نمیتوانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی تان جستجو نمایید!
سالهای زیادی از زندگیم را با مشکلات و مسائل مختلفی سپری کردم، 33 سال از 37 سال عمرم را با ذهنی مملو از افکار و باورهای محدود کننده سپری کردم.
اما به لطف خدای مهربان روزی از روزهای خدا در مسیری قرار گرفتم که زندگی من را دستخوش تغییرات بی شماری کرد، مسیری که قدم به قدم با شادی و آرامش و آگاهی بیشتر همراه بود.
شدت تغییرات من در زندگی به حدی بود که علاوه بر شرایط عمومی زندگی من سبب تغییرات عالی در شرایط جسمی من شد و من بعد از سالها رنج چاقی توانستم لاغر شوم و زندگی جدیدی را شروع کنم.
مسیری که همسفر من خدایی بود که سالها بود اما من نمی شناختمش، خدایی که گرچه خالق من بود و می پرستیدمش اما دل خوشی ازش نداشتم، خدایی که مانند معلم کلاس اولم ازش می ترسیدم و همیشه مراقب بودم او را خشمگین تر نکنم و خود را دچاز عذاب الهی نکنم
در مسیری سه ساله زندگی جدیدم همسفرم خداست، همان خدای 33 سال زندگی قبل، اما اینبار دست در دست من دارد و مرا همراهی میکند، هدایت میکند، نعمت میدهد، باز میدارد و راه را از چاه به من نشان می دهد.
در این سالها مطالب زیادی درباره قدت ذهن و تاثیر آن در زندگی خواندم وتمرین کردم، اما از وقتی که به جستجوی خداوند و قوانین حاکم بر زندگی در طبیعت پرداختم آگاهی شفاف تر و واضح تری نسبت به دانسته هایم پیدا کردم و به این ترتیب روند بهبود شرایط زندگی من به شکل راحت تر و بهتری سپری می شود.
امروز میخواهم نکته بسیار مهمی درباره قدرت ذهن را با شما دوستان خوبم به اشتراک بذارم، نکته ای که هر روز سعی میکنم آن را در زندگی روزمره عملی کنم و هرچه تا به امروز در زندگی دارم بخاطر استفاده و استمرار در اجرای صحیح تر این نکته فوق العاده مهم است.
استفاده از این فایل آموزشی به شکل ساده ای به شما یاد میدهد که نحوه عملکرد خداوند در زندگی شما به چه شکل است و چگونه میتوان از نیروی بی نهایت الله در تغییر شرایط خود در زندگی استفاده کرد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.41 از 22 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد
من دیشب یک الهامی داشتم که تو سایت همونموقع که در حال نوشتن بودم جاری شد
و مفهومشو الان تو این فایل گفتید….
البته غروب این فایلو بطور حسی پلی کردم و الان در حال دور زدن تو سایت بودم که اینجا اومدم…خواستم دانش کنم دیدم همون غروبیس…
و جالبه من عصری یک عکس تو نت دیده بودم از پایگاه هوایی دزفول بود…..اصلا غروب که این فایلو گوش دادم و دوتا مفهومش یکسان بود شوکه شدم
جالب ترشو بگم…..
الان که در حال دور زدن بودم گفتم برم پای این فایل تمرین جوانه هایی که در وجودت سبز شدنو بنویسم….خیلی همزمانیهای عجیبی….
البته قانون فرکانس دیگه
استاد یکوقتی مثل این چند روز انگار میخورم تا آکاهانه خودمو زجر بدم…..
جالبه
انگار دنبال حس بدم
یکجور خودآزاری
چرا اینطوری میشه؟؟