0

تنظیم ذهن ناخودآگاه

اندازه متن
با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.49 from 37 votes

https://tanasobefekri.net/?p=23654
برچسب ها:
22 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Mahmod Yosefi
      1401/03/09 20:03
      مدت عضویت: 1227 روز
      امتیاز کاربر: 2883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 659 کلمه

      و سلام  به  همه دوستانم

      انچه که رابطه مستقیم با خوشبختی ما داره احساس  خوب ماست 

       احساس خوب  یه اصل هست یه اصل مهم در زندگی ما 

      ضمیر ناخوداگاه  ما  از احساس ما الگو می گیره  

      در طول روز باید ذهنمون را کنترل کنیم یعنی به انچه که فکر می کنیم توجه کنیم و طبق گفته استاد توجه مون را مورد توجه قرار بدیم

      خیلی  کار سختی هست اما اگه از تاثیر ان اگاه باشیم خوب می فهمیم که ان  خوشبختی ما را   رقم میزنه

      خیلی اگاهی خوبی هست من تا امروز که به این سن رسیدم  به افکارم هیچ توجهی نداشتم و ذهنم ازادی کامل داشت و یا  میتوان گفت شیطان درونم ازادی کامل داشت که به هر طرف که بخواهد افکارم را با خودش ببرد در طول روز زندگی می کردم با دیگران ارتباط برقرار می کردم و تنها چیزی که برایم اهمیت نداشت افکارم بودند

      الان که دارم کم کم اگاه میشم پیش خودم فکر می کنم من که به این روزمرگی زندگی  ام عادت کرده بودم وبه قول اطرافیانم سرم تو لاک خودم بود  نمیدونم کی و چطوری درخواست دادم و از خدای خودم خواستم که من را هدایت  کنه  که الان  اینجام   و از این بابت خداوند را سپاسگزارم

      و خوشحالم که در این راه قدم گذاشتم و دلخورم از این همه سال جهالت و نادانی که پشت سر گذاشتم

      الان چند روزی هست  سعی می کنم بیشتر به افکارم توجه کنم

        تغییر دادن اطلاعات ضمیر نا خوداگاه خیلی سخته چون این اطلاعات در طول چندین و چند بار تکرار در طول این همه سال بوجود اومدند و به این راحتی دست  از سر ما بر نمیدارند اما این هم ناامید کننده نیست چون به همون مقداری که سعی کنیم و رو باورها کار کنیم و باورهای درست  را جایگزین ان کنیم نتیجه می گیریم  

      واما از طرفی هم که کنترل افکار خیلی سخته  اگر ما  به کنترل ورودی هامون متهعد باشیم و هر اطلاعی را به ذهن نا خوداگاه مون راه ندیم  این  بهترین  راه هست برای کنترل  افکار 

      که همه اینها به حس و حال خوب ما ختم میشه که اصل  هست واین همان حرکت در مسیر الهی است

      من در بعضی مواقع که به خاطر چیزی حالم بد میشه سریع شیطان میاد سراغم و پیش خودم میگم وای چکار کنم بزار رو این موضوع فکر کنم ببینم چه کاری از دستم بر میاد و بیشتر حالم را بد می کنه و حالت ناامیدی بیشتر وجودم را فرا می گیره اما بعدش به خودم میام و میگم من خدا را دارم و کارم را به دستش می سپارم 

      هر چند خودم متوجه میشم که دراثر اموزش های غلط این چند سال باز هم زیاد باورم نمیشه که خدا بتونه کاری برام انجام بده و  خودم باید فکرش باشم و هر کاری از دستم برمیاد انجام بدم ولی باز هم حالت امیدواری و سبک شدن  در وجودم  ایجاد میشه  و امیدوارم باورهام درست بشه

      البته برای داشتن حس خوبم یه جمله ای را با خودم و خدای خودم  در نظر گرفتم 

      هر موقع که احساس می کنم در اثر موضوعی  داره  حالم  بد میشه به خودم میگم: 

      «خداوند نمیزاره حالم  بد بشه  » 

      و بعد از گفتن این جمله کوتاه واقعا حالم خوب میشه 

      خلاصه همه چیز در کنترل احساس  هست

      و یاد گرفتم که در لحظه  زندگی کنم قبلا این جمله را زیاد شنیده بودم ولی درکش نمیکردم ولی الان خوب می فهمم که در هر لحظه ای  که هستم هر ثانیه ای؛  هر دقیقه ای؛ و هر ساعتی که در ان قرار دادم ذهنم را نه به اینده ببرم نه به گذشته و فقط و فقط  توجه  کنم به همون لحظه ای که در ان قرار دارم دور و برم را ببینم واسه اون چیزهایی که الان دستم  هست  شکرگزار  باشم اگه حالم خوبه که به همون حس خوبم ادامه بدم و اگر یکم باب میلم نیست بگردم و توجهم را ببرم روی یه چیز خوب از نظر خودم و حالم را خوب نگه دارم

      خداوند را شاکرم به خاطر این همه آگاهی  های خوبی که بدست اوردم

      و با تشکر از استاد عزیز  و اموزش های خوبشون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم