استخدام خدا شوید و حقوق عالی دریافت کنید

استاد خیلی راحت و ساده و قابل درک موضوعات و قوانین جهان رو توضیح میدید
بسیار لذت بردم من از این فایل ،،،
خدا میخواد جهان رو از دید بنده هاش ببینه ، بدونه نظر بنده هاش در مورد خلقت چیه!
هرچی که در پیرامون منه رو خدا خلق کرده و من از امروز خودم رو به چشم یک گزارشگرب میبینم و از جهان به خدا گزارش میرسونم!
هروز باید گزارش درست رو به خدا بدم ، صبح ظهر شب در هر دقیقه و هر ساعتی هر مکانی و شرایطی چون ((خدا بر اساس گزارشی که بهش میدی برات جهان رو رقم میزنه ))
اگر نگاه بدی داشته باشیم به ایران ، به شرایط به وضعیت موجود خدا هم شرایطی رو برای ما وجود میاره که پیوسته همین هارو تجربه کنیم
اما ادم هایی که آرومم و مثبتن گزارش خوب هروز میدن به خدا و باعث میشه هروز شرایط بهتری داشته باشن ….

مثالشم این بود چند وقت پیش فردی که بسیار پولداره و یه جورایی تاجره و کلی شعبه داره و مغازه داره توی اکثر شهر ها لایو گزاشته بود و صحبت میکرد ! کلی آدم که هدوز کارشون این بود که گزارشات منفی بدن ازش پرسیدن تو این شرایط تحریم و دلار و اقتصاد چجوری میتونی هروز پیشرفت کنی و انقدر درامد بالایی داشته باشی!
و ایشون گفتن که میتونی بشینی و به این فکر کنی که دلار شده ۳۲ تومن پس دیگه دنبال کار نمیرم و شکست میخورم !
میتونی این دلار رو سکو برای خودت ببینی و بگی الان همه کسایی که همکارن با من همین فکرو میکنن که دلار بالارفته و کاری نمیکنن پس من از این شرایط استفاده میکنم و خودم از بقیه جلو میزنم!
طرز دیدگاهشون دیدگاهشون برام جالب بود خیلی …..
و امروز من هم کارم گزارش دادنه و اینکه مراقب گزارش هامم باشم گزارش خوب از حالم بدم !دیگه نگم خدایا منفی ام حالم بده !
گزارش خوب از زندگین دوستام اطراف همه چی‌‌…..
این قضیه دقیقا همون قضیه توجه به طعم های دلخواهمونه که داریم گزارش خواسته هامو که چه قدر لذتبخشن رو به خدا میدیم !
همون قضیه که مخزن خودمون رو با مثبت ها پر کنیم ….حالا برام بیشتر واضح میشه
هرچی از زندگی بیشتر لذت ببری خدا شرایط لذت رو برامون بیشتر پیش میاره !
مثال دیکه ای از یکی از اقواممون یادم افتاد
یکی از اقوام ما که ۳ تا بچه کوچیک داشت از کار انداختنش بیرون !و یادمه اون موقع همه فامیل میشستن و میگفتن فلانی رو شنیدید بیچاره از کار انداختنش بیرون حالا چیکار میکنه ! زن و بچش چی میشه ! و ماها براش ناراحت و نگران بودیم
بعد چند روز که دیدیمشون خیلی حالشون خوب بود و اصلا این اتفاق براشون مهم نبود البته همیشه همینطورین هیچ وقت ندیدم که این ها گله شکابت بکنن از زندگی و یا از هرچیزی و باز هم که از کار انداختنش بیرون !یادمه میگفتن بیاید بریم بیرون بریم پارک چایی بخوریم لذت ببریم از هوا !
و خیلی هم خوشحال بودند و ماهم مات و مبهوت که چرا اصلا ناراحت و نگران نیستن!
چن د روزی طول نکشید که فامیل ما توی یه مغازه شروع به کار کرد مغازه ای همه فکر میکردن از اونجا نمیشه درآمدی داشت اما به طرز عجیبی وضعشون خوب شد درامدشون حتی از قبل هم بیشتر شد و خونه هم خریدن با این کار جدید حتی و بعد مدتی هم خونه بهتر و دوتا ماشبن خریدن !
من خدارو توی همچبن آدم هایی میبینم که در اون شرایط هم ایمان داشتن حال خوب داشتن چون اطمینان کامل به خدا داشتن چون خودشون رو توی سیستم خدا قرار دادن و خدا انقدر خوب پاسخ ایمانشون رو داد و این ها تلنگری به من که تا یک مشول کوچیک بر میخورم تا یک چیز کوچیک میخوام اما جور نمیشه خانوم منفی باف شروع میکنه آره بدبختی بدترم میشه حتی به این خواسته کوچکتم نرسیدی و…..!
خلاصه که اتفاقات بد بدی ، شرایط مختلف تو دنیا وجود داره این منم که باید خوبی هارو ببینم ! و گزارش بدم تا خداهم شرایط خوب بیشتری رو برای من وجود بیاره