0

مرا یادکنید تاشما را یادکنم

اندازه متن

سلام استاد گرامی

از خداوند رحمن بینهایت سپاسگذارم که من رو با شما و با این کانال آشنا کرد ?☝️

هر لحظه مشتاق این هستم که یک ویدیو جدید از شما ببینم من دوره لاغری باذهن و زندگی با طعم خدا رو با گوش دل دنبال کردم و خیلی لذت بردم
زیبایی ویدیو صبحگاهی امروز شما من رو بیشتر مشتاق کرد و با اطمینان بیشتری فهمیدم که شما در راه حق حرکت میکنید من چهار سال هست که با عبدالعلی بازرگان قران رو دنبال میکنم همیشه مشتاق بودم که بفهمم این کتاب از چه حقایقی حرف میزند که خداوند با قاطعیت گفته اگه همه کل زمین جمع شوند نمیتونن یک آیه از اون رو بیارن از اون روز ببعد همیشه مثل تشنه هر جا میگشتم تا برایم آیات این کتاب آشکار بشه خیلی از اگاهی ها از طریق این کتاب عظیم برایم روشن شد و حال که بعد از چند سال با شما از طریق لاغری با ذهن آشنا شودم متوجه شودم حرف های شما با این آگاهی ها مطابقت دارد و خیلی خوشحال هستم که با شما آشنا شودم

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.67 از 15 رای

https://tanasobefekri.net/?p=18514
8 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریبا
      1403/03/06 10:08
      مدت عضویت: 762 روز
      امتیاز کاربر: 21500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 452 کلمه

      سلام

      من واقعا اینطوری بودم زمانی ک  خدارو صدا کردم بهم جواب داده یجایی گیر کرودم گفتم خدا من نمیدونم خودت واقعا دیدمش 

      بنطرم خدا همیشه هس چن ما اون لحظه صداش میکنیم ب اون موضوع توجه میکنیم میبنیمش والا خدا همیشه هس جاریه در جریانه 

      ما هممون زمانی ضربه میخوریم ک قدرت رو ب غیر خدا میدیم اما زمانی ک بفهمیم اوکی خدا همه چیزه حل میشه 

       ترس از چی میاد از بی ایمانی 

      بی ایمان بودن ب خدا ب قدرتش ب یگانه  بودنش 

      خیلی در اطرافیانم میبینم ک میگند از اما رضا بخواه واقعا من نمیتونم بفهممم مامانم ی حرف زیبا داشت گف بجای اینک بشینی ب ۱۲ نفر گریه و التماس کنی از اصل کاریه بخواه 

      چرا ما امام رضا یا امام حسین رو ی کاره ای میدونیم چرا انقدر بر ا خدا شریک قائلیم  من عاشق حرم هستم اما ب خاطر اون فضاش اون حس خوبی ک اونجا جاریه والا خدا صدای منو همیشه میشنوه 

      مثلا من دیروز خرید رفتا بودم وخریدم زیاد شد همش ی ندایی از درون عین رادیو دم ب دیقه ور ور میکرد بسه زیاد خریدی صدای همسرت در میاد 

      و من دیدم ک اینجا من ترس دارم ترس از کمبود ترس از همسر 

      چرا باید بترسم وقتی اینهارو خدای من ب من میده و همیشه جاریه همیشه هس پس چرا بترسم از نبود 

      من باید بدونم هرچی ک هس از خداست ن ازبنده خدا اون بنده وسیله هس تمام 

      انگار ک من ب این باوره اب دادم اما باور قبلی هم بود و خودشو مدام ب من نشون میده من باید اگاه باشم و این باور جدید رو بیارم بالا با توجه ام با عملم 

      ب اینم میگن یاد کردن من باور جدیدرو یاد کنم اون رشد میکنه اون سمت برا من میشه اما اگه یادش نکنم در همون فرکانس همون باور پایین میمونم 

      بیشتر میفهمم ک همه چی خودمم وانتخابهام

      انگار عادت کردم ب خودکار عمل کردن

       هرچ قدر پیش میرم میبینم

       باید ی مکثی ی انتخابی باشه

       اما ما میبینیم ک همه چی خودکار داره انجام میشه 

      دیروز من ثروت بی نهایت پرورددگار رو دیدم فراوانی رو دیدم مگه میشه نعمتهاب خود تموم بشه دیروز شهر ما شدیدا باد میوزید طوری ادم حس میکرد درختها  از جا کنده میشن 

      انسانم همینه گاهی درونش طوفانی ب راه هس اما ماندگار نیس فقط باید اینو بدونی وبعد بشینی ببینی چی ب چیه نترسی هول نکنی بدونیک اینم میگذره با اگاه بودن تو خوبتر میگدره زودتر میگدره راحتتر میگدره 

      اون طوفان هم نعمتی هس ک اضافات رو اون چیزی متعلق ب تو نیس رو بهت نشون میده تو نباید بترسی قالب تهی کنی بلکه باید مشاهده کنی همه از این حرف زدنها ودیدن ها میاد 

      وزندگی همینه هرچقدر اینکار رو بکنی رابطه با خود بهتر میشه خودت بهتر میشی چن حالخوب رو داری پس همیشه ی خلوتی باید باشه تا دور ریختنی ها دور ریخته بشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم