0

از گارانتی خدا استفاده کنیم

اندازه متن

من از خداوند رحمن بینهایت سپاسگذارم که شمارو سر راه ما قرار داد تا معجزه های گذشته زندگی مون که فقط به دستان پرقدرت خالق آسمان ها و زمین اتفاق افتاد رو به یاد بیاوردیم

حالاکه چند وقت گذشته برامون این نعمت ها عادی شده و بخود مون میگیم حالا شد دیگه

ولی اینو نمیگیم اگه این اتفاق نمی افتاد چی تنهایی میتونستی از پسش بربیای ؟؟

من خودم به مدت زیادی با مادر شوهرم زندگی میکردم و همیشه از خداوند میخواستم یک زندگی مستقل و بدون درد سر داشته باشم کنترل زندگی ام به دست خودم باشه

تو همین فکر بودم وقتی روزها میرفتم خرید با خدای خودم درد ودل میکردم و میگفتم ای خالق من به من از نزد خودت یک زندگی مستقل و بدون دردسر نصیب بفرما همین طور هر روز ادامه میدادم من مادر شوهرم رو خیلی دوست داشتم ولی دوست داشتم رو پای خودم بایستیم

من توقع ام این بود یک آپارتمان کوچولو نقلی تو کرمان با ماهی حداقل ۱ الی ۲ ملیون داشته باشم برا خرج زندگیم

ولی رب من کارش را خوب انجام میده

از جایی شنیدیم که کشور های اروپایی مرزهاشون رو همگی باهم باز کردن از ترکیه تا آلمان

همسرم هم پول جور کرد و ما با یک دختر یک ساله قدم در این راه گذاشتیم و خیلی آسون و لذت بخش ده کشور رو طی کردیم و الان چهار سال میشه در المان زندگی میکنم

خداوند رحمن یک دختر نازنین دیگه هم برام اینجا عطا کرد و الان همسرم اینجا کار میکنه گواهینامه گرفته به زبان آلمانی

ماشین خریدیم و خودم هم زبان رو عالی یاد گرفتم و خیلی با خوبی و خوشی زندگی میکنیم

فقط میخوام بگم که استاد نازنینم این ها همه و همه از جانب اون کسی هست که چه آهسته صداش کنی چه بلند فرقی نمیکنه

حتما بیشتر از توقع به آدم نعمت میده و میدونم آشنایی با شما هم از لطف پروردگارم هست بینهایت سپاسگذار خداوند هستم و از شما استاد گرامی هم سپاسگذارم

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.40 از 10 رای

https://tanasobefekri.net/?p=17944
18 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار alireza8199@gmail.com
      1401/02/12 19:11
      مدت عضویت: 1019 روز
      امتیاز کاربر: 2039 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 154 کلمه

      با سلام استاد عزیزم من هم از گارانتی خداوند استفاده کردم و اون که وقتی فرزند دوم ما به دنیا اومد بعد از یک ماه دخترم مریض شد و با اینکه اون کوچک بود دکترش به من گفت اگر تبش قطع نشود باید در بیمارستان بستری شود چون سنش برای دارو آنتی بیوتیک کم هست و ما خیلی نگران شدیم و دستبه دعا بلند کردیم و از خداوند و امام زمان عج شفای دخترم را خواستیم و بعد دو روز که قرار بود ببریمش پیش دکتر صبحش دیدم که خانمم زنگ زد که تب دخترم خوب نشده و دوباره وقتی تب دخترم را گرفت دید که کاملا تبش قطع شده با اینکه تب دخترم از 39 پایین تر نمی آمد و به لطف خداوند و امام زمان عج دخترم حالش خوب شد و شفا پیدا کرد خداجون ممونم از این همه نعمتهای که به ما دادی و ما را هیچ وقت فراموش نمی کنی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم