفته اند وقتیکه در مسیر درست هستید مهم نیست با چه سرعتی حرکت میکنید چونکه نهایتا دیر یا زود به هدف می رسید و زمانیکه از زیبایی های مسیر لذت میبرید با شادی و شوق به هدف می رسید و این را من در طول یکسالی که در این مسیر هستم کاملا تجربه کرده ام و از خدای مهربانم هر روز سپاسگزاری میکنم که مرا به این مسیر هدایت کرد و همینطور از استاد خوب و ارزشمندم ممنونم که بهترین راهنما برای رساندن ما به هدف زیبا و دگرگون کننده زندگی مان است خدا شما را برای خانواده تان و برای ما نگهدارد ?????????

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 895 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 335 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز ودوستان خوبم
      متاسفانه مسئله چاقی برای اکثر ماها طوری هست که تا توی یک تنگنای واقعی قرار نگیریم تصمیم قطعی برای خودمون نمیگیریم . ویکی دیگه از چیزهایی که بهمون کمک میکنه تا بالاخره یه کاری برای خودمون انجام بدیم گفتن ها وسفارشات مدام دیگران به ما هست که یه فکری به حال خودت بکن خیلی چاق شدی .درغیراینصورت ما وچاقی به هم اخت میگیریم و برامون چاق بودن عادی میشه .انقدر عادی میشه تا کم کم نفسمون رو بگیره .وبه یه جایی برسیم که دلمون بخواد که یه کاری انجام بدیم اما توی اون موقع دیگه حتی از لحاظ جسمی وروحی توان انجامش رو نداشته باشیم .در مورد اولین دوست شما هم دقیقا همین بوده با چاقی اخت گرفت وبهش عادت کرد وانقدر برای گرفتن تصمیم برای حل مشکلش احمال کرد تا کم کم توانش رو از دست داد وشاید در اواخر او تصمیمی هم گرفته باشد اما دیگر قادر به انجام دادن اون نبود .
      پس ای کاش همه ما قبل از اینکه خیلی دیر شود تصمیم بگیریم وخودمان را از این شکنجه های جسمی وروحی نجات بدهیم . مشکل ما ادمها اینه که همیشه به سندروم از فردا مبتلا هستیم .حاا از فردا شروع میکنم .از شنبه دیگه که اول هفته باشه .از اول ماه شروع میکنم واین فرداها برای خیلی از ماها توی خیلی از موضوعات هرگز نمی ایند .
      اما برای لاغری اگه همه میدونستن که واقعا تناسب ذهنی چقدر اسون صورت میگیره وهیچ کدام از دردیرهای قبل رو برای ما نداره بلکه خیلی توی این مسیر اشتیاق و احساس خوب خواهیم داشت وچقدر لذتبخش هست .هیچ کس امروز وفردا نمیکرد وانی برای خودش ورقم زدن یک زندگی جدید اقدام میکرد .ومن خوشحالم وسپاسگذار خداوند هستم که من از کسانی بودم که اجاره ندادم مرگ من رو فرا بگیره وخودم رو به سمت یک زندگی جدید راهنمایی کردم و تا زنده هستم در این مسیر به کمک راهنمائیهای استاد خوبم ادامه میدم وبهترینها دو در هر مرحله زندگی خودم برای خودم رقم میرنم .خدایا هزاران مرتبه شکرت .?

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مطهره
      1398/10/02 08:10
      مدت عضویت: 1899 روز
      امتیاز کاربر: 200 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 48 کلمه

      سلام استاد شما همیشه اعلام مکنید که به اندازه مورد نیاز بدن غذا بخورید این اندازه چقدر هست ؟من همیشه غذا می خورم بعد غذا فکر میکنم به اندازه خوردم و هیچ وقت افسردگی یا عذاب وجدان بعد غذا نمی گیرم پس چرا اضافه وزن دارم؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1398/10/01 06:09
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 28942 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 59 کلمه

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم بخصوص آقا امیر
      آفرین صد آفرین هزار و سیصد آفرین ۱??????
      ممنونم استاد عزیز که این داستان شخصی خودتان را با ما شریک شدید خیلی عالی و انگیزه دار بود واقعا از دیدنش لذت بردم یک شگفتی ساز دیگر مهر تایید دیگری بر باور ما از به نتیجه رسیدن این روش عالی میباشد سپاسگزارم ????

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فاطمه قدیریان
        1398/10/20 12:05
        مدت عضویت: 1886 روز
        امتیاز کاربر: 577 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 49 کلمه

        با سلام خدمت استاد عزیز خیلی جالب بود من با اینکه اضافه وزنم خیلی زیاد نیست ولی بخاطر درد زانوهایم وپارگی رباط صلیبی زانویم یکبار تقریبا این برنامه را تجربه کردم احساس بدی بود
        اما اطمینان دارم اینبار میتونم راه برم بدون هیچ کمکی و موفق میشم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار masixmz18
      1398/09/30 21:11
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 209 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 109 کلمه

      سلا استاد عزیز
      من یه صحبت کلی در مورد همه فایل های شما که گذاشتین دارم
      من فکر کنم معتاد صحبت های شما شدم هرچقدر گوش میدم انگار بازم کمه حتی وقتی کارامو انجام میدم سعی میکنم یه جایی هم واسه گوش کردن به فایل های شما باز کنم اگه یه روز وقت گوش کردن نداشته باشم یا وقت کمی داشته باشم کل اون روز این حس خوبی ندارم اصلا انگار انرژیم از بین میره
      اما میخواستم یه سوالی هم بپرسم به نظرتون خوبه انقدر وابسته باشیم یا یکم غیر عادیه؟من واقعا با گوش کردن و دیدن فایل های شما حالم خیلی بهتر میشه ولی فکر میکنم وابسته شدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین محصلی
      1398/09/30 21:05
      مدت عضویت: 1917 روز
      امتیاز کاربر: 15073 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 35 کلمه

      مرسی استاد فایل خیلی عالی بود وواقعا سرنوشتمون دست خودمونه وبستگی به تصمیمات خودمون داره من که تصمیم گرفتم بقیه زندگیم رو در سلامتی کامل وتناسب اندام زندگی کنم واینجوری لذت زنده بودن رو ببرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 96
      محتوای دیدگاه: 111 کلمه

      سلام وقت بخیر
      تفاوت در نتیجه این دو دوست ، تفاوت در باورها و نگرش هاست . اینکه من خودم رو محکوم به این سرنوشت بدونم و یا نه . درک کنم که این منم که تصمیم میگیرم و تجربه می کنم پس مسئولیت تصمیمم رو می پذیرم .
      یکی از بزرگترین دستاوردهایی که از همراهی شما در این مسیر داشتم این بود که فهمیدم خودم و درونم عامل اضافه وزنم هستم و نه چیز دیگه ای .
      با این درک دیگه با بیچاره گی چشم به راه مرگ نیستم تا راحت بشم .
      چشم به دهان و نگاه دیگران ندارم تا برای ناتوانی من دلسوزی کنند .
      به دوست خوبمون آقای ناجی تبریک میگم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عشق
      1398/09/27 14:47
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 4677 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 126 کلمه

      خیلی لذت بردم از دیدن این فایل و یکبار دیگه احساس خوشحالی کردم از اینکه وقایع طوری پیش رفت که من در مسیر آشنایی با سایت تناسب فکری و جناب روشن قرار گرفتم.
      هنوزم برام عجیبه که چطور من با توجه به اخلاق خودم که سخت اعتماد می‌کنم با دیدن اولین فایل تصمیم به شرکت در دوره گرفتم و همون شب با اینکه خیال داشتم با فایل‌های رایگان شروع کنم ثبت‌نام کردم. فرشته‌ی درونم فریاد میزد که این راه درسته. انقدر بلند که من این صدا رو با همه‌ی وجود می‌شنیدم.
      به دوست هم‌مسیرمون خیلی تبریک می‌گم اگر اشتباه نکنم اسمشون امیر خان هست چون قبلا عکسشون و پیام‌هاشونو تو گروه دیده بودم.
      خوشحالم که اینقدر عالی در مسیر تناسب پیش رفتن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار panahafshar0008870
      1398/09/27 08:35
      مدت عضویت: 1821 روز
      امتیاز کاربر: 2003 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 149 کلمه

      سلام و درود……وهزاران تبریک اول ب این دوست عزیز و دوم ب استادعزیز که چنین دانش آموخته های با قدرت داره….منم مثل دیگردوستان بارها دوره را شروع کردم و ناتمام رها کردم هربار تصمیم گرفتم اما بازم سست شدم?خیلی رفتارم عااالی شده مثل طمع غذا نداشتن…رفتار درست غذایی…فعالترشدنم…و عاشق خودم شدن…ومهمتر اینکه در دوره بارداریمم اضافه وزنی نداشتم ورفتارم عااالی بود وجانان کوچولوهم باوزن مناسبی ۳۴۰۰دنیا اومد…بله منم با اینکه دوره را درست اجرا نکردم اما واقعاعاااالی شدم…اما با دیدن این فایل لرزه ای درقلبم ب وجود آمد….ترسیدم اما ترس از اینکه چرا درست تصمیم نگرفتم….چون من حدودا ۲ساله در این مسیرم و هیچ وقت تصمیم قاطع نگرفتم….اما از اینجا ب خودم وجسمم قول میدم از امروز تصمیم قاطع خودمو بگیرم وشروع کنم تا ب قولی که ب جسمم دادم عمل کنم….من نسرین افشار قول میدم شگفتی سازدوره عید باشم البته زمان تعیین نمیکنم اما مطمئنم خیلی تاخیر میکنم….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1398/09/26 22:15
      مدت عضویت: 1890 روز
      امتیاز کاربر: 13911 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 17 کلمه

      ممنون استاد از اینکه تجربه دوستتون در اختیار ما گزاشتید من مطمئنتر شدم که میتونم موفق بشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طوبی حاج احمدی
      1398/09/26 21:34
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 3444 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 106 کلمه

      سلام استاد خسته نباشید این فایل خیلی عالی بود به دوست عزیزمون هم تبریک میگم ک توانا وبااراده توانستند به تناسب اندام برسند افرین وخدا راشکر امیدوارم ک همگی ما ب این تناسب برسیم استاد عزیز سوال من اینه ک چطور میشه جلوی پرخوری را گرفت؟من تا زمانیکه گرسنه نشدم همه چیز خوب وارامه ولی ب محض گرسنگی همه جی از یادم میره استاد ممکنه ب خاطر اینکه من تلقین میکنم ک در همین صورت فعلی هم خودم را دوست دارم ودر ایینه از دیدن خودم خوشحالم ولی ارزویم تناسب اندام است ذهن م نمی گذارد ک بتوانم اشتهامو کنترل کنم؟ بی نهایت سپاسگزارم ?

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 6
      محتوای دیدگاه: 15 کلمه

      از لطف و محبت همه دوستان و زحمات استاد سپاسگزارم. انشاالله همگی به هدفمون برسیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 228 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 124 کلمه

      سلام استاد این فایل عااااالی بود من زندگی رو انتخاب کردم این تصمیم رو از زمان شرکت در مسیر تناسب فکری گرفتم .
      به دوستتون تبریک میگم و براشون بهترینها رو آرزو دارم.
      15 سال پیش برای اولین بار با گروه به شهر اراک قله شهباز رفتم و همین بلائی رو که دوستتون سر شما آورد من سر گروه آوردم آخر سر در پناهگاهی بین راه منو جا گذاشتن و به قله رفتن تا برگردن من از ترس سکته کردم و همه گفتن خیلی چاقی باید لاغر بشی با این فایل یاد اون روز افتادم در این سالها بارها لاغر شدم ولی بی فایده بوده تا حدود 9 ماه پیش که از مسیر تناسب فکری به تناسب اندام رسیدم زندگی و کوهنوردی خیلی راحتر شده ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رها خردمندی
      1398/09/26 11:01
      مدت عضویت: 1899 روز
      امتیاز کاربر: 560 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 166 کلمه

      سلام استاد عزیز و آقا امیر هدفمند و تلاشگر
      واقعا ممنونم استاد از این ایده و فایلی که تهیه کردید، عالی بود عالی.
      استاد از همینجا به آقا امیر هم تبریک میگم، واقعا عالی شده بودن. خیلی عالی، آقا امیر، تبریک میگم امیدوارم از جسم جدید و احساس توانمند بودنتون واقعا لذت ببرید.
      تصمیم قاطع واقعا معجزه میکنه.
      واقعا اهمیت رنج کشیدن از وضعیت موجود و لذت رسیدن به هدف نیز خیلی در رسیدن آقا امیر به خواسته شون تاًثیر داشته.
      پس من هم باید بیشتر و با تمرکز بیشتری روی رنج از وضعیت موجود و لذت رسیدن به هدف کار کنم، تا ذهنم با قدرت و انگیزه ی بیستری منو یاری کنه.
      استاد احساس میکنم تاًثیر عوامل بیرونی رو نتونستم هنوز به طور کامل در رسیدن به هدفم حذف کنم.
      اگه لطف کنید یه فایل با آگاهیهای امروزتون برامون ضبط کنید و در این مورد بیشتر برامون توضیح بدید.
      خیلی لذت بردم از این فایل و این شگفتی زیبا.
      امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید و به هر چی میخواید برسید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مبینا داوودی
      1398/09/26 07:14
      مدت عضویت: 1905 روز
      امتیاز کاربر: 1154 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 158 کلمه

      سلام استاد گرامی
      من هم دقیقا این مشکل رو داشتم هم میخاستم لاغر بشم هم اینکه انگار میترسیدم و از شرایط راضی بودم یک بار دوروه رو تمام کردم ولی دست پا شکسته البته اینم بگم واقعا با تمام وجودم دوست داشتم فایلها رو و با لذت گوش میکردم ولی خانم منفی باف هی گولم میزد یکم جدی نمیگرفتم و دوباره با فایل دیگه میگفتم دیگه بار اخره و تا اخر عالی ادامه میدم واقعا نمیدونم چرا با وجود این همه لذتی که میبردم باز هم رها میکردم تا تمام هفته به همین شکل گذشت حتی از اول همین هفته امتداد مسیر رو شروع کردم ولی مثل قبل شد اما با شنیدن این فایل بهتون قول میدم که از شنبه تا اخر دوره به بهترین شکل ممکن و پیوسته انجام میدم واقعا از شما با تمام و جود تشکر میکنم بابت این
      برای پشت کار عالی که دارن دوره عالی، به این دوست عزیز هم تبریک میگم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1398/09/25 22:52
      مدت عضویت: 1823 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 50 کلمه

      سلام
      واقعا دیدن اینهمه تغییر به باورسازی ما هم کمک میکنه
      قانون رنج ولذته
      رنجی که اون روز دوستتون تو کوهنوردی کشید باعث شد جدی به متناسب شدن فکر کنه واقدام کنن
      تبریک میگم به اینهمه پشتکار ,مبارکشون باشه این موفقیت بزرگ
      امیدوارم بزودی عکس ما هم جز شگفتی سازان در سایت قرار بگیره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 453 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 156 کلمه

        سلام به استاد عزیز ودوستان خوبم
        فایل رو دوبار گوش کردم وواقعا لذت بردم واز صمیم قلب برای اقا امیر عزیزخوشحال شدم???
        من بارها در طول دوره به کوتاهی هایی که داشتم در راه رسیدن به هدف فکر کردم ومقصر اصلی رو واقعا خودم میدونم ومسولیت کارهام رو صددر صد قبول میکنم چون متعهدانه پای تصمیمی که از اول دوره گرفته بودم ایستادگی نکردم وهمش یه روز رفتار غذایی درست داشتم ویه روز بد وخودم رومدام ازار دادم ویه تصمیم قاطع نگرفتم که بالاخره طعم موفقیت رو بچشم
        ولی دیدن این عزیز باز هم بهم انگیزه میده وبه این نتیجه میرسم که تنها راه تناسب همین راهه وازاین به بعد رو هدفم بیشتر متمرکز میشم که یکبار برای همیشه متناسب بشم
        وخوشحالی وصف ناپدیرم از دیدن اقا امیر وبقیه دوستان اینه که وقتی ایشون تونستن پس من هم میتونم پیش بسوی هدف مطمعنم روزی عکس من هم جز یکی از شگفتی سازان میشه ???

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم