برای این که دوباره توی ذین مسیر خوب هستم سپاسگزارم که بار دیگر تونستم برای حال خوب خودم متعهد باشم ،
خوشبختی در زندگی من به چندین معنا و مثال های زیاد تقسیم شدن که برای من به همراه خودش احساس خوب رو هم بوجود میاره و در ادامه حس آرامش در من شکل میگیره،
من میخوام از این حس خوشبختی خودم و اونچه تونستم تا الان با احساس خوب بدست بیارو در زندگیم برای شما بگم،
از زمانی که تونستم هدایت خدا با این سایت خوب آشنا بشم و در اون فعالیت داشته باشم تبدیل به یک انسان بهتری شدم،
دیگه فکرهای بیهوده واکنشهای تند درباره مسائل مختلف ندارم و توجه به تابلوهای اطراف مسیرم نمیکنم،
از گذشته تا به الان یاد گرفتم که برای احساس خوب خودم حتی صمیمیترین دوستم رو اگر باعث اذیت و ناراحتی من میشه ترک کنم و مسیر خودم را داشته باشم،
حتی اگر به قیمت این تمام شود که دیگه قرار نباشه اون آدم رو توی زندگیم ببینم و باهاش در ارتباط باشم و من انتخاب کردم که احساس خودم رو در اولویت قرار بدم،
همیشه در گذشته سعی میکردم که انسانها رو از خودم راضی نگه دارم و باعث رنجش یا ناراحتی کسی با رفتارم نشه،
مثلاً با انجام کارهایی که باب میلم نبود اما به اجبار انجام میدادم برای حفظ دوستیها حفظ روابط و احساس الکی منتقل کردن در صورتی که از احساس طرف مقابل باخبر بودم اما باز هم به خوبی با اون حرف میزدم و در نهایت احساس خوبی رو بهش میدادم و برام مهم بود که با دیگران چگونه برخورد میکنم،
اما رفته رفته فهمیدم که اشتباه میکردم و یک عمر با نقش بازی کردن دیگران در رابطه با من گول میخوردم زیرا که من از بچگی ه و مهربان بودم و همه آدمها رو که بهشون وابسته بودم رو واقعاً دوست داشتم و حاضر نبودم که اونها رو از خودم برنجونم،
یکی از خوبیهای این سایت این بود که منو تغییر داد در روابطم با انسانها و اولویت قرار دادن خودم در زندگی،
برای مثال من همیشه سعی میکنم با خوبی جواب دوستامم آشنایان رو بدم اما دیگه یاد گرفتم که اگر از حرفهای کسی ناراحت شدم اون رو از زندگیم بیرون کنم و رهاش کنم و برای این که احساس خوبم تحت تسلط حرف های منفی کسی قرار نگیره وارد بحث و گفتگو نشم تا در اخر احساس خوبم رو بد نکنم ،
برای مثال من دیگه توجهی به رفتار و حرفهای دیگران نمیکنم سعی میکنم که خودم باشم و همینطور که دوست دارم رفتار میکنم،
اما برای کن امروزه رابطه ی خوبم با خدای درونم مهم تر از چیزهای دیگر است،
مهمتر از حرفها و باورهای انسانهایی که از خدای درونشون بیخبر هستند فکر میکنند که از خداوند دور شدند در صورتی که خدا رو درونشون دارند اما با افکار اشتباهی که درباره خود دارند خدا رو حس نمیکنند،
من خدای درون خودم رو عمیقاً دوست دارم اسش میکنم زیرا که برای من بهترینها رو رقم میزنه با افکار خوب خودم و خلق خوشبختی در زندگی ،
من در ارتباط با خدای خودم حس خوبی دارم و تا حد زیادی به تحربه های خوبی رسیدم ،
یک نمونه از این مثال داشتن سلامتی در من است که چندین سال در سلامتی جسم هستم و از زمانی که وارد سایت شدم سلامتی من بهتر و بهتر شده،
دیگه همراه غذا خوردن به احساس خوب فکر میکنم و با لذت غذا میخورم و به افکار کسی درباره غذا توجه نمیکنم ،
قبلا اگر کسی میگفت نخور واست بده ناراحت میشدم و اشک در چشمای من میشد و با احساس بد غذا رو میخوندم و این طبیعی بود که دل درد بشم چون که حس بدی وارد بدنم میکردم،
اما امروزه یاد گرفتم که به مقصد خودم توجه کنم یعنی تغییر خودم آرامش مهربانی شادی خوشبختی مقصد من هستند که برای رسیدن به این مقصدهای خوب با داشتن ارتباط خوبی که با خدا ی درونم دارم مطمئن هستم همیشه با حس خوب به این هدف ها میرسم و احساس میکنم که رسیدم ،
من خدای خوبی که درونم هست و ریشه زده رو دوست دارم و از جوانه های وجود خودم برای شکفتن و زیباتر شدن شکل زندگیم استفاده میکنم و با عطر خدای مهربونم به زندگیم رنگ و بوی عشق میدم و امروز هم من بهترین خودم هستم و خدارو سپاسگزارم ،
سلام استاد عزیز و دوستان خوشبخت هدایت شده به این مسیر
خوشبختی چیه ؟
معیار خوشبختی برای هر فرد متفاوته
ولی خوشبختی واقعی
اول داشتن احساس خوبه
دوم این که من برای تغییر زندگیم توانمندم
سوم ارتباطم با خدا و نگرشم نسبت به خدا تغییر کنه
احساس خوب چیه؟
احساس خوب خنده بلند و مسخره بازی در جمع دوستان و اشنایان نیست
احساس خوب وقتی در دلت باشه ارامش رو بهمراه داره
ارامش یعنی زود نسبت به مشکلات و اتفاقات واکنش نشون ندیم
یعنی چند ثانیه فکر کنیم و زود بهم نریزیم
یعنی توکل واقعی به خدا
یعنی حالی که من در قبل دوره نداشتم و حالا بهش رسیدم
من توانمندم تا زندگیمو خودم بسازم پس من خوشبختم و چیزی که قبل دوره همه رو بدست خدا و سرنوشتی که خدا برام در نظر گرفته و من بک قدم نمیتونستم اون مسیر رو عوض کنم میدونستم
سرنوشتی که من توان مقابله با اونو نداشتم
من چاق در خانواده چاق و ارث چاقی بودم
من وضعیت اقتصادی متوسط داشتم چون پدر و مادرم در این وضعیت بودن
من عصبی بودم و انسان واکنشی چون خودم رو ناتوان میدونستم
والان دیگه افسار سرنوشت رو بدست گرفتم و از هر راهی که بخوام اونو میبرم کافیه که بخوام
من توانمندم چون متنتسب و ارام و ساد شدم و سرنوشت خودم رو از سر. نوشتم
و خدا در وجود منه
کسی که قبلا فکر میکردم خیلی از من دوره چون من گنهکارم و بد چرا باید خدا به بندا بد و گنهکار نزدیک باشه اگر به من نزدیک باشه پس فرق من وانسانهای خوب خدا چیه
پس نتیجه گرفتم که از من دوره و هر روز دور تر میشد
تا با دوره اشنا شدم و با حال بد وارد شدم و فهمیدم خدا در وجودمه و اون با معیار خودش نه معیار بنده هاش در کنار منه و منو دوست داره
خدا به بنده هاش لطف میکنه بدون هیچ منت و توقعی که من در عوضش چکار کنم براش این و این تصور انسانهاس که در عوض فلان محبت فلان کار رو میخوام
خداوند انسانها رو دوست داره و بدون توقع دوست داشته شدن
خدا از رگ گردن به من نزدیکتره
خدا در وجود منه چقد این جمله بهم قدرت و توانایی میده چون میدونم پشتم به عظیم ترین نیرو گرمه و در هر شرایطی تنها نیستم
پس من به لطف خدا به این مسیر هدایت شدم و هر روز خوشبخت از دیروزم
منم با نظر شما موافقم و به شخصه من در زندگی برام دیگران مثلا مادر بزرگم همیشه میگه الهی خوشبخت باشی و عروس بشی و خوشبختی رو در ازدواج من و عروسی میدید و دوست داره منو در عروسی ببینه اما من با مادر بزرگم مخالفم و فکر اون این بود که ازدواج خوشبختی میاره و این ربطی به حس و خوشبختی نداره وقتی من باور دارم و میتونم بدون وابسته بودن به کسی و در کنار خانوادم شادم و احساس خوبی دارم و لذت میبرم و از این که خودم خالق خوشحالم که میتونم خلق کنم و باور کردم با توجه به هر موضوعی که دوست دارم میتونم خالق زندگی زیبای خودم باشم و با تجسم ذهنی اما با احساس خوب باید درون خودم شادی باشه و موجب لبخند من بشه و شادی و ارامش داشته باشم ،
منم با شما هم نظرم و باور های من تغییر کرده خیلی بهتر شده و باور دارم همه چیز از درون من شروع میشه همه چی با ذهنم اغاز میشه جسم رو با ذهنم باور هام بسازم نعمت های خوبم رو با حال خوب بدست بیارم و سعی میکنم با این روش و مسی هر روز بهتر و بهتر باشم و برای من خوشبختی به معنی سلامتی جسمم هست که دارم و گاهی یادم میره باید سپاسگزار این نعمت بزرگ باشم ،خوشبختی یعنی همین که ارامش داری و در خونه ای امن و بدون سختی زندگی میکنم ، خوشبختی یعنی هر روزم رو بهتر زندگی کنم از دیروز و حس بهتری داشه باشم راضی باشم از خودو خودم رو دوست داشته باشم و همبشه در ارامش باشم با خودم و عصبی نشم از موضوع هاب کوچک و این که خدا در ذهن منه و از رگ گردن به من نزدیک تره یعنی در حس منه در قلب و افکار منه و باید تجربه کنیم و همسو با خدا باشیم و من میتونم با خواستن خوبی ها اون ها رو جذب کنم و واقعا این بهشت زندگیست و زمانی که تو ذهنت به چیزی فکر میکنی بعد میبینی بر حسب اتفاق بدست اوردی و شرایطی پیش اومد برای خودت چیزی رو دوست داشتی خریدی این یعنی بهشت داشتن در همین دنیا با افکار خوب و احساس خوب و شکر گذار بودن ،
و منم تصمیم گرفتم در امروز که با حال خوبی بیدار شدم و انتخاب میکنم حسم خوب باشه و با تمرینات خوب همیشه مقصد من در اخر روزم احساس خوبباشه و من دوست دارم پاداش های زیبای خدا رو داشته باشم جذب کنم و همیشه حال خوبی نسبت به زنذگی و کارم داشته باشم تا پاداشی عالی در روز بصورت یک اتفاق خوب برام رخ بده و با توجه به چیز های خوب همیشه اول از همه حال خودم رو خوب میکنم و برای خوشبختی خودم تلاش میکنم همیشه احساس خوبی داشته باشم و با اطمینان زندگی میکنم و من نگران هیچی نیستم امروز برای من فوقالعاده ست پس میخوام بازم بهترین خودم باشم و همیشه برای داشته هام و نعمت های خوبم خدارو شکر میکنم و برای این که تغییر خوبی کردم و انسان جدی هستم خوشحالم و دوست دارم بازم عالی باشم و رشد کنم و بهتر و بهتر بشم
تغییر کردن فقط لاغر شدن نیست بلکه انگیزه پیدا کردن هست که میتونیم زندگی خودمون رو اونطور که دوست داریم بسازیم .
خوشبختی در سه چیز معنی میشود احساس خوب داشتن خالق زندگی خودمون بودن و وصل بودن به خدای درونمون این سه مورد با هم معنای خوشبختی میشود .
که منشا تمام اینها احساس خوب داشتن هست خیلی باید مراقب باشیم هر چیزی نبینیم و یا گوش ندیم یا حرف نزنیم تا احساسمون خوب بشه خود من چند روز پیش داشتم با کسی حرف میزدم و دیدم اون شخص فقط داره از اوضاع بد اقتصادی و افراد کم بضاعت که قدرت خرید پایین دارن حرف میزنه و من گفتم من انتخاب کردم برعکس به افراد موفق و ثروتمند و سالم و خوشبخت و … نگاه کنم که چقدر عالی دارن زندگی میکنن و طرف رگ گردنش باد کرد این چه حرفیه من میگم همه بد بختن ندارن تو میگی نه اینطور نیست و منم گفتم نه من میگم هست هم فقیر هست هم ثروتمند اما من انتخاب میکنم به کدوم توجه کنم و به کدوم توجه نکنم بنابراین چون با دیدن افراد فقیر و ندار حالم بد میشه و غرق در مشکلات اونها میشم و در نهایت نمیتونم زندگی اونها رو تغییر بدم چون من مسول زندگی هیچ کس نیستم پس من اصلا نمیخوام به اونها توحه کنم حالا هر کمکی از دستم بر بیاد با عشق میکنم اما توجهم به اونها نیست و طرف معلوم بود اصلا حرف من رو هضم نمیکنه چون یه عمر به ما گفتن نگاه به افراد ندار و فقیر کنید و به اونها کمک کنید و به مشکلات اونها رسیدگی کنید تا انسان ارزشمند و خوبی باشین و حالا که من نمیخواستم توجه کنم از نظر این فرد بسیار کار غیر انسانی میکردم تازه بهم میگفت تو توهم زدی رفتی تو خیالات و … اما من میدونم طبق قانون باید حالم رو خوب نگه دارم باید کانون توجهم رو مدیریت کنم و بر روی زیبایی ها و موفقیتها ی اطرافم ببرم و وقتی اینطور باشم انسان شادتری میشم و خدا رو بهتر درک میکنم الهام خدا رو بهتر دریافت میکنم و به راه های درست هدایت میشم و خالق زندگی خودم میشم و در نهایت به خدای خودم بیشتر وصل میشم .که این همون خوشبختی هست که استاد به ما یاد داده و من میخوام پیداش کنم من از وقتی در دوره ها اومدم خیلی کنترل ورودی ها رو جدی دارم انجام میدم واقعا فقط تمرکزم بر زیبایی و سلامتی و ثروت و شادی و موفقیت افراد و … هست و اصلا به دنبال هر حرف و صحنه و فیلم و آهنگی نیستم و نتیجه ی بسیار عالی در مرحله ی اول برای خودم داشته که اونم آرامش هست و میدونم به دنبال آرامش خوشبختی و ایمان و ثروت و احساس خوب و در نهایت خوشبختی هم میاد .
سلام استاد عزیز لطفا بابت سوال من بهم نخندید فرمودید از خداوند چیزی میخواهید گریه و التماس نکنید بگویید خدایا لوطی باش فلان چیز و ازت میخوام بهم بده خدایا بیا رفاقتمونو بیشتر کنیم بهم نزدیکتر بشیم فلان چیز و بده سوال من این است که واقعا چطور درخواست کنیم چونکه من چیزی اگر بخوام یا دلم شکسته و ناخوداگاه گریه ام میگیره و یا با حرص و غر و لند میگم خیلی دوست دارم راه درست را بمن نشان دهید چون تو دین اسلام فقط میگن خداوند اشک ریختن را دوست داره منکه قبول ندارم خداوند خیلی مهربونه و دلش نمیخواد کسی اشک بریزه ممکنه کسی رئیس باشه دلش بخواد کارمنداش بهش التماس کنند و اشک بریزند و اونطوری احساس بزرگی و غرور کنه ولی خداوند بزرگه و نیازی به این چیزها نداره ممنون میشم راهنمایی کنید ارزوی سلامتی و موفقیت برایتان دارم .
خدا نگهدارت باشه استاد روشن من رویای لاغری
و عوض شدن دارم و به دنبال هدفم هستم
وروس جسم و روحم و از کلمه هام به خوبی استفاده
میکنم خوشبختی یعنی احساس خوب توانایی و با خداوند رابطه خوبی داشته باشیم
من سعی میکنم از صبح شاد باشم و خلق کردن را راحت میگیرم و حالم خوب میدنم و با خداوند را از درون زنده نگه میدارم و به دنبال احساس خوب دارم به خودم کمک میکنم وبه موفقیتمها میرسم
باسلام خدمت شما استاد عزیز
برای این که دوباره توی ذین مسیر خوب هستم سپاسگزارم که بار دیگر تونستم برای حال خوب خودم متعهد باشم ،
خوشبختی در زندگی من به چندین معنا و مثال های زیاد تقسیم شدن که برای من به همراه خودش احساس خوب رو هم بوجود میاره و در ادامه حس آرامش در من شکل میگیره،
من میخوام از این حس خوشبختی خودم و اونچه تونستم تا الان با احساس خوب بدست بیارو در زندگیم برای شما بگم،
از زمانی که تونستم هدایت خدا با این سایت خوب آشنا بشم و در اون فعالیت داشته باشم تبدیل به یک انسان بهتری شدم،
دیگه فکرهای بیهوده واکنشهای تند درباره مسائل مختلف ندارم و توجه به تابلوهای اطراف مسیرم نمیکنم،
از گذشته تا به الان یاد گرفتم که برای احساس خوب خودم حتی صمیمیترین دوستم رو اگر باعث اذیت و ناراحتی من میشه ترک کنم و مسیر خودم را داشته باشم،
حتی اگر به قیمت این تمام شود که دیگه قرار نباشه اون آدم رو توی زندگیم ببینم و باهاش در ارتباط باشم و من انتخاب کردم که احساس خودم رو در اولویت قرار بدم،
همیشه در گذشته سعی میکردم که انسانها رو از خودم راضی نگه دارم و باعث رنجش یا ناراحتی کسی با رفتارم نشه،
مثلاً با انجام کارهایی که باب میلم نبود اما به اجبار انجام میدادم برای حفظ دوستیها حفظ روابط و احساس الکی منتقل کردن در صورتی که از احساس طرف مقابل باخبر بودم اما باز هم به خوبی با اون حرف میزدم و در نهایت احساس خوبی رو بهش میدادم و برام مهم بود که با دیگران چگونه برخورد میکنم،
اما رفته رفته فهمیدم که اشتباه میکردم و یک عمر با نقش بازی کردن دیگران در رابطه با من گول میخوردم زیرا که من از بچگی ه و مهربان بودم و همه آدمها رو که بهشون وابسته بودم رو واقعاً دوست داشتم و حاضر نبودم که اونها رو از خودم برنجونم،
یکی از خوبیهای این سایت این بود که منو تغییر داد در روابطم با انسانها و اولویت قرار دادن خودم در زندگی،
برای مثال من همیشه سعی میکنم با خوبی جواب دوستامم آشنایان رو بدم اما دیگه یاد گرفتم که اگر از حرفهای کسی ناراحت شدم اون رو از زندگیم بیرون کنم و رهاش کنم و برای این که احساس خوبم تحت تسلط حرف های منفی کسی قرار نگیره وارد بحث و گفتگو نشم تا در اخر احساس خوبم رو بد نکنم ،
برای مثال من دیگه توجهی به رفتار و حرفهای دیگران نمیکنم سعی میکنم که خودم باشم و همینطور که دوست دارم رفتار میکنم،
اما برای کن امروزه رابطه ی خوبم با خدای درونم مهم تر از چیزهای دیگر است،
مهمتر از حرفها و باورهای انسانهایی که از خدای درونشون بیخبر هستند فکر میکنند که از خداوند دور شدند در صورتی که خدا رو درونشون دارند اما با افکار اشتباهی که درباره خود دارند خدا رو حس نمیکنند،
من خدای درون خودم رو عمیقاً دوست دارم اسش میکنم زیرا که برای من بهترینها رو رقم میزنه با افکار خوب خودم و خلق خوشبختی در زندگی ،
من در ارتباط با خدای خودم حس خوبی دارم و تا حد زیادی به تحربه های خوبی رسیدم ،
یک نمونه از این مثال داشتن سلامتی در من است که چندین سال در سلامتی جسم هستم و از زمانی که وارد سایت شدم سلامتی من بهتر و بهتر شده،
دیگه همراه غذا خوردن به احساس خوب فکر میکنم و با لذت غذا میخورم و به افکار کسی درباره غذا توجه نمیکنم ،
قبلا اگر کسی میگفت نخور واست بده ناراحت میشدم و اشک در چشمای من میشد و با احساس بد غذا رو میخوندم و این طبیعی بود که دل درد بشم چون که حس بدی وارد بدنم میکردم،
اما امروزه یاد گرفتم که به مقصد خودم توجه کنم یعنی تغییر خودم آرامش مهربانی شادی خوشبختی مقصد من هستند که برای رسیدن به این مقصدهای خوب با داشتن ارتباط خوبی که با خدا ی درونم دارم مطمئن هستم همیشه با حس خوب به این هدف ها میرسم و احساس میکنم که رسیدم ،
من خدای خوبی که درونم هست و ریشه زده رو دوست دارم و از جوانه های وجود خودم برای شکفتن و زیباتر شدن شکل زندگیم استفاده میکنم و با عطر خدای مهربونم به زندگیم رنگ و بوی عشق میدم و امروز هم من بهترین خودم هستم و خدارو سپاسگزارم ،
باتشکرازشما
سلام خدای مهربونم
خداوندا مرا در زندگی خوشبخت واقعی گردان
سلام استاد عزیز و دوستان خوشبخت هدایت شده به این مسیر
خوشبختی چیه ؟
معیار خوشبختی برای هر فرد متفاوته
ولی خوشبختی واقعی
اول داشتن احساس خوبه
دوم این که من برای تغییر زندگیم توانمندم
سوم ارتباطم با خدا و نگرشم نسبت به خدا تغییر کنه
احساس خوب چیه؟
احساس خوب خنده بلند و مسخره بازی در جمع دوستان و اشنایان نیست
احساس خوب وقتی در دلت باشه ارامش رو بهمراه داره
ارامش یعنی زود نسبت به مشکلات و اتفاقات واکنش نشون ندیم
یعنی چند ثانیه فکر کنیم و زود بهم نریزیم
یعنی توکل واقعی به خدا
یعنی حالی که من در قبل دوره نداشتم و حالا بهش رسیدم
من توانمندم تا زندگیمو خودم بسازم پس من خوشبختم و چیزی که قبل دوره همه رو بدست خدا و سرنوشتی که خدا برام در نظر گرفته و من بک قدم نمیتونستم اون مسیر رو عوض کنم میدونستم
سرنوشتی که من توان مقابله با اونو نداشتم
من چاق در خانواده چاق و ارث چاقی بودم
من وضعیت اقتصادی متوسط داشتم چون پدر و مادرم در این وضعیت بودن
من عصبی بودم و انسان واکنشی چون خودم رو ناتوان میدونستم
والان دیگه افسار سرنوشت رو بدست گرفتم و از هر راهی که بخوام اونو میبرم کافیه که بخوام
من توانمندم چون متنتسب و ارام و ساد شدم و سرنوشت خودم رو از سر. نوشتم
و خدا در وجود منه
کسی که قبلا فکر میکردم خیلی از من دوره چون من گنهکارم و بد چرا باید خدا به بندا بد و گنهکار نزدیک باشه اگر به من نزدیک باشه پس فرق من وانسانهای خوب خدا چیه
پس نتیجه گرفتم که از من دوره و هر روز دور تر میشد
تا با دوره اشنا شدم و با حال بد وارد شدم و فهمیدم خدا در وجودمه و اون با معیار خودش نه معیار بنده هاش در کنار منه و منو دوست داره
خدا به بنده هاش لطف میکنه بدون هیچ منت و توقعی که من در عوضش چکار کنم براش این و این تصور انسانهاس که در عوض فلان محبت فلان کار رو میخوام
خداوند انسانها رو دوست داره و بدون توقع دوست داشته شدن
خدا از رگ گردن به من نزدیکتره
خدا در وجود منه چقد این جمله بهم قدرت و توانایی میده چون میدونم پشتم به عظیم ترین نیرو گرمه و در هر شرایطی تنها نیستم
پس من به لطف خدا به این مسیر هدایت شدم و هر روز خوشبخت از دیروزم
خدایا شکرت
در پناه خدا باشید
باسلام خدمت شما
منم با نظر شما موافقم و به شخصه من در زندگی برام دیگران مثلا مادر بزرگم همیشه میگه الهی خوشبخت باشی و عروس بشی و خوشبختی رو در ازدواج من و عروسی میدید و دوست داره منو در عروسی ببینه اما من با مادر بزرگم مخالفم و فکر اون این بود که ازدواج خوشبختی میاره و این ربطی به حس و خوشبختی نداره وقتی من باور دارم و میتونم بدون وابسته بودن به کسی و در کنار خانوادم شادم و احساس خوبی دارم و لذت میبرم و از این که خودم خالق خوشحالم که میتونم خلق کنم و باور کردم با توجه به هر موضوعی که دوست دارم میتونم خالق زندگی زیبای خودم باشم و با تجسم ذهنی اما با احساس خوب باید درون خودم شادی باشه و موجب لبخند من بشه و شادی و ارامش داشته باشم ،
منم با شما هم نظرم و باور های من تغییر کرده خیلی بهتر شده و باور دارم همه چیز از درون من شروع میشه همه چی با ذهنم اغاز میشه جسم رو با ذهنم باور هام بسازم نعمت های خوبم رو با حال خوب بدست بیارم و سعی میکنم با این روش و مسی هر روز بهتر و بهتر باشم و برای من خوشبختی به معنی سلامتی جسمم هست که دارم و گاهی یادم میره باید سپاسگزار این نعمت بزرگ باشم ،خوشبختی یعنی همین که ارامش داری و در خونه ای امن و بدون سختی زندگی میکنم ، خوشبختی یعنی هر روزم رو بهتر زندگی کنم از دیروز و حس بهتری داشه باشم راضی باشم از خودو خودم رو دوست داشته باشم و همبشه در ارامش باشم با خودم و عصبی نشم از موضوع هاب کوچک و این که خدا در ذهن منه و از رگ گردن به من نزدیک تره یعنی در حس منه در قلب و افکار منه و باید تجربه کنیم و همسو با خدا باشیم و من میتونم با خواستن خوبی ها اون ها رو جذب کنم و واقعا این بهشت زندگیست و زمانی که تو ذهنت به چیزی فکر میکنی بعد میبینی بر حسب اتفاق بدست اوردی و شرایطی پیش اومد برای خودت چیزی رو دوست داشتی خریدی این یعنی بهشت داشتن در همین دنیا با افکار خوب و احساس خوب و شکر گذار بودن ،
و منم تصمیم گرفتم در امروز که با حال خوبی بیدار شدم و انتخاب میکنم حسم خوب باشه و با تمرینات خوب همیشه مقصد من در اخر روزم احساس خوبباشه و من دوست دارم پاداش های زیبای خدا رو داشته باشم جذب کنم و همیشه حال خوبی نسبت به زنذگی و کارم داشته باشم تا پاداشی عالی در روز بصورت یک اتفاق خوب برام رخ بده و با توجه به چیز های خوب همیشه اول از همه حال خودم رو خوب میکنم و برای خوشبختی خودم تلاش میکنم همیشه احساس خوبی داشته باشم و با اطمینان زندگی میکنم و من نگران هیچی نیستم امروز برای من فوقالعاده ست پس میخوام بازم بهترین خودم باشم و همیشه برای داشته هام و نعمت های خوبم خدارو شکر میکنم و برای این که تغییر خوبی کردم و انسان جدی هستم خوشحالم و دوست دارم بازم عالی باشم و رشد کنم و بهتر و بهتر بشم
باتشکرازشما
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم
تغییر کردن فقط لاغر شدن نیست بلکه انگیزه پیدا کردن هست که میتونیم زندگی خودمون رو اونطور که دوست داریم بسازیم .
خوشبختی در سه چیز معنی میشود احساس خوب داشتن خالق زندگی خودمون بودن و وصل بودن به خدای درونمون این سه مورد با هم معنای خوشبختی میشود .
که منشا تمام اینها احساس خوب داشتن هست خیلی باید مراقب باشیم هر چیزی نبینیم و یا گوش ندیم یا حرف نزنیم تا احساسمون خوب بشه خود من چند روز پیش داشتم با کسی حرف میزدم و دیدم اون شخص فقط داره از اوضاع بد اقتصادی و افراد کم بضاعت که قدرت خرید پایین دارن حرف میزنه و من گفتم من انتخاب کردم برعکس به افراد موفق و ثروتمند و سالم و خوشبخت و … نگاه کنم که چقدر عالی دارن زندگی میکنن و طرف رگ گردنش باد کرد این چه حرفیه من میگم همه بد بختن ندارن تو میگی نه اینطور نیست و منم گفتم نه من میگم هست هم فقیر هست هم ثروتمند اما من انتخاب میکنم به کدوم توجه کنم و به کدوم توجه نکنم بنابراین چون با دیدن افراد فقیر و ندار حالم بد میشه و غرق در مشکلات اونها میشم و در نهایت نمیتونم زندگی اونها رو تغییر بدم چون من مسول زندگی هیچ کس نیستم پس من اصلا نمیخوام به اونها توحه کنم حالا هر کمکی از دستم بر بیاد با عشق میکنم اما توجهم به اونها نیست و طرف معلوم بود اصلا حرف من رو هضم نمیکنه چون یه عمر به ما گفتن نگاه به افراد ندار و فقیر کنید و به اونها کمک کنید و به مشکلات اونها رسیدگی کنید تا انسان ارزشمند و خوبی باشین و حالا که من نمیخواستم توجه کنم از نظر این فرد بسیار کار غیر انسانی میکردم تازه بهم میگفت تو توهم زدی رفتی تو خیالات و … اما من میدونم طبق قانون باید حالم رو خوب نگه دارم باید کانون توجهم رو مدیریت کنم و بر روی زیبایی ها و موفقیتها ی اطرافم ببرم و وقتی اینطور باشم انسان شادتری میشم و خدا رو بهتر درک میکنم الهام خدا رو بهتر دریافت میکنم و به راه های درست هدایت میشم و خالق زندگی خودم میشم و در نهایت به خدای خودم بیشتر وصل میشم .که این همون خوشبختی هست که استاد به ما یاد داده و من میخوام پیداش کنم من از وقتی در دوره ها اومدم خیلی کنترل ورودی ها رو جدی دارم انجام میدم واقعا فقط تمرکزم بر زیبایی و سلامتی و ثروت و شادی و موفقیت افراد و … هست و اصلا به دنبال هر حرف و صحنه و فیلم و آهنگی نیستم و نتیجه ی بسیار عالی در مرحله ی اول برای خودم داشته که اونم آرامش هست و میدونم به دنبال آرامش خوشبختی و ایمان و ثروت و احساس خوب و در نهایت خوشبختی هم میاد .
سلام استاد عزیز لطفا بابت سوال من بهم نخندید فرمودید از خداوند چیزی میخواهید گریه و التماس نکنید بگویید خدایا لوطی باش فلان چیز و ازت میخوام بهم بده خدایا بیا رفاقتمونو بیشتر کنیم بهم نزدیکتر بشیم فلان چیز و بده سوال من این است که واقعا چطور درخواست کنیم چونکه من چیزی اگر بخوام یا دلم شکسته و ناخوداگاه گریه ام میگیره و یا با حرص و غر و لند میگم خیلی دوست دارم راه درست را بمن نشان دهید چون تو دین اسلام فقط میگن خداوند اشک ریختن را دوست داره منکه قبول ندارم خداوند خیلی مهربونه و دلش نمیخواد کسی اشک بریزه ممکنه کسی رئیس باشه دلش بخواد کارمنداش بهش التماس کنند و اشک بریزند و اونطوری احساس بزرگی و غرور کنه ولی خداوند بزرگه و نیازی به این چیزها نداره ممنون میشم راهنمایی کنید ارزوی سلامتی و موفقیت برایتان دارم .
سلام دوست دارم به خوشبختی کامل برسم
و با این ۳ تا احساس
با خداوند
احساس خوب
و باور های درست
خدا نگهدارت باشه استاد روشن من رویای لاغری
و عوض شدن دارم و به دنبال هدفم هستم
وروس جسم و روحم و از کلمه هام به خوبی استفاده
میکنم خوشبختی یعنی احساس خوب توانایی و با خداوند رابطه خوبی داشته باشیم
من سعی میکنم از صبح شاد باشم و خلق کردن را راحت میگیرم و حالم خوب میدنم و با خداوند را از درون زنده نگه میدارم و به دنبال احساس خوب دارم به خودم کمک میکنم وبه موفقیتمها میرسم