سلام
هر جاهستم حق من همونجاست
من پارسال در اینجایی ک هستم نبودم یک فرد ناامید افسرده و غمگین ک فقط زنده مانی میکرد ن زندگانی من از خدا خواستم زندگی کردن خدارو داشتن ارامش
خسته شده بودم از صداهایی ک تا چشممو باز میکردم شروع میشد هی میگف یجوری میشد دستمو میزاشتم سرم میگفتم بسه فریبا بسه
اما من جرات داشتم از خدا خواستم
خدا هدایتم کرد
خوشحالم ب خدا پناه بردم پناهم داد
الان خیلی عالی تر از نقطه شروعم هستم خیلی درسها یاد گرفتم و زندگی میکنم و لذت میبرم از فرصتی ک دارم وهروز عالی تر از دیروزم
من میون ادمهایی هستم ک میگن پرونده اعمالت براساس نماز است
مادرشوهرم پریروز میگف تا نماز نخونی از خدا دوری برادرشوهرم میگف نماز ملاک با خدا بودنه
در دلم خودم خندیدم ک چقدر بااین افکارشون منو از خدا دور کردن
ولی من با خدا هستم خیلی بیشتر از انها شاید
حداقل مثل اونها خدا نیستم ک برای بقیه شرط بزارم ک با خدا بودن فلان کارو باید کرد
احساس خوب چیزی ک من دارم اونها ندارن
وقتی احساست خوبه با بچت خوبی با دورو ورت با خودت با همسرت
و کلا هزاران بار زیر زبونت میاد خدایا شکرت
عبادت اونها عین این میمونه ک بری بانک وام بخوای هزاران شرط بزارن و تو هی ب خودت بگی نخواستم
دیروز من با امروزم خیلی فرق داره این جمله هزاران بار شنیده بودم ک پیامبرانمون گفتن باید دیروزت با امروزت فرق کنه
هی میگفتم اخه یعنی چی
والان میبینم ک چیه
هرچ قدر وابسته ب حرف دیگران احساس دیگران نظر دیگران درد دیگران نباشیم همونقدر احساسمون خوبه همونقدر عبادت کردیم
من خوشحالم ک خدا فرصت پرستش واقعی بهم داد
لذت میبرم از با خدا بودن اینک بی ریاست اینک وابسته نیس اینک هر لحظه میتونم صداش بزنم ن فقط در لحظات خاص یا با اعمال خاص
من خدا رو دارم توکلم بهش خیلی بیشتر شده خیلی کنارمه خیلی کمکم میکنه
خیاط برای عروسی ی لباسی دوخته بود ک اصلا دوسش نداشتم مدلش منو واقعا شبیه زنان باردار نشون میداد ولی خدا راهشو نشون داد و من با۶۰ سانت پارچه اون لباس زیباترین لباس مجلس کردبرام
سعی کنیم بسپاریم بهش اون خودش راهشو نشون میده
شکر خدا
شکر ک دارمت
سلام
هر جاهستم حق من همونجاست
من پارسال در اینجایی ک هستم نبودم یک فرد ناامید افسرده و غمگین ک فقط زنده مانی میکرد ن زندگانی من از خدا خواستم زندگی کردن خدارو داشتن ارامش
خسته شده بودم از صداهایی ک تا چشممو باز میکردم شروع میشد هی میگف یجوری میشد دستمو میزاشتم سرم میگفتم بسه فریبا بسه
اما من جرات داشتم از خدا خواستم
خدا هدایتم کرد
خوشحالم ب خدا پناه بردم پناهم داد
الان خیلی عالی تر از نقطه شروعم هستم خیلی درسها یاد گرفتم و زندگی میکنم و لذت میبرم از فرصتی ک دارم وهروز عالی تر از دیروزم
من میون ادمهایی هستم ک میگن پرونده اعمالت براساس نماز است
مادرشوهرم پریروز میگف تا نماز نخونی از خدا دوری برادرشوهرم میگف نماز ملاک با خدا بودنه
در دلم خودم خندیدم ک چقدر بااین افکارشون منو از خدا دور کردن
ولی من با خدا هستم خیلی بیشتر از انها شاید
حداقل مثل اونها خدا نیستم ک برای بقیه شرط بزارم ک با خدا بودن فلان کارو باید کرد
احساس خوب چیزی ک من دارم اونها ندارن
وقتی احساست خوبه با بچت خوبی با دورو ورت با خودت با همسرت
و کلا هزاران بار زیر زبونت میاد خدایا شکرت
عبادت اونها عین این میمونه ک بری بانک وام بخوای هزاران شرط بزارن و تو هی ب خودت بگی نخواستم
دیروز من با امروزم خیلی فرق داره این جمله هزاران بار شنیده بودم ک پیامبرانمون گفتن باید دیروزت با امروزت فرق کنه
هی میگفتم اخه یعنی چی
والان میبینم ک چیه
هرچ قدر وابسته ب حرف دیگران احساس دیگران نظر دیگران درد دیگران نباشیم همونقدر احساسمون خوبه همونقدر عبادت کردیم
من خوشحالم ک خدا فرصت پرستش واقعی بهم داد
لذت میبرم از با خدا بودن اینک بی ریاست اینک وابسته نیس اینک هر لحظه میتونم صداش بزنم ن فقط در لحظات خاص یا با اعمال خاص
من خدا رو دارم توکلم بهش خیلی بیشتر شده خیلی کنارمه خیلی کمکم میکنه
خیاط برای عروسی ی لباسی دوخته بود ک اصلا دوسش نداشتم مدلش منو واقعا شبیه زنان باردار نشون میداد ولی خدا راهشو نشون داد و من با۶۰ سانت پارچه اون لباس زیباترین لباس مجلس کردبرام
سعی کنیم بسپاریم بهش اون خودش راهشو نشون میده
شکر خدا
شکر ک دارمت